گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
ذكر اسباب زوال دولت نادر شاه و كشته شدن او





چند چیز خیالات نادر شاه را دیگرگون ساخت و حركات او را از نظم طبیعی خارج كرد و بیرحمانه مصدر بعضی اعمال گشت تا خود را به كشتن داد.
یكی كور كردن رضا قلی میرزا كه فرزند ارشد و ولیعهد او بود. دیگر تیر انداختن نیكقدم نام غلام به او كه پیش ذكر كردیم. دیگر شورش اهل فارس و بنادر عموما و سازش آنها با تقی خان شیرازی كه از پایه میرابی به ایالت كلّ فارس و عمّان نایل شده بود و چون این شورش در موقعی بود كه نادر شاه می‌خواست تا اسلامبول عنان نكشد و شورش عایق مرام او شد بسیار از این راه آشفته مزاج شد. دیگر كشتن اهالی شیروان حیدر خان افشار حاكم خود را بود كه بعد از قتل او محمّد ولد سرخای لگزیّه را با سام میرزا نام كه مجملی از احوال او پیش ذكر شد به سلطنت برداشتند. دیگر استبداد تمام طایفه قاجار استرآباد. خلاصه این جمله سبب شد كه
ص: 1142
نادر شاه ابواب بی‌مروّتی گشود، از عمّال و غیره به ضرب چوب پول می‌گرفتند و به فقرا آلاف حواله می‌كردند، و هركس انكار از ادای وجه می‌كرد به راه عدم روانه می‌شد. بی‌گناهان به ضرب شكنجه به گناه معترف می‌گشتند و برخی را گوش و بینی قطع و بعضی را كور می‌كردند و این تشدّد و سختیها اطفای شعله غضب نادری را نكرده چند نفر هندو و ارمنی و مسلمان را در میدان نقش جهان بسوختند و بعد از حركت از اصفهان گماشتگان نادری به هرولایت كه می‌رسیدند جمعی را به آتش ظلم می‌سوختند. در این اثنا اهالی سیستان سر از اطاعت باز زده با علیقلی خان برادرزاده نادر همدست شدند. طهماسبقلی خان جلایر سردار كابل مأمور تنبیه آن جماعت شده بعد از آن عمّال این ولایت را پای حساب آورده آنها صد هزار تومان به اسم علیقلی خان و پنجاه هزار تومان به اسم طهماسبقلی خان قلم دادند و محصّلان به تحصیل این وجه مأمور گشتند و علیقلی خان و طهماسبقلی خان چون می‌دانستند كه حرف حسابی به خرج نمی‌رود و جز دادن وجه چاره نیست در مخالفت اتّفاق كردند، امّا طهماسبقلی خان به زودی پشیمان شده به نصیحت علیقلی خان پرداخت و علیقلی خان كه طهماسبقلی خان را با خود متّفق ندید او را مسموم كرد و رأیت استبداد برافراشت و داعیه خود را به اطراف منتشر ساخت و جمعی كه از حركات نادر شاه رنجیده بودند دور او را گرفتند و از آنجمله اكراد خبوشان بودند كه ایلخیان خاصّه را كه در قورق رادكان بود تاخت كردند و نادر شاه بعد از ورود به ارض اقدس مصمّم تنبیه ایشان گردید و در شب یكشنبه پانزدهم جمادی الاخرای این سال كه سنه هزار و صد و شصت باشد در منزل فتح‌آباد خبوشان محمّد بیگ قاجار ایروانی و موسی بیگ افشار و قوجه بیگ افشار ارومی به اشاره علیقلی خان و تمهید صالح خان افشار و اتفاق با جمعی از همیشه كشیكان نیمشب داخل سراپرده گشته سر نادر شاه را از بدن جدا ساختند صبح كه این خبر منتشر شد اردو بهم برآمد، طوایف افغان و اوزبك به اتّفاق احمد خان ابدالی كه هواخواهان دولت نادری بودند با افشاریّه به جدال برخاسته بعد از آنكه ایشان را از پیش برداشته پس نشاندند اردو را غارت كرده روانه قندهار شدند. افشاریه حقیقت حال را به علیقلی خان كه از سیستان به هرات آمده بود اظهار كردند، علیقلی خان عاجلا به مشهد مقدّس آمد سهراب غلام خود را با طایفه بختیاری و جمعی دیگر بر
ص: 1143
سر كلات فرستاد. از اتّفاق مستحفظین برجی از بروج كلات نردبانی به خارج حصار گذاشته از آنجا آب برای خود می‌آوردند و غافل شده آن نردبان در آن مكان مانده بود، مأمورین به واسطه آن نردبان داخل كلات شده آن قلعه خداآفرین را متصرّف شدند. نصر اللّه میرزا و برادرش هریك بر اسبی سوار شده به جانب مرو فرار كردند، ولی آنها در بین راه دستگیر شده رضا قلی میرزا و شانزده نفر از اولاد نادر در كلات به راه عدم رفتند و نصر اللّه میرزا و امامقلی میرزا و شاهرخ میرزا را به ارض اقدس آوردند، و علیقلی خان نصر اللّه میرزا و امامقلی میرزا را بكشت و شاهرخ میرزا را كه چهارده ساله بود مخفی در ارك مشهد حبس نموده خبر قتل او را منتشر ساخت، و مقصود او این بود كه اگر در سلطنت مستقل شد شاهرخ میرزا را نیز به قتل رساند و اگر مردم از اولاد نادر شاه خواسته باشند شاهرخ میرزا زنده باشد كه هم پسر نادر شاه است و هم از طرف مادر از دودمان صفویّه. پس از این سوانح علیقلی خان در بیست و هفتم جمادی الثانیه این سال در ارض اقدس جلوس كرده خود را علیشاه و عادلشاه نامید و خطبه و سكّه را به اسم خود نمود، و پانزده كرور تومان وجه نقد كه آن‌وقت در كلات موجود بود با سایر نفایس و جواهر و اثواب و غیره از كلات به مشهد مقدّس حمل كرده دست اسراف و تبذیر باز نموده سیمپاشی كرد. حسینعلی بیگ معیّر الممالك و سهراب غلام را ناظم امور سلطنت خود قرار داد و خود به عیش پرداخت و ابراهیم خان برادر خود را كه از او كوچكتر و از سایر برادرها بزرگتر بود سردار و صاحب‌اختیار عراق كرده به اصفهان فرستاد و در این اوان تمام ایلاتی كه نادر شاه از اطراف كوچانیده به خراسان آورده بود كوچ كرده به اوطان خود رفتند. علیشاه بعد از آنكه سركرده خبوشان رفته آنها را مطیع ساخت به سبب غلای خراسان یا به جهت دفع نواب محمد حسینخان قاجار به مازندران آمده هفت ماه در این ولایت بماند. هم در این سال احمد خان ابدالی كه بعد از قتل نادر شاه به جانب قندهار می‌رفت در راه خزانه نادری را غارت كرده داعیه پادشاهی و سلطنت قندهار را بهمرسانید و خود را احمد شاه خوانده به تسخیر كابل و هرات و هندوستان پرداخت.
اروپا- (عثمانی)- در این سال چون خبر كشته شدن نادر شاه به اسلامبول
ص: 1144
رسید جشن بزرگی گرفتند و عبد الكریم خان كرمانشهانی كه از جانب علیشاه برادرزاده نادر شاه به سفارت عثمانی مأمور بود وارد اسلامبول شده وقعی به او نگذاشتند.

[سنه 1161 هجری- سنه 1747 مسیحی]

آسیا- در این سال ابراهیم خان برادر علیشاه ملقّب به عادلشاه كه در اصفهان بود افاغنه و اوزبكیّه و جمعی از رؤساء و سران را كه در نزد او بودند به بذل اموال با خود متّفق ساخت و به خیال سلطنت افتاد و امیر اصلان خان قرقلوی افشار كه از جانب نادر شاه مأمور سرداری آذربایجان بود و به بعضی جهات از علیشاه متوهّم، ابراهیم خان با او از در ملاطفت درآمده او را با خود متّحد كرد و پرده از روی داعیه خود برداشت و لشكری به كرمانشهان فرستاده در آن نواحی استیلا یافتند، و ابراهیم خان از اصفهان عزیمت آذربایجان نمود، علیشاه از این معنی اندیشه‌ناك گشته از مازندران به عزم تنبیه برادر حركت كرد، ابراهیم خان امیر اصلان خان را از آذربایجان احضار كرده و فیمابین زنجان و سلطانیه علیشاه و ابراهیم خان تلاقی نموده و فوجی از لشكریان علیشاه از او روگردان شده به ابراهیم خان پیوستند و بقیّه قشون علیشاه شكست یافته متفرق شدند. علیشاه با سه نفر از برادران خود و معدودی از خواص به طهران گریخت، ابراهیم خان كس فرستاده علیشاه را با برادران دستگیر كرد و علیشاه به حكم ابراهیم خان كور شد. امیر اصلان خان بعد از انجام كار علیشاه با سپاه خود روانه تبریز و ابراهیم خان روانه آذربایجان گردید و چون امیر اصلانخان در آن سمت اختیار كاملی بهمرسانید دعوی بزرگی و لاف استبداد زد و خود را اصلانشاه خواند و به وضع سلطنت حركت می‌كرد و در این اوان فرمان مسطور در ذیل را در باب استقلال آنتوان خلیفه گرجستان امیر اصلان خان نوشته است:

صورت فرمان امیر اصلان خان‌

فرمان عالی شد آنكه: بنابر توجّه خاطر فیض مظاهر وكلای عالی درباره
ص: 1145
عمدة الرّهبانیین القسیّسین العظام اندون (آنتوان) از ابتدای هذه السنه میمونه لوی‌ئیل مشار الیه را به رتبه بلند و مرتبه ارجمند منصب كتله‌كوزی گرجستان كارتیل و كاخت سرافراز و مبلغ پنجاه تومان تبریزی مواجب سالیانه در وجه او معیّن و مقرّر فرمودیم كه هرساله از عمّال خجسته اعمال الكای مزبور بازیافت و صرف معیشت خود نموده به لوازم امر مزبور و مراسم آن قیام و اقدام داشته حسن اخلاص و عقیدتمندی خود را به منصّه ظهور رساند رهبانان و تاوادان و ازناوران و اهالی و اعیان و متوطّنین الكای گرجستان كارتیل و كاخت عمدة الرّهبانیین اندون مزبور را كتله‌كوز بالاستقلال و الانفراد خود دانسته از سخن و صلاح حسابی او بیرون نرفته در عهده شناسند تحریرا فی ربیع الثانی سنه 1161.
امّا این استبداد و شاهی امیر اصلان خان طولی نكشید ابراهیم خان از همدان حركت كرده در حوالی مراغه امیر اصلان خان را شكست داد و او به كوهستان قراجه‌داغ گریخت و در آنجا او را دستگیر كرده نزد ابراهیم خان آوردند و ابراهیم خان او را با سارو خان برادرش مقتول نمود. بعد از این مقدّمات ابراهیم خان اقتدار كلّی بهمرسانید و لشكرش به یكصد و بیست هزار رسید و حسین بیگ برادر خود را سردار خراسان كرده با دو سه هزار نفر از سران به خراسان فرستاد و شهرت داد كه پادشاهی به ارث و استحقاق از شاهرخ میرزا است به سمت عراق توجه كرده جلوس كند. اهالی خراسان بعد از ورود حسین بیگ به خراسان چون گفتار ابراهیم خان را مبنی بر حیله دیدند جواب دادند كه آمدن شاهرخ میرزا به عراق لزومی ندارد در خراسان جلوس واقع خواهد شد، اگر ابراهیم خان صادق است طریق موافقت سپرد. پس همگی همداستان شده شاهرخ میرزا را از ارك بیرون آوردند. شاهرخ میرزا از قبول سلطنت تحاشی داشت خوانین در روضه رضویّه (ع) جمعیت نموده عهد و پیمان را به قسم مؤكّد ساخته دست بیعت دادند لهذا شاهرخ میرزا در نهم شوّال این سال در ارض اقدس جلوس نمود و- سلطان اعظم- تایخ جلوسش گردید و ابراهیم خان بعد از استماع این خبر به مخالفت برخاسته در هفدهم ذیحجه این سال اسم پادشاهی بر خود گذاشت و سكّه به اسم خود زد.
ص: 1146
اروپا- امتداد جنگ و منازعه مابین فرانسه و اطریش. آمدن عساكر روس به كمك اطریش تا به سواحل رن و سرحدّات فرانسه. (هلاند)- جزیره برنئو را قشون هلاند متصرّف می‌شود. (عثمانی)- در سیّم جمادی الاولی این سال عبد الكریم خان ایلچی علیشاه برادرزاده نادر شاه در اسلامبول به حضور سلطان رفت، مهر علیشاه كه نامه مكتوبه به سلطان ممهور به او بود سجع آن (بنده شاه ولایت علی) و سجع مهر میرزا ابراهیم صدراعظم و اعتماد الدوله او این شعر بود:
از عنایات كردگار كریم‌دارد امید رحمت ابراهیم

[سنه 1162 هجری- سنه 1748 مسیحی]

آسیا- در این سال ابراهیم خان كه خود را ابراهیم شاه خوانده جمیع املاك كلیسائی را به آنتوان خلیفه گرجستان واگذار نمود، بعد از آن خلعتی به جهت او فرستاد و فرمان مسطور در ذیل را به اسم او بنوشت:
الملك للّه تعالی- فرمان همایون شد آنكه: عمدة الاعاظم و القسّیسین و زبدة الافاخم و العیسّیین اندون (آنتوان) كتله‌كوز به صنوف عواطف بیكران خاقانی درجه امتیاز و اختصاص یافته بداند كه چون حسن اخلاص‌مندی او بر پیشگاه خاطر خیریّت مآثر اقدس ظاهر گردیده و كمال شفقت به آن عمدة العیسویّه داریم از فرط شفقت و مرحمت در این وقت یك ثوب خلعت و بالاپوش به جهت او فرستادیم كه خلعت و بالاپوش مزبور را زیب بر و دوش افتخار و اعتبار خود ساخته از روی امیدواری و ارادت به خدمات مقرّره و دعاگوئی ذات با بركات اقدس اشتغال نموده مطالبی كه داشته باشد در مقام عرض درآورده به انجام مقرون دانسته و در عهده شناسد تحریرا فی شهر صفر سنه 1162.
هم در این سال ابراهیم خان به عزم جنگ با شاهرخ میرزا و رفتن به خراسان از آذربایجان حركت كرد و بنه و آغروق را با علیشاه كور كه مقیّدا همراه داشت به قم فرستاد بعد از ورود به منزل سرخه سمنان عساكر او بعضی نزد شاهرخ میرزا و برخی به اوطان خود رفتند ناچار ابراهیم شاه با طایفه افغان كه با او موافقت داشتند به قم آمد مستحفظین قم در برویش بستند، او افاغنه را به نهب شهر قم
ص: 1147
فرمان داد و آنها خرابی زیاد در قم كردند آخر الامر ابراهیم شاه به دست هواخواهان شاهرخ میرزا گرفتار شده به امر شاهرخ میرزا او را كور كردند و در راه خراسان از حلیه زندگانی نیز عاطل گردید و علیشاه كور را نیز شاهرخ میرزا از قم به مشهد خواسته در آنجا او را مقتول نمود. هم در این سال نواب رضا قلی خان بن نواب محمّد حسنخان قاجار متولد گردید، و مولی شاعر اصفهانی وفات یافت.
اروپا- (فرانسه)- امتداد جنگ فیمابین فرانسه و اطریش. عهد دوستی مابین دولتین مزبورتین و در این مصالحه با كمال جدّ و جهدی كه قشون فرانسه نمود فایده آنرا پروس برده اكسلاشاپل این دولت را شد. ایجاد كارخانه چینی‌سازی در فرانسه.

