جلد ششم از كتاب حوادث ايام سلطنت مظفر الدين شاه قاجار اودئيل مطابق رمضان المبارك 1319 مطابق دسامبر 1901 ميلادي
اشاره
چون در عشر اخير شعبان المعظم، در صحراي دوشانتپه كه در حوالي طهران است امتحان چند توپ در حضور شاه داده شد، به سيف الدين ميرزاي ميرپنج، مدير توپخانه، منصب امير توماني دادند با اينكه در عهد اين پادشاه منصب نظامي كمتر داده ميشود.
در دوم رمضان موسيو للواكويس كم كه از طرف دولت اتازوني مأمور به ايران شده بود وارد طهران شد. در روز سوم ورودش به خدمت شاه آمد.
در عشر اول رمضان: شاه به ميل اتابيك، يك ثوب جبه شمسه مرصع از درجه اول، به انضمام شرابه مرواريد كه از [امتيازات] وزرا است به وكيل الملك وزير خلوت وزير تجارت دادند.
در عشر اول رمضان، ميرزا ابو طالب خان مستوفي اول و منشي وزارت خزانه ملقب به مفاخر السلطنه شد.
در عشر اول شوال، شاه لقب مهد عليا را كه لقب مادر مرحوم ناصر الدين شاه ميباشد به دختر ارشد خود كه زن عين الدوله است داد.
در عشر اول شوال، ميرزا محمد علي خان ميرپنجه كه سابق رياست ذخيره قورخانه را داشت پسر مرحوم بيگلربيگي قجر كه بسيار مرد مقدسي بود و در علوم نظام خارجه هم دستي داشت، در طهران به مرض سينهپهلو به سن سي و چند سال درگذشت. شاه از مردنش افسوس خورد و اولاد از او هيچ بهجاي نماند.
در ماه اكتبر، در آتن پايتخت يونان، به جهت آنكه ميخواستند نسخه انجيل را از
ص: 600
زبان يوناني قديم به زبان حاليه يونان ترجمه نمايند، شورش از طلاب مدارس برخاسته چند نفري مجروح و مقتول شدهاند.
امسال وضع ماليه دولت عثماني مختل است. هيچوقت به اين درجه نرسيده بود.
مواجب بعضي افواج را نداده، خيال اصلاح را دارد.
در عشر دوم شوال اتابيك ميخواست به زيارت حضرت معصومه قم برود و محض اينكه مبادا شاه تنها بماند و از براي اتابيك مفسدين فتنه نمايند قرار داد كه شاه هم به قم بيايد و اجزا را خبر كردند. ليكن شاه رفتن به قم را موقوف كرد و در عوض براي شكار به جاجرود رفت.
در دوازدهم شوال، اتابيك جمعي از رؤساي ايل بختياري را كه به طهران آمده بودند به حضور شاه برد.
حكومت خراسان را [سال گذشته] «1» به شاهزاده نير الدوله دادند و سال نو نيز حكومتش با اوست و مبلغي پيشكش داد.
در شوال، ميرزا غلامحسين خان لشكرنويس ملقب به انتخاب لشكر شد. ميرزا ابو الحسن خان لشكرنويس در شعبان ملقب به شهاب لشكر شد.
در عشر دوم شوال، حاجي ملا شكر اللّه مجتهد ساكن طهران در سن قريب به هشتاد در طهران به مرض [] «2» وفات كرد. چند نفر اولاد از او بهجاي مانده. پسر بزرگش در نجف اشرف مشغول تحصيل است. در عشر دوم شوال، رضوان الملك كه در عهد شاه مرحوم رياست باغهاي دولتي را داشت و مرد به اطلاع مخبر از احاديث بود، ليكن مذهبش شيخي بود، در سن [] «1» به مرض [] «2» وفات كرد.
چندي بود كه قصابهاي طهران مجبور بودند كه بروند به قصابخانه [گوسفند] «3» به شهر بياورند و هر قصابي يك عدد معيني بايد گوسفند بخرد به اين جهت يك ماه بود كه گوشت كم شده بود و اين كار از براي حكومت طهران دخلي بود تا در عشر دوم شوال، عين الدوله حاكم حكم كرد كه اين اجبار برطرف شود و هر قصاب به هر اندازه كه خواهد
______________________________
(1 و 2). در متن به علت موشخوردگي از بين رفته قياسا تكميل شد.
(3). در متن سفيد مانده.
ص: 601
گوسفند بخرد و در طهران بكشد و بفروشد. لهذا گوشت، ماه دوم زمستان روي به فراواني گذاشت.
امسال زمستان دو سه بارش فراوان در طهران و اطرافش آمد، ليكن هيچ برف نيامد و مردم خيلي دلواپس شدند و ميگفتند سال قحطي خواهد شد تا در عشر دوم شوال يك باران كاملي كه [] ساعت بود، در طهران و اطرافش آمد و مردم خيلي خوشحال شدند. با آنكه سرماي امسال خيلي تخفيف داشت، بعد از آن باران، بهحدي سرد شد كه از سالهاي قبل گذرانيد.
در عشر دوم شوال، چند روزي اتابيك خدمت شاه نرفت. گفتند تمارض كرده.
سببش را دو چيز گفتند. يكي اينكه اتابيك ميخواست شاه را به قم ببرد شاه نرفت. دوم گفتند كه چون براتداران دولت مواجب ميخواهند و پول دولت ندارد، سبب تغير شاه و بيميليش به اتابيك است. لهذا اتابيك به درب خانه نرفت. لكن بعد از سه روز رفت و ميگفت ناخوش بودم. از اين گذشته پولي كه اتابيك ميخواست از روس قرض كند تا حال قرض نشده لهذا وضع دولت مختل است و تمام ادارات پول از دولت ميخواهند [] «1».
در ماه شوال معاون الدوله غفاري كاشي كه چندي طرف بيميلي اتابيك بود، به ميل اتابيك وزير مختار بلغار و يونان و سرب «2» شد.
در ماه شوال به امر شاه در يكي از اطاقهاي حياط دربار موسوم به حياط صندوقخانه، ملا محمد نديم السلطان اصفهاني كه در وليعهدي شاه و حال نيز معلم زبان فرانسه است و ترجمه روزنامه فرانسه را خدمت شاه در سر ناهار ميخواند، ايجاد دار الترجمهاي نمود حاوي ده مترجم كه در آنجا، ده زبان ترجمه شود از روزنامه و كتب خارجه.
ميرزا نصر اللّه خان شيرازي دبير الملك وزير داخله كه رئيس دار الإنشاي اتابيك بود و كاغذهاي حكام را جواب مينوشت و به مهر اتابيك ميرسانيد، در طهران درگذشت، در بيست و يكم شوال. مردي با خط و ربط و منشي بود و درستكاري معروف بود، ليكن
______________________________
(1). در متن به علت موشخوردگي ازبين رفته قياسا تكميل شد.
(2).Serbie سربستان، معاون الدوله ميرزا محمد ابراهيم خان سفير ايران در منطقه بالكان بود.
ص: 602
خيلي بيخير و وقيح و در مذهب بيقيد بود. پسر ارشد او ملقب به نصير السلطان و وزير رسائل دولتي است.
در شوال، عزيز الدوله دختر مرحوم محمد شاه عمه مظفر الدين شاه در طهران در سن شصت و هفت وفات كرد. «1»
در ماه شوال و ذي قعده بيپولي دولت ايران به حدّ كمال است. هرجا كه شاه حواله ميدهد نميدهند. ميگويند پول نيست. بهعلاوه معروف است كه دولت چهار كرور امساله كسر عمل دارد و از بيست و چهار كرور و كسري قرض هم ديناري نمانده.
ميخواهند پول قرض نمايند. اسبابش فراهم نيست. در ذي قعده مابين اتابيك و وزير بقايا «2» و بعضي نوكرهاي ترك شاه [] «3» زيرا كه وزير بقايا ميخواهد وزير دفتر شود.
اتابيك ميل ندارد. چون وزير بقايا يا طرف ميل شاه است اتابيك استعفا كرد لكن قبول نشد.
در عشر اول ذي قعده، شهرت دارد كه اتابيك ميخواهد به جهت پريشاني دولت بر ماليات بيافزايد. تجار آذربايجان ميخواهند راه شوسه از طهران به آذربايجان بكشند.
مخارجش را دو كرور گفتهاند.
علماي عظام عراق عرب به شاه و اتابيك تهديدات نوشتهاند كه اگر ديگر از دولت خارجه پول قرض كنيد به فرنگ برويد، بد خواهيد ديد و چنان گمان نكنيد كه دولت و ملت ايران بيصاحب ميباشد. ابلاغ ايشان را علماي طهران به شاه و اتابيك ابلاغ نمودند و در عشر اول ذي قعده، نزد شاه هر روز يكي از علما ميرود. شاه و اتابيك دستپاچه شدهاند و جرأت پول قرض كردن ندارند.
شيلات رشت را كه دولت ايران سابقا به سالي قريب بيست و پنج هزار تومان به
______________________________
(1). در كتاب نفيس دوستعلي خان معير الممالك تحت عنوان رجال عصر ناصري درباره اين عزيز الدوله خواهر ناتني ناصر الدين شاه همراه تصوير وي شرحي كوتاه ولي دلكش آمده و از آنجاست كه ميدانيم آن زن همسر كيومرث ميرزا عميد الدوله و بانويي باذوق و دوستدار شعر بوده و اشعار فراوان در حفظ داشته و كلكسيوني از قليانهاي نفيس جمع آورده بود. (نشر تاريخ ايران: تهران/ 1361)
(2). سلطانعلي خان وزير بقايا كه در آغاز مشروطيت، دولتي بدون رئيس الوزرا به مجلس معرفي كرد.
(3). كاغذ آسيبديده و متن خوانده نميشود.
ص: 603
دولت روس اجاره داده، حال روسها سالي دو كرور تومان عايد برميدارند و مدتي از اجارهاش باقي مانده.
دولت چين براي نظم قشون خود صاحبمنصب ژاپوني آورده كه نظام را به سبك ژاپون قرار بدهد.
در اين اوقات، در قرب كانال مصر درياي جبل اسفحير (؟) حفر چاهي نموده نفط وافري بيرون آمده.
در ماه سپتامبر، رؤساي بوئر متفق شده و در چندين نقطه بر سپاه انگليس حملات شديده كردهاند و بسياري از قشون انگليسي را تباه نمودهاند.
منليك «1» پادشاه حبشه، اين اوقات قصد حركت از پايتخت خود آديس آبابا «2» دارد كه به پاريس بروند.
ايالت كويت واقعه در عربستان در ساحل خليج فارس، شيخ حاكمش بيرق دولت عثماني را بر فراز عمارت خود افراشته. كشتي جنگي انگليس در نزديكي ساحل آنجا لنگر انداخته يعني ايالت كويت آزاد است و شيخ حاكم را مجبور ساخته بيرق عثماني را فرود آورده بيرق خود كويت را بلند ساخته.
ارامنه اروپا، در پاريس، زمين بازارچه را كه چندين سال قبل آتش گرفته به هشتاد هزار تومان خريداري نموده [اند] كه در آنجا كليساي بزرگ ارمني بنا نمايند.
امير جديد افغانستان اعلان كرده كه تمام افاغنهاي كه در زمان سابق از بلاد افغانستان مهاجرت كردهاند به اوطان خود مراجعت نمايند و اموالشان كه ضبط حكومت شده به آنها رد ميشود.
اين اوقات از شهر كريستيانا «3» پايتخت سوئد و نروژ جمعي از علاء فلكيين «4» تكليف شده كه به طرف قطب شمال بروند و موقع قطب را به آلات مغناطيسي تحديد نمايند.
پسر شاهزاده توان كه وليعهد چين شده بود، بهواسطه افعال زشت او و پدرش، به
______________________________
(1).Menelik پادشاه حبشه كه در آدواAdoua بر ايتاليائيهاي متجاوز غلبه كرد.
(2).Adisababa
(3).Christiana
(4). دانشمندان رشته هيئت و نجوم (ستارهشناسي)
ص: 604
حكم خاقان از ولايتعهد معزول شد. بعد از خرابي چين يعني پايتختش پكن به واسطه لشكر خارجه و فراري شدن خاقان و مادرش، اين اوقات كه اصلاح با دول خارجه شد به پايتخت مراجعت نمودند. بيست سال امنيت لازم است كه دوباره پكن به صورت اول شود. خاقان حكم كرده كه علوم اجنبيه در چين آموخته شود.
بودجه ماليه دولت آلمان امسال هفتاد كرور مارك كسر محل دارد. چه خرج ادارات دولتي امسال هيجده كرور تومان زياده از جمع ماليات و واردات دولت است. ميزان صادرات و واردات امسال انگليس از سال قبل كمتر است. علت بزرگش جنگ ترانسوال است.
متعلمين «1» ورشو در مدارس آلمان بهجهت امتناع آنها از [آموختن] زبان آلماني لهستانيها در شهر ورشو شورش سخت كرده خرابي به قونسولگري آوردهاند. مأمورين بلديه آشوب را خوابانيده و معذرت از قونسول خواستند.
اين اوقات يك خط راهآهن در افريقا، از سواحل حبشه الي درياچه ويكتوريانيازا كه جزء مستملكات انگليس است تمام شد.
امسال دولت عثماني از شام مشغول خط راهآهن ميباشد. براي حجاز، قدري كاركنانش اهمال دارند لهذا ميگويند تا پنج سال ديگر به مدينه منوره ميرسد.
در عشر اول ذي قعده، شاه يك شب خواب ميبيند كه حضرت امير المومنين عليه السّلام ايستاده در حضور آن حضرت علفي ميباشد. شاه از حضرت ميپرسد كه اين علف چه خاصيت دارد. ميفرمايد از خود علف بپرس. شاه از علف ميپرسد، جواب [ميدهد كه مرا خاصيت] «2» بسيار است. از جمله هركس كه بخورد صد سال عمر ميكند. شاه روي پاي آن حضرت ميافتد و التماس ميكند كه اجازه فرمايند از آن بخورد اجازه ميدهند و ميخورد.
و نيز شاه در عشر اول ذي قعده خواب ميبيند كه آقا سيد علي اكبر مجتهد تفرشي ساكن طهران، نزد شاه آمده و كيسه پولي در دست دارد و ميگويد حضرت
______________________________
(1). يعني دانشجويان شهر ورشوVarsovie مركز لهستان
(2). تكميل قياسي. در متن به علت آسيبديدگي نسخه، ناخواناست.
ص: 605
امير المؤمنين عليه السّلام براي تو داده كه بعد از اين از خارجه قرض نكن. در بين صحبت ماهي از مشرق هويدا ميشود. شاه از سيد ميپرسد اين چيست؟ جواب ميدهد حضرت براي كمك تو فرستاده است.
در عشر اول ذي قعده، شاه ده شب به دوشانتپه رفت و يك شبش را در منزل مخصوص اتابيك رفت. تا حال اين شاه شب منزل كسي نرفته بود. در روز پانزدهم ذي قعده، شاه از صبح به منزل عين الدوله حاكم طهران رفت. چون شاه جز منزل اتابيك نميرود، براي عين الدوله افتخار بزرگي است. در 28 ماه ذيقعده، حاجي ميرزا زمان خان غفاري كاشاني در سن هشتاد و شش در طهران وفات كرد و از او سه پسر به جاي مانده.
در عشر آخر ذي قعده، قوام الملك شيرازي كه پشتدرپشت از رؤساي شيراز بود و مال زياد دارد و حكمش در فارس جاري است و با شعاع السلطنه حكمران فارس كه پسر دوم مظفر الدين شاه است منازعه دارد، مردم شيراز را تحريك كرد تا بلوا نمودند كه ما شعاع السلطنه را نميخواهيم و به ارگ حكومتي ريختند. جمعي از طرفين كشته شدند.
