چاتلانقوش- بنه
اشاره
از انواع پستههای وحشی است. میوه درخت را نیز در برخی کتب طب سنتی «حبة الخضرا» گویند. در ایران با نامهای محلی متعددی نامیده میشود. در اطراف تهران «چاتلانقوش»، در همدان «شاقلانقوش»، در ارسباران «چاتانقو»، در کرج، زنجان، کردستان «سقز»، ارامنه ارسباران «سقوز- راقور»، در فارس و بلوچستان «بنه»، در لرستان «گلخنگکله» یا «گلخونگکله»، در کرمانشاه «و نوشک»، در مریوان «قسقان»، در اشنویه «داربن» و در سردشت «بنشت» نامیده میشود. به فرانسویPistachier de l'Atlas و به انگلیسیWild pistacio گویند. گیاهی است از خانواده پستهAnacardiaceae ، نام علمی آنPistacia atlantica Desf . و مترادف آنPistacia mutica F .M . است.
مشخصات
درختی است به ارتفاع تا 15 متر با تنهای نسبتا قطور، ناصاف، تیرهرنگ. برگهای آن شبیه برگهای پسته شانهای فرد با 5- 2 متر برگچه، هر برگچه بیضی کشیده و نوکدار روی برگ سبز روشن مایل به آبی براق و پشت برگ سبز مات و کنار برگها کمی مژهدار است. گلها گروهی خوشهای باز هستند. میوه آن کوچک در ابعاد یک نخود کمی بزرگتر با دم دراز دارای پوست سبز که دانهای سخت در آن است. پوست سبز آن معطر و دانه آن روغنی است. از ساقه درخت چاتلانقوش صمغی استخراج میشود که
ص: 110
در نقاشی و رنگرزی استفاده میکنند و به نام سقز تلخ و سقز ارمنی در بازار عرضه میشود. این درخت و واریتههای مختلف آن به عنوان پایه برای پیوند پسته اهلی به کار میرود.
درخت چاتلانقوش در جزایر کاناری، سواحل مدیترانه تا آسیای صغیر و سوریه، قفقاز، ایران، افغانستان و پاکستان انتشار دارد. در ایران در جنگلهای نیمخشک فارس، کرمان، یزد، بلوچستان، خراسان، آذربایجان شرقی و غربی، کردستان، باختران، لرستان تا ارتفاع 3000 متر از سطح دریا و در قزوین و کلاک نزدیک کرج دیده میشود.
این درخت نیز در اثر نیش حشرهای دارای تورمهایی بنام گال است که تانن زیادی دارد و در دباغی برای ازاله موی پوست به کار میرود.
واریتههایی نیز از گونه فوق با نام چاتلانقوش در ایران میرویند که نام آنها عبارت است از:
1. چاتلانقوش کابلی با نام:
Pistacia atlantica Desf. subs cabulica( Stocks )Rech.
که مترادف آنP .cabulica Stocks گفته شده است. در کهکیلویه، شاه کوه کرمان، جبال بارز و دامنه تفتان بلوچستان و خراسان در بیرجند انتشار دارد.
2. چاتلانقوش کردی با نام:
Pistacia atlantica Desf. subs Kurdica( Zohary )Rech.
که در کرمانشاه، گیلان غرب، ایلام، کرند، سنندج، لرستان، دورود و اشترانکوه، در بختیاری تا گچساران و سیسخت، سیوند، در فارس سعادتآباد، فیروزآباد و بلوچستان دیده میشود.
3. چاتلانقوش با نام:
Pistacia atlantica Desf. subs mutica( F. M. )Rech.
که مترادف آنP .mutica F .M . گفته شده و در آذربایجان (خوی، علیبولاغ و ارسباران)، در باختران (کرند و گهواره)، لرستان، فارس، کرمان، بلوچستان، خراسان (تربت حیدریه و خواف) و در کرج انتشار دارد.
خواص- کاربرد
چاتلانقوش از نظر طبیعت و خواص خیلی شبیه میوه درختان پسته وحشی است که در مورد حبة الخضرأ شرح داده شده است. طبیعت آن در حالت تازه کمی گرم و خشک است و اگر خشک شود خیلی گرم و خشک میشود.
چاتلانقوش مدر و قاعدهآور است. برای تقویت نیروی جنسی مفید است و خون
ص: 111
بواسیر که قطع شده باشد باز میکند، معده و کلیه را گرم میکند و نفخ و گاز را تحلیل میبرد و برای سرفه، فلج، لقوه و استسقا مفید است. معمولا ترشی میاندازند و در سرکه پرورده میکنند. خوردن آن با سرکه برای پاک کردن کبد و رفع سردرد نافع است. ضماد سوخته آن برای رویانیدن مو در مواردی که بیماری ریزش مو مطرح است، مفید میباشد. بطئی الهضم است و برای گرممزاجان مضر میباشد به همین علت گرممزاجان باید با سرکه یا کتیرا و یا سکنجبین بخورند. روغن مغز چاتلانقوش نیز گرم و خشک است و مبهی است برای تقویت اعصاب نافع است. خوردن آن برای صاف کردن صدا و باز کردن انسداد گرفتگیهای مجاری عروق و همچنین برای یرقان، سختی ترشح ادرار و درد کمر، زانو، فلج و لقوه مفید است. اگر با سرکه خورده شود برای انواع سمها و سردی اعضا مفید است و مالیدن روغن آن نیز در مواضع مورد نظر نافع میباشد. مقدار خوراک آن تا 10 گرم است. چون تشنگی میآورد باید با طباشیر بخورند.
ص: 112
خربزه
اشاره
در کتب طب سنتی با نام عربی. آن «بطیّخ» نام برده شده است. به فرانسوی و انگلیسیMelon گفته میشود. گیاهی است از خانوادهCucurbitaceae ، نام علمی آنCucumis melo L . میباشد.
بوته خربزه شبیه بوته خیار است و مثل خیار خزنده و یکساله میباشد. برگها پهن، پرزدار و خشن و پیچکدار و گلهای آن زرد میباشد. گلها یک پایه است. گلهای نر روی اولین ساقهها و گلهای ماده بعد از آن روی ساقههای جوانتر ظاهر میشوند.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در تخم خربزه میریستیک اسید، املاح فسفات، ماده گالاکتان 191]، لیزین 192]، سیترولین 193]، هیستیدین 194]، تریپتوفان 195] و سیستین 196] گزارش شده است و در میوه آن اورهآز، پپتیداز[197]، پروتهآز و ویتامینهایB ,A وC یافت میشود. در
ص: 113
ریشه آن ملونامتین 198] یافت میشود [روا*]. در مغز تخم خربزه مقدار قابل ملاحظهای روغن ثابت وجود دارد.
در میوه خام خربزه و طالبی در هریک صد گرم گوشت شیرین خوردنی آن مواد زیر وجود دارد:
آب 91 گرم، هیدراتهای کربن 5/ 7 گرم، کلسیم 14 میلیگرم، پتاسیم 251 میلیگرم، فسفر 16 میلیگرم، ویتامینA 3400 واحد بینالمللی، تیامین 04/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 03/ 0 میلیگرم، نیاسین 6/ 0 میلیگرم، ویتامینC 33 میلیگرم. به طوری که ملاحظه میشود خربزه و طالبی از نظر ویتامینB ,A وC غنی میباشند.
خواص- کاربرد
جوانههای گل خربزه دارای یک ماده عامل تلخ است که قیآور و استفراغآور است. در چین مرسوم است جوانههای گل خربزه را چیده و بو داده و به صورت گرد در ظروف سربسته چینی نگه میدارند و هر وقت که برای پاک کردن شکم در موارد سنگینی معده و یا در موارد مسمومیتها که احتیاج به قی و استفراغ باشد، از این گرد به عنوان قیآور استفاده مینمایند. این گرد همچنین برای معالجه یرقان و زخمهای داخل بینی به کار میرود. در مورد زخمهای بینی کمی از آن در داخل بینی فوت میکنند [هاو]. تخم آن برای کمک به هاضمه و تسکین سرفه به کار میرود [روا*]. در هند و چین از دم میوه آن که خشک کرده و به صورت گرد درمیآورند مخلوط با اجزای دیگری به عنوان ضد قی و برای تسکین آشفتگی مصرف میشود [کروست و پتلو** و فوکود].
گرد پوست خربزه برای زود پختن گوشت مصرف میشود. سابقا در ایران مرسوم بود که از گرد ریشه خربزه به عنوان قیآور استفاده میشود. و برای این کار در حدود 8- 7 گرم گرد ریشه مصرف میشده است و میخوردند]Schlimmer[ .
طبیعت خربزه از نظر حکمای طب سنتی معتدل و تر و شیرین آن گرم و تر است و گرمک از نظر حرارت و رطوبت معتدل است.
از نظر خواص معتقدند که دماغ را مرطوب میکند و برای چاق کردن بدن مؤثر
ص: 114
است و برای یرقان و استسقا مفید است. مدر است، قاعدهآور و ترشح شیر را نیز زیاد میکند. برای اخراج سنگ مثانه مفید است. اسراف در خوردن آن مسهل و برای کلیه نافع است. اگر ناشتا خورده شود ایجاد تبهای صفراوی میکند و اگر بعد از طعام خورده شود موجب ترش کردن غذا میشود و بهترین وقت خوردن آن بین دو طعام است. ضماد گوشت خربزه برای تسکین ورم و درد چشم و ورمهای سخت نافع است.
خوردن 8 گرم از گرد پوست خشک آن برای خرد کردن سنگ مثانه مفید است و اگر در دیگ انداخته شود موجب تسریع در پختن گوشت میشود. 10- 5 گرم از ریشه آن قیآور است. تخم آن از نظر طبیعت گرم و تر و بازکننده گرفتگیهای کبد و زیادکننده ترشح ادرار است. کلیه و مثانه را پاک میکند و ملین است و نیروی جنسی را افزایش میدهد. برای سرفههای گرم، درد سینه، خشونت زبان و حلق، تبهای گرم، تشنگی، سوزش مجرای ادرار و التیام زخم و خراش حادث در مجرای آلت مرد که در اثر عبور سنگ مثانه ایجاد شده باشد، بسیار مؤثر است. مضر طحال است که از این نظر باید با عسل و بنفشه خورده شود. مقدار خوراک مغز تخم آن از 20- 8 گرم است. بخور پوست و تخم آن باهم برای تحلیل ورمی که از سرمازدگی و برف در چشم ایجاد شده باشد بسیار مؤثر است. برای این مطلب بهتر است که تخم و ریشه آن را یکجا در پوست گذارده خشک کنند و از جدا کردن تخم و تمیز کردن آن خودداری شود.
در چین از خربزههای با گوشت زرد و طالبی برای درمان التهاب کبد استفاده میکنند. در گواتمالا مغز تخم خربزه را کوبیده و برای اخراج انگل معده میخورند.
در فیلیپین از کوبیده تخم خربزه برای درمان سرطان و افزایش ترشحات عادت ماهیانه استفاده میکنند و میخورند. در هند از تخم خربزه به عنوان مدرّ مصرف میشود و در افریقا کوبیده تخم خربزه را در آشی که با غلات بخصوص یولاف درست میکنند ریخته و برای سقط جنین میخورند.
توضیح: از انواع خربزه «طالبی» و «گرمک» است که به ترتیب نوع دیررس و زودرس طالبی است. به فرانسوی طالبی راCantaloup یاMelon Cantaloup گویند و با کیفیت متفاوتی از نظر شکل و نوع گوشت و رنگ و طعم هر دو نوع از یک خانواده و جنس هستند و خواص دارویی آنها تقریبا مشابه است.[199]
معارف گیاهی ؛ ج2 ؛ ص114
ع دیگر «دستنبو» یا «دستانبویه» است که در بعضی از مناطق غرب ایران
ص: 115
چند رقم طالبی
«شمامه» گفته میشود. به فرانسوی آن راShemma وMelon Jaune odorant گویند.
پوست آن مخطط است و معطر میباشد و کوچک. نام علمی آنCucumis Shemma است.
