گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد چهارم
سرو کوهی






اشاره

در کتب طب سنتی انواع آن را با نامهای «عرعر» و «شجرة الابهل» و در کتب فارسی قدیم انواع آن با نام فارسی «کوکلان»، «ناژون»، «سرو کوهی»، «ورس»، «آورس»، «سندروس»، «ارس» و تعدادی نامهای دیگر آمده است. به فرانسوی به‌طور کلی جنس آن راGenevrier و به انگلیسی‌Juniper وgeneva گویند. درختان یا درختچه‌هایی هستند از ردّه سوزنی‌برگان‌Coniferae تیره‌Cupressaceae جنس‌Juniperus و دارای انواع و گونه‌های متعددی است. تعدادی از آنها که از نظر خواص دارویی مورد توجه هستند به ترتیب به شرح آنها مبادرت می‌شود.

پیرو

از انواع سرو کوهی است. در ایران با نامهای محلی مختلفی شناخته می‌شود از جمله در گرگان «پیرو»، در درفک و شیرکوه گیلان «اربس- اربز»، در دیلمان «ابرسک»، در نور و کجور «ریس»، در رودسر «ارس» در سوادکوه «لمبیر»، در ارسباران «چتنه»، در قطور آذربایجان «چچم» و در آذربایجان «آردوش، سلوآغاجی» می‌نامند. در کتب طب سنتی با نامهای «عرعر» و «سرو جبلی» و «شیزی» آمده است. به هندی نیز «عرعر» و در مناطقی از هند «ابهل» نامند. به فرانسوی‌Cenevrier و میوه آن راGenievre وBaie de genievre و به انگلیسی درختچه راGommon juniper وJuniper bush گویند. گیاهی است
ص: 184
از سوزنی‌برگان تیره‌Cupressaceae نام علمی آن‌Juniperus communis L . می‌باشد که بومی اروپاست و دو تحت‌گونه آن که در ایران می‌رویند به نامهای‌Juniperus communis sub communis Riedl . (به نام پیرو) و دیگری‌Juniperus communis sub nana Syme (به نام لمبیر) می‌باشند.
میوه این درخت را که از داروها می‌باشد، «جوز السرو» گویند.
توضیح: عرعر معمولا در ایران به درختی از پهن‌برگان به نام‌Ailanthus altissim گفته می‌شود که خواص و شرح آن در سایر مجلدات این کتاب آمده است.

مشخصات

پیرو درختچه‌ای است کوچک یک پایه یا دو پایه بلندی آن در بعضی نقاط تا 12 متر می‌رسد ولی اغلب به صورت درختچه کوتاه و گسترده روی زمین است که با پنجه زدن و خوابیدن ساقه مرتبا تکثیر می‌شود و بتدریج قطعه زمین را مفروش می‌کند.
به همین دلیل یکی از نامهای انگلیسی آن سرو زمینی(Ground juniper) است.
پوست ساقه آن ابتدا تیره‌رنگ و بعدا خاکستری و قهوه‌ای می‌شود. برگهای آن سوزنی، راست، نوک‌تیز مانند سوزن، روی برگ شیاردار و در طول آن خطی کبودرنگ دیده می‌شود. ابعاد برگ 18- 4* 1 میلی‌متر است. میوه آن تقریبا گرد و کروی، کبودرنگ به قطر 9- 6 میلی‌متر و معمولا دارای 3 عدد دانه سه‌وجهی است که در سال دوم می‌رسد. این درختچه بومی اروپاست و گونه اصلی و تحت گونه‌های آن در ایران از گرگان تا ارسباران و در ارتفاعات گدوک و هزار جریب و کندوان و پل زنگوله و در گیلان در ایسپیلی ییلاق و در آذربایجان در قره‌داغ و کوه میشوداغ و کلیبر دیده می‌شود. در هند نیز در مناطق غربی هیمالیا انتشار دارد. قسمت مورد استفاده دارویی سروهای کوهی میوه آن است که در سال دوم وقتی رنگ آن بنفش تیره می‌شود در ماههای مهر و آبان چیده شده و در هوای آزاد گسترده و خشک می‌کنند.
سطح خارجی میوه از یک قشر نازک مومی به رنگ غباری سفید پوشیده شده است.
میوه‌ها معطّر، طعم آنها تلخ و کمی شیرین، شبیه طعم تربانتین است. به علاوه از چوب و سرشاخه‌ها و برگ آن نیز در جوشانده‌ها استفاده می‌شود.
در مقطع میوه از خارج به داخل اولا قشر خارجی میوه دیده می‌شود ثانیا گوشت داخلی میوه به رنگ سبز مایل به زرد و بالاخره مغز میوه که 3 عدد دانه با غشاء سخت
ص: 185
در آن وجود دارد.

ترکیبات شیمیایی

در میوه‌های سرو کوهی پیرو اکسالیک اسید و به مقدار جزئی چند اسید دیگر و کمی قند و در حدود 20/ 1- 8/ 0 درصد اسانس یافت می‌شود. علاوه بر اسانس در میوه آن در حدود 8 درصد رزین و 36/ 0 درصد یک ماده تلخ جونیپرین 260] مشخص شده است.]G .I .M .P[ .
بررسی‌های دیگری نشان می‌دهد که در میوه‌های آن در حدود 83/ 0 درصد اسانس مشخص شده است که شامل دی- آلفا- پینن 261] و به علاوه از میوه آن ماده مدّری به نام ترپینئول 4[262] جدا شده است. روغنی که از پوست درختچه گرفته می‌شود دارای جونیپرول 263] و جونیپرن 264] است. در پوست درخت ترکیبات شیمیایی لونگی فلن 265]، جونیپرول، بتا- سیتوسترول 266]، استیگماسترول 267] و دیترپن فنول 268] و توتارول 269] مشخص شده است S .G .I .M .P[ . از اسانس میوه آن پس از اکسیده شدن رسوبی به دست می‌آورند به نام کافور میوه سرو کوهی و از عطر اسانس میوه آن برای معطّر کردن برخی آشامیدنی‌ها استفاده می‌شود.

خواص- کاربرد

دم‌کرده میوه سرو کوهی از مدّرهای خیلی قوی است و در مواردی که اشخاص دچار التهاب کلیه هستند باید از خوردن آن پرهیز نمایند و اگر بخورند و کمی هم اسراف کنند احتمال دارد خون در ادرار آنها دیده شود.
ص: 186
در هند از میوه و اسانس آن به عنوان مدّر، بادشکن و محرّک استفاده می‌شود. در موارد استسقا و سوزاک، ترشحات زیاد رحم، التهاب مجاری ادرار و تصفیه خون و برخی بیماری‌های جلدی تجویز می‌شود. از دم‌کرده میوه آن در موارد قطع عادت ماهیانه که ناشی از ضعف باشد و نیز دردهای یک‌طرفه و درد معده نیز مصرف می‌شود.
پیرو یا عرعر از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی ایران خیلی گرم و خشک است. خواص آن گرم‌کننده و بازکننده انسداد مجاری و قابض و مقاوم سموم و بسیار مدّر و قاعده‌آور است. خوردن 5 گرم از میوه آن برای باز کردن گرفتگی مجاری، سرفه، درد سینه، طحال، ضعف معده، رفع دل‌پیچه و درد رحم خصوصا اگر با سرکه انجیر خورده شود مفید است. نشستن در دم‌کرده آن برای رفع اختناق رحم مفید است. ضماد آن برای قطع عرق و تقویت بدن مفید است. خوردن میوه آن خشونت سینه ایجاد می‌کند و برای رفع آن باید کتیرا خورد. مقدار خوراک آن تا 5 گرم است که معمولا به صورت دم‌کرده خورده می‌شود.
خوردن دم‌کرده 20- 8 گرم میوه عرعر در 1000 گرم آب موجب ازدیاد ترشح ادرار و دفع سنگ کلیه می‌شود. و برای اینکه تأثیر آن زیاد شود معمول است که در 2 لیتر آب در حدود 50 گرم جو سفید پوست کنده و در حدود 30 گرم نیز میوه عرعر ریخته و جوشانیده و با مخلوط کردن با عسل یا قند به صورت جوشانده مطبوعی درمی‌آورند.
تهیه عصاره میوه عرعر یا عصاره ژانیور: میوه عرعر که تازه خشک شده باشد 1 واحد، آب مقطر با حرارت 30 درجه 6 واحد. ابتدا میوه‌ها را در هاون مرمر نیم‌کوب کرده و در نصف مقدار آب 24 ساعت بخیسانند و با کمی فشار از پارچه بگذرانند، و نصف باقیمانده آب را روی تفاله ریخته و بعد از 12 ساعت آن را نیز صاف کنند و هریک از دو صاف‌شده را مجددا جداگانه از پارچه ابریشمی بگذرانند و سپس صاف‌شده اول را در حمام ماریه تبخیر نمایند تا به غلظت شربت درآید و بعد صاف‌شده دوم را روی آن بریزند و تبخیر کنند تا به غلظت عصاره نرم درآید. مقدار خوراک از این عصاره 5- 2 گرم است. محرّک معده است و سایر خواص را نیز دارا می‌باشد.
محلول خلطآور عرعر: دم‌کرده زوفا 150 گرم، عصاره میوه عرعر 10 گرم و سکنجبین عنصل 10 گرم. اینها را مخلوط کرده با قاشق کوچک بتدریج بیاشامند.
دم‌کرده میوه عرعر: 20 گرم میوه عرعر را در 1000 گرم آب جوش دم کرده
ص: 187
صاف کنند و با شربت تلو آن را شیرین کنند و فنجان فنجان میل کنند.
دود دادن با میوه سرو عرعر: میوه عرعر 250 گرم گرفته منقلی را از زغال پر کرده و میوه‌ها را روی آن ریخته و در بستر مریض دود دهند. این دود برای رفع روماتیسم و دردهای نقاط مختلف بدن مفید است.

