گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد هفدهم
 سوره حج




اشاره
[ [سوره الحج ( 22 ): آیات 52 تا 55
اشاره
اتِهِ وَ 􀀀 اَللّ آی
􀀀
طانُ ثُمَّ یُحْکِمُ هُ 􀀀 ا یُلْقِی اَلشَّیْ 􀀀 اَللّ م
􀀀
طانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَ خُ هُ 􀀀 تَمَنّ أَلْقَی اَلشَّیْ
ی􀀀 ذا 􀀀 إِلاّ إِ
􀀀
لا نَبِیٍّ 􀀀 ا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ 􀀀 ا أَرْسَلْن 􀀀 وَ م
( اقٍ بَعِیدٍ ( 53 􀀀 اَلظّ لَفِی شِق
􀀀
اسِیَهِ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ الِمِینَ 􀀀 طانُ فِتْنَهً لِلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ اَلْق 􀀀 ا یُلْقِی اَلشَّیْ 􀀀 اَللّ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ( 52 ) لِیَجْعَلَ م
􀀀
هُ
لا􀀀 راطٍ مُسْتَقِیمٍ ( 54 ) وَ 􀀀 ی صِ 􀀀 ادِ اَلَّذِینَ آمَنُوا إِل 􀀀 اَللّ لَه
􀀀
وَ لِیَعْلَمَ اَلَّذِینَ أُوتُوا اَلْعِلْمَ أَنَّهُ اَلْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَیُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ هَ
( ذابُ یَوْمٍ عَقِیمٍ ( 55 􀀀 اَلسّ بَغْتَهً أَوْ یَأْتِیَهُمْ عَ
اعَهُ 􀀀 تَأْتِی حَتّ هَُمُ
ی􀀀 مِن زالُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا فِی مِرْیَهٍ هُْ 􀀀یَ
ترجمه:
هیچ رسول و نبیی نفرستادیم،جز اینکه هر گاه تلاوت میکرد،شیطان در تلاوت او القاء میکرد و خدا القاء شیطان را نسخ
کرده،و آیات خود را احکام می- بخشید و خدا دانا و حکیم است.تا القاء شیطان را آزمایشی قرار دهد براي کسانی که
ص : 3
در دلشان مرض است و سنگدلند و ستمکاران در مخالفتی دور(از حقند)و تا آنها که داراي علم شده اند،بدانند که قرآن حق
و از جانب خداي تست و بر ایمانشان افزوده شود و دلهایشان براي قرآن خاشع گردد و خداوند مؤمنان را براه راست
رهنماست.
و مردم کافر همواره در بارة قرآن در تردیدند تا ناگهان،قیامت آنها را در رسد یا عذاب روزي بیمانند(یا بی پایان)آنها را در
گیرد.
شأن نزول:
اللّا وَ
􀀀
أَ فَرَأَیْتُمُ تَ » : تلاوت کرد و به این آیه رسید « النجم » از ابن عباس و دیگران روایت شده است که چون پیامبر خدا سورة
تلک الغرانیق العلی و ان شفاعتهن »: شیطان در تلاوت رسول اکرم،این جمله را القاء کرد « ي􀀀 الثّ الْأُخْر
􀀀
اهَ الِثَهَ 􀀀 الْعُزّ وَ مَن
ي􀀀
اینها نیکو رویانی بلند مقامند که به شفاعتشان امید است)با این القاء شیطانی،مشرکین شادي کردند و همین که رسول )« لترجی
خدا به آیۀ سجده رسید، هم مسلمین و هم مشرکین سجده کردند.
این روایت،اگر صحیح باشد،محمول است بر اینکه رسول خدا مشغول قرائت قرآن بود،همین که به اینجا رسید و اسامی
خدایان ایشان را یاد کرد(لات و عزي و منات)بعضی از مشرکین-از آنجا که میدانستند عادت پیامبر،عیبجویی از خدایان
و این جمله با تلاوت پیامبر خدا آمیخته شد و سایرین تصور کردند که اینهم از «... تلک الغرانیق »، است-پیشدستی کرده،گفتند
قرآن و مقدمۀ آشتی و سازش پیامبر با شرك است.
القاء را به شیطان نسبت میدهد.زیرا این القاء و «... القی الشیطان » بدینجهت است که خداوند متعال در این آیه با ذکر جملۀ
اغواء و وسوسۀ او صورت گرفته است.
که از پیشوایان مذهب زیدي است،بهمین وجه اعتماد کرده « ناصر للحق » این تأویل را سید مرتضی در کتاب تنزیه ذکر فرموده و
و وجه نیکویی است.
