فصل پنجم چشمههای آب معدنی
مقدمه
چشمه در فرهنگ و تاریخ و جغرافیای کشور ما دارای اهمیت فراوان میباشد، چشمه به عنوان یک منبع آب برای روستا و حتی شهر و نیز به عنوان یک منبع شفادهنده در فرهنگ کشور ما جایگاه خاصی دارد و شناخت این منبع ثروتی از نظر کشاورزی، توریستی، درمانی و آشامیدنی میتواند در برنامهریزی توسعه و اشتغال دارای اهمیت زیاد باشد. چشمهها اغلب بر اثر فعالیتهای تکتونیکی زمین در اطراف نقاط فعال زمینشناسی استقرار یافتهاند و دوام آنها نیز مانند این نقاط فعال زمین در معرض خطرات فراوان میباشد.
معدنی شدن چشمهها نیز با فعالیتهای زمینساختی ارتباط کامل دارد چنانکه بعد از زلزله 31 خرداد 1369 در گیلان تعداد زیادی از چشمههای آب سرد خشک شد و در مقابل تعدادی چشمه آب گرم جدید بوجود آمدند که مطالعات فراوان را طلب مینماید. مخصوصا در استان گیلان با توجه به جمعیت و محدودیت خاک، مطالعه و برنامهریزی برای چشمهها خصوصا چشمههای معدنی- درمانی میتواند سهم عمدهای در پراکندگی جمعیت و توریسم محلی و منطقهای را به خود اختصاص دهد. بررسی حاضر که یک مطالعه میدانی با دید جغرافیائی است به شناخت این منابع ثروتی کمک میکند و تردیدی نیست که مطالعات دقیقتری باید به عمل آید تا هرگونه سرمایهگذاری و فعالیتی در این زمینه مقرونبهصرفه باشد.
تعریف چشمه
محل خروج طبیعی آب از زمین چشمه نام دارد. منبع آب چشمه، آبهای ذخیره شده در چینههای نفوذپذیر زمین است. گاه ساختمان چینهها چنان است
ص: 260
چشمه طبیعی یا آفلورمان
که آب بهطور ملایم و به آرامی خارج میشود. (چشمه آفلورمان)[191] و گاه آب با فشار به خارج فوران میکند (چشمه آرتزین)[192]
گاه آب این چشمهها در داخل زمین به املاح مختلف برخورد کرده آنها را در خود حل میکند و دارای خواص درمانی میشود. اینگونه آبها را آبهای معدنی و چشمه آنها را چشمه آب معدنی یا چشمه معدنی مینامند. در صورتی که آب بدون برخورد با املاح معدنی قابلحل از چشمه خارج شود، صاف و شفاف و گواراست و معمولا بدون آلودگی زیاد و قابل شرب میباشد.
در غالب کشورهای جهان مجامع علمی و پزشکی خواص درمانی آبهای معدنی را مورد تأیید قرار دادهاند. بهطور کلی در تعریف اینگونه آبها گفته شده است که آبهای معدنی، آبهائی هستند که بهطور مستقیم از چشمه یا نقاط حفر شده از طبقات زیرزمین به دست آمده و دارای خواص بهداشتی و درمانی باشند مشروط بر اینکه خواص مزبور مورد تأیید مقامات صلاحیتدار قرار گرفته باشد.
خواص درمانی آبهای معدنی
اشاره
پراکندگی چشمههای معدنی بیشتر در اطراف نقاط فعال زمینشناسی است. املاح موجود در برخی از آبهای معدنی از چند گرم در لیتر تجاوز نمیکند درحالیکه در برخی دیگر به 250 گرم در لیتر میرسد. درجه حرارت آبهای معدنی نیز متفاوت بوده بین 6 درجه تا 98 درجه سانتیگراد است. بدین ترتیب آبهای معدنی از نظر درجه حرارت به 5 گروه تقسیم میشوند:
1- آبهای معدنی سرد که درجه حرارت آنها پائینتر از 23 درجه سانتیگراد است.
2- آبهای معدنی معتدل یا ملایم که حرارت آنها بین 23 تا 28 درجه سانتیگراد است.
3- آبهای معدنی نیمگرم با حرارت 28 تا 35 درجه سانتیگراد.
4- آبهای معدنی گرم با حرارت 35 تا 45 درجه سانتیگراد.
5- آبهای معدنی بسیار گرم که حرارت آنها از 45 درجه سانتیگراد تجاوز مینماید.
از نظر ترکیبات شیمیائی آبهای معدنی به بیکربناته، کلروره، سولفاته، چشمه آرتزین
سولفوره (گوگردی) آهندار و رادیوآکتیویته تقسیم میگردند. گروهی از محققان و پزشکان معتقدند که آبهای معدنی دارای خواص درمانی زیاد هستند و میتوان از آنها برای سالمسازی بافتها، تغذیه بافتها، سوختوساز تغذیه بدن و نیز مداوای برخی بیماریها از جمله بیماریهای جلدی استفاده کرد.
درمان با آبهای معدنی به دو صورت انجام میگیرد: یکی استحمام و دیگر آشامیدن آنها پس از آمادهسازی در بسیاری از کشورها به ویژه فرانسه، اتریش، ایتالیا، آمریکا و ژاپن مؤسسات مختلف آبهای معدنی را به صورت نوشابه آماده کرده در اختیار علاقمندان قرار میدهند.
چشمههای آب معدنی از عوامل مؤثر جلب توریست به شمار میروند. در کشورهای پیشرفته جهان تأسیسات متعددی برای بیماران و مسافران و علاقمندان در اطراف چشمههای آب معدنی ایجاد کردهاند. در ژاپن به سبب فعالیتهای کوههای آتشفشان حدود 000، 12 چشمه آب معدنی وجود دارد. تا سال 1980 میلادی تعداد 3200 ناحیه توریستی در اطراف چشمههای آب معدنی ژاپن برای استفاده توریست داخلی و خارجی ایجاد شده بود.
اطبای قدیم برای درمان بسیاری از بیماریها استفاده از آبهای معدنی را تجویز میکردند. امروز نیز با شناخت ترکیبات و خواص آبهای معدنی، پزشکان برخی از بیماریها از جمله بیماریهای جلدی، جهاز هاضمه، امراض روانی و برخی از عوارض آلرژی (حساسیت) را به وسیله آبهای معدنی درمان میکنند.
خواص آبهای درمانی به عوامل گوناگونی نظیر درجه حرارت، خواص فیزیکی و شیمیائی، ترکیبات شیمیائی اصلی و مواد ثانوی و گازهای مختلف بستگی دارد. به علاوه اقامت و گردش در مناطق زیبا و باصفای مؤسسات آبهای معدنی و زندگی در یک محیط سالم و دور از غوغا و سروصدا به درمان کمک مؤثر مینماید. هریک از اقسام آبهای معدنی با توجه به ترکیبات شیمیائی آنها از نظر درمانی خواص مختلفی دارند که ذیلا به شرح آنها میپردازیم:
آبهای بیکربناته
بهطور کلی آبهای بیکربناته در اعمال دستگاه گوارش بویژه اعمال معده، کبد، پانکراس، روده، در متابولیسمهای گوناگون مانند متابولیسم گلوسیدها، کلسترول، اسید اوریک و تغذیه مؤثر میباشند. درمان این بیماریها از طریق
ص: 261
نوشیدن آبهای معدنی انجام میگیرد. گازکربنیک این آبها مسکن بوده و استحمام در آنها مخصوصا آبهای بیکربناته گازدار باعث اتساع عروق میگردد. نبض در استحمام کند میشود میزان ادرار بالا میرود و عمل هضم به آسانی انجام میگیرد.
آبهای سولفاته
آبهای کلرو سولفاته صفراآور، ملیّن و مدر است. برخی از آنها بر روی پوست اثر تسکیندهنده و ضد خارش دارند و بافتهای سخت تولید میکنند که برای بیماریهای کبدی و صفراوی، حالات نقرسی و رماتیسم و مفاصل و غیره مفید میباشد، مداوا از طریق استحمام صورت میگیرد.
آبهای سولفوره
گوگرد موجود در آبهای گوگردی از راه مجاری تنفسی و از راه جلد (استحمام) و زیرجلدی (تزریق) و دستگاه گوارش قابل جذب میباشد.
گوگرد دارای اثر ضد سم عمومی به خصوص در کبد است. همچنین اثرات پیچیدهای روی دستگاه گوارش داشته موجبات رشد مخاط برونشها را فراهم میکند. برای بافتهای مفصلی نیز اثر مغذی و ضد عفونیکننده و ضد انگلی دارد و بهطور کلی آبهای گوگردی برای بیماریهای مجاری تنفسی، رماتیسم و بیماریهای جلدی مفید واقع میگردد، آشامیدن آبهای گوگردی اختلالات گوارشی به خصوص سوء هاضمه ناشی از ضعف را بهبود میبخشد.
آبهای کلروره
آبهای کلرروه برای درمان لنفاتیسم، راشیتیسم، بیماریهای زنان و برخی رماتیسمهای مزمن موارد استعمال دارد. در صورتی که گازدار باشد جهت بیماریهای تنفسی تجویز میشود.
آبهای آهندار
این آبها اثر مساعدی در تولید گلبول خون داشته تعداد گلبولهای قرمز و فعالیت گلبولها را افزایش میدهند به همین جهت برای درمان کمخونیها مورد استفاده قرار میگیرند. آبهای آهندار به تغذیه و رشد کمک کرده کار دستگاه گوارش را آسان میسازند.
آبهای رادیو اکتیویته
آبهای رادیواکتیویته جهت درمان نقرس، رماتیسمهای مزمن، دردهای عصبی، فشار خون و برخی بیماریهای زنان و امراض جلدی و خارش و اگزمای خارشی مورد استفاده قرار میگیرند. تأثیر این آبها بیشتر به میزان گاز موجود در آب بستگی دارد. درمان با آبهای رادیو اکتیویته بهتر است زیر نظر پزشک انجام گیرد. اصولا انتخاب آب معدنی و استفاده از آن باید با نظر کارشناس و متخصص و پزشک باشد، چون درعینحال که یک آب معدنی برای درمان بیماریها سودمند است در موارد خاص ممکن است عوارض گوناگونی نظیر سردرد، خستگی، بدخوابی، اضطراب، افزایش تپش قلب، ازدیاد درجه حرارت بدن، بیاشتهائی و رخوت و سستی را همراه داشته باشد؛ در نتیجه علاوه بر آنکه مفید واقع نمیشود زیانآور هم خواهد بود. موضوع دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد موقعیت چشمههای آب معدنی است. در اقلیمهای کوهستانی و ارتفاعات استفاده از آب معدنی موجب ازدیاد حرکات تنفسی و گلبولهای قرمز و افزایش فعالیت قلب و کاهش فشار شریانی میشود.
در مقابل، استفاده از چشمههای آب معدنی اقلیمهای دریائی با توجه به فراوانی اکسیژن و فشار شریانی، حرکات تنفسی را کاهش میدهد.
روشهای استفاده از آبهای معدنی
اشاره
آشامیدن: یکی از راههای استفاده از آب معدنی آشامیدن آن است. آشامیدن آب معدنی تنها اختصاص به بیماران ندارد. امروز میلیونها مردم جهان از آب معدنی به عنوان یک نوشیدنی سالم و گوارا استفاده مینمایند. آمار نشان میدهد که هرچه زمان میگذرد توجه و علاقه مردم جهان به نوشیدن آبهای معدنی بیشتر میشود. از سال 1939 تا 1985 میلادی مصرفکنندگان آبهای معدنی در کشور فرانسه به حدود 10 برابر رسیده است. میزان مصرف آبهای معدنی در این کشور در سالهای مختلف بدین قرار است:
سال 1939 تعداد 300 میلیون بطری
سال 1965 تعداد 5/ 1 میلیارد بطری
سال 1969 تعداد 3/ 2 میلیارد بطری
سال 1985 تعداد 9/ 2 میلیارد بطری
استحمام با استفاده از وان یا خزینه
غوطهور شدن در آبهای معدنی قدیمیترین و متداولترین روش استفاده از آبهای معدنی است. در اطراف چشمههای آب معدنی غالبا حمامها و تأسیسات متعددی برای بیماران و علاقمندان بوجود میآورند که در تمام مدت سال مورد استفاده است. در نقاط مختلف ایران حمامهای آب معدنی دارای خزینههای عمومی و خصوصی یا به اصطلاح خود «نمره خصوصی» هستند. خزینههای عمومی بدون استثناء غیر بهداشتی بوده و غالبا از عوامل اشاعه برخی از بیماریها مخصوصا امراض جلدی هستند.
با آنکه در این زمینه هیچگونه تردیدی وجود ندارد و اشاعه بیماریهای مسری توسط خزینههای عمومی مورد تأیید مقامات بهداشتی و درمانی کشور است ادامه کار آنها موجب شگفتی و مایه تأسف میباشد.
بههرحال غوطهور شدن در آبهای معدنی برخی از بیماریهای پوستی را درمان کرده در تسکین اعصاب مؤثر است. همچنین عروق سطحی را باز کرده اشتها را زیاد میکند و خوابآور نیز میباشد. استحمام در آبهای معدنی برای مبتلایان به ناراحتیهای قلبی زیانآور است.
استحمام با استفاده از دوش
در کشورهای پیشرفته جهان تأسیسات گوناگون و مجهزی برای استفاده از آبهای معدنی توسط دوش بوجود آمده است. در این تأسیسات بیماران و علاقمندان میتوانند طبق توصیه پزشک یا تمایل خود از دوشهای آب معدنی به
ص: 262
طرق مختلف نظیر جریانهای پرفشار به صورت بارانی، رشتهای یا جریانهای کمفشار هدایت شده استفاده نمایند. متأسفانه حمامهای آب معدنی نقاط مختلف ایران فاقد این تجهیزات میباشند. امید است اینگونه تجهیزات در آینده مورد استفاده علاقمندان ایرانی قرار گیرد.
در این نقشه محل چشمههای آب معدنی گیلان با علامت* مشخص شده است.
آبهای معدنی گیلان
اشاره
ردهبندی چشمههای آب معدنی به صورتهای مختلف انجام گرفته است چنانکه شیمیدانان آنها را از نظر ترکیبات شیمیائی تقسیمبندی مینمایند در حالی که زمینشناسان این ردهبندی را با توجه به نوع و ساختمان زمینشناسی و زمینساختی و حرکات آب در زیرزمین انجام میدهند. چگونگی ردهبندی جغرافیدانان با هردو گروه مزبور متفاوت است. آنان چشمههای آب معدنی را براساس منطقه و شرایط جغرافیائی و نوع اقلیم و درجه حرارت و خواص کلی درمانی ردهبندی مینمایند. در اینجا معرفی چشمههای آب معدنی گیلان برحسب نظر جغرافیادانان انجام میگیرد؛ زیرا تاکنون مطالعات دقیقی در مورد ترکیبات شیمیائی آبهای معدنی گیلان و همچنین مسائل زمینشناسی و زمینساختی آنها انجام نگرفته که بتوان با توجه به آن مطالعات چشمههای مزبور را ردهبندی نمود. از سوی دیگر لازم است آبهای معدنی گیلان ابتدا از نظر منطقه و شرایط جغرافیائی و شناخت کلی مورد بررسی قرار گیرد و سپس مطالعات دقیقتری در زمینه ترکیبات شیمیائی و سایر مشخصات آنها به عمل آید.
چشمههای معدنی استان گیلان که مورد مطالعه قرار گرفته است. عبارتند از:
چشمه آب معدنی زمزمه ماسوله
شهرک ماسوله در جنوب غربی شهرستان فومن و در ارتفاع حدود 1500 متری از سطح دریا واقع شده دارای آب و هوای کوهستانی است. مهمترین رود آن ماسوله رودخان یا قوروبارس میباشد که اهالی ماسوله آن را «خلشتربا» میگویند. این رود از نظر طبیعی دارای بستری کوهستانی با آبشارهایی زیباست و چشمه آب معدنی زمزمه در کنار این رود قرار گرفته چشمه آب معدنی زمزمه واقع در شهرک ماسوله
است. آب چشمه دارای مواد آهنی فراوان و طعمی تلخ است. رنگ آب در تمام طول مسیر تا ماسوله رودخان نارنجی است. این چشمه در مجاورت معدن آهن قرار دارد که در زمان گذشته فعال بوده است. میزان دبی آب چشمه یک لیتر در ثانیه و طول حوضچه 90، عرض آن 70 و عمق آن حدود 25 سانتیمتر میباشد. در حال حاضر آب چشمه از طریق لولهای به قطر 8 سانتیمتر به خارج حوضچه میریزد و سپس به سوی رودخانه سرازیر شده به آن میپیوندد. اهالی منطقه آن را با شکر مخلوط کرده میآشامند. گفته میشود که در مداوای بیماریهای ریوی و گوارشی مؤثر است.
مشخصات آب معدنی زمزمه براساس آخرین بررسی در اردیبهشتماه 1372 بدین قرار است:
رنگ: نارنجی
بو: ندارد
مزه: طعم آهن
حرارت: 11 درجه
حرارت محیط: 14 درجه
منظره: سنگهای آهکی و پوشش گیاهی تنک
ص: 263
چشمه آب معدنی علی زاخونی ماسوله
چشمه علی زاخونی بالاتر از بازار ماسوله قرار دارد و از طریق لولهای با دبی 3 لیتر در ثانیه به خارج جریان مییابد. آب چشمه دارای بیکربنات است و در مداوای ناراحتیهای جهاز هاضمه تأثیر قابل توجهی دارد. در حال حاضر از آب چشمه علی زاخونی در سطح وسیعی برای آشامیدن استفاده میشود.
مشخصات آب معدنی علی زاخونی طبق آخرین بررسی در اردیبهشت 1372 بدین شرح است:
دو تصویر از چشمه علی زاخونی ماسوله
رنگ: بیرنگ
بو: ندارد
مزه: ندارد
حرارت: 12 درجه
حرارت محیط: 15 درجه
منظره: چهره فرسایشی با پوشش گیاهی
نقشه راه ماسوله
ص: 264
چشمه آب شورلاکان
لاکان در جنوب رشت و در 37 درجه و 12 دقیقه عرض شمالی و 49 درجه و 36 دقیقه طول شرقی واقع شده است. در انتهای جاده رشت- لاکان یک جاده خاکی دیده میشود که این نقطه را به شهر صنعتی متصل میسازد. در اواسط جاده مزبور روستای «آقاداناپیر» قرار دارد که در شرق آن جنگلی انبوه و زیبا چشمه آب شور لاکان را در میان گرفته است.
آب چشمه ابتدا در حوضچهای باتلاقی به شکل بیضی میریزد. طول حوضچه 30/ 2 و عرض آن 50/ 1 متر است؛ عمق حوضچه به 80 سانتیمتر میرسد و دیوارههای چشمه از رسوبهای آهکی پوشیده شده است.
آب چشمه دارای مقادیر زیادی املاح نمک بوده و طعم آن شور است؛ به نقشه راه چشمه آب شور لاکان
دو تصویر از چشمه آب شور لاکان
همین سبب «آب شور» نام گرفته است.
مردم منطقه، چشمه را مقدس دانسته آب آن را شفابخش میدانند و در فصل تابستان برای درمان بیماریهای پوستی با آب چشمه استحمام میکنند.
مشخصات آب چشمه مزبور بدین قرار است:
رنگ: بیرنگ
بو: ندارد
مزه: شورمزه و گزنده
حرارت: 13 درجه
حرارت محیط: 19 درجه
نقشه راه چشمه چشماگل طالم سهشنبه
ص: 265
درخت مورد احترام یا مزار کنار چشمه
چشمه چشماگل طالم سهشنبه سنگر
طالم سهشنبه دهی است از توابع بخش سنگر که در جنوب شرقی رشت در 12 کیلومتری جاده رشت- قزوین واقع شده است. چشمه آب معدنی چشماگل در کنار رودی به همین نام قرار دارد. طول حوضچه آن 5/ 3 و عرض آن 5/ 2 متر است عمق حوضچه به 40 سانتیمتر میرسد. آب چشمه به رودخانه میریزد و دبی آن در حدود 1 لیتر در ثانیه است. زمینهای اطراف چشمه رسی و دیوارههای آن از ماسهسنگ تشکیل شده است. اهالی روستا میگویند که هسته اولیه روستا وجود این چشمه بوده است. در کنار چشمه درخت بسیار تنومندی دیده میشود که مورد احترام اهالی است. زائران درخت در پای آن پول میریزند و درمان دردهای خود را از آن میخواهند. از آب معدنی چشمه در درمان امراض جلدی مخصوصا جوشهای صورت و بدن استفاده میشود.
مشخصات آب معدنی چشمه چشماگل بدین قرار است:
رنگ: ندارد
بو: ندارد
حرارت: 13 درجه
حرارت محیط: 22 درجه
منظره: دارای پوشش گیاهی متوسط
آب این چشمه حاوی گاز است.
فوران آب از چشمه چشماگل
چشمههای آب معدنی سنگرود
سنگرود روستائی از توابع دهستان عمارلو بخش رودبار است و در شمال شرقی پل لوشان قرار دارد.
از نظر موقعیت جغرافیائی دارای 36 درجه و 39 دقیقه عرض شمالی و 49 درجه و 38 دقیقه طول شرقی است. روستای سنگرود در درهای که جهت شمالی- جنوبی دارد واقع شده است و در دو طرف این دره سنگهای کربناته سخت دیده میشود. در عمق دره رودی جریان دارد که آب چشمه پس از طی مسیر نسبتا کوتاهی به آن میریزد. در سنگرود 2 چشمه جداولی نزدیک به یکدیگر وجود دارد: یکی چشمه آب گاز با حوضچهای به طول 4 و عرض 5/ 2 و عمق 45/ 0 متر که آب آن از قسمت شمال غربی و از دل کوه خارج میشود و از ارتفاع 1200 متری به سمت سنگهای آهکی بستر خود و جنگل نیمه متروک اطراف جریان یافته به رودخانه میپیوندند. دبی آب چشمه 7 لیتر در ثانیه است.
نقشه راه سنگرود
ص: 266
مظهر چشمه کولور
مشخصات آب چشمه مزبور به قرار ذیل است:
رنگ: ندارد
مزه: گزنده و مطبوع
حرارت: 35 درجه
حرارت محیط: 16 درجه سانتیگراد
مسیر چشمه کولور
مسیر چشمه سنگرود
PH
: 8/ 6
هدایت الکتریکی: 1800
چشمه دیگر چشمه آب کولور میباشد که حوضچهای به شکل مثلث به اندازه 2* 5/ 2 متر و عمق 40 سانتیمتر دارد. آب با فشار از کف حوضچه خارج میشود و از اطراف تپه سرازیر میگردد و رسوبهای شبکهای چندضلعی مظهر چشمه سنگرود
ص: 267
غیر منظمی تشکیل میدهد و در قسمت شمال چشمه رسوبها، پلکانهای زیبائی بوجود آوردهاند که نشانه قدمت چشمه است. دبی آب چشمه 5 لیتر در ثانیه است. در بستر آب، رسوبهای کربناته ورقهای دیده میشود.
مشخصات آب چشمه مزبور بدین قرار است:
رنگ: ندارد
مزه: گزنده و کمی شور
حرارت: 30 درجه
حرارت محیط: 16 درجه سانتیگراد
PH
: 8/ 6
هدایت الکتریکی: 2450
آب این چشمه در مداوای رماتیسم و ناراحتیهای استخوان و همچنین بیماریهای پوستی مؤثر است.
چشمه آب گرم ماستخور منجیل
چشمه ماستخور در مجاورت دهکده ماستخور، 5 کیلومتری رودبار و در جبهه غربی سد منجیل قرار دارد. از نظر موقعیت جغرافیائی چشمه ماستخور در 48 درجه و 36 دقیقه عرض شمالی و 24 درجه و 49 دقیقه طول شرقی واقع شده است.
آب چشمه هنگام خروج از مظهر خود گرم و جوشان است. اهالی ماستخور و علیآباد سفلی آب چشمه را به خزینههائی ریخته و در آنها استحمام مینمایند. ارتفاع چشمه نسبت به سطح آبهای آزاد 173 متر میباشد.
اهالی منطقه معتقدند که استحمام در آب گرم این چشمه بسیاری از بیماریهای چشم و ناراحتیهای استخوانی و رماتیسمی را درمان مینماید.
محل جوشش و مظهر چشمه آب گرم ماستخور
مشخصات چشمه آب معدنی ماستخور به شرح زیر است:
رنگ: ندارد
بو: ندارد
مزه: طعم چربی
حرارت: 40 درجه
منظره: دارای پوشش گیاهی بسیار زیبا
نقشه آب گرم ماستخور
چشمه آب معدنی سجیران
این چشمه در منطقه اشکور علیا در بالادست روستاهای نیلو، جیرکل، سجیران (در قسمت شمال شرقی) قرار دارد. از نظر موقعیت جغرافیائی این چشمه در 50 درجه و 5 دقیقه طول شرقی و 36 درجه و 50 دقیقه عرض شمالی و در ارتفاع حدود 3000 متری با شیب متوسط 45 درجه قرار گرفته است.
منظرهای از مسیر آب چشمه ماستخور
ص: 268
این چشمه از مدتها قبل وجود داشته و زلزله خرداد 1369 نیز تأثیری روی آن نگذاشته است. خواص درمانی آب معدنی چشمه سجیران تا چندی پیش ناشناخته بود، ولی اکنون اهالی منطقه به خواص درمانی آن پی برده و برای درمان برخی بیماریها به آشامیدن این آب مبادرت مینمایند.
گفته میشود که آب معدنی مزبور سنگ کلیه را از بین میبرد. مبتلایان به سنگ کلیه آب چشمه را در بطریهای متعدد ریخته به محل سکونت خود میبرند. بدیهی است پس از مدتی، با از بین رفتن گاز و فعل و انفعالاتی که انجام میشود، آب خواص درمانی خود را از دست میدهد.
آب چشمه سجیران بسیار گواراست به طوری که در مدت 15 دقیقه 3 لیتر از آن را میتوان به آسانی نوشید. جرم و رسوب را به آسانی و در مدتی کم حل میکند. در آزمایشهای سطحی برخی از انواع سنگ کلیه را در مدتی کمتر از 10 ساعت کاملا در خود حل کرده است.
استحمام با آب چشمه سجیران در درمان بیماریهای پوستی مخصوصا قارچ انگشتان و سایر نقاط بدن تأثیر زیاد دارد به طوری که پس از 1 تا 2 بار استفاده از آب بیماری قارچ کاملا درمان پیدا میکند و پوست به حالت عادی بازمیگردد.
یکی از اهالی منطقه در مورد شناسائی خواص درمانی این چشمه اظهار داشت: نخستین بار معلم روستای جیرکل که مبتلا به درد کلیه بود در سال 1364 برحسب تصادف از آب چشمه نوشید و به خواص درمانی آن پی برد.
مظهر چشمه سجیران
اکنون نه تنها اهالی منطقه، بلکه بیماران کلیوی از شهرهای مختلف به محل چشمه سفر کرده با نوشیدن آب معدنی به مداوا میپردازند.
ص: 269
فصل ششم خاک
مقدمه
استان گیلان که در حاشیه دریای خزر قرار دارد از حاصلخیزترین مناطق ایران است. از این جهت شناسائی منابع اراضی و خاکها و ویژگیهای آنها از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. افزایش روزافزون جمعیت و پیشرفت تمدن همراه با گسترش توقعات آنها در سالهای اخیر موجب تهاجم به محیط و ایجاد خسارات جبرانناپذیر بر پیکر منابع طبیعی از جمله اراضی و خاکها گردیده است. به سبب محدودیت منابع، دامنه این تهاجم به صورت ممتد نمیتواند ادامه یابد و در صورت ادامه این وضع، دیری نخواهد پائید که منابع ارزشمند مزبور قابلیت بهرهدهی خود را از دست خواهند داد و مردم نخواهند توانست نیازهای غذائی خود را با استفاده از آنها تأمین نمایند. تهاجم بیامان مردم به اراضی مستعد کشاورزی برای احداث و یا گسترش مناطق مسکونی و یا صنعتی، چرای مفرط دام در مراتع، قطع جنگلها به منظور افزایش سطح کشت و غیره از جمله اقدامات مخربی است که ثروت ملی را در معرض نابودی قرار میدهد.
به منظور نیل به روشی معقول برای بهرهبرداری از اراضی امروزه تمامی کشورهای پیشرفته و اکثر کشورهای در حال توسعه دریافتهاند که بهرهبرداری از زمین بایستی با برنامهریزی استفاده از سرزمین(Landuse Planning) انجام شود، بدینمعنی که استفاده از اراضی مختلف باید با توجه به استعداد خاکها صورت پذیرد تا ضمن کسب حد اکثر عایدی، محیط نیز برای استفاده آیندگان مورد محافظت قرار گیرد.
بدیهی است شناسائی مشخصات اراضی و خاکها اساس و پایه تعیین قابلیتها و ظرفیتهای موجود آنهاست. در این نوشته هدف آن است که با استفاده از اطلاعات موجود، مشخصات اراضی و خاکهای گیلان و نحوه بهرهبرداری
ص: 270
صحیح از آنها شرح داده شود به این امید که برنامهریزان عمران منطقهای بتوانند با استفاده از آن برنامهریزی استفاده از اراضی گیلان را برپایهای صحیح و منطقی استوار نمایند.
مشخصات عمومی منطقه
موقعیت و وسعت:
استان گیلان به مساحت حدود 14600 کیلومتر مربع (1460000 هکتار) در شمال ایران و در حاشیه جنوب غربی دریای خزر قرار دارد. موقعیت جغرافیائی این استان از 30، 48 درجه تا 35، 50 درجه طول شرقی و از 35، 36 درجه تا 28، 38 درجه عرض شمالی میباشد. جلگه مسطح و ساحلی کناره دریای خزر از آبرفت سفیدرود و همچنین آبرفت رودهائی که از رشتهکوه البرز و کوههای تالش سرچشمه گرفته و به دریا میریزند، طی مدت زمانی نسبتا طولانی به وجود آمده است. بخش اعظم فعالیتهای کشاورزی و بیشتر شهرها و مناطق مسکونی گیلان در این جلگه واقع شدهاند.
جلگه پست و ساحلی گیلان حدود 000، 400 هکتار مساحت دارد و در جنوب غربی جلگه که گستردهترین قسمت آن است فاصله کوه و دریا (عرض جلگه) به بیش از 50 کیلومتر میرسد. این فاصله در شرق و غرب گیلان بسیار کم است (کمتر از 5 کیلومتر). بهطور خلاصه جلگه پست ساحلی به 3 ناحیه تقسیم میشود:
ناحیه اول: منطقه تالش- آستارا در ساحل غربی دریای خزر. این منطقه از آبرفت رودهائی که از کوههای تالش سرچشمه گرفتهاند به وجود آمده است. مسیر این رودها طولانی نیست و به همین علت عرض جلگه (حدفاصل کوه و دریا) در این ناحیه زیاد نبوده و بهطور متوسط حدود 5 کیلومتر میباشد.
شهرهای تالش و آستارا در این ناحیه قرار دارند.
ناحیه دوم: جلگه مرکزی که شامل حوضه مرداب انزلی و رودهای وابسته به آن و اراضی پایاب سفیدرود میباشد. این ناحیه وسیعترین بخش جلگه گیلان را به خود اختصاص داده و شهرهای رشت، انزلی، آستانه اشرفیه تا لاهیجان و اراضی اطراف آنها را دربرگرفته است. فاصله ارتفاعات و دریا (عرض جلگه) در این ناحیه به بیش از 50 کیلومتر میرسد.
ناحیه سوم: ناحیه کمعرضی در شرق گیلان است. این ناحیه از جلگه گیلان از آبرفت رودهائی که از البرز به سمت دریای خزر جریان دارند به وجود آمده است. اراضی ساحلی مناطق حدفاصل لاهیجان، لنگرود و رودسر تا مرز استان مازندران در این محدوده قرار دارند.
جلگه گیلان از حاصلخیزترین مناطق کشور است و به خصوص به لحاظ کشت محصولاتی چون برنج، چای و توتون جایگاه ویژهای را در میان سایر استانهای ایران به خود اختصاص داده است. رشتهکوههای البرز و تالش در قسمتهای جنوبی و غربی جلگه گیلان را احاطه نمودهاند. قسمت اعظم کوهستانها دارای پوشش جنگلهای انبوه و متراکم است، جنگلهای گیلان از مهمترین منابع جنگلی کشور هستند که بهرهبرداری از آنها نقش مهمی در اقتصاد کشور دارد.
آب و هوا:
جلگه گیلان دارای آب و هوای مرطوب و معتدل میباشد. در دامنههای شمالی کوههای البرز و دامنههای شرقی کوههای تالش اقلیم سرد و مرطوب وجود دارد. این ناحیه از کشور مرطوبترین و پربارانترین نواحی ایران محسوب میشود. انباشته شدن بخار آب دریای خزر و نقش رشتهکوههای البرز و تالش در جلوگیری از پراکنش ابرها موجب بارندگی زیاد و تعدیل درجه حرارت در این منطقه شده است. جریانهای جوی شمال (سیبری) و جریانهای ابری مدیترانه نیز بر روی این محیط محصور، در افزایش بارندگی منطقه تأثیر میگذارند. در مناطق کوهستانی جنوب استان میزان بارندگی کمتر است و این نواحی عمدتا دارای اقلیم نیمه خشک و سرد میباشند. مقایسه سالیانه وضع درجه حرارت در ایستگاههای هواشناسی جلگه گیلان وضع نسبتا متعادلی را نشان میدهند. به عنوان مثال میانگین دمای گرمترین ماه سال در بندر انزلی 26 درجه و میانگین دمای سردترین ماه سال در آن 7 درجه سانتیگراد است (19 درجه تغییر). اختلاف دمای حد اقل و حد اکثر در سال نیز بین 25 تا 32 درجه میباشد. بدینترتیب درجه حرارت سالانه در جلگه گیلان دارای تغییرات چندانی نیست. برخلاف مناطق خشک کشور که اختلاف درجه حرارت حد اکثر و حد اقل به مراتب زیادتر است.
در این ناحیه تلفیق مکانیسمهای محلی و شرائط مناسب سینوپتیکی در طول سال امکان انباشتگی رطوبت و ایجاد ابر و باران را به وجود میآورد و باعث میشود که میزان بارندگی سالانه خصوصا در بندر انزلی از مرز 1700 میلیمتر فراتر رود. این شرائط مطلوب خصوصا در فصل پائیز در هنگامی که حوزه پرفشار سیبری رو به تشکیل و شرائط ایجاد فروبار حرارتی در سطح دریای خزر فراهم میشود، تشدید شده و باعث میگردد که هوای اشباع شده، رطوبت خود را در جلگه گیلان به صورت بارانهای پائیزه از دست بدهد. در جلگه گیلان میزان بارندگی در تمامی ماهها رقمی بالاتر از میزان تبخیر را نشان میدهد. بندر انزلی با متوسط بارندگی سالانه معادل 1804 میلیمتر پربارانترین ایستگاه اقلیمی ایران است. درصد نم نسبی نیز در طول سال در حد بالائی است. در فصل تابستان که گرمای هوا به حد اکثر میرسد رطوبت هوا اثرات نامطلوبی روی ارگانیسم بدن دارد. تعداد روزهای ابری در این ناحیه بسیار زیاد است. تعداد روزهای بارانی که در مقایسه با میزان بارندگی نشانهای از وضع پراکنش و شدت بارندگی است زیادتر از سایر مناطق میباشد و در بندر انزلی به حدود 140 روز در سال میرسد. تعداد روزهای برفی نیز منحصر به چند روز در زمستان است. در بندر انزلی 228 میلیمتر از مجموع 1804 میلیمتر بارندگی حاصل از ذوب برف میباشد. تغییرات فشار هوا در سطح منطقه چندان محسوس نبوده و حد اقل فشار هوا در ماههای گرم و حد اکثر فشار هوا در ماههای سر دیده میشود. شدت باد در استان گیلان زیاد نیست و حد اکثر سرعت باد در شرق گیلان معادل 3/ 7 گره به ثبت رسیده است.