[سنه 1163 هجری- سنه 1749 مسیحی]

اشارة

آسیا- در این سال فرمان مسطور در ذیل را شاهرخ میرزا به اسم خلیفه گرجستان نوشت:

سواد فرمان شاهرخ میرزا

بعون اللّه تعالی- فرمان همایون شد آنكه: عمدة القسیّسین و قدوة الاعاظم المسیحیّه كتله‌كوز گرجستان به شفقت شاهانه و مرحمت خسروانه سرافراز گشته بداند كه در این وقت عمدة الولاة الكرام و خلف السلاطین العظام طهمورث خان والی گرجستان را به رتبه سپهسالاری مملكت عراق و آذربایجان سرافراز فرموده‌ایم و آن قدوة العیسویّه ابا عن جدّ دولتخواه این آستان خلافت نشان بوده و می‌باشد باید كه در هرباب به دعای دوام دولت ابد پیوند مشغول بوده عنایات شاهانه را شامل حال و كافل آمال خود دانسته مطالب و مدّعیاتی كه داشته باشد عرض نموده به عزّ انجاح مقرون داند و در عهده شناسد تحریرا فی شهر رمضان المبارك سنه 1163.
هم در این سال بعد از مراجعت شاهرخ میرزا از سمنان به مشهد مقدّس
ص: 1148
امرا او را از سلطنت معزول و مكحول كردند و میرزا سیّد محمّد متولی مشهد را كه دخترزاده شاه سلیمان صفوی بود شاه سلیمان ثانی لقب داده به سلطنت برداشتند و پس از چهل روز او را نیز خلع و مكفوف البصر كرده باز شاهرخ میرزای كور را پادشاه خواندند.
اروپا- (انگلیس و فرانسه)- كدورت فیمابین دولتین فرانسه و انگلیس به جهت عدم تعیین حدود متصرّفات این دو دولت در ینگی دنیای شمالی. بوفن كتابی را كه در علم طبیعی تصنیف كرده به طبع می‌رساند.

[سنه 1164 هجری- سنه 1750 مسیحی]

آسیا- پوشیده نباشد كه ایناق خان و بوداقخان دو برادر بودند در میان طایفه زند، ایناق خان برادر بزرگتر را دو پسر بود كریم خان و محمّد صادق خان، و اگرچه سلسله زندیّه همگی صاحب شمشیر بودند كریم خان را در این صفت اختصاصی بود، چون نادر شاه مقتول شد سلسله زندیّه به اتّفاق كریمخان و محمّد صادق خان به عراق آمدند علیشاه برادرزاده نادر شاه فوجی به تعاقب آنها مأمور كرد ولی نتوانستند آسیبی به این طایفه رسانند و پری از اعمال ملایر محلّ اقامت این طایفه شد، و چون كریمخان بزرگتر از محمد صادق خان بود ریاست سلسله یافت و بعضی ایلات و ایماقات حوالی به خدمتش شتافتند. چون ابراهیم شاه استیلائی بهمرسانید خلعتی برای كریمخان فرستاده نظم ایلات عراق و این نواحی را به كریمخان مفوّض داشت. در این سال كه سنه هزار و صد و شصت و چهار هجری باشد چون حكومت اصفهان از جانب شاهرخ میرزا به ابو الفتح خان بختیاری مفوّض بود و علیمردان خان كه نیز یكی از بزرگان بختیاری بود و حسد به ابو الفتح خان می‌برد انتظار آشوبی می‌كشید. همینكه امور سلطنت را مختل دید لشكری از تفنگچیان بختیاری و جاپلقی و خوانساری جمع كرده به اصفهان راند و از ابو الفتح خان شكست خورد لا بد به كریمخان زند پیوسته بدو متوسّل شد و كمك خواست، كریمخان با علیمردان خان و سلسله زندیّه رو به اصفهان نهادند و بر ابو الفتح خان غلبه كردند و ابو الفتح خان نیز یكی از متابعان كریمخان شد و كریمخان با
ص: 1149
علیمردان خان و ابو الفتح خان مشورت كرده قرار دادند یكی از دخترزاده‌های شاه سلطان حسین را به سلطنت بردارند و هریك از این سه نفر به یكی از مهام دولت مشغول و متقلّد گردند و میرزا ابو تراب ولد میرزا مرتضی صدر را كه دخترزاده شاه سلطان حسین بود به تخت سلطنت نشانده شاه اسمعیل نام دادند و تشریفات به عمل آوردند و رقم سرداری به اسم كریمخان نوشته شد و كریمخان از اصفهان متوجّه قلمرو علیشكر شد و محمّد علیخان تكلّو را كه از جانب شاهرخ میرزا در این محل سرداری داشت منهزم كرد و اموال زیاد به دست آورد و از اینجا به كردستان رفته حسنعلی خان كرد اردلانی را مقهور و داخل در متابعان خود نمود و علیمردان خان كه نیابت سلطنت شاه اسمعیل داشت به فكر تدمیر صالح خان بیات كه در فارس استقلال داشت افتاده ابو الفتح خان را كه با او هم‌عهد بود مقتول و متوجّه فارس شده صالح خان را منهزم ساخت و صالح خان به متابعت راضی شده فارس محكوم علیمردان خان شد و در این مملكت به اجحاف پرداخت، و چون كریمخان شنید علیمردان خان نقض عهد كرده و ابو الفتح خان را تلف نموده برآشفت و دانست اعتمادی به عهد علیمردان خان نیست و به خیال قلع و هلاك او افتاد و به جمعیت لشكر فرمان داده عزیمت اصفهان نمود و سلیمان خان قتلوی افشار كه در صحرای قهیز از لشكر زند منهزم شده و در قلعه‌ای كه در میان ساوجبلاغ ری داشت متوقّف و دارای هفت هشت هزار جمعیّت بود از قصد كریمخان مطّلع گشت و خواهش نمود كه با او همراه و در تدمیر علیمردان خان معاون كریمخان باشد و كریمخان این مسئول را قبول نمود و به اصفهان آمده حاجی بابا خان بختیاری را كه از جانب علیمردان خان حكومت اصفهان می‌كرد فراری ساخت و محمّد صادقخان برادر خود را به بیگلربیگی‌گری اصفهان منصوب نمود و در اینجا سال بسر رسید. هم در این سال نواب محمّد حسنخان قاجار بر بعضی بلاد ایران استیلا یافت و نواب حسینقلی خان بن نواب محمّد حسنخان در این سال متولّد گردید.
اروپا- (فرانسه)- فوت مارشال دساكس از سردارهای معروف. (پرتوغال)- فوت ژان پنجم پادشاه و جلوس ژوزف پسر او به جای او
ص: 1150

[سنه 1165 هجری- سنه 1751 مسیحی]

آسیا- در این سال علیمردان خان بختیاری چون شنید كریمخان زند به قصد تدمیر او به اصفهان آمده از راه كوهستان به بختیاری و كنار آب كرن آمد و كریمخان نیز بدین ساحت شتافته عساكر او را مقهور و مغلوب نمود و میرزا ابو تراب ملقّب به شاه اسمعیل كه با علیمردان خان بود به كریمخان پیوست و علیمردان خان راه فرار پیش گرفت و كریمخان به اصفهان آمد. سلیمان خان افشار قتلو كه اعور بود و یك چشم او را نادر شاه كور كرده چشم دیگر او را كریمخان كور نمود و درباره سلیمان خان قرقلو و یكدو نفر از اعوان او نیز همین عمل را معمول داشت و پس از نظم این صفحات اراده مازندران را نمود چون به قزوین رسید نواب محمّد حسن خان قاجار كه بر استرآباد و مازندران و گیلان استیلا داشتند و در این وقت در گیلان بودند عزیمت مازندران كردند كریمخان به گیلان رفته و از آنجا به مازندران شتافت و در خارج قلعه استرآباد با سپاه نواب معظم له به جنگ پرداخت و پس از زدوخورد خلل در لشكر كریمخان پدیدار و علایم ضعف و انكسار نمودار گشت و میرزا ابو تراب ملقّب به شاه اسمعیل رو از كریمخان برتافته به نوّاب محمّد حسن خان پناه برد و به قلعه استرآباد رفت شیخعلی خان نیز كه یكی از رؤسای زندیه و منسوب كریمخان بود به جانب كتل مشهور به نعل‌شكن رفت و جماعت یموت از جوانب هجوم آورده شروع به نهب و اسر بقیّه لشكر نموده ناچار كریمخان فرار را بر قرار اختیار كرد و به طهران آمده از اینجا به اصفهان شتافت.
اروپا- (انگلیس)- فوت ولیعهد این دولت. (هلاند)- فوت گیلیوم چهارم و جلوس پسرش گیلیوم پنجم كه سه ساله بود به جای او. (سود)- فوت فردریك اوّل پادشاه و جلوس آدلف فردریك به جای او.

[سنه 1166 هجری- سنه 1752 مسیحی]

آسیا- در این سال علیمردان خان بختیاری لشكری جمع‌آوری كرده به كرمانشهان راند و مردی مجهول النسب كه ادّعای پسری شاه سلطان حسین می‌كرد
ص: 1151
و خود را شاه سلطان حسین ثانی می‌خواند در بغداد به داعیه سلطنت ایران برخاست و میرزا مهدی خان منشی مؤلّف تاریخ جهانگشای نادری كه از سفارت اسلامبول مراجعت به بغداد نموده بود مؤیّد قول او گشته و او را از بغداد به كرمانشهان آورد و علیمردان خان شاه سلطان حسین ثانی مجعول را آلت دست خود قرار داد كریمخان با سپاهی متوجّه كرمانشهان شده در صحرای كرمانشهان علیمردان خان را شكست داد و شاه مجعول در این جنگ كشته شد امّا علیمردان خان چون از آزاد خان افغان غلیجائی كه با جمعی افاغنه بر قلعه ارومی استیلا یافته و در آنجا سكنی داشت استمداد نموده بود آزاد خان بعد از آنكه علیمردان خان شكست خورده بود با هفت هشت هزار نفر افغان و افشار و غیره به كرمانشهان نزدیك شد ولی بعد از استماع خبر شكست علیمردانخان خواست مراجعت كند كریمخان از راه غرور سر راه بر او گرفت، آزاد خان مصمّم جنگ شده لشكر كریمخان را منهزم كرد، كریمخان راه اصفهان پیش گرفت و از این راه به فارس رفت، آزاد خان به ملایر آمده اهل و عیال كریمخان را بعد از محاصره و تصرّف پری محبوسا به قلعه ارومی فرستاد و خود به اصفهان آمده آغاز سلطنت نمود. كریمخان از فارس به قصد محاربه آزاد خان به اصفهان معاودت كرده به قصبه قمشه كه نه فرسخی اصفهانست آمد آزاد خان با لشكر زیاد به استقبال كریمخان شتافت و از او شكست خورد و اسكندر خان برادر امّی كریمخان در حینی كه لشكر آزاد خان را تعاقب می‌كرد مقتول شد لهذا كریمخان دست از جنگ كشیده متوجّه چهارمحال و از آنجا به بعضی توابع كوهگیلویه مرور كرد و به خرّم‌آباد آمد و در این ناحیه جمعی از ایلات توابع كرمانشهان و پشتكوه و صیمره و غیره دور او جمع شدند و از اتّفاقات آنكه چند نفر از رؤسای زندیه را كه آزاد خان در پری با عیال كریمخان اسیر كرده به قلعه ارومی روانه نمود و علمخان افغان با هزار سوار مستحفظ ایشان بود در یكی از منازل به تدبیری زنان زندیه خود را به مردان رسانیدند و قید و بند آنها را شكسته و باز كردند و یك قبضه شمشیر و طپانچه كه پنهانی با خود داشتند به آنها دادند دو نفر از ایشان آن دو سلاح را برداشته رو به طرف علم خان روان شدند و در وقتی كه تازه از خواب بیدار شده و از خیمه خود بیرون آمده بود او را بكشتند، پس از كشته شدن علمخان همراهان او متفرق گردیده برخی مقتول و
ص: 1152
بعضی فرار نمودند رؤسای زندیه اسباب و اموال علم خان و همراهان او را متصرّف شده با اهل و عیال كریمخان به سمت عراق رو كرده در بروجرد به كریمخان پیوستند، و آزاد خان افغان برادرزاده خود عبد اللّه خان را با لشكری به طرف خرّم‌آباد به جنگ كریمخان فرستاده در این محاربه كریمخان ظفر یافت. وفات داعی تفرشی و راهب اصفهانی از شعرا.
اروپا- (انگلیس)- اختراع پاراتز به توسّط فرانكلن و پاراتز اسبابیست كه به واسطه آن می‌توان عمارات و ابنیه را از صدمه و آسیب برق محفوظ داشت.
(فرانسه)- فوت دوك دارلئان از بنی اعمام سلطنت.

[سنه 1167 هجری- سنه 1753 مسیحی]

آسیا- در این سال آزاد خان لشكری تجهیز كرده با فتحعلی خان افشار و جمعی از سركردگان اوزبك و افغان به مقاتله كریمخان روانه نمود و در موضعی موسوم به دوآب از توابع سیلاخور تلاقی فئتین شد كریمخان تاب مقاومت نیاورده با اهل و عیال از نواحی بروجرد جنگ و گریزكنان خود را به جبال كوهگیلویه رسانید و از توابع فهلیان عبور كرده به كازرون آمد و محمّد خان زند در این فرار از همراهی كریمخان به راه مخالفت رفته به نواحی كرمانشهان و از اینجا به جبال بختیاری و اردوی علیمردان خان رفت و یكروز كه در پهلوی علیمردان خان نشسته صحبت می‌كردند محمّد خان با خنجری علیمردان خان را بكشت و به سلامت از میان آن جماعت بیرون رفته در كرمانشهان رخت اقامت انداخت. هم در این سال آزاد خان افغان به عزم جنگ كریمخان از اصفهان به شیراز آمد و از شیراز به طرف خشت رانده در اینجا از لشكر كریمخان شكست خورده با حال پریشان به شیراز برگشت و راه اصفهان پیش گرفت، كریمخان به شیراز آمده این شهر را از صالح خان بیات كه از جانب آزاد خان به حكومت شیراز می‌پرداخت منتزع ساخت و صالح خان به ضرب چوب‌دستی كشته شد. هم در این سال نواب محمّد حسن خان قاجار كه بعد از شكست كریم خان به اشرف آمده بودند محمّد ولیخان قاجار دولو را به استمالت اهالی لاریجان و مازندران كه با كریمخان موافقت كرده بودند فرستادند، محمّد
ص: 1153
ولیخان مقهور و محبوس شده و مقیم خان ساروی را به حكومت برداشتند، نواب محمّد حسن خان از اشرف به بارفروش آمده جنگ درپیوست، مقیم خان مقتول و كدخدایان مازندران گریخته بالاخره از در ندامت و اطاعت درآمده قبول ملازمت كردند. وفات طبیب شاعر اصفهانی.
اروپا- (عثمانی)- در پانزدهم ماه ذیقعده این سال زلزله عظیمی در اسلامبول شد و گنبد مسجد ایاصوفیه و گنبد مسجد سلطان محمّد خان شكاف و شكست برداشت.

