گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد چهارم
مامیشا





اشاره

در ایران در غرب ایران به نام «لاله کوهی» معروف است. در کتب طب سنتی با نامهای «مامیشا» و «خشخاش بحری» و در برخی کتب «خشخاش مقرّن» نام برده می‌شود. به فرانسوی‌Chelidoine fleurs rouges و به انگلیسی‌Red horned poppy گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده خشخاش‌Papaveraceae نام علمی آن‌Glaucium corniculatum L . و مترادفهای آن‌Glaucium corniculatum Curt . وChelidonium corniculatum L . می‌باشد.
توضیح: مامیشا(Mamisha) و مامیثا(Mamissa) نامهای دو گیاه متفاوت است که در کتب طب سنتی اغلب به علت تشابه حروف کلمات آنها باهم اشتباه شده و به جای یکدیگر نوشته می‌شوند. در صورتی که مربوط به دو گیاه مختلف می‌باشند اولی گیاهی است از خانواده خشخاش که شرح مشخصات آن در این بخش آمده است و دومی یعنی مامیثا نام گیاهی است از خانواده‌Dipsaceae که به نام حشیشة الجرب معروف است و به فرانسوی آن راScabieuse نامند و شرح آن نیز در سایر مجلدات این کتاب خواهد آمد.

مشخصات

مامیشا گیاهی است یکساله، علفی، با برگهای پهن که بریدگی‌های عمیق دارد و بدون دمبرگ ساقه را در آغوش گرفته است. برگها پوشیده از کرک و ساقه
ص: 224
پوشیده از تار است. رنگ برگها کبود مایل به سفید می‌باشد. گلهای آن به رنگ زرد نارنجی و یا قرمز و میوه آن دراز کمی منحنی و شبیه به شاخ گاو خمیده است و به همین علت آن را مقرّن نامند. در داخل میوه دانه‌های آن قرار دارند. این گیاه که در کنار دریاها نیز می‌روید در مناطق وسیعی از ایران انتشار دارد در آذربایجان غربی در سواحل دریاچه و در دامنه‌های البرز و در دشت کرج و در چهریق و دیلمان و در غرب ایران در دامنه‌های کوه گرّو و در تفرش دیده می‌شود.
و واریته‌ای از این گیاه به نام‌Glaucium corniculatum var phaeniceum DC . و مترادف آن‌Glaucium phaeniceum M .B . نیز در اطراف تهران و در خراسان بین رباط سفید و تربت حیدریه دیده می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی و مواد عامله در سرشاخه‌های گلدار گیاه که مصرف طبی دارد وجود مواد گلوسین 299]، کلریترین 300]، پروتوپین 301]، سانگینارین 302] و ماده تلخی به نام گلوکوپیکرین 303] تأیید شده است.

خواص- کاربرد

مامیشا از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی خیلی گرم و خشک است و اگر با عسل خورده شود اخلاط را باقی و اسهال را قطع می‌کند. دم‌کرده قسمت هوایی گیاه یعنی برگها و سرشاخه‌های گلدار آن برای بیماری قند مفید است و ضمنا چون خواب‌آور و کمی مخدّر است، رقیق آن را کمی برای خواب به بچه‌ها می‌دهند. اگر 5 گرم از تخم آن خورده شود مسهل قوی اخلاط لزجه است و دم‌کرده ریشه آن برای رفع سردی کبد و کنترل سیاتیک مفید است.
گونه دیگری از این گیاه نیز در ایران می‌روید که چون در طب سنتی مورد توجه است شرح داده می‌شود. در کتب طب سنتی این‌گونه را نیز خشخاش بحری گویند
ص: 225
چون در اروپا در برخی مناطق در شنهای سواحل دریاها نیز می‌روید. به فرانسوی به طور کلی‌Glauiciere و نام اختصاصی فرانسوی آن‌Pavot cornu و با نامهای دیگری از جمله‌Glaucie وGlaucier وGlaucion نیز نامیده می‌شود. گیاهی است از خانواده خشخاش‌Papaveraceae نام علمی آن‌Glaucium flavum Crantz و نامهای مترادف آن‌G .luteum Scop . وChelidonium glaucium L . می‌باشد.

مشخصات

گونه‌G .flavum گیاهی است یکساله و چندساله. ساقه و برگهای آن بدون تار بلندی ساقه 90- 20 سانتی‌متر و خیلی پرشاخه و کمی پوشیده از کرک است. برگهای آن ضخیم، برگهای قسمت پایین آن پوشیده از کرک و دندانه‌دار و دارای بریدگی‌های نامنظم است. گلهای به رنگ سبز و کم‌وبیش کرکدار در انتهای شاخه گل‌دهنده به‌طور منفرد ظاهر می‌شود. میوه آن کپسولی است خیلی دراز قوسی و خمیده صاف و یا ناصاف می‌باشد. این گیاه در اروپا در برخی مناطق در شنهای سواحل دریاها می‌روید. در ایران در تپه‌های اطراف شیراز و با احتمالی در آذربایجان نیز می‌روید.

خواص- کاربرد

از نظر خواص تا حدودی شبیه مامیران است. دانه‌های آن مسهل است و دارای در حدود 27 درصد روغن قابل استخراج است که شبیه دانه خشخاش است.
ص: 226

شاهتره

اشاره

به فارسی «شاهتره» و در کتب طب سنتی با نامهای «شاهتره» و «بقلة الملک» و «شاهترج» نامبرده می‌شود. به هندی «پیت پاپارا» گویند. به فرانسوی‌Fumeterre (نام کلی انواع گونه‌ها) و به انگلیسی‌Fumitory نامند. گیاهی است از خانواده‌Fumariaceae جنس‌Fumaria نام علمی آن‌Fumaria parviflora Lam . می‌باشد.

مشخصات

شاهتره گیاهی است یکساله و علفی. برگهای آن سبز غبارآلود و کوچک خیلی بریده‌بریده و نواری. گلها نامنظم به رنگ سفید و به صورت خوشه‌ای. میوه آن کوچک کروی کمی گوشتی پوشیده از دانه‌های ریز نوک‌تیز.
این گیاه در نقاط مرطوب و سایه‌دار و کنار نهرهای آب می‌روید. در ایران در اطراف تهران، ورامین و در دامنه‌های البرز، گیلان، مازندران، گرگان، آذربایجان، در فارس در اطراف شیراز و کازرون، در خراسان در قوچان، فریمان و نیشابور، در کرمان در بم و در جیرفت، در مناطق جنوبی در جزیره خارک و در بلوچستان انتشار دارد. تکثیر این گیاه از طریق کاشت بذر آن صورت می‌گیرد.

ترکیبات شیمیایی

طبق بررسی‌های شیمیایی در برگها و ساقه گیاه ترکیبات غیر آلکالوئیدی
ص: 227
پنتاتریاکونتان 304]، گلوکوز، تانن و فوماریک اسید[305] مشخص شده است.]S .G .I .M .P[ .

خواص- کاربرد

در هند از گیاه خشک به عنوان ضد کرم، مدّر، معرّق و تب‌بر و در مورد تبهای ضعیف مصرف می‌شود. و به علاوه به عنوان صاف‌کننده خون در رفع بیماری‌های جلدی از آن استفاده می‌شود. گیاه بخصوص برگهای آن تلخ و قابض است.
شاهتره از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی مرکب القوی است یعنی در حرارت، معتدل و خیلی خشک است. عده‌ای آن را گرم و خشک می‌دانند ولی شیخ الرئیس ابو علی سینا آن را کمی سرد هم گفته است. از نظر خواص معتقدند که بازکننده انسداد کبد و طحال و مقوی این دو عضو است و مسهل اخلاط سه‌گانه خصوصا سودا و تلخی صفرا و سودای سوخته است. خون را صاف می‌کند و مدّر است و اشتها را تحریک می‌کند. خشک آن برای تقویت معده قوی‌تر از تازه آن است و برای تب، بیماری‌های سوداوی، بیماری‌های جلدی و تقویت بن دندان مفید است. اگر با سرکه یا با آب عسل و یا مخلوطی از سرکه و عسل خورده شود برای رفع قی صفراوی و آشفتگی‌های بلغمی و پاک کردن معده از فضولات حبس شده در معده بسیار نافع است. آب برگ تازه آن با شکر و یا با تمر هندی برای پاک کردن معده و روده‌ها و باز کردن گرفتگی‌های کبد و طحال و تقویت معده و رفع یرقان و بیماری‌های پوستی نظیر جرب و خارش مفید است. عرق شاهتره که از تقطیر گیاه به دست می‌آید از اسهال جلوگیری می‌کند. مالیدن عصاره شاهتره به چشم برای تقویت دید چشم و ممانعت از ریختن اشک زیاد نافع است. اگر با صمغ عربی به پلک مالیده شود از روئیدن مجدد موی منحرف در پلک چشم که کنده شده باشد ممانعت به عمل می‌آورد. مضمضه عرق شاهتره برای التیام جراحت کام دهان و زبان و استحکام لثه و ضماد آن با حنا برای معالجه جرب و خارش پوست مفید است.
شاهتره مضّر ریه است از این نظر باید با کاسنی خورده شود. در یادداشتهای شلیمر آمده است که سابقا در ایران مرسوم بوده است که مخلوطی از 150 گرم عصاره کاسنی (چکیده کاسنی) و 150 گرم عصاره شاهتره و 150 گرم سکنجبین عسل را
ص: 228
تهیه کرده و در مدت 25- 20 روز صبح‌ها ناشتا در فصل بهار می‌خوردند، برای رفع اختلالات کبدی و تبهای نوبه‌ای پیچیده بدون اینکه عوارضی برای ریه داشته باشد، بسیار مفید بوده است.
مقدار خوراک شاهتره از گرد برگهای خشک آن 20- 12 گرم و از آب آن 200- 150 گرم است. آب برگ شاهتره را معمولا با آب خیس‌کرده هلیله زرد و شکر می‌خوردند.
روش تهیه عرق شاهتره: اگر شاهتره تازه باشد به نسبت شاهتره یک واحد- آب صاف و تمیز و شیرین 4 واحد و اگر شاهتره خشک باشد در مقابل هریک واحد شاهتره 6 واحد آب شیرین مخلوط می‌نمایند. در مورد شاهتره خشک 24 ساعت شاهتره را در آب خیس می‌کنند و پس از آن طبق معمول با روش تقطیر عرق آن را می‌گیرند. این عرق برای بیماری‌های صفراوی و سوداوی و تصفیه خون مفید است.
روش تهیه شربت شاهتره: شاهتره خشک و نیم‌کوب 1 واحد و آب مقطر 15 واحد. شاهتره را در مدت 6 ساعت دم کنند و با فشار صاف نموده بگذارند ته‌نشین شود و صاف روی آن را برداشته و در حدود نصف آن شکر داخل کرده بجوشانند تا قوام آید. معمولا برای رفع عوارض آن برای طحال مقداری پوست هلیله زرد نیز که قبلا یک شب خیس خورده باشد در آن می‌ریزند. اگر منظور باز کردن گرفتگی‌های کبد و تصفیه خون باشد به جای شکر با سکنجبین و عناب می‌خورند. به‌هرحال 200- 150 گرم از این شربت را بتدریج میل می‌کنند اثر آن ظاهر می‌شود.
گونه دیگری از گیاه شاهتره نیز به علت خواص داروئی آن که شبیه شاهتره گونه یادشده است، معروف می‌باشد. این گیاه تا به حال در ایران دیده نشده است و در اروپا می‌روید. این گیاه که آن را در کتب مختلف با نامهای مشابه شاهتره نوشته‌اند از خانواده‌Fumariaceae و نام علمی آن‌Fumaria officinalis L . می‌باشد. به فرانسوی‌Fumeterre و به انگلیسی‌Fumitory گفته می‌شود. مشخصات آن شبیه شاهتره ایران است با این اختلاف که گلهای آن اغلب صورتی است و ریشه آن کمی درازتر و سفیدرنگ است. از نظر ترکیبات شیمیایی دارای کمی لعاب و یک ماده تلخ به نام کلریترین و اسید آلی به نام فوماریک اسید و به علاوه دارای آلکالوئیدی به نام فومارین 306] می‌باشد.
ص: 229
از نظر خواص تصفیه‌کننده خون و صفرابر و اشتهاآور است و مدّر و قاعده‌آور می‌باشد و در بیماری‌های جلدی نیز به علت اثری که در تصفیه خون دارد مفید است.
مقدار خوراک آن به صورت جوشانده 50- 60 گرم گیاه خشک در 1000 گرم آب می‌خورند.
ص: 230

