کبوده
اشاره
در مناطق مختلف ایران ارقام آن با نامهای محلی متفاوتی شناخته میشود از جمله در تهران، یزد و اصفهان «کبوده»، در همدان «شال»، در ییلاقات شمال ایران «سفیدار»، «اسفیدار» و «اسپیدار»، در آمل «تورزی»، در زنجان «آلاچنار»، در آذربایجان «کلمبر» و «کلهمیر» و «کلکلی»، یک رقم از آن در مراغه «قرهقواخ» و رقم دیگری از آن در شاپور و مراغه و خوی «گوی قواخ»، «تبریزی قلمه»، «سیاه قلمه» و «گوی قلمه»، در شیراز «عرعر»، در نهاوند «تخم پشام» و در تویسرکان «سفید چوگووه» ناماند. در کتب طب سنتی با نامهای عربی آن «غرّب» و «حور ازرق» آمده است. به فرانسویPeuplier blanc وBlanc de Hollande وBouillard و به انگلیسیWhite poplar وWhite asp وAbele tree گفته میشود. گیاهی است از خانواده بیدSalicaceae نام علمی آنPopulus alba L . و مترادف آنP .nivea Willd . میباشد. گونهP .Canescens را به فرانسویPeuplier grisard یاgrisaille مینامند که فارسی آن کبوده است و گونهای از آن به نام سفید پلت با نام علمیP .caspica در جنگلهای شمال ایران میروید.
مشخصات
کبوده درختی است که در مناطق استپی نیمخشک ایران کشت میشود. بلندی آن متوسط و تا 25- 20 متر میرسد. درخت پایه نر کبوده اغلب در اطراف تهران و
ص: 264
پایههای ماده آن در آذربایجان دیده میشود. پوست تنه آن صاف به رنگ روشن تا سفید است و در درختان کهن تیره میباشد. شاخههای یکساله آن نمدی و خاکستری است. جوانههای سفیدار خشک و کرکدار است. برگهای انتهایی شاخههای بلند دارای بریدگی عمیق است که اغلب سه بریدگی دارد و هر قسمت از برگ نوکتیز و به نوبه خود دارای دندانه است. این برگها دارای دمبرگ کوتاه میباشند. ولی برگهای شاخههای کوتاه تخم مرغی بدون بریدگی و دندانهدار و دارای دمبرگی دراز است.
شاتونهای گلهای کبوده دراز به طول 10- 8 سانتیمتر میباشد. تکثیر این درخت از طریق قلمه و پاجوش انجام میگیرد. در تهران، سرتاسر مناطق شمال ایران، آذربایجان، اصفهان، کرمان و سایر مناطق ایران اغلب کاشته میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در برگهای کبوده گلوکوزیدهای پوپولین و سالیسین و در جوانههای آن یک ماده تلخ وجود دارد. در پوست درخت علاوه بر گلوکوزیدهای فوق یک ماده زرد رنگ نیز یافت میشود.]G .I .M .P[
خواص- کاربرد
کبوده از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی سرد و خشک است. پوست آن تونیک و برای تصفیه خون به کار میرود و در استعمال خارجی برای رفع بیماریهای پوست مفید است. به علاوه پوست آن قابض است و ضدعفونیکننده و در موارد سرماخوردگی و برای جلوگیری از خونریزی و قطع سیلانهای داخلی مفید است و کاربرد موضعی در مورد گواتر دارد. سرشاخههای جوان آن تصفیه کننده خون است و برای معالجه دل درد و رفع تورم طحال به کار میرود. جوشانده برگ آن برای دندانهای پوسیده و بهطور کلی در موارد پوسیدگی استخوان سینوس مفید است [استوارت .
ص: 265
بید
اشاره
به فارسی بهطور کلی انواع آن را «بید» و در مناطق مختلف با نامهای محلی متفاوتی شناخته میشود که هر نوع جداگانه ذکر خواهد شد. در کتب طب سنتی با نامهای عربی «خلاف» و «خلاف» و «صفصاف» نامبرده میشود. به فرانسویSaule وOsier وSaule osier و به انگلیسیWillow گفته میشود. گیاهی است از خانوادهSaliceae جنسSalix که گونههای متعدد آن به صورت درخت یا درختچه در اغلب مناطق معتدله نیمکره شمالی از جمله در ایران میروید که معروفترین آنها که از نظر کاربردهای دارویی در پزشکی سنتی مورد توجه هستند و در ایران میرویند، عبارتاند از:
الف، بیدهایی که در سبدبافی کاربرد وسیعی دارند و به فرانسوی بهطور کلیSaule osier گفته میشوند:
فک
به فارسی در شمال ایران «فک» و «فیک» و در بقیه مناطق ایران «بید» نامیده میشود. در کتب طب سنتی «صفصاف ابیض» نام میبرند. به فرانسویSaule blanc و به انگلیسیSalicin willow وWithe Willow وWithe وWithy گفته میشود. نام علمی آنSalix alba L . و مترادفهای آنS .micans Anderson وS .alba L .var micans And . وS .libanotica Boiss . وS .kassanogluensis KY .
ص: 266
میباشد.
فک در اغلب مناطق نیم خشک و نیم مرطوب استپی ایران وجود دارد. در جنگلهای جلگهای شمال از گرگان تا آستارا و ارسباران و آذربایجان غربی و لرستان و کردستان و کرمانشاه و همدان و جنوب غربی ایران و دامنههای جنوبی البرز میروید.
درختی است بزرگ به ارتفاع 30- 25 متر، پوست آن قهوهای تیره شاخهها باریک بلند، نرم بدون گره و قرمز رنگ است و در جوانی کموبیش کرکدار است.
بید مجنون
به فارسی «بید مجنون» و به هندی «مجنون» نامیده میشود. به فرانسویSaule Pleureur وSaule de Babylone وSaule parassole وSaule de levant وParadis des jardiniers و به انگلیسیWeeping willow وMourning willow وNapoleon's willow وBabylon weeping willow و گفته میشود. نام علمی آنSalix babylonica L . و مترادفهای آنS .lasiogyne Seeman وS .matsudan Koidz وS .pendula Moench . وS .propendens Ser . از طرف گیاهشناسان نامگذاری شده است.
بید مجنون بومی چین و مناطق شمالی آسیا میباشد. در ایران در مناطق مختلف کشور برای تزیین باغها کاشته میشود و معمولا روی بید سیاه پیوند میکنند. درختی است به بلندی 15- 10 متر با شاخههای باریک، بلند و قابل انعطاف و آویزان. برگها دراز به ابعاد 16- 8* 1 سانتیمتر نوکتیز با دندانههای ارّهای. یک دو رگ آمیخته از فک و بید مجنون در لوشان و منجیل میروید که خیلی جالب است. نام علمی آنSalix albax S .babylonica میباشد. شکل و صفات آن به هر دو گونه شبیه است.
بید درّه
به فرانسویSaule daphne و به انگلیسیViolet willow وViolet osier وDaphne willow نامیده میشود. نام علمی آنSalix daphnoides Will و مترادفهای آنS .pulchra Wimm . وS .praecox Hoppe . است و از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است.
بید درّه درختی است به بلندی حدود 15 متر با شاخههای جوان سبز رنگ که بتدریج پس از مدتی به رنگ زیتونی قهوهای یا شاهبلوطی تیره و گردآلود مبدل
ص: 267
میشود. برگها باریک دراز نوکتیز دندانهدار ارّهای با رگبرگهای زرد، طول صفحه برگ 10- 5 سانتیمتر و عرض آن 2- 5/ 1 سانتیمتر میباشد. دمبرگ آن خزی است. این درخت در ایران در درّه چالوس در ارتفاعات ولیآباد و سیاهبیشه میروید.
فوکا
این بید را در رامسر و شهسوار «فوکا» و در مازندران «فک» و در گیلان «وی» و «ویدار» گویند. از این بید صمغی گرفته میشود که بیدخشت نامیده میشود و به همین دلیل در کتب طب سنتی آن را با نام «بید بیدخشتی» و «صفصاف مشفق» نامبردهاند.
(شرح خواص و مشخصات دارویی بیدخشت و طرز استحصال آن در بخش جداگانهای در سایر جلدهای این کتاب آمده است).
فوکا را به فرانسویSaule fragile و به انگلیسیCrack willow وBrittle willow گویند. نام علمی آنSalix fragilis L . و مترادفهای آنS .viridis Fries . وS .Russelianus Sm . وS .monspelliensis Forbes . از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است.
درختی است به بلندی 20- 15 متر بومی اروپا و شمال آسیا و در جلگههای شمال ایران نیز میروید. در ایران فقط پایههای نر آن دیده شده است. گلهای آن به شکل شاتونهای زرد در اوایل بهار همراه برگها ظاهر میشود. شاخههای آن کمی مانند بید مجنون است و از تاج درخت آویزان میشود و ترد و شکننده میباشد.
سیاهبید
نام محلی این بید در کرج «سیاهبید» و «بید سیاه» و در امیرآباد سردشت «رشهبی» میباشد. این درخت به عقیده برخی از گیاهشناسان تحت گونهای از فوکاست و خیلی شبیه آن است. نام علمی آنSalix excela Gmelin . و مترادفهای آنS .fragilis subsp australor Anderson وS .australior Anderson وS .fragilis Auct (non L .) وSalix oxica Dode . از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است. این درخت در جنگلهای شمال ایران از درّه چهل چای مینودشت تا آستارا و در مناطق نیم خشک استپی کشور از ارسباران و آذربایجان غربی و کردستان تا لرستان و اراک و فارس و کرمان و شمال خراسان از نیشابور و اخلمد تا بجنورد و شیروان و سرانجام در اطراف تهران در پس قلعه و درّه کرج و در
ص: 268
یزد انتشار دارد. درختی است به بلندی 25 متر، شاخههای آن قطور و شکل آن شبیه فوکا میباشد.
سرخبید
به فارسی «سرخبید» و به فرانسویOsier rouge وSaule pourpre وVerdian وOsier des tonneliers و به انگلیسیPurple osier وRose willow وPurple willow وBitter willow گفته میشود. نام علمی آن:elbursensis Boiss .Salix و مترادفهای آنS .purpurea var pallescens Anderson وS .purpurea auct (non L .) وS .roopii Grossh . وS .monandra Ard . وS .forbyana Smith . وVetrix purpurea Rafln . از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است.
سرخبید درختچهای است و گاهی نیز به شکل درخت با شاخههای بلند قابل انعطاف و ناشکننده که در پاییز به رنگ سرخ ارغوانی در میآید ظاهر میشود.
برگهای آن باریک دراز بیضی از دو طرف نوکتیز. روی برگ سبز مایل به کبود و پشت برگ کمرنگ یا سفید به طول 12- 4 سانتیمتر و عرض آن در قسمت پهن 2- 5/ 0 سانتیمتر است. این بید در مناطق نیم مرطوب و مرطوب ایران در درّه چالوس و در سیاهبیشه و پل زنگوله در 2600- 2200 متر ارتفاع و در درّه کرج و در رودبار و کرمانشاه و بعضی مناطق دیگر میروید.
فشفشه
این بید را در کردستان «فشفشه» و «دار فشفشه» نامند. به فرانسویSaule amandier گفته میشود. نام علمی آنSalix Triandra L . و مترادفهای آنS .amygdalina L . وS .bornmulleri Haussk . وS .armena Schshk . وS .medwedwii Dode . میباشد.