[سنه 1168 هجری- سنه 1754 مسیحی]

آسیا- در این سال نصیر خان لاری در ولایت لار رأیت استبداد برافراشت و كریمخان از شیراز متوجه دفع او شد و نصیر خان اظهار انقیاد كرده كریمخان به جهت گرمی هوا از لار به شیراز معاودت نمود. هم در این سال آزاد خان افغان كه از یكطرف لوای نواب محمّد حسنخان را در مازندران رو به اعتلا می‌دید و از یكطرف كریمخان زند از شیراز به خیال تسخیر اصفهان او را تهدید می‌نمود صلاح خود را به رفتن آذربایجان دید و از اصفهان حركت كرد و كریمخان از شیراز به اصفهان آمد و در این شهر چریك گرمسیری و تفنگچیان فارسی كه در ملازمت او بودند چند روزی طغیان كردند و هنوز شعله فتنه آنها درست منطفی نشده بود كه خبر رسید نواب محمّد حسن خان قاجار با لشكر جرّار از مازندران متوجّه عراق می‌باشند و به توابع فراهان رسیده‌اند، كریمخان شیخعلی خان زند را به مقابله نواب معظم له فرستاد و محمّد خان زند را نیز از عقب به امداد او روان كرد و در محلّ موسوم به سنجان از توابع كزّاز تلاقی فئتین شده لشكر كریمخان شكست خورد و محمّد خان زند دستگیر شد مغلولا او را به مازندران فرستادند و نواب محمّد حسن خان متوجّه اصفهان گردیدند. كریمخان موكب نواب معظم له را استقبال كرده در قریه جلون‌آباد از توابع قهاب چهار فرسنگی اصفهان تلاقی فئتین شده كریمخان شكست خورده راه شیراز پیش گرفت و نواب محمّد حسن خان وارد اصفهان شده این ولایت را متصرّف گشتند، و محمّد حسین خان قاجار دولّو
ص: 1154
را به حكومت اصفهان مأمور نمودند. هم در این سال احمد شاه افغان كه بر كابل و قندهار و بعضی بلاد هندوستان استیلا یافته بود و اراده تسخیر ایران داشت مشهد مقدّس را محاصره كرده و شاه‌پسند خان افغان را سردار و با پانزده هزار سوار روانه صفحات خراسان و گرگان و استرآباد ساخت عباسقلی خان و ابراهیم خان بغایری و عیسی خان كرد و علیخان قلیجی و سایر خوانین خراسان رو به دربار نواب محمّد حسن خان قاجار نهادند و با ایل و حشم وارد استرآباد شدند و پیشكشهای شایسته گذرانیدند و از جمله پیشكشها دو قطعه الماس بود كه یكی از آنها هشت مثقال وزن داشت و آن را كوه نور می‌نامیدند و دیگری شش مثقال و موسوم به تاج ماه بود و نواب معظم له محمد ولیخان قاجار یوخاری‌باش و حسینخان برادر او را با جمعی به مدافعه افاغنه مأمور فرمودند و ایشان افاغنه را مقهور و منهزم كردند و این جمله قبل از جنگ با كریمخان بود چنانكه باز قبل از جنگ مزبور نواب محمّد حسن خان با لشكری از راه ساحل دریای خزر به گیلان تشریف‌فرما شده بر حاجی جمال فومنی غلبه نموده و حكومت گیلان را دیگرباره به او عنایت كردند، و از اینجا به قزوین رفته این شهر را متصرّف شدند و از راه طالقان و تنكابن به مازندران آمده حكومت این ولایت را به محمّد خان قاجار قوانلو داده آنگاه عزم عراق فرمودند.
اروپا- (انگلیس)- در متصرّفات انگلیس و فرانسه در ینگی دنیای شمالی شروع به منازعه و مغایرت می‌شود. (دانمارك)- ایجاد محلّی مخصوص برای آبله‌كوبی در این مملكت و اوّل امتحانی كه شد این بود كه آبله زوجه صدراعظم را كوبیدند. (فرانسه)- تولّد لوی شانزدهم كه بعدها پادشاه خواهد شد.
(عثمانی)- وفات سلطان محمود خان اوّل در بیست و هشتم ماه صفر و جلوس سلطان عثمان خان ثالث برادر سلطان محمود خان به جای او.

[سنه 1169 هجری- سنه 1755 مسیحی]

آسیا- در این سال موكب نواب محمّد حسن خان متوجّه تسخیر فارس گردیده در عرض راه معروض داشتند كه آزاد خان افغان عزم تسخیر گیلان كرده و افاغنه در
ص: 1155
اردو بنیاد نفاق نهاده با آزاد خان یكدل شدند. نواب معظم له حفظ آن نواحی را اهمّ دانسته عنان عزیمت منعطف و از راه سیاه‌كوه و مرنجاب به خوار ری آمده به مازندران رفتند و به اشرف نزول فرموده به اجتماع عساكر پرداختند، آزاد خان به اصفهان رفته از آنجا متوجّه مازندران شد چون به فیروزكوه رسید محمّد خان قاجار قوانلو به سدّ راه او مأمور شد و نواب معظّم له در علی‌آباد رأیت نصرت برافراشته منتظر آزاد خان بودند، آزاد خان صلاح خود را در آمدن به مازندران ندیده از راه ساوجبلاغ به قزوین و از آنجا به رشت رفت و بر قرا و الكای گیلان تسلّطی یافت و امیرگونه خان افشار حاكم رشت از او منهزم شد و نواب محمّد حسنخان كه به آمل آمده بودند پس از یك دو ماه توقّف تشریف‌فرمای گیلان شدند و آزاد خان فرار كرد نواب معظم له به قصد غلبه بر ارومی و آذربایجان از رشت به قزل‌آغاج مغان آمدند. هم در این سال مصطفی قلیخان بن نواب محمّد حسنخان قاجار برادر صلبی و بطنی نواب مرتضی قلیخان از همشیره حسینخان قاجار دولو متولد شد و نواب علیقلی خان فرزند دیگر نواب محمّد حسن خان از مادر دیگر قدم به عرصه عالم نهاد.
اروپا- (انگلیس)- تبعه این دولت در ینگی دنیای شمالی با تبعه فرانسه كه سمت مجاورت دارند در جنگ می‌باشند و مابین فرانسه و انگلیس اعلان جنگ می‌شود. (فرانسه)- فوت منتسكیو از فضلای معروف. (ایطالیا)- موضع شهر پمپئی كه از شهرهای قدیم ایطالیا است و تا چند سال قبل زیر مواد محترقه كوه آتش‌فشان وزوو مختفی بود و چند سال قبل چنانكه مذكور شد منكشف گردید در این سال مكشوف و پدیدار گشت. (پرتوغال)- در لیزبن پای‌تخت پرتوغال زلزله سختی شده اغلب ابنیه خراب و پانزده هزار نفر تلف می‌شوند.

[سنه 1170 هجری- سنه 1756 مسیحی]

آسیا- در این سال كریمخان شیخعلی خان زند را مأمور تسخیر اصفهان كرد و خود از شیراز عازم تصرّف كوهگیلویه شد و بهبهان را محاصره نمود و پس از فتح این ولایت به شیراز بازگشت. هم در این سال نواب محمّد حسن خان از مغان به
ص: 1156
ظاهر ارومی آمده این بلد را كه محكمه آزاد خان و مأمن افاغنه و یوسفخان هوتكی بود احاطه فرمودند و یوسفخان هوتكی چون تاب مقاومت نواب معظّم له را نداشت محصور گردیده منتظر آزاد خان كه در فراهان و آن نواحی بود شد. آزاد خان چون شنید عساكر نواب محمّد حسن خان قلعه ارومی را محاصره كرده‌اند از راه توابع گروس و مكری به طرف ارومی آمد، نواب محمّد حسن خان آزاد خان را در شش فرسنگی ارومی شكست دادند و جمعی از همراهان آزاد خان به موكب نواب معظم له پیوستند و آزاد خان فرارا به میان اكراد یزیدی و بلباس رفت، نواب محمّد حسن خان پس از این فتح به ارومی بازگشتند و فتحعلی خان افشار و سایر سركردگان به ملازمت آن حضرت شتافتند و یوسفخان هوتكی از در استیمان درآمده در جرگه ملازمان نواب معظّم له منسلك گشت بعد از آن نواب محمّد حسن خان از جماعت افغان یكدسته سوار ملتزم ركاب خود ساخته بقیّه سپاهی را كه در ارومی بودند به سركردگی یوسفخان هوتكی مأمور مازندران و مأمور به توطّن آن سامان نمودند و از آنجا متوجّه اعمال قراباغ گشته بر سر قلعه شوشی كه در تصرّف پناه خان جوانشیر بود رفتند، و چون مقتضیات فتح این قلعه موجود نبود مراجعت كرده با فتحعلی خان افشار و شهباز خان دنبلی و غیرهم متوجّه عراق گردیدند چون به كاشان نزول اجلال كردند شیخعلی خان زند كه در اصفهان بود به شیراز گریخت و نواب محمّد حسن خان تشریف فرمای اصفهان شدند و مقارن این ایّام آتش غلا در اصفهان شعله‌ور گشت و بعد از آنكه هشت ماه موكب نواب محمّد حسنخان در اصفهان اقامت نمود قصد تسخیر فارس فرمود. هم در این سال احمد شاه ابدالی افغان پس از غلبه بر احمد شاه بن محمّد شاه بابری هندی دو كرور زر و جواهر ازو بگرفت و خواهر احمد شاه هندی را در سلك ازدواج تیمور ولد خود درآورده به كابل معاودت كرد و عالمگیر نام از بنی اعمام احمد شاه هندی پسر عمّ خود احمد شاه را مسموم نمود و مدّت ملك احمد شاه هندی هفت سال بود. هم در این سال والی كلكته به واسطه دوستی با فرانسه انگلیسها را از این شهر بیرون می‌كند.
اروپا- ابتدای جنگ موسوم به جنگ هفت ساله فیمابین آلمان و انگلیس و اطریش و فرانسه و پروس. جنگ بحری مابین فرانسه و انگلیس. اتحاد انگلیس و
ص: 1157
پروس و اتحاد فرانسه و اطریش. منازعات بسیار سخت عساكر فرانسه و انگلیس در ینگی‌دنیا.

[سنه 1171 هجری- سنه 1757 مسیحی]

آسیا- در این سال نواب محمّد حسن خان قاجار حسینخان قاجار دولو را به ایالت اصفهان منصوب فرموده رأیت تسخیر فارس برافراشت و از راه آباده عبور و از تلّ بیضاگذار و در یكفرسنگی شیراز در چنار راهدار نزول نمود، نصیر خان لاری با جمعی از تفنگچیان لاری و گرمسیری در خارج شیراز به معسكر نواب معظم له پیوست كریمخان چهل روز محصور بود پس از چهل روز به علّت قلّت آذوقه و نفاق افاغنه، اختلاف و اختلال حال عارض گردیده در شبی تیره جماعت افغان از نواب محمّد حسن خان روگردان و رو به كریمخان آوردند و مردم اردو به واهمه و همهمه افتاده متفرّق شدند، نواب معظم له به اصرار محمد ولیخان قاجار از حوالی شیراز حركت و به اصفهان معاودت نمودند، چون به باغ قوشخانه اصفهان رسیدند حسینخان دولو كه از اعاظم قاجاریه یوخاری‌باش و از جانب نواب معظم له حكومت اصفهان داشت به مازندران رفته نواب محمّد حسن خان نیز بیدرنگ راه مازندران پیش گرفتند. صفر علی آقای قاجار قوانلو این معنی را به محمّد خان قاجار بیگلربیگی مازندران اعلام كرد محمّد خان یوسفخان هوتكی افغان را با سایر سركردگان افغان گرفته مقیّد نمود سایر افاغنه از این واقعه خبردار گردیده با یكدیگر اتّفاق نموده سنگری بستند و در آن نشستند، حسینخان قاجار دولو حاكم اصفهان به فیروزكوه رسید كه به یوسفخان هوتكی پیوندد و كمر مخالفت نواب محمّد حسن خان را ببندد، محمّد خان قاجار قوانلو یوسفخان را با سركردگان افغان بكشت و حسینخان قاجار از ورود به مازندران فسخ عزیمت نمود و از راه هزار جریب به استرآباد رفته قلعه را تصرّف كرد محمّد خان قاجار قوانلو جمعی دیگر از افاغنه را مقتول نمود نواب محمّد حسن خان به طهران رسیدند و شهباز خان دنبلی و فتحعلی خان افشار ارومی از التزام ركاب آن حضرت به راه تخلّف رفته روانه آذربایجان گردیدند و ابراهیم خان بغایری نیز به جانب دامغان شد ناچار نواب معظم له به
ص: 1158
مازندران و علی‌آباد توجّه فرمودند و محمّد خان قاجار قوانلو بیگلربیگی مازندران با ششهزار نفر مازندرانی و قاجار و اكراد به ركاب والا پیوست و به شهر ساری تشریف‌فرما شده از آنجا متوجّه استرآباد گردیدند حسینخان دولّو به دامغان فرار نمود و با ابراهیم خان بغایری در خلاف متّفق شد. نواب محمّد حسن خان عزیمت استرآباد كرده از آنجا به محاصره دامغان روانه شدند. هم در این سال كریمخان زند از فارس عزیمت طهران نمود و حركت كریمخان از باغ دلگشای شیراز در یازدهم محرّم سال بعد اتّفاق افتاد.
اروپا- (انگلیس)- صدارت ویلیم‌پیت. امتداد جنگ هفت ساله فیمابین آلمان و انگلیس و اطریش و فرانسه. بهار از بلاد هند با بیست كرور رعیّت به تصرّف انگلیس درمی‌آید و قشون متّحده پروس و انگلیس با عساكر فرانسه در جنگ و جدال می‌باشند. فتوحات عساكر فرانسه در سواحل رن و آلمان. اتّحاد روس با اطریش. (فرانسه)- دمین نام كه درصدد قتل پادشاه برآمده دستگیر گشته مقتول می‌شود. (روس)- به واسطه قحطی كه در سود بروز كرده بود از خاك روس حبوبات زیاد به آنجا نقل می‌شود. (عثمانی)- وفات سلطان عثمان خان سیّم و جلوس سلطان مصطفی خان ثالث به جای او.