شرائط خاص اقلیمی این ناحیه به خصوص وضع رطوبت و بارندگی و اعتدال هوا در تشکیل خاکهای گیلان نقش عمدهای ایفا نمودهاند. تکامل خاکهای گیلان عمدتا تحت اثر رطوبت و عمل آب تکوین یافته است. آب موجب شسته شدن مواد محلول و ذرات معلق و حرکت مواد رسی در داخل خاکها گشته و یا موجب به وجود آوردن ترکیبات مختلفه آهن در افقهای زیرین خاک گردیده است. شستشوی خاکها، تخریب انواع سنگها، پستی و بلندی، پوشش گیاهی، موجودات زنده خاک، زمان و اثرات انسان بر روی خاکها
ص: 271
خصوصا در خاک شالیزارها موجب پیدایش خاکهای متنوعی در گیلان شدهاند که در کنار یکدیگر تشکیل و تکامل یافتهاند. پدیدههائی از قبیل انتقال رس، آزاد شدن اکسیدهای آهن و منگنز، شستشوی آهک از افقهای سطحی و غیره بعدا شرح داده خواهد شد.
زمینشناسی و مواد مادری خاکها:
اشاره
از نظر ژئومرفولوژی زمینهای سواحل جنوبی دریای خزر، که قسمت کوچکی از مساحت ایران را به خود اختصاص دادهاند، به سبب ویژگیها و شرائط خاص خود با سایر نواحی ایران تفاوت دارند. اصولا عواملی که چهره زمین را میسازند به 2 دسته تقسیم میشوند: یکی عوامل ساختمانی شامل طبیعت منطقه، جنس سنگها و قرار گرفتن طبقات چینها که همگی با عوامل تکتونیک ارتباط دارند. دوم عوامل مربوط به اقلیم و آب و هوا شامل ریزشهای جوی، جریان آبهای روان و درجه حرارت و رطوبت. دو گروه عوامل مذکور توأما وارد عمل شده سیکل فرسایشی را در یک منطقه پدید میآورند. در سواحل دریای خزر عمل آبهای روان را عموما بر روی رسوبهای دوران چهارم زمینشناسی میتوان مشاهده کرد.
جلگه گیلان در اوائل دوران چهارم وجود نداشته یا بسیار محدود بوده است. رودهای این ناحیه نیز عموما در بسترهای پرشیب کوهستانی، همراه با فرسایش تخریبی و تراکمی تا مصب (دریا) جریان داشتهاند. رسوبهای تخریبی زمان میوسن (اواخر دوران سوم) به دلیل فرسایشپذیری شدید، سریعتر فرسایش یافته و مواد حاصله از آنها به تدریج در مجاورت دریا رسوب نموده و طی زمان به پهنای بستر آنها افزوده است. با ادامه این روند شیب زمین ملایمتر شده و به مرور زمان جلگه پست ساحلی را به وجود آورده است. در این ناحیه رطوبت زیاد و شدت فرسایش شیمیائی موجب پیدایش و تشکیل خاک در دامنههای مشرف به دریا شده و لغزش خاک بر وسعت جلگههای ساحلی افزوده است. در طول زمان آبهای جاری به عمل خود ادامه داده و گاه رسوبهای زیادی را از مناطق کوهستانی تا مناطق پای کوهها حمل کردهاند در نتیجه مقادیری از آبرفت را به نسبت شیب زمین با حجم آب و مقاومت طبقات مختلف جابجا نمودهاند. جلگههای ساحلی بسته به وسعت حوضههای آبگیر وسیع یا محدود گشتهاند. باریکترین نوار ساحلی شامل نقاطی است که رود مهمی در آنها جریان نداشته و یا عمق دریا در مجاورت این نقاط به سرعت افزایش یافته است. این نواحی در استان گیلان عمدتا شامل اراضی تالش و آستارا میباشند.
رسوبهای حاصل از فعالیتهای فرسایشی و جابجائی رودخانهای اکثرا در مصب و دهانه رودها به جای میمانند. سواحل دریای خزر و کناره ساحلی آن محل رسوبگذاری و انباشت آبرفت به شمار میآید و بدینترتیب یک دیواره برآمده ساحلی به عنوان مجزاکننده اراضی پست ساحلی از دریا عمل مینماید. همانگونه که ذکر شد سواحل دارای عرض محدودی هستند و تنها در دلتای سفیدرود به دلیل گستردگی حوضه آبگیر آن رسوبهای ساحلی نسبتا گسترده و عریض میباشند. در این اراضی گاه به واریزههای قدیمی (مخروط افکنه) برمیخوریم که با شیب عمومی ملایم به شکل پشتههای کمارتفاع و نسبتا مسطح درآمدهاند. در همه جا به استثنای بستر رودها رسوبها و خاکهای بافت ریز وجود دارد که از نظر کشاورزی بسیار مفید مناسب است. خاکهای دانهریز به آسانی توسط رودها و سیلابها به دریا حمل و در مصب آنها انباشته میشوند.
فرسایش حاصله از امواج دریا دانههای درشت سنگریزه را به ماسههای دانه ریز مبدل نموده و با حرکت و فشار امواج آنها را در شیب تندتری نسبت به جلگه مسطح و پست پشت سر خود قرار میدهند. این ماسهها که در سطح بالاتری نسبت به آب دریا قرار گرفتهاند زهکشی شده و نسیم دریا آنها را خشک و آزاد مینماید. ماسهها به راحتی جابهجا گشته و شنهای ساحلی(Coast plains) را به وجود میآورند. در برخی قسمتها اراضی ماسهای که عموما به موازات خط ساحلی کشیده شدهاند بر روی سواحل قدیمی(Sand bars) تشکیل شده به صورت تپههای ماسهای جلوهگر شدهاند. این تپهها به دلیل رطوبت زیاد از پوشش گیاهی انباشته شدهاند و بدینترتیب ماسههای روان به صورت طبیعی تثبیت میشوند. همانگونه که ذکر شد جلگه پست و ساحلی گیلان از مواد آبرفتی و رسوبهای دوران چهارم شکل گرفته و در روی آن خاکهای متنوعی از تخریب انواع سنگهای رسوبی، آذرین و دگرگونی به وجود آمده است. ازاینرو مواد مادری خاکهای این ناحیه عمدتا حاصل تخریب فیزیکی دامنههای شمالی سلسله جبال البرز میباشند. در این قسمت خصوصیات کلی البرز غربی که در منطقه گیلان است بهطور خلاصه شرح داده میشود:
در قدیم زمینشناسان رشتهکوه البرز را یک ژئوسنکلینال میدانستند.
دلیل این امر را وجود رسوبهای آتشفشانی ضخیم ائوسن (سری سبز) در این ناحیه میدانستند. مطالعات بعدی باعث مردود شمردن این فرضیه گردید و مشخص شد که تمامی توفهای البرز منشأ رسوبی نداشته و آثار گیاهی در چندین منطقه آن مشاهده شده است: افزون بر آن بیشترین قسمتهای دامنههای شمالی البرز فاقد رسوبهای پالئوسن و رسوبهای آتشفشانی ائوسن هستند.
پدیده مزبور بیانگر این واقعیت است که دامنههای شمالی البرز در ابتدای دوره ترشیاری از آب خارج بوده است. شدت چینخوردگیها در این ناحیه کمتر بوده و بهمین دلیل رسوبهای دگرگون شده در چندین محل ظاهر شدهاند.
دشت گیلان در امتداد دامنههای شمالی البرز غربی گسترش یافته است.
این دشت عمدتا از آبرفتهای حاصله از رسوبهای میوسن، پلیوسن و دوران چهارم تشکیل شده است.
در اسالم نشانههائی از دگرگونیهای پرکامبرین دیده شده است. در شرق ماسوله سنگهای دگرگونی شامل گنیس، مکاشیست و میگماتیت وجود داشته و پیدایش آن را در نتیجه حرکات کالدونین و یا هرسینین نیز میدانند. در همین مناطق سنگهای اولترابازیک به صورت عدسیهای طویل یا مدور وجود دارد که مشابه سنگهای مجاور گسله است. پیدایش این سنگها را به تریاس میانی نسبت میدهند. حرکات تریاس میانی در جنوب شرقی (لاهیجان) و جنوب غربی (ماسوله) سبب گرانیتزائی و پیدایش تودههای اولترابازیک شده است. از مشخصات مهم این ناحیه فقدان سنگهای ائوسن و الیگوسن و وجود دگرشیبی لایههای میوسن بر روی سنگهای کرتاسه است. در نوار ساحلی دریای مازندران رسوبهای پلیوکواترنر نشانه وجود دریای کمعمق (رسوبهای
ص: 272
ماسهای نرم همراه با صدف نرمتنان و مقادیر کمی رس) در اواخر سنوزوئیک میباشد. رسوبهای مزبور به دریای خزر تعلق دارد و به علت فرونشینی(Subsidence) ، پسروی و تبخیر، ساحل قدیمی را رها نموده است. دامنههای شمالی البرز بهطور کلی برخلاف دامنههای جنوبی آن از نظر تکتونیک بسیار آرام است.
با توجه به ویژگیهای چینهشناسی البرز غربی در دوران دوم رخسارهها با سایر مناطق البرز همانند است و تنها ضخامت واحدها بیشتر است. به نظر میرسد که در این ناحیه رسوبگذاری از دوره ژوراسیک به دوره کرتاسه به طور پیوسته ادامه داشته است.
در ناحیه رشت، انزلی روی تشکیلات «شمشک» واحد بسیار مشخصی به نام تشکیلات «شال» وجود داشته که متشکل از ماسهسنگهای سبزرنگ و سنگ آهک است. این تشکیلات حدود 60 متر ضخامت دارد.
توالی استراتیگرافی رسوبهای دوران چهارم در این ناحیه عبارتند از:
الف: اشکوب آپشورونین(Apshoronian) : شامل مارنهای آبی، سبز و خاکستری و ماسههای دانهریز و لایههای فسیلدار است. در بین این اشکوب لایههای نازک خاکسترهای آتشفشانی به چشم میخورد. ضخامت این لایه به 455 متر میرسد.
ب: کاسپین قدیم(Bakurian) : شامل مارنهای الوان و ماسهسنگهای دانهریز است که در بین لایههای آن صدفهای شکمپایان و دوکفهایها به وفور دیده میشود. ضخامت اشکوب کاسپین قدیم حدود 450 متر است.
ج: کاسپین جدید(Neo -Caspian) : ضخامت آن 30 متر و در فرورفتگی انزلی به 160 متر میرسد. سن آن را به 13000 سال قبل نسبت میدهند.
سطح آب دریای خزر در این زمان 7 تا 9 متر زیر سطح دریای آزاد بوده است.
فون این اشکوب شباهت زیادی به فون امروزی دریای خزر دارد.
شکل زمین(Land Form) :
بهطور خلاصه استان گیلان در حاشیه جنوب غربی دریای خزر قرار دارد. در حاشیه دریا جلگه پست و ساحلی دریا قرار گرفته که در قسمت میانی عریضتر میباشد.
جلگه پست ساحلی عمدتا از جانب جنوب و غرب استان به تپهها و کوههای کمارتفاع با قلههای مدور و پوشش جنگلی متراکم منتهی شدهاند.
بخشی از مناطق کمارتفاع این نواحی، جنگل تراشی شده و به چایکاری اختصاص یافته است.
در کنار کوهها و تپههای کمارتفاع، کوههای مرتفع با رخنمون سنگی زیاد و پوشیده از جنگل قرار گرفتهاند.
در مناطق جنوبی استان میزان بارندگی کمتر و کوهستانها دارای پوششی جنگلی پراکندهتر میباشند. در بعضی ارتفاعات این ناحیه پوشش درختان جنگلی دیده نمیشود.
در برخی درهها و کوهپایههای مناطق کوهستانی اراضی پست و بلند و خاکداری مشاهده میشود که دیمکاری غلات در آنها انجام میگیرد. برخی از حواشی رودخانهها نیز محل شالیکاری است.
بهطور کلی قسمت اعظم استان گیلان را کوهستانها و تپههائی تشکیل دادهاند که نهایتا به جلگه پست ساحلی کناره دریای خزر منتهی میشوند.
منابع اراضی و تناسب آنها
تیپها و واحدهای اراضی و مساحت آنها در گیلان
اشاره
بررسی شکلهای مختلف فیزیوگرافی در اراضی مختلف وسیله مناسب برای تعیین نقشه منابع اراضی و تناسب آنها برای استفادههای گوناگون است.
شکلهای مختلف فیزیوگرافی براساس استاندارد مؤسسه تحقیقات خاک و آب مشخص میشوند. براساس استاندارد فوق الذکر هریک از اراضی در یکی از 9 تیپ اصلی فیزیوگرافی قرار میگیرند. چنانچه مشخصات اراضی با هیچیک از تیپهای اصلی مزبور مطابقت نداشته باشد تحت عنوان تیپ متفرقه جدا میشوند. تیپهای اراضی به نوبه خود و بسته به تفاوتهائی که در شکل ظاهری پوشش خاکی و سایر مشخصات دارند به واحدهای مختلف اراضی تقسیم میشوند. واحدهای اراضی که به عنوان واحد نقشه در مطالعات منابع اراضی مورد استفاده قرار میگیرند شامل مجموعهای از اراضی هستند که دارای قابلیت نسبتا یکسانی برای هریک از انواع بهرهبرداریها میباشند.
براساس مطالعات انجام شده توسط مؤسسه تحقیقات خاک و آب به طوری که در نقشه ملاحظه میشود، تعداد 20 واحد اراضی در داخل 9 تیپ اراضی (8 تیپ اصلی و 1 تیپ متفرقه) در استان گیلان مشخص و جدا شده است.
تیپهای اراضی مشخص شده در گیلان و علائم مربوط به آنها بر روی نقشه عبارتند از:[193]
- کوهستانها با علامتM
- تپهها با علامتH
- تراسهای فوقانی با علامتT
- دشتهای دامنهای با علامتP
- دشتهای آبرفتی با علامتAP
- دشتهای رسوبی رودخانهای با علامتA
- اراضی پست با علامتL
- اراضی سیلابی با علامتF
- ماسههای ساحلی با علامتX
کتاب گیلان ؛ ج1 ؛ ص272
خصات عمومی هریک از تیپهای فوق الذکر و واحدهای اراضی مربوط به آنها به شرح زیر است:
1- کوهستانها:
شامل مرتفعترین سطوح تخریبی میباشند که شیب آنها عمدتا از 40 درصد تا بیش از 100 درصد و در جهتهای مختلف میباشد.
بلندترین قلل کوهها در ارتفاعات البرز واقع شده و حدود 3400 متر از سطح دریا ارتفاع دارند. سطحی حدود 984000 هکتار (9840 کیلومتر مربع) که معادل 86/ 67 درصد مساحت استان است که به کوهستانها اختصاص دارد. به دلیل تفاوت در سنگ مادر، اقلیم و میزان فرسایش وضع خاک و پوشش گیاهی در کوههای مختلف، متفاوت است و براساس تغییرات بوجود آمده در خاکها و پوشش گیاهی، کوهستانهای استان گیلان به تعداد 5 واحد اراضی (واحدهای نمایشی در نقشه) با علامتهایM .5 ,M .4 ,M .3 ,M .2 ,M .1 تقسیم شدهاند که ظاهر کلی آنها از نظر پوشش خاکی و گیاهی به صورت زیر است:
M. 1
- کوهستانهای بسیار مرتفع (جنوب استان) مشتمل بر رخنمونهای سنگی، بدون پوشش خاکی و تقریبا بدون پوشش گیاهی و یا با پوشش گیاهی و
ص: 273
تهیه و ترسیم: گروه پژوهشگران ایران
ص: 274
بوتهای کم و نسبتا اندک است.
مساحت این نوع اراضی حدود 270000 هکتار (2700 کیلومتر مربع) و معادل 62/ 18 درصد مساحت استان است.
M. 2
- کوهستانهای خیلی مرتفع با خاکهای سنگلاخی کمعمق همراه با پوشش گیاهان بوتهای که عمدتا از سنگهای آذرین و دگرگونی تشکیل یافتهاند.
مساحت این نوع اراضی حدود 75000 هکتار (750 کیلومتر مربع) و معادل 17/ 5 درصد مساحت استان است.
M. 3
- کوههای مرتفع با پوشش جنگلهای پراکنده سرو (زربین) و با رخنمون سنگی زیاد که در فواصل آنها خاکهای سنگلاخی و سنگریزهدار وجود دارد. در درّهها و دامنههای این کوهها درخت زیتون کشت میشود.
مساحت این نوع اراضی حدود 9000 هکتار (90 کیلومتر مربع) و معادل 62/ 0 درصد مساحت استان است.
M. 4
- کوههای مرتفع رو به شمال سلسله جبال البرز پوشیده از جنگلهای متراکم و انبوه، همراه با قلههای سنگی نوکتیز و با درّههای خیلی عمیق، دارای پوشش خاکی کمعمق تا نیمه عمیق.
مساحت این نوع اراضی حدود 410000 هکتار (4100 کیلومتر مربع) و معادل 28/ 28 درصد مساحت استان است.
M. 5
- کوههای کمارتفاعی که عموما در دامنههای شمالی و یا شرقی واحدM .4 قرار گرفتهاند. (تپههای پای کوههای این مناطق نیز جزء این واحد به حساب آمدهاند) عموما دارای پوشش خاکی عمیق و بدون رخنمون سنگی میباشند. این کوهها پوشیده از جنگلهای انبوه هستند که در بعضی قسمتها با جنگلتراشی به زراعتهای یک ساله و چایکاری اختصاص داده شدهاند.
مساحت این نوع اراضی حدود 220000 هکتار (2200 کیلومتر مربع) و سطحی معادل 17/ 15 درصد استان را به خود اختصاص داده است.
2- تپهها:
این نوع اراضی در نقشه تهیه شده برای استان از وسعت زیادی برخوردار نمیباشد. تپههای جنگلی کنارههای جلگه پست ساحلی جزء واحدM .5 به حساب آمدهاند. تپهها عموما دارای شیب 10 تا 40 درصد در جهات مختلف هستند و ارتفاعی کمتر از کوهها دارند. تعداد یک واحد ارضی در نقشه منابع اراضی استان با علامتH .1 مشخص شده که خصوصیات آن به شرح زیر است:
H. 1
- تپههای فرسایش یافته و بریده بریده موجود در جنوب استان (اطراف منجیل) با خاکهای بسیار کمعمق بر روی مواد مارنی (مواد رسی- آهکی که به شدت فرسایشپذیر میباشند). در بیشتر قسمتها بریده بریده است و مشتمل بر مارنهای گچی است که در دامنه هاشور میباشند. پوشش گیاهی بسیار کم و پراکنده است.
مساحت این تپهها حدود 18000 هکتار (180 کیلومتر مربع) است. بطور کلی تپهها سطحی معادل 24/ 1 درصد کل استان را به خود اختصاص دادهاند.
جمع مساحت کوهستانها و تپهها بالغ بر 1002000 هکتار (10020 کیلومتر مربع) و معادل 1/ 69 درصد مساحت استان است.
3- تراسهای فوقانی:
این نوع اراضی عموما در حدفاصل ارتفاعات و جلگههای پست قرار دارند و شامل سطوح قدیمی نسبتا مسطح (بالاتر از جلگههای فعلی) و یا سطوح فرسایشیافته و پست و بلند میباشند. حدود 52000 هکتار (520 کیلومتر مربع) از اراضی استان به این نوع اراضی اختصاص دارد که سطحی معادل 59/ 3 درصد از مساحت کل استان است. به دلیل تفاوت در مشخصات ظاهری و نوع مواد مادری تعداد 3 واحد ارضی از نوع تراسهای فوقانی مشخص شده که خصوصیات کلی هریک از آنها به شرح زیر است:
T. 1
- شامل اراضی مسطّحی که متشکل از رسوبهای خیلی قدیمی است و در سطحی مرتفعتر از جلگههای فعلی قرار گرفته است، این اراضی عموما به صورت بیشهزار میباشند و در سالهای اخیر اکثرا جنگلتراشی شده و زراعت آبی یکساله، چایکاری و چرای دام در آنها صورت میگیرد. اراضی مزبور دارای خاکهای اسیدی و رسی توأم با سیلت (لای) زیاد میباشند.
مساحت این اراضی حدود 27500 هکتار (275 کیلومتر مربع) و معادل 90/ 1 درصد مساحت استان است.
T. 2
- شامل اراضی نسبتا مرتفعی است که پستی و بلندی هم دارد. در قسمتهای پائیندست آن یعنی اراضی مرطوب و آبگیر شالیکاری مرسوم است و اراضی بالادست اختصاص به جنگل و چایکاری دارد. اراضی مزبور دارای خاکهای رسی با واکنش اسیدی است.
مساحت این اراضی حدود 15000 هکتار (150 کیلومتر مربع) و معادل 03/ 1 درصد وسعت کل استان است.
T. 3
- مشتمل بر اراضی خیلی مرتفع در درون کوهستانها و متشکل از رسوبهای خیلی قدیمی سفیدرود است. این رسوبها واکنش قلیائی دارند.
خاکهای آهکی بافت رسی و عموما به جنگل، مرتع و دیمکاری غلّات اختصاص دارند.
مساحت این واحد اراضی 9500 هکتار (95 کیلومتر مربع) و معادل 66 درصد وسعت استان است.
4- دشتهای دامنهای:
اشاره
این نوع اراضی شامل دشتهائی است که با شیب ملایم در دامنه کوهها و به وسیله جریانهای فصلی (طیّ مدت زمان طولانی) رسوبگذاری شدهاند. عموما تأثیر آب زیرزمینی بر روی این اراضی که دارای وضع زهکشی مناسب میباشند خیلی کم است. حدود 6000 هکتار (60 کیلومتر مربع) و معادل 41/ 0 درصد از اراضی استان به صورت این نوع اراضی در نقشه مشخص شده است که برحسب مشخصات ظاهری و نحوه بهرهبرداری از زمین به 2 نوع واحد اراضی به شرح زیر تقسیم شده است:
P. 1
- شامل اراضی واقع در پای دامنه کوههای جنوبی لاهیجان به لنگرود است که دارای شیب ملایم 2 تا 5 درصد بوده و در نزدیکی کوه خاکهای نیمه عمیق و در انتهای شیب خاکهای عمیق دارد.
سنگهای متشکله کوههای این قسمت آذرین و دگرگونی اسیدی است که خاکهای متشکله نیز اسیدی بوده و محل چایکاری است. مساحت این واحد اراضی 3600 هکتار (36 کیلومتر مربع) و معادل 25/ 0 درصد وسعت استان است.
P. 2
- اراضی پای دامنه کوهها با شیب بسیار ملایم و تقریبا مسطح (کمتر از یک درصد) با خاکهای سنگین رسی که دارای خاصیت اسیدی است. این
ص: 275
اراضی در قسمتهای بلندتر به چایکاری و در قسمتهای پست به شالیکاری اختصاص دارند.
مساحت این واحد اراضی 2400 هکتار (24 کیلومتر مربع) و معادل 16 درصد وسعت کل استان است.
5- دشتهای آبرفتی:
این نوع اراضی در منطقه به زمینهائی اطلاق میشود که از رسوبهای رودخانههای متعدد و کوتاه به صورت اراضی مسطح تشکیل شده باشد. حدود 163000 هکتار (1630 کیلومتر مربع)، معادل 24/ 11 درصد از اراضی استان به صورت دشتهای رسوبی با علامتAP . مشخص شده است که برحسب موقعیت و نحوه بهرهبرداری به دو نوع واحد اراضی با مشخصات زیر تقسیم گردیده است:
AP. 1
- قسمتهای فوقانی و بالادست دشتهای آبرفتی رودخانههای متعدد درون مناطق که در نزدیکی کوهها و اطراف بستر رودها دارای مقدار کمی سنگریزه است. تعدادی سنگهای درشت نیز در روی اراضی پراکنده میباشد که توسط سیل جابجا شده است. اراضی مزبور دارای خاکهای سنگین رسی و به صورت جنگلهای قدیمی است؛ در خیلی از قطعات نیز شالیکاری صورت میگیرد.
مساحت این اراضی 133000 هکتار (1330 کیلومتر مربع) و معادل 17/ 9 درصد مساحت استان است.
AP. 2
- قسمتهای پائیندست و مسطح دشتهای آبرفتی رودخانههای داخل استان (شیب کمتر از 5/ 0 درصد) با خاکهای بسیار سنگین و اسیدی است که به شالیکاری اختصاص دارد. مساحت این واحد اراضی حدود 30000 هکتار (300 کیلومتر مربع) و معادل 07/ 2 درصد کل اراضی استان است.
6- دشتهای رسوبی رودخانهای:
این نوع اراضی عموما به اراضی متشکله از رسوبهای رودخانه سفیدرود اختصاص دارد و شامل زمینهای نسبتا مسطحی است که در طی زمانی طولانی به وسیله سفیدرود رسوبگذاری شده است. 123500 هکتار (1235 کیلومتر مربع) از اراضی استان که معادل 52/ 8 درصد از اراضی استان است جزء رسوبهای رودخانه سفیدرود مشخص گردیده است. اراضی مزبور بسته به موقعیت، وضع ظاهری، نوع خاکها و نوع بهرهبرداری به سه واحد با علائم و مشخصات زیر مشخص گردیده است:
A. 1
- دشتهای رسوبی رودخانه سفیدرود، که از دو قسمت شامل رسوبهای کنارهای(Levee) با خاک سبکتر و رسوبهای طشتکی(Basin) با خاک رسی و سنگینتر تشکیل شده و هردو نوع خاک آهکی بوده دارای خاصیّت قلیائی کم هستند.
قسمت اعظم این اراضی به کشت برنج اختصاص دارد، در کنار نهرها و روی رسوبهای کنارهای اراضی مزبور درختان بید و تبریزی کشت شده است.
75500 هکتار (755 کیلومتر مربع) از اراضی استان به این واحد اراضی اختصاص دارد که سطحی معادل 21/ 5 درصد مساحت استان را اشغال کرده است.
A. 2
- جلگههای آبرفتی پائیندست رودخانه سفیدرود است که دارای خاک رسی و خیلی سنگین میباشد. این اراضی مسطح بوده و آب زیرزمینی در آنها نسبتا بالاست. قسمت عمده اراضی به کشت برنج اختصاص دارند و در رسوبهای کنارهای آن درختکاری مرسوم است. مناطق مسکونی عموما در رسوبهای کنارهای بنا شدهاند.
31500 هکتار (315 کیلومتر مربع) از اراضی گیلان به این واحد اراضی اختصاص داده شده که سطحی معادل 17/ 2 درصد مساحت استان را اشغال کرده است.
A. 3
- شامل رسوبهای قدیمی و کنارهای(Levee) رودخانه سفیدرود است و در شرایط فعلی این نوع رسوبگذاری انجام نمیشود. قسمت اعظم اراضی مزبور جنگلی است و بخش کمی از اراضی نیز زراعی میباشد. به علت شستشوی طولانی در خاک و وضع زهکشی مناسب طبقات سطحی این خاکها اسیدی است درحالیکه خاک تحتانی واکنش قلیائی داشته و آهکی میباشد.
مساحت این واحد اراضی 16500 هکتار (165 کیلومتر مربع) است که سطحی معادل 14/ 1 درصد مساحت استان را به خود اختصاص داده است.
7- اراضی پست:
شامل اراضی بسیار مسطح با کمی گودافتادگی است و عموما تحت تأثیر آبهای زیرزمینی میباشد. مساحت این اراضی در استان گیلان حدود 50000 هکتار (500 کیلومتر مربع) است که معادل 45/ 3 درصد از وسعت استان را به خود اختصاص داده است. با توجه به مشخصات و موقعیت و نحوه بهرهبرداری، اراضی به دو نوع واحد اراضی با مشخصات زیر تقسیم شده است:
L. 1
- اراضی خیلی مسطح با اندکی گودافتادگی اطراف مرداب انزلی و جلگههای ساحلی را اشغال کرده است. اراضی گودی که تحت تأثیر مداوم آبهای زیرزمینی و سطحی بوده دارای خاکهای عمیق مرطوب و بافت سنگین رسی هستند، عموما به صورت چراگاه مورد بهرهبرداری قرار دارند و در بعضی قسمتها نیز به کشت برنج اختصاص یافتهاند.
مساحت این واحد اراضی حدود 33000 هکتار (330 کیلومتر مربع) و معادل 28/ 2 درصد مساحت استان است.
L. 2
- جلگههای طشتکی و مقعر در آبرفتهای قدیمی رودخانه سفیدرود(A .3) که عموما به صورت چراگاه و یا به صورت شالیزارهای مرطوب بوده دارای خاکهای خیلی سنگین رسی و عمیق میباشند. خاکهای سطحی این اراضی خاصیت اسیدی دارند ولی طبقات زیرین عموما دارای واکنش قلیائی بوده و آهکی میباشند.
مساحت این اراضی 17000 هکتار (170 کیلومتر مربع) و معادل 17/ 1 درصد مساحت استان است.
8- اراضی سیلابی:
اراضی سیلابی در استان گیلان شامل زمینهای نسبتا مسطحی است که دارای مسیلهای زیاد میباشد تنها واحد اراضی مشخص شده در این نوع زمینها دارای مشخصاتی به شرح زیر است:
F. 1
- اراضی سیلابی مسطح با مسیلهای سیلابی نسبتا زیاد در حدفاصل دامنه کوهها و حاشیه دریا. باقیمانده جلگههای مرتفع قدیمی را در داخل اراضی مزبور، که در اطراف کلاچای (شرق استان) قرار دارند میتوان مشاهده کرد. این اراضی عموما در محل سیلابها به زراعت برنج اختصاص
ص: 276
دارند. قسمتهای مرتفع به صورت جنگل طبیعی و یا محل چایکاری است.
جملگی دارای خاکهای عمیق با بافت سنگین رسی میباشند.
مساحت این اراضی حدود 20000 هکتار (200 کیلومتر مربع) و معادل 38/ 1 درصد مساحت استان است.
9- ماسههای ساحلی:
شامل شنهای ساحلی و دریائی میباشند که از ماسههای نسبتا ریز تا متوسط درست شده و دارای پستی و بلندی نیز میباشند.
واحد مجزا شده در این نوع اراضی که به صورتX .1 روی نقشه نشان داده شده است دارای مشخصات زیر است:
X. 1
- ماسههای ساحلی شامل شنهای نسبتا ریز تا متوسط در کنار دریا میباشند؛ در مجموع سطحی هموار دارند ولی اغلب دارای پستی و بلندی میباشند. در حاشیه این شنها دورتر از ساحل ماسههای ساحلی قدیمی وجود دارند که در حال حاضر به صورت تپههای تثبیت شده مرتفع و جنگلی بوده و در قسمتی از آن زراعت نیز رایج است. مساحت این اراضی 24000 هکتار (240 کیلومتر مربع) است و سطحی معادل 65/ 1 درصد مساحت استان را به خود اختصاص داده است.
توجّه: حدود 9500 هکتار از اراضی استان شامل مرداب انزلی است که با توجه به اکوسیستم خاص آن و حفظ زیستگاههای موجود آن به خصوص از نظر پرندگان مهاجر حائز اهمیت میباشد.
در جدول 1 مساحت انواع شکلهای اراضی و واحدهای آنها و درصد مساحت هریک نسبت به مساحت استان خلاصه شده است.
تناسب واحدهای اراضی برای استفادههای مختلف
اشاره
منظور از تناسب اراضی متناسب بودن زمین برای نوع استفاده از اراضی است و یا به عبارت دیگر مطابقت داشتن مشخصات اراضی با نیازمندیهای نوع استفاده را تناسب آن اراضی برای نوع استفاده میگویند.
استفادههای بیرویه از اراضی، طی سالیان گذشته موجب تخریب و فرسایش اراضی شده و چنانچه این روند ادامه یابد دیری نمیپاید که زمینهای زراعتی قدرت تأمین نیازهای غذائی جمعیت را نخواهند داشت.
جدول شماره 1- مساحت واحدهای اراضی و نوع استفاده فعلی از آنها (سطح به هکتار)
ص: 277
برای آنکه ضمن محافظت محیط و حفظ منابع طبیعی حد اکثر بهرهبرداری از اراضی بعمل آید بایستی استفاده از زمین عاقلانه انجام شود، بدینمعنی که از هرزمین براساس استعداد و قدرت تولیدی آن استفاده شود.
در این مبحث تناسب هریک از اراضی استان را برای هریک از انواع استفادههای اصلی شامل شالیکاری، دیمکاری، چایکاری، باغهای میوه، مرتع، جنگل، تفرجگاه و مناطق مسکونی و صنعتی مشخص ساخته و بهترین نوع بهرهبرداری از اراضی را در هریک از واحدهای اراضی توصیه مینماید:
تناسب اراضی برای هرنوع بهرهبرداری به میزان محدودیتهای موجود در زمین برای آن نوع بهرهبرداری بستگی دارد بدینمعنی که اگر زمینی بتواند تمام نیازمندیهای نوع بهرهبرداری را تأمین نماید و محدودیتی نداشته باشد آن زمین برای نوع بهرهبرداری متناسب خواهد بود.
هرچه بر مقدار و شدّت محدودیت موجود اضافه شود از تناسب اراضی برای نوع بهرهبرداری کاسته خواهد شد.
در تعیین درجات تناسب اراضی برای انواع بهرهبرداریهای ذکر شده رابطه زیر میان درجات تناسب و شدّت محدودیتها بکار برده شده است:
S 1
- متناسب، بدون محدودیت
S 2
- نسبتا متناسب، با محدودیت کم
S 3
- تناسب متوسط، با محدودیت متوسط
S 4
- تناسب کم، با محدودیت زیاد
N 1
- نامناسب در شرایط فعلی- ممکن است زمین پس از اصلاح مناسب شود با محدودیت خیلی زیاد و یا شرایط غیر اقتصادی
N 2
- نامناسب- با محدودیت شدید- زمین قابل اصلاح نیست
تعیین تناسب اراضی با توجه به مشخصات فعلی اراضی و بدون انجام عملیات اصلاحی تحت عنوان تناسب بالفعل و تعیین درجات تناسب پس از انجام عملیات اصلاحی تحت عنوان تناسب بالقوه نامیده میشوند.
محدودیتهای موردنظر شامل محدودیتهائی هستند که مستقیما بر روی درجه تناسب اراضی اثر میگذارند و رفع آنها موجب بهبود درجه تناسب اراضی خواهد شد. بدیهی است رفع چنین محدودیتهائی از عهده زارع و یا استفاده- کنندگان از اراضی برنمیآید و نیاز به متخصّص و سرمایهگذاری زیاد دارد.
در استان گیلان انتخاب نوع بهرهبرداری مناسبتر مشکلتر از مناطق خشک و کمباران است، زیرا بیشتر انواع استفادهها در زمینهای گیلان امکانپذیر است و بنابراین تمامی انواع استفادهها، بایستی مورد ارزیابی قرار گرفته و پس از تعیین درجات تناسب برای هریک از آنها بهترین نوع بهرهبرداری از آنها مشخص شود.
منابع اراضی توصیه شده برای استفادههای مختلف عبارتند از:
1- منابع اراضی جهت توسعه طرحهای آبیاری شامل کشت برنج، چای و احداث باغهای میوه (تناسب واحدها برای هریک از این استفادهها متفاوت است و در جدول تناسب اراضی مشخص شده است).
