گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
قلمدان مرصع‌




قلمدان دولت مرصع از امتيازات اين عهد است كه سابقا مخصوص صدراعظم وقت بود. اين اواخر به بعضي رجال و وزرا داده شد. اعلي‌حضرت شاهنشاهي اين امتياز را به
ص: 279
پنج، شش نفر بيشتر مرحمت نكرده است. به صدراعظم با بند كاغذ و شرابه مرواريد داده مي‌شود.

جبه دور مرواريد

جبه شمسه دور مرواريد كه جبه‌اش ترمه كشميري و دو شمسه‌اش از جواهرات و الماس‌نشان است و دور جبه تماما از مرواريد است. سابقا خود جبه پولك‌دوز بود، حال ساده است و مخصوص صدراعظم وقت است. اين درجه تا حال محفوظ است.

تن‌پوش همايوني‌

سرداري تن‌پوش همايوني از ترمه يا ماهوت و غيره است كه در موقع به نوكرهاي دولت مرحمت مي‌شود. خصوصيت اين امتياز بيشتر از براي پيشخدمتان حضور همايوني است و گاهي هم از ساير ملبوسات سلطنتي از قبيل كلاه و كفش و سابقا قبا و غيره داده مي‌شد «1» و قباي گلابتون‌دوز و قباي زري و كليجه ترمه نيز معمول بود.

انگشتري الماس‌

از جمله امتيازات انگشتري الماس است كه برحسب شئونات درجات بزرگ و كوچك دارد. گاهي هم ساعت جلد مرصع و انفيه‌دان مرصع و بعضي اشياي ديگر به رجال داده مي‌شود.

جبه ترمه و خرقه ترمه‌

از جمله امتيازات جبه ترمه و خرقه ترمه آستر خز يا سنجاب است كه ترمه‌اش كشميري يا ايراني است و آنها هم نمره اول و دوم و سوم دارد. گاهي هم شال ترمه ندوخته از كشميري و ابراني داده مي‌شود.

نشان قرن همايوني‌

شاه شهيد- طاب ثراه- در سال 1313 كه سال قرن پنجاهم سلطنتش بود و
______________________________
(1). متن: مي‌شود.
ص: 280
مي‌خواست جشني در ايران برپاي نمايد، بفرمود در ضرابخانه دولتي از طلا و نقره مصور نشاني ساختند كه به مردم بدهد. اين بود كه اجل مهلت نداد.

تل الماس نشان‌

از جمله امتيازات دولت ايران تل الماس نشان است كه مخصوص شخص سلطنت است كه به كلاه مي‌زنند و در روزهاي سلام بر سر مي‌گذارند و تاج جواهر نشان هم كه از محمد شاه هندي در فتح هندوستان به نادرشاه رسيد، اعلي‌حضرت همايوني در سلام‌هاي تحويل چون سنگين است به سر نمي‌گذارند، لكن بالاي سر مبارك نهاده شده.

شيلات رشت‌

شيلات ماهيگيري [رودخانه] رشت معروف به سفيدرود و نه رودخانه بزرگ ديگر كه ماهي حلال و حرام هر دو دارد و نزديك لاهيجان واقع است و در ده فرسخي انزلي است، پس از آن‌كه بعضي مزارع را طي كرد، فاضل آبش به درياي مازندران مي‌ريزد.
سابقا در اجاره ميرزا سيد ابراهيم خان دريابيگي و بعد از آن در دست پسرش ميرزا ابو القاسم خان دريابيگي رشتي بود كه از مردمان درست و خدمتگزار دولت است.
در عهد حكومت يحيي خان معتمد الملك در گيلان تقريبا در سال 1290 هجري، ليانزوف تاجر روسي داوطلب اجاره شيلات شد. معتمد الملك بيست هزار تومان از او گرفت و بدون اجازه دولت شش ساله سالي شصت هزار تومان به او اجاره داد. پس از آن دريابيگي به طهران آمده كه اين رشته شغل در اجاره من و عوض مواجب من است و به ميرزا حسين خان سپهسالار و صدراعظم قزويني عرض و اظهار كرد كه من سالي ده هزار تومان بر اجاره ليانزوف مي‌افزايم. عرضش به جايي نرسيد و مواجبش نيز بر سر اين كار رفت و حال نيز در دست روس‌ها است و سالي سيصد هزار تومان يا بر افزون از او فايده مي‌برند، تا در سال 1317، جناب مستطاب ميرزا نصر الله خان مشير الدوله وزير امور خارجه كه ترقي دولت را بر فايده شخصي خود مقدم دارد به زحمات زياد اجاره شيلات را به هشتاد هزار تومان در سال رسانيد.
ص: 281

معادن بلاد ايران‌

همه نوع معادن از فلزات و جواهر در جبال بلاد ايران موجود است. از آنجا كه شايد خرج بيرون آوردنش اضافه بر دخل آن باشد، دولت اقدام به [استخراج] اين گنج‌هاي زميني نمي‌نمايد. چه مردم ايران سيلي نقد را بر حلواي نسيه مقدم دارند، به خلاف مردم ديگر ممالك كه يك تومان خرج مي‌كنند و يك قران برمي‌دارند. در سال 1286 هجري يك نفر مهندس از طرف دولت ايران مأمور به مزارع و جبال نطنز شد كه معادن آنجا را تقويم كرده به عرض اولياي دولت رساند. معادني كه پيدا و كشف كرد و نمونه آورد از قرار ذيل است:
معدن آهن قهرود كه ابتداي آن متصل به معدن مس قراآن و انتها به گدار بوستان و تقريبا چهار فرسنگ است تا قهرود و عرض آن بعضي جاها پنج ذرع و پاره‌اي هشتاد ذرع مي‌شود.
معدن آهن قريب به مزرعه جهق عليا پيدا شده در گدار مشهور به گدار آهن، عرض آن سه ذرع و طول سه هزار ذرع و پانصد ذرع است.
معدن فادزهر بسيار خوبي فيمابين ابيانه و جهق سفلي قريب به جهق عليا پيدا شده كه عرض آن تقريبا ده ذرع و طول آن يك فرسخ مي‌شود.
معدن سرب ابيانه كه مرحوم عبد الله خان امين الدوله اصفهاني در آن كار كرده و از بابت عدم منفعت و ناقابلي متروك مانده. معدن گوگردي هم قريب به ابيانه پيدا شده كه در عمق آن احتمالا گوگردي مرغوب است.
معدن ذغال‌سنگ در دره لار نزديك قريه مارند كه يكي از دهات بلوك برز رود نطنز است «1» پيدا شده و پهلوي همان معدن گچي پيدا شده كه به‌جهت اهالي آنجا نهايت منفعت دارد، زيرا كه در اوقات احتياج گچ را از شش فرسخي بايستي بياورند.
معدن آهني [با] دويست ذرع فاصله به همين معدن ذغال‌سنگ پيدا شده كه خيلي تعريف دارد، تا امروز به اين خوبي كمتر سنگ ديده شده و به جهت مجاورت با معدن
______________________________
(1). ظاهرا سقطي در عبارت پيدا شده زيرا دره لار با نطنز ارتباطي ندارد.
ص: 282
ذغال آب كردن آن سهل است. عرض [آن] از سه ذرع الي شش ذرع و طول يك فرسنگ است.
معدن مرقشيشاي نحاسي كه معروف به مرقش مس است در كوه كركس كه يك فرسخ است پيدا شده كه دو رشته مي‌شود. از قراري كه معلوم مي‌شود خيلي معدن معتبري است. احتمال طلا هم در رشته علياي آن مي‌رود. چون مرقشيشا بر چندين قسم است ذهبي و نحاسي و فضي و حديدي و در علم معدن تجربه شده است كه در معدن مرقشيشاي ذهبي و نحاسي احتمال طلا مي‌رود، اين احتمال داده شد در نزديكي همين معدن، معدن آهني هم پيدا شده است.
معدن كرندن كركس بسيار معدن ممتاز كثير المنفعتي است و عمق اين معدن، كرندن آبدار ممتاز كه عبارت از ياقوت باشد دارد و خرده «1» سنگهايي كه در فضاي رودخانه به دست آمد معلوم مي‌شود كه روي معدن هم بعضي جاها كرندن آبدار و بعضي جا بي‌آب است. چون برف مانع بوده قدري از بي‌آب آن نمونه آورد. همين كوه، معدن موميايي هم دارد. آن مهندس گفت از روي حتم مخزن گنج ايران است.
معدن سنگ مرمر فيمابين ميلاجرد و ابيانه كه از دهات بلوك طرقرود و نطنز است پيدا شده. اين معدن زميني است كه تقريبا به قدر دويست ذرع از سطح زمين ميلاجرد و ابيانه بلندتر است. سه فرسخ دور معدن مي‌شود. چند نوع معدن دارد: سفيد موج‌دار و بي‌موج، سبزرنگ، زمردرنگ، نباتي رنگ. سنگ يشم هم به همين الوان دارد. چند تخته سنگ از روي معدن برداشته و در اصفهان يك دست كاسه و بشقاب و سيني تراشيده به خاكپاي همايوني داد.
اين معدن از معادن مرمر يزد بهتر و بيشتر است به دليل اين‌كه سنگ‌هاي اين معدن از سفيد و سبز و نباتي يك رنگي است و تراشيدن آن آسان است و به طهران نزديك. در پانزده فرسنگي كاشان است. حجارين نيم ذرع در نيم ذرع اين سنگ را چهار تومان قيمت كرده‌اند. مخارج كندنش آسان است، زيرا كه خاك رويش كم است. سنگ مرمر اين معدن به حجم هفت گره ديده شده.
______________________________
(1). متن: خورده
ص: 283

محل توجه‌

از مشهدسر تا شهر بارفروش «1» مازندران قريب سه فرسخ است كه بندرگاه مازندران است و تمام مال التجارة روسيه از آن راه به مازندران و از آنجا به جاهاي ديگر مي‌رود.
سابقا در عهد صفويه اين راه شوسه بوده، يعني تمام راه باطلاق و جنگل بود. به حكم شاه عباس بزرگ صفوي- عليه الرحمه- آن راه را ساخته‌اند و قافله‌رو نموده‌اند. حال دوباره مثل سابقش شده، يعني باطلاق و خراب، چنان‌كه در هواي باراني، قافله اين دو، سه فرسخ را دو روزه مي‌آيد به زحمت كه مالش تلف و سرمايه‌اش باطل مي‌شود. هرگاه اولياي دولت اين راه را كه مخارج كم دارد بسازند و جزئي راهداري قرار بدهند، خدمت به ملت و دولت است.

بي‌اعتدالي‌

در عهد حكومت ميرزا عبد الله خان سردار امجد، چند باب كارخانه در وسط بارفروش براي بيرون آوردن پنبه از غوزه ساخته‌اند كه از ماشين بخار است و سوخت اين ماشين‌ها از خود غوزه است كه بسيار متعفن مي‌باشد و صدمه بسيار به مردم وارد مي‌آيد.

بوشهر

پس از آن‌كه گمرك بوشهر به گرو بانك انگليسي شد، اجزاي گمركخانه تعدي بسيار به مردم مي‌نمايند و با بعضي علماي آنجا سازش كرده، در سر گمرك اجحاف مي‌كنند. از جمله در اوايل ماه ربيع الاول 1316، يك جهاز از قماش كه شامل دويست و سي كتري قماش باشد، در يك بكاره از جهاز پياده شد. وقت غروب وارد گمرك شد، شب را هوا سالم بود. اجزاي گمركخانه تمام قماش‌ها را پنهان كردند، صبح گفتند باد به آب دريا انداخت و چند بسته قماش را در گوشه‌هاي آب قسمت كردند و مال التجاره را حيف و ميل كردند. پس از چندي يكصد و پنجاه كتري بسته همان قماش را در شيراز ديدند.
دزدي اجزاي گمرك معلوم شد!
______________________________
(1). يعني از بابلسر تا شهر بابل كنوني.
ص: 284

تعمير كشتي بندر انزلي‌

در ماه ربيع الاول، رئيس كشتي ايران در بندر انزلي به طهران رفته، اجازه گرفت كه كشتي دولتي ايران را كه در آن بندر است و مدتي است تعمير نشده تعمير نمايد.

بندر محمره [- خرمشهر]

در اين سال، معز السلطنه امير تومان حكمران بندر محمره و ناصري «1» در پانزده نقطه شط العرب و شط محمره قراولخانه‌ها از مال خود ساخته و سيصد نفر تفنگچي در آنجا مواظب نموده.

استراباد

در اين سال كه حكومت استراباد به ساعد الدوله سردار حبيب الله خان تنكابني «2» امير تومان داده شد، از طرف او، پسرش جمشيد خان اقتدار السلطان را نايب الحكومه ساخت. چون در استراباد ترياكي و وافوري بسيار است، حكم سخت كرد كه اگر كسي در قهوه‌خانه ترياك بكشد سياست شود و بعد از ساعت چهار از شب، هركس در كوچه بگذرد، گرفتار مي‌شود و چون كوچه‌هاي استراباد خيلي چرك و پرخاكروبه مي‌باشد و گاوهاي مردم شب را در كوچه و بازار مي‌خوابند، قدغن كرد كه بعد از اين كوچه‌ها را تميز نگاهدارند و صاحبان گاو مسئول باشند اگر گاوشان در كوچه بخوابد.

بارفروش [- بابل]

سابقا تركمانان و اهالي انزلي نفط سياه را از راه دريا به مشهد سر مي‌آورند، اهالي بارفروش مي‌خريدند. امسال تجار بارفروش همدست شده، اين تجارت را كه خريدنش عام بود مخصوص خود قرار دادند و به هر قيمت كه مي‌خواهند مي‌فروشند و براي اهالي مازندران سخت شده.

بندر انزلي‌

جهازات تجارتي، كه از متاع روسيه و خارجه داخل بندر انزلي مي‌شود و از آن راه به ايران مي‌آيد، سالي متجاوز از پانصد فروند جهاز مي‌شود.
______________________________
(1). شهر اهواز كنوني
(2). متن: تنكاباني.
ص: 285

تعمير بقعه امامزاده فارس‌

مدتي بود كه گنبد و بقعه امامزاده سيد مير محمد كه واقع در شيراز است خراب شده بود. امسال نصير الملك شيرازي وزير فارس مخارج آن را از خود داده به تعمير آن مشغول مي‌باشند. گويا قريب دو هزار تومان بشود.

عزل مجير السلطنه از بنادر فارس‌

پس از آن‌كه مجير السلطنه برادرزاده جناب نظام السلطنه به حكومت بنادر فارس رفت انگليس‌ها به دولت ايران شكايت كردند كه بايد معزول شود. جهتش را مي‌گويند به جهت عمل بندر لنجه است كه از ماليات كوتاهي دارند و مجير السلطنه مي‌خواست به قوه جبريه وصول كند. انگليس‌ها مانع اين خيال مي‌باشند. به‌علاوه سابق بر اين‌كه نظام السلطنه مأمور حكومت عربستان بود به يك نفر از اهالي انگليس خوب برنيامده بود. سفارت با دولت ايران به مكاتبه پرداخت كه بايد تا هفت سال نظام السلطنه به حكومت عربستان نرود.

فارس‌

در بيست و يكم جمادي الاخري 1316، چاپاري كه از بوشهر به طرف شيراز حركت مي‌كرد در هشت فرسخي شيراز او را دزدان به قتل آورده و تمام محمولات پستي را بردند و طرق شيراز هم به واسطه شرارت ايلات فارس مغشوش است.

واقعه تبريز

در ماه جمادي الاخري 1316، عمل نان در تبريز سخت شده و به زحمت به چنگ مي‌آيد. مي‌گويند ملاكين گندم را انبار كرده‌اند. بعضي مفسدين سبب را جناب ميرزا محمد رفيع آقاي نظام العلماء طباطبايي مي‌دانند و مي‌گويند بيش از ديگران گندم احتكار كرده. رفته‌رفته عوام تبريز را تهييج داده، تا در روز سه‌شنبه پانزدهم جمادي الاخري، كسبه تبريز دكاكين را بستند و بناي هياهو گذاشتند و در بقعه امامزاده سيد حمزه اجتماع نموده و غوغا نمودند.
ص: 286
در اين بين، مفسدين كه سابقه عداوت با خانواده نظام العلماء داشتند محرك شده، روز ديگر مجتمعا از آن بقعه بيرون آمده به طرف خانه نظام العلماء حمله بردند و خواستند به غارت پردازند. نظام العلماء امر كرد در را مسدود داشته و از بالاي بام به مدافعه پرداختند. اشرار خواستند از ديوار بالا روند، نوكرهاي نظام العلماء به مدافعه پرداختند و از طرفين شليك نمودند و جمعي از طرفين مجروح و مقتول شدند.
جناب حسنعلي خان امير نظام، دو دفعه بشخصه ميان آن جماعت آمده و آنها را به زبان نصيحت و وعد و وعيد متفرق ساخت. باقي روز را مردم ساكت شدند. در شب آن روز نظام العلماء به طرف طهران حركت كرد. روز پنجشنبه هفدهم اشرار و اوباش، به اغواي محركين، در ابتداي روز، بي‌خبر به خانه نظام العلماء ريختند و درها را شكسته داخل شدند و آنچه يافتند بردند و در و پنجره را سوزانيدند ما بقي را خراب كرده و خانه جناب علاء الملك برادر نظام العلماء و خانه ثقة الدوله منشي‌باشي حضرت ولايت‌عهد برادرزاده نظام العلماء را نيز به تاراج دادند.

تشكيل نرخ گندم در تبريز

در عشر دوم جمادي الاخري 1316، چون عمل نان تبريز سخت شد و مردم به فغان آمدند، به حكم حضرت ولايت‌عهد، در ديوانخانه دولتي به رياست جناب امير نظام پيشكار، مجلسي مركب از امرا و تجار و اعيان و ملاكين منعقد شد و محض رفاه حال اهالي، شانزده هزار خروار گندم از ماليات جنسي ديواني و تقبل علماء و اعيان و تجار و ملاكين جابه‌جا شده و مقرر شد كه هر روزه به خبازها متدرجا بدهند و نيز مبلغي نقد از بابت تسعير به خبازها داده شود و نان را در يك من تبريز چهار عباسي بفروشند.

منصب بدون استحقاق‌

مرحوم حاجي ميرزا موسي خان پسر ميرزا بزرگ قائم مقام، برادر كوچك ميرزا ابو القاسم قائم‌مقام ثاني كه سيدي جليل بود و نسبش به سيد الساجدين زين العابدين علي [بن] الحسين عليه السّلام مي‌رسيد، چون خواست از اين جهان رخت بربندد، املاك خود را كه در آذربايجان است وقف آستانه حضرت علي بن موسي الرضا و ساير عتبات عاليات
ص: 287
و اماكن مشرفه نمود و وقف‌نامه‌اي به مهر علماي اعلام مسجل داشت و توليت موقوفه را مخصوص به همشيره خود حاجيه خانم و پس از آن به برادرزادگان اورع و ازهد خود مقرر داشت.
ميرزا محمود خان پسر ميرزا ابو الحسن خان برادرزاده مرحوم ميرزا علي قائم‌مقام ثالث، داماد عبد الحسين خان فخر الملك كفري كه از جمله مرتدين بي‌تقيه اين مملكت است و در هر كلامش سخني كفرآميز مشحون است و در رفتار و گفتار كمتر از فخر الملك نيست، چنان‌كه شبي در حالت مستي شمشيري بياويخت و به خانه يكي از هم‌كيشان خود رفت، در بكوفت. صاحب‌خانه بيرون آمده كه كيستي و در اين نيمه‌شب مقصودت چيست؟ گفت اينك امام موعودم كه غيبت صغري به سرآمده و خروج كرده‌ام هرگاه از اهل صلاح و فوز و فلاحي سلاح درپوش و از معاونتم دست باز مگير.
باري ميرزا محمود خان مردي خوش‌ظاهر و بدباطن است و به هركس در معاشرت كرنش و فروتني كند، چون از وي گذشت نامش به زشتي برد و به تسخرش دهن زند.
خلاصه به تدليسات شيطاني توليت موقوفه را به چنگ آورد و عايديش را به مصرف چنگ و رباب و قمار و شراب نمود و دوستان هم‌كيش خود را از اين مائده حلال نواله و نوال داد و سالي قريب هفت، هشت هزار تومان از املاك وقف بي‌مانع برگرفت. العهدة علي الراوي. گفتند بر خود مخمر نمود كه سالي مبالغي به مصرف رنگ كردن درهاي كليساهاي دار الخلافه رساند. از جمله هفتاد تومان خرج رنگ در كليساي ينگي دنيايي‌ها نمود.
بعد از پانزده سال كه مال وقف را به ناحق برد، كفر و زندقه‌اش گوشزد اولياي دولت شد و نيز علماي دار الخلافه بر عزل او كوشش‌ها كردند تا در سال 1316 توليت موقوفات را از او گرفته به حاجي ميرزا علي اكبر خان نايب اول وزارت خارجه، پسر مرحوم ميرزا علي قائم‌مقام كه متولي حقيقي اين موقوفه است سپردند. مشار اليه اورع و ازهد خانواده خود است و در علوم شرعيات از اصول و فروع و فنون ادبي دانشمندي مجرب است و ديناري از مال وقف را جز به مصارف ما وقف له نرساند.
ص: 288

ترجمه كتاب پل بر

موسيو پل بر «1» مصنف معروف فرانسوي، كتاب مختصري در طبيعي نوشته. در سال 1316 آقا ميرزا محمد شيخ شاگرد طب مدرسه نظامي آن را ترجمه [كرد] و به طبع رسيد. ميرزا محمد حسين اصفهاني متخلص به فروغي و ملقب به ذكاء الملك تأليف آن كتاب نمود.

خيال ايجاد بانك فلاحت در ايران‌

ميرزا ابراهيم خان معاون الدوله كاشاني وزير تجارت و مأمور بانك شاهنشاهي انگليس در ايران، در ماه جمادي الاخري 1316، خيال دارد بانك فلاحتي به سرمايه خود ايرانيان در طهران افتتاح نمايد. افسوس كه صورت خارجي نگرفت.

تظلم زردشتيان فارس‌

در ماه جمادي الاخري 1316، كارگزار خارجه فارس يكي از تجار زردشتيان فارس را چوب زد. ساير هم‌كيشان او به تلگرافخانه بستي شده، به طهران شكايت كردند.

محل توجه‌

در بندر عباس آب جاري ندارد، با اين‌كه اگر بخواهند در آنجا آب جاري بياورند ده، پانزده هزار تومان بيشتر مخارج ندارد. ممكن است به اشتراك اين امر صورت بگيرد، آن وقت ترقي و آبادي بندر عباس سه برابر مي‌شود و اراضي بندر عباس استعداد همه نوع زراعت و غرس اشجار را دارد.

لقب مؤيد الاسلام‌

آقا سيد جلال الدين الحسيني متخلص به «اديب» مدير روزنامه حبل المتين روزنامه‌اش به زبان فارسي نوشته شده و در سال هزار و سيصد و يازده هجري ايجاد شده و مركزش
______________________________
(1).Paul Bert . ظاهرا اين همان كتاب است كه سيد محمد تدين آن را به نام «پل‌بر فارسي» مي‌خواند. زيرا نام مؤلف را به جاي نام كتاب گرفته بود و چون زبان خارجي نمي‌دانست خيال مي‌كرد پل‌بر نام كتاب است.
ص: 289
در كلكته مي‌باشد و از آنجا به اطراف جهان منتشر مي‌شود و مشتري زياد دارد. سببش اين است كه بدگويي و معايب دولت و رجال ايران را بي‌پرده مي‌گويد. در ماه جمادي الاخري 1316 آقا سيد جلال الدين از طرف دولت ايران ملقب به مؤيد الاسلام شد.

لقب سديد السلطنه‌

محمد علي خان پسر مرحوم حاجي احمد خان بوشهري در اين سال ملقّب به سديد السلطنه شد. «1»

واقعه بخارا

در سال 1316، امير بخارا حكم سختي كرد كه رعاياي ايران كه در خاك بخارا مي‌باشند از بلاد بخارا اخراج بشوند. سببش را نسبت دزدي به يكي از ايرانيان بود.
ايرانيان ناچار يك عريضه تلگرافي به خاكپاي همايوني زدند و تلگرافي هم به ارفع الدوله وزير مختار ايران در پطرزبورغ نمودند و يكي هم به قونسول عشق‌آباد. بعد از چند روز جواب از عشق‌آباد و پطرزبورغ به آنها رسيد و آنها سپرده به دولت روس شدند و مهاجرتشان موقوف شد.

حريق جزيره قشم‌

در شنبه نوزدهم جمادي الاخري 1316، پنج ساعت به غروب مانده، در جزيره قشم در خانه شخص عربي آتش گرفت. از آنجا به خانه حكومتي شيخ حسن سرايت كرد و هزار فشنگ در آنجا يكباره آتش گرفت و از آن خانه به خانه‌هاي اطراف قريب دويست و پنجاه خانه پاك بسوخت و ضرر كلي به اهالي رسيد.

سياحت مأمور انگليس به ايران‌

از آنجا كه دولت انگليس هميشه مشغول استحكام سرحدات هندوستان است، در
______________________________
(1). يعني همان سرتيپ محمد علي خان سديد السلطنه كبابي صاحب كتب مهمي چون اعلام الناس في احوال بندر عباس و مفاتيح الادب في تواريخ العرب (4 جلد) و المناص في احوال الغوص و الغواص و التدقيق في سير الطريق (سفرنامه) و غيره.
ص: 290
اين اوقات به خيال استحكام سرحدات هندوستان از طرف ايران است. در سال هزار و سيصد و شانزده كپتان ساكس «1» انگليسي را كه سابقا قونسول انگليس در كرمان بود و سال قبل مأمور شد كه در بنادر فارس رفته، منع اسلحه را به خاك ايران نمايد و بعد از مأموريت خود از بندر عباس به بلوچستان و از آنجا به بوشهر و شيراز رفت، مأمور است كه به كرمان رفته و از وسط بلوچستان ايران به سيستان برود و مأموريت خود را انجام بدهد.

شكستن منع بره‌كشي‌

پس از آن‌كه بره‌كشي در ايران موقوف شد و پوستش را به خارجه نبردند و اين ضرر براي بعضي تجار شد، بعضي تجار ترك پوست بره‌فروش به طهران آمده، سه هزار تومان مايه گذاشتند و اجازه گرفتند كه پوست بره به خارجه حمل نمايند و سال بعد هم قريب دوازده هزار تومان در اين كار مايه گذاشتند و به دولت بيش از سه هزار تومان نرسيد.

تبريز

در ماه شوال 1316، امير نظام پيشكار تبريز مجلسي براي نرخ انعقاد داد و گفت پنجاه هزار تومان اعيان تبريز و پنجاه هزار تومان تجار تبريز روي هم بگذارند بدون تنزيل گندم بخرند و خروار گندم چهارده تومان خريد و فروش بشود و هركس گندم دارد بفروشد و الّا بعد از يك ماه انبار آنها شكافته مي‌شود. حضرت وليعهد هم ده هزار تومان مجاني براي خريد گندم داد.

تعدي حاكم محمره‌

اين اوقات، شيخ مزعل خان حاكم محمره و كسانش همه نوع تعدي به عابر و صادر مي‌نمايند و مال تجار هرچه وارد محمره مي‌شود ضبط در گمرك مي‌كنند و به دلخواه خود از آنها جرم مي‌گيرند.
______________________________
(1). منظور، سايكس‌Sykes همان افسر اطلاعاتي و استعماري است كه تأليفات ارزنده‌اي هم دارد مانند تاريخ ايران از آغاز تا زمان مؤلف در دو جلد. اين كتاب را شادروان ابراهيم فخر داعي به فارسي ترجمه كرده و چند بار چاپ شده است. سايكس بعدها رئيس‌پليس جنوب شد.
ص: 291

كاشان‌

در ماه رجب، در كاشان نرخ ترقي دارد. گندم به خرواري پانزده تومان تا شانزده تومان رسيده و جو خرواري قريب به چهارده تومان. گوشت و روغن ناياب است.

طهران‌

در زمستان هزار و سيصد و شانزده، زغال و روغن و برنج در طهران بالا گرفته. از طرف حكومت جارچي به بازار رفت كه هركس اين اجناس را انبار كرده و بيرون نياورد ضبط خواهد شد.

تخفيف منال آب اهرستان يزد

در ماه رجب 1316، اهالي يزد به خاكپاي همايوني متظلم شدند كه آب اهرستان حومه يزد كه شهر از آن مشروب مي‌شود، كارگزاران حكومتي به قيمت گزاف اجاره مي‌دهند و اسباب صدمه و بي‌آبي اهالي است. اعلي‌حضرت شهرياري منال او را كه هزار تومان بود بخشيد و فرمان بخشش‌نامه ابدي به آنها داد.

رياست خزانه نظام‌

در ماه ربيع الثاني 1316، رياست خزانه نظام از قرار دستخط مبارك ذيل به لطف الله خان صدق السلطنه پيشخدمت به انضمام يك ثوب سرداري شمسه مرصع از درجه اول مرحمت شد:

سواد دستخط همايون‌

چون براي رياست خزانه نظام و تحويلداري وجوهات قشوني تعيين يكي از چاكران كافي كه محل وثوق و اعتماد باشد لازم بود، از آنجا كه لطف الله خان صدق السلطنه پيشخدمت خاصه از تربيت‌يافتگان و برآوردگان عهد همايون و در حضور ما به امانت و صداقت معروف است، به‌موجب اين دستخط مبارك، برحسب تصويب و تصديق جناب مستطاب اشرف اكرم صدراعظم او را براي رياست خزانه نظام و تحويلداري وجوهات قشوني معين و منتخب فرموده، مقرر مي‌داريم كه مطابق دستور العمل جناب معظم و اطلاع وزارت جنگ و وزارت لشكر با نهايت امانت و صداقت به شرايط و لوازم خدمت مزبوره بپردازد. ربيع الثاني 1316.
ص: 292

منع ماليات كتيرا در كرمانشاهان‌

چند سال بود كه حكومت كرمانشاهان علاوه بر گمرك ماليات به كتيرا بسته بود كه تقريبا بالغ به هشتصد تومان است. جناب ميرزا محمد خان اقبال الدوله غفاري كاشاني در ايام حكومت خود در سال 1316 چشم از اين منفعت پوشيد و اين عوارض حكومتي را بالمره موقوف كرد و حكمي در معافي ابدي اجاره و ماليات كتيرا نوشته و منتشر و منقور بر احجار نمودند.

بروجرد و لرستان‌

شاهزاده حسام السلطنه والي بروجرد و لرستان، در ماه ربيع الثاني 1316، محض انتظام حدود سيلاخور و الشتر، حدود بختياري، يك اردوي نظامي در تنگ دينارآباد و يك اردو در الشتر و يك اردو هم در بختياري تشكيل داد.

ايجادات و اختراعات عهد همايون‌

از آنجا كه اعلي‌حضرت قدرقدرت قوي‌شوكت ملك الملوك ايران، شاهنشاه عادل مهربان، السلطان مظفر الدين شاه قاجار- خلّد الله تعالي سلطنته و مملكته- خيال مباركش در ترقي دولت و آبادي مملكت و اشاعه عدل‌وداد و امحاي ظلم و بيداد است، اين است از زماني كه به تخت سلطنت جلوس فرمود روزبه‌روز بازار علوم و صنايع را خريدار بسيار و حرف و بدايع را اشتها و انتشار است. صنايع و بدايعي كه در عهد همايونش در ايران دائر شده به طريق اختصار ذكر مي‌شود:
ايجاد عيد ميلاد مبارك حضرت سيد الشهداء عليه السّلام در سال اول سلطنت در سنه 1313.
رواج كلاه نمد براي اهالي نظام در سال دوم سلطنت.
تأسيس مدارس ملي مظفري به طرز جديد كه ترقي مملكت منحصر به اوست در سال سوم سلطنت. در سنه 1315 تا امروزه در ايران قريب پنجاه مدرسه و مكتب دائر شده.
انعقاد انجمن معارف و روزنامه معارف و شركت طبع كتب در طهران در سال پنجم سلطنت در سنه 1316.
ص: 293
تكثر و تعدد جرايد و روزنامه‌جات در عهد همايون: روزنامه مصور موسوم به شرافت، روزنامه تربيت، روزنامه ثريا، روزنامه ادب، روزنامه مظفري، در بوشهر روزنامه الحديد، در تبريز روزنامه نوروز، روزنامه مكتب، روزنامه اخوت، روزنامه معارف، روزنامه احتياج در تبريز.
ايجاد كارخانه قند در سال دوم سلطنت در كاريزك طهران.
ايجاد روزنامه خلاصة الحوادث در سال سوم سلطنت در طهران.
تأسيس شركت اسلاميه در طهران و اصفهان در سال چهارم سلطنت.
منع ماليات قصابخانه در سال اول سلطنت.
اقامه تعزيه‌داري حضرت فاطمه زهرا عليها السّلام در سال پنجم سلطنت.
انكشاف صنعت كاشي طلايي «رفليماتيك» در طهران به دستياري خواجه عبد الكريم تاجر كلداني كه از جمله فضلاي اين عصر است در سال چهارم سلطنت.
ايجاد مدرسه سياسي در طهران در سال پنجم سلطنت.
شيوع ماشين زراعت در خالصجات دولتي در سال چهارم سلطنت كه ناصر السلطنه از فرنگستان به طهران خواست.
ازدياد قزاق كه سابقا پانصد نفر بودند، در سال چهارم سلطنت به هزار و دويست نفر رسيد و پس از آن قريب دو هزار نفر شد.
تأسيس راه شوسه از رشت به طهران در سال سوم سلطنت.
در سال چهارم سلطنت، حاجب الدوله فراش‌باشي براي فراشان سركاري لباس قرمز مخصوصي ترتيب داد كه بپوشند و شمشير بياويزند.
شروع به سنگ‌فرش و تسطيح معابر طهران در سال سوم سلطنت.
كاوش شهر شوش كه امتيازش به فرانسه‌ها داده شد كه هرچه پيدا بشود به دولت ايران هم بهره بدهند.
آزادي روزنامه به يك اندازه در ايران در سال پنجم سلطنت.
شيوع تلمبه‌هاي بخاري در سال ششم سلطنت كه از چاه، آب جاري بيرون مي‌آورد.
رواج پول نيكل در ايران در سال ششم سلطنت.
ص: 294
بناي قصر فرح‌آباد و ضرابخانه جديد در سال هزار و سيصد و بيست در طهران.
شيوع عكس باطن (زيكن) در طهران در سال هشتم سلطنت «1».
بناي عمارت جديد در عمارت گلستان و سقف بلور و چراغ‌هاي برق در زير آن در سال هفتم سلطنت.
ازدياد چراغ برق در عمارات سلطنتي در سال هفتم سلطنت.
بروز تخم چاي در گيلان و تخم چنگل در جاجرود در سال ششم سلطنت.
ترقي گمرك و تذكره و پست ايران كه چندين برابر و گمرك را مخصوص سرحدات قرار دادند و گمرك ولايات داخله را موقوف كردند در سال هفتم سلطنت.
از آن هنگام كه اعلي‌حضرت شاهنشاهي به سرير سلطنت مرتقي شد، سلام اهالي نظام را جواب مي‌فرمايد و سابقا در ايران معمول نبود و نيز در ميدان مشق، سوار بر اسب مي‌شوند و در هنگام دفيله نظامي به پاي مي‌ايستند.
ايجاد وزارت كابينه براي ثبت و ضبط احكام در سال دهم سلطنت به امر حضرت مستطاب اشرف شاهزاده اتابيك اعظم.
ايجاد صندوق ماليات در سال دهم سلطنت.
رواج چرخ خودنويس در طهران در سال هفتم سلطنت.
شيوع تلفون و فنوگراف در سال سوم سلطنت و در همان سال به انزلي كشيده شد.
شيوع چراغ برق در كوچه‌هاي رشت در سال نهم سلطنت.
تأسيس آسياي بخاري در طهران به دستياري جناب مستطاب صنيع الدوله در سال ششم سلطنت.
شيوع اتومبيل در طهران در سال هشتم سلطنت.
شروع به چراغ برق در خانه‌ها و خيابانهاي طهران در سال يازدهم سلطنت.
مجلس سنا در ممالك اروپا برقرار است و در آن مجلس امور مملكتي مشاوره مي‌شود اعلي‌حضرت اقدس همايوني در شوال 1315، اين وزارت را به جناب نظام
______________________________
(1). تصور مي‌رود منظور عكس‌برداري با اشعه ايكس باشد كه مبتكر آن رونتگن‌Rontgen بود.
ص: 295
الملك مرحمت كرد لكن به بروز نرسيد.
در سال يازدهم سلطنت، بعد از مراجعت موكب فيروزي از سفر سوم فرنگستان، تمثال عديم المثال همايوني بر يك طرف دو هزاري سفيد منقوش و مضروب شد.
در سال يازدهم سلطنت، امتياز نوغان ابريشم در تمام ايران به حاجي محتشم السلطنه رئيس وزارت خارجه مرحمت شد.
سقف تكيه دولتي طهران كه مدتي بود خراب شده، در سال دهم سلطنت، با مخارج گزاف از نو ساخته شد.
شيوع طبع كتب در طهران در تمام سنوات عهد سلطنت.
در سال سوم سلطنت براي مواجب اجزاي وزارت خارجه بودجه صحيحي ترتيب شد.
ايجاد تمبر «1» بروات دولتي در سال 1323 مطابق سال دهم سلطنت.
در ماه جمادي الاولي 1315، تمام ماليات و عوارض زغال و ميوه را اعلي‌حضرت شهرياري بخشيد.
افتتاح كارخانه ريسمان‌بافي در حوالي دروازه طهران. مؤسس جناب صنيع الدوله و حاجي محمد تقي تاجر شاهرودي. در ربيع الثاني 1315 ريسمانش بيرون آمد.
تأسيس چاه نفط در كرمانشاهان در سال هفتم سلطنت.
تأسيس شوسه راه آستارا در سال هشتم سلطنت.
شيوع لنترماژيك «2» (چراغ سحري) در سال هفتم سلطنت.
شيوع گراور چاپ در طهران در سال يازدهم سلطنت.
شيوع ماشين عكس بي‌عكاس در سال ششم سلطنت.
ايجاد آستر كلاه با چاپ و منگنه به دوخت اسلامبول به لفظ «زنده باد شاهنشاه ايران» در سال يازدهم سلطنت، مؤسس ميرزا حسينعلي خان نواده محمد خان لله‌باشي.
ايجاد رختشويخانه در سال يازدهم سلطنت در طهران.
______________________________
(1). متن: تمر
(2).Lantre Magique به معناي چراغ سحرآميز، جادويي.
ص: 296
شيوع ماشين جوجه درآوردن در اوايل سلطنت.
ايجاد ماشين آجرپزي در سال يازدهم.

التفات درباره نواب رضوي‌

در ماه ربيع الثاني، برحسب دستخط مبارك ذيل، به آقا ميرزا سيد محمد نواب رضوي يزدي يك قبضه عصاي مرصع مرحمت شد.

سواد دستخط همايوني‌

چون وزير بقايا مراتب و محاسن دولتخواهي و مراسم دعاگويي جناب ميرزا سيد محمد نواب رضوي را كما ينبغي به عرض رسانيده، مهيج اشفاق و عنايت ما نسبت به مشار اليه گرديده، خواستيم علامت عطوفت خودمان را به ظهور برسانيم، يك قبضه عصاي مرصع كه از علائم منيعه اشفاق ما مي‌باشد به جناب مشار اليه اعطا فرموديم كه من بعد به طريق اولي و اليق به مراسم دعاگويي قيام نمايد.

فوت ساري اصلان‌

در روز جمعه سيزدهم جمادي الاولي 1316، رحمت الله خان ساري اصلان افشار، در سن هشتاد و چند سالگي، در طهران از اسب پرت شده وفات كرد. ساري اصلان از كبار امراي ايران است و پدر در پدر به اين لقب كه تركي است نامبردار مي‌باشند.

اعلان اداره انطباعات‌

در ماه جمادي الاخري، وزارت انطباعات اعلان رسمي كرد كه بعد از اين امتيازات رجال دولت و اعمال حكام مملكت بر سبيل خلاصه و اجمال در روزنامه دولتي منتشر مي‌شود و هر دستخطي كه متضمن امر عامه است در آن مندرج خواهد شد.

