سعد
اشاره
بیخ یا به اصطلاح فنی غده زیرزمینی گیاهی است که گونههای مختلف آن را به فارسی بهطور کلی «جگن» مینامند. غدّه یا ریشه متورم آن را که در بعضی گونهها معطّر و خوشبو و در برخی گونهها شیرین و خوردنی است و مصرف دارویی دارد در کتب طب سنتی با نامهای «سعد»، «سعد کوفی»، «صباح الخیر»، «مشک زمین» و «حب الزلم» و نوعی از آن نیز «سعد هندی» نامبرده میشود. در آذربایجان آن را «تپلاق» یا «توبالاق» و در تنکابن مازندران «استکور» مینامند. گیاه را به فرانسویSouchet و غدّه معطر آن راSouchet odorant و گونه خوردنی و مأکول آن را که شیرین استSouchet comestible وAmande de terre گویند و به انگلیسیSedge وGalingale و به یونانیKypeiros که به معنای گیاه باتلاقی است مینامند و جنس گیاه که به لاتینCyperus گفته میشود از ریشه یونانی آن گرفته شده است.
گیاهی است از خانواده جگنهاCyperaceae که متجاوز از یکصد گونه دارد و نام علمی گونههایی از آن عبارت است از:
1.Cyperus longus L . که گونه با غدّههای معطّر است. اینگونه که دارای ساقه زیرزمینی خزنده و ساقه هوایی سهگوش است، بلندی آن 100- 40 سانتیمتر میشود. در ایران در اطراف تهران، در لرستان در بیشه و اشتران کوه و خرمآباد، در شیراز و کازرون، در بلوچستان دیده میشود. در هند نیز انتشار دارد.
2.Cyperus esculentus L .. این سعد را که به عربی «حب الزلم» گویند،
ص: 352
به فرانسویSouchet comestible وAmande de terre و به انگلیسیGround almond نامیده میشود. گیاهی است علفی چندساله، بیکرک، بلندی ساقه آن 50- 20 سانتیمتر. در بعضی قسمتهای ساقه گیاه برجستگیهای کوچک به شکل غدّه دیده میشود. ساقه آن سهگوشه و روی سطح آن خطوط ظریف طولی وجود دارد. سنبلکهای آن خرمایی رنگ مایل به زرد و برگها باریک و دراز است. این گونه در هند، ایران، افریقا و امریکا انتشار دارد. در ایران در اهواز و شیراز دیده میشود.
3.Cyperus rotundus L .. نام محلی آن در ایران «تاپاتی» است. به فرانسویSouchet rond و به انگلیسیNutt grass گفته میشود. گیاهی است چندساله به بلندی 40- 20 سانتیمتر. ساقه زیرزمینی آن در قسمتهای مختلف دارای تورمهای غدهای سیاهرنگ به شکل تخممرغی دراز میباشد. ساقه آن سهگوشه است. برگها متعدد و کوچک به طول 6- 2 میلیمتر. و سنبلکها به رنگ قهوهای مایل به قرمز است. این گیاه در ایران در کرج، اطراف تهران و در شمال در مازندران، در مشرق در خراسان، در مناطق مرزی ایران و عراق و در نصیرآباد بلوچستان که با نام محلی «کاب» شناخته میشود و در شیراز دیده میشود.
گونهای از این گیاه نیز در منازل به عنوان گلدان زینتی کاشته میشود که در تهران آن را «علف چتری» گویند، زیرا برگهای آن مانند چتر است و هرچند برگ از یک نقطه خارج میشود. به انگلیسی اینگونه راUmbrella grass وUmbrella Flatsedge گویند نام علمی آنCyperus alternifolius میباشد.
گیاهی است چندساله به بلندی 90- 30 سانتیمتر. برگهای آن باریک دراز و علفی به رنگ سبز تیره و هرچند برگ مانند چتر از یک نقطه خارج میشود. ساقه گیاه سهگوشه است. در اواخر تابستان گلهای آن ظاهر میشود. این گیاه بومی مناطق نیمهحارّه است و مرتبا باید آبیاری شود. سرمای زمستان مناطق سرد را تحمل نمیکند و باید در داخل منزل یا گلخانه باشد.
سعد و بهطور کلی انواع گونههای آن در نقاط بسیار مرطوب و باتلاقی مناطق گرم و معتدل دنیا میرویند و ریشههای گیاه باید همیشه در آب باشد بهطوری که اغلب مردم جگنها را علفهای هرز باتلاقها میدانند. تکثیر این گیاه با کشت غدههای آن در فروردینماه و برداشت آن در ماههای آبان و آذر انجام میشود. غدههای معطّر آن که سعد کوفی گفته میشود در طب سنتی مصارف دارویی وسیعی دارد و در مورد
ص: 353
کشت گونههای زینتی در گلدان، قسمتی از بوته گیاه را جدا کرده و با ریشه از بوته اصلی جدا میکنند و مستقلا میکارند.
ترکیبات شیمیایی
در سعد گونهC .rotundus یک اسانس مشخص شده که مقدار آن در حدود 5/ 0 درصد آن است و شامل پینن، مقدار کمی سینئول، سسکیترپن، و یک الکل جدید به نام ایزوسی پرول 422] میباشد. به علاوه دارای چربی است که شامل 7/ 2 درصد یک ماده مومی خنثی، گلیسرول 423]، لینولنیک اسید[424]، لینولئیک اسید، اولئیک اسید، میریستیک اسید، و استئاریک اسید میباشد. یک آلکالوئید ناپایدار نیز در سعد وجود دارد]G .I .M .P[ . اسانس روغنی فرّار قسمت متورم زیرزمینی سعد گونه یاد شده خاصیت آنتی بیوتیک دارد و از رشد مایکروکوکوس پیروژنس واریته اورئوس 425] جلوگیری میکند]S .G .I .M .P[ .
در گزارش دیگری آمده است که قسمت زیرزمینی متورم سعد گونهC .rotundus دارای اسانس روغنی فرّار، نوعی پروتئید[426] [ایچی مورا]، نشاسته، قند و مواد رزینی و یک آلکالوئید استافیلوکوکوس اورئوس 427] جلوگیری مینماید.
در گونهC .esculentus غدههای متورم قسمت زیرزمینی گیاه دارای در حدود 28- 20 درصد روغن با طعم و بوی مطبوع است و به علت چربی زیادی که در غدههای آن وجود دارد، آردی که از آن تهیه میشود ماده غذایی بسیار پرانرژی میباشد.
خواص- کاربرد
سعد که از ریشه گیاهان یاد شده بخصوص نوع معطّر آن از ریشه گیاهC .longus به دست میآید غدهای است به شکل و اندازه بادام یا زیتون و یا کمی بزرگتر، پوست آن 428]
معارف گیاهی ؛ ج6 ؛ ص353
ص: 354
سیاه و داخل آن سفید و معطّر است. نوعی از آنکه در بازار سعد هندی گفته میشود مغز آن سفید نیست و کوچکتر از نوع سعد کوفی است و شبیه زنجبیل میباشد و اگر جویده شود زعفرانی رنگ میشود. خاصیت نوع هندی آن این است که اگر به پوست بدن مالیده شود، موهای آن قسمت میریزد در ایران بهترین سعد را از نظر دارویی از ریشه جگنهایی که در فارس در کنار رودخانهها میروید، به دست میآورند، مغز آن بسیار سفید و معطّر است.
گیاه سعد معطّر
Cyperus longus
در هند قسمت زیرین متورم گونه خوراکیC .esculentus محرّک و افزایشدهنده نیروی جنسی است. و سعد معطّر حاصله از گونهC .longus دارای طعم کمی تلخ و معطّر است و در اسپانیا به عنوان محرک و مقوی معده و قاعدهآور خورده میشود. و سعد به دست آمده از ریشه گونهC .rotundus مدّر و قاعدهآور و معرّق و
ص: 355
ضد کرم شکم و محرّک است و برای اختلالات معده و تحریکات رودهای تجویز میشود. در چین، ژاپن، کره و تایوان سعد حاصله از گیاهC .rotandus ، به عنوان قاعدهآور، مسکّن، آرامبخش، ضد اسپاسم [ایچی مورا و کاریونه و کیمورا] و بندآورنده خونریزی [کاریونه و کیمورا]. تجویز میشود. این سعد برای معالجه انواع و اقسام ناراحتیهای رحمی شامل بند آمدن بیموقع عادت ماهیانه 429] و عادت ماهیانه با خونریزی خیلی شدید[430] و همچنین برای رفع ناراحتیهای زایمان مصرف میشود.
ضمنا سعد تونیک، مقوی معده [روا] و نرمکننده سینه [چونگ است و برای سوءهاضمه، نفخ، بزرگ شدن معده [چونگ یائوچی و گزیانگفو]، تهوع، دیسانتری [هاو]، درد شکم، سرماخوردگی، سرفه [هو] و سردرد مفید است [ایشی دویا]. در چین علاوه بر موارد فوق سعد را در جوشاندههای مختلف به عنوان مدّر و برای معالجه ناراحتیهای کبد، زردی و تببر در مالاریا مصرف میکنند و آن را برای رفع میگرن و سرگیجه نیز بسیار سودمند میدانند و بالاخره داروی مؤثری برای معالجه روماتیسم است [مینات . از سعد مخلوط با داروهای دیگر برای معالجه صرع، سکسکه و رفع ترشحات سوزاکی مهبل استفاده میشود زیرا برای تصفیه خون نیز مفید است.
در شبهجزیره مالایا غدههای سعد از چین وارد میشود و از دود آنکه داخل بینی دمیده میشود برای رفع درد بینی استفاده میشود [برکیل . در اندونزی به عنوان محرّک و مقوی معده تجویز میشود و مخلوط با گیاه آب قاشقCentella asiatica) که شرح آن جداگانه در مجلدات این کتاب آمده است) به عنوان مدّر بسیار قوی مصرف میشود. جوشانده ساده آن ضد کرم شکم و قاعدهآور است. در جاوه برای قطع اسهال مصرف میشود. در فیلیپین جوشانده ریشه آن را برای اسهال خونی میخورند و در استعمال خارجی روی صورت میریزند، برای رفع درد دندان مفید است. سعد خشک و یا جوشانده آن را برای رفع درد معده میخورند.