آب و نان را به روي نوكرهاي شاهزاده بستند. جمعي را هم قوام تحريك كرد به شاه تلگراف زدند كه ما شعاع السلطنه را نميخواهيم. از آن طرف شعاع السلطنه در ارگ محصور بود. تلگراف به شاه زد كه آن صدمه كه در صحراي كربلا به شهدا وارد آمد به من بيشتر وارد آمده به داد من برسيد و الّا مرا ميكشند. محرك اين كار اتابيك است. شاه خيلي متغير شد. خواست پسر قوام را در طهران بگيرد. اتابيك مانع شد و تقصير را گردن شعاع السلطنه گذاشت و از حكومت فارس معزولش ساخت.
در روز جمعه دهم ذي حجه كه عيد فطر و يك ساعت و نيم به غروب مانده آن روز تحويل آفتاب به برج حمل شد، به قرار معلوم، در طهران، وزير تشريفات قريب هزار و پانصد نفر را دعوت كرد كه در وقت تحويل در حضور شاه باشند. چون جمعيت مدعوين زياد شد، شاه به حاجب الدوله گفت خودت دم در بايست و جمعي از آنها را كه [نبايد باشند] از آمدن به باغ مانع شو. حاجب الدوله چون مرد وقيح بيحيائي است جمعي از رؤساي ادارات را كه مدعو بودند مانع شد بلكه هركدام كه قدري براي آمدن به باغ اصرار داشتند، بد شنيدند و مفتضح شدند.
ص: 606
در عشر اول ذي حجه، حكومت قزوين را از شاهزاده حاجي سيف الدوله گرفتند و به ميرزا صالح خان سردار اكرم پسر كلانتر تبريز دادند. در عشر دوم ذي حجه حكومت استرآباد را از محمد صادق خان قجر ملقب به امير توپخانه گرفتند و به حاجي سيف الدوله دادند. در عشر اول ذي حجه، حكومت كرمانشاهان را از مجد الدوله گرفتند و به علاء الدوله قجر دادند.
در عشر دوم ذي حجه، مرض نقرس شاه عود كرده پايش سخت درد ميكند. در عشر سوم ذي حجه، سلطانعلي خان وزير بقايا كه خيلي مرد موقري است و طرف ميل شاه ميباشد و از براي خود بالمآل تهيه صدارت دارد ملقب به وزير افخم ميشود و پسرش امين بقايا ملقب به وزير بقايا ميگردد.
در عشر دوم ذي حجه، در طهران شهرت دارد كه جمعي هستند نقل و قند به اطفال ميدهند كه بخورند. پس از آنكه خوردند فورا ميميرند. ميگويند محرك آنها بابيه ميباشند. بعضي ميگويند محرك ايشان جمعي هستند كه ميخواهند بلوي كنند و دولت و ملت را بههم بزنند كه شايد شاه به اين واسطه به فرنگ نرود و نيز گروهي گويند كه اين مطلب بكلي دروغ است.
در عشر دوم ذي حجه، حكومت فارس را به حاجي آصف الدوله امير نويان شاهسون دادند، با آنكه وي مرد متقلب بدحسابي است و مال دولت و مردم را در مدت حكومتهاي خود خورده، چون اتابيك واسطه اوست براي درستي او كفايت كند.
براي تاجگذاري ادوارد پادشاه انگليس، از طرف دولت ايران شاهزاده مؤيد الدوله مأمور است كه به آنجا برود.
رفتن شاه به فرنگ محقق شد. دولت انگليس و آلمان كه در سفر اول شاه به فرنگ دعوت نكرده بودند، امسال دعوت كردند. در بيست و هفتم ذيحجه، شاه يا اتابيك و سي نفر اجزاء از طهران عازم فرنگ شدند و در باغ بيرون دروازه قزوين معروف به باغ شاه نقل مكان كرد. دو روز قبلش تمام سفراي طهران خدمت شاه آمدند و شاه با آنها وداع كرد. در بيست و ششم قرار شد كه علماي طهران نيز نزد شاه بيايند و وداع كنند، نيامدند مگر دو سه نفرشان، ما بقي برضدّ دولت شورش دارند كه چرا شاه به فرنگ
ص: 607
ميرود. در اين واقعه علماي طهران همقسم شدهاند كه تمام بر ضدّ دولت باشند كه نه شاه پول از خارج قرض كند و نه به فرنگ برود و نه آنكه بيموقع مال مردم را به اجزاي خود ببخشد. بعضي ميگويند علما برضد اتابيك نيز ميباشند. شاه خيلي از اين واقعه غصه دارد. باري شاه گوش به حرف آنها نداد. عازم فرنگ شد. وي گفت من اين سفر را براي معالجه و حفظ رعايا به فرنگ ميروم. در بيست و نهم شاه از باغ شاه يكسره به كرج رفت. چون شاه از دريا ميترسد، از طرف آسترا «1» به روسيه خواهد رفت.
شهرت دارد شانزده كرور دولت ايران قرض كرده بعضي ده كرور ميگويند. پول را هم از دولت روس گرفته به روايتي سرحد پيش آنها گرو گذاشته. اتابيك، در وقت رفتن، سفارش شهر را به سپهسالار و عين الدوله حاكم طهران نموده كه جلو بلواي علما را داشته باشند.
شاه در روز حركت خيلي محزون بود و با تمام نوكر وداع كرد و مهرباني نمود. در طهران خبرهاي مختلف در عشر آخر ذي حجه زياد است. علما خيلي ضديت با دولت دارند. از علماي اصفهان نيز به آنها همراهي است بلكه محرك را بعضي از نوكرهاي دولت ميدانند كه بر ضد اتابيك هستند.
در عشر اول شوال، مسيو دكروت وزير مختار بلجيك كه موقتا به بلجيك رفته [بود] به طهران مراجعت كرد.
در شوال، رياست ايل و سواره دويرن خمسه را به فخر الملك امير تومان پيشخدمت دادند. در شوال، شيخ محمد خان دكتر اتابيك ملقب به احياء الملك شد. محمد حسن خان سرتيپ مهندس قجر كه تمام نقشه سرحدات ايران را كشيده در شوال ملقب به مبصر الدوله شد. شاهزاده اسحق ميرزا مؤيد الممالك رئيس پستخانه كرمانشاهان ملقب به اكرم الدوله شد. حاجي ميرزا موسي آقا ثقة الاسلام كه از علماي شيخيه است در تبريز در هفتم رمضان وفات كرد.
در سمنان، گوسفندي برهاي زاييده دو سر و هفت پا و دو دنبه داشته يك طرفش ماده و طرف ديگرش نر بوده فورا مرده.
______________________________
(1). يعني آستارا.
ص: 608
دو سه سال قبل، كه مابين اتازوني و اسپانيا در سر جزيره كوبا نزاع بود و آخر الامر جزاير فيليپين كه از متصرفات اسپانيا بود تصرف كرد، تا حال، مابين اهالي ينگي دنيا «1» و اهل جزيره نزاع در ميان است. تازگي مابين آنها خونريزي سخت شده.
دولت آلمان كوشش دارد كه اهالي لهستان زبان آلماني بياموزند و بغير از آن تكلم نكنند.
خط راهآهن تفليس به شهر الكساندر پول و ايروان [را] مشغول ساختن هستند.
در اين اوقات، امپراطور و امپراطريس چين با خدام وارد پايتخت خود شدند. سال قبل كه بهجهت حميت، اهالي چين به رعاياي خارجه ضرر زدند، دول خارجه هريك قشون به چين آوردند و بيشتر سبب خسارت چينيها شد. پس از آنكه اصلاح شد، دول قرار دادند كه هريك خسارت خود را از چين بگيرند. به علاوه هر سفارتخانه قرار داد كه از براي حفظ خود سرباز و توپ داشته باشد.
اين اوقات از اروپا به امريكا تلگراف بيسيم كشيده شده. در امريكا شيشه شكسته را آب مينمايند و در فرش خيابانها بهكار ميبرند و نيز در شهر فيلادلفي «2» خيال دارند كه براي مرضاي مسلول و مدقون «3» مريضخانه از بلور بسازند.
در سرحد شمالغربي هند و حدود خاك افغان طايفهاي هستند معروف به وزيري، دولت انگليس محض وصول ماليات از آنها با آنها زدوخورد دارد.
روز بيستم ذي حجه، شاه به بازديد كارخانه فشنگسازي كه دو سال قبل به توسط نريمان خان قوام السلطنه وزير مختار وينه وارد طهران شده بود رفت، از مستحدثات اين عهد است.
آقا شيخ محمد مهدي پسر مرحوم حاجي شيخ عبد الحسين مجتهد طهران كه در كربلاي معلّي مشغول تحصيل است ملقّب به معتمد الشريعه شد و برادر ديگرش آقا شيخ جواد امين الشريعه شد. ميرزا حسينعلي لشكرنويس، در ذي حجه ملقّب به
______________________________
(1). ينگي دنيا يعني امريكا و بهتر بگوييم اتازوني يا ممالك متحده.
(2).Philadelphia .
(3). دق همان بيماري سل است و مسلول همان مدقون يعني بيمار مبتلا به سل.
ص: 609
عالي الملك شد. محمد خان پسر مرحوم اديب الملك كه جزو پستخانه طهران است ملقّب به اديب همايون شد. ميرزا ابو القاسم خان معلم رياضي مدرسه دار الفنون، در ذي حجه، ملقّب به معلم الملك گرديد.
حكومت سال هذه السنه بارسئيل «1» خراسان را كما في السابق به نيّر الدوله دادند.
تازگي يك نفر از اهالي يونان براي رواج تخم نوغان «2» به بجنورد آمده.
امير اكرم نصر السلطنه حاكم گيلان حكم داده كه در رشت قصابها گوشت را در جعبه شيشه گذارند در لاي پارچه سفيد بپيچند. نيز امير اكرم اختيار حملونقل پست دولتي را در راه شوسه رشت و قزوين از خارجه گرفته به داخله سپرده.
در روز حركت شاه از طهران به فرنگ و هم در آن روز كه شاه به حضرت عبد العظيم عليه السّلام رفت، جمعي از زنها در طهران و در آنجا، جلو شاه را گرفته فحش زياد دادند كه اي سبيل كلفت بيغيرت دولت ايران را ميفروشي و به فرنگ براي تماشا ميروي. شاه را خيلي پژمرده ساختند.
پادشاه اسپانيا، آلفونس «3» سيزدهم تا حال چون طفل بود مادرش سلطنت ميكرد. از امسال به بعد خيال دارد كه خود مستقلا سلطنت نمايد.
پس از زدوخورد دول ذيل با دولت آسماني چين، سفراي روس و انگليس و آلمان، اتازوني، فرانسه، بلجيك، هلاند، اسپانيا، نمسه «4» و ايطاليا، از جانب دولت خود صلحنامهاي كه تمامش بر خسارت دولت چين است قرار داده. پادشاه چين برادر خود را در نهم ژون 1901 وكيل خود قرار داده به آلمان فرستاد كه در آنجا صلحنامه را به انجام برساند و مبلغ چهارصد و پنجاه ميليون عدد تايل كه پنج تايل مساوي به يك ليره انگليس است وجه خسارت دول شده. قرار دادند كه دولت چين در مدت سي سال با صدي چهار منفعت به قسط بپردازد. اين صلحنامه هيجده فصل بود كه هر فصلي داراي چندين بند است.
______________________________
(1). بارسئيل يعني سال يوز (پلنگ).
(2). تخم كرم ابريشم كه منظور از رواج آن وسعت بخشيدن به صنعت تهيه ابريشم است.
(3).Alfons ، تصوير و شرححالي از وي در روزنامه شرافت آمده.
(4). نمسه همان اتريش است يعنيAustria
.
ص: 610
در عشر دوم ذي حجه [وام] كه شاه از روس قرض كرده ميگويند هفت كرور بود:
به اين ترتيب كه گمرك گيلان را كه سالي يك كرور عايدي دارد هفت سال پيش آنها گرو گذاشت كه سالي يك كرور را بردارند.
شاه در عشر سوم ذي حجه كه به فرنگ ميرفت وزراي ششگانه معين كرد كه طهران هفتهاي چند روز مجلس داشته باشند و به كارها رسيدگي نمايند: عين الدوله، سپهسالار، مشير الدوله وزير خارجه، ميرزا عبد اللّه خان پسر اتابيك، وزير افخم كه مدير مجلس است، وزير عدليه «1». معين الملك «2» پسر امين الدوله صدراعظم سابق. چون به دولت چنين معلوم شد كه محرك علما بر ضدّ دولت است، خود معين الملك ناچار از شاه مرخصي گرفت كه به لشتنشا كه از دهات امين الدوله است و امين الدوله در آنجاست برود.
در چهارم ذي قعده، نيم ساعت از ظهر گذشته، محل سفلاي شهر شماخي شيروان «3» به سبب زلزله منهدم شد. دو هزار نفر زن و بچه مسلمانان فرورفتهاند. قريب صد ده خراب شده. اهلش بيمنزل ماندهاند. از اول حدوث زلزله تا صبح، چهل و سه دفعه زمين حركت كرده. ابتداي زلزله سوم ذي قعده و انتهايش چهارم ذي قعده بود. هم در آن روز در تفليس و آستارا و گنجه و بادكوبه نيز زلزله شد.
در حوالي قريه مارازي، كوه آتشفشان در رودخانه گوگ چاي باز شده.
در ششم ذي قعده، در صابونچي در اراضي آدموف و ميرزايف از بادكوبه، حريق سختي روي داده. چاه نفط، دو انبار بزرگ، دو حوض آهني كه مملو از نفط بوده سوخته.
در عشر دوم محرم، چند بارش و تگرگ سخت در طهران و اطرافش آمد كه سيلها در اطراف روان شد و براي حاصل فايدهها دارد. ميگويند چندين سال است كه به اين خوبي باران نيامده.
______________________________
(1). غلامحسين خان صاحب اختيار.
(2). ميرزا محسن خان پسر امين الدوله و شوهر خانم فخر الدوله دختر مظفر الدين شاه و مادر دكتر علي اميني.
(3). درست شروان است نه شيروان. خاقاني كه زاده همين ناحيه است ميگويد:
عيب شروان مكن كه خاقانيهست از آن شهر كابتداش شر است
ص: 611
در شب چهارشنبه چهاردهم محرم، خسوف كلي روي داد و تمام جرم قمر در عقده رأس منخسف شد. چون شروع به انخساف نمايد گذشته باشد از شب مزبور دو ساعت و يك دقيقه در طهران، چون تمام منخسف شود، از شب سه ساعت و پانزده دقيقه گذشته بود. مدت تمام خسوف سه ساعت و چهل دقيقه. رنگ خسوف سياه مايل به سبزي، تأثيرش سه ماه و هشت روز.
در شب هفدهم محرم، شاهزاده نصرت السلطنه «1» دايي مظفر الدين شاه، خازن مهرشاه، در سن پنجاه و [] به مرض [] در طهران وفات كرد. وي سابق بر اين گاهي حكومت طهران و گاهي وزارت عدالت را داشت. مردي متعصب و خوشحساب بود. زن نداشت. اولاد هم از او بهجاي نماند چند دفعه زن گرفت و طلاق داد و گفت شايد [هرزه] شود. وصيت كرده كه تمام مالش از شاه باشد. يك ده وقف نكرده. در اين اواخر مرض ماليخوليا داشت. شاه و سايرين از او ملاحظه داشتند. در حكومت طهرانش چند دست بريد. شاه اسمش را گذاشته بود «دايي قصاب».
در عشر دوم محرم، شاه در رشت است و تعزيهخواني در آنجا دارد. از طهران هم روضهخوان به آنجا برده. در غياب شاه در طهران، تمام وزرا هفتهاي دو سه روز به دربار حاضر ميشوند. حكمي كه بايد جاري شود تمام ميخوانند و امضا مينمايند.
وزير افخم مدير اين مجلس است.
در سوم ذي حجه، نيم ساعت به غروب مانده، در قريه خيرآباد كه از سرحدات قوچان است يك ساعت تگرگ باريده هر دانه آن زياده از دو سير وزن داشته از سيب بزرگتر. دو نفر آدمي و پانزده رأس دواب مرده است.
امير بهادر جنگ كشيكچيباشي، در عشر اول محرم، در بين راه گيلان كه ملتزم ركاب شاه در سفر فرنگ است ملقب به سردار اعظم ميشود. رياست مهر شاه را تلگرافا به اعتضاد السلطنه پسر وليعهد كه در طهران است و تقريبا ده سال دارد، دادند.