واحدهای اراضی،
L. 2, L. 1, A. 2, A. 1, AP. 2, AP. 1, P. 2, P. 1, T. 1
وF .1 برای این منظور قابل توصیه میباشند. بهبود درجات تناسب آنها، به انجام یک سلسله عملیات اصلاحی بشرح زیر نیاز دارد:
- در واحدهای اراضیA .1 ,AP .2 ,AP .1 ,P .2 ,P .1 ,T .1 وA .2 تسطیح به مقدار کم توصیه میشود.
- در واحدهای اراضیF .1 ,T .2 تسطیح و یا اصلاح و زهکشی اراضی به مقدار متوسط.
- واحدهای اراضیL .2 ,L .1 نیازمند به انجام عملیات زهکشی و اصلاح اراضی به مقدار زیاد میباشند.
2- منابع اراضی توصیه شده برای زراعت دیم.
به دلیل بارندگی کافی و پراکنش نسبتا مناسب آن در استان گیلان قسمتهائی از واحدهای اراضیT .3 وT .2 برای کشت دیم توصیه میشود.
عملیات حفاظت خاک، تراسبندی و تسطیح در این واحدها ضروری بنظر میرسد.
3- منابع اراضی توصیه شده برای مرتع.
واحدهای اراضیM .3 ,M .2 وT .3 با انجام عملیات مرتعداری، کنترل چرا و احیای مراتع برای چرای دام توصیه شدهاند.
4- منابع اراضی توصیه شده برای جنگل.
در کوهها و برخی مناطق استان گیلان جنگلهای طبیعی غنی و قابل توجه وجود دارد. در داخل دشتها و مناطق کمارتفاع نیز جنگلهای انبوهی به صورت موضعی وجود دارند.
واحدهای اراضیM .5 ,M .4 به صورت جنگلهای متراکم و انبوه کوهستانی منطقه بوده که عملیات جنگلداری و بهرهبرداری صحیح از آنها بایستی عملی شود. از قطع درختان جنگلی جلوگیری به عمل آید. به خصوص در واحد اراضیM .5 از جنگلتراشی و اختصاص آنها به مزارع چای جلوگیری به عمل آید.
احداث راههای داخل جنگلها نیز برای انجام بهرهبرداریهای صحیح و جلوگیری از آتشسوزی ضروری است.
5- منابع اراضی جهت استفادههای متفرقه.
منابع اراضی زیر برای استفادههای کشاورزی توصیه نشدهاند و لازم است که تحت مراقبت شدید از نظر حفاظت خاک و یا آبخیزداری قرار گیرند.
- واحد اراضیM .1 شامل کوههای مرتفع تقریبا بدون پوشش خاکی و با پوشش گیاهی اندک برای حفاظت حوزههای آبخیز.
- واحد اراضیH .1 شامل تپههای مارنی بایستی به شدت مورد محافظت قرار گرفته و حفاظت آبخیزها در آن به عمل آید.
- واحد اراضیX .1 برای گردشگاه، تفرجگاه و قسمتی از آن به منظور جنگل حفاظتی و مراتع فصلی.
طبقهبندی تناسب اراضی
در جدول طبقهبندی اراضی که در این مبحث ارائه شده است، درجه تناسب فعلی (بالفعل) و آتی (بالقوه) هریک از واحدهای اراضی برای استفادههای موردنظر نشان داده شده است.
درجه تناسب هریک از واحدها برای هریک از انواع بهرهبرداریها در شرایط فعلی و آتی در یک مستطیل درج گردیده که در سمت چپ آن درجه
ص: 278
جدول شماره 2- طبقهبندی تناسب واحدهای اراضی برای انواع بهرهبرداریها
ص: 279
تناسب فعلی و در سمت راست آن درج تناسب آتی آن نشان داده شده است.
انواع توصیه شده استفادهها به مفهوم بهترین نوع بهرهبرداری از اراضی در چهارگوشهای ضخیمتری نشان داده شدهاند.
از آنجا که امکان دارد تمامی قسمتهای یک واحد اراضی برای نوعی بهرهبرداری تناسب نداشته باشند و فقط بهرهبرداری در قسمتی از واحد اراضی توصیه شود در چنین حالاتی درجه تناسب در داخل پرانتز قرار گرفته است مانند(S 3) .
چنانچه محدودیتهای موجود در واحد اراضی قابل برطرف کردن باشند نظیر، پستی و بلندی کم، آبهای تحت الارضی محدودکننده و غیره در این صورت میتوان حجم عملیات اصلاحی لازم را از درجه تناسب فعلی استنتاج نمود. ارتباط حجم عملیات اصلاحی با درجات تناسب فعلی اراضی در رابطه با محدودیتهای قابل اصلاح به شرح زیر است:
S 1
- نیازی به عملیات اصلاحی ندارد.
S 2
- عملیات اصلاحی کم نیاز دارد.
S 3
- نیاز به انجام عملیات اصلاحی در سطح متوسط دارد.
S 4
- نیاز به انجام عملیات اصلاحی در سطح زیاد دارد.
N 1
- انجام عملیات اصلاحی در شرایط فعلی مقرون بصرفه نیست.
N 2
- غیر قابل اصلاح.
همانگونه که ذکر شد منظور از عملیات اصلاحی رفع و کاهش محدودیتهائی است که موجب تغییر درجه تناسب و بهبود آن شود. معمولا اینگونه عملیات از عهده استفادهکنندگان از اراضی به آسانی برنمیآید. مفاهیم هریک از حجمهای عملیات اصلاحی به شرح زیر میباشد:
- عملیات اصلاحی کم: کمحجمترین نوع عملیات اصلاحی است مانند تسطیح اراضی با مقداری پستی و بلندی، ایجاد زهکشهای روباز و غیره استفادهکنندگان از اراضی میتوانند با کسب اعتبارات کافی و راهنمائیهای متخصصین نسبت به انجام آن در سطح مزارع اقدام نمایند ولی در سطح کلی به انجام طرحهای دولتی نیاز دارد.
- عملیات اصلاحی متوسط: برای انجام این عملیات اصلاحی دولت بایستی اعتبارات کافی و طویل المدت در اختیار بگذارد. و خود نیز در انجام کارها نظارت داشته باشد. این عملیات نیز به متخصّص و وسایل مخصوصی نیاز دارد. مانند تراسبندی، زهکشیهای روباز بزرگ برای اصلاح اراضی.
- عملیات اصلاحی زیاد: این عملیات نیاز به متخصصین متعدد و اعتبارات زیاد دارد و دولت رأسا خود باید نسبت به انجام آنها اقدام نماید.
منابع خاکها
رژیم رطوبتی و حرارتی خاک در استان گیلان
رژیمهای رطوبتی خاک:
رژیم رطوبتی وضعیت رطوبت در قسمتی از عمق خاک را گویند که تابعی از اقلیم، عمق خاک، نفوذپذیری، بافت و ساختمان خاک و توزیع باران بر روی آن میباشد. رژیم رطوبتی در خاکهای جلگه گیلان عموما یودیک(Udic) است، اما در اراضی پست(Low Land) مانند اراضی کناره مردابها و قسمتهائی که به علت سنگینی بافت خاک و یا بالا بودن آب زیرزمینی مدتی از سال از آب اشباع و یا حتی فوق اشباع باشد.
رژیم رطوبتی(Aquic) میباشد. رژیمهای مذکور در جنوب گیلان (رستمآباد، رودبار و منجیل) تدریجا به رژیم زریک(Xeric) تبدیل شده و سرانجام در منطقه لوشان به علت خشکی هوا و کم بودن باران به رژیم اریدیک(Aridic) تغییر مییابد. به طوری که خصوصیات کاملی از رژیم اریدیک- توریک (مخصوص مناطق خشک و کویری) را نشان میدهد.
رژیمهای حرارتی خاک:
حرارت متوسط در عمق سطحی خاک یکی از مهمترین مشخصات آنست که با تلفیق سایر عوامل دیگر رشد گیاه و تشکیل خاک را کنترل مینماید. به طوری که در برودت زیر صفر (5-) کلّیه فعالیتهای حیاتی متوقف شده و آب در خاک به صورت مایع دیده نمیشود و زمان برای تکامل خاک متوقف میگردد، لذا میزان متوسط درجه حرارت مطلوب برای رشد گیاهان میتواند عامل مهمی برای رویش گیاهان و در نتیجه حاصلخیزی خاک یک منطقه محسوب شود. این کیفیت در استان گیلان کاملا وجود دارد به طوری که رژیم حرارتی جلگه گیلان ترمیک(Thermic) بوده و میانگین سالانه درجه حرارت خاک بین 15 تا 22 درجه سانتیگراد است و این خود باعث ایجاد یک بستر خوب برای ریشه نباتات نیمه گرمسیری در منطقه گردیده است. رژیم مزبور در ارتفاعات سرد استان (بالاتر از جنگلها) تا حد مزیک(Mesic) کاهش مییابد. (میانگین درجه حرارت سالانه خاک در رژیم حرارتی مزیک به 15 تا 8 درجه سانتیگراد میرسد.)
خصوصیات شیمیائی خاکها
واکنش خاکها(Ph) :
واکنش خاکها در قسمتی از اراضی گیلان اسیدی و در قسمتی دیگر خنثی تا کمی قلیائی است به شرح زیر:
الف- در اراضی آستارا، تالش، گیلان غربی و اراضی لاهیجان و رودسر به دلیل بارندگی زیاد و پوشش انبوه گیاهی و در نتیجه انباشتگی مواد آلی در سطح خاک واکنش خاکها اسیدی و بین 5/ 4 تا 7/ 6 متغیر میباشد؛ به همین علت یون هیدروژن به عکس مناطق خشک بیشتر سطح کلوئید خاک را فرا گرفته و به جای یونهایCa G G ،Mg G G وNa G ،K G یونهایFe G G وAl G G G حکمروائی میکنند.
ب- در اراضی گیلان شرقی (دلتای سفیدرود از رشت تا آستانه) واکنش خاکها خنثی تا کمی قلیائی است و از 7 تا 8/ 7 متغیر میباشد، زیرا منشأ رسوبهای آن از حوضه آبگیر سفیدرود و از خارج استان سرچشمه میگیرد، به همین علت مواد مادری آن آهکی است و به دلیل جوان بودن رسوبها شستشوی آهک کم بوده تا عمق زیادی ادامه پیدا نکرده است، بلکه فقط در سطح خاک صورت گرفته است.
میزان املاح محلول(EC) :
با توجه به تجزیه شیمیائی نمونههای گوناگون خاکهای گیلان میتوان گفت که میزان هدایت الکتریکی خاک به لحاظ بارندگی زیاد و شسته شدن املاح محلول از خاک بسیار ناچیز و معمولا کمتر از یک میلیموز بر سانتیمتر است، لذا مسئله شوری و قلیائی بودن خاک بجز مورد یادشده به هیچوجه در استان مطرح نیست و در نتیجه میتوان گفت که در خاکهای گیلان محدودیت شوری وجود ندارد.
ص: 280
میزان مواد آلی(O .M .) :
از نتایج تجزیههای آزمایشگاهی هزاران نمونه خاک در سطح اراضی استان گیلان چنین استنباط گردیده که میزان کربن آلی و مواد آلی در قسمت سطحی اراضی از رقم بالائی برخوردار است (برخلاف خاک سایر مناطق خشک ایران) و این خود از علل اساسی حاصلخیزی خاک در این استان میباشد که از 1 تا 12 درصد گزارش شده است. به همین دلیل بیشتر پدونهای سطحی(Epipedon) شامل مولیک و آمبریک میباشد که در صورت فراهم نبودن شرائط لازم برای افقهای یادشده بالاجبار افق اکریک را به خود اختصاص میدهد؛ در بعضی قسمتها بهندرت تراکم مواد آلی تجزیه نشده به چشم میخورد که میزان آن از 25 درصد متجاوز است و به تعبیری افق هیستیک نامیده میشود.
درصد اشباع بازی(I Bs) :
درصد اشباع بازی که در واقع عامل مهمی برای حاصلخیزی خاک محسوب میشود در خاکهای گیلان عموما از 50 درصد تجاوز میکند و خاک گیلان را جزء خاکهایFertile قرار میدهد. معهذا در برخی موارد میزان آن کمتر از 50 درصد است. حتی در یک رده از خاکها(Ultisols) که بعدا شرح آن خواهد آمد گاهی به زیر 35 درصد میرسد. خاکهائی که درصد اشباع بازی آنها بالاست سرشار از یونهایCa G G ،Mg G G و خصوصا یون کلسیم میباشند.
خصوصیات فیزیکی خاکها
بافت سطحی خاکها:
بافت سطحی خاکها در اراضی ریزبافت در گیلان عموماClay Loam تاSilty Clay Loam وSandy Clay Loam و بهندرتLoam است و در اراضی جوان و آبرفتیSandy Loam تاLoamy Sand متغیر میباشد، بنابراین میتوان گفت خاکهای سطحی، سنگین و عموماClay Loam هستند.
زهکش طبیعی خاکها:
به لحاظ سنگینی بافت خاکها و بالا بودن آب زیرزمینی و بارندگی زیاد عموما وضعیت زهکشی اراضی در استان گیلان فقیر و اصطلاحا(Poorly drained) است. گرچه در اطراف رودها و دامنهها وضعیت زهکشی بهبود یافته، ولی بههرحال برای استفاده بهتر از اراضی و خارج کردن آبهای سطحی اضافی(Surface drainage) و پائین بودن آب تحت الارضی لازم است طرحهای وسیع زهکشی به مرحله اجرا درآید. در خاکهای سبک و شنی با وجود سریع بودن نفوذ آب در خاک به دلیل فقدان راه خروجی، آبهای اضافی محبوس شده و زهکشی اراضی را نامناسب کرده است، بنابراین زهکشی اراضی در گیلان امری ضروری و غیرقابل اجتناب است.
روند عمق آب زیرزمینی در سواحل دریای خزر دارای کمترین عمق است و به تدریج هرچه از کنار دریا دورتر به طرف دامنهها پیش میرویم عمق آب زیرزمینی پائینتر میرود. خوشبختانه تمام آبهای زیرزمینی در گیلان شیرین بوده و فاقد عوامل شوری است، ولی به سبب سنگینی بافت خاک و بارندگی زیاد همانگونه که قبلا ذکر شد اغلب اراضی خصوصا شالیکاریها در مدتی از سال از آب انباشته شده در عمق کمی ایجاد یک سفره آب زیرزمینی ثانویه میکند که در هرحال خارج ساختن این آبها توسط زهکش ضروری است. در مورد اراضی چایکاری و باغهای میوه و غیره نیز در ضرورت زهکشی نمیتوان تردید کرد.
شستشوی خاک(Leaching) :
مهمترین عامل در روند تکاملی تشکیل خاک در گیلان پدیده شستشو است. این پدیده مرهون بارندگی زیاد در منطقه میباشد. اولین موادی که شسته شده و از قسمت کنترلی خاک خارج میگردد املاح محلول مانند انواع نمکهاست، سپس نوبت به شستشوی آهک میرسد که اسیدی شدن خاکهای گیلان را موجب میشود. پس از شستشوی آهک نوبت انتقال رس به افقهای پائین خاک میرسد. نتیجه این عمل ایجاد افق آرجیلیک در خاک است، این پدیده در خاکهای تکامل یافته گیلان به وفور یافت شده، معهذا افق آرجیلیک در خاکهایی که در اشباع دائمی از آب هستند ایجاد نخواهد شد. افق شستهشده سطحی(A 2) دارای رس کمتر است و انواع سزکوئی اکسیدها از آن شسته شده و در افق پائینتر(Bt) متمرکز میگردد.
انتقال ذرات در خاک توسط آب منحصر به رس نیست به طوری که در موارد نادر هوموس نیز منتقل شده و افق(Bh) را به وجود میآورد.
پدیده مهم دیگر در خاکهای گیلان پدیده گلانیره شده به دلیل اشباع دائمی یا موقتی خاکهای منطقه است، لذا اکسیدهای آن بهصورت مختلف در این افقها ظاهر شده و منقوطه(Motling) میگردد که نهایتا رژیم رطوبتی آکوئیک را در خاک ایجاد مینماید. رنگ غالب خاک در این افق دارای کرومای کمتر از 2 میباشد و این افقها با علامت(g) مشخص میگردد (مانند-Cg -B 2 g (A 1 g .
مینرالوژی خاکها:
بهطور کلی هنوز درباره وضعیت مینرالوژیکی خاکها و تعیین انواع رسهای موجود در منطقه همانند سایر مناطق ایران مطالعات زیادی صورت نگرفته است. شاید علت اصلی آن فقدان وسائل و امکانات لازم از قبیل دستگاه(X -ray) باشد. به همین دلیل اطلاعات ما از چگونگی انواع رسها در حد مطالعات کلی و کلاسیک در سطح جهانی و نقشههای جهانی است. معهذا به بررسی مختصری از مینرالوژی خاکها در غرب استان گیلان که توسط کارشناسان صورت گرفته است میپردازد:
رس که خود مینرالی ثانویه است و از تجزیه و تخریب شیمیائی سایر کانیهای موجود در منطقه به وجود میآید مخزنی برای نگهداری و ذخیره انواع یونهای غذائی مانند کلسیم، منیزیوم، سدیم، پتاسیم و غیره میباشد، لذا شناخت انواع رسها در منطقه و بررسی ظرفیت هریک از نظر نگهداری و ذخیره یونهای غذائی بسیار ضروری است.
خاکهای اراضی کوهستانی (جنگل) منطقه عموما مخلوطی از لایههای رسی از نوعVermiculite وMontmorillonite میباشد، ولی اراضی جلگهای بیشتر مخلوطی از رسهایIllit ,Vermiculite هستند. انواع رسهایMica ,Mica -chlorite نیز به نسبت کمتری در منطقه موجود میباشند.
برای تعیین انواع رسها تهیه نمونههای دستنخورده ضرروی است، این نمونهها را پس از آنکه حرارت داده به سنگ تبدیل نمودند از آنها لایههای نازک(Thinsection) تهیه میکنند و توسطX -ray نوع رسها را مشخص میسازند.
تعیین انواع رسها بیشتر از جنبههای شیمیائی درخور توجه است و در بسیاری موارد توسط ظرفیت کاتیونهای قابل تعویض(C .E .C) گزارش
ص: 281
میشود، ولی دستیابی به چگونگی و سرنوشت کاتیونها به انواع رسها مربوط میگردد. امید است که متخصصان رشتههای علوم خاک این نقیصه را درک نموده و نسبت به بررسی و مطالعه در مینرالوژی خاکها اقدام نمایند.
پراکندگی جغرافیائی خاکها
ردههای مختلف خاک در گیلان:
در جلگه گیلان و دامنههای شمالی البرز بهرهوری از عوامل خاکسازی و تأثیرپذیری از اقلیم ویژه و بالاخره استفاده از شرائط مساعد، موجبات تکامل و تنوع خاکها را فراهم ساختهاند. بهطور کلی خاکهای منطقه گیلان دارای 4 مشخصه و امتیاز هستند. بدین قرار:
اول تنوع خاکها، به طوری که از مجموع 11 رده خاک در دنیا 6 رده را در خود جای داده است و این تنوع مخصوص سواحل جنوبی دریای خزر میباشد. قابل توجه است که بیش از دو سوم خاکهای مملکت ما فقط در 2 رده اریدیسول(Aridisols) و انتیسول(Entisols) خلاصه میشود. بنابراین این منطقه از نظر ردهبندی و تنوع خاک حائز اهمیت زیاد است.
دوم تکامل خاکها، در این منطقه خاکهای مختلف کنار هم تکامل یافتهاند به طوری که در فاصله کوتاهی ردههای مختلف خاک را میتوان مشاهده کرد و این پدیده نشان میدهد که عوامل سازنده خاکها در این منطقه توانستهاند حد اکثر تأثیر خود را بر روی خاک بگذارند.
سوم قرار گرفتن خاکها در زیرگروه اکوئیک(Aquic) که علت آن وجود آبهای زیرزمینی و بارندگی زیاد در منطقه میباشد.
چهارم حاصلخیز بودن خاکها که به لحاظ بالا بودن مواد آلی در سطح خاکها میباشد. اصولا حاصلخیزی خاک به مفهوم بالا بودن مواد آلی نیست چهبسا خاکهائی که در اثر عدم تهویه تراکم مواد آلی را فراهم ساختهاند، ولی فاقد ارزش زراعی میباشند، لذا وجود مواد آلی برای حاصلخیزی لازم است، ولی کافی نیست و بایستی واجد شرائط مناسب از نظر فیزیکی و اقلیمی و نیز زهکشی باشد که خوشبختانه این شرائط در گیلان تا حدودی وجود دارد.
در صفحات بعد نمونههای پروفیلی از خاکهای استان گیلان در ردههای مختلف شرح داده شده است.
مشخصات پروفیلی و نوع خاکهای مهم گیلان:
به منظور آشنائی و استفاده خوانندگانی که با اصول ردهبندی خاکها آشنائی دارند مبحثی از خصوصیات و نوع خاکها بهصورت یک توپوسکونس(Toposequense) از سواحل دریای خزر به طرف دامنه و ارتفاعات آورده شده است. در این مبحث ردهبندی براساس آخرین طبقهبندی(Taxonomy) صورت گرفته و معادل هر کدام از خاکها در ردهبندی فائو- یونسکو و روش قدیمی ذکر گردیده است؛ جدول شماره 3- فهرست گروههای بزرگ خاک در استان گیلان
ص: 282
تشریح خصوصیات کلیه خاکها باعث تطویل کلام و خارج از حوصله این کتاب میباشد، لذا سعی شده است خاکهائی که از وسعت بیشتری برخوردارند و در منطقه غالب میباشند تشریح و طبقهبندی گردند و برای بقیه خاکها فقط به ذکر اسامی آنها در جدول اکتفا شده است.
خاک اراضی شنی ساحلی:
با خاک عمیق و بافت سبک شنی همراه با خردههای صدف بدون تکامل پروفیلی و ساختمان تکدانهای که جزء گروههای بزرگUdipdssament طبقهبندی میگردد و در فائو- یونسکوAreno sols و در طبقهبندی قدیمیAlluvial soils نامگذاری میشود. شرح پروفیل شاهد آنکه در غرب بندر انزلی حفر گردیده به شرح زیر است:
عمق به سانتیمتر شرح
10- 0 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /3) با بافت شنی وAc 1 ساختمان تکدانهای است. اسیدیته خاک 6/ 6 میباشد.
32- 10 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 3 /2) با بافت شنی وAc 2 ساختمان تکدانهای است. اسیدیته خاک 2/ 7 میباشد.
95- 32 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /3) با بافت شنیC 1 درشت و ساختمان تکدانهای است. اسیدیته خاک 3/ 7 میباشد.
110- 95 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /3) با بافت شنیC 2 درشت همراه با گراولهای ریز و بدون ساختمان است.
140- 110 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /3) با بافت شنیC 3 درشت و ساختمان تکدانهای است.
خاک اراضی پست و کناره مرداب انزلی:
خاک این اراضی در دو گروه بزرگ خاک به شرح زیر خلاصه میگردد.
الف- خاک عمیق با بافت بسیار سنگین تحت نفوذ دائمی آب با رنگ خاکستری تیره بدون تکامل پروفیلی و ساختمان که جزء گروههای بزرگHaplaquents طبقهبندی میگردد؛ در فائو- یونسکوEutric Gleysols و در طبقهبندی قدیمیHumic gley soils نامگذاری میشوند. شرح پروفیل شاهد آنکه در نزدیکی کپورچال حفر گردیده به شرح زیر است:
عمق به سانتیمتر شرح
18- 0 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /1) با بافتClay Loam Acg ، با ساختمان تودهای(Massive) همراه با ماتلینگهای آجریرنگ است. اسیدیته خاک 6/ 6 میباشد.
40- 18 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /1) با بافتClay باC 1 g ساختمان تودهای همراه با ماتلینگهای درشت آجریرنگ است. اسیدیته خاک 6/ 6 میباشد.
75- 40 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /1) با بافت سنگینC 2 g رسی و ساختمان تودهای همراه با ماتلینگهای درشت است. اسیدیته خاک 9/ 5 میباشد.
120- 75 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /0) با بافت سنگینC 3 g رسی و ساختمان تودهایGley Horizon است. اسیدیته خاک 4/ 6 میباشد.
ب- خاک عمیق با بافت متوسط تا سبک بر روی شنهای نرم که تحت نفوذ دائمی آب است. رنگ خاک خاکستری بدون تکامل پروفیلی و بدون ساختمان جزء گروه بزرگ خاکPssamaquents طبقهبندی میگردد. در فائو- یونسکوArenosols و در طبقهبندی قدیمیAlluvialsoils نامگذاری میشود؛ شرح پروفیل شاهد که در اراضی شلمان رودسر حفر و مطالعه گردیده به شرح زیر است:
عمق به سانتیمتر شرح
15- 0 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 3 /3) با بافت سبکLoamy Sand A 1 g و ساختمان گرانوله و مقدار کمی ماتلینگ درشت است.
35- 15 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /2) با بافت شنیC 1 g ریز و ساختمان تکدانهای همراه با ماتلینگهای ریز و درشت قهوهایرنگ است.
50- 35 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /1) با بافت شنیC 2 g ریز و ساختمان تکدانهای همراه با ماتلینگهای ریز و فراوان است.
70- 50 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /2) با بافت شنیC 3 g درشت و ساختمان تکدانهای و اکسیدهای آزادشده قرمز رنگ آهن است.
120- 70 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 2 /1) خاکستری تیرهC 4 g رنگ و با بافتClay Loam است. کاملا تحت نفوذ آب قرار دارد و به آن رس دریائی(Marine Clay) میگویند.
خاک اراضی مسطح و مرکزی:
خاک اراضی مسطح شامل گیلان غربی و شرقی و دلتای سفیدرود در 5 گروه بزرگ جای گرفته که شرح هرکدام در زیر آمده است:
الف- گروه بزرگTypic Humuaquepts با خاک عمیق و بافت سنگین که افقهای روئی خاک دارای مواد آلی زیاد بوده و عموما بهصورت شالیزار درآمدهاند. این خاکها در ردهبندی فائو- یونسکوEutric Gleysols و در روش قدیمیHumic Gley soils (خاکهای مرطوب چمنی) نامگذاری گردیدهاند.
پروفیل شاهد آنکه در نزدیکی فومن حفر و مطالعه گردیده دارای مشخصات
ص: 283
زیر است:
عمق به سانتیمتر شرح
10- 0 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /2) با بافت سنگینClay Loam A 1 g و ساختمان ضعیف مکعبی است. اسیدیته خاک 2/ 6، کربن آلی 7/ 4 و اشباع بازی 60 درصد میباشد.
28- 10 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 5 /1) با بافت بسیارB 1 g سنگین رسی همراه با ماتلینگهای درشت آجریرنگ و ساختمان متوسط مکعبی است. اسیدیته آن 2/ 6 و اشباع بازی 75 درصد میباشد.
45- 28 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /2) با بافت سنگینB 12 g رسی همراه با مقدار زیادی ماتلینگ و ساختمان مکعبی درشت است. اسیدیته خاک 0/ 6 و اشباع بازی آن 72 درصد میباشد.
80- 45 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 5 /1) با بافت سنگینSandy Clay B 22 g همراه با ماتلینگهای درشت و ساختمان تودهای است. اسیدیته خاک 1/ 6 میباشد.
80+ تماما شامل شنهای درشت است.
Cg
ب- گروه بزرگAquic Dystrochrepts : خاک اسیدی و عمیق با بافت سنگینی که قسمت زیرین خاک تحت نفوذ آب بوده و اشباع بازی آن کمتر از 60 درصد است؛ این خاکها در ردهبندی فائو- یونسکوDystric Cambisols و در روش قدیمیLow Humic Gley (نیمه مرطوب چمنی) نامگذاری شده است.
پروفیل شاهد آنکه در نزدیکی ضیابر حفر و مطالعه گردیده به شرح زیر است:
عمق به سانتیمتر شرح
12- 0 رنگ خاک در حالت خشک(01 YR 6 /4) و در حالت مرطوب(01 YR 4 /4) AP با بافت سنگین رسی و ساختمان مکعبی کوچک است. اسیدیته خاک 6/ 5 و اشباع بازی آن 58 درصد است.
52- 12 رنگ خاک در حالت مرطوب(7 .5 YR 5 /4) با بافت سنگینB 2 رسی و ساختمان مکعبی درشت و مقدار کمی ماتلینگ خاکستریرنگ است. اسیدیته خاک 3/ 5 و اشباع بازی آن 60 درصد است.
95- 52 رنگ خاک در حالت مرطوب(7 .5 YR 5 /6) با بافت سنگینB 13 g رسی و ساختمان مکعبی متوسط همراه ماتلینگهای درشت خاکستریرنگ(2 .5 YR 7 /0) با سختدانههای آهنی و منگان است. اسیدیته خاک 6/ 5 میباشد.
110- 95 رنگ خاک در حالت مرطوب(7 .5 YR 4 /6) با بافت سنگینSilty clay B 23 g و ساختمان مکعبی متوسط با مقاومت ضعیف همراه با مقدار زیادی منقوطههای خاکستریرنگ توأم با سختدانههای آهن و منگان است. اسیدیته خاک 8/ 5 میباشد.
150- 110 رنگ خاک در حالت مرطوب(7 .5 YR 5 /6) با بافت سنگینSilty clay Cg و ساختمان تودهای، همراه با منقوطههای زیاد خاکستریرنگ توأم با ذرات ریز و درشت سیاهرنگ آهن است. اسیدیته خاک 1/ 6 میباشد.
ج- گروه بزرگTypic Eutrochrepts : خاک عمیق با بافت سنگین که در اثر شستشوی آهک خاک سطحی کمی اسیدی ولی خاک عمقی آهکی و دارای واکنش قلیایی است. طبیعتا اشباع بازی از 60 درصد تجاوز میکند و حتی آهک قابل رؤیت(Visible) به صورت سختدانه قابل مشاهده است. این خاکها در ردهبندی فائو- یونسکوEutric Cambisols و در روش قدیمیBrown Forest soil یا خاکهای برون جنگلی نامگذاری میشوند، پروفیل شاهد که در نزدیکی کوچصفهان حفر و مطالعه گردیده دارای خصوصیاتی به شرح زیر است:
عمق به سانتیمتر شرح
20- 0 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 3 /2) با بافت لوم وA 11 ساختمان کرامپ و گرانوله است. اسیدیته خاک 5/ 6 و کربن آلی آن 3/ 6 درصد است.
50- 20 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /3) با بافت سنگینSilty clay A 21 و ساختمان مکعبی متوسط است. اسیدیته خاک 4/ 6 و کربن آلی آن 07/ 1 درصد است.
80- 50 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 5 /4) با بافتClay Loam Ic 1 و ساختمان تودهای همراه با مقداری منقوطه و ذرات ریزمنگان و کمی آهک بهصورت سختدانه (کمتر از 5 درصد) است. اسیدیته خاک 5/ 7 میباشد.
100- 80 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 5 /6) با بافت سنگینSilty clay Ic 2 و ساختمان تودهای، همراه با مقداری آهک، ذرات آهن، منگان و منقوطههای ریز است، اسیدیته خاک 6/ 7 میباشد.
120- 100 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 5 /2) با بافت سنگینIc 3 رسی و ساختمان تودهای همراه با مقداری آهک است. این افق تحت نفوذ آب میباشد و اسیدیته خاک 4/ 7 است.
د- گروه بزرگAquic Udifluvents : خاکهای آبرفتی مطبق و عمیق با بافت متغیر (به تناوب از سبک تا سنگین) که در زمانهای مختلف بر روی هم
ص: 284
جمع شدهاند. میزان کربن آلی بهصورت نامنظم از بالا به پائین تغییر کرده و کاهش پیدا میکند. قسمت زیرین خاک تحت نفوذ آب میباشد. پروفیل شاهد در نزدیکی صومعهسرا حفر و مطالعه گردیده است. این خاک در ردهبندی فائو- یونسکوEutric Fluvisols و در روش قدیمیStratified Alluvial soil نامگذاری شده است.
عمق به سانتیمتر شرح
10- 0 رنگ خاک در حالت مرطوب تیره(01 YR 3 /3) با بافتA 1 سبکSandy Loam و ساختمان ضعیف مکعبی زاویهدار است. میزان کربن آلی آن 03/ 2 درصد است.
40- 10 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /4) با بافت سنگینClay Loam C 1 و ساختمان تودهای است. میزان کربن آلی آن 67/ 0 درصد است.
58- 40 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /4) با بافت سنگینSilty Clay Loam C 2 g و ساختمان تودهای، تحت نفوذ آب و همراه با منقوطههای آجریرنگ است. میزان کربن آلی آن 97/ 0 درصد است.
77- 58 رنگ خاک در حالت مرطوب خاکستری(01 YR 6 /2) باC 3 g بافت سنگین و ساختمان تودهای، تحت نفوذ آب همراه با منقوطههای آجریرنگ است. میزان کربن آلی آن 65/ 0 درصد است.
93- 77 رنگ خاک در حالت مرطوب خاکستری(01 YR 6 /2) باC 4 g بافت سنگینSilty Clay و ساختمان تودهای، تحت نفوذ آب است. میزان کربن آلی آن 85/ 0 درصد است.
120- 93 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /3) با بافت شنی وC 5 g ساختمان تکدانه همراه با مقدار زیادی سخت دانههای آهن و منگان است. میزان کربن آلی آن 47/ 0 درصد است.
ه- گروه بزرگHumic Haplaquepts : خاکی عمیق با بافت سنگین است.
میزان مواد آلی در سطح خاک زیاد و اشباع بازی بیشتر از 50 درصد میباشد.
این خاکها در دورهای از سال تحت نفوذ آب هستند. کرومای خاک 2 و همراه با منقوطههای رنگی میباشد. خاکهای مزبور بیشتر به زراعت برنج اختصاص دارند و زهکشی طبیعی در آنها بسیار ضعیف است. این خاکها در ردهبندی فائو- یونسکوEutric Gleysols و در روش قدیمیHumic Gleysoils (خاکهای مرطوب چمنی) نامگذاری شدهاند. پروفیل شاهد آنکه در غرب منطقه شفت (جنوب غربی شهرستان رشت) حفر و مطالعه گردیده به شرح زیر است:
عمق به سانتیمتر شرح
10- 0 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /2) با بافت سنگینClay Loam A 1 و ساختمان مکعبی زاویهدار ریز است. اسیدیته خاک 6، کربن آلی 4/ 2 درصد و اشباع بازی آن 68 درصد است.
25- 10 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 6 /2) با بافت سنگینSilty clay B 12 g و ساختمان بلوکی متوسط همراه با منقوطه است.
اسیدیته خاک 2/ 5، کربن آلی 57/ 0 درصد و اشباع بازی آن 64 درصد میباشد.
55- 25 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 6 /2) با بافت سنگینSilty clay Loam B 22 g و ساختمان مکعبی درشت و سخت- دانههای ریز و درشت آهن و منگان توأم با منقوطههای رنگی است. اسیدیته خاک 9/ 6 میباشد.
80- 55 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 6 /2) با بافت سنگینB 13 g رسی و ساختمان مکعبی متوسط همراه با سختدانههای ریز و درشت آهن و منگان توأم با منقوطه است. اسیدیته خاک 0/ 7 میباشد.
130- 80 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 6 /2) با بافت رسی وB 23 g ساختمان ضعیف همراه با منقوطه است. اسیدیته خاک 6 میباشد.
130+ مانند افق بالائی و بدون ساختمان و بسیار متراکم تحتCg نفوذ شدید آب است.
خاک دامنهها (کوهپایه) و کوهستانهای جنگلی:
این اراضی مانند نواری بین دامنه کوهها و جلگههای پست واقع گردیدهاند که خاکهای آن از جمله تکامل یافتهترین خاکهای منطقه از نظر تشکیل و طبقهبندی میباشند. افقهای روئی عموما مولیک و افقهای زیرین بیشتر آرجلیک هستند و بهطور خلاصه در 5 گروه بزرگ خاک جای داده شدهاند.