سایر بررسی‌ها و تحقیقات که در مورد خواص سرو کوهی در مراکز تحقیقاتی جهان به عمل آمده است و مروری بر تاریخ تحول درمانی این گیاه

طی قرون وسطی در اروپا معتقد بودند که دود سرو کوهی برای درمان جذام مؤثر است. پس از آن در جنگ بین المللی دوم پرستارهای فرانسوی از دود میوه سرو کوهی در بیمارستانها برای ضد عفونی کردن بیمارستان استفاده می‌کردند. در قرن هفدهم کارشناسان گیاه‌درمانی جوز السرو را به عنوان مدّر تجویز می‌کردند، بنابراین در مورد استسقا بخصوص جمع شدن آب در ریه در بیماری‌های قلبی توصیه می‌شد.
کارشناس گیاه‌درمانی معروف انگلیسی به نام نیکولا کولپپر[270] جوز السرو را علاوه بر موارد فوق برای درمان سرفه، کوتاهی تنفس، سل و برای تحریک و ازدیاد عادت ماهیانه و تسریع زایمان مصرف می‌کرد. سرخ‌پوستان امریکایی قبل از اینکه با مهاجران اروپایی تماس پیدا کنند خودشان به خواص درمانی این گیاه واقف بودند و از میوه سرو برای کمک به تسریع زایمان نوزاد استفاده می‌کردند. زمانی که کاشفان اسپانیایی اولین بار در سال 1540 به نقطه‌ای در امریکا که حالا نیومکزیکو نامیده می‌شود وارد شدند مشاهده کردند زنهای مامای سرخ‌پوست که‌Zuni نامیده می‌شدند از میوه سرو برای بهبود زائو پس از زایمان مصرف می‌نمایند و به علاوه برای ضد عفونی زخمها و درمان ارتروز نیز به کار می‌بردند. در قرن نوزدهم پزشکان در امریکا به خاصیت سرو برای تسریع تولد نوزاد توجهی نداشتند ولی آن را در ابعاد گسترده‌ای برای درمان استسقا و جمع شدن آب در موارد بیماری‌های قلبی مصرف می‌کردند. و به علاوه به صورت مصرف خارجی برای درمان اکزما و سودا[271] و در مصرف داخلی برای درمان سوزاک و عفونتهای مثانه و کلیه و سایر بیماری‌های
ص: 188
مجاری ادرار و تناسلی توصیه می‌کردند.
کارشناسان گیاه‌درمانی معاصر امریکا جوز السرو یا میوه سرو را در مصرف خارجی به عنوان مایع ضد عفونی و در مصرف داخلی برای رفع عفونتهای مثانه، کنترل آرتروز، رفع گرفتگی‌های روده‌ای 272] و نقرس توصیه می‌نمایند. برخی از آنها برای رفع بوی بد ادرار در موارد عدم تخلیه کامل ادرار تجویز می‌کنند زیرا این گیاه ضمن مدّر بودن بوی مطبوع بنفشه دارد. عده‌ای نیز معتقدند که جوز السرو انواع قارچهای پوستی را از بین می‌برد.

موارد شفابخشی سرو کوهی

در اسانس سرو کوهی یک ماده شیمیایی مدّر به نام ترپینئول 4 وجود دارد که قدرت تصفیه‌کنندگی مایعات در کلیه را افزایش می‌دهد و این کشف، خاصیت سنتی مدّر بودن سرو کوهی را تأیید می‌کند.

میوه سرو برای فشار خون

پزشکان اغلب برای کاهش فشار خون داروهای مدّر تجویز می‌کنند. فشار خون یکی از شرایط سخت و جدّی است و مستلزم مراقبتهای پزشکی دقیق می‌باشد. اگر تصمیم گرفته شود از خاصیت مدّر بودن میوه سرو برای کاهش فشار خون استفاده شود حتما باید زیر نظر پزشک باشد زیرا مواد مدّر بدن را از ماده مهم و لازم پتاسیم تخلیه می‌کنند و باید به موازات داروهای مدّر نظیر سرو کوهی از خوراکی‌های غنی از پتاسیم نیز استفاده شود.

میوه سرو برای کنترل ناراحتی ناشی از جمع شدن مایع در ریه در موارد بیماری‌های قلبی

البته دکترCulpeper انگلیسی در قرن نوزدهم در اظهار این نظر که سرو کوهی معالج قطعی این بیماری است کمی اغراق کرده است ولی به‌هرحال چون میوه سرو کوهی مدّر است می‌تواند یکی از عوامل کمک به درمان این بیماری باشد.
بیماری‌های قلبی پیچیده است و تنها با خوردن داروهای مدّر درمان نمی‌شود و سایر
ص: 189
جوانب امر را نیز باید با دقت زیر نظر پزشک مورد توجه قرار داد.

میوه سرو دارویی برای رفع ناراحتی‌های زنانه

پژوهشهایی که در مورد جانوران آزمایشگاهی به عمل آمده، نشان می‌دهند که میوه سرو کوهی انقباض رحم را تحریک می‌کند و زنان باردار باید از خوردن آن اجتناب کنند. البته بجز در موارد استثنایی که پزشک برای تسریع و تحریک زایمان مصرف آن را لازم می‌داند. در مورد سایر زنان نیز ممکن است برای تحریک و شروع عادت ماهیانه نیز از آن استفاده کرد و به علاوه چون مواد مدّر در رفع ناراحتی‌های قبل از عادت ماهیانه که به علت تراکم مایع به شکل نفخ شدید ایجاد می‌شود مؤثر هستند، زنانی که از ناراحتی نفخ شدید قبل از عادت ماهیانه رنج می‌برند ممکن است در روزهای قبل از عادت ماهیانه از میوه سرو استفاده کنند.

میوه سرو برای کنترل ارتروز

سرو کوهی ممکن است در مواردی اثر ضد التهاب داشته باشد و برای درمان ارتروز مؤثر باشد. کاربرد میوه سرو کوهی برای درمان ارتروز از روشهای کهن هندی است که هنوز هم رواج دارد. در آلمان مرسوم است، پزشکان فرآورده‌های سرو کوهی را برای درمان آرتروز و نقرس تجویز می‌کنند. در مورد مفید بودن یا نبودن سرو کوهی برای درمان سوزاک و همچنین برای رفع عفونتهای مثانه و کلیه که سابقا مرسوم بوده تاکنون هیچ آزمایش و پژوهش علمی انجام نشده و ضمنا ضد قارچ بودن میوه سرو نیز تا حال از طریق پژوهشهای علمی جدید تأیید نشده است.

مقدار و نحوه مصرف

به عنوان مدّر و برای درمان التهابهای ناشی از آرتروز و یا برای رفع انسداد عادت ماهیانه می‌توان از دم‌کرده میوه سرو کوهی استفاده نمود. برای تهیه دم‌کرده یک قاشق مربّاخوری میوه خردشده سرو کوهی در یک پیمانه (220 گرم) آب جوش ریخته و 20 دقیقه خیس کنید و 2 پیمانه در روز بخورید. توجه شود که مصرف این دم‌کرده بیش از 6 هفته طول نکشد. این گیاه به کودکان زیر دو سال نباید داده شود و در مورد کودکان بزرگتر و اشخاص بزرگتر از 65 سال دم‌کرده با مقدار کمتر سرو کوهی آغاز و بتدریج تا حد مجاز افزایش داده شود.
ص: 190

نکات احتیاطآمیز از نظر مصرف میوه سرو کوهی

مصرف مقدار زاید بر حد مجاز یعنی مصرف دم‌کرده غلیظتر از حد مجاز کلیه‌ها را تحریک می‌کند و ممکن است به کلیه‌ها آسیب برساند. اشخاصی که دارای سابقه عفونت و ناراحتی کلیه هستند نباید سرو کوهی مصرف کنند. و حتی مقدار مجاز سرو کوهی نیز اگر در مدت دراز بیش از 6 هفته خورده شود مضّر است. نظر کارشناس آلمانی دکترRudolph Fritz Weiss این است «هیچ‌وقت سرو کوهی را بیش از 6 هفته متوالی مصرف نکنید». عوارض زیاد خوردن میوه سرو کوهی علاوه بر آسیب به کلیه، عبارت است از اسهال، دردهای روده‌ای، درد کلیه، پیدا شدن پروتئین در ادرار، قرمز شدن رنگ ادرار، تند شدن ضربان قلب و افزایش فشار خون. به‌هرحال اگر در جریان خوردن سرو کوهی کوچکترین ناراحتی از انواع فوق احساس کردید فورا خوردن را متوقف کنید. طبق پژوهشی که در مرکز آلرژی‌های کلینیکی انجام شده است در حدود ثلث اشخاصی که مبتلا به تب ینجه هستند در تماس با میوه سرو کوهی احساس آلرژی می‌کنند. بنابراین اگر مبتلا به تب ینجه هستید از خوردن سرو کوهی اجتناب کنید.
سازمان نظارت بر خوراک و دارو در امریکا سرو کوهی را در ردیف گیاهان به طور کلی بی‌خطر طبقه‌بندی کرده است. باستثنای زنان باردار، مادران شیرده، اشخاصی که سابقه ناراحتی کلیه دارند و اشخاصی که داروهای مدّر دیگری مصرف می‌نمایند برای سایر اشخاص مصرف آن را در حد مجاز و زیر نظر پزشک بلامانع اعلام کرده است.
ص: 191

سرو کاد

اشاره

از انواع سروهای کوهی است. به فارسی «سرو کاد» و در گرگان با نام محلی «پیرو» نامیده می‌شود. در کتب طب سنتی این درختچه را نیز نوعی عرعر ذکر می‌کنند. به فرانسوی‌Genevrier cade وCadier وGenevrier oxycedre و به انگلیسی‌Cade -oil -plant وPrickly cedar گفته می‌شود. گیاهی است از رده کاج تیره‌Cupressaceae نام علمی آن:Juniperus oxycedrus L . و مترادفهای آن‌J .marschalliana Stev . وJ .rhodocarpa Stev . وJ .rufescens Link . می‌باشند.

