گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد پنجم
سس





اشاره

سس نام کلی است که در ایران به گونه‌های مختلف گیاهی پیچنده و انگلی گفته می‌شود. در اصفهان «سس» و در تفرش «شن» و در بعضی مناطق آن را «زجمول» نامند. به فرانسوی به‌طور کلی انواع آن راCuscute و به انگلیسی‌Dodder نامند. در کتب طب سنتی انواع آن با نامهای «آفتیمون»، «آفیثیمون»، «کشوث» و «کشوت» آورده شده است. گیاهی است از خانواده‌Convolvulaceae یاCuscutaceae ، بیش از 80 گونه آن تا حال شناسایی شده که عموم آنها پیچنده و انگلی می‌باشند و غالب آنها در ایران می‌رویند و آفت انگلی مهم گیاهان مختلف زراعی نظیر یونجه، عدس، ریحان، صغز، نعنا، کتان، شبدر، آویشم و تعداد زیادی گیاهان دیگر هستند.

مشخصات کلی سسها

کوسکوتها یا سسها به‌طور کلی گیاهانی هستند پیچنده، انگلی، بدون برگ و بدون کلروفیل با ساقه‌های نازک نخی. برگهای آنها رشد نکرده و به‌قدری ریز است که بدون برگ به نظر می‌رسند. از نظر بذری گیاهانی یکساله هستند ولی از نظر قطعاتی از ساقه آنها که دارای آلت مکنده است و روی بدنه سایر گیاهان مستقر می‌شوند گیاهی چندساله محسوب می‌شود. به علاوه در خاک تشکیل غده‌هایی می‌دهند که در بهار سال بعد مجددا منشاء رویش یک گیاه کوسکوت دیگر می‌شوند. بذر کوسکوت در اوایل بهار جوانه زده و به کمک ماده ذخیره‌ای آلبومن که در خود دارند، موجب
ص: 393
رشد ریشه و گیاه می‌شوند که در خاک فرو رفته و در عین حال یک ساقه هوایی نیز از آن خارج می‌شود و رشد می‌کند و از همان آغاز بیرون آمدن از خاک شروع به جستجو برای یافتن یک گیاه میزبان در نزدیکی خود می‌کند که به آن پیچنده و مکنده خود را برای تغذیه و ادامه حیات در آن فرو کند. اگر در نزدیکی خود گیاه میزبان نیابد و تأخیری در استقرار آن روی دیگری بشود پس از مدتی که ذخیره محدود آلبومن دانه تمام شد ناچار گیاه کوسکوت می‌خشکد و از بین می‌رود ولی اگر گیاه میزبان را در همان اوایل رشد در نزدیکی خود پیدا کند بی‌درنگ دور آن پیچیده و پس از فرو کردن مکنده در گیاه میزبان پس از مدت کوتاهی ریشه و قسمت پایین ساقه آنکه وصل به ریشه است خشک شده و گیاه کوسکوت مستقلا روی گیاه میزبان مستقر و با استفاده از شیره گیاهی گیاه میزبان به زندگی انگلی خود ادامه می‌دهد و بتدریج ساقه‌های نخی نازک خود را هرچه بیشتر دور گیاه می‌پیچد.
در اینجا نکته قابل ذکر این است که در عین حال که گونه‌های مختلف کوسکوت، گیاهان میزبان خاصی را طالب می‌باشند، مثلا گونه‌Cuscuta minor بیشتر به گیاه آویشم 471] حمله می‌کند و به همین دلیل آن راCuscute du thym نیز می‌نامند وCuscuta trifolii که یک وایته‌ای از کوسکوت آویشم است، معمولا آفت مزارع یونجه و شبدر می‌باشد و یاCuscuta epilinum که معمولا به کتان حمله می‌کند، ولی در عین حال همیشه گیاه میزبان و مورد علاقه هرگونه‌ای از کوسکوت یک گیاه خاص نمی‌باشد و با توسعه و گسترش در یک مزرعه به سایر گیاهان موجود در مزرعه نیز حمله می‌کند، به این ترتیب هر نوع سس به چند نوع گیاه مختلف حمله می‌کند.
موضوع دیگر جالب توجه این است که بررسی‌های شیمیایی نشان می‌دهد که ترکیبات شیمیایی کوسکوتها یا سسها حتی ترکیب شیمیایی یک گونه سس بسته به اینکه روی چه گیاهی مستقر شده و از شیره گیاهی چه گیاهی تغذیه کرده باشد، متفاوت است. مثلا گونه‌Cuscuta reflexa که یک سس دارویی است وقتی روی گیاه صندل مستقر می‌شود از آن ماده دی- مانیتول 472] می‌گیرد و وقتی همین سس روی سایر گیاهان میزبان خود مستقر می‌شود در آن ماده دولسیتول 473] تشکیل می‌شود.
ص: 394
با توجه به توضیحات فوق روشن می‌شود که کوسکوتها از جمله سسها در ایران از آفتهای مخرّب زراعی هستند و اگر در مزرعه یونجه، عدس، شبدر، کتان، ریحان و نظایر آن پیدا شود، موجب نگرانی زارع می‌شود زیرا به احتمال زیاد قسمت عمده زراعت او در فاصله کوتاهی نابود می‌شود ولی گونه‌هایی از این گیاه انگلی مخرّب، در عین حال که آفت گیاهان زراعی هستند ولی منبع داروهای شفابخشی برای انسان می‌باشند و در طب سنتی از انواع آن برای مداوا و معالجه بیماری‌های مختلف به‌طور وسیعی استفاده می‌شده است. با این توضیحات مقدماتی اینک به شرح چندگونه از کوسکوت دارویی می‌پردازیم:

1. افتیمون:

اشاره

گیاهی است پیچنده انگلی از انواع سس، در کتب طب سنتی با نامهای «آفتیمون»، «آفتیمون» (الابنیه) و «افیثیمون» [شرح اسماء] آمده است. به فرانسوی آن راCuscute du thym Cuscute و به انگلیسی‌Dodder گویند.
گیاهی است از خانواده‌Convolvulaceae یاCuscutaceae نام علمی آن‌Cuscuta epithymum Murr . یاCuscuta epithymum (L .) Murr . می‌باشد.
کلمه افتیمون ظاهرا از لغت یونانی آن گرفته شده و این لغت در یونانی به معنای دواء الجنون می‌باشد و این یکی از دهها خواص افتیمون است که برای بیماری‌های عصبی و جنون به کار می‌رود و در شرح خواص آن خواهد آمد.

مشخصات

افتیمون گیاهی است یکساله که در بهار می‌روید و به گیاهان میزبان خود حمله می‌کند و به آنها می‌پیچد و تا اواخر تابستان هم پابه‌پای میزبان ضعیف شده، رشد می‌کند و گل و بذر می‌دهد. ساقه‌های آن به شکل نخ قرمز رنگ یا قرمز مایل به زرد است. گل آن سرخ غباردار با ریشکهای بسیار نازک مانند مو و تخم آن ریز، مغز آن سرخ مایل به زرد که روی آن را قشر سخت سیاهی پوشانیده است.
این‌گونه سس در ایران در اطراف تهران در کرج، در دامنه‌های البرز در کندوان، پل زنگوله و در دیلمان در مزارع غلات، در شوش، ازنا، همدان و در اصفهان در شاه کوه انگل روی گیاه‌Lactuca orientalis ، در فارس در کازرون انگل روی‌Vicia و در بندرعباس انگل روی شنبلیله و گونه‌های دیگر آن و در جزیره هرمز، قشم و در کرمان در کوه جوپار بر روی آرتمیزیاها و در کوه لاله‌زار روی آویشم و آزربه دیده می‌شود.
ص: 395
افتیمون علاوه بر گیاهان فوق به یونجه، سرو کوهی، گیاهان خانواده نیلوفر صحرایی، گیاه شیر پنیر (غالیون)، بومادران و گیاهان دیگری نیز حمله می‌کند.
گونه‌ای از این گیاه به نام‌C .reflexa Roxb . در هند مورد بررسی قرار گرفته و به هندی «آکاسبل» گفته می‌شود و این همان گونه‌ای است که در مخزن الادویه و سایر کتب طب سنتی اغلب به عنوان افتیمون ذکر می‌شود، لذا به شرح ترکیبات شیمیایی آن می‌پردازیم.

ترکیبات شیمیایی

در آفتیمون گونه‌C .reflexa مواد کوسکوتالین 474] و کوسکوتین 475] مشخص شده است. در تخمهای آن پیگمانهای آماربلین 476]، کوسکوتین، یک نوع موم و مقداری روغن 477] یافت می‌شود. بعلاوه همان‌طور که قبلا ذکر شد وقتی که این سس به گیاه صندل سفید حمله می‌کند، در ترکیبات شیمیایی آن دی- مانیتول یافت می‌شود و در مواردی که روی سایر گیاهان مستقر می‌شود وجود ماده دولسیتول در آن مشخص شده است. در هند از دانه‌های این گیاه به عنوان بادشکن و ضد کرم شکم و از ساقه‌های گیاه به عنوان مسهل و در استعمال خارجی برای تسکین خارش و از دم‌کرده آن به صورت مایع شست‌وشوی زخمها و از ساقه‌های آن برای رفع اختلالات صفراوی استفاده می‌شود.

خواص- کاربرد

گیاه افتیمون طبق نظر حکمای طب سنتی از نظر طبیعت نسبتا گرم و خشک است و از نظر دارویی بیشتر ساقه‌های قرمز نخی شکل و گل آن مصرف می‌شود ولی در مواردی از تخم آن نیز استفاده می‌شود. در مورد خواص آن معتقدند که مسهل سودا و بلغم است و ساقه‌های آن به تنهایی و یا مخلوط با بنفشه یا فلفل مصرف می‌شود.
برای بیماری‌های عصبی، جنون، مالیخولیا، سردرد، کابوس، لقوه، دردهای مفاصل و سرطان نتایج خوبی داده شده است، به همین علت در بعضی کتب آن را «دواء الجنون»
ص: 396
نیز می‌نامند. اصولا افتیمون برای اشخاص پیر و سالمند و همچنین مزاجهای سوداوی نافع است و برای مزاجهای گرم صفراوی خوب نیست. طبق نظر جالینوس حکیم اگر تا یک هفته هر روز 35 گرم ساقه‌های نخی و گلهای گیاه را در شیر تازه دوشیده شده بخیسانند و با 75 گرم سکنجبین مخلوط کرده و بخورند برای رفع سردردهای سوداوی، جنون، مالیخولیا، تشنجهای امتلائی و خفقان مؤثر است. طبق نظر شیخ الرئیس ابو علی سینا اگر 14 گرم گیاه افتیمون را ساییده با قدری عسل و کمی نمک بخورند مسهل خوبی برای سودا و بلغم است و به نظر بغدادی اگر قدری سرکه هم به موارد فوق اضافه شود، اثرش بیشتر است.
اگر 40 گرم تخم افتیمون را در کیسه کتانی ریخته و بسته و آن را در 400 گرم سرکه انگور به مدت یک شب در فضای آزاد بگذارند که خیس بخورد و روز بعد آن را فشرده و صاف شده آن را گرم کرده و با 75 گرم شربت بنفشه و 37 گرم شربت ورد و مکرّر (شربت گل سرخ) و 5 گرم روغن بادام شیرین مخلوط نموده و هربار 20- 8 گرم بنوشند، به عنوان مسهل سودا بسیار مؤثر است. بدون اینکه هیچ عوارض جانبی داشته باشد. شربت فوق برای مالیخولیا، وسواس سوداوی نیز نافع است. در نسخه دیگری آمده است که اگر 35 گرم مغز فلوس خیار شنبر نیز به ترکیب فوق اضافه شود، تأثیر آن بیشتر و مفیدتر است.
باید توجه شود که در تهیه جوشانده‌های افتیمون اصولا از جوشانیدن زیاد آن باید خودداری شود و خیلی کم جوش داده شود زیرا جوش زیاد خاصیت آن را کاهش می‌دهد.
نسخه حکیم محمد باقر موسوی حکیم‌باشی شاه سلیمان صفوی برای شربت ساده افتیمون: 180 گرم افتیمون سرخ مرغوب را در یک کیسه کتانی کرده در 6 کیلوگرم آب که قبلا جوش آورده شده بیندازند بگذارند 3- 2 جوش بخورد پس از آن دیک را پایین آورده آن‌قدر کیسه را مالش دهند تا عصاره و قدرت دارویی افتیمون کاملا داخل آب شود، بعد کیسه را چلانیده کنار بگذارند و چهارصد گرم سرکه کهنه انگور و پنج کیلوگرم شکر سرخ داخل آن کرده بجوشانند تا قوام آید. از این شربت هربار تا 70 گرم بنوشند. برای اشخاصی که مالیخولیا و وحشت دارند و برای بیماری‌های سوداوی بسیار نافع است.
دکتر شلیمر در مورد خواص کشوت به نقل از تحفه می‌نویسد که عصاره آن مخلوط با سکنجبین برای رفع اختلالات صفرا در بیماری زرد یرقان بسیار مؤثر
ص: 397
است. تخم آن مدّر و قاعده‌آور است و به صورت ضماد برای کاهش درد مفاصل 478] بسیار مؤثر است.