از وسط ماه شوال تا آخر ماه، وليعهد درد دست عصباني سخت داشت.
______________________________
(1). روح اللّه ميرزا نصرت السلطنه.
ص: 612
در عشر سوم محرم، در زاويه حضرت عبد العظيم عليه السّلام يك نفر اسكناس به سبك اسكناس انگليسي كه در ايران رواج است ساخته.
در عشر سوم محرم، صارم الملك ميرپنجه پسر مرحوم عزيز اللّه خان صارم الملك شاهيسون در سن بيست سالگي در طهران سكته كرد و سبب مرگش افراط در مسكرات بود و تپش قلب داشت. از وي اولادي بهجاي نماند.
امسال تعداد حجاج بيت اللّه الحرام بالغ به دويست و هشتاد هزار و كسري رسيده في الجمله مابين حجاج مرض و با شيوع كرد. اما دوام نداشت.
شاه پس از آنكه به سرحد انزلي رسيد، تلگرافا به وزرا و بزرگان طهران احوالپرسي كرد.
در عشر سوم محرم، شاهزاده معتضد السلطنه پسر مرحوم اعتضاد السلطنه را به حكم وزراي دربار از طهران نفي بلد كرد «1». وي سابق با وزير دربار بدگويي كرده بود. حالا را سببش اين بود كه ميخواست محرك آشوب شود. در عشر آخر محرم از برلن تلگراف آمد كه ميرزا ابراهيم خان مدبر الملك نايب اول وزارت خارجه كه به آنجا براي معالجه رفته بود، شكمش را اطبا پاره كردند و به همين مرض مرد. وي مردي درست و با كمال و معقول بود. در طهران، در وزارت خارجه رياست تحريرات خطوط عثماني را داشت.
در سلخ محرم، شاه از راه آسترا وارد بادكوبه شد. اتابيك از بادكوبه شوسه «2» راه آسترا به اردبيل را كه راه صعب المسلكي است تلگرافا به حاجي ملك التجار امتياز داد «3» كه بسازند. حاجي ملك به شراكت كمپاني اسلاميه خواهد ساخت كه راه تجارت از روس به ايران سهل باشد. فايده كلي براي تجارت خواهد داشت. مخارجش را قريب دويست و پنجاه هزار تومان بازديد كردهاند. در ماه صفر تهيه ساختن خواهد شد. اتابيك به حاجي ملك التجار نوشته كه راه آسترا همان راه يا هفتخوان رستم است.
______________________________
(1). شاهزاده محمد حسن ميرزا پسر عليقلي ميرزا اعتضاد السلطنه معروف به شاهزاده پيشخدمت.
(2).Chaussee در اين كتاب همهجا شسه آمده است.
(3). حاجي ميرزا كاظم ملك التجار كه مردي سخت هوشمند ولي بسيار نادرست و سودجو بود.
ص: 613
در ماه محرم، در اطراف دشتستان فارس، چهارصد هزار تومان، مال التجاره تجار اصفهاني را كه در فارس ميباشند دزد برده. عمل فارس خيلي مغشوش است. گراني نيز هست. در لارستان نان به يك من هفت هزار دينار رسيده است.
ميرزا كاظم خان ممتحن السلطنه نايب اول وزارت خارجه رئيس محاكمات وزارت خارجه در محرم، به منصب مستشاري اول وزارت خارجه نائل شد.
ميرزا حسن خان نايب اول وزارت خارجه در سن [] به مرض [] در عشر اول صفر در طهران وفات كرد.
ميرزا علي اكبر خان مستوفي پسر مرحوم ميرزا حسن وزير گيلاني در ماه ذي حجه ملقّب به فاخر الدوله شد.
در ماه ذي حجه، ميرزا تقي خان اقبال الكتاب رئيس دفتر وزارت تجارت ملقب به افضل السلطنه شد. ميرزا حسينعلي خان فراشباشي وزارت تجارت، در ماه ذي حجه، ملقّب به معز ديوان شد. حاجي سيد فرج اللّه تاجر ملك التجار كردستان، در ماه ذي حجه، در كردستان وفات كرد. پسرش حاجي سيد احمد ناظم التجار ملقب به ملك التجار شد.
در ذي حجه، عباس خان پسر ايلخاني ايل كلهر در كرمانشاهان ملقّب به صمصام نظام شد. ميرزا محمد علي خان منشيباشي علاء الدوله حاكم كرمانشاهان در ذي حجه ملقّب به دبير همايون شد. ميرزا محمود خان از اقوام علاء الدوله، در ذي حجه، ملقّب به خازن لشكر ميشود. در ذي حجه، ميرزا علي اصغر خان سرتيپ تلگراف كه در استرآباد ميباشد ملقّب به بشير خاقان ميشود. در عشر سوم ذي حجه، امامقلي خان پيشخدمت پسر دوم سلطانعلي خان وزير افخم ملقّب به امين بقايا شد. در عشر سوم ذي حجه، محمد حسن خان صمصام السلطان به لقب سالار اسعد ملقب شد. در ذي حجه حاجي اعتصام نظام پسر مرحوم ميرزا اسحق خان مشكوة السلطنه ملقّب به مشكوة السلطنه شد.
نجم الدين خان پسر ديگر مشكوة السلطنه مرحوم، در ذي حجه ملقب به نجم السلطان و پيشخدمت شاه شد. حاجي ميرزا حسين مستوفي گيلاني در ذي حجه ملقّب به مدير السلطنه شد. بعد از فوت ميرزا مهدي خان رضوان الملك شيخي در طهران،
ص: 614
برادرش عباسقلي خان رضوان الملك شد. در ذي حجه، عبد الصمد ميرزاي پسر عماد السلطنه بن عز الدوله ملقب به حميد السلطان ميشود.
در عشر اول ذي حجه، شاه يك روز به باغ سليمانيه «1» عضد الملك رفت.
در ماه فوريه، در كنار رودخانه استر، لشكر بوئر با لشكر انگليس زدوخورد كاملي شده لشكر انگليس شكست فاحشي خورده.
شاهزاده مظفر الممالك از طرف نير الدوله حكمران خراسان در ماه ذي قعده گذشته حاكم تربت و جوين شد.
رئيس راهآهن روس كه از اهالي روس است، در طهران در صفر، بعضي قراردادها قرار داده كه در گارد «2» مابين زن و مرد فاصله باشد.
شاه را در گيلان، پذيرايي خوب در اين سفر نمودند و پيشكش زياد به او دادند، شاه هم به آنها لقب و درجه زياد به اهالي و كساني كه در ركاب شاه بودند داد. در وقت ورود شاه به گيلان، چون نصر السلطنه امير اكرم پذيرايي خوب از شاه و اتابيك كرده ملقّب به سردار معظم شد.
در اين اوقات، يكي از طلاب «3» مدارس سن پطرزبورغ به لباس صاحبمنصب درآمده در دالان دار الشوراي دولتي به يك تير طپانچه وزير داخله روس را كشت.
ادوارد هفتم پادشاه انگليس، به جهت روز تاجگذاري خودش، به رئيس بلديه لندن «4» گفته كه پانصد هزار نفر را در آن روز، وليمه دهد. برآوردش هر نفر دو ريال پول ايران مخارج برميدارد.
در عشر اول محرم، دوباره در شماخي شروان زلزله سخت شده و دو هزار نفر از سكنه هلاك شدهاند. در نزديك شهر، چند روزي دهانهاي باز شده ابخره «5» و آتش بيرون آمد.
______________________________
(1). باغ سليمانيه در اراضي سليمانيه بود به نام سليمان خان قاجار جد عضد الملك. اين اراضي را بعدها وثوق الدوله خريد و فروخت. محله تهران نو در همين اراضي ساخته شده.
(2). گارد تلفظ عوامانه گارGare است يعني ايستگاه ترن و اينجا ايستگاه راهآهن حضرت عبد العظيم.
(3). طلاب مدارس يعني دانشجويان.
(4).Lord Mayer عنوان شهردار لندن.
(5). ابخره به معناي بخارها.
ص: 615
در اين اوقات، جواني در سن بيست و هفت سالگي كه در نزديكي قاهره مصر متولد شده به پاريس آمده طول قامتش قريب دو ذرع و هفت گره است.
آلفونس سيزدهم پادشاه اسپانيا، امسال ماه صفر در تخت مينشيند. ارفع الدوله سفير كبير ايران در رم، يك قطعه نشان اقدس از طرف شاه ايران براي آلفونس ميبرد.
شهرت دارد كه سلطان ايران اين پول دوم را كه از روس قرض كرده، شهر قزوين را به گرو پيش آنها گذاشته.
رودخانهاي كه نزديك چمن قهقهه كه در راه خراسان است و تا مشهد چهل و دو فرسخ است، يكي از حكام خراسان به روسها فروخته است. يك شعبه از بانك استقراضي روس در طهران اين اوقات در شهر مشهد، در بيستم محرم دائر شد.
در اين سفر شاه به فرنگ كه از راه قزوين ميرفت، علماي قزوين از شاه پيشواز نكردند و ديدنش نيامدند. گفتند علماي طهران به آنها نوشته بودند. شاه كه در گيلان رسيد، اتابيك به آقا شيخ زين العابدين واعظ گفت كه به آسيد علي اكبر مجتهد كه در طهران است، تلگراف بكن كه از شاه احوالپرسي بكن. تلگراف زد. آقا سيد علي اكبر جواب نداد و اعتنا نكرد. اما علماي رشت به زور سردار معظم حاكم گيلان، از شاه پذيرايي نمودند. اتابيك در رشت گفت كه علماي قزوين به اندازهاي كه به يك حاكم احترام مينمايند به شاه احترام نكردند. اتابيك در فرنگ به شاه گفت كه به انگليس نبايد رفت. زيرا كه دولت انگليس مجبورا بعضي امتيازات در طهران از شما خواهند گرفت.
شاه قبول نكرد و گفت چون وعده دادهام ميروم.
يكي از شاگردهاي مدرسه پطرزبورغ كه در عداد نهيلستهاست وزير علوم روس را كشته.
در ماه صفر بعضي از وزراء از قبيل عين الدوله و وزير افخم و اقبال الدوله و بعضي امراي جزء بر ضد اتابيك مشغول كنكاش هستند و هر روزه در يكجا جمع ميشوند و معايب اتابيك را تذكره مينمايند. سبب اين كار بيشتر اقبال الدوله غفاري كاشي است كه مردي عاقل و دانا و بيترس است و سابقه عداوت هم با اتابيك دارد.
در روز بيست و هشتم صفر كه يوم قتل است و جمعي زياد از طهران و دهات به
ص: 616
حضرت عبد العظيم عليه السّلام مشرف شدند، مابين يك نفر فراش شاهي و يك سرباز جنگ شد. آنوقت جمعي از الواط و ساريان به حمايت فراش بلند شدند و جمعي از سربازها به حمايت ان سرباز، زدوخورد كاملي كردند. تمام آنها درهم ريختند. سر و دست خيلي شكست. جليل الدوله حاكم آنجا به سپهسالار و عين الدوله تلفون كرد. سپهسالار و عين الدوله فورا از طهران به آنجا آمدند. آنوقت دست از جنگ برداشتند. سپهسالار از درشكه پياده شد و سر يك سرباز را كه زخمي شده بود به دامن گرفت و نوازش كرد.
در بين اين جنگ يك نفر درويش كه يك مار سياه قوي هيكلي تحصيل كرده كه مبالغي به واسطه اين مار فايده برد يعني او را حاضر ساخته نقالي كند و به اسم او دم بدهد، از قضا آن روز براي اين كار به حضرت عبد العظيم آمد و مار را با خود داشت و جمعي دور او را داشتند و او نقالي مينمود. در بين آشوب و جنگ، آن مار بدبخت لگدكوب و به درجه هلاكت رسيد و درويش مايه تجارتش نابود شد.
در هشتم ماه مي، شهر سنپير «1» كه در جزيره مارتينيك «2» است زلزله شده و بعد كوه آتشفشان عمده روي داده قريب چهل پنجاه هزار نفر به هلاكت رسيدهاند.
در بيست و هشتم ربيع الثاني، قبل از ظهر در طهران، مختصر زلزله شد لكن خرابي نرسانيد. در غياب شاه طهران خيلي منظم است. عين الدوله حاكم كمال عدالت و رعب را دارد و الواط از او زياد خائفاند. ميتوان گفت كه بيش از چهل سال است طهران به اين نظم نبوده. در ماه ربيع الثاني، در طهران، نزديك دروازه دولاب «3»، دو نفر متحد شدند و دختري به سن ده دوازده ساله را شب به خانه خود بردند و بكارتش را بردند. دختر از درد مرد. سرش را جدا كردند و پوست صورتش را كندند و او را در جوالي كرده شب در كوچه نهادند. عين الدوله خيلي سخت گرفت تا هر دو را پيدا كرده با آنكه يكي از آنها سابق درشكهچي عضد السلطان پسر شاه بود و فرارا بهطرف عراق رفت و عضد السلطان از براي او به حاكم عراق سفارش نوشت كه از او نگاهداري نمايد و او را
______________________________
(1).Saint Pierre .
(2).Martinique
(3). دولاب دهي بود در شرق تهران كه خيار آن به طراوت و تردي معروف بود. اين ده نيز در توسعه تهران جزو شهر شد. محل آن بعد از سليمانيه (تهران نو) بود.
ص: 617
مخفي سازد، عين الدوله به عراق تلگراف زد. او را گرفته به طهران فرستادند. آنوقت كشتن اين دو نفر را از مجتهد استفسار كرد. شرعا هر دو قاتل بودند. در عشر سوم ربيع الثاني حكم داد هر دو را با سرباز و موزيك به سبزه ميدان بردند تا سر ببرند. يك نفر از فراشان شاهي كه در عداد ميرغضبان نبود، از خبثباطن، سر يكي از آنها را بيدرنگ ببريد و ديگري را هم ميرغضب بكشت. آنوقت ميرغضبان از دست فراش به عين الدوله عارض شدند كه كار ما را از دست ما گرفت. شاهزاده حكم داد او را گرفته چوب زدند و ريش و سبيلش را بريدند، خسر الدنيا و الآخرة.
اين شش نفر وزير كه در طهران در غياب شاه حكم مينمايند اغلب باهم نزاع دارند و هر حكم كه صادر ميشود مهر تمام را ندارد. وزير افخم به جهت تسلط عين الدوله و فراگرفتنش تمام امور را گاهي تمارض كرده در منزل ميماند. گفتند به شاه عريضه نوشت كه عين الدوله احكام را به ميل خود جاري مينمايد. شاه دستخط خوبي به او [تلگراف] زد كه تو مسئول تمام امور هستي. اما باطنا اتابيك حامي عين الدوله است. وزير عدليه در ربيع الثاني قريب بيست روز است كه به ده خود ضياءآباد رفته و امور ديوانخانه عدالت بكلي خوابيده و كسي نيست كه ايراد به او نمايد. اين وزراي دربار عليرغم يكديگر ناسخ و منسوخ خيلي صادر مينمايند. اگرچه در بيرون طهران حكمشان به هيچوجه جاري نيست.
در عشر سوم ربيع الثاني، چند نفر مبتلا به مرض طاعون شدهاند.
در ماه صفر، سيد عليبيك امير تونس در قصر دولتي مارسا كه در كنار بحر روم است و نزديك كارتاژ قديم بنا شده در سن هشتاد و پنج سالگي وفات كرد. در محل تربة البيلا كه مضجع اجداد اوست دفنش نمودند. پسرش سيد محمدبيك وليعهد بهجاي او به امارت نشست. ايالت تونس قريب بيست سال است كه در تحت حمايت فرانسه است.
