گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد چهارم
[ادامه نام گیاهان دارویی





بومادران

اشاره

در کتب طب سنتی با نامهای «بومادران» و «بوماران» و نوعی برنجاسف و «الف ورقه» نامبرده شده و در اغلب مدارک آن را با برنجاسف و قیصوم یکجا نام می‌برند. به فارسی کهن ژابیثر- ژابینر گفته می‌شود. به فرانسوی‌Achillee وHerbe au charpentier وAchillee mille -feuille و به انگلیسی‌Thousand weed وSoldier's woundwort وBlood wort وYarrow وMilfoil گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Compositae تیره فرعی‌Radiae نام علمی آن‌Achillea millefolium L . و مترادفهای آن‌Achillea lanulosa Nutt .،A .ambigua Boiss .،A .ossica C .Koch . وA .magna W .D .C . می‌باشد که از طرف گیاه‌شناسان مختلف نامگذاری شده است.

مشخصات

بومادران گیاهی است چندساله به بلندی 80- 60 سانتی‌متر خیلی زودرس در مراتع و چراگاهها مخلوط با سایر علفها و قبل از سایرین می‌روید. ساقه‌های آن زرد پس از چرا خیلی زود مجددا می‌روید. برگهای آن بدون دمبرگ و دارای تقسیمات بسیار ریز و باریک و همچنین تقسیمات ثانویه است. به همین دلیل آن را هزار برگ گویند. این برگها پوشیده از کرک می‌باشد. گلهای آن خیلی کوچک سفید یا مایل به صورتی است و در تابستان به شکل گروهی در انتهای ساقه گل‌دهنده ظاهر می‌شود. در
ص: 2
اغلب خاکها رشد می‌کند ولی در زمینهای خشک بهتر می‌روید. بومادران معطّر دارای بوی خیلی قوی و طعم گرم و قابض است و اغلب نیز تلخ می‌باشد، به همین دلیل در سوئد گاهی به جای رازک در آبجوسازی به کار می‌رود. در سویس از گلهای خشک آن مثل چای استفاده می‌کنند و به آن چای سویسی 1] گویند. نوع دیگری چای سویسی در اروپا معمول است و آن مخلوطی از گیاهان معطّر و مفید از جمله ارنیکا، بتونیقا[2]، زوفا[3]، آرزبه 4]، سیزاب 5]، مریم گلی 6] و اکلیل الجبل 7] است. اینها را باهم دم کرده و می‌خورند، برای تقویت و ضد عفونی معده خیلی مفید است
توضیح: شرح خواص و هویت تمام گیاهان فوق در جلدهای مختلف این مجموعه آورده خواهد شد.
گیاه بومادران، در مناطق مختلف امریکا و اروپا و ایران می‌روید. در ایران در دامنه‌های البرز در پلور، اطراف دماوند، قسمتهای شمالی اوشان و در اشتران کوه و در آذربایجان در اطراف تبریز می‌روید.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی گیاه دارای اسانس روغنی فرّار و ماده (HCN گلوکوزید) آکیلئین (آشیلئین)[8] است. گلهای بومادران دارای اسانس روغنی فرّار و ماده‌ای به نام آزولن 9] است. بومادران در امریکا مورد بررسی و تجزیه قرار گرفته و از هر گیاه به میزان 47/ 0 درصد اسانس روغنی به دست آورده‌اند. این گیاه روی خرگوش آزمایش شده و نتیجه به دست آمده نشان می‌دهد که گیاه تا حد ضعیفی دارای خاصیت تب‌بر می‌باشد]G .I .M .P[ . در مطالعه دیگری که بر روی گیاه خشک‌شده
ص: 3
انجام گرفته، وجود آکیلئین 10] و یا آلکالوئیدهای دیگر گزارش نشده است. خاصیت کم کردن فشار خون گیاه در اثر وجود کولین 11] در آن است. در هر 100 گرم از گلهای آن 100- 12 میلی‌گرم ماده آزولن وجود دارد، به این ترتیب معلوم می‌شود مقدار آزولن در گیاه خیلی متغیر است و در برگهای گیاه و پوست ساقه آن خیلی جزیی آزولن یافت می‌شود. اسانس روغنی گیاه دارای 5/ 1 درصد آزولن است که در مقایسه با ماده گائیازولن 12] صنعتی خالص اثر فعّالی در مورد برخی از انواع بیماری‌های پوستی ندارد. بررسی دیگری نشان می‌دهد که مقدار اسانس در گیاه متغیر و بین 85/ 0 تا 6/ 0 درصد تغییر می‌کند. مقدار ماده کامازولن 13] موجود در اسانس 423- 261 میلی‌گرم درصد است و ضمنا در حدود 3/ 0 درصد نیز ماده کولین دارد.
در بومادران مواد بتونیسین 14]، نوعی استاچیدرین 15]، بتائین 16]، یک بازC [17]، همچنین آپیژنین آزاد[18]، یک گلوکوزید از آپیژنین 19] و گلوکوزیدی از لوتئولین 20] وجود دارد.
مواد عامل و مؤثر گیاه بومادران ماتریکارین 21]، دی‌استیل ماتریکارین 22] و دو نوع سسکی‌ترپن لاکتون 23] است S .G .I .M .P[ . معمولا از برگ و گل و گاهی نیز از ریشه بومادران به عنوان دارو استفاده می‌شود.
ص: 4

خواص- کاربرد

در هندوستان، گیاه بومادران به عنوان معرّق، محرّک، تونیک، مقوی و قاعده‌آور تجویز می‌شود معتقدند که برای سرماخوردگی و گرفتگی مجاری تعریق و آغاز تب مفید است.
طبق نظر حکمای طب سنتی ایران بومادران از نظر طبیعت گرم و خشک است.
از برگ و گل و یا ریشه آن به مثابه عامل محرّک، ضد هیستری و قاعده‌آور استفاده می‌شود. سابقا در آلمان، ریشه آن برای کنترل صرع تجویز می‌شده است.
دم‌کرده 10 گرم بومادران در 500 گرم آب جوش قاعده‌آور است و از گرد ریشه آن برای کنترل صرع 4- 2 گرم به‌طور گرد می‌خورند. دم‌کرده آن برای تقویت معده، به عنوان بادشکن و در موارد ترش کردن غذا نیز اثر مفید دارد. بومادران مدّر است و در مورد دفع سنگ کلیه نیز مفید است. فشار خون را کاهش می‌دهد. اگر 50 گرم گیاه خشک را در یک لیتر آب ده دقیقه ریزریز بجوشانند و بر روی موضع بواسیر خونی کمپرس کنند، خونریزی را بند می‌آورد. شستن زخمها و شقاق پستان با این جوشانده التیام‌بخش است. چون قابض است، خوردن دم‌کرده آن برای قطع ترشحات مفرط رحم و دفع اخلاط خونی و قطع اسهالهای ساده نیز مفید است. دم‌کرده بومادران علاوه بر موارد فوق برای رفع گاستریت حاد و مزمن، بند آوردن خونروی از بینی، رفع بی‌خوابی، اختلالات بینایی و وجود خون در ادرار مؤثر است. در محافل گیاه‌درمانی امریکا از بومادران برای کاهش قند خون و همچنین در موارد بیماری برایت 24] استفاده می‌شود.
در مناطق خاور دور از دم‌کرده سرشاخه‌های گلدار بومادران و برگهای آن به عنوان قابض و ضد اسپاسم می‌خورند [پتلو]. خوردن دم‌کرده آن در موارد سرماخوردگی، آرام کردن اعصاب، معالجه کولیک و قطع خونریزی تجویز می‌شود و در عین حال قاعده‌آور است [کلوپن برگ- ورستیغ و وان‌استی‌نیس کروزمان .
ص: 5

سایر مطالعات دانشمندان مراکز مختلف جهان در مورد گیاه بومادران

در افسانه‌های کهن یونان آمده است که در جنگهای‌Trojan ، قهرمان داستان ایلیاد هومر، به نام آشیل، برای قطع خونریزی از زخمهای سربازان از بومادران استفاده می‌کرده است و له‌شده برگهای گیاه را در موضع خونریزی می‌گذارده‌اند و حالا در قرن بیستم تحقیقات دانشمندان این اثر بومادران را تایید می‌کند. در تحقیقات جدید علمی که در مورد این گیاه به عمل آمده، روشن شده است که در بومادران موادی وجود دارد که برای قطع خونریزی، کاهش درد، ورم و در نتیجه التیام زخمها و بریدگی‌ها مؤثر است. و در عین حال برای رفع اختلالات هاضمه و تنظیم ترشحات عادت ماهیانه نیز مفید است. هم‌زمان با دوران آشیل، اطبای چینی نیز از بومادران برای معالجه ورم و قطع خونریزی و جلوگیری از ترشحات مفرط و غیر طبیعی عادت ماهیانه و همچنین برای التیام زخمهای ناشی از گاز گرفتن سگ و گزیدگی مار استفاده می‌کرده‌اند. در مکتب طبی «آیورودا» در هند نیز حکمای هندی بومادران را برای معالجه تب تجویز می‌کرده‌اند. در قرن هفدهم میلادی‌John Parkinson از اطبای معروف آن زمان معتقد بود، اگر له‌شده بومادران داخل بینی در حال خونریزی گذارده شود، خونریزی قطع خواهد شد و طبیب معروف دیگری در آن دوران به نام‌Nicholas culpeper در یادداشتهایش می‌نویسد «مرهمی که از له‌شده برگهای بومادران تهیه شود، برای التیام زخمها و قطع خونریزی‌های شدید و رفع ورم و همچنین برای بواسیر مفید است. مهاجران اروپایی بومادران را با خود به امریکای شمالی وارد کردند و این گیاه مورد استقبال سرخ‌پوستان بومی آن دیار قرار گرفت و از آن برای التیام زخمها و سوختگی پوست و در مصارف داخلی برای درمان سرماخوردگی، التهاب گلو، آرتروز، دندان‌درد، رفع بی‌خوابی و سوءهاضمه استفاده می‌کنند.
از نظر التیام زخمها: بومادران شامل مواد شیمیایی متعددی است که معمولا برای التیام زخم مفید است. از جمله دو ماده شیمیایی‌Achilleine وAchilletin که عامل انعقاد خون را در محل بریدگی و خونریزی تحریک نموده و موجب قطع خونریزی می‌شوند و مواد دیگری چون‌Azulene وCamphor (کافور)،Chamazulene ،Eugenol ،Menthol ،Quercetin ،Rutin وSalicylic که در این گیاه وجود دارند دارای خاصیت ضد ورم و رفع درد هستند و مواد دیگری چون‌Tannins و
ص: 6

Terpeniol
وCineol موجود در آن نیز ضدعفونی‌کننده می‌باشند.
برای رفع سوءهاضمه: بومادران دارای ماده‌ای است که در بابونه نیز وجود دارد که برای آرام کردن عضلات نرم نسوج مجاری هاضمه مفید است و به گیاه خاصیت ضد اسپاسم می‌دهد، ولی به‌هرحال خاصیت آرام‌بخشی بومادران در حد بابونه نیست و از آن کمتر است.
از نظر کمک به رفع ناراحتی‌های زنانه: خاصیت ضد اسپاسم بومادران نه فقط برای آرامش عضلات نرم نسوج هاضمه بلکه برای سایر عضلات نرم نظیر عضلات نرم رحم نیز مفید است و در نتیجه به بومادران خاصیت معالجه و رفع گرفتگی رحم و رفع اختلال در عادت ماهیانه می‌دهد.
به عنوان مسکن و آرام‌بخش- در بومادران مقدار جزیی نیز مواد شیمیایی خواب‌آور وجود دارد، به نام‌Thujone که خواب‌آوری آن در ردیف گیاه شاهدانه است. البته باید توجه شود که ماده‌Thujone اگر به مقدار زیاد مصرف شود سمّی است ولی مصرف بومادران به مقدار مجاز، دارای کمی از این ماده است که سمّی نیست.
تحقیقاتی که در هند به عمل آمده نشان می‌دهد که بومادران برای معالجه ناراحتی‌های کبد یا هپاتیت مفید است.

مقدار مصرف

برای التیام زخم: زخم را تمیز می‌کنند و برگهای تازه و گلهای بومادران را له کرده و روی آن می‌گذارند.
به عنوان مسکن و آرام‌بخش و برای کمک به رفع اختلالات هاضمه و گرفتگی‌های عادت ماهیانه، باید 2- 1 قاشق مربّاخوری بومادران را در یک پیمانه (220 گرم) آب جوش ریخته 15 دقیقه بخیسانند و تا 3 پیمانه در روز بخورند و چون تلخ است می‌توان با عسل و یا لیمو ترش (بسته به وضع بدن) مخلوط کرد.
به صورت تنطور: باید نصف تا یک قاشق مرباخوری تنطور بومادران را 3 بار در روز خورد.
فرآورده‌های بومادران نباید به کودکان زیر دو سال داده شود و برای کودکان بزرگتر نیز باید از مقدار کم شروع و با توجه به سن کم‌کم تا حد مجاز افزایش داد.
مصرف زیاد بومادران ممکن است رنگ ادرار را قهوه‌ای تیره کند که اشکالی ندارد.
تا به حال در گزارشهای پزشکی آثار زیان‌بخشی از مصرف بومادران مشاهده
ص: 7
نشده است و فقط در مورد اشخاصی که نسبت به گیاه 25]Ragweed آلرژی دارند، ممکن است خوردن بومادران در آنها ایجاد حساسیت و خارش نماید. عصاره عاری ازThujone بومادران بعنوان نوشابه طبی توسط سازمان نظارت بر خوراک و دارو در امریکا بی‌ضرر اعلام شده و مصرف گیاه برای کلیه اشخاص بالغ به استثنای زنان باردار و مادران شیرده با نظر کارشناس و پزشک بلامانع می‌باشد بومادران از طریق کاشت بذر یا با تقسیم ریشه در بهار یا در پائیز تکثیر می‌شود. بذر را در زیر پوشش نازکی خاک نرم پاشیده و مرتبا مرطوب نگه می‌دارند تا جوانه بزند معمولا ظرف 15 روز در اقلیم معتدل جوانه می‌زند و پس از اینکه چند برگه شد نهالها را به فاصله 30 سانتی‌متر تنک می‌کنند. بومادران به آفتاب کامل و خاک با زهکش قوی و قابل نفوذ احتیاج دارد و خوب رشد می‌کند. موقع برداشت بومادران وقتی است که گیاه شکوفه کرده باشد و آنها را باید آویزان کرد تا خشک شوند.
ص: 8

قیصوم

اشاره

در کتب طب سنتی با نامهای «قیصوم» و «قیسون» و «بابونی» آمده است.
به فرانسوی آن راSantoline وSantoline petit cypres وGarde -robe وAurone femelle و به انگلیسی‌Lavender cotton نامند. گیاهی است از خانواده‌Compositae نام علمی آن‌Achillea santolina L . می‌باشد.
شلیمر این‌گونه را مترادف‌Artemisia santonica ذکر کرده و نام فارسی آن را «درمنه ترکی» و «تخم درمنه ترکی» نیز می‌نویسد.

مشخصات

قیصوم گیاهی است زینتی زیرا گلهای طلایی زیبایی دارد. بلندی آن کمتر از 50 سانتی‌متر است و یکساله می‌باشد، برگهای آن سبز بدون دمبرگ، کوچک، کمی ضخیم و پوشیده از کرک است.
این گیاه در اروپا و آسیا انتشار دارد. در ایران در سواحل جنوب ایران، ناحیه بلوچستان، بوشهر، در شمال ایران در منجیل، در آذربایجان، در مرند و تبریز، در کرمان، یزد، اصفهان و در بیشه، ازنا، کشور و قم (راجرد) دیده می‌شود.

خواص- کاربرد

در هندوستان این گیاه را به عنوان داروی تونیک و بادشکن مصرف می‌کنند و
ص: 9
قیصوم
A
- گل
برای معالجه شکم‌درد در بچه‌ها کاربرد دارد و در عین حال حشره‌کش است. توجه شود به گیاه دیگری از این خانواده به نام علمی‌Santolina chamaecyparissus L . نیز به انگلیسی‌Lavender cotton گفته می‌شود که آن معمولا برای دفع کرم مصرف می‌شود. گیاه نیمه‌چوبی مدیترانه‌ای است.
ص: 10

هزار برگ آبی

اشاره

گیاه دیگری است که برگهای آن دارای تقسیمات زیادی می‌باشد به‌طوری که به صورت پر طیور درآمده است و چون بیشتر در باطلاقها و در آبهای راکد می‌روید به «هزار برگ آبی» معروف شده است. به فرانسوی‌Myriophylle و به انگلیسی‌Water milfoil گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Haloragaceae و دو گونه آن در ایران می‌روید:
1.Myriophyllum verticillatum L . که به فرانسوی‌Myriophylle verticille گفته می‌شود.
2.Myriophyllum spicatum L . که به فرانسوی‌Volant d'eav وMyrio Phylle epi گفته می‌شود.

مشخصات

گیاهی است که در داخل آبهای راکد می‌روید. برگهای آن دارای بریدگی زیاد به‌طوری که برگ را به شکل پر طیور درآورده است. گلهای پایینی آن دندانه‌دار و دراز است تا حدی که هم‌سطح گلهای بالایی که کوتاه‌ترند قرار می‌گیرد.
این گیاه در چین و در اروپا بخصوص در فرانسه وجود دارد. در ایران در شمال، در خوی و در قره‌چال دیده شده است.
ص: 11

خواص- کاربرد

در چین از این گیاه به عنوان تب‌بر استفاده می‌شود [روا]. و برای رفع تشنگی و در موارد زکام بخصوص در زکامهای اطفال کاربرد دارد [استوارت . به‌علاوه در چین از برگهای له‌شده آن شیره‌ای بدست می‌آورند که در معالجه اسهال خونی مزمن کاربرد دارد [کروست و پتلو].
هزار برگ آبی
ص: 12

برنجاسف

اشاره

در کتب طب سنتی و در بازار دارویی با نامهای «برنجاسف» و «بلنجاسف» و «سویلا» (عربی) نامبرده می‌شود. به فرانسوی‌Armoise commune وHerbe de Saint -jean و به انگلیسی‌Mugwort وCommon Worm wood وWorm -Wood گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Compositae ، تیره فرعی‌Radiae . نام علمی آن‌Artemisia vulgaris L . می‌باشد.
توضیح: برنجاسف را در برخی مناطق هندوستان و همچنین در برخی کتب به جای بومادران برای‌Achillea millefolium نام می‌برند.