[سنه 1172 هجری- سنه 1758 مسیحی]

آسیا- در این سال كریمخان زند شیخعلی خان زند را به تعاقب نواب محمّد حسن خان قاجار فرستاده شیخعلی خان وارد فیروزكوه شد و نواب معظم له دست از محاصره دامغان كشیده عزم امداد محمّد خان بیگلربیگی مازندران فرمودند و دوازده فرسنگ راه را به یك ركضت طی كرده از فولاد محلّه هزار جریب به ساری وارد شدند بعضی این سرعت را حمل به فرار كرده لهذا جمعی از همراهی ركاب والا بازمانده متفرّق گشتند در ورود به ساری تراكمه ملتزم ركاب نیز دست به یغما گشودند، نواب معظم له ناچار با جمعی از اعیان اشاقه‌باش و فوجی از خاصان و غلامان خود لوای عزیمت به استرآباد افراختند شیخعلیخان زند بی‌تشویش راه ساری پیش گرفت و حسینخان دولو از دامغان به مازندران آمده به شیخعلی خان
ص: 1159
پیوست. محمّد سواد كوهی نیز با جمعی از كوهستانیان مازندران نزد شیخعلی خان آمده لقب خانی و حكمرانی یافت، نواب محمّد حسن خان از استرآباد جمعیتی فراهم كرده به طرف اشرف رانده در خارج شهر به سمت ساری سنگری متین بسته به لوازم جنگ پرداختند. شیخعلی خان نیز از ساری بیرون آمده در برابر سنگر ساخت و جنگ درگرفت و چند روز نایره جدال اشتعال داشت و از طرفین افتتاحی روی ننمود شیخعلیخان زند صلاح در عزیمت استرآباد دیده از راه غیر معهود و كنار دریا روانه استرآباد شد. نواب محمّد حسن خان به مدافعه او از راه خیابان نهضت فرموده به كلباد رفتند، و چون در میانه دو لشكر بیش از یك فرسخ مسافت نبود به جهت تعیین جا و تحصیل آذوقه هردو سپاه در حوالی اردو به یكدیگر رسیدند و جنگ درپیوست و جمعی كشته شدند، نواب محمّد حسن خان به جانب استرآباد شدند و شیخعلی خان در كلباد و اشرف توقّف كرد، چون نواب معظّم له به استرآباد رسیدند نجفعلی خان و ولیخان كرد شادلو را احضار كردند و آن دو با دوازده هزار سوار رسیدند. نیز سبز علی خان ولد محمّد علیخان شام بیاتی را كه محمّد علیخان قاتل والد او بود و به واسطه تقرّب محمّد ولیخان دوری گزیده در دشت می‌گشت طلبیده التفات فرمودند و سبز علی خان را به قتل محمّد ولی خان اجازه دادند و صادقخان و محمّد ولی خان یوخاری‌باش مقتول شدند آنگاه نواب محمّد حسن خان با هیجده هزار پیاده و سوار به جنگ شیخعلی خان زند ایلغار و به صحرای قوروق اشرف رفته جنگ سختی كردند سواران اكراد فرار نمودند و نواب معظّم له با پیادگان و قلیلی سوار پای ثبات افشرده آخر الامر در لشكر آن حضرت فتوری روی نموده به عزم استرآباد مراجعت فرمودند در عرض راه اسب آن بزرگوار به گل و لای فروشد و سبز علی نام كرد استرآبادی از ملازمان قدیم آن حضرت كه ملازم شیخعلی خان زند شده بود و محمّد علی آقای دولّو برادر حسینخان با ده سوار رسیده پس از آنكه یكدو سوار به ضرب شمشیر آن بزرگوار وداع جان گفتند آن حضرت را شهید نمودند و به جانب شیخعلی خان زند شتافتند. شهادت آن شهریار فرخنده آثار در نیمه جمادی الثانیه این سال بود، عمر مباركش چهل و پنج سال و مدت حكمرانی نه سال، و نواب مهدیقلی خان در این سال بعد از شهادت پدر بزرگوار متولّد گردید.
امّا نواب كامیاب آقا محمّد خان خلف ارشد نواب محمّد حسن خان طاب ثراه كه با
ص: 1160
حسینقلی برادر والاگهر خود و سایر اولاد و احفاد نواب محمد حسن خان به استرآباد آمده بودند به اتّفاق محمّد خان قونلو به میان طایفه یموت رفتند. شیخعلی خان زند سردار كریمخان كه در كلباد بود به استرآباد رفت و ده روز بماند و كریمخان حكومت استرآباد را به محمّد خان قاجار دولّو داد و نادر خان زند را سردار نمود و شیخعلی خان را به طهران احضار كرد و مازندران و استرآباد به تصرف كریمخان درآمد و محمّد خان سوادكوهی حكومت مازندران یافت و كریمخان در شمیران ییلاق طهران اقامت كرد و بعد از ملایمت هوا به شهر آمد و بعضی عمارات بساخت و بقیّه افاغنه كه در این نواحی مانده بودند حكم به قتل آنها داد و شاهرخ خان افشار حاكم كرمان نیز به قتل آمد و خدا مراد خان كه از جانب كریمخان مأمور به آنحدود بود مقارن حال دررسیده كرمان را تصرّف نمود.
اروپا- امتداد جنگ هفت ساله فیمابین آلمان و انگلیس و اطریش و فرانسه و پروس. جنگ سخت فرانسه با انگلیس در شربورك بندر فرانسه و در بریتانی.
ژنرال فرمر سردار روس كه با فرانسه متّحد بود شهر كنیس‌برگ از بلاد پروس را مفتوح می‌سازد. شكست و انهزام فردریك كبیر در مقابلی با قشون اطریش. فتوحات عساكر انگلیس در سرحدات فرانسه در افریقا. (ایطالیا)- فوت بنوای چهاردهم پاپ و جلوس كلمان سیزدهم به پاپی.

[سنه 1173 هجری- سنه 1759 مسیحی]

آسیا- در این سال كریمخان وكیل هیبت اللّه خان ولد مسیح خان را به حكومت كوهگیلویه مأمور كرد و او در آن ولایت مقتول گردید و موكب كریمخان از طهران متوجّه چمن سلطانیّه شد و از بغداد و كردستان تحف و هدایا برای او آوردند و هنگامیكه در زنجان و سلطانیه بود حكم كرد در طهران سرای سلطنتی بنا نمودند.
وفات وامی شاعر همدانی.
اروپا- امتداد جنگ هفت ساله. فتوحات عساكر انگلیس در كانادا از ینگی‌دنیای شمالی با عساكر فرانسه. منازعه قشون روس با سپاه پروس و نزدیك
ص: 1161
شدن عساكر روس به برلن و شكست قشون پروس. (اسپانیول)- فوت فردیناند ششم پادشاه و چون این پادشاه اولاد نداشت دن‌كارلس برادرش به جای او جلوس كرد. (پرتوغال)- مصمّم شدن جمعی به قتل پادشاه.

[سنه 1174 هجری- سنه 1760 مسیحی]

آسیا- در این سال نواب آقا محمّد خان ولد اكبر نواب محمّد حسنخان طاب ثراه با برادر صلبی و بطنی خویش نواب حسینقلی خان قاجار به دشت قبچاق رفته و در یورت مراد خان جعفر بائی معزّز و مكرّم می‌زیستند. هم در این سال فتحعلی خان افشار كه در ورود به طهران از التزام ركاب نواب محمّد حسن خان كناره گرفته به جانب آذربایجان رفته بود و در قلعه ارومی طوایف افشار و مردمان اطراف و اقطار را دور خود جمع كرده و بنای خودسری گذاشته قصد تسخیر و تصرّف مراغه نمود. تاریخ منتظم ناصری ج‌2 1161 [سنه 1174 هجری - سنه 1760 مسیحی] ..... ص : 1161
در ظرف این سال كریمخان وكیل در طهران به تنسیق امور این ولایت و ولایات عراق و توابع آن اشتغال داشت.
اروپا- امتداد جنگ هفت ساله. منازعه سخت انگلیس و فرانسه در هندوستان و ینگی‌دنیا و فتوحات لشكر انگلیس در ینگی‌دنیا مسخّر كردن انگلیس تمام متصرّفات فرانسه را در این اقلیم. شكست قشون پروس از عساكر فرانسه و روس و اطریش. ورود عساكر روس به برلن پای‌تخت پروس. (انگلیس)- فوت ژرژ دویّم پادشاه و جلوس ژرژ سیّم نواده او به جای او.

[سنه 1175 هجری- سنه 1761 مسیحی]

آسیا- در این سال نواب آقا محمد خان بن نواب محمّد حسن خان غفران‌مآب با هزار سوار تركمان و قاجار به تاراج بعضی از قرای استرآباد حركت فرمود و پس از تاراج در مراجعت به محمّد حسن خان دولو حاكم استرآباد خبر رسید او با فوجی از سواران و پیادگان راه مراجعت را بر نواب معظم له مسدود نمود و شروع به مقاتله و معارضه كرد، محمّد خان قاجار خالوی آقا محمّد خان گرفتار گردید و محمّد امین آقای
ص: 1163
بهم خورده شكست یافتند و در این وقت كریمخان ملتفت شد كه بعضی از دسته‌های لشكر او متفرّق شده و بنه را حركت داده‌اند نگاه‌بانی و حراست قشون را بر عهده شیخعلی خان موكول داشت و خود با سه چهار نفر جلودار به طرف بنه راند كه به حفظ آن كوشد، در راه به سپاه فتحعلی خان كه بسیاری از بنه را غارت كرده برمی‌گشتند و از شكست فتحعلی خان بی‌خبر بودند برخورد جمعی از آنها را بكشت و شب را در محل بنه بسر برد و چاپاران و قاصدان به طلب نادر خان و هزیمت‌یافتگان فرستاد و مراجعت به اردو نمود و مراغه و خوی و سلماس و پرشر و سایر آن نواحی را مصفّی كرد و امرا و رؤسای آذربایجان از قبیل كاظم خان قراجه‌داغی و شهباز خان دنبلی و احمد بیگ برادر او و پناه خان جوانشیر مطیع او شدند و ارومی را كه فتحعلی خان به قلعه آن پناه برده بود محاصره نمود و كار محصورین به سختی و فقدان آذوقه كشید، آخر الامر فتحعلی خان كه ابواب چاره را مسدود می‌دید به اصطبل كریمخان آمده بست نشست و كریمخان او را امان داده ارومی را متصرّف شد و قبل از ظهور این فتح ابراهیم خان بغایری و مطلب خان كربالی و شهباز خان بككی و چند نفر دیگر در خفا با فتحعلی خان سازش كرده و قرار داده بودند كه كریمخان را به یك گلوله تفنگ از پا درآرند مطلب ایشان افشا و به حكم كریمخان مقتول شدند و شیخعلی خان زند كه چیزی به مهر خود به ولایات حواله داده بود و محصّل به تحصیل آن گماشته به حكم كریمخان كور شد و برادرش نظر علی خان كه چندی قبل به حكومت گیلان برقرار گردیده از نظر افتاد. هدایت اللّه خان به حكومت گیلان رفت و نظر علیخان را مقیّدا نزد كریمخان فرستاد، امّا شیخعلی خان بعد از دو سه روز حبس مستخلص شده كریمخان تیولات برای او قرار داد و نظر علیخان نیز از قید خلاص، و مرجع خدمات گردید و سبز علیخان زند كه مأمور ایالت سرحدات فیلی و عربستان بود چون خبر بی‌لطفی كریمخان به شیخعلی خان منتشر گردید به دست شیخ علوان كه یكی از مشایخ اعراب بود كشته شد. پوشیده نباشد كه سفر ثانی كریمخان را به آذربایجان و محاصره كردن او ارومیّه را در تاریخ مخصوص زندیه از وقایع سال هزار و صد و هفتاد و پنج نوشته ولی سایر مورخین این سوانح را از حوادث سال هزار و صد و هفتاد و شش نوشته‌اند و ظاهرا قول سایر مورخین اصحّ باشد زیرا كه فقط محاصره
ص: 1164
ارومی نه ماه طول كشید و با سایر ایام و شهور سفر اول و دویّم چون این مدت را ضم كنند خیلی بیشتر از یكسال می‌شود و اللّه اعلم.
اروپا- (فرانسه)- بقیّه جنگ هفت ساله. اسر كشتیهای فرانسه به دست سفاین انگلیس در هندوستان. تصرّف نمودن انگلیس بعضی از جزایر متعلقه به فرانسه را. جنگ بحری سخت انگلیس با فرانسه در سواحل فرانسه. اتّحاد فرانسه با اسپانیول و ناپل و سیسیل. دوك دشووازن وزارت خارجه و وزارت جنگ را متقلّد است. ایجاد وزارت زراعت و فلاحت در فرانسه. (انگلیس)- استعفای ویلیم پیت صدراعظم جدید. (ایطالیا)- كلمان سیزدهم پاپ رم بندر سیوی تاویك شیا را می‌سازد. (پرتوغال)- ایجاد مدرسه دولتی كه صد نفر از اطفال نجبا در آن تحصیل نمایند.

[سنه 1176 هجری- سنه 1762 مسیحی]

آسیا- در این سال كریمخان آزاد خان افغان را كه در تفلیس نزد اركلی خان والی آنجا بود بخواست و اركلی خان او را نزد كریمخان فرستاد و كریمخان با او به وجه مدارا و اكرام حركت كرد. هم در این سال زكیخان زند بنی عمّ كریمخان كه چندی قبل از كریمخان رنجیده به اصفهان رفته بود و كریمخان به استمالت او فرستاده و سرداری الكای عراق را به او داده با علی محمد خان ولد محمّد خان همشیره زاده كریمخان همدست گشته رأیت مخالفت برافراشتند و در اصفهان به طغیان و سركشی پرداختند، لهذا كریمخان وكیل از آذربایجان متوجّه اصفهان شد و خوانین آذربایجان را كلّا بكوچانید و قبل از وصول كریمخان به اصفهان زكیخان اهل و عیال كریمخان و نسوان اشخاصی را كه در ركاب كریمخان بودند جمع كرده روانه كوهسار بختیاری كرد و خود نیز از عقب روان شد و از كوهسار زردكوه گذشته از راه مال امیر متوجه توابع شوشتر گردید و در صحرائی موسوم به سردشت بار نزول افكندند، كریمخان وكیل وارد اصفهان شده نظر علیخان زند را با جمعی به تعاقب زكیخان مأمور كرد آنها چون به زكیخان رسیدند زكیخان به عربستان فرار كرد و اهل و عیال كریمخان و نسوان مردم را كه با خود برده بود
ص: 1165
نظر علیخان با خود به اصفهان معاودت داد. هم در این سال ترابخان چكنی و میرزا عقیل دبیر و مستوفی اصفهانی به حكم كریمخان در اصفهان كشته شدند و تقی درّانی از اهالی كوهستان كرمان با جمعی از اشرار متّفق شده خدا مراد خان حاكم كرمان را بكشت و بر شهر كرمان مسلّط شد، كریمخان محمّد امین خان گروسی و امیرگونه خان افشار را با لشكر مأمور كرمان كرد.
اروپا- (انگلیس)- اعلان جنگ به اسپانیول به بهانه اتحاد با فرانسه، و پرتوغال چون با انگلیس متّحد بود عساكر اسپانیول به مملكت پرتوغال حمله می‌برند. تصرّفات انگلیس در جزایر و اراضی هندوستان و ینگی‌دنیای متعلق به فرانسه و اسپانیول. دولت انگلیس به واسطه كمی پول و امتداد مدّت جنگ طالب صلح است. انعقاد عهد صلح مابین انگلیس و فرانسه در فونتن‌بلو از قصرهای سلطنتی فرانسه كه در این مصالحه كانادا و سایر متصرّفات عمده كه فرانسه در ینگی دنیا داشت واگذار به انگلیس می‌شود. (روس)- فوت الیزابت امپراطریس و جلوس پیر (پطر) سیّم برادرزاده امپراطریس به سلطنت روس. مصالحه مابین روس و پروس. بعد از هفت ماه سلطنت پیر سیّم از سلطنت استعفا كرده و بعد از نه روز فوت شده پادشاهی روس به كاترین دویّم زوجه او مفوّض می‌شود.

