گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد دوم
وسمه






اشاره

به فارسی «وسمه» گفته می‌شود. در کتب طب سنتی گیاه آن با نام عربی آن «کتم» و «خطر» (برگ گیاه) آمده است. به فرانسوی‌Vouede وPastel وPastel des teinturiers وPastel cultive و به انگلیسی‌Pastel وWoad وEuropean indigo گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Cruciferae ، نام علمی آن‌Isatis tinctoria L . می‌باشد. گونه‌ای از گیاه وسمه را در مازندران «شال‌حنی» (حنای شغال) نامند.

مشخصات

گیاهی است دوساله که از برگ آن ماده آبی‌رنگ سیر به نام وسمه گرفته می‌شود.
بلندی آن 110- 90 سانتی‌متر، برگهای آن کمانی و به‌طور گروهی است. قسمت پایین برگها نازک و سفید شده و به شکل دمبرگ ضخیم گوشتی درآمده و به ساقه متصل می‌شود. قسمت بالای برگ بیضی دندانه‌دار براق و سبزرنگ است.
گلهای آن زرد، میوه آن خورجینک کوتاه و سیاه‌رنگ و ریشه آن عمودی و کمی ضخیم می‌باشد.
گیاه وسمه بومی چین است و در سایر مناطق دنیا نیز انتشار دارد. در ایران نیز گونه‌هایی از آن به‌طور خودرو می‌روید و در باختران، طاق بستان دیده می‌شود.
گونه‌های دیگری از آن در شمال ایران در مازندران، پل زنگوله در کنار رودخانه‌ها در ریگزار و در دامنه‌های البرز انتشار دارد.
ص: 288
این گیاه خاکهای سبک قابل نفوذ را دوست دارد. تکثیر آن معمولا از طریق کاشت بذر آن در بهار روی خطوطی به فاصله 30- 25 سانتی‌متر انجام می‌گیرد، رشد آن تا تیرماه خیلی بطئی است ولی از آن به بعد سریع می‌شود. برگهای آن را 5- 4 بار در سال وقتی که به قدر کافی ضخیم و براق و چرب باشد، برداشت می‌کنند و از خمیر برگها وسمه به دست می‌آید.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه وسمه مواد اندیکال 505]، اندوکسیل 506]، ایزاتان 507] و لابنزیم 508] وجود دارد [چونگ یائوچی .

خواص- کاربرد

در چین ریشه گیاه که تلخ است و خنک‌کننده، برای کاهش حرارت تب مخملک تجویز می‌شود [چونگ یائوچی . از برگهای آن نیز به عنوان خنک‌کننده برای خنک کردن حرارت خون استفاده می‌شود و برای معالجه سرخک و تیفوئید و آنفلوانزا تجویز می‌گردد.
و اما طبق نظر حکمای طب سنتی ایران برگ کتم که از آن وسمه گرفته می‌شود از نظر طبیعت گرم و خشک است و از نظر خواص معتقدند که قابض است. مالیدن آن به سر برای زکام و تقویت مو نافع است. خوردن آب برگ آن یا آب دم‌کرده برگ آن قی‌آور است و در موارد گزیدن سگ هار نافع است.
وسمه مضر و مضعف دماغ است از این نظر باید با قرنفل و لادن خورده شود.
برای تهیه روغن وسمه آب برگ را با هم‌وزن آن روغن کنجد با آتش ملایم می‌جوشانند تا روغن بماند و آب آن تبخیر شود. روغن وسمه برای دراز شدن موی سر و جلوگیری از ریختن آن نافع است.
مالیدن روغن وسمه برای بواسیر نیز مفید است. تخم وسمه شبیه تخم ترب است.
مالیدن گرد تخم برای جلوگیری از آب آوردن و همچنین برای جذب آب چشم در
ص: 289
گیاه وسمه
آغاز آب آوردن (آب‌مروارید) نافع است. اگر ریشه آن را با آب بپزند و صاف نموده و قدری صمغ عربی داخل آن نمایند، مانند مرکب برای نوشتن رنگ خوبی است.
خواننده محترم توجه فرمایند که در موارد کاربرد گیاه وسمه در قسمت اول که عقاید حکمای چینی و خاور دور ذکر شد آن را سرد و خنک‌کننده می‌دانند و در مواردی برای کاهش حرارت تبها به کار می‌برند. ولی در کتب طب سنتی ایرانی آن را گرم و خشک می‌دانند و برای مواردی سوای آنچه که در خاور دور به کار می‌رود تجویز می‌نمایند. این یکی از موارد نادری است که بین این دو گروه حکما اختلاف نظر هست و یا به عبارت بهتر اتفاق نظر وجود ندارد و موضوع جالبی برای تحقیق است که نظر پژوهشگران پزشکی را برای انجام تجربیاتی در این زمینه جلب می‌نماید.
توضیح: سرمه نیز که برای مالیدن به چشم کاربرد دارد و به فرانسوی‌Stibine و به انگلیسی‌Collyrium (مترادف توتیا) نامند، سنگی است به نام سنگ سرمه سیاه براق غیر شفاف سنگین و معدن آن در اغلب نقاط ایران هست و بهترین آن در اصفهان می‌باشد. از کرمان نیز می‌آورند ولی کم‌ارزش‌تر از سرمه اصفهان است [عرایس .
سنگ اصفهان را از معدنی در نواحی قهپایه می‌آورند [تحفه به عربی «اثمد» گفته می‌شود. اثمد همان آنتیموان است و سنگ سرمه نیز سولفور آنتیموان می‌باشد.
ص: 290

نیل

اشاره

به فارسی «نیل» و «نیل پر طاووسی» و «لاجورد» و در کتب طب سنتی با نام نیل آمده است. ماده‌ای است آبی‌رنگ لاجوردی که از برگ گیاه نیل گرفته می‌شود. به فرانسوی و انگلیسی‌Indigo و گیاه آن به فرانسوی‌Indigotier وIndigotier franc . وIndigotier des teinturiers و به انگلیسی‌Indigo گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Leguminosae تیره فرعی‌Papilionaceae ، نام علمی آن‌Indigofera tincotoria L . می‌باشد.

مشخصات

نیل گیاهی است دوساله یا چندساله، ساقه پرشاخه آن به بلندی تا 5/ 1 متر می‌رسد. برگهای آن پری مرکب فرد معمولا 19- 11 برگچه دارد در بعضی موارد تعداد برگچه‌ها کمی کمتر یا بیشتر است. هر برگچه کوچک، بیضی و نوک‌تیز است.
گلهای آن به شکل سنبل یا خوشه به رنگ صورتی یا ارغوانی می‌باشد. میوه آن نیام و غلاف آن خمیده و دراز، استوانه‌ای یا با مقطع مثلث است.
گیاه نیل علاوه بر اینکه به عنوان دارو در پزشکی مستعمل است برای تولید رنگ نیل طبیعی نیز کاشته می‌شود. نیل ماده‌ای است رنگین به رنگ آبی لاجوردی بسیار زیبا که قرنهاست بشر آن را شناخته و برای رنگرزی پارچه‌های ابریشمی، پنبه‌ای، پشمی و همچنین در نقاشی و آبی کمرنگ نمودن چلوار مصرف می‌شود.
ص: 291
زادگاه این گیاه مشرق شبه‌قاره هندوستان و بنگال شرقی است و در مناطق حاره آسیا و افریقا و امریکا و مالزی و جامائیکا نیز انتشار دارد. در مناطق حاره و نیمه‌حاره محصول خوب می‌دهد، ولی در مناطق معتدله نیز می‌روید ولی محصول غنی نمی‌دهد.
بین ارقام مختلفه گیاه نیل، معروف‌تر از همه که بیش از سایر ارقام کاشته می‌شود چون محصول فراوان می‌دهد، گونه‌I .tinctoria L . و پس از آن در درجه دوم‌I .argentea L . است که به فرانسوی‌Indigotir argente گویند. این دو رقم مرغوبترین نیل دنیا را می‌دهند. اغلب گیاه‌شناسان این دو رقم را گونه‌های مترادف می‌دانند. سرانجام در درجه بعدی نیل جامائیکا و نیل سنگال است. تکثیر گیاه نیل از طریق کاشت بذر آن انجام می‌شود و چون غنی‌ترین میزان محصول، در برداشتهای سال اول است بنابراین باید هرساله کاشته شود و مزرعه تجدید شود تا حد اکثر محصول برگ و ساقه از مزرعه به دست آید. در شرایط اقلیمی معتدله بذر را در اوایل بهار باید کاشت ولی در مناطق نزدیک استوا مثلا در مصر معمولا در تیر و مرداد می‌کارند.
برای کاشت 10- 8 کیلوگرم و یا کمی بیشتر بذر در هکتار کافی است که بذر آن را روی خطوطی به فاصله 60- 50 سانتی‌متر و فاصله بوته‌ها 30 سانتی‌متر بکارند.
آبیاری متعددی لازم دارد. برداشت آن با قطع بوته‌ها از کف زمین یا از 12- 10 سانتی‌متری خاک انجام می‌شود. معمولا اولین برداشت 3- 2 ماه پس از کاشت بذر و پس از آن به‌طور متوسط هریک ماه می‌توان یک چین دیگر برداشت کرد. بهترین موقع برداشت برگ و ساقه، وقتی است که گلها کاملا ظاهر شده باشند. در هر سال 4- 3 چین به‌طور کلی می‌توان برداشت نمود که 40- 30 تن ساقه و برگ سبز می‌دهد که از آن 150- 120 کیلوگرم نیل گرفته می‌شود.
برای گرفتن نیل برگ و شاخه‌ها را به مدت 24 ساعت در آب خیس کرده و پس از آن 15- 10 دقیقه خوب به هم می‌زنند زیرا ماده عامل و رنگی نیل که اندیگوتین 509] می‌باشد، ما دام که در داخل شاخه و برگ گیاه است، ماده‌ای بی‌رنگ است ولی همین‌که در مجاورت هوا قرار گرفت در اثر اکسیده شدن به رنگ لاجوردی درمی‌آید. پس از آن مایع به دست آمده را خشک کرده و نیل را به دست می‌آورند.
ص: 292

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در تمام اندام گیاه نیل گلوکوزید اندیکان 510] یافت می‌شود.
ماده عامل نیل اندیگوتین نام دارد که به فرانسوی آن راIndigo bleu و به انگلیسی‌Indigo blue گویند. فرمول خام شیمیایی آن‌C 61 H 01 O 2 N 2 می‌باشد که معمولا مخلوط با مواد دیگری در برگ و شاخه‌های گیاه نیل وجود دارد. اندیگو نیل طبیعی است که از گیاه گرفته می‌شود و نیل را به‌طور مصنوعی در صنعت بر مبنای نفتالین نیز تهیه می‌نمایند.

