فلفل جامائیک
اشاره
در کتب مختلف فارسی با نامهای «فلفل کبیر»، «فلفل جامائیک»، «فلفل انگلیسی»، «فلفل افرنجی» و «چهار ادویه» آمده است. به فرانسوی میوه و درخت آن راPiment poiver de la Jamaique ،Pimenta ،Myrte piment وToute epices وQuatre epices به انگلیسیAllspice ،Allspice tree ،Pimento وClove Pepper ،Jamaican pepper نامند. گیاهی است از خانوادهMyrtaceae نام علمی آنPimenta dioica L . یاPimenta officinalis Lindl . وP .aromatica Kostel . وEugenia pimenta DC . میباشد. سابقا نام اصلی این درخت راP .officinalis میگفتند.
مشخصات
فلفل جامائیک به صورت درختی است به بلندی حدود 10 متر، برگهای آن پهن، بیضی، نوکتیز، بدون دندانه با یک رگبرگ اصلی مشخص و دمبرگ کوتاه، روی برگ چرمی به رنگ سبز تیره است. گلهای آنکه دو بار در سال ظاهر میشود به رنگ سفید، گروهی در بالای شاخه گلدهنده ظاهر میشود و معطّر میباشد. میوه آن در ابعاد یک نخود ابتدا سبز و نهایتا به رنگ قرمز درمیآید دارای دو خانه است و خوراکی است و از آن به عنوان ادویه و دارو استفاده میشود. طعم آن تند و ملایمتر از فلفل سیاه و معطّر و بوی آن شبیه مخلوطی از بوی دارچین و میخک و موسکاد و
ص: 261
فلفل است و به همین علت آن را چهار ادویه و همه نوع ادویه نامند.
در یک مجموعه درختان فلفل جامائیک بهطور کلی دو نوع درخت وجود دارد. عدهای درخت ماده که معمولا بار و ثمر میدهند و تعدادی نیز درخت نر که معمولا ثمر نمیدهند ولی جالب این است که گاهی درختان نر دارای تعداد کمی گلهای بارور هستند و تعداد کمی میوه میدهند بنابراین کاملا نر یا بکلی پایه عقیم نمیباشند. اینگونه درختان را در اصطلاح گیاهشناسیPolygamo -dioecious species گویند و گونه فلفل جامائیک از این نوع است.
در کاشت این درختان روش این است که در هر نقطه سه نهال کاشته میشود و با فاصله 7 متر از هر طرف باز سه نهال دیگر کاشته میشود و پس از سال ششم که میوه دادن آغاز میشود درختان نر و یا به عبارت بهتر درختان کم میوه را قطع کرده و فقط درختان بارور را باقی میگذارند و فقط به نسبت 10/ 1 از درختان نر نیز بریده میشود.
چون از برگهای این درخت نیز نوعی اسانس که مصرف دارو دارد گرفته میشود، در مناطقی که غرض کاشت درخت برای گرفتن اسانس برگ باشد و توجهی به میوه آن نباشد، فاصله درختان را کمتر میگیرند. این درخت در جنگلهای مرطوب بارانی جامائیکا، هند غربی و امریکای لاتین میروید و در هندوستان و جاوه و بورنئو و سایر مناطق حارّه نیز کاشته میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در برگهای این درخت در حدود 2 درصد اسانس روغنی فرّار یافت میشود. در میوههای درخت نیز بین 5/ 4- 2 درصد اسانس وجود دارد.
گونه جامائیک این درخت حد اکثر اسانس را دارا میباشد. در اسانس این درخت در حدود 65 درصد اوژنول 340] وجود دارد بعلاوه دارای میرتنول 341]، سینئول، و کاریوفیلن 342]، فلاندرن، پینن، کامفن و ... است.
در هر صد گرم میوه خام آن در حدود 2300 واحد بینالمللی ویتامینA و 95 میلیگرم ویتامینC میباشد. از نظر ویتامینB نیز غنی است.
ص: 262
شاخهای از فلفل جامائیک
1- غنچه 2- گل 3- مقطع غنچه 4- غنچه با آلت مادگی 5- آلات نرگل 6- خوشه میوهها 7- دانه
خواص- کاربرد
از میوه گیاه به عنوان ادویه در اغلب غذاها بخصوص در سبزیهای شیرین زرد استفاده میشود. از گرد میوه گیاه به مقدار 1- 5/ 0 گرم برای تقویت، روزی 3- 2 بار خورده میشود.
گونه دیگری از این گیاه با نام علمیPimenta racemosa J .W .Moore و مترادف آنP .acris Kostel . میباشد. این گیاه به انگلیسیRum tree نامیده میشود.
این گیاه در هند غربی میروید.
ص: 263
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی از تقطیر برگهای آن اسانسی به دست میآید که دارای 65 درصد اوژنول همراه با چاویکول 343]، سیترال 344]، سینئول و ... میباشد.
خواص- کاربرد
اسانس برگهای این گیاه را با الکل و آب به نسبت متناسبی مخلوط کرده لوسیون زیبایی به نامBay rum درست میکنند که در بازرگانی به آب توالت معروف است. از گرد میوه این گیاه برای رفع نفخ و رفع سوء هاضمه و در موارد اسهال استفاده میشود و از داروهاست.
سایر تحقیقات جدیدی که در مورد خواص فلفل جامائیک در جهان به عمل آمده است.
شاید خیلی از مردم میدانند که منطقه دریای کارائیب دارای آفتاب دلچسب درخشان و محلی بسیار جالب برای قایقرانی و مسافرت با کشتی و برخورداری از نسیم گرم مطبوع منطقه حارّه است، ولی کمتر کسی اطلاع دارد که معروفترین و جالبترین گیاهان دارویی نیز از این منطقه برمیخیزد و روش سنتی گیاهدرمانی از قرنها پیش در این منطقه رایج بوده است. شاید بهترین گیاهان ادویهای جهان نیز بومی این منطقه باشند. فلفل جامائیک از ادویههای نادری است که تقریبا برای تمام انواع خوراکیها مناسب است و به همین دلیل آن راAllspice میگویند. طعم و عطر فلفل جامائیک مخلوطی است از طعم و عطر دارچین، فلفل، میوه سرو، میخک و برای کمک به هاضمه، تسکین درد و بیحسیهای موضعی آثار بسیار مفیدی دارد. اهالی و ساکنین جامائیکا دمکرده گرم فلفل جامائیک را برای رفع سرماخوردگی و گرفتگیهای عادت ماهیانه و ناراحتی معده میخورند، در اغلب موارد اثر شفابخشی سریع دارد. اهالی کوستاریکا از آن برای رفع سوءهاضمه و نفخ و بیماری قند مصرف میکنند. اهالی
ص: 264
کوبا با آن نوشابهای تونیک درست میکنند و برای تقویت میخورند و اهالی گواتمالا له شده فلفل جامائیک را در استعمال خارجی برای تسکین درد مفاصل و عضلات به کار میبرند.
از نظر کمک به هاضمه
اسانس روغنی فلفل جامائیک منبع غنی از ماده شیمیایی اوژنول است که در میخک و تعداد زیادی از گیاهان درمانی نیز یافت میشود. ماده اوژنول فعالیت انزیمهای هاضمه را تحریک و افزایش میدهد.
به عنوان مسکن درد
اوژنول از مواد شناخته شده برای تسکین درد است و اهالی گواتمالا از این خاصیت آن استفاده کرده و له شده فلفل جامائیک را برای تسکین درد مفاصل و عضلات به صورت مصرف خارجی و مالیدن به کار میبرند.
برای بیحسی موضعی
دندانپزشکان از اوژنول برای بیحسی موضعی دندانها و لثهها استفاده میکنند.
این ماده جزیی از ترکیب داروهای معروف تسکین دنداندرد بدون نسخه به نامهایNumzident وBenzodent میباشد. اسانس روغنی فلفل جامائیک را ممکن است مستقیما در محل دنداندرد و لثه گذارد، درد را تسکین میدهد.
مقدار و نحوه مصرف
از گرد خشک فلفل جامائیک به عنوان ادویه تند استفاده میشود و برای تسکین درد دندان میتوان مستقیما اسانس روغنی فلفل جامائیک را در حدود یک قطره با پنبه روی دندانها و لثهها گذارد.
برای کمک به هاضمه میتوان از دمکرده آن مصرف نمود. برای این کار 2- 1 قاشق مربّاخوری از گرد فلفل جامائیک در یک پیمانه (220 گرم) آب جوش ریخته و بگذارید 20 دقیقه خیس بخورد و صاف روی آن را 3 پیمانه در روز بخورند. این دمکرده گرمکننده است و دارای طعم و عطر مخلوطی از دارچین، فلفل، میوه سرو و میخک موسکاد دارد.
ص: 265
فلفل جامائیک به کودکان زیر دو سال نباید داده شود و در مورد کودکان بزرگتر و اشخاص مسنتر از 65 سال باید با دمکرده رقیق شروع و بتدریج غلظت دمکرده را تا حد مجاز افزایش داد.
نکات احتیاطآمیز در مصرف فلفل جامائیک
گرد فلفل جامائیک ادویه بسیار مطبوعی است ولی دقت شود هیچوقت اسانس روغنی غلیظ آن بلع نشود، زیرا حتی به مقدار یک قاشق کوچک اسانس روغنی غلیظ آن ممکن است ایجاد آشفتگی، تهوع و حتی تشنج نماید. و با اینکه مالیدن اسانس روغنی فلفل جامائیک روی اعضای بدن برای تسکین درد مفید است ولی مع هذا در مورد اشخاص با پوست حساس ممکن است ایجاد عکسالعمل نماید، مخصوصا در اشخاصی که مبتلا به اکزما هستند ممکن است ایجاد تاول و ناراحتی پوست نماید.
فلفل جامائیک یکی از ضداکسیدکنندههای ملایم است. ضداکسیدکنندهها موادی هستند که از وارد شدن آسیب به سلولها که منجر به سرطان میشود، جلوگیری مینمایند و از طرف دیگر درعین حال بررسیهای آزمایشگاهی نشان داده است که اوژنول مقدار محدودی در نمو تومور نقش دارد. این دو خاصیت متناقض فلفل جامائیک را در ردیف معدود گیاهان دارویی قرار میدهد که در آن واحد دارای دو خاصیت متناقض میباشند. و شاید اثر اوژنول در داخل گیاه با حضور سایر مواد شیمیایی موجود در گیاه با اثر آن بهطور خالص متفاوت باشد. بههرحال با اینکه تا به حال روشن نشده است که کفه ترازوی خاصیت درمانی فلفل جامائیک به کدام سمت بیشتر میل میکند یعنی از گیاهان ضد سرطان است یا از گیاهان سرطانزا، از نظر احتیاط توصیه این است اشخاصی که سابقه نوعی سرطان داشتهاند و یا مظنون به نوعی سرطان هستند از مصرف فلفل جامائیک خودداری نمایند.
فلفل جامائیک از نظر سازمان نظارت بر خوراک و دارو امریکا در ردیف گیاهان بیخطر قرار داده شده است و به استثنای زنان باردار، مادران شیرده، مصرف آن برای بقیه اشخاص بلامانع اعلام گردیده است. ولی بههرحال مصرف آن باید در حد مجاز و زیر نظر پزشک باشد. و اگر در جریان مصرف کوچکترین ناراحتی نظیر اختلال در معده و اسهال ایجاد شد، مصرف آن کاهش یابد و یا به کلی قطع شود و جریان با پزشک در میان گذارده شود.
ص: 266
درخت آزاد
اشاره
نامهای محلی این درخت در شمال ایران در گیلان «آزاد» در رامسر و شهسوار «آزار»، در لاهیجان «ازدار»، در آستارا «نیل»، در طوالش «سیاهدار و سیاهدور»، در گلیداغی «آقچه و آغاج»، در مریوان «بز»، در فارس «بوز» و در رودبار «رفق» میباشد. به فرانسویPlanere ،Planere ،Zelkowa feuilles crenelees وZelkowa وOrme de Siberie و به انگلیسیElm of Siberia ،Planer tree وSiberian elm گفته میشود. گیاهی است از خانوادهUlmaceae نام علمی آنZelkowa carpinifolia (Pall .) Dipp . و مترادفهای آنZelkowa crenata (Desf .) Spach وPlaner crenata Michx . میباشد.
مشخصات
درختی است که بلندی آن 25- 20 متر است. برگهای آن سبز تیره شبیه برگ ممر دندانهدار است. این درخت در اغلب مناطق نیمکره شمالی میروید در امریکا و اروپا و آسیا دیده میشود. در جزیره کرت یونان با نام یونانیZelkowa و در قفقاز با نام «سلک وا» شناخته میشود. در ایران در سرتاسر جنگلهای شمال از آستارا تا گلی داغی، جنگلهای بجنورد و همچنین در جنگلهای کردستان در سنندج و مریوان و در فارس انتشار دارد. چوب آن قابل ارتجاع و خمیدن است و مصارف متعدد خاص محلی دارد.
ص: 267
خواص- کاربرد
برگهای له شده درخت آزاد به صورت ضماد برای تحلیل ورمها و انسدادهای خنازیری مفید است. جوشانده برگهای آن و همچنین مالش با گلهای آن حشرات کثیف را از بین میبرد. [شلیمر].
ص: 268
خفج
اشاره
در کتب ایرانی خفج» آمده و به عربی «لبسانه» گفته میشود. به فرانسویLampsane وHerbe aux mamelles و به انگلیسیNipple wort وNipwort گفته میشود. گیاهی است از خانوادهCompositae تیره فرعیLiguliflorae دارای گونههای مختلفی است که چندگونه از آن از جملهLampsana commumis L . در ایران میروید. در چین گونهLampsana apogonoides میروید که خواص دارویی آن مشابه گونهای است که در ایران میروید. در برخی مدارک نام گیاه راLapsana Communis L . مینویسند.
مشخصات
گیاهی است یکساله با ساقهای راست به بلندی 100- 30 سانتیمتر. برگهای آن به رنگ سبز تیره، تخممرغی شکل، برگهای پایین ساقه با دندانههای درشت نامنظم ولی برگهای بالای ساقه دندانههای نسبتا منظم و نوکتیز دارد که در پایین برگ دارای دو زایده میباشد. گلهای آن زرد است و معمولا در ساعتهای وسط روز بسته میشود و در سایر ساعتها باز میگردد. میوه آن کوچک به طول حدود 5/ 0 سانتیمتر و در قسمت بالای میوه دارای کاکل است. تخم آن شبیه تخم کلزا میباشد.
این گیاه در شمال ایران در ارتفاعات عمارلو، در گرگان کوه شاهسوار نزدیک
ص: 269
حاجی لنگ، در مازندران، در درّه چالوس و جنوب آمل، در آذربایجان، در قزوین، و در کرمانشاه در سراب اسکندر دیده میشود. گونههای مختلف این گیاه در مناطق مختلف اروپا، شمال افریقا، امریکای شمالی، چین، استرالیا و همه جا در جنگلهای غیر انبوه، کوهستانات و بیشهها، اراضی بایر مرطوب و روی دیوارهای کهنه مرطوب میروید.
شاخهای از گیاه خفج
Lampsana communis
خواص- کاربرد
از برگهای گیاه که کمی تلخ است بهطور تازه و خام در سالاد از پخته آن به جای ادویه در غذا مصرف میشود. این گیاه کمی ملین است و از له شده برگهای گیاه برای التیام زخم روی محل زخم میگذارند بخصوص در موارد شقاق پستان زنان از ضماد برگ برای تسریع در التیام آن استفاده میشود. در چین از گیاه و از تخم آن در مواردی که حالت تب وجود دارد و در موارد خستگی و فقدان تحرک و نشاط میخورند، خیلی مفید است.
ص: 270
رجل القط دوپایه
اشاره
در کتب فارسی با نام «رجل القط دوپایه» آمده است. و گلهای گیاه در بازار به نام «پنجه گربه» و «پای گربه» عرضه میشود.
به فرانسویAntennaire وPied de chat وHerbe blanche وGnaphale و به انگلیسیCat's foot وPurple mountain cottonweed نامیده میشود. گیاهی است از خانوادهCompositae نام علمی آنAntennaria dioica (L .) Gaertn . است و سابقا آن راGnaphalium dioicum L . مینامند و در حال حاضر این دو نام مترادف هستند.
نوعی از این گیاه که در گلکاری به عنوان گیاه زینتی پرورش داده میشود به فرانسویImmortelle blanche نامیده میشود.
مشخصات
گیاهی است چندساله، خیلی کوچک به بلندی 20- 5 سانتیمتر، پوشیده از کرکهای پنبهای سفید بهطوری که از دور گیاه سفید به نظر میرسد. برگها کوچک بدون دمبرگ ساقه را در آغوش گرفته و تقریبا به شکل برگچه یا فلسهای درشتی در اطراف ساقه پوشیده از کرک میباشد. گل دو پایه است که در بهار در انتهای ساقه گلدهنده ظاهر میشود. پایه نر به رنگ سفید یا صورتی (رجل القط سفید) و در پایههای ماده به
ص: 271
رجل القط دوپایه
رنگ قرمز مایل به قهوهای یا ارغوانی است (رجل القط ارغوانی). در پایههای نر مادگی در گل رشد نکرده و عقیم است ولی در پایههای ماده مادگی گلها شامل یک تخمک است که رشد میکند و پس از رسیدن به دانه تبدیل میشود. میوه آن استوانهای شکل کوچک که در رأس آن یک دسته تار به شکل کاکل قرار دارد.
این گیاه در بالای کوهها و در چمنزارهای ارتفاعات و دامنههای آفتابگیر در اروپا و آسیا و در سیبری و در ارمنستان و قفقاز و در برخی مناطق کوهستانی امریکای شمالی میروید. در ایران تا به حال دیده نشده است.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در طبق گلهای گیاه که مستعمل در طب سنتی است مقدار لعاب، تانن و کمی اسانس و ... وجود دارد. پایههای ماده عطر بیشتری دارد و از نظر دارویی نیز ترجیح دارد. در سرشاخههای گلدار گیاه نوعی آلکالوئید مشخص شده است.
ص: 272
خواص- کاربرد
گلهای این گیاه از داروهای وارداتی است که در بازار ایران عرضه میشود. به علت لعابی که دارد نرمکننده است و تببر میباشد. ترشح صفرا را زیاد میکند. دمکرده 20 گرم خشک در 1000 گرم آب جوش و یا جوشانده مقدار بیشتری گل در 1000 گرم آب برای تسکین سرفه، افزایش ترشح صفرا در مورد بیماریها و دستگاه صفرا و رفع یرقان و نرم کردن سینه مفید است. در بیماریهای سینه معمولا مخلوطی از گل بنفشه، گل خطمی، گل پنیرک، گل شقایق، گل رجل القط(A .dioica) پای خر(Tussilago farfara) و بوصیر(Verbascum thapsus) به نسبت مساوی مخلوط کرده و دمکرده 5 گرم از این مخلوط در 1000 گرم آب جوش برای بیماریهای سینه به عنوان خلطآور قوی تجویز میشود.
ص: 273
رجل القط زرد
اشاره
در کتب مختلف با نام «رجل القط» و «رجل القط زرد» آمده است. در برخی مدارک «توپی» نامبرده شده. به فرانسویGnaphale و به انگلیسیJersey cudwood وCottonweed وCat's foot وEverlasting flower نامیده میشود. گیاهی است از خانوادهCompositae نام علمی آنGnaphalium luteo album L . میباشد.
این گیاه در ایران در افغانستان انتشار دارد. واریتهای از این گیاه تا ژاپن هم پیش میرود. این واریته بعدها به نامGnaphalium multiceps Wall . نامیده شده و ظاهرا این همان گیاه است که قبلا در ژاپن به نامGnaphalium affine D .Don . نامیده میشده است [کیتامورا].
مشخصات
گیاهی است یکساله به بلندی 50- 20 سانتیمتر. برگها پوشیده از کرک سفید بدون دمبرگ و ساقه و اندام گیاه نیز پوشیده از کرک سفید است. گلها زرد میباشد. این گیاه در کنار استخرها و آببندها و جاهای مرطوب میروید. در ایران در بلوچستان، در شاپور کازرون، در کرمان در ده بالا و کوه سیرج دیده میشود.
ص: 274
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی گیاه دارای رزین و تانن و یک ماده عامل تلخ و اسانس و فیتوسترین میباشد]S .G .I .M .P[ .
