گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد دوم
خوانسار




از غرايب حوادث، چهار نفر از اهل خوانسار، غافل از قضاي مبرم، از ترس ناخوشي وبا در ماه جمادي الاولي به طرف گلپايگان فرار كرده چون اين مرض ميانه راه خوانسار و گلپايگان در قودجان «1» شيوعي داشت. مشار اليهم، هم‌قول و هم‌رأي در آن شب در غاري كه [در] يك فرسنگي قودجان بود و به معبر هم نزديك نبود رفته بيتوته نمودند. چوپاني در آن حوالي به كار خود مشغول بود. ايشان را ديد، فردا چوپان به غار رفته هر چهار نفر را آماس كرده مي‌بيند و ماري را نزديك آنها مي‌يابد و مي‌كشد. فاعتبروا يا اولي الابصار.

سمنان‌

در سلخ جمادي الآخرة، قريب سه به غروب مانده، از طرف غربي سمنان، رعد و برقي سخت مي‌شود كه تا حال شنيده نشده. باراني شديد مي‌بارد. بعد از نيم ساعت سيلي از كوه به نشيب جاري مي‌شود. از دروازه ارگ به شهر مي‌آيد، ديوارهاي ارگ را خراب، بسياري از ابنيه حكومتي منهدم، قريب سي خانه در شهر خراب مي‌شود. اين آفت بعد از ملخ‌خواري و تگرگ و مرض وبا بود.

طهران‌

در ماه رجب المرجب 1322، ميرزا مصطفي خان مؤتمن الدوله پسر مرحوم ميرزا سعيد خان مؤتمن الملك وزير امور خارجه، در خواب فيروز خان كاكاي مرحوم وزير را مي‌بيند كه از طرف وزير براي او پيغام آورده كه مصرع ديگر اين شعر را تو بساز و اين است (گرفت خاتم شاهي محمد علي شاه). مؤتمن الدوله مي‌گويد من ديدم شعر نيست، نثر است. اين شعر را در خواب ساختم و براي وزير پيغام دادم:
______________________________
(1). قودجان روستايي از بخش خوانسار از شهرستان گلپايگان.
ص: 720 شهنشهي كه غلام محمد است و علي‌گرفت خاتم شاهي به حكم لم يزلي محمد علي ميرزا همان وليعهد حاليه پسر مظفر الدين شاه قاجار است.

طهران‌

شاه در عشر سوم رجب، به جهت [درد سخت پا و دست] «1» به طهران آمد و حليف «2» بستر است. وزرا و مردم را، بي‌حضور عين الدوله صدر اعظم، نمي‌گذارند خدمت شاه بروند.

طهران‌

در روز سيزدهم رجب المرجب، عين الدوله صدراعظم با ميرزا محمد حسين وزير دفتر كتابچه خرج و دخل دولتش را به حضور شاه آوردند و جرح و تعديل شده بود، ديگر دولت خرجش بر دخلش فاضل ندارد. گويا تمام ماليات ايران بالغ بر هفده كرور تومان پول ايران است.

طهران‌

در ماه جمادي الاخري ملكه ايران كه به پاريس رفته، شاه برادرش قرضش را قبول كرده، مراجعت به طهران نمود.

عربستان

در ماه جمادي الاخري، در عربستان، شورش سخت است و بعضي از اشرار سركشي كرده، اطراف را مي‌چاپند و نوكرهاي حكومت را لخت كرده. از اين جهت حكومت آن‌جا را از [] «4» گرفته به فرمانفرما حاكم كرمانشاه دادند.

خراسان‌

در جمادي الاخري و ماههاي بعد، در بلاد خراسان گندم ترقي كلي دارد. در اطراف خرواري بيست تومان است و در خود خراسان پانزده تومان است. احتمال دارد در
______________________________
(1). متن: [درد پا و دست سخت]
(2). حليف به معناي هم‌عهد و هم‌پيمان.
(3). مقصود خوزستان است.
(4). در متن سفيد مانده.
ص: 721
زمستان خيلي گراني و قحطي سختي بشود و بر حكومت بشورند.

طهران‌

دهات خالصه ديواني را سن زده و ضرر كلي به ديوان رسيده.

طهران‌

در رجب المرجب، چون قسط استصوابي اجزاي وزارت خارجه سه ماه عقب افتاد موافق سايرين شورش كردند و چند روز از چيزنويسي دست بازداشتند و گفتند نوكري نمي‌كنيم «1». به عين الدوله عارض شدند: گفت حكم ايشان مثل سايرين است تغيير داده نمي‌شود. ناچار وزير خارجه يك قسط را به عهده خود گرفت كه از كيسه بدهد. قريب هزار تومان.

روس و ژاپون‌

در اطراف پرت آرتور ديگر دولت روس كشتي جنگي ندارد. جنگش در خشكي است. اين اوقات بيشتر جنگشان در موكدن «2» پايتخت منچوري است كه چندين روز است جنگ در ميان است و مي‌گويند تا حال چنين جنگي در روي زمين روي نداده و از طرفين بسيار كشته و زخمي شده‌اند. در حقيقت اگر در آن‌جا شكست بخورد، كارش بكلي در منچوري خراب است.

سربستان

پطر اول پادشاه سربستان روز بيست و يكم سپتامبر 1904 ميلادي تاج سلطنت سربستان را به سر گذاشت.

تبت‌

عهدنامه‌اي به تازگي ما بين انگليس و حكومت تبت به امضاء رسيده، در پكن چاپ
______________________________
(1). يعني ديگر براي دولت خدمت نمي‌كنيم.
(2).Moukden
(3).Serbie ناحيه‌اي وسيع از شبه جزيره بالكان كه امروزه كشور سربستان است.
ص: 722
شده شرايطش از اين قرار است:
حكومت تبت مبلغ يك كرور ليره انگليسي از بابت خسارت جنگ در ظرف مدت سه سال بايد به دولت انگليس بدهد و سربازان انگليسي بايد در جلگه (شومپل) اقامت نمايند تا اين وجه غرامت جنگ وصول شود. بدون اطلاع انگليس هيچ نقطه از نقاط مملكت تبت به دولت ديگر واگذار نشود و هيچ كدام از دول خارجه حق مداخله در امور تبت يا اينكه حق امتياز ساختن راه شوسه «1» يا راه‌آهن يا تلگراف يا تحصيل انحصار معدن در خاك تبت ندارند.

ژاپون و روس‌

در عشر اول شعبان المعظم 1322، در موكدن ميان ژاپون و روس رزم سختي شد و شصت هزار نفر از لشكر روس كشته و زخمي شد و دود و بخار توپ و تفنگ هوا را تيره و تار ساخت و ابر ايشان را از آن دود و غبار فروگرفت و باران سخت باريد، احتمال مي‌رود كه اين جنگ كار روس‌ها را بكلي از هم بپاشد كه ديگر هيچ جور «2» برابري با ژاپون ننمايد.

طهران‌

از آن‌وقت كه عين الدوله روي كار آمده و مواجب‌ها را قطع، بكلي بازار علم در طهران كاسد شد و هنروران در حضور عين الدوله بي‌قيمت مي‌باشند. ازجمله مخارج مدرسه دار الفنون را مقطوع ساخته از اين جهت كار مدرسه بكلي از هم پاشيد و چهار صد شاگرد مدرسه در ماه شعبان به سي نفر رسيد. چيزي برنيايد كه درش بسته شود. اگر شاهزاده يك سال ديگر بر سر كار باشد، اسم كتاب و علم از نظرها محو مي‌شود.

ايران‌

در پنجم رمضان المبارك 1322، مظفر الدين شاه قاجار براي پيشخدمت‌هاي خود نقل مي‌كرد، كه من سه چيز را در دنيا دوست مي‌دارم و ساير چيزهاي عالم پوچ است:
خوردن. شكار كردن. جماع كردن!
______________________________
(1). در متن: شسه.
(2). متن: هيجور.
ص: 723

نجف اشرف‌

در عشر سوم رمضان المبارك 1322، آخوند حاجي ميرزا محمد معروف به فاضل شربياني «1» كه از علماي درجه اول است و نامش در تمام دنيا معروف و به رساله‌اش ثلث ايران تقليد مي‌نمايند و در دين و زهد و علم بي‌مانند، در سن شصت و اند سال در نجف اشرف كه مسكن ايشان است به رحمت ايزدي پيوست. در تمام ايران براي وي عزاداري نمودند، عليه الرحمه.

ژاپون و روس‌

قريب هفت، هشت ماه بود كه لشكر ژاپون پرت آرتور را كه از بنادر منچوري است و قلاع محكمه با توپ و سرباز و قورخانه دارد و قريب پنجاه هزار سرباز روس در آنجا محافظت آن بندر را مي‌نمايند و مي‌گويند چنين بندر محكمي در عالم نيست و روس‌ها در آن‌جا مخارج‌ها كرده‌اند براي استحكام و حفظ آن‌جا و در اين مدت محاصره از لشكر ژاپون و روس بسيار كشته و مجروح شدند و كار به مردم شهري از كمي آذوقه سخت شده بود و بعضي از قلاع تدريجا به توپهاي كشتي‌هاي ژاپوني خراب شده تا در بيست و پنجم رمضان المبارك بندر آرتور بدين ترتيب فتح شد كه ژاپوني‌ها از حوالي [پرت] آرتور از راه نقب به وسط شهر نفوذ و يكباره لشكر ژاپون از وسط شهر بيرون آمده و به قوه ديناميت بيشترين «2» [قسمت] شهر را مفتوح داشتند. ديگر از براي روس‌ها اميدي در حفظ مملكت منچوري نخواهد بود.

طهران‌

در شب سلخ رمضان المبارك 1322، در اواخر شب، زلزله سختي در طهران شد، لكن ضرري نرساند. چند شب قبل از آن هم زلزله مختصري شده بود به جهت كثرت باران قوس است.
______________________________
(1). ملا محمد شربياني از علماي متبحر شيعه در قرن چهاردهم هجري و از بزرگان تلامذه شيخ مرتضي انصاري صاحب تأليفاتي چون حاشيه رسائل و حاشيه مكاسب و كتابي در صلوة و كتابي در «متاجر» و كتابي در اصول متوفي در جمعه 17 رمضان 1322 در هفتاد و هفت سالگي در نجف اشرف. شربيان يا شرابيان روستايي است در هشت فرسخي تبريز.
(2). متن: بيشتري شهر.
ص: 724

طهران‌

در عشر اول شوال المكرم 1322، مظفر الدين [شاه] درد پا و دستش موافق معمول عود كرده، چنانكه در روز عيد فطر هم سلام ننشست و از هميشه دردش بيشتر است چنانكه در روز سوم ماه هيچ در عمارت گلستان را كه بيروني شاه است باز ننمودند و شاه در بيرون خوابيده و زنها پيش او مي‌باشند. عين الدوله صدر اعظم هم مي‌گويند از راه اندرون پيش شاه رفته [است].

انگليس و ايران

[..............]

طهران‌

در ماه رمضان المبارك، به توسط شاهزاده عين الدوله صدر اعظم، لقب ملك المورخين را شاه به اين بنده داد.

طهران‌

به جهت قطع مرسوم و مواجب نوكر و بعضي خيالات فاسده عين الدوله صدر اعظم كه در امور دارد و امساله جمعي از خانواده‌هاي اصيل بي‌نان مانده‌اند و بكلي نوكر از ترقي و فايده مأيوس است و شاه به جهت ميل صدر اعظم به احدي چيزي نمي‌دهد، مگر به چند نفر نوكر تبريزي «2» خود و نيز خيال دارد تمبر دولتي دائر نمايد كه راه دخل علما مسدود شود و يك دو نفر علما را با خود شريك ساخته.
در عشر سوم شوال 1322، ما بين دولت و علما نزاع باطني برپا شد و علما پيغام‌هاي سخت به شاه دادند كه بايد عين الدوله از صدارت معزول شود و الّا هيچ كدام از ما به امور شرعيه رسيدگي نمي‌كند و نتيجه اين [امر] بلواست و خطر از براي دولت دارد. شاه و صدر اعظم ترس كردند و چندين روز در اطراف ارگ سرباز قرار دادند و فشنگ به
______________________________
(1). در متن فقط عنوان اين فصل نوشته شده است ولي مطلبي ذكر نشده.
(2). منظور كساني است كه در تبريز، در خدمت وليعهد بودند و سالها انتظار سلطنت مظفر الدين شاه را مي‌كشيدند تا به نان و آبي برسند.
ص: 725
قشون دادند و شب‌ها به دور ارگ سوار گردش مي‌نمايد. شاه در روز بيست و يكم شوال، براي پيشخدمت‌ها مي‌گفت: عين الدوله از خود ماست و سي و نه سال است كه به من خدمت مي‌كند. از خدمات او راضي هستم. آنقدر به او مهرباني نمايم كه مايه تعجب مردم شود. اگر چند نفر آخوند برخلاف او باشند (...). هرگاه دو هزار تومان به هريك داده شود با ما همراهي مي‌نمايند و در روز بيست و سوم شوال، محض آن‌كه التفات خود را نسبت به عين الدوله بنمايد، براي ناهار «1» به منزل او رفت. تمام وزرا و شاهزادگان و بزرگان را نيز دعوت كرده و در چند روز شاه به علما پيغام‌هايي داد كه شما درباره عين الدوله چه مي‌گوييد؟ آقا سيد عبد الله مجتهد بهبهاني جواب داد كه ما حرفي نداريم، چون قطع مرسوم نوكر را كرده، به علاوه با صدارت دست از حكومت برنمي‌دارد، مردم از او متشكي هستند. ساير علما نيز اين‌طور پيغام دادند. آقا شيخ فضل اللّه با او هم‌دست مي‌باشد. امام جمعه تمارض كرده، بي‌طرفي را اظهار مي‌نمايد.

طهران‌

فتح الله خان سعيد السلطنه وزير نظميه خيال دارد به همراهي دولت و مردم در محلات طهران بناي چندين رختشويخانه «2» بنمايد.

طهران‌

شاه هروقت دستخط به صدر اعظم مي‌نمايد مي‌نويسد «جناب اشرف صدر اعظم».
«نواب» كه علامت شاهزادگي است نمي‌نويسد.

طهران‌

كسان اتابيك را دولت قدغن كرده بود كه در طهران نباشند، در ماه شوال دوباره حكم شد كه به طهران بيايند.

طهران‌

در عشر سوم شوال 1322، ميرزا رضا قلي خان مستوفي منشي‌باشي اتابيك كه سالها
______________________________
(1). در متن اصلي اين كتاب همه جا «نهار» نوشته شده كه به صورت «ناهار» تصحيح شده است.
(2). متن: رختشورخانه
ص: 726
گرفتار مرض فلج بود، به سن قريب شصت سالگي به رحمت ايزدي پيوست. مردي هنرمند، خصوصا در خطوط و فرمان‌نويسي ممتاز و درويش مسلك و خير و نجيب بود.

طهران‌

در روز بيست و سوم شوال كه شاه منزل صدر اعظم به ناهار رفت، در صبح آن روز، اول به منزل سپهسالار- كه مدتي است به مرض دولاب دچار است- به احوال‌پرسي رفت.

بروجرد

در حوالي بروجرد، مدتي است كه نظر نام دزدي ياغي شده و جمعي را با خود شريك ساخته دهات اطراف را مي‌چاپند. از طرف طهران سوار و قزاق و توپ به گرفتن او رفته‌اند. تا ماه شوال كه كاري از پيش نبرده‌اند.

روس و ژاپون‌

در عشر سوم شوال 1322، بندر آرتور هرچه از قلاعش باقي بود به دست ژاپون فتح شد و قشون ساخلو آنجا دست «1» دادند. ديگر از براي روس اميدي در آنجا نيست.

طهران‌

در ماه شوال، جعفر قلي خان نير الملك «2» وزير علوم، به جهت اهمال و بي‌وجودي، از وزارت علوم استعفا داد.

طهران‌

در ماه شوال 1322، ميرزا محمود خان علاء الملك «3» كه از سادات طباطبايي است و
______________________________
(1). دست دادند يعني تسليم دشمن شدند.
(2). جعفر قلي خان نير الملك برادر عليقلي خان مخبر الدوله و عموي مخبر السلطنه هدايت. وي در هشتاد و شش سالگي در 1333 درگذشت.
(3). سيد محمود خان علاء الملك را به همين جهت كودني و ديرفهمي «الاغ الملك» مي‌گفتند. مرحوم ميرزا-
ص: 727
در اغلبي از دول خارجه اروپا از طرف دولت ايران سمت وزارت مختاري داشته و بسيار مرد صحيح درست و عالم به فنون خارجه است، لكن قدري كودن مي‌باشد و دو سال قبل هم حكومت كرمان داشته به وزارت علوم و معارف برقرار شد.

ايران‌

در ماه شوال، رياست ايل و سواره قزوين از ناصر السلطان گرفته و به سيف السلطان قجر داده شد.

طهران‌

سعيد السلطنه وزير نظميه در شوال اعلاني منتشر كرده كه مردمان بي‌كار كه از ديگر بلاد به اين شهر آمده‌اند و گدايي مي‌نمايند، به وطن خود مراجعت نمايند و الا آنها را به حبس انداخته جريمه مي‌نمايم. لكن احدي گوش به حرف او نمي‌دهد و كثرت گداي طهران به حدي رسيده كه كسي از ترس آنها از خانه بيرون نمي‌رود. هرگاه پول به ايشان شخص [ندهد] فحش به او مي‌دهند و رسوايش مي‌سازند.

اتازوني‌

در ماه رمضان 1322، «مستر روزولت» «1» مجددا به رياست جمهوري اتازوني برقرار شد.
______________________________
- عبد العظيم خان قريب- كه خدايش بيامرزد- مي‌گفت كه وي در سمت وزير علوم و معارف كه به مدارس سركشي مي‌كرد روزي به كلاس درس من وارد شد و پرسيد چه تدريس مي‌كنيد. من گفتم دستور زبان فارسي گفت مگر زبان فارسي هم دستور دارد. توضيح دادم كه هر زباني قواعدي دارد. در عربي بدين قواعد صرف و نحو مي‌گويند و در فرانسه گرامر و در فارسي ما دستور زبان گفته‌ايم. پس از اين توضيحات باز پرسيد كه شاگردان از اين درس چه بهره مي‌گيرند. توضيح دادم كه تجزيه و تركيب جملات فارسي را ياد گرفته‌اند و به شعر يا نثر هر جمله‌اي در زبان فارسي را تجزيه و تركيب مي‌كنند. پس از استعجاب فراوان، من باب امتحان، يكي از شاگردان را به پاي تخته سياه خواند كه جمله‌اي بگويد و آن شاگرد تجزيه و تركيب كند. جناب وزير بعد از آن همه توضيحات درباره زبان فارسي و دستور و تجزيه و تركيب جملات فارسي، باز بدان شاگرد گفت اين جمله را كه مي‌گويم بنويس و تجزيه و تركيب كن: طلب العلم فريضة علي كل مسلم.
(1). (1919- 1858)Theodore Rooswelt
ص: 728

ژاپون‌

پادشاه حاليه ژاپون اسمش «موت‌زو هي‌تو» «1» مي‌باشد در سنه 1852 ميلادي متولد شده. تمام سلاطين ژاپون را «ميكادو» «2» نامند يعني (باب عالي).

طهران‌

در عشر سوم شوال، چون ميان علما و صدر اعظم نزاع است، صدر اعظم بيم كرده كه مبادا بلوا شود. شبها محرمانه براي طلاب مدارس و پيشنمازان پول فرستاد تا ساكت شده، پيروي علما را ننمودند.

كرمان‌

در ماه شعبان 1322، يك نفر سياح، به لباس درويشي، از طرف بندر عباس، به خاك كرمان ورود كرد و به اغلبي از دهات آنجا رفت كه من شاهزاده معتمد الدوله مي‌باشم [و تهيه راه مكه معظمه را به شيراز فرستادم] «3». دولت ايران مرا مأمور به بازديد بلاد و دهات به طور محرمانه نموده. مردم دهات لازمه خدمت را از او نموده، قولش را صدق دانستند و پيشكش زياد به او دادند و همي گفت خواهم تعديات ركن الدوله حاكم كرمان را بدانم.
مردم خوشحال مي‌شدند. پس از چندي ناپديد شد «4» گفتند از اين پيش در هندوستان و بوشهر و فارس مشغول كيسه‌بري «5» بوده [است].

ايران‌

در ماه رمضان، كمسيون «6» تجارتي از طرف دولت انگليس از بندر عباس به كرمان و بلوچستان مي‌رود كه تلافي نقصان تجارت خود را در ايران بنمايند.
______________________________
(1).Mutsu Hito امپراطور ژاپون (متولد 1852 متوفي در 1912) كه در سال 1867 روي كار آمد و سال بعد شيوه فئودالي و تسلط فئودالها يعني شگونها را برانداخت و در 1889 به ژاپون حكومت مشروطه داد.
(2).MiKado
(3). معناي عبارت روشن نيست. شايد منظور باروبنه و وسايل لازم براي سفر حج بوده.
(4). در متن: شدند
(5). امروز در اين مورد ما اصطلاحات: گوش‌بري، اخاذي به كار مي‌بريم.
(6). كميسيون‌Commission درست است.
ص: 729

ژاپون و روس‌

در ماه شوال، بكلي بندر آرتور در تصرف روس است. ميان اين دو دولت دو جنگ نامي شده، يكي نزديك رودخانه شاهو كه به جنگ شاهو معروف است و ديگري ميان شهر موكدن و ليااو يانگ «1» كه طرفين هشتصد هزار قشون داشته‌اند و در هردو جنگ غلبه با ژاپن بوده و چنين جنگ هرگز در عالم روي نداده است.

ساكس

در 15 اكتبر 1904 ميلادي پادشاه ساكس فوت شد.

اروپا

در 18 اكتبر 1904 ميلادي «چارلس ولينگتن فورس» از نقاشان معروف فوت شد.

اروميه‌

در ماه جمادي الاخري 1322، در قريه موسوم به «قوشچي» سر راه تبريز هشت فرسخي اروميه، چنان سيلي آمد كه تا حال كسي نديده، دويست نفر به هلاكت رسيدند و مبالغي از حيوان و درخت و غيره تلف شد.

اروميه‌

در ماه جمادي الاخري 1322، در خانه هاشم آقاي صراف معروف ارومي در جوار قبرستان بزرگ مشهور به «قراصندوق» واقعه در ميان شهر، جنيان چند شب سنگ به خانه‌اش انداختند، عيالش به خانه ديگري رفت. خودش جسورانه در خانه ماند و به فكر پرداخت كه سنگ اندازي يعني چه؟ ناگاه ديد گوشه قالي آتش گرفت. برخاست آتش آن «3» خاموش «4» [كرد]، جاي ديگرش روشن شد. صراف نيز آن را خاموش كرد. جاهاي ديگر اين‌طور شد. صراف به تنگ آمد گفت: اگر شما مي‌توانيد سنگ بزنيد و آتش بزنيد چرا
______________________________
(1).Liao -Yang
(2).Saxe
(3). متن: آتش او را
(4). متن: خواموش
ص: 730
پول نمي‌اندازيد؟ ناگاه دو پول سياه ناسره افتاد. باز توقع كرد. قوطي «1» كبريت خالي و بعضي اشياي بي‌معني انداختند. گفت: چيز خوبي بيندازيد. ناگاه يك سنگ بزرگي به ارسي خورد، تمام شيشه‌هايش خرد «2» شد. ترسيده بيرون دويد. مردم جمع شدند ديدند به خودي خود درب انبار گشوده شد. ظروف برنج و روغن و شيره و غيره از انبار بدون حامل آمد ميان حياط توده گرديد و بعد پيت نفط روي آنها ريخته آتش گرفت. مردم همه ديدند. لاجرم اين اوقات، اغلبي از مردم اروپا به وجود جن قائل شده‌اند!

فارس‌

در ماه شوال 1322، در هشت فرسخي شيراز، نزديك كازرون، سيلي شديد آمده و ضرر زياد رسانيده است.

ايران‌

در روز دوازدهم ذي‌قعدة الحرام 1322 هجري، وجيه اللّه ميرزا بن موچول ميرزا بن فتحعلي شاه قاجار ملقب به امير خان سردار سپهسالار اعظم به مرض دولاب و كليه درگذشت. قريب چند سال بود كه گرفتار اين امراض [و اغلب حليف بستر بود] «3». او را ده اولاد است. بزرگتر از همه سيف الملك است كه جواني لوطي و كشتي‌گير است و نام پدر را پايمال مي‌نمايد. خلاصه سپهسالار سابقا نزد ميرزا حسين خان صدر اعظم قزويني نوكر بود. برو رويي داشت. بعضي حرفها برايش گفتند «4». بعد از آن به حكومت استر اباد و
______________________________
(1). متن: قوتي كبريت
(2). ايضا: خورد
(3). متن: [مي‌باشد و ... بستر است]
(4). در سفر اول ناصر الدين شاه به فرنگ، سپهسالار وي را نيز در جزء همراهان جا زده بود در آن هنگام وي هفده ساله بود. در نزديك مسكو، سپهسالار به شاه كه انيس الدوله صيغه محبوب خود و يكي دو نفر ديگر را همراه آورده بود گفت مسافرت با زنها باعث گرفتاري است. زيرا در اروپا همه زنان بدون حجاب‌اند و همه با مردها در مجالس و محافل رسمي نشست‌وبرخاست مي‌كنند و مشروب مي‌نوشند و مي‌رقصند و مي‌خندند. اگر اعلي‌حضرت با زنان محجبه سفر كنند محافل رسمي و روزنامه‌ها مسخره مي‌كنند و اگر خانمها بي‌حجاب در مجالس ظاهر شوند خلاف شرع انور است. وانگهي مردم اروپا من‌جمله امپراطوران و رؤساي جمهوري يك زن دارند كه عنوان ملكه يا زن اول كشور مي‌يابند. ولي قبله عالم زنان متعدد عقدي و صيغه دارند، آيا مي‌توانند يكي را ملكه اعلام كنند؟ شاه كه از اين يادآوري درست سپهسالار رنجيده بود-
ص: 731
زنجان و بروجرد رفت و در استر اباد با تراكمه رعيت ايران جنگهاي سخت و فتح نمود.
به جاي سركوبي «1» تراكمه ياغي، تركمن‌هاي مطيع را چاپيد و مال بسياري از آنها را به چنگ آورد و جمعي را به ناحق كشت و نيز در خمسه مردم و سركردگان را بي‌جهت كشت و مالشان را به يغما برد. پس از آن‌كه اين امور گوشزد دولت و شاه شد، رياست تمام قشون ايران را به او دادند. رفته‌رفته به سپهسالاري سربلند شد. چون مردي مفسد و محيل بود، مدت زماني به اين كار برقرار بود و جيره و مواجب اهالي نظام را بسيار حيف و ميل كرد، چنان‌كه پس از مردنش همه مردم نفرين مي‌نمايند و مي‌گويند عين الدوله اگر بعضي از قوانين زشت در ايران دائر كرده به پشت‌گرمي برادرش سپهسالار بود.
سپهسالار را مي‌گويند ده كرور تومان مكنت دارد و بسيار مرد متهور و شجاع و بدذات و محيل و مفسد و نان نخور و عامي بود. فقط آثاري كه از او به جاي مانده يك باب مريضخانه نزديك يوسف آباد در يك فرسخي دروازه طهران است «2». سال عمرش قريب پنجاه بود. در بقعه‌اي در جوار زاويه مقدسه حضرت عبد العظيم عليه السّلام به خاكش سپردند.
نعش او را مانند نعش شاه مرحوم بردند. ميرزا ابراهيم يزدي افصح الملك قطعه‌اي در فوت او گفت كه روي سنگ قبرش نقر مي‌شود. ماده تاريخش اين است:
پس تاريخ او گفت افصح الملك«سپهسالاري از دار جهان رفت» «3»

رشت‌

آقا محمد حسين بن حاجي محمد باقر معروف به باقراف كه از اهالي يزد و ساكن
______________________________
- ضمنا بي‌زن هم گذراندن براي او دشواري داشت بي‌اختيار گفت اگر قرار است زن در اين سفر همراه نباشد، پس هيچ جور زني نبايد باشد و كنايه‌اش به وجيه الله ميرزا بود.
(1). در متن: سركشي تراكمه
(2). همان بيمارستان 501 ارتش در خيابان ولي عصر روبه‌روي خيابان شهيد بهشتي (عباس آباد) منظور است.
خيابان سپهسالار در تهران هم به نام همين آقا وجيه سپهسالار است. در خاطرات و خطرات نوشته حاجي مخبر السلطنه هدايت شرح جالب توجهي در مورد وي آمده (ص 138، 139).
(3). ماده تاريخ سال 1321 را نشان مي‌دهد يعني يك سال كمتر از سال حقيقي فوت وي. قبر او در داخل اطاقي است كه يك درش به راهرو كوتاه و باريك‌بين حياط اول بقعه حضرت عبد العظيم و حياط جيران باز مي‌شود و يك درش به حياط جيران و امروز مقبره با زمين برابر شده است.
ص: 732
بادكوبه مي‌باشد و حال رئيس التجار لقب دارد، به شراكت قاسم خان والي امير تومان «1» امتياز چراغ الكتريك در شهر رشت را در مدت پنجاه سال شمسي گرفته از 1322 كه سالي يكهزار و دويست چراغ به سرمايه سي هزار تومان به اهالي رشت بدهد و از اين ماشين كارهاي ديگر حاصل مي‌شود از قبيل خياطي و بريدن توتون و شلتوك را برنج كردن و بادبزن تابستان «2».

رشت‌

از طرف دولت روس، نشان عقاب سفيد براي شاهزاده عضد السلطان «3» والي گيلان و براي ميرزا نور اللّه خان وزير گيلان نشان سنت آنا در ماه شوال فرستاده شد.

رشت‌

در ماه شوال، عضد السلطان والي گيلان يك باب مريضخانه در شهر رشت دائر كرده است.

طهران‌

در عشر اول ذي‌قعده، عين الدوله صدر اعظم به عيادت برادرش سپهسالار رفت.
سپهسالار دست او را بوسيد و گفت: اي برادر من كه به زودي خواهم مرد، اما تو را وصيت مي‌كنم كه بيش [از] اين به مردم ايران صدمه نزن، آنچه به آنها نموده‌اي كافي است و بيش از اين تحمل نمي‌كنند.

طهران‌

در عشر دوم ذي‌قعده، فاتحه سپهسالار را در مسجد شاه گرفتند و پنج نفر از علما كه
______________________________
(1). قاسم خان والي پسر دوستعلي خان معير الممالك اول پسر حسينعلي خان است. دوستعلي خان دو پسر داشت يكي حسينعلي خان كه داماد فتحعلي شاه شد و فرزانه خانم را به زني گرفت و ديگري قاسم خان والي. قاسم خان در ابتدا، منصب غلام پيشخدمتي داشت و بعد به خدمت وزارت خارجه درآمد و در تفليس و پترزبورگ سمتهاي سياسي يافت و بعد به حكومت گيلان و فارس رسيد (شرح حال رجال ايران ج 3 ص 126 تا 128).
(2). ظاهرا منظور «كولر» است.
(3). شاهزاده ابو الفضل ميرزا پسر مظفر الدين شاه.
ص: 733
بر ضد دولت بودند به فاتحه‌اش نرفتند و در همان روز، شاه به منزل عين الدوله براي تسليت رفت و لقب امير خان سرداري را به سيف الملك پسر مرحوم سپهسالار داد، با چند فوج پياده و دو فوج سوار و رياست مخزن ذخيره.

طهران‌

در عشر دوم ذي‌قعده، فخر الملك «1» از وزارت تجارت معزول شد. بسيار مرد طماع بود و رياست تجارت را به دست پسرش داده بود. تمام تجار از دست او ناراضي بودند.
حكومت عراق را در عوض به او دادند.

طهران‌

در عشر دوم ذي‌قعده، وزارت تجارت را به ميرزا جواد خان سعد الدوله «2» دادند و سالها سعد الدوله وزير مختار بلژيك «3» بود. از فن تجارت كامل است، زيرا كه پدر و خودش در اول تاجر بودند. بسيار مرد طماع و بدفطرت مي‌باشد و به سبك خارجه در طهران مي‌خواهد رفتار نمايد.

طهران‌

در بيست و پنجم ذي‌قعدة الحرام 1322 هجري، ملا محمد تقي مجتهد كاشاني ملقّب به شيخ العلما ساكن طهران كه مدتها ناخوش و حليف بستر بود در سن صد و يا بيشتر درگذشت. چند پسر بزرگ كه طلبه هستند از او به جاي مانده:
______________________________
(1). ابو الحسن خان فخر الملك اردلان پسر رضا قلي خان والي كردستان و طوبي خانم دختر عباس ميرزا نايب السلطنه.
(2). سعد الدوله پسر حاجي ميرزا جبار ناظم المهام امين تذكره كه در سالهاي 1287 و 1288 براي تكميل فن تلگراف به تفليس فرستاده شد و سپس در تلگرافخانه تبريز وارد خدمت گرديد و به مقام سرتيپي رسيد و چون تلگرافخانه جزو وظايف مخبر الدوله بود، خواستار دختر وي شد. اما به علت تفرعن و تندخويي سعد الدوله اين ازدواج به طلاق انجاميد. سعد الدوله بعد به وزارت خارجه منتقل شد و به سمت سفارت به بلژيك رفت. در آغاز مشروطيت او نيز با آزاديخواهان همداستان گرديد. به طوري كه مردم او را ابو المله (پدر ملت) خواندند. اما او برحسب سليقه باطني يا علي‌رغم خانواده مخبر الدوله كه دست‌اندركار مشروطيت و در كنار ترقي‌خواهان بودند خود را به محمد علي شاه قاجار و روس‌ها نزديك كرد و بالنتيجه از نظرها افتاد.
(3). در متن: بلچيك.
ص: 734
پسر بزرگش شيخ محمد صادق مجتهد است كه در نجف اشرف تحصيل كرده. ختم او را به امر دولت در مسجد شاه گرفتند. مردي ساده‌لوح بود و در علوم مختلفه ايراني دستي داشت. چند كتاب از او به جاي مانده ازجمله رساله عمليه، رد بر پادري «1».

طهران‌

در ماه ذي‌قعده الحرام 1322، چند نفر از عمله خلوت همايوني «2» كه بعضي حرفها درباره عين الدوله صدر اعظم به شاه گفته بودند، به گوش صدر اعظم رسيد. حكم كرد از طهران خارج بشوند، ازجمله ابو القاسم خان ناصر خاقان برادر مادري وزير همايون است كه جواني لوده و مسخره و زشت‌پيشه و بدكردار بود و محبوب القلوب شاه به مسخرگي شده بود. حكم شد به طرف قم و كاشان برود.

روس‌

در ماه ذي‌قعده، شاگردان مدارس پطرزبورغ و مسكو بر ضد امپراطور روسيه شورش دارند و مي‌گويند بايد سلطنت روسيه مشروطه باشد، به علاوه از جنگ با دولت ژاپون دست بكشد. زيرا كه بي‌جهت دولت روسيه با ژاپوني‌ها جنگ كرد و ضرر كلي به ملت و دولت وارد آورد. ميان شاگردان و پليس نزاع سخت شده. روزبه‌روز جمعيت آزادي‌طلبان رو به ازدياد است، احتمال دارد كه امپراطور را از سلطنت معزول نمايند.

ژاپون‌

در ژاپون عده روزنامه از روس بيشتر است، با اين‌كه جمعيت روس تقريبا سه برابر جمعيت ژاپون است و خاك روس پنجاه و شش برابر خاك ژاپون است، فقط در توكيو پاي‌تخت ژاپون هفتصد نوع روزنامه طبع مي‌شود.
______________________________
(1). پادري به معناي كشيش است مأخوذ از كلمه «فادر پدر». هانري مارتين كشيش كتابي در تحسين مسيحيت و تخفيف اسلام در زمان فتحعلي شاه نوشته كه جمعي از ايرانيان بر آن رديه نوشتند. نمي‌دانم منظور از پادري همان هانري مارتين انگليسي است يا ديگري.
(2). يعني كارمندان وزارت دربار.
ص: 735

عثماني‌

در چهاردهم شوال 1322، سلطان عبد الحميد خان پادشاه عثماني تمام مستخدمين فرنگي را از دايره خدمت دولتي خارج كرده مي‌خواهد عموم صاحبمنصبان را از ملت و رعيت خود قرار بدهد.

ايران‌

يك هيئت كمپاني از اهالي انگليس در طهران تشكيل يافته به اسم «كمپاني خليج فارس» و خيال دارند در ماه ذي‌حجه 1322 از شهر قم تا اصفهان را شوسه «1» نمايند كه عبور و مرور ارابه آسان باشد.

طهران‌

در سال 1322 هجري يك نوع گنه‌گنه شيرين از فرنگ به طهران آوردند، هر مثقالي سه هزار و ده شاهي و براي اطفال نوبه‌اي بسيار كار آسان شد، زيرا كه نه حب گنه‌گنه مي‌توانستند بخورند و نه حل شده آن را، اين گنه‌گنه مخلوط به بعضي ادويه مي‌باشد.

طهران‌

چندي است در اداره قزاقخانه به حكم رئيس قزاق در طهران ايجاد مدرسه نموده كه اولاد قزاق‌ها در آن‌جا تحصيل نمايند و بيشتر مقصودش تحصيل زبان روسي است.

ايران‌

گفتند ميرزا علي خان امين الدوله صدر اعظم سابق بعضي قوانين براي تعديل ماليات ايران از روي قوانيني كه حاجي ميرزا حسين خان مشير الدوله صدر اعظم قزويني ترتيب داده بود نوشت و منحصر به سي و هشت فصل نمود. چون صدارتش طولي نكشيد كاري از پيش نبرد. پس از آن‌كه صدارت به شاهزاده عين الدوله صدر اعظم رسيد، آن فصول را به توسط ميرزا احمد خان دبير حضور «2»، عين الدوله سرمشق خود قرار داده و از روي آنها عمل مي‌نمايد و الّا خود از امور پلتيكي بسيار بي‌خبر است.
______________________________
(1). در متن همه جا: شسه.
(2). اين ميرزا احمد خان دبير حضور بعدها بارها به وزارت و صدارت رسيد منتها با لقب قوام السلطنه و نام و نشان «جناب احمد قوام».
ص: 736

طهران‌

در سلخ ماه ذي‌قعدة الحرام، شاهزاده عين الدوله صدر اعظم يك ورق از آس براي شاه آورد. پشت آن ورق را شكافتند سور «1» قرآني بود. شاه بسيار متغير شد. حكم شد صاحبش را پيدا كنند و سياست شود. از قرار معلوم پيدا كردند. يكي از فرنگي‌مآب‌هاي زنديق طهران است.

طهران‌

سال گذشته كه شاه از سفر فرنگستان مراجعت كرد، يك روز شاهزاده عزيز الله ميرزا ظفر السلطنه «2» كه در جواني با شاه سروسري داشت، در حضور تمام وزرا، به اين كلمات با شاه سخن [گفت] «3»: «شاه شما از اين سفر فرنگ براي ما چه سوغات آورده‌ايد؟» شاه خيلي از [اين] كلام تعجب كرد. امير بهادر جنگ كشيكچي‌باشي را صدا زد كه «بشنو، ظفر السلطنه به چه عبارت با من حرف مي‌زند»!؟ گفت: «ظفر السلطنه هم از خانواده سلطنت است».