و امّا سعد کوفی از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی خشک و نسبتا گرم است و از نظر خواص معتقدند که خوردن آن مدّر است یعنی ترشح ادرار را زیاد
ص: 356
گیاه سعد خوردنی
A
- غدههای آنکه مصرف دارویی دارد
Cyperus esculentus
میکند و قاعدهآور است. سنگ مثانه را خرد میکند و دهانه عروق را باز کرده و عفونتها را خارج میسازد. برای افزایش فهم و شعور تا حدودی مؤثر است. جهت کاهش سردردهای سرد، بدبویی بینی، روشن کردن و جلای رنگ رخسار، برای خفقان، یرقان، زخمهای معده، تقویت معده، هاضمه، اعصاب، افزایش نیروی جنسی و اشتهای به غذا مفید است. سعد را با آب بسایید و در ظرف سفالی بر آتش بگذارند تا آب آن جذب شود، و هر روز ناشتا قدری از آن را بخورند، برای تقویت معده، رفع سوزش دهانه معده که در اثر بدهضمی غذا ایجاد شده باشد و همچنین برای رفع بدبویی دهان که منشاء آن بدی هضم معدی باشد، مفید است. اگر از جوشانده آن به صورت قطره در گوش چکانیده شود برای رفع سنگینی شنوایی مفید است. اگر دندانها و لثهها را با گرد آن بشویند و مالش دهند برای خوشبویی دهان و تقویت دندانها و لثهها و سفت کردن لثهها مفید میباشد. اگر گرد آن را داخل صابون کنند صابون بسیار
ص: 357
معطّر و خوشبو میشود. پاشیدن گرد سعد روی زخمهای کهنه برای رویانیدن گوشت مفید است. اگر 30 گرم سعد را در 450 گرم سرکه رقیق جوشانیده باشند خوردن آن بتدریج ظرف 4- 3 روز که هربار 30 گرم خورده شود برای دفع اقسام کرم معده و کرم کدو مفید و مؤثر است. اسراف در خوردن و یا خوردن آن بهطور مداوم مضرّ است و موجب ایجاد اختلال در خون میشود. در این قبیل موارد سعد را سه روز در عسل و سرکه میخیسانند و میخورند. مقدار مصرف یا دوز آن از 4 گرم تا 10 گرم است.
ص: 358
آنغوزه
اشاره
صمغ رزینی است که در ایران انواع آن با نامهای «آنقوزه»، «آنغوزه»، «انغوزه هراتی»، «انگژد» و «انگژه» و در برخی مناطق ایران از جمله اصفهان با نام محلی «انگشت کنده» نامیده میشود. در کتب طب سنتی با نامهای «حلتیت»، «حلتیت منتن»، «حلتیت طیب» و «صمغ الانجدان» ذکر شده است. به فرانسوی آن راAsa foetida وAssa foetida و به انگلیسیStingingassa ،Assa fetida وAssa foetida مینامند.
این صمغ رزینی از گیاهی گرفته میشود که به فارسی «انگدان» و «انگدان» و در کتب طب سنتی «انجدان» و «انجدان» نامبرده میشود. ارقام مختلف این گیاه در ایران میروید، نوعی از آن با نامهای «انجدان سفید» یا «انجدان طیب» یا «کولهپر» نامیده میشود که از آن انغوزه شیرین یا حلتیب طیب 431] گرفته میشود و نوع دیگری با نامهای «انجدان سیاه»، «انجدان منتن»، «کمات»، «کما» و «آنغوزه کما» نامبرده میشود و از آن آنغوزه متعفن یا حلتیت منتن گرفته میشود. به فرانسوی گیاه راFerule و به انگلیسیFerula نامند. گیاهی است از خانوادهUmbelliferae نام علمی گونه معروف آنکه آنغوزه تجارتی میدهد:Ferula assafoetida L . و مترادفهای آنFerula scorodesma Benth .et Trim . وScorodesma foetidum Bge . و
ص: 359
F. foetida Regel.
وNarthex asafoetida fale . میباشد.
مشخصات گیاه
گیاه آنغوزه گیاهی است علفی چندساله، ریشه آن کمی ضخیم و گوشتی، برگهای آن بسیار بریده و غباری، ساقه آن مجوف و گوشتی و بلندی آن تا 2 متر میباشد.
گلهای آن به رنگ زرد و بهطور گروه چتر مانند در انتهای ساقه ظاهر میشود. این گیاه در چند سال اولیه سن خود ساقه قابل رویتی ندارد و برگهای آن گسترده روی زمین است که در مراتع به نام «کماة» و «انگوزا کماة» چوپانان میشناسند و مورد توجه و علاقه گوسفندان است. دام را چاق میکند ولی گوشت گوسفند کمی بدبو میشود. میوه این گیاه دارای دو تخم به رنگ قهوهای تیره و سیاه، بیضی کمی پهن و بسیار بدبو میباشد. از ریشه این گیاه یا قسمت پایین ساقه و یقه گیاه با تیغ زدن یا قطع در ناحیه یقه در اواخر بهار، شیره بسیار متعفنی در طول تابستان خارج میشود که در مجاورت هوا بتدریج سفت میشود که همان «آنغوزه» است. این گیاه در اراضی بائر و خشک و آهکی مناطق گرم آسیا میروید. بومی استپهای ایران و افغانستان است. در ایران در مناطق مختلف خراسان، بلوچستان و نواحی مختلف جنوب ایران، مانند کرمان، دشت مرغاب، آباده، نائین و آن نواحی میروید. گونههای دیگری از گیاهFerula نیز در ایران میرویند که از آنها نیز آنغوزه گرفته میشود و به صورت گونههای مستقل یا واریتههایی از یک گونه شناخته شدهاند از جملهF .foetida Regel .،F .alliacea Boiss .،F .Kuma Boiss وF .Kurdica Pol ..
گونهF .foetida در بلوچستان، خراسان، شاهرود، بسطام، میامی، دامغان و سبزوار شناسایی شده و جزء دستهای است که آنغوزه منتن معروف خراسان را میدهد.
گونهF .alliacea که در خراسان و کرمان شناسایی شده است.
گونهF .Kurdica در کوههای ساوجبلاغ و همدان و در آذربایجان غربی زیاد است. صمغ آن به اندازه یک باقلاست و بویBaume de peru میدهد یعنی بوی تند لیمو دارد. این گیاه با نام محلی «بیوزا» نامیده میشود.
گونهF .Kuma که در مراتع سرشیو و سقز کردستان و در کوههای بیبرسن و پوکیده کردستان و همچنین در کهکیلویه و لرستان فراوان است و علوفه پربهایی است و برای چاق کردن اسب و گاو علوفه خوبی است. نام محلی آن «کما» و «ویه» میباشد.
از نظر شکل گیاه گونههای بالا خیلی شبیه میباشند ولی بلندیهای آنها مختلف
ص: 360
است و بعلاوه در بعضی گونهها رنگ گل سفید و رنگ میوه آن وقتی که برسد مایل به سفید و گرد و پهن شبیه سکّه است و خوشبو میباشد. این نوع اخیر که بیوزا گفته میشود در کتب طب سنتی انجدان طیب یا انجدان سفید نامبرده میشود.
مشخصات آنغوزه
آنغوزه شیره گیاهی است که از تیغ زدن ریشه یا پایین ساقه و یا قطع ساقه گیاهان مولد آنغوزه از ناحیه یقه گیاه خارج میشود و در طول تابستان به دست میآید و به دو صورت در بازار عرضه میشود. یک نوع را که آنغوزه اشکی گویند بسیار تمیز؛ بدون خاک و خاشاک و مرغوب است. رنگ خارجی آن زرد مایل به قرمز یا قهوهای و صاف و شفاف. از نظر ابعاد در حد فندق یا کمی بزرگتر یا کوچکتر در ابعاد نخود است. رنگ مقطع آن سفید است که در مجاورت هوا بسرعت اکسیده شده و تیره میشود. و نوع دیگر که در بازار عرضه میشود تودهای گفته میشود که با بیدقتی جمعآوری شده و مخلوط با خاک و خاشاک و برگ است و نامرغوب میباشد. طعم آنغوزه گس در بعضی گونهها تلخ و بویی شبیه بوی سیر، متعفن و خیلی تند دارد.
در کتب طب سنتی آنغوزه را بهطور کلی با دو نام ذکر میکنند. یکی آنغوزه سفید یا حلتیت طیب که از انجدان طیب گرفته میشود و دیگری آنغوزه سیاه یا حلتیت منتن که از انجدان منتن گرفته میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی ریشه گیاه آنغوزهF .assa foetida دارای مواد آزار زینوتانول 432]، فرولیک اسید[433]، اسانس روغنی فرّار، پینن، آزولن 434]، موسیلاژ، باسورین 435] و ... میباشد و در صمغ آنغوزه مقدار زیادی تانن (حدود 60 درصد) و حدود 20 درصد صمغ و 5- 4 درصد اسانس وجود دارد. در برخی گونهها در نمونههای آنغوزه اشکی مقدار اسانس تا 15 درصد نیز میرسد.
اسانس آنغوزه دارای بوی متعفن شبیه بوی سیر است و این بو در اثر وجود
ص: 361
ترکیبات سولفوره در آن است که بیش از 50 درصد اسانس را تشکیل میدهد.
خواص- کاربرد
برای صمغ آنغوزه در مناطق خاور دور خواص متعددی قائل هستند. این صمغ از ایران و افغانستان از طریق مغولستان به چین و سایر نواحی خاور دور وارد میشود.
آنغوزه برای معالجه هیستری مفید است [لیو]. به عنوان مقوی معده و برای کشتن کرم معده مصرف میشود [روا] و بادشکن است.
از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی خیلیخیلی گرم و نسبتا خشک است.
