گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد نهم
پیشگفتار




بسم الله الرحمن الرحیم
خلافت و جانشینی پیامبر اکرم، از مسائلی است که از دیر باز، مورد بحث و گفتگو میان مسلمین بوده، اظهار نظرهاي گونه گون،
درباره آن ابراز می شده است:
"شیعه "به پیروي از کتاب و سنت و عقل، آن را منصبی الهی دانسته معتقد است: خلیفه رسول خدا باید به فرمان خدا و ابلاغ
پیامبر، به امت اسلام، معرفی گردد ز
این طائفه معتقدند که: این کار، در زمان حیات رسول خدا انجام گرفته پیامبر اکرم، به اشکال مختلف و از آن جمله در داستان"
غدیر خم " که محور مباحث این کتاب است، جانشین خود را که جز علی بن ابی طالب و ائمه اهل بیت، کس دیگري نیستند،
معرفی فرموده است.
در برابر این گروه " اهل سنت " که اکثریت مسلمین را تشکیل می دهند، اظهار می دارند که: امامت و جانشینی پیامبر، مانند دیگر
مناصب اجتماعی، جنبه الهی ندارد و لازم نیست که رسول خدا در زمان حیاتش جانشینش را معرفی کند، این وظیفه " اهل حل و
عقد " یا عدول مومنین " و یا اکثریت جامعه اسلامی است که می باید خلیفه رسول خدا را انتخاب و تعیین نمایند
این دو طرز تفکر، بعد وفات رسول خدا به اوج تجلی خود رسید: جمعی
[ [ صفحه 6
از صحابه بزرگوار و پاکنهاد چون: سلمان، ابو ذر، مقداد، بلال، عمار و... به تبعیت از قرآن و گفتار پیامبر اکرم، جز علی را شایسته
این مقام، نمی دانستند و لذا در برابر کسانی که این منصب را به روز اشغال نموده بودند به احتجاج برخاسته و تا حد فداکاري و
شهادت از مقام ولایت دفاع نمودند.
در مقابل، گروهی جاه طلب و فراموشکار، در نیل به این مقام، سر و دست شکستند و غوغا بپاکردند و پیش از دفن رسول خدا در
سقیفه بنی ساعده " جمع شده در یک مبارزه شدید انتخاباتی رسوا میان مهاجرین و انصار، فرد مورد نظرشان (= ابو بکر) را انتخاب
کردند و بعدها براي آنکه از رقیب انصاریشان (سعد بن عباده) به طور کلی خاطر جمع باشند، با یک ترور سیاسی مرموز، او را از پا
در آورده آنگاه شایع کردند که این کار از ناحیه " جنیان " صورت گرفته و از قول آنها چنین سرودند:
قد قتلنا سید الخزرج سعد بن عباده
فرمیناه بسهمین فلم نخطی فواده
أري این طرز تفکر ایجاب کرد که: کشمکشهاي عظیمی در جهان اسلام پدید آید و خونهاي پاکی روي زمین ریخته شود، جنایات
ناگفتنی ببار آید که آثار شوم آن هنوز از بین نرفته کم و بیش باقی است.
این کتاب (الغدیر) متضمن اثبات حقانیت نظر شیعه در مورد خلافت، بر اساس کتاب و سنت و عقل است که مولف عالیقدر آن"
صفحه 10 از 193
استاد علامه امینی " محصول یک عمر مطالعه و تحقیق را با بررسی هزاران جلد کتاب، به سبک بسیار جالب و بی نظیر، به رشته
تحریر در آورده چنان این مساله را روشن کرده که دیگر جاي گفتگو و نق زدن براي کسی باقی نمی ماند.