نظری به تحقیقات جدید علمی درباره خواص درمانی خربزه و طالبی
در یک تحقیق جالب جدید که توسط پژوهشگران آرژانتینی و آلمانی به عمل آمده نشان داده شده است که طالبی درست در ردیف پیاز و سیر و زنجبیل خاصیت ضد انعقاد خون دارد. محققان مقداری از پلاتلتهای 200] خون خود را گرفته با کمی گوشت آبدار و شیرین طالبی که در ماشین مخلوط کن آشپزخانه کاملا له شده بود مخلوط نموده و مشاهده کردند که در طالبی عاملی وجود دارد که شدیدا مانع
ص: 116
رویهم انباشته شدن غیر طبیعی پلاتلتها میشود و در نتیجه از انعقاد و لخته شدن خون که عامل حملههای قلبی است جلوگیری مینماید.
توضیح: پلاتلتها یک دیسکهای گرد یا تخممرغی شکل به قطر 4- 2 هزارم میلیمتر هستند که در خون جانوران ذی فقار و انسان وجود دارد. پلاتلتها به تعداد 200 هزار تا 300 هزار در هر میلیمتر مکعب خون انسان سالم یافت میشود و خالی از هموگلوبین هستند. پلاتلتها عامل بسیار مهم بند آمدن خون و انعقاد خون هستند و اگر تعداد آنها خیلی بیش از حد نرمال شود علایم بیماریهایی میباشند که باید درمان شوند.
در آزمایش فوق همین اشخاص که پلاتلت خون خود را برای بررسی داده بودند پس از خوردن چند آسپیرین مجددا از آنها خون گرفته شد مشاهده گردید که پلاتلتها باز خیلی کمتر تمایل به انباشته شدن و ایجاد لخته از خود نشان دادند. و نتیجه گرفته شد که اگر آسپیرین و طالبی باهم خورده شود یک ضد انعقاد خون نیرومندتری تشکیل میگردد.
ماده شیمیایی ضد انعقاد خون در طالبی را محققان با نام آدنوزین 201] تشخیص دادند. و آدنوزین همان ترکیب شیمیایی طبیعی است که در پیاز و سیر وجود دارد و به آنها خاصیت ضد انعقاد خون میدهد. بنابراین طالبی یکی دیگر از خوراکیهایی است که برای رقیق کردن خون و کاهش خطر حملههای قلبی میتواند کمک کند.
طالبی به عنوان تریاق سرطان
در بررسیهای اپیدمیولوژی که ضمن آن رژیمهای مختلف غذایی از نظر آثار مبارزه با سرطان مقایسه میشوند، طالبی در ردیف سایر گیاهان و مواد خوراکی ضد سرطان مانند مرکبات و سبزیهای سبز و نارنجی خواص ضد سرطانی از خود نشان میدهد. مثلا در سال 1985 در پژوهشی که روی 1271 نفر از ساکنین ایالت ماساچوست امریکا در سنین حدود 66 سال به عمل آمده مشاهده شده است که بین آنها عدهای که بیشترین مقدار میوهها و سبزیهای زرد و نارنجی و طالبی میخوردهاند کمترین نرخ ابتلاء به سرطان را دارا بودهاند. و در حقیقت آن عدهای که
ص: 117
از همه بیشتر میخوردند کمتر از 3/ 0 درصد خطر سرطان آنها را تهدید میکرده است. دانشمندان این خاصیت طالبی را مدیون مقدار زیادی مواد شیمیایی ضد سرطان کاروتنوئید که در طالبی یافت میشود، میدانند.
ص: 118
خرما
اشاره
در کتب طب سنتی با نام «تمر» نام برده میشود. میوه درختی است که به فارسی «درخت خرما» و به عربی «نخل»، به فرانسویDattier وPalmier و به انگلیسیDate -plam گویند. گیاهی است از خانوادهPalmaceae که نام علمی آنPhoenix dactylifera L . میباشد.
مشخصات
درخت خرما که ارتفاع آن 20- 10 متر میشود دارای تنهای است استوانهای صاف قایم بدون انشعاب که آثار برگهای قدیم درخت روی آن به صورت برجستگیهایی باقی میماند. برگهای آن پری در قاعده خاردار، دراز به طول 6- 3 متر به رنگ سبز تیره با برگچههای سخت و خشن و مومی.
درخت خرما درختی است دو پایه، عدهای از درختها نر و عدهای از درختها ماده هستند. اگر درخت از کشت دانه حاصل شده باشد گلهای آن پس از دهسالگی ظاهر میشود و درخت شروع به گل دادن مینماید، ولی اگر درخت از پاجوش حاصل شده باشد (که معمول این است) پس از 5- 4 سال شروع به گل دادن مینماید. در اوایل ظهور، گلها در یک محفظه قهوهایرنگ نسج گیاهی قرار دارند و پس از اینکه گلهای ماده با گرده گلهای نر که از درخت نر گرفته شده تلقیح شدند، میوهها بتدریج ظاهر میشوند. از مرحله گل بودن تا خرما شدن زارعین محلی هفت مرحله را نامگذاری
ص: 119
کردهاند که نامهای مراحل هفتگانه میوه شدن خرما عبارتاند از:
1. طلع: که بهار خرما میباشد. گرده بهار نر را «گشن» گویند و آن را تارونه نیز میگویند. در شیراز معمول است عرق تارونه از طلع تهیه و در بازار عرضه میشود.
2. بلح: گلهای ماده تلقیحشده را گویند.
3. خلال: غوره خرما که هنوز سبز است و شیرین نشده است.
4. بسر: غوره خرما که زرد شده باشد.
5. قسب: که به فارسی «خرمای سنگاشکن» و شیرازیها به آن «قسبک» گویند.
6. رطب: خرمای رسیده تازه است که رطوبت آن زیاد است.
7. تمر: خرمای رنگگرفته رسیده و آماده برای چیدن است که کمی خشکتر از رطب میباشد، هریک از مراحل فوق خواص درمانی نسبتا متفاوتی دارند که به علت عدم دسترسی همگان به آنها از نظر احتراز از تطویل کلام فقط به ذکر مرحله هفتم یعنی تمر پرداخته میشود.
میوه رسیده خرما یا تمر بسته به نوع آن به رنگهای قهوهای روشن، قهوهای، قهوهای تیره مایل به سیاه میباشد و گوشتی شیرین دارای یک هسته دراز به طول 3- 1 سانتیمتر و قطر 5- 2 میلیمتر است که به صورت خوشههای بزرگ ظاهر میشود. در بعضی ارقام، هسته به قدری کوچک است که تقریبا دیده نمیشود. تکثیر خرما از طریق کاشت پاجوشهای آن است که از پای درخت گرفته میشود. این پاجوشها که 15- 10 کیلوگرم وزن دارند در بهار به فاصله 8- 7 متر از هر طرف در محل اصلی کاشته میشوند و برای هر سه پایه نر معمولا یک پایه ماده میگذارند و میکارند.
خرما بومی مناطق گرمسیر افریقا و عربستان است و در سایر مناطق گرم جهان نیز کاشته میشود. در ایران در تمام مناطق گرمسیر کشور از جمله در قصر شیرین، مناطق مختلف خوزستان، کرمان، فارس، بلوچستان و نواحی مرکزی کاشته میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی خرمای رسیده یا تمر دارای مقدار قابل ملاحظهای مواد قندی (حدود 70- 65 درصد) میباشد که حدود 25 درصد آن ساکاروز و 45 درصد گلوکوز و سایر هیدراتهای کربن است. به علاوه دارای مواد لعابی، انواع ویتامینهایD ,B ,A وE ، مقدار قابل ملاحظهای پتاسیم (648 میلیگرم در هر 100 گرم) و مقدار کمی نیز از سایر املاح میباشد.
ص: 120
درخت خرما با خوشههای میوه
در هریک صد گرم قسمت قابل خوردن خرمای خام و خشک مواد زیر موجود است:
آب 22 گرم، پروتئین 2/ 2 گرم، مواد چرب 5/ 0 گرم، هیدراتهای کربن 72 گرم، خاکستر 9/ 1 گرم، کلسیم 59 میلیگرم، فسفر 63 میلیگرم، آهن 3 میلیگرم، سدیم 1 میلیگرم، پتاسیم 648 میلیگرم، ویتامینA 50 واحد بینالمللی، تیامین 09/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 1/ 0 میلیگرم، نیاسین 2/ 2 میلیگرم.
خواص- کاربرد
خرما از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و کمی خشک و بعضی آن را گرم و کمی تر میدانند. در مورد خواص آن معتقدند که خرما از میوههای سینهای است (خرما، انجیر، عناب و مویز) و از جوشانده 50 گرم آن در 1000 گرم آب پس از صاف شدن شربت بسیار مؤثری برای رفع خشونت و نرم کردن سینه به دست میآید. برای فلج، لقوه، تقویت کلیه، درد کمر، نرم کردن مفاصل و برای سینه اشخاص سردمزاج خوب است. خوردن دمکرده خرما با شنبلیله برای تبهای بلغمی و
ص: 121
خرد کردن سنگ مثانه مفید است. اگر خیسکرده آن در شیر تازه که کمی دارچین در آن ریخته شده باشد بخورند و پس از آن هم باز کمی شیر بیاشامند برای تقویت نیروی جنسی مؤثر است. از نظر هضم ثقیل و بطئی الهضم است و برای گرممزاجان خوب نیست. خرما معمولا برای ساکنین مناطق غیر خرماخیز مناسب نیست.
خرما موجب گرفتگی کبد، طحال، اختلال در اخلاط، سردرد، درد دندان و زخم در دهان میشود. برای رفع این عوارض میتوان آب انار، سکنجبین و بادام بیپوست خورد و بعد از خوردن خرما در اینگونه اقلیمهای غیر خرماخیز باید دهان را با آب نیمگرم که سماق در آن خیسانده باشند و یا با سرکه شست و سرانجام ممکن است با جویدن طرخون که مدتی در دهان نگهداشته شود، از بروز این عوارض جلوگیری کرد.
درخت خرما
1. میوه 2. مقطع میوه
ص: 122
هسته خرما گرم و خشک است و خیلی قابض. خوردن دمکرده آن برای خرد کردن سنگ مثانه و ساییده آن برای بند آوردن اسهال و گرد سوخته آن برای زخمهای بدخیم نافع است.
در هند از صمغ درخت خرما برای رفع اسهال و معالجه بیماریهای مجاری تناسلی و ادرار استفاده میشود و از میوه خرمای بیهسته برای نرم کردن سینه، و به عنوان ملین، برای آسم و ناراحتیهای سینه و رفع سرفه مصرف مینمایند، همچنین در موارد تب و سوزاک کاربرد دارد، ضمنا برای افزایش نیروی جنسی میخورند.
طبق مطالعات جدید روشن شده است که دانههای گرده تلقیح خرما موجب تحریک غدد جنسی در مرد و زن میشود و خوردن عصاره 10 گرم از گرده تلقیح خرما محسوسا موجب افزایش وزن تخمدان در زن و بیضهها در مرد میشود. از همین نظر است که عرق تارونه تهیه میشود و مورد توجه است.
ص: 123
خرمالو
اشاره
میوه درختی است که درخت آن به فرانسویPlaqueminier Kaki وPersimonia Kaki وCoing de Chine و به انگلیسیKaki وPersimmon tree وJapanese persimmon وKaki persimmon گفته میشود. گیاهی است از خانوادهEbenaceae ، نام علمی آنDiospyros Kaki و مترادفهای آنDiospyros chinesis BI . وDiospyros Schi -Tse Bunge وDiospyros roxburghii Carr . از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است.
مشخصات
درخت کوتاهی است به ارتفاع 5- 4 متر، برگهای آن ساده، کامل، متناوب، بیضی، نوکتیز و بدون دندانه به رنگ سبز حنایی. گلهای آن کوچک در گروه چندتایی به رنگ سفید با حاشیه زردرنگ، یا منفرد. میوه آن شلغمیشکل، به رنگ نارنجی که پس از رسیدن قرمز تیره میشود و به ابعاد یک سیب است. گوشت میوه آن نرم در حالت نارس گس و در حالت رسیدن شیرین و مطبوع است.