فشفشه درختی است کوچک که بلندی آن حدود 5 متر با شاخههای سبز تیره بلند نرم قابل انعطاف، برّاق و قهوهای رنگ که بوی بادام تلخ میدهد. در ایران در گرگان، آذربایجان و کردستان تا سواحل رود کارون انتشار دارد و از نظر سبدبافی بسیار مورد توجه است. تحت گونهای از این بید با نام علمیS .Triandra subsp triandra نیز در گرگان، آذربایجان و در باراندوزچای، ارسباران، سنندج، همدان، بروجرد، دورود و در فارس دیده میشود.
ص: 269
ب) بیدهای دیگری که از نظر سبدبافی به اندازه فوق مورد توجه نیستند:
بیدمشک
به فارسی بهطور کلی «بیدمشک» و «گل بیدک» گویند. نامهای محلی آن در مناطق مختلف ایران در کتول «مشکفیک»، در گرگان «مشبد»، در مینودشت «سوگوت»، در ارسباران «پیشیپیشی» و در سردشت «دار فشفشه» میباشد. در کتب تاریخی قدیم و در کتب طب سنتی آن را با نامهای «گربه بید» و «بهرامج» و «شاه بید» و «بیدطبری» و «خلافبان» و «وشع» و «خلاف بلخی» نامبردهاند. به فرانسویSaule d'Egypte گفته میشود، نام علمی آنSalix aegyptiaca L . و مترادفهای آنS .nitida Gmelin . وS .phlomoides M .B . وS .medemii Boiss . وS .cinerea var medemii Boiss . وS .caprea auctnon L . از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است.
درختچهای است دو پایه زینتی و گاهی به صورت درخت ولی به هر حال بلندی آن متوسط و از 8 متر تجاوز نمیکند. زیر پوست و روی چوب این درخت برجستگیهای تیزی وجود دارد. برگهای آن در پایههای نرم و پایههای ماده متفاوت است، روی برگ سبز تیره و پشت آن کرکدار و روشن میباشد. برگهای درختان ماده معمولا بیضی شکل و پهنتر از برگهای درختان نر است. گلهای آن معطّر میباشد. این درختچه بومی ایران است و در جنگلهای جلگهای شمال از درّه چهل چای مینودشت در شرق گرگان تا درّه تالار و هراز و نور و کجور، رامسر، منجیل و آستارا تا اردبیل و ارسباران و همچنین در مناطق استپی و نیم خشک اصفهان، کرمان، شیراز و مناطق جنوبی البرز و توچال و هزاربند انتشار دارد. بنابراین وجه تسمیه آنکه آن را بید مصری میدانند صحیح نیست. و شاید علت این نامگذاری این باشد که این گیاه برای اولین بار در مجموعهای که آقای هاسلکیت همکار لینه، گیاهشناس معروف، در سال 51- 1750 از مصر جمعآوری کرد، وجود داشت. و در سال 1755 لینه آن را به نامSalix aegyptiaca نامگذاری کرد و درCentral plantarum به چاپ رسید.
گونه دیگری از بیدمشک به نام علمیSalix aegytiaca L .var longifrons Bornm . در مناطق استپی نیم خشک البرز و زاگروس در اراک، همدان، آذربایجان
ص: 270
چند رقم بید
با انواع شاتون نر و ماده و انواع گلهای منفرد نر و ماده و دانه و میوه
شرقی و غربی و فارس کشت میشود و عرق بیدمشک بیشتر از این واریته به دست میآید. برگها و شاتون آن کوچکتر از بیدمشک اصلی است.
زرد بید
در مناطق دامنههای استپی البرز نام محلی آن «زردبید» است. نام علمی آنSalix acmophylla Boiss . و مترادفهای آنS .persica Boiss . وS .basraensis Toepffer وS .Pseudosafsaf Camus Gombault وS .louisii Camus Gombault وS .daviesii Boiss . از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است.
درختی است به بلندی متوسط، شاخههای آن کموبیش آویزان، ترد و شکننده.
برگهای آن بیضی باریک دراز نوکتیز، به ابعاد 16- 6* 2- 1 سانتیمتر. شاتون نر آن طلایی رنگ است. زرد بید در نقاط استپی نیم مرطوب در کنار جریانهای آب و
ص: 271
جویبارها میروید. در گیلان در شمال ایران و در کردستان، تفرش، کرمان، بختیاری، لرستان، فارس، کرمان، بلوچستان، یزد و طبس و دامنههای جنوبی البرز در حاشیه سفید رود تا 2300 متر ارتفاع انتشار دارد.
و در آخر چند گونه دیگر نیز به صورت درختچه در مناطق مختلف ایران میرویند و به علت اینکه برای کاربرد دارویی کمتر در دسترس هستند، از ذکر آنها خودداری میشود.
مشخصات عمومی بیدها
بیدها گیاهانی هستند به صورت درخت یا درختچه دارای برگهای بیضی باریک، نوکتیز. در تعدادی از بیدها طول برگها کوتاه و در عدهای بلند حتی تا 16 سانتیمتر طول و 2- 1 سانتیمتر عرض میباشد. هر ساله برگها خزان شده و میریزند و در بهار مجددا سبز میشوند. گلهای آنها که معمولا در اوایل بهار ظاهر میشوند به صورت شاتون نر و شاتون ماده تخم مرغی یا دراز روی یک پایه و یا دو پایه، سر به طرف بالا و در کنار شاخه گلدهنده ظاهر میشود. میوه آنها به شکل کپسول است که در ماههای آخر تابستان با دو دریچه باز میشوند و دانههای متعددی که داخل هر میوه وجود دارد و هریک مجهز به یک کاکل پوشیده از تار و کرک ابریشمی هستند بیرون ریخته و با باد به آسانی به اطراف پراکنده میشوند.
تمام بیدها معمولا کموبیش برای سبدبافی استفاده میشوند ولی تعدادی از آنها برای سبدبافی بسیار مناسب هستند که آنها را بیدهای سبدبافی یاSaules osiers مینامند و عدهای نیز برای سبدبافی چندان مناسب نیستند زیرا شاخههای آنها ترد و شکننده است و تنها در مواردی که از انواع بیدهای مناسب در منطقه وجود نداشته باشد از آنها نیز استفاده میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در پوست درخت بید(s .alba) وجود گلوکوزید سالیسین تأیید شده است و در بید درّه گلوکوزید سالیسین و در برگهای تازهاش در حدود 5/ 0 درصد ماده دافنه فلاوونولوزید[360] و در شاخههای آن پوپولوزید[361]
ص: 272
مشخص شده است.]G .I .M .P[ از بید سرخ یا سرخبید گلوکوزیدی به نام سالیپورپوزید[362] جدا شده است. گزارش بررسیهای شیمیایی دیگری نشان میدهد که در بید مجنون آنزیم سالیسیناز[363] و سالیسیکوزید[364] و ویتامینC وجود دارد [روا]. و عصاره برگهای آن دارای خاصیت آنتیبیوتیک (+ 5/ 1) در برابر استافیلوکوکوس 365] میباشد [کولیه و اندرپیجل . به علاوه در پوست درختان بید، موم، صمغ، اکسالات آهک و تانن وجود دارد. از بید بیدخشتی یا فوکا بیدخشت گرفته میشود که در بخش مانّها در سایر جلدهای این کتاب شرح داده شده است. در پوست بیدسرخ و فک مقدار تانن تا 12 درصد میرسد.
خواص- کاربرد
در چین: جوشانده سرشاخههای جوان یا برگهای بید مجنون که در چین فراوان کاشته میشود به صورت محلول برای شستوشوی آبسهها [هو]، زخمها و موارد ناراحتیهای پوستی به کار میرود. جوشانده پوست ساقههای جوان و ریشه بید مجنون در حمام برای شستوشوی بدن در موارد التهابهای پوست بدن که در نتیجه انگل و قارچ تولید شده کاربرد دارد. صمغ بید مجنون و همچنین کرکها و تارهای پنبهای تخم بید مجنون، روی زخمهای بد گذارده میشود و خیلی نافع است [استوارت . در استعمال داخلی از جوشانده پوست ساقههای جوان و ریشه و یا برگ درخت بید مجنون برای معالجه یرقان، روماتیسم، تبها و سوزاک استفاده میشود [استوارت . خاکستر ریشه بید مجنون که با روغن کلزا مخلوط شده باشد به عنوان پماد و روغن به جوشهای اطراف دهان مالیده میشود [هو]. به علاوه بید مجنون حشرهکش و قارچکش نیز میباشد [چونگ کوئونونگ یائوچی . از جوشانده پوست ساقههای جوان سرخبید هم برای روماتیسم و از گرد و از جوشانده پوست سرخ بید به عنوان بند آورنده خون مانند داروهای قابض و برای تسکین درد زخمها و جراحتها استفاده میشود. از پوست سرشاخهها و برگ سرخبید هم در استعمال داخلی برای قطع اسهال خونی و برای شستوشوی زخمهای آبله تجویز میشود.
ص: 273
از فوکا مادهای شیرین که از نوع منّها میباشد به نام بیدخشت گرفته میشود که دارای خواصی نسبتا مشابه شیرخشت است و در بخش بیدخشت شرح داده شده است.
دم کرده یا جوشانده پوست بید که معمولا مصرف میشود به مقدار 50 گرم پوست در هزار گرم آب تهیه میشود و یک فنجان قبل از هر غذا خورده میشود. از نظر دارویی ماده عامل بید ماده سالیسین است که به خصوص در پوست آن وجود دارد. سالیسین گلوکوزیدی است متبلور، بیرنگ به فرمول خامC 21 H 81 O 7 که در آب جوش محلول است و چون شکل خارجی آن شبیه سولفات دوکینین است مدتها تصور کردهاند که در رفع تبهای نوبهای مؤثر است. البته در کاهش تبهای نوبه خفیف کمی اثر دارد ولی همینکه شدت یافت بیاثر میباشد. این ماده بیبو و بسیار تلخ است.
گلوکوزید سالیسین در کنترل روماتیسم مفصلی حادّ اگر هر 4- 3 ساعت 2 گرم مصرف شود مؤثر است.
روش تهیه سالیسین بهطور ساده و در مقیاس مصرف شخصی در خانه
5 کیلوگرم پوست بید را در مقدار کافی آب بجوشانند تا کمی غلیظ شود و از پارچهای صاف کنند و آنقدر شیر آهک رقیق روی صاف شده پوست بید بریزند که ماده رنگین رسوب شود و محصول را با کاغذ صاف کنند و صاف شده را تبخیر کنند تا در حد شربت غلیظی درآید. پس از آن کمی الکل 36 درجه در آن بریزند که ماده صمغی آن رسوب شود و مجددا آن را صاف کنند و با تقطیر الکل را از آن بگیرند و محصول باقی را به قدری که لازم است تبخیر کنند و در جای سرد نگهداری نمایند.
سالیسین به شکل تیغههای پهن متبلور میشود و برای خالص کردن آن را در آب جوش حل کرده مقدار کمی زغال حیوانی به محلول میافزایند و صاف نموده و میگذارند مجددا متبلور شود. سالیسین خالص به شکل تیغههای باریک و پهن و سفید مرواریدی و طعم تلخ شبیه بید به دست میآید. سالیسین در آب سرد فقط 5- 4 درصد حل میشود ولی در آب جوش و الکل محلول است.
تهیه شربت سالیسین: 5 گرم سالیسین را در 50 گرم آب جوش حل کنند و صد گرم قند ساییده در آن حل نمایند و برای رفع تب نوبه، اطفال با قاشق کوچک بتدریج بیاشامند.
تهیه حب قاعدهآور: سالیسین ساییده شده 1 گرم، ریوند ساییده شده نیم گرم با مقدار
ص: 274
کافی گلقند ده حب درست کنند و در عرض روز از 3- 2 حب میل کنند.