ینجه

اشاره

به فارسی «اسیست» و به ترکی «یونجه» و در کتب طب سنتی با نامهای «رطبه» (یونجه تر)، «قتّ» (یونجه خشک)، «برشین» و «برسیم حجازی» نامبرده شده است. به فرانسوی‌Luzerne وLuzerne Cultivee وTrefle de Bourgogne وSainfoin fleur violette و به انگلیسی‌Alfalfa وLucerne وMedicks گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Leguminosae نام علمی آن‌Medicago sativa L . می‌باشد.

مشخصات

ینجه گیاهی است علفی چندساله با ریشه‌ای بسیار عمیق که 3- 2 متر در عمق خاک فرومی‌رود. بلندی گیاه 100- 50 سانتی‌متر است. برگهای آن دارای 3 برگچه و هر برگچه بیضی با رنگ سبز تیره و تقریبا بی‌کرک و نوک‌تیز است (صفتی که برگ ینجه را از برگ شبدر از نظر شکل متمایز می‌سازد). گلهای آن به صورت سنبله با رنگ بنفش تیره یا آبی روشن است. میوه آن به شکل مارپیچی است مثل صدف حلزون که معمولا 3 بار دور مارپیچی دارد. دانه آن در داخل میوه به شکل لوبیای کوچک است. دانه‌های جوان آن زرد روشن و دانه‌های گیاه مسنّ قهوه‌ای می‌باشد.
تکثیر گیاه از طریق کشت بذر آن صورت می‌گیرد که در ایران در بهار یا در پاییز کاشته می‌شود. اگر در پاییز کاشته شود مستقیما در مزرعه می‌کارند. در مواردی که در بهار
ص: 231
کاشته می‌شود ممکن است زیر یک گیاه پوشش مانند جو پاشیده شود. در این قبیل موارد برای اینکه نور بیشتری به گیاه جوان ینجه برسد جو را کم‌پشت می‌کارند و مقدار بذر جو کمتری در هکتار مصرف می‌کنند. 25- 20 کیلوگرم بذر ینجه در هکتار کافی است. ینجه در خاکهای قلیایی خوب می‌شود و در اراضی اسید رشد خوبی ندارد. برای تهیه بذر ینجه معمولا گیاه سال سوم و چهارم برای بذرگیری انتخاب می‌شود که پایه‌ها کاملا قوی و نیروی بذردهی کافی داشته باشند و پس از چین دوم و سوم زراعت را برای بذرگیری باقی می‌گذارند.
ینجه به خصوص در مناطق گرمسیر به آب زیاد احتیاج دارد و هرکجا که ینجه‌کاری می‌شود باید قبلا به فکر تدارک آب بود. موقع برداشت بذر ینجه موقعی است که قسمت عمده بذرها سیاه شده باشد. و موقع برداشت هر چین از علوفه ینجه موقعی است که در حدود 30 درصد گلها باز شده باشد زیرا در این موقع برگها دارای حد اکثر پروتئین هستند. ینجه از اولین گیاهانی است که بشر به آن دست یافته و برای علوفه کاشته است. با احتمال زیاد برای اولین بار در سالهای 700 قبل از میلاد در ایران کاشته می‌شده است و در اوایل 500 قبل از میلاد از ایران به یونان برده شده است. شاید سپاهیان خشایار شاه آن را به یونان برده باشند. در قرن اول پس از میلاد به ایتالیا وارد شده و در قرون هفت و هشت پس از میلاد به فرانسه و آلمان رفته است.
در انگلستان تا اوایل قرن هجدهم ینجه کاشته نمی‌شده و شناخته نبوده است و در حال حاضر هم به علت شرایط اقلیمی نامساعد و خاکهای اسید و مسایل دیگری اصولا در انگلیس خیلی کم کاشته می‌شود. پس از قرن هجدهم به سایر مناطق عالم انتشار یافته و در اروپا، امریکا، آسیا و سایر نقاط دنیا در مناطق مساعد با خاکهای قلیایی در مساحت وسیعی کاشته می‌شود. در ایران به علت وجود خاکهای قلیایی (آسیای شمالی) و در مناطقی که آب کافی وجود دارد بخصوص در مناطق مرکزی و جنوبی کاشته می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی ینجه منبع غنی از ویتامینهای‌A ،E وK است. ینجه تازه منبع غنی از ویتامین‌C نیز می‌باشد. آنزیمهای موجود در یونجه آمیلاز[307]،
ص: 232
امولسین 308]، انورتاز[309] و پکتیناز[310] گزارش شده است. سایر ترکیبات متفرقه موجود در یونجه عبارت‌اند از (5/ 2- 5/ 0) درصد ساپونین‌های سمّی 311]، یک آلکالوئید به نام ال- استاچیدرین 312] در حدود 14/ 0 درصد، دو کتون 313]، میریستون 314] و آلفالفون 315]. در برگهای یونجه در حدود 20 درصد پروتئین 316] نسبتا خوب وجود دارد که دارای اسیدهای امینه لیزین 317]، آرژینین 318]، هیستیدین 319]، آدنین، فنیل‌آلانین 320]، آسپاراژین و سیستین 321] است. بیشترین مقدار پروتئین در مرحله شروع گل دادن گیاه می‌باشد. در برگهای یونجه ماده بتا- متیل- دی- گلوکوزید[322] یافت می‌شود]S .G .I .M .P[ .

خواص- کاربرد

یونجه در دامپروری‌هایی که با تکنولوژی جدید اداره می‌شود به عنوان منبع غنی ویتامین‌A در خوراک طیور، گاو، اسب و خوک به کار می‌رود و به سبب مصارف وسیعی که برای علوفه دام دارد از نظر گیاه دارویی کمتر مورد توجه است ولی به هر حال در درمان برخی ناراحتی‌های انسان آثار مفیدی دارد. یونجه از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و تر است (تازه آن) و خشک آن گرم و خشک است. از نظر خواص به علت مواد معدنی که دارد شیره تازه آن برای استخوان‌بندی
ص: 233
ینجه مزروع‌A - میوه
بخصوص در مراحل رشد مفید است. برای این کار از جوشانده 300 گرم خشک آن در 300 گرم آب می‌خورند و در مورد بچه‌ها جوشانده را صاف کرده با عسل مخلوط و به بچه‌ها می‌دهند. مقدار خوراک آن روزانه یک لیوان کوچک برای بچه‌ها می‌باشد. در چین یونجه تازه را مانند برگ چغندر و برگ اسفناج و سایر سبزیجات می‌خورند ولی توجه شود که یونجه نفّاخ است و به علت ساپونین که دارد خوردن آن به مقدار زیاد و به صورت تازه حتی در مورد حیوانات نیز عوارض ناراحت‌کننده‌ای ایجاد می‌کند. و در برّه‌های کوچک گاهی چریدن در یونجه تازه چنان نفخ ایجاد می‌کند که چوپانها مجبورند با سوراخ کردن شکم نفخ را خارج و حیوان را راحت کنند.
یونجه ملیّن، مبهی، نفّاخ و خون‌ساز است. ضماد کوبیده آن با عسل محلل
ص: 234
ورمهای سرد است و با سرکه برای ورمهای گرم و ضماد پخته آن روزی چند بار برای رعشه نافع است. تخم یونجه قابض و قاعده‌آور است و برای نرم کردن سینه و تسکین سرفه نافع است. مقدار خوراک آن 20- 8 گرم است. روغن تخم آن که با روغن زیتون درست می‌کنند، برای لقوه و رعشه چه از طریق خوردن و چه مالیدن مفید است.
ص: 235

رازک

اشاره

به فارسی و در کتب طب سنتی با نامهای «رازک»، «رزک»، «ککیمور» و «حشیشة الدینار» نامبرده می‌شود. به فرانسوی‌Houblon و به انگلیسی‌hop وCommon Hop گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده شاهدانه‌Cannabinaceae نام علمی آن‌Humulus lupulus L . می‌باشد.