با این حال، گاهی از برخی افراد سطحی و بدبین شنیده می شود که در مقام اعتراض از این نوع کارها چنین می گویند: چه حق با
علی باشد و چه با ابو بکر و عمر گذشته، گذشته است، احیاء این نوع مسائل، جز آنکه دشمنی ها را میان برادران اسلامی زیاد کند
و حوادث سوء گذشته را تجدید نماید، بالنتیجه دشمنان
[ [ صفحه 7
مشترك، از وضع موجود بهره برداري کرده همه چیر ما را غارت کنند، چه نتیجه دیگري خواهد داشت؟
پس چه بهتر که براي حفظ کیان و عزت اسلام و وحدت و یکپارچگی مسلمین، از تعقیب این نوع مسائل صرف نظر شود تا چنانکه
قرآن مجید فرموده: و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم قدرت و آسایش ما از بین نرفته همانند گذشته محفوظه بماند؟
نقش مثبت این کتاب
در پاسخ این اعتراض باید اعتراف کرد که درست است حفظ وحدت اسلامی چنانکه قرآن مجید می گوید و اعتصموا بحبل الله
جمیعا و لا تفرقوا امري ضروري است و هر بلائی که بر اسلام و مسلمین آمده و می آید روي افتراق و عدم وحدت کلمه است
واصلا روي همین جهت بوده که علی علیه السلام براي اخذ حق خویش قیام مسلحانه نفرمود و بر غصب خلافتش صبر نمود.
و نیز روشن است حساسیت و " آلرژي " خاصی که در این روزها نسبت به مساله " ولایت " نفیا و اثباتا پیدا شده تا جائی که
بزرگترین سرگرمی محافل مذهبی ما را تشکیل می دهد، بی شک معلوم تحریکات مستقیم و یا غیر مستقیم همان دستهاي نامرئی
اهریمنانه اي است در طول تاریخ، مانع همبستگی مسلمین بوده با ایجاد اختلاف و نزاع در میان آنان، عزتشان را متزلزل و
افتخاراتشان را لگد کوب و منابع و سرمایه هایشان را به غارت می بردند: اما با این حال، نباید حقائق زیر را نیز
[ [ صفحه 8
در این باره نادیده گرفت:
-1 هیچ گاه نباید اصل " ولایت " را که زیر بناي بسیاري از حقائق اسلامی است و ضامن اجراي اسلام راستین و نشان دهنده طرز
تفکر اصیل اسلامی در موضوع حکومت است با این بهانه ها ناگفته گذارد.
چه بسیارند کسانی که با دیدن اعمال نابکارانه برخی از خلفاء بطور کلی نسبت به اسلام بد بین شده اند و براي رفع این بدبینی
چاره جز این نیست که طرز تفکر اصیل اسلامی در مورد حکومت و همچنین خلفاء راستین نشان داده شود تا معلوم شود که: اسلام
بذات خود ندارد عیبی - هر عیب که هست از مسلمانی ما است.
-2 وقتیکه نویسندگان مزدور و معتصب اهل سنت، ما را بت پرست و مشرك و مذهب شیعه را، ساخته ایرانیان و سیاستهاي ضد
اموي و صفوي معرفی کنند و افرادي از قبیل: ابن تیمیه، قصیمی، موسی جار الله، احمد امین، نشاشیبی جبهان و.. در کتابهایشان
(منهاج السنه، و الصراع بین الاسلام و الوثنیه، الوشیعه، فجر الاسلام، الاسلام الصحیح و...)ناجوانمردانه ترین تهمتها را به شیعه و
امامانشان بزنند و مطالب دروغ و دور از حقیقت را به آنها نسبت دهند (چنانکه قسمتی از نوشتار این گروه در این کتاب مورد نقد و
بررسی قرار گرفته است) آیا سکوت در برابر آنها خود جنایت بر حقیقت نیست؟
صفحه 11 از 193
آیا مقتضاي حفظ " وحدت اسلامی " این است که همه گونه تهمتهاي ناروا را برخی از نویسندگان مزدور و متعصب آنان به شیعه
که تنها جرمشان این است که پیر و اهل بیت رسول خدا که " ادري بما فی البیت " هستند بزنند، ولی آنان دم فرو بندند و حقیقت
را آشکار نکنند؟
یا آنکه چنانکه مولف بزرگوار در مقدمه همین جلد از الغدیر تحت عنوان
[ [ صفحه 9
"آزادي عقیده در عین وحدت اسلامی؟ مرقوم فرموده منافاتی بین وحدت اسلامی و دفاع منطقی از اصالت مذهبی نیست؟
بنابر این ما در عین آنکه می باید همبستگی اسلامی را چون جان شیرین دوست بداریم، و در حفظ آن علی وارکوشا باشیم، حق
داریم تهمتهاي ناروائی که به ما زده می شود رد کنیم و واقعیت مذهب شیعه را به طور منطقی طبق دستور قرآن کریم: ادع الی
سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن معرفی نمائیم.