عصاره روان سنبلههای بید (شاتونها) را اگر 2- 1 قاشق قهوهخوری هنگام خواب بخورند در رفع بیخوابی ناشی از ضعف اعصاب و رفع اشکال در عادت ماهیانه دردناک و رفع ناراحتیهای اعصاب اثر مفید دارد.
گل بید از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی (شاتونها) سرد و کمی تر، برگ آن سرد و خشک و میوه آن سرد و تر و کمی قابض است. از نظر خواص مقوی دماغ و قلب و باز کننده انسداد کبد است. سردرد را رفع میکند و تشنگی را تسکین میدهد و معده را تقویت مینماید و برای رفع تبهای صفراوی و بیماریهای گرم نافع است.
عرق گلهای آن از خوردن خود گلها مفیدتر است. برگ آن قابض است و عصاره برگ بید مسهل بلغم و صفرا و برای صرع و تب با لرز و باز کردن گرفتگی و انسداد کبد و یرقان و نرم کردن طحال مفید است. مدّر است و برای رفع اختناق رحم و درد مفاصل و نقرس نافع میباشد. قطره آن در گوش برای پاک کردن چرک گوش مفید است و نشستن در دم کرده برگ و شاخه آن برای رفع عفونتهای اعضای اسافل بدن نافع است.
ضماد برگ و شاخههای جوان آن برای جلوگیری از خونریزی مفید است. خوردن دم کرده برگ آن برای اسهال خونی و خوردن عرق شکوفه آن برای خفقان گرم و تبهای گرم نافع است. صمغ آنکه از برگ آن گرفته میشود مقوی دید چشم است و خاکستر چوب آن برای قطع خونریزی و با سرکه برای زگیل و ورم پستان و زخمهای مخملک و آبله و ورمهای گرم مفید است. مقدار خوراک آن از آب جوشانده یا دم کرده برگ آن 80- 32 گرم با شکر میباشد. در اکثر بیماریها آب دم کرده برگ بید از آب کاسنی و آبجو (آبی که جو در آن خیسانده شده باشد) مؤثر است.
و امّا خلاف بلخی که در ایران بیدمشک نامند و بهرامج هم در کتب قدیم آمده است. از نظر طبیعت جالینوس آن را سرد و تر میداند و عدهای سرد و خشک. از نظر خواص عرق بیدمشک را از هر نظر از عرق بید قویتر میدانند و عرق بیدمشک مقوی دل و دماغ و ملیّن مزاج است و برای تقویت نیروی جنسی در گرم مزاجها اثر مفید دارد. بوییدن گل آن مقوی دماغ و محلل بادها و گازهای غلیظ است. اگر با دم کرده برگ آن غرغره کنند و یا از روغن شکوفه آن استفاده کنند و به پیشانی بمالند برای تسکین سردرد گرم مفید است مقدار خوراک آن شبیه مقدار خوراک بید معمولی است. روغن شکوفه بیدمشک سرد و تر است.
تهیه روغن شکوفه بیدمشک: مقدار نیم کیلوگرم روغن کنجد را گرفته و 120
ص: 275
گرم شکوفه بیدمشک را در آن میریزند و روی آتش خیلی ملایم میگذارند تا بتدریج آب آن تبخیر شده و فقط روغن بماند و البته توجه شود که نسوزد.
مطالعات علمی که در مراکز تحقیقات بینالمللی در مورد بید سفید یا فک(Salix alba) به عمل آمده است. پزشکان چینی تا سالهای 500 قبل از میلاد از پوست درخت بید برای تسکین درد استفاده میکردند و از اوایل قرن اول پس از میلاد پزشکان یونان اولین گروه پزشکان اروپایی بودند که پوست بید را به عنوان مسکن درد و رفع التهاب تجویز مینمودند و پس از آن حکمای طب سنتی ایران نیز به طوری که در قسمت اول این بخش شرح داده شد برای موارد زیادی از جمله تسکین دردهای مفاصل و نقرس آن را به کار میبردند. با گذشت زمان به تدریج پوست بید مصرف گستردهتری یافت و کارشناسان گیاهدرمانی آن را در موارد متعددی از جمله برای سرکوب نمودن میل جنسی مفرط تجویز مینمودند. در قرن هفدهم حکیم گیاهدرمان انگلیسی به نامNicholas Culpeper در یادداشتهایش مینویسد که پوست، برگ و بذر بید برای قطع خونریزی، رفع قی، آشفتگی، تحریک دفع ادرار، رفع زگیل، روشن نمودن پوست بدن و از بین بردن لکههای پوستی مفید است و جوشانده برگهای آن برای تسکین حرارت جنسی مفرط در مردان و زنان کاربرد دارد.
تا زمانCulpeper از بید سفید در اروپا برای تسکین درد استفاده نمیشده است ولی در همان اوان تحقیقات و تجربیات حکیم دیگری به نامStone نشان میدهد که عصاره پوست بید در مورد تبهای نوبه (مالاریا) آثار مفیدی نشان میدهد که در یادداشتهایCulpeper نیز به آن اشاره شده است. در قرن هجدهم بتدریج پوست بید مصرف گستردهای یافت و برای تمام انواع تبها و تسکین دردها به کار میرفت و اولین گروه مهاجران اروپایی از پوست بیدهای بومی امریکا برای درمان سرماخوردگی، تب و تسکین دردهای مختلف استفاده میکنند. حدود سال 1828 شیمیدانهای فرانسوی و آلمانی ماده فعال پوست بید سفید را استخراج کرده و نام آن راSalicin گذاردند. ده سال بعد یک شیمیست ایتالیایی ماده متشکله آسپیرینSalicylic acid را استخراج و تصفیه نمود و با اینکه مسکن قویSalicin برای اولین بار از پوست بید به دست آمد ولی اولین آسپرین در سال 1839 با استفاده از گیاه دیگری به نامMeadow sweet که آن هم دارای ماده شیمیاییSalicin است، تهیه شد.
در اواسط قرن نوزدهم محققان در تحقیقات خود نشان دادند کهSalicin وSalicylic acid هر دو برای کاهش تب، تسکین درد و رفع التهاب مؤثر هستند.
ص: 276
متأسفانه هر دو ماده در برخی موارد عوارض جانبی نظیر آشفتگی، اسهال، خونریزی معده، و طنین در گوش(Tinnitus) و حتی مصرف زیادتر از حد مجاز آنها دارای عوارض وخیمتری نظیر فلج جهاز تنفسی و مرگ است.
با توجه به عوارض فوق شیمیدانها ماده استیل سالیسیلیک اسید[366] که همان آسپیرین معروف و متداول است با استفاده از سالیسیلیک اسید که از گیاه اسپیره کوهی 367] میگرفتند اختراع نمودند. هدف از اختراع آسپیرین این بود که ترکیبی درست شود تا ضمن حفظ خواص شفابخشی مفید سالیسیلیک اسید، سعی شود عوارض جانبی نامطلوب آن حد اقل باشد. و از آن تاریخ آسپیرین به عنوان یک داروی بسیار معروف در اغلب موارد برای تسکین درد و کمک به انواع ناراحتیها مصرف دارد.
کارشناسان گیاهدرمانی در اروپا و امریکا در حال حاضر پوست بید سفید را برای رفع سردرد، کاهش تب، آرتروز و سایر انواع دردها و التهابها توجیه مینمایند.
برخلاف نظرCulpeper ، پوست بید سفید در کنترل مالاریا تأثیر قاطع ندارد ولی به هر حال شهرت خود را به عنوان آسپیرین گیاهی حفظ کرده است و مقدار سالیسیلات آن از گیاه اسپیره کوهی بیشتر است.
1. شرح گیاهMeadow sweet در بخش دیگری در جلد ششم این کتاب تحت نام اسپیره کوهی آورده شده است.
توصیه: در مواردی که نیاز به آسپیرین دارید میتوانید از پوست بید استفاده کنید ولی با توجه به اینکه در ترکیب آسپیرین در مقایسه با گیاه مقدار خیلی بیشتری سالیسیلات وجود دارد، انتظار نداشته باشید پوست بید بسرعت آسپیرین به شما کمک کند.
تحقیقات دیگری نشان میدهد که چون پوست بید مانند آسپیرین دارای مقدار کافی املاح سالیسیلات است میتواند فعالیت مواد شیمیایی موسوم به پروستاگلاندینها[368] که عامل گرفتگیهای عادت ماهیانه زنان هستند سرکوب نماید، ولی توجه شود که زنان حامله نباید از پوست بید استفاده کنند و طبق بررسیهایی که در مورد جانوران به عمل آمده نشان داده شده است که خوردن آسپیرین خطر ایجاد
ص: 277
نقص عضو و آسیب به جنین را افزایش میدهد.
در یک تحقیق آزمایشگاهی دیگری نشان داده شده است که پوست بید سفید ممکن است موجب کاهش قند خون شود ولی اثر آن برای کاهش قند خون در انسان هنوز روشن نیست.
مقدار و روش مصرف
برای کاهش درد و تب و التهاب یک قاشق مربّاخوری از گرد پوست بید خشک را در یک پیمانه (200 گرم) آب سرد به مدت 8 ساعت خیس کنید و پس از صاف کردن در هر روز 3 پیمانه بخورید. چون این محلول تلخ و قابض است ممکن است با کمی عسل و یا آب میوه شیرین دیگری مخلوط شود.
این گیاه به کودکان زیر دو سال، زنان باردار، مادران شیرده، اشخاص کوچکتر از 16 سال که مبتلا به سرماخوردگی و انفلوانزا و آبله مرغان هستند، اشخاصی که مبتلا به اولسر جهاز هاضمه و گاستریت و نفخ هستند نباید داده شود.
احتیاطهای دیگر
آسپیرین ممکن است در بعضی اشخاص موجب اختلال معده و هاضمه شود ولی اغلب حکمای گیاهدرمانی معتقدند که پوست بید بندرت این عوارض را دارا میباشد.
اگر در جریان خوردن پوست بید عوارضی نظیر ناراحتی معده، آشفتگی و طنین در گوش ایجاد شد فورا مقدار مصرف را کاهش دهید و یا بهکلی خوردن گیاه را قطع کنید عوارض حاصله فورا رفع خواهد شد. اگر کودکان زیر 16 سال که مبتلا به سرماخوردگی، انفلوانزا و یا آبلهمرغان هستند آسپیرین بخورند در برابر خطر ابتلا بهRey's Syndrome قرار میگیرند که شامل خطرات بالقوه برای مغز و کبد و کلیه میباشد.
در مصرف پوست بید تا حال دیده نشده است که اشخاص با خطراتRay's Syndrome مواجه شوند ولی به هر حال چون پوست بید نیز دارای ترکیبات شیمیایی نظیر آنچه که در آسپیرین است میباشد، احتیاط ایجاب میکند که پوست بید نیز به کودکان زیر 16 سال مبتلا به سرماخوردگی و انفلوانزا و آبلهمرغان داده نشود.
با توجه به انواع بحثهای له و علیه در موارد مصرف پوست بید توجه شود که مصرف آن زیر نظر پزشک باشد تا رعایت توصیههای فوق کاملا بشود.
ص: 278
درخت نان
اشاره
به فارسی «درخت نان» و عربی آن «شجرة الخبز» میباشد. به فرانسویJaquier وJacquier وArtocarpe وArber pain و به انگلیسی نوعی از آن راJack وJack fruit tree وJak fruit tree وJaca fruit tree و میوه آن را به انگلیسیJack fruit یاBread ftuit و به فرانسویSoroses گویند. درختی است از خانوادهMoraceae دارای گونههای مختلفی است که معروفترین آنها از نظر دارویی در طب سنتی عبارتاند از:
1.Artocarpus communis J .R .G .Forster . و مترادفهای آنA .incisa L .F . وA .Camansi Blco . وA .altilis میباشد. میوه آن راBread fruit نامند.