تشريف‌فرمايي به قصر ياقوت‌

در هفدهم جمادي الاولي 1316، اعلي‌حضرت شاهنشاهي از عشرت‌آباد به قصر ياقوت سرخه‌حصار تشريف برد و در يكي از ايام توقف براي صرف ناهار، به منزل جناب مستطاب صدراعظم در سرخه‌حصار، تشريف آورد و روز بيست و ششم به دار الخلافه مراجعت فرمود.
ص: 297

تلگرام اعلي‌حضرت شاهنشاهي‌

چون در اين اوقات ملكه دولت دانمارك، يعني زوجه اعلي‌حضرت كريستيان نهم پادشاه دانمارك فوت شده است و چندين خانواده سلطنت اروپ كه نسبت به اين خانواده مي‌برند عزادارند، اعلي‌حضرت شهرياري به آنها تلگراف تسليت زد و آنها جواب مبني بر تشكر نمودند.

التفات درباره حكيم الملك‌

در ماه جمادي الاولي 1316، يك عدد قلمدان مرصع [كه از امتيازات بزرگ ايران است] به ميرزا محمود خان حكيم الملك رئيس اطباي حضور و وزير بنائي [و مسكوكات] مرحمت شد. [شاه چنان فريفته حكيم الملك است كه آني از او دوري نمي‌تواند كرد].

بذل شهرياري‌

در ماه جمادي الاولي، يك قبضه عصاي مرصع به محمد حسن خان محقق السلطنه سرايدارباشي مرحمت شد.

ورود باش شهبندر در تبريز

در بيست و دوم جمادي الاولي 1316، رفعت افندي باش شهبندر «1» دولت عثماني كه تازه مأمور اقامت تبريز شده بود وارد شد و روز ورود به حضور ولايت‌عهد مشرف شد.

ورود جنرال قونسول انگليس‌

در ماه جمادي الاولي، جنرال قونسول دولت انگليس از سمت درجز به مشهد مقدس مي‌رفته و دو روز بيرون در بند ارغون شاه «2» توقف نموده به هرجا كه منزل مي‌كرد نقشه و عكس برمي‌داشت.
______________________________
(1). شهبندر به معناي كونسول يا ويس كونسول است و باش شهبندر سركونسول.
(2). متن: ارغوانشاه
ص: 298

لشكرنويس استراباد

در ماه جمادي الاولي، ميرزا عليرضا خان منتظم لشكر به لشكرنويسي استراباد مأمور شد.

تعمير آق قلعه‌

در ماه جمادي الاولي 1316، از طرف دولت عليه مأمور براي تعمير حصارآق قلعه استرآباد رفت و مدتي بود خراب شده بود.

زلزله استراباد

در شب بيست و چهارم ماه جمادي الاولي، در استرآباد زلزله سختي شد چنان‌كه اغلب مردم از خواب بيدار شدند. چون عمارات آنجا از چوب است خرابي زياد وارد نيامد.

عيد ميلاد همايون‌

روز دوشنبه چهارم جمادي الاخري 1316 كه روز عيد ميلاد مبارك است، مراسم جشن عيد از سلام و آتشبازي شب عيد در طهران فراهم آمد و اغلبي از طهران نيز چراغان بود و وزراي مختار خارجه نيز شرف‌اندوز شدند. شمس الدين بيك سفير كبير دولت عثماني كه دوين سفرا بود از طرف هيئت كرديپلوماتيك تهنيت عرض كرد و جواب مرحمت‌آميز شنيد و در آن روز قشون به طريق دفيله از حضور مبارك گذشتند و تمام شاهزادگان در آن روز در خاكپاي مبارك ناهار صرف كردند و عيدي گرفتند و در عصر آن روز به منزل جناب صدراعظم تشريف برد و شب را برحسب معمول جناب صدراعظم دعوت از وزراي داخله و خارجه به صرف شام سر ميز نمود و ساير رجال را به سوپه «1» و سواره «2» دعوت كرد و جشن مفصلي به عمل آمد و آخر شب نيز در پارك صدارت عظمي آتشبازي شد.

التفات همايوني‌

در ماه جمادي الاخري، اعلي‌حضرت شاهنشاهي به دست مبارك يك قطعه تمثال مهر مثال خود را كه مكلل به الماس بود به جناب حاجي شيخ محسن خان مشير الدوله وزير امور خارجه مرحمت كرد.
______________________________
(1).Super
(2).Soiree
ص: 299

بذل همايوني‌

در ماه جمادي الاخري، يك قبضه عصاي مرصع به حاجي حسينقلي خان صدر السلطنه وزير فوائد مرحمت شد.

مرحمت شهرياري‌

در ماه جمادي الاخري يك قبضه عصاي مرصع به سلطانعلي خان وزير بقايا مدير دفترخانه استيفا مرحمت شد.

افتتاح مدرسه مظفري‌

در ماه جمادي الاخري 1316، انجمن معارف در طهران، در محله بازار ايجاد مدرسه مليه نمود. چون افتتاح آن در روز چهاردهم جمادي الاخري مطابق عيد ميلاد همايوني بود موسوم به مدرسه مظفري شد و تا دويست نفر شاگرد از هفت سالگي تا دوازده سالگي پذيرفته مي‌شود. ماهانه شاگرد يك تومان است.

منع [صدور] غله به خارجه‌

چون غله در ايران رو به ترقي گذاشته بود، در ماه جمادي الاخري 1316، از طرف دولت عليه قدغن اكيد شد كه ديگر به هيچ‌وجه غله به خارجه حمل نشود. في الجمله نرخ رو به تنزل گذاشت.

تغيير وزارت گمرك‌

در ماه جمادي الاخري 1316، وزارت تمام گمركات به ميرزا محمد علي خان قوام الدوله و صنيع الدوله و معز الملك از قرار دستخط ذيل مرحمت شد:

سواد دستخط همايوني‌

جناب اشرف صدراعظم، از ابتداي برج عقرب هذه السنه ايت ئيل 1316 و مابعدها، وزارت گمركخانه‌هاي ممالك محروسه و پست‌خانه را به تصويب و امضاي شما به قوام الدوله واگذار كرديم. به موجب تمسكي كه به شراكت صنيع الدوله و معز الملك سپرده‌اند و قراردادي كه به صوابديد شما نوشته‌اند اقساط ملزمي خود را بپردازند و كار را منظم و مرتب
ص: 300
داشته باشند. رجوع كار دولت به قوام الدوله و مسئول نيك و بد اوست و ان شاء الله ما هم كمال مرحمت و تقويت را خواهيم فرمود. شرايط پيشرفت كار و خدمت او را هم شما بايد فراهم آورده و اهتمام نماييد. في شهر جمادي الاخري.

التفات درباره ساعد الدوله‌

در ماه جمادي الاخري، يك ثوب سرداري ترمه كشميري با شمسه مرصع مكلل به الماس و يك قبضه تفنگ مخصوص از تفنگهاي دست همايون به حبيب الله خان ساعد الدوله سردار حكمران استراباد و گرگان و تركمان مرحمت شد.

التفات همايوني‌

در ماه جمادي الاخري، يك ثوب پالتو با سردوشي الماس به حاجي عليقلي خان امير تومان بختياري مرحمت شد و حاجي خسرو خان بهادر الدوله برادرش به يك قبضه قمه مرصع سربلند شد.

رياست فوج بكشلو

در ماه جمادي الاخري، رياست فوج بكشلوي افشار به مختار السلطنه سردار وزير نظميه و احتساب مرحمت شد و موسوم به فوج نظميه شد براي قراولخانه‌هاي طهران و از طرف مختار السلطنه رياستش به فضل الله خان مير پنجه دامادش داده شد.

مستشاري سفارت لندن‌

در ماه جمادي الاخري مستشاري سفارت لندن به ميرزا مهدي خان معين الوزاره مترجم و آجودان حضور همايوني پسر علاء السلطنه وزير مختار [ايران در] انگليس مرحمت شد.

لقب افضل الملك‌

در ماه جمادي الاخري، ميرزا غلامحسين خان اديب مستوفي به لقب افضل الملكي و جنابي نائل شد.
ص: 301

منع كرايه و گمرك غله ايران‌

در اين سال چون در اغلبي از بلاد ايران غلّه كمياب است و از بلاد روسيه گندم به ايران حمل مي‌شود، از جمله از سمرقند گندم به تبريز مي‌آورند، اعلي‌حضرت امپراطور روس محض اعانه به اهالي ايران گمرك و كرايه حمل غله را در اين سال «1» به مردم ايران بخشيده است.

ازدياد گرگ در كليبر

در ماه جمادي الاخري، در نزديكي قصبه كليبر از محال آذربايجان شبي گرگ خود را به گله‌اي كه نود رأس گوسفند بوده زده است. چوپان فرار كرده، گرگان تمام اغنام را به هلاكت رسانيده‌اند.

شيوع آبله در دزفول‌

در ماه جمادي الاخري در دزفول آبله شيوع دارد و روزي چندين طفل به هلاكت مي‌رسند.

مرحمت درباره عدل الدوله‌

در ماه جمادي الاخري، يك ثوب پالتو با سردوشي الماس از درجه دوم به عدل الدوله حاكم يزد مرحمت شد.

تشريف‌فرمايي به دوشان‌تپه‌

در اوايل عشر اول رجب المرجب 1316، اعلي‌حضرت شاهنشاهي به قصر دوشان‌تپه تشريف برد و در آنجا شكار بسيار به دست مبارك صيد شد و در يكي از ايام توقف در ميدان اسب‌دواني جنب دوشان‌تپه، امير بهادر جنگ كشيكچي‌باشي، سواران و صاحب‌منصبان كشيكخانه را در خاكپاي همايوني سان داد و به يك ثوب پالتو تن‌پوش مخلع شد و حاجي دبير الدوله محاسب و مستوفي كشيكخانه به يك ثوب جبه شمسه مرصع سربلند شد و ساير اجزا برحسب درجاتشان به خلعت ملوكانه مفتخر شدند.
______________________________
(1). قبلا اين خبر در وقايع ربيع الثاني 1316 آمده.
ص: 302

عيد مبارك رجب المرجب‌

روز دوشنبه سيزدهم كه روز ميلاد سعادت بنياد حضرت ولي الله الاعظم عليه السّلام است، در حضور همايوني سلام عيد مبارك انعقاد يافت. مخاطب سلام شاهزاده يمين السلطان ايلخاني بود و در شب عيد از آتشبازي و چراغان برپا بود و از طرف ملت نيز در تمام بازارها چراغان مفصلي شد.

طبع كتاب اسكندر كبير

در ماه رجب المرجب 1316، تاريخ اسكندر كبير ترجمه و تأليف ميرزا محمد علي خان بن ذكاء الملك كه نگارنده‌اش خود ذكاء الملك بود، در طهران، در مطبعه شركت طبع كتب به طبع رسيد.

معجزه در ارض اقدس‌

در ماه رمضان المبارك 1316، شخص مفلوجي در خراسان هر نوع معالجه كرد سودي نداد، آخر الامر متوسل به آستان ملك پاسبان حضرت ثامن الائمه عليه السّلام شد و بعد از گريه و زاري شفا يافت. در تمام ارض اقدس چراغان مفصلي نمودند.

خيرات و مبرات‌

پس از آن‌كه جناب ميرزا محمود خان مدير الدوله متولي‌باشي آستان ملك پاسبان حضرت رضوي شد، به جهت حسن طويت و پاكي عقيدت و بي‌طمعي روزبه‌روز بر اجارات اوقاف افزود، چنان‌كه از سال قبل تا حال كه يك سال است، اجارات هشت هزار تومان اضافه شد و مواجب خدام را برخلاف سابق نقد پرداخت و بعضي تعميرات نمود، از جمله طاق توحيدخانه را آئينه‌كاري نمود و مسجد بالاسر حرم مبارك را تعمير كرد، همچنين بامها را مرمت كرد و بعضي آئينه‌ها كه ريخته بود از نو ساخت و صحن مقدس جديد كه يك خمس آن سنگ‌فرش بود، در هذه السنه تمام آن را سنگ‌فرش كرد و آجرهاي كاشي صحنين را كه به مرور ريخته بود و نقصان زياد به هم رسانيده و از شكوه افتاده بود مرمت كرد و نيز گنبد الله ورديخاني كه خرابي به هم رسانيده و آئينه‌كاري
ص: 303
دار الحفاظ را كه منهدم شده، تعمير نمود و كاشي‌هاي ديوار حرم هم كه در طول مدت افتاده به امداد شاهزاده ركن الدوله والي خراسان تعمير نمودند و روغن زدند و خطوطي كه به آب طلا نوشته شده بود و در شرف محو، از نو طلا ماليده، به صورت اول باز آمد و سنگ‌هاي حرم مطهر هم كه قدري از مرمر بود، نصرة الملك سنگي كه قريب به سنگ سليماني است از شانديز آورده، به قدر كسر سنگ‌فرش حرم انور از آن سنگ‌ها شروع به ساختن نمودند كه تمام تحت قبه مطهره و مسجد بالاسر از همين سنگ شانديز خواهد بود.

اعجاز در ارض اقدس‌

كربلايي محمد نام يزدي اعمي كه از هر دو چشم نابينا بود و از علاج مأيوس، در ماه جمادي الاخري 1316، متوسل به آستان عرش بنيان شده، بعد از گريه و زاري به خواب مي‌رود. امام همام حضرت رضا عليه السّلام هر دو چشم او را به دست مبارك لمس مي‌فرمايد.
پس از آن‌كه كربلايي محمد به خود باز آمد دو چشم خود را روشن مي‌بيند و به خدمت جناب آقا ميرزا سيد علي مجتهد يزدي كه از اعاظم علماي ارض اقدس است رفته، صحت رؤياي خود را به ثبوت رسانيد. در تمام ارض اقدس چراغان مفصلي نمودند.

ايجاد شهر ناصري قوچان‌

تقريبا در سال هزار و سيصد و سيزده، در قوچان كه از بلاد خراسان است زلزله شديدي شد كه از آثارش جز توده‌هاي خاك چيزي به‌جاي نماند. آن مردم كه از زلزله به‌جاي ماندند، جمعي به اطراف كوچيدند و جمعي در صحرا چادر زده منزل نمودند.
بعضي‌ها را كه وسعتي به‌جاي مانده بود سال بعد به واسطه حب وطن در همان محال خود بناي آبادي گذاشتند. بعد از چندي، ديگر باره زلزله‌هاي سخت شده تمام آن بنا را خراب و ويران كرد كه اثري از آنها ديگر به‌جاي نماند.
محمد ناصر خان شجاع الدوله امير تومان حاكم قوچان، به امر دولت، در حوالي شهر قديم قوچان محل خوبي را در سال هزار و سيصد و شانزده انتخاب كرده، طرح شهر بسيار خوشي ريخت. از خيابان‌ها و كوچه‌هاي مستقيم و خانه‌هاي عالي و عمارات
ص: 304
موزون و اسواق و حمام‌ها و خانات و ديگر ملزومات در آنجا بنا كرد تا امسال قريب سه هزار خانوار در آنجا سكنه جمع شده و اسمش را شهر ناصري- به مناسبت اسم خود- گذاشت.

حكام بعضي بلاد آذربايجان‌

امسال حكومت ارومي با ميرزا علي خان منظم الدوله است و سلماس با حاجي اسمعيل خان، خوي با باقر خان ضرغام الملك. در ماه رمضان المبارك 1316، سالم بيك شهبندر دولت عثماني به محل مأموريت خود كه خوي و سلماس است وارد شده.
مكرم الملك رئيس كميسيون مراجعت به تبريز نمود. اسمعيل افندي مأمور استرداد مغصوبات كه از حكاري به سلماس آمده هر روزه با كارگزاري مهام خارجه در گفتگو و قرار مبادله مغصوبات طرفين است. نزاعي كه بنا به عدوات و بدويت مابين طوايف شكاك و مامدي شده، ايالت آذربايجان و كارگزاري جدا در تدبير آن هستند كه مرتكبين را مجازات كنند «1».

ناظمي انجمن معارف‌

در ماه شوال المكرم ميرزا مهدي خان ممتحن الدوله امير تومان كه از اجزاي انجمن معارف است به ناظمي انجمن معارف مفتخر شد.

اعانه‌

در اين اوقات، ميرزا رضا خان ارفع الدوله امير تومان وزير مختار روسيه، مبلغي از خود و ساير اجزاي سفارتخانه به اسم اعانه براي انجمن معارف فرستاد و نيز به مسلمانان ايراني در خاك روسيه اعلاني نوشته و به طبع رسانيد كه وجوه اعانه براي ايجاد مدرسه صنعتي در خاك طهران امداد نمايند و در بانك روسيه گذاشته، فرعش را هر ساله به طهران بفرستند.
______________________________
(1). متن: مجازات داده. مرآت الوقايع مظفري ج‌1 305 اجحاف اجزاي اداره شوسه رشت ..... ص : 305
ص: 305

اجحاف اجزاي اداره شوسه رشت‌

در اين اوقات، اجزاي اداره راه شوسه انزلي بعضي اجحافات به دهات اطراف و عابرين نمودند و اضافه بر معمول اخذ حق العبور مي‌گيرند، از اين جهت ميانه آنها و دهاقين مدتي نزاع در كار بود. آخر الامر حكومت رشت و كارگزاري ميان ايشان را اصلاح كرد.

ورود مال التجاره روس از بندر انزلي‌

در ماه رمضان المبارك 1316، سي و شش فروند كشتي با مال التجاره روسي وارد بندر انزلي شده و با مال التجاره و امتعه ايران خارج شده است.

سواد دستخط همايوني به نير الملك وزير علوم‌

نير الملك وزير علوم و معارف، چون كار ايجاد مدارس و مكاتب مليه و كتابخانه ملتي به فضل خدا و حسن مراقبت و اقدامات شما و اجزاي انجمن معارف پيشرفت كامل حاصل نموده، و موجب خرسندي خاطر ما گرديده است و اميدوارم- ان شاء الله تعالي- روزبه‌روز بهتر و كامل‌تر شود و از طرف ما بايد مراقبت و توجه مخصوص در اين باب بشود و در حقيقت، رياست اين اداره و مجلس حق شخص همايون ما است، لهذا شما را كه شخص مجرب كافي و دولتخواه بي‌غرض و از اوضاع داخله و خارجه كاملا بااطلاع هستيد از جانب خودمان مخصوصا مأموريت مي‌دهيم كه زايدا علي ما سبق مراقبات كامله در انتظام امر مدارس و مكاتب و مجلس انجمن معارف و صندوق انجمن و حفظ احترام اعضاي آن به عمل آورده، و راپرت‌ها و عرايض و مستدعيات انجمن را كه راجع به امر مدارس مليه و كتابخانه ملتي است به اطلاع جناب مستطاب اشرف صدراعظم بدون تأخير به عرض برسانيد و احكام لازمه را به هرطور صلاح بدانيد صادر نمائيد و مجري داريد كه ما شخص شما را در امورات مزبوره مسئول مي‌دانيم لاغير. شهر رجب المرجب 1316.

وزارت قورخانه‌

در ماه رجب المرجب، وزارت قورخانه به ميرزا كريم خان منتظم الدوله سردار مكرم مرحمت شد.
ص: 306

فوج سوادكوه و لقب عز السلطاني‌

در ماه رجب المرجب، محمد قاسم خان امير تومان برادر جناب صدراعظم ملقب به عز السلطان شد و فوج سوادكوه به او سپرده شد.

خلعت همايوني‌

در ماه رجب المرجب، يك ثوب پالتو با سردوشي الماس به مختار السلطنه سردار وزير نظميه و احتساب مرحمت شد.

خلعت همايوني‌

در ماه رجب، يك ثوب پالتو با سردوشي الماس از درجه دوم به ميرزا رضا خان ارفع الدوله وزير مختار روسيه مرحمت گرديد.

رياست اصطبل توپخانه‌

در [عشر اول] ماه رجب رياست اصطبل توپخانه به ميرزا رضا قلي خان مجير السلطنه [برادرزاده نظام السلطنه وزير دفتر و ماليه] مرحمت شد.

منصب استيفا

در ماه رجب، ميرزا تقي خان سررشته‌دار عربستان به منصب استيفا نائل آمد.

منصب استيفا

در ماه رجب، ميرزا سيد محمد شيرازي به منصب استيفا از درجه سوم سربلند شد.

تغيير بعضي حكومات آذربايجان‌

در ماه رجب، ظهير السلطان از حكومت سراب معزول و مسعود السلطنه به‌جاي او منصوب شد و محمد رحيم خان به نيابت حكومت سلماس مأمور شد و سراج السلطنه به نيابت حكومت ارومي برقرار گرديد.

زلزله كازرون‌

در هشتم رجب 1316، در كازرون زلزله شديدي شده خرابي نرسانيد.
ص: 307

ناخوشي دردگلو در سبزوار

در ماه رجب، در سبزوار ناخوشي درد گلو شيوعي دارد. جمعي از اطفال تلف شده‌اند. چندين سال است اين مرض در سبزوار مي‌باشد و ثلث اطفال آن شهر به اين مرض مرده‌اند.

التفات شهرياري‌

در ماه جمادي الاخري، يك قبضه شمشير مرصع به افتخار سردار اكرم والي عربستان مرحمت گرديد.

ورود وزير مختار آلمان‌

در اين اوقات كنت ركس وزير مختار آلمان مأمور به اقامت دار الخلافه شد و از سرحد تا طهران همه نوع احترامات درباره او به‌جاي آمد. در روز جمعه هفدهم رجب 1316 وارد باغ شاه شده، روز سوم ورود در حالتي‌كه صدراعظم و شاهزادگان با لباس رسمي و وزير خارجه در خاكپاي همايوني بودند، وزير مختار شرف‌اندوز شد و نامه امپراطور آلمان را كه حاكي مأموريتش بود تقديم داشت.

تشريف‌فرمايي به جاجرود

روز دوشنبه بيستم رجب، اعلي‌حضرت شهرياري به عزم شكار به شكارگاه جاجرود تشريف برد. در سه‌شنبه بيست و هشتم به مقر سلطنت مراجعت فرمود.

انعقاد عيد سوم شعبان‌

روز شنبه سوم شعبان المعظم 1316 كه عيد ميلاد سعادت بنياد حضرت امام الثقلين سيد الشهداء عليه السّلام بود، در حضور همايوني حسب المقرر مراسم عيد مقرر آمد و در شب عيد نيز در خيابان باب همايون آتشبازي و چراغان شد.

ورود وزير مختار فرانسه‌

موسيو سوهار وزير مختار دولت جمهوري فرانسه مأمور به ايران، در غره شوال المكرم 1316 به طهران با لوازم احترامات وارد شد. روز دوم ورود از طرف دولت
ص: 308
و وزارت خارجه مأمور مخصوص به ديدن او رفت. روز سوم ورود به دربار دولتي آمده، از آنجا به خاكپاي همايوني نائل شد. نامه رئيس جمهوري فرانسه را تقديم داشت و خطابه تشكرانه حضورا عرض كرد و جوابي كه از طرف قرين الشرف شاهنشاهي كه درخور بود القا شد. پس از آن وزير مختار از صدارت عظمي و وزير خارجه ديدن كرد.

واقعه غريبه‌

شب عيد مولود مسعود حضرت خامس آل عبا عليه السّلام را شاهزاده موثق الدوله خوانسالار، مجلس جشني شايان به ميامن عيد سعيد در خانه خود فراهم كرد. جمعي از وزرا و رجال به شام موعود بودند. در همان شب به واسطه سرايت آتش بخاري قسمتي از سقف تالار بزرگي در آنجا آتش گرفت و خطر عمده‌اي داشت، لكن به بركت عيد مولود مبارك كارگزاران آتش را خاموش كرده هيچ خسارتي وارد نياورد.

تشرف به حضرت عبد العظيم‌

روز دوشنبه پنجم شعبان المعظم، اعلي‌حضرت شهرياري به عزم زيارت حضرت عبد العظيم عليه السّلام مشرف شدند. پس از كسب مثوبات و مبذولات به دار الخلافه مراجعت فرمود.

مرحمت شهرياري‌

در ماه شعبان، محمد حسين خان نصير السلطان نايب وزارت رسائل، پسر دبير الملك وزير رسائل خاصه به يك ثوب جبه شمسه مرصع نائل شد.

پيشخدمتي و لقب ناصر خاقان‌

در ماه شعبان، ابو القاسم خان غفاري كاشاني، پسر حبيب الله خان خبير الملك به منصب پيشخدمتي حضور همايوني و لقب ناصر خاقان سربلند شد. [اين جوان بسيار لوده مي‌باشد. لهذا طرف ميل شاه است].

تشريف‌فرمايي به دوشان‌تپه‌

در عشر دوم شعبان المعظم، اعلي‌حضرت شهرياري چند شبه به قصر دوشان‌تپه
ص: 309
تشريف برد و در روز چهارشنبه چهاردهم، در منزل جناب صدراعظم كه در دوشان‌تپه بود، شرف قدوم ارزاني داشت و يك حلقه انگشتري مبارك به صدراعظم مرحمت كرد.

عيد ميلاد مبارك امام عصر

روز پنجشنبه پانزدهم شعبان المعظم 1316 كه عيد ميلاد سعادت بنياد حضرت امام عصر- عجل الله تعالي فرجه- بود، اعلي‌حضرت شهرياري از دوشان‌تپه به شهر تشريف آورده، بعدازظهر سلام عام در خاكپاي همايوني در عمارت گلستان، حسب المقرر انعقاد يافت. شرايط سلام برپاي بود. در شب عيد آتشبازي را در دوشان‌تپه ترتيب دادند و اهالي دار الخلافه نيز چراغان مفصل نمودند. هنگام عصر موكب همايوني به دوشان‌تپه مراجعت فرمود. عصر روز شنبه هفدهم به دار الخلافه تشريف آورد.
در روز و شب عيد، در باغ سادات اخوي، موافق سنواتي عيد ملي برپاي بود و طبقات مردم حضور به‌هم رسانيده صرف چاي «1» و دخانيات نمودند. شعرا قصايد مديح در ستايش امام همام معروض داشتند و نيز در روز و شب عيد، مجلس جشني در منزل جناب آقا سيد محمد طباطبايي موافق معمول مقرر بود.

مكرمت همايوني‌

در ماه شعبان المعظم، شاهنشاهزاده سالار الدوله به يك قبضه شمشير مرصع از درجه اول نائل شد.

التفات همايوني‌

در ماه شعبان المعظم، شاهزاده نصرت السلطنه وزير عدليه و خازن مهر مهر آثار و رئيس خلوت همايوني به تمثال همايوني مكلل به الماس نائل شد.

مرحمت درباره مشار السلطنه‌

ميرزا اسد الله خان مشار السلطنه نايب اول وزارت خارجه به يك ثوب ترمه كشميري شمسه مرصع نائل شد.
______________________________
(1). متن: چايي
ص: 310

التفات شهرياري‌

در ماه رجب، يك قطعه نشان شير و خورشيد از درجه سوم خارجه به ميرزا علي محمد خان كاشاني نايب قونسولگري حاجي ترخان مرحمت شد.

طهران‌

در ماه شعبان، در طهران ميان اطفال درد گلو شيوع دارد.

مجلس نرخ طهران‌

بعد از فوت حاجي محمد حسن امين دار الضرب، مدير مجلس نرخ، مديري مجلس نرخ را به پسرش حاجي حسين آقا دادند، در ماه شعبان 1316.

انعقاد عيد فطر

در غره شوال 1316 كه روز عيد فطر بود، در خاكپاي همايوني، در جلو عمارت تالار جنب برليان انعقاد عيد فطر شد. مراسم سلام حسب المعمول به عمل آمد. مخاطب سلام شاهزاده يمين السلطان ايلخاني قاجاريه است. چون شمس الدين بيك سفير كبير كسالت داشت، در آن روز تشرف حاصل نكرد. شب دوشنبه دوم بعد از عيد آتشبازي و چراغان در خيابان باب همايون به عمل آمد.

التفات درباره صدراعظم‌

در شب هيجدهم رمضان المبارك، اعلي‌حضرت شهرياري يك قاب تمثال خود را به جناب صدراعظم مرحمت كرد.

حكومت فارس‌

در ماه شوال 1316، فرمانفرمايي مملكت فارس به جناب ميرزا عبد الوهاب خان نظام الملك مرحمت شد از قرار دستخط همايوني.

خلعت همايوني‌

در ماه رمضان المبارك، يك ثوب خرقه بطانه خز شمسه مرصع شرابه‌دار به ميرزا اسد الله خان ناظم الدوله حكمران دار الخلافه مرحمت شد.
ص: 311

حكومت سمنان و دامغان‌

در ماه رمضان المبارك، حكومت سمنان و دامغان به غلامعلي خان امين همايون مرحمت شد.

خلعت و لقب‌

در ماه رمضان، مير حسن خان مقتدر السلطنه پيشخدمت همايوني، به يك ثوب پالتوي ترمه شمسه مرصع از درجه اول مفتخر شد. پسرش مير سليمان خان به لقب تمجيد السلطنه سربلند شد.

لقب ضياء خاقان‌

خليل الله خان قاجار سرتيپ، رئيس طايفه بني اعمام، در ماه رمضان المبارك ملقب به ضياء خاقان شد.

عنوان جنابي‌

در ماه رمضان المبارك، ميرزا محمد خان دكتر به يك ثوب [] ترمه شمسه مرصع و عنوان جنابي مخاطب آمد و در جزو اطباي حضور همايوني منسلك شد.

لقب‌

ميرزا نصر الله خان نامه‌نگار وزارت خارجه در ماه رمضان المبارك ملقّب به اعتلاء الملك شد.

لقب‌

در ماه رمضان المبارك، ميرزا عبد الرزاق خان مستوفي سررشته‌دار مخزن نظامي، ملقّب به رفعة السلطنه شد.

طهران‌

چون قدري در طهران عمل نان سخت شد و مجلس نرخ قرار دادند و در اطراف طهران هم گندم تسعير يافت، ناچار در ماه شوال 1316، دولت از روسيه پنج هزار خروار
ص: 312
آرد براي طهران خريداري كرد. اگرچه گران وارد مي‌شد، دولت اضافه‌اش را متحمل شد و به قيمت متعارفي به خبازان داد.

ايجاد ژاندارم‌

در ماه شوال، در طهران ايجاد ژاندارم شد. جمعي از نجبازادگان را براي اين خدمت قبول كردند كه مواجب و لباس و اسلحه بدهند و در تحت حكم وزير پليس نظميه خواهند بود براي خدمت و مأموريت در داخله.

حكومت شهر تبريز

در ماه رمضان المبارك 1316، حكومت شهر تبريز و رياست تجارت آنجا به عهده شاهزاده ظفر السلطنه امير تومان رئيس قشون آذربايجان مرحمت شد. حكومت مراغه و هشترود هم به سعيد الملك امير تومان واگذار شد.

فوت عادله سلطان‌

در ماه شوال المكرم 1316، عادله سلطان، عمه سلطان عثماني فوت شد.
اعلي‌حضرت شهرياري به سلطان عثماني تلگراف تسليت زد به اين مضمون:
از استماع خبر ارتحال نواب عليّه عاليه عادله سلطان عمه آن اعلي‌حضرت كمال تألم براي من دست داد و به نهايت متأثر شدم. از آن اعلي‌حضرت متمني هستم كه مراتب تعزيت و تسليت مرا قبول فرموده، مرا شريك در غم خودشان بدانند.
مظفر الدين‌

جواب اعلي‌حضرت سلطان عثماني‌

از تسليت‌هاي خالصانه‌اي كه آن اعلي‌حضرت در موقع فوت نواب عليّه عاليه عادله سلطان عمه محبوبه من از روي كمال تلطف اظهار فرموده بودند به نهايت متأثر و ممنون شدم. از اين تجديد مراتب مودت و يكجهتي از آن اعلي‌حضرت تشكر مي‌نمايم.
عبد الحميد

خبر فوت وليعهد ساكس‌

در ماه شوال 1316، خبر فوت وليعهد ساكس كبورك «1» نوه ويكتوريا پادشاه انگلستان
______________________________
(1).Sax Cobourg
ص: 313
و امپراطريس هندوستان، به واسطه تلگراف به حضور همايوني رسيد. تلگراف تسليت ذيل به لندن شد:
از جهت قضيه هائله‌اي كه براي خانواده آن اعلي‌حضرت روي داده است به نهايت غمگين شده، متمني هستم مراتب تعزيت و همدردي باطني مرا قبول فرمايند.
مظفر الدين‌

جواب پادشاه انگليس‌

از اظهار همدردي آن اعلي‌حضرت، در موقع قضيه هائله‌اي كه براي خانواده من روي داده است، نهايت متأثر شده، متمني هستم مراتب تشكرات قلبيه مرا براي اين تسليتي كه اظهار فرموده بودند قبول فرمايند.
ويكتوريا

فوت رئيس‌جمهوري فرانسه‌

در [پنج‌شنبه پنجم] ماه شوال، خبر فوت موسيو فليكس فور «1» رئيس‌جمهوري دولت فرانسه كه شب شانزدهم ماه فوريه مطابق پنجم شوال فوت شده، تلگرافا به طهران رسيد. اعلي‌حضرت شهريار ايران تلگرام تعزيتي به مادام زوجه فليكس فور نموده به مضمون ذيل:
از جهت مصيبت عظيمي كه براي شما روي داده است نهايت متأثر و متألم شده، در اندوه و غم شما و تمام مملكت فرانسه اشتراك مي‌نمايم و مراتب تعزيت و تسليت و همدردي خود را از صميم قلب به شما اظهار مي‌دارم.
مظفر الدين‌

جواب مادام فور زوجه رئيس‌جمهوري پاريس‌

از اعلي‌حضرت شهرياري متمني هستم تشكرات قلبيه مرا براي اظهار همدردي در اين مصيبت عظمي كه براي من روي داده است قبول فرمايند.
برت فليكس فور «2»
______________________________
(1).Felix Faure
(2).Berte Felix Faure
ص: 314

فوت ملكه بلغارستان‌

در ماه شوال المكرم 1316، تلگرافا خبر فوت پرنسس بلغارستان زوجه پرنس فرديناند والي مملكت بلغارستان به حضور مبارك همايوني رسيد. اعلي‌حضرت شهرياري تلگراف تسليت‌آميز ذيل را به پرنس مشار اليه زد:
از جهت مصيبت عظيمي كه براي حضرت والا رخ نموده است نهايت متألم شدم و مراتب تسليت و تعزيت قلبيه خود را در اين موقع به شما اظهار مي‌دارم.
مظفر الدين‌

جواب پرنس بلغارستان‌

از جهت اشتراك آن اعلي‌حضرت در غم و اندوه عظيمي كه براي من روي داده است از صميم قلب تشكر مي‌نمايم و از اين اظهار تعزيت كمال امتنان را حاصل نمودم.
فرديناند

تشريف‌فرمايي به دوشان‌تپه‌

در دوازدهم شوال المكرم، اعلي‌حضرت شهرياري چند شبه به عزم شكار به دوشان‌تپه تشريف برد و از آنجا عزيمت شكارگاه جاجرود فرمود.

مرحمت درباره وزير جنگ‌

در ماه شوال، يك قبضه شمشير مرصع از درجه اول به شاهزاده امير خان سردار معظم وزير جنگ مرحمت شد.

التفات درباره وزير خلوت‌

در ماه شوال، يك قبضه عصاي چوگاني مرصع به ميرزا فضل الله خان وكيل الملك وزير خلوت مرحمت شد.

حكومت مازندران‌

در ماه شوال 1316، حكومت مازندران [را از ميرزا عبد الله خان يوشي ملقب به سردار امجد گرفتند و] به ميرزا احمد خان علاء الدوله [پسر علاء الدوله امير نظام كه مردي سفاك مي‌باشد] مرحمت شد.
ص: 315

بذل همايوني‌

در ماه شوال، يك قبضه شمشير مرصع به ميرزا كريم خان منتظم الدوله سردار مكرم وزير قورخانه و مدير مدرسه نظامي مرحمت شد.

حكومت كردستان‌

در ماه شوال، حكومت كردستان به احتشام السلطنه «1» [پسر علاء الدوله امير نظام] قجر مرحمت شد.

مرحمت همايوني‌

در ماه شوال المكرم، يك ثوب پالتو تن‌پوش همايوني با سردوشي الماس به ثقة الدوله رئيس دار الانشاي حضرت ولايت‌عهد، پسر وزير خلوت مرحمت شد.

مرحمت درباره حضرت ولايت‌عهد

در ماه شوال المكرم، يك قبضه شمشير مرصع گرانبها، از درجه اول، درباره حضرت ولايت‌عهد مرحمت شد. ثقة الدوله مدير دار الانشا حامل اين موهبت بود و نيز يك ثوب خرقه ترمه بطانه خز شمسه مرصع به جناب حسنعلي خان امير نظام وزير و كارگزار مملكت آذربايجان مرحمت شد و نيز به خود ثقة الدوله يك ثوب پالتوي تن‌پوش با سردوشي الماس التفات شد.