مشخصات

رازک گیاهی است چندساله، با ساقه‌های یکساله، دوپایه، با ساقه‌های زاویه‌دار و موجی که چرخش پیچش موج آن از راست به چپ است. بلندی آن 10- 5 متر است.
برگهای آن خیلی شبیه برگ مو دارای 5- 3 قسمت و پوشیده از کرکهای خشن است.
گلهای ماده آن کوچک سفید به شکل خوشه که در تابستان تمام می‌شود. مجتمع گلهای ماده آن به شکل یک خوشه شامل مخروطه‌های میوه است که در کنار برگچه‌ها و برگهای کامل قرار دارد. هر مخروطه دارای فلسهایی می‌باشد و در کنار فلسها گلهای کوچک سفید گیاه قرار دارد. در این فلسها یک ماده زردرنگ رزینی معطّر و تلخ ترشح می‌شود که آن را لوپولین 323] نامند و این همان ماده است که طعم تلخ و معطّر خاص را به آب جو می‌دهد. اصولا رازک بیشتر برای تولید لوپولین کاشته
ص: 236
می‌شود. از لوپولن یک آلکالوئید به نام لوپولین 324] به دست می‌آید.
رازک به‌طور خودرو در جنگلهای پرپشت کنار چپرها و پرچینها می‌روید. در ایران در مناطق شمال ایران گرگان، مازندران، گیلان در سواحل دریا به‌طور خودرو فراوان دیده می‌شود. به ویژه در امتداد کانالی که پیربازار را به پیله‌بازار وصل می‌کند دیده می‌شود [شلیمر]. در اغلب مناطق دنیا به‌طور وسیع برای تولید لوپولن کاشته می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

در گیاه رازک اسانس و یک ماده تلخ و کولین و آسپاراژین یافت می‌شود. مقدار متوسط اسانس رازک در حدود 5/ 0- 4/ 0 درصد است. در بدنه رزینی رازک آلفا- رزین 325] و بتا- رزین 326] یافت می‌شود که دارای مواد عامل مؤثری به نام هومولون 327] و لوپولون 328] است. این دو ماده باکتری‌کش قوی بر ضد باکتری‌های گرام مثبت 329] و اسید فاست 330] می‌باشد. وجود غده‌های محتوی ماده لوپولن ارزش تجارتی به گیاه رازک می‌دهد. ماده لوپولن در حدود 16- 15 درصد مخروطه را تشکیل می‌دهد. طبق مطالعات جدید که توسط [موزیگ و شرام انجام گرفته در واریته‌ای از این گیاه به نام علمی‌Humulus lupulus var cordifolius Maxim . یک آنتی‌بیوتیک جدیدی به نام لوپولون یافت می‌شود که دارای خاصیت متوقف کردن پیشرفت سل است.

خواص- کاربرد

رازک مقوی معده و مدّر است و آثار ضدعفونی‌کننده دارد. جوشانده آن آرام‌کننده و مسکّن و مقوی و تونیک است. ماده لوپولن رازک از عوامل مخدّر و مسکّن است. این ماده برای قطع احتلامهای شبانه و رفع نعوظهای دردناک شبانه بسیار
ص: 237
خوشه رازک (مخروطه)
A
- گل نرB - گل ماده
مؤثر است. به علاوه ضد کرم معده است. در استعمال خارجی برای تسکین دردهای مفاصل و حتی برخی از سرطانها مؤثر است که به‌طور ضماد از سرشاخه‌های گلدار و برگ آن استفاده می‌شود. خوردن جوشانده آن برای رفع عوارض خنازیری مفید است و برای این کار 30 گرم رازک را در یک لیوان آب جوش دم کرده و صاف نموده و کمی شیرین نموده به بچه‌ها می‌دهند، برای خنازیر خیلی نافع است.
عصاره مخروطه‌های رازک: مخروطه نیم‌کوب‌شده رازک 1 واحد، الکل 60 درجه 8 واحد. رازک را به مدت ده روز در 6 واحد از الکل می‌خیسانند و با فشار صاف می‌کنند و تفاله باقیمانده را در باقیمانده الکل به مدت سه روز خیسانده و با فشار صاف می‌کنند. دو صاف‌شده را مخلوط کرده و برای اینکه الکل آن گرفته شود در حمام ماریه تقطیر می‌کنند و بعد به غلظت عصاره نرم تبخیر می‌نمایند. مقدار
ص: 238
خوراک از این عصاره که مقوی معده است 2- 3/ 0 گرم می‌باشد.
شربت مخروطه رازک: نیم‌کوب‌شده رازک 1 واحد، آب مقطر جوش 15 واحد و قند به مقدار کافی. مدت 6 ساعت رازک را در آب جوش دم کرده و صاف نمایند و بگذارند ته‌نشین شود و با انحراف قسمت صاف روی آن را بردارند و در هر 10 واحد صاف‌شده 18 واحد قند مخلوط کرده بجوشانند تا خوب حل شود. این شربت مقوی معده است و خوراک آن 100- 20 گرم می‌باشد.
ضماد رازک: 100 واحد مخروطه رازک را با مقدار کافی آب جوش مخلوط کرده و ضماد بسازند. در هر ضماد تقریبا 100 گرم مخروطه کافی است. این ضماد برای جراحت‌های دردناک بسیار مؤثر است.
گرد لوپولن: 5 گرم لوپولن نرم کوبیده شده را با 10 گرم قند مخلوط و در 10 بسته مساوی ببندند و از 8- 1 بسته در عرض روز بتدریج بخورند. در رفع احتلامهای شبانه بسیار مؤثر است.
حب مسکّن لوپولن: لوپولن 4 گرم با مقدار کافی صمغ عربی 10 حب بسازند.
برای رفع بی‌خوابی و تسکین هیجان شهوت 331] و جلوگیری از احتلام شبانه از 2- 1 حب قبل از رفتن به بستر بخورند. اگر لازم شد 2- 1 حب نیز وسط شب بخورند.
پماد لوپولن: لوپولن 1 واحد، پیه مذاب و یا وازلین 2 واحد. اینها را مخلوط کرده مدت 6 ساعت در حمام ماریه دم کنند. این پماد مسکّن است و در زخمهای دردناک سرطانی مؤثر است.

سایر تحقیقات علمی که در مراکز تحقیقاتی جهان در مورد گیاه رازک انجام گرفته است.

پزشکان چینی طی قرنها رازک را به عنوان داروی مقوی معده و رفع سوءهاضمه و درمان صرع و سل و اسهال خونی تجویز می‌کردند. یونانیان قدیم و پزشکان گیاه‌درمان قدیم ایتالیا (رومی) نیز رازک را برای تقویت معده، هاضمه و درمان ناراحتی‌های روده‌ای توصیه می‌نمودند.
پلینی 332]، طبیعی‌دان معروف رومی، شاخه‌های سبز، جوان و تازه رازک را در
ص: 239
بهار قبل از اینکه کاملا برسند مانند سبزی تازه با غذا مصرف می‌کرد. از قدیم مردم انگلیس رازک را می‌شناختند و آن را به عنوان سبزی تلخ برای تحریک اشتها و هاضمه مصرف می‌کردند. از سال 1500 میلادی کارخانه‌های آبجوسازی انگلیس دریافتند که رازک دارای خاصیت نگهداری خوبی است و با استفاده از رازک نوشابه سنتی انگلیس به نام‌ale را به آبجو تلخ مبدل می‌کردند. مخالفان مصرف رازک در پارلمان انگلیس به این امر اعتراض کرده و اعلام نمودند که مخلوط نمودن رازک در نوشابه سنتی سلامت مردم را به خطر می‌اندازد. و هانری ششم پادشاه وقت انگلیس که به نوشابه سنتی انگلیس(ale) خیلی علاقه داشت فرمانی برای ممنوعیت مصرف رازک در انگلیس صادر کرد. و رازک همچنان در انگلیس غیر قانونی باقی بود تا اینکه در سال 1552 پسرش ادوارد ششم این ممنوعیت را لغو کرد.
رازک طی قرنها به عنوان داروی مسکّن و آرام‌بخش مصرف می‌شده است و مصرف آن به صورت دم‌کرده گرم، خواب‌آور است. پزشکان قرن هفدهم انگلیس رازک را به عنوان مفتح برای باز کردن انسداد مجاری کبد و طحال و تصفیه خون و برای درمان سیفیلیس که در آن دوران به نام بیماری فرانسوی معروف بود و همچنین برای تنظیم مقدار ترشحات عادت ماهیانه توصیه می‌کردند. در امریکای شمالی نیز سرخ‌پوستان بومی امریکا از رازک به عنوان مسکّن و کمک به هاضمه استفاده می‌کنند. پزشکان قرن نوزدهم به خاصیت آرام‌بخشی رازک زیاد معتقد نبودند ولی آن را برای کمک به هاضمه و برای رفع هیجانات و ناراحتی‌های حاصل از مسمومیت مصرف الکل، مؤثر و مفید می‌دانستند. رازک بین سالهای 1916- 1831 به عنوان مسکّن و آرام‌بخش در فارماکوپه رسمی آمریکا منظور بوده است. و در حال حاضر کارشناسان گیاه‌درمانی امریکا رازک را برای کمک به هاضمه و به عنوان مسکّن و آرام‌بخش توصیه می‌کنند. رازک دارای دو ماده شیمیایی ضد عفونت به نامهای هومولون 333] و لوپولون 334] می‌باشد. این دو ماده باکتری‌های مولد فساد در مواد غذایی را از بین می‌برند.
ص: 240

رازک از نظر پیش‌گیری عفونت

مواد شیمیایی ضد عفونت موجود در رازک برای پیش‌گیری از عفونت مؤثرند.
البته رازک از آنتی‌بیوتیکهای عمده محسوب نمی‌شود ولی به عنوان کمکهای فوری اولیه تا دسترسی به آنتی‌بیوتیک لازم و قوی در موارد بریدگی‌های در حین کار می‌توان مقداری از گلهای آن را با دست له کرده و پس از تمیز کردن موضع روی محل بریدگی قرار داد. یک پژوهش جدید نشان می‌دهد که رازک بر ضد باکتری سل مؤثر است و این تحقیق خاصیت سنتی رازک در درمان سل را که طی قرنها مورد عمل چینی‌ها بوده، تأیید می‌کند.

رازک به عنوان مسکن و آرام‌بخش

تا قرنها دانشمندان و پزشکان مفید بودن رازک به عنوان مسکّن و آرام‌بخش را باور نداشتند و حتّی مسخره می‌کردند تا اینکه در سال 1983 یک ماده شیمیایی مسکن به نام‌2 -Methyl -3 -butene -2 -ol در آن کشف شد. این ماده شیمیایی به مقدار خیلی کم فقط در برگهای رازک وجود دارد ولی پس از مسن شدن گیاه و خشک شدن برگ غلظت آن در برگ افزایش می‌یابد. پس اگر در نظر است از رازک به عنوان مسکّن استفاده شود باید از برگهای خشک گیاه مسن مصرف شود.