2.Artocarpus heterophyllus lamk . که سابقا آن راA .integrifolia L .F . یاA .integer (Thunb .) Merr . مینامیدند و از مترادفهای آن هستند. میوه این درخت راJack fruit و درخت راJack نامند. این درخت بومی هند است و در تمام مناطق حارّه هندوچین و خاور دور کاشته میشود.
3.Artocarpus lakoocha Roxb . در مناطق حارّه هند میروید و در سایر مناطق خاور دور کاشته میشود.
در کتابPentsao طب سنتی معروف چین آمده است که به فارسی نام این درخت «پوناشا» میباشد ولی در مدارک و اسناد فارسی به چنین نامی برخورد نکردهایم.
ص: 279
مشخصات
درخت نان درختی است به بلندی 20- 15 متر. برگهای آن پهن دارای بریدگیهای نسبتا عمیق که برگ را به چندین قسمت مانند پنجه تقسیم مینماید، البته بریدگی آنقدر نیست که قسمتها از یکدیگر جدا باشند. برگها به رنگ سبز، طول آنها تا 30 سانتیمتر است. ساقههای درخت قوی و دارای دو نوع گل نر و ماده میباشند.
میوه آن درشت، کروی، گوشتی که 70 درصد آن را مواد نشاستهای تشکیل میدهد.
کمی قبل از رسیدن گوشت آن سفید و آردی است. میوه را مانند نان در تنور پخته میخورند و یا در آب پخته و میخورند سیرکننده و لذیذ است. در تمام قسمتهای گیاه یک شیرابه چسبناکی وجود دارد که از آن به عنوان چسب استفاده میشود. برخی از ارقام این درخت دارای میوههایی بدون دانه است که بیشتر برای خوردن مورد توجه میباشد.
این گیاه در اوقیانوسیه و سایر مناطق حارّه انتشار دارد و کاشته میشود و نوعی از آن بومی هند است و در مناطق حارّه هند بخصوص در بنگال، بیهار و دکّان انتشار دارد به علاوه در سایر مناطق حارّه نیز کاشته میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در میوه گونهA .communis نشاسته و پروتئین و یک نوع انزیم شبیه پاپایوتین 369] و آرتوکارپین 370] یافت میشود [وهمر]. در شیرابه آن سروتیک اسید[371] وجود دارد [اولته . و در برگها و شاخههای جوان و ریشه آن مقدار کمی اسید سیانیدریک یافت میشود [د- پرالتا].
در گونهA .heterophyllus در گوشت میوه آن قند، پروتئین، الیاف گیاهی، و خاکستر و در شیرابه گیاه سروتیک اسید و در پوست درخت تانن و در چوب آن یک ماده رنگی زرد به نام مورین 372] و سیانوماکلورین 373] یافت میشود [وهمر].
ص: 280
شاخه درخت نان با میوه
در گزارش دیگری درباره ترکیبات شیمیاییA .heterophyllus چنین آمده است: در چوب گیاه ماده زرد رنگ مورین و ماده سیانوماکلورین و در پوست آن در حدود 3/ 3 درصد تانن و از شیرابه گیاه استروکتون متبلور[374] و آرتوستنون 375] جدا شده است.
ماده آرتوستنون به آرتوسترون تبدیل میشود و آرتوسترون مادهای است که دارای خاصیت قوی تولید هورمون مردانه میباشد. از ساقههای گونهA .lakoocha دوترینزپن 376] به نام بتا آمیرین استات 377] و لوپئول استات 378] به دست میآید [کاپیل- جوشی .
در هر 100 گرم از قسمت قابل خوردن میوه درخت نان(Bread fruit) خام مواد زیر وجود دارد:
آب 70 درصد، انرژی 103 کالری بزرگ، پروتئین 7/ 1 درصد، چربی 3/ 0[379]
معارف گیاهی ؛ ج4 ؛ ص280
ص: 281
درصد، هیدراتهای کربن بیشتر نشاسته 26 درصد، کلسیم 33 میلیگرم، فسفر 32 میلیگرم، آهن 2/ 1 میلیگرم، سدیم 15 میلیگرم، پتاسیم 439 میلیگرم، ویتامینA 40 واحد بینالمللی، تیامین 11/ 0 میلیگرم، رایبوفلاوین 3% میلیگرم، نیاسین 9/ 0 میلیگرم و ویتامینC 29 میلیگرم.
خواص- کاربرد
در چین دانههای تخم درخت نان و احتمالا گونهA .communis را برای کمک به تسهیل وضع حمل تجویز میکنند، به علاوه برای معالجه تب حصبه و سایر انواع تب توصیه میشود [ایشی دویا]. در اندونزی خاکستر برگهای گیاه را با روغن نارگیل و زردچوبه مخلوط کرده پمادی درست میکنند و برای رفع بیماریهای خارشدار پوست نظیر هرپس 380] میمالند. ضمادی از برگهای خرد شده و سرخ کرده درخت مخلوط با آب درست کرده و در مورد طحال بزرگ شده روی آن میاندازند. گلهای درخت را ابتدا گرم کرده و پس از خنک شدن روی لثهها میمالند برای رفع دندان درد نافع است [وان دربرگ- فایدهین . خوردن گوشت میوه آن سرفه را تسکین میدهد و از پوست ریشه آن برای قطع اسهال و اسهال خونی و از تخم آن برای تقویت نیروی جنسی استفاده میشود. [وراگن درف . در فیلیپین از جوشانده پوست درخت به عنوان ضدعفونیکننده استفاده میشود [گررو]. و با خوردن آن درد معده تسکین مییابد [دیگانگ کو]. در گینه جدید از شیرابه گیاه برای معالجه اسهال خونی استفاده میشود [وهمر].
و اما در مورد گونهA .heterophyllus در چین و برمه و فیلیپین از شیرابه گیاه برای معالجه زخمهای باز و آبسهها استفاده میشود و از پوست آن نیز ضمادی برای همین منظور درست میکنند. از تخم و گوشت میوه درخت به عنوان عامل سرد و خنککننده و تونیک و سینهای استفاده میشود. در برمه از ریشه آن برای معالجه اسهال مصرف میکنند [راجر]. در هندوچین از چوب آن به عنوان آرامبخش و برای معالجه تشنج استفاده میشود [مینات . برگهای جوشانده آن را به زنان برای ازدیاد ترشح شیر میدهند و در مورد حیوانات شیرده نیز همین خاصیت را دارد. شیره گیاه ضد سیفیلیس و کرم و انگلکش است [کرووست و پتلو].
ص: 282
در مورد گونهA .Lakoocha دانههای آن را در هند به عنوان مسهل میخورند و گرد پوست درخت را روی زخمها و التهابهای چرکی میریزند که مواد چرکی را بیرون بکشد. دم کرده پوست را برای به هم آمدن ترک پوست روی پوست میریزند.
در هندوچین از ریشه آن به عنوان تونیک و مفتح (باز کننده عروق) استفاده میکنند و از برگهای آن در موارد استسقا میخورند [کرووست و پتلو]. مصرف این گیاه باید با نظارت پزشک، در حد مجاز انجام گیرد.
ص: 283
خاماسوقی
اشاره
در کتب طب سنتی و در بازار دارویی با نامهای «خاماسوقی» و «تین الارض» است.
خاماسوقی لغت یونانی است. خاما به معنای زمین و سوقی به معنای انجیر است یعنی انجیر زمینی. به فرانسویEuphorbe monnoyer و به انگلیسیSpurge وCarenated annual spurge گفته میشود. گیاهی است از خانواده فرفیونEuphorbiaceae نام علمی آنEuphorbia chamaesyce L . و مترادفهای آنEuphorbia canescens L . وChamaesyce vulgaris Porkh . است.
مشخصات
گیاهی است کوچک شاخه و برگهای آن روی زمین گسترده و مملو از شیرابه.
برگهای آن خیلی کوچک بیضی در ابتدا باریک و در انتها قوسی و پهن است. گلهای آن کوچک قرمز و در طول تابستان ظاهر میشود.
این گیاه در اراضی خشک و سنگزار و اراضی بایر و همچنین در سواحل دریاها و در جنگلهای بلوط کم ارتفاع در نواحی مدیترانه، ترکیه، ایران و مصر «در عین الشمس نزدیک قاهره) میروید. در ایران در مناطق شمال ایران در گیلان، رودبار، گرگان در مینودشت و در بختیاری در گوتوند، بازوفت و بین اصفهان و شیراز و در مکران در هرویان و اطراف تهران، کرج، کردستان و در اطراف تبریز سنگلاخهای سائینقلعه و خراسان بهطور خودرو
ص: 284
دیده میشود.
خواص- کاربرد
خاماسوقی از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی خیلی گرم و خیلی خشک است. از نظر خواص خیلی گرم و تند است. اگر گرد ساییده آن با عسل مخلوط و به چشم مالیده شود برای رفع آثار زخم چشم و رفع کمی دید و آغاز شروع آب آوردن (آب مروارید) نافع است. خوردن مقدار کمی از آن با نان دانه بواسیر را میاندازد. خوردن پخته آن ملین مزاج است. خوردن شیرابه آن مسهل است ولی خیلی خطرناک است. ضماد شاخههای آن و مالیدن شیرابه آن بر زگیل و میخچه نافع است و ورمهای بلغمی را تحلیل میبرد و همینطور ضماد و مالیدن پخته شاخ و برگ آن. اگر شکوفههای آن را بکوبند و بر ورمهای بلغمی و زگیل بمالند و ضماد کنند تحلیل میبرد. شیاف ساییده گیاه با شراب برای تسکین درد رحم مفید است. مضر سینه است و از این نظر باید با کتیرا خورده شود. مقدار خوراک آن حد اکثر تا 2 دسی گرم است. چون این گیاه سمّی است مصرف آن باید زیر نظر پزشک باشد.
ص: 285
فرفیون
اشاره
به فارسی «فرفیون» و در کتب طب سنتی با نامهای «فربیون» و «اوفربیون» و «اوبربیون» و «آفربیون» و عربی آن را «آکل نفسه» و «قاتل نفسه» و «حافظ النحل» و «حافظ الاطفال» و «لبن السودا» نامند. شیرابه سفیدی است که از چند نوع گیاه خارج میشود و در مجاورت هوا سیاه و تیره میگردد.
اسامی فوق در اغلب موارد به گیاهانی که شیرابه سفید از آنها خارج میشود نیز اطلاق میگردد. نام این گیاهان به فرانسوی بهطور کلیEuphorbe و به انگلیسیEuphorbia میباشد. این گیاهان از خانوادهEuphorbiaceae و دارای گونههای مختلفی هستند که معروفترین آنها که مصرف دارویی در طب سنتی دارند به شرح زیر میباشد:
1.Euphorbia helioscopia L .. این گیاه و شیرابه آن را در اطراف تهران «فرفیون» و در خاران بلوچستان «گورباگوند» و در مکران «سهربلوک» مینامند. به فرانسویEuohorbe reveil -matin وEuphorbe des vignes وHerbe aux verrues و به انگلیسیSpurge گویند.
مشخصات
گیاهی است یکساله به بلندی 50- 30 سانتیمتر، ساقه آن نازک، افراشته و اغلب در قسمت پایین بدون برگ است. برگها تخم مرغی، دندانهدار، با دندانههای ارّهای، به
ص: 286
رنگ خاکستری روشن و با دمبرگ کوتاه، جام گل به رنگ زرد است.
