گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد دوم
گوش موش





اشاره

در کتب طب سنتی «اذن الفار» گفته می‌شود. به فرانسوی‌Parietaire وHerbe des murailles وParietaire officinale و به انگلیسی‌Pellitory وWall wort گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Urticaceae ، نام علمی آن‌Parietaria officinalis L . و مترادف آن‌Parietaria erecta M .K .Deutsch می‌باشد.

مشخصات

گوش موش گیاهی است چندساله با ساقه‌ای کمی قرمزرنگ افراشته به بلندی حدود 50 سانتی‌متر، خیلی کم‌شاخه. برگها تخم‌مرغی کامل ساده کمی دراز نوک‌تیز با دمبرگ کوتاهی به ساقه متصل می‌باشند. این گیاه پوشیده از کرک و گلهای آن ماده و نر می‌باشند (یک گل ماده و دو گل کامل) در کنار برگ. میوه آن فندقه و چهارگوشه است.
گوش موش در پای دیوارهای کهنه و جاهای متروک می‌روید. در اروپا و آسیا انتشار دارد. در ایران در شمال کشور در آمل، بندر گز، آستارا، لاهیجان و در خراسان روی سنگهای آهکی و در آذربایجان در قسمتهای سایه جنگلهای علی‌بولاغ دیده می‌شود.
گونه گوش موش دیگری با نام‌P .judaica L . که بعضی از گیاه‌شناسان آن را
ص: 168
گوش موش
مترادف باP .officinalis L . می‌دانند در اطراف تهران، ری، فرح‌زاد، جاجرود، اراضی سنگی ریگزار کرج و در آذربایجان و در دیلمان، چهریق و در سواحل بحر خزر، در مرکز در کوه صفه اصفهان، در غرب در کوه رزوند اراک، در جنوب اطراف دریاچه مهارلو نزدیک شیراز و در دشت ارژن، در کرمان در اراضی خشک طاغ‌علی و در آخر در بلوچستان دیده می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی گیاه دارای مقدار زیادی لعاب و مقداری نیترات پتاسیم است که خاصیت مدر به آن می‌دهد.

خواص- کاربرد

گیاه گوش موش با طعم کمی شور، ملین و مدر است. خوردن دم‌کرده 20 گرم گیاه خشک در یک لیتر آب جوش آن با کمی قند به صورت شربت برای ضد عفونی مجاری ادرار و ازدیاد ترشح ادرار مفید است، به همین دلیل در برخی از انواع استسقا نیز مؤثر است. در استعمال خارج از له‌شده گیاه برای تسکین درد و ناراحتی بواسیر استفاده می‌شود.
ص: 169

زرنباد

اشاره

در کتب سنتی با نامهای عربی «زرنباد»، «زرنبا» و «عرق الکافور» آمده است.
ساقه زیرزمینی گیاهی است که به فرانسوی‌Zerumbet گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده زنجبیل‌Zingiberaceae ، نام علمی آن‌Zingiber zerumbet (L .) Sm . می‌باشد.
توضیح: در مدارک علمی طب گیاهی هند نام علمی گیاه راZingiber zerumbet Rosc .ex Sm . می‌نویسند.
در شرفنامه منیری آمده است که زرنباد ریشه گیاهی است که به هندی کچور نامند.
در صورتی که در اسناد علمی هند نام کچوری را برای زدوار با نام علمی‌Curcuma zedoaria Rosc . ذکر می‌کنند.
این اختلاط بین زرنباد و زدوار در اغلب مدارک لغتنامه‌های فارسی وجود دارد، در صورتی که این دو گیاه مختلف هستند و برای زدوار نیز شرح مفصلی در جلد پنجم این کتاب مندرج است که پس از انتشار ملاحظه می‌شود.

مشخصات

زرنباد بیخ گیاهی است کمی معطر. سطح خارجی آن غباری و تیره و مغز آن مایل به زردی و طعم آن تند و کمی تلخ است. انواعی که بوی آن ضعیف و کمی شیرین باشد، نوع نامرغوب آن می‌باشد. به‌طور کلی از نظر تجارتی دو نوع است، نوعی از آن
ص: 170
کمی از قطعات زنجبیل بزرگتر و تندتر و بوی آن شبیه بوی زنجبیل و از آن کمی بوی کافور متصاعد می‌شود.
این نوع را پس از خارج نمودن از زمین تمیز نموده، جوش داده و خشک می‌نمایند. نوع دیگر ضخیم و بلندتر است و پس از بیرون آوردن از زمین آن را تمیز کرده و جوش می‌دهند سپس آن را ورق ورق کرده خشک می‌نمایند که زودتر خشک شود. گیاه آن دارای برگهای بلند غلاف‌وار به طول حدود یک متر و به عرض 12- 10 سانتی‌متر شبیه برگ زردچوبه و از برگ زنجبیل بزرگتر است. گلهای آن به رنگ زرد و مجتمع به صورت سنبله است. وطن این گیاه هندوستان و چین می‌باشد و نیروی دارویی ریشه آن تا سه سال باقی می‌ماند.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در بیخ زرنباد(Z .zerumbet) اسانس روغنی فرّار وجود دارد. از ساقه زیرزمینی آن ماده زرومبون 248] جدا شده است. ماده زرومبون که یک مونوسیکلیک سسکی‌ترپن‌کتون 249] است در محیط(in vitro) رشد باکتری‌های مایکروکوکوس پیوجینس واریته‌اورئوس 250] و همچنین مایکوباکتریوم توبرکولوزیس 251] را متوقف می‌کند. یعنی نوعی آنتی‌بیوتیک است.

خواص- کاربرد

در هند زرنباد در تمام موارد از نظر خواص جانشین زنجبیل است. در هندوچین زرنباد را در الکل خیسانده و به عنوان مقوی و محرک و تصفیه‌کننده خون و خون‌ساز مصرف می‌کنند و به علاوه تا دو هفته پس از زایمان برای رفع ضعف و سرگیجه استعمال می‌شود و له‌شده و کوبیده آن را برای رفع تشنج بر سر بچه‌ها می‌اندازند. اگر ضماد له‌شده آن را روی شکم بچه بیندازند برای رفع تب مفید است [می‌نات . در فیلیپین از جوشانده آن در استعمال داخلی برای معالجه آسم می‌خورند و در استعمال خارجی جوشانده غلیظ آن را مانند روغن مالیدنی در مواضع
ص: 171
روماتیسمی برای تسکین درد روماتیسم می‌مالند [کوئی‌زمبینگ . در گینه جدید این گیاه نقش مهمی در تمام مراسم و تشریفات مذهبی مردان دارد و زنان را عقیم می‌کند [جیرارد بارو]. و اما طبق نظر حکمای طب سنتی زرنباد دارای طبیعتی گرم و خشک است و از نظر خواص معتقدند که فرح‌آور و مقوی دل، دماغ، معده و برای افزایش نیروی جنسی مفید است. تریاق زهر جانوران سمی است و قی را بند می‌آورد و مدر است و قاعده‌آور و مسهل سودا می‌باشد و برای سرفه سرد و بلغمی، خفقان، گاز و بادهای رحم و شکم‌روش اطفال مفید می‌باشد. خوردن آن برای تحریک جنسی و در دهان نگه داشتن آن برای درد دندان نافع است.
جویدن آن برای تسکین سرفه سرد مزمن و رفع بوی سیر و پیاز از دهان مفید است. ضماد تازه آن برای تحلیل ورمهای سرد و تسکین درد آن، مالیدن آن به موی سر برای جلوگیری از ریزش مو نافع است.
برای قلب مضر است و از این نظر باید با بنفشه خورده شود. مقدار خوراک آن از 4- 2 گرم است.
جانشین آن از جهت ایجاد فرح و نشاط، بوزیدان و درونج است و در مورد دفع زهرها و سموم هم‌وزن آن درونج و نصف وزن آن دانه ترنج کوبیده و نصف وزن آن طرخشقوق می‌باشد.
تمام انواع گیاهانی که فوقا نام برده شد شرح آنها در جلدهای مختلف این کتاب آمده است.
ص: 172

خاکشیر

اشاره

در کتب طب سنتی آن را نوعی از تودری ذکر می‌کنند و در برخی کتب با نامهای «خبه»، «شفتره»، «بذر الخمخم» و «بزر الخمخم» آمده است. در عین حال در بعضی کتب دیگر «بذر الخمخم» را برای تودری ذکر می‌کنند. در اصفهان «خاکشی» و در مازندران گیاه آن را «شلم‌بی» گویند و نام عمومی آن نیز «خاکشیر» است. به فرانسوی‌Semence de sisymbre وSemence de velar و به انگلیسی‌London rocket گویند و گیاه آن را به فرانسوی‌Herbe de St sophis وSisymbre می‌نامند. گیاهی است از خانواده‌Cruciferae و نام علمی آن‌Descurainia sophia (L .) webb . و مترادفهای آن‌Sisymbrium sophia L . می‌باشد.

