اقحوان متعفن
اشاره
در کتب طب سنتی با نامهای «اقحوان منتن» و «اقحوان» نامبرده شده است. به فرانسویCamomille puante وMaroute و به انگلیسیFetide chamomile وMay weed گفته میشود. گیاهی است از خانوادهCompositae تیره فرعیRadiae نام علمی آنAnthemis cotula L . و مترادفهای آنAnthemis foetida Lam . وChamaemelum cotula All . میباشد.
مشخصات
گیاهی است یکساله، کوچک و از نظر شکل خارجی شبیه سایر بابونهها. گلهای آن مجتمع در یک طبق و به صورت منفرد در انتهای شاخههای گلدهنده ظاهر میشود. اطراف طبق گلهای سفید و در دایره وسط آن گلهای زرد قرار دارند. برگهای آن پوشیده از کرک دارای بریدگی زیاد ولی نه بشدت بریدگی سایر بابونهها و ساقه آن بیکرک است. فرق عمده آن با سایر بابونهها و اقحوانها بوی بسیار نامطبوعی است که پس از دست کشیدن روی گیاه از تمام اندام گیاه برمیخیزد و به همین جهت سرشاخههای گلدار و برگهای خشکشده آن اثر ضد حشرهای دارد.
این گیاه معمولا در کنار جادهها و در گودالهای منطقه وسیعی از اروپا و شمال، افریقا، آسیا و امریکای شمالی انتشار دارد در ایران در بلوچستان و در مناطق مرزی ایران و عراق بهطور خودرو دیده میشود.
ص: 125
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در این گیاه اسانس روغنی فرّار با بوی نامطبوع وجود دارد.
خواص- کاربرد
از نظر کاربرد دارویی خیلی شبیه بابونه رومی است و معمولا گلها و برگهای خشک آن، مقوی، ضدعفونیکننده و قاعدهآور و قیآور است و در رفع سردردهای شدید مؤثر است. گیاه و گل آن تلخ و سوزاننده است و ممکن است در پوستهای لطیف تاول ایجاد کند.
به علت بوی نامطبوعی که دارد، حشرات از آن گریزانند. لذا کسانی که کندوی عسل دارند برای نزدیک شدن به کندو دستان خود را به گرد گلهای خشک گیاه آلوده میکنند. برگها و گلهای خشک برای حشرهکشی بخصوص برای دفع شته مؤثر است.
ص: 126
بابونه زرد
اشاره
در کتب طب سنتی با نامهای «بابونه اصفر» و «عین الثور» نامبرده شده است. به فرانسویCamomille jaune وCamomille des teinturiers وOeil de boeuf و به انگلیسیCamomile وYellow ox eye وDyer's Camomile گفته میشود.
گیاهی است از خانوادهCompositae تیره فرعیRadiae نام علمی آنAnthemis tinctoria L . وCota tinctoria J .Gay . وAnthemis maritima Salisb .Sm . میباشد.
مشخصات
گیاهی است 2 ساله یا چندساله از نظر شکل خارجی تا حدود زیادی شبیه سایر بابونهها و اختلاف محسوسی که موجب تشخیص آن از دیگر بابونهها میشود این است که گلهای اطراف طبق و گلهای دایره وسط طبق هر دو زرد هستند. در صورتی که در سایر بابونهها گلهای اطراف سفید بودند. در گلهای آن یک ماده زردرنگی قابل استخراج وجود دارد که در رنگرزی استفاده میشود. گلها در اواخر بهار و تابستان ظاهر میشوند. میوه آن کوچک به رنگ سفید با 5 خط طولی و در آن یک ماده روغنی تلخ قابل استخراج وجود دارد.
این گیاه در اراضی سنگلاخی و آفتابی و آهکی مناطق مختلف اروپا و آسیا و در ایران وجود دارد. در ایران در مناطق شمال ایران و اطراف تهران و گچسر و مناطق
ص: 127
خشک گلپایگان و مرند و اشنویه و در تپههای میبد در آذربایجان و در آذربایجان غربی بهطور خودرو میروید. از نظر ترکیبات شیمیایی در گلهای آن علاوه بر کاروتن و گزانتوفیل دارای یک ماده رنگی زرد قابل استخراج است.
خواص- کاربرد
دانه یا تخم بابونه زرد روغن تلخی دارد که دارای خاصیت مسهلی است. دمکرده گلهای گیاه اشتهاآور است و از جوشانده گل آن برای شستن زخمها و التیام آنها استفاده میشود.
ص: 128
عاقرقرحا
اشاره
گیاهی است که به فارسی در ایران و در کتب طب سنتی «عاقرقرحا» و «تاغندست» مینامند. به فرانسویPyrether وPyrethre d'Afrique وSalivaire وComomile grandes fleurs و به انگلیسیPellitory of Spain (ریشه گیاه) وPellitory گفته میشود. گیاهی است از خانوادهCompositae تیره فرعیRadiae نام علمی آن:Anacyclus pyrethrum DC . و مترادف آنAnthemis pyrethrum L . است. این گیاه را به هندی آکاراکارا مینامند.
توضیح: گیاه دیگری را که از نظر خواص ریشه آن شبیه عاقرقرحا میباشد دیوسکوریدس مورد توجه قرار داده است. این گیاه که برگهای آن شبیه عاقرقرحا و مانند شبت است، به یونانی در یادداشتهای دیوسکوریدس «فوریون» نامبرده شده که به معنای عاقرقرحا میباشد. نام این گیاه در کتب تحقیقی معتبر «عود القریح» ذکر شده است. در سوریه میروید و نام دیگر آن که در کتب طب سنتی آمده «اصل طرخون جبلی» است. تشابه خواص بیخ این گیاه با عاقرقرحا موجب شده است که در عدهای از مدارک گیاه عاقرقرحا با نام «اصل طرخون جبلی» نیز آوردهاند، در صورتی که اصل طرخون جبلی ریشه گیاه دیگری است به نام عود القریح.
مشخصات
عاقرقرحا گیاهی است علفی، چندساله، خیلی کوتاه، بلندی آن از یک وجب هم
ص: 129
کمتر است. شبیه بابونه است و برگهای آن دارای بریدگیهای عمیق و باریک و پوشیده از کرک است. طبق گل آن که در تابستان ظاهر میشود نسبتا بزرگ است. دو نوع گل دارد، گلهای لوله آن زردرنگ و گلهای زبانهای و ماده آن روی آنها سفید و زیر گلها بنفش است. ریشه یا بیخ آن که در طب سنتی مستعمل است، دراز به طول 25- 20 سانتیمتر و به ضخامت یک انگشت میباشد. طعم آن سوزنده زبان و گرم است. نوع افریقای شمالی آن که در الجزیره میروید از نوع هندی آن مرغوبتر است.
این گیاه بومی افریقای شمالی و الجزیره میباشد و در سایر مناطق از قبیل هند، جنوب اروپا و اسپانیا نیز انتشار دارد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در آن اسانس روغنی فرّار و پلیتورین 188] یا پیرترین وجود دارد.
خواص- کاربرد
عاقرقرحا در هند به عنوان مولد بزاق، محرّک قلب، مسکّن درد دندان، تسکیندهنده درد روماتیسم مصرف دارد.
از نظر طبیعت ریشه عاقرقرحا طبق نظر حکمای طب سنتی خیلی گرم و خشک است. در مورد خواص آن معتقدند که انسداد مجاری را باز میکند و برای لقوه، فلج، رعشه، کزاز، سستی و رخوت، لکنت زبان، درد سینه و دندان، درد مفاصل، سیاتیک، استسقاء و تقویت نیروی جنسی سردمزاجان مفید است. مسهل بلغم، مدّر، قاعدهآور است و ترشح شیر و عرق را افزایش میدهد. مالیدن ضماد آن در استعمال خارجی برای دردها و بیماریهای مفاصل و اعصاب و درد سینه مفید است. مالیدن آن با روغن زیتون برای کزاز، بیحسّی عضلات و اعضا و سستی مزمن نافع است. جویدن آن خصوصا با مصطکی و همچنین دمیدن گرد آن در بینی انسداد مجاری بین بینی را باز میکند و ریختن قطره آن که مخلوط با روغن گل سرخ باشد در بینی برای سردرد و شقیقهدرد شدید بلغمی مفید است. اگر آن را در سرکه بخیسانند و در دندان دردناک بگذارند، تسکیندهنده است و اگر آن را جویده و یا گرد آن را زیر زبان بپاشند
ص: 130
رطوبتهای موضع را خشک کرده و لکنت زبان را کاهش میدهد. اگر دمکرده آن را در دهان نگهدارند دندانهای سستبن را محکم مینماید و مزمزه یا غرغره آن با سرکه برای دیفتری نافع است. اگر از گرد آن با عسل مخلوط و انگشتپیچ درست کنند و بخورند درد سینه را تسکین میدهد و سرفه کهنه بلغمی سرد را آرام میسازد و برای تقویت نیروی جنسی سردمزاجان مفید است. خوردن 2 گرم آن مسهل بلغم است و اگر روغن آن را قبل از همبستری بر قضیب بمالند، محرّک است و در صورتی که بخواهند انزال را سریع میکند. اگر گرد عاقرقرحا را با نوشادر نرم مخلوط کنند و بسایند و بر کام و دهان بمالند، مانع سوختن دهان از آتش میشود و این وسیلهای است که بازیگرها برای نمایش از آن استفاده میکنند. عاقرقرحا مضر ریه است از این نظر باید با کتیرا و مویز خورده شود. مقدار خوراک آن تا 4 گرم و جانشین آن در بیماریهای کبد آبدار فلفل و عسل است و در بیماریهای معده جانشین آن راسن است و اگر هیچیک نباشد جانشین آن نصف وزن آن یعنی 2 گرم زنجبیل و فلفل است.
برای تهیه روغن عاقرقرحا در حدود 30 گرم عاقرقرحای خشک را گرفته و در 450 گرم آب ریخته جوش میدهند. تا آنکه در مجموع 30 گرم بماند، بعد آن را صاف کرده با 60 گرم روغن زیتون مخلوط نموده و به کار میبرند.
گرد عطسهآور عاقرقرحا: ریشه عاقرقرحا، دانه مویز ج، زنجبیل، دار فلفل از هرکدام بهطور مساوی گرفته هریک را جداگانه نرم کوبیده و ساییده، مخلوط میکنند. این گرد از داروهای عطسهآور قوی است.
توضیح: مویز ج میوه گیاه دارواش است که بهطور مشروح در سایر جلدهای این کتاب شرح آن آمده است. همینطور دار فلفل و سایر اجزای گرد.
ص: 131
شوکران کبیر
اشاره
به فارسی «شوکران» گویند و در کتب طب سنتی «شوکران» و «حفوظه» نامبرده میشود. در کتب قدیم فارسی با نامهای «شیکران» و «سیکران» و «دورس تفتی» و «بیخ کوهی» و «بیخ تفتی» و «باریقون» و «قونیون» و «جقوطه» و «شوکران آتنی» آمده است (دهخدا). به فرانسویGrande cigue وCigue tachetee وGigue de socrate و به انگلیسیHemlock وConium گویند. گیاهی است از خانوادهUmbelliferae نام علمی آنConium maculatum L . و مترادف آنCicuta officinalis Crantz . است.
مشخصات
شوکران کبیر گیاهی است علفی 2 ساله. این گیاه که همان شوکران معروف قدیم است که طبق گفته تاریخ به سقراط خورانده شده است، گیاهی است بلند که تا یک متر و یا بیشتر ارتفاع دارد. ساقه آن استوانهای توخالی و قوی با شاخههای منشعب در قسمت فوقانی ساقه و اغلب در قسمتهایی از ساقه بخصوص زیر چتر گلها لکههای ارغوانی بنفش دیده میشود. برگهای آن متناوب و در بعضی قسمتهای ساقه متقابل، به رنگ سبز تیره با بریدگی زیاد، کمی شبیه برگ جعفری منتهی با رنگ سبز تیرهتر با یک بوی قوی سمّ بخصوص اگر آن را لای انگشتان بمالند بوی آن خیلی بیشتر میشود. گلهای سفید به صورت گروهی مانند چتر در رأس ساقه گلدهنده ظاهر
ص: 132
میشوند. میوه آن گرد خیلی کوچک و دارای تعدادی برجستگی با سطح خارجی ناصاف است. تمام اعضای گیاه سمّی است و سمیت آن در شرایط اقلیمهای متفاوت مختلف است مثلا شوکران کبیر که در مناطق شمال اروپا که سرد است میروید تقریبا سمیت ندارد و خیلی سمیت آن کم است بهطوری که حیوانات ضمن علوفه میخورند و خطر ندارد، ولی ارقامی که در جنوب اروپا، آسیا و در ایران در آبوهوای گرم میروید خیلی سمّی و خطرناک هستند. شوکران کبیر در ایران در مناطق شمال و جنوب ایران و در سایر مناطق مانند فارس و خراسان میروید. در شمال ایران در دامنههای سنگی پوشیده از درختان سرو کوهی در ارتفاعات 2000 متر و بالاتر دیده شده است. بهطور کلی این گیاه در اراضی سنگلاخ و متروکه و مرطوب میروید و گلهای آن معمولا در تیر و مردادماه سال دوم ظاهر میشوند. معمولا برگ و میوه شوکران کبیر مصرف دارویی دارد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه شوکران کبیر آلکالوئیدهای دی- کونیئین 189] [که سابقا آن را سیکوتین 190] و یا کونیسین 191] نیز مینامیدهاند]. گاما- کونیسئین 192]، کونیدرین 193]، ان- متیل کونیئین 194]، هسپریدین 195] و اسانس وجود دارد. نسبت درصد مقدار آلکالوئیدها در اعضای مختلف گیاه به شرح زیر است:
در ساقهها و شاخهها (06/ 0- 01/ 0) درصد، در برگها (8/ 0- 03/ 0) درصد، در گلها (24/ 0- 09/ 0) درصد و در میوه نارس و سبز آن (98/ 0- 73/ 0) درصد]G .I .M .P[ .