-3 هر گاه نویسندگان دانشمند، حقائق را بی پیرایه و به اتکاء منابع اصیل و مورد قبول عامه در اختیار مردم نگذارند، چه بسا افکار
عمومی روي اصل تعصب و نا آگاهی از حقیقت، منحرف تر شده دست به اعمال تعصب آمیز دیگري بزنید. در این گونه موارد، بر
نویسندگان محقق و متعهد فرض است که براي رفع سوء تفاهمات و تقریب میان مذاهب، قلم در دست گرفته حقائق را چنانکه
هست آشکار نمایند.
روي همین جهات است که در عصر ما نیز، شخصیت هاي عظیم شیعه مانند (سید شرف الدین العاملی) (کاشف الغطاء) (علامه
امینی) (علامه طباطبائی) و... قلم در دست گرفته با نوشتن کتاب هائی از قبیل: النص و الاجتهاد، المراجعات، اصل الشیعه و اصولها،
شیعه در اسلام، الغدیر، و.. که نمایشگر سیماي واقعی مذهب شیعه است دین خود را نسبت به اسلام و مسلمین ادا نمودند.
البته زحمات دانشمندان بزرگ و آگاه اهل سنت و بنیانگذاران " دار التقریب اسلامی " و فتواي تاریخی شیخ محمود شلتوت، در
مورد مذهب جعفري و نظائر این ها را در این نباید نادیده گرفت.
از این رو علامه امینی که " الغدیر " را می نویسد به همه این نکات توجه دارد و لذا در مقدمه جلد اول و سوم و پنجم و هشتم این
کتاب، متذکر می شود که: منظور از
[ [ صفحه 10
نگارش الغدیر، رفع سوء تفاهم و نزدیک کردن امت اسلام به یکدیگر، و حفظ همبستگی و وحدت اسلامی است
و چون این کتاب نفیس، به زبان عربی نوشته شده فارسی زبانان از آن بی بهره بودند از این رو موسسه کتابخانه بزرگ اسلامی که
به همت والاي آقاي حاج شیخ عباس علی اسلامی تاسیس شده تصمیم به انتشار ترجمه آن گرفت و جلد پنجم آن را (که جلد نهم
و دهم فارسی می شود) به عهده اینجانب گذاردند و از اینکه در یک شرائط غیر عادي چنین توفیقی نصیبم گردید، خداي را شکر
گزارم.
لاهیجان: زین العابدین قربانی
13 جمادي الاول 1394
مطابق با 15 خرداد 1353
صفحه 12 از 193
- کتاب الغدیر - جلد 9
[ [ صفحه 11
آزادي عقیده با حفظ وحدت اسلامی
توجه خاصی که اعلی حضرت ملک فاروق اول، پادشاه مصر، در باره این کتاب (الغدیر) مبذول فرمودند از راي محکمش در مورد
"وحدت اسلامی " و تشجیع دعوت کنندگان به سوي آن، حکایت می کند، و پرده از روي این حقیقت بر می دارد که: داشتن
آراء و عقائد خاص در باره مبادي و مذاهب اسلامی آزاد است و هرگز رشته برادري محکم اسلامی که قرآن مجید آورده و با
جمله " انما المومنون اخوه " بدان تصریح کرده از این راه پاره نمی شود اگر چه کار مناظره و گفتگوي علمی در باره آن مسائل به
اوج خود رسیده، جدال و مبارزه کلامی همچنان باقی باشد. و این وضعی که همواره در میان امت اسلامی، و در راس آنها صحابه
و تابعین رواج داشته هر طائفه اي عقائد و آراء خود دل خوش بوده " کل حزب بما لدیهم فرحون"
بنابر این کوشش و خدمات نویسنده آزاد اسلامی، پیش افراد با شخصیت و اندیشمند و روشنفکر این امت شایان کمال احترام و
تقدیر است و در این امر، هیچ فرقه اي نسبت به فرقه دیگر، هیچ نویسنده اي نسبت به نویسنده دیگر، هیچ
[ [ صفحه 12
فارغ التحصیل مدرسه اي نسبت به فارغ التحصیل مدرسه دیگر، و هیچ اهل منطقه اي نسبت به اهل منطقه دیگر، امتیاز و برتري
خاصی ندارد و این همان منطق قرآن است که می فرماید: و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا و اذکروا نعمه الله علیکم اذ کنتم
اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا ": همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و از هم جدا نشوید، نعمت خدا را که بر شما
ارزانی داشته است، یاد بیاورید آنگاه که دشمن یکدیگر بودید، او میان دلهایتان پیوند استوار پدید آورد، و اینک به نعمت آن با
هم برادرید.