ص : 4
مقصود:
لا نَبِیٍّ 􀀀 ا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ 􀀀 ا أَرْسَلْن 􀀀 وَ م
زائده است.اینکه رسول و نبی را با هم آورده،بخاطر این است که میان آنها فرقی است:رسول کسی است که « من » :کلمۀ
فرستادة خداست و اگر بطور اطلاق گفته شود،مقصود پیامبر اسلام است.
نبی کسی است که به سبب رسالت،داراي رفعت و درجۀ عظیم است.
برخی فرق آن دو را اینطور ذکر کرده اند که:رسول کسی است که ملائکه بر او وحی نازل میکند و نبی کسی است که در
خواب بر او وحی میشود.بنا بر این هر رسولی، نبی است ولی هر نبیی رسول نیست.
برخی گفته اند:رسول کسی است که بسوي امتی مبعوث شده و نبی کسی است که مبعوث بسوي امتی نیست.(از قطرب)
برخی گفته اند:رسول کسی است که بوضع شریعت و احکام پرداخته و نبی کسی است که نگهبان شریعت دیگري است.(از
ا􀀀ی» میگوید و هم «... ا أَیُّهَا النَّبِیُّ 􀀀ی» جاحظ) وجه اول صحیح است.زیرا خداوند گاهی پیامبر را نبی میخواند و گاهی رسول.هم
بنا بر این رسول و نبی یکی است.جز اینکه رسول هم شامل ملائکه میشود و هم شامل بشر و نبی مخصوص بشر «. أَیُّهَا الرَّسُولُ
است.
میان آنها جمع کرده است. « کانَ رَسُولًا نَبِیا 􀀀 وَ » بهمین جهت است که در اینجا و در آیۀ
طانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ 􀀀 تَمَنّ أَلْقَی الشَّیْ
ی􀀀 ذا 􀀀 إِلاّ إِ
􀀀
:سید مرتضی می گوید:کلمۀ تمنی معنی تلاوت را در بر دارد.چنان که حسان بن ثابت می گوید:
اللّ اول لیله
􀀀
تمنی کتاب ه
و آخره لاقی حمام المقادر
در آغاز شب،کتاب خدا را تلاوت کرد و در آخر شب مرگ را دیدار کرد.
یا اینکه مقصود از تمنی همان آرزوي قلبی است.اگر مراد تلاوت باشد، مقصود این است که:هر گاه پیامبران پیشین آیات خدا
را تلاوت میکردند،مردم سخنش را تحریف میکردند و چیزهایی بر گفتارش می افزودند و میکاستند.چنان که یهود
کردند.علت اینکه این عمل را نسبت به شیطان داده،این است که منشأ اصلی
ص : 5
و فریب دهندة واقعی شیطان است.
طانُ 􀀀 ا یُلْقِی الشَّیْ 􀀀 اللّ م
􀀀
فَیَنْسَخُ هُ
:خداوند بوسیلۀ حجت هاي خود القاء شیطان را زایل میکند.
این جمله براي تسلی خاطر پیامبر گرامی اسلام است.تا از تکذیب مشرکین و جمله اي که در مدح خدایان بتلاوتش
افزودند،ناراحت نشود.
اما اگر مقصود،آرزوي قلبی باشد،معنی آیه این است که چون پیامبر بعضی از امور را در قلب خود آرزو کند،شیطان در دلش
وسوسه میکند و او را بباطل میخواند.
لکن خداوند وسوسه و دعوت شیطان را باطل میکند و او را ارشاد میکند که:
بمخالفت شیطان پرداخته،فریبکاري هاي او را نشنود.
مرحوم سید مرتضی بدنبال این مطالب میگوید:اما احادیثی که در این باب روایت شده(و خلاف معنی فوق افاده میکند)مورد
طعن و از نظر علماء حدیث ضعیف است.وانگهی روایات دیگر مقام انبیاء را از هر گونه نقصی منزه شمرده اند.آیا ممکن است
را بقرآن اضافه کرده باشد،حال آنکه خداوند متعال در خود قرآن «... تلک الغرانیق » گفته شود که پیامبر خدا(ص)جملۀ
« ی􀀀 لا تَنْس 􀀀 سَنُقْرِئُکَ فَ » ( چنین است که قلب ترا بقرآن ثابت و استوار میگردانیم:فرقان 32 ) « ؤادَكَ 􀀀 ذلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُ 􀀀 کَ » : میگوید
(بزودي ترا بقرائت قرآن و امیداریم که فراموش نکنی:الاعلی 6) ممکن است کسی بگوید:پیامبر بزرگ اسلام این جملات را
سهواً گفته است.