الف- گروه بزرگAquic Argiudolls : خاکی عمیق با بافت روئی متوسط و هوموسدار (مولیک) که افق زیرین آن با تراکم رس (آرجلیک) و بافت سنگین تحت نفوذ آب نیز میباشد. زهکش طبیعی ناقص و بیشتر به صورت علفزار است. این خاکها در ردهبندی فائو- یونسکوBrunizems و در روش قدیمی خاک علفزار یاPraierie soils نامیده میشوند. پروفیل شاهد آنکه در دامنههای شاندرمن حفر و مطالعه گردیده به شرح زیر است:
عمق به سانتیمتر شرح
18- 0 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 3 /3) با بافت متوسطLoam A 1 و ساختمان کرامپ و گرانوله است. اسیدیته خاک 6،
ص: 285
کربن آلی 17/ 3 درصد، اشباع بازی 53 درصد و میزان رس 36 درصد میباشد.
36- 18 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /3) با بافت سنگینClay B 1 tg (رسی) و ساختمان مکعبی متوسط که بر روی سطوحPed پوششی از رس مشاهده میگردد (آرجلیک). اسیدیته خاک 4/ 5، اشباع بازی 58 درصد و میزان رس در این افق 62 درصد است.
74- 36 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 5 /4) با بافت سنگینB 12 Tg رسی و ساختمان مکعبی متوسط است. اسیدیته خاک 6/ 5، اشباع بازی 67 درصد و میزان رس در این افق 66 درصد میباشد.
98- 74 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /1) با بافت سنگینB 22 Tg رسی و ساختمان مکعبی ضعیف با مقداری منقوطههای رنگی است. اسیدیته خاک 2/ 6، اشباع بازی 75 درصد و میزان رس در این افق 66 درصد است.
120- 98 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /1) با بافت سنگینB 3 g رسی و ساختمان تودهای و منقوطههای درشت، اسیدیته خاک 2/ 6 و اشباع بازی 83 درصد است.
ب- گروه بزرگAquic Hapludolls : خاکی است عمیق با بافت سنگین که افق روئی آن ضخیم و هوموسدار میباشد (افق مولیک). تحت نفوذ آب، زهکش طبیعی آن ضعیف و در دورهای از سال اشباع از آب است. این خاک در ردهبندی فائو- یونسکوBrunizems و در روش قدیمی خاک علفزار(Praierie soils) نامیده میشود، پروفیل شاهد آنکه در دامنههای جنگلی تنیان در غرب صومعهسرا حفر و مطالعه گردیده دارای خصوصیاتی به شرح زیر است:
عمق به سانتیمتر شرح
19- 0 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 3 /3) با بافتClay Loam A 11 و ساختمان کرامپ و گرانوله است. اسیدیته خاک 2/ 6، میزان کربن آلی 89/ 4 درصد و اشباع بازی آن 77 درصد میباشد.
31- 19 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 3 /3) با بافتClay Loam A 21 و ساختمان مکعبی ضعیف و ریز است. اسیدیته خاک 4/ 6، میزان کربن آلی 93/ 0 و اشباع بازی 79 درصد میباشد.
78- 31 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /1) با بافت بسیارB 1 g سنگینSilty clay و ساختمان مکعبی زاویهدار توأم با مقداری منقوطه رنگی ماتلینگ است. اسیدیته خاک 7/ 6 و اشباع بازی 81 درصد میباشد.
110- 78 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /1) با بافت سنگینB 3 g رسی و ساختمان تودهای با مقدار زیادی منقوطه آجری رنگ است. اسیدیته خاک 8/ 6 و اشباع بازی 78 درصد میباشد.
150- 110 شامل مواد مادری از نوع سنگهای سبز دگرگونی (شیست)R است.
ج- گروه بزرگAquic Hapludalfs : خاکی است عمیق با بافت سنگین بر روی افقی ضخیم و سنگین توأم با تراکم رس (افق آرجلیک) که شدیدا تحت نفوذ آب قرار دارد. این خاک دارای زهکشی ضعیف است و بیشتر اراضی آن زیر کشت برنج رفتهاند. در ردهبندی فائو- یونسکوGleyic Luvisols و در روش قدیمیGrey Brown Podzolic soils نامیده میشود. پروفیل شاهد آنکه در غرب فومن حفر و مطالعه گردیده است دارای خصوصیاتی به شرح زیر است:
عمق به سانتیمتر شرح
15- 0 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 5 /2) با بافتClay Loam A 2 و ساختمان مکعبی ضعیف و بدون زاویه است.
اسیدیته خاک 3/ 5، کربن آلی 2/ 1 درصد، میزان رس در این افق 34 درصد و اشباع بازی 55 درصد میباشد.
37- 15 رنگ خاک در حالت مرطوب(7 .5 YR 5 /6) با بافت سنگینSilty clay B 12 tg توأم با مقداری منقوطه و ساختمان مکعبی است.
اسیدیته خاک 6/ 5، درصد رس 52 و اشباع بازی آن 62 درصد میباشد.
70- 37 رنگ خاک در حالت مرطوب(7 .5 YR 5 /6) با بافت سنگینB 13 tg رسی و ساختمان مکعبی درشت همراه با منقوطههای خاکستریرنگ است. اسیدیته خاک 0/ 5، میزان رس 71 درصد و اشباع بازی 70 درصد میباشد.
105- 70 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 5 /6) با بافت سنگینB 23 tg رسی و ساختمان مکعبی همراه با مقداری منقوطههای خاکستری است. اسیدیته خاک 4/ 5، میزان رس در این افق 68 درصد و اشباع بازی 65 درصد میباشد.
140- 105 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 5 /6) با بافت سنگینB 33 tg رسی و ساختمان تودهای همراه با مقدار زیادی منقوطههای
ص: 286
درشت خاکستریرنگ است. اسیدیته خاک 0/ 5، میزان رس 56 درصد و اشباع بازی 78 درصد است.
د- گروه خاکRhodudults : خاکی است اسیدی و عمیق با بافت متوسط تا سبک با رنگ زرد و قرمز (همچنانکه از اسم آن پیداست) بر روی افق آرجلیک (تراکم رس). در این خاک ذرات رس مانند پلی ذرات شن را به هم متصل کرده است(Bridge) . زهکش آن خوب و عموما زیر کشت چای است، در ردهبندی فائو- یونسکوOrthic Acrisols و در روش قدیمیRed Yellow Podzolic soils نامیده میشود، پروفیل شاهد آنکه در منطقه لیشاوندان (جنوب شهرستان رشت) حفر و مطالعه گردیده است دارای خصوصیاتی به شرح زیر است:
عمق به سانتیمتر شرح
20- 0 رنگ خاک در حالت مرطوب(7 .5 YR 4 /4) با بافتA 1 سبکSandy Loam و ساختمان کرامپ و گرانوله است.
اشباع بازی در این افق 13 درصد میباشد.
85- 20 رنگ خاک در حالت مرطوب(7 .5 YR 4 /4) با بافتB 1 سبکSandy Loam و ساختمان مکعبی ضعیف است.
اشباع بازی در این افق 37 درصد میباشد.
120- 85 رنگ خاک در حالت مرطوب(7 .5 YR 5 /4) با بافتB 2 t سبکSandy Loam و ساختمان مکعبی زاویهدار است.
ذرات رس مانند پلی مابین شنها را به هم متصل کرده است. اشباع بازی در این افق 34 درصد میباشد.
170- 120 رنگ خاک در حالت مرطوب(5 YR 5 /6) با بافتB 3 t سبکSandy Loam و ساختمان مکعبی است. وضعیت رس مانند افق بالاست. اشباع بازی در این افق 33 درصد میباشد.
270- 170 شامل شن و ماسه همراه با گراول و ساختمان تکC دانهای است که بهصورت رگههای متوالی و نامتجانس بر روی هم قرار گرفتهاند.
تذکر: از نظر ژنتیکی فرق بین راسته آلفیسول (ردیف ج) و خاک مذکور از راسته اولتیسول فقط درصد اشباع بازی است که در خاک اخیر خیلی ناچیز بوده و از 35 درصد کمتر میباشد.
ه- گروه بزرگUmbric Dystrochrepts : خاکی است عمیق و اسیدی که افق روئی آن دارای مواد آلی زیاد است، ولی اشباع بازی آن کمتر از 50 درصد میباشد. این خاک در اراضی دامنهای شیبدار وجود دارد، در ردهبندی فائو- یونسکوDystric Cambisols و در روش قدیمی جزء خاکهای برون جنگلی اسیدی یاAcid Brown Forest soils نامیده میشود. پروفیل شاهد آن در دامنههای شیبدار منطقه سهسار حفر و مطالعه شده و خصوصیات مرفولوژیکی آن به شرح زیر است:
عمق به سانتیمتر شرح
32- 0 رنگ خاک در حالت مرطوب تیره(01 YR 3 /3) با بافتA 11 متوسطLoam و ساختمان کرامپ و گرانوله است. اسیدیته خاک 2/ 5، کربن آلی 7/ 2 درصد و اشباع بازی در این افق 37 درصد است.
50- 32 رنگ خاک در حالت مرطوب تیره(01 YR 3 /3) با بافت(C .L) A 21 و ساختمان مکعبی ضعیف است. اسیدیته خاک 2/ 5، کربن آلی 3/ 1 درصد و اشباع بازی 43 درصد میباشد.
110- 50 رنگ خاک در حالت خشک(01 YR 5 /3) و در حالتB 2 مرطوب(01 YR 3 /2) با بافتClay Loam و ساختمان مکعبی متوسط است. اسیدیته خاک 0/ 5 و اشباع بازی 43 درصد میباشد.
140- 110 رنگ خاک در حالت مرطوب(01 YR 4 /4) با بافت سنگینC رسی و ساختمان تودهای است. اسیدیته خاک 1/ 5 و اشباع بازی در این افق 51 درصد است.
خاک آلی(Peat ,Muck) :
این خاک در گیلان و سایر استانهای ایران بسیار کمیاب است فقط در منطقه لشگاجان رودسر در وسعتی چند هکتاری یافت شده که به دلیل اهمیت آن در ردهبندی شرح آن به اختصار آمده است. این خاک در تاکسونومیTypic Medifibrists جزء خاکهای آلی و دارای افقشناسیHistic است. میزان کربن آلی در این افق به بیش از 16 درصد میرسد و فاقد ارزش زراعی بوده بهصورت مرتع مورد استفاده است. در ردهبندی فائو- یونسکوEutric Histosols و در روش قدیمیBog soil یاPeat وMuck نامیده میشود. پروفیل شاهد آن در نزدیکی آبادی لشگاجان رودسر حفر و مطالعه گردیده و خصوصیات مرفولوژیکی آن به شرح زیر است:
عمق به سانتیمتر شرح
(30-)- (60-) دارای رنگ خاکستری تیره شامل بقایای گیاهی است.
O 11
میزان کربن آلی 5/ 13 درصد و اشباع بازی آن 58 درصد میباشد.
0- (30-) به رنگ سیاه شامل بقایای گیاهی تجزیه شده است. میزانO 21 کربن آلی 14/ 16 درصد و اشباع بازی آن 65 درصد است.
23- 0 رنگ خاک در حالت مرطوب خاکستری تیره(5 YR 4 /1) باA 1 g بافت سنگینSILTY CLAY LOAM و ساختمان تودهای است و پایداری ذرات آن نرم میباشد. اسیدیته خاک 6/ 5، کربن آلی 75/ 2 درصد و اشباع بازی 67 درصد است.
ص: 287
42- 23 رنگ خاک در حالت مرطوب خاکستری تیره(2 .5 YN 5) باC 1 g بافت سنگینSilty Clay Loam و ساختمان تودهای است.
اسیدیته خاک 2/ 6 میزان کربن آلی 64/ 0 درصد و اشباع بازی آن 77 درصد میباشد.
120- 42 رنگ خاک در حالت مرطوب(2 .5 YN 5) با بافت سبکSandy Loam مخلوط با سنگریزه مدور و ساختمان تودهای است. اسیدیته خاک 1/ 6، کربن آلی 42/ 0 درصد و اشباع بازی در این افق 88 درصد است.
مارنهای گچی با درجه فرسایشپذیری زیاد و پوشش گیاهی اندک در اطراف منجیل.
ص: 289
فصل هفتم پتانسیلهای معدنی گیلان
مقدمه
گیلان با رودهای پرآب و جنگلهای انبوه و هوای مرطوبی خود همواره به عنوان یک قطب کشاورزی و دامداری در نظر گرفته شده و به معادن غنی و استعدادها و توانهای کانی آن کمتر توجه شده است؛ حال آنکه در پهنه این استان سرسبز و زرخیز و در زیر جنگلهای انبوه و پربار آن منابع و معادن گوناگونی وجود دارد که میتوانند در صنایع کشور نقشی اساسی ایفا نمایند. در حال حاضر تعداد اندکی از این منابع شناخته شده و مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند؛ شکی نمیتوان داشت که در صورت تجسس و توجه به امر اکتشاف، منابع معدنی باارزشی نیز شناخته خواهند شد که بهرهبرداری از آنها و معادنی که به نحو مطلوب مورد بهرهبرداری قرار نگرفتهاند نه تنها در وضع اقتصاد استان تأثیر زیادی خواهد داشت بلکه در اقتصاد کشور نیز به نحو چشمگیری مؤثر خواهد بود.
طی سالهای اخیر مشخصات معادن و منابع شناخته شده که برخی از آنها در نوع خود کمنظیر هستند بررسی شده و اقدامات اولیه در جهت آغاز بهرهبرداری از آنها انجام گرفته است.
در گذشته به علت تکیه بر سیاست اقتصاد تکمحصولی نفت و نیز تهیه و تأمین اکثر مواد معدنی مورد نیاز کشور از خارج و نیز عدم توجه به سرمایهگذاری کافی در زمینه مطالعات زمینشناسی و اکتشافات، تنها شمار معدودی از معادن گیلان شناسائی شده و مورد بهرهبرداری قرار میگرفت.
بازدیدهای مقطعی کارشناسی از مرکز نیز به علت پوشش جنگلی منطقه و بارانهای مداوم چندان کارساز نبود؛ اما در سالهای اخیر مخصوصا در دوران جنگ تحمیلی که تهیه مواد اولیه برای صنایع کشور از خارج با مشکلات
ص: 290
فراوان مواجه میشد معادن و منابع کشور مورد توجه بیشتری قرار گرفت، وزارت معادن و فلزات از صنایع و معادن جدا شد و سرمایهگذاری جهت مطالعات و شناسائی و بهرهبرداری معادن بهصورت جدی آغاز گردید. طی همین مدت در نقاط مختلف کشور از جمله گیلان منابع معدنی متنوع و پرارزشی شناسائی شد. نیازهای روزافزون منطقه به انواع مواد معدنی و نیز وضعیت زمینشناسی و تیپهای مختلف سنگی ناحیه گیلان ایجاب میکند که مطالعات دقیق علمی و فنی در منطقه ادامه یابد تا از امکانات و توانهای معدنی آن حد اکثر بهرهبرداری صورت گیرد.
بدیهی است در بررسی و مطالعه معادن گیلان و توانهای کانی آن ابتدا میباید زمینشناسی منطقه مورد بحث و گفتگو قرار گیرد اما چون بخش دیگری از کتاب گیلان به بحث در این زمینه اختصاص داده شده لذا از تکرار آن خودداری میکنیم و خوانندگان علاقمند را به مطالعه بخش مزبور تحت عنوان سیمای طبیعی گیلان دعوت مینمائیم.
معادن گیلان را بهطور کلی به دو قسمت باید تقسیم کرد یکی معادن غیر فلزی و دیگر معادن فلزی و کانسارهای همراه. معادن غیر فلزی شامل مواد معدنی سوختنی، مواد معدنی نسوز، مواد معدنی ساختمانی، مواد معدنی صنعتی و معادن صدف دریائی است که هریک از آنها نیز معادن مختلفی را شامل میشوند. معادن فلزی گیلان عبارت از سرب و روی و آهن است.
مواد معدنی سوختنی
اشاره
در استان گیلان مواد معدنی سوختنی مربوط به معادن ذغالسنگ و نفت و گاز میباشد:
معدن ذغال سنگ سنگرود (البرز غربی)
تاریخچه:
معدن ذغال سنگ سنگرود ابتدا توسط بخش خصوصی با ذخیره قطعی 600، 105 تن کشف گردید و در اواخر سال 1342 پروانه بهرهبرداری به نام شرکت تاش صادر شد و سپس پروانه به شرکت آناهیتا منتقل گردید و در سال 1346 به شرکت ملی ذوب آهن ایران واگذار شد. در سال 1347 و 1348 عملیات اکتشاف جهت مشخص نمود
چینهبندی قشر ذغالدار صورت گرفت که در جریان این پیجوئی یک رگه اصلی قابل کار مشخص گردید و از زمستان سال 1348 برنامه اصلی امور اکتشافی توسط زمینشناسان ایرانی و با استفاده از نظرات کارشناسان روسی آغاز گردید.
موقعیت جغرافیائی:
معدن مذکور در فاصله 128 کیلومتری جنوب شهرستان رشت و حدود 30 کیلومتری شمال شرقی لوشان قرار دارد. آب و هوای منطقه در زمستان، سرد همراه با ریزش برف و در تابستان، ملایم و کمی مرطوب است.
زمینشناسی منطقه:
برجستگیهای منطقه بیشتر از آهکها و دولومیتهای سازند الیکا تشکیل شده و درهها و فرورفتگیها بیشتر در رسوبهای تریاس بالائی و ژوراسیک پائین قرار دارد. بر روی رسوبهای الیکا و کلاریز در قسمت غرب معدن شماره 1 آرژیلیت نسوز سنگرود ضخامت کمی از کنگلومرای فجن مربوط به پالئوژن بهصورت دگرشیبی زاویهدار ظاهر شده است. رسوبهای سوئیت آلاشت بهطور عموم از شیل و سیلتاستون و ماسه- سنگ با لایههای ذغالی غیر قابل استخراج در کلاریز و لایه ذغالی استخراجی در آلاشت تشکیل شدهاند و به علت دارا بودن مواد کربنی، رنگ آنها سیاه و خاکستری است.
حوضه رسوبی سنگرود از نظر ساختمانی از دو طاقدیس مجاور تشکیل شده است. یال جنوبی یکی از طاقدیسها (معدن شماره 1 خاک نسوز) دارای شکستگیهای زیادی میباشد. در قسمت غربی به وسیله طاقدیس دوم (معدن شماره 2 خاک نسوز) مستقیما با گسل کندوان- بیورزین ارتباط پیدا میکند.
بیشترین تغییرات زمینشناختی در منطقه، ناشی از عملکرد گسل کندوان- بیورزین است. زیرا انشعابهای این گسل در معادن ذغالسنگ موجب پیدایش جابجائیها و پراکندگی در رگه ذغالی شده است.
قدیمیترین سنگهائی که در کمر پائین معادن خاک نسوز شناسائی شدهاند مربوط به سازند[194] الیکا[195] و در زیر آن سنگهای پرمین[196] مربوط به سازند دورود[197] و روته[198] میباشند.
معدن ذغال سنگ سنگرود از نظر ساختمانی در بلوک جنوب شرقی طاقدیس سنگرود- آغوزبن قرار گرفته است.
محدوده منطقه سنگرود به سه بلوک جنوبی، مرکزی و شمالی تقسیم میشود. دو بلوک جنوبی و مرکزی بلوکهای اصلی بوده و در دست استخراج میباشند. بر روی بلوک شمالی اکتشافات تفصیلی در حال انجام است. بلوک جنوبی یک طاقدیس است که زاویه شیب یالهای آن از 24 تا 45 درجه متغیر است. ساختمان رگه ذغال سنگ بلوک جنوبی به ترتیب زیر میباشد:
لایه فوقانی ذغال 30/ 0- 28/ 0 متر
میان لایه 20/ 0- 15/ 0 متر
لایه وسطی ذغال 40/ 0- 30/ 0 متر
میان لایه 5/ 1- 1 متر
لایه پائینی ذغال 30/ 0- 25/ 0 متر
ص: 291
مأخذ: اداره کل معادن و فلزات استان گیلان
ترسیم: گروه پژوهشگران ایران
ص: 292
ساختمان بلوک مرکزی یک ناودیس است که شیب طبقات آن از 10 تا 12 درجه تغییر میکند و در بعضی نقاط حتی به 20 درجه هم میرسد. ساختمان رگه در بلوک مرکزی به ترتیب زیر است:
لایه فوقانی/ 30/ 0- 28/ 0/ متر
میان لایه/ 2- 5/ 1/ متر
لایه وسطی ذغال/ 5/ 0- 45/ 0/ متر
میان لایه/ 80/ 0- 30/ 0/ متر
لایه پائینی ذغال/ 35/ 0- 30/ 0/ متر
بطور کلی در معدن سنگرود یک لایه ذغال به نام لایه اصلی قابل کارM .) (W .S تشخیص داده شده است.
برآورد میزان ذخیره:
ذخیره شناسائی شده ذغال در بلوک جنوبی و مرکزی به شرح زیر میباشد:
ذخایر انواع ذغال برحسب میلیون تن
متوسط تجزیه شیمیائی بلوکهای مذکور نیز به شرح جدول ذیل میباشد:
مارک ذغال از نوعK وK .J و گروههای تکنولوژیکیKJ 41 وKJ 01 وK .01 میباشد. ذخیره ذغال در بلوک شمالی به شرح جدول ذیل است:
متوسط تجزیه شیمیائی ذغال بلوک شمالی به شرح جدول ذیل میباشد:
در حال حاضر بهرهبرداری دو بلوک جنوبی و مرکزی صورت گرفته و از بلوک شمالی ذغال استخراج میشود. در بخش غربی بلوک شمالی لایههای ذغال ساده است، فقط رگهای به ضخامت متوسط 70 تا 80 سانتیمتر وجود دارد. از شروع بهرهبرداری تا پایان سال 1365 مقدار 519، 417، 1 تن ذغال کنسانتره از بلوکهای جنوبی و مرکزی استخراج شده است. براساس اکتشافات تفصیلی که تاکنون توسط شرکت ذغال سنگ البرز غربی صورت گرفته است میزان قطعی ذغال سنگ در معدن سنگرود به شرح ذیل میباشد:
ذخیره قطعی باقیمانده از بلوک جنوبی و مرکزی تا پایان سال 1365 جمعا 07/ 1 میلیون تن میباشد. ذخیره قطعی و احتمالی معدن سنگرود در پایان سال 1365 به شرح جدول ذیل برآورد شده است:
کل ذخیره قطعی ذغال سنگ معدن سنگرود 16/ 2 میلیون تن است.
توجیه فنی و اقتصادی:
گرچه هزینه استخراج هرتن ذغال سنگ از این معدن بیش از قیمت فروش هرتن ذغال سنگ کنسانتره است اما با توجه به کیفیت مرغوب محصول معدن سنگرود که با مشابه خارجی رقابت میکند، استخراج در جهات مختلف متضمن منافع قابل توجهی میباشد از قبیل ایجاد اشتغال برای نیروی انسانی متخصص و کارگر ماهر و ساده و بینیازی از تهیه ذغال سنگ خارجی در حد تولید معدن سنگرود و بالاخره ایجاد راههای ارتباطی که موجب بالا بردن سطح زندگی روستائیان در منطقه محروم عمارلو میگردد. معدن ذغال سنگ سنگرود تا پایان خرداد 1369 فعال بوده اما به علت حدوث زلزله مدتی تعطیل گردید. در حال حاضر بهرهبرداری توسط پیمانکار خصوصی صورت میگیرد. وزارت معادن و فلزات ادامه اکتشاف و بهرهبرداری را در سنگرود بهصورت یک طرح جداگانه دنبال میکند.
معدن ذغال سنگ آغوزبن شیباشی
تاریخچه:
پروانه اکتشاف این معدن در سال 1346 ابتدا به نام شخص حقیقی صادر و سپس گواهینامه کشف معدن در سال 1351 صادر گردید. در 1352 گواهینامه اکتشاف بهصورت صلحنامه به شرکت معادن کرمان منتقل شد امّا شرکت مزبور در 1353 حقوق خود را به شرکت ذوب آهن تفویض کرد و این شرکت موفق به اخذ پروانه بهرهبرداری به مدت 15 سال گردید.
موقعیت جغرافیائی:
معدن ذغال سنگ شیباشی در 11 کیلومتری شمال شرقی خلیلآباد رودبار قرار گرفته است. برای رسیدن به معدن باید از روستاهای خلیلآباد، گلدیان، آغوزبن و شیباشی گذشت. آب و هوای منطقه در تابستان گرم و نسبتا خشک و در زمستان سرد و برفگیر میباشد.
وضعیت زمینشناسی:
منطقه آغوزبن بلوک ساختمانی کوچکی به ابعاد 5/ 1 تا 5/ 2 کیلومتر است که به وسیله گسلهای نسبتا بزرگ محدود شده و در داخل این بلوک جابجائیهای زیادی از چندین ده تا صد متر و حتی بیشتر رخ داده است. طیّ عملیات اکتشافی که تاکنون توسط شرکت ملی فولاد در منطقه فوق صورت گرفته، پس از 1202 متر حفاری و 2500 متر ترانشه و 600 متر تونل در منطقه سه رگه ذغال سنگی قابل کار شناخته شده است. ضخامت رگهها از 40 تا 144 سانتیمتر متغیر میباشد. طبق خصوصیات کیفی لایه بالائی با ضخامت متوسط 50 سانتیمتر در ردیف مارکK و ذغال ککشو قرار گرفته که در آن میزان مواد فرار 22 تا 24 درصد و ضخامت لایه پلاستیکی بین 13 تا 18 میلیمتر متغیر است. ذغالهای لایههای پائینی جزء ذغالهای لاغر مارکT
ص: 293
میباشد. میزان مواد فرار 4/ 12 تا 16 درصد و ضخامت لایه پلاستیکی صفر و میزان خاکستر لایهها از 19 تا 50 درصد متغیر است. خاکستر متراکم 12 تا 15 درصد میباشد. باید متذکر شد که مجموعه یا سوئیتهای کلاریز- آلاشت در شرق و غرب رسوبهای آغوزبن و ضخامت لایههای ذغالی بین 20 تا 30 سانتیمتر است.
ذخیره معدن:
محدوده معدن از یک ششضلعیABCDEF تشکیل شده که طول ابعاد آن کیلومتر 12-AB ، کیلومتر 5/ 3-BC ، کیلومتر 6/ 9-CD ، کیلومتر 8/ 0-DE ، کیلومتر 42/ 2-EF و کیلومتر 6/ 2-AF میباشند. میزان ذخیره توسط شرکت ملی فولاد 000، 126، 1 تن محاسبه گردیده که شامل 000، 179 تن ذغال ککشو (مارکK ) و 000، 947 تن ذغال حرارتی (مارکJ ) میباشد.
توجیه فنی و اقتصادی و اجتماعی:
همانطوری که اشاره شد حدود 16% ذخیره قطعی را ذغال سنگ ککشو تشکیل میدهد که قابل مصرف در کارخانه ذوبآهن اصفهان است و ما بقی 84% از ذغال سنگ حرارتی است. و با توجه به اشتغال در منطقه محروم و زلزلهزده رودبار و جذب نیروی انسانی اعم از متخصص و ماهر و ساده و تأمین مواد اولیه ذوب آهن و کورههای آهکپزی و امکان صادرات ذغال حرارتی به خارج و تحصیل ارز، بکار انداختن مجدد معدن مقرونبهصرفه میباشد. ضمنا چون ظرفیت و ذخیره معدن کم بوده و راهاندازی و استخراج آن توسط بخش دولتی هزینه بالائی را در بر خواهد داشت، لذا فعالیت معدن توسط بخش دولتی معقول به نظر نمیرسد ولی برای بخش تعاونی و خصوصی با صرفه میباشد. در حال حاضر معدن راکد است ولی مقدمات واگذاری آن فراهم شده و در آینده نزدیک مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت.
علاوه بر این دو معدن، معدن دیگری در کلشتر رودبار وجود دارد که در گذشته فعالیت زیادی نداشته و اکنون نیز راکد است. امکان دارد در آینده نسبت به راهاندازی مجدد آن اقدام شود.
همچنین ذخایری در نواحی سرددره و لسبوی و بندگدوک و شوئیل با ذغال سنگ مرغوب گزارش شده که باید عملیات اکتشافی در مورد ذخیرهیابی آن صورت پذیرد. چهبسا با توجه به گسترش وسیع سازندهای شمشک در مناطق یادشده ذخایر مزبور در آینده از معادن بزرگ ذغال سنگ ناحیه گیلان محسوب گردد.
منابع نفت و گاز در گیلان
نفت و گاز جزو مواد معدنی محسوب میشوند و منابع نفت و گاز همواره در مبحث معادن مورد مطالعه قرار میگیرند زیرا ظرفیت و گسترش منابع نفتی با سازندهای زمینشنای و چینهای و رخسارههای دریایی رابطهای مستقیم دارند.
گزارشهای متعدد، خروج گازهای قابل اشتغال را از دل خاک در بسیاری از نقاط جلگهای گیلان به ویژه نواحی ساحلی بندر کیاشهر، آستانه اشرفیه و اطراف دانشکده کشاورزی رشت تأیید کرده است. این گازها اصولا منشأ مردابی داشته و بیوگاز میباشند. با توجه به مطالعاتی که از حفاریهای متعدد در جلگه گیلان بدست آمده شرایط مردابی بودن جلگه در اثر عقبنشینی دریای خزر به اثبات رسیده است. بنابراین وجود گازهای مردابی که در رسوبها محبوس گردیده و در اثر حفر چاه به بیرون نفوذ میکنند امر غیرعادی نیست.
اما تاکنون در مورد مقدار گازها و اقتصادی بودن عملیات اکتشاف و بهرهبرداری از این منابع مطالعات کافی صورت نگرفته است.
شرکت ملی نفت پس از یک سلسله عملیات اکتشافی وجود منابع گازی قابل توجهی را در نواحی جفرود خمام به طرف شرق مورد تأیید قرار داده است.
در ناحیه انزلی- کپورچال نیز هیدروکربور نفتی گزارش شده است.
حفاریهای اکتشافی طی سالهای اخیر، حدود 20 کیلومتری ساحل دریا در ناحیه «بشمن» کپورچال ثمربخش بوده و در آینده نزدیک نیز ممکن است چاههای بهرهبرداری حفر گردد. بههرجهت اکتشافات هنوز ادامه دارد. گرچه در مورد میزان ذخیره و کیفیت آن فعلا اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما به نظر میرسد که فعالیت در این زمینه به نتایج ثمربخشی منتهی شود.
مواد معدنی نسوز
معدن خاک نسوز سنگرود
مقدمه:
کارخانه ذوب آهن اصفهان جهت تولید فولاد علاوه بر ذغال سنگ ککشو و سنگ آهن، به مواد معدنی مفید دیگری احتیاج دارد که به نام مواد خام کمکی خوانده میشوند نظیر فلوکسها (کمکذوبها)، مواد نسوز و مواد ریختهگری.
قبل از آنکه کارخانه ذوب آهن اصفهان شروع به کار نماید قرار بود اکثر مواد خام کمکی از خارج تهیه شود اما با تلاش و پیگیری گروههای اکتشافی در نقاط مختلف کشور ذخایر معتنابهی از انواع مواد معدنی کشف گردید.
اولینبار، آرژیلیت نسوز معدن فوق توسط اکتشافات شرکت تهیه مواد غیر فلزی اصفهان گزارش گردید و در سال 1359 عملیات اکتشاف سطحی و تفصیلی آن بهطور همزمان با کارهای استخراج شروع شد و نمونههایی از آرژیلیت نسوز به دانشکده خاک نسوز لنینگراد و آزمایشگاه استاندارد ایران ارسال گردید. پس از بررسی فیزیکی شیمیایی بر روی آرژیلیتهای سنگرود، اعلام شد که آرژیلیتهای این منطقه نسوز بوده و میتوان از آنها جهت تهیه آجر شاموت (آجر نسوز) استفاده نمود.
ص: 294
موقعیت جغرافیایی و ژئومورفولوژی:
معدن شماره 1 خاک نسوز در قسمت شمالی خانههای سازمانی و معادن ذغال سنگ قرار دارد؛ فاصله این معدن تا لوشان حدود 30 کیلومتر است و در طول جغرافیایی 49 درجه و 40 دقیقه و عرض جغرافیایی 36 درجه و 41 دقیقه قرار دارد. این معدن در جنوب آبریز البرز غربی واقع گردیده و نقاطی که رگه نسوز رخنمون دارد با پوشش کم درختان جنگلی مشخص میگردد و هرچه به ارتفاعات نزدیکتر شویم از پوشش درختان جنگلی کاسته شده و بر میزان پوشش درختچهای افزوده میشود. بلندترین قله منطقه شماره 1 نسوز در منتهی الیه قسمت شرقی 2215 متر ارتفاع دارد و در طرف غرب معدن، ارتفاع به تدریج کاهش مییابد. آب و هوای منطقه سرد و نیمه مرطوب میباشد. وزش بادهای شدید در فصول مختلف که مربوط به بادهای منجیل است موجبات پائین آوردن درجه حرارت را در منطقه فراهم میسازد. در زمستان نزولات جوی در ارتفاعات، بیشتر به صورت برف است. فصل سرما در این منطقه بسیار زودرس و طولانی است و سرمای شدید باعث کاهش بازده در کارهای استخراجی میگردد.
زمینشناسی منطقه:
حوضه رسوبی سنگرود از نظر ساختمانی عبارت از طاقدیس بزرگی است که در امتداد تقریبا شرقی- غربی قرار دارد. یال جنوبی حوضه مزبور که معدن شماره 1 خاک نسوز در آن قرار دارد دارای شکستگیهای زمینساختی زیادی بوده و در قسمت غربی به وسیله یک طاقدیس دیگر معدن شماره 2 خاک نسوز را تشکیل میدهد. معدن مزبور مستقیما با گسل کندوان- بیورزین ارتباط پیدا میکند و در اعماق موجب از بین رفتن رگه نسوز میگردد. یال شمالی آنتیکلینال فوق معدن خاک نسوز پاکده را که 5/ 5 کیلومتر بیرونزدگی دارد بوجود میآورد. بخش عمده حوضه رسوبی سنگرود از سنگهای رسوبی دریایی و قارهای پوشیده شده است. شیب سنگها در محدوده معدن خاک نسوز با تغییرات شدیدی همراه بوده از 15 تا 35 درجه میباشد و زوایای شیب سنگها در قسمت غربی معدن از 15 تا 40 درجه و در قسمت شرقی معدن از 40 تا 45 درجه متغیر است.
نوع خاک نسوز و مقدار ذخائر آن:
بررسیهای آزمایشگاهی انجام شده بر روی نمونههای آرژیلیت نسوز معدن شماره 1 نشان داده است که خاک نسوز معدن سنگرود بیشتر از نوع کائولینیت بوده در نقاطی که درصد آلومین افزایش مییابد خاک نسوز جلای چرب و صابونی خود را از دست میدهد و رنگ آن از خاکستری به خاکستری روشن و نخودیرنگ تغییر شکل مییابد. اینگونه نمونههای نسوز دارای کانیDiaspor (اکسید آلومینیوم آبدار) و بوهمیتBohemite بوده و در دسته بوکسیتها جای میگیرند و علاوه بر اینکه رنگشان روشنتر است و جلای زبر و خشن دارند معمولا بیش از 52 درصد آلومینAl 2 O 3 به همراه دارند.