مشخصات

درختچه‌ای است به بلندی 6 متر و قطر حدود 30 سانتی‌متر، دو پایه، پوست انشعابات آن خاکستری روشن است. شاخه‌های آن راست یا کمی خمیده و شاخه‌های جوان آن کوتاه و سه‌ضلعی سبزرنگ است. برگهایش سوزنی و هر سه برگ از یک گره خارج می‌شود. انتهای برگها تیز مانند سوزن. رگبرگ وسطی آن در پشت برگ برجسته و ابعاد برگ 20- 15* 5/ 1 میلی‌متر است. میوه آن کروی و رنگ آن قرمز و از نظر ابعاد 3- 2 برابر بزرگتر از میوه پیرو است. این درختچه در اروپای جنوبی، ترکیه، قفقاز، عراق و ایران انتشار دارد. در ایران در زیارت گرگان دیده شده است.
ص: 192
سرو کاد

ترکیبات شیمیایی

از تنه و شاخه‌های درخت قطران و روغن کاد گرفته می‌شود. در میوه درختچه سرو کاد در حدود 6 درصد رزین، کمی قند ساکاروز و گلوکوز و اسانس وجود دارد.
ص: 193

خواص- کاربرد

سرو کاد از نظر طبیعت شبیه سرو کوهی (عرعر) است یعنی خیلی گرم و خشک می‌باشد و خوردن میوه یعنی دم‌کرده میوه آن دارای خواص مشابه خواص سرو عرعر می‌باشد و امّا روغن کاد برای تسکین درد دندان استعمال می‌شود و معمول است که یک قطره از آن را در دندان کرم‌خورده که درد می‌کند می‌ریزند ساکت می‌شود.
خوردن 20 قطره روغن کاد را سابقا برای کشتن کرم کدو به کار می‌بردند.
در استعمال خارجی در دفع جرب و ناراحتی پوست استعمال می‌شود و هرگاه یکی دو بار به بدن بمالند و قدری مالش دهند ناراحتی رفع می‌شود. روغن کاد در رفع اکزما اعم از ساده یا مرکب و زردزخم 273] و همچنین در بیماری‌های پوستی خشک ریشه احتمالا تأثیر مفیدی دارد ولی در سایر بیماری‌های جلدی کم‌اثر است.
اگر مخلوطی از 2 گرم روغن کاد و 4 گرم روغن بادام و 30 گرم گلیسرین را در موارد شقاق پستان بمالند مفید است. اگر شقاق خیلی عمیق باشد، مقدار روغن کاد را می‌توان بیشتر کرد و قلم‌مو را به محل آلوده نموده و به موضع مالید به‌طوری که کاملا آن را بپوشاند و پس از هربار که بیمار به طفل شیر می‌دهد باز این عمل تجدید شود. البته هر بار قبل از شیر دادن باید پستان کاملا تمیز و بدون آلودگی شود.
روغن کاد در بیماری جلدی برای التیام گال گوسفندان در دامپزشکی نیز کاربرد دارد.
در مورد اکزما 15 گرم روغن کاد را با 60 گرم روغن بادام شیرین مخلوط و در موضع اکزما می‌مالند. مصرف فرآورده‌های سرو کاد باید با نظر پزشک انجام گیرد.
ص: 194

سرو کوهی (ابهل)

اشاره

در شمال ایران با نامهای محلی «سرو کوهی» و «مای مرز» در رامیان- «ریس» در نور- «لمبیر» در سوادکوه شناخته می‌شود. در کتب طب سنتی با اسامی «ابهل» و «صافینا» نامبرده شده است. به فرانسوی‌Sabine وGenevrier sabine وSabinier وSavinier و به انگلیسی‌Savin وSavine گفته می‌شود. گیاهی است از رده‌Coniferae تیره‌Cupressaceae نام علمی آن‌Juniperus sabina L . و مترادف آن‌Sabina officinalis Garcke وJuniperus lycia Pall . می‌باشد. ثمر درختچه را نیز «ابهل» یا «تخم وهل» می‌نامند.

مشخصات

ابهل درختچه‌ای است کوچک کوتاه که معمولا روی دامنه‌های کوهستان به شکل پشته می‌خزد. برگهای آن معطّر به رنگ سبز غباری و برگهای اولیه سوزنی تیز و برگهای ساقه‌ها فلسی است که اطراف ساقه‌ها را در آغوش گرفته است. میوه آن کوچک، کمی بزرگتر از نخود، کروی به رنگ آبی تیره غبارآلود با 6- 4 فلس می‌باشد.
این درختچه در کوهستانهای اروپای مرکزی و جنوبی و غرب آسیا تا شمال سیبریه انتشار دارد. در ایران در ارتفاعات و در مرز فوقانی جنگلهای شمال ایران دیده می‌شود و در جنگلهای نور و کجور تا ارتفاع 3300 متر بالا می‌رود. معمولا از
ص: 195
سرشاخه‌های این گیاه که پوشیده از برگهای فلسی‌شکل کوچک و به شکل استوانه باریک و نازک است، به عنوان دارو استفاده می‌شود و اغلب با گل و گاهی با میوه نیز همراه است.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در برگها و سرشاخه‌های گیاه در حدود 3- 2 درصد اسانس به نام اسانس سابین 274] وجود دارد. به علاوه دارای تانن، رزین و کمی قند می‌باشد. در اسانس برگهای گیاه قسمت عمده یعنی در حدود نصف آن الکلی به نام سابینول 275] می‌باشد. به علاوه دارای ژرانیول 276]، سیترونلّول 277]، سابینن 278] و ... می‌باشد. ماده سابینن در شکل راست آن در اسانس ابهل و همچنین در اسانس پونه کوهی وجود دارد.

خواص- کاربرد

برگ و ساقه‌های برگ‌دار باریک این گیاه دارای بویی تند شبیه بوی تربانتین و طعم آن تند و بسیار تلخ است که مربوط به اسانس عامل آن می‌باشد. ابهل مانند سداب به‌طور کلی بسیار قاعده‌آور است و اثر ابهل خیلی بیشتر می‌باشد تا حدی که گاهی موجب التهاب خارش‌آور شدیدی در رحم شده و ممکن است موجب خونریزی شدید رحم شود و برای سقط جنین به کار می‌رود که خیلی مؤثر است. از نظر سقط جنین معمولا گرد آن را در حد خوراک روزانه 5/ 1- 1 گرم در 24 ساعت تجویز می‌کنند. در مورد استعمال داخلی و خوردن آن باید خیلی بااحتیاط عمل کرد و زیر نظر پزشک باشد. در استعمال خارجی نیز برای بیماری‌های جلدی نظیر زگیلها مفید است.
ابهل از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی گرم و خشک است خواص آن:
ضماد برگ آن به سر برای سرسام مفید است و خوردن میوه آن برای فلج و سستی
ص: 196
نافع می‌باشد. ریختن قطره روغن میوه آن در گوش برای رفع سنگینی شنوایی بسیار نافع است. و برای تهیه روغن آن میوه را کوبیده در روغن کنجد ریخته در ظرف آهنی می‌جوشانند تا سیاه شود. اگر مخلوط میوه آن را با عسل و آب غرغره کنند برای رفع درد بن دندان و تعفن دهان مفید است. اگر 40 گرم از میوه آن را با 20 گرم روغن گاو و 20 گرم عسل مخلوط و بخورند برای نفس‌تنگی مفید است. خوردن دم‌کرده میوه آن برای تحلیل نفخ معده، استسقا، قاعده آوردن و سقط جنین مؤثر است. شیاف آن که با عسل تهیه شود نیز همین خواص را دارد. خوردن 12 گرم آن کرمهای معده را می‌کشد. اگر 40 گرم پاک‌کرده میوه آن را با روغن گاو به قدری که روی آن را بپوشاند بپزند تا روغن جذب شود بعد آن را ساییده با 40 گرم قند مخلوط و هر روز صبح 8 گرم آن را اشخاص سردمزاج با آب گرم بخورند برای دردهای اعضای پایین بدن و بواسیر و دفع کرمهای روده نافع است. پاشیدن گرد آن روی زخمهای بد و خورنده و التیام زخمهای متعفن مفید است. مالیدن آن با سرکه به سر برای جلوگیری از ریختن موی سر نافع است. مقدار خوراک آن طبق نظر حکمای طب سنتی تا 12 گرم است. مضّر معده و حلق است و از این نظر باید با عسل خورد. مضر کبد گرم است. و از این نظر باید با خولنجان خورد.
گرد ابهل: برگ ابهل به مقدار مورد نظر گرفته و در گرمخانه 25 درجه سانتی‌گراد بخشکانند و نرم کوبیده از الک ابریشمی 120 بیرون کنند. این گرد میخچه را از بین می‌برد و مدّر و قاعده‌آور است
گرد مخلوط برای ازدیاد ترشح عادت ماهیانه: گرد ابهل 5 گرم، گرد زنجبیل 5 گرم و قند وانیل‌دار 40 گرم. اینها را مخلوط کرده در 16 بسته مساوی ببندند و روزی 2- 1 بسته به‌طور گرد بخورند.
توجه: تکرار می‌شود که مصرف داخلی برگ و میوه آن باید زیر نظر پزشک و با احتیاط صورت گیرد.
گونه‌های دیگری از این جنس نیز در ایران می‌رویند که خیلی شبیه ابهل و در خواص دارویی نیز شبیه هستند که به ذکر نام و مشخصات و محل رویش چند گونه معروف می‌پردازیم.