در گزارش دیگری در مورد ترکیبات شیمیایی گیاه شوکران کبیر چنین آمده است.
ص: 133
در گیاه وجود کونیئین 196]، متیل کونیئین 197]، کونیدرین، پزودو کونیدرین 198]، کونیسئین و روغن ثابت تأیید شده است [یونگ کن .[199]
معارف گیاهی ؛ ج5 ؛ ص133
خواص- کاربرد
در چین و هند و چین از گیاه شوکران کبیر در استعمال خارجی برای معالجه ناراحتیهای جلدی و گرفتگیهای غدد و سرطان استفاده میکنند. این گیاه را به عنوان داروی ضد اسپاسم، آرامبخش، ضد هاری 200] و ضد کزاز[201] میشناسند. از این دارو به عنوان تریاق یا ضد سم در مورد مسمومیتهای ناشی از استریکنین 202] به کار میبرند. ولی بههرحال میوهها، برگها و ریشه خلاصه تمام قسمتهای گیاه سمّی است [پروت و هریر و کروست و پتلو].
در کتب طب سنتی حکمای ایران چنین آمده است که شوکران از نظر طبیعت خیلی سرد و خیلی خشک است. از نظر خواص، خیلی مخدّر و مسکر است و از نظر دارویی بیشتر استعمال خارجی دارد. برای استعمال داخلی، با مقدار خیلی کم و خیلی با احتیاط تجویز میشود. مقدار خوراک این گیاه و عصاره آبی آن 2/ 0 گرم است که عصاره آبی را میتوان به صورت حب مصرف کرد. از عصاره الکلی و تنطور آن 30- 10 قطره ممکن است در داخل یک پوسیون خورده شود. چون سمّی است در مواردی که مصرف داخلی آن لازم میشود، حتما باید زیر نظر پزشک و با نظر پزشک باشد. شوکران اگر به مقدار بیش از حد مجاز مصرف شود موجب بروز تهوع و سردرد و سرگیجه میشود. ابتدا عضلات اراده را فلج میکند بعد عضلات تنفسی سینه و در آخر عضلات دیافراگم فلج میشود و حالت اختناق عارض شده و موجب مرگ میگردد، ولی مقدار کم آن از عوامل مؤثره برای تسکین دردها میباشد.
معمولا شوکران کبیر را برای درمان اقسام سرطان تجویز مینمایند و در اقسام تومورهای خنازیری نتایج خوب داده است. ضمنا برای کنترل آسم و سیاهسرفه و
ص: 134
ارقام شوکرانA - دانه
1- شوکران آبی 2- شوکران صغیر 3- شوکران کبیر
سرفههای شدید و بیشتر اختلالات عصبانی سودمند است. در رفع سل ریه نیز تجویز میشود. از نظر سایر خواص معتقدند که اگر خوشه دانه بسته آن را قبل از آنکه تخم آن کامل و خشک شود گرفته و بکوبند و عصاره آن را گرفته در آفتاب خشک کنند، داروی بسیار نافعی است، برای تسکین دردهای چشم خیلی مفید است و اگر بر پستان دختران گذارده شود مانع بزرگ شدن بیش از حد متعارف پستان میگردد و اگر ضماد آن بر بیضه پسران و یا بر کشاله ران پسران گذارده شود مانع احتلام و مانع نعوظهای دردناک شدید میشود، اگر بر قضیب گذارده شود نیروی جنسی را ضعیف میکند و مانع بزرگ شدن خارج از حد متعارف قضیب میگردد و اگر بر زهار یا هر عضوی که بخواهند مو بر آن نروید بگذارند مانع رویش مو میشود. اگر ضماد آن را بر شکم بگذارند اسهال را قطع میکند و بر روی هر عضوی بگذارند مانع خونریزی آن میشود. اگر ضماد یا عصاره آن را بر پیشانی بمالند خونروی از بینی را قطع میکند و حکیم میر محمد مؤمن نوشته است که اگر 20 گرم از ریشه آن را گرفته و با 20 گرم
ص: 135
بنگ دانه باهم کوبیده با 750 گرم آب مخلوط و 150 گرم مویز درشت نیز در آن بریزند و روی آتش بگذارند تا آب آن بکلی تبخیر شود، بعد مویزها را از داروها جدا کرده و نگهدارند. خوردن 3- 1 عدد از این مویزها مسکر قوی است و ترشح اسپرم را قطع میکند و اگر بیشتر از 3 دانه بخورند خوابآور است.
دو گونه دیگر از جنس شوکران نیز وجود دارد که در ایران تا به حال شناسایی نشده ولی در اروپا و سایر مناطق نیمکره شمالی بخصوص در هندوستان و چین و ژاپن میرویند که چون به عنوان دارو مصرف دارند مختصرا به ذکر آنها میپردازیم.
1. شوکران آبی
اشاره
در کتب مختلف طب سنتی با نامهای «شوکران آبی»، «شیکران مائی»، «چقوطه»، «فیروزا»، «قاتل البقر» و «شیکران آبی» آمده است. به فرانسویCicutaire وGigue vireuse و به انگلیسیCow bane وEuropean water hemlock گفته میشود. گیاهی است از خانوادهUmbelliferae نام علمی آنCicuta virosa L . و مترادف آنC .angustifolia Kit . میباشد.
مشخصات
بهطوری که در شکل ملاحظه میشود این گیاه نیز بهطور کلی شبیه شوکران کبیر است، با این تفاوت که دارای ریشههای گوشتی و ضخیم و خیلی سمّی است و کوتاهتر از شوکران کبیر میباشد. این گیاه دارای بوی خیلی متعفنی است. در مورد این گیاه ریشه ضخیم آن مصرف دارویی دارد و خواص ریشه آن تا حدود زیادی مشابه خواص و برگ و میوه شوکران کبیر است. این گیاه معمولا در مردابها میروید. در اروپا و هندوستان در مردابها و نهرهای آب سریناگار اطراف کشمیر فراوان است. در ایران تا به حال شناسایی نشده است.
ترکیبات شیمیایی
تمام اندام گیاه دارای ماده سیکوتوکسین 203] که سمّی است و مراکز اعصاب را تا آن حد تحریک میکند که منجر به تشنج و تسریع ضربان نبض و سخت شدن تنفس و
ص: 136
گاهی مرگ میشود [کاریونه و کیمورا]. در اسانس روغنی فرّار میوههای گیاه سیمول 204] و کومین آلدئید[205] یافت میشود. [کاریونه و کیمورا].
خواص- کاربرد
خواص ریشه آن شبیه خواص برگ و میوه شوکران کبیر است.
2. شوکران صغیر
اشاره
در کتب طب سنتی با نامهای «شوکران صغیر»، «کزبرة الثعلب»، «شوکران بستانی»، «شوکران باغی» و «بقدونس کاذب» آمده است. به فرانسویPetite cigue وEthuse وGigue des Jardins و چون برگهای آن کمی شبیه برگ جعفری استFaux persil گفته میشود. گیاهی است از خانوادهUmbelliferae نام علمی آنAethusa cynapium L . میباشد.
مشخصات و کاربرد
گیاهی است علفی در مزارع و باغها میروید. خیلی کوتاه و از یک وجب نیز کوتاهتر است و در برخی مکانها که مساعد باشد تا یک متر نیز میرسد. از نظر میزان سمیت این گیاه اختلاف نظر هست در مدارک علمی قدیم یعنی مدارک و اسناد که قبل از 50- 40 سال قبل تهیه شده آن را خیلی سمّی نوشتهاند ولی در سالهای اخیر بررسیهای جدید دانشمندان شیمی این سمیت را نشان نمیدهد. این گیاه در اروپا میروید و در ایران تا به حال شناسایی نشده است بههرحال آنچه که به نام شوکران مطلق مورد نظر است و از نظر خواص قابل توجه میباشد همان شوکران کبیر است که از اعصار قدیم از زمان سقراط تاکنون تمام بررسیها و تجربیات در مورد آن متفق القول میباشند که مشروحا ذکر گردید.
ص: 137
شوکران الماء
اشاره
به فارسی «شوکران آبی» و در کتب طب سنتی با نامهای «شوکران الماء»، «فلاندری»، «رازیانه آبی» و «بادیان آبی» آمده است. به فرانسویPhellandrie وFenouillet وFenouil d ?eau وCigue d ?eau و به انگلیسیDrop wort وWater hemlock وHorse bane «قاتل الفرس» گفته میشود. گیاهی است سمّی از خانوادهUmbelliferae نام علمی آنOenanthe aquaticum (L .) Poir . و مترادف آنPhellandrium aquaticum L . میباشد. در برخی مدارک نام اصلی گیاهPhellandrium aquaticum آورده شده است.]Larousse agricile[ .
مشخصات
گیاهی است چندساله و علفی. ساقه آن استوانهای و توخالی و مخطط به بلندی تا 2 متر است. برگهای آن سبز تیره با بریدگی زیاد و خیلی ظریف میباشد. گلهای آن سفید در گروههای کوچک مجتمع به صورت چتر در انتهای ساقه گلدهنده ظاهر میشوند.
بیخ یا سوش زیرزمینی گیاه متورم و سفیدرنگ پوشیده از ریشههای دراز، میوه آن تخممرغی است این گیاه سمّی است ولی بیشتر برای حیوانات بخصوص اسب مسمومیت ایجاد میکند.
این گیاه در اراضی مردابی و آبهای راکد و کنار نهرها خوب رشد میکند. در اروپا، آسیا و ایران میروید. در ایران در شمال ایران بین رشت و لاهیجان در مردابها
ص: 138
شوکران الماء
B
- میوهA - گل
و کنار آببندها بهطور خودرو میروید.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی برخی از دانشمندان وجود ماده فلاندرین 206] را در میوه گیاه تأیید نمودهاند ولی همه در این امر متفق القول نیستند و عدهای از جمله تلونگ 207] منکر وجود این ماده در میوه گیاه هستند. به علاوه در میوه گیاه وجود رزین، صمغ، مواد چرب و مانان 208] و اسانسی دارای فلاندرن 209] راست تأیید شده است.
توضیح: فلاندرن راست معمولا در اسانس رازیانه وجود دارد به همین دلیل بوی این گیاه شبیه رازیانه است.
ص: 139
خواص- کاربرد
میوه شوکران آبی یا فلاندری اشتهاآور است و مدّر، قاعدهآور و معرّق میباشد و در موارد سل و برونشیت از آن استفاده میکنند. معمولا 10- 5 گرم میوه آن را در 1000 گرم آب جوش دم میکنند و صافکرده را 6 دفعه در عرض 24 ساعت میخورند. برای برونشیتهای مزمن، سیاهسرفه، تسکین سرفه مسلولین و آسم اثر محسوس دارد.
گرد میوه فلاندری: مقدار خوراک از گرد میوه خشک فلاندری 2- 1 گرم است.
ممکن است این گرد را در مغز نان بگذارند و بخورند و یا با عسل و یا با شربت ساده مخلوط نموده 5- 4 دفعه در روز بخورند.
معجون فلاندری: 2- 1 گرد میوه فلاندری را در مقدار کافی شربت ساده ریخته و صبح و عصر بیاشامند. ساندراس از دانشمندان قدیم طب سنتی معتقد بوده است که اگر مسلول هشت روز از این معجون بخورد احساس بهبودی میکند و مشاهده میشود که اخلاط سینه کم شده، خروج آن آسان گشته، تب کاهش یافته و یا به کلی قطع شده، اشتها برگشته و خواب برقرار میشود و عموما در نزلهها و زکامهای مزمن و برونشیت آن را منظما استعمال میکنند، تخفیف کلی میدهد.