مشخصات

گیاهی است یکساله یا دوساله به بلندی حدود 80 سانتی‌متر قسمت پایین گیاه دارای پوششی از کرک و بالای گیاه بدون کرک و در بعضی موارد تمام گیاه بدون کرک است و برگها دارای بریدگی‌های عمیق و 3- 2 بار تقسیم شده است. گلهای آن زردرنگ است. میوه خورجین درازی می‌باشد به طول 35- 15 میلی‌متر و عرض یک میلی‌متر به حالت راست و در داخل غلاف خورجین دانه‌ها قرار دارند. تخم آن ریز کمی دراز و در دو رنگ است یکی مایل به قرمز و طعم آن کمی تلخ و دیگری به رنگ قرمز تیره است.
ص: 173
این گیاه در اغلب مناطق چین می‌روید و معمولا از شانگهای و پکن تخم آن به داروخانه‌های سرتاسر چین صادر می‌شود.
در هندوستان در قسمت هیمالیای معتدله از کشمیر تا کومائون در ارتفاعات 4000- 1600 متر و ارقامی از آن در پاکستان در پیشاور می‌روید. در ایران گونه یادشده در کلاک کرج، بین تهران و سمنان، توچال دماوند، لشگرک و در مناطق شمالی ایران در مازندران و سایر مناطق شمالی انتشار دارد.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در دانه خاکشیر روغن چرب یافت می‌شود و در این روغن چرب مواد لینولئیک اسید[252]، لینولنیک اسید[253]، اولئیک اسید[254]، اروسیک اسید[255]، پالمی‌تیک اسید و استئاریک اسید[256] مشخص شده است. در اسانس روغنی که از تقطیر تخم با بخار تهیه می‌شود مواد بنزیل 257]، آلیل 258]، پروپنیل- ایزوتیو- سیانات 259] و همچنین آلیل دی‌سولفید[260] [باسلاس یافت می‌شود]M .P .E .SE .A[ .
در گزارش بررسی‌های دیگری درباره ترکیبات شیمیایی خاکشیر چنین آمده است:
در تخم خاکشیر یک اسانس روغنی فرّار وجود دارد که دارای ایزوتیوسیانات 261]، آلیل ایزوتیوسیانات 262] و آلیل دی‌سولفید[263] می‌باشد. در تخم خاکشیر روغن چرب ثابت وجود دارد که شامل لینولنیک اسید، لینولئیک اسید، اولئیک اسید، اروسیک اسید، پالمیتیک اسید و استئاریک اسید می‌باشد. این روغن از نوع نیمه‌خشک است.
مقدار اسانس روغنی فرّار تخم خاکشیر در حدود 025/ 0 درصد می‌باشد]S .G .I .M .P[ .
گیاه خاکشیر پس از مالش دارای بوی تند نامطبوع و طعم زننده‌ای می‌باشد که این در اثر وجود یک آلکالوئید فرّار در آن است G .I .M .P[ .
ص: 174
خاکشیر 1. یک گیاه کامل کمی کوچکتر از طبیعی 2. گل (5 برابر طبیعی)
ص: 175

خواص- کاربرد

در چین از تخم خاکشیر به عنوان ملین و تب‌بر و برای تسکین التهاب پوست از جمله کهیر استفاده می‌شود.
در هندوستان از گلها و برگهای گیاه به عنوان قابض و داروی رفع کمبود ویتامین‌C استفاده می‌شود. تخم خاکشیر که تلخ است را برای نرم کردن سینه و به عنوان تونیک و در موارد برونشیت به عنوان تب‌بر و در موارد اسهال خونی استفاده می‌کنند. تخم خاکشیر را برای دفع کرم معده و در موارد سنگ کلیه نیز می‌خورند. مرسوم است 8 گرم از تخم خاکشیر را با شربت قند مخلوط کرده و برای کاهش تب و کهیر بلع می‌کنند.
اما از نظر حکمای طب سنتی ایران، خاکشیر از نظر طبیعت گرم و تر است و از نظر خواص معتقدند که برای تقویت معده و هاضمه و ازدیاد اشتها و برای رفع گرفتگی آواز و روشن شدن رنگ چهره مفید است، ضمنا برای کاهش حدت سرخجه، سرخک، جدری یا آبله و شری (مخملک) می‌خورند، نافع است. اگر حدود 6 گرم از آن خورده شود برای اخراج اخلاط سینه و ریه مفید است و اگر مخلوط با شیر خورده شود برای باز شدن رنگ چهره و افزایش نیروی جنسی نافع است. معمول است که آن را در آب یا شیر و به‌هرحال با شکر شیرین کرده به صورت شربت می‌خورند. اگر تخم خاکشیر را سنگ‌شو نموده و با گلاب یا آب خالص بجوشانند تا شکفته شود و قدری از آن بخورند قی‌آور است و از آن در موارد مسمومیت که لازم است قی آورده شود استفاده می‌شود. شیافی که از تخم خاکشیر تهیه شود و در مهبل گذارند برای التیام زخم رحم و کمک به وضع حمل مفید است. در برخی مزاجها خوردن خاکشیر ایجاد سردرد می‌کند، در این موارد باید با کتیرا خورده شود. مقدار خوراک آن 10- 8 گرم است.
به دانه‌های دو گیاه دیگر نیز خاکشیر گفته می‌شود، یکی به نام علمی‌Sisymbrium irio L . که در اطراف تهران در بوشهر و بلوچستان می‌روید و دیگری‌Erysimum repandum L . که آن هم گیاهی است یکساله و در اطراف تهران، شمال رودبار، مزارع لاهیجان، مزارع غلات منطقه ایسپیلی‌ییلاق و در آذربایجان در امیرآباد و ابراهیم‌آباد و در غرب در خرم‌آباد، کرمانشاه و در چمنزارهای اطراف بوشهر می‌روید که از تخم آنها به عنوان تخم خاکشیر و با خواص مشابه با آن استفاده می‌شود.
ص: 176

هندوانه ابو جهل

اشاره

به فارسی «هندوانه ابو جهل» و «خربزه روباه» و در کتب طب سنتی با نامهای «حنظل» و «مرارة الصحاری» و «علقم» نام برده می‌شود. به فرانسوی‌Coloquinte و به انگلیسی‌Bitter cucumber وColocynth گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Cucurbitaceae ، نام علمی آن‌Citrullus colocynthis (L .) Schrad . و مترادف آن‌Cucumis colocynthis L . از طرف گیاه‌شناسان مختلف نامگذاری شده است.

مشخصات

گیاهی است چندساله، ساقه‌های آن گسترده روی زمین و یا پیچک‌دار و بالارونده، برگهای آن متناوب بسیار بریده و دارای بریدگی‌های ثانوی و در نهایت کناره برگها نیز با دندانه پهن پوشیده از تار و به رنگ سفید پنبه‌ای است.
گلهای آن نر و ماده جداگانه روی یک پایه به رنگ زرد نارنجی است. میوه آن مدور به رنگ زرد به بزرگی یک پرتقال، پوست آن نازک و سخت و مغز داخل آن سفید شامل تخمهای متعدد سفیدرنگ بیضی شکل است.
این گیاه در بوشهر، بلوچستان، جاده تفرش، در جزیره قشم می‌روید. اطراف و مغرب تهران و در مناطق بایر مرکزی دیده شده است.
ص: 177

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه وجود یک ماده تلخ و گلوکوزید کولوسنتین 264] و کولوسنتتین 265] گزارش شده است. ریشه آن دارای مواد آلفا- الاترین 266]، هنتریاکونتان 267] و چند ساپونین می‌باشد. در تخم آن روغن ثابت (حدود 15 درصد) و یک فیتوسترولین 268]، دو هایدروکربن 269]، یک ساپونین، آلکالوئید، گلی‌کوزید و تانن یافت می‌شود. در گوشت داخل میوه مواد آلفا- الاترین، هنتریاکونتان، یک فیتوسترول و مخلوطی از چند اسید چرب وجود دارد]G .I .M .P[ .
در گزارش بررسی‌های دیگری از گوشت رسیده بدون پوست میوه آن روغن تلخی به نام سیت‌بیتول 270] جدا شده است. عصاره گوشت رسیده حنظل یا آب حنظل دارای آلفاالاترین، سیترولین 271]، سیترولن 272] و سیترولیک اسید[273] می‌باشد. در گوشت تازه و در تخم حنظل وجود گلوکوز و آلفا پینوسترول 274] و مواد تلخ متبلور تأیید شده است.
از میوه نارس آن پی- هیدروکسی بنزیل متیل استر[275] جدا شده است.
عصاره گوشت حنظل یا آب هندوانه ابو جهل آنتی‌بیوتیک مقتدری بر ضد برخی میکربها می‌باشد، از جمله بر ضد سالمونلا تایفوزا[276]، کوراینه‌باکتریوم دیفتریا[277]، اشری‌چیاکولی 278]، استافیلوکوکوس اورئوس 279] و در آخر سالمونلا شوتمولری 280] [عامل ایجاد تب پاراتیفوئید] به ترتیب ضعیف‌تر و کمی مؤثر است و برای مبارزه با سالمونلا پاراتایفی 281] بسیار مؤثر می‌باشد.
توضیح:
- سالمونلا تایفوزا، عامل بیماری تیفوئید است.
ص: 178
- کوراینه باکتریوم دیفتریا، عامل بیماری دیفتری در انسان است که آن را دیفتریا باسیلوس 282] و کلبس لوفلر باسیلوس 283] هم می‌نامند.
- اشری‌چیاکلی، باسیل روده کولون است. ما دام که در بستر روده کولون قرار دارد بیماری‌زا نیست، ولی در خارج از بدن و یا در مجرار ادرار ممکن است موجب عفونت بشود. وجود این باسیل در شیر و یا در آب دلیل آلودگی شیر یا آب با فضولات است.
- سالمونلا شوتمولری و سالمونلا پاراتایفی عامل ایجاد تب پاراتیفوئید می‌باشند.