مشخصات گیاه

برنجاسف گیاهی است چندساله با ساقه استوانه‌ای، سفیدرنگ مایل به صورتی و دارای شیارهای سبز مایل به قرمز کمرنگ، ایستاده و قایم که بلندی آن 120- 60 سانتیمتر می‌رسد. برگهای آن کوچک به ابعاد حدود 6* 5 میلی‌متر. پشت برگها به رنگ سبز نقره‌ای و پرزدار و روی برگها سبز است. گلهای آن معطّر تلخ، به رنگ زرد یا مایل به قرمز که در اواخر تابستان و اوایل پاییز ظاهر می‌شود. گیاه نیز تلخ است.
ریشه آن دراز به قطر حدود یک انگشت می‌باشد.
این گیاه معمولا در اراضی بایر و متروک یا کنار پرچین‌ها و کنار جاده‌ها در مناطق اروپا و آسیا و در ایران می‌روید. در ایران به‌طور خودرو در مناطق شمالی و در
ص: 13
نواحی غرب و سایین‌قلعه دیده می‌شود. میوه این گیاه فندقه می‌باشد. تکثیر آن از طریق کاشت بذر در بهار انجام می‌گیرد. ریشه و برگ و سرشاخه‌های گلدار آن که در طب سنتی مستعمل است معطّر و تلخ است.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه برنجاسف یک اسانس روغنی و فرّار و یک ماده به نام آدنین 26] مشخص شده است. از گیاه در حدود 2/ 0 درصد اسانس استخراج می‌شود. اسانس برنجاسف در حدود 30 درصد ماده سینئول دارد]G .I .M .P[ . در گزارش دیگری آمده است که در اسانس برنجاسف مواد پی‌نن 27] و سینئول و یا طبق نظر عده‌ای از دانشمندان تویون و ترپن 28] یافت می‌شود. به علاوه در گیاه یک ماده عامل تلخ، آرتمیزین 29]، تانن، مواد رزینی و ماده آدنین یافت می‌شود.

خواص- کاربرد

در چین از شیره شاخه‌های تازه سبز گیاه و یا از جوشانده آن در استعمال خارجی برای معالجه التهاب مهبل 30] مصرف می‌شود. به علاوه ضمادی که از برگهای له‌شده آن به دست می‌آید برای رفع سردرد [کروست و پتلو، پتلو و فاکس . و تسکین درد [فوکود]. به کار می‌رود و از جوشانده آن برای شستن و پاک کردن زخم [هاسکارل .
و ضماد آن را در موقع وضع حمل به پشت زائو می‌اندازند [والنزوئلا]. اگر گیاه را با نمک کوبیده و گرم کنند مایع حاصله برای مالیدن روی استخوان دررفته و شکسته و ورم به کار می‌رود [بارلت . برگهای آن را خشک کرده مانند توتون دود می‌کنند، برای تسکین آسم خیلی نافع است [کاریونه و کیمورا]. مصرف داخلی برگها و قسمتهای هوایی گیاه نیز خیلی مرسوم است و برای بند آوردن انواع خونریزی، تنظیم عادت ماهیانه و معالجه اختلالات عادت ماهیانه به کار می‌رود، در عین حال قاعده‌آور است [تاناکا- اوداشیما]. تونیک و بادشکن و مقوی معده
ص: 14
برنجاسف
A
- گل
است [پتلو، کوئی زمبینگ و وان‌استی‌نیس کروزمان . ضد قی و تهوع و ضد اسهال است [چیو]. ضد روماتیسم است [لیو] و ضد اسپاسم است. رحم را آرام می‌کند و به عنوان مسکّن اعصاب برای دردهای پشت و درد زایمان نافع است [استوارت .
دفع‌کننده کرم، بویژه آسکارید است و ضد اسهال خونی می‌باشد. برای بند آوردن خونریزی از بینی مفید است. چیو معتقد است ماده تویون که در گیاه وجود دارد اگر زاید بر حد مجاز مصرف شود و اسراف شود اسپاسمهای صرعی ایجاد می‌کند.
برنجاسف که برگ و سرشاخه گلدار و حتی ریشه آن مصرف دارویی دارد، از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی خیلی گرم و خشک است. از نظر خواص برگ و سرشاخه‌های گلدار آن قاعده‌آور و ضد کرم است و ضدعفونی‌کننده و مقوی معده می‌باشد. دم‌کرده برگها و سرشاخه گلدار آن برای رفع عفونتهای عصبی و رفع تشنج و
ص: 15
برای آسم و بیماری‌های مغزی مؤثر است. به‌طور کلی بازکننده انسداد مجاری است و مدّر و قاعده‌آور است سنگ مثانه را خرد می‌کند. خوردن 8 گرم گل زرد آن با عسل برای کشتن اقسام کرم معده و کرم کدو مجرّب است. همچنین خوردن 10 گرم دم‌کرده آن و نشستن در آن برای رفع شاش‌بند، رفع بند آمدن عادت ماهیانه، تسهیل تولد، باز کردن دهانه رحم، رفع ورم آن، اخراج جنین و مشیمه و پاک کردن جراحتهای رحم بسیار مفید است. خوردن از آب خیس‌کرده 10 گرم برنجاسف تب‌بر است. در موقع خوردن برنجاسف باید غذاهای بدون چربی خورده شود. ضماد آن برای رفع اقسام سردردها، باز کردن گرفتگی‌های دماغی، تقویت دماغ، رفع سرسام بلغمی و خواب‌آلودگی نافع است. ضماد آن بر سینه برای رفع درد سینه و زیر شکم برای رفع شاش‌بند، باز کردن عادت ماهیانه، تحلیل ورمها و تسکین دردهای آن ناحیه مفید است. استنشاق دم‌کرده آن مانند بخور برای رفع زکام و امراض دماغی مفید است. پاشیدن گرد گیاه خشک برای خشک کردن زخم و جراحت اثر مفید دارد. برنجاسف برای کلیه مضّر است، لذا باید با انیسون خورده شود. مقدار خوراک آن تا 15 گرم است و به جای آن همیشه می‌توان از افسنطین کبیر استفاده کرد.
دم کردن برنجاسف: حدود 10 گرم گیاه خشک را در 1000 گرم آب جوش دم می‌کنند، مدر و قاعده‌آور است. اگر از گرد برگ، گل و یا ریشه خشک آن استفاده شود، مقدار خوراک آن 4- 2 گرم است در آلمان سابقا مرسوم بوده از گرد ریشه برنجاسف برای کنترل صرع استفاده می‌کرده‌اند.
مصرف این گیاه باید در حد مجاز و زیر نظر پزشک انجام گیرد.
ص: 16

شیح

اشاره

در کتب طب سنتی برای این گیاه اصناف و اقسام مختلف قایل هستند. اغلب آنها از نظر خواص مشابه می‌باشند و با نامهای «درمنه»، «درمنه ترکی»، «شیح بری»، «شیح کوهی»، «شیح بحری»، «شیح ارمنی» و «شیح یهود» و «شیح خراسانی» نامبرده شده است. این گیاهان گونه‌ها و واریته‌های مختلفی از درمنه‌ها هستند. به فرانسوی‌Semen -contra و به انگلیسی‌Worm -seed وWorm wood گفته می‌شود. این گیاهان از خانواده‌Compositae تیره فرعی‌Radiae و نام علمی اقسام عمده آن به شرح زیر است:
1.Artemisia cina Berg که به انگلیسی‌Santonica می‌گویند و در برخی مدارک اصطلاح‌Worm wood برای آن آورده شده و چون غنچه‌های بازنشده آن را به عنوان ضد انگل شکم و کرم‌کش در طب سنتی مصرف می‌کنند،Worm seed نیز گفته می‌شود. این‌گونه را معمولا به فارسی «درمنه ترکی» می‌نامند و در برخی مدارک طب سنتی به آن «قیصوم ماده» نیز گفته‌اند. که به فرانسوی‌Aurone femelle می‌باشد و همچنین چون در خراسان نیز می‌روید آن را «شیخ خراسانی» نیز می‌گویند.
توضیح: قیصوم ماده نام گیاه‌Achillea santolina نیز می‌باشد که در بخش مخصوصی در این کتاب شرح آن آمده است.
2.Artemisia Judaica L . که در برخی مدارک از جمله درLarousse agricole نام‌Semen contra را به فرانسوی برای این‌گونه اختصاص می‌دهند.
ص: 17
3.Artamisia maritima L .var pauciflora Ledeb . وArtemisia maritima var stechmonniana Besser . که واریته‌هایی از افسنطین بحری هستند.
4. در مدارک گیاه‌شناسان هندی گونه‌Artemisia persica Boiss . را نیز به نام «شیح» نام می‌برند. خواص آن مشابه شیح خراسانی و سایر شیح‌ها می‌باشد و بعضی از گیاه‌شناسان این‌گونه را مترادف‌A .cina می‌شمارند، این‌گونه در تبت، افغانستان و ایران در کرمان و اصفهان شناسایی شده است و اگر مترادف‌A .cina باشد در خراسان هم انتشار دارد.

مشخصات

گونه‌ها و واریته‌های گیاهان یادشده خیلی کوتاه، در حدود یک وجب است.
قاعده ساقه‌های آنها سخت و چوبی محصور در برگهای کوچک پوشیده از کرک سفید می‌باشد. اغلب روی زمین گسترده، فقط گونه‌A .persica بلندی ساقه‌اش 5/ 1- 1 متر است.
آنچه که در بازار دارویی تحت نام شیح یاسمن کنترا عرضه می‌شود مخلوطی از غنچه‌های ناشکفته تعدادی از گیاهان بالا است که همه آنها در دفع کرم شکم مؤثر هستند. از بین گیاهان فوق گونه‌A .cina در ایران در کرمان، کوه لاله‌زار، اراک و کوه هزار مسجد در ارتفاعات 3000 متر در خراسان می‌روید.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه شیح ماده آرتمیزین، سانتونین 31] و اسانس وجود دارد. حد اکثر مقدار مواد عامله شیح یعنی مقدار سانتونین و آرتمیزین در حدود 3- 2 درصد غنچه‌ها می‌باشد و آن موقعی است که غنچه‌ها نشکفته هستند و پس از شکفتن غنچه‌ها و ظهور گلها مقدار آن کاهش می‌یابد. مقدار اسانس 8- 4 درصد و شامل سینئول، کمی ترپنیئول 32]، پی‌نن و سسکی‌ترپن 33] است. سانتونین ترکیب شیمیایی
ص: 18
متبلوری است به فرمول‌C 51 H 81 O 3 که ماده موثرA .cina می‌باشد و در 170 درجه سانتی‌گراد ذوب و در قلیایی‌ها حل می‌شود.
غنچه‌های شیح از پرز مخصوصی پوشیده شده و نشکفته آن که مورد مصرف است مانند دانه می‌باشد. رنگ آن خاکستری رقمی از آن پس از اینکه کهنه شد، قرمز رنگ مایل به قهوه‌ای می‌شود. طعم آن تلخ و تند با بوی نسبتا قوی است.

خواص- کاربرد

در هندوستان از شیح به عنوان قوی‌ترین اقسام درمنه و افسنطین برای کرم‌کشی شکم استفاده می‌شود و بر ضد انگل آسکارید لومبری‌کوئید[34] مؤثر است. از شیح در بیماری قند نیز استفاده می‌شود زیرا مقدار قند ادرار را خیلی پایین می‌آورد. شیح از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی خیلی گرم و خشک است و از نظر خواص معتقدند که گازها را تحلیل می‌برد و کرمهای دراز و کرمهای روده (آسکارید) را می‌کشد. معمولا از نظر تسهیل خروج کرمهای کشته آن را با مسهلی نظیر سنا می‌خورند که نسخه آن در پایین شرح داده شده است. برای سکسکه، سختی تنفس، دل‌پیچه و درد سرین نافع است. ضماد آن برای گزیدن عقرب و سموم سرد مفید است.
مقدار خوراک آن در مورد مسمومیتها تا 12 گرم و در مورد سایر ناراحتی‌ها تا 8 گرم است. شیح مضر معده و عصب است و سردرد می‌آورد، از این نظر باید با مصطکی و ترمس خورده شود. ضماد خاکستر آن با روغن زیتون یا روغن زنبق برای جلوگیری از ریختن مو و تسریع در رشد مو مؤثر است.
گرد شیح یا درمنه: به مقدار کافی غنچه ناشکفته گیاه را گرفته با دقت پاک کنند و در گرم‌خانه 25 درجه سانتی‌گراد بخشکانند و نرم کوبیده، از الک ریز ردّ کنند. این گرد در دفع کرمهای دراز روده خیلی مؤثر است. 3 تا 4 روز این گرد را با عسل یا مربا و یا شیر مخلوط کنند و صبح ناشتا بخورند.
دم‌کرده شیح: 10 گرم گرد شیح را در 500 گرم آب دم‌کرده صاف نمایند و برای دفع کرم، 3- 2 بار در عرض روز بیاشامند.
شربت دافع کرم با مسهل: سنای مکی 5 گرم، ریوند چینی 5 گرم، شیح یا درمنه 5 گرم، افسنطین صغیر 5 گرم و افسنطین بحری 5 گرم. اینها را در مقداری آب جوش دم
ص: 19
کنند که صاف‌شده آن 250 گرم شود و با کمک حرارت ملایمی 475 گرم قند را در آن حل کنند و هر روز صبح یک قاشق مربّاخوری بیاشامند.
برای دفع کرم سابقا معمول بود از ماده سانتونین به تنهایی نیز استفاده می‌شد.
مقدار خوراک آن 30- 5 سانتی‌گرم است که در یک کاسه بخورند و فردای آن‌روز نیز مسهل روغن کرچک میل کنند. در بعضی اشخاص خوردن سانتونین باعث می‌شود که به‌طور موقتی تا چندین ساعت رنگ اشیا را سبز می‌بینند که البته پس از مدتی این عارضه رفع می‌شود. سانتونین با اسیدها و الکلها سازگار نیست بنابراین در موقع خوردن سانتونین از خوردن آنها باید پرهیز شود.
تنقیه برای دفع کرم شکم: 10- 2 گرم غنچه ناشکفته درمنه (شیح) را در 100 گرم آب جوش در مدت نیم ساعت دم و برای رفع کرمهای دراز تنقیه کنند.
توجه: درمنه (شیح) با اسیدها و سولفات آهن و سولفات مس و تانن ناسازگار است و باید در موقع خوردن درمنه دقت شود که از این املاح و مواد خورده نشود.
مصرف شیح باید در حد مجاز و زیر نظر پزشک انجام گیرد.
توضیح: در کتب طب سنتی گیاهی با نام «بستیاج» نامبرده شده که به فارسی آن را «خلال مکّه» می‌نامند و این نام به آن جهت است که از شاخه‌های باریک گیاه خلال درست کرده و در بازار مکّه در دوران مراسم حج به حاجیان عرضه می‌کنند. بستیاج از انواع شیح است و به احتمال قوی‌Artemisia cina می‌باشد.
خلال کردن با خلال مکّی که از این گیاه گرفته می‌شود برای تقویت لثه‌ها و دندان تا حدودی اثر مفید دارد و سایر خواص غنچه‌های بازنشده گیاه شبیه خواص شیح است.
ص: 20

افسنطین بحری

اشاره

در کتب طب سنتی با نامهای «افسنطین» و «افسنطین بحری» و «شیح» آمده است. به فرانسوی‌Armoise maritime وAbsinthe maritime و به انگلیسی‌Sea wormwood گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Compositae تیره فرعی‌Radiae نام علمی آن:Artemisia maritima L . و مترادفهای آن‌A .brevifolia Wall . وA .fragrans Willd . وA .spicigera C .Koch . می‌باشد.

مشخصات

گیاهی است چندساله علفی، به بلندی 40- 30 سانتی‌متر. برگها شبیه افسنطین‌ها و همان‌طور پوشیده از تار سفیدرنگ ولی با بوی مطبوع. قاعده ساقه‌های این افسنطین چوبی است و قسمت بالای ساقه علفی است که با برگها روی زمین گسترده می‌شود.
گلها زردرنگ ولی خیلی کوچکتر از افسنطین کبیر است. وجه تمایز این افسنطین با افسنطین کبیر اولا کوچکی گیاه است، ثانیا برگهایش خیلی کوچکتر از افسنطین کبیر است و به علاوه بوی افسنطین بحری شبیه بوی معطر لیمو می‌باشد و ضمنا محل رویش آن نیز وجه تمایز خوبی است، زیرا افسنطین بحری غالبا در سواحل دریاها، و در خاکهای ماسه‌ای و شوره‌زارها می‌روید.
افسنطین بحری در ایران در بلوچستان، در شوره‌زارهای اطراف دریاچه ارومیه و اطراف میانه و سلماس می‌روید. در هندوستان در کشمیر و در غرب تبت انتشار دارد.
ص: 21

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی و مواد عامله در افسنطین بحری اسانس روغنی فرّار و ماده سانتونین و یک ماده تلخ آرتمیزین وجود دارد. طبق تجزیه‌ای که از افسنطین بحری کشمیر به عمل آمده مقدار سانتونین آن از 2- 1 درصد تغییر می‌کند. در افسنطین بحری هند علاوه بر موارد فوق دو ماده دیگر به نام بتاسانتونین 35] با خاصیت ضد کرم خیلی ضعیف و پزودوسانتونین 36] که فاقد خاصیت ضد کرم است، وجود دارد.
سانتونین یک ترکیب متبلور به فرمول خام‌C 51 H 81 O 3 می‌باشد که ماده عامل ضد کرم معده و روده است و آرتمیزین از نظر ترکیبات شیمیایی شبیه سانتونین است.
در گزارش دیگری آمده است اسانس روغنی که از گیاه‌A .brevifolia به دست آمده شامل کربوکسیلیک اسید[37] کامفن 38]، سینئول، تویون، کامفور[39] همراه با پی سیمن 40] و احتمالا آلفا- تویاکتونیک اسید[41] و بتا- تویاکتونیک اسید[42] است. و اسانس روغنی فرّارگونه‌A .Fragrans در حدود 8/ 0- 5/ 0 درصد است که 4/ 0 درصد آن انواع آلکالوئیدها می‌باشد. و اسانس روغنی فرّارگونه‌A .spicigera که از آذربایجان برداشت شده و مورد تجزیه قرار گرفته است در حدود 1- 9/ 0 درصد بوده که 26/ 0 درصد آن انواع آلکالوئیدها بوده است.

خواص- کاربرد

در هندوستان از گلها و سرشاخه‌های گلدار آن به عنوان ضد کرم استفاده می‌شود و از جوشانده یا دم‌کرده برگهای آن برای رفع تبهای نوبه‌ای و تبهای راجعه می‌خورند.
از نظر طبیعت مانند سایر درمنه‌ها گرم و خشک است. و گلهای آن ضد کرم است
ص: 22
ولی بقدرت شیح نیست ولی در مورد آسکارید و کرمک اثر قوی‌تری دارد.
جوشانده 8 گرم سرشاخه گلدار خشک و برگ گیاه در 100 گرم آب مقوی معده و ضد کرم است. و برای رفع کرمک و کرم می‌توان از گرد یا دم‌کرده 8- 4 گرم گلهای خشک گیاه در 300- 200 گرم آب جوش به صورت تنقیه استفاده کرد.
مصرف این گیاه باید با نظر کارشناس گیاه‌درمانی و پزشک باشد.
ص: 23

درمنه‌ها- افسنطین‌ها

اشاره

درمنه و افسنطین نامی است که در زبان فارسی به اغلب قریب به اتفاق گیاهان جنس‌Artemisia که در ایران می‌رویند، گفته می‌شود. این گیاهان از خانواده‌Compositae تیره فرعی‌Radiae هستند، دارای گونه‌های مختلفی با نامهای متفاوت می‌باشند که اغلب آنها دارای برگهای تلخ و معطّر و خواص دارویی کم‌وبیش شبیه به هم می‌باشند. هریک از گونه‌های درمنه در کتب و اسناد و مدارک طب سنتی با نام خاصی ذکر شده و در ایران نیز با نامهای مخصوص و محلی شناخته می‌شود. در این کتاب شرح نام و مشخصات و خواص دارویی تعدادی از این گیاهان که مورد توجه در طب سنتی هستند، از جمله افسنطین کبیر، افسنطین بحری، شیح، برنجاسف و چند گونه دیگر آورده شده است.