خواص- کاربرد
در هندوستان از این گیاه به عنوان مدّر، قابض، تببر، و برای افزایش ترشح صفرا به رودهها و التیامدهنده زخمها استفاده میشود. کرکهای گیاه به عنوان ضد محرّک در موارد نقرس به کار میرود. در چین و کره از تمام گیاه به عنوان تببر بخصوص در موارد تب مالاریا استفاده میشود [استوارت . و همچنین ضد سرفه است. در مورد بیماریهای ریه به عنوان داروی مفیدی به کار میرود [ایشی دویا و کاریونه و کیمورا].
برای پایین آوردن فشار خون و برای معالجه زخم معده و زخم روده خورده میشود.
در مصارف خارجی برای التیام زخم کاربرد دارد.
ص: 275
شاماخ
اشاره
درختچهای است که در بندرعباس «شاماخ» و «شمح» و در بلوچستان «کلیریم» و «کالیرم» و در بعضی نقاط بلوچستان «کرم کش» نامیده میشود. در عراق آن را «دفله» میگویند. گیاهی است از خانوادهResedaceae نام علمی آنOchradenus baccatus Del .var scandens Hochst . و مترادف آنOchradenus rostratus Ehrenb . میباشد.
مشخصات
درختچهای است پرشاخه و بالارونده. شاخههای آن نرم و صاف است. برگهایش باریک، گلها با دم گل خیلی کوتاه، میوه آن گوشتی کروی یا تخممرغی است. این درختچه در سواحل دریای عمان، در اطراف بندرعباس و در دالکی فارس و چاهبهار دیده میشود.
خواص- کاربرد
در هندوستان و در بلوچستان شاخهها و برگها و گلهای این گیاه را سرخ کرده و خشک کرده و ساییده به صورت گرد درمیآورند و روی زخمهای خشک و جراحتها میریزند. برای کشتن انگلها و کرمهای ریز نظیر کرم گوشت و کرم پنیر و ...
مفید است.
ص: 276
زردار
اشاره
گیاهی است که در بلوچستان با نام محلی «زردار» شناخته میشود. به فرانسویPavonie و به انگلیسیPavonia گفته میشود. این گیاه از خانواده پنیرکMalvaceae و نام علمی آنPavonia odorata Willd . و مترادفهای آنHibiscus odoratus Roxb . وPavonia rosea Wall . میباشد.
مشخصات
گیاهی است پوشیده از کرک، برگهای آن دارای 5- 3 تقسیم و یا لوب میباشد.
گلهای آن قرمز و منفرد است. این گیاه مخصوص مناطق گرم و حارّه است. از برگهای آن وقتی که مالش داده شوند، عطر مطبوعی متصاعد میشود. ولی در ریشه آن اسانسی با بوی نامطبوع وجود دارد. این گیاه در بلوچستان میروید. در هندوستان در شمال غرب هند در بوندلخاند، سند و بلوچستان و همچنین در بنگال نیز انتشار دارد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در ریشه گیاه اسانسی با بوی نامطبوع در حدود 5/ 0 درصد وجود دارد. در برگهای آن اسانس مطبوعی یافت میشود که در صنعت عطرسازی کاربرد دارد.]S .G .I .M .P[ .
ص: 277
خواص- کاربرد
در هند از ریشه آن به عنوان قابض و تونیک استفاده کرده برای معالجه اسهال خونی و به عنوان خنککننده و مبرّد و بادشکن و تببر تجویز میشود و از گیاه نیز برای معالجه روماتیسم مصرف میکنند.
ص: 278
پنوار
اشاره
گیاهی است که در بلوچستان با نام محلی «پنوار» و «شاهنگ» و در هند به لهجه اردو نیز «پنوار» گفته میشود. به انگلیسیCleome نامند. گیاهی است از خانوادهCapparidaceae نام علمی آنCleome brachycarpa Vahl . و مترادفهای آنC .vahliana Fresen .،Cleome ruta Jacq . وC .ornithopodioides Forsk . میباشد.
مشخصات
گیاهی است چند ساله، پرشاخه به بلندی کمی کمتر از 5/ 0 متر که بویی شبیه به سداب 345] از آن متصاعد میشود. شاخههای آنها در قسمت پایین چوبی است. برگهای آن دارای دمبرگ، مرکب و معمولا دارای 5- 3 برگچه کوچک است. گلهای آن زرد به شکل خوشه در انتهای شاخه گلدهنده ظاهر میشود.
میوه آن خورجین دراز و باریک به طول حدود یک سانتیمتر که در داخل آن دانهها قرار دارد. دانه آن لیز و برّاق و کوچک به رنگ قهوهای تیره است.
این گیاه در بلوچستان، جزیره هرمز و چاهبهار دیده میشود.
ص: 279
خواص- کاربرد
گیاه دارای طعم تلخ و بویی شبیه سداب است و به همین دلیل یکی از گیاهشناسان آن راCleome ruta نامگذاری کرده است. از گیاه برای معالجه روماتیسم و بیماریهای پوستی نظیر جرب و شست و شوی دم کرده آن در مصارف خارجی برای رفع التهاب پوست و از برگهای آن بخصوص در رفع لک و پیس (لوکودرما) استفاده میشود.]G .I .M .P[ .
گونههای دیگری از این گیاه در هند و سایر مناطق جنوب شرقی و شرقی آسیا میرویند و در این مناطق به عنوان داروی معروفی مورد توجه میباشند که چون خواص آنها از نظر دارویی مهم و در مورد ترکیبات شیمیایی نیز مورد مطالعه قرار گرفتهاند به شرح چندگونه از آنها میپردازیم.
1.Cleome gynandra L . و مترادفهای آنGynandropsis gynandra (L .) . در اسناد گیاهشناسان هند این گیاه هندی را با نام
Gynandropsis pentaphylla DC.
اصلیGynandropsis gynandra (L .) Briq . و مترادفهایG .pentaphylla DC . وCleome pentaphylla L . نام میبرند.
گیاهی است که بهطور گسترده در سرتاسر مناطق گرمسیر هند فراوان به صورت علف هرز میروید. در هند با نام محلی «کارالیا» و «هورهوریا» شناخته میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در تخمهای این گیاه ماده کلئومین 346]، یک لاکتون 347] اشباع نشده، مقداری تانن، قندهای احیاکننده و اسانس روغنی فرّار یافت میشود. در برگهای گیاه نیز اسانسی وجود دارد [ولث اف ایندیا].
خواص- کاربرد
گیاهگونهCleome gynandra در چین کاشته میشود و از تخمها و دانههای آن به عنوان بادشکن استفاده میشود [روا]. در عین حال اگر زیاد خورده شود یعنی اسراف
ص: 280
در خوردن تخمهای آن موجب ایجاد نفخ و ورم در معده میشود. از جوشانده تخمها به عنوان مایع شستوشو برای معالجه بواسیر و روماتیسم استفاده میشود.
[استوارت . و از جوشانده آن برای معالجه اسهال خونی و سوزاک نیز میخورند [لیو]. در هندوچین از ریشههای آن به عنوان محرّک و جبرانکننده کمی ویتامینC [348] میخورند [کروست و پتلو و فوکود]. برگهای له شده آن را به کمر میمالند برای تسکین درد کمر و دردهای بین دندهها مفید است [پویلن . در شبه جزیره مالایا از برگهای له شده یا سرشاخههای سبز و برگ له شده آن به صورت ضماد برای تسکین سردرد استفاده میشود [برکیل و هانیف . و همچنین برای تسکین درد روماتیسم از این ضماد استفاده میشود [گیملت و برکیل . در اندونزی از برگهای له شده آن به عنوان قرمزکننده در استعمال خارجی برای معالجه ناراحتیهای هرپس 349] و در استعمال داخلی برای نرم کردن سینه و کمک به هضم غذا میخورند [هین .
2. گونهCleome viscosa L . و مترادفهای آنC .icosandra L .،Polanisia icosandra (L .) W .Arn . وPolanisia viscosa DC . میباشد.
گیاهشناسان هند نام اصلی اینگونه راCleome icosandra L . و سایر نامها را مترادف ذکر میکنند.
این گیاه تقریبا در تمام مناطق حارّه شرق و جنوب شرقی آسیا انتشار دارد. گیاهی است علفی، یکساله به بلندی کمتر از 1 متر، ساقه آن شیاردار و پوشیده از تارهای غدهای است. برگها و میوه آن شبیه پنوار است.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در دانهها یا تخمهای خشک شده آن ماده ویسکوزین 350]، یک فلاوون 351] و روغن ثابت شامل پالمیتیک اسید، میریستیک اسید و ویسکوزیک اسید[352] یافت میشود [ولث اف ایندیا]. بررسی دیگری نشان میدهد که دانههای گیاه دارای مقدار قابل ملاحظهای آلکالوئید میباشد [جاکویس . برگ و تخم و ریشه گیاه 353]
معارف گیاهی ؛ ج6 ؛ ص280
ص: 281
و یا تمامی اندام گیاه که مستعمل در طب سنتی است، تلخ، کمی ترش و دارای بوی قوی و نافذ است.
خواص- کاربرد
در تایوان: تمام اجزاء گونهC .viscosa از تمام گیاه به صورت دمکرده در استعمال داخلی برای معالجه روماتیسم و انگلهای روده میخورند [لیو]. در هندوچین دمکرده آن را روی ناراحتیهای پوست میریزند و از ریشه آن برای معالجه بیماری اسکوروی ناشی از کمی ویتامینC استفاده میشود [کروست و پتلو]. از استنشاق بخور گیاه برای رفع بیماریهای سر استفاده میشود [پتلو]. در شبه جزیره مالایا کمی از گیاه میخورند برای تحریک اشتها خیلی مؤثر است. از جوشانده گیاه برای معالجه ناراحتیهای رودهای نظیر کولیک 354] و حتی اسهال خونی میخورند [ریدلی . از له شده شاخه و برگهای گیاه به صورت ضماد و یا با مالیدن شیره گیاه روی پیشانی برای تسکین سردرد و مالیدن روی سایر اعضاء برای تسکین درد روماتیسم استفاده میشود [برکیل و هانیف . ریشه آن به عنوان کرمکش معروف است. در فیلیپین از ریشهها و برگها و تخمهای گیاه به جای خردل استفاده میشود. از این گیاه به عنوان کرمکش استفاده میشود و از دم کرده آن به صورت شستوشو برای کشتن کرمهای ریز داخل زخمها استفاده میشود [کوئی زمبینگ .
برگهای له شده آن را با نمک به کمر و پشت در محلی که درد میکند میمالند و یا به صورت ضماد برای معالجه سردرد به کار میبرند [فوکس .
ص: 282
گرویا
اشاره
گیاهی است که انواع آن در بلوچستان با نامهای محلی «پوتورو»، «پوتوروق»، «دفتورک»، «کانگو»، «گانگو»، «گوانگی»، «پیستاوان» و «فرون» شناخته میشوند. به فرانسویGrewie نامیده میشود. گیاهی است از خانواده زیرفونTiliaceae چند گونه آن دارای خواص دارویی است و از آنها برخی در ایران میروید که شرح داده میشود.
1.Grewia asiatica L .. و مترادف آنG .subinaequalis DC .. اینگونه در بلوچستان با نام محلی «فرون» و «پیستاوان» شناخته میشود. به هندی و پشتو «فالسا» گفته میشود. به فرانسویGrewie وGrewia fewilles de coudrier وGrewie asiatique و به انگلیسیGrewia نامیده میشود.
مشخصات
اینگونه به صورت درختچه است. برگهای آن تخممرغی با دمبرگ کوتاه، کناره برگها دارای دندانههای ارّهای، زیر برگها صاف و روی برگها پوشیده از تار است. گلهای آن زرد درشت و میوه آن در ابعاد یک نخود، گوشتی، کروی شکل و به رنگ قرمز است. اینگونه در چاهبهار و تیس دیده میشود.
ص: 283
خواص- کاربرد
میوه آن کمی شیرین است و خوردنی، به عنوان قابض و مبرّد و خنککننده و برای تقویت معده خورده میشود. دمکرده پوست درختچه نرمکننده است و برای رفع سوزش دستگاه تناسلی زن نیز به کار میرود. از پوست ریشه آن در موارد روماتیسم مصرف میشود. مدّر است و در موارد کمی ادرار اثر مفید دارد. برگهای له شده آن را برای رفع تاول چرکی و التهاب پوست روی پوست میگذارند [راجر].
2. گونهGrewia villosa Willd . و مترادف آنG .orbiculata G .Don . میباشد. گیاهی است چندساله شبیه بوته که ساقههایش به بلندی تا 5/ 1 متر میرسد.
برگهای آن قلبی شکل، خشن و زبر و دندانهدار و پشت برگها پوشیده از کرک است.
گلهای آن به رنگ زرد کثیف. میوه آن کروی و گوشتی به رنگ قرمز مایل به زرد است. این گیاه در بلوچستان در تیس دیده میشود. در هند نیز در پنجاب، سند، دکّان و سایر نواحی میروید.
خواص- کاربرد
از ریشه این گیاه در موارد اسهال استفاده میشود. از شیره پوست تازه ساقههای گیاه مخلوط با آب و شکر در موارد سوزاک و ناراحتیهای مجرای ادرار همراه با تحریکهای مثانه میخورند]G .I .M .P[ .
3.Grewia tenax Fiori . این گیاه در بلوچستان با نام محلی «گوانگی» و در ناحیه راجیوتانا با نام «گانگو» شناخته میشود.
خواص- کاربرد
در هند از جوشانده خرده چوب این گیاه برای معالجه سرفه و تسکین و درد پهلو استفاده میشود]G .I .M .P[ .
ص: 284
اسپرک
اشاره
به فارسی انواع آن را «اسپرک» و در زبان محلی شیرازی «افسانی» گویند. در کتب طب سنتی با نامهای «ورس»، «ورث» آمده است. و «بلیحه» و به عربی «زایر» و «ضریع» گفته میشود. گیاهی است از خانوادهResedaceae و دارای گونههای مختلفی است که نام علمی و مشخصات آنها به شرح زیر است.
1. گونهReseda luteola L . و مترادف آنReseda pseudo -virens Friv . میباشد. در کتب طب سنتی با نامهای «ورس» و «ورث» آمده است. به فرانسویReseda Jaun tre ،Gaude ،Reseda des Teinturiers وHerbe aux juifs و به انگلیسیReseda ،Dyer's weed ،Weld یاWild Mignonette گفته میشود.
مشخصات
ورس گیاهی است به بلندی 1- 5/ 0 متر. برگهای آن باریک دراز، کامل به رنگ سبز و گلهای آن به صورت خوشه و دراز که در اطراف ساقه گلدهنده به رنگ زرد کمی تیره ظاهر میشود. میوه آن کپسول کوچک نوکتیز کمی شبیه کنجد که پس از رسیدن با شکافی باز میشود و از داخل ماده رنگی میگیرند. این گیاه در اروپا، آسیا، افریقای شمالی و امریکای شمالی انتشار دارد. در ایران در خراسان بین مشهد و قوچان، در درّه اترک بین شیروان و بجنورد، بین شیروان و قوچان و در سرحدات شرقی ایران در درّه هریرود، و بادتیس، در نواحی استپی کوه بینالود در ارتفاعات
ص: 285
2300- 1900 متر از سطح دریا، در اطراف تهران، در آذربایجان در دشت مغان 37 کیلومتری شمال شرقی پارسآباد مغان در ارتفاع 900 متری و در لرستان و دورود شناسایی شده است.
ترکیبات شیمیایی
قسمت هوایی گیاه ورس دارای اسانس است، به رنگ زرد مایل به قهوهای و بوی مطبوع که در صنعت عطرسازی کاربرد دارد. دانه گیاه دارای روغنی به رنگ سبز است که سابقا قوم یهود از ماده رنگی آن برای رنگ کردن لباس خود استفاده میکردهاند.
ماده رنگی گیاه به نام لوتئولین 355] میباشد. از گیاه خشک نیز نوعی لاک زرد رنگ گرفته میشود.
2.Reseda lutea L .. نام محلی آن در شیراز «افسانی» است. به فرانسویReseda jaune وReseda sauvage و به انگلیسیReseda گویند.
مشخصات
افسانی گیاهی یکساله، دوساله و چندساله کوچک. کمی کرکدار، بلندی آن 50- 2 سانتیمتر. گلهای آن زرد و برگهای آن دارای بریدگی است. این گیاه نیز در اروپا و آسیا انتشار دارد. در ایران در اطراف تهران، دشت کرج، قلهک، پل منجیل در گیلان، شیرینسو، کوهین، درّه تالار مازندران، قزوین و در آذربایجان در کنار نهرهای سراب، اصفهان، شیراز و خراسان در درّه اترک بین شیروان و بجنورد و مراوهتپه و بین مشهد و تربت حیدریه و در کرمان شناسایی شده است.
3.Reseda arabica L . که مترادف آنR .tetragyna Forsk . میباشد. گیاهی است خیلی کوچک به بلندی 15- 10 سانتیمتر. برگهای آن بریده دارای تقسیمات نواری. دانههای آن درشتتر از سایر گونهها میباشد. این گیاه در ایران در سواحل جنوب در بوشهر دیده میشود.
خواص- کاربرد
از جوشانده 15- 10 گرم در 1000 دانهR .luteola وR .lutea به عنوان مسکّن
ص: 286
درد و مدّر خورده میشود. خاکستر آن را برای مالش روی عضو جربدار تجویز میگردد.
در مخزن الادویه آمده است که گیاه ورس در یمن نیز میروید که گونهR .arabica در آن دیار گیاهی است چندساله. تخم آنها شبیه کنجد است پس از رسیدن شکافته شده ماده زرد مایل به سرخ شبیه زعفران از آن به دست میآید و معمول است که دانهها را ساییده و برای رنگ کردن پارچه مصرف میکنند. از نظر طبیعت گیاه ورس گرم و خشک است و از نظر خواص خیلی مقوی، محرّک، و مفرّح است و برای رفع خفقان و ایجاد هیجان مؤثر میباشد و مقوی نیروی جنسی است.
ضمنا مضر ریه است و از این نظر باید توأم با گیاهان اصلاحکننده نظیر مصطکی، کتیرا، عسل و نظایر آن خورده شود. مقدار خوراک آن تا 5 گرم و جانشین آن نصف وزن آن زعفران است. در کرمان از این گیاه برای قالی رنگ میگیرند منتهی الارب.
در اروپا بویژه در انگلستان از تمام اندام گیاه اسپرک گونهR .Lucteola به استثنای ریشه آن، رنگهای زرد مختلفی میگیرند و از گیاهان رنگی معروف است.
ص: 287
زامور
اشاره
گیاهی است که در بلوچستان با نامهای محلی «ایشک»، «زامور»، «پروت»، «پراوات»، «پوارکی» و «برواتکی» شناخته میشود. به هندی گجراتی «پرواتی» گفته میشود. به فرانسویCocculus و به انگلیسیSnail seed نامیده میشود. گیاهی است از خانواده زامورMenispermaceae و نام علمی آنCocculus pendulus (Forsk .) Diels . و مترادفهای آنCocculus leaeba DC . وC .laevis Wall . وC .recissus Miers . وC .glabra W .A . وC .leaeba (Del .) Boiss . میباشد.
مشخصات
زامور یا ایشک پیچکی است دوپایه که در جنوب ایران از درختان مجاور خود مانند کنار بالا میرود. ساقههای آن باریک، برگها بدون دمبرگ یا با دمبرگ کوتاه تخممرغی کشیده و کبودرنگ. گل آن نر و ماده جدا، کوچک سبز رنگ مایل به زرد به شکل خوشهای، باز و محوری، گلهای ماده آن منفرد است. میوه آن به شکل نعل اسب، دانههای آن دارای آلبومن فراوان که در حقیقت مغز میوه است.
این گیاه در سنگال، عربستان، شبه قاره هند و ایران انتشار دارد در ایران در چاهبهار و بندرعباس میروید و انواعی از آن نظیرC .japonicus وC .thunbergii DC . در ژاپن و چین میروید و خواص آنها در پنستائو چین آمده
ص: 288
است.
ترکیبات شیمیایی
در گیاه در حدود 1 درصد کالومبین 356] و 6/ 0 درصد پالماتین 357] و در ریشه آن 2 درصد آلکالوئیدهای پلوزین 358]، 3 درصد سانگولین 359] و یک آماروئید کولومبین 360] است.
در گزارش دیگری سمّی بودن گیاه ذکر شده و از آنB وMufangchin A وMenisine وMenisidine جدا شده است.