رازک به عنوان کمک به هاضمه

رازک ممکن است عضلات نرم آستر مجاری هاضمه را آرام کند. این پژوهش را که دانشمندان محقق فرانسوی به عمل آورده‌اند مصرف سنتی کهن رازک را به عنوان ضد اسپاسم و کمک به هاضمه تأیید می‌کند.

رازک برای سلامتی زنان

دانشمندان آلمانی ادعا می‌کنند که رازک دارای مواد شیمیایی نظیر استروژن 335] که هورمون جنسی زنان است می‌باشد. وجود این ماده شیمیایی در رازک مؤید خاصیت آن در کمک به تنظیم عادت ماهیانه است. ولی تحقیقات دیگری این نظر را تأیید
ص: 241
نکرده است و به همین دلیل این خاصیت رازک هنوز به صورت نظریه قطعی درنیامده است.

مقدار مصرف

به منظور پیش‌گیری از عفونت‌های احتمالی و برای کمک به هاضمه باید گیاه رازک تازه و جوان مصرف شود و برای رفع بی‌خوابی از گیاه مسن و خشک باید استفاده کرد.
برای تهیه دم‌کرده آن یک قاشق سوپ‌خوری گیاه را در یک پیمانه (220 گرم) آب جوش 5 دقیقه خیس کنید. این دم‌کرده گرم‌کننده و دارای طعم تلخ مطبوعی است. به کودکان زیر دو سال نباید داده شود و برای کودکان بزرگتر و افراد مسنتر از 65 سال مصرف آن باید از مقدار کم شروع و بتدریج تا حد لازم افزایش یابد.

فاکتورهای ایمنی مصرف رازک

در پوست بعضی افراد که از رازک به عنوان دارو استفاده می‌کنند، خارش ایجاد می‌شود که آن را عوارض پوستی رازک می‌نامند. در غیر این موارد تا به حال هیچ عوارض جانبی دیگری از خوردن رازک گزارش نشده است. اگر نظر کارشناسان آلمانی در مورد وجود مواد شیمیایی مشابه استروژن در رازک درست باشد، طبیعی است که زنان باردار نباید رازک مصرف کنند. و زنان مبتلا به سرطان پستان نیز باید از خوردن آن اجتناب کنند.
سازمان نظارت بر خوراک و دارو(FDA) امریکا رازک را به‌طور کلی در لیست گیاهان بدون خطر آورده است و بجز برای زنان باردار و مادران شیرده و کودکان زیر دو سال مصرف آن را برای سایر افراد که از مسکن دیگری استفاده نمی‌کنند، بدون مانع می‌داند. رازک باید با نظر پزشک مصرف شود و اگر در جریان مصرف ناراحتی‌های کمی از قبیل خارش و یا ناراحتی معده و اسهال ایجاد شود، مصرف آن کم و یا به‌طور کلی قطع شود.
ص: 242

آبرون کبیر

اشاره

در کتب مختلف فارسی و کتب طب سنتی با نامهای «آبرون»، «آبرون کبیر»، «حی العالم» (عربی)، «همیشه جوان»، «پیش بهار»، «میش بهار»، «میشا»، «اذن القاضی» و «اذن القسیس» آمده است. به فرانسوی‌Joubarbe وGrande joubarbe وJoubarbe des toits وArtichaut sauvage وHerbe aux cors و به انگلیسی‌House leek وHen and chickens وSt Patrick's cabbage وSempervivum گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Crassulaceae نام علمی آن‌Sempervivum tectorum L . می‌باشد.

مشخصات

گیاهی است علفی یا نیمه‌علفی و چندساله. ساقه گل‌دهنده آن به ضخامت یک انگشت است و رطوبتی دارد که به دست می‌چسبد. برگها گوشتی، سبزرنگ یا کمی مایل به قرمز و بیضی‌شکل که در قاعده پهن و نوک آن تیز که به شکل رزت است، در قاعده ساقه گیاه می‌رویند. گلهای آن کوچک سفید مایل به زرد یا ارغوانی به شکل گروهی مانند یک دسته گل در انتهای ساقه گل‌دهنده به بلندی 30- 20 سانتی‌متر ظاهر می‌شود. تمام طول بدنه ساقه گل‌دهنده از برگهای کوچک گوشتی بدون دمبرگ ارغوانی پوشیده شده است. این گیاه را سابقا روی بامها می‌کاشتند که سالها دوام داشته است، زیرا به نور کامل آفتاب احتیاج دارد. معمولا روی دیوارها و در گل‌کاری‌ها
ص: 243
برای پوشیدن سنگچینهای زینتی باغچه کاشته می‌شود.
تکثیر آبرون از طریق کاشت بذر امکان دارد ولی معمولا از طریق کاشت پاجوشهای آن و یا تقسیم گیاه یعنی کندن یک دسته رزت از برگها با ریشه و کاشت آن در محل اصلی صورت می‌گیرد. این گیاه بومی دامنه‌های آلپ و پیرنه در اروپا می‌باشد و به سایر مناطق عالم وارد شده و پرورش داده می‌شود. در ایران در مناطق کوهستانی شمال ایران در کوه جلفک به‌طور خودرو می‌روید و انواعی از آن در گل‌کاری و باغبانی کاشته می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

در گیاه آبرون وجود مالیک اسید و فورمیک اسید[336] به مقدار قابل ملاحظه‌ای تأیید شده و به علاوه گیاه دارای لعاب و کمی تانن است.

خواص- کاربرد

آبرون کبیر از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است و عده‌ای از حکماء و از جمله حکیم محمد مؤمن آن را سرد و خشک می‌دانند. از نظر خواص معتقدند که بازکننده گرفتگی‌ها و انسداد مجاری کبد و طحال است. برای سردرد و چشم‌درد و ورم گوش و گوش‌درد و سرفه و تقویت معده و کشتن کرم معده و روده و جلوگیری از خونریزی و خشک کردن رطوبتهای رحم و رفع باد سرخ و نقرس و دردهای مفاصل و التیام زخمها و جراحتها نافع است. اگر شیره تازه برگهای گیاه را با کمی آب قند مخلوط و به اندازه نصف قاشق قهوه‌خوری 4- 3 بار در روز بخورند برای رفع اختلالات عصبی رحم نافع است. برای تسکین تب‌های صفراوی و التیام زخم معده و رفع اسهال خونی و داء الرقص، سنگ مثانه و صرع مفید است. در مورد عادت ماهیانه دردناک زنان جوان اثر مسکّن دارد و در موارد سرطان رحم نیز توصیه می‌شود. اگر 20 گرم از آب گیاه خورده شود و یا مالیدن عصاره گیاه مخلوط با سرکه برای سردرد گرم نافع است. ضماد آن با آرد جو برای ورم چشم و اکتحال عصاره آن برای رفع درد چشم مفید است. اگر عصاره برگ آن را مخلوط با روغن زیتون جوشانده و چند قطره در گوش بچکانند درد گرم گوش را تسکین می‌دهد.
ص: 244
خوردن 80 گرم از آب آن انسداد مجاری کبد را باز می‌کند و مسهل صفرا می‌باشد.
خوردن برگ کوبیده خشک آن برای قطع اسهال مزمن تجویز می‌شود. ضماد آن با آرد جو برای التیام زخمها، جراحتهای بد، زخمهای کهنه، ورمهای گرم و درد مفاصل، نقرس، سوختگی آتش و رفع باد سرخ توصیه می‌شود و مخلوط با حنا برای رفع خارش بدن مفید است. شیاف له‌شده برگ آن در مهبل برای قطع سیلان رحم نافع است. مقدار خوراک از عصاره آب گیاه 35- 16 گرم و از برگ خشک ساییده آن تا 25 گرم است. مضر طحال است از این جهت باید با گل ارمنی خورده شود.
خوردن 20 گرم از آب برگهای آن مخلوط با سکنجبین را عده‌ای از حکما برای تسکین حدت خون و صفرا و تقویت بدن مفید می‌دانند.
ابرون کبیر
ص: 245

ابرون صغیر

اشاره

در کتب طب سنتی با نامهای «آبرون صغیر»، «آبرون ریشه‌دار» و «آبرون» نام برده می‌شود. به فرانسوی‌Orpin reprise وGrand orpin وHerbe au charpentier وHerbe la coupure و به انگلیسی‌Orpin وOrpine گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Crassulaceae نام علمی آن‌Sedum telephium L . می‌باشد. دو تحت گونه از این گیاه در چین می‌روید با نامهای علمی
Sedum telephium L. ssp alborosum( Baker )Frod.
که مترادف آن‌S .alborosum Baker است و دیگری
S. telephium ssp purpureum( Link )var orientale Frod.
که مترادف آن‌Sedum erythrosticum Miq . می‌باشد، در چین در ردیف داروهای مورد توجه هستند.
توضیح: در فرهنگ شلیمر آمده است آنچه که در ایران در بازار دارویی با نامهای «فاوانیا» و «عود الصلیب» فروخته می‌شود ریشه‌S .telephium است.

مشخصات

آبرون صغیر گیاهی است چندساله به بلندی 60- 30 سانتی‌متر. برگهای آن بیضی دندانه‌دار، کوچک و پرآب به رنگ سبز بدون دمبرگ و به ساقه چسبیده است. گلها کوچک به رنگ زرد مایل به قرمز یا ارغوانی که در انتهای ساقه گل‌دهنده در بهار ظاهر می‌شود. ریشه آن ضخیم و کلفت که دارای بوی بنفشه است.
ص: 246
این گیاه در شکاف تخته سنگها و روی دیوارهای کهنه و در گودالها و نقاط سایه‌دار در مناطق معتدله و بیشتر در فرانسه و در سایر مناطق دنیا کم‌وبیش انتشار دارد. در تحفه آمده است که آبرون صغیر در اطراف اصفهان می‌روید ولی گزارشی در این مورد تا به حال از طرف گیاه‌شناسان وجود ندارد.