خواص- کاربرد

در هند از شیره برگهای گیاه نیل برای پیشگیری بیماری هاری یا ترس از آب استفاده می‌شود. عصاره گیاه را برای کنترل بیماری صرع و اختلالات عصبی و همچنین در موارد برونشیت می‌خورند. استعمال خارجی آن برای بهبود زخمهای کهنه و بواسیر مفید است G .I .M .P[ .
در چین از گیاه نیل برای معالجه بیماری‌های کبد و اسهال خونی استفاده می‌شود [تاناکا- اوداشیما]. از ریشه گیاه به عنوان مدر و برای رفع ترشحات مخاطی بخصوص ترشحات سوزاکی از مجاری ادرار مصرف می‌شود [می‌نات . گیاه برای معالجه خونریزی و کزاز[511] به کار می‌رود [فوکود]. به علاوه مشهور است که از تشنج و جیغ زدن و گریه کردن بچه در شب جلوگیری می‌نماید [فوکود]. در مشرق چین برگهای له‌شده گیاه به‌صورت ضماد برای معالجه جوش و کورک و همچنین به صورت کمپرس برای کاهش تب به کار می‌رود [برکیل . در فیلیپین از جوشانده ریشه آن در استعمال داخلی برای رفع سنگ کلیه می‌خورند، و دم‌کرده ریشه آن ضد سم و برای مسمومیتهای ارسنیکی اثر مفید دارد [کوئی زمبینگ .
در هندوچین پمادی از برگ نیل و زردچوبه درست کرده روی عضو ضرب‌خورده و ملتهب می‌گذارند و در بیماری‌های پوستی و جرب کاربرد دارد [د- لانسان .
ص: 293
شاخه گیاه نیل
1. گل 2. میوه
و اما از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی ایران نیل گرم و خشک است و در مورد خواص آن معتقدند که خونریزی را بند می‌آورد و برای جلوگیری از اخلاط خونی سینه مفید است. اگر دودهم گرم گرد نیل با داروهای مناسب خورده شود برای رفع سرفه شدید اطفال که از شدت سرفه قی می‌کنند، نافع است و برای رفع درد سینه و کلیه و همچنین با داروهای مناسب برای زخمهای ریه نافع است و اگر با فلوس خورده شود برای استسقا و اگر با سکنجبین خورده شود، برای طحال مفید است. اگر نیل را با آب بسایند و بر ناف اطفال بمالند مانند مسهل عمل می‌کند و اگر به پشت آلت تناسلی اطفال بمالند ادرار که بند آمده باز می‌گردد. ضماد آن برای زخمهای بد و التیام جراحتهای کهنه نافع است.
اگر محلول آن در آب گرم تهیه و به موضع مالیده شود، برای تسکین درد بواسیر مؤثر است. البته قبل از مالیدن باید موضع را با آب بارهنگ و عسل بشویند. نیل برای ریه مضر است از این نظر باید با عسل خورده شود. مقدار خوراک آن در استعمال داخلی خیلی کم و کمتر از ربع یک گرم است. وجود اندیگو در نیل موجب سمیت
ص: 294
آن است و حتی به مقدار نیم گرم آن نیز در استعمال داخلی مسموم می‌کند، بنابراین مصرف داخلی آن باید زیر نظر پزشک باشد. از برگهای درختچه نیل برای تهیه «رنگ حنا» نیز استفاده می‌شود.

شمل

درختچه کوچکی است نقره‌ای‌رنگ که بومی مناطق جنوبی ایران و بلوچستان می‌باشد. نام محلی آن در بلوچستان «شمل» است. از برگهای آن نیل، وسمه و رنگ سیاه استخراج می‌شود. این گیاه از خانواده‌Leguminosae تیره فرعی‌Papilionaceae است. نام علمی آن‌Indigofera argentea L . و مترادفهای آن‌I .indica Lam . وI .tinctoria Forsk . می‌باشد.

خواص- کاربرد

ریشه برگهای آن تلخ و تونیک و دانه‌های آن کرم‌کش است.
دکتر شلیمر معتقد است که جوشانده برگ نیل در موارد مسمومیت تریاک قی‌آور بسیار مؤثری است و تخم گیاه داروی مؤثری در مورد بیماری نزول آب سیاه ناقص در چشم 512] و یا برای آغاز نزول آب سیاه تام در چشم 513] مؤثر است.
ص: 295

فاخره

اشاره

در بازار دارویی ایران و در کتب قدیم با نامهای «فاخره»، «کبابه شکافته»، «دهان‌باز»، «دهان‌گشاد»، «کبابه دهان‌گشاد» و «کبابه دهن‌شکافته» شناخته می‌شود. در کتب طب سنتی با نام «فاغره» آمده است. در برخی کتب آن را «فارغه» نوشته‌اند.
میوه گیاهی است که گیاه را نیز «فاغره» گویند. به فرانسوی آن راClavalier وClavalier poivre وXanthoxyle و به انگلیسی‌Tooth ache tree و پوست درخت راZanthoxylum نامند. گیاهی است از خانواده‌Rutaceae دارای گونه‌های مختلفی است که نام علمی معروف‌ترین آنها که در طب سنتی مستعمل است عبارت‌اند از:
1.Zanthoxylum piperitum (L .) DC . که بومی کره، شمال چین و ژاپن است و پرورش نیز داده می‌شود.
2.Zanthoxylum armatum DC . و مترادف آن‌Z .alatum Roxb . وZ .planispinum sieb .Zucc . می‌باشد. در هند می‌روید و در سایر مناطق خاور دور از جمله چین، هندوچین و تایوان انتشار دارد و مصارف دارویی وسیعی دارد.
3.Z .nitidum (Roxb .) DC . و مترادفهای آن‌Z .hirtellum Ridl . وZ .torvum F .Muell . وFagara nitida Roxb . وFagara piperita sensu Lour . وPiper pinnatum Lour . می‌باشد. این‌گونه گیاه را به انگلیسی‌Toothache tree نیز می‌گویند.
در اغلب مناطق خاور دور و جنوب شرقی آسیا انتشار دارد و به عنوان دارو مورد
ص: 296
توجه است.
4.Zanthoxylum avicennae (Lamk .) DC . و مترادف آن‌Z .clavaherculis sensu Lour . در افریقا می‌روید و در سایر مناطق خاور دور و جنوب شرقی آسیا و جنوب امریکای شمالی انتشار دارد.
5.Z .acanthopodium DC . در مناطق خاور دور و جنوب شرقی آسیا و امریکا انتشار دارد.
6.Z .limonella (Dennst .) Alston و مترادف آن‌Z .rhesta DC . می‌باشد.
در هندوستان می‌روید و در سایر مناطق خاور دور انتشار دارد.
7.Z .budrunga Wall . که مترادف آن‌Z .rhesta DC . وFagara budrunga Roxb . می‌باشد. در هندوستان می‌روید و در سایر مناطق خاور دور انتشار دارد.
8.Z .gilletii (de willd .) Waterm . که در مناطق افریقا از جمله در کامرون، ساحل عاج، ولتای علیا می‌روید.
9.Z .xanthoxyloides (Lam .) Waterm . در مناطق مختلفه افریقا از جمله در بنین، مالی، سنگال، گینه، غانا، ساحل عاج، شمال نیجریه: جنوب نیجریه و توگو انتشار دارد و به انگلیسی‌Candle vood گفته می‌شود.

مشخصات

به‌طور کلی گیاهان فوق به صورت درختچه‌هایی هستند با برگهای متناوب مرکب، برگچه‌ها در ردیفهای پری فرد با ساقه درختچه تیغدار، چوب آن زردرنگ و کمی معطر می‌باشد. میوه آن که مصرف دارویی دارد در ابعاد نخود تا نصف آن شکافته و در داخل آن دانه کوچکی مانند دانه فلفل سیاه براق، معطر و خوش‌بو قرار دارد. این میوه را معمولا از هند و افریقا به ایران می‌آورند و در بازار دارویی به نامهای فاخره یا کبابه شکافته و یا سایر نامهایی که در ابتدای این قسمت ذکر شد عرضه می‌شود.
مایرهوف می‌نویسد که نام این گیاه برای اولین بار در قانون ابن سینا آورده شده و در آن کتاب اضافه شده است که آن را از یکی از بنادر افریقای غربی در موزامبیک می‌آورند و به همین دلیل گیاه‌شناسان قرن دهم هجری آن را با نام ابن سینا ذکر کرده‌اند (Fagara Avicennae یعنی فاغره ابن سینا)، از یک گونه این گیاه به نامهای فرانسوی‌Xanthoxyle frene وFrene amer d'Amerique وBois piquant وXanthoxyle massue d'Hercule که نام علمی آن‌Zanthoxylum americanum
ص: 297
می‌باشد، علاوه بر استفاده از خواص دارویی، یک ماده رنگی زردرنگ نیز از آن می‌گیرند.