اگر آنغوزه را در آب حل کنند مایع سفید رنگ شیری به دست میآید و از داروهای ضد سم میباشد. حکمای مشرق زمین از قرنها پیش آنغوزه را به عنوان داروی ضد تشنج، ضد کرم و قاعدهآور تجویز میکردند و معتقد بودند که برای بیماریهای دماغی نظیر فلج، رعشه، سستی اعضا، ام الصبیان (صرع کودکان) بسیار مؤثر و شفابخش است. اگر با فلفل و سداب مخلوط و خورده شود برای کزاز و اگر با سرکه خورده شود برای اعصاب بسیار نافع است. اگر با عسل مخلوط و به چشم مالیده شود برای تقویت بینایی چشم و قطع نزول آب (آب سفید) و دفع ناخنک چشم مفید است. اگر در روغن زیتون جوشانیده شود و چند قطره از آن در گوش ریخته شود برای تسکین درد گوش و کاهش کری کهنه و رفع طنین و صدا در گوش مفید است. اگر بر دندان کرمخورده گذارده شود، درد آن را تسکین میدهد و اگر با انجیر و زوفا مخلوط و دمکرده آن مضمضه شود نیز برای تسکین درد دندان کرم خورده مفید است. غرغره آن با عسل برای کاهش ورم دهان و با سرکه برای اخراج زالوی در حلق مانده و اگر با زرده تخممرغ خورده شود برای تسکین سرفه خشک و درد پهلو و اگر با آب مخلوط و خورده شود برای رفع خشونت حلق و صاف کردن صدا نافع است. و برای رفع نفخ نیز مفید است. اگر با داروهای قابض خورده شود برای بند آوردن اسهال رطوبی مفید است. ضمنا با داروهای مناسب و ضد کرم برای کشتن و اخراج کرم شکم و باز کردن خون بواسیر نافع است. اگر مقداری در حدود یک نخود یا کمی کمتر آن را لای نان پخته گذارده و بلع شود و این کار چند روز تکرار شود برای تحلیل استسقای سرد از هر نوع که باشد، نافع است و اگر با انجیر خورده شود برای یرقان مفید است. اگر با فلفل و مرّ مکی مخلوط و خورده شود برای ازدیاد ترشح ادرار و عادت ماهیانه نافع است یعنی قاعدهآور است. شیاف آن برای اخراج جنین مرده
ص: 362
مفید است و اگر بر روی ورمها گذارده شود و یا ورمهای رسیده شکافته شود برای اخراج چرک و خشک کردن آن مفید است.
ضماد آن برای جلوگیری از ریزش مو مفید است و مالیدن آن به بدن برای فرار حشرات و پشه نافع میباشد. اگر با شیر و جنطیانا مخلوط شود ضد سم مؤثری برای محل گزیدن سگ هار است و اگر با روغن زیتون مخلوط شود ضد سم مؤثری برای عقربزدگی است. اگر کمی از آن در محل خاص آلات تناسلی مرد مالیده شود برای ازدیاد نیروی جنسی و اگر محلول آن با روغن زیتون که مدتی در آفتاب مانده و کهنه شده باشد به موضع آلت مالیده شود نیز برای تقویت نیروی جنسی نافع است.
آنغوزه مضرّ کبد است از این نظر باید با انیسون و انار خورده شود و بوی آن برای گرممزاجان مضرّ است و از این نظر باید با بنفشه و آب سیب و شربت صندل خورده شود. مقدار خوراک آن حد اکثر تا 2 گرم است و جانشین آنغوزه از نظر خواص دارویی صمغ سکبینه، جاوشیر و دم کرده ریشه گیاه آن یعنی دمکرده ریشه انجدان است. آنغوزه به علت بوی نامطبوعی که دارد اغلب به صورت حب یا تنقیه مصرف میشود و برای پوشش بوی تند متعفن آن در مواقع خوردن میتوان با عرق غارگیلاسی و یا با اسانس بادام تلخ مخلوط کرد. به صورت حب تا 4 گرم در روز میتوان در چند بار خورد و به صورت تنقیه از 8- 4 گرم آن مصرف میشود.
روش تهیه آنغوزه مصفی: آنغوزه را به مقدار مورد نظر گرفته در الکل 60 درجه میریزند و با حرارت ملایمی آن را حل میکنند و صاف میکنند و صاف شده را در حمام ماریه تقطیر میکنند تا الکل آن گرفته شود و اگر قدری از آن را در آب سرد بریزند قوام یافته و به انگشتها نچسبد. معمولا از 100 واحد آنغوزه با روش فوق در حدود 70 واحد آنغوزه مصفی به دست میآید.
آنغوزه مصفی ضد هیستری، ضد تشنج، ضد صرع، مدّر، قاعدهآور و محرک معده و رودهها میباشد. مقدار خوراک آن 2- 5/ 0 گرم بهطور حب و یا مخلوط با یک پوسیون است و 4 گرم از آن را در موارد تنقیه میتوان مصرف نمود.
تهیه گرد آنغوزه: آنغوزه را به مقدار مورد نظر گرفته در گرمخانه 25 درجه کاملا میخشکانند، کاملا نرم ساییده و از الک ابریشمی نمره 80 ردّ میکنند، گرد آنغوزه به دست میآید. مقدار خوراک آن 2- 5/ 0 گرم است که بهطور حب یا در پوسیونها مصرف میشود. در موارد تنقیه 4- 1 گرم آن بهکارمیرود.
حب آنغوزه: آنغوزه 10 گرم و عصاره کاهو 3 گرم را مخلوط کرده، از آن تعداد
ص: 363
50 حب میسازند و هر دو ساعت فاصله یک حب میخورند.
شیر آنغوزه: آنغوزه یک واحد و آب صاف 30 واحد. این دو را کاملا مخلوط کرده در هاون چینی داروسازی بسایند تا مثل شیر شود و برای دفع تشنج و هیستری 100- 50 گرم بخورند.
تنقیه آنغوزه: آنغوزه 4- 2 گرم، زرده تخممرغ 1 عدد و دمکرده ریشه خطمی 250 گرم. ابتدا آنغوزه را با زرده تخممرغ بسایند که خوب مخلوط شود و کمکم دمکرده خطمی را اضافه کنند و معمولا 4- 2 گرم سنبل الطیب ساییده نیز به آن اضافه مینمایند و در موارد قولنجهای رحمی، بینظمی در عادت ماهیانه و نورالژی هیستری تنقیه مینمایند.
تنطور آنغوزه: آنغوزه نیمکوب شده 1 واحد و الکل 80 درجه 5 واحد. این دو را باهم در ظرف سربستهای مخلوط کرده و برای مدت ده روز میگذارند که خیس بخورد و گاهگاه به هم میزنند و پس از آن با پارچه صاف میکنند. این تنطور از عوامل محرّک و ضد تشنج و ضد هیستری است. مقدار خوراک آن 10- 1 گرم با یک پوسیون میباشد و در موارد تنقیه 16- 2 گرم از آن را میتوان استعمال کرد.
در یادداشتهای دکتر شلیمر آمده است که آنغوزه هراتی یاasa foetida چنانچه از نامش برمیآید سابقا در هرات در مساحت وسیعی کشت و کار میشده و در عین حال در ایران نیز در مناطق آباده، دشت مرغاب، نائین کرمان گیاه آن میروید و آنغوزه از آن گرفته میشود. تولید آنغوزه هرات بیشتر به هندوستان برده میشده و بخصوص میلیونها مردم گیاهخوار هند که از نفخ معده رنج میبردهاند از آنغوزه برای تحلیل نفخ معمولا استفاده میکردهاند. در دوران انقلاب هند و درگیریهای با انگلستان که اختلالاتی در وضع حمل و نقل کلی هند ایجاد شده ورود آنغوزه از هرات قطع شده بوده است و در سالهای 58- 1857 در حدود 60- 50 تن آنغوزه از طریق ایران یعنی از بندرعباس و بوشهر به هندوستان برده میشده است و شلیمر از قولE .Kaempfer در مورد تولید آنغوزه نقل میکند که تا 300- 200 سال پیش یعنی تا سالهای 1100- 1000 هجری شمسی در جنوب ایران در لارستان نیز برداشت وسیعی از آنغوزه میشده ولی چون ضمن برداشت اغلب گیاه نیز از زمین کنده میشده بتدریج گیاه مولد آنغوزه از بین رفته و سالهاست که در آن مناطق گیاه آنغوزه دیده نمیشود. ضمن نقل تاریخچه فوق است که دکتر شلیمر به خاصیت ضد نفخ آنغوزه در یادداشتهایش اشاره میکند.
ص: 364
سکبینه
اشاره
صمغ رزینی است که در کتب طب سنتی با نامهای «سکبینه» و سک بینج» و «صاغافایون» و «صاغافیون» نامبرده میشود. به فرانسوی آن راSagapenum و به انگلیسی نیزSagapenum گویند. این صمغ از گیاهی گرفته میشود از خانوادهUmbelliferae نام علمی آنFerula persica Willd . میباشد.
مشخصات
گیاهی است چندساله به بلندی 2- 1 متر با ساقه ضخیم استوانهای. گلهای آن زردرنگ و مجتمع چتری که در انتهای ساقه قرار دارند. برگهای آن پهن با بریدگیهای عمیق که برگ را به قطعاتی با تقسیمات نوکتیز تقسیم میکند و دندانه است. میوه آن تخممرغی کوچک به ابعاد 8 و 5 میلیمتر میباشد. این گیاه بومی ایران است و در دامنههای البرز و مناطق کوهستانی شمال ایران شناسایی شده است. دکتر شلیمر در یادداشتهایش ذکر میکند که این گیاه بیشتر در لرستان و کوههای چهارمحال وجود دارد و برای گرفتن صمغ، ساقه گیاه نزدیک برگ را شکاف میدهند، شیره آن خارج میشود و در مجاورت هوا سفت میشود.
مشخصات صمغ
صمغ سکبینه صمغ گیاهی است که رنگ قسمت خارجی آن سرخ یا زرد و
ص: 365
داخل آن سفید و بوی آن تند شبیه بوی سیر و آنغوزه، طعم آن کمی ترش و کمی تلخ است. سابقا که استعمال داروهای گیاهی گستردگی بیشتری داشت معمولا این صمغ را بیشتر در منطقه ماه اصفهان تهیه میکردند. این صمغ خواص خود را تا مدت زیادی شاید تا 20 سال حفظ میکند. این صمغ اگر در مقابل شعله قرار گیرد با دود زیاد میسوزد.
ترکیبات شیمیایی
در ترکیب صمغ سکبینه اسانس زردرنگی وجود دارد که در حالت معمولی سیّال است از آب سبکتر است و بوی سیر تندی میدهد و طعم آن نیز تلخ است.
خواص- کاربرد
سکبینه از نظر طبیعت خشک و گرم است و از نظر خواص گرمکننده و ضد برودت و سردی است. گازها و بادها را تحلیل میبرد و مسهل زردآب و بلغم غلیظ و لزج بوده و از زوایای بدن و مفاصل که اخلاط چسبیدهاند کنده و خارج میسازد.