بررسیهای آماری انجام شده مؤید این مطلب است که درصد اکسید تیتانTiO 2 و درصدO 3 وFe 2 با یکدیگر تناسب مستقیم دارند یعنی زمانی که درصدAl 2 O 3 افزایش مییابد درصدTiO 2 نیز بالا میرود.
رگه آرژیلیت نسوز سنگرود ساختمان پیچیدهای دارد. آرژیلیت معدن شماره 1 دارای زون آهنداری است که در سطح بهصورت لیمونیت و هماتیت ظاهر میشود و در عمق رگه (کمر پائین) بیشتر سولفوره بوده دارای پیریت و مارکازیت میباشد، زون اکسید آهن حالت مشخص و ثابتی نداشته و در بیشتر مواقع در سطح وجود دارد ولی گاه در وسط و حتی پائینتر از کمر رگه نیز مشاهده شده است. ضخامت زون آهندار رگه نسوز از صفر تا 150 سانتیمتر در نوسان است. بعد از قسمتهای آهندار یاد شده (و در بعضی از مواقع قبل از آن) یک لایه نسوز دانهدرشت با ضخامت یک متر، قرار دارد که رنگ متن آن خاکستری تیره همراه با دانههایی از 2 میلیمتر تا 6 میلیمتر به رنگ سیاه میباشد. آزمایش نشان میدهد که رنگ سیاه مربوط به مواد آلی و کربنی است و در این قسمت از لایه نسوز درصد اکسید تیتان نیز بالاست.
معدن خاک نسوز پاکده نیز در 5 کیلومتری شمال شرقی خانههای مسکونی معدن ذغال سنگ سنگرود قرار گرفته است. طول کلی بیرونزدگی در حدود 5 کیلومتر است. تاکنون عملیات اکتشافی کاملی بر روی رگه فوق انجام نشده است.
معدن خاک نسوز کیبین در 5 کیلومتری شمال غربی خانههای مسکونی معدن سنگرود قرار گرفته است. ضخامت رگه بسیار کم است و به علت زمین ساخت پیچیده و راه صعب العبور و ذخیره کم، در حال حاضر بهرهبرداری و استخراج آن مقرونبهصرفه نمیباشد.
موارد مصرف خاک نسوز:
در کارخانه متالوژی اصفهان از آرژیلیت نسوز و بوکسیت مناطق دوپلان و سنگرود استفاده میشود. وجه تمایز آن با سایر نسوزها در بالا بودن درصد آلومین و فقدان پلاستیسیته کامل است. از خاک نسوز منطقه کویر که دارای مقدار متوسط آلومین و پلاستیسیته زیاد میباشد به عنوان جزء اصلی ترکیبی چسباننده استفاده میکنند. کارخانه ذوب آهن اصفهان در حال حاضر خاک نسوز سنگرود را با مشخصات زیر میپذیرد:
حد اقل 22%Al 2 O 3
حد اکثر 4%TiO 2
حد اکثر 2%Fe 2 O 3
حد اکثر 3%RO G R 2 O
حد اکثر 3% رطوبت
C
1730 نطقه زینتر[199]
همانطوری که اشاره شد رگه نسوز سنگرود اکثرا از کائولینیت و یا مقدار محدود دیاسپور، کوارتز و هماتیت تشکیل شده است و در بعضی قسمتها ضخامت رگه آهندار خاک نسوز تا 150 سانتیمتر میرسد و زون آهندار فوق از جنس هماتیت لیمونیت میباشد. میزان استخراج خاک نسوز بستگی به نیاز کارخانه ذوب آهن دارد که سالانه در حدود 6000- 3000 تن متغیر است.
چون معمولا درصد آهن رگه نسوز بالاتر از حد مجاز وAl 2 O 3 نیز پائینتر از حد مجاز میباشد، لذا خاک نسوز سنگرود پس از سنگجوری مورد استفاده کارخانه ذوب آهن قرار میگیرد. خاک نسوزی که کمتر از 2 درصدFe 2 O 3 داشته باشد به عنوان باطله انبار میشود و علاوه بر آن میزان قابل ملاحظهای کائولن مرغوب بهصورت سنگجوری کنار گذاشته میشود و با توجه به موارد
ص: 295
مصرف آن در صنایع مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. علاوه بر ذوب آهن، خاک نسوز بالاتر از 3/ 0 درصد در صنایع کاشی کف و کاشی دیوار و انواع آجرهای نسوز با حساسیت کمتر استفاده میشود و کائولنهای سنگجور شده را نیز جهت تأمین کائولن کارخانههای چینیسازی به مصرف میرسانند. خاک نسوز با توجه به خواص و ذخایر آن آینده بسیار روشنی در پیش دارد. ضمنا چون میزان اکسید تیتانTiO 2 و اکسید آهنFe 2 O 3 در بعضی از رگههای آن زیاد است، میتوان مواد مزبور را با روش فراوری از خاک نسوز جدا کرد و آنها را در صنایع رنگسازی مورد استفاده قرار دارد. بدینترتیب علاوه بر بالا بردن کیفیت خاک نسوز از اکسید تیتان و اکسید آهن نیز به نحو مطلوب بهرهبرداری میشود.
معدن سیلیس بزبره عمارلو
موقعیت جغرافیایی:
این معدن در فاصله 17 کیلومتری شمال کارخانه سیمان لوشان و 5 کیلومتری امامزاده ابوحنیفه قرار دارد. 12 کیلومتر از راه آن تا امامزاده حنیفه جاده ماشینرو و بقیه از روستای بیورزین مالرو میباشد که نیاز به جادهسازی دارد. آب و هوای منطقه در بهار و تابستان بسیار مطبوع است و رطوبت آن به مراتب کمتر از شهرهای ساحلی است. پائیز و زمستان توأم با ریزش باران و برف میباشد و با توجه به وضعیت جوی در صورت راهاندازی معدن حد اکثر 9 ماه در سال امکان فعالیت وجود دارد. ارتفاع معدن نسبت به شهر رشت 2270 متر است.
محدوده معدن بهصورت یک چهارضلعیABCD است که ابعاد آن به صورت زیر میباشد:
متر 2500-AB -CD
متر 580-AC -BD
زمینشناسی منطقه:
این معدن از کوارتزیت ریزدانه سفیدرنگ تشکیل شده و با وجود دگرگونی، لایهبندی خود را حفظ کرده است. لایهبندی کوارتزیت، نازک تا متوسط و شیب لایه کوارتزیت 50 تا 40 درجه به سمت جنوب شرقی میباشد. ضخامت بیرونزدگی آن بیش از 50 متر است و ماسه سنگهای کرمرنگ متمایل به قرمز با ضخامت زیادی بر روی آن قرار دارند.
این کوارتزیتها بر روی دولومیتهای ضخیملایه قرار گرفتهاند. دو نمونه از تجزیه شیمیایی آن به شرح زیر میباشد:
5/ 96/ 5/ 96/I Sio 2
24/ 2/ 38/ 1/I Al 2 o 3
15/ 0/ 15/ 0/I Fe 2 o 3
07/ 0/ 17/ 0/I Tio 2
15/ 0/ 10/ 0/I Cao
04/ 0/ 14/ 0/I Mgo
02/ 0/ 02/ 0/I Na 2 o
51/ 0/ 51/ 0/I K 2 o
0/ 0/I So 3
43/ 0/ 58/ 0/I LOI
همانطور که ملاحظه میشود درصد عیار سیلیس خوب است و درصد عناصر مضر نیز پائین میباشد. با توجه به آزمایشی که در کارخانه شیشه قزوین انجام شده میتوان گفت که سیلیس معدن بزبره برای تولید شیشه جام مناسب است. معدن کوارتزیت به طول بیرونزدگی حد اقل 700 متر، ضخامت متوسط 40 متر، عرض 200 متر و وزن مخصوص 5/ 2 دارای ذخیره قطعی 000، 000، 14 تن کوارتزیت است. ذخیره احتمالی آن بیش از 000، 000، 40 تن برآورد میشود. علاوه بر آن ذخایر عظیم ماسهسنگ سیلیسی وجود دارد که عیارSiO 2 آن بیش از 90 درصد میباشد و ذخیره احتمالی آن از 000، 000، 60 تن تجاوز مینماید.
موارد استفاده و وضعیت اقتصادی و اجتماعی:
با توجه به نتایج تجزیه شیمیائی کوارتزیت و در نظر گرفتن درصد خلوص سیلیس و پائین بودن مواد مضره نظیر اکسید آهن، فسفر و سولفور، مواد بدست آمده از معدن مزبور در صنایع مختلفی مانند شیشهسازی، چینیسازی، تولید سرامیک، ماسه ریختهگری، سیلیکات سدیم (جهت تولید مایعات پاککننده)، تصفیه آب، تولید سیمان و غیره موارد استفاده زیادی دارد.
با راهاندازی معدن مزبور علاوه بر آنکه سیلیس مورد نیاز کارخانههای گیلان و سایر استانهای کشور تأمین میگردد تعداد قابل توجهی از کارگران بیکار مخصوصا بومیهای زلزلهزده در منطقه منجیل و لوشان مشغول کار میشوند. از سوی دیگر ایجاد راه برای حمل مواد معدنی و ایاب و ذهاب کارگران معدن، امکان استفاده از مناطق ییلاقی و چشمهسارهای پای معدن را برای اهالی فراهم میسازد.
معدن کوارتزیت منطقه خلیلدشت
موقعیت جغرافیائی:
خلیلدشت در حدود 6 کیلومتری جنوب غربی شهرک ماسوله و در ارتفاع تقریبا 2400 متری از سطح دریا قرار گرفته است.
دستیابی به معدن در حال حاضر فقط از جاده مالرو و صعب العبور میسر است.
آب و هوای منطقه در اواخر بهار و تابستان و اوائل پائیز معتدل و در اواخر پائیز و زمستان بسیار سرد است و منطقه بهطور کلی برفگیر میباشد. تعداد 50 خانواده از اوائل بهار تا اوائل پائیز بهطور موقت در این منطقه سکونت میکنند که شغل آنها عموما دامداری است.
زمینشناسی:
سازندهای اطراف ماده معدنی آهکهای کرتاسه و ژوراسیک بالا و کوارتزیتهای تریاس میباشد. جنس واحدهای سنگی آن از جنوب غربی به طرف شمال شرقی چنین میباشد:
1- تمام قسمتهای جنوب و جنوب غربی و شرقی ماده معدنی را حدود 200 متر آهکهای مطبّق نازک با لایههای خاکستریرنگ کرتاسه و ژوراسیک بالا فراگرفته است.
2- ضخامت خود کوارتزیت حدود 70 متر است و رنگ آن سفید میباشد.
3- در تمام قسمتهای شمال و قسمتی از شمال غربی و شرقی ماده معدنی، حدود 300 متر آهکهای نازک لایه وجود دارد.
عیارSiO 2 از 8/ 95 تا 02/ 98 درصد متغیر است. ترکیب شیمیائی یک
ص: 296
نمونه از آن بدین قرار است:
34/ 0/I Fe 2 o 3 / 9/ 96/I Sio 2
06/ 0/I Na 2 o / 43/ 1/I K 2 o
20/ 0/I Cao / 26/ 0/I K 2 o
04/ 0/I So 3 / 04/ 0/I Mgo
// 27/ 0/I LOI
ذخیره ماده معدنی:
قسمتهای اصلی معدن بهصورت 4 بلوک اصلی است که با طول متوسط 1000 متر و عرض متوسط 250 متر و ارتفاع متوسط 60 متر حدود 000، 000، 45 تن مواد معدنی ذخیره دارند.
در اطراف معدن علاوه بر ذخایر ذکر شده بیرونزدگیهای دیگری از سیلیس مشاهده میشود که به علت پوشش گیاهی از نظر پنهان است. با توجه به گسترش و پراکندگی بیرونزدگیها میتوان گفت که ذخایر احتمالی بیش از دو برابر ذخیره یادشده میباشد.
توجیه اقتصادی و اجتماعی معدن:
ماسوله یکی از مناطق دیگر گیلان است که فقط با جاذبههای توریستی تعدادی از علاقمندان را در بهار و تابستان به سوی خود میکشد. شغل اهالی ماسوله تولید صنایع دستی و دامداری است. اغلب اهالی در فصلهای پائیز و زمستان بیکار هستند و بهعلت بیکاری و سرمای زیاد به نقاط دیگر سفر میکنند. میتوان گفت ماسوله با تمام امکانات طبیعی یکی از مناطق محروم کشور است. امکانات رفاهی آن با اینکه در حدود 30 کیلومتری شهر فومن قرار دارد بسیار محدود است بنابراین راهاندازی معدن علاوه بر آن که قسمتی از مواد مورد نیاز صنایع استان را تأمین مینماید موجبات اشتغال گروه قابل توجهی از کارگران را نیز فراهم میسازد. همچنین با ایجاد راه برای معدن به بهبود زندگی کوهنشینان نیز کمک خواهد شد. از سوی دیگر چون سیلیس مصارف زیادی دارد با بهرهبرداری از معدن مزبور میتوان مقادیری سیلیس به خارج صادر کرده میزان درآمدهای ارزی را افزایش داد.
معدن سیلیس عطاکوه لاهیجان
موقعیت جغرافیائی:
این معدن در فاصله 16 کیلومتری شرق لاهیجان قرار دارد. راه ارتباطی معدن با شهرستان مزبور جاده مخصوص ایستگاه مخابراتی عطاکوه است که خاکی و ماشینرو میباشد.
آب و هوای منطقه معتدل است. معدن دارای پوشش جنگلی و در کنار باغهای چای است. روی ماده معدنی پوشش گیاهی بسیار کمی به صورت علفی و بهندرت درختچهای دیده میشود. شغل اهالی منطقه بیشتر چایکاری است.
وضع زمینشناسی و توجیه اقتصادی:
این معدن دارای سنگهای سیلیسی دگرگونی (کوارتزیت) سفیدرنگ با لایهبندی نازک مشخص است.
ضخامت لایهها حدود 100 متر، طول بیرونزدگی 300 متر و عرض متوسط 150 متر است. سن سازندها با توجه به نقشه زمینشناسی 250000/ 1 منطقه، کربونیفر تعیین گردیده است. ذخیره معدن 000، 000، 4 تن برآورد گردیده است. نتایج آزمایشگاهی سیلیس عطاکوه نشان میدهد گرچه درصدSiO 2 بیشتر از 90 است ولی درصدFe 2 O 3 آن 45/ 0 درصد است که تقریبا بالا میباشد و برای تولید شیشه مناسب نیست ولی برای مصرف صنایعی که نسبت به عیار آهن حساس نمیباشند مناسب است. به علت نزدیکی به شهر و دارا بودن جاده و سایر تسهیلات راهاندازی معدن باصرفه است و علاوه بر آن در منطقه ایجاد اشتغال نیز مینماید و با توجه به اینکه در آینده نزدیک از ماسه سیلیسی گلشن- جفرود جهت تولید آجر و ماسه آهکی استفاده خواهد شد لذا جهت بالا بردن درصد سیلیس ماسه فوق میتوان سیلیس عطاکوه را با آن مخلوط کرده به نتایج مطلوبی رسید.[200]
معدن میکای سیاه (بیوتیت) یا علی گوابر املش
اشاره
در سال 1356 گواهینامه کشف این معدن با ذخیره 000، 51 تن میکا به نام شخصی حقیقی صادر شد. در سال 1365 با قائممقام دارنده گواهینامه کشف، قراردادی برای استخراج و فروش سالانه 1500 تن میکا به مدت 5 سال منعقد گردید؛ معدن در حال حاضر فعال است و یک کارخانه تغلیظ میکا هم در جورکاسر املش جهت فرآوری میکا از خاک میکادار احداث گردیده است.
موقعیت جغرافیائی:
معدن در فاصله 5 کیلومتری جنوب غربی املش و در کنار قریه یا علی گوابر واقع شده است. آب و هوای منطقه نسبتا معتدل و در زمستان برفگیر است. محدوده معدن از باغهای چای پوشیده شده است. جاده آن بسیار باریک است و احتیاج به مرمت و تعریض دارد. در زمستان تردد از آن تقریبا غیرممکن است زیرا میبایست از داخل رودخانهای که اکثرا پرآب و سنگلاخی است عبور کرد.
زمینشناسی:
بهطور کلی جوانترین سنگهای ناحیه را رسوبهای رودخانهای تشکیل میدهند. رسوبهای دوران چهارم در دامنههای کوه و قسمت سطح دشت دارای ضخامت قابل ملاحظهای هستند. قسمت عمده برجستگیهای ناحیه از سنگهای خروجی بازیک تشکیل میشود که در قسمتهای سطحی تخریب شدهاند. لایههائی از آهکهای خاکستری فسیلدار در داخل این سنگهای خروجی مشاهده میشود. سن آهکها را که همزمان با تشکیل سنگهای خروجی است به کرتاسه[201] نسبت میدهند. سنگهای آهکی در قسمتهای بیرونزدگی گرد شده و گوشههای تیز خود را از دست دادهاند.
دایکهای نوع لامپروفیرLamprophyr بطور پراکنده سنگهای خروجی ناحیه را قطع نموده است. زمان تشکیل این دایکها بعد از کرتاسه و احتمالا ائوسن[202] است.
ماده معدنی مورد بحث میکای سیاه از نوع بیوتیتBiotite میباشد و اندازه ورقههای بزرگ آن به حدود 7 سانتیمتر میرسد. این نوع میکا دارای آهن و
ص: 297
منیزیوم است. سنگهای اصلی که ماده معدنی را دربر میگیرد از نوع مونچی کوویت است. کریستالهای بزرگ میکا در داخل این سنگها مشاهده میگردد و علاوه بر میکا بلورهای شکلدار الیوینOlivine و اوژیت به مقدار زیاد در زیر میکروسکپ قابل رؤیت است.[203]
17/ 11/I Fe 2 o 3 / 12/ 35/I Sio 2
کتاب گیلان ؛ ج1 ؛ ص297
/ 6/I Tio 2 / 77/ 21/I Al 2 o 3
20/ 15/I Mgo / 0/I Cao
45/ 7/I K 2 o / 3/ 0/I Na 2 o
54/ 2/I Lo 3 / 08/ 0/I Mno
ذخیره معدن:
ذخیره قطعی معدن حدود 000، 70 تن است و با توجه به این که میکای مزبور در اطراف معدن یعنی در باغهای چای نیز مشاهده میگردد بنظر میرسد ذخیره احتمالی آن چندین برابر باشد.
موارد مصرف:
این نوع میکا به ابعاد 2 و 3 میلیمتری در حفاریهای چاههای نفتی و در صنایع الکتریکی به عنوان عایق حرارتی، در لابلای سیمپیچهای اتو و اجاق بهصورت دانههای ریز مخلوط با مواد دیگر، در مقرهسازی، در پوسته عایق لولهها و در کاغذسازی به عنوان کاغذ و مقواهای مخصوص عایق حرارتی و الکتریکی، در صنایع لاستیکسازی جهت جلوگیری از سوختن لاستیک برای اصطکاک و غیره بکار میرود.
توجیه فنی و اقتصادی:
همانطوری که ذکر گردید موارد استفاده میکا در صنایع مختلف به این ماده معدنی اهمیت خاصی بخشیده است. به علت کمبود میکا، آن را از خارج وارد میکنند. معدن میکای املش اولین معدن فعال میکا در استان و دومین معدن میکای کشور است. عیار نسبتا خوب و استخراج آسان و کمهزینه و فرآوری بسیار سهل و بالا بودن نرخ فروش و بازار مصرف در شرکت نفت، معدن را از نظر اقتصادی باصرفه ساخته است. راهاندازی معدن علاوه بر اینکه قسمتی از نیاز صنایع را مرتفع میسازد در ایجاد کار نیز نقش مؤثری داشته است. این ماده معدنی مورد احتیاج برخی از کشورهای خارجی است. بدینجهت با بالا بردن میزان استخراج و تولید بیشتر میکای تغلیظ شده علاوه بر تأمین نیاز داخلی میتوان مقادیری از آن را نیز به خارج صادر کرد.
معدن ماسه ریختهگری لاکان
موقعیت جغرافیائی:
معدن ماسه ریختهگری با طول جغرافیائی 49 درجه و 39 دقیقه و عرض جغرافیائی 37 درجه و 13 دقیقه در ناحیه رواجیر لاکان، حدود 12 کیلومتری جنوب رشت واقع است. 10 کیلومتر از جادهای که این معدن را به رشت متصل میسازد آسفالته و بقیه آن در حال حاضر خاکی درجه 2 است. آب و هوای معدن شبیه رشت و معتدل میباشد. پوشش جنگلی معدن بیشتر بهصورت درختچهای است. معدن یادشده در قسمت جنوب شرقی به وسیله گوهررود و در غرب توسط شاهلوله گاز و از شمال به وسیله کانال آببر فومنات محدود شده است. شغل اهالی محل کشاورزی است. محدوده معدن از یک چهارضلعی تشکیل یافته و مساحت آن تقریبا 27 هکتار است.
زمینشناسی منطقه:
با توجه به اطلاعاتی که از حفر چاهکهای دستی در محدوده معدن و چاه عمیق ناحیه انستیتو تکنولوژی لاکان و محوطه کارخانه کود آلی و چاههای نیمه عمیق جاده کمربندی رشت و چاههای آب مشروب منازل اطراف بدست آمده مشخصات معدن مزبور را از نظر جنس رسوبها به شرح ذیل میتوان معرفی کرد:
1- 5/ 3 متر خاک رس از رسوبهای جدید که حدود 30 سانتیمتر آن از خاک رس گیاهی هوموسدار میباشد.
2- 5/ 0 متر ماسه قرمز رسدار که درصد اکسید آهن آن بالاست.
3- حدود 5/ 5 متر ماسه خاکستری تا زردرنگ دانهریز یکنواخت که بیش از 60% دانهها را کوارتز تشکیل میدهد و بقیه از فلدسپات پتاسیمدار و سدیمدار و آلومین و به میزان کمی میکا تشکیل شده است. این ماسه فاقد سیمان میباشد و فقط از 7- 6% مواد چسبنده از نوع رسی تشکیل یافته است.
4- حدود چند سانتیمتر ماسه سبزرنگ مردابی و در زیر آن گراول رودخانهای که به کف رودخانه میرسد. ماده معدنی اخیر از رخسارههای بادی ساحل دریای خزر است و ساختمانی متقاطع دارد.
برحسب اطلاعاتی که از حفاریهای مختلف اطراف لاکان و رشت بدست آمده دریای خزر پس از بوجود آمدن تا کوهپایه لاکان ادامه داشته و کمکم عقبنشینی کرده و به وضع فعلی درآمده است. ماسه ریختهگری معدن فوق نیز تپههای ماسهای حاصل از فعالیت دریای خزر بوده که با دور شدن از دریا به مرور از رسوبهای آبرفتی پوشیده شده است. این رخسارهها را در تمام دشت گیلان با حفاری میتوان مشاهده نمود. ترکیب شیمیائی ماسه ریختهگری لاکان چنین است:
8/ 15/I Al 2 o 3 / 8/ 74/I Sio 2
02/ 0/I Mgo / 96/ 2/I Fe 2 o 3
07/ 2/I K 2 o / 71/ 0/I Cao
// 29/ 3/I Na 2 o
از نظر فیزیکی اندازه دانههای آن بین 9/ 0- 1/ 0 میلیمتر متغیر است و حدود 10% آن از 9/ 0 تا 6/ 0 میلیمتر میباشد. عددریزی آن 99 و ضریب گوشهدار بودن 32/ 1 و نقطه زینتر آن 1170 درجه سانتیگراد و نقطه ذوب آن 1285 درجه سانتیگراد و حدود اتربرگ حد روانی آن 18% است و دامنه خمیری ندارد. درصد دانههای کوچکتر از 200 میکرن برابر 8/ 4 و درصد خاک رس 67/ 6 است. وزن مخصوص ماسه 5/ 1- 40/ 1 میباشد.
مواد معدنی ساختمانی
معدن سنگ آهک لوشان (معدن تخت آسمان)
کلیات:
اجازه بهرهبرداری سنگ آهک لوشان (تخت آسمان) در سال 1333 به نام بنگاه اکتشاف صادر شد و طبق رأی شورایعالی معادن به نام
ص: 298
کارخانه سیمان لوشان و سپس شرکت سیمانساز منتقل گردید. بالاخره در سال 1366 پروانه بهرهبرداری معدن به ظرفیت 000، 000، 1 تن به نام شرکت سیمانساز جهت تغذیه کارخانه سیمان لوشان و سیمان خزر صادر گردید. در حال حاضر معدن فعال میباشد.
زمینشناسی منطقه:
سنگهای لایههای بالائی معدن از تراورتنهای دوران چهارم زمینشناسی یا عهد حاضر است که مستقیما روی رسوبهای اواخر دوران سوم یا رسوبهای جوان دوران چهارم را که از کنگلومرا و برشهای آهکی است پوشانده است. شیب لایههای پائینی از مورفولوژی ناحیه تبعیت میکند. ولی پس از پر کردن فرورفتگیها بهصورت لایههای افقی درآمده است. لایهبندی آن ضخیم است و بین لایههای ضخیم قشر بسیار نازک گلهای آهکی خاکستری متمایل به سبز قرار دارد. لایه تراورتن، که خود از آلویومی به ضخامت 3- 1 متر پوشش دارد، بهطور همشیب روی آهکهای فشرده ریزدانه خاکستری متمایل به قهوهای برشهای آهکی و کنگلومرای آهکی را پوشانده است. درجه خلوص آهک در قسمتهای مرکزی و جنوب و جنوب شرقی معدن مرغوبتر میباشد. به طوری که درصدCaCo 3 تقریبا خالص به بیش از 99 نیز میرسد. ولی سنگها در قسمتهای حاشیهای، شمالی و شمال شرقی نامرغوبتر بوده و دارای تخلخل بیشتر است و عیار سنگ بین 95%- 85% متغیر میباشد.
ذخیره سنگ آهک و تراورتن:
ذخیره فعلی معدن که استخراج نشده است تقریبا 000، 000، 16 تن میباشد که حدود 40 درصد آن، یعنی 000، 000، 7 تن، سنگ تراورتن است. از این مقدار تراورتن نیز حدود 40 درصد قابل برش و فروش در بازارهای داخلی است. بنابراین ذخیره مفید تراورتن قابل استخراج و فروش حدود 000، 000، 3 تن میباشد.
مشخصات معدن بدین قرار است: طول: 1000 متر، عرض: 300 متر، عمق: 20 متر، وزن مخصوص: 7/ 2.
بررسی فنی و اقتصادی:
معدن مزبور در حال حاضر مواد اولیه کارخانه 2000 تنی سیمان خزر و یک کارخانه 300 تنی سیمان را تأمین مینماید.
کارخانه سیمان خزر هرسال بهطور متوسط به 700 تا 800 هزار تن و کارخانه 300 تنی به 150 تا 200 هزار تن سنگ آهک نیاز دارند. بنابراین کارخانههای مزبور جهت تولید سیمان هرسال مجموعا به 1 میلیون تن سنگ آهک احتیاج دارند؛ در حال حاضر حدود 000، 800 تن آهک استخراج میشود.
بهرهبرداری از معدن سنگ آهک در تأمین نیازهای کشور به سیمان فوق العاده مؤثر است و بهطورکلی سیمان در اقتصاد جامعه نقش مهمی را ایفا مینماید زیرا فراوانی سیمان به رونق کارهای ساختمانی کمک میکند و رونق کارهای ساختمانی رشتهها و صنایع بسیاری را فعال میسازد؛ از سوی دیگر اشتغالات گوناگونی را برای نیروهای متخصص و ماهر و ساده ایجاد مینماید.
یک معدن سنگ آهک دیگر در 1 کیلومتری شرق بیورزین وجود دارد که ذخیره آهک آن 70 تا 100 میلیون تن برآورد شده است. دفترچه مشخصات معدن مزبور، جهت تأمین آهک کارخانه سیمان خزر به زودی تهیه خواهد شد.
معدن سنگ آهک صنعتی علیآباد رودبار
موقعیت جغرافیائی:
این معدن در 73 کیلومتری جنوب شهرستان رشت و 5 کیلومتری غرب رودبار واقع است که حدود یک کیلومتری آن جاده خاکی و بقیه آسفالته میباشد. نزدیکترین آبادی به معدن مزبور روستای علیآباد است.
شیب معدن تقریبا تند است به طوری که در ضلع غربی به بیش از 70 درجه میرسد. آبراهههای نسبتا عمیقی معدن را احاطه کرده که در پای معدن به هم پیوسته و آبهای سطحی را به سفیدرود هدایت مینماید. آب و هوای معدن در بهار و تابستان گرم و در زمستان سرد همراه با بارشهای برف و باران میباشد.
رطوبت هوا در این نقطه کمتر از رطوبت دشت گیلان است. منطقه معدن تقریبا لخت و بهندرت درختچهای است.
زمینشناسی منطقه:
سازندهای معدن عبارتند از:
1- سازند مبارک: که از آهکهای ماسهای قرمز و خاکستریرنگ با لایهبندی متوسط 120 تا 40 سانتیمتری تشکیل شده است. دانهبندی آن متوسط و غالبا بلورین همراه با میکروفسیلهای فراوان دوکفهایها و کورال میباشد که سن آن کربونیفر زیرین و شیب توپوگرافی آن نیز ملایم است. شیب لایهها 18- 10 درجه شمال شرقی است و ضخامت آنها 45 متر میباشد.
2- سازند دورود: که با دگرشیبی بر روی رسوبهای کربونیفر زیرین قرار گرفته است. ضخامت لایهها 80- 30 سانتیمتر و ضخامت اندازهگیری شده در معدن حدود 20 متر میباشد. جنس آن از ماسهسنگهای آهکی است که حدود 35%- 30% از حجم کل سنگ را دانههای کوارتز و بتاکوارتز در متن آهک متبلور تشکیل میدهد.
3- سازند روته: این سازند که قسمت اصلی سنگ معدن میباشد از آهکهای ضخیملایه و تودهای خاکستری روشن تا کرم به ضخامت 55 متر تشکیل شده است؛ 35 متر از آن آهک سفیدرنگ و 20 متر آهک کرم رنگ میباشد و در رأس آن آهکهای متبلور با میکروفسیلهای فراوان نظیرSchwagrina Sp .,Girvarella دیده میشود. سن آنsakmarian (پرمین زیرین) تشخیص داده شده است. ترکیب شیمیائی آهک بهصورت زیر میباشد:
0/I Mgo / 37/ 54/I Cao
65/ 0/I Al 2 o 3 / 56/ 0/I Sio 2
48/ 42/I Co 2 / 21/ 0/I Fe 2 o 3
// 5/ 43/I LOI
درصدCo 3 Ca از حد اقل 95 تا حد اکثر 99 متغیر است.
4- آهک دولومیتی و آهک ماسهای که به رنگ زرد تا قرمز است؛ لایهبندی آن متوسط تا ضخیم و دانهبندی آن ریز تا متوسط و متبلور میباشد.
شیب لایهها 27 تا 15 درجه شمال شرقی و سن آن بالای پرمین زیرین است.[204]
5- واحد برشهای آهکی پرمین، این واحد که تقریبا افقی است بر روی واحدهای زیرین قرار گرفته است و بهصورت برشهای آهکی ضخیملایه
ص: 299
میباشد. ضخامت لایهها گاهی به 4 متر میرسد و ضخامت کلی آن به 100 متر بالغ میشود. این واحد از قطعات آهکی سیاه و خاکستری و کرم با گوشههای نسبتا زاویهدار تشکیل یافته که به وسیله سیمان آهکی متبلور به هم چسبیدهاند.
با توجه به شرایط چینهای میتوان سن پرمین بالائی را برای آن در نظر گرفت.
6- یک واحد دیاباز یا کوارتز- گابرو که بهصورت دایک عمل کرده است.
آهک روته از مرغوبیت بالا برخوردار است. ذخیره قابل استخراج آن حدود 2 میلیون تن ولی ذخیره واقعی آن تا 5 میلیون تن میرسد. ذخیره سایر آهکها در واحدهای سنگی مذکور بیش از 000، 000، 6 تن میباشد.
بررسی وضعیت اقتصادی و اجتماعی معدن:
با توجه به اینکه در شرایط فعلی بعضی از صنایع استان نظیر چوب و کاغذ (چوکا) و کارخانه کفش گنجه و شرکت تولید کابل سیمکوار یکسون و غیره از آهک هیدراته استفاده مینمایند، معدن مذکور با توجه به عیار بالای محصول آن، از نظر تولید آهک صنعتی مورد نیاز گیلان و سایر استانهای کشور موقعیت قابل توجهی دارد. البته موافقت اصولی تولید آهک صنعتی صادر شده و در آینده نزدیک نسبت به تأسیس کارخانه اقدام خواهد شد. راهاندازی معدن و کارخانه علاوه بر تأمین مواد مورد نیاز صنایع در ایجاد اشتغال برای بیکاران و جذب نیروی انسانی در مناطق زلزلهزده رودبار و منجیل بسیار مؤثر خواهد بود. از این گذشته از برشهای آهکی متبلور که دارای ذخایر هستند و همچنین از آهکهای متبلور واحدهای سنگی دیگر میتوان برای تولید سنگنمای ساختمانی نیز استفاده کرده قسمتی از نیاز سنگبریهای استان را تأمین نمود.
لازم به یادآوری است که علاوه بر معدن آهک فوق معادن فعال مشابهی نیز در گیلان وجود دارند؛ از جمله میتوان به معدن آهک گنجه رودبار اشاره کرد که در 62 کیلومتری جنوب رشت و 5 کیلومتری رودبار واقع است و مقدار بهرهدهی آن 000، 30 تن در سال میباشد. سنگ آهک توسط کارگاه تولید پودر سنگ ذیلک تبدیل به پودر و خاک سنگ شده در کارهای ساختمانی و موزائیکسازیها به مصرف میرسد. مدت نسبتا زیادی است که از این معدن سنگ آهک استخراج میشود و ذخیره مفید آن در حال حاضر به کمتر از نیم میلیون تن رسیده است.
از معادن دیگر میتوان معدن آهک کانرود آستارا و مرکیه ماسال را نام برد که محصول آنها در امور بنائی بکار میرود همچنین معدن تراورتن کلشتر که آهک آن از نوع نسبتا مرغوب است. این معدن در سمت چپ جاده خلیلآباد به منجیل و در محل آب گرم کلشتر قرار دارد. ذخیره آن حدود 1 میلیون تن تخمین زده شده است و به علت مجاورت با جاده آسفالته و داشتن آهک مرغوب برای بهرهبرداری از آن برنامهریزی شده است.
یکی دیگر از معادن تراورتن، معدن سنگرود است که در نزدیکی سنگرود مسیر لوشان- سنگرود قرار دارد. ذخیره آن بسیار زیاد است ولی تخلخل سنگها بالاست، درصد عیار آهک آن نیز زیاد است. در اطراف معدن، هم اکنون چشمههای آهکساز در حال رسوبگذاری هستند و رسوبهای جدید آنها هنوز کاملا سخت نشده است. این چشمهها علاوه بر جنبه اقتصادی از نظر زیبائی مناظر طبیعی نیز جالب توجه میباشند.
از معادن دیگر آهک که دارای ذخایر نسبتا زیادی میباشند و عیار بعضی از آنها بسیار بالاست میتوان معادن آهک منطقه تکلیم- دارستان، ذخایر عظیم آهک گرمابدشت و اشکورات رودسر، شلوارکوه ماسال، سفیدسنگان لمیر آستارا و سفید کتله امامزاده هاشم رودبار را نام برد. ذخایر آهک اشکورات جهت تأمین مواد اولیه یک کارخانه سیمان در شرق گیلان در نظر گرفته شده است.