حكومت فارس‌

در ماه شوال 1316، حكومت فارس به جناب نظام الملك مرحمت شد از قرار دستخط مبارك ذيل:

سواد دستخط همايوني‌

ميرزا عبد الوهاب خان نظام الملك از اجلّه وزراي درباري [است] و هروقت خدمتي به عهده او محول شد علائم كفايت و شواهد صداقت را ظاهر ساخته، در اين موقع كه
______________________________
(1). يعني محمود خان احتشام السلطنه برادر احمد خان علاء الدوله پسران محمد رحيم خان نسقچي‌باشي.
ص: 316
حكمراني مملكت فارس به كفالت او تفويض شده، لازم بود مرحمت مخصوص درباره او مبذول افتد، لهذا برحسب تصويب جناب اشرف صدراعظم، به اعطاي يك قبضه شمشير مرصع از درجه اول از شمشيرهاي خاصه خودمان قرين افتخار و استظهار فرموديم كه با مزيد سرافرازي مشغول خدمتگزاري گردد.
ايت‌ئيل 1316

مرحمت درباره حاجي ميرزا سيد علي‌

در ماه رجب المرجب 1316، حاجي ميرزا حسن شيرازي معروف به فسائي كه از سادات بقيه دارد «1»
______________________________
(1). مطلب ناتمام مانده و ظاهرا مؤلف مي‌خواسته شرح كتاب فارسنامه و التفات شاهانه را درباره او به مناسبت چاپ كتاب مزبور بياورد. فارسنامه كتاب عالمانه‌اي است درباره فارس در دو جلد كه جلد اول تاريخ فارس است در بستر حوادث روزگار و جلد دوم شرح‌حال رجال فارس است برحسب محلات شيراز و شهرستانها همراه با شرح دقيقي از جغرافياي فارس من جمله جزايري چون بحرين. اين كتاب نخست با چاپ سنگي منتشر شده ولي دكتر منصور رستگار فسائي چاپ منقحي سربي از اين كتاب به همراه فهارس بسيار مفيد و متنوع فراهم آورده است.
پس از اين مطلب ناتمام شرحي در انتهاي فصل اول كتاب بدين ترتيب آمده است: «ان شاء الله در جلد دوم شرح‌حال گفته مي‌شود. كاتب عبد المذنب حقير فقير چاكر آستان مبارك سيد محمد علي تفرشي نايب كالسكه‌خانه مباركه.» كه ظاهرا نام كاتب كتاب براي چاپ سنگي كتاب است.
ص: 317

جلد دوم متمم وقايع سلطنت مظفر الدين شاه سال 1316

اشاره

امين الدوله صدراعظم سابق را به جهت اجتماع بعضي از مردمان هواخواهش شب‌ها در منزل او، حكم شد به گيلانش ببرند و بردند. برادرش مجد الملك و پسرش معين الملك را كه سرمنشأ فساد بود [ند] نيز با او به گيلان فرستادند. «1»

[شوال]

عشر دوم شوال المكرم: پس از آن‌كه امين السلطان صدراعظم شد؛ واسطه مطالب و عرايضش را به مير حسن خان مقتدر السلطنه تبريزي داد. زيرا كه وي، پس از عزل امين السلطان از صدارت، از هواخواهان امين السلطان بود و چون سمت پيشخدمتي شاه را داشت از فرمان‌فرما «2» بدگويي كرده و از امين السلطان تمجيد مي‌نمود. به همين واسطه در عهد وزارت جنگ فرمان فرما مير حسن خان را از طهران اخراج كردند.
واقعه جنگ 1898 اسپانيا و آمريكا از اين قرار است: شبي كشتي امريكا در جلو بندر هاوانا بود. غفلة زير آب فرو رفت. دويست و چهل و پنج نفر در آب غرق شده و ما بقي خلاصي يافتند. اين خبر به امريك رسيد. گفتند اسپانيا خدعه كرده به واسطه تحت «3»
______________________________
(1). علي خان امين الدوله و برادرش محمد تقي خان مجد الملك و پسرش محسن خان معين الملك بنا به تقاضاي خود و اجازه شاه به لشت نشا رفتند دختر مظفر الدين شاه خانم فخر الدوله همسر محسن خان و عروس امين الدوله بود و لشت نشا به اصطلاح مهريه خانم فخر الدوله.
(2). منظور شاهزاده عبد الحسين ميرزاي فرمان فرماست كه از دشمنان سخت امين السلطان ميرزا علي اصغر خان بود.
(3). منظور كشتي زيردريايي است.
ص: 318
البحر كشتي را آتش زده است. روزنامه‌اي در اين باب در امريكا چاپ شد و مردم به هيجان آمدند و تدارك جنگ ديدند. اسپانيا، شورشيان كوبا را محرك آمريكا دانستند و در مجالسشان اسم امريكا را به بي‌ديانتي ذكر كردند.
ماده از طرفين غليظ شد و آثار جنگ ظاهر. روابط پلتيكي طرفين منقطع. سفير اسپانيا از واشنگتن و سفير اتازوني از مادريد برخاست. اول محاربه در جلو جزاير فيليپين «1» نزديك شهر مانيلا اتفاق افتاد. كشتي‌هاي اسپانيا دو برابر بود و نيز از استحكام سواحل كمك داشت و هم تربيت تحت الارض اسپانيا بسيار داشتند. «2» با اين همه پس از آن‌كه كشتي‌ها به هم نزديك شدند و شروع به توپ باريدن بر يكديگر كردند، در ظرف سه ساعت، چهارده كشتي جنگي اسپانيا به آتش توپ‌هاي امريكا بسوخت و در قعر دريا ناپديد شد و عساكر نيمي غرق، نيمي اسير شدند. اين اول جنگ بود. از آن‌طرف سردار شورشيان جزاير فيليپين كه همواره منتظر چنين روزي بود، در خشكي بر عساكر اسپانيا بشوريدند و اطراف مانيلا را فرو گرفتند. به رياست مسيو اكينالدو چندين جنگ سخت با اسپانيا نمودند «3» و در هر دفعه غالب شدند و جمعي را به اسيري بردند. عدد اسراي اسپانيا به هشت هزار رسيد. اين اخبار به گوش ملكه و وزراي مادريد رسيد. سخت افسرده شدند در دفعه ثاني يك دسته كشتي جنگي به سواحل كوبا «4» فرستادند.
كشتي‌هاي امريك استقبال كردند در خليج سانتيگو محاربه ثاني بحري روي داد. هشت كشتي اسپانيا به كلي بشكست. تمام كشتي‌هاشان بعضي بسوخت و بعضي غرق شد و از همين ساحل امريكايي‌ها لشكر به خشكي بردند. پس از جزيي جنگي، در خشكي، قريب به آخر سال گذشته مسأله صلح به اختتام رسيد و مستعمرات اسپانيا در اقيانوس پاسيفيك «5» بر باد رفت و ضميمه ايالات متحده شد.
______________________________
(1). جزايرPhilppme به نام فيليپ پادشاه اسپانيا نام‌گذاري شده. مانيلا يا مانيل امروز هم پايتخت فيليپين است.
(2). جمله چندان روشن نيست. شايد منظور اين باشد كه به منابع زيرزميني نيز دسترسي داشتند.
(3). منظور استقلال‌طلبان جزاير فيليپين است كه با اشغال‌گران اسپانيايي در مبارزه شديد بودند.
(4). در كوبا هم مردم محلي از استعمار خشن اسپانيايي‌ها در رنج بودند و براي استقلال خود مبارزه مي‌كردند و سرانجام موفق شدند.
(5). يعني اقيانوس آرام‌Pacifique .
ص: 319
در رمضان المبارك، يك خرقه خز شمسه مرصع شرابه‌دار به ميرزا اسد الله خان ناظم الدوله طباطبايي تبريزي حاكم طهران دادند.
در آن ماه يك ثوب پالتوي ترمه شمسه مرصع به مير حسن خان مقتدر السلطنه پيشخدمت دادند. پسرش مير سليمان خان را ملقب به تمجيد السلطنه نمودند.
خليل الله خان قاجار سرتيپ و رئيس طايفه بني اعمام ملقب به ضياء خاقان شد.
شيخ محمد خان دكتر پسر زرگرباشي حكيم «1» صدراعظم مخاطب به جنابي و در جزو اطباي حضور شاه شد و مخلع به جبه شمسه مرصع گرديد به تاريخ عشر آخر رمضان المبارك.
ميرزا نصر الله خان فرمان‌نويس وزارت خارجه پسر [شكر الله خان] «2» نامه‌نگار ملقب به اعتلاء الملك شد. ميرزا عبد الرزاق خان مازندراني مستوفي، منشي‌باشي وزير همايون و وزير مخزن ملقب به رفعت السلطنه گرديد، حكومت قم را در شوال المكرم از بديع الملك گرفتند و به اعتضاد الدوله بن مرحوم اعتضاد الدوله دادند «3».
يك دستگاه چرخ آب‌كشي بادي روس‌ها براي طويله ماشين خانه و اسب‌هاي تراموا، دو سال است در طهران آورده‌اند.
اين دستگاه هرگاه باد بيايد، از چاه، بي‌مدد كسي، به واسطه لوله، آب بالا مي‌دهد.
مجلس نرخ طهران گندم تا سرخرمن طهران را تهيه ديده است كه نان را يك من تبريز يك قران بفروشند و اگرچه نان‌ها كمي تلخ [است] و جو مخلوط دارد.
بعضي بيرون كردن امين الدوله را از طهران، به جهت انبار كردن غله زيادي در منزلش دانند. بعضي گويند خود از شاه درخواست كرد كه بيرون برود كه مبادا بعضي اغتشاشات شهر را از او دانند «4».
______________________________
(1). منظور دكتر شيخ محمد خان احياء الملك طبيب است پسر او احياء السلطنه بهرامي همان بود كه در قضيه جمهوريت سيلي به گوش سيد حسن مدرس نواخت.
(2). تكميل قياسي.
(3). يعني محمد خان پسر مهدي خان اعتضاد الدوله پسر محمد خان سپهسالار اول پسر امير خان سردار.
(4). شايعات موافق و مخالف است در باب رفتن ميرزا علي خان امين الدوله و خانواده‌اش به لشت نشا، پس از عزل از صدارت.
ص: 320
در اواخر رمضان المبارك رياست تجارت و حكومت شهر تبريز را به عزيز الله ميرزاي ظفر السلطنه رئيس قشون آذربايجان امير تومان ابن جلال الدين ميرزا ابن فتحعلي شاه دادند «1».
در رمضان المبارك حكومت مراغه و هشترود را به سعيد الملك امير تومان دادند.
در شوال المكرم كريم آقاي مختار السلطنه سردار وزير نظميه و پليس خيال دارد از نجبا و بزرگ‌زادگان دار الخلافه، هركس كه بخواهد در جزو اداره پليس و نظميه نامش بنويسد و مناصب او را در كتابچه نظميه بنويسد كه زود عايد شود و جيره و ملبوس هم از براي او قرار دهد.
در رمضان المبارك ميرزا فتح الله خان وزير يزد ملقب به مشير الممالك شد.
در پرت‌لويي مرض طاعون بروز كرده. در رمضان المبارك، چندين نفر طاعوني شدند.
از سودان خبر رسيد كه بيرق انگليس را در وادي حلفا و اتبار افراشته‌اند.
مادر خاقان چين از قرار معلوم براي چين جانشين اختيار نموده است. خاقان را كانژيس سخت در تحت حفظ دارد. بعضي‌ها گويند مرده است. روزنامه طمس «2» مي‌نويسد كه چهار كرور و سيصد هزار ليره كه انگليس به چين قرض داده از قرار صد پنج منفعت دارد. راه‌هاي آهن شمالي چين رهينه و محل اعتبار اين قرض است.
شخص مفلوجي توسل به آستانه مقدسه حضرت ثامن الأئمه سلام الله عليه جسته شفا يافته. از اين‌رو، چراغان باشكوهي در صحنين نمودند. در جمادي الاخري نيز كربلايي محمد نام يزدي كه از هر دو چشم نابينا بود، پس از توسّل و تضرع زياد در آستانه مقدسه آن حضرت از خود رفت. در عالم توجه و خلسه دست مباركي به هر دو چشم او كشيده شد. چون به خود مي‌آيد ديدگانش را روشن مي‌بيند. چراغان مفصلي بدين واسطه نمودند.
______________________________
(1). سلطان جلال الدين ميرزا از پسران آخرين فتحعلي شاه كه به زيبايي شهره بود و شعر مي‌گفت و جلال تخلص مي‌كرد و كتاب‌نامه خسروان را به فارسي سره نوشت (ر ك: تاريخ عضدي از سلطان احمد ميرزا پسر فتحعلي شاه تصحيح و طبع عبد الحسين نوايي).
(2). همان روزنامه تيمز.
ص: 321
يكي از اسباب عزل امين الدوله از صدارت اين بود كه ميرزا محمد حسين مستوفي رئيس منگنه دفتر، يك شب به درب اندرون شاه رفت و به توسط خواجه به مظفر الدين شاه پيغام داد كه عرض لازمي است. شاه او را به اندرون خواست. صورتي از مداخل امين الدوله به شاه نمود كه از آن جمله سالي صد هزار تومان دخل پست‌خانه بود كه امين الدوله مي‌برد و نيز اضافه گمرگ بود كه معين الملك پسر امين الدوله مي‌برد. تقريبا دويست هزار تومان مي‌شد. ميرزا محمّد حسين به شاه عرض كرد كه يك‌جا امين الدوله مي‌گويد مواجب‌هاي مردم را بايد ببرند تا خرج و دخل دولت مساوي شود. يك‌جا سالي مبالغي مال دولت را مي‌برد. در وقت رفتن امين الدوله به رشت بعضي پيغامات به شاه [داد]. از آن جمله اين است كه وقتي كه امين السلطان را از صدارت معزول كردي، به تحريك فرمان‌فرما حكم شد كه به قم برود، نيمي از نوكران دولت از شاه مأيوس شدند كه دلبستگي به نوكري اسباب بي‌عزتي است. اين وقت كه مرا معزول ساختي و قدغن كردي كه به حكومت خراسان بروم تا در آن‌جا پاك رسوا بشوم و قبول ننمودم و مجبورا به رشت مي‌روم، نصف ديگر نوكران دولت از شاه مأيوس شدند و هرگز آرزوي نوكري شاه را ننمايند. حال تو را قسم مي‌دهم كه مرا ديگر نخواني كه قبول نوكري نخواهم كرد و به طايفه‌ام وصيت كردم كه هرگز نوكري دولت ايران ننمايند و به كلي از مال خود صرف نظر كردم. هروقت مي‌خواهد دولت ببرد. گويند امين الدوله از صدارتش از دولت صد و هفتاد هزار تومان طلب داشت. در اين وقت رفتن، پيغام داد كه بايد پيشكش دولت نمايي.
مجبورا قبول كرد و رفت.
اين اوقات دولت روس قدغن كرد كه در مملكت خودش پول نقره دولت ايران را رعايا و تجار قبول ننمايند، فقط به قيمت نقره بردارند. از اين پيش پول سياه ايران را به هيچ‌وجه قبول نمي‌كرد. مقصود روس اين است كه دولت ايران اعتبار ديگر ندارد كه مسكوكات او قبول شود مگر آن به قيمت طلا و نقره گرفته شود. «1»
اين اوقات رييس كارخانه چراغ گاز طهران كه سابق به خيابان‌ها چراغ گاز كشيده بود
______________________________
(1). اين امر مي‌رساند كه تا چه اندازه تقلب حاجي محمد حسن امين الضرب و ياران و حاميانش در بي‌آبرويي دولت ايران در نزد خويش و بيگانه اثر گذاشته است.
ص: 322
و چندي است كه به‌جهت نرسيدن مخارجش از دولت متروك شده است مشغول احداث كارخانه چراغ برق است و خيال دارد كه به تمام شهر بكشد و صاحبان خانه‌ها اگر خواهند بخرند. اصل دستگاه چراغ برق كه الكتريك باشد از دولت است زيرا كه امين الملك ميرزا اسماعيل خان برادر صدراعظم اين دستگاه را خريده بود و عوض هفتاد هزار تومان، اين دستگاه را به دولت واگذاشته بود. باري اگرچه هفت هشت سال است كه چراغ برق ناقصي در طهران بود.
قوچان از بلاد قديمه كردنشين مملكت خراسان است. قديما معروف به خبوشان بود. مغول آن‌جا را قوچان ناميد «1». چهار سال قبل، به واسطه زلازل تمام آن شهر منهدم شد جز توده خاك چيزي باقي نماند. مالي و جاني ضرر زياد آورد. ما بقي كه در خانه بودند جاي سكونت نداشتند. به امر دولت، سكنه مأمور شدند كه قدري از محل اولي دورتر مساكن بسازند. سكنه به واسطه حب وطن در مقام قديم خانه‌ها ساختند باز بعد از يك سال زلزله بزرگي شد. باقيه ابنيه قديمه و جديده را خراب كرد. محمد ناصر خان شجاع الدوله امير تومان حاكم قوچان، به فرمان دولت بعد، از زلزله ثانيه در حوالي شهر قديم قوچان محلي مناسب انتخاب كرده شهري خوش وضع داراي خيابان و كوچه‌ها و خانه‌ها و عمارات و اسواق و حمام و خانات و ساير لوازم شهري و موسوم به شهر ناصري شد. تاكنون كه سال 1316 هجري [قمري] است به قدر سه هزار خانوار سكنه دارد.
حاكم امسال ارومي ميرزا علي خان منظم الدوله و حاكم سلماس حاجي اسماعيل خان و حاكم خوي ضرغام ملك [مي] باشند.
مابين طوايف شكاك و مامدي امسال دوباره طرح عداوت شده ايالت آذربايجان در تدبير آن است كه مرتكبين را مجازات داده منع تكدر مابين آن را بنمايد.
امين السلطان صدراعظم، پس از آن‌كه به جهت نايافتي نوكر قابل رسوخ كامل در قلب مظفر الدين شاه نمود، تكبري فوق العاده پيدا كرده و بي‌جهت به مردم محترم فحش
______________________________
(1). نام قوچان در متون قديم به صورت استو و استوا آمده است.
ص: 323
مي‌دهد و بيشتر از مردم خود را مخفي مي‌نمايد كه به داد مردم نرسد و صاحبان بروات دولت را طفره مي‌زند ليكن با نوكران تبريزي «1» شاه كه از تبريز با خود آورده فروتني مي‌كند و منتظر اوامر آن است و دست رد به سينه آن‌ها نمي‌زند و بلكه خود را دست نشانده آن‌ها مي‌داند خصوصا نسبت به حكيم الملك «2» كه صدارتش را به واسطه او مي‌داند و از او چاپلوسي مي‌كند و اختيار معنوي امور دولت ايران با نوكران تبريزي شاه مي‌باشد كه رسوخ بسيار در قلب شاه دارند. توان گفتن كه صدراعظم نيز در كار خود فروماند. يك‌جا به جهت نرسيدن ماليات دولت، يك‌جا به جهت كمي حاصل سال گذشته به جهت تسلط ترك‌ها «3» و بردن ماليات دولت و منافع مملكت را و حرف‌شنوي شاه از آن‌ها، يك‌جا به جهت تسلط مجتهدين در بلاد ايران، يك‌جا به جهت پيشرفت خارجه در خاك ايران كه كمال قدرت را پيدا كرده‌اند و شاه و صدراعظم مجبورند كه مطيع اوامر آن‌ها باشند خصوصا روس و انگليس. خداوند تعالي ما را از شر آن‌ها محفوظ دارد كه از وجنات احوال، روي هم رفته، وضع ايران خوش نيست. سرمايه ايران تمام شده و مردم پريشان، طلاي داخله را تمام برده‌اند و خلاصه مردم ايران آن ميل و محبتي كه به صدراعظم داشتند و اميدها كه در خاطر مي‌ورزيدند به كلي تمام شده و نزديك است كه تمام مردم با او دشمن بشوند. اگرچه مردمان وطن‌پرست، از اول با صدراعظم خوب نبودند. يك عيب صدراعظم اين است كه ميل به‌وجود مردمان نجيب باهنر ندارد. تمام ميل و مؤانستش با مردمان نااصل جاهل است.
در سفر دوم شوال المكرم، شاه ده شبه به سفر جاجرود رفت و صدراعظم نيز با
______________________________
(1). منظور از نوكران تبريزي شاه كساني هستند كه در طي مدتي نزديك به چهل سال در تبريز دور مظفر الدين ميرزا جمع آمده بودند به اميد آن‌كه روزي مظفر الدين ميرزا شاه بشود و آنان را مشاغل عالي دهد و خزاين مملكت را بديشان بخشد.
(2). يعني ميرزا محمود خان حكيم الملك كه مورد توجه مظفر الدين شاه و رقيب سرسخت ميرزا علي اصغر خان امين السلطان بود.
(3). غرض از تسلط ترك‌ها همان اطرافيان وليعهد بودند كه همراه شاه قاجار به تهران آمدند و مشاغل و مناصب را غارت كردند. اينان از شهرهاي مختلف دور وليعهد جمع شده بودند مثلا حكيم الملك بروجردي بود ولي اصطلاحا مردم تهران همه آنان را «ترك‌ها» مي‌خواندند.
ص: 324
اوست. مقصودشان از اين سفر تغيير و تبديل حكام و بعضي از وزراي درباري است و صدراعظم مي‌خواهد از اين تغيير حكام خدمتي به شاه كرده باشد و از هر حاكم نو مبالغي پيشكش براي خود و شاه مي‌گيرد و نيز صدراعظم مي‌خواهد دو نفر از وزراي بزرگ ايران را، به هواي‌نفس تغيير بدهد. يكي حاجي شيخ محسن خان مشير الدوله وزير خارجه را، زيرا كه مشير الدوله مرد پيرمرد بااطلاعي است و شاه نيز از او ملاحظه دارد و در نزد [دول] خارجه نيز احترامي دارد خصوصا در عثماني، زيرا كه سال‌ها در آن‌جا سفارت داشت. به علاوه همه اين‌ها، از صدراعظم پر پروا ندارد. از قرار معلوم دل صدراعظم مي‌خواهد وزارت خارجه را به ميرزا نصر الله خان مشير الملك ناييني- كه الحال وزارت لشكر را دارد- بدهد. زيرا كه اين مرد، در صدارت امين السلطان، در عهد سلطنت ناصر الدين شاه رياست و پيشكاري كل وزارت خارجه را داشت و امين السلطان در آن عهد كمال قدرت را در صدارتش داشت. بيشتر از مناصب در اداره او بود. از آن جمله وزارت خارجه. اگرچه به اسم با قوام الدوله «1» بود، فاما رسم را صدراعظم داشت و مشير الملك را پيش كشيده بود و كمال همراهي را با او مي‌نمود. لهذا وزارت خارجه در حيطه تصرف او بود. به اين واسطه وزراي خارجه كمال اتحاد داشت، خصوصا با سفير روس. از اين روي هرچه مي‌خواست مي‌نمود. كما في السابق باز صدراعظم كوشش دارد كه وزارت خارجه را از شاه به اسم مشير الملك بگيرد و مشير الملك به چشم سابق كما في سابق را از او دارد. در حقيقت آن‌وقت وزارت خارجه در اداره صدراعظم خواهد بود. شخص مشير الملك اگرچه بي‌هنر است و خطش بسيار بد و از السنه خارجه بي ربط، ليكن بسيار محيل و بدنفس و مزور است و هرطرف كه چرب‌تر است آن‌طرف را دارد. چنان‌كه با آن همه محبت‌هاي سابق اين صدراعظم، پس از آن‌كه از صدارت معزول شد، با فرمان‌فرما- كه اعدا عدّو صدراعظم بود- پيوست و به اين واسطه وزارت لشكر را به او دادند و در صدارت امين الدوله خود را از شيفتگان امين الدوله شهرت داده بود و نيز خيال صدراعظم اين است كه حسينقلي خان نظام السلطنه را از وزارت دفتر و
______________________________
(1). يعني ميرزا محمد علي خان قوام الدوله پسر ميرزا عباس خان قوام الدوله تفرشي وزير خارجه.
ص: 325
ماليه معزول سازد. زيرا كه نظام السلطنه «1» مرد كافي مجرب عالم درستي است و در قلب شاه نيز كفايت او رسوخ دارد و كسي كه از همه جهت سزاوار صدارت ايران است اوست و الحق از عهده برمي‌آيد و از او به نقد بهتري نيست. شاه كمال ميل باطني را به او دارد.
صدراعظم باطنا از او خوف دارد و كسي را كه هم چشم خود مي‌داند اوست. لهذا صدراعظم همواره از شأن او مي‌كاهد و او را سبك مي‌نمايد و گاهي در مجالس به او بدگويي مي‌كند.
در عشر دوم شوال المكرم يك‌باره نرخ غله بروجرد و عراق تنزل كرد و از شانزده و بيست تومان به ده تومان رسيد.
حاجي ميرزا حسن خان محتشم السلطنه پسر سوم ميرزا محمد صديق الملك رييس «2» دفاتر وزارت خارجه. در عشر دوم شوال المكرم، رييس و پيشكار وزارت خارجه شد و به جبه شمسه مرصع مخلع گرديد. بسيار جوان باهوش و از كمالات داخله و السنه خارجه باخبر است.
پس از فتح سودان عهدنامه‌اي شامل دوازده فصل مابين سلطنت مصر و دولت انگليس برقرار شد. يكي از آن عهود اين است كه حاكم سودان به انتخاب انگليس و مصر هر دو باشد و بيرق هر دو در آن‌جا افراشته شود و بر هر دو است كه حفظ حقوق همديگر را در آن‌جا بنمايد و قنسل دول در سودان بايد به تصديق انگليس فقط باشد و شرط است كه دقيق «3» نه از سودان خارج شود و نه داخل. تمام سودان غير از مدينه سواكن تحت احكام عرفيه است تا آن‌كه خلاف آن ظاهر شود. علم مصر و انگليس بر بحر و برّ سودان خواهد بود مگر به شهر سواكن كه در آن‌جا جز بيرق مصر افراشته
______________________________
(1). حسينقلي خان نظام السلطنه از مردان باكفايت عصر قاجاري كه خطي خوب و انشائي مرغوب داشت و در روزگار محمد علي شاه به صدارت رسيد.
(2). ميرزا محمد خان صديق الملك معروف به رييس پدر حاج محتشم السلطنه دو زن داشت و از هركدام چند فرزند. نگاه كنيد به رجال وزارت خارجه نوشته ميرزا مهدي خان ممتحن الدوله صفحه 86. شرحي همراه با تصوير ميرزا محمد خان معروف به رييس در روزنامه شرف سال چهارم 1303 آمده.
(3). كنسول‌Consul . قنسل دول يعني نمايندگان سياسي دول مختلف جهان در سودان بايد با نظر دولت انگلستان تعيين شود.
ص: 326
نخواهد شد و لفظ سودان در اين عهدنامه شامل است به اراضي ثانيه به كره‌جنوب درجه بيست و دو از خطوط عرض و آن اراضي را لشكر مصر از سنه 1882 تا حال تخليه نكرده بود. اين عهدنامه در 19 يناير «1» سنه 1899 در قاهره به انجام رسيد.
رساله انتشار اديان تأليف رفيق بيگ عظيم‌زاده از امراي شام تازه در مصر طبع شده.
الدر المنتخب في تاريخ المصريين و العرب تأليف افندي ابو العز جزء سومش تازه در طبع شد.
در عشر دوم شوال المكرم روزنامه المنار كه محتوي بر علميه و ادبيه و سياسيه است، از مصر به ايران آمد.
حساب واردات سنه ماضيه لندن 19575238 ليره بوده و صادرات اين‌قدر 89916 ليره نقض كرده است امسال وضع حكومت و سياست فرانسه در ماداگاسكار مايه خشنودي انگليس نيست.
پس از آن‌كه اسپانيا از امريكا شكست خورد و جزاير فيليپين را كه داراي نه ميليون جمعيت است به بيست ميليون دلار به امريكا واگذاشت و اسپانيا لشكر خود را از شهر ايلوايلو بيرون آورد و لشكر آمريكا خواست آن جزاير را در حيطه ضبط آورد. شورشيان شهر مانيلا و ايلوايلو تن در ندادند و نفرت كردند به تاريخ هشتم ژانويه 1899 ميلادي روابط انجمن فيليپين و قونسول امريكا مقطوع شد.
از آن‌جا كه صنعت قالي‌بافي شيراز منحصر به ايلات قشقايي و عرب بود و آن‌ها در نفاست و خوش‌نقشي آن‌ها دقت نمي‌كردند. امسال قوام «2» الملك شيرازي از كرمان قالي باف خواسته كه به طرح خوش بعد از اين قالي ببافند و نيز دستور العمل داده كه تصوير تخت جمشيد و ساير ابنيه‌هاي قديمه ايران را بر آن نقش نمايند.
______________________________
(1). يناير يعني ژانويه به زبان روسي.
(2). غرض از قوام الملك شيرازي- در اين تاريخ- مسلما همان محمد رضا خان قوام الملك سوم است كه در سال 1325 كشته شد. وي پسر ميرزا محمد علي خان قوام الملك دوم بود كه در سال 1268 ق در شيراز متولد شده و در سال 1288 كلانتر و بيگلربيگي فارس شد و در سال 1301 پس از درگذشت پدرش لقب قوام الملك يافت و در سال 1325 در خانه شخصي خود به قتل رسيد.
ص: 327
امسال غله و حبوبات و برنج و هيزم و زغال در شيراز ناياب و بس گران است.
تجار روس و ايران به شراكت مي‌خواهند در تفليس بانكي براي تقويت تجارت روس با ايران باز نمايند.
در شب 22 ماه فوريه 1899 در كوچه‌هاي شهر مانيلا پاي تخت جزاير فيليپين نزاع‌هاي سخت و احراق‌هاي شديده واقع شده معدودي از نفوس تلف گرديده‌اند و خسارت زياد وارد آمده. قشون امريكا ناحيه را از بوميان پاك نموده‌اند.
روز 23 فوريه مطابق 12 شوال المكرم 1316 تشريفات حمل جنازه تعزيت موسيو فليكس فور «1» رئيس‌جمهوري فرانسه در پاريس خيلي باشكوه به‌عمل آمد. از مسيولوبه رييس جديد نيز پذيرايي شد.
مجلس وكلاي انگليس برآنند كه شهر لندن [را] منقسم به قسمت‌هاي چند بنمايند تا اجراي حكومت محلي عملش به تسهيل بگذرد و اجراي اين حكم تغييري هم در وضع حاليه شهر نمي‌دهد.
شاهزاده جلال السلطان پسر محمد تقي ميرزاي «2» ركن الدوله كه حكومت تربت حيدريه را كه از اعمال خراسان است دارد؛ در اين سال 1316، بيست باب بازار شهر تربت حيدريه را كه خراب بود، با خندق آن شهر كه از خاك پر شده بود از نو بساخت.
صبح روز 21 فوريه 1899 كتابچه محاسبات قشون انگليس بيرون آمده ده كرور و نود و يك هزار و هفتصد ليره بر مخارج عسكريه اضافه گرديده و هفت هزار و چهارصد و نود و سه نفر بر عده قشون افزوده شده است، غير از قشون متعلق به هندوستان.
در مجلس وكلاي انگليس مذاكره مخارج جنگ سودان براي دولت انگليس دويست و پانزده هزار ليره بوده و اين مبلغ در محاسبات حشوي مأخوذي مصر منظور خواهد شد. از قرار خبر 23 فوريه، عبيد الله تعايشي خليفه مهدي سوداني هنوز در كردوفان مي‌باشد و با قشون زيادي عازم سمت شمال است و اعراب سكنه آن حدود را غارت
______________________________
(1).Felix Faur
(2). محمد تقي ميرزاي ركن الدوله برادر ناتني ناصر الدين شاه بود كه مدت‌ها در فارس و خراسان حكومت داشت.
ص: 328
مي‌نمايند. مقاصد او هنوز معلوم نيست. سرداران انگليس احضار به ام دورمان شده‌اند كه مهياي خروج باشند.
اين اوقات شيخ مزعل خان معز السلطنه حاكم محمره [- خرمشهر] در آن حدود قدرتي به كمال به‌هم رسانيده و سواري بسيار از اعراب تهيه دارد. به رعاياي ايران تعدي بسيار مي‌نمايد. دولت ايران به جهت ضعفي كه در اركانش هست متحمل حركات قبيح شيخ است و تعدي او را نمي‌تواند مانع شود «1».
ميرزا سيد عبد الله مستوفي منشي امين الملك وزير داخله، در شعبان المعظم، به سمت عضويت وزراي دار الشوري برقرار شد. اگرچه سالياني است كه وزارت شوري در ايران جز اسمي ندارد، ليكن باز هم ميرزا سيد عبد الله كه سابق از منشي‌هاي خزانه بود سزاوار اين منصب نبود.
[در] اين سال، گمرك ايران قريب به سه كرور و نيم مي‌باشد.
در ماه شعبان المعظم، شاهزاده جلال الدوله ابن سلطان مسعود ميرزا ظل السلطان «2»، رييس غلامان مهديه، به يك قبضه شمشير مرصع از شاه مخلع آمد. جلال الدوله از تمام شاهزادگان ايران كه هستند، از حيثيت شجاعت و قد و معقوليت و برومندي سزاوارتر است و هر حكومت را هم از عهده برمي‌آيد. ليكن چيزي كه مانع ترقي اوست وجود پدرش ظل السلطان است كه برادر بزرگ مظفر الدين شاه است و به تهور و گردنكشي و مردم‌كشي معروف مي‌باشد و تمام دول مجاور ايران از وي حساب مي‌برند و مكنتي به سزا دارد. لهذا مصلحت دولت نيست كه نه به او و نه به پسر او مشاغل بزرگ رجوع نمايد. از آن‌جا كه ظل السلطان بسيار بي‌رحم و شقي «3» و خونخوار و هرزه و بي‌حقوق
______________________________
(1). در خصوص شيخ مزعل خان و خاندانش و جانشينانش نگاه كنيد به تاريخ پانصد ساله خوزستان تأليف سيد احمد كسروي تبريزي.
(2). ظل السلطان برادري داشت به نام سلطان حسين ميرزا جلال الدوله و چون اين برادر در 16 يا 17 سالگي در گذشت بنابر علاقه شديدي كه بدو داشت پسر بزرگ خود سلطان حسين ميرزا نام نهاد و لقب جلال الدوله براي او گرفت و دختر ميرزا يوسف مستوفي الممالك را نيز به عقد او درآورد.
(3). شقي اصلا به معناي بدبخت است در مقابل سعيد، ولي در ايران به معناي قسي گرفته شده به معني سنگدل و خون‌خوار.
ص: 329
مي‌باشد تمام ايرانيان با او عداوت دارند والا در اين روزها كه وضع ايران خراب و قحط و هرج‌ومرج مي‌باشد به آساني ظل السلطان مي‌توانست از اصفهان به طهران بيايد و بر سلطنت غالب آيد. خداوند تعالي شرش را از ما بگرداند.
ماليات هندوستان امسال نسبت به سال گذشته سي ميليون روپيه اضافه دارد. اين اضافه از اراضي و نمك و ترياك و ساير مسكرات بوده. در بمبئي امسال طاعون به يك درجه ترقي كرده اگرچه از سال گذشته كمتر است. روزي نزديك سي و پنج گرفتار و روزي بيست الي بيست و پنج به هلاكت مي‌رسد. گويند اگر گرما شود مرض برطرف مي‌شود.
در مدرس «1» زني پنج بچه تولد نموده چهار پسر و يك دختر، تمام آن‌ها مرده‌اند.
به جهت گراني و قحطي غله امسال در تمام ايران خصوصا در آذربايجان، در بعضي از دهاتش، هر روزه مبالغي از مردم به‌جهت نيافتن نان مي‌ميرند. يك من تبريز نان در آذربايجان به پنج شش قران رسيده.
صدراعظم محض خوش‌نامي خود در فكر اين است كه از يك ممري براي دولت دخلي پيدا كند كه برات‌داران دولت كه از سابق طلب دارند و بروات در دست دارند، به ايشان پول داده شود. از قرار مذكور مي‌خواهد وزارت گمرك را دوباره به فتح الله خان «2» بيگلربيگي رشتي دهد كه مبلغي بر گمرك بيافزايد و مبلغي مساعده از او بگيرد و اين وجه را در حق برات‌داران بپردازد.
ميان نوكرهاي تبريزي شاه نزاع معنوي است و دو دسته شدند: يك دسته امير بهادر «3» در جنگ كشيكچي‌باشي شاه و عين الدوله و شاهزاده موثق الدوله ناظر و حاجب الدوله فراشباشي و چند نفر ديگر متحد شدند و برضد حكيم الملك مي‌باشند و مي‌گويند چرا
______________________________
(1). در اصل مدارس و صحيح است همان مدرس است از شهرهاي هند كه در نزد هندوان حرمتي مذهبي دارد.
(2). همان است كه بعدها با لقب سپهدار رشتي به رياست وزرا هم رسيد و در زمان نخست‌وزيري او بود كه كودتاي سوم حوت (اسفند) روي داد.
(3). امير حسين پاشا خان معروف به امير بهادر (جنگ) كه در روزگار محمد علي شاه بلكه از اواخر سلطنت مظفر الدين شاه ستون استبداد بود.
ص: 330
صدراعظم بايد فقط حكيم الملك را از خود راضي داشته باشد و حوايج او را برآورد و به دل‌خواه ما نباشد و هر روز باهم هرچند صدراعظم كنكاش دارند و وكيل الملك و برادرش ناظم الدوله حاكم طهران و برادرزاده‌اش ناصر السلطنه وزير خالصه نيز بر ضد صدراعظم هستند زيرا كه قبل از صدارت امين السلطان منشي حضور شاه وكيل الملك «1» بود و تمام بروات و فرمان‌ها را تا او مهر نمي‌كرد، شاه صحه نمي‌گذاشت به اين واسطه از اين ممر فايده كلي مي‌برد. پس از صدارت امين السلطان ديگر وكيل الملك فايده نمي‌برد زيرا كه صدراعظم معناي «2» كار او را به مقتدر السلطنه پيشخدمت كه واسطه عرايض صدراعظم به شاه است داده.
شهر سلماس مثل ساير بلاد ايران قحطي گندم است مجلسي از سران شهر تشكيل داده محتاجين شهر را شماره كردند، هفتصد خانوار شد. ملاكين كمك كردند و يك دكان خبازي نان سنگك كه تا حال در سلماس نبود باز نمودند و قرار دادند كه يك من هفت عباسي بفروشند. در سراب نيز نان يك من هفت عباسي است. «3»
باز در بعضي از بلاد ايران نرخ پول شكست. چهل تا شاهي سياه يك قران سفيد بود، رسيد به چهل و سه و چهل و چهار عدد يك قران سفيد.
در عشر دوم شوال المكرم، مسيو درولن و مسيو هابر، از اجزاي مجلس وكلاي فرانسه كه بر ضد رياست‌جمهوري مسيو لوبه رييس جديد منشأ شورش و محرك اغتشاش بودند دستگير شدند.
در ماه شوال المكرم، مابين اهالي جزاير فيليپين، در حوالي مانيلا، با قشون امريكا، جنگ شد. يك دسته از قشون امريكايي‌ها كه هزار نفر بودند شكست خوردند.
حاكم شقاقي مسعود السلطنه است. «4»
______________________________
(1). ميرزا محمد خان وكيل الملك و ميرزا اسد الله خان ناظم الدوله و ناصر السلطنه كلا از خاندان ميرزا رفيع نظام العلماي تبريزي بودند كه مشاغل مهم را در اختيار داشتند.
(2). ظاهرا بي‌معنا به‌نظر مي‌رسد و تصور مي‌رود كه منظور «معنا» بوده.
(3). هر عباسي چهار شاهي بود، بنابر آن هفت عباسي يعني يك قران و هشت شاهي. هر قران پنج عباسي بود.
(4). در متن به همين صورت ابتر آمده.
ص: 331
[حكومت كاشان را در عشر سوم شوال المكرم از شاهزاده موثق الدوله خوانسالار گرفتند و به عضد السلطان ابن مظفر الدين شاه دادند. از جانب موثق الدوله حسام لشكر امير تومان حاكم بود و به اهل كاشان خيلي بي‌حسابي كرده بود.] «1»
اين اوقات ميرزا رضا خان ارفع الدوله امير تومان وزير مختار ايران در پطرزبورغ، دفتر اعانه براي كمك مدارس ملي طهران از مأمورين ايران در خاك روس باز كرد و لايحه‌اي در اين باب به طبع رسانيده.
پس از آن‌كه مسيو لوبه رئيس‌جمهور فرانسه شد، جمعي هواخواه مسيو ملين شدند و در 19 فوريه در پاريس شورش به‌پا كردند و با عمله نظميه خون‌ريزي نمودند. لوبه سابق صدراعظم فرانسه و بعد از آن رئيس مجلس سنا بود.
هنوز نزاع اهالي امريكا و شورشيان فيليپين منطفي «2» نشده گويند نتيجه آن خواهد بود كه آن‌ها فيليپين را واخواهند گذاشت و آن جزاير «3» مستقل خواهد شد.
در بندر تاليانوان، ميانه روس‌ها و چيني‌ها، در باب مسأله ماليات نزاع سخت شده و از چيني صد نفر كشته گرديده.
در شوال المكرم زوجه خديو حاليه مصر، شاهزاده خانم اقبال، پسري آورده است.
منافع انگليس در سال گذشته بيش از ساير سنين و زياده از ساير دول روي زمين بوده است. سياسيون گويند كه دولت انگليس پس از فتح سودان، يك هند افريقايي نيز براي خود تشكيل مي‌دهد.
فرانسه در مسقط [در] خيال بندر يا انبار زغالي است.
مغازه هنتي در ملبورن سوخت و يك كرور گيروانكه «4» چاي خسارت وارد آورد.
در ظرف مدت ماه رمضان المبارك سي و شش فروند كشتي با مال التجاره و امتعه روس وارد بندر انزلي گشته و با مال التجاره و امتعه ايران خارج گرديده است.
______________________________
(1). روي قسمت بين دو قلاب خط كشيده شده و نمي‌دانم مؤلف چنين كرده يا ديگري. احتياطا نوشته شد.
(2). شايد بهتر بود «منتفي» نوشته شده باشد. هرچند منطفي هم راهي به ديهي مي‌برد.
(3). متن: الجزاير.
(4). گيروانكه يك وزن خاص است به زبان روسي و مخصوصا چاي را به گيروانكه مي‌شمردند.
ص: 332
صدراعظم حركات الواط را پيشه كرده و در مجالس درباري مزاح مي‌كند و صورت خود را مانند مسخره‌ها مي‌سازد خصوصا وقتي كه وزير همايون «1» در مجلسش حضور دارد. چون وي مسخره شاه است صدراعظم نيز محض خوش‌آمد شاه و پست‌فطرتي خود به حركات او مماثل مي‌شود. بيشتر حركات او به اوباش مي‌ماند. شأن وزارت و صدارت را برده بي‌جهت نيست كه مردمان وطن‌پرست مي‌گويند خرابي ايران از وقت صدارت و وزارت اوست. در صدارت روش كارش اين بود كه در باغش «2» تا صبح مجلس داشت و بعضي از الواط پيشخدمت‌هاي شاه را در آن مجلس راه مي‌داد و تا صبح با آن‌ها مسكر [مي] نوشيد و ساز [مي] شنيد و حركات وحشيانه [مي] نمود. حال اگرچه [مي] گويد من مسكر نمي‌خورم و مجلس شب را ترك كرده‌ام. ليكن اين سخنش محض فريفتن شاه است و به حدي اين صدراعظم، فرنگيان را در ايران تسلط داده كه مافوقش متصور نيست. هروقت يك نفر فرنگي پوسيده كه به منزلش مي‌آيد كه اگر وزراي ايران در آن مجلس باشند باكمال بي‌احترامي آن‌ها را بيرون مي‌نمايد و هر خواهش كه فرنگي مي‌نمايد مي‌پذيرد اگرچه بندر يا سرحد يا ازعاج يكي از وزراي ايران باشد. در عشر اول شوال المكرم در مجلس دربار، خود بنده در مجلسش حضور داشت، دربار حاوي بيشتري از وزراي ايران بود از جمله وزير جنگ و وزير ماليه و وزير لشكر كه ناگاه خبر آوردند كه شارژ دافر فرانسه خدمت شما مي‌آيد كه خبر فوت مسيو فليكس فور را بنمايد. به‌محض شنيدن اين خبر فرياد زد كه اي اهل مجلس برخيزيد و همي دست به هم زد و گفت كار حاجي ميرزا آقاسي صدراعظم سابق را خواهم نمود و كلاه‌هاي شما را از ارسي بيرون خواهم انداخت. بيچاره اهل مجلس باكمال خفت برخاستند «3» و بيرون آمدند. خاك بر سر ايران كه وزراي ايران بايد براي يك شارژ دافر اين خفت بكشند.
مابين.
______________________________
(1). يعني ميرزا مهدي خان كاشي كوچكترين پسر فرخ خان اين الدوله كه در زمان ناصر الدين شاه هم مسخرگي كرده و بنوشته اعتماد السلطنه گاه چشمان او را مي‌بستند و به حرمسراي بردند كه زنان شاه هم با ديدن مسخرگي‌ها و شنيدن لطيفه‌هاي وي تفريح كنند. وي بعدها به وزارت هم رسيد.
(2). غرض از باغش ظاهرا همان پارك اتابك است كه امروزه سفارت دولت روسيه در آن ساختمان و پارك قرار دارد. شايد هم باغ قيطريه منظور باشد.
(3). متن: برخواستند.
ص: 333
انگليس و فرانسه سر ماداگاسكار اختلاف است.
جهد انگليس در اين است كه اداره سودان را از مصر مجزي نمايند. وزراي مصر صحه گذاشته‌اند. خديو هنوز صحه نگذاشته در عشر دوم شوال المكرم، محاسبه اطباي دار الخلافه را به ميرزا محمد حسين وقايع‌نگار مستوفي اول پسر مرحوم وقايع‌نگار قجر مروي «1» دادند.
راه‌آهن از شميران به طهران را، پس از آن‌كه امتيازش را به كمپاني آلماني دادند، تا ماه اگوست آينده آن‌ها را مهلت دادند كه اگر، اقدام به كشيدن كردند فبها و الا اجازه و امتيازش با روس‌ها خواهد بود.
به حدي دولت ايران و مأمورينش بي‌مرتبه شده‌اند كه اگر مأمور به هريك از نقاط ايران بفرستند، بي‌اجراي مأموريت، كتك خورده عود مي‌كنند. از آن جمله در رمضان المبارك، رحمت الله خان غفاري كاشاني پيشخدمت همايوني پسر مصدق الدوله را شاه براي وصول طلب ميرزا حسن خان شوكت نايب سفارت روم از سهام السلطنه عرب آروني (آراني) با دو قزاق سفارت به كاشان فرستاد. پس از آن‌كه به خانه او رفتند و ادعاي طلب كردند، سهام السلطنه در خانه خود را از تو بست و هر سه آن‌ها را به قدر كفاف چوب زد. عجب در اين است كه چون رحمت الله خان مطالب را به صدراعظم تلگراف زد، عوض آن‌كه مجازات سهام السلطنه را بدهد، رحمت الله خان را به طهران طلب كرد كه تو از عمل مأموريت برنمي‌آيي.
در عشر سوم شوال المكرم، سعد السلطنه «2» امير تومان كه از طرف شعاع السلطنه حاكم گيلان بود معزول شد.
از قرار معلوم يك نفر از اروپايي‌ها بر آن سر است كه جاجرود كه در چهار فرسخ و
______________________________
(1). يعني ميرزا صادق وقايع‌نگار مروزي كه همراه حاجي محمد حسين خان مروي، پس از فرار از دست اوزبكان به ايران آمد و پيش حاجي سليمان خان صباحي بيدگلي شاعري آموخت و كتابي هم نوشت به نام جهان‌آرا و كتابي ديگر به نام زينة المدايح (ر ك حديقة الشعرا ذيل هما مروزي، مجمع الرضي، تاريخ عضدي و اثر آفرينان ج 6 ص 143.
(2). ميرزا باقر خان سعد السلطنه كه سال‌ها در قزوين حكومت داشت و بناي اولين مهمانخانه در قزوين از آثار اوست.
ص: 334
نيم طهران است و رودخانه بزرگي دارد، اطرافش را جنگل نمايد.
پس از فوت رييس‌جمهوري فرانسه، شاه ايران يك تصوير پدرش ناصر الدين شاه و يك عكس خودش را به سفارت‌خانه فرانسه به هديه فرستاد.
در عشر آخر شوال المكرم، برادرم حسنعلي خان مستوفي ملقب به سعد السلطان شد.
حكومت گيلان را در عشر آخر شوال المكرم به نصر السلطنه امير اكرم دادند. «1»
از قرار معلوم امين الدوله از گيلان خيال مكه معظمه را دارد. ليكن در باطن به گردش اروپا مي‌رود.
گفتند شخصي از بي‌دين‌هاي ايراني ردي بر اديان «2» نوشته و امين الدوله تقريض و تعريفي بر آن نوشت و در كلكته به طبع رسانيد «3».
در عشر سوم شوال المكرم حكومت ملاير و تويسركان و نهاوند را كه حكومات ثلثه نامند به صدق السلطنه ترك پيشخدمت همايوني دادند.
شيخ محمد نامي از اعراب كه پدرش حكومت بندر لنگه را داشت و از آن پس به خودش دادند، هرچه حكومت شيراز به او حكم مي‌نوشت نمي‌خواند و ماليات نمي‌داد و مي‌گفت حكومت اين‌جا ارث من است و هرچه خواستند او را معزول كنند قبول نكرد و ناچار دولت ايران يك فر [و] ند كشتي جنگي مسمّا به پرسپوليس را با سوار، به رياست ميرزا حسن خان دريابيگي به بندر لنگه فرستاد. شيخ محمره پانصد سوار و دو هزار پياده داشت. پس از جزيي زدوخورد، شيخ محمد شكست خورد و فرار كرد و جمعي از لشكرش كشته شدند در عشر سوم شوال المكرم بود گويند به تدبير صدراعظم شد.
برخي برآنند كه اين شورش و نافرماني شيخ به تحريك انگليس بود و اطمينان به شيخ محمد داده بود.
______________________________
(1). نصر السلطنه همان است كه بعدها به نام محمد ولي خان سپهدار اعظم بارها به وزارت و صدارت رسيد و لقب سپهسالار تنكابني يافت.
(2). در متن بر «قرآن» نوشته بعد خط خورده اديان نوشته شده.
(3). تقريض و تقريط هر دو آمده- كل خبر ظاهرا از شايعاتي است كه براي كوبيدن ميرزا علي خان امين الدوله ساخته شده بود.
ص: 335
در عشر سوم شوال المكرم رياست جنگل‌هاي ايران را شاه به ميرزا نظام [الدين] مهندس الممالك وزير معادن و طرق و شوارع داد.
در سلخ شوال المكرم، شاه قرارداد كه وزراي دربار ايران و سايرين، صبح كه مي‌خواهند به حضورش بيايند بايد اول بروند در اطاق ابيض بنشينند تا صدراعظم از خانه‌اش به باغ بيايد. آن‌وقت با صدراعظم به خدمت شاه بيايند و اين كار بر شأن صدراعظم افزود و رتبه‌اش را دو چندان كرد. از وجنات حال معلوم است كه شاه با صدراعظم ميلي وافر پيدا كرده و كليه امور را به او سپرده و صدراعظم غروري بسيار پيدا نموده و ترك و فارس كمال فروتني را از او مي‌نمايند. گاهي صدراعظم در مجلس دربار روي صندلي مي‌نشيند و وزرا در روي زمين و كمال ترس را از صدراعظم دارند. در افواه مردم عوام طهران است كه شاه به حكيم الملك بي‌ميل شده در عشر اخير شوال المكرم.
در محكمه‌هاي حكومتي «1» پنجاب، حكم نيست كه مسلمانان با كلاه داخل شوند.
در ساليكه شاه ناصر الدين مرحوم به سفر كربلاي معلي رفت، در بغداد والي بغداد به حضور شاه آمد و گفت اگر حكومت محمره را با من بخشي و پنج سال ماليات نگيري، در سال ششم حوضي احداث نموده كه در طول و عرض و عمق شش ذرع شاه باشد، همه ساله عوض ماليات مملو از ليراي طلا كرده تحويل دولت ايران بنمايم. هزار حيف كه به او ندادند.