در اثر شکاف یا شکستن از ساقه آن شیرابه سفیدی خارج میشود که همان فرفیون است. این گیاه بومی هند است و در ایران عملا در تمام مناطق کشور میروید و در حبشه و سودان و مصر و مناطق مدیترانهای نیز انتشار دارد. این گیاه سمّی است و بیشتر در موستانها میروید و به این جهت آن را به فرانسوی اوفورب موستانها مینامند.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه ساپونین و فازین 381] و اوفوربین 382] و بوتیریک اسید[383] مشخص شده است [روا].
خواص- کاربرد
در چین مرسوم است گیاه فرفیون(E .helioscopia) را با گوشت پخته و سوپ درست میکنند و برای تصفیه خون اشخاصی که زیاد جوش و کورک میزنند تجویز میکنند که بخورند. در استعمال خارجی از جوشانده گیاه به عنوان مایع شستوشو برای رفع خارش و فروکش کردن جوش و کورک مصرف میشود.
گیاه خشک را ساییده و مخلوط با برنج تخمیر شده در موارد ابتلاء به بیماری ترس از آب یا هاری که آن را هایدروفوبیا[384] گویند، مصرف میکنند [هو]. برگها و سرشاخههای جوان آن به عنوان تببر و کرمکش و ضد انگل تجویز میشود [استوارت . گیاه سمّی است [کللسیون ایچی کاوا]. در هند ریشه گیاه را به عنوان داروی ضد کرم و تخم آن را با فلفل بو داده برای بیماری وبا تجویز میکنند (خورده میشود). از روغن تخم آن به عنوان مسهل استفاده میشود. شیرابه گیاه را برای معالجه تاول روی آن میمالند.
2. گونهEuphorbia thymifolia L . که در نصیرآباد بلوچستان «خیری»[385] نامیده میشود گیاهی است یکساله شاخههای آن خوابیده و پوشیده از کرک. برگهای آن
ص: 287
کمی دراز، بیضی شکل، نوکتیز و دندانهدار است. زیر آن پوشیده از کرک و با دمبرگ کوتاه میباشد. دانههای آن به رنگ قرمز، دراز، سه وجهی دارای 5- 4 شیار عرضی است که در داخل کپسول میوه قرار دارد.
این گیاه در سرتاسر هند و در مناطق معتدله کشمیر نیز میروید. در ایران در بلوچستان دیده میشود و در نصیرآباد نام محلی آن «خیری» است.
از نظر ترکیبات شیمیایی در این گیاه اسانس وجود دارد و به علاوه در برگها و ساقه و شاخههای گیاه ماده 4 و 7 و 5- تری هایدروکسی فلاوون- 7- گلیکوزید[386] یافت میشود.]G .I .M .P[
خواص- کاربرد
گیاه خیری در سرتاسر چین تا فیلیپین و در هندوستان به عنوان دارو مصرف میشود. در تایوان گیاه به عنوان قابض، مدّر و ملیّن به کار میرود [لیو]. در هندوچین داروی مسهلی و ضد کرم معده است [کرووست و پتلو]. در شبه جزیره مالایا جوشانده گیاه را برای رفع ناراحتیهای پشت و کمر میخورند [برکیل و بانیف . برای رفع ناراحتی پوست و در موارد جابهجا شدن استخوان و از جا دررفتگی ضماد آن را روی پوست میمالند [برکیل .
در اندونزی و فیلیپین لهشده گیاه را روی التهاب و جراحت میاندازند و جوشانده گیاه در موارد اسهال، اسهال خونی، بیرون افتادن رکتوم و ناراحتیهای پشت و کمر مصرف میشود [هین و واناستینیس کروسمان .
در فیلیپین له شده گیاه در موارد گزش مار سمّی و برای التیام زخم به کار میرود و از شیرابه آن در برخی موارد برای رفع تیرگی قرنیه چشم مصرف میشود [گررو، کوئی زمبینگ و دیگانگکو].
3. گونهEuphorbIA Tirucalli L . نام محلی آن در جنوب ایران «بیدار» است.
این گیاه به شکل درختچه کوچکی است به بلندی 5- 3 متر. تنه آن استوانهای به قطر 20- 15 سانتیمتر خیلی پرشاخه. خیلی کم برگ. برگها خیلی کوچک و خطّی.
کپسول میوه آن به رنگ قهوهای تیره. دانههای آن تخم مرغی و برّاق است. این درختچه بومی افریقاست در هندوستان و ایران نیز میروید و در برخی مناطق نیز
ص: 288
کاشته میشود. در ایران در چاهبهار و نیکشهر میروید و به عنوان پرچین از آن استفاده میشود. این درختچه به نام محلی «بیدار» در جنوب ایران شناخته میشود زیرا چون خیلی سبز و شاداب است و از درختچههای کائوچوکی است. شیرابه آن در تماس با چشم موجب سوزش و درد چشم میشود و در این قبیل موارد در جنوب ایران مرسوم است که یک قطره روغن کرچک تازه در چشم میریزند، رفع سوزش میشود.
از نظر ترکیبات شیمیایی شیرابه گیاه دارای ایزوئوفورول 387] و تاراکساسترول 388] و تیروکالول 389] میباشد [ولث اف اندیا].
در گزارش دیگری آمده است که گیاه دارای اوفوربون 390] است و از شیرابه تازه آن ایزواوفورول جدا شده و شیرابه خشک یا صمغ آن دارای کتون اوفورون 391] است.
خواص- کاربرد
در اندونزی از شاخهها و پوست درختچه بیدار ضمادی درست میکنند و برای التیام شکستگی استخوان میاندازند و خیلی مفید است [واناستینیس- کروسمان و هین . از شیرابه یا صمغ این درختچه و همچنین از صمغE .neriifolia وE .antiquorum نیز برای همین منظور استفاده میشود. این درختچه بیدار خیلی سمّی است [لیو]. پوست را میخورد و قیآور است [فوکور].
در کتاب طب سنتی حکمای مالایائی آمده است که از ریشه و ساقههای این درخت به صورت ضماد برای زخم بینی میاندازند و همچنین روی بواسیر و ورمها و قسمتهای دردناک میگذارند [گیملت و برکیل** و برکیل و هانیف .
خردهریزههای ریشه نیمکوب این درختچه را با روغن نارگیل مخلوط کرده روی شکم برای رفع درد شکم میاندازند [کوئی زمبینگ . عصاره گیاه خاصیت آنتیبیوتیک بر ضد جرمهای استافیلوکوکوس دارد. در هند از شیرابه گیاه به عنوان قرمز کننده پوست و برای رفع زگیل و در موارد روماتیسم و دردهای اعصاب، دندان
ص: 289
و گوش به کار میبرند و به علاوه برای تسکین سرفه و آسم نیز مصرف میشود.
4. گونهEuphorbia neriifolia L .. این گیاه به صورت درختچه کوچک با ساقه چوبی است. برگهای آن تخم مرغی کشیده با دمبرگ کوتاه و میوه آن به شکل کپسولهای سه وجهی است. این گیاه هندی است و در ایران نیز در بلوچستان، لاسبلاس، و در مکران دیده میشود و انتشار دارد.
از نظر ترکیبات شیمیایی مشابهE .antoquorum میباشد که شرح داده خواهد شد.
از نظر خواص و کاربرد مانند سایر انواع فرفیون میباشد از شیرابه آن در هند به عنوان مسهل مصرف میشود (با احتیاط) به علاوه قرمز کننده پوست است و برای نرم کردن سینه مفید میباشد. برای رفع زگیل مفید است. ریشه آن در موارد عقربزدگی و مارگزیدگی مفید است و ضدعفونیکننده است.]G .I .M .P[
5. گونه.Euphorbia antiquorum L . این گیاه به صورت درختچه و بومی هند است. وجود آن در ایران تا به حال گزارش نشده. از نظر ترکیبات شیمیایی گونهE .neriifolia و اینگونه هر دو دارای ترکیب شیمیایی تقریبا مشابهی هستند. در شیرابه این دو درختچه مواد اوفوربون و رزین و مواد کائوتچوئی، مالیک اسید[392] و صمغ یافت میشود [هنک .
طبق گزارش یک تجزیه شیمیایی دیگر در ساقه و شیرابه گونهE .antiquorum ماده تریترپینویید[393] وجود دارد.]S .G .I .M .P[
خواص- کاربرد
از نظر خواص و کاربرد تا حدود زیادی دو گونه یاد شده شبیه هم هستند. در برمه از برگهایE .neriifolia برای معالجه آسم استفاده میشود [راجر]. در تایوان صمغ آن را که از ساقه آن به دست میآید به عنوان دارو به کار میبرند [لیو]. در شبه جزیره مالایا و فیلیپین از شیره و عصارهای که از داغ کردن برگهای آن به دست میآید چند قطره در گوش میریزند، درد گوش برطرف میشود [برکیل و هانیف . در اندونزی از پوست درختچه به عنوان مسهل خیلی قوی استفاده میشود [رومفیوس و
ص: 290
فایدهین .
در برمه شاخههای درختچهE .antiquorum را قطعهقطعه کرده و خشک نموده به صورت گرد در میآورند و برای کنترل خونریزی و خونروی خارج از اندازه در درون قاعدگی به کار میرود [گج .
شیرابه آن برای قطع و دفع زگیل مالیده میشود و پوست درختچه مسهل قوی است [راجر]. در چین جوشاندهای از گیاه بدون ریشه آن تهیه کرده و میخورند برای رفع التهاب مثانه و سایر اعضا مفید است. برگ و سرشاخههای گیاه را بهطور خام میخورند برای کنترل وبا نافع است [مک کلور- هوانگ . شاخههای خرد شده گیاه را گرم کرده به صورت کمپرس روی جوشهای بزرگ میاندازند برای تحلیل آن مفید است و ممکن است از شیرابه آن نیز برای این کار استفاده شود. در هندوچین صمغ گیاه یا شیرابه گیاه را به عنوان قیآور، مسهل، مدّر مصرف میکنند و این دارو را سمّی میدانند. بسیار تحریک کننده مخاط است و در خوردن آن نهایت احتیاط را به عمل میآورند و در استعمال داخلی مقدار خیلی جزیی آن مصرف میشود. به علاوه در موقع استعمال باید حتی الامکان از چشم دور نگه داشته شود [د- لانسان و کرووست و پتلو].
در شبه جزیره مالایا قسمت چوبی ساقههای این درختچه از داروهای معروف است ولی در اغلب موارد بیشتر از قسمتهای چوبی ساقههای گونهE .neriifolia استفاده میکنند. در چین و برمه از شیرابه سمّی گیاه یا از صمغ گیاه و یا از جوشانده شاخه و برگ و گیاه به عنوان مسهل قوی خورده میشود و در استعمال خارجی برای رفع ورم و کاهش ورم روی عضو متورم و روی جوش و کورک میریزند و میمالند.
در مورد سایر ناراحتیهای جلدی نیز به کار میرود.
6. گونهEuphorbia hirta L . که مترادف آنE .pilulifera L . میباشد. این گونه دارای مصارف طبی فراوانی است. از علفهای هرزی است که اغلب در مناطق حارّه هندوچین و خاور دور انتشار دارد. در ایران تا به حال شناسایی نشده است.
از نظر ترکیبات شیمیایی در این گیاه وجود کوئرستین، تریاکونتان 394]، فیتوسترول،
ص: 291
فیتوسترولین 395]، جامبولول 396]، ملیسیک اسید[397]، گالیک اسید، پالمیتیک اسید، لینولئیک اسید، اولئیک اسید و اوفوسترول 398] تأیید شده است [پاور و براونینگ و والنزوئلا]. به علاوه گیاه دارای آلکالوئید کزانتورامنین 399] میباشد [ولث اوف ایندیا].