برای اخراج سنگ کلیه و مثانه مؤثر است و اگر 3- 5/ 0 گرم آن با سعل خورده شود برای تقویت نیروی جنسی مفید است. خوردن 3- 5/ 0 گرم آن برای رفع عوارض و ناراحتیهای مسهلها مانند تریاق اثر نیکو دارد.
سکبینه تسکیندهنده درد سینه و دردهای مفاصل و نقرس و کشنده انواع کرمهای معده است به علاوه مدّر و قاعدهآور است. خوردن صمغ سکبینه برای بیماریهای ناشی از برودتهای بلغمی و رفع سردی آنها و همچنین برای سردردها و فلجها و صرع ناشی از سردی که حسّ و حرکت زایل شده باشد، بسیار مفید است. ضماد آن با سرکه برای بیرون کشیدن خار که به بدن فرو رفته باشد، نافع است.
روش تهیه و حل و نرم کردن آن شبیه آنغوزه است به این ترتیب که آن را در روغن بادام تلخ و یا در آب گیاه سداب 436] و یا در آب گیاه فراسیون ابیض 437] نرم کرده و حل میکنند.
ص: 366
به علت گرمی و خشکی، این صمغ برای اشخاص گرم مزاج مضّر است و حتی الامکان باید از خوردن آن پرهیز کنند.
ص: 367
بنفشه
اشاره
به فارسی «بنفشه» و «بنفشه وحشی» و در کتب طب سنتی با نام «بنفسج» نامبرده میشود. به فرانسوی آن راViolette و به انگلیسیViolet ،Viola وBlue violet گویند. گیاهی است از خانوادهViolaceae دارای گونههای مختلفی است. در زیر نام علمی چند گونه آن را که از نظر خواص دارویی بیشتر مورد توجه هستند، در زیر شرح داده میشود.
1. بنفشه معطّر وحشی.
اشاره
به فرانسویViolette odorante وViolette des haies و به انگلیسیViolet وSweet Violet گفته میشود. نام علمی آنViola odorata L . میباشد. به هندی نیز بنفشه گفته میشود.
مشخصات
بنفشه معطّر گیاهی است وحشی چند ساله دارای گلهای بسیار معطّر به رنگ بنفش تیره که در بهار ظاهر میشود. ریشه آن دونده طویل و برخلاف گل آن بدبو میباشد.
گیاه خیلی کوچک است. برگهای آن متناوب میباشد. تکثیر آن با تقسیم بوته پس از خاتمه گل دادن در پاییز و یا با کاشت بذر در خزانه و انتقال نهال کوچک آن در بهار در زمین اصلی میباشد. این گیاه در آب و هوای معتدل و نقاط سایهدار اغلب مناطق دنیا میروید. در ایران در اغلب نواحی معتدل بهطور خودرو دیده میشود. در دامنههای البرز، کندوان، کرج، هرزویل، دامنههای مرطوب راه عمارلو، کبوترچاک و
ص: 368
رودبار شناسایی شده است. از گل و ریشه و در برخی موارد از برگ و تخم این گیاه نیز در طب سنتی به عنوان دارو استفاده میشود.
ترکیبات شیمیایی
در ریشه بنفشه معطّر گلوکوزید و متیل سالیسیلات 438] یافت میشود. از ریشه بنفشه یک آلکالوئید به نام ویولین 439] و یک گلی کوزید به نام ویولاکوئرسیترین 440] که احتمالا مشابه روتین است و یک ساپونین به دست میآید. در ریشهها و غنچهها و برگهای بنفشه ترکیب متیل سالیسیلات در شکل گلوکوزید وجود دارد.
و یولین پس از اینکه از ریشه بنفشه استخراج شد به شکل گردی است سفیدرنگ با طعم تلخ و تند که در آب کم حل میشود ولی در الکل حل نمیشود و قیآور است.
بنفشه دارای مقدار کمی اسانس با بوی مطبوع است و برگ آن نیز دارای مقدار کمی آنتوسیانین 441] میباشد.
خواص- کاربرد
در هند از بنفشه به عنوان معرّق و برای کاهش تب استفاده میشود. از گل بنفشه به عنوان نرمکننده و در موارد اختلالات صفراوی و ناراحتیهای ریهها مصرف میشود.
از گل بنفشه شربتی درست میکنند که برای رفع ناراحتیهای بچهها مفید است. و از ریشه آن به عنوان قیآور استفاده میشود.
بنفشه از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی سرد و مرطوب است و از نظر خواص معتقدند که مسهل صفرا میباشد و عطش، حدت خون، تبهای گرم و خفقان را تسکین میدهد. اگر در این موارد با ماء الشعیر و آلو خورده شود اثر آن بیشتر است و برای نزله، زکام، سرفه و سرماخوردگی و ناراحتیهای معده و کبد و طحال و درد کلیه چه از طریق خوردن و چه از طریق ریختن و مالیدن دمکرده آن روی عضو و یا استفاده از ضماد آن نافع است.
ص: 369
بوییدن گل تازه بنفشه خوابآور است. اگر هر روز 15- 8 گرم از گل خشک آن به طور گرد مخلوط با آب سرد تا چند روز خورده شود برای رفع اسهال صفراوی نافع است و اگر 15 گرم ساییده گل آن با 25 گرم شیرخشت و 25 گرم شکر سرخ خورده شود، مسهل سریع العملی است. ریختن چند قطره از دمکرده بنفشه در بینی برای باز کردن تنفس و رفع خشونت سینه و زکام خیلی نافع است.
اگر دمکرده آن را با گل بابونه روی سر بریزند رفع سردرد میکند. اسراف در خوردن آن موجب ضعف و باعث سنگینی معده و آشفتگی حال میشود و در این قبیل موارد باید انیسون خورد. مقدار خوراک از جرم گل خشک یا برگ بنفشه حد اکثر تا 25 گرم و در دمکردهها تا 50 گرم است. گل بنفشه را در موقع تهیه نباید زیاد جوش داد زیرا اثر آن کاسته میشود و دمکرده آن همیشه بهتر است. معمولا با شکر سرخ خورده میشود و اگر با آلو و عناب و تمر هندی و شاتره و هلیله خورده شود مسهل قویی میباشد. خوردن آب برگ بنفشه که با ثلث آن شکر مخلوط شود برای عارضه خروج مقعد اطفال مفید است. ریشه بنفشه قیآور است.
روش تهیه شربت بنفشه: گل بنفشه تازه 100 گرم، آب مقطر به اندازه کافی و قند 380 گرم. گلها را از بن سبز آن جدا کرده و مدت 12 ساعت در 200 گرم آب جوش دم کنند و از پارچه تمیزی با فشار ردّ کنند و صاف کنند و صاف شده را بگذارند تهنشین شود و صاف روی آن را بردارند، و با شکر سرخ مخلوط کرده در حمام ماریه قند را در آن حل کنند. این شربت خلطآور و کمی ملیّن است و مقدار خوراک از آن 40- 20 گرم میباشد.
تیزان بنفشه: گل بنفشه خشک پاک کرده 8 گرم، آب 100 گرم. این دو را مخلوط کنند و بگذارند خوب خیس بخورد و صاف کنند و یا دمکرده و صاف کنند و فنجان فنجان در روز بیاشامند خلطآور و ملیّن است.
برای تهیه مسهل اطفال 16 گرم گل بنفشه را در 500 گرم آب دم میکنند، مسهل خوبی است.
شربت ترکیبی خوشمزه بنفشه که کودکان با میل میخورند و مسهل سودا و بلغم است: زنجبیل 11 گرم، مصطکی 11 گرم، قرنفل 11 گرم، قاقله 11 گرم، گل سرخ 11 گرم، بسفایج 19 گرم، سنا مکّی 19 گرم، سقمونیا 19 گرم، تربد سفید که تراشیده باشد و با روغن بادام چرب شده باشد 8 گرم، گل بنفشه 8 گرم، شربت بنفشه
ص: 370
70 گرم، شربت نیلوفر 70 گرم، شربت گاوزبان 70 گرم، ترنجبین 100 گرم، شیرخشت 100 گرم، آب آلوبخارا 150 گرم، آب تمر هندی 150 گرم، و مشک 5/ 3 گرم. ابتدا سقمونیا و گل بنفشه را مخلوط کرده و خوب نرم بسایند و با سایر اجزاء جامد یاد شده که خوب کوبیده و بیخته شدهاند مخلوط نمایند. بعد ترنجبین و شیرخشت را در گلاب حل و صاف نموده و با شربتها و 400 گرم قند مخلوط کرده قوام بیاورند بعد سایر داروهای کوبیده و ساییده شده و بیخته را در آن بریزند و خوب به هم بزنند تا کاملا مخلوط شود. مقدار مصرف از این شربت 20- 10 گرم هربار است.
روش تهیه جوشانده ترکیبی بنفشه که برای نرم کردن سینه و به عنوان خلطآور قوی مصرف میشود: گل بنفشه، گل خطمی، گل پنیرک، گل شقایق، گل رجل القط، پای خر، بوصیر را به نسبت مساوی مخلوط کرده و دمکردهای بر مبنای 5 گرم از مخلوط فوق در هزار گرم آب جوش تهیه و پس از صاف کردن، فنجان فنجان مصرف کنند.
2. بنفشه گونهViola cinerea Boiss .
گیاهی است چندساله به رنگ خاکستری سفید. این بنفشه در هندوستان و در بعضی مناطق ایران در شکافهای سنگی کوهها میروید. از نظر خواص دارویی تقریبا در ردیف بنفشه معطّر است.
3. بنفشه سه رنگ.
اشاره
به فرانسویPensee sauvage و به انگلیسیWild pensy گفته میشود. و واریتهای از آن در گلکاریها با نام بنفشه فرنگی کاشته میشود. نام علمی آنViola Tricolor L .Var arvensis Murr . گیاهی است یک سال و دوساله و در برخی موارد برحسب ارقام مختلف آن چند ساله است. در بعضی ارقام بدون کرک و گاهی با کرک است.
ترکیبات شیمیایی
در این بنفشه گلوکوزید زردرنگی به نام ویولاکوئرستین 442] یافت میشود و در ریشه آن نیز ویولین وجود دارد.