افسنطین کبیر

در کتب طب سنتی و به فارسی با نامهای «افسنطین» و «ابسنطین» و «مروه» و «کشوثای رومی» و به عربی «خترق» و به هندی ولایتی «افسنطین» نامبرده می‌شود. به فرانسوی‌Absinthe وArmoise absinthe وGrande absinthe وHerbe saint وAbsinthe commune وAlvine وArmoise amere وHerbe aux vers و ... و به انگلیسی‌Worm wood وSage brush وAbsinth وAbsinthe گفته می‌شود.
گیاهی است از خانواده‌Compositae تیره فرعی‌Radiae نام علمی آن
ص: 24

Artemisia absinthium L.
و نامهای مترادف آن‌Absinthium vulgare Lam . وA .officinale Brot . می‌باشد.
شلیمر نام علمی افسنطین کبیر راAbsinthium artemisia ذکر می‌کند که نامهای محلی آن در تبریز «قورت اودی» و در شمال ایران «خاراگوش» می‌باشد[43]. و اضافه می‌نماید که این گیاه افسنطین کبیر در طالش در ارتفاعات کوههای آقولر و در گیلان بین رودبار و لاکه به فراوانی انتشار دارد و معتقد است که مصرف افسنطین کبیر را به عنوان داروی مؤثر ضد کرم روده و معده در ایران دکترDr Cormack ، طبیب مخصوص عباس میرزا (ولیعهد)، آغاز کرد.

مشخصات

افسنطین کبیر یا افسنطین به‌طور کلی گیاهی است علفی، پایا و خیلی سازگار با شرایط نامساعد رویش. بلندی ساقه آن 1- 5/ 0 متر و دارای شاخه‌های متعدد خاکستری‌رنگ است. برگهای آن دارای بریدگی‌های خیلی عمیق به رنگ سفید نقره‌ای، پوشیده از تارهای نازک که در حقیقت غده‌های کوچکی هستند به شکل مو یا تار نازک دیده می‌شوند. گلهای آن زردرنگ که در یک مجموعه کاپی تول مدوّر و کروی در تابستان ظاهر می‌شوند. میوه آن خشک، کوچک، بدون کاکل است. از تمام اعضای گیاه بوی قوی و نافذی استشمام می‌شود. برگهای آن تلخ است. بوی آن طوری قوی است که قطعات کوچک برگ و گل گیاه اگر در گنجه لباس گذارده شود، موجب گریز حشرات و بید می‌شود.
افسنطین در مناطق مختلف اروپا، آسیا و در کشورهای ایران و هندوستان (کشمیر) و روسیه (سیبریه) انتشار دارد. در ایران در مناطق شمال در کوههای گیلان، طالش، آستارا، عمارلو و همچنین در دامنه‌های کم‌ارتفاع البرز تا 2500 متر ارتفاع و در دماوند می‌روید.
تکثیر آن از طریق کاشت بذر آن و یا با تقسیم کردن گیاه و کاشت آن در بهار انجام می‌گیرد. دامهایی که از این گیاه بخورند گوشت آنها یک مزه نامطبوعی می‌گیرد.
ص: 25

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه افسنطین کبیر یک گلوکوزید تلخ به نام آبسنطین 44] و اسانس روغنی است. معمولا اسانس و گلوکوزید در غده‌های شبیه به مو و تار که سطح خارجی گیاه را پوشیده، یافت می‌شود. به علاوه یک ترکیب متبلور نیز در گیاه مشخص شده بنام ماده تویون 45]، که به همراه تویول 46] و چند ماده دیگر، اسانس این گیاه را می‌سازند.
ماده تویون یک ستون 47] است که معمولا ماده عامل گیاه سرو تبری 48] است. این ماده در اسانس افسنطین نیز به مقدار زیاد وجود دارد و به نظر می‌رسد که عامل مضرّ موجود در برخی از لیکورهای افسنطین همین ماده است. منظور از لیکور در اینجا لیکور اشتهاآورAbsinthe است که سابقا در فرانسه تهیه می‌شد، ولی از سال 1915 تهیه و تولید و مصرف آن ممنوع گردیده است. معمولا سرشاخه‌های گلدار و گل و برگ گیاه مصرف در طب سنتی دارد.

خواص- کاربرد

در هند از دم‌کرده گیاه افسنطین به عنوان ضد انگل شکم و تونیک در تبهای نوبه‌ای استفاده می‌شود. اثر ضد تب افسنطین در مورد تبهای نوبه‌ای از کیسین خیلی بیشتر است. افسنطین مدّر است و لذا در موارد آب آوردن نسوج تجویز می‌شود.
افسنطین در رفع حالت قطع عادت ماهیانه زنان جوان که ناشی از ضعف مفرط یا رکود فعالیت رحم است، بسیار مؤثر است. دم‌کرده 50 گرم گل و سرشاخه‌های گلدار گیاه در 1000 گرم آب جوش به عنوان کمک به هضم غذا و رفع گاستریت و برای ازدیاد ترشح صفرا مفید است. افسنطین از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی گرم و خیلی خشک است. عصاره آن از نظر حرارت گرمتر از شاخه و برگ آن است. گل و تخم آن از نظر خواص از سایر قسمتهای گیاه قوی‌ترند.
ص: 26
در مورد خواص آن معتقدند بازکننده مجاری و عروق است و اشتهاآور و مقوی و تونیک می‌باشد. قابض و تلخ است. مسهل صفرا و زردآب و سایر اخلاط تلخ که در معده جمع شده باشند، می‌باشد و با افتیمون و اسطوخودوس پاک‌کننده شکم و مسهل سودا است و برای سردرد، لقوه، سستی اعضا، رعشه، صرع، سکته، کابوس، سرگیجه، مالیخولیا، خواب‌آلودگی و بیماری‌های چشم، گوش، دهان، حلق، معده، کبد و دردهای اعصاب مفید است. آشامیدن دم‌کرده آن یا عصاره آن برای پاک کردن سینه از اخلاط و برای تقویت معده و کبد و طحال و روده‌ها و رحم و رکتوم و برای دفع کرمهای روده و درد بواسیر و مفاصل مفید است و به علاوه برای رفع درد معده و آوردن اشتهای طعام بسیار مؤثر است. اگر تا 10 روز هر روز صد گرم از آب دم‌کرده آن را بیاشامند برای آوردن اشتها که زوال آن از سردی بوده باشد و همچنین برای معالجه یرقان بسیار نافع است. خوردن دم‌کرده آن به تنهایی و یا با عسل و یا با افتیمون برای طحال بسیار نافع است. مالیدن دم‌کرده آن با سرکه برای درد مفاصل حاد و اگر دم‌کرده آن را با موم و روغن گل سرخ یا روغن حنا به صورت دم‌کرده یا به صورت ضماد بمالند، برای رفع درد تهیگاه، درد معده کهنه، کبد، بواسیر، شقاق رکتوم و درد رکتوم و سفتی رحم نافع است. شیاف آن با موم برای اخراج انواع کرم از شکم و شیاف آن با عسل در مهبل برای ازدیاد ترشح عادت ماهیانه مفید است.
خوردن دم‌کرده آن به تنهایی و یا با برنج و یا با عدس برای کشتن اقسام کرم معده و روده و همچنین به عنوان مسهل نافع است. ضماد آن یا آشامیدن 50 گرم دم‌کرده آن برای گزیدگی عقرب نافع است. اگر با روغن زیتون مخلوط و به بدن بمالند مانع هجوم و گزیدن پشه‌ها می‌شود. گرد آن برای گریزانیدن حشرات مفید است. افسنطین برای دهانه معده مضّر است و ضرر مصرف عصاره آن بیشتر از مصرف خود گیاه است. و ایجاد سردرد می‌کند، از این نظر سردمزاجان آن را باید با انیسون و مصطکی و گرم‌مزاجان با شربت انار بخورند. مقدار خوراک از جرم گیاه 10- 5 گرم و در دم‌کرده تا 10 گرم است. اگر بخواهند گیاه را مستقلا به صورت گرد مصرف نمایند، برای رفع قبوضت شدید آن توصیه می‌شود که با روغن بادام آن را چرب نمایند.
مقدار خوراک از عصاره آن تا 4 گرم است. در فرانسه معمول است 15 گرم گل و سرشاخه‌های گلدار گیاه را در نیم لیتر سرکه سفید، می‌ریزند و یک شب آن را روی آتش ملایم با درجه حرارت 30 درجه سانتی‌گراد، می‌خیسانند و سپس آن را صاف کرده و یک گیلاس قبل از غذای ظهر می‌خورند، برای رفع سوءهاضمه و به عنوان
ص: 27
مدّر مفید است البته کم‌کم باید درست شود که در موقع خوردن تازه باشد.
توجه: مصرف افسنطین باید در حد مجاز و زیر نظر پزشک و کارشناس گیاه‌درمانی باشد.
عصاره افسنطین: سرشاخه‌های گلدار و خشک افسنطین 1 واحد، آب مقطر جوش 8 واحد. شاخه‌ها را نرم کوبیده مدت 12 ساعت در 6 واحد از آب جوش دم کنند و با فشار صاف نمایند و تفاله را در باقی مانده آب جوش دم کنند و صاف نمایند و دو صاف‌شده را مخلوط کرده در حمام ماریه بقوام عصاره نرم تبخیر نمایند. مقدار خوراک آن 5- 5/ 0 گرم است و به عنوان مقوی و محرّک و ضد کرم بسیار مؤثر است.
دم‌کرده افسنطین کبیر: سرشاخه‌های گلدار خشک افسنطین 10- 4 گرم- آب جوش 1000 گرم مدت یک ساعت دم کرده صاف نمایند و به تدریج میل نمایند (بطور متوسط یک لیوان 240 گرم در روز)
تنطور افسنطین: سرشاخه‌های گلدار خشک افسنطین 1 واحد، الکل 60 درجه 5 واحد: شاخه‌ها را نیم‌کوب کرده مدت ده روز در الکل بخیسانند و صداف کنند و مقدار 30- 5 گرم این تنطور را به‌طور پوسیون و یا مخلوط در سرکه رقیق مصرف کنند، مقوی و محرک و ضد کرم است.
ص: 28

افسنطین صغیر

اشاره

در کتب طب سنتی با نامهای «افسنطین صغیر» و «افسنطین رومی» آورده شده است. و به فرانسوی‌Absinthe pontique وPetite absinthe وAbsinthe romaine و به انگلیسی‌Roman worm wood گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Compositae نام علمی آن‌Artemisia pontica L . و مترادف آن‌Absenthium ponticum می‌باشد.

مشخصات

افسنطین صغیر از نظر مشخصات خیلی شبیه افسنطین کبیر است با این اختلاف که بلندی گیاه کم و ارتفاع آن از 5/ 0 متر تجاوز نمی‌کند و به‌طور خودرو در استپهای جنوب غربی آسیا و جنوب شرقی اروپا می‌روید.
خواص درمانی آن بسیار شبیه افسنطین کبیر ولی ضعیف‌تر و در عوض بوی مطبوع‌تری دارد. چون مدّر است سابقا از این گیاه بیشتر برای رفع آب آوردن نسوج بدن استفاده می‌کردند.
افسنطین صغیر را معمولا از طرابوزان ترکیه به ایران وارد می‌کنند و به همین علت آن را افسنطین رومی گویند که منظور افسنطین آسیای صغیر است.
ص: 29

گندواش

اشاره

گونه دیگری از آرتمیزیا در ایران می‌روید که نام محلی آن در اطراف رشت «واش» و «گندواش» و در مازندران «گن‌نما» است. این گیاه که در چین بطور وسیعی مصرف دارویی دارد و در ایران نیز در تمام سرتاسر شمال ایران در مازندران و گیلان و بندر گز می‌روید از خانواده‌Compositae است و نام علمی آن‌Artemisia annua L . می‌باشد.

مشخصات

گیاه‌A .annua یکساله است، برگهای آن ریشه‌ای، نسبتا دراز با دمبرگ و گلهای آن کوچک است.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه وجود سینئول 49] یا اوکالیپتول 50]، آرتمیزیاکتون 51]، ایزوآرتمیزیاکتون 52]، کادینن 53] و کاریوفیلن 54]، تأیید شده است [چونگ یائوچی .
ص: 30

خواص- کاربرد

در چین از تخم گیاه در استعمال داخلی برای معالجه عرق شبانه [تاناکا اوداشیما]. و رفع نفخ و سوءهاضمه و بیماری سل استفاده می‌شود [استوارت .
سرشاخه‌های علفی و جوان آن برای رفع اسهال خونی مزمن و بیماری‌های چشم کاربرد دارد [روا]. معمولا گیاه را قبل از گل کردن در تابستان چیده و خشک می‌کنند. این دارو تلخ و خنک‌کننده است و بخصوص برای کاهش تب و تب مالاریا و در موارد سرماخوردگی تابستانه با تب و برای رفع جوش و کورک استعمال می‌شود. در هند و چین از این گیاه برای معالجه زردی و به عنوان مدّر استفاده می‌شود. به علاوه برای کمک به هضم غذا و تقویت برای زنان حامله تجویز می‌شود [فوکود] و پس از تولد بچه به عنوان اشتهاآور توصیه می‌شود [کروست و پتلو].
گونه دیگری از این گیاه آرتمیز یا سابقا در بازار دارویی ایران به نام قیصوم عرضه می‌شد و در حقیقت نام آن «قیصوم بستانی» است. این گیاه در اروپا مصرف دارویی داشته است. به فرانسوی وAurone des jardins وAbrotane وCitronnelle و به انگلیسی‌Southernwood گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Compositae نام علمی آن‌Artemisia abrotanum L . می‌باشد.
به گیاه دیگری از منسوبین نزدیک بومادران نیز قیصوم گویند که شرح آن در بخش دیگری از این کتاب آمده است.

مشخصات

گیاهی است چندساله با ساقه‌های چوبی برگهای آن با تقسیمات زیاد به شکل نخ باریک درآمده و اگر بین انگشتان فشرده شود بوی لیموترش از آن استشمام می‌شود.
بلندی آن تا یک متر است. این گیاه بومی سیبری و بالکان است. در ایران تاکنون شناسایی نشده است.
ص: 31

خواص- کاربرد

در کتب طب سنتی این گیاه را گرم و خشک می‌دانند و معتقدند که خوردن دم‌کرده آن برای رفع درد سینه و تنگی نفس، دفع کرم معده و روده و همچنین بعنوان مدّر مفید است. ضماد پخته گیاه بابه برای تحلیل ورمهای سخت نافع است. از له‌شده گیاه برای التیام زخم و جراحت استفاده می‌شود. جوشانده 40 گرم سرشاخه‌های خشک گلدار و برگ گیاه که در آب نمک جوشیده شده باشد، محلولی مفید برای معالجه زخمهای قانقرایایی و زخمهای عفونی در استعمال خارج است. اگر 20- 15 گرم از این گیاه را در 1000 گرم آب جوش، دم کنند برای تقویت و هضم غذا و همچنین به عنوان آرام‌بخش مفید است.
ص: 32

تاتوره علفی

اشاره

به فارسی «گوزماثل»، «تاتوره»، «تاتوله» و «بقم»، «طلا نور» (در مازندران) و در کتب طب سنتی با نامهای «تاتوره» و لغات عربی آن «جوز الماثل» و «جوز ماثم» و «جوز ماثا» آمده است. به فرانسوی‌Endormie وDatura stramoine وPomme du diable وDatura وStramoine وPomme epineuse وHerbe aux sorciers و به انگلیسی‌Datura وJimson weed وStramonium وThorn apple گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Solanaceae نام علمی آن‌Datura stramonium L . و مترادف آن‌Datura tatula L . می‌باشد.