گرد مخلوط فلاندری: لاکتوز یا قند شیر کوبیده و نرم شده 60 گرم، صمغ عربی کوبیده و نرم شده 30 گرم خصیة الثعلب کوبیده و نرم 30 گرم و میوه فلاندری کوبیده 5 گرم. اینها را مخلوط کرده 4- 3 دفعه در روز یک قاشق چایخوری آن را در قدری شربت قند مخلوط کرده و بخورند در رفع زکام، ناراحتی ریه و سل مفید است.
توضیح: منظور از خصیة الثعلبOrchis است که شرح آن در بخش خاصی در جلدهای این کتاب آمده است.
ص: 140
چوبک
اشاره
تعدادی از گیاهان هستند که سابقا از ریشه آنها به علت داشتن ماده ساپونین برای شستن و تمیز کردن لباس مانند صابون استفاده میکردهاند. این گیاهان از خانوادهCaryophyllaceae میباشند. تعدادی از آنها که به صورت درختچه و دارای ریشه ضخیمی هستند و بیشتر در ایران میرویند از جنسAcanthophyllum و تعدادی دیگر که یکساله و چندساله ولی علفی میباشند از جنسSaponaria هستند که بیشتر در اروپا میرویند و تکوتوک از دسته دوم در ایران نیز دیده میشود.
بهطور کلی اینگونه گیاهان به فارسی در مناطق مختلف ایران با نامهای «چوبک»، «چوبک اشنان» و «چوبه» و «آذربو» و در همدان به اصطلاح محلی «اسپرون» و در آذربایجان و در کردستان «چوغان» و در سایر مناطق «فلار» و «گلیمشوی» نامیده میشوند. در کتب طب سنتی با نامهای عربی آن «غاسول»، «عرطنیثا»، «صابونیه»، «عرطنیثه» (بیخ گیاه) و «سطرونیون» نامبرده میشود. به فرانسوی بهطور کلیSaponaire و به انگلیسیSoapwort نامند.
نام علمی چند گونه از درختچههای این خانواده که در ایران در مناطق مختلف میرویند و سابقا در دهات ریشه آنها را خشک و آسیاب کرده و به جای صابون مصرف میکردند، عبارتاند از:
1.Acanthophyllum squarrosum Boiss .- درختچه کوچکی است کبودرنگ، کرکدار خزی، در دامنههای جنوبی البرز تا جلفا و تبریز، در اراک،
ص: 141
همدان، اصفهان، یزد، خراسان و بلوچستان انتشار دارد. گلهای آن سفید یا صورتی و دارای ریشههای ضخیم است.
2.Acantophyllum microcephalum Boiss .- این درختچه در دامنههای جنوبی البرز در شاهرود دیده میشود. برگهای آن نخلیشکل، گلها کوچک با کاسه مخروطی و جام سفید.
3.Acanthophyllum gracilis Bge .- درختچه کوچکی است که در مناطق شاهرود و خراسان دیده میشود.
4.Acanthophyllum glandulosum Bge .- درختچه کوچکی است که کمی کرکدار و چسبناک در منطقه شاهرود و دامنههای شرقی البرز دیده میشود. برگهای آن ریز، روی برگها شیاردار و پشت آن برجسته و گلهای آن سفید است.
5.A .fontanesil Boiss .- درختچهای است با کرکهای ریز، برگهای کشیده، در ارتفاعات جبال دنا میروید.
6.A .crassifolium Boiss .- درختچه کوچکی است که در دامنههای نیمخشک جنوبی البرز، درّه جاجرود، بومهن، اراک، همدان، فارس و کهکیلویه میروید.
7.A .bracteatum Boiss .- درختچه کوچکی است پوست آن به رنگ کبود، صاف یا کمی کرکدار. برگهایش کشیده نوکتیز و گلهایش در مجموعهای در روی یک پایک بلند قرار دارد. این درختچه در اصفهان، یزد، شیراز، دربند کرج و اطراف تهران دیده میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در ریشه گیاهان چوبک ایران جنسAcanthophyllum ماده ساپونین و غیره یافت میشود.
خواص- کاربرد
ریشه چوبکها از نظر طبیعت گرم و خشک است و خواص آن: عطسهآور میباشد و سکسکه را تسکین میدهد. مدّر و قاعدهآور است و برای خرد کردن سنگ مثانه مفید است. ریختن قطره دمکرده آن در بینی بسیار عطسهآور است و برای باز کردن مجاری گرفته شده در موارد زکام بسیار نافع است. به قدری
ص: 142
عطسهآور است که در برخی موارد بوییدن یا قطره بینی آن برای زنهای باردار خطرناک است. زیرا ممکن است آنقدر عطسه کنند که بچه را ساقط نمایند. ضماد آن با سرکه برای تسکین درد سیاتیک و ورم طحال نافع است و اگر در محلول تنقیه داخل شود، تنقیه آن برای اشخاص مبتلا به سیاتیک داروی مسکّن خوبی است. ضماد خاکستر ریشه آن با سرکه برای درد مفاصل و سیاتیک و درد سرین نافع است. گرد آنکه روی زخمهای بد پاشیده شود برای التیام زخم نافع است.
مقدار خوراک آن تا 5 گرم است، توجه شود چون ماده ساپونین سم است بیش از 3- 2 گرم و حد اکثر در مورد اشخاص قوی تا 5 گرم خوردن آن خطرناک است و خوردن 15 گرم آن بهطور قطع کشنده است. بنابراین مصرف آن باید زیر نظر پزشک باشد. برای تهیه دمکرده آن 5- 2 گرم گرد ریشه را در 300- 200 گرم آب جوش دم کرده پس از صاف کردن با قاشق کوچک بتدریج بیاشامند.
از جنسSaponaria گونهای در ایران میروید که اینگونه گیاهی است که در کتب طب سنتی با نام «فول العرب» ذکر میشود. به فرانسویVaccaire وSaponaire des vaches و به انگلیسیCow -herbe وCow soapwort گویند. از خانوادهCaryophyllaceae و نام علمی آنSaponaria vaccaria L . و مترادف آنVaccaria pyramidata Medic . میباشد. به هندی این گیاه را «صابونی» گویند.
مشخصات
گیاه فول العرب یا غاسول ایرانی گیاهی است علفی یکساله و کوچک، برگهای آن متقابل، بدون کرک، دراز، نوکتیز و مثلثیشکل که قاعده آن ساقه را در آغوش گرفته است. گلهای آن قرمزرنگ و اغلب در مزارع به عنوان علف هرز میروید. در ایران و هندوستان علف هرز مزارع است. این گیاه در ایران در مناطق شمالی در گیلان، در قزوین، اصفهان، اراک، کرمانشاه، خرمآباد، آذربایجان، بوشهر، زابل، خراسان، شاهرود، خلاصه که معمولا در تمام مناطقی که درختچهAcanthophyllum squarrosum میروید انتشار دارد.
ریشه این گیاه کوچک است و مانند ریشههای درختچههای چوبک ضخیم و بزرگ نیست.
ص: 143
غاسول
A
- مقطع گلB - میوه
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در ریشه و دانه این گیاه ماده ساپونین مشخص شده است [موزیگ و شرام . به علاوه در دانههای گیاه یک هیدرات کربن بنام لاکتوزین 210] مشخص شده است [لیو].
خواص- کاربرد
در هند از شیره گیاه غاسول ایرانی به عنوان تببر و مقوی در دوران تبهای مداوم و ضعیف تجویز میشود. از گیاه برای معالجه ناراحتیهای پوست توأم با خارش
ص: 144
استفاده میکنند. در چین از میوهها و یا دانههای گیاه به عنوان التیامدهنده زخم، ضدعفونیکننده، بندآورنده خونروی و ضد درد در موارد بریدگیهای اعضا استفاده میشود [چیو]. به علاوه برای بیرون آوردن خار و تیغ [موزیگ و شرام . و در استعمال داخلی برای افزایش ترشح شیر میخورند. سرشاخههای سبز، گلها، ریشه و برگهای گیاه همان خاصیت دانه را دارند.
ص: 145
غاسول
اشاره
به فارسی و در کتب طب سنتی با نامهای «غاسول» و «صابونی» آمده است. به فرانسویSaponaire officinale وSavonniere وHerbe foulon وHerbe savon و به انگلیسیSoapwort وBouncing bet گفته میشود. گیاهی است از خانوادهCaryophyllaceae نام علمی آنSaponaria officinalis L . و مترادف آنS .vulgaris Pall . وS .hybrida Mill . میباشد.
مشخصات
غاسول گیاهی است علفی، چندساله، کوچک که بلندی آن تا نیم متر است. گلهای آن به رنگ حنائی یا صورتی است. برگهای آن متقابل، ساقه آغوش، مثلثیشکل و نوکتیز و کمی دراز میباشد. میوه آن کپسولی است که تعداد زیادی دانه به رنگ قرمز در آن قرار دارد. در ساقه زیرزمینی این گیاه در حدود 35- 30 درصد ماده صابونی یافت میشود.
این گیاه در کنار گودالها و در داخل پرچینها و در مزارع میروید. در مناطق مختلف اروپا و بخصوص در فرانسه انتشار دارد. در ایران تا به حال شناسایی نشده است. در چین و ژاپن این گیاه به عنوان گیاه دارویی مفیدی کاشته و تکثیر میشود.
ص: 146
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در برگهای این گیاه وجود ساپونارین 211] تأیید شده است [کاریونه و کیمورا]. و در ریشه آن 35- 30 درصد از یک نوع ماده صابونی وجود دارد.
خواص- کاربرد
در چین از ریشه این گیاه برای معالجه سیفیلیس و همچنین درمان بیماریهای مزمن پوستی استفاده میشود [لیو]. سابقا از خیسکرده ریشه گیاه یا به عبارت بهتر گرد ریشه گیاه که در آب کف میکند برای شستن و پاک کردن چرک لباسهای برخی پارچههای ابریشمی و پارچههایی که با الیاف شکننده تهیه میشوند، استفاده میشده است.
در مورد ریشه مناسب است که از ریشه گیاه 5- 4 ساله استفاده شود. این ریشه نسبتا ضخیم دارای رنگ قهوهای قرمز است و پوست آن به آسانی جدا میشود و پس از مقشه نمودن آن را به قطعات کوچکی خرد کرده، خشک و نگهداری مینمایند. از نظر دارویی این ریشه خواصی نظیر ریشه گونهS .vaccaria دارد و در موارد روماتیسم، نقرس، بیماریهای پوست و برای رفع کمخونی دختران جوان مؤثر است.
برای تهیه دمکرده یا جوشانده آن 40- 30 گرم گرد ریشه را در هزار گرم آب جوش دم کردم و یا میجوشانند هر روز 2- 1 لیوان برای تصفیه خون میخورند. ممکن است در مایع جوشانده کمی شکر مخلوط شود. از برگهای گیاه در استعمال داخلی مصرف نمیشود.
ص: 147
بیدگیاه- مرغ
اشاره
در زبان فارسی معمولا «مرغ» میگویند ولی نام اصیل فارسی آن «بیدگیاه» است و نام محلی آن در تنکابن و مازندران «کرک جرواش» میباشد. در کتب طب سنتی «ثیل صغیر»، «نجیل» و «نجم» نامبرده شده است. به فرانسویChiendent وPetit chiendent وChiendent rampant وChiendent officinal و به انگلیسیCommon wheat grass وQuick grass مینامند. گیاهی است از خانواده گندمیانGraminaceae نام علمی آن:Agropyron repens (L .) Beaw . و مترادف آنTriticum repens L . میباشد.
در برخی مدارک علمی نام آن راAgropyrom repens یاTriticum repens مینویسند.
مشخصات
مرغ یا بیدگیاه، گیاهی است علفی چندساله، رنگ آن سبز غباری. ساقههای هوایی آن بلند نیست و به صورت کاه قسمتی خزنده و قسمتی قائم و ایستا از ساقههای زیرزمینی آن منشاء میگیرد. ساقه زیرزمینی آن دارای انشعابات متعدد زیرزمینی است و گرهدار که از هر گرهای ریشکها خارج میشوند. برگهای آن که از محل هر گره در ساقه خارج میشود متناوب سبز غباری، دراز، باریک، افتاده و گلهای آن که در اواخر بهار ظاهر میشود، سبز روشن خوشهای شبیه گل گندم و دانههای آن شبیه گندم
ص: 148
کوچک به صورت خوشه مانند خوشه گندم در انتهای ساقه گلدهنده، تشکیل میشود.
مرغ بسرعت از طریق پخش دانه و همچنین گسترش ساقه زیرزمینی آن تکثیر میشود و در اراضی بایر نسبتا مرطوب و کنار آبها در مناطق معتدل میروید. در ایران معمولا در تمام نقاط ایران، دامنههای البرز، بین تهران و قزوین، دماوند و در مناطق شمالی ایران در مازندران و در آذربایجان در اطراف تبریز و خراسان و در قسمت مرکزی در تفرش، اراک بهطور خودرو میروید. از نظر کشاورزی یک علف هرز سمج است که با زحمت در براندازی آن میکوشند ولی از نظر دارویی اینگونه مورد بحث بسیار مفید و جالب است و اشخاص مطلع از ساقههای زیرزمینی آن استفاده دارویی متنوعی مینمایند.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی، ساقه زیرزمینی مرغ دارای مقداری اسانس و دو نوع گلیکوزید و ماده متبلور اینوزیت و ماده تریتیسین 212] است. در گزارش دیگری آمده است که ساقه زیرزمینی گیاه دارای دکستروز[213]، تریتیسین 214]، لعاب 215]، مانیتول 216]، اینوزیتول 217] است [بر].