ما نویسندگان، در نقاط مختلف جهان اسلام، با همه اختلافی که در اصول و فروع، با یکدیگر داریم، یک اصل مشترك عبارت از
ایمان به خدا و پیامبر اوست ما را به هم پیوند می دهد، و روح واحد، انگیزه دینی منزه از خواهشهاي نادرست، کلمه اخلاص و
توحید، اصل پیشرفت و ترقی، صداقت و عدالت، در یک مسیر گردمان می آورد: و تمت کلمه ربک صدقا و عدلا لا مبدل
لکلماته: گفتار راستین و داد گرانه پروردگارت پایان پذیرفت، تبدیل کننده اي براي کلماتش نیست. "
ما نویسندگان اسلامی، همه زیر پرچم حق و اسلام، تحت رهبري قرآن و رسالت پیامبر بزرگوار، زیر قانون مجد و سعادت، زندگی
می کنیم و پیام همه ما این است ان الدین عند الله الاسلام ": دین پیش خدا اسلام است " و شعار همه ما " لا اله الا الله " و محمد
رسول الله است آري ما حزب خدا و حامیان دینش هستیم که حزب خدا رستگارانند ": الا ان حزب الله هم المفلحون "
ما مولفان دعوت کنندگان به سوي اسلامیم و غیر از خدا و پیامبرش و مومنین را مورد اعتماد خود اخذ نکرده ایم، بلکه با کسانی
که با آنها در جنگ باشند می
[ [ صفحه 13
صفحه 13 از 193
جنگیم و با کسانی که در صلح باشند در صلحیم و با کسانی که با آنها دوست باشند دوستیم و با کسانی که دشمن باشند دشمنیم،
و روي همین اساس زندگی می کنیم و می میریم و دیگربار زنده می شویم و آخرین دعاي ما این است که: سپاس مخصوص
آفریدگار جهان است و ما به خاطر این عنایات شاهانه این جلد کتاب را با نامه گرامیش آغاز نموده براي حضرتش همه گونه خیر و
سعادت آرزو می کنیم و معتقدیم ": الناس علی دین ملوکهم."
"امینی"
[ [ صفحه 14
نامه دفتر مخصوص سلطنتی
حضرت استاد بزرگوار جناب شیخ عبد الحسین احمد امینی
درود و برکات خدا بر شما باد. پس از سلام به عرضتان می رسانم که جزء سوم و چهارم کتابتان " الغدیر فی الکتاب و السنه و
الاداب " را پیشگاه مولایم اعلی حضرت پادشاه معظم تقدیم نموده و خوشبختانه مورد حسن قبول واقع شده است.
و اینک با تشکرات فراوان آن را به جناب شما ابلاغ می نمایم.
و چون جزء اول و دوم کتاب به ما نرسیده امیدوارم بذل محبت فرموده: کتابفروشی اي که ممکن است آنها به دست آورد به من
معرفی فرمائید.
بزرگی کنید: درود خالص ما را بپذیرید.
رئیس دفتري مخصوص:
حسین حسنی
قصر عابدین 28 ینابر سنه 1948
[ [ صفحه 15
تقریظ آیه الله حاج میرزا عبدالهادي شیرازي
این پیامی است که سید بزرگوار، آیه الله آقاي " حاج میرزا عبد الهادي شیرازي " دام علاه در باره این کتاب فرستاده و ناشري در
تهران پایتخت ایران آن را منتشر کرده و ما اینک به خاطر تقدیر از آن ناشر، و بزرگداشت مقام والاي آن سید بزرگوار و تشکر از
او آن را در اینجا می آوریم:
بسم الله الرحمن الرحیم
و ستایش مخصوص اوست و درود بر پیامبران و آلش باد.