لکن باید دانست که این جملات از نظر وزن با آیات دیگر سوره هماهنگ است و بسیار بعید است که کسی از روي سهو این
چنین سخن بگوید.وانگهی از نظر ارتباط معنوي این جملات با آیات دیگر هم انسان اطمینان حاصل میکند که نمیتواند از
روي سهو باشد.زیرا ما میدانیم که اگر قصیده اي خوانده شود ممکن نیست که کسی سهو کند و شعري بوزن ابیات قصیده و
متناسب با معنی آنها بر زبان آورد.
ممکن است همانطوري که در بارة شأن نزول.گفتیم،مشرکین این جمله هاي اضافی را در حین قرائت پیامبر یا در حین نمازش
القاء کرده باشند،تا او را بغلط بیندازند.
ص : 6
برخی گفته اند:پیامبر خدا وقتی قرآن میخواند بین آیات مکث میکرد و با اهل شرك سخن میگفت و عقیده ایشان را ابطال
آیا باین «... تلک الغرانیق »: را خواند،از راه انکار و ابطال به آنها فرمود « الْعُزّ
ي... 􀀀 و اللاّ 􀀀
أَ فَرَأَیْتُمُ تَ » میکرد و هنگامی که آیۀ
اشکال و صور زیبا،امید شفاعت هست؟یعنی آنچه شما می گویید،پنداري غلط و باطل بیش نیست.گفتن این جمله در نماز هم
مانعی نداشت.زیرا در آن زمان هنوز از سخن گفتن در نماز نهی نشده بود.
برخی گفته اند:مقصود از غرانیق فرشتگان است.چنان که در بعضی از احادیث هم آمده است.اما مشرکین خیال کردند که
منظور خدایان ایشان است.
از قرآن و در وصف فرشتگان بود. «... تلک الغرانیق » برخی گفته اند:جملۀ
اما چون مشرکین تصور کردند که در بارة خدایان ایشان است،نسخ شد.
را از مشرکین شنیده و بخاطر سپرده و در وقت قرائت قرآن شیطان جمله را «... تلک الغرانیق ». بلخی گوید:ممکن است پیامبر
بخاطرش آورده و خواسته باشد بر زبانش جاري کند.ولی خداوند او را حفظ کرد و آگاه ساخت و وسواس شیطان را نسخ
کرد و آیات خود را احکام بخشید تا پیامبر آنها را محکم و سالم از القاء شیطان قرائت فرماید.
را با صداي بلند خوانده باشد و مردم تصور کرده باشند که «... تلک الغرانیق » ممکن است بهنگام قرائت قرآن،شیطان جملۀ
خوانندة آن پیامبر است و سجده کرده باشند.
یعنی جوان زیبا و خوش اندام. « شاب غرنوق » غرانیق جمع غرنوق،یعنی نیکو و زیبا
اتِهِ 􀀀 اللّ آی
􀀀
ثُمَّ یُحْکِمُ هُ
:آن گاه خداوند آیات و دلائل و اوامر خود را بدون سهو و غلط باقی میگذارد.
اللّ عَلِیمٌ حَکِیمٌ
􀀀
وَ هُ
:خداوند بهر چیزي داناست و هر چیزي را در جاي خود قرار میدهد.
ص : 7
اسِیَهِ قُلُوبُهُمْ 􀀀 طانُ فِتْنَهً لِلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْق 􀀀 ا یُلْقِی الشَّیْ 􀀀 لِیَجْعَلَ م
:
جبائی گوید:اینکار بمنظور سختگیري در عبادت و امتحان است.یعنی:خداوند تکلیف را بر آنهایی که در دلشان شک بود و
سنگدل شده بودند،سخت گرفت و ناچار شدند فرق میان سخن محکم خدا و القاء شیطان را بپذیرند.
اقٍ بَعِیدٍ 􀀀 الظّ لَفِی شِق
􀀀
وَ إِنَّ الِمِینَ
:ستمکاران سرگرم دشمنی و گرفتار مخالفتی هستند که دور از حق است.
وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ
:تا آنها که بخدا و توحید و حکمتش علم دارند،بدانند که قرآن حق است و قابل تغییر و تبدیل و زیاد و کم نیست.
فَیُؤْمِنُوا بِهِ
:تا ایمان آنها استوار بماند،و بقولی یعنی:برایمان آنها افزوده شود.
فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ
:و بر اثر قوت ایمان،در پیشگاه قرآن خشوع و تواضع پیدا کنند.
راطٍ مُسْتَقِیمٍ 􀀀 ی صِ 􀀀 ادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِل 􀀀 اللّ لَه
􀀀
وَ إِنَّ هَ
:خدا مردم مؤمن را براهی روشن و بی پیچ و خم هدایت میکند.منظور این است که آنها را بر دین حق استوار میدارد.برخی
گویند:یعنی آنها را بسبب ایمان براه بهشت هدایت میکند.