خواص- کاربرد
در هند از ریشه گیاه زامور برای معالجه تبهای نوبهای و به عنوان مقوی و تونیک استفاده میشود. در چین و ژاپن ریشه گونههای محلی این گیاه را که نسبتا ضخیم و قهوهای رنگ است از طول به 4- 2 قسمت کرده به بازار عرضه مینمایند. بوی آن مطبوع و طعم آن کمی تلخ است. دارویی است لعابدار و برای قطع تب، معالجه استسقا، و روماتیسم و بیماریهای ریوی و همچنین به عنوان مدّر مصرف میشود. میوه آن در موارد پایین افتادن مقعد[361] استعمال میشود.
گونه دیگری از گیاه زامور به نام علمیCocculus villosus DC . در بلوچستان میروید. نام محلی آن در بلوچستان «زامور افابند» است. گیاهی است چندساله که شاخههای آن پوشیده از کرک، برگهای آن تخممرغی و کمی دراز است. گلهای نر آن خوشهای کوتاه و گلهای ماده آن منفرد و بندرت خوشهای است.
ص: 289
خواص- کاربرد
ریشه این گیاه مبرّد و خنککننده و ملیّن و معرّق است و برای روماتیسم مزمن و بیماریهای آمیزشی نافع است. شیره برگهای آن مخلوط با کمی آب ژلهای میشود که به عنوان خنککننده برای رفع سوزاک خورده میشود و در استعمال خارجی برای معالجه اکزما[362] و بیماری پوستی که با خارش زیاد توأم است 363] و زرد زخم 364] به کار میرود. چون گونههایی از این گیاه سمّی است مصرف آن باید با احتیاط و زیر نظر پزشک باشد.
ص: 290
کلبور
اشاره
گیاهی است که در بلوچستان با نامهای محلی «کلبور» و «کونچید» شناخته میشود.
و نوعی از آن را در هند نیز «کلبور» نامند. به فرانسویPulicaire و نوعی از آن را که در کنار آبها میرویدPulicaire dysenterique وHerbe de Saint -Roch و به انگلیسیFlea bane گویند. گیاهی است از خانوادهCompositae دارای در حدود 30 گونه مختلف است که نام علمی چند گونه معروف آنکه در طب سنتی مستعمل است عبارت است از:
1.Pulicaria dysenterica Gaertn .. گیاهی است چندساله، بلندی آن یک وجب تا 5/ 0 متر، پوشیده از کرک خوابیده. برگها با دندانههای ریز و پشت برگها پوشیده از کرک سفید است.
این گیاه در اروپا و آسیا انتشار دارد و بیشتر در کنار آبها میروید. در ایران در گیلان و عمارلو و ایسپیلی ییلاق، در گرگان بین کیاسر و نکا، در مازندران در گزتک، در درّه هراز در ارتفاع 1600 متری، در نور، در آذربایجان در جنوب جلفا، در همدان، بروجرد، مناطق غربی ایران، خراسان، تهران، کرج، قمصر، اطراف تهران، دماوند، دربند، بین قزوین و رشت دیده میشود. در هند و کشمیر در ارتفاعات 2000- 1500 متر از سطح دریا میروید.
2.Pulicaria glaucescens Jaub .sp .. گیاهی است چندساله با پایههای چوبی و کوتاه، برگهای آن پیچیده، باریک نخی شکل و کمی گوشتی.
ص: 291
این گیاه در جنوب بلوچستان در کلگار، بمپشت، قصر قند و در مکران، زیارت و پورچینان دیده میشود. در هند در پنجاب در مراتع نمکی و شور و در بلوچستان انتشار دارد و با نام کلبور خوانده میشود.
3.Pulicaria crispa . گیاهی است چندساله با پایههای چوبی پوشیده از کرک سفید. این گیاه در کرمان در کوه سیرج و کوه نصر، در بلوچستان، اصفهان و خوانسار دیده میشود.
مشخصات کلی گیاه
اصولا گیاهان جنسPulicaire گیاهانی هستند چندساله و بهندرت یکساله با پایه خشبی شده. معمولا کوتاه و بلندی آنها 70- 20 سانتیمتر است و اغلب پوشیده از کرک سفید. گلها به شکل طبق معمولا زرد رنگ است. برگها در بعضی گونهها نخی باریک دراز و اغلب پوشیده از کرک و کمی گوشتی. و در بعضی گونهها پهن مثلثی نوکتیز است. این گیاهان اغلب در جاهای مرطوب و کنار نهرها و آبها میرویند.
خواص- کاربرد
در اروپا از ریشه گونهP .dysenterica برای معالجه اسهال خونی استفاده میشود و برای این کار جوشانده 30 گرم ریشه خشک گیاه در 1000 گرم آب را تهیه و 4- 3 فنجان در روز میخورند و در آلمان از خود گیاه به عنوان داروی بندآورنده خونریزی و قطع اخلاط خونی مصرف میکنند. در بلوچستان از گونهP .glaucescens به عنوان مسهل قوی استفاده میشود.
ص: 292
بکوری
اشاره
این گیاه در مکران بلوچستان با نامهای محلی «بوکانس» و «بکوری» شناخته میشود. به فرانسویCresse وCresse feuille d'herniaire گویند. گیاهی است از خانوادهConvolvulaceae نام علمی آنCressa cretica L . و مترادفهای آنCressa indica Retz . وCressa australis Br . میباشد.
مشخصات
بکوری گیاهی است چندساله کوتاه در حد یک وجب، پوشیده از کرک با شاخههای منشعب و متعدد. برگهای آن کوچک بدون دمبرگ و گلهای آن با دم گل خیلی کوتاه به صورت خوشههای کوتاه و به هم فشرده که در انتهای شاخه گلدهنده ظاهر میشود. میوه آن به شکل کپسول تخممرغی کوچک و دانههای آن ریز و لیز است.
این گیاه در هندوستان در تمام مناطق دنیا انتشار دارد. در ایران در سواحل جنوب، اطراف دریاچه تبریز، بوشهر، اطراف شیراز، اطراف دریاچه مهارلو و در نواحی مرزی شرق ایران در سرخس، در درّه حریرود، در بلوچستان و مکران، نورمحمدی، چاهبهار، در لار، بندرعباس، زابل (نصرتآباد)، در کرمان، بم، در اطراف تهران در مردآباد و کویر مسیله دیده میشود.
ص: 293
ترکیبات شیمیایی
در گیاه وجود آلکالوئید تأیید شده است G .I .M .P[ .
خواص- کاربرد
این گیاه تلخ، تونیک و مقوی است و در هندوستان به عنوان ضد صفرا و برای نرم کردن سینه، تقویت نیروی جنسی و تقویت عمومی مصرف میشود. برگهای آن بخصوص تونیک و مبهّی و ضد کرم است.
ص: 294
آذان الحمار
اشاره
در کتب طب سنتی با نام «آذان الحمار» آمده است. به فرانسویOreille d ' ne وOreille de vache وConsoude officinale وGrande consoude و به انگلیسیComfrey ،Common comfrey ،Bruise wort ،Knitbone ،Boneset وHealing herbe نامیده میشود. گیاهی است از خانواده گاوزبانBoraginaceae نام علمی آنSymphytum officinale میباشد.
توجه: به گیاه دیگری از خانوادهCompositae به نام علمیEupatorium Perfoliatum L . نیز به انگلیسیBoneset گفته میشود.
مشخصات
گیاهی است چندساله، پرشاخه، ساقه آن به بلندی 90- 30 سانتیمتر، راست، زاویهدار و پوشیده از تارهای زبر برگشته و خمیده. گلهای آن سفید، زرد، صورتی و بنفش که در بهار ظاهر میشود. برگهای پایین ساقه آن خیلی بزرگ به طول حدود 1 متر، بیضی شکل، دارای دمبرگ ولی برگهای قسمت فوقانی ساقه باریک بدون دمبرگ است. ریشه این گیاه که در طب سنتی مستعمل است رنگ بیرون آن سیاه و داخل آن سفید در ابعاد یک انگشت طعم آن کمی شیرین و لعابدار و در بازار به صورت قطعات خشک عرضه میشود. چون تخم این گیاه خیلی سخت میرسد و کممحصول است، لذا تکثیر آن معمولا از طریق کاشت پاجوشهای گیاه و جوانههای
ص: 295
ریشه انجام میگیرد که آن را در بهار در فاصله 100* 60 سانتیمتر میکارند.
این گیاه در اروپا و برخی مناطق آسیا میروید. در ایران تا به حال شناسایی نشده است. در بعضی نواحی شاخههای گلدار و ریشه گیاه را مانند سبزی میخورند.
ترکیبات شیمیایی
در ریشه آذان الحمار یک ماده عامل آلکالوئید به نام کونسولیدین 365] یافت میشود و به علاوه وجود یک آلکالوئید سمّی به نام سمفیتوگلوسین 366] نیز در آن تأیید شده که تجزیه شده و به کونسولیسین 367] تبدیل میشود. علاوه بر موارد فوق در ریشه و سابقه زیرزمینی گیاه لعاب، گالیک اسید[368]، آلانتوان 369]، کمی آسپاراژین، کولین، اسانس، کمی قند و ... وجود دارد.
در بررسیهای دیگری نشان داده شده است که گیاه دارای مواد ضداکسیدکنندهها و ویتامینC و ویتامینE و بتاکاروتن میباشد.
خواص- کاربرد
ریشه گیاه قابض است و برای قطع اسهال و خونروی از سینه تجویز میشود.
دمکرده یا خیس کرده آن معمولا خورده میشود ضمنا دمکرده آن ملین است.
در فرانسه معمول است از ریشه خشک گیاه برای التیام زخم معده استفاده میشود. برای این کار 100 گرم ریشه خشک گیاه را در یک لیتر آب جوش ریخته و یک شب میگذارند خیس بخورد 3- 2 فنجان از مایع آن را در روز میخورند.
برای تهیه دمکرده نیز ممکن است 20 گرم ریشه خشک آذان الحمار را در 1000 گرم آب جوش دمکرده صاف نموده و بیاشامند. از دمکرده 100 گرم ریشه خشک در یک لیتر آب جوش برای قطع اسهال استفاده میشود. در استعمال خارج از جوشانده 100 گرم ریشه خشک گیاه در یک لیتر آب که 15 دقیقه بجوشد و یا از له شده ریشه تازه روی زخمها و خراش و ترک پستان و شقاق نوک پستان میگذارند.
ص: 296
آذان الحمارSymphitum Officinale
A
- گل کامل و مقطع گلB - دانه
چند گونه از گیاه آذان الحمار در ایران میرویند که نام علمی و محل رویش آنها عبارت است از:
1.Symphytum Kurdicum Boiss .. گیاهی است چندساله که در غرب ایران در کردستان میروید. ریشه آن ضخیم است.
2.S .peregrinum Ledeb .. گیاهی است چندساله با ریشه ضخیم دوکی شکل و منشعب. شبیه سایر گونههای آذان الحمار که در آذربایجان میروید.
3.S .asperrimum Sims .. گیاهی است چندساله. در شمال ایران در رامسر و در ارسباران آذربایجان دیده میشود.
ص: 297
گونههای فوق از نظر خواص دارویی بررسی نشدهاند و در چند مورد که به مقدار مجاز دارویی مصرف شدهاند خواصی ضعیفتر از گونه اروپایی نشان دادهاند.
سایر بررسیها و تحقیقاتی که در مورد گیاه آذان الحمار(Comfrey) در جهان به عمل آمده است.
طی قرنها حکمای گیاهدرمانی آذان الحمار را به عنوان گیاهی درمانی با طیف شفابخشی گسترده مورد توجه قرار داده و معتقد بودند گیاهی است مفید که هیچگونه عوارض جانبی ندارد. ولی طبق تحقیقات جدیدی که به عمل آمده جهات دیگری از آثار این گیاه در شرایط مصرف زیاد و درازمدت کشف شده که از جمله میتوان آثار بدی که روی کبد دارد و در برخی موارد وجود مواد شیمیایی سرطانزا را در آن نام برد. با توجه به این کشفیات عدهای از کارشناسان گیاهدرمانی معتقدند که در مصرف آن باید جانب احتیاط مرعی گردد. ولی بههرحال شفادهنده یا با عوارض جانبی خطرناک، شاید این گیاه چیزی است بینا بین که در این بخش مشروحا خواص آن را از هر جهت مورد بررسی قرار میدهیم.
نظری سریع به تحولات کاربرد آذان الحمار(Comfrey) طی 45 قرن یعنی از 25 قرن قبل از میلاد تا قرن بیستم.
یونانیان قدیم از عصاره آذان الحمار برای التیام زخمها استفاده میکردند و معتقد بودند که این عصاره موجب جوش دادن و نمو گوشت پاره شده محل زخم و بازگرداندن آن به حالت طبیعی اولیه میشود. طبیعیدان رومیPliny این روش را به نحو دیگری عمل میکرد به این ترتیب که با جوشاندن گیاه در آب، خمیر چسبناکی به دست میآورد که روی زخم میگذارد. این خمیر مانند چسب روی زخم را میگرفت و زخم را التیام میداد و به هم میچسبانید و به حالت اولیه درمیآورد. خمیر اذان الحمار که به این ترتیب تهیه میشد مانند گچ پس از چند دقیقه سفت میشد. در میادین جنگ سابق رسم بر این بود که پارچهای را در این خمیر فرو کرده و دور زخمها و قسمتهای شکسته استخوانها میبستند پس از خشک شدن مانند پلاستر استخوانبندی سفت و محکم شده، موضع و عضو را در خود میگرفت و به سبب این روش استفاده از آذان الحمار نامهایKnit bone وBoneset برای آن انتخاب گردید یعنی جوشدهنده استخوان یا جفتوجور کننده استخوانها.
ص: 298
طی قرن اول پس از میلاد پزشک یونانیDioscirides دمکرده آذان الحمار را برای مسائل جهاز تنفسی و ناراحتیهای معدی و رودهای تجویز میکرد. در اوایل قرن پانزدهم کارشناسان گیاهدرمانی دیگر از خمیر گیاه برای شکستهبندیها استفاده نمیکردند ولی دمکرده آن را در این موارد به کار میبردند. کارشناس معروف گیاهدرمانی انگلیسی به نامNicholas Culpeper در قرن هفدهم در عین حال از خمیر و از عصاره ریشه آذان الحمار در موارد ناراحتیهای داخلی و التیام زخمها به صورت خارجی مصرف و توصیه مینمود و معتقد بود که بخصوص برای التیام شکستگی استخوان نافع است. کولپپر همچنین دمکرده گیاه را برای کاهش تب، نقرس، بواسیر، قانقرایا، مسائل جهاز تنفسی، اختلالات عادت ماهیانه تجویز میکرد. از زمانی کهPlaster و مشمعهای آغشته به مواد دارویی تجارتی کشف و جانشین خمیر گیاه آذان الحمار گردید، استفاده از خمیر اذان الحمار کنار گذارده شده است و نامKnitbone دیگر برای اذان الحمار چندان معمول نیست.
از آن زمان مصرف آذان الحمار فقط به صورت دمکرده برای تسکین التهاب و کاهش ورمهای مخاطی بدن توصیه میشود. پزشکان پیشگام امریکایی قرن نوزدهم اذان الحمار را در موارد اسهال، اسهال خونی، سرفه، برونشیت و ناراحتیهای عادت ماهیانه نیز تجویز میکردند. ماماهای مکزیکی هنوز از این گیاه برای جوش دادن و التیام پارگی آلت تناسلی زنان در جریان زایمان، استفاده میکنند. در فیلیپین از این گیاه برای درمان آرتروز و دیابت و عفونتهای ریه و حتی در موارد لوکمیا[370] تجویز میکنند و شایعه کشف سرطانزا بودن گیاه مانعی برای تجویز آن در مصارف داخلی ایجاد نکرده است، فقط تعداد معدودی از کارشناسان گیاهدرمانی از جملهMichel Weiner در کتابش به نامWeiner's herbal مصرف این گیاه را به علت سرطانزا بودن فقط به صورت مصارف خارجی توصیه مینماید ولی اغلب کارشناسان گیاهدرمانی معاصر به موضوع سرطانزا بودن این گیاه بر مبنای آزمایشهایی که تاکنون شده است اعتنایی ندارند و آن را قبول ندارند و کماکان گیاه آذان الحمار را برای التیام زخمهای داخلی، کلیتهای جراحتی، خونریزیهای داخلی، برونشیت، خونریزی لثهها و ناراحتیهای هاضمه به صورت مصارف داخلی تجویز میکنند.
ص: 299
از نظر التیام زخم
در گیاه آذان الحمار ماده شیمیایی مؤثری وجود دارد به نام آلانتوان که رشد و نمو سلولهای جدید را تحریک و افزایش میدهد و این خواص گیاه، کاربرد تاریخی آن را برای التیام زخمها و رویانیدن گوشت تازه در بریدگیهای کوچک و زخمهای وسیع میدانهای جنگ تأیید میکند. تحقیقات جدید همچنین نشان میدهد که گیاه اذان الحمار برای رفع ورمها نیز اثر محسوس دارد. آلانتوان در صنعت داروسازی معاصر یکی از اجزاء مؤثر ترکیبات تعداد زیادی از کرمهای پوست تجارتی بدون نسخه نظیرUnicare Lotion را تشکیل میدهد. و دو فرآورده دارویی تجارتی مراقبتهای پوست به نام کرم پوست هرپسین ال کلدسورلیپ بام 371] برای درمان تبخال لبها و واژیمید کرم 372] برای رفع عفونتهای آلت تناسلی زن، نیز دارای آلانتوان میباشند.
آذان الحمار از طریق پوست جذب نمیشود بنابراین باوجود انتقادهایی که در مورد اثر سرطانزایی آن میشود بههرحال به صورت مصرف خارجی بلامانع است و ایجاد مسئلهای نمیکند ولی لازم است که قبل از مالیدن گیاه یا فرآوردههای آن؛ محل زخم کاملا با آب و صابون شسته و تمیز شود.
از نظر کمک به هاضمه
بررسیهای آزمایشگاهی روی جانوران نشان میدهد که گیاه آذان الحمار التهاب مجاری هاضمه را آرام میکند و این پژوهشها کاربرد سنتی دیرینه آن را در مورد کمک به هاضمه تأیید میکند.
در مورد آثار آذان الحمار برای مجاری تنفسی هیچ پژوهشی تا حال کاربرد مؤثر و مفید این گیاه را برای رفع ناراحتیهای ریه نشان نداده است.
مقدار و نحوه مصرف
به صورت مصرف خارجی میتوان مقداری از گرد ریشه خشک و تمیز گیاه را روی بریدگی و زخمهایی که خوب شسته و تمیز شده باشد، پاشید. مصرف داخلی گیاه
ص: 300
در حال حاضر در امریکا و اروپا موافق و مخالف دارد. اگر برای رفع ناراحتیهای معده در نظر است مصرف شود باید از دمکرده آن با نظر پزشک استفاده کرد آن هم برای مدت کوتاه. کارشناسان گیاهدرمانی معاصر موافق با مصرف داخلی گیاه، دمکرده گیاه و یا تنطور آن را برای مصارف داخلی تجویز مینمایند. طعم آذان الحمار شبیه مزه خاک و کمی شیرین است. بههرحال توصیه احتیاطآمیز این است که در مورد ناراحتیهای معده بهتر است به جای این گیاه از دمکردههای سایر گیاهان درمانی نظیر نعنا- زنجبیل، انیس، فلفل جامائیک، زیره، بابونه و دهها گیاه مفید و تونیک دیگر که شرح آنها در جلدهای مختلف این مجموعه آمده است، استفاده شود.
نکات احتیاطآمیز در مصرف آذان الحمار
پژوهشها نشان میدهد که گیاه آذان الحمار دارای مواد شیمیایی به نامPyrrolizidines است که مصرف داخلی آن به مقدار زیاد و در درازمدت در مورد جانوران ایجاد سرطان میکند و به کبد آسیب میرساند به همین دلیل در کانادا مصرف این گیاه و گیاه پای خر ممنوع شده است و در امریکا نیز فشارهایی هست که ممنوع شود.
از نظر آسیب به کبد
در برخی بررسیها نشان داده شده است که مصرف زیاد اذان الحمار در درازمدت به کبد انسان نیز آسیب میرساند و موجب اختلالاتی به نامHVOD [373] و یاBudd -Chiari syndrome میشود. در اثر این اختلالات عروق خونی کبد باریک و تنگ شده و در وظایف کبد ایجاد اختلال میشود.