از حقائق بسیار روشن این است که: کتاب ارزشمند " الغدیر " نوشته رهبر دینی بی نظیر و مصلح کبیر و معلم اخلاقی جلیل، حجه
الاسلام امینی نجفی، از عالیترین چیزهائی است که دانشگاه بزرگ اسلامی " نجف اشرف " به آن مباهات می کند چنانکه از
صفحه 14 از 193
مفاخر همه مسلمین نیز بشمار می رود. زیرا آن بزرگترین دائره المعارفی است که در خود علوم فراوان، ادب زیاد، احاطه گسترده،
کوشش عظیم و حقائق خالص را جمع کرده است.
او در این کتاب، آنچه که در وسع مردان نامی علم و دین بوده از توانائی تام تفحص و تحقیق و همت عالی براي ارشاد جامعه و
هدایت امت، نسبت به اسلام و مسلمین کوتاهی نکرد و به انجام رسانید. و چه بسا نگارش مثل این کتاب جامع و متنوع نیازمند به
لجنه و انجمنی از استادان علوم دینی است که به همکاري یکدیگر چنین کتابی را تالیف نمایند.
و اگر مولف عالی قدر این کتاب " علامه امینی " میان ما نبود و نمی دیدیم که
[ [ صفحه 16
او به تنهائی اقدام به این عمل بزرگ نموده، جا داشت که گمان شود این کتاب اثر جمعیتی است که هر کدام نگارش گوشه اي از
آن را به عهده داشته اند.
بنابر این وظیفه مسلمان ها است که قدر این مرد بزرگ و خدمات ارزنده اش را نسبت به اسلام و مسلمین بدانند و نویسنده عالیقدر
و کتابش را، از بهترین افتخاراتشان بشمار آرند و آنچه که او را در تکمیل این اثر نفیس کمک دهد در اختیارش بگذارند تا بتواند
با صرف اوقات گرانبهایش حقائق را آشکار و این کتاب مبین را که هیچ شکی در آن نیست، وسیله هدایت پرهیزکاران است
تکمیل نماید.
و اگر این کتاب نوشته یک نفر است خیلی بعید نیست، زیرا نویسنده بزرگوارش در جهان دانش بی نظیر است و در این راه کسی به
پایه او نمی رسد.
اینک در برابرت کتابی قرار گرفته که مملو از حقایق دینی ودقائق مذهبی که جهات گوناگونی از علم و ادب را دارا است.
و اگر به این دائره المعارف گرامی دست یافتی خود را در ساحل آب جوشانی که هرگز تمام نمی شود خواهی یافت و از آن بر
نمی گردي مگر آنکه مغزت را از معارف الهی و حافظه ات را از تعالیم قدسیه دینی پر خواهی دید و در برابر دیدگانت جلوه هاي
گفتار خدا: الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا ": کسانیکه در راه ما کوشش کنند راههایمان را به آنان خواهیم نشان داد " قرار
خواهد داشت.
به حقیقت سوگند که در این کتاب دروس عالیه اي درباره چگونگی بحث و نقد و اتقان در آنها و محاکمه تاریخی میان قضایا
وجدا ساختن درست از نادرست در فقه و تفسیر و حدیث و رجال وجود دارد که فکر نمی کنم غلو باشد اگر بگویم: آن سنگ
بناي همه این اثرها یا مدخل وسیع براي ورود به مدینه علم و عمل است. و این مطلب عجیب نیست، زیرا مولف در همه نوشته
هایش از باب مدینه علم " امیر المومنین که در نجف اشرف مدفون است کمک می گیرد.
و بدیهی است که غواص دریا از مرواریدها محروم نمی ماند. خداوند او را زنده بدارد و درود بر او و کسی که راهش را برود و
رحمت و برکات خدا بر او باد.