مشخصات گیاه

تاتوره علفی گیاهی است علفی یکساله و خیلی سمّی. بلندی آن در حدود یک متر و یا کمی کمتر است. ساقه آن استوانه‌ای، برگهای آن ناصاف، پهن به طول 15- 10 و پهنای 8- 7 سانتی‌متر، به شکل مثلث نوک‌تیز است و در اطراف برگ بریدگی‌ها و شکستگی‌های نامنظم وجود دارد. گلهای آن درشت و منفرد، بوقی‌شکل به رنگ سفید یا بنفش است که در اواخر بهار ظاهر می‌شود. به علت گلهای زیبا و درشت که دارد، از گیاهان زینتی است و در باغها و گل‌کاری‌ها کاشته می‌شود. میوه آن پوشینه است به شکل تخم‌مرغ، خارج آن خاردار و داخل آن به 4 محفظه تقسیم می‌شود و در حدود 400 عدد دانه‌های آن در این چهار محفظه قرار دارند.
ص: 33
تکثیر آن از طریق کاشت تخم گیاه در فروردین‌ماه در خزانه و انتقال آن در اردیبهشت به باغچه می‌باشد. این گیاه بومی هندوستان و سواحل بحر خزر است ولی اینک در اغلب مناطق اروپا و امریکا و آسیا انتشار دارد. در ایران در مناطق اطراف تهران، کرج، ری، راه تهران- فیروزکوه، مناطق غیر مزروع اراک، آذربایجان، بلوچستان، مازندران، راه غازیان به چوکام، و رودبار رشت به‌طور خودرو دیده می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر شیمیایی گیاه تاتوره علفی دارای انواع متعدد و آلکالوئید است.
آلکالوئیدهای مهم آن آتروپین، هیوسین و هیوسیامین می‌باشد. مقدار آلکالوئیدهای موجود در برگهای گیاه در حدود 33/ 0- 22/ 0 درصد است و تاتوره‌های اهلی پرورشی دارای آلکالوئیدهای بیشتری هستند. تخم‌های دیپلوئید[55]I دارای 42/ 0 درصد آلکالوئید است ولی تخمهای تتراپلوئید[56]II دارای 69/ 0 درصد آلکالوئید است. در دانه‌های خشک آن 33/ 0 درصد آلکالوئید است و در میوه آن 038/ 0 درصد آلکالوئید است که 25 درصد آن آلکالوئید اسکوپولامین است. جمع آلکالوئیدهای گیاه در حدود 5/ 0- 3/ 0 درصد است که قسمت عمده آن هیوسیامین که همراه با آتروپین و هیوسین می‌باشد]G .I .M .P[ . در تخم تاتوره علفی علاوه بر آلکالوئیدهای مختلف در حدود 25 درصد روغن ثابت قابل استخراج شامل داتوریک اسید[57] و یک اسید دیگر است.
از برگ تاتوره در اثر فشار بین انگشتان بوی نامطبوعی متصاعد می‌شود، طعم آن تلخ و تهوع‌آور است ولی تدریجا کمی شور می‌شود، دانه‌های له‌شده نیز بوی نامطبوع می‌دهند. در صنعت با بکار بردن امواج‌Ultra sound مقدار استخراج آلکالوئید را افزایش می‌دهند. معمول است برای اینکه حد اکثر مقدار آلکالوئید را از گیاه تاتوره استخراج کنند، گیاه را 24 ساعت در تاریکی نگه می‌دارند.
ص: 34
تاتوره علفی با میوه و شاخه تاتوره علفی با گل و میوه‌A - میوه‌B - دانه

خواص- کاربرد

در هند از برگها و دانه‌های تخم تاتوره علفی به عنوان ضد درد و مسکّن و ضدعفونی‌کننده و مخدّر استفاده می‌شود. در مناطق خاور دور از جمله در چین و مناطق همجوار آن از نظر خواص دارویی فرق زیادی بین تاتوره علفی و تاتوره درختی نیست، در تاتوره درختی ماده عامل هیوسین بیشتر و در تاتوره علفی مقدار آتروپین بیشتر است. ماده آتروپین نیز مردمک چشم را باز می‌کند و در ضمن موجب کاهش ترشح بزاق می‌گردد و به علاوه عضلات مثانه را سست کرده و در نتیجه دفع ادرار را کنترل می‌کند. از تاتوره علفی در چین برای رفع نفخ، ترشح مفرط اسید، درد کبد، دردهای دوران عادت ماهیانه و همچنین برای قطع عرقهای شبانه مسلولین در حد مجاز از آن می‌خورند [چیو]. تاتوره علفی برای آرام کردن حمله‌های سیاه سرفه و همچنین تسکین آسم نیز تجویز می‌شود.
تاتوره از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی خیلی سرد و خشک و از نظر خواص معتقدند که مخدّر و قوی و ضد درد است. ضدعفونی‌کننده است و برای التیام
ص: 35
زخمها مفید می‌باشد. عصاره گل تاتوره برای رفع درد گوش نافع است. عصاره دانه و میوه آن را اگر به قسمتهای مودار سر که مبتلا به شوره است بمالند، برای رفع شوره سر و جلوگیری از ریزش مو نافع است، سردردهای خونی و صفراوی مزمن را تسکین می‌دهد و بسیار خواب‌آور است. ضماد برگ و میوه آن یا مالیدن روغن تخم آن برای تسکین درد بواسیر و دردهای ناحیه مقعد مفید است. مالیدن دم‌کرده آن با سرکه برای تحلیل ورمها و استسقاء و قطع ترشح عرق مفید است. گذاردن برگ له‌شده آن روی ورم ملتحمه چشم باعث تحلیل ورم و تسکین درد چشم می‌شود و اگر برگ له شده را روی هر ورم یا دمل دیگری بگذارند باعث تحلیل آن می‌شود. و برای التیام زخمها نیز مفید است. ضماد آن برای التیام زخمهای سرطانی و سوختگی‌ها و بواسیر دردناک نافع است. مقدار خوراک از جرم یا گرد آن از 5 سانتی‌گرم تا 5/ 0 گرم است و از عصاره الکلی آن 30- 5 قطره و از تنطور اتری آن نیز 30- 5 قطره است.
ص: 36

تاتوره درختی

اشاره

نام محلی آن در بندر عباس «پرمنگناس» و در بلوچستان «داتوره» است و به عربی «صفیر السلطان» گفته می‌شود. در برخی از کتب آن را «بنج» نیز گفته‌اند. به فرانسوی‌Datura fastueuse و به انگلیسی‌Purple flowered thorn apple نامیده می‌شود.
گیاهی است از خانواده‌Solanaceae نام علمی آن‌Datura metel L . و مترادفهای آن‌Datura alba Nees . وDatura fastuosa L . می‌باشد.
توضیح: در مورد نامهای مترادف علمی تاتوره درختی، بین گیاه‌شناسان دنیا توافق کامل نیست و عده زیادی دو نام مترادف‌D .alba وD .fastuosa را مربوط به دو گیاه مستقل می‌دانند و مترادف‌D .metel ذکر نمی‌کنند ولی البته از نظر خواص کاملا مشابه هستند.

مشخصات

تاتوره درختی درختچه‌ای است دارای گلهای بزرگ، بزرگتر از تاتوره علفی.
برگهای آن تخم‌مرغی صاف بدون کرک بعضی از آنها کامل ولی بعضی عمیقا دندانه‌دار است. گلهای آن بوقی آویزان به رنگ ارغوانی و کپسول میوه آن ناصاف و سطح آن پوشیده از خار است.
این گیاه در ایران در بندر عباس و بلوچستان می‌روید و به احتمال زیاد از خارج وارد کشور شده و بومی ایران نیست.
ص: 37

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه آلکالوئیدهای هیوسین 58]، هیوسیامین 59]، آتروپین 60] و اسکوپولامین 61] وجود دارد. در برگهای گیاه در حدود 426/ 0 درصد جمعا از انواع آلکالوئیدها وجود دارد. در دانه‌های گیاه در حدود 4262/ 0 درصد انواع آلکالوئیدها موجود است که قسمت عمده آن هیوسیامین است. در ریشه آن در حدود 356/ 0 درصد هیوسیامین وجود دارد. مقدار آلکالوئیدهای گیاه اگر همه بر حسب هیوسیامین حساب شود در گیاه خشک، در ریشه در حدود 35/ 0 درصد، در دانه‌ها 33/ 0 درصد و در برگهای گیاه 23/ 0 درصد است. در دانه‌های گیاه به علاوه در حدود 12 درصد روغن ثابت و آلانتوان 62] وجود دارد. در برگهای آن ویتامین‌C یافت می‌شود]G .I .M .P[ .
در گیاه تاتوره درختی رومانی 45 درصد کل آلکالوئیدها را ماده اسکوپولامین تشکیل می‌دهد. بیشترین نسبت آلکالوئیدها در گلهای آن است.

خواص- کاربرد

تمام قسمتهای گیاه سمّی است و این گیاه معروفی است که سابقا در مناطق خاور دور جنایتکاران با آن آدم می‌کشتند. در برمه دزدان از تخم این گیاه مخلوط با پودر کاری 63] و شیرینی، گرد مخدّری درست می‌کردند که فرد را نمی‌کشت ولی برای چند روزی تخدیر می‌کرد. ماده عامل آلکالوئید هیوسین است که در تخم و برگ آن وجود دارد. این آلکالوئید موجب باز شدن و اتساع مردمک چشم می‌شود و اگر مقدار زیادی خورده شود، موجب هذیان، اغما و سرانجام منتهی به مرگ می‌شود. اگر برگهای آن را خشک کرده و کوبیده و مانند توتون و تنباکو دود کنند، برای تسکین بیماری آسم بسیار مؤثر است و به‌هرحال اگر مصرف دارو چه از طریق داخلی به
ص: 38
مقدار خیلی کم و یا دود کردن ایجاد مسمومیت کند، فورا باید قطع شود [ماسون . در چین گلهای بازشده تاتوره درختی را صبحها به محض اینکه شبنم صبحگاهی خشک شود، جمع‌آوری کرده در آفتاب یا با حرارت کم خشک می‌کنند. این دارو، تند، سمّی، گرم، بی‌حس‌کننده، ضد آسم و ضد سرفه است. در استعمال خارجی جوشانده گرد گلها برای انواع بیماری‌های جلدی نافع است. اگر گرد گلها را دود کنند برای رفع سرفه و تنگی نفس نافع است. دکتر استوارت در یادداشتهای خود می‌نویسد که گلها و تخم تاتوره درختی برای شست‌وشوی پاهای ورم‌کرده و پایین‌افتادگی و بیرون افتادگی رکتوم و همچنین برای سرماخوردگی و اختلالات اعصاب مفید است.
تاتوره درختی و گیاه شاهدانه را به نسبت مساوی در سرکه رقیق مخلوط می‌کنند، آشامیدنی مخدّر و بی‌حس‌کننده‌ای به دست می‌آید. این ماده در عملهای جراحی جزیی و یا در موارد سوزاندن با یک ماده سوزان 64] می‌توان عمل را بدون درد انجام داد. برگهای گیاه در موارد زیادی بعنوان مسکّن، ضد درد، تحلیل ورم و رسانیدن دمل و ورم به کار می‌رود. در مواردی که از برگهای تاتوره درختی به عنوان مسکّن، استفاده می‌شود اگر به علت کمی بی‌احتیاطی یا دستپاچگی زاید بر حد مجاز مصرف شده و مسمومیت ایجاد شود برای رفع مسمومیت می‌توان از مغز ریشه شیرین‌بیان استفاده نمود زیرا ضد سم مؤثری برای این‌گونه مسمومیت می‌باشد [موزیگ و شرام .
علایم مسمومیت تاتوره درختی گرفتگی عضلات، اغما، هذیان و فلج سیستم مرکزی ریوی است.
ص: 39

عروسک پس پرده

اشاره

در کتب طب سنتی و در بازار دارویی با نامهای «عروسک پس پرده»، «عروسک پشت پرده»، «کاکنه»، «گیلاس جهودان»، «کچومن» و معرّب آن «کاکنج و عربی آن «جوز المزج» و «حب اللهو» و به زبان چینی «گیاه فانوس» نامیده می‌شود (البته ترجمه نام چینی آن به فارسی است). به فرانسوی‌Physalis وAlkekenge وCoqueret و به انگلیسی‌Alkekengy وGround cherry وWinter cherry وChinese lanternplant نامیده می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Solanaceae نام علمی آن‌Physalis alkekengi L . می‌باشد.

مشخصات

عروسک پس پرده گیاهی است چندساله بلندی آن زیاد نیست و معمولا از 70 سانتی‌متر کمتر است. ساقه آن زاویه‌دار، رنگ پوست آن کمی قرمز، برگها به رنگ سبز تیره، ناصاف، بیضی‌شکل نوک‌تیز و پهن با دمبرگی نسبتا طویل است که به ساقه متصل می‌شود. گلها منفرد به رنگ سفید مایل به سرخ که در تابستان ظاهر می‌شود.
میوه آن سته است و قرمزرنگ به بزرگی یک فندق و به شکل و ابعاد یک گیلاس که در غلافی کروی‌شکل واقع شده است. رنگ غلاف یا به اصطلاح پرده خارجی که میوه در آن واقع شده است ابتدا سبز و پس از رسیدن قرمزرنگ می‌شود. داخل میوه دانه‌های ریز سفیدرنگ جای دارد. گیاه عروسک پس پرده خاکهای آهکی را دوست
ص: 40
دارد. تکثیر آن از طریق کاشت بذر آن در پاییز یا در بهار ممکن می‌باشد.
به‌طور خودرو در مناطق مختلف اروپا و آسیای خاور دور در ایران می‌روید. در ایران در دامنه‌های البرز، اطراف تهران، اطراف شمیران، مناطق مرکزی ایران، اصفهان و آذربایجان، جنگلهای حسن بیگلو و در مناطق شمالی ایران در رودبار کوشک بخصوص زیر درختان زیتون به‌طور خودرو می‌روید.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه کاکنج یک ماده تلخ و یک آلکالوئید مشخص شده است. میوه آن دارای مقدار زیادی ویتامین‌C (بیش از آب لیمو) و کمی قند و مقداری سیترون (اسید سیتریک) می‌باشد. در برگهای آن یک ماده تلخ به نام فیزالین 65] وجود دارد.
معمولا از نظر خواص دارویی میوه و برگهای آن مورد توجه است. میوه آن در حالت تازه بودن شبیه گیلاس است، وقتی که خشک شود مانند عناب می‌شود. از نظر طعم کمی ترش است و برگها و قسمت سبز بن میوه تلخ است، موقع مصرف باید بن میوه را جدا کرد.

خواص- کاربرد

در هندوستان از گیاه کاکنج یا عروسک پس پرده به عنوان مدّر و ضد انگل معده و روده و برای رفع ناراحتی‌های مجاری ادرار و مثانه و در استعمال خارجی برای رفع ناراحتی‌های پوست مصرف می‌شود. برگهای آن مدّر است.
در چین طبق آنچه که درPentsao کتاب معروف طب سنتی چین آمده است، از سرشاخه‌ها، برگها، ساقه، و ریشه آن به عنوان تب‌بر کودکان استفاده می‌شود. برای میوه آن خواص مدّر و نرم‌کننده سینه قایل هستند و از دانه‌های داخل میوه برای تسهیل زایمان استفاده می‌شود. از برگها و یا از میوه سوخته زغال‌شده آن که با روغن مخلوط شده باشد، روی جوش و کورک می‌مالند. در شبه جزیره مالایا از گیاه به‌طور عمده به عنوان ضماد استفاده می‌شود. در اسناد طب سنتی قدیم ایران آمده است که گونه جبلی یا کوهی کاکنج که در ارتفاعات کوهستان می‌روید از نظر خواص بسیار
ص: 41
قوی‌تر از گونه دشتی یا به اصطلاح گونه بستانی آن است. میوه و برگ گونه کوهی مخدّر و خواب‌آور است و مقدار خوراک آن در حدود خمس مقدار خوراک از کاکنج دشتی است و اگر بیشتر خورده شود مسمومیت ایجاد کرده و اختلال حواس و جنون می‌آورد.
کاکنج از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی سرد و خشک است. از نظر خواص معتقدند که قطره عصاره میوه آن برای التیام زخمهای مزمن گوش بسیار مفید است و شربت عصاره میوه آن برای رفع نفس‌تنگی و رفع تشنگی و سختی تنفس و اخراج صفرا و دفع کرم معده و کرم کدو و رفع بیماری‌های کلیه و مثانه و التیام جراحتهای آنها نافع است. برای کبد بسیار خوب است و اگر تا مدتی هر روز 5 گرم از عصاره میوه آن خورده شود برای یرقان بسیار مفید است. مدّر است. معروف است که اگر زن پس از پاکی از عادت ماهیانه هفت عدد از میوه آن را بخورد برای جلوگیری از حامله شدن بسیار مؤثر است. توجه شود که چون مخدّر قوی است این‌گونه مصارف باید زیر نظر پزشک باشد. یکی از اطبای معروف طب سنتی گفته است که اگر 25 گرم میوه خشک کاکنج را با 25 گرم شیح ارمنی مخلوط کرده، ساییده و بخورند کرم معده و کرم کدو را دفع می‌کند. مالیدن عصاره آن به ورمها و بواسیر و زخمها برای نرم کردن آنها خیلی مفید است. به منظور اینکه عوارض تخدیر نداشته باشد، بهتر است کاکنج با گلقند خورده شود. مقدار خوراک از میوه خشک ساییده شده آن تا 20 گرم و از عصاره آن 6- 4 گرم است. در موارد ناراحتی‌های مختلف این گیاه را به صورت مربا یا ترشی مصرف می‌کنند. برای تهیه دم‌کرده 50- 20 گرم میوه را در یک لیتر آب جوش دم کرده، و می‌خورند. در استعمال خارج از جوشانده غلیظ آن استفاده می‌شود. برای این کار 140- 60 گرم گیاه را در آب می‌جوشانند و در استعمال خارج به کار می‌برند.
گونه دیگری از این گیاه به انگلیسی‌Husk tomato وGround cherry و به فرانسوی‌Coqueret نامیده می‌شود. میوه آن خوردنی است. گیاهی است از خانواده‌Solanaceae نام علمی آن‌Physalis peruviana L . می‌باشد. این‌گونه بومی امریکای حارّه می‌باشد و در باغهای هندوستان نیز کاشته می‌شود. در امریکا به عنوان میوه مأکول در بازار عرضه می‌شود که شبیه گیلاس در ابعاد کوچکتر و یا شبیه انگور فرنگی است و در امریکای لاتین با غذاهای گوشتی به صورت سرخ‌کرده یا پخته و یا در سوپ و با سالاد مصرف می‌شود.
ص: 42

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در هر 100 گرم میوه خام این گیاه مواد زیر وجود دارد:
آب 85 گرم، پروتئین 9/ 1 گرم، چربی 7/ 0 گرم، مواد قندی 8 گرم، کلسیم 9 میلی‌گرم، فسفر 40 میلی‌گرم، آهن 1 میلی‌گرم، ویتامین‌A 720 واحد بین المللی، تیامین 11/ 0 میلی‌گرم، رایبوفلاوین 4% میلی‌گرم، نیاسین 8/ 2 میلی‌گرم و ویتامین‌C 11 میلی‌گرم.

خواص- کاربرد

در هند از عصاره برگهای گیاه برای دفع کرم و انگل شکم خورده می‌شود. گیاه مدّر است و میوه آن خوردنی است و خواص آن کم‌وبیش شبیه عروسک پس پرده است. طعم آن ترش و کمی شیرین و ویتامین‌C آن در موارد کاهش این ویتامین در بدن اثر مفید دارد.
ص: 43

بنگ‌دانه

اشاره

به فارسی به گیاه و بذر آن بنگ‌دانه گفته می‌شود. در کتب طب سنتی و در لغت‌نامه‌ها با نامهای «بنج»، «سیکران» و «سیکران» و تخم آن «بزر البنج» و «ماش عطّار» آمده است. در کشمیر آن را «بزربنگ» و در زبان هندو «اجوایان خراسانی» و «خراسانی اجوان» گفته می‌شود. به فرانسوی‌Jusquiame noire وPotelee وaux Mort poules وHerbe aux chevaux و به انگلیسی‌Henbane وStinking nightshade وBlack henbane گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Solanaceae و نام علمی آن‌Hyoscyamus niger می‌باشد.