2. کشوت:

اشاره

گونه دیگری از سس می‌باشد. در ایران با نامهای محلی «سس»، «شن» و «زجمول» شناخته می‌شود. در کتب طب سنتی با نامهای «کشوت»، «کشوث» و «کشوت» آمده است. به فرانسوی از انواع‌Cuscute و به انگلیسی از انواع‌Dodder است. گیاهی است از خانواده‌Convolvulaceae یاCuscutaceae نام علمی آن‌Cuscuta monogyna Vahl . و مترادف آن‌C .orientalis Tourn . می‌باشد.
تخم کشوث که در تهیه شربتهای دارویی مصرف دارد به سریانی دینار گفته می‌شود.

مشخصات

گیاهی است انگلی، پیچنده و یکساله که شبیه سایر انواع سسها در بهار می‌روید و به گیاه میزبان خود حمله می‌کند و تا اواخر تابستان می‌ماند. ساقه‌های آن به شکل نخ بی‌برگ به رنگ زرد تیره و گل آن ریز سفید کدر و تخم آن کوچکتر از تخم ترب و مغز تخم سرخ مایل به زرد یا مایل به سفید است. بهترین آن تخم تازه زرد با طعم تلخ است. قدرت دارویی آن تا سه سال می‌ماند. در مورد این سس بیشتر تخم آن به عنوان دارو مصرف می‌شود و تخم تازه آن نیز باید انتخاب شود و کهنه نباشد. این‌گونه در اطراف تهران در کرج، در شمال در ایسپیلی ییلاق گیلان روی گیاه ارتمیزیا، در اصفهان روی گیاه قیج یا پیرسن‌داری 479]، در شیراز در کوه عباسعلی و در ازنا و بیشه روی نوعی زبان‌گنجشک 480] و سایر گیاهان دیده می‌شود.

خواص- کاربرد

تخم کشوت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است و گرمی و خشکی آن بیشتر از گرمی و خشکی ساقه گیاه افتیمون است. از نظر خواص معتقدند که گیاه
ص: 398
کشوت مسهل و مدّر می‌باشد و قاعده‌آور است. ترشح عرق و شیر را افزایش می‌دهد و خیسانده آن معمولا مؤثرترین شکل مصرف آن است. دم‌کرده آن برای یرقان و تقویت معده مفید است و با سرکه مسکّن سکسکه می‌باشد و خونریزی را بند می‌آورد و اگر آب آن با سکنجبین خورده شود، مسهل صفرا می‌باشد و برای یرقان بسیار مفید است. توجه شود که تخم گیاه نباید کوبیده شود بلکه معمولا در کیسه کتانی بسته‌ای آن را پخته و می‌مالند تا عصاره‌اش خارج شود. مقدار خوراک از آب 70 گرم و از جرم گیاه در دم‌کرده‌ها 60 گرم است. ممکن است ایجاد آشفتگی کند از این نظر باید با کتیرا خورده شود. مقدار خوراک از تخم آنکه قوی‌تر است 8 گرم است.
دکتر شلیمر در مورد خواص کشوث به نقل از تحفه می‌نویسد که عصاره آن مخلوط با سکنجبین برای رفع اختلالات صفرا در بیماری زرد یرقان بسیار مؤثر است و تخم آن مدّر و قاعده‌آور است و به صورت ضماد برای کاهش درد مفاصل 481] بسیار مؤثر است.
نسخه‌ای برای تهیه شربت کشوث که برای تقویت معده و تسکین درد مفاصل و استسقا مفید است و رفع انسداد کبد کند: پوست ریشه کاسنی 150 گرم، پوست ریشه رازیانه 100 گرم، تخم کاسنی 100 گرم، پوست ریشه کرفس 50 گرم، تخم رازیانه 50 گرم، تخم کشوث 25 گرم. مجموع داروهای فوق را به استثنای تخم کشوث نیم‌کوفته کرده در 1500 گرم آب سه شبانه‌روز می‌خیسانند و بعد جوشانیده و سپس تخم کشوث را در کیسه کتانی بسته‌ای ریخته در محلول جوش آمده می‌اندازند تا 2- 1 جوش بزند پس از آن مجموع را صاف کرده با 4 کیلوگرم شکر سرخ قوام می‌آورند و هربار 70- 35 گرم از آن را می‌خورند.
نسخه دیگری از شربت کشوث: پوست ریشه کاسنی 35 گرم، ریشه رازیانه 35 گرم، تخم کاسنی 25 گرم، تخم خیار 25 گرم، مغز تخم خربزه 25 گرم، مغز تخم گرمک 25 گرم، رازیانه یا انیسون 25 گرم، تخم کشوث 25 گرم. کلیه مواد فوق به استثنای تخم کشوث را با آب بجوشانند و تخم کشوث را در کتان بسته‌ای در دیگ اندازند 2- 1 جوش بخورد پس از آن آن را مالیده و صاف نموده با 350 گرم شکر سرخ و 200 گرم سرکه، مجموع را بجوشانند تا قوام آید و هربار 60- 40 گرم
ص: 399
بنوشند.

3. سس گونه‌Cuscuta europaea L .

اشاره

این سس را به فرانسوی‌Grande cuscute گویند. گیاهی است یکساله شبیه سایر سسها. این سس معمولا به گیاهان شاهدانه، گزنه، رازک، بید، نعنا و ... حمله می‌کند و در ایران در مازندران و در گرگان در کتول روی گیاه‌Sambucus و در خراسان دیده می‌شود. نام مترادف آن‌C .major C .Bauh . است.
خواص آن تقریبا کم‌وبیش شبیه سایر سسها می‌باشد.
از نظر اطلاع به ذکر تعدادی از سسهای مختلف که در ایران می‌رویند و نوع گیاهانی که مورد حمله قرار می‌گیرند به‌طور مختصر مبادرت می‌شود:
1.Cuscuta chinensis Lam .. این‌گونه در بلوچستان در منطقه شاه خدابخش دیده می‌شود و به گیاه ریش‌بز حمله می‌کند. از نظر خواص شبیه افتیمون و گونه‌C .reflexa Roxb . می‌باشد.
2.Cuscuta hyalina Roth .. این سس در بلوچستان می‌روید و به گیاهان جنس تاج‌خروسی 482]، فلفل آبی و خارخسک 483] حمله می‌کند. در هند جوشانده این گیاه را برای رفع درد سینه می‌خورند.
3.Cuscuta arabica Fresn .. این سس در همدان دیده می‌شود و انگل عدس است.
4.Cuscuta epilinum Wheihe .. این سس در بختیاری اصفهان دیده می‌شود و انگل کتان است.
5.Cuscuta babylonica Auch .. این سس در غرب ایران دیده می‌شود و انگل درخت‌Acacia و گیاه فلفل بری- اثلق‌Vitex agnus castus می‌باشد.
6.Cuscuta Planiflora Ten .. که مترادف آن‌C .planiflora var tenorii Engelm . می‌باشد. این‌گونه در بوشهر و آبادان و در یزد (ده‌بالا) و در غرب در تفرش و در دامنه‌های البرز بین دماوند و دریاچه تالار روی گیاهان جنس آویشن و
ص: 400
هوفاریقون 484] و واریته‌ای از آن به نام‌C .planiflora var approximata در کرج و ارسباران و اطراف تبریز روی بعضی از فرفیونها و در همدان و تهران روی افسنطینها[485]، در دامنه‌های البرز، کندوان و پل زنگوله به گیاهان شیرپنیر[486] و گیاهان جنس سیزاب نهری 487] حمله می‌کند.
7. سه گونه دیگر را اخیرا گیاه‌شناسان ایرانی مشاهده کرده‌اند و آقای موسی ایرانشهر، گیاه‌شناس ایران گزارش علمی در بروشور گیاه‌شناسی در فوریه سال 1983 منتشر کرده است که در زیر ذکر می‌شود:
الف) طبق مشاهدات آقای ایرانشهر گونه‌Cuscuta campestris yunck . در آذربایجان بین مرند و ماکو در ارتفاعات هزار متری انگل گیاه ترنجبین 488] است و همین گیاه را آقای مظاهری در ورامین انگل مو و در مازندران (در مرکز بررسی‌های مرکبات در شهسوار) انگل مرکبات و در گرگان در قلعه محمود انگل گیاهان‌Chenopodium وPolygonum تشخیص داده است.
این گیاه بومی تکزاس است و از آنجا به سایر مناطق عالم از جمله اروپا، ایران، ترکیه و شوروی سابق وارد شده است.
ب)Cuscuta lehmanniana Bge . را آقای ایرانشهر و زرگانی در خراسان در 25 کیلومتری کلات نادری در ارتفاعات 700 متری مشاهده کرده‌اند.
ج)Cuscuta haussknechtii Yunck . را آقای دیشینگر گیاه‌شناس اطریشی در لرستان در 60 کیلومتری شرق خرم‌آباد در ارتفاع 2000- 1850 متری مشاهده کرده است.

خواص و کاربرد

گونه‌C .chinensis که در بلوچستان ایران می‌روید، در مناطق خاور دور مورد توجه است. در چین، ژاپن، هندوچین، کره، شبه جزیره مالایا و اندونزی از تخم، گل و رشته‌های نخی شکل شاخه‌ها استفاده می‌شود، در آب می‌جوشانند و یا در سرکه
ص: 401
رقیق می‌خیسانند و به عنوان معرّق، تونیک [استوارت و قابض [چونگ و ایچی مورا] مصرف می‌کنند. این دارو به‌طور کلی به عنوان تونیک و برای معالجه ناتوانی جنسی [چونگ و چیو]، نامداوم بودن ترشح ادرار یا قطره‌قطره ادرار کردن [چیو، استوارت و پتلو]، ترشحات سوزاکی مهبل [کروست و پتلو، استوارت، فوکود و لیو] و ترشحات سفید یا زرد از مخاط مهبل [لویی و استوارت . تجویز می‌شود. عصاره رشته‌های نخی شکل پیچکهای گیاه را برای التیام جراحات ناشی از ضربه‌های مکانیکی می‌خورند [چئو و هو].
ص: 402

