گیلاس باربادوس
اشاره
گیاهی است بومی مناطق جزایر هند غربی و جزایر آنتیل که در مناطق جنوبی امریکای شمالی نیز انتشار دارد. در ایران نمیروید ولی به علت اینکه دارای گونههای زینتی است که در برخی گلخانههای ایران کاشته میشود و در عین حال میوه آن از نظر مقدار ویتامینC بالاترین رقم را دارا میباشد، بنابراین به شرح آن مبادرت میشود.
گیاهی است از خانوادهMalpighiaceae ، به فرانسویMalpighie وMalpighier و به انگلیسیAcerola وWest indian cherry وBarbados cherry گفته میشود. نام علمی گونهای که میوه آن خوراکی و بسیار مفید استMalpighia glabra وMalpighia punicifolia میباشد که به فرانسویCerisier des Antilles یاMalpighie glabre گویند. گونه دیگری نیز از نظر زینتی مورد توجه است که دارای برگهای بسیار درشت و گلهای درشت زیبا به رنگ صورتی یا سفید است که در گلخانههای گرم به عنوان بوته زینتی کاشته میشود.
مشخصات
گیاهی است چندساله به شکل بوته بزرگ با ساقههای چوبی که بلندی آن تا 3 متر نیز میرسد. برگهای آن متقابل، تخممرغی شکل و کامل که طول آن تا 8 سانتیمتر میرسد. گلهای آن به صورت چتر قلهای به رنگ صورتی است. میوه آن شبیه گیلاس آبدار خوردنی و ترش در ابعاد یک گیلاس کوچک به رنگ قرمز مخملی است.
ص: 201
شاخه درخت گیلاس باربادوس
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی و ویتامینها در هریک صد گرم قسمت خوردنی خام گیلاس باربادوس، شامل گوشت و پوست میوه گیاه مواد زیر یافت میشود:
آب 92 گرم، پروتئین 4/ 0 گرم، چربی 3/ 0 گرم، مواد قندی 6 گرم، کلسیم 12 میلیگرم، فسفر 11 میلیگرم، آهن 2/ 0 میلیگرم، سدیم 8 میلیگرم، پتاسیم 83 میلیگرم، تیامین 02/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 06/ 0 میلیگرم، نیاسین 4/ 0 میلیگرم، و ویتامینC 1300 میلیگرم و بیشتر.
خواص- کاربرد
در امریکا مردم عصاره آن را به نام «آسرولاجوس» بهطور خام میخورند. برای رفع کاهش ویتامینC بسیار مفید است، از میوه پخته آن نیز مربا درست میکنند. این گیاه رکوددار مقدار ویتامینC در بین گیاهان مورد توجه است.
ص: 202
لیچی
اشاره
به فرانسوی و به انگلیسی و هندیLitchi گفته میشود و به انگلیسیLichee وLichi نیز نوشته میشود. میوه آن بندرت وارد ایران میشود و به فارسی «لیچی» گفته میشود. از گیاهان دارویی است. درختی است از خانوادهSapindaceae ، نام علمی آنLitchi chinensis Sonn . و مترادف آنNephelium litchi Cambess . میباشد.
میوه خشکشده قهوهای رنگ آن در بازار تجارت با نامLitchinut معروف است.
مشخصات
درختی است مخصوص مناطق حاره، برگهای آن پهن بیضی، از دو طرف باریک و نوکتیز و موجی است. گلهای آن کوچک، میوه آن قرمز در ابعاد یک سیب که از آن نوشیدنی معطر و لذیذی درست میکنند. میوه آن مأکول است، تازه و خشک آن خورده میشود. میوه آن دارای پوست نازک شکننده است که درون آن را گوشت شیرین شبیه ژله فراگرفته و یک دانه در درون آن قرار دارد.
این درخت بومی چین است و در هندوستان نیز کاشته میشود و میوه آن در سطح وسیعی به اروپا، امریکا و آسیا صادر میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی از دانه داخل میوه لیچی ماده آلفامنتیل انسیکلو پروپیل
ص: 203
شاخه میوهدار درخت لیچی
گلیسین 319] جدا شده است که در صورت خوردن یا تزریق آن خاصیت کاهش قند خون نشان میدهد و به علاوه در آن لوکوسیانیدین 320] مشخص شده است. در پوست دانه آن مواد قندی و مواد ازته آمینو اسید وجود دارد.
خواص- کاربرد
میوه تازه لیچی بسیار لذیذ است و میوه خشک آن در اغلب بازارهای دنیا بخصوص به مغرب زمین از چین وارد میشود. قسمت گوشتی میوه مغذی است و مقوی معده و کمک به هضم غذا میباشد [روا*]، معمولا در موارد بزرگ شدن غدهها و تومورها تجویز میشود [استوارت . از میوه و از برگ درخت نیز برای معالجه گزش جانوران سمّی مصرف میشود [دراگندرف*]. دانه آن تشنگی را تسکین میدهد، خنککننده، قابض و مسکّن درد است و برای معالجه آماس بیضه مفید میباشد [هاو].
ص: 204
در موارد اختلالات عصبی و دردهای عصبی [استوارت ، فتق [لوئی*] و لومباگو [ایشیدویا] نیز تجویز میشود. از گل و پوست درخت و ریشه آن جوشاندهای برای غرغره درست میکنند که برای التیام زخم دهان و گلو مفید است [استوارت . دانه آن را که در الکل خیسانده باشند در هند و چین برای رفع ناراحتیهای رودهای میخورند [کروست و پتلو**]. از دمکرده دانه و میوه آن برای تسکین سرفه استفاده میکنند [اوکابه*].
ص: 205
لیمو ترش
اشاره
در کتب طب سنتی با نام لیمو ترش آمده است. به فرانسویCitron و به انگلیسیLemon وGalgal وHill lemons نامیده میشود. میوه درختی است که درخت آن را به فرانسویCitronnier یاLimonier و به انگلیسیLemon گویند. گیاهی است از خانواده نارنجRutaceae ، نام علمی آنCitrus limon (L .) Burm .f . و مترادفهای آنCitrus medica var limonum L . وC .pseudolimon tanaka از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است.
مشخصات
لیمو ترش درخت کوچکی است به ارتفاع 5- 4 متر، دارای شاخههای منشعب و زاویهدار و گاهی دارای تیغهای تیز و برگهای آن به رنگ سبز مایل به سرخی کامل کمی دندانهدار با دمبرگهای بالدار ولی بالهای آن نامحسوس که تقریبا از بین رفته و کوچک شده است. گل سر آن سفید که کمی رنگ بنفش در آن دارد. گوشت داخل میوه سفید مایل به زرد و ضخیم است. پوست میوه نازک دارای غدههای زیادی است که پر از یک اسانس با بوی نافذی میباشد. دانههای آن داخل میوه، زردرنگ و تلخ، قاچهای میوه که از 11- 6 عدد میباشد پر از شیره ترش خیلی اسیدی است.
لیمو ترش در اروپا و آسیا در مناطق گرم کاشته میشود، ولی بیشتر لیمو ترش دنیا در حال حاضر از منطقه سیسیل ایتالیا و کالابر به دست میآید. در ایران ارقام مختلف
ص: 206
آن کاشته میشود. نوعی که در شمال کاشته میشود «تغان» نامیده میشود. در جنوب ایران به مقدار وسیعی کاشته میشود.
تکثیر لیموترش از طریق پیوند شکمی روی پایه نارنج است و یا روی پایه لیموترش که از کاشت دانه به دست آمده باشد. از لیمو ترش فرآوردههای مختلفی در بازار عرضه میشود از جمله آب لیمو، سیترات دوشو[321]، سیتریک اسید و اسانس لیموترش میباشد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی، در اسانس روغنی پوست آن دیلیمونن، دی- آلفا- پینن 322]، کامفن 323]، لینالول و ... یافت میشود. در آب لیموترش یک عامل مؤثر ضد پنومونی 324] وجود دارد. آب لیمو تازه خاصیت باکتریکشی دارد. در پوست لیموترش یک ماده تلخ و اسانس روغنی و هسپریدین یافت میشود.]G .I .M .P[ .
در گزارش دیگری آمده است که در پوست لیموترش که در تایوان روییده و مورد تجزیه قرار گرفته است، یک گلوکوزید مشخص شده است S .G .I .M .P[ .
در هریک صد گرم گوشت آبدار لیموترش پوستکنده خام مواد زیر موجود است:
آب 90 گرم، پروتئین 1/ 1 گرم، هیدراتهای کربن 8 گرم، خاکستر 3/ 0 گرم، کلسیم 26 میلیگرم، فسفر 16 میلیگرم، آهن 6/ 0 میلیگرم، سدیم 2 میلیگرم، پتاسیم 138 میلیگرم، ویتامینA 20 واحد بینالمللی، تیامین 04/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 02/ 0 میلیگرم، نیاسین 1/ 0 میلیگرم، و ویتامینC 53 میلیگرم.
برای تهیه آب لیمو تازه، خوب و سالم لازم است که اولا پوست آن کاملا گرفته شود تا در موقع فشار برای آب گرفتن از اسانس پوست داخل آب لیمو نشود، زیرا در این صورت موجب تسریع در فاسد شدن و خراب شدن آب لیمو میشود. ثانیا در مواردی که با دستگاههای با فشار زیاد آب لیمو گرفته میشود باید دانههای آن نیز قبلا خارج شده باشد و یا فشار به قدری زیاد باشد که دانهها له نشود زیرا در صورت له
ص: 207
شدن دانهها آب لیمو تلخ میشود، البته اگر پوست نیز با گوشت داخل لیمو له شود تلخی وارد آب لیمو میشود. به همین دلیل چون معمولا برای گرفتن آب لیمو پوست را نمیگیرند و با داخل شدن اسانس پوست، آب لیمو سریع الفساد میشود، لازم است که برای نگهداری، آب لیمو را استریلیزه نمود، زیرا آب لیمو تازه دارای مخمرهای اکسیدکننده است و کمی از اسانس پوست نیز که داخل آن شود موجب میشود که آب لیمو زود فاسد شود. برای عقیم کردن آب لیمو نباید از حرارت استفاده شود زیرا ویتامینC آن به مقدار زیاد بلکه تمام آن در اثر حرارت زیاد از بین میرود و بهتر است از طریق وارد کردن گاز هیدروژن با فشار استفاده شود که در کارخانهها معمولا مورد عمل است.
آب لیمو در مقابل نور آفتاب در دوران نگهداری مقدار زیادی از ویتامینC خود را از دست میدهد لذا باید در محل تاریک و در شیشههای تیره و سیاه نگهداری شود.
خواص- کاربرد
در هند و چین از آب لیمو ترش به عنوان ضد سم در موارد مسمومیتهای حاصل از خوردن گیاهان سمّی خانوادهEuphorbiaceae استفاده میشود. پوست درخت تلخ است و تونیک و مقوی معده میباشد و مصرف آن بهتر است در حالت تازگی باشد [پتلو*].
در چین از اسانس روغنی لیمو ترش به عنوان آنتیبیوتیک برای معالجه تیفوس 325]، مننژیت 326] و سایر باکتریا باسیلی 327] استفاده میشود ولی در مصرف آن نباید اسراف شود زیرا ایجاد فراموشی و نافهمی میکند [پتلو*]. از آب لیمو ترش به صورت غرغره برای کاهش ورم و التهابهای چرکین حلق و گلو استفاده میشود و به علاوه به صورت محلول شستوشو برای تمیز کردن زخم به کار میرود. جوشانده برگهای آن برای تسکین درد و ورم در استعمال خارجی مصرف میشود. بهطور کلی مسکّن و آرامبخش و ضد تشنج میباشد.
در هندوستان از پوست لیمو ترش رسیده برای تقویت معده و به عنوان بادشکن
ص: 208
شاخه میوهدار و گلدار لیمو ترش
استفاده میشود. آب لیمو ترش رسیده و تازه برای معالجه بیماریهای ناشی از کمی ویتامینC و به عنوان خنککننده و مدر مصرف میشود و برای روماتیسم و اسهالهای ساده و اسهال خونی نافع میباشد. در موارد روماتیسم مفصلی حاد 150- 120 گرم آب لیموترش را با شربت قند مخلوط کرده و در عرض روز مرتبا بتدریج میل میکنند.
آب لیموترش تازه که از میوه با فشار گرفته شده باشد به عنوان ضدعفونیکننده، مدرّ، معرّق، و قابض مورد توجه است و لذا غرغره آن برای رفع التهاب گلو و تسکین درد آن در موارد سرماخوردگی مفید و مؤثر است. مالیدن آن به پوست در موارد آفتابسوختگی نافع است، سکسکه را کاهش میدهد. در هندوستان از لیموترش به عنوان یک نوشابه صبحگاهی استفاده میشود، به این ترتیب که دو قاشق عصاره لیموترش تازه را با دو قاشق عسل و 30 گرم آب مخلوط مینمایند، نوشابه مفرّح و مفیدی میشود.
