گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد دوم
______________________________






(1)- آتنا)Athena( یا آتنه)Athenee( الهه فكر و اندیشه در یونان باستان كه معبد بزرگی از او در سائیس وجود داشت.
(2)- سائی)Saie( از قبایل چهل‌گانه مصر باستان است كه پایتخت آنها سائیس)Sais( بود (رجوع شود به بند 164 تا 167 همین كتاب).
(3)- درباره نوم)Nome( واحد تشكیلات مملكتی مصر باستان رجوع شود به یادداشت بند 164 همین كتاب).
(4)- مقصود مؤلف ازیریس)Osiris( برادر و زوج ایزیس)Isis( فرزند آسمان و زمین و پدر هروس)Horus( است كه در زیر ضربات دشمن خود تیفون)Tython( جان سپرد ولی باز زنده شده تا بار دیگر مانند خورشید كه هرروز طلوع و غروب میكند در زیر ضربات دشمن خود از پا درآید. زوجه‌اش ایزیس تكه‌پاره‌های پراكنده اندام شوهر را كه بدست تیفون به چهارده پاره شده بود جمع‌آوری كرد و بخاك سپرد. هردوت ازیریس را با دیونیزوس)Dionysos( یونانیان یكی میداند.
ص: 254
ستون سنگی بزرگ برپا است و در كنار آن دریاچه‌ایست كه گرداگرد آنرا حاشیه‌ای از سنگ كه با ظرافت تمام ساخته شده احاطه میكند و این دریاچه آنطور كه بنظر من آمد از حیث وسعت با دریاچه دلس «1» كه دریاچه مدور نیز مینامند برابر است.
171- هنگام شب در كنار «2» این دریاچه سرگذشت شهادت او را كه مصریان تشریفات مذهبی مینامند نمایش میدهند. من درباره جزئیات این نمایشات اطلاعات بیشتری دارم ولی بهتر است كه در این‌باره سكوت اختیار كنم «3». همچنین درباره مراسم مذهبی دمتر «4» نیز كه یونانیان تسموفوری «5» مینامند سكوت اختیار كنیم و فقط آنچه را كه دستورات مذهبی اجازه میدهد فاش كنیم.
این مراسم مذهبی را دختران دانااوس «6» به مصر وارد كرده و به زنان قوم
______________________________
(1)- دلوس)Delos( از مجمع الجزایر یونان باستان كه در عهد عتیق موطن آپولون و دیان)Diane( خدایان معروف بود و مورد احترام و پرستش جمیع ملل و اقوام یونانی نژاد و از مراكز مهم رفت‌وآمد دریای مدیترانه محسوب میشد.
(2)- در نسخه هانری برگن «روی این دریاچه» درج شده ولی چون در نسخ دیگر «كنار این دریاچه» ترجمه شده و بنظر میرسید كه ترجمه اخیر صحیح‌تر باشد در ترجمه حاضر این اصطلاح انتخاب شد.
(3)- علت سكوت هردوت در این مورد معلوم نیست، حدس زده میشود كه هردوت را در مراسم این نمایشات كه فقط معدودی از مصریان حق حضور در آنرا داشته‌اند شركت داده‌اند و هردوت اخلاقا تعهد كرده است كه درباره آن چیزی در جائی نگوید.
(4)- دمتر)Demeter( یا سرس)Ceres( الهه فلاحت در یونان و رم باستان، دختر ساتورن و سی‌بل)Cybele( و زوجه ژوپیتر. افسانه ربوده شدن دخترش بدست پلوتون)Pluton( و چگونگی جستجوی او در انظار جهان یكی از عناوین نمایشات مذهبی دنیای قدیم بوده است.
(5)- تسموفوری)Thesmophories( نام مراسمی است كه مدت سه روز در آتن و الوزی)Eleusis( بافتخار دمتر الهه فلاحت برگزار میشد. در این جشن فقط زنان حق شركت داشتند و قبل از شروع جشن ناگزیر بودند مدت نه روز گوشه‌گیری اختیار كنند و از مردان دوری كنند. در روز اول جشن زنان از آتن به الوزی میرفتند و در روز دوم در- حالیكه مشعلهائی بدست میگرفتند در جستجوی دختر گمشده دمتر حركت میكردند.