تقريبا در ماه ربيع الاول، مابين ترانسوال و دولت انگليس صلح شد و عهدنامه رد و بدل شد. ادوارد محض تاجگذاري خود از اين جنگ دست كشيد. اما در باطن به جهت اين است كه اهل انگليس از اين خسارت فوق العاده به تنگ آمدند. رفتهرفته ايراد ملت به دولت شده بود. مخارج انگليس در اين جنگ متجاوز از دو هزار و چهارصد كرور تومان
ص: 618
پول ايران شد. با اين همه گويند رؤساي دولت ترانسوال عهدنامه را امضا ننمودهاند و راضي به صلح نبودند. اهالي ملت او را امضا كردند. اينك انگليس محض خسارت فوق العاده در اين جنگ ميخواهند ماليات جديدي بر قند و نان بيفزايند.
خسارت كوه آتشفشاني مارتينيك قريب هشتاد كرور تومان پول ايران است. گويند در شهر مكسيك دو دهانه آتشفشان پديد شده، آتشش نمايان است. اهالي آنجا ميخواهند جلاي وطن گويند.
در سنه 1902، ميلادي، در شهر كاپتون از شهرهاي كمبرلي «1» پايتخت نواحي دماغه اميد افريقا «2» كه معادن الماس دارد، در يكي از معادنش الماسي به دست آمده كه چهارصد قيراط وزن دارد. اما زردرنگ است. اين الماس متعلق به كمپاني كاپ است يعني دماغه اميد به رسم امانت در يكي از بانكها گذاشته است.
در سنه 1902 ميلادي، آلبرت فردريك اگوست پادشاه ساكس «3» آلمان در سن هفتاد و چهار سالگي جهان را بدرود كرد. اولاد نداشت. برادرش به سلطنت رسيد.
ساكش هفت كرور جمعيت دارد. آلبرت مدت بيست و يك سال سلطنت كرد. مملكتش از جمله ممالك متحده آلمان است. مستقل است. اما در تحت رياست امپراطور آلمان ميباشد.
در نهم ماه اوت، ادوارد هفتم پادشاه انگليس تاجگذاري در لندن كرد و اغلبي از ولاتعهد و امرا را دعوت نمود و ضيافت كامل كرد. مظفر الدين شاه هم در آنجا، در بيستم اوت، به دعوت رفت.
در ماه صفر در كاپ مرض طاعون بود. دولت چين قرار داده كه تا سي سال خسارت دول را بدهد. به جهت آنكه پادشاه انگليس ميخواست تاجگذاري نمايد با اهالي ترانسوال صلح كرده و جنگ موقوف شد. اما در باطن اصلاحش به جهت اين بود كه از مخارج اين جنگ ملت و دولت انگليس به تنگ آمده بودند و نفرت داشتند. در جمادي الاولي در اسكندريه و مصر مرض وبا موجود است.
______________________________
(1).Kimberley .
(2).Cap de Bonne Esperance .
(3).Saxe .
ص: 619
در سال قبل، به حكم دولت ايران درخت چاي را در بارفروش مازندران كاشتند امّا خوب عمل نيامد. از قرار معلوم، دولت ايران آن پول اول را كه از دولت روس قرض كرد، روسها قرار دادند كه چون اتابيك ضامن اين پول است بايد معزول نشود مگر آنكه تمام پول به ما رد شود و اين از حيلههاي اتابيك است.
تازه در ماه ربيع الثاني، چند نفر صاحبمنصبان قشون فرانسه با بالون به هوا رفتهاند با ساير صاحبمنصبان كه در پاريس بودند بدون امداد و اعانت سيم، مخابره تلگرافي نمودند.
چون پادشاه انگليس در موقع تاجگذاري دچار ناخوشي امعاء شد، سفرا و امرائي كه از دول خارجه به لندن آمده بودند مراجعت به اوطان خود نمودند تا در نهم اوت، مطابق چهارم جمادي الاولي، بناي تاجگذاري شد. ادوارد باشكوه تمام، با زنش از قصر دولتي بوخنقام «1» بيرون آمده به كليساي وستمينستر «2» رفت. آرشوك «3» پير كوتنبرك كشيش موافق رسومات مذهبي، با روغن مقدس شكل صليبي به پيشاني پادشاه كشيد و تاج سلطنت را بر سرش نهاد. پادشاه بعد از اتمام ادعيه، قسمنامهاي را كه تقبل اطاعت و رعايت قوانين مملكت در آن درج شده امضا نموده شمشير سلطنت و ساير علايمش را آرشوك به پادشاه تقديم داشت. گفتند جمعيت لندن در روز تاجگذاري دو برابر شده بود.
در ماه ربيع الثاني، ساليزبوري «4» صدراعظم و رئيس الوزراي دولت انگليس به واسطه كسالت مزاج از صدارت استعفا نمود. منصبش را به موسيو بالفور دادند.
در ربيع الثاني، دولت فرانسه بيست و شش باب مدرسه و صومعه روحاني و مذهبي را به واسطه آنكه از قوانين دولتي تجاوز نموده بسته است.
در ربيع الثاني، سيد محمود بن محمد بن سعيد سلطان زنگبار فوت كرد. چون دولت زنگبار در تحت حمايت انگليس است، يك دسته سفاين جنگي، انگليس به آنجا
______________________________
(1). بوكينگهام-Buckinghame
(2).West Minster كليساي مشهوري در لندن در جوار صومعهاي به همين نام.
(3).Archeveque
(4).Robert Cecil Marquis de Salisbury
ص: 620
فرستاد. نواب سيد علي فرزند مرحوم را به سلطنت سلام داد. چون سيد علي طفل است، وزير مقيم انگليس در امور ايالت زنگبار نيابت ميكند تا او بزرگ شود.
در ربيع الثاني، در سالونيك از خاك عثماني زلزله سختي روي داد و جمعي تلف شدند. در ربيع الثاني طوايف وزير [ي] دوباره سر به طغيان برداشته انگليس لشكر فرستاد و جنگ سختي شد و از طرفين جمعي مقتول [شدند].
در نزديكي شهر ميلان، از بلاد ايطاليا، طفل سه سالهاي را عقاب يا كركس از زمين ربود و طعمه كرد. در چين جمعي از ياغيان سر به شورش درآوردند. دولت به قهر و غلبه جمعي از آنها را به هلاكت رسانيد. اين اوقات دولت اتازوني شمالي خيال دارد كه بوغاز پاناما «1» را كه مابين دو امريكاي شمالي و جنوبي است حفر نمايد تا به آساني كشتي از آنجا بگذرد و راه دور نپيمايد. يكي از علماي بزرگ آلمان در اين اوان اظهار داشته كه امراض حيوانات غير از امراض انسان است و به انسان از آنها اثر نميكند. «2»
در اواخر ماه ربيع الثاني، زني كه يك سال بود به امراض مختلفه [مبتلا] و سه ماه است مفلوج شده، در مشهد مقدس متوسّل به ضريح مباركه حضرت ثامن الائمه عليه السّلام ميشود.
جناب سيد الشهدا عليه السّلام را با دو زن و حضرت علي اصغر خواب ميبيند. ميفرمايند برخيز.
عرض ميكند قوه حركت ندارم. دوباره ميفرمايند برخيز. از خواب بيدار ميشود خود را از تمام امراض خالي ميبيند. در شهر چراغان كردند.
در اواخر ربيع الثاني، سيلي بزرگ در خرقانين آمده جمعي نفوس و مواشي و املاك و مزارع را نابود كرده. در بيست و هشتم ربيع الثاني، عروس شخصي لحافدوز در يزد، پسر زاييده سه كلّه داشته بعد از سه روز ميميرد.
در عشر اولا جمادي الثانيه، موسيونوز رئيس گمركات و پست ايران در محلات طهران پست شهري قرار داده و جعبهاي نصب كرده كه هركس كاغذي از اين محل به آن محله خواهد بفرستد صد دينار داده تمر «3» ميگيرد و بر آن كاغذ چسبانيده در جعبه پست
______________________________
(1). بوغاز تركي است به معناي كانال، ترعه.
(2). در حيوانات بيماريهاي خاص وجود دارد ولي بيماريهاي مشترك با بيماريهاي انسان مثل هاري و سل نيز هست.
(3). همان تمبرTimbre .
ص: 621
مياندازد. آنوقت روزي يك دفعه فراش پست كاغذها را از اين محله ميبرد. اين كار از براي مردمان فتنهجو خيلي بهكار ميخورد كه هرچه ميخواهند مينويسند و صاحبش را به دست نميدهند. سابق بر اين هم در طهران بود، بهجهت فتنه مردم موقوف شد.
از انگليس، شاه تلگرافي مبني بر رضايت از اتابيك و خدمات او به مشير الدوله وزير امور خارجه زده است. در عشر اول جمادي الثانيه، چون مردم عراق و گلپايگان و خوانسار از حاكم خود صاحبديوان شكايت داشتند و به طهران و فرنگ تلگراف زدند، شاه به توسط عين الدوله، او را معزول كرد و دوباره حكومت آنجا را به شاهزاده عضد السلطان پسر خود داد.
از وقايع، در چهار به غروب مانده در روز چهارشنبه سيزدهم شهر جمادي الثانيه 1320 هجري در دار الخلافه طهران صداي مهيبي از آسمان هويدا شد. قريب پنج شش دقيقه مثل اين بود كه در آسمان چند كالسكه حركت ميكند. تا حال چنين صدايي كسي خبر نداده است كه شنيده باشد. حركت آن از طرف كوه بود. خداي تعالي مردم را حفظ فرمايد. از قرار معلوم جرم ساقطه يكي از كرات بود كه به طرف زمين آمد.
عين الدوله به جهت شب چهاردهم جمادي الثانيه كه شب ميلاد شاه ميباشد و شهر چراغان ميشود، داد جار زدند كه در آن شب زن از خانه بيرون نيايد. در بيستم جمادي الثانيه، اسكندر خان ناظم الممالك كه سابق ارمني بود و مسلمان شده و بعد لامذهب صرف بود در طهران وفات كرد. «1» در بيست و يكم جمادي الثانيه، آقا شيخ هادي مجتهد نجمآبادي از دهات ساوجبلاغ، ساكن طهران كه از جمله علماي اين شهر بود و در حقيقت باخدا و بيريا و محل امانت اغلبي از اهالي اين شهر است در سن قريب هفتاد و دو در طهران وفات كرد.
شب پانزدهم جمادي الثانيه كه شب بعد از ميلاد شاه است، مشير الدوله از منزل خود، قريب چهارصد نفر از داخله و خارجه با لباس رسمي دعوت كرد. جمعي را سر شام، جمعي را بعد از شام، تا ساعت هفت از شب رفته، بودند. تمام سراي او چراغان
______________________________
(1). ظاهرا منظور همان اسكندر خان برادر ملكم خان است.
ص: 622
بود و موزيك و «وييلن» «1» ميزدند. مشروبات براي همه مدعوين موجود بود. اين مهماني را هر سال اتابيك مينمود. چون امسال فرنگ بود، وزير خارجه دعوت كرد.
در ماه جمادي الثانيه، عين الدوله و وزير افخم و اقبال الدوله با بعضي از علما متحد شدهاند بر ضدّ اتابيك و عريضه به فرنگ به شاه نوشتند كه اين خيانت كرده و دولت را به باد داده، بايد نباشد و شاه عريضه را خوانده گفت چه بايد كرد. وزير دربار عرض ميكند كه تمام شهر را نبايد رنجانيد، براي يك نفر. بعد شاه عريضه را به اتابيك ميدهد اتابيك ميگويد اختيار با شاه است. اگر ميفرمايند الآن از همه كارها دست ميكشم و از اينجا ميروم. شاه ديگر حرف نزده مردم را رأي اين است كه شاه بعد از ورود به طهران، اتابيك را معزول مينمايد. بيست و هفتم ماه جمادي الآخر شاه از فرنگ وارد آسترا شد.
در همان شب در تمام ايران چراغان نمودند.
در شب بيست و نهم در رشت حريق سختي روي داده هفتصد دكان سوخته است. در ماه جمادي الاخري، اهالي همدان بر سر زن حاكم خود ظفر السلطنه سردار ريختهاند و زنش را بيسيرت نمودهاند.
در ماه جمادي الاولي، رئيسجمهوري دولت اتازوني با چند نفر در كالسكه بوده در واشينگتن مشغول گردش بوده كالسكه الكتريك «2» به كالسكه پادشاه دچار شده كالسكهاش را خرد كرده كساني كه در كالسكه رئيسجمهور بودند هلاك ميشوند و رئيسجمهوري زخمي [شد]. در جمادي الاخري در بلغارستان شورش است. دولت عثماني قشوني آنجا فرستاد و چند دفعه تصادف با بلغاري كرده است.
در شب اول ماه رجب المرجب در طهران، در امامزاده يحيي عليه السّلام زني، مسماة به قمر نواده مرد لندرهدوزي «3» كه يك چشم او [موسوج؟] بود و نابينا شده بود توسل ميجويد و شب در آنجا ميخوابد كه ناگاه كسي در عالم خواب به او ميگويد كه برخيز چشمت خوب است. فورا برميخيزد و بكلي مرض رفع، چشم او بينا ميشود. در همان شب گفتند كه در آنجا، نورباران هم شد.
______________________________
(1). ويلن، ويولونViolon سازي اروپايي كه در ايران به گرمي پذيرفته شد تا حدي كه جزو سازهاي ملي و محلي درآمد.
(2). كالسكه الكتريك ظاهرا همان اتومبيل است.
(3). لندره پارچه ضخيم پشمي كه از لندن صادر ميشد.
ص: 623
امسال در مملكت استراليا باران نيامده. قنوات و چشمهها بكلي بيآب شده است و علف نيز در جبال و صحرا نروييد. از اين روي قحطي سختي روي داده صاحبان اغنام مواشي خود را ميفروشند چنانكه قيمت گوسفند به سه قران رسيده است.
مدّت جنگ ترانسوال با انگليس سي و دو ماه شد. اينكه آن دولت از متصرفات انگليس شد.
پس از آنكه بعضي از وزرا و علماي طهران، برضد اتابيك متحد شدند و به شاه عريضه شكايت از او نوشتند، شاه حمايت اتابيك را كرد و گفت هركس با او عداوت ورزد، چنين و چنانش ميكنم. از اين خبر پس زدند و بكلي ميگويند ما از هواخواهان اتابيك هستيم.
در سيزده رجب امسال، يكي از منشيهاي وزارت خارجه مرا خبر داد كه شهادت شاه مرحوم به جهت اتابيك شد. زيرا كه ناصر الدين شاه گفته بود، پس از آنكه قرن من تمام شد، يك قصابي كاملي درباره اتابيك و كسان او خواهم كرد. زيرا كه خرابي ملت و دولت ايران را او سبب شده است. اين بود كه اتابيك ميرزا رضاي كرماني را به پول مغرور كرد و شاه را در امامزاده حمزه به قتل رسانيد. اين بود كه پس از آنكه ميرزا رضا گرفتار شد كسي را نگذشت كه از او استنطاق نمايد و در محبس اتابيك غذاهاي خوب به او ميداد و تا روزي كه ميخواستند ميرزا رضا را به دار بزنند يقين داشت كه او را نميكشند. «1»
ماري هانريت ملكه بلژيك در سن شصت و شش سالگي، در شب شنبه شانزدهم جمادي الثانيه، وفات كرد. در ماه رجب وبا در مصر شيوع دارد. قريب سي و يك هزار نفر تا حال به اين مرض مردهاند.
آلفونس سيزدهم پسر آلفونس دوازدهم است. از طرف پدر، نسبت به لوئي چهاردهم پادشاه فرانسه ميرساند. مادرش از اهالي اطريش است. در هشتم صفر امسال، در مملكت اسپانيا كه همان اندلس سابق باشد به تخت مينشيند، تا آن روز طفل بود و
______________________________
(1). مقايسه كنيد اين نكته را با مطالبي كه من در جلد دوم تاريخ ايران و جهان (قاجاريه) نوشتهام در علل قتل ناصر الدين شاه.
ص: 624
مادرش نيابت سلطنت داشت. ولادت اين پادشاه در بيست و پنجم رجب سنه 1302 هجري ميباشد. مملكت اسپانيا داراي نه هزار و نود و يك ميل مربع زمين است.
جمعيت آن شانزده ميليون و چهارصد و بيست و نه هزار و چهارصد و سيزده نفر است.