ص: 371
خواص- کاربرد
در اسپانیا گلها و برگ بنفشه گونهV .tricolor به عنوان محرّک مورد توجه است و در موارد روماتیسم و بیماری جلدی مصرف میشود. در استعمال داخلی دمکرده آن را برای تصفیه خون، رفع جوش، کورک، تبخال، دمل و نظایر آن میخورند. ریشه آن در هند به جای اپیکا برای آوردن قی مصرف میشود و از دمکرده ریشه آن برای قطع اسهال خونی کودکان استفاده میشود. در استعمال خارجی 8- 4 گرم گیاه و گل آن را در 250 گرم آب 10- 8 ساعت خیس میکنند و معادل ثلث وزن محلول حاصله قند و شیر اضافه مینمایند و میجوشانند تا حل شود. از این محلول برای رفع اکزمای پوست استفاده میشود.
برای تهیه دمکرده آن 30- 15 گرم گل خشک بنفشه را در 1000 گرم آب جوش دم میکنند. برای تهیه محلول قیآور 5- 2 گرم ریشه بنفشه را در یک فنجان آب میجوشانند و مصرف میکنند. شیره تازه گیاه نیز 50 گرم در روز مصرف میشود.
4. بنفشه گونهViola sylvestris (Lam .) Reichb .
اشاره
که مترادف آنViola silvatica Boiss . میباشد. گیاهی است یکساله خیلی کوچک. گلهای آن بدون عطر به رنگ بنفش روشن یا آبی. اینگونه در مناطق شمالی ایران انتشار دارد و کاشته نیز میشود.
خواص- کاربرد
در هند از گونه فوق برای رفع ناراحتی سینه و دفع سرفه استفاده میشود و از لهکرده ساقه، برگ و گلهای گیاه روی زخمهای بد و جراحتها میگذارند، التیامبخش است.
در فرانسه مرسوم است از ریشه بنفشه به عنوان مسهل در موارد یبوست استفاده میشود. برای این کار 20- 15 گرم ریشه بنفشه را گرفته پس از تمیز کردن آن را کاملا خرد میکنند و در 300 گرم آب میجوشانند تا مقدار آن نصف شود یعنی 150 گرم شود. این جوشانده را صبح ناشتا و در یکدفعه میخورند. در امریکا دمکرده گیاه را برای تصفیه خون، کنترل سرطان، و بیماریهای پوستی تجویز میکنند و بخصوص اگر با شبدر قرمز و شاهپسند مخلوط و دم شود اثرش بسیار محسوستر است.
ص: 372
آمله
اشاره
به فارسی «آمله» و در کتب طب سنتی با نامهای «آملج» و «املج» آمده است. و به هندی نیز «آملا» و «اونلا» گویند. به فرانسویMyrobalan emblique و به انگلیسیEmblic myrobalan نامند. میوه گیاهی است از خانوادهEuphorbiaceae نام علمی آنPhyllanthus emblica L . و مترادفهای آنEmblica officinalis Gaertn . وEmblica pectinata Ridl . میباشد. و در بعضی مداک از جمله گیاهشناسان هندیE .officinalis را نام اصلی و سایر نامهای فوق را نام مترادف ذکر میکنند.
مشخصات گیاه
درختچهای است کوچک و دارای برگهایی با برگچههای ریز و انبوه است.
پوست خاکستری رنگ درختچه قطعهقطعه از ساقه جدا میشود. گلهای آن زرد خاکستری و میوه آن کروی، گوشتدار است. درختچه دارای چوب سختی نظیر چوب گردو است. این درختچه در هندوستان تا جنوب چین در مناطق گرمسیر انتشار دارد.
مشخصات آمله
میوه درختچه آمله است. طعم آن تلخ، ترش، گس و دارای پوست نازک شبیه آلوچه و از نظر ابعاد در حدود یک گردو و کوچکتر تا یک نخود است.
ص: 373
نوع خوب آن بزرگتر، سنگین و زردرنگ است. که به صورت تازه (در مناطق رویش) و یا به طور خشک در سایر مناطق عرضه میشود. آمله را برای اینکه مزه تلخ و گس آن کاهش یابد معمول است سه روز در شیر گاو میخیسانند و سپس شسته و خشک مینمایند. این نوع آمله را «آمله پرورده» یا «شیر آمله» مینامند.
ترکیبات شیمیایی
آمله غنیترین منبع طبیعی ویتامینC شناخته شده است و عصاره آمله تازه در حدود 20 برابر بیشتر از آب لیمو ویتامینC دارد. تانن موجود در آمله که شامل گالیک اسید، الاجیک اسید[443] و گلوکوز است، به طور طبیعی موجب تأخیر اکسیده شدن ویتامینC موجود در آن میشود و به این دلیل آمله چه به حالت تازه و چه به حالت خشک عامل مؤثری برای بیماری کمی ویتامینC است [ولث اف ایندیا]. در گزارش دیگری آمده است که دانه آمله علاوه بر ویتامینC دارای روغن ثابت، فسفاتید[444] و اسانس میباشد. آمله یعنی میوه درخت و پوست درخت منبع غنی از تانن هستند]G .I .M .P[ .
در گزارش دیگری آمده است که ماده فیلامبلیک اسید[445] جزء عمده ترکیب آمله را تشکیل میدهد. در آمله در حدود 3/ 6 درصد فیلامبلیک اسید، 6 درصد لیپید[446]، 5 درصد گالیک اسید و 5 درصد آمبلیکول 447] است. از پوست آمله در حدود 72- 70 درصد ویتامینC متبلور جدا شده است. و به علاوه وجود موسیک اسید در آن تأیید شده است.
در گوشت آمله ماده فیلامبلین 448] به صورت اتیل گالات 449] مشخص شده است کهin vivo وin vitro خاصیت آدرنالین از خود نشان میدهد.
ص: 374
خواص- کاربرد
در هند از آمله به عنوان مبرّد و خنککننده و مدّر و ملیّن مزاج استفاده میشود.
آمله خشک برای قطع خونریزی و بند آوردن اسهال و دیسانتری مفید است و همراه با املاح آهن برای کمخونی و یرقان و رفع سوءهاضمه نافع است. لیکور تخمیری که از آمله تهیه میشود، برای یرقان و سوءهاضمه و تسکین سرفه مصرف میشود. از شربت آمله مخلوط با آب لیموترش برای قطع اسهال خونی مزمن باسیلی 450] استفاده میشود. اگر میوه تازه آن شکاف داده شود، عصارهای که از آن خارج میشود برای رفع التهاب چشم مصرف میشود و از دانه آن برای معالجه آسم و برونشیت و اختلالات صفراوی به کار میبرند.
در برمه از عصاره میوه به عنوان ملیّن استفاده میشود و برای معالجه التهاب چشم کاربرد دارد. پوست درخت و ریشه درخت قابض است [راجر]. در جنوب چین از ریشه درختچه آمله به عنوان مبرّد، خنککننده و تصفیهکننده خون مصرف میکنند [هاو]. از برگهای آن به طور جوشانده برای کاهش تب تجویز میشود [برکیل و هانیف و برکیل . مهمترین قسمت درختچه به عنوان دارو، میوه آن یعنی آمله است. در هندوچین آمله به عنوان داروی قابض برای قطع اسهال [فوکود] خورده میشود و از عصاره میوه برای معالجه کولیک و سایر بیماریهای پشت و کمر استفاده میکنند [دورنس . در اندونزی جوشانده آمله خشک را برای قطع اسهال خونی و سایر انواع خونرویها میخورند و گوشت لهشده آمله را برای رفع سردرد و سرگیجی که ناشی از تب با حرارت زیاد باشد، روی سر پهن میکنند [هین .
آمله از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی سرد و خشک است و آمله پرورده کمتر سرد است و در مورد خواص آن معتقدند که قابض و مقوی است و برای ازدیاد حافظه و حدت ذهن و تفریح قلب مفید است. اشخاص سردمزاج برای تعدیل سردی آن بهتر است با عسل یا دارچین یا مصطکی بخورند ولی برای اشخاص گرممزاج تعدیل آن ضرورتی ندارد و به تنهایی آثار نیکوی آن را ظاهر میسازد.
روش پرورده کردن آمله در قسمت اول این بخش ذکر شده است و آمله پرورده نوع تعدیل شده آن است.
ص: 375
شیخ الرئیس ابو علی سینا معتقد است که آمله در تقویت قلب بسیار مؤثر است و برای ازدیاد نیروی جنسی، قطع قی، استفراغ، رفع تشنگی، قطع جریان آب دهان، قطع خون بواسیر و متوقف کردن انواع خونریزیها داروی مفیدی است. مسهل سودا و بلغم رقیق میباشد و رطوبتهای معده و رودهها را خشک میکند و خوردن آمله با آرد کنار و آب به اسهال مزمن را قطع میکند و حرارت خون را تسکین میدهد و مقوی چشم است. آبله برای طحال مضرّ است و اگر اشخاص دارای طحال بیمار اشتباها آمله خورده باشند برای رفع عوارض آن باید عسل و سنبل الطیب بخورند.
آمله برای رفع نسیان و فراموشی و فلج و مالیخولیا نیز مفید است. معمولا در موقع مصرف دانه آمله خارج میشود و پوست و بقیه میوه در ترکیب داروها مصرف میشود. سابقا مرسوم بود حنا و یا وسمه را با آب خیس کرده آمله، خمیر کرده به موها میمالیدند. در طب سنتی آمله را به صورت ترکیبهای مختلف دارویی مصرف مینمایند از جمله به صورت معجونها، شربتها، مربّا، روغن و حب. برای نمونه روش تهیه نوشداروی ساده و تعدادی از سایر ترکیبهای دارویی آمله از اسناد معتبر طب گیاهی استخراج و در اینجا درج میشود.