[ذي قعدة الحرام]

دوم ذي قعدة الحرام 1316، حكومت كمره و گلپايگان و خوانسار را به احتساب الملك «2» پيشخدمت دادند.
دوم ذي قعده يك جبه شمسه مرصع به مشاور الدوله ميرزا ابو القاسم خان ناييني نايب وزارت خارجه دادند.
از معادن ترانسوال سنه 1898 چهل و پنج هزار اونس كه قيمت آن دويست و چهل ميليون روپيه باشد طلا حاصل شده. دو سال قبل، صد و بيست ميليون طلا خارج شده بود. در عرض دو سال، دو گونه شده.
______________________________
(1). محكمه‌هاي حكومتي يعني دادگاه‌هاي دولتي.
(2). محمد تقي خان مقدم پسر عبد العلي خان سرهنگ، برادرزاده محمد حسن خان اعتماد السلطنه.
ص: 336
در تجارت انگليس سنه 1898 دويست و هشتاد ميليون اضافه بوده ولي پانزده ميليون در تجارت خارجه كمي واقع شده.
در سال 1316 هجري كه حكومت يزد را به وزير بقايا دادند و او از جانب خود، برادرش عدل الدوله را به حكومت آن‌جا فرستاد. از شاه وزير بقايا درخواست كرد كه شاه آب اهرستان جويه كه خالصه بود و سالي هزار تومان ماليات داشت به مردم يزد ببخشد تا اهل شهر مجانا سيراب شوند. شاه هزار تومان ماليات را همه ساله به آنها بخشيد.
چهارم رجب المرجب انجمن معارف طهران مدرسه مسمي به اكابر در خيابان علاء الدوله تشكيل دادند و شاگرد كمتر بيست و پنج سال پذيرفته نمي‌شود. و در آن مدرسه اكابر، مقدمات عربيه و ادبيه و رياضي و السنه خارجه بحث مي‌شود.
در عشر اواسط شوال المكرم نيابت حكومت شهر تبريز را به تصويب ظفر السلطنه رييس قشون و حاكم تبريز و رييس التجار آذربايجان به ظهير السلطان دادند.
روزنامه تربيت كه از منشآت ميرزا فروغي ذكاء الملك «1» بود و در طهران طبع مي‌شد و مدتي بود موقوف شده بود. در اول ذي قعدة الحرام 1316 دوباره هر هفته به طبع مي‌رسد و لفظ آزادي را بر اين روزنامه افزوده يعني خيرخواهي ملت و دولت بي‌پرده گفته مي‌شود و اين نتيجه سخن شاه است كه چندي قبل به ملا محمد نديم السلطان «2» گفت كه اشتراك جمعي از هر طبقه، عنوان روزنامه آزادي بنما و مطالب را بي‌پرده بنويس. از آن‌جا كه نديم السلطان نه قوه اين كار را داشت و نه وطن‌پرست بود، قبول نكرد و به شاه گفت مردم با من دشمن مي‌شوند. خلاصه ذكاء الملك كه آراسته به علوم داخله و خارجه است و منشآتش مانند شيخ سعدي است قبول اين زحمت كرد.
______________________________
(1). منظور ميرزا محمد حسين فروغي ذكاء الملك اول است پدر ميرزا محمد علي خان ذكاء الملك دوم كه در ابتدا با محمد حسن خان اعتماد السلطنه همكاري داشت و نوشته مترجمين و مؤلفين را ويراستاري مي‌كرد و بعدها روزنامه وزين تربيت را منتشر كرد.
(2). ميرزا محمد نديم السلطان كه به جاي محمد باقر خان اعتماد السلطنه از طرف مظفر الدين شاه مسئول انتشار روزنامه ايران شد و روزنامه ايران را به نام ايران سلطاني منتشر ساخت. وي شعر هم مي‌گفت و خجسته تخلص مي‌كرد.
ص: 337
عطاري در سوم شوال المكرم، در طهران غفلة به زمين مي‌خورد و مي‌ميرد. سبب مردنش را گفتند روز پيش روغن چراغ خورد. روز بعد مبالغي اسفناج جوشانده با نان و ده تخم‌مرغ جوشانده خورد.
سال 1315 هجري، از معادن طلاي كولار هند 415312 اونس طلا خارج شده
در اين سنوات در شهر لندن حساب شده هفتصد بيمارخانه عموم و خصوص است.
از قرار افواه، چهارم ذي قعدة الحرام خيال دولت ايران اين است كه ميرزا ملكم خان ارمني كه از اهل جلفاي اصفهان بود و سابق در ايران ايجاد فراموش‌خانه كرد و بعد از طرف دولت وزير مختار لندن شد و از آن پس به امين السلطان صدراعظم بي‌احترامي مي‌كرد و مي‌گفت اين شخص سزاوار صدارت ايران نيست. از اين‌روي صدراعظم با او عداوت كرد و در نزد شاه مرحوم از ميرزا ملكم خان بد گفت تا او را از منصب معزول و لقبش را كه ناظم الدوله بود گرفتند و از نوكران ايران اخراج شد. ميرزا ملكم خان ديگر به ايران نتوانست آمد. در لندن ايجاد روزنامه‌اي نمود مسمي به قانون به زبان فارسي و معايب صدراعظم را در آن ذكر كرد. بعد قدغن شد كه روزنامه‌اش به ايران نيايد. باري دوباره مي‌خواهند ميرزا ملكم را به سر كار بياورند و دخيل در امور دولت نمايند. الحق ميرزا ملكم خان اول شخص ايران است در [امور] سياسي و پلتيك.
كريم آقاي مختار السلطنه سردار وزير پليس و احتساب، سيصد سوار ژاندارم از نجبازادگان طهران ترتيب داده و در روز سلخ شوال المكرم به سان شاه داد. مورد تحسين افتاد و به هريك، يك تومان انعام داد و به علي خان مشاق آن‌ها يك طاقه شال ترمه خلعت بخشيد و خود مختار السلطنه يك ساعت طلاي صد تومان قيمت به علي خان داد «1».
از آن‌جا كه عمل گمرك ايران در اين سنوات خيلي مغشوش است و هيچ ترتيبي ندارد، دولت ايران مي‌خواهد رياست گمرك را به دست يك نفر اروپايي دهد تا آن‌كه
______________________________
(1). كريم آقاي مختار السلطنه پدر ركن الدين مختار است يعني رئيس شهرباني دوره سلطنت رضا شاه كه بسياري از مخالفان شاه را در زندان‌هاي تهران به دست جلاد سپرد و درعين‌حال يكي از بهترين ويولون زن‌هاي روزگار و از استادان معروف موسيقي بود.
ص: 338
ترتيبي در اين كار بدهد. بعضي مي‌گويند صدراعظم مايل است كه گمرك به دست برادرش ميرزا اسماعيل خان امين الملك وزير داخله بدهد تا عمل گمرك كه مايه نقدي دولت است در اداره خودش باشد. «1»
در چهارم شوال المكرم انجمن معارف ميرزا مهدي خان ممتحن الدوله امير تومان را كه فقط علم هندسه و جزيي فرانسه دارد به ناظمي مدارس طهران برقرار كردند. اين ممتحن الدوله شخص بي‌علم و بي‌حيايي است. «2»
در مدرسه افتتاحيه طهران كه مديرش ميرزا محمود خان مفتاح الملك است، در رمضان المبارك يك دستگاه كارخانه قالي‌بافي تهيه ديده‌اند و هريك از شاگردان كه طالب اين علم باشد، از روي قاعده صحيح به او ياد مي‌دهند.
در وقت تحويل شمس به حمل، معمول سلاطين قاجاريه اين است كه در اطاق موزه مي‌نشينند. علما و بزرگان و رجال درباري به حضور شاه مي‌آيند و شاهي اشرفي مي‌گيرند. سابق چون عدد رجال كم بود، هريك مبالغي عيدي مي‌گرفتند. طول مدت بر عده رجال افزوده يعني مناصب و درجه و القاب در ايران به حدي ارزان و سبك شد كه بدون خدمت داراي امتيازهاي دولتي شدند. لهذا در سنوات اخيره سلطنت ناصر الدين شاه و دو سال سلطنت مظفر الدين شاه عده اشخاص كه در سلام تحويل حضور شاه آمدند، به هشتصد نفر رسيد. امسال تنگوزئيل كه سال سوم سلطنت مظفر الدين شاه است چون تحويل در ساعت پنج و كسري، از شب سه‌شنبه نهم ذي قعده واقع مي‌شود و از براي نخوابيدن شاه زحمت بود. لهذا عده مدعوين را به هشتاد نفر از علما و وزرا و بزرگان و شاهزادگان قرار دادند كه در شب حاضر شوند و از دست شاه عيدي بگيرند و ما بقي رجال و اجزاي ادارات را قرار دادند كه در روز بعد به توسط رؤساي خود به
______________________________
(1). موضوع گمرك كه تنها محل عايدي نقدي ايران بود هميشه مورد توجه بود و بالاخره از مستشاران بلژيكي براي اصلاح گمرك استفاده كردند.
(2). ميرزا مهدي خان ممتحن الدوله در جزو چهل و دو نفري كه براي تكميل تحصيلات به اروپا رفتند، راهي آن ديار شد. خود او خاطرات ارزنده‌اي نوشته كه نشيب و فراز زندگاني او را روشن مي‌سازد. اين خاطرات به عنوان «خاطرات ممتحن الدوله» به كوشش حسينقلي خان شقاقي تهران، 1362، چاپ اول، انتشارات امير كبير 1352.
ص: 339
حضور بيايند و عيدي بگيرند و هر نفري تقريبا صد و پنجاه يا صد شاهي سفيد مي‌گرفتند.
مخارج شوسه «1» راه انزلي به طهران كه كمپاني «2» كشيده است به چهار كرور تومان رسيد. حال راه را سالي صد و پنجاه هزار تومان از او اجاره مي‌كنند نمي‌دهد.
دولت روس از اول تنگوزئيل قدغن كرد كه در خاك روس نقره ايران وارد ننمايند زيرا كه در خاك خودشان نقره فراوان است، فقط عوض متاع زر يا خشك‌بار و برنج و پشم و پنبه بگيرند. اگر اين امتناع يك مدتي طول بكشد به كلي طلاي ايران تمام مي‌شود و متاع روسيه گران خواهد شد.
يك نفر از اهالي آلمان كه در جنگل‌شناسي بصيرتي دارد، ماهي صد و پنجاه تومان از دولت ايران مي‌گيرد و داوطلب آن است كه جاجرود كه در حوالي طهران است مانند مازندران كوه‌ها و تپه‌هايش را از درخت جنگل خواهد كرد. لهذا، در خود جاجرود زميني را كه دورش پانصد ذرع است تخم جنگل ساخته در ماه ذي قعده 1316 كه در موقعش درآورده در جبال و تپه‌هاي جاجرود بنشاند. اگر اين كار سربگيرد، قيمت زغال و هيزم طهران ارزان خواهد شد. ليكن مشكل است زيرا كه كوه‌هاي جاجرود غير مرطوب و بي‌آب است در كف رودخانه‌اش ممكن است.
در عشر اول ذي قعده حكومت كاشان را از جانب شاهزاده موثق الدوله ناظر به ميرزا ابو القاسم مستوفي حساب كاشان پسر مرحوم ميرزا اسد الله خان مستوفي ابن قوام الدوله دادند. از آن‌جا كه حكومات ايران فروشي مي‌باشد، ناظر پنج هزار تومان از ميرزا ابو القاسم گرفت. مشار اليه حساب كاشان را به پسر خودش داد.
سهام السلطنه عرب كه رحمت الله خان غفاري را كه از طرف دولت مأمور به سپردن املاك او شده بود كتك زد، به ظل السلطان حاكم اصفهان تلگراف زده بودند كه سهام السلطنه را مغولا به طهران بفرستد. «3»
______________________________
(1). متن: شسه. اصل كلمه فرانسوي است به صورت‌Chaussee
(2). در متن سفيد مانده.
(3). مصطفي قلي خان عرب عامري سهام السلطنه از امراي اردستان بود و زماني هم حكومت يزد و كاشان
ص: 340
از آن‌جا كه قشون ايران غيرمنظم و حكام و سركردگان هم از نترسيدن از دولت مواجب سرباز و سوار را مي‌خورند، در هيچ سرحدي نه قشون دارند و نه توپ. اگر هم توپ‌هاي قديمي باشد، اغلب لوله را با طناب سوار چرخ نمايند و نه باروط دارد و نه گلوله، و سرباز هم نه تفنگ دارد نه اسلحه، خراسان كه از يك طرف سرحد روس و از طرف ديگر سرحد افغان است سرحداتش از همه‌جا مغشوش‌تر است و به حدي مردم خراسان از ظلم حكام آزرده هستند كه تمام ميلشان به طرف روس و افغانستان است و حكومت افغانستان كه هميشه در تحت سلطنت ايران بود، حال به حدّي منظم و قوي است كه به ايل‌هاي اطراف خراسان پيغام فرستاده كه به خاك ما بياييد. از همه جهت به شما خوش خواهد گذشت و در سرحدات خراسان كه فاصله افغان افغانستان مي‌باشد، قشون افغانستان مشغول مشق مي‌باشند و همچنين قزاق روس در سرحدات مابين مهيا مي‌باشند؛ روس‌ها قراول‌خانه‌ها دارند. اگر از ترس روس و انگليس نباشد، افغان به ايران چشم زخمي وارد مي‌آورد و ايران هم در جنب آن‌ها مستهلك هستند.
از قرار افواه دولت انگليس با دولت روس در منع اسلحه و صلح عمومي هم راي شده.
سلطان عثماني خيال دارد در مدينه منوره چهار باب مدرسه احداث نمايد و يك باب مسجد و يك باب مكتب هم در بغداد بنياد فرمايد. ميرزا ملكم خان را دولت ايران، پس از آن‌كه از گناهان سابقش گذشت در عشر اول ذي قعده، منصب وزير مختاري دولت ايطاليا را به او دادند و اين كار بايد از تدابير صدراعظم باشد. چه پس از رفتن امين الدوله از خاك ايران به اسم سفر مكه معظمه ترسيد كه با ميرزا ملكم خان كه دشمن صدراعظم بود دست يكي داده در خرابي صدراعظم كوشند.
سه نفر بلجيكي را كه امين الدوله در صدارتش به‌جهت نظم گمرك ايران خواسته بود، در عشر اول ذي قعده، به طهران آمدند. دولت بعضي از گمركات را به آن‌ها داد و
______________________________
داشته است در سال 1306 قمري مرده و لابد اين سهام السلطنه پسر و جانشين و صاحب لقب وي بوده. خانه اين مرد هنوز در كاشان باقي است.
ص: 341
بعضي را كه دست قوام الدوله «1» و معز الملك «2» كما في السابق باقي مي‌باشد. اگرچه قوام الدوله باز رييس گمرك نقدا مي‌باشد، از قرار مذكور مي‌گويند در نوروز آينده تمام گمركات با بلجيكيان خواهد بود و آن‌ها گمرك را به شش كرور خواهند رسانيد و رئيس آن سه بلجيكي موسيو نوس «3» است كه در سابق گمركات بلجيك به‌عهده او بود.
روز چهارشنبه كه روز دوم نوروز تنگوزئيل است، شاه در عمارت گلستان در اطاق شمس العماره سلام عام نشست. تمام طبقات در حضورش حاضر شدند. به اهل نظام كه قريب پنج هزار نفر بودند عيدي داد. صاحب‌منصب را يك پنج هزاري طلا، سرباز را يك دو هزاري نقره و عيدي به سرباز مدتي بود كه معمول سلاطين قاجاريه نبود، مظفر الدين شاه ايجاد كرد.
به ميرزا ملكم خان لقب نظام الدوله دادند با آن‌كه يك نظام الدوله ديگر هست.
صدراعظم رسمش اين است كه هر صبح كه از خانه بيرون مي‌آيد، به هر گدا پنج شاهي مي‌دهد. از اين روي، گدايان هر روزه به درب خانه او جمع مي‌شوند. در اول نوروز امسال كه خواست به درب خانه برود، به هر جلودار و درشكه‌چي مردم كه درب خانه‌اش بود يك قران بخشيد و اين كار مر او را شهرتي بزرگ بود.
مختار السلطنه حكم داده است كه خيابان‌هاي پشت خندق بيرون شهر طهران را مسطح و درشكه‌رو سازند.
حاجي خير الله خان امين تذكره گيلان در عشر دوم ذي قعده ملقب به مقتدر الممالك شد.
در شوال المكرم، عادله سلطان عمه پادشاه عثماني «4» مرد.
در شوال المكرم وليعهد ساكس كبورگ نوه ملكه انگليس مرد.
______________________________
(1). قوام الدوله ميرزا محمد علي خان تفرشي.
(2). تقي خان (محمد تقي خان) ناظم ميزان، ميزان آقاسي، معز الملك پسر آقا اسماعيل و دايي ميرزا علي اصغر خان امين السلطان كه سال‌ها دست‌اندركار گمركات ايران بود و از سال 1303 ه. ق امين السلطان گمركات آذربايجان را بدو واگذاشت (شرح‌حال رجال ايران، مهدي بامداد، ج 1، ص 223- 225).
(3).Naus .
(4). پادشاه عثماني سلطان عبد الحميد ثاني.
ص: 342
هم در اين ايام پرنسس، زوجه پرنس فرديناند، والي مملكت بلغارستان وفات كرد.
در شوال المكرم يك قبضه شمشير مرصع به ميرزا كريم خان منتظم الدوله سردار مكرم وزير قورخانه و مدير مدرسه نظامي، شاه داد. «1»
در شوال المكرم ثقة الدوله رييس دار الانشاي وليعهد به يك پالتوي تن‌پوش با سردوشي الماس مباهي آمد.
خلعت حكومت شيراز كه به نظام الملك داده شد، در شوال المكرم شمشير درجه اول بود. «2»
حاجي ميرزا سيد علي مدرس و متولي مدرسه منصوريه شيراز، پسر ميرزا حسن فسايي صاحب كتاب فارس‌نامه، در شوال المكرم ملقب شد به مهذب الدوله.
ملك ايرج ميرزا سرتيپ اول پسر مرحوم عماد الدوله «3» كه در انبار ذخيره كرمانشاهان مشغول خدمت است، ملقب به سالار نظام آمد.
ارسلان ميرزا نواده مرحوم عماد الدوله سرتيپ اول ملقب به مظفر السلطنه گرديد.
قوام الدوله در اول هذه السنه از وزارت گمركات ايران معزول گرديد.
شخصي كه مسمي «4» بود و رد بر اديان نوشته بود، به حكم شاه، در عشر اول ذي قعده، او را گرفتند و قرار شد كه به او چهارصد تومان نقد بدهند و اخراج بلدش نمايند.
چون امين الدوله را هرچه مي‌خواستند از طهران بيرون نمايند نمي‌رفت و به محبت باطني شاه اميدوار بود تا آن‌كه پدرم لسان الملك، قصيده‌اي در هجو دبير حضور «5» از
______________________________
(1). كريم خان منتظم الدوله باني اوقاف مربوط به تأسيس مدرسه ايتام كه هنوز در ملتقاي خيابان آ شيخ هادي و خيابان جمهوري باقي است.
(2). عين السلطنه پسر عز الدوله عبد الصمد ميرزا كه در اين سفر به عنوان معاون همراه نظام الملك بوده شرح مفصلي از اين مأموريت آورده است.
(3). منظور امامقلي ميرزا عماد الدوله است پسر ششم شاهزاده محمد علي ميرزا دولتشاه.
(4). در نسخه سفيد مانده.
(5). ظاهرا منظور از دبير حضور همان كس است كه بعدها لقب قوام السلطنه گرفت و بارها به وزارت و صدارت رسيد. و او خواهرزاده ميرزا علي خان امين الدوله بود. ميرزا احمد خان دبير حضور بسيار زيبا بوده و بد زبانان درباره وي حرف‌ها زده‌اند.
ص: 343
اقوام امين الدوله گفت و در عشر دوم شوال المكرم به حضور شاه عرض كرد. چون اين خبر به گوش امين الدوله رسيد، دانست كه شاه ميل به او ندارد و دل از طهران كند.
در ششم ذي قعده حكومت خوانسار و گلپايگان را به محمد تقي خان امير تومان پيشخدمت ملقب به احتساب الملك دادند. وي بسيار مرد متكبر خودخواه بدخلقي است.
در عشر اول ذي قعده، عباسقلي خان پيشخدمت نواده بشير الملك امير تومان پيشخدمت مظفر الدين شاه شد.
قشون مازندران را به علاء الدوله حاكم آن‌جا دادند «1». علاء الدوله پيشكاري مازندران را به ميرزا عبد العلي خان ناصر ديوان داد.
در شوال المكرم در مكه معظمه ناخوشي طاعون منتشر شده. در جده به واسطه منع طاعون اغتشاش است و دوازده هزار ليره از حجاج سرقت شده به واسطه دزدي راه جبل، دول قدغن كردند كه رعاياي خود از اين راه به مكه مشرفه نروند.
از اول تنگوزئيل، نوروز گمرك طهران و آذربايجان و كرمانشاهان را به مسيونوس «2» اماني دادند. تلگراف عشر اول ذي قعده مي‌نمايد كه انبار ذخاير بحريه بندر تولن «3» آتش گرفته پنجاه و هشت نفر هلاك و صد و سي و دو نفر مجروح شدند.
مصارف بحري امسال انگليس پنجاه و شش كرور ليره بوده شش كرور ليره اضافه بر سال گذشته داشته و اين اضافه صرف ساختن سفاين است لوجه (بودجه؟) مخارج امسال انگليس تماما دويست و بيست و چهار كرور ليره خواهد بود و مداخل دويست و چهارده كرور. قرار شد چهار هزار و دويست و پنجاه نفر بر عده عساكر بحري بيافزايند دستور العمل كشتي‌سازي تازه عبارت باشد از دو فروند كشتي زره‌پوش و دو كشتي
______________________________
(1). يعني ميرزا احمد خان علاء الدوله پسر ارشد محمد رحيم خان نسقچي‌باشي صاحب القاب علاء الدوله و امير نظام.
(2). نام اين بلژيكي گمركچي را همه‌جا مسيو نوز نوشته‌اند.
(3).Toulon بندر نظامي فرانسه.
ص: 344
مفتش مسلح و سه كشتي كوچك مفتش «1» امسال قرار شد دو كرور و سيصد هزار ليره خرج مهمات جديده بحريه نمايند و سال آينده سه كرور ليره.
معروف است كه شاه در اوايل سلطنت يك كاسه بشقاب فيروزه كه در خزينه بوده از منهوبات فتح هرات عهد ناصر الدين شاه مي‌باشد به حكيم الملك بخشيده و او به فرنگان به سي چهل هزار تومان فروخت. آن‌ها به لندن برده در آن‌جا به چهار كرور قيمت كرده‌اند مي‌گويند صدراعظم به تدبيري مي‌خواهد پس بگيرد.
تلگراف ششم ذي قعده مجلس مصالحه بين ملل «2» در 18 مي، در شهر لاهه پاي‌تخت هلاند منعقد خواهد شد.
انگليس خيال دارد در داي‌هاي‌داي انبار زغال و كارخانه مرمت سفاين بنا كند.
در 27 جانويه 116 نفر دچار طاعون و هفتاد و يك نفر تلف، سال گذشته در همين تاريخ عده اموات بيشتر بود.
مملكت سودان را تقسيم به چهار ايالت كرده‌اند: ام دورمان، سنار، كساله، فتنادو.
تجارت هلي در ترقي، يك كارخانه صابون‌سازي در آن‌جا احداث شده.
ليورپول از بلاد معتبر انگليس در سال هزار و هفتصد ميلادي بندر كوچكي بود داراي هشت هزار نفر. در سال هزار و هشتصد عده نفوسش به هفتاد و هفت هزار نفر رسيد. در اين سال، زياده از يك كرور نفس دارد.
شيكاگو در كنار درياچه ميشيگان واقع و مركز تجارت ممالك شمالي امريك در سال هزار و هشتصد و سي و يك جاي دادوستد با بومي‌هاي هندي يا هند «3» و در سال هزار و هشتصد و چهل قريب پنج هزار نفر سكنه داشت. در اين سال قريب دو كرور جمعيت دارد.
______________________________
(1). ظاهرا منظور از كشتي مسلح مفتش، كشتي‌هاي مسلح بازرسي و مراقبت در آب‌هاي كشور خصوصا آب‌هاي سرحدي است كه ما از آن به گارد ساحلي تعبير مي‌كنيم.
(2). يعني دادگاه بين المللي صلح لاهه.
(3). همه مي‌دانند كه كريستوف كلمب وقتي به امريكا رسيد، مي‌پنداشت كه به هند رسيده بنابراين مردم آن سرزمين را متعلق به هند مي‌دانست. بعدها كه روشن شد ساكنان هند را هندوHindou خواندند و ساكنان اصلي امريكا يعني سرخ‌پوستان راIndian هندي.
ص: 345
دهم شوال المكرم كتابچه جمع و خرج انگليس بيرون آمد. يك مليون و نود و يك هزار و هفتصد ليره بر مخارج اضافه گرديده و هفت هزار و چهارصد و نود و سه نفر نيز بر عده قشون افزوده شده غير از قشون متعلق به هند. انگليس خيال دارد به‌جاي ازدياد توپخانه سواره و پياده كه در نظر دارند توپخانه سريع العمل تهيه و ترتيب نمايند. انگليس گفته مخارج جنگ سودان براي دولت انگليس دويست و پانزده هزار ليره بوده و اين مبلغ در محاسبات حشوي مأخوذي مصر منظور خواهد شد.
در طهران مشهور است كه حاجي محمد رضاي همداني واعظ نقل كرده كه تازه در راه اصفهان، مردي يك لنگه گندم و يك لنگه ارزن بر خر خود حمل كرده كه به آسيا برد.
در بين راه بار مي‌افتد. ناگاه سواري پديد مي‌شود. به سوار مي‌گويد با من كمك نما، بار نمايم. سوار مي‌پرسد كه در جوال تو چيست. مي‌گويد يكي گندم يكي ارزن. سوار مي‌گويد هر دو گندم است. آن مرد نگاه مي‌كند. هر دو را گندم مي‌بيند. باري بار كرده مي‌رود و سوار ناپديد مي‌شود. دوباره در بين عبور، بارها پرت مي‌شود كه ناگاه سوار پديد آمده آن مرد كمك مي‌خواهد. مي‌گويد در بار تو چيست پاسخ مي‌دهد هر دو گندم باشد باز سوار مي‌گويد ني، هر دو آرد است.
چون آن مرد بار را باز كرده مي‌بيند هر دو آرد است آن‌وقت سوار به او مي‌گويد برو و ظل السلطان در اصفهان به تو صد تومان خواهد داد و تا چند ماه ديگر گراني غله بدل به ارزاني خواهد شد.
از آن‌جا كه خاك سودان وسيع و قبايل بدويه زياد دارد و عقيدت كامل به محمد احمد دارند و كينه مخصوص به انگليسيان، دوباره جمعي كثير گرد خليفه عبد الله مجتمع آمدند و در كردو خان استعداد زيادي فراهم آورده تازه جمعي از دراويش از كنار نيل پديد آمده به يك كشتي جنگي انگليس كه به فشوده (فاشودا) مي‌رفت شليك كردند.
حكومت كاشان را كه ميرزا ابو القاسم خان مستوفي گرفته بود، از آن‌جا كه قوه پيش بردنش را نداشت از او منتزع شد و به ميرزا جعفر خان مستوفي كه سابق بر اين نيز حكومت كاشان را از جانب ميرزا حسن وزير داشت، در عشر دوم ذي قعده، دادند. از جانب موثق الدوله، اما چون مرد سليم كودني است از عهده برنمي‌آيد.
ص: 346
آقا نجفي مجتهد «1» كه در اصفهان قدرتي به كمال دارد و جاده شريعت را پيروي مي‌كند، در حقيقت رياست شرع و عرف را دارد و ظل السلطان حاكم را نيز ذليل خود ساخته و كسي از ترس او در اصفهان نمي‌تواند ترك واجبات نمايد تازه به خيال افتاده كه به اشتراك دويست هزار تومان روي هم نهند و بعضي كارخانجات در اصفهان ايجاد نمايند كه به كلي به ملبوس فرنگي اهالي اصفهان محتاج نباشند و تمام ملبوس از بافته‌هاي اصفهان باشد.
واردات مصر از غرة ماه ژانويه 1898 تا آخر دسمبر ده ميليون و ششصد هزار ليره مصري، مصر وفات مصر ده ميليون و پانصد و شصت هزار ليره برآورده سال آينده شده از غره ژانويه 1898 تا آخر دسمبر مثل سال گذشته از واردات مصر وفات.
سال گذشته والده سلطان محمد شاه از بمبئي «2» به مكه معظمه رفت و در ورود به نجف اشرف يك جفت درب تمام نقره از خود تهيه كرده و از طرف بالاي سر درب حرم مطهر حضرت امير المؤمنين عليه السّلام نصب كرده.
فرمان‌فرماي هند، در سال 1316 هجري از طرف انگليس لردكرزن «3» مي‌باشد. وي مرد مجرب داناي خوش‌رويي است. حكومت هند دوازده هزار ليره منظور نموده كه از امتعه هند در اكسپوزيسيون «4» عمومي پاريس در سنه 1900 فرستاده شود. عدد مبتلايان طاعون در امارت ميسور «5» تا بيستم ژانويه 26990 وعده اموات 10559 بوده است.
در رمضان المبارك در رنگون «6» يك نفر به طاعون تلف شده است.
در خزينه‌هاي هند تا پانزدهم ژانويه يكصد و چهل و پنج مليون و صد و پنجاه هزار روپيه سكه موجود بوده است.
______________________________
(1). حاج محمد تقي مجتهد معروف به آقا نجفي اصفهاني متولد 1262 ق و متوفي در شعبان 1332 ه. ق.
اجداد وي اصلا از ايوان كيف ري بودند ولي به علت اقامت ممتد در اصفهان به اصفهاني شهرت يافت.
(2). غرض از سلطان محمد شاه سومين آقا خان محلاتي رهبر اسماعيليه هند است.
(3).Curzon لرد كرزن معروف صاحب كتاب مهم ايران و مسأله ايران كه بعدها طراح قرارداد 1919 ميلادي يعني تسلط مادي و معنوي بر ايران شد و به دست ميرزا حسن خان وثوق الدوله اجرا كرد ولي بر اثر اعتراض مردم ايران نقش برآب شد.
(4).Exposition
(5).Missour .
(6). يعني شهر رانگون پايتخت برمه.
ص: 347
امسال طاعون بمبئي كمتر از سال گذشته نيست. روزي نود نفر گرفتار و هفتاد نفر هلاك مي‌شوند. دكتران گويند زمين بمبئي متعفن شده بايد آتش زد.
مختار السلطنه وزير پليس يك مهمانخانه بزرگي (گراند هتل) در خيابان ناصري طهران «1» افتتاح كرده كه انواع اغذيه در آن موجود است و به قيمت ارزان فروخته مي‌شود، در شهر ذي قعدة الحرام.
در عشر اول جمادي الاول 1316، يك نفر مكاري از هندوستان به ده خود كيسلاك نام، شانزده فرسنگي سمرقند وارد شده پس از چند روز مرض طاعون در وي ظاهر و به اهل ده كه سه هزار نفر بودند سرايت كرده هزار و پانصد نفر هلاك مي‌شوند.
در عشر دوم ذي قعده در تبريز شورش سخت است به جهت نايافتي غله و براي حكومت آن‌جا كه امير نظام «2» دارد مخاطرات است.
در عشر دوم ذي قعده يك جبه شمسه مرصع سيصد تومان قيمت به مفتاح السلطنه پسر مفتاح الملك كه جواني بيست و هفت هشت ساله است و خدمتي به دولت نكرده دادند.
در عشر اول ذي قعده ميرزا شفيع خان مقتدر الملك كه معروف به الواطي و لودگي است و در علم رقص دستي كامل دارد، از اجزاي وزارت خارجه شد و تحرير دو دولت غير همجوار را نيز به او دادند.
در پانزدهم ذي قعده در مجلس دربار صدراعظم به شاهزاده مؤيد الدوله «3»- كه در باطن براي صدراعظم فتنه مي‌كرد- فحش زيادي داد و آبروي او را برد كه مايه تعجب همه اهل مجلس شد.
مدتي است كه منجمان هر طايفه خبر از انتهاي عالم مي‌دهند. گويند ستاره دنباله داري كه قطر آن صد و چهل بار از قطر كره ارض بزرگتر است و در ميان اجرام تابع نظام شمسي مي‌باشد مي‌گردد و تاكنون «4» زمين را نزديك نشده و در جوّ اين فضاي
______________________________
(1). خيابان ناصري همان است كه بعدها ناصريه خوانده شد.
(2). امير نظام حسنعلي خان گروسي پيشكار آذربايجان.
(3). شاهزاده ابو الفتح ميرزا مؤيد الدوله.
(4). به علت اثر مهر، خوانده نمي‌شود.
ص: 348
لا يتناهي با ديگر ذوات الاذناب «1» مي‌باشد با كره ارض ممّاس شده فورا زمين از گردش باز ايستد و جميع كاينات از سطح ارض منفصل شده به قوت بيست هزار متر در يك ثانيه به جو هوا انداخته شود و زمين در لحظه بسوزد. استاد فالب هيوي «2» آلماني گفته كه در 13 ماه نوامبر آينده ميانه دو ساعت تا پنج ساعت از ظهر روز مذكور كره زمين به ستاره دنباله‌داري برخورده و از هم پاشيده خواهد شد. ساير منجمين تكذيب او را كرده كه در روز مزبور هرگز ستاره ذوذنب به زمين دچار نشود بلكه در آن هنگام شهب «3» بسيار در هوا پيدا شده دسته‌دسته در جوّ باهم به چپ و راست پيش و پس خواهند تازيد.
در ماه نوامبر 1898 سرويليم كروكس كيمياوي «4» انگليسي گفته است كه زمين با ستاره دنباله‌داري به هم نخواهد خورد بلكه در سال 1913 ميلادي كه چهارده سال بعد است قوه و خاصيت نشو و نمو انبات و انتاج در زمين معدوم شده حيوانات ناطقه و غيرناطقه از گرسنگي مي‌ميرند. عدد مردم زمين هزار و پانصد و شصت و پنج ميليون نفر، خوراك يك ساله اينان از گندم فقط دو ميليارد و سيصد و بيست و چهار ميليون بشل مي‌شود.