درخت خرمالو از طریق پیوند روی پایه کلهو ازدیاد میشود (کلهو یاDiospyros lotus در جنگلهای شمال ایران فراوان است). میوههای خرمالو در ایران در شهرها که بهطور منفرد کاشته میشود، معمولا بدون تخم است ولی در کنار دریای خزر در اثر وجود کلهو، گلهای آن تلقیح شده و تخمدار میشود. خرمالو بومی چین و
ص: 124
ژاپن است و در ایران بهطور پرورشی و پیوند روی کلهو تکثیر میشود. تخم بوداده خرمالو را به جای قهوه در چین کوبیده و استفاده میکنند.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی میوه خرمالو دارای مقدار زیادی تانن و قند ساکاروز، تریاوکسی بنزول 202]، مالیک اسید، تریاوکسی بنزوئیک اسید[203]، آرابینوز[204]، پنتوزان 205]، لیکوپن 206] و زآکسانتین 207]، یک اکسیداز[208] و ویتامینهایB ,A وC و کاروتن میباشد]M .P .E .SE .A[ .
در تخم آن مانان 209] [روا*] وجود دارد. میوه نارس خرمالو دارای شیبوئول 210] میباشد که باعث کاهش فشار خون بالا میشود. مواد عامل آن فلوروگلوسینول 211] و گالیک اسید است.
کالیس 212] یعنی کاسبرگهای گل و به عبارت روشنتر برگچههای سبز زیر گل دارای مواد متبلور غیر ازته میباشد. گزارش بررسیهای تکمیلی دیگری نشان میدهد که در چوب خرمالو ماده سیتوسترول وجود دارد و به علاوه در خرمالو در حدود 02/ 0 درصد مواد فلاونوئید[213] و آستراژتین 214] یافت میشود]S .G .I .M .P[ .
در هریک صد گرم خرمالوی رسیده در قسمت قابل خوردن آن مواد زیر موجود است:
آب 78 گرم، پروتئین 7/ 0 گرم، چربی 4/ 0 گرم، هیدرات کربن 7/ 19 گرم،
ص: 125
شاخه خرمالو با گل. 1. میوه خرمالو
کلسیم 6 میلیگرم، فسفر 26 میلیگرم، سدیم 6 میلیگرم، پتاسیم 174 میلیگرم، ویتامینA 2710 واحد بینالمللی، تیامین 03/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 02/ 0 میلیگرم، نیاسین 1/ 0 میلیگرم، ویتامینC 11 میلیگرم و انرژی غذایی 77 کالری.
خواص- کاربرد
در طب گیاهی جدید بطور عمده از شیرهای که در اثر فشار میوه نارس خرمالو گرفته میشود و از کاسبرگهای گل (برگچههای زیر گل) و قسمت دم گل واقع در زیر گل استفاده میشود. در چین میوه خرمالو برای تقویت معده و به عنوان قابض [روا*] و نرمکننده سینه استفاده میشود [فوکود، کروست و پتلو**]. و برای آرام کردن سکسکه نیز نافع است [ایشیدویا]. شیرهای که از فشردن میوه نارس خرمالو به دست میآید، برای پایین آوردن فشار خون بالا خیلی مؤثر است [چونگ کوئوتونونگ یائوچی . خونریزی را بند میآورد و ورم و التهاب بواسیر را فرومینشاند. مانند ملین عمل میکند و داروی مؤثری برای تیفوس و تیفوئید است [هاو]. جوشاندهای که از کاسبرگهای زیر گل و دم گل تهیه میشود، برای معالجه سرفههای سخت و تنفس سخت یا عسر النفس نافع است [استوارت و ضمنا برای تهوع نیز مفید است [چیو*].
ص: 126
دمکرده گل آن مقوی معده است و ضد قی، تهوع [لوئی**]، و ضد سرفه [کاریونه و کیمورا*] است. پوست درخت و چوب خرمالو به عنوان قابض در مورد ترشحات زیاد و بندآورنده خون در زخمها و جراحات تجویز میشود. جوشانده برگهای آن ضد سرفه و ضد تب است [هو]. ریشه آن قابض است [استوارت .
ص: 127
زالزالک
اشاره
به فارسی در مناطق غیر جنگلی ایران معمولا «زالزالک» و در مناطق جنگلی بهطور کلی «ولیک» و بسته به رنگ میوه «سرخ ولیک» و «سیاه ولیک» گفته میشود. ولی نام محلی آن در هریک از مناطق کشور متفاوت است از جمله در لاهیجان «کمار»، در رامسر و شهسوار «کجیل»، در دیلمان و رودسر «مارخ»، در گرگان و بعضی نقاط بختیاری «ولک، بلک و ولیک»، در شهسوار «کتکتی»، در اطراف تهران و همدان و اصفهان «گوچ»، در خلخال و آذربایجان «گیچ- یمیشان»، در باختران و همدان و پشتکوه «گویچ»، در سردشت «گیویژ، گوژ و گویشک»، در فارس «کیالک» و در ارسباران «آتگتی» نام برده میشود.
به گونههایی که دارای میوه سیاه هستند در آستارا و گرگانرود «قرهگیله»، در شفارود «سیاهلله» در اطراف رشت «سیاه کوتی و سیاه کوتیل»، در طالش «مونبرو»، در شهسوار «سیاه کوتکوتی»، در دره کتول «سیاهولیک»، در نواحی ترکزبان منجیل، رامیان، طوالش، قزوین و خراسان «یمیشان» گفته میشود.
به گونههایی که دارای میوه سرخرنگ هستند در نور «شالولیک»، در کتول «سرخولیک»، در گرگانرود «کمبر»، در شفارود «سرالالا»، در اطراف رشت «سگ کامپوره»، در شهسوار «ولیک» و در سردشت «گوژسوره» گفته میشود.
در کتب طب سنتی با نامهای «خفچه»، «زعرور الادویه» نام برده شده و در بعضی کتب هم «تفاحبری» آمده است. به فرانسویAubepine وAubespine و
ص: 128
Nobleepine
وEpine blanche و به انگلیسیMaytree وThornapple tree وWhite thorn وHaw thorn گفته میشود. درختچهای است از خانوادهRosaceae از جنسCrataegus . نام علمی و مشخصات ارقام مختلفه آن که اغلب در ایران میرویند در قسمت آخر این بخش آمده است.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی طبق گزارش علمی که در(G .I .M .P) آمده است در گونهCrataegus Oxyacantha مواد زیر مشخص شده است: اکسالیک اسید و در ساقهها و جستهای جوان و سبز زالزالکHCN گلوکوزید[215] و ماده عامل تلخ به نام کراتگین 216] که مشابه اسکولین 217] است. عصاره شاخههای جوان زالزالک عمل فلجکننده روی مرکز تنفسی دارد و در مورد قلب پستانداران اثر سمی دارد. میوه تازه زالزالک دارای سیتریک اسید و تارتاریک اسید و کراتگوس اسید[218]، پکتین، روغن چرب، قندهای گلوکوز و فروکتوز[219] است.
در هسته آن ماده آمیگدالین و امولسین 220] وجود دارد. در گلهای آن در حدود 157/ 0 درصد اسانس و همچنین تریمتیلآمین 221]، کوئرسیترین و کوئرسیتین یافت میشود.
در گزارش دیگری در]S .G .I .M .P[ آمده است که ماده عامل زالزالک در گونهC .oxyacantha ماده کراتگوس لاکتون 222] است که مفتح قلبی است یعنی موجب باز شدن و گشاد شدن رگهای کورونر قلب میگردد. بنابراین داروی قلبی است. در برگهای آن بیشتر از میوه آن ماده فلاونوئید مشخص شده است.
در گزارش دیگری که در]M .P .E .SE .A[ منتشر شده آمده است که در میوه زالزالک گونههایCrataegus monogynus وCrataegus pinnatifidus مواد
ص: 129
کراتگولیک اسید[223] و تانیک اسید[224] و قندهای میوه وجود دارد [چیو*].
خواص- کاربرد
در چین عصارهای از گرد ریشه خشکشده گونهC .monogynus تهیه میکنند که دارای خاصیت مفتح و بازکننده شریانهای قلب میباشد [واتانابه*].
در کره میوه زالزالک گونهC .Pinnatifidus برای رفع ناراحتیهای گوارشی [چونگ**] و اسهال [ایشیدویا] به کار میرود. در ملاحظات [استوارت آمده است که در چین مردم معمولا زالزالک را در سطح گستردهای به عنوان میوه میخورند، بنابراین نمیتواند اثر فیزیولوژیکی شدید نامناسبی برای سیستم بدن داشته باشد.
بهطور کلی خواص میوه زالزالک را ضد کمی ویتامینC ، ملین، مقوی معده، مفتح و بازکننده گرفتگیها و محرک میدانند. [روا*] معتقد است که زغال میوه زالزالک (میوه را میسوزانند که زغال شود) یک زغال گیاهی بسیار مفید است و برای معالجه سوءهاضمه و بخصوص برای بند آوردن اسهال خیلی نافع است.
در هندوستان از عصاره آبی میوه زالزالک به عنوان مقوی برای تقویت قلب میخورند و برای معالجه بیماریهای ارگانیک و فونکشنال 225] قلب نظیر دیسپنوئا[226] (تنگی نفس که ناشی از ضایعات قلبی باشد) و هایپرتروفی 227] (بزرگ شدن قلب) و ضعف قلب تجویز میشود. حکمای طب سنتی ایران زالزالک را از نظر طبیعت سرد و خشک میدانند و از پوست درخت به عنوان تببر استفاده میکنند.
بهطور کلی دمکرده گلهای زالزالک و یا گرد گل خشکشده آن به مقدار 8- 5 گرم در روز برای ضعف قلب، آنژین، ورم آئورت، اختلالات عصبی از جمله نگرانی، بیخوابی، سرگیجه، احساس صدا در گوش و نظایر آن مفید است.
در فرانسه یک قاشق سوپخوری گل زالزالک را در یک فنجان آب جوش دم میکنند، 3- 2 فنجان از آن را در روز به عنوان ضد اسپاسم، رفعکننده بیخوابی و ناراحتیهای دوران یائسگی میخورند.
ص: 130
مشخصات گونههای مختلف زالزالک و نام علمی آنها:
1. زالزالک گونهC .aronia (L .) Bosc . و مترادفهای آنC .azarolus Subsp aronia (L .) Riedl . وC .azarolus var aronia L . میباشد. این گونه در فارس «کیالک» و در دره قاسملو آذربایجان غربی «کویشک اسبی» و در سردشت «گوژزرده» گفته میشود. به فرانسویEpine d'Espegne وAubepine azerolier و به انگلیسیAzerole نامیده میشود.
درختچهای است با خارهای کوتاه به طول یک سانتیمتر و ارتفاع درختچه در حدود 7 متر. شاخههای جوان آن خزی نمدی و سپس صاف و سفید مایل به قهوهای میشود. برگهایش بادبزنی شکل تخممرغی که قسمت انتهایی آن معمولا به قسمتهای عمیقی تقسیم و به چند قسمت منقسم میشود، دندانهدار است و بهطور کلی شبیه برگ جعفری با تقسیمات پنجهای میباشد. میوه آن گوشتی گرد زرد مایل به سرخی به قطر 2- 5/ 1 سانتیمتر دارای چندین هسته است، طعم آن ترش و شیرین میباشد.
این گونه در خاورمیانه از سوریه، لبنان، عراق تا آناتولی و ایران و ترکستان انتشار دارد. در ایران در ارتفاعات زاگروس، همدان، اراک، باختران، لرستان (اشترانکوه و شهبازان) و در فارس در کتل پیرزن، کازرون، تل خسرو و تختجمشید و نیز در دامنههای استپی البرز، در ارتفاعات دره کرج، زنجان، کوهین، در سیاهبیشه و چالوس دیده میشود.
2. زالزالک گونهCrataegus atrosanguinea Pojark . درختی است کوتاه به بلندی 12- 10 متر، میوه آن سرخرنگ با خالهای سفید و دارای دو هسته است. این درخت در ارمنستان و ایران و عراق انتشار دارد. در ایران در دره چالوس، ارسباران، کردستان، تربت حیدریه و در کرج و راجرد قم پراکنده است.
3. زالزالک گونهC .meyeri Pojark و مترادفهای آنC .pectinata C .A .M . وC .oxyacantha var pectinata Schmahl . وC .tournefortii C .koch میباشد.
درخت کوچک یا درختچهای است به بلندی تا 4 متر، میوه آن تخممرغی گرد و سرخرنگ است به قطر 2- 1 سانتیمتر و پایک آن بلند 10- 3 سانتیمتر است.
این درختچه در ترکیه، ارمنستان و ایران میروید. در ایران در ارتفاعات البرز، زاگروس از دربند، دره چالوس، کلاردشت و دشت نظیر و پل زنگوله و ارسباران تا ارتفاعات بختیاری و لرستان و جبال بارز کرمان انتشار دارد.