نوشدارو چیست؟
نوشدارو در اصطلاح طب سنتی معمولا ترکیبی است از اقسام گیاهان دارویی دارای خواص مختلف ولی همه در جهت یک منظور بهطوری که هریک از نظر خواص مختلف ولی همه در جهت یک منظور بهطوری که هریک از نظر خواص مورد نظر مکمل دیگری باشد. نوشدارو در روش معالجات طب سنتی خیلی مورد توجه است زیرا معمولا طوری تهیه میشود که ضمن داشتن عناصر فعّال و مؤثر در جهت درمان بیماری از نظر مزه و طعم نیز مطبوع باشد به اصطلاح طب سنتی جوارش یا گوارش باشد. عدهای از دانشمندان معتقدند که نوشداروی اصیل ترکیبی است که از پنج جزء اساسی آمله، هلیله، بلیله، خبث الحدید (ریم آهن) و عسل درست میشود و معجونی که شامل این پنج جزء باشد آن را پنجنوش میگفتند و چون آمله جزء اصلی و یا به اصطلاح آنها عمود این ترکیب پنج نوش است، لذا معجونهایی که از آمله درست میشود، نوشدارو نامند.
نوشداروی ساده که جزء اصلی آن آمله است: نوشداروی ساده معجونی است از
ص: 376
ابداعات قدیم اطبای هندی و مخلوطی است از داروهای بسیار مؤثر و اجزاء بسیار مطبوع و خوشمزه و مفرّح و نشاطآور و پرخاصیت. نوشداروی ساده که ترکیب آن در زیر ارائه میشود برای سردمزاجها بسیار مفید است. هاضمه را تقویت میکند، اشتهای غذا را زیاد میکند، بسیار مفرح و نشاطآور است و برای اعضای رئیسه بدن یعنی قلب، مغز و دماغ و کبد تأثیر مثبت دارد و در نتیجه برای بیماریهای مالیخولیا بسیار نافع است. مقوی معده است دهان را خوشبو میکند برای خفقان و صرع مفید است و اگر چند روز مرتبا ناشتا خورده شود برای جلای رنگ صورت و از بین بردن زردی رنگ صورت مفید است. برای کبد بسیار نافع است. ابو علی سینا معتقد است که این معجون هیچگونه ضرری ندارد و هر وقت یعنی پیش از غذا یا بعد از غذا ممکن است خورده شود و میزان مصرف آن در هر ماه 5 تا 15 گرم توصیه شده است. این معجون گرم و خشک است و برای ضعف قلب خصوصا در مورد اشخاصی که ضعف قلب آنها ناشی از سردی و رطوبت باشد، بسیار مفید است. این معجون را پس از این که تهیه شد باید 40 روز بگذارند بماند که کهنه شود، پس از آن شروع به خوردن نمایند ولی بههرحال از دو سال بیشتر نباید کهنه شود زیرا خواص آن کاهش مییابد.
اگر اشخاص گرممزاج بخواهند از آن بخورند توصیه میشود که پس از خوردن آن کمی سکنجبین بخورند.
روش تهیه نوشداروی ساده طبق نسخه شیخ الرئیس ابو علی سینا: غنچه گل سرخ که ته آنها گرفته شده باشد 24 گرم، سعد کوفی 20 گرم، قرنفل 15 گرم، سنبل الطیب 15 گرم، قرفه 10 گرم، زرنب 10 گرم، زعفران 10 گرم، بسباسه 10 گرم، قاقله کبار (نوعی هل است) 10 گرم، هل 10 گرم، جوزبوا 10 گرم.
اجزاء فوق را هریک جداگانه کوبیده و بیخته و هریک از آنها را جداگانه وزن نموده و پس از آن مخلوط کنند بهطوری که کاملا مخلوط شود. سپس 450 گرم آمله بیدانه تازه را گرفته و در 5/ 4 کیلوگرم آب بپزند تا یک ثلث باقی بماند (اگر آمله تازه در دسترس نباشد آمله خشک را قبلا خیسانده و تازه کنند) پس از آن باقیمانده را صاف کرده و 1 کیلوگرم شکر سرخ در آن ریخته مجددا بجوشانند تا قند آب شود و محلول به قوام آید سپس شربت آمله را از آتش گرفته و مخلوط تمام سایر اجزاء که کوبیده و آماده شده است در آن بریزند و با چوبی که توصیه شده است چوب صندل باشد تا اثر منفی در معجون نگذارد خوب به هم بزنند تا بهطور یکنواخت و کامل داروها در شربت آمله مخلوط شود، از این معجون پس از اینکه
ص: 377
40 روز ماند هر روز 15- 5 گرم میل کنند. همانطور که قبلا گفته شد در مورد این نسخه نیز اگر آمله را قبلا پرورده کنند و 24 ساعت در شیر گاو بخیسانند بهتر است. در بعضی نسخهها به جای یک کیلوگرم قند نیم کیلو قند و نیم کیلو عسل صاف شده توصیه شده است.
حب آمله که برای بواسیر بسیار نافع است: آمله بیدانه و رازیانه را هموزن به مقدار مورد نظر گرفته در روغن بادام شیرین و یا روغن حیوانی معمولی سرخ کرده و حب درست کنند و هربار 2 گرم تا 15 گرم میتوان خورد.
روغن آمله که برای سیاه کردن مو مفید است و مقوی نیز میباشد از مخلوط آمله بیدانه، برگ مورد، پوست ریشه کاج با روغن زیتون درست میشود. به این ترتیب که آمله بیهسته و برگ مورد و پوست ریشه کاج را به مقدار مساوی گرفته نیمکوفته یک شبانهروز در آب بخیسانند و با روغن زیتون مخلوط و مجموع را با حرارت ملایم حرارت دهند تا آب آن برود و روغن بماند و سپس مصرف کنند.
ص: 378
هلیله
اشاره
به فارسی «هلیله» و در کتب طب سنتی با نامهای «اهلیج» و «هلج» آمده است. به فرانسویMyrobalan یاMyrobolan و به انگلیسی نیزMyrobalan گفته میشود.
میوه خشک شده درختانی گرمسیری است که اغلب در مناطق حارّه هند، برمه و سیلان و دامنههای هیمالیا میروید. درخت آن را به فرانسویTerminalier نامند.
گیاهی است از خانوادهCombretaceae جنسTerminalia دارای گونههای مختلفی است که معروفترین آنها عبارتاند از:
1. «هلیله کابلی» به نام علمیTerminalia chebula Retz . و مترادف آنMyriobalanops chebula Gaertn . وTerminalia gangelica Roxb . میباشد. به فرانسویMyrobalam chebula و به انگلیسیChebulic Myrobaan خوانده میشود.
مشخصات
درخت ترمینالیه که میوه آن را هلیله کابلی گویند درختی است بزرگ به ارتفاع حدود 25- 20 متر. برگها متناوب، بیضی کشیده یا بعضی از آنها دایرهای با قاعده قلبی به ابعاد 7* 5 سانتیمتر. گلهای آن نر و ماده به رنگ زرد یا سفید کثیف با بوی نامطبوع است. میوه آن تخممرغی شکل به رنگ زرد مایل به خاکستری یا زرد مایل به سرخی و این میوه است که هلیله کابلی نام دارد و در طب سنتی به مصرف میرسد.
ص: 379
این درخت بومی هند است و در مناطق دیگر از جمله در هندوچین و برمه و تایلند کاشته میشود و میوه آن به سایر مناطق عالم صادر میشود. علت اینکه این میوه را هلیله کابلی گویند آن است که این هلیله از طریق افغانستان و خراسان به ایران وارد میشود و لذا مردم تصور میکنند که این درخت در افغانستان میروید.
ترکیبات شیمیایی
در ترکیبات شیمیایی هلیله کابلی تانن یافت میشود. در بررسی دیگری نشان داده میشود که در هلیله کابلی در حدود 30 درصد ماده قابضی وجود دارد و قابض بودن این ماده مربوط به وجود ماده عاملی به نام کبولینیک اسید[451] میباشد. بعلاوه هلیله کابلی دارای 40- 20 درصد تانیک اسید[452]، گالیک اسید، رزین و ... است. علاوه بر موارد فوق در هلیله کابلی چند ماده عامل مسهلی با طبیعت مشابه آنتراکینون میباشد.
گزارش دیگری نشان میدهد که در هلیله کابلی چربی، کبولیک اسید[453]، تانن و الاجیک اسید وجود دارد [روا].
خواص- کاربرد
در هند هلیله کابلی به عنوان قابض، ملیّن مورد توجه است و در استعمال خارجی و کاربرد موضعی روی زخمها و جراحتهای کهنه و مزمن و به شکل غرغره در التهابهای عمومی مخاط دهان، مصرف میشود. گرد آن برای تقویت لثهها مفید است و در موارد کرمخوردگی دندان و برای جلوگیری از خونریزی لثهها به کار میرود]G .I .M .P[ . در برمه از هلیله کابلی که میوه درخت است به عنوان ملیّن [ماسون و تونیک [راجر] استفاده میشود. در چین از آن به عنوان داروی مفتح و بازکننده انسداد عروق، بادشکن [استوارت ، قابض [روا]، نرمکننده سینه و برای افزایش ترشح بزاق [ابرت . استفاده میشود. از هندوچین هلیله کابلی به عنوان مسهل استفاده میشود [کروست و پتلو]. در شبهجزیره مالایا که هلیله کابلی را از هند وارد میکنند، علاوه بر موارد فوق از هلیله کابلی برای قطع اسهال و بند آوردن خونریزی [واتانابه . و به
ص: 380
عنوان ضد صفراوی [برکیل . و ضد اسهال خونی [هوپر] استفاده میشود. در اندونزی هلیله کابلی نارس و نیمرس و همچنین گالهایی از درخت هلیله کابلی را وارد میکنند و به عنوان قابض مصرف مینمایند.
2. هلیله زردTerminalia citrina Roxb . خواص آن کموبیش مشابه خواص هلیله کابلی است. این درخت نیز در هند در مدرس روی تپههای خشک داخل جنگلهای پهنبرگ تا ارتفاع 1500 متر از سطح دریا میروید.
3.Terminalia arjuna W .A . این گیاه هندی است و به ایران نیز وارد شده و در منطقه اهواز و آبادان کاشته شده است. به انگلیسیArjun tree و به هندی نیز آرجون گفته میشود.
مشخصات
درختی است نسبتا بزرگ و سریع الرشد بهطوری که 40- 35 ساله آن در حدود 80 سانتیمتر قطر دارد. میوه آنکه نوعی هلیله است قهوهای درشت بالدار و حاشیه بالهای آن دندانهدار است.
ترکیبات شیمیایی
در پوست درخت ماده متبلوری به نام آرجونین 454]، یک لاکتون 455]، آرجونتین 456]، اسانس، مقدار زیادی تانن، کمی قند احیاکننده و ماده رنگی میباشد]G .I .M .P[ . در گزارش دیگری آمده است که از پوست درخت مواد آرجونالیک اسید[457]، ساپونین و لوکودلفینیدین 458] جدا شده است S .G .I .M .P[ .
