گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد ششم
اراتو(Erato)





دنباله اغتشاشات- جنگ دریائی ملط عملیات نظامی دیگر میلتیاد لشكركشی مردونیه- جنگ آتن و اژین مداخله سپارت- مطلبی خارج از موضوع درباره لاكدمونی‌ها ماراتن مطلبی خارج از موضوع درباره خاندان آلكمئون پایان كار میلتیاد

ص: 107

دنباله اغتشاشات- جنگ دریائی ملط عملیات نظامی دیگر

ص: 109
1- بدین‌ترتیب بود كه آریستاگوراس، محرك شورش یونی، درگذشت. در همین زمان هیستیه فرمانروای ملط كه داریوش او را از بندرها كرده بود به سارد رسید.
همینكه او از راه شوش رسید، آرتافرن حاكم سارد از او پرسید كه چگونه حدس زده بود یونی‌ها دست به شورش زده‌اند. هیستیه پاسخ داد كه از این حوادث بی‌خبر است؛ از آنچه رویداده بود بشدت اظهار تعجب كرد و چنین جلوه داد كه گوئی هرگز در جریان این حوادث نبوده. پس، آرتافرن كه متوجه نیرنگ او شده بود و از علت واقعی شورش آگاه بود خطاب به هیستیه چنین گفت:
«این پاپوشی است كه تو ساخته‌ای ولی آریستاگوراس آنرا بپاكرده است.»
2- چنین بود آنچه آرتافرن درباره شورش بر زبان جاری كرد. هیستیه از هوش و ذكاوت آرتافرن بیمناك شد و فردای همان شب پنهانی بسوی دریا گریخت. وی داریوش شاه را فریب داده بود زیرا پس از آنكه باو وعده داد كه بزرگترین جزایر یعنی ساردنی را باطاعت او خواهد آورد اكنون بسوی یونی‌ها در حركت بود تا رهبری آنانرا در جنگ بر ضد او بعهده بگیرد. وی در ضمن عبور، گذارش به كیو «1» افتاد. اهالی كیو او را بزندان انداختند و متهم كردند كه برای تحریك از جانب داریوش آمده است. اما همینكه از ماجرای او بتفصیل مطلع شدند و دانستند كه دشمن آشكار پادشاه است او را آزاد كردند.
3- یونی‌ها از اینكه او با اصرار تمام آریستاگوراس را به شورش تشویق كرد و مصیبت بزرگی گریانگیر آنان نمود او را ملامت كردند و دلائل این اقدام را جویا شدند. اما هیستیه از فاش كردن دلایل واقعی خودداری كرد و مدعی شد كه داریوش شاه
______________________________
(1)- كیو)Chio( یا سیو)Seio( از جزایر مجمع الجزایر یونان در ساحل غربی آسیای صغیر در جنوب جزیره لوبوس)Lesbos(
ص: 110
قصد داشته فینیقی‌ها را به سرزمین یونی كوچ دهد و یونی‌ها را بجای آنها در فینیقیه مستقر كند. وی مدعی بود كه علت او امری كه آریستاگوراس داده بود همین بوده است. اما پادشاه پارس هرگز چنین نقشه‌ای در سر نپرورانیده بود و این افسانه را هیستیه خود برای ارعاب یونی‌ها ساخته و پرداخته بود.
4- آنگاه هیستیه بوسیله هرمیپوس «1» از اهل اترنه «2» پیغامی برای پارس‌های مقیم سارد فرستاد. مضمون این پیام چنان بود كه نشان میداد بین او و پارس‌های مقیم سارد قبلا مذاكراتی برای ترتیب دادن شورش در جریان بوده است. هرمیپوس بی‌تردید و تامل، نامه‌های او را بجای آنكه به صاحبانش رد كند به آرتافرن تسلیم كرد. وقتی آرتافرن از این توطئه مطلع شد به هرمیپوس امر كرد بیدرنگ نامه‌ها را به صاحبان آنها تسلیم كند و او را از پاسخی كه پارس‌ها بدعوت هیستیه خواهند داد مطلع كند. در این ماجرا همكاری پارس‌ها با هیستیه آشكار شد و آرتافرن تعداد كثیری از آنان را باین بهانه بقتل رسانید.
5- در همان موقع كه این اغتشاشات در سارد روی میداد اهالی كیو هیستیه را كه از آنجانب مأیوس شده بود بتقاضای خود او به ملط روانه كردند. اما اهالی ملط كه بتازگی خود را از استبداد آریستاگوراس خلاص كرده بودند و از این امر رضایت كامل داشتند بهیچوجه حاضر نشدند بعد از چشیدن طعم آزادی مستبد دیگری را بسرزمین خود راه دهند. هیستیه كوشید تا در تاریكی شب بقهر در شهر پیاده شود، اما یكی از اهالی ملط او را از ران مجروح كرد. و وقتی از سرزمین خود نیز بدین ترتیب رانده شد ناگزیر به كیو بازگشت. اما در آنجا نیز نتوانست اهالی را راضی كند كه چند كشتی در اختیار او گذارند. ناگزیر از آن محل به میتیلن نقل مكان كرد و در آنجا موفق شد اهالی لوبوس را به تحویل كشتی مصمم كند. اهالی لوبوس با تعداد هشت كشتی همراه هیستیه بسوی بیزانس حركت كردند. وقتی بآن محل
______________________________
(1)-Hermippos
(2)-Atarnee
ص: 111
رسیدند بغازها را اشغال كردند و از آن پس تمام كشتی‌هائی را كه از دریای سیاه خارج میشدند باستثنای كشتی‌هائی كه اطاعت فرمان هیستیه را گران مینهادند ضبط كردند.
6- در موقعی كه هیستیه و اهالی میتیلن سرگرم این جنگ بودند، مردم ملط در انتظار نیروی دریائی نیرومندی بودند كه بكمك سپاهی كه از راه خشكی حمله خواهد كرد بر سر آنها خواهد تاخت. زیرا فرماندهان پارسی گرد هم جمع شده بودند و از سپاهیان خود سپاهی واحد بوجود آورده بودند و بدون توجه به دیگر شهرها بسوی ملط پیش میرفتند. بین قوای بحری بیش از همه نیروی بحری فینیقی برای جنگ اشتیاق داشت. اهالی قبرس كه بتازگی مطیع شده بودند و مصریان و كیلیكی‌ها «1» نیز با آنها همسفر بودند.