[سنه 1177 هجری- سنه 1763 مسیحی]

آسیا- در این سال كریمخان وكیل به طهران آمده به اغوای محمّد حسین خان قاجار دولّو بسطام خان زند را با هزار سوار مأمور نظم استرآباد و دامغان و آوردن نواب آقا محمّد خان و برادران عظیم الشأن آن حضرت نمود و نواب معظّم له با نواب حسینقلیخان ملّقب به جهان‌سوز شاه و رضا قلی خان و جعفر قلی خان و علیقلی خان و عباسقلی خان و مهدیقلی خان و محمّد خان قوانلو خالوی آن حضرت و محمّد امین آقا و رضا خان و عیسی خان و موسی خان و سلیمان خان اخوان محمّد خان بن اسكندر خان و سایر عشایر و تمامی خوانین جز همشیره محمّد حسین خان دوالو و دو زاده آزاده او مرتضی قلی خان و مصطفی قلی خان كه در استرآباد بماندند باقی روانه طهران شدند، و كریمخان شرایط تعظیم و تكریم را نسبت به ایشان مرعی
ص: 1166
داشت و عباسقلی خان بن نواب محمّد حسن خان طاب ثراه كه هفت ساله بود در طهران رحلت نموده نعش او را در جوار رأس شریف والد ماجدش در حضرت عبد العظیم دفن كردند و محمّد حسین خان قاجار دولّو حاكم استرآباد به ناخوشی طاعون درگذشت و برادرش محمّد حسن خان به جای او حاكم شد و كریمخان نواب آقا محمّد خان و نواب حسینقلی خان و تنی چند از سلسله علیّه را قرار داد در شیراز معزّزا با او باشند و برادران دیگر با اهل و عیال در قزوین سكنی گیرند.
اروپا- عهد مصالحه فیمابین انگلیس و فرانسه و اسپانیول در پرتوغال. نیز عهد مصالحه دیگر در ساكس فیمابین امپراطریس اطریش و پادشاه پروس و لهستان كه ایندو عهدنامه جنگ هفت ساله را ختم و به انتها رسانید و فایده این جنگ هفت ساله را برّا پروس و بحرا انگلیس برد.

[سنه 1178 هجری- سنه 1764 مسیحی]

آسیا- در این سال كریمخان وكیل عزیمت اصفهان نمود و از اصفهان به قصد تأدیب طوایف بختیاری و تنسیق لرستان فیلی به چارمحال آمد و جمیع طوایف هفت‌لنگ و چهارلنگ بختیاری را كوچانیده هفت‌لنگ را در توابع قم و چهارلنگ را در بلوك فسا سكنی داد و سه هزار نفر از جوانان این طوایف را اسلحه داده داخل قشون كرد. به عقیده بعضی مورّخین عیال كریمخان را كه زكیخان به طرف شوشتر برده بود در این سال نظر علی خان بازآورد. هم در این سال فتحعلی خان افشار ارومی به امر كریمخان مقتول و جسدش را به بقعه شاه رضای قمشه برده به خاك سپردند و كریمخان از جاپلق به سیلاخور رفته مریض شد. هم در این سال نظر علی خان زند مأمور جنگ با زكیخان شده زكیخان مغلوب و اضطرارا به اصطبل كریمخان آمده كریمخان او را معفو داشت. هم در این سال در وقتی كه كریمخان در سیلاخور اقامت داشت محمّد آقای سلام آقاسی از جانب عمر پاشا والی بغداد به اردوی كریمخان آمده نامه‌ای از عمر پاشا به نظر او رسانید مبنی بر اینكه شیخ سلیمان بنی كعب از جمله اعراب بادیه‌نشین خاك عثمانی مدتیست به محال دورق آمده و از هیچیك از دولتین ایران و عثمانی اطاعتی نمی‌نماید و به
ص: 1167
متردّدین دریا و اهالی بصره دست‌اندازی می‌كند اگر قشون كریمخان به دفع او متوجّه شود از این طرف هم لوازم همراهی و انجام این مهمّ به عمل می‌آید، كریمخان فرستاده مزبور را پذیرفته و مسئول عمر پاشا را به قبول مقرون داشت، فرستاده مراجعت و كریمخان به طرف لرستان حركت كرد و این ولایت و خوزستان و عربستان را مفتوح و مصفّی نموده از راه كوهگیلویه به جانب شیراز راند و به این شهر آمد.
اروپا- (آلمان)- ایجاد تقویم آلماناك در شهر كتا كه هنوز این تقویم برقرار و مشهور به آلماناك كتا می‌باشد. (انگلیس)- مسافرت بیرن در دور دنیا.
(فرانسه)- ایجاد مدرسه بیطاری. طبع كتاب نجوم لالاند منجم. (لهستان)- جلوس آستانیسلاس اگوست به سلطنت.

[سنه 1179 هجری- سنه 1765 مسیحی]

آسیا- در این سال كریمخان وكیل در نهایت استقلال به عیش و شادی مشغول حكمرانی بود و بعضی از ابنیه و عمارات شیراز را كه موسوم و مشهور به عمارات وكیل است طرح‌ریزی نمود و چون نصیر خان لاری دم از خودسری می‌زد كریمخان وكیل برادر خود محمّد صادق خان معروف به استظهار الدوله را به تدمیر او روانه ساخت و محمّد صادق خان بر نصیر خان غلبه كرده لار به تصرّف كریمخان درآمد.
و نظر علی خان را نیز مأمور دفع و تنبیه تقی درّانی كه در كرمان لوای شورش و شرارت افراشته بود نموده، نظر علی خان بعد از كشمكش بسیار تقی درّانی را مقهور نموده به شیراز آورد و به حكم كریمخان تقی مقتول و كرمان از شرّ او ایمن شد و زكیخان به سواحل و بنادر فارس رفته آن حدود را منظّم ساخت.
اروپا- (اطریش)- فوت امپراطور فرانسوا شوهر ماری‌ترز ملكه. (انگلیس)- لرد گلیو كه به حكومت متصرفات انگلیس در هندوستان مأمور بود ایالت بهار را متصرّف می‌شود. (فرانسه)- منع كردن دولت دفن اموات را در قبرستانهای داخل در شهرها. فوت ولیعهد این دولت. (عثمانی)- قتل مصطفی پاشای صدراعظم به
ص: 1168
حكم سلطان.

[سنه 1180 هجری- سنه 1766 مسیحی]

آسیا- در این سال امیر مهنّای دغابی ولد امیر ناصر از مشایخ بندر ریگ كه حندی بود در روی دریا تسلّطی بهمرسانیده و جزیره خارك را از تصرّف ولندیز منتزع ساخته به هرطرف دست‌اندازی می‌كرد و كریمخان وكیل در باب گرفتاری او احكام به شهبندر بندر عبّاسی و بوشهر و كنگان و غیره نوشته بود زكیخان زند او را دستگیر و مقتول ساخت و از شآمت او جمعی از اهل كنگان گرفتار نهب و اسر گشتند. هم در این سال احمد خان ابدالی افغان كه در هندوستان و كابل و قندهار و آن حدود بیست سال پادشاهی كرده درگذشت و تیمور شاه پسرش كه داماد احمد شاه ابن محمّد شاه هندی بابری بود به جای پدر به سلطنت رسید. وفات آقا محمّد متخلّص به عاشق شاعر معروف اصفهانی.
اروپا- (انگلیس)- پیت ملقب به كنت دكاتام شده به صدارت منصوب می‌شود. شورش سخت در لندن و در اغلب بلاد انگلیس به واسطه قحطی.
(دانمارك)- فوت فردریك پنجم پادشاه و جلوس كریستیان هفتم به جای او.
(اسپانیول)- كوچه‌های شهر مادرید پای‌تخت به واسطه فانوسهای شیشه روشن می‌شود. فوت مادر پادشاه در سنّ هفتاد و چهار سالگی. (فرانسه)- مسافرت بوكن‌ویل در دور دنیا. (عثمانی)- خروج علی بیگ نامی در مصر بر ضدّ عثمانی.

[سنه 1181 هجری- سنه 1767 مسیحی]

آسیا- در این سال ذو الفقار خان افشار خمسه كه كریمخان وكیل در حین مراجعت از آذربایجان او را به حكومت خمسه منصوب و برقرار كرده بود بنای سركشی را گذاشت، كریمخان او را احضار به شیراز كرده خود تقاعد و تخلف نمود و مادر او به شیراز آمده بعضی عذرها به جهت نیامدن او اظهار كرد بعد از آن
ص: 1169
بار دیگر از او آثار خودسری و داعیه سروری به ظهور رسید علیمراد خان و علیمحمد خان زند از جانب كریمخان از دو راه مأمور به خمسه و تدمیر او شدند علیمحمّد خان زودتر رسید و در نواحی خمسه تلاقی فریقین شده ذو الفقار خان مغلوب گردید و او را نزد كریمخان آوردند، كریمخان از تقصیر او درگذشته بعد از چندی باز او را حاكم خمسه نمود.
اروپا- (فرانسه)- ایجاد دار التنزیل در پاریس.

[سنه 1182 هجری- سنه 1768 مسیحی]

آسیا- در این سال به واسطه عدم استقلال حسنخان دولو در استرآباد كریمخان به مشاوره نواب آقا محمّد خان نواب حسینقلی خان قاجار ملقّب به جهانسوز شاه را كه برادر كهتر نواب آقا محمد خان و در نزد كریمخان معزّز بود به حكومت دامغان فرستاد و در بیستم ماه شوال این سال از شیراز حركت كرده به دامغان آمد و استقلالی یافت و از نجبای سلسله عزّ الدین لوی قاجار دختری در حباله نكاح خود درآورده به تهیّه بزرگی و سروری پرداخت و دویست سوار مكمّل و مسلّح از طایفه خود و غیره حاضر و مستعد ساخت و بعد از شش سال مهاجرت هواخواهان این سلسله جلیله دور نواب معظم له جمع آمدند.
اروپا- (انگلیس)- شورش در ینگی‌دنیای شمالی بر ضدّ انگلیس. انكشاف جزیره اتایتی در محیط كبیر به توسط ولیس. مسافرت كوك ملّاح انگلیس به قصد سیاحت دور دنیا. (اسپانیول)- موافق تعداد نفوسی كه در این مملكت شده هیجده كرور و صد و هشتاد هزار نفر جمعیت اسپانیا می‌باشد. (فرانسه)- تصرّف قطعی و حتمی فرانسه جزیره كرسیكا را. فوت ملكه فرانسه. بروز قحط و غلا در این مملكت و پادشاه و وزرا به جهت جلب منفعت به احتكار غلّه می‌پردازند. ترقی و رواج علم در این مملكت. (روس)- اعلان جنگ روس به عثمانی.
ص: 1170

[سنه 1183 هجری- سنه 1769 مسیحی]

آسیا- در این سال نواب حسینقلی خان مشهور به جهانسوز شاه به جهت سابقه كدورت با طایفه قاجار دولّو به دفع فتحعلی خان و جان محمّد خان دولو كه در قلعه نمكه سكونت داشتند پرداختند و پس از مقاتله كار به محاصره انجامیده جانمحمّد و فتحعلی خان از حفره قلعه نمكه فرار نموده و قلعه را نواب حسینقلی خان متصرّف شدند و قلعه گیان مقتول و مجروح گردیدند و بعد از سفك دماء و نهب اموال به حكم آن حضرت قلعه سوخته و ویران و منهدم شد فتحعلی خان و جان محمد خان به استرآباد گریخته سادات و علما را شفیع خود قرار دادند و بیست هزار تومان متقبل شده و ادای وجه مزبور را نمودند. به عقیده بعضی از مورخین ولادت اعلیحضرت خاقان فتحعلی شاه ابن نواب حسینقلی خان در این سال در دامغان بوده است چنانكه در تاریخ ملك‌آرا ثبت است امّا نواب والا معتمد الدوله حاجی فرهاد میرزا ولادت اعلیحضرت خاقان معظّم له انار اللّه برهانه را در جام‌جم در سال هزار و صد و هشتاد و پنج ثبت كرده‌اند.
اروپا- (انگلیس)- ابتدای ترقیات فكس كه از معارف انگلیس خواهد شد.
ایجاد چرخ بخار در این مملكت. (فرانسه)- تولّد ناپلیون اوّل در كرس، و ولادت شاتوبریان نویسنده معروف، و سولت و ولنگتن سردار انگلیس، و هنبت عالم.
(ایطالیا)- فوت كلمان سیزدهم پاپ و برقرار شدن كلمان چهاردهم به پاپی.
(روس)- تصرّف و منتزع كردن روس شهر آزوف را از عثمانی. ورود عساكر روس به افلاق بغدان. (عثمانی)- تولّد محمّد علی پاشای مصر.

[سنه 1184 هجری- سنه 1770 مسیحی]

آسیا- در این سال حسنخان دولّو حاكم استرآباد چون از نواب حسینقلی خان جهانسوز شاه متوّهم شده بود از حكومت استعفا نموده با متعلقین خود به بلوك انزان كه مسكن مرتضی قلی خان همشیره زاده او و برادر نواب حسینقلی خان بود رفت و در قریه نوكنده كه از قرای زرخریدی نواب محمّد حسن خان طاب ثراه بود متمكن
ص: 1171
گردیده و اهالی استرآباد مقدم نواب حسینقلی خان جهانسوز شاه را به این شهر مستدعی شدند. حضرت معظّم له قبول نفرمودند ولی متوجه فندرسك و كبودجامه شدند و اعیان و اشراف قاجار و تراكمه به ملازمت آن حضرت نایل گردیدند و كمال خان افغان با سران قبیله كه در آن ازمنه متوطن آن امكنه بودند به خدمت نواب معظّم له شتافتند و اللّه ویردی خان گرایلی حاكم جاجرم اظهار هواخواهی و ارادت كرده هزار نفر سوار یموت و كوكلان و غیرهم به ركاب آن حضرت فرستاده و در رامیان بیوتات بساختند و به دامغان آمدند و فوجی از جنگجویان از راه رادكان بر سر حسنخان دولّو مأمور شدند، حسنخان خبر شده به مازندران رفت و كیفیت را به عرض كریمخان وكیل رسانید چون عریضه او به كریمخان رسید زكیخان زند را با خان ابدال خان كرد جهان بگلو و سه هزار سوار از اكراد و الوار برای استقلال حسنخان دولّو به استعجال فرستاد. نواب حسینقلی خان جهانسوز شاه چون از ورود سردار به مازندران مستحضر شده با تمامی خدم و حشم به رامیان رفته و پس از آن بنابر مصلحت وقت متوجه دشت گشتند. زكیخان چندانكه در استقلال حسنخان دولّو اهتمام كرد مشار الیه از خوف نواب حسینقلی خان قبول حكومت ننمود آخر الامر حكومت استرآباد بر عهده میرزا علیخان دولّو موكول شد و حسنخان دولّو به جهت حفظ و صیانت اهل و عیال خود به حكومت هزار جریب و تمكّن در قلعه اكركای راضی شد و در آنجا سكنی گرفت، زكیخان از راه دامغان به محال چارده كلاته رفته از راه تعدّی سیورسات و راتبه طلب نمود اسمعیل كمال جدّ مرحوم رضا قلی خان امیر الشعراء مؤلّف كتاب روضة الصفای ناصری و سایر مؤلّفات مفیده با رؤسای چارده كلاته تن به تعدّیات زكیخان درندادند و به قلعه خود رفتند.
زكیخان چون آنها را خیرخواه نواب حسینقلی خان می‌دانست به جدال پرداخت و بر آنها غالب آمده اسمعیل كمال و چهل نفر از رؤسای چارده كلاته را بكشت و قلعه ایشان را منهدم ساخت و مردم قلعه را به اسیری به شیراز برد اما كریمخان این حركت او را پسند نكرده زكیخان را مغضوب و اسرا را مرخّص نمود.
اروپا- (فرانسه)- مزاوجت ولیعهد این دولت با ماری آنتوانت دختر امپراطریس اطریش. عزل شوازل وزیر اعظم. (روس)- سفاین جنگی روس در
ص: 1172
حوالی ازمیر كشتیهای جنگی عثمانی را آتش می‌زنند.