اردوج

اشاره

نام محلی آن در ایران در ارسباران و زنجان و ترک‌زبانهای رودبار
ص: 197
«اردوج و آردوج»، در قطور «چچم»، در ارتفاعات رودبار «ارس»، کردهای آذربایجان «اروس» و در آذربایجان مانند سایر گونه‌ها «سلب آغاجی» نامند.
به فرانسوی‌Genevrier en arbre وGenevrier d ?orient و به انگلیسی‌Greek juniper گفته می‌شود. گیاهی است از تیره‌Cupressaceae نام علمی آن‌Juniperus excelsa M .Bieb . و مترادفهای آن‌Juniperus sabina Pall .(nonL .) وJ .sabina var taurica Pall . وJ .isophyllos Antoine وJ .foetida var excelsa Spach می‌باشند.

مشخصات

اردوج درختی است یک‌پایه به ارتفاع حدود 10 متر با تاج مخروطی کبود و پوست خاکستری‌رنگ تیره و پوسته‌پوسته. انشعابات جوان درخت باریک، کوتاه، چهاروجهی و قهوه‌ای سرخ‌رنگ است. برگهای اولیه آن تخم‌مرغی با انتهای باز و ناوی‌شکل و در چهار ردیف روی شاخه‌ها تکیه نموده است. رنگ آنها سبز تیره و بر پشت آنها غدّه کشیده‌ای وجود دارد. میوه آن منفرد سیاه‌رنگ و به قطر 1 سانتی‌متر می‌باشد و معمولا دارای چهار فلس است که در آن 8- 4 دانه تخم‌مرغی یافت می‌شود.
این درخت در ارتفاعات نیم‌خشک و آهکی آسیای صغیر، یونان، قفقاز و استپهای شمال ایران، ارسباران و آذربایجان در ارتفاعات البرز تا 2700 متر انتشار دارد و با گونه ارس معمولا مخلوط است و عده‌ای از گیاه‌شناسان این دو گونه را با یک نام می‌شناسند در صورتی که کمی متفاوت هستند.
از نظر ترکیبات شیمیایی سرشاخه‌های آن دارای اسانس است و از دود سرشاخه‌های آن برای رفع هذیان تب استفاده می‌شود.

ارس

اشاره

در ایران با نامهای محلی مختلفی شناخته می‌شود و از جمله در درّه کرج «اورس- هورس»، در خراسان «ارس»، در منجیل «اربس»، در خلخال «اردوج»، در آمل و درّه هراز «ورس»، در قوشخانه «ارچه»، در بختیاری «ابول» و در کتب طب سنتی با نامهای «ارچا»- «قره‌ارشا»- و نوعی ابهل نام می‌برند. به فرانسوی‌Genevrier en arbre و به انگلیسی‌Persian juniper گفته می‌شود. درختی است از
ص: 198
تیره‌Cupressaceae نام علمی آن‌Juniperus polycarpos C .Kech و از مترادفهای آن‌J .macropoda Boiss . وSabina polycarpos Ant . می‌باشند. در مدارک گیاه‌شناسی هند نام‌J .macropoda را نام اصلی گیاه ذکر می‌کنند.

مشخصات

ارس درختی است دوپایه بلندی آن متوسط تا 7 متر، مخروطی، سبزرنگ، پوست تنه آن خاکستری متمایل به سرخ. برگهای آن فلسی تخم‌مرغی یا مثلثی که در 4 ردیف روی شاخه خوابیده، پشت آنها غدّه تخم‌مرغی‌شکل دیده می‌شود. میوه آن کروی نیلی مایل به سیاه پوشیده از غبار سفید است. میوه‌های نارس آن غبار بنفش دارد. مانند اردوج 4 فلس دارد و در داخل آن 5- 4 دانه قرار گرفته است.
این درخت در قفقاز، آذربایجان شوروی، گرجستان، آسیای صغیر تا ایران انتشار دارد. در ایران در مشهد، نیشابور، بجنورد، کتل یک چنار، شاهوارکوه، خوش‌ییلاق و در مینودشت، رامیان، کتول تا زیارت و در دامنه‌های جنوبی البرز و درّه‌های هراز و در کرج و هرزویل و الموت تا ارسباران و در ارتفاعات زاگروس در سیلاخور کردستان، اشتران‌کوه، بختیاری، راه‌بر کرمان، در فارس در خانه‌زنیان، دشت ارژن، اصطهبانات، دنا، سی‌سخت و در بندر عباس انتشار دارد.
از نظر ترکیبات شیمیایی دارای اسانس است و خواص آن شبیه سرو کوهی عرعر است.
ص: 199

فاشرا

اشاره

در ایران در مناطق مختلف با نامهای محلی «روناس کوهی» و «هزار نشان» و «هزار فشان» و «گشان» و «هزار جشان» و «مار دارو» و «سیاه دارو» و «کرم دشتی» و «نخوشی» (شیراز) و «الاملیک» (مازندران) نامیده می‌شود. در کتب طب سنتی با اسامی «فاشرا» و «کرمة البیضا» و «تاک سیاه» و «ششبداز» و «شش پیاز» و میوه آن را «عنب الحیه» ذکر می‌کنند. به فرانسوی‌Bryone وBryone dioique وVigne noire وNavet du diable وCouleuvree و به انگلیسی‌Bryony نامیده می‌شود. گیاهی است از خانواده کدوCucurbitaceae نام علمی دو گونه آن که معروف‌اندBryonia alba L . (فاشرای سفید با میوه سیاه و تک‌پایه) وBryonia dioica (فاشرای دوپایه با میوه قرمزرنگ) می‌باشد.

مشخصات

گیاهی است چندساله تک‌پایه یا دوپایه بالارونده با گلهای نر و ماده در مورد دوپایه گلها روی دو پایه مختلف. گلها به رنگ سفید مایل به سبز. میوه‌های آن ابتدا زرد و بعدا قرمز می‌شود و در مورد تک‌پایه به رنگ سیاه درمی‌آیند. میوه در ابعاد یک نخود و برگهای آن پنجه‌ای بزرگ شبیه برگ مو دارای 5 قسمت است. ریشه آن ضخیم گوشتی که ضخامت آن 15- 10 سانتی‌متر می‌شود و وزن آن تا 2 کیلوگرم هم می‌رسد. ریشه گیاه که دارای خاصیت مسهلی قوی است در طب سنتی مصرف دارد.
ص: 200
این گیاه در کنار و امتداد پرچینها در خاکهای عمیق و بایر می‌روید. در اغلب مناطق اروپا و افریقای شمالی و آسیا و در ایران انتشار دارد. در ایران در مناطق شمال ایران در فارس در ارسباران و در اشنویه در دامنه‌های البرز در هرزویل، لشگرک، در میان کوه بین اراک و کاشان و در خلجستان و نهاوند و کرمان دیده شده است.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در ریشه گیاه یک ماده عامل سمّی تلخ گلوکوزید به نام بریونین 279] وجود دارد. این گلوکوزید در آب و الکل حل می‌شود و به علاوه در ریشه مقدار اسانس و رزین به نام بریورزین 280] و مقدار زیادی نشاسته یافت می‌شود.

خواص- کاربرد

ریشه فاشرا در موارد مشابه در ردیف حنظل و قثاء الحمار به عنوان مسهل قوی به کار می‌رود. مقطع آن سفید طعم آن قابض و تلخ و خیلی شبیه به قسط تلخ است و اغلب عطّاران و فروشندگان گیاه دارویی ممکن است دانسته یا ندانسته به جای قسط تلخ آن را بفروشند. علاوه بر ریشه از برگ و شاخه‌های جوان فاشرا نیز استفاده می‌شود. چون فاشرا سمّی قوی است در مصرف داخلی باید خیلی احتیاط شود و حتما زیر نظر پزشک باشد. به تجربه دیده شده است که خوردن 15- 10 عدد از میوه آن در مواردی موجب هلاکت کودکی شده است.
فاشرا از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی خیلی گرم و خشک است. اگر تا 4 گرم از گرد ریشه آن با کتیرا و آب عسل مخلوط و خورده شود مسهل قوی است که با قی و استفراغ همراه است و ترشح ادرار و شیر را افزایش می‌دهد. پخته ریشه آن در روغن زیتون برای بواسیر و نواسیر مقعد و تمام دردهای سرد و نرم کردن سفتی‌ها و رفع چرکهای زخم نافع است. ضماد ریشه آن که با سرکه تهیه شود برای تحلیل ورم و قطع زگیل مفید است. ضماد میوه آن برای جرب پوست نافع است. ضماد ریشه آن با آرد خلّر و شنبلیله برای تحلیل ورم و سرباز کردن دمل مفید است. خوردن 5 گرم از ریشه آن برای مقابله با نیش افعی و سایر گزندگان سمّی تریاق نافعی است. ضماد ریشه
ص: 201
فاشرا
آن با آرد خلّر و شنبلیله برای رفع لکه‌های سیاه که بعد از جراحات و زخمها می‌مالند مفید است. ضماد میوه آن برای کندن و ستردن مو مؤثر است و از این خاصیت دباغان برای پاک کردن موی پوستها استفاده می‌کنند.
خوردن روزی 2- 1 گرم از گرد ریشه خشک آن برای رفع صرع و فلج و سستی اعضا و فراموشی مفید است و اگر با عسل مخلوط و پخته و انگشت‌پیچ شود برای خّناق بلغمی و سرفه کهنه و درد پهلو و نفخ آن مفید است. دم‌کرده برگ و سرشاخه‌های جوان آن برای تقویت معده و پاک کردن معده از مواد لزج و برای رفع درد قلب و درد معده مفید است و مسهل خوبی بوده ترشح شیر و ادرار را زیاد می‌کند. اسراف در خوردن فاشرا خطرناک است و برای طحال مضّر است و ایجاد اختلال در ذهن و عقل می‌نماید و در این قبیل موارد باید فورا کتیرا خورد و با قی کردن و خوردن ربّ میوه‌های ترش از شدت آثار بد آن جلوگیری کرد.
تهیه گرد فاشرا: ریشه فاشرا را به مقدار مورد نظر گرفته رنده کرده و در گرم‌خانه
ص: 202
40 درجه سانتی‌گراد می‌خشکانند و در هاون آهنی نرم کوبیده از الک ردّ می‌کنند.
2- 1 گرم از این گرد به صورت حب، مسهل قوی می‌باشد.
در فرانسه معمول است 45 گرم ریشه پوست‌کنده آن را در 750 گرم سرکه و 500 گرم عسل در حدود نیم ساعت می‌جوشانند و 3- 2 قاشق سوپ‌خوری در روز می‌خورند، برای نرم کردن سینه و در موارد آسم بسیار مفید است.
ص: 203

سداب

اشاره

به فارسی به‌طور کلی «پیم» و در گیلان به آن «سیاب» گویند. در کتب طب سنتی با نام «سداب» آمده است. به فرانسوی‌Rue وRue officinale وRue fetide و به انگلیسی‌Rue وWild rue گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Rutaceae نام علمی آن‌Ruta graveolens L . می‌باشد.