طهران‌

در ماه ذي‌قعدة الحرام 1322 هجري، كمپاني روسي، رئيس راه‌آهن و ترامويه «4» طهران، قيمت بليط نمره اول راه‌آهن حضرت عبد العظيم عليه السّلام را سي شاهي، نمره دوم را يك قران [كرد]. سابق اول يك قران و دوم پانزده شاهي بود. بليط ترامويه طهران را كه پنج شاهي بود، سيصد دينار ساخت و مي‌گويند برحسب قانون، كمپاني حق نداشت كه اين كار را بكند. از اين جهت پيش نرفت و به قيمت اول قرار گرفت.
______________________________
(1). سور جمع سوره به معناي سوره‌ها.
(2). عزيز الله ميرزا ظفر السلطنه از خوبرويان زمان بود پسر سلطان جلال الدين ميرزا پسر فتحعلي شاه. سلطان جلال الدين ميرزا نيز از زيبا رويان و خوش‌اندامان روزگار خويش بود. ظفر السلطنه مانند وجيه الله ميرزا و ميرزا رضا خان گرانمايه از دست پروردگان و بركشيدگان سپهسالار قزويني ميرزا حسين خان مشير الدوله بود.
در عصر مشروطيت نيز مناصب مهم يافت.
(3). متن: [كرد]
(4). امروز ترامواي گفته مي‌شود. كلمه انگليسي به صورت‌Tramway .
ص: 737

تبريز

چون تحميلات گمرك ايران زياد شد و مبالغي به رعايا و تجار ايران ضرر وارد آمده و تمام فايده به كيسه دولت ايران و موسيو (نوز) وزير گمرك مي‌رود، در ماه ذي‌قعده 1322 تجار و كسبه تبريز شوريدند و خيال بلوا دارند.

طهران‌

در ماه ذي‌قعده 1322، از ثلث اموال مرحوم ميرزا ابراهيم خان مدبر الدوله رشتي، مدير خط عثماني وزارت خارجه در طهران، ايجاد مدرسه براي ايتام شده اسم مدرسه «مدبريه» است.

همدان‌

در ماه ذي‌قعدة الحرام، از حكومت همدان شاهزاده سالار السلطنه «1» برادر شاه معزول شد و شاهزاده محمد حسين ميرزاي يمين السلطان «2» ايلخاني سابق قاجاريه به جايش منصوب شد.

طهران‌

در عشر اول ذي‌حجة الحرام 1322، امتياز راه انداختن «اتومبيل» كرايه در طهران را دولت ايران به صنيع الدوله ابن مخبر الدوله «3» دادند. صنيع الدوله مردي با صنعت و هنرور
______________________________
(1). شاهزاده نصرة الدين ميرزا پسر ناصر الدين شاه از بطن زينت السلطنه دختر محمد حسن خان سالار كه بيشتر عمر خود را در اروپا بسر برد و در 1333 شمسي در پاريس درگذشت. لقب او، حكايت از انتسابش با محمد حسن خان سالار مي‌كند. وي سه پسر داشت كه كلا در فرانسه زندگي مي‌كردند. سالار السلطنه مردي با ذوق و هنرمند بود، نقاشي خوب مي‌كرد و سه‌تار خوش مي‌نواخت و شعر خوش مي‌گفت (ر. ك رجال عصر ناصري ص 226- 227).
(2). محمد حسين ميرزا پسر شاهزاده محسن ميرزاي مير آخور پسر عبد الله ميرزا ملقب به دارا پسر فتحعلي شاه.
(3). مرتضي قلي خان ملقب به صنيع الدوله پسر عليقلي خان ملقب به مخبر الدوله، متولد سال 1273 قمري، پس از تحصيلات ابتدايي در تهران براي تكميل تحصيلات به آلمان رفت (1290) و پس از هفت سال (1297) به ايران بازگشت و در تلگرافخانه كه جزو ابو ابجمعي پدرش بود به كار آغاز كرد. و بعد براي خريد كشتي پرسپوليس به آلمان عزيمت نمود. مرتضي قلي خان در سال 1304 كارخانه ريسمان ريسي دائر كرد و-
ص: 738
است و از علوم خارجه باخبر.

ارومي‌

در ماه ذي‌قعده 1322، حاجي نظام الدوله از حكومت خوي و سلماس و اروميه معزول شد و حكومت اروميه را وليعهد به امامقلي ميرزاي امير تومان داد.

تبريز

در شب چهارم ماه ذي‌قعده 1322، چهار ساعت و نيم از دسته گذشته و شب پنجم چهار ساعت از شب رفته، در شهر تبريز زلزله سختي شد ولي آسيبي و ضرري وارد نياورد.

تبريز

در ماه ذي‌قعده 1322 هجري، در تبريز، گندم خرواري بيست تومان و جو خرواري شانزده تومان است.

خراسان‌

در ماه ذي‌قعده 1322، ميرزا سيد كاظم ناظر كل آستانه مقدسه كه سيد محترمي بود وفات كرد. يك روز تمام دكاكين مشهد را بستند.

نيشابور

در ماه ذي‌قعده 1322، هنوز در نيشابور مرض وبا موجود است.
______________________________
- ناصر الدين شاه به ديدن كارخانه رفت. در سال 1305 احترام السلطنه دختر مظفر الدين شاه را گرفت و پدرش جشن عروسي مفصلي ترتيب داد. ولي آن دختر بر سر زا رفت. صنيع الدوله در اوان مشروطيت از آزاديخواهان تندرو بود و چندبار به وزارت در وزارتخانه‌هاي مختلف رسيد و سرانجام در پست وزارت دارايي، در كابينه ميرزا حسن خان مستوفي الممالك، در تاريخ 5 صفر 1329 به دست يك نفر گرجي از اتباع روس به نام ايوان كشته شد و ظاهرا محركين قاتل وي سردار محيي عبد الحسين خان رشتي و محمد ولي خان سپهدار تنكابني بودند (خاطرات و خطرات ص 222).
ص: 739

اصفهان‌

در ماه ذي‌قعده، ميان دو دسته طلاب اصفهان نزاع شد، حكومت آنها را صلح داد.

خراسان‌

امسال 1322 هجري، كه حاجي غلامرضا خان آصف الدوله «1» حكمران خراسان است، تعديات كامل به اهالي نموده و گندم و ساير نرخ [ها] ترقي كامل دارد. گندم خرواري بيست تومان است. ازجمله كارهاي خوب آصف الدوله اين است كه چون خيابان و كوچه شهر مشهد در زمستان، گل و باطلاق مي‌شود حكم داده سنگ‌فرش نمايند. از قرار معلوم اين هم براي او فايدتي كامل دارد. وجه سنگ‌فرش را از مردم گرفته است.

شيراز

در ماه ذي‌قعده 1322، در اطراف كوهگيلويه فارس، بعضي اشرار از ايلات مشغول راهزني مي‌باشند و بعضي دهات را چاپيده‌اند. [جمعي] از مردمش فرار كرده در مسجد شيراز بستي شدند «2».

ايران‌

در سال هزار و سيصد و سيزده هجري كه ناصر الدين شاه قاجار در زاويه مقدسه حضرت عبد العظيم عليه السّلام به تير رولور «3» ميرزا رضاي كرماني كه از بابيه بود مقتول شد، يكي از رندها ماده تاريخي براي او گفته: «كو نره الاغ» [- 1313]. مرآت الوقايع مظفري ج‌2 739 طهران ..... ص : 739 در ماه ذي‌حجه 1322 هجري، شاه براي معالجه خيال دارد به سفر فرنگ برود و
______________________________
(1). غلامرضا خان آصف الدوله پسر حاجي حسين خان نظام الدوله شاهسون اينانلو كه شرح حال او به تفصيل در شرح حال رجال ايران (ج 3 ص 14 تا 16) آمده، سختگيري و شدت عمل او موجب شده بود كه در نزد مردم محبوبيتي نداشته باشد كه در حالي كه به گفته مخبر السلطنه هدايت «مردي صاحب نفس قوي و اراده ثابت بود». مي‌گويند وقتي خبر صدور فرمان مشروطيت بدو رسيد، بلافاصله اين بيت را خواند:
يك قوم را ز تارك برداشتند تاج‌يك قوم را جواهر بستند بر جبين
(2). يعني بست نشستند.
(3). متن: رولوه.
ص: 740
[در] بيست و هشتم به بيرون شهر نقل مكان كرده، براي تعزيه‌خواني محرم روزها به شهر آمده و در محرم به طرف فرنگ حركت [مي] كند. اگر در نشابور وبا نباشد از راه خراسان خواهد رفت و اسمش را زيارت خواهد گذاشت و الّا از راه انزلي.

طهران‌

در عشر اول ذي‌حجه 1322، درد دست و پاي شاه عود كرده و سخت رنجور است.

طهران‌

در عشر اول ذي‌حجة الحرام 1322، مدير الدوله وزير لشكر «1» از وزارت لشكر معزول شد، با اين‌كه ميان نوكرهاي شاه مرد درست و ديندار و خداترس مي‌باشد و هيچ خلافي هم از او سر نزده. سببش اين است كه عين الدوله صدر اعظم با او و برادرش مشير السلطنه خوب نيست. وزارت لشكر را به ميرزا محمد علي خان قوام الدوله «2» آشتياني دادند و قريب بيست هزار تومان از او پول گرفتند، با اين‌كه قوام الدوله، به جهت فسادي كه دو سال قبل براي اتابيك در شهر نمود و چوب خورد و به زندان رفت، وزارت را به جهت پول به او دادند.

همدان‌

در ماه رجب 1322 هجري، حسام الملك همداني «3» و ضياء الملك همداني «4» در قريه (شورين) همدان مدرسه ايجاد نمودند، موسوم به «اسلاميه».

طهران‌

در روز عيد قربان، شاه از خدمات عين الدوله صدر اعظم تحسين كرد و گفت:
______________________________
(1). ميرزا محمود خان مدير الدوله برادر ميرزا احمد خان مشير السلطنه.
(2). ميرزا محمد علي پسر ميرزا عباس قوام الدوله آشتياني است. ميرزا عباس در سلطنت ناصر الدين شاه مدتي وزير داخله بود و بعد به وزارت خارجه هم رسيد. پسرش محمد علي ابتدا معاون الملك لقب داشت و پس از آن‌كه پدرش در چهارشنبه هجدهم محرم 1314 درگذشت وي لقب قوام الدوله يافت.
(3). زين العابدين خان پسر حسين خان قراگزلو حسام الملك. زين العابدين خان بعد لقب امير افخم يافت.
(4). حسينقلي خان ضياء الملك قراگزلو امير تومان.
ص: 741
«مي‌گفتند عمل صندوق پيش نمي‌رود. صدر اعظم مجري داشت و نيز ده سرداري براي رياست قشون معين داشتيم از قرار ذيل «1»:
[..........]

طهران‌

در دوم، سوم ذي‌حجه، يك روز صدر اعظم به جهت بعضي ناملايمات تمارض كرد.
شاه پس او فرستاد و مهرباني كرد.

طهران‌

مي‌گويند روس‌ها از عين الدوله صدر اعظم راضي نيستند، زيرا كه موافق ميل آنها حركت نمي‌كند. عين الدوله هم اعتنايي به آنها ندارد.

طهران‌

در ماه ذي‌حجه، ميرزا جواد خان سعد الدوله وزير تجار بعضي ترتيبات به سبك خارجه براي تجار ترتيب داده. ازجمله نوكرها و مأمورين تجارت را مواجب برايشان قرار داده، ديگر از احدي چنان‌كه در تمام ادارات ايران معمول است قلق «2» نگيرند.

طهران‌

در ماه ذي‌قعده 1322، دو، سه روزنامه كه در طهران نوشته مي‌شود «ثريا، ادب، تربيت» و «حبل المتين» كه در كلكته طبع مي‌شود، به طور آزادي در روزنامه خود همه نوع مطالب مي‌نويسند و مردم را متنبه مي‌نمايند.

طهران‌

در شب پانزدهم ذي‌حجه 1322، سه ساعت از شب گذشته دو دانگ از شش دانگ ماه خسوف شد و تا يك ساعت به جاي بود.
______________________________
(1). در متن، دنباله مطلب فوق نوشته نشده است.
(2). خدمتانه، غلامانه، انعام، حق‌العمل (فرهنگ دهخدا).
ص: 742

طهران‌

آقا ميرزا سيد علي اكبر تفرشي مجتهد ساكن طهران كه از شيوخ علما و عام القبول است- اگرچه ناسخ و منسوخ در احكام بسيار دارد- در ماه ذي‌قعده 1322، شاه نزد او فرستاد كه چرا شما مانع مي‌باشيد كه تمبر براي احكام در ايران دائر شود و حال آن‌كه در مملكت عثماني كه مسلمان مي‌باشند، تمبر دائر است. جواب داد كه به شاه بگو مردم عثماني مسلمان مي‌باشند و به احكام شرع رفتار مي‌نمايند. شما برخلاف آنها مي‌باشيد.

طهران‌

در عشر دوم ذي‌حجه 1322، مردم بر ضد عين الدوله صدر اعظم كاغذپراني مي‌نمايند و اعلانات مي‌چسبانند و علما خيال ضديت با دولت دارند. ميرزا محمد خان اقبال الدوله كاشاني كه مردي كاردان و حرّاف است از طرف صدر اعظم مشغول است كه ميان علما و صدر اعظم را اصلاح كند.

طهران‌

در عشر دوم ذي‌حجه، موسيو نوز بلژيكي وزير گمركات و پست و صندوق، چون علماي تهران را مانع پيشرفت خود مي‌داند با آنها عداوت را ظاهر مي‌سازد. ازجمله يك روز به لباس علما درآمده عمامه بر سر و ردا بر دوش گذاشت و آنها را تمسخر كرد و يكي از اجزايش به لباس سيادت و بدان حالت عكس از روي خود برداشت «1». چون اين توهين گوشزد علما شد، دادند عكس‌هاي متعدده از روي آن دو عكس برداشتند و نزد علماي اطراف فرستادند تا آنها را با خود معين كرده بر ضد دولت مهيا باشند. گفتند اين عكس در مبارك آباد ييلاق عين الدوله صدر اعظم افتاده است.

طهران‌

حاجي پيرزاده درويش كه اسمش حاجي محمد علي است از جمله عرفا و كمّلين
______________________________
(1). جامعه اروپاييان تهران به مناسبت نوئل يعني سال نو مسيحي، مجلس بال كستومه‌اي براي اروپاييان ترتيب داده بود. در اين‌گونه مجالس رقص معمول چنين است كه، هريك از حاضرين لباس خاصي بپوشد. نوز در اين مجلس با دستار (عمامه) و عبا و قبا و نعلين شركت كرد.
ص: 743
عهد خود بود. از طايفه اويسي است. اصلا از يزد و ساكن طهران بود، جدش نيز از معروفين عرفاست. مريد حاجي ميرزا محمد صفاي صوفي «1» است كه مزارش در باغ صفائيه نزديك چشمه علي طهران است كه ما بين شهر طهران و زاويه مقدسه حضرت عبد العظيم عليه السّلام واقع است. بالجمله، حاجي پيرزاده مردي ستوده اخلاق و شيرين كلام بود. جمعي از بزرگان طهران رشته ارادت او را به گردن داشتند، از بعضي علوم ايراني آگهي داشت و غزل نيكو [مي] سرود و اغلب اوقات در صفائيه منزل داشت. در سن شصت و هفت سالگي در طهران به مرض زكام و سينه پهلو درگذشت. پنج اولاد از او به جاي ماند. نعش او را در صفائيه كه از اين پيش معين كرده بود به خاك سپردند. غزل ذيل از او است- عليه الرحمة-. در اغلبي از ممالك سياحت كرده بود و سفرنامه خود را نوشته. در سال هزار و سيصد و شش، بعد از مراجعت از پاريس، در قريه اوين شميران براي ييلاق، حاجي منزل كرده بود. ميرزا احمد خان نصير الدوله شيرازي خواست در عمارت او منزل كند، ميرزا ابو الحسن حكيم الهي معروف به جلوه اين شعر را به حاجي نوشت:
نوبت پاريس رفت و وقت اوين است‌عارف نائين نه بند آن و نه اين است حاجي [پيرزاده] در بديهه غزل ذيل را گفت و در جواب حكيم فرستاد:
هركه به دل طالب طريق يقين است‌مژده دهيدش كه رهنما به «اوين» است
گر تو همي رهنما طلب كني از حق‌راهنماي طريق شرع همين است
مستي از او جويد آنكه خام و فسرده است‌شادي از او جويد آنكه زار و غمين است
گرچه به ظاهر فقير ليك به معني‌ملك سليمانش زير نقش نگين است
يافت شرافت «اوين» ز مقدم عاليش‌چون كه مكان را شرافتي ز مكين است
______________________________
(1). حاجي ميرزا صفا مرد تيزهوش و خوش‌سخن و بلندنظري بود كه سالها در استانبول اقامت داشت و حاجي ميرزا حسين خان مشير الدوله از وجود او براي حل مسائل مربوط به اختلافات شيعه و سني در عثماني سود برد تا اين‌كه حاجي ميرزا صفا در نهم رمضان 1291 درگذشت و مشير الدوله صحن و مزار و بقعه‌اي براي او به نام صفائيه در جنوب تهران ترتيب داد. اين نكته را بايد يادآور شوم كه حاجي ميرزا صفا اصلا مازندراني بود و نام و نشان درست او رضا قلي خان سوادكوهي است متولد سال 1212 هجري (ر. ك روزنامه شرف شماره 85).
ص: 744 مردم رازش يكي امين حضور است‌اوست كه اندر حضور شاه امين است
معتقد و مخلص امام و رسول است‌پيرو شرع شريف و دين مبين است
دوش سروشي به «پيرزاده» همي گفت‌آنكه تو مدحش كني، بكن كه همين است

طهران واقعه سوزناك‌

در شب بيست و چهارم ذي‌الحجه 1322 هجري، آقا سيد علي اكبر تفرشي مجتهد ساكن طهران به مرض سينه پهلو و ذات الريه و سكته خفيفه درگذشت. سالش قريب هشتاد، اولاد متعدده دارد. پسر بزرگش آقا سيد محمد مجتهد است كه در نجف اشرف تحصيل كرده و يك سال است به طهران آمده. آقا سيد علي اكبر قريب سيزده زن داشت.
ناسخ و منسوخ در احكام بسيار داشت و رشوه مي‌گرفت. لكن براي اسلام حافظ بود.
بعضي خيالات كه عين الدوله داشت از قبيل اجراي تمبر و غيره او مانع بود و دولت كمال ملاحظه را از او مي‌نمود و ساير علماي طهران به يك اندازه پيروي او را داشتند. دكاكين طهران را براي او بستند. فاتحه‌اش را در مسجد شاه و بعضي از مساجد گرفتند. به فقرا پول خيلي مي‌داد. از مال ثلث و بعضي عمارات غصبي مكنتي به هم زده بود. چنان‌كه هر پسري را در هر ماهي پنجاه تومان مي‌داد. دو سه پسر كوچكش ازجمله الواط مي‌باشند و اغلب به خانه فواحش مي‌روند و مسكرات مي‌خورند. در ايام جواني كه در كربلاي معلا نزد آقا شيخ زين العابدين مجتهد تحصيل مي‌كرد، شيخ مذكور در خواب حضرت فاطمه عليها السّلام را ديد كه فرمود پسرم آقا سيد علي اكبر را بگو بيايد پس از آن‌كه آمد فرمود: از پستان من شير بنوش، نوشيد. تعبير كردند كه به درجات عاليات خواهد رسيد، چنان شد. نعش او را در خانه‌اي كه در زاويه حضرت عبد العظيم عليه السّلام داشت به خاك سپردند.

طهران‌

حاجي محمد تقي، معروف به حاجي كيميا، كه در اغلب شهرها مسافرت كرده بود و ادعا مي‌نمود كه من فن كيميا را وارد هستم و چندي بود به طهران آمده بود و به اين واسطه مبالغي از مال مردم را حيف و ميل كرد و در اتلاف مال بي‌مبالات بود، در عشر
ص: 745
سوم ذي‌حجه در طهران به مرض [] درگذشت. سالش از پنجاه متجاوز بود.

طهران‌

در بيست و سوم ذي‌حجة الحرام 1322، حسينقلي خان قاجار ملقب به امير قاجار در سن هشتاد به مرض كليه درگذشت. مردي شأن دوست و خودخواه و بدفطرت و ممسك بود. پول تنزيل مي‌داد. دروغ بسيار مي‌گفت. پسرش ناصر خان ملقب به نصرة نظام است.

طهران‌

شاه چون در ماه ذي‌حجه خيال فرنگ داشت، به دول اروپا تلگراف براي رفتن خود نمود. دولت روسيه نيز نپذيرفتند «1» و متعذر شدند كه در بلاد روس اغتشاش داخله برپاست. پذيرايي غير ممكن است. دولت آلمان و اطريش نيز گفتند كه ما وقت پذيرايي «2» نه رسمي و غير رسمي نداريم.

طهران‌

شاه در عشر سوم ذي‌حجه چند شب به دوشان‌تپه رفت. پس از آن‌كه به شهر آمد، بعضي از رجال و وزرا به ديدنش رفتند. ناظم خلوت را فحش زياد دادند كه چرا بي‌موقع راه مي‌دهي. بعد از اين نگذار احدي بدون صدر اعظم پيش من بيايد «3». ناظم گفت: مردم مي‌رنجند، گفت: برنجند و به قاپچي «4» سپرد كه غير از عمله خلوت، باقي با صدر اعظم بيايند. جهت تغير شاه معلوم شد كه چه بود. حسام السلطنه «5» كه معشوق شاه است، در اطاق بود، مي‌خواست با او خوش بگذراند.

طهران‌

در ماه ذي‌حجه 1322، به جهت آن حركت زشت مسيونوز وزير گمرك كه به لباس علما عكس از خود انداخته و هم به جهت تعدي و زيادتي او به گمركات، ميان علما با
______________________________
(1). متن: نپزيرفتند
(2). متن: پيزايي.
(3). متن بيايند.
(4). قاپوچي به معناي دربان.
(5). ظاهرا جهانگير ميرزا پسر ابو النصر ميرزا حسام السلطنه پسر سلطان مراد ميرزا منظور است كه حسام السلطنه سوم باشد. مادرش ابتهاج السلطنه بود دختر عماد الدوله. شاهزاده جهانگير ميرزا به انواع هنر آشنا بود و در موسيقي دستي توانا داشت (سرگذشت موسيقي از روح الله خالقي، ج 1 ص 256 تا 263).
ص: 746
دولت كمال خصومت باطني در ميان است و اهل آذربايجان و خراسان مي‌گويند بايد اختيار گمرك به دست نوز نباشد. زيرا كه سالي پنج كرور به دولت مي‌دهد و سالي پنج كرور خود مي‌برد. علما هم عكس‌هاي متعدده به ولايات عراق عرب فرستاده‌اند تا آنها را با خود متحد ساخته كار نوز و عين الدوله را بسازند و مردم هم اعلانات سخت به ديوارها نوشته، دولت را ترسانيده‌اند و نوز را مي‌خواهند بكشند. ازجمله اعلان ذيل است، كه بر كاغذ كوچكي نوشته، منتشر كرده‌اند:
(يا للمسلمين، مات الاسلام و قام الكفر. السلطان «نوز» الوزير «لاورس» الاركان نصارا، فاتحة) «1».

طهران‌

در بيست و هشتم ذي‌حجه 1322، به جهت اغتشاش علما و دولت در باب نوز، دولت بيم كرد و به سرباز فشنگ داد.

روسيه‌

در بعضي از شهرهاي قفقازيه ميان شيعه و ارمني نزاع سخت شده و جمعي از طرفين كشته شد. لكن مقتول ارامنه سه برابر بود. مي‌گويند محرك آنها انگليس‌ها مي‌باشند، كه يكباره دولت روسيه را پايمال نمايند.

طهران‌

در عشر سوم ذي‌حجه 1322، آقا سيد ابو القاسم واعظ اصفهاني ساكن طهران كه مردي صادق القول است، گفت: خواب ديدم كه در نجف اشرف مي‌باشم. گفتند سيزده هزار نفر از اهل تسنن متحد شدند كه مرحوم شيخ مرتضي انصاري حجة الاسلام
______________________________
(1). مستشاران بلژيكي گمرك ايران را منظم و درآمدهاي گمركي را چند برابر كردند و اين خدمت مهمي بود كه انجام دادند. اما ضمنا نوز كه رئيس مستشاران بلژيكي بود مي‌پنداشت كه جز با نظارت و حمايت روسيه در ايران كاري صورت‌پذير نخواهد بود. لذا خود را در اختيار روس‌ها گذاشت. در خصوص كاركرد مستشاران بلژيكي در ايران، آنت دستره كتابي نوشته كه خانم منصوره اتحاديه ترجمه كرده و اين ترجمه در مجموعه «نشر تاريخ ايران» تحت عنوان مستخدمين بلژيكي در خدمت ايران چاپ شده. آنچه شايسته ذكر است اين‌كه رفتار توهين‌آميز نوز، در انتخاب لباس روحاني و عمامه و نعلين، در اين كتاب ناگفته مانده.
ص: 747
را بكشند. من با خود گفتم كه بروم و چاره نمايم. نزديك فجر به خدمت شيخ رسيدم.
[ديدم] كه در سر جانماز است. سني‌ها در اين‌وقت رسيدند و همي حمله كردند و جانماز [را] از زير پايش كشيدند. با خنجر كشيده به او حمله نمودند. اما [خنجرها به او] نمي‌خورد. من همي فرياد زدم كه مرا به جاي او بكشيد، قبول نمي‌كردند. به اين حالت بودم كه از خواب بيدار شدم. تعبيرش اين است، كه شكستي بايد به ملت اسلام وارد بيايد و آن داستان جنگ ارامنه و شيعه قفقاز است و نيز حركات زشت موسيو نوز است كه به ايران وارد آورده.

روس و ژاپون‌

از روز بيست و پنجم تا روز بيست و نهم ژانويه 1905 [ميلادي] تخمينا چهل و دو هزار از قشون روس و هفت هزار نفر از قشون ژاپون در محاربات در حوالي موكدن مقتول و مجروح شده.

روسيه‌

در اغلبي از بلاد روسيه، مردم بر ضد دولت شورش دارند، از قبيل پطرزبورغ و مسكو در ماه فوريه 1905 [ميلادي] در «ورشاو» «1» و ساير بلاد لهستان شورشيان دكاكين را آتش زده و چاپيده‌اند. كسب و تجارت خوابيده. اعلانات بر ضد دولت منتشر كرده‌اند.
نظام «2» به آنها حمله كرده جمعي مقتول و مجروح شده‌اند. سبب شورش را انگليسيان مي‌دانند. از اين جهت قراولان به قونسولخانه [انگليس] حمله كرده، ويس قونسول را زخمي نموده‌اند. در پطرزبورغ، چهارده هزار نفر عمله «3» به تحريك آنارشيست‌ها به طرف عمارت امپراطور پيش رفته‌اند. امپراطور خوف كرده و سي و چهار نفر آنها را احضار كرده و به عرض آنها رسيد و آنها را تهديد كرد كه به كسب خود بپردازيد.

روسيه‌

در فوريه 1905 [ميلادي] برحسب فرماني كه از طرف امپراطور روس صادر شده،
______________________________
(1). يعني شهر ورشوVarsovie پايتخت لهستان.
(2). نظام به معناي نظاميان، افراد ارتش.
(3). عمله به معناي كارگران.
ص: 748
مجلس وزرا قرار داده‌اند كه در چند مسئله اقدامات لازمه بشود من‌جمله در مداخله وزرا در تغيير و تبديل [و] يا موقوفي قوانين مملكت حدودي گذارده شود و مجلس سنا در مميزي و احداث قانون بيش از پيش اختيار داشته باشد و ترتيبات لازمه داده شود كه هركس از تعديات عمال دولت شاكي باشد، بتواند به عرض برساند و مجلس وزرا قرار داده‌اند كه تعطيل عمله‌جات «1» تقصير شمرده نشود.

سوئد [و] نروژ

پادشاه سوئد و نروژ «2» «اسكار دوم» «3»، به واسطه علت مزاج، زمام سلطنت را در ماه فوريه 1905 [ميلادي] به وليعهد خويش «اسكار گوستاو آدلف» «4» واگذار نموده [است].

طهران‌

در روز سوم محرم الحرام 1323، طهران خانه آقا سيد عبد الله مجتهد بهبهاني ساكن طهران در عصرها روضه‌خواني دارد. هنگامه‌اي برپا بود. جمعي بسيار از طلاب مدارس در آن‌جا درآمدند و داستان موسيو نوز كه به لباس علم و سيادت درآمده بود در ميان نهادند و مذمت از وضع دولت كردند كه ملت اسلام از ميان رفته. جمعي از علما عمامه بر زمين نهادند و گريه كردند و متحد شدند كه او را از ميان بردارند و روضه‌خوان را نگذاشتند به منبر برود و هنگامه برپاي بود و روز بعد، در خانه بعضي ديگر از علما، همين هنگامه بود و به شاه، علما درباره نوز نوشتند. دولت خيلي ترس كرده و سرباز و سوار در شهر مي‌گردند و گمرك را تعطيل نمودند و احتمال كلي دارد يك فساد عمده‌اي در شهر بروز كند و براي صدارت نيز ضرر كلي دارد.

ترانسوال‌

از معدن «پرمير» نام [در] ترانسوال مجددا يك قطعه الماس استخراج شده، سيصد و سي و چهار قيراط وزن دارد.
______________________________
(1). غرض از «تعطيل عمله‌جات» همان است كه امروزه مي‌گوييم «اعتصاب كارگران».
(2). در متن: سود نروژ.
(3).Oscar II
(4).Oscar Gustave Adolph
ص: 749

مسكو

در 17 فوريه، گراندوك سرج «1» عموي اعلي‌حضرت امپراطور روس در شهر مسكو سوار كالسكه خود بوده به طرف «كرملين» مي‌رفته، دو نفر نارنجك براي كالسكه او انداخته پاره‌پاره شد و قاتل هم مجروح شد.

طهران‌

ملا محمد فاضل، از اهل ابيونه «2» كاشان كه سالها است متوطن طهران مي‌باشد و در اغلبي از علوم عربيه و ادبيه و فقه و اصول و نحو و صرف و منطق و معاني بيان تبحر كامل داشت، در حقيقت اديبي كامل و اريبي فاضل بود و امر معاشش به معلمي گذشت. مردي ديندار و بدخلق بود. در سن هشتاد و كسري در طهران، در مدرسه حاجي ابو الفتح، در اوائل محرم الحرام هزار و سيصد و بيست و سه وفات كرد. مدت زماني خود مؤلف نزد او تحصيل نمود، رحمة اللّه عليه.

طهران‌

در روز چهارم محرم الحرام 1323، ميرزا عليرضاي مستوفي تفرشي پسر مرحوم ميرزا محمود وزير كه استيفاي بعضي از ولايات به دست او بود، در سن قريب به چهل [سال] به مرض انفولانزا وفات كرد.

تبت‌

در ماه سپتامبر 1904 [ميلادي] كتابچه رسمي دولت انگليس راجع به امورات تبت به طبع رسيده، از اين قرار كه حكومت تبت به عهده گرفته است كه از تجارت انگليس‌ها در آن مملكت مانع نشود تا جريمه جنگي كه از طرف انگليس معين شده در ظرف مدت هفتاد و پنج سال عايد دارد «3».
در فصل هفتم عهدنامه مقرر شده كه جلگه «شوچي» در تحت تصرف انگليس بماند تا اين‌كه وجه جريمه جنگ ادا شود.
______________________________
(1)Grand duc Serj
(2). امروز ما «ابيانه» مي‌گوييم.
(3). يعني دولت انگليس دريافت كند.
ص: 750
در فصل هشتم حكومت تبت برعهده گرفته كه در راه تجارتي هندوستان و تبت هر قلعه و استحكاماتي كه باشد تمام را منهدم سازد.
در فصل نهم شرط شده كه بدون رضاي دولت انگليس، نقطه‌اي از نقاط مملكت تبت به دولت ديگري واگذار يا فروخته نشود و احدي از دول سايره حق مداخله در امورات تبت نداشته باشد و مأمور يا وكيل از طرف دولت ديگر در آنجا نباشد و امتياز احداث راه‌آهن به ديگري داده نشود و اگر به دولت ديگري امتيازات مزبوره داده شود با دولت انگليس هم از همان قرار بايد رفتار شود.

استر اباد

در ماه ذي‌حجة الحرام، سردار افخم ميرزا محمد علي خان «1» حاكم استر اباد مدرسه مليه به طرز جديد ايجاد كرد.

طهران‌

در عشر اول محرم 1323، از طرف وزارت پليس حكم شده است كه سگهاي متعدده كه در شهر طهران در كوي و برزن مي‌باشند، به دواي سمي به هلاكت رسانند.

طهران‌

در روز پنجم محرم، شاه به مرض دوار سخت رنجور و بستري است و اين مرض از وقتي است كه دواي عوضي خورد. هر ماهي يك، دو دفعه گرفتار غشوه مي‌شود.

طهران‌

ساير علماي طهران با آقا سيد عبد اللّه [بهبهاني] مجتهد همراهي نكردند و نفاق نمودند. عين الدوله به آنها رشوه داد و در عشر عاشورا هرشب طلاب را دعوت كرد و نفري پنج قران مي‌داد كه در دهن آنها گذاشته شود. لكن آقا سيد عبد اللّه به منزل او نرفت و معروف است كه نوز سي هزار تومان به او داد و نگرفت و در خانه‌اش هرروزه در عشر اول محرم طلاب جمعند و منتظر حكم او مي‌باشند. در روز هفتم محرم، طلاب آقا
______________________________
(1). يعني همان آقا بالا خان سردار.
ص: 751
سيد عبد اللّه را به منبر بردند. او گفت: اي مردم من شكايت موسيو نوز را به شاه مي‌نويسم، او مي‌گويد جواب توپ و تفنگ است و قدري مذمت كرد و گفت: هميشه عاشورا است و اين جمعيت فراهم خواهد بود.
عين الدوله چنان اطراف شاه را محكم كرده كه كسي عريضه به شاه نمي‌دهد. در روز نهم محرم، عريضه آقا سيد عبد اللّه به توسط خواجه‌سرايان به شاه داده شد و جواب آمد كه بعد از قتل، هرچه ميل شماست رفتار مي‌شود. دستخط را بالاي منبر خواندند و طلاب ساكت شدند و ممكن است تزوير باشد. مي‌خواهند قتل كه شكست «1» و سينه‌زنها دست از سينه‌زني كشيدند، دولت اجراي كار خود را نمايد. در روز عاشورا قدغن از طرف دولت شد كه سينه‌زنها راه نيفتند، پيشرفت نكرد و راه افتاد. ناچار دولت در خانه فرنگي‌ها را چاتمه سرباز و قزاق گذاشت و گفت: هيچ فرنگي از خانه بيرون نيايد و قشون پياده و سواره روز و شب گردش كردند.

طهران‌

در عشر اول محرم، اعلانات بسيار بر ضد عين الدوله و موسيو نوز و سعيد السلطنه وزير پليس در شهر پراكنده كردند.

طهران‌

در عشر اول محرم، شاه تكيه دولتي را كه نزديك عمارت سلطنتي است و در عهد ناصر الدين شاه تعزيه‌داري مفصل مي‌شد و چندي بود خراب شده بود، داد ساختند و مثل عهد پدرش مزين كرند و حجراتش را وزرا و حكام به بلور آلات چيدند و تعزيه مفصلي خواندند و اثاثه سلطنتي را هرروزه در آنجا به نمايش درآوردند. در حقيقت به جاي عزا مجلس تئاتري بود و فرنگي‌ها در آنجا حضور داشتند و خود شاه نيز هرروزه
______________________________
(1). شكستن قتل به معناي گذشتن زمان قتل حضرت سيد الشهدا حسين بن علي (ع) است يعني سپري شدن نيمه روز عاشورا. چون در روايات آمده كه قتل سيد الشهدا در ظهر روز عاشورا صورت گرفته لذا، پس از گذشتن ظهر، اصطلاح است كه قتل شكست، يعني كليه آثار مترتبه بر مقدمات و واقعه قتل مرتفع شده است و وضع جامعه صورت عادي يافته.
ص: 752
حاضر مي‌شد. دو روز آخر را حكم شد برچيدند و ساده تعزيه خواندند. گفتند مبادا بلوا بشود و آنجا را بچاپند.

طهران‌

در عشر اول محرم، زني خواب ديد كه آقا سيد عبد اللّه مجتهد جامه زنانه دربر كرده.

ساوه‌

در ماه ذي‌حجه 1322، در قريه باغ شيخ يك فرسنگي ساوه، چوپاني گله گوسفندي به صحرا برده. گرگي غفلة به ميان گله در افتاد، گوسفندي به در برد. تا چوپان خود را به او مي‌رساند، گرگ شكم گوسفند را پاره كرده، بره سياهي از شكم او به زمين مي‌افتد با خلقتي غريب، كه از سينه و تن يكي بوده و از ساير اعضاء كه دو سر و چهار چشم و هشت دست‌وپا و دو دنبه داشته [است].

رشت‌

زمستان امسال در رشت و نواحي برف غريبي آمده، به مقدار دو ذرع. مي‌گويند تا حال چنين برفي در آنجا نيامده و بلاي آسماني است. مواشي بسيار تلف شد. درختهاي مركبات اغلبي خشكيد.

ايران‌

ميرزا احمد خان نصير الدوله پسر ميرزا عبد الوهاب آصف الدوله شيرازي كه جواني هنرمند مي‌باشد و از علوم داخله و خارجه بهره دارد، در ماه ذي‌حجه 1322 از طرف دولت ايران، وزير مختار بروكسل پاي‌تخت بلژيك شد. گفتند: دوازده هزار تومان براي اين كار مايه گذاشت.

ايران‌

در ماه ذي‌حجه حسام الدين ميرزا پسر شاهزاده حاجي شيخ الرئيس واعظ ملقب به حسام همايون شد.
ص: 753

مازندران‌

در زمستان 1322، در تمام خاك مازندران چندين شبانه روز باران باريد. بعد از آن هفتاد و دو ساعت برف باريد كه عبور و مرور مسدود شد. آنچه پا گرفت متجاوز از دو ذرع بود. در بلادش راه عبور غير ممكن. روغن تبريزي بيست و شش قران، ذغال تبريزي يك قران شد. اغلبي از پل‌ها خراب شد. مال و مواشي بسيار تلف شدند. مي‌گويند كسي چنين برفي در مازندران نديده [است].