ترکیبات شیمیایی

در گونه‌Z .piperitum اسانس روغنی فرّار که در بازار به روغن سانشو[514] معروف است و در آن کزانتوکسیلین 515]، کزانتوکسین 516] و کزانتوکسینیک اسید[517] یافت می‌شود. در آزمایشها نشان داده شده است که در حیوانات خون‌گرم ماده کزانتوکسین نسبتا غیر سمی بوده و مسمومیت ایجاد نمی‌کند مگر اینکه داخل رگ تزریق شود که در این صورت مسموم می‌کند. ماهی‌ها بویژه در مقابل این ماده حساسیت نشان می‌دهند. ماده کزانتوکسین مانند سموم تشنج‌زا عمل می‌کند، اگر دوز مصرف آن خیلی کم و پایینتر از مقدار مسموم‌کننده باشد، فشار خون را بالا می‌برد و تنفس را تسریع می‌کند بدون اینکه روی قطر عروق خونی اثر بگذارد. اگر دوز مصرف آن زیاد باشد در اثر ایجاد فلج مرکز تنفسی منجر به مرگ می‌شود. ماده کزانتوکسینیک اسید دارای سمیت کمتری است.
آقایان تومیتا و ایشی‌ئی، یک آلکالوئید به نام ماگنوفلورین 518] در ریشه‌های گیاه پیدا کرده‌اند.
2. در گونه‌Z .armatum در دانه‌های گیاه اسانس وجود دارد که شامل ال- آلفا- فلاندرن 519]، لینالول 520] و سسکی‌ترپن [سیمون‌سن و رو] می‌باشد و در ریشه‌های گیاه آلکالوئیدهای دیکتامنین 521]، اسکیمیانین 522] و ماگنوفلورین وجود دارد [تومیتا و ایشیئی .
3. در گونه‌های‌Z .avicennae وZ .limonella وZ .acanthopodium مواد
ص: 298
فاخره
گونه‌Zanthoxylum gilletii
ص: 299
اوودیامین 523] و هایدروکسی اوودیامین 524] مشخص شده است [گوپینات .
4. در گونه‌Z .budrunga 24/ 0 درصد آلکالوئید مشخص شده و در پوست درختچه آلکالوئیدهایی از قبیل: بودرونگائین 525] 0025/ 0 درصد و بودرونگائی‌نین 526] 005/ 0 درصد مشخص شده است G .I .M .P[ .
در گزارش دیگری آمده است که اسانس مغز میوه‌های رسیده گیاه دارای دلتا- ترپینن 527]، دی- آلفا- فلاندرن 528]، 4- کارن 529]، بتا- پینن و دی- آلفا- دی‌هایدرو- کاروئول 530]، 4- ترپینئول 531] و دی ال- کارووتاناستون 532] می‌باشد. در پوست میوه آن یک ماده ضد باکتری وجود دارد. در پوست ساقه آن وجود ماده لوپئول 533] مشخص شده است S .G .I .M .P[ .
5. در گونه‌Z .acanthopodium اسانسی شامل لینالول، دی‌پنتن و سینامیک متیل استر[534] وجود دارد. در میوه آن یک اسانس روغنی فرّار و یک ماده رزینی که در دهان ایجاد احساس تحریک می‌کند وجود دارد. این ماده عامل موجد تحریک و خارش ممکن است ماده فاگارامید[535] باشد. در بررسی آزمایشگاهی دیگری آمده است که اسانس روغنی دانه‌های گیاه شامل 47 درصد دی‌پنتن و فلاندرن، 5/ 37 درصد لینالول، 6 درصد سیترال، 2/ 6 درصد متیل سینامات و مقدار خیلی کمی اسیدهای آزاد است.
ص: 300

خواص- کاربرد

1. گونه‌Z .armatum : در چین و تایوان و هندوچین از میوه گیاه به عنوان داروی ضد کرم معده استفاده می‌شود [روا]. گرد میوه را با سرکه مخلوط کرده برای معالجه بیماری‌های دندان و جرب تجویز می‌کنند [روا]. گرد گیاه حشره‌کش است [چونگ کوئوتونونگ یائوچی .
از جوشانده ریشه گیاه برای معالجه گزش مار سمی مصرف می‌شود و همچنین برای بیماری‌های سیستم گوارش استفاده می‌شود [لیو].
گرد دانه‌های گیاه را برای تقویت معده می‌خورند [فوکود و پتلو]. اسانس آن خاصیت اسانس اکالیپتوس را دارد و به عنوان ضدعفونی‌کننده، ضد نزله و زایل‌کننده بو مصرف می‌شود [پتلو].
2. در مورد گونه‌Z .nitidum
در چین از میوه گیاه برای تسکین درد دندان استفاده می‌شود و برای معالجه آفتاب‌زدگی، وبا و به عنوان داروی ضد کرم برای بچه‌ها به کار می‌رود [تاناکا و اوداشیما]. عصاره ریشه گیاه برای معالجه خنازیر، مارگزیدگی و نرم کردن سینه مصرف می‌شود [هاو]. در تایوان از جوشانده سرشاخه‌های جوان سبز گیاه به عنوان خنک‌کننده و ضدعفونی‌کننده و ضد سرفه استفاده می‌شود و غرغره آن برای رفع التهاب گلو مصرف می‌شود [لیو].
در هندوچین از میوه آن به عنوان قابض، ضد کرم، بادشکن، معرق، محرک، تب‌بر استفاده می‌شود و برای معالجه نزله و قطع ترشحات مخاطی و خونریزی رحمی و تسکین روماتیسم و لومباگو تجویز می‌شود. ریشه آن به عنوان معرق، تب‌بر و قاعده‌آور مورد توجه است. از برگهای آن برای معالجه استسقا و کولیک استفاده می‌شود.
در شبه‌جزیره مالایا پوست له‌شده و کوبیده درختچه را در حفره دندان برای تسکین درد دندان می‌گذارند [برکیل و هانیف .
3. در مورد خواص گونه‌Z .acanthopodium
در هند از میوه‌ها و از پوست درختچه به عنوان مقوی و تونیک و تب‌بر و برای رفع سؤهاضمه و در مورد وبا تجویز می‌شود از سرشاخه‌های سبز گیاه و میوه آن برای رفع درد دندان، بادشکن و مقوی معده به کار می‌رود.
ص: 301
4. در مورد گونه‌Z .limonella وZ .budrunga
در هند از میوه گیاه که معطر است به عنوان قابض، محرک، مقوی معده و رفع سؤهاضمه‌های ناشی از ناراحتی‌های طحال و به شکل اسهال، مصرف می‌شود.
مخلوط با عسل برای تسکین درد روماتیسم می‌خورند. پوست ریشه گیاه مسهل کلیه می‌باشد]G .I .M .P[ .
در فیلیپین جوشانده پوست درختچه را می‌خورند برای تسکین درد سینه مؤثر است آن را له کرده و مخلوط با روغن برای معالجه درد معده روی معده می‌مالند و جویده و له‌شده آن را با مخلوط آب بزاق روی محل مارگزیدگی می‌گذارند [گررو و کوئی زمبینگ .
5. در مورد گونه‌Z .piperitum
در یادداشتهای دکترMotte جلد چهارم قسمت سوم آمده است که در کره و چین و ژاپن از برگهای گیاه به عنوان پادزهر و ضد سم استفاده می‌شود.
شیره برگهای تازه گیاه را روی محل گزش حشره و بریدگی و خراش پنجه گربه می‌مالند. پوست درختچه مقوی و تب‌بر است. اگر میوه آن بلعیده شود ممکن است برای معالجه گل‌مژه مفید باشد.
مهمترین مصرف آن ضد کرم بودن آن است. پوست میوه آن داروی بسیار خوبی است، معرق، ضد اسپاسم، ضد اسهال، مقوی معده و ضد کرم معده است. برای معالجه ناراحتی‌های ریه و برونشها و استسقا، اسهال، تکرر ادرار و هر نوع ناراحتی و بیماری که مقداری مفرط ترشح آب در عوارض آن مطرح باشد، مفید و مؤثر است. باید توجه شود تجویز آن در مواردی که بیمار دارای تب ناشی از ناراحتی‌های ریوی باشد ممنوع است.
این دارو برای ازدیاد نیروی جنسی مفید است. از حبهای گرد پوست میوه آن که با سرکه درست شود برای جلوگیری و قطع سکسکه داده می‌شود. از پوست میوه آن مخلوط با سرکه برای رفع ناراحتی‌های دندان استفاده می‌شود. دانه‌های بدون پوست آن مدر است ولی ملین نیست و برای معالجه استسقا، ترشحات سفید مهبل و ذات الجنب 536] تجویز می‌شود. گرد پوست میوه آن مخلوط با سرکه در یک محلول لوسیون برای معالجه جرب مفید است.
ص: 302
فاخره
گونه‌Zanthoxylum xanthoxyloides
ص: 303
6. در مورد گونه‌Z .avicennae
در هندوچین از پوست بسیار تلخ این گیاه به عنوان یک تونیک عالی برای تقویت استفاده می‌شود [پتلو].
در فیلیپین از جوشانده ساقه‌های گیاه برای تقویت معده و به عنوان تریاق و ضد سم مار می‌خورند [گررو و کوئی‌زمبینگ .
7. در مورد خواص گونه‌Z .gilletii
جوشانده برگها و دانه‌های گیاه را در مورد طپش قلب می‌خورند. پوست ساقه آن مخدر است و در موارد پشت‌درد و ناراحتی‌های مجاری ادرار و تناسلی به صورت جوشانده مصرف می‌کنند. مخلوط جوشانده پوست درخت و دانه‌های فلفل سبز را برای روماتیسم و لومباگو به کار می‌برند و گرد آن را در موارد آبله و سیفیلیس گلو مصرف می‌کنند، منظور گرد پوست این گیاه با دانه‌های فلفل است. از پوست ریشه آن برای تسکین دندان‌درد و در موارد سرطان مصرف می‌شود.
8. در مورد گونه‌Z .xanthoxyloides
از جوشانده برگهای آن به عنوان مسهل و زخمهای جذام و تسکین درد دندان و قطع اسهال استفاده می‌شود.
دم‌کرده سرشاخه‌های جوان و یا جوشانیده پوست درخت را در مورد دندان‌درد در دهان می‌گیرند.
از له‌شده پوست درخت برای تحلیل ورم، تسکین دردهای پس از زایمان (پوست در سرکه) و روماتیسم از جوشانده پوست در آب برای کنترل استسقا و از عصاره پوست در موارد ورم ملتحمه چشم و از ریشه گیاه نیز مانند پوست برای تسکین دردهای پس از زایمان و ناراحتی‌های معده و از گرد ریشه برای التیام زخم از جمله زخمهای سیفیلیسی و زخمهای جذام و از جوشانده ریشه گیاه با غلات به عنوان تب‌بر و از جوشانده ریشه گیاه به عنوان ضد کرم معده و از گرد نرم ریشه مخلوط با ادویه تند مانند فلفل در مورد دندان کرم‌خورده و از جوشانده پوست ریشه برای تسکین درد دندان و دردهای سرطانی استفاده می‌شود.
اما طبق نظر حکمای طب سنتی ایران فاخره گرم و خشک است. ابو علی سینا معتقد است که خیلی گرم و خشک است. در مورد خواص آن معتقدند که میوه‌های آن بسیار محلل و قابض می‌باشد. خوردن آن برای امراض سرد دماغی مانند جنون و تحلیل بادهای غلیظ نافع است. و بوئیدن آن برای تقویت دماغ مفید است.
ص: 304
خوردن آن برای تقویت معده و هاضمه و کبد سرد مفید است و معمولا آن را داخل داروهای تقویت معده و کبد و کلیه سرد می‌کنند و می‌خورند. برای قطع اسهال سرد مفید است و شکم را بند می‌آورد. در گرم‌مزاجان ایجاد سردرد می‌کند و از این نظر باید با کافور، نیلوفر و یا روغن بادام و گلاب خورده شود. مقدار خوراک آن تا 8 گرم است.
ص: 305

تانبول

اشاره

در کتب طب سنتی با نامهای «تانبول»، «پان»، «تنبول»، «تامول»، «تملول»، «تنبل» و «فلفل هندی» آمده است. به فرانسوی‌Temboul وBetel و به انگلیسی‌Betel وBetelnut گویند. گیاهی است هندی از خانواده فلفل‌Piperaceae ، نام علمی آن‌Piper betel L . یاPiper betle L . می‌باشد.

