گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد سيزدهم
سخن نگارنده




به نام خداوند بخشایشگر مهربان
آرزوئی بر آمده و سپاسی پیوسته
ما امیدوار بودیم که بزرگان توده و استادان فرهنگ پرور، این کتاب را با دیدي بی آلایش بنگرند که از انگیزه هاي کین توزي
برکنار واز وابسنگی ها و جهت گیري ها به دور باشد تا به آسانی بتوانیم سخن یکدیگررا دریابیم و آماده آن گردیم که حقیقت-
یا همان گمشده باز یافته- را بپذیریم و براي رسیدن به آشتی و سازش دلخواه از نزدیک ترین راه در آئیم و به استور ترین دست
افزارها چنگ بزنیم زیرا من (خدا گواه است) جز آشکار کردن حق- و خواندن مردم بهسوي آن- خواستی نداشتم.
آنچه را هم خوانندگان، درشتی در گفتار می پندارند (به حیات خداوندي سوگند) تنها صراحت و توانائی در روشنگري است، نه
سر سختی در بگو مگو چنانچه سخنسراي اهرام و استاد ادبیات و جامعه شناسی در دانشکده پلیس در قاهره- محمد عبد الغنی حسن
مصري- نیز این هدف را در کار ما شناخته و آن را- در چکامه اي که کتاب ما را می ستاید و منش نگارنده را باز می نماید- واگو
می کند:
خوي و سرشت او نرم و آشتی جویانه است
ولی پاي نبرد که به میان آید به سرسختی می گراید
[ [ صفحه 6
دانشوران در منش هاي خویش به همین گونه اند
از یکدیگر دور می شوندو باز با شتاب به دیدار هم می آیند".
خداوند پاك، آرزوي ما را بر آورده کرد و می بینیم خوانندگان گرامی آنچنان اند که گمان نیک به ایشان داشتیم و پندارم که
آنان نیز گمان نیکو به من برده اند- که خداي را سپاس- و اینک بزرگان مردم را می نگریم- که چنانچه به ما گزارش رسیده- از
کتاب پشتیبانی می کنند، آن هم در برابر آشوبگري هاي نا آگاهانی که نه با روحیات نگارنده آشنائی دارند ونه می دانند که
چگونه در راه نیکخواهی براي مردم تا کمر خم شده و سر فرود آورده ام، بگذاریم و هزارانسپاس خود را ارمغان نامبردگان
گردانیم.
نوشتارهائی که نمایشگر ستایش هاي فراوان بوده از شهرهاي دور و نزدیک و همه گوشه کنارها به سوي ما سرازیر شد، آن هم به
خامه هاي مردمی که بر داشت ها و گرایش هاي ایشان با ما یکینبود ولی این دو گونگی نتوانست آنان را در گرداب یکدندگی
سرنگون سازد تااز اینکه آشکارا سخن راست را بر زبانآرند و یک اجتماع دینی- و هم برادريدر راه خدا و دین- را خواستار
باشندباز بمانند. زیرا " جز این نیست که ایمان آوردگان با یکدیگر برادرند " وما به گونه اي هستیم که سخنور نامبرده ي اهرام
گفته:
صفحه 10 از 206
"به راستی آرمان همسان، همه ما را درون یک گروه جاي می دهد
و کیش راهنما، ما را در دنبال کردن یک راه به هم می پیوندد
هر چند در راه هوس گام برداریم و پیرو آن گردیم
باز هم، اسلام میان دل هاي ما مهربانی پدید می آرد".
اینک سرشت هائی بزرگوارانه و خواست هائی نیکو و سرمایه هاي روانیپاکیزه اي را گسیل می داریم تا کار برادري و مهر ورزي
میان ما را به انجام برساند، هر چند اهریمنانی که نمایش به نیک خواهی مردم می دهند و هدف هاي دیگري
[ [ صفحه 7
در دل می پرورند، خوش نداشته باشند.