خواص- کاربرد

هندوانه ابو جهل بسیار تلخ و لعابدار است. میوه آن در طب سنتی به عنوان دارو مصرف می‌شود که در اواخر تابستان آن را چیده و خشک می‌کنند. طبق تجربه حکمای طب سنتی قدرت دارویی گوشت میوه آن اگر در پوست نگهداری شود تا 4 سال و اگر پوست آن را کنده و گوشت داخل آن را خشک کرده و نگهداری نمایند، تا دو سال است. میوه آن از نظر طبیعت طبق نظر حکما، خیلی خیلی گرم و خشک است و از نظر خواص مسهل بسیار قوی بلغم است و جاذب اخلاط بلغمی از اعماق بدن و عامل اخراج آنها می‌باشد. توصیه اطبا سنتی این است که چون درعین‌حال که مسهل قوی است، خراش‌دهنده شدید نیز می‌باشد، بنابراین حتی‌الامکان جز در موارد استثنایی که ناچار باشند معده و روده‌ها را بشدت تخلیه کنند از استعمال آن به عنوان مسهل خودداری شود. مثلا فقط در مورد برخی استسقاهای سخت ممکن است تجویز و زیر نظر پزشک مصرف شود.
حنظل آثار بخصوصی در روده بزرگ و در رحم دارد، لذا در ردیف داروهای قاعده‌آور محسوب می‌شود. در مواردی که خوردن آن طبق نظر پزشک توصیه شود برای امراض زیر مؤثر است.
برای بیماری‌های سرد سر مانند سردرد و درد شقیقه و فلج و لقوه و صرع و فراموشی مفید است. اگر گوشت آن را در روغن زیتون بجوشانند برای باز کردن گرفتگی‌های دماغی نافع است. مضمضه ریشه پخته آن که در سرکه پخته شده باشد،
ص: 179
برای درد دندان مفید است و اگر داخل میوه آن را خالی کرده در آن سرکه بریزند و بجوشانند و آن را مضمضه نمایند، برای درد دندان و تقویت لثه و روغن آن برای دردهای سرد و ریختن قطره روغن آن در گوش برای طنین و صدا در گوش و مالیدن آن به دندان برای رفع درد دندان مفید است. برای تهیه روغن آن مرسوم است دو قسمت از آب آن را با یک قسمت روغن کنجد و یا روغن زیتون مخلوط می‌کنند و با آتش ملایم می‌جوشانند تا آب آن برود و روغن بماند ولی نسوزد. مالیدن خاکستر میوه آن برای سیاه کردن چشم آبی مؤثر است. اگر میوه آن بتنهایی و یا با ادویه مناسب دیگر به مقدار مجاز و طبق توصیه پزشک خورده شود، برای بیماری‌ها و ناراحتی‌های معده، روده‌ها، کبد، کلیه، مثانه، رحم، درد مفاصل، استسقا، جذام و جلوگیری از ریختن مو مفید است و اگر گوشت آن را در آب عسل بپزند و بخورند مسهل کیموس غلیظ است. اگر میوه با پوست را در آب بجوشانند و آب حاصله را تنقیه نمایند، بیرای فلج، سیاتیک، درد سرین، پشت و کمر نافع است. شیاف آن مسهل قوی است و اگر شیاف در مهبل شود، جنین را سقط می‌کند. خوردن 4 گرم از روغن آن مسهل بلغم است و برای اخراج انواع کرم معده و روده مفید است. اگر تازه آن یافت نشود 100 گرم از گوشت خشک آن را بجوشانند و با 500 گرم روغن کنجد یا زیتون بپزند تا آب تبخیر شود و روغن بماند. پخته ریشه آن برای استسقا، تحلیل خون منجمد و رفع سمیت جانور گزنده مفید است.
یکی از حکمای طب سنت نقل می‌کند که شخصی که دو سه نقطه بدن او را مار گزیده بوده است فورا 8 گرم از ریشه پخته حنظل را خورد و صحت خود را بازیافت.
ضماد برگ آن که با آب و نشاسته تهیه شود، برای قطع خونریزی و تحلیل ورمها نافع است و پاشیدن آب دم‌کرده آن در خانه‌ها برای گریزاندن حشرات و کشتن کک و جلوگیری از تولید مثل و ازدیاد آنها مفید است. تخم حنظل مسهل و قی‌آور است و سرگیجه ایجاد می‌کند، ولی اگر آن را مکرر بشویند و در آب نمک بخیسانند تا تلخی آن از بین برود و آن را بکوبند و با شیر و خرما بجوشانند و بخورند آثار مفید دارد.
اگر حنظل را سوراخ کرده دانه‌های آن را بیرون آورند و روغن زنبق در داخل آن پر کنند و سوراخ آن را با قطعه‌ای از حنظل مسدود نمایند و آن را در داخل خمیر گذارده و بپزند تا چند جوش بخورد، خوردن آن و خضاب نمودن با آن برای سیاه کردن موی سر و جلوگیری از سفید شدن موی سر بسیار نافع است.
مقدار خوراک از گرد گوشت آن تا یک گرم است که در هوای سرد و فصل سرما
ص: 180
می‌توان مصرف نمود. اشخاص گرم‌مزاج باید از خوردن حنظل پرهیز کنند، زیرا برای آنها مضر است، موجب دل‌پیچه می‌شود، عمل نمی‌کند و ناراحتی، آشفتگی، سردرد، سرگیجه، ناراحتی معده و مقعده می‌آورد. ولی در سردمزاجان دهانه عروق را باز می‌کند و خون صالح جریان می‌یابد. در موقع خوردن حنظل توصیه این است که تنها خورده نشود و همیشه با صمغ عربی و یا کتیرا و یا نشاسته خورده شود و یا با جمع آنها مصرف شود. صمغ عربی عمل شدید آن را ضعیف و تعدیل می‌کند و کتیرا کمک به تأثیر متناسب آن می‌نماید. البته صمغ و کتیرا باید خیلی نرم ساییده شود که موجب دل‌پیچه و دل‌درد نگردد. جانشین حنظل برای مسهل، دانه کرچک است.
در هند: از میوه و دانه‌های آن به عنوان مسهل استفاده می‌شود و از ریشه آن نیز به عنوان مسهل و در موارد استسقا، یرقان، بیماری‌های مجاری ادرار و روماتیسم مصرف می‌شود.
ناسازگاری: جمع بین قلیاییات و املاح آهن با حنظل نباید کرد.
مقدار خوراک از گرد گوشت خشک حنظل از 1- 2/ 0 گرم است که با یک گرد بی‌اثر دیگر مخلوط و خورده شود و مقدار خوراک از عصاره حنظل 3/ 0- 1/ 0 گرم است، به‌طور حب.
تهیه گرد حنظل: گوشت حنظل را از پوست و تخم جدا کرده و در گرم‌خانه 40 درجه سانتی‌گراد می‌خشکانند و در هاون نرم ساییده و از الک داروسازی رد می‌کنند.
عصاره الکلی حنظل: ساییده گوشت حنظل 1 واحد، الکل 60 درجه 8 واحد، مدت ده روز گوشت حنظل را در 6 واحد از الکل بخیسانند و با فشار صاف کنند و تفاله را با بقیه الکل 3 روز بخیسانند و آن را هم با فشار صاف کنند و دو صاف‌شده را مخلوط نموده با کاغذ صافی صاف نموده در حمام ماریه از طریق تقطیر، الکل آن را می‌گیرند و در حد قوام عصاره نرم تبخیر بنمایند. مقدار خوراک از این عصاره از 3/ 0- 1/ 0 گرم است.
تهیه عصاره آبی حنظل خشک: گوشت حنظل خشک و بی‌تخم 1 واحد، آب صاف 6 واحد، اینها را مخلوط کرده بگذارند که مدت 3 روز حنظل خشک خیس بخورد، پس از آن با فشار صاف کرده و تفاله را از کاغذ بگذرانند و صاف‌شده آخرین را در حمام ماریه تا درجه خشکی لازم تبخیر نمایند. مقدار خوراک از 3/ 0- 1/ 0 گرم است.
دم‌کرده حنظل: 5 گرم گوشت خشک حنظل را مدت 5 دقیقه در 500 گرم آب
ص: 181
هندوانه ابو جهل 5 نوع مختلف
بجوشانند و صاف کنند و سپس 50 گرم شربت پوست نارنج و 5 گرم اتر سولفوریک به آن بیفزایند. از این دم‌کرده در موارد استسقا هر دو ساعت 3 قاشق کوچک بیاشامند و روی هم در عرض روز برحسب اثری که حاصل می‌شود از 12- 6 قاشق کوچک می‌توان مصرف نمود.
از نظر نوع بیماری استسقا، انطباق آن با این دارو، مقدار مصرف و سایر ملاحظات اصولا حنظل به هر شکلی باید زیر نظر و با توصیه پزشک مصرف شود.
گونه دیگری از این گیاه که آن را «حنظل کاذب» نامند، گیاهی است از خانواده‌Cucurbitaceae ، نام علمی آن‌Cucumis trigonus Roxb . و مترادف آن‌Cucumis ,pseudo -colocynthis Royle وCucumis callosus (Rottl .) Cogn . می‌باشد. در برخی مدارک این گیاه را به نام علمی‌Bryonia callosa Rottl . نام گذارده‌اند.

مشخصات

حنظل کاذب گیاهی است چندساله تمام قسمتهای آن از کرک غده‌ای پوشیده است. برگهای آن دایره‌ای پنجه‌ای دارای 5- 3 پنجه. گلهای نر آن به تعداد 3- 2،
ص: 182
درشت، منفرد و تخمدان آن پوشیده از تارهای پشم‌شکل است. میوه آن شبیه آلو کوچک کرکی کمی دراز تخم‌مرغی و دارای خطوطی در امتداد طولی میوه می‌باشد.
این گیاه در بلوچستان می‌روید و نام محلی آن «چی‌باروال» و «ملیا» می‌باشد.