مشخصات

سداب گیاهی است چندساله. برگهای آن در قسمت، پایین ساقه دارای بریدگی و منقسم به چند قسمت و در قسمت بالا ساده و کامل است. برگها که دارای بریدگی هستند به چند برگچه تقسیم شده‌اند، برگچه‌ها و برگها به رنگ سبز غباری، کمی ضخیم و گوشت‌دار می‌باشند. گلهای آن درشت، زردرنگ و در تابستان ظاهر می‌شود. بلندی ساقه آن 70- 40 سانتی‌متر می‌شود. از اعضای گیاه بخصوص برگهای آن در اثر فشار با انگشتان بوی نامطبوع متعفنی متصاعد می‌شود. میوه آن در محفظه‌ای محتوی تعدادی دانه به هم پیوسته مثلث‌شکل به رنگ تیره می‌باشد.
این گیاه در اروپا و آسیا انتشار دارد در ایران در مناطق شمالی ایران به‌طور خودرو می‌روید. در رشت آن را می‌کارند. تکثیر سداب از طریق کاشت بذر و یا کاشت قطعاتی جوانه‌دار از پایه‌های مسن انجام می‌شود. بذر را معمولا قبل از بهار می‌کارند و گیاه جوان حاصله را در تیرماه و یا در پاییز به محل اصلی منتقل می‌نمایند.
ص: 204
برداشت برگها و شاخه‌ها از سال دوم شروع می‌شود به این ترتیب که شاخه‌های جوان را با برگها قطع می‌کنند و یا برگها را می‌چینند.

ترکیبات شیمیایی

در گیاه سداب یک گلوکوزید به نام روتین 281]، یک اسانس روغنی فرّار و ماده‌ای به نام روتوزید[282] یافت می‌شود. در گیاهی که در هونگ‌کونگ برداشت شده، در حدود 002/ 0 درصد آلکالوئید گراوئولین 283] مشخص شده است. در واریته‌ای از سداب که در ژاپن برداشت شده، در گیاه خشک مواد کوکوزاژینین 284] و اسکیمیانین 285] یافت می‌شود. [اوتا میازاکی . در برگهای گیاه علاوه بر مواد فوق برگاپتن 286] نیز مشخص شده است [اوتا]. مقدار اسانس سداب در حدود 1/ 0 درصد گیاه است که 90 درصد آن را متیل نونیل‌ستون 287] تشکیل می‌دهد.

خواص- کاربرد

در چین تمام گیاه سداب را با ریشه از زمین خارج کرده و با ماش می‌پزند و به صورت سبزی پخته می‌خورند که برای پراکنده کردن و دفع سموم بسیار مفید است [مک کلور و هوانگ . در هندوچین در موارد کزاز، سنکوب، استسقا، دردهای اعصاب و روماتیسم تجویز می‌شود. با این ملاحظه که برای زنان باردار و اشخاص ضعیف توصیه نمی‌شود [فوکور]. سداب دارای خواص ضد کرم و معرّق و ضد اسپاسم و قاعده‌آور است [پتلو]. شیره گیاه را در گوش می‌چکانند برای تسکین گوش‌درد نافع است [هولمز]. برگهای گیاه را له کرده و با زردچوبه مخلوط می‌نمایند و برای خارش پوست می‌اندازند [ریدلی . برگهای گیاه را در مخلوطی از سرکه و پیاز و زنجبیل می‌خوابانند و آن را به صورت ضماد روی نبض دست و پا و یا روی گیجگاه در دو
ص: 205
سداب داروئی
طرف پیشانی بچّه‌ها می‌اندازند، برای رفع تشنج نافع است [هین . سداب معرّق است و برای معالجه تشنج و یرقان خورده می‌شود [وان‌استی‌نیس- کروزمان . اگر سداب به مقدار زاید بر حد مجاز مصرف شود سم قویی است و ممکن است منجر به مرگ شود [پتلو و برکیل .[288]

معارف گیاهی ؛ ج‌5 ؛ ص205
ب از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی خیلی گرم و خشک است و تازه آن از نظر گرمی و خشکی معتدل می‌باشد. از نظر خواص معتقدند که بازکننده گرفتگی‌ها و انسداد مجاری است. گازها، باد و نفخ را تحلیل می‌برد و مقوی معده و اشتهاآور است. مدّر و قاعده‌آور است و ترشح اسپرم را کاهش می‌دهد و نیروی جنسی را ضعیف می‌نماید و جنین را سقط می‌کند و برای بیماری‌های دماغی عصبی مانند فلج، رعشه، تشنج امتلائی، دردهای مفاصل، سیاتیک و خرد کردن سنگ مثانه نافع است. در استعمال داخلی از دم‌کرده 5- 2 گرم سداب در 1000
ص: 206
گرم آب استفاده می‌شود و از گرد آن 10- 5 سانتی‌گرم هربار و حد اکثر یک گرم در هر شبانه‌روز می‌توان خورد. خوردن 60 گرم آب دم‌کرده آن با عسل برای تسکین سکسکه مفید است. اگر با شبت خشک خورده شود برای تسکین درد پهلو، سینه، تنگی نفس، سرفه مزمن، تسکین دل‌پیچه، درد مفاصل، سیاتیک و لرزهای سرد نافع است. دم‌کرده آن با روغن زیتون برای اخراج کرم معده و دم‌کرده آن با سرکه رقیق به‌طوری‌که پس از دم شدن به نصف رسیده باشد برای رفع استسقا لحمی نافع است.
جویدن برگ آن برای رفع بوی پیاز و سیر از دهان اثر سریع دارد. اگر با انجیر و گردو خورده شود به عنوان تریاق سموم گزندگان اثر می‌کند. اگر هر روز تا مدتی از برگ و تخم آن خورده شود، موجب سقط جنین می‌شود. ضماد برگ آن برای رفع درد گزیدن عقرب و سگ هار مفید است. ریختن قطره عصاره آن در گوش برای رفع سنگینی شنوایی مفید است. ریختن دم‌کرده آن با سرکه در بینی اطفال و یا دمیدن گرد آن در بینی اطفال موجب قطع خونریزی بینی می‌شود. دم‌کرده و یا جوشانده آن در سرکه و روغن گل سرخ و مالیدن به سر برای کچلی و رفع جراحت سر نافع است. اگر با عسل مخلوط کرده و بمالند برای تسکین دردهای مفاصل مفید است. اگر هر روز 4 گرم از گرد برگ آن خورده شود از آبستن شدن جلوگیری می‌کند. اسراف در خوردن آن مضّر است و موجب کمی دید چشم می‌شود و جریان اسپرم را قطع می‌کند و نیروی جنسی را ضعیف می‌نماید و از این نظر باید با سکنجبین و انیسون خورده شود. مقدار خوراک آن در اشخاص بالغ 5- 2 گرم و برای اطفال 8/ 0- 2/ 0 گرم می‌باشد که معمولا از برگ و سرشاخه‌های گلدار آن استفاده می‌شود.
روغن سداب: برگ و گل خشک سداب 1 واحد، آب 4 واحد، روغن زیتون 10 واحد. اجزا را مخلوط کرده و می‌جوشانند تا آب آن کاملا تبخیر شود و روغن بماند. این روغن برای سستی بدن، سردی کلیه، مثانه، درد پهلو و کمر و رحم، تحلیل باد، نفخ و تب و لرز نافع است. اگر 5/ 0 گرم آن در گوش ریخته شود برای کاهش سنگینی شنوایی مفید است. شیاف آن برای اخراج جنین و مشیمه مفید است و مدّر و قاعده‌آور است.
گرد سداب: شاخه‌های گلدار سداب را به مقدار مورد نظر گرفته در گرم‌خانه 25 درجه سانتی‌گراد بخشکانند و نرم کوبیده از الک ریز بیرون کنند این گرد قاعده‌آور است و مقدار خوراک آن 2- 1 گرم است. سداب در اثر خشک شدن تا حدود زیادی
ص: 207
ماده عاملش را از دست می‌دهد.
حب سداب و ابهل: گرد سداب 15/ 0 گرم، گرد ابهل 05/ 0 گرم. با مقدار کافی شربت ساده 6 حب می‌سازند و یک حب صبح و یک حب شب بخورند، برای رفع خونریزی رحم نافع است.
در امریکا مرسوم است برای تهیه دم‌کرده سداب یک قاشق غذاخوری گیاه خشک را در 500 گرم آب جوش ریخته می‌گذارند نیم ساعت خیس بخورد و پس از صاف کردن هر دو ساعت یک فنجان می‌خورند.
ص: 208

سیکلامن

اشاره

به فارسی «سیکلامن» و در کتب طب سنتی با نامهای «بخور مریم»، «قرن الغزال»، «خبز الخنزیر»، «پنجه مریم» و «نوعی عرطنیثا» نامبرده می‌شود. به فرانسوی آن راCyclamen وCyclamen d ?Europe وCyclamen de Perse وArthanite و به انگلیسی‌Sowbread وEuropean cyclamen وCyclamen گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Primulaceae دارای گونه‌های مختلفی است که نام علمی دو گونه معروف آن که در ایران می‌رویندCyclamen europaeum L . وCyclamen persicum :hybr .Miller می‌باشد. در بازار دارویی هند نیز گونه دومی به نام «بخور مریم» خوانده می‌شود.