در ربيع الاولي، در مملكت جمهوري كوچك گواتمالا، در امريكاي مركزي زلزله شده است. يك شهري كه داراي بيست و پنج هزار نفر سكنه است خراب گرديد. در آن اوان، در اتازوني شمالي به واسطه طوفان و باد يك شهر كوچك خراب ميشود و سيصد نفر به هلاكت ميرسند.
چهار سال قبل، آمريكاي شمالي با دولت اسپانيا در سر آزادي جزيره كوبا نزاع نمود و دولت اسپانيا شكست خورد و قرار شد كه كوبا در تحت حمايت و حفاظت امريكا باشد تا آنكه بتواند خود را اداره بنمايد. امسال رئيسجمهوري و وزراء براي خود ترتيب دادهاند. ميتوان گفت كه جزيره كوبا حال خود يك دولتي است آزاد.
اين اوقات از باسمنج به تبريز تلفون كشيدهاند. در عشر دوم جمادي الاولي سيل شديدي به تبريز آمده است. در 19 جمادي الاولي نيز در مرند سيل آمده خسارت رسانيده. در ذي قعده ميرزا علي اكبر خان سرتيپ ناظم ديوانخانه عدليه گيلان ملقّب به زعيم الممالك شد. در ذي قعده ميرزا عباس خان منتظم ديوان وزير ماليه گيلان ملقّب به منتظم الملك شد. در ذي قعده علي خان امير آخور و شاطرباشي نصر السلطنه امير اكرم ملقّب به ناصر نظام ميشود. تقي خان منتصر ديوان، صندوقدار امير اكرم، شعاع نظام ميشود. در ذي قعده، در گيلان، علي اكبر خان، پسر مدير الملك ملقّب به محترم الملك ميشود. ميرزا نظام خان رئيس مدرسه شرافت رشت، در ذي قعده، نظام الممالك ميشود.
در شوال المكرم هزار و سيصد و نوزده در كرمانشاهان، سه باب مدرسه ملي بهطرز جديد ايجاد ميشود.
در ربيع الاول، نيّر الدوله حاكم خراسان، امر كرد از شريفآباد تا ارض اقدس كه شش فرسخ است شوسه ساختند.
در عشر دوم رجب، حاجي ميرزا حسين مجتهد نوري كه از محدثين علما و صاحب
ص: 625
تصانيف و تأليف است در نجف اشرف وفات كرد. در طهران مجالس فاتحه براي او گرفتند. بعضي از كتب او به طبع رسيده.
مصالحهنامه انگليس و ترانسوال بر ده فصل
فصل اول- قشون بوئر بايد از آلات حربيه بكلي نزع سلاح «1» نمايند و مطيع احكام ادوارد هفتم پادشاه انگليس باشند.
دوم- آنكه بعد از تسليم شدن بوئر، اسراي ترانسوال در هرجا باشند آزادند كه به مملكت خود برگردند و كرايه كشتي با انگليس است.
سوم- اسرايي كه در ميدان حرب تسليم شدهاند از حريت شخصيه و تصرف املاك خود محروم نخواهند بود.
چهارم- از جنگجويان بوئر مؤاخذه نميشود و از گذشته آنها ايرادي دولت انگليس نميكند. اما سرداران بوئر از اين شرط مستثني هستند. بعد از فراغت، براي محاكمه آنان مجلس نظامي تشكيل ميشود.
پنجم- بوئر مرخص است كه اولاد خود را به زبان هلاندي كه لسان عمومي است تعليم كند و با امناي ديوانخانه ميتوانند به اين زبان صحبت نمايند.
ششم- اهالي ارانژ «2» و ترانسوال مأذون هستند كه براي رفع حاجت تفنگ داشته باشد.
اما بايد بليت مخصوص از انگليس بگيرند.
هفتم- اداره عسكريه ترانسوال و مستعمرات ارانژ به حكومت كشوري تبديل خواهد شد و مانند ساير مستعمرات انگليس قانون گذاشته ميشود.
هشتم- سكنه بومي مملكت بوئر قبل از تقرير قانون مزبوره به عضويت مداخله در امور كشور و لشكري نشوند.
نهم- انگليس براي جبران خسارت خود ماليات و تحميل خصوصي بر املاك ترانسوال و مستعمرات ارانژ وضع نكند.
______________________________
(1). نزع سلاح به معناي رها كردن اسلحه، غير مسلح شدن. خلع اسلحه.
(2).Orange
ص: 626
دهم- در تمام ايالات ترانسوال و ارانژ، انجمني به رياست يك نفر از قضات و عمال دولت انگليس يا نواب آنها تشكيل ميشود كه رعايا را بهجاي خود بنشاند و اسباب راحت آنها را از خوراك و پوشاك و زراعت و غيره فراهم آورد. پادشاه انگليس سه ميليون ليره به رؤساي آن انجمن ميدهد كه به مصرف لازمه برسانند.
خسارت سي و دو ماه انگليس در مقاتله با ترانسوال قريب پنجاه و سه هزار و دويست نفر، ضرر ماليش پنج ميليارد و دويست ميليون فرانك.
شاه در شانزدهم رجب، از فرنگ وارد قزوين گرديد.
در رجب، در شهر يوكوهاما از بلاد ژاپون، چند نفر به مرض طاعون گرفتار شدند. در رجب، قشون عثماني شورشيان بلغارستان را مخذول ساخته است. در رجب، جبال آتشفشان اتنا «1» و استرومبولي «2» در انقلاب است و طوفان شديدي در جزيره سيسيل سبب هلاكت يكصد نفر شده.
در رجب، از مشهد سيم تلگراف تا [روي] كه پايتخت خواف است امتداد يافت.
در رجب، به جهت كمي مزد، هفتاد هزار نفر عمله كه در معادن ذغالسنگ پاريس كار ميكردند دست از كار كشيدند. در جمادي الثانيه برحسب قراردادي كه روس با چين داده بود كه چون دولت چين آرام شود لشكر ساخلوي خود را از آنجا بردارد، چون در قسمت منچوري آرامي حاصل شد لشكر خود را برداشت. در جمادي الثانيه، از پاريس تا پايتخت دانمارك خط تلفون كشيده شد. اما براي سال نو داير ميشود. در عشر آخر جمادي الثانيه قادر، سلطان مراكش وفات كرد. يك قطعه نقره كه چهل و هشت من وزن داشته در يكي از معادن نروژ يافته شده است. در جمادي الثانيه، يكي از جزاير كوچك ژاپون كه قريب يكصد و پنجاه نفر سكنه داشته از حادثه زلزله فرورفته و در زير آب پنهان شده. در جمادي الاولي يك قسمت از جزيره مارتينيك خسف شده قريب نيم فرسنگ از سواحل شرقي جزيره فرورفته است. اين واقعه را گويند تا حال مانندش كسي نديده است.
______________________________
(1).Etna .
(2).Strombolia .
ص: 627
مشير الملك، در هنگام مراجعت شاه از فرنگ، در تمام خاك روسيه تا آسترا خدمت شاه را به خوبي نموده است.
در آسترا، در عشر سوم جمادي الثانيه، شاه سنجاق الماس دستمال گردن خود را برداشته و به دست خود به مشير الملك داد. آنگاه او را مرخص كرده به سفارت پطرزبورغ معاودت نمود.
سال گذشته، اسماعيل خان ايلخاني هزاره كه از سرحدات خراسان است كه مرد مسني ميباشد و مبالغي در سال از دولت ايران بهره ميبرد و قريب هزار نفر سوار در تحت [رياست] او بود، با دولت ايران نمكبهحرامي كرد و به افغانستان نزد امير يعقوب خان حاكم افغان و هرات رفت و او را ترغيب نمود كه لشكر به اطراف خراسان كشد. يعقوب خان نپذيرفت و او راكت بسته به سرحد خراسان نااميد فرستاد.
در چهار ساعت به غروب مانده روز جمعه بيست و يكم رجب المرجب، شاه از فرنگ از سمت قزوين وارد باغ شاه شد. اين باغ از بناهاي ناصر الدين شاه مرحوم است و در نزديك دروازه امامزاده حسن عليه السّلام طهران واقع است، در حالتيكه وزرا و امرا و تمام اجزاي ادارات دولتي و وزراي مختار با لباس رسمي در آن باغ حضور داشتند و باغ را زينت كرده بودند و نيز از آنجا تا دم حياط اندروني شاه را به چراغها و پردهها و بيرقها آيين بسته بودند. تقريبا قريب نيم فرسخ ميشد و بيشتر اهالي طهران در اطراف خيابان و بامها براي ديدن شاه جاي داشتند. خيلي وضع باشكوهي بود. گفتند براي ناصر الدين شاه هم اين ترتيب روي نداد. زنهاي فرنگي گلها به روي كالسكه اتومبيل شاه ريختند و هورا كشيدند و قشون همه از دروازه تا درب سراي سلطنتي دو صفه با لباس سلام ايستاده بودند و نغمات موزيك هم در كار بود. حوضها از شربت ترتيب داده بودند. شاه في الجمله درد دست داشت. گفتند در بادكوبه درد دستش سخت گرفت. اين درد از آنجا بود. شاه ناهار جمعه را در مهرآباد كه از باغهاي معتبر است «1» و تا شهر نيم فرسخ
______________________________
(1). مهرآباد كه در آغاز حسينآباد خوانده ميشد از املاكي بود كه حاج ميرزا آقاسي آباد و به محمد شاه هبه كرده بود. نظام الدوله معير الممالك آن را خريد و قنات زد و باغ و قلعه ساخت و نظامآباد نام نهاد و وقتي كه
ص: 628
است مهمان معير الممالك بود و مهماني خيلي باشكوهي كرد.
در ماه رجب، پادشاه كره در شهر سااول از ممالك كره «1» فوت كرد. پسرش پرنس ليچك كه به سن بيست و هفت سال است جاي او پادشاه شد. خيالش اين است كه نفوذ دولت ژاپون را از كره كم نمايد. در ماه رجب، در نزديكي شهر ايركوتسك از بلاد سيبريه زميني در دوازده ذرع طول و چهار ذرع عرض شكافي پيدا ميشود، از دهانه آن بخاري متعفن غليظ خارج ميشود. بايد مقدمه كوه آتشفشان باشد. در ماه رجب، دولت عثماني قشوني براي تصرف شيخ سعيد به ساحل بحر احمر فرستاده خيالش اين است كه راهي تا به باب المندب بسازد و در آن قلاع محكمه بنياد نمايد. دولت دانمارك چند جزيره كه در آمريكا داشت ميخواست به دولت اتازوني بفروشد. مجلس شوري امضا ننمود و خيالش باطل شد.
اتابيك اعظم در نزد شاه واسطه شد كه اين چهار نفر كه مغضوب اتابيك بودند و از طهران خارج شده بودند دوباره به طهران بيايند: وزير همايون، ناصر خاقان، قوام الدوله، فرمانفرما.
چون وزير مختار روس مقيم طهران را دولت روس به پطرزبورغ خواسته بود، در ماه شعبان، وزير مختاري ديگر از روسيه مسمّي به ولازف به طهران براي اقامت آمد.
خلق شاه پس از سفر فرنگ مؤدبتر شده و سلامهاي نظامي را جواب ميدهد. در حقيقت از مخترعات اين پادشاه است و مزاج شاه هم از سابق بهتر شده است. در چهاردهم شعبان، شاه و تمام وزرا و امرا و بزرگان در پارك اتابك ناهار مهمان بود موافق سنواتي و حكام و صاحبان مناصب پيشكش به شاه دادند. در پانزدهم شعبان، شاه با تفنگ سرباز كه تهپر بود، يك دانه كلاغ را كه در روي درخت عمارت نشسته بود زد.
______________________________
نظام الدوله دختر ناصر الدين شاه، عصمة الدوله را گرفت، نظامآباد را جزو مهريه او كرد و از اينرو به مهرآباد معروف شد. وقتي مظفر الدين شاه در بازگشت از سفر دوم به مهرآباد رفت به حكيم الملك گفت وزير دربار، در واقع ما دوباره وارد فرنگستان شديم و جالب توجه آنكه مظفر الدين شاه از قزوين به معير الممالك تلگراف زده بود كه ناهار مهمان شما خواهيم بود (رجال عصر ناصري از دوستعلي خان معير الممالك).
(1).Seoul ,Coree .
ص: 629
اتابيك فورا صد تومان اسكناس از بغل درآورده به شاه نازشست داد. شاه جواب اتابيك را گفت: «مرسي».
در عشر اول شعبان، در عمارت گلستان طهران، شاه در ميان حياط، در حضور جمعي از اركان تعريف اين سفر فرنگ را به همراهي اتابيك مينمود. گاهي هم اتابيك تعريف او را ميكرد. مجد الدوله «1» كه از پيشخدمتهاي شاه مرحوم ميباشد و خيلي جسور است به شاه عرض كرد كه گاهي شما حرف ميزنيد اتابيك تصديق مينمايد گاهي او حرف ميزند شما تصديق ميكنيد. من كه حاضر نبودم كه كدام راست ميگوييد يا دروغ ميگوييد. شاه خجل شد و گفت من و آقا دروغ نميگوييم.
در شعبان، ظهير الدوله «2» حاكم مازندران كربلايي عباس برادر شيخ كبير مجتهد محترم بارفروش را به تقصيري گرفت و حبس نمود. مردم بارفروش شوريدند و فراشباشي حكومت را كشتند و دكاكين را بستند. علماي طهران هم در مسجد شاه جمع شدند كه بايد ظهير الدوله معزول شود. زيرا كه به شيخ كبير بياحترامي كرده است.
ظل السلطان حاكم اصفهان براي جمعآوري ماليات توپ و سوار به بختياري فرستاد.
يكي از سركردگان ياغي با جمعيت به سر آنها ريخت و توپ را گرفت و سواران را صدمه زد.
در عشر سوم شعبان، شاه وزارت انطباعات و دار الترجمه را از اعتماد السلطنه گرفت و به ملا محمد معروف به «موسيو» ملقب به نديم السلطان اصفهاني كه از مخصوصان اين شاه است و در سر ناهار، ترجمه روزنامه فرانسه با اوست داد. در عشر سوم شعبان، اختيار مهر شاه را به نيابت اعتضاد السلطنه به مشير السلطنه وزير خزانه و بيوتات دادند كه هفتهاي دو روز مشير السلطنه در درب اندرون شاه با حضور خواجه، جعبه مهر را باز كند
______________________________
(1). مهديقلي خان مجد الدوله پسر دايي ناصر الدين شاه و داماد وي. براي شرح حالش رجوع شود به رجال عصر ناصري (فصل 11).
(2). مؤلف با اينكه نوشته ظهير الدوله كربلائي عباس را به «تقصيري» گرفت باز هم لحن معترضانهاي دارد كه چرا به برادر خطاكار مجتهد اعتراض كرده و او را به حبس انداخته و بالنتيجه به مجتهد، شيخ كبير بياحترامي روا داشته. شرح اين واقعه در خاطرات ظهير الدوله آمده است.
ص: 630
و بروات و فرامين را مهر نمايد و دخلش از براي شاه باشد.
يكي از جزاير كوچك روسيه كه در مقابل دماغه روسكي ساوارت است، در اقيانوس شمالي واقع ميباشد چند هفته شروع به حركت كرده در ماه نوامبر از ريشه منفصل شده به سمت نواحي منجمد شمالي حركت كرده است، ميگويند ماده اين جزيره از يخ بوده كه به مرور روي او را خاك گرفته كمكم آباد شده.
در ماه نوامبر، دولت انگليس خيال دارد با اهالي سومالي نزاع نمايد و قشون بدان سوي ميفرستد. مملكت سومالي مابين زنگبار و حبشه، در افريقا واقع هست و چهار كرور جمعيت دارد و عرب ميباشند.
در ماه رجب، هفتصد تن دزدان يكي از شهرهاي كوچك منچوري را متصرف شده بودند. دولت چين شهر را به زور قشون از آنها گرفت.
در عشر سوم نوامبر 1902، مسيو كروپ «1» مهندس و صنّاع آلماني كه مخترع توپ كروپ است، فوت كرد.