(6)- دانائوس)Danaos( یا دانااوس)Daneaus( برادر اژیپتوس)Egyptus( كه بحكایت افسانه‌های كهن بر قسمتی از مصر سلطنت كرد و چون مورد تهدید داماد خود قرار گرفت از مصر گریخت و به آرگوس)Argos( در سرزمین یونان پناهنده شده و در آنجا اهالی آرگوس او را بپادشاهی برگزیدند. درباره این شخص افسانه‌های مختلف
ص: 255
پلازژ «1» آموخته‌اند. بعدها كه ساكنان پلوپونز مجبور شدند در مقابل اقوام دری مهاجرت كنند این مراسم نیز از بین رفت. فقط آركادی «2» ها یعنی آن دسته از اهالی پلوپونز كه در محل ماندند و مهاجرت نكردند این مراسم را حفظ كردند.
172- وقتی آپریس شكست خورد آمازیس به سلطنت رسید. او از قوم سائیس بود و شهری كه در آن متولد شده بود سیوف «3» نام داشت. در آغاز كار مصریان باو بی‌اعتنائی میكردند و چندان توجهی باو نداشتند زیرا او را از طبقه عوام و از خانواده‌ای گمنام میدانستند. ولی بعدها آمازیس بی‌شتاب و با كاردانی و مهارت آنها را با خود همراه كرد. بین هزاران چیزهای گرانبها كه وی داشت حوضی زرین بود كه خود و تمام مهمانانش در هرمورد و غالبا پای خود را در آن می‌شستند.
وی امر كرد این حوض را خرد كنند و با آن مجسمه‌ای از خداوند ساخت كه در داخل شهر در نقطه‌ای مناسب قرار داد. مصریان دسته‌دسته بزیر مجسمه میرفتند و آنرا پرستش كامل میكردند. وقتی آمازیس از رفتار مردم شهر مطلع شد مصریان را دعوت كرد و ماهیت آن مجسمه را بر آنها فاش ساخت و گفت كه این
______________________________
در عهد عتیق بر سر زبانها بود ولی یونانیان باستان بطوركلی او را مظهر ملت یونان میدانستند و هومر نیز در افسانه‌های خود از او چنین یاد كرده.
(1)- پلازژ)Pelasges( از اقوام قدیم یونان باستان كه آثاری از تمدن آنها در ایتالیا و آسیای صغیر و اسپانیا نیز باقی مانده. پلازژها نخستین قومی بودند كه در سرزمین یونان سكونت كردند و شبه‌جزیره پلوپونز بنام آنها به سرزمین پلازژی)Pelasgie( معروف شد. محل سكونت این قوم در پلوپونز آرگلی)Argolie( یا آركادی)Arcadie( نام داشت. بعد از هجوم اقوام یونانی به سرزمین پلوپونز دسته‌ای از پلازژها گریختند و آن دسته كه باقی ماندند باسارت درآمدند و قومیت آنها از بین رفت. پلازژی)Pelasgie( نام قدیم شبه‌جزیره پلوپونز است.
(2)- آركادی)Arcadie( ناحیه‌ای از یونان باستان در مركز شبه‌جزیره پلوپونز بین آكه)Achaie( و آرگوس. آركادی‌ها بازماندگان قوم پلازژ بودند كه بعد از هجوم اقوام دری به سرزمین یونان در برابر آنها مقاومت كردند و حاضر بترك وطن نشدند.
شهرهای مهم آركادی كه هردوت مكرر از آنها سخن گفته تژه)Tegec( و اركومن)Orchomene( است.
(3)-Siouphe
ص: 256
مجسمه از حوضی ساخته شده كه در گذشته در آن استفراغ و ادرار میكرده‌اند و پاهای خود را در آن شستشو میداده‌اند و اكنون آنها آنرا مورد پرستش قرار میدهند.
و سپس افزود كه خود او «1» نیز سرنوشتی نظیر آن حوض دارد و اگر در گذشته از طبقه سوم بوده امروز پادشاه آنان است. و سپس از آنها دعوت كرد كه نسبت باو احترام گذارند و رعایت احترام او را بنمایند. چنین بود راهی كه وی برای همراه كردن مصریان با خود برگزید و آنانرا مجبور كرد كه خود را رعیت او بدانند «2».
173- روش او در اداره امور كشور چنین بود: از بامداد تا ساعتی كه در بازار شهر ازدحام بود تمام وقت خود را صرف رسیدگی باموری میكرد كه بوی عرضه میشد.