خواص- کاربرد
قسمت مورد استفاده گیاه مرغ ساقههای زیرزمینی آن است که پس از خارج کردن از زمین باید آن را خوب شسته و ریشکهای آن را گرفته و قطعهقطعه کرده و خشک کنند. رنگ آن زرد و طعم آن کمی شیرین و لعابدار است.
از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی کمی سرد و خشک است و قابض میباشد. در مورد خواص آن معتقدند که دمکرده بیخ یا ساقه زیرزمینی آن برای
ص: 149
دلپیچه و زخمهای مثانه و سخت و قطرهقطره ادرار کردن مفید است. و همچنین دمکرده یا جوشانده بیخ آن برای خرد کردن سنگ مثانه و کلیه بسیار نافع است و آب گیاه نیز از 500- 250 گرم برای دفع سموم اقسام مارها به عنوان ضد سم و برای رفع سوزش مجرای ادرار و حبس ادرار و خرد کردن سنگ مثانه و سل بسیار نافع است و ضماد گیاه برای ورمهای گرم مفید است. ضماد خاکستر آن برای قطع خون بواسیر، تحلیل ورمها، خشک کردن جراحتها بسیار نافع است. عصاره بیخ آن برای بیماری قند مفید است. در دمکردهها به نسبت 20 گرم ساقه زیرزمینی گیاه در 1000 گرم آب جوش استفاده میشود.
در هندوچین ریشه مرغ را با ریشه پنبه جوشانده و از بخور آن و همچنین از آب جوشانده آن برای شستوشو و بخور بواسیر استفاده میکنند [مینات .
جوشانده بیدگیاه: ریشه بیدگیاه 20 گرم و آب 1000 گرم. ریشه را نیمکوب کرده و مدت نیم ساعت در آب بجوشانند و صاف کنند و مانند مدرّات بیاشامند.
جوشانده بیدگیاه و شیرینبیان: ریشه بیدگیاه 20 گرم، ریشه شیرینبیان 10 گرم و آب به قدری که صاف شده به تنهایی 1000 گرم شود. اول مدت یک ساعت ریشه بیدگیاه را در آب بجوشانند و صاف کنند و بعد ریشه شیرینبیان را به آن بیفزایند و آن را مدت یک ساعت دم کنند و صاف نمایند و بتدریج بیاشامند. مدّر است و تمام خواص مذکوره در شرح گیاه را دارا میباشد.
ص: 150
ثیل کبیر
اشاره
گیاهی است که در کتب طب سنتی با نام «ثیل کبیر» آمده است. به فرانسویGrand chiendent وpaspale و به انگلیسیBermuda grass وStar grass گفته میشود. گیاهی است از خانواده غلاتGramina ceae نام علمی آنCynodon dactylon (L .) Pers . میباشد.
مشخصات
ثیل کبیر گیاهی است چندساله خیلی از نظر شکل متنوع و متغیّر. از طریق ساقه زیرزمینی گیاه سریعا انتشار مییابد و مثل قالیچه سطح خاک را میپوشاند. ساقه گلدهنده آن به ارتفاع 70- 10 سانتیمتر میرسد. گلها بنفش و میوههای آن معمولا شش شاخه و گاهی کمتر که همه شاخهها از یک نقطه خارج میشوند و هر شاخه به شکل سنبله با دانههای خیلی ریز میباشد.
در تمام مناطق عالم در نواحی حارّه، نیمگرم، معتدله و در سواحل دریاها میروید. در ایران در دامنههای البرز، اطراف تهران، کرج، سواحل شنزار شمال ایران، در گرگان، بندر گز، آستارا و در آذربایجان و در کردستان، کرمانشاه، همدان، تفرش، اصفهان، خوزستان و عملا در تمام مناطق شرق و غرب ایران میروید.
ص: 151
خواص- کاربرد
در چین از جوشانده گیاه مخلوط با نوعی برنج تخمیر شده که به چینی"Lau -ts ?ao " نامند، در موارد خونریزیهای شدید از زخمها و یا پس از زایمان که خونروی شدید باشد و به علاوه برای معالجه خونریزی زیاد و مفرط عادت ماهیانه تجویز میشود که بخورند، ساقه زیرزمینی آن تصفیهکننده خون است [هاو]. و معروف به مدّر بودن است. به علاوه نرمکننده و مسهل ملایمی است [پرّوت و هریر].
داروی خوبی برای ناراحتیهای معده است و در موارد تب و هذیان و لرز خیلی مفید است [ویدال . در فیلیپین از جوشانده آن به عنوان مدّر و برای نرم کردن سینه استفاده میشود [گررو و کوئی زمبینگ . و برای معالجه بیماریهای اعضای تناسلی و ادرار مصرف میشود [دیگانگ کو]. ساقههای آن را جویده و مخلوط با بزاق دهان روی زخم میمالند [آبرامس . در هند: جوشانده اعضای زیرزمینی گیاه برای استسقا و در مرحله دوم سیفیلیس تجویز میشود. از دمکرده ساقههای زیرزمینی آن برای بند آوردن خون از بواسیر استفاده میشود. ریشههای لهشده آن را مخلوط با کشک برای تسکین التهاب مجاری ادرار و سوزش آن مصرف میکنند. شیره گیاه قابض است و روی زخم تازه قسمت بریدهشده اعضای بدن مالیده میشود. مدّر است و در موارد استسقا، هیستری، صرع و در مورد اسهالهای مزمن و اسهال خونی مصرف میشود.
ثیل کبیر از نظر طبیعت شبیه مرغ و سرد و خشک است.
ص: 152
آراقیطون (بابا آدم)
اشاره
به فارسی به آن «بابا آدم» و «فیل گوش» گویند و در کتب طب سنتی با نامهای «لوف کبیر»، «آراقیطون» و «فیلجوش» آمده است. به فرانسویBardane وGlouteron وGratteron و"Greatteau " و"Herbe aux teigneux " زیرا سابقا از برگ و عصاره برگ آن در فرانسه برای معالجه کچلی استفاده میشده است و به انگلیسیBurdock وCockle -bur گفته میشود. گیاهی است از خانوادهCompositae تیره فرعیTubuliflorae نام علمی آنArctium lappa L . و مترادف آنLappa major Gaertn . وArctium majus Bernh . میباشد.
مشخصات
بابا آدم گیاهی است علفی دوساله به ارتفاع 120- 60 سانتیمتر دارای ساقههای منشعب و مانند پوست مار ابلق و پوشیده از کرکهای زبر و خشن است. برگهای آن پهن موجدار بزرگ. گلهای آن قرمز به صورت کاپیتول کروی که پوشیده از فلسهایی است که به قلابهای کوچکی ختم میشود و به همین علت برگ و میوه آن به لباس اشخاصی که از کنار گیاه عبور میکنند و همچنین به پشم گوسفندانی کهن در اطراف گیاه چرا مینمایند، میچسبد. ریشه گیاه دراز کمی ضخیم در حد ضخامت انگشت دست دوکیشکل و دارای مقدار زیادی کربنات دو پتاس و نیترات دو پتاس است، پوست آن قهوهای و مغز آن سفید و طعم آن کمی شیرین و بوی آن تهوعآور
ص: 153
است. میوه آن پس از رسیدن به صورت فندقه چندوجهی درمیآید و پس از اینکه کاملا رسید رنگ آن زرد و حنایی میشود. در بالای میوه دستهای تار زردرنگ دیده میشود که چسبناک است و به پشم گوسفندان در موقع عبور میچسبد و موجب پخش تخم و گسترش گیاه میشود. تکثیر بابا آدم از طریق کاشت تخم آن در شهریورماه و برداشت محصول در اسفند یا اردیبهشتماه سال دوم انجام میگیرد.
ریشه و برگ گیاه موارد استعمال درمانی دارد.
این گیاه در اروپا و آسیا انتشار دارد. در ایران در اطراف تهران، دامنههای البرز، چالوس، رودبار، زیر درختان زیتون، ولیآباد، کوهستانهای خراسان، کرمان، تفرش و در آذربایجان در قرهداغ حسن بیگلو، نعمتآباد نزدیک تبریز، در همدان، اراک، در مازندران و گرگان بهطور خودرو دیده میشود.
ترکیبات شیمیایی
در ریشه گیاه در حدود 45 درصد ماده اینولین 218] وجود دارد. برگها و ریشه آن دارای اسانس روغنی فرّار است. در دانههای آن گلوکوزید آرکتیئین 219] مشخص شده است و به علاوه دانه آن دارای 20- 16 درصد روغن ثابت به رنگ زرد با طعم تلخ است که شامل مقدار زیادی حدود 60 درصد لینولئیک اسید و کمی یعنی حدود 10 درصد اولئیک اسید است.
در گزارش دیگری آمده است که ریشه بابا آدم دارای مقدار زیادی کربنات دو پتاسیم و نیترات دو پتاسیم، رزین، و یک گلوکوزید به نام لاپین 220] است.
خواص- کاربرد
در هندوستان از ریشه بابا آدم برای تصفیه خون، به عنوان مدّر، معرّق و آنتیفلوژیستیک 221] مصرف میشود. و از نظر طبیعت بابا آدم طبق رأی حکمای طب سنتی گرم و خشک است. در چین و ژاپن از تخم، ساقه و ریشه آن به عنوان مقوی، نیرودهنده، تصفیهکننده خون، زیادکننده ترشح عرق و مدّر استفاده میشود. از تخم
ص: 154
آن در جوشاندهها با عسل و یا با سرکه رقیق مصرف میکنند و از ریشه و ساقه آن نیز در جوشانده و یا در تنطورها استفاده میشود [استوارت . از جوشانده ساقههای پربرگ آن برای معالجه سرگیجه و روماتیسم و اگر کمی شکر قهوهای به آن اضافه شود، برای معالجه سرخک استفاده میشود [هو]. در سایر مناطق بیشتر از تخم آن استفاده میشود و از آن به عنوان ضد عفونی و مدّر [موزیگ و شرام . و برای معالجه نوعی استسقا که مایع سروز در حفرهها و بافتهای بدن جمع میشود، [روا] و به عنوان داروی ضد کرم روده و همچنین برای رفع جوش و دانههایی که در صورت میزند [لوئی استفاده میشود. ضمنا در معالجه ذات الریه [لو]، برای آبسههای چرکی و ناراحتیهای گلو و حلق [روا]، به عنوان تریاق و در موارد نیش زدن جانوران سمّی و مار [کاریونه و کیمورا]، انفلوانزا و تبهای مخملک، آبله، خنازیر [لو]، یبوست و سرخک [چیو] آن را مفید میدانند.
برگ بابا آدم برای پایین آوردن قند خون مفید است. مالیدن دمکرده برگ آن برای ناراحتیهای جلدی بخصوص برای پوست سر و کچلی نافع است. مرهمی که از یک واحد عصاره برگ بابا آدم و یک واحد روغن زیتون حاصل میشود برای مالیدن و التیام جراحات و زخم خیلی مفید است. مقدار خوراک از برگ یا گرد ریشه بابا آدم تا 4 گرم است و در دمکردهها 50- 30 گرم برگ در هزار گرم آب جوش مصرف میشود که در 24 ساعت بتدریج فنجان فنجان میل کنند. در مورد ترکیب دارویی برای رویش مو به بخش گزنه مراجعه فرمایید.
در فرانسه معمول است از جوشانده 100- 60 گرم ریشه بابا آدم در یک لیتر آب در استعمال خارج برای بیماریهای پوست مصرف میکنند و منظما تا مدتی صبح و عصر روی پوست عضو مورد نظر میمالند.
عصاره ریشه بابا آدم: ریشه بابا آدم 1 واحد، آب مقطر 8 واحد. ریشه را قطعه قطعه کرده و مدت 12 ساعت در 5 واحد از آب میخیسانند و با فشار صاف میکنند و تفاله را در ما بقی آب میخیسانند و با فشار صاف میکنند و دو صافشده را مخلوط کرده، میگذارند تهنشین شود و صاف روی آن را با انحراف برداشته در حمام ماریه به قوام عصاره نرم تبخیر میکنند. این عصاره از عوامل مقوی است و مقدار خوراک آن 10- 1 گرم میباشد.
دمکرده ریشه بابا آدم برای تصفیه خون: ریشه بابا آدم 30 گرم، مغز ریشه شیرینبیان 30 گرم، ریشه تاجریزی 30 گرم، آب جوش 1000 گرم. مخلوط اینها را
ص: 155
در آب در حدود نیم ساعت دم میکنند و بیش از نصف آن را در روز میل مینمایند.