7- بدین‌ترتیب این سپاهیان بر ضد ملط و دیگر شهرهای یونی به جنگ مشغول شدند.
همینكه یونی‌ها از این خطر باخبر شدند از بین خود نمایندگانی به پانیونیون «2» فرستادند. وقتی این فرستادگان به آن محل رسیدند باهم به مشورت پرداختند و چنین تصمیم گرفتند: برای مقابله با پارس‌ها هیچ سپاهی در خشكی روانه نخواهد شد؛ اهالی ملط فقط دفاع حصارهای شهر خود را بعهده خواهند گرفت اما نیروی دریائی بطور كامل تجهیز خواهد شد و بی‌آنكه هیچیك از كشتی‌ها در ذخیره نگاهداری شوند هرچه زودتر آنها را در لاده «3» گرد خواهند آورد تا حصاری از كشتی گرداگرد
______________________________
(1)-Cilicie
(2)- پانیونیون)Panionion( یا پانیونیوم)Panonium( نام مجلس نمایندگان دوازده مهاجرنشین یونانی بود كه در معبدی بهمین نام در شهر میكال)Mycale( در ساحل آسیای صغیر تشكیل میشد و بامور دوازده شهر متحد رسیدگی میكرد. این دوازده شهر متحد عبارت بودند از ملط- میونت)Myunte( - پرین)Priene( - افز)Ephese( - كولوفون)Colophon( - لبدوس)Lebedos( - تئوس)Teos( - اریترس)Erythres( كلازومن)Clazommene( - فوسه)Phocee( - ساموس)Samos( و كیوس)Chios(
(3)- لاده)Lade( یا لادا)Lada( از جزایر دریای اژه واقع در نزدیكی شهر ملط.
پارس‌ها در این محل در سال 498 قبل از میلاد یونی‌ها را با شكست سختی روبرو كردند.
ص: 112
شهر ملط بوجود آید (لاده جزیره كوچكی است واقع در مقابل شهر ملط).
8- وقتی این تصمیم گرفته شد، یونی‌ها كشتی‌های خود را با تمام تجهیزات برداشتند و بكمك ائولی‌های لوبوس در محل معین حاضر شدند. موقعیت جنگی آنها در آن محل چنین بود: ملطی‌ها خود از جانب شرق جناح راست نیروی دریائی را تشكیل میدادند؛ آنان چهل كشتی تجهیز كرده بودند. دو كشتی از پرین «1» و سه كشتی از میونت «2» پشت آنها بود. هفده كشتی تئوس «3» بدنبال كشتی‌های میونت صف بسته بودند. و صد كشتی كیوس «4» نیز بدنبال كشتی‌های تئوسی قرار گرفته بودند.
در كنار آنها كشتی‌های اریتره «5» و فوسه «6» قرار داشتند. اریتره هشت كشتی و فوسه سه كشتی تجهیز كرده بود. اهالی لوبوس نیز با شصت كشتی بعد از كشتی‌های فوسه توقف كرده بودند. در منتها الیه غربی، شصت كشتی سریع السیر ساموسی قرار داشتند و بر روی هم این بحریه شامل سیصد و پنجاه و سه كشتی بود.
9- چنین بود وضع نیروهای یونی‌ها. اما بربرها جمعا ششصد كشتی در اختیار داشتند.
همینكه ناوگان آنها در مقابل ملط ظاهر شد و سپاه آنها در خشكی آماده نبرد گردید،
______________________________
(1)- پرین)Priene( از شهرهای دوازده‌گانه اتحاد یونی واقع در مبدء شبه جزیره میكال)Mycale( در ساحل غربی آسیای صغیر
(2)- میونت)Myunte( یا میونت)Mycnte( یا میوس)Myus( كوچكترین شهر از شهرهای دوازده‌گانه یونی در ساحل آسیای صغیر قدیم در نزدیكی ملط
(3)- تئوس)Teos( از شهرهای دوازده‌گانه یونی واقع در ساحل غربی آسیای صغیر قدیم در نزدیكی شبه جزیره كلازومن)Clazommene( و موطن آناكرئون)Anachreon( شاعر معروف یونان از عهد باستان.
(4)- كیو)Chios( یا سیو)Scio( یا كیو)Chio( از جزایر مجمع الجزایر یونان باستان و یكی از شهرهای دوازده‌گانه عضو اتحادیه یونی
(5)- اریترس)Erythres( از شهرهای دوازده‌گانه اتحاد یونی در آسیای صغیر و در ساحل شبه جزیره كلازومن)Clazmmene( كه امروز ارتری)Eretri( نام دارد.
(6)- فوسه)Phocee( از شهرهای دوازده‌گانه اتحاد یونی در آسیای صغیر در مدخل خلیج ازمیر كه امروز فوكیا)Phokia( نام دارد.
ص: 113
سران پارس از قدرت نیروی بحری یونی‌ها باخبر شدند. آنان از این امر دچار هراس شدند و ترسیدند كه مبادا نتوانند بر دشمن فائق شوند و در صورت تحمل شكست در دریا، تسخیر ملط نیز میسر نشود و خشم داریوش شامل آنان گردد. در نتیجه این اضطراب و وحشت، پارس‌ها فرمانروایان یونی را كه آریستاگوراس ملطی از كار بر كنار كرده و بنزد پارس‌ها پناهنده شده بودند و در این نبرد برضد ملط شركت داشتند بحضور طلبیدند. وقتی آنان حاضر شدند، پارس‌ها خطاب بآنان چنین گفتند:
«مردمان یونی! اكنون موقع آن رسیده است كه شما خدمتی درخشان برای اجرای اراده پادشاه انجام دهید. هریك از شما باید سعی كنید همشهریان خود را از متحدین دیگر جدا كنید. باید بآنان چنین وعده دهید: بآنان بگوئید كه شورش آنان هیچ نتیجه ناگواری نخواهد داشت؛ معابد و اموال آنان طعمه حریق نخواهد شد و با آنان رفتاری شدیدتر از گذشته در پیش گرفته نخواهد شد. اما اگر حاضر بقبول این سخنان نشدند و بهر قیمت خواهان جنگ بودند آنانرا از سرنوشتی كه در انتظار دارند برحذر كنید. زیرا اگر در جنگ مغلوب شوند همگی باسارت خواهند رفت؛ فرزندان آنان عقیم خواهند شد، دختران آنان به باختریان منتقل خواهند شد و سرزمین آنان به ساكنان جدیدی تسلیم خواهد شد.»