در ماه نوامبر، در جزيره ژامائيك زلزله شديد شده. تا ماه شعبان، عده اموات وبائي مصر قريب سي و سه هزار نفر بوده. در سال گذشته متجاوز هفتصد هزار نفر از اروپا به اتازوني رفته و در آنجا سكني اختيار كردهاند. اتازوني ميخواهد كه هركس از اين به بعد براي توطن به اتازوني وارد ميشود قرار بدهد كه مخارج شش ماه خود را داشته باشد. در نوامبر، كوه آتشفشان جديد در ناحيه گواتمالا از بلاد امريكا شروع به استفراغ گذاشته.
در ماه نوامبر، روبينو نام ايطاليايي، در بروكسل باتير رولور، به لئوپلد پادشاه بلجيك مياندازد. رد ميشود «2» او را ميگيرند، از آنارشيستها بوده. پادشاه روس و پادشاه ايطاليا تا حال فرزند پسر ندارند. چندي بود كه يك نفر ياغي بر ضد دولت مراكش برخاسته بود و جمعيتي دور خود فراهم كرد. در ماه شعبان، در شهر فارس، گرفتار قشون سلطان مراكش گرديد.
______________________________
(1).Krupp .
(2). يعني تير به خطا ميرود.
ص: 631
ادوارد هفتم، بعد از آنكه پادشاه انگليس شد، قصر اسبرن را كه مقر ويكتوريا مادر خود بود به ملت انگليس بخشيد كه براي ملت گردشگاه عمومي باشد.
در ماه رمضان المبارك از طرف دولت عثماني، حاجي امين السلطنه رئيس صرف جيب مظفر الدين شاه مجاز شد كه چهار ضريح نقرهاي كه چندين سال بود ساخته است از براي آن چهار امام عليهم السّلام كه در مدينه طيبه مدفون ميباشند و مجاز نميشد اجازه يافت و بدان جانب حمل شد.
مشير الدوله وزير امور خارجه، در رمضان المبارك، نقل كرد كه عبد الجواد ميرزا نام دو دختر دارد كه دوقلي «1» به دنيا آمدهاند. شكل و قد هم ميباشند. اگر يكي تشنه يا گرسنه بشود آن ديگر تشنه و گرسنه ميشود. اگر يكي را خواب بيايد ديگري هم ميخوابد.
در يكي از روزنامههاي فرانسه نوشته است كه به عنقريب دولت روس و انگليس را بر سر دولت ايران باهم منازعه ميشود.
به موجب سرشماري، قوزيهاي عالم قريب يك ميليون ميشود.
جزيره مارتينيك دائم در فوران است. قريب نيم فرسخ از سواحل شرقي جزيره فرو رفته است.
در ماه رجب، در نزديك اودسا «2» از بلاد روس، عيال يكي از دهاقين به يك شكم سه پسر و يك دختر آورده و همه صحيح ميباشند. و سابق بر اين در چهار كرت هشت دانه زائيده است.
در رجب، يك كوه آتشفشان جديدي در مملكت گواتمالا از ممالك آمريكا شروع شده يك دشت وسيعي را كه زراعت قهوه بوده فرو گرفته.
نيّر الدوله حاكم خراسان، در ماه جمادي الاولي، سه سهم و نيم از دوازده سهم و سه ربع سهم آب قنات مشهور به قنات ميرزا [را] در مشهد وقف كرده.
در جمادي الثانيه، طوفان شديدي در ژاپون حادث شده، امواج دريا يكي از قصبات
______________________________
(1). امروز ميگويند دوقلو به معناي توأمان.
(2)Odessa .
ص: 632
مجاوره يوكوهاما را فراگرفته بيشتر خانهها را خراب كرده، پانصد نفر از مساكين هلاك شدهاند. حال يك قسمت جنوبي بلاد نجد تا حدود بلاد يمن را شيخ ابن سعود تصرف كرده و ما بقي در دست ابن رشيد است. لنكران كه از نقاط مستحدثه آذربايجان است، سيم تلگراف در ماه رجب كشيدند. در ماه رجب، دختر يهوديه به سن بيست سال، در بوشهر اسلام به رضا و رغبت اختيار نمود. قشون افغانستان در ايام صلح كه حاضر ركاب است مركب از هشتاد هزار نفر ميباشد.
در ماه جمادي الاولي در حدود آنتيل يك زلزله شديدي اتفاق افتاده و باقيمانده ابنيه جزيره سنونس بكلي خراب شده. آب دريا قريب يكصد ذرع از ساحل كنار كشيد و مانند ديواري در ميان دريا توقف نمود. بعد معاودت نمود. گويا آتشفشاني تحت البحر روي داده.
در سوم ماه ربيع الثاني، زلزله پياپي در بندر عباس روي داده خرابي زياد بههم رسانيده و هم در جزيره قشم و ميناب زلزله سخت شده. در سلخ ربيع الثاني، دو سه ساعت در سراب طوفان شديدي شد و باران بسياري باريد و خسارت كلي وارد آمده.
گويند تا حال چنين باران و طوفاني ديده نشده است. در سلخ جمادي الاولي در جزاير فيليپين زلزله شديدي شده قريب شصت نفر به هلاكت رسيدهاند. چون پول نقره در مملكت سيام فراوان و بيقدر شده و دولت سيام در ماه شعبان المعظم سكه رايج و مأخذ وجوه نقدينه را پول طلا قرار داد، يكباره نقدينه از نقره ناسره شد.
در هفدهم رمضان المبارك، مير شكار به مظفر الدين شاه گفت كه در جبال دوشانتپه پلنگي آمده. شاه در همان روز به عزم شكار پلنگ به آنجا رفت. پس از زحمات زياد پلنگ را با تفنگ زد. چون معلوم شد پلنگ گرفتار دام شده بود و اين كار را مير شكار از براي خودنمايي كرده بود. شاه آن روز كه مراجعت كرد از اين واقعه كه پلنگ به دام افتادهاي را صيد كرده است خيلي اوقات تلخ شده بود و بدگويي از مير شكار مينمود.
اسكندر اول پادشاه دولت سربستان چون عقيم است و اولادي ندارد، ميخواهد پسري قوي البنيه از جمله دهاقين را به فرزندي قبول نمايد و او را تربيت كرده به درجه وليعهدي رساند.
ص: 633
عبد الحميد خان «1» پادشاه عثماني حاليه تقريبا شصت سال از عمر او ميگذرد. رسمش اين است كه با اين كبر سن بكلي و جزئي امور خود رسيدگي مينمايد و كاري به وزرا وانميگذارد و تا صبح بيدار است و خيلي در امور دقيق ميباشد. رسم او آن است كه عكس زياد در دست مردم ندارد. زيرا كه دشمن خيلي دارد. نميخواهد كسي او را بشناسد. اين پادشاه به لهوولعب مشغول نيست و وقت آن را ندارد و مرد غيرتمند وطن دوستي است در حفظ ظاهر شرع خيلي دقت دارد.
در عشر دوم رمضان، رياست محاكمات وزارت خارجه را از ميرزا كاظم خان ممتحن السلطنه كه مردي فراش مسلك و از علوم و السنه خارجه بيخبر است و خلافهاي متعدده كه رسما از او ايراد داشتند گرفتند و به ميرزا زين العابدين خان شريف الدوله كاشي غفاري دادند «2». شريف الدوله مردي عادل و درست و در زبان فرانسه و پلتيك اول شخص ايران است و در كارها بيملاحظه است. لكن قدري سودائي [است] و خود را ميستايد. سابق اين كار با او بود و خوب از عهده برآمد و حال هم قبول نمينمود.
در رمضان، كارپردازي بادكوبه را به ميرزا اسماعيل خان دبير الممالك پسر ميرزا علي نقي خان مشاور السلطان حاكم قم دادند «3». در عشر دوم شوال، كارگزاري بوشهر و بندرات را به نصرة السلطان دادند. در عشر اول شوال، شاه در شكارگاه جاجرود يك پلنگ زد.
در رمضان المبارك، حكومت سيستان و بلوچستان را به عزيز اللّه ميرزا ظفر السلطنه سردار پسر جلال الدين ميرزا بن فتحعلي شاه كه حكومت همدان را داشت دادند.
______________________________
(1). يعني سلطان عبد الحميد خان ثاني كه از ستمگران و آدمكشان معروف بود و سرانجام بر اثر اين زشتكاريها، جماعت «تركهاي جوان» بر او شوريدند و قدرت را در دست گرفتند. هرچند كه آنان خود كمتر از وي در سفاكي و ستمگري نبودند.
(2). شريف الدوله كه خانوادهاش نام بني آدم را انتخاب كردند از جمله چهل و دو نفري بود كه به عنوان تكميل تحصيلات دار الفنوني به اروپا رفتند.
(3). ميرزا علي نقي خان حكيم الممالك.
ص: 634
وقايع عجيبه
در عشر سوم رمضان، سيد علينقي تاجر رشتي كه رياست شوسه راه گيلان را تا به طهران داشت مردودي از مردم ضاله بابيه بود. در اين مدت جمعي را غوايت «1» كرده بود.
چون او را بردند و در سر قبر آقاي طهران كه گورستان است دفن نمودند و در قسمت آخر اين گورستان محل قبور بابيه است و سيد عبد الحسين نام كه از پيشوايان بابيه ميباشد و در آنجا مدفون است، او را نزديك او دفن نمودند. گفتند در روي قبر اين دو نفر عباراتي كفرآميز نقر شده بود. ازين روي مردم شيعي كه از آنجا ميگذشتند باخبر شدند و به اجماع ريختند و آن دو قبر را خراب نمودند و آجرهايش را بردند و سگ در قبرش جاي دادند و همچنين نجاسات در آنجا ريختند. بابيه نتوانستند حرفي بزنند، به دولت عارض شدند. دولت قزاق فرستاد كه متعرض بابيه نشوند كه مبادا فسادي بشود.
در عشر اول شوال، يك نفر قزاق در طهران يك نفر قاطرچي را با ششكه «2» بكشت.
شهر انديجان كه يكي از بلاد فرغانه روس است، در رمضان به زلزله خراب و منهدم شده.
در اين سفر فرنگ، مظفر الدين شاه يك كشتي نظامي از فرنگستان ابتياع كرده براي محافظت بندرات فارس، در عشر اخير رمضان، وارد بندر بوشهر شد.
چون دولت آلمان و انگليس دعاوي به دولت ونهزوئلا دارند، او را محاصره كردهاند.
در رمضان، كار محاصره سخت شده، اتازوني خيال اصلاح دارد. در ماه شعبان در مملكت ايرلاند بر ضد دولت انگليس هيجان و شورش سخت است. سبب مذهب باشد.
زيرا كه انگليس پروتستان و ايرلاند كاتوليك باشد.
در فارس، بهجهت عدم استقلال آصف الدوله حكمران اغتشاش است و دزدي در شهر و بيرون وفور دارد. حكومت هم قوه ممانعت ندارد. از قرار مذكور الواط شيراز دو نفر از فراشان آصف الدوله را روز در بازار عمومي بيسيرت كردند و خيال الواط اين است كه به كسان حاكم دستدرازي نمايند. يكي از اوباش دلير فارس گفت كه بهزودي
______________________________
(1). به معني گمراهي.
(2). ششكه كه معمولا شوشكه نوشته ميشود نوعي شيشه بود كه در ارتش تزاري به كار ميرفت.
ص: 635
آصف الدوله را قينش ميهلم، يعني ... ش ميگذارم.
در مشهد، در ماه رمضان و شوال هرجومرج است. زيرا كه نيّر الدوله حكمران يك نفر از سادات را به قتل رسانيده. در مازندران در رمضان و شوال، بهجهت بيميلي اهالي از ظهير الدوله حكمران، آشوب است. جمعي از سادات از ظلم جلال الدوله «1» حاكم يزد به طهران آمدهاند و در ارگ به زير توپ مرواريد بست نشستهاند. كسي به داد آنها نرسيد.
پس از ده پانزده روز، اتابيك از آنجا با كالسكه ميگذشت بناي تظلّم و فرياد را نهادند، اسبان كالسكه قدري رم كردند. اتابيك متغير شده حاجب الدوله را حكم داد تمام عارضين را از آنجا به ضرب چوب بيرون نمودند و گفت من به عرض شما نميرسم.
مردم عراق از تعدّي عضد الدوله حكمران عراق به قم آمده عارض و تظلّم ميباشند.
ناصر الدين شاه پس از آنكه فوت شد، صد و هفده زن عقدي و صيغه در حباله نكاح درآورده بود.
در چهاردهم رمضان المبارك، در بعضي از ييلاقات جنوبي كاشان، برفي سه چهار يك عمق آمده است.
شجاع الدوله حاكم قوچان سالش قريب به چهل است. مردي متهور و ظالم ميباشد.
ظلمش از حجّاج و ابن زياد برتر است. در ملأ اعمال قبيحه بهجاي ميآورد. ماليات قوچان، چهل هزار تومان است سالي صد و هفت هزار تومان از رعيت ميگيرد، غير از جرم و جنايت.
اتابيك اعظم صدراعظم حاليه، به غلامحسين خان وزير عدليه نقل كرد كه در عهد وزارت دربارش وقتي با ناصر الدين شاه مرحوم گفتگو كرد، براي شاه چوب كشيد.
وزارت قورخانه را از ماه شوال به سردار اكرم دادند.
پس از آنكه عبد الحسين ميرزاي فرمانفرما، از حكومت فارس دو سال قبل، به كربلاي معلّي رفت و در آنجا متوقف شد و نسبت خيانت به او دادند كه در فارس و هم
______________________________
(1). سلطان حسين ميرزا جلال الدوله پسر ارشد ظل السلطان. سلطان مسعود ميرزا ظل السلطان برادري تني داشت به همين نام و لقب كه در عين جواني درگذشت و ظل السلطان براي زنده نگه داشتن ياد وي، نام و لقب او را بر پسر خويش نهاد.
ص: 636
در رياست قشون خود مرتكب شده و هم سبب عزل اتابيك از صدارت شده بود، ديگر روي طهران را نداشت تا امسال به وساطت خود اتابيك، او را از كربلا خواستند و در عشر اول ذي قعده حكومت همدان را به او دادند.
لرد ويكنتدون كه از رجال محترم مملكت انگليس و گويند تا حال چنين مردي از انگليس به ايران نيامده در سوم ذي قعده از راه رشت وارد طهران شد. از طرف دولت ايران كمال پذيرايي را از او نمودند و احترامات سلطنت به او نمودند و در باغ بهارستان او را منزل دادند و از براي شاه حامل، نشان زانوبند كه از بالاترين نشانهاي انگليس است ميباشد. يك شب او را اتابيك به سر ميز با ساير رجال ايران و وزراي مختار دعوت كرد.
يك شب هم سپهسالار در عمارت جديد توپخانه، يك شب هم مشير الدوله وزير خارجه به ترتيب اتابيك دعوت كرد. توقف اين لرد در طهران شانزده روز خواهد [بود].
يك روز بعد از ورود و يك روز پيش از خروج، به خدمت شاه قرار است برسد «1».
در ونهزوئلا اغتشاش رو به تزايد است. رئيس حاليه آنجا، مسيو كاسترو «2» ميباشد.
در مقدونيه شورش و انقلاب است. گويا دول اروپ او را محركاند كه بكلي علم آزادي و استقلال بزند و از تصرف دولت عثماني بيرون بيايد.
مخارج تاجگذاري ادوارد پادشاه حاليه انگليس در سال گذشته بالغ به پنجاه كرور تومان پول حاليه ايران رسيده. اين ميزان بودجه تا حال مخارج تاجگذاري هيچ پادشاهي نشده.
هنوز اغتشاش مراكش برجاي است. دولت با شورشيان نزاع دارد. رئيس شورشيان موسوم به بوحمرا ميباشد.
اسم پادشاه حاليه دانمارك كريستيان ميباشد. در سال نو خيال دارند كه جشن سال هشتاد و پنجم [ولادت] «3» او را بگيرند.