مشخصات

سیکلامن گیاهی است علفی و چندساله دارای غده زیرزمینی بزرگی است که از آن ریشه‌های الیافی ایجاد می‌شود. برگهای آن پهن، قلبی‌شکل، یک روی آن سبز با لکه‌های سیاه و نقره‌ای و روی دیگر آن نقره‌ای و کرکدار که به‌طور مجتمع در اطراف یقه گیاه می‌رویند. شاخه‌های گل‌دهنده هریک منتهی به یک گل زیبای واژگون می‌شود. رنگ گلها صورتی مخلوط با کمی بنفش که آن را معمولا رنگ سیکلامن گویند.
این گیاه بومی شرق مدیترانه است و به‌طور خودرو در مناطق کوهستانی و جنگلی
ص: 209
اروپا و افریقا و آسیا می‌روید. گونه‌ای از سیکلامن در مناطق شمالی ایران در بندر گز و سایر مناطق شمال و نواحی کوهستانی ایران می‌روید و در باغات برای داشتن گل زیبای آن به عنوان گل زینتی قشنگ پرورش می‌دهند که پرورشی آن که هیبرید است دارای گلهای درشت‌تر و زیباتر است. و گونه‌C .persicum به رغم نام آن تاکنون در ایران شناسایی نشده است. تکثیر گل سیکلامن از طریق کاشت بذر در بهار در زیر شالی می‌باشد. در سال اول غده‌های زیرزمینی در حد بزرگی یک نخود به دست می‌آید، آنها را باز در زیر شالی با فاصله بیشتری در سال دوم می‌کارند و در سال سوم گیاه حاصل را به محل کاشت اصلی در باغ منتقل نموده با فواصل 25 سانتی‌متر می‌کارند.
معمولا در سال سوم یا چهارم گل می‌دهد. باید توجه کرد که آبیاری سیکلامن با آبهایی که آهکی باشد انجام نگیرد زیرا آهک‌گریز است.

ترکیبات شیمیایی

غدّه زیرزمینی این گیاه دارای یک ماده عامل به نام سیکلامین 289] است. این ماده یک ساپونین گلی‌کوزیدی 290] می‌باشد. مقدار این ساپونین در گیاهان مختلف سیکلامن متفاوت است. سیکلامین یک ساپونین گلوکوزیدی سمّی است که در مصرف داخلی آن باید خیلی احتیاط کرد. با حرارت دادن غدّه سمیت آن تا مقدار زیادی از بین می‌رود.

خواص- کاربرد

از غدّه زیرزمینی گونه‌C .persicum به مقدار کم برای تسکین کولیک، درد شکم و تسکین دندان‌درد مصرف می‌شود. و از غدّه زیرزمینی گونه اروپایی آن برای تسکین درد و به عنوان مسهل قوی تجویز می‌شود [سیمون و شوسترس .
سیکلامن از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی خیلی گرم و خشک است. در مورد خواص آن معتقدند که بازکننده انسداد مجاری است و مدّر و قاعده‌آور می‌باشد و ترشح شیر و عرق را افزایش می‌دهد. جنین را سقط می‌کند. برای باز کردن انسداد مجاری کبد و پاک کردن کبد مؤثر و معالج یرقان می‌باشد. ضماد غده آن
ص: 210
پادزهر داروهای سمّی کشنده است و سم را جذب می‌کند. مالیدن آب غدّه آن مخلوط با سرکه برای جلوگیری از ریزش مو و نقرس و پیچیدگی عصب و بیرون‌آمدگی رکتوم مفید است. و مالیدن آب آن با عسل به چشم برای جلوگیری از نزول آب چشم مفید است. توجه شود که هیچ‌وقت به تنهایی به چشم کشیده نشود چون خیلی حادّ است بلکه قبلا باید حدّت آن با نشاسته گرفته شود. شیاف آن در مهبل موجب سقط جنین می‌شود. برای رکتوم اشخاص گرم‌مزاج مضّر است از این نظر باید با کتیرا و آب انار مصرف شود. مقدار خوراک از عصاره آن تا 2 گرم و از جرم غدّه آن برای تهیه ضماد تا 15 گرم است. غدّه زیرزمینی آن به صورت تازه دارای سمیت زیادی است و در مصارف داخلی باید از غدّه خشک آن استفاده شود. به‌هرحال توجه شود که غده سیکلامن دارای سمیت زیادی است به صورت مسهل تازه آن به قدری قوی است که ممکن است عوارض ناراحت‌کننده‌ای ایجاد کند. اگر لازم شود که مصرف کنند باید زیر نظر پزشک به مقدار خیلی کم و مجاز باشد. از غدّه تازه آن فقط در استعمال خارجی به صورت ضماد روی تومورهای خنازیری و روی قسمتهای متورم بدن در موارد استسقا ممکن است انداخته شود.
سیکلامن
ص: 211

سیاه‌دانه

اشاره

به فارسی «سیاه‌دانه» و «سیاه‌تخمه» و در کتب قدیم طب سنتی با نامهای «شونیز» و «شونوز» آمده است. و به عربی آن را «حب السودا» و «کمون اسود» می‌نامند. به فرانسوی‌Nigelle cultivee وAnis noir وCumin noir وPatte d ?araignee وNigelle وCheveux de Venus و به انگلیسی‌Black cumin گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Ranunculaceae جنس‌Nigella و نام علمی آن‌Nigella sativa L . می‌باشد.
گونه‌N .sativa معمولا گونه‌ای است که کاشته می‌شود و گونه دیگری نیز که در ایران می‌روید و از نظر شکل و خواص مشابه آن است به نام‌Nigella arvensis L . می‌باشد که به فرانسوی‌Nigella des champs وNigelle sauvage و به انگلیسی‌Small garden fennel flower گفته می‌شود.
توضیح: سیاه‌تخمه مزروع(N .sativa) که به فرانسوی به زیره سیاه نیز معروف است که البته زیره سیاه نیست، به عنوان ادویه نیز با نام‌Toute -epice وPoivrette گفته می‌شود. توجه فرمایید که نام‌Toute epice به گرد میوه گیاه ادویه‌ای دیگری نیز اطلاق می‌شود که نام علمی آن‌Pimenta officinalis است که شرح و خواص آن در مجلات این کتاب تحت نام «فلفل افرنجی» آمده است.
ص: 212

مشخصات

1. سیاه‌تخمه مزروع(N .sativa) گیاهی است علفی یکساله پوشیده از کرک ظریف با برگهای تقسیم‌شده با بریدگی‌های خیلی عمیق به‌طوری که برگ را به صورت تعدادی نوار باریک درمی‌آورد. رنگ برگ سبز غباری. گلهای آن منفرد، برگچه‌های زیر گل درشت به رنگ آبی یا سفید و گلبرگها خیلی کوچک و به شکل سر چپق است. دانه‌های آن کوچک سیاه و وقتی فشار داده شود بوی مطبوعی از آن استشمام می‌شود. و به همین علت سیاه‌تخمه را در بعضی مناطق به عنوان ادویه مصرف می‌کنند.
سیاه‌تخمه مزروع در اغلب مناطق ایران از جمله اراک می‌روید و در اصفهان و سایر مناطق کاشته می‌شود و معمولا روی نان می‌ریزند.
2. سیاه‌تخمه دشتی یا سیاه‌تخمه وحشی(N .arvensis) گیاهی است علفی یکساله خیلی کوتاه. برگهای آن شبیه سیاه‌تخمه مزروع با تقسیمات باریک نخی. گلهای آن آبی با خطوط سبزرنگ است. دانه آن بیضی، مثلثی‌شکل به رنگ سیاه و به ابعاد 2- 1 میلی‌متر می‌باشد.
این گیاه اغلب در مزارع غلات و در نقاط متروک در مناطق اروپا، افریقای شمالی، آسیای صغیر و آسیا می‌روید. در ایران در آذربایجان و در مناطق شمالی ایران در شمال لوشان می‌روید و به‌طور پرورشی نیز کاشته می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در دانه‌های سیاه‌تخمه مزروع(N .sativa) اسانس و یک گلوکوزید سمّی به نام ملانتین 291] و یک ماده تلخ غیر متبلور زردرنگ محلول در آب و الکل به نام نیژلین 292] می‌باشد. مقدار اسانس دانه در حدود 5/ 1 درصد است و در حدود 35 درصد نیز در دانه روغن ثابت وجود دارد. ملانتین یک ساپونین گلوکوزیدی بی‌شکل است که در آب حل نمی‌شود. به علاوه در دانه در حدود یک
ص: 213
درصد ماده‌ای به نام ملانتی‌ژنین 293] یافت می‌شود]G .I .M .P[ .
در دانه سیاه‌تخمه دشتی‌N .arvensis نیز ماده تلخ نیژلین و حدود 25 درصد روغن ثابت و اسانس وجود دارد.
در گزارش بررسی دیگری آمده است که در اسانس سیاه‌تخمه ماده عامل متبلوری به نام نیژلون 294] وجود دارد.