الاحقر: عبد الهادي الحسینی الشیرازي
[ [ صفحه 17
نامه هایی از لندن
صفحه 15 از 193
نامه هایی از لندن
از استاد " صفاء خلوصی " فارغ التحصیل دانشگاه لندن، نامه هائی در مقام تقدیر از این دروس عالیه و آگاهیش از این حقائق
تاریخی به ما رسیده است و ما در مقام تشکر از او قسمت هائی از آن ها را در این جامی آوریم:
"عزیزم علامه بزرگ و بحاثه جلیل استاد امینی.
پس از درود گرم و ارادت و اخلاص به عرض می رسد: خرسندم از اینکه این نامه را برایتان می نویسم و از حالتان استفسار می
کنم، امیدوارم در کمال صحت و خوشی بوده همواره براي بحثهاي علمی و تفکرات عالی، به عنوان ذخیره باقی باشید.
من هیچگاه نمی توانم اعجاب شدیدم را نسبت به شما کتمان کنم و همواره این مطلب را، نزد بسیاري از برادران در بغداد و
مستشرقین در لندن گفته ام، زیرا مردي که 15 سال از عمرش را در تالیف کتابی صرف کند شایسته بزرگ شمردن و اعجاب است.
من تقدیم رساله و تزم را به دانشگاه لندن تا صدور کتابتان و آگاهیم نسبت به آن تاخیر انداختم زیرا دوست می داشتم که در متن
رساله ام، به الغدیر و کوشش ارزشمندتان اشاره کنم. و به زودي نظر مستشرقین را به این ناحیه مهم از ادب عربی جلب خواهم کرد
و امیدوارم که صداقت و رابطه فکري ما همواره ادامه پایدار باشد.
در پایان خواهشمند است عالی ترین تحیات و اعجاب مخلص را قبول فرمائید"
[ [ صفحه 18
و در نامه دیگرش چنین می گوید ": جلد اول و دوم کتاب ارزنده شما به من رسید و از مطالعه آن کمال خرسندي حاصل گردید،
زیرا در آن مطالب بسیار عالی که نتیجه بحث و تحقیق بهم پیوسته است یافتم و دوست می داشتم که تقریظی بر این دو جزء
بنویسم، اما بعدا فکر کردم که مقاله مفصلی پس از صدور دیگر اجزاء و بقیه مجلدات بنویسم از این رو در انتظار بقیه مجلدات ان
در کمال علاقه و اشتیاق می باشم و امید است اگر خدا بخواهد مرا همواره در حسن ظنتان بیابید و از برادر و دوستان شوق و تحیت
و اعجاب تمام را بپذیرید. "
ودر نامه سوم می گویید": از صفحاتی که اشاره فرموده بودي مطالعه کنم، جستجو کرده آنها را چنان یافتم که می توانم بدان
وسیله درباره غدیر خم راي زیر را به دست آرم: شکی درباره غدیر خم نیست، زیرا هیج گاه ممکن نیست که این روایات متواتره و
قصائد طولانی بر روي چیزي که اساس و ریشه ندارد استوار باشد.
بنابر این موضوع ثابت این است که: موقعیت رسول خدا (ص) درباره غدیر خم، از چیزهائی است که ممکن است ایمان صحت آن
و اثباتش با نصوص زیادي که از حد و حصر بیرون می باشد ثابت گردد.
و من اینک در صدد نوشتن فصل کاملی درباره " غدیر خم " به زبان انگلیسی هستم، اما همواره به انتظار وصول دیگر مجلدات
کتاب ارزشمندتان هستم تا آن را به عنوان مرجعی قرار دهم که در وقت ضرورت به آن مراجعه نمایم.
خواهشمند است ارادت و اخلاص و نهایت علاقه ام را قبول فرمائید.
مخلص شما: صفاء خلوصی
[ [ صفحه 19
نامه اي از بغداد
صفحه 16 از 193
این نامه را از استاد عالیقدر سید محمد فرزند علامه بی نظیر سید علی نقی حیدري کاظمی از علماء و پیشوایان پایتخت عراق"
بغداد " دریافت کردیم و آن را به عنوان تشکر و قدردانی در اینجا می آوریم:
بسم الله الرحمن الرحیم
علامه بزرگوار، مصلح عالیقدر، حجه الاسلام جناب آقاي شیخ عبد الحسین امینی دامت برکاته.