معادن شن و ماسه استان
اشاره
گرچه شن و ماسه از نظر ارزش ظاهرا قابل توجه نیست ولی در حال حاضر به علت رشد فزاینده کارهای عمرانی و ساختمانی، شن و ماسه اهمیت خاصی پیدا کرده است به طوری که با کمبود شن و ماسه گاه اجرای کارهای عمرانی با رکود مواجه میشود. به جرئت میتوان گفت که بدون شن و ماسه اجرای هیچ پروژه عمرانی امکانپذیر نیست. نیاز مبرم مردم به خانهسازی و اجرای طرحهای بیشمار عمرانی تولید شن و ماسه را بهصورت صنعتی عظیم درآورده است. در حال حاضر کلیه معادن شن و ماسه فعال هستند زیرا با توجه به سهولت استخراج و بالا بودن سطح مصرف، سرمایههای قابل توجهی در این رشته به کار افتاده است. استان گیلان در زمره استانهائی است که به علت بارشهای جوی فراوان (خصوصا در ارتفاعات) رودها و جویبارها و آبروهای فراوانی دارد. این آبروها در مسیر خود، سنگهای ریز و درشت و شن و ماسه را به سوی دریا حمل میکنند و بدینترتیب منابع عظیمی از شن و ماسه بوجود میآورند.
معادن شن و ماسه گیلان را میتوان به 2 دسته تقسیم نمود:
1- رسوبهای عهد حاضر.
2- رسوبهای کنگلومرائی دورانهای زمینشناسی.
رسوبهای عهد حاضر خود به سه دسته تقسیم میشوند:
الف- رسوبهای رودخانههای جاری.
ب- رسوبهای پادگانههای قدیمی رودخانهای.
ج- رسوبهای ساحلی.
الف: گرچه از کلیه رودهای گیلان بهطور موقت و گاهی نیز بهصورت دائم بهرهبرداری میشود اما بحث از تمام این رودها به علت محدود بودن صفحات امکانپذیر نیست لذا به موارد مهم اشاره میشود:
معادن رودخانه سفیدرود
طویلترین و پرآبترین رود گیلان که از بهم پیوستن شاهرود و قزل اوزن به وجود میآید سفیدرود است سرچشمه این رود عظیم کوههای طالقان و کردستان است و نقطه پایان آن ناحیه کیاشهر آستانه اشرفیه است. در این نقطه سفیدرود به دریای خزر میپیوندد.
از ترانشههای بدست آمده به هنگام احداث جادهها و پادگانههای قدیمی در جوبن و گاوکول «نصفی» در کنار بستر فعلی سفیدرود چنین برمیآید که اولین رسوبهای سفیدرود در استان گیلان بر روی سنگهای آذرین در اواخر دوران سوم و اوائل دوران چهارم یا کواترنر نهشته شده است. این رسوبها چون
ص: 300
مربوط به بسترهائی با سنگهای متنوع هستند لذا شامل انواع سنگهای آذرین، رسوبی و دگرگونی میباشند. ضخامت رسوبهای جدید حد اقل 50 سانتیمتر و حد اکثر 4 متر است. کل ذخایر ثابت قابل برداشت بهطور متوسط 000، 000، 10 متر مکعب و ذخایر احتمالی آن 000، 000، 40 متر مکعب تخمین زده میشود. علاوه بر آنها با برداشت بستر فعال در طول سال، در اثر حملونقل و فعالیت رودخانه، دوباره ذخیره جدید جانشین میگردد. معادن لوشان (شاهرود)، ذیلک، اسکلک، نقلهور، امامزاده هاشم، قاضیانرود، سده، بازقلعه، کدوسرا، رشتآباد، کیسم و چند معدن دیگر از سفیدرود ارتزاق میکنند. حدود 12 کارخانه تولید و دانهبندی شن و ماسه در مسیر این رود احداث گردیده است. سالانه بیش از یک میلیون متر مکعب شن و ماسه از سفیدرود برداشت میشود و در طرحهای عمرانی به مصرف میرسد.
معادن رودخانه امامزاده ابراهیم
اشاره
این رود از کوههای امامزاده ابراهیم و اسلار شفت گیلان سرچشمه گرفته و پس از عبور از جلگه گیلان از منطقه پسیخان میگذرد و در حوالی نوخاله و سیاهدرویشان وارد مرداب انزلی میگردد.
زمینشناسی منطقه:
بسترهای اولیه رود بیشتر از سنگهای دگرگونی و آذرین تشکیل یافته لذا قسمت اعظم اجزاء مخلوط رودخانهای را سنگهای سیلیکاته تشکیل میدهند. از آنجایی که جنس سنگها سیلیکاته و سخت بوده و درصد سنگهای رسوبی آن نیز کم است، لذا درصد رس و ماسه آن نیز پایین است؛ در ضمن دانهها نسبتا منظم هستند و کمتر از 20% قلوهسنگ و بقیه از دانههای بلوکی و نخودی و 6- 0 تشکیل شدهاند. مصالح در مجاورت مرداب یکسان و در حد 6- 0 میباشد.
ذخیره معدن:
سالهای متمادی است که ذخایر شن و ماسه مسیر رودخانه امامزاده ابراهیم به علت مرغوب بودن و نزدیکی به شهر توسط پیمانکاران و مردم برداشت میشود. مقدار متوسط این برداشت در سال به 000، 200 متر مکعب میرسد که مرتبا در حال افزایش است. بدیهی است برداشتهای بیرویه و تحلیل مصالح رودخانه موجبات پایین افتادن سطح آب را نسبت به سردهنههای آبیاری فراهم نموده برداشت را غیرممکن میسازد. در بستر قدیمی رودخانه که اراضی متعلق به افراد میباشد مصالح زیادی ذخیره شده است. ضخامت مصالح مزبور گاه تا 3 متر میرسد. طول متوسط ذخایر مزبور 6 کیلومتر، عرض متوسط 200 متر و ضخامت متوسط آن 5/ 1 متر است. با توجه به نیاز روزافزون استان و مشکلات عدیدهای که به سبب برداشت زیاد در مسائل آبیاری پیدا شده و کمبود شن و ماسه در حال حاضر، که قیمت را به حد زیاد افزایش داده است، و بالاخره کاهش ذخایر رسوبهای رودخانه لازم است معادن سنگ دیگری در مجاورت جادههای اصلی شناسائی و استخراج شوند و کارگاههای تولید شن و ماسه را تغذیه نمایند. در همین جهت فعلا 3 معدن سنگ آندزیت بازالت با ذخیره مرئی بیش از 30 میلیون تن در سیلکسر، خرطوم بالا و خرطوم پایین توسط نگارنده شناسایی گردیده است و در آینده نیز شناسائی معادن سنگ جهت تولید شن و ماسه توسط اداره کل معادن و فلزات ادامه خواهد یافت.
رسوبهای پادگانههای قدیمی:
از این رسوبها میتوان معدن جوبن و گاوکول نصفی رودبار را نام برد. معدن جوبن در 60 کیلومتری جنوب رشت و در سمت راست جاده رشت- قزوین و در جنوب آبادی جوبن قرار دارد.
جنس رسوبهای آن از رسوبهای رودخانهای سفیدرود است و به وسیله سیمان بسیار سستی از ماسه و لای بهم فشرده شده است. ذخیره کل معدن بیش از 95 میلیون متر مکعب میباشد که با در نظر گرفتن 15 درصد افت و نیز ذخیرهای که در حریم دکل فشار قوی قرار گرفته حدود 77 میلیون متر مکعب باقی میماند.
در حال حاضر یک کارگاه بزرگ سنگشکن با ظرفیت تولیدی 2000 متر مکعب در سال، احداث شده که در آینده نزدیک بیش از 000، 600 متر مکعب شن و ماسه تولید خواهد کرد. البته در محدوده معدن، دو موافقت اصولی دیگر شن و ماسه نیز صادر شده و این تولید به بیش از دو برابر افزوده خواهد شد. چون معدن در خشکی قرار دارد عمل برداشت آسان است و با احداث کارگاه دانهبندی در پای معدن میتوان قسمت زیادی از مصالح مورد نیاز را تأمین نمود. در مقابل همین معدن یعنی در جنوب سفیدرود معدن کوهی شن و ماسه گاوکول نصفی واقع است که مصالح آن از جوبن نسبتا بهتر و ذخیره قطعی آن بیش از 80 میلیون متر مکعب میباشد. با استفاده از پل جمشیدآباد به توتکابن امکان حمل آن به شهر آسان است. موافقت اصولی تولید شن و ماسه برای آن نیز صادر گردیده و امید میرود که میزان قابل توجهی از شن و ماسه مورد نیاز استان را تأمین نماید. به طوری که پیشبینی شده است در آینده سرمایهگذاری بیشتری بر روی این معدن انجام خواهد گرفت.
معادن ماسههای ساحلی دریای خزر
در طول نوار ساحلی دریای خزر از آستارا تا چابکسر بهطول منقطع تپههای ماسهای مشاهده میگردد که از سالها قبل مورد بهرهبرداری قرار دارند. با وجود ذخایر عظیم ماسه، متأسفانه بیشتر آنها رو به اتمام است.
براساس تحقیقات مقدماتی که از طرف اداره کل معادن و فلزات گیلان در سال 1363 انجام پذیرفت ذخایر تپههای ماسهای موجود بیش از 40 میلیون متر مکعب بود که این رقم در حال حاضر کاهش چشمگیری داشته است. از معادن معروف ماسه ساحلی میتوان، معادن ماسه ساحلی کپورچال، بشمکلور، ساحل انزلی، حسنرود، گلشن، لسکوکلایه، بندر کیاشهر و چاف لنگرود را نام برد.
رسوبهای کنگلومرائی دوران دوم زمینشناسی
اشاره
استفاده از این ذخایر فعلا مورد توجه نیست بلکه در آینده برای طرحهای عمرانی نظیر جادهسازی در نظر گرفته شده است. یکی از معادن شن و ماسه که دارای ذخیره زیاد است در حوالی گرمابدشت- کاکرود (از توابع رحیمآباد و اشکورات) است. رسوبهای آن مربوط به سازند شمشک دوره ژوراسیک از دوران دوم زمینشناسی میباشد. با توجه به احداث جاده آسفالته رحیمآباد به قزوین که شرق گیلان را به قزوین متصل خواهد کرد معدن مزبور مورد استفاده قرار خواهد گرفت ولی در حال حاضر با وجود دوری مسافت و هزینه زیاد
ص: 301
حمل، استفاده از آن مقرونبهصرفه نیست. از ذخایر کنگلومرائی، دوران دوم زمینشناسی میتوان اطراف سنگرود، منطقه کلشتر و اطراف امامزاده ابراهیم را نام برد.
خاک رس
اشاره
آرژیلیتها، سنگهائی هستند که از کانیهای رسی تشکیل شدهاند. رسها دارای حالت خاکی و مخفیبلور بوده عموما خصوصیات ویژهای دارند که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
1- خاصیت همچسبی به حالت خشک، همه رسها دارای همچسبی قابل ملاحظه بوده و در نتیجه این خاصیت، سنگهای مزبور دارای شکست صدفی است و چنانچه متورق گردد ورقههای آن نامنظم است.
2- رنگ آنها گاهی تیره و زمانی روشن است.
3- خاصیت جذب چربی و رنگزدائی، بعضی از رسها در صنعت نفت برای بیرنگ کردن نفت خام مورد استفاده قرار میگیرند.
4- خاصیت شکلپذیری، در حالت مرطوب برخی از رسها همچسبی خود را حفظ میکنند، بعضی دیگر با آب تشکیل خمیری چسبنده و شکلپذیر را میدهند که میتوان آن را بهصورت دلخواه تغییر شکل داد که به آن رسهای شکلپذیر (پلاستیک) گویند. این رسها در صنعت کوزهگری، سفالپزی، آجرپزی بکار میروند.
5- خاصیت جذب آب و نفوذناپذیری، رسها با جذب آب متورم میشوند.
متلاشی شدن رسهای شکلپذیر در آب موجب آزاد شدن حبابهای فراوان هوا میگردد این خاصیت نشانه وجود تخلخل فراوان در آن است، چون ذرات کانیهای رسی اغلب دارای قطری کمتر از یک صدم میلیمتر هستند. به علت همین منافذ ریز رسها به مجرد آغشته شدن با آب غیر قابل نفوذ میگردند و به همین جهت سفرههای آبدار زیرزمینی اغلب در روی لایههای رسی قرار گرفتهاند.
خاصیت دیرگدازی، بعضی از رسها در مقابل حرارت زیاد مقاومت دارند و به اصطلاح دیرگدازند (خاک نسوز) استفاده از آنها در صنعت چینیسازی و آجرهای نسوز به همین سبب است.
تقسیمبندی رسها:
آرژیلیتها را که از سیلیکاتهای آلومینیوم آبدار تشکیل یافتهاند، میتوان بدوا به دو گروه بزرگ تقسیم نمود:
اول: انواعی که بر اثر تجزیه سطحی محل سنگهای فلدسپاتدار تشکیل شدهاند.
دوم: انواعی که در اثر انتقال در حوزههای رسوبی تشکیل یافتهاند.
آرژیلیتهای انتقالی مزبور مخلوطی از فرآوردههای آرژیلیتهای تجزیهای سطحی محلی و کانیهای تخریبی و کانیهای دیگر رسوبی هستند.
آرژیلیتهای تجزیهای سطحی محلی: چون در این بخش سرنوشت مواد حاصل از تجزیه شیمیایی سنگها و بقایای جامد حاصل از تجزیه یعنی موادی که در مکان باقی میماند مورد بحث قرار میگیرند، به همین جهت این سنگها را سنگهای تجزیهای محلی گویند. سنگهای تجزیهای سطحی محلی بسیار متعدد و متنوع هستند و چگونگی پیدایش آنها مسائل پیچیدهای را در سنگشناسی رسوبی مطرح میکند. بنابراین نه تنها باید ماهیت سنگشناسی سنگهای مادر را در نظر داشت بلکه حتی اختلاف شرایط آب و هوایی هنگام تجزیه را نیز نباید نادیده گرفت.
آرژیلیتهای انتقالی: این آرژیلیتها دارای منابع گوناگون میباشند.
ترکیب کانیشناسی آرژیلیتها: بطور عمده از کائولینیت و مونتموریونیت و یا در نتیجه اختلاط این سه نوع کانی تشکیل یافته است.
موارد استفاده رسها: رسها با توجه به تنوع و خواص فیزیکی متعدد موارد استفاده زیادی دارند. از جمله در تولید آجر، سفال، کاشی، چینی، سرامیک، مقرهسازی، لولههای فاضلاب، آجرهای نسوز، سیمان، گل حفاری و غیره مورد استفاده قرار میگیرند.
معدن خاک رس رواجیر لاکان
موقعیت جغرافیائی:
این معدن حدود 11 کیلومتری جنوب شهر رشت در قریه رواجیر لاکان واقع شده که 10 کیلومتر آن تا پاسگاه انتظامی لاکان آسفالته و حدود یک کیلومتر جاده شوسه میباشد. معدن رواجیر به وسیله شاه لوله گاز و کانال آب بر فومنات و گوهررود لاکان محصور میباشد. مساحت آن حدود 27 هکتار و پوشش گیاهی آن از ساقههای علفی و درختچهای میباشد.
شغل اهالی چایکاری و شالیکاری است. آب و هوای ناحیه معدن و اطراف آن معتدل میباشد.
زمینشناسی منطقه:
رسوبهای آن مربوط به کواترنر و عهد حاضر است که پس از عقبنشینی دریای خزر و تشکیل تپههای ماسهای رسوبهای آواری رسی روی آن را پوشانده است. گمانههای حفر شده، از بالا به پائین رسهای تیره هوموسدار و رسهای زرد و قرمز همراه با لکههای سبزرنگ را نشان میدهند؛ در قسمتهای جنوب غربی معدن، نزدیک ارتفاعات، تکههائی از جنس آهک، که در اثر آبهای نفوذی بوجود آمدهاند، بهطور پراکنده با ابعاد مختلف به چشم میخورند. در زیر خاک رس ماسه قرمز همراه با گلولههای کوچک اکسید آهندار و پس از آن ماسه خاکستری و کرمرنگ سیلیسی (ماسه ریختهگری) دیده میشود. ضخامت لایههای رس از 5/ 1 تا 5/ 8 متر و ضخامت متوسط آن 5/ 3 متر میباشد. از تجزیه خاک رس رواجیر نتایج زیر بدست آمده است:
64/ 17/I Al 2 o 3 / 12/ 59/I Sio 2
80/ 1/I Cao / 06/ 7/I Fe 2 o 3
55/ 1/I Na 2 o / 5/ 1/I Mgo
32/ 1/I So 3 / 97/ 1/I K 2 o
02/ 0/I LOI / 33/ 1/I Cl
این خاک در حرارت زیر 1000 درجه سانتیگراد مقاومت داشته و برای آجرهای معمولی و ماشینی مناسب میباشد.
ذخیره معدن، با توجه به ضخامت خاک رس و مساحت قابل برداشت بلامعارض ذخیره مفید رس 000، 100 متر مکعب برآورد گردیده است.
توجیه فنی و اقتصادی:
به طوری که میدانیم هرسال تعداد زیادی آجرهای فشاری و انواع و اقسام بلوکهای سفالی جهت کارهای ساختمانی،
ص: 302
وارد استان گیلان میشود. با آنکه آجرهای وارداتی غالبا به علت وجود مواد زائد در خاک رس نامرغوب هستند ولی با قیمت گرانی بدست مصرفکننده میرسند. از سوی دیگر استفاده از خاک رس مناطق جلگهای گیلان برای تولید آجر نیز به علت زیانهائی که به کشاورزی وارد میسازد امکانپذیر نیست.
با توجه به مسائل مزبور استفاده از معدن خاک رس رواجیر از جهات مختلف برای استان گیلان سودبخش است. زیرا محدوده معدن مزبور منطقه کشاورزی نیست و استفاده از خاک رس در این محدوده به امر کشاورزی لطمه وارد نمیسازد. از طرف دیگر کیفیت خاک این محدوده از نظر فیزیکی و شیمیائی برای تولید آجر بسیار مناسب است.
از نظر ظرفیت تولید چنانچه از هرمتر مکعب خاک رس حدود 800 قالب آجر تهیه شود، از ذخایر معدن رواجیر میتوان 500 میلیون قالب آجر تولید کرد. چنین معدنی برای تغذیه 2 کارخانه به ظرفیت 10 میلیون قالب در سال برای مدت 25 سال کافی است.
بهرهبرداری از خاک رس لاکان از یک سو مقادیر زیادی از کمبود آجر استان را جبران مینماید و از سوی دیگر به علت نزدیکی منطقه به رشت، آجر با قیمت مناسب بدست مصرفکننده میرسد و در ایجاد کار برای بیکاران نیز مؤثر است.
مواد معدنی صنعتی
معدن دولومیت مربّو
موقع جغرافیائی و شرائط آب و هوائی:
این معدن در 116 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان رشت و در 63 کیلومتری سیاهکل و یک کیلومتری ده مربو از توابع شهرستان رودسر واقع شده است. دسترسی به معدن از سه طریق بازکیاگوراب- دیلمان به مربو، مسیر شلمان- املش به مربو و کلاچای- رحیمآباد به مربو امکانپذیر است. منطقه معدن خارج از حد جنگل و کاملا کوهستانی است، آب و هوای منطقه معتدل و در فصل زمستان سرد و برفگیر است، میزان رطوبت آن نسبت به نوار ساحلی دریای خزر پائین است. شغل اهالی کشاورزی است.
زمینشناسی:
کل سازندهای منطقه معدن مربوط به کرتاسه میباشد. ماده معدنی بر روی لایههای نازک آهک قرار دارد. محدوده ماده معدنی را در جنوب و جنوب غربی سنگهای آهک فراگرفته است. رنگ هوازده آنها خاکستری تیره و سطح تازه آنها به رنگ خاکستری روشن همراه با رگههای کلسیت سفید و در بعضی قسمتها همراه، اکسید آهن میباشد. این آهکها تقریبا متبلورند. لایهها ضخیم تا تودهای بوده و شیب آنها به طرف جنوب میباشد. از سمت غرب یک آبراه نسبتا عمیق آن را از معدن سنگنمای شیه که از آهک متبلور تشکیل شده، جدا مینماید. در شمال شرقی و مشرق آن تودههای نفوذی آذرین بازیک و سنگهای خروجی قرار گرفتهاند. ماده معدنی دولومیت بر روی آهکهای نازکلایه که شیب ملایمی دارند قرار گرفته است. شیب دولومیتها نیز ملایم است و کانسار بهصورت تودهای است. در قسمتهای بالا، دولومیتهای سفیددانه (به صورت سنگ چینی) و در بخش میانی دولومیتهای زرد تا کرمرنگ (به علت وجود لیمونیت) و در قسمت پائین نیز دولومیتهای صورتی کمرنگ قرار گرفتهاند. سطح روئی دولومیتها را نیز قشر نازکی از خاک زراعتی فراگرفته که ضخامت آن در همه جا یکسان نیست. از دولومیتهای این معدن نمونههای زیادی گرفته شده و آزمایشهای مختلفی روی آنها انجام گردیده است. نتیجه آزمایش همه آنها رضایتبخش میباشد و تجزیه شیمیائی متوسط دولومیت مربو به شرح زیر است:
15/ 0/I Al 2 o 3 / 4/ 0/I Sio 2
38/ 32/I Cao / 30/ 0/I Fe 2 o 3
35/ 0/I Na 2 o / 1/ 20/I Mgo
14/ 0/I So 3 / 13/ 0/I K 2 o
16/ 46/I LOI / 09/ 0/I Cl
میزان ذخیره:
ذخیره قطعی معدن، با در نظر گرفتن ابعاد ماده معدنی بیش از 40 میلیون تن است که حدود 20 درصد آن یعنی حدود 6 میلیون تن قابل مصرف سنگبریها میباشد و ذخیره احتمالی آن خیلی بیشتر است.
توجیه فنی اقتصادی
: با توجه به نتیجه آزمایش دولومیت و درصد مناسبMgO و نیاز صنایع کشور به دولومیت جهت مصرف در کارخانههای چینیسازی، سرامیک، کاشیسازی، صنایع ذوب آهن (به عنوان کمکذوب)، آجرهای نسوز و کاغذسازی بهرهبرداری از معدن مربو مقرونبهصرفه و سوددهی قابل ملاحظه میباشد و به علاوه در ایجاد کار برای بیکاران و بالا بردن سطح زندگی مردم محروم منطقه به نحو شایستهای مؤثر خواهد بود. سنگ معدن مزبور پس از برش و پرداخت دارای تماس نسبتا خوبی است که با محصول سایر استانها قابل رقابت است.
ذخایر فلدسپات پتاسیک ناحیه زمیدان لاهیجان
در 20 کیلومتری جنوب شهرستان لاهیجان، در ناحیه زمیدان ماده معدنی سفیدرنگی از دیواره جاده، با سطح هوازده به طول تقریبی 100 متر به نظر میرسد که لایهبندی آن نازک با بافت دانهریز میباشد که به وسیله غشائی از اکسید آهن پوشیده شده است. نتیجه تجزیه شیمیائی آن نیز به شرح زیر میباشد.
2/ 15/I Al 2 o 3 / 13/ 72/I Sio 2
15/ 0/I Tio 2 / 06/ 1/I Fe 2 o 3
8/ 1/I Na 2 o / 33/ 1/I Cao
41/ 0/I Cl / 31/ 3/I K 2 o
0/I Mgo / 49/ 3/I LOI
/// 0/I P 2 o 5
با توجه به ترکیب شیمیائی این ماده و شباهت به فلدسپاتهای قابل استفاده
ص: 303
در صنعت، جا دارد عملیات اکتشافی بیشتری در منطقه صورت گیرد.
فلدسپات ناحیه زندانه پرهسر
در 58 کیلومتری جاده رضوانشهر به پونل- میانه و در نزدیکی محل زندانه به طول تقریبی حدود 100 متر در امتداد جاده ماده معدنی فلدسپات وجود دارد. ماده معدنی در قسمت سطح کاملا هوازده شده است. نتیجه تجزیه شیمیائی به شرح زیر است:
9/ 13/I Al 2 o 3 / 75/I Sio 2
3/ 0/I Cao / 13/ 0/I Fe 2 o 3
03/ 0/I Tio 2 / 22/ 0/I Mgo
41/ 3/I Na 2 o / 03/ 0/I Mno 2
81/ 0/I Sao / 47/ 4/I K 2 o
60/ 0/I LOI / 09/ 0/I Cl
// قابل اغماض/I P 2 o 5
با توجه به گسترش فلدسپات و ذخیره قابل اهمیت آن در این نقطه بهتر است عملیات اکتشافی بیشتری انجام پذیرد. ضمنا مصارف عمده فلدسپاتها در چینیسازی، کارخانه کاشی و سرامیک میباشد.
کانسار باریم
دو رگه معدنی باریت (سولفات باریم) در غرب و نیز جنوب غربی لنگرود گزارش شده است. باریت بهصورت رگههائی در درزها و گسلها تجمع یافته و رگهها از نظر اندازه بسیار متغیر هستند ولی بهطور کلی هیچگاه ضخامت آنها از 1 متر تجاوز نمیکند. یک نهشته بزرگ از باریت در 2 کیلومتری جنوب کوه خشاچال درون رسوبهای قرمز پرکامبرین یافت شده است. در اینجا باریت در سطح بیرونزدگی با ابعاد 30 متر در 300 متر مشاهده میشود که به وضوح و به رنگ سفید در عکسهای هوائی مشخص میباشد. باریت، مصارفی در حفاریهای چاه نفت و شیشهسازی، رنگسازی و لاستیکهای کف اتومبیل و غیره دارد.
با توجه به اندیسهای گزارش شده در آینده نزدیک پس از تهیه شناسنامه نسبت به بهرهبرداری از آن اقدام خواهد شد.
معدن گل سرشور بندبن لاهیجان
تاریخچه:
این معدن سالها قبل که توسط افراد محلی استخراج میشد و قبل از رواج مواد شوینده و پاککننده نظیر شامپو و صابون از این سنگ برای شستشوی سر استفاده میشد. ولی با ترویج شامپو و صابون، گل سرشور کمکم از رونق افتاد و فقط عده معدودی جهت جلوگیری از ریزش موی سر از آن استفاده میکنند. به علت اهمیت این ماده معدنی در صنعت، اکتشافات مقدماتی آن صورت گرفته و مطالعات تفصیلی آن ادامه دارد.
موقع جغرافیائی و شرائط آب و هوائی:
این معدن در 7 کیلومتری جنوب و جنوب غربی شهرستان لاهیجان و در مسیر جاده آسفالته لاهیجان- سیاهکل قرار دارد که حدود 2 کیلومتر آن تا معدن خاکی است. نزدیکترین محل به معدن آبادی چلیک (بندبن) است که 7 خانوار جمعیت دارد.
محصولات عمده ناحیه چای و برنج است. آب و هوای منطقه معتدل و مرطوب و در تمام فصول سال امکان فعالیت کار فراهم است. پوشش گیاهی محدوده معدن از نوع سرخس با ساقههای علفی میباشد.
زمینشناسی:
بهطور کلی سطح معدن از خاکهای رس تشکیل شده است. ضخامت خاک رس از 18 تا 2 متر متغیر است و بنظر میرسد که رسوبهای فوقانی گل سرشور مربوط به مواد آبرفتی دوران چهارم زمینشناسی باشد. در زیر لایههای رس، مارن و آهک سیلیسی ریزدانه فشرده دیده میشود و در زیر آنها لایه بنتونیت قرار گرفته است. رنگ بنتونیت در حالت طبیعی سبز روشن است ولی وقتی در هوای آزاد و گرما قرار میگیرد به سبز خیلی کمرنگ یا کرم تا سفید متمایل میشود. ضخامت بنتونیت در منطقه مورد مطالعه بهطور متوسط 3 تا 1 متر اندازهگیری شده است و شیب ماده معدنی ملایم است و از 10 درجه تجاوز نمیکند. نحوه تشکیل آنچنین بیان گردیده است که ابتدا رسوبهای خاکستر آتشفشانی در حوضه رسوبی دریائی تشکیل شده سپس تحت تأثیر آلتراسیون (هوازدگی و دگرگونی) تبدیل به گل سرشور یا بنتونیت گردیده است. نمونه گل سرشور معدن با اشعهX مورد مطالعه قرار گرفته و نشان میدهد که بیشترین کانیهای نمونه را مونتموریونیت، فلدسپات، کوارتز و کانیهای رسی نزدیک به مونتموریونیت تشکیل دادهاند. ضمنا گل سرشور این معدن از تبدیل مواد ولکانیکی کرتاسه بوجود آمده است.
موارد مصرف:
گل سرشور لاهیجان، با توجه به اینکه قسمت اعظم آن از مونتموریونیت تشکیل شده، میتواند آب زیادی جذب نموده انبساط حجم پیدا کند. همین خاصیت سبب استفاده از کانی مزبور در صنعت میشود. از این ماده معدنی در گل حفاری استفاده فراوان میشود. علاوه بر آن بنتونیت برای تصفیه، زلال کردن (رنگزدائی) و پالایش نفت مورد استفاده فراوان دارد. از مصارف دیگر آنکه بهصورت فرعی مورد استفاده قرار میگیرد مصارف داروسازی، رنگهای نقاشی، انواعی از سرامیکها و تهیه کاغذهای مخصوص کپیهای مختلف بدون استفاده از کاربن است. نتیجه تجزیه شیمیائی یک نمونه آن به شرح زیر است:
97/ 13/I Al 2 o 3 / 76/ 53/I Sio 2
05/ 0/I Cl / 82/ 3/I Fe 2 o 3
84/ 4/I Mgo / 39/ 4/I Cao
05/ 0/I P 2 o 5 / 53/ 0/I Tio 2
13/ 0/I So 3 / 02/ 0/I K 2 o 3
میزان ذخیره:
با توجه به ضخامت لایه و گسترش آن ذخیره تقریبی معدن بالغ بر 000، 100 تن است و با توجه به اوضاع و احوال منطقه بنظر میرسد که ذخیره آن بیشتر از مقدار فوق باشد.
توجیه فنی و اقتصادی:
نظر به اهمیت ماده معدنی بنتونیت و کاربرد آن در صنایع مختلف و کمبود آن در کشور لازم است مطالعات اساسی در مورد بنتونیت در سطح استان صورت گیرد تا شاید مناطق دیگری نیز کشف گردد. با توجه به مطالعات مقدماتی که در حوالی لاهیجان صورت گرفته احتمالا ذخیرههائی از این ماده معدنی در منطقه وجود دارد که در صورت محاسبه
ص: 304
ذخیره قابل قبول علاوه بر تأمین بنتونیت مورد نیاز صنایع، میتوان بازار کار را در منطقه رونق داده باعث ایجاد اشتغال گردید.
معدن خاک رس پشت سد سفیدرود (شاخه شاهرود)
مقدمه:
پس از احداث سد سفیدرود هرسال میزان معتنابهی رسوبهای آواری به وسیله شاهرود و قزلاوزن به پشت سد حمل و برحسب ابعاد، سنگینی و سبکی دورتر و یا نزدیکتر از مخزن سد تهنشین میگردند. خاکهای رسی به علت ریزی ذرات و معلق بودن در زمان طولانیتری در نزدیکی سد تهنشین میشوند و این رسوبگذاری به حدی است که حجم قابل ملاحظهای از دریاچه و حجم مفید سد را اشغال کرده است. از این نظر هرسال مبالغ زیادی جهت رسوبزدائی هزینه میگردد. لذا اداره کل معادن و فلزات گیلان در مورد رسوبها به چارهاندیشی پرداخته کار مطالعات اکتشافی و کاربردی آنها را آغاز نموده است. با توجه به نتایج حاصله و امکان استفاده این رسوبها در صنایع غیر فلزی، استخراج خاک رس پشت سد بسیار ثمربخش تشخیص داده شده است.
موقعیت جغرافیائی:
معدن از منتهی الیه منجیل شروع و تا پل بالا بالای جمالآباد به طول تقریبی 10 کیلومتر ادامه دارد. عرض متوسط رسوبگذاری خاک رس حدود 500 متر میباشد. معدن در فصل آبیاری یعنی از فروردین تا اواخر مرداد در زیر آب قرار دارد و بهرهبرداری از آن امکانپذیر نیست. از اوائل شهریور تا اواخر بهمنماه قابل بهرهبرداری است. قسمتهائی از معدن در سمت جنوب و جنوب شرقی پل بالا بالا پوشش گیاهی دارد که بیشتر از نوع گز میباشد و بقیه عاری از پوشش گیاهی است. علاوه بر بستر رودخانه اصلی یک کانال فرعی نیز به منظور رسوبزدائی بهطور مصنوعی ایجاد شده است. بستر رود در سمت شمال از شنها و ریگهای قدیمی رودخانه و سایر رسوبهای آبرفتی و بهندرت لایههائی از رسوبهای دوران سوم پوشیده شده است. در قسمت جنوب (به طرف سیاهپوش) جنس رسوبها بیشتر از مارنی و ماسهسنگی اواخر دوران سوم است. دسترسی به معدن از چند جاده خاکی در اطراف بستر امکانپذیر میباشد.
زمینشناسی:
رسوبها مربوط به عهد حاضر بوده و از نوع مواد فرسایشی و تخریبی انتقالی میباشند. جنس بستر بیشتر از آبرفتهای دوران چهارم و رسوبهای سازند نئوژن است. منشأ خاک رس معدن متنوع میباشد ولی آنچه مسلم است خاکهای رس حمل شده از فرسایش و تخریب سنگهای مادری بوجود آمده که با توجه به نقشه زمینشناسی، بیشتر منشأ آتشفشانی دارند.
کانیهای تشکیلدهنده خاک رس معدن از نوع ایلیت، کلریت، مونت موریونیت، کائولینت، کوارتز و کلسیت میباشند و ماسههای آن علاوه بر ذرات کوارتز حاوی میکا و مینتیت و ایلمنیت هستند. جنس رسوبها از بالا تا پائین (هنگام تخلیه آب سد) با تغییرات کمی شامل رس و سیلت است. گاهی به علت تغییرات رژیم رودخانه و فصل آبیاری در قسمتهائی از آن رسوبهای ماسهای با ضخامت کم تشکیل یافته و در زیر آن ضخامت قابل ملاحظهای از رسهای بسیار چسبنده قرار دارد.
بهطور کلی ضخامت لایههای رس بالائی از 5/ 1 تا 5/ 5 متر متغیر است. به ندرت لایههای نازکی از سیلت یا ماسه در لابلای آن بهصورت عدسی ملاحظه میگردد. با توجه به چسبندگی خاک رس، پس از تشکیل، معمولا پابرجاست ولی ذرات ماسه به علت گردی و عدم چسبندگی به طریق ایجاد کانال فرعی و ایجاد جریان متلاطم آب تا پشت سد حمل میشود لذا با توجه به جنس رسوبها در نزدیکی سد، لایههای روئی بیشتر ماسهای است. درحالیکه از پل بالا بالا، جنس رسوبهای روئی از رس میباشد. ضمنا نتایج تجزیه شیمیائی خاک رس معدن چنین است:
04/ 12/I Al 2 o 3 / 28/ 50/I Sio 2
28/ 8/I Cao / 16/ 5/I Fe 2 o 3
62/ 0/I So 3 / 18/ 2/I Mgo
85/ 0/I Na 2 o / 18/ 2/I K 2 o
31/ 11/I LOI / 6/I Tio 2
میزان ذخیره:
با توجه به ابعاد لایهها و مساحت موردنظر، خاک رس قابل استخراج به بیش از 30 میلیونمتر مکعب تخمین زده میشود و ذخیره احتمالی شاخه شاهرود تا سد، به مراتب خیلی بیشتر از آن میباشد.
توجیه اقتصادی و اجتماعی
چنانکه میدانیم تمامی جلگه گیلان را خاکهای رسی آواری تشکیل میدهد و این رسها ضخامتهای متغیری دارند. خاک رس با ضخامت 20 تا 50 سانتیمتر در سطح، برای کشاورزی مناسب است و هرگونه برداشت از این خاکها مسلما خسارت جبرانناپذیری به کشاورزی منطقه وارد میسازد. از طرفی سالانه میلیونها قالب آجر جهت احداث ساختمان به استان گیلان وارد میشود. بنابراین شناسائی ذخایر خاک رس بلامعارض به طوری که برداشت آن از نظر کشاورزی و منابع طبیعی بلامانع باشد بسیار ضروری است. معدن موصوف با توجه به ذخایر زیاد از معادن ارزشمندی است که بهرهبرداری از آن نه تنها هیچگونه خطری را متوجه کشاورزی منطقه نمیسازد. بلکه حجم مفید دریاچه سد را نیز افزایش میدهد و اثرات مثبتی در کشاورزی دارد.
آزمایشهای کیفیت فیزیکی و تکنولوژیکی نشان میدهد که خاک سد برای تولید آجر، تیغه و بلوکهای سفالی، کاشیهای کف و سرامیک بسیار مناسب بوده بر خاک رس آجر کارگاههای موفق و در حال بهرهبرداری برتری دارد و مواد زائد آن کمتر است. مقاومت فشاری آن پس از پخت، بیش از 300 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع بوده و سایر مشخصات فیزیکی آن نیز مناسب است.
نمونههائی از آنکه بهصورت شبکهای برداشت شده و مورد آزمایش قرار گرفته که یکنواختی مطلوبی را در طول معدن نشان میدهد. این مسئله در کیفیت مداوم محصول اثرات مفیدی دارد و میتوان گفت دریاچه معدن به صورت حوض بزرگی است که ذخایر خاک رس بهصورت تمرکزی از کانیهای رسی بهطور طبیعی تشکیل گردیده است و به همان ترتیب نیز قابل قالبگیری و تولید خشت خام میباشد؛ اگر بتوان از هرمتر مکعب گل رس 700 تا 800 قالب آجر مجوف تولید نمود، فقط با ذخایر شاخه شاهرود 20 میلیارد قالب آجر تولید میشود.
بنابراین ذخایر معدن مذکور میتواند در مدت 30 سال حد اقل جوابگوی بیش از 20 کارخانه تولید آجر به ظرفیت 30 میلیون قالب در سال باشد.
ص: 305
همانطور که قبلا اشاره شد با تولید آجر در استان علاوه بر تأمین نیاز شدید داخلی، میتوان آنرا به سایر استانهای نیازمند نیز صادر نمود؛ از سوی دیگر تأسیس این کارگاهها در منطقه محروم و زلزلهزده لوشان، منجیل و سیاهپوش ضمن ایجاد اشتغال و جذب نیروی انسانی، در بالا بردن رفاه اجتماعی نیز بسیار ثمربخش بوده بدون آنکه لطمهای به کشاورزی استان وارد آورد از هزینه گزاف لایروبی کانالهای آبیاری نیز خواهد کاست.
معدن خاک رس بیبی یانلو
موقع جغرافیائی و شرایط آب و هوائی:
این معدن در 207 کیلومتری شمال غربی شهرستان رشت و 9 کیلومتری غرب شهرستان آستارا در سمت چپ جاده آستارا- اردبیل قرار دارد. آب و هوای منطقه در بهار و تابستان و اوائل پائیز معتدل است و در اواخر پائیز و زمستان غالبا همراه با برف و باران میباشد اما بهطور کلی امکان فعالیت در تمام مدت سال وجود دارد. این معدن چون در کنار جاده قرار گرفته از موقعیت بسیار خوبی برخوردار است و احتیاج به جادهسازی جهت حمل مواد آن وجود ندارد. شغل اهالی کشاورزی و دامداری است.
زمینشناسی:
با توجه به نقشه زمینشناسی 250000/ 1 منطقه، رسوبهای رسی ناحیه، مربوط به دوران چهارم و عصر حاضر است. مطالعات انجام شده در منطقه نشان میدهد که رسوب سطحی از رسهای سیاهرنگ هوموسدار همراه با ریشه گیاهان تشکیل یافته است. ضخامت تقریبی آن در کل منطقه به 40 سانتیمتر میرسد. در زیر رسوبهای هوموسدار سیاهرنگ، رس زرد قرار گرفته است. این رس چسبنده بوده و در آن آثار اکسید آهن نظیر لیمونیت مشاهده میشود. ضخامت متوسط آن 5/ 1 متر است. در زیر آن خاک رس همراه با گراول و در بعضی از نقاط خاک رس همراه با ماسهسنگ قرار گرفته است. به نظر میرسد در زیر رسوبهای رسی جوان دوران چهارم، رسوبهای ماسهسنگی قرار گرفته باشد که قدیمیتر از نهشتههای رسی میباشند. نتایج تجزیه شیمیائی خاک رس بیبی یانلو آستارا به شرح زیر است:
68/ 18/I Al 2 o 3 / 58/ 59/I Sio 2
8/ 1/I Mgo / 08/ 3/I Cao
28/ 7/I Fe 2 o 3 / 0/I So 3
// 1/ 8/I LOI
بالا بودن میزانAl 2 o 3 را میتوان با افزودن مقداری ماسه به رس جبران نمود. علاوه بر آن از نمونههای خاک رس منطقه آزمایشهای فیزیکی مختلف بعمل آمده و نتایج آن به شرح زیر است:
درصد حد روانی 55، درصد خمیری 26، مشخصه خمیری 24، درصد انقباض در اثر خشک شدن 14، درصد انقباض در اثر پخت صفر، جمع کل انقباض نسبت به قالب اولیه 14، پخت آجر برحسب درجه سانتیگراد 1000، رنگ آجر پس از پخت قرمز، درصد جذب آب آجر 39/ 11 و مقاومت فشاری آجر برحسب کیلوگرم بر سانتیمتر مربع حدود 224. با توجه به آزمایشهای انجام گرفته توسط مرکز تحقیقات ساختمانی و مسکن، خاک مزبور علاوه بر اینکه برای پخت آجر و سفال بسیار مناسب میباشد جهت تولید لولههای فاضلاب سفالین نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
ذخیره ماده معدنی:
با توجه به پراکندگی ماده معدنی و ضخامت رس و حفر چاه در منطقه، ذخیره خاک رس معدن بالغ بر یک میلیون متر مکعب میباشد.
توجیه فنی و اقتصادی:
ذخیره قابل توجه معدن، پراکندگی خاک رس در منطقه، نتایج رضایتبخش فیزیکی و شیمیائی و بالاخره موارد استفاده گوناگون از محصول معدن در ساختن سفال سقف و لولههای سفالی و آجر، بهرهبرداری از معدن مقرون به صلاح و صرفه بوده نتایج خوبی به بار خواهد آورد. ضمنا موجبات اشتغال را در منطقه فراهم نموده به شکوفائی اقتصاد کمک خواهد کرد.
در منطقه ویرمونی نیز مطالعاتی انجام گرفته است. طبق اظهارنظر کارشناسان مقدار ذخیره خاک رس در این ناحیه به بیش از 000، 500 متر مکعب میرسد. مشخصات فیزیکی و شیمیائی آن نظیر معدن بیبی یانلو است.
در صورتی که برای استفاده از خاک رس منطقه ورمونی برنامهریزی شود در تأمین آجر و سفال برای کارهای ساختمانی استان کمک شده است.
معدن خاک رس صنعتی چنار چوبر شفت
موقع جغرافیائی و شرایط آب و هوائی:
این معدن در 35 کیلومتری جنوب غربی شهرستان رشت و در 1 کیلومتری سهراهی امامزاده ابراهیم- چنار رودخان واقع است. منطقه دارای پوشش گیاهی و جنگلی است. آب و هوای منطقه معتدل و در فصل زمستان همراه با بارش برف و باران میباشد.
شغل اهالی کشاورزی و دامپروری است و منطقه بهصورت تپه کمارتفاع پوشیده از درختان جنگلی میباشد.
زمینشناسی:
با توجه به نقشه زمینشناسی، ماده معدنی مربوط به دوران سوم زمینشناسی و احتمالا کرتاسه میباشد. رسوبهای سطحی پوشیده از خاک رس تیره هوموسدار همراه با ریشه گیاهان بوده و ضخامت خاکهای زراعتی هوموسدار بهطور تقریب 30 سانتیمتر است. در زیر رسهای هوموسدار، رسهای صنعتی (خاک رس) قرار گرفته که رنگ آن تیره و قهوهای کمرنگ متمایل به زرد همراه با لکههای قرمز و قهوهای و گاهی سبز میباشد ضخامت آن حدود 5 متر است. تجزیه شیمیائی متوسط نمونهها به شرح زیر است:
5/ 17/I Al 2 o 3 / 60/I Sio 2
1/ 1/I Tio 2 / 5/ 7/I Fe 2 o 3
4/ 1/I Mgo / 06/ 0/I Cao
06/ 0/I P 2 o 5 / 75/ 1/I R 2 o
05/ 0/I Cl / 05/ 0/I So 3
// 7/I LOI
ترکیب کانیشناسی خاک رس منطقه که به روش اشعهX مطالعه شده است نشان میدهد که از کوارتز، میکا، پلاژیوکلاز، کائولنیت، آناتاز، کلریت و ورمیکولیت تشکیل شده است. مطالعاتی نیز که توسط مرکز تحقیقات ساختمانی و مسکن انجام گرفته مناسب بودن نمونهها را برای آجر و سفال
ص: 306
تأیید مینماید. آزمایش تکنولوژی انجام شده توسط کاشی گیلان نشان میدهد که خاک رس منطقه برای تأمین مواد اولیه کاشی و سرامیک کف بسیار مناسب است.
میزان ذخیره خاک رس:
طبق نظر کارشناسان، ذخیره رس در محدوده معدن به بیش از 1 میلیون متر مکعب بالغ میشود و با توجه به گسترش زیاد ماده معدنی و ابعاد آن در منطقه، ذخایر خاک رس صنعتی فوق به چندین برابر تخمین زده میشود.
توجیه اقتصادی و اجتماعی:
خاک رس چوبر که از نظر کیفیت فیزیکی و شیمیائی نظیر خاک رس دلیجان اصفهان میباشد مورد نیاز صنایع مختلف از قبیل کاشیسازی، سفالگری و سرامیک میباشد و میتواند در بینیازی نسبت به حلب و شیروانی مؤثر باشد. از خاک رس مزبور 80 درصد خاک بدنه کاشی تأمین میشود. از آنجا که کارگاه سفالپزی فومن با کمبود خاک رس مواجه میباشد بهرهبرداری از معدن چوبر برای تأمین نیازهای این کارگاه و نیز ایجاد اشتغال برای بیکاران فوق العاده ضروری بنظر میرسد.
سنگهای نما (تزئینی)
معدن سنگ تزئینی گابرو- دیوریت گیلوند رود ماسوله
موقعیت جغرافیائی:
این معدن در 25 کیلومتری شهرستان فومن و حدود 8 کیلومتری شرق ماسوله و در سمت چپ جاده فومن- ماسوله در نزدیکی گیلوندرود قرار دارد. گیلوندرود و رود ماسوله در پای معدن به هم میپیوندند. ارتفاع آن نسبت به سطح دریا 850 متر است. آب و هوای منطقه معتدل است. میزان ریزش برف و باران در این ناحیه بیشتر از فومن میباشد.
راهی که فومن را به معدن متصل میسازد آسفالته است. معدن ابتدا توسط جهاد سازندگی و سپس شرکت ایرانسنگ مورد بهرهبرداری قرار گرفته و در حال حاضر از طریق مزایده به میزان 2000 تن در سال برای مدت 5 سال به بهرهبردار خصوصی واگذار گردیده است.
زمینشناسی و نوع ماده معدنی:
قدیمترین سازندهائی که در این محل بیرونزدگی دارد تعدادی از سنگهای دگرگونی متشکل از بیوتیت شیست، آمفیبولیت شیست، آندالوزیت، کیانیت و سیلیمانیت شیست است که بهندرت در پارهای از قسمتها حاوی کانی استارولیت میباشد. پس از آن رسوبهای دگرگونی موسوم به سازندهای شیرگشت قرار دارد که مشتمل بر فیلیت، میکاشیت و کوارتزیت است. مجموع سنگهای دگرگونی ذکر شده به پرکامبرین نسبت داده میشود. در شمال جاده ماسوله- فومن رسوبهای ژوراسیک کرتاسه مشتمل بر سکانس رسوبی ماسهسنگ، شیل، کنگلومرا و سنگ آهک (سازندهای شمشک) و آهکهای کرتاسه پوشش دارد. درحالیکه در جنوب شرق ماسوله رخسارههای رسوبی پرمین عمدتا از اسلیت و فیلیت و گاهی شیلهای سیاهرنگ ژوراسیک تشکیل شده است. بهطور کلی تشکیلات این مجموعه دارای امتداد شمال غربی- جنوب شرقی میباشد. در سکانسهای دگرگونی پرکامبرین تودههائی از گابرو یا گابرو- دیوریت تزریق شده است. در اطراف این تودههای آذرین هالههائی از دگرگونی مجاورتی دیده میشود. از نظر زمینساختی منطقه فعال بوده و علیرغم تأثیر فازهای مختلف در طول دورانهای زمینشناسی، گسلها و شکستگیهائی در منطقه معدن قابل تشخیص است. تأثیر این عوامل زمینساختی بر روی ماده معدنی به قدری است که توده آذرین بهصورت بلوکهای تفکیک شده و مجزا از هم قابل بهرهبرداری میباشد. ذخیره معدن در محدوده عمل حدود 2 میلیون تن برآورد گردیده ولی با توجه به گسترش ماده معدنی به چند برابر میرسد.
توجیه اقتصادی و اجتماعی:
این معدن یکی از معادن فعال گرانیت در ایران است که امید میرود سنگهای آن به خارج صادر شود. به علت سختی سنگ و مشکلات سنگبری گرانیت در داخل کشور، محصولات معدن به صورت سنگ لاشه و کوپ به ایتالیا صادر میگردد. این سنگ بهعلت هزینههای زیادی که برای استخراج و صیقل دادن آن مصرف میشود در نماسازی خانههای معمولی کمتر مورد استفاده قرار میگیرد و بیشتر در نمای ساختمانهای مجلل و مصنوعات سنگی بکار میرود. امید است با پیشرفت صنعت سنگبری و تولید مصنوعات سنگی بتوان به جای لاشهسنگ، قواره سنگی و مصنوعات آن را به بازارهای جهانی و داخلی عرضه کرد و از این راه ارز قابل ملاحظهای وارد ساخت. با راهاندازی این معدن گامی بلند در جهت ازدیاد صادرات غیر نفتی، کسب درآمد ارز، ایجاد اشتغال و بکارگیری نیروهای بومی منطقه ماسوله برداشته شده است.
معدن گابرو- دیوریت زودل ماسوله
موقعیت جغرافیائی:
این معدن حدود 6 کیلومتری شرق ماسوله و در مسیر راه فومن به ماسوله و سمت راست جاده قرار گرفته است و رودخانه آغوزکله از وسط آن میگذرد. ذخیره تخمینی آن 27 میلیون متر مکعب گزارش شده ولی با توجه به شکستگیها و عوامل دیگر، رقم 10 میلیون را میتوان به عنوان ذخیره قطعی قبول کرد.
سنگ این معدن از نظر کیفیت و برش و صیقل تفاوت چندانی با سنگهای معدن گیلوندرود ندارد و در صورتی که به بازارهای داخلی و خارجی عرضه شود مورد توجه فراوان قرار خواهد گرفت. گفته میشود در آینده نزدیک نسبت به واگذاری معدن و بهرهبرداری از آن اقدام خواهد شد.
معدن سنگ چینی کریستال مسکا ماسوله
موقعیت جغرافیائی:
این معدن حدود 15 کیلومتری جنوب شرقی ماسوله و در ارتفاع تقریبی 900 متر از سطح دریا قرار گرفته است. جهت رسیدن به معدن میبایست از محل معدن سنگ گابرو- دیوریت گیلوندرود ماسوله گذشت. گیلوندرود تا محل معدن حدود 7 کیلومتر فاصله دارد و راه آن مالرو است این راه ارتباطی فومن و ماسوله با آبادیهای باسکمچال، پونس، زنگرو و
ص: 307
غیره است. از این راه قبلا به وسیله کامیون چوب حمل میشد ولی آبهای هرز به مرور، راه را شسته و از بین برده است بدینجهت در صورتی که بهرهبرداری از معدن آغاز شود احداث جاده امری ضروری است. آب و هوای ناحیه در تابستان ملایم و معتدل ولی در اواخر پائیز و زمستان برفگیر است.
گیلوندرود از کنار معدن و سمت جنوبی آن میگذرد.
زمینشناسی منطقه:
در محدوده و اطراف ماده معدنی عموما سنگهای قدیمی دگرگون شده پرکامبرین شامل شیستهای فیلیتی، میکاشیست و کوارتزیت و همچنین شیستهای فیلیتی و رسوبهای آذرآواری پالئوزوئیک و گرانیتهای ماقبل دوران سوم به چشم میخورند. قسمتی از جنوب غربی و غرب ماده معدنی به وسیله شیستهای فیلیتی و رسوبهای آذرآواری پالئوزوئیک بالا پوشیده شده است. سن سنگ آهک کریستالین را میتوان معادل پرمین دانست. بهطور کلی ماده معدنی ماسیویا (تودهای) و به رنگ سفید میباشد و در قسمت جنوبی به رنگ طوسی روشن و گاهی مخطط و ابری است. بافت آن یکدست و کاملا متبلور و اندازه دانهها متوسط بوده شبیه سنگهای الیگودرز و قروه میباشد.
نتایج تجزیه شیمیایی آن به شرح زیر است:
90/ 0/I Mgo / 37/ 55/I Cao
03/ 0/I Sio 2 / 0/I Al 2 o 3
85/ 42/I LOI / 10/ 0/I Fe 2 o 3
مقدار ذخیره:
میزان ذخیره مرئی ماده معدنی در سمت شمالی و شمال غربی رودخانه گیلوندرود به ابعاد 600 متر طول و 200 متر عرض و ارتفاع متوسط 100 متر با وزن مخصوص 7/ 2 به میزان بیش از 3 میلیون تن تخمین زده شده و ذخیره سمت دیگر رودخانه بیش از قسمت قبلی است.
بررسی ارزش اقتصادی و اجتماعی و بازار مصرف:
سنگبریهای بزرگ و کوچک عموما سنگهای مورد نیاز خود را از استانهای کرمان، اصفهان و لرستان و سایر استانها به گیلان حمل میکنند و هزینه زیادی را بابت حمل میپردازند. درحالیکه سنگنمای مسکا حد اکثر 70 کیلومتر از مرکز استان فاصله داشته و از مرغوبیت بسیار بالایی برخوردار میباشد. معدن مزبور علاوه بر تأمین نیاز استان گیلان میتواند به استانهای دیگر نیز سنگ صادر نماید. لذا بهرهبرداری از آنکه به زودی آغاز خواهد شد کمیت زیاد و نزدیکی به مرکز استان مقرونبهصرفه بوده متضمن سود سرشاری میباشد.
صرفنظر از جنبههای مختلف اقتصادی راهاندازی معدنی به ایجاد گردش کار در معدن و سنگبریها و جذب نیروی انسانی منطقه کمک شایانی مینماید.
ضمنا احداث راه معدن اثراتی مثبت در سطح زندگی کوهنشینان منطقه خواهد داشت.
معدن سنگ مرمریت ناوه عمارلو
موقعیت جغرافیائی:
معدن سنگ مرمریت ناوه عمارلو در 160 کیلومتری جنوب رشت و 90 کیلومتری شمال شرقی رودبار واقع شده که قبلا، از سه راهی خلیلآباد دارای جاده خاکی ماشینرو بوده و پس از زلزله تا توتکابن آسفالت گردیده است. لازم به یادآوری است که ایجاد پل رستمآباد به توتکابن حد اقل 30 کیلومتر جاده را نزدیکتر کرده است. از طرف سنگرود نیز یک راه ارتباطی با معدن وجود دارد. آب و هوای منطقه در بهار و تابستان بسیار خوب و دلپذیر است ولی در اواخر پائیز و زمستان اغلب برفگیر و صعب العبور میباشد. در روستای ناوه 6 خانوار با 25 نفر زندگی میکنند و در اثر زلزله سال 1369 خانهها ویران شدهاند. منطقه کاملا جنگلی است ولی در ناحیه معدن بیشتر درختچهای است.
زمینشناسی و ذخیره معدن:
معدن از سنگ آهکهای دانهریز خاکستری و کرمرنگ با رگههای کلسیت سفید و گلی همراه با هماتیت تشکیل شده است. از نظر بافت سنگPelsparite و لایهبندی آن ضخیم تا تودهایشکل است. درزها و شکستگیها طوری است که سنگها را میتوان به صورت بلوکهای بزرگی از هم جدا کرد. با توجه به میکروفسیلهای فراوان و ممیز، سن آن را به ژوراسیک بالا نسبت میدهند. نتیجه تجزیه شیمیایی آن چنین است:
30/ 0/I Mgo / 6/ 54/I Cao
20/ 0/I aL 2 o 3 / 26/ 0/I Al 2 o 3
9/ 43/I LOI / 23/ 0/I Fe 2 o 3
ذخیره معدن در ناحیه ناوه با ابعاد 300 متر طول و 200 متر عرض و ارتفاع متوسط 60 متر و وزن مخصوص 7/ 2 در حدود 10 میلیون تن برآورد گردیده است.
علاوه بر معدن مزبور، حدود 5/ 1 کیلومتر دورتر از آن در شمال بقعه نور العرش ذخایر عظیمی از این نوع سنگ مشاهده میگردد. گفته میشود سنگهای شمال بقعه نور العرش از نظر کیفیت بر سنگهای ناوه برتری دارد.
بررسی ارزش اقتصادی و اجتماعی معدن:
سنگ معدن ناوه عمارلو از نظر برش آسان و خوب بوده پس از پرداخت نمای خوبی ارائه میدهد. با راهاندازی معدن علاوه بر تأمین سنگ مورد نیاز استان به ایجاد کار در منطقه محروم و زلزلهزده عمارلو کمک میشود و در بهبود وضع زندگی اهالی عمارلو تأثیر نیکویی باقی میگذارد. در حال حاضر معدن به شرکت تعاونی ایثارگران واگذار شده است.
معدن سنگ نمای مرمریتی شیه
موقعیت جغرافیائی:
این معدن در 78 کیلومتری جنوب شهرستان رودسر واقع شده و از دو راه ماشینرو و خاکی امکان دسترسی به معدن مقدور میباشد (یکی از مسیر سیاهکل و دیگری از مسیر بخش املش). وضع آب و هوای منطقه در بهار و تابستان مطبوع ولی در اواخر پائیز و زمستان سرد و برفگیر است. محدوده اطراف معدن عاری از پوشش جنگلی است. در نزدیکی معدن، که در حال حاضر فعال است، آبادی شیه با 17 خانوار وجود دارد.
زمینشناسی:
ماده معدنی بهصورت تودهای و به رنگ خاکستری همراه با رگههای قرمز آهندار مربوط به دوره کرتاسه پائین (اشکوپ آپسین) میباشد.
در سطح معدن شکافهای طولی و عرضی مشاهده میشود که برداشت بلوکهای بزرگ را میسر میسازد. نتیجه تجزیه شیمیایی به شرح زیر است:
28/ 0/I Al 2 o 3 / 24/ 1/I Sio 2
53/I Cao / 03/ 0/I Fe 2 o 3
ص: 308
5/ 42/I MgO /I LIO
ذخیره معدن:
با توجه به محدوده معدن و ابعاد آن، ذخیره مفید قابل استخراج حدود 5 میلیون برآورد گردیده است.
بررسی وضع اقتصادی و اجتماعی:
پلاک تهیه شده که از نمونه سنگ پس از برش و پرداخت پلاک تهیه شده نمای خوب و قابل توجهی را ارائه داده است بدین جهت امید میرود که در آینده بازار خوبی داشته باشد. معدن علاوه بر تأمین قسمتی از سنگهای تزئینی استان که خوراک لازم را برای کارگاههای سنگبری تأمین مینماید، در زمینه ایجاد اشتغال در این منطقه که واقعا یکی از مناطق محروم گیلان است بسیار مؤثر بوده و در بالا بردن سطح زندگی آنها نیز در آینده نقش مؤثرتری خواهد داشت.
معدن سنگ مرمریت قرمز تطفرود آلیان
موقعیت جغرافیائی:
این معدن در 17 کیلومتری غرب شهرستان فومن و 45 کیلومتری غرب شهرستان رشت واقع است. حدود 30 کیلومتر از راه آن آسفالته و بقیه خاکی ماشینرو میباشد و حدود 5/ 0 کیلومتر نیاز به مرمت جاده دارد. رودخانه پلنگرود آلیان از مقابل معدن میگذرد. معدن در رشته تیمورکوه واقع شده و شیب توپوگرافی آن تا اندازهای ملایم است. آب و هوای منطقه معتدل است. نزدیکترین پاسگاه به آن پاسگاه ژاندارمری گوراب زرمیخ است که در 6 کیلومتری آن قرار دارد.
زمینشناسی:
در مقطع زمینشناسی تطفرود سنگهای پالئوزوئیک بالا و پائین مشخص شده و شیب لایه به طرف جنوب شرقی است. این مقطع توسط یک سلسله گسلهای شرقی و جنوب شرقی در مقابل سنگهای رسوبی سازند شمشک قرار گرفته است.
پالئوزوئیک بالا که از سنگ آهکهای ماسهای خاکستری و ماسهسنگ آهکی تشکیل یافته با توجه به مجموعه فسیلهای کونودونت سن کربونیفر پائین را دارد و با دگرشیبی زاویهدار بر روی رسوبهای پالئوزوئیک پائین قرار گرفته است.
پالئوزوئیک پائین تا دونین تحتانی با لایههای آهکی دولومیتی و گاهی سیلیسی به رنگ خاکستری و صورتی متمایل به قرمز که مخطط و لکهدار است بیرونزدگی دارد. با توجه به فسیلهای موجود، سن آن مربوط به سیلورین بالا تا دونین پائین است. قسمتهائی از آن بهصورت سنگ آهک دولومیتی دانهشکری سفیدرنگ میباشد. نتیجه تجزیه یک نمونه از آن به شرح زیر است:
20/ 0I Fe 2 O 3 24/ 1I SiO 2
45/ 35I CaO 30/ 1I Al 2 O 3
74/ 45I LIO 5/ 13I MgO
بعد از واحد سنگی بالائی واحد سنگی اسپاری لایم استون ریزدانه قرمز رنگ هماتیتدار و ضخیملایه مربوط به سیلورین میانی قرار دارد و قسمت تحتانی آن از قطعات کنگلومرا درست شده که نتیجه هوازدگی مجدد مواد از پایین است و با دگرشیبی تقریبا موازی بر روی واحد سنگی اردوویسین قرار گرفته است. ضخامت آن حدود 40 متر میباشد.
در زیر آن یک واحد سنگی از آهکهای قرمزرنگ آهندار تشکیل شده که ضخامت آن زیادتر از لایه قبلی است و بیشتر بهصورت تودهای بوده سن آن اردوویسین میانی است. ضخامت این واحد 4 تا 30 متر میباشد. شیب آن 35- 30 درجه جنوب شرقی و امتداد آنN 100- 70 درجه است. از این قسمت پلاکهای زیادی تهیه شده که زیبائی خاصی دارند. در زیر این واحد، سنگهای ولکانیکی و سپس ماسهسنگ قرمز لالون گزارش گردیده است.
مقدار ذخیره:
مشخصات و ابعاد معدن بدین قرار است: طول 680 متر، عرض 340 متر، ارتفاع متوسط 30 متر و وزن مخصوص 7/ 02 با توجه به وضع لایهبندی و شیب توپوگرافی منطقه و با در نظر گرفتن 20 درصد افت جهت باطلهبرداری و شکستگیها و لایههای نازک، ذخیره مفید معدن 5/ 3 میلیون تن برآورد شده که 5/ 1 میلیون تن آن مرمریت قرمز و 2 میلیون تن آن سنگ آهک دانهشکری (چینی) است. البته ذخیره احتمالی آن به مراتب بیشتر میباشد.
وضع اقتصادی و اجتماعی:
این معدن با توجه به نمای خوب و سنگدهی مناسب و آسانی برش و صیقلپذیری، از سنگ قرمز سنندج به مراتب مرغوبتر است و خواستاران زیادی دارد. علاوه بر بازار داخلی از نظر صادرات نیز قابل اهمیت است و میتواند منبع درآمد ارزی قابل توجهی باشد. معدن مزبور توسط مجتمع اقتصادی کمیته امداد امام خمینی گیلان بهرهبرداری میگردد. در سال 1370 بهرهبرداری از آن آغاز شده و آینده روشنی در پیش دارد. در حال حاضر این نوع سنگ بهصورت لاشه از سنندج به گیلان حمل میشود که مبالغ هنگفتی هزینه حمل به آن تعلق میگیرد و برای مصرفکننده گیلانی بسیار گران تمام میشود. در صورتی که معدن مزبور علاوه بر نزدیکی به مرکز استان محصول مرغوبتری را نیز عرضه میکند و قادر است خوراک سنگ مرمریت قرمز کلیه سنگبریهای استان را تأمین نموده ما زاد را به سایر استانها و خارج از کشور صادر نماید. با راه انداختن این معدن تعدادی از افراد متخصص و کارگر به کار گمارده شدهاند.
معدن سنگنمای مرمریتی کلهوش حاجیده توتکابن
موقعیت جغرافیائی:
معدن مذکور در 104 کیلومتری جنوب رشت و 40 کیلومتری شمال شرقی رودبار زیتون واقع است. از پل خلیلآباد تا حاجیده حدود 36 کیلومتر از جاده ماشینرو و بقیه مالرو میباشد. (البته با احداث پل رستمآباد به توتکابن حد اقل 30 کیلومتر فاصله نزدیکتر شده است) نزدیکترین پاسگاه به معدن پاسگاه ژاندارمری توتکابن است. آب و هوای منطقه ملایم و مرطوب و در زمستان برفگیر میباشد. کل منطقه جنگلی است ولی ناحیه معدن خالی از درخت جنگلی صنعتی میباشد. وضعیت چینهای معدن با وجود یک سینهکار آماده طبیعی و لایهبندی ضخیم مشخص، عملیات استخراج را بسیار سهل نموده است.
زمینشناسی و ذخیره معدن:
معدن از سنگهای آهکی دانهریز سیاهرنگ بیتومینهدار همراه با رگههای کلسیت سفید متبلور تشکیل شده است. ضخامت رگهها به 10 تا 15 میلیمتر میرسد. لایهبندی در قسمتهای پائین نازک و چینخوردگی زیاد است. ضخامت این لایهها به 3 متر بالغ میشود و پس از آن آهکهای ضخیملایه تا تودهای و متوسط لایه قرار دارند. ضخامت آنها به 50
ص: 309
متر میرسد. این آهکها ضخیملایه بهصورت طاقدیس باز هستند. وجود شکافها، گسلها و تنشهای ناشی از زمینساخت موجب ریزش و جدا شدن تختهسنگهای آهکی گردیده است. نتیجه تجزیه شیمیائی آن چنین است:
34/ 1I MgO 50I CaO
07/ 1I Al 2 O 3 4/ 2I SiO 2
41I LOI 22/ 0I Fe 2 O 3
سن سنگها با توجه به میکروفسیلهای ممیز، به پرمین بالا میرسد و نوع آنها مانند سنگهای نجفآباد و لاشتر است که در نمای ساختمان مصارف زیادی دارد و در حال حاضر از اصفهان و نجفآباد به گیلان حمل میگردد.
ذخیره معدن در دو بلوک مجموعا حدود 4 میلیون تن برآورد گردیده است که حدود 3 میلیون تن آن قوارهدهی دارد. البته ذخیره احتمالی آن به مراتب زیادتر است.
ارزش اقتصادی و اجتماعی:
نمونه سنگ از نظر برش نسبتا خوب و از نظر نما پس از پرداخت خوب است و معادل سنگهای سیاه نجفآباد و لاشتر اصفهان است. همانطوری که اشاره گردید این سنگ با هزینه زیاد از استانهای دیگر به گیلان حمل میگردد و مصارف فراوانی در سنگبریهای استان دارد. با راهاندازی معدن علاوه بر تأمین نیاز سنگ سیاه سنگبریهای استان، صدور آن به سایر استانها نیز امکانپذیر است. علاوه بر آن در ایجاد اشتغال و بکارگیری نیروهای محروم بومی و زلزلهزده بسیار مؤثر است. صرفنظر از کاربرد این سنگها در نمای ساختمانها میتوان با ایجاد کارگاههای سنگکوبی جهت دانهبندی برای موزائیکسازیها نیز آنها را مورد استفاده قرار داد.
معدن سنگنمای مرمریت مطلاکوه
موقعیت جغرافیائی:
این معدن در 70 کیلومتری جنوب غربی شهرستان رودسر واقع است. راههای مختلفی که به معدن منتهی میشوند عبارتند از:
1- مسیر بازکیا گوراب با مسافت 90 کیلومتر. 2- مسیر املش با مسافت 70 کیلومتر. 3- مسیر رحیمآباد با مسافت 60 کیلومتر. هرسه جاده خاکی و ماشینرو میباشند. آب و هوای منطقه در بهار و تابستان و اوائل پائیز ملایم و معتدل و در اواخر پائیز و زمستان سرد و برفگیر است.
زمینشناسی:
کل تشکیلات سنگی منطقه مربوط به دوره ژوراسیک، میباشد. بافت سنگ، دانهریز همراه با رگههای دانهشکری و متبلور سفید رنگ است. فسیلهای موجود در متن سنگ نیز متبلور و سفیدرنگ میباشند که پس از برش و پرداخت نمای خوبی به سنگ میدهند. لایهبندی آن ضخیم تا تودهای است. اما به علت فشارهای زمینساختی بهصورت بلوکهای جدا شده درآمدهاند. نتیجه تجزیه شیمیائی آن بهصورت زیر است:
38/ 0/I Al 2 O 3 / 14/ 1/I SiO 2
30/ 52/I CaO / 11/ 0/I Fe 2 O 3
10/ 41/I LOI / 30/ 0/I MgO
ذخیره ماده معدنی:
ابعاد و مشخصات معدن بدین قرار است: طول 350 متر، عرض 100 متر، ارتفاع متوسط 30 متر، وزن مخصوص 7/ 2 ... با توجه به ابعاد فوق، ذخیره معدن 6 میلیون تن برآورد شده است.
وضع اقتصادی و اجتماعی:
بهعلت شرائط اقلیمی خاص و کمبود اراضی کشاورزی و دوری از شهر این منطقه جزو مناطق محروم گیلان بشمار میرود. بهرهبرداری از معدن علاوه بر تأمین قسمتی از احتیاجات سنگبریهای استان، در ایجاد اشتغال برای بیکاران این منطقه محروم و بهبود وضع روستا مؤثر بوده است.