زالُ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی مِرْیَهٍ مِنْهُ 􀀀 لا یَ 􀀀 وَ
:مردم کافر همواره در بارة قرآن گرفتار شکند.این جمله،مخصوص کسانی است که خدا میداند که هیچگاه ایمان نمی آورند.
السّ بَغْتَهً
اعَهُ 􀀀 تَأْتِی حَتّ هَُمُ
ی􀀀
:تا در حین غفلت و بطور ناگهانی،قیامت،ایشان را فرا رسد.
ذابُ یَوْمٍ عَقِیمٍ 􀀀 أَوْ یَأْتِیَهُمْ عَ
:یا اینکه عذاب روزي بیمانند.که بقول قتاده و مجاهد همان روز جنگ بدر است.آنها را گرفتار سازد.اینکه روز بدر را عقیم
می نامد،بخاطر این است که آن روز بخاطر جنگ فرشتگان و دشواري کار،روزي بیمانند بوده است.نظیر آن شعر زیر است:
عقم النساء فلا یلدن شبیهه
ان النساء بمثله لعقیم
ص : 8
زنان عقیم شدند و شبیه او را نمی زایند.زیرا زنان بزائیدن مثل او عقیمند.
ضحاك و زجاج گفته اند:روز بدر عقیم نامیده شده است.زیرا آن روز براي کفار خیري نداشت.هم چنان که باد عقیم به آن
بادي گفته میشود که خیر و فایده اي ندارد.
عکرمه و جبائی گویند:منظور از روز عقیم،روز قیامت است و علت اینکه آن روز عقیم نامیده شده،این است که شب بدنبال
ندارد.
نظم آیات:
آیۀ نخستین متصل است به آیات سابق که در بارة تمتعات و تنعم کفار بود.
هنگامی که پیامبر فقر و تنگدستی اصحاب خود را مشاهده کرد،براي آنها آرزوي دنیا کرد.خداوند هم بیان فرمود که این
آرزو از وساوس شیطان است و نعمتهاي آخرت براي یاران رسول بهتر از دنیاست.
بدنبال این جمله بیان کرد که خاتم پیامبران نیز بشر است و حال او با « ما أَنَا لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ 􀀀 إِنَّ » برخی گفته اند:متصل است به
حال دیگر پیامبران یکی است.
ص : 9
[ [سوره الحج ( 22 ): آیات 56 تا 60
اشاره
ئِکَ لَهُمْ 􀀀 ا فَأُول 􀀀 اتِن 􀀀 جَنّ اَلنَّعِیمِ ( 56 ) وَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآی
اتِ􀀀 اَلص فِی ّ
حاتِ 􀀀 الِ 􀀀 ع لِلّ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا وَ مَِلُوا
􀀀
اَلْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ هِ
( اَلرّ ( 58
ازِقِینَ 􀀀 خَی اَللّ لَهُوَ رُْ
􀀀
اَللّ رِزْقاً حَسَ ناً وَ إِنَّ هَ
􀀀
اتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ هُ 􀀀 اَللّ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ م
􀀀
اجَرُوا فِی سَبِیلِ هِ 􀀀 ذابٌ مُهِینٌ ( 57 ) وَ اَلَّذِینَ ه 􀀀 عَ
اَللّ لَعَفُوٌّ
􀀀
اَللّ إِنَّ هَ
􀀀
ا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ لَیَنْصُ رَنَّهُ هُ 􀀀 اقَبَ بِمِثْلِ م 􀀀 ذلِکَ وَ مَنْ ع 􀀀 اَللّ لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ ( 59 )
􀀀
لَیُدْخِلَنَّهُمْ مُدْخَلًا یَرْضَوْنَهُ وَ إِنَّ هَ
( غَفُورٌ ( 60
ترجمه:
در آن روز حکومت از آن خداست که میان ایشان حکم میکند.مردم مؤمن و نیکوکار را در بهشت هاي نعمت می برد و مردم
کافر و تکذیب کنندة آیات را گرفتار عذاب خوار کنند می سازد.کسانی که در راه خدا مهاجرت کردند،آن گاه کشته شدند
ص : 10
یا مردند،خدا آنها را روزي نیکو میدهد و خدا بهترین روزي دهندگان است.آنها را به جایی می برد که خشنود باشند و خدا
دانا و حلیم است.چنین است و هر کس بمثل آنچه عقوبت شده،عقوبت کند آن گاه بر او ظلم شود،خدا یاریش میکند.خداوند
بخشاینده و آمرزگار است.