جوشانده ریشه بابا آدم برای رفع سوداوی: ریشه بابا آدم را با هموزن آن ریشه راسن جوشانده و پس از خنک شدن روی پوست میمالند خارش خیلی زود رفع میشود.
ص: 156
کرفس وحشی
اشاره
کرفس وحشی در کتب فارسی با نامهای «کرفس»، «کرفس الماء»، «کرفش» و «کرسب» آمده است. به فرانسویAche وCeleri sauvage وAche des marais وPersil des marais و به انگلیسیWild celery وTape grass گفته میشود. گیاهی است از خانوادهUmbelliferae نام علمی آنApium graveolens L . و مترادفهای آنSium apium Roth . وSeseli graveolens Scop . وApium celleri Gaertn . میباشد.
مشخصات
کرفس وحشی گیاهی است دوساله ریشه آن کوتاه، عمودی و کمی ضخیم. ساقه آن علفی ریشهدار توخالی به بلندی 90- 30 سانتیمتر و برگهای آن شبیه برگ جعفری و دارای بریدگی عمیق و مرکب از چند برگچه، هر برگچه دندانهدار به رنگ سبز تیره است. گلهای آن سفید مایل به سبز که در انتهای شاخه گلدهنده به صورت مجتمع و چتری ظاهر میشود. میوه آن تخممرغیشکل قهوهای با خطوط سفید فندقه که در آن دو عدد تخم قرار دارد. تخم آن دارای مقدار زیادی آلبومین و کمی گوشتدار است.
این گیاه در اراضی شور و مرطوب باتلاقها کنار دریاها، نهرها و مردابها، تقریبا در تمام مناطق اروپا، آسیا و افریقا میروید. از پرورش این گیاه واریتهای به دست
ص: 157
آوردهاند که کرفس اهلی است و با نام کرفس معمولی در سبزیکاریها کاشته میشود و به عنوان سبزی مصرف میشود که شرح آن جداگانه با ذکر خواص در جلد اول کتاب آمده است.
کرفس وحشی بهطور خودرو در ایران میروید و در مناطق گرمسیری بلوچستان، کوهستانات بختیاری، بندر عباس، مکران و خوی دیده شده است. تکثیر این گیاه از طریق کاشت بذر آن انجام میگیرد. از نظر خواص طبی برگ، تخم و ریشه آن مستعمل است.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی کرفس وحشی طبق بررسیهای دانشمندان شیمی و آزمایشگاهها دارای کمی اسانس روغنی فرّار و آپیئین است. میوه آن در حدود 3- 2 درصد اسانس زردرنگ مایل به سفید دارد که شامل دی- لیمونن 60[222]، دی- سلینن 223] و 3- 5/ 2 درصد سدانولید[224] و 5/ 0 درصد از سدانوئیک اسید انیدرید[225] میباشد. به علاوه در تخم آن در حدود 10 درصد مواد غیر محلول وجود دارد]G .I .M .P[ .
در گزارش بررسیهای دیگری آمده است که در کرفس وحشی مواد آپیئین، آپیژنین، مانیت 226]، اینوزیت 227]، آسپاراژین 228]، گلوتامین 229]، کولین، لیناماروز[230] و ویتامینهایC ,B ,A [روا] وجود دارد. والتروئلا در گزارشی از ترکیبات وحشی به جای مواد لیناماروز و ویتامینها، مواد پروتئین و لیناز[231] را ذکر کرده است. کل اسیدهای
ص: 158
موجود در آن عبارتاند از اسیدهای رزینی 232] و اسیدهای چرب که شامل پالمیتیک اسید، پتروسلینیک اسید[233] (قسمت عمده)، اولئیک اسید و لینولئیک اسید میباشد [فاروق و دیگران .
خواص- کاربرد
در هند ریشه گیاه به عنوان مدّر و اصلاحکننده مزاج و در موارد استسقا و کولیک تجویز میشود. تخم آن محرّک، مقوی قلب، بادشکن، مدّر و قاعدهآور و به عنوان ضدعفونیکننده در موارد برونشیت و آسم و برای رفع ناراحتیهای کبد و طحال مصرف میشود.
در چین از کرفس وحشی برای تقویت معده [روا] و به عنوان خنککننده، آرامبخش، اصلاحکننده مزاج، برای کمک به هاضمه، برای معالجه ترشحات عادت ماهیانه و اختلالات گوارشی کودکان تجویز میشود [استوارت . کمک بسیار مؤثری برای ازدیاد ترشح ادرار است [لوئی . در هندوچین کرفس وحشی خام مهیّج است ولی پس از پخته شدن قسمت عمده خواص آن از دست میرود [پتلو]. در فیلیپین از جوشانده گیاه به عنوان مدّر و قاعدهآور استفاده میشود [گررو]. ریشه آن برای معالجه استسقا و کولیک مصرف میشود. و تخم آن را برای کمک به رفع سوءهاضمه به عنوان محرّک و ضد اسپاسم برای کنترل آسم و برونشیت میخورند [والنزوئلا].
کرفس وحشی از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی گرم و خشک است.
ریشه آن یا بیخ آن سیاهرنگ با ریشکهای دراز باریک که کلا مصرف میشود و از نظر خواص دارویی از سایر اعضای آن قویتر است و پس از آن از تخم آن که از نظر خواص در درجه بعدی قرار دارد استفاده میشود. در مورد خواص آن معتقدند که خوردن آن برای نفستنگی، درد پهلو، سکسکه، رفع قی و دلپیچه و درد شکم مفید است. محرک اشتها و نیروی جنسی میباشد. اگر با داروهای مسهل خورده شود به عمل آنها کمک میکند. ضد نفخ و بازکننده گرفتگیها و انسداد کبد و طحال میباشد. مدّر است و قاعدهآور و برای پاک کردن کلیه،
ص: 159
مثانه، سرخجه، سرخک، لرزهای بلغمی، دردهای لگن خاصره، سیاتیک، نقرس، درد پشت و اکثر بیماریهای سرد بلغمی مفید است. اگر آب آن با آب انار و شکر جوشانیده و خورده شود به عنوان ضد سم اثر میکند و خوردن دمکرده برگ و بیخ آن برای مقابله با داروهای سمّی کشنده و نیش گزندگان سمّی مفید است.
ضماد آن بتنهایی و یا با عسل ورمها را تحلیل میبرد. کرفس برای گرممزاجان مضّر است و محرّک صرع میباشد. مقدار خوراک از جرم ریشه آن تا 12 گرم و اگر دمکرده ریشه خورده شود 40- 20 گرم است. ریشه گیاه برای رفع عوارض مربوط به وجود اسید اوریک و سنگ کلیه و مثانه و یرقان و وجود آلبومین در ادرار و رفع سرفه مفید است. در موارد التهاب کلیه مصرف آن تجویز نمیشود.
عصاره کرفس وحشی به مقدار 50 گرم در روز مدّر و 150 گرم در روز تببر است. غرغره عصاره تازه برگ خام کرفس برای رفع عوارض کمبود ویتامینC مفید است.
سایر تحقیقات علمی که دانشمندان در مورد کرفس وحشی انجام دادهاند.
در یونان قدیم مرسوم بوده است به پهلوانانی که در مسابقات ورزشی و پهلوانی رکوددار بودند به عنوان جایزه در مراسمی شراب تخم کرفس داده میشد. و الکسیر کرفس در تمام دوران تاریخ از روزگاران کهن تا حال همیشه به عنوان داروی شفابخش مصرف میشده است. در حال حاضر نوشابه غیر الکلی با اسانس و عطر کرفس به نام تجارتیDr Brown's Cel -Ray Soda که در بازارهای دنیا عرضه میشود، نشانهای از این توجه است. در مکتب پزشکی سنتی هندی آیورودا از قرنها پیش تخم کرفس را برای معالجه سرماخوردگی، انفلوانزا، سوءهاضمه، آرتروز و بیماریهای کبد و طحال تجویز میکردند. کارشناس گیاهدرمانی معروف آلمانی به نامHildegard of Bingen در یادداشتهایش مینویسد: هرکسی که مبتلا به آرتروز و نقرس است باید از گرد تخم کرفس استفاده کند. زیرا تخم کرفس داروی شفابخشی برای این بیماریهاست. کارشناس گیاهدرمانی دیگر انگلیسی به نامJohn Gerard ادعا میکند که کرفس ترشحات ادرار را زیاد میکند و برای کم کردن وزن و خارج نمودن بلغم از سر انسان مفید است. کارشناس گیاهدرمانی دیگر انگلیسی قرن هفدهم
ص: 160
به نامNicholas Culpepper نیز تخم کرفس را به عنوان مدّر و مفید برای بیماریDropsy [234] توصیه میکنند. سایر دانشمندان گیاهدرمانی غربی تخم کرفس را برای رفع بیخوابی، کاهش وزن، عصبانیت، انواعی از سرطان، افزایش ترشحات عادت ماهیانه و سقط جنین توصیه کردهاند. در برخی موارد برای تحریک نیروی جنسی نیز تجویز شده است. ولی عجیب است که پزشکان گیاهشناس و بتانیست قرن نوزدهم امریکا توجهی به این خواص درمانی مفید کرفس نداشتهاند و کرفس را به صورت یک زیرنویس ساده و ذیل شرح گیاه جعفری به عنوان گیاهی از منسوبان نزدیک جعفری معرفی میکردند ولی کارشناسان گیاهدرمانی معاصر امریکا کرفس را به عنوان یک گیاه مدّر، آرامبخش، مسکن و افزایشدهنده و بازکننده عادت ماهیانه و داروی مؤثری برای درمان نقرس، آرتروز، چاقی، اضطراب و بیاشتهایی به غذا معرفی میکنند.
کرفس از نظر مبارزه با چاقی
در تخم کرفس یک ماده مدّر وجود دارد و وجود این ماده به اعتقاد عامه درباره خاصیت تخم کرفس برای کاهش وزن اعتبار میبخشد زیرا کم شدن آب بدن در اثر ادرار زیاد به کم شدن وزن منجر میشود. البته باید توجه شود که معمولا اگر وزن کسی در اثر خوردن داروهای مدّر کم شود، اساسی نیست و اگر سایر مراقبتهای لازم اعمال نشود وزن به صورت اول بازمیگردد و کلید اساسی کاهش وزن کم کردن چربی در خوراکیها و استفاده از هیدراتهای کربن پیچیده به جای هیدرات کربن ساده چون قند و شکر سفید و نظایر آن و همچنین انجام تمرینهای ورزشی و راهپیمایی میباشد.
اثر تخم کرفس در کاهش فشار خون بالا
پزشکان معمولا برای کاهش فشار خون داروهای مدّر تجویز میکنند. در یک تحقیق علمی جدید نشان داده شده است که تزریق اسانس و روغن کرفس به خرگوش و سگ به مقدار محسوسی فشار خون را کاهش داده است البته مردم اسانس و روغن
ص: 161
کرفس را از طریق تزریق و یا سرنگ نمیخورند ولی دانشمندان چینی گیاه کرفس را به 16 نفر که از فشار خون بالا رنج میبردند دادهاند و در 14 نفر آنها کاهش محسوس در فشار خون ایجاد شده است.
اثر تخم کرفس در بیماریهای قلبی ناشی از جمع شدن مایع
وجود ماده شیمیایی فعّال با اثر مدّر در تخم کرفس، شهرت سنتی آن را در کنترل بیماری قلبی ناشی از تمرکز مایع تأیید میکند. اگر مبتلا به چنین بیماری هستید در مورد مصرف تخم کرفس با پزشک خود مشورت نمایید.
اثر تخم کرفس در رفع اضطراب و بیخوابی
در اسانس روغنی تخم کرفس یک مواد شیمیایی به نامPhthalides وجود دارد که در جانوران آزمایشگاهی اثر مسکن نشان داده است. با اینکه معمولا آزمایشهایی که روی جانوران آزمایشگاهی دیده میشود همیشه قابل تسری به انسان نیست ولی معهذا اگر دچار حالت نگرانی، دلواپسی، دلشوره، اضطراب و عصبانیت هستید خوردن تخم کرفس را امتحان کنید.
اثر تخم کرفس در بیماری قند
تحقیقات متعددی نشان داده است که تخم کرفس در کاهش قند خون مؤثر است.
چون بیماری قند از بیماریهای موذی و ناراحتکننده است، توصیه میشود که تخم کرفس را نیز برای کاهش قند خون امتحان کنید.