[سنه 1185 هجری- سنه 1771 مسیحی]

آسیا- در این سال بعد از مراجعت زكیخان از مازندران و آن صفحات نواب حسینقلی خان جهانسوز شاه از دشت مراجعت فرمودند حسنخان دولّو كه در قلعه اكركای تمكّن داشت به تدارك تحصّن پرداخته اطراف و اكناف خود را به جزایرچیان هزار جریبی مضبوط نمود و نواب حسینقلی خان جهانسوز شاه به خونخواهی والد بزرگوار خود نواب محمّد حسنخان طاب ثراه به تسخیر قلعه و تدمیر قلعه‌گیان فرمان داد و جنگی سخت درپیوست، حصاریان ناچار شده در قلعه را باز كردند حسنخان دولّو با شمشیر كشیده از قلعه بیرون آمده بر مردم حمله كرد كه صفی را شكافته از میانه به دررود در این اثنا به گلوله تفنگ از اسب درغلطیده سرش را از بدن جدا كردند. محمّد علی آقا و قاسم آقا نیز از حصار با تیغ آخته بیرون شدند، محمّد علی آقا كه از جمله قاتلین حضرت آقا محمّد حسن خان بود به ضرب گلوله از پای درآمد و قاسم آقا فرار كرده به طرف عراق رفت. نواب حسینقلی خان جهانسوز شاه بعد از قتل و غارت به دامغان معاودت فرمودند. هم در این سال در شب پنجشنبه هیجدهم شوال به روایت اصحّ دو ساعت و نیم از غروب آفتاب گذشته اعلیحضرت خاقان فتحعلی شاه قاجار متولّد شدند. وفات درویش عبد المجید طالقانی شكسته‌نویس، و عذری بیگدلی.
اروپا- (اطریش)- عساكر اطریش و پروس متّفقا به لهستان ورود می‌كنند.
بروز طاعون در عساكر این دو دولت كه از عثمانی به آنها سرایت كرده بود.
(سود)- فوت پادشاه و جلوس گوستاو سیّم به جای او به سلطنت.

[سنه 1186 هجری- سنه 1772 مسیحی]

آسیا- فغان علیخان از طایفه یوخاری‌باش قاجار كه از همراهان حضرت محمّد حسن خان طاب ثراه بود و در هنگامه استرآباد از ركاب نوّاب حسینقلی خان
ص: 1173
جهانسوز شاه تخلّف ورزید و بعدها چند قریه از قرای بلده استرآباد را به زور و زر گرفت و در یكفرسخی استرآباد متوقّف شده به تاخت و تاراج می‌پرداخت، در این سال نواب حسینقلی خان جهانسوز شاه با جمعی از ملتزمین ركاب به حوالی قلعه او رفته متّفقین آن حضرت فغان علیخان را در جامه خواب بكشتند و قلعه او به تصرّف نواب معظّم له درآمده اموالش به غارت رفت و عیالش را به رامیان آوردند و اللّه قلیخان پسرش نیز اسیر و مقتول شد. هم در این سال محمّد خان سوادكوهی حاكم مازندران كه سابقه خدمت كریمخان زند داشت و در مدّت چهارده سال تسلّط و استقلالی در مازندران بهمرسانیده از غلبه و استیلای نواب جهانسوز شاه خایف شده به شیراز نزد كریمخان وكیل رفت و به سعایت پرداخت، كریمخان او را با هزار سوار از زندیه و الوار به سركردگی برز اللّه خان زند و با ابوابجمعی پنج هزار نفر چریك مازندرانی و زنبوركخانه و نقاره‌خانه مأمور به منازعه و مجادله نواب جهانسوز شاه نمود و مشار الیه با سپاهی موفور به ساری آمده عزیمت استرآباد كرد.
نواب جهانسوز شاه به جانب دشت تركمان توجّه فرمود و محمّد خان در جرّكلباد حیران بماند، نواب جهانسوز شاه كمال خان و پاینده خان افغان را با جمعی از یموت در خفا به حوالی محمّد خان فرستادند و خود با پانصد نفر از غلامان خاصّ ظاهرا به عزم دامغان حركت كردند و در نیمه راه به كیوسر هزار جریب عطف عنان نمودند و صبحگاهی به قصد تسخیر بلده ساری نهضت‌فرما گشته در یكروز سه روز راه را طی و شبانگاه قلعه آن شهر را محاصره فرمودند و نردبانها به دیوار و سور شهر گذاشته جمعی به فراز قلعه برآمدند و نوّاب جهانسوز شاه با معدودی به دروازه چل شتافته مستحفظ دروازه را بگشود و لشكریان بر در و دیوار قلعه تاختند جمعی را مقتول و علی اصغر برادرزاده محمّد خان سوادكوهی را اسیر كردند، محمّد خان مطّلع شده به طرف ساری روانه گشت، طوایف افاغنه و تراكمه از كمین بیرون آمده او را تعاقب كردند، مرتضی قلیخان و مصطفی قلیخان نیز به آنها ملحق شده اطراف محمّد خان را گرفتند و او را مقهور و دستگیر ساخته به خدمت نواب جهانسوز شاه بردند و نواب معظم له به بارفروش توجّه فرموده پس از اخذ مال محمّد خان را مقتول كردند مهدیخان پسر محمّد خان فرار كرده به شیراز نزد كریمخان رفت و قصّه را اظهار داشت.
ص: 1174
اروپا- (انگلیس)- مسافرت كوك به قطب شمال و انكشاف نمودن نوول كالدنی را. ایجاد روزنامه مورنگ‌پست. (لهستان)- عهد مخفی مابین روس و پروس و اطریش در تقسیم لهستان. (اسپانیول)- ضرّابخانه دولت منحصربفرد و در پای‌تخت خواهد بود و در مسكوكات صورت پادشاه نقش می‌شود.

[سنه 1187 هجری- سنه 1773 مسیحی]

آسیا- در این سال حضرت آقا محمّد خان بعد از استحضار از كار نواب جهانسوز شاه از كریمخان خجل و متوهم شده به ادای بعضی معاذیر پرداختند، كریمخان فی الجمله شاكر شد ولی در باطن رنجیده‌خاطر گردیده مهدیخان پسر محمّد خان سوادكوهی را به جای پدر به حكومت مازندران منصوب كرد و علیمحمّد خان زند را با پنج هزار سوار به نظم مازندران و معارضه نواب جهانسوز شاه مأمور نمود و حضرت آقا محمّد خان نوشته‌ای به برادر والاگهر نوشته ایشان را نصیحت و به مدارا امر فرمودند، علیمحمّد خان زند به مازندران رفته مهدیخان را مستقبل نمود و به جانب استرآباد راند نواب جهانسوز شاه در سر محلّه انزان در منزل برادران جلالت نشان توقف داشتند كه علیمحمد خان به استرآباد رسید، نواب جهانسوز شاه اراده مقابله با آن سپاه را به خاطر گذرانیده ولی نصیحت و پندنامه حضرت آقا محمّد خان به ایشان رسیده آن اراده را عایق گشت لهذا با كوكبه اجلال و خدم و عیال به زورقهائی كه حاضر داشتند نشسته از راه آب به دشت قبچاق توجّه فرمودند میرزا علیخان دولو كه حاكم استرآباد بود علیمحمّد خان زند را استقبال كرده بعد از ورود به شهر استرآباد خدمت‌ها نمود و هدیه‌ها آورد بعد از چندی علیمحمّد خان به جانب كریمخان رفت و نواب جهانسوز شاه به رامیان را جمع فرمودند و مرتضی قلی خان با عیال خود به انزان توجّه نمود. هم در این سال محمود آقای قیاقلوی قاجار كه با سلسله جلیله سلطان سعید شهید همیشه در مقام نفاق بود و در ایّام فرصت طریق كید می‌پیمود بعضی از كسان او مقتول و خود به دست ملازمان نواب جهانسوز شاه اسیر گردید.
ص: 1175
اروپا- (انگلیس)- تعیین فرمانفرما از طرف دولت انگلیس به هند كه در كلكته اقامت خواهد كرد. ابتدای شورش در ینگی دنیای شمالی بر ضدّ انگلیس.
(لهستان)- تقسیم لهستان فیمابین روس و اطریش و پروس. (ایطالیا)- فوت شارل امانول و جلوس پسرش ویكترآمد دویّم به جای او. (روس)- شكست عساكر روس از عثمانی در سواحل رود دانوب. انقلاب در مسكو و در اغلب از بلاد ممالك روس به واسطه شخصی كه خود را موسوم به پیر سیّم ساخته و داعیه سلطنت دارد.

[سنه 1188 هجری- سنه 1774 مسیحی]

آسیا- در این سال نواب جهانسوز شاه در فصل تابستان به صفحات علی بلاغ و ساور و رادكان رفتند و مرتضی قلی خان و مصطفی قلی خان نیز به خدمت نواب معظّم آمدند و امام‌وردی آقای یوخاری‌باش كه ارادتی به این سلسله جلیله نداشت مقتول شد، و بزرگان طایفه كتول كه با قاجار دولّو دوستی داشتند و به خدمت نواب جهانسوز شاه راغب نبودند قلاع آنها به نهب رفت و نقد علی خان و آقا مهدی و آقا برخوردار رؤسای ایشان اسیر و مقتول گشتند و بیست هزار از مراعی و مواشی ایشان منهوب شد و نواب جهانسوز شاه قریه سیاه‌تلو از مضافات استرآباد را كه مأمن مهدی آقا برادر حسینخان دولّو بود با هزار سوار محاصره فرمودند و پس از جنگهای سخت آنجا را به تصرّف درآوردند و مهدی آقا با جمعی از دولّو عرصه شمشیر انتقام شدند و اموال قلعه به غارت رفت برادران حسینخان رضا خان و رفیع خان از نواحی استرآباد فرار كرده به عراق رفتند و عیال خود را در ورامین گذاشته راه فارس پیش گرفتند.
اروپا- (انگلیس)- شورش سخت ینگی دنیای شمالی بر ضد دولت انگلیس.
انكشاف اكسیژن كه یكی از اجزای هوا میباشد. (فرانسه)- فوت لوی پانزدهم پادشاه و جلوس نواده‌اش لوی شانزدهم در سنّ بیست سالگی. (ایطالیا)- فوت كلمان چهاردهم و جلوس پی ششم پاپ. (روس)- مصالحه این دولت با عثمانی
ص: 1176
كه در این مصالحه سفاین روس حق كشتی‌رانی در دریای سیاه دارند.
(عثمانی)- فوت سلطان مصطفی خان سیّم و جلوس برادرش سلطان عبد الحمید خان به جای او.

[سنه 1189 هجری- سنه 1775 مسیحی]

آسیا- در این سال مهدیخان بن محمّد خان سوادكوهی به مظاهرت جان محمّد خان با هفتصد سوار و دو هزار تفنگچی به ایالت مازندران می‌پرداخت و ادّعای خونخواهی پدر خود از نواب جهانسوز شاه می‌نمود، نواب معظّم له شبی با هفتصد نفر از ساری به بارفروش رفته مهدیخان را در جامه خواب اسیر كرده تنبیه فرمودند و تفنگچیان بلوچ را از آن ولایت كوچ داده آنها از راه فیروزكوه روانه شدند و در عرض راه به بقایای سپاه نواب جهانسوز شاه برخورده دست‌اندازی خواستند كنند نواب معظّم له محمّد حسین بیگ بلوچ را نزد جان محمّد خان فرستاده كه در ترك این حركات بكوشد، او اظهار جنون كرده، نواب جهانسوز شاه فورا با معدودی بر سر آنها تاخته مبادرت به جنگ كردند، جمعی مقتول و اسیر و جان محمد خان را كمان به گردن انداخته دستگیر ساخته پس از عجز و الحاح مرخّص و روانه شیراز فرمودند و مهدی خان را با خود آوردند و آخر او نیز به شفاعت جمعی رهائی یافت جان محمد خان به شیراز رفته مراتب را اظهار داشت، كریمخان با حضرت آقا محمد خان و سایر سران قاجار خشونت آغاز نهاد و حكم كرد تمام علایق قاجاریّه از قزوین به شیراز نقل شود و زكیخان زند را با لشكر زیادی از شیراز روانه مازندران نمود و نواب جهانسوز شاه را از حكومت دامغان و غیره معزول داشت، زكیخان روانه شد و حضرت آقا محمّد خان دلتنگ بماندند و پس از مشاورت با امرای قاجار به بقعه امامزاده میر احمد بن موسی الكاظم علیه السّلام رفتند كریمخان به زیارت رفته ایشان را مطمئن ساخته بیرون آورده استمالت كرد و كلفت طرفین به الفت مبدّل شد. زكیخان زند بعد از ورود به مازندران بنای افساد را گذاشته اللّه ویردیخان گرایلی نواب جهانسوز شاه را به جاجرم برده از جنگ‌جوئی ناصح و مانع آمد و مرتضی قلی خان به گرگان رفت و تعدّی زكیخان در استرآباد از حدّ گذشت
ص: 1177
پس از آن میرزا علیخان را مستقل كرده از راه هزار جریب روانه دامغان گشت و كاظمخان سورتی هزار جریبی را كه از ارادت كیشان نواب جهانسوز شاه بود مقیّد نمود همچنین حاجی زكیخان دودانگه‌ای را كه در محاصره ساری یاری سپاه نواب معظم له نموده بود بگرفت و به عقیده بعضی قضیّه چارده كلاته در اینسال بود و كریمخان به سبب سوء اعمال زكیخان او را در ورود به شیراز در كمال خفت به شهر داخل كرد. بعد از این واقعه اللّه ویردیخان حاكم جاجرم از غلبه تركمانیه كوكلان به نواب جهانسوز شاه توسل جست، آنحضرت با سپاهی سه روزه راه را در یك شبانه‌روز طی كرده بر سر آنها تاختند و جنگ درانداختند پس از كوشش و كشش بركوكلان غالب شده دویست نفر مقتول و جمعی اسیر و مغلول گشتند، اللّهیار خان قلیچی حاكم سبزوار كه از متّفقین نواب جهانسوز شاه بود برحسب اشاره در اثنای قتل و غارت در رسید و از آن غنایم نصیبی وافر یافت پس از یك هفته نواب جهانسوز شاه به رامیان معاودت فرمودند و اللّهیار خان نیز به سبزوار شتافت نواب جهانسوز شاه در این اوان به اصرار و اظهار حضرت آقا محمد خان فرزند بزرگوار خود فتحعلیخان ملقّب به باخان (فتحعلی شاه) را به شیراز مأمور نموده نامه‌ای به مدارا با بعضی هدایا نزد كریمخان وكیل فرستادند و چند تن از بزرگان به امر وكیل آن حضرت را پذیره شدند و كریمخان با ایشان اظهار ملاطفت و ابوّت نمود و به حرم خود برده به ملاقات عمه حضرت آقا محمد خان و نواب حسینقلی خان كه در ازدواج وكیل بودند رسانید و غالبا در اندرون وكیل با ابو الفتح خان فرزند وكیل معاشر و در هنگام غذا در سفره وكیل حاضر بودند پس از دو ماه دامغان به تیول ابدی نواب جهانبانی مقرر شد و با جواب نامه معاودت نموده به قزوین آمده اعمام و اقارب را دیدن كردند و از آنجا نزد پدر والاگهر رفتند. هم در این سال در وقتی كه نواب جهانسوز شاه در صحاری سرخ‌دشت نزول فرموده بودند هنگام شب آرتق نامی از معاندین طایفه كوكلانی كه در خفا با دشمنان نواب معظّم له معاهده داشت آنحضرت را شهید نمود و نعش ایشان را به استرآباد بردند و در جنب مزار والد بزرگوارشان دفن كردند و نواب جهانبانی با معدودی از هواخواهان رو به جاجرم نهادند- نواب والا معتمد الدوله فرهاد میرزا در جام‌جم نوشته‌اند در سال هزار و صد و هشتاد و هشت در حوالی فندرسك سه نفر از طایفه ایكدریموت از طوایف
ص: 1178
تركمان به تحریك كریمخان نواب حسینقلی خان را شهید كردند. نیز نواب معظم له دامت افاضته می‌نویسند در تاریخ میرزا فضل اللّه شیرازی متخلص به خاوری شهادت نواب حسینقلی خان در بیستم صفر سال هزار و صد و نود و یك ثبت شده و در تاریخ محمّدی كه ملّا محمّد ساروی نوشته در دوازدهم صفر سال هزار و صد و نود و دو می‌نویسد، و ما تاریخ شهادت را از تاریخ زندیه نقل كرده‌ایم و اعتبار این قول در نزد من زیادتر است انتهی- رضا قلیخان لله‌باشی صاحب تاریخ روضة الصفای ناصری و مصنّفات دیگر كه شهادت نواب حسینقلی خان را داخل در حوادث سال هزار و صد و هشتاد و نه هجری نوشته گوید: نواب مرتضی قلیخان مایه این عمل را از میرزا علیخان دولّو حاكم استرآباد دانستند، به استرآباد رفته در مجلس صحبت اشاره كرده یكی از چاكران ایشان میرزا علیخان را بكشت- عمر شریف نواب جهانسوز شاه بیست و شش سال بوده است- وفات میرزا طوفان شاعر مازندرانی در نجف اشرف.
اروپا- (انگلیس)- جنگ سخت فیمابین شورشهای ینگی دنیای شمالی و عساكر انگلیس- واشنگتن به سرداری عساكر یاغی بر ضد انگلیس منصوب میشود- فتح بنارس در هند. (فرانسه)- شورش در پاریس به واسطه قلّت نان.