در پارهاي از بخش هاي گذشته کتاب، فرازهائی زرین آوردیم از آنچه به دست ما رسید چه از سوي زمامداران و سیاستگران یا
رهنمایان و نمونه هاي دین، از دانشوران سترك، یا استادان هوشمند وسخن سرایان پیشرو. کسانی هم هستند که گفتارهاي آنان را
نیاوردیم و نامی از ایشان به میان نیامد، چرا که زمینه کتاب تنگ بود و اکنون یادي کوتاه از آنان می داریم و- همراه با آن- سپاس
بیوسته و ستایش نیکوي خود را ارمغانشان می گردانیم.
[ [ صفحه 8
سه ستایش نامه از نگارنده و نگاشته او
نامه اي که سرور اصلاح خواه بزرگوار، آیه الله سید عبد الحسین شرفالدین عاملی فرستاده و خود از کسانی است که مردم او را
نیکو شناخته و سپاسگزار وي بوده اند- با آن بزرگواري هاي بایسته اش و کوشش هائی که باید سپاس داشت و با خوي همیشگی
او در اصلاحات و خواندن مردم به سوي خدا و چشم دوختن به برنامه هاي مسلمانان و گذاشتن از همه چیز در راهحقی که باید
پیروي کرد- خداوند بر او درود فرستد و از سوي ملتش پاداش نیکو به وي دهد:
دانشمند کوشاي استوار، روشنگري اسلام- امینی- کهخداوند او را گرامی دارد (آئین) مارا به دست او ارجمند سازد.
یا دروديپاکیزه و سلامی بلند.
می دانم تو برمن حقی داري که از مرز ستایش از " الغدیر " می گذرد و اینکه بخواهم به زیبا شمردن کتاب پهناور و کم مانندت
بپردازم و آن را نماینده یک کوشش فرهنگی و یگانه در شمار آرم آنچه رابه گردنم هست به انجام نرسانده ام.
سخن در این باره- و ماننده هاي آن- کوچکترین واکنشی است که در برابر تلاش هاي تو می توان نشان داد و ناچیزترین افزاري
است که به یاري آن می شود کاوش ها و بررسی هاي موشکافانه تو را به سنجش نهاد ولی درنگارش این کتاب پهناور- و پر از
دانش- آنچه تو را به حق خویش می رساند، بزرگداشتی است که توده ي مسلمان بداند تو یکی از قهرمانان کم مانند آن هستی و
این ها ترا بر آن دارد که در راه درخشان و نیکوکارانهخویش گام ها را هر چه استوارتر نمائی
[ [ صفحه 9
صفحه 11 از 206
و پایدارتر گردي تا حق آن ارزشهائی نمانده تباه کنند و تباه شود گزارده آید، که چون این تباهی پاي در میان نهاد زندگی"
نمونه برتر خود "را از کف خواهد داد و- پس از آن- بی ارج و ارزش خواهد شد چرا که از درستی و نیکوئی و زیبائی تهی است،
یا بگو از آنچه زندگی را دلپذیر و والا می سازد و ما را به ارزش هاي آنآگاه می گرداند تهی است.
کتاب پهناور تو " الغدیر " در ترازويارزیابی و فرمان ادب- بی چون و چرا- کاري سترك و کتاب پردامنه اي است که اگر
گروهی از دانشمندان نیز در پدید آوردن آن با یکدیگر همداستان شده و در استوار ساختن آن به یاري هممی شتافتند اگر بازده
کارشان به این خوبی در می آمد به راستی باز هم گروه و تک تک ایشان کاري بزرك را به پایان برده بودند.
سخن را که به اینجا رساندم تنها براي آن نبود که چنین نتیجه اي بگیرم بلکه می خواستم گوشه اي سهمناك از زندگی مان را نیز
بنمایانم و- با خواندن دیگران به پایداري- آوا در دهم: در پیرامون مشتی بازماندگان از مردان اندیشه اسلام گرد آئید که خامه
هاي خود را-با هوشمندي و مهر ورزي- به گردش و کاوش در میان آثار ما وا داشته اند.
زیرا براي این اندیشه سازنده- در دیده من هیچ چیز سهمگین تر از پراکندگی مردان نماینده آن نیست، چه با این پراکندگی بیم می
رود که از زادن نتیجه هاي شایسته باز بماند و حلقه هاي آن از هم گسیخته شود، این پراکندگی همان از هم پاشیدن همه انگیزه ها
و آمادگی هائی است که- بادستیاري آن ها- حقیقت می تواند زندگی خود را در سرشت پدیده ها و لایهبرونی آئین ها دنبال کند.