4. زالزالک گونهC .microphylla C .Koch . درختچهای است خاردار، میوه آن
ص: 131
زالزالک
شاخه با میوه
زالزالک
شاخهای گلدار
تخممرغی کوچک به درازای 16- 9 میلیمتر. این درختچه در جنگلهای شمال ایران از رامیان تا رودبار و آستارا و اردبیل و همچنین در غرب ایران در ماهیدشت و باختران و در لرستان در دورود و در خراسان در کوه بسک انتشار دارد.
5. زالزالک گونهC .monogyna Jacq .. درختی است با خارهای محوری به طول 2- 1 سانتیمتر. گلهای آن سفید یا صورتی میوه آن تقریبا گرد و سرخرنگ و قطر آن در حدود 1 سانتیمتر است. این گونه که دو واریته در ایران دارد در ارتفاعات زاگروس و در اصفهان و سپیددشت لرستان و جاده قم به تهران در ارتفاع 1000 متر دیده میشود.
6. زالزالک پرپرC .monogyna Jacq .var rubroplena . درخت زیبایی است که در باغها کاشته میشود، در بهار شکوفههای پرپر صورتیرنگ زیبایی دارد.
7.C .pentagyna Waldst Kit . درختی است به بلندی 8 متر با خارهای
ص: 132
معدود و کوتاه، میوه آن سیاه یا ارغوانی تیره کروی به قطر 1 سانتیمتر و دارای چند واریته و تحت گونه است و در جنگلهای شمال ایران از گرگان و رامیان تا آستارا انتشار دارد.
8.C .persica Pojark درختی است به بلندی 6- 5 متر، میوه آن تخممرغی به رنگ سرخ به طول 5/ 1- 1 سانتیمتر. این درخت در ارتفاعات بختیاری دیده میشود.
9. زالزالک گونهC .pontica C .koch . در بختیاری و جبال بارز کرمان انتشار دارد و در دره چالوس در ارتفاع 900 متر از سطح دریا نیز دیده میشود. درختی است به بلندی 10 متر بیخار. شاخههای آن خزی، میوه آن تقریبا گرد و زردرنگ به قطر 12- 8 میلیمتر است.
10.C .psudoambigua Pojark درختی است بدون خار میوه آن تخممرغی و به رنگ ارغوانی تیره میباشد. در ایران در کوههای هزارمسجد خراسان و در دامنههای البرز در شیرپلا دیده میشود.
11.C .sinaica Boiss . دارای میوه کشیده و سرخرنگ به قطر 10- 8 میلیمتر، در ایران در کوه دنا انتشار دارد.
12.C .pinnatifidus Bge . درختی است بیخار میوه نارس آن کرکدار و پس از رسیدن سرخ و صاف میشود. این درخت در کرج انتشار دارد.
برای تکثیر زالزالک تخم آن را قبل از زمستان در لای ماسه میخوابانند و پس از کاشت آنها در خزانه نهالهای سال دوم و سوم را به محل باغ منتقل مینمایند. برای به دست آوردن ارقام زینتی باید روی پایه زالزالک وحشی پیوند زد.
ص: 133
زردآلو
اشاره
به فارسی انواع آن را «زردآلو»، «شکرپاره»، «قیسی» و در کردستان «مشمش» نامند و خشک کرده آن را برگه زردآلو و برگه قیسی و خوبانی گویند. در کتب طب سنتی قدیم با نام «مشمش» آمده است.
میوه درختی است که درخت آن را به فرانسویAbricotier و به انگلیسیApricot tree گویند. گیاهی است از خانوادهRosaceae ، نام علمی آنPrunus armeniaca L . و مترادف آنArmeniaca vuglaris Lam . است.
مشخصات
درخت زردآلو به بلندی 6- 4 متر با تاج کروی است. پوست تنه آن در جوانی ظریف به رنگ سبز مایل به قهوهای پس از آن در سنین پیری و در درختان کهن به رنگ مایل به قرمز درآمده و ترکهای محسوسی میخورد. برگهای آن ساده قلبیشکل، لیز به رنگ سبز درخشان و زیبا که کناره آن دندانهدار است و دمبرگ درازی دارد. گلهای آن در اوایل بهار به رنگ سفید یا صورتی بدون دم گل بهطور منفرد یا دوتایی ظاهر میشود. میوه آن که در گونههای وحشی کوچک است در انواع پرورش یافته نسبتا درشت، خوش طعم، شیرین، کرویشکل کمی تخممرغی و گوشت آن به رنگ زرد روشن و در داخل آن هستهای قرار دارد که دارای پوست سخت خشبی ولی برخلاف هلو صاف است و معمولا در اغلب ارقام به گوشت نمیچسبد.
ص: 134
در داخل هسته، مغزی به شکل بادام با پوست نازک وجود دارد که طعم آن شیرین و در برخی موارد تلخ است. میوه زردآلو معمولا در اقلیم مناطق معتدله ایران در تیر و مرداد میرسد.
زردآلو بومی منچوری، مغولستان و شمال چین است و ابتدا آن را بومی ارمنستان میدانستند و به همین علت نام آن را منسوب به ارمنستان گذاردهاند. در ایران در مناطق استپی کشت میشود و انواع متنوعی دارد. تکثیر زردآلو از طریق پیوند آن انجام میگیرد و هسته زردآلو فقط به منظور به دست آوردن پایه برای پیوند کاشته میشود. پیوند زردآلو شکمی و پایههایی که بیشتر برای پیوند انتخاب میشوند عبارتاند از: برای خاکهای عمیق و مناطق گرم و آفتابی معمولا از پایه حاصله از هسته زردآلو استفاده میشود و در مناطقی با خاکهای آهکی، بادام به عنوان پایه زردآلو به کار میرود.
در بعضی مناطق پایه هلوی وحشی را برای پیوند زردآلو انتخاب میکنند که متأسفانه اغلب پاجوشهای غیر پیوندی میدهد. پیوند زردآلو را معمولا در ارتفاع 10- 8 سانتیمتر از سطح خاک میزنند.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در مغز هسته زردآلو وجود روغن چرب و روغن اتری یا اتریالاویل 228] و چند انزیم و آمیگدالین گزارش شده است و در میوه زردآلو لیکوپن و آلفا- کاروتن 229] و ویتامینA یافت میشود]G .I .M .P[ .
در سند و گزارش علمی دیگری آمده است که در مغز هسته زردآلو، روغن چرب و پروتئین 230]، قند آرابینوز، خاکستر، اسانس روغنی فرّار، آمیگدالوزید[231]، امولسین، لاکتاز سلوبیاز[232] و ویتامینA وC وجود دارد [روا*].
گلوکوزید آمیگدالین تحت تأثیر انزیمها و آب به گلوکوز و سیانیک اسید[233] و
ص: 135
بنزآلدئید[234] تجزیه میشود [چیو* و کاریونه و کیمورا*]. سیانیک اسید به فرمولHOCN یک ترکیب سمّی است.
در هریک صد گرم گوشت شیرین زردآلو مواد زیر وجود دارد:
آب 85 گرم، هیدراتهای کربن 12 گرم، پروتئین 1 گرم، خاکستر 7/ 0 گرم، کلسیم 17 میلیگرم، فسفر 23 میلیگرم، آهن 5/ 0 میلیگرم، سدیم 1 میلیگرم، پتاسیم 281 میلیگرم، ویتامینA 2700 واحد بینالمللی، ویتامینC 10 میلیگرم، تیامین 03/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 04/ 0 میلیگرم، نیاسین 6/ 0 میلیگرم و مقدار زیادی منیزیم.
خواص- کاربرد
کاربرد زردآلو در مناطق خاور دور، طبق آنچه که در مدارک علمی طب سنتی منتشره در مغرب زمین آمده است: در کره از مغز هسته آن به عنوان داروی سینه و معالجه خشکی حلق و گلو استفاده میشود [چونگ**]. و برای بیماریهای ورم حنجره (لارنژیت) و بیماریهای ریه و آبسهها به کار میرود [ایشیدویا]. در چین و ژاپن به عنوان تصفیهکننده خون و ضد سرفه [روا*]، مسکّن ناراحتیهای مرکز تنفسی [چیو*]، و مقوی و ضد تشنج و برای سرماخوردگیهای سخت و آسمهای برونشیتی 235] [ایچیمورا]، روماتیسم، ورمهای پا و یبوست تجویز میشود [لوئی**]. جوشانده برگ پخته زردآلو اشتهاآور است [هو]. روغنی که از مغز هسته آن گرفته میشود به ترکیبات دارویی ضد سرفه اضافه میشود [کاریونه و کیمورا*]. در هند و چین مرسوم است که لهشده زردآلو را میجوند ولی بلع نمیکنند و به این ترتیب معتقدند که لولههای برونشی از سرما در دوران زمستان محافظت میشود و آسیب نمیبیند [کروست و پتلو**]. [استوارت معتقد است که گل و برگ و مغز هسته و خلاصه تمام قسمتهای هوایی گیاه در موارد فوق مؤثر است.
زردآلو از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی سرد و تر است و شیرین آن کمی گرم میباشد. از نظر خواص آن بازکننده گرفتگیهای مجاری عروق و نرمکننده سفتیها میباشد. زردآلوی شیرین ملین مزاج است و برای گرممزاجان مفید است و موجب رفع بدبویی دهان میشود. خوردن آب پخته یا خیسکرده برگه آن مسهل
ص: 136
شاخه زردآلو با گل
صفرا و ملین مزاج است. تشنگی و غلیان خون و صفرا و التهاب معده را فرومینشاند.
آروغ را قطع میکند. اگر شخص تبدار که تب گرم صفراوی دارد آن را بخورد و روی آن آب گرم و عسل بنوشد و قی کند تب او قطع میشود. زردآلو خیلی زود فاسد و متعفن میشود، نفاخ است و در این صورت آروغ ترش ایجاد میکند و ممکن است تب بیاورد، برای سردمزاجان و معده ضعیف اشخاص کهنسال نیز مضر است. از این نظر برای عدم مواجهه با این ضررهای آن باید با شکر، مصطکی و انیسون، زیره و کندر خورده شود. اگر روی آن آب خورده شود خصوصا اگر آب سرد خورده شود و یا اینکه زردآلو را بعد از غذای سنگین بخورند، بسیار مضر است و در این قبیل موارد برای اصلاح باید سعی کرد قی کنند و با تنقیه با هلیله یا تخم رازیانه چند روز پیدرپی و یا سکنجبین خوردن رفع ناراحتیها شود. ناشتا خوردن زردآلو بسیار بد است و مداومت در خوردن آن باعث دلدرد میشود و برای رفع آن باید شکر و انیسون خورد.
ص: 137
مغز هسته زردآلو اگر تلخ باشد گرم و خشک است و اگر شیرین باشد کمتر گرم و خشک است و از نظر خواص مقوی نیروی جنسی و دیرهضم است. از این نظر باید با نمک بو داده و خورده شود. روغن مغز هسته آن اعم از تلخ و شیرین بازکننده گرفتگیهاست و خشونت حلق و زبری پوست را رفع میکند. خوردن 5 گرم از روغن مغز تلخ آن کشنده کرم معده و مسهل قوی است و ورم مقعده را تحلیل میبرد و سنگ مثانه را خرد میکند و برای شکم روش سرد مفید است. ریختن چند قطره آن در گوش برای تسکین درد گوش و رفع سنگینی شنوایی نافع است و در سایر خواص خیلی شبیه روغن بادام تلخ است.
مقدار خوراک آن تا 15 گرم و روغن مغز شیرین آن ضعیفتر از تلخ آن است.
خوردن مغز تلخ هسته زردآلو ممکن است ایجاد مسمومیت نموده و باعث آشفتگی شود و علاج آن قی کردن آن است و با خوردن ربهای میوههای ترش رفع میشود.
برگ و شکوفه زردآلو از نظر طبیعت سرد و خشک است. و خوردن دمکرده برگ آن دافع کرم معده و مدرّ است و ریختن آن روی ورمها موجب تحلیل ورمها میشود. اگر برگ خشک آن به قدر 10 گرم با آب سرد خورده شود اسهال را قطع میکند و بند میآورد و اگر چند قطره از آب برگ آن در گوش ریخته شود، مسکن درد گوش است.