گاوزبان

اشاره

به فارسی «گاوزبان» و «دیم‌هاج» و در کتب طب سنتی با نامهای «لسان الثور» و «دیمهاج» نامبرده می‌شود. به فرانسوی دو گونه از آن را با نامهای‌Bourrache وBuglosse می‌نامند. این دو گونه دارای خواص مشابهی هستند و به انگلیسی به انواع این گیاه‌Ox -tongue ،Anchusa وBugloss می‌گویند. گیاهی است از خانواده‌Boraginaceae ، که‌Borraginaceae نیز نوشته می‌شود. گونه‌های مختلفه آن با نام گاوزبان در طب سنتی مستعمل است که در اینجا به شرح معروف‌ترین آنها می‌پردازیم:
1.Echium amoenum Fisch .et Mey .. گیاهی است مانند اغلب قریب به اتفاق گیاهان خانواده گاوزبان، دوساله و چندساله و ساقه و برگهای آن پوشیده از تار و کرک است. برگها ساده، میوه آن نوک‌تیز، فندقه، سطح آن دارای برجستگی‌های کوچک و تیز و کرکها در این نوع نرم است. گلهای آن درشت به رنگ آبی مایل به بنفش که در اواسط بهار تا اواسط تابستان ظاهر می‌شود. در ایران اطلاق مطلق نام گاوزبان به این گیاه است که معمولا چون گل آن مصرف می‌شود، گل گاوزبان گفته می‌شود و در بازار گلهای خشک آن به نام گل گاوزبان عرضه می‌شود که اغلب مخلوط با سایر گونه‌ها می‌باشد.
این گیاه در قسمت وسیعی از مناطق شمال ایران در گیلان، منجیل، ارتفاعات عمارلو در چرم‌کش و سیاه‌بیشه در راه کرج و چالوس در ارتفاعات بین رودبار و
ص: 403
منجیل در جنوب رودبار و نواحی شمالی هرزویل، کندوان و جنگل پل‌زنگوله دره چالوس و در گرگان در مینودشت بین گرگان و نوده دیده می‌شود.
2.Anchusa italica Retz . که مترادف آن‌A .azurea Mill . وA .paniculata Ait . می‌باشد. به فرانسوی‌Buglosse d ,Italie و به انگلیسی‌Sea bugloss گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Boraginaceae دوساله یا چندساله بلندی آن تا یک متر می‌رسد. ساقه و برگهای آن پوشیده از تارهای خشن سفید یا خاکستری است.
برگهای آن بیضی و نوک‌تیز و گلهای آن آبی است. این‌گونه بیشتر در ایتالیا می‌روید و کشت می‌شود. در ایران نیز می‌روید و در ایران در شرق در نواحی مرزی حریرود و در شمال ایران در گیلان، رودبار و مازندران، و در اطراف تهران در کن و سولقان، در اصفهان و در آذربایجان نزدیک تبریز و یام و در لرستان در ازنا و در نهاوند و کوه گرو دیده می‌شود.
3.Anchusa officinalis L . که به انگلیسی‌Bugloss گفته می‌شود. خیلی شبیه به‌A .italica می‌باشد. ولی گلهایش آبی و بیشتر سفید و قرمز خوشه‌ای است در ایران تا به حال دیده نشده ولی در اروپای مرکزی و جنوبی فراوان است و در اروپا گیاه دارویی در ردیف گاوزبان است که مخلوط با سایر گونه‌ها مصرف می‌شود.
4.Borago officinalis L .. این گیاه به فرانسوی‌Bourrache officinale و به انگلیسی‌Borage گفته می‌شود. از خانواده‌Borginaceae و گیاهی است علفی یکساله بلندی آن تا 60 سانتی‌متر. ساقه‌های آن شیاردار، ساقه و برگهای پوشیده از کرک یا موهای خاکستری خشن است. برگها منفرد، بیضی، غیر مسطح و موج‌دار و در قسمت پایین گیاه با دمبرگ و در قسمت بالای گیاه بدون دمبرگ است و ساقه را در آغوش می‌گیرد. گلهای آن آبی (به‌ندرت سفید یا قرمز) و در بهار تا اواسط تابستان ظاهر می‌شود. این گیاه در تمام قسمتهای جنوب اروپا بخصوص اسپانیا و همچنین افریقای شمالی و در آسیا در سوریه می‌روید. در ایران تا به حال گزارشی درباره وجود آن داده نشده است، و به‌هرحال اگر هم باشد تعدادش کم است و در تأمین گاوزبان ایران نقش ندارد و به مقدار محدودی در آذربایجان به منظور تولید گاوزبان تجارتی کاشته می‌شود.
5. گونه دیگری که از نظر خواص کاملا مشابه گونه قبلی (شماره 4) است به نام‌Buglosse officinalis می‌باشد که به‌طور کلی به فرانسوی‌Buglosse نیز می‌گویند.
برگهای آن به‌طوری که در شکل دیده می‌شود شبیه زبان گاو است. برگها منفرد دارای
ص: 404
بریدگی‌های عمیق، قوی و پیچیده و گلهای آن آبی رنگ می‌باشد.
گاوزبان‌Bourrache officinale
A
- گل‌B - میوه
این گیاه در اروپا در فرانسه، ایتالیا و سایر مناطق می‌روید و به عنوان گیاه دارویی گاوزبان مصرف می‌شود. در ایران تا به حال گزارشی از شناسایی آن داده نشده است.
6.Trichodesma africanum R .Br . که‌T .africanum (L .) R .Br . نیز آمده است. به فرانسوی به آن‌Trichodesme وBourrache sauvage و به انگلیسی‌African borage گویند. از گاوزبانهاست و از خانواده‌Boraginaceae می‌باشد.
گیاهی است چندساله به بلندی 50- 15 سانتی‌متر. ساقه و شاخه‌های آن پوشیده از تارهای زبر و خشن است. برگهای آن متقابل، بیضی، دراز و نوک‌تیز و پوشیده از برجستگی‌های سفید سوزنی. گلهای آن آبی است و در قسمت پایین گل آن لکه‌های زرد و قهوه‌ای دیده می‌شود. این گیاه در ایران در کرمان، بلوچستان بین خاش و ایرانشهر در مکران در تنگ سرخ، کوه سرباز و در سیستان در کوه خواجه دیده
ص: 405
می‌شود. در هند نیز در پنجاب بلوچستان و سند انتشار دارد. از نظر خواص مدّر و نرم‌کننده است.
گاوزبان‌Buglosse officinale A - گل‌B - میوه
7. دو گونه دیگرTrichodesma indicum R .Br . وT .zeylanicum R .Br . که در هند می‌رویند در حقیقت گاوزبان هندی هستند و در ایران شناسایی نشده‌اند نیز از انواع گاوزبانها هستند ولی از نظر خواص کمی با سایر گاوزبانها متفاوت هستند که در قسمت خواص کاربرد شرح آنها خواهد آمد.
8.Caccinia carssifolia (Vent .) O .Keentz و مترادف آن‌Caccinia glauca Sav . می‌باشد. این گیاه نیز از خانواده گاوزبان است و خواص آن شبیه گاوزبانهاست. در ایران در اطراف تهران، در سفیدرود، امامزاده هاشم بین رودبار و منجیل و بین درّه ملا علی و پاچنار راه قزوین به رشت، بین رشت و پیربازار، در آذربایجان، در کرمان و خراسان در دامنه‌های کوه هزار مسجد، در اراک و تفرش و نهاوند و در کرمان و بلوچستان و در مناطق جنوب غرب در دامنه‌های کوه بهجت (جبل حرمین) و در مناطق مرزی مشرق در درّه حریرود. در این مناطق نام محلی آن
ص: 406
گاوزبان است.
محققان فلورا ایرانیکا این گیاه را به نام
Caccinia macranthera Brand var crassifolia( vent. )Brand
نام‌گذاری کرده‌اند.

ترکیبات شیمیایی

در گیاه گاوزبان‌Borago officinals که مورد تجزیه و بررسی قرار گرفته است در حدود 30 درصد لعاب وجود دارد و بعلاوه برگها و گلهای گیاه دارای نیترات دوپتاسیم و کمی اسانس و املاح منگنز، منیزیوم، اسید فسفریک و مقدار کمی آلانتوان 489] است. در بعضی مدارک وجود این موارد بیشتر در گلهای آن ذکر می‌کند.

خواص- کاربرد

در چین از گلهای گیاه‌Trichodesma indicum وT .zeylanicum به عنوان معرّق و برای نرم کردن سینه به صورت دم‌کرده مصرف می‌کنند [گررو، کوئی زمبینگ و دیکانگ کو]. در هند گیاه‌T .indicum به عنوان مدّر مصرف می‌شود. از خیس کرده برگهای آن برای تصفیه خون می‌خورند. ریشه آن را کوبیده و له کرده آن را برای تحلیل روی ورمها می‌اندازند، بخصوص روی مفاصل.
گیاه‌Caccinia crassifolia اثر درمانی شبیه گاوزبان دارد و در هند از آن به عنوان تونیک و نرم‌کننده و مدر تجویز می‌شود و در موارد سیفیلیس و روماتیسم آن را مصرف می‌کنند.
گاوزبان گونه‌Borago officinalis که گاوزبان اصیل اروپایی است و در آذربایجان نیز نوعی از آن کاشته می‌شده است، معرّق و نرم‌کننده است و برای تصفیه خون اثر محسوس دارد. آرام‌بخش است و برای تنظیم و تقویت کبد و برونشها در موارد زکام و تسکین سرفه، بی‌اختیاری دفع ادرار و انواعی از استسقا مفید است [دکترH .Leclerc ]. به علت داشتن خاصیت مدّر این گاوزبان را در شروع بیماری‌های سرخک و مخملک، به منظور دفع سموم از بدن، می‌خورند. در استعمال خارج از له‌شده برگهای این گاوزبان برای تحلیل ورم آبسه‌ها و کاهش درد آنها استفاده می‌شود.
ص: 407
گیاه تازه گاوزبان از نظر حکمای طب سنتی گرم و تر می‌باشد و خشک آن گرم و خشک است و در مورد خواص آن معتقدند که مدّر، معرّق و آرام‌بخش است. و تمام اعضای گیاه بخصوص گلهای آن مفرّح و مقوی اعضای رئیسه بدن است و مسهل ملایمی برای صفرا و سودا می‌باشد و برای بیماری‌های سوداوی، سرسام و با خود حرف زدن، وسواس، مالیخولیا، خشونت در گلو و سینه، سرفه، تنگی نفس، یرقان و سنگ کلیه و مثانه اثر مفید دارد ولی مضّر طحال است، از این نظر باید از صندل سفید استفاده کرد. دم‌کرده آن با نبات یا شکر و یا عسل برای رفع خشونت سینه، قصبه ریه، سرفه و تنگی نفس مفید است. مقدار خوراک از جرم گل آن 25- 10 گرم و به‌طور دم‌کرده و خیس کرده 50- 25 گرم است. از آب گیاه می‌توان تا 120 گرم خورد.
روش تهیه عصیر گاوزبان: برگ تازه گاوزبان را گرفته در هاون مرمر نرم می‌کوبند و معادل خمس وزن برگ کوبیده شده آب اضافه می‌نمایند و با فشار از پارچه می‌گذرانند و با کاغذ صاف می‌کنند. این عصیر ملیّن خوبی است و تا 120 گرم می‌توان مصرف کرد.
تهیه دم‌کرده گاوزبان: 20- 10 گرم برگ یا گل خشک گاوزبان را در 1000 گرم آب‌جوش دم می‌کنند و صاف می‌نمایند، این دم‌کرده را صاف نمایند. برای عرق کردن، آرامش و لینت مزاج مفید است. اگر در دم‌کرده لیموترش اضافه شده و با نبات یا عسل هم شیرین شود در آرامش اعصاب و نشاط تأثیر بیشتری دارد.
شربت مرکب گاوزبان: گل گاوزبان 100 گرم، گل بنفشه 50 گرم، بادرنجبویه 35 گرم، گرد هلیله سیاه 35 گرم، افتیمون 35 گرم، ریشه بسفایج 35 گرم، اسطوخودوس 35 گرم، موارد فوق را نیم‌کوفته نموده با 9 لیتر گلاب بجوشانند تا 3 لیتر شود و پس از صاف کردن با 3 کیلوگرم شکر سرخ مخلوط کرده بجوشانند تا قوام آید و هربار 50 گرم بنوشند. این شربت معرق و ملین خوبی است.
ص: 408

عنّاب

اشاره

به فارسی «عنّاب» و در کتب مختلف فارسی و طب سنتی با نامهای «عنّاب»، «شیلانه»، «سیلانه» و «شیلانک» و در گیلان «اون ناف»، «سیب کوهی»، «سنجد گرگان»، «طبرخون»، «ارج» و «سنجد جیلان» شناخته می‌شود و میوه درختی است که «اون ناف‌دار»، «عناب»، «درخت عناب»، «درخت شیلان»، «آلما آغاجی»، «درخت شیلانک» و «عناب آغاجی» گفته می‌شود. به فرانسوی میوه آن راJujube و درخت آن راJujubier وChicourlier وGuindaulier و به انگلیسی‌Jujube tree وChinese date گویند. گیاهی است از خانواده‌Rhamnaceae نام علمی آن‌Zizyphus jujuba Mill . و مترادف آن‌Zizyphus vulgaris Lam . وRhamnus zizyphus L . وZizyphus sativa Gaertn . می‌باشد. گونه‌Z .vulgaris دارای دو واریته است یکی‌Z .vulgaris Lam .var inermis Bge . و دیگری‌Z .vulgaris lam .var spinosus Bge ..