مشخصات

گیاه تانبول نوعی فلفل خزنده است که بومی هند می‌باشد، مانند درخت مو برای بالا رفتن آن باید قیم یا داربست تعبیه شود.
برگ آن سبز روشن، پهن، قلبی شکل و نوک‌تیز شبیه برگ لبلاب است. طعم آن شبیه به قرنفل می‌باشد. گیاه بزرگی است چندساله و به عبارت بهتر درختچه‌ای است بومی هندوستان و در مالزی، فیلیپین، هندوچین، ماداگاسکار و افریقای شرقی نیز می‌روید. برگهای خشک این گیاه معطر است و از آن ماده‌ای به نام‌betel تهیه می‌کنند.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در برگهای تانبول یک اسانس روغنی فرّار که قسمت
ص: 306
عمده آن ماده معروف ضدعفونی‌کننده چاویکول 537] است و همچنین تعدادی از انواع آنزیمها وجود دارد.
پتلو دانشمند معروف براساس بررسی‌های خود نشان داده است که اسانس تانبول عمدتا دارای دو فنول 538] است که عبارت‌اند از بتل- فنول 539] که ایزومر اوژنول می‌باشد و دیگری چاویکول به همراه تعدادی فنلهای ترکیبی مختلفه و والنزوئلا دانشمند دیگری وجود مواد آلیل پیروکاتچین 540]، ترپن 541]، سینئول، کاریوفیلن، کادینن و در آخر مانتون 542] را ذکر می‌کند.

خواص- کاربرد

در هند از مخلوطی از برگهای تانبول و آهک زنده و میوه درخت فوفل که به فرانسوی‌Noix d'arec نامیده می‌شود، ماده‌ای شبیه سقز درست می‌کنند که مانند ماستیکاتوار یا بزاق‌آور مصرف می‌شود و جویدن آن دهان و حلق را تحریک کرده ترشح بزاق را افزایش می‌دهد. درخت فوفل به نام‌Areca catechu می‌باشد که شرح آن جداگانه در جلد چهارم این کتاب خواهد آمد.
از میوه تانبول(NOix de betel) در رنگرزی برای تهیه یک رنگ قرمز زیبا استفاده می‌شود.
اگرچه در موارد مختلف درمانی از برگ و ریشه و گاهی نیز از تخم تانبول استفاده می‌شود ولی در بیشتر موارد برگهای خوش‌بو و معطر آن مستعمل است زیرا دارای خواص بادشکن، محرک و پروفیلاکتیک می‌باشد [استوارت . مقوی و تونیک و نیروبخش و قابض و بزاق‌آور می‌باشد [کاریونه و کیمورا و اوکابه .
سقز جویدنی که از برگهای آن درست می‌شود برای تحریک اعصاب مفید است [هولمز]. به عنوان عامل پروفیلاکتیک در معالجه اسهال خونی و تب آثار نافع دارد [فوکود]. برگهای خردشده آن را گرم کرده و روی بدن زنان پس از زایمان می‌گذارند
ص: 307
تانبول الف) گل
و برای تسکین سرفه‌های سخت روی حلق می‌بندند [فاکس . و یا برگهای خردشده آن را گرم کرده و با روغن زیتون مخلوط نموده و به صورت روغن مالیدنی به ناحیه شکم بچه در موارد ناراحتی‌های شکم می‌مالند [کوئی‌زمبینگ و والنزوئلا]. از شیره برگها و یا از برگهای خردشده نیز در تهیه داروهایی برای التیام زخمها بویژه زخمهای بینی، کورک و جوش استفاده می‌کنند [برکیل و هانیف .
اسانس روغنی فرّار آن که عمدتا چاویکول است، خاصیت باکتری‌کشی دارد و برای معالجه ناراحتی‌های مخاط بینی و حلق نافع است [وان‌استی‌نیس- کروزمان .
تانبول از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی ایران معتدل است و نوعی از آن که برگش دارای بوی قرنفل است و برگهای آن خیلی بزرگ، نازک و لطیف می‌باشد، گرم و خشک است. از نظر خواص معتقدند که مفرح، اشتهاآور، مقوی معده، کبد، دماغ، دل، حافظه و فهم می‌باشد. خوردن برگهای آن حافظه را زیاد می‌کند و مدر است و جویدن آن برای رفع رطوبتهای دهان، لثه، استحکام و تقویت دندان، خوش‌بو کردن دهان، تسکین عطش کاذب، گرسنگی، صاف کردن صدا، رفع تنگی نفس، سرفه سرد رطوبی، تقویت معده و هاضمه نافع است، خصوصا اگر با فوفل و دانه هل مصرف شود. ضماد برگ آن جراحتها را التیام می‌دهد و اگر برگ خردکرده آن را گرم کرده و به بیضه ببندند برای قطع نزول آب در بیضه مفید است و اگر پس از دو سه
ص: 308
روز تکرار شود آب جمع‌شده را تحلیل می‌برد. روش دیگر این است که برگ خردنشده تانبول را داغ کرده و دو سه برگ روی هم و یا یک برگ تنها در محل می‌بندند تا آب جمع‌شده تحلیل رود. اگر 8- 7 برگ تانبول را با نمک بخورند مسهل بلغم است و برای سیاه‌سرفه و تنگی نفس مفید می‌باشد. اصطلاح تانبول به‌طور مطلق در هند نوشابه‌ای است که از برگ تانبول، جوز بوا، شربت قند و ... ترتیب می‌دهند.
ص: 309

بردی

اشاره

در کتب طب سنتی با نام عربی آن «بردی» آمده است. به فرانسوی‌Papyrus و به انگلیسی نیزPapyrus وEgytian paper plant گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده جگن‌هاCyperaceae ، نام علمی آن‌Cyperus papyrus L . می‌باشد.

مشخصات

بردی گیاهی است علفی چندساله که بلندی ساقه‌های آن به 4- 2 متر نیز می‌رسد.
ساقه‌های آن شبیه نی با مقطع مثلث. گلهای آن به شکل چتر مرکب کروی، سفید یا زرد که در انتهای ساقه گل‌دهنده گیاه ظاهر می‌شود. دارای سوش یا قسمت زیرزمینی ضخیمی است. ساقه آن نرم است به طوری که با فشار انگشت پنبه‌ای به نظر می‌رسد و فرو می‌رود. برگ آن مانند برگ خرما باریک دراز و تخم آن ریز و ریزتر از تخم شنبلیله و تلخ است. ریشه یا قسمت زیرزمین آن کمی شیرین است و آن را «عسلج» گویند و در مصر می‌خورند. موطن این گیاه مصر است و در حبشه، فلسطین و سوریه فراوان می‌روید. در ایران گونه‌های دیگری از آن، اغلب در کنار آبها می‌روید. از الیافی که از مغز ساقه این گیاه به دست می‌آید و روی هم گذارده و فشرده و خشک می‌کنند، مصریان قدیم، یونانی‌ها و رومی‌ها کاغذی به نام پاپیروس درست می‌کردند و برای نوشتن از آن استفاده می‌کردند. کاغذی که سابقا از این گیاه به دست می‌آمد و
ص: 310
گل بردی
Cyperus papyrus
یونانی‌ها پاپیروس می‌گفتند همان قرطاس معروف است. منظور از قرطاس که به جای لغت کاغذ مستعمل است، همان نوع کاغذ می‌باشد.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در قسمت زیرزمینی بردی نشاسته، قند و مواد مغذی وجود دارد و دارای مقداری لعاب است به همین علت در مصر آن را می‌خورند.

خواص- کاربرد

بردی از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی سرد و خشک است و از نظر
ص: 311
خواص معتقدند که خونریزی را بند می‌آورد و ریشه آن با سرکه برای طحال مفید است. جویدن آن بخصوص بیخ آن برای رفع بوی سیر و پیاز نافع است.
ضماد آن برای تحلیل ورمها و گرد خشک‌شده سوخته آن برای التیام زخمهای تازه و کهنه و جراحتهای بد و خورنده، خصوصا زخمهای خورنده دهان و قطع اخلاط خونی و خونریزی مفید است. خوردن سوخته آن با سرکه برای طحال نافع است.
بردی برای احشا و آلات داخل شکم مضر است، از این نظر باید با عسل خورده شود.
گونه‌های دیگری از این گیاه که در ایران می‌رویند و تا به حال شناسایی شده است، یکی به نام‌Cyperus conglomeratus Ratt . که در خارک، کیش، کاشان، بلوچستان و نرماشیر دیده شده و دیگری‌Cyperus arenarius Retz . می‌باشد که در خارک، بلوچستان، بوشهر و جزیره ابو موسی دیده شده است.[543]
ص: 312

بان

اشاره

در کتب طب سنتی با نامهای «بان»، «شجرة البان» و «شوع» و دانه آن «حب البان» نام برده شده است. به فرانسوی درخت آن راMoringe و دانه آن یا حب البان راBen و روغنی که از دانه آن گرفته می‌شود راHuile de ben گویند و به انگلیسی‌Ben oil tree وHorse radish tree وBen و دانه آن را نیزBen و روغن دانه آن راBen oil می‌نامند. گیاهی است از خانواده‌Moringaceae ، نام علمی آن‌Moringa oleifera Lam . و مترادف آن‌M .pterigosperma Gaertn . وHyperanthera moringa vahl . می‌باشد.
علت اینکه در انگلیسی به آن‌Horse radish tree گویند این است که ریشه این درخت و غلاف دانه‌های آن پس از خشک شدن تند است و جانشین ضعیفی برای ریشه ترب وحشی می‌باشد و به قیمت ارزانتر به جای ریشه ترب وحشی مصرف می‌شود.

مشخصات

شجرة البان درختی است کوچک، بلندی آن در حدود درخت گز است. برگ آن مرکب و 3- 2 بار شانه‌ای دارای برگچه‌های سبز، کوچک بیضی نوک‌تیز پهن و در روی محور فرعی برگ، به‌طور متقابل قرار دارند و در هر محور فرعی 6- 3 جفت برگچه با یک برگچه انتهایی دیده می‌شود. گلهای آن سفید زرد یا قرمز می‌باشد. میوه‌اش به
ص: 313
شکل غلافی باریک و دراز به طول حدود 45 سانتی‌متر است و دانه‌ها در داخل آن قرار دارند. دانه آن در ابعاد نخود یا کمی بزرگتر و بالدار است.
این درخت در آسیای جنوبی و جنوب شرقی و در جزیره عرب می‌روید و به طور کلی از گیاهان بومی هند است.