طهران‌

در ماه محرم، وزرا و بزرگان بر ضد عين الدوله كنكاش دارند و روزبه‌روز جمعيتشان زياد مي‌شود و از اهل خلوت شاه نيز با آنها راه دارند. ازجمله معتمد خاقان «1» پيشخدمت پسر مرحوم حاجي صدر الدوله و نظام السلطان «2» پيشخدمت نواده مرحوم ميرزا آقا خان صدر اعظم كه هردو بروروئي دارند و مي‌گويند شاه با آنها راه دارد خبر از خلوت بيرون بردند و فتنه براي صدر اعظم مي‌نمودند. در شانزدهم محرم در دوشان‌تپه حضور شاه هردو را فلك كردند و چوب زدند و اخراج بلد نمودند. نظام السلطان گفته بود هروقت مي‌خواهند مرا بيرون نمايند، بايد عصاي سلطنت را از من بگيرند. كنايه از اهليل خود داشت و نيز وقتي ... خود را كه بسي تنومند است بيرون آورد و گفت، هفده كرت به ..
شاه رفته. بعد از گرفتاري معتمد خاقان، شاه در حضور صدر اعظم گفت: صدر اعظم براي دولت به منزله باغبان است و اشجار نوكر دولت مي‌باشند. هركدام از اشجار وجودشان براي باغ لازم است. در باغ درخت بد و خوب دارد. درخت بد مثل سنجد تلخ است آن هم وجودش به كار است. بالفرض اگر يكي اسباب خشك شدن ساير [ين] شد، باغبان به اذن صاحب باغ او را بيرون نمايد.
______________________________
(1). شكر اللّه خان صدري كه بعدها لقب قوام الدوله يافت پسر حاجي محمد حسين خان صدر الدوله ايشيك آقاسي‌باشي. شكر الله خان در مشروطيت مقامات مهمي احراز كرد و او بود كه در پاريس سردار اسعد را به بازگشت به تهران و جنگ با محمد علي شاه تحريك و تحريض كرد.
(2). امير خان خواجه نوري ملقب به نظام السلطان (و بعد نظام الدوله) شوهر ايران الملوك افتخار السلطنه دختر ناصر الدين شاه از بطن ليلي خانم. درباره همين خانم است كه عارف گفته: افتخار همه آفاقي و محبوب مني.
ص: 754

طهران‌

در عشر دوم محرم، وزارت دهات خالصه و رياست بعضي ايلات طهران را به ميرزا محمد خان اقبال الدوله غفاري كاشاني وزير خالصه كه از دوستان صدر اعظم و هواخواهان او است دادند. اقبال الدوله مرد كافي و چيزفهم و بارعب است. و در فن زراعت و فلاحت دستي كامل دارد. سابق وزارت خالصه دست منتخب السلطنه نوري مستوفي بود.

طهران‌

در عشر دوم حكم شد بعضي از اجزا و اعضاي اتابيك از طهران خارج شوند.

طهران‌

اتابيك صدر اعظم، سابق در يكي از عمارات خود هرساله چهارده روز از ابتداي محرم تعزيه‌داري مفصل مي‌كند و بعضي دكاكين و مستغلات طهران وقف آنجاست.
مبلغش كمتر از بيست هزار تومان نيست. شب‌ها شام مفصل در آنجا مي‌دهند و به فقرا و سينه‌زنها و روضه‌خوانها مستمري معيني است كه بايد برسد. امسال به بعضي خيالات، از عشر سوم محرم قرار دادند. بخوانند و چادرش را برپا نمودند. چون خبرش به گوش عين الدوله صدر اعظم رسيد، حكم داد خوابانيد و روضه‌خواني را موقوف نمودند.
همهمه بسياري از اين بابت ميان مردم و بيشتر در ميان روضه‌خوانها و فقرا و سادات بروز كرده و نفرين به عين الدوله مي‌نمايند و حدس مي‌زنند كه اين كار براي عين الدوله خوش يمن نخواهد بود و كسي كه بيرق حضرت خامس آل عبا عليه السّلام را بخواباند، البته علم خودش سرنگون خواهد شد.

ژاپون و روس‌

«كرپاتكين» سپهسالار روس و رئيس قشون روس در سرحدات ژاپون و چين، چون از جنگ با ژاپون مأيوس بود كه بهره برايش ندارد و هرروزه فتح با ژاپوني‌هاست از رياست قشون استعفا كرد و با دولت قبول نمود، در اوائل محرم الحرام 1323.
ص: 755
دولت فرانسه و انگليس خيال دارند كه واسطه اصلاح ميانه اين دو دولت بشوند اما دولت ژاپون بعضي شروط مي‌نمايد كه قوه دولت روس نيست.

نجف اشرف‌

آقا شيخ محمد حسن معروف فاضل ماماقاني است كه اصلا از اهالي ماماقان آذربايجان است و سالهاست كه در نجف اشرف مشغول تدريس و تدرس است و از اجلاي علماي عهد است. اگر دو نفر در اين عالم زاهدي يافت شود، وي يكي از آنهاست و ثلث اهالي ايران مقلد او مي‌باشند، خصوصا اهالي آذربايجان، در عشر سوم محرم 1323 هجري در نجف اشرف در سن هشتاد و هفت بدرود زندگي كرد، عليه الرحمة. در اغلبي از بلاد ايران و عراق عرب مجلس فاتحه گرفتند و يك دو روز بازار را بستند. در [علم] اصول كتابها پرداخته [است]. دو پسر از آن مرحوم به جاي مانده در نجف اشرف مشغول تحصيل مي‌باشند. «1»

طهران‌

پس از آن‌كه مابين بعضي از علما و صدر اعظم نزاع برخاست و خواستند بلوا نمايند، شاه و صدر اعظم بسيار خوفناك شدند. صدر اعظم محض حفظ خود و پيش‌بيني قراول خانه‌هاي طهران را به امير خان سردار- برادر زاده خود كه از جمله الواط است- سپرد. او يك فوج عرب طهران را كه از اوباش و اراذل معروف مي‌باشند، در قراولخانه‌ها گذاشت.
تمام اين سربازها هركدام يك چماق ارژن در دست دارند و در بازارها و خيابانها مي‌گردند و بي‌سبب براي چشم‌زخم مردم پاپي مردم مي‌شوند و شبي ده، بيست نفر را مي‌گيرند. امير خان به سه‌پاي «2» مي‌بندد و اسباب بي‌حرمتي مردم شده و آخر الامر فساد
______________________________
(1). شيخ محمد حسن مامقاني از علماي معروف و از زهاد عصر، در ابتدا شاگرد شيخ مرتضي انصاري بود و بعد از فوت او نزد علماي ديگر من‌جمله سيد حسين كوه‌كمري تلمذ نمود. وفاتش در نجف، در 18 محرم سال 1323 ه. ق واقع شد و در مقبره‌اي كه يكي از مقلدين براي او به دو ماه پيشتر ساخته بود مدفون گرديد از تأليفات اوست: بشري الوصول الي اسرار علم الاصول در هشت مجلد و ذرايع الاحلام في شرح شرايع الاسلام كه فقط باب طهارت آن در دو مجلد بزرگ در تبريز چاپ سنگي شده و غاية الآمال كه حاشيه‌اي است بر مكاسب شيخ مرتضي انصاري.
(2). سه‌پاي سه‌پايه از آلات شكنجه.
ص: 756
خواهد شد. چنان‌كه در عشر دوم صفر فراش‌باشي نايب السلطنه را به تهمت گرفتند. او به شاه نوشت. شاه حكم كرد امير خان سردار و سعيد السلطنه وزير نظميه را ببر و چوب بزن. الآن حافظ سلطنت ايران يك مشت اوباش و الواط مي‌باشند و نيز حكم كرده در ساعت سه و چهار بچه‌هاي «1» بي‌مو را گرفته، پيش او ببرند.

ايران‌

شاه براي معالجه مي‌خواست به سفر فرنگ برود. گفت از راه مشهد مقدس مي‌روم، محض اين‌كه به علما معلوم نمايد كه من به زيارت مي‌روم. بعد براي اين‌كه در بعضي از نقاط خراسان وبا است، گفت «2» از راه انزلي خواهد رفت تدارك سفرش را ديده‌اند و چهل نفر همه جهت با او خواهد [رفت] و در دوم ربيع الاول حركت خواهد كرد و اين سفر سوم شاه به فرنگ است. صدر اعظم ميل نداشت كه شاه اين سفر را بنمايد. لكن اگر هم شاه نرود، از صدارت معزولش مي‌كند.

طهران‌

در يازدهم صفر 1323، محمد علي ميرزاي وليعهد از تبريز به طهران وارد شد و چون شاه در قصر دوشان‌تپه بود يكسره به آنجا رفت، پس از آن به طهران [آمد]. در عمارت مرحوم ميرزا حسين خان صدر اعظم كه متعلق به دولت است «3» منزل كرد. گفتند شاه به پسرش تغير كرد و بد گفت كه براي چه اين‌طور به مردم آذربايجان اذيت كردي كه شكايت بكنند. وليعهد در اين سفر تمام نوكر و عمله‌جات «4» خود را با زن و بچه همراه آورده، در دهن‌هاست كه ديگر برنمي‌گردد و خيال ماندن دارد و در غياب شاه، جاي شاه اجراي احكام مي‌نمايد.
______________________________
(1). متن: بچهاي- بچه‌هاي بي‌مو ترجمه امارد است. در اين مورد «بي‌ريش» هم مي‌گفتند يعني تازه جوانان ريش برنياورده.
(2). متن: بعد براي اين‌كه گفت در بعضي از نقاط خراسان وبا است، از راه انزلي خواهد رفت.
(3). يعني عمارت بهارستان كه پيش از اين محل مجلس شوراي ملي بود.
(4). يعني همه كارمندان و كارگران خود را.
ص: 757

طهران‌

در عشر دوم صفر 1323 ميرزا محمد علي خان علاء السلطنه وزير مختار انگليس «1» كه چندي است به طهران آمده و طرف شور سلطنت و صدارت است [به] درجه پرنسي «2» كه به معني [حضرت] اشرف «3» است نائل مي‌شود و سه هزار و هفتصد تومان هم بر مواجب او مي‌افزايند. مي‌گويند سببش اين بود كه چون چند ماه قبل كشتي جنگي دولت انگليس در بنادر ايران آمده بود و به جهت اضافه گمركي كه از طرف دولت ايران بر متاع وارده انگليس افزوده بودند خيلي نزاع داشت و دولت ايران به هيچ طور آنها را جواب نمي‌توانست بدهد، علاء السلطنه چاره اين كار را نمود و آنها را از آن‌جا بيرون نمود.

طهران‌

در ماه اول حمل 1323، در طهران عمل گوشت خيلي سخت شده و در هر دكاني دو، سه [لاشه] گوسفند بيشتر نيست و مردم در اطراف دكان قصابي ازدحام دارند.

طهران‌

در ماه صفر، شاه اغلب كسالت دارد و بيشتر در قصر دوشان‌تپه مي‌باشد. محض اين‌كه مردم كمتر نزد او بروند صدر اعظم مي‌گويد: شاه را تنها بگذارند و پيش او كم بروند و مقصودش اين است كه مبادا عريضه تشكي از اعمال زشت او به شاه برسد.

ايران‌

اگر بعد از عزل اتابيك از صدارت عين الدوله صدر اعظم نمي‌شد و آن همه رواج خيالات زشت خود را در دولت ايران جاري نمي‌كرد، البته معايب اتابيك و خيانات او به دين و دولت در ظرف بيست سال وزارت و صدارت افواه مردم را پر مي‌ساخت و
______________________________
(1). يعني وزير مختار ايران در انگلستان، ميرزا محمد علي خان معين الوزراء لقب داشت و ژنرال قنسول ايران در تفليس بود. وقتي ميرزا ملكم خان از سفارت ايران در انگلستان بركنار شد، محمد علي خان به جاي او منصوب شد و علاء السلطنه لقب يافت. وي پدر حسين علاء است.
(2).Prince
(3). حضرت اشرف برابرAltesse شمرده مي‌شد.
ص: 758
مبغوض‌ترين مردم بود. لكن خوشبختي اتابيك اين شد كه عين الدوله صدر اعظم شد و معايب اتابيك پوشيده شد.

طهران‌

ميرزا سيد حسين هندي ملقب به صدر المعالي بابي بعضي معايب از دولت و ملت مي‌نوشت و در روزنامه «ثريا» در ايران منتشر مي‌شد. بعضي مفسدين پيش شاه براي او مايه زدند و قدغن شد كه ديگر به اين اسم چيزي ننويسد. خود اين شخص مطالبي كه مي‌نويسد موافق خيالات صدر اعظم است و محرك او هم هواخواهان صدر اعظم مي‌باشند.

طهران‌

موثق الملك «1» صندوقدار شاه كه نظارت موقوفات مدرسه ميرزا حسين خان صدر اعظم «2» قزويني را داشت، چون از هواخواهان اتابيك است و سالي دويست و پنجاه هزار تومان از اين شغل فايده مي‌برد- چنان‌كه اگر شاه خلعت صد توماني به كسي مي‌داد موثق الملك پاي دولت- صد تومان حساب مي‌كرد و خلعت سي توماني به صاحب خلعت مي‌داد- اين دزدي‌هاي او به سمع عين الدوله صدر اعظم رسيد و نيز اغلبي از سنگ جواهرات را برداشته، سنگ بدل جاي آنها گذاشته. در عشر اول صفر 1323 نظارت مدرسه را از او گرفت و به حاجي ميرزا سيد جواد ظهير الاسلام «3» بن حاجي زين العابدين امام جمعه كه داماد شاه است داد. چون امام جمعه حال، برادر ظهير الاسلام، در واقعه اتحاد علما بر ضد صدر اعظم طرف علما را از دست داد و با صدر اعظم هم‌رأي شد، اين شغل به او داده شد.
______________________________
(1). سيد علي خان موثق الملك.
(2). غرض از مدرسه ميرزا حسين خان صدر اعظم همان است كه قبلا مدرسه و مسجد سپهسالار خوانده مي‌شد و امروز مدرسه و مسجد شهيد مطهري.
(3). ظهير الاسلام پسر حاج سيد زين العابدين ظهير الاسلام امام جمعه طهران از بطن شاهزاده خانم ضياء السلطنه دختر سوم ناصر الدين شاه بود و داماد مظفر الدين شاه. وي در 1321 ملقب به ظهير الاسلام شد و چندين بار نايب التوليه مسجد سپهسالار گرديد و دوبار هم متولي آستان قدس و يك‌بار نيز به مجلس سنا رفت. وي در سال 1300 متولد شد و در 84 سالگي در تهران درگذشت.
ص: 759

ايران‌

در عشر اول صفر حكومت سمنان و دامغان را به ركن السلطنه برادر شاه كه آن حركات را در دو سال قبل در حكومت كاشان نمود دادند.

طهران‌

در عشر اول وزارت مخزن تداركات عسكريه را از اعتصام الدوله پسر معير الممالك كه داماد اتابيك بود گرفتند و به شاهزاده جلال الدوله پسر ظل السلطان دادند.

طهران‌

در عشر اول صفر، وزارت قورخانه را از اقبال الدوله وزير خالصجات ديواني گرفتند و به برادرش غلامحسين خان وزير مخصوص دادند.

ايران

در عشر اول صفر حكومت گلپايگان و خوانسار و كمره را به بديع الملك پيشخدمت دادند.

طهران‌

خيال دارند در غياب شاه اردوي نظامي در خارج «2» شهر طهران به رياست حسن خان سردار وزير نظام مركب از شش، هفت هزار نفر سواره و پياده و توپچي تشكيل بدهند.

طهران‌

در ماه محرم 1323 نظر آقاي يمين السلطنه از وزارت مختار فرانسه معزول شد. اين شغل را به ميرزا صمد خان ممتاز السلطنه وزير مختار لاهه دادند.

ايران‌

در شهر صفر ميرزا احمد خان صديق الملك پسر ميرزا محمد خان صديق الملك كه چندي وزير مقيم بلغارستان بود و مردي ساده‌لوح و نجيب و گول است، وزير مختار لاهه پاي‌تخت هلاند شد.
______________________________
(1). تصحيح قياسي، متن: طهران.
(2). در متن: در خارجه.
ص: 760

ايران‌

ميرزا حسن خان فخيم السلطنه كه سالها در مدرسه آذربايجان تحصيل دو زبان فرانسه و انگليس كرده و در اداره منشآت اتابيك بود، قونسول جنرال حاجي ترخان شد، لكن اول مأموريت اوست و چند ماه داخل اداره وزارت خارجه شده.

استر اباد

آقا بالا خان سردار افخم حاكم استر اباد و گرگان در ماه محرم 1323 در استر اباد مدرسه ملي به سبك جديد ايجاد كرده، نامش را «افخميه» گذاشت. «1»

طهران‌

چند ماه است دو مدرسه ملي به سبك جديد در طهران ايجاد شده، يكي نامش «ثروت» و ديگري نامش «تمدن» است.

نيشابور

محسن نام پسر مرحوم استاد ابو الحسن وصله‌دوز كه مادرش سيده است و از سنش پانزده سال مي‌گذرد و سه سال بود كه در نيشابور مفلوج بود، در شب هشتم محرم 1323- كه از همه جا مأيوس مي‌شود و سابقا مي‌خواست خود را به مشهد مقدس برساند و ملتجي شود، و ممكنش نشد- در تكيه معروف به ابو الفضل «2» كه در نيشابور است مي‌رود و رشته به گردن خود مي‌آويزد و سر ديگرش را به علم حضرت ابو الفضل العباس عليه السّلام مي‌بندد و متوسل مي‌شود. در شب يازدهم شخص محترمي را در خواب مي‌بيند كه [به او مي‌گويد] برخيز و برو به مشهد. عرض مي‌كند: من فلجم.
مي‌فرمايد كه: برخيز، برمي‌خيزد و خود را صحيح مي‌بيند. صبح شهر را چراغان مي‌نمايند.

اهرم‌

قريه اهرم در هشت فرسخي جنوب شرقي بوشهر است. در 26 رمضان المبارك
______________________________
(1). قبلا اين مطلب در اين كتاب آمده بود ولي به صورتي موجزتر و مبهم‌تر.
(2). متن: بابي الفضل.
ص: 761
1322 سيل عظيمي آمد كه تا حال نديده بودند. دوازده خانه خراب شد و چهل و پنج خانه مخروبه و يكصد و بيست نفر هلاك شدند. اهرم از املاك نظام السلطنه «1» مي‌باشد كه از دولت خريده است.

بوشهر

امسال زمستان در بوشهر آب به انجماد رسيد و برف باريد، چنان‌كه مدت‌ها است برف در بوشهر نديده بودند، مگر سي سال قبل برفي در بوشهر آمد كه هنوز آن سال، معروف به «سال برفي» است.

شيراز

شعاع السلطنه پسر مظفر الدين شاه حاكم فارس امسال حكم داده كه به آينه‌كاري رواق و ضريح نقره امامزاده سيد مير احمد معروف به شاه چراغ ابن امام همام موسي الكاظم عليه السّلام بيافزايند و نيز قرار داده كه بقعه حافظيه را تعمير نمايند.

طهران‌

ميرزا كاظم رشتي طبيب ملقب به فيلسوف الاطبا كه از بزرگان اطباي ايراني بود و سالها در طهران محكمه طبابت دارد و در نزد ناصر الدين شاه و مظفر الدين شاه سمت طبابت حضور داشت، در روز هفدهم صفر المظفر 1323 به مرض [] در سن نود و سه درگذشت. «2» مكنت فراوان داشت و قرض الحسنه مي‌داد. مدرسه‌اي در جنب آقا سيد اسمعيل عليه السّلام در طهران بنا نهاد، در سال 1323 هجري، و بعضي كتب از وي به جاي مانده از قرار ذيل [ «3»]. پسر بزرگش لقمان الملك «4» طبيب است. گفتند: در روز مرگش از وفات خود خبر داده بود.
______________________________
(1). حسينقلي خان مافي قزويني كه در فارس و خوزستان و بنادر سالها حكومت داشت و بعدها، در دوران مشروطيت، به مقام صدارت عظمي نيز رسيد.
(2). در شرح حال رجال ايران (ج 3 ص) عمر او 120 سال نوشته شده كه اغراق‌آميز به نظر مي‌رسد.
(3). در متن كتاب نام اسامي مؤلفات او نيامده ولي اعتماد السلطنه محمد حسن خان- كه از او بد نوشته- از يك كتاب او به نام حفظ الصحه ناصري نام برده و نوشته كه به مناسبت تأليف آن كتاب ملقب به فيلسوف الدوله شد (ذيل حوادث 20 شوال 1305). اما مدرسه‌اي كه براي طلاب علوم قديمه بنا كرده بود، موسوم به مدرسه فيلسوف در خيابان سيد اسماعيل در محله چالميدان. قسمتي از اموال خود را نيز وقت بر طلاب نمود.
(4). متن: لقمن الملك
ص: 762

طهران‌

در ماه ذي‌حجه از براي شاه چندين صندلي «1» طلا ساختند. در اوائل سلطنتش هر چند صندلي طلا كه از پدرش مانده بود فروخت.

طهران‌

حاجي جواد خان احتشام الممالك، برادر صدق السلطنه «2» ترك، وزير خزانه نظام سابق ملقّب به سالار معزز شد. برادر ديگرش حاجي عزت اللّه خان احتشام الممالك شد، در ماه ذي‌حجه 1322.

آذربايجان‌

در ماه محرم 1323، محمد باقر خان اميرنظام از پيشكاري آذربايجان معزول شد.
حسينقلي خان مافي ملقب به نظام السلطنه كه از وزراي كافي، مجرب كاردان است پيشكار و وزير آذربايجان شد.

كردستان و گروس‌

در ماه محرم 1323، حكومت كردستان و گروس را به سالار الدوله پسر شاه دادند.
صدر اعظم هيچ ميل نداشت كه اين كار را به او بدهند. سالار الدوله به درب حرمسراي سلطنتي بست نشست تا اين كار را به او دادند. سابق حكومت كردستان با ناصر الملك بود. او را احضار كردند كه در سفر فرنگ با شاه برود، به اسم وزارت و مترجمي حضور.

لرستان‌

نظر علي خان فتح السلطان امرائي سالها در حدود لرستان شرارت داشت. اين اوقات سوار و پياده دور خود جمع كرده و ماليات دولت را مي‌گرفت و مي‌خورد. اعظم الدوله «3» حاكم لرستان جمعيت فرستاد و جمعيتش را در ماه ذي‌حجه پراكنده كرد.
______________________________
(1). متن: صندليهاي
(2). لطف الله خان صدق السلطنه رئيس كالسكه‌خانه، رئيس خزانه نظام.
(3). سلطان حسين ميرزا اعظم الدوله پسر شاهزاده محمد تقي ميرزا ركن الدوله. محمد تقي ميرزا برادر ناصر الدين شاه بود.
ص: 763

طهران‌

در ماه صفر، آقا سيد عبد اللّه مجتهد كاغذ به شاه نوشت كه قرار بود موسيو نوز را از گمرك معزول سازي و وعده هم دادي، چه شد؟ شاه كاغذ او را با مقراض پاره‌پاره كرد و گفت: جوابش اينست.

طهران‌

در هيجده ماه صفر 1323، به آقا سيد عبد اللّه مجتهد گفتند كه شاه كاغذ ترا پاره كرد.
اين‌طور به او نوشت كه از قرار مذكور كاغذ مرا پاره كردي، نقلي نيست. خسرو پرويز هم نامه جدم را پاره كرد. كنايت از اين‌كه چنان‌كه شكم خسرو پرويز را پسرش حكم داد پاره كردند، شكم ترا [هم] پاره خواهند كرد. باري شاه مجبور است نوز را معزول كند.
بعضي‌ها گفتند: به اين سختي كاغذ به شاه نوشتن صحيح نيست، تغيير بايد داد. حال جمعي از علماي جزء با آقا سيد عبد اللّه متحد مي‌باشند و خيال دارند ترتيب بلوا بدهند.
سه، چهار نفر ديگر از علما مانند امام جمعه، آقا سيد محمد «1» پسر كوچك آقا سيد صادق، آقا شيخ فضل اللّه، آقا سيد ابو طالب «2» زنجاني مبالغي پول از عين الدوله گرفتند و حمايت او را دارند.

طهران‌

در روز نوزدهم صفر 1323، بيشتري از بزرگان تجار دكاكين خود را بستند و به زاويه حضرت عبد العظيم عليه السّلام پناهنده شدند و به شاه تلگراف زدند كه موسيو نوز در گمركات به مال التجاره اجحاف مي‌كند و از قرار معلوم اضافه مي‌گيرد. بازار تجارت به اين واسطه كساد شده، بايد او را معزول كني و الّا ما از اينجا حركت نمي‌كنيم و خودمان گمرك را
______________________________
(1). منظور سيد محمد طباطبايي است كه در مشروطيت از ته دل صميميت به خرج داد و در سختي‌ها از جان مايه گذاشت.
(2). حاجي ميرزا سيد ابو طالب زنجاني پسر حاج ميرزا ابو القاسم معروف به «ميرزا» (جد خاندان ميرزائي زنجاني) از علماي تهران و از مستبدين و همگامان محمد علي شاه. صورت استخاره‌هائي كه شاه به نيت تخريب اساس آزادي و مشروطيت پيش او فرستاده و جوابهاي او در دست است (مجله يادگار سال 5 ه. ش 9/ 8). احتشام السلطنه هم كه در حكومت زنجان، او را نزديك ديده شرح جالب توجه و رك و راستي از او در خاطرات خود آورده است. نگاه كنيد ايضا به شرح حال رجال ايران (ج 1 ص 72 تا 75).
ص: 764
قبول داريم. به علاوه يك كرور تومان از آن‌كه نوز مي‌دهد اضافه مي‌دهيم. در بيستم و بيست و يكم روزبه‌روز عده تجار و اصناف زياد مي‌شوند و دكاكين طهران را مي‌بندند.
در يوم نوزدهم، سعد الدوله وزير تجار و سعيد السلطنه وزير نظميه از طرف صدارت پيش تجار كه در سر قبر شاه مرحوم در زاويه [حضرت] عبد العظيم بودند، آمدند و گفتند به طهران بياييد، البته رضاي خاطر شما به عمل مي‌آيد. گفتند: سابق دولت تقبل كرد كه «نوز» را معزول [كند] نكرد. حال هم دروغ مي‌گويد. البته پادشاهي كه يك مملكت را به نوز يهودي مي‌فروشد، ما هم اطاعت نداريم، مگر او را بردارد. شاه و صدارت به اين سخنان اعتنايي نكردند و مشغول كار خود مي‌باشند. لكن روزبه‌روز عده عارضين افزون مي‌شود تا كار سخت خواهد شد. از قرار معلوم تجار اطراف كار را محكم كرده‌اند.

طهران‌

در روز بيست و يكم صفر 1323، شاه در حضور وليعهد و وزرا گفت: تكليف وزرا در اين سفر اين است كه امور خود را مرتب دارند و هريك مشغول كار خود مي‌باشند و اگر كار مشكل شد به وليعهد عرض كنند و هفته [اي] سه روز، درب خانه منعقد باشد «1» و وليعهد هم در اطاق ابيض كه در عمارت گلستان است هفته [اي] سه روز جلوس كند و وزرا امور مشكله را پيش او ببرند و نيز اگر لازم شد به توسط پست به صدارت و شاه بنويسند. وزير داخله مشير السلطنه خواهد بود كه كاغذهاي حكام را بايد جواب بنويسد و وزير مخصوص در اطاق نظام بنشيند و هفته [اي] سه روز سرداران و رؤساي نظام را حاضر كرده، به كارهاي آنها رسيدگي نمايد. اگر لازم شد به وليعهد يا به شاه به توسط پست بنويسند و سفارش زياد از موسيو نوز و گمركات كرد.

طهران‌

چند ماه بود كه عين الدوله خيال دارد كه استيفاي ولايات را از مستوفي‌ها بگيرد و به موسيو نوز وزير گمرك بدهد.
______________________________
(1). يعني هفته‌اي سه روز، دربار سلطنتي كه محل حل و عقد و رتق و فتق امور بود باز باشد و وزرا و دولتمردان بر سر كار باشند.
ص: 765

طهران‌

در ماه صفر، صدر اعظم حكم كرده بروات انعام را كه از صد تومان بالاتر نيست و سال گذشته نصف و قطع نكرد، امسال نصف كند. از اين بابت مردم كه انعام دارند در تشويش مي‌باشند.

طهران‌

در عصر بيست و دوم صفر، شاه از طهران براي سفر فرنگ از راه انزلي به باغ شاه كه در بيرون دروازه است نقل مكان مي‌كند كه در دوم ربيع الاول به منزل اول كه كند است مي‌رود.

طهران‌

در بيست و يكم صفر، شاه در حضور جمعي از پيشخدمت‌ها به حسام السلطنه و حاجب السلطان كه هردو از مقربان خلوت مي‌باشند و شاه محض جمال آنها به هردو دلبستگي دارد گفت: در اين سفر در لب دريا هردو را لخت مي‌كنم و به دريا مي‌اندازم و اين ... ني، يعني احتساب الملك هم بايد برهنه شده با شما در دريا شنا كند.
(احتساب الملك از پيشخدمت‌هاست). «1»

طهران‌

در بيست و يكم صفر، قريب صد نفر از صرافان طهران به خانه امام جمعه بست نشستند كه ما سال گذشته برات نوكرباب را خريده‌ايم و دولت پولش را نمي‌دهد.

روسيه‌

در ماه صفر، امپراطور روس سرداران قشون خود را در عمارت سلطنتي حاضر كرد كه سان ببيند. در ميان آنها يك نفر كلنل بود كه همي خواست سبقت كرده خود را به امپراطور برساند، پاسبانان شاه، از عجله او خطوري در دلشان شد. او را گرفتند. دانستند
______________________________
(1). محمد تقي خان احتساب الملك پسر عبد العلي خان اديب الملك پسر حاجي علي خان مراغي فراشباشي حاجب الدوله.
ص: 766
كه از اهل نظام نيست و به اين تدبير مي‌خواست شاه را بكشد. ملبس به لباس نظامي شده بود و ازجمله نيهيليست‌ها «1» بود و نارنجك همراه داشت. پس از اين‌كه گرفتار شد گفت: من تنها نيستم، جماعتي بسيار با من هم‌رأي مي‌باشند. اگر من اسير شدم، آنها كار خود را در موقع خواهند نمود.

طهران‌

در روز بيست و دوم صفر، صدر اعظم به عزم زيارت به زاويه مقدسه [حضرت] عبد العظيم مي‌رود و از حضور تجار و بزازان مي‌گذرد. براي او تواضع نمي‌كنند. به بعضي از رؤساي تجار مي‌گويد: طهران بيائيد به عرض شما رسيدگي شود و هر مسئله داريد عرض كنيد تا اصلاح شود، مگر عزل نوز وزير گمرك. آنها مي‌گويند: ما غير از عزل او كاري نداريم. به آنها فحش مي‌دهد كه كرباس‌فروشان كارشان به جائي رسيده كه مدعي دولت بشوند. يكي از تجار ترك فحش را برمي‌گرداند «2» كه اگر ما نباشيم، شاه از كجا گذران مي‌كند. از قرار معلوم در همان روز كه تجار طهران بست نشستند. محرك اين كار را مي‌گويند حاجي ملك التجار «3» مي‌باشد كه سابقه عداوت با عين الدوله دارد. نيز وليعهد را محرك مي‌دانند.

طهران‌

از طرف پادشاه عثماني، در عشر سوم صفر، تلگراف به شاه شد كه اين سفر را موقوف كن و مصلحت نيست كه از طهران بيرون بروي.

طهران‌

در بيست و سوم شهرت كرد كه امروز در طهران بلواي عام خواهد شد. از طرف
______________________________
(1). در متن: نهليستها. فرقه‌اي كه با هرگونه تشكيلات و سازمان دولتي مبارزه مي‌كردند.
(2). فحش را برمي‌گرداند يعني جوابي فحش‌آميز مي‌دهد و به عبارت ديگر فحش را با فحش جواب مي‌گويد.
(3). حاجي محمد كاظم ملك التجار پسر آقا محمد مهدي ملك التجار تبريزي ساكن تهران بود. مردي بود بسيار باهوش و فرصت‌طلب و فحاش و شياد و نادرست و خوش‌سخن و شوخ‌طبع و جاعل و سندساز، توطئه‌گر، خارجي‌پرست و دسيسه‌كار و خلاصه از كساني كه براي سود خويش از هيچ كاري روبرگردان نيستند.
معروف است كه تلگراف منسوب به ميرزاي شيرازي مربوط به تحريم دخانيات از ساخته‌هاي اوست (خاطرات و خطرات مخبر السلطنه) وي در 1305 شمسي درگذشت.
ص: 767
دولت بر عده مستحفظين شهر افزوده شد و در بازار سرباز با چوب و تفنگ گردش مي‌نمايند.

طهران‌

پس از آن‌كه هفت، هشت روز تجار پناهنده زاويه مقدسه [حضرت] عبد العظيم عليه السّلام بودند و عرايض به شاه دادند، تا پنج روز عرايض ايشان به شاه نرسيد، يعني از ترس صدر اعظم [عرايض را] به شاه نمي‌رسانيدند. آخر الامر به توسط وليعهد به شاه دادند.
تقبل كرد كه كار آنها را اصلاح نمايد. يعني يك نفر وكيل از طرف تجار در گمركخانه باشد و تعدياتي كه سابق نوز كرده پس بدهد. لكن نوز معزول نمي‌شود. در حقيقت آنها را فريب دادند و به شهر مراجعت كردند.

طهران‌

موسيو نوز، در عشر آخر صفر، بر قيمت كاغذ پست افزود. يعني سيصد دينار را نه شاهي قرار داد، لكن دولت قبول نكرد تا بعد چه شود.

طهران‌

در عشر آخر صفر، گوشت در طهران ناياب است و بيشتر هم بز و ميش است.
مي‌گويند به جهت باجي است كه حكومت طهران از قصاب‌ها مي‌گيرد.

شيراز

در محرم و صفر 1323 در شيراز گوشت بسيار كم است و بسيار گران. مي‌گويند سببش اين است كه بره مي‌كشند. و نمي‌گذارند بزرگ شود. اگر به اين منوال بماند عن قريب گوسفند نابود مي‌شود.

طهران‌

در روز سلخ صفر، يك ساعت به غروب مانده، شاه به زيارت حضرت عبد العظيم عليه السّلام مي‌رود. تمام صحن و حرم را قرق كردند.
ص: 768

طهران‌

در روز غره ربيع الاول 1323، شاه از باغ شاه به طهران آمد. به منزل وليعهد كه در بهارستان است مي‌رود. در آن روز اغلبي از وزرا و رجال حضور دارند. وليعهد دو هزار و پانصد تومان پيشكش داد. شاه ناهار را آنجا صرف كرد.

طهران‌

در سلخ صفر كه شاه به زاويه مقدسه [حضرت] عبد العظيم عليه السّلام رفت، زن‌ها از طهران و از آن‌جا جلو شاه را، زنجير بست، به اجماع گرفتند و فحش زياد به او دادند و گفتند: نان و گوشت و ساير نرخ [ها] گران و ناياب است.

طهران‌

صدر اعظم موافق ساير بروات مواجب مردم، كه توماني دهشاهي پول تمبر و پانزده شاهي حق گمرك قرار داده بود. بر تيولات مردم كه عوض مواجب داشتند نيز در امسال افزود. روزي كه كتابچه‌اش را نزد شاه برد، چون پيشخدمت‌ها اغلب تيول دارند به شاه حالي كردند كه مردم به شكايت خواهند آمد. شاه چون به يك توماني يك ريال «1» تيول در كتابچه رسيد گفت به صدر اعظم كه اين اسباب بد دعائي است و آن صفحه را پاره كرد.
صدر اعظم گفت اين بدعت از وزير دفتر «2» است و از من نيست.

طهران‌

در روز يكشنبه دوم شهر ربيع الاول 1323 قبل از ظهر، [شاه] از طرف حياط اندروني
______________________________
(1). يك ريال برابر بود با يك قران و پنج شاهي و به عبارت ديگر بيست و پنج شاهي و دو ريال برابر بود با دو قران و ده شاهي.
(2). ميرزا محمد حسين پسر ميرزا هدايت الله آشتياني معروف به وزير دفتر بود. پدرش يعني ميرزا هدايت الله وزير دفتر اول پسر ميرزا حسين بود و پسر عموي ميرزا يوسف مستوفي الممالك وزير ماليه پسر ميرزا حسن.
و همچون او، از مستوفيان و كارمندان وزارت ماليه. اما با پسر عموي خود روابط خوبي نداشت و بلكه با هم رقابت و منافست مي‌ورزيدند. با اين حال تا مستوفي الممالك زنده بود، ميرزا هدايت الله، رئيس دفتر استيفا بود و بعد از مرگ او نيز كه لقب و منصبش به ميرزا حسن خان مستوفي الممالك- كه يازده سال بيشتر نداشت- رسيد، باز همچنان ميرزا هدايت سرپرست و راهنما و معلم بود. وزير دفتر اول پدر دكتر محمد مصدق است. مرگ وي در 1310 اتفاق افتاد و لقب و شغلش به ميرزا حسين پسر بزرگش رسيد.
ص: 769
در حالتي كه تمام وزرا حضور داشتند بيرون آمد و سوار اتومبيل شد و سرباز از در اندرون تا نزديك باغ شاه كه بيرون شهر است و راه قزوين مي‌باشد از دو طرف ايستادند و به طرف فرنگستان روانه شد. ساير وزرا و امرا از عقب و جلو سوار اسب بودند.
صدر اعظم نيز پهلوي شاه سواره مي‌رفت، لكن حالت غم در صورت شاه پيدا بود.
اسامي اجزاي شاه كه در سفر فرنگ خواهند بود از قرار ذيل است:
نصرة السلطنه ناصر الدين ميرزا پسر شاه
اعتضاد السلطنه پسر وليعهد
شاهزاده نير الدوله «1»
شاهزاده موثق الدوله «2» ناظر
عين الدوله صدر اعظم «3»
امين الدوله وزير وظايف و اوقاف «4»
ناصر الملك «5»
امير بهادر وزير دربار «6»
وزير افخم سلطانعلي خان «7»
ميرزا نظام مهندس الممالك وزير طرق و شوارع و معدن «8»
______________________________
(1). سلطان حسين ميرزا نير الدوله نوه فتحعلي شاه
(2). شاهزاده مغرور ميرزا موثق الدوله
(3). سلطان عبد المجيد ميرزا عين الدوله
(4). ميرزا محسن خان امين الدوله پسر ميرزا علي خان امين الدوله و شوهر خانم فخر الدوله و پدر دكتر علي اميني.
(5). ميرزا ابو القاسم خان قراگزلو ناصر الملك كه در زمان محمد علي شاه به صدارت رسيد و پس از مرگ عليرضا خان عضد الملك، نخستين نايب السلطنه احمد شاه، از جانب مجلس به نيابت سلطنت برگزيده شد. او بود كه اولتيماتوم روس را پذيرفت و مجلس دوم را منحل كرد.
(6). حسين پاشا خان قراچه داغي مردي بي‌اطلاع از دانش و سياست بود كه صادقانه نسبت به قاجاريه خدمتگزار بود و با مردم به خوبي رفتار مي‌كرد. در خانه‌اي باز و جوانمردي و مروتي تمام داشت.
(7). او نخستين دولت را در مشروطيت تشكيل داد. اين كابينه رئيس الوزرا نداشت و سلطانعلي خان وزير داخله بود.
(8). ميرزا نظام الدين متولد 1260 ه. ق در برز آباد كاشان، پسر عموي فرخ خان امين الدوله و ازجمله 42 نفري-
ص: 770
علاء الملك وزير علوم «1»
موثق الملك صندوقدار «2»
وزير بقايا «3»
محتشم السلطنه رئيس وزارت خارجه «4»
علاء السلطنه وزير مختار لندن «5»
امين حضرت وزير ابنيه
ناصر السلطنه وزير اجناس ديواني «6»
دكتر خليل خان اعلم الدوله
دكتر شنيدر
شمس الملك مير آخور «7»
احتساب الملك «8»
مؤتمن حضور
دبير حضور منشي صدارت «9»
______________________________
- بود كه در سال 1275 براي تكميل تحصيلات به اروپا رفتند. ميرزا نظام در دوره مشروطيت نيز مكررا به وزارت رسيد. وي در 82 سالگي در سال 1333 ه. ق درگذشت.
(1). سيد محمود خان علاء الملك
(2). سيد علي خان موثق الملك
(3). وزير بقايا در آغاز عنوان سلطانعلي خان وزير افخم بود و بعد اين عنوان به پسرش محمد حسن خان رسيد.
(4). ميرزا حسن خان محتشم السلطنه. رئيس در آن روزگار به معناي معاون وزارتخانه بود. محتشم السلطنه بارها به وزارت رسيد و سالها رياست مجلس شوراي ملي را بر عهده داشت.
(5). محمد علي خان علاء السلطنه پدر حسين علاء.
(6). ميرزا نصر الله خان ناصر السلطنه امير تومان كه در ابتدا دبير السلطنه لقب داشت.
(7). پسر سلطان عبد المجيد ميرزا عين الدوله. لقب مير آخور هم ابتدا لقب پدر او بود. ده شمس آباد نزديك مجيديه از املاك او بوده.
(8). محمد تقي خان احتساب الملك پسر ميرزا عبد العلي خان اديب الملك و برادرزاده محمد حسن خان اعتماد السلطنه از پيشخدمتان خاصه.
(9). دبير حضور ميرزا احمد خان آشتياني است كه فرمان مشروطيت ظاهرا به خط اوست و در مشروطيت مناصب مهم يافت و قوام السلطنه لقب گرفت و بارها به وزارت و صدارت رسيد. پس از شهريور 1320 باز-
ص: 771
ممتاز الدوله مترجم صدارت «1»
حسام السلطنه پيشخدمت «2»
حكيم الملك طبيب «3»
سيف السلطان «4»
آقا سيد حسين خان
حاجب السلطان
بصير السلطنه «5»
عكاسباشي
مصدق الملك آبدارباشي، خازن السلطان، ناصر همايون، حسين خان فراش خلوت، ابراهيم خان، خاصه خان، غلام خان.