10- آنان این سخن بگفتند و شب هنگام فرمانروایان یونی از هر سو پیام‌هائی برای همشهریان خود فرستادند. اما آندسته از یونی‌ها كه این پیام‌ها را دریافت كردند مقاومت كردند و حاضر به خیانت نشدند. هریك از آنها تصور میكردند كه آنها تنها كسانی هستند كه چنین پیشنهادهائی از پارس‌ها دریافت كرده‌اند. چنان بود آنچه بر پارس‌ها گذشت، در حالیكه آنان تازه مقابل شهر ملط ظاهر شده بودند.
11- سران یونی در جزیره لاده اجتماع كردند و درباره امور جنگی به مشورت پرداختند.
علاوه بر كسانی كه در آن جلسه سخن گفتند، دیونیزوس سردار فوسه‌ای نیز رشته سخن را بدست گرفت و چنین گفت: «آری، سرداران یونی! گردن ما زیر لبه كارد قرار دارد و آزادی و اسارت ما بسرموئی بسته است. بدتر آنكه اگر اسیر شویم در
ص: 114
حكم بردگان فراری خواهیم بود كه دوباره گرفتار شده باشند. اگر اكنون آماده قبول مصائب بشوید بی‌تردید لحظات سختی در پیش خواهید داشت، لیكن در مقابل بر دشمن فائق خواهید شد و بعد از آن آزاد خواهید ماند. اما اگر دستخوش بی‌ارادگی و بی‌انضباطی شوید، تصور نمیكنم بتوانید از مجازاتی كه پادشاه برای شورش شما در نظر گرفته است رستگار شوید. بسخنان من اعتماد داشته باشید و مسئولیت اداره امور خود را بمن واگذار كنید. اگر لااقل خدایان در این كار دخالت نكنند من بشما وعده میدهم كه یا دشمنان دست بجنگ نخواهند زد و یا اگر جنگ كنند ضعیف و ناتوان از میدان جنگ بیرون خواهند رفت.»
12- یونی‌ها بعد از استماع سخنان دیونیزوس حاضر بقبول فرمان او شدند. پس او فرمان داد كه هر صبح كشتی‌ها بصورت ستونی طویل بداخل دریا پیش روند.
پاروزنان هریك از كشتی‌ها موظف بودند كه بنوبت طرز عمل وارد كردن كشتی خود را بین دو كشتی دشمن تمرین كنند. ملاحان موظف بودند تمرین سلاح كنند و در طول بقیه روز كشتی‌های خود را لنگر اندازند. یونی‌ها تا هنگام شب مجبور بانجام تمرین‌های مختلف بودند. آنان مدت هفت روز گوش بفرمان او دادند و اوامر او را اطاعت كردند. اما چون عادت باین نوع كارهای طاقت‌فرسا نداشتند و در زیر آفتاب سوزان از خستگی از پای درآمده بودند بعد از هفت روز كم‌كم زمزمه اعتراض سردادند. آنان با خود چنین میگفتند: «ما از فرمان كدامیك از خدایان سرپیچی كرده‌ایم كه با این مصائب روبرو شده‌ایم. ما با اطاعت از اوامر این مرد لاف‌زن فومه‌ای كه فقط سه كشتی تجهیز كرده است در حقیقت عقل خود را از دست داده‌ایم و از مسیر تدبیر خارج شده‌ایم. او ما را بخدمت خود گماشته و با این كارهای طاقت‌فرسا ما را تباه خواهد كرد. هم‌اكنون بسیاری از ما بیمار شده‌ایم و بسیاری در انتظار این سرنوشت میباشیم. تحمل هر مشقتی از تحمل این مصائب آسان‌تر است. اسارت و بردگی فردا، هرچه باشد، از اسارت و بردگی كنونی بهتر است. همت كنید و از این لحظه ببعد حاضر به تحمل این وضع نگردیم.» آنان همه چنین زمزمه كردند
ص: 115
و بوضعی شگفت‌انگیز از اطاعت و فرمانبرداری خودداری كردند و مانند سپاهیان در خشگی بساختن كلبه‌هائی در جزیره مشغول شدند بعد از آن اوقات خود را در زیر سایه این خانه‌ها گذراندند و دیگر حاضر نبودند به كشتی‌های خود برگرداند و به تمرین ادامه دهند.
13- اآكس «1» فرزند سیلوسون «2» در گذشته پیشنهادهائی بدستور پارس‌ها برای جنگجویان ساموسی فرستاده بود و آنها را به ترك اتحاد با یونی‌ها دعوت كرده بود.
همینكه جنگجویان ساموسی رفتار یونی‌ها و فساد و هرج‌ومرج را در بین آنان مشاهده كردند از این پیشنهادها استقبال كردند مخصوصا كه آشكار دانسته بودند كه غلبه بر پادشاه بزرگ امكان‌پذیر نیست. زیرا آنان میدانستند كه اگر نیروی دریائی موجود را درهم شكنند نیروی دیگری پنج برابر قوی‌تر از آن از راه خواهد رسید.
پس آنان این فرصت را غنیمت شمردند و سوءنیت آشكار یونی‌ها را بهانه كردند و خوشبختی خود را در آن تشخیص دادند كه با بیرون كشیدن خود از این ماجرا معابد و اموال خود را از خطر برهانند. این اآكس كه واسطه پارس‌ها شده بود فرزند سیلوسون فرزند اآكس بود. وی قبلا فرمانروای ملط بود، اما آریستاگوراس وی را نیز مانند دیگر فرمانروایان یونی از كار بركنار كرده بود.
14- روزی كه فینیقی‌ها بحركت درآمدند، یونی‌ها نیز كشتی‌های خود را بصورت ستونی طویل بطرف دریا حركت دادند. دو حریف باهم برخورد كردند و نبرد آغاز شد. برای من ممكن نیست كه بدرستی تعداد یویی‌هائی را كه در این جنگ دریائی ابراز شجاعت یا جبن كردند مشخص كنم زیرا آنان همه یكدیگر را متقابلا متهم میكنند. بطوریكه نقل میكنند بموجب قراردادی كه ساموسی‌ها با اآكس منعقد كرده بودند آنان شراع كشتی‌های خود را بركشیدند و باستثنای یازده كشتی بقیه را از صحنه جنگ بیرون بردند و بسوی ساموس حركت كردند. فرماندهان این یازده
______________________________
(1)-Aiakes
(2)-Syloson
ص: 116
كشتی در محل ماندند و علی‌رغم فرمان فرماندهان مافوق خود در جنگ مشاركت كردند. مجمع عمومی ساموس بخاطر این شجاعت و از خودگذشتگی و برای یادبود آن تصمیم گرفت لوحه‌ای سنگی برپا كنند و نام آنان و پدران آنان را بر روی آن حك كنند. این لوحه امروز نیز در میدان مركزی شهر باقی است. وقتی اهالی لوبوس فرار كسانی را كه همسایه صحنه كارزار بودند مشاهده كردند آنان نیز از ساموسی‌ها تقلید كردند. اكثر اهالی یونی نیز چنین كردند.