مشخصات

عناب درختی است کوتاه بلندی آن 8- 6 متر و بسیار مقاوم به خشکی. واریته‌ای از آن تیغ‌دار است. و واریته‌ای بدون تیغ می‌باشد. برگهای آن کوچک، متناوب و دندانه‌دار است و گلهای آن کوچک به رنگ سبز روشن مایل به زرد و مجتمع در کنار برگها است. میوه درخت عناب که عناب است، به رنگ قرمز و تخم‌مرغی به ابعاد
ص: 409
یک زیتون و طعم آن کمی شیرین و لعابی و دارای بوی ضعیفی است و دارای یک هسته می‌باشد. تکثیر درخت عناب از طریق کاشتن بذر و یا قلمه و یا پاجوش آن انجام می‌شود و چون این درخت خیلی پاجوش می‌دهد، به‌طوری که همه ساله برای حفظ تعادل گیاهی لازم می‌شود که پاجوش آن را قطع کرد و پای درخت را تمیز نمود، بنابراین معمول‌ترین و سریع‌ترین راه تکثیر آن استفاده از پاجوش است که رشد سریع‌تری نیز خواهد داشت. اگر به دلایل بررسی‌های ژنتیکی برای یافتن انواع جدید و نه به قصد تولید زراعی، نظر به کاشت هسته میوه آن باشد بهتر است قشر سخت خارجی هسته را به‌طوری که آسیبی به مغز آن نرسد شکسته و مغز آن را بکارند.
معمولا تخم دو سال پس از کاشت جوانه می‌زند.
پاجوش را در اوایل یا در اواخر پاییز برحسب اقلیمهای مختلفه می‌توان کاشت.
درخت عناب را ممکن است با فواصل 6* 6 متر کاشت و چون رشد آن خیلی کند است در فواصل درختان عناب می‌توان درختان میوه سریع الرشد و با عمر کوتاه کاشت تا در چند سال اول که هنوز عناب به سن بهره‌برداری نرسیده از میوه‌های آن درختان استفاده نمود. بدیهی است در این قبیل موارد باید درختانی انتخاب نمود که از نظر مراقبتهای زراعی با عناب تعارض نداشته باشند و موجب اختلال در رشد و نمو عنابها نشوند. چون درخت عناب تقریبا از آخرین درختهایی است که شکوفه و برگ می‌کند (در خرداد و تیر) بنابراین در مناطق برّی از خطر سرمازدگی مصون است. درخت عناب معمولا در سنین 20- 15 سالگی به حد اکثر باردهی می‌رسد. عناب را اگر بخواهند تازه مصرف نمایند باید به محض اینکه شروع به قرمز شدن نمود آن را چیده و مصرف نمود و در صورتی که خشک آن مورد نظر باشد باید صبر کنند تا میوه کاملا روی درخت برسد و پس از آن بچینند.
درخت عناب بومی مناطق گرمسیر است. در شمال افریقا، جنوب اروپا، نواحی مدیترانه‌ای و مناطق معتدل آسیا می‌روید. در ایران در سواحل بحر خزر و دامنه نیل‌کوه در مینودشت، کوکلان گرگان، در کردستان و سردشت، در لرستان و بختیاری و در الموت و خراسان و بلوچستان و کرمان به‌طور خودرو می‌روید. در بندرعباس با نام محلی کندر» شناخته می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

در هسته عناب آلکالوئید وجود ندارد. روغن آن دارای اولئیک اسید، لینولئیک
ص: 410
اسید، پالمیتیک اسید و فیتوسترول است [تانگ چائو].
در گزارش دیگری آمده است که عناب دارای مقدار زیادی ویتامین‌C است و در هر 100 گرم قسمت قابل خوردن خام آن در حدود 69 میلی‌گرم ویتامین‌C وجود دارد. بعلاوه دارای لعاب فراوان و در حدود 4/ 6- 7/ 2 درصد مواد قندی و پروتئین است. عصاره آبی چوب آن دارای یک ماده متبلور به نام زیزیفیک اسید[490] و یک تانن به نام اسید زیزیفوتانیک 491] است. این تانن در میوه عناب نیز مشخص شده است.

خواص- کاربرد

در هند از میوه عناب به عنوان داروی لعابدار و نرم‌کننده سینه و بندآورنده خونریزی استفاده می‌شود و برای تصفیه خون و کمک به هاضمه تجویز می‌شود. برگهای آن به شکل مشمع در موارد قطره‌قطره ادرار کردن به کار می‌رود.
جوشانده ریشه درخت عناب را برای کاهش تب به کار می‌برند و گرد ریشه خشک آن را روی زخمها و جراحتهای کهنه می‌ریزند، التیام‌بخش است. پوست درخت عناب دارویی برای قطع اسهال است. در برمه از میوه عناب به عنوان میوه سینه‌ای برای نرم کردن سینه مصرف می‌شود. از پوست درخت برای بند آوردن اسهال و از ریشه آن برای قطع تب استفاده می‌کنند و له شده برگهای آن را روی محل گزش عقرب می‌گذارند [راجر]. در کره از هسته آن به عنوان خواب‌آور[492] و مخدّر استفاده می‌شود.
[چونگ . در چین میوه عناب و مغز هسته آن احتمالا مهمترین قسمت دارویی گیاه است ولی با این حال از برگ، پوست، چوب و ریشه آن نیز در مواردی استفاده می‌شود [استوارت . میوه واریته وحشی و تیغ‌دار آن خیلی ترش و قابض است و میوه نوع بی‌تیغ اهلی آن کمی ترش و قابض است ولی از هر دو نوع در موارد مشابه دارویی استفاده می‌شود. در چین عناب به عنوان ضد سم در موارد مسمومیتهای حاصله در اثر آکونیت و ژانسیانا (هر دو از گیاهان خیلی سمّی هستند) به کار می‌رود. عناب اثر و طعم داروهای محرّک را کاهش می‌دهد [هاو]. با این توضیح هر وقت از نظر دارویی
ص: 411
لازم باشد که از گیاه آکونیت و جنطیانا خورد بهتر است که توأم با عناب خورده شود زیرا اثر سمّی و تحریکی آنها را حتی در حد مجاز مقدار مصرف می‌کاهد و باعث می‌شود که آثار مفید دو داروی فوق بدون خطر در بدن منعکس شود. شرح دو گیاه فوق به تفصیل در سایر جلدهای این مجموعه آمده است.
عناب به عنوان داروی آرام‌کننده اعصاب [لوئی ، مقوی عمومی [روا]، مقوی معده، آرام‌بخش، ملیّن [کاریونه و کیمورا]. ضد سرفه و مدّر به کار می‌رود [ایچی مورا و هاو]. بی‌خوابی را از بین می‌برد و خواب‌آور است [چیو]. عرق شبانه را قطع می‌کند و برای ضعف عمومی و به‌طور کلی احساس خستگی و ضعف شدید به شکل نوراستنیا[493] بسیار نافع است [کاریونه و کیمورا]. از برگ، ریشه و پوست درخت عناب برای قطع بعضی از انواع تب، تسریع رشد موی سر و تهیه مایع شست‌وشوی چشم 494] استفاده می‌شود [استوارت . از جوشانده قسمت چوبی ریشه برای رفع احساس سیری مفرط و کمک به هاضمه می‌خورند و اگر با گوشت بپزند و سوپ یا آش آن را بخورند برای افزایش شیر و قطع خروج اخلاط خونی توأم با سرفه از ریه نافع است.
و اما عناب تازه از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی معتدل در حرارت و برودت و مایل به رطوبت و طبق نظر شیخ الرئیس ابو علی سینا کمی سرد است و از نظر خشکی و رطوبت معتدل است. در مورد خواص آن معتقدند که عناب از عوامل ملیّن و نرم‌کننده سینه است و یکی از 4 میوه سینه‌ای است (عناب، انجیر، مویز، خرما).
جوشانده 50 گرم آن در 1000 گرم آب شربت سینه‌ای خوبی می‌دهد. عناب منضج و اعتدال‌دهنده اخلاط غلیظ است و مسهل اخلاط رقیق. خشونت سینه، گرفتگی صدا و خشونت حلق که از حرارت عارض شده باشد را رفع می‌کند و سرفه و تنگی نفس و درد سینه را تسکین می‌دهد. خون را تصفیه می‌کند و مولد خون صالح است یعنی از داروهای خون‌ساز است. التهاب، تشنگی، حدت خون، درد کبد، کلیه و مثانه را تسکین می‌دهد. مالیدن آن به تنهایی و یا با هسته آن التهاب و ورم گرم چشم را تسکین می‌دهد. آشامیدن آب خیس‌کرده آن یا دم‌کرده آن مخلوط با عرق کاسنی
ص: 412
یا سکنجبین برای تسکین حدت صفرا و خون مفید است. مقدار خوراک میوه عناب تا 50 عدد است.
مضار عناب این است که در معده‌های سرد ایجاد نفخ می‌کند و برای اصلاح آن باید شکر و مویز خورد. بعلاوه ترشح اسپرم را کاهش می‌دهد و نیروی جنسی را کم می‌کند. برای پرهیز از این عوارض باید عناب را مخلوط با داروهای محرک نظیر عسل خورد. پاشیدن گرد ساییده برگهای خشک آن برای تاولهای بد که در دهان یا در محل دیگری از بدن ظاهر شود مفید است. اگر روزانه در حدود 200 گرم از دم‌کرده برگ آن را با شکر تا پنج روز بخورند برای رفع خارش بدن مجرّب است. اگر برگ عناب در دهان جویده شود تا چند دقیقه موجب بی‌حسی ذائقه می‌شود و طعم درک نمی‌شود. ضماد برگ آن برای ترمیم و تسریع در ترمیم استخوان شکسته نافع است.
جوشانده عناب: عناب 14 دانه، جو پوست گرفته 25 گرم، آب مقدار کافی.
عناب را خرد کرده و با جو مخلوط نمایند و بجوشانند تا شکفته شود. مقدار آب باید آن‌قدر باشد که پس از جوشیدن 1500 گرم جوشانده به دست آید و می‌گذارند ته‌نشین شود و صاف روی آن را با انحراف ظرف بردارند و در تبهای شدید فنجان فنجان بنوشند.
جوشانده نوعی دیگر از عناب: عناب 15 دانه، سپستان 15 دانه، تخم خطمی 4 گرم، گل بنفشه 7 گرم، گل نیلوفر 5- 3 عدد، پرسیاوشان 5 گرم، رازیانه نیم‌کوفته 3 گرم و بهدانه 5/ 2 گرم. این داروها را شب در آب خیسانده و صبح جوشانیده بگذارند تا خنک شود و پس از صاف کردن نیم‌گرم با اضافه کردن قدری شکر سرخ به تدریج بنوشند. برای تسکین سرفه و نرم کردن سینه و اخلاط خیلی نافع است.
خیس کرده عناب: عناب 20 دانه، مویز دانه گرفته 30 دانه، سپستان 30 دانه و سرشاخه گلدار بنفشه 17 گرم. اجزای فوق را شب در نیم لیتر آب خیسانده و صبح پس از صاف کردن 50 گرم شیرخشت و 50 گرم ترنجبین به آن اضافه کرد. خوب حل کنند و پس از صاف کردن با قدری گلاب و عرق بیدمشک مخلوط کرده میل کنند.
ص: 413

کرچک

اشاره

در کتب فارسی «بیدانجیر»، «کنتو» و «کرچک» و در کتب طب سنتی با نامهای «خروع» و «طمرا» آمده است. به فرانسوی‌Ricin و به انگلیسی‌Castor oil plant گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Euphorbiaceae نام علمی آن‌Ricinus communis L . می‌باشد.