طهران‌

در سوم ربيع الاول، جمعي از زنان به درب خانه وليعهد رفته شكايت از نان و گوشت طهران مي‌نمايند. از قرار مذكور دو روز مهلت خواسته كه نظم بدهد. در روز چهارم، نان قدري بهتر بود. سبب كمي نان به جهت اين است كه صدر اعظم گندم خراب فاسد ديواني را به نانوا به قيمت گران فروخته است.

طهران‌

در روز چهارم ربيع الاول، وليعهد، موافق قرارداد كه هفته‌اي سه روز بايد به عمارت گلستان بيايد، آمد و وزرا به خدمت او رفتند. اول حكمش اين بود كه يك نفر قاتل كه
______________________________
- هم وي با نام احمد قوام بارها نخست‌وزير شد و در اخراج روس‌ها از ايران و نجات آذربايجان خدمت شايان توجهي كرد.
(1). ميرزا اسمعيل خان ممتاز الدوله كه در مشروطيت به رياست مجلس رسيد.
(2). جهانگير ميرزا پسر ابو الفتح ميرزا پسر سلطان مراد ميرزا حسام السلطنه سوم.
(3). ميرزا ابراهيم خان حكيمي حكيم الملك كه در مشروطيت بارها به وزارت رسيد و پس از شهريور 1320 هم چندبار به رياست وزرا منصوب گرديد.
(4). ميرزا علي اكبر خان رئيس سواره قراسوران اطراف طهران.
(5). بصير السلطنه ناظم خلوت رئيس ايلات اطراف طهران.
ص: 772
سالها در انبار ديواني بود و يك نفر سيد را، از اين پيش، در شهر كمره، كشته بود حكم داد در ميدان توپخانه طهران كشتند تا رعب او در دلها جايگير شود.

طهران‌

در عشر ربيع الاول، در حوالي طهران اردوي نظامي به رياست وزير نظام مركب [از] چند هزار نفر سرباز و سوار مرتب داشتند. اول اذان صبح يك تير توپ و در مغرب نيز يك توپ در آنجا خالي مي‌شود. افسوس كه اين سرباز [ان] نه لباس و نه آذوقه و نه منزل درستي دارند و نه مي‌توانند اگر دشمن بيايد تفنگ خالي نمايند.

مراكش‌

چندي است كه دولت فرانسه چشم طمع به دولت مراكش دوخته و با دولت انگليس اتحاد نموده همچنان كه انگليسي‌ها با وادي نيل نمودند و فرانسه سخني نگفت، در اين موقع، دولت انگليس نبايد سخني بگويد، ليكن آلمان‌ها با مراكش عقد اتحاد بسته‌اند و اين اسباب رنجش فرانسه است.

روس و ژاپون‌

پس از آن‌كه دولت روس با ژاپون گفتگوها كرد كه كار به صلح انجامد، به شرط آن‌كه وجه [ي بابت] خسارت ندهند و از بلاد مأخوذه سخني نگويند و ژاپوني‌ها قبول ننمودند، ناچار باز شروع به جنگ شد و در بلاد منچوري مشغول به نزاع مي‌باشند و دولت روس قريب سي جهاز جنگي به دريا انداخته، به زدوخورد مشغول است.

روسيه‌

در ايالات تور و ولاديمير روسيه مرض وبا در بهار شروع كرده و معلوم شده كه در زمستان بوده [است].

نيويورك

در شهر نيويورك مرض مننژيتس «2» بسيار سختي به تازگي بروز كرده. در يك هفته
______________________________
(1).New York ، متن: نيويرك
(2).Meningitis
ص: 773
صد و چهل و هشت نفر را هلاك ساخته [است].

روسيه‌

در ماه محرم، شورش داخله روس، خصوصا در گرجستان، برپاست و از اطراف داعيان به پطرزبورغ مي‌آيند تا سلطنت مشروطه را برقرار دارند. در مسكو پانزده هزار خباز بسته‌اند.

مصر

در ماه ذي‌حجه 1322، به توسط بقاء السلطنه قونسول مصر، يك عدد تمثال همايوني را شاه براي خديو مصر فرستاد.

مراكش‌

جمعي از شورشيان بر ضد دولت مراكش با قشون سلطنت نزاع كرده‌اند.

آمريك‌

قرار شده كه فورا شروع به ساختن بوغاز پاناما «1» كه واقع در ما بين آمريك مركزي و جنوبي است بشود.

طهران‌

در روز دوازدهم ربيع الاول 1323، نعش شكوه السلطنه «2» والده شاه را كه چند سال بود در زاويه حضرت عبد العظيم عليه السّلام امانت بود، به طرف عتبات عاليات نقل نمودند.
تمام وزراي طهران در آنجا حضور داشتند و به طور احترام نعش را حركت دادند. از فراش و سوار و كالسكه همراه بود. رئيس اردو شيخ الاسلام قزويني است. قريب شصت، هفتاد هزار تومان مخارج اين كار شده.

طهران‌

در عشر دوم ربيع الاول، عمل نان طهران سخت است. هر روز زن‌ها به وليعهد عارض
______________________________
(1). منظور كانالي است كه اقيانوس آرام را به اقيانوس اطلس درPanama متصل مي‌كند.
(2). شكوه السلطنه دختر شعاع السلطنه پسر فتحعلي شاه از زنان عقدي ناصر الدين شاه.
ص: 774
مي‌شوند و او وعده اصلاح مي‌دهد و خود وليعهد عرايض مردم را از پا تا سر مي‌خواند و حكم مي‌كند، لكن ترتيب امور طوري شده كه پيشرفت ندارد.

طهران‌

در شب هفدهم ربيع الاول، كه شب عيد ميلاد سعادت بنياد بود «1»، وزير مخصوص «2» كه در حقيقت وزارت قشون و قورخانه را دارد در عمارت توپخانه حكم داد چراغان و آتش‌بازي [به] طرح جديد مفصلي نمودند و وليعهد و نايب السلطنه را با ساير وزرا دعوت كرد و تهيه مهماني را مرتب ساخت و يك ساعت طلا با زنجير طلا تقديم وليعهد نمود. به وليعهد خيلي خوش گذشت و در اتمام مجلس، انگشتري الماس را از دست خود درآورد و به دست وزير مخصوص نمود.

طهران‌

در روز هفدهم ربيع الاول كه روز عيد بود، در عمارت تخت مرمر در حالتي كه تمام وزرا در اطاق حضور داشتند و ساير نوكرباب و عمله قشون در حياط، مانند عهد شاه، ايستادند و خطيب و شاعر نيز خطبه خواندند و تير توپ سابق به عدد صد و بيست خالي شد. وليعهد در اطاق تخت مرمر بايستاد و تمثال شاه را روي صندلي قرار دادند. بعد از اتمام سلام، نظامي كه حضور داشتند به طور «دفيله» از حضورش گذشتند. به وليعهد خوش گذشت، در حقيقت احترامات فوق العاده به او شد.

بوشهر

در ماه صفر، وزير گمرك صد و بيست قانون براي گمرك ترتيب داد و به ولايات فرستاد، ازجمله به بوشهر. تجار بوشهر چون قانون‌هاي جديد را سخت ديدند زيربار نرفتند و به طهران شكايت نوشتند.

لندن‌

در سوم صفر 1323، در لندن، زلزله شديدي شد و عده كثيري تلف شد.
______________________________
(1). يعني عيد ميلاد پيامبر اسلام (ص).
(2). غلامحسين خان صاحب اختيار.
ص: 775

پنجاب‌

در شهر پنجاب هندوستان، زلزله بسيار سختي شد.

[واردات و صادرات]

مال التجاره و اشياي وارده و خارجه ايران در سال 1322 به ليراي انگليسي «1»:
از روسيه به ايران آمده 3359000
از انگليس به ايران آمده 2334000
در مدت يك سال از ايران به روسيه رفته 2827000
آنچه به ممالك انگليس رفته 384000
عموم ادخالات «2» ايران در سال مذكور 7000000
عموم اخراجات ايران در سال مذكور 4633000

ايجاد هيدرسكوپ يا ذره‌بين آبي در سال 1322

موسيو بينسور آلتي اختراع كرده كه به آن آلت قعر دريا را مي‌توان ديد. آلت مذكور عبارت است از يك ستون مجوف فولادي مانند ستون تلسكوپ‌هاي خيلي بزرگ به اندازه‌اي كه انسان مي‌تواند داخل جوف آن بشود و اسباب سهولت همه نوع براي ديدن كف دريا فراهم است.

بختياري‌

عليقلي خان سردار بختياري كه مردي دانشمند و در خارجه تحصيل كرده، در سال 1322، در مركز بختياري، در قصبه ده‌كرد «4» مدرسه ملي بنا نهاد.

مشهد مقدس‌

در ماه ربيع الاول، حاجي ميرزا كاظم آقا داماد شاه كه در مدرسه سپهسالار نماز
______________________________
(1). امروز، ما ليره مي‌گوئيم يا پوند.
(2). ادخالات به معناي واردات است و اخراجات به معناي صادرات.
(3).Hydroscope
(4). امروزه شهر كرد خوانده مي‌شود و مركز چهار محال بختياري است.
ص: 776
جماعت مي‌گذاشت، چون مدرسه را به ظهير الاسلام دادند، ميرزا سيد كاظم «1» امام جمعه به حضرت عبد العظيم بست نشست، ناچار شاه توليت مشهد مقدس را از آصف الدوله حكمران گرفت و به او داد.

يزد

در ماه صفر، ميرزا فتح اللّه خان مشير الممالك پيشكار و وزير يزد شد.

ايران‌

در ماه ربيع الاول حكومت ملاير و تويسركان و نهاوند را به شاهزاده عبد الصمد ميرزا عز الدوله عموي شاه دادند.

ايران‌

شاه پس از فوت سپهسالار براي قشون دوازده سردار معين كرد و سرباز و سوار را به ايشان سپرد، از قرار اسامي ذيل:
امير بهادر وزير دربار
محمد باقر خان امير نظام
شاهزاده ظفر السلطنه سردار
حسام الملك امير افخم همداني
محمد صادق خان امير توپخانه قجر
آقا بالا خان سردار افخم والي استر اباد
وزير نظام رئيس اردوي اطراف طهران
ظفر الدوله رئيس قراولان شاه
علاء الدوله قجر
حاجي آصف الدوله والي خراسان
ناظم السلطنه كشيكچي‌باشي ناصر الدين شاه
نصر السلطنه سردار معظم
______________________________
(1). مير كاظم پسر حاجي مير يوسف مجتهد تبريزي شوهر نور السلطنه دختر مظفر الدين شاه.
ص: 777

طهران‌

در عشر سوم ربيع الاول 1323، يك روز وليعهد به مدرسه نظامي ناصري كه در تحت رياست مخبر السلطنه «1» است رفت و آن مدرسه داراي صد و كسري شاگرد است و ناهار دارند و سالي دو دست لباس. خيلي منظم است و از علوم خارجه و داخله و نظامي در آن‌جا درس داده مي‌شود. ايجادش را نايب السلطنه در وقتي كه وزير قشون بود نمود.
در عهد اين شاه به جهت عدم مخارج و مواظبت از ميان رفت. پس از آن‌كه مخبر السلطنه سال گذشته رئيس [آنجا] شد، چون مردي هنرمند است توجه كرد و سالي نقدا ده هزار تومان براي مخارج آن‌جا مي‌گيرد. در آن روز وليعهد چهار صد تومان به اجزاي مدرسه انعام داد.

طهران‌

محمد حسن خان معظم الدوله برادر انيس الدوله «2» زن ناصر الدين شاه كه از اهل امامه لار طهران مي‌باشد، در سن شصت و هفت، به مرض استسقاء كه سالها گرفتار آن مرض بود، وفات كرد، در بيست و هفتم شهر ربيع الاول 1323. مرد دينداري بود و در قم و كاشان حكومت كرده بود. يك پسر و دختر از او به جاي مانده. نعش او را در شهر قم به خاك سپردند. ارث او بالغ به هفتاد، هشتاد هزار تومان است.

طهران‌

در عشر سوم ربيع الاول، عمل نان طهران مغشوش و به زحمت به دست مردم مي‌آمد و آن هم جو و سبوس.

طهران‌

حاجي عليقلي خان سردار بختياري در ماه ربيع الاول ملقّب به سردار اسعد شد.
______________________________
(1). مهديقلي خان پسر عليقلي خان مخبر الدوله پسر رضا قلي خان هدايت. شرح جالبي از اين مدرسه در خاطرات و خطرات آمده.
(2). فاطمه خانم از مردم روستاي امامه. زن محبوب و فهيم و وفادار ناصر الدين شاه. در مورد اين خانم رجوع شود به كتاب روستاي امامه و انيس الدوله تأليف ابو القاسم تفضلي (انتشارات كتاب‌سرا، تهران، 1363).
ص: 778

روس‌

دولت روس قرار داده مجلس پارلمنتي ترتيب بدهد مركب از دو مجلس، يكي مجلس شوراي وزراي دولت روس، يكي مجلس از پانصد و پنجاه نفر از وكلاي ملت روسيه.

يمن‌

چندي است جمعي از شورشيان بر ضد دولت عثماني رايت طغيان برافراشته‌اند و روزبه‌روز شديد مي‌شود. شهر صنعا [ي] يمن را محاصره كردند. دولت عثماني مشغول جمع‌آوري قشون است. سببش را مي‌گويند اين است كه در طول مدت دولت عثماني بعضي از اشرار را به يمن فرستاده، حال آنها مداخله به امور حكومت مي‌نمايند و بر ضد عثماني برخاسته‌اند.

طهران‌

تمام مدارس مليه و دو مدرسه دولتي بالغ به سي و شش مدرسه رسيده است، در ماه ربيع الاول هزار و سيصد و بيست و سه.

طهران‌

ميرزا رضاي صديق الدوله نوري كه از قدماي وزراي ايران است و چندي پيشكاري آذربايجان را داشته و وزارت طهران و وزارت خالصه گاهي با او بوده و يك دو سال هم متولي‌باشي ارض اقدس شده، در عشر اول ربيع الاول 1323 در سن هشتاد و هشت، در كربلاي معلّي وفات كرد. مردي بود صادق القول، و ساده‌لوح بود و از قوانين جديده عاري. يك پسر از او به جاي مانده ملقب به منتخب السلطنه. بعد از فوت پدر لقب صديق الدوله را به او دادند.

بندر عباس‌

در روز نوزدهم صفر 1323 تا روز بيستم چندين كرت در بندر عباس زلزله شديد شد و خرابي زياد وارد آورد.
ص: 779

ايران‌

تنباكوي ايران كه سال گذشته وارد شام شده 97000 [ «1»] بوده به قيمت 18710 ليراي عثماني. فرش ايران كه در شام فروخته شده به قيمت 2280000 قروش «2» [بوده است.]

خراسان‌

در ماه ربيع الاول، در اغلبي از بلاد خراسان ملخ فراوان به مزارع آمد و مردم مشغول جمع كردن ملخ مي‌باشند و روزي خروارها به رودخانه مي‌ريزند و در بعضي از نقاط هم سار پيدا شده آنها را مي‌خورد، بدين واسطه در بلاد خراسان گندم و جو ترقي دارد.

طهران‌

در بيستم ربيع الاول، غلامعلي نام سمسار به خانه ميرزا محمد باقر معين البكاء شبيه گردان «3» مي‌رود، براي طلب خودش. مي‌گويند او خواب است، فرياد مي‌زند او را بيدار كنيد، او را بيدار مي‌نمايند، به محض اين‌كه بيدار شده و از اطاق بيرون مي‌آيد سقف اطاق كه در آن خوابيده بود صدا كرده خراب مي‌شود. زوجه و خواهرزن و پسر كوچك شش ساله معين البكاء زير آوار مانده تلف مي‌شوند.

طهران‌

شاهزاده حاجي بهاء الدوله ساسان ميرزا «4» بن بهاء الدوله [بهمن ميرزا] بن فتحعلي شاه قاجار در سن متجاوز از هفتاد، در بيستم ربيع الاول 1323 وفات كرد.

خراسان‌

در ماه ربيع الاول، آصف الدوله حاكم خراسان، شجاع الدوله حاكم قوچان را كه بسيار
______________________________
(1). وزن تنباكو در متن نيامده.
(2). متن: غرش.
(3). يعني تعزيه‌خوان
(4). شرح دل‌انگيزي راجع به اين شاهزاده در كتاب شرح زندگاني من تأليف ميرزا عبد الله خان مستوفي آمده (ج 1 ص 311).
ص: 780
جوان نامجرب و ظالمي بود معزول كرد و حسين خان پسر خود را به جاي او منصوب نمود.

خوي‌

در ماه ربيع الاول، در شهر خوي مرض سكته و قولنج زياد شده، چند نفر را تلف كرده ازجمله ميرزا جواد مشير الاسلام.

بادكوبه‌

24 مي «1» 1905 ميلادي، شخصي از شورشيان پرنس ناكاشيست حكمران بادكوبه را با يك نفر صاحبمنصب و آجودان به ضرب گلوله ديناميت «2» به قتل رسانيده و فرار كرده رئيس پليس را نيز مجروح ساخته است.

ملاير

در دو فرسخي ملاير، در ماه ربيع الاول 1323، قريب نيم ساعت تگرگ باريد، به اندازه تخم‌مرغي. سر درختي، بلكه شاخه‌هاي اشجار را شكست. بعد از آن سيلي سرازير شد. مرآت الوقايع مظفري ج‌2 780 بادكوبه ..... ص : 780 در عشر آخر رمضان 1323، در بادكوبه، يك نفر ارمني با مسلماني نزاع كرد. مسلمان او را كشت. بعد ارامنه چند نفر مسلمان را كشتند. نزاع ممتد شد. طرفين دكاكين را بستند و به هم ريختند. ارامنه به خانه‌هاي خود متحصن شدند. مسلمانان به خانه آنها بالا رفته قريب چهار هزار نفر از ارامنه را كشتند و از مسلمانان دويست و پنجاه تن شهيد شدند. در بين حرب، يك تير تفنگ به خانه يكي از ارامنه خورده، خانه آتش گرفته به هوا مي‌رود.
معلوم شد كه ارامنه به جهت عداوتي كه با دولت روس دارند نارنجك و ديناميت در آنجا خاك كرده بودند كه در موقع به كار ببرند. آخر الامر ملاي مسلمانان با كشيش ارامنه جلو افتادند و در منزل تقي اف تاجر كاشاني بين آنها را اصلاح دادند.
______________________________
(1). ماه مه‌Mai ماه پنجم فرنگي
(2). ظاهرا منظور از گلوله ديناميت نارنجك است.
ص: 781

ايران‌

تلگراف ذيل از علماي نجف اشرف به تاريخ 8 ربيع الاول 1323 است كه به آقا سيد عبد اللّه مجتهد بهبهاني [كه] ساكن طهران است زده‌اند:
«جناب مستطاب حجة الاسلام آقاي آقا سيد عبد الله مجتهد بهبهاني، تظلم و شكايت اهالي ايران از تعديات موسيو نوز مسيحي به حدي رسيده كه ديگر اغماض نتوان كرد. چون وجود شريف امروزه حامي اسلام و خيرخواه مسلمين است، لازم است محض حفظ اعراض و اموال و نفوس مسلمانان رفع و قطع يد آن ظالم را با تمام اجزا و در تمام بلاد مسلمين است نموده، تكليف عموم همين است هركس به هر لباس حمايت از او نمايد فاسق و جالس حال اوست».
مهرهاي تلگراف از قرار ذيل است:
محمد كاظم خراساني محمد كاظم طباطبائي نجل المرحوم الحاج ميرزا خليل‌

اصفهان‌

در ماه ربيع الاول 1323، رئيس گمرك اصفهان مي‌فرستد به خانه يكي از تجار مي‌ريزند كه قالي جوهري دارد و اموال او را مي‌چاپند. مردم مي‌شورند كه فرنگي‌ها را كه رئيس گمرك مي‌باشند بكشند. آقا نجفي مجتهد آنها را مانع مي‌شود كه اصلاح مي‌نمايم و تلگراف به وليعهد مي‌زند. مردم مي‌گويند محرك آقا سيد عبد اللّه است. وليعهد از آقا سيد عبد اللّه خواهش مي‌نمايد كه فتنه اصفهان را بخواباند، مي‌گويد: فرنگي كه رئيس گمرك اصفهان است بايد معزول شود، همچنين رؤساي گمرك كه فرنگي مي‌باشند و در سرحدات ايران هستند از كار معزول شوند و جاي آنها ايراني برود. وليعهد قول داده و گفته تا دو ماه ديگر موسيو نوز از عمل گمرك معزول مي‌شود.

كرمانشاهان‌

نرخ اجناس در كرمانشاهان ترقي كرده، گندم خرواري پانزده تومان، كاه پنج تومان و به روايتي پانزده تومان، هرگز چنين قيمت پيدا نكرده.
ص: 782

طهران‌

در دهم ربيع الثاني، وزير مخصوص- كه وزير مهام لشكري است- وليعهد را با تمام وزرا و اركان را براي ناهار دعوت كرد و لازمه ضيافت را به جاي آورد و موزيك و ويلن در كار بود و چنان مجلسي فراهم كرد كه تا حال در طهران كمتر ديده شده و مجلس آزادي بود و كسي را مانع نشدند و رؤساي نظام و برخي از مردم و خود وزير مخصوص تقديمي به وليعهد دادند. به وليعهد خيلي خوش گذشت و يك حلقه انگشتري به وزير داد.

ژاپون و روس‌

چهل و دو فروند «1» جهاز كشتي روس به خيال اين‌كه بوغاز «2» كره عبور نمايند و به بندر ولادي‌وستك برسند، دچار جهازات ژاپون شدند. لشكر ژاپون آنها را غرق كرده و به روايتي هيجده كشتي را تلف كرده و مابقي فرار كردند. ديگر از براي روس در دريا قوه مجادله نيست و اين جنگ در بيست و هفتم مه 1905 ميلادي بود. «3»

افغانستان‌

مضمون عهدنامه جديد دولت انگليس به طبع رسيده:
در فصل اول دولت انگليس امير افغانستان را به خطاب اعلي‌حضرت پادشاهي مخاطب خواهد كرد.
در فصل دوم امير افغانستان قبول مي‌كند كه برحسب عهدنامه‌اي كه فيمابين دولت انگليس و امير مرحوم منعقد شده بود رفتار نمايد و به هيچ‌وجه از آن قرارداد تخلف نكند.
در فصل سوم دولت انگليس قرارداد عهدنامه سابق را تجديد و قبول كرده است.
______________________________
(1). در متن: فرند
(2). بوغاز به معناي تنگه
(3). ظاهرا منظور جنگ دريايي تسوشيماTsushima است كه ژاپوني‌ها ناوگان دولت روس را، كه پس از تحمل زحمت زياد، توانسته بودند خود را به درياي كره برسانند درهم شكستند.
ص: 783

ورشو

در بيست و هفتم مارس، سوسياليست‌هاي يهود در شهر ورشو مشغول تخريب فاحشه‌خانه‌هاي يهود بوده، عيسويان هم با آنها همدست شده‌اند.

قفقاز

28 مه، سني‌هاي قفقاز مشغول قتل ارامنه مي‌باشند.

گيلان‌

عضد السلطان حاكم گيلان به جهت آن‌كه جوان و نامجرب است كارهاي حكومتي را به اجزاي نامجرب خود داده و آنها هرچه فايده بردند، براي خود برداشتند، از اين روي عضد السلطان مبالغ گزافي مقروض شد. در اين سفر كه شاه از آنجا عبور مي‌كرد، چون كار عضد السلطان را خراب ديد مبالغي اضافه مواجب به او داد.

كونغو

در وادي لوالايا در كونغو چند معدن الماس كشف نموده‌اند كه تا به حال ديده نشده و نيز در كتانغا «2» چند معدن طلا و نقره يافت شده [است].

درياچه غريب‌

در بحر شمالي، در جزيره كيلدين درياچه‌ايست كه طبقه فوقاني آب مانند آب نهرها خيلي شيرين و گواراست و ماهيان اين طبقه هم طعم و لذت ماهي‌هاي آب شيرين را دارند، ليكن طبقه زيرين آب به درجه‌اي شور و نمكدار است كه نتوان از آن آشاميد و ماهيانش نيز طعم و مزه و لذت آب شور را مي‌دهند.

طهران‌

در عشر دوم ربيع الثاني، وليعهد حكم كرد يك نفر ژاندارم را كه دختر پنج ساله را بكارتش را برده بود چوب زدند و گوشش را بريدند و مهار كردند. پدر دختر مفاخر الملك نام است.
______________________________
(1).Kongo
(2).Katanga
ص: 784

طهران‌

پس از آن‌كه ميرزا رضاي صديق الدوله فوت كرد، در ماه ربيع الثاني لقبش را به پسرش منتخب السلطنه دادند. مسيح خان پسر منتخب السلطنه ملقب به منتخب السلطنه شد.

اردبيل‌

در ماه ربيع الاول، محمد صادق خان قاجار ملقب به امير توپخانه حاكم اردبيل و مشكين و خلخال و طالش شد.

بغداد

چون ممتحن السلطنه «1» كارپرداز بغداد بعضي حركات كرده بود كه علماي نجف اشرف او را تكفير نموده‌اند، او را از كارپردازي عزل كرده ميرزا علي اكبر خان را كه سابقا كارگزار گيلان بود، كارپرداز بغداد در ماه ربيع الثاني نمودند.

تبريز

در ماه ربيع الثاني، در تبريز گندم خرواري بيست و يك تومان و جو خرواري نوزده تومان است. در سلماس ملخ زيادي پيدا شده [است].

بجنورد

در 24 ربيع الاول 1323، پنج ساعت به غروب مانده، زلزله شديد در شهر بجنورد شده و خرابي وارد آورده [است].

نيشابور

مدت پنجاه روز است كه در نيشابور مشغول اتلاف ملخ مي‌باشند. يك ثلث ديگر از آنها باقي است. دو ثلث زراعات را خورده‌اند.

سبزوار

در سبزوار زياده از هزار خروار ملخ را مردم تلف كرده‌اند و باز هم تمام نشده [است].
______________________________
(1). ميرزا كاظم خان البرز
ص: 785

طهران‌

در عشر سوم ربيع الثاني، يك روز ميرزا مهدي خان ممتحن الدوله امير تومان «1» مهندس كه مردي هتاك و بي‌باك و زورنشنو است، در اطاق يمين الممالك رئيس تذكره وزارت خارجه «2» كه در دربار است آمده، مطالبه طلب خود را كه از برادر يمين الممالك «3» طلب دارد مي‌نمايد. ميان او و يمين [الممالك] سخن ردوبدل شد. فاخر الدوله كه از اجزاي يمين [الممالك] است به او بد مي‌گويد. فحش زياد به هم مي‌دهند و گلاويز مي‌شوند و به هم كتك مي‌زنند. آن‌وقت آدم‌هاي يمين الممالك آمده ممتحن الدوله را از اطاق بيرون كشيده كتك زياد مي‌زنند و تا حال ممتحن الدوله چنين خفتي نديده بود.

مقدونيه‌

در ماه مه 1905، در مقدونيه، بلغاري‌ها آشكارا مشغول افساد مي‌باشند. مردم مقدونيه بر جان خود ايمن نيستند.

يزد

احمد خان خفري كه از اشرار است چندي بود در اطراف يزد مشغول دزدي و شرارت مي‌باشد. سالار امجد را از طهران مأمور گرفتن او نمودند. جمعي از كسان او را به هلاكت رسانيد. خود احمد خان فرار كرد، در ماه ربيع الثاني.

حجاز

خط راه‌آهن حجاز تا عقبه معان كه سيزده منزلي شام است ساخته شده. در ماه جمادي الآخر، قطار راه‌آهن در تمام راه حركت خواهد كرد.

بحرين‌

در ماه ربيع الاول، در بحرين، طاعون بروز كرده. در سرحد ايران قرانتين گذاشته‌اند.
______________________________
(1). ميرزا مهدي خان ممتحن الدوله از تحصيل‌كردگان فرنگ و از فارغ التحصيلان «اكول سانترال» پاريس.
خاطرات ارزنده اين مرد، تحت عنوان «خاطرات ممتحن الدوله» چاپ شده.
(2). ميرزا جعفر خان پسر ميرزا محمد صديق نوري و برادر كوچكتر حاج محتشم السلطنه ميرزا حسن خان.
(3). برادر يمين الممالك يعني حاجي محتشم السلطنه اسفندياري.
ص: 786

بم‌

از اين پيش در شهر بم از بلاد كرمان قونسول‌خانه نبود. انگليس‌ها به تازگي در آنجا ايجاد قونسولخانه نموده‌اند.

طهران‌

در ماه ربيع الثاني، رياست مجلس حافظ الصحه را به لقمان «1» الممالك حكيم‌باشي وليعهد دادند.

طهران‌

در عشر سوم ربيع الثاني 1323، عزة الدوله «2» دختر محمد شاه قاجار در ييلاق رستم آباد كه در دو فرسخي طهران است به مرض حمله در سن هفتاد و چهار درگذشت.
نعش او را به زاويه حضرت عبد العظيم با احترام سلطنتي حمل دادند و در آنجا به خاك سپردند. در ورود نعش، توپ دركردند و موزيك زدند. عزة الدوله جده محمد علي ميرزا وليعهد حاليه است و از چند شوهر اولاد متعدده دارد.

طهران‌

عين الدوله صدر اعظم بعضي اجزاي خود را كه در طهران مي‌باشند، تحريك كرده كه كارهاي وليعهد را خراب نمايند. شايد به اين واسطه وليعهد را نزد شاه مقصر ساخته، از ولايت عهد معزول نمايد و وليعهدي را به شعاع السلطنه بدهد. وليعهد چون بسيار باهوش و عاقل است كمال دقت را دارد كه خلافي نكند و در امور عامه غوررسي مي‌كند، اگرچه اجراي احكام به ميل وزرا است.
______________________________
(1). در متن: لقمن
(2). عزة الدوله خواهر ناصر الدين شاه كه در 15 سالگي به عقد ميرزا محمد تقي خان اميركبير درآمد و پس از قتل وي، به اكراه و اجبار به ازدواج با ميرزا كاظم خان نظام الملك پسر ميرزا آقا خان نوري تن در داد. بعد از سقوط ميرزا آقا خان نوري از نظام الملك طلاق گرفت و زن پسردائي خود شير خان (انوشيروان) عين الملك شد و چون او در 1285 مرد، وي زن ميرزا يحيي خان مشير الدوله شد و بعد از مرگ او نيز زن نصر الله خان از اجزاي وزارت خارجه شد. مادر محمد علي شاه دختر عزة الدوله از اميركبير بود.
ص: 787

ژاپون‌

دولت ژاپون مقرر كرده كه در جزيره اينوشمو، مناره فلزي بنا شود كه هشتاد ميل مسافت را در شب روشنائي بدهد. به رسم يادگار فتح عظيم بحري است.

انگليس‌

در نوزدهم مه 1905، در مجلس پارلمنت دولت انگليس در باب امورات مستعمرات انگليس مكالمه شديدي شده، كار به منازعه كشيده، پليس‌ها مداخله كرده آشوب را خوابانيده‌اند. تاكنون در تاريخ ممالك انگلستان چنين اغتشاشي ديده نشده [است].

روسيه‌

در ماه آپريل 1905 [ميلادي] قاتل گراندوك «1» حاكم مسكو را گرفته به دار كشيدند.
در حين خفه شدن چنين تقرير كرده: نهايت مسرورم كه نسبت به اداره انجمن بلوائيان صادق و مؤمن «2» هستم.

بمبئي‌

پس از آن‌كه قدري در خارجه نقره ترقي كرد، هر هفته كشتي‌هاي تجارتي مملو از سكه‌هاي «3» نقره ايران وارد بمبئي مي‌شود و آنها را آب كرده، روپيه مي‌نمايند و حال آن‌كه هريك قران ايران بيش از ده شاهي قيمت ندارد، باز مبالغي براي انگليس‌ها فايده دارد، زيرا كه اين عمل از بانك انگليس است كه در طهران دائر است و طلا و نقره ايران را جمع كرده نت «4» خود را كه كاغذ است مي‌دهد و دولت ايران چنان به خواب است كه نمي‌پرسد چرا بايد مقابل نت، طلا بانك (؟) نداشته باشد «5».
______________________________
(1). متن: گرند ديوك
(2). متن: ايمن
(3). متن: سكهاي
(4). به معناي اسكناس‌Note )Banknote(
(5). ظاهرا منظور اين است: دولت ايران چنان به خواب است كه نمي‌پرسد چرا [در] مقابل نت، بانك طلا [نبايد] داشته باشد.
ص: 788

ژاپون‌

اتلافات قشون ژاپون در اين مدت جنگ از صاحبمنصب 2500 نفر و از سرباز 000، 90 تلف شده.

سوق الشيوخ‌

در طرف تامبريه و سوق الشيوخ به درجه [اي] مغشوش است كه عبور و مرور مقطوع است. مال تجار را چاپيده‌اند. سعدون پاشا شروع به قتل و غارت نموده. اهل بصره در بيم مي‌باشند. حكومت هم عاجز است از تأمين آنها.

وينه‌

در چهارم ماه ربيع الثاني شاه وارد وينه شد. گفتند، پنج روز شاه ايران مهمان پادشاه روس شد.

قراجه‌داغ‌

در ماه ربيع الثاني، شاهزاده مقتدر الدوله حاكم خوي، حاكم قراجه‌داغ شد و شاهزاده جليل الدوله حاكم سابق قراجه‌داغ حاكم خوي شد.

فارس‌

در فارس خيال دارند كه مردم يهود به لباس مخصوص درآيند تا فرق ميان يهود و مسلمان باشد.

كرمان‌

شخصي از اهل بيرجند، معروف به شيخ بحرين، به كرمان آمده و به منبر مي‌رود و مردم را به آشوب تحريك مي‌كند. ازجمله يك روز روي منبر گفته كه فردا تمام شما حاضر شده با حربه و من هم با كارد بيرون مي‌آيم و تمام گبرها را كه به لباس اسلام ملبس «1» مي‌باشند بكشيم. خبر را به حكومت برداشتند. فردا او را از شهر خارج كرد.
______________________________
(1). در متن: ملبوس
ص: 789

طهران‌

در عشر اول جمادي الاخري، وليعهد در باغ سلطنت آباد كه براي ييلاق رفته يك روز از اسب پياده شده، شش‌لولي كه هميشه در جيب شلوار دارد پرت شده خالي مي‌شود.
نخست شلوار او را خراشيده و دودش به پاي او رسيده، به سنگ حوض مي‌خورد و از آن برگشته به دست مجلل السلطان پيشخدمت «1» كه صرف جيب با اوست و طرف ميل مي‌باشد، مي‌خورد و گلوله‌اش در دست او مي‌ماند و هردو در آنجا غش مي‌كنند.

ايران‌

در سرحد ايران كه شاه به طرف فرنگستان مي‌رود، صدر اعظم با حاجب الدوله «2» فراش‌باشي كه مرد بي‌حيا و وقيح و از عقل تنك است طرف مي‌شود. فحش ميانه رد و بدل مي‌شود و صدر اعظم بشخصه او را گرفته مي‌زند. حاجب الدوله هم پس مي‌زند «3»، به جهت اطمينان به محبت شاه.

ايران‌

كمپاني انگليسي از قم به عراق راه شوسه در ماه جمادي الاولي 1323 دائر كرده و از آنجا به اصفهان خيال دارد و مي‌خواهد [از] هر مال و چرخ كه به عراق برود، ماليات بگيرد.

طهران‌

در عشر اول و دوم جمادي الاولي 1323، در خانه حاجي ميرزا رضاي صفاي كاتب ملقب به سلطان الكتاب شب‌ها سنگ ريخته مي‌شد و نيز به خانه همسايه او سنگ مي‌ريختند و چندي قبل نيز بعضي اثاث البيت او را آتش مي‌زنند. حاجي مذكور نسبتش را به همسايه‌ها مي‌داد. تا يكي از شب‌هاي اين ماه در منزل نشسته شخصي را در اطاق مي‌نگرد كه مي‌گويد: آن دفعه منزلت را آتش زديم، تو گفتي همسايه زده، حال تماشا كن
______________________________
(1). ميرزا عليرضا خان ميرپنجه پيشخدمت خاصه، پسر مؤتمن الدوله، نواده ميرزا سعيد خان وزير خارجه.
(2). مصطفي خان قاجار
(3). يعني او هم متقابلا صدر اعظم را مي‌زند.
ص: 790
كه چگونه ما آتش مي‌زنيم، يك دفعه صندوقخانه دربسته كه راه به آتش نداشته، آتش مي‌گيرد و مبالغي اسباب او مي‌سوزد. بعد از دو روز حاجي از آن خانه به منزلي ديگر مي‌رود و نسبت اين كار را به جن مي‌دهند.

بمبئي‌

در بمباي، عده وفيات طاعون تا اواخر ماه آوريل 1905 به 111081 نفر رسيده و در ماه پيش به 14810 رسيده و در خارج بمباي از 13 آوريل الي چهار هفته ديگر عدد وفيات به 203042 رسيده.

طهران‌

آقا سيد آقا خان گاريچي «1» مدير پست راه خراسان، در ماه ربيع الاول ملقّب به ناظم المعابر مي‌شود.

طهران‌

لقمان الدوله بعد از فوت پدرش فيلسوف الدوله در ماه ربيع الاول ملقب به فيلسوف الدوله مي‌شود.

شيراز

قرار دادند يهودي [اني] كه در شيرازند و به لباس و زلف مسلمانان شبيه مي‌باشند، در يقه لباس پارچه زرد يا سفيد بدوزند كه با مسلمانان امتياز داشته باشند. در ماه ربيع الثاني اين كار شد.