محصول گندم براي كفاف مردم در پار و پيرار سال چهارصد و سه ميليون از هر ساله كمتر شده از بيست سال قبل تاكنون بر عدد گندم‌خواران يك ثلث افزوده شده است چنان آشكار است كه پس از سي سال محصول گندم نصف مردم را كفاف نخواهد بود. يك بشل هشت من و نيم هزار مثقال است. ممكن است مقصود منجم آلماني كه گفته بعد از چهارده سال مردم خواهند مرد سبب تمام شدن گندم است و اين خود براي بيدار كردن دول خواب‌آلود است كه مانند اروپا بيدار شده نباتات مغذيه مانند سيب‌زميني و غيره بكارند.
چون شاهزاده عين الدوله ميرآخور و غيره ضامن هشت هزار تومان از يكي از اجزاي طويله كه مستاجر خالصه دولت بوده شده ناصر السلطنه وزير خالصه به منزل عين الدوله
______________________________
(1). يعني ستارگان دنباله‌دار.
(2). هيوي، مأخوذ از كلمه هيأت، به معناي فيزيك آسمان، هيئت فلكي.
(3). شهاب‌ها.
(4). كيمياوي به معناي شيميست، متخصص در دانش شيمي.
ص: 349
رفت وجه طلب كرد. شاهزاده به او بد گفت و تهديد كرد. ناصر السلطنه «1» برخاست و نزد شاه رفت و تفصيل را گفت. شاه متغير شد و يك نايب و چند فراش امر كرد، در 18 ذي قعده، رفتند و عين الدوله را مجال حركت ندادند و پولي را بتمامه از او بگرفتند.
شاگردان مدارس امريكا، به شكرانه فتح اسپانيا، از خود بيست و يك كرور تومان روي هم نهاده كه يك كشتي زره‌دار از درجه اول بسازند كه بر تمام سفاين برتري داشته باشد و نام او را اين‌طور ناميده‌اند «امريكان بوي» «2»
مسلمانان مسكو انجمن خيري اسلامي تازه در مسكو تأسيس كرده‌اند و اين نهمين انجمن اسلامي مي‌باشد كه در ممالك روسيه است: اول در پطرزبورغ، دوم در قاسموف، سوم در قزان (غازان)، چهارم در اوفا، پنجم در تيرويق، ششم در سمي بولاننيق، هفتم در حاجي ترخان، هشتم در قريم «3»، نهم در مسكو. در مسكو بيست و پنج هزار مسلم دارد.
چند ماه قبل حاجي ميرزا علي خان سرتيپ قزويني مأمور تفتيش بنادر و جزاير فارس و منع اسلحه عربستان و اهواز شد.
چهار ماه قبل حاجي محمد مهدي ملك التجار بوشهر ملقب به مدحت الملك شد و پسرش ميرزا محمد مهدي ملك التجار شد. هم در آن ماه ميرزا احمد خان كارگزار مهام خارجه بوشهر ملقب به مسعود السلطان گرديد.
در زمستان هزار و سيصد و شانزده گذشته كه غله در تبريز كم شد و امير نظام حكمران قدغن كرد كه از تركستان گندم بخرند و به تبريز بياورند، پادشاه روس به گمركات خود حكم كرد كه از غلّه و حبوب كه به ايران مي‌رود گمرك نگيرند.
معاهده‌نامه مابين دو دولت امريكا و اسپانيول در پاريس انجام گرفت و به تصديق حكومت رسيد. خلاصه‌اش اين است كه جميع جزاير كه دولت اسپانيول، در اقيانوس پاسيفيك و ديگر بود واگذار به امريكا شده و در مقابل تسليم جزاير فيليپين حكومت
______________________________
(1). ميرزا نصر الله خان امير تومان پسر حاجي ميرزا رفيع نظام العلماي تبريزي از درباريان مورد توجه مظفر الدين شاه.
(2).Amesrican Boy
(3). يعني جزيره كريمه‌Carimee در جنوب روسيه در كنار درياي سياه.
ص: 350
امريكا چهار ميليون ليره به اسپانيا داده و دو مقابل اين انعام قرض جزيره كوبا «1» به عهده اسپاني محول گرديد.
صادرات 1315 هجري مصر، از زراعت و تجارت و صناعت، بيست و سه ميليون و چهارصد و نود و هشت هزار و پانزده ليراي مصري است كه به خارج رفته قيمت واردات هم به همين ميزان است. ولي از پيرار سال افزون است آن هم از كثرت ورود بافته و تخته و زوغال‌سنگي و نيل و ظروف چيني و شيشه و ظروف سفالين است. نود و سه درصد صادرات از اسكندريه بيرون شده است و مابقي از بنادر ديگر. از اين واردات سي درصد از انگليس، پس از آن از آلمانيا و پس بلجيكاست.
از واردات فرانسه و الجزاير نسبت به سال‌هاي قبل خيلي كاسته است. اكنون چيزي كه از فرانسه وارد مصر مي‌شود اكثر آن آلات و ادوات آهني باشد اين به خلاف آلمان و بلژيك است. زيرا هشت سال پيش از اين، قيمت واردات از اين دو مملكت صد و پانزده هزار ليرا بود. پارسال به پانصد و سيزده هزار ليرا رسيد، واردات آلمان و بلژيك همچشمي با واردات انگليس كرده خصوصا در مصنوعات پولاد و آهنين و ظروف چيني و سفالين كه اين چهار چيز قبل از اين به جز از انگليس وارد مصر نمي‌شد. پنبه 1315 هجري پارسال از مصر، از همه سال‌هاي پيش به ممالك روسيه و ايتاليا و آلمانيا و امريكا صادر شده همچنان تخم‌مرغ پيرارسال شروع به اصدار آن شده است كه پارسال يازده ميليون و نيم تخم ماكيان از مصر به ممالك فرانسه و انگليس رفته.
تقريبا در ماه رجب المرجب 1316، در پكن، امپراتريس چين مادر خاقان، انجمن بزرگي از شاهزادگان و بستگان خاندان فغفوري كرده كه در آن مجلس خلع خاقان چين را مقرر نمايند و به جاي او امير خان نواده امير جون را كه سيزده ساله است به تخت فغفوري «2» نشانند. خاقان مخذول الآن در جزيره كوچكي در ميان درياچه سراي خاقاني
______________________________
(1).Cuba
(2). كلمه فغفور (فغ+ فور) نامي است كه ايرانيان به پادشاهان چين اطلاق مي‌كردند. فغ (- بغ) به معناي خداست و فور (- پور) به معناي پسر و جمعا به معناي پسر خداست. زيرا چيني‌ها سلاطين خود را پسر خدا
ص: 351
منزوي بوده، بي‌دستور ايمپراتريس هيچ‌كس را ياراي ديدارش نيست.
حكومت يزد را، در عشر دوم ذي قعده، از عدل الدوله كه يزدي‌ها از دستش خيلي ناله داشتند گرفتند و به اسد الله خان والي دادند. اما براي ماليات آن‌جا، كس ديگري را معين نمودند.
در ماه ذي حجة الحرام 1315 هجري، شاه دكتر مولر آلماني را كه از اطباي حضور شاه بود به رياست مريض‌خانه دولتي طهران برقرار كرد.
در بيستم ذي قعده، در خيابان كامرانيه طهران، اسب‌سواري به تاخت مي‌رفت.
جوان سيدي صفير زير پاي اسب ماند. مردم پنداشتند كه اسب او را هلاك خواهد ساخت، ليكن خداوند تعالي او را حفظ كرد. چون اسب به او رسيد پا را بلند كرد كه به سينه آن سيد گذارد. از آن‌جا كه مأمور نبود، پا را روي سينه او پايين نياورد و ردّ شد. سيد سالما برخاست. «1»
در عشر دوم ذي قعده، درد دست شاه شدت كرد. از اين روي بيشتر مردم و وزراي عراقي را از ورود به باغ گلستان منع كردند.
از قرار مذكور، امتياز كرج را كه در شش فرسخي طهران و در راه قزوين است به كمپاني آلماني دادند كه در آن‌جا، كه رودخانه بزرگ دارد كارخانه‌ها بنا نمايند.
در ربيع الاول 1316، شاهزاده موثق الدوله خوانسالار در خيابان الماسيه طهران مكتب ايجاد كرد مسمي به «احساني» اين مكتب بسيار كوچك و شاگردان فقير را شامل و از هيچ‌يك پول گرفته نمي‌شود. مخارج بر عهده موثق الدوله باشد. در وي مقدمات عربي و علوم شرعي و حساب و نجوم و هيئت بحث مي‌شود.
پرنس بيزمارك صدراعظم آلمان كه مرد، عمرش هشتاد و سه سال و چهار ماه شمسي بود.
______________________________
مي‌دانستند و بدين‌جهت كلمه فغفوري به معناي سلطنتي است مثل تعبير چيني فغفوري ايرج ميرزا جلال الممالك فرمايد:
از كوزه سفال من آبي نوش‌تا گيرد آب كاسه فغفوري
(1). متن. برخواست.
ص: 352
بيست و يكم مارس 1899 در لندن قراردادي مابين فرانسه و انگليس ممضي شده كه ضميمه معاهده نيوژ واقعه در افريقا مي‌باشد. به‌موجب معاهده تازه انگليس بحر الغزال و داي‌فوري را در تصرف خواهد داشت و فرانسه وادي بگيرمي و خاك مشرق و شمال درياچه چاد را نيز دولت انگليس طرف مغرب مدار رأس سرطان را در كناره صحراي ليبي تا عرض پانزده درجه متعلق به فرانسه مي‌داند. به موجب اين معاهده در ناحيه ما- بين نيل و درياچه چاد از عرض پنج درجه تا عرض پانزده درجه دولتين در عمل تجارت مساوي خواهند بود. از اين قرار، فرانسه بر رود نيل دست رس خواهد داشت. دولتين متعهد شدند كه در وراي سرحدي كه به موجب اين عهدنامه معين شده است از اجراي حقوق خاكي صرف‌نظر نمايند.
در عشر سوم ذي قعده، امسال در طهران، به‌جهت كمي نان هياهوست، در هر دكان خبازي «1» دويست نفر مشتري است و نان به زحمت به چنگ مي‌آيد و نان‌ها مخلوط از جو و سبوس مي‌باشد. اگر چند روز اين حالت باشد خطر بلوا مي‌رود. يك نفر از سادات قمي به اتفاق جمعي از سادات، در 25 شهر حال، يكي از دكاكين خبازي را خواست مغشوش كند. قزاق‌ها او را گرفتند و چماق زياد زدند.
در 24 شهر ذي قعده، فرج السلطنه دختر مرحوم ناصر الدين شاه، در سن هفده سالگي به مرض تب لازم «2» مرد و هيچ شوهر نرفته بود.
پس از آن‌كه در ذي قعده به جهت گراني و نبودن نان در تبريز بر ضد امير نظام شورش كردند و گفتند ما او را نمي‌خواهيم و از شهر بيرونش كردند «3» و امير نظام از حكومت استعفا كرد و شاه مجبورا قبول كرد. حال امير نظام مي‌خواهد به گروس وطن اصلي خود برود. به علاوه صدراعظم از كفايت و كارداني امير نظام خيلي واهمه دارد و نمي‌خواهد او به طهران بيايد با آن‌كه سن امير نظام حال به هشتاد و شش رسيده باز هم در همه‌چيز اول شخص ايران است.
______________________________
(1). دكان خبازي همان دكان نانوايي است.
(2). تب لازم يعني بيماري سل‌Tubezculose . زيرا در بيماران مبتلا هميشه تب ضعيفي وجود دارد.
(3). اصل مطلب اين بود كه محمد علي شاه بزرگ شده بود و ديگر نمي‌توانست امر و نهي حسنعلي خان امير نظام را كه شخصي پخته و سخته بود و رذالت‌هاي وليعهد را برنمي‌تافت تحمل كند.
ص: 353
در عشر سوم ذي قعده دولت ايران پيشكاري آذربايجان را به حسينعلي خان ما في نظام السلطنه وزير ماليه و دفتر داد. هرچند نظام السلطنه طفره از رفتن زد پذيرفته نشده زيرا كه در ايران قحط رجال است و غير از نظام السلطنه كسي نيست كه انتظام آذربايجان را از پيش ببرد. به علاوه صدراعظم نيز از او خيلي هراس دارد و نمي‌خواهد او در طهران باشد. از قرار مذكور نظام السلطنه خيالش اين است كه دفتر و ماليه ايران هم كما في السابق به عهده خودش باشد.
از آن‌جا كه شاهزاده عبد المجيد ميرزاي عين الدوله ابن عضد الدوله در تبريز در وليعهدي مظفر الدين شاه پيشكاري كل داشت و اجزاي شاه را به چشم ديگر ديده و خود را پندارد كه بايد صدراعظم باشد، هميشه در دماغش باد غرور و خودخواهي و خيلا است به‌علاوه هم بسيار بي‌خير و ظالم است و صدراعظم از حركات او نيز راضي نيست. در عشر سوم ذي قعده حكومت بروجرد و عربستان «1» و كردستان را به او دادند كه از طهران برود. هرچند خواست طفره بزند كه نرود صدراعظم نگذاشت.
چون مملكت فرانسه از امام مسقط، بندري به‌جهت انبار زغال خواسته بود، از قرار مذكور، امام مسقط بندر جسّه را كه در پنج ميلي مسقط مي‌باشد و داراي جزيره و قلاع محكم است، اين ايام به فرانسه واگذاشتند.
چون امسال مردم ايران زحمت گراني و قحطي غله را ديدند، جمعي از مردمان وطن دوست طهران به خيال افتاده‌اند كه تشكيل يك كمپاني دهند كه آذوقه يك سال طهران را از خرمن به خرمن پيش خر نمايند و قيمت معيني سرش بگذارند كه هيچ تغيير نكند و هميشه نرخ طهران به يك ميزان باشد كه ديگر مردم دچار قحطي نباشند.
سيصد سال قبل دولت فرانسه و بعضي از دول ديگر به خيال افتادند كه در ممالك خود كارخانه قالي‌بافي راه بياندازند. پس از حمات، داراي اين فن شدند ليكن به استحكام مانند قالي ايران نيست. اما اين اوقات عيبي كه در قالي ايران است رنگ اوست كه با رنگ فرنگي صبغ مي‌شود. رفته‌رفته اسباب كساد قالي‌باف‌ها خواهد شد. «2»
______________________________
(1). يعني خوزستان.
(2). منظور اين است كه قالي‌باف‌ها بلكه بهتر بگوييم كارفرمايان قالي از رنگ‌هاي شيميايي (انيلين) فرنگي
ص: 354
اين اوقات عدد شاگردان مدرسه رشت به پنجاه نفر رسيده است و در آن مدرسه فارسي و مقدمات و زبان روسي و فرانسه و مختصر مقدمات حساب و جغرافيا و تاريخ- خصوص تاريخ اسلام- بحث مي‌شود.
قريب بيست سال است انجمن مخصوصي در تحت رياست شخص پادشاه در مملكت ژاپون منعقد شده كه آنچه كتب جديده و قديمه كه در فرنگ و آسيا به هر زبان بيابند، به لغت ژاپوني ترجمه نموده رواج مي‌دهند.
در بيست و چهارم ذي قعده صفيعلي شاه كه از عرفاي نامي طهران و پيرو شاه نعمت الله [ولي] بود و قرآن را ترجمه كرده به نظم درآورده و جمعي از بزرگان طهران مريد او بودند و در قلوب آنها رسوخي داشت، در سنّ شصت و پنج به مرض سكته رحلت كرد. «1»
در عشر سوم ذي قعده اطاق بيروني مظفر الدين شاه كه در عمارت گلستان است و معروف به اطاق برليان مي‌باشد و بيشتر پادشاه در آن‌جا مي‌نشيند خراب شد. حال مشغول تعمير آن‌جا هستند. مبالغي گزاف مخارج دارد.
در عشر دوم و سوم ذي قعده مرض درد دست و پا و نواسير شاه شدت دارد و بيشتر خوابيده و بي‌دماغ است. اميدواريم كه خداوند تعالي شفاي عاجلش بدهد. زيرا كه بسيار شاه حليم با رحم كريم نجيب است ليكن به جهت اين صفات، نوكرهاي تبريزي او قدري تسلط به او پيدا كرده‌اند و هرچه بخواهند از مواجب و منصب و حكومت از شاه مي‌گيرند. شاه به جهت زيادي حيا، رد مسئول آن‌ها را نمي‌كند. اين است كه قدري
______________________________
استفاده مي‌كنند نه از رنگ‌هاي طبيعي نباتي مثل روناس و نيل و لاجورد و به همين‌جهت از شمار خريداران فرش ايراني كاسته خواهد شد چنان‌كه اكنون نيز همين وضع حكم‌فرماست. نگاه كنيد به مجموعه اسناد منتشره از «صنعت فرش ايران» از مجموعه اسناد تاريخي مركز اسناد رياست جمهوري. تهران 1381 ه. ش در دو جلد.
(1). در خصوص صفيعلي شاه و تمردش از مراد و مرشد خويش حاج محمد منور علي شاه رجوع شود به حديقة الشعرا ج 2 ذيل صفي اصفهاني و منابعي كه به دست داده شده است. اين كتاب به وسيله عبد الحسين نوايي تصحيح و به همت انتشارات زرين در سال 1360 چاپ شده.
ص: 355
كارهاي ايران مغشوش و پول كم و مواجب‌ها نمي‌رسد اگرچه صدراعظم قدري جلوگيري دارد، اما باز در كار خود درمانده و حريف تبريزي‌ها نمي‌شود. اگر اين يك صفت شاه نبود كه پرمطيع نوكرهاي خود است از تمام سلاطين قاجاريه بهتر است. در حقيقت اين مدارس طهران و تعداد روزنامه و تسطيح شوارع طهران و رشت و نظم طهران هم از وجود اوست. زيرا كه ناصر الدين شاه پدرش در مدت پنجاه سال سلطنت نكرد.
مملكت سيام از ممالك هند و چين يا ماچين كه هيچ‌وقت در عداد دول محسوب نبود، پادشاهش در هزار و سيصد و پانزده، سفري به فرنگ نمود و از وضع آن‌ها و ترقي آن‌ها باخبر شد. پس از مراجعت الآن مشغول است كه رفع احتياج سيام را از خارجه بنمايد. در مدت هشت ماه، هشتاد مدرسه جديده در سيام احداث نموده كه بعضي مخصوص صنايع و فنون و باقي براي علوم و نيز سه روزنامه يوميه ايجاد كرده خيال دارد آداب قديم سيام را به كلي از مملكت خود متروك نمايد. اگر به اين زودي سيام پيش برود مانند ژاپون در آسيا خواهد شد.
امين بقايا «1» مدير محاسبات دفتر، پسر وزير بقايا كه تقريبا بيست سال دارد و خدمتي به دولت نكرده و به هيچ‌وجه لايقيت ندارد، در رمضان المبارك 1316 به يك قمه مرصع مفتخر شد. «2»
ميرزا محمد حسين خان نايب اول وزارت رسايل پسر دبير الملك وزير رسايل در رمضان المبارك مخلع به يك ثوب جبه ترمه شمسه مرصع آمد.
در 28 شوال المكرم 1315 الي شعبان المعظم 1316 هجري كه كمتر از ده ماه است سيصد و هفتاد و پنج فرند جهازات از روسيه وارد انزلي شده به بندر مشهد سر «3» و بندر- جز هم رفته‌اند و كمتر جهاز خالي آمده يا خالي رفته است.
از مفاد معلوم مي‌شود كه امير عبد الحسن خان ميل با دوستي به دولت روس دارد و
______________________________
(1). متن همه‌جا: بقيا- بقيه (و. جمعش) بقايا به معناي ديون پرداخت نشده است.
(2). غرض محمد حسن خان است پسر سلطانعلي خان وزير بقايا كه وقتي پدرش لقب وزير افخم گرفت او وزير بقايا شد. در آغاز امين بقايا لقب داشت.
(3). بابلسر امروزين، بندر گز.
ص: 356
قدري از انگليس‌ها رنجش باطني دارد. زيرا كه سردار نصر الله خان را به انگليس فرستاد و خواهش گذاردن سفير در لندن نمود. پذيرفته نشد و اين قول را نتوان قريب به صواب شمرد. زيرا كه امير چه قدرت دارد كه از انگليس برنجد.
عده عساكر ژاپون در وقت جنگ پانصد و بيست هزار است و داراي چهل و هشت جهازات جنگي اعلي، از دوازده هزار و هشتصد و پنجاه و پنج تن تا به دو هزار و هفتصد تن و داراي بيست و شش موشك دريايي و كشتي تورپيلور «1» مي‌باشد. در وقت صلح عده عسكرش يكصد و چهل و پنج هزار.
تازه در اصفهان، به حكم ظل السلطان حاكم تشكيل يك كارخانه و كمپاني قالي‌بافي هم شده كه برتري بر تمام كارخانه‌هاي قالي‌بافي دارد. يك زوج پرده قالي دورو كه يك روي ابريشمي و يك روي پشم است در آن كارخانه ساخته‌اند به هفتصد تومان قيمت.
در سلخ شعبان المعظم يك شمشير مرصع از براي دريابيگي حكمران سواحل و جزاير فارس فرستاده شد.
در شعبان المعظم كه علم الهدي بهبهاني در بوشهر مرد، لقبش را با يك عصاي مرصع به پسر بزرگش، سيد حسن، دادند.
اين ايام مرض طاعون در بمبئي شدت دارد. روز هشتم فبروري «2» 139 نفر مبتلاي طاعون و 109 اتلافات طاعوني، عده تمام اموات 226. سال گذشته همين روز مبتلايان طاعون 185، اتلافات طاعون 202، عده تمام اموات 348 بوده. روز نهم فبروري، مبتلايان طاعون 113، اتلافات طاعون 102، عده تمام 173 بوده. سال گذشته همين روز مبتلايان طاعوني 173، اتلافات طاعوني 196، عده تمام اموات برابر 326.
در گوكان آذربايجان در ماه ذي قعده 1316 مرض جنون شيوع دارد.
از قرار مذكور، امير نظام پيشكار سابق آذربايجان عزيمت شهر مقدس حضرت رضا عليه السّلام را به عنوان زيارت دارد. اگر آن‌جا برود البته حكومت خراسان را به او وامي‌گذارند.
______________________________
(1). غرض از موشك تورپيل است و كشتي‌هاي مجهز بدين سيستم را تورپيلور مي‌گفتند كه قرار شد موشك‌انداز خوانده شود. مرآت الوقايع مظفري ج‌1 356 ذي قعدة الحرام ..... ص : 335
(2). يعني فوريه ماه دوم اروپايي.
ص: 357
در رمضان المبارك 1316، كارخانه منتهي در شهر ملبورن آتش گرفته تخمينا پانصد هزار پوشت كه معادل دويست و پنجاه هزار من كلكته باشد چايي (چاي). من كلكته چهل سير و هر سير دويست مثقال است.
مرض طاعون در شوال المكرم از همه سال بيش بوده ليكن از سال قبل كمتر بوده. در 18 فبروري 1899، مبتلايان طاعون 97 نفر، اتلافات 92، مي‌گويند جز طاعون‌كوبي مانند آبله‌كوبي چاره‌اي ندارد. «1»
مي‌گويند مشغول تسطيح راه شوشتر و اهواز الي اصفهان مي‌باشند.
به تازگي نظام حيدرآباد هند كه به دولت آصفيه معروف [مي] باشد، مسجد جعفري را حكم داده است كه در حيدرآباد ممنوع باشد. شيعيان آن‌جا به خيال هستند كه به تدبيري چاره اين كار را نمايند.
چون صاحبان القاب ايران تقريبا به ده هزار نفر رسيد، در ذي قعده شاه قدغن كرد كه ديگر لقب داده نشود. اما حرف واهي است. فردا خواهد بود كه لقب خواهند داد.
در عشر سوم ذي قعده اهالي ذخيره نظام از دست اجلال السلطنه «2» رئيسشان شاكي بودند كه به ما ظلم مي‌كند و مواجب ما را مي‌خورد و به خانه صدراعظم بست نشستند.
لهذا در بيست و هشتم ذي قعده رياست ذخيره را از او گرفتند و به محمد علي خان مير پنجه توپخانه كه سابق در وليعهدي شاه در تبريز مشغول خدمت بود دادند.
چون نواسير شاه شدت كرد، در بيست و هشتم ذي قعده اطبا بريدند. حالش بهتر شد.
در رمضان المبارك قرائت خانه‌اي، سلطان العلماء در فارس اجرا و از خود مخارجش را به عهده گرفته و هفتاد جلد كتاب نافع هم خيال دارد وقف آن‌جا نمايد.
در رشت، ميرزا حبيب الله مدير مدرسه ابتدائيه نيز قرائت‌خانه‌اي افتتاح نموده است.
______________________________
(1). يعني از طريق واكسيناسيون.
(2). ظاهرا منظور ميرزا حسن خان اصفهاني پيشخدمت مخصوص مظفر الدين شاه است ر. ك منتخب التواريخ شيباني ص 339، 383.
ص: 358
ظل السلطان مي‌خواهد كه به ميدان شاه اصفهان كه مشهور به ميدان نقش‌جهان باشد و اطاق‌هايش مكان سرباز است دكان نمايند و دكاندار نشاند.
سلطان الواعظين در اصفهان كتابي موسوم به منهج الواعظين و مسلك الراشدين در ده مجلد تأليف كرده اين كتاب به ترتيب حروف تهجي است. اول هر باب آيات قرآني و كلمات علي عمراني (ع) و اشعار شعراي حقاني و معاني لغوي و اصطلاحي كلمات قرآني و احاديث به ترتيب و فصول متعدده يك كرور بيت كتابت اوست.
در كراچي هند كمپاني مخصوص انعقاد شده كه از محكمه تعمير بلد مقاطعه نمايد.
جاري نمودن چراغ‌هاي برقي را مهاراجه كشمير از فرمان‌فرماي هند، خواهش ساختن راه‌آهن نموده در عرصه سه سال تمام خواهد شد و سي ميليون مصارف آن تخمين شده راه‌آهن نيك (؟) خواهد بود.
مذكور است امير اسكندر خان كه مدعي امارت افغانستان است و مدتي است در سمرقند مواجب‌خور روس مي‌باشد. اين ايام به جهت حمله بر افغان تهيه مي‌بيند ليكن نبايد صدق باشد.
12 ژانويه 1899 طاعون در كلكته عود كرد.
از قرار افواه نظام السلطنه وزير ماليه و دفتر را كه مي‌خواستند به پيشكاري آذربايجان بفرستند جواب گفته كه به چند شرط مي‌روم يكي آن‌كه دفتر كما في السابق به عهده خود من باشد و من به سعد الملك برادرم كه الآن سردفتر «1» از جانب من مي‌باشد مي‌سپارم. دوم آن‌كه لقب اميركبيري را به من بدهيد. سوم آن‌كه اگر وليعهد در كارهاي مملكتي مداخله نمايد فورا او را بخواهيد.
در شب بيست و نهم ذي قعده كه بيستم نوروز است و باران در طهران نيامده بود و به كلي مردم و زارعين مأيوس بودند كه امسال غله وجود نخواهد داشت و عمل نان شده «2» بود كه خداوند تعالي رحم فرمود و دو ساعت از شب بيستم نوروز مذكور چنان به قريب
______________________________
(1). شايد هم: مير دفتر در متن كلمه‌اي آمده كه درست خوانده نمي‌شود. پس از عزل امين الدوله، در 15 محرم 1316 و روي كار آمدن مجدد امين السلطان، نظام السلطنه وزير ماليه شد و معاونت خود را مثل هميشه به محمد حسن خان سعد الملك داد.
(2). جمله ناقص به نظر مي‌رسد.
ص: 359
دو ساعت باران آمد كه ناودان‌ها جاري شد بلكه در اطراف مانند سيلي بود. مردم خيالشان آسوده شد و شاه و صدراعظم كه در خطر بودند راحت شدند.
در چهارم ژانويه 1899 سنگ مدرسه خرطوم را بنا نهادند.
پس از لشكركشي منه ليك نجاشي جشه «1» به طرف اردوي رأس مانكاسيا، والي نيگر (نيجر) با دسته از قشون نيگر (نيجر) تلاقي شد. جمعي از سپاه والي مقتول و ما بقي فراري شدند.
از قرار مذكور، كورپاتكين وزير جنگ روس استعفا خواهد كرد و والي و سپه‌سالار قشون قفقاز خواهد شد.
تازه به رقابت دول، امريكا هم از چين خواستار امتيازي شده است.
جمعيت بلژيك موافق سرشماري سال 1891، شش ميليون و شصت و نه هزار و سيصد و بيست و يك نفر، وسعت خاكش يازده هزار و سيصد و هفتاد ميل مربع.
وسعت ايران ششصد و سي و پنج هزار و يك‌صد و پنجاه ميل مربع زمين دارد.
در عشر سوم ذي قعده 1316، صدراعظم از براي مخارج و قروض دولت كه تقريبا قروض داخله سيصد هزار تومان دو كرور تومان از بانك انگليس قرض مي‌خواهد نمايد.
از اين قروض كه از سنوات قبل و بعد بود، براي دولت خيلي بدنامي داشت.
حكومت يزد را به شاهزاده مهديقلي ميرزاي سهام الملك «2» در عشر سوم ذي قعده دادند.
انجمن معارف طهران مدرسه ملي مسمي به «دانش» در محله پاچنار ايجاد كردند. دو مرتبه از براي آن مدرسه قرار دادند يكي ابتدايي و ديگري علمي. مخارج مدرسه از شاگردها گرفته مي‌شود.
چون به جهت كمي گندم دكاكين خبازي طهران اغلب در عشر اول ذي حجه بسته
______________________________
(1). نجاشي كه صورت نادرستي از نگوس و لقب پادشاهان حبشه، است و منه ليك نام او بوده. نجاشي حبشه يعني پادشاه اتيوپي. حبشه هم صورت نادرستي ازAbissini است كه امروز اتيوپي خوانده مي‌شود.
(2). شاهزاده مهديقلي ميرزا سهام الملك امير تومان پسر بيست و دوم حاجي محمد ولي ميرزا پسر فتحعلي شاه بود.
ص: 360
است و باران قبل هم فرقي نكرده و معلوم مي‌شود كه اصل گندم كم است و اگر هم باشد مردم محرمانه انبار كرده‌اند، دولت حكم داد كه عوض جيره نقدي به صاحب منصب و سرباز برنج گرده بدهند. صدراعظم اغلب اوقات را به تهيه گندم و جو مشغول است. اگر پاي او در ميان نبود تا حال كار خراب شده بود. بعد از اين را تا سر خرمن خدا به خير بگرداند.
هفت ساعت و بيست دقيقه كم از شب دوشنبه نهم شوال المكرم 1316، از وليعهد پسري متولد شد محمد حسن ميرزا. «1» مادرش مسماة به ملكه جهان دختر نايب السلطنه است.
دولت انگليس دو ثلث سطح زمين را كه عبارت است از يك‌صد شبه جزيره و پانصد صحرا و يك هزار درياچه و دو هزار رودخانه و ده هزار جزيره مالك و متصرف است.
كبوتر قاصد در امريكاي جنوبي مسافت كلومبيا (كلمبياColombia ( به زيلاند جديد در بالاي اقيانوس را كه يك هزار ميل است در مدت سه روز طي مي‌كند از قرار ساعتي پانزده ميل. پس بر اين حساب هفتاد و دو روز مي‌تواند دور منطقه زمين را سير نمايد.
موسيو فليكس فور رئيس سابق جمهوري فرانسه در 30 ژانويه سنه 1841 متولد شده. در اوايل عمر مبعوث ملت «2» و بعد وزير بحريه، در پنجاه سالگي مطابق هفدهم ژانويه 1895 به رياست جمهوريه ملت فرانسه هفت ساله منتخب گرديد. پس از چهارده سال، در شانزدهم فوريه سنه 1899 به مرض سكته وفات كرد.
صدراعظم حكم داد گندمي را كه بعضي از مالكين احتكار كرده بودند قزاق به زور درمي‌آورد و خرواري ده تومان به صاحبش مي‌داد و گندم را به خبّاز مي‌داد و اين خود قدري رفع قحطي طهران شد.
در ايام عيد نوروز به ظهير السلطان ايشك آقاسي‌باشي پسر ظهير الدوله خواهرزاده شاه كه سال عمرش هفده سال بيش نيست يك قبضه عصاي مرصع نايل شد.
______________________________
(1). همان محمد حسن ميرزا كه در زمان احمد شاه سمت ولايتعهدي يافت و اوقاتي كه احمد شاه در فرنگ به سرمي‌برد، وي در طهران به نيابت از او كارهاي كشور را نظارت مي‌كرد.
(2). مبعوث ملت يعني نماينده مردم در پارلمان.
ص: 361
در ذي قعده يك ثوب جبه شمسه مرصع به حاجي ميرزا ابو القاسم خان معتمد نظام مستوفي قورخانه برادر وكيل الدوله دادند.
فوج خمسه را در ذي قعده به سهم الدوله امير تومان دادند.
در ذي قعده محمد خان قاجار ملقب به سهم السلطان گرديد.
غلامحسين خان سرتيپ ناظم اصناف مخزن ملبوس كه پدرش ميراب «1» در كاشان بود ملقب به معظم الممالك شد. در ذي قعده ميرزا عليرضا خان پسر حاجي ميرزا حسن خان رفيع الدوله به لقب جلاء الملك و منصب لشكرنويسي ملقب و منصوب گرديد.
به ميرزا سيد محمد نواب رضوي يزدي يك عصاي مرصع در ذي قعده دادند.
در ذي قعده به مظفر الملك امير تومان حاكم همدان يك قبضه شمشير مرصع دادند. «2»
كتاب جلد اول و ثاني تاريخ سلاطين ساساني كه در دار الطباعه مي‌نويسند و در آخر سالنامه دولتي همين سال است تازه به طبع رسيد.
در شمال، تجارت روس غالب در ايران و در جنوب، تجارت انگليس. تمام مال التجاره‌اي كه به ايران داخل و خارج مي‌شود، معادل شصت كرور و كسري تومان است.
راه تجارت از يك طرف از بحر خزر و قفقاز است. اين راه از وقتي كه ترانزيت از راه قفقازيه غدغن شده است تماما به دست روس افتاده. از جانب جنوب از خليج فارس و اقيانوس هند و از طرف عرب از كرمانشاهان و بغداد و حلب و اسلامبول و يا از راه كانال سوئز و اسكندريه وفيوم است. اين راه‌ها يا در دست انگليس است يا دست ساير فرنگي‌ها.