مشخصات

گیاه کرچک که بومی مناطق گرمسیر جهان است در اقلیمهای گرم مانند هند و افریقا به صورت یک درختچه که بلندی آن تا 3 متر هم می‌رسد وجود دارد ولی در مناطق معتدل چون در سرمای زمستان این مناطق مقاوم نیست به صورت یک گیاه یکساله و در برخی مناطق مناسب دوساله است. در مناطقی که ارقام یک ساله آن کاشته می‌شود مزرعه پس از برداشت محصول دانه شخم شده و سال بعد مجددا به صورت زراعت جدیدی تخم آن کاشته می‌شود. معمولا در مناطق معتدل کشت بذر کرچک مقارن با زمان کشت ذرت و پنبه صورت می‌گیرد.
کرچک دارای ارقام مختلفی است و گیاه آنها نیز دارای رنگهای متفاوتی می‌باشد و ساقه و برگهای آنها برحسب رقم آن دارای رنگهای سبز، صورتی، قرمز و بنفش ممکن است باشد. برگهای آن پنجه‌ای شبیه برگ انجیر و از 9- 7 قطعه یا لوب نوک‌تیز تشکیل شده است. ریشه آن مانند نی مجوف و میوه آن خاردار و مدوّر و تخم آن
ص: 414
داخل میوه به اندازه دانه قهوه و پوست تخم منقّط و مغز آن سفید و دارای مقدار زیادی روغن است.
کرچک
C
- دانه‌B - گل ماده‌A - گل نر
دانه‌های کرچک از نظر درصد روغن، بسته به ارقام مختلف متفاوت است.
دانه‌های کرچک را معمولا به سه اندازه کوچک، متوسط، بزرگ تقسیم می‌کنند و قاعده این است که دانه‌های بزرگ دارای چند درصد روغن بیشتری هستند ولی برای انتخاب ارقامی برای کاشتن نباید تنها دنبال ارقام با دانه‌های بزرگ رفت بلکه مقدار وزن محصول دانه در هکتار نیز باید مورد توجه باشد. معمول‌ترین ارقام گونه‌R .communis است.
در مناطق حارّه دنیا که دارای یک فصل باران به مدت 5- 4 ماه هستند به آسانی می‌توان کرچک را بدون آبیاری کاشت و برداشت نمود ولی در مناطق خشک مانند ایران بخصوص در مناطقی که در دوره رویش گیاه (تابستان) باران نداریم یا کافی
ص: 415
نیست، باید آبیاری شود. برای کاشت خطی کوچک در حدود 10 کیلوگرم بذر در هکتار کافی است. فاصله بین بوته‌ها به‌طور متوسط 1 متر از هر طرف می‌باشد. در مورد ارقام با ساقه و برگهای قرمزرنگ که به ارقام خونی معروف‌اند چون بوته‌ها بزرگ می‌شوند این فاصله باید بیشتر باشد و شاید 5/ 2- 2 متر از هر طرف مناسب باشد.
در شرایط اقلیمی ایران معمولا 5- 4 ماه پس از کاشت بذر محصول به دست می‌آید و مقدار محصول 2- 5/ 1 تن در هکتار است. کرچک به قولی بومی هند و به قولی از حبشه برخاسته است ولی در هرحال کشت آن منحصر به هند و افریقا نیست و در حال حاضر در اغلب مناطق دنیا از جمله در ایران کاشته می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

در دانه کرچک ماده سفیدرنگ بی‌شکل خیلی سمّی وجود دارد که در حقیقت پروتئین سمّی یا آلبومین سمّی دانه کرچک است. این ماده را به انگلیسی ریسین 495] نامند و نوعی توکسالبومین 496] است. بعلاوه در دانه کرچک و مقداری نیز در برگهای آن یک آلکالوئید سمّی به نام ریسینین 497] یافت می‌شود. در دانه کرچک روغنی ثابت به نام روغن کرچک وجود دارد که محصول اصلی این گیاه است و بسته به ارقام مختلف مقدارش از 60- 35 درصد وزن دانه را تشکیل می‌دهد.
در گزارش بررسی دیگری آمده است که در دانه و در روغن کرچک ریسین اولئیک اسید[498]، پالمیتیک اسید، اولئیک اسید، لینولئیک اسید، دی هایدروکسی استئاریک اسید[499] و بعلاوه چند گلیسرید[500] یافت می‌شود [آچی سالتور]. در کنجاله دانه‌های کرچک یعنی در باقیمانده دانه پس از روغن‌کشی حدود 5 درصد گلوتامیک اسید[501] وجود دارد [کریشناماچار راماچاندران . و بعلاوه کنجاله داری
ص: 416
آرژینین 502] و ریسین می‌باشد [راما چاندران . ریسین اولئیک اسید یک اسید چرب اشباع نشده‌ای به فرمول خام‌C 71 H 23 (OH) COOH است که در روغن کرچک به شکل گلیسرید وجود دارد و در حدود 80 درصد اسیدهای چرب دانه کرچک را تشکیل می‌دهد. این گلیسرید را در شیمی به نام ریسین اولئین 503] می‌خوانند. این اسید دارای خاصیت مسهلی بسیار قوی است.

خواص- کاربرد

در گذشته برای قرنها همه جا کرچک به عنوان مسهل مورد استفاده انسان بوده است. در چین از له شده تخم کرچک برای معالجه انواع بیماری‌ها از جمله سنگینی گوش و کری، سردرد، خنازیر و ناراحتی‌های پوستی استفاده می‌شده است [رید].
همچنین برای قطع خونریزی، استسقا، یبوست، تحلیل ورمها [ایشی دویا]، آبسه‌ها [هاو] و به صورت مالیدن روی جوش و کورک مفید است. از جوشانده آن برای معالجه بواسیر می‌خورند و از مغز دانه بدون پوست آن برای تسریع و تسهیل و افزایش درد زایمان استفاده می‌شود [هو]. در فیلیپین از تخم کرچک به عنوان ضد روماتیسم استفاده می‌شود [گررو].
متفقا همه قبول دارند که مغز دانه کرچک سمّی است. از برگهای کرچک اغلب در استعمال خارجی استفاده می‌شود. برگهای گرم کرده کرچک را برای تسکین درد نقرس روی عضو دردناک می‌گذارند [هین . همچنین برای تسکین درد و روماتیسم [برکیل و هانیف ، معالجه و تحلیل ورم [مک کلور هوانگ ، سردرد [والنزوئلا]، زخمهای کهنه [فیلت و فایدهین و تسکین دردهای پهلو که نفس کشیدن را دشوار می‌سازد [فاکس استفاده می‌شود. برگهای کرچک را چرب و گرم کرده و در داخل یک ضماد می‌کنند و یا در شیر می‌جوشانند و پس از آن به عنوان داروی نرم‌کننده مورد استفاده قرار می‌دهند [گررو]. جوشانده برگهای کرچک را به عنوان ضد سرفه و نرم‌کننده سینه می‌خورند، خیلی مؤثر است [استوارت و رید]. از شیره برگهای آن برای رفع سنگینی گوش و کری که در اثر سرما ایجاد شده باشد، استفاده می‌شود [هاسکارل و فایدهین و برای رفع سفتی مفاصل به عضو می‌مالند [رومفیوس . همچنین برای
ص: 417
التیام عفونت چرکی نرمه‌بند دور انگشت دست و پا که ویتلا گفته می‌شود، می‌مالند [وک . در امریکا از روغن کرچک مخلوط با ید[504] و وازلین 505] برای سرطان به کار می‌برند و همچنین روغن کرچک برای معالجه بیماری‌های پوستی انگلی تجویز می‌شود. در ساحل عاج و دلتای علیا از روغن کرچک برای تسکین جذام استفاده می‌شود. در هندوچین برای معالجه سرطان معده و به‌طور کلی از روغن کرچک در روش شیمی درمانی 506] سرطان استفاده می‌شود.
طبق نظر حکمای طب سنتی کرچک از نظر طبیعت گرم و خشک است و از نظر خواص: مغز دانه کرچک مسهل قوی، پاک‌کننده عروق و مقوی اعصاب است و برای سردرد، فلج، لقوه، رعشه و بیماری‌های ناشی از سردی، تنگی نفس، سرفه‌های سرد، رفع دردهای پشت، مثانه و استسقا بسیار مفید است و قاعده‌آور می‌باشد.
درعین‌حال خوردن روغن کرچک اشتها را از بین می‌برد و ممکن است موجب آشفتگی و درهم ریختگی حال عمومی شود. تهوع‌آور است و برای اصلاح آن می‌توان آن را با نعنا، کتیرا و مصطکی خورد. مقدار خوراک از روغن کرچک طبق نظر حکمای طب سنتی 45- 15 گرم بسته به وضع بدن و سن شخص است و کمتر از این مقدار نیز خورده می‌شود. در مزاج اغلب اشخاص، مقدار کمتر روغن کرچک اثرش بیشتر از مقدار زیادتر آن است و بهترین روش استعمالش این است که روغن کرچک را به مقدار مورد نظر تهیه کرد و در یک فنجان چای یا سوپ بی‌چربی نیم‌گرم ریخته و میل کنند و ممکن است قدری آب نارنج با آن مخلوط شود.
اگر ده عدد مغز دانه کرچک را سائیده و با آب عسل مخلوط و بخورند مسهل بلغم است و در عین حال ایجاد تهوع و آشفتگی و سلب اشتها می‌نماید. و از این نظر مغز دانه و آب عسل را باید مخلوط با نعنا و کتیرا یا مصطکی خورد. مقدار خوراک از مغز دانه آن 10- 5 عدد است و اگر 20 عدد خورده شود، مسکر است و پادزهر آن ریواس است. ضماد مغز دانه کرچک برای تحلیل ورمها، تسکین و تحلیل درد و ورم نقرس، ورم و درد مفاصل و اگر ضماد با سرکه مخلوط شود برای ورم پستان و اواخر باد سرخ مفید است.
ص: 418
عصاره برگ کرچک تریاق مؤثری است و اگر چند بار خورده شود موجب قی و خارج ساختن سمّهای سرد نظیر سمّ بیش و تریاک می‌شود. اگر 10 گرم از عصاره برگ آن با شیر تازه مخلوط و خورده شود برای تسکین درد ناحیه قلب و خوردن جوشانده پوست ریشه آن برای رفع دل‌پیچه و باز کردن انسداد مجاری نافع است. مالیدن عصاره برگ برای التیام بیماری‌های پوستی نظیر جرب و رفع آثار کبودی در پوست و مخلوط با آب تره برای بواسیر مفید است.
پوسیون مسهل روغن کرچک: روغن کرچک 30 گرم، شربت خطمی 30 گرم، روغن بادام شیرین 30 گرم. اینها را مخلوط کنند و در موارد ورم وضع حملی صفاق در یک یا دو بار بخورند.
پوسیون روغن کرچک با روش دیگر: روغن کرچک خالص 50 گرم، زرده تخم‌مرغ 1 عدد، قهوه پخته 120 گرم، قند 30 گرم. اینها را مخلوط کرده و مصرف نمایند.
مسهل مرکب روغن کرچک: روغن کرچک 30 گرم، گلیسیرین 30 گرم، اسانس نعنا 3- 2 قطره. اینها را مخلوط نمایند مسهل آماده است.
تنقیه روغن کرچک: 50 گرم روغن کرچک را با 300 گرم دم‌کرده خطمی مخلوط کنند. افراد بزرگسال این تنقیه را باید انجام دهند.
مصرف روغن کرچک و بخصوص دانه‌های آن باید زیر نظر پزشک انجام گیرد.
ص: 419

خرزهره

اشاره

درختچه‌ای است که نام عمومی آن در ایران «خرزهره» است ولی گونه‌های مختلف آنکه در مناطق مختلف می‌رویند با نامهای محلی شناخته می‌شوند از جمله در بندرعباس «گیش» و در بلوچستان «جاروجور» و در جزیره کیش «کیش» نامیده می‌شوند. در کتب طب سنتی با نامهای «دفلی»، «خرزهرج»، «سم الحمار»، «ورد الحمار»، «زقوم»، «جبن» و «جبین» [دهخدا]، «حبن»، «حبین» [ناظم الاطباء] و «پهی» نامبرده شده است. به فرانسوی آن راLaurier -rose وNerium وNerion وOleandre و به انگلیسی‌Oleander وRose bay وRose -laurel می‌نامند. گیاهی است از خانواده‌Apocynaceae نام علمی آن‌Nerium oleander L . می‌باشد.