شيراز

در ماه ربيع الثاني، شعاع السلطنه حكمران شيراز، ايل بيگي‌گري قشقائي را به صولت الدوله داد و به جهت خلاف آنها امر شد كه آنها را تنبيه نمايد.

طهران‌

در ماه صفر، دختر مرحوم امير خان سردار سپهسالار «2» ملقب به انيس الدوله مي‌شود و
______________________________
(1). در متن: كارچي
(2). يعني وجيه الله ميرزا سپهسالار
ص: 791
چون به عقد شعاع السلطنه بود به شيراز با دبدبه فراوان روانه مي‌دارند.

بندر عباس‌

در ماه ربيع الاول، در بندر عباس فارس، زلزله شديدي مي‌شود. چنان‌كه كوه كنو كه در حوالي شهر است از كثرت گرد و غبار از نظرها پنهان شده و يك نفر مأمور كه عقب مقصري به آن كوه رفته، هردو به پرت شدن سنگ‌هاي كوه هلاك مي‌شوند و نيز چند نفر در مغاكي از آن كوه بوده‌اند و سنگي آمده جلو آن مغاك را گرفته خفه مي‌شوند.

اصفهان‌

ميرزا باقر خان منشي‌باشي و پيشكار ظل السلطان حكمران اصفهان، در دو سال قبل مدرسه مليه به سبك جديد، از مال خود ايجاد كرده و تا حال قريب يكصد شاگرد دارد.

عراق‌

در ماه جمادي الاولي، در عراق و بعضي از دهاتش، ملخ زيادي باريده و بعضي حاصل‌هاي صيفي را خورده است.

ايران‌

در ماه ربيع الثاني، صرف جيب شاه كه در دست وزير دربار بود به دكتر خليل خان اعلم الدوله «1» كه در ركاب شاه است داده شد.

خاربين‌

اين اوقات در خاربين، سرحد سيبر، وبا شيوع دارد. روزي صد نفر تلف مي‌شود.

يونان‌

تقريبا در ماه ربيع الاول، در يونان شخصي براي اظهار خلوص عقيدت پيش شده
______________________________
(1). دكتر خليل خان ثقفي پسر حاجي ميرزا عبد الباقي حكيم‌باشي ملقب به اعتضاد الاطباء، از تحصيل كردگان پاريس و پزشك مخصوص مظفر الدين شاه و از استادان طب دار الفنون بود كه به مناسبت اعتماد و اعتقادي كه مظفر الدين شاه بدو داشت در تشويق و تحريك شاه به صدور فرمان مشروطيت خدمات ارزنده‌اي كرده.
وي در 1303 شمسي، در نود سالگي درگذشت و در امامزاده عبد الله (شهر ري) مدفون شد.
ص: 792
دست موسيو دليانيس وزير اعظم يونان را گرفته مي‌بوسد. ناگاه خنجري از زير لباس درآورده به شكم وزير اعظم مي‌زند و به همان زخم مي‌ميرد.

طهران‌

در ماه ربيع الثاني، ميرزا فتح اللّه خان سيد طباطبائي ملقب به سعيد السلطنه وزير نظميه در طهران چند دستگاه پارچه‌بافي در اداره پليس دائر كرده كه كساني كه در آنجا محبوس مي‌باشند، مشغول نساجي و جولائي مي‌باشند.

طهران‌

مدرسه آليانس اسرائيلي در طهران، شش سال است كه در محله يهود دائر است.
زبان فارسي و عربي و فرانسه و عبري در آنجا به شاگردان يهودي درس داده مي‌شود، مخارج اين مدرسه تمام به گردن انجمن آليانس اسرائيلي پاريس است. قريب سيصد متعلم و ده معلم دارد.

بلوچستان‌

پس از آن‌كه قونسولخانه انگليس در سرحد كرمان و بلوچستان باز شد، روس‌ها نيز در آنجا قونسولخانه دائر كردند.

آلمان‌

نطق ذيل از امپراطور آلمان است، درباره فساد اخلاق لشكر روس گفته: سرهنگان و افسران روس، با اين‌همه هزيمت‌هاي فضيحه و شكست‌هاي هائله كه در اين مدت ديده‌اند، باز در تيه و حالت اوليه هستند و خردلي پاس حقوق دولت متبوعه خود را منظور نمي‌آورند. خيلي تعجب است در كاري كه خوب سعي و كوشش دارند و هريك بر ديگري سبقت مي‌گيرند در شرب مسكرات و استعمال دخانيات و شطرنج بازي كردن، مثل مردمان قحطي‌زده در سيگار و پاپيروس كشيدن حريصند. به جاي آن‌كه نقشه جنگ و غلبه بر خصم را بكشند ورق «1» بازي مي‌كنند. ابدا قصوري از دولت روس نيست.
______________________________
(1). متن: ورقه
ص: 793
گويا اينها منتهي «1» آرزويشان در دنيا چنين اوقاتي بود كه چنين جنگي براي دولت متبوعه‌شان دست بدهد و اينها به فراغت حال استعمال هرچيز را بكنند. حركات متوحشانه اينها آن صلابت و سطوت و قدرت روس را يكباره معدوم كرد. اعلي «2» افسران قشون روس، به قدر يك [تن] از ادني سربازان ساير دول معني قباحت و عار و حقيقت دولتخواهي و شاه‌پرستي را نفهميده‌اند.

افغانستان‌

امير حبيب اللّه خان خديو افغانستان مثلي براي روس و انگليس نسبت به خود زده.
رفاقت ما با انگليس دوستي كردن با گرگ و مصاحبت با روس رفاقت با خرس است كه هردو عاقبت وخيم دارد.

اصفهان‌

در محله گل‌بهار اصفهان، جمعي از خيرخواهان اصفهان دبستاني معروف به «دبستان حقايق» به سبك جديد ايجاد كرده‌اند. باني آن آقا ميرزا سيد محمد حقايق است در سال هزار و سيصد و بيست و سه.

ژاپون و روس‌

شرايط صلح ژاپون و روس را جرايد اروپا منتشر كرده‌اند كه دولت ژاپون اظهار كرده از قرار ذيل:
اول روسيه دويست ليرا غرامت جنگ بدهد.
دوم منچوري را به چين واگذارد و آن هم در تحت حمايت ژاپون باشد.
سوم ژاپون مملكت را در تحت تصرف عسكريه‌اش قرار دهد.
چهارم پرت آرتور و جزيره ساخالين ملك او باشد.
پنجم راه‌آهن منچوريا «3» را تصرف كرده و قيمت آن را از وجه غرامت جنگ موضوع دارد.
______________________________
(1). در متن: انتهاي
(2). يعني عاليترين افسران در بالاترين رده.
(3). در متن: منشوريا
ص: 794
ششم كشتي‌هاي روس را كه در جنگ بعضي نواقص را پيدا كرده‌اند به ژاپون واگذارند و ممكن است كه قيمت آنها را هم از وجه غرامت جنگ موضوع دارند.
هفتم سفاين روسيه در آب‌هاي شرق حد معيني داشته باشند.
هشتم ژاپون ولادي وستوك «1» را در تصرف خود بدارد تا وقتي كه طلب غرامت جنگش تمام شود.
دولت روس بعضي از آنها را قبول مي‌كند و بعضي ديگر را [قبول] نمي‌كند. ازجمله غرامت را قبول نمي‌كند و ادامه جنگ را به اداي غرامت ترجيح مي‌دهد و لكن فقط به اعاده شمال منچوري به چين تا حدود خاربين راضي مي‌شود و شرط سوم را نيز قبول مي‌كند و محتمل است كه به دادن پرت آرتور و ساخالين هم راضي باشد و نيز قسمت جنوبي راه‌آهن سيبر «2» را مي‌دهد و اما شروط ششم و هفتم و هشتم را قبول نمي‌كند.

طهران‌

حاجي ملك التجار، كه از مردمان موّال و وقيح و هتاك و مال مردم خور مي‌باشد و به اين واسطه در طهران پيشرفت كاملي حاصل كرده و اغلبي از تجار را تمام نموده «3» و مالشان را برده و در مجالس طهران بر صدر مي‌نشيند و هرچه مي‌خواهد مي‌گويد. از جمله كاروانسراي امير كه مال دختر مرحوم پاشا خان امين الملك بود و حال تعلق به ميرزا محسن خان امين الدوله حاليه دارد، به زور خود تصاحب كرده و عمارت فضول در آنجا ساخته در اين مدت هرچه خواستند از او بگيرند ممكن نشد. تا در ماه جمادي الاولي 1323، سعد الدوله «4» وزير تجارت، در روز جمعه صد نفر فراش و عمله فرستاد، عمارتي كه در آنجا ساخته بود و مبالغ گزافي مي‌شد خراب كرد و تا حال چنين رسوائي براي حاجي ملك روي نداده بود.
______________________________
(1).Vladivostok
(2). منظور سيبري است.
(3). يعني موجبات ورشكستگي و فناي آنان را فراهم آورده.
(4). متن: سعد الملك، غرض سعد الدوله (ميرزا جواد خان) است.
ص: 795

سوئد و نروژ

چندي است ميانه اين دو دولت اختلاف روي داده با اين‌كه سالهاست در تحت سلطنت واحده مي‌باشند. مجلس پارلمنت نروژ عريضه به پادشاه سوئد و نروژ اسكار دوم داده‌اند كه دولت نروژ كدورتي با سوئد ندارد. خواهش كرده كه دولت سوئد آزادي «1» مملكت نروژ را قبول نمايد و پادشاهي براي آن مملكت معين شود كه باعث ترقي و حفظ حقوق طرفين شود. از قرار معلوم، پرنس شارل دانمارك را به سرير سلطنت نروژ جلوس دهند.

طهران‌

ميرزا علينقي خان مستشار السلطان رئيس صندوق ماهي بيست و پنج تومان خرج روضه‌خواني مي‌كرد. از غره ماه جمادي الاولي 1323 آن مبلغ [را] براي مصرف مدرسه «سادات» معين كرد.

طهران‌

از ابتداي ماه جمادي الاخري، نان كه يك من تبريز يك قران [و] سيصد دينار بود يك عباسي تنزل كرده. يك قران و صد دينار شد.

طهران‌

در ماه جمادي الاولي، وليعهد يك سرداري با سردوشي الماس به سعيد السلطنه وزير نظميه داد.

بروجرد و لرستان‌

چندي بود رؤساي طايفه ديركوند و رئيس طايفه كاكاوند در اطراف بروجرد و لرستان مشغول شرارت و دزدي بودند. فرمانفرما والي لرستان به زور سوار و سرباز آنها را در لرستان دستگير كرد.
______________________________
(1). منظور استقلال و آزادي سياسي است.
ص: 796

نصرت آباد از محال بم كرمان‌

در ماه جمادي الاولي در نصرت آباد زلزله سختي شده و قلعه آنجا كه محل قراولان راه سيستان است بكلي منهدم شد. تلگرافخانه انگليس نيز خراب شد. از طرف دولت ايران قرار شد دوباره بسازند.

بم‌

خان بهادر صفرعلي خان قزلباش هندي از طرف انگليس براي قونسولگري و كمسيون تجارتي [در] 26 ربيع الثاني وارد بم شده و در بم اقامت كرده [است].

گيلان‌

ميرزا فتح اللّه خان سالار افخم «1» گيلاني كه در اين سفر شاه به فرنگ در رشت كمال پذيرائي از شاه و صدر اعظم كرد از كنتركسويل «2» به واسطه تلگراف ملقّب به سردار منصور شد.

مصر

محمد علي پاشا اولين خديو مملكت مصر است و مؤسس خديوي مصر و جد خديو حاليه مصر است. نظير ناپلئون فرانسه است در شهامت و شجاعت. امسال سال صدم جلوس اوست بر اريكه سلطنت مصر.

اسلامبول‌

در روز جمعه هفدهم جمادي الاولي در حالي كه پادشاه عثماني از نماز جماعت مراجعت مي‌كرد، يكي از ارامنه نارنجكي جلو سلطان انداخته، چهل نفر را كشت، لكن به سلطان ضرري نرسيد.

كاظمين‌

سلطان الحاجيه دختر مشير الملك شيرازي كه هميشه آثار خيريه از او به جاي مانده،
______________________________
(1). بعدها وي لقب سپهدار گرفت و معروف شد به سپهدار رشتي. وي دوبار نيز به رياست وزرا رسيد و در زمان رياست وزرائي اخير او بود كه رضا خان ميرپنج در سوم حوت 1299 كودتا كرد.
(2).Contrexeville
ص: 797
اين اوقات از سلطان عثماني اجازه نقره كردن ضريح كاظمين عليهما السلام را گرفته و مشغول اين كار مي‌باشد و اين خود خدمتي بزرگ است كه تا حال براي كسي ممكن نشده.

طهران‌

در ماه جمادي الاولي، شهرت دارد كه شاه تلگرافي به وليعهد زده است كه به حدي عين الدوله صدر اعظم در اين سفر به من خدمت كرده كه اگر تاج و تخت خود را به او بدهم كم است به خلاف آن، شخص اتابيك كه هميشه خيانت كرده، به خصوص در اينجا مرا مي‌خواست فريب بدهد، لكن فريب او را نخوردم و او را از نزد خود راندم. از قرار معلوم، اين تلگراف مجعول است و هرگز شخص عاقلي چنين تلگرافي نمي‌زند.

كربلاي معلّي‌

امسال در ماه ربيع الاول 1323، آب فرات طغيان كرده سد طرف سليمانيه را شكسته، رو به شهر و باغات آمده. چهار فرسخ در چهار فرسخ را غرق كرده كه در كوچه عبور ممكن نبود. ششصد خانه كه اغلب از ايرانيان بود خراب شد. متجاوز از دويست هزار ليره ضرر رسيد.

ژاپون‌

هريك روز جنگ ژاپون با روس مخارجش براي دولت ژاپون روزي سه كرور تومان پول ايران مي‌شود.

لهستان‌

يك دسته قزاق، به جهت بدي خوراك، به دولت نافرمان شده و صاحبمنصبان نيز مي‌خواهند ديگر اطاعت دولت ننمايند.

فنلاند

در شهر فنلاند از ولايات روس، براي حاكمش در ماه جمادي الاولي نارنجك انداخته‌اند و او [را] زخمي كرده‌اند. در تمام خاك روسيه، شورش بر ضد دولت روز به روز رو به ازدياد است.
ص: 798

طهران‌

شب چهاردهم ماه جمادي الثانيه- كه شب ميلاد شاه است- وزير مخصوص وزير مهام لشكري و وزير قورخانه در ميدان توپخانه آتش‌بازي مفصلي ترتيب داد. وليعهد و جمعي از بزرگان در آن‌جا حضور داشتند. به وليعهد بعضي چيزها تقديم داشت و شاهزاده مدير توپخانه پنجاه و پنج‌هزاري پيشكش به وليعهد داد. در آن شب، در ميدان توپخانه مطرب و موزيك نيز بود. در بازارها نيز چراغان كردند. جلو در دو بانك روس و انگليس و تلگرافخانه و پستخانه و بعضي ادارات ديگر نيز چراغان شد.
در روز چهاردهم، سرباز و ساير طبقات در حياط تخت مرمر صف كشيدند و قبل از ظهر، وليعهد به تالار تخت مرمر در حالي كه وزرا بودند درآمد و سلام شد. وليعهد ننشست و سرباز و قزاق حضور او دفيله كردند. خطبه و شعر سلام خوانده نشد، لكن توپ به سنين عمر شاه خالي شد. بعد از سلام، وليعهد به سلطنت آباد رفت و در آن‌جا وزراي مختار به هيئت كور ديپلماتيك با حضور وزير خارجه به خدمت او آمدند.
مشير الدوله وزير امور خارجه در منزل ييلاقي خود در رستم آباد مجلس بالي ترتيب داد، در شب پانزدهم و آتش‌بازي و چراغان باشكوهي نمود و قريب صد و پنجاه نفر را از وزراي داخله و خارجه و بعضي شاهزادگان و بزرگان را به سر ميز دعوت كرد و به سبك فرنگ به آنها غذا داد و در آخر همه به سلامتي شاه و وليعهد و سلاطين خارجه شراب نوشيدند و در دو و نيم از شب گذشته، ساير طبقات نوكر را دعوت كرد و آنها نيز بعضي شام ايراني و بعضي شام سر ميز خوردند و تا حال اين‌طور مهماني در ايران نشده بود.
مخارج آن شب را از چهارده تا سي هزار تومان مي‌گويند. موزيك نيز تا ساعت هفت شب مي‌نواختند. مشروبات بسيار صرف شد. وسعت اين مهماني قريب يك ميدان بود.
عصر آن روز، وليعهد در آن‌جا آمد. هزار تومان نقد و بعضي اسباب ديگر، و اجزاي خارجه به وليعهد تقديم داشتند. به وليعهد خوش [گذشت] و مكرر مي‌گفت: اين‌طور مجلس تا حال برپا نشده [است]. تا يك ساعت از شب رفته آن‌جا بود. در آن روز وليعهد مي‌گفت: از كثرت گرد و خاك از خيابان‌هاي شميران عبور ممكن نيست.
ص: 799

كنتركسويل‌

در ماه ربيع الثاني كه شاه مظفر الدين در كنتركسويل براي آب معدني رفته بود، امين السلطان اتابيك اعظم كه نيز در صفحات پاريس بود، نزد شاه مي‌رود. شاه كمال التفات را به او مي‌نمايد و در خطاب، «آقا» به او مي‌گفت و مي‌گفت: چرا به من كاغذ نمي‌نويسي و احوال نمي‌پرسي. عالم گرد شده‌اي. بعد از آن عين الدوله صدر اعظم در حضور شاه به او تعظيم مي‌كند و به او حريم مي‌گذارد.

ايران‌

ظهير الدوله قجر وزير تشريفات كه رئيس حاليه دراويش طهران است و ملقّب به «صفا عليشاه» مي‌باشد، هشتاد و سه هزار نفر مطيع دارد.

ايران‌

پادشاه ايران پس از آن‌كه به خاك فرانسه آمد، در يكي از مهمانخانه‌ها او را مانند محبوسين نگاه داشتند و گفتند: در سفر دوم تو به فرنگ چهار صد و پنجاه‌هزار تومان طلب‌كار هستيم و مكرر به ايران به تو نوشتيم، حال تا ندهي از اين‌جا حق حركت نداري.
ناچار يك كرور تومان از دولت روس قرض كردند و قرض خود را دادند! روزنامه‌نويس‌ها در تمام جرايد خود، اين خبر را نوشتند. گويا خبر كذبست. فقط قريب پنجاه شصت هزار تومان بيشتر نبود [ه است].

طهران‌

يك، دو سال است كه حاجي ملك التجار، شب بعد از عيد ميلاد شاه را در امامزاده قاسم در عمارت ييلاقي خود معروف به قصر ملك عيد مي‌گيرد و چراغان مفصل مي‌كند و موزيك و غيره در آن‌جا مي‌زنند. امسال هم، دو سه شب بعد از عيد، چراغان كامل كرد و جمعي را به شام دعوت كرد. بعد از آن چند نفر كشتي‌گيران كشتي گرفتند. گفتند: قريب ششصد و كسري را آن شب شام داد.
ص: 800

طهران‌

چون شاهزاده مشكوة الدوله «1» پسر مرحوم عماد الدوله «2» در سر بعضي از املاك عيالش با مشهد [ي] كاظم آقا مغازه‌اي طرف شد، ناچار محض پيشرفت كار، خود را به آقا سيد عبد اللّه مجتهد بهبهاني بست و به زور او طلاب ازدحام كرده، فراش‌هاي حكومتي را كتك زدند. شاهزاده هم دنده يك نفر شاهي را شكست. چون اين خبر به وليعهد رسيد، نير السلطان فراش‌باشي خود را به خانه مشكوة الدوله در شميران فرستاد. به تدبير او را به سلطنت آباد برد. وليعهد با عصاي دست خود به سر و مغزش كوفت. بعد از آن حكم [كرد] پايش را فلك كرده، چوب زيادي زد و حبسش كرد. روز ديگر وليعهد او را رها كرد و عذرخواهي نمود. اين واقعه در عشر دوم جمادي الثانيه 1323 روي داد و يك حلقه انگشتر به او داد.

طهران‌

چندي است اردوي نظامي، در بيرون شهر طهران، به رياست حسن خان وزير نظام منعقد است. مركب از توپچي و سرباز و سوار، روي هم قريب پنج، شش هزار نفر مي‌شود. اغلب نه لباس دارند و نه ملزومات و مدت‌ها هم مواجب طلب دارند. در بيست و يكم جمادي الثانيه وزير نظام سرباز و توپچي قرضي ضميمه كرده «3» در دو ساعت به غروب براي سان، وليعهد را با جمعي از وزرا و اركان دار الخلافه دعوت كرد و اردو را از حضور وليعهد گذرانيد.

طهران‌

آقا شيخ فضل اللّه مجتهد طهراني ...، اين اوقات مدرسه‌اي كه در بازار امير طهران
______________________________
(1). اعتماد السلطنه محمد حسن خان، از اين شاهزاده ابراهيم ميرزا مشكوة الدوله- كه برادر زنش بوده- چيزها گفته است (ر. ك خاطرات اعتماد السلطنه).
(2). غرض از عماد الدوله همان امامقلي ميرزا پسر ششم دولتشاه است كه يك دخترش نيز در حرم ناصر الدين شاه بود گو اين‌كه آن دختر دو سال و چند ماه بيشتر در حرمسراي شاهي نمانده و درگذشت.
(3). شرح بسيار جالب توجهي، ژنرال كاساكوفسكي فرمانده قزاقخانه در خاطرات خود، راجع به وضع نظام ايران در همين زمان، آورده است.
ص: 801
واقع بود و قدري خرابي پيدا كرده بود به رئيس بانك روس مدرسه «1» را به دو هزار تومان فروخت و آن‌جا را روس‌ها بانك قرار دادند. سابق بر اين، آن‌جا را روس‌ها از مرحوم حاجي ميرزا حسن مجتهد آشتياني خواستند بخرند، قبول نكرد. سببش اين شد كه متولي آنجا موسوم به [] مي‌گفت: مدرسه وقف اولاد ذكور و حق من است و نمي‌خواهم مدرسه باشد. شب طلاب را به خانه خود به شام دعوت و شب را طلاب آن‌جا خوابيدند. در آخر شب قنات آن محل را اجاره كرد به مدرسه بست و مدرسه خراب شد. طلاب ديگر در آن‌جا نتوانستند بمانند.

طهران‌

شهرت دارد كه مشير السلطنه وزير داخله موقتي، پول زيادي به آقا سيد عبد اللّه مجتهد براي خرابي كار شاهزاده عين الدوله صدر اعظم داده است.

كربلاي معلي‌

حاجي اقتدار السلطنه آقا ميرزا سيد باقر لشكرنويس كه مدتي فلج بود، به زيارت عتبات عاليات رفت. در ماه جمادي الاولي به مرض فلج در سن شصت و هفت در شهر وان وفات كرد. مرآة السلطان كه از اقوام او بود، شش هزار تومان تقديمي داد، شغل او را به او دادند.

طهران‌

مرآة السلطان لشكرنويس جعبه عكاسي جيبي خريده و در زاويه حضرت عبد العظيم عليه السّلام هر زني كه رد مي‌شد، چه روباز، چه با روبنده، عكس آن را فورا برمي‌داشت و مي‌گويد: با روبنده هم عكس را از زير برمي‌دارد. در عشر سوم جمادي الاخري 1323.

طهران‌

چندي بود نان در طهران يك من شش عباسي شده بود. لكن باز از وزن كم مي‌دادند،
______________________________
(1). در متن: مسجد
ص: 802
تا در ماه جمادي الاخري 1323 خبازان چراغ روشن كردند كه نان يك من بيست و دو شاهي است و تمام است. يك، دو روز دادند بعد دوبار يك من دو، سه سير كم دادند و شش عباسي فروختند و هيچ كس نگفت چرا؟

روسيه‌

سابق بر اين، دولت روس تمام املاك موقوفه ارامنه را كه در بلاد او بودند به جهت بعضي خلاف‌ها كه از آنها ديده بود و مي‌گفت: شايد با «1» اين سرمايه وقتي با دولت بجنگند ضبط دولت نمود. اين بود كه ارامنه هم بناي عداوت بر ضد دولت گذاشتند و اسباب خرابي او را فراهم مي‌آوردند و مصمم هم بودند كه امپراطور روس را بكشند.
دولت هم در اين مدت از آنها خيلي كشت و اين فتنه بزرگ حاليه را كه در تمام بلاد روسيه برپاست از آنها مي‌دانستند. از قرار معلوم در دوم ماه اگوست 1905 ميلادي امپراطور املاك موقوفه را دوباره به خود كشيشان ارامنه برگردانيد.

اسلامبول‌

از قرار مذكور، آقا سيد جمال الدين نام كه سالهاست در اسلامبول است و مردي مفسد مي‌باشد، مدت‌ها مشغول كاغذپراني به مسلمانان تمام روي زمين است كه دين شيعه را در جزو سلطنت سلطان عبد الحميد خان قرار بدهد. يعني تمام مسلمانان، سلطان عثماني را پادشاه خود بدانند. از قرار معلوم به خواهش «2» پادشاه [عثماني] او را در آنجا كشتند «3».

روس‌

پس از آن همه فتنه داخله ممالك روسيه كه بر ضد دولت برخاسته بود و همي خواستند كه دولت مشروطه باشد و وكلاي ملت در امور دولت مداخله داشته
______________________________
(1). متن: باين.
(2). يعني بنابر خواست و اراده سلطان.
(3). مرگ سيد جمال الدين اسدآبادي در سال 1315 روي داد نه در سال 1323 و در اين مورد بيان مؤلف نادرست است. اما اين سخن كه وي اتحاد اسلام را براي سلطان عبد الحميد خان ثاني دست و پا مي‌كرده و همان سلطان عبد الحميد خان از ترس و توهم او را مسموم نموده، كاملا درست است.
ص: 803
باشند و اين كار كم‌كم عاقبت وخيمي براي دولت داشت، ناچار امپراطور حاليه روس نيكلاي دوم برحسب خواهش رعايا قبول كرد كه دولت مشروطه باشد و وكلاي ملت در امور دولت مداخله نمايند. لكن هنوز به طور دلخواه رعيت نشده. اين اتفاق در عشر سوم جمادي الاخري 1323 روي داد.

طهران‌

ميرزا حسين خان مؤتمن الملك «1» پسر مشير الدوله وزير امور خارجه «2» به حكم پدرش آنچه عهدنامه جديد و قديم كه دولت ايران با خارجه بسته است از كتابخانه دولتي و دفتر وزارت خارجه جمع كرده، يك طرفش خط فرانسه و يك خط فارسي است در اين اوقات به طبع رسيده، تا حال بالغ به سي و شش رسيده است. تا اتمامش چهل عدد خواهد شد. جناب مشير الدوله در اين كار مبتكر است.

ايران‌

در ماه جمادي الاخري 1323، ضرابخانه دولتي دو هزاري سفيد معمولي را كه يك طرفش اسم پادشاه و طرف ديگرش شير و خورشيد بود، تغيير داده. يك طرفش [را] صورت مظفر الدين شاه قرار داد.

زرند

دو، سه ماه قبل، نزديك كاروانسراي معروف به سنگي، نزديك زرند، دزد يك نفر را كشته، پوست صورتش را كنده بود، بعد مسافر [ان] ديگر آمده او را دفن كردند. بعد از چندي ورثه مقتول به حكومت عارض شده، در تجسس برآمدند مسافريني كه ندانسته در حوالي قبر مقتول منزل كرد [ه بودند]، آنها را گرفتند كه شما او را كشته‌ايد و مالشان را چاپيدند.
______________________________
(1). ميرزا حسين خان مؤتمن الملك پيرنيا پسر سوم ميرزا نصر الله خان مشير الدوله نائيني. اين‌كه در متن معتمد الملك نوشته شده ظاهرا اشتباه و سهو القلم است.
(2). ميرزا نصر الله خان نائيني.
ص: 804

طهران‌

در ماه رجب 1323، در حوالي طهران دزدي فراوان است و هرچه را بردند ديگر پيدا نمي‌شود. يك جا اهالي اردو دزدي مي‌نمايند، يك جا قراسوران و ايل شاهسون و يك جا به تحريك غلامشاه خان پسر مرحوم شاهزاده حشمة الدوله «1» كه در طهران است و شهر طهران هم بي‌صاحب است. مثل ديوان بلخ شده، فريادرس ندارد.

كربلاي معلي‌

پس از آن‌كه شيخ الاسلام قزويني، از بستگان عين الدوله صدر اعظم، نعش شكوه السلطنه مادر شاه را به عتبات برد. هيچ كس از علما محض بستگي او به صدر اعظم از او ديدن نكرد.

طهران‌

در روز پنج‌شنبه بيست و نهم جمادي الاخري 1323، در دو ساعت جرم خورشيد گرفت.

طهران‌

در بيستم و نهم جمادي الاخري 1323، عصمت الدوله، خواهر شاه، زن معير الممالك در سوهانك شميران در سن پنجاه و يك سال وفات كرد به مرض نوبه غش، دو دختر دارد و دو پسر. پسر بزرگش ملقّب به اعتصام السلطنه است «2». در زاويه مقدسه حضرت عبد العظيم عليه السّلام مدفون مي‌شود. در مسجد شاه ختم گذاشته، وليعهد برچيد. در چهارم رجب نعش او را با احترام حركت دادند.

ايل لشني‌

ايل لشني طايفه‌اي باشند چادرنشين ما بين يزد و كرمان و فارس و مدتي است بناي
______________________________
(1). يعني عبد الله ميرزا حشمة الدوله پسر عباس ميرزا نايب السلطنه.
(2). فرزندان عصمت الدوله به ترتيب عبارت بودند از عصمت الملوك كه زن ميرزا حسن خان مستوفي الممالك شد و دوستعلي خان كه همان اعتصام السلطنه است و نويسنده رجال ناصري و يادداشتهائي از زندگاني خصوصي ناصر الدين شاه و فخر التاج خانم و دوستمحمد خان اعتصام الدوله.
ص: 805
دزدي و شرارت را گذاشته‌اند و راهزني مي‌نمايند. به حكم دولت اقبال السلطان سالار امجد رئيس شاهسون مأمور شده آنها را در ماه جمادي الاخري و رجب المرجب 1323 كوچ داده به حوالي طهران سكنا داد. آنها قريب چهار صد خانوارند.

طهران‌

پس از رفتن شاه به فرنگ، امير خان سردار «1» رئيس قراولخانه‌هاي طهران به پشت‌گرمي عمويش صدر اعظم، سرباز و نوكرهايش آنچه توانستند به مردم طهران صدمه زدند. تمام به تحريك خود امير خان سردار است كه از جمله الواط و سفها محسوب مي‌شود.

تبريز

در ماه جمادي الاولي 1323، گندم در تبريز به خرواري بيست و هشت تومان مي‌رسيد.

كرمان‌

چون ركن الدوله حكمران كرمان يك، دو نفر از شيخيه را دخيل در امور حكومت كرد، علماي شيعي كه از سابق با آنها راه عداوت پيموده بودند، بناي شورش را گذاشتند و اين دو دسته در عشر سوم جمادي الاخري به هم زدند و جمعي از طرفين كشته شد قريب []. اين داستان گوشزد شاه در فرنگ شد. سبب را ركن الدوله دانسته‌اند كه زود اعضاي حكومت كرمان را تغيير مي‌داد، تلگراف به طهران به وليعهد زد كه او معزول است و شاهزاده ظفر السلطنه سردار جاي او منصوب. در عشر اول رجب 1323 به طرف كرمان حركت مي‌كند.

طهران‌

دز آشوب كه از دهات ييلاقي طهران است در تحت حكومت مجد الدوله مهديقلي خان است. در عشر آخر جمادي الاخري، نوكرهاي او و قزاق‌هائي كه براي نظم
______________________________
(1). يعني پسر آقا وجيه سپهسالار كه برادر زاده صدر اعظم (عين الدوله) بود.
ص: 806
به او سپرده شده، با نوكرها و سربازهاي شجاع السلطنه نزاع مي‌نمايند. بعد مجد الدوله حكم داد كه برويد به خانه شجاع السلطنه و سربازها و مهترهاي او را بكشيد. سربازها تفنگ كشيده با قزاق بناي زدوخورد گذاشتند و چند نفري از طرفين مجروح مي‌شوند.

ايران‌

دولت عثماني قدغن كرد هركس به طرف خاك عثماني به اسم زيارت و حج مي‌رود، بايد پول طلا همراه داشته باشد، پول نقره نياورد كه به مصرف نمي‌رسد. [اين دستور] به جهت بي‌اعتباري و بار پول نقره ايران است.

ژاپون و روس‌

در عشر آخر ماه جمادي الاخري، دولت روس و ژاپون صلح كردند و غرامت نقدي جنگ را دولت ژاپون به روس بخشيد و گفت: من براي پول جنگ نكردم، بلكه براي افتخار بود.

طهران‌

چون محمد باقر خان اعتماد السلطنه وزير بلديه، مرد كم‌حالي است، به علاوه پسر و اعضاي او از كسبه پول مي‌گيرند و مي‌گويند، هر قيمت مي‌خواهيد بفروشيد [و] از اين بابت كسبه در نرخ مختار مي‌باشند و نرخ بي‌اندازه ترقي دارد، در غره رجب 1323 از وزارت بلديه معزول مي‌شود و آقا باقر سعد السلطنه كه مرد عاقل درست كاري مي‌باشد، به جاي او منصوب مي‌شود. اگرچه سعد السلطنه درس نخوانده، لكن در نظم نرخ خيلي علم دارد، سعيد السلطنه وزير نظميه، چون ميانه‌اش با اعتماد السلطنه خوب نبود، از طهران علما را وادار كرد كه به فرنگ به صدر اعظم شكايت اعتماد السلطنه را بنويسند.

طهران‌

در دو، سه ساعت به غروب مانده، يكشنبه سوم رجب المرجب 1323، موسيو نوز وزير گمرك و پست و صندوق و ضرابخانه، وليعهد را با جمعي از وزرا و اركان به ضرابخانه دعوت كرد و سكه دو هزاري سفيد را كه يك طرفش صورت شاه و طرف
ص: 807
ديگرش شير و خورشيد مي‌باشد، عرضه داد. تا حال سلاطين قاجاريه روي پول سفيد صورتشان نقش نبود. از قرار معلوم بار خيلي دارد.

طهران‌

تاج السلطنه «1» دختر ناصر الدين شاه زن شجاع السلطنه كه از زن‌هاي نمره اول اين مملكت است، در حسن و جمال، چون با بيگانگان سر و كاري دارد، شوهرش او را گذاشت و به فرنگ رفت. «2» در عشر آخر جمادي الاخري، تاج السلطنه بعضي جواهرات خود را فروخت و پول نقد كرد و با يك زن فرنگي و دو نفر از نوكرهاي خود كه با آنها سر و كاري داشت خيال فرار كردن به فرنگ را نمود. امير نظام پدر شوهرش چون اين خبر را شنيد به وليعهد عرض كرد. وليعهد فراش‌باشي خود نير السلطان را فرستاد اطراف عمارت دختر را سرباز گذاشتند و به خود او پيغام داد سرت را مي‌برم، اگر به فرنگ بروي. دختر از ترس غش كرد. پس از آن تمام نوكر و كلفتهاي او را وليعهد بيرون كرد و كلفتهاي امير نظام را به خانه او فرستاد و زن فرنگي كه پولهاي نقد تاج السلطنه را براي مخارج راه گرفته بود، برداشته فرار كرد.

طهران‌

در روز سه‌شنبه پنجم رجب المرجب 1323، وليعهد از سلطنت آباد به ديدن سان قزاق كه در حوالي قصر قجر اردو دارند رفت و پلكنيك «3» رئيس قزاق‌ها وليعهد را با ساير وزرا به آنجا دعوت كرد.

بادكوبه‌

پس از آن‌كه ميانه ارمني و مسلمان بادكوبه اصلاح شد، دوباره ارامنه بناي تفتين را
______________________________
(1). متن، همه جا: تاج الدوله.
(2). خاطرات تاج السلطنه به صورت ناقص چاپ شده. در اين خاطرات كه با همه اغلاط املائي و انشايي زيبا و دل‌انگيز است، اين زن صورت كامل و دقيقي از وضع زندگي خود و خلقيات شوهر و پدر شوهر خويش محمد باقر خان امير نظام را به دست داده و از حرص و طمع پدر شوهر و هرزگي و فساد و سبكسري شوهر ناله‌ها كرده.
(3). پلكنيك- پالكونيك، به روسي به معناي سرهنگ است و چون رئيس قزاقخانه درجه سرهنگي داشته، لذا «پلكنيك» مطلقا بدو اطلاق مي‌شد.
ص: 808
گذاشتند و مي‌خواهند دولت روس را با مسلمانان دشمن سازند. تا در عشر اول رجب المرجب 1323، ديگر باره از طرفين به هم ريختند و جمعي را كشتند و عبور در بادكوبه و معامله و تجارت بكلي موقوف شده. از قرار معلوم محرك را دولت روس مي‌دانند، محض اين‌كه دست اندازي به ايران نمايند.

ايران‌

در عشر اول رجب المرجب 1323، محض اغتشاش بادكوبه به جهت نزاع مسلمان و ارمني، وزارت خارجه ايران قدغن كرد كه به مسافرين از راه بادكوبه تذكره ندهند و از راه بادكوبه كسي از ايرانيان نرود و آن كسان كه از طهران به جهت عتبات عاليات به طرف بادكوبه رفته بودند، مراجعت دادند.

واقعه رود ارس‌

در ربيع الثاني 1323، يك قايق در رود ارس غرق شد و چهل و پنج نفر مسافرش به هلاكت رسيدند.

تاجر اتازوني‌

موسيو بالوني يكي از با ثروت‌ترين تجار آمريكاست. در مدت چهل سال تجارت از مال خود قرض سه دولت بزرگ را كه سيصد و نود و پنج ميليون «1» ليره است مي‌تواند بدهد.

سخن صدر اعظم انگليس‌

تسخير بلاد و ممالك بسته به سه چيز است. اول كشيش، دوم سفير، سوم توپ.

طهران‌

چون امسال تابستان جمعي از مرد و زن طهران به مرض جنون دچار شدند، چنان‌كه در سربازهاي اردوي بيرون شهر طهران، شش نفر سرباز ديوانه شد و چند نفر زن هم از
______________________________
(1). در متن: مليان.
ص: 809
شدت جنون لخت در كوچه و بازار مي‌گشتند، سعيد السلطنه وزير پليس و نظميه از كيسه خود گفت در مريضخانه چند اطاق براي زن‌هاي ديوانه بسازند و مخارج آنها را به گردن گرفت.

طهران‌

به همراهي سعيد السلطنه و كمك دولت تا ماه رجب المرجب دو رختشويخانه در طهران نمونه رختشويخانه‌هاي فرنگ ساخته شده. يكي در خيابان جليل آباد «1» يكي در سراب آب‌منگل.

روسيه‌

فرمان امپراطور روس در باب حكومت مشروطه دولت روس صادر شده. در روز بيستم ماه اوت 1905 در تمام معابد ممالك روسيه قرائت شد و قرار داده كه مجلس پارلمنت جديد در اواسط ماه ژانويه آينده برقرار شود. پارلمنت جديد چند فقره حقوق، احداث قوانين و رسيدگي در امور ماليه مملكت روس خواهد داشت. ولي كثيري از اختيارات سلطان تغيير نمي‌كند. اين است كه هنوز آشوب روس نخوابيده و خوشحال نيستند.