ترکیبات شیمیایی 544]


معارف گیاهی ؛ ج‌3 ؛ ص313
نظر ترکیبات شیمیایی در شجرة البان صمغ و آلکالوئید مشخص شده است. از پوست ریشه آن آلکالوئیدهای مورینجین 545] و مورینجینین 546] جدا شده است. گلهای آن دارای باز بی‌شکل 547] است. در گیاه یک آنتی‌بیوتیک به نام پتری‌گوسپرمین 548] وجود دارد که بر ضد باکتری‌های گرام مثبت 549]، گرام منفی 550] و اسیدفاست 551] فعال است. افزوده بر آن در پوست ساقه درخت نیز بتا- سیتوسترول وجود دارد. از دانه آن روغن ثابتی گرفته می‌شود که در پزشکی و در صنعت کاربرد دارد.
توضیح: باکتری‌های اسیدفاست باکتری‌هایی هستند که هرگاه با اسیدی آلوده شوند بزودی رنگ خود را از دست نمی‌دهند و رنگ قرمز خود را حفظ می‌کنند، مثالی از این نوع باکتری مایکوباکتریوم توبرکولوزیس می‌باشد.
بررسی‌های شیمیایی دیگری نشان می‌دهد که از پوست ریشه گیاه آلکالوئیدهای مورینجین و مورینجینین جدا شده است. آلکالوئید اول اثر دارویی ضعیفی دارد ولی دومی اثر فیزیولوژیکی قوی دارد و با افدرین 552] و آدرنالین از نظر عمل مشابهت دارد [چوپرا].
صمغ درخت دارای آرابینوز[553]، گالاکتون 554]، گلوکورونیک اسید و مقدار خیلی
ص: 314
کمی رامنوز می‌باشد [اینگل و بهاید]. پتلو از گیاه مواد لاکتون 555] و پتریگوسپرمین که با غلظت 75000/ 1 اثر باکتری‌کشی بر ضد استافیلوکوکوس دارد، جدا نموده است. در سال 1946 آقای رائو و دیگران مشاهده کردند عصاره‌ای که از قسمتهای مختلف گیاه تهیه شده بود، دارای پتریگوسپرمین است و خاصیت متوقف کردن پیشرفت بیماری سل را دارا می‌باشد [موزیگ و شرام
از دانه‌های آن روغنی گرفته می‌شود که شامل پالمیتیک اسید، استئاریک اسید، آراشیدیک اسید، بهنیک اسید[556]، لیگنوسریک اسید[557]، هگزادسنوئیک اسید[558]، لینولئیک اسید و اولئیک اسید می‌باشد [دون و هیلدیچ .

خواص- کاربرد

در هندوستان عملا از تمام اعضای گیاه در پزشکی استفاده می‌شود و قسمتهایی از آن به عنوان غذا خورده می‌شود. پتلو معتقد است که سرشاخه‌های جوان، برگها، گلها و میوه‌های نارس گیاه را باید قبل از خوردن بجوشانند و خوردن آنها موجب تحریک هاضمه می‌شود و برای معالجه عفونت خون نافع می‌باشد [اوکابه .
در تمام مناطق خاور دور خاصیت قرمز کردن پوست که در گیاه وجود دارد مورد توجه می‌باشد و برای انواع ناراحتی‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. ریشه له‌شده آن که مانند ضماد روی پوست انداخته شود، خاصیت مشمع خردل را دارد [برکیل .
پوست ریشه گرمترین و تندترین قسمت آن است [هین . در جزیره مالایا از ریشه آن در تهیه دارویی که به شکم و باسن زنها پس از تولد طفل می‌مالند استفاده می‌شود [ریدلی و این کار برای متناسب نمودن مجدد این قسمت از بدن زن پس از زایمان است که از نظر زیبایی انجام می‌شود. برای التیام زخمهای پستان نیز مفید است [فاکس ورتی . از این گیاه به عنوان مدر در معالجه انواع استسقا نیز استفاده می‌شود [هولمز].
صمغی که از پوست درخت گرفته می‌شود در مالایا مصرفی ندارد. در اندونزی از ریشه آن به عنوان تونیک، قاعده‌آور و برای معالجه عوارض کمی ویتامین‌C استفاده می‌شود و در استعمال داخلی و خارجی برای معالجه سرماخوردگی و بیماری
ص: 315
بری- بری که بیماری ناشی از کمبود ویتامین‌B 1 است و همچنین برای معالجه بیماری خاصی به نام‌Lameness که علائم آن غیر عادی راه رفتن و نوعی لنگیدن است به کار می‌برند.
وقتی که ملاحان از آن در غذاهای خود استفاده می‌کنند دیگر از کمی ویتامین‌C ناراحتی برای آنها ایجاد نمی‌شود [رامفیوس و هین .
سایر خواص آن نرم‌کننده سینه، مقوی ریه و محرک در موارد ناراحتی‌های ناشی از فلج و معالجه صرع و هیستری ذکر شده است [وان‌استی‌نیس- کروزمان . آقای‌Horsefield معتقد است که برگهای این درخت کمی مدر است و برای معالجه سوزاک مفید می‌باشد. شیره برگهای آن برای رفع درد به رانهای دردناک مالیده می‌شود و از شیره برگها و همچنین از دانه‌های آن به عنوان قی‌آور استفاده می‌شود [هین .
برگهای تازه و نجوشیده آن خاصیت آنتی‌بیوتیک و ضد باکتری بر ضد استافیلوکوکوس دارد [کولیه و واندرپیجل .
در فیلیپین جوشانده ریشه آن به عنوان ضد کمی ویتامین‌C به کار می‌رود و در استعمال خارجی از این جوشانده برای تمیز کردن زخمهای باز و جراحتها و ضد عفونی کردن استفاده می‌شود. معروف است که اگر ریشه آن را جویده و له‌شده جویده آن را روی محل نیش مار بگذارند از پخش سم آن در بدن جلوگیری می‌شود.
از روغن تخم آن برای مالیدن و معالجه روماتیسم و نقرس استفاده می‌شود [والنزوئلا].
روغن بان در صنعت ساعت‌سازی مصرف دارد و در عطرسازی نیز استعمال می‌شود. از برگهای جوان گیاه در فیلیپین برای ازدیاد ترشح شیر می‌خورند [کوئی‌زمبینگ .
و اما از نظر حکمای طب سنتی طبیعت حب البان گرم و خشک است و در مورد خواص آن معتقدند که بازکننده انسداد مجاری عروق کبد و طحال و مسهل بلغم خام است. شیره آن قی‌آور است و خوردن حب البان با سرکه و آب برای طحال مفید است و فتیله آن برای قطع خونریزی از بینی نافع است و ضماد آن برای تحلیل ورمها، رفع تشنج، درد مفاصل، کبد، طحال، جرب و خارش مفید است. چون خوردن آن قی‌آور است و مضر کبد و معده می‌باشد از این نظر باید آن را با رازیانه خورد. مقدار خوراک از تخم بان یا حب البان تا 8 گرم است و جانشین آن از نظر خواص 12 گرم دارچین است. روغن حب البان محلل است و قطره آن در گوش برای رفع درد گوش و طنین
ص: 316
گوش نافع است. مالیدن روغن آن برای دفع زگیل، نرم کردن عصب، تسکین درد دندان و دردهای سرد مانند فلج و امثال آن نافع است. خوردن 5 گرم آن با آب عسل قی‌آور است و مسهل و با آب و سرکه برای پاک کردن کبد و طحال نافع است. مضر معده است از این نظر باید با انیسون خورده شود.
در هند از ریشه آن به عنوان محرک و رفع ناراحتی‌های ناشی از فلج و در مورد تبهای متناوب و در موارد صرع تجویز می‌شود و از خاصیت قرمز کردن پوست که در ریشه این گیاه وجود دارد، برای رفع بی‌حسی موقتی اعضا و در موارد روماتیسم مزمن استفاده می‌شود. ریشه گیاه مقوی معده، بادشکن و مقوی قلب و تونیک برای تسریع جریان خون است و برای سقط جنین کاربرد دارد. از پوست گیاه محلولی به صورت جوشانده درست کرده و برای رفع اسپاسم از کمپرس آن استفاده می‌شود.
پوست درخت برای سقط جنین به کار می‌رود. از دانه‌های گیاه در موارد بیماری‌های کبد، طحال و رفع دردهای مفاصل و در بیماری‌های کزاز و فلج تجویز می‌شود.
گلهای آن محرک است و برای تقویت نیروی جنسی از آن می‌خورند. از روغن دانه‌های آن در استعمال خارجی برای تسکین روماتیسم استفاده می‌شود. دانه‌های آن برای رفع ناراحتی‌های آمیزشی تجویز می‌گردد.
ص: 317

انزروت

اشاره

صمغی است. در کتب مختلف طب سنتی و فرهنگهای لغات با نامهای «انزروت» و «عنزروت» و در شرح الاسماء عربی آن «کحل فارسی» و «کحل کرمانی» و در مخزن «انزروت»، «کحل فارسی» و «کحل کرمانی» نام برده و اضافه شده است که در اصفهان آن را «کنجده» و «کنجیده» گویند و دو نوع دارد «کنجده سرخ» و «کنجده سفید یا زرد روشن».

خواص- کاربرد و مشخصات صمغ

انزروت صمغ درخت خارداری است که برگ آن شبیه برگ مورد و برگ درخت کندر است و در فارس می‌روید و بهترین نوع صمغ آن سفیدرنگ و تازه است که ترد و طعم تلخ مخلوط با کمی شیرینی دارد [از کتاب قرابادین کبیر].
از نظر طبیعت گرم است و خشک و از نظر خواص حکمای طب سنتی ایرانی معتقدند که ملین است و انسداد مجاری عروق را باز می‌کند و مسهل خوبی برای بلغم است. اگر با تربد و هلیله و سکبینج و مانند آنها خورده شود، مسهل بلغم بسیار مؤثر و راحتی است. اگر با روغن کرچک خورده شود برای رفع تشنج حاصله از امتلأ مفید است و اگر آن را با شیر دختران مخلوط نموده و خیس کرده و در چشم کشند برای رفع چسبندگی پلک چشم و قطع نزول آب و رفع جرب پلک مفید است.
اگر انزروت را در داخل پیازی که مغزش را خالی کرده باشند بریزند و بر آتش
ص: 318
گذارند تا بجوش آید و آب آن را پس از خنک شدن چند قطره در گوش بچکانند درد گوش را ساکت می‌کند. اگر انزروت را با عسل مخلوط کرده و فتیله‌ای را به آن آلوده نموده و در گوش گذارند برای پاک کردن چرک گوش بسیار مؤثر است.
خوردن انزروت برای تسکین درد مفاصل، لگن خاصره، سیاتیک، اخراج کرم معده و روده‌ها و سقط جنین مفید است. خوردن انزروت برای چاق شدن نافع است. بغدادی نوشته که زنان مصر انزروت را چند ساعت در آب هندوانه خیسانده و پس از آن می‌خورند و تا ده روز ادامه می‌دهند برای چاق شدن آنها نافع است (البته برای زنانی که می‌خواهند چاق شوند زیرا معمولا این خواست بانوان در این قرن نیست). مقدار خوراک آن از 10- 2 گرم است. اسراف در خوردن آن خطرناک است و خوردن 20 گرم آن چون منافذ بدن را می‌بندد و به احشا می‌چسبد کشنده است.
استعمال خارجی آن برای از بین بردن گوشت زاید و پاک کردن چرک و زخمهای باز و قطع خونریزی از آنها و رویانیدن گوشت نو بسیار مفید است.
انزروت را برای رفع عوارض نامناسب آن باید قبلا تشویه نموده و سپس خورد.
روش تشویه آن این است که صمغ انزروت را با شیر دختران مخلوط کرده و خمیر می‌نمایند و روی آتش می‌گذارند تا رطوبت آن خشک و کمی برشته شود، پس از آن استعمال می‌نمایند و اگر یکبار دیگر آن را کوبیده و با سفیده تخم‌مرغ مخلوط و خمیر نموده و باز مجددا تشویه نمایند، بهتر و مناسبتر می‌شود. خصوصا در مواردی که برای بیماری‌های چشم مصرف می‌شود، حتما تشویه آن لازم است.