از این ساعت ببعد به میگساری میپرداخت، با هم‌سفره‌های خود سربسر میگذارد و خود را سراسر بی‌قید و بی‌خیال جلوه میداد. دوستدارانش كه از این رفتار او رنجیده بودند كسانی بنزد او فرستادند و چنین پیغام دادند: «تو چنانكه باید رفتار نمیكنی و خود را زیاد جلف و سبك جلوه میدهی. تو باید با شكوه و جلال تمام بر تختی باشكوه قرار گیری و در تمام مدت روز برسیدگی بامور بپردازی. اگر چنین كنی، مصریان خواهند دانست كه رئیس آنها مردی است بزرگ و شهرت تو بهتر خواهد شد. آنچه تو در حال حاضر میكنی هرگز شایسته یك پادشاه نیست» ولی وی بآنها چنین پاسخ داد: «كسانی كه كمانی دارند، وقتی محتاج به بكار بردن آن هستند آنرا میكشند، و بعد از آنكه از آن استفاده كردند آنرا بحال خود رها میكنند: زیرا اگر قرار باشد كه كمان پیوسته كشیده باشد پاره خواهد شد و دیگر نخواهند توانست در صورت احتیاج آنرا بكار برند. وضع انسان نیز چنین است اگر قرار باشد انسان همیشه جدی باشد و در موقع مناسب به تفریح نپردازد بی آنكه خود متوجه شود یا دیوانه میشود یا خرفت. من از این موضوع با اطلاعم
______________________________
(1)- یعنی آمازیس
(2)- بسیاری از مطالبی كه هردوت ضمن شرح این افسانه نقل میكند با عادات و رسوم مصریان باستان مغایرت دارد. از این جمله است بی‌احترامی مردم نسبت به فرعون، دعوت مردم عوام بحضور فرعون و سخنرانی فرعون برای آنان، شستشوی پای میزبانان و قرار دادن مجسمه خدایان در میادین شهر.
ص: 257
و برای هریك از این دو عامل سهمی قائل میباشم.» چنین بود پاسخی كه او به دوستان خود داد.
174- بطوریكه نقل میكنند وقتی آمازیس یك فرد ساده بود میگساری و مزاح را دوست میداشت و هرگز مردی جدی نبود. و اگر در نتیجه میگساری و خوشگذرانی بی‌پول میشد بچپ و راست میرفت و دزدی میكرد. آنهائی كه مدعی میشدند كه اموالشان را او ربوده چون با انكار او روبرو میشدند غالبا او را به حضور هاتفی كه هركس در نزدیكی خانه خود داشت میبردند. چه بسا كه هاتف او را محكوم میكرد و چه بسا او را معاف میداشت «1». وقتی بعدا او بپادشاهی رسید چنین كرد: معبد تمام خدایانی كه او را بیگناه و از دزدی مبری دانسته بودند از نظر دور داشت و برای تعمیر آنها چیزی نداد و خود برای اهداء قربانی بآنجا نرفت، زیرا معتقد بود كه این خدایان هاتفی دروغگو دارند و شایسته هیچگونه توجهی نمیباشند. برعكس، برای آنها كه او را دزد دانسته بودند بزرگترین احترامات را قائل شد و آنها را خدایان واقعی دانست كه پیشگوئی آنها درست و حقیقی بوده.
175- در سائیس «2» برای آتنا «3» رواق‌هائی ساخت كه بسیار شگفت‌انگیز و شایسته تحسین است، هم از حیث ظاهر و هم از حیث عظمت؛ زیرا ارتفاع و وسعت این بنا از تمام بناهائی كه دیگران ساختند بیشتر بود و همچنین است جنس سنگهائی كه در آن بكار رفته بود. و نیز مجسمه‌های بزرگ و ابو الهول «4» های عظیمی كه سر مردانه
______________________________
(1)- بین مصریان باستان مشورت با خدایان برای كشف دزدیها معمول بوده.
در كتیبه‌ای كه از مصر باستان باقی و ماسپرو)Maspero( خلاصه‌ای از آنرا ترجمه كرده
) Maspero: Au temps de Ramses et d'Assurbanipal, p. 68 (
مشاهده میشود كه یكی از نظاری كه بدزدی متهم شده بود به خداوند آمون مراجعه میكند و خداوند او را بیگناه می‌شناسد.
(2)-Sais
(3)-Athena
(4)- مصریان باستان ابو الهول مجسمه‌ای را مینامیدند كه قسمتی از بدن آن بصورت انسان و قسمت دیگر بصورت حیوان بود. این مجسمه‌ها را كه یونانیان باستان سفنكس)Sphimx( مینامیدند و امروز در سراسر مصر بتعداد زیادی از آن باقی است غالبا با چهره مرد میساختند و بسیار نادر بود كه یكی از آنها چهره زن داشته باشد. بزرگترین آنها ابوالهولی است كه در كنار اهرام ثلاثه در نزدیكی قاهره قرار دارد.