چند رقم زردآلو
مقطع میوه
ص: 138
خوردن شکوفه زردآلو خواصی نظیر برگ آن دارد. شکوفههای خشکشده زردآلو خونریزی داخلی و بیرونی را بند میآورد.
نظری به تحقیقات جدید در مورد خواص درمانی زردآلو
طبق تحقیقات علمی جدید زردآلو در ردیف بالای لیست میوهها و سبزیهای ضد سرطان بخصوص ضد سرطان ریه و شاید هم سرطان لوز المعده جای دارد. هر دو نوع سرطان یاد شده در ارتباط با سیگار کشیدن هستند. علت این اثر مفید وجود مقدار زیادی ماده شیمیایی بتاکاروتن 236] یا پروویتامینA [237] در زردآلو و سایر میوهها و سبزیهای نارنجی و سبز تیره میباشد که برای پیشگیری و تا حدودی نیز کنترل انواعی از سرطانها بخصوص سرطان ریه و پوست بسیار مؤثر است. توصیه دانشمندان این است که برای داشتن بیشترین نتیجه، بهتر است برگه زردآلو خورده شود زیرا تراکم و غلظت بتاکاروتن در آن خیلی بیشتر از زردآلوی تازه است.
طبق بررسیهای جدید روشن شده است که در مغز هسته زردآلو، نظیر مغز هسته هلو و گیلاس و آلبالو و سیب و آلو و بادام تلخ، ماده شیمیایی به نام لتریل 238] یافت میشود. لتریل یا ویتامینB 71 ? از نظر شیمیایی از دو مولکول قندی یکی بنزآلدئید[239] و دیگری سیانید[240] تشکیل شده که نام آن آمیگدالین 241] است، که با مقدار کم و در حد مجاز و با نظر پزشک به عنوان دارویی از گروه نیتریلوزیدها[242] معمول میباشد. لتریل از موادی است که مصرف در حد مجاز آن ممکن است ضد سرطان باشد ولی به علت داشتن ماده سمّی سیانید معمولا توصیه نمیشود. مصرف آن جز در چند ایالت در غالب ایالات امریکا طبق قانون ممنوع است. طبق آزمایشهایی که شده اگر 30- 5 مغز هسته زردآلو بهطور پراکنده در تمام ساعات روز به تدریج خورده شود ممکن است اثر ضد سرطانی داشته باشد ولی اگر یکجا و در یک نشست خورده شود مسمومکننده است. اما استعمال خارجی بادام تلخ و مغز هسته زردآلو برای تعداد زیادی از
ص: 139
بیماریها مفید و معمول میباشد. لتریل یکی از انواع ویتامینهایB است که در مخمّر آبجو وجود ندارد.
توجه: مغز هسته زردآلو به سبب داشتن آمیگدالین یا لتریل سمّی است و اگر مقدار زیادی در یک نشست خورده شود بخصوص در اطفال ممکن است ایجاد مسمومیت نماید.
ص: 140
زرشک
اشاره
در کتب طب سنتی با نامهای «انبرباریس»، «امبرباریس»، «انبربیریس» و «امبربیریس» آمده است. به فارسی «زرشک» و «زارچ» گویند و به اصطلاح عربی مصری «عقده» گفته میشود. به فرانسویVinaigrette وEpine vinette وVinettier و به انگلیسیBarberry tree و میوه آن راBarberry نامند.
میوه درخت زرشک است که از خانوادهBerberidaceae ، نام علمی آنBerberis vulgaris L . و مترادف آنBerberis thunbergii DC . میباشد.
گونههای مختلفی از این گیاه در ایران میرویند که بهطور خلاصه عبارتاند از:
1.Berberis crataegina DC . و واریتههای متعددی از آن. اینگونه در دامنههای جنوبی البرز از فیروزکوه تا ارنگه و طالقان در ارتفاعات 2800- 1000 متر دیده میشود. در قفقاز و ترکیه و ارمنستان نیز انتشار دارد. درختچه کوتاهی است به بلندی تا یک متر، خارهای بلندی دارد که بن آنها پهن و تا 3 سانتیمتر طول دارند.
2. زرشک گونهBerberis integerrima Bge .. این گونه در خوی، قطور، در راه منجیل تا زنجان، منطقه گرگان، خوش ییلاق، در سمنان، در شهمیرزاد، خراسان، لرستان، اصفهان، فارس و در منطقه تهران در رودک، بالای رنه، پسقلعه و کرج، کاشان و کرمان دیده میشود. درختچهای است به بلندی تا 3 متر.
3. زرشک گونهBerberis orientalis C .K .Sch .. درختچهای است به بلندی تا 2 متر و در ارتفاعات جنوبی البرز از الموت تا سمنان و در ارتفاعات ساوه و کاشان
ص: 141
دیده میشود. و واریتهای از آن با نام زرشک بیدانهBerberis orientalis var asperma Don . یاBerberis vulgaris L .var asperma Don . است.
4.Berberis vuglaris L .. درختچهای است به ارتفاع حدود 5/ 2 متر که در آذربایجان و مازندران (پل سفید)، و گرگان و در کرج کوهدشته انتشار دارد.
5.Berberis vulgaris var brachiobotrys Boiss . که در ارتفاعات فیروزکوه به سمنان انتشار دارد.
6.Berberis orthobotrys Bienert ex C .K .Schneider به بلندی حدود 4 متر که در مازندران و گرگان و (کلاردشت) در ارتفاعات 750- 260 متر دیده میشود.
7. سرانجام گونه جدیدBerberis Khorasanica Brow .J .Zielin .. این گونه را گیاهشناسان فلورا ایرانیکا در خراسان بین بجنورد و مراوهتپه مشاهده کردهاند.
مشخصات
زرشک درختچهای است که بلندی آن 4- 1 متر است، در گونههای مختلف، برگهای آن بیضیشکل با دندانههای ارهای و اغلب منتهی به خار کوچک، پوست شاخههای جوان آن اغلب قهوهای و قرمز، در برخی موارد مایل به زرد و چوب آن زردرنگ است. گلهای آن زرد خوشهای و آویزان میباشد. میوه آن گوشتی کوچک، کمی دراز، به رنگ قرمز تیره دارای طعمی ترش است. در میوه آن مقدار زیادی مالیک اسید و تارتاریک اسید یافت میشود که عامل ترشی میوه میباشند. البته کمی نیز قند وجود دارد. میوه زرشک دو عدد دانه دارد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در پوست ساقه و برگ و گل و پوست ریشه و چوب زرشک(B .vulgaris) آلکالوئیدهای بربرین 243]، اوکسیاکانتین 244] و بربامین 245] وجود دارد. مقدار و نوع آلکالوئید در قسمتهای مختلف گیاه متفاوت است مثلا در حالی که در پوست ریشه زرشک در حدود 1/ 6 درصد آلکالوئید بربرین مشخص شده، ولی در چوب مغز ریشه آن فقط 4/ 0 درصد از این آلکالوئید یافت میشود.
ص: 142
در گلهای آن بیشتر از آلکالوئید اکسیاکانتین و کمی اسانس مشخص شده است.
در میوه زرشک در حدود 4 درصد مواد قندی و در حدود 6 درصد مالیک اسید و تارتاریک اسید و دارای کمی صمغ و سایر مواد است. در بررسی جدیدی مندرج در]S .G .I .M .P[ نتایج زیر به دست آمده است:
در تجزیه شش کیلوگرم گیاه زرشک مقدار مواد به دست آمده عبارتاند از:
اکسیاکانتین 1/ 5 گرم، بربامین 8/ 1 گرم، اوکسیبربرین 246] 2/ 0 گرم، ایزوتتراندرین 247] 3/ 0 گرم، جاتورریزین 248] 7/ 0 گرم، ماگنوفلورین پیکرات 249] 4/ 2 گرم و مقدار کمی از یک باز جدید.
در گزارش بررسی دیگری در مورد گونهBerberis thunbergii چنین آمده است:
در میوه و برگ این گیاه مواد بربرین، اوکسیبربرین، جاتورریزین، کولومبامین، بربامین، اوکسیاکانتین، شوباکونین 250] و تتراهایدرو شوباکونین 251] مشخص شده است [کوندو- تومیتا- فایدچاترجی*].
خواص- کاربرد
زرشک بیدانه از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی سرد و خشک است و از نظر خواص معتقدند که قابض است و مقوی کبد، قلب و صفرابر است. مسکن حرارت معده، کبد و بندآورنده سیلان خون از بواسیر میباشد. از خونریزی مزمن جلوگیری میکند.
در مورد اشخاص سردمزاج اگر آن را مخلوط با داروهای گرم مانند سنبل الطیب بخورند برای تقویت و رفع انسداد کبد سرد بسیار نافع است.
از برگ زرشک بتنهایی یا مخلوط با داروهای مناسب برای زخم رودهها و برای رفع اسهالهایی که ناشی از ضعف آلات و احشای داخل شکم باشد، استفاده میشود.
در مغولستان زرشک را برای خارج کردن رطوبت و بند آوردن خونریزی و برای
ص: 143
2. شاخه میوهدار زرشک
1. شاخه گلدار زرشک
بیماریهایی با ترشحات مخاطی به کار میبرند [هوبوتر]. مقدار خوراک از آب میوه زرشک تا 100 گرم و از جرم میوه زرشک تا 75 گرم و از دانه آن تا 15 گرم است.
پوست ریشه درختچه زرشک را در کتب طب سنتی «ارتمیس» و به عربی «عود الریح» گویند. از نظر طبیعت گرم و خشک است و در عین حال در آن نیروی سردی و قابضه وجود دارد.
مدر و تونیک تلخ است. دمکرده آن مقوی کبد سرد است و اگر دمکرده آن با سرکه خورده شود درد کبد و انسداد مجاری کبد و ورم آن را مرتفع میسازد و اگر از جوشانده آن در آب یا گلاب چند قطره در چشم ریخته شود رطوبتهای جاری از چشم را خشک میسازد. اگر از دمکرده آن برای حقنه استفاده نمایند برای پاک کردن کبد و زخمهای رودهها بسیار نافع است. مقدار خوراک از جرم پوست ریشه آن تا 10 گرم و در دمکردهها تا 150 گرم است.
ص: 144
زرشک و فرآوردههای آن برای اشخاصی که سرفه میکنند خوب نیست و از این نظر باید با عسل خورده شود.
در چین و ژاپن از پوست درخت زرشکB .thuubergii به عنوان خنککننده و ضد انگل و ضدعفونیکننده استفاده میشود و در موارد تب برای کاهش تب و همچنین برای معالجه ترشح مفرط خون قاعدگی تجویز میشود [استوارت و رید*]. از جوشانده پوست ریشه و ساقههای آن برای تقویت معده و همچنین به صورت قطره برای شستوشوی چشم استفاده میشود. [کاریونه و کیمورا*].
در چین از جوشانده ساقه و برگ گیاه برای شستوشوی چشم و به صورت غرغره برای معالجه کرمخوردگی دندان استفاده میشود [کروست و پتلو**].
ص: 145
زغالاخته
اشاره
در کتب طب سنتی و به عربی با نامهای «زقال»، «قرانیا»، «قرن» و «حب الشوم» نام برده میشود. به فرانسویCornier وCornouiller m le وCornier m le وCornelian cherry گفته میشود. گیاهی است از خانوادهCornaceae جنسCornus که نام علمی آنCornus mas L . و مترادف آنCornus mascula L . میباشد.
مشخصات
زغالاخته درختی است کوچک به ارتفاع تا 8 متر و قطر تنه (برابر سینه) 19- 15 سانتیمتر، شاخههای جوان آن زردرنگ مایل به سبزی و پوست تنه آن قهوهای رنگ مایل به زردی است. برگهایش بیضی نوکتیز با قاعدهای گرد و پشت برگ کمرنگ است. طول صفحه 8- 4 سانتیمتر و عرض آن 7- 3 سانتیمتر دارای دمبرگی کوتاه است. گلهای آن کوچک زردرنگ و خیلی زود در اوایل بهار ظاهر میشود. میوه آن سفت به شکل و اندازه زیتون به رنگ سرخ تیره و خوردنی است. این درختچه در جنگلهای ارسباران مخلوط با سایر درختان جنگلی میروید و اهالی محل هر وقت جنگلتراشی میکنند سایر درختان به جز زغالاخته را میبرند و زغالاخته را در محل اصلی نگهداری میکنند که از میوه آن استفاده نمایند.