خواص- کاربرد

گوشت میوه آن تلخ و مسهل قوی است. جوشانده ریشه‌های آن مسهل ملایمتری است. تخمهای آن خنک‌کننده، قابض و در موارد اختلالات صفراوی مفید است. از ریشه و برگهای آن در موارد مارگزیدگی استفاده می‌شود.
ص: 183

عشقه

اشاره

از پیچهای همیشه‌سبز است که سه گونه آن در جنگلهای شمال ایران وجود دارد و ارقام ابلق و زینتی آن نیز در باغهای شهرها کاشته می‌شود. به فارسی به‌طور کلی «عشقه» و انواع آن را «پاپی‌تال» و «داردوست» می‌نامند. در قسمتی از هند در بیهار آن را لبلاب نامند.
نامهای محلی آن در مناطق شمال ایران عبارت‌اند از: در آستارا و گرگان‌رود «داردوست، دردوس»، در رامسر «ولگان»، در شفارود «توی‌جلی»، در گیلان، نور، کجور و مازندران «دولگ، ولگم و بلگم»، در بعضی نقاط گیلان «تبج»، در لاهیجان «لشک»، در گرگان» بالو، و لو و بلوا»، و در تهران «پاپی‌تال».
در کتب طب سنتی با نامهای «عشقه» و «حبل المساکین» و «بقلة البارده» و «اخفاک» آمده است. به فرانسوی‌Lierre وBourreu des arbes و به انگلیسی‌Bentwood وIvy وEnglish ivy گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Araliaceae ، نام علمی گونه‌های مختلف آن و مشخصات آنها به شرح زیر است:
1. گونه‌Hedera colchica C .Koch . و مترادفهای آن‌H .coriaceae Hibb . وH .helix var colchica C .Koch . می‌باشد. به انگلیسی‌Bush ivy وPersian ivy نامند.
این عشقه در جنگلهای شمال ایران از آستارا تا رامیان گرگان انتشار دارد. دم‌برگ آن بلند و پهنه برگ چرمی، تخم‌مرغی و برگ کامل است. گلهای آن چتری زرد مایل
ص: 184
به سبز، میوه‌های آن ریز و سیاه‌رنگ است.
2. گونه‌Hedera helix L . به فارسق «عشقه» و «داردوست» گویند. به فرانسوی‌Lierre grimpant و به انگلیسی‌European ivy وCommon english ivy نامند.
این عشقه بومی آسیا و اروپا و شمال ایران است. برگهای آن کوچک و از درختان بالا می‌رود. گونه فوق دو واریته دارد: یکی درختی است که نام علمی آن‌Hedera helix var arborescens Hort . می‌باشد. این واریته درخت کوچکی است که از درختان دیگر بالا نمی‌رود و در باغهای تهران کاشته می‌شود. دیگری واریته ابلق است که نام علمی آن‌Hedera helix var souvenir de Marengo می‌باشد. این واریته عشقه ابلق زینتی و زیباست و برگهای آن ابلق کرم‌رنگ و درشت است و در باغها برای تزیین کاشته می‌شود. ابلق بودن این واریته در اثر باکتری و یا ویروس است.
3. عشقه گونه‌Hedera pastuchowii . این‌گونه بومی ایران و قفقاز و آسیای صغیر است و در جنگلهای مرطوب شمال ایران از آستارا تا گرگان انتشار دارد.
دمبرگها کوتاه و پهنه برگ قلبی‌شکل، نوک‌تیز و کمی دندانه‌دار است. طول برگ 20- 10 سانتی‌متر است.
تکثیر عشقه‌ها از طریق خوابانیدن شاخه‌های گیاه و یا از طریق قلمه است که در مورد گونه‌های مختلف انتخاب می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در گونه‌H .helix در هر کیلوگرم برگ گیاه در حدود 225/ 0 میلی‌گرم اکسیدارسنیک وجود دارد. در برگهای آن در حدود 10 درصد ساپونین و آلفا- هدرین 284] وجود دارد. از عصاره میوه‌های ریز سیاه آن گلوکوزید هلیکسین 285] گرفته می‌شود]G .I .M .P[ .
بررسی دیگری نشان می‌دهد که در برگهای عشقه، هدرین و چند ساپونوزید[286] یافت می‌شود و در گیاه انواع ویتامینها از جمله آلفا- کاروتن 287]، آلفا- توکوفرول 288]
ص: 185
شاخه عشقه با میوه‌های گروهی آن
وجود دارد. از روغن میوه‌های ریز سیاه آن اسیدهای چرب گرفته می‌شود]S .G .I .M .P[ .
در گزارش بررسی‌های دیگری آمده است که از ساپونین برگها که آلفا- هدرین است، پس از هیدرولیز هدراژنین 289]، ال- آرابینوز[290] و رامنوز[291] به دست می‌آید [کاریونه و کیمورا].
در ساقه‌ها و پیچکهای گیاه مواد هدرین 292]، هدراتانیک اسید[293] و اولئیک اسید یافت می‌شود.
ص: 186

خواص- کاربرد

در چین از ساقه‌های نازک و سبز آن جوشانده‌ای درست می‌کنند که در آن یکی دو گیاه دیگر نیز وارد می‌کنند و برای رفع سردرد و سرفه می‌خورند، به علاوه جوشانده گیاه معرق و در باز کردن عادت ماهیانه مؤثر است [چیو]. در ساقه‌ها و پیچکهای گیاه مواد سمّی وجود دارد در مصرف آن باید احتیاط کرد و زاید بر حد مجاز مصرف ننمود و زیر نظر پزشک مصرف کرد.
میوه‌های ریز و سیاه آن مسهل است و جوشانده گیاه از برگها و میوه آن به عنوان معرق، محرک و مسهل تجویز می‌شود. در مورد میوه آن حد اکثر 12- 10 عدد می‌توان مصرف نمود. در استعمال خارجی جوشانده برگ عشقه برای تهیه کمپرس به منظور رفع التهابهای پوست و التیام زخمها نافع است. از برگهای له‌شده عشقه مخلوط با کمی قند و دارچین و گرد ذغال مرهمی درست می‌کنند که در زخمهای دردناک آثار مفید دارد.
خیسانده برگ عشقه در سرکه برای کچلی به عنوان ضماد در صورتی که به‌طور مکرر تا یک هفته گذارده شود، خیلی مفید است.
جوشانده برگ عشقه خاصیت پاک‌کننده دارد و اگر پارچه‌های چرک تیره‌رنگ در آن جوشانیده و شسته شود خیلی خوب تمیز می‌شود.
در استعمال داخلی در دم‌کرده‌ها و جوشانده‌ها حد اکثر 5- 4 گرم برگ عشقه در یک لیتر آب مصرف شود. از گرد میوه آن به عنوان مسهل 5/ 1- 5/ 0 گرم مخلوط با عسل در یک پوسیون خوشمزه مصرف می‌شود.
ص: 187

سنبل الطیب

اشاره

به فارسی «سنبل الطیب» و «علف گربه» و در کتب طب سنتی «سنبل هندی» و «سنبل الطیب» نام برده شده است. به فرانسوی‌Valeriane officinale وHerbe aux chats و به انگلیسی‌Valerian وAll -heal گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Valerianaceae ، نام علمی آن‌Valeriana officinalis L . می‌باشد.

مشخصات

گیاهی است علفی چندساله بلند و عمودی و بلندی آن تا 2 متر است. ساقه آن استوانه‌ای دارای شیارهای عمیق و پرزدار است. برگهای آن متقابل و به برگچه‌های زیادی تقسیم می‌شود. هر برگ 11- 7 و گاهی بیشتر برگچه دارد. برگچه‌ها بیضی نوک‌تیز با قاعده پهن و دندانه‌دار است. گلها صورتی به‌طور گروهی در انتهای ساقه گل‌دهنده در اواخر بهار ظاهر می‌شود. از تمام اعضای گیاه اعم از اعضای هوایی و ریشه آن بوی مطبوعی متصاعد می‌شود که خیلی جالب و جاذب گربه است و گربه‌ها در اطراف گیاه روی زمین می‌غلطند و احساس لذت می‌کنند. ریشه‌های گیاه به صورت افشان به ساقه‌های زیرزمینی آن متصل است و به هم پیچیده می‌باشد و همین ساقه زیرزمینی و ریشه گیاه است که در طب سنتی به عنوان دارو مصرف می‌شود.
سنبل الطیب وحشی و صحرایی را معمولا سنبل الطیب صغیر گویند، زیرا پس از کاشتن و پرورش دارای ارتفاع بیشتر و ساقه‌های بلندتری می‌شوند ولی خواص طبی
ص: 188
ریشه سنبل الطیب وحشی بیش از ریشه سنبل الطیب پرورشی است، به همین دلیل و به علت اینکه سنبل الطیب به حالت وحشی به قدر کافی و زیاد می‌روید اصولا پرورش و کاشتن سنبل الطیب معمول نیست. برداشت ریشه سنبل الطیب غالبا در بهار قبل از رویش ساقه‌ها انجام می‌شود. معمولا ریشه از گیاهانی که سن آنها بیشتر از 3 سال باشد برداشت می‌شود. معمولا ساقه‌های زیرزمینی سنبل الطیب که پوشیده از ریشک است به قطعاتی به طول 5- 2 سانتی‌متر که قطر ساقه زیرزمینی در حدود یک سانتی‌متر است در بازار عرضه می‌شود. رنگ ریشه سنبل الطیب پس از خشک شدن قهوه‌ای تیره است، طعم آن تلخ و خوش‌بو و معطر می‌باشد. نکته جالب این است که ساقه زیرزمینی و ریشه سنبل الطیب که تازه کنده می‌شود دارای بو و عطر کمی می‌باشد ولی پس از خشک شدن عطر آن خیلی بیشتر می‌شود.
سابقا از ریشه گونه‌های مختلف سنبل الطیب عطری گرفته می‌شده که به نارد[294] معروف بوده است و در کتب طب سنتی نیز در بعضی مدارک نام نارد و ناردین برای ریشه سنبل الطیب ذکر شده است.
نارد گیاه دیگری از همین خانواده است که در این کتاب شرح آن با نام سنبل رومی آمده است.
سنبل الطیب معمولا در جنگلها و حاشیه جریانهای آب و یا کنار گودالها می‌روید.
در مناطق مختلف اروپا و آسیا در کشمیر هندوستان و در ایران به‌طور خودرو دیده می‌شود. در ایران این گیاه در بعضی مناطق شمال غربی ایران در میشوداغ، دیده می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در سنبل الطیب وجود اسانس روغنی فرّار، گلوکوزید و تعدادی آلکالوئید گزارش شده است. در ساقه زیرزمینی و ریشکهای آن در حدود 83/ 0 درصد اسانس است. در ریشه تازه آن آلکالوئیدهای چاتی‌نین 295]، والرین 296] و یک باز محلول در آب با فعالیت فیزیولوژیکی یافت می‌شود. ریشه‌های تازه
ص: 189
سنبل الطیب سه برابر بیشتر از خشک آن که در حرارت 40 درجه سانتی‌گراد خشک شده باشد، آثار دارویی دارد و اگر ریشه در 82 درجه سانتی‌گراد خشک شده باشد بکلی مواد مؤثرش از دست می‌رود و خاصیت دارویی ندارد.
بررسی دیگری نشان می‌دهد که اسانس سنبل الطیب دارای بورنیل ایزووالریانات 297]، بورنیل فورمات 298]، بورنیل استات 299]، بورنیل بوتیرات 300]، کامفن، بورنئول 301]، پی‌نن و به علاوه دارای دو آلکالوئید چاتی‌نین و والریانین 302] و یک گلی‌کوزید و رزین بوده و علاوه بر آن دارای اسیدهای والریک اسید[303]، فورمیک اسید و استیک اسید می‌باشد.
ضمنا مقداری تانن و قند و سایر مواد و همچنین آلفا- متیل پیریل کتون 304] که ظاهرا مخدر است در آن وجود دارد]M .P .E .SE .A[ .