خواص- کاربرد
پوست این درخت قابض، تببر، تونیک است به عنوان تونیک قلبی در موارد بیماریهای قلبی تجویز میشود و به علاوه برای رفع ناراحتیهای صفراوی مصرف
ص: 381
میشود و به عنوان تریاق و ضد سم نیز کاربرد دارد. میوه آن تونیک و بازکننده انسداد است. از عصاره برگهای تازه آن برای رفع گوشدرد استفاده میشود. از خاکستر پوست درخت برای عقربزدگی تجویز میشود]G .I .M .P[ . گرد پوست درخت فشار خون را کاهش میدهد و مدّر است و در موارد تشمع کبد اثر مدّر و تقویت دارد.
از نظر حکمای طب سنتی هلیلهها عموما سرد و خشک هستند. و در موارد خواص و مشخصات انواع آن در کتب طب سنتی چنین آمده است: در بازار بهطور کلی چند نوع هلیله با نامهای زیر عرضه میشود: هلیله کابلی، هلیله سبز، هلیله زرد، هلیله سیاه که به انگلیسی با نامهایChebulic myrobalan ،Black myrobalan وYellow myrobalan نامیده میشوند.
طبق توضیحاتی که در کتب طب سنتی ایرانی آمده است انواع هلیله را مراحل مختلف رسیدن میوه هلیله میدانند و معتقدند که اگر میوههای بسیار کوچک درخت چیده و خشک شود به شکل زیره درمیآید. این نوع میوه در بازار با نام «هلیله زیرهای» عرضه میشود. وقتی که میوه بزرگتر و در ابعاد یک جو میشود. این نوع را پس از خشک شدن با نام «هلیله جوی» در بازار عرضه میکنند. در مرحله بعدی که کمی میوه بزرگتر و در ابعاد یک مویز و به رنگ سیاه درمیآید آن را هلیله سیاه یا هلیله هندی نامند. تا اینجا هیچیک از انواع فوق هنوز دانه نبستهاند و میوه کامل نشدهاند. در مرحله بعد که میوه نیمرس است، خشک شده آن به رنگ سبز مایل به زرد درمیآید و آن را «هلیله چینی» گویند. از آن به بعد که میوه بیشتر رسیده است و رنگ خشکشده آن به کلی زرد است آن را «هلیله اصفر» نامند. و میوه کاملا رسیده آن را که به رنگ زرد مایل به سرخ است هلیله کابلی گویند که دانه کوچکی در داخل آن قرار دارد.
از نظر خواص معتقدند که هلیله کابلی مسهل صفرا و بلغم رقیق است. مقوی معده و دماغ و حافظه و حواس است و بازکننده انسداد میباشد. در تمام این خواص دمکرده و خیسانده هلیله مؤثرتر از جرم خشک هلیله است. در موقع دم کردن نباید زیاد جوش بخورد زیرا در این صورت قدرت دارویی آن کاهش مییابد. چون هلیلهها مسهل اخلاط رقیق است و اخلاط غلیظ دفع نمیشود لذا لازم است که برای لینت بیشتر و کاملتر آن را با گیاهان مسهل اخلاط غلیظ مانند بنفشه و فلوس خیار شنبر ترکیب کنند. معمولا نباید هلیلهها را کاملا نرم و ساییده کرد و بهتر است که نیمکوفته
ص: 382
مصرف شود زیرا خاصیت آن به شکل نیمکوفته بیشتر حفظ میشود. نیمکوفته هلیله زرد علاوه بر خواص فوق برای مالش و شستوشوی دندانها به منظور جلوگیری از خونریزی بن دندان و تقویت لثهها و رویانیدن گوشت لثه و در درمان بواسیر خونی نیز کاربرد دارد. مقدار خوراک هلیله در مورد خیس کرده یا دمکرده آن 40 گرم است.
گرد سوخته هلیله کابلی نیز برای تقویت دندان و لثه و جلوگیری از خونریزی نافع است.
هلیله کابلی چون مدر است در موارد عدم دفع ادرار و سنگ مثانه و آب آوردن شکم نیز مفید است. هلیله سیاه هندی که در ابعاد یک مویز بیدانه است، مسهل سودا میباشد و برای تصفیه خون از اخلاط سوداوی و تقویت رودهها و تسکین درد بواسیر مفید است. نگه داشتن و مکیدن آن در دهان برای تقویت لثهها مفید است. در مورد مبتلایان به لقوه طبق نظر شیخ الرئیس ابو علی سینا، محمد بن زکریای رازی و عدهای از سایر حکما اگر هر روز یک عدد هلیله کابلی که دانه آن بیرون آورده شده باشد، در دهان گذارده شود و جویده شود تا تمام آن فرو رود و بلع شود و یا هلیله سیاه هندی را در دهان گذارده و بجوند و یا هلیله کابلی را نیمکوب کرده با عسل مخلوط و بخورند برای شفای لقوه بسیار مؤثر است. هلیله سیاه مضر کبد است، از این نظر باید با عسل خورده شود. مقدار خوراک از جرم هلیله سیاه تا 10 گرم و در دمکردهها تا 35 گرم برای هر خوراک است.
مربّای هلیله: معده را تقویت میکند و خملهای معده را محکم میکند و برای هضم غذا بسیار نافع است. اشتها را زیاد میکند و نفخ معده را تحلیل میبرد و باقیمانده هضم نشده از غذاهای قبلی در معده را دفع میکند. در جلوگیری از سفید شدن مو مؤثر است. برای اشخاصی که سودای ناشی از بلغم دارند مفید است. مقوی دماغ و حافظه است. مداومت مصرف مربّای هلیله برای سردردهای حادث از اختلال معده نافع است. مربّا اگر با عسل درست شود، برای کاهش نسیان و فراموشی و افزایش دید چشم مفید است.
روش تهیه مربّای هلیله: 100 عدد هلیله کابلی تازه را گرفته و اگر هلیله کابلی تازه در دسترس نباشد 100 عدد هلیله خشک را میگیرند و با روش زیر آن را تازه میکنند. هلیلهها را در ظرف آبی که غرقاب شوند میخیسانند و مقداری در حدود 200 گرم خاکستر چوب، اگر خاکستر چوب بلوط یا مو باشد بهتر است، در آن میریزند و هر 3- 2 روز یکبار آب و خاکستر را عوض میکنند که تازه شود. این عمل را تا 9 روز ادامه میدهند پس از 9 روز هلیلهها را که تازه شده است بیرون
ص: 383
آورده خوب میشویند و در دیگی با مقداری آب که روی آن را بگیرد ریخته و در حدود 60- 30 گرم جو پوست گرفته در آن ریخته میجوشانند تا پخته شود. بعد هلیلهها را بیرون آورده و پهن میکنند تا خشک شود و رطوبت آنها گرفته شود و با چیز نوکتیزی سوراخهایی در هریک از هلیلهها ایجاد میکنند و آنها را با عسل صاف شده که قبلا جوشانده و کف آن را گرفته باشد، مخلوط میکنند. عسل باید آنقدر باشد که روی هلیلهها را عسل بگیرد. در این مرحله باید اطمینان حاصل شود که در این مخلوط قطرات آب وجود ندارد در غیر این صورت پس از چند روز باید عسل آن را تعویض کنند. به این مخلوط هلیله و عسل در مقابل هر 100 عدد هلیله باید مخلوطی از دارچین، زنجبیل، هل، جوزبوّا از هریک 15 گرم و 5/ 0 گرم مشک کوبیده و اضافه نمایند. مربّا آماده است و باید بتدریج مصرف شود.
ص: 384
بلیله
اشاره
به فارسی «بلیله» و در کتب طب سنتی «بلیلج» و به هندی «باهرا» گفته میشود. به فرانسوی آن را از انواعMyrobalan و به انگلیسیBelleric myrobalan گویند. میوه درختی است که درخت آن از خانوادهCombretaceae جنسTerminalia میباشد و نام علمی آنTerminalia bellirica (Gaertn .) Roxb . و مترادفهای آنT .belerica Roxb . وT .laurinoides Teijsm .Binn . میباشد. در مدارک گیاهشناسان هندی نام اصلی گیاه راT .belerica Roxb . ذکر میکنند.
مشخصات
مشخصات گیاه تقریبا همان است که برای درخت هلیله ذکر شد. درختی است بزرگ و برگهای آن عریضتر از برگ انبه و میوه آن که بلیله میباشد کمی دراز تخممرغی سر آن باریک، پوست آن زرد غباری و نازکتر از پوست هلیله است.
قسمت مستعمل در طب سنتی پوست و قسمت بیرون از دانه، بلیله است. این درخت در اغلب جنگلهای مرطوب هند میروید.
ترکیبات شیمیایی
بلیله در حدود 17 درصد ماده تانن دارد]G .I .M .P[ . و در میوه تازه آن گلوکوز، تانن و سه جزء گلوکوزیدی میباشد [سن و تایال . در میان چوب و پوست درخت و
ص: 385
میوه آن الاجیک اسید و در غشاء دانه میوه گالیک اسید یافت میشود]G .I .M .p[ .
خواص- کاربرد
در برمه میوه خشک بلیله را برای تسکین سرفه و معالجه بیماریهای چشم تجویز میکنند [راجر]. در هندوچین به عنوان قابض و تونیک مورد توجه است [د- لانسان .
در حالت سبزی و نارس مسهل است و اگر مقدار زیادی خورده شود، مخدّر میباشد [کروست و پتلو]. در اندونزی از میوه رسیده خشک بیدانه گیاه پس از اینکه کوبیده شد و به صورت گرد درآمد به روی ناف بچه پس از افتادن میپاشند [فایدهین و بورسما].
در هند بلیله تلخ به عنوان قابض، تونیک، ملیّن، و تببر و برای معالجه بواسیر، استسقا، اسهال، کمک به رفع سوءهاضمه و حالات صفراوی و سردرد و جذام کاربرد دارد. در حالت سبزی و نارس مسهل است و وقتی که رسید قابض میباشد. مغز دانه آن مخدّر است G .I .M .P[ .