براي تمدنخاور زمین- بلکه براي تمدن انسانی-هیچ چیز هراس انگیزتر از این نیست که این زمینه ها بی نتیجه بماند و این حلقه ها
از یکدیگر گسیخته شود.
پس اگر ما دیگران را به همراهی تو خواندیم و اگر گفتیم در کنار تو- در
[ [ صفحه 10
آستانه غدیرت و در کنار راه- بایستند، به راستی دعوت ما براي خدمت به یک اندیشه کلی است که با یاري آن شخصیت ملت در
جائیهر چه بلندتر نشانده شود، امیدواریم اندیشمندان در تو نمونه ايرا بیابند که از زندگی و گردهمائی توده در پیرامون تو و از
بزرگداشت هاي نیکوي آنان از تو، دلگرمی شان فزونی گیرد تا به خدمتگزاري حقیقتی برخیزند که تو با دلی پاك و در راه حق به
خدمتگزاري آن کمر بستی.
اینجا درنگ کنم و بگویم: والاترینچشم انداز- در کار پر تلاش و ارزنده ات- تنها شیفتگی تو به آن است، همان شیفتگی که با
همه درد سرها و خارهاي میان راه- تو را به پیشروي واداشت، و این خوي و روش- در این کار سترك- شیوه قهرمانان ما از
خدمتگزاران خاندان پیامبر را به یاد می آورد که به پا خاستند تا دانش ها و آنچهرا از ایشان مانده بود در همه جا بر پراکنند، همان
روش که- با فرآوردن برترین بنیاد هاي انسانی از فرهنگ درخشان ایشان 1 زندگی را سودمند می گرداند.
از دیدگاه هنري نیز تو مانند هنرمندي به کار بر خاسته اي و- در مایه و چهره کتاب- قلم توانایترا از زیبائی و درست نویسی
برخوردارگردانیدي و در افزارهاي فراوان آن، آگاهی هاي بسیار، ذوق سلیم، نیرومندي در دادرسی و پهناوري زمینه را گنجانیدي.
خدایت نگهداري و یاري دهد!
14 ذیحجه 1368
عبد الحسین شرف الدین موسوي
صفحه 12 از 206
[ [ صفحه 11
گفتاري
که آیه الله سید محسن حکیم فرستاده اند و ما با سپاسگزاري از ایشان همانگفتار را می آوریم:
به نام خداوند بخشایشگر مهربان
چنانچه خداوند سزاوار ستایش است بر او ستایش باد و درود و سلام بر بهترین آفریدگان او محمد و خاندان پاك و پاکیزه وي،
پس از این ها، یکی از بزرگترین نیکی هائی که خداوند بزرگ و گرامی- در باره ي این گروه پیرو راستی و مردم درستکار- روا
می دارد، آنان است که در هر روزگار، مردانی به ایشان می بخشد که نه سوداگري و نه بازرگانی،آنان را از تلاش در راه از- و
کمر بستن به پرستش او و کوشش براي بالا بردن سخن او و برافراشتن جایگاه آن- باز نمی دارد، اینان، درستی حقیقت هاي آئین
را باز نمودند، پیامآن را رساندند و دیگران را با روشنگريهاي خود رهنمود گردیدند و این ها با همه ي آن گرفتاري ها بود که
می توانست- اگر یاري پروردگار نباشد- میان آنان و خواسته هاي شایسته شان جدائیبیفکند.
به راستی از برجستهترین مردان این گروه پر تلاش، نگارنده ي کتاب " الغدیر " پژوهشگر یگانه و دانشمندي بی مانند، امینی است
که پیروزي و پایداري از همیشگی باد من بخش هاي پی در پی این کتاب راکه نگریستم، دیدم به همان گونه است که به نگارنده
ي بزرگوار آن می برازد، زیرا آن را نگارشی یافتم که- به یاري خدا دانا و ارجمند- از هیچ سوي، سخنی نادرست به آن راه
ندارد- با
[ [ صفحه 12
نیروي روشنگري و سرسختی بر خورد و فریبندگی شیوه و دلارائی گفتارش از همه چشم اندازها پیروز در آمده است، برداشتی
استوار را با سازمان نیکو و مایه هاي تازه را با بنیادي نیرومند به هم پیوند زده، بهزمینه هاي گوناگون سرکشیده و همه جابا استواري
پاي نهاده و با پایداري بیرون شده است.