مشخصات

خرزهره درختچه کوچکی است. برگهای آن سبز تیره، باریک، نیزه‌ای کشیده، چرمی به طول 25- 10 سانتی‌متر. گلهای آن معمولا از خرداد تا پاییز به رنگهای مختلف که بسته به واریته‌های آن، سفید، سرخ، آتشین، کم پر و پرپر می‌باشد، ظاهر می‌شوند. این درختچه ناخزان و همیشه سبز است. تکثیر آن از طریق قلمه و یا از طریق خوابانیدن شاخه‌ای از آن انجام می‌شود. احتیاج به آفتاب کامل دارد و در مناطق بی‌باران در دوره رویش باید آبیاری شود.
خرزهره بومی مناطق مدیترانه‌ای است و در نواحی وسیعی از دنیا در خاور دور،
ص: 420
اروپا، امریکا و ایران نیز کاشته می‌شود. و ارقام مختلف آن در اغلب مناطق ایران در غرب کشور، در استان مرکزی، لرستان، اصفهان و جنوب غربی ایران در اندیمشک، مهران، کرمان، بلوچستان و بندرعباس و نیک‌شهر و سیستان و مناطق شرقی و همچنین در اغلب باغها و پارکها کاشته می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

در برگهای خرزهره(N .oleander) گلوکوزیدهای نری‌ئین 507]، اولئاندرین 508] و فولینرین 509] یافت می‌شود. فولینرین دارای کاربردی نظیر دیژیتالیس 510] است. گزارش دیگری نشان می‌دهد که اولئاندرین و فولینرین یک نوع هستند. پوست خرزهره دارای گلوکوزیدی به نام کورتنرین 511] می‌باشد که مشابه فولینرین است ولی سمیت آن در حد نصف سمیت فولینرین می‌باشد. جذب گلوکوزیدهای خرزهره در مجاری گوارشی سریع انجام می‌شود و ترشح مفرط ادرار را تحریک می‌کند، کمی خاصیت انباشته شدن در بدن را دارد. میزان عمل و تأثیر این گلوکوزیدها چیزی بین دیژیتالیس و استروفانتوس است. سمیت فولینرین 3- 2 برابر بیشتر از دیژیتوکسین 512] است.
در خرزهره‌ای که در فلسطین روییده و مورد تجزیه قرار گرفته است گلوکوزیدی به نام فولیاندرین 513] مشخص شده است که با گلوکوزیدهای سایر ارقام خرزهره متفاوت می‌باشد ولی شبیه گلوکوزید استروفانتوس است.
حد اقل دوز کشنده گلوکوزید سمّی اولئاندرین در گربه‌ها 66/ 0 میلی‌گرم برای هر کیلوگرم وزن گربه است و اثر بیولوژیکی آن نصف فولینرین و یا دیژیتوکسین می‌باشد]G .I .M .P[ .
در گزارش دیگری آمده است که از برگ و ساقه و گل خرزهره مواد
ص: 421
فلاوون گلی‌کوزید[514] از جمله: کوئرستین- 3- رامنوگلوکوزید[515] و کمپفرول- 3- رامنوگلوکوزید[516] جدا شده است. از برگهای آن کاردنولید گلی‌کوزید[517]، اولئاندرین، د آستیل اولئاندرین 518]، آدینرین 519] و نریانتین 520] به دست آمده است.
] S. G. I. M. P [
. در گزارش بررسی‌های دیگری آمده است که در خرزهره گونه‌N .oleander مواد فولینرین (اولئاندرین) و در برگها و پوست درختچه کورتنرین [بیسه ، اولئاندرین، نری‌ئین، نریانتین [کاریونه و کیمورا] و نریوکورین 521]، نریوکورئین 522] و نریودولئین 523] وجود دارد [موزیگ و شرام . فولینرین بسیار قی‌آور است و مانند دیژیتوکسین اثر آن در بدن خیلی کند و بطئی ولی خیلی بادوام است [چن .

خواص- کاربرد

خرزهره گیاهی است بومی نواحی مدیترانه‌ای جنوب اروپا که در سایر مناطق عالم نیز وارد شده و کاشته می‌شود. داروی سمّی است که در حد مجاز آن به عنوان داروی مقوی قلب و مدّر مصرف دارد. گلهای خشک آن به مقدار محدود و زیر نظر پزشک برای بازیابی قدرت از دست رفته بدن مصرف می‌شود. جوشانده برگهایش در روغن برای از بین بردن کرمهای ریز زخمها مؤثر است [وان‌استی‌نیس- کروزمان . و برای معالجه ناراحتی‌های پوست از جمله ناراحتی‌های قارچی و انگلی و جرب و نوعی کچلی مفید است [فوکود و پتلو]. له شده پوست و برگهای آن را با روغن مخلوط کرده و در موارد بیماری جلدی هرپس روی التهابهای پوست می‌گذارند [والنزوئلا].
ص: 422
خرزهره با توجه به گلوکوزیدهای سمّی که دارد خیلی سمّی است و در مصرف آن بخصوص مصرف داخلی آن باید خیلی جانب احتیاط رعایت شود و از مقداری که در هر مورد تجویز شده بیشتر مصرف نشود و آن هم باید زیر نظر پزشک عمل شود. سمیت آن طوری است که پس از خشک شدن یا جوشیدن گیاه نیز از بین نمی‌رود و حتی اگر از چوبهای آن به عنوان سیخ کباب استفاده شود گوشت مسموم می‌شود و این اتفاق چندین بار در دنیا رخ داد و در کتب مسطور است.
خرزهره از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی گرم و خشک است. ضماد برگ و گل پخته آن برای تحلیل ورمهای سفت و تسکین درد آنها و همچنین برای تسکین درد زانو، سیاتیک، برای دفع جرب و رفع ناراحتی‌های پوست بسیار مؤثر است. مالیدن آب برگ آن برای جرب و ناراحتی‌های پوست و ریختن گرد برگ کوبیده آن روی زخمها برای التیام زخم مفید است. گرد برگ خرزهره عطسه‌آور شدید است. ساییده برگ خشک خرزهره مخلوط با پیه ذوب شده که به صورت پماد درآید را اگر به پوست بمالند برای رفع ناراحتی‌های پوستی و جرب مفید است. روغن گل و برگ تازه آن برای مقدمه کچلی، ناراحتی‌های پوستی، بیماری‌های سرد و درد پشت مفید است. اگر مقدار کمی از ریشه سفید آن را گرفته در شیر گاو تازه بجوشانند و کره آن را بگیرند و کمی از آن بخورند برای تقویت نیروی جنسی و تأخیر انزال نافع است. برای تهیه روغن گل و برگ آن مقداری گل و برگ را گرفته در آب می‌جوشانند تا کاملا پخته و له شود، برای این کار لازم است شاید بیش از 7- 6 ساعت جوش بخورد. سپس با فشار آب گل و برگ پخته و له شده را گرفته و با نصف مقدار آن روغن زیتون مخلوط و روی آتش ملایم بجوشانند تا آب آن تبخیر شود و روغن بماند. این روغن برای بیماری پوستی که مقدمه کچلی است و جرب زخم شده، خارش پوست، تسکین درد پشت و آرامش اعصاب نافع است. خرزهره برای ریه‌ها مضرّ است و از این نظر باید با عسل خورده شود. مقدار خوراک آن تا 2 گرم است. در مواردی که مسمومیت ایجاد شود باید با خوردن لعاب اسفرزه، روغن بادام شیرین با کتیرا و یا سایر داروهای قی‌آور، آن را قی کرد.
در موارد مسمومیتهای شدید حاصله از خوردن خرزهره دکتر شلیمر معتقد است خوردن یک لیوان بزرگ دم‌کرده قهوه غلیظ تریاق بسیار مؤثری می‌باشد.
از دم‌کرده گلهای خرزهره به عنوان خضاب مو استفاده می‌شود. این خضاب
ص: 423
رنگ را از بین می‌برد و موها را نرم و خوش‌رنگ می‌کند. در مصارف داخلی ممکن است از عصاره هیدروالکلی برگ به صورت حبهای 5 سانتی گرم به تعداد 4- 2 حب در روز خورده شود. البته با مشورت و زیر نظر پزشک.
ص: 424

خرزهره معطّر

اشاره

نام محلی آن در کرمان و خبیص «گیش» و در بلوچستان «جر»، «گاندر»، «کوران»، در بم پشت «کالگار»، در بندرعباس «کیش» و باغبانها به‌طور کلی آن را در سایر مناطق «خرزهره معطّر» نامند. به انگلیسی‌Sweet scented oleander گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Apocynaceae نام علمی آن‌Nerium indicum Mill . و مترادف آن‌N .odorum Solander وN .odoratum Lam . می‌باشد.

مشخصات

درختچه یا درخت کوچکی است شبیه خرزهره با این تفاوت که گلهای آن معطّر است. این گیاه در قسمتهایی از هند نظیر وزیرستان و بلوچستان می‌روید و در سایر مناطق هند به‌طور وسیعی کاشته می‌شود. در ایران در اکثر مناطق جنوب کشور از خوزستان تا فارس، بلوچستان، کرمان انتشار دارد و تا 1600 متر ارتفاع بالا می‌رود.
در باغهای شمال ایران مخلوط با سایر گونه‌ها می‌روید و گلهای سفید و کمی معطّر آن از خرداد تا اوایل پاییز ظاهر می‌شود.
واریته‌ای از این‌گونه به نام علمی
Nerium indicum Mill. sub Kotschyi( Boiss. )Rech. f.
که مترادف آن‌N .Kotschyi Boiss . می‌باشد در ایلام، لرستان، بختیاری، فارس، کرمان، بلوچستان از کازرون تا بوشهر و تا فیروزآباد و خفر
ص: 425
بندرعباس، حاجی‌آباد، شهداد و نیک‌شهر تا خاش و همچنین جزایر جنوب و در کویر لوت انتشار دارد. برگهای این واریته نیزه‌ای باریک چرمی مانند سایر گونه‌های خرزهره ولی رگبرگهای فرعی آن سبز خاکستری و متمایز از سایر رگبرگهاست. گلهای آن نیز سفید و صورتی و کمی معطّر است.
خرزهره معطّر
Nerium indicum sub kotschyi

ترکیبات شیمیایی 524]


معارف گیاهی ؛ ج‌6 ؛ ص425
گیاه خرزهره معطّر گلوکوزید وجود دارد. در ریشه و پوست درخت و
ص: 426
دانه‌های آن مواد سمّی نری‌اودورین 525] و نریودرین 526] و کارابین 527] وجود دارد.
نری‌ئودورین و کارابین هر دو از سموم قلبی نیرومند هستند و روی قلب شبیه دیژیتالین اثر می‌گذارند. در گیاه گلوکوزید اودورین 528] وجود دارد که در موش و خرگوش ایجاد فلج می‌کند. مقدار دوز کشنده آن برای قورباغه 350- 300 میلی‌گرم برای هر کیلوگرم وزن و برای موش 450- 400 میلی‌گرم برای هر کیلوگرم وزن و در خرگوش 200- 150 میلی‌گرم برای هر کیلوگرم وزن حیوان است. در برگهای آن ترکیبی وجود دارد که اثر مشابه روتین دارد. برگ و گل و پوست و قسمت چوبی درختچه خرزهره معطّر از داروهای تقویت قلبی هستند و دوز کشنده آن نیز شبیه دیژیتالیس است.]G .I .M .P[ .
در گزارش دیگری در مورد ترکیبات شیمیایی خرزهره معطّر چنین آمده که این گیاه سالیان دراز مورد بررسی و توجه دانشمندان قرار گرفت به این امید که جانشین تازه‌ای برای دیژیتالیس بیابند. زیرا دیژیتالیس یک داروی وارداتی به کشورهای خاورزمین است، درحالی‌که این گیاه به فراوانی در این مناطق در دسترس می‌باشد. در نتیجه این تحقیقات نشان داده شده است که برگ خرزهره معطّر دارای نریوکورین و نریوکورزین 529]، و یا به زعم کاریونه و کیمورا دارای نریوکورئین می‌باشد. در ریشه و پوست درخت نریودورئین 530]، نریئودورین و کارابین وجود دارد. کارابین یک ماده شبیه رزین است. به علاوه در ریشه و پوست درخت یک ماده متبلور شبیه فنول، چربی، تانیک اسید و ... یافت می‌شود. در پوست ساقه و شاخه‌های درخت علاوه بر مواد فوق اودوروزیدA -G 4 [531] یافت می‌شود. [رتیل و ریچشتاین . ماده اودوروزیدD [532] که به گربه‌ها تزریق شده سمیت قوی نشان داده است. و اودوروزیدF [533]
ص: 427
شبیه ماده گراسیلوزید[534] است که در عصاره چوب گیاه‌Strophanthus gracilis وجود دارد. [پتلو]. (شرح دو گیاه استروفانتوس و دیژیتالیس در این کتاب آمده است).
Leulier
معتقد است که در تمام قسمتهای مختلف گیاه به استثنای شیره گیاه ماده ال- استروفانتین 535] وجود دارد.