مشخصات

برای گیاهی که صمغ انزروت از آن گرفته می‌شود در مدارک و کتب مختلف نظرهای متفاوتی داده شده است.
1. در فرهنگ داروها که تحقیقی درباره کتاب الابنیه عن الحقائق الادویه می‌باشد چنین آمده:
صمغ انزروت راSarcocolla می‌دانند و نام علمی این گیاه که صمغ از آن گرفته می‌شودAstragalus sarcocolla و گیاهی خاردار ذکر کرده است که بلندی آن 2 ذرع و در مناطق فارس می‌روید. به علاوه در شرح آن اشاره نموده است که انزروت دو نوع است سرخ و سفید و اضافه کرده که در شرح اسمأ انزروت را کحل فارسی گفته‌اند و باز به نقل از مخزن الادویه علاوه کرده است، به اصفهانی کنجده و به
ص: 319
عربی کحل فارسی و کحل کرمانی گفته می‌شود.
2. پارسا در فلور ایران و در گیاهان دارویی گیاهی به نام‌Astragalus fasciculaefolius را برای کنجد سرخ و سفید ذکر کرده و نوشته است که این گیاه در کردستان می‌روید و ماده شیرینی ترشح می‌کند. رنگ آن زرد قهوه‌ای کمرنگ، شکننده، بی‌بو و شیرین، قابل حل در آب و الکل و شامل ماده‌ای شبیه‌glycyrrhizine (ماده عامل ریشه شیرین‌بیان) است. خمیر آن را برای تسکین درد گوش یا صورت به کار می‌برند و از صمغ ترشح‌شده آن برای صاف کردن صورت استفاده می‌نمایند.
3. در مدارک و کتب فرانسوی درباره صمغ گیاهی به نام‌Sarcocolla چنین می‌نویسند:
سارکوکولا صمغ درختچه‌ای است که به فرانسوی و انگلیسی‌Sarcocolla گفته می‌شود. درختچه آن را به فرانسوی‌Sarcocollier و به انگلیسی‌Sarcocolla plant نامند. نام علمی آن‌Paena sarcocolla می‌باشد. درختچه‌ای است کوتاه به بلندی 1- 9/ 0 متر. برگهای آن کامل و خیلی زیاد و کوچک است. از آن یک صمغ رزینی گرفته می‌شود به نام سارکوکول که نرم است و برای التیام زخمها و رویانیدن گوشت نو در موارد جراحتها و زخمها مفید است و در پانسمان به کار می‌رود.
4. شلیمر گیاه‌Penaea mucronata را گیاه مولد صمغ انزروت ذکر کرده و اضافه می‌کند که به فارسی آن را انزروت، کنجیده، کحول کرمانی، کحول فارسی می‌نامند و علاوه بر مصارف ذکرشده شلیمر اضافه کرده است:
در ایران سابقا مرسوم بوده که برای چاق کردن اشخاص لاغر به کار می‌رفته است، به این ترتیب که در حدود 20 گرم انزروت را با 24 گرم گاودارو (سنگ کیسه صفرای گاو نر که به فرانسوی‌Calcul biliaire de boeuf گفته می‌شود) و در حدود 40 گرم از قسمت گوشت سفید نارگیل مخلوط کرده و آن را به 4 قسمت نموده و هر قسمت را یک روز می‌خورده‌اند.
5. در صیدنه آمده است که انزروت صمغ درختی است در نواحی توران از سرزمین فرس و در کوههای بین کرمان و مکران می‌روید.
6. ماسرجویه گوید صمغ درختی است که شبیه کندر است و دو نوع است یکی سپید که معمولا شبها از تنه درخت خارج می‌شود و اگر روز بیرون آید و آفتاب بر او بتابد کمی زردرنگ می‌شود. طعم آن کمی تلخ و تند است. نوع دیگر آن سرخ‌رنگ است.
ص: 320

اشنه

اشاره

از خزه‌ها می‌باشد. در کتب طب سنتی و در بازار با نامهای عربی «اشنه»، «مسلک القرود»، «شیبة العجوز» و «شیب العجوز» آمده است. به فارسی «آلک»، «دو آله» و «دو آلک» گفته می‌شود. به فرانسوی‌Bryon گویند که نوعی‌Lichen است و چون معطر می‌باشد آن راMousse odoriferante نیز می‌نامند و به انگلیسی‌Tree moss گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده خزه‌هاBryaceae ، چند گونه از آن در ایران می‌روید که نام علمی آنها عبارت‌اند از:
1.Bryum argenteum Hedw . روی صخره‌ها می‌روید.
2.Bryum caespiticeum Hedw . روی چوبهای پوسیده می‌روید.
3.Bryum capillare روی خاک می‌روید.
4.Bryum cirrhatum روی صخره‌ها می‌روید.
گونه‌های فوق راW .Frey وH .Kurshner در جنگل گلستان شمال ایران دیده است. گونه‌های دیگری نیز در شمال ایران روی درختان وجود دارد [نامهای علمی از دکتر موسی ایرانشهر گیاه‌شناس ایرانی .

مشخصات

اشنه خزه‌ای است که بر درخت صنوبر و بلوط و گردو و درختان دیگری می‌روید، ازLichen ها می‌باشد. به رنگهای سیاه و سفید. در «اغراض» آمده است
ص: 321
سفیدرنگ آن مرغوب است و سیاه آن خوب نیست.
خزه‌هایی که به درخت بلوط و گردو می‌پیچند و می‌چسبند معطر و خوش‌بو می‌باشند که در شمال ایران آن را آلک یا دوالک نامند. در «عرایس الجواهر» آمده است که اشنه از عطرهای بسیار مورد توجه و از اجزای عنبر خوش‌بو می‌باشد. شکل ظاهری آن مانند ریسمانهای باریک و پهن است که به هم پیچیده و بافته شده و به شاخه‌های درخت بلوط و گردو و سایر درختان می‌پیچد. مرغوبترین آن، آن است که هر دو روی آن سفید و معطر باشد.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در آن ماده لیکنین وجود دارد که از نشاسته‌هاست و مصرف غذایی دارد.

خواص- کاربرد

اشنه از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی معتدل است. شیخ الرئیس ابو علی سینا آن را در عین اعتدال قابض می‌داند، ولی عده‌ای دیگر از حکما آن را سرد و خشک می‌دانند، خصوصا اشنه‌ای که روی شاخه‌های درخت بلوط زندگی می‌کند، سرد و خشک است.
از نظر خواص معتقدند که قابض و محلل و ملین و معطر و خوش‌بو است. مقوی قلب می‌باشد. خوردن دم‌کرده آن روح‌افزا و مفرح و برای خفقان، صرع، تقویت معده، رفع دل‌آشفتگی، قی، خرد کردن سنگ مثانه و درد کبد نافع است. معده را خوش‌بو می‌نماید. اگر در سرکه خیسانده شود و از خیس‌کرده آن بخورند قابض و بخصوص در اطفال خواب‌آور است و برای رفع نفخ و خنثی کردن زهر گزندگان سمی مفید است.
بخور آن برای رفع سردرد و صرع و تکرار گرفتن بخور آن و استفاده از دود آن در بینی برای سکته، صرع، اختناق رحم و نشستن در دم‌کرده آن برای تسکین دردها، تحلیل ورمهای گرم، درد رحم و آوردن عادت ماهیانه مفید است. ریختن قطره‌ای از آب خیس‌کرده آن که از بلوط باشد برای تسکین حرارت چشم مفید است و پاشیدن گرد آن برای رفع بدبویی زیر بغل و رویانیدن گوشت بر جراحت نافع می‌باشد.
اشنه برای روده‌ها مضر است و از این نظر باید با انیسون خورده شود مقدار
ص: 322
خوراک آن تا 12 گرم است.
حکیم میر عبد الحمید در حاشیه‌ای بر تحفه حکیم مؤمن اظهار نظر کرده است که به لغت فرانسوی نوعی از اشنه راMuscus arboreus نامند که به معنای مشک درختی است.
نوعی از آن را که به شاخه‌های مرجان و استخوانهای ماهی و روییدنی‌های زیر آب دریا می‌پیچد به نام‌Muscus marine می‌خوانند که طبق نظر ایشان از سایر انواع اشنه‌ها سردتر است و ضماد آن برای سوختگی اعضا بسیار مفید می‌باشد.
توضیح: کلمه‌ای با املاBryone نیز در فرانسه هست که با اشنه که‌Bryon نوشته می‌شود نباید اشتباه شود.Bryone گیاهی است سمی از خانواده خیارCucurbitaceae که تلخ و مسهل است، نظیر هندوانه ابو جهل و اصولا ارتباطی باBryon که نوعی خزه است، ندارد و با نام فاشرا شرح آن جداگانه در جلد پنجم این کتاب خواهد آمد.
ص: 323

بالنگو

اشاره

گیاهی است که به فارسی و در کتب طب سنتی «بالنگو» نام برده می‌شود. این گیاه از خانواده نعناLabiatae و دو گونه آن در ایران به‌طور خودرو می‌روید که نامهای علمی آنها عبارت‌اند از:
1.Lallemantia iberica (M .B .) Fisch . که به «بالنگو شهری» معروف است که در شمال ایران در ایسپیلی ییلاق، در جاده قزوین، اطراف تبریز، مشکین‌شهر، جبال سهند، بین خلخال و اردبیل، در خوی، در تفرش، قصر شیرین، ماهیدشت، اصفهان و شیراز می‌روید.
2.Lallemantia royleana Benth . که به «بالنگو شیرازی» معروف می‌باشد و در هند و کشمیر آن را تخم بالنگو می‌نامند. در ایران در دامنه‌های البرز در شمال ایران در راه قزوین، رشت، آذربایجان، غرب ایران، قصر شیرین، اصفهان، شیراز، قم، تفرش، کرمان و بلوچستان به‌طور وحشی می‌روید.