مشخصات

بنگ‌دانه یا ژوسکیام گیاهی است یکساله و دوساله و معمولا گونه با خواص دارویی آن دوساله است. ساقه آن استوانه‌ای و افراشته است که بلندی آن 100- 80 سانتی‌متر است. برگهای آن متناوب، پهن، به رنگ سبز مایل به سفید، اطراف برگ دارای دندانه درشت و نوک‌تیز است به‌طوری که برگ را به چند لوب تقسیم می‌کند، طول برگ در حدود 20 سانتی‌متر و نوک‌تیز است. برگهای بالای ساقه اغلب بدون دمبرگ به ساقه چسبیده. برگها با تماس به دست می‌چسبد. تمام گیاه از یک کرک نرم پوشیده شده که از آن رایحه نامطبوع زهر استشمام می‌شود. گلهای آن زرد با رگه‌های ارغوانی است و در بهار ظاهر می‌شود. میوه آن پوشینه به شکل یک دیزی کوچک
ص: 44
درب‌دار که درون آن مقدار زیادی تخم گیاه واقع است. در حدود 500- 400 و گاهی بیشتر تخم در هر میوه است. از برگ و تخم آن که مخدّر است، در طب سنتی استفاده می‌شود.
این گیاه معمولا در جاهای مخروبه و اراضی بایر قبرستانها و اراضی متروکه در اغلب مناطق اروپا و نواحی با آب و هوای مدیترانه‌ای شمال افریقا و آسیا می‌روید.
در ایران در نواحی اطراف تهران، کرج، ییلاقات اطراف تهران و دامنه‌های کم‌ارتفاع البرز و در شمال ایران در رودبار و در آذربایجان اطراف تبریز، بین آستارا و اردبیل، یا، کلیبار و در مناطق مرکزی ایران در اراک و تفرش و در گرگان در کوه شاهوار و حاجی‌لنگ در 2500 متری و بین اردبیل و خلخال دیده می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه ژوسکیام یا بنگ‌دانه چند آلکالوئید مشخص شده است. برگهای آن آلکالوئیدهای هیوسیامین، اسکوپولامین، کمی آتروپین و هیوسی‌پیکرین 66] وجود دارد].G .I .M .P[ آلکالوئیدها در برگ و دانه ژوسکیام سیاه در حدود 14/ 0- 1/ 0 درصد می‌باشد. به علاوه در دانه‌های آن در حدود 25- 20 درصد روغن ثابت قابل استخراج سبزرنگ و در حدود 25 درصد نشاسته وجود دارد. این گیاه سمّی است و برای حیوانات و بخصوص ماکیان مسمومیت خطرناک ایجاد می‌کند. در زراعت این گیاه نوع کود شیمیایی در تغییر مقدار آلکالوئید و محصول برگهای آن اثر می‌گذارد. کلسیم بالاترین محصول برگ و بیشترین مقدار آلکالوئید را می‌دهد.

خواص- کاربرد

در هند برگهای آن به عنوان مسکّن درد، مخدّر، آرام‌بخش، ضدعفونی‌کننده، بازکننده مردمک چشم و در موارد اختلالات و ناراحتی‌های تحریکی اعصاب و همچنین برای تسکین سیاه‌سرفه و سرفه و آسم کاربرد دارد. تخم آن قابض و سمّی است. در چین از گیاه ژوسکیام به عنوان دردکش و مسکّن و در استعمال خارجی برای رفع اختلالات عصبی و در مورد دندانهای خراب استفاده می‌شود [روا]. و به عنوان
ص: 45
ضد اسپاسم مصرف می‌شود.
از نظر طبیعت گیاه بنگ‌دانه یا ژوسکیام سیاه، طبق رأی حکمای طب سنتی خیلی سرد و خشک است. از نظر خواص گیاه بنج، برگ و تخم آن که مصرف طب سنتی دارد به‌طور کلی خشک‌کننده است و مانع سیلان و جریان رطوبتها به طرف چشم می‌شود. و دردهای گوش را تسکین می‌دهد. سرد و مزمن و درد مفاصل و سیاتیک و نقرس را تسکین می‌دهد.
ضماد عصاره آن با آرد جو برای ورمهای گرم و درد گوش و چشم مفید است. و ضماد عصاره تخم آن با سرکه برای نقرس و ورم پستان و بیضه‌ها نافع است. دم‌کرده آن با سرکه برای خشک کردن جراحتها مفید است. اگر برگ له‌شده آن روی پیشانی گذارده شود برای رفع سردردهای عصبی نافع است و همچنین مالیدن روغن دانه آن نیز برای رفع سردردهای عصبی مفید است. خوردن 3- 2 عدد برگ آن با سرکه برای رفع تب نافع است و برای تسکین دردهای استخوانها نیز مفید است. بخور آن برای رفع جرب دست و قطع خونریزی مفید است. خوردن 5/ 1- 1 گرم از تخم یا دانه آن با 3- 2 گرم تخم خشخاش و آب عسل برای تسکین سرفه‌های شدید و سیاه‌سرفه و قطع خونریزی از هر عضو حتی از رحم و قطع اخلاط خونی نافع است. اگر نیم گرم آن با عسل خورده شود، برای تسکین درد نقرس بسیار مفید است. ضماد آن با زرده تخم‌مرغ و پیه برای درد کنج ران و بیضه‌ها و ضماد آن با آرد باقلا برای جلوگیری از بزرگ شدن پستان و بیضه‌ها نافع است. شیاف آن در مهبل برای رفع جراحتهای رحم و خشک کردن رطوبتهای آن و ضماد آن برای تسکین دردهای مزمن کبد مفید است.
مزمزه دم‌کرده ریشه آن برای تسکین درد دندان نافع است. مقدار خوراک از گیاه بنگ‌دانه (ژوسکیام سیاه) 5/ 0- 1/ 0 گرم است، مصرف بیش از آن خطرناک است و خوردن 15- 14 گرم آن کشنده است. در دم‌کرده 1 گرم گیاه برای 100 گرم آب جوش مصرف می‌شود. مقدار خوراک از عصاره الکلی آن در حدود 5 سانتی‌گرم است. مقدار خوراک از عصاره آبی آن 30- 10 سانتی‌گرم است. از گرد برگ آن 50- 20 سانتی‌گرم است.
این گیاه به علت سمّی بودن باید با احتیاط در حد مجاز و با نظر کارشناس گیاه‌درمانی و پزشک مصرف شود.
روش تهیه حب بنج با شوکران برای دردهای سرطانی: عصاره مصفای بنج 1 گرم، عصاره شوکران 1 گرم، کوبیده و نرم‌شده مغز ریشه شیرین‌بیان به مقدار کافی. و از
ص: 46
اینها 36 حب به دست می‌آید که 2- 1 حب از آن در تسکین دردهای سرطانی مؤثر است.
روش تهیه عصاره الکلی بنگ‌دانه: بنگ‌دانه 500 گرم، الکل 60 درجه 1500 گرم، بنگ‌دانه را آسیاب کرده در آب ریخته چند ساعت با حرارت ملایم آن را دم می‌کنند. و با فشار صاف می‌کنند و تفاله آن را در الکل می‌خیسانند و مجددا صاف می‌کنند. و دو صاف‌شده را مخلوط کرده و با کاغذ صاف می‌نمایند و صاف‌شده را به غلظت عصاره قوام می‌آورند و پس از قوام در چهار برابر وزن آن آب سرد حل کنند و صاف نمایند و صاف‌شده را مجددا تبخیر کرده و به قوام حب درآورند. مقدار خوراک عصاره بزر البنج یا بنگ‌دانه 5 سانتی‌گرم است.
گونه‌های دیگری از این گیاه نیز در ایران می‌رویند که به ذکر دو گونه آن می‌پردازیم:
1.Hyoscyamus muticus Linn .. این گیاه را در بلوچستان به نام «بلوچی کوهی بنگ» می‌نامند که در هند نیز با همین نام معروف است. گیاهی است چندساله و دارای گلهای به رنگ زرد (در مورد ژوسکیام سیاه گلها ارغوانی بودند) این گیاه دارای انواع آلکالوئیدهای بنگ‌دانه یا ژوسکیام سیاه بخصوص آلکالوئید هیوسیامین می‌باشد. این گیاه در بلوچستان، بوشهر، دالکی و شوره‌زارهای اطراف شیراز و در غرب مناطق سرپل ذهاب و قصر شیرین به‌طور خودرو دیده می‌شود.
2. گونه‌Hyoscyamus reticulatus Linn .. گیاهی است یکساله و دوساله. گلهای آن به رنگ بنفش و ارغوانی در هند از بذر آن برای تسکین درد دندان استفاده می‌شود. در هند و بلوچستان و در ایران در بلوچستان و در اطراف تهران و در آذربایجان در اطراف خوی و در غرب در اراک، کرمانشاه، کرند، کوه ریجاب و در مرکز در اصفهان در جنوب در فارس، در کتل کارج و نزدیک بوشهر و کازرون و دشت ارژن و در کرمان در کوه هزار و در خوزستان در گوتوند به‌طور خودرو می‌روید.
ص: 47

تاج‌ریزی سیاه

به فارسی «تاج‌ریزی»، «تاج‌ریزی سیاه»، «روباه تورک»، «روباه تربک» و «انگور روباه» و در کتب طب سنتی با نامهای «عنب الثعلب» و «عنب الثعلب مجنّن» نامبرده شده است. به فرانسوی‌Morelle noire وAmourette و به انگلیسی‌Black nightshade وMorel گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Solanaceae نام علمی آن‌Solanum nigrum L . و مترادف آن‌S .rumphii Dun . می‌باشد.

مشخصات

تاج‌ریزی سیاه، گیاهی است علفی، یکساله، کوتاه، بلندی آن کمتر از نیم متر است.
برگهای آن سبز تیره، بیضی‌شکل، کامل، نوک‌تیز، کناره‌های برگ دارای دندانه‌های درشت با دمبرگ بلند به ساقه متصل است. گلهای آن سفید است و در طول تابستان ظاهر می‌شود. میوه آن کروی و در ابعاد و شبیه آلوبالوی کوچک ابتدا سبز است ولی پس از رسیدن سیاه‌رنگ می‌شود. دارای دم کوتاه که در بن میوه به شکل پنج‌گوشه سبزی شبیه بن بادنجان دیده می‌شود.
این گیاه در اروپا و آسیا در هندوستان و بعضی نقاط آمریکای شمالی به‌طور خودرو می‌روید. در ایران در گرگان، بندر گز، در مازندران در بابل، تمیشان، دره هراز، بین علی‌آباد و زردبن در ارتفاعات 700 متری، در آمل بین ایستگاه زیراب و شیرگاه، درّه چالوس در گیلان، لاهیجان، جنوب هشت پر در آذربایجان در فارس در
ص: 48
تاج‌ریزی سیاه
A
- گل‌B - میوه
حسن‌آباد در 40 کیلومتری شیراز و سیستان دیده می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

در گیاه و در میوه‌های آن آلکالوئید سولانین 67] و ساپونین 68] وجود دارد]G .I .M .P[ نمونه‌ای از گیاه که در آذربایجان روییده، مورد تجزیه قرار گرفته است از آن 04/ 0 درصد آلکالوئید سولانین و 8/ 1 درصد گلی‌کوزید جدا شده است. در تجزیه دیگری از گیاه آلکالوئیدی به نام سولامارجین 69] جدا شده است. در میوه آن در حدود 4/ 4 درصد و در تخم آن در حدود 22/ 18 درصد روغن یافت می‌شود]S .G .I .M .P[ . در گزارش بررسی‌های دیگری آمده است که در گیاه سولانین و
ص: 49
ساپونین و روغن شامل دی‌هایدروکسی ستئاریک اسید[70] و لینولئیک اسید[71] و اولئیک اسید[72] [والنزوئلا]. و تتراهایدوکسی ستئاریک اسید[73] و پالمیتیک اسید[74] و استئاریک اسید[75] [پندس . وجود دارد. در بررسی‌هایی که در مورد حدود سمیت گیاه به عمل آمده، مقداری از گیاه مخلوط با علوفه به گوسفند داده شده است و هیچ‌گونه مسمومیتی نشان داده نشده است. معمولا از برگ و سرشاخه‌های گلدار گیاه و تخم آن به عنوان دارو در طب سنتی استفاده می‌شود.

خواص- کاربرد

در مناطق خاور دور برای تخم تاج‌ریزی سیاه و سرشاخه‌های گلدار آن یک نوع خواص قایل هستند [استوارت . این گیاه برای اسهال خونی نافع است و هجوم خون در یک عضو را از بین می‌برد و پراکنده می‌کند [هاو]. برای التیام زخم گلو و عفونت چرکی نرمه‌بند دور انگشتها که به نام بیماری ویتلا[76] شناخته می‌شود، مفید است [چونگ کوئوتونونگ یائوچی . در هند از ریشه گیاه برای نرم کردن سینه و از برگهای خشک آن برای تسهیل در تخلیه مزاج و از میوه آن به عنوان مسهل و ملیّن استفاده می‌شود [کروست و پتلو]. در اندونزی از عصاره میوه رسیده آن برای معالجه زخم چشم مرغان استفاده می‌شود [هین و وان‌استی‌نیس کروزمان . در فیلیپین برگهای له‌شده گیاه را روی ورم و تاولهای پوست می‌گذارند [فریک . و از تنطور برگها برای تسکین دردهای عصبی استفاده می‌شود [گورو و کوئی زمبینگ .
تاج‌ریزی سیاه از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی خیلی سرد و خشک است. در موارد مختلف اغلب از استعمال خارجی آن استفاده می‌شود. ضماد ساییده برگ آن برای سردرد، ورم پرده دماغ و کمپرس دم‌کرده آن و بخور آن برای زکام، نزله و سردرد مفید است. ضماد برگ و سرشاخه‌های گلدار آن برای تحلیل ورمهای
ص: 50
ظاهری و تسکین دردهای روماتیسمی و دردهای مفصلی حادّ نافع است و همچنین برای سوختگی آتش، زخم آبله، ورمها و دردهای سرطانی مفید است.
تهیه دم‌کرده برای کمپرس: 15 گرم برگ خشک تاج‌ریزی سیاه را با 15 گرم پوست کوکنار مخلوط کرده در 1000 گرم آب جوش به مدت یک ساعت دم می‌کنند و سپس صاف می‌کنند و روی عضو می‌گذارند.
50 گرم برگ و سرشاخه گلدار خشک آن را در 1000 گرم آب می‌جوشانند.
این جوشانده برای ضرب‌دیدگی و کوبیدگی اعضا مفید است و همچنین برای تسکین خارش عضو تناسلی زنان آن را بر روی عضو می‌مالند.
میوه این گیاه را به مقدار محدود می‌خورند، ولی برگهای آن سمّی است و قابل خوردن نیست. به‌هرحال چه میوه و چه برگ و سایر قسمتهای گیاه باید در حد مجاز و با احتیاط و با نظر کارشناس گیاه‌درمانی و پزشک مصرف شود.
ص: 51

تاج‌ریزی پیچ

اشاره

به فارسی «تاج‌ریزی پیچ» و در برخی کتب با نام «یاسمین برّی» و «عنب الثعلب» و «حلوه مرّه» نام برده می‌شود. در مناطق مختلف ایران آن را با نامهای محلی می‌شناسند، از جمله در گیلان «سیاه تال»، در نوشهر «پل چنار» و «کک ماری»، در همدان «قلمکار» و در آذربایجان «اوزومی- قوش اوزومی» نام دارد. به فرانسوی‌Douce -amere وMorelle grimpante وMorelle douce -amere وVigne de judee و به انگلیسی‌Bitter sweet وWoody nightshade گفته می‌شود.
گیاهی است از خانواده‌Solanaceae نام علمی آن‌Solanum dulcamara L . می‌باشد.

مشخصات

تاج‌ریزی پیچ، درختچه‌ای است پیچک‌دار و بالارونده با ساقه‌های چوبی.
برگهای آن سبز متناوب و تخم‌مرغی است. هر برگ دارای یک پهنه اصلی بیضی نوک‌تیز است که قسمت عمده برگ را تشکیل می‌دهد و دو قسمت کوچک دیگر که در قاعده پهنه اصلی واقع است و در حقیقت این تقسیمات برگ را به سه قسمت یا لوب تقسیم می‌کند. گلهای آن به رنگ بنفش در تابستان ظاهر می‌شود. میوه آن کوچک تخم‌مرغی به رنگ قرمز برّاق آویزان و دارای تعداد زیادی تخم در داخل آن می‌باشد. علت اینکه گیاه را شیرین و تلخ یاDouce -amere گویند این است که اگر
ص: 52
پوست ساقه این درختچه جویده شود ابتدا دارای مزه تلخ و پس از چند لحظه شیرین می‌شود. در حالت تازه از این گیاه بوی نامطبوعی استشمام می‌شود.
این گیاه در اغلب مناطق اروپا و آسیای میانه و آسیای صغیر و افریقای شمالی در جنگلهای مرطوب و کنار رودخانه‌ها به‌طور وحشی می‌روید. در ایران نیز در دامنه‌های البرز در کرج، جوستان طالقان، در پل جاجرود و در شمال ایران در گیلان، نوشهر، لاهیجان و در غرب ایران در دامنه‌های مرطوب اشتران‌کوه زروند، همدان، خوانسار و دولت‌آباد و در شمال غرب در آذربایجان و در دیلمان کنار جویبارها و در اطراف تبریز و بلوچستان شناسایی شده است.

ترکیبات شیمیایی

در برگها و ساقه‌های نازک و میوه‌های تاج‌ریزی پیچ آلکالوئید گلی‌کوزیدی سولانین و آلکالوئید سولانیدین 77] وجود دارد. در گیاه یک ماده عامل تلخ به نام دولکامارین 78] و دو اسید به نامهای دولکامارینیک اسید[79] و دولکامارتینیک اسید[80] یافت می‌شود. در میوه‌های آن لیکوپن 81] مشخص شده است G .I .M .P[ . در گزارش بررسی دیگری آمده است که در گیاه آلکالوئیدهای آلفا- سولادولسین 82]، بتا- سولادولسین 83] و گاما- سولادولسین 84] و یک آلکالوئید جدید به نام سولادولسی‌نین 85] وجود دارد]S .G .I .M .P[ .
در گزارش دیگری آمده است که ساقه‌های گیاه دارای یک آلکالوئید گلی‌کوزیدی به نام سولانین و یک ماده عامل تلخ به نام دولکامارین است [کروست و پتلو]. در مطالعات دیگری،Alkemeyer Sander یک گلی‌کوآلکالوئید[86]. از گیاه
ص: 53
جدا کردند که از آن یک آگلی‌کون 87] و یک استرئوایزومر[88] از توماتدین به دست آمده است.