در یک آزمایش زنی که مدت 4 ماه روزانه 6 کپسول هاضمه به نامComfrey Pepsin و روزانه یک لیتر دمکرده اذان الحمار خورده بود مبتلا بهHVOD شده است و طبق گزارشی که در مجله پزشکی نیوانگلند[374] منتشر شده است، خوردن روزانه 6 کپسولComfrey -pepsin در مدت چند ماه موجب ایجاد اختلالاتHVOD شده
ص: 301
است. در یک تجربه دیگر والدین پسربچهای که مبتلا بهCrohn's disease [375] بوده پس از مدتی که از روش درمان رسمی بینتیجه درباره کودکشان مأیوس شدند و او را تحت درمان با گیاه اذان الحمار قرار داده و به او دمکرده گیاه میدادند پس از دو سال که مرتبا از این دمکرده استفاده میکردند، کودک مبتلا بهHVOD شد. ملاحظه میشود در تمام موارد یاد شده درمان با آذان الحمار با مصرف مقدار زیاد گیاه در مدت درازی انجام شده است، در صورتی که مصرف اذان الحمار به مقدار محدود و مجاز و در مدت محدود کوتاه تا به حال هیچ عوارض نامساعدی نداده است.
از نظر سرطانزایی
طبق آزمایشهایی که نتایج آن در مجله مؤسسه ملی سرطان امریکا منتشر شده است، جانوران آزمایشگاهی که در مدت دو سال مرتبا هر روز مقدار زیادی گیاه آذان الحمار خوردهاند مبتلا به سرطان کبد شدهاند و در این آزمایشها روشن شده است که ریشه گیاه بیشتر از برگهای آن سرطانزا است. جالب این است که این گیاه در عین حال دارای موادی است که ضد تولید تومور میباشند یعنی گیاه دارای مقدار زیادی مواد مغذی ضداکسیدکنندهها، ویتامینC ، ویتامینE و بتاکاروتن است و یکی از راههای مؤثر پیشگیری از سرطان مصرف خوراکیها و گیاهانی است که دارای مواد ضداکسیدکنندهها میباشند. و این دو خاصیت سرطانزا بودن و درعینحال ضد سرطان بودن این گیاه را در ردیف گیاهان معدودی قرار داده است که درعینحال دارای دو نوع ماده شیمیایی متناقض الاثر هستند.
بحثی درباره گیاه آذان الحمار از نظر عوارض جانبی آن با توجه به نظرات متناقضی که درباره آن داده میشود.
در حال حاضر بررسی کلیه نظریههای موافق و مخالف درباره این گیاه نشان میدهد که کارشناسان در مورد مصرف داخلی این گیاه دو گروه هستند.
یک بررسی که در مجلهLancet منتشر شده ادعا میکند که خوردن حتی یک لیوان دمکرده آذان الحمار ممکن است سلامت انسان را با خطر مواجه سازد. ولی مؤسسه ملی کارشناسان گیاهدرمانی انگلستان اعلام میکند که تا به حال هیچ گزارشی
ص: 302
درباره اینکه زن، مرد یا کودکی در اثر مصرف داخلی ریشه یا برگ گیاه آذان الحمار، به میزان مجاز و در مدت محدود، دچار عوارض نامساعد و مسمومیت شده باشند، وجود ندارد.
یکی از کارشناسان معروف سرطان به نام دکترBruce Ames ، رئیس بخش بیوشیمی دانشگاه کالیفرنیا در برکلی، بررسی گستردهای را انجام داد که در مجلهScience منتشر شد. در این بررسی آثار سرطانزایی یک لیوان دمکرده گیاه آذان الحمار با آثار سرطانزایی صدها مواد مصنوعی و طبیعی مقایسه شد. و نتایج زیر به دست آمد، یک پیمانه (220 گرم) دمکرده آذان الحمار از نظر سرطانزایی معادل است با:
خطر سرطانزایی یک ساندویچ کره بادامزمینی زیرا به مقدار فوقالعاده جزئی دارای ماده سرطانزای طبیعی به نامAflatoxin است.
در حدود 3/ 1 خطر سرطانزایی در اثر خوردن قارچ زیرا که دارای مقدار خیلی جزئی ماده سرطانزایHydrazine است.
در حدود نصف خطر سرطانزایی در اثر خوردن یک شیشه سودا میباشد که دارای ساکارین است.
در حدود 100/ 1 خطر سرطانزایی در اثر خوردن یک شیشه معمولی آب جو و یا یک لیوان شراب است زیرا که دارای ماده سرطانزایethyl alcohol است.
دکترBruce Ames همچنین آزمایش نموده و دریافته است که قرصهایComfrey -pepsin دویست برابر بیشتر خطر سرطانزایی دارد تا یک پیمانه دمکرده آذان الحمار. بنابراین نتیجه روشن است و توصیه قطعی از آزمایشهای فوق این است که هیچوقت از قرصهایComfrey -pepsin برای رفع سوءهاضمه نباید مصرف کرد، صدها گیاه دارویی دیگر هستند که به هاضمه کمک میکنند درحالیکه به کبد هم آسیبی نمیرسانند.
ملاحظه میشود خطر سرطانزایی اذان الحمار در مقایسه با صدها خوراکی روزمره بسیار ناچیز و قابل اغماض است و تحقیقات دکترAmes نشان میدهد در مورد اشخاصی که بهندرت در مدت کوتاه و به مقدار مجاز از این گیاه مصرف میکنند خطر سرطانزایی به قدری ناچیز است که بتوان از آن صرفنظر نمود. تا به حال هیچوقت در اثر خوردن گیاه اذان الحمار در حد متعارف انسانی مبتلا به سرطان کبد نشده است. و دو مورد که مشاهده شد مبتلا بهHVOD شدهاند در اثر مصرف زیاد و
ص: 303
درازمدت بوده است و بهطور خلاصه مصرف گیاه در حد مجاز و طبق توصیه پزشک هیچ تهدیدی برای بهداشت عمومی ندارد.
سازمان نظارت بر خوراک و دارو امریکا گیاه اذان الحمار را از نظر عوارض جانبی در ردیف گیاهان غیر مشخص طبقهبندی مینماید و به استثنای زنان باردار و مادران شیرده و کودکان زیر دو سال برای سایر اشخاص که داروی دیگری مصرف نمیکنند و سابقه سرطان و ناراحتیهای کبدی و اعتیاد به الکل ندارند، مصرف گیاه در حد مجاز و در مدت کوتاه بلامانع اعلام شده است و توصیه این است که با مشورت پزشک و کارشناس گیاهدرمانی مصرف شود و اگر کوچکترین ناراحتی از نظر اختلال معدی و اسهال ایجاد شد، مصرف آن کاهش یابد یا قطع شود و پزشک در جریان قرار داده شود.
ص: 304
تربد
اشاره
ریشه گیاهی است که در کتب طب سنتی و در بازار دارویی با نام «تربد»، «تربد» و «تربد» نامیده میشود. این اسامی برای خود گیاه نیز گفته میشود. و به زبان سانسکریت نیز «تریپوتا» گویند. به فرانسوی آن راTurbith vegetal و به انگلیسیIndian jalap وTurbith نامند. گیاهی است از خانواده پیچک صحراییConvolvulaceae نام علمی آنOperculina turpethum (L .) Silva Manse . و مترادفهای آنIpomoea turpethum R .Br . وConvolvulus turpethum L . میباشد.
مشخصات
تربد معمولا به بیخ یا ساقه زیرزمینی یا بهطور کلی به ریشه گیاه و یا خود گیاه و در عین حال به صمغ رزینی گیاه نیز گفته میشود. گیاهی است چندساله با ساقه بالارونده و پیچنده مانند عشقه. برگهای آن به شکل قلب مانند برگ عشقه و پوشیده از کرک است. گلهای آن آبی کبود که در انتهای ساقه گلدهنده ظاهر میشود. ساقه زیرزمینی آنکه به سبب صمغ موجود در آن در طب سنتی مستعمل است به شکل قطعاتی استوانهای شکل به قطر انگشت ضخیم و به طول 12- 10 سانتیمتر در بازار عرضه میشود. سطح آن ناصاف دارای پستی و بلندی و یا پیچیده و دارای شیارهای طولی نامنظم، رنگ قسمت بیرونی ساقه زیرزمینی تیره کمی مایل به قرمز و مغز آن پس از
ص: 305
شکستن سفید و روشن است و سوراخهای متعدد کوچکی در مقطع آن دیده میشود که پر از ماده صمغی به شکل قطرات کوچک زرد رنگ است که همان ماده مسهلی آن میباشد. از نظر طعم، ساقه زیرزمینی گیاه ابتدا بیبو و بیطعم است ولی پس از چند لحظه طعم تهوعآوری پیدا میکند. نوع مرغوب آن مجوّف، سبک، و شکننده است، به سهولت ساییده و نرم میشود و رنگ داخل آن سفید است و انواعی که رنگ داخل آن تیره است و از نظر وزن سنگین و ضمنا غیر شکننده میباشند نامرغوب و بهتر است که مصرف نشوند.
وجود این گیاه تا حال در ایران از طرف گیاهشناسان گزارش نشده است ولی در برخی کتب قدیم طب سنتی آمده است که در مناطق خراسان دیده شده است. در هندوستان و سیلان و مالزی میروید و از هند به بازار دارویی ایران وارد میشود. در مجموعه داروشناسی ابو منصور موفق، تربد را نوع هندی صمغ سقمونیا معرفی میکند.
ترکیبات شیمیایی
در ریشه گیاه گلوکوزید تورپتین 376] یافت میشود و صمغ رزینی آن شبیه رزین جالاپ 377] است. در گزارش دیگری آمده است که در ریشه گیاه مواد تورپتین، جالاپین 378]، تورپتن 379]، جالاپیک اسید[380]، ایپومئیک اسید[381]، تامپی کولیک اسید[382] و والریانیک اسید[383] یافت میشود. [والنزوئلا].
خواص- کاربرد
ریشه تربد در چین به عنوان تببر، مدّر، و کمی ملیّن مصرف میشود [هاو]. در
ص: 306
هندوچین و فیلیپین از ریشه گیاه به عنوان مسهل استفاده میکنند. و به علاوه داروی خوبی برای تسکین دردهای مفاصل و نقرس و روماتیسم است. ساقه و سرشاخههای له شده و گرم گیاه را پس از وضع حمل برای معالجه کولیک و همچنین برای بازسازی نسوج به پشت زنان میاندازند. [کروست و پتلو]. در هند از ریشه گیاه به عنوان مسهل استفاده میشود و بعلاوه در موارد مارگزیدگی و عقربزدگی نیز به کار میرود.
تربد از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است و خواص آن مسهل بلغم و رطوبتهای رقیق است و برای اخراج کمی از صفرا و اخلاط سوخته نیز مفید است. اگر با زنجبیل خورده شود، مسهل بلغم غلیظ است. برای پاک کردن بلغم و رطوبت رحم و معده مفید است و برای بیماریهای فلج، ناراحتیهای اعصاب، سرفههای ناشی از رطوبت معده و همچنین برای سیاتیک نافع است. با روغن بادام و تخم کتان برای قطع سرفه مزمن و درد سینه و با پوست هلیله کابلی برای مالیخولیا، جنون و صرع مفید است. توصیه این است که در موقع تهیه ریشه گیاه به صورت دارو از زیاد کوبیدن و گرد کردن آن خودداری شود، زیرا گرد نرم آن به خملهای روده میچسبد و گرد نیمکوب آن بهتر است با زنجبیل و شکر سرخ و آب گرم خورده شود.
اگر با نمک میخورند باید با آب سرد خورده شود. اگر کمی از آن را با زنجبیل و نبات، پخته و گرمگرم و کمکم بخورند برای سرفه مرطوبی و تنگی نفس سرد و تر بسیار مفید است.
تربد برای گرممزاجان مضّر است و اگر این قبیل اشخاص گرممزاج به دلیلی که ضروری تشخیص دهند تصمیم بگیرند تربد بخورند باید پوست سیاه آن را تراشیده با روغن بادام یا روغن پسته چرب نموده و با کتیرا بخورند. البته در چرب کردن آن نباید از حد اعتدال خارج شد زیرا در این صورت خاصیت مسهلی آن خیلی کاهش مییابد. مقدار خوراک یا دوز مصرف آن از جرم ریشه تا 12 گرم و در دمکردهها تا 20 گرم است و مقدار خوراک یا دوز مصرف از صمغ رزینی آن 1- 3/ 0 گرم میباشد.
نسخه دیگر این است که از گرد صمغ رزینی آن تا 1 گرم و دمکرده آن 6 گرم در 1000 گرم آبجوش میباشد. جانشین ریشه تربد از نظر خواص ریشه توت و یا غاریقون است. شرح خواص کلیه گیاهانی که در این بخش نامبرده شده است به تفصیل در جلدهای دیگر این مجموعه آمده است.
ص: 307
اگر تربد را با روغن بادام چرب نمایند از آثار آن کاسته میشود و هرچه بیشتر چرب شود از حدت آثار آن بیشتر کاسته میشود. از این خاصیت در موارد لزوم برای کاهش حدت تأثیر تربد استفاده میشود. این نوع تربد را اصطلاحا تربد تدبیر شده مینامند.
چند فرمول دارویی از تربد:
شربت خوش خوراک تربد به عنوان مسهل برای پاک کردن معده: تربد سفید تراشیده شده که با روغن بادام چرب شده باشد 45 گرم، زنجبیل 25 گرم، قند 250 گرم. ابتدا قند را در آب حل کرده و بجوشانند و قوام بیاورند و پس از آن تربد و زنجبیل را در آن داخل کرده و حل کنند. مقدار مصرف در هربار 14 گرم است.
حب مسهل تربد که به عنوان مسهل بلغم: تربد سفید تدبیر شده 15 گرم، زنجبیل 5 گرم، مصطکی 5 گرم، ریوند چینی 14 گرم، غاریقون 14 گرم و گوشت یا پولپ خشک میوه حنظل 5 گرم. داروها را نرم کوبیده از الک ردّ کرده با آب رازیانه مخلوط نموده حب درست میکنند و در هربار تا 23 گرم از حبها را میتوان مصرف کرد.
حب تربد به عنوان مسهل بلغم و صفرا: تربد تدبیر شده 10 گرم، گل بنفشه خالص خشک 15 گرم، کتیرا 15 گرم، رب شیرینبیان 5/ 2 گرم و سقمونیا 5/ 2 گرم. اینها را کوبیده و بیخته و با روغن بادام شیرین چرب نمایند و با آب مخلوط کرده حب بسازند. مقدار مصرف در هر بار 9 گرم است که با آب نیمگرم خورده شود.
چندین گونه از گیاه جنس تربد در ایران میرویند که در زیر چند گونه که از نظر خواص دارویی بررسی شدهاند مختصرا شرح داده میشود.
1. «پیچک صحرایی». به فرانسویPetit liseron وLiseron des champs وVrillee و به انگلیسیRope weed ،Bell lind ،Bind weed وWild morning glory گفته میشود. گیاهی است از خانوادهConvolvulaceae نام علمی آنConvolvulus arvensis L . میباشد.
مشخصات
پیچک صحرایی گیاهی است چندساله، ساقه آن بلند، بالارونده و پیچنده. به دور
ص: 308
درختان اطراف خود میپیچد و در صورت نبودن قیّم برای پیچیدن به صورت خوابیده روی زمین است. برگهای آن تیرکمانی و مثلثی تخممرغی نوکتیز.
گلهای آن سفید یا صورتی است. ریشه این گیاه نیز در طب سنتی مستعمل است.
در هندوستان این گیاه به صورت علف هرز در اغلب مزارع هند میروید. در ایران در قم، اطراف تهران و کرج در مزارع، در شمال ایران در ایسپیلی ییلاق و لاهیجان، در غرب کشور در اراک در قلعه نو میروید. نام محلی گیاه در این منطقه «پیچک» است. در مرز ایران و عراق، در شمال غربی در خوی و اردبیل و در آخر در بلوچستان در سرحدّ و سنجاناک و تفتان در 1500 متری از سطح دریا میروید. در بلوچستان با نامهای محلی «باکاربالی»، «اندرونری» و «یاچکی» شناخته میشود. در زابل و در آبادان و در فارس در کوه چاه سیوند نیز میروید.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه پیچک صحرایی وجود ماده کونولوولین 384] تأیید شده است. از گیاه آلکالوئیدی جدا نشده است. از گیاه در حدود 4- 5/ 1 درصد ماده رزینی به دست میآید که خاصیت مسهلی دارد. در ریشه یا ساقه زیرزمینی خشک شده گیاه در حدود 9/ 4 درصد رزین وجود دارد]G .I .M .P[ . از ریشه گیاه به عنوان مسهل استفاده میشود.
2. گونه دیگری به نام علمیConvolulus glomeratus Choisy ex DC .. در مناطق گرم بلوچستان میروید. گیاهی است چندساله در هند نیز انتشار دارد. نام محلی این گیاه در بلوچستان «پیچاک» است. ریشه گیاه دارای خاصیت مسهلی است و از خود گیاه نیز به عنوان مسهل استفاده میشود.
3.Convolvulus Spinosus Burm .. گیاهی است کوتاه، چندساله، با ساقههای نیمهچوبی. خیلی پرشاخه و تیغدار. این گیاه در ایران در بلوچستان و اصفهان میروید. در بلوچستان با نامهای محلی زیر شناخته میشود:
الف) در لاسبلاس «داهل کور»؛
ب) در مکران «دولاکو»؛
ص: 309
پ) در جلاون «دهلاکور» و
ت) در قلعه سیف الله «ساهسا» نامیده میشود.
این گیاه نیز دارای خاصیت مسهلی است.
ص: 310
سقمونیا
اشاره
گیاهی است که در کتب طب سنتی با نامهای «سقمونیا» و «محموده» آمده است. به فرانسویScammonee و به انگلیسیScammony plant نامیده میشود. این گیاه از خانوادهConvolvulaceae نام علمی آنConvolvulus scammonia L . میباشد.
قسمت مورد استفاده این گیاه صمغی است رزینی که از ریشه آن گرفته میشود و نام این صمغ نیز «سقمونیا» و نام فرانسوی آنScammonee و نام انگلیسی آنScammony میباشد. به هندی آن را «ساکمونیا» مینامند.
مشخصات
گیاهی است چند ساله با ساقههای پیچکدار بالارونده که به گیاهان نزدیک خود میپیچد و تا ارتفاع 5- 2 متر بالا میرود. دارای ریشهای ضخیم و گوشتی است.
برگهای آن تیرکمانی، بیکرک و متناوب است. گلها به رنگ سفید یا زرد کمرنگ، قیفی شکل که در کنار برگها ظاهر میشود. میوه آن دارای دو خانه است که دانههای سیاه و شفاف گیاه در آن قرار دارند. این گیاه بومی آسیای صغیر است و در مناطق قفقاز تا سوریه، عراق و یونان انتشار دارد. در ایران تا حال دیده نشده است.
مشخصات صمغ رزینی سقمونیا
صمغ رزینی که از ریشه گیاه گرفته میشود سقمونیا گفته میشود. روش گرفتن
ص: 311
صمغ این است که اطراف ریشه را از خاک خالی کرده و چند برگ گردو روی زمین پهن میکنند و شکافهایی چند در ریشه گیاه ایجاد میکنند، شیرابهای که از شکافها خارج میشود روی برگها جمع میشود آنها را در قطعه صدفی جمع کرده، در آفتاب میخشکانند، به همین دلیل آن را سقمونیای صدفی گویند. صمغ سقمونیا در بازار به چندین شکل و نام عرضه میشده است:
1. سقمونیای حلب که از سوریه میآوردند و بهترین انواع این صمغ است.
قطعاتی است غیر منظم به رنگ خاکستری سیاه که از گرد سفیدی پوشیده شده، شکننده است و مقطع آن سیاه درخشنده و دارای منافذ کوچکی است. چون قدری از آن را در دهان گذارند مزه کره پخته میدهد و بوی ضعیفی دارد. گرد آن سفید خاکستری است.
2. سقمونیای ازمیر که در ترکیه گرفته میشود. قطعات کوچکی است متخلخل خاکستری قرمز رنگ، اگر شکسته شود مقطع آن خاکی و کدر و با آب دهان لعابی ایجاد میکند به رنگ زرد سبز رنگ، بویش نامطبوعتر از سقمونیای حلب است. این نوع هم صدفی است و هم مسطح.
3. سقمونیای خرمایی رنگ ازمیر که آن هم به شکل صدف است. قطعاتی است متخلخل و شکننده و مقطع آنها شفاف و شیشهای و صاف و قطعات نازک آن زرد و شفاف و با آب دهان لعاب سفیدی ایجاد میکند که چون خشک شود کدر میشود.