______________________________
(1). در خصوص دادن نشان زانوبند به مظفر الدين شاه و اختلافي كه بين شاه انگلستان و دولت آن كشور بر سر اين موضوع روي داد و اكراه ادوارد هفتم در دادن نشان مزبور رجوع شود به خاطرات سياسي سرارتور هاردينگ ترجمه دكتر شيخ الاسلامي، مركز نشر دانشگاهي، 1363 و نيز مقاله دكتر شيخ الاسلامي در مجموعه قتل اتابيك (فصل سوم، انتشارات كيهان/ 1367 تهران).
(2).Castro .
(3). تصحيح قياسي، متن: سلطنت.
ص: 637
به تازگي در پاريس راصدين كشف نمودهاند كه ذو ذنبي «1» در كمال سرعت به سمت كره ارض حركت مينمايد، عنقريب او را در اغلب نقاط مدتهاي طولاني مشاهده خواهند كرد.
گفتند لردي كه از جانب دولت انگليس به ايران آمد، بعضي خواهشها از طرف دولت خود از شاه كرد. بعضي قبول شده و بعضي لاقبول. سپهسالار آن شب كه لرد را به ميدان توپخانه دعوت كرد، خيلي چراغان و آتشبازي مفصلي كرد. اما لرد آن شب ناخوش شد و نيامد. مردم خيلي از عمل سپهسالار مذمّت كردند كه جز از براي پادشاه يك دولتي سزاوار نيست كه در توپخانه دولت چراغان نمايند. اينها همه از ضعف دولت ايران است.
در ماه ذي قعده، اتابيك كتابچهاي در تعرفه اضافه گمركات ايران به طبع رسانيده و بر متاعي كه از ايران خارج ميشود يا از خارج به ايران ميآيد گمرك زياد افزوده. از اول نوروز سال توشقانئيل در ايران داير خواهد شد و بعضي امتعه از قرار صدي هفتاد و پنج گمرك برداشته. گويند سال نو گمرك ايران قريب دو كرور اضافه ميشود. ضرر اين گمرك بيشتر به امتعهاي خواهد بود كه از ايران به سرحد جنوبي ميرود يا از دول جنوبي به ايران وارد ميشود.
شهرت دارد كه در سفر اول فرنگ در خاك روسيه، اتابيك با روسها سازش كرده محض اينكه نفوذ انگليس را از ايران كم نمايد، اين ترتيب را تهيه كرده و صرفه روسها را ملحوظ كرده است. باري نخست انگليسها قبول نميكردند و ميگفتند براي ما ضرر دارد. چون در ظاهر اين گمرك عمومي است مجبور شده قبول كردند. در ماه ذي قعده تجار آذربايجان دكاكين را بستند و گفتند كه ما اين گمرك را قبول نداريم و در ميان تجار طهران هم گفتگوست. الحق اتابيك خدمت بزرگي به شاه كرده است و تلافي بيپولي دولت را به اين ترتيب نموده است. انگليسها خيلي متغير هستند و بانك انگليس هم كه در طهران است پول زياد ميان تجار طهران پراكنده نموده كه بكلي بانك انگليس و اسكناسهاي او را بيپا نمايد. و اين سبب ازدياد نفوذ روسها در ايران است. اگرچه از
______________________________
(1). راصدين به معناي رصدكنندگان و ذو ذنب به معناي ستاره دنبالهدار.
ص: 638
يكجهت بانك روسها دائر باشد بهتر است. زيرا كه بانك روس را دولت روس ضامن است اما بانك انگليس را دولت ضامن نيست، بلكه كمپاني ضامن است. ممكن است يك روزي ورشكند «1» و پول مردم كه پيش اوست از از ميان برود.
در عشر دوم ذي قعده، شاه در شكارگاه دوشانتپه يك پلنگ صيد كرد. در ماه ذي قعده تراكمه استراباد بناي شورش را نهادهاند و به دهات استراباد تعدي مينمايند و ارگ دولت را محاصره كردهاند.
ميگويند سيف الدوله حاكم استراباد فرار كرده. در ذي قعده در بروجرد اغتشاش كامل است. الوار بر ضد حكومت شورش دارند. ميگويند سرباز و توپ، حكومت براي دفع آنها فرستاد. سربازها را كشتند و توپ را از آنها گرفتند.
در ذي قعده، در هندوستان طاعون به شدت است. در يك هفته قريب ده دوازده هزار نفر را تلف كرده است.
در ذي قعده، هيجده نفر مهندس از طرف روسيه عازم طهران است كه بازديد راه جلفا به تبريز و از تبريز به طهران را بنمايند. ميگويند خيال راه شوسه را دارند.
دولت ونهزوئلا گمركات خود را نزد دولت انگليس و آلمان براي دعوي آنها گرو گذاشته.
در ماه ذي قعده، رياست تذكره خراسان به مكرم الملك داده شد. در ماه ذي قعده، ميرزا محمود خان مشاور الملك كارپرداز بغداد را معزول نمودند و به ميرزا جعفر خان يمين الممالك رئيس تذكره ايران دادند. ميرزا محمود خان از مردمان ديندار نجيب با كمالي است و در اروپا ستاره كشف كرده و معروف به ستاره محمودي است. علماي كربلا به اتابيك نوشتند كه مشاور الملك خلافي نكرده و ما از او كمال رضايت را داريم.
در ماه ذي قعده، رياست تذكره ايران را كه با يمين الممالك بود به ميرزا علينقي خان مشاور السلطان پيشكار قزاقخانه دادند.
در ماه ذي قعده، قدرت و قوت اتابيك به درجه اعلي است. تمام دشمنها را پايمال
______________________________
(1). يعني ورشكست شود.
ص: 639
ساخته. شاه كمال خشنودي را از او دارد خصوصا به جهت اضافه كردن گمرك.
چندي است كه دولت عثماني اجازه داده كه سفاين جنگي دولت روس از بغاز داردانل عبور نمايد.
دولت بلژيك از چين اجازه گرفته كه مقداري از اراضي تينتسين را تصرف كرده در آنجا دار التجارهاي ايجاد نمايد.
دعاوي انگليس و آلمان را با ونهزوئلا از قرار معلوم خيال دارند در مجلس كنفرانس لاهه «1» رجوع شود كه اصلاح نمايند. چهل سال است كه در يكي از نقاط استراليا معدن طلائي انكشاف شده به جهت نبودن آب در اطرافش تا حال معوق مانده بود. اينك از راه دور آب تهيه شده و مشغول به حفر معدن ميباشند.
اتازوني با دولت كلمبيا قرار داده كه مذنب پاناما «2» را كه مابين دو اقيانوس كبير و اقيانوس ساكن است حفر نمايد و صد سال در تصرف اتازوني باشد، لكن بيست كرور نقدا به كلمبيا بدهد و سالي هم دويست و پنجاه هزار تومان. اين خاك ميان دو اقيانوس يك فرسنگ و نيم است.
در بيست و هشتم شوال وزير مقيم دولت هلاند وارد طهران شد.
در رجب يكي از جزاير كوچك ژاپون كه يكصد و پنجاه نفر سكنه داشت، از زلزله خراب شد و در زير آب پنهان گرديد. در ماه ژانويه، حكومت هندوستان دو كرور و دويست هزار تومان تهيه كرده كه در شهر دهلي جشن تاجگذاري پادشاه انگليس را بگيرد.
عجيبه
در اين اوقات كه پادشاه جوان اسپانيا به تخت نشست در حالتيكه [با زنش در كالسكه] و همشيره او در درشكه نشسته بودند يكي از لشكريان مسمي به ژوزف خود را از صف خارج كرده خود را به كالسكه شاه مياندازد. سواران نظامي كه دور شاه را
______________________________
(1).Lahay مقر ديوان داوري جهاني.
(2). كانال پاناما اقيانوس كبير را به اقيانوس اطلس متصل ميكند.
ص: 640
داشتند، پنداشتند كه سوءقصدي به پادشاه دارد. او را گرفته عريضه در دست داشت به اين مضمون كه من منتظر بودم كه شما پادشاه بشويد و آرزوي مرا برآوريد و آن آرزو اين است كه من سالهاست عاشق همشيره شما [هستم] و سابق بر اين هم يك دفعه چنين كار [كرده بود] او را به دار المجانين فرستادند.
قيمت ابنيه در نيويورك از قراري است كه يك قدم مربع زمين در جوار خيابان از سيصد تومان برافزون است. به جهت تنگي جا، عمارت را سه طبقه ميسازند.
در سال 1900 كه اكسپوزيسيون در پاريس داير شد، دفتر محاسبه بانكها متجاوز از ششصد كرور تومان اضافه از سالهاي قبل داشت. چون سلطان مراكش با ياغيان داخله نزاع دارد و پول براي جنگ لازم داشته هفت ميليون و نيم فرانك در ذي قعده، از بانك فرانسه قرض كرده از قراري صدي شش، در عوض گمركات سواحل الجزائر را به رسم گرو و اداي آن طي سنواتي واگذار كرده.
ايل قجهبيك از طوايف شاهسيون كه در اطراف اردبيل جاي داشتند و مابين سرحد ايران و روس بودهاند و در خاك روس دزدي مينمايند و روسها از آنها عاجز بودند، از دولت ايران خواهش كردند كه آنها را از آنجا طرد و دفع نمايند. لهذا دولت ايران سوار فرستاد و دوازده نفر از آنها را گرفتند و در عشر اول رجب به طهران آورده به انبار بردند و اين كار مآل خوب براي ايران ندارد. زيرا كه اين ايل حافظ سرحد ايران بودند. حال كه ضعيف شدند، دولت روس مبالغي از اراضي سرحدي ايران را خواهد برد.
در عشر اول رجب، دبير السلطان پسر وكيل الدوله ترك منشي حضور شاه، دستخطي خطاب به اتابيك گرفت كه يكي از خالصههاي اصفهان را به دبير السلطان بده.
دبير السلطان فرماني نوشت و به نزد اتابيك آورد. اتابيك چون دستخط را ديد مغير شد و گفت چرا بايد شاه را تاراج كرد و هرچه داشت از او گرفت و فحش زيادي به دبير السلطان داد و خواست او را چوب بزند فرار كرد. آنوقت فرمان دستخط را پاره كرد.
در هشتم رجب، شاه در باغ دولتي طهران، در حضور وزرا و اتابيك، تعريف و توصيف زيادي از اتابيك نمود و گفت هركس مرا دوست دارد بايد اتابيك را نوكر باشد.
ص: 641
اگر بيميل او حركت نمايد مثل اين است كه دو عقرب در آستين من كرده [باشد].
حاضرين به غائبين برسانند. آنوقت دست اتابيك را گرفت و با او راه رفت و صحبت كرد.
شاه حكم كرد كه ارفع الدوله دو برادر خود را كه يكي مسمي به يمين السلطنه و ديگري به عضد السلطنه «1» ميباشد و هركدام قريب ده سال دارند، همراه خود به وينه ببرد و در آنجا تحصيل نمايند و از براي هر دو، سه هزار تومان مقرري قرار داد. همچنين اتابيك هم يك پسر خود را براي تحصيل به وينه ميفرستد و در دوازدهم رجب با ارفع الدوله از طهران عازم فرنگ هستند.
در عشر اول رجب، لقب قائممقامي را شاه به ناصر السلطنه طباطبائي ميدهد كه از اقوام قائممقام مرحوم است. قائممقام مرحوم همه مواجب خود را براي اقوام و نوكرهاي خود تقسيم كرده و در كاغذي سر به مهر نوشته بعد از مرگش به شاه ميدهند و شاه قبول مينمايد.
در عشر اول رجب، وزارت تجارت را به وكيل الملك وزير خلوت دادند. در عشر اول رجب، وزارت اوقاف و وظايف را به مجد الملك برادر امين الدوله دادند و اين كار به ميل اتابيك است.
در عشر اول رجب، عبد الحميد خان غفاري كاشاني ملقّب به يمين نظام كه در اسلامبول تحصيل فنون نظامي كرده سرحد دار سيستان و بلوچستان ميشود. رياست قشون آنجا را نيز به او دادند. دو عراده توپ و دويست نفر سوار براي قراولي سرحد همراهي ميبرد و منصب سرتيپي اول را به او دادند.
در دهم رجب، اتابيك در اطاق دربار گفت وضع مخارج دولت ايران خيلي مغشوش است. بايد نظمي داد. زير نظم مملكت به دخل نيست. چه هرچه دخل اضافه شود خرج اضافه ميشود. دو سال قبل، گمرك دو كرور عايد داشت. حال من به چهار كرور رسانيدهام، باز سالي سه كرور و كسري دولت باقي دارد و گفت حال ماليات ايران به مرآت الوقايع مظفري ج1 641 عجيبه ..... ص : 639
______________________________
(1). يعني برادران شاه را.
ص: 642
پانزده كرور رسيده باز هم فايده ندارد. تمام تقلب حكام و مستوفيها ميباشد.
ميخواهم كاري بكنم كه ديگر كسي براي مواجب تيول نداشته باشد و از حكام مواجب خود را نگيرد بلكه تمام ماليات به خزينه عايد شود و خزينه مواجب مردم را بدهد تا احدي از احكام و اجزاي آنها و مستوفيهاي حسابدار نه مال مردم را بخورند نه مال دولت را. حال هر روزه اينها مرسوم مردم را ميخورند و از براي دولت خرجتراشي مينمايند. بعد گفت اگر اين كار را صورت بدهم پيغمبري كردهام. آنگاه غلو كرد و فحش زياد به مردم داد. از كلمات اتابيك چنان مستفاد ميشود كه ميخواهد بهتدريج دفتر و ماليات را به فرنگي بدهد و گوشها را پر مينمايد.
چون در سفر فرنگ پارسال شاه، دولت انگليس و آلمان او را دعوت نكرده بودند در ماه رجب آن دو دولت شاه را به مملكت خود دعوت كردهاند. شهرت دارد كه شاه در ماه ذي حجه خيال دارد كه به فرنگ برود. در 14 رجب شاه در آن روز خوش گذشت. ليكن وزير دربار حضور بههم نرسانيد. شاه چند دفعه پي او فرستاد بهانه آورد كه كسالت دارم.
در دو ماه است كه شاه سه دفعه به منزل اتابيك رفته. شاه در آن روز سوار كالسكه «اتمبيل» بود و تا پاي عمارت شاه سوار بود. اتابيك از در باغ تا پاي عمارت پياده در پاي «اتمبيل» ميآمدند و در سه نقطه باغ موزيكچي ايستاده بود و موزيك ميزد.
چون بعضي از رؤساي مدارس ملي طهران خيالات فاسد در سر دارند و بعضي فرنگيمآب و بعضي بابي ميباشند و اسباب خرابي ملّت و دولت هستند، شاه غدغن كرد كه اتابيك، يك روز در عشر سوم رجب در منزل خود، با حضور وزرا و وزير علوم مجلس كند. قرار درستي از براي نظم مدارس بدهد و بعضي كه خلاف شرع و ضرر دولت است برچيده شود.
در عشر سوم رجب، شاه پدرش ناصر الدين شاه را خواب ميبيند. روز 25 رجب قرار داد كه عين الدوله حاكم طهران برود در ناحيه حضرت عبد العظيم عليه السّلام در سر مقبره شاه روضهخواني بنمايد و به فقراي آنها پول بدهد.
در رجب، امير عبد الرحمن خان حاكم هرات و افغانستان كه بسيار مرد متهور ظالمي بود و تعدّي به شيعه و سادات خيلي ميكرد و دولت انگليس هم از او واهمه داشت، در سن [] وفات كرد.
ص: 643
در غره شعبان المعظم، موچول ميرزا عضد الدوله پسر فتحعلي شاه قاجار و آخرين پسر فتحعلي شاه است در سن هشتاد و اند به مرض حبس البول، در طهران وفات كرد. او رياست شاهزادههاي عهد خود را داشت. مرد عياشي بود و در وجاهت نادره روزگار.