[سنه 1190 هجری- سنه 1776 مسیحی]

آسیا- كریمخان وكیل كه سابقا زكیخان زند را مأمور نظم بنادر عمّان و انضباط امر مسقط نموده بود چون زكیخان بعد از فتح مسقط طمع در دختر شیخ عبد اللّه عرب از طایفه بنی معین كه حاكم جزیره هرموز بود كرده شیخ مذكور او را فریفته به جانب جزیره هرموز خواند و در روی دریا زورق او را از همراهان جدا كرده به جزیره برده او را محبوس نمود كریمخان ناچار یك پسر شیخ عبد اللّه را كه به رسم گروی در شیرازی نگاهداشته بود روانه هرموز نمود شیخ عبد اللّه نیز زكیخان را مرخص كرده به شیراز فرستاد. هم در این سال محمد پاشا برادر سلیمان پاشای بابان كه سابقا به كریمخان اظهار اخلاصی می‌نمود به این جهت معزول و عمر پاشا والی بغداد محمود پاشا برادر او را حاكم بابان نمود محمد پاشا به كریمخان عرض حال كرده وكیل علیمراد خان را با سپاهی جرّار به مقاتله با عثمانی مأمور ساخت و لشكر
ص: 1179
كریمخان شكست یافته فرار نمودند و علیمراد خان گرفتار شد اما پس از گرفتاری او را مرخص كردند و او نزد وكیل آمد، وكیل نظر علیخان را مأمور جنگ عثمانی نمود و عمر پاشا به معذرت پرداخت اما در این اوان جمعی از اهالی ایران در عتبات عالیات به مرض طاعون درگذشتند و عثمان پاشا به تصرّف اموال آنها امر كرد كریمخان مستحضر شده به ردّ اموال مزبور فرمان صادر نمود، عمر پاشا قبول نكرد.
لهذا كریمخان صادقخان را بر سر بصره فرستاد و او وارد حویزه شده و از آنجا به كنار شط العرب راند و به ساختن زنجیر جسر پرداخت و شیخ عبد اللّه منتفج به حمایت اهل بصره مستعد مدافعه شد و وكیل دولت فرانسه كه در بصره متوقف بود با چند فروند كشتی به ممانعت صادقخان از عبور پرداخت و جنگ درگرفت و صادقخان بعد از غلبه بر لشكر بصره و شكست آنها از جسر عبور كرد و هشتم صفر به خارج بصره نزول نمود و سلیمان آقای حاكم بصره كه از جانب عمر پاشا والی بغداد در بصره حكومت داشت محصور گردید و صادقخان وقتها در حوالی بصره بماند تا در سال هزار و صد و نود و دو مفتوح شد.
اروپا- (انگلیس)- ادوارد جنز طبیب، علم و فن آبله‌كوبی را انكشاف می‌نماید- بقیه شورش اهالی امریكای شمالی بر ضد انگلیس، و متصرّفات انگلیس در ینگی دنیای شمالی از این به بعد خود را آزاد دانسته و موسوم به اتائونی می‌شوند (فرانسه) به حكم پادشاه فرانسه سخره و بیگاری یعنی كار كردن مجّانی موقوف می‌شود.

[سنه 1191 هجری- سنه 1777 مسیحی]

آسیا- در این سال محمد دهی افندی از جانب سلطان عبد الحمید خان سلطان عثمانی به رسالت نزد وكیل آمده خواهش كرد كه لشكر كریمخان از بصره مراجعت كند ولی كریمخان قبول این خواهش ننمود. هم در این سال امام مسقط با دوازده هزار عرب از خوارج و غیره به حمایت و امداد اهالی بصره آمدند و قریب
ص: 1180
سه ماه با سپاه صادقخان زدوخورد كردند و آخر الامر شكست خورده مراجعت نمودند- وفات میرزا نصیر طبیب اصفهانی، و صهبای شاعر قمی.
اروپا- (فرانسه)- ایجاد من‌دییتیه یعنی دار الاستقراض فقرا. (پرتوغال)- فوت ژزف اوّل پادشاه و جلوس دخترش ماری به جای او. (روس)- عساكر روس قرم را از عثمانی منتزع می‌سازد.

[سنه 1192 هجری- سنه 1778 مسیحی]

آسیا- در این سال چنانكه پیش اشاره نمودیم صادقخان بصره را بگرفت و حاكم بصره همراه صادق خان روانه شیراز شد و صادق خان همشیره‌زاده خود را كه علیمحمّد خان نام داشت به حكومت بصره گذاشت، اعراب دور و نزدیك بصره بعد از رفتن صادق خان چندی با علیمحمد خان مماشات كرده آخر الامر با یكدیگر معاهده نموده طغیان كردند اعراب منتفج به مقابله و مقاتله پرداختند و آب بر صحرای معسكر انداختند لشكر علیمحمّد خان به گل‌ولای فروشده اعراب جمعی را به قتل رسانیدند و علیمحمّد خان نیز كشته شد و بعضی فرار را بر قرار اختیار كردند. علی همّت خان برادر كهتر علیمحمد خان و محمد حسین خان بهبهانی بصره را نگهداری نموده و بقایای لشكر را پرستاری كرده آدمی نزد كریم خان روانه نمودند و او را از واقعه اطّلاع دادند. هم در این سال سفیری از دولت روس نزد كریم خان آمده بعد از اظهار اتّحاد خواهشمند شد كه كریم خان با دولت عثمانی اقدام به محاربه نماید كریم خان قبول كرد ولی اجل امان نداد.
اروپا- (فرانسه)- فرانكلن كه از جانب اتائونی ینگی دنیا به سفارت فرانسه آمده بود پذیرفته شده معاهده دوستی و تجارتی با فرانسه بسته و دولت فرانسه اعلان جنگ به انگلیس نمود و ژنرال لافایت صاحبمنصب فرانسه به امداد اهالی اتائونی
ص: 1181
رفت- ایجاد مدرسه در فرانسه بجهت كرها و گنگ‌ها، فوت ولتر و فوت رسو از علمای معروف.

[سنه 1193 هجری- سنه 1779 مسیحی]

آسیا- در این سال كریمخان زند كه سالها به مرض سل مبتلا بود واقعه بصره و قتل علیمحمد خان نیز او را نهایت مهموم كرده و بر مرض او افزود مع ذلك به تهیّه لشكر فرستادن به بصره پرداخت و به حكام اطراف فرمان داد كه هریك بقدر مقدور قشون حاضر كنند و برادر خود صادقخان را كه ملقّب به استظهار الدوله بود به سرداری بصره نامزد كرد و سردار مزبور منزل بمنزل رفته وارد ساحت بصره شد و به انتظام امور آن ساحت اشتغال جست. در این ضمن قولنجی شدید عارض كریمخان زند گردید، عمه حضرت آقا محمد خان برادرزاده را از ناخوشی وكیل اعلام كرد و حضرت آقا محمد خان به عزم شكار از شهر شیراز بیرون رفتند روز سیزدهم صفر این سال كه به شهر برگشتند دروازه را بسته دیدند و معلوم شد كه كریمخان درگذشته است و زندیه از تفریق كلمه‌ای كه در میان خود داشتند به خیال آن حضرت نیفتادند، حضرت آقا محمد خان از همانجا با دو سه نفر دو اسبه تا طهران تاختند و در كاشان خزینه كریمخان را كه از رشت می‌آوردند و پانزده هزار تومان نقد و جنس می‌شد تصرّف كردند و روز هفدهم صفر وارد ورامین شدند و در آنجا سران قاجاریه و خوانین ایلات در حوزه اطاعت آن حضرت درآمده به مازندران رفتند. مدت حكمرانی كریمخان سی و سال هشت ماه و سه روز بود و به واسطه اختلاف امرای زند سه روز نعش وی برجا ماند بازار و مسجد و كاروانسرا و حمّام و سایر ابنیه وكیل در شیراز به متانت و استحكام معروفست.
اروپا- (اطریش)- منازعه‌ای كه فیمابین اطریش و پروس واقع شده بود به مصالحه انجامید (انگلیس)- كوك بحرپیمای معروف در جزایر ساندویج به دست اهالی وحشی مقتول می‌گردد (روس)- ملاقات سلاطین روس و اطریش به جهت اتّحاد بر ضدّ پروس (ایطالیا)- كوه آتش‌فشان وزوو طغیان و آتش‌فشانی
ص: 1182
كرده مواد محترقه ازو خارج گشته شهر اتویانه را نابود می‌سازد.
امریكا- (اتائونی)- اسپانیول و هلاند به اتائونی ینگی دنیا كمك می‌نمایند.

ملحقات‌

وقایع سال سی و پنجم سلطنت و تاجداری اعلیحضرت قویشوكت شاهنشاه جمجاه خسرو صاحبقران خلد اللّه تعالی ملكه و سلطانه از دوشنبه بیستم ماه ربیع الثّانی سنه یكهزار و دویست و نود و هشت هجری تا بیست و نهم ربیع الثانی سنه یكهزار و دویست و نود و نه مطابق ئیلان‌ئیل تركی‌

وقایع بقیّه ماه ربیع الثانی‌

روز یكشنبه نوزدهم ماه ربیع الثانی كه به محاسبه زیج محمّد شاه هندی بعد از گذشتن هشت ساعت و هفده دقیقه و چهل و هشت ثانیه از طلوع آفتاب و به حساب زیج جدید فرنگی كه این زمان در پاریس بسته پس از هشت ساعت و چهل دقیقه آفتاب جهانتاب به نقطه اعتدال ربیعی رسیده از برج حوت به حمل تحویل كرد حسب الرّسم مراسم جشن عید و سال نو در پیشگاه حضور همایون و در دربار معدلتمدار دولت روزافزون معمول افتاد. به قدر دو هزار نفر نوكر سواره جدید از عراقی و آذربایجانی به امر همایونی جناب جلالتمآب امیر نظام علاء الدوله گرفته و مرتّب داشته به اسم غلام منصور موسوم و در این ایّام به توسط میرزا احمد خان پیشخدمت خاصّه و سرتیپ اول ولد جناب امیر نظام از سان حضور همایون گذشته و مقرّر گشت تا ده هزار نفر به همین اسم و وضع و هیئت نوكر سواره گرفته شود.
عبد الحسین خان ولد مرحوم خانبابا خان سردار به نشان و حمایل سرتیپی اول نایل گردید. در سمنان طفلی متولد شد كه چهار چشم و دو دهن و دو شاخ داشت و باقی اعضایش درست بود و پس از تولّد بمرد.
ص: 1183

وقایع ماه جمادی الاولی‌

اشارة

تلگرافی مجدّد از جناب معین الملك سفیر كبیر دولت علیّه مقیم اسلامبول مبنی بر وعده صریح اعلیحضرت سلطان، تبعید شیخ عبد اللّه و پسر او را از سرحد كردستان و احضار به اسلامبول رسید. اردوی نظامی مركب از پنج فوج و یكهزار سواره و دوازده عرّاده توپ كه ده عرّاده از آن از توپهای جدید اختراعی نواب اشرف والا نایب السلطنه امیركبیر وزیر جنگ ادام اللّه اقباله العالی و مثل توپهای خوب فرنگستان بود و نواب اشرف معظّم له به ریاست امیرزاده ناصر الدوله سرتیپ اوّل تجهیز نموده و در میدان اسب‌دوانی از سان حضور مبارك گذرانیده علاوه بر اردوهای سابق روانه آذربایجان داشتند. حكومت و فرمانفرمائی مملكت فارس از ابتدای این سال مزید حكومت ایالات و ولایات اصفهان و یزد و عراق و بروجرد و عربستان و لرستان، خوانسار و گلپایگان و به كف كفایت نواب اشرف والا شاهنشاهزاده ظلّ السّلطان ادام اللّه اقباله العالی تفویض گردید و برحسب استدعای خود نواب اشرف معظّم له نیابت این ایالت به نواب والا جلال الدوله فرزند ارشد ایشان و كارگزاری امور آن مملكت به جناب میرزا فتحعلی خان صاحبدیوان مرجوع شد و نواب والا جلال الدوله به یكثوب سرداری ترمه شمسه مرصّع از ملابس خاصّه و جناب صاحبدیوان به یكثوب جبّه ترمه دور مفتول‌دوز شمسه مرصّع از ملابس خاصّه مخلّع شدند. میرزا محمّد خان امین خلوت و تفنگدارباشی ولد مرحوم میرزا هاشمخان امین الدوله به خطاب جلیل جنابی مخاطب و نایل آمد. جناب سپهسالار اعظم از طرف شخص همایون سلطنت و دربار دولت علیّه برای تعزیت قتل امپراطور الكساندر دویّم و تهنیت جلوس اعلیحضرت امپراطور الكساندر سیّم بر تخت سلطنت روسیّه به سفارت دربار آن دولت مأمور و با هدایای لایقه برای اعلیحضرتین امپراطور و امپراطریس از قبیل شمشیر مرصّع مكلّل به جواهر گرانبها و بعضی جواهر آلات و نفایس دیگر روانه گردید و خود سپهسالار اعظم به یكثوب سرداری مفتول‌دوز شمسه مرصّع ممتاز مخلّع گردید و اجزای ملتزمه سفارت (امیرزاده وجیه اللّه میرزا سرتیپ اول)، (عزیز اللّه خان صارم الملك سرتیپ اوّل)، (میرزا رضا خان مترجم سرتیپ دویّم)، (میرزا حسنخان سرتیپ و منشی اسرار) بودند.
ص: 1184
وزارت علوم حسب اللّیاقه و بالمناسبه به جناب علیقلی خان مخبر الدوله مرحمت شد. صنیع الدوله به خطاب نبیل جنابی مخاطب و سرافراز آمد و دستخط همایون از قرار شرح ذیل شرف صدور یافت.