[ذي حجه]

در چهارم ذي حجه قدغن كردند كه در طهران گوشت را چاركي نهصد دينار سفيد بفروشند «3».
______________________________
(1). ميراب كسي بود كه بر رساندن آب به خانه‌هاي مردم در فواصل معين زماني نظارت داشت. امروزه اين شغل از بين رفته ولي سابقا كه آب تهران هنوز لوله‌كشي نشده بود اين شغل وجود داشت و وظيفه ميراب اين بود كه مردم را از تاريخ رساندن آب به محل خبر دهند تا حوض‌ها و آب‌انبارها را پر كنند.
(2). حاج ميرزا محسن خان پسر ملا عبد اللطيف طسوجي مترجم نثر الف ليلة و ليلة از عربي به فارسي.
(3). نهصد دينار يعني 18 شاهي يعني از يك قران 2 شاهي كمتر. لذا يك من (سه كيلو) گوشت 3 قران و 12 شاهي و امروز [بهمن 1381] هر كيلو در حدود 4 هزار تومان!!
ص: 362
در عشر اول ذي حجه، رياست مجلس نرخ را به امير خان سردار وزير جنگ دادند. «1»
در چهارم ذي حجه دو نفر را مهار در طهران «2» نمودند يكي لواط كرده بود دوم يك نفر نانوا بود كه داخل نان خورده نجاري نموده بود.
ماه ذي الحجة الحرام 1316، شب سوم و چهارم، هر دو شب اين ماه، آقا محمد نام كاشي شعرباف «3» خواب مي‌بيند كه خورشيد را دو ذرع مانده كه غروب كند غفلة غروب مي‌نمايد.
هلال شهر ذي حجه 1316 به عكس تمام سال وارونه هويدا شده يعني سربالا، به اين شكل
در عشر اول ذي حجة، مختار السلطنه وزير پوليس در مجلس نرخ به وزير جنگ رييس نرخ گفت خوب است قدغن به تمام صاحبان ادارات شود كه نهار (ناهار) در خانه خود را از ميان مردم بردن منع نمايند. زيرا كه بيچاره فقراي اين شهر مي‌بينند و دلشان مي‌خواهد و اسباب نفرين آن‌ها خواهد شد.
جنگ سال 1898 اسپانيا با امريكا نتيجه اين شد كه كوبا و فيليپين و پورتوريكو از دست اسپانيا برفت. ليكن فايده از براي اسپانيا اين بود كه به جهت گرفتاري اين جزاير از سنه 1815 تابه‌حال [آنچه] در اروپا واقع شده بي‌مداخله اسپانيا بوده از حال مانند آن‌ها خواهد شد.
كتاب ثاني شرح حال حضرت سجاد عليه السّلام كه سپهر ميرزا عباسقلي خان متوفي مؤلف است، امير خان سردار وزير جنگ از براي منفعت و تجارت به طبع رسانيده است.
در ذي قعده يك پالتوي ترمه كشميري با سردوشي مرصع از درجه اول به
______________________________
(1). امير خان سردار همان آقا وجيه (وجيه الله ميرزا) سپهسالار است پسر سلطان احمد ميرزا عضد الدوله و برادر سلطان عبد المجيد ميرزا عين الدوله.
(2). مهار نمودند يعني بيني آن دو را سوراخ كرده طناب گذرانيده در شهر گردانده بودند.
(3). شعرباف، بافندگان محلي بودند كه بدون داشتن ماشين بافندگي، صرفا با دست پارچه نازكي مي‌بافتند.
امروزه اين شغل ظاهرا از ميان رفته.
ص: 363
ظفر السلطنه رييس قشون و حاكم و رئيس تجار تبريز دادند.
روزنامه‌اي در مصر مسمي به «الهلال» تازه مصور طبع شده حاوي تاريخ و علوم و غيره.
خديو مصر چون فرزندي نداشت مردم برادر كوچكش را مسمي به محمد علي وليعهد مي‌پنداشتند پس از آن‌كه امسال خداوند به او فرزند مرحمت كرد محتمل است كه وليعهد پدر شود. بيش از بيست و پنج سال از عمر خديو نگذشته.
امسال دولت انگليس يك ميليون و نوزده هزار ليره بر مصارف جنگ افزوده‌اند و 7493 نفر بر عده قشون براي هند افزوده خواهد شد.
قلعه فيروزه را كه دو سال قبل روس‌ها از ايران گرفتند و اول نقطه سرحد قوچان و بجنورد است و اختيارش با حكومت قوچان بود در اين مدت قليل به نوعي بر آباديش افزوده‌اند كه به سابقش هيچ نمي‌ماند «1». هرگاه در اين نقطه مذكوره دو نفر تفنگچي بنشينند هزار سوار قاجار بر حركت دادن آن دو نفر نخواهد بود. امسال نيز روس‌ها گنبد قابوس كه قابوس شاه بن وشمگير بنا كرده و در بحبوحه يموت و كوكلان واقع است و اراضيش قابل همه نوع قسم كشت و زرع است به عنوان [آن] كه [جهت] حراست و ممانعت از تخطي نمودن يموت و كوكلان از دولت ايران گرفته‌اند، در آن‌جا مشغول ساختن جا و استعدادات ديگر هستند.
رياست كميسيون سرحدي گنبد قابوس پنج شش ماه است كه به ميرزا علي اشرف خان احتشام الوزاره داده شده تازه سواره كوتول و فندرسك را هم به او دادند.
منتظم كتابخانه دولتي عثماني اجازه به وقار الامرا وزير اعظم حيدرآباد داده است كه هر كتاب خطي كه در كتابخانه اسلامبول است و نسخه است مأذون است كه بخواهد و به طبع برساند.
در عشر اول ذي حجه در طهران جار زدند كه احدي- يعني غير از نوكر ديوان- حق
______________________________
(1). قلعه فيروزه را روس‌ها هرگز به ايران مسترد نداشتند حتي باوجود ذكر آن در قرارداد 1921 بين ايران و دولت شوروي كه قرار بود به ايران برگردانند از گفته و نوشته خود نيز پروا نكرده آن را به ايران بازپس ندادند و دولت ايران هم بر اثر ضعف سياسي و نظامي پاپي مطلب نشدند.
ص: 364
ندارد قمه و اسباب حرب ببندد مؤاخذ ديوان خواهد بود. و اين به جهت اين بود كه به جهت قحط نان مبادا شورش شود و اسباب حرب مردم با خود داشته باشند فساد عمل روي بدهد.
گفتند جمعي از رجال ايران كه از دولت مأيوس هستند و از تسلط نوكرهاي تبريزي شاه در ماليات و ممالك ايران ملول، كاغذي به ظل السلطان نوشته‌اند و قران مجيد را مهر كرده براي او فرستاده‌اند و او را براي سلطنت اغوا مي‌نمايند. اگرچه تبريزي‌ها كه با شاه از تبريز به طهران آمده‌اند از وجنات حالشان چنان مستفاد مي‌شود كه آخر مملكت ايران به واسطه اين‌ها به باد خواهد رفت. با اين همه تفاصيل خدا نكند كه سايه مظفر الدين شاه از سر مردم ايران كم شود. زيرا كه سرتاپا رأفت و حلم و حياست و ظل السلطان تمامش ظلم و بي‌رحمي و شقاوت و بي‌غيرتي است.
از شرايط عهدنامه اسپانيا با امريكا اين بود كه جزاير فيليپين را به امريكا واگذاشت و در عوض بيست ميليون دلار گرفت.
پادشاه عثماني قدغن كرده كه در تمام مدارس اسلاميه علوم دينيه و اخلاقيه تدريس شود. مريض‌خانه‌اي كه به جهت مرضاي اطفال كه در محله شيشكلي از محال اسلامبول به امر پادشاه به اسم مرحومه خديجه سلطان مي‌ساختند، امسال به اتمام رسيد. پادشاه عثماني حكم كرده كه هرچه نزد اهالي ازمير اسلحه باشد مأخوذ گردد.
از اول ظهور مرض طاعون در هندوستان تاكنون 35353 به مرض مزبوره مبتلا شده و 31813 نفر مرده‌اند.
امسال بيست و شش ميليون ليره نقصان ماليات اسپانيا است گويا قرض داخلي خواهد شد.
در ذي قعده مرض طاعون از جده تمام شد.
ميرزا جواد آقا كه از نواده‌هاي صاحب رياض الجنه از مشاهير سادات اخوي است ملقب به مشير الاسلام گرديد.
از قرار افواه، امير عبد الرحمن خان والي افغان باطنا با روس‌ها سازش دارد. از اين روي مي‌خواهد روس در خاك افغانستان خط آهن بكشد ليكن اين صدق نباشد. زيرا كه
ص: 365
امير دوستي انگليس [را] نبايد از دست بدهد. زيرا كه سالي مبالغي مواجب خود انگليس است به‌علاوه امير اسحاق خان كه سال‌هاست پناهنده روس و عدو عبد الرحمن خان است و طالب ولايت افغان. ليكن جانشين عبد الرحمن خان سردار حبيب الله خان است.
پاپ روم به شدت ناخوش است و از عمرش نود سال گذشته است.
مال التجاره سنه 1897 ميلادي كه از خارجه به خليج فارس آمد، سي و شش كرور و سيصد و بيست و پنج هزار و دويست و هفتاد روپيه است از آن جمله بيست و چهار كرور و سيصد و هشتاد و دو هزار روپيه از انگليس علاوه از هندوستان شش كرور و سيصد و سي و شش هزار و يك‌صد روپيه به حساب آمده. مال التجاره فرانسه آن سال يك كرور و سيصد و نود هزار و دويست و سي روپيه بوده. مال التجاره آلمان كه به خليج فارس آمده سي و يك هزار و ششصد و نود روپيه است.
در شوال المكرم 1316، انتظام الممالك با چند نفر تاجر در فارس شريك شده و استادان قالي‌باف از كرمان آورده و دستگاه قالي راه انداخته چهل نفر از اطفال فقير و يتيم را زيردست استادان گذاشته به قالي‌بافي اشتغال دارند.
چون در سال هزار و سيصد و سيزده هجري دولت ايران راه شوسه گيلان به قزوين را امتيازش را به موسيو بوستلمان كمپاني روس داد در گيلان در حكومت شاهزاده ملك‌آرا عموي مظفر الدين شاه «1»، سندي در يك شنبه بيستم جمادي الاخري قوي‌ئيل 1313 اهالي گيلان به اين مضمون ذيل از بوستلمان گرفتند از امام‌زاده هاشم الي رشت و از پير بازار تا رشت هريك از اهالي رشت كه در اين‌جا هستند در اياب و ذهاب بخواهند در تمام اين مسافرت مذكوره خودشان سواره عبور نمايند و بارهايي كه متعلق به خودشان است با مال مكاري گيلاني حمل كنند از قبيل ابريشم و لاس «2» و پيله و برنج و جو و گندم و هيزم و زغال و علف و سرچينه و مركبات و غوره و انگور و گردو و دوشاب و سير و خربزه و هندوانه و سيب و به و ازگيل و امرود و انار ترش و جاروب و مرغ و تخم‌مرغ و ماهي و كدو و گاو و گوساله و از هر قبيل چوب‌آلات جنگلي كه از ده به شهر وارد
______________________________
(1). شاهزاده عباس ميرزا نايب السلطنه پسر محمد شاه و برادر ناتني ناصر الدين شاه كه بعدها ناصر الدين شاه او را لقب ملك‌آرا داد.
(2). لاس ابريشم نامرغوب است.
ص: 366
مي‌شود و مال خالي برمي‌گردد بايد چيزي ندهد چنانچه صاحب مال براي خود جزيي خريد نمايد و مقصود تجارت نباشد بايد چيزي ندهد مگر آنچه براي تجارت وارد شهر شود يا از شهر خارج شود، از اين تعهد خارج است. كالسكه و عراده معاف نمي‌باشد.
در مقابل اين همراهي حضرات اهالي گيلان متعهد شده‌اند كه از پير بازار الي امام‌زاده هاشم، مسيو بوستلمان كه از اين خط معمول راه شوسه مي‌سازد، هرقدر زمين به جهت اصلاح اعوجاج راه از پير بازار الي امام‌زاده هاشم لازم داند مجانا بلاعوض داده شود چوب‌هايي كه به جهت ساختن تلفون يا تلمبار صومعه و سكناي موقتي عملجات لازم دارند از جنگل درخت‌هاي بي‌حاصل مختار هستند ببرند و پس از اتمام راه چوب‌هاي از تلمبار واچيده شود به صاحبانش بدهد و به جهت قراول‌خانه در هرجا كه مي‌خواهند ده ذرع در ده ذرع زمين مجانا داده شود زمين را خريداري نكند هرگاه كسي بخواهد ممانعت كند، اهالي مجلس متعهد هستند جواب بگويند مقصود از اهالي رشت اهالي گيلان است. اين بند را ملك‌آرا و كارگزار گيلان و حاجي محمد خمامي و شريعتمدار «1» و قونسول و اجزايش با بوستلمان مهر و امضا كرده‌اند.
در عشر اول ذي حجة الحرام ميرزا فخر الدين منشي صنيع الدوله تمام اموال خود را به قمار باخت و از غصه ديوانه شد لهذا او را زنجير كردند و حبس نمودند.
حسام السلطنه ابن حسام السلطنه «2» كه امسال حكومت بروجرد را به او داده بودند و به مردم آن‌جا تعدي كرده‌اند، لهذا روزي كه حسام السلطنه در چهار فرسخي شهر اردو زده بود و نام آن‌جا پيچون بود، سيد محمد نام با چهارصد نفر، سر حسام السلطنه ريختند و مالش را غارت كردند و زنش را كه دختر فرهاد ميرزاي معتمد الدوله بود بي‌عصمت نمودند. دولت هم تلافي نكرد و بعد از چندي حسام السلطنه را معزول ساختند.
______________________________
(1). حاج محمد مهدي گيلاني كه ابتدا لقبش بحر العلوم بود و بعد شريعتمدار گرديد. وي پدر حاج آقا رضا رفيع قائم‌مقام الملك بود، از رجال عصر پهلوي‌ها.
(2). منظور از حسام السلطنه بن حسام السلطنه ابو النصر ميرزاست پسر بزرگ سلطان مراد ميرزا حسام السلطنه كه بعد از پدر لقب حسام السلطنه يافت و در حقيقت حسام السلطنه دوم است و پسر او جهانگير ميرزا حسام السلطنه سوم. البته اول كسي كه لقب حسام السلطنه يافت محمد تقي ميرزا بود پسر هفتم فتحعلي شاه.
ص: 367
ششم ذي حجه صدراعظم پنجاه هزار تومان براي جيره و مواجب قشون ركاب داد كه به آن‌ها تقسيم شود و تا باقي مانده را تدريجا به قشون برساند.
در ششم ذي حجه زن مصطفي خان برادر صدراعظم مرد و صدراعظم در خانه خود از براي او مجلس فاتحه گذاشت تا ماه ذي قعده 1316 عدد شاگردان مدارس ملي طهران به هشتصد نفر رسيده.
گويند فرمان‌فرما كه قرار بود از شيراز به كربلاي معلي برود، محرمانه، بي‌اجازه خواست به طهران در عشر اول ذي حجة آمده و اگر آمدنش صدق باشد، ممكن است مخفي علماي طهران را بر ضد صدراعظم بشوراند و به آن‌ها رشوه دهد تا از ميانه كلاهي براي خود ببرد. آمدن فرمان‌فرما به طهران دروغ بود. هنوز در كربلاي معلي است ليكن بهجت الملك پيشكار فرمان‌فرما، «1» از قرار معلوم مشغول مراوده با علماي طهران است.
در عشر اول ذي حجة الحرام شهرت كرد كه نظام السلطنه عريضه‌اي به شاه نوشته كه صدارت را به من بده دو كرور پيشكش مي‌دهم. اين خبر گوش زد صدراعظم شد.
مشغول خراب كردن نظام السلطنه مي‌باشد در يازدهم ذي حجه، وزارت ماليه و دفتر را از نظام السلطنه گرفتند.
در يازدهم ذي حجه وزارت دفتر و ماليه ايران را به وزير دفتر پسر مرحوم ميرزا هدايت الله وزير دفتر آشتياني «2» دادند. شاه يك قلمدان مرصع به خلعت اين كار به او داد.
اين وزير دفتر از هواخواهان و اتباع صدراعظم است.
در عشر اول ذي حجه رياست اصطبل توپخانه را از مجير السلطنه برادرزاده نظام السلطنه گرفتند «3» و به شاهزاده مقبل السلطنه پسر يمين السلطان
______________________________
(1). ميرزا اسد الله خان بهجت الملك تا پايان عمر امين و همراه و مشاور و پيشكار فرمان‌فرما بود (رجوع كنيد به سياق معيشت در عهد قاجاريه، خانم اتحاديه).
(2). يعني ميرزا محمد حسين وزير دفتر كه آلت دست امين السلطان و مردي سست و زبون بود.
(3). مجير السلطنه رضا قلي خان پسر حيدر قلي خان برادرزاده حسينقلي خان بود كه بعدها پس از مرگ عموي
ص: 368
ايلخاني «1» قاجار دادند.
ميرزا احمد خان دريابيگي حكمران كل بنادر و جزاير [خليج] فارس به منصب امير توماني و حمايل و نشان آن نايل شد. مفتاح الدوله نايب اول وزارت خارجه مدير اداره مرموزات پسر ارشد مفتاح الملك، در عشر اول ذي حجه نايل به يك جبه شمسه مرصع شد.
گويند در عشر اول ذي حجه، شاه يك روز ميان جمعي گفته بود كه ما هرچند [وقت] هركس را كه به رياست و پيشكاري ايران برمي‌كشيم و كمال تقويت را از او مي‌نماييم تا باشد رفع نواقص ايران را نمايد، آن‌ها كاري از پيش نمي‌برند و باز داخله ايران بي‌نظم و مغشوش است. حال بهتر آن است كه مجلس بزرگي از وزرا ترتيب دهم و رياست آن مجلس با خودم باشد و به آراي انجمن كاري از پيش ببريم. العهدة علي الراوي.
روز پنج‌شنبه بيست و ششم شوال المكرم 1316 هجري، در اصفهان، از علما و اعيان و تجار و كسبه تشكيل شركتي دادند مسماة به «شركت اسلاميه» و سرمايه شركت پانزده هزار سهم است و هر سهمي ده تومان كه روي هم صد و پنجاه هزار تومان باشد كه ترتيب كارخانجات در اصفهان داده شود و اجناس ايران در آن بافته شود از قبيل زري و بنارس و ابريشمي و پشمي و ريسمان و غيره وجها من الوجوه محتاج به اجناس خارجه نشوند و كارخانه ريسمان‌بافي كه سرمنشأ همه است، در آن‌جا تشكيل شود.
در چهاردهم ذي حجة 1316، در طهران قحطي نان به حدي شد كه بيشتر دكاكين نانوايي را در بستند و آن‌ها كه باز بود، از صبح تا شام كسي نان گيرش نمي‌آمد و اگر ميان چند نفر، يك نفر نان گيرش آمد تمام نان پشكل و آشغال بود. خداوند تعالي رحم
______________________________
خود لقب نظام السلطنه يافت و همان است كه در طي جنگ بين الملل اول با آلمان‌ها ساخت و دولت موقتي در كرمانشاه ايجاد نمود (ر ك خاطرات رضا قلي خان نظام السلطنه 3 جلد از انتشارات نشر تاريخ بكوشش خانم منصوره اتحاديه).
(1). شاهزاده محمد حسين ميرزا يمين السلطان پسر شاهزاده محسن ميرزا پسر شاهزاده عبد الله ميرزا دارا پسر فتحعلي شاه.
ص: 369
فرمايد. ليكن برنج و ساير حبوبات فراوان است و برنج را ري «1» يك تومان و ده شاهي در امروز قپان زدند.
در چهاردهم ذي حجه، به امر شاه، مؤيد الصنايع سرتيپ قورخانه را در محكمه نظام حاضر ساختند كه كسي به او ادعا داشت. پس از حضور مصدق الدوله رئيس محاكمات خواست طلب مدعي را بگيرد و او را حبس كرد. مؤيد السلطنه به فراش و آردل هرچه توانست با حضور دويست نفر آردل و سرباز زد و به شاه و وزير جنگ و مصدق الدوله با حضور پيشخدمت شاه فحش داد. آخر الأمر او را به زحمت حبس كردند. اجزاي قورخانه آمدند كه عملش را اصلاح نمايند. او را از اطاق نظام بيرون بردند. پس از آن هر چه توانست هتاكي «2» كرد. مصدق الدوله «3» به شاه عرض كرد. شاه او را با دو برادر ديگرش را از نوكري قورخانه اخراج كرد. گفتند در اين مدت به‌جهت تنومندي مؤيد الصنايع و برادرانش از كسي بد نشنيده بودند و به همه مردم تعدي كرده‌اند. الحق مؤيد الصنايع كمال رشادت را به خرج داد كه اسباب تعجب تمام مردم شد.
شوال المكرم، در تولون از شهرهاي مضافات فرانسه، قورخانه آتش گرفته نقصان عظيم وارد آورده تا دو ميل اطراف قورخانه خراب شده يك‌صد نفر مجروح شصت نفر مقتول. گويند عمدا آتش زده‌اند.
مصارف بحري دولت انگليس سال آينده 26 [مليون] ليره و كسري خواهد بود. سه ميليون اضافه بر سال گذشته صرف ساختن جهازات جنگي تازه خواهد شد.
در شوال المكرم مرض طاعون كلكته شدت كرده گويند طاعون نيست. مرضي است شبيه به طاعون. در ذي قعدة الحرام محمود خان قاجار سرتيپ اول رئيس طايفه سپانلو ملقب به اقتدار الممالك شد.
______________________________
(1). يعني يك من ري كه چهار من تبريز بود و هر من تبريز تقريبا سه كيلو و جمعا 12 كيلو بود. امروز (29 بهمن 1381). پست‌ترين برنج كيلويي 700 تومان است يعني هر من 2100 و هر ري 8400 تومان.
(2). متن: حتاكي.
(3). مصدق الدوله ميرزا محمد علي خان فرزند ميرزا ابراهيم كاشي و برادر ميرزا نظام الدين مهندس الممالك و ميرزا زين العابدين خان شريف الدوله و پسرعموي فرخ خان امين الدوله بود.
ص: 370
روز عيد غدير 1316، سادات طهراني، در محله سرچشمه، مدرسه ملي باز خواهند كرد.
در ذي قعده كه بعضي گمركات را به مسيو نوس بلژيكي دولت ايران داد و بعضي ديگر با معزّ الملك دايي صدراعظم بود كما في السابق به عهده خود او محول خواهد شد. صدراعظم مديري تمام گمركات ايران را به مشير الملك وزير لشكر داد. «1»
در سيبرياي روس راه‌آهن كشيده شد.
امسال 428 نفر از تعداد معلمين مدارس هند كاسته شده. امسال تعداد طلاب هند 183738 و سال گذشته 184990 در سيصد ميليون نفوس هند همه‌جهت پنج دار العلوم دارد.
سلطان عبد الحميد خان پادشاه عثماني بسيار مرد عاقل مدبري است و اغلب اوقات مشغول رسيدگي به امور دولت است و هميشه به جهت خيالات بزرگ در هم‌وغم و متفكر است و هزال و بشاش نيست. مسكرات نيز استعمال ننمايد. «2»
در سنه 1869 ميلادي، يكي از متمولين انگليس سه امتياز از دولت ژاپون خواست.
اول افتتاح بانك مخصوص و اجراي نت «3». دوم ايجاد راه‌آهن، سوم كار كردن در معادن.
مدت امتياز از سي الي پنجاه سال بود، سالانه سه ميليون فرانك هم در ازاي اين امتياز به دولت ژاپون مي‌داد و بعد از سي يا پنجاه سال تمام تعميرات هم منتقل به ژاپون «4» خواهد شد. با اين تفاصيل پادشاه ژاپون كه مآل‌انديش بود قبول نكرد.
از قرار خبر شوال المكرم در بخارا مرض طاعون بروز كرده است.
در عصر چهارشنبه پانزدهم ذي حجة الحرام هزار و سيصد و شانزده ميرزا اسماعيل خان امين الملك وزير داخله پسر مرحوم آقا ابراهيم امين السلطان برادر صدراعظم
______________________________
(1). يعني همان ميرزا نصر الله خان ناييني مشير الدوله وزير خارجه بعد و نخستين رئيس الوزراي عصر مشروطه.
(2). سلطان عبد الحميد ثاني يكي از مستبدترين و خونخوارترين سلاطين بود. شمار كساني كه به فرمان او كشته شدند بسيار فراوان است.
(3). نت (نوت) مخفف بانك نت (نوت) يعني اسكناس است.
(4). منظور از تمام تعميرات به اصطلاح امروز «كليه تأسيسات» است.
ص: 371
حاليه، در سن چهل و هفت سالگي مرد. وي بسيار مرد باحيا و باشرم و معقول و مؤدب بود ليكن بي‌خير و بي‌پهلو بود و مكنت زيادي از سابق كه رياست خزانه و گمرك را داشت اندوخته بود. صدراعظم از اين غصه خيلي پريشان و اندوهناك است. روز بعد، شاه و تمام مردم براي امين الملك سياه پوشيدند و نعشش را در بلده طيبه قم به خاك سپردند. قنات «1» نجف‌آباد طهران كه تقريبا يك كرور تومان مي‌ارزيد و امين الملك در حياتش به زور غصب كرده بود، نزديك مماتش وقف مردم نمود كه محله دروازه گمرك به او مشروب شود.
امين الملك پنج اولاد: دو پسر، عيسي خان و موسي خان و چند دختر داشت. پسر بزرگش دوازده سال داشت لقب امين الملكي را به عيسي خان پسر بزرگتر، در روز «2» ذي حجه به او دادند.
مدرسه ملي سادات «3» كه در روز مبارك عيد غدير 1316 باز شد از بچه سادات فقير پول گرفته نمي‌شود و در آن مدرسه مقدمات و ادبيات و هندسه و حساب و صنعت قالي‌بافي و خياطي طرح مي‌شود.
در ذي حجه قدغن شد كه كسي در طهران و اطرافش تير تفنگ به طيور خالي نكند كه مبادا قطع نسل آن‌ها شود و هركس خالي كند تفنگ از او گرفته خواهد شد.
قرار بود كه در هفدهم ذي حجه در عمارت مرحوم سپهسالار «4» انجمني ترتيب شود كه امتحان تمام شاگردان مدارس ملي طهران در حضور وزرا و اكابر داده شود و هركس كه خواهد به آن انجمن حضور به‌هم رساند يك تومان بدهد و سرمايه را جمع كرده به مخارج مدارس خرج مي‌كنند. محض مرگ امين الملك اين انجمن عقب افتاد.
بعضي صاحب‌منصبان و سرداران ايران در ماه ذي حجه برضد امير خان سردار وزير
______________________________
(1). متن: قناط.
(2). متن نانوشته مانده.
(3). مدرسه سادات از ابتكارات ميرزا يحيي دولت آبادي بود.
(4). به اغلب احتمال منظور از سپهسالار همان ميرزا حسين خان مشير الدوله است و عمارت سپهسالار همان محل مجلس شوراي ملي در ميدان بهارستان).
ص: 372
جنگ كنكاش دارند كه او را اگر بتوانند از وزارت جنگ معزول سازند از جمله وزير نظام آجودان‌باشي و سردار مكرم فيروز جنگ وزير قورخانه و مختار السلطنه وزير پليس و نصر الملك و غيره مي‌باشند.
در ذي حجه عيسي خان پسر مرحوم ايلخاني «1» ملقب به امجد الممالك شد.
پس از آن‌كه صفي عليشاه در طهران مرد، رياست صوفيه طهران با ظهير الدوله پسر مرحوم ظهير الدوله قجر «2» مقرر شد و مخاطب به صفا علي شد. ديگر ظهير الدوله در پي نوكري ديواني نيست و رياست ايشك‌خانه را هم به پسرش واگذار نمود و در خانه خود به سبك عرفا و دراويش رفتار مي‌نمايد و خانقاه دراويش منزل او مي‌باشد ليكن چيزي كه هست بعضي حرف‌هاي زشت از براي خود و زنش كه دختر شاه مرحوم است شهرت دارد. ممكن است از اين اعمال بد توبه كرده باشد.
چون كثرت القاب در ايران از اندازه شماره بيرون بود، محض كم شدن لقب، شاه در ماه ذي حجه، قرارداد هركس لقب بخواهد، مبلغي تقديمي بدهد و لقب بگيرد. شايد به اين واسطه مردم لقب نگيرند. هزار حيف كه در ايران هرگز حكم جاري نشود و دوام نمي‌كند.
در 26 ذي حجه، محض اصلاح عمل خبازهاي طهران و رسيدن غله از بلاد به طهران نظم اين كار را به پولكنيك روس «3» رئيس قزاق‌هاي ايران دادند.
پس از آن‌كه پادشاه روسيه افشاي ترك اسلحه و تحديد اسلحه كرد و دول نيز پياپي متابعت كردند و انجمن صلح را در پاي تخت هولاند قرار دادند، مظفر الدين شاه نيز در سوم مارت «4» ماه روسي 1899 تلگرافي به پاي تخت هولاند زد و راي امپراطور روس را
______________________________
(1). يعني الله قلي خان پسر موسي خان پسر حسينقلي خان برادر فتحعلي شاه از بطن عزت نسا خانم دختر فتحعلي شاه كه پسرخوانده حاجي ميرزا آقاسي بود.
(2). محمد ناصر خان ظهير الدوله.
(3). پولكونيك در روسي به معناي سرهنگ است و چون افسران روسي كه براي رياست قزاق‌خانه به ايران مي‌آمدند درجه سرهنگي (پولكونيك) داشتند كلمه پولكونيك به صورت مطلق به معناي فرمانده قزاق‌خانه به‌كار مي‌رفت. در اين هنگام فرمانده قزاق‌خانه كاساكوفسكي بود.
(4). ماه مارس، ماه سوم تقويم اروپايي.
ص: 373
در ترك اسلحه امضا و پيروي نمود. ايران از نخست ترك اسلحه كرده. زيرا كه نه علم جنگ و نه پول و نه قشون دارند. فرنگي‌ها قايل‌اند كه همه قشون ايران كه در روز نبرد به كار بخورد سي هزار نفر است.
يكي از تبعه ايتالي كه در طهران است، در عهد ناصر الدين شاه به جهت خسارت تجارتي يك ميليون و نيم فرانك از دولت ايران طلب مي‌كرد و انگليس از او حمايت مي‌كرد. ناصر الدين شاه دولت انگليس را حكم قرار داد. به هفت هزار تومان گلادستون صدراعظم انگليس صلح كرد. حال وراث آن تاجر تبعه ايتالي ادعا را از سر گرفته‌اند و چهار ميليون فرانك دعوي دارند، مظفر الدين شاه پادشاه سويد را حكم كرد. پادشاه سويد وليعهد خود را، در اين مطلب قايم‌مقام خود را حاكم كرد. پس از رسيدگي حق را با دولت ايران ديدند. در سوم شوال المكرم پادشاه سويد، اوسكار اتمام عمل را امضا كرد.
در ذي قعده حكومت ساوجبلاغ را به ميرزا صادق خان اجلال الملك رئيس سابق تلگراف‌خانه تبريز واگذار نمودند.
حكومت مراغه و هشترود با حاجي سعيد الملك امير تومان است.
بيست و يكم ذي حجه در طهران، در محله چاله‌ميدان، در تكيه مرحوم صاحب ديوان مدرسه مسمي به «ادب» ملي باز شد داراي مسايل ديني و مقدمات عربي و صنايع از قبيل جوراب‌بافي، پيراهن‌بافي، صحافي، زرگري، قالي‌بافي مي‌باشد. از شاگرد از يك تومان تا پانزده هزار دينار در ماه گرفته مي‌شود. رئيسش ميرزا شكر الله خان «1» مترجم الدوله [است]
به رياست شخص سلطان عبد الحميد خان براي ساكنين كليه مهاجرين در اسلامبول تشكيل انجمني از چهار نفر در شوال المكرم داده شد.
______________________________
(1). شكر الله خان تفرشي ملقب به مترجم الدوله تحصيل كرده دار الفنون كه به اتفاق حاج ميرزا يحيي دولت‌آبادي امتياز مدرسه ادب را گرفتند. محل مدرسه در چاله ميدان و يكي از عمارت‌هاي فتحعلي خان صاحب ديوان بود. بعدها مترجم الدوله با حاج ميرزا يحيي اختلاف شديد پيدا كرد (ر ك: مدارس جديد در دوره قاجاريه از اقبال قاسمي پويا، نشر دانشگاهي، 1377) ص 202- 204.
ص: 374
واردات سال 1898 ميلادي در مصر، يازده ميليون و سيصد و شصت و هفت هزار و نهصد و هفتاد ليره مصري و مصروفات ده ميليون و هفتصد و نود و سه هزار و نهصد و پنجاه و پنج ليره مصري بوده به اين حساب از واردات 484025 زياد آمده است ليره مصري از پول طلاي تمام دول بيشتر است و از ليره انگليس و غروش و نيم صاغ زيادتر.
از قرار خبر، ماه شوال المكرم، عبد الله تعايشي با قشون بسياري از مكمن بيرون آمده و خيال حمله بر ام دورن دارد.
آنچه تا حال شاه و غيره به اسم اعانه مدرسه ملي طهران داده‌اند، روي هم هشت هزار و هفتصد و پنجاه تومان مي‌شود و آنچه به اسم اعانه همه ساله مي‌دهند هزار و هفتصد و چهل و چهار تومان است.
پانصد و هيجده منات و نود و شش كاپك «1» اسم اعانه مدارس ملي طهران از مسلمانان پطرزبورغ رسيده است.
در اوين نكاحي واقع شد و طفلي از آن‌ها هويدا شد. بعد از يك سال معلوم گرديد كه خواهر و برادر بودند و در زمان كودكي پدر و مادر هر دو مرده هركدام به يك سمتي رفته پس از آن آمدند محبت باطني آن‌ها را جمع كرد و ندانسته مواصلت كردند حكومت مابينشان افتراق كرده و طفل را به مادر دادند. حال هر دو در عشق يكديگر بي‌تاب [مي] باشند.
در عشر سوم ذي حجه درجه اول وزارت خارجه با حمايل سبز به ميرزا عباسقلي خان سپهر مستوفي اول و نايب اول وزارت خارجه وزير تأليف و دار الشوري دادند.
در عشر سوم ذي حجه، ميرزا احمد خان منتظم السلطنه امير تومان «2» و رئيس تشريفات پسر دوم صديق الملك جنرال قونسول مصر شد. ميرزا فرج الله خان مستنصر السلطنه معزول گرديد. وي بسيار مرد كودن كم‌هوشي است و از عهده مأموريت
______________________________
(1). كوپك، كپك از اجزاي منات.
(2). وي پسر دوم صديق الملك ميرزا محمد خان و برادر صلبي ميرزا حسن خان محتشم السلطنه بود. (ر ك رجال وزارت خارجه ممتحن الدوله).
ص: 375
برنخواهد آمد. براي فوت امين الملك، شمس المعالي ماده تاريخي گفته اين است.
ز نسل پاك ابراهيم «1» امين الملك اسمعيل‌كه از دار فنا افراشت در ملك بقا خرگه
ز پير عقل تاريخ وفات آن جوان جستم‌به گوش هوش آمد از سروش غيب «اغفر له» كه به حساب ابجد هزار و سيصد و شانزده باشد.
در عشر سوم ذي حجه پس از آن‌كه مردم نان‌هاي بد و مخلوط از آشغال در طهران خوردند و به مزاج مردم صدمه‌ها رسيد ماده نان را عوض كرده به آرد هشدرخان «2» و آرد برنج، ظاهري اين نان خوب و سفيد دارد ليكن هركس مي‌خورد فورا گرفتار درد دل و امراض سخت مي‌شود.
پس از آن‌كه در سال هزار و سيصد و پانزده هجري، عثماني كريت را فتح كرده و تساليا را زير و زبر نموده «3» و اگر دول خارجه مانع نشده بودند يونان را از هم مي‌پاشيد يكي از ادباي مصر ماده تاريخي گفته كه به حساب ابجد هزار و سيصد و پانزده مي‌شود.
اين است: نصر الله الترك علي اليونان.
در 25 ذي حجة چند نفر از نانواها كه داخل نان سبوس كرده بودند به حكم مختار السلطنه دكان آن‌ها را غارت كردند و چهار نانوا را گوششان را مي‌كوبيدند و يكي را گوشش را بريدند.
در 25 ذي حجه، شاه محض آن‌كه صدراعظم را خواست از عزا بيرون بياورد، حكم داد كه يك جبه دور مرواريددوز براي او بدوزند. صدراعظم محض آن‌كه ضرر به دولت نزند، زيرا كه جبه مرواريددوز، ده دوازده هزار تومان قيمت دارد قبول نكرد. شاه يك سرداري آقري تن‌پوش خود را به او داد و از عزا بيرونش آورد.
در عشر دوم ذي حجه، ميرزا حسن خان ميرپنجه ناظم وزارت نظميه و پليس پسر
______________________________
(1). غرض از «نسل پاك ابراهيم» يعني فرزندان آقا ابراهيم امين السلطان است.
(2). هشدر خان صورت عاميانه‌اي است از آسترا خان بندر مهمي در بحر خزر غربي.
(3).Tsalia Crete
ص: 376
مرحوم سروش «1» را مختار السلطنه وزير نظميه حكم داد دور خانه او را سواره محاصره كرده و او را گرفته و حبس نمودند و اموالش را ضبط نموده. زيرا كه اموال مسروقه‌اي كه در اين مدت در طهران دزدي شده بود در خانه او يافتند. مبلغش را گزاف مي‌گويند.
گفتند در ماه ذي حجه، دريابيگي رئيس بندرات فارس بحرين را فتح كرد.
در عشر سوم ذي حجه حكومت نهاوند را ضميمه حكومت عين الدوله حاكم لرستان و بروجرد و عربستان نمودند.
در 17 شوال المكرم مرض طاعون در بمبئي شدت دارد.
پادشاه عثماني حكم داد كه به طرز جديد دوازده بيرق بسازند. بر يك طرف آن كلمه مباركه توحيد و بر طرفي ديگر علامت رايت عثماني و بر وسط آن طغراي سلطاني و در تحت آن اسم فوج را كتابت نمايند.
تجارت روس در ايران از سمت شمال و تجارت انگليس در ايران از سمت جنوب است.
گويند سلطان عبد الحميد خان حكم داد پنجاه هزار قشون در سرحد بلغار جمع آوري شود.
اسم پسر تازه عباس حلمي پاشا خديو مصر محمد عبد المنعم بيگ است.
گويند قشون عبد الله تعايشي به شانزده هزار نفر رسيده پنج هزار نفر تفنگ مارتين دارد و ما بقي اسلحه قديمه.
در عشر اول ذي حجه، از قرار مذكور كشتي از هند دو سه نفر مسافر طاعوني به بندر عباس آورده و مرده‌اند. خداوند تعالي رحم فرمايد.
شيخ حاكم لنگه كه از دريابيگي شكست خورد فرار كرده و به خاك طايفه گله‌دار رفته دريابيگي و قوام شيرازي تهيه سپاه ديده‌اند كه در ذي حجه او را تعاقب نمايند شايد به چنگش بياورند.
سال گذشته سلطان عبد الحميد خان پادشاه عثماني كه مي‌خواست لشكر به جنگ
______________________________
(1). ظاهرا منظور ميرزا محمد علي خان شمس الشعرا سروش اصفهاني است.
ص: 377
يونان بفرستد، در همان روزها شمشير مرصع كه مظفر الدين شاه براي او فرستاده بود به حضور سلطان عثماني رسيد. فورا به كمر بست و گفت شمشير مظفر الدين شاه شمشير ظفر است و تفأل به خير و فتح يونان زد و همان‌طور هم شد.
نظام الملك كه به حكومت شيراز رفت و روزي كه وارد شيراز شد مردم شيراز او را خوب پذيرايي نمودند.
در محله سرچشمه، ميرزا سيد حسين خان حكيم نظام الحكما «1» مدرسه ملي باز كرده و نامش را «قدسيه» ناميد و صد شاگرد علي النقد پذيرفته مي‌شود. در اين مدرسه علوم ابتدايي و مقدمات و رياضي بحث مي‌شود.
امروز كه روز بيست و ششم ذي حجة الحرام است، ساعت پنج به غروب مانده در باغ بهارستان طهران مشير الدوله وزير امور خارجه به رياست مظفر الدين شاه جشني ترتيب داد و بليتي چاپ كردند هريك يك تومان. هركس مي‌خواست به آن جشن حاضر شود. يك تومان مي‌داد و يك بليت مي‌گرفت. باري در آن روز تقريبا هشتصد نفر از شاهزادگان و وزرا و امرا و غيره در آن باغ حاضر شدند و ترتيب ضيافت را مشير الدوله «2» و بعضي از رجال داده بودند و از انواع حلويات «3» و ميوه‌جات و چاي حاضر بود و هركس هرچه مي‌خواست برايش مي‌آوردند و در عوض ده تومان بيست تومان براي انجمن معارف مي‌داد. روي هم قريب پنج شش هزار تومان جمع شد. شاه صد تومان داد و صدراعظم پنجاه تومان ليكن شاه به آن مجلس، به ملاحظه اجتماع مردم حاضر نشد و صدراعظم نيز چون مسهل خورده بود حضور نداشت. در حقيقت ايجاد اين جشن از مشير الدوله بود و تا حال چنين كاري در ايران نشده به شرط آن‌كه پولش را رؤسا نخورند و براي ايجاد مدارس به‌كار برند.
27 ذي حجه مشير الدوله وزير امور خارجه به‌جهت معالجه مرض عازم فرنگستان
______________________________
(1). جزو اعضاي انجمن معارف نام او به صورت ميرزا سيد حسين خان نظام الحكما آمده (مدارس جديد دوره قاجاريه ص 268).
(2). ميرزا محسن خان (- شيخ محسن خان) مشير الدوله وزير خارجه.
(3). متن: حليويات.
ص: 378
است و سه ماه از شاه مرخصي گرفته ليكن احتمال دارد كه براي اكسپوزيسيون 1900 ميلادي كه در پاريس منعقد مي‌شود بماند. آن‌وقت به ايران برگردد «1». اما صدراعظم آنچه را كه از خداوند تعالي مي‌خواست در كار وزارت خارجه با مشير الملك باشد شد. زيرا كه پس از رفتن مشير الدوله كار با مشير الملك وزير لشكر و مدير گمرك خواهد بود و مشير الملك نوكر باطني صدراعظم است و صدراعظم به واسطه وزارت خارجه تسلط تام در امور پيدا خواهد كرد.
قوام دفتر مستوفي منشي صدراعظم مقروض محمد خان ناظر عزيز السلطان بود. لهذا از براي پسر محمد خان منصب پيشخدمتي همايوني فرمان صادر كرد در عوض طلب او و به اين واسطه آن‌ها صرف‌نظر كردند از طلب خود و به منصب پيشخدمتي كه يك دينار فايده ندارد دل‌خوش شدند.
در ذي حجه، پس از [آن‌كه] وزير دفتر سابق وزير ماليه و دفتر شد، رياست منگنه دفتر و مهر بروات را كه در دست ميرزا محمد حسين مستوفي اول سررشته‌دار كل و اول شخص دفتر بود گرفت و به ميرزا محمد علي خان مستوفي اول و محاسب شيراز پسر مرحوم ميرزا محمود «2» وزير گركاني دادند و منگنه كه مدتي بود كه متروك شده بود، وزير دفتر برقرار كرد.
از قرار افواه انگليسي‌ها در شهر سيستان بيرقي افراشته‌اند.
آلمان از قرار مذكور طالب يكي از بندرات فارس مي‌باشد به هر عنوان بخرد يا به گرو بگيرد. پول بدهد يا اجاره نمايد.
در 24 فوريه 1899، در بمبئي يكصد و چهل و شش نفر به مرض طاعون مردند.
پس از آن‌كه سيد فضل بن تركي سلطان مسقط، بندر جيسه «3» واقعه در جنب مسقط را
______________________________
(1). شيخ محسن خان هرگز به ايران باز نگشت و هم در اروپا درگذشت و اين فرصتي بود براي امين السلطان كه وزارت خارجه را به دوست رفيق بل مريد صديق خود ميرزا نصر الله خان مشير الملك بدهد.
(2). ميرزا محمود وزير- كه هنوز در محله سرچشمه كوچه‌اي كه محل اقامت او بوده به همان نام موجود است- پسر دوم حاجي ميرزا نصر الله گركاني بود و برادر ميرزا عبد الله خان مستوفي صاحب كتاب سه جلدي پر ارزش شرح زندگاني من. ميرزا عبد الله خان از زن دوم حاج ميرزا نصر الله بود.
(3). قبلا جسه ضبط كرده بود.
ص: 379
به فرانسه واگذار به جهت انبار زغال‌سنگ و مقر بيتوته كشتي‌هاي جنگي فرانسه كرد، پس از شيوع خبر كشتي جنگي انگليسي وارد لنگرگاه شد. قونسول انگليس هم از بوشهر به مسقط آمده مذاكره با سلطان مسقط نهادند. سلطان گفت من پادشاه مسقط و مجازم هرچه بكنم. فورا انگليس مواجبي كه به او هر ساله مي‌داد بريد. سلطان وقعي به انگليس باز هم نگذاشت. خبر آوردند كه كشتي جنگي مأمور هند در بندر لنگر انداخته اهل شهر مسقط به لرزه افتادند. امير البحر از كشتي پياده نشد. ديدن سلطان نرفت و پيغام از براي سلطان داد كه اگر امروز به ديدن من آمدي و خواهش ملت انگليس را قبول كردي فبها و الا تمام قلاع مسقط را با توپ پست خواهم كرد. اين خبر به گوش اهل شهر رسيده صداي ناله و گريه از مرد و زن بلند شد. سلطان فورا اعلاني حكم داد بر روي ديوار شهر چسباندند كه قرارداد ما با فرانسه باطل گشت و بعد برادر سلطان به كشتي اميرال رفت. وي را به خوشي نپذيرفت لهذا خود سلطان براي مشورت به كشتي رفت.
گفتند ساعتي اميرال با وي خلوت كرد. گمان اين است كه وعده ازدياد مواجب سلطان را داده آنگاه توپ وداع زده شد و بيرق سلطان مسقط را كه علامت صلح است برفراز كشتي‌هاي انگليس افراشتند. پس از ورود به شهر، به قونسول فرانسه اطلاع داد كه عمل باطل گشت.
چون خط آهن روس به افغانستان رسيده اسباب توهم دولت انگليس شده كه مبادا روس‌ها به افغان دست يابند و به اين واسطه به هندوستان نيز دست يابند. لهذا انگليس پول فراوان به افغان مي‌دهد كه جلوگير روس‌ها باشند و حامي انگليس و نيز به اهالي سيستان ايران پول و اسلحه مي‌دهد كه آن نيز خيالات روس را مانع آيند و از راه يافتن به هند دافع آن‌ها باشند.
در 28 ذي حجه، يك انگشتري الماس دويست تومان قيمت، شاه در عوض كتابي كه ميرزا عباسقلي خان سپهر «1» نوشته بود به سپهر داد.
ملكه ماداگاسكار در مارسيل را به حكم دولت فرانسه تحت الحفظ در جزيره‌اي حبس نمودند.
______________________________
(1). پسر كوچكتر ميرزا محمد تقي سپهر و برادر خردتر ميرزا هدايت الله ملك المورخين و عموي ميرزا عبد الحسين خان لسان السلطنه صاحب اين يادداشت‌ها.
ص: 380
در ذي حجه، در يزد يك نفر مرد زني از گبرها را به اسم زناشويي گرفت و او را مسلمان كرد. باقي گبرها بشوريدند و مبالغي گزاف به مهديقلي ميرزا سهام الملك شاهزاده كه از طرف وزير بقاياي ترك حاكم يزد است دادند كه مسلماني كه اين كار را كرده به قتل آورد. سهام الملك بسيار خون‌ريز بي‌ديني است مسلمان را به تدبير بكشت و زن گبر را گبرها دوباره اغوا كرده گبرش نمودند. گويند مبالغي هم براي وزير بقايا به طهران فرستاده‌اند. چون وزير بقايا در نزد شاه خيلي پيشرفت دارد، صد از اين مسلمان‌ها مي‌تواند به كشتن «1» بدهد و صدراعظم هم به ملاحظه شاه ساكت است.
آقا حسن معروف به رخت‌دار ساكن طهران قريب دويست هزار تومان سرمايه داشت در ماه ذي حجه خواست به فرنگستان براي سياحت برود. پسرش محبعلي خان و دامادش ميرزا محمد دكتر دهري «2» چون شنيدند آقا حسن مي‌خواهد به اروپا برود، پيش خود خيال كردند كه مبادا پس از رفتنش پولش را به فرنگ برده از كيسه آن‌ها بيرون خواهد رفت. لهذا تدبير كردند و استشهادي تمام نمودند كه آقا حسن ديوانه شده و مالش را به حكم شرع مطاع محروم خواهد بود و اين استشهاد را پيش حاجي ميرزا حسن آشتياني مجتهد برده صد و پنجاه تومان به او داده امضا و مهر كرد. آقا شيخ فضل الله نيز امضا كرد. پسر و دامادش فردا تمام اموالش را ضبط كرده خود او را هم به اسم جنون گرفته در اطاقي زنجير نمودند و قراولي نگاهبان او ساختند. باز هم داماد و پسرش به اين قناعت نكردند و گفتند شايد اتهام روزي كشف شود و اموال را از ما بگيرند. بهتر ديدند كه در آخر شب، آقا حسن را به چاهي زنده افكنده تا در آن‌جا بميرد. آقا حسن مهتري داشته باغيرت چون از خيال آن‌ها آگاه شده در سه ساعتي شب به خانه‌اي كه آقا حسن محبوس بود آمده قراول را خواب يافت. در را از پاشنه برداشت. آقا حسن بيدار بود.
گفت كيستي. گفت برخيز. آقا حسن گفت اگر بفهمند هر دو ما را خواهند كشت. باري آقا حسن را برداشته از پشت‌بام بالا برد و از آن‌جا آقا حسن خود را به خانه يك نفر ارمني
______________________________
(1). متن: كشدن.
(2). لابد منظور دكتر محمد خان معروف به كفري است يعني دكتر محمد كرمانشاهي پسر پير محمد زارع متولد 1245 در كرمانشاه متخصص در امراض زنان (شرح حال رجال ايران. ج 3 ص 275).
ص: 381
افكند و صبح به سفارت انگليس پناه برد و تفصيل را گفت و آن‌ها به دولت ايران سخت گرفتند. بيشتر اموال او را از چنگ پسر و دامادش درآورده به او دادند و قدري هنوز مانده زيرا كه حكيم الملك جاي آن دو نفر است. زيرا كه ميرزا محمد طبيب و در اداره حكيم الملك است و حكيم الملك به جهت تقرب نزد شاه، هرچه خواهد مي‌كند اگر چه خراب شهري باشد.
در ماه مه آينده، مجلس كنفرانس انجام مسئله صلح در هولاند افتتاح مي‌شود. هر دولتي كه در اين دايره شركت دارد، يك وكيل، يك نفر حقوق‌دان و يك نفر صاحب منصب عالم به فنون محاربات بري و يك معلم بحري از طرف خود ارسال خواهد كرد.
امسال دولت ايران براي كمك غله دويست سيصد هزار تومان از كيسه غله براي طهران خريد. گويند امسال، در تمام ايران قحطي غله است. آقا نجفي مجتهد اصفهاني دو هزار خروار گندمش در انبار ضايع شد.
در اوايل ذي حجه، حكومت اردبيل به مقتدر الدوله شاهزاده داده شد.
چند روزي است كه دوباره شاه بواسيري درآورده خيال دارند كه بعد از دهه اول محرم ببرند و هنوز درد دست شاه نيز باقي است و بيشتر علت امراض شاه حكيم الملك است. زيرا كه فقط شاه به دستور العمل او رفتار مي‌نمايد و حكيم الملك محض دوام و بقاي خود به تقرب، شاه را همواره عليل دارد. اگر هم بتواند چاره كند نخواهد كرد.