اثر تخم کرفس در تأمین سلامتی زنان
تخم کرفس در جانوران انقباض رحمی را تحریک میکند و موجب افزایش ترشحات عادت ماهیانه و سقط جنین میشود. با اینکه آزمایشهای روی جانوران همیشه قابل تسری به انسان نیست ولی توصیه این است که زنان باردار از مصرف تخم کرفس خودداری کنند ولی ساقههای کرفس زیانآور نیست و سایر زنان غیر باردار ممکن است آن را برای باز شدن عادت ماهیانه قطع شده امتحان کنند ولی تخم کرفس را هیچوقت برای سقط جنین نباید امتحان کرد.
اصولا مواد مدّر برای رفع ورمها و نفخهایی که در اثر جمع شدن مایعات قبل از
ص: 162
عادت ماهیانه ایجاد میشود کمک میکنند و لذا زنهایی که از نفخ و ناراحتیهای قبل از عادت ماهیانه رنج میبرند ممکن است از تخم کرفس در دوره ناراحتی قبل از عادت ماهیانه استفاده کنند.
سایر درمانهای احتمالی کرفس
کرفس دارای موادی است به نام پسورالن 235] که برای درمان سودا و اخیرا برای درمان شکلی از سرطان به کار رفته است. ولی برای اینکه کرفس برای بیماریهای فوق به عنوان درمان مطمئن مورد توجه قرار گیرد احتیاج به بررسیها و پژوهشهای بیشتری است.
مقدار مصرف
تخم کرفس با نظر پزشک ممکن است برای درمان فشار خون بالا و ناراحتیهای قلبی ناشی از تمرکز مایعات و بیماری قند مصرف شود. از دمکرده مطبوع آن میتوان به عنوان آرامبخش و باز کردن عادت ماهیانه استفاده نمود. برای این کار باید 2- 1 قاشق مربّاخوری از تخم کرفس که تازه کوبیده شده باشد در یک پیمانه آب جوش (220 گرم) مدت 20- 10 دقیقه خیس نمود و تا 3 پیمانه در روز خورد. از نظر مصرف تنطور آن نصف تا یک قاشق مربّاخوری تا سه بار در روز خورده شود. از فرآوردههای تخم کرفس به کودکان زیر دو سال نباید داده شود و برای کودکان بزرگتر و افراد بزرگتر از 65 سال میتوان با دمکرده رقیق آن آغاز نمود و بتدریج غلظت آن را تا حد مجاز رسانید.
فاکتورهای ایمنی در مصرف فرآوردههای کرفس
اصولا مواد مدّر همیشه باید با نظر پزشک مصرف شود، زیرا این مواد ذخیره پتاسیم بدن را خارج میسازند. پتاسیم از مواد مغذی بسیار لازم برای بدن است و اشخاصی که از مواد مدّر استفاده میکنند باید با نظر کارشناس گیاهدرمانی از خوراکیهای دارای پتاسیم زیاد مانند سبزیهای تازه، موز، ملاس سیاه و نظایر آن استفاده کنند که جانشین الکترولیت از دست رفته بشود.
ص: 163
تخم کرفس و اسانس روغنی کرفس از مواد غیر سمّی هستند و در لیست سازمان نظارت بر خوراک و دارو در امریکا در ردیف مواد گیاهی بدون زیان قرار داده شدهاند. بنابراین باستثنای زنان باردار و مادران شیرده و کودکان زیر دو سال بقیه افراد اگر داروهای مدّر دیگری مصرف نمیکنند میتوانند از فرآوردههای کرفس در حد مجاز استفاده کنند و اگر در جریان استفاده ناراحتیهایی از قبیل اختلال معده یا اسهال ایجاد شد مقدار مصرف را کاهش داده و یا قطع کنند و اگر این علایم حد اکثر ظرف دو هفته رفع نشد به پزشک خود اطلاع دهند.
ص: 164
آسارون
اشاره
در بازار و در کتب طب سنتی «آسارون» نامبرده میشود. بیخ یا ساقه زیرزمینی گیاه که در طب سنتی مصرف دارویی دارد نیز «اسارون» گفته میشود. به فرانسوی آن راAsaret وOreille d ?homme و به انگلیسیFoalfoot وCabaret مینامند.
گیاهی است از خانوادهAristolochiaceae نام علمی آنAsarum europaeum L . و مترادفهای آنAsarum officinale Moench . وAsarum reniforme Gilib . میباشد.
مشخصات
گیاهی است علفی چندساله خیلی کوچک بلندی آن کمتر از 15 سانتیمتر است.
بهطوریکه گیاه روی زمین خوابیده و گسترده است. ریشه آن کمی دراز و کمی کج و گرهدار و کمی افقی در خاک قرار دارد، رنگ آن زرد و قطر آن کمی کمتر از قطر ساقه زیرزمینی زردچوبه است. برگهای آن مدوّر به شکل گوش انسان و یا به شکل کف پای شتر. گلهای آن منفرد، رنگ قسمت خارجی آن سبز کثیف مخلوط با قرمز و رنگ داخل آن قرمز است و در اردیبهشتماه ظاهر میشود.
این گیاه در جنگلها و کوهستانات کنار نهرها و نقاط سایهدار مناطق معتدل اروپا و شمال آسیا بهطور خودرو میروید. در ایران تا به حال شناسایی نشده است. چون در اجزای اغلب داروهای ترکیبی گیاهی از آن نامبرده میشود و در بازار نیز عرضه
ص: 165
میشود لذا به ذکر مشخصات و خواص آن مبادرت میشود.
ترکیبات شیمیایی
معمولا ساقه زیرزمینی و برگ گیاه به عنوان دارو مصرف میشود. از نظر ترکیبات شیمیایی گیاه دارای اسانس روغنی فرّار و گلوکوزید است. همچنین وجود بورنیل آستات 236]، متیل اوژنول 237] و آزارون 238] در آن تأیید شده است. در ریشه آن 17/ 1 درصد آلکالوئید آزارین 239] و آزارون وجود دارد. در برگهای آن ماده آزارون و یک گلوکوزید یافت میشود. سمیّت ریشه آن ضعیف است و تأثیر آن در قورباغه و سگ و خرگوش در حد ازدیاد شتاب تنفس، تحریکات موضعی، تهوع و استفراغ میباشد]G .I .M .P[ . بررسیهای جدید دیگری نشان میدهد که اسانس روغنی گیاه تازه شامل حدود 50 درصد آزارون میباشد که 65 درصد از اسانس نعنا فلفلی بیشتر سمیّت دارد.
خواص- کاربرد
در هند، ماده عامل گیاه که اسانس روغنی فرّار آن است قیآور و نرمکننده سینه است و در موارد جراحات جهاز هاضمه و بیماری سیلیکوزیس 240] که نوعی بیماری ریوی ناشی از استنشاق هوای دارای ذرات سیلیس میباشد و همچنین برای خشکی حلق و التهاب غشای حنجره که با ترشح همراه باشد، آثار مفیدی نشان داده است.
آسارون از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی گرم و خشک است و ریشه و برگ آن به عنوان دارو مصرف میشود. لطیفکننده است و بازکننده انسداد و گرفتگیهای مجاری عروق میباشد. مقوی و پاککننده دماغ و اعصاب و کبد و سپرز و کلیه است. خوردن آن بتنهایی یا با داروهای مناسب دیگر برای بیماریهای سرد دماغی نظیر صرع، لقوه، فلج، سستی اعضا، تشنج امتلایی و خوابرفتگی نافع است.
اگر 15 گرم از ریشه خشک آن را در 5/ 2- 2 کیلوگرم آب انگور برای مدت
ص: 166
60- 50 روز خیسانده و پس از آن مصرف کنند برای دردهای داخلی، استسقا، یرقان، ورم کبد و طحال و پاک کردن آلات بول و رحم از رطوبتهای لزجه و پاک کردن کلیه و مثانه و تسکین درد آنها و سختی ادرار و قطع قاعدگی و درد مفاصل و لگن خاصره و سیاتیک و نقرس مفید است. خوردن 5 گرم آن با آب عسل مسهل است و اگر با شیر شتر یا شیر گوسفند خورده شود برای تقویت نیروی جنسی سردمزاجان مفید است. آسارون برای ریه مضّر است و از این نظر باید با مویز خورده شود و مقدار خوراک آن 15- 5 گرم است. جانشین آن از نظر دارویی هموزن آن وج یا زنجبیل و یا نصف وزن آن خولنجان و نصف دیگر وج میباشد. از این گیاه نوعی رنگ سبز گرفته میشود. به علت سمّی بودن این گیاه بهندرت مصرف داخلی آن توصیه میشود و در مواردی که مصرف داخلی آن لازم باشد باید زیر نظر پزشک باشد.
ص: 167
مازریون
اشاره
در کتب طب سنتی با نامهای «مازریون» و «هفت برگ» و «خامالا» و «خامالیوس» و «زیتون الارض» نامبرده میشود. نام محلی آن در ارتفاعات نوشهر «مرخا» میباشد. به فرانسویDaphne وBois de Garou وle Daphne morillon وMezereon وBois joli وBois gentil و به انگلیسیMezerum وMezereon وFebruary daphne وDwarf laurel وSpurge olive گفته میشود. گیاهی است از خانوادهThymelaeaceae نام علمی آنDaphne mezereum L . و مترادفهای آنThymelaea Praecox Gilib . وThymelaea mezereum Scop . میباشد.
دیوسکوریدس این گیاه را «کاملایا» نامیده است. کلمهDaphne اصطلاح یونانی برای درخت برگ بو میباشد که به جنس مازریون منتقل شده است.
مشخصات
مازریون درختچهای است کوتاه که بلندی آن تا 5/ 1 متر میباشد در حد درختچه سماق. برگهای آن بیضی دراز از دو سر باریک، رنگ زیر برگ سبز غباری است که سفید به نظر میرسد. گلهای آن قرمز ارغوانی و بندرت سفید، معطّر که بهطور مجتمع در امتداد قسمت انتهایی محور شاخه گلدهنده در اواخر زمستان و اوایل بهار ظاهر میشود و برگها معمولا پس از ظهور گلها میرویند. این درختچه به سبب گلهای زیبا و در عین حال زودرس خارج فصل که دارد، در گلکاری و باغچه کاشته میشود.
ص: 168
میوه آن قرمز کوچک تخممرغیشکل و سمّی است. تکثیر آن از طریق قلمههای تابستانی نارس است که در ماسه و پیت 241] کاشته میشود و ریشه میدهد. آن را از طریق کاشت تخم نیز تکثیر میکنند. این گیاه در اروپا و آسیا بهطور خودرو میروید. در ایران در مناطق مختلف شمال غرب کشور و در جنگلهای طالش و کلاردشت و دینوچال و گلندرود و زیر آب بهطور وحشی دیده میشود و ضمنا در شهرها برای گل زیبای آن پرورش داده میشود. معمولا به قطعات پوست نازک درختچه دافنه «گارو» گفته میشود. خیلی سخت است در سطح آن خالهای سفید کوچکی دیده میشود، رنگ چوب داخل آن زرد مایل به سفید است.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در پوست درختچه مازریون وجود نوعی رزین به نام مزرئین رزین 242] و دافنین 243] و یک قند متبلور گزارش شده است [کاریونه و کیمورا].
خواص- کاربرد
در ژاپن پوست درختچه را به عنوان یک جزء محرّک در داروهای معالج روماتیسم وارد میکنند زیرا سرخکننده پوست است. ضمنا در استعمال داخلی نیز به عنوان داروی محرّک و مدّر برای معالجه روماتیسم مصرف دارد. در تعدادی از اسناد علمی طب سنتی ایرانی از جوشانده و شربت آن در مصرف داخلی برای دفع عوارض سیفیلیس و اختلالات جلدی استفاده شده است و در تهیه جوشانده و شربت آن سابقا ترکیبات زیر توصیه میشده است:
جوشانده پوست مازریون: 5 گرم پوست مازریون را در 1500 گرم آب آنقدر باید جوشاند که پس از صاف شدن در حدود 1000 گرم باقی بماند و پس از آن 10 گرم مغز ریشه شیرینبیان در آن بجوشانند و صاف کنند و در عرض روز فنجان فنجان برای معالجه سیفیلیس بیاشامند.
عصاره اتری پوست مازریون (گارو): پوست درختچه 1 واحد، الکل 80 درجه
ص: 169
7 واحد و اترسولفوریک 1 واحد. پوست را نیمکوب کرده و با الکل در ظرف دپلاسمان ریخته و صافشده را در حمام ماریه تقطیر کنند تا الکل آن خارج گردد و محصول را در صراحی با اتر مخلوط نمایند و مدت 24 ساعت بگذارند بماند و صاف روی آن را برداشته و برای گرفتن اتر مجددا آن را در حمام ماریه تقطیر نمایند و عمل تبخیر را تا حد غلظت عصاره ادامه دهند. این عصاره تاولآور است و در ساختن پوماد سرخکننده و تاولآور گارو و کاغذ آن کاربرد دارد.
شربت مازریون: 1 دسیگرم عصاره الکلی مازریون را در 50 گرم شربت ساده مخلوط کنند و در موارد سیفیلیس از 60- 40 گرم در روز بخورند.