خواص- کاربرد

اصولا علت اینکه این گیاه را به فرانسوی‌Herbe la coupure گویند این است که معمولا از کنسرو برگهای له‌شده آن در روغن زیتون و یا روغن کنجد به صورت مرهم برای التیام زخم قسمتهای بریده‌شده اعضای بدن استفاده می‌شود. عده‌ای از حکمای طب سنتی از نظر طبیعت این گیاه را گرم و خشک و عده‌ای دیگر از جمله حکیم محمد مؤمن در تحفه آن را سرد و خشک می‌دانند و از نظر خواص آن را خیلی شبیه به آبرون کبیر می‌دانند و در همان موارد تجویز می‌شود.
در چین از آبرون صغیر تحت گونه‌S .telephium ssp alborosum به صورت ضماد روی آبسه‌ها و محل مارگزیدگی و محل گزیدگی مارهای سمّی می‌گذارند، خیلی مؤثر است [کاریونه و کیمورا]. از برگهای واریته‌S .telephium ssp purpureum var orientale به عنوان داروی ضد تب و رفع التهاب تجویز می‌شود و از عصاره برگهای آن برای فروکش کردن تاول در موارد سوختگی اعضای بدن به کار می‌رود [استوارت و روا]. در چین از برگهای گیاه برای رفع ناراحتی اعصاب کودکان نیز استفاده می‌شود.
در یادداشتهای دکتر شلیمر آمده است که از دانه‌های گیاه آبرون صغیر برای تسکین هیستری و رفع کابوس به مقدار 25 گرم دانه مخلوط با آب عسل می‌خورند.
و از ریشه آن به اندازه یک بادام برای رفع انسداد و گرفتگی‌های کلیه و کبد تجویز می‌شده است و مصرف کمی زیادتر آن برای نقرس توصیه می‌شود. از ریشه آن برای قطع ترشحات خونی مفرط دوران پس از زایمان به کار می‌رود.
گونه‌هایی از این گیاه که در ایران شناسایی شده است:
1.Sedum lineare Pau .. گیاهی است چندساله و در جنوب ایران در منطقه کارون در گوتوند دیده می‌شود.
2.S .obtusifolium C .A .M . چندساله است،S .spurium M .B . چندساله وS .gracile C .A .M . چندساله که سه گونه فوق در کندوان، دامنه‌های البرز و درّه
ص: 247
چالوس دیده می‌شود.
3.S .rubens L . گیاهی است یکساله که در بابلسر شمال ایران دیده می‌شود.
4.S .oppositifolium Sims . گیاه چندساله است که در گیلان شمال ایران و در کوههای سبلان دیده می‌شود.
در چین از گونه‌ای به نام‌Sedum lineare Thunb . که کمی سمّی است مانند سایر گونه‌ها در موارد سوختگی‌های ناشی از آب و آتش به استعمال خارجی مصرف می‌کنند [استوارت .
5.Sedum album L . گیاهی است یکساله با برگهای گوشتی به رنگ سبز مایل به قرمز. گلها سفید که در شمال ایران در عمارلو و هرزویل در ارتفاعات 800- 500 متری و در آذربایجان در دیلمان و بازرگان و جنوب شرقی سلماس و کوههای میشوداغ دیده می‌شود. اهالی محل برگهای خام آن را در سالاد مصرف می‌کنند و می‌خورند و مانند سایر آبرونهای صغیر از له‌شده برگ آن نیز برای رفع التهابهای پوست استفاده می‌کنند.
چندین رقم دیگر هم وجود دارد که متأسفانه در مورد کاربرد دارویی آنها گزارش معتبر و دقیقی در دست نیست.
ص: 248

کتان

اشاره

در کتب طب سنتی با نام «کتّان» و تخم آن را «بزرک» نام می‌برند. به فرانسوی‌Lin و به انگلیسی‌Line و تخم آن راLinseed نامند. گیاهی است از خانواده‌Linaceae که دو گونه آن از نظر خواص دارویی در طب سنتی مورد توجه است یکی کتان معمولی که تخم آنها به بزرک معروف است و دیگری کتان مسهل که خاصیت مسهلی برگ آن مورد توجه می‌باشد.

1. کتان معمولی

اشاره

به فرانسوی‌Lin ordinaire و به انگلیسی‌Line وFlax وCommon flax گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Linaceae نام علمی آن‌Linum usitatissimum L . و مترادفهای آن‌Linum mucronatum Gilib . وLinum crepitans Dum . می‌باشد.

مشخصات

کتان معمولی گیاهی است علفی، یکساله، با برگهای دراز، باریک به رنگ سبز تیره و با ریشه‌بندی ضعیف. بلندی ساقه آن 12- 60 سانتی‌متر است. بین پوست ساقه و قسمت چوبی ساقه را الیاف نسجی کتان تشکیل می‌دهد که برای نساجی استخراج می‌شود و پارچه‌های معروف کتانی را با آن تهیه می‌کنند. گلهای آن سفید یا آبی و
ص: 249
میوه آن به شکل کپسول است که ده تخم قهوه‌ای مایل به زرد در آن قرار دارد. این گیاه در مناطق معتدل اروپا و آسیا به‌طور خودرو می‌روید. در ایران در آذربایجان اطراف تبریز، بندر عباس، آبادان، لار و بلوچستان می‌روید و در سایر مناطق کاشته می‌شود. تکثیر کتان با کاشت بذر آن مستقیما در مزرعه اصلی صورت می‌گیرد و معمولا در شرایط اقلیمی مناطق معتدل ایران بذر آن را در فروردین‌ماه می‌کارند. در هر هکتار در حدود 250 کیلوگرم بذر لازم است.

ترکیبات شیمیایی

در تخم کتان معمولی موادHCN گلوکوزید[337] و لینامارین 338] مشخص شده است. به علاوه در هر یک کیلوگرم تخم کتان در حدود 0812/ 0 میلی‌گرم ارسنیک 339] وجود دارد. گلهای کتان با دانه‌های نارس آن دارای 69/ 0 درصد اسید سیانیدریک است، به‌طوری که خوردن 250 گرم از این نوع گل و تخم نارس موجب مرگ یک گاو نر می‌شود. در تخم کتان در حدود 40- 30 درصد روغن ثابت قابل استخراج، 6 درصد لعاب، 25 درصد پروتئین، مقداری موم، قند، املاح فسفات، مقدار کمی گلی‌کوزید و سرانجام مقدار کمی لینامارین G .I .M .P[ . در گزارش دیگری آمده است که تخم کتان مورد مصرف دارویی باید دارای در حدود 25 درصد روغن، 5 درصد خاکستر و 15 درصد عصاره‌های محلول در آب باشد. مقدار فسفاتیدهای 340] تخم کتان شامل لسیتین 341] و سفالین 342] در حدود 25/ 1 درصد روغن خام آن است. مقدار پروتئین روغن تخم کتان در حدود 31- 16 درصد به‌طور عمده شامل دو گلوبولین 343] است به نامهای لینین 344] و دیگری کولینین 345]. در روغن تخم کتان اسید اشباع‌نشده
ص: 250

Linoleic acid
به مقدار قابل ملاحظه‌ای یافت می‌شود که از نظر ویتامین‌F قوی است و مصارف دارویی وسیعی دارد. در تخم کتان علاوه بر لینامارین و سیانوژنتیک گلوکوزید[346]، دو گلوکوزید دیگر متبلور و غیر متبلور یافت می‌شود. لینامارین در برگهای گیاه و همچنین در ساقه، گل و ریشه گیاه نیز وجود دارد به همین علت خوردن گیاه به صورت علوفه ممکن است منجر به مرگ دام شود. سایر ترکیبات شیمیایی کتان عبارت‌اند از فیتین 347]، لسیتین و .... از کل مواد کاروتنوئید[348] گیاه در حدود 30- 22 درصد آن بتا- کاروتن است S .G .I .M .P[ .
در گزارش دیگری آمده است که در کنجاله تخم کتان اسید امینه آرژینین 349] یافت می‌شود [راما چاندران . به علاوه در آن در حدود 4 درصد وزن خشک گلوتامیک اسید[350] یافت می‌شود. طبق بررسی و گزارش راماچاندران ماده ال- گلوتامیک اسید[351] در حالت آزاد برای معالجه کمبودهای مغزی در بچه‌ها و جوانان اثر قابل ملاحظه‌ای دارد [کریشناماچار راماچاندران .