[محرم الحرام 1317]

امروز كه روز غره محرم الحرام 1317 هجري مي‌باشد، ميرزا نصر الله خان ناييني مشير الملك وزير لشكر و مدير گمركات به‌جاي مشير الدوله وزير امور خارجه نشست.
زيرا كه مدت‌ها بود كه صدراعظم مي‌خواست وزارت خارجه در اداره‌اش باشد و به دست مشير الملك كه از نوكرهاي صديق خود مي‌داند بسپارد. اين بود تا آن‌كه مشير الدوله به فرنگستان براي معالجه رفت و يك‌باره، كار وزارت خارجه منتقل به مشير الملك شد. اگرچه لفظ وزير امور خارجه با او نيست اما [در] معني با اوست. ليكن اين كارها براي صدراعظم خوب نيست زيرا كه وزارت دفتر را كه از نظام السلطنه گرفت و به وزير دفتر سابق داد كه شاه باطنا كمال بي‌ميلي را به وزير دفتر دارد. وزارت خارجه و گمرك را هم به مشير الملك داد، رفته‌رفته اسباب عداوت شاه و امراي دولت با
ص: 382
صدراعظم خواهد شد و مانند عهد شاه مرحوم خواهد گرديد كه تمام ادارات به عهده خود صدراعظم بود و نيز يك ناقصي كه از براي صدراعظم باقي است فقط اسم وزارت جنگ است كه بگيرد و به داماد خود سردار كل بدهد. اگرچه امير خان سردار وزير جنگ حاليه هم مانند نوكر صدراعظم است و كمال فروتني را مي‌نمايد و در حقيقت وزير جنگ خود مشير الملك است.
22 مارس 1899 عهدنامه مابين فرانسه و انگليس در افريقا ردوبدل شد كه دارفور «1» و بحر الغزال با انگليس باشد و وادي و بقرمي «2» و بلاد واقعه شرقي و شمالي بحيره تشاد «3» فرانسه را مسلم.
از ماه ژانه‌ويه [- ژانويه] به اين طرف، عدد قشون ساخلو عثماني در قطعه ماكدونيا به دويست و سي و پنج هزار نفر رسيده است.
در عاشورا كه معمول است سينه‌زن‌ها دسته شوند و به تكايا رفته سينه بزنند، در دهه امسال قدغن شد كه در طهران دسته يا موزيك و طبل حركت بكند. زيرا كه امسال، محض كمي آذوقه اسباب خطر بود از براي دولت و نيز قرار شد كه قزاق در اين ده روز، در شب در طهران بگردد. بيچاره دولت ايران كه منحصر شده لشكرش به اين پانصد قزاق كه آب مي‌خواهد قزاق بياورد، نان مي‌خواهد قزاق بياورد. اين نظمي هم كه در قزاق باقي مانده به بركت آن است كه رييسشان خارجه است و الّا به دست مردم ايران بود مواجبشان را مي‌خورند.
چندي قبل انتظام الممالك پسر قوام الملك شيرازي رئيس ايلات خمسه فارس كارخانه قالي‌بافي در شيراز باز كرد و بيست نفر از اطفال يتيم را زيردست استاد قالي باف گذاشته كار قالي‌بافي فرا گيرند و بعد از آن ايجاد مدرسه ايتام نمود مشتمل به چهل نفر طفل بي‌پدر كه نقدا درس فارسي فرا گرفتند. تمام مخارجشان را انتظام الممالك بر عهده گرفت. يكي از علماي بزرگ فارس به انتظام الممالك پيغام داد كه مدرسه را از براي رواج مذهب بابيه و بچه‌بازي ايجاد كرده‌اي اگر موقوف كردي فبها و الا حكم
______________________________
(1). قبلا داي‌فوي ضبط كرده بود.
(2). قبلا بگيري ضبط كرده بود.
(3). قبلا چاد ضبط كرده بود.
ص: 383
مي‌دهم كه برچينند. ناچار انتظام الممالك مدرسه را موقوف نمود.
در تبريز متجاوز از دو هزار كارخانه قالي‌بافي موجود است.
اين روزها وليعهد در تبريز خيلي قدرت به‌هم زده و با علماي مردم سازش دارد. اگر نظام السلطنه برود به آذربايجان از عهده وليعهد برنخواهد آمد و مشكل است كه وليعهد او را در كارها مداخله بدهد. به‌علاوه بي‌ميلي صدراعظم به نظام السلطنه. الحق نظام السلطنه كمال بي‌غيرتي را نمود نسبت به صدراعظم و داعيه صدارت نمود. زيرا كه تمام ترقي نظام السلطنه از نوكري صدراعظم و پدر صدراعظم است «1» نظام السلطنه خيال دارد بعد از عاشورا، به تبريز برود. زيرا كه شاه به او تغيير بسيار سخت نمود و الّا تا ممكنش بود نمي‌رفت. حال هم خيال دارد در بين راه توقف نمايد تا كارش را با دولت محكم نمايد و مستدعياتش پذيرفته «2» شود آن‌وقت برود.
به جهت قلع‌وقمع حاكم سابق بندر لنگه «3»، دولت ايران قدري پريشان‌حال است، زيرا كه پول ندارد كه قشون صحيح به تعاقب او بفرستد.
جمعيت مملكت مصر قريب به ده ميليون، مالياتش در سال ده ميليون و كسري ليراي مصري.
در عشر اول محرم 1317 قرارداد آلمان با ايران براي راه‌آهن سرگرفت كه آلمان‌ها راه‌آهن از طهران به شميران را بسازند و مجانا به ايران بدهند. آن‌وقت شروع به راه‌آهن از بندر محمره به طهران نمايند و صد و پنجاه هزار تومان هم به دولت ايران نقد تقديم نمودند.
چون سنگ كشيمن «4» و ذرع كسبه ايران كم است، در ذي حجه 1316 مختار السلطنه
______________________________
(1). حسينقلي خان نظام السلطنه در دستگاه سلطان مراد ميرزا حسام السلطنه خدمت كرد و بر اثر كفايت و درايت خود شهرت يافت. در آن هنگام ميرزا علي اصغر خان اتابك- متولد سال 1275 ه. ق- كجا بود كه منتي بر حسينقلي خان داشته باشد. مؤلّف بي‌مهري كرده كه او را وامدار ميرزا ابراهيم آبدار مردي چون علي اصغر خان دانسته. حسينقلي خان مافي- متولد 1248- وقتي وارد خدمت دولتي شده كه ميرزا علي اصغر خان در صلب پدر بود.
(2). در متن همه‌چا: پزيرفته.
(3). يعني همان شيخ محمد بن خليفه حاكم بندر لنگه.
(4). كلمه عوامانه به معناي كشيدن (توزين، وزن كردن)، به مقياس من و اصطلاحا سنگ‌هايي كه كسبه براي
ص: 384
سردار وزير پوليس و نظميه در خيال افتاده كه تعديل سنگ و ذرع كسبه طهران را نمايد.
اگرچه مشكل است صورت بگيرد.
پولي كه در روز جشن مدارس طهران جمع‌آوري شد، خيال انجمن معارف اين است كه از نو بعضي مدارس ملي ايجاد نمايند.
كارخانه قندسازي كهريزك كه در پنج فرسخي طهران است تقريبا قند آن سال گذشته نصف خوراك قند طهران را كفايت نموده اما قيمتش با قند انگليس و روس توفير ندارد ليكن طعم و رنگش نزديك به آن‌هاست.
ساعد الدوله تنكاباني (تنكابني) امير تومان حاكم استراباد مخاطب به سردار اشرف شد. در ذي حجه الحق از سردارهاي طبقه اول ايران است.
در ذي قعده ميرزا سيد حسين خان مستوفي شيرازي ملقب به مصدق الممالك شد و خطاب جنابي را نايل آمد.
در ذي حجة، اعتصام الوزاره از اجزاي كارگزاري خارجه تبريز كارگزار اروميه شد.
در ذي حجه كتاب جام‌جم از مؤلفات ميرزا سيد علي خان وقار الملك در طهران چاپ شد. كتابش سياحت اوست در هند با في الجمله تاريخ به عبارات زشت و لودگي.
جزيره فيليپين 116 هزار ميل مساحت بوده و عدد اهالي آن هفت ميليون و ششصد [هزار] نفر است و از جمله مستعمرات هند غربي اسپانياست. حال از يد اسپانيا خارج و قريب به آن است كه تمامش از مستعمرات امريكا بشود. «1»
پول سياه كه چهل شاهي يك قران سفيد بود و صرف نداشت، دوباره در ذي حجه [1316] و محرم 1317 صرف پيدا كرد از قرار قراني هفت پول سفيد صرف. البته روز به روز صرفش زياد خواهد شد. زيرا كه [به علت] سنگيني پول سياه حملش بسيار دشوار
______________________________
توزين كالا به كار مي‌گرفتند. و به عناوين مختلف آن را بي آن‌كه كسي متوجه شود- سبك مي‌كردند تا كالاي كمتري به مشتري بدهند به‌جاي كالاي معيني وزنا. اين نقيصه سال‌ها وجود داشت تا آن‌كه سيستم متريك در مقياسات مورد توجه قرار گرفت و وزنه‌هاي معين و يك نواخت آماده فلزي براي توزين و متر به‌جاي ذرع مورد استفاده قرار گرفت.
(1). امروزه هم فيليپين مستقل شده هم كوبا هم پورتوريكو.
ص: 385
است مجبورا هرچه صرف بگيرد مردم قبول خواهند كرد و اين حمل در ايران منظم نخواهد شد مگر اين‌كه شكل پول سياه را بگردانند يا از چرم و غير آن بسازند و اين پول‌هاي سياه را دولت جمع نمايد و اين ضرر از حاجي محمد حسن كنپاني «1» مرحوم است كه وقتي كه رييس ضراب‌خانه بود حرفه خود را ملاحظه نمود و مس قراضه يك من شش هزار را سكه زد و نود و يك من سه تومان و دو هزار فروش داد. مردم گزافه‌ها مي‌گويند كه حاجي محمد حسن سي كرور تومان مس ضرب زد و باعث بي‌اعتباري دولت شد گفتند سالي مبلغي حاجي محمد حسن به امين السلطان صدراعظم به اين واسطه مي‌داد.
از قرار معلوم رؤساي نرخي كه براي مجلس نرخ دار الخلافه قرار دادند، عوض آن‌كه در تنزل نرخ سعي نمايند، مبالغي بر نرخ افزودند و جو را به‌جاي گندم و به قيمت آن به خباز دادند و فايده را خود بردند از جمله فايده‌برها حسين آقا پسر مرحوم امين دار الضرب «2»، مختار السلطنه وزير پوليس، ناظم الدوله حاكم طهران، معاون الدوله وزير تجار.
مشير الملك پس از آن‌كه به‌جاي مشير الدوله وزير خارجه نشست تكبر و تنمرّي «3» زياد بر خود بست به‌جهت مهر باطني صدراعظم به او، في الواقع اين محبت را كسي نمي‌داند زيرا كه مشير الملك از علوم داخله و خارجه بي‌بهره خطي هم غيرمقرؤ دارد.
تقرير هم به هيچ‌وجه ندارد. هوش و فراست هم اصلا در او نيست. تركيب هم ندارد.
موذي و بدفطرت و بي‌خير و بخيل هم مي‌باشد به‌علاوه حقوق هم ندارد. زيرا كه در عهد اعزل اين صدراعظم ديگر اسمي از صدراعظم نبرد و به دشمنش كه فرمان‌فرما بود پيوست. در چند روزي كه صدراعظم، پس از عزلش در طهران بود، از او پرسيدند كه آيا
______________________________
(1). منظور حاج محمد حسن اصفهاني است كه ابتدا جعبه‌اي به گردن مي‌آويخت و اسباب خرازي مي‌فروخت و در آخر كمپاني شد و سرمايه‌دار و امين دار الضرب (- امين الضرب) و با نيرنگ و دغل‌بازي و كم كردن عيار پول ايران اقتصاد ايران را فلج كرد.
(2). حاج محمد حسين امين الضرب پسر حاج محمد حسن اصفهاني امين الضرب.
(3). نمر به عربي به معناي پلنگ است و تنّمر به معناي پلنگ‌صفتي كه هيچ‌كس را از خود برتر و بهتر نمي‌بيند و نمي‌داند.
ص: 386
از صدراعظم ديدن كردي گفت مجال نكردم با آن‌كه هرچه دارد از بركت صدراعظم است اين هم به جهت خبث نهاد مشير الملك است كه پدرش نجيب نيست و در جواني مشير الملك بچه بي‌ريش موسي نامي قهوه‌چي مرحوم ميرزا سعيد خان وزير خارجه بود. عيب بزرگ صدراعظم اين است كه رذل‌پسند است و از مردم نجيب بيزار است و مردم پست را ترقي مي‌دهد. مشير الملك هم به سيره او رفتار مي‌نمايد. در اين روشن چون در غره ماه محرم الحرام به‌جاي مشير الدوله نشست، از براي او خوش‌يمن نيست و منصب او نبايد دوام كند.
در محرم نظام السلطنه با شاهزاده عين الدوله كه اعدا عدو صدراعظم است و امير بهادر كشيكچي‌باشي و حاجب الدوله فراش‌باشي مشغول كنكاش مي‌باشند كه شايد از براي عزل صدراعظم كاري از پيش ببرند و نظام السلطنه هم براي رفتن به تبريز امروز را به فردا مي‌اندازد. اما از قراين بزودي‌ها صدراعظم معزول نمي‌شود. زيرا كه شاه باطنا با او مهربان است و ترك‌ها هم جز معدودي، تمام صدراعظم را دوست دارند و عموم مردم ايران عاشق صدراعظم هستند. الحق به جز او كسي ديگر نيست كه از عهده صدارت برآيد و چند صفت خوبي صدراعظم دارد كه احدي ندارد يكي كرم بي‌پايان يكي خوش‌فطرتي يكي بي‌قطاعي نان مردم و بي‌اذيتي و يكي اعتقاد كامل خودش و خانواده‌اش به خداي تعالي و نبي اكرم و ائمه دين، يكي تركيب صوري و اندام مستقيم.
امين الدوله از مكه معظمه عازم كربلاي معلي است. بعضي مي‌گويند در ربيع الاول به ايران خواهد آمد. گويند صد و چهل هزار تومان مقروض بود. تلگراف زد كه بعضي از مستغلاتش را بفروشند و به قرضش بدهند.
در محرم الحرام 1317 صرف پول در طهران زياد شد و پنجاه شاهي سياه يك قران سفيد شد.
در عشر اول محرم 1317 يك نفر نصارا «1» در مسجد شيخ عبد الحسين «2» در طهران
______________________________
(1). نصارا، نصراني يعني مسيحي.
(2). شيخ عبد الحسين تهراني العراقين از مجتهدين معروف كه به زهد و تقوي و مديريت در كار نيز شهرت
ص: 387
رفته مسلمان شد.
در عيد غدير 1316 مجلس نرخ قرارداد كه در طهران گوشت را چاريكي چهار عباسي بفروشند «1». در بيست و يكم معلوم شد كه دو روز چاركي نهصد دينار فروخته‌اند لهذا مجلس نرخ تفاوت را كه معادل يكصد و چهل تومان است گرفته براي انجمن معارف فرستاد كه براي اعانه اطفال مدارس داده شد.
وجه اعانه كه در پطرز بورغ براي انجمن معارف طهران جمع شده در بانك «طربورغسكي آزوفسكي» از قرار صد پنج گذاشته شده دفتر حساب هم به عهده مستشار سفارت است.
كنگره طبي در تحت حمايت امپراطور آلمان در خلال ماه مارس رومي تشكيل يافته مأمور از طرف دولت عثماني در افتتاح كنگره به برلن فرستاده مي‌شود.
پادشاه عثماني از براي اطفال يتيم خيال دارد در ممالك شاهانه مريض‌خانه بسازد.
در جنگ ايران با بندر لنگه، سربازهاي ايراني قريب دو سه ميليون تومان اموال مردم را از تجار سنّي به غارت برده‌اند.
يكي از زنان يوناني براي اصلاح آب خوراك دويست و پنجاه هزار ليره مجانا به دايره بلديه هديه فرستاد.
در 15 محرم 1317، محض اختلاف صرف پول سياه كه هر قراني رسيده بود از چهل تا پنجاه و كسري عدد شاهي سياه و يك‌باره اسباب تعطيل معاملات و بي‌اعتباري دولت شده بود و تمام گناهش گردن مرحوم حاجي محمد حسن كنپاني است، لهذا به حكم دولت، جار زدند كه صرف نداشته باشد و هر شصت عدد شاهي سياه يك قران سفيد باشد. در حقيقت به قيمت قراضه مس كه مسگرها بتوانند آب نمايند. اگرچه باز هم
______________________________
فراوان داشت تا جايي كه مورد توجه و قبول مرد دقيقي چون امير كبير ميرزا تقي خان فراهاني قرار داشت و او را وصي خود قرار داد و شيخ هم از مال الوصايه امير كبير مسجد و مدرسه‌اي كه به نام سازنده آن مسجد و مدرسه شيخ عبد الحسين نام گرفت و همان است كه بدان مسجد ترك‌ها (آذربايجاني‌ها) نيز مي‌گفتند شيخ عبد الحسين در سال 1286 در بين النهرين درگذشت.
(1). يعني يك من 6 قران و چهار شاهي و كيلويي 2 قران و يك شاهي و كسري.
ص: 388
ضرر دارد. زيرا كه شصت و دو تا شاهي سياه قيمت قراضه مس است. باز هم ممكن نيست چاره بشود. زيرا كه گرفتن شصت و دو شاهي سياه اسباب تعطيل وقت است و حمل و نقلش نيز دشوار، پس صرف پيدا خواهد كرد. مگر آن‌كه اين قسم پول سياه برطرف شود و قسمي ديگر سكه شود. تف به غيرت وزراي ايران كه مطالب را به شاه نمي‌گويند كه اين صرف بي‌اعتباري دولت است كه سكه‌اش به قيمت قراضه [مس] فروش مي‌رود. ده بيست سال قبل رهن مس را به هشت نه هزار خريدند و سكه نقد و به مردم به سه تومان و دو هزار دادند. ما بقي اعتبار سكه دولت بود. باري يك حاجي محمد حسن‌آباد شد و يك مملكت ايران، به اين واسطه گدا و دولت بي‌ناموس و بي‌اعتبار. اگرچه گويند حاجي مذكور در دخل شريك با صدراعظم حاليه بود.
امير نظام در عشر دوم محرم وارد طهران شد. صدراعظم تا ممكن است نمي‌گذارد طهران بماند مبادا اسباب خرابي او را فراهم آرد. زيرا كه امير نظام همه‌جور استعداد دارد و از عهده صدارت هم خوب برمي‌آيد. ليكن دشمني نوكرهاي ترك «1» شاه به جان صدراعظم رسيده كه نمي‌خواهند آني امير نظام در طهران بماند. زيرا كه در تبريز به همه آن‌ها رياست داشته و چوب زده هيچ كاري به امير نظام در طهران نخواهند داد. زيرا كه هر كار كوچكي را به او بدهند صدراعظم خواهد بود. احتمال دارد كه حكومات كرمانشاه و همدان و كردستان و گروس كه از اين پيش داشته به او بدهند كه او در طهران نماند.
در ذي قعده 1316، از قرار مذكور جنگ مابين سرحدي امارت بلغارستان و عثماني رخ داده جمعي از طرفين مجروح، امارت بلغار مي‌خواهد مانند يونان از تحت اطاعت عثماني خارج و آزاد شود. بعضي‌ها اين خبر نزاع را قرين به صدق ندانند. دولت عثماني حال دويست هزار نفر قشون در سرحد بلغار آماده دارد.
شب چهاردهم محرم 1317، در مجلس روضه صدراعظم شيخ عيسي نقيب دراويش دراويش گداباشي كه مست بود، به يكي از فقراي سادات در حضور صدراعظم فحش داد و كتك زد. لهذا صدراعظم با چوب‌دستي خود به او زد و در انبار حبسش
______________________________
(1). يعني همراهان مظفر الدين شاه در هنگام وليعهدي كه پس از استقرار وي به سلطنت به تهران ريختند و هر چه بود بردند.
ص: 389
نمود. اين گداباشي بسيار مرد جسور فضول هرزه ظالمي بود. گفتند صدراعظم باطنا از او دل پري داشت به جهت آن‌كه نظام السلطنه عريضه‌اي كه به شاه نوشته بود براي قبول كردن صدارت ايران، كسي جرأت نمي‌كرد به شاه بدهد. گداباشي گفت من به شاه مي‌رسانم. زيرا كه در وقت سواري شاه، او سوار مي‌شد محض منع گداها. باري عريضه را به شاه رسانيد و به گوش صدراعظم رسيد.
در 17 محرم به حسب معمول شاه به شميران سلطنت آباد رفت. در وقت سوار شدنش تمام شاگردان ملي طهران را در حياط گلستان حاضر نمودند و از سانش گذرانيدند. هزار تومان انعام به شاگردها داد و گفت سالي دو دست ملبوس به تمام داده شود. يك انگشتر الماس هم به وزير علوم داد و گفت پسران من هم بايد شاگرد بشوند.
در عشر دوم محرم كه پول سياه شصت تا يك قران سفيد به حكم دولت شد، باز مردم اعتنا نكردند و صرف پيدا كرد. از قرار يك تومان چهار و پنج عباسي صرف.
در عشر دوم محرم 1317، شاهزاده نصرت السلطنه وزير عدليه و رئيس مهر شاه به ييلاق شميران رفت. رياست كليه ديوان‌خانه عدالت را به صدر ديوان‌خانه واگذاشت.
در 18 محرم 1317، يك نفر مرد را به عنوان دزدي، مختار السلطنه وزير پوليس در طهران، دست بريد.
در عشر دوم محرم شصت تا شاهي سياه كه يك قران بود، هفتاد شاهي سياه يك قران شد.
در آگست «1» ماه 1898 ميلادي پادشاهي سامواي كه از جزاير است مرد و مابين انگليس و آلمان و اتازوني به‌جهت تعيين سلطان آن‌جا گفتگو است زيرا كه اين سه دولت قرارشان اين است كه در جزاير سامواي نفوذ اين سه دولت به يك سان باشد.
در امسال، مشير السلطنه وزير خزانه «2» قريب صد هزار تومان برات را كه در دست مردم بود به سي هزار تومان خريد و به خرج دولت به صد هزار تومان داد.
در ماه ذي حجه 1316 مرض طاعون در اغلبي از بلاد هند سرايت دارد.
______________________________
(1). يعني ماه اوت.
(2). ميرزا احمد خان مشير السلطنه منشي‌باشي كه در صدارت او مجلس به توپ بسته شد.
ص: 390
دولت فرانسه خيال دارد كه تونس و الجزاير را كه صحراي كبير افريقاست به واسطه راه‌آهن به بحيره تشاد «1» و سودان غربي وصل نمايد.
21 محرم 1317 در طهران تمام برازها دكاكين خود را بستند و مطلبشان اين است كه بزازهاي يهود بازار ما را كساد كرده‌اند. زيرا كه دكاكين بزازي زياد دارند به علاوه ارزان‌تر از ما مي‌فروشند و زن‌هاي يهود هم جنس بزاري به خانه‌هاي مردم مي‌برند و ارزان و نسيه مي‌دهند.
در عشر دوم محرم ميرزا هدايت الله خان كاشي ملقب به رفعت السلطنه كه از اجزاي نظام السلطنه پيشكار آذربايجان است، لقب خود را محض تعداد اين لقب تغيير داده ملقب به دوام الدوله شد.
شاهزاده حاجي حسام السلطنه ابو النصر ميرزا ابن مرحوم سلطان مراد ميرزاي حسام السلطنه در طهران به مرض اسهال دموي از كثرت خوفي كه در بروجرد ديده بود، در سن سي و چند سالگي در بيست و هشتم محرم 1317 مرد.
آقا ميرزا ابو القاسم مرتضوي تاجر تبريزي مبلغ پنج هزار تومان اعانه از براي مدرسه رشديه طهران نمود.
در ذي قعده 1316 ميرزا اسد الله خان تحويل‌دار پست‌خانه رئيس پست خراسان و ملقب به معين الوزاره شد.
در چين پنجاه ميليون نفوس مسلمان دارد. در پكن ده هزار خانوار مسلمان دارد و بيست و هفت مسجد.
در چهارشنبه 17 ذي قعده 1316، يك فروند كشتي جنگي آلماني وارد لنگرگاه بوشهر شده 21 تير توپ سلام شليك كرد. نايب الحكومه هم جواب را بيست و يك تير توپ جواب داد و بيرق بالا كشيد. بعد از توقف سه روز، روانه لنگه و عباسي شد. گويا براي گردش آمده بود.
در 23 مارچ 1899 وكلاي «2» آمريك و انگليس تاو تاتو را به مسند امارت سموا
______________________________
(1). بحيره تشادTchad يعني درياچه چاد.
(2). غرض از وكلا، همان نمايندگان سياسي (ديپلومات) مأمور مذاكره‌اند.
ص: 391
نشانيده وكيل آلمان امارت تاو تاتو را انكار دارد.
بودجه دولتي انگليس سال گذشته 1315، نسبت به امسال يكصد و هشتاد و شش هزار ليره زياد بوده است.
راه لرستان از خرم‌آباد به دزفول به جهت كثرت قطاع الطريق طوايف اطراف مسدود شده قافله به هيچ نوع عبور نمي‌تواند بكند. دولت هم چاره آن‌ها را از عهده برنمي‌آيد چنان‌كه عبد الحميد خان سرتيپ توپخانه با سه دسته توپچي از طرف دولت مي‌خواست در سال ماضي از آن راه به دزفول برود، بعضي از طوايف سر آن‌ها ريخته مالشان را غارت كردند. آن‌ها عريان به دزفول رفتند.
در ذي قعده 1316، در تبريز نزديك ارگ كهنه يك باب مدرسه موسوم به «كمال» حيدر قلي خان سرتيپ جوانشير افتتاح كرده داراي علم فارسي و عربي و فرانسه.
در ذي حجه 1316 مجد السلطنه امير تومان از طرف اقبال الملك حاكم خوي شد.
در 24 محرم 1317 بواسير شاه را كه تازه عود كرده بود بريدند. قدري حالت شاه خوب نيست. ان شاء الله تعالي خطر ندارد.
در عشر سوم محرم 1317، مشير السلطنه چند دفعه از وزارت خزانه استعفا نمود. تا حال قبول نشده.
شاه در عشر دوم محرم به مدعي‌هاي صدراعظم يعني عين الدوله و حاجب الدوله و امير بهادر فحش داد و تغير كرد كه اگر بعد از اين در خيال فساد از براي صدراعظم باشيد البته رانده خواهيد شد و هيچ‌كس نرسد كه بد صدراعظم را به پيش من بگويد و صدراعظم اين روزها كمال قوت و قدرت را دارد و به تمام ترك و فارس بد مي‌گويد، سواي حكيم الملك.
در عشر سوم محرم الحرام 1317 حساب قوام الدوله وزير سابق گمرك را مي‌كشند.
از قرار معلوم پول دولت و برات‌دارها را خيلي خورده است.
قوام الملك شيرازي كه در فارس خيلي اغتشاش كرده و اسباب سوخت ماليات ديوان شده در 25 محرم 1317، صدراعظم او را تلگرافا به طهران خواست.
در 25 محرم صدراعظم در دربار نياوران مي‌گفت اگر مباشرين ديوان يك ثلث
ص: 392
ماليات را بخورند و ما بقي را برسانند من راضي هستم و به آن‌ها كاري ندارم.
در شب 24 محرم نظام السلطنه پيشكار آذربايجان با كمال بي‌ميلي راه آذربايجان گرفت و از باغ شاه نقل مكان به قريه كن نمود. خيلي نظام السلطنه با تجمل حركت مي‌نمايد و در رفتن خيلي كند است كه شايد او را بخواهند و صدارت را به او بدهند. از قول او مي‌گويند كه هر صدارتي رفتن تبريز را لازم دارد. ليكن اين سخن كذب است. زيرا كه نظام السلطنه در تدبير و عقل، در ايران تالي ندارد.
در عشر سوم محرم محض اغتشاشات پول سياه، دولت قدغن اكيد كرد كه در طهران توپچي و سرباز ديگر صرافي ننمايند.
هفت هشت روز بود كه بزازها دكاكين بزازي خود را در طهران بستند. در طهران بستند كه بزاز يهود رونق بازار ما را برده البته بايد آن‌ها بزازي نكنند مثل سابق بايد كهنه- خري نمايند و زن‌هاي خود را هم به خانه مسلمانان از براي فروختن اجناس بزاري دو نفر هستند لهذا به صدراعظم عارض شدند. او رجوع به ناظم الدوله حاكم طهران و معاون الدوله وزير تجارت نمود كه كارشان را اصلاح نمايد. به آن‌ها گفتند كه عرايض خود را فهرست كرده بياوريد و به دكان‌هاي خود برويد باز نماييد قبول نكرد كه الساعه بايد يهود از بزازي دست بكشد و دكان‌ها را باز نكردند و در 26 محرم جمع شدند و باقي تجار و صراف را مجبور نمودند كه ببندند و بناي هرزگي را گذاشتند و به مسجد شاه رفتند. چند نفر از علما با تجار و بزّاز همراهي دارند. الواط شهر هم منتظر چنين فتنه‌اي بودند كه به محله يهود بريزند. لهذا دولت سرباز به كشيك محله يهود گذاشت و تا آن روز عمل بزازها كه اصلاح نشد. اگر هم بخواهد دولت حمايت يهود را بنمايد، تمام مسلمانان به صدا خواهند آمد و خطر بزرگي از براي دولت مي‌شود.
24 محرم 1317 حاجي ميرزا حسن آشتياني مجتهد ساكن طهران كه بر تمام علماي طهران شأنا برتري دارد «1» عازم زيارت اقدس شد. مي‌گويند يكي از علما كه خيلي موّال «2» بود در سبزوار مرده حاجي به خيال جلب ارث او مي‌رود. زيرا كه بسيار مرد طماع
______________________________
(1). زعيم معروف طلاب و مردم در قضيه مخالفت با انحصار توتون و تنباكو (رژي).
(2). يعني بسيار مال‌دار، بسيار توانگر.
ص: 393
دنياطلبي است. اختيارش به دست پسرش شيخ مصطفي است كه در ملعنت و شقاوت و بي‌ديني و هرزگي تالي ندارد مي‌باشد و وقتي هم يك نفر درشكه‌چي را براي زن فاحشه‌اي كشت «1» باري هر حكم ناحقي كه اين پسر بخواهد از حاجي مي‌گيرد. دولت هم كمال ملاحظه را از حاجي دارد و باطنا با حاجي دشمن مي‌باشد و بعضي علما را روكش كرده كه از نفوذ كلمه حاجي بكاهد.
در 27 محرم كلام بزاز و تجار اين است كه يهود بايد علامت داشته باشد. هم ماليات عمده به دولت بدهد، هم يهود هر شهري در خود آن‌جا كاسبي نمايد و به‌جاي ديگر نرود. اين كلام علماست كه به بزّازها آموخته‌اند از قراين معلوم مي‌شود كه پيش خواهند برد و دولت محض ضعف خود مطالب آن‌ها را پذيره خواهد شد.
در محرم 1317، شاه به نوكرهاي خود گفته تا چهار ماه پول از ديوان مطالبه ننماييد و خودتان به قرض [از] اداراتي كه در دست داريد از عهده برآييد پس از آن من خواهم داد.
در محرم 1317، محمد تقي ميرزا پيشخدمت برادر شاهزاده دارا ملقب به فخامت الدوله شد و برادر ديگرش محمد رضا ميرزا پيشخدمت ملقب به تمجيد السلطنه گرديد.
در محرم 1317 ميرزا سلمان بيان السلطنه مستوفي اول پيشكار شاهزاده سالار الدوله شد و به يك قبضه عصاي مرصع مفتخر گرديد.
ميرزا محمد حسين وقايع‌نگار مستوفي وزير دار الشوري مستوفي اطباي حضور در محرم 1317 استيفاي اطبا «2» را درخواست كرد كه به پسرش ميرزا تقي خان مستوفي دادند.
اكرم الملك نايب وزارت خارجه پسر خود ميرزا جواد خان نايب الوزاره، بدون
______________________________
(1). ميرزا مصطفي درشكه‌چي را به دنبال زني مي‌فرستد و در راه درشكه‌چي بدان زن دست‌درازي مي‌كند و در رسيدن به ميعاد، زن مطلب را به ميرزا مصطفي مي‌گويد و ميرزا و دوستش درشكه‌چي را مي‌كشند و دفن مي‌كند. ولي به زودي جنازه كشف مي‌شود. به ميرزا مصطفي زورشان نمي‌رسد و رفيقش هم مجازات مختصري را تحمل مي‌كند و قضيه فيصله مي‌يابد.
(2). رسم بود كه فردي درخواست كند جزيي از مشاغل يا يكي از القاب قبلي خود را به پسر ارشدش واگذارند.
ص: 394
استحقاق، در محرم، به يك ثوب جبه ترمه شمسه مرصع مفتخر آمد.
محمد باقر خان سرتيپ اول گودرزي كه در تلگراف‌خانه است در محرم 1317 ملقب به بشير الممالك شد.
در محرم عدل الملك از اجزاي وزارت خارجه به يك عصاي مرصع نايل شد.
در محرم كه شاه به ييلاق نياوران رفت صدراعظم قرارداد كه هفته يك دو روز به شهر بيايد و در اطاق تخت مرمر بنشيند محض عرض عارض و اصلاح امور.
در عشر اخير محرم 1317، آصف الدوله را از حكومت كرمان معزول و حكومت آن‌جا را به امير نظام «1» دادند و نيز گويند حكومت يزد را ضميمه حكومت او كرده‌اند.
در اوايل محرم 1317، ميرزا شفيع خان مستوفي پيشكار ماليه خراسان را معزول نمودند با آن‌كه بسيار مرد درست خوش‌حسابي است و با برات‌دارها بسيار خوب راه رفته بود چنان‌كه اغلبي از برات‌دارها مواجب خود را تبديل به خراسان به اميد او كرده بودند.
چند ماه مي‌باشد كه حسين پسر علي ابراهيم كه از نايب‌هاي سوار قراسوران كاشان است ياغي شده «2» و با كسانش كه قريب ده نفر مي‌باشند، در يكي از دهات كاشان رفته مشغول هرزگي مي‌باشد و قافله را غارت مي‌كند. حكومت كاشان در اوايل محرم 1317، ده نفر سوار به تعاقب او مي‌فرستد. حسين به يك حمله سوارها را فراري مي‌دهد و تا حال كه حكومت كاري از پيش نبرده.
آقا سيد سعيد مؤيد التوليه وكيل نيابت حضرت فيض آثار و آقا سيد عباس جلال التوليه وزير اعظم آستانه حضرت رضا (ع) دو پسر حاجي سيد حسين نايب التوليه هر يك از شاه مخلع به يك ثوب لباده ترمه كشميري شمسه مرصع شدند. «3»
______________________________
(1). حسنعلي خان امير نظام گروسي كه مأموريت كرمان يافت و در همين مأموريت عمرش به سرآمد و در كنار فرزندش كه در جواني در كرمان مرده بود مدفون گرديد. در آستانه شاه نعمت الله كرماني در ماهان كرمان در مزاري كه خود ساخته بود.
(2). منظور همان نايب حسين كاشاني است كه سال‌ها در كاشان آتش فتنه و شرارت برافروخته بود، خود و پسران و خويشانش.
(3). حاجي سيد حسين نايب التوليه شوهر دوم اشرف السلطنه همسر محمد حسن خان اعتماد السلطنه. اعقابش نام خانوادگي مؤيد ثابتي را برگزيدند.
ص: 395
در محرم 1317، حكومت خوي و سلماس از جانب اقبال الملك در دست افخم الدوله اروميه مي‌باشد.
چند ماهي بود كه دوباره ميرزا آقا خان سراواني با جمعي از اشرار در بلوچستان بناي هرزگي را گذاشته و مردم را مي‌چاييد. آصف الدوله امير نويان حاكم كرمان و بلوچستان هاشم خان سطوت الممالك را مأمور كرد. پس از جزئي زدوخورد، اشرار را به دار البوار فرستاد.
احتشام السلطنه امير تومان والي كردستان اعلاني كرده كه هركس از اهالي عرض دارد بدون واسطه و ممانعت دربان بيايد و عرض خود را بنمايد.
ميرزا علي اكبر خان دكتر ناظم الأطبا كتابي در نحو و صرف فارسي تازه در طهران نوشته و به طبع رسانيده «1».
در 28 محرم، شاه تلگرافي از نياوران به چند نفر از علما كه با بزازها در امر يهود مشاركت داشتند زد كه امر يهود، امر ملي است. هرچه مصلحت مي‌دانيد چنان نماييد.
يهود هم خانه‌اي كه در شهر دارند به قيمت معمار بفروشند و در بيرون شهر منزل نمايند و زن‌هايشان را به خانه مسلمانان نفرستند و خودشان هم‌جنس خود را نفروشند و علامت به لباس خود بزنند و در روز باران بيرون نيايند. باري هنوز تجار و بزاز از جوش نيافتاده‌اند و مي‌خواستند در آن روز يهودي‌ها را به قتل رسانند علما مانع شدند.
در 5 ذي حجه 1316 حكومت هنكانگ «2» چين در كولون بيرق دولت انگليس را بلند كرد.
دولت روس خيال دارد كه راه‌آهن از عشق‌آباد تا بندر عباس بكشد.
در بيست و يكم رجب المرجب 1316، شاه ايران يك نشان براي امير بخارا و يكي از براي وليعهدش فرستاد.
در شوال المكرم 1316، حاجي ميرزا كاظم آقاي طباطبايي تاجر اصفهاني مقيم
______________________________
(1). ناظم الأطبا كرماني پدر سعيد نفيسي و مؤلف فرهنگ پنج جلدي فارسي (ر ك خاطرات سياسي و ادبي سعيد نفيسي، نشر مركز، 1380 تهران).
(2). همان بندر هنگ‌كنگ مستعمره انگليس در چين كه پس از صد سال به چين بازگشت.
ص: 396
بغداد از طرف ايران، ملقب به ناظم التجار شد.
پس از آن‌كه ايران امتياز تحقيق آثار عتيقه را كه در شوش است به كمپاني فرانسه داد، دولت فرانسه خيال دارد در بندر ناصري «1» بيرق خود را بلند نمايد و ويس قونسول مقرر نمايد.
در محرم 1317، اهالي فيليپين خيال دارد كه با اتازوني عهدنامه صلح تقرير دهد.
حاجي حسين آقاي «2» تاجر، پس از آن‌كه فوايد عمده از رياست مجلس نرخ برد، در محرم از رياست استعفا نمود.
در ذي حجه 1316 مستنصر السلطنه جنرال قونسول مصر ملقب به وزير مقيم شد.
در بروكسل پاي‌تخت بلژيك خيال انعقاد مجلس منع مسكرات دارند.
پس از فرار شيخ از بندر لنگه، اطراف شهر لنگه از دست شيخ و تابعينش خيلي مغشوش است. قافله عبورومرور نمي‌كند. خصوصا هريك از مردم شيعه را كه در اطراف شيخ ببينند به قتلش مي‌رسانند و مالش را به يغما مي‌برند.
در اول سال ايت‌ئيل تا آخر سال، چهارصد هشتاد و دو فروند كشتي بخاري از طرف روسيه وارد بندر انزلي شده تمام اين كشتي‌ها هنگام ذهاب حمل مال التجاره روسيه و وقت اياب حامل متاع ايران به بلاد قفقازيه و غيره بوده سه كرور و سيصد و هشتاد و هشت هزار عدل مال التجاره داخله ايران از اين بندر به خارجه رفته.
در بيست و نهم محرم 1317 شاه صرف جيب خود را كه با نير الممالك بود گرفت و به حاجي امين السلطنه شوهر خواهر صدراعظم كه بسيار مرد خاين محيل است داد و اين كار علامت قوت و قدرت صدراعظم است. زيرا كه نير الممالك از اجزاي محرم شاه و از نوكرهاي تبريزي شاه است. عزل او علامت ادبار ساير نوكر [هاي] تبريزي شاه است چون شاه خود را محتاج به صدراعظم مي‌داند هرچه صدراعظم بكند امضا خواهد كرد.
در سلخ محرم 1317 شاه هشت عرايض بزاز و تجار و علما را درباره يهود قبول نكرد و حكم داد در محله يهود چادر زدند كه يهود اولا وصله به جامه خود بدوزند دوم زلف
______________________________
(1). بندر ناصري همان اهواز قديم امروزي است.
(2). يعني حاج حسين آقاي امين الضرب پسر حاج محمد حسن امين الضرب.
ص: 397
نگذارند سوم نيم ذرعي جنس نفروشند. چهارم زنان خود را به خانه مسلمانان براي فروختن جنس نفرستند. پنجم در غير از محله خود دكان نگيرند ششم لباسشان با مسلمانان امتياز داشته باشد. هفتم «1»
در چهارشنبه بيست و هشتم محرم 1317 در بوشهر طاعون بروز كرد و چهار نفر در آن روز به اين مرض مردند.
در عشر اخير محرم 1317 در بانك استقراضي روس طهران، قريب دويست و پنجاه هزار تومان منات و طلا گم شد و يك نفر تحويل‌دار بانك هم كه ارمني و تبعه روس بود مفقود شد. مختار السلطنه وزير نظميه، پس از تحقيقات، معلوم كرد كه چند نفر از اجزاي بانك كه روس و از ارامنه بودند تحويل‌دار را در خانه خود برده او را كشتند و كليد بانك را از كيسه‌اش درآورده در بانك را باز كردند و آن تنخواه را برداشته تفريط نمودند. باري كساني كه در اين عمل متهم بودند گرفتار شدند و قاتل خود را زخمي منكر زد كه هلاك شود. تمام پول و طلا، سواي چهل هزار تومانش به چنگ آمد.
در عشر اخير محرم 1317، محض حرمت حكيم الملك، براي بريدن نواسير شاه، رياست حافظ الصحه «2» ايران را به حكيم الملك دادند.