قرائت:
قتلوا:ابن عامر به تشدید و دیگران بدون تشدید خوانده اند.
مدخلا:اهل مدینه بفتح میم و دیگران بضم میم خوانده اند و قبلا در بارة آن گفتگو شده است.
مقصود:
قبلا در بارة قیامت سخن گفت.اکنون میفرماید:
لِلّ
􀀀
اَلْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ هِ
:در آن روز حکومت از آن خداست و جز او احدي حکمروایی ندارد.حال آنکه در این جهان حکومتهاي دیگري هم وجود
دارد.
یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ
:در آن روز میان مؤمنین و کافرین جدایی انداخته،بشرحی که در ذیل آمده،در میانشان حکم میکند:
جَنّ النَّعِیمِ
اتِ􀀀 الص فِی ّ
حاتِ 􀀀 الِ 􀀀 ع فَالَّذِینَ آمَنُوا وَ مَِلُوا
:مردم مؤمن و نیکوکار از نعمتهاي بهشت برخوردار میشوند.
ذابٌ مُهِینٌ 􀀀 ئِکَ لَهُمْ عَ 􀀀 ا فَأُول 􀀀 اتِن 􀀀 وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآی
:و مردم کافر و تکذیب کنندة آیات،گرفتار عذاب و خواري هستند.
اللّ رِزْقاً حَسَناً
􀀀
اتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ هُ 􀀀 اللّ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ م
􀀀
اجَرُوا فِی سَبِیلِ هِ 􀀀 وَ الَّذِینَ ه
:
کسانی که در راه خدا مهاجرت کرده،آن گاه کشته شده یا مرده اند خداوند در بهشت آنها را روزي نیکو میدهد.مقصود از
روزي نیکو چیزي است که هنگامی که انسان آن را ببیند،به چیز دیگري توجه نکند.تنها خدا بر چنین چیزي قادر است.از
ص : 11
اینرو میفرماید:
الرّ
ازِقِینَ 􀀀 خَی اللّ لَهُوَ رُْ
􀀀
وَ إِنَّ هَ
:خدا بهترین روزي دهندگان است.برخی گفته اند:این آیه نظیر این است که میفرماید:
.( بلکه زندگانی هستند که در پیشگاه خدا روزي داده میشوند:بقره 154 ) « اءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ 􀀀 بَلْ أَحْی »
لَیُدْخِلَنَّهُمْ مُدْخَلًا یَرْضَوْنَهُ
:آنها را به جایی می برند که خشنود باشند.
زیرا هر چه دلشان بخواهد و چشمشان لذت برد در آنجا هست.(مدخل ممکن است مصدر و ممکن است اسم مکان باشد).
اللّ لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ
􀀀
وَ إِنَّ هَ
:خدا به حال آنها داناست و نسبت به تعجیل در عقوبت کفار بردبار است.
ذلِکَ􀀀
:همین است که گفتیم.
اللّ
􀀀
ا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ لَیَنْصُرَنَّهُ هُ 􀀀 اقَبَ بِمِثْلِ م 􀀀 وَ مَنْ ع
:کسی که ظالم را در برابر ظلمش کیفر دهد، آن گاه بر او ظلم کنند و از خانه اش اخراجش کنند، خداوند یاریش میکند.
مقصود این است که مشرکین مسلمانان را از وطن اخراج و بر آنها ظلم کردند.
در اینجا عقاب مسلمان در برابر عقاب مشرك و عقاب مشرك در برابر عقاب مسلمان قرار داده شده،حال آنکه کاري که
مسلمان با مشرك میکرد،عقاب بود،ولی کاري که مشرك با مسلمان کرده بود،عقاب نبود،بلکه تجاوز و تعدي بی مورد و
براي جفت شدن کلام و « الجزاء بالجزاء » نابجایی بود که مسلمان ناچار بود،عکس العمل نشان دهد و عقاب کند.این بیان نظیر
هماهنگی مطلب است.
اللّ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ
􀀀
إِنَّ هَ
:خداوند بخشاینده و آمرزگار است.