این نوع سقمونیا دارای بوی تندی است و با شعله چراغ میسوزد و مشتعل میشود.
4. سقمونیای خرمایی رنگ طرابوزان که قطعات بزرگی است خاکستری قرمز رنگ و چسبنده که به زحمت میتوان آن را شکست. مقطع آنها ناصاف و قطعات نازک آنها شفاف و با آب دهان لعاب چرکی ایجاد میکند و با شعله میسوزد.
ترکیبات شیمیایی
از ریشه گیاه در حدود 8 درصد رزین گرفته میشود. رزین سقمونیا دارای ماده عاملی به نام اسکامونین 385] است. رزین سقمونیا در الکل 95 درجه و اتر حل میشود و معمولا رزین خام سقمونیا که در بازار به شکلهای مختلف عرضه میشود از تقطیر محلول الکلی ریشه گیاه است که با روشهای متفاوتی میگیرند و معمولا در مواردی
ص: 312
رزین خام یاد شده استفاده میشود که سقمونیای مرغوب طبیعی در بازار یافت نشود.
خواص- کاربرد
در هند از رزینی که از ریشه گیاه گرفته میشود به عنوان مسهل مرطوب 386] و آبزا استفاده میشود. این مسهل را در موارد انواع استسقا نظیر دراپسی 387] و سایر انواع تجویز میکنند. و به علت اینکه بیمزه است برای اطفال مسهل مناسبی است زیرا سقمونیا تلخ یا بدمزه نیست.
صمغ سقمونیا طبق نظر حکمای طب سنتی خیلی گرم و خشک است. مسهل صفرا و مواد لزج مخلوط با آن است و موجب جذب آنها از دورترین زوایای بدن میشود.
مسهلی سریع العمل است. سقمونیا برای جنین مضّر است و موجب سقط جنین میشود.
اگر باهم وزن آن یا با دو برابر وزن آن تربد مخلوط و با شیر تازه ناشتا بیاشامند برای اخراج اقسام کرم معده و شکم مفید است. با زنجبیل و تربد برای اخراج مواد بلغمی و با آب کرفس برای تسریع خروج آن از معده نافع است. مقدار خوراک یا دوز مصرف آن خیلی کم و از 5/ 0 گرم تا 1 گرم است و اگر زیاد مصرف شود برای قلب و معده و روده و کبد مضرّ است و ایجاد تشنگی میکند و اشتها را از بین میبرد. چون موجب سقط جنین میشود خوردن آن برای زنان باردار ممنوع است و برای مداوای اشخاصی که سقمونیا زاید بر حد مجاز خورده و دچار عوارض آن شدهاند باید فورا از رب ریواس، یا ربّ به و یا رب سماق استفاده کنند. آب سرد بر سر بریزند و در آب سرد بنشینند. سقمونیا اصولا برای اشخاص گرممزاج با قلب ضعیف مضرّ و بهتر است مصرف نشود. سقمونیا با روغن زیتون برای جراحتها نافع است و ضماد آن با روغن بادام برای درد سر مفید است و با عسل برای سیاتیک نافع است. مقدار مصرف و خوراک صمغ رزینی سقمونیا به صورت گرد در مصارف داخلی 1- 3/ 0 گرم مخلوط در شیر و مقدار خوراک از رزین آن 6/ 0- 3/ 0 گرم در روز برای اشخاص بالغ است.
شیر مسهل سقمونیا: 5/ 0 گرم صمغ سقمونیا را با 15 گرم شکر سرخ مخلوط
ص: 313
کرده نرم بکوبند و 120 گرم شیر تازه کمکم به آن بیفزایند و 5 گرم عرق غارگیلاسی اضافه کرده یک دفعه بیاشامند مسهل گوارایی است که در جوانان استعمال میشود.
توجه: چون صمغ رزینی سقمونیای مرغوب کم و گران است اغلب در بازار به جای آن و یا مخلوط با آن شیرابه سفت شده گیاه دیگری به نامCynanchum acutum را میفروشند که اثر مسهلی شدید دارد و ایجاد تهوع و تشنج شدید و خطرناک میکند که شرح آن در اینجا داده میشود.
این گیاه که در ایران با نام «سقمونیای مونت پلیه» میشناسند به فرانسویCynanque وScammonee de Montpellier و به انگلیسیMontpellier Scammony plant نامند. گیاهی است از خانوادهAsclepiadaceae و نام علمی آنCynancum acutum L . و مترادفهای آنC .monspeliacum L وC .sibiricum Willd . میباشد.
مشخصات
گیاهی است چندساله، علفی و پیچنده. برگهای آن نرم، قلبی شکل به رنگ سبز مات. ساقه گیاه به ساقه گیاهان مجاور به سادگی میپیچد و بالا میرود. گلهای آن سفید است. اگر برگهای آن فشرده شود شیرابه سفیدرنگی از آن خارج میشود که همان ماده مؤثر گیاه است.
این گیاه در مناطق اروپا در سواحل مدیترانه، سواحل اقیانوس اطلس، مناطق شمالی و غربی آسیا و شمال افریقا انتشار دارد. در ایران در اطراف تهران، کرج، ارنگه و در غرب ایران در جاهای مرطوب بروجرد و در دامنههای کوههای تفرش در ساوه، در آذربایجان در کالیبر و در باغهای تبریز. در اصفهان و در اراک در کوه کهرود. در شمال ایران در علیآباد آبگرم و در جنوب در شهبازان دیده میشود.
از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه مادهای به نام سینانکول 388] یافت میشود که شامل مواد سینانکوسرین 389] و سینانکین 390] است. [چیو].
ص: 314
خواص- کاربرد
شیرابه سفت شده گیاه مسهل قویی است و مقدار خوراک آن سابقا که مصرف میشده حد اکثر 1 گرم بوده است. در حال حاضر به علت آشفتگی، تهوع و تشنجهای شدیدی که ایجاد میکند مصرف آن متروک شده است. چون این گیاه در ایران وجود دارد و تهیه شیرابه سفتشده آن میسر است، ممکن است احتمالا با سقمونیای طبیعی که خیلی گران است مخلوط شود لذا در موقع خرید سقمونیا باید دقت شود که سقمونیای طبیعی خالص باشد.
ص: 315
زوفا
اشاره
در ایران «زوفا» نامیده میشود. در کتب طب سنتی با نام «زوفای یابس» آمده است. به لهجه اردو «زوفا» و به هندی «زوفا یابس» گفته میشود. به فرانسویHysope وHyssope وHysope officinale و به انگلیسیHyssop گویند. گیاهی است از خانوادهLabiatae دارای گونههای متعددی است که گونه دارویی آن به نام علمیHyssopus officinalis L . و مترادفهای آنH .altissimus Mill . وH .canesens DC . میباشد.
مشخصات
زوفا یا زوفای یابس گیاهی است به صورت درختچه با ساقههای فرعی کوتاه.
ارتفاع آن 60- 30 سانتیمتر و بیشتر به شکل بوتهای است که قسمت پایه ساقهها چوبی است. برگها سبز خطدار، کوچک و از نقاط مختلف ساقه بدون دمبرگ بهطور روی هم خارج میشود و باریک و نوکتیز و معطّر و زود افت میباشند. گلها آبی و گاهی سفید بدون پایه به صورت سنبله از کنار برگها در تابستان ظاهر میشود. ریشه گیاه ضخیم است و از آن ساقههای متعددی بیرون آمده و گیاه را به صورت بوته پرپشتی شبیه درختچه نشان میدهد. و میوه آن چهارخانه است.
این گیاه در مناطق مختلف اروپا، هند، ترکیه، شوروی سابق و ایران انتشار دارد.
در ایران در مناطق شمال غربی ایران و در بلوچستان دیده میشود. در هند نیز در
ص: 316
دامنههای هیمالیای غربی از کشمیر تاکومائون انتشار دارد. تکثیر زوفا از طریق کاشت تخم آن و یا با قلمه و یا کاشت قطعات زیرزمینی گیاه صورت میگیرد. تخم گیاه را معمولا در شرایط اقلیمی مناطق معتدل ایران در فروردین تا اردیبهشت در قطعه زمین مناسبی میکارند و در مهرماه در زمین اصلی که خاک کاملا شخم خورده و مسطح شده و کود حیوانی کافی داده شده باشد، منتقل میکنند. در زمین اصلی فاصله بوتهها 40- 30 سانتیمتر گرفته میشود. زوفا به آبیاری زیاد احتیاج ندارد و فقط در مواقع و فصول زیاد خشک باید آبیاری شود. قسمت مورد استفاده زوفا از نظر دارویی کلیه قسمتهای هوایی سبز غیر خشبی گیاه بخصوص سرشاخههای گلدار آن است. برداشت سرشاخههای گلدار ممکن است دو بار در سال انجام گیرد، در اوایل تابستان و در پاییز.
ترکیبات شیمیایی
برگها و سرشاخههای گلدار زوفا دارای طعمی تند و گزنده و بوی مطبوعی هستند و دارای اسانس روغنی فرّار به نام اسانس زوفا[391] میباشند. مقدار اسانس زوفا در حدود 5/ 1- 1 درصد در واریته با گل آبی و 8/ 0 درصد در واریته با گل قرمز و 5/ 0 درصد در واریته با گل سفید است. اسانس زوفا بهطور عمده دارای ال- پینوکامفن 392] و پینن میباشد. عصاره حاصله از برگها و شاخههای گیاه خاصیت ضد باکتری ندارد]S .G .I .M .P[ .
در گزارش دیگری آمده است که زوفا دارای یک گلوکوزید به نام هیسوپین 393] و اسانس میباشد. در هر مولکول این ماده یک فنول 394]، گلوکوز و رامنوز یافت میشود.
خواص- کاربرد
در هند از گیاه زوفا به عنوان محرّک، بادشکن، نرمکننده سینه و داروی مفید و مطبوعی در مواقع سرماخوردگی و سرفه و ناراحتیهای ریوی استفاده میشود.
برگهای آن محرّک، مقوی معده، بادشکن، قاعدهآور و در موارد هیستری و کولیک
ص: 317
زوفا
A
- مقطع گل
داروی مفیدی است. از دمکرده گیاه برای تسکین آسم و سرفه استفاده میشود.
زوفای یابس از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی ایران گرم و خشک است و نوع وحشی آن قویتر از نوع پرورشی آن است. در برگ و گل زوفای یابس علاوه بر اسانس ماده عامل تلخ، مقداری نیز کافور وجود دارد به همین دلیل از سایر گیاهان مشابه بیشتر اثر تقویتی دارد. زوفا بهطور کلی نیرودهنده، مقوی معده، خلطآور و مدّر است و تأثیرش مانند فراسیون و لبلاب در بیماریهای ریه بخصوص نزله و سل زیاد است. منظور از نزله زکامی است که با خشونت سینه، سرفه و ترشحات زیاد رطوبی همراه است.
در مراحل آخر ذات الریه و آسم مصرف زوفا سرفه را کم میکند و خروج اخلاط را تسهیل مینماید و شربت زوفا در آسم پیران و اشخاص مستعد نزله مفید است. مضمضه دمکرده آن با سرکه برای درد دندان و آشامیدن دمکرده آن با عسل و آب و سداب برای ورم گرم ریه، تنگی نفس، آسم و کشتن کرم معده و تحلیل و اخراج بادهای غلیظ جمع شده در معده مفید است. اگر دمکرده آن با سکنجبین
ص: 318
خورده شود مسهل خوبی برای اخلاط غلیظ و اگر با ایرسا نیز مخلوط شود، قدرت مسهلی آن بیشتر میشود. ضماد آن با آب برای تحلیل ورمهای گرم و با سرکه رقیق برای تحلیل ورمهای سرد و خون مرده که در پلک چشم مانده باشد، مفید است.
مقدار خوراک یا دوز مصرف آن به صورت دمکرده آن 20- 15 گرم است.
زوفا برای کبد مضرّ است و در صورت بروز عوارض آن میتوان از صمغ عربی یا انار ترش استفاده کرد.
در فرانسه معمول است 20- 10 گرم گل خشک زوفا را در 1000 گرم آب جوش، مدت 15 دقیقه دم میکنند و 3- 2 فنجان در روز برای رفع ناراحتی برونشها میخورند.
روش تهیه عرق زوفا: سرشاخههای گلدار خشک زوفا یک جزء، آب صاف و تمیز 6 جزء. مجموع را در حمام ماریه تقطیر کنند تا از مجموع عرق زوفا به دست آید. این عرق در عین حال که به تنهایی مصرف و خورده میشود در شربتهای محرّک و ضد نزله به عنوان مایع نیز ریخته میشود.
شربت برگ زوفا: برگ خشک زوفا یک واحد، آب مقطر 15 واحد و قند به مقدار کافی. برگها را نیمکوب کرده مدت 6 ساعت در آب مقطر جوش دم میکنند و با فشار صاف نموده و میگذارند تهنشین شود. قسمت صاف روی آن را گرفته به نسبت 18 در 10 قند افزوده و قوام میآورند. آن را از آتش برداشته خنک نموده برای مصرف نگهداری میکنند. از شربتهای بسیار مؤثر برای اخراج اخلاط غلیظ سینه است.
سایر بررسیها و تحقیقات که در مورد خواص زوفا در جهان به عمل آمده است.
دیوسکوریدس پزشک یونانی دمکرده زوفا را برای تسکین سرفه، خسخس کردن سینه، تنفس با نفسهای کوتاه و سریع و همچنین برای تهیه مشمع، پمادهای مالیدنی سینه، رفع احتقان سینه و انفیه در بینی تجویز میکرد. یک کشیش کارشناس گیاهدرمانی آلمانی به نامHildegard of Bingen در یادداشتهایش مینویسد که زوفا ریهها را پاک میکند. او همچنین خوراک تهیه شده از جوجه پخته شده در سرکه رقیق و زوفا را برای درمان دپرسیون و غمگینی تجویز میکرده است. در قرن هفدهم که مردم اروپا خیلی کم حمام میگرفتند و معمولا در محیط خانه بوهای نامساعدی
ص: 319
پراکنده بود، بخصوص در خانههای روستایی که صاحبخانه با دامها هم در یک خانه و در یک جا زندگی میکردند، گیاه زوفا را در نقاط مختلف خانه برای رفع بوی بد و معطر کردن پخش میکردند. در قرن هفدهمNicholas culpeper ، کارشناس گیاهدرمانی انگلیسی، طبق روش کهن دیوسکوریدس یونانی از زوفا برای رفع ناراحتیهای سینه استفاده مینمود، او معتقد بود که زوفا اخلاط را خارج میسازد و برای تسکین درد سینه و ریهها مفید است و بعلاوه از زوفا برای کشتن کرمهای شکم نیز استفاده میکرد. از جوشانده زوفا با انجیر شربت مؤثری برای غرغره به منظور رفع التهاب و ورم لوزهها تهیه میشد. و جوشانده زوفا در سرکه رقیق برای شستن ورمها و اسانس روغنی برای کشتن شپش و رشک سر به پوست سر مالیده میشد. مهاجران اولیه زوفا را از اروپا با خود به امریکا بردند و در آنجا برای رفع احتقان سینه از آن استفاده میکردند. زوفا همچنین از داروهای مشهور برای افزایش ترشحات عادت ماهیانه بود و در عین حال مصرف مقدار زیاد آن برای سقط جنین به کار میرفت.
پزشکان قرن نوزدهم در امریکا زوفا را به صورت مصارف خارجی برای تسکین درد در موارد شکستگی استخوان و به صورت مصارف داخلی به شکل غرغره برای رفع ناراحتی درد گلو، ورم لوزه، درمان آسم و سرفه تجویز میکردند. کارشناسان گیاهدرمانی معاصر در امریکا از کمپرس زوفا برای تسکین درد در موارد شکستگی استخوانها و سوختگی و جراحتها و از دمکرده آن در مصارف داخلی در موارد سرماخوردگی، سرفه، برونشیت و سوءهاضمه و برای افزایش عادت ماهیانه و حتی در موارد حملههای صرع استفاده میکنند. عدهای از کارشناسان معتقدند چون برگهای زوفا محل مناسبی برای رشد میکرو ارگانیسم پنیسیلیوم 395] میباشد به این دلیل است برگهای زوفا برای رفع عفونت و التیام زخمها مفید است.
آثار زوفا برای تبخالها
زوفا اثر بازدارنده رشد ویروس تبخال دارد[396]. این ویروس معمولا عامل ایجاد تبخال در آلت تناسلی و لبها میباشد. اگر در بدن شما تبخال ایجاد شود میتوانید از کمپرس دمکرده زوفا برای فروکش کردن آن استفاده کنید.
ص: 320
اثر زوفا در تسکین سرفه
در اسانس روغنی زوفا چند ماده آرامبخش شبیه کافور و یک ماده شیمیایی سینهای که بلغم را شل کرده و با سرفه خارج میسازد، وجود دارد و از نظر علمی ثابت شده است که زوفا برای درمان سرفه و رفع تحریکهای تنفسی و سرماخوردگی و انفلوانزا مفید و مؤثر است. ولی این نظریه که چون در برگهای زوفاPenicillium میروید برای ضد عفونی کردن مؤثر است، چندان پایه علمی ندارد زیرا میکروارگانیسم پنیسیلیوم تقریبا همه جا و روی همه چیز در کره ارض میروید و تنها اختصاص به برگهای زوفا ندارد.
مقدار و نحوه مصرف
برای تهیه کمپرس زوفا در حدود 30 گرم گیاه خشک زوفا را در 500 گرم آب جوش 15 دقیقه خیس کنید و بگذارید خنک شود و پارچه تمیزی را با آن دمکرده آغشته کرده روی زخمهای سرد و تبخالها بیندازید. برای تهیه دمکرده، دو قاشق مربّاخوری گیاه خشک را در یک پیمانه (220 گرم) آب جوش ریخته ده دقیقه خیس کنید و تا 3 پیمانه در روز میل شود برای تسکین سرفه بسیار مفید است. بوی زوفا شبیه بوی کافور و طعم آن تلخ است بنابراین میتوان کمی عسل یا شکر و یا لیموترش با آن مخلوط کرد. اگر تنطور آن مصرف میشود یک قاشق مربّاخوری 3 بار در روز میتوان خورد.
نکات احتیاطآمیز از نظر مصرف زوفا
زوفا تا حال در هیچ پژوهشی آثار تحریکی برای رحم نشان نداده است ولی چون بهطور سنتی برای سقط جنین مصرف میشود بهتر است زنان باردار مصرف نکنند. در مورد زوفا هیچ گزارشی درباره وجود عوارض جانبی از مصرف آن برای انسان در دست نیست فقط باید توجه شود گیاهی که به عنوان زوفا تهیه میشود قطعا زوفا باشد زیرا در زبان انگلیسی به چند گیاه دیگر نیزHyssop گفته میشود، مثلا گیاه حشیشه الفقرا به نام علمیGratiola officinalis را هم نوعیHyssop نامند(Hedge hyssop) . و گونههای متعددی از جنسAgastache را همHyssop مینامند. و گونههای متعدد دیگری از جنسBacopa را همHyssop یا
ص: 321
Water Hyssop
یا زوفای آبی مینامند. این گیاهان بهطور کلی با زوفای مورد بحث در این بخش متفاوت و از نظر خواص نیز مغایر میباشند.
زوفا از نظر سازمان خوراک و دارو امریکا در ردیف گیاهان بیخطر طبقهبندی شده است و به استثنای زنان باردار، مادران شیرده و کودکان زیر دو سال مصرف آن برای سایر اشخاص در حد مجاز و زیر نظر پزشک بلامانع اعلام شده است.
ص: 322
اوشق
اشاره
صمغ رزینی روغنی است که در کتب طب سنتی با نامهای «اوشق»، «وشق»، «اوشه» و «وشا» آمده است. به عربی «وشج» و «لزاق الذهب» گفته میشود. در روزگار قدیم که مصرف داروهای گیاهی توسعه داشت در شیراز «بدران» نامیده میشده است.
صمغ او را به فرانسویGomme ammoniaque و به انگلیسیGum ammoniac نامند. این صمغ از گیاهی گرفته میشود که نام گیاه در کتب طب سنتی «شجرة الاوشق» و به فرانسویDoreme نامند. در بازار دارویی هند نیز این صمغ را اوشق گویند.
از این گیاه سه گونه میروید که از آنها صمغ اوشق گرفته میشود که از خانوادهUmbelliferae میباشند و نام علمی آنها به شرح زیر میباشد.