هندوستان‌

لرد كرزن «2» از فرمانفرمائي هندوستان استعفاء نموده و لرد بنتو «3» به جاي او منصوب شده. سببش اختلاف ميانه لرد كيچنر «4» و كرزن در ماه اگوست 1905 [است].

بندر ادسا

از قرار معلوم در ماه اوت 1905، دولت روس براي ترقي تجارتي روسيه با ايران اداره تجارتي در بندر ادسا قرار داده كه در سمت جنوب ايران بانك روسي مفتوح شود و نيز عدد سفايني كه به بنادر ايران عبور و مرور مي‌نمايند زيادتر بشود.
______________________________
(1). يعني خيابان خيام امروزي.
(2).Curzon
(3).Bento
(4).Kichner
(5).Odessa
ص: 810

عثماني‌

راه‌آهن حجاز آنچه تا حال رسيده «1» و قطار و واگن در آن سير مي‌كند 634 كيلومتر است كه تقريبا يكصد فرسخ باشد. وجه اعانه‌اي كه تا حال مسلمانان داده‌اند معادل 368، 062، 83 قروش است.

اكتشاف جديد

به تازگي در خاك دو ولايت يانيه و اشقورده «2» از بلاد عثماني، علماي نباتات عثماني بعضي نباتات اكتشاف نموده‌اند كه به طبيعت خود از بطن زمين مي‌رويد و رنگ زرد بسيار خوشي از آنها استخراج مي‌شود كه براي رنگ زرد كردن ملبوس خيلي مفيد است و مشغول استعمال آن مي‌باشند. پادشاه عثماني امتيازش را براي كمك خرج راه‌آهن حجاز بخشيده است.

ژاوه (جاوه)

جزيره ژاوه در جزو جزاير قسمت غربي اقليم اوسائاني «3» واقع است. در سال گذشته سلطان ابراهيم ملك جوهر از اروپا مراجعت به جاوه نموده. هشت نفر شاگرد به اروپا فرستاده است. امسال راه‌آهن در مملكت ژاوه ايجاد و كشيده شده [است].

چين‌

مردم چين اين اوقات مشغول آموختن دين اسلامي مي‌باشند و در ژاپون مجمع و انجمن ديني ژاپون شروع شده است و كتابي يكي از مسلمانان چين موسوم به كادوما از براي ديانت واحده كه در آن قدرت الهي و آثار حضرت ختمي مرتبت (ص) مندرج [مي‌باشد] نوشته به سه فصل: فصل اول عبادت [فصل دوم] معاملات [فصل سوم] عقوبات.
______________________________
(1). يعني آنچه تاكنون خط آهن كشيده شده است.
(2).Janina ,Shkoder
(3).Oceanie . كه ما بدان اقيانوسيه مي‌گوييم.
ص: 811

ايران‌

تاريخ چين كه تقريبا از سه هزار و پانصد سال قبل از ميلاد است، در ماه جمادي الاخري 1323 در دار الترجمه دولتي ترجمه شده و به طبع رسيده است.

ايران‌

از قرار روزنامجات روسيه، از طرف دولت ايران مقرر شده كه چند نفر مهندس براي كاشتن چغندر قند به طهران در اوت 1905 خواهند آمد.

هندوستان‌

چندي است كه شخصي در هندوستان دعوي نبوت كرده و اظهار كرامت مي‌كند.
يكي از مريدانش به مضمون ذيل نامه‌اي به اداره روزنامه «الهلال» مصر نگاشته:
«غلام احمد قادياني مسيح هند» حدوث زلزله را در هند يازده ماه قبل از وقوع آن اخبار و اعلان نموده، گفت: عفت الديار محلها و مقامها: ناپديد مي‌شود خانه‌ها «1» از محل و مقام خود. و ما به چشم‌هاي خودمان ديديم، در سوم آوريل سنه 1905 ميلادي، زلزله عظيمي در هند خودمان حادث گرديده، بلاد بسيار و بيوت بي‌شمار به سبب آن منهدم و هزاران نفوس از مردم هلاك شد [ند] و بعضي از بلاد و معابد و خانه‌هاي بت‌پرستان چنان محو و زير و زبر و معدوم الاثر گرديد كه گوئي هيچ نبوده و جاي و مسكن نداشته‌اند.
ايضا مسيح هند، در هشتم آوريل سنه 1905، به اعلاني خاص ما را خبر داد كه زلزله عظيمي در آينده حادث خواهد شد. به موجب وحي كه از جانب خداوند بدو شده كه الفاظش اينست: زلزلة الساعة قوا انفسكم ان الله مع الابرار و دني منك الفضل. جاء الحق و زهق الباطل.
ايضا ما در نهم آوريل 1905 اعلان و اخبار كرده و به نزول وحي از خداي تعالي كه الفاظش اينست:
______________________________
(1). متن: خانهاي.
ص: 812
لك درجة في السماء و في الذين هم يبصرون، نزلت لك نري آيات و نهدم ما يعمرون. قل عندي شهادة من الله فهل أنتم مؤمنون. كففت عن بني اسرائيل ان فرعون و هامان و جنودهما كانوا ظالمين، اني مع الافواج آتيك بغتة و در تشريح و بيان خبر مزبور گفت: زلزله آينده نمونه قيامت خواهد بود و آن عن قريب حادث مي‌شود. در شرح بني اسرائيل در آيه، گفت [ه] است: كه در اين وحي خداوند مرا اسرائيل ناميده و مريد مرا نيز بني اسرائيل خوانده. خداي تعالي از زلزله آينده مرا و مريدانم را سالم و محفوظ مي‌دارد و از فرعون و هامان و جنود كساني باشند كه مرا اذيت نمايند و تكذيب كنند و نيز گفته كه زلزله آينده طوفاني است مثل طوفان نوح و آيتي است مثل آيتي كه موسي از براي فرعون ظاهر ساخته است و مي‌گويد: زلزله گذشته و آينده هردو آيتي از جانب خداي تعالي بر صدق دعوي من است و گفته است: بعد از آن زلزله عظيمه زلازل متواتره واقع خواهد شد و در كتاب «براهين الاحمديه» خود در بيست و هفت سال قبل از اين، وحي از خدا نوشته است كه خبر از زلزله گذشته و آينده داده و عبارت از اين است: فلما تجلي ربه للجبل جعله دكا قوة الرحمن لعبيد الله الصمد و من كه نگارنده مكتوبم نيز شما را خبر مي‌دهم كه قريب يك كرور از مردم تاكنون ايمان به اين نبي آورده‌اند كه در ميانه آنها جمعي از علما و امرا و رؤسا و غربا هستند.
نگارنده مولوي محمد فضل خان احمدي. مقام: جنكا بنكيال تحصيل كوجر خان ضلع راولپندي پنجاب هند 3 مه سنه 1905.

ايران‌

در عشر اول رجب المرجب 1323، امپراطور روسيه يك عدد نشان سنت آندره از براي محمد علي ميرزا وليعهد ارسال نمود و در عنوان تلگراف «حضرت اشرف» نوشت.
مي‌گويند، اين نشان را براي شاه و اتابيك فرستاده‌اند و تا حال دولت روس در ايران به كسي نداده.

طهران‌

در عشر اول رجب المرجب 1323، در حوالي قصر قاجار پسر شاهزاده كه خيلي
ص: 813
خوش صورت بوده، در شب چند نفر او را گرفته بي‌سيرت كردند. چون راضي نبوده صورتش را زخم كرده‌اند و شلوارش را برده‌اند.

طهران‌

در ماه جمادي الاخري 1323، دو نفر از طرف دولت روسيه به طهران آمده‌اند و مردم را محرك شده‌اند كه مسلمانان را با ارامنه نزاع بياندازند. از قرار معلوم انگليسي‌ها از اين مطلب آگاه شده به وليعهد اطلاع داده حكم داد سعيد السلطنه هردو را گرفت و هردو را به سرحد فرستاد كه به خاك روسيه نروند.

طهران‌

در عشر اول رجب 1323، پس از آن‌كه وزارت بلديه و [تعيين] نرخ را به سعد السلطنه دادند، دو، سه روز به بازار رفت. آن كسبه كه از حد خود تجاوز كرده بودند و تخته دكان را جلو گذاشته بودند يا اين‌كه در كنار خيابان و بازار بعضي متاع گذاشته مي‌فروختند، حكم داد آنها را چاپيدند و از براي كسبه طهران نرخي معين كرده و به چاپ رسانيد و به هريك از كسبه ورقه [اي] از آن داد كه از روي آن بفروشند. لكن در طهران صورت نخواهد گرفت.

طهران‌

در شب سيزدهم رجب المرجب كه شب ميلاد مبارك مرتضوي عليه السّلام است در ميدان مشق، وزير مخصوص آتش‌بازي و چراغان مفصل در آن‌جا كرد و مطرب برپا بود.
وليعهد و وزرا در آن شب حضور داشتند. روز بعد در تالار تخت مرمر، وليعهد ايستاده، سلام نشست و افواج به طور دفيله از حضورش گذشتند.

طهران‌

روز پنج‌شنبه چهاردهم رجب 1323، پنج ساعت به غروب مانده، شاه از فرنگ به سرحد آستارا آمد. وزراي طهران را پاي تلگراف احضار كرده كه سلامت ورود خود را اطلاع بدهد. وليعهد و ساير وزرا در تلگرافخانه باغ حاضر شده بعد از ناهار تلگراف
ص: 814
ورود رسيد و احوال‌پرسي از تمام وزرا نمود. خطاب به وليعهد بود. از بي‌نظمي و گراني عمل نان و گوشت طهران شكايت كرد و وليعهد را گفت كه قبل از ورود به طهران منظم نمايد و نيز خطاب تلگرافي شاه به وزير نظام رئيس اردو نو كه من از هرباره از زحمات شما خوشحال و راضي هستم و در ورود به طهران همه نوع التفات به شما خواهم نمود.
در آن ساعت كه تلگراف ورود رسيد، ده تير توپ به عدد سال سلطنتش خالي كردند.
وليعهد براي مژده ورود، يك حلقه انگشتري الماس به مخبر الدوله داد.

كردستان‌

پس از آن‌كه سالار الدوله حاكم كردستان و گروس شد، ماليات قمارخانه كردستان را كه سالي صد و هشتاد تومان بود بخشيد.

طهران‌

در روز [] ماه جمادي الاخري 1323، حسن خان وزير نظام، وليعهد را با ساير وزرا و امرا به اردوي نظامي دعوت كرد و توپ ماكسيم جديد الاختراع كه دقيقه‌اي هفتصد تير خالي مي‌شود، از لحاظ وليعهد گذشت و ساير قشون به طور دفيله از حضورش گذشتند.

سيل كلات‌

عصر روز بيست و سوم جمادي الاخري 1323، در كلات سيل عظيمي آمده. از قريه جرف چهل و دو باب خانه برده و از ايسخ‌سو شش خانه و سه نفر آدم و از قريه ارغون شاه دو نفر سرباز برده و دروازه آن‌جا را منهدم ساخته، قريب چهار، پنج فرسخ سيم تلگراف را برده و در كبود گنبد هم خرابي زياد به بار آورده. خسارتش روي هم قريب شش هزار تومان است.

كرمانشاهان‌

از قرار معلوم، ما بين صارم السلطنه سردار اشرف والي پشتكوه و امان اللّه خان پسرش كه با عليرضا خان برادر صارم السلطنه متحد شده نزاع سختي روي داده و جمعي هم از طرفين كشته شده است.
ص: 815

پاريس‌

موسيو كرونپه كه صاحب ثروت فراواني بوده در پاريس خود را به قتل رسانيده «1».
سببش اين بوده كه در معامله قند قريب پنج كرور ليره انگليس به او خسارت وارد آمده است.

طهران‌

در شب شانزدهم رجب كه روز بعد از ورود شاه به سرحد آستارا بود، وزير مخصوص در ميدان توپخانه آتش‌بازي و چراغان مفصلي ترتيب داد. وليعهد و ساير رجال در آن شب در اطاق بالاخانه كه مشرف به توپخانه است حضور داشتند. صد، پنج هزاري وزير مخصوص به وليعهد پيشكش داد. خيلي خوش گذشت و نيز در آن شب، امير خان سردار پسر مرحوم سپهسالار در قراولخانه پاي شمس العماره چراغاني كرد و موزيك نواختند.

طهران‌

در شب شانزدهم رجب 1323، از سرحد آستارا شاه براي وليعهد تلگراف زد، كه لقب امير اتابيكي را به شاهزاده عين الدوله، صدر اعظم داديم و اين سوّمين اتابيكي است در دولت قاجاريه. لقب اول در اوايل سلطنت شاه ناصر الدين به ميرزا تقي خان اميركبير اتابيك اعظم داده شد و لقب دوم را اين شاه «2» به ميرزا علي اصغر خان امين السلطان صدر اعظم داد و لقب سوم را به عين الدوله.

طهران‌

در عشر اول رجب، سعيد السلطنه وزير بلديه قدغن كرد كه دوچرخه و چهارچرخه براي حمل مال التجاره به بازارها نياورند، زيرا كه عبور و مرور مردم را تنگ مي‌نمايد. تا سبزه ميدان دوچرخه آمده از آن‌جا به توسط حمال به بازار حمل و نقل نمايند. «3»
______________________________
(1). يعني خود را كشته.
(2). منظور مظفر الدين شاه مي‌باشد.
(3). در متن: نقل و حمل نمايند.
ص: 816

طهران‌

در شب شانزدهم رجب، سعيد السلطنه وزير بلديه در بالاخانه توپخانه كه وليعهد براي آتش‌بازي آمده بود به حضور وليعهد آمد كه من از شغل خود استعفا دارم، زيرا كه محرك نمي‌گذارد «1» كار از پيش من برود و من تا كارم درست نباشد زيربار نمي‌روم و تملق از كسي نمي‌كنم و گوشه‌اش به حاجي مشير لشكر وزير طهران بود. بعد راپرتي «2» درآورد كه امروز سربازها، از بابت حمايت از دلال برنج، آدم‌هاي مرا زده‌اند. وليعهد گفت: شما دو روز است سر كار هستيد، استعفاي شما قبول نمي‌شود. در اين وقت به وزير نظام «3» گفت فردا سربازها را آورده تنبيه كن. وزير نظام فردا خواست سربازها را تنبيه كند، امير خان سردار مانع شد و پيغام سخت داد به سعيد السلطنه.

طهران‌

سعيد السلطنه اعلاني به كوچه چسبانيده كه در اين ماه رجب المرجب و ما بعدش قپان‌داري و دلالي ميدان و كاروانسراها را موقوف كرد و قرار داد هر بار ذغال و برنج كه فروش مي‌رود پنج شاهي به كاروانسرادار بدهند و واسطه دلال نباشد و كسبه هم بايد مثقالي كم ندهند و نيز از براي [كالاها؟] نرخ معين كرد و چاپ كرده به هريك از كسبه نسخه‌اي بداد و آنها در بالاي دكان خود چسبانيدند، كه از روي قيمت آن متاع خود را به فروش رسانند.

طهران‌

در ماه رجب، اختيار چراغ‌هاي خيابان‌ها را به سعيد السلطنه وزير نظميه دادند و فرمانش نيز صادر شد، اگرچه سابق نيز به تصرف او بود. امروز تمام چراغ‌هاي فانوسي خيابان‌ها هشتصد و چهل عدد است كه هر شبه در طهران تا ساعت چهار روشن مي‌باشد.

طهران‌

در بيستم ماه رجب، وليعهد از ييلاق سلطنت آباد بكلي به طهران آمد و در بهارستان
______________________________
(1). يعني كارشكني مي‌شود.
(2). متن: راپرطي.
(3). ظاهرا منظور حسن خان افشار آجودانباشي است.
ص: 817
منزل خود رفت و هواي سلطنت‌آباد رو به سردي گذاشت و وليعهد را رعافي عارض شده بود.

عراق‌

در [] عراق كه ملكي صديق همايون است، در تپه [ها] انكشافات جديد شده. در ماه جمادي الاخري يك تپه‌اي را كاوش كرده مبالغي ظروف كاشي طلائي يافته‌اند كه مبالغي قيمت دارد.

طهران‌

در عشر دوم رجب، يكي از پسرهاي مرحوم آقا سيد علي اكبر مجتهد تفرشي كه از الواط محسوب مي‌شود و عمامه به سر دارد، با آقا شيخ علي اكبر شوهر خواهر خود از سابق عداوتي داشت. قريب چهل، پنجاه نفر طلبه را پول داد كه بروند و شيخ علي اكبر را بكشند. شيخ واقعه را به اجزاي نظميه اطلاع [داد]، جلوگيري كردند.

اصفهان‌

در عشر اول رجب 1323، مرض قي و اسهال در اصفهان شيوع دارد. لكن عاقبتش به خير است.

اصفهان‌

در عشر آخر جمادي الاخري، وثيق الملك در اصفهان خود و زنش از دنيا سير شده استركنين «1» مي‌خورند و به حالت مرگ مي‌افتند. شاهزاده محمد حسن ميرزا اشرف الحكما هردو را معالجه مي‌نمايد.

طهران‌

ميرزا جواد خان سعد الدوله وزير تجار، اين اوقات، مجلسي قرار داده كه دلال تجار بايد اهل آن مجلس كه پانزده نفر مي‌باشند، دلالي آنها را امضا نمايند. دوم اين‌كه كتابچه
______________________________
(1). متن: استركنيك.
ص: 818
براي صورت خريد و فروش دلال‌ها به طبع رسانيده كه هر دلالي در هر ماه يك كتابچه را خريده صورت خريد و فروش خود را صحيح در آن كتابچه بنويسد، در رأس ماه به مجلس تجارت بدهد و كتابچه سفيدي از نو بگيرد. كتابچه را سه نمره قيمت قرار داد.
يك تومان، دو تومان، سه تومان به حسب اعتبار دلال از قرار مذكور سه هزار نفر در طهران دلال است. در عشر سوم رجب كه اين گفتگو ميان دلال [ها] شده، مشغول اسباب‌چيني مي‌باشند كه اين كار را موقوف نمايند به هردو راه: يكي اين‌كه خريد و فروش آنها معلوم نشود. دوم اين‌كه در هر ماه بايد مبالغي پول كتابچه بدهند. هرروزه در منزل آقا سيد هادي دلال اصفهاني مشغول مشاوره براي موقوف كردن اين كار مي‌باشند.

طهران‌

ديروز كه بيست و يكم رجب بود، وليعهد به درب خانه نيامد. گفتند: مجلس داشت براي آن دزدي كه به تازگي در راه قزوين شده بود و چاپار دولتي را دزد لخت كرده است.

طهران‌

مؤيد الاسلام صاحب روزنامه حبل المتين كه در كلكته به طبع مي‌رساند و به زبان فارسي است، از معاندين امين السلطان صدر اعظم سابق است و عين الدوله صدر اعظم اتابيك از اين جهت با او ارسال و مرسول دارد و يك قبضه عصاي مرصع براي او فرستاد. در اغلبي از جرايد خود تعريف عين الدوله و تكذيب امين السلطان را مي‌نمايد.
در ماه جمادي الاولي، در چند روزنامه تكذيب حاجي ملك التجار و ميرزا لطف اللّه صدر المتكلمين روضه‌خوان را كه از هواخواهان امين السلطان مي‌باشند نمود. در يكي دو روزنامه ديگرش، نقليات يكي از بيدينان را كه در شريعت اسلام [در] ايران نموده، نوشته است. ازجمله چرا بايد مرد زن‌هاي متعدده بگيرد و زن منحصر به يك شوهر باشد. دوم اين‌كه زن‌ها چرا بايد رو بگيرند و حجاب داشته باشند و نيز بدگوئي از فاضل ماماقاني كه از فحول علماي نجف اشرف است و رساله دارد، نموده است. از اين جهت
ص: 819
روضه‌خوان‌ها در منابر مذمت روزنامه را مي‌نمايند و آقا سيد عبد اللّه مجتهد بهبهاني ساكن طهران خواندن روزنامه‌اش را حرام كرده و مردم فارسي‌زبان به جهت اين‌كه در اين روزنامه فحش و بدگوئي است، كمال ميل را به روزنامه‌اش دارند.

طهران‌

در روز بيست و سوم رجب 1323، وليعهد از باغ بهارستان طهران به عمارت سلطنت آباد براي پذيرائي نشان سنت آندره رفت كه از طرف دولت روسيه برايش آوردند.

عكا

در اين اوقات، بابيه كه در جزيره عكا كه از متصرفات دولت عثماني است بناي بعضي شرارت‌ها را گذاشته‌اند. دولت عثماني از آنها مكدر شده، حكم داد جمعي از بابيه را حبس كردند و مالشان را بردند. بعضي بابيه به طرف مصر كه آزادي است فرار كردند و نيز عباس افندي را سخت در حبس افكند و تغير به حاكم عكا نمود كه چرا جلو آنها را ول كرده‌اي و حاكم را معزول ساخت. سببش را اين‌طور گفتند: كه نارنجكي كه سابق براي سلطان عثماني انداختند، صاحبش بابي بود. پس از آن‌كه خانه [هاي] بابيه را كاوش كردند، صد و هشتاد هزار تفنگ در خانه آنها بود.

طهران‌

در بيست و هشتم رجب 1323، مصدق الملك آبدارباشي از فرنگ به طهران آمد و مبالغي عكس شاه را همراه آورده كه به وزرا و امراء طهران بخشيده بود و به هركس كه داده بود به خط خود بالاي آن عكس نوشته كه: «اين عكس را به فلان مرحمت كرديم.»

طهران‌

اين اوقات عمل گراور در طهران رواج است و هر نوع خط و صورت را چاپ مي‌زنند.
ابتداي اين عمل در چاپخانه خورشيد شده و مطبعه خود شاه.

طهران‌

در عشر سوم رجب المرجب 1323، وليعهد عصري به ديدن آقا سيد عبد اللّه مجتهد
ص: 820
رفت. در حقيقت بازديد او بود. بيشتر براي اصلاح دولت با ملت بود.

طهران‌

امير نام جاسبي كه از محالات قم است از جمله بابيه مي‌باشد. در عهد شاه «1» مردم را اغوا مي‌كرد. به حكم دولت او [را] در انبار حبس كردند. پس از آن‌كه مرخص شد به عكا نزد عباس افندي رئيس بابيه- عليه اللعنة- رفت. دوباره به طهران آمده و در خود جاسب و ساير جاها مردم را از راه بدر مي‌برد. آقا ميرزا فخر الدين مجتهد كاشان حكم قتل او را داد. در ماه رجب 1323 در طهران آمده و از حرف‌هاي خود دست برنمي‌دارد و در خرابي ملت و دولت كوشش مي‌نمايد.

طهران‌

در شب سوم شعبان كه ميلاد مبارك حضرت سيد الشهدا عليه السّلام بود، وزير مخصوص در ميدان توپخانه آتش‌بازي و چراغان مفصلي ترتيب داد. وليعهد و سايرين حضور داشتند.
صد «پنج‌هزاري طلا» تقديم داشت. روز بعد هم وليعهد به سلام مثل ساير اعياد نشست و تمام افواج دار الخلافه و اردو از سانش گذشتند.

طهران‌

در عشر سوم رجب، وليعهد يك، دو شب براي زيارت امامزاده داود عليه السّلام رفت.

طهران‌

آقا ميرزا احمد پسر آقا ميرزا موسي نواده ميرزا مسيح مجتهد است كه در عهد خاقان مغفور حكم داد ايلچي روس را كشتند. «2» آقا ميرزا احمد ازجمله علماي متدين به نماز است و رشوه نمي‌گرفت و خانه‌نشين بود. در روز سوم شعبان 1323 در طهران به مرض [] وفات كرد. بعضي از دكاكين طهران را روز بعد از فوتش بستند.
______________________________
(1). منظور ناصر الدين شاه است.
(2). منظور الكساندر سرگيويچ گريبايدوف سفير روسيه است كه به علت خشونت و تفرعن خود دچار خشم مردم تهران شد و به قتل رسيد.
ص: 821

عتبات عاليات‌

نعش شكوه السلطنه مادر شاه را خواستند به عتبات عاليات ببرند. چون از طرف دولت عثماني قدغن است كه نعش به آن‌جا ببرند، ناچار از باب عالي اجازه دادند، سلطان مرخص كرد. پس از آن‌كه به عتبات بردند، دولت عثماني كمال احترام را به جاي آورد. شيخ الاسلام قزويني كه حامل نعش بود، در آن‌جا آبرومند حركت كرد و خيلي پول به فقراي آن‌جا داد و پنجاه قزاق هم همراه نعش بود، خوب در نزد عسكر عثماني جلوه كردند. به جهت اين‌كه قشون ايران حق نداشت كه به خاك آن‌ها برود، پنداشتند كه ايران قشون قابل ندارد.

طهران‌

عسكر ارباب گاريچي «1» كه از مردمان قلدر است و مي‌گويد من تبعه روس مي‌باشم و بعضي چاپارهاي عرض راه ايران با اوست و در راه كسانش به مردم كمال تعدي را مي‌نمايند، اين اوقات يك رشته خطي بي‌اجازه دولت از قنات شاه طهران داد كندند و به خانه خود برد و هيچ كس نگفت چه حق دارد و نيز از خيانت‌هاي او اين است كه در چاپارخانه‌هاي «2» عرض راه به آدم‌هاي خود سپرد كه هركس سوار درشكه شخصي باشد يا گاري مخصوص دارد و از عسكر نباشد، شب ميخ مفتولي در دست و پاي اسبش مي‌زنند و صبح اسب شل مي‌شود. در اين مدت احدي ايراد به او نكرده، با اين‌كه اغلبي حركات عسكر را مي‌دانند.

طهران‌

امروز كه روز پنج‌شنبه پنجم شعبان المعظم است، وليعهد با وزير امور خارجه به تلگرافخانه باغ رفته‌اند و حضورا با بعضي سرحدات گفتگو مي‌نمايند. گويا در [موضوع] آذربايجان و سرحدات آنجا است.
______________________________
(1). رفتار اين عسكر گاريچي بقدري زشت بود كه در روزهاي نخست قيام مردم تهران، در سال 1324 هجري قمري، در كنار و ايجاد عدالتخانه، يكي هم بركناري عسكر بود از مقاطعه‌كاري مسافربري بين تهران و قم.
(2). در متن: چارخانهاي.
ص: 822

طهران‌

در روز شنبه، هفتم شعبان المعظم 1323، مظفر الدين شاه با همراهانش از فرنگ از راه انزلي، به باغ شاه- معروف به باغ اسب‌دواني- يك ساعت به ظهر مانده آمد. جلو خان باغ را حاجب الدوله به جهت اين‌كه باغ دست او است بسته است «1» و در آن‌جا چادرهاي مخصوص متعدده برپا بود از براي سفراي خارجه و وزرا و امراي داخله. سرباز و قزاق و سوار در خيابان باغ به صف بود. روز ورود شاه، موزيك نواختند. شاه در كالسكه هشت اسبه نشسته بود، همراهانش سواره در عقبش و لباس سفري دربر داشت، لكن بعضي جواهرات زده بود و به كلاهش نيز تل جواهر داشت. از كالسكه در جلو خان باغ پياده شد. وليعهد درب باغ با وزرا ايستاده بود و در طرف ديگر سفراي خارجه و ساير طبقات هركدام كه پيشباز نرفته بودند نيز حضور داشتند. در هنگام ورود، اول دفعه از وليعهد احوال‌پرسي كرد، پس از آن با سفير كبير و وزراي مختار چند كلمه صحبت كرد. آنگاه وارد باغ شاه شد كه چادر مخصوص براي شاه زده بودند رفت و تمام طبقات به حضورش رفتند و سفرا نيز به خدمتش آمده، با همه مهرباني كرد. لكن با ساير نوكر باب عراقي حرفي نزد فقط از ساعد الدوله سردار و پسرش نصر السلطنه «2» تمجيد كرد. وليعهد نيز از خدمت و مواظبت سعيد السلطنه گفت. شاه به وليعهد گفت: چون شما راضي هستي من هم از او راضي مي‌باشم. پس از آن ناهار خورد و بعد از ناهار تقريبا در چهار ساعت به غروب مانده سوار كالسكه شده و تمام طبقات نوكر هم در عقب او سوار اسب و سوار كالسكه بودند. وليعهد و صدر اعظم نيز سوار اسب شدند و در ركاب او بودند و به طرف شهر روانه شدند. از دو طرف «3» خيابان اميريه تا درب اندرون شاه سرباز و سوار و قزاق و شاگردان مدارس ملي به صف ايستادند و اطراف خيابان‌ها و بام‌ها زن و مرد دار الخلافه براي تماشا جمع شده بودند و خيابان اميريه را سعيد السلطنه وزير نظميه، طاق‌هاي نصرت خوب زده بود و هركس كه در آن خيابان خانه داشت، جلو خانه خود را
______________________________
(1). بسته است، يعني آذين بسته.
(2). يعني حبيب الله خان تنكابني ساعد الدوله و پسرش محمد ولي خان نصر السلطنه (و بعدها سپهسالار تنكابني).
(3). تصحيح قياسي. متن: صف.
ص: 823
[با] چراغ و آئينه و قاليچه زينت داده بود و ميدان توپخانه را يك قسمتش را وزير مخصوص چيده بود و بانك انگليس درب بانك را و مخبر الدوله درب تلگرافخانه را و موسيو نوز درب پستخانه را و سعيد السلطنه محل وزارت احتسابيه را، هريك مفصل چيده بودند و درب باب الماس را نيز شجاع السلطنه كه قراول كشيك ارگ با اوست چيده بود. در وقت حركت شاه از باغ شاه، تيرهاي توپ خالي شد، در سر خاكريز خندق همچنين. در وقت ورود به عمارت سلطنتي، از ميدان مشق توپ خالي كردند. شاه يكسره به اندرون رفت. سايرين به خانه‌هاي خود رفتند و ناهار آن روز را وزير مخصوص داد. گفتند: چنين ناهاري تا حال كسي در ايران نديده. صدر اعظم اتابيك و سايرين، در چادر او كه در جلو خان باغ شاه بود، ناهار خوردند. بعضي جلو خان‌هاي ديگر شهر را نيز زينت داده‌اند و شب هم چراغان مفصلي است و روز بعد را سلام عام خبر كرده‌اند و در عمارت سلطنتي هم اين سه شب چراغان مفصلي است، در تمام بازارها و خيابان‌ها نيز دو شب چراغان است و شب سوم «1» آتش‌بازي دولتي برپا است.

طهران‌

آقا شيخ علي اكبر بدر الذاكرين روضه‌خوان طهراني كه قريب شصت سال از عمرش مي‌گذشت و مبالغي به اقسام و اسامي مختلفه مواجب و مستمري از دولت داشت و مكنتي چون به هم زده بود ديگر روضه‌خواني نمي‌نمود، به مرض حبس البول در روز هفتم شهر شعبان المعظم 1323 رحلت كرد.

طهران‌

ميرزا رضا خان مؤيد السلطنه وزير مختار سابق آلمان پسر حاجي ميرزا حسين خان معروف به گرانمايه تبريزي الاصل كه سال گذشته وزارت كابينه صدارتي را داشت و كاري از پيش نبرد و شغل كابينه بكلي موقوف شد، در ماه رجب، مال خود را ميانه اولاد خود تقسيم كرد و به اسم معالجه به فرنگ رفت. شاه در اول اجازه نمي‌داد، آخر الامر اذن داد. گويا ديگر مراجعت نكند. از پول تنزيلي گذران خود را مي‌نمايد.
______________________________
(1). در متن: شب نهم.
ص: 824

طهران‌

در روز هشتم شعبان 1323 كه روز دوم ورود شاه به طهران بود، در عمارت گلستان سلام عام بود و شاه در صبح قبل از سلام از اندرون بيرون آمد. وزرا و باريافتگان درگاه به حضورش آمده، در وسط حياط گاهي ايستاده و گاهي روي صندلي نشسته با همه مهرباني كرد و يك ساعت در باغ با اتابيك خلوت كرد، دوباره خلوت شكست و وليعهد و نايب السلطنه خدمتش آمدند، شاه تعريف وليعهد و مشير الدوله وزير امور خارجه و مشير الملك وزير مختار روس «1» و حاجي محتشم السلطنه رئيس «2» وزارت خارجه را نمود و گفت: جاي «آقا» و مشير الدوله در فرنگ خالي بود، وليعهد را «آقا» مي‌گويد. اتابيك گفت: تمامي اجزاي وزير همه تربيت شده و خوب مي‌باشند. آصف السلطنه كه از دوستان مشير الدوله است، تمجيد حضور از وزير و اجزاي او نمود. بعد شاه گفت: جاي مشير السلطنه نيز در فرنگ [] بود مخصوصا اين لباس و كلاه او، و اگر كارد و چنگال را برمي‌داشت، عوض دهان به چشم خود مي‌گذاشت. در حقيقت او را مسخره مي‌كرد.
بعد از آن به وليعهد گفت: برو كلاهي كه براي تو داده‌ام به سر بگذار. وليعهد نزديك نارنجستان رفت و كلاه پوست نظامي كه شير و خورشيد تمام الماس داشت و مخصوص خود شاه بود گرفته به سر گذاشت و دوباره خدمت شاه آمد. شاه از خدمات وليعهد تمجيد كرد و گفت آنچه من مقصود داشتم به جاي آورده. در اين وقت صديق خلوت پيشخدمت شاه شهيد «3» كه شعر مي‌گويد و كر مي‌باشد به حضور آمد و قصيده به اسم حضرت امير المؤمنين عليه السّلام و در آخرش تعريف از شاه بود عرض كرد. در بين شعر خواند [ن]، وزير دفتر يك طاقه شال كشميري اعلي تقديم شاه داشت. چون اشعار مطبوع افتاد، فورا [شاه] به حاجب الدوله گفت شال را به گردن او انداخت و صد تومان هم انعام داد و يك پيشخدمت عقب او به دربار فرستاد و گفت: اشعار را در نزد اتابيك، چون مدح حضرت مرتضوي هست، بخوان. حوالي ظهر سلام منعقد شد و شاه در اطاق برليان
______________________________
(1). ميرزا حسن خان مشير الملك [پيرنيا] وزير مختار ايران در روسيه.
(2). معاون وزارت خارجه را «رئيس وزارت خارجه» مي‌گفتند.
(3). منظور ناصر الدين شاه مي‌باشد.
ص: 825
رفت و به روي صندلي نشست و موافق معمول سلام منعقد شد. در بين سلام، شاه از اتابيك و رضايت وزرا و تعريف اهالي نظام صحبت كرد. سلام طولاني شد. افواج از متوقفين طهران و اردو از حضورش به‌سان گذشتند عصر آن روز، شاه به حضرت عبد العظيم عليه السّلام مشرف شد و روز بعد به فرح آباد براي شكار رفت و در دو [ساعت] از شب رفته مراجعت كرد و نيز در تمجيد عين الدوله مي‌گفت در فرنگ به من گفت كاري نبايد كرد در اين‌جا كه بدناميش هزار سال بماند و نيز گفت ديگران هزار در باغ سبز به من نشان دادند. مقصودش امين السلطان بود.

ايران‌

غلامعلي خان وزير افخم و پسرش وزير بقايا چون در پاريس در اين سفر نزد امين السلطان رفته بوده و با او سازش كردند، پس از آن‌كه شاه و عين الدوله به رشت آمدند، هردو را از كاغذخواني حضور معزول ساختند.

طهران‌

موسيو نوز وزير گمرك و غيره، به جهت اين‌كه علما از او ناراضي هستند، قبل از ورود شاه به طهران از طرف دولت ايران به اسلامبول رفت كه عمل گمرك ايران را با دولت عثماني فيصل بدهد و به مردم چنين معلوم بشود كه او معزول است و علماي عتبات عاليات نوشته‌اند كه نوز بايد معزول شود و الا ما تكليف خود را به جا مي‌آوريم.

طهران‌

چون ما بين ايران و افغان به جهت آب هيرمند كه از افغانستان به سيستان مي‌آمد، گفتگو مي‌باشد و انگليس‌ها مي‌خواهند حق ايران را به افغان بدهند، احتشام الوزاره علي اشرف خان در ماه رجب 1323 از طهران به سرحد سيستان رفت. سابق بر اين قرار بود آن آب تمامي سيستان را مشروب كند. اگر حال آب را افغان‌ها مخالفت نمايند، سيستان چون آب ديگري ندارد بكلي زراعتش مي‌خوابد و پايمال مي‌شود.
ص: 826

طهران‌

در روز دوازدهم شعبان، شاه چند شبه به فرح آباد رفت و شب عيد را در آن‌جا بود و تا حوالي صبح سازونواز داشت «1» صبح عيد [روز] پانزدهم به طهران براي سلام آمد و نزديك ظهر سلام نشست. لكن به جهت خستگي شب عيد، پنج دقيقه بيشتر سلام ننشست و در وسط شعر خواندن شاعر «2» برخاست و سرباز برحسب معمول دفيله نكرد.
نايب السلطنه با پسرش نزد شاه آمد. شاه به پسرش گفت: ان شاء الله تعالي سال نو تو را «3» به فرنگ مي‌برم.

طهران‌

در روز پانزدهم شعبان 1323، حكومت طهران را مستقلا به ميرزا احمد خان علاء الدوله قجر دادند و وزارت او را ميرزا محمود خان حاجي اقتدار الدوله پسر حاجي ميرزا عباسقلي. سابقا حكومت در دست خود شاهزاده اتابيك بود و وزارتش به دست حاجي مشير لشكر.

طهران‌

در روز چهاردهم شعبان، كيومرث ميرزا عميد الدولة بن قهرمان ميرزا بن وليعهد بن فتحعلي شاه به سن هفتاد و اند وفات كرد. مرض نوبه داشت. عوض كپسول گنه‌گنه، عطار كپسول مرفين داد و بعد عطار ملتفت شده به خانه عميد الدوله «4» مي‌رود كه اشتباه خود را بگويد. وقتي رسيد كه كار از كار گذشت و شاهزاده وفات كرد. فاتحه در مسجد شاه طهران گرفتند. ركن السلطنه برادر شاه از طرف دولت ختم را رفته برچيد.

بارفروش‌

در بارفروش، در ماه رجب 1323، ميرزا حسن تاجر بادكوبه‌اي مدرسه ملي ايجاد كرد. مرآت الوقايع مظفري ج‌2 826 بارفروش ..... ص : 826
______________________________
(1). شايد ساز و نوا به معناي زدن و خواندن درستتر باشد.
(2). متن: ساعت.
(3). در متن: ترا.
(4). متن: عميد السلطنه.
ص: 827

طهران‌

چون بعضي بقاياي دولتي در نزد حكام مانده بود «1» و وصول نمي‌شد، شاه حاجب الدوله را مأمور كرد كه وصول نمايد. 15 شعبان 1323.

طهران‌

شاهزاده اتابيك، در روز دوم ورود در منزل خود، در حضور مردم گفته كه من با احدي غرض ندارم و خيالم اصلاح امور است و نيز يك روز در دربار گفت من در اين سفر دو چيز فهميدم، يكي اين‌كه بايد مردم را بي‌شغل نگذاشت، دوم اين‌كه در امور بايد شور كرد.

طهران‌

در عشر دوم شعبان، ميرزا محمود خان پسر ميرزا ابو الحسن خان قائم مقام به حكم دولت از طهران اخراج شده به عراق كه علاقه ملكي دارد رفت.