روایت شده که این آیه در بارة قومی از مشرکین نازل شده است که با قومی از مسلمین،دو شب از محرم مانده برخورد
کرده،گفتند:اصحاب محمد(ص)در این ماه
ص : 12
نمی جنگند و آنها را مورد حمله قرار دادند.مسلمانان از آنها خواستند که در ماه حرام نجنگند.آنها قبول نکردند و خداوند
.( مسلمین را پیروزي بخشید ( 1
ص : 13
1) -این روایت که در بعضی از کتب دیگر هم آمده،قابل قبول نیست،زیرا تحریم جنگ در ماه هاي حرام از مختصات -1
آئین اسلام نیست.بلکه عرب جاهلی هم جنگ در ماه هاي حرام را حرام میدانست و بنا بر این چه معنی دارد که گفته
شود:مشرکین بخاطر اینکه میدانستند که اصحاب پیامبر(ص)در ماه محترم نمیجنگند،جنگ را آغاز کردند؟ در تفسیر جامع
الجوامع آمده است که:مسلمانان به پیامبر عرض کردند:شهدایی که در میدانهاي جنگ کشته شده اند،تمامشان در پیشگاه خدا
اتُوا 􀀀 اللّ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ م
􀀀
اجَرُوا فِی سَبِیلِ هِ 􀀀 معلوم است.ولی ما که کشته نمیشویم از آن اجر محرومیم.از اینرو خداوند فرمود: وَ الَّذِینَ ه
اللّ لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ. بدینترتیب بیان شد که فضیلت مهاجرت در راه خداست،اعم از اینکه شخص کشته شود یا بمیرد.
􀀀
... وَ إِنَّ هَ
[ [سوره الحج ( 22 ): آیات 61 تا 65
اشاره
ا یَدْعُونَ مِنْ 􀀀 اَللّ هُوَ اَلْحَقُّ وَ أَنَّ م
􀀀
ذلِکَ بِأَنَّ هَ 􀀀 اَللّ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ( 61 )
􀀀
ارَ فِی اَللَّیْلِ وَ أَنَّ هَ 􀀀 ارِ وَ یُولِجُ اَلنَّه 􀀀 اَللّ یُولِجُ اَللَّیْلَ فِی اَلنَّه
􀀀
ذلِکَ بِأَنَّ هَ 􀀀
اَللّ لَطِیفٌ خَبِیرٌ
􀀀
اءً فَتُصْ بِحُ اَلْأَرْضُ مُخْ َ ض رَّهً إِنَّ هَ 􀀀 ماءِ م 􀀀 اَللّ أَنْزَلَ مِنَ اَلسَّ
􀀀
اَللّ هُوَ اَلْعَلِیُّ اَلْکَ بِیرُ ( 62 ) أَ لَمْ تَرَ أَنَّ هَ
􀀀
اطِلُ وَ أَنَّ هَ 􀀀 دُونِهِ هُوَ اَلْب
ا فِی اَلْأَرْضِ وَ اَلْفُلْکَ 􀀀 اَللّ سَخَّرَ لَکُمْ م
􀀀
اَللّ لَهُوَ اَلْغَنِیُّ اَلْحَمِیدُ ( 64 ) أَ لَمْ تَرَ أَنَّ هَ
􀀀
ا فِی اَلْأَرْضِ وَ إِنَّ هَ 􀀀 اتِ وَ م 􀀀 ماو 􀀀 ا فِی اَلسَّ 􀀀 63 ) لَهُ م )
( بِالنّ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ ( 65
اسِ􀀀 اَللّ
􀀀
إِلاّ بِإِذْنِهِ إِنَّ هَ
􀀀
ماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی اَلْأَرْضِ 􀀀 تَجْرِي فِی اَلْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ یُمْسِکُ اَلسَّ
ترجمه:
این یاري بخاطر این است که خداوند شب را داخل روز و روز را داخل شب میکند و خداوند شنوا و بیناست.این یاري بخاطر
این است که خدا حق است و آنچه
ص : 14
جز او میخوانند باطل است و خداوند بلند مقام و بزرگ است.آیا نمی بینی که خداوند از آسمان آب فرستاد و زمین سبز
گردید؟خداوند داراي لطف و آگاه است.او راست آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است و خدا بی نیاز و ستوده
است.آیا نمی بینی که خدا آنچه در زمین است براي شما رام کرده و کشتی بفرمانش در دریا جاري است و آسمان را از اینکه
بر زمین بیفتد،حفظ میکند،مگر اینکه به اراده اش باشد؟خداوند بمردم مهربان و رحیم است.