جوشانده برای معالجه هرپس 244]: 60 گرم عشبه، 4 گرم پوست مازریون، 5 گرم تخم گشنیز و 5 گرم ریشه شیرینبیان را در 1000 گرم آب بجوشانند و صاف کرده، در عرض روز فنجان فنجان میل کنند.
در عین حال که در اکثر مدارک کهن پوست درختچه از نظر طبی مورد توجه میباشد در معدودی از اسناد از جمله در مخزن الادویه آمده است که اطبای سنتی ایران از نظر خواص دارویی توجه به برگ گیاه نیز داشتهاند و نوشته شده که برگ آن از نظر مسهلی خیلی قوی است و پس از خوردن آن عوارض شدید غیر قابل کنترلی ایجاد میشود و لذا باید قبل از خوردن اصلاح و تعدیل شود و پس از آن خورده شود. برای این اصلاح دستور این است که برگهای آن را به مقدار مورد نظر گرفته و تمیز کرده و 48 ساعت در سرکه بخیسانند و در این مدت 3- 2 بار سرکه آن را عوض کنند، سپس خشک کرده و کوبیده و با روغن بادام چرب و آغشته نمایند. در مواردی که به عنوان مسهل مواد سوداوی مصرف میشود با تربد تعدیل شده و افتیمون، پوست هلیله زرد، گل سرخ، ربّ ریشه شیرینبیان و زیره کرمانی و نمک هندی با آن مخلوط کرده و بخورند و در مواردی که به منظور مسهل زردآب و بلغم خورده شود با موادی نظیر ایرسا و آسارون، عصاره غافث، افسنطین، سنبل الطیب، مصطکی، مرّمکی، سکبینج، نمک هندی، هلیله زرد و تخم کرفس مخلوط کرده و بخورند بسیار مؤثر است و عوارضی نیز ایجاد نمیکند. در مورد ضرورت تدبیر و اصلاح مازریون داستانی در کتب طب سنتی نقل میکنند که چون نشانهای از روشهای تحقیق عملی حکمای طب سنتی است برای اطلاع علاقهمندان محقق عینا در اینجا میآوریم:
ص: 170
حکیم احمد تبتی در تاریخ الحکما نوشته است که شخصی در بصره مبتلا به بیماری استسقا بوده (البته چه نوع استسقا ذکر نشده است) و پس از سالها معالجه سرانجام بهبود نیافت و تمام اطبا منطقه او را جواب کردند. این مرد که از ادامه زندگی قطع امید کرده بود گفت حال که میمیرم چه بهتر است در این مدت کوتاه باقیمانده از عمر هرچه میخواهم بخورم و پرهیز خردکنندهای را که سالهاست به من تحمیل شده بشکنم. این مرد آزاد گذارده شد و اطبا نیز که از معالجه او مأیوس بودند به او اجازه دادند هرچه میخواهد بخورد. آن مرد گفت که او را در کوچه و کنار محل عبور عمومی بگذارند تا از چیزهایی که در بازار برای فروش عرضه میشود آنچه که دلش میخواهد انتخاب کرده بخرد و بخورد و چنان کردند. اتفاقا اولین فروشندهای که از آن محل عبور میکرد ملخ پخته میفروخت و در مرد میل وافری بخوردن ملخ پخته ایجاد شد و از این ملخ پخته خرید و خورد. پس از ساعتی معده او منقلب شد و شروع کرد به کار کردن و این اسهال ادامه یافت و تا چندین ساعت در اثر این اسهال آنقدر آب زرد متعفن از شکم او بیرون آمد که هیچکس باور نمیکرد آن همه مایع در شکم او بوده است. و پس از آن بتدریج و بسرعت استسقای او شفا یافت و نجات پیدا کرد. وقتی این خبر عجیب به گوش اطبایی که از علاج او دست شسته بودند، رسید همه حیران و متعجب که چه ارتباطی ممکن است بین ملخ پخته و خاصیت مسهلی شدید زردآب باشد. زیرا اصولا ملخ پخته قابض است و قاعدتا باید عکس این عمل رخ داده باشد و هیچ نوع ارتباط منطقی بین خاصیت ملخ پخته و رفع بیماری استسقا به نظرشان نمیآمد. یکی از اطبا که اهل تحقیق و بررسی بود موضوع را دنبال کرد و به فروشنده ملخ پخته مراجعه نمود و از او پرسشهایی کرد که این ملخها را از کجا صید کرده است، شرایط آن منطقه و گیاهان آن محل چیست. فروشنده گفت این ملخها را از محلی صید کردهام که تقریبا گیاه غالب آن منطقه درختچههای مازریون است و چیز دیگری نمیروید و خوراک این ملخها فقط برگهای مازریون بوده است. طبیب محقق با شنیدن این اطلاعات به ریشه ماجرا پی برد زیرا میدانست برگ مازریون خاصیت مسهلی دارد ولی خاصیت آن به قدری شدید و قوی است که اگر بدون اصلاح و تدبیر و تعدیل تا 4 گرم آن خورده شود آنقدر اسهال ایجاد میکند که بند آوردن آن از اختیار خارج میشود و به همین دلیل برگ را قبل از خوردن اصلاح و تدبیر میکنند و پس از آن میخورند و برگهایی را که ملخها خورده بودند در جریان دو نوع اصلاح و تعدیل و کاهش شدت خاصیت مسهلی قرار گرفته اول اینکه در شکم ملخ در جریان
ص: 171
تبدیل و تبدلات عصیر هاضمه ملخ قرار گرفته و مقداری از حدّت آن کاسته شده است و پس از آن در مرحله پختن در آب جوش پخته شده و مجددا تعدیل گردیده است و به این ترتیب خوردن ملخ پختهها اینچنین شکل شفابخش بخود گرفته است.
از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی مازریون خیلی گرم و خشک است و از نظر خواص معتقدند که دمکرده برگ آن اگر مضمضه شود، مسکّن درد دندان است. مسهل زردآب و دافع کرم کدو و کرم معده میباشد و برای استسقاء لحمی 245]، استسقای زقی (نوعی استسقا که مایع در پرده صفاق شکم جمع میشود)، یرقان و ضعف کلیه نافع است خصوصا برگ تازه آنکه در دوران گل درختچه چیده شود و پس از تدبیر و اصلاح و خشک کردن اگر مقدار 5/ 1 گرم از آن را در 750 گرم آب جوش مخلوط با فودنج جبلی جوش دهند تا به ثلث برسد و صاف کرده و بیاشامند، دافع کرم شکم و بخصوص کرم کدو خواهد بود. اگر 80 گرم آن را در 150 گرم سرکه رقیق مدت دو ماه بخیسانند و آن را مالیده و صاف کنند و دو ماه دیگر بگذارند بماند و پس از آن بیاشامند برای استسقا و پاک کردن ترشحات پس از زایمان مفید است.
اگر 24 گرم آن را در 750 گرم آب بجوشانند تا به ثلث برسد و مالیده و صاف کنند و با 30 گرم روغن بادام شیرین مجددا بجوشانند آنقدر که فقط روغن بماند امّا نسوزد، 4 گرم تا 20 گرم از این روغن مسهل مناسب و راحتی خواهد بود. خوردن دمکرده آن برای عسر البول یا سخت ادرار کردن نافع است. مقدار خوراک آن در 2- 5/ 1 گرم میباشد.
خوردن برگ مازریون برای گرممزاجها مضّر است و همچنین برای اطفال و اشخاص ضعیف نباید تجویز شود. در فصل گرما و مناطق حارّه خشک از خوردن آن باید اجتناب شود و بههرحال در مواردی که خورده میشود قبلا باید طبق دستور تعدیل و تدبیر اصلاح شود. مازریون شدیدا برای کبد مضّر است و قیآور میباشد و غم و اندوه میآورد و اگر 8 گرم آن بدون اینکه اصلاح شود خورده شود آنقدر قی و اسهالآور است که هلاک میکند و برای معالجه این مسمومیت باید بهطور مکرر شیر گاو تازه خورد و آب سرد بر بدن ریخت و همچنین با خوردن آشهای چرب و داروهای خیلی سرد از خطر آن جلوگیری کرد و شیره درختچه آن سمّی و مهلک است و مصرف داخلی اصولا ندارد و در استعمال خارجی مالیدن آن برای رفع
ص: 172
لکههای پوست مفید است. مصرف این گیاه باید زیر نظر پزشک باشد.
توضیح: نمک هندی که در شرح فوق به آن اشاره شد از حل کردن خاکستر حاصل از سوزاندن چند گیاه در آب و پس از آن تقطیر محلول و جدا کردن املاح آن و ادامه تبخیر آن تا آنجا که به صورت قوام درآید و در آخر منعقد و خشک شود، به دست میآید. ماده خشک حاصل را میکوبند و با نام نمک هندی در بازار عرضه میشود. هربار 6- 4 گرم از آن را در ترکیبها ریخته و مصرف میکنند.
از گونههای مختلف دافن چند گونه دیگر که در طب سنتی مستعمل است در ایران میروید که به ذکر دو گونه معروف مبادرت میشود:
1. گونهDaphne oleoides Schreb . یاDaphne oleoides Lam .var Kurdica Born .. اینگونه در ایران با اسامی محلی شناخته میشود. در جبال بارز کرمان با نام «توربید» و «توربیت» و در لرستان با نام «الف» و در برخی مناطق نیز «تورونگ» گفته میشود.
مشخصات
درختچهای است به بلندی یک متر با شاخههای پوشیده از کرک خزی پرپشت.
برگها چرمی همیشه سبز پوشیده از کرک به ابعاد 12- 3* 45- 10 میلیمتر. گلها سفیدرنگ. میوه آن نیز سرخرنگ است. اینگونه در ایران در سپیددشت لرستان، قلعه دختر و در سیرجان و جبال بارز کرمان میروید.
خواص- کاربرد
گیاهی است سمّی در هند از ریشه آن به عنوان مسهل مؤثری استفاده میشود. از برگها و پوست درخت در استعمال خارجی برای رفع ناراحتیهای پوست به کار میرود. دمکرده برگهای آن را در موارد سوزاک میخورند و روی آبسهها و ورمها میریزند و میمالند که ورم را کاهش دهد. آزمایش شیمیایی برگهای آن کمی خاصیت میکربکشی در مقابل مایکرو کوکوس پیوژنس واریته اورئوس نشان میدهد.
2. میخک هندی
اشاره
اینگونه به فارسی «میخک هندی» و به انگلیسیWinter daphne گفته میشود، نام علمی آنDaphne odora Thunb .var alba Hemsl . و مترادف آن
ص: 173
Daphne indica Loisel. non L.
میباشد.
مشخصات
درختچهای است بومی چین و ژاپن. همیشه سبز، زیبا با برگهای سبز تیره و یشمیرنگ. گلهای آن سفید و معطّر و در اوایل اردیبهشت شکفته میشود. در ایران به صورت گل داخل ساختمان پرورش داده میشود زیرا در مقابل سرما نابردبار است.
در باغهای شمال ایران در خارج از گلخانه نیز دوام میآورد. باغبانها آن را میخک هندی مینامند.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی دارای دافنین میباشد.
خواص- کاربرد
در چین از جوشانده ریشه و برگهای درختچه میخک هندی برای معالجه لارنژیت و ناراحتی حنجره 246] [روا]. و زخم گلو و به صورت شستوشو برای تاولهای آبله به کار میرود [هوپر]. برای التیام ورم پستان 247] کاربرد دارد [استوارت .
این گیاهان سمّی هستند و در صورت ضرورت مصرف باید زیر نظر پزشک استفاده شود.
ص: 174
انجبار
اشاره
در کتب طب سنتی و در بازار دارویی با نام «انجبار» معروف است و «اناریف» هم ذکر میکنند. به فرانسوی آن را بهطور کلیRenouee (تمام گیاهان جنس پولی گونوم را به فرانسویRenouee مینامند) و نام اختصاصی آنLa renouee bistort وSerpentaire وBistort و به انگلیسیBistort وSerpentary وSnakeroot وSnakeweed گفته میشود. گیاهی است از خانوادهPolygonaceae نام علمی آنPolygonum bistorta L . و مترادف آنBistorta officinalis Rafin . میباشد. در زبان اردو در هند گونهPolygonum viviparum L . را «انجبار» نامند و خواص ریشه آن خیلی شبیه خواص دارویی ریشه گونهPolygonum bistorta میباشد.
مشخصات
انجبار گیاهی است چندساله بلندی آن کمی کمتر از یک متر ولی در برخی نقاط خیلی کوتاه و تا 20 سانتیمتر میشود. از مشخصات بارز گیاه ساقه زیرزمینی ضخیم آن است که استوانهای و به هم چسبیده و اطراف سطح خارجی آن را ریشکهای فراوانی که از نظر دارویی مصرف دارند پوشیده است. از این ساقه زیرزمینی تعدادی برگ و ساقه گلدهنده بدون شاخه بیرون میآید. برگهای آن دراز، بیضی، نوکتیز، به رنگ سبز روشن شفاف، رنگ زیر برگ سبز غباری است که با دمبرگ درازی به ساقه زیرزمینی وصل میشود. برگهای قسمت بالای گیاه بدون دمبرگ است. گلهای آن
ص: 175
قرمز بندرت سفید بهطور مجتمع در انتهای شاخه گلدهنده ظاهر میشود. از گیاهانی است که به واسطه گلهای زیبایش در گلکاریها کاشته میشود.