ص: 258
داشتند به خداوند اهداء كرد و برای تعمیرات «1» امر كرد تخته سنگهای عظیم دیگری باندازه‌های شگفت‌انگیز حاضر كنند. بعضی از این تخته سنگها را از معادنی كه در برابر ممفیس «2» قرار دارد استخراج كرد و بقیه را كه از حیث عظمت بی‌نظیر بود از شهر الفانتین «3» كه فاصله آن از شهر سائیس از بیست روز بحرپیمائی كمتر نیست بدست آورد. و اما آنچه از همه اینها بیشتر مرا دچار تحسین و شگفت كرده بنای یك پارچه‌ایست كه وی از شهر الفانتین آورده. حمل این بنا سه سال طول كشیده. دو هزار نفر برای انجام این كار مشغول بوده‌اند و همه آنها ملاح بوده‌اند. طول این بنا از خارج بیست و یك آرنج «4» و عرض آن چهارده و ارتفاع آن هشت آرنج است «5». چنین است اندازه‌های خارجی این بنای یك پارچه «6».
______________________________
(1)- آمازیس بیشتر به تعمیر ابنیه و آثاری كه قبل از او ساخته شده بود پرداخت و باین كار بیش از احداث بناهای جدید توجه داشت.
(2)-Memphis
(3)- الفانتین)Elephantine( جزیره‌ایست در نزدیكی آبشارهای بزرگ نیل در نزدیكی مرز كنونی مصر و حبشه كه امروز اسوان نام دارد. در محل فعلی اسوان ویرانه های زیادی از شهر معروف باستان كه بنام جزیره الفانتین نامیده میشد باقی است. این محل در عهد عتیق یكی از مراكز مهم استخراج سنگ بود و قسمت مهمی از سنگهای بناهای عظیم مصر باستان از معادن آن تأمین میشد.
(4)- آرنج واحد طول در یونان باستان و برابر یك پا و نیم یا 444 میلیمتر (یادداشت مقدمه درباره اوزان و مقادیر در یونان باستان).
(5)- هردوت این بنا را در حال واژگون بودن مشاهده كرده و بنابراین اندازه‌ای كه از ارتفاع آن داده مربوط به پهنای آنست.
(6)- هردوت در بند 155 همین كتاب از بنای یك پارچه عظیم دیگری صحبت كرده كه ابعاد آن از هرطرف بطور مساوی چهل آرنج بوده است. صرفنظر از اینكه تصور بنائی كه ابعاد آن از هرطرف چهل آرنج باشد دشوار است، ظاهرا باید این بنا همان باشد كه در بند 175 از آن سخن میگوید. در اینصورت ابعادی كه در بند 155 نقل شده نباید صحت نداشته باشد.
ص: 259
در داخل، طول آن هیجده آرنج و بیست انگشت «1»، عرض آن دوازده آرنج و ارتفاع آن پنج آرنج است. این بنادر كنار مدخل معبد قرار دارد «2». و اما علت اینكه آنرا بداخل معبد نبرده‌اند بطوریكه نقل میكنند چنین است: در موقعی كه آنرا بداخل میكشیدند، گویا سردسته كارگران كه از كاری باین طولانی خسته شده بود ناله‌ای حزین سرداد. آمازیس ظاهرا از این ناله دچار اضطراب شده و امر كرده است از كشیدن سنگ بجلوتر خودداری كنند. همچنین نقل میكنند كه یكی از كسانی كه سنگ را با اهرمها حركت میداده در زیر سنگ خرد شده و در اثر این واقعه بود كه از كشیدن آن بداخل معبد صرفنظر شد.
176- آمازیس در تمام معابد معروف دیگر نیز بناهائی احداث كرد كه از حیث عظمت و بزرگی شایان تماشا هستند. بخصوص در ممفیس مجسمه عظیمی است كه در مقابل معبد هفستوس «3» بر پشت خوابیده و هفتاد و پنج پا «4» طول دارد. بر روی همان پایه دو مجسمه بزرگ دیگر از سنگ حبشی برپا ایستاده‌اند كه هریك بیست پا ارتفاع دارند و یكی از آنها در یك طرف مجسمه بزرگتر و دیگری در طرف دیگر آن قرار دارد «5». در سائیس «6» مجسمه بزرگ دیگری است كه آن نیز مانند مجسمه ممفیس بر زمین خوابیده همچنین آمازیس بنای معبد بزرگی را كه در ممفیس
______________________________
(1)- انگشت واحد طول در یونان باستان و برابر 18 میلیمتر (یادداشت مقدمه در- باره اوزان و مقادیر در یونان باستان).
(2)- این اظهار هردوت تردیدی باقی نمیگذارد كه بنای مورد بحث همانست كه مورخ در بند 155 بآن اشاره كرده و ابعاد آنرا اشتباها چهل آرنج نقل كرده.
