انگور علاج امراض: جگر و طحال، خشکی مزاج، استسقا، تبهای عفونی، باد شکم، ضعف چشم، خشکی عضلات
ص: 220
بهترین انگور، شیرین پوست نازک بزرگ دانه کمتخم آنست با طبیعت گرم و تر و در غذائیت بهترین میوهها، مفید حال خشکمزاجها و سردطبیعتها.
از خاصیت اوست چاقکنندگی و اعتدالدهندگی مزاج خشک غلیظ و صافکنندگی خون و خوردن آن پیه پشت را زیاد و رفع مواد سودا نموده و خشکی را دفع میکند.
انگور مفید حال سینه و شش و مضر معدههای رطوبتی است که اینگونه افراد همراه آن با غذا باید زیره و رازیانه بخورند، همچنین مضر جگر و طحال بلغمیمزاجها و برای رفع ضرر او باید تخم کرفس میل بکنند.
خوردن انگور زیاد مورث تشنگی و مصلح او سکنجبین و غذاهای ترش میباشد. انگور معده و مزاج را لینت میدهد. اما خوردن آب بعد از او بغایت مفسد آن و باعث استسقا و تبهای عفونتی میگردد.
انگور باید بعد از دو روز که چیده شود خورده بشود و میان دو طعام یعنی میان صبحانه و ناهار و وسط ناهار و شام میل بکنند.
دانه انگور سرد و خشک و مولد باد و مضر معده میباشد.
چون دانه انگور را سوزانده سائیده بر جراحات بپاشند باعث بهبود آن میشود.
پاشیدن سائیده سوزانده دانه انگور بچشم موجب تقویت و نور بصر میگردد.
پوست انگور مولد باد معده و بسیار دیرگذر و انگور نارس مایل بسردی و کثیف و نکوتر نخوردن آن میباشد.
چون انگور را مکرر با روغن زیتون جوشانده صاف کنند و بمالند درد و زحمت عضلات و خشکی آنرا که در خم و راست کردن، ناراحتی داشته باشد برطرف میسازد.
ص: 221
بابونه معالج امراض: مقعد، مثانه، طحال، سودا و بلغم، تنگ نفس، حیض، شهوت و جماع، عروق و عضلات
بابونه در طبیعت گرم و خشک مفید حال سردمزاجها.
خوردن بابونه بدن را فربه و قوا را محکم و گیر و سدههای جگر را رفع و مسامات بدن را جهت عرق باز و پوست را لطیف و بول و حیض را روان و سنگ کلیه را اخراج و خون منجمد در مثانه را به تحلیل آورده، جهت درد و ورم مقعد و مثانه و درد طحال و استسقا و قرقر شکم بیعدیل میباشد.
خوردن بابونه با سکنجبین و نمک مسهل سودا و بلغم بوده و در کیسه کردن و از گردن آویختن آن درد سینه و سرفه و تنگ نفس بلغمیمزاجها را نافع و نشستن در آب پخته او درد رحم و بستگی حیض را سودمند میباشد.
خوردن نیم مثقال (2 گرم) از سائیده او ساعتی قبل از غذا اشتها را برانگیزاند و چون مشتی از کوبیده آنرا در پارچه تمیز نازک پیچیده زن بخود بردارد حیض بستهاش را گشوده، رحم را از آلودگیها و رطوبات و کثافات پاک گرداند. مالیدن از آب تازه او بر کشاله رانها و آلت و بیضتین مقوی شهوت و باء بوده قوت جماع را زیاد گرداند، و ضماد بابونه با موم و روغن که موم را در روغن خوردن یا کنجد روی آتش حل کرده بابونه سائیده در آن ریخته بصورت مرهم درآورده بموضع گذارند درد و جابجا شدن عضلات و بهمپیچیدگیهای اعصاب و اعضاء و عروق را مفید بوده و سفتی و سختی عضلات را به اصلاح آورده صلابت و ورمها را به تحلیل آورد.
مالیدن آب بابونه با شراب رنگ و رو را جلا داده پوست بدن را نرم و لطیف میسازد.
ص: 222
بادام تلخ علاج امراض: ورم سینه، تنگ نفس، جگر و طحال، دلپیچه، حیض، جوش و بثور، درد سر، مستی
با طبیعت گرم و خشک، مفید حال سردمزاجها و رطوبیها.
خوردن مغز بادام تلخ اخلاط غلیظ را دور میکند.
خوردن بادام تلخ سرفه و تنگ نفس و ورم سینه و ریه، خصوصا با نشاسته و نعنا و شراب پخته جهت امراض کلیه سریع الاثر میباشد.
خوردن بادام تلخ با عسل امراض جگر و طحال را برطرف و گیر و سدهها را رفع و یرقان را دور میسازد.
خوردن بادام تلخ با آب عسل (آب و عسل) قولنج و پیچش و سایر دردهای معده را مفید میباشد.
برداشتن بادام تلخ حیض را باز و با سرکه و شراب جوش و بثور خشک و امراض جلد، امثال جرب و حکه و جوشهای ناراحتکننده را برطرف میسازد.
مالیدن کوبیده بادام تلخ و سرکه بر سر و پیشانی درد سر را نفع میدهد. مالیدن برگ پخته او با شراب در رفع کزاز بیعدیل میباشد.
خوردن تا چهار مثقال بادام تلخ کوبیده بطور ناشتا مانع مستی شراب میشود.
ریشه درخت او گرم و خشک و ضماد کوبیده او با روغن گلسرخ و سرکه درد سر را که از سردی باشد و لک و پیس پوست را پاک میکند.
خوردن آب پخته ریشه درخت بادام تلخ درد طحال و کلیه را رفع و قولنج و (درد شکم) و کرم معده را برطرف میسازد.
خاکستر ریشه او جهت سوختگی آتش که بر او بپاشند سریع العلاج میباشد. روغن آن جمعکننده و گرم مایل برطوبت و مسهل اخلاط غلیظ سوداوی معده و نواحی آن میباشد.
ص: 223
خوردن روغن بادام تلخ اختناق (سنگینی و بستگی و اورام) رحم و انقلاب آن را مؤثر میباشد.
مالیدن روغن بادام تلخ رفع چین و چروک صورت و آثار لک و بدرنگی پوست و خشکی و ترک آن میکند.
مالیدن روغن بادام تلخ خارش و حکه و آزار پوست را برطرف میسازد.
روغن بادام تلخ با شراب زخمهای مرطوب سر و کزاز را بهبود میدهد.
چکاندن آن در گوشدرد و کرم و صدای آنرا برطرف میکند.
برداشتن پارچه آغشته بروغن بادام تلخ جنین و مشمیه را بیرون میآورد.
مقدار خوراکش تا 15 گرم میباشد.
بادام شیرین علاج امراض: خشکی مزاج، سوزش بول، لاغری، خشکی سینه، منی، دلپیچه، سرفه، معده
در طبیعت گرم و تر و بازکننده و ملین، موافق حال سردمزاجها و خشکها و سوداویها.
خوردن بادام شیرین قوای بدن را حفظ کرده، اعضای باطنی را جلا میدهد.
بادام شیرین لینت طبع داده، حلق و سینه را سود بخشیده خشکی و رنج آنها را برطرف میسازد.
بادام اعانت باء کرده سوزش بول و منی را فرو مینشاند.
بادام موجب فربهی بدن و با شکر دارای غذائیت بسیار و جوهر فکر و دماغ را نیرو میبخشد.
خوردن شیره بادام با شکر، سرفه و خشکی سینه و حنجره را برطرف و تولید
ص: 224
منی میکند. شیره بادام با شکر خونریزی سینه و سرفه و تنگ نفس و زخم مثانه و روده و دلپیچه رطوبتی را سود میکند.
خوردن بادام شیرین با نصف او (زفت) و مثل آن شکر در قطع سرفه از مجربات میباشد.
بادام شیرین بوداده معده را قوت داده، طبیعت را قبض میکند. بادام فاسد موجب مسمومیت و سقوط اشتها و غش میشود و در اینصورت مصلحش ربهای ترش میباشد.
بادام نارس که چغاله گویند مقوی معده و ریشه دندان و برگ تازه او مسهل و کشنده کرم معده و خشک او قابض اسهال و بندآورنده طبیعت و شکم روان میباشد.
شکوفه بادام شیرین محرک باء مردان و قاطع باء زنان و مربای بادام در تغذیه و فربه کردن بدن و اصلاح کلیه از بهترین میباشد.
روغن بادام در گرمی و سردی معتدل و بغایت مرطوب و نرمکننده و خوردن روزی یکی دو قاشق آن تشنج از یبوست و ورمی که از صدمه و ضربه رسیده باشد را رفع میکند.
اماله و خوردن و چکاندن و درد کلیه و مثانه و شاشبند و قولنج را برطرف میسازد و کمک به اخراج سنگ کلیه و مثانه میکند.
خوردن روغن بادام درد معده و زهر نیش سگ هار را رفع میکند.
خوردن روغن بادام با کتیرا و شکر سرفه خشک را برطرف میسازد و در صاف کردن صدا و قصبه ریه و رفع ضرر ادویه مسهله و حبوب و دانههای گرم سریع الاثر میباشد.
خوردن روغن بادام دلپیچه را رفع و مالیدن آن بطور مدام بر مهرههای پشت پا جهت نقرس و رفع خمیدگی پیران مجرب میباشد.
خوردن روغن بادام سرسام و ذات الجنب را رفع میکند و قرقره او با آب گرم
ص: 225
خشکی و خشونت حلق را مؤثر میباشد.
مضر معده و روده ضعیف و مصلحش مصطکی میباشد.
بادنجان معالج امراض: بدبوئی زیر بغل، رطوبات، ترشح فرج، بواسیر، رنگ رخسار، عرق، مقعد، لک و پیس
در طبیعت گرم و خشک مفید حال سردمزاجها.
خوردن بادنجان که با روغن پخته شود مقوی معده و بازکننده گیر آن و ملین طبع و به تنهائی بندآورنده و با سرکه قابض یعنی جمعکننده و در خاصیت مسکن سردرد و خوشبوکننده عرق و رافع بدبوئی زیر بغل و بیخ ران و خشک کننده رطوبات زیادی بدن و ترشح فرج و خوردن زیاد آن باعث بواسیر و درد بیضه و تخمدان و پهلو میباشد.
بادنجان خرابکننده رنگ رخسار و مصلح آن که مضرات او را رفع میکند پختن اوست با روغن و گوشتهای فربه و سرکه یا آب انار و ناردان و گلپر و امثال آن.
دم بادنجان را که پخته بکوبند و با بادام تلخ مالیده ضماد کرده بگذارند درد و ورم بواسیر را رفع میکند.
خشککرده و کوبیده دم بادنجان و شکوفه آن که بعد از چرب کردن با روغن بادام بر مقعد بپاشند ورم بواسیر را فرو میبرد.
اگر بادنجان را نیک بپزند تا از هم پاشیده شود و آنگاه صاف کنند و آنرا با روغن زیتون چندان بجوشانند تا آب سوخته یعنی تمام شده روغن بماند و بر بدن لک و پیس بمالند تا یکسال برص و لک و پیس را رفع و برنگ بدن نماید و
ص: 226
مالیدن آن بر زگیل جهت رفع آن مجرب میباشد، مخصوصا که شب از پخته آن بسته روز شسته روغن آنرا بمالند. اگر آب پخته بادنجان را با روغن تخم کتان بجوشانند و بمالند جهت درد شقاق (ترک لب و مقعد) و ورمهای سفتشده و رفع فساد و آزاری که بر دست و پا از سرمازدگی رسیده باشد بیمانند میباشد.
چون رسیده بادنجان را که تخم او زرد شده باشد خوب بپزند و شب بگذارند و روز تخم او را کوبیده با موم و روغن بمالند ترک میان انگشتان را در حال برطرف نماید.
هرگاه بادنجان زرد شده را خالی کرده میانش را روغن تخم کدو ریخته قریب یک روز کنار فر، یا تنور گذارند و روغن را از او گرفته در گوش چکانند جهت درد آن سریع الاثر میباشد.