1.Dorema ammoniacum D .Don . وDorema ammoniacum Don .. در ایران در جنوب در یزد خاست، در شرق در کوه کهرود، در بلوچستان در بزمان، در غرب کرند و در باباخداداد، در حریرود نام این گیاه «کندال» و «کما» و «اوشق» میباشد.
2.Dorema aucheri Boiss .. در کوه الوند، در اصفهان، در جنگلهای بلوط کهکیلویه، کرند غرب، در کوه دنا، در کوه رزوند و اشترانکوه و در بادقیس با نام محلی «کمای اسب» و در مناطق غرب ایران با نام «زو» شناخته میشود.
3.Dorema aureum Stocks . که در بلوچستان میروید و نام محلی آن
ص: 323
«اوشوینار» است.
مشخصات
اوشق گیاهی است که در ایران و در هند میروید. چندساله و به شکل بوته است.
ساقه آن باریک پوشیده از موهای ریز به رنگ زرد روشن که رنگ پنبهای به گیاه میدهد. گلهای آن سرخ مایل به کبود است و گونهای که از نظر تولید صمغ بیشتر مورد توجه استD .ammoniacum میباشد. برای گرفتن صمغ ساقههای گیاه را با تیغ شکاف میدهند. صمغ سقز مانندی از آن خارج میشود که در مجاورت هوا سفت میشود. صمغ اوشق به صورت توده روشنی که روی آن ترک خورده و خطوط درخشان زردی دیده میشود در بازار عرضه میشود. رنگ نوع مرغوب و تمیز آن سفید است. طعم آن تلخ و بوی مخصوصی میدهد. اگر با آب مخلوط شود، محلول شیری درست میشود که تلخ است. در بازار گاهی عمدا یا سهوا با صمغ سکبینه یا صمغ آنغوزه مخلوط و عرضه میشود که میتوان از رنگ و بو و طعم قطعات شناخت و جدا نمود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در صمغ اوشق که از گیاهD .ammoniacum گرفته میشود گلوکورونیک اسید[397]، گالاکتوز، آرابینوز، رامنوز[398]، و یک کتون 399] یافت میشود]S .G .I .M .P[ . صمغ اوشق در آب کم حل میشود ولی در الکل خالص و سرکه بهتر حل میشود. بهترین حلّال آن الکل 22 درجه است.
خواص- کاربرد
در هندوستان صمغ رزینی روغنی اوشق را به عنوان نرمکننده سینه، محرّک، ضدعفونیکننده و در موارد زکام، نزله، آسم، برونشیت مزمن و در اشخاصی که مبتلا به بزرگ شدن کبد و طحال هستند، تجویز میکنند.
ص: 324
صمغ اوشق از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است. از نظر خواص معتقدند که ضد تشنج است و بعد از آنغوزه از این نظر مؤثرترین داروی گیاهی است. برای تسهیل خروج اخلاط و بلغم مخصوصا در بیماری آسم مرطوب که حملههای آن به خروج اخلاط زیاد منتهی میشود مفید است زیرا خروج اخلاط را آسان کرده و دوران حمله را کوتاه مینماید. گرفتگیها و انسداد کبد و طحال و دهانه عروق را باز میکند. در خوردن آن باید رعایت احتیاط را به عمل آورد و زیر نظر پزشک مصرف کرد زیرا اسراف در خوردن آن به سبب باز شدن دهانه عروق ممکن است تعادل جریان خون را مختل سازد و به همین دلیل آن را مخلوط با داروهای مسهل مصرف مینماید. خوردن آن با عسل برای صرع و فلج و خوابرفتگی اعضا و تشنج مرطوب امتلائی مفید است. مقدار مصرف یا دوز آن برای اشخاص بالغ قوی 10- 5 گرم، برای اشخاص متوسط 5 گرم و برای اشخاص ضعیف 2- 1 گرم میباشد. غرغره محلول آن با آب گرم برای تشنج سرد امتلایی و بیماریهای دماغی سرد مرطوب مانند سرگیجه، سستی، لقوه و خفقانهای سودایی و بلغمی نافع است زیرا بلغم را جذب و دفع مینماید. خمیر آن با سرکه برای رفع موی زاید در پلک چشم و رفع تیرگی دید چشم مفید است. اگر 5 گرم آن با ماء الشعیر مخلوط شود که غلظت آن در حد انگشت پیچ باشد و خورده شود برای تنگی نفس، سختی تنفس و اگر با عسل مخلوط و خورده شود برای تنقیه سینه از رطوبتهای لزجه، سختی ترشح ادرار، درد لگن خاصره، دردهای سیاتیک و مفاصل مفید است و همچنین اگر 5- 2 گرم آن در آب گرم یا دمکردههای مناسب خیسانده شود و خورده شود برای درد لگن خاصره و تهیگاه، درد کمر، سیاتیک و تحلیل بادهای جمع شده در معده، خرد کردن سنگ مثانه و کشتن کرمهای روده و اگر به تنهایی یا با سرکه خورده شود برای ورم کبد، طحال، استسقا و سخت شدن بیضهها مفید است. اسراف در خوردن آن بیش از حد مجاز مضرّ است و موجب ایجاد خون در ادرار میشود. در این قبیل موارد برای معالج باید از انیسون استفاده کرد. برای کلیه نیز مضّر است و در صورت بروز عارضه در کلیه میتوان زوفا خورد.
بههرحال حال باید دقت کرد که مصرف آن با احتیاط و در حد مجاز و زیر نظر پزشک باشد.
روش تهیه اوشق مصفی: مقدار مورد نظر اوشق را گرفته نیمکوب کرده و در الکل 60 درجه با کمک حرارت حل میکنند و محلول را با فشار از پارچه میگذرانند و
ص: 325
بعد آن را در حمام ماریه تبخیر کرده و الکل آن را میگیرند بهطوری که اگر قدری از آن را در آب سرد بریزند منجمد میشود و به انگشتها میچسبد. 4- 6/ 0 گرم از این اوشق مصفی را به عنوان عامل ضد تشنج و ضد نزله به کار میبرند.
ص: 326
ایرسا
اشاره
به فارسی و در کتب قدیم و کتب طب سنتی قدیم با نامهای «زنبق»، «سوسن آزاد»، «سوسن ابیض» و «بیخ بنفشه»، «آسمان جونی» و «ایرسا» (به ریشه گیاه و خود گیاه) نامبرده میشود. به فرانسویIris و به انگلیسیOrris وOrris root وIris rhizoma گفته میشود. گیاهی است از خانوادهIridaceae و دارای گونههای بسیار متنوع و متعددی است و تاکنون بیش از 300 گونه آن در مناطق معتدل نیمکره شمالی دنیا بررسی و شناخته شده است. گیاهشناسان 20 گونه زنبق وحشی خودرو را در ایران شناسایی کردهاند.
زنبقها دارای ساقه زیرزمینی متورم یا پیاز هستند که اقسامی از آن از نظر خواص درمانی مورد توجه بوده و در طب سنتی و همچنین در صنعت عطرسازی موارد استعمال وسیعی دارند. این اقسام عبارتند از:
1. «ایرسای ژرمنی» که به فرانسویIris germanique و به اصطلاح محلی فرانسویFlambe وFlamme وIris fleurs barbues و به انگلیسیBearded iris گفته میشود. نام علمی آنIris germanica L . یاI .barbata میباشد.
مشخصات
گیاهی است چندساله، دارای ساقه زیرزمینی متورم، حجیم، گوشتی و بندبند که سطح خارجی آن خاکستری و مغزش سفید و طعمش تند است، تازه آن دارای بوی
ص: 327
تهوعآوری است ولی وقتی که خشک شود بوی ضعیفی شبیه به بوی بنفشه از آن استشمام میشود. برگهای آن باریک دراز نوکتیز به رنگ سبز تیره و گلهای آن به رنگ کبود یا مخلوطی از ارغوانی، کبود و زرد با خطوط تیره است و در سطح فوقانی گلبرگهای آن تارهای مانند مو دیده میشود و به همین دلیل آن را به انگلیسی زنبق ریشدار گویند. میوه آن بیضی شکل دارای 3 زاویه یا حجره و در هریک تعداد زیادی تخم وجود دارد. این زنبق در مناطق شمالی ایران در گرگان در موستانهای قزوین بهطور خودرو میروید در لرستان و کرمان نیز دیده شده است.
2. «ایرسای فلورانسی» را به فرانسویIrisde florlence وFlambo blanche و به انگلیسیOrris وWhite flag وFlorentine orris گویند. نام علمی آنIris florentina L . میباشد.
مشخصات
این زنبق نیز چندساله است و دارای ساقه زیرزمینی متورم و پرگره و خزنده است و خیلی وزین و سنگین میباشد. رنگ ساقه زیرزمینی تراشیده شده و تمیز، سفید زیبا و طعم آن تند و تلخ و بوی بنفشه تندی از آن استشمام میشود. نوع کوهی و وحشی اینگونه زنبق را در کتب طب سنتی «آسمان جونی» یا «آسمان گونی» و ساقه زیرزمینی آن را «ایرسا» یا «بیخ بنفشه» مینامند. به خود گیاه نیز ایرسا گفته میشود. بیخ بنفشه در صنعت عطرسازی مورد استعمال دارد و از نظر خواص طبی و درمانی بخصوص انواع وحشی آن قویتر از سایر گونههاست.
برگهای آن سبز مات به شکل تیغههایی به عرض 3- 2 سانتیمتر، گلهای آن سفید یا کبود کمرنگ یعنی کبود آسمانی و معطّر و بهطور منفرد یا دو تایی یا سه و چهارتایی در قسمت انتهای ساقه ظاهر میشود. در سطح فوقانی گلبرگهای این زنبق نیز زواید ریش مانندی شبیه مو دیده میشود لذا این زنبق نیز جزء دسته زنبقهای ریشدارBearded iris و ریزومدار محسوب میشود.
این زنبقها بومی کشورهای اروپایی و بخصوص فلورانس ایتالیاست. در ایران نیز در نواحی غرب کشور در رزاب قصرشیرین بهطور خودرو دیده میشود.
3. ایرسای غلط یا زنبق زرد، به فرانسویIris fleurs imberbes وIris faux -acore گویند. نام علمی آنIris pseudoacorus L . میباشد. این زنبق از زنبقهایی است که در سطح گلبرگهای آن تار و مو دیده میشود و اغلب در حاشیه
ص: 328
جریانهای آب میروید، دارای گلهای قشنگ زرد است. برگهای آن باریک و خیلی دراز و معمولا برای تزیین آبنماها بهطور پرورشی کاشته میشود. این زنبق دارای ساقه زیرزمینی نسبتا ضخیم است که مصرف دارویی دارد و نیروی مسهلی آن نیز از سایر گونهها بیشتر است. ایرسای غلط یا زنبق زرد در مناطق شمال ایران در قسمتهای خیلی مرطوب بهطور خودرو میروید و گلهای آن در اردیبهشت ظاهر میشود.
4. ایرسای بدبو، به فرانسویIris fetide وIris gigot گویند. نام علمی آنIris foetidissima L . میباشد. جزء زنبقهای بدون مو و ریشک است ولی دارای ساقه زیرزمینی است. گلهای آبی خاکستری و برگهای آن دارای دوام زیاد و تقریبا ناخزان است و در اثر مالش بوی سیر از آن استشمام میشود و میوه آن قرمز رنگ است.
تکثیر زنبقهای فوق که همه دارای ساقه زیرزمینی هستند، بسادگی با کاشت قسمتی از ساقه زیرزمینی آنها در پاییز یا بهار انجام میشود. زنبقهای ارقام دیگری هستند که به جای ساقه زیرزمینی پیاز دارند نظیرIris persica یا زنبق ایرانی که واریتههای متنوعی از آن در ایران میروید و اغلب دارای گلهای آبی است و زنبق هندی به نامIris ensata Thunb . که در هند در مناطق غربی هیمالیا در ارتفاعات 3000- 1500 متر از سطح دریا دیده میشود و در ایران تا به حال شناسایی نشده است. این زنبق را به هندی «ایریسا» و «سوسن» نامند و شاید ریشه آن از هند به ایران وارد میشده و همان است که در کتب طب سنتی «سوسن» نیز نامبرده میشود.
زنبقهای پیازدار را در خزانه میکارند و در موقع گل دادن به باغچه منتقل میکنند. این کار معمولا در پاییز انجام میگیرد.
مراقبتهای کاشت و برداشت ایرسا
زنبقها طالب آب و هوای معتدل هستند و انواع کوهی، دشتی و پرورشی دارند.
در اغلب مناطق نیمکره شمالی دنیا میرویند و به سبب گلهای زیبایی که دارند اغلب پرورش داده میشوند. تکثیر زنبقهای با ساقه زیرزمینی از طریق کاشت قسمتی از ساقه زیرزمینی و حجیم آنها انجام میشود. به این ترتیب که در اوایل بهار ساقه زیرزمینی را تقسیم کرده و قسمتی از آن را بهطور افقی میکارند، در موقع کاشت لزومی ندارد که زیاد عمیق کاشته شود و فقط کافی است که یک قشر نازک خاک روی آن را بگیرد. خاک باید خوب شخم خورده و کود حیوانی کافی داده شود و
ص: 329
بهترین خاک برای زنبق خاکهای سبک و زهکشدار و آفتابگیر است. به آبیاری سنگین احتیاج ندارد و فقط در مواقع خشکی لازم است که آبیاری شود. در مورد زنبقهای پیازدار باید پیاز آنها ابتدا در خزانه کاشته شود و پس از آن به محل اصلی منتقل گردد.
برداشت ساقه زیرزمینی زنبق برای مقاصد دارویی: آنها را پس از خاتمه گل دادن، در مردادماه، از خاک خارج کرده و کاملا تمیز کرده و ریشکهای آنها را قطع میکنند و میتراشند و با استفاده از آفتاب یا در گرمخانه مخصوص خشک و آماده برای مصارف درمانی میکنند. ساقه زیرزمینی خشک زنبق به صورت قطعاتی به طول 15- 5 سانتیمتر و عرض بهطور متوسط 4- 3 سانتیمتر با نام ایرسا یا ایریسا در بازار عرضه میشود. این قطعات سطح ناصاف و باگره دارد، رنگ تراشیده شده و تمیز آن سفید و دارای بوی بنفشه و طعم نشاستهای کمی تند است.
ترکیبات شیمیایی
برگهای گونهI .germanica دارای مقدار زیادی ویتامینC است (در حدود 600 میلیگرم در هر 1000 گرم برگ تازه) و برای رفع عوارض بیماریهای ناشی از کمی ویتامینC مؤثر است.
در برگهای اینگونه مواد بتا- کاروتن 400] و کمی نیز آلفا- کاروتن یافت میشود]S .G .I .M .P[ . در ساقه زیرزمینی اسانسی با بوی بنفشه وجود دارد.
در گزارش دیگری آمده است که در ساقه زیرزمینی زنبق یعنی در ایرسا مقداری تانن، و نشاسته و گلوکوزیدی به نام ایریدین 401] یافت میشود و بعلاوه در حدود 2/ 0- 1/ 0 درصد اسانس روغنی فرّار دارد که اسانس آن شامل میریستیک اسید و اولئیک اسید و اترهای متیلیک و همچنین یک ماده معطّر با بوی بنفشه به نام ایرون میباشد. چون ساقه زیرزمینی تازه بنفشه معمولا دارای بو و طعم نامطبوعی است لذا برای اسانسگیری از ساقههای زیرزمینی خشک که بیش از یک سال از جمعآوری آنها گذشته باشد و بوی بنفشه دلپذیری میدهد، استفاده میشود.
ص: 330
خواص- کاربرد
طبق نظر حکمای طب سنتی ایرسا یا ساقه زیرزمینی زنبق از نظر طبیعت نسبتا گرم و از نظر تری و خشکی متعادل و انواع برّی و صحرایی آن گرم و خشک است. در هند:
از قسمت زیرزمینی زنبق گونهI .ensata به عنوان داروی تصفیه کننده خون و ناراحتیهای آمیزشی استفاده میشود. در ترکیب اغلب داروهای این بیماریها وجود دارد. بعلاوه این ایرسا برای ناراحتیهای کبد و بیماری استسقا خیلی مفید است. و ساقه زیرزمینی گونهI .germanica به عنوان مدّر، مسهل و در موارد بیماریهای مثانه تجویز میشود. عصاره برگهای اینگونه برای معالجه و رو به راه کردن پاهای یخزده استعمال میشود. از ساقه زیرزمینی اینگونه در بیماریهای برونشیت و استسقا و ناراحتیهای کبد نیز استفاده میشود.
ایرسای حاصله از گونهI .ensata در کره، تبت، چین، ژاپن و هند به عنوان دارو مصرف میشود. میوههای آن را به عنوان قابض [روا]، مدّر، بندآورنده خون، رفعکننده ناراحتیهای پس از زایمان، نزله، رفعکننده تب و در موارد روماتیسم تجویز میکنند [استوارت . بعلاوه از آن در موارد کولیک، لارنژیت [ایشی دویا]، قطع خونریزی از بینی [کاریونه و کیمورا]. و ترشحات مفرط و زاید بر معمول مخاطی سفید یا زرد عنق رحم [چونگ مصرف میکنند. از غده زیرزمینی آن به عنوان تببر [پروت و هریر] استفاده میشود. گلهای آن برای معالجه آبسهها [ایشی دویا] تجویز میشود. استوارت معتقد است که برگها، گلها و غده زیرزمینی آن دارای خواص مشابه میوه آن هستند و بعلاوه به عنوان کرمکش نیز تجویز میشوند. در هندوچین ساقه زیرزمینی گونه ایرسای فلورانسی را به عنوان قاعدهآور و محرک تجویز میکنند.
[فوکود و پروت و هریر].
از نظر حکمای طب سنتی ایران و سایر مناطق دنیا، بیخ تازه زنبق به مقدار کم، اثر مدّر و خلطآور دارد ولی مقدار زیاد آن مسهل قوی و قیآور است و موجب ایجاد دلپیچه و دفع مقدار زیادی مدفوع میشود. از خوردن مقدار متناسب آن نتایج مثبتی در بهبود بیماریهای ریه، آسم، سیاهسرفه، گریپ، درد طحال، کبد، رحم و بواسیر گرفته میشود و قاعدهآور است.
در این موارد ممکن است از جوشانده 60- 15 گرم بیخ تازه زنبق در 1000 گرم آب استفاده شود. جوشانده 90- 60 گرم بیخ تازه آن در 1000 گرم آب مسهل و
ص: 331
قیآور است. اگر 60- 15 گرم عصاره ایرسای تازه یعنی شیره ساقه زیرزمینی تازه زنبق بهطور ساده یا مخلوط با عسل، با آب رازیانه، یا شربت بنفشه، یا دمکرده خطمی و یا با سوپ جو خورده شود، اثر شدید مسهلی آن جبران شده و مسهل خوبی میشود. ساقه زیرزمینی خشک زنبق به مقدار 2- 5/ 0 گرم مخلوط با عسل خورده میشود. گرد خشک بیخ زنبق عطسهآور است و ترشح بزاق را زیاد میکند.
اگر حدود 30 گرم روغن بیخ زنبق را به صورت عادی یا دمکرده بخورند، مسهل مناسبی است. و برای بیماریهای رحم و اخراج جنین و رفع دلپیچه و دردهای عصبی مفید است. مضمضه کردن آن مخلوط با سرکه برای تسکین درد دندان مفید است و اگر به صورت قطره در گوش چکانیده شود برای تسکین درد گوش نافع است.
خوردن دمکرده 60- 40 گرم بیخ تازه آن در 1000 گرم آب جوش برای رفع خواب رفتن عضلات، رعشه، فلج، آسم، سستی بدن، سختی تنفس، تنگی نفس و برای ازدیاد حافظه و رفع درد ناحیه گلو مفید است. و اگر با آب عسل مخلوط و خورده شود برای استسقا، پاک کردن مثانه از رطوبتهای لزج، تسکین عطش، تسکین درد سیاتیک و جلوگیری از ترشح غیر ارادی و بیموقع اسپرم نافع است. اگر بیخ زنبق جویده شود برای رفع بدبویی ناشی از خوردن چیزهای بدبو مؤثر است. ضماد برگ آن برای سوختگی اعضا در اثر آب داغ و در موارد گزیدن جانوران خزنده گزنده مفید است. گرد بیخ زنبق به صورت گردپاشی برای رفع گوشت زاید در پلکهای چشم نافع است. اگر گرد بیخ زنبق با سرکه مخلوط و در ظرف مسی دم شود برای بهبود زخمها و جراحتهای مزمن و رویانیدن گوشت و زخمهای کنار استخوان چه از طریق خوردن و یا مالیدن مؤثر است. تنقیه دمکرده آن برای سیاتیک و رفع بدبویی بواسیر و رفع گوشتهای زیادی نواسیر مفید است. شیاف تهیه شده از بیخ زنبق و عسل در مهبل زن برای اخراج جنین و غرغره دمکرده آن با آب عسل برای رفع خشونت قصبته الریه و چکانیدن قطره آن در بینی برای رفع بدبویی حفرههای بینی مفید است. اگر آن را در روغن زیتون بجوشانند و در گوش بچکانند سنگینی گوش را کاهش میدهد. تخم زنبق خوابآور است.