قرائت:
یدعون:عراقیان-بجز ابو بکر-در اینجا و در سورة لقمان به یاء و دیگران به تاء خوانده اند.قرائت تاء بنا بر این است که خطاب
حج 73 )مشرکین هم جزء مخاطبینند.و قرائت یاء بنا بر حکایت ) «... النّ ضُرِبَ مَثَلٌ
اس􀀀 ا أَیُّهَا 􀀀ی» : به مشرکین باشد.چنان که در آیۀ
.( حج 72 ) « کادُونَ یَسْطُونَ 􀀀 یَ» : است.نظیر
اعراب:
فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ
:رفع فعل بخاطر آن است که جواب استفهام نیست.بلکه منظور خبر است. نظیر قول شاعر:
الم تسأل الربع القدیم فینطق
و هل یخبرنک الیوم بیداء سملق
آیا از خانه و کاشانۀ کهن سؤال نکردي که نطق کند؟و آیا امروز بیابان هموار ترا خبر خواهد داد؟
مقصود:
ارَ فِی اللَّیْلِ 􀀀 ارِ وَ یُولِجُ النَّه 􀀀 اللّ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّه
􀀀
ذلِکَ بِأَنَّ هَ 􀀀
:این یاري و کمک بخاطر این است که خداوند قسمتی از ساعات شب را کم کرده،داخل روز و قسمتی از ساعات روز را کم
کرده،داخل شب میکند.
اللّ سَمِیعٌ بَصِیرٌ
􀀀
وَ أَنَّ هَ
:خداوند دعاي مؤمنین را می شنود و بحال آنها بصیر است.
اللّ هُوَ الْحَقُّ
􀀀
ذلِکَ بِأَنَّ هَ 􀀀
:این یاري و مدد الهی نسبت به مؤمنین بخاطر این است که او در گفتار و کردار،صاحب حق است.برخی گفته اند:یعنی صفات
عظمت و
ص : 15
بزرگواري مخصوص خداست و کسی که به چنین مطلبی معتقد باشد،محق است.
اطِلُ 􀀀 ا یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْب 􀀀 وَ أَنَّ م
:آنچه بجز خدا میخوانند باطل است.
زیرا نه منشأ ضرر است و نه منشأ نفع.
اللّ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ
􀀀
وَ أَنَّ هَ
:خداوند برتر از همه است و هر موجودي در قبال بزرگی او ناچیز است.
اءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّهً 􀀀 ماءِ م 􀀀 اللّ أَنْزَلَ مِنَ السَّ
􀀀
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ هَ
اللّ لَطِیفٌ خَبِیرٌ :خداوند نسبت به بندگان
􀀀
:نمی بینی که خداوند از آسمان باران فرستاد و زمین را سبز و خرم گردانید؟ إِنَّ هَ
لطف دارد و روزي آنان را از راهی که ندانند می رساند و به اسرار قلبی آنها آگاه است.برخی گفته اند:لطیف یعنی صاحب
احاطه به تدبیر امور دقیق و قادر بر هر چه که دیگران قادر نیستند.
ا فِی الْأَرْضِ 􀀀 اتِ وَ م 􀀀 ماو 􀀀 ا فِی السَّ 􀀀 لَهُ م
:او قادر است که در همه موجوداتی که در زمین و آسمانند،تصرف کند.
اللّ لَهُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ
􀀀
وَ إِنَّ هَ
:او از همگان بی نیاز و صفاتش و کردارش مورد ستایش است.
ا فِی الْأَرْضِ 􀀀 اللّ سَخَّرَ لَکُمْ م
􀀀
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ هَ
:نمی بینی که خداوند تمام موجودات زمین را براي شما مسخر کرده است؟ وَ الْفُلْکَ تَجْرِي فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ :و نمی بینی که
إِلاّ بِإِذْنِهِ :و آسمان بدون ارادة او
􀀀
ماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ 􀀀 کشتی را بر روي دریا براي شما رام ساخته است؟ وَ یُمْسِکُ السَّ
نمیتواند بر زمین سقوط کند.یعنی:اگر خداوند نابودي و ابطال آسمان را اراده کند،بر زمین سقوط می کند و این نظم دل
انگیز واژگون میشود.
بِالنّ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ
اسِ􀀀 اللّ
􀀀
إِنَّ هَ
:خداوند نسبت بمردم مهربانی و رحمت دارد.بهمین جهت است که موجودات زمین و کشتی را رام و آسمان را از متلاشی
شدن حفظ کرده است.