15- از كسانی كه در جنگ شركت كردند، ملاحان كیو بیش از دیگران تلفات دادند زیرا آنان فداكاریهای درخشانی از خود نشان دادند و با تمام قوا در تلاش بودند.
بطوریكه گفته شد آنان یكصد كشتی تجهیز كرده بودند و بر هریك از كشتی‌ها چهل تن از افراد آنان كه از سربازان برگزیده بودند جای گرفته بودند. آنان شاهد خیانت به بسیاری از همرزمان خود بودند، اما چون تقلید از جبون‌ها و ترسوها را شایسته خود نمیدانستند با تعداد كمی از متحدین تنها در محل ماندند و به جنگ ادامه دادند. آنان آنقدر خود را بصف كشتی‌های دشمن زدند تا تعداد زیادی از كشتی‌های دشمن را از بین بردند و بعد از آن خود نیز اكثر كشتی‌های خود را از دست دادند و آنگاه با بقیه كشتی‌ها به سرزمین موطن خود پناهنده شدند.
16- دسته‌ای از اهالی كیو كه كشتی‌های آنها بعلت تحمل خسارات زیاد قادر بادامه بحرپیمائی نبود از طرف دشمن دنبال شدند و به میكال «1» پناهنده شدند. آنان كشتی‌های خود را در آن محل بگل نشاندند و همانجا رها كردند و آنگاه پیاده در خشگی پیش رفتند تا بسرزمین افز «2» رسیدند. در آن موقع تاریكی شب فرا
______________________________
(1)- میكال)Mycale( شبه جزیره و دماغه معروف در ساحل غربی آسیای صغیر در مقابل جزیره ساموس كه مدتها محل تشكیل جلسات مجلس اتحاد دوازده شهر یونی بنام)Panionion( بوده است و بعلت شكست نیروی دریائی خشایارشا در سال 479 قبل از میلاد كه در این محل اتفاق افتاد شهرتی فراوان كسب كرد.
(2)- افز)Ephese( از شهرهای دوازده‌گانه یونی باستان در ساحل آسیای صغیر در نزدیكی ازمیر كنونی كه امروز فقط ویرانه‌های آن در محل باقی است.
ص: 117
رسیده بود و زنان آن سرزمین باجرای مراسم تسموفوری «1» مشغول بودند. اهالی افز كه از آنچه بر ملاحان كیو گذشته بود بی‌خبر بودند همینكه مشاهده كردند كه تعدادی سپاهی مسلح به سرزمین آنها هجوم آورده است تصور كردند دسته‌ای از راهزنانند كه بقصد ربودن زنان آنان آمده‌اند. پس تمام اهالی شهر برای دفاع از زنان خود شتافتند و ملاحان كیو را از دم تیغ گذراندند. چنین بود سرنوشتی كه تقدیر برای آنان تعیین كرده بود.
17- همینكه دیونیزوس از اهل فوسه دانست كه وضع یونی‌ها یأس‌آور است سه كشتی دشمن را ربود، اما از بازگشت به فوسه خودداری كرد زیرا بخوبی میدانست كه آن سرزمین و بقیه سرزمین یونی بدست دشمن تسخیر خواهد شد. وی مستقیما و بی‌آنكه لحظه‌ای تأمل كند بسوی فینیقیه شتافت؛ تعداد كثیری از كشتی‌های باری را در آن محل غرق كرد و غنائمی بچنگ آورد و آنگاه بسوی سیسیل رفت و آن محل را مركز عملیات خود قرار داد و بكار راهزنی در دریاها مشغول شد. اما او هرگز به كشتی‌های یونی دستبرد نمیزد و فقط به كشتی‌های قرطاجنه‌ای و اتروسك «2» تعرض میكرد.
18- پارس‌ها پس از آنكه در جنگ دریائی با یونی‌ها پیروز شدند شهر ملط را از راه دریا و خشگی محاصره كردند. آنان دیوارهای شهر را از پی سوراخ كردند و وسائل مختلفی بكار انداختند. سرانجام شش سال پس از شورش آریستاگوراس شهر را گرفتند و آنرا سراسر ویران كردند «3». اهالی شهر باسارت درآمدند و بدین‌ترتیب با این واقعه پیشگوئی هاتف الهی خطاب به مردم ملط تحقق یافت.
______________________________
(1)- تسموفوری)Thesmophories( یكی از جشن‌های باستان كه در عهد قدیم بمدت سه روز در آتن و الوزی)Eleusis( بافتخار الهه سرس)Ceres( برپا میشد و فقط زنان در آن شركت میكردند و در تاریكی شب دسته‌جمعی در حالیكه مشعل‌هائی در دست داشتند فاصله بین آتن و الوزی را شادی‌كنان طی میكردند.
(2)-Etrusque
(3)- این واقعه در سال 494 قبل از میلاد اتفاق افتاد.
ص: 118
19- وقتی اهالی آرگوس برای نجات شهر خود با هاتف معبد دلف مشورت كردند، هاتف معبد بآنان جوابی داد كه قسمتی از آن به اهالی آرگوس مربوط بود، اما كلماتی چند درباره اهالی ملط در آن جای داده شده بود. آنچه را كه هاتف درباره اهالی آرگوس نقل كرده بود در موقعی نقل خواهم كرد كه بآن قسمت از داستان برسیم. اما آن قسمت از پیشگوئی الهی را كه در غیاب اهالی ملط خطاب بآنان گفته شده بود هم‌اكنون نقل میكنم:

در آن هنگام، ای شهر ملط، ای كارگر شوم، بسیاری اشخاص از وجود تو ضیافتی باشكوه و سفره‌ای درخشان ترتیب خواهند داد؛ و زنان تو كه اسیر فاتحانی پرمو خواهند شد گردوغبارهای آنانرا خواهند شست؛ و دیدیم «1» در معبد ما، سرنوشت خود را در دست اجنبیان خواهد یافت.