پاکترین و عالیترین تهنیتهایم را در مورد پیروزي آشکارتان درباره کتاب " الغدیر " که نمونه جالبی از تالیف پاکیزه و تحلیل دقیق
و صورت گویائی از نبوغ مولف و وسعت اطلاع و کثرت تحقیقاتش که مطالعه کننده را به اجلال و تکریمش وادار می نماید به
شما تقدیم می کنم.
و خدا می داند که من هرگاه آن را مطالعه می کنم، تعجبم نسبت به کوشش فوق العاده مولف در نگارش این اثر نفیس زیاد می
شود.
خواننده هنگامی که صفحات آن را ورق می زند و در مطالعه آن دقیق می شود، در شگفتی عجیبی فرو می رود. گرچه او از نظر
ابتدائی از این کتاب جز آنکه کتابی است درباره حدیث غدیر از لحاظ قرآن و سنت و ادب بحث می کند، چیز دیگري نمی
شناسد. اما زود نظرش تغییر می کند، آنگاه که فصول و ابواب مختلف آن را به دقت بررسی می کند، از آن خارج نمی شود جز
آنکه سهم فراوانی از علم
[ [ صفحه 20
دین و ادب و اخلاق بهمراه خواهد داشت.
بنابر این آن کتاب، تنها درباره غدیر خم نیست، بلکه دائره المعارف علمی بزرگ و محشون به تحلیل دقیق و نتیجه گیري صحیح و
تحقیقات گرانبها پیرامون روز تاریخی غدیر خم و حقائق دیگري می باشد که سیاست هاي وقت، خواست آن ها را از مردم پنهان
بدارد و حقائقی که همواره پشت پرده ها باقی ماند و چشم ها آنها را نمی دید.
پس این کتاب، تنها مربوط به مساله " غدیر " نیست، بلکه در آن، هر چه را که امت اسلام بخواهد از زنده کردن میراث قدیم، و
ستودن عظمت گذشته و اعلاء کلمه حق و به اهتزاز نگاهداشتن پرچم قرآن و بررسی درباره مفاخر و شاهکارهائی که تاریخ براي
امت ثبت کرده که بهترین اثر را در پیشرفت ملتها و تهذیب عقول داشته اند، خواهد یافت.
و حقا این کتاب، چنان است که گفته اید ": کتابی است علمی، فنی، تاریخی. ادبی، اخلاقی، در موضوعش ابتکاري و بی نظیر، از
حدیث " غدیر " از لحاظ کتاب و سنت و ادب بحث می کند و متضمن شرح حال گروه زیادي از مردان علم و دین و ادب است
که این آثار را جمع کرده و براي ما حفظ نموده اند."
و من به گفته شما اضافه می کنم که: آن، بهترین کتابی است که دانشگاه نجف، در طول تاریخ، تحویل چهان دانش داده است، با
آنکه کتابهاي زیادي در قسمت هاي مختلف، از آن به جهان، عرضه شده است.
و خواننده، هنگام مطالعه آن، خود را در باغستانی می یابد که در آن همه نوع میوه، بلکه آنچه را که دل می خواهد و چشم از آن
لذت می برد وجود دارد.
و من فکر می کنم که از ستم بزرگ بر علم و از جنایت بر حقیقت است که چنین کتاب ارزشمندي با این همه مطالب، نوشته شود،
ولی ثروتمندان مسلمان. اقدام به عالیترین چاپ آن، ننمایند تا همان طور که از لحاظ محتوي نمونه است از لحاظ چاپ و ظاهر نیز
نمونه باشد.
صفحه 17 از 193
[ [ صفحه 21
و چقدر دوست داشتیم که از ابتداء صدور آن، به آنچه بر من و هر مسلمانی واجب بود یعنی: نوشتن تقریظ و ستودن آن، اقدام
نمایم. اما ستایش و تمجید فراوانی که پادشاهان، و دانشمندان و استادان، نسبت به این کتاب و کوشش هاي فراوان مولف، نموده
اند، مرا از مبادرت به آشکار نمودن احساسم نسبت به این خدمت بزرگ و کشش مداوم مولف در راه احقاق حق واز بین بردن
باطل، بی نیاز نمود.