خواص- کاربرد

در هند از ریشه گیاه به عنوان محلل قوی و برای تحلیل ورمها و مسکّن درد ورم در استعمال خارجی مصرف می‌شود. ریشه را کوبیده با آب مخلوط نموده به صورت خمیری روی شانکر[536] و زخمهای آلت تناسلی مرد برای تسریع التیام می‌گذارند. از جوشانده برگهای آن به صورت شست‌وشو برای کاهش ورمها استفاده می‌شود.
روغنی که با پوست ریشه آن تهیه می‌شود برای برخی از بیماری‌های پوستی در جذام مصرف می‌شود. طرز تهیه نوعی روغن در بخش خرزهره آمده است. در چین مرسوم است سرشاخه‌های گلدار خرزهره معطّر را با پوست درخت به مقدار محدود و خیلی با احتیاط به عنوان مدّر، معرّق، قی‌آور، داروی تقویتی قلب و نرم‌کننده سینه می‌خورند [چیو]. دم‌کرده برگهای آن اگر خورده شود سقط جنین می‌شود [مک کلور هوانگ . در فیلیپین له شده پوست درخت و برگهای آن مخلوط با روغن روی تبخال و تاولهای هرپس می‌مالند خیلی مفید است [گررو و کوئی زمبینگ . عصاره الکلی برگها به‌طور خوراکی و یا با تزریق در حد مجاز مصرف اثر تقویت قلبی دارد و در مقایسه با دیژیتالیس اثر وسیعتری دارد و سمیت آن کمتر است S .G .I .M .P[ .
ص: 428

غارگیلاسی

اشاره

درختچه‌ای است که در شمال ایران با نامهای محلی در نور، کجور و مازندران «جل» در لاهیجان «جلی» در گیلان و طوالش «چرم لیوه» و «چرم لیفه» و در آستارا «چرم گیله» شناخته می‌شود. در کتب قدیم فارسی با نام «غارگیلاسی» آمده است. به فرانسوی آن راLaurier cerise و به انگلیسی‌Cherry laurel گویند. گیاهی است از خانواده‌Rosaceae نام علمی آن‌Laurocerasus officinalis Roemer و مترادفهای آن‌Cerasus laurocerasus Lois .،Prunus laurocerasus L . وPadus laurocerasus Miller می‌باشد.

مشخصات

گیاه غارگیلاسی به صورت درختچه یا درخت کوچکی است که بلندی آن تا 10 متر می‌رسد. شاخه‌های جوان آن صاف، سبز و برگهای آن همیشه سبز، صاف چرمی و برّاق به شکل بیضی کشیده و نوک‌تیز با قاعده‌ای قوسی و حاشیه برگها صاف و یا با دندانه‌های فاصله‌دار است. روی برگ سبز تیره و برّاق و پشت آن سبز مغز پسته‌ای و مات و رگبرگ وسطی برگ کاملا نمایان است. ابعاد برگ 20* 8 سانتی‌متر می‌باشد و اگر برگ را لای انگشتها فشار دهیم بوی اسانس بادام تلخ از آن برمی‌خیزد. دمبرگ ناودانی است و طول آن 2- 1 سانتی‌متر است. گلها خوشه‌ای انبوه طول خوشه حدود 16 سانتی‌متر. گلهای آن سفید و بسیار معطّر است. میوه آن سفت تخم‌مرغی شکل یا
ص: 429
شبیه گیلاس نوک‌تیز به قطر 12- 10 میلی‌متر و به رنگ ارغوانی مایل به سیاه و دارای یک هسته صاف و ناوی است.
این گیاه بومی ترکیه و حوالی طرابوزان است به همین دلیل در کتب با نام «غارطرابوزانی» هم آمده است و در اواسط قرن شانزدهم میلادی به اروپا وارد شده و در حال حاضر در سطح وسیعی در اروپای جنوبی می‌روید. در ایران نیز در جنگلهای شمال ایران در ارتفاعات 1300- 1200 متر از سطح دریا در وسعت گسترده‌ای از کرانه آستارا تا گیلان و مازندران انتشار دارد و به شکل توده جنگلی دیده می‌شود.
چون با توجه به جنگلی بودن، در عین حال گیاه مفید دارویی است لازم است که در حفظ و مراقبت و بهره‌برداری صحیح علمی از آن اقدام شود به‌طوری که در عین بهره‌برداری تجدید نسل آن نیز به مخاطره نیفتد.

ترکیبات شیمیایی

در گلها و برگهای درخت غارگیلاسی ماده مؤثری به نام اسید سیانیدریک 537] وجود دارد. این همان اسیدی است که در روغن بادام تلخ نیز موجود است. اسید سیانیدریک که اسید پروسیک 538] هم گفته می‌شود دارای طعمی تلخ و سوزان از ترکیب سیانوژن و هیدرژن است به فرمول‌HCN . سمّی است بسیار قوی. این اسید به‌طور مصنوعی در آزمایشگاه از ترکیب اسید سولفوریک بافّر و سیانور پتاسیم به دست می‌آید و در طبیعت به‌طور طبیعی و کامل از تقطیر برگهای درخت غارگیلاسی و همچنین از تقطیر بادام تلخ به دست می‌آید. حدود 5 سانتی‌گرم آن برای کشتن یک مرد کافی است.
ضد سمّ سریع‌الاثری ندارد ولی به‌هرحال استنشاق امونیاک و گاز کلر نسبتا مؤثر است.
در برگ غارگیلاسی گلوکوزیدی به نام‌Lauro -cerasin وجود دارد. به علاوه در برگهای غارگیلاسی مخمّری به نام امولسین وجود دارد که در مجاورت آب گلوکوزید لوروسرازین را هیدرولیز نموده، اسید سیانیدریک و آلدئید بنزوئیک می‌دهد. از تقطیر هریک کیلوگرم برگ تازه غارگیلاسی با 4 لیتر آب مایعی به دست می‌آید که در داروخانه‌ها به نام آب لوریه سریز[539] معروف است. این آب چون در
ص: 430
مجاورت هوا و نور و حرارت خیلی زود فاسد می‌شود لذا باید آن را در ظرف شیشه‌ای تیره و کاملا پر و در محل تاریک و خنک نگه داشت. از نظر استاندارد آب لوریه سریز دارویی یا عرق غارگیلاسی باید حدود 10/ 0 درصد اسید سیانیدریک داشته باشد.
غارگیلاسی
Laurier cerise

خواص- کاربرد

عرق غارگیلاسی یا آب لوریه سریز از عوامل مسکّن و ضد تشنج است و برای تسکین سرفه و تنگی نفس، اسپاسمهای دردناک روده و معده و بی‌خوابی آثار مفید دارد. مقدار خوراک آن 20- 5 گرم است. چون با کلمل تولید سیانور جیوه می‌کند که
ص: 431
سمّی است بسیار قوی، لذا عرق غارگیلاسی را نباید توأم با کلمل مصرف کرد. کلمل یک کلراید جیوه‌ای است به فرمول‌hg 2 cl 2 بی‌طعم، سفید که به عنوان مسهل مصرف می‌شود.
در استعمال خارجی دم‌کرده برگ غارگیلاسی را برای تسکین دردهای عصبی نظیر سیاتیک روی عضو دردناک می‌ریزند و می‌مالند. این کار برای رفع التهاب و ورم سطحی پوست ناشی از کوبیدگی اعضا و خارش نیز مؤثر است ولی باید احتیاط کرد زیرا سیانور ممکن است از طریق پوست نیز در بدن نفوذ کند. در مواردی که مسمومیت حاصل شود باید تا رسیدن پزشک از داروهای قی‌آور استفاده کرد و معده و روده‌ها را خالی کرد و سپس با 1- 5/ 0 درصد محلول پرمنگنات پتاسیم معده را شست‌وشو داد. تزریق عضله‌ای بلودومتیلن 540] اثر چشمگیری در خنثی کردن اسید سیانیدریک دارد.
شربت غارگیلاسی: عرق غارگیلاسی 100 واحد، قند سفید خرد شده 1800 واحد، قند را در حالت سردی در عرق حل کنند و با کاغذ صاف کنند. این شربت ضد تشنج است خوراک آن 60- 15 گرم است.
شربت مسکن و ضد تشنج غارگیلاسی: عرق غارگیلاسی 10 گرم، آب مقطر 100 گرم، شربت بهارنارنج 30 گرم، عصاره غیر مصفای بلادون 5 سانتی گرم، اتر سولفوریک 2 گرم. اینها را مخلوط کرده هر ساعت یک قاشق بخورند.
پوماد ضد سرطان: اسانس غارگیلاسی 10 گرم، پیه مذاب 80 گرم مخلوط کنند و برای تسکین دردهای سرطانی بمالند.
آب شست‌وشوی ضد سرطان: برگ تازه غارگیلاسی 125 واحد، آب جوش 1000 واحد. مدت نیم ساعت دم‌کرده و 125 واحد عسل اضافه کنند. این مایع شست‌وشو موجب تسکین درد سرطانی عضو می‌شود که از این مایع روی آن بریزند.
شربت ضد گرفتگی صدا: عرق غارگیلاسی 10 گرم، شوره 10 گرم، شربت تلو 50 گرم، شربت پرسیاوشان 50 گرم، شربت صمغ عربی 150 گرم. اینها را مخلوط کنند و بتدریج هربار یک قاشق سوپ‌خوری از آن را در یک فنجان دم‌کرده بادرنجبویه
ص: 432
بریزند و بنوشند. منظور از شوره که به فرانسوی‌Salpetre گفته می‌شود ترکیبی شیمیایی به نام نیتر[541] و یا نیترات دوپتاسیم به فرمول‌No 3 K می‌باشد که در آب کاملا محلول است ولی در الکل غیر محلول می‌باشد.
ص: 433