خواص- کاربرد

در چین و ژاپن از خیسانده ریشه سنبل الطیب در آب و یا از تنطور آن (خیسانده در الکل) به عنوان ضد اسپاسم و آرامبخش و مسکن و ضد هیجان و در برخی موارد نیز به عنوان تب‌بر استفاده می‌شود [هوبوتر، ایچی‌مورا، و کاریونه- کیمورا]. در برخی مناطق دیگر خاور دور از ریشه سنبل الطیب به عنوان محرک، بادشکن و ضد عفونی- کننده، ضد هیجان، ضد صرع، برای معالجه داء الرقص و برای رفع ناراحتی‌های اعصاب در ارتباط با اختلالات دوران جنگ به کار می‌رود. طبق تجربیات یکی از اطبای معروف طب سنتی که رساله پزشکی او منتشر شده است، ریشه سنبل الطیب در موارد تکرر ادرار[305] اثر مفید دارد.
در هندوچین بتنهایی و با دود دادن برای تسکین التهاب مصرف می‌شود
ص: 190
[کرووست و پتلو، پتلو].
ریشه سنبل الطیب طبق نظر حکمای طب سنتی ایرانی از نظر طبیعت گرم و خشک است و از نظر خواص معتقدند که بازکننده انسداد و گرفتگی‌های دماغی و معده و کبد و مقوی دماغ و دهانه معده و کبد سرد و گرم‌کننده آنها و درخشان‌کننده رنگ صورت و چهره و مقوی نیروی جنسی و نیروی ماسکه است. ترشح ادرار را زیاد می‌کند و در باز کردن عادت ماهیانه مفید است. سنگ مثانه را خرد می‌کند. برای خوشبویی دهان و سرفه‌های رطوبی، تنگی نفس، درد سینه، خفقان، قی، استفراغ بلغمی، تحلیل نفخ و گازها، استسقا، یرقان، درد طحال، ورمهای داخلی و بواسیر مفید است. اگر با افسنطین خورده شود اشتهاآور و مقوی معده است و اگر با آب سرد خورده شود برای رفع آشفتگی و خفقان و نفخ معده نافع است. اگر با آب گشنیز به چشم مالیده شود برای رفع قرمزی چشم و تقویت بینایی و رویانیدن مژه‌ها و خشک کردن رطوبتها مفید است. یکی از اطبای قدیم به نام دکتر رضا، سنبل الطیب را برای دیابت غیر قندی بسیار مفید می‌داند و در این باره رساله‌ای نوشته است. شیاف آن در مهبل و همچنین نشستن در دم‌کرده سنبل الطیب برای باز شدن عادت ماهیانه نافع است. پاشیدن گرد آن برای التیام جراحتها مفید است.
سنبل الطیب برای کلیه مضر است و از این نظر باید با کتیرا خورده شود. مقدار خوراک آن تا 5 گرم است.
تهیه گرد سنبل الطیب: ریشه سنبل الطیب را به مقدار مورد نظر گرفته خرد کرده و در گرم‌خانه 40 درجه سانتی‌گراد بخشکانند و نرم صلایه کنند و از الک سرپوشدار نمره 120 داروسازی رد کنند. این گرد از عوامل محرک و ضد تشنج است و مخصوصا در زنان اثر مفید دارد. مقدار خوراک آن 10- 1 گرم است که به‌طور حب و یا مخلوط با مغز نان می‌خورند.
تهیه معجون سنبل الطیب: با گرد سنبل الطیب 1 گرم، گرد دارچین 32/ 0 گرم و به مقدار کافی عسل معجون سازند و 4 قسمت کرده به دفعات میل کنند. این معجون را تا 5 برابر اندازه‌های فوق می‌توان خورد. وجود دارچین برای آن است که طعم سنبل الطیب را کاملا بپوشاند و ممکن است به جای دارچین نعنا یا رازیانه مخلوط نمود.
گرد مخلوط سنبل الطیب: 4 گرم گرد ریشه سنبل الطیب و 4 گرم گرد رازیانه را با 4 گرم قند ساییده مخلوط نمایند و چهار قسمت کنند و در عرض روز در چهار بار بخورند.
ص: 191
سنبل الطیب
ص: 192
دم‌کرده سنبل الطیب: 10 گرم ریشه سنبل الطیب را در هزار گرم آب جوش دم کرده و صاف نمایند. این دم‌کرده ضد تشنج است و مریض به جای آب مشروب، می‌تواند مرتبا از آن بخورد. البته طعم و بوی چندان مطبوعی ندارد.
تنطور سنبل الطیب: ریشه سنبل الطیب یک واحد و الکل 60 درجه 5 واحد.
سنبل الطیب را خرد کرده مدت 10 روز در الکل بخیسانند و بعد صاف کنند و حفظ نمایند. مقدار خوراک آن از 30- 2 گرم است که در یک پوسیون ممکن است خورده شود.
عصاره الکلی سنبل الطیب: ریشه سنبل الطیب 1 واحد، الکل 60 درجه 5 واحد.
سنبل الطیب را خرد کرده در ظرف مخصوص داروسازی برای عصاره، ریخته با قدری الکل خیس می‌کنند و درب ظرف را بسته مدت 12 ساعت بگذارند بماند سپس بقیه الکل را بریزند و بعد صاف کرده و صاف‌شده را برای گرفتن الکل آن تقطیر کنند و فرآورده حاصل را در حمام ماریه تبخیر کنند تا در حد عصاره غلیظ قوام آید. مقدار خوراک از این عصاره که ضد تشنج است از 2- 1 گرم است که معمولا به‌طور حب می‌خورند.
شربت سنبل الطیب: عصاره سنبل الطیب 4 واحد، عرق سنبل الطیب 100 واحد، قند سفید 180 واحد. عصاره را در عرق حل کنند و در حمام ماریه در ظرف درب‌داری قند را در محلول ریخته و حل نمایند. این شربت محرک و ضد تشنج است.
مقدار خوراک آن از 20- 2 گرم است که بتدریج با قاشق کوچک بخورند و از داروهای مخصوص هیستری و هیجانات عصبی است.
عرق سنبل الطیب: سنبل الطیب به مقدار مورد نظر و مقدار کافی آب. سنبل الطیب را خرد کرده مدت 12 ساعت در آب بخیسانند بعد تقطیر کنند تا از هر واحد سنبل الطیب که مصرف شده 4 واحد مقطر به دست آید و برای گرفتن اسانس مایع تقطیرشده را در قابلمه‌ای جمع نمایند. این عرق را به عنوان ماده مؤثر در پوسیونهای ضد تشنج مصرف کنند.
اسانس سنبل الطیب: اسانس سنبل الطیب را برای رفع بی‌حسی و اغمای ناشی از تبهای شدید و همچنین در هیستری و آسم مصرف می‌نمایند و بسیار مؤثر است.
مقدار خوراک آن 2- 1 قطره است که روی حبه قند چکانیده می‌خورند و یا از 3/ 0- 2/ 0 گرم در یک پوسیون روغنی مخلوط کرده هر نیم ساعت یک قاشق کوچک می‌خورند.
ص: 193

سنبل رومی

اشاره

گیاهی است که در کتب طب سنتی با نامهای «سنبل رومی» و «نارد» و «ناردین» و «ناردین هندی» آمده است. به فرانسوی‌Valeriane de l'Inde وNardostachyde و عصاره‌ای که از آن می‌گیرند و عطر نافذی است،Nard indien گویند و به انگلیسی‌Nard وIndian nard وSpikenard گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده سنبل الطیب‌Valerianaceae ، نام علمی آن‌Nardostachys Jatamansi DC . و مترادف آن‌Valeriana Jatamansi DC . می‌باشد.