این درختچه که گلهای آن به علت نوش فراوان جالب زنبور عسل میباشد،
ص: 146
علاوه بر ایران در اروپا، ارمنستان و قفقاز نیز میروید.
ترکیبات شیمیایی
پوست درخت زغالاخته دارای حدود 8- 7 درصد تانن و مواد پکتیک و مالات دو کلسیم و گل آن دارای ماده کوئرستین 252] و میوه آن علاوه بر مواد قندی گلوکز و ساکاروز، دارای اسیدی به نام گلیکوکسالیک اسید[253] است و ضمنا میوه آن لعاب فراوان دارد.
خواص- کاربرد
میوه زغالاخته دارای طعمی مطبوع ترش، قرمز تیره یا سیاه کمی کشیده شبیه به آلوبالو یا زیتون است. ما دام که میوه خام است سبز است و پس از رسیدن رنگین میشود. از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی کمی سرد مایل به اعتدال ولی خشک و قابض است. برای رفع اسهال و التیام زخم معده، تقویت معده، تسکین عطش، التهاب معده، کبد، غلیان خون و صفرا نافع است. برای سینه مضر است و از این نظر بهتر است با شکر خورده شود.
ص: 147
شفت
اشاره
به فارسی در منطقه ارسباران «شفت» و در پیرانشهر «میران» گفته میشود. به فرانسویCornouiller femelle وCornouiller sanguin وSanguine و به انگلیسیBloody -dog -Wood وFemale -Cornel وDog berry گفته میشود. گیاهی است از خانوادهCornaceae که نام علمی آنCornus Sanguinea L . و مترادف آنC .Citrifolia Wahl . وC .iberica Woron . گفته شده است.
مشخصات
شفت درختچه کوچکی است که ارتفاع آن از 5- 4 متر تجاوز نمیکند.
شاخههای آن ارغوانی صاف، پوست تنه آن قهوهای رنگ دارای بوی زننده است.
برگهای آن بیضی نوکدار روی آن سبز و پشت آن سبز کمرنگ طول آن 10- 4 سانتیمتر با دمبرگی نسبتا بلند و در پاییز به رنگ ارغوانی تیره درمیآید.
گلهای آن کوچک و میوه آن گرد، بسیار کوچک به قطر 8- 5 میلیمتر و رنگ آن سیاه است. این درختچه پاجوشهای فراوانی میدهد و به سرعت بهطور طبیعی تکثیر میشود. از ریشه و پوست و گل آن بوی نامطبوع استشمام میشود. این گیاه در نواحی کوهستانی اروپا و آسیای شرقی و ایران میروید. در ایران در کوههای شاهو کردستان و ارسباران در جنگلها میروید.
ص: 148
ترکیبات شیمیایی و خواص
میوه درخت شفت قابل خوردن است و در ترکیبات آن علاوه بر کلسیم مالات، یک ماده رنگین سبزرنگ است. در دانه آن 20- 15 درصد روغن قابل استخراج وجود دارد که مصارف صنعتی از نظر خواص دارویی میوه و پوست ساقه آن اثر تببر دارد.
ص: 149
زیتون
اشاره
در کتب طب سنتی با نام «زیتون» نام برده میشود. به فرانسویOlivier و به انگلیسیOlive tree گفته میشود. گیاهی است از خانوادهOleaceae دارای گونههای مختلفی است که سه گونه آن با نامهای علمیOlea aucheri وOlea europaea وOlea ferruginea در ایران میروید. درختی است همیشه سبز و ناخزان.
مشخصات
1. گونهOlea aucheri (Chev .) Ehrend .. این گونه زیتون درختی است کوچک یا درختچهای است پرشاخه، ارتفاع آن در حدود 3 متر است. برگهای آن چرمی صاف بدون پیچیدگی، روی برگ سبز تیره براق و درخشان و پشت آن نقرهای و کمی طلاییرنگ است. صفحه برگ در انشعابات و شاخههای اصلی باریک، نیزهای کشیده است. ابعاد آن 75* 14 میلیمتر و بیشتر پهنای برگ در وسط است و در شاخههای کوتاه، نیزهای شکل کمتر باریک و ابعاد آن 45* 18 میلیمتر است.
دمبرگ کوتاه و رگبرگ از پشت برگ بخوبی پیداست. وضع گلها به شکل خوشه کوتاه و محوری به طول در حدود 15 میلیمتر، میوه آن ناصاف و سیاهرنگ و دارای قسمت گوشتی نازک، شکل میوه تخممرغی به طول 8- 6 میلیمتر است. این درختچه در جنوب ایران در استان کرمان در جنگلهای بین اسفندقه و سیرجان در
ص: 150
ارتفاعات 2500 متری و ایرانشهر میروید و در مسقط در جبل اخضر نیز انتشار دارد.
2. زیتون گونهOlea europea L . و مترادفهای آنO .Oleaster Hoffm . وO .gallica Mill . وOlea .amygdalina Gouan . میباشند. این گونه زیتون را بهطور کلی زیتون مینامند و میوه آن زیتونی است که معمولا برای روغنگیری و خوراک بیشتر مورد مصرف است و نام محلی آن در جنگلهای کردستان و در سپیددشت لرستان «کلکم» و «کلکام» است. در شاهپسند گرگان این درخت را «چوبسید» مینامند و به عربی آن را «عتم» گویند. به فرانسویOlivier d'europe و به انگلیسیCommon Olive نامیده میشود و صمغ آن را «سطارکا» مینامند. زیتون اروپایی درختی است بلند، ارتفاع آن در محلهای رویش مساعد تا 15 متر و قطر برابر سینه آن تا یک متر نیز میرسد.
برگهای آن متقابل چرمی کشیده. پهنای برگ معمولا در قسمت انتهای آن بیشتر است. کناره برگ پیچیده، روی برگ سبز تیره با خالهای سفید و پشت برگ نقرهای مایل به زرد است. گلهای آن سفید و میوه آن تخممرغی شکل به قطر 2- 1 سانتیمتر میباشد.
این درخت طالب مناطق معتدل نیممرطوب است و سرما را تا 8 درجه زیر صفر مقاومت میکند. درخت زیتون گونه اروپایی بیشتر در مناطق مدیترانهای میروید و در مناطق نیممرطوب و نیمخشک ایران دیده میشود. در شمال کشور در جنگلهای زربین وجود دارد و بیشتر در رستمآباد و رودبار و منجیل کاشته میشود و از بهشهر تا رامیان و سهراه شاهپسند بیشههای متروکه آن که آثار آبادانی سابق آن مناطق است، دیده میشود. در دره حسنآباد چالوس که جنگلهای زربین وجود دارد نمونههای کهنسال آن وجود دارد. درختان کهن از این گونه زیتون در جنوب کشور در اطراف بم، میمند، فسا، غار شاپور کازرون و همچنین در جنگلهای لرستان (بیشه و سپیددشت) یافت میشود.
3. زیتون گونهOlea ferruginea Royle . و مترادف آنO .Cuspidata Wall . است. این درخت شباهت زیادی به زیتون معمولی دارد با این تفاوت که برگهایش بزرگتر و پشت برگهایش قرمزرنگ است و درازی و حاشیه پیچیده و پشت سرخرنگ برگها، آن را از گونه دیگرO .aucheri که آنهم در جنوب ایران است، مشخص میسازد. گلهای آن سفیدرنگ و میوه آن سفت به طول 8 میلیمتر است.
این گونه زیتون در بلوچستان و ایرانشهر و کوه بمپشت در ارتفاع 1350 متری
ص: 151
دیده شده است و در قسمتهای جیرفت تا افغانستان و پاکستان نیز انتشار دارد.
تکثیر زیتون با بذر و قلمه و یا حتی با کاشت یک قطعه چوب پوستدار آن انجام میگیرد و برای به دست آوردن رقمهای مورد نظر از طریق پیوند عمل میکنند.
بهطور کلی در مورد وطن اصلی زیتون عقاید متفاوتی مطرح است. عدهای معتقدند که از ایتالیا برخاسته و از آنجا به سوریه و سواحل مدیترانه عربی و سرانجام ایران وارد شده است. عدهای دیگر وطن و زادگاه اصلی زیتون را ایران مرکزی و بلوچستان میدانند. در مورد سن درختان زیتون تا به حال درختانی با سن بیش از هزار سال نیز دیده شده است. آنچه تاریخ در مورد سابقه کشت و وجود زیتون در ایران میگوید، زیتون در ایران سابقه طولانی دارد. یاقوت حموی در کتاب معجم البلدان که در هشتصد سال قبل نوشته شده است (حدود ششصد هجری) در مورد گرگان مینویسد:
«جرجان شهر زیبایی است شامل بیابان بزرگی در مرز شهرهای هموار و کوهستانی و خشکی و دریا، در آن زیتون، خرما، گردو، انار و نیشکر و مرکبات بسیار میروید و ابریشم نیکو دارد».
قسمت بیرونی چوب زیتون سفید و درون چوب آن شکری و زرد با رگههای قهوهای است و صیقلپذیر و سخت و زیبا و در صنایع دستی و ظریفه کاربرد وسیعی دارد.
مشخصات
میوه زیتون سفت است که قسمت خارجی آن گوشتی و به ضخامت متفاوت در ارقام مختلف و در مغز آن هسته آن قرار دارد. هسته، دارای یک قشر چوبی سخت و در داخل آن بادام هسته واقع شده است. وزن میوه در ارقام مختلف متفاوت و از 5- 1 گرم و شکل آن تخممرغی است. در قشر خارجی چوبی سخت هسته، شیارهایی کموبیش گود وجود دارد و بهطور کلی در حدود 75 درصد از میوه زیتون را قسمت گوشتی اطراف هسته و 25 درصد را هسته تشکیل میدهد. بادام زیتون که از داخل هسته خارج شود در حدود 2/ 3 درصد کل وزن میوه را تشکیل میدهد.
زیتون معمولا در اوایل خرداد آغاز به گل دادن مینماید. میوه آن از اوایل تیر ظاهر میشود و شروع به رشد میکند و تا اوایل آبان به رشد خود ادامه میدهد ولی هسته در شهریورماه شکل و وزن نهایی خود را ظاهر میسازد. میوه از اوایل مهرماه
ص: 152
شروع میکند رنگ بیندازد و رنگ سبزی به خود میگیرد و بتدریج که مراحل رسیدن میوه نزدیک میشود، این رنگ سبز تبدیل به رنگ بنفش و پس از آن بنفش و قهوهای و سرانجام سیاه میشود، به طوری که در آذر و دیماه که موقع برداشت میوه است، رنگ آن بکلی تیره است. برداشت میوه در آذر و دی شروع و بخصوص در سالهای پرحاصل تا اواخر زمستان ادامه مییابد.
در مرحله دوم رسیدن میوه یعنی از آغاز رنگ عوض شدن و در زمانی که پوست رنگ بنفش به خود میگیرد و هسته شروع به سخت شدن مینماید، تشکیل روغن در میوه زیتون شروع میشود و قسمت عمده و اعظم روغن موجود در میوه زیتون در قسمت گوشتی میوه تشکیل میگردد. مقدار درصد روغن در این قسمت از میوه بهطور متوسط در حدود 30- 25 درصد وزن قسمت گوشتی یا پولپ است ولی این نسبت در ارقام مختلف خیلی متفاوت و از 10 درصد تا 45 درصد نیز ممکن است متغیر باشد.
قسمت قشر چوبی هسته از نظر مقدار روغن خیلی فقیر است و شاید کمتر از یک درصد روغن داشته باشد ولی بادام داخل هسته در حدود 35- 30 درصد روغن دارد. باید توجه کرد که مقدار روغن موجود در بادام داخل هسته با توجه به وزن خیلی کم هسته مقدار غیر قابل ملاحظهای است و در ارتباط با روغن قسمت گوشتی میوه کم و قابل اغماض است و میتوان از روغنگیری از بادام هسته صرفنظر نمود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در میوه زیتون وجود گلوکوزید اولوروپئین 254] و ماده چرب تأیید شده است و به علاوه در حدود 7/ 12 درصد در زیتون نارس سبز و حدود 30- 10 درصد در زیتون رسیده مواد چرب و روغن وجود دارد.
برگهای زیتون را که به عنوان علوفه به خرگوش دادهاند 23- 17 درصد قند خون خرگوش را پایین آورده است.