خواص- کاربرد

در هند سیاه‌تخمه به عنوان محرّک، بادشکن، مدّر، قاعده‌آور و زیادکننده ترشح شیر تجویز می‌شود. سیاه‌دانه را به منظور کاستن حدّت اثر آن با روغن کنجد مخلوط کرده و در استعمال خارجی برای فروکش کردن تاولهای پوست می‌مالند. به علاوه در موارد گزش نیش عقرب نیز می‌مالند، مفید است.
در شبه جزیره مالایا از سیاه‌تخمه مخلوط با داروهای دیگری به صورت ضماد برای آبسه‌ها، روماتیسم، ورم گوش و زخم بینی و سردرد مصرف می‌شود و همچنین از آن محلولی درست می‌کنند که بیماران تب‌دار را با آن کمپرس می‌کنند و یا از آن محلول به صورت غرغره استفاده می‌شود. از سیاه‌تخمه برای ترمیم ضعف بدن و رفع مسمومیتهای خون و در موارد بزرگ بودن کبد، تهوع، شکم‌درد، یبوست و برای تقویت زنان پس از وضع حمل تجویز می‌شود [برکیل .
از نظر طبیعت سیاه‌تخمه طبق نظر حکمای طب سنتی خیلی گرم و خشک است.
رنگ تخم سیاه است ولی مغز آن سفید می‌باشد و نیروی داروئی آن تا هفت سال باقی می‌ماند. خواص آن گرم‌کننده است، رطوبتها را خشک می‌کند و اخلاط را اعتدال می‌بخشد و اخلاط غلیظ را رقیق می‌نماید. قاعده‌آور است و ترشح شیر را نیز افزایش می‌دهد. زیاد خوردن آن موجب سقط جنین زنده و مرده می‌شود. در مورد سموم سرد اثر تریاق و ضد سمّ دارد (در اثر وجود ملانتین). در تمام موارد فوق ممکن است از دم‌کرده یا از بخور آن و یا به صورت شیاف با روغن سوسن استفاده می‌شود. برای تسکین سرفه سرد، درد سینه، ناراحتی تنفس (انتصاف نفس)، قی، آشفتگی، استسقا، یرقان و ناراحتی طحال، قولنجهای نفخی به صورت خوردن یا ضماد مفید است. اگر
ص: 214
هر صبح خورده شود قاعده‌آور است و ترشح ادرار و شیر را زیاد می‌کند و اگر با روغن سرخ شود و خورده شود برای درخشان کردن رنگ صورت خوب است. اگر با سرکه خورده شود برای اخراج اقسام کرم معده نافع است. برای رفع ناراحتی تنفس باید با آب و عسل خورد. خوردن آن با عسل برای خرد کردن سنگ کلیه و مثانه و رفع تبهای مزمنه و سوخته آن برای بواسیر خوب است خصوصا اگر با ربّ مورد خورده شود. اگر 8- 7 عدد از دانه آن را در شیر تازه بخیسانند و پس از یک ساعت آن را بسایند و در بینی کسی که زردی دارد و چشمهای او زرد شده بچکانند بسیار مفید است. و زردی را رفع می‌نمایند. اگر دم‌کرده آن با سرکه مضمضه شود برای درد دندان سرد نافع است و ضماد آن روی پیشانی برای جلوگیری از حدّت زکام و رفع سردرد سرد مفید است. اگر با عسل و روغن خورده شود برای تسکین درد رحم و دردهای پس از زایمان نافع است. و اگر آن را سرخ کرده و کوبیده و با گلاب ضماد درست کنند، برای زخمهای سوداوی پا مجرب است. اگر سرخ‌کرده آن را کوبیده و با روغن زیتون چند جوش بدهند و چند قطره از آن را در بینی بچکانند برای رفع زکام که با عطسه بسیار همراه باشد، مفید است. اسراف در خوردن سیاه‌تخمه در گرم‌مزاجان موجب ورم و دردهای گلو و گرفتگی‌هایی می‌شود از این جهت گرم‌مزاجان باید در سرکه بخیسانند و سپس بخورند. برای کلیه مضّر است از این نظر باید با کتیرا خورده شود.
مقدار خوراک آن در سردمزاج‌ها تا 8 گرم و در گرم‌مزاج‌ها تا 2 گرم است.
خوردن یا مالیدن روغن آن مخلوط با روغن زیتون و کندر برای افزایش نیروی جنسی بسیار مفید است.
ص: 215

لاواند

اشاره

لاواندها که به‌طور کلی به فرانسوی‌Lavande و به انگلیسی‌Lavender گفته می‌شود، دسته‌ای از گیاهان هستند از خانواده‌Labiatae جنس‌Lavandula دارای گلهای به رنگ بنفش یا آبی به شکل خوشه و دارای گونه‌های مختلفی می‌باشند که بومی مناطق مدیترانه‌ای هستند و از نظر زیتنی و عطری نیز کاشته می‌شوند. در اینجا به شرح مشخصات چند گونه از آنها که از نظر خواص طبی مورد توجه می‌باشند، می‌پردازیم از جمله:
1.Lavandula stoechas L . که به اسطوخودوس معروف است.
2.Lavandula vera DC . که به خزامی مشهور است.
3.Lavandula spica Cav .
لاواندها بومی ایران نیستند ولی عده‌ای از گیاه‌شناسان معتقدند که در ایران در بعضی مناطق کاشته می‌شود و حالیه می‌روید. در مخزن الادویه آمده است که اسطوخودوس در مازندران می‌روید و اهالی تنکابن آن را «تروم» نامند.
و در فلور ایران نیز از گونه‌L .coronopifolia L . و مترادف آن‌L .burmanni Benth . ذکری آمده است که در جنوب ایران می‌روید.

1. اسطوخودوس

اشاره

در ایران «اسطوخودوس» مشهور است. در کتب طب سنتی با نامهای
ص: 216
«اسطوخودوس» و «شاهسبرم رومی» و «آنس الارواح» و «ممسک الارواح» آمده است. در بازار مکّه به نام «ضرم» گفته می‌شود. به فرانسوی‌Lavande stoechas وStoechas Arabique و به انگلیسی‌Topped lavender وFrench lavender نامند.
گیاهی است از خانواده‌Labiatea نام علمی آن‌Lavandula stoechas L . می‌باشد.

مشخصات

اسطوخودوس گیاهی است چندساله بشکل بوته کوچک به بلندی نیم متر خیلی پرشاخه. ساقه‌های آن 4 گوشه، برگهای آن دراز، متقابل و پوشیده از کرک سفید پنبه‌ای. گلهای آنکه در بهار ظاهر می‌شود به رنگ بنفش تیره به صورت سنبله.
این‌گونه در پرتغال، جزایر قناری و مناطق حاشیه مدیترانه، الجزایر، عربستان تا استانبول و آسیای صغیر انتشار دارد. وجود آن در ایران به‌طور خودرو تا به حال گزارش نشده است. تکثیر لاواندها از طریق کاشت قطعه‌ای از سوش گیاه وحشی در زمین زراعتی یا با کاشت دانه آن انجام می‌گیرد. دانه را قبلا در آذرماه در خزانه می‌کارند و در بهار گیاه چند برگه را به مزرعه منتقل می‌کنند. در ایران در بعضی نقاط کاشته می‌شود. از طریق قلمه شاخه‌های جوان نیمه‌چوبی گیاه و یا با خوابانیدن نیز تکثیر می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی گیاه اسطوخودوس دارای اسانس است که شامل ستون و سینئول و یک الکل، لینالول می‌باشد. از برگها و قسمت سبز گیاه در حدود 315/ 0 درصد از این اسانس روغنی فرّار به دست می‌آید.

خواص- کاربرد

اسطوخودوس دارای گل و برگهای معطّر است، طعم آن تلخ و تخم آن بسیار ریز و کمی پهن به رنگ زرد تیره مایل به سیاه. از برگ، گل و تخم آن پس از مالش بویی شبیه کافور متصاعد می‌شود. از نظر طبیعت طبق نظر غالب حکمای طب سنتی گرم و خشک است و از نظر خواص معتقدند که محلل و بازکننده گرفتگی‌ها می‌باشد. دم‌کرده 5 گرم از برگ و سرشاخه گلدار آن مقوی بدن و قوای دماغی و تفکر و همچنین مقوی احشا و آلات داخل شکم و مفرّح
ص: 217
است و برای بیماری‌های سینه، سرفه، ورم‌های نزله‌ای و زکام نافع است و خاصیت مسهلی دارد. اخلاط فاسدشده و بلغمی و سوداوی را رفع می‌کند و برای بیماری‌های کبدی و طحال و مجاری ادرار نافع و مفید است. اگر مقداری از برگ و سرشاخه‌های گلدار خشک آن را ساییده و با آب عسل به‌طور ساده و یا به صورت مربّا با شکر و عسل تهیه و مقداری از آن را که حدود 5 گرم اسطوخودوس در آن باشد، هر شب تا مدتی بخورند برای رعشه و سرگیجه و تقویت ذهن، حافظه، رفع فراموشی، صرع، وسواسهای سوداوی، مالیخولیا، سستی، تشنج، خواب‌رفتگی اعضا، پریدن ناگهانی بعضی از اعضا و رفع غم و اندوه مفید است. اگر اسطوخودوس با عاقرقرحا و سکبینج خورده شود برای صرع مفید است و همچنین اگر آن را با گوشت حنظل مخلوط نموده و بخورند که استفراغ آورد و سالی چند مرتبه این کار تکرار شود که تنقیه خوبی از معده شود برای صرع‌های بلغمی و سوداوی مفید است. روی‌هم‌رفته حکمای طب سنتی اسطوخودوس را جاروی دماغ می‌دانند که دماغ را از تمام فضولات بلغمی تمیز می‌کند و گرفتگی‌ها را باز می‌نماید و مقوی همه قوا می‌باشد. توصیه دیگر این است که اسطوخودوس 1 واحد، گشنیز 3/ 1 واحد، مرزنجوش 4/ 1 واحد، مصطکی 6/ 1 واحد، هلیله کابلی 6/ 1 واحد و کندر 6/ 1 واحد. اینها را مخلوط کنند و بجوشانند و قبل از خواب بیاشامند (مقدار خوراک در هربار آن‌قدر باشد که در حدود 5 گرم اسطوخودوس خورده شود) و مدتی این کار را ادامه دهند برای رفع نزله و سنگینی شنوایی و ضعف قوه دید چشم و تنگی نفس بسیار مفید است.
توصیه دیگر این است که 2 واحد اسطوخودوس و یک واحد ریشه کبر را با عسل مخلوط نموده و بخورند و برای برودت معده و بواسیر نافع است و با سکنجبین و نمک هندی مسهل بسیار قوی می‌باشد. ضماد آن برای دردهای مفاصل مفید است و اگر اسطوخودوس را با آویشن و تخم کرفس بجوشانند و با دوای مسهل بخورند برای رفع دل‌پیچه مفید است.
اسطوخودوس برای اشخاص صفراوی‌مزاج مضرّ و عطش‌آور است و ایجاد آشفتگی می‌نماید از این نظر باید با سکنجبین خورده شود. برای ریه مضّر است از این نظر باید با کتیرا و صمغ عربی خورده شود. مقدار خوراک آن 5 گرم و حد اکثر 20 گرم است.
ص: 218