همچنین در گیاه هایدروجن سیانید[400] و یک تری ترپینوئید وجود دارد [آرتور].
عصاره گیاه دارای خاصیت آنتیبیوتیک بر ضد استافیلوکوکوس میباشد [کولیه- وان درپیجل .
خواص- کاربرد
شیرابه گیاه خنککننده است. چند قطره از شیرابه گیاه را در چشم برای معالجه ورم ملتحمه و التیام زخم قرنیه میریزند [هنری**]، از جوشانده گیاه برای نرم کردن سینه میخورند [کاریونه و کیمورا]. در ویتنام شیرابه آن را برای درمان اسهال خونی استفاده میکنند [کرووست و پتلو]. مصرف شیرابه آن برای کنترل آسم و برونشیت معروف و خیلی معمول است و کمی مخدّر و خوابآور میباشد [ریدلی . بنابراین کمک میکند که بیمار به خواب رود. در اندونزی گیاه را بهطور خام و یا با بخار پخته و میخورند. البته اسراف در خوردن آن دلدرد میآورد. دم کرده گیاه را برای رفع التهاب رکتوم میخورند.
واردرمن 401] معتقد است که جوشانده گیاه برای معالجه آسم و در موارد برونشیت مزمن مفید است. برگهای گیاه را برای جلوگیری از آبستنی میخورند [واناستینیس .
و جالب این است که طبق گفته بلاکوود[402] گلهای گیاه را برای معالجه نازایی میخورند. در فیلیپین برگهای این گیاه را مخلوط با برگهای گیاهDatura metel L . برای تهیه سیگارتهای ضد آسم به کار میبرند. از جوشانده و یا دمکرده و یا از تنطور
ص: 292
برگهای گیاه برای رفع ناراحتی تنفس در بیماران مبتلا به آسم استفاده میشود. [پاردو دوتاور، والنزوئلا، کوئی زمبینگ، ویگانگکو و دیگران . گررو در یادداشتهایش مینویسد که گیاه برای بند آوردن خون و به عنوان مسکّن و آرامبخش و معرّق مصرف دارد.
میوههای ساییده آن را به عنوان مسهل به بچهها میدهند [آبرامس . از دم کرده ریشه گیاه برای رفع سردرد و رفع گرمازدگی میخورند و جوشانده ریشه آن به صورت مایع شستوشوی دهان، برای رفع دندان درد مصرف میشود [فاکس .
از تمام اجزای گیاه برای رفع تنگی نفس استفاده میکنند. برای تهیه جوشانده آن 15 گرم گیاه را در 2000 گرم آب جوشانده و صاف کرده و 50 گرم الکل به آن میافزایند و مانند جوشانده مصرف میکنند.
مقدار خوراک از عصاره آبی گیاه 10- 4 سانتیگرم است و مقدار خوراک از تنطور الکلی آن 30- 10 قطره است.
و اما خواص فرفیون از نظر حکمای طب سنتی ایرانی: فرفیون از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی شیرابه یا لاتکس آنکه به صورت خشک شده با نام صمغ فرفیون در بازار عرضه میشود خیلی گرم و خیلی خشک است و قدرت دارویی آن تا 4 سال میماند و پس از آن ضعیف میشود به طوری که پس از ده سال به کلی بیخاصیت میشود، صمغ فرفیون مسهل خوبی برای بلغم لزج و زردآب است و معتقدند که هرچه بیشتر تازه باشد، خواص آن بیشتر است و حتی از صمغ آنغوزه که از حادترین صمغ میباشد نیز مفیدتر است. اگر گرد آن با عسل مخلوط و به چشم مالیده شود برای جلوگیری از توسعه آب مروارید چشم مفید است ولی التهاب و قرمزی و خارش که در اثر مالیدن این دارو ایجاد میشود برای مدت مدیدی در چشم باقی میماند. اگر با آب چغندر مخلوط و به بینی ریخته شود برای رفع اشک و قرمزی چشم و پاک کردن دماغ نافع است. ضماد آن روی استخوان باعث میشود که استخوان پوسته بیندازد و زخم شود بنابراین استخوان باید از تماس با این صمغها دور نگهداری شده و محافظت شود. مالیدن آن روی زخم موجب از بین رفتن گوشت زاید زخمها میشود زیرا خورنده است. ضماد آن روی محل گزیدگی سگ هار و جانوران سمّی برای دفع سمّ اثر مفید دارد. اگر آن را با روغن زیتون ضماد کنند، این ضماد برای معالجه فلج و لقوه و سستی اعضاء و رفع دردهای اعصاب و درد مفاصل نافع است. اگر با کمی تریاک مخلوط کرده و بمالند برای تسکین درد اقسام ضربهها و
ص: 293
کوفتگی مفید است. استعمال شیاف آن به مقدار 2- 1 دسیگرم برای بند آوردن ترشحات مفرط عادت ماهیانه نافع است. اگر ایجاد سوزش کرد میتوان با روغن گل سرخ رفع سوزش نمود.
خوردن فرفیون برای اشخاص گرم مزاج مضرّ و توصیه میشود که فرفیون را هیچگاه بتنهایی نخورند. فرفیون مضرّ رودههاست از این نظر باید با مقل و رب ریشه شیرینبیان و ادویههایی نظیر دارچین، سنبل الطیب، کتیرا، صمغ عربی و یا روغن بادام شیرین خورده شود، مضرّ رحم است و دهانه رحم را به هم میآورد بحدّی که داروهای سقط جنین دیگر اثری در انداختن جنین نخواهد داشت. مقدار خوراک فرفیون 3/ 0- 1/ 0 گرم است، نوع سیاه رنگ آن خیلی سمّی و مهلک و کشنده است و از خوردن آن باید پرهیز شود.
توجه: در حال حاضر مصرف فرفیون به علت خاصیت سوزانندگی و خارش شدید و تحریکی که دارد در استعمال داخلی تقریبا تجویز نمیشود زیرا مراقبت و دقت فوق العاده شدید لازم دارد و در مواردی که به عللی مصرف داخلی آن لازم باشد باید حتما با نظارت نزدیک و طبق توصیه پزشک به مقدار بسیار محدود انجام شود.
روش تهیه گرد فرفیون: برای تهیه گرد فرفیون باید آن را در هاون و الک سربستهای کوبید و تهیه کرد که کاملا در پناه جریان هوا باشد و ایجاد ناراحتی و تحریک برای پوست بدن و چشم ننماید.
تنطور فرفیون: فرفیون 1 واحد، الکل 80 درجه 5 واحد. فرفیون را نیمکوب کرده مدت ده روز در الکل بخیسانند و گاهی به هم بزنند و پس از آن با فشار از پارچه ردّ کنند و صاف نمایند. از این تنطور به عنوان قرمز کننده پوست نیز استفاده میشود.
ص: 294
موگه
اشاره
در ایران با نام خارجی آن «موگه» و «موگت» شناخته میشود. در بعضی از کتب طب سنتی «سوسن برّی» ذکر شده و در برخی «لاله درّه» نوشتهاند. به فرانسویMuguet convallaire وMuguet de mai وMuguet de bois و به انگلیسیLily of the valley وMay lily وMugget گفته میشود. گیاهی است از خانوادهLiliaceae (در بعضی منابعAsparagoideae تیرهConvallariaceae ذکر میکنند) نام علمی آنConvallaria majalis L . میباشد. این نام راC .maialis نیز مینویسند.
مشخصات
گیاهی است چند ساله دارای ساقه زیرزمینی ناصاف و پرگره نسبتا متورم؛ افقی و دو عدد برگ اصلی موجدار بزرگ بیضی شکل نوکتیز، دراز با دمبرگ بلند که لوله شده و ساقه را در آغوش میگیرد، دارد. ساقه در حقیقت دنباله همان دو برگ است که مستقیما از ریشه بیرون میآید. ساقه گل دهنده آن زاویهدار که از کنار برگها بیرون میآید و گلهای سفید زنگولهای شکل معلّق بسیار معطّر در امتداد قسمت انتهایی ساقه گلدهنده در ماه اردیبهشت تا اوایل تابستان ظاهر میشوند. تکثیر موگت معمولا در باغها از طریق کاشت قسمتی از ساقه زیرزمینی آن است که در اواخر تابستان انجام میگیرد. روش دیگر تکثیر آن این است که در پاییز جوانههای قوی و کاملا زیبا و خوب گیاه را گرفته و هر 12- 10 عدد از آنها را در یک گلدان میکارند. اگر گلدانها
ص: 295
را در گلخانه نگهداری کنند پس از چند هفته ریشهبندی آنها شروع شده و پس از آن گل میدهند و به این ترتیب گل موگت را میتوان از ماه آذر و دی تا اردیبهشت در اختیار داشت.
گیاه موگت معمولا در جنگلهای مرطوب مناطق اروپا و شمال افریقا و شمال امریکا بهطور خودرو میروید. در ایران پرورش داده میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی مواد عامل مهم موجود در گیاه عبارتاند از چند گلوکوزید قلبی کونوالاتوکسین، کونوالاتوکسول 403]، کونوالامارین، ساپونین کونوالارین 404] ....]S .G .I .M .P[
در گل آن علاوه بر گلوکوزیدهای یاد شده در حدود 05/ 0 درصد اسانس به رنگ زرد مایل به سبز وجود دارد. از ماده عامل کونوالامارین در حدود 2 در هزار در گلهای گیاه وجود دارد. این ماده گردی است متبلور سفید بیبو و تلخ.
کونوالاتوکسین در تمام اندام گیاه وجود دارد و به شکل بلورهای سوزنی بیرنگ و تلخ است. این ماده قویترین گلوکوزید سمّی موگت است. کونوالارین به مقدار زیاد در برگ و ساقه زیرزمینی گیاه وجود دارد و دارای خاصیت مسهلی شدید میباشد. در گزارش بررسی شیمیایی دیگری آمده است که گیاه موگت دارای دو ماده عامل عمده متبلور است، یکی کونوالارین و دیگری کونوالامارین. این دو ماده متبلور در اثر هیدرولیز و با اسیدهای آبدار تجزیه شده اولی به گلوکوز و کونوالارتین 405] و دومی به گلوکوز و کونوالامارتین 406] تبدیل میشود.
گلهای موگت را پس از چیده شدن در محل خاصی که نسبتا گرم و در معرض باد شدید نباشد، خشک مینمایند که رنگ آنها کمتر عوض شود و اگر منظور استفاده از برگ آن است، پس از خاتمه گل دادن برداشت نموده و خشک و نگهداری میکنند.
در صورتی که نظر برداشت قسمت زیرزمینی آن یعنی ساقه زیرزمینی و ریشه آن باشد، در اواسط زمستان از زیر خاک بیرون آورده تمیز نموده و خشک مینمایند.
ص: 296
خواص- کاربرد
ساییده گل و ریشه و ساقه زیرزمینی موگت عطسهآور و ضد تشنج میباشد. گیاه سمّی قلبی است و در مصرف آن باید دقت کرد که بیش از حدّ مجاز مصرف نشود. در آلمان از موگت عرق میگیرند که به نام (آب طلا) معروف است و به عنوان مسکّن و ضد تشنج میخورند. اگر 5/ 1- 1 گرم از عصارهای که از تمام اعضای این گیاه گرفته میشود در عرض روز بتدریج خورده شود، موجب تقویت قلب میشود. ضربان قلب را بطیی کرده بر قدرت آن میافزاید و ضربان شریانی را منظم میکند و برای ازدیاد ترشح ادرار بهطور قطع مؤثر است. در موارد آسم قلبی موگت را با یدور دو پتاسیم به طور ترکیب استعمال میکنند که اثرش بیشتر است. مقدار خوراک از ماده کونوالامارین 5- 1 سانتیگرم است که بهطور حب و یا محلول الکلی آن میخورند.