بررسی دیگری نشان داده است که ماده عاملی که در عصاره آبی برگهای زیتون موجود است و موجب کاهش فشار خون میشود نوعی از ترکیبات کولین میباشد و به علاوه وجود یک لاکتون غیر اشباع 255]، النولید[256] و اولوروپئیک اسید[257] نیز در آن تأیید
ص: 153
شاخه زیتون با میوه
شده است.
و سرانجام در برگ درخت زیتون کمی مواد قندی، موم، تانن، مواد تلخ، گالیک اسید و مانیت 258] وجود دارد. در زیتون نارس سبز مقدار قابل ملاحظه (حدود 2400 میلیگرم) در هریک صد گرم سدیم و 6/ 1 میلیگرم آهن و در زیتون رسیده نمکزده شور در هریک صد گرم حدود 3288 میلیگرم سدیم وجود دارد.
روغن زیتون: در حرارت 20 درجه سانتیگراد دارای وزن مخصوص 918/ 0- 916/ 0 میباشد. مایعی است به رنگ زرد مایل به سبز یا زیتونی و زلال شفاف کمی چسبنده. روغن زیتون خالص و خوب اگر در 15 درجه سانتیگراد نگهداری شود باید کاملا سالم و خوب بماند و نباید هیچ رسوبی از خود بگذارد و اسیدیته آن برحسبOleic acid باید کمتر از 5/ 0 درصد باشد.
توضیح: هر روغنی دارای مقداری اسیدهای آزاد چرب میباشد. ارزش خوراکی روغن در جهت عکس مقدار و درجه اسیدیته آن تغییر میکند یعنی هرچه درجه اسیدی کمتر باشد روغن برای خوراک و غذا مناسبتر است و معمولا همین که درجه اسیدی روغن از 5 درصد تجاوز کند (برحسب اسید اولئیک) دیگر قابل خوردن
ص: 154
نیست و در ردیف روغنهای سوخت و روغنهای مصارف صنعتی داخل میگردد.
روغن زیتون در 330 درجه به جوش میآید و از 10 درجه سانتیگراد به پایین رنگ آن کدر میشود. در صفر درجه حالت خمیری پیدا میکند و در 20 درجه سانتیگراد زیر صفر، بکلی منجمد میشود.
روغن زیتون در آب حل نمیشود و در الکل کمی حل میشود و در اتر، کلروفورم، سولفور دو کربن، اسید استیک خوب حل میشود.
قسمت اعظم روغن زیتون یعنی در حدود 70 درصد آن را اولئین (خیلی مایع و روان) مخلوط با پالمیتین 259] که کمتر روان است تشکیل میدهد.
خواص- کاربرد
از میوه زیتون به صورت پرورده و خام استفاده میشود، ولی مصرف اصلی برای خوراک و از نظر خواص طبی، میوه و روغن زیتون مورد توجه است. به علاوه برگ زیتون و پوست درخت نیز موارد استعمال طبی دارد.
عصاره آبی برگ زیتون فشار خون را پایین میآورد. روغن زیتون گونهO .cuspidata یا گونهای که در بلوچستان و ایرانشهر میروید خاصیت قرمزکننده دارد. برگها و پوست درخت تلخ و قابض است و به عنوان تببر و در موارد ضعف به کار میرود. اگر 30- 20 عدد برگ زیتون را در 300 گرم آب یک ربع ساعت بجوشانند که جوشانده 200 گرم شود و آن را صاف کرده با کمی قند هر روز، به مدت 15- 10 روز مصرف نمایند برای کم کردن فشار خون و عوارض نقرس و روماتیسم مفید است. پوست درخت زیتون اروپایی که در رودبار و سایر مناطق ایران بهطور وسیعی میروید، تلخ و قابض است و معروف است که به جای پوست درخت گنهگنه به عنوان تببر به کار میرود. روغن گوشت میوه آن نرمکننده و مسهل است.
صمغ درخت نیز التیامدهنده زخم است.
میوه کاملا رسیده زیتون طبق نظر حکمای طب سنتی از نظر طبیعت، گرم و قابض و میوه نارس آن سرد و خیلی خشک و سیاه آن گرم و خشک است. از نظر خواص معتقدند که میوه آن در بدن خیلی سریع به سودا و صفرا تبدیل میشود. میوه تازه و یاقوتیرنگ آن معده را سست میکند و قیآور است و بهترین نوع آن میوه سبز رسیده آن است که در آبنمک پرورده شده باشد و با طعام خورده شود. خوردن
ص: 155
زیتون پرورده قبل یا بعد از غذا توصیه نمیشود. خوردن زیتون پرورده با غذا مقوی معده و اشتهاآور و قابض و مبهی است ولی ایجاد بیخوابی میکند از این نظر باید با مغز گردو و بادام و سرکه خورده شود و ضمنا مضر ریه است و از این نظر باید با عسل خورده شود.
ضماد میوه زیتون برای رفع پوسته شدن سر و ضماد نارس آن برای سوختگی آتش مفید است. برگ زیتون از نظر طبیعت گرم و خشک است و ضماد برگ آن برای ورمهای گرم چشم و التیام زخم سر که در تاثر بریدگی ایجاد شده باشد و همچنین برای مخملک و ضماد آن مخلوط با عسل برای داخس یا عقربک (آماسی که در بن ناخنها ایجاد و سفید چرکین میشود) و به انگلیسی ویتلا[260] گویند نافع است. جویدن برگ زیتون برای رفع زخمهای دهان خوب است.
مضمضه با آب دمکرده آن برای تسکین درد دندان کرمخورده و خوردن پخته آن در سرکه برای نقرس و درد مفاصل و حقنه یا اماله با آب دمکرده آن برای زخمهای داخلی و مقعده و رحم نافع است. شیاف آن برای قطع سیلان ترشحات رحم و خونریزی آن مفید است و ضماد خام آن برای تورم حدقه چشم و سرانجام مالیدن آب دمکرده شاخه و برگ و میوه و ریشه آن برای رفع سردرد و سرگیجه و پاشیدن آن در خانه برای گریزانیدن حشرات نافع است. مضمضه با آبنمکی که زیتون در آن پرورده شده است برای استحکام لثهها و دندان مفید است و ضماد خاکستر چوب آن با عسل و آب میوه زیتون برای جلوگیری از ریختن مو و کچلی و جوشهای سر نافع میباشد.
صمغ درخت زیتون از نظر طبیعت گرم و خشک است و خواص آن مقوی ذهن و حافظه و در این مورد قویتر از کندر است و برای سرفه مزمن و اخراج بلغم و رفع رطوبت جراحتها بهطور مرهم روی زخمها گذارده میشود و موجب رویانیدن گوشت میشود.
روغن زیتون یا «زیت» از نظر طبیعت گرم و خشک و یابس است. از نظر خواص خوردن 70 گرم آن با نیم کیلوگرم آب و یا ماء الشعیر مسهل قوی است و برای درد اعضا و سیاتیک نافع است و با آب گرم برای رفع قولنج و دلپیچه و خارج کردن کرم معده و خرد کردن سنگ مثانه و دفع سنگهای صفراوی، رفع یبوست مزمن، ازدیاد ترشح ادرار، حیض، عرق و تسکین درد مفاصل و سیاتیک و سرین مفید است. حقنه
ص: 156
یا تنقیه با روغن زیتون و آب گرم به مقداری که فوقا ذکر شد برای درد کمر و درد مفاصل و سیاتیک و مالیدن روغن زیتون برای دردهای سر و با مرهمها برای التیام زخمها نافع است. مقدار خوراک آن تا 35 گرم است.
ارقام مختلف زیتون
1. میوه کامل 2. مقطع طولی میوه 3. هسته 4. مقطع عرضه هسته 5. بادام مغز هسته
«زیت العتیق»: اگر روغن زیتون را بیش از یک سال و به قولی تا شش سال نگهداری کنند کهنه شود، آن را زیت العتیق گویند. این نوع روغن زیتون گرمتر از غیر عتیق آن است. خواص آن ملین است و اکتحال و مالیدن آن به چشم برای تقویت چشم مفید
ص: 157
است و اگر آن را گرم کنند و در محلی که عقرب نیش زده است بمالند درد آن را تسکین دهد. روغن زیتونی که از هفت سال بیشتر کهنه شده باشد جانشین روغن بلال است و هرچه کهنهتر شود قویتر میگردد. معروف است که تا 4 هزار سال قوت خود را نگه میدارد.
روغن زیتونی که از میوه نارس گرفته شود برخلاف روغن زیتون معمولی سرد و خشک است. خواص آن مقوی لثه و دندان و صافکننده اخلاط و بازکننده گرفتگیها و انسداد و مانع ترشح عرق است.
برای خرد کردن سنگ مثانه مفید است. اگر 80 گرم آن را با 80 گرم عسل، 14 گرم کندر و 16 گرم سیاهدانه مخلوط کنند و مدت سه روز در حمام بخورند و در آن روزها آب سرد نخورند برای تمام دردهای سرد مانند سستی و فلج و لقوه و نظایر آن مفید بوده و برای پیران موجب هیجان و تقویت نیروی جنسی میشود.
جوشانده برگ زیتون 50- 20 گرم در هزار گرم آب مصرف میشود و گرد پوست شاخههای زیتون و یا گرد برگ زیتون از 25- 4 گرم مخلوط در یک مایع یا شربت ساده و یا مخلوط در آب عسل خورده میشود.
خوردن روغن زیتون به عنوان ملین 50- 30 گرم نافع است و به علاوه قولنج کبدی که ناشی از سنگ کیسه صفرا باشد را تسکین میدهد. در استعمال خارجی مخلوط روغن زیتون و شراب قرمز به مقدار مساوی برای شستن و پانسمان زخم مفید است.
نظری به تحقیقات جدید علمی در مورد خواص درمانی روغن زیتون
ساکنین جزیره کرت بیش از هر ملتی در رژیم غذایی خود از انواع مواد چربی استفاده میکنند و معمولا غذاهای خیلی چرب میخورند و در حدود 45 درصد کالری حاصل از رژیم غذایی روزانه آنها از چربیها میباشد. حد اقل 33 درصد آن از روغن زیتون است. با این رژیم غذایی پرچربی انتظار همه این است که ساکنین جزیره کرت بیش از سایر مردم دنیا دچار بیماریهای قلبی شوند ولی برعکس، اهالی جزیره کرت یکی از گروههای نادری در دنیا هستند که با وجود مصرف چربی زیاد کمتر از هر گروه دیگر به بیماریهای قلبی و سرطان مبتلا میشوند. دلیل آن این است که اهالی جزیره کرت بیش از اکثر مردم دنیا روغن زیتون مصرف میکنند. در جزیره کرت روغن زیتون خیلی زیاد و مثل آب مصرف میشود و مصرف سرانه روغن
ص: 158
زیتون در این جزیره بیش از هر نقطهای در دنیا میباشد. در فاصله کمی بعد از مردم کرت از نظر مصرف روغن زیتون، ایتالیا و پس از آن یونان و سایر مناطق مدیترانهای هستند.
اشخاصی که روغن زیتون زیاد مصرف میکنند بیشتر عمر میکنند
پس از ویلیام کندی 261]، دانشمندی که معتقد بود ایتالیاییها را روغن زیتون نجات داده است، پژوهشهای جدیدی را آنسل کیس 262]، محقق معروف رژیمهای غذایی پرچربی در دانشگاه مینزوتا[263] روی 2300 نفر مردان میانسال از 7 کشور مختلف، به عمل آورد و نشان داده است که نرخ مرگومیر در اثر انواع بیماریهای قلبی در مردهایی که قسمت عمده چربی مصرف روزانه آنها روغن زیتون بوده است بهطور استثنایی کم میباشد. تحقیقات علمی متعدد دیگری تأیید نموده که در روغن زیتون ترکیبات شیمیایی وجود دارد که در خون آثار مفیدی میگذارند از جمله تمایل خون به لخته شدن را متوقف نموده و نسبتHDL /LDL کلسترول خون را به نفعHDL اصلاح میکند، و از رسوب کلسترول در شریانها جلوگیری مینماید و به این دلیل است که دانشمندان غذادرمانی مصرف روغن زیتون را به عنوان داروی بسیار مؤثری برای پیشگیری حملههای قلبی و حتی پس از وقوع اولیه حمله برای جلوگیری از حملات بعدی قلبی توصیه مینمایند.