چون بادنجان و تمام آنرا از گل و برگ و ساقه که جوشانده صاف کنند و با روغن تخم کدو چندان بجوشانند تا آب آن تمام شده روغن بماند و بمالند جهت رفع رنج بواسیر بیعدیل میباشد.
بادنجان پخته که بر سر بندند موی سر را سیاه سازد و سرمه برگ خشک او جهت رفع سفیدی و آبریزش چشم مفید و جلای باصره را زیاد گرداند.
باقلی علاج امراض: زردی رنگ، بول و حیض، حمل و آبستنی، سقط جنین، جوش و کورک، خنازیر، ضربخوردگی
با طبیعت اندک گرمی و خشکی، دیرهضم که زیاد خوردن آن باعث زردی رخسار میشود.
خوردن باقلا بول و حیض بسته را گشوده جنین و حمل را مضر بوده آزار
ص: 227
میدهد.
خوردن آب جوشانده باقلی و زیاد خوردن آن باعث سقط جنین و افتادن حمل و ریختن هر قسم کرم شکم میشود.
ضماد کوبیده او که خمیر کرده بمالند لک سیاه و سفید و جوش و کورک و زخمهای پلید و سیاهی آثار ضربه و خنازیر و انواع ورم و کوبیدگی را رفع میکند.
گذاشتن خمیر آرد باقلا که با سرکه تهیه کرده باشند و ببندند درد کوبیدگی و ضربخوردگی و رنج و درد موضعی افراد گرم طبیعت را برطرف میسازد.
ضماد پخته او در سرکه و آب خاکستر او که آنرا سوزانده خاکستر کرده در آب ریخته صاف کرده باشند ورمهای سرد را رفع و باعث بحال آمدن عضو سست شده و بهبود رنج مفاصل میشود.
نهادن ضماد آرد او با (قلمونیا- داروئی موجود) زگیل را پاک و شقاق و دانه بواسیر را رفع میکند. مالیدن آب پخته باقلی بصورت، سبب سرخی رنگ رخسار و باز کردن مسامات پوست میشود. مالیدن آب پخته او بر سر، رفع بیماری مو و پوست سر و سبب تقویت و شفافیت مو میشود.
خوردن هر صبح و عصر از پخته او باصره را قوت داده آبریزش آنرا قطع و سردرد کهنه را رفع میکند.
خوردن باقلا با عسل تنگنفس مزمن، و استسقا را رفع و باعث تقویت طحال و مثانه شده سنگ کلیه و مثانه را میریزاند.
برداشتن باقلای پخته با (مرّمکی- داروئی موجود) قاتل جنین و مسقط او میباشد. چنانچه ذکر شد زیاد خوردن او باعث زردی رخسار شده و رفع مضرت آنرا خوردن شیرینی میکند. غالبا داروهای مالیدنی را باید مداومت دهند.
ص: 228
بادیان- رازیانه علاج امراض: شاشبند، حیض، جگر، طحال، سینه، چشم، نفخ و گاز، روده، زهرها، گزیدگیها، ترس و وحشت
مقصود داروئی معروف فراوان شناخته است که عطارها و بذرفروشها فروشند، با طبیعت گرم و خشک، مفید حال سردمزاجها.
بادیان را که بصورت چای، دم کرده با نبات و قند بخورند خوردن آن شیر را زیاد و جاری نموده، بول و ادرار بسته را باز و ماهانه و حیض زن را روان کرده، گیر و سدههای جگر و طحال و کلیه و مثانه و سینه را میگشاید. آشامیدن جوشانده بادیان معده را قوت و باصره را نیرو میبخشد.
خوردن بادیان گیر و بستگیهای معده را گشوده باد و نفخ و گاز شکم و روده را دفع میکند.
بادیان رافع اخلاط غلیظ و بهترین داروی سموم حیوانی و زهر نیش و گزیدگی حشرات میباشد.
بادیان جمعکننده قوی اعضاء خودباخته و سست بدن و خوردن آن خفقان قلب و غش و وحشت دل و ترس و هراس را دور میسازد، مخصوصا که با گل گاوزبان دم شده باشد و با نبات نوشیده بشود.
خوردن بادیان که با (پر سیاوش) و انجیر جوشانده باشند سرفه و تنگنفس و ناراحتی سینه و مری را رفع میسازد.
جوشانده بادیان قولنج (شکمدرد شدید) و باد و گاز معده و درد پهلو و تهیگاه و اسهال مزمن و غثیان و بلغم کهنه را درمان میکند.
خوردن بادیان بصورت جوشانده و یا بصورت کوبیده که نیم مثقال تا یکمثقال آنرا کوبیده خورده و سکنجبین بالایش بنوشند تبهای کهنه را قطع میکند. پاشیدن سوزانده او که نرم شده باشد بر روی جراحت جلوگیری از انتشار
ص: 229
و سرایت زخم باطراف میکند.
مالیدن کوبیده ریشه او با عسل بر محل سگگزیده علاج زخم آن میکند.
صمغ او در افعال مثل جوشانده او و خوردن بمقدار یک نخود آن سنگ کلیه را ریخته، باصره را قوت میبخشد.
بادیان مضر گرممزاجها و رفع ضررش با سکنجبین میباشد.
برف علاج امراض: چسبیدگی زالو، خوندماغ، کرم معده، خارش، حرارت معده ... با طبیعت سرد و خشک
چون برف را بر دندان دردناک که از حرارت باشد نهند درد آنرا ساکت میکند.
خوردن برف سبب بیرون آمدن زالوئیکه بحلق چسبیده باشد میشود. خوردن برف کرم معده را ریخته و هاضمه گرم طبیعتها را تقویت میکند.
خوردن برف تبهای گرم را قطع میکند.
مالیدن یخ بر بدن رفع امراض خارشدار جلد میکند.
گذاشتن برف یا یخ تراشیده که مثل برف شده باشد خوندماغ را بند میآورد، همچنین مالیدن یخ بر پیشانی دارای همین خاصیت میباشد. نوشیدن برف آب و یخ آب حرارت معده را زیاد میکند.
زیاد خوردن برف و یخ و آب یخ باعث تخدیر و از کارافتادگی معده میشود.
آب یخ و برف آب و مثل آن باعث عطش و مضر احشاء و امعاء ضعیف بوده و سبب سرفه و سینهدرد و موجب رنج و ورم معده و روده میشود.
محزوج برف و نمک سبب یخ بستن آنچه مانند آب و شیر که آنرا در ظرفی در او پنهان کرده یا بمالند میگردد.
ص: 230
رفع مضرت زیاد برف و یخ و آب یخ را عسل میکند. کوبیده یخ در خواص برف میباشد.
برنج معالج امراض: پیچش و اسهال، خونریزی رحم، مثانه، حرارت و تشنگی «زورپیچ» شکم، باء و منی، جراحات
مقصود برنج خوراکی است در طبیعت خشک که در گرممزاجها تولید حرارت و در سردمزاجها تولید برودت مینماید، از اینجهت اطباء قدیم خوردن آنرا جهت بیماران منع کرده جز برای مردم سلامت جایز نمیدانند.
خوردن برنج باعث طول عمر و صحت بدن و برنج زردرنگ و سرخ در خاصیت قویتر از سفید آن میباشد اما قابض و یبوستآور و به تنهائی دارای غذائیت اندک میباشد.
خوردن آن مفید و مداوای پیچش و اسهال خونی و ورم رحم و امراض پشت و مثانه و با شیر و شکر (شیربرنج) دارای غذائیت زیاد و چاقکننده و سفید کننده پوست و مولد منی و با دوغ تازه و سماق «بصورت کته نرم که سماق بروی آن بپاشند» و نوشیدنی آنرا دوغ قرار دهند مفید رنج اسهال صفراوی و فرو نشاننده حرارت و تشنگی و قی و غثیان، و با شیر بز که بصورت شیربرنج پخته بخورند جهت رفع دلپیچه و زورپیچ و کوبیده آن که با پیه پشت بز و روغن آن حب کرده هر بار دو سه حب بخورند جهت شکمدرد و پیچ زدن شکم و روده، و چون در هر شبانهروز یک وعده آنرا غذا از برنج ترتیب دهند ناراحتیهای شکم و بدن را به اصلاح آورده، خون را صاف و باعث خوبی رنگ رخسار و دیدن خوابهای خوب میباشد. زیاد خوردن برنج باعث یبوست و قبض طبیعت و جهت رفع مضرت آن لازم است که پس از هر غذای از آن مقداری نیز شیرینی
ص: 231
میل کرده یا بجای آب از شربت استفاده نمایند. آب جوشانده برنج که خوب آنرا پخته صاف کنند و با شیر تازه تا ده روز بخورند تقویت باء کرده تولید منی میکند. آب جوشانده سبوس برنج جهت بردن و پاک کردن لک و پیس بدن و آثار آن که مکرر با آن تن بشویند و همچنین جهت جلا دادن جواهر مجرب و ضماد آرد برنج با پیه بز که بر روی دمل گذارند باعث گشوده شدن آن و پاشیدن سائیدهی آرد برنج بر روی زخم جهت بهم آوردن جراحات آن و خوردن پخته آرد برنج با پیه بز که خوب پخته کته مانند شده باشد جهت اسهال و دلپیچه بغایت مفید میباشد.
آب پخته شلتوک آن مسقط جنین و گرد برنج که از آسیاب و هنگام سفید کردن آن بدست آید یا چندان برنج را بسایند که مانند غبار شود و اندکی از آنرا در نی کرده به بینی بدمند بندآورنده خون بینی و در این خاصیت کمنظیر میباشد.
بز علاج امراض: زخم روده، نقرس، جرب، درد و ورم، جوشهای آبدار، یرقان، جنین
با طبیعت سرد و تر، مفید حال گرممزاجها و فصل گرما.
گوشت بزغاله شش ماهه بسیار با رطوبت و بهترین گوشتها و مسکن فشار خون و امعاء و احشاء و ظاهر و باطن را لطیف میکند. پیه بز نرمکننده و جمعکننده و مسکن درد جراحات و رویاننده گوشت زخم و بهترین چربی مرهمها میباشد.
خوردن شیر بز رفع هرگونه زهر و سم، چه حیوانی و چه غذائی میکند.
ص: 232
شیر بز با نشاسته و آرد برنج و کوبیده (گاورس) که مانند فرنی ساخته بخورند زخم روده و اسهالی که از غذای بد بهمرسیده باشد و افراط در خوردن مسهل و اماله را رفع میکند.
اماله شیر بز با آرد زخم روده را بهبود داده و ضماد او با سرگین خود آن و زعفران، نقرس و جرب و درد و ورمهای سخت و جوشهای آبدار و لیزابه دارو دونده را رفع میکند.
ضماد کردن بیضتین متورم با شیر بز و (بزرالبنج) باعث کوچک شدن آن میگردد. نوشیدن شیر بز رافع زهر گزندگان، خاصه حشرات و رفع یرقان میکند.
شیر بز با آب عسل (دو آب و یک عسل که بجوشانند) حیض بسته را باز و اخراج جنین میکند.
برداشتن سرگین خشک بز با کندر حیض بسته را باز میکند. مالیدن سرگین بز با شراب یا سرکه جذب سم حشرات میکند. داغ کردن با سرگین بز جهت رفع عرق النساء بقاعده زیر از مجربات میباشد، باید سرگین بز را در آتش سرخ کرده، در پشم پیچیده در گودی پائین بند پا «محاذی شست» بگذارند و حرارتش بآخر نرسیده با پشکل آماده دیگری تجدید نمایند.
خوردن سوزانده و غیر سوزانده پشکل بز با عسل درد مفاصل سرد و با سرکه درد مفاصل گرم را رفع میکند.
مالیدن پخته سرگین بز با بول اطفال قولنج (شکمدرد) بلغمی و بادی غلیظ و زردآب را دفع میکند.
مالیدن سرگین بز با شراب و شنبلیله ورمها را تحلیل میبرد.
مالیدن سائیده سم سوخته بز با سرکه موی ریختهی موضعی را میرویاند.
مسواک کردن با سائیده سم سوخته او با نمک زنگ و زردی دندان را برده عفونت لثه را رفع میکند.
سائیده سم بز با سرکه زگیل را تمام میکند.
ص: 233
بخور سم بز حشرات را میگریزاند.
خوردن سم سوخته بز نر با عسل بول در بستر را رفع میکند.
کشیدن زهره بز بچشم رفع تاریکی و پرده آمدن جلو چشم میکند.
مالیدن زهره بز به پا علاج داء الفیل (پائی که مثل پای فیل کلفت شده باشد) میکند.
زهره بز کوهی پادزهر (بهترین دوا) جمیع سموم میباشد.
چون جگر بز سیاه را ورقه کرده زهره او را با آن مالیده، دار فلفل و زنجبیل سائیده بر او پاشیده کباب کنند و خوناب او را گرفته در چشم کشند شبکوری را رفع میکند.
چون کلیه (قلوه) او را شکافته گوگرد بر آن پاشیده کباب کنند و آب او را بر لک و پیس سیاه بمالند آنرا پاک و تمیز میکند.
چون خایه بز را شکافته (زراوند) و (نطرون) و (زیره) کوبیده بر او پاشیده خشک کنند، خوردن یک مثقال (5 گرم) کوبیده او با آب، کرم معده را مفید و لکهای پوست را رفع و سرفه و درد جگر و درد مثانه را سودبخش و مداومت خوردن آن در تقویت باء عجیب الاثر میباشد. خوردن خشک کرده خایه او که با (بوره) و پونه ترتیب داده باشند با سرکه رنج طحال را رفع میکند.
چون بز چهار ساله را در اول فصل انگور که تازه میخواهد رنگ بگیرد ذبح کنند و خون وسط او را که مقداری از اولش رها کرده، چیزی از آخرش گذاشته باشند در ظرف سنگی گرفته بعد از بسته شدن بر روی کاه یا غربال در سایه خشک کنند و بتدریج در دو سه روز هر بار قاشقی بخورند در ریختن سنگ کلیه و مثانه بیمانند میباشد.
بستن پوست گرم سر بزغاله که تازه ذبح کرده باشند بر سر بیمار سرسامی رفع رنج سرسام و علاج اختلاط و کندی ذهن میکند.
ضماد مغز سر او دارای رطوبت قوی و ملین دماغ و اعضاء سخت شده
ص: 234
میباشد.
گوشت بز موافق گرممزاجها و مضر سوداویها و کشک او بغایت مضر و مصلح آن بادام و نارگیل و خرما و میوهها و ترشیها میباشد.
بلدرچین- کرک علاج امراض: امور مجامعت، باء و منی، صرع، سم، لک چشم، لک و پیس، خال پوست، کندی زبان
با طبیعت گرم و خشک، مفید حال سردمزاجها و بلغمیها.
بلدرچین با غذائیت زیاد و چاقکننده و بازکننده بول بسته و ریزاننده سنگ کلیه، اما باعث رقت قلب مخصوصا دل او محرک و مهیج باء و میل جماع زنان و پخته او بهتر از کباب کرده آن و زیاد خوردنش مورث صداع و کزاز و مصلحش روغن کنجد و بادام و سایر روغنها و آب انار میباشد.
گذاشتن از هم گشوده او بر محل گزیدگی جذب سم او میکند.
خوردن زهره او با عسل هر روز بقدر حبهای در رفع و علاج صرع بینظیر میباشد. زهره را باید خشک کرده با عسل حب بکنند.
چکاندن خون او در گوش رفع درد و الم گوش میکند.
چکاندن خون او در چشم جلادهنده آن و رفع سفیدی و آثار لک چشم میکند.
مالیدن سرگین حل کرده او در آب بر بدن رفع لک و پیس و خالهای سیاه و سفید میکند.
خوراندن بیضه او بر طفل باعث رفع کندی و باز شدن زبان او میکند، بخور پر او رافع هرگونه تب میباشد.
ص: 235
گفتهاند خوردن پخته یکعدد او بتمامی که چیزی از او باقی نماند علاج گزیدگی سگ هار میکند.
بلوط معالج امراض: زخم روده، خوندماغ، اسهال کهنه، زخم روده، خفقان، حیض، رحم، غثیان، سیلان منی، جماع، پوست ... تقطیر بول
با طبیعت گرم و خشک و قابض، مفید حال سردمزاجها.
خوردن بلوط اسهال کهنه و آبریزش و خونریزی بینی و زخم روده و سلسل البول (بول بیاختیار) و تقطیر بول (چکهچکه آمدن ادرار) و زخم روده و خفقان (قلبگرفتگی) و غثیان را مفید میباشد. چون بلوط را با پیه خوک کوبیده بصورت ضماد بگذارند ورمهای بلغمی و سوخته و زخم و جوش و جراحات بدن اشخاص سرد مزاج را رفع میکند و چون همین کوبیده را زن در پارچه نازک بخود بردارد مانع خونریزی او میشود. جمیع درخت بلوط بغیر از دانه او سرد و یبس است و نشستن در آب جوشانده ریشه او باعث بند آمدن خون زیاد حیض شده، امراض رحمی را نفع میدهد. گذاشتن برگ کوبیده تازه او بر جراحت مانع وسعت جراحت شده و آنرا درمان کرده بهم میآورد.
خاکستر برگ سوخته بلوط جلادهنده دندان و پاشیدن آن بروی زخمهای خبیث مانند آکله (خوره) و جذام سبب بهبود آن میگردد. چون بلوط را با نصف وزن خود کندر و روغن زیتون کوبیده حبها ساخته روزی دو سه حب بخوردن آن مداومت دهند بول دائمی بیاختیار و بول در بستر و سیلان منی (بیاختیار آمدن منی) و احتلام را رفع میکند.
ص: 236
آب چوب او که موقع سوزاندن از آن بچکد بهترین خضاب ابرو بوده آنرا تقویت و رنگ میکند. سائیده پوست نازک روی دانه بلوط جمعکننده قوی جراحات و بندآورنده خون و رطوبات زخمها میباشد و چون با آب بخورند بهبود دهنده و جمعکننده زخمهای معده و روده و اندرون و احشاء میباشد. ضماد سائیده پوست روی بلوط که با آب خمیر کرده بگذارند ورم بیضه و امراض فتق را بهبود میدهد.
خوردن روزی سه چهار دانه شاه بلوط با شربت سیب و به و شراب بدن را فربه و پوست را صاف و روشن و کلیه و مثانه را تقویت و قوه باء و میل جماع را زیاد و بدن را نیرومند و اثرات زهر و سموم را رفع میکند.
پختن پوست درخت بلوط و بر سر بستن که شب بسته صبح با (گل سرشور) بشویند مو را سیاه و ریشه آنرا محکم و از ریزش آن جلوگیری میکند.
خوردن زیاد آن مضر حلق و سینه و رافع ضرر او شکر و سکنجبین میباشد.
بنفشه معالج امراض: عطش، فشار خون، قلبگرفتگی، سینهدرد و زکام، تبها، سموم، خشکی بینی، دمل، مفاصل، اعصاب و عضلات
با طبیعت سرد و تر مفید حال گرممزاجها.
خوردن گل بنفشه که آنرا جوشانده صاف کنند و با شکر قوام آورده قاشق قاشق بتدریج بخورند، مسهلی است برای صفرائیمزاجها و مسکن عطش و فرو نشاننده حدت و فشار خون و بهبوددهنده هر رنج و مرض که از گرمی و حرارت بوده باشد و دوای خفقان (قلبگرفتگی) و غش و نرمکننده ورمها و پاک
ص: 237
کننده جوشها و مسکن سردرد و نزله و سینهدرد و زکام و معالج آنچه از این قبیل بوده باشد.
خوردن 2 تا 4 مثقال از سائیده گل بنفشه در روز تا چند روز اسهال صفرائی و لیزابه معده را رفع و خوردن همین مقدار آن با شیر خشت و شکر در این امراض سریع الاثر میباشد.
خوردن گل بنفشه سائیده با گل قند (گل سرخ سائیده که با گلاب مالیده باشند) که حب کرده باشند، در روز سه حب تبهای ناشناخته را رفع و خوردن تازه گل سرخ به اندازه مشتی، زهر هر گزنده و سمیت هر غذای مسموم را رفع نماید.
چکاندن آب او که فشرده یا جوشانده صاف کرده باشند در بینی خشکی بینی را رفع و مالیدن آن بر پوست سبب نرمی و لطافت پوست شده و ضماد پخته او که بر پیشانی و جلو سر ببندند سردردهای گرم که از حرارت یا از سوزش آفتاب بهمرسیده باشد را درمان و ورمهای گرم را نرم و گذاردن آن بر مقعد شقاق (ترک) آنرا بهبود میبخشد.
دادن آب جوشانده برگ بنفشه به اطفال باعث بجا رفتن مقعد آنان که بیرون آمده باشد میباشد.
ضماد برگ پخته او جهت تحلیل ورمهای گرم و دمل و التهاب و ناراحتی معده و رنج چشم و جوش و ورم مقعد و در نرم کردن اعصاب خشک شده و مفاصل و حفظ سلامت و زیبائی ناخن بیمانند میباشد.
نوشیدن نیم استکان از آب برگ جوشانده بنفشه در حمام بعد از عرق کردن تنگنفس را رفع و ضماد جرم آن بر سینه اطفال جهت سرفه بغایت مؤثر و چکاندن آب آن با قطرهچکان در اهلیل جهت سوزش بول و حرارت مثانه مجرب و شستن سر با آن درد سر گرم را مفید و بیخوابی را برطرف گرداند.
مالیدن روغن بنفشه که گل بنفشه را کوبیده در روغن کنجد ریخته بعد از
ص: 238
چند روز مالیده صاف کنند و بنفشه را تجدید کنند تا روغن رنگ بگیرد، بر ناف سرفه را قطع میسازد.
کوبیده اسفنج و پیه که با روغن بنفشه مالیده ضماد ساخته بر مقعد گذارند جهت خواب کردن خوابزده و بیمار و بیخواب بیعدیل میباشد، استفاده زیاد از بنفشه مورث ضعف قلب و باعث ثقل معده و غثیان و التهاب و مصلحش نبات و آب نبات شیرین و خوردن اندکی مغز گردو میباشد.
به- بهی علاج امراض: معده، قلب و دماغ، اعضاء و اعصاب، شهوت و جماع، وسواس و خیالات، کسالت و بیحوصلگی
میوهای شیرین معروف با نام دیگر سفرجل، با طبیعت به اعتدالتر، مفید حال خشکمزاجها.
خوردن به یا بهی تقویت معده و دل و دماغ کرده باعث نشاط میشود. به، باز کننده و روانکننده بول و باعث سرور و نشاط روح حیوان و نفسانی میباشد.
مالیدن آب به، ببدن که گرم استعمال کنند رفع هیجان اعضا و اعصاب میکند. به ترش طبیعتش سرد و خشک و در تقویت معده قویتر از شیرین آن میباشد و جرم هردو قابض طبع و بعد از غذا باعث بستگی مزاج گرم میشود.
بوئیدن اقسام به، مفرج و مقوی قوتهای روح حیوانی و نفسانی یعنی باء و شهوت و میل جماع میباشد.
خوردن به، مولد خون و رفع وسواس و کسالت و بیحوصلگی میکند.
خوردن به، خفقان و دلگرفتگی را رفع و حفظ جنین از سقوط میکند.
خوردن به، باعث انگیختن اشتها و رافع ضعف جگر و معده و فم آن و رافع
ص: 239
یرقان میباشد.
به، درد سر مزمن را برطرف و رفع آبریزش چشم و بینی و بالا آمدن و رسیدن بخارات بدماغ میکند.
خوردن به، رفع بیماری میل گل و خاک و ذغال خوردن و امثال آن میکند.
به، رافع اسهال و تشنگی و التهاب و مستی و سوزش بول و قی و غثیان و درد فم معده که از ریختن مواد گرم عارض شده میباشد.
با خوردن به، عرق و بدبوئی بدن رفع میشود.
آشامیدن آب و شربت به، بندآورنده خونریزیهای داخلی و جرم و آب بدون شیرین و نجوشیده آن در روانی شکم و احوال اسهالی باعث بند آمدن آن و رافع اینگونه مضار میباشد.
جرم و ثقل او نسبت به آب او با اذیت و رافع ضررش مربا ساختن آن مخصوصا با عسل میباشد.
چکاندن و رساندن آب به، به احلیل و فرج رفع سوزش بول و علاج جراحات مجاری آن میکند و در این مورد بغایت صاحب اثر میباشد.
چون به را در زیر آتش کنند بنحوی که رنگش تیره شود و از آن بخورند قطع اسهال مزمن گرممزاجها میکند، و هرگاه داخل آنرا خالی کرده در آن (جوزبوا) ریخته بپزند، معالج اسهال سردمزاجها میباشد.
خوردن آب به، بتنهائی و نپخته او خاصه جرم آن مضر احشاء و معدههای ضعیف و خشونتآور و مجروحکننده و مورث رعشه و سرفه و درد شکم سخت (قولنج) مگر بصورت مربا درآمده باشد.
به، ترش سرد و خشک و قابض، قاطع قی و اسهال آزارنده و در افعال شبیه به شیرین و در مضرت نیز مشترک با آن علاوه بر قبض و آزار زیادتر در مزاجهای ضعیف و رب هردو بیضررتر و اصلح آنکه کمبنیهها و صاحبان معدهها و امعاء ضعیف ناراحت از مربا و آب جوشانده با شکر و شربت آن استفاده بکنند.
ص: 240
شکوفه تازه به در طبیعت معتدل و قابض، مسکن درد سر و غلیان حرارت و مقوی دماغ و دل و معده اگر بصورت مربا درآمده باشد.
مربای شکوفه به، مقوی احشاء (اندرون- معده، اعم از روده و دستگاه گوارش) و دل (قلب) و دماغ و فکر و سینه بوده، رفع خفقان (قلبگرفتگی) گرم میکند.
ضماد شکوفه و جرم و برگ او که کوبیده بر عضو ببندند جلوگیری از پراکنده شدن فضول و چرک و فساد و ورم جراحت باطراف آن میکند.
گذاشتن همین ضماد یعنی کوبیده به، با برگ و شکوفه او بر پشت چشم ورم آنرا فرو مینشاند.
ضماد این کوبیده بر اعضا و جراحت باعث جمع شدن و بهم آمدن آن میکند.
سائیده کرک روی به که بگیرند و خشک کنند و بسایند بسیار قابض و پاشیدنش بر روی زخم، بسرعت باعث بند آوردن خون جاری آن میگردد و خوردن آن بسیار مضر حلق و ریه میباشد، در این دستور که در هر جهت باید به، را پاک کرده از کرک بخورند.
خاکستر شاخههای نازک درخت به و برگهای تازه روئیده او در همه افعال بهتر از توتیا و چون کاملا غبار مانند و عاری از هر کثافت و زائده باشد، افشاندن مختصری از آن در چشم خارش و سوزش و آبریزش و ناراحتیهای چشم را رفع میکند.
(روغن به) که آب پخته و صافکرده او را با ربع آن روغن زیتون بجوشانند تا آب تمام شده روغن بماند. مفید معالج و خارش و جرب (سودای) آبدار و مالیدنش بر سر رفع شوره و سبوسه و دانه و جراحت سر میکند.
گرداندن همین روغن در دهان رفع زخم و جوش و درد دهان و زبان میکند.
مالیدن روغن به، بر سر رافع دوار و سرگیجه و صدای سر میباشد.
ص: 241
تنقیه این روغن در رحم رفع و سوزش رحم و بول و مالیدنش بر تن جلوگیری از ریزش عرق میکند.
نوشیدن روغن به، منع خونریزی داخلی و رفع صداع و درد سر گرم و علاج ورم جگر و اسهال کهنه و پیچش مزمن و زخم روده و سم حشرات و پشه درخت صنوبر میکند.
اماله روغن به، نیز دارای همین اثرات و معالج اسهال و دلپیچه و سردرد و غش و زخم روده و مانند آن میباشد.
بهدانه با طبیعت سرد و تر، و لعاب او که قاشقی از آن در استکان آب نیمگرم ریخته پس از ساعتی بتدریج نیم جرعهای بنوشند رفع سرفه گرم و زخم سینه و مری و خشونت و خشکی و ناراحتی حلق و مری میکند.
خوردن لعاب بهدانه حرارت و ناراحتی و سوزوگداز معده و امعاء را برطرف و تبهای تند حار را رفع میکند.
مکیدن بهدانه و فرو بردن لعاب او خشکی و زخم زبان و دهان را علاج میکند. بهترین طریق استفاده از بهدانه در امراض سینه و حلق موقع خواب است که مشتی از آنرا در دهان گرفته سر ببالین گذارند.
مالیدن لعاب بهدانه بر محل سوختگی آتش رفع جراحت و تسکین درد آن کرده و مالیدنش بر بدن رفع ضرر حرارت و سوختگی آفتاب میکند.
جویدن بهدانه رفع کندی دندان میکند.
خوردن مغز دانه به فربهکننده و نعوظآور و موافق احوال گرممزاجها و معالج امراض دستگاه تنفس ایشان و مفید سل و زخم سینه و امعاء و گرفتگی صدا و سرفه و خشکی آن میباشد.
بهترین نوع مصرف به و آب و گوشت و دانه او که مترتب ضرری نشود آنست که با شکر ترتیب یافته باشد، مگر در مکیدن دانه او که بدون شکر نیز جایز شمرده شده است.
ص: 242
مقدار مصرف از لعاب به دانه در روز تا هشت قاشق و از دانه او تا 7 گرم میباشد.
بید معالج امراض: قی و اسهال، خفقان قلب، دل و دماغ، سموم دندان و لثه، خونریزی رحم، تبها
مقصود درخت بید است با خاصیت سرد و خشک، مفید حال گرممزاجها و مضر آنها که سردمزاج و بلغمی و رطوبتی میباشند.
خوردن آب برگ بید که کوبیده دریافت کنند بمقدار قاشقی قطع قی و اسهال میکند.
خوردن آب برگ بید خفقان قلب را قطع و تقویت معده و فکر و دماغ گرم مزاجها میکند. طهران قدیم ؛ ج5 ؛ ص242
ردن آب برگ بید یا عرق بید با کمی عسل ورمهای معده و روده را رفع و پادزهر سموم حار میباشد.
مضمضه آب برگ بید تقویت لثه و دندان میکند.
نشستن در آب جوشانده برگ یا عرق بید قطع خونریزی رحم میکند.
پاشیدن سائیده برگ بید بر روی زخم سبب بهبود و جمع شدن زخمهای تازه افراد گرمطبیعت میشود.
خوابیدن زیر درخت بید موجب تضعیف تب و خوابیدن بر روی برگ بید و پوشانیدن جمیع بدن با برگ بید قطع تبهای تند و تب حصبه و دق و امثال آن میکند.
زیاد خوردن آب یا عرق بید باعث گیر و قبض مزاج و مصلحش روغن بادام میباشد.
ص: 243
بیدمشک علاج امراض: قلب، تشنگی، رطوبت و بلغم، خونریزی، خوندماغ، زگیل و جوش، ورم اعضاء، غش و جنون
با طبیعت گرم و خشک مفید حال سردمزاجها.
خوردن عرق بیدمشک و شکر که با آب شربت کرده باشند رفع گرفتگی قلب و خفقان و طپش آن میکند.
عرق بیدمشک لطیف و بازکننده گیر جگر بوده رفع تشنگی میکند.
شربت عرق بیدمشک تقویت معده و اعصاب ضعیف میکند.
عرق بیدمشک تبهای بلغمی و سرد را قطع و جمیع امراض سرد و رطوبتی را نفع میدهد.
پاشیدن خاکستر چوب سوزانده او خون زخم و بریدگی را قطع و کشیدن غبارکرده او در بینی قطع خوندماغ و خوردنش قطع خونریزیهای داخلی میکند.
مالیدن خاکستر چوب درخت بیدمشک با سرکه زگیل و جوش و ورم پستان و ورم اعضاء را تحلیل میبرد.
آب جوشانده برگ او مسهل بلغم و سودا بوده و آشامیدن آن ادرار بسته را باز میکند. آشامیدن آب جوشانده او با شکر سفتی طحال را برطرف و غش و مالیخولیا و سردرد و ترس را رفع میکند.
آشامیدن آب جوشانده برگ او با شکر تب لرز را رفع و خفگی و ناراحتی رحم را دور میسازد.
همچنین این نوشیدنی درد مفاصل و نقرس را سودمند و گزیدگی عقرب و ضرر ادویه سمی را رفع میکند.
چکاندن آب جوشانده برگ بیدمشک در گوش، چرک گوش را پاک
ص: 244
میکند. نوشیدن روزی یکی دو بار شربت بیدمشک با آب و شکر و چند قطره گلاب امراض قلبی و گرفتگی آن و ترس و غش و دلهره و اضطراب و وحشت و بیحوصلگی و سستی و عصبانیت را رفع میکند.
صمغ بیدمشک که مانند غبار سائیده گردی در چشم کنند تقویت نور چشم نموده باعث جلای آن میشود.
خوردن سائیده گل بیدمشک رافع اسهال سرد میباشد.
نشستن در جوشانده آب پخته او رافع سستی و فساد و ضعف اعضاء و اندام میباشد.
رفع ضرر خوردن بیدمشک را گلاب و شکر میکند.
پاچه معالج امراض: بواسیر، خشکی، سرفه و سینه، شقاق، لاغری، شکستگی، دلپیچه و اسهال، معده، ضعف دماغ، خنازیر
مراد پاچه گوسفند است با خاصیت ژلاتینی، لزج و دیرهضم اما پس از هضم تولید خون پاک رقیق کرده جهت بیماران و ناقهین و مبتلایان به بواسیر بهترین میباشد.
پاچه سودای سوخته یعنی خشکی زیاده از حد را مفید و سرفه و خشکی حلق و سینه و شقاق (ترک) لب و زبان و گرفتگی صدا و سرفه خشک و سل و دق و خونریزی و شاشبند و لاغری زیاد و زخم و شکستگی استخوان را درمان میباشد.
خوردن پاچه با صمغ عربی دلپیچه و اسهال درددار را مفید و لیزابه معده و مواد گرم را رفع و دفع مضرت دواهای حار و تند و مشروبات الکلی میکند. آب
ص: 245
پاچه، سرفه گرم را رفع و مزاج را نرم و طبیعت خشک را ملین و اماله آب پاچه درد روده و اسهال هیضهای (اجابت کمکم، زودزود) گیردار را رفع و مجرب و چکاندن آب پاچه در بینی جهت خشکی و ضعف دماغ مؤثر و خوردن و مالیدن آب پاچه بر خنازیر و ورمهای سفت معالج و مالیدن روغن مغز قلم پاچه با زعفران و (فرفیون) و روغن گل سرخ درد سر و ضربان مفاصل را رفع میکند.
سوخته استخوان پاچه که سائیده مانند غبار کنند و بر بینی بدمند خوندماغ را قطع و پاشیدن آن بر روی زخم و جراحت باعث بهم آمدن و بهبود جراحت میگردد.
نرمکرده سوخته استخوان که با صبر زرد و آب پاچه مرهم ساخته بمالند برای دانه بواسیر مفید و درد آنرا مسکن میباشد.
زیاد خوردن پاچه موجب درد شکم و قولنج و چارهاش خوردن آن با دارچین و عسل و چیزهای گرم و پختن آن با کرفس و زیره و دارچین رفع مضرت آن میکند.
پر طیور معالج امراض: خونریزی، زخمها، خوندماغ
عبارت از پر پرندگان است که خواص هریک در جایش خواهد آمد و سائیده سوزانده هر قسم پر طیور جهت التیام زخمها و جراحات چه غیر عفونی و چه پلید مفید میباشد.
سوزانده پر بسیار نرم کرک (بدبده) در قطع خون جراحتها که بر آنها بپاشند دارای اثر فوری میباشد، در اینگونه افعال موی سوزانده خرگوش نیز همپایه پر طیور میباشد.
ص: 246
چون از انتهای پرهای بزرگ طیور آنچه با شاخه سفید و سوراخدار است، جدا کرده بشویند و خشک کنند و بسوزانند و سائیده در بینی بدمند رعاف (خوندماغ) را که از آن مهلکتر نباشد و از هیچ دارو بند نیاید بند آورد و در بند آوردن جمیع خونریزیها همین اثر دارد.
پسته معالج امراض: ضعف بدن، گزیدگی، سرفه مزمن، ضعف قلب، خفقان قلب، یرقان، طحال، کلیه
قوتش اگر دهان او را باز نکنند مدت مدید باقی میماند اما مغز او تا سه ماه بیشتر دوام نمیآورد مگر با آغشتنش در آب لیمو (آب لیمو جلوگیری از فساد پسته میکند) با طبیعت گرم و خشک، مفید حال بلغمیها و سردمزاجها.
خوردن پسته باعث فربهی و نعوظ و قوت بدن میشود.
پسته ضرر گزیدگی هوام و حشرات را رفع و گیر و سده کبد را رفع میکند.
پسته تولید خون پاکیزه نموده معده و فم معده را قوت میدهد در حدی که هیچیک از لبوب باو نمیرسد بشرطی که با پوست نازک کشیده بر روی مغز او خورده بشود.
پسته درد جگر و قی و غثیان و درد شکم و روده و سرفه مزمن را رفع و تقویت قلب و دماغ و حافظه و ذهن میکند.
پسته خفقان قلب و سردی کبد و لاغری کلیه و یرقان و رنج طحال را برطرف میسازد.
پوست تازه سبز روی او سرد و خشک و بیاندازه مقوی قلب و قابض و اسهال و تشنگی و قی را بند میآورد.
ص: 247
جویدن پوست سبز روی او دندان را قوت بخشیده دهان را خوشبو و رفع جوش و جراحت آن میکند.
نشستن در آب پوست سخت او که بسیار جوشانده باشند مقعد بیرون آمده را بداخل میبرد.
مالیدن آب پخته پوست و برگ درخت او درد مقعد و رحم و خارش پوست و حکه رافع میکند.
مالیدن همین آب، عرق زیاد تن را بند میآورد و رفع شپش از بدن میکند.
زیاد شستن مو با آب پخته پوست و برگ درخت او منع ریزش مو و تقویت آن میکند.
روغن پسته غذا را لذیذ و خوشبو و تقویت حافظه و تنقیه دماغ و فکر میکند.
خوردن روغن پسته با عنبر، وسواس و خیالات و مالیخولیا و مواد سودائی را دور میسازد.
پسته مضر گرممزاجها و باعث سردرد و جوش و خارش بدن ایشان و رفع ضررش را ترشیها و میوههای آبدار سرد طبیعت میکند.
پشم علاج امراض: سرفه، سینهدرد، زخم دهان، دردهای دست و پا، نقرس، مقعد، ورم
با طبیعت گرم و خشک و سیاه آن از همه گرمتر، مفید حال سردمزاجها.
گذاشتن و بستن پشم سرخ بر روی شری (جوشهای ریز خارشدار) علاج آن میکند، همچنین سوزاندن و مالیدن او با سرکه همین اثر دارد.
چون پشم را در شراب گرمتر کرده ببندند رفع ورم و سختی و صلابت عضو
ص: 248
میکند. گذاشتن به همین صورت پشم بر بریده خون آنرا بند میآورد.
گذاشتن پشم گرم که کلفت و ضخیم بگذارند رفع سرفه و نزله و درد سینه میکند. چون بر عضو متورم روغن گلسرخ مالیده پشم گرمکرده بگذارند تحلیل ورم آن داده بر جراحت سگ بهبود زخم دندان سگ هار میدهد و بهمین صورت که روغن بسر مالیده پشم ببندند سردرد را رفع میکند.
پوشیدن لباس پشمی مورث خارش و خشکی و ناراحتی پوست اما نشستن بر روی فرش پشم فایده به نقرس و امراض رطوبتی پا میکند.
پنبه علاج امراض: قلبگرفتگی، سکر و مستی، فکر و خیال، وسواس، حکه و خارش، اسهال، خلط سینه
با طبیعت گرم و خشک، مفید حال سردمزاجها و رطوبتیها.
خوردن شکوفه پنبه باندازه مشتی سکر و مستی میآورد.
شربتی که از شکوفه پنبه بسازند، بقدر 100 گرم او خفقان (قلبگرفتگی) و سنگینی رحم را رفع میکند.
خوردن این شربت که شکوفه پنبه را جوشانده، صاف کنند و با شکر جوشانده بقوام آورند فکر و وسواس و خیالات را برطرف و در ابتدای جنون پیشگیر آن میباشد.
کوبیده شکوفه و برگ پنبه با سوزانده پنبه که با لعابی مانند لعاب کتیرا یا سریش خمیر کنند و بگذارند تحلیل اورام داده خارش و حکه را رفع و مانع آبله زدن سوختگی میشود.
آب و برگ پنبه بشرطی که با شربت بدفعات تا دو استکان از آن بنوشند
ص: 249
قطع اسهال میکند.
لباس پنبه بدن را گرم و جمع و پوشیدن لباس پنبهدوز، خاصه از پنبه تازه تقویت بدن کرده، رعشه و کزاز و فلج را بهبود میبخشد و گذاشتن و بستنش بر سینه خلط آنرا پخته درد آنرا ساکت میکند.
ضماد برگ کوبیده او با روغن گل یا زیتون جهت نقرس بیعدیل و نشستن در آب پخته او خفقان (گرفتگی) رحم و بخور او زکام را رفع میکند.
گذاشتن پنبه سوخته بر جراحات بسرعت قطع خون آن میکند.
چون شاخه پنبه را در گوش گذاشته سر دیگرش را بسوزانند آب در گوش رفته را جذب میکند.
گذاشتن پنبه پوسیده کهنه گوشت مرده زخمها را جمع میکند.
ضماد جمیع اجزاء پنبه از شکوفه و برگ و پنبه و شاخه محلل و جذب خون از عمق بظاهر جلد میکند.
خوردن مغز پنبهدانه با سکنجبین در گرممزاجها و با دارچین در سردمزاجها بغایت نعوظآور میباشد.
روغن تخم پنبه فربهیآور و نعوظآور و ملطّف و جلادهنده و رافع سرفه و درد روده و مالیدنش بر اعضا در امراض اعضا و اندام که از سردی باشد بیعدیل میباشد. مقدار خوراک از شکوفه پنبه تا سه چهار مثقال و از دانهاش تا دو مثقال میباشد.
پنیر علاج امراض: لک و پیس، دمل، خارش تن و فرج، تب دق، سودا، وسواس و خیالات
ص: 250
با طبیعت سرد و تر مفید گرممزاجها و مضر آنان که مزاج رطوبتی داشته باشند.
خوردن پنیر بینمک کلیه و مثانه را قوت داده لینت ملایم مزاج آورده مولد خون پاک میشود.
پنیر دیرهضم و پس از هضم شدن رساننده خاصیت خود به اعضاء و محرک معده و روده میباشد.
خوردن پنیر با مغز گردو و پونه بغایت نافع و چاقکننده و باعث نرمی پوست میشود.
چون پنیر را پخته بفشرند و کباب کنند و بخورند اسهال را بند آورده و گذاشتن آن بر اعضای مجروح مانع ورم میشود.
پنیر بینمک جلوگیری از تحریک اشتها کرده و هضم نشده یعنی بالای غذای نگذشته خوردن آن باعث ثقل و تاریکی چشم و قولنج (دلدرد شدید) میشود و رفع ضرر آنرا نعناع و پونه و گردو میکند.
پنیر نمکزده گرم و خشک که بلغم را رفع و اشتها را تحریک و تقویت روده نموده رطوبات معده را جمع میکند.
ضماد پنیر شور با عسل که پنیر را با عسل کوبیده نرم کنند و بگذارند سر دمل را باز و جوشهای چرکی را پاک و گذاشتن آن با نوشادر لک و پیس پوست را سود میدهد.
پنیر شور باعث عطش و مولد خلط آزارنده و باعث خارش تن و فرج و مقعد گرممزاجها و صاحبان ثقل معده و بسیار کهنه و متعفن او تقریبا مسموم و خوردن آن دارای مضرات بسیار میباشد.
آب پنیر تازه که هنگام زدن از آن اخراج شود بغایت مرطوب و خوابآور و جهت تب دق (تبی که از غصه عارض شده باشد) و التهاب معده و نرم کردن پوست صورت و بدن و طبیعت و رفع سودا و وسواس و خیالات صفراویمزاجها بغایت سودبخش میباشد.
ص: 251
پس پنیر بینمک مفید حال گرممزاجها و با نمک آن سودمند سردمزاجها و در هردو طایفه رفع ضرر آن با خوردن گردو میباشد.
پنیرک- یاخیر- یاخیری علاج امراض: روده و معده، بول، صدا، طحال، یرقان، درد پشت، ورم، شکستگی
با طبیعت سرد و تر مفید حال گرممزاجها.
صاف کرده آب جوشانده مشتی از آن که با شکر شیرین کرده بخورند باعث لینت طبع و زیادی و جریان بول شده گیر و ثقل و بستگی روده و معده را باز میکند. بهمین صورت خوردن پنیرک زخم و جوش امعاء و اندرون و پیچش و اسهال خونی و سوزش مجرای بول و مثانه و گرفتگی صدا را رفع میکند.
خوردن جوشانده او با شکر درد طحال و یرقان را دفع و رفع سمیت دواهای سمی و درد پشت و کلیه میکند.
چون پنیرک را پخته ضماد کنند ورمهای گرم را به تحلیل آورده چاره شکستگی اعضاء میکند.
ضماد پخته او با نمک بر پشت چشم باعث پاک شدن چرک و ریم و کثافتی که از چشم و گوشه چشم میآید میشود.
ضماد پخته بینمک او سبب التیام گزیدگی زنبور و مگس عسل میشود.
ضماد پخته بینمک او با روغن زیتون سوختگی آتش را بهبود میدهد. چون پنیرک را کوبیده با بول خود بیمار خمیر کرده بر سر او بندند رفع جوش و جراحت و نخاله و جوشهای شورهدار و پوستهدار سر او میکند.
تخم او سرد و تر و پرلعاب و خوردن کفی از آن با آب طبع را لینت داده
ص: 252
سرفه گرم و خشک را علاج کرده، زخم کلیه و مثانه را درمان میکند.
خوردن تخم پنیرک بصورت مذکور گرفتگی صدا را رفع و تقویت امعاء و معده و رفع ناراحتی داروهای گرممزاج میکند.
خوردن تخم پنیرک گزیدن رتیل را بهبود بخشیده، رفع نزله (سرفه و سینهدرد بعد از زکام) و زکام میکند.
اماله جوشانده پنیرک معالج سوزش امعاء و رحم و مقعد میباشد. اماله جوشانده پنیرک با عسل بهبود درد جگر میدهد.
ضماد پنیرک بر ورمهای گرم باعث نرم شدن و از میان رفتن آن میشود. زیاد خوردن آب او مضر معدههای ضعیف و رفع ضررش را رب میوهها و آبمیوه و خوردنیهای گرممزاج میکند.
پنیرمایه معالج امراض: خوندماغ، اسهال، خونریزی معده، درد شکم، پوست
کلا طبیعت پنیرمایه هر حیوان گرم و خشک در حد قوی است. خوردن پنیرمایه هر روان را بند آورده، مانند اسهال و خونبینی و خونریزی معده و روده و خونریزی زنان و حیض زیاد را جلوگیری میکند. خوردن پنیرمایه بستگی و سنگینی رحم و درد شکم و روده را رفع و با سرکه خون منجمد در معده را به تحلیل میآورد.