اتفاقا سرنوشت اهالی ملط در آن هنگام چنین بود، زیرا بسیاری از مردان بدست پارس‌ها كه موهای بلند داشتند بقتل رسیده بودند، زنان و اطفال شهر باسارت درآمده بودند؛ در دیدیم، بناهای مقدس و معبد و زیارتگاهی كه محل هاتف الهی بود بغارت رفته و بآتش سوخته بود. درباره غنائمی كه در این شهر وجود داشت مكرر در قسمت‌هائی دیگر از داستان خود سخن گفته‌ام.
20- آن دسته از اهالی ملط كه اسیر شده بودند به شوش فرستاده شدند. داریوش شاه بآنان گزندی نرساند و فقط بآن اكتفا كرد كه آنان را در سواحل دریائی كه
______________________________
(1)- دیدیم)Didyme( محلی در نزدیكی شهر ملط كه معبدی بنام آپولون در آن برپا بود و یكی از معروف‌ترین معابدی بود كه مردم دنیای باستان برای مشورت با خدایان بداخل آن قدم میگذاردند.
ص: 119
اریتره «1» نام دارد در شهری بنام آمپه «2» كه در مصب دجله واقع است سكونت دهد. سرزمین ملط بین پارس‌ها و كاری‌های پداسوس «3» تقسیم شد. مركز شهر و آبادی‌های اطراف آن به پارس‌ها و دامنه‌های كوهستان آن به دسته دوم داده شد.
21- در این مصیبت كه اهالی ملط پس از شكست از پارس‌ها متحمل شدند اهالی سیباریس «4» كه در آن موقع شهر خود را از دست داده بودند و در لااوس «5» و سكیدروس «6» سكونت داشتند كمترین تظاهری به همدردی با آنان نكردند، در حالیكه اهالی ملط قبلا با آنان همدردی كرده بودند. وقتی اهالی كروتون «7» سیباریس را اشغال كردند تمام جوانان شهر ملط سر خود را تراشیدند و عزائی بزرگ گرفتند. تا جائیكه ما اطلاع داریم در گذشته هرگز روابطی دوستانه‌تر از روابطی
______________________________
(1)-)Erythree( - نامی است كه یونانیان باستان به اقیانوس هند داده‌اند و بعدها آنرا برای دریای سرخ نیز بكار برده‌اند.
(2)- آمپه)Ampe( یا آمپیس)Ampis( از شهرهای بابل قدیم در ساحل دجله كه بامر داریوش تبعیدیهای شهر ملط در سال 498 قبل از میلاد بآن محل منتقل شدند.
(3)-Pedasos
(4)- سیباریس)Sybaris( از شهرهای قدیم ایتالیا و از مهاجرنشین‌های یونانی در جنوب این سرزمین كه در قرن 6 قبل از میلاد بعلت رونق تجارت شهرت فراوان یافت.
در دنیای باستان مردم این مهاجرنشین آنچنان به بی‌ادراگی و بیحالی شهرت یافته بودند كه انتساب اشخاص باین شهر در حكم ناسزائی تلقی میشد. در این مورد هم ملاحظه میشود كه اهالی سیباریس با وجود مصیبتی كه بر اهالی ملط وارد آمده بود حاضر به كوچكترین كمكی بآن شهر نشدند.
(5)-Iaos
(6)-Skydros
(7)- كروتون)Croton( یا كوترون)Cotron( از مهاجرنشین‌های معروف یونان در ساحل دریای اژه كه در دنیای باستان بداشتن مردانی نیرومند و زنانی زیبا معروف بود.
این سرزمین موطن فیلسوف معروف فیثاغورث و محل نشو مكتب‌های فلسفی بود كه بر اساسی عقاید این دانشمند بوجود آمده بود.
ص: 120
كه بین این دو شهر برقرار بود وجود نداشت. اما رفتار اهالی آتن با رفتار اهالی سیباریس بكلی متفاوت بود.
آتنیان ثابت كردند كه تسخیر ملط بوضعی توصیف ناپذیر آنانرا ناراحت كرده است. یكی از دلائل متعددی كه در این مورد وجود دارد چنین است: وقتی فرینیكوس «1» نمایشنامه بزرگ خود را درباره تسخیر ملط «2» تصنیف و اجراء كرد تمام كسانی كه در آن نمایش حضور داشتند گریستند و او را بخاطر آنكه یادبود یك مصیبت ملی را زنده كرده است هزار درهم جریمه كردند و نمایش آن نمایشنامه را بر همه كس منع كردند.
22- بدین ترتیب دیگر هیچیك از اهالی ملط در آن شهر باقی نماند. در ساموس، آنانكه مختصر اموالی داشتنه رفتار فرماندهان نظامی خود را در مقابل مادها نپسندیدند و بلافاصله بعد از جنگ دریائی شورای مشورتی تشكیل دادند و بی‌آنكه منتظر شوند تا خود ناظر ورود اآكس مستبد بآن سرزمین گردند تصمیم گرفتند بجای آنكه در ساموس بمانند و اسیر مادها و اآكس گردند برای ایجاد یك مهاجرنشین جدید از آن سرزمین كوچ كنند. اتفاقا در همان موقع ساكنان زانكله «3» در سیسیل نمایندگانی
______________________________
(1)- فرینیكوس)Phrynichos( از تراژدی‌نویسان معروف یونان باستان كه در قرن پنج قبل از میلاد میزیست و بعلت قدرت قلم شهرتی فراوان داشت.
(2)- نمایشنامه «تسخیر ملط» در سال 492 قبل از میلاد یعنی دو سال پس از سقوط شهر ملط در آتن نمایش داده شد و منجر به واقعه‌ای گردید كه هردوت بدان اشاره كرده است. با اینكه نمایش‌نویسی در یونان معمول بود یونانیان به تجدید خاطره مصائب تاریخ خود چندان علاقمند نبودند. از اینجهت ملاحظه میشود كه در همان حال كه اهالی آتن فرینیكوس را بخاطر نمایشنامه باشكوهی كه درباره سقوط ملط نوشته بود جریمه میكردند و اجرای نمایشنامه او را در آتن قدغن میكردند برای نمایشنامه‌ای كه سوفوكل برای مجسم كردن خاطرات پیروزی یونانیان بر پارس‌ها تحت عنوان «پارس‌ها» تهیه و اجرا كرده بود كف میزدند و شادی میكردند.