لیموترش طبق نظر حکمای طب سنتی از نظر طبیعت سرد و تر است و عدهای آن
ص: 209
را سرد و خشک میدانند و معتقدند که برای ورمهای گرم حلق، خفقان سوداوی، غلیان خون، صفرا، التهاب معده، قی صفراوی، رفع آشفتگی و دلبههمخوردگی مفید است. برای عصب و برای سرفه مضر است و برای اشخاص سردمزاج نیز مضر میباشد.
اسراف در خوردن آن در موقع خالی بودن معده، رودهها را ضعیف میکند و موجب بروز دلپیچه میشود که در این قبیل موارد باید شکر و عسل خورد. اگر لیمو را ببرند و طرف بریده آن را روی پیشانی گذارند سردرد گرم را تسکین میدهد. آب لیموترش برای خراش و زخم مفید است، پوست صورت را درخشان میکند. برای بیماریهای صفراوی از بهترین داروهاست. تخم لیموترش گرم و خشک است و دارای خاصیت ضد سم میباشد. معمولا تخم پوست گرفته لیموترش مصرف میشود و 8- 4 گرم آن را با آب گرم میخورند.
نظری به تحقیقات علمی جدید در مورد لیموترش و لیمو عمانی
انواع لیموترش شامل لیمو ترش معمولی و لیمو عمانی از روزگاران پیشین همیشه از نظر قابلیت پیشگیری بیماری اسکوروی 328] که ناشی از کمبود ویتامینC میباشد، شهرت جهانی داشته است و در مسافرتهای دریایی که مدتی کارکنان کشتیها دسترسی به میوهها و سبزیهای تازه نداشتند، جان آنها را نجات میداده است. اگر هر روز کمی بیشتر از یک قاشق سوپخوری عصاره لیمو ترش تازه فشرده خورده شود، به علت ویتامینC محتوی آن از ابتلای به بیماری اسکوروی جلوگیری میشود. اسکوروی یک بیماری وحشتناک و بالقوه کشنده ناشی از کمبود ویتامینC میباشد. در این بیماری عضلات ضعیف و فرسوده میشود، التیامپذیری زخمها مختل، انواع و اشکال کوفتگی در پوست بدن ظاهر میگردد، لثهها فرسوده شده و خونریزی میکند و سرانجام عوارض بد دیگر عارض بیمار میشود. طی سالها طبق قانون تمام کشتیهای انگلیسی مؤظف بودند که برای مصرف هریک از کارکنان کشتیها که بیش از ده روز در سفر دریای بودند روزانه 30 گرم آب لیمو ترش در کشتی تأمین نمایند. به این دلیل است که به انگلیسیها لقب لایمیس 329] دادهاند (لیمو ترشی).
عصاره لیموترش شاید به سبب داشتن مقدار قابل ملاحظهای ویتامینC ، یک ضد اکسیدکننده قوی است. طبق تحقیقات کارشناسان آلمانی که در 1986 گزارش شده
ص: 210
است، پوست لیمو ترش نیز بدون اینکه ویتامینC داشته باشد فعالیت قابل ملاحظه ضد اکسیدکنندهها دارد. در مورد ضد اکسیدکنندهها عقیده عموم دانشمندان این است که اثر عمیقی روی سلامت سلولها دارند، از جمله در جلوگیری از ظهور تغییرات سلولی در جهت سرطانی شدن و همچنین تأخیر پیری سلولها مؤثر میباشد. پکتین موجود در الیاف گیاهی پولپ لیمو ترش نیز در کاهش کلسترول اثر زیادی دارد. در پژوهشی که در مورد پیدا کردن انواع گیاهان ضد انگل (کرمهای گرد و نخی از طبقه نماتودها) به عمل آمده، نشان داده شده است که عصاره لیمو ترش آثار قابل ملاحظهای داشته است. روغن لیمو ترش نیز در کشتن قارچها مؤثر است.
ص: 211
لیمو شیرین
اشاره
گونه دیگری از لیمو میباشد که به فرانسویCitron doux و به انگلیسیLemon وSweet lime گفته میشود. میوه درختی است که درخت آن را به فرانسویLimonier نامند. درخت آن از خانواده نارنجRutaceae و نام علمی آنCitrus limettioides Tanaka و مترادفهای آنC .limonum var dulcis Moris ،C .lumia Risso et Poit . وC .medica var limetta W .A . وC .limetta Risso از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است.
مشخصات
لیمو شیرین دارای پوست نازک صاف زرد کمرنگ روشن و به اصطلاح لیمویی و طعم آن شیرین است. این درخت در جنوب ایران کاشته میشود. در هندوستان نیز کاشته میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در پوست آن اسانسی شامل پینن 330]، لیمونن، لینالول، لینالیلاستات 331] و ... و به علاوه یک ماده تلخ است G .I .M .P[ .
ص: 212
در برگهای تازه آن نیز در حدود 18/ 0 درصد اسانس روغنی وجود دارد که عمدتا از 5/ 26 درصد دی- لیمونن و دی- ال- لیمونن، 4/ 16 درصد لینالول، 24/ 9 درصد ژرانیول و سرانجام 38/ 19 درصد لینالیلاستات تشکیل شده است.
خواص- کاربرد
میوه لیمو شیرین در مورد تبهای عفونی و یرقان مفید است و خنککننده میباشد و به علت اینکه شیرین است مضراتی که لیموترش برای اعصاب داشت ندارد.
پوست لیمو شیرین و همچنین لیموترش به صورت مالیدن به پوست برای معالجه اکزما و جوش مفید است. و جوشانده پوست آنها نیز برای تسکین سرفه و رفع سوءهاضمه نافع میباشد.
از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی سرد و خشک است و خواص آن اغلب مشابه لیموترش است به علاوه که ترشی ندارد و برای اعصاب مضر نیست.
ص: 213
لیمو عمانی
اشاره
میوه گونه دیگری از لیمو ترش است، به انگلیسیLime و درخت آن راLime tree گویند. درختی است از خانواده نارنجRutaceae ، نام علمی آنCitrus aurantifolia (Christm .) Swingle و مترادف آنC .medica var acida Hook . میباشد.
مشخصات
درختچه کوچکی است با خارهای کوتاه و تیز. برگها بیضی دراز به طول 7- 5 سانتیمتر با دمبرگ کوتاه. گلهای آن سفید و روی محور بهطور گروهی دیده میشود.
میوه آن کروی از 6- 3 سانتیمتر قطر آن است. این درخت کوچک در جنوب ایران در میناب کاشته میشود و به آن لیمو ترش شیشه و لیمو عمانی گویند. در هندوستان در درههای گرم هیمالیا به صورت وحشی دیده میشود و در مناطق جلگهای نیز کاشته میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در آب لیمو عمانی سیتریک اسید وجود دارد.
اسانس روغنی آن شامل سیترال، لیمونن، لینالول، لینالیل استات، ترپینهئول و
ص: 214
سیمن 332] است. در برگهای آن کومارین، ایزوپیم پینلین، برگاپتن و سیتروپتن و در پوست درخت گزانتیلتین 333] یافت میشود. از برگ و سرشاخههای آن نیز اسانس پتیگرین گرفته میشود.
در هریک صد گرم لیمو عمانی خام بدون پوست مواد زیر وجود دارد:
آب 89 گرم، پروتئین 7/ 0 گرم، هیدراتهای کربن 9 گرم، خاکستر 3/ 0 گرم، کلسیم 33 میلیگرم، فسفر 18 میلیگرم، آهن 6/ 0 میلیگرم، سدیم 2 میلیگرم، پتاسیم 102 میلیگرم، ویتامینA 10 واحد بینالمللی، تیامین 03/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 02/ 0 میلیگرم، نیاسین 2/ 0 میلیگرم، ویتامینC 37 میلیگرم.
خواص- کاربرد
میوه لیمو عمانی خیلی ترش است و خنککننده، اشتهاآور، ضدعفونیکننده، مقوی معده، مؤثر برای رفع عوارض کمی ویتامینC و قطع قیهای صفراوی است.
در شبهجزیره مالایا برگهای لیمو عمانی را له کرده روی پیشانی میاندازند برای رفع سردرد مفید است [برکیل و هانیف**]. و جوشانده ریشههای آن را برای قطع اسهال خونی میخورند [ریدلی . آب لیمو عمانی مخلوط با لهشده گیاه «آمله» به عنوان داروی مؤثری برای رفع سوزاک مصرف میشود. [برکیل*].
عصاره برگهای درخت لیمو عمانی مخلوط با عصاره برگهای فوفل را برای معالجه دلدرد و شکمدرد میخورند [برکیل و هانیف**]. در اندونزی آب لیمو عمانی در مصرف داخلی و خارجی برای معالجه سرفه و سرماخوردگی به کار میرود.
ص: 215
موز
اشاره
در کتب طب سنتی با نامهای «موز» و «طلح» آمده است. انواع آن به فرانسویBanane و به انگلیسیBanana وPlantain گویند. میوه گیاهی است که گیاه آن را به فرانسویBananier وBananier des sages و به انگلیسیBanana plant نامند. گیاه آن از خانوادهMusaceae ، نام علمی آنMusa sapientum L . و مترادف آنMusa paradisiaca L . میباشد.
در برخی مدارک گیاهشناسی هندی نام آن راMusa paradisiaca L .var sapientum Kuntze مینویسند.
نوعی موز با درختچه کوتاه که بیشتر در هند غربی کاشته میشود و موزهای آن ششبر و معطر است به انگلیسیPlantain گفته میشود و نام علمی آنMusa nana و یاM .cavendishii میباشد.
مشخصات
گیاه موز از گیاهان چندساله علفی بزرگ است که شبیه درختچه میباشد، ولی ساقههای آن علفی است. برگهای آن بزرگ به طول چند متر که قسمت تحتانی آنها لولهشده و داخل یکدیگر پیچیده و تشکیل یک نوع ساقه کلفت را میدهند که در حقیقت دنباله تحتانی برگهای به هم پیچیده است. پهنه برگها که به عرض 50- 30 سانتیمتر است سبز روشن و برگها بهطور گروهی در انتهای تنه برگی گیاه چتر میزنند
ص: 216
و گل آذین گیاه از بین برگها ظاهر میشود و میوه آن به شکل خوشه فشرده متشکل از دهها موز درمیآید.
ترتیب باردهی آن به این نحو است که پس از هر باردهی برگها و ساقه از بین میروند و از قسمت زیرزمینی گیاه یک ساقه دیگری متشکل از برگها خارج میشود که آن هم پس از میوه دادن به نوبه خود از بین رفته جای خود را به ساقه دیگری میدهد.
بین انواع موزهای خوراکی سه نوع آن مورد توجه است یکیBananier des sages یاMusa sapientum که به انگلیسیSweet plantain گفته میشود. میوه آن کوچک است و خیلی معطر و بسیار لذیذ و شیرین و دومیBananier de paradis یا (موز بهشت) که نام علمی آنMusa paradisiaca میباشد و میوه آن آردی است و معمولا پس از پختن خورده میشود و در آخر (موز چین)Musa sinensis است که در اغلب مناطق عالم به عنوان موز مرغوب کاشته میشود و معطر و شیرین و خیلی علاقهمند دارد.
تکثیر موز از طریق پاجوشهایی است که از ریشه آن میزند و همینکه این پاجوشها به ارتفاع 80 سانتیمتر رسیدند آن را جدا کرده و از فاصله 3- 2 متر دورتر از بوته مادر میکارند. موز بومی مناطق حاره خاور دور است و در جنوب ایران نیز ارقامی از آن کاشته میشود. میوه موز میوهای است استوانهای، دراز، قوسی و بسته به نوع موز به قطر 12- 3 سانتیمتر و به طول 30- 5 سانتیمتر.
رنگ پوست میوه معمولا سبز مایل به زرد و زرد که پس از رسیدن و مدتی ماندن کمی قهوهای میشود. در قسمت داخلی پوست، گوشت سفید شیرین و در بعضی ارقام بسیار معطر و لذیذ واقع است. در میوه موز معمولا دانه رشد ننموده و وجود ندارد. از نظر نسبت پوست و گوشت میوه معمولا در حدود 40 درصد از موز را پوست و 60 درصد را گوشت تشکیل میدهد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی طبق تحقیقاتی که مؤسسه ملی قلب به عمل آورده در موز دو ماده عاملی شیمیایی بسیار مقتدر به نام سروتونین 334] (که عضلات نرم رودهها را
ص: 217
تحریک میکند) و نوراپینفرین 335] (که برای معالجه برخی انواع بیماریهای قلبی به کار میرود) وجود دارد.