خواص- کاربرد

قسمت مورد استفاده تاج‌ریزی پیچ به عنوان دارو، معمولا ساقه آن است که از گیاه بزرگتر از 2 سال گرفته می‌شود. و پس از خشک شدن به مصارف دارویی می‌رسد. در تایوان دم‌کرده قطعات خشک ساقه‌های گیاه را در موارد روماتیسم مفصلی و بیماری‌های قلب مصرف می‌کنند و به عنوان ضد اسپاسم در موارد آسم و سیاه‌سرفه کاربرد دارد [پتلو]. در هند از میوه‌های گیاه تاج‌ریزی پیچ به عنوان مدّر و معرّق مصرف می‌کنند و در موارد بیماری‌های پوستی جرب تر، جذام، ناراحتی‌های سیفیلیسی، روماتیسم مزمن و بزرگ شدن کبد تجویز می‌شود. ساقه‌های آن مدّر، محلل و مخدّر است و ترشحات غدد را افزایش می‌دهد و در موارد روماتیسم و التهابهای شدید پوستی و خنازیر مصرف می‌شود.
از ساقه‌های گیاه معمولا به صورت جوشانده، دم‌کرده، گرد و عصاره استفاده می‌شود. جوشانده و دم‌کرده آن را بسته به نوع بیماری و استعمال داخل و یا خارج از 120- 2 گرم در یک لیتر آب تهیه می‌کنند و مقدار خوراک آن از گرد ساقه کوبیده و عصاره آن از 8- 5/ 0 گرم است. معمول است که از مقدار کم شروع و بتدریج زیاد می‌کنند و همین‌که آثار عوارض آن نظیر تهوع و سرگیجه شروع شد، مقدار آن را متوقف می‌نمایند.
در فرانسه برای تصفیه خون در مورد ناراحتی‌های جلدی مرسوم است از 30- 8 گرم ساقه‌های گیاه در یک لیتر آب جوشانده‌ای تهیه می‌کنند یعنی از 8 در 1000 شروع و بتدریج اضافه می‌کنند و هیچ‌وقت از 30 گرم در 1000 گرم تجاوز نمی‌کنند. جوشانده را می‌گذارند بجوشد تا به نصف برسد و روزی 3- 2 فنجان می‌خورند. برای اشخاصی که میگرن، اسهال یا سرگیجه دارند، دوز آن نصف می‌شود.
مصرف این گیاه باید در حد مجاز و با نظر کارشناس گیاه‌درمانی و پزشک انجام گیرد.
ص: 54
تیزان تاج‌ریزی پیچ: 20 گرم ساقه‌های خشک نیم‌کوب تاج‌ریزی پیچ را در 1000 گرم آب جوش به مدت 2 ساعت دم کرده، صاف کنند و 100 گرم شربت شاهتره به آن بیفزایند و متدرجا در عرض روز میل کنند.
ص: 55

بلّادون

اشاره

به فارسی و در کتب طب سنتی با نامهای «شاهبیزک» و «بلّادون» و «بلادانه» گفته می‌شود. در کتب طب سنتی گیاه لفّاح را نیز با نام شاهبیزک ذکر می‌کنند که نباید با بلّادون اشتباه شود. البته هر دو گیاه سمّی قوی و از یک خانواده هستند ولی به‌هرحال دو گیاه کاملا متفاوت می‌باشند. به فرانسوی‌Belladone وBelle -dame و به انگلیسی‌Belladonna وDeadly nighushade گویند. گیاهی است از خانواده‌Solanaceae نام علمی آن‌Atropa belladonna L . و مترادفهای آن‌A .acuminata Royl . وA .lethalis Salisb . می‌باشد.
توضیح: دانشمندان گیاه‌شناس هندی در مدارک فنی‌گونه‌A .acuminata Roule ex Lindley را به نام بلّادون هندی(Indian belladonna) و گونه‌A .Blladonna L . را به نام بلّادون اروپایی دو گونه جدا و مستقل طبقه‌بندی می‌نمایند با اینکه از نظر خواص و ترکیبات شیمیایی تشابه کامل دارند.

مشخصات گیاه

بلّادون گیاهی است چندساله و علفی، ارتفاع ساقه آن تا 5/ 1 متر می‌رسد. برگهای آن متناوب به رنگ سبز تیره بیضی‌شکل، نوک‌تیز و ابعاد آنها متغیر و غیر مساوی است. گلهای آن درشت منفرد، آویزان، به شکل زنگوله که جام آنها به رنگ قرمز قهوه‌ای و لبه خارجی آن پنج قسمت کوتاه، نوک‌تیز و مثلث‌شکل که نوک آنها به
ص: 56
طرف خارج است، دارد (شبیه گل انار) و در تابستان ظاهر می‌شود.
میوه آن کروی کمی پهن و شلجمی ابتدا سبزرنگ و سپس قرمز و پس از رسیدن کامل تقریبا سیاه‌رنگ می‌شود. از نظر ابعاد کوچکتر از آلوبالو و شبیه به آن است ولی مانند سایر میوه‌های خانواده بادنجان دارای تعداد زیادی تخم می‌باشد (در شکل ملاحظه فرمایید). طعم آن کمی شیرین و ریشه آن دراز ضخیم و گوشتی به رنگ سبز کثیف است. بلّادون در ارتفاعات کوهها و در امتداد پرچینها و در جنگلهای شاخه‌زار می‌روید. این گیاه به‌طور وحشی در مناطق مختلف اروپا و آسیا بخصوص هند و ایران انتشار دارد و در برخی مناطق برای تهیه ماده سمّی آن کاشته می‌شود. در ایران در مناطق شمالی ایران، در کوهستانات جلفگ، گرگان و مازندران و در گیلان در طوالش و اسالم و در راه اسالم به خلخال در ارتفاعات 1500 متری و در گردنه حیران به‌طور وحشی دیده می‌شود. تکثیر بلّادون از طریق کاشت بذر یا قلمه و یا کاشتن قسمتی از ساقه زیرزمینی که ساقه هوایی مستقل دارد، انجام می‌گیرد. ریشه گیاه برای مصارف درمانی معمولا از گیاه دوساله تهیه می‌شود که به قدر کافی رشد کرده باشد و پس از تمیز کردن و خشک کردن آماده مصرف است.
برگ بلّادون را در اواخر بهار که گلها در شرف پژمرده شدن هستند، می‌چینند زیرا در این موقع دارای حد اکثر آلکالوئید است. و میوه آن نیز به صورت سبز برای استخراج ماده رنگی که به کار نقاشی می‌خورد، چیده می‌شود. ولی برای مصارف دارویی میوه کاملا رسیده سیاه‌رنگ آن چیده می‌شود. میوه را پس از چیدن تا هنوز نرم است از دانه‌های آن جدا می‌سازند زیرا مصرف گوشت آن به تنهایی مصرف خاصی دارد. اصولا در مصارف درمانی از برگ، میوه، ریشه، تخم گیاه بلّادون استفاده می‌شود و هریک موارد مصرف خاصی دارند.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه بلّادون به‌طور عمده آلکالوئیدهای آتروپین و هیوسیامین و کمی از سایر انواع آلکالوئیدها مشخص شده است. به‌طور متوسط در برگهای گیاه در حدود 4/ 0 درصد از جمع آلکالوئیدها بر مبنای هیوسیامین وجود دارد و به‌طور متوسط در حدود 66/ 0- 6/ 0 درصد آلکالوئیدها بر مبنای هیوسیامین در ریشه آن یافت می‌شود. علاوه بر دو آلکالوئید عمده فوق مقادیر کمی
ص: 57
از سایر آلکالوئیدها (مانند بلادونین 89] و ...) و همچنین بتا- متیل- اسکولتین 90] (اسکوپولتین 91] و کریزاتروپیک اسید[92]) و مقدار کمی از بازهای فرّار و پیریدین و بالاخره سایر مواد از قبیل مواد رزینی و نشاسته و ... وجود دارد]G .I .M .P[ .
در گزارش بررسی‌های دیگری آمده است که مقدار کلی آلکالوئید گیاه در ارتباط با مراحل رشد گیاه متغیر است. در دوران گل‌دهی کم است و در دورانی که میوه‌ها سبز و نارس هستند حد اکثر مقدار آلکالوئید وجود دارد. مقدار آلکالوئیدهای موجود در برگ با فاصله بین بوته‌های گیاه در مزرعه ارتباط دارد. در مواردی که این فاصله 30 سانتی‌متر باشد 21 درصد بیشتر در برگها آلکالوئید تولید می‌شود تا زمانی که بدون فاصله و یا با فاصله کم کاشته شده باشد.
آزمایش دیگری نشان می‌دهد که آلکالوئید جدیدی به نام کوسکوهیگرین 93] در آن مشخص شده است. از جوانه یا تخم در حال جوانه زدن و نهالهای کوچک گیاه یک آلکالوئیدی به نام بلاردین گرفته شده است در این مرحله از رشد گیاه، سایر آلکالوئیدهای معمولی در گیاه وجود ندارد]S .G .I .M .P[ .

خواص- کاربرد[94]


معارف گیاهی ؛ ج‌5 ؛ ص57
خانواده گیاهان سولاناسه تعداد زیادی گیاه هستند و تعدادی از آنها در طب گیاهی به عنوان دارو استعمال می‌شوند. برخی از آنها به شدت سمّی و مخدّر هستند، نظیر بلّادون، تاتوره بنگ (شاهدانه)، تنباکو، مهرگیاه یا لفّاح و بعضی از آنها سمّی نیستند ولی همگی مخدّر هستند، مانند عروسک پس پرده، یاسمن بری یا تاج‌ریزی پیچ و ... سرانجام تعدادی از آنها از سبزیجات خوراکی هستند مانند تاج‌ریزی، سیب‌زمینی، بادنجان، گوجه‌فرنگی و ... که آنها نیز به‌هرحال دارای مقداری از انواع سموم مخدّر می‌باشند و باید در خوردن آنها دقتهای لازم را انجام داد، مثلا از نظر رسیده بودن و یا در مورد بادنجان علاوه بر رسیده بودن میوه باید قبل از طبخ آن قطعه‌قطعه کرد و نمک پاشید و مدتی گذاشت که آب سیاه محتوی آلکالوئید
ص: 58
سمّی سولانین آن بیرون رود، که در بخش هر گیاه مشروحا ذکر شده است. ولی به طور کلی وقتی صحبت از گیاهان سمی خانواده سولاناسه می‌شود منظور بلّادون، بنگ، لفّاح و تاتوره است که در این ردیف تاتوره از سایرین از نظر سمیت قوی‌تر می‌باشد و شاهدانه از همه ضعیف‌تر است.Haginawa Harada معتقدند که گیاهان بلّادون و تاتوره علفی و بنگ‌دانه (بنج) هر سه در یک ردیف به عنوان ضد اسپاسم در طب سنتی به کار می‌روند. بین گیاهان فوق گیاه بلّادون آلکالوئید بیشتری دارد و در عین حال سمیت آن کم و تأثیر اسپاسم بودن آن نیز خیلی قوی است. بنابراین بین گیاهان فوق که همه دارای هیوسیامین هستند، بلّادون مفیدترین و بهترین است. تاتوره از نظر خاصیت ضد اسپاسم مشابه بلّادون می‌باشد ولی سمیت تاتوره بیشتر و قوی‌تر است. گیاه بنگ‌دانه یا هیوسیاموس دارای آلکالوئید کمتر و خاصیت ضد اسپاسم خیلی ضعیف ولی سمیّت قوی است و به این علت است که در چین از بلّادون، با اینکه آلکالوئید زیادی دارد ولی در عین حال سمیت آن نسبت به مقدار آلکالوئید آن زیاد نیست به عنوان ضد اسپاسم و ضد تشنج قوی استفاده می‌شود. به‌هرحال بین گیاهانی که دارای هیوسیامین هستند، بلّادون از نظر دارویی بهترین است ولی توجه شود که به‌هرحال سمّی است و مصرف آن باید زیر نظر پزشک و در حد مجاز باشد.
بلّادون را سابقا در مازندران «جمشیدکش» نیز می‌گفته‌اند زیرا ظاهرا جمشیدنامی، مقدار زیادی از میوه بلّادون را به جای گیلاس خورده و همین مسئله باعث مسمومیت و مرگ او شده است. بلّادون در طب سنتی به مصارف داخلی و خارجی می‌رسد و برای تسکین دردهایی که با بسیاری از بیماری‌ها همراه است به مقدار مجاز با نظر پزشک تجویز می‌شود و در دفع و تسکین سیاه‌سرفه و برای رفع انقباضهای تشنجی بعضی اعضا مانند عنق رحم و مقعد و مجرای بول و همچنین در بسیاری از دملها به منظور سر باز کردن آن استعمال می‌شود. و ضمنا در مواردی برای دردهای سرطانی، صرع، جنون، کزاز، آسم و روماتیسم مفصلی و دل‌پیچه‌های توأم با درد و اسهال خونی به میزان محدود و مجاز تجویز می‌شود. از بلّادون برای گشاد کردن مردمک چشم نیز استفاده می‌شود [موزیگ و شرام .
توجه: فرآورده‌های سمّی گیاهان خانواده سولاناسه مانند بلّادون با فرآورده‌های دارویی ید و کلر ناسازگار هستند و در موقع مصرف داخلی باید به این نکته توجه شود.
در مواردی که در اثر خوردن گیاهان خانواده سولاناسه مسمومیت ایجاد شده
ص: 59
باشد باید فورا به پزشک مراجعه شود و تا رسیدن پزشک از نظر کمکهای اولیه باید سعی کرد با کمک قی و اسهال مواد سمّی را از معده خارج نموده و برای خنثی کردن مقداری از سمّ که خارج نشده است از آب یدوره استفاده نمود و در آخر با خوردن چای یا قهوه خوب دم‌شده، تسکین داد و بهترین پادزهر برای سموم گیاهان خانواده سولاناسه تریاک است زیرا تأثیر آن ضد و خنثی‌کننده سموم سولاناسه می‌باشد که البته از نظر مقدار مصرف و موقع مصرف باید با نظر پزشک عمل شود.
روش تهیه گرد بلّادون: برگ بلّادون را به مقدار مورد نظر گرفته و در گرم‌خانه 40 درجه سانتی‌گراد خشکانیده و نرم بکوبند و از الک داروسازی نمره 120 ردّ کنند که اقلا 4/ 3 آن ردّ شود. از این گرد به مقدار 10- 5 میلی‌گرم مخلوط با قند کوبیده و مصرف شود، این گرد مخدّر و ضد تشنج است. اگر 5- 2 سانتی‌گرم از گرد برگ بلّادون را صبح ناشتا با کمی آب سرد بخورند در اثر رخوتی که در عضلات روده ایجاد می‌کند، موجب لینت مزاج می‌شود.
روش تهیه گرد ریشه بلّادون: ریشه بلّادون را گرفته قطعه‌قطعه کرده در گرم‌خانه بخشکانند و نرم کوبیده از الک داروسازی نمره 140 ردّ کنند. از این گرد هم به مقدار 5 تا 10 میلی‌گرم بسته به سن و نیرومندی شخص مصرف می‌شود که مخدّر و ضد تشنج است.
روش تهیه عصاره الکلی ریشه بلّادون: گرد کوبیده ریشه بلّادون 1 واحد، الکل 60 درجه 6 واحد و آب مقطر به مقدار کافی. ریشه را در نصف الکل به مدت 6 ساعت بخیسانند و با فشار صاف کنند و نصف دیگر الکل را روی تفاله ریخته 6 ساعت بگذارند بماند و صاف کنند و این دو صاف‌شده را باهم مخلوط نموده و از طریق تقطیر، الکل آن را بگیرند و در حمام ماریه در حد غلظت شربت رقیقی، آن را قوام آورند و آن را با 4 برابر وزنش آب مقطر سرد مخلوط و صاف کنند و این صاف را مجددا در حمام ماریه قوام آورند.
روش تهیه شربت بلّادون: تنطور بلّادون 75 گرم، شربت ساده 925 گرم و مطابق معمول شربت سازند. مقدار خوراک از این شربت 20- 10 گرم است که در یک پوسیون مخلوط کرده بخورند.
روش تهیه تنطور بلّادون: برگ بلّادون یک واحد، الکل 60 درجه 5 واحد، برگ را نیم‌کوب کرده و مدت 10 روز در الکل بخیسانند و با فشار صاف کنند.
گیاه دیگری از خانواده‌Solanaceae در ایران می‌روید که برگهای آن
ص: 60
شبیه تاتوره است. نام علمی آن:Nicanda physaloides Gaertn . و مترادف آن‌Atropa physaloides L . وPhysalis daturaefolia Lam . می‌باشد. گیاهی است علفی، یکساله به بلندی 3/ 1- 5/ 0 متر. ساقه آن صاف، بی‌کرک، برگهای آن متناوب با دمبرگ، دندانه‌دار یا با بریدگی‌های کم‌عمق است. گلهای آن منفرد و به رنگ آبی است.
این گیاه در مناطق مختلف پرو می‌روید. در ایران نیز در سواحل دریای خزر و بندر گز دیده می‌شود.
از نظر ترکیبات شیمیایی از عصاره الکلی گیاه تازه در حدود 65/ 0 درصد یک ماده تلخ به نام نیکاندرین استخراج می‌شود. از نظر خواص مدّر است و از جوشانده گیاه برای کشتن شپش استفاده می‌شود.
ص: 61

چوب چینی

اشاره

به فارسی و در کتب طب سنتی انواع آن را با نامهای «چوب چینی» و «عشبه» و «عشبه مغربیه» و «عشبة النار» و «عشبه چینی» نام می‌برند. در بازار دارویی با نامهای «چوب چینی» و «ریشه چینی» و «ریشه سالسپاری» معروف می‌باشد. ریزوم قسمت زیرزمینی گیاهانی است که انواع گیاه را به فرانسوی‌Smilax وSalsepareille و گونه چینی آن راSquine یاEsquine و به انگلیسی‌Sarsaparilla و ریشه یا ساقه زیرزمینی آنها را که معمولا در طب سنتی مصرف داردChina root می‌نامند. این گیاهان همه از خانواده‌Liliaceae و دارای گونه‌های متنوع و مختلفی هستند که از نظر خواص دارویی تقریبا با اختلافات کمی همه باهم شبیه می‌باشند. نام علمی معروف‌ترین آنها بشرح زیر می‌باشد:
1.Smilax glabra Roxb . که به هندی نیز آن را چوب چینی برّی می‌نامند و در چین و هندوستان می‌روید.
2.Smilax china L . که به هندی نیز آن را چوب چینی می‌نامند و در ژاپن و چین و کوشین‌شین می‌روید.
این‌گونه را سابقاHeterosmilax japonica Kunth نیز می‌نامیده‌اند.
3.Smilax pseudochina Thunb . که در کوهستانهای چین می‌روید.
4.Smilax Ovlifolia Roxb . که از نظر خواص کاملا شبیه‌S .Zeylanica می‌باشد.
ص: 62
5.Smilax Zeylanica L .sensu lat . که به هندی جنگلی عشبه گفته می‌شود و در سرتاسر هند می‌روید.
6.Smilax lanceaefolia Roxb . که در بازار دارویی هند «چوب چینی هندی» گفته می‌شود و در هندوستان می‌روید.
7.Smilax officinalis B .K . که در مکزیک و مناطق امریکای مرکزی می‌روید.
8.Smilax aspera L . که در سرتاسر هند می‌روید.
9.Smilax prolifera Roxb . که در قسمتهای حارّه هیمالیای غربی و بیهار و نپال می‌روید.
10.S .excelsa L . که در ایران می‌روید و شرح آن به‌طور مختصر در آخر این بخش خواهد آمد.
ضمنا گونه‌S .china که ساقه زیرزمینی آن در درمان سیفیلیس و ناراحتی‌های پوستی اثر خاصی داشته در بعضی مدارک فنی‌S .syphilitica نیز نامبرده شده است. و چندین گونه دیگر که به علت مشابهت خواص دارویی آنها با گونه‌های یادشده از ذکر آنها خودداری می‌شود. گیاهان یادشده که از ساقه زیرزمینی آنها چوب چینی تهیه می‌شود معمولا چندساله، دو پایه، اغلب بالارونده و خاردار هستند. برگهای آنها سبز بیضی مایل به دایره با دم‌برگ مشخص است. گلهای آنها خوش‌بو، تعدادی قرمزرنگ و تعدادی از آنها دارای گلهای سفید کوچک مانند یاسمین سفید و تعدادی نیز دارای گل زردرنگ مانند یاسمین زرد هستند. در طب سنتی از نظر خواص فیزیکی و ظاهری، ساقه زیرزمینی انواع گونه‌های یادشده را با دو نام مشخص نام می‌برند که نام و مشخصات آنها به شرح زیر است:
1. ریشه عشبه: ریشه‌ای است دراز، ناهموار، گره‌دار، رنگ آن خاکستری تا قهوه‌ای و یا سیاه است. به شکل استوانه در ابعاد مداد و قابل انعطاف که در سطح و در پوست آن شیارها و چروکهایی دیده می‌شود. مغز آن سفید می‌باشد. گیاه آن را در کتب طب سنتی با نام «ظیّان» ذکر می‌کنند معمولا با تمشک می‌روید و اغلب به تمشک می‌پیچد. شلیمر نام عشبه راSmilax salsaparilla ذکر می‌کند.
2. چوب چینی یا ریشه چینی: ساقه زیرزمینی است که ریشک‌ها به آن متصل است. رنگ آن سرخ و شکل آن کمی متورم شبیه گلابی به حجم یک مشت، سنگین و گره‌دار و طعم آن کمی شیرین است. طول قطعاتی از آنکه در بازار عرضه می‌شود در حدود 20- 15 سانتی‌متر است. گیاه آن تا ارتفاع 3- 2 متر می‌رسد و اگر قیم
ص: 63
نگذارند، روی زمین گسترده می‌شود. شاخه‌های آن پر و سخت و شبیه شاخه‌های یاس است.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در ریشه و ساقه گونه‌S .aspera وجود هتروزید پاریلین 95] و مقدار زیادی‌K NO 3 و مقداری نشاسته و کمی رزین و اسانس گزارش شده است G .I .M .P[ .
در گزارش دیگری آمده است که در واریته‌ای از گونه فوق با نام علمی‌S .aspera var mauritanica مقدار قابل ملاحظه‌ای انواع استروئید[96] وجود دارد. به علاوه در گیاه مواد سارساپوژنین 97] و تیوژنین 98] مشخص شده است S .G .I .M .P[ .
در گزارش بررسی‌های دیگری آمده است که در ساقه زیرزمینی عشبه سه گلوکوساپونین 99] به نامهای پاریلین و اسمیلاساپونین 100] و سارساپونین وجود دارد.
معمولا در ساقه زیرزمینی انواع چوب چینی و عشبه تانن وجود دارد ولی استثنائا در گونه‌S .ezcelsa که در ایران می‌روید و در گونه‌S .prolifera که در مناطق حارّه هند و نپال می‌روید، مقداری تانن مشخص شده است.