معادن صدف دریائی (گوشماهی) سواحل بحر خزر (هشتپر- آستارا)
تاریخچه:
اولین معدن گوشماهی در سواحل اطراف ویزنه حدود 15 کیلومتری آستارا مورد بهرهبرداری قرار گرفت. بهرهبرداری از آن در سال 1354 برای مدت 12 سال به شخص حقیقی واگذار گردید (با حد اقل استخراج 600 تن در سال) و مجوز دیگری هم به نام سازمان جنگلها و مراتع کشور صادر گردید. در سال 1359 شورایعالی معادن اجازه بهرهبرداری را ابطال کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با توجه به محاصره اقتصادی و عدم ورود کالای مورد نیاز از کشورهای بیگانه (از جمله خوراک دام و طیور)، به منظور تأمین قسمتی از ترکیب غذائی واحدهای مرغداری (کلسیم مورد نیاز)، اداره کل صنایع و معادن سابق موافقت اصولی تعداد 5 واحد صدفکوبی را صادر نمود. تا سال 1361 (تغییر و تحول دو اداره کل صنایع و اداره کل معادن) تعداد صدفکوبیها به 13 واحد رسید. در سال 1364 بهرهبرداری معدن از طریق ترک مزایده به مدت سه سال و سالانه با برداشت 000، 60 تن به شهرداری آستارا واگذار شد و سپس با برداشت سالانه 000، 80 تن مجددا به شهرداری واگذار گردید که در حال حاضر نیز بهرهبرداری ادامه دارد.
موقعیت جغرافیائی:
قسمت اعظم ذخایر صدف از سواحل هشتپر تا آستارا پراکنده است ولی مراکز اصلی معدن در فاصله 25 کیلومتری پل لمیر تا حدود 1 کیلومتری آستارا قرار گرفتهاند. آب و هوای منطقه ملایم و مرطوب میباشد. سواحل بحر خزر در آستارا مثل سایر نقاط، ماسهای و بدون پرتگاه و هموار میباشند. شغل اهالی کشاورزی و ماهیگیری و در ارتفاعات دامپروری میباشد. میزان بارشهای جوی نیز بالاست.
زمینشناسی:
سواحل دریا در ناحیه معدن از شن و ماسههای دریائی نسبتا سیاه و خاکستری همراه با خود صدف تشکیل یافته و روی آن را انبوهی از صدفهای دوکفهای عصر حاضر پوشانده است. جنس صدفها از کربنات کلسیم نسبتا خالص میباشد. اندازه صدفها از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر متغیر است. ولی قسمت اعظم آنها ابعادی کمتر از 2 سانتیمتر دارند.
موجودات زنده داخل صدفها که نوعی نرمتن هستند تحت شرائط زیست
ص: 310
محیطی خاصی زندگی میکنند. از جمله این شرائط میتوان دما و عمق آب، وضعیت امواج و شرائط تغذیه را نام برد. صدفها پس از متلاشی شدن و از بین رفتن نرمتن داخل آنها به وسیله امواج به ساحل حمل میشوند. این صدفها را میتوان در سرتاسر سواحل بحر خزر بهصورت نوار نازک و پراکنده ملاحظه نمود ولی تراکم و ذخیره قابل ملاحظه آن در سواحل هشتپر- آستارا میباشد و این نشاندهنده آماده بودن شرائط برای زندگی و تولید مثل این جانداران کوچک دریائی در نواحی کمعمق دریاست. بهطور کلی تجمع و تراکم صدفها به دو صورت دیده میشود که هردو ذخایری را بوجود میآورند:
1- نهشتههای جدید: بر اثر کولاک شدید دریا میزان معتنابهی از صدفها به وسیله امواج به ساحل حمل شده روی هم انباشته میگردند. گاه ارتفاع صدفهای بر روی هم انباشته به 2 متر میرسد. هرچه دفعات کولاک دریا بیشتر باشد حجم و ذخیره صدفها بیشتر میشود. لازم به یادآوری است که اگر صدفها به دفعات جمعآوری نشوند ممکن است با کولاکهای بعدی توسط امواج به داخل آب سرازیر گردند.
2- نهشتههای قدیمی: که به فواصل نسبتا زیادی از دریا فاصله دارند و ضخامت آنها از 40 تا 100 سانتیمتر متغیر است. با صدها متر طول و دهها متر عرض ذخایر قابل ملاحظهای را در خود نهفته دارند. نهشتههای قدیمی به وسیله ماسههای دریائی پوشیده شدهاند. در این نهشتهها درصد ماسه بیشتر از نوع اول و صدفها غالبا پوک بوده و مربوط به فعالیت و تکثیر دوکفهایها در زمانهای قدیم است که به تدریج با عقبنشینی دریا صدفها به وسیله ماسههای دریائی ساحل پوشیده شده و بهصورت فعلی درآمدهاند.
میزان ذخیره صدف:
همانطور که ذکر شد ذخیره صدف به دو صورت نهشتههای جدید و نهشتههای قدیمی مشاهده میگردد و تعیین ذخیره قطعی آنها مشکل است چون ذخایر آنها غیرثابت و متغیر میباشد مخصوصا زایا بودن صدفها میزان ذخیره را تغییر میدهد. صدفها هرسال با تولید مثل بر میزان ذخائر میافزایند و آن را افزایش میدهند. افزایش ذخیره بستگی مستقیم به شرائط زیستمحیطی دریا در هرناحیه و دفعات کولاک سالانه دارد. با توجه به موارد گفته شده، ذخایر صدف در چند نقطه قابل ملاحظه است و برداشت صدفها در این نقطه از نظر اقتصادی باصرفه میباشد.
معدن صدف لمیر- آستارا
اشاره
از نظر ذخایر نهشته جدید، از 25 کیلومتری آستارا- لمیر تا حدود 1 کیلومتری شهرستان آستارا بالاترین ذخیره وجود دارد. پرتراکمترین ذخیره را در ناحیه سیبلی میتوان مشاهده نمود که بهطور ممتد در طول 10 کیلومتر گسترده شده است. ضخامت گوشماهی (صدف دریائی) در بعضی قسمتها به بیش از 1 متر میرسد. در حال حاضر بالاترین برداشت از این ناحیه صورت میگیرد که خود نشاندهنده شرائط مناسب زیستمحیطی دریا در این ناحیه است. تعیین ذخیره قطعی غیرممکن است و برآورد ذخیره بیشتر تخمینی بوده و با توجه به آمار برداشت صدف توسط صاحبان کارخانهها و میزان جمعآوری صدف برآورد میشود. با توجه به موافقت اصولی صادره برای 13 کارخانه صدفکوبی و صدف خام مصرفی در تهران ذخیره صدف قابل استحصال حد اقل 000، 80 تن و حد اکثر 000، 120 تن تخمین زده میشود. علاوه بر این میزان صدف، از پل لمیر تا آستارا به فاصله 200 تا 500 متر از ساحل نواری از ذخیره نهشتههای قدیمی صدف به ضخامت 20 تا 60 سانتیمتر و به عرض 20 تا 60 متر و از لمیر تا آستارا نهشتههای قدیمی بهطور منقطع به طول متوسط 5 کیلومتر و عرض متوسط 30 متر و ضخامت متوسط 40 سانتیمتر موجود بوده و در مجموع میزان ذخیره نهشتههای قدیمی معادل 000، 60 تن برآورد شده است. در شرائط حاضر نیز حدود 000، 20 تن صدف در محیط کارخانههای صدفکوبی جمعآوری گردیده است.
ذخیره صدف ناحیه هشتپر- جوکندان
همانطوری که از زمینهای اطراف ساحل مشخص است آثاری از نهشتههای قدیمی مشاهده نمیگردد ولی در ساحل ناحیه ذخایر قابل توجه صدف از جوکندان تا حوالی هشتپر دیده میشود. طی چند سال اخیر به علت پیشروی آب دریا به طرف خشکی محیط زندگی مناسبتری برای صدفها پیدا شده است. عرض متوسط ذخیره 5 متر و ضخامت متوسط آن 30 سانتیمتر و ذخیره آن جمعا 7500 تن تخمین زده میشود. البته این ذخیره ثابت نیست و در صورت برداشت هرسال مقادیر دیگری جایگزین خواهد شد.
ذخیره صدف ناحیه شیرآباد- کشلّی و حوت
در این ناحیه بهندرت انباشتگی صدف در خط ساحل دیده میشود ولی در فاصله 200 متری دریا و در حدفاصل رودخانه کشلی به طرف ساحل آستارا به طول تقریبی 1 کیلومتر و به عرض 80 متر و به عمق بیش از 1 متر نهشتههای قدیمی صدف وجود دارد که توسط 20 سانتیمتر ماسه دریائی پوشیده شده است. ذخیره آن 8000 تن برآورد گردیده است.
توجیه فنی، اقتصادی و اجتماعی:
میدانیم که این معدن، تنها معدن صدف دریائی است که کلیه کارخانههای تولید دانه مرغ کشور را تغذیه مینماید بنابراین از اهمیت ویژهای برخوردار است.
کارخانههای تولید دانه برای طیور مصرفکنندگان اصلی صدف یا گوشماهی هستند. صدف به علت دارا بودن مقادیر قابل توجهی کلسیم از مهمترین مواد اولیه در تهیه دانههای طیور است زیرا کلسیم مورد نیاز مرغهای تخمگذار را تأمین کرده و باعث استحکام استخوانبندی مرغهای گوشتی میباشد.
پودر صدف 2 تا 3 درصد ترکیب غذائی مرغهای گوشتی و بیش از 10 درصد ترکیب غذائی مرغهای تخمگذار را تشکیل میدهد. طبق آمارهای تهیه شده در سال 1366 حدود 000، 150 واحد مرغداری با 440 میلیون قطعه مرغ گوشتی و 43 میلیون مرغ تخمگذار در سراسر کشور فعالیت داشتهاند. اگر برای هرمرغ روزانه 950 گرم غذا و روزهای فعال سال را برای مرغهای تخمگذار 365 روز و برای مرغهای گوشتی 8 ماه در نظر بگیریم میزان پودر صدف مورد نیاز کشور در سال بالغ بر 000، 250 تن میشود و این میزان در حال حاضر با رشد جمعیت و افزایش واحدهای مرغداری بیشتر شده و باز هم در حال افزایش است. بنابراین ملاحظه میشود که معادن صدف واجد اهمیت
ص: 311
زیادی هستند به ویژه آنکه علاوه بر تأمین قسمتی از مواد غذائی طیور اشتغالهای گوناگونی نیز برای افراد مختلف کشور بوجود میآورد. به سبب سوددهی قابل توجه کارخانههای تهیه پودر صدف هرروز بر تعداد متقاضیان ایجاد واحدهای مزبور افزوده میشود.
کانسارهای فلزی و کانیهای همراه معادن سرب و روی
معدن بزبره
تاریخچه:
معدن بزبره در حال حاضر جزو معادن متروکه است. براساس اظهارات کارگران قدیمی، معدن مزبور حدود 4 دهه قبل کار خود را آغاز نمود و نزدیک 10 سال به فعالیت خود ادامه داد. قدیمیترین بهرهبردار آن شرکت متالورژ و آخرین بهرهبردار آن حیدر سرداری بوده است. برای حمل ماده معدنی از داخل تونل به خارج از سطل و فرقون استفاده میشد و پس از سنگجوری دستی ماده معدنی به وسیله قاطر به بیورزین و از آنجا به بندر انزلی و شوروی سابق صادر میگردید. کار معدنی منحصر به حفر دو تونل یکی در افق 2140 متر و دیگری در افق 2160 متر بود. تونل افق پائینتر بعد از حدود 120 متر پیشروی به ماده معدنی رسیده است. تونل دیگر دنبال رگه میباشد.
موقعیت جغرافیائی:
معدن در 16 کیلومتری شمال لوشان قرار دارد. حدود 10 کیلومتر آن جاده لوشان- سنگرود است. طول جغرافیائی آن 40 درجه و 34 دقیقه و 35 ثانیه و عرض جغرافیایی آن 36 درجه و 44 دقیقه است. ارتفاع آن نسبت به سطح دریای آزاد حدود 2300 متر میباشد. آب و هوای منطقه در بهار و تابستان معتدل و در پائیز و زمستان سرد همراه با ریزش برف و باران است. یک چشمه آب سرد با دبی بسیار خوب در یال شمالی معدن به چشم میخورد. ناحیه مزبور در زمستان مسکونی نیست ولی در بهار و تابستان چند خانوار در چادرهای چوپانی، زندگی میکنند. در اطراف معدن ارتفاعات بلند با شیب زیاد، در مقابل درههای عمیق و طولانی قرار دارد. پوشش گیاهی آن نیز انبوه میباشد.
زمینشناسی، توجیه فنی و اقتصادی:
کانسار در ارتفاعات البرز غربی و در ترازهای بالائی دامنه شمالی کوهی قرار دارد که پوشیده از درخت و گیاه است. قسمت اعظم بیرونزدگیهای آن را سازند دورود تشکیل میدهد.
قسمتهای تحتانی این سازند شامل ماسهسنگ آرکوزی با سیمان سیلیسی به رنگ خاکستری روشن است و بر روی آن ضخامت کمی از شیلها و مارنهای نازکلایه به رنگ سبز تا قرمز کرم و زرد نخودی دیده میشود که سیلیسی شده در قسمتهای فوقانی دولومیتی میشود. امتداد این آهکها در جهت شمال غربی- جنوب شرقی و شیب آنها 42 درجه به سمت شمال شرقی است اما ماده معدنی در زون (محدوده) گسلی با امتداد جنوب غربی- شمال غربی و شیب حدود 85 درجه به سمت جنوب شرقی تمرکز یافته است. ضخامت ماده معدنی از 30 سانتیمتر تا 1 متر و گاه تا 5/ 1 متر متغیر است.
از کمر پائین تونل متروکه را سنگهای دولومیتی تشکیل دادهاند که با سرب و روی آغشتگی دارند. از کمر بالای آن کوارتزیت نسبتا خالص میباشد که ضخامت آن بیش از 30 متر است.
دو نمونه از سنگهای کانیدار که یکی دربرگیرنده بلورهای گالن و اسفالریت کاملا مشخصی میباشد و دیگری به صورت پودر که احتمالا کربناته است مورد آزمایش قرار گرفتهاند.
نتیجه آزمایش یک نمونه کلوخی به شرح زیر میباشد:
26/ 41I Zn 09/ 11I Ph
0088/ 0I Ni 0201/ 0I Ag
25/ 4I Fe 3009/ 0I Cd
184/ 0I Cu 052/ 0I Ca
و نتیجه آزمایش نمونه خاک آن چنین است:
33/ 2/I Zn / 66/ 18/I Pb
0079/ 0/I Ni / 0192/ 0/I Ag
633/ 4/I Fe / 0723/ 0/I Cd
0818/ 0/I Cu / 844/ 1/I Ca
همانطوری که ملاحظه میشود در نمونه کلوخی مجموع عیار سرب و روی 35/ 52 درصد و مقدار نقره 201 گرم در تن و کادمیوم آن 009/ 3 کیلوگرم در تن و میزان سرب و روی در نمونه پودری حدود 23 درصد (احتمالا به صورت کربناته) و درصد سرب آن بالا و درصد روی پائین است و نقره 192 گرم در تن و کادمیوم 723 گرم در تن میباشد. از نظر کیفیت مجموع سرب و روی آن نسبت به معادن مهم ایران بالاتر میباشد. از سوی دیگر عناصری مثل نقره و کادمیوم در حدی است که اهمیت آن را افزایش میدهد لذا با توجه به حجم کانسار و وضعیت زمین منطقه و کیفیت بالای آن پیشنهاد میشود عملیات اکتشافی در محدوده بزبره جهت تعیین میزان ذخیره انجام پذیرد چهبسا در اعماق ذخایر زیاد سرب و روی وجود داشته باشد و در آینده به صورت یکی از معادن بسیار غنی کشور مورد بهرهبرداری قرار گیرد. ضمنا با توجه به وضع زمینشناسی و گسترش ابعاد رگهها میتوان ذخیره زمینشناسی سرب و روی را قریب 000، 100 تن برآورد کرد.
معادن متروکه سرب و روی
علاوه بر این معدن، معادن متروکه دیگری در گیلان وجود دارند که عبارتند از: معدن سرب و روی بیورزین واقع در 2 کیلومتری شمال روستای بیورزین لوشان، معدن سرب و روی مرجانآباد واقع در فاصله مستقیم 6 کیلومتری شرق کلشتر- رودبار، معدن سرب و روی چومول واقع در یک کیلومتری روستای چومول عمارلو، معدن سرب و روی اسپیلی واقع در 4 کیلومتری شمال غرب روستای اسپیلی دیلمان و معدن سرب و روی دخانی- ماسوله. در نظر است معادن متروکه فوق مورد مطالعه و بررسی کارشناسان قرار گیرند و در صورتی که بهرهبرداری از آنها مفید تشخیص داده شود نسبت به فعالیت مجدد معادن
ص: 312
مزبور برحسب اولویت اقدام گردد.
ذخایر آهن
کانسار آهن گورن ماسوله
تاریخچه:
در مورد معدن آهن گورن ماسوله اطلاعات صحیحی در دست نیست ولی بنا به اظهار افراد سالخورده، ماسوله از قدیمترین نواحی مرزی گیلان و آذربایجان بوده که مصنوعات فلزی در آن رونق زیادی داشته است؛ به طوری که اشیاء آهنی نظیر شمشیر، داس، خنجر، چاقو و غیره ساخت کهنه ماسوله به شهرستانهای آذربایجان صادر میشده و آهن مورد نیاز نیز از معدن مذکور تأمین گردیده است.
موقعیت جغرافیائی:
کانسار آهن گورن حدود 7 کیلومتری جنوب غربی شهرک ماسوله و در ارتفاعات بالای معدن سیلیس خلیلدشت قرار گرفته است. آب و هوای ناحیه معدن در بهار و تابستان مطبوع و معتدل و در پائیز و زمستان اکثرا ابری توأم با ریزش برف و باران و بسیار سرد است. جاده ماشینرو وجود ندارد و راه معدن مالرو میباشد.
وضع زمینشناسی:
در منطقه گورن سنگهای آهکی مربوط به کرتاسه و شیست، میکاشیست و فیلیتهای پالئوزوئیک مشاهده میگردد. منطقه به علت پوششهای گیاهی، واریزهها و رسوبهای آبرفتی پوشیدگی دارد ولی در چند نقطه به وسعت 3 تا 4 هکتار از اکسیدهای آهن به ضخامت کمتر از 50 سانتیمتر به صورت رسوب ثانوی مشاهده میگردد و میکای آهن یا اولیژیست نیز به چشم میخورد. گرچه به علت پوشش خاک و نباتات، معدن اصلی آهن کشف نگردیده ولی این آغشتگی و رسوبهای نازک اکسید آهن خود گویای وجود معدنی قابل اهمیت در منطقه میباشد. با توجه به گزارشهای زمینشناسی و قدمت مصنوعات آهنی در ناحیه ماسوله میتوان در مورد وجود ذخایر آهن تحقیقات بیشتری به عمل آورد و در صورت وجود منابع قابل اهمیت بهرهبرداری از آن را آغاز نمود. ضمنا نتایج آزمایش دو نمونه از کانسار گورن به صورت زیر میباشد:
90/ 77/ 6/ 84/I Fe 2 o 3
43/ 0/ 45/ 0/I Sio 2
40/ 1/ 25/ 0/I Mgo
64/ 0/ 64/ 0/I Na 2 o
08/ 0/ 8/ 0/I K 2 o
ذخایر آهن در منطقه دانگایه- سرچشمه- آهندان و شیرنسا
این ذخایر در پای دامنههای جنوبی عطاکوه و در فاصله 10 الی 20 کیلومتری شرق لاهیجان قرار دارند. در بازدیدهای مکرر از پای دامنهها و آبراههها که اکثرا به وسیله برگهای پوسیده درختان جنگلی پوشیده شده مقدار بسیار زیاد تفالههای آهن (سرباره) حاصل از کورههای ذوب آهن سنتی قدیم[205] دیده شده است. ذخایر مزبور به فاصله چند صد متری یکدیگر در مناطق مختلف قرار دارند. مشاهده آنها تصور وجود معدن غنی آهن را در منطقه تقویت مینماید. به همین سبب تجسسهای مقدماتی در منطقه به وسعت حدود 60 کیلومتر مربع توسط کارشناسان اکتشاف اداره کل معادن و فلزات گیلان انجام گرفت و در نتیجه در پای دامنههای جنوبی عطاکوه حدود 13 کیلومتری شرق لاهیجان تختهسنگهای آهنی به ابعاد 30* 50* 50 سانتیمتر با خلوص بالا بهطور پراکنده مشاهده گردید که اغلب از برگهای انبوه، پوشیده شده بودند. در منطقه سرچشمه باغهای چای واقع در ضلع جنوبی عطاکوه نیز سنگهای کوارتزیتی همراه با سنگ آهن بدست آمده که به علت قرار گرفتن در زیر بوتههای چای از گسترش آن اطلاع کاملی در دست نیست. در منطقه آهندان- دانگایه نیز رسوبهای جوان کنگلومرائی مشاهده گردید که اغلب قطعات آن را سنگهای آهن با ابعاد مختلف تشکیل میدهند. بر روی یک نمونه آزمایشهای شیمیائی انجام گردید که نتایج آن چنین است:
90/ 95/I Fe 2 o 3 / 7/ 92/I Fe 2 o 3
10/ 0/I Cao / 10/ 0/I Al 2 o 3
9/ 0/I P 2 o 5 / 30/ 4/I Sio 2
ضمنا در ناحیه شیرنسا و در پای درّه شرقی ناحیه فوق سنگهای بازیک سیاهرنگ متمایل به سبز دیده شده که با مطالعه مقطع نازک سنگهای مزبور شناسائی شدهاند. این سنگها علاوه بر دارا بودن اکسیدهای آهن نظیر هماتیت و مانیتیت، حاوی مقادیر قابل توجهی ایلمنیت و تیتانوفروس میباشند. میزان تیتان را در آنها تا 20 درصد تخمین زدهاند.
با توجه به گسترش ذخایر مشاهده شده و آثار و بقایای کورههای فراوان (شدادی)، جا دارد در مناطق یادشده کار اکتشاف ژئوشیمیائی و ژئوفیزیکی به منظور دستیابی به ذخایر بااهمیت آهن و تیتان آغاز شود. چهبسا با این تحقیقات بتوان به ذخایر قابل اهمیت آهن و تیتان دسترسی پیدا کرد. مقدار آهن در همین ذخایر پراکنده بیش از 000، 200 تن برآورد شده است. به علت قابلیت مصرف اکسید آهن در کارخانه رنگسازی و کارخانه سیمان، جا دارد در زمینه استفاده از آن، بررسیهای لازم انجام پذیرد.
کانسار پلاسری آهن و تیتان سواحل رودسر، دستک و کپورچال
موقعیت جغرافیائی:
کانسار فوق الذکر در سواحل رودسر نواحی چمخاله، دستک و طرفین سفیدرود و ناحیه رشتآباد- کپورچال وجود دارد.
آب و هوای منطقه معتدل و عاری از پوشش گیاهی است.
سواحل یادشده کاملا از ماسههای دریائی دانهریز تشکیل یافته و رنگ ماسه، کاملا سیاه است، تراکم جمعیت در اطراف محدودههای کانسار نسبتا زیاد است. شغل اهالی اکثرا شالیکاری و ماهیگیری است.
زمینشناسی:
نهشتههای پلاسری کانیهای سنگین در محدودههای یادشده از حد جزر و مد دریا حد اکثر تا فاصله 2 کیلومتری از ساحل وجود دارند.
ص: 313
رسوبها، مربوط به ماسههای ساحلی عهد حاضر میباشد. عمل جداسازی و نهشته شده کانی سنگین به وسیله آب دریا و بادهای ساحلی صورت گرفته است. مکانیسم عمل بدینصورت است که سنگهای حاوی کانیهای سنگین به وسیله رودها به دریا حمل میشوند و در اثر امواج دریا به هم برخورد کرده خرد میشوند خردهسنگها به مرور زمان تبدیل به ماسههای ساحلی گردیده کمکم در اثر عقبنشینی دریا و جزر و مد، ماسههای حاوی کانیهای سبک که از نظر وزن مخصوص کانی سبکتر از کانی سنگین میباشند به طرف جنوب رانده میشوند ولی ذرات کانی سنگین به علت ثقل خود زیاد جابجا نمیشوند و تحت تأثیر شستشو و عمل باد قرار نمیگیرند.
در نتیجه ضخامت نهشته کانی سنگین افزایش یافته و اینگونه ذخایر با ارزش را بهجا گذاشته است. مهمترین کانیهای سنگین این ذخایر عبارتند از:
مانیتیت، ایلمنیت، زیرکن و تیتانومانیتیت و پیروکسن و بعضا آپاتیت و گارنت.
در ذخایر کانی سنگین ناحیه کپورچال درصد مانیتیت 30 تا 60، پیروکسن 30 تا 60 و زیرکن حدود 1، سیلیکات هوازده 1 و مقدار کمی ذرات آپاتیت، روتیل، آناتاز، اسفن، هماتیت، کرندوم و آمفیبول و پیروکسن و اپیروت گزارش شده است. در ذخایر کانی سنگین ناحیه دستک و طرفین مصب سفیدرود در کیاشهر مانیتیت 10 تا 30 درصد، هماتیت 1 تا 10 درصد، پیروکسن 60 تا 80 درصد، زیرکن و آپاتیت و آمفیبول حدود 1 درصد، سیلیکات هوازده 1 تا 10 درصد و همچنین دانههائی از روتیل و آناتاز و اسفن و کرومیت، گارنت و کیانیت و اپیروت و لیمونیت و الیژیست مشاهده گردیده است. در ذخایر کانی سنگین اطراف چمخاله ماگنتیت 30 تا 60 درصد، هماتیت 10 تا 30 درصد، کانیهای زیرکن و آپاتیت و گارنت هرکدام 1 درصد، سیلیکات هوازده 1 تا 10 درصد، تیتان 3 تا 5 درصد و دانههائی از روتیل، آناتاز، اسفن، ایلمنیت، کرومیت، کیانیت، آمفیبول، اپیزوت، لیمونیت و اولیژیست گزارش شده است که منشأ آن را میتوان با توجه به نمونههای آزمایش شده سنگ اطراف آهندان لاهیجان تیپ سنگهای بازیک و الترابازیک اطراف سیاهکل و لونک به اسپیلی و املش نسبت داد.
میزان ذخیره آهن و تیتان:
اگرچه پراکندگی کانیهای سنگین به خصوص اکسیدهای آهن را میتوان در تمام طول سواحل دریای خزر مشاهده نمود ولی تجمع آنها در چند نقطه قابل اهمیت است این نقاط عبارتند از:
سواحل کپورچال: بهطول تقریبی 1 کیلومتر و عرض 100 متر و ضخامت (عمق) تقریبی 1 متر. حجم ماسههای حاوی کانی سنگین چنین است:
حجم ماسههای حاوی کانی سنگینm 3 000، 100- 1* 100* 1000
و با توجه به اینکه حدود 50 درصد آن را مانیتیت تشکیل میدهد بنابراین حجم ذخیره به صورت زیر است:
حجم ذخیره مانیتیتm 3 5000- 100/ 50* 000، 10
در سواحل دستک و طرفین مصب سفیدرود و در بندر کیاشهر حجم ذخیره مانیتیت چنین است:
حجم ذخیره ماسههای حاوی کانی سنگینm 3 000، 600- 1* 200* 3000
با توجه به اینکه حدود 30 درصد آن را ماگنتیت تشکیل میدهد حجم ذخیره مانیتیت در ساحل دستک و طرفین مصب سفیدرود چنین است:
m 3
000، 180- 100/ 30* 000، 600
در ساحل چمخاله- رودسر نیز شرائط مشابهی وجود دارد.
حجم ماسههای حاوی کانی سنگینm 3 000، 900- 1* 300* 3000
حجم ذخیره مانیتیتm 3 000، 450- 100/ 50* 000، 900
بنابراین کل ذخیره مانیتیت 000، 680 متر مکعب خواهد شد.
با در نظر گرفتن وزن مخصوص مانیتیت (حدود 2/ 5) ذخیره وزنی آن برابر با 5/ 3 میلیون تن خواهد بود.
به همین ترتیب وزن ذخیره هماتیت در همان نواحی در حدود 000، 225، 1 تن برآورد میشود. ذخیره اکسید تیتان حدود 276 هزار تن و ذخیره زیرکن 30 هزار تن تخمین زده میشود.
توجیه فنی و اقتصادی:
در ایران معادن غنی آهن با ذخایر بسیار زیاد وجود دارد و برداشت و بهرهبرداری از آن نیز اقتصادی و مقرونبهصرفه است ولی بهطور کلی بهرهبرداری معدن آهن از نظر طراحی و مهندسی معدن و عملیات استخراج تا فرآوری و تغلیظ متضمن هزینه قابل ملاحظهای میباشد.
درحالیکه در این کانسارها عمل استخراج بسیار کمهزینه بوده و هزینه خرد کردن و آسیاب کردن که به وسیله طبیعت انجام پذیرفته است و هزینهای ندارد، عمل تغلیظ نیز در بعضی مناطق به حدی است که بیش از 60 تا 80 درصد ماسههای سیاه را مانیتیت و 20 تا 10 درصد آن را هماتیت تشکیل میدهد.
مانیتیت و هماتیت علاوه بر اینکه به عنوان کانسار آهن محسوب میشوند به عنوان پیگمنتهای رنگی در صنعت رنگسازی نیز مصرف دارند. در استان گیلان دو کارخانه رنگسازی وجود دارد که هرکدام سالانه 100 تا 80 تن اکسید آهن مصرف دارند و کارخانههای کاشی و سرامیک در گیلان نیز از اکسید قرمز آهن استفاده مینمایند و در کارخانه سیمان لوشان و سیمان خزر سالانه حدود 000، 20 تن سنگ آهن مصرف میشود. با بهرهبرداری از این کانسار حد اقل میتوان نیاز کارخانههای استان را مرتفع ساخت. همانطوری که شرح داده شد هزینههای استخراج در معدن مزبور تا مرحله قابل استفاده در صنعت بسیار اندک و درآمد حاصله نیز قابل توجه میباشد و علاوه بر ایجاد اشتغال در منطقه و استفاده از امکانات طبیعی بالقوه، در تأمین کمبود نیازهای صنایع، نقش باارزشی خواهد داشت. ذخیره اکسید تیتان بیش از 000، 250 تن تخمین زده شده و اکسیدهای تیتان شامل روتیل، آناتاز، ایلمنیت و تیتانوفروس میباشد که با توجه به اهمیت اکسید تیتان در صنعت و مصارف عمده در رنگسازی، فرآوری اکسید تیتان خصوصا وقتی به عنوان کانی جنبی استحصال شود از نظر اقتصادی بسیار باصرفه میباشد. در مورد زیرکن با توجه به اهمیت و نادر بودن آن چون کمتر از 1 درصد ماسههای کانی سنگین را تشکیل میدهد فرآوری آن به صورت کانی جنبی باصرفه میباشد و همینطور در مورد گارنت و آپاتیت و سایر کانیهای کمیاب نظیر توریم و ایرتیوم و تانتالیم. عملیات اکتشاف تفصیلی بر روی کانسار پلاسری دریای خزر در محدودههای حاوی ماسه سیاه انجام گیرد و ذخیره قطعی هریک از کانیها مشخص شود و همچنین روش جداسازی و فرآوری کانیها در آزمایشگاه تعیین گردد و سپس یک کارخانه کوچک تغلیظ و فرآوری به روشهای مغناطیسی یا الکتریکی به ظرفیت 200 تن در روز و یک کارخانه کوچک فلوتاسیون جهت
ص: 314
جدا کردن عناصر غیر مغناطیسی در نزدیکی معدن احداث گردد که کانیهای فلزی هادی و رسانا نظیر مانیتیت، هماتیت، اکسید تیتان و غیره از کانیهای عایق نظیر کوارتز، گارنت و زیرکن با استفاده از روش هدایت الکتریکی جداسازی شود، سپس کانیهای فرومنیتیک با خاصیت مغناطیسی زیاد نظیر مانیتیت از کانیهای دارای خاصیت مغناطیسی متوسط و ضعیفتر (پارامنیتیک) نظیر ایلمنیت، ولفرامیت، مونازیت و پیروتین به روشهای مغناطیسی از یکدیگر جدا گردد و بالاخره به منظور بازیابی برخی کانیهای کمیاب از عناصر مزاحم و پرعیار کردن آنها از روش فلوتاسیون استفاده شود، که با توجه به هزینههای کم در مرحله استخراج و آسیاب و نیز ارزش بالای ماده معدنی هزینه فرآوری ناچیز خواهد بود. بسیاری از کشورهای جهان که دارای ذخایر ماسههای حاوی کانی سنگین هستند از جمله استرالیا، هند، مالزی و سریلانکا از این روشها استفاده میکنند و درآمد سرشاری دارند.
کانسار مس
وجود مس در نقاط مختلف استان گیلان به صورتهای سولفیدی و اکسیدی گزارش شده ولی تاکنون مطالعات اساسی در مورد آن به عمل نیامده است.
نقاطی که در آنها آثار مس مشاهده شده است عبارتند از:
1- نقطهای در نزدیکی جاده رشت- قزوین با طول جغرافیائی 36 درجه و 55 دقیقه شمالی و عرض جغرافیائی 49 درجه و 30 دقیقه شرقی. در این ناحیه کانسار مس به صورت کالکوپیریت و مالاکیت بین درزها و شکافهای مربوط به توفهای پالئوژن به صورت مراکز غنی ترکیبات سولفیدی رخنمون دارد.
2- ناحیهای در 8 کیلومتری شمال و شمال غربی دیلمان در منطقه جنگلی خزر کانسار مس به صورت کالکوپیریت، مالاکیت و درون رگهای با عرض حدود 4/ 0 متر رخنمون دارد. این رگه که گدازههای آندزیتی کرتاسه را قطع میکند در نزدیکی گسلی است که گل سنگهای شمشک را در کنار گدازههای کرتاسه قرار داده است.
3- منطقهای در 7 کیلومتری جنوب غربی دیلمان به صورت مالاکیت در گدازههای بازیک پالئوژن قرار دارد.
4- شرق جیرنده: در نزدیکی محل کنتاکت گدازه با توف و آهکهائی پالئوژن زیرین لایه بااهمیتی با 2 متر ضخامت از مالاکیت وجود دارد که گسترش آن بهطور کامل مشخص نمیباشد.
5- شمال غربی روستای بینگاه (غرب رودبار) و نزدیکی روستای هرزویل منجیل کانیهای مسی در داخل توفهای آندزیتی ائوسن گزارش گردیده است.
6- شمال کوه خون خونی و جنوب کوه مری (38 درجه و 71 دقیقه شمالی و 48 درجه و 42 دقیقه شرقی) با سن پالئوژن (ائوسن).
7- جنوب هشتپر (37 درجه و 41 دقیقه شمالی و 48 درجه و 53 دقیقه شرقی) کانسار مس درون سنگهای متامورفیک پرکامبرین قرار دارد. این سنگها بیشتر از جنس شیست سبز، اپیدوت، آمفیبولیت شیست و گنایس میباشند. در برخی از قسمتها آندالوزیت، کیانیت، سیلمانیت و استارولیت هم رشد کرده است.
8- نقطهای در جنوب شرقی ماسوله (37 درجه و 2 دقیقه شمالی و 49 درجه و 5 دقیقه شرقی). در این نقطه آثاری از مس، سرب و باریت در درون سنگهای پالئوزوئیک بالائی که بیشتر از جنس اسلیت و رسوبهای فیلیتیک کلاستیکی میباشد گزارش شده است.
در نظر است مناطق فوق مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد و در صورتی که وجود مواد کانی و نیز اقتصادی بودن استخراج مورد تأیید قرار گرفت، کار اکتشاف و بهرهبرداری آغاز شود.
در پایان این بررسی لازم میداند فهرست کاملی از معادن فعال و غیر فعال استان گیلان را، که مورد تأیید سازمانهای مسئول است، همراه با کلیه مشخصات معادن مزبور و آگاهیهای مربوط به آنها درج نماید.
معادن فعال و غیرفعال استان گیلان و موقعیت آنها در سال 1372
ص: 316
ترسیم: گروه پژوهشگران ایران
مأخذ: اداره کل معادن و فلزات استان گیلان
ص: 317