(3)- زانكله)Zankle( در منتهی الیه شمالی جزیره سیسیل در نزدیكی دماغه‌ای كه امروز پلور)Pelore( نام دارد.
ص: 121
به یونی فرستاده بودند و اهالی آن سرزمین را به ساحل زیبائی كه قصد ایجاد یك شهر یونی در آن داشتند دعوت كرده بودند. محلی را كه آنان ساحل زیبا نام داده بودند به اهالی سیسیل تعلق داشت و قسمتی از این جزیره را تشكیل میداد كه در جهت اتروری «1» قرار داشت. از بین اهالی یونی فقط ساموسی‌ها و كسانیكه توانسته بودند از ملط بگریزند دعوت آنانرا پذیرفتند.
23- و اما چنین است آنچه در این لشكركشی گذشت: آن دسته از ساموسی‌ها كه بطرف سیسیل حركت كرده بودند به سرزمین لوكری‌ها «2» در دماغه مرتفع زفیریون «3» رسیدند. در همین موقع اهالی زانكله همراه پادشاه خود كه سكیتس «4» نام داشت به محاصره یكی از شهرهای سیسیل كه قصد غارت و تخریب آنرا داشتند مشغول بودند. همینكه آناكسیلاس «5» فرمانروای رجیوم «6» كه در آن موقع با اهالی زانكله دشمنی داشت از این ماجرا باخبر شد با ساموسی‌ها رابطه برقرار كرد و بآنان اطمینان داد كه بهتر آنست ساحل زیبائی را كه بسوی آن میشتابند رها كنند و سرزمین زانكله را كه در آن موقع مردان آن غایب بودند تسخیر كنند. ساموسی‌ها این نظر را پذیرفتند و زانكله را تصرف كردند. وقتی مردان زانكله دانستند كه شهر آنان
______________________________
(1)- اتروری)Etrurie( از نواحی قدیم ایتالیا واقع در جنوب این سرزمین و یكی از مهاجرنشین‌های یونانی در سواحل شبه جزیره ایتالیا.
(2)- لوكری‌ها)Locriens( از اقوام مهاجرنشین یونانی‌نژاد در ساحل جنوب ایتالیا ساكن شهری كه بنام آنها لوكری)Locrie( نام گرفته بود.
(3)- زفیریون)Zephyrion( نام قدیم دماغه‌ایست در جنوب ایتالیا كه امروز)Spartirento( نام دارد.
(4)-Skythes
(5)-Anaxilaos
(6)- رجیوم)Rhegium( از شهرهای ایتالیای قدیم در كنار تنگه مسین)Messine( كه در قرن هشت قبل از میلاد بوسیله مهاجرین یونانی‌نژاد تأسیس شد- این شهر امروز رجیو)Reggio( نام دارد.
ص: 122
تسخیر شده برای دفاع آن حركت كردند و هیپوكرات «1» فرمانروای ژلا «2» را كه با آنان متحد بود بكمك طلبیدند. هیپوكرات با سپاه خود ظاهرا برای كمك بآنان آمد؛ اما برعكس، پادشاه آنان سكیتس را ببهانه آنكه شهر خود را از دست داده است زنجیر كرد و همراه برادرش پیتوژنس «3» كه او نیز باسارت درآمده بود به شهر اینیكس «4» فرستاد. آنگاه با ساموسی‌ها كنار آمد و بعد از توافق و مبادله سوگند بقیه مردان زانكله را بآنان تسلیم كرد. در مقابل، ساموسی‌ها باو وعده دادند كه نیمی از اموال منقول و برده‌های موجود در شهر و تمام اموالی كه را كه در دهات اطراف شهر بود باو واگذار كنند. هیپوكرات تعداد زیادی از اهالی شهر را برای خود نگهداشت و آنان را زنجیر كرد تا باسارت درآورد و آنگاه سیصد تن از معتمدین شهر را بدست ساموسی‌ها سپرد تا آنانرا بقتل رسانند، اما ساموسی‌ها چنین نكردند.
24- سكیتس پادشاه زانكله، از اینیكس به هیمرا «5» گریخت و از آنجا به آسیا رفت و بحضور داریوش شاه رسید: داریوش شاه بین تمام یونانیانی كه بحضور او رسیده بودند این مرد را صادق‌ترین آنان میدانست زیرا بعد از آنكه با اجازه شاه به سیسیل مراجعت كرد بار دیگر بحضور شاه بازگشت و با احترام زیاد بین پارس‌ها زندگی كرد و سرانجام در عین كهولت بین آنان درگذشت. بدین‌ترتیب ساموسی‌ها از مادها گریختند و بدون زدوخورد جان پناهی زیبا مانند شهر زانكله را تسخیر كردند.
25- بعد از جنگ دریائی كه بخاطر شهر ملط درگرفت، فینیقی‌ها اآكس فرزند سیلوسون را به ساموس باز گرداندند. این دستور را پارس‌ها داده بودند زیرا اآكس یكی از همكاران باارزش آنان بود و خدمت بزرگی بآنان كرده بود. از بین مردمانی
______________________________
(1)-Hipocrate
(2)- ژلا)Gela( محلی واقع در ساحل جنوبی سیسیل
(3)-Pythogenes
(4)-Inyx
(5)- هیمرا)Himera( از شهرهای قدیم سیسیل در ساحل شمالی این جزیره كه در قرن هفت قبل از میلاد بصورت مهاجرنشین بوسیله تعدادی از ساكنان مسین)Messine( تأسیس شد. امروز این محل ترمینی)Termini( نام دارد.
ص: 123
كه برضد داریوش شوریده بودند فقط اهالی ساموس توانستند با فرار دادن كشتی‌های خود در جنگ دریائی شهر خود را از آتش‌سوزی و معابد آنرا از ویرانی نجات دهند.
پارس‌ها بلافاصله بعد از تسخیر ملط «كاری» را نیز مطیع خود كردند. برخی از شهرهای كاری داوطلبانه و برخی دیگر بقهر و غلبه تسلیم شدند.