به جهت كثرت عيش، مرض ابنه او را دچار شد. شاه و گدا به اين صفت او را ميشناختند ليكن مرد بيآزاري بود و خوشمشرب. اشعار فارسي خيلي حفظ داشت. يك كتاب كوچكي در شرح فاميل پدرش نوشته «1»، سابق بعضي حكومتهاي كوچك را نموده از قبيل همدان و قزوين. سه پسر رشيد از او بهجاي مانده: يكي حاجي سيف الدوله حكمران قزوين كه پسر ارشد اوست دوم عبد المجيد ميرزا ملقب به عين الدوله حكمران طهران و رئيس خالصه و رئيس اصطبل و كالسكهخانه قريب بيست منصب الآن در اداره اوست. مرد متهور رشيد با استخواني است. سوم وجيه اللّه ميرزا ملقب به امير خان سردار سپهسالار ميباشد. وي نيز مرد محيل با استخواني است. قدش از تمام اهالي نظام بلندتر است. اما اين سه پسر تمام بيخير و بيپهلو «2» و موذي ميباشند.
در ماه رمضان و شعبان، يك نفر از بازيگرهاي فرانسه به طهران آمد. هفتهاي يك شب در تئاتر دولتي طهران بازي درميآورد و نيرنگ ميكند. در دوشنبه 28 رجب، بعد از دو ساعت و 21 دقيقه از آفتاب گذشته، چهار دانگ و يك عشر از قرص آفتاب در عقده رأس منكسف ميشود مدت كسوف دو ساعت و يك ربع است. مدت تأثيرش در عالم دو سال و سه ماه است.
در 8 سپتامبر، مابين انگليس و بوئر جنگي سخت روي داده انگليسها شكست كامل خوردند و توپهاي انگليس به دست بوئر افتاد. شورشيان كه بر ضد انگليس هستند و با ترانسوالها همدست شدهاند تا حال پانزده هزار نفراند. عدد زخمي و كشته انگليسها در جنگ ترانسوال تا حال هفتاد و پنج هزار و پانصد و شصت و دو نفر بوده كه پنجاه و سه هزار و كسري از آنها شفا يافتهاند.
______________________________
(1). اين كتاب كه به تاريخ عضدي شهرت يافته اول بار در هند و بار دوم در تهران عينا و بار سوم به توسط نگارنده با توضيحات و جدولها باز در تهران چاپ شده.
(2). ظاهرا به معناي غيرقابل اعتماد.
ص: 644
بعد از فوت امير عبد الرحمن خان، حبيب اللّه خان پسر [] حكمران افغانستان شده. از قرار معلوم دولت فرانسه بدون اذن، از دولت چين ميخواهد راهآهني از شهر پائوتينگفو تا تيانتسين بكشد.
قشون ترانسوالي كه تاكنون در جنگ انگليس اسير شدهاند يا خود تسليم گشتهاند قريب به سي هزار نفر است. در اين آخر، دولت انگليس تلگراف ذيل را به كروگر پادشاه ترانسوال زده است:
نظر به قوه و قدرت و استعداد حربيه دولت بهيه انگليس تلگرافا اطلاع ميدهد قشون دولت انگليس تا زماني كه نام و نشاني از ترانسوال و ترانسواليان باقي مانده باشد نائره جنگ مشتعل خواهد بود. پس اختتام اين جنگ موقوف به تمام شدن افراد و آحاد بوئر خواهد بود.
در ربيع الثاني، يهودهاي اصفهان براي تربيت اطفال خود مدرسهاي ايجاد كردهاند.
در عشر اول شعبان، يك نفر فالج متوسل به ضريح مبارك حضرت عبد العظيم عليه السّلام شد و شفا يافت. در شب سوم شعبان در طهران مختصر زلزلهاي واقع شد.
در جمادي الثانيه ميرزا عبد الصمد خان ممتاز السلطنه مستشار اول سفارت ايران در پطرزبورغ، وزير مختار دولت هلاند شد.
در ماه صفر 1319، در نواحي كربلاي معلّي مابين قبيله بني حسن و بني فيله جنگ سخت شده از طرفين جمعي كثير كشته شدند و مدتي است اين نزاع در ميان است.
حاجي ميرزا مهدي خان دكتر تبريزي مدير روزنامه حكمت در مصر كه مرد دانشمندي است و چندي بود به طهران آمده بود، از طرف دولت ايران ملقب به زعيم الدوله شد «1».
احمد خان پيشخدمت پسر حاجي صدر الدوله ملقّب به سهام الممالك شد.
در جمادي الثانيه، ميرزا علي خان صفاء السلطنه نايب وزارت خارجه كه در كارپردازي كربلاي معلي وفات كرده و مرد [ي] شاعر بوده و كتابي در مدايح خاتم
______________________________
(1). ميرزا مهدي خان زعيم الدوله كتاب ارزندهاي در حوادث سيد علي محمد باب همراه با مقدمهاي در بيان چگونگي تحول و تفكر اديان مختلف نوشته به اسم مفتاح باب الابواب به اين عنوان كه اين كتاب مفتاح است از براي كتاب مفصلي به نام باب الابواب، ولي از اين كتاب مفصل اثري در دست نيست.
ص: 645
انبيا (ص) به طبع رسانيده ميرزا عباس خان پسرش كه در وزارت خارجه است ملقّب به صفاء السلطنه شد. شجاع الممالك ميرپنجه و رئيس توپچي بنادر خليج فارس به يك زوج سردوشي الماس از درجه سوم مفتخر شد.
در عشر اول شعبان، چون محمد حسين ميرزاي ملقّب به يمين السلطان ايلخاني قاجاريه از شاه مرخصي گرفت و به جانب مكه معظمه عازم شد، رياست و ايلخانيگري قاجاريه را به پسرش شاهزاده مقبل السلطنه دادند هرچند او از قبول اين كار ابا داشت و ميگويد در اين كار جز زحمت چيزي نيست. از روز هيجدهم شعبان، اتابيك براي دو پسرش ميرزا عبد اللّه خان و ميرزا احمد خان بناي عقدكنان و عروسي را گذاشت و دو دختر برادر مرحومش امين الملك را براي آنها عروسي كرد و شش هفت روز، روز و شب، در باغ خودش كه در حوالي دروازه بهجتآباد است سور و سرور بود. در تمام اين سه طبقه عمارتش كه قريب بيست سي اطاق ملوكانه دارد و مملو است از اسبابهاي نفيسه و چراغهاي آنتيك و فرشها و مبلها كه ميتوان گفت از عمارات سلطنتي خيلي برتر است، مردم مدعوين حاضر شدند ناهار و شام و شيريني و ميوه خوردند و در باغ موزيك زدند و در اطاقها قريب ده دسته مطرببازي و رقص نمودند و قريب سي چهل هزار چراغ و عمارات روشن بود و در آخر شبها آتشبازي مفصلي نمودند. تمام وزرا و رؤساي ادارات به حكم شاه در آنجا، مواظب خدمت بودند از قبيل سپهسالار و وزير خارجه و وزير دفتر و حاكم طهران و غيره به خدمت در آنجا افتخار مينمودند. تمام طبقات معروفه طهران را يا شب يا ناهار دعوت كرد. از علما و تجار و اجزاي دفتر استيفاء و اجزاي دفتر تشكر و اجزاي وزارت خارجه و اجزاي نظام و قاجاريه و اجزاي ساير ادارات جزء از ديوانخانه عدالت و پستخانه و تلگرافخانه و صندوقخانه و شاهزادگان و تمام وزرا و سفراي خارجه و ساير رؤساي خارجه و غيره و با تمام مردم اتابيك مهرباني و دلجويي نمود. انواع مسرت و سرور در آن باغ موجود بود. اتابيك غدغن كرد كه در اين شبها، در باغ مسكرات نخورند محض اينكه مبادا افسادي شود مگر در شبي كه فرنگيها دعوت داشتند با بعضي از محترمين كه مجردانه مسكري خوردند و قماري نمودند. در اين مدت منع از براي احدي نبود. مردم متفرقه از مسلمان و ارمني و فرنگ
ص: 646
براي تماشا تنها در باغ ميآمدند. ميتوان گفت كه در سلطنت قاجاريه چنين مجلس و ضيافتي از براي احدي فراهم نشده، يكي به جهت خوبي عمارتش و مخارجش ديگري به جهت آنكه وزرا و شاهزادگان در جاده خدمتكاران ميبودند. ليكن در بيست و هفت هشت سال قبل، معير الممالك وزير گمرك در عهد سلطنت ناصر الدين شاه كه دختر شاه را براي پسرش ميگرفت عروسي نامي «1» نمود و هشتاد و سه هزار تومان مخارج نمود يا آنكه آنوقت ارزاني بود مثلا روغن چهار من تبريز قيمتش هفت قران بود. ساير مأكولات از اين قبيل بود. تمام مخارج عروسي او از فروش كاه ملك معير الممالك شد با آنكه كاه آنوقت در طهران صد مني دو ريال قيمت داشت. خلاصه گفتند كه به اندازه مخارج عروسي اتابيك، وزرا و حكام در اين جشن از نقد و جنس پيشكش دادند.
در ماه اكتبر جنگ سختي مابين انگليس و ترانسوال روي داده ترانسواليها شكست خوردهاند. جمعي كشته و جمعي اسير شدند، مالشان به غارت رفته. در اين اوقات، سيد سلطان محمد پادشاه هنزوان در جزاير قمور «2»، در نزديكي زنگبار، سلطنت دارد به پاريس رفته است.
در ماه شعبان، در خراسان مردم بر ضد حكومت نيّر الدوله شورش دارند و تلگراف تظلّم به شاه زدهاند. مردم بلوچ در اطراف كرمان بناي شورش را در شعبان گذاشتهاند.
بندر كويت در ساحل جنوبغربي فارس در كنار خليج كاظمه از بنادر عثماني واقع است مسكن اعراب است. رئيس آنها شيخ مبارك بن صباح، چون از طرف جنوب با نجد همسايه است، با اهالي نجد بر سر مرتع و مشرب اين اوقات نزاع شده. ابن الرشيد حاكم نجد متوسل به دولت عثماني است. شيخ مبارك همپناه به دولت انگليس برده جهاز جنگي انگليسي به حمايت آنها در ساحل بندر كويت آمده ميگويد من براي محافظت رعاياي خود آمدهام.
در 29 شعبان، شاه براي ناهار به باغ اتابيك رفته و اغلبي از رجال دولت در آن روز
______________________________
(1). نامي يعني پرنام و بلندآوازه و مشهور به تعبير عوامانه: اسمي.
(2).Comores جزاير كوچكي در سواحل شرقي افريقا بين موزامبيك و ماداگاسكار. در باب نفوذ ايران و زبان فارسي در اين مناطق رجوع كنيد. به ايران و جهان از عبد الحسين نوائي جلد اول صفحات 541 تا 548.
ص: 647
براي ناهار در ركابش بودند و به شاه خوش گذشت. مبلغي هم اتابيك به شاه پيشكش كرد، چه از خود چه از مردم.
در عشر اول رمضان، ميرزا عبد اللّه خان سردار امجد نوري، در طهران به سن قريب به پنجاه وفات كرد. وي مردي، ظالم بيدين و مزوّر بود. سابق بر اين، قريب به ده سال حكومت مازندران داشت. در سيزدهم رمضان، ميرزا حسن رشتي معروف به وزير كه وزارت مرحومه انيس الدوله «1» زوجه ناصر الدين شاه را داشت، در طهران، در سن قريب به شصت به مرض استسقاء درگذشت. وي مردي كمآزار و حليم و باشرم بود لكن در خوردن مسكرات افراط كرد و به همين مرض درگذشت، استيفاي گلپايگان هم با او بود.
ملا عباسعلي صوفي واعظ ساكن طهران كه از فضلا و ادبا و خطباي اين شهر است و از سرسپردگان ملا سلطانعلي خراساني «2» صوفي ميباشد و ملا سلطانعلي خود را نايب خاص امام عصر- عجل اللّه فرجه- ميداند و چندي اين عباسعلي وعظ مينمود و در خدمت علماي كبار آنجا به تصوف معروف شد و او را به همين واسطه از كربلاي معلّي تبعيد نمودند. چندين سال است كه در طهران وعظ مينمايد. امسال هم در ماه رمضان، در بعضي از مساجد منبر ميرود و خطبه و وعظ ميكند. آقا سيد ريحان اللّه «3» كه يكي از مجتهدين متهور طهران است به شاه مينويسد كه ملا عباسعلي را از منبر منع نمايند. و الّا حكم ميدهد او را از منبر بكشند. حكومت طهران پيغام به ملا عباسعلي ميدهد كه به منبر نرود. لكن چون بعضي مجتهدين ديگر از ملا عباسعلي حمايت دارند، اين كار
______________________________
(1). فاطمه خانم از مردم امامه يكي از روستاهاي لواسان زن سوگلي ناصر الدين شاه و بانويي هوشمند و پاكدل بود كه با تيزبيني و صراحت تمام همسر تاجدار خود را متوجه مسئوليتهاي خطير خويش ميساخت. (درباره اين بانوي متدين و صالحه غير از مراجع رسمي رجوع شود به «روستاي امامه و انيس الدوله» نوشته ابو القاسم تفضلي، تهران، كتابسرا، ديماه 1363).
(2). قطب دراويش فرقه موسوم به گنابادي كه مقر آنان در گناباد و بيدخت است. در خصوص اين فرقه و چگونگي تأسيس آن رجوع شود به حديقة الشعرا ج 2.
(3). پسر سيد جعفر معروف به كشفي و برادر سيد يحيي كشفي كه در نيريز فارس به طرفداري از سيد علي محمد باب با قواي دولتي درافتاد و كشته شد. در خصوص وي رجوع شود به قيامت معاصرين از مرحوم علامه قزويني در مجله يادگار سال سوم شماره سوم و همچنين شرح حال رجال ايران از مهدي بامداد زير عنوان ريحان اللّه، ج 2.
ص: 648
پيشرفت نميكند و بيشتر مردم در پاي منبر او جمع ميشوند. آقا سيد ريحان اللّه اين حكم ذيل را در ميان مردم شهرت ميدهد كه علماي عراق عرب در بيديني و گمراهي ملا عباسعلي نوشتهاند، حكم اولي از آقاي حاجي ميرزا حسين حاجي ميرزا خليل «1» حجة الاسلام است كه بيشتر شيعه به رساله عمليه او رفتار مينمايند. در حاشيه استفتا نوشته است:
«بسم اللّه الرحمن الرحيم. بلي چنين است كه نوشتهاند. اينجانب منع نمودم. نجل مرحوم ميرزا خليل طهراني»
يعني از منبر رفتن منع نمودم. دوم رقم از آقا ملا محمد كاظم خراساني ميباشد كه وي نيز حجة الاسلام عهد است:
بسم اللّه الرحمن الرحيم اين شخص ضالّ و مضلّ است. بر متمكنين منع آن منبر رفتن لازم و ترويج آن ترويج ضلال است. اللّهم انصر من خذله و اخذل من نصره» حرّره الاحقر الجاني محمد كاظم الخراساني.
آقا شيخ زين العابدين ملقب به ملك الواعظين كه از واعظين نمره اول طهران است و در ماه رمضان در بعضي از مساجد وعظ مينمايد، امسال هم در ماه رمضان در يكي از روزهاي عشر سوم رمضان به منبر ميرود در حالتيكه جمعي بسيار در پاي منبر او جمع شدهاند و از محترمين نوكرباب «2» هم در آن حضور دارند، تعريف و تمجيد زياد از مرحوم جد راقم، ميرزا محمد تقي سپهر لسان الملك، مينمايد و ميگويد كتابهاي آن مرحوم معروف به ناسخ التواريخ، اول كتاب عالم است و ميگويد در حقيقت خانه اولاد او خانه وحي است. اما هزار حيف كه اولادش بيكار و در زاويه خمول ميباشند و ساير دونان صاحبمنصب و مداخل هستند و اين شعر را اينوقت ميخواند كه تمامش مذمت شاه است:
ارباب هنر نشسته در كنج سلوكدونان همه حاكماند در شهر و بلوك
گفتم به فلك كه رذلپرور شدهايخنديد كه الناس علي دين ملوك
______________________________
(1). بهصورت اضافه بايد خوانده شود يعني ميرزا حسين پسر ميرزا خليل از علماي نجف كه در حمايت از مشروطيت خدمات ارزندهاي كرد. نجل به معناي فرزند است.
(2). نوكرباب به معناي كارمندان دولت به تعبيري طبقه باسواد.
مرآت الوقايع مظفري، ج2، ص: 647