روش تهیه روغن بیخ زنبق: ساقه زیرزمینی آسمان گونی را گرفته و کوبیده تا جوکوب شود در 8 برابر وزن آن آب زلال 24 ساعت بخیسانند، سپس آن را بجوشانند تا به 4/ 1 وزن کل برسد. بعد آن را مالیده و صاف نموده با 7 برابر وزن آن روغن کنجد یا روغن زیتون بجوشانند تا آب آن کاملا تبخیر شود و روغن بماند آن را
ص: 332
خنک کرده در ظرف چینی یا شیشهای نگهدارند.
مالیدن روغن ایرسا برای رفع سردرد و بیخوابی که در اثر رطوبت باشد و خوردن آن برای رفع تشنج و یا پریدن غیر ارادی و خواب رفتن بعضی از اعضای بدن مفید است. ضمنا خوابآور میباشد و اگر چند قطره آن در بینی ریخته شود نیز برای رفع بیخوابی در اشخاص کهنسال مفید است. خوردن 30 گرم آن مسهل قوی است و اگر با آب عسل مخلوط و غرغره شود برای رفع خشونت قصبته الریه مفید است.
انگشت پیچ ایرسا: بیخ زنبق نیمکوفته 80 گرم، زوفا خشک 80 گرم، و آب 1500 گرم. همه را مخلوط نموده بجوشانند تا حدی که 500 گرم از کل مخلوط بماند. سپس آن را صاف نموده با 500 گرم شکر جوشانده و قوام آورند و هر صبح 40 گرم و هر شب 40 گرم خورده شود. این انگشت پیچ برای آسم و سرفه شدید و مزمن رطوبی بسیار نافع است.
روش تهیه گرد ایرسا: مقداری بیخ زنبق را گرفته نیمکوب کرده در گرمخانهای با حرارت تقریبا 40 درجه سانتیگراد کاملا خشک کنید. سپس آن را نرم کوبیده و از الک ریز (12) ردّ کنند. این گرد خلطآور است و برای خروج اخلاط سینه مفید است.
ماده شیمیایی ایریدین که از عصاره بیخ زنبقها و یا از گلایول آبی 402] گرفته میشود از عوامل مسهل و مدّر است و مقدار مصرف آن در حدود 25 سانتیگرم میباشد و اگر یک گرم ایریدین را با مقدار کافی عصاره بیخ زنبق مخلوط کرده و ده حب بسازند از 3- 2 حب آن مسهل خوبی میباشد.
ص: 333
بارهنگ
اشاره
به فارسی گیاه و تخم آن را «بارهنگ» و در برخی مناطق ایران «بارتنگ» و در تبریز «تخم بیزوشا» گویند. در کتب طب سنتی با نامهای «بارتنگ» و یا عربی آن «لسان الحمل کبیر» نامبرده میشود. به فرانسوی آن راPlantain ،Plantain majeur وGrand plantain و به انگلیسیPlantain وLarger plantain نامند. در هند در ایالت بمبئی نیز آن را «بارتنگ» مینامند. گیاهی است از خانوادهPalntaginaceae نام علمی آنPlantago major L . است. گونه دیگری به نامPlantago asiatica L . در برخی مدارک به عنوان مترادف بارهنگ یا لسان الحمل کبیر ذکر شده است.
مشخصات
گیاهی است چندساله به بلندی 45- 10 سانتیمتر بدون ساقه. برگها تخممرغی پهن، ضخیم، دراز و دارای 9- 3 رگبرگ کاملا مشخص صاف یا پوشیده از کرک که به شکل گروهی مستقیما از ریشه از محل یقه از خاک بیرون آمدهاند. گلها خوشهای و در انتهای یک پایه گلدهنده گرز مانند ظاهر میشوند. میوه آن دارای دو خانه است و در هر خانه 8- 4 دانه تخممرغی کوچک وجود دارد. اغلب قسمتهای اندام گیاه نظیر برگ، ریشه و تخم آن مصارف دارویی دارد.
تکثیر بارهنگ از طریق کشت تخم آن در زمین اصلی صورت میگیرد و روش کاشت آن شبیه اسفرزه است که در آن بخش ذکر شده است.
ص: 334
بارهنگ در اطراف تهران، ری، کرج و در گیلان در لاهیجان، در آذربایجان در تبریز، سراب، سهند، و در کردستان، خراسان، اصفهان، بلوچستان دیده میشود. این گونه بارهنگ در اروپا، شمال افریقا، امریکای شمالی و هند انتشار دارد. چندگونه از خانواده بارهنگ در ایران میرویند که از نظر خواص دارویی بسیار مشابه بارهنگ هستند. نامهای علمی آنها عبارت است از:
1.Plantago lanceolata L .. اینگونه در کتب طب سنتی با نام «لسان الحمل صغیر» ذکر میشود. و فارسی آن «بارهنگ نیزهای» است. به فرانسویPlantain lanceole وHerbe cinq coutures وOreille de Lievre گفته میشود.
این گیاه چندساله است و بدون ساقه میباشد. برگهای آن دراز نیزهای نوکتیز که دارای 5- 3 رگبرگ مشخص است. میوه آن به شکل کپسول و کمی دراز است که در آن 2 دانه قرار دارد. دانهها کمی دراز، و لیز است و در طرف داخل دانه دارای شیاری میباشد. این گیاه در ایران در منطقه تهران، کرج، شمیرانات و در گیلان در رشت، لاهیجان، و در ساحل آستارا و در آذربایجان در تبریز در کنار شهرها و در اطراف اردبیل، خوی و در خراسان در مناطق مرزی حریرود و در اراک و تفرش، لرستان، خرمآباد، ملایر، مسجدسلیمان، شیراز، کرمان، بلوچستان، زابل و سیستان دیده میشود در اروپا و همچنین در هند نیز انتشار دارد.
2.Plantago media L . که به فرانسویPlantain moyen گفته میشود. گیاهی است چندساله بدون ساقه برگها همه از ریشه خارج شدهاند و در هر دو سطح پوشیده از کرک، تخممرغی و دارای 9- 5 رگبرگ مشخص هستند. این گیاه در آذربایجان و اطراف رشت میروید.
دو گونه فوق از نظر خواص خیلی شبیه بارهنگ رسمی و از نظر شکل بوته نیز با کمی اختلالات مشابه میباشند.
گونه دیگری از گیاهان این خانواده که از نظر خواص مشابه بارهنگ است ولی از نظر شکل کمی متفاوت است به نامPlantago coronopus L . میباشد. به فرانسویPied de corbeau وPlantain corne de cerf و به انگلیسیCrow foot وHart's horn گفته میشود. اینگونه در کتب طب سنتی با نام «اوذینه» آمده است.
گیاهی است یکساله و دو ساله و در برخی مناطق چندساله بدون ساقه و کموبیش پوشیده از کرک. برگها دراز، مثلثی، با بریدگی که همه از ناحیه یقه ریشه بیرون
ص: 335
آمدهاند. این گیاه در ایران در مراتع و چمنزارهای بوشهر، در آبادان، مسجد سلیمان و بلوچستان دیده میشود [از فلورا ایرانیکا].
فلورا ایرانیکا معتقد است که دو گونه فرعی از این گیاه یکی به نام علمیPlantago coronopus Sub coronopus در گرگان، لرستان (پشتکوه)، مهران، بختیاری، قصرشیرین، اهواز، بوشهر، برازجان بلوچستان و جزیره هرمز میروید و دومی به نام علمیPlantago coronopus sub commutata (Guss .) Pilger در لرستان، پشتکوه، ایلام مهران، بین دهلران و شوش و در فارس، بوشهر، دشت ارژن، کازرون، لار، جزیره قشم و حاجیآباد نزدیک طارم انتشار دارد.
4.Plantago crassifolia Forsk . که مترادف آنP .maritima L . میباشد.
نام اصلی اینگونه سابقاP .maritima گفته میشد. اینگونه به فرانسویPlantain maritime گفته میشود. و از نظر شکل کموبیش شبیه سایر گونههاست.
این گیاه بیشتر در سواحل شنزار میروید. در ایران در غرب تهران در مردآباد کرج، در آذربایجان غربی در ساحل دریاچه در نقاط شور ساحلی، در افشار در کنار آبهای معدنی احمدآباد، در مرکز در کوه قهرود و در مناطق مرزی حریرود در شرق دیده میشود.
ترکیبات شیمیایی
در گیاه بارهنگ و اکثر سایر گونههای مشابه بارهنگ گلیکوزید اوکوبین 403] یافت میشود [کوبوتا]. و بعلاوه دارای ماده پلانتاژین 404] میباشند [چونگ کوئوتو نونگ یائوچی . در تخم یا دانههای آنها مقدار زیادی مواد گلوتینی و بعلاوه پلانته نولیک اسید[405]، سوکسی نیک اسید[406]، آدنین 407] [کاریونه و کیمورا]، کولین، اوکوبین وجود دارد [اوگاتا نیشی اوجی .
در گزارش تحقیقات دیگری آمده است که در گیاه وجود گلی کوزید اوکوبین
ص: 336
تأیید شده و در تخمهای آن در حدود 183/ 0 درصد ماده هولوزید پلانتئوز[408] وجود دارد. در برگهای آن تعدادی گلوکوزید، ساپونین و ترکیبات تلخ 409] یافت میشود]G .I .M .P[ .
خواص- کاربرد
معمولا در بازار زیر عنوان بارهنگ مخلوطی از چندگونه و عمدتاP .major وP .lanceolata و مقداری نیز از سایر گونههای فوق عرضه میشود. از نظر ترکیبات شیمیایی و خواص گونههای فوق کموبیش شبیه هستند و همه آنها از نظر زراعی علف هرز مراتع محسوب میشوند ولی از نظر دارویی دارای خواص مفیدی میباشند. در هند برگهای تازه بارهنگ بخصوص گونهP .lanceolata دارای خاصیت ضد باکتری است و روی زخمها و جراحتها و نقاط ملتهب میگذارند، خیلی مفید است G .I .M .P[ . این کار را مرسوم است که در گیلان، شمال ایران نیز میکنند و از له شده برگ بارهنگ برای التیام زخم استفاده میکنند. آقای دکترH .Leclerc نیز در تجربیاتی نشان داده است که اگر برگ تازه بارهنگ را چند ساعت در آب جوشیده گذارند و قطعات آن را روی زخمها بیندازند در التیام زخم تسریع میشود. در هند از برگهای گونهP .major نیز به همین ترتیب استفاده میشود و از دانههای بارهنگ به عنوان تونیک و محرک و برای معالجه اسهال خونی تجویز میشود، بعلاوه از برگها و ریشه بارهنگ نیز به عنوان تببر مصرف میشود. در فرانسه مرسوم است از برگها یا ریشه بارهنگ 100- 50 گرم گرفته در یک لیتر آب جوشانده و برای قطع اسهال 3 فنجان در روز میخورند قابض و آرامبخش است.
در مناطق مختلف کشورهای خاور دور از تخم، برگ، ریشه و خلاصه از تمام قسمتهای بارهنگ به عنوان دارو استفاده میشود و مصرف آن تا حدی توسعه دارد که در اغلب مناطق بهطور پرورشی نیز تولید میشود و در مزارع بزرگ کاشته میشود. تخم بارهنگ که در آب ریخته شود، لعاب تولید میکند و برای نرم کردن سینه [هوپر] و به عنوان تببر [چونگ ، معرّق [کاریونه و کیمورا]، مدّر [لوئی ،
ص: 337
ضد اسهال خونی [جرمل ، ضد روماتیسم [کوئی زمبینگ . استفاده میشود [ایچی مورا]. و برای رفع اختلالات کلیه [لیو] به کار میرود و از گیاه بارهنگ برای معالجه کولیک، مالاریا، سرفه و آسم برونشیتی استفاده میشود [ایچی مورا]. و برای رفع اختلالات کلیه [لیو]. و قطع خونریزی [استوارت و در موارد بیماریهای مثانه و سوزاک [مک کلور هوانگ مفید است. در استعمال خارجی از برگهای آن برای التیام زخم، قطع خونریزی، التیام زخمهای مزمن، معالجه ویتلا[410] به کار میرود [هین .
توضیح:Whitlow ورمهای چرکین است که در انتهای یکی از انگشتان دست و یا پا ایجاد میشود. گاهی عمیق است که به استخوان میرسد ولی اغلب سطحی است و قسمتی از ناخن را میگیرد. به فرانسوی این بیماری گفته میشود و در کتب طب سنتی نام این بیماری «داخس» آمده است و درد ناخن هم میگویند و نوعی از آن را «عقربک» نیز مینامند. برگهای له شده بارهنگ را روی جوشها و ناراحتیهای جلدی و ورم صورت که در اثر آبسه لثه و پیله دندان ایجاد شده میگذارند فروکش میکند [والنزوئلا و دیگانگ کو]. از عصاره برگهای گیاه که داغ شده باشد برای پاک کردن برفک دهان بچهها استفاده میشود [ریدلی .Ch'iu در صفحات 135 و 137 کتابش ذکر کرده است و همچنین در کتابش مینویسد که «طبق یک گزارش در شوروی سابق پس از اینکه برگهای بارهنگ چند روز در سرما و یخچال نگهداری شد، تولید ماده محرّک میکند که با تزریق زیرجلدی عصاره برگها در معالجه زخمهای غدّهای در لولههای برونش و در موارد خنازیر و سایر بیماریهایی که در اثرTubercule bacillus ایجاد میشوند و همچنین برای معالجه انواعی از بیماریهای چشم آثار مفید دارد.
طبق رأی حکمای طب سنتی ایران بارهنگ از نظر طبیعت سرد و خشک است و از نظر خواص معتقدند که تخم آن موجب قطع خونریزی میشود و خوردن عصاره آن برای سل و خونریزی سینه، قرحه ریه و تنگی نفس مفید و مؤثر است. خوردن عدس پخته با برگ بارهنگ به جای برگ چغندر برای استسقای گرم و برگ پخته آن با نمک، سرکه و عدس برای اسهال خونی و خوردن یا تنقیه عصاره تخم آن و یا لعاب تخم آن برای زخمهای روده و قطع خون بواسیر و خوردن عصاره ریشه آن برای
ص: 338
تخفیف تبهای گرم نافع است.
ریشه و برگ و تخم بارهنگ بهطور کلی قابض است و اثر نرمکننده دارد. خون را تصفیه میکند و برای اسهالهای ساده اثر مفید دارد. در مورد تحریکات در نزلههای مزمن و ناراحتیهای آسم مرطوب اثر آرامبخش دارد. مضمضه کردن دمکرده ریشه آن با آب برگ آن برای کاهش ورم مخاط دهان و تسکین درد دندان مفید است و از قطره آن برای کاهش درد گوش که از حرارت باشد استفاده میشود. آشامیدن فرآوردههای دارویی بارهنگ بخصوص تخم آن در موارد خونرویهای ریوی، وجود خون در اخلاط، بیماری کبدی، زردی و برگرداندن غذا و جوشانده تخم بارهنگ در رفع بیماریهای التهاب کلیه، مثانه و مخصوصا وجود خون در ادرار مفید است. مقدار خوراک از تخم آن تا 12 گرم است. برگهای له شده تازه بارهنگ اگر جوشانیده و روی ناراحتیهای جلدی پوست قرار داده شود و مرتبا تجدید شود اثر معالج در رفع سوداهای دردناک دارد، حتی اگر چرکین شده باشد.
جوشانده برگ بارهنگ مخلوط با گل نفله 411] و گل گندم 412] به صورت مایع شستوشوی حمام چشم در رفع ورم ملتحمه بسیار مؤثر است.
برای تهیه مایع شستوشوی حمام چشم 10 گرم برگ بارهنگ را در 150 گرم آب جوش دم میکنند و اگر گل نفله و گل گندم نیز اضافه شود مؤثرتر است.
برای بیماریهای سینه برگ بارهنگ را گرفته خوب شسته روی یک پارچه تمیزی پهن میکنند، تا خشک شود بعد آن را خرد کرده و شیره آن را میگیرند و هموزن آن عسل اضافه کرده مدت 20 دقیقه دم میکنند. مصرف این دمکرده برای بیماریهای سینه بسیار مفید است.
اگر برگ بارهنگ را کوبیده و با وازلین به نسبت 10 درصد برگ بارهنگ بقیه وازلین مخلوط شود پمادی درست میشود که مالیدن آن برای زخمهای چرکزا و دردناک مفید است و به سرعت از تشکیل چرک جلوگیری میشود.
برای تهیه جوشانده ریشه بارهنگ حدود 100- 80 گرم ریشه را گرفته تمیز کرده در یک لیتر آب میجوشانند و پس از صاف کردن روزی 4- 3 فنجان
ص: 339
میخورند. ممکن است به جای ریشه 100 گرم برگ بارهنگ مصرف شود. اگر به جای آب برای جوشانیدن ریشه یا برگ بارهنگ سرکه رقیق مخلوط با آب مصرف شود میتوان در هر ساعت یک قاشق سوپخوری و یا یک فنجان در موقع خون آمدن از سینه خورد.
ص: 340
سپستان
اشاره
در ایران با نامهای «سپستان» و «سبستان» نامیده میشود. در مناطق جنوب ایران انواعی از آن میروید که با نامهای «لیم» در بلوچستان و «انبو» در بندرعباس شناخته میشود. در کتب طب سنتی با نامهای «سبستان»، «سگ پستان»، «سجبستان»، «دبق»، «مخیط»، «مخیطا» و «اطباء الکلبه» آمده است. اطباء الکلبه به معنای پستانهای سگ است. در بعضی کتب به اشتباه این کلمه اطباء الکلیه نوشته شده است. نامهای فوق به گیاه و میوه آن گفته میشود. میوه آن را به فرانسویSebeste و به انگلیسیAssyrian plum نامند.
سپستان میوه درختی است که درخت را به فرانسویSebestier و به انگلیسیSebesten Plum وAssyrian plum مینامند. گیاهی است از خانوادهBoraginaceae جنسCordia دارای گونههای مختلفی است که نام علمی چند گونه آنکه به عنوان دارو در طب سنتی استعمال گستردهای دارند، عبارتاند از:
1.Cordia myxa L .. این درخت در بندرعباس با نام محلی «انبو» شناخته میشود. در ایران در جنوب ایران و در بلوچستان تا خوزستان کاشته میشود و در چاهبهار و حاجیآباد کرمان، بندرعباس و نیک شهر دیده میشود. به هندی این گونه «لازورا» نامیده میشود و در نصیرآباد بلوچستان هم آن را «لازورا» مینامند.
2.Cordia crenata Del . و مترادف آنSEbestan crenata Del . میباشد. این درخت در برخی نقاط بلوچستان کاشته میشود؛ نام محلی آن در چاهبهار «لیم» است
ص: 341
و در بعضی نقاط «چسب» نیز نامیده میشود.
3.Cordia dichotoma Forst .f . که مترادف آنC .obliqua willd وArgyreia arborea Lour . میباشد. این درخت در سرتاسر هند و جنوب چین و تایوان و شمال شرقی استرالیا و کالدونی جدید انتشار دارد.
4.Cordia rothii Roem .Schult . و مترادف آنC .angustifolia Roxb ..
این درخت در بلوچستان «لیوار» و «گوندی» نامیده میشود. در هند در پنجاب، سند، گجرات و راجپوتانا میروید و به هندی آن را «گوندی» مینامند.
مشخصات
سپستان درختی است با برگهای تخممرغی مایل به گرد، دارای دمبرگ طویل.
میوه آن تخممرغی در ابعاد یک آلو در بعضی گونهها کوچکتر از آلو و در برخی بزرگتر از آلو میباشد. رنگ آن پس از رسیدن سیاه و دارای میانبر چسبنده زرد رنگ و طعمی کمی شیرین و خوراکی است. از پوست درخت، ریشه و برگ و میوه آن در طب سنتی به عنوان دارو استفاده میشود.