خوردن پنیرمایه بقدر یک نخود که چندی مداومت دهند باعث چاقی و لطافت پوست میشود.
ص: 253
پوست معالج امراض: شکستگی، درد و ورم اعضاء، زهر و نیش گزنده، خشکی و خارش، سرسام، زخم سرطان، تبها
غرض جلد حیوانات است و سردی و گرمی هر پوست مربوط به طبیعت گوشت او میباشد.
پیچیدن عضو شکسته و صدمهدیده و ضربهرسیده با پوست گرم تازه ذبح کرده گوسفند و بز، خاصه نر آن در تسکین درد و فرو نشاندن ورم و جوش دادن آن بغایت مؤثر میباشد.
همچنین بستن پوست گرم بز و گوسفند نر بر محل ورم سرد ورم آنرا فرو نشانیده و جذب زهر مار و افعی و مثل آن میکند.
بستن پوست گرم گوسفند بر زخمهای خبیث کثیف باعث بهبود و رافع خارش و ناراحتی آن میشود.
تراشه پوست بز قطع خون جراحت تازه و خاکستر سوزانده جمیع پوستها سوختگی از آتش را سلامت بخشیده، خشکی پوست را رفع میکند.
بستن پوست سر بزغاله بر سر صاحب سرسام باعث مداوای سرسام میگردد.
ضماد سوزانده پوست اسب آبی با خمیر نان سه روز متوالی بر جراحت سرطان در بهبود او مجرب میباشد.
پوشیدن پوست فیل تبهائی سرد و تب سردمزاجها را رفع میکند. پوشیدن پوست شغال جهت بهبود زخم سگ هار و منع ترسیدن سگگزیده از آب «از اثرات زهر سگ هار آنست که سگگزیده از آب وحشت دارد» میکند.
مالیدن خاکستر سوزانده پوست جوجه تیغی و روغن زیتون جهت جلوگیری از ریزش موی سر سودبخش میباشد.
مالیدن خاکستر سوزانده پوس افعی و روغن زیتون رفع شوره سر و پوسته
ص: 254
پوسته شدن دست و صورت میکند.
پونه علاج امراض: طفل مرده در شکم، حیض، سینه و معده، گزیدگی، یرقان، باد، استسقا، قی و غثیان، درد و الم، بدرنگی پوست، خارش
با طبیعت گرم و خشک، مفید حال سردمزاجها.
پونه بغایت لطیف و خوردنش عرق و حیض را باز میکند.
پونه مسهل سوداوی (خشک) مزاجها بوده، سینه و معده را از کثافات و فضول پاک میسازد.
پونه قاتل جنین و در عوض تریاق (بهترین علاج) گزیدن جانوران میباشد.
پونه بادها را شکسته، استسقا و یرقان را رفع میکند.
خوردن و برداشتن پونه مشیمه مرده و زنده را اخراج میکند.
پونه سکسکه و آروغ و قی و غثیان را برطرف میسازد.
خوردن پونه مفید کزاز و سوزش معده و غش و التهاب میباشد.
ضماد کوبیده پونه خشک که نرمکرده آنرا خیسانده بمالند، باعث سرخی پوست میشود و گذاشتنش بر محل طحال و جذام رافع درد و الم آن و همچنین رافع آثار سیاهی جلد میباشد.
برداشتن پونه، که زن کوبیده در پارچه بخود برگیرد اسقاط جنین میکند.
تنقیه و شستشوی با او از داخل باد و خارش و سنگینی و ناراحتی رحم سرد مزاجها را برطرف میسازد.
مسواک کردن با سوزانده خشک او تقویت لثه و بن دندان میکند. مضر
ص: 255
امعاء (روده) گرممزاجها و مصلحش کتیرا، مغز خیار، لیموشیرین و کدو میباشد.
مقدار خوراک از تازه او یکی دو شاخه و از خشک او تا نیم مثقال 5/ 2 گرم است.
پیاز معالج امراض: معده، بول و حیض، شهوت و غضب، سموم، اخلاط لزج، یرقان، طحال، هضم، جوش و کورک، آبریزش چشم
با طبیعت گرم و خشک، مفید حال سردمزاجها.
خوردن پیاز که با گوشت چرب پخته باشند شهوت و غضب را قوت داده گیر و اشکالات معده را رفع و بول و حیض بسته را باز میکند.
خوردن پیاز در هواهای سمی فاسد، رفع سمیت و خرابی و بیماری هوا و اصلاح آب غیر تمیز میکند.
پیاز پخته دارای غذائیت زیاد بوده و لینت مزاج میآورد.
پخته پیاز با چربی سینه و شش را از اخلاط لزج پاک میکند.
پیاز ترش که در سرکه نگاهداشته یا در سرکه پخته باشند مفید مرض یرقان و طحال و باعث تحریک اشتها و قوت هاضمه میشود.
پیاز ترش قی و غثیان صفرائی و بلغمی را جلوگیری و به تنهائی نیز مانع غثیان و بهمخوردگی حالتی که از دواهای تهوعآور بهم رسیده باشد میشود.
پیاز دافع سموم و آب پیاز رفع ضرر نیش سگ دیوانه (هار) خصوصا که در عرض سه روز متوالی قاشق قاشق باو بنوشانند میکند.
ص: 256
چکاندن آب پیاز در چشم آبریزش و خارش و جوش و کورک چشم را رفع و چکاندن آن در ابتدای آبریزش چشم جلوگیری از قوت مرض میکند.
چکاندن آب پیاز و عسل در چشم سفیدی و لک چشم را پاک میکند.
چکاندن آب پیاز در بینی آنرا از کثافات پاک و پوئیدن پیاز اصلاح استشمام هوای آلوده و وبائی میکند.
چکاندن آب پیاز در گوش سنگینی و صدای گوش را رفع و چرک و کثافات داخل آنرا پاک میکند.
ضماد پیاز که کوبیده بر گوش گذارند رافع مضرات گوش و باد و طنین و سنگینی آن بوده و چون بر محل خون مرده ضماد کنند خون فاسد را از داخل جذب و پاک میکند.
مالیدن آب پیاز بصورت، سبب جلای پوست و نیکوئی رنگ رخسار میشود.
ضماد پیاز همراه سوزانده موی آدمی بر جای زخم سگ هار باعث بهبود جراحت آن شده و گذاشتن پیاز و انجیر کوبیده درد نیش عقرب و زنبور را بهبود بخشیده، ضماد پخته او بر محل متورم، ورم آنرا به تحلیل میآورد.
ضماد پخته پیاز که با زرده تخممرغ و روغن خمیر کرده بگذارند درد و ورم و خارش مقعد را فرو مینشاند و پخته پیاز با روغن کوهان شتر که نرم کرده بمالند شقاق (ترک) مقعد و بواسیر و دلپیچه و کجی ناخن را درمان میکند.
آب پیاز و پیه مرغ یا روغن مرغ، زخم پا را که از کفش بهم رسیده باشد بهبود میبخشد.
سوخته پوست پیاز و موی آدمی و کافور که بپاشند زخم خوره (آکله) را مجرب میباشد.
خوردن کوبیده تخم پیاز بمقدار نخودی در روز قوت باء بخشیده میل جماع را زیاد میکند.
خوردن پیاز زیاد جهت گرممزاجها و صفرائیها مضر و عطشآور و در آنها
ص: 257
موجب تشنگی و سردرد میشود.
پیاز که خرد کرده او را با نمک بشویند رفع ضرر او میکند و همچنین با سرکه خوردن او کمضررتر میباشد و آب انار و کاسنی رافع هرگونه ضرر او بوده، رفع بوی بد او را جویدن نان سوخته و گردو میکند.
پیه علاج امراض: مفاصل، جراحات، موریختگی، نور چشم، زبری و خراش
پیه تازه گرم و تر و کهنه آن گرم و خشک و لطیفتر و خاصیت پیه هر حیوان در طی آن ذکر میشود.
پیه بز در نرم کردن و پزندگی و نرم کردن اورام و سختشدهها پرفایده و بهترین پیه در بهبود جراحات و در داخل مرهمها کردن، پیه خوک میباشد.
مالیدن پیه گرده بز ماده و پیه خرس رفع داء الثعلب (محل موریخته) و پیه مرغ رفع خشکی و خشونت زبان و ورم رحم میکند.
پختن برنج با پیه بز زخم مثانه و چکاندن پیه ماهی که در آفتاب ذوب شده باشد با عسل تقویت نور چشم و مالیدن پیه کرکس و طیور وحشی درمان درد مفاصل میکند.
دستور نگاهداشتن پیه آنست که آنرا از پرده و کثافات پاککرده در آفتاب یا نزدیک آتش با قدری (سعد) که کوفته در آن داخل کنند همراه سازند، یا با شراب بجوشانند.
زیاد خوردن پیه باعث زبری و خراش معده و مصلحش در گرممزاجها سکنجبین و در سردمزاجها زنجبیل و نمک میباشد.
ص: 258
تخم کنگر علاج امراض: ضعف و لاغری، خشکی و خشونت، سوزش بول، حلق و مری، ضعف مقاربت، زخم و جراحات
با طبیعت گرم و تر مفید حال سردمزاجها و خشکمزاجها.
خوردن تخم کنگر بدن را فربه و جگر ضعیف را تقویت و کلیه را چاق و نیرومند و رفع خشکی و خشونت مزاج میکند.
خوردن تخم کنگر خشکی و زبری سینه را رفع و سرفه را ساکن و سوزش بول را رفع میکند. مصرف زیاد آن باعث گیر و سده معده و دستگاه گوارش شده، مضر مری و حلق میباشد، رافع ضرر و مصلحش سکنجبین و پختن آن با چاشنی سرکه و قند میباشد. خوردن خود کنگر بازکننده بول و بندآورنده طبع و باعث نعوظ و اصلاح کلیه و محرک جماع و رافع باد و هاضم غذا و بهبوددهنده جراحات شش و جمعکننده زخم آن میباشد.
ضماد کنگر که پخته کوبیده بگذارند باعث روئیدن موی ریخته که جای آن سفید شده باشد و خوشبو کننده عرق و ضماد ریشه او جهت سوختگی آتش بیمانند میباشد. چون کنگر را پخته صاف کنند و با یک سوم آن موم و روغن کنجد مخلوط کرده بجوشانند تا آب تمام شود و بمالند ورمهای سفت را فرو نشانیده، برص و لک و پیس و خارش را معالج میباشد.
تخممرغ معالج امراض: شهوت و باء، جراحات، معده و روده، مثانه، خونریزی داخلی، زکام و سینهدرد، ضعف، اسهال، مقعد و بواسیر، لک و بدرنگی پوست
ص: 259
در مجموع با طبیعت معتدل، در حالیکه آنرا با زرده و سفیده میل نمایند.
تخممرغ مقوی دل و بدن و مفید خراشیدگی و جراحت اندک معده و روده و مثانه و خونریزی داخلی و مانع ریزش رطوبت گرم زکام به سینه و مصلح سینه و مقوی آن که خون از او دفع شده و ضعفیکه از خون گرفتن باو رسیده باشد.
تخممرغ موافق مزاج سوداویمزاجها و در صورت پختن آن با سرکه بند آورنده طبع و مانع ریختن مواد فاسد و لیزابه بمعده و خوردن تخممرغ با سماق و مویز جهت اسهال دردناک و با ترتیزک و نمک مقوی باء و محرک شهوت و با سائیدهی اهلیل خشککرده گاو و پنیرمایه شتر جهت تقویت باء بینظیر میباشد.
خوردن تخممرغ خام زهر مار را خنثی میسازد.
خوردن تخممرغ خام سوزش مثانه را برطرف و صدای گرفته را باز میکند.
تخممرغ نیمبند دارای غذائیت کامل و جهت اطفال قائممقام شیر مادر میباشد.
خوردن تخممرغ نیمبند با مقداری نخودی کندر مقوی پشت و شهوت و مفید سرفه و با تخم کتان مفید تنگنفس و با نمک و کندر و انزروت چاق میکند.