خواص- کاربرد

از نظر نوع و نام گیاه یا گیاهانی که ریشه معروف چینی یا چوب چینی یا عشبه را تولید می‌کنند، مدتها ابهام وجود داشت تا اینکه آقای دکترS .Y .Hu مطالعات خاصی را در این مورد آغاز کرد. بررسی‌های هو نشان داده است که گونه‌S .glabra مشخص‌ترین گونه‌ای است که ساقه زیرزمینی آن به نام چوب چینی در طب سنتی مصرف دارد و سابقا این‌گونه با نامهای‌S .china وS .chinensis ،S .pseudochina وHeterosmilax japonica نیز نامیده شده است. قبل از مطالعات هو استنباط
ص: 64
شاخه چوب چینی
دانشمندان این بود که گونه‌S .china مولد ساقه زیرزمینی دارویی مفید چوب چینی بوده است.
مطالعات دکترHu همچنین نشان داد که ساقه زیرزمینی گونه‌S .glabra به شکل غده‌های متورم نامنظمی است که از طریق دسته‌های الیاف گیاهی به هم متصل می‌باشند و داروسازان چینی معتقد بودند که خیلی شبیه سیب‌زمینی شیرین است. از طرف دیگر ساقه زیرزمینی گونه‌S .china چوبی است که ریشکهای زیادی به آن متصل می‌باشد.
در چین، چوب چینی ساقه زیرزمینی‌S .china به عنوان تریاق و ضد سم در موارد مسمومیتهای ترکیبات جیوه کاربرد دارد [ایشی دویا]. و به علاوه برای معالجه نقرس، خنازیر و بیماری یاز که آن را فرامبزیا[101] و زیادی ترشح خون در
ص: 65
عادت ماهیانه 102] نافع است. ساقه‌های زیرزمینی متورم آن به شبه جزیره مالایا وارد می‌شود و برای معالجه بیماری‌های آمیزشی کاربرد دارد [برکیل . در چین از قسمت زیرزمینی گیاه گونه‌S .nipponica برای معالجه درد پشت و درد مفاصل تجویز می‌شود و معمولا جانشینی برای گیاه پای گرگ‌Lycopodium clavatum می‌باشد.
[چونگ یائوچی .
توضیح: شرح گیاه پای گرگ به تفصیل در سایر مجلدات این کتاب آمده است.
در فیلیپین از ساقه زیرزمینی انواع گونه‌های‌Smilax با نام چوب چینی به عنوان داروی تصفیه خون و ضد سیفیلیس و برای معالجه روماتیسم تجویز می‌شود [گررو].
به علاوه داروی مفیدی برای معالجه بی‌نظمی در عادت ماهیانه است [سولیت .
مطالعات و آزمایشهایی که انجام شده، نشان داده است که چوب چینی به‌طور کلی، مربوط به هر نوعی از گونه‌های یادشده باشد برای کاهش مقدار اوره خون اثر مفید دارد ولی البته ریشه بعضی از گونه‌ها دارای اثر بیشتری از گونه‌های دیگر می‌باشد [ارنست .
از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی ایران ساقه زیرزمینی و یا ریشه انواع عشبه خیلی گرم و خیلی خشک است ولی ریشه چوب چینی یا ریشه چینی اگر تازه باشد، کمی گرم و تر و اگر کهنه باشد گرم و تر تا کمی خشک است. و به‌هرحال گرمی و خشکی آن کمتر از ساقه زیرزمینی عشبه‌ها می‌باشد و طبق تجربه، نیروی دارویی چوب چینی تا 20 سال کهنه شدن نیز باقی می‌ماند. از نظر خواص معتقدند که گیاه عشبه رقیق‌کننده و تصفیه‌کننده خون و معرّق و مدّر و برای اکثر بیماری‌های سرد نافع است. مزمزه آن با سرکه انگور برای درد دندان سرد و خوردن دم‌کرده آن خواصی نظیر خواص چوب چینی دارد. اگر 15 گرم از خرده‌های ریشه عشبه مغربیه را در 450 گرم آب جوش بجوشانند تا به نصف برسد و با شکر بخورند برای فلج، سستی اعضا، تنگی نفس، سرفه کهنه، درد مفاصل، نقرس، سیاتیک، ورمها و جذام و بیماری آتشک یا سیفیلیس یا شانکر خفیف نافع است. اگر تا یک هفته هر روز 5 گرم گرد گیاه عشبه با نبات خورده شود برای درد مفاصل مزمن و ضماد آن با گلاب برای فلج و تسکین دردهای مفاصل و سیاتیک و تحلیل ورمها مفید است. شیاف آن مدّر است و جنین را ساقط می‌کند. مقدار خوراک شاخه و برگ آن از 10- 5 گرم و به جای آن
ص: 66
می‌توان از چوب چینی استفاده کرد. عشبه مضر گرم‌مزاجان و جوانان است و در فصل گرما و برای بیماری‌های گرم نظیر تبهای گرم و صفراوی و خونی، سرخک، آبله و امثالهم نباید مصرف شود. ضماد ریشه آن برای زخمها و جراحات بد نافع است. چون ریشه عشبه خیلی گرم است، پوست را می‌سوزاند و زخم می‌کند و ضماد آن را نباید زیاد روی پوست گذاشت. خوردن 2 گرم ریشه آن مسهل قوی بلغم و سودا است و با آب گل پنیرک قی‌آور است. اسراف در خوردن آن زاید بر حد مجاز خطرناک است.
مثلا خوردن 5 گرم آن آن‌قدر قی و دل‌پیچه می‌آورد که ممکن است منجر به هلاکت شود، در این قبیل موارد باید روغن بادام شیرین خورد. به‌هرحال چون ریشه عشبه بسیار گرم است خوردن آن برای گرم‌مزاجان توصیه نمی‌شود.
2. چوب چینی: بازکننده گرفتگی‌ها و انسداد عروق و محلّل و معرّق و رقیق‌کننده و تصفیه‌کننده خون و خواب‌آور است و خیلی به سرعت به دورترین نقاط اعضای بدن و عروق باریک مویین نفوذ می‌کند. مقوی معده و مقوی نیروی جنسی و مدّر بول و قاعده‌آور است و رطوبتها را خشک می‌کند. برای سردردهای مزمن، فلج، رعشه، تشنج امتلائی و حواس‌پرتی، چرت زدن، اقسام مالیخولیا، جنون، مانیا، امراض سوداوی و خونی مانند جذام و سیفیلیس یا شانکر ملایم و زخمها و جراحات بد، جوش، کورک، جرب، زخمهای کلیه، مثانه، بیماری‌های رکتوم، بواسیر، نواسیر، اسهال بواسیری، بیماری‌های رحم، استسقا لحمی 103]، بیماری سؤالقنیه، یرقان سیاه، سل، ورمهای سفت سوداوی، تبهای سوداوی، انواع سرطان، درد مفاصل، درد لگن خاصره، سیاتیک، نقرس، ریزش مو و ترک اعتیاد به افیون، رفع سمّیت اخلاط فاسد شده سوخته و اعاده نیروی جنسی اشخاص مأیوس و روشن کردن رنگ چهره مفید است.
«بیماری سوء القنیه یا کاشکسیا[104] بیماری است که علامت آن اختلال در سلامتی و بدی اشتها و لاغر بودن است. معمولا با اغلب بیماری‌های مزمن نظیر ذات الریه سلی پیشرفته دیده می‌شود.»
چوب چینی برای گرم‌مزاجان مضّر است و پس از خوردن آن باید از خوردن ترشی و نمک و آب سرد و میوه‌های ترش و چیزهای نفخ‌آور مانند حبوبات و
ص: 67
بقولات پرهیز شود و همچنین از فعالیتهای زیاد بدنی و جنسی و قرار گرفتن در معرض هوای سرد باید اجتناب شود.
برای تهیه دم‌کرده چوب چینی ابتدا چوب را رنده و خرد کرده 50- 20 گرم آن را در 1000 گرم آب جوش مدت سه ساعت دم کرده، می‌گذارند سرد شود و با انحراف ظرف قسمت صاف روی آن را برداشته مصرف می‌کنند، از این دم‌کرده در چین به عنوان ضد مالاریا، در موارد سرماخوردگی، ترشح مفرط عادت ماهیانه، دفع سنگ و در موارد دوران نقاهت خورده می‌شود.
در هندوستان از چوب چینی که ریشه یا ساقه زیرزمینی گونه‌S .china می‌باشد در موارد روماتیسمهای مزمن و برای معالجه سیفیلیس و بیماری‌های جلدی می‌خورند.
آن را سازنده و معرّق و برای افزایش نیروی جنسی مفید می‌دانند. و از عصاره ریشه تازه چوب چینی هندی گونه‌S .lanceaefolia برای معالجه روماتیسم استفاده می‌کنند و تفاله آن را پس از گرفتن عصاره به صورت ضماد روی عضوی که درد می‌کند، می‌اندازند.
ریشه گونه‌S .prolifera را گرفته آسیا کرده و کاملا خرد می‌نمایند و با ملاس یا شیر بریده‌شده گاو و آب مخلوط کرده و برای معالجه مدفوع آلوده به خون در موارد اسهال خونی می‌خورند و همچنین در مواردی که ادرار تیره و قرمزرنگ می‌شود، بسیار مفید است.
چوب چینی به اشکال دارویی مختلف، دم‌کرده، خیسانده، معجون و حلوا و حریره و پالوده مصرف می‌شود و در کتب طب سنتی توصیه‌هایی شده است که باید در جریان مصرف آن، مورد توجه و عمل قرار گیرد که در اینجا به‌طور مختصر قسمتی از آن توصیه‌ها در زیر شرح داده می‌شود:
شرایط استفاده از چوب چینی بسیار است از آن جمله مهمترین توصیه این است که 1. کسی که می‌خواهد از داروی چوب چینی استفاده کند اگر گرم‌مزاج است باید سنّش از 40 سال بیشتر باشد و اگر سردمزاج است از سی سال بیشتر باشد، به عبارت دیگر این دارو اصولا برای جوانان توصیه نمی‌شود. 2. اینکه تا علاج بیماری منحصر به استفاده از این دارو نباشد نباید از چوب چینی استفاده کرد، زیرا در عین حال که چوب چینی بسیار مفید است مضّاری نیز دارا می‌باشد و اندک ناپرهیزی در رژیم غذایی و مقدار مصرف ممکن است عوارض ناراحت‌کننده‌ای ایجاد نماید. 3. اینکه موقع مصرف باید در فصلی باشد که هوا معتدل و یا سرد باشد، بهترین فصل برای
ص: 68
استفاده از چوب چینی اواخر زمستان است یا اوایل پاییز. 4. اینکه در آغاز استفاده از چوب چینی حتی الامکان معده و بدن باید سبک و پاک باشد، خصوصا در مواردی که مربوط به معالجه سیفیلیس، جذام، جراحات و سایر امراض سوداوی و بلغمی و درد مفاصل است و پاک کردن و سبک کردن بدن از دو طریق کلی ممکن است صورت گیرد یا از طریق فصد و رگ زدن است و این در مواردی است که بیمار احساس کند خون زیاد و غلیظ و کثیف دارد و علامت آن قرمزی رنگ بشره و تورم عروق و سنگینی سر و زیادی خواب و نظایر آن است. در این قبیل موارد در صورتی که وضع عمومی بیمار طبق نظر پزشک مساعد با خونگیری باشد و عوارضی ایجاد نکند مقداری خون می‌گیرد و پس از آن شروع به خوردن چوب چینی می‌نمایند و پس از چند روز که آثارش در خون ظاهر شد، زیرا خون را صاف و رقیق می‌نماید، ممکن است اگر لازم باشد باز کمی خون بگیرند و بعد به خوردن دارو ادامه دهند، زیرا اصولا این دارو در اشخاص با خون غلیظ و کثیف خیلی کم‌اثر و یا بلااثر است، و گاهی ضرر نیز می‌رساند. در مورد پاک کردن معده ممکن است از مسهل و مدّر استفاده شود و این کار باید قبل از شروع خوردن دارو انجام شود. در دوران خوردن چوب چینی یک هفته قبل از شروع در دوران خوردن و چهل روز پس از اتمام دوره خوردن آن یعنی جمعا در دوره تقریبا 87 روز باید از خوردن ترشی‌ها و لبنیات، شیر و ماست و پنیر و بقولات و حبوبات که نفاخ هستند و میوه‌های تازه و خام و نفاخ و فعالیتهای جنسی و فعالیتهای زیاد و خسته‌کننده بدنی مانند دویدن و زیاد راه رفتن و بیداری زیاد و عصبانی شدن باید اجتناب شود. به علاوه در مواردی که خوردن چوب چینی برای مداوای سیفیلیس و جذام و سایر جراحات و زخمهای بد می‌باشد از یک هفته قبل از شروع خوردن دارو در دوران خوردن دارو باید به کلی از خوردن نمک اجتناب کرد و پس از اتمام دوره تا یک ماه بتدریج کم‌کم نمک خورده شود، زیرا نمک موجب غلظت خون و خشک کردن مواد در رطوبتهای بدن و انسداد و بستن منافذ است و اینها همه با داروی چوب چینی منافات دارد. 5. در دوران خوردن چوب چینی باید همیشه از مایعات نیم‌گرم استفاده نمود و از خوردن آب سرد و رفتن در سرما پرهیز کرد و همچنین باید کوشش کرد در دوران خوردن چوب چینی سوءهاضمه ایجاد نشود و غذا ترش نگردد و معده روبه‌راه باشد، زیرا این اختلالها در عمل داروی چینی اثر منفی می‌گذارد. بنابراین از بسیار خوردن طعام که موجب سنگینی و اختلال معده می‌شود باید خودداری شود.
ص: 69
ساده‌ترین صورت دارویی دم‌کرده آن است مشروط بر اینکه در حین دم کردن، درب ظرف طوری محکم مسدود شود که بخار آن خارج نشود. روش تهیه این است که مقداری در حدود 40 گرم روزانه از ذرات رنده‌شده چوب چینی را گرفته در آب یا عرقهای مناسبی می‌خیسانند و روز دیگر 8- 7 کیلوگرم آب خالص در آن ریخته و حرارت می‌دهند آن‌قدر که آب نصف شود، بعد آن را خنک کرده و نیم‌گرم با هر فنجان آن 25- 20 گرم نبات داخل کرده می‌نوشند. از این مایع در عرض شبانه‌روز بجای چای، آب یا قهوه و یا در طبخ سایر غذاها به جای آب به قدر خوراک شخص مریض می‌توان استفاده کرد و به این ترتیب تمام آن را در عرض 24 ساعت مصرف نمود و این کار باید 40- 21 روز تکرار شود.

ازملک

اشاره

از گونه‌های مختلف گیاه چوب چینی تا به حال فقط یک گونه از آن در ایران شناسایی شده است. این گیاه در شمال ایران می‌روید و اسامی محلی آن در لاهیجان و شهسوار «ازملک»، در آستارا «شنگیله»، در اطراف رشت «تمیس و کامپوره» و در سایر نقاط گیلان «کلکادانه»، در نور و کجور و آمل «سکلیم»، در بهشهر «لم»، در ساری «بلاش»، در چالوس «تلی»، در گرگانرود «کفله‌بور»، در درفک «بالیکا» و در دیلمان «شات‌دانه» می‌باشد. به فرانسوی‌Liseron epineux و به انگلیسی‌Green briar وChinaroot green briar وPrickly ivy گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Liliaceae نام علمی آن‌Smilax excelsa L . می‌باشد.

مشخصات

ازملک از پیچ‌های خاردار است در کلیه جنگلهای مخروبه ساحلی شمال تا میان‌بند وجود دارد. از درختان مجاور بالا می‌رود، برگهای آن پهن قلبی‌شکل یا قلوه‌ای، برّاق و دانه‌های آن سرخ‌رنگ است.
آثار دارویی این گیاه یا ریشه آن تا به حال مطالعه نشده ولی به‌هرحال در ریشه آن مقداری تانن یافت می‌شود.
انواع چوب چینی یا ریشه چینی را باید با نظر پزشک و در حد مجاز و خیلی با احتیاط مصرف کرد.
ص: 70

گیّاک

اشاره

به فارسی گیّاک و در کتب طب سنتی با نامهای «گیاک» و «کیاکو» و «خشب القدیسین» (به چوب آن که مصرف دارویی دارد» آورده شده است. به فرانسوی‌Gaiac وGaiac officinal و به انگلیسی‌Pockwood گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Zygophyllaceae نام علمی آن‌Guaiacum officinale L . و مترادف آن‌Guaiacum bijugum Stokes . می‌باشد.