مشخصات

بالنگو گیاهی است یکساله کوتاه به ارتفاع حدود یک وجب و برگهای آن متقابل، بوی آن شبیه برگ ریحان و بدون دندانه است. گلهای آن آبی‌رنگ بندرت مایل به زرد و سفید است. میوه آن گرد، پهن به ابعاد 5* 5/ 1 میلی‌متر به رنگ قهوه‌ای و در بالای میوه گونه‌L .iberica علامت‌V دیده می‌شود و در مورد گونه
ص: 324
بالنگو شیرازی تخم درازتر، قوسی در یک طرف و در طرف دیگر یک لکه سفیدی مشاهده می‌شود. تخم بالنگو از هر دو گونه را که در آب بخیسانند مایع چسبناک کدر بی‌مزه‌ای حاصل می‌شود.

خواص- کاربرد

در هند تخم بالنگو خنک‌کننده، مسکن درد و آرامبخش است و برای رفع نفخ و رفع یبوست به کار می‌رود.
بالنگو و تخم آن از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی گرم و مرطوب و تر است. از نظر خواص معتقدند که مقوی قلب است، برای رفع وحشت، خفقان و اسهال خونی، آن را تنها یا با گلاب می‌خورند. برای دل‌پیچه و شکم‌روش نافع می‌باشد.
مقدار خوراک آن تا 10 گرم می‌باشد. جانشین آن از نظر خواص تخم ریحان است.
توضیح: ضمن اسامی متعددی که در کتب طب سنتی از جمله در اختیارات بدیعی ذکر شده و شرح آن در کتابی با نام تحقیق درباره ترجمه الابنیه عن الحقائق الادویه آمده است، نام بالنگو است که برای بادرنجبویه ذکر شده است و باید توجه شود در عین حال که ممکن است در جایی به بادرنجبویه، بالنگو هم گفته شود ولی گیاه بادرنجبویه که شرح آن جداگانه در جلد اول این کتاب آمده است با گیاه بالنگو کاملا متفاوت است.
ص: 325

بقم

اشاره

در کتب طب سنتی با نامهای عربی آن «بقم» و «بقم اسود» و چوب آن را «خشب البقم» ذکر می‌کنند و دانه آن که مصرف دارویی دارد به فارسی «چشم خروس» و در کتب طب سنتی «عین الدیک» می‌نامند. به فرانسوی‌Campeche وBois de campeche وBois de sang و به انگلیسی‌Logwood وPeachwood وIndian dye wood وCampeachy tree نامیده می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Leguminosae تیره فرعی‌Caesalpinaceae ، نام علمی آن‌Haematoxylon campechianum L . می‌باشد.

مشخصات

بقم درختچه‌ای است که از چوب آن ماده قرمزرنگی گرفته می‌شود که رنگ باثباتی برای ابریشم و پشم و در درجه دوم برای پنبه می‌باشد. شاخه‌های درختچه بقم تیغدار و برگهای آن مرکب با 4- 3 جفت برگچه، هر برگچه به شکل قلب، کوچک و دایمی است. بلندی درختچه 12- 8 متر می‌باشد. گلهای آن زردرنگ و میوه آن نیام به رنگ مایل به سرخ، مدور که پس از رسیدن از وسط باز می‌شود و در آن 2- 1 دانه قرار دارد. رنگ میوه پس از رسیدن به سیاهی متمایل می‌گردد و طعم آن شیرین است.
دانه آن نیز دارای خواص طبی است و به چشم خروس معروف است. درخت بقم بومی مکزیک، خلیج‌Campeche می‌باشد و در هندوراس نیز می‌روید و بتدریج به
ص: 326
سایر مناطق امریکای مرکزی نیز راه یافته است و در حال حاضر در هند نیز وجود دارد.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی از مغز چوب درختچه بقم ماده رنگی قرمز خونی به نام هماتین 559] که بعدها به هماتوکسیلین 560] تغییر نام یافت جدا شده است. به علاوه در چوب و دانه‌های این درختچه مقدار زیادی تانن و رزین و کوئرستین وجود دارد. برگهای این درختچه دارای کوئرستین، تانن، الاجیک اسید و میریستین 561] می‌باشد و به علاوه اتیل‌گالات 562] که نوعی آنتی‌بیوتیک است در آن مشخص شده است. هماتوکسیلین ماده‌ای است بدون ازت، چند حلقه‌ای که در آب جوش و الکل و اتر حل می‌شود. اگر آن را به یک محلول قلیایی اضافه کنند به رنگ آبی بنفش درمی‌آید.

خواص- کاربرد

مغز چوب بقم از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی خیلی گرم و خیلی خشک و بسیار قابض است.
از نظر خواص معتقدند که خاک‌اره و گرد چوب آن برای التیام زخمهای کهنه، جراحتهای تازه، قطع خونریزی، خشک کردن جراحتهای مرطوب و چرکدار مفید است و شستن صورت با آب آن موجب نیکویی رنگ چهره و کمپرس کردن مفاصل با آب آن موجب تقویت مفاصل است. خوردن 20 گرم آن آن‌قدر خشکی و یبوست می‌آورد که مهلک است و علاج آن برگرداندن و قی کردن آن است. مصرف خیلی کم آن برای رفع اسهالهای مزمن و شکم‌روش مفید است، ولی توصیه این است که به هر حال در استعمال داخلی مصرف نشود و خورده نشود.
چوب بقم به شکل قطعاتی به طول 5/ 1- 3/ 1 متر به بازار می‌آید که قسمت بیرونی چوب کنده شده و فقط درون چوب باقی مانده است، هر قطعه به وزن 5 کیلوگرم و بیشتر ممکن است باشد. رنگ سطح خارجی آن قهوه‌ای و مغز آن قرمز مایل به
ص: 327
شاخه بقم
1. گل 2. میوه
زرد و یا خاکستری روشن است.
دانه میوه بقم یا چشم خروس نیز گرم و خشک است ولی خشکی آن کمتر از چوب آن است. رنگ دانه سرخ، براق و پهن و در مورد خواص آن معتقدند که مقوی، مفرح است و برای تقویت نیروی جنسی و تولید اسپرم بسیار نافع است و بخصوص در پیران اثر رضایت‌بخش دارد. برای گرم‌مزاجان مضر است و از این نظر باید با گشنیز خورده شود.
مقدار خوراک آن تا 5 گرم است که در شیر تازه و یا ترنجبین خیسانده و با کره گاوی یا گوسفندی خورده شود.
در هند جوشانده خرده چوب حاصل از درون چوب درختچه تونیک و قابض و برای قطع اسهال مزمن و سؤهاضمه‌های ناشی از ضعف مصرف می‌شود. جوشانده آن برای رفع ترشحات سفید مهبل یا لوکوره مفید است.
ص: 328

برنگ کابلی

اشاره

به فارسی و در کتب طب سنتی «برنگ کابلی» نامیده می‌شود. به فرانسوی دانه گیاه راSemence d'embelia ribes و گیاه راEmbelia وRibelier و به انگلیسی نیزEmbelia وEmbely currants گفته می‌شود. به عربی «برنج» و «برنق» می‌نامند و به هندی ببرنگ گویند. میوه گیاهی است که گیاه آن از خانواده‌Myrsinaceae و نام علمی آن‌Embelia ribes Burm .f . می‌باشد.

مشخصات

گیاهی است پایا با ساقه‌های چوبی. میوه‌های آن سخت، کوچک، مدور به رنگ قرمز تیره در ابعاد کوچکتر از فلفل، گوشتی و به شکل خوشه است. این گیاه بومی هند است و در مشرق افریقا نیز انتشار دارد و چون از طریق افغانستان به ایران وارد می‌شده آن را برنگ کابلی نامند. نام آن هم در اصل ببرنک نام هندی آن بوده که پس از وارد شدن به ایران به برنگ کابلی معروف شده است.

مشخصات دانه‌های گیاه

برنگ کابلی دانه‌ای است سخت، کوچک، مدور، به رنگ قرمز، سیاه از فلفل سیاه کوچکتر. مغز آن سفید، طعم آن کمی تلخ و بوی آن تند به حدی که اگر اشخاص گرم‌مزاج بو کنند ممکن است خون از بینی آنها جاری شود و یا در موقع کوبیدن اگر
ص: 329
گرد آن به بینی اشخاص گرم‌مزاج برسد نیز ممکن است خون از بینی آنها جاری شود.
به‌طور کلی در بازرگانی دو نوع آن عرضه می‌شود، نوع درشت و نوع ریز. درشت آن سیاه‌رنگ مخلوط با سفید و گرمتر از نوع ریز آن و قی‌آور است. نوع کوچک آن کمی مایل به سرخ و از نظر خاصیت دفع کرم کدو نوع کوچک مؤثرتر است و معمولا مغز دانه پس از گرفتن پوست آن در طب سنتی مستعمل است.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در دانه برنگ کابلی آمبلیک اسید[563] وجود دارد و به علاوه بررسی‌ها نشان می‌دهد که این دارو شامل ماده عامل آمبلین 564] (1/ 3- 5/ 2 درصد)، کوئرسیتول (یک درصد) و اجزای چرب (2/ 5 درصد) می‌باشد.
ضمنا یک آلکالوئید به نام کریستمبین 565]، یک رزینوئید[566] و اسانس در آن یافت می‌شود. این دارو برای دفع کرمهای آسکارید بسیار مؤثر است.
عصاره آبی برنگ کابلی خاصیت ضد باکتری بر ضد استافیلوکوکوس اورئوس وEscherichia coli دارد]G .I .M .P[ .
در بررسی دیگری آمده است که دانه برنگ کابلی برای کشتن انگل از نوع تنیاکانینا[567] و پارافیستونوم کاروی 568] مؤثر است و همچنین در انسان برای کشتن اسکاریازیس 569] اثر مفید دارد.