خواص- کاربرد

اعضای هوایی گیاه کتان معمولی طبق نظر حکمای طب سنتی از نظر طبیعت سرد و خشک است و پوشیدن لباسی که پارچه‌اش با الیاف کتان معمولی بافته شده باشد، بدن را خنک می‌کند و موجب کاهش عرق و خشک شدن عرق می‌شود. بخور دم‌کرده گیاه کنف بازکننده گرفتگی‌های دماغ و زکام است و گرد تهیه شده از سوخته گیاه کتان برای خشک کردن جراحتها و قطع خونریزی و التیام آنها مفید است.
گل و تخم آن بخصوص تخم آن که بزرک نامیده می‌شود، از نظر طبیعت گرم و خشک است و از نظر خواص معتقدند که ملیّن مزاج و نرم‌کننده سینه است زیرا لعاب فراوان دارد. ضماد آرد بزرک با تخم اسپرزه برای تسکین درد مفاصل، سیاتیک و نقرس نافع است. اگر قطره لعاب بزرک را در چشم بریزند، سرخی چشم را رفع
ص: 251
شاخه‌های کتان با گل و میوه‌A - دانه کتان
می‌کند. انگشت‌پیچ آن با عسل برای سرفه بلغمی نافع است. اگر 14 گرم آن را با عسل انگشت‌پیچ کرده و بخورند برای پاک کردن سینه از اخلاط و تحلیل ورم کبد مفید است. اگر بزرک را سرخ و برشته کرده و انگشت‌پیچ سازند قابض است و برای خونروی از رحم و سرفه‌های رطوبی نافع است. اگر تا چندین روز روزانه 2 گرم بزرک خورده شود برای درد روده‌ها و ازدیاد ترشح ادرار و عرق و شیر و لینت دادن مزاج مفید است، به علاوه قاعده‌آور است و برای التیام زخم کلیه و مثانه بسیار نافع است. اگر 15 گرم بزرک را در 500 گرم آب جوش و 8 گرم گرد مغز شیرین‌بیان دم کرده (2 ساعت) و لعاب آن را با تخم توأما بخورند، برای خرد کردن سنگ کلیه نافع است و با عسل برای ورم طحال مفید است. اگر با کمی فلفل و عسل بخورند برای تحریک نیروی جنسی نافع است. اگر دم‌کرده آن را تنقیه کنند برای خارج کردن فضول روده‌ها و رحم بسیار نافع است و اگر در دم‌کرده آن بنشینند برای ورم و جراحات رحم نافع است. کتان برای دید چشم مضر است از این نظر باید با گشنیز
ص: 252
خورده شود و برای هاضمه مضر است و لذا باید با سکنجبین خورده شود. برای بیضه‌ها مضر است و لذا باید با عسل خورده شود. مقدار خوراک آن 16- 12 گرم است.
تنقیه یا حقنه بزرک: 15 گرم بزرک را 15 دقیقه بجوشانند که صاف‌شده آن 500 گرم شود و صاف‌شده را برای لینت مزاج پس از خنک شدن تنقیه کنند.
لعاب بزرک: بزرک 1 واحد، آب گرم 10 واحد. مدت 6 ساعت بخیسانند و گاه بهم بزنند و صاف کنند.
روغن بزرک دارای لینولئیک اسید است و لذا در استعمال خارج برای رفع ناراحتی‌های پوستی نظیر اکزما و خشکی پوست بدن اثر مفید دارد. از گرد دانه کتان نیز به علت داشتن همین ماده در استعمال خارج برای رفع التهاب پوست و زخمهای دردناک به صورت ضماد استفاده می‌شود.
توجه شود که گرد دانه بزرک خیلی زود اکسیده و فاسد می‌شود و لذا به عنوان دارو همیشه باید تازه باشد و از مصرف کهنه آن باید پرهیز کرد.
دم‌کرده بزرک: بزرک یا دانه کتان 15 گرم، گرد مغز ریشه شیرین‌بیان 8 گرم و آب جوش 500 گرم. به مدت 2 ساعت دم کنند و کمی عسل به آن بیفزایند و در موارد مورد نظر بخورند.
ضماد آرد بزرک: 4 واحد آرد بزرک را با 13 واحد آب جوش مخلوط کنند و تازه‌تازه قبل از آنکه کهنه شود، مصرف کنند زیرا آرد بزرک در اثر ماندن زود فاسد و متعفن می‌شود و به علاوه ایجاد ناراحتی‌های پوست و جوشهای اکزمائی می‌کند.
روش دیگر این است که آرد بزرگ تازه را در آب سرد باز می‌کنند تا خمیر شود و سپس آن را کمی حرارت می‌دهند که خمیر روانی گردد بعد قطعه پارچه‌ای را در آن داخل کرده و به حالت نسبتا گرم روی پوست بدن می‌اندازند. در مواردی که برای تسکین درد مفاصل و سیاتیک است با اسفرزه مخلوط کنند و پارچه را با مخلوط آنها آغشته نموده و سپس روی موضع بیاندازند.

2. کتان مسهل

اشاره

به فرانسوی‌Lin purgatef وLin sauvage و به انگلیسی‌Purging flax وCathartic flax یاMountain flax نامند. نام علمی گیاه‌Linum catharticum L . می‌باشد.
ص: 253

مشخصات

گیاهی است علفی یکساله که به‌طور وحشی در سایه درختان جنگل، کنار رودخانه‌ها و نواحی معتدل اروپا و آسیا می‌روید. در ایران در دامنه‌های البرز، پلور، لوشان، شهرستانک، کندوان، توچال، پس‌قلعه، دربند، بروجرد، لرستان و همدان به طور خودرو می‌روید. از نظر ترکیبات شیمیایی کتان مسهلی دارای ماده تلخی به نام لینین و رزین، یک ماده رنگی و نوعی گلوکوزید بی‌شکل است.

خواص- کاربرد

از برگ کتان مسهلی به عنوان مسهل استفاده می‌شود و در موارد استسقا نیز به کار می‌رود. در حدود 5 گرم برگ تازه و کوبیده آن را در 150- 100 گرم آب جوش و اگر برگ خشک باشد 4- 3 گرم گرد آن را در 150- 100 گرم آب جوش ریخته و پس از خنک شدن و صاف کردن می‌خورند. ممکن است از دم‌کرده 15 گرم برگ خشک در 1000 گرم آب جوش نیز استفاده کرد.
ص: 254

بابّارتو- به هندی

اشاره

نام محلی آن در بلوچستان «بابّارتو» و به هندی «بل» نامیده می‌شود. در کتب طب سنتی با نامهای «سفر جل هندی»، «قثاء الهند» و «بل» آمده است. به فرانسوی‌Bel indian وCoing de Bengale و به انگلیسی‌Bael tree وMarmelos وBengal quince گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده مرکبات‌Rutaceae نام علمی آن‌Aegle marmelos Corr . می‌باشد.

مشخصات

بابّارتو درختچه‌ای است خاردار برگهای آن مرکب دارای 3 برگچه که با یک دمبرگ دراز به ساقه متصل می‌شود. هر برگچه بیضی نوک‌تیز. گلهای آن سفید مایل به زرد گوشت‌دار. گوشت یا پولپ آن شیرین و خوراکی است.
دانه‌های آن مانند مرکبات به مقدار زیاد در داخل پولپ میوه قرار گرفته و اطراف هر دانه را لعاب فراوان و کرک پشم‌مانندی فراگرفته است. برگهای بابّارتو شباهت زیادی به‌Citrus trifoliata دارد. این درختچه هندی است و در نواحی مرکزی و جنوبی هندوستان به‌طور وحشی می‌روید و در سایر مناطق هند نیز به‌طور پرورشی کاشته می‌شود. در ایران در بلوچستان می‌روید (فلور ایران).
ص: 255

ترکیبات شیمیایی

میوه بابّارتو دارای مارملوزین 352] است که ماده عامل و مؤثر دارویی آن می‌باشد.
مارملوزین مشابه ایمپراتورین 353] است. در پوست ساقه‌های جوان درختچه در حدود 03/ 0 درصد کومارین، 003/ 0 درصد آلکالوئید و در آخر اومبلی‌فرون 354] وجود دارد. و در پوست سالمند و کهن درختچه در حدود 6/ 0 درصد اومبلی‌فرون و کومارین یافت می‌شود. در برگهای آن اسانس روغنی فرّار شامل آلفا- فلاندرن 355] و بتا- فلاندرن 356] وجود دارد. در پوست رسیده و کامل آن در حدود 3/ 0 درصد گاما- فاگارین 357]، 6/ 0 درصد اومبلی‌فرون و 6/ 0 درصد مارمزین 358] یافت می‌شود]S .G .I .M .P[ .
در گزارش بررسی‌های دیگری آمده است که در برگهای درختچه گاما- سیتوسترول 359] و در میوه آن اسانسی شامل دی- آلفا- فلاندرن 360]، آلو- ایمپراتورین 361] و بتا- سیتوسترول وجود دارد]S .G .I .M .P[ .
در گزارش تجزیه‌های شیمیایی دیگری در مورد ترکیبات شیمیایی بابارتو چنین آمده است: در عصاره ریشه گیاه اوراپتن 362]، اومبلی‌فرون، مارمین 363]، لوپئول 364] و اسکیمیانین مشخص شده است [چاترجی و چودوری . و تجزیه پوست رسیده درختچه وجود گاما- فاگارین، مارمزین و
ص: 256
اومبلی‌فرون در آن تأیید کرده است [چاترجی میترا]. برگهای بابارتو دارای روتاسین 365] است که ظاهرا مشابه اسکیمیانین می‌باشد و همچنین در برگها اگلین 366] وجود دارد [چاترجی بوز]. در میوه آن قند احیاکننده، اسانس و ویتامین‌C و مارملوزین که مشابه ایمپراتورین است یافت می‌شود [موکوجی . خاکستر گیاه دارای کلسیم، منیزیم، فسفات و آهن است [دیک‌شیت دوت .
در درون چوب درختچه آلکالوئید فرّوکینولین 367] و دیکتامین 368] و یک دی‌هایدرو فوروکومارین 369] و بتا- سیتوسترول وجود دارد.]S .G .I .M .P[ .

خواص- کاربرد

آقایان‌Dikshit وDutt در نشریه تحقیقی اظهارنظر می‌نمایند که ماده مارملوزین ماده عامل میوه گیاه ملیّن و مسهل است ولی باید به مقدار مجاز و محدود خورده شود. اسراف در خوردن آن ایجاد ضعف قلب می‌نماید.
بابّارتو در تمام مناطق خاور دور از هند تا جاوه مورد توجه است. تا اوایل سال 1880 میلادی میوه آن در بازار دارویی به عنوان قابض ملایم عرضه می‌شد ولی پس از آن برای معالجه اسهال خونی به عنوان داروی مؤثری تجویز می‌شود [راجر]. در پزشکی گیاهی جدید و مدرن جوشانده میوه نارس آن به عنوان قابض و برای قطع اسهالهای ناشی از ضعف و اسهال خونی مزمن تجویز می‌شود [وان‌استی‌نیس کروزمان . میوه رسیده آن نیروی هاضمه را تقویت می‌کند و کمی ملیّن است و برای رفع التهاب رکتوم کمک می‌کند [هین . برای معالجه سل و اختلالات کبدی مؤثر است [می‌نات . له‌شده برگهای آن به صورت ضماد برای التیام زخمهای چرکی، تاولهای خارش‌دار، جراحتها و ورمهای ساق پا و بیماری تب برفکی به کار می‌رود.
در برمه از عصاره برگهای آن برای معالجه افتالمیا[370] و سایر ناراحتی‌های چشم تجویز می‌شود. برگهای جوان آن را برای عقیم شدن و حتی برای سقط جنین می‌جوند و
ص: 257
می‌خورند [هین و وان‌استی‌نیس- کروزمان . از جوشانده ریشه آن برای رفع آشفتگی و جلوگیری از قی استفاده می‌شود [گیملت برکیل . دم‌کرده ریشه آن را برای رفع تپش قلب می‌خورند [کلوپن برگ- ورستیغ .
از نظر طبیعت میوه آن را حکمای طب سنتی گرم و خشک می‌دانند و معتقدند که گوشت میوه آن بسیار محلل است و به هاضمه کمک می‌کند، به حدی که اگر قدری از گوشت میوه آن را با گوشت حیوان بپزند گوشت خیلی زود پخته می‌شود و آن را خوش‌بو می‌کند. و اکثر آشپزهای هندی سابقا از این روش برای تسریع در پختن گوشت استفاده می‌کرده‌اند. سایر خواص آن را کم‌وبیش مشابه آنچه که ذکر شد نوشته‌اند.
گوشت میوه آن خیلی خوش‌بو است به‌طوری که میوه بابارتو را جانشین دستنبو می‌دانند.
مصرف این گیاه باید با نظر پزشک انجام گیرد.
ص: 258