[صفر 1317]

در غره صفر 1317، فوج كشيك شهر طهران كه سپرده به مختار السلطنه وزير دولت پوليس است به جهت نرسيدن جيره و مواجب آن‌ها به مختار السلطنه شوريدند و در خيابان او را تعاقب كردند و فحش دادند. او فرار كرده رفت خانه وزير جنگ آن‌ها باز تعاقبش نمودند.
در غره صفر، معاون الدوله وزير تجارت- به جهت آن‌كه گفتند اغتشاش بزازها به جهت تندي معاون الدوله به آن‌ها بود، شاه به او خيلي تغير كرد.
در غره صفر 1317، وزارت مخزن را از ميرزا مهدي خان وزير همايون برادر معاون الدوله گرفتند. اين‌ها همه به جهت پيشرفت كار صدراعظم است با آن‌كه اين دو برادر «3» از هواخواهان حكيم الملك و طرف ميل شاه بودند، چون صدراعظم با آن‌ها عداوت سابقه
______________________________
(1). در متن سفيد مانده.
(2). شايد بتوان گفت رياست بهداشت.
(3). ميرزا ابراهيم خان معاون الدوله و ميرزا مهدي خان وزير همايون پسران فرخ خان امين الدوله بودند.
ص: 398
دارد و منتظر وقت بود، آن‌ها را معزول ساخت.
در غره صفر وزارت مخزن ملبوس را به اعتصام السلطنه پسر معير الممالك دادند «1» پسر داماد و پدر از هواخواهان صدراعظم است. اين معير بسيار مرد مسرف مال و متكبر و خودخواه و راحت‌طلب و پرده‌نشين و دهري است.
2 صفر رياست تفنگدارها را كه به دست شاهزاده عين الدوله بود، به دست شاهزاده سيف الملك پسر امير خان سردار وزير جنگ دادند. «2»
در عشر دوم محرم 1317، روزي كه شاه عازم نياوران بود، صدراعظم به حضورش آمد و عرض به شاه كرد كه من ديگر قوه صدارت ايران را ندارم. زيرا كه من هرچه پول فراهم مي‌نمايم، اجزاي تو به اسمي مي‌برند. بهتر آن است كه صدارت را زمين گذارم تا نوكرهاي ترك تو صاحب مناصب و فايده شوند. شاه قرآن مجيد را از بازو باز كرد و به آن قسم خورد كه تا من شاه هستم تو صدراعظم من خواهي بود. اختيار همه با تو است. هر كس را مي‌خواهي بكش، هركس را مي‌خواهي معزول نما. پس از اين سخن، صدراعظم با دل قوي مشغول اصلاح اعمال و عزل نوكرهاي ترك شاه است.
در عشر اول صفر صدراعظم خيال دارد وزارت خزانه را از مشير السلطنه بگيرد و به معير الممالك بدهد و رياست ذخيره را به حاجي امين السلطنه بدهد.
در عشر اول صفر دولت ايران خيال دارد وزارت خالصه را به وزير جنگ امير خان سردار بدهد. زيرا كه رياست مجلس نرخ نيز با اوست.
در اوايل سال 1317، در شهر حلب، چند نفر زن از دين عيسوي برگشته اسلام مي‌آورند.
لفظ «اصفهاني» با كلمه «زيرك» در عدد مطابق است [- 237]
ميرزا مسعود خان اعزاز الملك پيشخدمت در محرّم مخلّع به يك ثوب سرداري شمسه مرصع شد.
______________________________
(1). دوستعلي خان پسر دوست محمد خان دوم معير الممالك از بطن عصمت الدوله دختر ناصر الدين شاه و مؤلف و نويسنده كتاب‌هاي رجال عصر ناصري و زندگاني خصوصي ناصر الدين شاه.
(2). شاهزاده نصرت الله خان پسر آقا وجيه سپهسالار.
ص: 399
از ثلث مال مرحوم ميرزا عيسي وزير دار الخلافه طهران، آقا شيخ هادي مجتهد مشغول بناي مريض‌خانه‌اي در محله حسن‌آباد مي‌باشد. «1»
سلطان عثماني حكم داده كه مابين سويس و حديده تلگراف كشيده شود.
شاه در محرم به صدراعظم گفت كه تمام مملكت ايران را سواي تاج و تخت به تو واگذاشتم. هرچه خواهي بنما، حتي كشتن و عزل كردن اگرچه عزل وليعهد باشد و از نوكرهاي ترك خود دل گرانم. زيرا كه هرچه پول است مي‌برند و آبروي مرا نيز مي‌ريزند.
گويند صدراعظم در عشر اول صفر 1317 به حاجب الدوله شاه گفت اين عصا كه تو به دست داري الآن كسي است كه پنجاه هزار تومان به شاه بدهد و اين عصا را بگيرد.
يعني فراش‌باشي شود. يا پنجاه هزار تومان را بده يا واگذار نما كه به ديگري داده شود.
در عشر اول صفر، دو برادر يعني معاون الدوله وزير تجار و ميرزا مهدي خان وزير همايون در قريه قيطريه در خانه صدراعظم بست نشسته‌اند. زيرا كه وزارت مخزن ملبوس را از وزير همايون گرفته‌اند و وزارت تجارت را از معاون الدوله نيز در شرف گرفتن هستند.
در صفر صدراعظم كمال پيشرفت و اقتدار را دارد و هر روزه به يكي از نوكرهاي ترك شاه فحش مي‌دهد و روبه‌روي تمام وزرا در مجلس دربار پاي خود را دراز مي‌نمايد ليكن از حكيم الملك كمال ملاحظه را دارد.
در عشر اول صفر، مدبر السلطنه از كارگزاري مازندران معزول شد و كارگزاري آن‌جا را به ميرزا ابو القاسم خان پسر ممتحن الملك دادند.
در ذي حجه 1316 پادشاه سيام با مأمور فرانسه در سيام عهد بسته كه در مدارس
______________________________
(1). غرض آقا شيخ هادي نجم‌آبادي نويسنده تحرير العقلا و مجتهد بلندنظر عصر ناصري و مظفري است.
مريض‌خانه‌اي كه او از ثلث ميرزا عيسي وزير ساخته، امروز هم به نام مريض‌خانه وزيري در خيابان ولي عصر، زير چهار راه جمهوري باقي و داير است و مسجدي هم در خيابان وحدت اسلامي (شاپور) زير چهار راه حسن آباد از اين محل ساخته هنوز باقي است و ظاهرا مدفن آقا شيخ هادي در همان مسجد است به نام مسجد آقا شيخ هادي.
ص: 400
سيام زبان فرانسه تعليم شود و به جز به فرانسه امتيازات تعميرات اندروني داده نشود.
از قرار معلوم دولت روس از دولت ايران امتياز يك بندري از بنادر فارس خواسته گويا بندر عباس است «1»
در ذي حجه 1316 ميرزا آقا خان نام از اسلامبول مأمور به كارپردازي بصره گرديد.
در اين ايام مابين اعراب و طايفه سكوند در عربستان نزاع است.
در سنه ماضيه مستر دمرگان «2» نام از مملكت فرانسه به ايران آمد و امتياز كاوش اراضي شوش دو سه فرسخ دور از شهر دزفول است گرفت. در آن حوالي مستر دمرگان قلعه محكمي بنا [نها] ده و بيست هزار تومان مخارج آن كرده و بيرق دولتي خودشان را بر قلعه نصب نموده. قرنسول انگليس مدّعي آن‌ها شده كه شما از براي كشف آثار قديمه آمده‌ايد. قلعه به اين محكمي لازم نداريد. «3»
يك ساله ايت‌ئيل گذشته چهارصد و هفتاد و دو فروند جهاز تجارتي وارد بندر انزلي شده از مال التجاره روس و از داخله نيز از اين قرار. مال التجاره داخله به خارجه از اين قرار است. برنج، پشم، گردو، پنبه، مغز بادام، پسته، كشمش، ابريشم، كتيرا، ترياك، مركبات، ماهي، تخم مرغ، زغال، هيزم و غيره. از خارجه به داخله از اين قبيل است: قند، شكر، پارچه، كبريت، نفت، نمك، چاي، بلور، ظروف چيني، آهن، مس، فولاد، كاغذ و غيره است.
در ايت‌ئيل، در بعضي از بلاد روس اروپا قحطي در شدت است و امراض مختلفه به جهت نرسيدن غذا به مادران مريض‌اند. در اطراف كازان (غازان) گوشت جانوران خوردند.
در لاهه از شهرهاي هلاند، در محرم 1317 مطابق ماه مه 1899 ميلادي انجمن صلح
______________________________
(1). ظاهرا سعي دولت روس بر آن بوده كه در جنوب ايران و بركنار خليج فارس پايگاهي تجاري- و عملا نظامي- داشته باشد ولي دولت ايران با همه ضعف و زبوني زيربار نرفت. تنها در طي جنگ بين الملل اول ميرزا محمد علي سديد السلطنه كبابي سرتيپ به عنوان «آگنت» روس‌ها معرفي شد.
(2).De Morgan در متن: د مرغان.
(3). اين قلعه هنوز برفراز تپه‌اي نسبتا بلند قايم و دايم است. غارت نفايس و آثار تاريخي ايران هنوز هم ادامه دارد.
ص: 401
برقرار شد. در آن‌جا ذكر شد كه اختلافات مابين، بايد به ميانجيگري و اختيار كردن حكم بگذرد و قوانين جنگ را اصلاح كرده سلاح را تخفيف دهند.
دهم محرم 1317 امپراطور روس شخصا مجلسي تعيين كرده كه در باب ترك حمل مقصرين به سيبري گفتگو نمايند.
حاجي سيد مصطفي مجتهد كاشاني ساكن نجف اشرف كه مدت زماني است كه رمد سختي پيدا كرده و هرچه دوا كرده اثر نبخشيد. قصيده‌اي به زبان تازي در مدح امير المؤمنين علي عليه السّلام عرض كرد و در اوايل سال تنگوزئيل در حرم مطهر حضرت امير رفته پهلوي ضريح مقدس با غايت توسل عرض و انشا كرد. از همان‌وقت چشمش رو به بهبودي گذاشت و ديگر از معجزه آن بزرگوار رمد باقي نماند. «1»
سواره ژاندارم كه مختار السلطنه وزير نظميه، از نجبازادگان ايران ترتيب داده بود، در صفر 1317، صدراعظم به شاه گفت اين سوار سالي مبالغي از براي دولت ايران ضرر دارد وجودشان مثمر ثمر نيست به‌علاوه اگر ما پول داشته باشيم به سربازان گرسنه مي‌دهيم كه در موقع خود به كار خورند.
در صفر صدراعظم به غلامحسين خان وزير دربار «2» كه از نوكرهاي قديم اوست گفت يكي از سه كار را اختيار نما يكي وزارت تجارت يكي وزارت خالصه يكي واسطه عرايض مردم به شاه و صدراعظم. هيچ [كدام] را قبول نكرد.
در صفر معروف است كه از رتبه حكيم الملك قدري كاسته شده است.
سفارت روس طهران كه سابقه عداوت به امين الدوله صدراعظم سابق داشت و در عهد صدارت او كمال خوف را از امين الدوله داشتند و بعضي امتيازات كه از دولت ايران روس‌ها داشتند به تدبير امين الدوله از آن‌ها پس گرفت و مي‌گفت دولت ايران نبايد امتياز
______________________________
(1). مسلما منظور از حاجي سيد مصطفي كاشاني ساكن نجف اشرف پدر آيت الله سيد ابو القاسم كاشاني است.
حاجي سيد مصطفي كاشاني سال‌ها در عراق زيست و در جنگ اول بين الملي همراه با ديگر روحانيون ايراني در عراق بر ضد انگليس‌ها مبارزه كرد. رمد به معناي چشم‌درد است.
(2). غلامحسين خان غفاري كاشاني امين خلوت كه بعدها لقب صاحب اختيار گرفت و با مستوفي الممالك ميرزا حسن خان دوستي فراوان داشت و در كابينه‌هاي او شركت جست و مدت‌ها نيز در فارس حكومت كرد. غلامحسين خان پسر هاشم خان امين الدوله و برادرزاده فرخ خان امين الدوله بود. (1276 ق- 1336 ق).
ص: 402
داخله به دول همجوار خود بدهد «1». لهذا پس از عزل امين الدوله، سفارت روس در سفارت‌خانه جشن‌ها گرفتند و يك قنات امين الدوله را كه در ده او الهيه نام جاري مي‌شد بردند و باغ امين الدوله به اين واسطه خشكيد و اين‌ها همه از عداوت امين السلطان صدراعظم است با او چنان‌كه حاجي ملك التجار نيز دكاكين او را به اسم ملكيت برد. «2»
در صفر 1317 پادشاه روس هزار و پانصد قبضه تفنگ كه گويا ورندل است هديه براي پادشاه ايران فرستاد.
بيست ميليون دلار در عوض گذشت اسپانيا از جزاير فيليپين به اسپانيا داده است.
در ماه مي 1899 ميلادي مسيو كريسته وزير جنگ فرانسه از وزارت استعفا نمود.
سبب عزل و استعفاي امير نظام را از پيشكاري آذربايجان اين‌طور نوشته‌اند [كه] چند سال است آقا ميرزا علي اكبر نام يكي از علما در اردبيل بناي عوام‌فريبي را گذاشته و جمعي از الواط دور او را گرفته‌اند. رفته‌رفته در امور دولت مداخله نمودند از تبريز حكم شد كه رحيم خان سرتيپ «3» سواره قراداغ با سيصد سوار او را نفي بلد نمايد. دور خانه او را گرفتند.
الواط بناي زدوخورد را با سوارها گذاشتند. جمعي از طرفين مجروح و مقتول شد.
ميرزا علي اكبر را مغلول كرده به تبريز بردند. علماي تبريز، محض حفظ نوع شوريدند و طلاب را تحريك كرده تمام دكاكين را بستند و به مسجد شاهزاده كه قريب خانه دولتي رفتند و گفتند تا سه روز ديگر بايد امير نظام از تبريز برود. لهذا تلگرافا استعفا كرد و شاه قبول كرد و بيرون رفت.
قحطي در كردستان به حدي بود كه چندين روز مردم نان پيدا نمي‌كردند و برگ درخت مي‌خوردند چنان‌كه زني كه به حسن و كثرت مو معروف كردستان بود و چند طفل
______________________________
(1). سر سقوط سريع امين الدوله را بايد در مخالفت روس و انگليس دانست كه همواره به صورت اعتراضات داخلي ظاهر مي‌شد. حمله‌مان از باد و ناپيداست باد.
(2). در قضيه رژي نيز همين ملك التجار آتش بيار معركه بود و مجري نقشه‌هاي سفارت روس.
(3). ظاهرا همان رحيم خان چلبيانلوست كه در دوره محمد علي شاه آنچه توانست در كشتن و سركوب مشروطه خواهان دريغ نكرد.
ص: 403
داشت و از براي آنها نان پيدا ننمود، ناچار گيس خود را مقراض كرد و به خانه‌اي برده به سه هزار و ده شاهي فروخت با آن همه پول را به بازار برد و نان نيافت. گفتند گندم به خرواري سي و پنج تومان رسيد. در روز 9 صفر 1317، مردم كردستان شوريدند و گفتند پول حاضر است. بايد گندم از هرجا ممكن است حاضر كني والا ترا پاره‌پاره خواهيم كرد. احتشام السلطنه قبول كرد كه گندم حاضر نمايد.
از دهم محرم 1317، ديگر در جدّه طاعوني ديده نشد.
در غره محرم 1317 در اسكندريه طاعون بروز كرده ليكن خفيف است.
گويند مأمور روسي در گنبد قابوس استراباد اطراف گنبد را چاه حفر كرده و نقب‌زده و چاه‌هاي اطراف را سنگر قرار داده بيرق تصرف افراشته و ملزومات عسكريه فراهم آورده و به يموت‌ها مي‌گويد اين خاك خاك ما و شما رعاياي ما هستيد.
امپراطور روس اعلان‌نامه در بادكوبه حكم داده طبع نموده‌اند كه در خاكش قرآن مجيد را طبع ننمايند و اگر هم مي‌خواهند چاپ نمايند آياتي كه مضرّ براي ملت روس است بردارند.
اين اوقات، در ايروان، چند نفر از متمولين مسلمين، عقد شراكتي معادل ششصد هزار منات روسي بسته‌اند كه از نهر آذوريان جدول جدا به صحراي بي‌آب و علف معروف به سردار آباد، آب آورده بناي كشت و زرع نمايند. گويا تا نود سال از دولت روس اجاره خواهد كرد.
جانشين مهدي (متمهدي) سوداني تازه دارفور را كه از مضافات كردوفان است تصرف كرده و به تدارك قشون مشغول است.
مابين دولت انگليس و امارت جمهوري ترانسوال «1» احتمال نزاع مي‌رود.
در عشر آخر ذي حجه 1316 هجري، در حكومت مشير الممالك از طرف وزير بقايا در يزد جمعي از الواط به خانه‌هاي زرتشتيان يزد ريختند و دو سه نفر را مقتول و ما بقي به اطراف فرار كردند و مالشان را به غارت بردند جمعي از زردشتيان، از بيم جان به هندوستان گريختند.
______________________________
(1).Transwall
ص: 404
در بيست و دوم صفر شاه نوبه سختي كرد كه در رخت‌خواب خوابيد.
از آن‌جا كه حكام يزد و كرمان هميشه به پارسيان آن دو شهر تعدي مي‌كردند و فوق العاده از آن‌ها ماليات مي‌گرفتند، شاه، در محرم 1317، فرماني به پارسيان اين دو شهر داد كه حكام با پارسيان مانند ساير مسلمانان در ماليات و غيره رفتار نمايند و احدي به آن‌ها حق تعدي ندارد.
در عشر سوم صفر، ميرزا محمد علي خان قوام الدوله تمام آب محله دروازه قزوين معروف به آب نجف‌آباد وقفي امين الملك را از مردم محل ممنوع داشته بود و به عمارت و باغ خود جاري ساخته بود، لهذا مردم محله شوريدند و به خانه او ريختند تمام در و پنجره و چراغش را شكستند و مالش را به يغما بردند. به اين واسطه مبالغي متضرر شد.
در عشر سوم صفر ايلات ورامين از دست ناصر السلطنه وزير خالصه متشكي هستند و به زاويه مقدسه حضرت عبد العظيم پناه آورده‌اند.
شاه در صفر به امين الدوله به مصر تلگراف زد كه هواي مصر گرم است و به تو نمي‌سازد. لهذا به ده خود كه در گيلان است بيا و امين الدوله به آن‌جا آمد.
چون مناصب و القاب در ايران زياد شده بود و همه را در روزنامه دولتي مي‌نوشتند، لهذا در صفر، شاه به اعتماد السلطنه قدغن كرد كه بي‌ابلاغ حكيم الملك يا مقتدر السلطنه، بعد از اين، شئونات دولتي مردم را كه داده مي‌شود در روزنامه منويس. «1»
گويند عين الدوله حاكم بروجرد و عربستان صد نفر قزاق به بروجرد فرستاد. در بين راه، آن‌ها دچار لرها شدند. جمعي از قزاق‌ها را بكشتند و ما بقي را فراري دادند.
در غره ربيع الاول از طرف وزارت خارجه، رياست تمام تذكره خراسان را از مشاور الممالك گرفتند.
مشير الوزاره رئيس پست خراسان مبالغي اضافه كرده‌اند به او مقاطعه دادند.
در سلخ صفر، شاه به پدرم لسان الملك ملك المورخين «2» يك حلقه انگشتري الماس
______________________________
(1). متن: ننويس.
(2). يعني ميرزا هدايت الله پسر بزرگتر محمد تقي سپهر و برادر بزرگتر عباسقلي خان سپهر و پدر عبد الحسين خان لسان السلطنه پسر ميرزا هداية الله.
ص: 405
داد.
شاه حكم داد كه الواطي كه به جهت منع آب به خانه قوام الدوله ريخته بودند حاجب الدوله گرفته چوب بزند. از قرار معلوم، بعضي از ملاها در اين عمل شريك بوده‌اند. لهذا مشكل است كه حاجب الدوله بتواند كاري بنمايد.
در محرم 1317، رياست راه شوسه طهران الي گيلان را به ميرزا مهدي خان ممتحن الدوله امير تومان مهندس دادند و ايران از براي او، سالي دو هزار تومان مقرري قرار داد.
حاجي سيد محمد جعفر مجتهد كاشاني از ساكنين طهران كه به نجف اشرف رفته بود، در سنّ هشتاد سالگي در محرم 1317 وفات كرد.
ميرزا جعفر خان حاكم كاشان فوايد حكومتي خود را كه از غله و نان به اسم خان‌باني مي‌برد و هزار تومان مي‌بود، اعلان كرد و معاف كرد كه ديگر گرفته نشود.
چون حاجب الدوله خواست مقصرين را كه به خانه قوام الدوله ريخته بودند به حكم شاه تنبيه نمايد، ناظم الدوله حاكم طهران او را مانع شد كه اگر چنين اقدامي شود از براي دولت خطر است. زيرا كه پاي ملاها در ميان است.

[ربيع الأول 1317]

در چهارم ربيع المولود «1» 1317، ناظم خلوت همايون، ملقب به مستعان السلطنه در دربار نياوران به منزل صدراعظم آمد و گفت شاه مي‌گويد از امروز به بعد وكيل الملك وزير خلوت كه منصب منشي حضور همايوني دارد و با وكيل الدوله منشي حضور همايوني از صاحب‌منصبشان معزول و ديگر حق دخول به باغ را ندارند و كاغذهاي دولتي را هم از ايشان بگير. بعضي‌ها سبب عزلشان را اين دانند كه مابين هر دو نزاع شده بود.
حال كه ربيع الاول است و سر خرمن مي‌باشد و گندم و جو موجود، عمل نان طهران خيلي مغشوش است و نان به زحمت به دست مي‌آيد. آن هم بد، اگر نان خوب كسي بخواهد يك من دو ريال «2» است. از قرار اين ترتيب عمل نان امسال خيلي سخت مي‌باشد
______________________________
(1). ماه ربيع الاول (ربيع الاولي) را گاه به مناسبت مولود رسول اكرم، ربيع المولود نيز مي‌گفتند.
(2). دو ريال غير از دو قران است هر قران 20 شاهي بود و هر ريال 25 شاهي و دو ريال يعني دو قران و ده شاهي.
ص: 406
و زمستان قحطي سخت «1» خواهد بود.
به جهت منع اسلحه، در لاهاي (لاهه) پاي‌تخت هولاند مجلس منعقد مي‌شود و شصت مأمور از بيست و يك دولت در آن‌جا حاضر خواهند شد و از طرف ايران ميرزا رضا خان ارفع الدوله وزير مختار روس و سويد و نروژ معين شده است.
در 6 ربيع الاول صدراعظم پيش شاه واسطه شد كه دوباره وكيل الملك و وكيل الدوله به خدمت بيايند. شاه قبول كرد و مابين هر دو را اصلاح كردند و به نوكري خود مشغول شدند.
شاه در هفتم ربيع الاول به جهت گرمي هواي نياوران به لار مي‌رود. چون صدراعظم هم در ركاب شاه مي‌باشد و كار دربار نياوران معوق مي‌ماند، لهذا صدراعظم غلامحسين خان وزير دربار را قرار داد كه هفته‌اي سه روز در دربار نياوران حاضر شده به عرايض مردم برسد. آنگاه لب عرايض را دسته كرده به لار نزد صدراعظم فرستاده جواب گرفته به مردم بدهد. ليكن هنوز وزير دربار قبول نكرده زيرا كه مي‌گويد اين كار فايده ندارد.
در 6 ربيع الاول رياست نانواخانه طهران را كما في السابق به مختار السلطنه و يك شمشير مرصّع هم به او دادند.
مابين دولتين روس و انگليس معاهده شده بدين فصول: بند اول فيصل دادن مسئله كوريا «2» و حمايت اراضي شماليه شرقيه چين را و رفع حمايت ژاپون و آلمان را از آن كشور. بند دوم مسئله راه‌هاي آهن چين را كه بايد به يك قاعده متين مرتبط گردد. بند سوم برپا كردن مستملكات و مستعمرات فرنگستان در چين. بند چهارم تحديد مناطق نفوذ دول در چين. بند پنجم تحديد افغانستان و مقصود روس بيرون كردن آن كشور را از دايره نفوذ انگلتر است «3» بند ششم دولت ايران است كه مراد روس، وقايت آن مملكت از هرگونه نفوذ بيگانه است. بند هفتم مسئله سوريه و شامات است كه مقصد روس و انگليس را از فكر اختلال آن ولايت چنان‌كه قبرس را گرفت باز داد. بند هشتم منع دست اندازي و مداخله دول در كار جزيره كريت بعد از توليت «4» پرنس ژرژ و توطئه اركان
______________________________
(1). متن: سخط.
(2).Corea كره.
(3). انگلرAngloeterre يعني انگلستان است.
(4). متن: تونيث (؟) تونس؟.
ص: 407
حكومت آن‌جاست. بند نهم استقلال مملكت حبش و تعديل حدود ميان حبش و مصر است كه بايد معين كرد.
چهار هزار نفر از عشيرت كلهر از ايران روگردان شده و به خاك عثماني رفته والي بغداد آن‌ها را در قضاء مندلي جاي داده از اتباع خود شمرده.
عثماني قلاعي كه در حدود ايران دارد، بر استحكام و ذخيره حربيه‌اش مي‌افزايد.
چون منصب قاضي القضاتي مصر همواره با سلطان عثماني مي‌بود، تازه خديو مصر مي‌خواست از طرف خود كسي را براي اين منصب معيّن نمايد. اين خبر به پادشاه روم رسيد، تلگرافات سختي به خديو زد كه حقوق قضاوت با سلطان است و بس. ناچار خديو قبول كرد و قاضي سابق را قاضي القضات دانست. گويند اين عمل تحريك دولت انگليس بود كه خواست تا بين مصر و عثماني را به هم زند و خود فايده ببرد.
در 8 ربيع الاول يك نفر ميراب را كه سبب ريختن مردم شده بود به خانه قوام الدوله در طهران مهار كردند.
دولت قرار داد كه از نهم ربيع الاول نان گندم در طهران از روي گندم فروخته شود. مرآت الوقايع مظفري ج‌1 407 ربيع الأول 1317 ..... ص : 405
ششم ربيع الاول يك فرمان (؟) شمسه مرصع به معين الممالك نوري دادند.
چندين ماه قبل حاجي ميرزا محمد رضا واعظ در طهران بالاي منبر از مدارس جديد ملي طهران شرحي مبسوط تعريف كرده بود. اين خبر به گوش حاجي ميرزا محمد حسن آشتياني مجتهد رسيد، به واعظ مذكور درشتي كرد و قدغن كرد كه ديگر بالاي منبر نرود و نيز به شاه پيغام داد كه بايد مدارس ملي طهران برچيده شود. شاه در جواب گفت ربطي به عالم شما نرود و هيچ شما در اين امور مداخله ننماييد و پس از چندي واعظ مذكور دوباره بالاي منبر رفت. نه اين باشد كه شاه را چنين جرأتي بود كه چنين جوابي به ميرزاي مذكور بدهد، به جهت اين است كه جمعي اين است كه جمعي از مجتهدين طهران مدارس ملي را تشويق و همراهي دارند.
الآن كه سر خرمن جو و گندم طهران است نان در طهران ناياب است. از زمستان پارسال نان كمتر و ضايع‌تر است نان خوب اگر گير بيايد يك من تبريز سه هزار و پنج شاهي است. بيشتري از دكاكين خبازي بسته مي‌باشد و گندم و جو در ميدان كم است.
ص: 408
اگر به اين شكل بماند احتمال بلواي عظيم مي‌رود. نكته اين است كه گندم طهران امسال كم است و آنچه هم به دست بيايد ملاكين مي‌برند و ما بقي را به انبار دولت ذخيره مي‌نمايند. گفتند صدراعظم از لار به جهت نظم خبازي به طهران مراجعت خواهد كرد.
خداوند حفظ كند رعيت و نوكر از دولت دل پري دارد. منتظر فرصت است.
شب نهم ربيع الاول موشكي به چادر روضه‌خواني خانه اولاد حسين خان معظم الملك قجر قزل اياغ افتاد و تمامش بسوخت. مخارج روضه‌خواني به حسب وصيت پدر به دست پسر بزرگش احمد خان معظم الملك بود. چون احمد خان در مال وقف خيانت كرد، دو برادر كوچكش به حكم مجتهد، وقف را از دست احمد خان منتزع نمودند لهذا گفتند محض دشمني احمد خان در شب چادر را آتش زد و اين خبر نزديك به صدق است. زيرا كه احمد خان بسيار مرد بدنفس پول‌دوستي است و از اين كارها مضايقه ندارد.
هواي طهران در تابستان امسال خيلي گرم است. در اواخر ماه اول تابستان گرما به سي و پنج در سايه رسيد.
در ششم ربيع الاول يك جبه شمسه مرصع از درجه اول، شاه به ميرزا زين العابدين خان مؤتمن الأطبا كاشي داد.
هيچ سالي طهران به اين خرابي و بي‌نظمي نبود: يك‌جا آب ندارند. يك‌جا نان ندارند و دزد فراوان شده يك دسته از دزدان متحد هستند و به خانه مردم بي‌باكانه مي‌روند چنان‌كه در عشر اول ربيع الاول به خانه شهاب الملك پسر آصف الدوله رفتند و شهاب الملك را زخم زدند و فرار كردند و تا حال كه به چنگ نيامده‌اند.
در دوازدهم ربيع الاول عمل نان خيلي در طهران مغشوش مي‌باشد. خود نانواها مي‌گويند امسال مردم از بي‌ناني يكديگر را خواهند خورد. جمعي به جهت گرفتن نان از مشتري و خباز زخمي و تلف شدند.
در اواخر سال 1316، در تبريز مدرسه‌اي به نام تربيت جمعي افتتاح كردند به سبك مدارس مليه ايران. حاجي سيد محمد واعظ يزدي هر روز بالاي منبر رفته مردم را اغوا كرد كه مدرسه موقوف شود و گفت السنه خارجه فراگرفتنش حرام است و بارها به
ص: 409
امين الدوله صدراعظم سابق گفت كه او باعث ايجاد اين مدارس در ايران شد.
در صفر 1316، در مصر ايجاد بانكي به شراكت شد، سرمايه يك ميليون ليراي مصري بر صد هزار بهره منقسم، هر بهره ده ليراي مصري است. از براي بزريگران است. در حين لزوم از براي خريد پنبه و گندم، پول از بانك برداشته شود. بعد پس داده مي‌شود.
در صفر 1316 در نزديكي بادكوبه حاجي زين العابدين تقي اوف تاجر، يك كارخانه براي منسوجات پشمي و پنبه [اي] احداث كرده مخارجش به سه ميليون منات برآورد شده شش هزار كارگر دارد.
باغچه و مكتبي براي تعليم اطفال كارگران بنياد خواهد كرد.
ص: 411