(3)- هفستوس)Hephaistos( ، خدای آتش و آهن كه و ولكن)Vulcain( نیز نامیده میشد.
(4)- پا واحد طول در یونان باستان و برابر 296 میلیمتر (یادداشت مقدمه درباره اوزان و مقادیر در یونان باستان).
(5)- از این عبارت معلوم نیست مقصود هردوت اینست كه مجسمه بزرگ 75 پائی نیز بر روی همین پایه استوار شده و بعدها بر روی زمین افتاده بوده است، یا از ابتدا آنرا از پشت بر روی زمین نهاده و دو مجسمه دیگر را در دوسوی آن قرار داده‌اند.
(6)-Sais
ص: 260
قرار دارد و بسیار بزرگ و شایسته تماشا است و بافتخار ایزیس «1» ساخته شده تكمیل كرد.
177- بطوریكه نقل میكنند دوره سلطنت آمازیس دوره‌ایست كه مصر بیش از هر موقع دیگر آباد بود، هم از حیث مزایائی كه شط نیل برای دهات دربر داشت و هم از حیث ثروتی كه در دهات برای مردم ایجاد میشد. ظاهرا در آن زمان در مصر جمعا بیست هزار شهر مسكونی وجود داشته «2».
از طرف دیگر آنكس نیز كه قانون زیر را به مصریان تحمیل كرد آمازیس بود:
هریك از مصریان هرسال میبایست وسایل معیشت خود را به پادشاه نشان دهند و هركس كه این كار را نمیكرد و یا مشروع بودن منبع آنرا ثابت نمیكرد به- مجازات اعدام محكوم میشد. سولون «3» از اهل آتن این قانون را از مصر اخذ كرد تا در آتن اجرا كند «4». و آتنی‌ها آنرا پیوسته مانند یك قانون كامل و بی‌عیب اجراء میكنند.
178- آمازیس كه دوستدار یونانیان بود به بعضی از آنان محبت خود را بوسائلی
______________________________
(1)- ایزیس)Isis( الهه مصر باستان: خواهر و زوجه ازیریس)Osiris( كه فلاحت و ریسندگی و استخراج روغن زیتون را به مصریان آموخت و مظهر ماه و طبیعت كه معابد زیادی بنام او در سراسر مصر باستان وجود داشت.
(2)- بعقیده دیودور)Diodore( از اهل سیسیل كه از مورخان بعد از هردوت میباشد، در آن زمان در مصر 1800 شهر و آبادی كوچك وجود داشته و در زمان پتولمه)Ptolemee( این رقم به 3000 رسیده است.
(3)- سولون)Solon( مقنن معروف و یكی از هفت تن «عقلای» یونان باستان كه در قرن 6 قبل از میلاد میزیست (640- 558 قبل از میلاد) و باطراف جهان به سیاحت پرداخت.
(4)- این ادعای هردوت نباید صحیح باشد زیرا آمازیس در سال 569 قبل از میلاد در مصر بسلطنت رسید، در حالیكه بیست سال قبل از این تاریخ سولون قوانین معروف خود را در آتن اجرا كرده بود. بعقیده پلوتارك (سولون- بند 17)، این قانون و مجازات اعدام آن منشائی قدیم‌تر دارد و به دراكون)Dracon( معروف میرسد و سولون در حقیقت با تغییراتی كه در آن وارد كرد خشونت قانون دراكون را تا حدی كمتر كرد.
قانون دراكونی در اصطلاح حقوق به قانونی گفته میشود كه مجازات آن نسبت به جرم شدید باشد.
ص: 261
نشان داد «1». بخصوص بآنها كه به مصر میآمدند شهر نوكراتیس «2» را اعطاء كرد تا در آن سكونت كنند «3». به كسانی كه مایل نبودند در آنجا سكونت كنند ولی بعلت اینكه دریانورد بودند گذارشان به آنجا میافتاد محل‌هائی اختصاص داد تا برای خدایان خود قربانگاه و معبد بنا كنند. بزرگترین و معروفترین و پررفت‌وآمدترین این معابد كه هلنیون «4» نام دارد مشتركا از طرف این شهرها كه نام میبرم تأسیس شده بود: شهرهای یونی كه عبارت بودند از كیوس «5»، تئوس «6»، فوسه «7»، و كلازومن «8»؛ شهرهای دری كه عبارت بودند از شهرهای رودس «9»، كنید «10»،
______________________________
(1)- شاید علت رفتار ساده‌ای كه وی در سلطنت درپیش گرفته بود و با رفتار سلاطین مستبد مصر مباینت داشت و موجب مخالفت و سرزنش دوستان مصری او شد همین امر یعنی علاقه او به اصول تمدن یونان و عناصر یونانی بوده است.