خواص- کاربرد

برنگ کابلی به صورت میوه خشک گیاه، ضد کرم قوی است و برای معالجه کرمهای نوع آسکاریازیس در انسان بسیار مؤثر است. ضمنا قابض و مقوی است و به عنوان تریاق برای گزیدگی عقرب و مار به کار می‌رود. از جوشانده آن برای قطع تب و بیماری‌های سینه و پوست استفاده می‌شود. دم‌کرده و خیسانده ریشه گیاه نیز برای رفع سرفه و اسهال ساده مصرف می‌شود]G .I .M .P[ .
ص: 330
در گزارش دیگری در مورد خواص آن چنین آمده است که گیاه برنگ کابلی در سرتاسر مناطق هند تا جنوب چین و جنوب اندونزی انتشار دارد. در هندوچین میوه آن برای دفع کرمهای نواری به کار می‌رود [فوکود و پتلو]. در شبه‌جزیره مالایا سوابقی در مورد خاصیت کرم‌کشی این دارو به دست نیامده است [برکیل . طبق مطالعاتی که به عمل آمده میوه برنگ کابلی در هند بیشتر از سایر مناطق به کار می‌رود. در هندوچین از برنگ کابلی برای دفع کرم کدو استفاده می‌شود.
و اما از نظر حکمای طب سنتی میوه برنگ کابلی گرم و خشک است و در مورد خواص آن معتقدند که مسهل است و برای خارج کردن بلغم غلیظ، سودا و اخلاط لزج از مفاصل بدن خیلی مفید است. رطوبتها را خشک می‌کند و برای خشک کردن جراحتها و التیام آنها نافع است. برای کشتن و خارج کردن انواعی از کرم معده و روده بخصوص کرم کدو و حتی برای خارج کردن کیسه آن مفید و مؤثر است.
پس از خوردن برنگ کابلی رنگ ادرار تغییر می‌کند و به رنگ قرمز قهوه‌ای درمی‌آید. مقدار خوراک آن تا 12 گرم است، به این ترتیب که برنگ کابلی را کوبیده و با شیر تازه مخلوط نموده و بیاشامند. برنگ کابلی مضر روده است از این نظر باید با کتیرا خورده شود. جانشین آن از نظر خواص نصف وزن آن قنبیل است و هم‌وزن آن ترمس. مقدار قنبیل را در بعضی مدارک هم‌وزن نیز گفته‌اند.
به‌طوری که فوقا اشاره شد گیاه برنگ کابلی در ایران نمی‌روید ولی میوه آن برای مصارف دارویی به ایران وارد می‌شود، اما گیاه دیگری از همین خانواده که دارای خاصیت کرم‌کشی است طبق آنچه که در گزارش عده‌ای از گیاه‌شناسان آمده در بلوچستان در جنوب ایران می‌روید که به شرح آن نیز می‌پردازیم.
این گیاه که در کتب قدیم با نام عربی آن «میرسین افریقی» آمده است به زبان هندی‌chapra و در بازار دارویی پنجاب این را ببرنگ گویند که با اختلاف کمی در تلفظ همان نام است که در هند برای برنگ کابلی به کار می‌برند. به فرانسوی این گیاه راMyrsine d'Afrique و به انگلیسی‌African myrsine نامند. گیاهی است از خانواده‌Myrsinaceae ، نام علمی آن‌Myrsine africana L می‌باشد.

مشخصات

میرسین افریقایی درختچه‌ای است کوتاه برگهای آن بدون کرک، دارای دندانه اره‌ای و دمبرگ کوتاه است. گلهای آن بدون دم‌گل در امتداد شاخه گل‌دهنده به
ص: 331
دسته‌های سه‌تایی ظاهر می‌شود.
این گیاه در هند از کشمیر تا مراتع شورنپال انتشار دارد و در شمال افریقا و جنوب ایران نیز می‌روید. در جنوب ایران در بلوچستان دیده می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

در میوه آن که دارای یک هسته سخت است در حدود 3 درصد امبلیک اسید و در حدود 1 درصد کوئرسیتول وجود دارد. در هسته آن در حدود 1 درصد کوئرسیتول و 8/ 4 درصد آمبلیک اسید وجود دارد که به میوه گیاه خاصیت کرم‌کشی معده می‌دهد]G .I .M .P[ .

خواص- کاربرد

در هند از میوه گیاه به عنوان داروی ضد کرم بخصوص در مورد تیپ‌ورم 570] استفاده می‌شود و به علاوه میوه ملین است و در موارد استسقا و کولیک تجویز می‌شود.
صمغ درختچه داروی گرمی است که برای معالجه عادت ماهیانه دردناک و سخت به کار می‌رود و از جوشانده برگهای درختچه برای تصفیه خون می‌خورند]G .I .M .P[ .
تیپ‌ورم(Tape -worm) از انواع انگلهای روده‌ای است از رده سستودا که قسمت سر آن دارای قلابی است که به جدار روده می‌چسبد.
ص: 332

قنبیل

اشاره

در اغلب کتب طب سنتی با نام «قنبیل» نام برده شده است. صاحب قرابادین کبیر معتقد است که معرب «کنبیلای فارسی» است. گردی است قرمز که از گیاهی گرفته می‌شود که گیاه آن را به فرانسوی‌Rottliere des teinturiers وKamala و به انگلیسی‌Kamala tree گویند. گیاهی است از خانواده‌Euphorbiaceae ، نام علمی آن‌Mallotus philippinensis Muell .Arg . می‌باشد. در بعضی مدارک از جمله در اسناد گیاه‌شناسی امریکایی نام آن راMallotus philippensis (Lamk .) Mull .Arg . ذکر می‌کنند. نامهای مترادف آن‌Croton philippinensis Lam . وRottleria tinctoria Roxb . می‌باشند.
توضیح: در برخی از مدارک گیاه‌شناسی برای نام فارسی درخت کامالا، «قنبیل» و «ورس» ذکر شده است، ولی طبق آنچه که در مخزن الادویه آمده است ورس و قنبیل نام دو چیز مختلف است و با توجه به مشخصات و خواص کرم‌کشی که برای گرد کامالا یا قنبیل در مدارک طب سنتی ایرانی و منابع خارجی ذکر می‌شود و به علاوه در بحث سرخسها نیز در این کتاب، قنبیل از نظر خاصیت کرم‌کشی جانشین سرخس ذکر شده است، به نظر می‌رسد که نام گرد کامالا، قنبیل باشد و ورس نام گیاه دیگری است که با گیاه تولیدکننده گرد کامالا متفاوت است. پارسا نام آن را قنبلیله نوشته است.

مشخصات

قنبیل درختی است کوچک به بلندی کمتر از 10 متر، برگهای آن کامل بیضی،
ص: 333
خشن بی‌کرک و به رنگ سبز. گلهای آن دو پایه میوه آن به شکل چهاروجهی کوچک به قطر حدود یک سانتی‌متر و پوشیده از غباری قرمزرنگ که تارهای غده‌ای می‌باشند.
این تارها مرکب از سلولهای ترشحی هستند که سلول انتهایی تار کمی برجسته است و در آن مواد ترشحی جمع می‌شود. قسمت قابل مصرف این گیاه در درمان بیماری‌ها، این ماده ذخیره‌ای ترشحی میوه درخت است که آن را گرد کامالا نامند. به عبارت دیگر گرد کامالا از غده‌ها و تارهایی که سطح میوه را پوشانیده‌اند تهیه می‌شود.
این درخت در مناطق گرم عربستان، حبشه، هند، سیلان و استرالیا می‌روید. از وجود آن در ایران تاکنون گزارشی نداریم.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی وجود ماده عامل روتلرین 571]، ایزوروتلرین 572]، رزین، کمی اسانس و یک موم در گرد کامالا تأیید شده است G .I .M .P[ .
ماده عامل اصلی در گرد کامالا ماده روتلرین و در درجه بعدی ایزوروتلرین است که ضد کرم و کرم‌کش می‌باشند [خورانا و موتیوالا]. از حل کردن روتلرین در یک محلول قلیایی برای رنگ کردن ابریشم به رنگ زرد آجری استفاده می‌شده است.

خواص- کاربرد

گیاه قنبیل شاید معروف‌ترین و گسترده‌ترین درختی است که در تمام خطه از جنوب چین تا گینه جدید، استرالیا و هندوستان در طب سنتی مورد مصرف و شناخته شده است. در هند از گرد کامالا که از غده‌ها و تارهای روی میوه به دست می‌آید و ماده تلخی است به عنوان ضد کرم و مسهل قوی و برای قطع خونریزی استفاده می‌شود.
در چین از جوشانده برگها و میوه آن برای رفع سرماخوردگی استفاده می‌شود [کلکسیون‌لو]. در شبه‌جزیره مالایا از جوشانده برگهای آن برای جلوگیری از خیس کردن شبانه بستر به بچه‌ها داده می‌شود [برکیل و هانیف . از گرد کامالا که از غده‌ها و تارهایی که میوه را پوشانده به دست می‌آید، قرنهاست که به عنوان کرم‌کش استفاده
ص: 334
می‌شود [لیو]. بخصوص برای کشتن تیپ‌ورم مؤثر است [سادبک و در عین حال مسهل نیز می‌باشد [راجر]. در سند دیگری آمده است که برای کشتن کرم کدو بخصوص نوع بوتری سفال نیز مفید است و چون خاصیت مسهلی دارد دیگر احتیاج به خوردن مسهل دیگری نمی‌باشد. مصرف زاید بر حد مجاز که پزشک تجویز کرده عکس‌العمل شدید اسهالی ظاهر می‌کند و باید در خوردن آن جانب احتیاط مراعات شود. به همین دلیل مصرف دارویی آن رو به کاهش است و در صورتی که به تجویز پزشک مصرف آن ضروری تشخیص داده شود، باید با احتیاط و به قدر مجاز طبق نظر پزشک خورده شود.
در هند برای گرد کامالا از طریق خوردن، خاصیت ضد آبستنی قایل هستند و عامل ضد باروری آن را روتلرین می‌دانند. قنبیل از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است و در مورد خواص آن معتقدند که خیلی قابض است و اگر 8- 4 گرم از آن را ساییده و با داروهای مناسب بخورند اقسام کرم معده و روده بخصوص کرم کدو را کشته و با خاصیت مسهلی که دارد خارج می‌سازد. قنبیل مضر روده‌ها می‌باشد و لذا باید با کتیرا و شیح ارمنی خورده شود و برای دهانه معده نیز مضر است و از این نظر باید با مصطکی و انیسون خورده شود. جانشین آن از نظر این خواص ترمس و برنگ کابلی پوست گرفته و سکبینج می‌باشد. پاشیدن گرد نرم ساییده آن برای خشک کردن جراحت و التیام آنها، برای کچلی و جرب مرطوب نافع است و اگر قبلا موضع را با روغن گل بخصوص در موارد کچلی و جرب روغن‌مالی کرده و پس از آن گرد کامالا را مصرف کنند، بیشتر مؤثر است. گرد کامالا قرمزرنگ و سنگین است، در آب حل نمی‌شود ولی در الکل حل می‌شود و رنگ نارنجی حاصل می‌شود.
ص: 335