ضماد تخممرغ با روغن گل سرخ یا بادام و سائیده بابونه ورم چشم و ورم نشیمنگاه و فرج را فرو مینشاند.
ضماد تخممرغ با موم روغن (موم را که با روغن روی آتش حل کرده باشند) ورم اعضاء را نرم و تمام میسازد.
ضماد پخته تخممرغ که چندان سفت نشده باشد با زعفران و روغن کنجد یا بادام که بر مقعد اندازند ورم و درد و ضربان بواسیر را سودمند میباشد.
انداختن همین ضماد بر پشت چشم ضربان چشم را رفع میکند.
انداختن تخممرغ نرم پخته بر مقعد شقاق را فایده کرده ترک آنرا بهم میآورد.
خوردن تخممرغ نیمبند و آرد جو خونریزی بالا و پائین یعنی بینی و سینه و شکم و حیض را قطع میکند.
ص: 260
ضماد تخممرغ نیمبند بر پشت چشم درد چشم را نافع و جهت جراحت مقعد نافع و جراحات بد، امثال سودا و سفلیس، سوختگی از آب و آتش و آفتاب را سودمند و نافع تاول زدن آن میشود. زدن زرده و سفیده آن بهم و مالیدنش بمحل سوختگی نیز دارای همین خاصیت میباشد.
چکاندن زرده و سفیده زده تخممرغ با سائیده کندر یا عدس با پوست سائیده تخممرغ در بینی جلوگیری از خونی که از پردههای بینی آید میکند.
اماله زده زرده و سفیده تخممرغ با سائیدهی (ناخنک) جهت زخم معده و روده و درد آن پرفایده و شیاف آن با روغن بادام که پنبه طبیعی بآن آغشته بردارند ضربان و درد مقعد و فرج را رفع میکند.
مالیدن زرده و سفیده آن با کافور بر پیشانی درد سر گرم را که از حرارت باشد فرو مینشاند.
پوست تخممرغ جلادهنده و جمعکننده و قاطع خون بینی و جرب و حکه (خارش) و مالیدن پوست سائیده آن با مایع او بر صورت پوست صورت را به جلا آورده لکهای بدرنگ آنرا رفع میکند.
دمیدن پوست سوزانده سائیده او که مثل غبار شده، در سوزاندن زیاد نسوخته سیاه نشده باشد بر بینی حتی خوندماغ هولناک را بند میآورد و تجربهشدهی نگارنده میباشد.
سائیده پوست سوخته او که مثل آهک سفید و از نرمی در حد غبار شده باشد و چکاندن آن با عسل در چشم جهت پاک کردن سفیدی چشم بغایت سریع الاثر میباشد.
خوردن پوست سائیده او به وزن نخودی با آب، مهیج باء میباشد. مالیدن سائیده پوست او با عسل و سرکه بر ورم باعث تحلیل و فرو رفتن ورم میشود.
پاشیدن سائیدهی پوست تخممرغ بر زخم، خون زخم را بند و جراحت را هر چند کهنه و بد شده باشد بهم میآورد.
ص: 261
پرده الصاق بر سفیده آن را اگر خشک کرده بسایند و با خون کبوتر بچه به رحم برسانند بازگرداننده بکارت میباشد، یعنی تا حد بکر جمع میکند!
روغن تخممرغ که زرده آنرا در تابه آهنی بر روی آتش تاب داده گرفته باشند جهت درد مقعد و بواسیر و درد دندان و رویائیدن مو بغایت مؤثر میباشد.
خوردن زیاد تخممرغ اشتها را ساقط و هضم را معطل میسازد.
قاعده نیمبند کردن تخممرغ سه دقیقه پس از بجوش آمدن آب میباشد.
ترب علاج امراض: باد و گاز، بدی رنگ رخسار، ریزش مو، روده و معده، سفتی و سنگینی مزاج، گزیدگی حشرات، سنگ مثانه
با طبیعت گرم و خشک، مفید حال سردمزاجها.
خوردن ترب باعث جریان بول میشود.
خوردن ترب بعد از غذا هضم طعام کرده و باد و گاز معده را با حدث و آروغ دفع میکند.
ترب رنگ رخسار را نیکو کرده مختصری لینت میآورد.
مداومت در خوردن او موی ریخته را مجددا میرویاند.
آشامیدن آب ترب گیر و بستگی روده و معده را برطرف میسازد.
نوشیدن آب ترب قی میآورد، مخصوصا اگر با عسل بیاشامند.
پخته ترب سرفه کهنه را علاج و ثقل و سفتی و سنگینی مزاج را لطیف و نرم و حیض بسته را باز میسازد.
زیاد خوردنش تولید شپش میکند.
چون بعد از خوردن ترب عقرب بگزد محسوس نمیشود.
ص: 262
ریختن آب ترب در لانه عقرب باعث هلاک او میشود.
مالیدن آب ترب ببدن مانع گزیدن حشرات میشود.
آب ساقه ترب، البته بدون برگ باندازه یک استکان سنگ مثانه را میریزاند، خصوصا که با سکنجبین بیاشامند.
آب ساقه و برگ او بقدر دو استکان اخراج زردآب و درمان استسقا (تشنگی بیامان) میکند.
چون در داخل ترب روغن گلسرخ «روغن کنجد که در آب جوشانده برگ گل سرخ بجوشانند تا آب آن تمام بشود» ریخته کنار آتش ملایم گرم کنند و بچکانند بسرعت علاج درد گوش میکند.
چون ترب را سوراخها کرده مقدار 3 گرم تخم شلغم در آنها جا داده در سوراخها را با تکههای خود آن مسدود کنند و اطرافش را خمیر گرفته زیر آتش بپزند و با عسل تناول نمایند بزودی سنگ مثانه را خارج میکند و سه روز باید مداومت بدهند.
ضماد ترب که کوبیده یا پخته بگذارند زخمهای خراب را اصلاح میکند.
همین ضماد بر زیر چشم جوش پلک را برطرف میسازد.
ضماد او با شیلم (تلخه، دانههائی تلخ که در گندمزار میروید شلمک نیز گفته شده است) که هر دو را با هم بکوبند، بر موضع موریختگی باعث روئیدن موی آن میشود.
مالیدن همین ضماد جوشهای آبدار را رفع میکند.
خوردن خوابانده ترب در سرکه اخلاط غلیظ را بدون ضرر دفع میکند.
تخم ترب شیر و بول بسته را باز میسازد و تحریک باء و تهییج جماع میکند.
خوردن تخم او باعث قی میشود.
خوردن تخم ترب درد جگر سرد را ساکن ساخته ورم طحال را تحلیل میبرد.
ضماد کوبیده تخم ترب جهت امراض جلد، از جوش و خارش و غیره
ص: 263
سریع الاثر میباشد.
خوردن ترب با شراب دفع زهر مار شاخدار میکند.
نیم مثقال (5/ 2 گرم) و بعد از طعام با آب هضم طعام میکند.
خوردن تخم ترب با سکنجبین بغایت پاککننده کبد میباشد.
ضماد کوبیده تخم ترب با سرکه غانقرا (زخم عفونی بدن که در اثر قطع شدن یا کوبیده شدن در استخوان و اعضاء بهمرسیده باشد) را درمان میکند.
گذاشتن کوبیده تخم ترب با عسل درد مفاصل را برطرف میسازد.
مالیدن کوبیده او با سرکه، همراه پنبه لک سیاه پوست را رفع میکند.
مالیدن روغن ترب که از آب و برگ او هنگام تخم بستن ترتیب دهند «آب و برگ او را جوشانده» صاف کنند و در روغن زیتون یا کنجد چندان بجوشانند تا آب سوخته شده روغن بماند» فلج و لقوه و لک و پیس و خشکی پوست صورت و جلای بشره و درد و باد گوش را نفع میدهد و بسیار مؤثر میباشد.
زیاد خوردن ترب باعث درد روده و شکم و تعفن اخلاط و مضر سر و حلق و دندان و مصلح یعنی رافع ضررش عسل و زیرهای که در سرکه خوابانده باشند میباشد.
مقدار خوراک از خود ترب تا 50 گرم و از آبش تا 10 گرم و از تخم او تا 4 نخود میباشد.
ترخون علاج امراض: معده و روده، خلط و لیزابه، باء، سینه، بوی دهان
سبزی خوردن معروف با طبیعت گرم و خشک و دیرهضم مفید حال سرد
ص: 264
مزاجها.
خوردن ترخون باعث جمع شدن معده و آب و رطوبت آن میشود.
خوردن ترخون معده و امعاء را قوت داده، تخدیر میکند.
ترخون ذائقه را تغییر داده اشتها را تحریک میکند.
خوردن و جویدن ترخون دهان را خوشبو ساخته، جوش و قلاع آنرا نفع میدهد.
ترخون بادهای داخل و خارج اعضاء را تحلیل میبرد.
خوردن ترخون باعث دفع و قلع اخلاط لزجه میشود.
ترخون گیر و سدد را رفع کرده، هوای فاسد و آلوده و وبائی را اصلاح میکند.
صرف زیاد آن خون را سوزانده، باء را قطع کرده، سینه را خشک میکند و رافع ضررش عسل و کرفس میباشد.
تره علاج امراض: بواسیر، درد سینه، قولنج، لیزابه رحم، جوش و خارش، گزیدگی، درد گوش، خوندماغ
با طبیعت گرم و خشک، مفید حال سردمزاجها.
خوردن تره بعد از غذا مانع ترش شدن غذا در معده میشود.
تره مزاج را لینت داده حیض و ادرار را باز میکند.
تره لطیفکننده و باددار و نعوظآور و قولنج و گیر و سده جگر را رفع میکند.
تره بازکننده و مقوی کمر و هاضمه و پاک کننده قصبه ریه و خوردن آبش
ص: 265
بقدر سه مثقال خون بواسیر را رفع میکند.
خوردن تره با عسل جمیع امراض سرد و رطوبی سینه و با آب عسل (عسل را که با دو برابر آن آب جوشانده به نصف برسانند) هرگونه سم غذائی و حیوانی را نافع میباشد.
خوردن پخته تره با جو درد سینه و سرفه را نفع میدهد.
آب جوشانده خشک کرده تره خون بسته را باز میکند.
خوردن تره در سرکه خیسانده (ترشی تره) گیر و سده جگر و طحال و قولنج را باز میکند.
برداشتن برگ خشک کوبیده او «که زن کوبیده در پارچه بخود برگیرد» همراه مازوی کوبیده با آرد سنجد رطوبات و لیزابه رحم را جمع میکند.
نشستن در آب جوشانده تره با سرکه و آب نمک رحم را منظم و سنگینی و ناراحتی آنرا برطرف میسازد.
ضماد کوبیده تره تازه یا پخته خشک او رفع گزیدگی هوام و حشرات و مار و افعی میکند.
ضماد تره با سماق و مالیدن او خارش و جوشهای سوزنده و زگیل را رفع و با نمک زخمهای بد خبیث را پاک و گذاشتن پختهاش بر مخرج رفع بواسیر میکند.
چکاندن آب تره با روغن گل یا بادام و سرکه کهنه درد گوش و صدای آنرا برطرف میسازد.
پاشیدن و دمیدن سائیده تره خشک و کندر بر روی جراحت و در بینی منع خون زخم و خون دماغ میکند.
چون تره را دو بار پخته بفشارند و در آب سرد خیسانده با غذا بخورند رفع نفخ و غلظت غذا میکند و باعث لذت اطعمه میشود.
تره دیر هضم و نفاخ و از پیاز ثقیلتر و مفسد لثه و دندان و مفسد مزاج گرم و
ص: 266
سوزاننده خون در مزاج حار و مورث تاریکی چشم و مصلحش گشنیز و کاسنی است و تخم تره مثل خود او گرم و خشک و در افعال در بعض امور همانند خود او میباشد.
خوردن تخم کوبیده تره با شراب باء را تحریک میکند.