در میلان پزشکان به بیمارانی که جرّاحی قلب کردهاند خوردن روزانه 5- 4 قاشق سوپخوری بزرگ روغن زیتون را به عنوان قسمتی از رژیم غذایی آنها توصیه میکنند. با این رژیم ظرف 6 ماه وضع خون بیماران چنان اصلاح میشود که احتمال وقوع حملههای بعدی قلبی را خیلی کاهش میدهد.
پزشکان مرکز علوم بهداشتی دانشگاه تکزاس در دالاس که یکی از مراکز پیشاهنگ پیشرفته در درمان بیماریهای قلبی است نیز در تحقیقات خود دریافتهاند که وجود مواد چرب از نوع مونو انساتوریتد[264] (چربیهایی که دارای یک اسید چرب اشباعنشده هستند) در روغن زیتون موجب میشود که کلسترول خون به مقدار
ص: 159
محسوسی کاهش یافته و در ترکیب اجزای آن نیز تغییرات مفیدی ایجاد شود.
در یک آزمایش که در مورد عدهای امریکایی میانسال به عمل آمده نشان داده شده است که مصرف روغن زیتون، کلسترول خون را در حدود 13 درصد و جزء خطرناک کلسترول یعنیLDL را/ 21 درصد کاهش داده است. محقق دیگری به نام دکتر ویلیام گروندی 265] در پژوهشهای خود دریافته است که چربیهای مونو انساتوریتد برای کاهش کلسترول بالای خون آنقدر تأثیر دارند که مثل این است که شخص رژیم کمچربی داشته است. و توصیه دکتر گروندی این است که به منظور پیشگیری بیماریهای قلبی به جای سایر انواع روغنهای گیاهی و حیوانی، بهتر است فقط از چربی روغن زیتون استفاده شود.
روغن زیتون چطور عمل میکند و رمز شفابخشی آن چیست؟
قسمت عمده روغن زیتون را ملکولهای چربی گیاهی از نوع مونو انساتوریتد تشکیل میدهند که از سایر انواع چربیهای گیاهی که دارای مولکولهای چربی پولیانساتوریتد هستند و غالبا برای خوردن توصیه میشوند، نظیر روغن ذرت، در اصلاح کیفیت خون بیشتر مؤثر است.
توضیح: چربیهای پولیانساتوریتد چربیهایی هستند که از چند اسید چرب اشباعنشده تشکیل شدهاند.
روغن زیتون نه فقط کلسترول توتال خون را کاهش میدهد بلکه در عین حال برعکس سایر روغنهای گیاهی جزء مفید کلسترول خون یعنیHDL را حفظ میکند و چندان کاهش نمیدهد و در نتیجه نسبت بحرانیHDL در خون حمایت میشود. و این رمز شفابخشی نیرومند روغن زیتون در مورد درمان بیماریهای قلبی است. در حالی که سایر انواع روغنهای گیاهی کلسترول خون را با تمام اجزایش کاهش میدهند یعنیLDL وHDL هر دو را کاهش میدهند.
تا این اواخر دلایل شفابخشی و آثار مفید روغن زیتون محدود به توضیحات یاد شده بود ولی در تحقیقات جدید علمی کشف شده است که در روغن زیتون یک عامل ضد بیماریهای قلبی دیگری نیز وجود دارد که مستقلا عکس العملهای فیزیولوژیکی مفیدی دارد. مثلا به عنوان یک عامل ضد انعقاد خون (رقیق کردن خون و کاهش شانس لخته شدن و انسداد شریانی) و همچنین جلوگیری نسبی جذب
ص: 160
کلسترول اضافی در بدن مؤثر است.
گروهی دیگر از دانشمندان ایتالیایی به سرپرستی دکتر برونو برّا[266]، استاد بیوشیمی دانشکده داروشناسی دانشگاه میلان، در تحقیقات دامنهداری در حدود هزار ترکیب شیمیایی فعال در روغن زیتون تشخیص دادهاند. طبق نظر دکتر برّا این ترکیبات شیمیایی حتی ممکن است در مورد برخی اشخاص با رژیمهای غذایی پرچربی و پرکلسترول نیز مقابله کنند. یکی از آن هزار ترکیب شیمیایی به نام سایکلو آرتانول 267]، کلسترول اضافی خون در جریان سیکل جذب را، خنثی میکند و باعث میشود که از جریان خون خارج شود.
مطالعات دکتر برّا نشان میدهد که خوردن یک قاشق سوپخوری بزرگ روغن زیتون آثار کلسترولزدایی دو عدد تخممرغ را از بین میبرد.
محققان دانشگاه کنتاکی امریکا در آزمایشهای خود دریافتهاند که روغن زیتون فشار خون را نیز کاهش میدهد و حتی مصرف در حدود 3/ 2 یک قاشق سوپخوری در روز موجب شده است که فشار سیستولیک 268] خون در حدود 5 و فشار دیاستولیک 269] خون 4 درجه در مردان کاهش یابد.
روغن زیتون به عنوان عامل ضد پیری و ضد سرطان
تأثیر روغن زیتون در داخل سلولهای انسان، جدار سلولها را مقاوم کرده و در برابر حملات و آسیبهای رادیکالهای آزاد[270] مخرّب که بهطور سرگردان در بدن وجود دارند حفظ و حمایت مینماید، به این ترتیب که مواد ضد اکسیدکنندهها را که در روغن زیتون به مقدار زیاد وجود دارند، سلولهای بدن انسان جذب کرده و موجب میشوند که فرسایش و پیری سلول به تأخیر بیفتد و سلولها مدت طولانیتری زنده و فعال بمانند و بیشتر بتوانند در برابر حملات اکسیدکنندهها که موجب ایجاد اختلال سلولی میشود بجنگند و نگذارند زمینه برای ایجاد سرطان مناسب شود.
روغن زیتون، همچنین کمی ملیّن است.
ص: 161
توصیهها: برای استفاده حد اکثر از خواص درمانی روغن زیتون برای قلب باید بهترین نوع آن مصرف شود. بین انواع روشهای روغنگیری، نوعی که مؤثرترین روغن را تهیه میکند و بیشترین مواد شیمیایی را برای مقابله با بیماریهای قلبی دارد روشی است که با به کار بردن آن روغن زیتون بهطور طبیعی و بکر از طریق خرد کردن و با فشار سرد از زیتونهای رسیده و تازه و سالم تهیه شود. طبق نظر دکتر برّا کارشناس مصرف روغن زیتون در بیماریهای قلبی، هر قدر روغن زیتون طبیعیتر باشد یعنی بدون حرارت و بدون اضافه کردن هیچ موادی بهطور ساده و با فشار سرد تهیه شود به همان نسبت ترکیبات شیمیایی مفید ضد بیماریهای قلب در آن بیشتر و مؤثرتر است.
2. برای اینکه خاصیت کلسترولزدایی روغن زیتون را افزایش دهیم باید از مصرف چربیهای اشباعشده نظیر کره و روغن حیوانی و تخممرغ و سایر انواع چربیهای اشباعشده، چه مستقیم و چه از طریق خوردن گوشت و لبنیات چرب و سایر مواد خوراکی محتوی آنها خودداری شود و بجای آنها مصرف روغن زیتون طبیعی را بالا ببریم. این کار موجب میشود که فعالیت گیرندههایLDL افزایش یافته و هرچه بیشتر این جزء مضر کلسترول خون از آن خارج شود. خوردن مقدار زیادی چربیهای اشباعشده همراه با روغن زیتون آثار مفید روغن زیتون را تحت الشعاع قرار داده و کاهش میدهد.
توجه: در موارد نادری دیده شده است که در برخی اشخاص مصرف زیاد روغن زیتون در یک وعده غذا موجب اسهال موقتی خفیفی شده است.
توضیحی درباره رادیکالهای آزاد
هر ترکیب شیمیایی معمولا از دو یا چند عنصر تشکیل میشود. این عناصر را نیروی شیمیایی خاصی به هم متصل کرده و مولکولهای هر ترکیب شیمیایی را تشکیل میدهند. این اتحاد و پیوستگی شامل الکترونهایی میباشد. الکترونها قسمتهای با بار منفی اتمهای عناصر هستند. طرز وجود و قرار داشتن الکترونها نشاندهنده ثبات یا عدم ثبات هر ترکیب شیمیایی میباشد. یک ترکیب شیمیایی با ثبات دارای الکترونهای زوج میباشد. هر الکترون که شریک زوج خود را نداشته باشد و به اصطلاح فرد باشد
ص: 162
رادیکال آزاد نامیده میشود. این نوع الکترونهای فرد در پی یافتن جفت خود سرگردان موجب بیثباتی و مزاحم هستند و مرتبا در جستجوی یک الکترون دیگر هستند که با آن جفت شوند و هرآن ممکن است الکترونی را از مولکول یک ترکیب دیگر دزدیده و به خود جذب کرده و باعث بیثباتی در انهدام مولکول آن ماده شوند.
ص: 163
سنجد (درخت)
اشاره
به فارسی بهطور کلی «سنجد» ولی در مناطق مختلف ایران دارای نامهای محلی است، در کردستان آن را «سرینچک»، در آذربایجان «ایده- ایکده»، در اطراف تهران «پستانک» و در اصفهان «غبیده بادام» گفته میشود. در کتب طب سنتی با نامهای «غبیرا»، «چوبدانه»، «نقد»، «بل» نام برده شده است. به فرانسویEleagne و به زبان عوام در فرانسهChalef و به انگلیسیOleaster وBohemian oleaster وRussian olive گفته میشود. درختچه یا درختی است از خانوادهElaeagnaceae از جنسElaeagnus که نام علمی آنElaeagnus angustifolia L . میباشد و گیاهشناسان با نامهای مشابه دیگری از جملهE .spinosa L . وE .caspica (Sosn) .Grossh وE .inermis Mill . وE .hortensis M .B . وE .orientalis L . نیز نام بردهاند.
مشخصات
درخت سنجد که به صورت درختچه بزرگ یا درخت کوچکی دیده میشود دارای برگهای بیضیشکل نیزهای است روی برگها نقرهای کبود و پشت آن نقرهای است و به همین دلیل است که آن را غبیرا مینامند چون اغبر است. گلهای آن کوچک زردرنگ معطر با عطر قوی که بوی آن تا فاصله زیادی منتشر میشود و اغلب ایجاد حساسیت مینماید. میوه آن به شکل و ابعاد زیتون، گوشتدار، پوست نازک میوه به رنگ قرمز نارنجی و گوشت آن سفید نخودی با طعمی کمی شیرین و قابض و قابل
ص: 164
خوردن است. درخت سنجد در اغلب مناطق معتدل و در سراسر ایران میروید و اطراف تبریز زیاد است.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در پوست آن آلکالوئید الهآگنین 271] و یک آلکالوئید چسبناک روغنی دیگر وجود دارد و از اعضای گیاه و گل آن کمی اسانس روغنی جدا گردیده است.
خواص- کاربرد
در هند از روغن هسته آن لعوق یا شربت غلیظی درست میکنند که در نزلهها و التهاب غشاهای مخاطی همراه با ترشح، همانند موارد زکام و همچنین در موارد عفونتهای برونشها مصرف مینمایند. در اسپانیا از شیره گل سنجد برای قطع تبهای مهلک و خطرناک استفاده میشود.
میوه سنجد از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی سرد و خشک است و از نظر خواص عقیده داشتند که مقوی و مفرح است و برای سرفههای گرم مفید است و قابض و مدر و مقوی معده و قوه ماسکه میباشد. قی و آشفتگی را تسکین میدهد و صفرا را قلع و قمع مینماید و مانع ریختن مواد به معده میباشد. سنجد خصوصا خام آن برای بند آوردن اسهال نافع است. مقدار خوراک آن تا 50 عدد میباشد.
گل سنجد طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک و خیلی معطر است. از نظر خواص مهیج شهوت خصوصا در مورد زنان و دختران جوان میباشد. جوشانده یا دمکرده آن برای بیماریهای دماغی مانند فلج و کزاز و همچنین برای قلب و زخمهای ریوی و تنگی نفس مفید است و برای تقویت معده و کبد و باز کردن گرفتگیها و تحلیل گاز و نفخ و استسقا و یرقان نافع میباشد. مقدار خوراک از گل آن 5 گرم است که به صورت دمکرده یا جوشانده مصرف میشود.
ص: 165