در جوانان تا 10 سانتیگرم نیز تجویز میشود. مصرف زیاد آن حتی اگر مقدار خیلی کمی بیش از حد مجاز خورده شود، ایجاد تهوع و آشفتگی و اسهال مینماید و اسراف در خوردن آن خطرناک است زیرا سمّی است و مصرف این دارو باید با نظر و مراقبت پزشک متخصص قلب باشد.
تهیه گرد موگت: ریشه و ساقه زیرزمینی گیاه را به مقدار مورد نظر گرفته پس از تمیز کردن و خشک کردن آن را کوبیده و از الک ابریشمی شماره 80 ردّ میکنند.
این گرد عطسهآور است. مقدار خوراک از این گرد 10- 2 گرم در روز است. از گرد برگ و گل موگت نیز 10- 2 گرم در روز مصرف میشود.
عصاره آبی موگت: ساقه گلدار و گلهای خشک موگت 3 واحد، برگ خشک موگت 1 واحد، ساقه زیرزمینی و ریشه خشک موگت 1 واحد. مجموع را بکوبند و در 6 برابر وزن آنها آب مقطّر به مدت 12 ساعت دم کنند و با فشار صاف نمایند و تفاله را مجددا در همان مقدار آب مقطّر دم کنند و با فشار صاف نمایند و دو صاف شده را مخلوط نمایند و آن را تبخیر کنند تا به غلظت عصاره درآید و محلول به دست آمده را در مقدار کافی آب مقطّر سرد حل کرده و با کاغذ صاف کنند و مجددا در حمام ماریه به قوام عصاره نرم تبخیر نمایند. این عصاره جانشین دیژیتال است و استعمال میشود و در هیپرتروفی قلب بسیار مؤثر است. مقدار خوراک آن 3- 1 گرم در روز است.
توضیح: فرق محصولات موگت با محصولات دیژیتال و دیژیتالین آن است که
ص: 297
محصولات موگت در بدن جمع و متراکم نمیشوند لذا میتوان آن را در مدت طولانی مصرف نمود. در صورتی که محصولات دیژیتالین چون در بدن جمع و متراکم میشود، پس از مدتی باید مصرف آنها قطع شود.
داروی بنام تجارتیOrthangin forte که در بازار دارویی عرضه میشود از عصارههای موگت و زالزالک تهیه شده است که برای تقویت قلب و تقویت دستگاه گردش خون و مویرگها تجویز میشود.
ص: 298
کاه مکّی
اشاره
گیاهی است که در کتب طب سنتی با نامهای «کاه مکّه» و «کاه مکّی» و «گور گیاه» و «کور گیاه» و «اذخر» و «کزنه دشتی» و در برخی از جمله در کتاب شلیمر «گربه دشتی» نوشتهاند. به فرانسویJonc odorant وFoin de chameau وSchenanthe و به انگلیسیSweet rush وCamels hay وScenanth گویند. گیاهی است از خانواده غلاتGramineae نام علمی آن:Cymbopogon schoenanthus (L .) Spreng . و مترادف آنAndropogon schoenanthus L . وCymbopogon densiflorus stapf میباشد.
مشخصات
گیاهی است پایا دارای ساقه راست به بلندی 30 سانتیمتر و چون برگهای فراوانی دارد به صورت انبوه در محیطهای کشت در میآید. گیاه بسیار معطّری است و قسمت زیرزمینی یا بیخ گیاه ضخیم و معطّر و از آن اسانس زرد رنگی تهیه میشود. گلهای آن متعدد، انبوه، سفید رنگ و معطّر میباشد و با طعم تند و گزنده زبان است.
این گیاه به حالت وحشی در شمال افریقا، ایران، عربستان تا جنوب غربی افغانستان و پنجاب هندوستان انتشار دارد. در ایران در نواحی غرب ایران در قصر شیرین، صالحآباد، کوه جوبر و در بلوچستان میروید. در عربستان و بلوچستان علوفه شتران است.
ص: 299
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه و در ساقه زیرزمینی گیاه اسانس بسیار معطّری وجود دارد. در گلهای گیاه در حدود 3 درصد اسانس وجود دارد که شبیه اسانس زیره 407] است و در عطرسازی کاربرد دارد..]S .G .I .M .P[ در مکّه به ساییده این گیاه و ریشه آن «غسول» گویند که در آب محلول نیست و برای خوشبویی، دست را با آن میشویند.
خواص- کاربرد
در هند از جوشانده گیاه به عنوان تببر استفاده میشود. اسانس آن برای تسکین درد روماتیسم و دردهای عصبی به مواضع میمالند. از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی خیلی گرم و خشک است. ریشه آن خیلی قابض و کمی گرم است. خوردن دم کرده گیاه برای رفع نفخ و گاز مفید است. مدرّ است و قاعدهآور و مداومت در خوردن دم کرده آن برای تسکین درد مفاصل سرد مفید است. مضمضه آن در دهان و مالیدن آن به لثهها برای رفع درد دندان و تقویت لثهها نافع است. اگر با 5 گرم فلفل دم کرده و بخورند برای رفع تهوع، آشفتگی و ترس مفید است و اگر با ترنجبین مخلوط و خورده شود برای سفتی طحال و با داروهای مناسب دیگر برای استسقا و ناراحتی کلیه و ریه و تقویت دهانه معده و تقویت کبد و باز کردن انسداد مجاری کبد و قطع خونروی از سینه نافع است.
از غلات اسانسدار گونههای دیگری از این جنس نیز از نظر اسانس معروف و در صنعت عطرسازی کاربرد دارد که به شرح چند گونه آن میپردازیم:
1.Cymbopogon citratus (DC .) Stapf و مترادفهای آن:Andropogon citratus DC . وA .schoenanthus sensu Lour . وA .nardus L .var ceriferus Hack . میباشد. به فرانسوی گیاه راHerbe citron و به انگلیسیLemon grass وMelissa grass ناماند.
مشخصات
گیاهی است پایا با برگهای معطّر و دارای بویی شبیه لیمو از تقطیر قسمت بالای
ص: 300
برگهای گیاه اسانسی تهیه میشود که تا 85 درصد آن سیترال 408] است. مقدار سیترال در اقلیمهای مختلف که گیاه میروید متفاوت است. و از 85- 70 درصد تغییر میکند.
بهترین موقع تهیه اسانس از گیاه در سن 24- 18 ماهگی است.]G .I .M .P[ در اسانس گیاه علاوه بر سیترال در حدود 7 درصد سیترونلول 409] و حدود 4 درصد ژرانیول یافت میشود. رنگ اسانس زرد و معمولا اگر تازه باشد در 3 برابر حجم خود الکل 70 درجه حل میشود.
معمولا این گیاه را پرورش میدهند. در یک گزارش آمده است که بهطور وحشی در منطقه میسوری هند میروید. در ایران تا حال شناسایی نشده است. در گزارش دیگری آمده است که در اسانس این گیاه سیترال و میرسن 410] یافت میشود [اندکس لینLynn index ].
خواص- کاربرد
در چین تمام اندام گیاه را قبل از گل کردن کنده و در آب و یا مخلوط با گوشت میجوشانند و سوپی به دست میآید که برای معالجه سرفه، سرماخوردگی، قطع اخلاط خونی و صاف کردن صدا مفید است [هو]. ریشه آن مدرّ است و معرّق [گررو و د- کلرک . در تمام مناطق خاور دور از دم کرده برگهای آن برای استحمام معطّر استفاده میکنند که برای کاهش ورمها، قطع بوی بد بدن، اصلاح گردش خون [هاو]، معالجه التهاب پوست و تاولها [استوارت ، التیام بریدگی و جراحتهای پوست، ناراحتیهای مثانه [پروت و هریر] و جذام [پتلو]. مفید است.
خوردن دم کرده برگهای آن بادشکن و محرّک است و به هضم غذا کمک میکند [هاو و استوارت . و فشار مربوط به حمله آسم را کاهش میدهد. برکیل مینویسد که در مالایا برگهای گیاه را به عنوان مدرّ ملایم، تونیک و برای دوره نقاهت پس از وضع حمل به کار میبرند و از اسانس آن به مواضع دردناک روماتیسمی و شکستگی استخوان میمالند، مفید است. [واناستینیس- کروسمان . در گزارش رومفیوس 411] آمده است که دم کرده برگهای آن برای شستوشوی دهان و تسکین درد دندان و
ص: 301
ورم لثهها بسیار نافع است.
2. گونهCymbopogon nardus (L .) Rendle و مترادف آنAndropogon nardus L . میباشد. این گیاه به انگلیسیCitronella grass و به فرانسویCitronnelle نامیده میشود. از برگهای باریک و دراز این گیاه در مناطق سیلان، گویان، فورموز، جامائیک اسانس بسیار خوشبویی به نام اسانسCitronnelle تهیه میشود. از گیاه که در سیلان روییده در حدود 4/ 0 درصد اسانس بهدست آمده است که شامل 61- 57 درصد ژرانیول و 2/ 14- 7/ 7 درصد سیترونلال 412] میباشد. از گیاهی که در جاوه روییده اسانس بهتری به دست آمده است و اسانس حاصل از گیاه جاوه در حدود 85 درصد ژرانیول داشته است.
ماده سیترونلال به فرمول خامC 9 H 71 CHO یک آلدئید مایع بیرنگ است.
اسانس سیترونل مایعی است زرد رنگ مایل به قهوهای با بوی لیمو. این اسانس منشأ تهیه ژرانیول است و در عطرسازی و صابونسازی کاربرد دارد. چون حشرات از بوی آن گریزانند اگر به بدن مالیده شود از گزند حشرات مصون خواهند بود.
خواص- کاربرد
ریشه این گیاه به عنوان مدّر، معرق و ضد تب و برای معالجه برونشیت به کار میرود [مینات . در برخی مناطق ریشه گیاه را با کمی زردچوبه مصرف میکنند، خوردن دم کرده برگهای آن برای رفع ناراحتیهای کبد و مالاریا مفید است [فوکود] و معمولا پس از غذا خورده میشود [کروست و پتلو]. برکیل معتقد است که گیاهC .nardus باید در استعمال خارجی مصرف شود در حالی که گیاهC .citratus برای استعمال داخلی است.
3. گونهCymbopogon martini (Roxb .) Wats . و مترادف آنAndropogon martini Roxb . میباشد. این گیاه به انگلیسیRosha grass گفته میشود. از دو واریته از این گیاه به نامهایC .martini var motia و دومی بنامC .martini var sofia اسانس تهیه میشود. اسانس اولی راPalma rosa گویند.]S .G .I .M .P[ که دارای 95- 90 درصد ژرانیول است و دومی را اسانسginger grass ناماند. اسانسginger grass دارای مقدار زیادی ژرانیول و
ص: 302
دیهایدروکومینیک اسید[413] و مقدار کمی کاروون 414] میباشد. این گیاه در پنجاب هند بهطور وسیعی کاشته میشود و در صنعت اسانسگیری مورد توجه است. برای اینکه مقدار اسانس گیاه حد اکثر باشد، معمول است که ساقههای برگدار گیاه را قبل از فرا رسیدن نخستین یخبندان میچینند.