مشخصات

درختچه‌ای است با شاخه‌های کمی متورم برگها متقابل مرکب از 3- 2 جفت برگچه، هر برگچه بی‌کرک تخم‌مرغی‌شکل به رنگ سبز روشن است. و گلهای آن آبی، میوه آن به شکل کپسول زرد مایل به قرمز دارای دو خانه که محتوی دانه‌های آن است.
این درخت بومی مناطق شمالی امریکای جنوبی، ونزوئلا، کلمبیا می‌باشد. چوب آن خیلی سخت و در نجاری زینتی مصرف دارد و ضمنا سابقا برای ساختن چرخهای آسیا و نظایر آن به کار می‌رفته است.

ترکیبات شیمیایی

در چوب درونی گیاه که مصرف دارویی دارد رزین مخصوصی یافت می‌شود که
ص: 71
از عصاره آن ماده گایاکول 105] با بوی شبیه کرئوزوت و ماده گایاسن 106] با بوی شبیه بادام تلخ گرفته می‌شود. بررسی دیگری نشان می‌دهد که در رزین گیاه مقدار زیادی اسید گایاکونیک 107] از نوع آلفا و بتا وجود دارد و همچنین مقداری اسید گایارتیک 108] و اسید گایاسینیک 109]، اسید گایاسیک 110] و یک ماده زردرنگ و وانیلین 111] یافت می‌شود.
از نظر مصرف دارویی بیشتر چوب آن در بازار عرضه می‌شود ولی از پوست و گاهی از ریشه آن نیز استفاده می‌شود. چوب آن به شکل قطعاتی بریده‌شده منظم فروخته می‌شود. پوست آن خاکستری و چوب آن سخت و صمغی و دارای طعمی تلخ است. مغز چوب با رنگ زرد مایل به سبز و دارای بلورهای درخشنده‌ای از اسید بنزوئیک است. گایاکول که ماده عامل رزین آن است و در کرئوزوت نیز وجود دارد ماده‌ای ت خیلی ضدعفونی‌کننده و برای بی‌حسی موضعی بسیار مؤثر است. در دامپزشکی مصرف زیاد دارد.

خواص- کاربرد

گیاک از گیاهانی است که جدیدا یعنی در دو سه قرن اخیر در لیست گیاهان دارویی مشرق‌زمین وارد شده زیرا در کتب سنتی که یکی دو قرن اخیر نوشته شده و منتشر شده است نام این گیاه نیز برده شده و در مورد خواص آن بحث شده است. شاید هم قبلا در کشورهای دنیای جدید مورد بحث و فحص حکما بوده است. از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی چوب گایاک گرم و خیلی خشک است و از نظر خواص ضدعفونی‌کننده، خنک‌کننده و برای اکثر بیماری‌های بلغمی، سوداوی و خونی نظیر فلج، سستی، دردهای مفاصل، سیاتیک، نقرس، جذام، اقسام سیفیلیس و زخمهای بد نافع است. در مورد سیفیلیس و زخمهای بد معتقدند چوب گیاک اثری قوی‌تر از چوب چینی و عشبه مغربیه دارد و لذا در هر مورد که در نظر بوده است از
ص: 72
گیاک دارویی
چوب چینی و عشبه برای معالجه سیفیلیس استفاده نمایند، خرده‌های چوب گیاک را با خرده‌های چوب چینی و عشبه مخلوط کرده و خیس‌کرده آن را مصرف می‌نموده‌اند.
روش تهیه این شربت این است که چوب گیاک را گرفته و با سوهان آن را کاملا ریز و خرد می‌نمایند و به صورت خاک ارّه درمی‌آورند و با چهار برابر وزن آن چوب چینی که آن را هم خرد کرده‌اند مخلوط کرده و مخلوط را در 5 برابر وزن هر دو چوب عرق تقطیری قند دو آتشه و سه آتشه می‌خیسانند و در ظرف چینی و یا شیشه‌ای ضخیمی ریخته و درب آن را خوب مسدود می‌نمایند که بخار از آن بیرون نرود و تا 40 روز در آفتاب می‌گذارند و مرتبا به هم می‌زنند پس از آن صاف کرده و در شیشه می‌ریزند. اگر خوب تهیه شده باشد، رنگ شربت حاصل سرخ یاقوتی شفاف می‌باشد و علامت خوبی آن این است که اگر قدری از آن را در فنجان ریخته و روی آب بریزند به رنگ شیر درمی‌آید. مقدار مصرف این شربت برای مزاجهای معتدل 40- 35 گرم
ص: 73
در روز، برای اشخاص قوی 70- 60 گرم در روز است و باید 50- 30 روز این مقدار دارو را مصرف کنند. معمولا پس از 20 روز آثار بهبودی ظاهر می‌شود.
ممکن است به جای عرق قند سایر عرقهای مناسب مانند عرق گاوزبان، عرق شاهتره، عرق بادرنجبویه به کار رود و خرده چوب در آن ریخته و خیسانده شود. در دوران خوردن این شربت بیمار باید رژیم غذای بی‌نمک داشته باشد، آب نیم‌گرم بخورد خلاصه کلیه پرهیزهایی که دستور آن در بخش چوب چینی داده شده مراعات کند.
به علت گرم و خشک بودن گیاک در دوران مصرف آن عوارضی نظیر خشکی دهان، کم شدن اشتها بروز می‌نماید. مصرف زاید بر حد مجاز آن عوارض و ناراحتی‌هایی در جهاز هاضمه و معده و روده ایجاد می‌کند لذا باید مصرف آن زیر نظر پزشک و در حد مجاز باشد.
شربت ضد روماتیسم گیاک: رنده‌کرده چوب گیاک 3 واحد، قند 10 واحد، آب مقطر به مقدار کافی. چوب را در 30 واحد آب بجوشانند و صاف کنند و تفاله آن را در 30 واحد دیگر آب جوشانده و صاف کنند و دو صاف‌شده را مخلوط کرده تبخیر نمایند. تا 6 واحد بماند. بعد قند را افزوده و تبخیر کنند تا قوام آید و این شربت معرق و ضد روماتیسم است و مقدار خوراک آن 50- 30 گرم است.
جوشانده گیاک: 50 گرم چوب گیاک رنده‌شده را به مدت یک ساعت در مقداری آب بجوشانند که پس از صاف کردن 1000 گرم شود و بگذارند ته‌نشین شود و صاف روی آن را بردارند و فنجان فنجان مصرف کنند. اگر 10 گرم گرد مغز ریشه شیرین‌بیان به آن اضافه کنند اثر بهتری دارد و محرک و معرّق است.
جوشانده معرّق ضد روماتیسم گیاک: 40 گرم چوب رنده‌شده گیاک را در 1500 گرم آب بجوشانند تا نصف شود و صاف‌شده آن را 6 قسمت نمایند و روزی 3 قسمت صبح و ظهر و شب میل کنند. برای رفع نقرس و روماتیسم مفید است.
عصاره گیاک: چوب گیاک رنده‌کرده 1 واحد، آب مقطر 18 واحد. ابتدا چوب رنده‌شده را در 9 واحد آب مدت یک ساعت بجوشانند و صاف کنند و تفاله را در 9 واحد دیگر آب مدت یک ساعت بجوشانند و 12 ساعت بگذارند بماند و صاف روی آن را برداشته با صاف‌شده اولی مخلوط نمایند و تبخیر کنند تا به غلظت عصاره نرم درآید و بعد 8/ 1 واحد الکل 80 درجه به آن افزوده و خوب مخلوط نمایند و مجددا به قوام عصاره تبخیر نمایند و حفظ کنند. مقدار خوراک این عصاره که معرّق و ضد روماتیسم است 10- 1 گرم به‌طور حب می‌باشد.
ص: 74
الکسیر ضد روماتیسم و نقرس: مرّمکی 3 واحد، رزین گیاک 4 واحد، صبر زرد 4 واحد و الکل 52 درجه 300 واحد. و هریک از مواد را جداگانه در 100 واحد الکل حل کنند و محلولها را مخلوط نموده با کاغذ صاف کنند برای رفع روماتیسم و نقرس هر روز صبح 30- 10 گرم از این الکسیر خورده شود. این الکسیر چون صبر زرد دارد به عنوان مسهل هم اثر خواهد داشت.
ص: 75

فلفل آبی

اشاره

در کتب طب سنتی با نام «فلفل الماء» ذکر شده است. صاحب اختیارات بدیعی فلفل الماء و زنجبیل الکلاب را نامهای مختلف یک گیاه می‌داند ولی در سایر کتب و منابع از جمله در مخزن الادویه آنها را متفاوت می‌دانند و تحت دو عنوان مربوط به دو گیاه مختلف آورده‌اند. به فرانسوی‌Renouee وRenouee poivre d'eau و به انگلیسی‌Waterpepper وSmartweed گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Polygonaceae نام علمی آن‌Polygonum hydropiper L . و مترادفهای آن‌Polygonum acre Lam . وPolygonum glandulosum Poir . می‌باشد.

مشخصات

فلفل آبی گیاهی است یکساله، علفی بلندی آن 100- 50 سانتی‌متر و همان‌طور که از نام آن برمی‌آید در نقاط مرطوب و کنار آبهای راکد و غیر جاری می‌روید. ساقه آن پرگره و در محل اتصال دمبرگ و ساقه گره‌هایی با زوایدی دیده می‌شود. برگهای آن سبز باریک کمی دراز شبیه برگ بید بیضی که از دو طرف باریک است، گلهای آن به رنگ سفید کثیف یا قرمز است. میوه آن ریز کوچک به شکل خوشه به رنگ سبز مات که سطح خارجی آن را نقاط ریز می‌پوشاند، برگهای آن و همچنین دانه‌های آن دارای طعمی تند شبیه فلفل است ولی اسانس آن شبیه عطر فلفل نیست.
این گیاه در مناطق مختلف اروپا و آسیا و شمال افریقا و امریکای شمالی به‌طور
ص: 76
خودرو می‌روید. در ایران در مناطق شمال ایران در اطراف رشت و در بندر گز و همچنین در مناطق جنوب غرب ایران در شوش به‌طور وحشی و فراوان دیده می‌شود.
صاحب فلورا ایرانیکا معتقد است که گونه فرعی از این گیاه در ایران وجود دارد.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در برگهای آن اسانس روغنی فرّار و اوکسی‌متیل آنتراکینون 112] و همچنین چند اسید از جمله پولی‌گونیک اسید[113] که خاصیت تحریک کردن دارد، مشخص شده است. و ضمنا یک گلیکوزید[114] که خاصیت انعقاد خون را افزایش می‌دهد، در گیاه وجود دارد. به همین علت از این گیاه برای بند آوردن خون استفاده می‌شود. به علاوه در گیاه یک روغن اتری دارای پولیگونوم 115] وجود دارد که فشار خون را کاهش می‌دهد]G .I .M .P[ .
بررسی‌های جدید دیگری نشان می‌دهد که در گیاه مواد فلاونول 116]، فلاون گلوکوزید وجود دارد و به علاوه گلی‌کوزید[117]D و کوئرسیترین 118] و گلی‌کوزید[119]E از آن جدا شده است. مقدار گلوکوزید فلاونول در گیاه مرتبا تا آغاز رسیدن میوه رو به افزایش می‌گذارد و پس از آن کاهش می‌یابد. حد اکثر مقدار این گلوکوزید در برگ گیاه در حدود 9 درصد می‌باشد. ضمنا یک ماده سسکی‌ترپن دی‌آلدئید[120] جدید و همچنین پولی‌گودیال 121] در گیاه مشخص شده است S .G .I .M .P[ .

خواص- کاربرد

گیاه فلفل آبی از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است و
ص: 77
برگ آن دارای طعم دبش و تند و میوه آن نیز تند است. در برخی مناطق از آن به جای فلفل استفاده می‌شود و یا آن را خشک کرده ساییده با روغن زیتون مخلوط می‌نمایند و به جای سوس تند با غذا مصرف می‌کنند. این سوس ضمن تندی برای هضم غذا نیز کمک می‌کند. برگ و میوه آن گرم‌کننده معده و کبد و محرّک و مدّر و قاعده‌آور است و در مواردی که قطع قاعدگی علت خاصی نظیر آبستنی یا یائسگی نداشته باشد برای رفع آن از برگهای این گیاه می‌خورند، ضمنا برای سایر عوارض رحمی نیز مفید است. از عصاره این گیاه با توجه به ماده عامل خاصی که دارد برای بند آوردن خون و قطع اخلاط خونی و خونریزی‌های معده و خونریزی از بواسیر و خونریزی‌های رحمی استفاده می‌شود در این موارد مصرف 40- 30 قطره عصاره آن در روز بسیار مفید است.
ریشه گیاه تلخ و ضمنا مقوی است و ضماد برگ آن برای تحلیل ورمهای بلغمی و سفت و تحلیل خون‌مردگی و ورم زیر چشم مفید است. ضماد آن را در موارد زخمهای باز نباید استعمال نمود زیرا پوست را تحریک می‌کند. مقدار خوراک از گرد برگ و میوه آن 4- 1 گرم است و تا 8 گرم نیز تجویز کرده‌اند. برای دم‌کرده آن تا 15 گرم در یک لیتر آب جوش استفاده می‌شود. این گیاه برای ماهی مسموم‌کننده است.
در هندوستان از این گیاه و از برگهایش به عنوان محرّک، مدّر، قاعده‌آور و برای رفع ناراحتی‌های رحم به کار می‌برند. ریشه آن محرک و تونیک تلخ است. در چین از دانه گیاه و برگها و ساقه‌های سبز آن به عنوان محرّک، مدّر و بادشکن استفاده می‌شود [استوارت . در هند و چین برگهای گیاه به عنوان ملیّن و ضد انگل معده و کرم‌کش تجویز می‌شود [پتلو و فوکود]. گونه‌های دیگری از گیاه فلفل آبی نیز از نظر دارویی مورد توجه هستند که به ذکر چند گونه آن که در ایران می‌رویند به‌طور مختصر می‌پردازیم:
1. گونه فلفل آبی به نام علمی‌Polygonum persicaria L . و مترادف آن‌P .Blumei Meisn .. این‌گونه به فرانسوی‌Renouee persicaire وPied rouge و به انگلیسی‌Lady's thumb . گفته می‌شود.
گیاهی است یکساله و مانند فلفل آبی در کنار استخرها و نقاط مرطوب و کنار گودالهای مرطوب به‌طور خودرو می‌روید. گیاه آن شبیه فلفل آبی است ولی کوتاه‌تر از آن می‌شود. ارتفاع آن کمتر از 70 سانتی‌متر است. برگهای آن شبیه برگ هلو و گلهای آن به رنگ قرمز و سفید کثیف می‌باشند.
ص: 78
خواص آن خیلی شبیه فلفل آبی است و در بند آوردن خونروی‌ها مؤثر است ضمنا برای نقرس و روماتیسم نیز تجویز می‌شود. در خاور دور از برگها و ساقه‌های جوان آن به عنوان ضد کرم و انگل شکم استفاده می‌شود. در هند و چین از ریشه این گیاه نیز به عنوان نرم‌کننده سینه استفاده می‌کنند. در هندوستان برای خرد کردن سنگ داخل اعضای بدن کاربرد دارد. در اروپا به عنوان قابض و برای التیام زخم و خرد کردن سنگ تجویز می‌شود. این گیاه در اروپا و در هندوستان و در کشمیر و در ایران در اغلب مناطق از جمله در اطراف تهران، در کرج، ری و در مناطق شمال ایران در گیلان، لاهیجان، رودبار و در آذربایجان و در اراک و ملایر و شوش و بلوچستان به طور خودرو می‌روید.
2. گونه‌Polygonum amphibium L .. به فرانسوی‌Renouee amphibie و به انگلیسی‌Knot weed گفته می‌شود.
گیاهی است پایا و چندساله، در آبهای راکد و محلهای خیلی مرطوب می‌روید.
بلندی ساقه آن مانند فلفل آبی است. گلهای آن کوچک و قرمز و کمی معطّر و برگهای آن تقریبا شبیه برگهای فلفل آبی. از دانه‌ها و میوه این گیاه در هند و چین به عنوان قی‌آور و ضد کرم استفاده می‌شود [پروت و هریر]. ریشه این گیاه نیز به عنوان التیام‌دهنده زخم و قابض و مدّر و دافع سنگ کلیه تجویز می‌شود.
این گیاه در اروپا بخصوص در فرانسه و در ایران در لرستان و ازنا و جنوب غربی اراک در ارتفاعات 1800 متری به‌طور خودرو می‌روید.
3. گونه‌Pohygonum lapathifolium L . و مترادفهای آن‌P .nodosum Pers . وP .obtusatum Steud . می‌باشد. به فرانسوی‌Renouee feuilles de patience و به انگلیسی‌Willow weed گفته می‌شود. از نظر بلندی گیاه و رنگ گل و محل رویش در ایران نظیر گونه‌های قبلی است ولی از نظر ابعاد برگها متفاوت است و برگهای آن بیضی کمی دراز و پوشیده از مو که از دو طرف باریک می‌شود. خواص آن مشابه گونه‌های قبلی است. این گیاه در مناطق مختلف اروپا و در فرانسه می‌روید.
در ایران نیز در اغلب مناطق در نواحی غرب ایران در اراک، کوه چهار خاتون، و در آذربایجان در قره‌داغ و حسن بیگلو انتشار دارد. صاحب فلورا ایرانیکا معتقد است که گونه فرعی از این‌گونه در ایران می‌باشد.
4. گونه‌Polygonum minus Huds . گیاهی است یکساله با ساقه‌های خوابیده و نازک و پرانشعاب که پوست آنها پوشیده از کرک است. برگها نیزه‌ای، خطی. گلهای آن
ص: 79
ارغوانی است.
این گیاه در شمال ایران در آستارا دیده می‌شود. در هندوستان نیز در قسمت گرم آن شبه قاره می‌روید. از نظر خواص در شبه جزیره مالایا از جوشانده برگهای این گیاه در موارد سوءهاضمه و برای کمک به هضم غذا استفاده می‌کنند. همچنین پس از وضع حمل به زائو می‌دهند.
5.Polygonum barbatum L .. گیاهی است یکساله با شاخه‌های صاف و بدون کرک. برگهای آن نیزه‌ای و خطی، سطح برگ بدون کرک و در امتداد رگبرگ در پشت برگ و در کنار برگ دارای مو می‌باشد.
این گیاه در ایران در بلوچستان در ناحیه گاشت دیده می‌شود و در هندوستان نیز در مناطق گرم هند انتشار دارد. از نظر خواص از دانه‌های آن در هندوستان برای رفع درد قولنج در روده و شکم استفاده می‌شود. و ریشه آن را به عنوان قابض و خنک‌کننده مصرف می‌کنند.
از گونه‌های مختلف فلفل آبی باید در حد مجاز و با نظر کارشناس گیاه‌درمانی و پزشک استفاده نمود.
ص: 80