(2)- نوكراتیس)Naucratis( از بنادر مهم مصر باستان در ساحل نیل بود كه در زمان آمازیس درهای آن بروی یونانیان گشوده شد و چندین مؤسسه تجارتی یونانی در آن بكار مشغول شد.
(3)- تا زمان آمازیس، غیر از یونانیانی كه بعنوان روزمزد در مصر خدمت میكردند، دیگر یونانیان حق سكونت در مصر نداشتند و فقط میتوانستند بعنوان مسافر یا سیاح از آن بگذرند و مدتی محدود در آن كشور سكونت كنند. ولی از زمان آمازیس ببعد یونانیان در شهر نوكراتیس مستقر شدند. در این شهر كه از دو تمدن مختلف برخوردار بود هم خدایان مصری پرستش میشد و هم خدایان یونانی. قوانین آن با قوانین شهرهای دیگر مصر فرق داشت و عمال دولتی بطریق معمول در آتن از طرف مردم انتخاب میشدند.
(4)-Hellenion
(5)-Chios
(6)-Theos
(7)-Phocee
(8)-Clazomene
(9)-Rodes- در جزیره رودس شهری كه بنام جزیره ردس خوانده شود وجود نداشت، جمعا سه شهر در این جزیره وجود داشت بنام یالیزوس)Ialysos( ، كامئیروس)Cameiros( و لیندوس)Lindos( كه از هیچیك از آنها هردوت اسمی نبرده.
(10)-Cnide
ص: 262
هالیكارناس، فازلیس «1»؛ و فقط یك شهر ائولی كه می‌تی‌لن «2» نام داشت. این بود شهرهائی كه معبد بآنها تعلق دارد و همانها هستند كه مأمورین تجارتی «3» را تعیین میكنند. تمام شهرهای دیگری كه مدعی مشاركت در آن هستند ادعائی میكنند كه متكی بهیچ حقی نیست. اهالی اژین «4» از حساب شخص خود معبد جداگانه دیگری برای زوس برپا كرده‌اند. اهالی ساموس «5» معبد دیگری برای هرا «6» بنا كرده‌اند. اهالی ملط هم معبدی برای آپولون ساخته‌اند «7».
179- در گذشته، نوكراتیس تنها بندری بود كه درهای آن برای تجارت باز بود و غیر از آن، بندر دیگری در مصر وجود نداشت. اگر كسی در یكی دیگر از دهانه‌های مصب نیل وارد میشد میبایست سوگند یاد كند كه شخصا از روی میل بآنجا نیامده و پس از ادای این سوگند مجبور بود با كشتی خود بسوی دهانه كانوپ «8»
______________________________
(1)- فازلیس)Phaselis( از شهرهای لیسی باستان در نزدیكی خلیج پامفیلی در جنوب شرقی شبه‌جزیره آسیای صغیر.
(2)- میتی‌لن)Mytilene( یا)Mitylene( پایتخت قدیم جزیره لبوس)Lesbos( كه امروز متلن)Metelin( نام دارد.
(3)- این مأمورین كه از طرف این شهرها تعیین میشدند مأموریت داشتند از تجار شهر خود حمایت كنند و نظم را در كسب‌وكار مستقر سازند و در مواردی كه اختلافی بین همشهریان آنان پیش آید بآن رسیدگی كنند.
(4)- اژین)Egine( از جزایر یونان باستان كه در خلیج آتن قرار دارد و امروز انجیا)Enghia( نامیده میشود.
(5)- ساموس)Samos( از جزایر دریای اژه در برابر برجستگی كوه معروف میكال)Mycale( در آسیای صغیر.
(6)- هرا)Hera( یا ژونون)Junon( الهه یونان باستان، مظهر ازدواج و زوجه ژوپیتر.
(7)- حفاریهای مصر باستان حاكی است كه غیر از این معابد، یونانیان معابد متعدد دیگری نیز در مصر بنا كرده بوده‌اند.
(8)- كانوپ)Canope( یا كانوپوس)Canopus( از شهرهای مصر باستان در مغرب مصب رود نیل. تمام این شهر بر روی شاخه‌ای از دهانه‌های مصب نیل كه از كنار آن عبور میكرد بنا شده بود. شهر نوكراتیس كه محل اقامت یونانیان بود در ساحل این شاخه نیل قرار داشت.
ص: 263
حركت كند و اگر باد مخالف مانع بحرپیمائی بآنسو بود، آن شخص مجبور بود كالای خود را بر روی قایق‌های بومی حمل كند و مصب را دور بزند تا به شهر نوكراتیس برسد. چنین بود امتیازات این شهر.