بلیله از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی کمی سرد و خشک است و در مورد خواص آن معتقدند که لطیفکننده، قابض، تلخ و مقوی معده و اشتهاآور است.
در عین حال مسهل سودا و صفرا میباشد و برای سردرد و بواسیر مفید است.
بوداده و سرخ شده آن برای بند آوردن اسهال مزمن نافع است. تببر میباشد و برای جذام نیز نافع است. سوءهاضمه را رفع میکند. مضرّ آلات قسمت پایین بدن است و از این نظر باید با عسل و یا شکر خورده شود. مقدار خوراک آن تا 14 گرم است. اگر روزی 2 گرم آن را با 2 گرم شکر و آب گرم بخورند و چندین روز ادامه دهند برای تقویت چشم و افزایش دید چشم و قطع رطوبتهای جاری از دهان مفید است.
ص: 386
گارون زنگی
اشاره
در جنوب ایران با نامهای «بادام هندی»، «بیدام»، «گارون زنگی» و «گارم زنگی» شناخته میشود. در کتب طب سنتی «لوز هندی» ذکر میشود. به هندی «جنگلی بادام» و در بمبئی «بنگاله بادام» گفته میشود. به فرانسوی آن راAmandier des Indes ،Badamier ،Bastard almond وTropical almond وMalabar almond مینامند.
گیاهی است از خانوادهCombretaceae نام علمی آنTerminalia catappa L . و مترادفهای آنT .moluccana Lam .،T .myrobalana Roth . وJuglans catappa Lour . میباشد.
مشخصات
درختی است بلند به بلندی حدود 25 متر و شاخههای آن افقی است.
برگها بیضی، بزرگ، انتهای برگ گرد و پشت برگ پوشیده از تار است.
گلهای آن تعدادی نر و تعدادی نیز نر و ماده است. میوه گیاه به شکل بادام و طعم آن کمی تلخ شیرین، گس و تا حدودی شبیه طعم هلوست و از انواع هلیلهها میباشد. این درخت بومی شبهجزیره مالایا در جنگلهای ساحلی است و در مناطق حارّه آسیا تا شمال استرالیا و پولینزیا انتشار دارد. در اغلب مناطق گرم دنیا از جمله در هند و در جنوب شرقی ایران در بلوچستان کاشته میشود.
ص: 387
ترکیبات شیمیایی
پوست درخت منبع غنی تانن است و روغن مغز دانه میوه آن دارای اولئین 459]، پالمیتین 460] و استئارین است [هارتویچ . به علاوه در میوه درختی که در کشور پورتوریکو روییده مواد میریستیک اسید لینولئیک اسید مشخص شده است [آسنجو گویکو]. برگهای آن دارای خاصیت آنتیبیوتیک ضعیفی بر ضد استافیلو کوکوس 461] میباشد. [کولیه وان درپیجل .
خواص- کاربرد
تمام قسمتهای گیاه، پوست درخت، و میوه و برگ آن قابض است و برای معالجه دیسانتری به کار میرود. در هندوچین برگهای گیاه خشک و ساییده شده گیاه، مخلوط با سعد کوفی با خردههای گیاه دیگری برای معالجه دیسانتری مصرف میشود. [کروست و پتلو و پتلو]. در اندونزی از گرد برگهای خشک آن روی مفاصل ورم کرده روماتیسمی میپاشند و میمالند [هین . در فیلیپین برگهای قرمز آن ضد کرم است و شیره برگهای جوان آنکه با روغن مغز دانه آن پخته شده باشد به عنوان داروی ویژهای برای معالجه جذام به کار میبرند [گررو و بلانکو]. له شده برگهای آن مخلوط با روغن به پستانها مالیده میشود، برای کاهش درد پستان نافع است [گررو]. و اگر گرم شود و روی قسمتهای روماتیسمی و مواضع بیحس سایر اعضای بدن بمالند خیلی مفید است [سولیت . در جزایر سلیمان بیشتر از پوست و میوه درخت استفاده میشود و برای معالجه بیماری یاز[462] کاربرد دارد. یاز بیماری است که علایم بالینی آن شبیه سیفیلیس است [بلاکوود]. پوست درخت و پوست ریشه درخت برای رفع تبهای صفراوی، اسهال، اسهال خونی [واناستینیس کروزمان ، برای معالجه زخم [بلاکوود] و آبسهها [پالو] کاربرد دارد. در هندوچین از مغز دانه میوه مخلوط با موم زنبور عسل برای متوقف کردن خون در مدفوع استفاده میشود. [کروست و پتلو و پتلو]. در
ص: 388
اندونزی به عنوان ملیّن و برای ازدیاد ترشح شیر در زنان مورد توجه است [واناستینیس کروزمان و کلوپن برگ- ورستیغ .
ص: 389
بسفایج
اشاره
در کتب فارسی «بسفایج» و «بسپایک» و در کتب طب سنتی با نامهای «بسفایج»، «ثاقب الحجر» و «اضراس الکلب» آمده است. در بازار دارویی هند نیز بسفایج گویند.
به فرانسویPolypode vulgaire ،Fougere douce وMillepieds و به انگلیسیCommon polypody وPolypody wall -fern گفته میشود. گیاهی است از رسته سرخسها و از خانوادهPolypodiaceae جنسPolypodium نام علمی آنPolypodium vulgare L . میباشد. نام بسفایج در مازندران (تنکابن) «دارچماز» است.
مشخصات
گیاهی است چندساله، برگهای آن به قطعات کوچک تقسیم شده، پهنه کلی برگ بیضی مثلثی شکل به طول 25- 20 سانتیمتر و دارای دمبرگ دراز است. قطعات کوچک هر برگ که بهطور متناوب نسبت به رگبرگ اصلی قرار گرفتهاند، در قسمت قاعده برگ درازتر و به تدریج که به نوک برگ نزدیک میشوند کوچکتر میشوند.
ریشه این گیاه که آن هم بسفایج نامیده میشود، ساقه زیرزمینی است به رنگ خاکستری مایل به سیاه باریک و دارای گرههای زیادی است و از هر گره ریشکهای نازکی بیرون آمده و گیاه را در زمین مستقر میسازد. بهترین نوع آن از نظر دارویی دارای طعم قرنفل کمی شیرین و قابض و گس میباشد. مغز ریشه تازه آن به رنگ سبز
ص: 390
مانند مغز پسته ولی هرچه بیشتر کهنه شود به سرخی و سیاهی میگراید. گیاهی است که در بهار رشد میکند و در تابستان میرسد و چون از سرخسهاست یعنی از نهانزادان آونددار است، طبعا بیگل است.
این گیاه در ایران در مازندران در تنکابن، کهر اسنگ و در بندر گز و در آذربایجان بین خزههای تخته سنگهای جنگل حسنبیگلو در قرهداغ دیده میشود. در اروپا و امریکا و در سایر مناطق آسیا در ترکیه نیز انتشار دارد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در ساقه زیرزمینی و ریشههای بسفایج اسانس روغنی وجود دارد که شامل بوتیریک اسید[463]، هکزوئیک اسید[464]، لوریک اسید[465]، سوکسینیک اسید، متیل سالیسیلات، بوتیریک استر[466]، ایزو والریک استر[467]، و آلفا- متیل بوتیریک استر[468] میباشد. بعلاوه دارای یک روغن چرب است که مسهل بسیار قوی است و همچنین یک رزین و رزین دیگری دارایBzOH و استرهای آن که ماده عامل بسیار قوی ضد کرم است سرانجام یک گلوکوزید به نام سامامبائین 469] و تعدادی ساپونین میباشد. علاوه بر موارد فوق در ساقه زیرزمینی مقداری لعاب، نشاسته، مانیت و قند وجود دارد.
خواص- کاربرد
در هند ساقه زیرزمینی بسفایج را به عنوان مسهل و برای ازدیاد ترشح صفرا[470] تجویز میکنند.
بسفایج از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی گرم و خشک است و در مورد
ص: 391
خواص آن معتقدند که مسهل است و برای ازدیاد ترشح صفرا مؤثر میباشد. محلل نفخ و شیر منجمدشده در معده میباشد. خوردن دمکرده آن با عناب برای افتادن دانه یا تکمه بواسیر بسیار مؤثر است. اگر دمکرده آن با ریشه شیرینبیان و انیسون تهیه و خورده شود برای سرفه و تنگی نفس نافع است. اگر 15 گرم دمکرده آن با فلوس خیار شنبر یا ترنجبین خورده شود برای تحلیل باد و گاز بواسیر و درد معده مزمن و صرع بسیار مجرب است و اگر اشخاص مبتلا به مالیخولیا و جذام هر روز 6 گرم بسفایج را با 120 گرم مغز فلوس خیار شنبر تا یک هفته بخورند، هر دو بیماری شفا مییابد. ضماد آن برای رفع پیچیدگی عصب و شقاق بین انگشتان نافع است. خوردن آب جوشانده بسفایج با ماءالشعیر و یا آب عسل برای تحلیل قولنج و نفخ شدید و دفع اخلاط بسیار نافع میباشد. عدهای آن را برای سینه مضر میدانند بنابراین توصیه میشود که با پر سیاوشان خورده شود و چون مضر کلیه است لذا بهتر است با هلیله زرد خورده شود.
مقدار خوراک از جرم بسفایج از 12- 4 گرم و در دمکردهها از 30- 8 گرم است که برحسب سن و قدرت و نیرومندی شخص تغییر میکند.
توصیه میشود که بسفایج قبل از مصرف، پوست آن تراشیده شده و نرم بکوبند.
نسخه ترکیبی بسفایج که مسهل سودا و بلغم است و برای مقابله با بیماریهای حادث از سودا و اخلاط کثیف تجویز میشود. بسفایج مرغوب 1 واحد، افتیمون مرغوب 1 واحد، نبات یا قند سوخته 2 واحد، اجزاء فوق را نرم کوبیده و بیخته و هر بار 14 گرم از مخلوط را با شربت غلیظ گلاب و عسل بیاشامند.
جوشانده یا دمکرده بسفایج که برای معده و صرع و امراض سوداوی مفید است:
20- 15 گرم بسفایج که پوست آن تراشیده شده باشد را گرفته، ابتدا بخیسانند و سپس صاف کرده و صاف شده آن را با فلوس خیارشنبر و روغن بادام شیرین یا ترنجبین مخلوط کرده تا چند روز بخورند.
ص: 392