ثعلب

اشاره

به فارسی «ثعلب» و در کتب طب سنتی و کتب قدیم فارسی با نامهای «خصیة الثعلب»، «سعلب»، «شاطریون»، «تعلب» و «سحلب» آمده است. به فرانسوی‌Salep نامیده می‌شود. بیخ یا غده زیرزمینی گیاهی است که انواع گیاه به فرانسوی‌Orchis و به انگلیسی‌Orchis می‌باشد. گیاهی است از خانواده ثعلب‌Orchidaceae و دارای گونه‌های مختلفی است که معروف‌ترین آنها از نظر طب سنتی، عبارت است از:
1.Orchis Mascula L . که به «ثعلب مصری» معروف است. به فرانسوی‌Orchis m le و به انگلیسی‌Male orchis و به هندی در بمبئی نیز ثعلب مصری گفته می‌شود.
گیاهی است چندساله به بلندی 50- 15 سانتی‌متر. گلهای آن قرمز ارغوانی که در چمنزارها و جنگلهای مرطوب در اروپای مرکزی و جنوبی و آسیای صغیر و ایران می‌روید. در ایران در دامنه‌های البرز، کندوان، پل زنگوله، کلاردشت، مازندران، گیلان در ارتفاعات طوالش و در زیارت گرگان و در غرب در کوههای کرند، ریجاب، پرّو دیده می‌شود.
2.Orchis maculata L .. که برگهای آن منقّط است. به فرانسوی‌Orchis macule یاOrchis tachete و به انگلیسی‌Spotted orchis گفته می‌شود.
گیاهی است چندساله دارای غده زیرزمینی پنجه شکل. گلهای آن خوشه‌ای
ص: 434
ارغوانی با نقطه‌ها یا لکه‌های قرمز روی گلبرگها و حاشیه سفید. برگهای آن بدون دمبرگ، پهن، بیضی، موجی که ساقه را در آغوش گرفته است. این گیاه بومی مناطق گرم هند و بنگال است و در ایران نوعی از آن در آذربایجان، دیلمان و نقاط مرطوب کوه گلوزا می‌روید.
3.Orchis laxiflora Lam .. گیاهی است چندساله به بلندی 50- 30 سانتی‌متر. برگهای آن نیزه‌ای خطی، دراز، موج‌دار. برگهای پایین و وسط دراز و برگهای بالا کوچک است. گلهای درشت به رنگ بنفش ارغوانی و بندرت دارای گلهای ریز صورتی یا سفید است که به شکل خوشه باز می‌باشد. این گیاه در مناطق مرکزی و جنوبی اروپا، ترکیه، قفقاز، آسیای صغیر، ایران، افغانستان و تبت انتشار دارد. در ایران در گرگان، در آذربایجان در مراتع خوی، در دامنه‌های البرز، در اطراف تهران، کرج، ولدآباد و در غرب در همدان، در مرکز در اصفهان، در شرق در بادقیس و احتمالا در خراسان یافت می‌شود. چون از نظر خواص دارویی شبیه‌O .mascula می‌باشد به همین علت این‌گونه را هم در ایران و به هندی ثعلب مصری نامند.

مشخصات کلی

عموما قسمت زیرزمینی ثعلب دارای دو عدد غدّه است که ریشکها از آنها خارج می‌شوند، یک غدّه توخالی که مولد و منشاء گیاه در حال رویش است و دومی غدّه‌ای توپر که برای تولید و رشد گیاه در سال آینده می‌باشد و همین غدّه پر است که به عنوان دارو و خوردنی مصرف می‌شود.
برگهای ثعلب شبیه برگ زنبق دراز، با رگبرگهای خطّی است. رنگ پوسته غدّه زیرزمینی صورتی و داخل آن سفید است. طعم آن کمی شیرین، لزج و کمی تند است.
پس از اینکه غدّه را از خاک بیرون آوردند شسته و در حال خامی به نخ کشیده و خشک می‌نمایند. معمولا غده در اوایل تابستان می‌رسد و تا دو سال خاصیت دارویی خود را حفظ می‌کند.

خواص- کاربرد

در غده زیرزمینی گونه‌های مختلف ثعلب بخصوص گونه‌O .Latifolia یک
ص: 435
گلوکوزید به نام لوروگلوسین 542] به مقدار 0055/ 0 درصد مشخص شده است. بعلاوه در آردی که از فکول غدّه به نام ثعلب به دست می‌آید مقدار زیادی مواد لعابی و ماده‌ای شبیه صمغ عربی و در حدود 25 درصد نشاسته و حدود 5 درصد مواد قندی و مقدار کمی املاح معدنی و مقدار جزیی اسانس است که پس از خشک شدن گیاه به صورت کومارین درمی‌آید. در گونه‌O .mascula وجود یک گلوکوزید و ماده تلخ تأیید شده است G .I .M .P[ .
ثعلب منقّط
Orchis maculata

خواص- کاربرد

در هند از غده ثعلب به عنوان داروی نرم‌کننده سینه و قابض استفاده می‌شود و آرد آن مغذی و مقوی است.
ثعلب از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی گرم و مرطوب است و از نظر خواص معتقدند که خون‌ساز و مقوی است و برای کزاز، تشنج خشک، فلج، لقوه و
ص: 436
ثعلب نر
Orchis Mascula
تقویت اعصاب مفید است. اگر با روغن گل سرخ و زیتون خمیر کرده و به موی سر بمالند برای تقویت و رشد مو و جلوگیری از ریختن آن مفید است. فکول غده یا آرد غدّه که ثعلب گفته می‌شود شیرین و لزج و خوراکی است و مخلوط با شیر و کاکائو غذای مقوی و خوبی برای اطفالی که ضعیف هستند، می‌باشد. مقدار خوراک ثعلب حد اکثر برای بزرگسالان تا 8 گرم است. ثعلب برای کودکان و اشخاصی که معده حساس دارند، غذای مناسبی است. سابقا معتقد بودند که ثعلب محرک و مبهّی است و گفته می‌شد اگر برگهای ثعلب را با زعفران و کمی مشک کوبیده و شیاف بردارند و با شوهر هم‌بستر شوند به احتمال زیاد اگر نقص خاص فیزیولوژیکی نباشد، همان بار اول باردار می‌شوند. ثعلب برای دهانه معده مضّر است لذا باید با شکر خورده شود.
خوردن دانه‌های آن با سرکه رقیق مبهّی است. برای گرم‌مزاجها مضّر است و باید با
ص: 437
سکنجبین خورده شود.
تهیه گرد ثعلب: غدّه ثعلب را به مقدار مورد نظر گرفته مدت 24 ساعت در آب سرد می‌خیسانند و با پارچه خشنی مالش داده آن را خرد می‌کنند و در گرم‌خانه با حرارت 50 درجه سانتی‌گراد خشک کرده نرم می‌کوبند. گرد پرقدرتی است که با شیر و دارچین مخلوط مقوی و خوش‌مزه‌ای می‌شود.
ژله یا لرزانک ثعلب: گرد ثعلب 15 واحد، قند 125 واحد، آب 400 واحد، ثعلب را در آب جوشانده می‌گذارند سرد شود بعد آن را با گلاب یا اسانس دلخواهی معطّر می‌کنند، لرزانک خوشمزه و مقوی می‌شود.
ص: 438

کیسه کشیش

اشاره

در ایران «کیسه کشیش» نامند و در کتب طب سنتی با نام «کیس الراعی» آمده است. به فرانسوی‌Capselle وBourse psateur و به انگلیسی‌Capsel وShepherd's -purse گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Cruciferae نام علمی آن‌Capsella Bursa -pastoris (L .) Medic . و مترادفهای آن‌Thlaspi Bursa -pastoris L . وCapsella polymorpha Cav . می‌باشد.

مشخصات

کیسه کشیش گیاهی است علفی، یکساله یا دو ساله به بلندی 60- 10 سانتی‌متر.
برگهای این گیاه که در پای ساقه به شکل گروهی از ناحیه یقه خارج می‌شوند، پهن و دارای بریدگی و چاک نامنظم هستند. گلهای آن ریز و سفید است و در تمام سال گیاه گل می‌دهد. میوه آن به شکل خورجین کوچک یا کیسه کوچکی است که پس از رسیدن شکاف برمی‌دارد و به همین علت آن را کیسه کشیش گویند. البته در عربی اصطلاح کیس الراعی به گیاهان مختلفی گفته می‌شود.
این گیاه در هند به صورت یک علف هرز مزارع در سرتاسر نواحی معتدل بخصوص در مناطق شمال غربی هیمالیا انتشار دارد. در ایران در کنار جاده‌ها و در مزارع در اطراف تهران، دامنه‌های البرز، شمیرانات، کرج، در غرب ایران و در شمال ایران در گیلان در منطقه عمارلو بین چرم‌کش و کبوترچاک و در بلوچستان دیده
ص: 439
می‌شود.

ترکیبات شیمیایی

در گیاه کیسه کشیش آلکالوئید بورسین 543] و ساپونین یافت می‌شود. گیاه تلخ است و عصاره آبی آن را می‌خورند و یا بین عضله و یا داخل رگ تزریق می‌کنند برای کنترل خونریزی مفید است. از عصاره الکلی گیاه یک گلی کوزید سولفوردار جدا شده است.
برگهای جوان، تازه و سبز گیاه دارای مقداری ویتامین‌C می‌باشد. در تخم آن در حدود 35 درصد روغن چرب وجود دارد. در قسمت نسوج بشره اعضای سبز گیاه ماده رامنوگلی کوزید[544] و هیسوپین یافت می‌شود]G .I .M .P[ .
گیاه دارای 4 نوع آلکالوئید فلورسنت 545] است S .G .I .M .P[ .
در گزارش دیگری در مورد ترکیبات شیمیایی گیاه چنین آمده است: گیاه دارای کولین، استیل کولین 546] و بورسینیک اسید[547] و فورماریک اسید[548]، ویتامین‌A ، روغن چرب ثابت و اسانس روغنی فرّار می‌باشد. [موزیگ و شرام . همچنین در گیاه وجود آکسالیک اسید، تارتاریک اسید[549]، مالیک اسید، پیروویک اسید[550]، سولفانیلیک اسید[551]، آرژینین، آسپارتیک اسید[552]، پرولین 553]، متیونین، لوسین 554]، گلوتامیک اسید، گلیسین 555]، آلانین 556]،
ص: 440
سیستین 557]، سیستئین 558]، سوکروز، سوربوز[559]، لاکتوز، گلوکوزامین 560]، سوربیتول 561]، مانیتول و آدونیتول 562] [ناگای . ماده عامل بند آورنده خون در گیاه بورسینیک اسید است که‌Bombelon آن را کشف کرد [کاریونه و کیمورا].

خواص- کاربرد

در هند از تخم گیاه به عنوان محرّک و از تمامی گیاه به عنوان قابض، ضد کمی ویتامین‌C استفاده می‌کنند و در موارد وجود خون در ادرار و به عنوان استسقا مصرف می‌شود. به عنوان قابض در موارد اسهالها استفاده می‌شود و چون مدّر است برای استسقا نافع است G .I .M .P[ .
در چین از خاکستر ریشه و برگهای گیاه برای معالجه ترشحات مفرط بدن و اسهال تجویز می‌شود. گرد آن را روی زخمها می‌پاشند، التیام‌بخش است. در چین قدیم از این دارو برای رفع ناراحتی‌های کبد استفاده می‌کردند [رید]. عده‌ای آن را برای بند آوردن اسهال و عده‌ای نیز برای قطع اسهال خونی مفید می‌دانند [موزیک و شرام .
برای رفع ناراحتی‌های چشم در موارد شب‌کوری مفید است [مار]. در بررسی‌هایی که جدیدا در مورد این گیاه به عمل آمده در مورد خواص آن معتقدند که تب‌بر، مدّر و بندآورنده خون است و برای قطع انواع خونریزی [کاریونه و کیمورا] و همچنین برای تنظیم عادت ماهیانه نیز تجویز می‌شود [هو]. در هندوچین ریشه و تخم گیاه برای رفع ناراحتی‌ها و اختلالات سینه‌ای تجویز می‌شود [پتلو].
کیسه کشیش را به صورت دم‌کرده 100 گرم گیاه تازه در 1000 گرم آب جوش که 3- 2 ساعت دم شود، در یک روز بتدریج می‌خورند و یا 50- 30 گرم گیاه خشک را در یک لیتر آب جوش دم می‌کنند. از مختصات این گیاه این است که دم‌کرده گیاه در موارد اسهال به عنوان قابض اسهال را قطع می‌کند و در موارد استسقا به عنوان مدّر اثر شفابخش دارد.
ص: 441
شیره گیاه تازه که با فشار و بدون حرارت گرفته شود و در هر ساعت یک قاشق سوپ‌خوری خورده شود، برای قطع خونریزی در فواصل عادت ماهیانه بسیار مؤثر است. خوردن شیره گیاه تازه در قطع اخلاط خونی و استفراغ خونی و همچنین برای قطع خونریزی‌های داخلی بسیار مؤثر است. خوردن له کرده گیاه با قند که به صورت خمیر باشد، به مقدار 60- 40 گرم در روز برای تمام موارد فوق مؤثر است.
ص: 442