طهران‌

پس از آن‌كه علاء الدوله در پانزدهم شعبان حاكم طهران شد، ميرزا فتح الله خان سعيد السلطنه وزير نظميه از وزارت نظميه استعفا كرد و صدر اعظم هرچه اصرار كرد قبول نكرد و گفت سابق محض اين‌كه اين شغل در اداره شما بود قبول داشتم، حال زير بار ديگري نمي‌روم. الحق سعيد السلطنه در غياب شاه خدمات نمايان كرده بود.

طهران‌

حاجي محتشم السلطنه رئيس وزارت خارجه و دبير حضور «2» منشي صدارت به ميل اتابيك كاغذخوان شاه شدند. در عشر دوم شعبان 1323.

طهران‌

در عشر دوم شعبان بعد از حكومت علاء الدوله، حاجي مشير لشكر نيز از وزارت
______________________________
(1). متن: در نزد حكام مانده شده بود.
(2). همان كه بعدها قوام السلطنه لقب گرفت و به نام احمد قوام شهرت يافت.
ص: 828
استعفا كرده، همچنين سعد السلطنه وزير بلديه و احتساب.

طهران‌

در روز هفدهم شعبان، وزارت بيوتات به ميرزا شفيع خان مستشار الملك مستوفي گركاني داده شد.

طهران‌

شاهزاده اتابيك به دو راه حكومت طهران را به علاء الدوله داد، يكي به جهت اين‌كه از علاء [الدوله] ترس و ملاحظه داشت زيرا كه علاء الدوله مردي متهور و بي‌ترس [است] و طايفه زيادي هم دارد، به علاوه از هواخواهان امين السلطان است، دوم اين‌كه علماي طهران بر ضد اتابيك هستند. [اتابيك] او را سپر بلاي خود قرار داد.

ايران‌

از قرار معلوم، عثماني‌ها مبالغي از اراضي ساوجبلاق را به غصب برده‌اند. ايراني‌ها با عثماني‌ها زدوخورد مختصري نيز در سرحد كرده‌اند.

تبريز

مردم تبريز بر ضد ارامنه مشغول فساد مي‌باشند و احتمال كلي مي‌رود زدوخورد واقع شود.

ايران‌

از قرار معلوم، در اين سفر شاه يك كرور و نيم ليره يا دويست و پنج هزار ليره انگليسي «1» از روس‌ها قرض كرده و مخارج اين سفر فرنگ شاه [را] تا چهارده كرور گفته‌اند.

طهران‌

در روز هيجدهم شعبان 1323، وليعهد به چاپاري «2» به طرف تبريز حركت كرد.
______________________________
(1). احتمالا مبلغ دويست و پنجاه هزار ليره مي‌باشد.
(2). يعني به سرعت تمام، همان طور كه چاپاران طي طريق مي‌كنند.
ص: 829
سببش را مي‌گويند به جهت گراني نرخ غله تبريز است.

طهران‌

در عشر دوم شعبان، شاهزاده شعاع السلطنه از فارس به جهت مرضي كه دارد به طهران آمده كه براي معالجه اذن از شاه بگيرد و به فرنگ برود. مردم فارس از او ناراضي هستند و از علاء الدوله راضي مي‌باشند.

فارس‌

شهرت دارد كه علاء الدوله از طهران كاغذ به قوام الملك كه پيشكار فارس است نوشته، شاه كه از فرنگ به طهران آمد حكومت فارس از من است، اگر عين الدوله هم ميل ندارد بيجا مي‌كند. كاغذش گير آمده. «1»

طهران‌

در روز هفدهم، ملا محمد معروف به موسيو ملقب به نديم السلطان «2» كه اتابيك به او بي‌ميل بود- زيرا كه از بستگان و هواخواهان فرمانفرما است- از وزارت انطباعات معزول شد و كار او به محمد باقر خان اعتماد السلطنه كه سابقا وزارت انطباعات با او بوده داده شد.

طهران‌

در روز هفدهم شعبان، منصب وزارت داخله به مشير السلطنه داده شد، لكن اصل اين كار با خود اتابيك است. اسم بي‌مسمّي خواهد بود.

طهران‌

علاء الدوله- پس از آن‌كه حاكم طهران شد- خبازان را احضار كرد و گفت من مير غضب مي‌باشم. اگر سعد السلطنه عوض اين‌كه يك سير كم مي‌داديد، يك سير نقره مي‌گرفت، عوضش من از گوشت بدن شما مقراض مي‌كنم.
______________________________
(1). كاغذش گير آمده، يعني نامه او به دست ديگران افتاده و راز برملا شده.
(2). ميرزا محمد نديم السلطان «وزير انطباعات و دار الترجمه و دار التأليف دولتي» (منتخب التواريخ شيباني، انتشارات علمي، 1366) 402.
ص: 830

قزوين‌

در ماه رجب 1323، محمد صالح خان سالار اكرم حاكم قزوين مدرسه ملي ايجاد كرده و اسمش را مدرسه «اميد» گذاشته.

طهران‌

در عصر روز هفدهم شعبان، شاه منزل معير الممالك رفت. زيرا كه چندي، قبل زنش كه خواهر شاه است فوت شده بود.

بحرين‌

مملكت بحرين را چون ميانه درياي فارس و درياي عمان واقع است به صورت تثنيه بحرين گفتند.

بختياري‌

در روز عيد اضحي 1323 «1»، محمد حسين خان سردار مفخم بختياري در مال مير- كه ازجمله نقاط گرمسير است- به مرض سكته وفات كرد.

محمّره [- خرمشهر]

در شب پانزدهم جمادي الثاني 1323، در بازار محمّره، حريق سختي شده، ده باب دكان آتش گرفت.

ژاپون و انگليس‌

در روز دوازدهم اوت 1905 ميلادي، ما بين دولت انگليس و ژاپون عهدنامه جديدي منعقد شده و به طبع رسيده و در مقدمه عهدنامه اظهار داشته كه مقصود از اين قرارداد و عقد اتّحاد، دوام صلح عمومي است در ممالك آسياي شرقي و هندوستان و حفظ حقوق عموم دول در ممالك چين و ضمانت حقوق ملكيه دولتين انگليس و ژاپون در هند و آسياي شرقي و حفظ حقوق طرفين در ممالك مزبوره بوده است.
______________________________
(1). متن: 1322.
ص: 831
فصل اول: اگر از طرف دولتي از دول خطري براي حقوق يكي از اين دولتين متعاهدين پيش آيد، تمام مطالب راجعه به آن مسئله به يكديگر از روي صداقت اظهار داشته، به اقداماتي كه براي حفظ حقوق خودشان لازم است رسيدگي نموده و از طرفين به عمل خواهند آورد.
فصل دوم: اگر دولتي از دول بدون جهت به يكي از اين دو دولت حمله برد و آن دولت براي حفظ حقوق خود مجبور به جنگ شود، آن دولت ديگر فورا به كمك او خواهد آمد و بر وفق حقوق و ميل اين دو دولت، قرار صلح داده خواهد شد.
فصل سوم: چون دولت ژاپون در ممالك كره حقوق سياسي و نظامي و ماليه زياد دارد، دولت انگليس قبول دارد كه در ممالك دولت ژاپون براي حفظ و پيشرفت حقوق خود اختيار مستشاري و مميزي و حمايت را داشته باشد، مشروط بر اين‌كه اقدامات برخلاف حقوق تجارتي ساير دول نباشد.
فصل چهارم: دولت ژاپون قبول دارد كه دولت انگليس براي حفظ متصرفات هندوستان خودمختار بوده، هر اقدامي كه در اطراف سرحدات ممالك مزبوره لازم ببيند به عمل آورد.
فصل پنجم: طرفين قبول كرده‌اند كه بدون اطلاع و صلاحديد يكديگر، با دولتي از دول، قرار جداگانه بر ضد مطالب مذكوره در مقدمه ندهند.
فصل ششم: راجع به جنگ دولتين روس و ژاپون بوده و دولت انگليس تعهد نموده است كه مداخله نكند ولي اگر دولتي ديگر به دولت روس همراهي نمايد او نيز به دولت ژاپون كمك بدهد.
فصل هفتم: هر زماني كه يكي از اين دو دولت به اسلحه و قشون به ديگري كمك مي‌دهد، شروط آن و ترتيباتي كه لازم است قبل از وقت اقدام بدان شود فيمابين مباشرين حربيه و بحريه دولتين متعاهدين بايد داده شود.
فصل هشتم: اين عهدنامه براي مدت ده سال امضاء شده و در سال نهم از طرفين بايد اطلاع دهند كه خيالشان در تجديد يا موقوفي آن چيست و در صورتي كه چنين خبري ندهند عهدنامه كماكان باقي و برقرار خواهد بود.

روسيه‌

از قرار تلگرافات، دولت روس مي‌خواهد قشون به طرف متصرفات خاك تركمان بفرستد.
ص: 832

سيستان‌

چندي قبل، مأمورين انگليس براي تحديد سرحد بلوچستان به ايران آمده نقاط بسياري از املاك سيستان را با دو ثلث درياچه هيرمند را كه مخصوص سيستان بود به افغانستان به تصديق واگذار كرد.

طهران‌

در روز هيجدهم شعبان، شاه از صبح براي تفريح به شاه آباد كه بالاي نياوران است رفت.

طهران‌

در روز نوزدهم شعبان در صبح زود، وزير مختار روس موسيو اشير با حضور مشير الدوله به خدمت شاه آمد و شاه بعد از رفتن او متغير بود. گويا در باب سرحدات ايران است. در آن روز مرخصي گرفت و موقتا به روسيه رفت.

طهران‌

در عشر دوم شعبان 1323، شاه قرار داد كه هفته‌اي سه روز در حضورش كاغذخواني شود.

طهران‌

در عشر دوم شعبان، شاه از براي بعضي پيشخدمت‌هاي مخصوص كه هرروزه به حضورش مي‌آمدند، كشيك قرار داد و پيشخدمت‌هاي كشيك هفته [اي] يك روز به خلوت بروند و ساير پيشخدمت‌هاي مخصوص بيست و چهار نفر باشند و كمبود مواجب به آنها داده شود و از شاه ديگر چيزي نگيرند.

طهران‌

در روز نوزدهم شعبان، وزارت نظميه به ميل علاء الدوله حاكم طهران راجع به ميرزا غلامعلي خان اعظم السلطنه امير تومان پسر مرحوم ميرزا محمود گركاني مستوفي و وزير دار الخلافه شد. مردي باكفايت و زرنگ است. به قول علاء الدوله باشرف است.
ص: 833

طهران‌

علاء الدوله حاكم [طهران] بعضي ترتيبات براي اهالي طهران قرار داده. ازجمله مي‌گويد درشكه حق ندارد زن فاحشه را حمل نمايد و جاكش‌ها را مي‌گيرد و فواحش را نفي بلد مي‌كند و بايد قصاب و بقال پارچه سفيد روي گوشت و متاع خود بكشند و زن‌هاي نقاب‌دار در درشكه كرايه ننشينند. الحق مرد غيور و باناموسي «1» است.

تبريز

چندي قبل، نظام السلطنه پيشكار آذربايجان به تدبير، جعفر آقاي شكاك را كه در سرحد اروميه و خوي شرارت مي‌كرد و بر جان و مال شيعه ابقا نمي‌كرد به تبريز خواست و مي‌خواست او را به قتل رساند. جعفر آقا هميشه مسلح بود و شش نفر نيز با سلاح مواظب او بودند، تا يك روز حكم داد او را بكشند. يكباره به او شليك كردند.
نوكرهاي او بيرون بودند، چون صداي تفنگ را شنيدند وارد عمارت شده جعفر آقا را كشته ديدند، بناي زدوخورد را گذاشتند. پانزده، شانزده نفر از نوكرهاي نظام السلطنه كشته شد و آن شش نفر به جهنم رفتند و مردم از شر او آسوده شدند. برادر و پدرش به خاك عثماني رفته پناه بردند و هروقت مجال كنند دستبرد خود را به خاك ايران مي‌زنند.
چون جماعت شكاك سني هستند، قتل شيعه را واجب مي‌دانند. گفتند: چون جعفر آقا را نظام السلطنه به تدابير به تبريز آورد، به وليعهد كه در طهران بود تلگراف زد. وليعهد جواب داد كه من نمي‌خواستم كه به پاي خود بيايد. مي‌خواستم به قوه جبريه او را بگيري، حال او را به هلاكت رسان. اين بود كه نظام السلطنه اطاعت كرد.

طهران‌

روز پنج‌شنبه نوزدهم شعبان المعظم 1323، شاهزاده اتابيك مستوفي‌هاي حسابدار را احضار كرد و از ترتيبات و تقلبات آنها بد گفت كه چرا بايد به ارباب حقوق اين‌طور اذيت بكنيد و توماني دو ريال بگيريد. شما مواجب از دولت مي‌گيريد، براي اين‌كه ديگر
______________________________
(1). در متن: بانوموسي است.
ص: 834
از مردم چيزي نگيريد. مستوفي‌ها تقصير را به گردن عين الممالك پسر وزير دفتر گذاشتند. از قرار معلوم او هم از هريك تومان مواجب كه مردم فرمان صادر مي‌كنند دو ريال بايد به عين الممالك بدهند. او مي‌گويد توماني ده شاهي از من است و توماني دو قران از وزير دفتر. چون تغير شاهزاده گوشزد وزير دفتر شد، استعفا كرد. شاهزاده شب مشير لشكر را پي او فرستاد كه مقصود من تو نيستي، پس از آن استعفايش قبول شد. وزارت دفتر و ماليه را به ناصر الملك دادند كه از حساب خارجه باخبر است و درست‌كردار است.

طهران‌

در روز بيست و دوم شعبان، چند نفر از علماي طهران قبل از ظهر ديدن شاه رفتند از قرار ذيل:
ميرزا ابو القاسم امام جمعه مجتهد [و] برادرش ظهير الاسلام
آقا شيخ محمد صادق مجتهد كاشاني
آقا شيخ عيسي مجتهد
آقا شيخ فضل الله مجتهد سنگلجي
اينها غير از آن دسته مي‌باشند كه بر ضد دولت هستند.

طهران‌

در روز بيست و دوم شعبان، سفير كبير عثماني به منزل اتابيك قبل از ظهر رفت و سه ساعت خلوت كرد. ظهير الدوله نيز حضور داشت. گويا از باب قتل و غارت سرحدات آذربايجان است.

طهران‌

در بيست و دوم شعبان، در بيرون شهر طهران كه اردوي نظامي است، در حضور وزير نظام كه رئيس اردو است مختصر جنگ هفت لشكري شد كه بعد از آن در حضور شاه جنگ هفت لشكر مفصل بشود. در آن روز كه اين قشون مشغول جنگ و گريز بودند، بايد دسته [اي] حمله كنند و دسته ديگر فرار كنند. چون نوبت فرار به سربازهاي امير خان
ص: 835
سردار رسيد فرار نكردند و نشستند و اسباب خنده سايرين شد و وزير نظام متغير شد.
لكن به ملاحظه امير خان سردار با اين‌كه در آن‌جا نبود حرفي نتوانست بزند و قهر كرده به منزل اتابيك رفت كه واقعه را اطلاع بدهد.

طهران‌

در عصر بيست و دوم شعبان، شاه به دوشان‌تپه رفت.

طهران‌

در بيست و يكم شعبان، ظل السلطان حاكم اصفهان به طهران آمد كه مرخصي از شاه بگيرد و به فرنگ براي معالجه برود. در روز ورود به حضور شاه رفت.

طهران‌

در ماه شعبان 1323، ميرزا علي اكبر خان كه از جمله فقرا و در جزو سر سپردگان صفا علي شاه است، در طهران ايجاد روزنامه‌اي موسوم به «مجموعه اخلاق» نموده.
ماهي دو دفعه به طبع مي‌رسد و براي انجمن اخوت نوشته [مي‌شود].

طهران‌

در روز سه‌شنبه بيست و چهارم شعبان المعظم 1323، در صحراي دوشان‌تپه، در حضور شاه، به رياست وزير نظام، جنگ هفت لشكر شد چادرها براي وزراي داخله و خارجه زده بودند. چون اردوي نظامي مدتي است در بيرون شهر طهران مي‌باشد و زحمات كشيده‌اند، در زدوخورد قرار دادند كه فاتح آنها باشند و سربازان شهري فرار نمايند. شاه حضورا گفت: بايد جيره بگيرند و مرخص شوند. وزير نظام ملقب به سردار كل شد.

طهران‌

در دو ماه قبل كه در حوالي قزوين دزد به چاپار دولتي زد، رئيس پست قرار داد [كه] هر پستي كه از طهران خارج مي‌شود، قراسوران اطراف طهران همراه او باشد.
ص: 836

طهران‌

پس از آن‌كه علاء الدوله حاكم طهران شد و سعد السلطنه او وزارت بلديه و احتساب استعفا كرد، در عشر دوم شعبان وزارت بلديه و احتساب را به حاجي رضا خان كه سابق صراف خزانه بود و مرد فرومايه [اي] مي‌باشد و احترامات و شئونات دولتي ندارد [دادند]. علاء الدوله در بيست و چهارم شعبان حاجي مذكور [را] از اين شغل خلع كرد.

طهران‌

علاء الدوله قدغن كرد كه هيچ زني در طهران نقاب نزند «1».

طهران‌

در روز بيست و ششم شعبان، اتابيك شاه را براي ناهار به منزل خود دعوت كرد و اغلبي از وزرا و رجال را نيز دعوت نمود و ناهار و عصرانه مفصلي ترتيب داد و تمام نوكر باب به وعده و بي‌وعده به منزلش حاضر شده [بودند]. اغلبي از محترمين در آنجا خدمت مي‌نمودند. ظل السلطان [و] برادرش با پسرش شعاع السلطنه حضور داشتند.
ظل السلطان تمجيد زيادي از اتابيك كرد و مي‌گفت: حضرت اتابيك اعظم خدمات نمايان به دولت كرده [است]، بهترين سابقين. شاه نيز تعريف كرد و گفت اين‌جا مهماني نيست، منزل خود [ما] است. ظل السلطان نيز گفت: از خود ماست. در آن روز قريب شش هزار تومان تقديمي به شاه رسيد، از حكام و وزرا و خودش. شاه بعد از ناهار به اندرون نزد دخترش مهد عليا [رفت] و سه [ساعت به] غروب مانده بيرون آمد و عكس از او و همراهانش عكاس‌باشي برداشت. از آن‌جا به دوشان‌تپه رفت. در سلخ شعبان، شاه از دوشان‌تپه به ناز آباد [رفت و] مهمان حاجب الدوله شده ناهار را با جمعي از وزرا در آنجا خورد.

طهران‌

حاجي رضا خان صديق الممالك صراف رئيس بلديه و احتساب چون در چند روز
______________________________
(1). يعني حتما با «روبنده» باشد. نه با «پيچه» (نقاب).
ص: 837
رياستش تعدي كرد و چوب به كسبه زد، آقا سيد عبد اللّه كه همسايه اوست شكايت از او نوشت [و] علاء الدوله كه هم جناق اوست، او را معزول كرد و [رياست بلديه] و احتساب را به [بهاء نظام قجر] «1» داد و نرخ به دست حاجي رضا خان ده روز طول نكشيد.

طهران‌

در ماه شعبان 1323، شاه ايام هفته خود براي هريك از ادارات قرار داد. اما اگر براي هريك از ادارات واقعه‌اي روي بدهد، وزير آن اداره مجاز است كه بدون ترتيب روز معين، به حضور برود و مطلب خود را بگويد.
شنبه: مطالب نظام و قشون و هرچه راجع به اين اداره است.
يكشنبه: وزارت امور خارجه و امور متعلقه به اين وزارت‌خانه.
دوشنبه: تعطيل.
سه‌شنبه: وزارت ماليه و دفتر و گمرك و وظايف.
چهارشنبه: وزارت داخله و نوشتجات حكام و وزارت علوم تلگرافخانه و معادن و وزارت خالصه.
پنجشنبه: وزارت بيوتات و وزارت عدليه و تجارت.
جمعه: تعطيل.
اين ترتيبات به دستور العمل اتابيك است كه وزرا كمتر شاه را ببينند. لكن دوام نمي‌كند، مثل قوانين سابقه است كه يك ماه بيشتر مدت ندارد.

طهران‌

در ماه شعبان مدرسه دار الفنون باز شد و شاگرد قبول مي‌كنند. مثل سابق ناهار ندارند، شاگرد براي ناهار به منزل خود رفته دوباره بعد از ظهر به مدرسه مي‌آيد.

طهران‌

وزير علوم به عطاران طهران قدغن در ماه شعبان كرد كه دواي سمي نفروشند و دواهاي خطردار را بايد به نسخه حكيم بفروشند و نسخه را ضبط نمايند.
______________________________
(1). در نسخه، ابتدا نوشته شده: [قوام نظام سهام لشكر] ولي بعد مؤلف يا ديگري خط زده و نوشته [بهاء نظام قجر]
ص: 838

طهران‌

در پانزدهم شعبان، شاگردان مدرسه سادات به نزد اتابيك رفته. به آنها مهرباني كرد و انعام داد و گفت بايد در سايه شاه ترقي نمايند كه در آتيه وجود شما براي ملك و ملت مفيد باشد.

طهران‌

سابقا سادات اخوي طهران روز ميلاد حضرت حجت اللّه عليه السّلام را عيد عمومي در منزل خود مي‌گرفتند و مردم به منزل آنها رفته. آقا ميرزا سيد محمد طباطبائي پسر مرحوم آقا سيد صادق در شعبان 1323 نيز در منزل خود ايجاد ضيافت اين عيد را نمود.

مريضخانه رشت‌

مدتي است كه بعضي از متمولين رشت به همراهي عضد السلطان حاكم و سردار منصور ايجاد مريضخانه كه هميشه سي نفر مرضي «1» داشته باشد كرده‌اند «2» سردار منصور رشتي سالي چهار هزار تومان از عايدي املاك خود وقف آن‌جا كرده. در نهم شعبان 1323 افتتاح شده.

مدرسه عضديه در رشت‌

قريب يك سال است به همت عضد السلطان يك باب مدرسه مليه جديد مسمّي به «عضديه» در رشت ايجاد شده.

مدرسه وطن در رشت‌

ميرزا حبيب اللّه خان مدتي است كه در رشت مدرسه مليه به طرز جديد ايجاد كرده موسوم به مدرسه «وطن».

رشت‌

در مراجعت شاه از فرنگ، در ورود به رشت در ماه رجب، عميد السلطنه حاكم طالش ملقّب به سردار امجد شد.
______________________________
(1). متن: مرضا.
(2). متن: شده.
ص: 839

طهران‌

سالار امجد كه مأمور شده بود كه ايل لشني را از اطراف فارس كوچ داده به اطراف طهران جاي بدهد. در ماه شعبان ملقّب به [] شد و برادرش اقبال السلطان ملقب به سالار امجد گرديد.

مدرسه شوشتر

سالار معظم حاكم عربستان چندي است در شوشتر مدرسه ملي موسوم به مدرسه «محمديه» ايجاد كرد.

طهران‌

در عشر سوم شعبان، علاء الدوله حكم كرد كه در خيابان‌هاي طهران در هر نقطه كه ازدحام مردم است هر صد قدم يك ژاندارم بايستد.

طهران‌

در عشر سوم شعبان، علاء الدوله حكم داد قمارخانه‌ها را موقوف كنند. مأمور به آن خانه‌ها ريخته جمعي را گرفتند و علاء الدوله آنها را چوب زد. چون در طهران حكومت احدي پيشرفت ندارد و علاء الدوله مرد غيوري است، در عشر آخر شعبان به جهت عدم پيشرفت استعفا كرد، لكن دولت قبول نكرد و همه نوع به او قدرت دادند.

طهران‌

اين اوقات اتابيك دعوي سلطنت دارد. يعني مردم احتراماتي كه به شاه مي‌نمايند به او بيشتر مي‌كنند. او اغلب [در] خلوت است و به مردم بي‌اعتنائي مي‌نمايد و مهرش كه به احكام و فرامين مي‌خورد، «سلطان عبد المجيد» است، به جهت اين‌كه كله سلطاني دارد.

طهران‌

در ماه شعبان، ميرزا محسن خان امين الدوله از وزارت اوقاف و وظايف استعفا كرد و گفت: اين كار مال عموي من مجد الملك بود. به علاوه فايده اين شغل در سال بيشتر از سه هزار تومان نيست. آن را من به صدر الملك مستوفي وظايف واگذار كردم.
ص: 840

روس و انگليس‌

در ماه شعبان 1323، روس و انگليس با هم اتحاد بستند. ظاهرا نتيجه خوبي براي دولت ايران ندارد. انگليس زير بار مصالحه براي حفظ هندوستان رفت.

طهران‌

علاء الدوله قرار داد كه در ماه رمضان قصاب گوشت را چاركي يك قران و نان را يك من شش عباسي بفروشند. سابق گوشت شش عباسي بود و نان يك من يك قران و سيصد دينار و كم مي‌دادند.

ايران‌

در عشر آخر شعبان، دو بار ميانه ارامنه و مسلمانان نزاع شروع شد و مشغول كشتار مي‌باشند. جمعي از مسلمانان آن‌جا به ايران آمدند. مشير الدوله وزير خارجه قرار داد كه در سرحد از آنها ممانعت نشود و تذكره مجاني به آنها بدهند و گفت احياي يك نفس مسلمان به دو تومان پول تذكره ارزش دارد، اگر هم دولت قبول نكرد از كيسه مي‌دهم. از قرار مذكور قريب چهل، پنجاه‌هزار نفر به ايران آمده‌اند. شايد محرك ايرانيان شوند كه تلافي از ارامنه بنمايند. مي‌گويند ارامنه طهران اسباب ناريه در طهران و ساير نقاط ايران بسيار دارند «1»

بهبهان‌

سالهاست كه الوار اطراف بهبهان تعدي فراوان مي‌نمايند و مردم بهبهان را گرفته مالشان را مي‌برند و خودشان را اسير كرده و به قيمت گزاف مي‌فروشند و با زن‌هاشان بي‌عصمتي مي‌نمايند. [رفتارشان] مثل تركمن‌هاي سابق است با اهالي خراسان.

انگليس‌

روزنامه هلال مي‌نويسد كه دانشمندان انگليس خيال دارند كه تمام السنه روي زمين براي سهولت يك زبان شود. لهذا مجلس تشكيل داده بعد از گفتگوها اختراع زباني
______________________________
(1). منظور درگيري ما بين مسلمانان و ارامنه در بادكوبه مي‌باشد كه قبلا چندين مورد گزارش شده است.
ص: 841
موسوم به اسپرانتو ايجاد كرده‌اند كه شايد مردم به آن متكلم شوند و ساير السنه را از دست بدهند.

هند انگليس‌

تعداد السنه مختلفه ممالك هندوستان كه در تصرف دولت انگليس [مي‌باشد] به يكصد و چهل و هفت زبان رسيده است.

تاريخ صلح‌نامه روس و ژاپون‌

روز پنجم رجب 1323 مطابق پنجم سپتامبر 1905، موسيو روزولت رئيس جمهوري اتازوني صلح‌نامه دولتين روس و ژاپون [را] به صحه رساند و جنگ ختم شد.

آلمان‌

آلمان‌ها با طايفه هاتنطات «1» افريقا جدال دارند. آلمان‌ها براي تعاقب آنها به رودخانه زده‌اند. آنها از راه ديگر به آنها تاخته مالشان را به يغما برده‌اند و سابقا آنها جمعي از فرنگي‌ها را كشته‌اند.

عثماني‌

در 21 جولاي گذشته كه در قسطنطنيه خنپاره براي پادشاه افكندند، جمعي را در آن روز دستگير كردند و در تجسس [معلوم شد] خنپاره ساز بودند. حال در خانه يكي از حمالان تبعه انگليس خنپاره و مواد محترقه يافتند.

لكنهو

در ماه رجب، در شهر لكنهو، مرض وبا طغيان دارد. 584 نفر مبتلا شده‌اند، 145 نفر از آنها تلف شده.

ايتاليا

در شهر رجب، در شهر فرمو از ممالك ايتالي، طاق كليسائي ريخته 48 [نفر] زيرش مانده، 16 نفر تلف و مابقي مجروح شده‌اند.
______________________________
(1).Hottentot
ص: 842

نيويورك‌

در سال گذشته سردي زمستان نيويورك به شدت بود. امسال گرمي هواي آن‌جا به شدت، چنان‌كه در مدت 5 روز 266 نفر از گرما تلف شده‌اند.

آلمان‌

در ماه جمادي الاخري، در شهر يالوئيست [كه] از مستملكات آلمان در جزاير مارشال است طوفان شديد شده، تمام عمارات و مباني را خراب نموده و 80 نفر تلف شده‌اند.

خودكشي در فرانسه [و ايتاليا]

در اين چهار سال اخير، در مملكت فرانسه 26000 نفر و در ايتاليا 8000 نفر آدم خود را كشته‌اند.

فارس‌

در ماه شعبان، مصطفي خان منشور السلطنه ماكوئي، بعد از دو، سه ماه مأموريت، از كارگزاري فارس معزول شد. مرد بي‌مغز تند عامي است.

انزلي‌

كشتي سارو خان متعلق به سارو خان اف ارمني در ماه رجب به بندر انزلي آمده بود.
مقداري آلات ناريه از قبيل فشنگ و غيره با خود آورده بود. چون موافق تعرفه گمرك حمل آلات حربيه قدغن است، اجزاي گمرك ايران تمام بارها را از او گرفتند و نيز بار پتانازف ارمني مستأجر شيلات صيد ماهي، آلات ناريه مي‌خواست به سرحد ايران داخل نمايد، بارش گرفتار شد و نيز در بارهاي وزير دربار يك صندوق [آلات] ناريه متعلق به قومانيانس ارمني ديده شد و گرفتار آمد.

احتراق در انزلي‌

روز غره رجب 1323، زني شيشه نفتي در دست داشته [كه] سرازير روي هيزم مي‌شود، فورا آتش گرفته. به آن واسطه پنج خانه ديگر سوخته و ضعيفه هم، نيم سوخته شده.
ص: 843

زلزله ايالت كالابريا

در ماه جمادي الاخري 1323، در ايالت كالابريا چنان زلزله شده كه چندين فرسخ زمين شكافته و مزارع با خاك يكسان شده، تمام ايالت مثل قبرستان مهيبي است. از طرف دولت ايتاليا اعانه به آن‌جا حمل مي‌شود. قريب ده شهر و ده خراب شده سيصد و چهل و هفت نفر تلف شده‌اند. شهر پيزو «1» و نته‌ليون «2» و مارتيرانوا «3» بكلي خراب [شده‌اند].

واقعه نيويورك‌

در ماه سپتامبر، در نيويورك ترن راه‌آهن از بلندي به ميان كوچه افتاد. ده نفر تلف و سي نفر مجروح شده [اند].

شورش روسيه‌

در عشر اول رمضان، در پطرزبورغ، دوباره نزاع مابين اهالي و دولت برپا شده.

شوشتر

در ماه 1323، در شهر شوشتر ايجاد مدرسه مليه به توسط حكومت آن‌جا مسمّي به «محمديه» [شده است] «4»

انزلي‌

در ماه شعبان، بعضي اشرار انزلي خيالات بد براي ارامنه دارند. عميد همايون نايب الحكومه، سوار قزاق از رشت براي محافظت آن‌جا آورد.
______________________________
(1).Pizzo
(2). اين نام را نيافتم؛ ظاهراVibo Valentia باشد در جوار شهر پيزو.
(3). اين نام را نيافتم، ظاهراTauranova در كنار ويبو والنتيا.
(4). ايجاد مدرسه مذكور قبلا هم گزارش شده و مكرر مي‌باشد.
ص: 844

توپ جديد در ايران‌

مشهدي محمد جعفر خياطباشي تبريزي توپ مسلسل، بابي «1» اسبابي ساخته، خيلي كوچك مي‌باشد. شصت تير توپ خالي مي‌كند. يك نوع باروت از «اسپرت» قوه گاز تعبيه كرده است كه خيلي خوب است. مي‌گويد يك من تبريز نه تومان تمام مي‌شود. اين اول تعبيه توپ اختراع اين مملكت است. مي‌گويد توپ‌هاي كهنه و غيره ايران را مي‌توان از ته بريده، توپ مسلسل ساخت. همچنين تفنگ‌ها را. در ماه رجب 1323 كه شاه از سفر فرنگ مراجعت كرد، در انزلي خدمت شاه رسيد.

ژاپون‌

پس از آن‌كه ما بين روس و ژاپون اصلاح شد و ژاپوني‌ها غرامت نقدي جنگ را به دولت روسيه بخشيدند اهالي مملكت ژاپون بر ضد دولت شورش كردند كه چرا غرامت جنگ را بخشيد و دست از جنگ كشيد، با اين‌كه ماها همه نوع حاضريم كه از مال و جان در راه دولت و وطن بگذريم. پادشاه ژاپون كه بهر مصالح، از غرامت جنگ گذشته [بود] مردم را نصيحت كرد، قبول نكردند و در ماه سپتامبر 1905 [ميلادي] در توكيو شورش و بلواي عام شد و به عمارت دولتي ريختند و پانزده قراولخانه را خراب كردند.

كرت

در ماه سپتامبر 1905 [ميلادي] در جزيره كرت جمعي از اشرار بر ضد مسلمانان شورش كرده‌اند و جمعي را مجروح و ده نفر را مقتول نموده‌اند. قونسول‌هاي دول در منع آنها كوشش كرده‌اند كه اگر آرام نشدند به قوه جبريه آنها را آرام نمايند.

يمن‌

مدت زماني است كه در يمن شورش است و بر ضد دولت عثماني اعراب ازدحام دارند. در ماه سپتامبر 1905 ما بين قشون عثماني و شورشيان محاربه شد. جمعي از شورشيان دستگير و مقتول شدند.
______________________________
(1). يعني نامبرده بدون وسيله اقدام به ساختن توپ نموده است.
(2).Crete متن: كريت.
ص: 845

سليبس

در ماه ربيع الثاني 1323، دولت هلاند دسته [اي] سپاه بحري از براي محاربه امير بوني كه يكي از بنادر سليبس ژاوه است فرستاده. اهالي كه مسلمان مي‌باشند تعصب ورزيده بر ضد دولت هلاند متفق شده‌اند. جنود اسلاميه كه بر ضد هلاند اجتماع كرده‌اند و با اسلحه مي‌باشند، شصت هزار مرد جنگي مي‌باشند.

روسيه‌

در چهارم سپتامبر 1905 [ميلادي] كه شاه ايران در عمارت سلطنتي پطرهوف مهمان پادشاه روس شد، امپراطور جامي به سلامتي شاه نوشيده و گفت كمال خوشحالي حاصل است از اين‌كه مجددا مراتب مخالصت و دوستي خود را محض اطمينان بيان كرده ترقي مملكت ايران را از خداوند مسئلت مي‌كنم.

يونان‌

چند ماه قبل موسيو دلياني وزير اعظم يونان با حالت فقر وفات كرد و از ماليه دنيا چيزي نداشت، به اندازه [اي] كه دولت بازماندگان او را رعايت مي‌كرد.

قفقاز

در ماه رجب، مسلمان‌ها «2» شهر شونشا «3» را در قفقاز محاصره نموده و در دهات اطراف ارامنه را به قتل رسانيده‌اند.

پروس‌

در ماه رجب، چند هفته در بلاد پروس ناخوشي وبا بروز كرد تا پنجم سپتامبر شصت و شش نفر مبتلا [و] بيست و سه نفر به هلاكت رسيدند.

وبا در هامبورگ‌

در ماه رجب، اداره پليس بندر هامبورگ به واسطه بروز وبا در ممالك روسيه حمل و نقل مهاجرين روس را از بندر مزبور قدغن كرد.
______________________________
(1).Celebes
(2). متن: مسين‌ها.
(3). ظاهرا شوشا (شوشي، شيشه) درست است.
ص: 846

آندرينوپل- ادرنه

در شهر آندرينوپل (ادرنه) در ماه سپتامبر حريق سختي شده محلات يوناني‌ها و ارامنه و بلغاري‌ها و يهودي‌ها تماما سوخته‌اند [و] جمعي هم تلف شده‌اند.

تاريخ انعقاد صلح ژاپون و روس‌

[در] پنجم سپتامبر [1905] شرح شروط عهد [نامه] مصالحه به چاپ رسيده مشتمل بر پانزده فصل. طرفين برعهده گرفته‌اند كه هريك قسمت خود را از خط راه‌آهن منچوري براي مقاصد و مراودات تجارتي به كار اندازند و در نقطه كانك‌شنگ خط راه‌آهن طرفين به يكديگر ملحق خواهد شد و قشون دولتين در ظرف مدت هيجده ماه منچوري را تخليه نمايند، فقط حق دارند كه براي هر كيلومتري از راه‌آهن پانزده نفر قراول نگاه دارند و طرفين قبول كرده‌اند كه براي ترقي مملكت منچوري هر اقدامي كه دولت چين صلاح بداند اشكالي از طرفين به ميان نيايد.

اصفهان‌

دو مدرسه ملي در اصفهان است يكي مسمّي به «حقايق» و ديگري «ايمانيه». آقا نجفي مجتهد به تازه مي‌خواهد در مدرسه مرحوم صدر كه در چهار باغ نو واقع است مدرسه «ايتام» به اشتراك باز كند و نيز مدرسه ديگري در حوالي عمارت دولتي ايجاد نمايد.

يزد

در جمادي الاخري 1323، جانوري در يزد پيدا شده، قدش كشيده و پايش كوتاه، سرش مثل سر تازي پوزش پهن‌تر و بلندتر، دندان‌هايش مثل گراز، گوشش مثل گوش اسب. اطفال را شكار مي‌كند. در اين مدت قريب يكصد و پنجاه نفر طفل برده و خورده و جمعي را تلف كرده!
______________________________
(1).Andrinopolis Edirne
ص: 847

انگليس و ايران‌

در واقعه فتح هرات كه ايران هرات را تسخير كرد و انگليس‌ها به تلافي بوشهر را، ناچار در پاريس ما بين ايران و انگليس با حضور فرخ خان امين الدوله كاشاني معاهده [اي] بسته شد. در يكي از فصولش اين است كه هرات به افغان برگردد و مقداري از بلوچستان به انگليس واگذار شد كه حال موسوم به بلوچستان انگليس است. ديگر اين‌كه هر وقت مباحثه سرحدي مابين ايران و افغان روي بدهد فقط دولت انگليس حق ثالثيت دارد. در هذه السنه كه ما بين ايران و افغان به جهت حدود سرحدي و رود هيرمند گفتگو شد، كمسيون انگليس به سرحد سيستان آمده، بعد از گفتگوها، صرفه افغان‌ها را منظور داشتند كه عن قريب سيستان به جهت نرسيدن آب از رود هيرمند خشك خواهد شد.

حريق در نجف اشرف‌

در عشر اول محرم 1323، در كاروانسراي حاجي محمد رضا و حاجي محمد صادق تاجران اصفهاني كه صناديق قند و نفت و باروط و زغال و غيره بود آتش مي‌گيرد. پانزده دكان و دو كاروانسرا بكلي سوخت و يك كرور ليرا خسارت وارد آورد.

حريق بهبهان‌

در غروب چهارم جمادي الاولي 1323، آتش به يكي از خرمن‌زار [ها] افتاد. قريب شصت فرد زراعت فقرا و سادات سوخت. به قدر دو هزار خروار گندم و جو محترق شد.

نجف اشرف‌

در محرم يا جمادي الاولي، دو طايفه از اعراب ساكن نجف اشرف يكي [به نام] شمرد [و] ديگري زكرد با هم منازعه نمودند. يك طايفه در صحن مطهر ريخته درها را بستند و گلدسته مقدس را سنگر نمودند و مشغول تيراندازي شد [ند]. قريب ده، بيست نفر را مقتول و جمعي مجروح شدند. شهر مغشوش شد. در كربلاي معلّي، نان قرصي يك قران، آب ناياب و گران شد.
ص: 848

واقعه كرمان‌

چندي قبل شيخ جواني به سن بيست و پنج از اهل بيرجند به كرمان وارد شده، عمامه بزرگ بر سر و شمشير به كمر داشت. شب جمعه به منبر رفت و مردم را امر «1» به جهاد نمود و از طايفه شيخيه بد گفت. الواط و اشرار در اين مدت دورش گرفته بودند. نصف شب از طرف حكومت دو سوار با چند پياده آمده شيخ را امر به اخراج مي‌نمايند. شيخ دست به شمشير كرده مردم را به جهاد امر مي‌كند. چون شب بود [و] اعوانش حضور نداشتند او را گرفته اخراجش مي‌نمايند.

حجاز

عون الرفيق پاشا امير حجاز و فرمانفرماي مكه معظمه در سن شصت و شش سالگي و بيست و دو سال و نيم حكمراني در ماه جمادي الاخري 1323 وفات كرد.

كليساي روسيه‌

در نقاط مختلفه بلاد روسيه يك هزار و چهار صد كليسيا موجود است كه تمام آنها داراي جواهرات و ثروت فوق العاده است و پست از آنها ذخايرش كمتر از چهل هزار ليره نباشد. كليسياي پطرزبورغ بر فوقش گنبدي است كه خشت‌هايش از مس و برفراز مس به قيمت پنجاه هزار ليره طلا دارد و در داخل او دويست هزار ليره جواهرات دارد. باني آن پرنس راميدف است و در قزان (قازان) كليسيائي به اسم امپراطور روسيه مي‌باشد كه مجسمه حضرت مريم عليها السّلام در او است به قيمت سي و پنج هزار ليره. تذهيب‌كاري اين بنا چهل هزار ليره است و سي و پنج هزار ليره خزينه اوست و كليسياي مسكو كه بعد از جنگ ناپلئون بنا شده، اول كليسياي دنياست، روي هم ده ميليون «2» از جواهرات و غيره دارد.

طهران‌

آقا سيد محمد مجتهد طباطبائي ساكن طهران، تلگراف ذيل را در سفارش مسلمانان
______________________________
(1). در متن به صورتي مبهم: [مردم امعبر؟] آمده.
(2). در متن: ده مليان.
ص: 849
ژاپون به ميكادو پادشاه ژاپون زد. آقا سيد محمد پسر آقا سيد صادق مجتهد است.
(حضور ميمنت ظهور اعلي‌حضرت امپراطور ژاپون. اگرچه با اخلاق مرضيه و تمدن فوق العاده آن دولت به اين اظهار احتياج نبود، ولي مقام اخوت با برادران مسلمين ساكنين آن مملكت مقتضي اين توصيه شد. استدعا مي‌نمايم توجه ملوكانه نسبت به آن برادران ديني طوري باشد كه آسوده و محترم بتوانند از عهده تكاليف ديني و دنيوي خود برآيند. رئيس ملت اسلام در ايران. محمد الحسيني الطباطبائي).

بهبهان‌

زنيان در شش فرسخي بهبهان است و محل عبور به بنادر فارس و عربستان. سابق در تحت حكومت بهبهان بود. چند سال است حاجي بهادر الدوله بختياري سالار ارفع و معز السلطنه سردار ارفع حاكم بندر محمره آنجا را تصرف كرده‌اند. اين اوقات محل دزدها «1» قرار داده‌اند.

ايران‌

در يكي از روزنامجات فرانسه مندرج است كه مظفر الدين شاه ايران جواهراتي كه مختص به وجود [خودش] است و گاهي بعضي از آنها را به سينه و سر مي‌زند، قريب بيست و شش كرور و نيم به پول ايران مي‌شود. اگر آنها را استادان فرنگ‌تراش بكنند، قيمتش بر افزون شود.

اصفهان‌

در ماه ربيع الثاني 1323 حاجي ميرزا موسي سياح كتابخانه [اي] در اصفهان دائر كرده موسوم به كتابخانه «اماميه».

روس‌

سابقا دولت روس، برحسب خواهش رعيت خود، قبول مشروطه كرد. ليكن بعضي مشروطات در آن فصول مندرج نمود كه براي رعيت صرفه نداشت «2» و در حقيقت همان
______________________________
(1). متن: دزها.
(2). تصحيح قياسي. متن: داشت.
ص: 850
مستقله بود. چون ملت خيال امپراطور را در اين حيله كه به كار برده بود فهميدند دوباره «1» بناي شورش و زدوخورد با دولت را گذاشتند. دولت روسيه را ديگر قوه خاموش «2» كردن فتنه آنها نبود. ناچار در عشر آخر شعبان 1323 قبول مشروطه كرد و مداخله آراي ملت را در امور دولت امضاء كرد.

طهران‌

در روز ششم رمضان المبارك، شاه براي شكار به فرح آباد پنج‌شنبه رفت. سابقا در ماه رمضان محض ملاحظه ملتزمين ركاب بيرون شهر شب نمي‌ماند، هر روز كه به شكار مي‌رفت عصر مراجعت مي‌كرد.

طهران‌

در عشر سوم شعبان، شاهزاده ظل السلطان حكمران اصفهان مرخصي از شاه گرفته براي معالجه از راه روسيه به فرنگ رفت.

طهران‌

در عشر اول رمضان المبارك، شاهنشاه‌زاده شعاع السلطنه «3» حكمران فارس از شاه مرخصي گرفته از راه روسيه براي معالجه عازم فرنگ شد.

ايجاد مدرسه در شيراز

شعاع السلطنه حاكم فارس در شيراز ايجاد مدرسه ملي نموده كه روز و شب مخارج شاگرد را مي‌دهند و رخت آنها را مي‌شويند. ترتيبات ديگرش مثل ساير مدارس است.

ايران‌

در ماه شعبان، پسر شيخ عبيد الله كرد سني در سرحد ساوجبلاغ خروج كرده و بناي كشتار از شيعه را گذاشته. مي‌گويند عثماني محرك آنها است. در رمضان كار خيلي
______________________________
(1). متن: دو براي.
(2). متن: خواهش.
(3). ملك منصور ميرزا پسر مظفر الدين شاه.
ص: 851
سخت شده. مي‌گويند ساوجبلاغ را گرفته‌اند. اتابيك و مشير الدوله اغلب در تلگرافخانه با سرحدات مشغول مذاكره مي‌باشند. شهرت دارد خود وليعهد هم با قشون به سرحدات مي‌رود و از طهران هم مشغول فرستادن ذخيره و قورخانه مي‌باشند. در يازدهم رمضان المبارك، اتابيك با مشير الدوله به سفارت عثماني براي اصلاح اين كار مي‌روند.

سيستان‌

پس از آن‌كه رئيس كمسيون انگليس رسيدگي به آب هيرمند كرد و سابقا دو سهم حق سيستان و يك سهم حق افغانستان بود، گفت بايد هردو به شراكت ببرند. دولت ايران زير بار نرفت و ايستادگي كرد. مشير الدوله رسما حكم داد محل كمسيون انگليس‌ها را در سرحد سيستان خراب كردند و رسما اين مطلب را به سفارت انگليس نوشت.

روسيه‌

در بلاد روسيه، در رمضان 1323، اغتشاش از سابق بالاتر رفته و دائم بر ضد مشغول فساد مي‌باشند «1». امور تجارت و تلگرافات و مراوده مسدود است. هيچ كس جرئت نمي‌كند به خاك روسيه برود.

بادكوبه‌

در عشر اول رمضان 1323، ارامنه بادكوبه علي الظاهر با دولت روس طرف مي‌باشند و نارنجك به طرف قشون انداخته. روس‌ها خانه يك تاجر ارمني «2» را كه باعث اين كار بود آتش زد [ند]. حال تمام ارامنه بر ضد دولت مي‌باشند و با قشون آنها زدوخورد مي‌كنند.
گفتند دولت روس ده هزار قشون براي حفظ بادكوبه و قتل ارامنه احضار كرده. رعاياي ايران هم ديگر در آنجا آسودگي ندارند و به معاضد السلطنه كارپرداز ايران در بادكوبه چندين بار تير خالي كرده‌اند. از ايران هم كسي دادوستد با بادكوبه ندارد. شعاع السلطنه
______________________________
(1). در نسخه عبارت مبهم و ناقص آمده ولي مطلب روشن است. ملت و دولت روسيه بر سر حقوق آحاد مردم با يكديگر كشمكش داشتند.
(2). متن: روس‌ها يك خانه تاجر ارمني.
ص: 852
و ظل السلطان هم كه براي معالجه رفته بودند در بادكوبه توقيف مي‌باشند تا آتش خاك روسيه خاموش شود «1». سابقا هم معدن نفت بادكوبه را آتش زدند و از اين راه ضرر بسيار به تجار وارد آمد.

طهران‌

تا ماه رمضان المبارك اردوي نظامي در بيرون دروازه طهران برپاست. با اين‌كه هوا سرد است و سرباز مواجب و جيره نگرفته و مي‌گويند آنها را براي فرستادن به سرحد آذربايجان مي‌خواهند و نيز مبادا علما بر ضد دولت برخيزند. اين سرباز [هاي] بيچاره نه لباس نه خوراك نه منزل دارند. اغلب مشغول دزدي در «2» اطراف شهر مي‌باشند سربازها مي‌گويند اگر ما را به سرحد بفرستند مي‌رويم و بيرق دولت ايران را تسليم خارجه مي‌نماييم.

كرمان‌

در ماه شعبان، مردمان كرمان بر ضد شيخيه شورش دارند و به خانه حاجي ميرزا محمد رضا مجتهد مجتمع مي‌شوند. ظفر السلطنه حكمران [كس] مي‌فرستد كه مردم را متفرق كن. ملاي آن‌جا گوش نمي‌دهد. ظفر السلطنه به قوه جبريه سرباز و سوار مي‌فرستد ملا را آورده چوب مي‌زند. البته حكومتش ديگر دوام نمي‌كند و در بين شورش، سه نفر مقتول و جمعي مجروح شدند.

خراسان‌

آصف الدوله در اين مدت حكومتش، هيچ از تعدي فروگذار نكرده تمام طبقات از علما و رعايا «3» از وي ناراضي مي‌باشند. تسبيح مي‌گرداند و [از] آن طرف مردم را به نان شب محتاج ساخته. روس و انگليس هم از او ناراضي مي‌باشند.

طهران‌

علاء الدوله در رمضان قدغن كرده كه الواط در كوچه آواز نخوانند و آقا شيخ فضل اللّه
______________________________
(1). در متن: خواموش.
(2). در متن: باطراف.
(3). در متن: راعايا.
ص: 853
اعتماد الشريعه وكيل مازندراني را كه بسي خانه‌ها «1» را به غصبيت برده چوب مي‌زند.

طهران‌

شاهزاده نير الدوله كه با شاهزاده اتابيك ميانه [اي] ندارد و محترم مي‌باشند، شاه گفت: به دهات خود كه در نشابور است برود. در عشر آخر شعبان به نشابور رفت.

قزوين‌

ميرزا صالح خان سالار اكرم حكمران قزوين، اين اوقات مدرسه ملي به اتحاد بعضي از بزرگان دائر كرده كه سي نفر شاگرد يتيم مجاني دارد و سي نفر ماهانه بده «2». چون هنوز مخارجش به كفاف نرسيده ناقص است.

طهران‌

شاه، بعد از پنج شب اقامت در فرح آباد، در دهم رمضان المبارك به طهران مراجعت كرد. روز يازدهم بعضي متاع كه از فرنگ خريده بود از قبيل تصوير و ظروف چيني و كتابچه مصور و ساعت و ماهوت و غيره كه تمام بي‌معني بود وارد شد.

طهران‌

در سفر فرنگ، يك نفر انگليسي تاريخي از ايران و شرح [سلطنت] مظفر الدين [شاه] نوشته [كه] به شاه داد، در روز يازدهم رمضان. شاه به ميرزا اسمعيل خان لسان السلطان داد و گفت ترجمه به فارسي نما و نيز يك جلد به زبان انگليسي سابقا شاه به او داده، ترجمه كرده در شرح [سلطنت] سلاطين مسلمان هندوستان.

طهران

حاجي ميرزا محسن خان امين الدوله پسر مرحوم ميرزا علي خان امين الدوله در عشر آخر شعبان از وزارت وظايف و اوقاف استعفا كرد. زيرا كه همه جهت عايدي وظايف سالي سه‌هزار تومان بود و آن را هم امين الدوله به ميرزا مصطفي صدر الملك مستوفي
______________________________
(1). در متن: خانها.
(2). يعني سي نفر كه هر ماهه مبلغي مي‌پردازند.
(3). اين مطلب يك‌بار ديگر هم گزارش شده است.
ص: 854
وظايف واگذار كرده بود. امين الدوله در خيال مناصب بزرگ است و خودش در سالي صد و- كسري [هزار تومان] عايدي ملكي دارد.

طهران‌

در عشر دوم رمضان المبارك، علاء الدوله به جهت عدم پيشرفت از حكومت طهران استعفا كرد. اتابيك به اصرار مشير الدوله گردنش دوباره گذاشت. كمال تقويت از او شد.
علاء الدوله تمام فراش‌هاي حكومتي را اخراج كرد، زيراكه آنها مواجب نداشتند و پي هر كار كه مي‌رفتند قلق مي‌گرفتند و آنچه تعدي ممكن بود به مردم مي‌نمودند، لذا [به اين] جهت «1» علاء الدوله مي‌خواهد تمام را بيرون كند و عوض آنها ژاندارم قرار بدهد به مأموريت بروند و هيچ از مردم نگيرند و آنها از ديوان مواجب دارند. در عشر اول ماه رمضان، قريب بيست نفر از بقال‌ها را چوب زد كه كم ندهند.

عكا

عباس افندي رئيس بهائي [ها]، پسر ميرزا حسينعلي بها، كه در ماه رجب 1323 به حكم دولت عثماني محبوس [بود]، در عشر اول رمضان شهرت دارد كه وفات كرده، گويا در محبس او را كشته‌اند. بعد از تحقيق معلوم شد اين خبر اصل ندارد.

فرانسه‌

در اين سال، موسيو لوبه رئيس جمهوري فرانسه مجلس كنگره [اي] در پاريس از سه هزار نفر دكتر و دانشمند دائر كرده براي معالجه توبركول «2» ريه (مرض سل). هفته [اي] چهار روز آن مجلس دائر است. موسيو (رنگ) دكتر سرمي براي ضد اين مرض ايجاد كرده [است].

ايران‌

وزير ماليه روسيه قرار داده كه صاحبان اغنام قوچاني يا ساير سرحدات خراسان كه
______________________________
(1). در متن: لذا پنجهت.
(2).Tubercule
ص: 855
حيوانات خود را به سرحدات آخال براي چرا مي‌بردند، ديناري به هيچ وجه از آنها ماليات و عوارض گرفته نشود. اين از براي جذب قلوب است و مردم قوچان از دست تعدي حكام آنجا بيشتر به طرف آخال فرار مي‌نمايند و دخترهاي خود را از راه اضطرار به فروش مي‌رسانند. سابق [دخترها را] يكي ده تومان مي‌خريدند، حال تراكمه مرو دختري قريب يكصد تومان مي‌خرند.

روسيه‌

در هفدهم آوريل 1905 ميلادي، پادشاه روسيه فرماني به اسم حريت تمام مذاهب در خاك روسيه صادر كرده.

تبريز

آقا سيد محمد ايجاد روزنامه هفتگي در تبريز كرده است در ماه رجب 1323.

طهران‌

در عشر آخر شعبان، روزنامه [اي] موسوم به «مجموعه اخلاق» در فقر در طهران ايجاد شد. اغلب در فضائل امير المؤمنين عليه السّلام است. نويسنده آن مجلس انجمن اخوت است.

ارض اقدس‌

عبد الحسين خان مظفر نظام ميرپنجه بيگلربيگي خراسان حكم داد، تمام كوچه‌هاي مشهد مقدس را سنگ‌فرش نمودند و در اغلبي از كوچه‌ها شب‌ها چراغ به درب خانه‌ها مي‌گذارند. 1323.

نطق صدر اعظم ژاپون‌

چنانچه تمامي دول اروپا در حقوق مشروعه معلومه ژاپون بخواهند دست اجحاف دراز و چشم طرفداري و تعدي كردن باز نمايند، دولت ژاپون [با] كمال قوت قلب يكه بدون خوف و هراس حاضر است دست رد بر سينه تمامي آنها بزند و رقابت وحشيانه و عصبيت جاهلانه دول اروپا را از بن براندازد.
ص: 856

روسيه‌

در ماه اكتبر 1905 ميلادي، در پطرزبورغ و مسكو و اغلبي از بلاد لهستان عملجات از كار دست كشيده‌اند و مي‌گويند تا دولت آزادي مجلس پوليتكي براي ايجاد مجلس دوماي ملتي ندهد، دست به كار نگذاريم و از خونريزي پروا نداريم.

قوچان‌

از طرف دولت ايران مشغول [كشيدن] سيم تلگراف از قوچان به سيم عشق آباد مي‌باشند. در ماه شعبان 1323 سيم به باجگيران رسيده است.

مجلس پارلمنت روسيه‌

مجلس پارلمنت در روسيه، موسوم به ديوان ملت و مجلس مبعوثان است. موسيو بولكن وزير داخله روس به ميل امپراطور مسوده نوشته كه رفتار شود:
فصل اول حكايت مي‌كند هيئت تشكيل اين مجلس و وظايف آن را.
فصل دوم [حكايت] مي‌نمايد، اعضا و شرايط اصول آن مجلس را. [ضمنا] فصل اول شرح مي‌دهد اجزاي مجلس مبعوثان بر پنجاه نفر مقرر است الي مدت پنج سال از جانب ملت وكالت خواهند داشت. تمام هيئت اين مجلس تعبير به مجلس مبعوثان گرديده ولي در اجراي قوانين و اداي حقوق ملت «1» و وظايف خاصه اين هيئت به ده قسم منقسم مي‌گردد، نه قسم را براي شعب مستقله و ادارات مملكتي و دولتي:
اول: اداره ماليه
دوم: امور قري و مزارع
سوم: امور تجارت و صناعت
چهارم: امور معارف
پنجم: امور متعلقه به روحانيت و مذهب «2»
ششم: امور قضا و محاكمات
______________________________
(1). در متن: ملل.
(2). در متن: به روحانيات مذهبي.
ص: 857
هفتم: حقوق ملل
هشتم: امور حربي
نهم: امور طرق و اداره نقليات
دهم «1»: تفتيش امور ماليه
تشكيل خواهد گرديد. براي رياست كل عمومي اين مجلس، شخص مخصوص از جانب اعلي‌حضرت امپراطور معين خواهد گرديد و نيز از براي هر شعبه رئيسي كه خود اجزاء [مجلس] مبعوثان انتخاب نمايند از جانب امپراطور تعيين و تصديق خواهد شد. به هر يك از اعضاء مجلس مبعوثان از طرف دولت روسيه در سال (2400) دو هزار و چهارصد منات وظيفه معاش مقرر خواهد شد كه به هيچ وجه اجزا و مأمورين حكومت حريت حقوق ايشان را مزاحم نتوانند شد و مداخله در امور و كار آنها نتوانند نمود، در نهايت حريت و آزادي خواهند بود. نهايت اگر خيانت و تقصيري بر احدي از آنها وارد شود، به موجب قرارداد علي حده در قوانين راجعه به همان مجلس و قوانين دار الشوراي دولتي محاكمه خواهد گرديد.

طهران‌

در عشر دوم رمضان 1323، علما بر ضد دولت مي‌باشند. آقا سيد محمد طباطبائي كه سابق در افعال اتابيك همراه بود از او «2» برگشت و از دولت بد مي‌گويد و با «3» آقا سيد عبد اللّه ملاقات كرده و همدست است: از اين جهت، در عشر سوم رمضان، به سرباز فشنگ دادند «4». آقا سيد جمال در ماه رمضان در مسجد شاه طهران وعظ مي‌كند و به اشاره و كنايه از افعال كارگذاران دولت بد مي‌گويد و مردم را تحريك به شورش مي‌نمايد.

طهران‌

در بيست و چهارم رمضان المبارك، شاه به زيارت حضرت عبد العظيم عليه السّلام عازم
______________________________
(1). در متن: و از قسم دهم متعلق به تفتيش امور ماليه تشكيل خواهد شد.
(2). در متن: باو
(3). در متن: و به آقا
(4). در متن: به سرباز در عشر سوم رمضان به سرباز فشنگ دادند.
ص: 858
است. قرار دادند كه اطراف خيابان شهر سرباز و سوار بايستد كه مبادا مردم صدمه‌اي به او بزنند.

طهران‌

در شب بيست و چهارم رمضان، شاهزاده اتابيك سردارها را به منزل خود احضار كرده كه براي امر قشون ترتيبي بدهد.

طهران‌

در عشر دوم رمضان، وزير مخصوص مدير مهام قشون، چون در كارش استقلال نبود، مرخصي گرفته به اسم شكار به دهات قزوين رفت. اتابيك هم گفت: حالا كه ميل به شغل خود ندارد همان‌جا باشد.

طهران‌

چون وزير بقايا بي‌اجازه اتابيك به طهران مراجعت كرد، [اتابيك] حكم كرد كه پدرش وزير افخم در طهران نماند و در عشر سوم رمضان به طرف كاشان حركت كرد.

طهران‌

در عشر سوم رمضان المبارك، صدر العلما در مسجد آقا سيد عزيز اللّه بالاي منبر رفت و خيلي از ترتيبات حاليه بد گفت و مقصودش دولت بود و گفت، حالا مثل سابق نيست. تمام علما متحد مي‌باشند و از توپ و تفنگ نمي‌ترسيم، البته بايد كارهاي خلاف خود را تغيير بدهند. و روز جمعه بيست و ششم رمضان، آقا سيد عبد اللّه مجتهد خيال دارد به منبر مدرسه سپهسالار مرحوم كه در آن‌جا نماز مي‌كند، برود و مردم را بر ضد دولت تهييج كند. مشير الدوله مي‌خواست علما را با اتابيك صلح بدهد، علما زيربار نرفتند. در عمارت تخت مرمر كه دربار است غلام كشيك اضافه كردند.
در بيست و پنجم، شاه با علاء الدوله حكمران طهران خلوت كرد، گويا داستان علما و قصه بلواي آنها است.

طهران‌

در عشر سوم رمضان، علماي طهران اجتماع كرده مي‌خواهند حكم بدهند كه خانه
ص: 859
ظفر السلطنه حاكم كرمان را كه در طهران است تاراج نمايند به جهت اين‌كه يكي از علماي كرمان را چوب زد و از شهر خارج كرد.

طهران‌

اعتماد السلطان ميرزا ابو القاسم خان قهوه‌چي‌باشي شاه، در بيست و هشتم رمضان 1323، به مرض كبد [فوت كرد]. پدرش ميرزا لطفعلي قهوه‌چي‌باشي [زمان] وليعهدي مظفر الدين [شاه] بود. نعش او را برحسب وصيت، در كفشكن حضرت عبد العظيم عليه السّلام دفن كردند.

طهران‌

در ماه رمضان به شاه گفتند كه روزنامه‌نويسان ايران از امور دولت در روزنامه خود بد مي‌نويسند و اسباب هيجان و بيداري مردم است. گفت آزاد مي‌باشند و هرچه مي‌خواهند بنويسند. چنان‌كه در باب مدارس ملي هم سابق به او گفتند آخر الامر فسادي خواهند كرد. گفت تا من زنده مي‌باشم «1» كه كاري نخواهد شد، بعد از من هم اگر شد اين خوش‌نامي براي من است كه سبب ترقي در عهد من بوده.

طهران‌

براي مدرسه دار الفنون دولت دو نفر معلم از فرانسه خواسته، در رمضان وارد شدند.
يكي مسمّي به موسيو تانتان در رياضي و طبيعي دكتر است، ديگري هلمر در شيمي كامل است.

طهران‌

كتاب «نخست‌نامه» در زبان فارسي براي ابتدائي، مصور تأليف «ماطه‌وس خان» مليك يانس «2» ارمني در رمضان در طهران به طبع رسيد «3».
______________________________
(1). در متن: زنده مي‌باشم
(2). امروزه ما طاوس خان مليكيانس نوشته مي‌شود.
(3). در متن: در رمضان بطبع در طهران رسيد.
ص: 860

طهران‌

كتاب «ژيل بلاس» كه مصنفش لساژ فرانسوي است «1» ميرزا محمد خان دكتر كرمانشاهي «2» به فارسي ترجمه كرده، در رمضان به طبع رسيد.

انگليس‌

پرنس آف كنات «3» از طرف دولت انگليس [در] نهم ذي‌قعده نشان زانوبند براي ميكادو امپراطور ژاپون خواهد برد.

آلمان‌

در اين اوقات، مجسمه مارشال ملتك «4» سردار آلمان و مدير جنگ سابق فرانسه و آلمان را در برلن ساخته‌اند و ضيافتي نموده‌اند. امپراطور آلمان بعد آن‌كه جامي به سلامتي سردار مذكور نوشيده روي به حضار كرده [و] گفته است: اينك مي‌بينيد كه حال حاليه و آينده ما از چه قرار مي‌باشد و ما در دنيا چه مقامي داريم. باروت ما خشك است و شمشيرهاي ما برنده و چشم‌ها به طرف مقصود دوخته و عضلات سخت، پس يأس و بدگماني را از خود دور كنيد و من هم جامي به سلامتي ملت مسلح خود مي‌نوشم.

طهران‌

روز بيست و هفتم رمضان المبارك 1323، به حكم آقا شيخ مرتضي مجتهد پسر حاجي ميرزا حسن آشتياني مجتهد، به بانكي كه روس‌ها تازه خريده بودند و قدري از آن
______________________________
(1).Le Sage ,Gil Blas
(2). در متن: كرمانشاهاني.
دكتر محمد خان كرمانشاهي معروف به كفري فرزند پير محمد زارع در سال 1245 ه. ق در كرمانشاه متولد شد و در آغاز به نجف رفت و لباس روحاني پوشيد ولي بعدها در خط ياد گرفتن علم طب و زبان فرانسه افتاد و به دار الفنون رفت و نزد تولوزان طب جديد را فرا گرفت و به تشويق او به پاريس رفت و از دانشكده پزشكي پاريس عنوان و اجازه طبابت گرفت. وي چند كتاب هم در مسائل طبي نوشته. مرگش در 1326 در هشتاد و يك سالگي روي داد و در ابن بابويه مدفون شد (شرح حال رجال ايران ج 3 ص 276).
(3).Prince Of Knight
(4).Moltke سردار فاتح آلمان در جنگ سادوا و سدان با اتريش و فرانسه.
ص: 861
زمين وقف بود ريختند و آن‌جا را خراب كردند. حكومت طهران پس از آن‌كه طلاب رفتند، فرستاد جمعي از مردم متفرقه را گرفت. لكن چيزي در بانك نبود. مشغول ساختن بودند و يك نفر فرنگي را كه مانع بود كتك زدند و روس‌ها عكس رجاله را برداشتند. از قرار معلوم، روس‌ها پنجاه هزار تومان خسارت از ايران مطالبه دارند. «1»

طهران‌

اتابيك روز بيست و ششم رمضان به منزل آقا سيد عبد اللّه مجتهد بهبهاني رفت كه صلح كند. آقا سيد عبد اللّه رو نشان نداد و پنهان شد.

كرمان‌

در عشر آخر رمضان گفتند مردم شهر به ظفر السلطنه حاكم شوريدند و خواستند او را بكشند. [او] از شهر خارج شده.

ژاپون و روس‌

[: شرايط يازده‌گانه ژاپون است كه براي صلح با روس]

شرايط يازده‌گانه ژاپون است كه براي صلح با روس [تنظيم] كرده و روس بعضي را زير بار نرفت.
اول: دولت روس بايد سه ميليارد «2» و دويست و پنجاه هزار فرانك «3» غرامت جنگ بدهد.
(يك ميليارد [معادل] هزار ميليون «4» و يك ميليون [معادل] دو كرور و يك كرور [معادل] پنج لك و يك لك [معادل] صد هزار است [و] يك فرانك [معادل] دو قران و نيم است).
دوم: واگذاردن روس منچوريا را به دولت چين و در تحت نگراني و نظارت عسكريه ژاپون بودن ادارات جنگي منچوريا «5».
______________________________
(1). شرح بسيار دقيق و جالب توجهي از اين واقعه در كتاب خاطرات اعظام قدسي از مشهودات خود او آمده است.
(2). متن: مليار
(3). در متن: فرنك. و ظاهرا: دويست و پنجاه ميليون.
(4). متن: مليان
(5). يعني ژاپون بر امور نظامي منچوري نيز نظارت داشته باشد.
ص: 862
سوم: تصديق نمودن دولت روس حكومت كوريا «1» را در تحت حمايت و سرپرستي دولت ژاپون بودن به انضمام نظام عسكري او.
چهارم: بندر آرتور و شواطي ملحقات آن و شبه جزيره لياونين «2» در تصرف دولت ژاپون ابدي بودن. «3»
پنجم «4»: ترك [كردن] روس جميع تعميرات و بناهاي راه‌آهن و راه شوسه شده و پل‌هاي آهنين معلق و تلگرافات متصله و منفصله و گلوگاههاي بنادر و جزاير و غيره الي ماشاء اللّه از جزئي و كلي هرچه هست و به تصرف ژاپون بودن.
ششم: افتتاح نمودن دولت روس راه سيبريا را به جهت تجارت تمامي دول.
هفتم: از ميان برداشتن و پست نمودن سنگرها و قلعه‌ها و برج‌هاي مرتفعه كه دولت روس در ولاد [ي] وستك «5» بنا كرده است.
هشتم: تسلط داشتن دولت ژاپون بر شبه جزيره سكالين «6» به انضمام ساير جزاير و بلاد كوچك و اراضي اوسور و آمور [ي] كه از مستملكات دولت روس است. جزاير مذكوره را دولت به ميليون‌ها از خود ژاپون زماني نيست كه خريده است.
نهم: واگذار شدن به دولت ژاپون تمامي كشتي‌هاي جنگي و غيرجنگي روس كه در اين مدت دولت ژاپون از دولت روس [به] غنيمت و به اسارت گرفته.
دهم: به صراحت قبول [كردن] و متعهد شدن دولت روس كه از اين تاريخ لغايت بيست و پنج سال كشتي جنگي به طرف درياي شرق اقصي نراند و به هيچ وجه حق كشتي‌راني در آن ديار نداشته باشد تا انقضاي مدت [تعيين شده].
يازدهم: دولت روس ولادي وستك و تمامي شهرهاي بحري آمور را به طريق رهن نزد دولت ژاپون براي اداي غرامت جنگ بگذارد، تا آخرين قسط غرامت را كه پرداخت،
______________________________
(1). غرض از كوريا همان است كه ما كره‌Coree مي‌گوييم (به تلفظ فرانسويان) و انگليسي‌زبانان‌Korea مي‌گويند و مي‌نويسند.
(2).Liaoning
(3). يعني براي هميشه تحت نظارت دولت ژاپون باشد.
(4). در متن شماره مواد قرارداد گاهي با حروف و گاهي با عدد است كه تماما با حروف نوشته شد.
(5).Vladivostok
(6).Sakhaline
ص: 863
بلاد مذكور از گرو خارج مي‌شود و به دولت روس تسليم خواهد شد.

شرايط يازده‌گانه روس است كه ژاپوني‌ها قبول نكردند

اول: دولت روس ديناري غرامت جنگ به دولت ژاپون نخواهد داد و اگر آن‌كه دولت ژاپون متمسك به گرفتن غرامت مي‌باشد، دولت روس در امتداد جنگ مداومت مي‌نمايد ولو سال‌ها باشد.
دوم: دولت روس واگذار مي‌نمايد به دولت چين [قسمت‌هاي] جنوبي [و] وسطاي منچوريا را تا حد [ود] هاربين «1» و امضا مي‌گذارد تحت نظارت جنگي ژاپون بودن [امور] نظامي [و] جنگي منچورياي چين را.
سوم: تصديق مي‌نمايد [دولت] روس حمايت و سرپرستي دولت ژاپون [بر] حكومت كوريا را به شرط استقلال «2» حكومت و سلطنت كوريا.
چهارم: واگذار مي‌نمايد دولت روس بندر پرت آرتور را به دولت ژاپون.
پنجم: واگذار مي‌كند دولت روس راه‌آهن كشيده ممتد از بندر [پرت] آرتور تا هاربين را به دولت ژاپون.
ششم: باز مي‌نمايد «3» دولت روس راه سيبريا را به جهت تجارت تمامي دول.
هفتم: دولت روس ولادي وستك را به حال طبيعي و به جا بودن بروج و حصار و غيره باز مي‌گذارد، بدون اين‌كه چيزي تسطيح كند.
هشتم: دولت روس واگذار مي‌نمايد سكالين را به موجب شرايط جداگانه به دولت ژاپون.
نهم: كشتي‌هاي جنگي روس كه در يد تصرف ژاپون آمده است بايد تمامي را به دولت روس برگرداند.
دهم: دولت روس قبول نمي‌كند ابدا كه به مدت بيست و پنج سال كشتي جنگي به طرف درياي شرق اقصي نراند و پايدار به اين خواهش نيست.
______________________________
(1).Harbin
(2). در متن: استقلاليت
(3). در متن: باز ميماند
ص: 864
يازدهم: دولت روس غرامت جنگي هرگز به دولت ژاپون نخواهد داد چه رسد كه به جهت تأمين، بلاد معروفه را به گرو گذارد.

طهران‌

حاجي شيخ الرئيس واعظ كه از شاهزادگان است، در ماه رجب، يك نفر امرد خوش صورت را كه مي‌گفتند ملوط بود حكم داد گرفتند و نزد او آورده زلفش را تراشيد.
شيخ الرئيس كه طبعي موزون دارد اين دو [بيت] شعر [را] در مدح او گفت:
چون موي تو عالمي تراشيد امروزروي دل عالمي خراشيد امروز
در هر سر موي تو دلي مسكن داشت‌جمعيت صد سلسله پاشيد امروز

طهران‌

چند نفر از تجار بادكوبه شركت اتومبيل [تأسيس] كرده‌اند و براي راه رشت تا طهران دائر نموده‌اند. مي‌گويند، قريب پنجاه، شصت عدد خواهد بود «1»، حمل مسافر و بار خواهد كرد و از قزوين به طهران مدتش قريب پنج ساعت است «2».
در عشر رمضان 1323، در طهران، چند عددش دائر شده. مي‌گويند، امين دار الضرب و اتابيك اعظم و حاجي فرج شريك شده‌اند كه قريب هشتاد اتومبيل براي راه خراسان به طهران راه بيندازند.

طهران‌

در روز غره شوال 1323، ولي خان نصر السلطنه سردار معظم پسر حبيب الله خان ساعد الدوله تنكابني «3» ملقب به سپهدار شد و امارت توپخانه را نيز به او دادند به اضافه دوازده فوج. مي‌گويند مبالغي تقديمي داده، احتمال مي‌رود كه كم‌كم وزير جنگ بشود.

طهران‌

در روز سه‌شنبه غره شوال 1323، مراسم سلام در عمارت گلستان به عمل آمد و
______________________________
(1). يعني تعداد پنجاه، شصت دستگاه اتومبيل خواهد بود.
(2). يعني مدت زمان حركت از قزوين به طهران با اتومبيل حدود پنج ساعت مي‌باشد.
(3). در متن: تنكاباني
ص: 865
آتش‌بازي را شب بعد نمودند و سفير كبير هم به حضور شاه آمد برحسب معمول.

روسيه‌

پس از آن‌كه شورش‌طلبان روسيه داوطلب حكومت مشروطه شدند و بلواي عام كردند و از طرفين خونريزي‌ها شد، ناچار امپراطور سلطنت مشروطه را قبول كرد و فرمان امپراطوري روس در باب حكومت مشروطه و برقراري مجلس شوراي ملي صادر شد و روز بيستم ماه اوت 1905 در تمام معابد روسيه قرائت شد. ولي به موجب فرمان مزبور، اكثري از حقوق تامه سلطنتي تبديل نگرديده «1»، فقط چند فقره حقوق احداث قوانين و رسيدگي در امور ماليه مملكت روس مقرر شده بود. تمام دوائر تربيت شده روس حق انتخاب وكيل براي مجلس پارلمنت نداشتند و از تمام اهالي پطرزبورغ [فقط] پنج هزار نفر حق تعيين وكيل داشتند. اين بود كه روزنامجات بناي نارضامندي از سلطنت را گذاشتند و مردم تربيت شده و مدارس بناي شورش را گذاشتند و كارخانجات بسته شد و مدارس مسدود گشت و بلواي عام در روسيه شروع شد و دكاكين را چاپيدند و ملت با دولت به نزاع پرداختند و از طرفين كشتار شد و دولت از خود آنها بي‌چاره ماند.
امپراطور كنت دويطه «2» را به وزارت عظمي منصوب داشت و به مردم روسيه وعده آزادي داده شد و در انتخاب وكلاي ملتي مجلس دوما اختيار داده شد. اعلاني از طرف امپراطور منتشر شد بدين مضمون:
قلب ما از اغتشاش و شورش اهالي بسيار افسرده و ملول است و اين اقدامات براي ممالك روسيه خيلي خطرناك خواهد بود. بنابراين تكليف اين بود كه ما از حقوق شخصي خود صرف‌نظر و هرچه زودتر اغتشاش مملكت را مرتفع نمائيم. بديهي است كه براي انجام اين مقصود بايد قوه دولت و ملت با هم منضم شود و به حكومت نيز حكم صريح داده مي‌شود كه ميل امپراطور را تمام به موقع اجرا و [به] انجام برساند.
______________________________
(1). در متن: نكرده- مقصود اين است كه امپراطور روسيه قسمت اعظم از امتيازات و اختيارات خود را حفظ كرده و تنها قسمت ناچيزي از اختيارات خود را به ملت تفويض نموده.
(2).Comte de Witte
ص: 866
اولا: آزادي صحيح در حقوق شخصي و قوه فكر و خيال و نطق و اتحاد شراكت به عموم مردم بلاد، بلاتفاوت، داده شود.
ثانيا: در انتخاب وكلاي ملت براي مجلس دوما تعويقي روي ندهد و به ساير مردم كه تاكنون حق انتخاب وكيل نداشته‌اند، اجازه داده شود كه عموما حق مداخله و انتخاب اجزا داشته باشند، تا اين‌كه مجلس دوما برقرار شود و ترتيبات قوانين را از طرف خود مجلس بدهند.
ثالثا: قانون تغييرناپذيري گذارده شود كه تا قانون جديدي از طرف مجلس دوما پسنديده و قبول نشده باشد مجري نگردد و مجلس مزبور حق رسيدگي را نيز بايد در امورات حكومتي داشته باشد. دوما عبارت است از مجلس احتساب بلديه و موافق قانون روسيه غالب امور به توسط اعضاي همين مجلس حل و عقد مي‌شود