این گیاه بومی اروپا و در انگلستان در مرغزارهای مرطوب میروید و در آسیا نیز انتشار دارد. در ایران در مناطق غرب کشور در تخت سلیمان، همدان، در ارتفاعات کوهستان الوند و در ارتفاعات کوه سهند در آذربایجان دیده میشود. تکثیر این گیاه از طریق تقسیم بوته آن انجام میگیرد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در ریزوم خشک و ریشه گیاه مقدار قابل ملاحظهای در حدود 20 درصد انواع تانن، در حدود 30 درصد نشاسته، کمی قند، اسید گالیک و یک ماده رنگی قرمز به نام «قرمز انجبار» وجود دارد.
خواص- کاربرد
در چین از ریشه گیاه به عنوان بندآورنده خون، ضد تب، مدّر و ملیّن استفاده میشود. در فرانسه از خیسکرده 60- 30 گرم ریشه خشک انجبار در یک لیتر آب به صورت شستوشو در موارد بواسیر برای قطع خونریزی به کار میرود. در انگلستان در ناحیهEnglish Lake District مرسوم است که برگهای انجبار را با نامEasterledges میخورند. و از ریشه آن به عنوان قابض و تونیک استفاده میشود. در هند از ریشه گونهP .viviparum که آن را انجبار مینامند به عنوان قابض استفاده میشود، لهشده آن را روی آبسهها میاندازند و از جوشانده ریشه برای رفع التهاب مزمن و سوزاکی مجرای ادرار[248] و رفع ترشحات سفید مهبل 249] استفاده میشود. به صورت غرغره برای التیام زخم، ناراحتیهای حلق، و برای سفت کردن لثههای نرم به کار میرود. برای قطع اسهال نیز میخورند.
انجبار از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی سرد و خشک است و از نظر خواص معتقدند که در بند آوردن خونروی و خونریزی از هر عضو خصوصا از سینه و ریه و بواسیر بسیار مؤثر است. در جلوگیری از اسهال خونی نافع میباشد. مسکّن قی
ص: 176
انجبار
A
- گلB - میوه
است و به علت تانن زیادی که دارد مقوی اعضا و رودههاست و برای تسکین التهاب صفرا و خون و همچنین در بهبود سل و رفع ضعف اشتها خورده میشود. برای قطع خون در ادرار بسیار مؤثر است. مقدار خوراک آن در تعدادی از اسناد 5- 4 گرم است که در آب نیمگرم با قدری قند یا در دوشاب انگور بخورند. در استعمال خارجی برای قطع خونریزی و گوشت آوردن زخمها بسیار مفید است. برای سردمزاجان مضّر است از این نظر باید با زنجبیل خورد. معمولا از ساقه زیرزمینی با ریشکهای اطراف آن و همچنین از پوست ساقه زیرزمینی و عصاره آن استفاده میشود. رنگ قسمت داخل ریشه و ساقه زیرزمینی قرمز است و دمکرده آن مایع قرمزرنگ میشود.
توجه: املاح آهن و البومین و ژلاتین با ریشه انجبار ناسازگار است.
روش تهیه محلول ریشه انجبار: ریشه انجبار را به مقدار 60- 15 گرم نیمکوب
ص: 177
کرده در 1000 گرم آب نیمگرم میخیسانند و صاف میکنند آماده مصرف است.
توجه شود که در مورد ریشه انجبار نباید آب جوش مصرف شود و باید آب نیمگرم باشد تا نشاسته حل نشود زیرا اگر نشاسته حل شود با تانن ریشه ترکیب غیر محلولی به وجود میآورد.
روش تهیه عصاره ریشه انجبار: ریشه انجبار یک واحد و آب مقطر 8 واحد.
ریشه را نیمکوب کرده مدت 12 ساعت در 5 واحد از آب مقطّر میخیسانند و با فشار صاف میکنند و تفاله باقیمانده را در بقیه آب میخیسانند و آن را نیز صاف میکنند و دو صافشده را مخلوط کرده میگذارند تهنشین شود و قسمت صافی روی آن را برداشته در حمام ماریه تا حد عصاره تبخیر مینمایند که قوام آید. مقدار خوراک از این عصاره 10- 1 گرم است.
ص: 178
علف هفت بند مرغان
اشاره
به فارسی «هزار بندک» و «علف هفت بند مرغان» و در کتب طب سنتی با نام عربی آن «طرنه» ذکر شده. از گروه گیاهان جنسPolygonum میباشد. به فرانسوی به آنRenouee des oiseaux وCentinode وTrainasse و به انگلیسیKnot grass وBird ?s knotgrass گویند. گیاهی است از خانوادهPolygonaceae نام علمی آنPolygonum aviculare L . میباشد.
مشخصات
علف هفت بند مرغان گیاهی است یکساله، کوتاه، دارای ساقهای پرگره، خوابیده روی زمین طول آن در حدود 50- 20 سانتیمتر است، برگهای آن ریز نوکتیز.
گلهای آن قرمزرنگ کمی مایل به سبز و کوچک است. این گیاه از علفهای بسیار سمج در کشاورزی است و به سادگی از بین نمیرود و حتی اگر مدتها لگدمال شود، باز به گل و دانه مینشیند.
معمولا در چمنها و اراضی متروک و زمینهای زراعتی در همه جا دیده میشود.
در اغلب مناطق اروپا و آسیا و امریکای شمالی انتشار دارد. در ایران تقریبا در تمام مناطق کشور میروید. در اطراف تهران، قلهک، کرج در مناطق شمال ایران در بندر گز، گیلان، آذربایجان، اصفهان، تفرش، نهاوند، بلوچستان، سرحدات شرقی کشور و در درّه هریرود بهطور خودرو شناسایی شده است.
ص: 179
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه هفت بند مرغان پولیگونیک اسید، اسانس و همچنین گلیکوزیدهای کوئرستین- 3- آرابینوزید[250] و آویکولارین 251] مشخص شده است. عصاره آبی و عصاره الکلی برگهای گیاه برای گربه و خرگوش مسمومکننده است G .I .M .P[ . تخم آن سمّی است و گرد ریشه آن خاصیت حشرهکشی دارد. در گزارش بررسیهای دیگری آمده است که در گیاه قند، موم، تانن، کوئرستین 252]، آرابینوزید[253] و آویکولارین یافت میشود [چونگ یائوچی . در گیاه مقدار لعاب و اسید اکسالیک 254] نیز وجود دارد.
خواص- کاربرد
در هند از گیاه به عنوان قابض و بندآورنده خون استفاده میشود. از ریشه خشک آن در استعمال خارجی به عنوان مسکّن درد مصرف میشود. تخم آن کمی سمّی و مسهل و قیآور است. طبق بررسیهای جدید روشن شده است که گیاه به عنوان جانشین ارگوت در ناراحتیهای رحمی اثر مفید دارد]G .I .M .P .S[ .
در مناطق خاور دور در اغلب مدارک دارویی آمده است که از گیاه به عنوان ضد کرم بخصوص برای معالجه و رفع آسکارید[255] استفاده میشود. در برخی مدارک آمده است که برای رفع کرمهای روده بچهها مؤثر است.
در کره از برگها و سرشاخههای سبز گیاه برای تخفیف تب و در رفع اکزما استفاده میشود [چونگ . در چین مرسوم است که گیاه را در ماههای خرداد تا مرداد جمعآوری و در آفتاب خشک میکنند. گیاه تلخ و مدّر است و برای بیماریهای پوستی و زردی و بیماریهای زنان تجویز میشود [چونگ یائوچی . همچنین برای آفتابزدگی و رفع دردهای معده و وبا مفید است [ایچی سورا]. در هندوچین گیاه را
ص: 180
که دارای مقدار قابل ملاحظهای تانن است برای جوش خوردن زخمها توصیه میکنند [پتلو]. در شبه جزیره مالایا گیاه علف هفت بند مرغان از چین وارد میشود و برای مداوای سوزاک مصرف میکنند و برای این گیاه خواص مدّر، قابض و تونیک قایل هستند [هوپر].
در فرانسه معمول است از جوشانده 50- 30 گرم گیاه در یک لیتر آب قند و در صورت امکان در یک لیتر شربت گیاه قرهقاط[256] روزانه 3- 2 فنجان برای قطع اسهال میخورند.
از گیاه هفت بند مرغان برای کاهش ورم روده بزرگ و قطع خونرویهای رحم به جای ارگوت استفاده میشود. خوردن جوشانده برگ گیاه در بهبودی مسلولین و کاهش عرق مفرط و کم شدن اخلاط آنها اثر مفید دارد. شیره آن برای جلوگیری خونروی از بینی مؤثر است و کمی از آن را در بینی بالا میکشند خون قطع میشود.
ریشه جوشانده برگ آن برای کاهش حدت حملههای آسم و برونشیت اثر نافع دارد.
میزان قند در ادرار را کاهش میدهد و در عین حال مدّر است و برای رفع سنگ کلیه و رفع ناراحتیهای مثانه مؤثر است. مقدار خوراک آن 50- 30 گرم برگ گیاه یا گیاه با ریشه به صورت جوشانده در 1000 گرم آب است که روزانه چند فنجان بخورند.
ص: 181
سگ زبان
اشاره
در کتب طب سنتی با نام «لسان الکلب» و در بازار دارویی ایران «سگ زبان» نامیده میشود. به فرانسویCynoglosse وLangue de chien و به انگلیسیDog's tongue وHound's tongue گفته میشود. گیاهی است از خانواده گاوزبانBoraginaceae نام علمی آنCynoglossum officinale L . میباشد.
مشخصات
سگ زبان گیاهی است دوساله دارای گلهای قرمزرنگ به شکل خوشه پراکنده.
برگهای آن بیضی، دراز، نرم و مواج پوشیده از تار به رنگ غبار مایل به سفید که از نظر درازی و باریکی شکل زبان سگ دارد. ساقه آن به بلندی تا 70 سانتیمتر، کبود و پوشیده از تار است. ریشه آن ضخیم، گوشتی، کمی دراز دوکیشکل به رنگ خاکستری است.
این گیاه معمولا در اراضی سنگلاخ خشک در اروپا، امریکای شمالی و آسیا انتشار دارد. در ایران در شمال غرب ایران در آذربایجان در نقاط سنگلاخ و در شمال ایران در مناطق رودبار و مازندران بهطور خودرو دیده میشود.
تکثیر آن از طریق کاشت بذر آن صورت میگیرد که مستقیما در زمین اصلی در پاییز کاشته میشود. چون ریشه آن دراز است خاک مزرعه را باید شخم عمیق زد.
ص: 182
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه یک ماده عامل تلخ به نام سینوگلوسیدین 257] وجود دارد و به علاوه در گیاه مقدار کمی از آلکالوئیدهای سینوگلوسین 258]، سینوگلوسئین 259] و ... مشخص شده است.
خواص- کاربرد
ریشه گیاه گوشتی ضخیم، رنگ خارج آن خاکستری و مقطع آن سفید است و بوی آن تهوعآور میباشد. از این ریشه به عنوان مسکّن و در رفع خونروی از سینه و اسهال استفاده میشود و ضمنا از داروهای ضد تشنج و مخدّر محسوب میشود.
ضماد برگهای تازه آن و یا ضماد ریشه لهشده آن و همچنین کمپرس جوشانده برگ و ساقه آن در سوختگیها و تسکین درد آنها و التیام زخمهای سطحی بدن و در موارد شقاق پستان و بواسیر و رفع خارش نافع است. در فرانسه از دمکرده برگهای آن به عنوان نرمکننده استفاده میشود.
جوشانده سگ زبان: 10- 8 گرم ریشه سگ زبان را در 1000 گرم آب جوشانیده و صاف کنند و مانند مسکّنها برای بند آوردن اسهال بتدریج بنوشند.
شربت خیسانده سگ زبان: ریشه سگ زبان را خرد کرده 32 گرم از آن را در مدت 12 ساعت در 192 گرم آب بخیسانند و بدون فشار صاف کنند و 1000 گرم شربت ساده قند به آن بیفزایند و تبخیر کنند آنقدر که قوام آید. آماده مصرف است.
در استعمال خارج و برای کمپرس ممکن است 60 گرم ریشه خردشده را در یک لیتر آب جوش بخیسانند و پس از 10 ساعت صاف کنند و برای پاک کردن زخمها و کمپرس و مالیدن روی شقاق پستان، بواسیر و ... مصرف نمایند.
ص: 183