در پوست میوه موز در حدود 7/ 14 درصد مواد خشک و 6/ 1 درصد قند انورتی 336] یافت میشود.
توضیح: قند انورتی یا قند انترورتی به قند غیر قابل تبلور گویند که در اثر انورتین 337] ایجاد میشود ..
در یک گزارش فنی ساختمان شیمیایی گوشت موز از نظر مواد مختلف در هر یک صد گرم گوشت موز، چنین آمده است:
آب 74 درصد، قند 5/ 8 درصد، سلولز 2/ 4 درصد، قند غیر قابل تبلور 4/ 6 درصد، نشاسته 3/ 3 درصد، مواد چرب 3/ 0 درصد، اسیدهای آلی و تانن 2/ 4 درصد، پکتین 2/ 0 درصد، مواد ازته 6/ 0 درصد و مواد معدنی 1/ 1 درصد.
از نظر مواد معدنی و ویتامینها و سایر مواد در هریک صد گرم گوشت موز خام مواد زیر موجود است:
آب 74 گرم، قند و سایر هیدراتهای کربن فوقا گفته شده است، کلسیم 8 میلیگرم، فسفر 26 میلیگرم، آهن 7/ 0 میلیگرم، سدیم 1 میلیگرم، پتاسیم 370 میلیگرم، ویتامینA 190 واحد بینالمللی، تیامین 05/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 06/ 0 میلیگرم، تیامین 7/ 0 میلیگرم و ویتامینC 10 میلیگرم.
خواص- کاربرد
در طب سنتی هند: موز نارس قابض است. علاوه بر دو ماده عامله مهم به نامهای سروتونین و نوراپینفرین که فوقا ذکر شد در موز ماده دوپامین 338] و یک کاتچولامین 339] نامشخص وجود دارد. غلظت و مقدار این مواد در پوست و گوشت موز متفاوت است و خواص درمانی موز در معالجه یبوست و زخمهای پپتیک و یا پپتیک اولسر[340] و سایر موارد مدیون این مواد عامل موجود در آن میباشد.
ص: 218
درختچه موز 1. گل 2. گل آذین
موز ملین معتدلی است، برای اسهال ساده و اسهال خونی مفید است و شفای زخمهای رودهای را تسریع مینماید. گرد موز در معالجه اسپرو (بیماری مزمنی که با زخم دهان، سوء هاضمه، اسهال، مدفوع چرب، کاهش وزن و کمخونی مشخص میشود) و برای رفع بینظمی و اختلال در رودهها مفید است.
میوه نارس و گلهای پخته موز برای بیماری قند نافع است. شیره گلهای موز برای اسهال خونی استفاده میشود و ساقه و ریشه آن برای رفع اختلالات خونی مفید است.
خاکستر ریشه و خاکستر تمام گیاه خاصیت کرمکشی دارد. از میوه نارس آن همراه با داروهای دیگری برای معالجه دیابت ملیتوس 341] استفاده میشود.
در خاور دور: در چین بیشتر ریشه و شیره گیاه و میوه و گل آن مصرف درمانی دارد. برای تهیه شیره گیاه تنه موز را سوراخ کرده و یک خیزران سوراخدار در داخل آن میگذارند و شیره از طریق آن خارج میشود. ریشه لهشده موز را روی انواع
ص: 219
زخمهای بد و انواع کفگیرک (کاربونکل 342]) و انواع ورمها و تومورها و برای رفع سردردهای با تب و آفتابزدگی میگذارند. شیرهای که از لهشده ریشه موز به دست میآید برای معالجه یرقان و کاهش و تسکین تشنگی و برای معالجه سرخک و درد دندان و تبهای مسری میخورند [رینولد و فانگ*]. و شیرهای که از تنه گیاه گرفته میشود نیز برای معالجه سردرد توأم با تب مفید است و به علاوه برای تقویت مو مصرف میشود و قیآور است.
گرد برگهای خشک موز مخلوط با روغن کنجد یا شیره زنجبیل تازه برای تحلیل و رساندن ورم و دمل نافع است. اگر در مراحل اولیه پیشرفت روی جوش و کورک و دمل گذارده شود، قبل از اینکه گسترش یابد تحلیل رفته و خوب میشود.
میوه موز را با بخار خشک کرده کوبیده و گرد آن را به عنوان تونیک مصرف مینمایند. مقدار کمی از گرد گلهای آن را با کمی نمک و آب مخلوط کرده به عنوان داروهای آرامبخش قلبی و برای رفع دردهای توأم با درجه حرارت بدن میخورند [رینولد و فانگ*]. در هند و چین از جوانههای انتهایی شاخهها به مادرهای شیرده میدهند که ترشح شیر آنها افزایش یابد. موز برای رفع ناراحتیهای معده اسهالهای مزمن مفید است [پتلو*]. در اندونزی از جوشانده میوه برای قطع خونریزی استفاده میشود و از جوشانده ریشه آن نیز همین استفاده میشود [هین . در افریقا از جوشانده ریشه و پوست گیاه به صورت حمام گرم برای معالجه سرطان معده استفاده میشود.
در برزیل از برگهای جوان موز برای معالجه سرطان بینی و تومورها استفاده میشود به این ترتیب که برگهای جوان را با روغن بادام میجوشانند و گرم میمالند.
میوه موز برای معالجه زخمهای سرطانی مفید است [والنزوئلا].
موز از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی در گرمی و سردی معتدل و ضمنا تر است. از نظر خواص معتقدند که بطئی الهضم است و خون غلیظ ایجاد میکند و فربهکننده میباشد. سینه را نرم میکند. اگر گوشت موز را با سرکه و آب لیمو مخلوط کنند و در مواضع کچلی و جرب و خارش به موضع بمالند مفید است. گوشت موز برای سرفههای خشک و خشونت حلق و مرطوب کردن معده و تحریک نیروی جنسی در گرممزاجها نافع است. ضماد برگ آن برای تحلیل ورم و جراحتها و سوختگی آتش نافع میباشد. موز نفاخ است و اسراف در خوردن آن تولید باد و گاز و خون غلیظ بلغمی کرده و موجب ضعف هاضمه میشود، خصوصا در سردمزاجها و
ص: 220
اشخاصی که دارای مزاج مرطوب هستند، بویژه اگر روی آن آب خورده شود. برای رفع اینگونه عوارض آن باید پس از موز نمک خورد و در مزاجهای سرد پس از موز مربای زنجبیل و عسل و شکر خورده شود و در مزاجهای گرم اگر چنین عوارضی رخ دهد، سکنجبین بخورند. خوردن موز در موقع ناشتا مضر است. بهطور کلی موز برای اشخاص گرممزاج و یبس و در مناطق گرم خشک مفید است و مقوی و فرحآور و در اشخاص سردمزاج و ضعیف و مناطق مرطوب مضر است و ایجاد عوارض نامساعدی میکند.
ریشه موز گرم و خشک است و خوردن آن کرم شکم را دفع میکند. خاکستر پوست موز و خاکستر پوست گیاه از طریق پاشیدن روی زخم برای قطع خونریزی و التیام زخم مفیدست.
نظری به تحقیقات علمی جدید درباره عوارض درمانی موز
نظر دانشمندان هندی این است که در موز بهطور مسلم یک عامل شفابخش نیرومندی وجود دارد که برای شفای سلولهای فرسوده اولسرها[343] و همچنین جلوگیری از گاستریت 344] و التهاب معده بسیار مفید است. این نظر اکنون مورد تأیید اغلب محافل علمی غذادرمانی بینالمللی قرار دارد.
تعدادی از محققان مشهور و نامدار هندوستان و بریتانیا سالها از عمر خود را برای پژوهش درباره آثار بیولوژیکی موز روی آستر معده حیوانات صرف کردهاند و از این تحقیقات دامنهدار نتیجه گرفتهاند که عامل مؤثر شیمیایی موجود در موز شبیه داروی شیمیایی تجارتی معروف ضد اولسر به نام کاربنوکسولون 345] اثر میکند. با این تفاوت که آثار جانبی بد و ناخواسته کاربنوکسولون را ندارد و کاملا بیضرر است.
تحقیقات علمی متعدد دیگری در چندین مرکز پزشکی هند نشان میدهد که گرد موز نارس در 70 درصد بیماران، زخمهای اثنیعشر را التیام بخشیده است، در حالی که در این آزمونها که با روش آزمونهای کور دو جانبه 346] معروف است، روشن شده که
ص: 221
پلاسبو[347] که ترکیب بیاثری نظیر لاکتوز میباشد فقط 16 درصد اثر داشته است.
(آزمونهای کور دو جانبه روش تحقیقاتی است که بخصوص در پزشکی برای افزایش دقت آزمون به کار میرود، در این آزمونها از گروهی بیمار که تحت مطالعه قرار میگیرند به عدهای داروی حقیقی مورد آزمایش داده میشود و به عدهای دیگر از گروه، پلاسبو یعنی داروی بیاثری که از نظر شکل ظاهر و حتی مزه کاملا شبیه داروی حقیقی میباشد میدهند. البته نه بیمار و نه پزشک هیچیک نمیدانند که به کدام بیمار داروی حقیقی داده شده و به کدام بیمار پلاسبو و فقط محقق آمارشناس میداند که چطور عمل شده و اسامی بیمارانی را که داروی حقیقی خوردهاند یادداشت نموده است. این روش برای این است که آثار روانی مصرف دارو نیز دقیقا مورد نظر قرار گرفته باشد.)
اولین باری که موز به عنوان میوه شفادهنده اولسر در مطبوعات پزشکی عنوان شد، در سالهای 1930 بوده است. ابتدا دانشمندان و محققان فکر میکردند که موز ترشی شدید عصیر معده را خنثی میکند و حتی تصور میکردند که موز رسیده تحریکات معدی را آرام میکند.
در تحقیقاتی که در انگلستان روی تغذیه موشها به عمل آمده به این ترتیب که یک هفته به موشهای آزمایشگاهی خردههای موز خورانده شده و پس از آن چند داروی اولسرزا به آنها تزریق گردیده است، مشاهده کردهاند که در عده معدودی از آنها اولسر معده ایجاد گردیده است. محققان در همان آزمایش از موز رسیده نارس ماده شیمیایی جدا کردند که ترشح اسید معده را سرکوب میکند و قاعدتا مانع ایجاد اولسر در جانوران میشود. اخیرا در پژوهشهای جدید که گروهی از محققان هندی و انگلیسی به منظور بررسی چگونگی و مکانیسم عمل موز در مقابله با اولسر به عمل آوردهاند، نظریات جدیدی درباره اینکه چرا جانوران پستاندار که از موز تغذیه میکنند 3/ 1 کمتر دچار اولسر میشوند و اولسر آنها نیز چندان سخت و جدی نیست، به دست آمده است. در این تحقیقات دریافتهاند که موز عینا شبیه داروهای معروف و مؤثر شیمیایی تجارتی اثر میکند، البته بدون اینکه عوارض جانبی مضرّ آنها را داشته باشد. این تحقیقها را پرفسور سانیال 348]، استاد دانشکده علوم پزشکی دانشگاه هند و
ص: 222
بنارس، در هند به همراهی گروهی از محققان انگلیسی به سرپرستی دکتر رالفبست 349] عضو هیئت علمی داروسازی دانشگاه آستون در بیرمنگهام، به عمل آوردهاند.
معمولا برای تهیه و تولید یک داروی ضد اولسر شیمیایی تجارتی احتمالا اولین توجه این است که ماده شیمیایی تولید شود که عوامل آسیبزای استر جدار معده نظیر اسید یا پپسین 350] و یا یک آنزیم هاضمه را سرکوب و یا از بین ببرد. و این همان کاری است که داروهای شیمیایی معمولی تجارتی ضد اولسر از جمله آنتیاسیدها[351] و سایمتیدین 352] (تاکامت) و ... میکنند. فقط یک داروی شیمیایی تجارتی است که عمل متفاوتی در معده انجام میدهد و آن به نام کاربنوکسولون 353] میباشد که چون آن هم فشار خون را بالا میبرد بندرت تجویز میشود، ولی بههرحال اثر کاربنوکسولون تقلیدی از کار طبیعت است، زیرا به جای اینکه به عوامل آسیبزای آستر معده نظیر اسید معده و پپسین و ... حمله کند، کارش این است که یک لایه مقاوم بهتری برای مقابله با این عوامل ایجاد میکند. و این کار عجیبی است که موز میکند. موز سلولهای سطحی آستر معده را تقویت و مقاوم میکند و موجب میشود که یک سد مقاومی در برابر نفوذ عصیرهای زیانآور و آسیبرسان ایجاد گردد. در تحقیقاتی که کارشناسان انگلیسی انجام دادهاند، مشخص شده است که مخاط معده موشهای آزمایشگاهی که از گرد موز تغذیه شدهاند، به میزان مشهودی ضخیمتر و مقاومتر از سایر موشها که از موز تغذیه نمیکنند میباشد. برای آزمایش به تعدادی از موشهای آزمایشگاهی در دوره آزمایش گرد موز و به عدهای دیگر آسپیرین و به عدهای نیز سایر داروهای شیمیایی نظیر سایمتیدین دادند که ببینند چه بر سر این سد مقاوم مخاط معده خواهد آمد، مشاهده شد در موشهایی که از گرد موز تغذیه شده بودند مخاط معده ضخیمتر و مقاومتر شده است و در موشهایی که آسپیرین داده شده بود مخاط خیلی ضعیف شده و در مورد موشهایی که سایر داروها نظیر سایمتیدین داده شده بود مخاط معده حتی بیشتر از آسپیرین ضعیف و بیمقاومت شده است ولی به موشهایی که به آنها در آن واحد گرد موز و آسپیرین باهم داده شده بود، گرد موز تا حدودی مانع اثر فرسایشی
ص: 223
شدید و مضرّ آسپیرین روی مخاط معده شده و مخاط معده بازهم در حدود 20 درصد ضخیمتر شده بود.
با توجه به تحقیقات فوق، محققان معتقدند که موز تکثیر طبیعی و متعادل سلولهای آستر معده را تحریک میکند و در عین حال سبب میشود که یک لایه مخاطی محافظ ایجاد شود که آستر جدار معده را پوشانیده و مانع آن میشود که اسید کلریدریک و پپسین معده آثار سویی روی آن داشته باشند و دانشمندان انگلیسی نظر کارشناسان و محققان هند و سایر کارشناسان و همچنین نظر شایع بین مردم غیر فنی در مورد نقش موز به عنوان عامل ضد اولسر را حد اقل در مورد اولسر معده تأیید مینمایند.
موز به عنوان میوه مفید برای خون و قلب
دانشمندان هندی اخیرا کشف کردهاند در آزمایشی همین که الیاف گیاهی موجود در موز نارس به موشهای آزمایشگاهی خورانده شد و به موازات آن مقدار زیادی مواد دارای کلسترول به غذای آنها اضافه شد مشاهده گردید که وجود موز نارس در خوراک جانوران مانع افزایش جزء زیانآور کلسترول خون(LDL) در جانور گردیده است، ولی الیاف موجود در موز رسیده این اثر را نداشته است. در این آزمایش به موشهایی که فقط کلسترول بدون گرد موز داده شده بود، جزء مضرّ کلسترول خون آنها(LDL) افزایش یافته و به 126 میلیگرم در هر صد گرم رسیده بود ولی وقتی به غذای آنها علاوه بر مواد پرکلسترول، گرد موز نارس اضافه شد، کلسترول مضرّ خون آنها به 44 میلیگرم در صد گرم کاهش یافت یعنی تقریبا به ثلث تقلیل پیدا کرد. و به علاوه گرد موز جزء مفید کلسترول خون یعنیHDL را در حدود 30 درصد افزایش داده بود. محققان این خاصیت را مدیون وجود مقدار زیادی الیاف گیاهی همیسلولوز[354] در موز نارس میدانند. بهنظر میرسد که موزهای معمولی نیز به علت داشتن مقدار زیادی پکتین، کلسترول خون را کاهش میدهند زیرا مقدار پکتین موجود در موز از سیب هم بیشتر است و دلیل مقایسه با سیب این است که سیب از نظر کاهش کلسترول مورد تأیید قاطبه محققان دانش غذادرمانی است.
ص: 224
توصیهها:
- سعی شود همیشه از موزهای سبز نارس استفاده شود. موزهای سبز نارس از نظر ضد اولسر بودن نیرومندترین ماده غذایی میباشند. و معمولا هرچه موز بزرگتر و درشتتر باشد آثار درمانی آن بیشتر است. محققان و دانشمندان معتقدند که در موزهای رسیده مواد شیمیایی فعال درمانی کمتر است. روش مصرف موز نارس در جنوب امریکا و هند و افریقا این است که موز نارس را میپزند یا کباب میکنند و مثل سیبزمینی میخورند.
- مؤثرترین نوع موز از نظر ضد اولسر بودن گردی است که از موز نارس خشک تهیه شده باشد.
- تمام انواع موز از نظر خواص درمانی کموبیش مشابه هستند.
- به نظر میرسد که موز سبز نارس دارای بهترین نوع الیاف گیاهی مفید برای قلب نیز میباشد.
تناقض: در برخی مطالعات که در جانوران شده تصادفا موز هیچ فعالیت ضد اولسری نشان نداده است. دکتر سانیال این تناقض را مربوط به شرایط اقلیمی محل رویش و فیزیولوژی گیاه موز در آن اقلیم میداند که در پایههای مختلف گیاهان کم و بیش متفاوت است و ارتباطی با عوامل شفابخش بنیادی موجود در موز ندارد.
ص: 225
نارگیل
اشاره
در کتب طب سنتی با نامهای «نارجیل»، «جوز هندی»، «گوز هندی» و «رانج» نام برده شده است. به فرانسویNoix de coco وCoco و به انگلیسیCoco -Nut مینامند. میوه درختی است که درخت آن را به فرانسویCocotier و به انگلیسیCoco -nut palm وCoco nut tree گویند. گیاهی است از خانوادهPalmaceae ، نام علمی آنCocos nucifera L . میباشد.
مشخصات
درختی است بزرگ به بلندی 25- 20 متر، قطر تنه آن تا یک متر میرسد، تنه آن راست، قائم که روی آن آثار برگهای ریختهشده دیده میشود. در انتهای تنه درخت معمولا تعدادی در حدود 15- 12 برگ درخت دیده میشود. برگ آن بزرگ به طول 5- 4 متر و مرکب از تعداد زیادی برگچه باریک دراز است، طول هر برگچه تا یک متر میرسد. رنگ آنها سبز روشن است و جوانه انتهایی درخت مانند سایر پالمها منبع مواد غذایی است که به مصرف خوراک بومیان میرسد و آن را به فرانسوی(Chou palmist) مینامند.
درخت نارگیل در حدود سال پنجم شروع به گل دادن مینماید. گلها نر و ماده و در یک مجموعه گل قرار دارند. میوه نارگیل معمولا از سال ششم ظاهر میشود. میوهها
ص: 226
به صورت خوشه، شامل چندین نارگیل با اندازههای مختلف در هر درخت وجود دارد. میوه نارگیل کرویشکل به ابعاد سر انسان بعضی کوچکتر و بعضی بزرگتر و از چند قسمت تشکیل شده است. قسمت خارجی آن ضخیم و سفت متشکل از الیاف نباتی و داخل آن صاف، لیز استخوانی و خیلی سخت است به علاوه قسمت خارجی یا پوسته خارجی با خطوط برجستهای از طرف طول میوه به سه قسمت تقسیم شده است و در قاعده نارگیل سه محل سوراخ دیده میشود. این پوشش سخت که شکسته شود در داخل آن دانه اصلی نارگیل دیده میشود که سفیدرنگ است و از ماده آلبومن روغنی 355] سفید تشکیل شده و در وسط آن حفرهای است که محتوی مایع سفیدرنگ خوش طعمی است که به شیر نارگیل یا آب نارگیل معروف است. شیر نارگیل در میوههای نارس خیلی زیاد است و به تدریج که میوه به مرحله رسیدگی کامل میرسد، مقدار این شیر کمتر میشود و مقدار شیر داخل نارگیل را میتوان از تغییر رنگ پوسته خارجی آن تخمین زد.
یک درخت نارگیل بارور در حدود 60- 50 عدد نارگیل در سال میدهد که در هکتار در حدود 6- 5 هزار عدد میشود. از این محصول میوه در حدود یک تن دانه نارگیل که در تجارت به کوپرا[356] معروف است به دست میآید.
بهطور متوسط در حدود 60 درصد کوپرا را مواد چرب یا روغن یا کره نارگیل تشکیل میدهد که از آن میگیرند و در بازار میفروشند. تکثیر نارگیل خیلی ساده از طریق کشت تخم آن انجام میگیرد که در خزانه کاشته میشود و پس از 5- 4 ماه گیاه جوان نارگیل ظاهر میشود، پس از یک سال آن را به محل اصلی با فواصل 10* 10 متر منتقل میکنند. البته خاک غنی و آمادهشده لازم دارد.
درخت نارگیل مخصوص مناطق حاره است. در سیلان، هندوستان، فیلیپین، کالدونی جدید، هندوچین و سایر مناطق حاره انتشار دارد. در ایران از خارج وارد شده و در چاهبهار چند درخت کاشته شده است.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی نارگیل دارای آنزیم، انورتین، اکسیداز و کاتالاز[357] میباشد.
ص: 227
در شیر آن اسیدهای آمینه هیستیدین، آرژینین 358]، لیزین، تایروزین، تریپتوفان، پرولین 359]، لوسین 360] و آلانین 361] مشخص گردیده است. روغن آنکه در حدود 75- 57 درصد گوشت آن را تشکیل میدهد، شامل لوریک اسید[362]، میریستیک اسید، اسیدهای چرب دیگر، فیتوسترول و اسکوالن 363] میباشد و به علاوه یک مانان از دانه نارگیل گرفته و یک گالاکتومانان 364] محلول در آب نیز در آن یافت میشود]G .I .M .P[ .
در گزارش مطالعات دیگری درباره ترکیبات شیمیایی نارگیل چنین آمده است:
در نارگیل روغن ثابت و اسانس روغنی فرّار و موم که شامل میریسیلاستر از سروتیک اسید[365] است وجود دارد [تانچیکو]. در گوشت یا در پولپ آن پروتئین و ویتامینهایB ,A وC و نونیل الکل 366]، متیل هپتیلکتون 367]، متیل اندسیل کتون 368]، کاپرونیکاسید[369]، دسیلیک اسید[370]، کاپریلیک اسید[371]، لوریک اسید و میریستیک اسید و همچنین لتیسین 372]، استیگماسترین 373]، فیتوسترین 374]، کولین، گلوبولین 375] و گالاکتو آرابان 376] و گالاکتومانان یافت میشود. در آب نارگیل یا شیر نارگیل آب، پروتئین، خاکستر، ساکاروز، اکسیداز، کاتالاز و دیاستاز[377] وجود دارد [والنزوئلا].
در هریک صد گرم گوشت یا پولپ نارگیل تازه مواد زیر وجود دارد:
آب 9/ 50 گرم، پروتئین 5/ 3 گرم، مواد چرب 35 گرم، هیدراتهای کربن 9 گرم، کلسیم 13 میلیگرم، فسفر 95 میلیگرم، آهن 7/ 1 میلیگرم، سدیم 23 میلیگرم، پتاسیم 256 میلیگرم، تیامین 05/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 02/ 0 میلیگرم، و ویتامینC 3 میلیگرم.
در هریک صد گرم گوشت خشک نارگیل مواد زیر وجود دارد:
آب 5/ 3 گرم، پروتئین 2/ 7 گرم، مواد چرب 65 گرم، هیدراتهای کربن 23
ص: 228
میوه نارگیل
1. میوه کامل 2. مقطع میوه 3. هسته با پوست 4. هسته از طرف قاعده
گرم، کلسیم 26 میلیگرم، آهن 3/ 3 میلیگرم، پتاسیم 588 میلیگرم، ویتامینA صفر، تیامین 06/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 04/ 0 میلیگرم، نیاسین 6/ 0 میلیگرم، ویتامینC صفر و فسفر 187 میلیگرم.
در هریک صد گرم شیر نارگیل مواد زیر وجود دارد:
آب 65 گرم، پروتئین 2/ 3 گرم، مواد چربی 25 گرم، هیدراتهای کربن 5 گرم، کلسیم 16 میلیگرم، فسفر 100 میلیگرم، آهن 6/ 1 میلیگرم، تیامین 03/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین مقدار جزئی، نیاسین 8/ 0 میلیگرم و ویتامینC 2 میلیگرم.
خواص- کاربرد
طبق نظر حکمای طب سنتی مغز یا گوشت نارگیل تازه، گرم و خشک است و طبیعت خشکشده آن گرمتر و خشکتر است. طبیعت شیر آن کمی گرم و مرطوب
ص: 229
است و در مورد خواص آن معتقدند که حرارت غریزی را افزایش میدهد و چاقکننده بدن است. مواد سرد بلغمی و سوداوی را دفع میکند و برای بیماریهای ناشی از آنها مانند سستی بدن، فلج، جنون، مالیخولیا و امثال آنها و خوشبویی دهان مفید است. برای ضعف کبد و زخمهای داخلی، بواسیر، ازدیاد اسپرم، گرم کردن کلیه، درد کمر سرد، ازدیاد ترشح ادرار، سردی مثانه و درد مثانه بسیار مفید است. خوردن آن با شکر مولد خون صالح و نیرودهنده میباشد. خوردن گوشت سفید آن موجب گرفتگی مجاری میشود و دیرهضم است و خلط غلیظ تولید میکند. از این نظر باید با شکر خورده شود. در سردمزاجان و پیران از این نظر اشکالی ندارد و میتوانند بدون شکر نیز بخورند. گرممزاجان باید با میوههای ترش و لیمو و هندوانه بخورند. مقدار خوراک از گوشت سفید آن 14 گرم و از شیر آن تا 100 گرم است.
اگر آن را با سرکه بخورند یعنی ترشی نارگیل، گوشت سفید آن کمی گرم و خشک است و خواص آن مسهل است. و خوردن آن برای اخراج اقسام کرم معده و روده و کرم کدو مفید است و برای تقویت هاضمه نیز نافع است. خاکستر پوست آن اگر به دندانها مالیده شود موجب جلای دندانها میشود. روغن گوشت سفید آن برای تقویت فهم، حافظه و تولید چربی کلیه، رفع درد مثانه، تحلیل باد و گاز، اخراج کرم روده، کرم کدو، کاهش درد کمر، بواسیر و تحریک نیروی جنسی مفید است.
در کتب طب سنتی حکمای مشرق زمین که در امریکا منتشر شده است اشاره دارد که در مناطق مختلف خاور آسیا نظریات مختلفی در مورد خواص نارگیل ذکر شده است. در چین پوست ریشه آن را قابض میدانند و بندآورنده خون و برای معالجه خونریزی به کار میبرند [استوارت . در اندونزی ریشه آن را ضد تب و مدر میدانند و برای معالجه و قطع ترشحات سوزاکی مهبل و مجاری ادرار یا بلنورهآ[378] و ناراحتیهای کبد استعمال میشود، چه در مواردی که بیمار مبتلا به یرقان باشد و چه در مواردی که مبتلا به یرقان نباشد و در جوشاندهای مخلوط با چند ریشه دیگر برای معالجه برونشیت خورده میشود [مینات* و پتلو*]. در شبهجزیره مالایا از لهشده ریشه آن ضمادی برای معالجه بیماریهای آمیزشی درست میکنند [برکیل و هانیف**]. در اندونزی از دمکرده آن برای معالجه اسهال خونی استفاده میشود و اگر پس از یک هفته مؤثر واقع نشد، داروی دیگری مصرف مینمایند [رورداوهین**]. در هند و چین از هسته آن به عنوان یک ماده غذایی استفاده میکنند
ص: 230
درخت نارگیل
و ضمنا در محلولهایی برای معالجه بیماریهای پوستی و در زخم باز و زخم بینی مصرف میکنند [مینات*]. در شبهجزیره مالایا از برگ سنا و شیر نارگیل جوان به عنوان مدر و برای دفع سنگ کلیه استفاده میشود [ریدلی .
شیر آن ملین است و درعینحال ضد اسهال نیز میباشد. گر شیر با فشار از گوشت آن گرفته شود مسهل است، برای بیماریهای خروج خون از ریه، استفراغ خونی،
ص: 231
تجمع مایع در بافتهای بدن و تبهای تاولی مفید است و در سرتاسر مالایا به عنوان ضد سم استعمال میشود [برکیل*]. در جاوه اینطور مشهور است که شیر نارگیل باروری انسان را کاهش میدهد به همین علت مردم از خوردن آن احتراز دارند [لسلو و هنشا*]. خاکستر پوست نارگیل با شراب برای معالجه مراحل مخصوصی از سیفیلیس مؤثر است [استوارت ، زغال آن ماده جذبکننده خوبی است. در جنگ جهانی اول از این زغال برای جذب گاز از ماسکهای گاز استفاده میکردند و خیلی مورد توجه بود [برکیل*]. روغن خالصی که از تقطیر گوشت آن به دست میآید، برای معالجه بیماریهای دندان [پتلو*] و بیماریهای پوست [گررو*] بسیار مفید است. در عین حال به عنوان ظرف برای مخلوط کردن سایر داروها که مانند روغن مالیده میشوند به کار میرود]M .P .E .SE .A[ .
[برکیل*] مینویسد در مورد نارگیل خواص بیشمار دیگری که جنبه خرافات به خود گرفته بین مردم بومی مناطق نارگیلخیز گفته میشود که اساس صحیح علمی ندارد.
ص: 232
نارنج
اشاره
به فارسی «نارنج»، «نارنگ» نامیده میشود. به فرانسویBigaradier وCitronnier vulgaire وOrange bigarade وOrange amer و به انگلیسیSour orange وBitter orange گفته میشود. گیاهی است از خانوادهRutaceae ، نام علمی آنCitrus bigaradia L . و مترادفهای آنCitrus amara Link . وCitrus aurantium var amara L . وCitrus aurantium var bigaradia وCitrus vulgaris Loisel . میباشد.
مشخصات
نارنج درخت کوچکی است که در مناطق با آب و هوای مدیترانهای و نسبتا مرطوب و گرم میروید. سرمای زمستان کمتر از 15- 10 درجه زیر صفر را بسختی تحمل میکند، البته تحمل آن از سایر ارقام مرکبات نظیر پرتقال بیشتر است. برگهای آن سبز شفاف بیضیشکل نوکتیز زیبا و اختلاف آن از نظر شکل با برگ پرتقال وجود دمبرگ بالدار در محل اتصال دمبرگ با برگ است. گلهای آن درشتتر و زیادتر و با عطر بیشتر از گلهای پرتقال و خوردن میوه آن برای مصارف مخصوص، معمول نیست، پوست میوه صاف و رنگ آن نارنجی تیره و گوشت داخل آن خیلی ترش و کمی تلخ است. درخت نارنج در مناطق شمالی و جنوبی ایران که درجه سرمای زمستان از حد گرم پایینتر نمیرود، کاشته میشود.
ص: 233
تکثیر نارنج از طریق کشت بذر انجام میگیرد. بذر آن را از بهترین نارنجهای درشت و مرغوب و رسیده انتخاب و در بهار در خزانه میکارند. محل کاشت باید رو به آفتاب باشد، پس از دو سه هفته دانهها جوانه میزند و گیاه شروع به رشد مینماید.
در مناطق با تابستان خشک باید گیاه مرتبا در دفعات متعددی آبیاری شود ولی هر بار با آب کمتری. در آغاز سال دوم نهالهای حاصل را به محل دیگری منتقل و با فواصل 50 سانتیمتر از هر طرف میکارند و نهال 4- 3 ساله را از نوعی که مورد نظر است پیوند میزنند. نهالهای پیوندی آماده شده را در باغ مورد نظر که خاک آن قبلا شخم خورده و کود داده شده است به فواصل 8- 7 متر از هر طرف میکارند. اگر در خاکی که زیاد قدرت نداشته باشد کاشته شود، فاصله درختان را باید کمتر گرفت (5- 4 متر از هر طرف). بعضی از باغبانها به وسیله قلمه نیز تکثیر مینمایند.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی و مواد عامله در نارنج وجود ویتامینB 1 و پروویتامینA [379] مشخص شده است و از گلهای تازه آن یا بهارنارنج مقداری اسانس روغنی به نام اویلاف نرولی بیگاراد[380] و عرق بهارنارنج استخراج میشود. در پوست آن مواد هسپریدین، ایزوهسپریدین 381]، اورانتیامارین 382] و یک اسید متبلور و بیشکل و در قسمت پوست بخصوص گوشت سفید اسفنجی داخل پوست آن ماده تلخی وجود دارد]G .I .M .P[ . در گزارش دیگری آمده است که از برگ و سرشاخههای سبز و جوان آن نیز اسانسی گرفته میشود، به نام اسانس پتیگرین. در اسانس نارنج مواد 7- هیدروکسی کومارین ژرانیل اتر[383] یا اوراپتن 384] یافت میشود.
خواص- کاربرد
طبق نظر حکمای طب سنتی پوست زرد و شکوفه بهارنارنج گرم و خشک است و عصاره ترش آن سرد و خشک است و تخم آن با پوست سرد و خشک است. از نظر
ص: 234
خواص تمام اعضای میوه به غیر از عصاره ترش آن از بالنگ یا اترج قویتر است، در عصاره ترش آن یک ماده لزجی وجود دارد که برای رفع ترشحات سینه و سرفههای گرم خوب است. اگر آن را از وسط دو نیم کرده تخمهای آن را بیرون آورده و قدری نبات کوبیده در آن بپاشند و بر آتش گذارند که 3- 2 جوش بخورد و سپس برداشته نیمگرم صبح ناشتا آن را بمکند یا بخورند برای سینه و سرفه گرم بسیار خوب است.
آب نارنج با شکر مسهل صفراست و حدت خون و صفرا را تسکین میدهد. ضرر نارنج برای اعصاب خیلی کمتر از سایر عصارههای ترش است. ولی اسراف در خوردن آن برای کبد مضر است، خصوصا که ناشتا خورده شود. از این نظر باید با شکر و عسل خورده شود. اگر 6 گرم از گرد پست زرد خشکشده آن با آب خورده شود برای تسکین قی و آشفتگی و دلپیچه و خارج کردن کرم شکم بسیار مجرب است و ضماد این گرد با سرکه برای تسکین درد سر مؤثر است و ضمادی که از پخته لهشده تمامی میوه اعم از پوست و گوشت و مغز و تخم آن تهیه شود برای جرب و حکه و جوشهای سر و نرم کردن پوست بدن و موی سر بسیار مؤثر است. جوشانده پوست نارنج مقوی معده و کمی صفرابر است.
عرق بهارنارنج گرم و خشک است و از نظر خواص مقوی و فرحآور است و گرفتگیها را باز میکند و درد سینه را تسکین میدهد. برای تقویت اشتها و نیروی جنسی و رفع آروغ، باد، گاز و دلپیچه نافع است و اگر تا یک هفته هر روز 60 گرم عرق بهارنارنج با مقداری شکر و با یک گرم مرجان ساییده و خورده شود برای طحال بسیار مجرب است و همچنین برای اخراج سنگ کلیه و مثانه نافع است. اگر بهارنارنج با شکر صبح ناشتا خورده شود، برای قطع اسهال مرطوبی مفید است و شیاف آن برای ازدیاد ترشح حیض و منظم کردن وضع رحم مجرب است. گذاشتن پوست و گل آن ما بین لباسها مانع بید زدن است.
توجه: بهطور کلی جمع بین اسیدها، کربناتهای قلیایی، قلیاییات و شیر نباید نمود.
در هندوستان از میوه نارنج به عنوان ملین و برای تقویت معده استفاده میشود. در چین خواص آن را شبیه پرتقال و قویتر میدانند.
برگاموت
نوعی از مرکبات است که به فرانسوی درخت آنBergamotier و به انگلیسی
ص: 235
Bergamot orange of Europe
یاBergamot گفته میشود. گیاهی است از خانواده نارنجRutaceae ، نام علمی آنCitrus bergamia Risso et Poit . و مترادف آنCitrus aurantium var bergamia میباشد.
مشخصات
درخت کوچکی است در حدود 4 متر و در حقیقت نارنجی است که بدون تیغ میباشد. برگهای آن شبیه نارنج با دمبرگ بالدار. گلهای آن شبیه نارنج سفید و معطر است. میوه آن شبیه گلابی است با پوست زرد صاف، براق، زردرنگ روشن و مزه آن کمی ترش است.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در پوست آن اسانس وجود دارد که دارای لینالیل استات، لیمونن، اللینالول 385]، ترپینهاول 386] و ... میباشد.
بررسی دیگری نشان میدهد که اسانس برگاموت در حدود 50 درصد لیمونن و 40 درصد لینالول دارد.
خواص- کاربرد
برگهای برگاموت ضد کرم و کرمکش و مقوی معده است. میوه رسیده آن اشتهاآور و مقوی هاضمه و میوه رسیده آن محرک نیروی جنسی است. اسانس برگاموت ضدعفونیکننده است و در صنعت تولید مواد آرایشی کاربرد دارد.
ص: 236
نارنگی
اشاره
از مرکبات است، به فرانسویOrange noble وMandarine و به انگلیسیMandarin وTangerine و درخت آن را به فرانسویMandarinier و به انگلیسیMandarin وMandarin tree گویند. گیاهی است از خانوادهRutaceae ، نام علمی آنCitrus nobilis Lour . و مترادف آنCitrus reticulata Blanco . میباشد. به عربی «یوسف افندی» و به هندی نیز «نارنگی» گویند.
در ایران دو واریته آن معروف است یکی واریته (بمی) به نامC .nobilis var deliciosa Swingle و دیگری واریته (انشو) به نامC .nobilis var unshiu Swingle .
مشخصات
درختی است کوچک پرشاخه و پربار، برگهایش باریک و نیزهای، میوه آن کوچک، پوست آن نارنجی مایل به قرمز، در واریته بمی پوست آن از میوه جدا میشود و شیرین است و در واریته انشو پوست آن نازک و صاف و به میوه چسبیده و طعم آن نیز شیرین است. در شمال ایران و در جنوب نیز کاشته میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی پوست نارنگی در حدود 5/ 0 درصد اسانس دارد و از برگها و سرشاخههای آن نیز اسانس گرفته میشود (در حدود 55/ 0 درصد).
ص: 237
اسانس پوست نارنگی دارای دی- لیمونن، دی- ال- لیمونن، ترپن 387]، کارن 388] و لینالول است که در حدود 78 درصد آن را دی- لیمونن و دی- ال- لیمونن تشکیل میدهد، ولی در اسانس برگ و سرشاخه، یعنی اسانس پتیگرین، فقط در حدود 42 درصد دی و دی- ال- لیمونن یافت میشود. و در هر دو نوع اسانس در حدود 15 درصد لینالول وجود دارد. در آب نارنگی قند و آمینو اسید یافت میشود.
در هریک صد گرم نارنگی پوستکنده مواد زیر وجود دارد:
آب 87 گرم، هیدراتهای کربن 6/ 11 گرم، خاکستر 4/ 0 گرم، کلسیم 40 میلیگرم، فسفر 18 میلیگرم، آهن 4/ 0 میلیگرم، سدیم 2 میلیگرم، پتاسیم 126 میلیگرم، ویتامینA 420 واحد بینالمللی، تیامین 06/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 02/ 0 میلیگرم، نیاسین 1/ 0 میلیگرم، ویتامینC 31 میلیگرم، انرژی غذایی 46 کالری.
خواص- کاربرد
میوه نارنگی ملین است و باعث افزایش نیروی جنسی میشود. قابض و مقوی معده و رافع قی و تهوع است. شکوفههای آن محرک است. از جوشانده برگهای نارنگی مانند سایر انواع مرکبات برای شستوشوی ورمها و کاهش درد آنها استفاده میشود. سایر خواص پوست آن کموبیش نظیر سایر مرکبات است.
ص: 238
هلو
اشاره
به فارسی «هلو» و «شفتالو» و در شمال ایران در گیلان «اشتالودار» و در کتب طب سنتی با نام «خوخ» نام برده میشود. به فرانسویPeche و به انگلیسیPeach گفته میشود. میوه درختی است که درخت آن را به فرانسویPecher و به انگلیسیPeach tree میگویند. گیاهی است از خانوادهRosaceae قبیلهAmygdaleae ، نام علمی آنPrunus persica (L .) Batsch و نامهای مترادف آنPersica vulgaris Miller وPrunus persica (L .) Batsch var vulgaris Maxim . وAmygdalus persica L . وPrunus persica var densa Makino از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است. در مدارک گیاهشناسان ایرانی نام اصلی درخت هلو راPersica vulgaris و سایر نامها را مترادف ذکر میکنند.
مشخصات
درختی است به بلندی 5- 4 متر با شاخههای متعدد و زاویهدار. پوست ساقه سبز براق و در بعضی قسمتهایی که به طرف آفتاب قرار دارد مایل به قرمز میباشد، برگها نیزهای یا بیضی کشیده و کناره برگ ارهای است. روی برگ صاف و سبز کمرنگ و رگبرگهای پشت برگ کمی کرکدار است. دمبرگ آن بدون غده و گاهی غدهدار به طول 2 سانتیمتر میباشد. گلها زودرس و قبل از باز شدن برگها ظاهر میشوند و منفرد بدون پایه و یا با پایک خیلی کوتاه هستند. رنگ گل صورتی یا سرخ و گاهی نیز سفید
ص: 239
میباشد. شکل میوه خیلی متنوع ولی عموما گرد، به رنگ سبز روشن و یا طلایی و قسمتی از آن سرخرنگ است و روی سطح خارجی آن با کرکهای نمدی پوشیده شده است. هسته آن بیضی و تخممرغی، سطح آن شیاردار است. در شمال ایران با نامهای محلی «شفتالو»، «پشمالو» و در آذربایجان «هولی» و در سایر نقاط کشور «هلو» و نوعی از آن «شفتالو» نامیده میشود.
هسته هلو دارای پوست خشبی سختی است شیاردار و در داخل آن مغزی قرار دارد که تلخ است. در بعضی ارقام، هسته هلو به گوشت چسبیده و در برخی ارقام مرغوب به گوشت میوه نمیچسبد.
بهطور کلی هلو از نظر تقسیمبندی به دو نوع کلی تقسیم میشود:
نوع اول: هلو یا شفتالو که پوست میوه کرکدار است که آنهم دو جور است، هلوی کرکدار که هسته به گوشت میچسبد و هلوی کرکدار که هسته به گوشت نمیچسبد.
نوع دوم: هلویی که پوست آن صاف و لیز و بدون کرک است. این نوع نیز دو جور دارد، یک جور هلو بدون کرک که هسته به گوشت میچسبد و جور دیگر هلوی بدون کرک که هسته به گوشت نمیچسبد.
تکثیر درخت هلو اولا از طریق کاشت هسته آن است که معمولا بیدرنگ پس از برداشت هسته کاشته میشود. ثانیا از طریق پیوند شکمی که در ماههای مرداد- شهریور انجام میشود. کاشت بذر معمولا برای به دست آوردن پایه برای پیوند است و یا برای به دست آوردن انواع جدید، ولی از نظر تجارتی و کشاورزی عمومی میتوان گفت که پیوند تنها روش تکثیر درخت هلو از ارقام مورد نظر است که عینا خواص رقم مورد نظر در درخت منعکس خواهد شد. معمولا پیوند هلو از رقم مورد نظر روی پایه حاصله از هسته زده میشود و یا روی پایه بادام، بخصوص در خاکهای آهکی و در محلهایی که بیم خشکی میرود و یا روی پایه زردآلو بخصوص در زمینهای آهکی و سنگدار. سرانجام ممکن است روی پایه آلو بخصوص در زمینهایی که خاک کم عمقی دارند زده میشود.
از نظر زادگاه عدهای معتقدند درخت هلو از چین برخاسته است و عده بیشتری از جمله خود چینیها معتقدند که خاستگاه درخت هلو سرزمین ایران است به همین دلیل نامPersica در اغلب نامگذاریها دیده میشود.
شفتالو یا هلو به صورت خودرو در جنگلهای شمال ایران دیده میشود و در
ص: 240
جنگلهای شمال غرب ایران نیز انتشار دارد. نوع پرورشی آن تقریبا در اغلب مناطق ایران کاشته میشود. همچنین در اغلب مناطق عالم پرورش داده میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی شکوفههای نیمهباز هلو دارای تریفولین 389] است [اوتا].
مغز هسته آن دارای دیاستاز امولسین، گلوکوزید امیگدالین [کاریونه و کیمورا*] و همچنین پروسیک اسید، کولین و استیل کولین 390] است [پتلو*]. درخت هلو دارای یک هتروزید پرسیکوزید[391] است [شارو- راباته*]. برگها و شاخههای درخت هلو دارای آمیگدونیتریل 392] و شاخههای سبز و نازک هلو دارای دو فلاوونول گلوکوزید[393] میباشد [پاچهکو- گرویه .
بررسی دیگری نشان میدهد که در برگهای درخت هلو علاوه بر مواد یادشده مقداری لوروسرازین 394] و کمی از انواع قندها یافت میشود و در مغز هسته هلو علاوه بر مواد مذکور در حدود 30 درصد روغن ثابت شبیه روغن بادام تلخ وجود دارد.
چون گلوکوزید آمیگدالین در محیط مرطوب تحت تأثیر دیاستاز امولسین، اسید سیانیدریک آزاد میکند، بنابراین مغز هسته هلو سمی است و خوردن بیش از حد مجاز مسمومیت ایجاد میکند و در مواردی نیز که به عللی برای بعضی ناراحتیها، لازم میشود و برای معالجه مقدار کمی مغز هسته هلو تجویز میشود، باید خیلی با احتیاط و زیر نظر پزشک باشد. به دلیل اخیر روغن مغز هسته هلوی مرطوب قابل استخراج نیست.
میوه هلو شیرین و در برخی ارقام ترش و شیرین است.
در هریک صد گرم از گوشت لذیذ میوه هلو مواد زیر وجود دارد:
آب حدود 88 گرم، هیدراتهای کربن 9 گرم، کلسیم 9 میلیگرم، پتاسیم 200 میلیگرم، آهن 5/ 0 میلیگرم، ویتامینA 1330 واحد بینالمللی، ویتامینC 7 میلیگرم، تیامین 02/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 05/ 0 میلیگرم، نیاسین 1 میلیگرم
ص: 241
و به علاوه دارای حدود یک درصد اسیدهای آزاد مانند سیتریک اسید، مالیک اسید، وینیک اسید و ... است. در هلو مقدار قابل ملاحظهای منیزیوم وجود دارد.
خواص- کاربرد
خواص و کاربرد دارویی هلو در مناطق خاور دور: از مغز هسته هلو و گل و برگ و حتی پوست ریشه درخت هلو در طب سنتی استفاده میشود. مغز هسته آن مسهل است، خون را تصفیه میکند، ضد اسپاسم است و سرفه را تسکین میدهد و برای روماتیسم مفید است، خونریزی را بند میآورد بخصوص خونریزی رحمی را (در این موارد از هسته زردآلو نیز استفاده میشود) و به علاوه در موارد وجود فشار خون برای کاهش فشار خون و بهطور کلی برای بیماریهای خون [لوئی*] و بیماریهای زنان حامله [ایشیدویا] و درد شکم و کمخونی تجویز میشود [فوکود]. توجه شود که مصرف زاید بر حد مجاز و درازمدت و مداوم مغز هسته هلو به علت وجود آمیگدالین و اسید سیانیدریک که آزاد میشود خطرناک است و مسمومیت ایجاد میکند و باید خوردن آن از نظر مقدار و مورد، طبق نظر پزشک باشد. حد اقل هفت نفر از اطبای سنتی معروف دنیا اظهار عقیده کردهاند که گل هلو ملین است و مدر و برای استسقا و رفع کمی ترشح ادرار نافع است. از دمکرده حدود 20 گرم گلهای خشک هلو در هزار گرم شیر به عنوان ملین برای بزرگسالان و 43- گرم گل در هزار گرم شیر یا آب جوش برای اطفال استفاده میشود، که یک فنجان بخورند.
[استوارت معتقد است که قسمت سفید داخل پوست ریشه درخت هلو به عنوان پیشگیری در مواقع شیوع بیماریها مفید است و برای معالجه استسقا و یرقان داروی مفید و مؤثری است. به علاوه آرامبخش است و مانند برگهای آن حشرهکش میباشد.
سرشاخههای جوان گلدار و میوههای نارس هلو را در چین با گوشت خوک میپزند و در موارد بینظمی و ناراحتیهای عادت ماهیانه زنان و خونریزی و فتق میخورند بسیار مفید است. جوشانده آن به صورت شستوشو برای رفع خارش مصرف میشود و تفاله باقیمانده را خشک کرده به صورت گرد درمیآورند و با شراب مخلوط کرده روی آبسهها میپاشند [هو]. جوشانده برگهای آن در استعمال خارجی برای بیماریهای پوست و در استعمال داخلی برای بیماریهای مجاری ادرار و سنگ کلیه و ورم مثانه و سیاهسرفه نافع است. میوه هلو محرک معده است و برای رفع
ص: 242
شاخه هلو با میوه
1. گل 2. مقطع میوه
التهاب و خارش پوست مفید است و ضد کمی ویتامینC وA میباشد و ضمنا ضد آسکارید نیز میباشد.
هلو از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی سرد و تر است. هلو ملین است و تشنگی را تسکین میدهد و غلیان خون و صفرا را فرومینشاند، برای تبرید دماغ و مرطوب کردن مزاج سوداوی و کاهش تبهای صفراوی خالص و خونی و رفع بدبویی دهان نافع است. در مزاجهای گرم مقوی نیروی جنسی است و اشتها میآورد. اگر آب هلوی رسیده را بگیرند و شب بگذارند تا صبح که تهنشین شود و صاف روی آن را بگیرند و به قدر 200 گرم از آن را با شکر یا ترنجبین بخورند مسهل صفرا باشد و برای رفع اخلاط سوخته گرم نافع است. هلو برای سردمزاجان و مرطوبیها مضر است و برای اعصاب نیز مضر است. خیلی زود عفونت پیدا میکند و تبهای مزمن ایجاد مینماید از این نظر باید با عسل و مربای زنجبیل خورد. هلوی کاردی دیرهضم و قابض و نفاخ است خصوصا خام آن و خشککرده آن یعنی برگه هلوی کاردی خیلی دیرهضم میباشد. خوردن 60 گرم از آب برگ و شکوفه هلو بتنهایی یا توأم با شکر برای کشتن کرم معده و کرم کدو بسیار مؤثر است. ابن رضوان یکی از حکمای
ص: 243
درخت هلو بارور
معروف طب سنتی معتقد است که خوردن حدود 5/ 0 گرم از شکوفههای هلو در برخی موارد سقط جنین میکند. روغن مغز هسته هلو برای درد گوش و کری و باز کردن گرفتگیهای مجاری گوش و درد بواسیر نافع است.
اگر هسته هلو را در آتش بیندازند تا بسوزد سپس مغز هسته را بیرون آورده و بسایند و روی جرب و زخمهایی که بر بدن اطفال و بر پشت گوش آنهاست بمالند،
ص: 244
بسیار مؤثر است.
شربت شکوفه هلو: شکوفه خشک هلو 1 واحد، آب مقطر 15 واحد، و قند مقدار کافی. مدت 6 ساعت شکوفه را در آب جوش دم کنند و با فشار صاف کنند و بگذارند تهنشین شود و صاف روی آن را بردارند و به نسبت 10 و 18 قند اضافه کنند. عدهای از حکما، شکوفه تازه را ترجیح میدهند. این شربت بوی بادام تلخ دارد.
مسهل است و در مورد اطفال خیلی معمول است، مقدار خوراک از این شربت 60- 30 گرم میباشد. در دمکردههای کرمکش معده نیز از این شربت داخل مینمایند که هم شیرین شود و هم اخراج جانور را تسهیل کند.
شلیل: گونه دیگری از هلو، شلیل نامیده میشود. از نظر خواص شبیه هلو میباشد.
شلیل به فرانسویNectarine وBrugnon و به انگلیسیNectarine وSmooth peach گفته میشود و نام علمی آنPersica nucipersica Borkh . و مترادفهای آنP .laevis DC وAmygdalys nectarina Aiton . وAmygdalus nucipersican Rchb . وAmygdalus laevis Dietr . میباشد و تاکنون به صورت بومی و خودرو در ایران دیده نشده است و تکثیر آن از طریق پیوند آن انجام میگیرد.
در هریک صد گرم قسمت قابل خوردن میوه شلیل خام مواد زیر موجود است:
آب 81 درصد، هیدراتهای کربن 17 درصد، کلسیم 4 میلیگرم، فسفر 24 میلیگرم، آهن 5/ 0 میلیگرم، سدیم 6 میلیگرم، پتاسیم 294 میلیگرم، ویتامینA 1650 واحد بینالمللی و ویتامینC 13 میلیگرم.
ص: 245
هندوانه
اشاره
در کتب طب سنتی با نام «بطیخ هندی» آمده و فارسیشده آن «هندوانه» است و در بلوچستان «محال» نامیده میشود. به فرانسویPasteque وMelon d'eau و به انگلیسیWater melon گفته میشود. گیاهی است از خانوادهCucurbitaceae ، نام علمی آنCitrullus vulgaris Scharad . و مترادفهای آنCucumis citrullus Seringe وCitrullus lanatus (Thunb .) Matsum .Nak . از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است.
در مدارک امریکایی نام اصلی علمی هندوانه راCitrullus lanatus (Thunb .) Matsum .Nak . و مترادف آن راC .vulgaris Schrad . ذکر میکنند.
مشخصات
گیاهی است یکپایه و یکساله از خویشاوندان نزدیک خربزه است، ساقه آن منشعب دارای پیچک بیکرک خزنده با برگهای پهن متناوب که در اثر بریدگی به پنج قسمت تقسیم میشود و هر قسمت در کنارهها دندانهدار است. گلهای آن کوچک زرد است. میوه آن مدور یا دراز بزرگ پوست آن صاف و لیز و اغلب به رنگ سبز گاهی سبز ابلق و گاهی مرمری میباشد. پس از رسیدن، گوشت یا پولپ داخل آن قرمز میشود و دانهها و تخمهای گیاه را که برحسب نژاد به رنگهای سیاه، سفید، قرمز و یا زرد میباشد در بر گرفته است. هندوانه بومی افریقاست و در اغلب مناطق عالم کاشته
ص: 246
میشود. در ایران نژادهای مختلف آن در اغلب مناطق کشور کاشته میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در هندوانه وجود ماده سیترولین مشخص شده است. در میوه آن کاروتن و لیکوپن 395] یافت میشود و همچنین مانیتول 396] در آن وجود دارد.
مانیتول که نوعی قند الکل است یک ماده متبلور سفید شیرین است به فرمولHOCH 2 (CHOH) 4 CH 2 OH . این ماده در مانان که از درخت زبان گنجشک گل به دست میآید نیز وجود دارد[397]. از احیای قند مانوز[398] یک هکزوز[399] که به فرمول خامC 6 H 21 O 6 است، نیز به دست میآید. مانیتول خالص از قندهایی است که بهطور کامل قابل جذب بدن نیست.
تخم هندوانه دارای 40- 20 درصد روغن ثابت است. میوه آن از نظر ویتامینC و پروویتامینA ضعیف است ولی از نظر پکتین خیلی غنی است و به علاوه تخم آن منبع غنی از انزیم اورهآز است. در آب هندوانه در حدود 17/ 0 درصد سیترولین است. روغن تخم آن از نظر خواص جانشین روغن بادام میباشد.
بررسیهای دیگر نشان میدهد که در هندوانه یک نوع قند وجود دارد که آثار مدر دارد [یوشیکی . در هندوانه یک نوع ملح موجود است که ورم و التهاب کلیه را معالجه میکند [کیمورا*] و [بارکسدیل و بعدها [کروآلتوسن و پس از آنها [گارگیل- رودی آزمایشهای متعددی در مورد ترکیبات شیمیایی انجام داده و نشان دادهاند که ماده کوکور بوسیترین 400] که در هندوانه موجود است برای کاهش و معالجه فشار خون بالا یا هاپرتنشن 401] نافع است. مطالعات انجامشده در هندوستان نشان میدهد که ماده ال- گلوتامیک اسید[402] که از تفاله تخم هندوانه که روغن آن گرفته شده باشد به دست میآید، در حالت آزاد برای معالجه کمبودهای دماغی و فکری در کودکان و
ص: 247
نوجوانان مؤثر است [راما چاندران و کریشنا ماچار].
در گزارش بررسی دیگری در]S .G .I .M .P[ آمده است که از میوه هندوانه یک آمینو اسید جدید به نام آلفا- آمینو- بتا- (پیرازولیل- ان) پروپیونیک اسید[403] جدا شده است. و در تخم آن نیز وجود بتا- پیرازول- 8- ایلالامین 404] که یک آمینو اسید است، مشخص گردیده است.
در هریک صد گرم قسمت قابل خوردن هندوانه خام مواد زیر وجود دارد:
آب 92 گرم، پروتئین 5/ 0 گرم، مواد چرب 2/ 0 گرم، هیدراتهای کربن 1/ 6 گرم، کلسیم 7 میلیگرم، فسفر 10 میلیگرم، آهن 5/ 0 میلیگرم، سدیم 1 میلیگرم، پتاسیم 100 میلیگرم، ویتامینA 590 واحد بینالمللی، تیامین 03/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 03/ 0 میلیگرم، نیاسین 2/ 0 میلیگرم و ویتامینC 7 میلیگرم.
خواص- کاربرد
در چین و ژاپن از میوه و پوست و پولپ و آب هندوانه به عنوان مدر و مقوی معده استفاده میشود. پوست و پولپ داخل آن را برای معالجه یرقان، دیابت و رفع مسمومیت میخورند [هاو]. پولپ هندوانه برای رفع ناراحتی و زخمهای گلو و دهان مفید است [لوئی**]. آب هندوانه برای ناراحتی کلیه یا نفریتیس 405] مفید است [ایچیمورا و کاریونه و کیمورا*]. مغز تخم هندوانه نرمکننده پوست و مخاط است، به هضم غذا کمک میکند و سینه را نرم میکند. از خاکستر پوست هندوانه برای معالجه برفک و تاولهای دهان استفاده میشود [استوارت . پولپ هندوانه زردرنگ خیلی ملین است [جومل . در هند و چین از عصاره ریشه هندوانه برای قطع خونریزی پس از سقط جنین استفاده میشود [برکیل*].
در اندونزی هندوانه مخلوط با سرکه و زردچوبه برای تسکین دردهای روماتیسمی مصرف میشود.
در هندوستان از مغز تخم هندوانه به عنوان کرمکش استفاده میشود و عصاره الکلی و روغن تخم هندوانه انواع کرم نواری و کرم گرد را در گربهها فلج میکند.
هندوانه تازه برای معالجه بری- بری و رفع التهاب مثانه مفید است [اوکابه*].
ص: 248
شاخهای از بوته هندوانه با میوه
و اما در مدارک طب سنتی مشرق زمین که اطبای سنتی ایرانی منتشر کردهاند چنین آمده است:
هندوانه از نظر طبیعت سرد و تر است و از نظر خواص معتقدند که مسکن حدت صفرا و خون و تشنگی است. مدر است و تولید خون رقیق و بلغم شیرین میکند و بدن را تر و تازه مینماید. برای تبهای سوزان نافع است و برای اصلاح حال اشخاص گرممزاج و خشک، هندوانه بیشتر مفید است تا ترشیها. آشامیدن آب هندوانه با سکنجبین برای یرقان و صفرای سوخته و کمک به هضم غذا و ازدیاد ترشح ادرار و خرد کردن سنگ کلیه مفید است، اگر با شکر خورده شود برای خنک کردن بدن مؤثر است. با شیر برای امراض سوداوی و با تمر هندی برای اخراج مواد صفراوی و رفع خارش و جرب و با شیر خشت برای تبهای گرم و دفع اخلاط مفید است.
بهترین زمان خوردن هندوانه بین دو طعام است که غذای قبلی هضم شده باشد.
خوردن هندوانه بلافاصله بعد از غذا در هاضمه اختلال ایجاد میکند و اگر ناشتا خورده شود مضر است خصوصا اگر هوا خیلی گرم و انسان تشنه باشد. در مزاجهای بسیار صفراوی هندوانه مانند آب کدو کمک به ازدیاد صفرا میکند. هندوانه مضر
ص: 249
طحال، اشخاص سردمزاج و معدههای سرد است. در این موارد برای رفع اختلال ایجاد شده باید از عسل و گل قند[406] استفاده کرد. در اشخاص سردمزاج هندوانه موجب تضعیف قوه باه میشود و درد مفاصل ایجاد مینماید.
تخم هندوانه نیز سرد و تر است و از نظر خواص شبیه تخم کدو میباشد. مقدار خوراک از مغز تخم هندوانه تا 20 گرم است و برای اخراج سنگ مفید است. مربای پوست هندوانه با عسل یا شکر برای وسواس و درد سینه و ضعف معده و تقویت هاضمه نافع است.
ص: 251
بخش دوم ادویه و چاشنیها و گیاهان معطر
اشاره
ص: 253
آزربه 407]
اشاره
معارف گیاهی ؛ ج2 ؛ ص253
اهی است که به فارسی «آویشن» و در کتب طب سنتی فارسی با نامهای «حاشا»، «اوشن» و «صعتر الحمیر» نام برده شده. در مناطق مختلف ایران گونههای مختلف آن با اسامی محلی متفاوتی شناخته میشود از جمله در همدان آن را «آزربه»، در اطراف تهران «آویشن یا آویشم» و در طالقان «زروه»، در آذربایجان و مناطق ترکیزبان «ککلیکاوتی» یا «کاکلهاوتی» و در سایر مناطق «صعتر»، «اوشن»، «اشمه کوهی»، «سیسنبر» و «سوسنبر» نامیده میشود.
گیاهی است از خانوادهLabiatae یاMenthaceae از جنس:Thymus به فرانسویThym و گونه وحشی آنThym serpolet و به انگلیسیThyme گفته میشود. نام علمی آنThymus vulgaris L . است.