26- هنگامی كه این حوادث روی میداد هیستیه از اهل ملط به ضبط كشتی‌های یونی در مخرج دریای سیاه مشغول بود. اما وقتی از آنچه در ملط رویداده بود باخبر شد بیزالتس «1» از اهل آبیدوس «2» فرزند آپولوفانس «3» را مأمور نظارت بر هلسپون كرد و خود با لوبوسی‌ها بسوی كیو حركت كرد. پادگان كیو در مقام آن برآمد كه از پیاده شدن او مانع شود اما او در نقطه‌ای از جزیره كه به «اراضی گود» معروف است با آنان روبرو شد و تعداد كثیری از آنان را بقتل رسانید و چون در جنگ دریائی ملط با اهالی كیو بدرفتاری زیادی شده بود، هیستیه توانست بكمك اهالی لوبوس ابتدا پولیشنا «4» را بعنوان مبدء عملیات خود بچنگ آورد و سپس سراسر جزیره را تسخیر كند.
27- وقتی مقدر باشد كه شهری یا قومی با مصائبی بزرگ روبرو شود علائم خبردهنده این مصیبت از قبل آشكار میشود. جزیره كیو نیز علائم مصیبتی را كه متحمل شد قبلا دریافت كرده بود. زیرا از یك دسته آوازه‌خوان مركب از صد نوجوان كه به دلف اعزام شده بودند فقط دو نفر سالم به جزیره بازگشتند و نود و هشت نفر بقیه دچار بیماری همه‌گیر طاعون شدند و درگذشتند. بعلاوه مقارن همان ایام
______________________________
(1)-Bisaltes
(2)- آبیدوس)Abydos( از شهرهای آسیای صغیر قدیم واقع در كنار بغاز داردانل كه بعلت آنكه خشایارشا سپاه عظیم خود را در آن محل از آسیا به اروپا منتقل كرد در تاریخ باستان شهرتی خاص دارد. محلی بهمین نام در مصر باستان وجود داشت كه امروز ویرانه‌های آن باقیست و به مدینه مدفونه معروف است. در این مورد منظور مؤلف شهری است كه باین نام در كنار بغاز داردانل قرار داشت
(3)-Apollophanes
(4)- پولیشنا)Polichna( از شهرهای قدیم جزیره كیو از مجمع الجزایره دریای اژه.
ص: 124
و كمی قبل از جنگ دریائی در داخل شهر بنای مدرسه‌ای بر سر اطفالی كه در آنجا بآموختن الفبا مشغول بودند ویران شد و از یكصد و بیست طفل فقط یك تن جان سالم بدر برد. چنین بود علائم خبردهنده‌ای كه خدایان میفرستادند. مقارن همان ایام یك جنگ دریائی نیز رویداد كه شهر را مانند كشتی‌گیری كه بزانو درآید بلرزه درآورد. آنگاه، بعد از جنگ دریائی هیستیه بفرماندهی تعدادی از اهالی لوبوس از راه رسید و چون تا آن زمان اهالی كیو آسیب فراوان دیده بودند وی توانست بآسانی كار آنها را تمام كند.
28- آنگاه هیستیه با تعداد قابل ملاحظه‌ای از یونی‌ها بجنگ با تاسوس «1» شتافت.
وقتی او به محاصره این شهر مشغول بود خبر رسید كه فینیقی‌ها بقصد تسخیر بقیه شهرهای یونی از ملط شراع بركشیده‌اند.
همینكه این خبر رسید، هیستیه از تسخیر و غارت شهر تاسوس صرفنظر كرد و با تمام سپاهیان خود با شتاب بسوی لوبوس حركت كرد. اما چون سربازان او با خطر قحطی روبرو بودند ناگزیرلوبوس را ترك كرد و از آنجا به قاره دیگر شتافت تا محصول گندم مزارع اترنه «2» و دشت ككوس «3» را در میزی «4» جمع‌آوری كند. اتفاقا در این محل یكی از پارس‌ها بنام هارپاك «5» با سپاهی نیرومند اقامت
______________________________
(1)- تاسوس)Thasos( از جزایر مجمع الجزایر اژه در نزدیكی ساحل تراكیه كه امروز تاسو)Tasso( نام دارد.
(2)-Atarnee
(3)-Kaikos
(4)-Mysie
(5)-Harpagos- در اینجا منظور مؤلف قطعا هارپارگ وزیر اژدهاك سردار معروف پارس در زمان كورش نبوده بلكه سردار پارسی دیگری بوده است كه در این زمان حكومت این محل را در دست داشته، زیرا از زمانی كه این وقایع اتفاق میافتاد تا زمانی كه هارپاگ معروف زندگی میكرد مدت نسبتا زیادی منقضی شده بود و بعلاوه آوازه سردار معروف پارس در دنیای باستان بحدی بود كه جای آن نبود هردوت تا این عبارت از او یاد كند:
«... در این محل یكی از پارس‌ها بنام هارپاگ ...»
ص: 125
داشت و در موقعی كه هیستیه در ساحل پیاده میشد با سپاه خود با او روبرو شد و او را اسیر كرد و قسمت مهمی از سپاه او را از بین برد.
29- چنین بود چگونگی گرفتار شدن هیستیه: پارس‌ها و یونانیان در مالنه «1» واقع در سرزمین اترنه باهم روبرو شدند. مدتی نسبتا طولانی بین آنان جنگ ادامه یافت؛ سرانجام، پارس‌ها سوار نظام خود را كه تا آن لحظه وارد صحنه نكرده بودند بر سر یونانیان ریختند. پس از ورود سوار نظام به صحنه جنگ سربازان هیستیه رو بهزیمت گذاردند. اما او خود با وجود گناهی كه در قبال پادشاه مرتكب شده بود بعفو خود امیدوار بود و باین جهت به پیروی از غریزه حفظ حیات در موقعی كه یكی از سربازان پارس راه فرار بر او بست و او را اسیر كرد و قصد جان او را كرد نام خود را بر زبان جاری كرد و بزبان پارس‌ها گفت كه وی هیستیه از اهل ملط است.
30- تصور میكنم اگر بعد از اسیر شدن او را بحضور داریوش شاه میفرستادند شاه آسیبی باو نمیرسانید و شاید او را برای جنایتی كه كرده بود عفو میكرد. اما آرتافرن حاكم سارد و هارپاگ كه وی را اسیر كرده بود چون اغماض پادشاه را نسبت باو حدس میزدند برای اینكه وی نتواند از این واقعه جان سالم بدر برد و بار دیگر مورد محبت شاه قرار گیرد بمحض ورود به سارد او را چهارمیخ كردند و سپس سر او را مومیائی كردند و برای داریوش شاه به شوش فرستادند. داریوش مرتكبین این عمل را بخاطر آنكه او را زنده بحضور او نیاورده بودند ملامت كرد و فرمان داد تا سر هیستیه را بشویند و كفن كنند و مانند سر كسی كه خود شخصا خدمتی بزرگ به پارس‌ها كرده است با احترام تمام دفن كنند.