پس هر مسلمان فرهنگ دوست که در جستجوي راستی است باید آنرا بخواند و از فروغش پرتو بگیرد و سزاوار، آن که نگارنده
ي پیروز ما نیز بر این کامروائی که خداوند ارزانی او داشته و بر یاري و سرپرستیوي سپاس بگوید و خداوند او را بر اینکار بزرگ
که از پیش برده، از بهترینپاداشی که به نیکوکاران می دهد بهرهمند گرداند و درود و مهربانی و برکت هاي خداوندي بر وي باد
محسن طباطبائی حکیم
[ [ صفحه 13
نامه اي
که بدست ما رسید از سوي پژوهشگر مسیحیان، دادرس آزاده، سخن سراي زیرك، استاد بولس سلامه بیروتی سراینده شیوا گوي"
رویداد بزرگ در جهان عرب" که یادش جاودانه خواهد ماند. پا سپاسفراوان از ایشان:
به پیشگاه دارنده برتري ها، استاد دانشور عبد الحسین امینی که خداي، ما را از دانش او بهره ور گرداند- چنین باد-
بر گردنمن بود که چون جلد ششم از " الغدیر " را گرفتم و دیدم- در سرآغاز آن- با گنجاندن نامه من سرافرازم فرموده اید- در
صفحه 13 از 206
نوشته اي دیگر- از شما سپاسگزاري کنم.
بر این دفتر گرانبهاکه دست یافتم پنداشتم مروارید هاي همه دریاها را در " غدیر = گودال آب " شما به چنگ آورده ام آري اي
داراي برتري ها، با این کار بزرگی که شما تنهائی دست به آن زده اید به راستی اگر یک گروه از دانشمندان نیز باشند از پاي در
می افتند، چگونه شما یک تنه به آن بر خاستید؟
بی چون و چرا، آن روان پاك- روان پیشواي بزرگ کهبر او و زادگان پاکش برترین درودهاباد- همان است که دشواري ها را
هموار کرده و دیده روشن بینش شما را بر گنجهاي دانش گشوده، از آن بر می گیرد و بر سر دیگران می پاشید تا همچون اندوخته
اي براي تاریخ نگاران و پیشوانه اي براي دانشوران و سرچشمه اي از احساس براي سخن سرایان بماند که هر گاه گرماي سرسخت،
نهال
[ [ صفحه 14
ادب را گزندي رساند آن را از غدیر شما آبیاري کنند.
به ویژه آنچه درباره خلیفه دوم یاد کرده بودید، نگاه مرا خیره به سوي خود کشید خداوند شما را از نیکی هاي بسیار بر خوردار
گرداند روشنگري شما چه نیرومند است و چه برهان تابناکی دارید که اگر پس از آن، باز هم کسی بخواهد- با یکدندگی- آن
روشنگري هاي استوار را نپذیرد به آن بز کوهی می ماند که شاخ هاي خود را با سنگ خارا به جنگ اندازد.
اي دارنده برتري ها خدا شما را نگهدارد چنان چراغ پر فروغی پرتو خود را از نجف ارجمند روانه می دارد که همه شهرهايتازیان
را روشنی می بخشد، من از خداي پاك می خواهم که با شفاعت سرور ما فرمانرواي گروندگان- که درفش او در دو جهان
برافراشته است و یادش براي همیشه پایدار- زنداگی گرانبهايشما را دراز گرداند
بیروت 28 ذیقعده از سال 1368
ارادتمند- بولس سلامه
[ [ صفحه 15
جلد هفتم
دیریه سرایان درسده نهم که سه تن از مردمان حله اند
در این جلد چندان از بررسی هاي دانشمندانه- دینی، تاریخی- هست حقیقت ها آن را پشتوانه گیرند و یژوهشگران را می شاید که
با دیده اي ژرف تر در آن نگرند.
[ [ صفحه 16
دیباچه