لیکن، هنگامی که جزء چهارم کتاب به من رسید و از مطالعه آن بهره وافی گرفتم، حالتی به من دست داد که دیگر نتوانستم آنچه
که در باطنم از اعجاب و تکریم، نسبت به مولف و کتاب ارزشمندش بوده پنهان نمایم، بنابر این، آقایم بسیار پوزش می طلبم و
هزار پوزش.
و اینکه تهنیت هاي قلبیم را نسبت به این توفیق بزرگ، تقدیم دارم و از خداي توانا بخواهم که شما را به عنوان نمونه دین، رمز
حقیقت و افتخار اسلام، باقی بدارد، کار دیگري نمی توانم انجام داد، ولی به شما بشارت می دهم که این کتاب به زودي (اگر خدا
بخواهد) بسیاري از مردم را به راه راست، هدایت خواهد کرد و پرده از روي حقائق پیچیده بر خواهد داشت و براي مردم آشکار
خواهد نمود که: حق برتر از همه چیز و هیچ چیز برتر از آن نیست. مستدعی است احترامات شایسته ام را بپذیرید.
محمد علی نقی حیدري
کاظمین - 23 ربیع الثانی 1367
[ [ صفحه 22
مقدمه مولف
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا: ترا ستایش می کنم اي کسی که به خاطر بزرگی، بر دلها تجلی کردي و به جهت عزت، و از چشمها پوشیده شدي و به سبب
قدرت بر اشیاء توانائی پیدا کردي، پس نه دیده ها می توانند ترا بینند و نه اوهام به کنه عظمتت راه دارند و نه عقل ها نهایت
قدرتت را درك می کنند.
منزها: ترا ستایش می کنم بر نعمتهاي عظیم و بی شماري که بر ما ارزانی داشتی و بر احسان پیوسته است و بر اجابت درخواست
هائی که از تو شده است همانطور که خود فرموده اي: و آتاکم من کل ما سالتموه و ان تعدوا نعمه الله لا تحصوها ": و هر چه که از
او خواستید به شما عطا کرد و اگر بخواهید نعمت خدا را بشمارید شمردن نمی توانید. "
پروردگارا: ترا ستایش می کنم بر اینکه با فرستادن برترین و بزرگترین و آخرین پیامبرانت با قرآن، ما را از پلیدي کفر و کثافت
شرك پاك کردي و راه هاي هدایت و رسیدن به خودت را براي ما آشکار نمودي: لقد من الله علی المومنین اذ بعث فیهم رسولا
منهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین ": خدا بر مومنان منت نهاد که میان
آنها، پیغمبري از خودشان برانگیخت که آیه هاي خدا را بر ایشان بخواند و پاکشان کند و کتاب و حکمتشان آموزد و گرچه از
پیش در گمراهی آشکار بودند."
صفحه 18 از 193
[ [ صفحه 23
معبودا ترا سپاس می گزارم بر ولایت امیر المومنین، برادر پیامبرت، پدر ذریه اش، آقاي عترتش و جانشینش بعد از او که بدان وسیله
نعمت را تمام و دینت را کامل نمودي و در قرآن کریمت درباره آن فرمودي: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و
رضیت لکم الاسلام دینا ": اکنون براي شما دینتان را کامل کردم و نعمت خویش را بر شما تمام نمودم و اسلام را دین شما انتخاب
کردم. "
عزیزا: ترا سپاس می گذارم بر توفیقی که به ما عنایت کردي، از پیروي پیامبر برگزیده ات و جانشین او در میان امتش که عبارت
است از قرآن کریم و اهل بیت او که بر ما واجب کردي از آنها اطاعت کنیم و به ما دستور دادي که دوستشان داشته باشیم و همان
را پاداش رسالتش قرار دادي و آن را در قرائت (حسنه) نامیدي و فرمودي: و من یقترف حسنه نزد له فیها حسنا ان الله غفور شکور:
"هرکه کار نیکی کند بر نیکیش بیافزائیم که آمرزنده و حق گزار است ".
خدایا: موفقم بدار تا نعمتت را بر من و پدر و مادرم ارزانی داشته اي سپاس بگذارم و عملی شایسته کنم که پسند تو باشد و
فرزندانم را شایسته کن که من به سوي تو رو اوردم و از مطیعانم."
امینی
[ [ صفحه 27
شعراء