180- وقتی آمفیكتیون «1» ها ساختن معبدی را كه امروز در دلف قرار دارد بقیمت سیصد تالان «2» قبول كردند (زیرا معبدی كه قبلا در آنجا وجود داشت در اثر حادثه‌ای سوخته بود «3») قرار شد اهالی دلف یكربع این مبلغ را بپردازند. پس اهالی دلف برای جمع‌آوری پول از شهری به شهری رفتند و در موقع جمع‌آوری این پول در مصر بیش از هرنقطه دیگر پول جمع كردند؛ آمازیس خود هزار تالان زاج سفید بآنها اهداء كرد و یونانیانی كه در مصر سكونت داشتند بیست مین «4» دادند «5».
181- آمازیس با اهالی سیرن «6» قرارداد دوستی و اتحاد بست «7» وی حتی میل كرد
______________________________
(1)- آمفیكیتون)Amphictyon( یا آمفیكتیونی)Amphictyonie( نوعی اتحاد مذهبی بین یونانیان باستان بود كه وسیله اتحاد و اتفاق بعضی از شهرهای مجاور بود. از آمفیكتیون‌های معروف یونان باستان كه درحقیقت نوعی «سازمان ملل» مذهبی محسوب میشد اتحادیه‌ای بود كه بین شهرهای آتن و آرگوس و مگار)Megare( تأسیس شده بود و معروف‌تر از همه آنها آمفیكتیونی بود كه از نمایندگان مذهبی دوازده شهر بزرگ در محل دلف تشكیل میشد. این اجتماع در حقیقت نوعی مجلس مذهبی بود كه برای تسكین جنگهای داخلی شهرهای یونان تأسیس شده بود و جنبه سیاسی نداشت.
(2)- تالان)Talent( واحد وزن و پول در یونان باستان و برابر 39 ر 36 كیلوگرم (یادداشت مقدماتی درباره اوزان و مقادیر در یونان باستان).
(3)- هردوت برخلاف عده‌ای از معاصرین خود عقیده نداشت كه آتش‌سوزی این معبد عمدی بوده و بدست خاندان پیزیسترات انجام گرفته است.
(4)- مین)Mine( واحد وزن در یونان باستان و برابر بود یك شصتم تالان (یادداشت مقدمه درباره اوزان و مقادیر در یونان باستان).
(5)- هردوت تصریح نمیكند كه یونانیان بمقدار بیست مین پول دادند یا بمقدار بیست مین زاج سفید.
(6)- سیرن)Cyrene( ، پایتخت قدیم سیرنائیك كه در سال 630 قبل از میلاد بوسیله مهاجرین یونانی در ساحل دریای مدیترانه تأسیس شد و مدتها از حیث تجارت و بحرپیمائی رقیب كارتاژ در دریای مدیترانه محسوب میشد. امروز ویرانه‌های این شهر در پانزده كیلومتری ساحل مدیترانه باقی است.
(7)- برخلاف سلف خود كه با آنها از در ستیز برآمد (بند 161 همین كتاب).
ص: 264
از بین آنان برای خود زنی انتخاب كند. خواه بعلت اینكه مایل بزنی یونانی بود، خواه برای دوستی كه بین او و اهالی سیرن وجود داشت. آنچه مسلم است وی با زنی ازدواج كرد كه بعضی میگویند دختر باتوس «1» پسر آركزیلاس «2» بود و برخی دیگر میگویند دختر مردی متشخص بنام كریتوبولوس «3» بود كه لادیكه «4» نام داشت. وقتی آمازیس در كنار او میخوابید قادر بتملك او نمیشد، در حالیكه از دیگر زنان میتوانست لذت برد. چون این وضع مدتی بطول انجامید، آمازیس به لادیكه گفت: «ای زن، تو مرا جادو كرده‌ای و بهیچ وسیله‌ای نخواهی توانست از سخت‌ترین مرگی كه زنی با آن روبرو میشود بگریزی.» لادیكه انكار كرد ولی خشم آمازیس بهیچوجه فروننشست. پس آن زن خود شخصا برای آفرودیت «5» نذری كرد باین ترتیب كه اگر شب بعد آمازیس بتواند با او نزدیكی كند (امری كه او را از تیره‌بختی میرهانید) وی مجسمه‌ای برای آفرودیت به سیرن خواهد فرستاد. بمحض اینكه این نذر را كرد آمازیس توانست او را تملك كند. از آن روز ببعد، هرروز كه آمازیس بدیدن او میرفت با او نزدیك میشد و از آن ببعد او را با محبت تمام دوست داشت. لادیكه نذر خود را نسبت به الهه انجام داد و امر كرد مجسمه‌ای ساختند و آنرا به سیرن فرستاد. این مجسمه در زمان من هنوز باقی بود و در خارج شهر سیرن قرار داشت. و اما لادیكه، در موقعی كه كمبوجیه بر مصر مسلط شد وقتی از زبان او شنید كه چه كسی میباشد
______________________________
(1)- باتوس)Battos( ظاهرا پادشاهی است كه در 574 قبل از میلاد در سیرنائیك بسلطنت رسیده و همان كسی است كه سپاهیان آپریس را شكست داد و راه را برای تغییر خاندان سلطنتی مصر گشود (هردوت- كتاب چهارم- بند 159).