ص: 303
نی بوریا
اشاره
به فارسی و در کتب مختلف با نامهای «نی بوریا» و «بوریا» و «نی حصیر» و «سمار» نامبرده میشود. به فرانسویJonc وJonc commun و به انگلیسیBulrush وSoftrush وCommon rush وMatting rush گویند. گیاهی است از خانوادهJuncaceae و دارای گونههای مختلفی است. نام علمی گونهای از آنکه در ایران میروید و در طب سنتی مستعمل استJuncus effusus L . میباشد.
مشخصات
گیاهی است چند ساله دارای برگهای صاف و بدون کرک. پوشش گل به رنگ خرمایی، ساقه آن برهنه بدون کرک صاف و خیلی لیز که مغز آن یکسره پر است. میوه آن به شکل کپسول است که دارای سه خانه بوده و محتوی تعداد زیادی دانههای ریز میباشد.
این گیاه معمولا در نقاط مرطوب و در کنار و یا داخل آب میروید و در حصیربافی کاربرد دارد. مصرف آن به عنوان علوفه برای گاوان سمّی است. در مناطق مرطوب و باتلاقهای مرکزی چین، سایر مناطق خاور دور و هند و در قسمتهای مختلف اروپا در کنار نهرها و جاهای مرطوب میروید. در ایران در لاهیجان دیده میشود.
ص: 304
خواص- کاربرد
در چین و هند از جوشانده مغز ساقه آن به عنوان خرد کننده سنگ 415]، نرم کننده سینه، خنککننده، مدّر، خونساز، مسکّن و آرامبخش استفاده میشود [استوارت . برای رفع بیخوابی نیز تجویز میشود [لوئی . و در موارد التهاب گلو و حلق و سرفه و کمی ادرار مفید است [هو]. برای معالجه استسقا و برای ازدیاد ترشح ادرار نیز نافع میباشد.
در استعمال خارج برای بند آوردن خون مصرف میشود [ایشی دویا]. ریشه گیاه نیز مدّر است.
گونه دیگری از این گیاه که نام علمی آنJuncus inflexus L . و مترادف آنJ .glaucus Ehrh .ex sibth میباشد نیز در ایران میروید. به انگلیسی آن راHard rush و به فرانسویJonc glauque و نام محلی آن در ایران سوزی میباشد.
شکل گیاه شبیه گیاه نی قبلی است و تفاوت آن این است که مغز ساقه این گیاه منقطع میباشد و مانند گیاه نی قبلی یکسره نیست.
این نی برای تمام حیوانات شدیدا سمّی است و در معده آنها ایجاد تحریک و خراش و اسهال شدید مینماید. و به دنبال آن عصبانیت و کوری تدریجی در حیوان ایجاد میشود. در اغلب موارد اگر در خوردن اسراف شده باشد، ممکن است حیوان در اثر خونریزی شدید مغزی و تشنج بمیرد.
این گیاه نیز در مناطق مرطوب و باتلاقی هند در قسمتهای مختلف فرانسه و سایر مناطق مرطوب اروپا و در ایران میروید.
در ایران در کرج، درّه طالقان، آذربایجان، سراب، همدان، خراسان، دامنه کوه چاه سیاه، جنوب فارس و در دالکی و واریتههایی از آن در اراک و اشترانکوه بروجرد و در کوه تخت بلقیس افشار در کنار گودالهای آب دیده میشود. مصرف دارویی ندارد و فقط از نظر توجه به سمّی بودن آن درج گردید.
مصرف این گیاه به علت سمّی بودن باید زیر نظر پزشک و در حد مجاز باشد.
ص: 305
نی جارو
اشاره
به فارسی «نی جارو» و در کتب طب سنتی از انواع «قصب» نامبرده شده است. به فرانسویRoseau commun وPetit roseau وRoseau des marais وRoseau balai وCannette و به انگلیسیReed وLesser reed گفته میشود. گیاهی است از خانواده غلاتGramineae نام علمی آن:
Phragmites australis( cav. )Trin. ex Steud.
و مترادفهای آنP .Vulgaris Trin . وP .communis (L .) Trin . وArundo phragmites L . میباشد.
مشخصات
گیاهی است چند ساله از نظر شکل ظاهری شبیه نی هندی، بلندی آن 3- 1 متر و بندرت 5- 4 متر میباشد. ساقه آن به قطر 15- 10 میلیمتر، استوانهای است و به آسانی میشکند. برگهای آن دراز مثلثی نوکتیز در قسمت پایین برگ به عرض 3- 1 سانتیمتر با پهنک مسطح. پوسته دانههای آن به دستهای کرک منتهی میشود. خوشه گلهای آن به طول 30- 20 سانتیمتر و به رنگ قهوهای مایل به زرد است. ساقه زیرزمینی این گیاه در طب سنتی به عنوان دارو مستعمل است. از جوانههای جوان و نورسته و ساقه آن نیز در مواردی استفاده میشود. این گیاه تقریبا در تمام مناطق عالم معتدل و گرمسیر به استثنای مناطق قطبی منجمد میروید. در تمام خاکها تا حدی که نمک زیاد نداشته باشند رشد میکند. خاکهای غنی را دوست دارد و وجود آبهای
ص: 306
راکد در رشد آن اثر نمیگذارد و در مناطق باطلاقی و در آبهای راکد نیز میروید. در ایران دو واریته از آن یکی به نامP .australis var australis در مناطق مرطوب از جمله در دو منطقه البرز در کرج در ارتفاعات 1250 متری، در رشت و در بندر انزلی در اطراف مرداب و میان پشته، در کوه الوند همدان، بوشهر، شهبازان در ارتفاع 500 متری، در بیشه در 1100 متری، در مسجد سلیمان، بلوچستان، خراسان، تربت حیدریه و شیراز دیده شده است.
واریته دیگر به نامArundo phragmites var stenophyllus (Boiss .) Bor در سمنان، دامغان، دریای نمک و سیاهکوه دیده میشود.
در بلوچستان نزدیک قیصر درّه کتّا با نام محلی «نال» و در بخش لورالائی با نام محلی «نال» و «نار» و در شهریق «نال» شناخته میشود.
تکثیر این گیاه به آسانی از طریق کاشت قسمتی از ساقه زیرزمینی آن و یا کاشت گیاه ریشهدار و یا ریشهجوشهای آن انجام میگیرد که به فاصله 80 سانتیمتر از هر طرف میکارند.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی وجود آسپاراژین 416] و تعدادی پروتئین و چند گلیکوزید در گیاه تأیید شده است [روا]. در گزارش بررسی شیمیایی دیگری آمده است که در ساقه زیرزمینی و در ساقههای جوان آن در حدود 5 درصد قند وجود دارد و به علاوه در نی جارو در حدود 27/ 0 درصد از آلکالوئیدهای ارگوت 417] از گروه ارگوتوکسین 418] یافت میشود..]S .G .I .M .P .[
خواص- کاربرد
نی جارو از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی سرد و خشک است و خاکستر آن گرم و خشک میباشد.
در چین معمولا از ساقه زیرزمینی آن به عنوان دارو استفاده میشود ولی در
ص: 307
یادداشتهای رو[419] آمده است که شاخههای جوان و برگهای آن نیز برای قطع آشفتگی و قی خورده میشود.
در کتاب استوارت صفحه 318 در قسمتی که تاریخچه مصرف این گیاه را ذکر میکند نوشته شده که از شاخههای جوان و برگها و گلهای این گیاه برای معالجه وبا، برونشیت متعفن استفاده میشود و به علاوه خاکستر آن نیز روی زخمهای متعفن گذارده میشده است و ریشه و ساقه زیرزمینی آن به عنوان خنککننده و مدّرّ مصرف میشود و از آن برای معالجه التهاب گلو، تب شدید، قی کردن، سرفه و وجود خون در ادرار استفاده میکنند [چونگ یائوچی و در موارد آفتابزدگی [ایشی دویا] نیز مفید است.
به علاوه برای تسریع ظهور دانههای سرخک و رفع تهوع و رفع التهاب معده نیز کاربرد دارد [هاو]. برای تسکین سکسکه و مسمومیت حاصل از خوردن خوراکهای مانده دریایی نیز نافع است [لوئی ایشی دویا]. جوشانده ساقه زیرزمینی و خوشههای گلهای آن نیز مدّرّ است و برای رفع دندان درد و گوش دردهایی که در اثر به هم خوردن تعادل فیزیولوژیکی بدن که به عارضه گرمی در طب سنتی معروف است، ایجاد شده باشد، مفید است [هو]. شاخههای نرم و جوان آن کمی تلخ است و خوراکی است. در اندونزی نیز از ساقههای زیرزمینی و ریشههای آن برای رفع اختلالات معده مصرف میشود [فوکود] و مدرّ است [کروست و پتلو].
از جوشانده ریشه و ساقه زیرزمینی آن به عنوان تببر بخصوص در موارد تب حصبه و تبهای زکام استفاده میشود و به علاوه برای تصفیه خون و در عین حال برای قطع شیر مادران شیرده تجویز میشود. به سبب وجود الکالوئیدهایی از گروه ارگوتوکسین در این گیاه مصرف آن باید با احتیاط و در حد مجاز زیر نظر پزشک متخصص انجام گیرد.
مصارف نی جارو در صنایع دستی زیاد است از جمله برای ساختن نیهای مارگیری، سبدبافی، صندلیسازی و از همه مهمتر مصرف صنعتی آن در کاغذسازی است که به علت عدم تناسب اینگونه مصارف با موضوع این کتاب از شرح و تفصیل آن خودداری میشود. ولی چون از نظر آگاهی به تاریخ کهن کاربرد نی جارو در ایران جالب است، به بررسیهای زیر توجه فرمایید (از مطالعات دکتر شلیمر):
ص: 308
نی جارو
phragmites communis
اصولا کوزه قمی در ایران به کوزههایی گفته میشود که سابقا در تابستان برای خنک کردن آب به کار میرفته است. و بهترین آن در قم ساخته میشده. این نوع کوزهها را به فرانسویAlcarazas و به انگلیسیWater cooler یاAlcarazas میگویند. تکنیک ساخت این کوزهها این بوده که خاک مخصوصی که مرکب از آرژیل آغشته به املاح از نوع سولفات دوسود بوده گرفته با آب مخلوط و به صورت گل مخصوص کوزهگری درآورده و آن را به شکل کوزه ساخته و در کوره میپختند. اولینبار که آب در کوزه ریخته میشد پس از چند ساعت املاح موجود در لابلای ذرات خاک در آب حل شده و از کوزه خارج و کوزه به صورت جسمی دارای میلیونها منفذ بسیار ریز در میآمده است. وجود این منافذ موجب میشد آب
ص: 309
را که در کوزه میریختند در اثر جریان هوا خنک شود.
در اصفهان نیز از این نوع کوزههای خنک کننده آب میساختند ولی با تکنیک پیشرفتهتری، به این ترتیب که در خاک گل کوزه مقداری از ریشکهای خوشه گیاه نی جارو مخلوط میکردند، کوزه که ساخته میشد و آن را در کوره میگذاردند در حرارت بسیار زیاد کوره ریشکهای خوشه گیاه سوخته و به صورت پتاس در میآمده که در آب کاملا محلول است و در اولین بار که آب در کوزه ریخته میشده پس از چند ساعت ذرات پتاس حل شده و خارج گردیده و کوزه به صورت جسم دارای منافذ بسیار زیاد در میآمده است. البته هرچه بیشتر دقت شود که در این نوع کوزهها آب صاف و بدون رسوب گل ریخته شود، خاصیت خنک کنندگی آن دیرتر از دست میرود.
ص: 310