ص : 16
[ [سوره الحج ( 22 ): آیات 66 تا 70
اشاره
ازِعُنَّکَ فِی اَلْأَمْرِ وَ 􀀀 لا یُن 􀀀 اسِکُوهُ فَ 􀀀 ا مَنْسَ کاً هُمْ ن 􀀀 سانَ لَکَفُورٌ ( 66 ) لِکُلِّ أُمَّهٍ جَعَلْن 􀀀 اکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ إِنَّ اَلْإِنْ 􀀀 وَ هُوَ اَلَّذِي أَحْی
ما􀀀 امَهِ فِی 􀀀 اَللّ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ اَلْقِی
􀀀
ما تَعْمَلُونَ ( 68 ) هُ 􀀀 اَللّ أَعْلَمُ بِ
􀀀
جادَلُوكَ فَقُلِ هُ 􀀀 ی هُديً مُسْتَقِیمٍ ( 67 ) وَ إِنْ 􀀀 ی رَبِّکَ إِنَّکَ لَعَل 􀀀 اُدْعُ إِل
( اَللّ یَسِیرٌ ( 70
􀀀
ذلِکَ عَلَی هِ 􀀀 ابٍ إِنَّ 􀀀 ذلِکَ فِی کِت 􀀀 ماءِ وَ اَلْأَرْضِ إِنَّ 􀀀 ا فِی اَلسَّ 􀀀 اَللّ یَعْلَمُ م
􀀀
کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ ( 69 ) أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ هَ
ترجمه:
اوست که شما را حیات بخشید و سپس شما را میمیراند.آن گاه زنده میکند و انسان منکر است.براي هر امتی آئینی قرار دادیم
که بر آن عمل کنند.باید در بارة امر(قربانی)با تو نزاع نکنند.بسوي خدایت دعوت کن که تو بر دین پایدار هستی.اگر با تو
مجادله کنند،بگو:خدا بکردارتان داناتر است.خداوند در بارة آنچه در آن اختلاف دارید میان شما حکم میکند.آیا نمیدانی که
خداوند بر آنچه در آسمانها و زمین است،علم دارد؟این مطلب در کتاب محفوظ ثبت است و ثبت در کتاب محفوظ بر
خداوند آسان است.
ص : 17
مقصود:
مقصود اکنون بذکر دلیل دیگري بر یگانگی خود پرداخته،می فرماید:
اکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ 􀀀 وَ هُوَ الَّذِي أَحْی
:خدا کسی است که شما را بعد از آنکه نطفه و بیجان بودید،حیات بخشید و هنگامی که اجلتان فرا رسید شما را میمیراند و در
روز حساب شما را بر می انگیزد.از این بیان استفاده میشود که کسی که قادر بر حیات بخشیدن ابتدایی است،قادر بر حیات
بخشیدن مجدد است.
سانَ لَکَفُورٌ 􀀀 إِنَّ الْإِنْ
:انسان منکر است زیرا با همۀ دلیل هاي روشن خدا را انکار میکند.
اسِکُوهُ 􀀀 ا مَنْسَکاً هُمْ ن 􀀀 لِکُلِّ أُمَّهٍ جَعَلْن
:براي هر یک از امت هاي گذشته،شریعت و آئینی قرار داده ایم که به آن عمل میکرده اند.این معنی از ابن عباس است.برخی
گویند:
یعنی براي آنها مکانی قرار داده ایم که بدان انس گرفته،در آنجا عبادت خدا کرده اند.
مناسک حج هم جاهایی است که محل پرستش خداست،مجاهد و قتاده گویند:یعنی براي هر کدام محلی-مثل منی یا جاهاي
دیگر-قرار داده ایم که در آنجا قربانی کنند.
ازِعُنَّکَ فِی الْأَمْرِ 􀀀 لا یُن 􀀀 فَ
:آنها باید با تو در امر قربانی نزاع نکنند.تو هم باید با آنها نزاع نکنی(معنی باب مفاعله)نزاع آنها این بود که میگفتند:آیا کشتۀ
خود را میخورید ولی کشتۀ خدا را نمیخورید؟یعنی چرا میته را نمیخورید؟ پس حق ندارند در اینباره با پیامبر خدا خصومت
کنند.
برخی گویند:مقصود این است که دین آنها نسخ شده است.بنا بر این حق ندارند با پیامبر خدا مجادله کنند.
ی رَبِّکَ 􀀀 وَ ادْعُ إِل
:به سخن آنها گوش نکن و بدعوت خویش بسوي خدا و دین ادامه بده.
ی هُديً مُسْتَقِیمٍ 􀀀 إِنَّکَ لَعَل
:که تو بر دینی پایدار هستی.
ما تَعْمَلُونَ 􀀀 اللّ أَعْلَمُ بِ
􀀀
جادَلُوكَ فَقُلِ هُ 􀀀 وَ إِنْ
:اگر در بارة قربانی با تو جدال کنند،بگو:خداوند به تکذیب شما داناتر است و کیفر شما را میدهد.این آیه پیش از
ص : 18
فرمان جهاد نازل شده است.
برخی گویند:یعنی اگر از روي عناد و لجاج با تو جدال کنند،تو با آنها جدال نکن و با آنها بگو که:خدا بکردارشان داناتر
است.
برخی گویند:اگر در بارة نسخ دینشان با تو جدال کنند،آنها را بخدا واگذار.
ما کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ 􀀀 امَهِ فِی 􀀀 اَللّ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِی
