کولا
اشاره
کولا به مغز دانه گونههای مختلف و متعدد و متنوع درختانی گفته میشود که درخت آن را به فرانسویKolatier و به انگلیسیKola و یاCola گویند. گیاهی است از خانوادهSterculiaceae و دارای ارقام و گونههای مختلفی است که معروفترین آنها در تجارت دارویی به شرح زیر میباشد:
1.Cola nitida (Vent .) Schott Engl . که مرغوبترین دانه را میدهد، دارای دانههایی با مغز دولپهای میباشد. این رقم انواع مختلفی دارد که عبارتاند ازCola rubra رقمی که دانههای آن قرمزرنگ است و دیگریCola alba رقمی که دانههای آن سفیدرنگ است و سومیCola mixta که بعضی از دانهها سفید و بعضی قرمزرنگ است. حتی روی یک درخت لپههای داخل یک مغز نیز ممکن است دورنگ باشد.
توضیح: برخی از مدارک گیاهشناسی نام علمی این گیاه را چنین نیز مینویسندCola nitida (Vent .) A .Chevalier .
2. گونهCola acuminata (pal .de Beauv .) Schott et Engl . که مغز دانه آن بیش از دو لپه دارد و تا 6 لپه در هر مغز دیده میشود. اینگونه را در کتب طب سنتی با نام عربی آن «جوز الزنج» نام میبرند.
مشخصات
کولاها درختانی هستند با بلندی متوسط، برگهای پهن نوکتیز با بریدگیهای
ص: 106
نامنظم. قسمت مورد استفاده کولا دانه آن است که آن راNoix de cola نامند. دانهای است به رنگ سفید یا قرمز.
تکثیر کولاها از طریق کاشتن بذر آن صورت میگیرد. برای این کار بذر را در ظرفهای بامبو میکارند و نهالهای تولیدشده را در شروع فصل باران وقتی که 50- 40 سانتیمتر بلندی دارند، در مزرعه با فاصله ده متر از یکدیگر میکارند.
درختان کولا بومی مناطق حاره افریقا مانند ساحل عاج، ساحل طلا، سیرالئون و گینه است و از آنجا به هندوچین و ماداگاسکار و آنتیلها رفته و انتشار یافته است.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در دانه کولا مقدار قابل ملاحظهای (در حدود 2 درصد) کافئین وجود دارد. طبق بررسیهایی که دکترHeckel به عمل آورده است، اثر تحریکی مغز دانه کولا تنها معلول وجود کافئین آن نیست بلکه در اثر داشتن کاتچین 195]، کولاتین 196] و کولاتئین 197] نیز میباشد که درعینحال موجبات حل شدن کافئین را نیز فراهم مینمایند. به علاوه در دانه کولا کمی در حدود 023/ 0 درصد تئوبرومین 198]، کمی تانن، 5/ 0 درصد مواد چرب و قرمز کولا، یک اکسیداز و ...
وجود دارد. در مغز دانه کولا علاوه بر آلکالوئیدهای یادشده مقداری تانن، حدود 5/ 0 درصد مواد چرب، در حدود 3 درصد گلوکوز، در حدود 34 درصد نشاسته و حدود 6 درصد مواد پروتئیک وجود دارد و وجود مواد بالا موجب شده است که به دانه کولا جنبه یک نوع ماده غذایی داده شود.
وجود اکسیداز در دانه کولا موجب میشود که خواص و ترکیبات شیمیایی دانههای تازه با دانههای خشک متفاوت باشد. برای رفع این عیب معمول است که دانههای کولا را در حالت تازگی استرلیزه میکنند و پس از آن خشک مینمایند. برای این کار دانههای تازه کولا را در اتوکلاو قرار داده و حرارت اتوکلاو را سریعا از 15 درجه سانتیگراد به 110 درجه سانتیگراد میرسانند و پس از اینکه 10- 5 دقیقه در این درجه حرارت ماند درجه حرارت را پایین میآورند. با این روش اکسیداز از بین
ص: 107
شاخه گلدار درخت کولا
1. میوه 2. دانه
میرود و با از بین رفتن اکسیداز دانههای کولا پس از خشک شدن، تغییری در کیفیت آن حاصل نمیشود.
خواص- کاربرد
دانه خشک کولا از نظر محرک بودن قویتر از قهوه و چای میباشد و این خاصیت به علت وجود کافئین است که در حدود 2 درصد در دانه وجود دارد.
آلکالوئیدهای دیگر دانه کولای تازه نظیر کولاتین و کولاتئین روی سیستم ماهیچهها اثر میگذارند. طب جدید کولا را به عنوان ماده ضد ناتوانی مؤثر و ضد از دسترفتگی قوا طرف توجه قرار میدهد. دانه کولای خشک به صورت گرد، گرانول، خمیر یا قرص و تنطور و عصاره، خلاصه به انواع صور مختلف دارویی مصرف میشوند.
دانههای تازه کولا برای اشخاصی که در اثر کار بدنی مواجه با خستگی فوقالعاده میشوند مانند راهپیمایی نظامی طولانی و یا دویدنهای طولانی و کارهای فیزیکی سخت بسیار مؤثر و مفید است. خوردن دانه کولا از نفسنفس زدن جلوگیری
ص: 108
مینماید به این جهت در مسابقات دو و دوچرخهسواری از آن استفاده میشود. کولا در عین حال که نیرودهنده و مقوی قلب است ولی بههرحال باید توجه کرد که مصرف زیاد آن موجب فلج حرکات قلب و مرگ میشود. زیرا خستگی را مخفی میکند و اشتها را از بین میبرد و تحریکات عصبی را افزایش میدهد.
مقدار خوراک مغز دانه کولا به صورت گرد 10- 5 گرم در روز و نوشابه کولا (60 گرم دانه در یک لیتر آب انگور) به مقدار 100- 30 گرم در روز مصرف میشود.
ص: 109
برگ نو
اشاره
به فارسی باغبانها «برگ نو» گویند و نامهای محلی آن در ارسباران «قرهدون و کوردونه» و در آستارا «مندارچه» است. در کتب طب سنتی و به عربی با نام «یاسم»، «فغو» و «نوار ابیض» ذکر میشود. به فرانسویTroene commun وFresillon و به انگلیسیPrim وEuropean privet وCommon privet گفته میشود. گیاهی است از خانواده زیتونOleaceae ، نام علمی آنLigustrum vulgare L . میباشد.
مشخصات
درختچهای است که معمولا خزان میکند ولی در برخی مناطق نیز همیشه سبز و ناخزان است و در زمستان قسمتی از برگهای آن نمیریزد و به رنگ قرمز زیبایی درمیآید. برگها بیضی نوکتیز یا نیزهای به طول 6- 3 سانتیمتر و عرض 3- 1 سانتیمتر. گلهای آن سفید، معطر به شکل خوشه در انتهای شاخههای گلدهنده ظاهر میشود. میوه آن مدور گوشتی و با یک هسته به رنگ سیاه، در ابعاد آلبالو که خیلی مورد علاقه پرندگان میوهخوار است. این گیاه در پرچینها و در جنگلهای با خاک آهکی میروید و معمولا برای پرچین از آن استفاده میکنند زیرا خیلی خوب هرس را تحمل میکند. این درختچه بومی اروپاست و در ایران در کناره دریای خزر روی شنهای ساحلی محمودآباد و سواحل آستارا و طوالش میروید. تا جنگلهای ارسباران و به علاوه در اطراف تهران انتشار دارد.
ص: 110
برگ نو
شاخه میوهدار شاخه گلدار 1. مقطع گل
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در این گیاه ماده سیرینجین 199] وجود دارد و در میوه آن لیگولین 200] مشخص شده است. در پوست درختچه ماده تلخی به نام لیگوسترین 201] وجود دارد که همان سیرینجین است.
خواص- کاربرد
از برگ و گلهای برگ نو به صورت جوشانده و غرغره برای رفع ورم لوزه و جوشهای ناشی از کمی ویتامینC در دهان استفاده میشود و جوشانده پوست آن در استعمال داخلی تببر است.
ص: 111
شمشاد رسمی
اشاره
در ایران «گوشوارک»، «شمشاد» و «شیمشیر» نامیده میشود. در کتب طب سنتی به عربی آن «افونموس» و «عرقیه الراهب» آمده است. به فرانسویChapeau de cure وFusain وBonnet de pretre و به انگلیسیSpindle tree وEvonymus گفته میشود. گیاهی است از خانوادهCelastraceae جنسEvonymus و یاEuonymus (هر دو جور نوشته میشود) دارای گونههای مختلفی است که نام علمی و مشخصات چند گونه معروف آن در زیر گفته میشود:
1. شیمشیر: این شمشاد در ارسباران شیمشیر گفته میشود، به فرانسویFusain d'europe وBonnet de pretre و به انگلیسیBurning bush وSpindle tree وLouse berry tree نامیده میشود، نام علمی آنEuonymus europaea L . و مترادفهای آنEuonymus vulgaris Mill . وEuonymus floribundus Stev . از طرف گیاهشناسان نامگذاری شده است.
مشخصات شیمشیر
ساقههای این درخت کوچک به واسطه تولید چوبپنبههای موضعی چهاروجهی است و برگها بیضی کشیده نوکتیز به طول 8- 3 سانتیمتر با دمبرگ. میوههای آن کپسول کمی گوشتدار، سرخرنگ که دارای چند خانه است و در هر خانه 2 عدد دانههای نارنجی قرار دارد. این درخت میوهاش از طرف خارج دارای چند برآمدگی
ص: 112
است و بین برآمدگیها یک بال وجود دارد که مجموعا میوه را به شکل کلاه کشیش درآورده است و به همین دلیل در فرانسه آن را کلاه کشیش نام نهادهاند. چوب آن خیلی سخت است و در نجاری تزیینی استفاده میشود و به علاوه زغال چوب آن در نقاشی کاربرد دارد. تکثیر این درخت با قلمه آن انجام میگیرد.
در فرانسه به نقاشی که با زغال چوب گوشوارک نقاشی میکندFusainiste گویند.
2. شمشاد رسمی یا شمشاد ژاپنی: اینگونه به فارسی شمشاد رسمی و شمشاد ژاپنی نامیده میشود و در برخی از کتب طب سنتی گوشوارک ژاپنی نیز نام بردهاند. به فرانسویFusain du Japon و به انگلیسیChinese box وEvergreen euonymus گویند. نام علمی آنEuonymus Japonicus L .f . میباشد. این درخت بومی چین و ژاپن است و سالهاست که از خارج به ایران وارد شده و در شهرها معمولا آن را برای تزیین میکارند.
مشخصات شمشاد رسمی
شمشاد رسمی درختچهای است همیشهسبز و ناخزان که اگر در پناه درختان دیگر کاشته شود از آنها بالا میرود و شاخههای خود را تا چند متر داخل تاج درختان همجوار وارد میکند ولی معمولا در باغها به عنوان دیوار سبز و پرچینهای زینتی باغها کاشته میشود و با هرس آنها را به صورت و در ابعاد دلخواه درمیآورند.
برگهای آن ضخیم چرمی براق به رنگ سبز چمنی به طول 7- 3 سانتیمتر. گلهای آن زرد که در اواخر بهار ظاهر میشود و میوه آن کپسول چندخانه که در آن دانههای قرمز واقع شده است. تکثیر این شمشاد نیز از طریق کشت قلمه آن صورت میگیرد.
شمشاد رسمی دارای ارقام زینتی مختلفی است که دو واریته آن در ایران در باغها کاشته میشوند و عبارتاند از:
الف) شمشاد ابلق زرد که قسمتی از برگهای آن زرد طلایی است ولی انشعابات آن گاهی سبز میشود و به گونه اجدادی برمیگردد که معمولا این انشعابات سبز را هرس میکنند که یکدست طلایی زیبا باشد. نام علمی آن
Euonymus japonicus L. var aureo- variegata Regel.
میباشد.
ب) شمشاد ابلق سفید که برگهای آن سبز خاکستری با حاشیهای سفید است. نام علمی آن
Euonymus japonicus L. var argento- variegata Regel.
میباشد.
ص: 113
3. شمشاد نعنایی که دارای برگهای کوچک و سبز تیره است. درختچهای است پاکوتاه و خیلی شبیه شمشاد جنگلی است که معمولا برای حاشیه گلکاریها استفاده میشود. نام علمی آنEuonymus japonicus L .var microphylla Hort . میباشد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در شیمشیر در تمام اعضای درخت ماده اوونیمین 202] وجود دارد.
شاخه شمشاد اروپایی با میوه شمشاد ژاپنی
ص: 114
خواص- کاربرد
کلیه قسمتهای گیاه بخصوص میوه آن مسهل و ملین و قیآور است. اگر 4- 3 عدد از میوه آن خورده شود در اشخاص بالغ اثر مسهلی شدید ایجاد میکند. در استعمال خارج جوشانده 30 گرم میوه یا 40 گرم برگ آن در یک لیتر آب یا سرکه برای شستوشوی ناراحتیهای پوستی و جرب و زخمهای ناشی از کمی ویتامینC مصرف میشود و مفید است.
در شمشاد ژاپنی بیشتر پوست درخت مورد توجه است و از جوشانده پوست آن بهعنوان تونیک [کاریونه- کیمورا] و ضد روماتیسم استفاده میشود [جومل . در هندوچین از جوشانده پوست درخت شمشاد ژاپنی برای جلوگیری از عرق کردن زیاد استفاده میشود و معتقدند که ضد عرق است [چوین . در چین از برگهای شمشاد رسمی یا شمشاد ژاپنی برای کمک به زایمانهای سخت استفاده میشود [لوئی .
در مدارک علمی امریکایی نام علمی شمشاد ژاپنی راEuonymus japonicus Thunb . ذکر میکنند.
ص: 115
شمشاد وحشی جنگلی
اشاره
به فارسی «شمشاد» و «کیش» و «شمشاد وحشی جنگلی» گویند و در کتب طب سنتی با نامهای «بقس» و «شجرة البقس» آورده شده است. واریتهای با برگهای کوچک آن را باغبانها «شمشاد اناری» گویند. در شمال ایران با نامهای محلی مختلفی شناخته میشود از جمله در آستارا «شمشاد و شومشاد»، در گیلان و طوالش «کیش» و در رامسر و شهسوار «شوشار و شیشار» و در نور و مازندران «شار و شر» و در کجور و آمل «شهر» میگویند. به فرانسویBuis و به انگلیسیGarden edgine box وBox tree وBox گفته میشود. گیاهی است از خانوادهBuxaceae ، نام علمی آنBuxus sempervirens L . میباشد.
شمشاد برای کاشت و تزیین در باغبانی انواع متعددی دارد که معمولتر از همه شمشاد پاکوتاه است که برای حاشیهها به کار میرود که به فرانسویBuis nain bordure گویند و نام علمی آنBuxus suffruticosa میباشد و واریتههای به رنگهای سفید و ابلق و ... که نامهای علمی آنهاBuxus sempervirens var argentea وBuxus sempervirens var aurea و ... است.
مشخصات کلی
شمشاد وحشی درختچهای است که در خارج از جنگلها و در شهرها بلندی آن کم و 2- 1 متر و در جنگلهای شمال و مناطق مناسب 6- 5 متر میباشد. دارای
ص: 116
شاخههای منشعب، برگهای آن سبز سیر چرمی بیضی نوکتیز. گلهای آن نر و ماده که در کنار برگها به رنگ سبز مایل به زرد ظاهر میشود. میوه آن پوشینه کوچک که دانههایی به رنگ سیاه در آن قرار دارند. شمشاد از درختان همیشهسبز ساحلی و جلگه جنگلهای شمال ایران است و تا ارتفاع 1000 متر نیز دیده میشود و در تمام قسمتهای گیلان و مازندران میروید.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در برگ و پوست ریشه شمشاد وحشی علاوه بر اسانس و صمغ چهار آلکالوئید به نامهای بوکسین 203]، پارابوکسین 204]، بوکسینیدین 205] و بوکسینامین 206] مشخص شده است.
در برگهای آن تعداد بیشتری آلکالوئید یافت میشود و تا حال 10 آلکالوئید در برگهای آن مشخص شده است G .I .M .P[ . بوکسین به صورت بلورهای بیرنگ و محلول در آب به دست آمده است که برای درمان تبهای نوبهای بهطور مؤثر تجویز میشود.
در گزارش دیگری آمده است که از برگ آن ده آلکالوئید گرفته شده است و علاوه بر آلکالوئیدهای بالا، آلکالوئیدهای دیگری از جمله بوکسامین 207]، نوربوکسامین 208] و بوکسامینول 209] را نیز دارا میباشد]S .G .I .M .P[ .
خواص- کاربرد
شمشاد دارای چوب سختی است که برای ساختن قاشق چوبی، ظرفهای چوبی، شانه، ورقههای صاف و نازک چوب مانند کاغذ به کار میرود. شمشاد از نظر طبیعت گرم و خشک است و عدهای از حکمای طب سنتی آن را سرد میدانند.
ص: 117
برگ شمشاد اگر توسط حیوانات زیاد خورده شود، مسمومکننده است. ضماد خاکاره چوب آن با حنا که بر سر گذارده شود برای تقویت مو و رفع سردرد نافع است و ضماد خاکاره آن با سفیده تخممرغ و آرد گندم برای استحکام مفاصل و رفع سستی آن مفید است. شستن با آب دمکرده و پخته برگ آن در موارد خارج شدن گرههای مقعد خوب است. تخم شمشاد قابض و رطوبتهای معده و روده را خشک میکند و جریان رطوبت از دهان را قطع میکند. مقدار خوراک از تخم تازه آن که دانههای آن را بیرون آورده باشند تا 30 گرم و از تخم خشک بیدانه آن 15 گرم است. عرق شکوفه آن در تقویت دل و دماغ قویتر از عرق بهارنارنج است. شانهای که از چوب شمشاد ساخته شود و به کار رود مقوی مو میباشد و فساد و ضایعات مو را رفع میکند.
دمکرده یا جوشانده 50- 30 گرم پوست شمشاد یا برگ شمشاد در هزار گرم آب، معرق، تصفیه کننده خون، تببر و صفرابر است و برای روماتیسم مزمن و نقرس مؤثر است و به علاوه در رفع عوارض سیفیلیس نیز نافع میباشد. جوشانده برگهای آن در موارد نزله ریهای و ذات الجنب و اخلاط خونی نیز تجویز میشود. دمکرده 50- 30 گرم برگ شمشاد در هزار گرم آب جوش و یا 4 گرم گرد برگ خشک با عسل مسهل است. جوشانده را معمولا یک فنجان قبل از هر غذا میخورند. عدهای از حکما بوکسین ماده عامل شمشاد را بدل و جانشین سولفات دوکینین میدانند و سولفات بوکسین را در موارد تبهای نوبهای خیلی مؤثر میشمارند. از جوشانده 50 گرم پوست ریشه شمشاد در هزار گرم آب مانند معرقها در معالجه سیفیلیس مزاجی و روماتیسم مانند گیاک استفاده میشود.
باید توجه شود که برگ و ریشه و سایر اعضای گیاه شمشاد چون دارای آلکالوئیدهای متعددی است اگر بیش از حد مجاز خورده شود مسمومیت ایجاد مینماید و موجب قی و اسهال و ورم معده و روده و تشنج میشود. بهطور کلی آلکالوئیدهای شمشاد در آغاز ایجاد تحریک مینماید و پس از آن در صورتی که مقدارش زیاد باشد ایجاد فلج عصبی مینماید، بنابراین در مصرف فرآوردههای شمشاد باید خیلی احتیاط کرد و زیر نظر و مراقبت پزشک مصرف نمود. در هند از چوب شمشاد به عنوان معرق و از برگهای آن که تلخ است به عنوان مسهل و معرق استفاده میشود و همچنین برای کنترل روماتیسم و سیفیلیس آن را میخورند. پوست آن را تببر میدانند.
ص: 118
شمشاد وحشی جنگلی
1. گل ماده 2. گل نر
در برابر مسمومیت با فرآوردههای شمشاد باید فورا به پزشک اطلاع داد و تا رسیدن پزشک باید سعی کرد دستگاه هاضمه تخلیه شود و پس از آن مقداری زغال حیوانی به مسموم خورانید و کلرال تجویز نمود و اقدام به تنفس مصنوعی کرد.
ص: 119
کوکا
اشاره
درختچهای است که به فارسی «کوکا» و به عربی «خشب الاحمر» گویند. به فرانسویCoca وCocaier و به انگلیسیCoca وCocaine tree نامند. گیاهی است از خانوادهErythroxylaceae ، نام علمی آنErythroxylum coca Lamk . میباشد. دو گونه دیگر نیز که برای گرفتن کوکائین مورد توجه هستند یکیE .novogranatensis (Morris) Hieron . و دیگریE .spruceana Peyritsch . میباشند.
مشخصات
درختچهای است به بلندی 3- 2 متر، برگهای آن ساده بیضی نوکتیز. ساقه ناصاف به رنگ مایل به سفید و شاخهها به رنگ مایل به قرمز دارد. روی برگ سبز و زیر برگ مایل به زرد است. شبیه برگ چای، طعم آن تلخ و گس میباشد. گلهای آن کوچک به رنگ زرد روشن و میوه آن تخممرغی دراز و قرمز گوشتی که داخل آن یک دانه قرار دارد و از نظر گیاهی از نوع شفت شبیه زردآلو است.
این درختچهها امریکایی و بومی پرو- بلیوی میباشند و در برزیل و آرژانتین و جاوه و هندوستان به عنوان منبعی برای استخراج کوکائین پرورش داده میشود. از نظر محل رویش دو واریته از نظر دارویی مورد توجه است یکی کوکای بلیوی است که به انگلیسیBolivian coca وHunuco coca گفته میشود و نام علمی آن
ص: 120
Erythroxylum coca var bolivianum Burk.
است. و دیگری کوکای پرو که به انگلیسیPeruvian coca وTruxillo coca گفته میشود و نام علمی آنE .coca var novogranatensis (Morris) Hieron . است.
ترکیبات شیمیایی
در برگ کوکا آلکالوئیدهای متعددی وجود دارد که عمده آنها کوکائین 210] است و وقتی برگهای کوکا جویده شود تا مدت زیادی میتوان در مقابل خستگی و بیخوابی و گرسنگی مقاومت کرد و نوعی سیری کاذب ایجاد میکند. آلکالوئید کوکائین در طب برای بیهوشی موضعی به کار میرود. در پوست و دانه درختچه کوکا نیز کوکائین یافت میشود. در تجزیه برگهای گیاه که از درختچه کاشتهشده در هندوستان به دست آمده مقدار آلکالوئیدهای آن در حدود 8/ 0- 4/ 0 درصد بوده که قسمت عمده آنها کوکائین بوده است. به علاوه در برگهای کوکا در حدود 13/ 0- 06/ 0 درصد اسانس یافت میشود]G .I .M .P[ .
در برگهای درختچه کوکای بلیوی که مورد تجزیه قرار گرفته آلکالوئیدهای کوکائین و کوسکوهیگرین 211] دیده شده و در برگهای کوکای جاوه ماده سینامیل کوکائین 212] مشخص شده است S .G .I .M .P[ .
به علاوه در برگ کوکا دو نوع تانن به نامهای کوکاتانیک اسید[213]، کلوروژنیک اسید[214] و ... وجود دارد.[215]
معارف گیاهی ؛ ج3 ؛ ص120
خواص- کاربرد
کوکائین یک آلکالوئید تلخ متبلور است به فرمول خامC 71 H 12 NO 4 که در آب خیلی کم حل میشود، ولی در الکل، اتر، کلروفورم، وازلین و اجسام چرب حل میشود. به همین علت تنطور الکلی برگ کوکا به مقدار 15- 5 گرم و الکسیر آن که با خیساندن 60 گرم برگ در هزار گرم شراب تهیه میشود و به مقدار 30- 15 گرم در
ص: 121
کوکا
1. گل 2. میوه
روز مصرف میشود.
جویدن برگهای کوکا مقاومت انسان در مقابل گرسنگی و خستگی و بیخوابی را افزایش میدهد، دمکرده 10 گرم برگ کوکا در هزار گرم آب جوش غرغره خوبی برای بیماریهای دهان و حلق و تورم لثه و آنژین میباشد، زیرا بیحسکننده است و در مصارف داخلی به صورت تنطور و یا الکسیر آن و یا 6 گرم برگ در 24 ساعت شش بار یعنی در هر دفعه یک گرم مصرف میشود که مسکن دردهای معده و رافع سؤهاضمه دردناک میباشد.
فرآوردههای کوکائین به صورت کلریدرات کوکائین بیحسکننده قوی است و برای آرام کردن درد و بیحس کردن گوش وسطی، حلق، حنجره، مخاط بینی، دستگاه ادراری- تناسلی و ... کاربرد وسیع دارد. کوکائین سمی قوی است و مصرف آن باید با نظر و تجویز پزشک باشد.
ص: 122
فرندل
اشاره
گیاهی است که در کتب طب سنتی با نام عربی آن «فرندل» آمده است. به فرانسویSalicaire officinale وSalicaire commune وGrande salicaire وLysimachie rouge و به انگلیسیLoosestrife وPurple lossestrife وGrass -polly گفته میشود. گیاهی است از خانوادهLythraceae ، نام علمی آنLythrum salicaria L . میباشد.
مشخصات
گیاهی است چندساله به بلندی 200- 50 سانتیمتر. برگهای آن متقابل بدون دمبرگ، مثلثی دراز نوکتیز. گلهای آن درشت به رنگ قرمز یا بنفش یا صورتی که در امتداد قسمت انتهایی ساقه گلدهنده ظاهر میشود. سرشاخههای گلدار آن که مصرف پزشکی و دارویی دارد باید قبل از باز شدن گلها چیده شود یعنی در حالت شکوفه چیده شود. این گیاه معمولا در نقاط مرطوب میروید و برای تزیین اطراف آبنماها آن را میکارند. در ایران در مناطق شمال ایران در حاشیه جادههای کناره دریای خزر بین چالوس و نوشهر و مازندران و جاده بین رشت و لاهیجان و در آذربایجان غربی بهطور خودرو دیده میشود. و در سایر مناطق دنیا در اغلب نواحی نیمکره شمالی و همچنین در استرالیا و تاسمانی انتشار دارد.
ص: 123
شاخه فرندل
1. مقطع گل 2. میوه
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در سرشاخههای گلدار گیاه لعاب، مواد قندی، اسیدهای آلی و به مقدار زیاد تانن و سالیکارین 216] که ماده عامل گیاه در بند آوردن خون است وجود دارد [کاریونه- کیمورا].
خواص- کاربرد
فرندل، قابض و بندآورنده خون است و برای معالجه اسهال خونی در چین و ژاپن به عنوان داروی بسیار مؤثر به کار میرود. دمکرده 50- 30 گرم سرشاخه خشک گیاه در هزار گرم آب جوش که هر روز 400- 300 گرم در یک یا دو بار خورده شود برای معالجه اسهال خونی و بند آوردن خون مؤثر است و باید تا چند روز از آن خورده و بتدریج کم شود تا بکلی دیگر خورده نشود.
ص: 124
بوتهای از فرندل
گونه دیگری از این گیاه به نام علمیLythrum hyssopifolia L . نیز در ایران میروید. گیاهی است یکساله و کوچک، بلندی آن در حدود یک وجب. برگهای آن متناوب، کوچک. این گیاه نیز در نقاط مرطوب و در حاشیه آببندها میروید. در ایران در آذربایجان، سائینقلعه، گوتوند، خراسان، لاهیجان و اطراف تهران انتشار دارد. خواص آن شبیه فرندل است و اشتهاآور میباشد و ضد کمی ویتامینC است.
ص: 125
خیارخر
اشاره
به فارسی «خرخیار»، «خیار دشتی»، «خیار وحشی»، «سماهنگ» و در اصطلاح محلی اصفهان «کموزسگی» و «کموزکول» گویند. در کتب طب سنتی و به عربی با نامهای «قثاء الحمار» و «مشط الذئب» نام برده میشود. به فرانسویCornichon d ' ne وEcballium وGiclet و به انگلیسیSquirting cucumber گفته میشود. گیاهی است از خانوادهCucurbitaceae ، نام علمی آنEcballium elaterium (L .) A .Rich . و مترادفهای آنElaterium officinale Nees وMomordica elaterium L . از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است.
مشخصات
گیاهی است علفی چندساله، ساقه آن نسبتا ضخیم خوابیده، پوشیده از کرکهای زبر و خشن است. برگها متناوب پهن دارای بریدگیهای کمعمق با دمبرگ دراز پوشیده از کرک بدون پیچک. گلهای آن کوچک زرد و نر و ماده جداگانه روی یک پایه است. میوه آن شبیه به بلوط دراز، پس از رسیدن به رنگ سبز مایل به زرد پوشیده از تارهای زبر، طعم آن بسیار تلخ میباشد. دانههای داخل میوه قهوهای تیره و پس از رسیدن میوه سوراخی در محل اتصال میوه به دمگل ایجاد شده و تخمها با سرعت و شدت با صدا به خارج پرتاب میشوند. ریشه آن بزرگ و سفید است.
در طب سنتی در درجه اول میوه به عنوان دارو و در درجات بعدی ریشه و برگ
ص: 126
آن مصرف میشوند. بهترین نوع میوه آن میوهای است که از گیاهی گرفته شده باشد که میوه آن منحصر به یک عدد نباشد و چند میوه داشته باشد. و هرچه تعداد میوههای یک گیاه بیشتر باشد اثر دارویی هر میوه آن بیشتر است. مورد مصرف عصاره میوه است و بهترین آن سفیدرنگ و سبک است که اگر به آتش نزدیک کنند مشتعل میشود و باید حد اکثر یک سال از تهیه عصاره نگذشته باشد و از میوه کاملا رسیده گیاهی که بیش از یک میوه داشته است، تهیه شده باشد.
برای تهیه عصاره خشک به این ترتیب عمل میشود: میوه رسیده آن چیده میشود، علامت رسیدگی کامل میوه این است که چون دست به آن برسد خودبهخود از بوته گیاه جدا گردد و تازه و شاداب باشد. میوهها را پس از چیدن بریده و روی تور سیمی مانند الک یا پارچهای ریخته و فشار میدهند که عصاره آن از صافی بگذرد.
سپس آب شیرین و زلالی روی عصاره گرفتهشده میریزند و میگذارند تا رسوب آن تهنشین شود و آب صاف رقیق روی آن را دور میریزند و مجددا روی رسوبات، آب شیرین خالص میریزند و میگذارند تا رسوب آن مجددا تهنشین و آب بالای آن را بیرون میریزند و پس از آن درد باقیمانده را کاملا نرم ساییده و با هموزن آن صمغ عربی و یا با نصف آن نشاسته مخلوط نموده، ساییده و قرص درست میکنند و خشک مینمایند و در بازار با نام الاتریوم 217] عرضه میکنند. حکمای طب سنتی معتقدند که نیروی مسهلی و دارویی آن تا ده سال میماند.
گیاه خرخیار در هرزویل در ارتفاعات 700 متری و در ارسباران در جنگل حسنبگلو دیده میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی وجود گلوکوزید، الاترین 218]، اکبالین 219] و پروفتین 220] در گیاه گزارش شده است. ماده الاترین ماده عامل و فعال گیاه است. در ریشه آن یک ماده عامل مسکن درد وجود دارد]G .I .M .P[ .
ص: 127
خواص- کاربرد
رسوب خشکشدهای که از فشردن مغز خرخیار حاصل میشود در بازار به نام الاتریوم فروخته میشود. این دارو خاصیت تخدیر دارد و در موارد مالاریا و هایدروفوبیا[221] که بیماری ترس از آب است و در اثر گاز گرفتن حیوانات هار مانند سگ هار در انسان عارض میشود و به هاری معروف است، نیز به کار میرود. مسهل و تخلیهکننده بسیار قوی است و برای تخلیه در استسقا بخصوص در مورد بیماران کلیوی مستعمل است. در حبهایی که طبق دستور فوق درست میشود مقدار گرد مغز خرخیار یا الاتریوم طوری باید تنظیم شود که در هر خوراک 10- 5 میلیگرم بیشتر خورده نشود، زیرا خوراک زیاد آن ایجاد مسمومیت و دلپیچه و سردرد و ناراحتی مینماید.
در تهیه عصاره الاتریوم همانطورکه در بالا تشریح شد باید حتیالامکان از حرارت دادن خودداری شود.
ماده الاترین که ماده مؤثر عصاره خشک الاتریوم است، جسمی است غیر محلول در آب ولی در سولفور کربن و کلروفورم حل میشود و معمول است از گرد الاترین نیز مستقیما به عنوان مسهل قوی استفاده میشود، طعم آن مانند الاتریوم بسیار تلخ و مقدار مصرف آن خیلی کمتر از الاتریوم و باید با نظر پزشک و مراقبت و احتیاط کامل در صورت لزوم مصرف شود.
عصاره الاتریوم خوشبختانه خیلی به راحتی به صورت گرد درمیآید. رنگ آن تیره و کمی سبز است و پس از ماندن بتدریج سطح آن را گرد متبلوری میپوشاند.
طعم آن خیلی تلخ و بوی آن شبیه بوی علف است. از خرخیار بهطور متوسط در حدود 12/ 0 درصد الاتریوم به دست میآید.
خوردن قرصهای الاتریوم موجب میشود که مقدار زیادی مدفوع با حالت روان و مایع دفع شود. به همین دلیل از این دارو در موارد آب آوردن نسوج بدن و استسقا استفاده میشود.
خیارخر از نظر طبیعت گرم و خشک است. از نظر خواص اطبا سنتی معتقدند که پاککننده دماغ، مسهل صفرا و بلغم خام و زردآب است و برای لقوه، فلج، صرع، کزاز، سردرد، دردهای مفاصل، نقرس، سیاتیک، سرفه سرد، تنگی نفس، گازها،
ص: 128
خیارخر 1. گل
بادهای غلیظ، استسقا، یرقان سیاه، بواسیر و خرد کردن سنگ کلیه و مثانه و ازدیاد ترشح ادرار نافع است و قاعدهآور میباشد.
میوه، برگ، ریشه و عصاره میوه آن به صورتهای مختلف مصرف میشود. اگر از عصاره تازه آن با شیر دختران مخلوط و در بینی بچکانند سردرد تمام سر و دردهای سر مزمن را تسکین میدهد. ریختن قطره نیمگرم عصاره آن که با عسل و یا با روغن زیتون مخلوط شده باشد برای ورمهای حنجره و دیفتری نافع است. خوردن فشرده ریشه آن به قدر 5/ 1- 1 گرم برای استسقا و یرقان سیاه بسیار مؤثر و مفید است و بدون ضرر و اگر 5/ 0 گرم از گرد ریشه آن خورده شود مسهل بلغم خام و صفرا و زردآب میباشد، بدون اینکه به معده ضرر برساند. اگر قدری عصاره آن را با پر مرغ تمیزی بر بیخ زبان و اطراف آن بمالند قیآور است و اگر بخواهند سریعتر اثر کند عصاره را در روغن زیتون و روغن زنبق حل کنند و بمالند. اگر قی شدید شود و بخواهند تسکین دهند روغن زیتون بخورند و اگر فایده نبخشید سرکه رقیق با آب سرد بخورند و یا در آب سرد بنشینند و آب سرد بر سر بریزند و چیزهای قابض بخورند.
اگر ریشه آن را ساییده و 200 گرم آن را با 1400 گرم آب انگور مخلوط کرده تا 3 روز، روزی 200 گرم از آن ناشتا بخورند، برای استسقا بسیار نافع است. ضماد ریشه پخته آن با آرد جو ورمهای بلغمی کهنه را تحلیل میبرد و دمل را سر باز میکند. اگر با دمکرده ریشه آن تنقیه نمایند برای سیاتیک بسیار نافع است. ضماد پخته ریشه آن با سرکه و یا آب انگور برای درد پشت و نقرس سرد نافع است. خوردن
ص: 129
دمکرده آن برای جذام نافع است. مقدار خوراک از عصاره آن 10- 5 میلیگرم و مقدار خوراک از ریشه آن تا 5/ 0 گرم و از دمکرده ریشه آن تا 100 گرم است. برای اشخاص گرممزاج مضر است و عکسالعمل شدید ایجاد میکند. توصیه این است که عصاره میوه خرخیار را هیچ وقت تنها مصرف نکنند و با صمغ عربی و یا نشاسته طبق دستوری که داده شد قبلا سرشته و پس از آن استعمال نمایند، زیرا اگر تنها خورده شود ممکن است ایجاد عکسالعمل شدید، دلپیچه و دلدرد کند و اگر بخواهند نتایج بهتری از خوردن آن گرفته شود، توصیه حکمای طب سنتی این است که با داروهای مصلح آن نظیر قنطوریون دقیق یا مرمکی، زعفران، سنبل الطیب، دارچین، انیسون، تخم کرفس، جاوشیر، سکبینج، تربد، حب بلسان و یا آب عسل و نظایر آن بخورند.
ص: 130
کنار
اشاره
درختی است که در طب سنتی با نامهای «کنار»، «سدر»، «سدره»، «مونبالداود»، «سنجد گرجی»، «نیم» و «شجرة النبق» آمده است. میوه آن را به عربی «نبق» گویند. به فرانسویJujubier epine de Christ وChicourlier وEpine de Christ و به انگلیسیLote tree وChrist's thorn نامیده میشود. درختی است از خانوادهRhamnaceae ، نام علمی آنZizyphus spina -christi (L .) Desf . و مترادفهای آنRhamnus spina -christi L . وR .heterogenea Burm . و ... میباشد.
مشخصات
کنار درختی است به بلندی حدود 10 متر، خاردار با شاخههای سفید. برگهای آن تخممرغی، نوکتیز. میوه آن کوچک خوشبو به شکل و ابعاد سنجد، بعد از رسیدن سرخ و زرد میشود. طعم آن ترش و شیرین. ترشی آن بیشتر و تعدادی از میوهها نیز شیرین و خوراکی است. برگهای ساییده کنار را «سدر» نامند که در بازار نیز با نام «سدر» عرضه میشود. این درخت در عربستان، حبشه، افریقای شمالی و در ایران انتشار دارد.
نواحی گرم را میپسندد و در ایران در اطراف کازرون، جزیره خارک، لار، بندرعباس، اطراف نیکشهر، چاهبهار، بم و نرماشیر بهطور خودرو میروید.
خواص- کاربرد
میوه کنار سرد و خشک است. میوه نارس آن قابض و نفاخ و رسیده آن دیرهضم
ص: 131
و خوردن دویست گرم آن مسهل صفرا از معده و رودههاست و حرارت را فرومینشاند. خوردن میوه رسیده ترش آن بازکننده گرفتگیهای مجاری و کشنده کرم معده و روده است، برای سردمزاجان مضر است و باید با سکنجبین خورده شود.
میوه خشک آن خیلی قابض است و آرد آن را که از ساییدن کنار رسیده بدون هسته حاصل میشود با کمی آب مخلوط کرده و با انواع شربتهای مناسب میخورند.
سرخکرده و بوداده میوه کنار خیلی قابض است و برای اسهال و زخم رودهها و تبهای گرم مناسب است. خوردن شیره مغز هسته آن تبهای گرم خونی و صفراوی را رفع میکند و برای آبله، سرخجه و سرخک نافع است و عطش را تسکین میدهد. دانه پخته آن قابض است و ضماد کوبیده آن برای شکستگی اعضا و تقویت آنها مفید است.
اگر دانه پخته آن را تا حدی که غلیظ شود بپزند و به اعضای بدن بچهها بمالند برای رفع سستی اعضا و سرعت حرکت آنها نافع است. برگ کنار را سدر نامند. ضماد برگ کنار و شستن بدن در حمام با برگ آن برای زخمها و پاک کردن چرک بدن و تقویت موی سر و جلوگیری از ریزش مو و تقویت اعصاب نافع است. ضماد برگ آن با شراب برای تحلیل ورمهای گرم و همچنین ضماد برگ بتنهایی نیز برای نرم کردن و تحلیل ورمهای گرم مفید است. چوب کنار سردتر و خشکتر از برگ آن است و برای جلوگیری از خونریزی و زخم رودهها و اسهالی که از ضعف معده ناشی شده باشد، مفید است و تنقیه با جوشانده چوب آن برای جراحت رودهها و گرد چوب آن برای زخمهای گرم مانند زخم آبله مفید است.
مقدار خوراک آن تا 30 گرم است. خوردن آب جوشانده و پخته ریشه آن بسیار مغذی و مفید است. برای این کار در حدود 200 گرم ریشه آن را بیرون آورده تمیز کرده و پوست آن را خراش میدهند و در آب ریخته جوش میآورند تا عصاره ریشه بیرون آید و آب کاملا سرخرنگ شود، سپس آن را صاف نموده میخورند.
برای چاق شدن بدن و درخشانی رنگ چهره نافع و بسیار مقوی است و از صمغ درخت نیز برای رفع پوستهپوسته شدن سر و خارش آن با مالیدن پخته آن استفاده میشود.
سابقا در ایران مرسوم بوده است پوست شاخههای درخت کنار را خشک کرده، ساییده با نام آرد کنار در بازار عرضه میکردند. از این آرد کنار مانند مازو(Noix de galle) در دباغی استفاده میشده است [شلیمر].
ص: 132
کنار پارسی
اشاره
گونه دیگری از جنس کنار است که در ایران میروید و چون از نظر خواص طبی جالب است به شرح آن میپردازیم. در کتب مختلف فارسی آن را «کنار فارسی» نام میبرند. نام محلی آن در سپیددشت لرستان «دره» است. به انگلیسیWild jujube گفته میشود. گیاهی است از خانوادهRhamnaceae ، نام علمی آنZizyphus nummularia (Burm .f .) Wight .Walk . و مترادفهای آنZ .microphylla Roxb . وZ .rotundifolia Lam . وRhamnus nummularia Burm .f . از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است.
مشخصات
کنار فارسی نوعی کنار وحشی است. درختچهای است که ساقههای آن به هم رفته و کرکدار و دارای خار و تیغ است. برگهایش تخممرغی گرد و کامل است. سطح تحتانی برگها را کرکهای سفیدرنگ پوشانیده و میوه آن گرد و کوچک است.
این درختچه در هندوستان در پنجاب و سند و سایر قسمتهای گرم آن میروید.
در ایران در نواحی غربی و جنوبی ایران از لرستان تا خوزستان تا دارزین و علیآباد کرمان و جیرفت و در بلوچستان انتشار دارد. در جیرفت تا 1200 متر ارتفاع از سطح دریا، میروید.
خواص- کاربرد
از میوه آن به عنوان خشککننده و قابض و برای رفع ناراحتیهای ناشی از صفرا استفاده میشود. برگهای لهشده آن را برای رفع ناراحتی پوست، خارش، جرب و جوش و کورک روی پوست میاندازند.
ص: 133
لبلاب الارض
اشاره
گیاهی است که در کتب طب سنتی «لبلاب الارض» و «عشقه زمینی» نام برده میشود. آن را به فرانسویLierre terrestre و به انگلیسیGround ivy مینامند.
گیاهی است از خانوادهLabiatae ، نام علمی آنGlechoma hederacea L . و مترادف آنNepeta glechoma Benth . میباشد.
مشخصات
گیاهی است علفی کوچک، خزنده که در جنگلها میروید. برگهای آن به شکل قلوه و یا کلیوی و دندانهدار است. گلهای آن آبی و بنفش پوشیده از کرک که از بغل برگها بیرون میآیند. این گیاه در مناطق جنگلی مرطوب فرانسه، سویس، بلژیک و در ژاپن، قفقاز و سیبریه انتشار دارد. از تمام اندام گیاه در مصارف دارویی استفاده میشود و برای این منظور در ماههای اواسط بهار تا اواسط تابستان گیاه را کنده و جمعآوری میکنند. این گیاه بیشتر چمنزارهای مرطوب و پرچینها را برای رویش انتخاب میکند.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه اسانس فرّار و تانن و کولین یافت میشود [کاریونه- کیمورا]. و به علاوه دارای مقدار قابل ملاحظهای ماده تلخ است.
ص: 134
لبلاب الارض
ص: 135
خواص- کاربرد
در چین، ژاپن و تایوان: عمدهترین خاصیت شاخهها و برگهای این گیاه ضد تب، مسکن و ضد درد است. از جوشانده این گیاه برای تسکین درد و قطع تب استفاده میشود و گوشدرد و دنداندرد را تسکین میدهد [استوارت . برای سرماخوردگی نیز داروی شفابخشی است [لیو]، و ناراحتیهای سینه را مرتفع میکند [کاریونه- کیمورا]. در موارد بزرگ شدن معده یا نرمی استخوان در بچهها[222] تجویز میشود [لیو] و به علاوه تونیک است و سرفه را آرام میکند و داروی خوبی برای ذاتالریه مزمن و ناراحتی کلیه میباشد [ایچی مورا]. هاو معتقد است که برای رفع دردهای روماتیسمی استخوان و دررفتگی استخوان نیز مفید میباشد.
از جوشانده آن در استعمال داخلی برای دفع و پراکنده کردن اخلاط و در استعمال خارجی از گیاه لهشده به صورت ضماد در موارد شکستگی اعضا استفاده میشود [مک کلور- هوانگ . سرشاخههای گلدار گیاه معطر است و محرک غشای مخاط ریوی و برای دفع اخلاط بخصوص در سل و ذاتالریه مفید است. سرفه را کم کرده و خروج اخلاط را آسان میکند. مقدار خوراک از گیاه خشک چند گرم است که به صورت دمکرده یا جوشانده خورده شود.
ص: 136
هفتکول
اشاره
درختچهای است که در جنگلهای شمال ایران میروید. نامهای محلی آن در آمل، مازندران، لاهیجان «هفتکول»، در نور و کجور «مخرا»، در ارسباران «گرمهشو»، در زیارت «زیندار»، در درفک «پلاخور»، در آذربایجان غربی «توتون آغاجی» و کردهای آذربایجان آن را «تهتهو» نامند. به فرانسویViorne وViorne flexible وViorne cotonneuse وArbre blanc وMancienne وCreve -chien گویند و به انگلیسیViburnum وMayfaring tree وHobble bush وLithy tree نامیده میشود. گیاهی است از خانوادهCaprifoliaceae ، نام علمی آنViburnum lantana L . و مترادف آنViburnum tomentosum Lam . میباشد.
مشخصات
درختچهای است که دارای برگهای متقابل با دمبرگ بیضیشکل نوکتیز با دندانههای ریز، پشت برگها کرکدار با کرک زبر نمدی و طول برگ 12- 6 سانتیمتر است. گلهای آن شکری دارای بویی ملایم و به صورت گروه پرپشت در انتهای شاخه گلدهنده در ماههای آخر بهار ظاهر میشود. میوه آن گوشتدار کوچک به قطر 8- 7 میلیمتر دارای یک هسته میباشد. رنگ میوه ابتدا سرخ و به تدریج که میرسد سیاه میشود.
این درختچه بومی اروپا و افریقای شمالی و آسیا میباشد. در ایران در حد فوقانی
ص: 137
جنگلهای شمال ایران در ارتفاعات 3000- 2000 متر میروید. برگ، میوه و پوست این درختچه مصارف دارویی و طبی دارد.
ترکیبات شیمیایی
پوست این درختچه دارای مادهای با اثر قرمز کردن پوست میباشد و استعمال خارجی آن تاولآور پوست است. در گلهای آن ساکاروز[223]، انورتین 224]، امولسین 225] و در میوه آن والریانیک اسید[226] وجود دارد.
خواص- کاربرد
برگ و میوه هفتکول قابض است و از جوشانده برگ و میوه آن برای بند آوردن اسهالهای ساده و خونی استفاده میشود. از جوشانده برگ و میوه درختچه به صورت غرغره در موارد آنژین ساده و ورم لثه و همچنین در موارد پایین افتادن لثه که دندان بیرون میافتد، مصرف میشود. چون ساقههای این درختچه قابلیت خم شدن دارد و به اصطلاح قابل انعطاف است در صنعت روستایی سبدبافی کاربرد دارد.
از جنسViburnum گیاهان دارویی زیادی هستند که معروفترین آنها به نام بلسانالمأ است که شرح داده میشود.
بلسانالمأ
اشاره
درختچهای است که در طب سنتی با نام بلسانالمأ آمده است. به انگلیسیBlack Horne گفته میشود. گیاهی است از خانواده هفتکول ولی در ایران نمیروید و در امریکای شمالی انتشار دارد و چون دارای خواص دارویی جالبی است به ذکر آن مبادرت میشود. از خانوادهCaprifoliaceae است. و نام علمی آنViburnum prunifolium L . میباشد.
ص: 138
هفتکول
مشخصات
درختچهای است که برگهای آن بیضی کمی گردتر از برگهای هفتکول. میوهاش مانند میوه هفتکول گوشتدار، سیاه و دارای هستهای است که یک طرف هسته مسطح است.
این درختچه در امریکای شمالی در منطقه میسیسیپی تا فلوریدا انتشار دارد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در پوست این درختچه مادهای به نام ویبورنین 227] یافت میشود. به علاوه در پوست درختچه تانن، والریانیک اسید، اکسالیک اسید[228]،
ص: 139
سیتریک اسید[229]، مالیک اسید و یک ماده آلکالوئیدی یافت میشود.
خواص- کاربرد
پوست این درختچه که به عنوان دارو مستعمل است و به صورت قطعاتی به ضخامت 3- 2 میلیمتر در بازار عرضه میشود. رنگ خارجی پوست پس از اینکه از لایههای چوبپنبه جدا شد، مایل به قرمز ولی سطح داخلی آنها به رنگ زرد مایل به قهوهای است و دارای بویی شبیه والرین (سنبل الطیب) میباشد. طعم آن تلخ است و قابض، مدر، مقوی اعصاب و مسکن ناراحتیهای رحم است و در عادت ماهیانه دردناک بخصوص در عادت ماهیانههای دردناک زنان جوان اثر مفید دارد. از این دارو برای رفع ناراحتیهای عصبی زنان باردار استفاده میشود. معمولا از عصاره روان پوست درخت در حدود 8- 2 گرم در روز یا 400- 100 قطره در روز برای اشخاص بالغ و 20- 10 قطره در روز برای دختران 15- 12 ساله تجویز میشود. از تنطور یکپنجم آن نیز به میزان 10- 2 گرم در روز در موارد ناراحتی اعصاب و 50- 40 قطره در روز، در دو دفعه، در موارد وقوع عادت ماهیانه دردناک در مدت 5 روز، یکی دو روز قبل و 3- 2 روز پس از عادت ماهیانه خورده میشود.
ص: 140
گیاه نوروزی
اشاره
به فارسی «گیاه نوروزی» و در کتب طب سنتی با نامهای «محاجم»، «قلیحه»، «مخلصه»، «جوز آرمانیوس» نام برده شده است. به فرانسویLinaire وLinaire commune وLinaire vulgaire وLin sauvage و به انگلیسیWild flax وButter and eggs وCommon toad flax گفته میشود و چون خیلی شبیه گل میمون است در بعضی مناطق فرانسه نام محلی آنMuflier B tard میباشد. گیاهی است از خانواده گل میمونScrophulariaceae و نام علمی آنLinaria vulgaris Mill . میباشد.
مشخصات
گیاهی است علفی چندساله خیلی کوچک، بلندی آن در حدود یک وجب، برگهای آن دراز باریک، نوکتیز شبیه برگن کتان به رنگ سبز روشن و گلهای آن شبیه گل میمون به رنگ زرد روشن و بهطور گروهی خوشهای در انتهای شاخه گلدهنده ظاهر میشود. این گیاه در مزارع و قسمت روشن و غیر انبوه جنگلها میروید. در ایران در بلوچستان بهطور خودرو دیده میشود.
ص: 141
گیاه نوروزی 1. میوه 2. گل
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی وجود تعدادی گلوکوزید نظیر لینارین 230]، لیناراکرین 231]، لینارزین 232]، لیناروسمین 233] و چند اسید از جمله آنتیرینیک اسید[234]، فورمیک اسید، سیتریک اسید، مالیک اسید و کمی صمغ، و سایر مواد در گیاه تأیید شده است.
خواص- کاربرد
گیاه نوروزی و یا مخلصه از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و
ص: 142
خشک است. خوردن آن برای تقویت معده و کبد و طحال و اعصاب و رفع دردهای مفاصل و درد پشت و درد سرین نافع است. خوردن 8- 4 گرم آن مانع تأثیر سموم، مانند سم مار شاخدار و عقرب، خواه کمی قبل از گزیدن و خواه کمی بعد از گزیدن باشد، میشود. مقدار خوراک آن 5 گرم با روغن زیتون است.
گونه دیگری از این گیاه در ایران میروید که در کتب طب سنتی با نام «الاطینی» و «لبلاب اخرش» آمده است. به فرانسویElatine و به انگلیسیCancerwort گفته میشود. نام علمی آنLinaria elatine Mill . است. گیاهی است چندساله، ساقه آن گسترده روی زمین و پوشیده از کرک به درازی تا 50 سانتیمتر است. برگهای آن نیز کمانی به رنگ سبز تیره و گلهای آن کوچک به رنگ زرد میباشد، این گیاه تلخ است.
این گیاه در کرج، خراسان، اصفهان و اطراف غرب تهران دیده میشود. خوردن آن مسهل و ملین است و برای رفع عوارض کمی ویتامینC مفید است و استعمال خارجی آن برای التیام زخم نافع است.
ص: 143
آدونیس
اشاره
به فرانسویAdonis وAdonide و به انگلیسیAdonis گفته میشود. گیاهی است از خانوادهRanunculaceae دارای چند گونه معروف است که در پزشکی به عنوان دارو مورد توجه هستند. نوع افیسینال یا مهمترین نوع دارویی آن به نام علمیAdonis vernalis L . یا آدونیس بهاره است با گل زرد و سایر گونههای آنکه از نظر قدرت دارویی در درجه بعد قرار دارند، عبارتاند از:
Adonis aestivalis L.
یا آدونیس تابستانه وAdonis autumnalis با گلهای قرمز آتشی وAdonis flammea با گلهای قرمز آتشی وAdonis microcarpa .
در بین گونههای فوق، آدونیس تابستانه و دو گونه آخر در ایران میرویند ولی گونه افیسینال که آدونیس بهاره است تا حال در ایران به صورت خودرو شناسایی نشده است. لذا روش کشت و تکثیر آن شرح داده میشود.
مشخصات
آدونیس بهاره گیاهی است چندساله، کوچک، به ارتفاع در حدود یک وجب، برگهای آن سبز، مانند سایر گونههای آدونیس با بریدگی و تقسیمات زیاد و باریک و دراز. گل آن درشت، زردرنگ منفرد که در بهار در انتهای ساقه گلدهنده ظاهر میشود. ساقه زیرزمینی آن نسبتا ضخیم است.
آدونیس بهاره مخصوص مناطق کوهستانی مرتفع است. در بهار گل میدهد و به
ص: 144
همین جهت برای کشت آن باید در ارتفاعات، زمینی انتخاب شود. برای تکثیر آن در پاییز ساقه ریشهداری را از بوته گیاه جدا کرده و میکارند. از بذر گیاه نیز برای تکثیر استفاده میشود، به این ترتیب که میوه گیاه را پس از رسیدن چیده و لای ماسه و خاک گذارده و میکارند پس از چند ماه که جوانه زد نهالها را در اوایل بهار روی خطوطی به فواصل 50- 40 سانتیمتر میکارند.
آدونیس تابستانه گیاهی است یکساله بیشتر در مزارع میروید و گلهای قرمز یا زرد آن در تابستان ظاهر میشود و به همین دلیل فرانسویها این گیاه را در تابستان قطره خونGoutte de sang مینامند. در ایران در اطراف تهران، کرج و در شمال در گیلان و در مرکز در خرمآباد، بروجرد، اصفهان و سرانجام در بوشهر و شیراز و بلوچستان بهطور خودرو دیده میشود.
آدونیس گونهA .flammea نیز یکساله است و در مزارع میروید و گلهای قرمز آتشی آن در تابستان ظاهر میشود. در ایران بهطور خودرو در کرج، اطراف سفیدرود، منجیل و بروجرد دیده میشود.
آدونیس گونهA .microcarpa نیز در کرج، شهرستانک و در آذربایجان، اراک، کوه خرقان همدان، بوشهر، مسجدسلیمان و شیراز بهطور خودرو دیده میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در آدونیس بهاره در برگ و ساقه آن ماده عامل آدونیدین 235] و نوعی قند به نام آدونیت 236] وجود دارد و در آدونیس تابستانه وجود یک گلوکوزید بیشکل تأیید شده است و گیاه دارای حدود 216/ 0 درصد از نوعی گلوکوزید است که شبیه آدونیدین میباشد، ولی از نظر آثار فیزیولوژیکی ضعیفتر از آن است G .I .M .P[ .
خواص- کاربرد
در هند گیاه آدونیس تابستانه به عنوان داروی قلبی برای تقویت و تحریک قلب و به عنوان مدر به کار میرود. ضمنا خوردن آن برای اسب مسمومکننده است. از گلهای
ص: 145
آدونیس
آن به عنوان ملین و مدر و عامل حل کردن و خرد کردن سنگ مثانه استفاده میشود.
گونههایA .flamma وA .microcarpa که در ایران و قفقاز و در بعضی دیگر از مناطق روسیه میرویند نیز به عنوان دارو مستعمل هستند و برای مصارفی نظیر مصارف دارویی گونههای بالا به کار میروند.
آدونیس ورنالیس که در مناطق جنوب روسیه میروید، در محل رویش برای موارد آب آوردن نسوج بدن استفاده میشود. مقوی و مدر است و بیماری صرع را
ص: 146
کنترل میکند. پس از استفاده از آدونیس ورنالیس این ماده برخلاف فرآوردههای دیژیتال در بدن جمع و متراکم نمیشود و قلب بزرگ نمیشود و ضربان نبض منظم میشود، به این دلایل اشکال دارویی این گیاه در اغلب بیماریهای قلبی حاد از جمله در مورد ورم پرده بیرونی قلب و ورم ماهیچه قلب آثار نیکویی دارد، ولی چون فشار خون را بالا میبرد باید توجه شود در اینگونه موارد تجویز نشود و بههرحال در صورت ضرورت مصرف آن باید با نظر و مراقبت پزشک باشد.
برای تهیه دمکرده آن 4- 2 گرم برگ و ساقه خشک گیاه را در 200 گرم آب جوش دم کرده و بتدریج در 24 ساعت میخورند. دارو بسیار تلخ است و ترشحات بزاق را افزایش میدهد.
ص: 147
کولهخاس
اشاره
در مناطق شمال ایران که این گیاه انتشار دارد با نامهای محلی مختلفی شناخته میشود. در مازندران «جز- جیز»، در لاهیجان «کولهخاس»، در اطراف رشت «کولهخاس و کولکیش»، در آستارا «هس» و در طوالش «چوشت و چشت». در کتب طب سنتی با نام «آسبری» و «مورداسفرم» آمده است. به عربی آن را «رند» و «ریحان القبور» مینامند. به فرانسویPetit houx وFragon epineux و به انگلیسیWild myrtle وButcher's broom گفته میشود. گیاهی است از خانوادهAsparagaceae ، نام علمی آنRuscus aculeatus L . میباشد.
مشخصات
کولهخاس گیاهی است چندساله بوتهای شکل همیشهسبز با شاخههای چوبی سبز رنگ که بلندی آن 60- 50 سانتیمتر است. برگهای آن که انشعابات کوتاهی از گیاه است و به شکل برگ درآمده، پهن، نوکتیز، مثلثی و سبزرنگ است. اینگونه برگها را اصطلاحا در گیاهشناسیCladode گویند. گلهای آن کوچک به رنگ سبز کمرنگ خوشبو که قسمتی از دمگل آنها به کلادودها چسبیده است و در وسط آنها قرار دارد.
میوه آن کروی، گوشتدار کوچک به رنگ قرمز مرجانی است. ساقه زیرزمینی و ریشه گیاه که بیشتر به عنوان دارو مستعمل است پس از خشک شدن به رنگ خاکستری مایل به زرد پوشیده از ریشکها و به قطر چند میلیمتر در بازار عرضه میشود.
ص: 148
کولهخاس
1. گل نر 2. گل ماده 3. شاخه با میوه
این گیاه در قسمت وسیعی از مناطق مختلف انگلیس، فرانسه، سایر نواحی اروپا و در ایران انتشار دارد. در ایران در ارتفاعات کمتر از 1000 متر جنگلهای شمال ایران و در درههای مرطوب کنار دریای خزر، گرگان، بندر گز، لاهیجان، اطراف رشت، طوالش و آستارا بهطور خودرو دیده میشود.
ترکیبات شیمیایی
در ریشه و قسمت زیرزمینی این گیاه ماده عامل آسپاراژین 237] و به علاوه املاح معدنی و کمی اسانس وجود دارد.
ص: 149
خواص- کاربرد
کولهخاس از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی مرکب القوا و معتدل است.
در تخم و ریشه و در برگ آن کمی برودت غالب است و در گل آن برعکس کمی حرارت غالب است. از نظر خواص معتقدند که خوردن میوه و برگ آن با آب انگور برای تقویت معده و کبد و معالجه یرقان و اسهال نافع است. مدر است و ترشح شیر را افزایش میدهد و شیاف آن برای اخراج کرم معده نافع است. ضمنا خوردن خیسانده یا دمکرده میوه و برگ آن با آب انگور برای خرد کردن سنگ مثانه و رفع سختی ادرار و قطرهقطره ادرار کردن که ناشی از رطوبت است، مفید میباشد. جوشانده ریشه و ساقه زیرزمینی آن مدر و اشتهاآور است و در موارد آب آوردن نسجها و بیماریهای مجاری ادرار و کمخونی دختران جوان مفید است. معمولا جوشانده آن را در موارد تقویت با آب انگور درست میکنند.
ص: 150
درخت موم
اشاره
به فارسی «درخت موم» و در کتب قدیم فارسی با نام عربی آن «شجرة الشمع» آمده است. به فرانسویCirier وArbre cire و به انگلیسیWax myrtle گفته میشود. درختچهای است از خانوادهMyricaceae ، نام علمی آنMyrica cerifera L . میباشد.
مشخصات و ترکیبات شیمیایی
درختچهای است کوتاه، برگهای آن متناوب و گلهای آن نر و ماده و جداگانه است. میوه آن به رنگ آبی سیر و تقریبا سیاه و کوچک که از یک مادهای شبیه موم که موم گیاهی میباشد، پوشیده شده است. این درختچه بومی امریکاست و به نام درختچه لوئیزیانا نیز گفته میشود.
برگ و پوست این درختچه نیز تانن فراوان دارد. برای استخراج موم آن، میوههای درختچه را پس از رسیدن چیده در آب میاندازند. ذرات موم از سطح میوه جدا شده در سطح آب شناور میشود که آنها را جمع کرده با حرارت ذوب مینمایند و به صورت ورقههای ضخیمی در ابعاد یک نان تافتون به بازار عرضه میشود، از این موم در تهیه شمع و ورنی استفاده میشود. شمع که از آن درست میشود، پس از سوختن بوی بسیار مطبوعی متصاعد میکند.
موم حاصل از میوههای درخت موم دارای اترهای اسیدهای چرب و اسید میریستیک
ص: 151
و اسید پالمیتیک میباشد. رنگ آن سبز مایل به زرد و طعم آن تلخ و در حرارت 45- 40 درجه سانتیگراد ذوب میشود. معمولا هر درختچه بهطور متوسط 12- 10 کیلوگرم میوه میدهد که در حدود 3 کیلوگرم موم از آنها به دست میآورند.
گیاه دیگری است که آن را نیز درخت موم گویند و از آن موم سفید گرفته میشود به انگلیسی آن راWax tree مینامند. درختی است از خانوادهOleaceae و نام علمی آنLigustrum lucidum Ait . میباشد. این درختچه بومی چین است و همچنین در این کشور و سایر مناطق در سطح وسیعی کاشته میشود.
خواص- کاربرد
در چین پوست درخت و برگهای درخت موم سفید را در آب خیسانده و آب آن را میخورند که برای افزایش تعریق بدن مؤثر است [چئو]. از جوشانده برگهای آن در موارد سرماخوردگی و ورمها و سرگیجه و سردردها مصرف میشود [استوارت .
معتقدند که خاصیت تببر، ضد درد، مسکن و خنککننده دارد. ضماد برگها و پوست درخت را روی آبسهها نیز میاندازند [هاو]. از میوههای آن که تونیک است برای معالجه خنازیر و استسقا استفاده میشود [چیو و لوئی . در میوههای گیاه اولئانولیک اسید یافت میشود که داروی تونیک قلب است و آثار مدر دارد و برای افزایش طول عمر مؤثر است [چیو]. موم سفید این درخت برای تسکین درد و ترمیم و متصل کردن استخوانهای شکسته نافع است، ضمنا ضدعفونیکننده و نرمکننده سینه نیز میباشد [استوارت .
توضیحی در مورد درخت موم سفید:
درخت موم سفید همیشه سبز است و ناخزان و معمولا پس از اینکه گرههای سفید خوشهای آن ظاهر شدند حشرهای در ابعاد شته یا شپش که نام آنCoccus sinensis میباشد، روی شاخههای سبز درخت مینشیند و از شیره درخت تغذیه کرده و ترشحاتی از بدن خود خارج میسازد که چسبناک است و به شاخهها میچسبد و کمکم به صورت موم سفیدی درآمده روی سطح شاخهها جمع میشود. پس از فصل گرما این موم را از سطح شاخهها تراشیده و برداشته آن را ذوب کرده و ناخالصی آن را خارج نموده، به صورت موم سفید قابل عرضه به بازار درمیآورند. زندگی این حشره جالب است. در دوران جوانی که رنگ بدن حشره سفید است با مکیدن شیره
ص: 152
شاخه درخت موم
1. شاتون نر 2. گل نر 3. گل ماده
درخت، موم تولید میکند و پس از اینکه به کهولت رسید رنگ حشره قرمز شده و در آن دوران به جای موم ایجاد گال و گرههای کرویشکلی در ابعاد دانه ارزن روی شاخهها مینماید و کار آن نظیر کار حشرهای است که در درخت بلوط ایجاد گالهای مازو مینماید که در بخش خود شرح داده شده است.
ص: 153
پرسیاوشان
اشاره
گیاهی است از سرخسها، به فارسی «پرسیاوشان» و در کتب طب سنتی با نامهای «پرسیاوشان»، «شعر الجن»، «کزبرة البئر»، «شعر الارض»، «شعر الجبال» و «ساق الاسود» آمده است. به فرانسوی انواع آن راAdiante وAdiante Cheveu de Venus وCheveux de Venus وCapillaire de Montpellier وAdiante capillaire و به انگلیسیMaidenhair fern وVenus's hair مینامند. گیاهی است از خانواده سرخسها و تیرهPolypodiaceae ، نام علمی آنAdiantum capillus veneris L . میباشد.
مشخصات
پرسیاوشان گیاهی است چندساله، برگهای آن شبیه گشنیز معمولا بدون ساقه اصلی و دارای دمبرگ دراز و خیلی نازک و سیاه شبیه مو که وجه تسمیه فرانسوی و انگلیسی و عربی آن از اینجا ناشی میشود. ساقه زیرزمینی آن خزنده و ریشکهای بسیار باریک و نازک به آن اتصال دارد. پرسیاوشان از نظر شرایط اقلیمی مناطق نسبتا گرم و مرطوب و کمنور را دوست دارد، کنار چاهها، جاهای مرطوب، در غارها و نقاط سایه میروید. برگهای این گیاه کمی معطر و دارای طعم گس و کمی تلخ است. به عنوان گیاه زینتی داخل آپارتمان کشت میشود. پرسیاوشان که در بازار عرضه میشود مخلوطی است از انواع پرسیاوشان که در نقاط مختلف میرویند. پرسیاوشان در
ص: 154
اروپا، آسیا، امریکای شمالی و برخی مناطق دیگر دنیا میروید. در ایران در مناطق شمال ایران در مازندران اغلب در دور حلقه چاههای مخروبه و نقاط سایهدار، در گرگان، بندر گز و در گیلان در رشت، پیربازار، در مناطق شرق و غرب ایران در کوه کهرود و در بلوچستان و در نواحی جنوب غربی ایران در شهبازان و کشور و بیشه دیده میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در پرسیاوشان یک ماده عامل تلخ به نام کاپیلارین 238]، تانن و اسانس وجود دارد [پتلو]. به علاوه در آن مقداری قند، گالیک اسید[239] و لعاب نیز یافت میشود.
خواص- کاربرد
در تایوان برگهای لهشده پرسیاوشان را روی محل مارگزیدگی میگذارند [لیو].
چینیها از آن به عنوان تببر و درعینحال برای کشتن انگلهای داخل شکم و قیآور و برای معالجه زردزخم 240] استفاده میکنند [پروت و هریر و فوکود]. برای نرم کردن سینه در بیماریهای برونشی مصرف میشود. در فیلیپین از برگها و دمبرگ و شاخههای جوان آن برای معالجه بیماریهای سینه استفاده میشود. به علاوه به عنوان بازکننده عادت ماهیانه تجویز میشود [کوئی زمبینگ .
پرسیاوشان از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی معتدل مایل به گرمی و کمی خشک است. قدرت دارویی آن تا شش ماه باقی است و تا یک سال بدون خاصیت میشود، لذا در تهیه و مصرف و ترکیب داروها تازه بودن و کهنه نبودن آن باید مورد توجه قرار گیرد. از نظر خواص برای باز کردن گرفتگیهای مجاری بینی و سینه و اعتدال بخشیدن به اخلاط و تحلیل گازهای معده بسیار مؤثر است. جوشانده آن به عنوان مسهل صفرا، بلغم و سودای موجود در معده و رودهها مفید است، همچنین برای نرم کردن و بیرون راندن اخلاط سینه، تنگی نفس، درد سینه و یرقان آثار مفیدی
ص: 155
دارد. مدر است و بازکننده عادت ماهیانه و برای دفع سنگ مثانه بسیار مؤثر است.
ریختن چند قطره دمکرده آن در بینی برای باز کردن بینی در موارد سرماخوردگی مفید است. خوردن گرد آن برای رفع اسهال و جمع کردن شکم نافع است و ضماد پخته آن برای کاهش ورم بیضهها مؤثر میباشد. ضماد کوبیده آن با صمغ لاذن، روغن مورد، روغن سوسن، زوفا و سرکه برای تقویت مو و جلوگیری از ریزش مو مفید میباشد.
تهیه جوشانده پرسیاوشان: 10 گرم پرسیاوشان خشک را با هزار گرم آب میجوشانند و در عرض روز فنجان فنجان میخورند.
شربت پرسیاوشان: یک واحد پرسیاوشان خشک، 15 واحد آب جوش را با مقدار کافی قند به مدت شش ساعت دم کنند و با فشار صاف کرده و پس از تهنشین شدن، قسمت صاف روی آن را بردارند و قسمت صافشده را به نسبت 10 واحد صاف پرسیاوشان و 15 واحد قند مخلوط نمایند و بجوشانند و شربت تهیه نمایند.
مقدار خوراک در هربار 100- 10 گرم است. شربت سینه بسیار خوبی است.
شربت سینه پرسیاوشان مرکب: پرسیاوشان خشک 125 گرم، ریشه خطمی 125 گرم، عناب 50 گرم، خرما یک کیلوگرم و مقدار کافی آب. همه را در آب ریخته بجوشانند و صاف کنند و به صافشده 4 کیلوگرم قند افزوده بجوشانند تا قوام آید.
توضیح: گیاهانی هستند که بهطور کلی آنها را گیاهان سینهای گویند که برای نرم کردن سینه و خروج اخلاط مفید میباشند، این گیاهان برای دفع بلغم نیز نافع هستند.
این نوع داروها بهطور کلی محرک بوده و در غشای مخاط جهاز ریوی اثر گذارده و آن را تحریک نموده و خروج اخلاط و مواد محتوی مجاری شعبههای قصبه ریه را تسهیل مینمایند. پرسیاوشان، بنفشه، پولیگالا، راسن، ساپوناریا و نظایر آن که شرح کلیه آنها در مجلدات مختلفه این کتاب آمده است از اینگونه گیاهان میباشند.
از دسته سرخسها و خانوادهPolypodiaceae چند گیاه دیگر در ایران میرویند که خواص درمانی آنها تا حدودی و از جهاتی نظیر و مشابه پرسیاوشان هستند، ولی کمتر مورد توجه میباشند. این گیاهان را عموما در بعضی کتب با نام «جگردارو» ذکر میکنند که شاید ترجمه ناقصی از نام انگلیسی آنها باشد زیرا در انگلیسی انواع این گیاه را بهطور کلیSpleenwort مینامند. در زیر چند گونه از آن را که در ایران میرویند مختصرا شرح میدهیم:
1. گونهAsplenium trichomanes L . این گیاه را به فرانسویCapillaire rouge
ص: 156
و به انگلیسیCommon spleenwort مینامند. در کتب طب سنتی با نام عربی آن «لحاء الغول» آمده است.
گیاهی است چندساله کوچک، بلندی آن کمتر از یک وجب، برگهای آن مرکب به طول 15- 5 سانتیمتر و دارای 20- 12 جفت برگچه است. برگچهها دندانهدار، بیضی نزدیک به دایره کوچک و بدون واسطه به رگبرگ اصلی متصل هستند.
دمبرگ برگهای مرکب این گیاه به رنگ قرمز تیره یا خرمایی تیره است. این گیاه در مناطق البرز و دامنههای دماوند، پل زنگوله، کندوان و در مناطق شمال ایران در گیلان در رشت روی دیوارهای خرابه و در جنگلهای بین لنگرود و املش، در مازندران در اطراف حلقه چاهها، در بندر گز و در آذربایجان در نواحی سنگلاخ علیبولاغ و قرهداغ بهطور خودرو میروید. از نظر خواص دارویی ملین است و برای نرم کردن سینه مفید میباشد. از بخور برگهای آن برای رفع سرماخوردگی سر و سینه استفاده میشود و خواصی نظیر پرسیاوشان دارد. در چین از عصاره برگهای خیسشده گیاه در شراب برای تسکین لومباگو و ضربههای وارده به اعضا استفاده میشود [چئو].
در هند از این گیاه به عنوان ملین و گیاه سینهای برای تهیه شربت سینه و از دود برگهای خشک آن برای تسکین سرماخوردگی در سر و سینه استفاده میشود. این گیاه در کشمیر و در ارتفاعات ناحیه سیملا در هند بهطور گستردهای میروید.
2. گونهAsplenium ruta -muraria L . این گیاه به فرانسویRue de muraille وCapillaire blanc وDoradille des murailles و به انگلیسیWall rue وWall spleenwort وWhite maiden hair گفته میشود. در برخی کتب نام فارسی آن را «جگرداروی سدابی» ذکر کردهاند که ظاهرا ترجمه ناقصی از نام انگلیسی آن است.
گیاهی است چندساله نسبتا بلند به بلندی 100- 50 سانتیمتر. برگهای آن مرکب ولی بینظم است، برگچهها با بریدگی زیاد، دمبرگ آنها سبزرنگ و بلند است. این گیاه در امریکا، اروپا، شمال افریقا و در آسیا در هند در کشمیر و در روسیه در سیبری و در ایران انتشار دارد. در ایران در دره کرج، دامنههای البرز، در شمال ایران در گرگان و در آذربایجان در قرهداغ بهطور خودرو انتشار دارد. خواص درمانی آن تا حدودی شبیه پرسیاوشان است. در هند از این گیاه برای سرفه و نرم کردن سینه و باز کردن انسداد مانند جانشین پرسیاوشان تجویز میکنند. از برگهای آن برای معالجه نرمی
ص: 157
استخوان در بچهها[241] استفاده میشود.
3. پرسیاوشان سیاه، در برخی کتب این گیاه را «جگرداروی سیاه» ذکر کردهاند. به فرانسویCapillaire noir و به انگلیسیBlack spleenwort گفته میشود. نام علمی آنAsplenium adiantum nigrum L . میباشد. گیاهی است چندساله، برگهای آن مرکب به طول حدود 10 سانتیمتر، برگچههای این برگها نیز تقسیمشده و بریده است.
دمبرگها دراز به رنگ سیاه براق است. بلندی گیاه در حدود 40- 10 سانتیمتر میباشد. این گیاه روی دیوارهای مخروبه مرطوب و در نقاط سایهدار و در اراضی سنگلاخی و در خاکهای سیلیسی میروید. در ایران در مازندران، رشت و آذربایجان در قرهداغ و حسنبیگلو دیده میشود. در هند نیز در کشمیر در ارتفاعات 2500- 1500 متر از سطح دریا میروید.
از نظر خواص دارویی در هند از گیاه که تلخ است به عنوان داروی مدر و ملین استفاده میشود. دمکرده آن برای رفع ناراحتیهای چشم تجویز میشود و داروی مؤثری برای معالجه ناراحتیهای طحال و یرقان است. خوردن دمکرده آن در زنها موجب عقیم شدن میشود، در اروپا از جوشانده 50- 20 گرم از برگ و سرشاخههای جوان گیاه در صد گرم آب به عنوان قاعدهآور و داروی نرمکننده سینه استفاده میشود.
4. گونه دیگری از این گیاه را که در بعضی کتب فارسی با نام «چترک» و در کتب سنتی با نام «حشیشة الطحال» ذکر میشود به فرانسویCeterach officinal وDorade وDoradille d'Espagne و به انگلیسیStone -fern وSclay spleenwort مینامند. نام علمی آنHemidictyum ceterach L . و یاAsplenium ceterach L . و یاCeterach officinarum Wild . میباشد. در بعضی مدارک نام اصلی این گیاه راCeterach officinarum DC . نیز ذکر کردهاند.
گیاهی است چندساله، برگهای آن کمی ضخیم به رنگ سبز تیره، زیر برگها پوشیده از فلسهای خرماییرنگ، تقسیمات برگ به شکل دندانههای قوسیشکل موجی است که در کنار آنها تار وجود دارد. این گیاه روی دیوارها و در جاهای سنگلاخ مناطق مدیترانهای میروید. در هند در کشمیر و پنجاب و تا ارتفاعات 3000 متر دیده میشود. در ایران در مناطق شمالی ایران در رشت روی دیوارها و در
ص: 158
پرسیاوشان
دره سفیدرود و در مازندران، آذربایجان، کردستان، لرستان و در جنوب ایران در شهبازان و کشور و بیشه در ارتفاعات 1200- 1000 متر از سطح دریا دیده میشود.
در هند این گیاه به عنوان مدر، قابض و در رفع ناراحتیهای طحال تجویز میشود.
در استعمال داخلی به صورت دمکرده 5 گرم گیاه خشک در صد گرم آب جوش مخلوط با نعنا به عنوان قابض و در استعمال خارجی به صورت ضماد یا مرهم برای خرد کردن سنگ مثانه و کلیه و معالجه زردی و یرقان مفید است. مصرف درازمدت این دارو برای قلب و ریه مضر است لذا باید توأم با صمغ عربی خورده شود و در مواردی که روی مثانه عوارض جانبی دارد، میتوان با خوردن عسل رفع عوارض نمود. مقدار خوراک از گیاه خشک و برگهای آن 5- 3 گرم مخلوط با آب عسل است.
ص: 159
سنگ حنا
اشاره
از گلسنگها میباشد. به فارسی «لیکن» و «سنگ حنا» و «گلسنگ» و در کتب طب سنتی با نامهای عربی آن «حزاز» و «حزاز الصخر» آمده است. به عربی مصری «حناء الفریش» نامند. به فرانسویCetraire d'islande وLichen d'islande وMousse d'islande و به انگلیسیIceland moss گفته میشود. گیاهی است از گلسنگها، نام علمی آنCetraria Islandica Ach . و مترادفهای آنLichen islandicus L . وPhysica islandica DC . میباشد.
مشخصات
حزاز یا سنگ حنا گل سنگی است دارای ریشههای پهن و منبسط روی سنگ شبیه برگ. انشعابات آن با کنارههای قوسی و مژهدار است. رنگ قسمت فوقانی اعضای این گلسنگ سبز زیتونی یا قهوهای مایل به سبز ولی رنگ سطح زیرین آن خاکستری روشن است. وقتی به قسمت علفی شکل آن دست مالیده میشود به نظر چرمی و خشن میرسد. طعم آن تلخ و لعابدار و دارای بویی ضعیف میباشد.
این گلسنگها چون برای اولین بار در مناطق کوهستانی شمال اروپا و امریکای شمالی دیده شده به گلسنگ ایسلند معروف شده است، ولی عملا در سایر مناطق سرد دنیا نیز روی سنگها میروید.
در روی اعضای برگیشکل این گلسنگها لکههای قرمزی به قطر 5- 4 میلیمتر
ص: 160
دیده میشود که اسپرها یا هاگهای گلسنگ در آن قرار دارد.
همانطورکه در بخش گیاه شیرزا گفته شده، گلسنگها روییدنیهایی هستند که از اتحاد و همزیستی یک قارچ (از آسکومیستها) و یک جلبک از جلبکهای سبز یا کبود به وجود میآید.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در حزاز وجود مقدار زیادی (حدود 70 درصد) هیدرات کربن شبیه نشاسته به نام لیکنین 242] و ماده دیگری همراه آن به نام ایزولیکنین 243] تأیید شده است و علاوه بر آن دارای هیدراتهای کربن محلول در آب است که از هیدرولیز آنها قندهای دکستروز و گالاکتوز و مانوز حاصل میشود. در حزاز علاوه بر موارد فوق چند اسید به نام اسید پروتولیکنستریک 244]، اسید فوماریک 245]، ماده سترارینین 246]، مواد ازته، چربی و ... وجود دارد.
از گیاه در حدود 3- 2 درصد نیز اسید ستراریک 247] که اسید تلخی است به دست میآید.
خواص- کاربرد
علت اینکه گلسنگ را حزاز میگویند به این جهت است که یکی از خواصش معالجه بیماری حزاز است (حزاز یا قوبا بیماری پوستی خارشداری است و نوعی ازExanthema و یاTetter میباشد).
گلسنگ حزاز را اگر به دست بمالند دست رنگ حنا میگیرد و به این جهت آن را سنگ حنا مینامند.
اگر گلسنگ حزاز را در آب 24 ساعت بخیسانند تلخی آن کاسته میشود و مرسوم است که در آلمان این گیاه به عنوان مقوی برای دوران نقاهت بیماری، رفع
ص: 161
سرفه، ناراحتیهای ناشی از یبوست، آسم مرطوب، تقویت مسلولین طی دوران معالجه، رفع لاغری، قطع اسهالهای مزمن و رفع زردی دختران جوان به کار میرود و در اغلب موارد نیز مانند شیرزا برای ازدیاد ترشح شیر مفید است.
از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گلسنگ حزاز سرد و خشک است.
اگر گلسنگ ایسلند را 24 ساعت در آب بخیسانند ماده غذایی مقوی و مفیدی به دست میآید و از نظر هیدرات کربن نشاسته مانندی که دارد، دارای نصف ارزش غذایی آرد گندم است.
تهیه جوشانده حزاز: لیکن ایسلاند 10 گرم، آب صاف 1000 گرم. لیکن را در آب مدت کمی جوشانده و آب آن را دور میریزند و با آب سرد میشویند تا ماده تلخ آن گرفته شود و بعد آنقدر آب میریزند که پس از مدت یک ساعت جوشیدن در حدود 1000 گرم جوشانده به دست آید و آن را صاف میکنند. اگر در نظر باشد ماده تلخ آن برای تقویت معده محفوظ بماند لیکن را بدون شستن و بدون دور ریختن آب جوشانده اول برای مدت یک ساعت میجوشانند و صاف میکنند. مقدار لیکن را در این جوشانده تا 60 گرم نیز میتوان رسانید. این جوشانده را ظرف روز فنجان فنجان میخورند، ملین است و نرمکننده سینه و هرچه بیشتر ماده تلخ داشته باشد بیشتر مقوی معده است.
تهیه ساکارور(Saccharure) از حزاز: (ساکارور داروی جامدی است و نوعی قند طبی است) لیکن ایسلاند یک واحد، قند سفید یک واحد، آب به مقدار کافی.
ابتدا لیکن را چندین بار با آب سرد بشویند تا تلخی آن گرفته شود، سپس با مقدار کافی آب به مدت یک ساعت بجوشانند و با فشار صاف کنند و بگذارند تهنشین شود. و صاف روی آن را برداشته و قند را به آن بیفزایند و در حمام ماریه تبخیر کنند تا در حد غلظت خمیر درآید و سپس آن را در بشقابها پهن کنند و در گرمخانه بخشکانند و نرم بسایند و به عنوان قند طبی در موارد مختلف مصرف نمایند.
جوشانده ساکارور حزاز: 6- 3 گرم ساکارور لیکن در 1000 گرم آب جوش حل کنند و در عرض روز بتدریج میل نمایند. در موارد زکامهای ریوی و برونشیت مزمن بسیار مفید است.
لرزانک حزاز: ساکارور لیکن 75 گرم، قند سفید 75 گرم، آب صاف 50 گرم و عرق بهارنارنج 10 گرم. ساکارور و قند و آب را مخلوط کرده بجوشانند و در ظرفی ابتدا عرق بهارنارنج و سپس جوشانده را روی آن بریزند و این لرزانک را مانند داروهای سینه مصرف کنند.
ص: 162
منداب شتری
اشاره
در کتب مختلف فارسی با نامهای «منداب شتری»، «کتنجک» و «مواغرون» نام برده شده است.
به فرانسویCameline وSesame d'Allemagne و به انگلیسیCamelina وGold of pleasure گفته میشود. گیاهی است از خانواده شببوCruciferae ، نام علمی آنCamelina sativa (L .) Crantz . و مترادفهای آنAlyssum sativum Scop . وMyagrum sativum L . از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است.
مشخصات
گیاهی است یکساله علفی دارای ساقه استوانهای شاخه شاخه به بلندی 70- 40 سانتیمتر. گلهای آن زرد روشن. برگهای آن باریک، دراز و ساقه آغوش است. میوه آن گلابی شکل کوچک دارای رگهای باریک محتوی دانههای بسیار ریز میباشد. هر دانه تخممرغی شکل دراز خیلی کوچک که یک شیار در وسط آن قرار دارد، ابتدا به رنگ زرد و پس از مدتی که کهنه شد به رنگ قرمز درمیآید. دانههای منداب شتری در حدود 35- 25 درصد روغن ثابت دارد.
برای تکثیر منداب شتری بذر آن را در بهار میکارند. بیشتر خاکهای سبک و کمعمق را دوست دارد. در مدت کوتاهی (100- 90 روز) گیاه میرسد و پس از آن میتوان زمین را آماده نمود و کود داد و محصول دیگر مناسبی در آن کاشت. در
ص: 163
منداب شتری مزروع
1. گل 2. میوه
اوایل پاییز همینکه ساقهها زرد شده و اولین قسمت دانهها میرسند، محصول برداشت میشود و پس از خشک شدن، ساقههای آنها را کوبیده و دانهها را برداشت مینمایند.
روغن حاصله از دانهها از روغنهای سیکاتیو است و در نقاشی و صابونسازی مصرف دارد. کنجاله آن پس از روغنگیری نیز چون دارای حدود 34 درصد مواد ازته و حدود 5 درصد ازت و 5/ 8 درصد مواد متفرقه میباشد به عنوان کود شیمیایی مصرف میشود. محصول بذر آن در زراعتهای خوب 5/ 1 تن در هکتار است.
این گیاه در اغلب مناطق اروپا و هند و روسیه و سایر جمهوریهای شوروی سابق کاشته میشود. در ایران این گیاه بهطور وحشی در آذربایجان و دیلمان و در برخی مناطق غرب ایران از جمله در همدان میروید.
ترکیبات شیمیایی
دانههای گیاه در حدود 35- 25 درصد روغن ثابت دارد که رنگ آن زرد و بوی
ص: 164
آن شبیه بوی سیر است و پس از گرفتن روغن کنجاله دانهها که دارای مواد ازته و ازت و مواد معدنی قابل ملاحظهای است، برای تقویت خاک مصرف میشود.
خواص- کاربرد
روغن منداب شتری در صابونسازی مصرف دارد و صابونی که با آن ساخته میشود برای لطافت پوست مؤثر است. دانههای گیاه لعابدار و ملین است و با خوردن مقدار محدودی از آن چون لعاب تولید میکند، موجب سهولت تخلیه میگردد و در درمان بواسیر اثر مفید دارد. در استعمال خارجی برای رفع ترک پوست دست و نرم کردن پوست مفید است.
ص: 165
چوبلمه
اشاره
به فارسی «چوبلمه»، به فرانسویSanicle یاSanicule و به انگلیسیSanicle وWood march گفته میشود. گیاهی است از خانواده چتریانUmbelliferae ، دارای گونههای مختلفی است. نام علمی گونهای که در ایران میرویدSanicula europea L . میباشد. گونههایی که در چین انتشار دارندS .coerulescens Franch وS .lamelligera Hance و مترادف آنS .satsumana Maxim . هستند که در چین مصارف دارویی وسیعی دارند.
مشخصات
گیاهی است چندساله به ارتفاع 70- 50 سانتیمتر. برگهای آن براق به رنگ سبز تیره، معمولا بهطور گروهی در پایین ساقه و ناحیه یقه میباشد. هر برگ پنجهای نوکدار است. گلهای آن سفیدصورتی است که در تابستان ظاهر میشود.
گیاه چوبلمه در مناطق جنگلی مختلف اروپا و آسیا میروید. گونههای متعددی از آن در چین میروید که مصارف دارویی دارند. در ایران در شمال جنگل علیبولاغ، درگز و در مازندران در دره تالار ساری و پل سفید دیده میشود و معمولا در مناطق مرطوب میروید.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در برگ و ساقههای زیرزمینی گیاه کمی اسانس و یک ماده تلخ و مواد رزینی و یک ساپونین است.
ص: 166
چوبلمه
خواص- کاربرد
گیاه چوبلمه برای جلوگیری و قطع خونریزی و اخلاط خونی و رفع خون در ادرار مصرف میشود. در چین گونهS .Coarulescens را له کرده به صورت ضماد برای ضد عفونی کردن زخمهای بد به کار میبرند و از تنطور گونهS .lamelligera برای افزایش گردش خون میخورند [چئو]. جوشانده گیاه برای رفع سرفه و ناراحتیهای ریه خورده میشود. این دارو قابض است و در چین فروش وسیعی دارد [هو]. دمکرده 40 گرم از برگ و گل گیاه در هزار گرم آب جوش به مقدار 3- 2 فنجان خورده میشود و غرغره آن برای کاهش درد گلو و ورم لثه مفید است.
جوشانده 50- 40 گرم گیاه خشک در هزار گرم آب برای شستوشو و ضد عفونی کردن زخم مصرف میشود.
ص: 167