2. لاواند حقیقی

به فرانسوی‌Lavande vrai وLavande officinale وLavande femelle و نام‌های محلی‌Spicanard یاSpiquenard و به انگلیسی‌True lavender گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Labiatae نام علمی آن‌Lavandula vera DC . و مترادفهای آن‌Lavandula officinalis Chaix وLavandula spica Loisel . می‌باشد.
این گیاه در اروپا در مناطق جنوبی آلپ می‌روید و وجود آن در ایران به‌طور خودرو تا حال گزارش نشده است.

3. لاواند کبیر

به فرانسوی‌Aspic وLavande aspic وLavande m le وGrande lavande وLavande blanche و به انگلیسی‌Spick نامیده می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Labiatae نام علمی آن‌Lavandula spica Car . و مترادف آن‌Lavandula fragrans Salisb . می‌باشد.
دو گونه فوق در کتب طب سنتی با نامهای «خزامی» و «اروانه شیرازی» نامبرده شده است. این دو از نظر مشخصات گیاهی شبیه یکدیگرند و اختلافات کمی دارند از جمله گونه‌L .vera مانند اسطوخودوس دارای بوته کوچک به بلندی تقریبا 60- 50 سانتی‌متر است درحالی‌که گونه‌L .spica دارای بوته بلند به ارتفاع حدود یک متر است. کاسه گل گونه‌L .spica پنبه‌ای است به‌طوری‌که گل آن سفید به نظر می‌رسد و آن را لاواند سفید هم می‌گویند. از نظر ترکیبات شیمیایی نیز کمی متفاوت‌اند. مثلا اسانس لاواند کبیر به اسانس اسپیک‌E .d'aspic یاL'huile d'aspic معروف است که در نقاشی مصارف مخصوص دارد. راندمان اسانس از شاخه‌های گلدار و گلها و برگ لاواند در حدود 7/ 0 درصد است.
لاواندهای فوق از نظر خواص دارویی مورد توجه هستند و خواص آنها شبیه یکدیگر است و مشابه اسطوخودوس می‌باشد. در اسانس آنها کافور و ایزومرهای مختلف آن وجود دارد.
از نظر طبیعت خزامی گرم و خشک است و گل آنها مانند سایر گونه‌ها از سایر اندام گیاه گرمتر است. از نظر خواص معتقدند که گرم‌کننده است و بازکننده گرفتگی‌ها
ص: 219
بوته لاواند شاخه‌ای از لاواند حقیقی‌A - گل
می‌باشد. سردرد را رفع می‌کند، نفخ و گاز را تحلیل می‌برد. مقوی معده و کبد و طحال و بازکننده انسداد آنها است و مدّر نیز می‌باشد.
شیاف خزامی در مهبل برای پاک کردن و خشک کردن رطوبتهای مزمن رحم و خوش‌بو کردن آن و ضماد آن با آرد جو برای التیام زخمها و تحلیل ورمها مفید است.
برای گرم‌مزاجان مضّر است از این نظر باید با مورد مصرف شود.
مقدار خوراک آن 5 و حد اکثر تا 10 گرم است که در 1000 گرم آب جوش دم کرده و خورده شود. لاواند حقیقی شبیه اسطوخودوس در استعمال خارجی با مالیدن جوشانده آن روی عضو برای کاهش درد و ناراحتی‌های روماتیسم و نقرس و کوبیدگی و خون‌مردگی و دررفتگی اعضا مفید می‌باشد و برای ضد عفونی زخمها نیز به کار می‌رود. در اروپا مرسوم است از گلهای گونه‌L .Stoechas برای تهیه بالشهای
ص: 220
بهداشتی و از گرد آن برای دود کردن استفاده می‌شود. اسانس اسطوخودوس برای ناراحتی‌های سینه و درد شکم و برای رفع سردردهای عصبی و صفراوی به کار می‌رود. از کمپرس تهیه شده از گلهای اسطوخودوس برای کاهش درد روماتیسم و دردهای عصبی استفاده می‌کنند.
در فرانسه مرسوم است برای عرق کردن و تسکین تب و به عنوان مدّر و در موارد گریپ، دم‌کرده 5 گل را مخلوط کرده و به شرح زیر عمل می‌کنند.
گل لاواند حقیقی 10 گرم، گل همیشه بهار 5 گرم، گل گاوزبان 5 گرم، گل رتم 295] 5 گرم و گل بنفشه وحشی 5 گرم. اینها را خوب مخلوط می‌کنند و یک قاشق مرباخوری از این مخلوط را در یک فنجان آب جوش به مدت 10 دقیقه دم می‌کنند.
از این دم‌کرده 4- 3 بار یعنی 4- 3 فنجان در روز می‌خورند، بسیار مفید است.
ص: 221

اسبروله معطّر

اشاره

در کتب طب سنتی با نامهای «اسبروله معطّر» و «اسبروله عطریه» و «کوکب الوعر» آمده است. به فرانسوی‌Asperule odorante وHepatique des bois وPetit muguet وReine des bois و به انگلیسی‌woodruff وSweet grass وSweet scented و به آلمانی‌Waldmeister گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Rubiaceae نام علمی آن‌Asperula odorata L . می‌باشد.

مشخصات

گیاهی است چندساله و علفی خیلی کوتاه. بلندی آن کوچکتر از یک وجب است. برگها از نقاط مختلف ساقه به‌طور گروهی مانند چتر در اطراف ساقه از یک نقطه خارج می‌شوند. هر برگ کوچک، نوک‌تیز، بدون دندانه بیضی‌شکل است.
گلهای آن سفیدرنگ معطّر در انتهای شاخه‌های گل‌دهنده در ماههای مرداد تا مهرماه ظاهر می‌شوند. این گیاه در اروپا و آسیا انتشار دارد. در ایران در مناطق شمالی ایران در ارتفاعات هرزویل و در جنگلهای شاخه‌زاد راش و همچنین در بندر گز و ارسباران دیده شده است.
ص: 222

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی و مواد مؤثره وجود ماده کومارین 296] در آن تأیید شده است. در پاییز مقدار ماده عامل کمتر از بهار است و در گیاه خشک بیشتر از گیاه سبز و تازه ماده عامل وجود دارد. به علاوه یک اسید تلخ به نام آسپرتانیک اسید[297] و یک گلوکوزید به نام آسپرولوزید[298] در گیاه مشخص شده است. در ریشه گیاه ماده‌ای به رنگ قرمز یافت می‌شود.

خواص- کاربرد

چون گیاه دارای کومارین است بنابراین به حالت خالص خواب‌آور و مسکّن دردهای عصبی است. درعین‌حال به همین علت مصرف زیاد آن اختلالاتی ایجاد می‌کند. خوردن دم‌کرده 40 گرم گیاه خشک در 1000 گرم آب جوش 15 دقیقه دم شود آرام‌بخش، مدّر، ضدعفونی‌کننده و مسکّن دردهای عصبی می‌باشد.
در مناطقی از اروپا برگهای سبز گیاه را قبل از گل کردن دم می‌کنند و می‌خورند اثر مفید روی قلب و کبد دارد. در فرانسه معمول است گیاه خشک را گرفته خرد کرده و یک قاشق سوپ‌خوری از آن را در یک پیمانه (220 گرم) آب جوش مدت 15 دقیقه دم می‌کنند و موقع خواب می‌خورند. ضد اسپاسم است و برای رفع بی‌خوابی بسیار مؤثر می‌باشد. این گیاه در مراتع بسیار مورد علاقه دام است و گاوهای شیری که از آن تعلیف می‌کنند بوی مطبوعی به شیر آنها داده می‌شود. در امریکا مخلوطی از اسبروله معطّره و توت‌فرنگی سیاه جنگلی و برآمدگی زیر گل نسترن و یا گل سرخ، برگ تمشک جنگلی، دارچین، کیوی و گل ساعتی را به صورت دم‌کرده برای آرامش اعصاب و رفع بی‌خوابی می‌خورند. این گیاهان در بسته‌هایی شامل 25 پاکت کوچک هر پاکت برای یک‌بار به فروش می‌رسد و پس از دم کشیدن با عسل یا آب لیموی تازه مخلوط و می‌خورند.
ص: 223