سواد دستخط مبارك‌

خدمات دولتی كه به صنیع الدّوله رجوع شده آنطور كه منظور نظر همایون ماست كاملا از عهده برآمده و خاطر اقدس ما را از حسن چاكری و دولتخواهی مشعوف داشته و دارد همچنین در نشر علوم و تألیفات خود خدمت بزرگی كرده است محض بروز مرحمتی در حق او به امتیاز و خطاب جنابی بین الاماثل و الاقران او را مفتخر و سرافراز فرمودیم كه بیشتر از پیشتر در شرایط خدمتگزاری و نشر علوم قیام و اقدام نماید مقرّر آنكه عموم چاكران درباری معزی الیه را به این خطاب مخاطب و سرافراز دارند بتاریخ دهم جمادی الاولی ئیلان‌ئیل 1298.
میرزا هدایت اللّه مستوفی پسر مرحوم میرزا محمّد تقی لسان الملك بعد از فوت پدر به لقب لسان الملكی نایل و به اتمام تاریخ ناسخ التواریخ مأمور شد.
محمّد حسن خان پیشخدمت مخصوص حضور به حكومت ولایت كاشان مأمور و به یكثوب سرداری ترمه ایرانی حاشیه‌دار مخلّع گردید. عمل تذكره وارد و صادر ممالك محروسه كه از قدیم مقرّر و معمول بود به توسط وزارت جلیله خارجه مستحكم و منضبط و به موجب یك كتابچه دستور العمل كافی مبیّن و منتشر شد.
نواب اشرف والا ظلّ السّلطان ادام اللّه اقباله العالی با تشریف خاصّه سلطنت از حضور همایون و دربار سپهر اقتدار مرخّص شده به اصفهان كه مقرّ حكومت و فرمانفرمائی ایشانست معاودت فرمودند. فرار اشرار طایفه احمدوند چلبی از حدود خاك كرمانشهان به حدود خاك عثمانی و عراق عرب به واسطه حركت اردوی نظامی حاجی شهاب الملك حكمران كرمانشاهان به طرف سرحد.

وقایع ماه جمادی الاخری‌

اشارة

یك قبضه عصای مرصّع از درجه اول محض مزید تكریم و اعزاز جناب
ص: 1185
مستطاب حجة الاسلام آقای حاجی ملّا علی سلّمه اللّه تعالی از طرف قرین الشرف ملوكانه اهدا شد. جناب میرزا كاظم خان نظام الملك بعد از فوت میرزا موسی وزیر لشكر برحسب انتخاب نواب اشرف والا امیركبیر نایب السلطنه وزیر جنگ ادام اللّه اقباله العالی به وزارت لشكر كه از مشاغل موروثی اجدادی جناب معزی الیه بود سرافراز و به یكثوب جبّه ترمه شمسه مرصّع مخلّع گردید. نامه مودت ختامه اعلیحضرت امپراطور اعظم كل ممالك روسیّه الكساندر سیّم مبنی بر اعلام حادثه حزن‌انگیز اعلیحضرت امپراطور مرحوم و جلوس خودشان به تخت امپراطوری به اعلیحضرت همایون كل ممالك محروسه به توسط جناب مسیو زیناویوف وزیر مختار دولت روس مقیم دربار دولت علّیه به حضور همایون موصول گشت.
مهدیقلی خان امیر آخور به یك قبضه شمشیر مرصّع از درجه سوم مفتخر گردید. یك قطعه انفیه‌دان مكلّل به الماس كه روی آن مزیّن به تمثال همایون بود در حق كنت دومنت فرت رئیس كل اداره نظمیّه و پلیس دار الخلافه به علامت مرحمت مخصوص اعطا شد. فضل اللّه خان شاطرباشی به لقب بشیر الملكی ملقب و سرافراز گشت. روز دوشنبه بیست و چهارم در دربار اعظم كه نواب اشرف والا ولیعهد جاوید مهد دولت علّیه و نواب اشرف والا امیركبیر نایب السلطنه وزیر جنگ ادام اللّه اقبالهما العالی و جمیع وزراء و وكلای عظام دولت احضار و حاضر شده بودند دستخط همایون اعلیحضرت اقدس شهریاری دام سلطانه در ترتیب جدید و انتظام اداره دولت از قرار شرح ذیل قرائت و گوشزد اولیای دولت شد.

سواد دستخط مبارك‌

حكم و دستور العمل جدیدی است كه برای وضع كار و امور دولتی مرقوم می‌فرمائیم كه در مجلس قرائت شود: (اوّلا): چنانكه همیشه خود فی نفسه مشغول كلّ امور دولت بودیم حال هم خواهیم بود و دقیقه‌ای از هیچ امری از جزئی و كلّی مهمل و متروك نخواهیم گذاشت. (ثانیا): چون در دربار اعظم باید شخصی كه به منزله گوش و چشم ما باشد همه‌روزه حاضر باشد و واسطه میان ما و تمام طبقات مردم باشد عرایض و مستدعیات مردم به توسط او به حضور برسد فرمایشاتی
ص: 1186
كه در هرمواد باشد به توسّط ایشان به موقع اجرا گذاشته شود و طرف شور و مشورت ما باشد جناب آقا را منتخب می‌فرمائیم كه علاوه وزارت مالیه كه دارند خدمات مذكوره را هم با كمال صداقت به عمل آورند. (ثالثا): وزرا و نوكرهائی كه هریك شغل معیّن و اداره مخصوص دارند كماكان برقرار و هریك در كار و شغل خود مسئول هستند در كمال شدت. (رابعا): كلّ وزرا و نوكرهائی كه سابقا به موجب احكام متعدّده در مجلس دربار اعظم مكلّف به بعضی تكالیف و مسئولیتها بودند موقوف می‌فرمائیم، احكام و قراردادهای سابقه موقوف و منسوخ است. (خامسا): بر عهده همه وزرا و نوكرها كه همه از مجرّبین و خاصّان حضور ما هستند واجب و لازم است كه در دولتخواهی و نمك‌خوارگی آنچه از نیك و بد امور دولت را بدانند و بفهمند به توسط جناب آقا به عرض برسانند و همه‌روزه در دربار اعظم حاضر شده در همه اقسام امور دولتی كمك و امداد به جناب ایشان كنند و ذرّه‌ای از دولتخواهی خود را مخفی و مستور ندارند. (سادسا): همه طبقات نوكر باید همه‌روزه در مجلس دربار اعظم حاضر بشوند و هركس را فرمایشی باشد از آنجا احضار به حضور شود. 24 جمادی الثانیه ئیلان‌ئیل 1298.
جناب كیناز تروبسكوی كه از طرف دولت بهیّه روس رسما برای انهای امر سلطنت بالوراثه اعلیحضرت امپراطور الكساندر سیّم و تشیید مبانی دوستی بین الدولتین به سمت سفارت با نامه مودّت علامه مأمور دربار دولت علیّه بود روز بیست و سیّم همین ماه با كمال احترام و تشریفات معموله دولتی وارد و شرفیاب حضور همایون شده و منزل این سفارت عظمی در باغ دولتی نگارستان به مهمانداری جناب صنیع الدوله و مدّت اقامت در دار الخلافه تا روز دوشنبه هشتم رجب بود و هنگام معاودت درباره جناب معزی الیه و همراهان او از طرف دولت علیّه بذل امتیازات و نشان و حمایل شد (جناب كیناز تروبسكوی نشان تمثال همایون مكلّل به الماس- قطعه)، (پولكونیك پطر كلوشن نشان شیر و خورشید ستاره‌دار از درجه دویّم)، (قورنت مهدیقلی خان كیناز اوتسمیف نشان شیر و خورشید گردنبند از درجه سیّم)، (سوتنیك كیناز پطرویازمسكی نشان شیر و خورشید گردنبند از درجه سیّم)، (مترجم الكساندر غوسف نشان شیر و خورشید سینه
ص: 1187
از درجه چهارم)، (به سایر همراهان نشان شیر و خورشید از درجه پنجم) و بعضی را كه نازل‌تر بودند مدال طلا و نقره التفات شد. جناب سلیمان پاشا مأمور مخصوص دولت علّیّه عثمانی هم كه از طرف اعلیحضرت سلطان با نامه مودّت ختامه برای ازدیاد مراسم دوستی و انهای بعضی مقاصد دولتی به اتفاق نواب والا حاجی حسام السلطنه روانه دربار دولت علّیه ایران بود روز بیست و چهارم همین ماه با احترامات و تشریفات شایسته دولتی وارد و روز بیست و ششم به حضور همایون ملوكانه نایل و ششم رجب رخصت معاودت حاصل شد و خود معزی الیه و همراهانش به امتیازات و نشانهای مفصله ذیل از طرف دولت علیه اختصاص یافتند: (جناب سلیمان پاشا نشان شیر و خورشید از درجه اوّل خارجه با حمایل سبز مخصوص آن)، (آصف بیگ پسر معزی الیه نشان درجه سیّم خارجه)، (مصطفی بیگ نشان درجه پنجم ایضا) منزل جناب سلیمان پاشا در باغ دولتی لاله‌زار و مهماندار نیز جناب صنیع الدوله بود. ساعد الدوله سرتیپ اوّل به حكومت استرآباد مأمور و به سرداری ترمه خلعت ملوكانه مخلّع و مباهی گردید. میرزا اسد اللّه شارژدافر دولت علیّه مقیم پطرزبورغ به وزیرمختاری و اقامت همان دربار اختصاص یافت. امیرزاده سلطان محمد میرزا ولد نواب عضد الدوله به نشان و حمایل سرتیپی دویّم و منصب ژنرال آجودانی خاصّه حضور مبارك نایل گردید.
میرزا محمّد تقی لشكرنویس پسر مرحوم میرزا مصطفی وكیل لشكر به لقب وكیل لشكری و تقلّد مشاغل پدر و خلعت همایون امتیاز یافت.

وقایع ماه رجب المرجب‌

اشارة

نظر به وفور كفایت نواب اشرف والا ظلّ السلطان حكمران اصفهان و فارس و یزد و عربستان و لرستان و عراق و بروجرد و غیرها ادام اللّه اقباله العالی حكومت ایالت كرمانشهان و سرحدداری عراقین نیز به نواب اشرف معظّم له تفویض شد. محض مزید توقیر و احترام جناب حجة الاسلام آقا سید صادق سلمه اللّه تعالی یك حلقه انگشتری الماس بریلیان از طرف ملوكانه برای ایشان اهدا شد. میرزا احمد خان مستشار سفارت دولت علیّه مقیم پاریس به نشان و حمایل سرتیپی دویّم ممتاز گردید. منع القاب دولتی در حق عموم چاكران مگر به تحقیق و لیاقت او و
ص: 1188
تصدیق جناب اجل آقا و جمیع وزرای دربار اعظم.

اعلان دولتی‌

در فقره القاب دولتی كه بعضی اوقات برحسب اتّفاق یا استدعا و بعضی وسایط و غیره التفات می‌شد و می‌شود در تحت یك قاعده صحیحی نبود و در روزنامه‌های نمره‌جات سابقه هم یك دو سه دفعه در فقره القاب بعضی شروحات نوشته شده است حال در این اعلان جدید وضع و قانون دادن القاب را صریحا اعلان می‌فرمائیم كه بعد از این از هیچگونه تخلّف و تغییری ناگزیر خواهد بود و اعلان سابق روزنامه‌جات باطل خواهد بود. از این تاریخ به بعد به هیچ وزیر و شاهزاده و غیر آن لقب داده نخواهد شد مگر آنكه در دربار اعظم در حضور جناب اجل آقا وزیر اول و اقلا ده نفر دیگر از رجال بزرگ دولت حالت و صفت و قابلیت و استعداد آن شخص كه باید صاحب لقب بشود مطرح گفتگو گردد در صورتیكه وزیر اوّل و سایر رجال دولت تصدیق نموده و صحّه بگذارند كه این شخص سزاوار و لایق و مستوجب فلان لقب هست شرحی نوشته تصدیق خواهند نمود و همه آن نوشته را مهر كرده به نظر مبارك اعلیحضرت شاهنشاهی دام ملكه می‌رسد آن‌وقت التفات خواهد شد و الّا فلا. و هرگز بغیر از این نحو قانون به وسایط دیگر لقب به احدی داده نخواهد شد.
جناب سپهسالار اعظم بعد از مراجعت از سفارت روس به فرمانفرمائی مملكت خراسان و سیستان به علاوه امر تولیت آستانه مقدّسه حضرت رضا علیه السّلام منصوب و به یك قبضه شمشیر مرصّع از درجه اوّل مباهی و روانه خراسان شدند. نواب والا عضد الدّوله و جناب حاجی خازن الملك و امیرزاده وجیه اللّه میرزا سیف الملك و صارم الملك عزیز اللّه خان سرتیپ شاهیسون و محمّد تقی خان امین نظام و حاجی میرزا علینقی مشیر لشكر و میرزا نصر اللّه خان نایب الوزاره هم در معیّت جناب سپهسالار اعظم مأمور و روانه شدند. یك ثوب سرداری ترمه به نواب والا عضد الدّوله و یك قبضه سرعصای مرصّع به جناب حاجی خازن الملك نیز اعطا و مرحمت شد. معاودت نواب والا حاجی معتمد الدّوله از فارس كه پنج سال مستقلا به فرمانفرمائی آن مملكت منصوب بودند و ورود به
ص: 1189
دار الخلافه و تشرّف به حضور همایون شهریاری دام ملكه