ترکیبات شیمیایی
در پوست درخت در حدود 20 درصد تانن وجود دارد.
خواص- کاربرد
در هند از میوه سپستان به عنوان قابض، ضد کرم معده، مدّر و نرمکننده سینه استفاده میشود و برای رفع ناراحتیهای مجاری ادرار و بیماریهای ریه و طحال تجویز میشود. عصاره پوست درخت را برای تسکین دردهای قولنج یا کولیک در رودهها مصرف میکنند. جوشانده پوست درخت برای رفع سوءهاضمه و کاهش تب مفید است. گرد مغز دانه میوه آن در استعمال خارجی برای بیماری قارچی پوست 413] که به صورت حلقههایی ظاهر میشود استفاده میشود. برگهای درخت را له کرده برای تسکین سردرد و التیام جراحتها روی موضع میگذارند و از جوشانده پوست درخت نیز به عنوان غرغره قابض مصرف میکنند.
ص: 342
در برمه از میوه سپستان به عنوان مبرّد و خنککننده استفاده میشود [راجر]. در هندوچین، اندونزی و فیلیپین از گرد مغز دانه برای رفع التهاب پوست استفاده میشود و جوشانده پوست درخت و ساقههای آن را به عنوان تونیک و مقوی میخورند [پتلو]. بعلاوه این جوشانده برای قطع اسهال و کاهش تب و کمک به سوءهاضمه نیز مفید است [سولیت و دارویی برای تسکین سردرد میباشد. در استعمال خارجی پوست درخت را خیس و مرطوب و نرم کرده روی ورمها، جوش و کورک میاندازند برای تحلیل ورم مؤثر است. به صورت غرغره و یا از گرد پوست برای رفع التهاب و جوشهای داخل دهان استعمال میشود [کوئی زمبینگ . عصاره برگهای آن خنککننده و مبرّد است [واناستینیس کروزمان و هین . از له شده برگهای آن برای تحلیل ورم به صورت ضماد استفاده میشود [لوریرو و فاکس .
سپستان از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی ایران نسبتا معتدل و یا کمی سرد و تر است. در مورد خواص آن معتقدند اگر میوه سپستان را در دهان مکیده و آب آن را فرو برند و یا آب خیس کرده میوه سپستان را بخورند، برای نرم کردن سینه و حلق و تحلیل ورم آنها و رفع خشونت صدا و تسکین سرفه گرم و خشک، رفع گرفتگی آواز، تسکین حدت صفرا و عطش و سوزش مجرای ادرار مفید است و برای کشتن و خارج کردن کرم شکم و همچنین به عنوان مسهل در گرممزاجها برای خارج کردن بلغم شور و برای تسکین تبهای گرم صفراوی و خونی نافع است. ضماد پخته آن در دوشاب انگور برای رساندن و سرباز کردن دمل مفید است. مقدار خوراک از میوه آن تا 50 گرم و در حدود 30 عدد است. سپستان مضر معده است و کبد را ضعیف میکند لذا سرد مزاجها باید با برگ گل سرخ و سایرین با عناب بخورند. جانشین سپستان از نظر خواص خطمی است. اگر 5- 4 عدد برگ تازه سبز شده آن را خرد کرده و شب در آب بخیسانند و صبح مالیده و صاف کنند و بخورند برای رفع جراحت مجرای ادرار و مثانه که ناشی از سوزاک باشد، نافع است و گرد پوست سوخته آن برای تسکین درد و زخم آتش سوختگی مفید است.
ص: 343
اسپرزه
اشاره
در کتب فارسی «اسپرزه»، «اسفرزه»، «اسفیدش»، «اسفیوس»، «اسپغول» و «اسپغل» آمده است و در کتب طب سنتی با نامهای «بنررقطونا» و «حشیشة البراغیث» و «اسپغول» و در آذربایجان قارنی یا رخ ذکر میشود. به فرانسویPsylle ،Psyllium وHerbe aux puces و به انگلیسیPsyllium ،Fleawort وFleaseed گفته میشود.
گیاهی است از خانواده بارهنگPlantaginaceae دارای گونههای مختلفی است که معروفترین آنها که در طب سنتی به عنوان دارو مصرف گستردهای دارد دارای نام علمیPlantago psyllium L . و مترادفهای آنP .Psylla St .Lag . وP .sicula Pers . میباشد. اینگونه در نواحی گستردهای در شمال ایران در دشت گرگان، در گیلان بین منجیل و پاچنار در راه بین قزوین و رشت، در رودبار و بین چالوس و رشت و بعلاوه در لرستان، کردستان، بختیاری، اصفهان در ایلام، پشتکوه، مهران و در شوش و در فارس در تخت جمشید و لار و در کرمان نزدیک بم، مسجد سلیمان و بوشهر دیده میشود. در هند در پنجاب و پیشاور میروید.
مشخصات
اسپرزه گیاهی است یکساله و علفی کوتاه، بلندی آن 40- 10 سانتیمتر است.
برگهای آن باریک، دراز و نوکدار است که بهطور گروهی از چند برگ از نقاط مختلف ساقه خارج میشود. گلهای آن به شکل خوشههای مدوّری روی پایههای بلند
ص: 344
در بالای گیاه به رنگهای سفید و سرخ و قرمز تیره ظاهر میشود. دانههای آنکه معمولا به عنوان دارو بیشتر مستعمل است، خیلی ریز (حدود 1 میلیمتر) و بسته به گونه آن به رنگهای سفید، قرمز و سیاه و خیلی سخت است. در بازار معمولا مخلوطی از تخمهای چندگونه مختلف به نام تخم اسپرزه فروخته میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در اسفرزه گلوکوزید اوکوبین یافت میشود.
خواص- کاربرد
در هند از تخم اسفرزه بعنوان مبرّد و خنککننده، مدّر و در مواردی که غشاهای مخاطی گوارشی رودهها و همچنین مخاطهای مجاری ادرار و تناسلی ملتهب شده باشد، مصرف میشود. بعلاوه در موارد یبوست و دیسانتری و اسهال ساده نیز تجویز میشود.
تخم اسفرزه یا اسپرزه از نظر حکمای طب سنتی ایران سردتر است و معتقدند که نوع سفید رنگ آن مرغوبتر و دارای خواص بیشتری است و بخصوص وقتی که کاملا رسیده و پر باشد و در آب تهنشین شود. دانهای است لعابزا و خوردن لعاب آن موجب تسکین حرارت و تشنگی میباشد و برای تبهای گرم، غلیان خون و ناراحتی و خشونت سینه و حلق و زبان و سردرد و زخم روده و رفع یبوست رودهها که منشاء آن علل صفراوی یا عوارض حاصله از خوردن داروهای گرم باشد، بسیار مفید است.
در تمام موارد فوق لعاب آن به تنهایی و یا مخلوط با روغن بادام شیرین خورده میشود. در استعمال خارجی ضماد لعاب اسپرزه مخلوط با سرکه و روغن گل سرخ برای تسکین درد مفاصل گرم، نقرس و نرم کردن ورمها بخصوص ورمهای پشتگوش نافع است و ضماد کوبیده آن با گلاب برای تسکین سردرد و یا روغن بنفشه برای تسکین سردردهای گرم و رفع خشکی دماغ و اعصاب نافع است و همچنین برای رشد و نرم کردن مو و جلوگیری از دو تا شدن تارهای مو بسیار مفید است. در مورد مو باید مالیدن ضماد چند روز پیدرپی تکرار شود.
اگر 12- 10 گرم تخم اسپرزه در آب گرم خیسانده شود که لعاب آن زود خارج شود و با شکر و با سکنجبین خورده شود برای لینت مزاج بسیار مفید است و نوعی ملیّن میباشد. دم کرده آن برای تسکین درد سینه نافع است. در اروپا لعاب تخم
ص: 345
اسپرزه را بهطور کحل به چشم میمالند، بسیار مفید است.
توجه شود که در استعمال داخلی هیچگاه نباید تخم اسپرزه کوبیده شود، زیرا اگر کوبیده شود و خورده شود خطرناک است و خوردن در حدود 40 گرم تخم اسپرزه کوبیده شده موجب سرد شدن بدن و تخدیر و تنگی نفس و آشفتگی و سرانجام منجر به غشی و توقف نبض و پس از مدتی احتمالا منجر به مرگ میشود. در این قبیل مسمومیتهای ناشی از خوردن اشتباهی اسپرزه باید فورا به پزشک مراجعه کرد و تا رسیدن به پزشک باید موجبات برگرداندن و استفراغ آن را با خوردن داروهای قیآور گرم نظیر آب عسل و نمک و یا سایر داروها فراهم نمود.
«بمثل بنرر قطونا دل درویشان استتا درست است شفا ورشکنی سمّ گردد.
گونههای دیگر از این خانواده که از نظر خواص کموبیش مشابه اسفرزه هستند، به شرح زیر میباشند.
1.Plantago ramosa (Gilib .) Asch .، اینگونه در سواحل شنی غازیان میروید و معمولا این گیاه با تخم اسفرزه مخلوط و فروخته میشود.
2.Plantago ovata Forsk .، گیاهی است یکساله با ساقه لخت کوتاه کمی پوشیده از کرک، کپسول میوه آن با خانههایی که در هر خانه یک دانه قرار دارد.
نامهای محلی اینگونه در بلوچستان «خاردانیچک»، «ایسابغول»، «شکمپاره» و «سنگپاره» میباشد. این گیاه در رستمآباد و بین رستمآباد و رودبار، در اهواز، شوشتر، جزیره هرمز و در بلوچستان دیده میشود.
به هندی این گیاه را «ایسپغول» و در بمبئی «ایسابغول» نامند.
از نظر ترکیبات شیمیایی دانه آن لعاب فراوان دارد و بعلاوه دارای 168/ 0 درصد هولوزید پلانتئوز است. از نظر خواص مشابه اسفرزه است و مانند اسفرزه در همان موارد مصرف میشود.
3.Plantago amplexicaulis Cav .. این گیاه یکساله است و تقریبا بدون ساقه است و برگهای آن پوشیده از کرک میباشد. در کپسول میوه آن در هر خانه دو عدد دانه است. در ایران در بوشهر در دالکی با نام محلی «دانیچ» دیده میشود و در شوش و در بلوچستان نیز با نام محلی «دانیچ» و در سواحل شنی بندرعباس دیده میشود. این گونه نیز در هند به زبان اردو «ایسپغول» نامیده میشود و مشابه اسفرزه مورد توجه است و در موارد تبهای نوبه و ناراحتیهای ریوی از آن میخورند و در موارد ورم ملتحمه از آن به چشم میمالند.
ص: 346
مؤلف فلورا ایرانیکا معتقد است که در ایران دو تحت گونه یکی با نام گونه اصلی و دیگری به نامP .amplexicaulis sub bauphula (Edg .) Rech . در مناطق غربی و جنوبی ایران یافت میشود.
سایر تحقیقات و بررسیهایی که در مورد اسفرزه در جهان به عمل آمده است.
در امریکا اگر با مردم ازPsillium صحبت کنید غالبا ابرو درهم کشیده و اظهار بیاطلاعی میکنند ولی اگر یکی از اسامی تجارتی داروهای ملیّن مثلاMetamucil را نام ببرید همه میگویند بله بله خیلی خوب است، ملیّن خوبی است. اسفرزه که معمولا به دانهها یا تخمهای گیاه گفته میشود، دانه بسیار سختی است که تقریبا در غالب مناطق میروید و مردم آن را میشناسند. در ردیف مفیدترین و مؤثرترین و بیضررترین و در عین حال ملایمترین ملیّنهای گیاهی است که از قرنها پیش برای لینت مزاج تجویز میشده است ولی تحقیقات جدید نشان میدهد که دانههای گیاه اسفرزه برای کاهش کلسترول نیز اثر محسوسی دارد. این گیاه را در برخی مناطق امریکا پلانتن 414] نیز میگویند و این نام از جنس آنPlantago گرفته شده است ولی باید توجه کرد که در امریکا به موز نیز در برخی مناطق به جای بانانPlantain میگویند در صورتی که نام علمی موزMusa Paradisiaca است درحالیکه اسفرزهPlantago psyllium میباشد.
طی قرنها در طب سنتی چین و در مکتب آیورودای هند، پزشکان تخم و برگ گونههای اسفرزه را که در آسیا میرویند برای درمان اسهال، یبوست، بواسیر و مسائل مجاری ادرار و اخیرا برای کاهش فشار خون تجویز میکردهاند.
اسفرزه در قرن شانزدهم در طب سنتی اروپا وارد شد و برای رفع اسهال و یبوست تجویز میشده است. در قرن هفدهم کارشناس گیاهدرمانی انگلیسی به نامNicholas culpeper تخم اسفرزه را برای رفع التهابها، ورمها، نقرس، بواسیر و زخم پستان در مادران شیرده تجویز میکرده است. پزشکان اروپایی تا حدودی اسفرزه را به عنوان یک گیاه درمانی مفید میشناختند ولی تا جنگ بینالملل اول مصرف آن در اروپا چندان گسترده نبود، در حال حاضر اسفرزه یکی از معروفترین و معمولیترین
ص: 347
ملین گیاهی در امریکا و در برخی مناطق اروپاست و جزء فعّال و اصلی را در ساخت متاموسیل 415]، فایبرال 416]، هایدروسیل 417]، افرسیلیوم 418]، پرودوسیل 419] و ویلاکس 420] که داروهای ترکیبی تجارتی ملیّن هستند، تشکیل میدهد.
شفابخشی با اسفرزه
در حدود 30 درصد پوشش دانه اسفرزه را یک ماده جاذب آب تشکیل میدهد که موسیلاژ نامیده میشود و پس از خیس شدن و جذب آب لعاب میدهد، همینکه دانه اسفرزه با آب آغشته شد در حدود 10 برابر حجم خودش متورم میشود و به شکل لعابی ژلاتینی درمیآید و این لعاب است که منشاء شفابخشی آن در موارد اسهال و یبوست میباشد.
اثر آن در اسهال
دانه اسفرزه آب زیادی موجود در روده را جذب کرده و موجب میشود که مدفوع به شکل قالبی و منسجم درآمده و خارج شود.
اثر آن در مورد یبوست
خاصیت اسفرزه در قالبی کردن و انسجام مدفوع موجب میشود که حجم مدفوع افزایش یابد و مدفوع حجیم شده به دیواره کولون فشار آورده و حرکت دودی شکل آن را تحریک نماید. در برخی موارد که مدفوع بسیار سخت و خشک است و عبور آن از کولون دردناک میباشد خاصیت جذب آب اسفرزه، دانسیتئه مدفوع را کاهش داده و لعاب آن جدار کولون را لیز کرده و باعث میشود که مدفوع خارج شود.
پژوهشهای دانشمندان نشان میدهد که یک قاشق مربّاخوری تخم اسفرزه که 3
ص: 348
بار در روز خورده شود و هربار اقلا دو لیوان آب ولرم با آن نوشیده شود، اثر محسوسی در تخلیه و رفع یبوست دارد.
در مورد بواسیر
طبق گزارشی که درباره بیماریهای کولون و رکتوم منتشر شده است، اسفرزه در مورد کاهش درد و رفع خارش و قطع خونریزی بواسیر نیز مفید است.
از نظر کاهش کلسترول
خبر جدید بزرگ در سال 1991 کشف اثر اسفرزه در کاهش کلسترول میباشد. تحقیقات نشان میدهد اگر یک قاشق مربّاخوری تخم اسفرزه 3 بار در روز خورده شود پس از 8 هفته محسوسا میزان کلسترول خون کاهش مییابد.
گزارش این تحقیقات در نشریه ارشیو اتحادیه پزشکی داخلی 421] منتشر شده است.
در این تحقیق نشان داده میشود اشخاصی که دارای کلسترول بالایی هستند میتوانند از خاصیت کاهش کلسترول اسفرزه استفاده کنند و احتیاجی نیست از داروهای شیمیایی تجارتی کاهش کلسترول که اغلب دارای عوارض جانبی است مصرف نمایند. بعلاوه در یک تحقیق مشابه دیگری که در مدت 12 هفته انجام و در مجله اتحادیه پزشکان امریکا منتشر شده است نشان داده میشود که خوردن اسفرزه میزان کلسترول را 5 درصد کاهش داده و چون کارشناسان بیماریهای قلب معتقدند که در مقابل هریک درصد کاهش کلسترول احتمال حملات قلبی دو برابر یعنی 2 درصد کاهش مییابد پس برای 5 درصد کاهش کلسترول در اثر خوردن 12 هفته اسفرزه، حدود 10 درصد ریسک حملات قلبی کاهش مییابد. اسفرزه از داروهای تجارتی شیمیایی که غالبا برای کاهش کلسترول داده میشود بیضررتر است. اگر از این داروها استفاده میکنید با مشورت پزشک خود اسفرزه را جانشین آن نمایید.
اخیرا چند کمپانی بزرگ و معروف ساخت فرآوردههای خوراکی غلات اعلام کردهاند درصدد هستند در فرآوردههای غلات صبحانه، دانه اسفرزه که دارای فایبر زیادی هست، داخل نمایند.
ص: 349
احتمالات دیگر در شفابخشی اسفرزه
یک پژوهش در مورد جانوران آزمایشگاهی نشان میدهد که خوردن اسفرزه از وارد شدن آسیب به رودهها در اثر خوردن خوراکیهای دارای افزودنیهای سمّی جلوگیری میکند، زیرا اسفرزه موجب انسجام و قالبی شدن مدفوع شده و به مواد افزوده شده سمّی به خوراکیها کمتر فرصت تماس با نسوج حساس مجاری رودهها میدهد که آسیب برسانند. محققان معتقدند تأثیری که خوراکیهای دارای مقدار زیادی الیاف گیاهی و فایبر در کاهش ریسک سرطان کولورکتال یعنی ناحیه فصل مشترک کولون و رکتوم دارند، بر مبنای همین مکانیسم است. انجمن سرطان امریکا هم خوردن خوراکیهای دارای مقدار زیادی الیاف گیاهی و فایبر نظیر اسفرزه را برای کمک به جلوگیری از این نوع سرطان توصیه مینماید. اسفرزه قند خون را در جانوران آزمایشگاهی کاهش میدهد و احتمالا ممکن است نقشی در کاهش قند خون انسان نیز داشته باشد.
مقدار و نحوه مصرف
به عنوان ملیّن و برای کنترل کلسترول یک قاشق مربّاخوری تخم اسفرزه 3 بار در روز با غذا و با مقدار زیادی آب خورده شود. اسفرزه بیبو و بیطعم است ولی شکل ظاهر آن مطلوب نیست. اسفرزه به کودکان زیر دو سال نباید داده شود.
نکات احتیاطآمیز در مصرف اسفرزه
به عنوان ملیّن و کاهنده کلسترول و احتمالا پیشگیری سرطان، اسفرزه فی نفسه نقشی ندارد بلکه خاصیت ورم کردن و تولید لعاب زیاد آن است که این آثار را ایجاد میکند. پس اگر اسفرزه خورده شود و به قدر کافی آب زیاد خورده نشود، رودهها ورم کرده و چون آب مدفوع کاملا جذب میشود برعکس، انتظار خروج مدفوع متعسر میشود. پس فراموش نشود که با اسفرزه باید آب زیاد خورده شود.
در برخی اشخاص اسفرزه ایجاد الرژی میکند پس اشخاصی که اشکال تنفسی آلرژیک دارند و پس از خوردن اسفرزه این مشکل برای آنها ایجاد میشود باید از خوردن اسفرزه اجتناب کنند و اگر ندانسته خوردند و ناراحت شدند، فورا به پزشک مراجعه نمایند.
ص: 350
با اینکه یبوست ناراحتی عمومی زنان باردار است ولی مع هذا زنان باردار باید از خوردن اسفرزه نظیر سایر ملیّنها پرهیز کنند و برای رفع یبوست از سایر خوراکیهای غنی از فایبر و الیاف گیاهی مانند سبزیها، دانههای غلات، نان سبوسدار و ... استفاده کنند.
اسفرزه باید در حد مجاز توصیه شده و با مشورت پزشک و کارشناس گیاهدرمانی خورده شود و اگر پس از خوردن کوچکترین ناراحتی معده و یا اسهال ایجاد شد، مصرف آن کاهش یابد یا قطع شود و پزشک در جریان گذارده شود.
ص: 351