مشخصات

سنبل رومی بومی کوهستانهای چین و هیمالیا و هندوستان است، ریشه آن را که معطر است از هند به ایران می‌آورند و با نام «سنبل رومی» و «ناردین رومی» در بازار ایران عرضه می‌شود، قطعه ریشه‌ای است، که دسته‌ای الیاف قرمزرنگ در سر آن وجود دارد که عنق ریشه و بن برگها و باقیمانده برگهای گیاه است. دارای بویی تند شبیه سنبل الطیب و مطبوع و معطر و طعم آن تلخ است.[306]

معارف گیاهی ؛ ج‌3 ؛ ص193
اه آن به بلندی 5/ 0 متر دارای ساقه زیرزمینی چوبی است که پوشیده از الیاف می‌باشد. برگهای پایین ساقه بزرگتر و برگهای بالای ساقه کوچکتر است. گلهای آن به شکل گروه 5- 3 عددی در کنار برگها ظاهر می‌شود.
ص: 194

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در ساقه زیرزمینی گیاه جاتامانسیک اسید[307] و سسکی‌ترپن 308] یافت می‌شود [چودری و دیگران . در گزارش دیگری آمده است که ساقه زیرزمینی، دارای یک اسانس است و یک اسید متبلور به نام جاتامانسیک اسید از آن جدا شده است. اسانس آن دارای خاصیت ضعیف ضد باکتری و ضد پروتوزال 309] است. در اسانس آن علاوه بر سسکی‌ترپن مواد رزینی و 016/ 0 درصد آلکالوئید وجود دارد]M .P .E .SE .A[ .

خواص- کاربرد

در چین از ساقه زیرزمینی گیاه برای رفع بو و به عنوان بادشکن و محرک [روا]، برای انواع ناراحتی‌های پوست [استوارت ، کاهش سردرد، قولنج و ضعفهای روانی و روحی [لو] و تقویت اعصاب [ایشی دویا] به کار می‌رود. [لو] معتقد است که برای کشتن انگلهای آسکارید[310] مالاریا نیز مفید است.
در هند با انجام آزمایشهایی به این نتیجه رسیده‌اند که این دارو برای کاهش فشار خون ماده عامل مؤثری دارد. به علاوه برای آرام کردن و راحت کردن عضلات نرم و رفع ضعف سیستم مرکزی اعصاب و اثر کمی نیز در آرام کردن و راحت کردن عضله اسکلتی 311] یا الیاف عضله 312] دارد.
در هند از ساقه زیرزمینی گیاه که معطر و تلخ است به عنوان تونیک، محرک، ضد عفونت و برای معالجه صرع، هیستری و ناراحتی‌های تشنجی استفاده می‌شود. در موارد طپش قلب جانشین سنبل الطیب است و برای قولنجهای روده‌ای مفید است. از نظر طبیعت گرمتر از سنبل الطیب است ولی کمتر از آن قابض است.
ص: 195

زردان

اشاره

به فارسی «زردان» و «زردان خاردار» و در کتب مختلف «حشیشة الخنازیر» نیز آمده است. به فرانسوی‌Lampourde وHerbe aux ecrouelles (علف خنازیر) و به انگلیسی به‌طور کلی‌Burweed و گونه‌ای از آن راCockle bur می‌نامند. گیاهی است از خانواده‌Compositae و دو گونه معروف آن که در طب سنتی مستعمل است و هر دو گونه در ایران نیز می‌رویند، در زیر شرح داده می‌شود:
1.Xanthium strumarium L . و مترادفهای آن‌X .Japonicum Widder وX .sibiricum Patrin ex Widder می‌باشد.

مشخصات

گیاهی است یکساله برگهای آن پهن بدون تیغ، صفحه برگ به 5- 3 قسمت منقسم شده و تقریبا به شکل پیکانی درآمده است. هر قسمت مثلثی‌شکل نوک‌تیز و دندانه‌دار است. میوه آن فندقه تخم‌مرغی دراز به طول 5/ 1- 1 سانتی‌متر است. این گیاه در مناطق مختلف آسیا و اروپا و خصوصا در هند و ایران و سیلان دیده می‌شود.
در ایران در خراسان، منطقه تهران، بلوچستان، بخش آچاری در سایین‌قلعه، آذربایجان، اراضی باتلاقی خشک‌شده گل، بندر گز و حاشیه سفیدرود، رودبار، راه‌بین رشت و فومن دیده می‌شود.
ص: 196

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در روغن چربی که در دانه گیاه وجود دارد اولئیک اسید، لینولئیک اسید، رزین، ویتامین‌C و گلی‌کوزیدی به نام کزانتواسترومارین 313] یافت می‌شود [روا و رید]. در گزارش تجزیه شیمیایی دیگری آمده است که در دانه‌های آن علاوه بر مواد فوق اکسالیک اسید نیز وجود دارد.

خواص- کاربرد

زردان به‌طور کلی از علفهای هرز است که به‌طور وسیعی انتشار دارد ولی از نظر دارویی بسیار مورد توجه بوده و تقریبا تمام قسمتهای گیاه به عنوان دارو مستعمل است. ریشه آن کمتر ولی تخم و میوه آن بیشتر مورد مصرف است. از داروهای معروف چین است که درPentsao آمده و از چین هرساله به مقدار زیاد به شبه‌جزیره مالایا صادر می‌شود. گیاه به صورتهای خوردنی- مالیدنی و شست‌وشو مصرف می‌شود.
در کره میوه‌های آن برای معالجه سرماخوردگی و روماتیسم و در استعمال خارجی برای ناراحتی‌های پوستی خنازیر و جرب و خارش تجویز می‌شود [ایشی دویا]. در چین از روزگاران کهن این دارو مورد توجه بوده و برای آن خواص تونیک، ضد خنازیر، ضد روماتیسم، ضد تب مالاریا و مدر قایل بودند [استوارت .
در اسناد و مدارک عصر جدید طب گیاهی چین به عنوان معرق، مسکن و آرام‌بخش، ضد تشنج و افزایش‌دهنده ترشحات بدن تجویز می‌شود [وانگ و چائو]. به علاوه این دارو برای معالجه آماس مخاط بینی ناشی از آلرژی 314]، فلجهای عضله‌ای یا بی‌حسی عضله، استسقا، و همچنین برای معالجه روماتیسم و آرتروز [چیو]، تبهای مالاریایی [هاو] و کهیرهای خیلی خارشدار ناشی از نوعی آلرژی 315] مصرف می‌شود [لیو]. از ضماد تخم خیسانده میوه گیاه برای معالجه دانه‌های قرمز روی صورت استفاده می‌شود [مک کلور و هوانگ . از تخم و از برگ آن در موارد جذام و از تمام گیاه برای
ص: 197
روماتیسم استفاده می‌شود و از قطرات عصاره‌ای که از فشردن قسمت گوشتی گیاه به دست می‌آید برای رفع ناراحتی در گوش می‌چکانند، به علاوه برای رفع خارش، ورم معده در اثر گاز و دردهای عضلانی به کار می‌رود [چونگ کوئوتونونگ یائوچی .
[روا] ریشه و برگها و [استوارت سرشاخه و برگهای آن را قابض و بندآورنده خون می‌دانند. له‌کرده برگها و سرشاخه‌های گیاه را در موارد جرب و خارش پوست و آبله مرغان و نیش حشرات خارشدار مانند ضماد روی پوست می‌اندازند [کاریونه و کیمورا]. و از جوشانده آنها به عنوان مایع شست‌وشوی زخمهای باز استفاده می‌شود [مک کلور و هوانگ . به علاوه جوشانده را برای رفع سرماخوردگی، سردرد، گوش‌درد و وجود طنین صدا در گوش می‌خورند، نافع است [هو].
در هندوچین: عصاره برگهای آن را به عنوان قابض و نرم‌کننده مصرف می‌کنند و عصاره ریشه آن را روی زخمها، جراحتها، ورم و آبسه می‌مالند [کرووست و پتلو- پتلو]. در چین این گیاه و بخصوص میوه آن در موارد معالجه مالاریا، ناراحتی‌های چشم، صدا در گوش و زخم بینی تجویز می‌شود. در شبه‌جزیره مالایا این علف هرز به عنوان یک علف سمی شناخته می‌شود که روی قلب اثر می‌گذارد و اصولا در آن ناحیه این دارو استعمال داخلی ندارد و فقط در استعمال خارجی به عنوان مایع شستشوی ضد عفونی بعد از زایمان مصرف می‌شود [برکیل . در هندوستان از گیاه به عنوان معرق، آرامبخش مسکن، بزاق‌آور و معالج مالاریای کهنه استفاده می‌شود.
ریشه آن تلخ است و تونیک و برای معالجه خنازیر و سرطان مؤثر است. میوه آن خنک‌کننده است و برای معالجه آبله تجویز می‌شود.
F. M. Bailey
در کتابش با عنوان «علفهای هرز و گیاهان مظنون به سمی کوئینزلاند» می‌نویسد که اگر گاوان این علف را به مقدار زیاد بخورند دچار فلج قلبی منجر به مرگ می‌شوند.
2. «زردان خاردار» که نام علمی آن‌Xanthium spinosum L . می‌باشد.