خوردن کوبیده تخم تره با تخم مورد، قطع خونریزی باطنی کرده، سده بلغمی را باز و باء و اشتها را تحریک میکند.
تخم تره و تخم مورد، پشت و مثانه را قوت داده رافع امراض سرد میباشد.
بو داده تخم تره بتنهائی با ترتیزک، قطع اسهال مزمن و پیچش میکند و باد و گاز روده را دفع میسازد.
ضماد کوبیده تره گزیدگی مار و افعی را دفع میدهد.
گذاشتن یا مالیدن تره بر لک اثر آنرا رفع میکند مشروط به مداومت.
مالیدن تره کوبیده دردهای سرد بدن را رفع میکند.
بخور تره بواسیر را مفید و بخور او با موم و قطران که هر سه را با هم جوشانده دهان بر آن بگیرند مفید درد دندان و اخراج کرم او میباشد.
چون تره را کوبیده در سرکه بریزند رفع ترشی آن میکند.
تره کوهی در قطع و گشودن بغایت قویتر از تره بستانی و در باز کردن حیض و گشودن ادرار سریع الاثرتر و چون او را کوبیده در پارچهای زن بخود برگیرد جنین او را بیرون میآورد.
خوردن آب تره کوهی باعث اسهال خونی میشود.
چون دو نخود تخم تره کوهی را با شکر چند روز بخورند و مداومت کنند رفع بواسیر میکند و از جمله ادویه مؤثر و از اسرار حکما میباشد و در گزیدگی هوام نیز از دیگر دواها مفیدتر شناخته شده است.
ضماد تخم تره کوهی که کوبیده، خمیر ساخته بمالند رفع برص (لک و پیس) و زگیل و زیاد مالیدنش باعث جراحت پوست میشود.
ص: 267
قسمی تره کوهی که دارای برگی نازک و تندی و تیزی زیادتر میباشد لطیفکننده و جهت درد معده و روده و خوشبو کردن دهان قوی الاثر میباشد.
تره تیزک علاج امراض: امور جنسی، زخم و جراحات، جگر و طحال، ترکیدگی و خشکی ناخن، شهوت و منی، گیر و ثقل
با طبیعت گرم و خشک موافق سردمزاجها.
خوردن ترهتیزک شیر و بول را زیاد کرده، گیر و ثقل جگر و طحال را برطرف نموده، سنگ کلیه را ریزانده، تحریک جماع داده منی را زیاد میکند.
ضماد تره تیزک کوبیده زخم و جراحات را بهبود بخشیده پاک میکند.
خوردن ناشتا از آن بدبوئی زیر بغل را رفع و ضماد او بتنهائی لک سرخ و سفید و با عسل لک و پیس سیاه و سفید را پاک میکند.
خوردن تره تیزک با تخممرغ نیمبند در تحریک باء سردمزاجها بیمانند میباشد.
گذاشتن کوبیده تره تیزک با زهره گاو بر ناخن خشکی و ترکیدگی ناخن را برطرف میسازد.
چون تخم خارخسک را مکرر با آب تره تیزک بپرورند (پیوسته آب آنرا تازه گردانند) خوردنش در تولید منی و تحریک شهوت بیعدیل میباشد.
چنانچه انار ترش را با آب تره تیزک آبیاری کنند انار شیرین بیاورد.
خوردن زیاد آن باعث سردرد و سبب سده و گیر و ثقل و جمع شدن پوست و تاریکی چشم و رفع ضرر آنرا سرکه و کاسنی میکند.
گرممزاجها باید از خوردن آن اجتناب ورزیده، از آنجا که کمترین ضرر او
ص: 268
ابتلا به زکام و نزله بوده که بدان دچار میشوند.
تریاک معالج امراض: عفونت، اسهال، زخم معده و روده، سرفه، تنگنفس، زکام و نزله، شهوت و غضب، دردها
در طبیعت سرد و خشک. مفید طبع گرممزاجها.
بهترین تریاک در رنگ زرد است مایل به روشنی که در آب زود حل شده در آتش بسرعت مشتعل گشته، در آفتاب بزودی نرم شده دارای بوی قوی بسیار بوده باشد.
مادهای مخدر و قابض و خوابآور و مسکن و کشنده. استعمال تریاک مانع عفونت اخلاط بدن شده، جهت اسهال و زخم معده و روده و سرفه و تنگنفس مفید میباشد.
تریاک زکام و نزله و صداع و غش و مالیخولیا را که از حرارت باشد نافع و اگر از رطوبت نیز باشد، از جهت تخدیر مفید میباشد.
تریاک روح حیوانی مانند شهوت و غضب و اشتها و تمایلات را به تحلیل آورده بشرط مداومت و نیز مضر شعور و فهم میگردد، مگر آنکه سردی و خشکی او را با خوردنیهای ضد آن باصلاح آورند.
مالیدن حلکرده تریاک زخمها را به هم آورده، دردها را تسکین داده ورمهای حاره را فرو نشانیده مسکن قوی جمیع اوجاع میباشد.
مالیدن تریاک که آنرا با زرده تخممرغ نپخته و با زعفران و آب مالیده بصورت مرهم درآورند نقرس حار را سودمند و انداختن آن بر پشت چشمدرد چشم را ساکن و با مقدار خود زعفران و مالیدن به موضع طحال جهت درد طحال
ص: 269
و مالیدن آن در زعفران و چکاندن دو سه قطره آن در گوش درد گوش را نافع و با موم و روغن کنجد که موم را در روغن بر روی آتش حل کنند و تریاک سائیده در آن حل کرده بمالند حکه (خارش) بدن و فرج و مقعد را سودمند و مقداری از آن در معجونها و مرهم حافظ، قوای آنها و معین فواید آنان میباشد. مقدار خوراک آن به نسبت سن از یک ارزن تا نیم عدس و زیاده بر آن مسمومکننده و کشنده و اعتیاد بدان ناهموار و اجتناب و ترک عادت آن بدون دخالت طبیب تقریبا غیرممکن و ترک اعتیادش سالمندان مبتلا را خطرناک میباشد.
تمرهندی علاج امراض: اخلاط سینه، تب و عطش، سوزش و خشکی، دلگرفتگی، سستی عضلات، دمل
با طبیعت سرد و خشک موافق گرممزاجها.
خوردن تمرهندی طبع را لینت داده با اثر مسهلی نیک جهت صفرا و خلط سوخته میباشد.
خوردن تمرهندی فشار و غلیان خون را فرو نشانیده عطش و تبهای گرم را پائین میآورد و در جهت فشار خون بیمانند میباشد.
خوردن تمرهندی در خفقان قلب و خارش و سوزش و خشکی و جوش و بثور سرخرنگ که از حرارت باشد و التهاب گرممزاجها بیمانند میباشد و باعث فرح و گشادگی قلب میشود.
تمرهندی قوت شهوت و میل جماع را کم میکند.
چون تمرهندی را پخته کوبیده ضماد گذارند عضو و عضله سستشده را قوت میبخشد.
ص: 270
ضماد تمرهندی با پیه و مثل آن سر دمل را باز میکند.
ضماد او ورمها و دردهای عضلات را فرو نشانیده تسکین میدهد.
خوردن آن برای سردمزاجها زیانبخش و زیاد خوردن آن گرممزاجها را باعث قبض طبیعت شده رفع ضررش را کتیرا و خشخاش و لعاب بهدانه میکند.
سادهترین نوع استفاده از او آنست که مشتی از آنرا مثل چای در قوری دم کرده با نبات یا قند بیاشامند. چاشنی آش و غذا کردن نیز طریق دیگر آن میباشد.
تنباکو دانستنیهائی درباره توتون و تنباکو، شناخت تب و سلامتی، منافع و مضار
که توتون سیگار و چپق نیز از آن بدست میآید با طبیعت گرم و خشک که صاحبان مزاج سرد را کمتر آزار میدهد.
تنباکو یبس و یبوستآور و باعث ثقل و سنگینی مزاج و قلب و تکدّر حواس گرممزاجها و خشکمزاجها میباشد.
تنباکو عیار سلامت و ناتندرستی و تب و نبودن آن بوده، چه چندانکه اندک تبی عارض کسی شده باشد از آن منفور گشته با رفع تب بدان میل میکند.
دود کردن تنباکو در خانه مصلح فساد هوای وبائی و مثل آن میباشد.
تنباکو خشککننده مغز و گلو و سینه گرممزاجها و عطشآور و جمعکننده بوده و سمیت گوشت ماهی را رفع میکند.
سائیده او را که به بینی بکشند عطسه میآورد.
رطوبتی مزاجها را پاککننده رطوبات بینی بوده و تحریک فکر آنان
ص: 271
میکند.
دود آن درد دندان سردمزاجها را تسکین داده ضدعفونی زخم و جراحات میباشد.
چون خاکستر تنباکو را با روغن گل سرخ یا بادام مرهم کرده بمالند زخمهای منتشر شده را جمع کرده زخمهای خارشدار مانند سودا و جرب را بهبود بخشیده، مالیدن آن بر زخم تازه باعث قطع خونریزی آن میشود.
خوردن آب قلیان که از اثر کشیدن زرد شده باشد باندازه نیم استکان رنج استسقا (تشنگی مدام) سردمزاجها را دور میکند.
تنباکو مضر قلب و مغز و اشتها بوده، ادامه آن موجب لاغری و خشکی پوست میشود.
ثعلب علاج امراض: سردی مزاج، اعصاب، منی، موی سر، فلج و لقوه، جماع، حمل
غرض پودر شیری رنگی است که از ریشه گیاهی شبیه دو بیضه کوچک بدست آمده مورد استعمال بستنی سازها میباشد، با طبیعت گرم و تر، مفید حال سرد مزاجها.
خوردن بمقدار قاشق مرباخوریای ثعلب با عسل در روز تا چند روز مقوی اعصاب و موجب رفع تشنج و یبوست و تقویت نعوظ و منی میشود.
مالیدن ثعلب با روغن گل سرخ یا روغن کنجد با بادام بر موی سر، سبب تقویت موی سر و مانع ریختن او میشود.
خوردن ثعلب و شکر یا با عسل رفع فلج و لقوه کرده باعث فربهی و سنگینی
ص: 272
وزن بدن و ریختن سنگ کلیه و تحریک میل جماع میگردد.
برداشتن ثعلب با زعفران و کمی مشک که زن در پارچه بسته بخود برگیرد موجب حمل او میشود.
مضر گرممزاجها و مصلحش سکنجبین میباشد.
جعفری علاج امراض: ادرار و حیض، باء، هضم، عطش، چشمدرد، سردرد، جوش و کورک، ضعف باء، زکام
با طبیعت گرم و خشک، مفید حال سردمزاجها.
خوردن جعفری غذا را هضم و ادرار و حیض بسته را باز و بادشکن میباشد.
خوردن جعفری در گرممزاجها باعث عطش و چشمدرد و سردرد و ظهور و بروز جوش و کورک و مثل آن میباشد.
جعفری رفع سم حشرات و بدبوئی دهان میکند.
جعفری باعث تقویت باء و قوت جماع سردمزاجها میشود.
بوئیدن کوبیده خشک کرده او رفع خمار میکند.
بوئیدن جعفری خشک رفع زکام و رطوبات و برودت دماغ میکند.
ضماد کوبیده او مسکن درد و ورم بواسیر و مالیدن گل و برگ سائیده او با عسل مفید جراحات خوره (آکله) و ضماد جمیع شاخ و برگ و گل جعفری با شراب و روغن بنفشه یا بادام، رفع سم گزیدگی حشرات میکند.
همچنین مالیدن و خوردن پخته برگ و گل و ساق و ریشه او با شراب و روغن بادام رفع زهر نیش عقرب و حشرات و هوام میکند.
جعفری مفید سرفه خشک سردمزاجها و تخمش در افعال قویتر از خود او
ص: 273
میباشد.
رافع ضرر زیاد خوردن آن که سردرد و جوش و خارش و مضرات دیگر میباشد شراب و آب و عرق کاسنی و ترشیها و آب لیمو و دانههای سرد طبیعت مانند عدس میباشد.