در ایران گونههای مختلفی از این گیاه از آویشن که به صورت گیاهی علفی است تا انواعی که به صورت درختچه هستند میروید، از جملهThymus communis که در مزارع نیز کاشته میشود وThymus serpyllium که سیسنبر یا سوسنبر است و در واقع گونه وحشی آویشم میباشد و همچنین گونههای:T .fedischenkoi Ronn . وT .nummularia M .B . و چندین واریته از گونهT .Kotschyanus در مناطق مختلف ایران از جمله در ارتفاعات منجیل، در اراک، کردستان، کرمانشاه، دامنههای جنوبی البرز، آزادبر طالقان، توچال، دره کرج، آذربایجان، کرمان، شاهوارکوه در ارتفاعات 3700- 2900 متر، اورامان کردستان، رودبار، نور، کجور، دره چهلدختر گرگان
ص: 254
شناسایی شده است.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی آزربه(T .vulgaris) دارای حدود 2 درصد اسانس است و اسانسی که از گل و برگهای آن گرفته میشود در حدود 45 درصد تیمول 408] دارد و ضمنا دارای کارواکرول 409]، سیمن، الپینن 410]، بورنئول 411]، لینالول، بورنیل آستات 412] میباشد و به علاوه اولئانولیک اسید[413] و ایزومر آن اورسولیک اسید نیز از آن جدا شده است G .I .M .P[ . در گزارش دیگری در]M .P .E .SE .A[ در مورد ترکیبات شیمیایی گیاه آمده است:
گیاه دارای تیمول، پاراتیمول 414]، پینن، لینالول و کارواکرول [کاریونه- کیمورا*] میباشد.
مشخصات
آزربه گیاهی است علفی چندساله که شبیه به صعتر و پونه کوهی است نواحی با اقلیم مدیترانهای و قسمتهای نیمگرم و معتدل آسیا و اروپا برای رشد این گیاه مناسب است. در ایران تقریبا در تمام مناطق معتدل میروید و گونهT .communis آن را در مزارع نیز میتوان تکثیر نمود.
در باغها به عنوان گیاه زمینی گلدار زیبا در حاشیه چمنها و درRock garden کاشته میشود. گیاهی است دارای ساقههای متعدد و کوتاه، بلندی آنها 50- 20 سانتیمتر و دارای ریشهای با الیاف چوبی میباشد. برگهای آن به رنگ سبز خاکستری خیلی کوچک و در اغلب گونهها کرکدار و در گونه وحشی آن یعنی سرپوله بیکرک است، به طول متوسط 6 میلیمتر و عرض متوسط 2 میلیمتر و گلهای آن کوچک خوشهای و به رنگ سفید مایل به بنفش و سرخ و خیلی مورد علاقه زنبور عسل
ص: 255
میباشد. تخم آن ریز و کوچکتر از تخم خردل است.
از نظر آب و هوا و خاک، آویشن، آب و هوای ملایم متمایل به گرم و خاکهای با زهکشی رو به آفتاب را ترجیح میدهد.
تکثیر آن با قلمه و یا با بذر صورت میگیرد و فواصل بوتهها در محل اصلی بین خطوط کاشت 1 متر و بین بوتهها 30 سانتیمتر مناسب است. و جین علفهای هرز برای رشد آن ضروری است.
قلمه آویشن از ریشه جوشهای آن در اردیبهشت تهیه و کاشته میشود و اگر با بذر تکثیر میشود بین اسفند تا خرداد هر وقت میتوان آن را کاشت.
آزربه هرچند گیاهی است چندساله و دایمی ولی بهتر است مزرعه آن هر سه سال یکبار به کلی برداشت شده شخم خورده و کشت آن تجدید شود تا بوتههای قوی، پربرگ شده و گل بدهد.
گلهای آزربه در اواخر خرداد و اوایل تیر ظاهر میشود و برداشت گیاه برای مصارف طبی و ادویهای باید زمانی که شکوفهها تازه ظاهر شدهاند، انجام شود و شکوفهها و برگها و ساقههای نازک آن تا حد 12- 10 سانتیمتر از سر بوته برداشت شود که بعدا آنها را در سایه خشک کرده و نگهداری نمایند.
در بعضی مناطق میتوان در هر سال دو بار سرشاخهها و برگها را چید و محصول برداشت نمود. بهطور متوسط از مزارعی که خوب کاشته شده و مراقبت شود میتوان 2- 1 تن در هکتار محصول خشک برداشت نمود. گل آویشم خیلی معطر و به عنوان ادویه در آشپزخانه مصارف متعددی دارد.
از تقطیر برگهای گیاه در حدود یک درصد روغن تیمول به دست میآید. تیمول یک فنل متبلور سفیدرنگی است با فرمول خامC 01 H 31 OH که دارای خاصیت ضد عفونی قوی و قارچکشی است و در عطرسازی مصرف دارد.
خواص- کاربرد
روغن تیمول یا تیمن که در ترکیب اسانس گیاه وجود دارد، منشأ اصلی خواص ضدعفونیکننده آزربه میباشد، از طریق مخاط جذب میشود و از راه ادرار دفع میشود و رنگ ادرار را تیره یا سیاه میسازد. خاصیت ضد میکرب و ضد قارچ و ضد انگل تیمول در طب جدید نیز مورد توجه است و به دلیل وجود تیمول در گیاه آزربه از جوشانده آن برای ضد عفونی کردن و پانسمان و شستوشوی زخمها به نحو
ص: 256
مؤثری استفاده میشود. در داروسازی برای تهیه محلولهای غرغره ضد عفونی حلق و قطرههای ضد سرفه و در دندانپزشکی برای تهیه محلولهای شستوشوی دهان کاربرد دارد. در تجارت دارویی به عنوان قارچکش معروف است. در بیماریهای قارچی به علت اثر زیادی که در بیماری اکتینومیکوزیس 415] دارد، یک درصد محلول تیمول را روی پوست و محل زخم میمالند و ممکن است به جای تیمول روزی سه مرتبه از 60 درصد جوشانده گیاه آزربه یا حاشا استفاده شود.
اکتینومیکوزیس یک بیماری غیر مسری قارچی در حیوانات است که به انسان منتقل میشود. عامل این بیماری، قارچی است به نامActinomyces از خانوادهActinomycetaceae که معمولا در دهان و آروارههای بخصوص موجدار و ناصاف حمله میکند و گاهی به مغز و ریه نیز حملهور میشود. در گاوان آن راActinomyces bovis و در انسانActinomyces israelii مینامند. تا قبل از کشف آنتیبیوتیکهای جدید معالجه با این بیماری به طریقی که در بالا ذکر شد با حاشا یا با ماده عامل آن تیمول انجام میگرفته ولی پس از آن معمولا از نظر تسریع عمل، این بیماری را با استعمال درازمدت پنیسیلین معالجه مینمایند و در درجه دوم بعد از پنیسیلین ممکن است از تتراسیلین استفاده نمود. جراحی برای خارج کردن قسمتهای زخم توأم با درمان شیمیایی نیز معمول است ولی هنوز هم درمان با تیمول به عنوان دارویی که ضمن معالجه، عوارض جنبی آنتیبیوتیکها را ندارد مورد توجه عدهای از پزشکان دنیاست.
در طب سنتی از نظر طبیعت عدهای از حکمای معروف از جمله شیخ الرئیس ابو علی سینا و بغدادی و دیگران حاشا را گرم و خشک میدانند. از نظر خواص گرمکننده قوی و مدر بول و حیض، عرق و شیر میباشد، خارج شدن جنین و مشیمه را تسهیل میکند و بازکننده گرفتگیهای رودهها و پاککننده سینه میباشد. برای تنگی نفس و تقویت معده، کبد، طحال و کلیه و همچنین برای تحلیل آماس و خون منجمدشده در اثر سموم نباتی و حیوانی مفید است. برای بند آوردن خون از سینه و کشتن و خارج کردن انگلهای معده بخصوص انگلی به نام آنسیلوستوما[416] که نوعی نماتود از خانوادهAncylostomatidae میباشد، بسیار مؤثر است.
برای دفع انگل فوقالذکر توصیه میشود که روز قبل یک مسهل گیاهی مؤثر با
ص: 257
تطبیق با نوع مزاج بیمار داده شود و شب با یک شام ساده 4- 2 گرم گرد حاشا میخورند و صبح نیز یک مسهل آویشن نتیجه بسیار خوبی میدهد. از نظر مسهل شکوفه حاشا بتنهایی مسهل خوبی برای سودا بوده و میتواند جانشین آفتیمون باشد و اگر هشت گرم گرد حاشا را با نمک و سرکه بیاشامند، مسهل خوبی برای بلغم میباشد.
خوردن ده گرم حاشا مخلوط با عسل با آب گرم برای بیماری فلج، لقوه، فراموشی، صرع، تقویت کلیه و قوه باه مفید است. خوردن تازه آن به صورت سبزی با غذا بسیار مفید و برای تقویت دید چشم نافع است. معده را تقویت نموده و کمک به هضم غذا مینماید. آشامیدن دمکرده آن با عسل ناراحتی در نفس کشیدن را رفع میکند و خروج ادرار، حیض، جنین و مشیمه را تسهیل مینماید. خوردن انگشتپیچ یا لعوق آن با عسل برای خارج کردن بلغم و مواد زایدی که در سینه جمع شده است و تسکین تنگی نفس و سرفه بسیار نافع است. ضماد آن با سرکه برای تحلیل ورمهای تازه و تحلیل خون بسته و منجمد در اعضا مفید است و اگر با شراب مخلوط و خورده شود، برای سیاتیک نافع است. اگر مقداری از حاشا را با ده برابر وزن آن آب انگور مخلوط نموده و بپزند که ثلث باقی بماند در مورد جمیع خواص از جرم خشک آن بهتر است. دمکرده آن برای سکسکه، دلپیچه، قطرهقطره ادرار کردن، خرد کردن سنگ مثانه و تسکین درد رحم بسیار نافع است. مقدار خوراک از خشک و جرم آن 5 گرم است.
دمکرده حاشا برای سرفههای سخت و برونشیت مفید است. حاشا در چین و ژاپن کاشته میشود، از جوشانده گیاه به عنوان ضد سرفه و برای معالجه سیاهسرفه خورده میشود. اسانس آن ضدعفونیکننده خیلی قوی است. در فرانسه از دمکرده 20- 10 گرم گیاه خشک با یک لیتر آب جوش، برای آرام کردن سرفه 3 فنجان در روز میخورند. در موارد آسم این دمکرده را با عسل مخلوط کرده 3 فنجان در روز میخورند.
توجه: با توجه به سمّی بودن ماده تیمول در مصرف و خوردن حاشا و ترکیبات آن باید رعایت دستورات را نمود و از اسراف در مصرف آن خودداری شود. اسراف در مصرف حاشا و تیمول ممکن است باعث اسهال و غثیان و استفراغ شود و یا ممکن است در اثر تحریک کلیهها موجب بروز آلبومین در ادرار گردد. مصرف بیرویه حاشا ممکن است عضلات قلب را ضعیف نماید و همچنین اسراف در مصرف آن ممکن است ایجاد سرگیجه و بروز صداهایی در گوش کند. در کتب طب سنتی در
ص: 258
شاخه آویشن یا آزربه
1. برگ 2. مقطع گل
صورت بروز عوارض آن، توصیه شده است از نعنا و دمکرده آن استفاده شود.
از نظر تاریخی و قدمت شناخت: حاشا و یا آویشن گیاهی است که بخصوص به عنوان ادویه معطر از زمانهای قدیم مورد توجه بشر بوده و در عهد باستان در جوامع پیشرفته آن روز به عنوان بخورهای معطر و تصفیهکننده بخصوص در معابد به کار میرفته است. برگهای آویشن سمبول شجاعت و تهور و رشادت بوده است. در یونان قدیم یعنی در روزگاران قبل از میلاد مسیح مرسوم بوده است اگر میخواستهاند شجاعت و رشادت مردی را تحسین کنند و از او تعریف نمایند میگفتهاند که او عطر حاشا دارد و بوی آویشن میدهد. در اساطیر کهن مسیحیان آمده است که در علوفهای که برای تشک در رختخواب مریم عذرا و حضرت مسیح کودک به کار میرفته گیاه و علف معطر آویشن نیز وجود داشته است.
سربازان رومی رسم داشتند برای افزایش شجاعت و تهور در آب آویشن حمام
ص: 259
کنند. (حمام آویشن برای تسکین درد مفاصل و کوفتگی عضلات و ایجاد فرح و تازه شدن و رفع خمودگی مفید است برای این منظور ممکن است از جوشانده 6 درصد آویشم استفاده کرده و آن را داخل وان حمام ریخته مدتی در آن نشست).
رسم شناخت آویشن به عنوان سمبل شجاعت قرنها در جوامع بشری حاکم بوده است به طوری که حتی در قرون وسطی در دوران شوالیهها نیز هروقت زنهای زیبای اروپا قصد تحسین معشوقهای شوالیه خود را به عنوان مرد شجاع داشتند روبانهای زیبایی که روی آن شکل گیاه آویشن برودری میشده به آنها هدیه میدادهاند.
ص: 260