مشخصات

گیاهی است یکساله کوتاه به بلندی نیم متر و کمتر. ساقه آن منشعب، برگهای آن پیکانی شکل که به 5- 3 قسمت مثلث‌شکل نوکدار تقسیم می‌شود. روی برگها سبز و
ص: 198
زردان
1. گل نر 2. گل ماده
در کنار برگها تارهای ظریف سفید پنبه‌ای وجود دارد، زیر برگها بکلی پوشیده از کرک است. در محل اتصال دمبرگ به ساقه تیغ و یا خار زردرنگ سه‌شاخه‌ای وجود دارد. گلهای آن به شکل طبق در انتهای شاخه گل‌دهنده ظاهر می‌شود و دارای دو نوع گل نر و ماده است. گلهای نر در انتهای ساقه گل‌دهنده و گلهای ماده در کنار برگها دیده می‌شود. میوه آن تخم‌مرغی پوشیده از تار و خارهای زردرنگ که در انتهای هر خار یک قلاب کوچک است که در موقع عبور حیوانات به پوست و پشم آنها می‌چسبد و دامها میوه گیاه و خود گیاه را در مراتع می‌خورند.
این گیاه معمولا در دامنه‌های مرطوب کوهستانها و نقاط سایه‌دار و مرطوب حاشیه رودخانه‌ها می‌روید.
در اروپا و آسیا و شمال افریقا انتشار دارد. در ایران در اطراف و نزدیک تبریز و در مناطق شمال ایران اغلب در همان مناطقی که گونه قبلی یعنی زردان بی‌خار دیده می‌شود می‌روید.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه اسانس و مواد رزینی وجود دارد.
ص: 199

خواص- کاربرد

خواص آن در اغلب موارد شبیه گیاه قبلی است. در روزگاران کهن این گیاه را در الکل خیسانده و به صورت تنطور برای رنگ کردن موی سر به رنگ زرد و بلوند استفاده می‌کردند. از جوشانده 100- 70 گرم گیاه در هزار گرم آب نیز برای شستن و رنگ کردن موی سر استفاده می‌شود. ضد خنازیر و مدر است و برای رفع ناراحتی‌های پوست و التیام زخم و جراحت به کار می‌رود.
مقدار خوراک از هر دو گیاه فوق به صورت جوشانده، 40 گرم گیاه خشک در هزار گرم آب در روز 4- 3 فنجان بین دو غذا است و چون تلخ و نامطبوع است ممکن است در یک محلول با طعم مطلوب و کمی شیرین خورده شود.
توضیح: نام کلی حشیشة الخنازیر یا علف خنازیر به گیاهان دیگری نیز گفته می‌شود که از خانواده دیگری متفاوت با خانواده‌Compositae هستند و در درمان خنازیر و بیماری‌های جلدی از آنها استفاده می‌شود و در این کتاب به‌طور مختصر به ذکر چند گونه از آنها که از نظر دارویی مورد توجه هستند، می‌پردازیم.

حشیشة الخنازیر

اشاره

در کتب طب سنتی با نام «حشیشة الخنازیر» ذکر می‌شود. به فرانسوی‌Scrofulaire وScrofulaire noueuse وHerbe aux hemorroides وGrande scrofulaire و به انگلیسی‌Figwort وGreat figwort گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Scrophulariaceae ، نام علمی آن‌Scrophularia nodosa L . و مترادف آن‌S .italica Mill . می‌باشد.

مشخصات

گیاهی است علفی یکساله و ساقه آن با مقطع مربع به رنگ قرمز یا قهوه‌ای، برگها متقابل، کامل یا منقسم، دندانه‌دار بیضی و نوک‌تیز است. در داخل خاک در فاصله ریشه و شروع ساقه برجستگی‌های متورم وجود دارد. گلها کوچک به رنگ سبز کثیف می‌باشد. میوه به شکل کپسول که در آن تعداد زیادی دانه قرار دارد.
این گیاه در اراضی مرطوب و کنار نهرها در اغلب مناطق اروپا و آسیا، سیبری، قفقاز و امریکای شمالی می‌روید. در ایران تا حال گزارشی از آن نداریم.
ص: 200

ترکیبات شیمیایی

در گیاه وجود کمی قند و اسیدهای مالیک اسید، پالمیتیک اسید، پکتیک اسید[316] و بوتیریک اسید[317] تأیید شده است. در ریشه گیاه نوعی آلکالوئید سمی وجود دارد.

خواص- کاربرد

از تمام قسمتهای گیاه سرشاخه گلدار، قسمت متورم پایین ساقه که ریشه دارد، از ریشه متورم و برگ گیاه استفاده دارویی می‌شود. از ریشه متورم و برگ گیاه برای معالجه خنازیر و انواع ناراحتی‌های پوستی استفاده می‌شود. در استعمال خارج جوشانده ریشه و ساقه و برگ گیاه را به صورت شستن و جوشانده غلیظ آن را به صورت ضماد برای معالجه کچلی و انداختن روی جراحتها و زخمهای بد و قانقرایایی به کار می‌برند. در استعمال داخلی آن باید احتیاط شود زیرا وجود آلکالوئید سمی موجب می‌شود که مصرف زیاد آن مسمومیت و قی ایجاد نماید. در مصرف داخلی حد اکثر 15 گرم از قسمت پایین متورم ساقه در یک لیتر آب جوشانده و 3- 2 فنجان می‌خورند و یا 3- 2 گرم از گرد ریشه را در روز می‌خورند.
ولی در استعمال خارجی برای رفع ناراحتی‌های پوست نظیر خنازیر، سودا، اکزما، دانه‌های جلدی، کچلی می‌توان از جوشانده 100 گرم آن در هزار گرم آب استفاده کرد.

علف خنازیر آبی

اشاره

این گیاه را نیز به‌طور کلی «حشیشة الخنازیر» نامند و «علف خنازیر آبی» نیز گویند.
به فرانسوی‌Betoine d'eau وHerbe cariee وScrofulaire aquatique و به انگلیسی‌Water figwort وWater betony گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Scrophulariaceae ، نام علمی آن‌Scrophularia aquatica L . و مترادفهای آن‌Scrophularia umbrosa Dumort وS .alata Gilib . می‌باشد.
ص: 201

مشخصات

گیاهی است علفی چندساله با ساقه 4 گوش به بلندی تا 1 متر. این گیاه شبیه گونه‌S .noueuse است با برگهای کمی بزرگتر. در اروپا و آسیا و اغلب مناطق معتدل نیمکره شمالی می‌روید. در ایران در اطراف تهران، کرج، مناطق مختلف البرز، لار و در شمال ایران در طوالش، گیلان، ایسپیلی‌ییلاق، لاهیجان، خراسان، اشتران‌کوه و سفیدآب دیده می‌شود. خواص آن خیلی شبیه گونه‌S .nodosa می‌باشد.
گونه دیگری علف خنازیر هست که بومی چین و ژاپن است و از نظر دارویی بسیار مورد توجه می‌باشد. نام علمی آن‌Scrophularia buergeriana Miq . و مترادف آن‌S .oldhamii Oliv . است.
این گیاه تا به حال در ایران شناسایی نشده ولی از نظر ترکیبات شیمیایی و کاربرد وسیعی که دارد مشخصات دارویی آن ذکر می‌شود، زیرا با احتمال زیاد مشابهت زیادی با علف خنازیرهای ایران دارد.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه اسانس و فیتوسترول، فیتوسترولین، اولئیک اسید، لینولئیک اسید، پالمی‌تیک اسید، استئاریک اسید، چند مواد آلکالوئیدی و دکستروز و ال- آسپاراژین 318] یافت می‌شود [چوانگ و ما، چیو].

خواص- کاربرد

در کره و چین از ریشه آن به عنوان تب‌بر و خونساز [چونگ ، تونیک و برای بیماری‌های کلیه استفاده می‌شود [ایشی دویا]. مصرف آن در مقدار کم مقوی قلب است ولی مصرف زیاد آن مسموم‌کننده است و حرکات قلب را فلج می‌کند و به‌طور گذرا فشار خون را کاهش می‌دهد و فاصله بین دامنه حرکات تنفسی را کمی افزایش می‌دهد. در اسناد قدیمی‌تر مندرج است که دارویی سرد و خنک‌کننده است و مدر و
ص: 202
برای مالاریا، تب تیفوئید، خنازیر و رفع ترشحات سفید سوزاکی مهبل و ترشح مفرط شیر[319] حتی پس از قطع دوران شیردهی مفید است [استوارت .
به علاوه دارویی برای معالجه بیماری‌های حلق (لوزه، دیفتری، ورم و چرک حلق) و التهاب دهان [لو] و بیماری‌های ریه، روده بزرگ، مثانه، قلب، تومورها، آبسه‌ها، سرطان ریه‌ها، گواتر و استخوان‌درد، داروی مفید و مؤثر است [لوئی .
ص: 203

پروانش

اشاره

در ایران به «پروانش» لغت خارجی آن و در نزد باغبانها به «گل تلگرافی» معروف می‌باشد. دو گونه آن در ایران پرورش داده می‌شود و دو گونه نیز به‌طور خودرو در ایران می‌رویند.
الف) دو گونه از پروانش که در ایران در گل‌کاری پرورش داده می‌شوند عبارت‌اند از:
1. «پروانش کوچک» که در کتب طب سنتی با نامهای «ونکه صغیره» آمده است.
به فرانسوی‌Petite pervenche و به انگلیسی‌Lesser Periwinkle وMyrtle می‌نامند. گیاهی است از خانواده خرزهره‌Apocynaceae ، نام علمی آن‌Vinca minor L . و مترادفهای آن‌V .humilis Salisb . وV .acutiflora Bertol . می‌باشد. با گلهای آبی سیر.
2. «پروانش درشت» به فرانسوی‌Grande pervenche وViolette des sorciers و به انگلیسی‌Cut -finger وBand -plant وGreater periwinkle گفته می‌شود.
گیاهی است مانند گونه قبلی از خانواده خرزهره، نام علمی آن‌Vinca major L . می‌باشد، با گلهای آبی روشن.
ب) دو گونه از پروانش که در ایران به‌طور خودرو دیده می‌شود عبارت‌اند از:
1.Vinca libanotica Zucc . و مترادف آن‌V .herbacea sub libanotica Bornm . گیاهی است پایا خزنده و گسترده روی زمین با گلهای آبی. این گیاه در شمال غرب ایران در قره‌داغ، علی‌بولاغ و در دامنه‌های البرز در کندوان و پل زنگوله در ارتفاع 2200 متر دیده شده است.
ص: 204
2. گونه دیگری به نام علمی‌Catharanthus roseus (L .) G .Don و مترادفهای آن‌Vinca rosea L . وLochnera rosea (L .) Reichb .f . می‌باشد. طبق آنچه که در فلور ایران آمده است این گیاه به ایران وارد شده و در بلوچستان می‌روید ولی بومی جزایر هند غربی است و در باغهای هندوستان نیز کاشته می‌شود، با گلهای صورتی.