31- چنین بود سرنوشت هیستیه. نیروی دریائی زمستان را در نزدیكی ملط گذراند و در سال دوم همینكه راه دریا در پیش گرفت جزایر نزدیك به قاره یعتی كیو «2» و
______________________________
(1)-Malene
(2)-Chio- یادداشت ذیل بند 2 همین كتاب
ص: 126
لوبوس «1» و تندوس «2» را بآسانی مطیع كرد. هربار كه بربرها جزیره‌ای را تسخیر میكردند بلافاصله بعد از تسخیر ساكنان آنرا مانند ماهی‌هائی كه در تور ماهیگیری گرفتار شوند اسیر میكردند. مقصود من از تور ماهیگیری ترتیبی است كه اكنون نقل میكنیم: آنان دست در دست یكدیگر میگذاردند و خط زنجیری بوجود میآوردند كه از شمال جزیره تا جنوب آن ادامه مییافت. آنگاه باین ترتیب از یك سوی جزیره به سوی دیگر آن میرفتند و ساكنان آنرا مانند صید تعاقب میكردند. آنان شهرهای یونی را در قاره نیز بهمین سهولت تسخیر كردند، اما چون اجرای این ترتیب صید در مورد آنان امكان نداشت بدان عمل نكردند.
32- در این موارد فرماندهان پارس‌ها تهدیدهائی را كه هنگام صف‌آرائی كشتی‌های دو حریف كرده بودند از یاد نبرده بودند. همینكه بر شهرها مسلط شدند زیباترین پسران را برگزیدند و آنانرا عقیم كردند و از صورت مردانی بارور بصورت خواجگانی بی‌ثمر درآوردند. زیباترین دختران را به دربار پادشاه بزرگ انتقال دادند و شهرها و معابد را آتش زدند. بدین ترتیب برای بار سوم نیز یونی‌ها باسارت درآمدند.
بار اول در اسارت لیدیها بودند و بعد از آن دوبار در اسارت پارس‌ها بوده‌اند.
33- نیروی دریائی سرزمین یونی را ترك گفت و سراسر ساحل غربی هلسپون را مطیع كرد. قسمت شرقی هلسپون قبلا در جنگی كه در خشگی رویداده بود از سپاهی كه از پارس‌های اصیل متشكل بود شكست خورده بود. این قسمت از ساحل اروپائی هلسپون شامل كرسونز «3» كه تعداد زیادی مراكز پرجمعیت در آن وجود
______________________________
(1)- لبوس)Lesbos( از جزایر مجمع الجزایر یونان در دریای اژه كه پایتخت آن در عهد قدیم شهر باستانی و معروف میتی‌لن)Mytilene( بود.
(2)- تندوس)Tenedos( از جزایر مجمع الجزایر یونان واقع در نزدیكی ساحل شمال غربی آسیای صغیر و در جنوب مدخل بغازداردانل كه امروز بوچه عدسی نام دارد. بحكایت افسانه‌های قدیم در موقع جنگ معروف‌تر و آیونانیان برای فریفتن اهالی این شهر و تظاهر به دست كشیدن از محاصره باین جزیره عقب‌نشینی كردند و سپس مجددا بتعرض پرداختند
(3)- كرسونز)Chersonese( نام قدیم شبه جزیره‌ایست كه بین داردانل و خلیج ملاس)Melase( قرار گرفته و امروز كالیپولیس)Callipolis( نام دارد. در دنیای باستان محل دیگری باین نام خوانده میشد كه در شمال دریای سیاه و در نزدیكی دریای آزوف قرار داشت.
ص: 127
دارد، پرنت «1»، استحكامات تراكیه، سلیمبریا «2» و بیزانس میشود. اهالی بیزانس و ساكنان كلخدون «3» كه مقابل آن قرار دارد حتی منتظر رسیدن كشتی‌های فینیقی نشدند؛ آنان سرزمین خود را رها كردند و بدریای سیاه وارد شدند و در شهر مزامبریا «4» مستقر گردیدند. فینیقی‌ها ابتدا سرزمین‌هائی را كه از آنها سخن گفتم آتش زدند و آنگاه بسوی پروكونز «5» و ارتكه «6» حركت كردند و این دو شهر را نیز آتش زدند و سپس بار دیگر بسوی كرسونز بازگشتند تا آن قسمت از شهرهای این منطقه را كه از نخستین لشكركشی آنان سالم بدر رفته بود غارت كنند. با این‌حال، آنان متعرض سیزیك «7» نشدند زیرا اهالی سیزیك حتی قبل از لشكركشی فینیقی‌ها بموجب قراردادی كه با اویبار «8» حاكم داسكیلیون «9» و فرزند مگابیز منعقد كرده بودند اطاعت فرمان پادشاه را گردن نهاده بودند. بدین ترتیب سراسر كرسونز باستثنای شهر كردیه «10» باطاعت فینیقی‌ها درآمد.
______________________________
(1)- پرنت)Perinthe( یا پرنتوس)Perinthus( از مهاجرنشین‌های شهر باستانی ملط در ساحل شمالی دریای مرمره.
(2)- سلیمبریا)Selymbria( یا سلیمبری)Selimbrie( از شهرهای قدیم تراكیه واقع در ساحل دریای مرمره و مهاجرنشین شهر باستانی مگار)Megar(
(3)-Khalkhedon
(4)-Mesambrya
(5)- پروكونز)Procoonese( یا پروكونسوس)Proconseus( از جزایر دریای مرمره واقع در شمال غربی شبه جزیره سیزیك)Cyzique( كه مركز آن شهری بهمین نام بود.
این مهاجرنشین كه بوسیله اهالی ملط تأسیس شده بود امروز مرمر نام دارد.
(6)-Artake
(7)- سیزیك)Cyzique( از شهرهای قدیم ایالت میزی)Mysie( در آسیای صغیر. این شهر در یكی از جزایر دریای مرمره كه امروز بخشگی متصل شده است قرار داشت و از حیث تجارت و موقعیت نظامی و ساختمانهای تاریخی در دنیای باستان شهرتی فراوان داشت.
(8)-Oibares
(9)-Daskyleion
(10)-Kardia
ص: 129