(2)-Arkesilas
(3)-Crithoboulos
(4)-Ladike
(5)- آفرودیت)Aphrodite( یا ونوس)Venus( الهه عشق و زیبائی در یونان باستان.
ص: 265
بی‌آنكه آسیبی باو رساند وی را به سیرن فرستاد «1».
182- آمازیس نیز هدایائی به كشورهای یونانی فرستاده است «2». به شهر سیرن مجسمه‌ای پوشیده از طلا از آتنا «3» و تصویری از ود كه نقاشی شده بود فرستاده است. در لیندوس «4» دو مجسمه سنگی از الهه آتنا و همچنین زرهی از كتان كه تماشائی است به آتنا اهدا كرده. در ساموس «5»، دو تصویر چوبی از خود به خداوند هرا «6» اهدا كرد كه در زمان من هنوز در معبد بزرگ و در پشت درهای آن قرار داشت. همچنین بعلت رابطه مهمان‌نوازی كه بین او و پولیكرات «7» پسر اآكس «8» وجود داشت هدایائی به ساموس فرستاد. و نیز هدایائی به لیندوس فرستاد ولی نه بعلت رابطه مهمان‌نوازی و دوستی، بلكه بطوریكه میگویند بعلت آنكه
______________________________
(1)- زیرا شهر سیرن)Cyrene( بدون جنگ و خونریزی تسلیم سپاهیان پارس شده بود (هردوت، كتاب سوم- بند 13).
(2)- دلیل دیگری بر طرفداری او از یونان و علاقه او نسبت به یونانیان. تاریخ هردوت ج‌2 265 خلاصه تاریخ مصر ..... ص : 183
(3)- آتنا)Athena( یا آتنه)Athene( الهه فكر و اندیشه در یونان باستان و حامی شهر آتن.
(4)- لیندوس)Lindos( از شهرهای باستان جزیره رودس)Rhodes( واقع در در جنوب شرقی این جزیره.
(5)- ساموس)Samos( از جزایر دریای اژه در برابر كوه میكال در ساحل غربی آسیای صغیر.
(6)- هرا)Hera( یا ژونون)Junon( زوجه ژوپیتر و الهه ازدواج در یونان باستان.
(7)- پولیكرات)Pelycrate( حاكم خودمختار معروف ساموس كه در 532 قبل از میلاد در این جزیره بحكومت رسید. مدتی با آمازیس پادشاه مصر متحد بود و همینكه كمبوجیه با آمازیس بجنگ پرداخت با او از در اتحاد درآمد و چهل كشتی برای لشكركشی به مصر در اختیار پادشاه پارس گذارد. در سال 522 قبل از میلاد بدست یكی از ساتراپهای آسیای صغیر كشته شد.
(8)-Aiakes
ص: 266
معبد آتنا در این محل بوسیله دختران دانااوس «1» كه در برابر پسران اژیپتوس «2» میگریختند و در حین فرار باین محل رسیده بودند تأسیس شده بود. این بود هدایائی كه آمازیس اعطاء كرده بود.
وی در دنیا نخستین كسی است كه جزیره قبرس را تسخیر و مجبور به پرداخت خراج كرد «3»
پایان جلد دوم
______________________________
(1)-Danaos- رجوع شود به یادداشت بند 171
(2)-Egyptos- رجوع شود به یادداشت همان بند
(3)- شاید مقصود مؤلف از «نخستین كس» «نخستین مصری در دنیا» است كه بر جزیره قبرس مستولی شده است، زیرا مدتها قبل از آمازیس این جزیره بدست سارگون پادشاه معروف آشور فتح شده بود. جمعی از پادشاهان این جزیره كه دست نشانده آشوریها بودند به پادشاهانی نظیر آسارادن)Assarhaddon( و آسوربانیپال خراج می‌پرداختند.
ص: 267