مشخصات

1. پروانش بزرگ بومی اروپاست و در ایران در گل‌کاری کاشته می‌شود. گیاهی است همیشه‌سبز چندساله و کوچک، بلندی آن کمتر از 40 سانتی‌متر است. ساقه‌های آن خزنده سفت و کمی چوبی که اغلب از انتهای ساقه ریشه اتفاقی می‌دهد. برگهای آن بیضی بزرگ پهن، قاعده برگ قلبی است. گلهای آن قیفی به رنگ آبی ارغوانی روشن و درشت و گل‌برگ آن به 5 قسمت تقسیم شده است و در بهار و اوایل تابستان گل می‌دهد.
تکثیر پروانش بزرگ از طریق گرفتن قلمه در بهار یا در پاییز و کاشت قلمه است و یا از راه تقسیم گیاه و کاشت قسمتی از بوته. بلندی این گیاه در نوع پرورشی آن تا 80 سانتی‌متر نیز می‌رسد.
2. پروانش کوچک. بومی اروپاست، در ایران به‌طور پرورشی در باغچه‌ها کاشته می‌شود. گیاهی است همیشه‌سبز و خیلی کوچک. بلندی آن 15- 10 سانتی‌متر است.
گیاهی است علفی و چندساله خزنده و گسترده روی زمین. در نوع پرورش‌یافته طول گیاه تا 60 سانتی‌متر می‌رسد. برگهای آن بیضی کوچک دراز نوک‌تیز متقابل به طول 4- 5/ 2 سانتی‌متر، نرم، کامل و کمی براق. گلهای آن قیفی به رنگ آبی سیر با 5 تقسیم در گلبرگ آن. قطر گلها در حدود 5/ 2 سانتی‌متر است. ارقامی از این گونه با گلهای ارغوانی و گاهی سفید وجود دارد که در بهار گل می‌دهد. تکثیر آن مانند گونه قبلی از طریق قلمه یا تقسیم بوته است.
3. گونه‌Vinca rosea که جدیداCatharanthus roseus گفته می‌شود. گیاهی است مخصوص مناطق گرم و حاره. گلهای آن درشت پهن به رنگ صورتی یا سفید که وسط آن قرمز است. بلندی آن 60- 30 سانتی‌متر و برگهای آن سبز تیره براق بیضی دراز و باریک می‌باشد. تکثیر آن از طریق کاشت بذر و یا قلمه که در بهار گرفته می‌شود، انجام می‌گردد. احتیاج به آب زیاد ندارد ولی مرتبا باید به‌طور منظم آبیاری شود. در سایه آفتاب خوب رشد می‌کند.
4. گونه‌V .libanotica گیاهی است چندساله با ساقه کاملا خوابیده. برگها بدون دمبرگ با گلهای آبی که در ایران در مناطقی که ذکر شد می‌روید.
ص: 205

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی از پوست و ریشه گیاه پروانش گونه‌V .rosea آلکالوئید ونسئین 320] استخراج می‌شود. در ساقه‌های سبز و علفی آن آلکالوئید کمتری از ریشه وجود دارد، ولی در ساقه‌های جوان گیاه چند استرول و چند کاروتی‌نوئید[321] و اورسولیک اسید[322] یافت می‌شود. در میوه سبز آن در حدود 4/ 0 درصد انواع آلکالوئیدها وجود دارد [پاریس و مویز- مییون .
آلکالوئیدهای خام ریشه آن به نامهای آجمالیسین 323]، سرپانتین 324] و تتراهایدرو- آلستونین 325] مشخص شده است [ایناگاکی . در بررسی و تجزیه یک گیاه پرورش‌یافته در ژاپن مواد زیر به دست آمده است: دلتا- یوهیمبین 326]، سرپانتین، لوکنرین 327]، آکوامین 328]، رزرپین 329]، تتراهایدرو آلستونین و به نظر می‌رسد که آلستونین 330] نیز وجود داشته است.
در بررسی و تجزیه یک گیاه پرورش‌یافته در هند مواد زیر به دست آمده است:
سرپانتین، آجمالیسین و رزرپین [نظیر- هاندا]. این دانشمندان اظهار می‌دارند که مطالعات داروشناسی نشان می‌دهد که این گیاه دارای خاصیت مسکن و پایین آوردن فشار خون زیر حد طبیعی حتی بیش ازRauvolfia serpentina را دارا می‌باشد]M .P .E .SE .A[ .
گزارش بررسی‌های شیمیایی دیگری نشان می‌دهد که گونه‌V .rosea در برگها چهار آلکالوئید که دارای خاصیت ضد باکتری هستند و دو ماده عامل گلوکوزیدی و اورسولیک اسید وجود دارد. تجزیه دیگری نشان می‌دهد که لوروزین 331]، ایزولوروزین 332]، پریوین 333]، میترافیلین 334]، لوکنرین، پروزین 335]، سیتسی‌ریکین 336]، پریویدین 337] و کانونسین 338] از برگهای آن جدا شده است.
در تجزیه دیگری شش آلکالوئید کم‌اهمیت‌تر آمده است: ایزولوروزین،
ص: 206
لوکنریدین 339]، لوکنرینین 340]، سیتسی‌ریکین، ونکامیسین 341]، کاتارین 342] و وندولیسین 343] از گیاه جدا شده است. مطالعه دیگری نشان می‌دهد که به‌طور کلی حدود 64 آلکالوئید مختلف در گیاه وجود دارد که تا به حال 24 آلکالوئید از ریشه گیاه بوده است و از تمامی گیاه نیز وندوروزین 344] و لیکنری‌نین 345] جدا شده است.
در تجزیه دیگری آلکالوئید ونسئین از ریشه گیاه جدا شده است که دارای خاصیت کاهش فشار خون است و در گزارش سمینار داروشناسان در پراگ در سال 1963 آمده است که از گیاه آلکالوئیدهای ضد سرطان جدا شده است.
در گیاه آلکالوئید مهمی به نام ونکالو کوبلاستین 346] وجود دارد که خاصیت ضد رشد غیر طبیعی گلبولهای سفید[347] را دارد و این موضوع را شورای دارویی اتحادیه پزشکی امریکا تصویب و نام ژنریک ونبلاستین را برای آن انتخاب کرده است S .G .I .M .P[ .

خواص- کاربرد

از گیاه پروانش به عنوان قابض و برای بند آوردن خون استفاده می‌شود و پروانش تلخ و مدر و مقوی است و در موارد معالجه کمبود ویتامین‌C استعمال می‌شود. از خاصیت بند آوردن خون آن برای رفع اخلاط خونی و رفع خون در ادرار، بند آوردن اسهال مزمن و در مورد مسلولین در مرحله‌ای که رگه‌های خونی در اخلاط دیده می‌شود، استفاده می‌کنند. غرغره دم‌کرده آن برای ورم لوزتین نافع است و تنقیه آن در موارد اسهال خونی و زخم روده مؤثر است.
گونه‌V .rosea کمی سمی است [پاریس و مویز- و مییون . از برگهای شاخه جوان گیاه برای معالجه عادت ماهیانه دردناک استفاده می‌شود [فوکود]. در ویتنام برای معالجه بیماری قند و مالاریا به کار می‌رود.
در یک مقاله تحقیقی داروشناسی‌Weekbel آمده است که تأثیر این دارو در معالجه بیماری قند نوع ملیتوس در تمام موارد موفق نبوده است ولی در سالهای اخیر در تحقیقاتی برای معالجه انواعی از سرطان این گیاه مورد توجه قرار گرفته است. در چین و در فیلیپین از این گیاه به عنوان قابض، معرق، ضد سرفه و قاعده‌آور استفاده
ص: 207
پروانش
می‌شود و همچنین برای تصفیه خون و به عنوان داروی خونساز برای دوران پس از زایمان تجویز می‌شود [د- لانسان و کرووست و پتلو]. در فیلیپین از جوشانده گیاه به عنوان قاعده‌آور و در برخی موارد برای سقط جنین استفاده می‌شود [دیگانگکو، گررو، النزوئلا].
از گیاه برای معالجه انواعی از بیماری‌های قند نیز استفاده می‌شود [کوئی زمبینگ، آلدابا و اولیوروس- بلاردو]. در استعمال داخلی از خیسانده 100 گرم خشک در هزار گرم آب انگور قرمز به مدت ده روز که هر روز چند قاشق سوپخوری و قبل از هر غذا بخورند مصرف می‌شود.
برای تهیه دم‌کرده آن 100 گرم برگ را در هزار گرم آب جوش دم کرده و با قند شیرین می‌کنند و معمولا یک فنجان یا لیوان ضمن صرف غذا می‌خورند.
برای ضد عفونی و التیام زخم به صورت کمپرس یا شست‌وشو از جوشانده 50 گرم برگ در هزار گرم آب استفاده می‌شود.
جوشانده 30 گرم گیاه سبز یا 15 گرم گیاه خشک در 500 گرم آب برای مصرف داخلی، استفاده می‌شود.
ص: 208