هوکس- خاس

اشاره

گیاهی است که در کتب قدیم با نامهای «هوکس»، «طیم»، «عود الخیر»، «راج»، «شرّابه» و «شرابة الراعی» آمده است. به فرانسوی‌Houx وHoux commun وAgrifon وAgrifoul و به انگلیسی‌Holly وCommon Holly وMountain Holly وEnglish holly نامیده می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Aquifoliaceae نام علمی آن‌Ilex aquifolium L . می‌باشد.
این گونه بومی اروپاست و در مناطق جنگلی فرانسه و ایتالیا و شمال افریقا در الجزیره و در مناطقی از آسیا و آسیای صغیر، قفقاز و بیشتر در اراضی سیلیسی به‌طور وحشی دیده می‌شود. به هندوستان نیز وارد شده، در باغها به عنوان درخت زینتی کاشته می‌شود. واریته‌ای از این گونه به ایران وارد شده و در بعضی از باغها به عنوان درختچه زینتی کاشته می‌شود زیرا برگهای آن ابلق است و باغبانها آن را «خاس ابلق» می‌نامند. نام علمی این واریته‌Ilex aquifolium L .var aureo -reginata Hort و مترادف آن‌Ilex aquifolium var aureo -marginata می‌باشد.
گونه دیگری از این گیاه اصولا بومی ایران است و از درختچه‌های جنگلی جنگلهای شمال ایران می‌باشد. به‌طور کلی نام آن «خاس» است و در نقاط مختلف شمال با نامهای محلی مختلفی شناخته می‌شود، از جمله در دیلمان «خاس و خاش»، در گیلان و شهسوار «کنگه»، اطراف رشت و طوالش «چخ- خج»، آستارا «هس»، نور و کجور «آلاش»، گرگان «منزول» و در مازندران «ورگه تلی» نامیده می‌شود. نام علمی
ص: 259
این گونه خاس‌Ilux spinigera (Loesn .) Loesn . و مترادفهای آن
Ilux aquifolium L. subs caspica( Loesn. )Rech.
وIlux aquifolium L .var caspica Loesn . وIlex hyrcana Pojark . می‌باشد.

مشخصات

درختچه‌ای است که بلندی آن در نقاط مناسب تا 15 متر می‌رسد و دور تنه آن در مقابل سینه تا 5/ 1 متر است. ساقه راست آن تا چند سال رنگ پوست سبز خود را حفظ می‌کند و لیز و برّاق است ولی پس از چند سال بتدریج خاکستری می‌شود. برگهای آن بیضی، دارای دندانه‌های درشت منتهی به خار است. روی برگها سبز تیره برّاق و پشت برگها سبز روشن مات و معمولا در طول مدت زمستان خزان نکرده و سبز روی درخت باقی می‌مانند. گلهای آن کوچک و سفید، میوه‌های آن کروی یا تخم‌مرغی‌شکل به رنگ سرخ برّاق است. ابعاد برگها (3- 1)* (6- 2) سانتی‌متر و ابعاد میوه (9- 8)* (8- 6) میلی‌متر است. در واریته خاس ابلق که در برخی از باغها در ایران به عنوان درختچه زینتی کاشته می‌شود حاشیه برگها سفید مایل به زرد است. گونه‌ای از این درخت نیز در پاراگویه می‌روید که از گیاهان دارویی است و در باغهای مناطقی از آسیا و اروپا و امریکا به عنوان درخت زینتی کاشته می‌شود نام علمی آن‌Ilex paraguariensis St .Hilaire و مترادف آن:
I. paraguayensis Hook.
می‌باشد که از نظر شکل و مشخصات شبیه خاس است. به فرانسوی‌The de paraguay و به انگلیسی‌Mate وParaguey tea نامیده می‌شود.
درختچه هوکس و خاس خیلی بطئ الرشد است و دارای عمری دراز می‌باشد و به این علت چوب آن بسیار سخت است و در نجاری زینتی به جای آبنوس مصرف دارد.
رنگ چوب آن سفید است. تکثیر درختچه هوکس و خاس با کاشت بذر آن صورت می‌گیرد و نهال کوچک آن را با رقمی از خاس که مورد نظر است پیوند می‌زنند.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در گونه‌I .aquifolium وجود گلوکوزید و یک ماده تلخ تأیید شده است G .I .M .P[ . در گزارش تجزیه دیگری آمده است که در برگهای
ص: 260
هوکس علاوه بر تانن، دو هتروزید[371] یافت می‌شود، یکی از آنها یک ساپونین است با اثر همولیتیک 372] و دومی یک گرد بی‌شکلی می‌باشد. به علاوه در برگهای آن یک ماده رنگی زرد متبلور و ماده ایلیکسانتین 373] و ایلکسیک اسید[374] که ایلیسیک اسید[375] نیز گفته می‌شود و ایلیسین 376]، کافئیک اسید[377]، دکستروز، کلسیم مالات 378]، یک رزین و استرول 379] وجود دارد]S .G .I .M .P[ . در برگهای گونه هوکس پاراگوئه مواد کافئین 380] (56/ 0- 39/ 1) درصد، تانن و رزین و آلکالوئید تریگونلین 381] به مقدار (49/ 0- 51/ 0) درصد]G .I .M .P[ . و همچنین مواد تئوبرومین 382] و تئوفیلین 383] مشخص شده است S .G .I .M .P[ . و به علاوه دارای مقدار قابل ملاحظه‌ای ویتامین‌C می‌باشد.

خواص- کاربرد

در هند از برگهای هوکس به عنوان مدّر و نرم‌کننده و از میوه‌های آن به عنوان مسهل و قی‌آور و مدّر استفاده می‌شود. در آرژانتین و پاراگوئه برگهای هوکس را به جای چای دم کرده و به عنوان مسهل می‌خورند. مقدار خوراک از گرد برگهای خشک و ساییده گیاه 10 گرم است که معمولا با سرکه رقیق مخلوط کرده و می‌خورند. خوردن میوه آن چندان معمول نیست زیرا اثر آن شدید است و در مورد کودکان ممکن است منجر به مرگ شود.
ص: 261
شاخه هوکس
A
- گل نرB - گل ماده
جوشانده خاس: 20 گرم برگ خاس را در 400 گرم آب بجوشانند تا 250 گرم باقی بماند و صاف کرده در سه دفعه بخورند.
به علت داشتن مقدار قابل ملاحظه‌ای ویتامین‌C دم‌کرده برگ هوکس پاراگوئه به سرماخوردگی و انفلوانزا می‌تواند کمک کند. برای تهیه دم‌کرده یک قاشق مرباخوری برگ خشک هوکس پاراگوئه را در یک پیمانه آب جوش 15 دقیقه باید خیس کنند و تا 3 پیمانه (200) گرم در روز بخورند. نوشابه تلخ مطبوعی می‌باشد و می‌توان آن را با عسل و یا آب لیموترش تازه مخلوط کرد و خورد. این گیاه به کودکان زیر دو سال نباید داده شود و برای کودکان بزرگتر و افراد مسنتر از 65 سال با مقدار کم آغاز و بتدریج مصرف آن تا حد مجاز با نظر پزشک افزایش داده شود.
ص: 262

علف شوره

اشاره

در ایران انواع آن را به‌طور کلی «شوره» و «علف شوره» و در خوزستان با نام محلی «قاقله» می‌نامند. در کتب طب سنتی با نامهای «اشنان» و «حرض»، «اشنان گازران»، «خرء العصافیر» (فضله گنجشک) آمده است. به فرانسوی‌Soude وKali و به انگلیسی‌Saltwort وGlass wort گفته می‌شود. گیاهانی هستند از خانواده اسفناج‌Chenopodiaceae . در ایران گونه‌های متنوعی از آنها می‌روید که نام علمی و محل رویش تعدادی از آنها به شرح زیر می‌باشد:
1.Salsola arbusta Pall .. و مترادف آن‌Salsola arborscens L .f .. این گیاه را در بلوچستان با نامهای محلی «نرّوک»، «رندوک»، «رندو» و «نرّوند» می‌شناسند.
درختچه‌ای است کوچک. برگهای آن خطّی، کمی دراز، متناوب. خیلی پرشاخه که به مصرف تعلیف شتر می‌رسد. این درختچه در مناطق خشک و شوره‌زار ایران بین راه شاهرود و گرگان، همدان و در شمال بلوچستان و زاهدان دیده می‌شود.
2..S .aurantiaca Bge . این گیاه نیمه‌چوبی است و پوشیده از کرک می‌باشد. در شوره‌زارهای اطراف تهران در دامنه‌های البرز در گنداب. در راه بین تهران و قزوین.
بین کاشان و قم. در اصفهان در کوه زوفا و در کوه صفه جلفا و در آذربایجان و در فارس بین نیریز و شیراز و سروستان دیده می‌شود.
3.S .dendroides Pall . و مترادفهای آن‌S .verrucosa M .B . وS .Georgica Bge . وS .foetida Pauls وS .vermiculata M .B . می‌باشد. این
ص: 263
درختچه در سواحل شمال ایران در شنزارهای ساحلی در فرح‌آباد ساری دیده می‌شود. دارای مقدار زیادی پروتید است و به مصرف تعلیف دام می‌رسد.
4.S .richteri Karel . و مترادفهای آن‌S .arborescens var richteri Moq . وS .arbuscula var angustifolia Fenzl . می‌باشد. این درختچه بین شاهرود و میامی و طبس و بیابان بین انارک و چوپانان دیده می‌شود.
5.S .nitraria Pall . و مترادف آن.S .spissa M .B . درختچه کوچکی است که بین نظنز و کاشان و در راه چوپانان در کویر دیده می‌شود.
6.S .soda L . گیاهی است یکساله با شاخه‌های کوتاه و متناوب و برگهای آن گوشتی نیمه‌استوانه‌ای. میوه آن درشت و متورم. این گیاه در سواحل بحر خزر و در آذربایجان در اطراف تبریز دیده می‌شود.
7..S .sogdiana Bge . گیاهی است یکساله بدون کرک. ساقه آن کمی ضخیم.
برگهای آن خطی کمی دراز و گوشتی. این علف شوره در اراضی شور شمال ایران در بین کرمان و یزد دیده می‌شود.
8..Salsola kali L . این گیاه در کتب طب سنتی با نام «حرض» و «شوک احمر» آمده است. به فرانسوی‌Kali و به انگلیسی‌Saltwort گفته می‌شود. گیاهی است یکساله ساقه‌های آن بدون کرک و یا کمی کرک‌دار با یک ساقه مرکزی قایم مشخص و برگهای آن ریز و کوچک گوشتی و بدون دمبرگ که نوک آن تیز و خاردار است.
این گیاه تقریبا در کلیه مناطق ایران در کرج. در دامنه‌های شمالی البرز- آذربایجان در تبریز و در بلوچستان می‌روید. در بلوچستان با نامهای محلی «گل چاه» و «جاقون» شناخته می‌شود و از علوفه شتر است.
9..S .foetida Del . گیاهی است چوبی و به رنگ مایل به قهوه‌ای پوشیده از غبار آردی خاکستری. برگهای آن متناوب، خیلی ریز و کمی گوشتی است. این گیاه در بلوچستان می‌روید و با نامهای محلی شناخته می‌شود. در شمال بلوچستان در سیبی با نام «حاشک» نامیده می‌شود و از علوفه شتر است. در نظیر آباد در سیبی آن را «لاتا» هم می‌گویند و از آن قلیا می‌گیرند و برای تعلیف شتر و بز به کار می‌رود. و در درّه حریرود آن را «شورا» و «شوراگ» نامند.

ترکیبات شیمیایی

در علف شوره گونه‌S .Kali که مورد بررسی قرار گرفته مقداری اکسالیک اسید
ص: 264
یافت می‌شود.

توضیحی درباره اشنانها و خواص و کاربرد آنها

چون برگهای گیاه اشنان لکه را پاک می‌کند برای شستن لباس استفاده می‌شود و به همین علت در بعضی کتب آن را اشنان گازران و یا غاسول نیز ذکر می‌کنند. به‌طور کلی سابقا از اشنانها سود گرفته می‌شد و از خاکستر گیاه برای تولید سود[384] استفاده می‌شده است. برای این کار علف شوره‌ها به خصوص انواع درختچه آن را در گودالی ریخته و روی آن نی و خار ریخته آتش می‌زدند مایعی از گیاه خارج می‌شد که پس از سرد شدن منجمد شده و به صورت قطعاتی درمی‌آمد که آن را «قلا» یا «قلیا» می‌نامیدند که در صنعت شیشه‌گری و صابون‌سازی مصرف می‌شده است و به این علت است که نام این گیاهان را به انگلیسی‌Glasswort گویند.
در سند هندوستان مرسوم بود، ظرفهای سفالی را که بعد از پخته شدن قرمز می‌شده با مالیدن برگهای علف شوره به رنگ سیاه درمی‌آوردند.
انواعی از گیاه را که دارای برگها و ساقه‌های سفید است «خرء العصافیر» نامند. از این گونه بیشتر برای شستن لباس استفاده می‌شده است.
گیاه اشنان یا علف شوره یا سود که معمولا در باتلاقهای آب شور و یا در شوره‌زارها و در سواحل شور دریا می‌روید سابقا منبع عمده و شاید منبع اصلی تولید ماده سود بوده است.
از نظر شیمیایی ماده سود که از گیاه اشنان گرفته می‌شود کربنات خنثی سدیم است که در طبیعت مخلوط با سایر مواد وجود دارد. در حال حاضر سود خالص را به‌طور صنعتی تهیه می‌نمایند و سود صنعتی به شکل گرد سفید و یا به صورت دانه‌های بلورین است که اگر بلورهای آن در مقابل هوا قرار داده شود آب خود را از دست داده به صورت گرد درمی‌آید. این گرد کاملا و بخوبی در آب حل می‌شود.
سود یا کربنات سدیم تجارتی در مصارف خانگی برای پاک کردن و تمیز کردن لوازم آشپزخانه و برای شستن لباس و پارچه به کار می‌رود. در صنعت شیشه‌سازی و تولید صابونهای سخت و در گروه وسیعی از ترکیبات شیمیایی مصرف دارد. از نظر دارویی انواعی از املاح سود در پزشکی کاربرد دارند از جمله بی‌کربنات دو سود یا
ص: 265
جوش شیرین، فسفات دو سود، بنزوات دو سود، سالیسیلات دو سود و ...
سود محرّق 385] یاNaoH که از ترکیب اکسید سدیم با آب حاصل می‌شود همان طور که از نامش پیداست سوزاننده است و پوست را می‌سوزاند و به اصطلاح طب سنتی خورنده یا اکال است و در تولید صنعتی صابونهای سخت و در صنعت تصفیه نفت و سایر صنایع کاربرد دارد.
در هند از علف شوره گونه‌S .Kali برای دفع کرم استفاده می‌شود و از گیاه گونه‌S .foetida نیز به عنوان ضد کرم و کرم‌کش مصرف می‌کنند و خاکستر آن را برای رفع ناراحتی پوست و خارش روی پوست می‌مالند. البته چون گیاه بدبو است خوردن آن مشکل است.
اشنان یا علف شوره از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی خیلی گرم و خشک است و از نظر خواص معتقدند که مدّر است. مصرف 2 گرم از برگ و ساقه گیاه مدّر قوی است و بازکننده انسداد و گرفتگی‌های مجاری می‌باشد. خوردن 10 گرم از گیاه سبز مسهل زردآب و صفرا است و برای استسقا نافع است. خوردن 4 گرم آن قاعده‌آور است. مالیدن عصاره آن روی زخم برای از بین بردن گوشت زاید زخم مؤثر است چون سوزاننده است. اشنان برای مثانه مضر است و از این نظر باید با عسل خورده شود.
توجه: در حال حاضر مصارف طبی دارویی علف شوره‌ها به سبب خطری که مصرف زاید بر حد مجاز آن دارد به کلی کنار گذارده شده و از آنها در مصارف صنعتی و به علاوه از ترکیبات املاح سود به صورت دارو استفاده می‌شود که فوقا ذکر شده است. گونه‌S .Kali ملیّن و مدّر است و خوردن آن در حد مجاز و به مقدار محدود برای رفع عوارض کمی ویتامین‌C مفید است. از خاکستر گیاهان دیگری از خانواده اسفناج نیز سود یا سالیکور استخراج می‌شود که به اشنان بحری معروف‌اند و دو گونه آن را در اینجا ذکر می‌کنیم:
اشنان بحری که در کتب قدیم با نامهای «قلی» و «غاسول» و «اشنان گازران» نیز آمده است. به فرانسوی‌Salicorne وSalicorne commune وSalicorne herbacee و به انگلیسی‌Glasswort گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده اسفناج‌Chenopodiaceae نام علمی دو گونه آن یکی‌Salicornia herbacea L . و
ص: 266
مترادف آن‌S .annua Eng . و دیگری‌Salicornia fruticosa L . و مترادفهای آن‌S .arabica L . وS .europaea L .var fruticosa L . می‌باشد.

مشخصات

1. گونه‌S .herbacea گیاهی است یکساله، کوچک (40- 10) سانتی‌متر و خیلی پرشاخه. شاخه‌ها بندبند. برگها ریز و رشدنکرده و شاخه‌ها به رنگ مایل به قرمز است.
این گیاه معمولا در خرابه‌ها و در اراضی شور و خشک می‌روید. گیاه تازه مصرف غذایی دارد و با سرکه مثل خیارشور و یا مانند لوبیای سبز می‌پزند و می‌خورند.
در ایران در اطراف تهران، ورامین، دامنه‌های البرز، مردآباد کرج و در بندر گز و در آذربایجان به‌طور خودرو دیده می‌شود و اغلب کنار دریاها می‌روید.
2. گونه‌S .fruticosa به ارتفاع 40- 30 سانتی‌متر و با شاخه‌های متعدد و برگها بدون دمبرگ، باریک، کوتاه و رشدنکرده به عرض یک میلی‌متر و به طول 6- 5 سانتی‌متر به رنگ سبز مات. گلهای آن به رنگ مایل به سبز. این گیاه در غرب ایران در دشتهای شور اراک و در جنوب غربی بلوچستان می‌روید.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در اشنان بحری نیز اکسالیک اسید یافت می‌شود. در اندام گیاه مقدار زیادی آب (حدود 90 درصد) است. به علاوه دارای بتائین، کولین و استرول می‌باشد.

خواص- کاربرد

اشنان بحری برای عوارض کمی ویتامین‌C استفاده می‌شود و به علاوه مقوی، مدّر و تصفیه‌کننده خون است و خوردن آن برای کاهش اوره خون مفید است.
معمولا به صورت خام مانند سبزی خوردن و یا ترشی که در سرکه خوابانیده شده باشد و یا قطعاتی از آن را مانند لوبیای سبز می‌پزند و می‌خورند. شیره گیاه برای رفع عوارض کمی ویتامین‌C در بدن نافع است. از خاکستر اشنان بحری نیز سود گرفته می‌شود.
به گیاهان دیگری از خانواده اسفناج ولی از جنس‌Seidlitzia نیز اشنان گویند که نام دو گونه معروف آنها در اینجا ذکر می‌شودSeidlitzia rosmarinus (Bge .)
ص: 267

Ehrenb.
که مترادف آن‌Suaeda rosmarinus Bge . می‌باشد. درختچه بیابانی است از خانواده‌Chenopodiaceae نامهای محلی آن «اشنان» و «اشنون» و «اشنیان» و در سبزوار «زالک» و مانند علف شوره‌ها «حرض» و «غاسول» گفته می‌شود.
این گیاه دارای برگهای متقابل، گوشتی، دراز و نازک است. ساقه‌های آن صاف سفیدرنگ می‌باشد، در کویرهای نمک و شوره‌زارهای امیران می‌روید. در شاهدشت کرج، در دامغان تا سبزوار، کویرهای مرکزی بم، بیاضه، اطراف یزد، کرمان و فارس دیده می‌شود. از نظر کاربرد دارای خواصی مشابه علف شوره است.
2..Seidlitzia florida (M .B .) Bge . گیاهی است یکساله با برگهای ضخیم و شیره‌دار. ساقه افراشته با شاخه‌های ساده و برگها متقابل. گلها کوچک و در قسمت پایین در لابلای برگها ظاهر می‌شود.
این گیاه در دامنه‌های البرز، اطراف تهران، مردآباد کرج، بین قزوین و تهران، در آذربایجان نزدیک خرابه‌های رشدیه، در اصفهان اطراف مورچه‌خوار، در غرب در اراک در بخش جاپلق، در استپ شوره‌زار ویسم، در جنوب شیراز، کوه سیاهه و قهوه‌خانه دیده می‌شود.
ص: 268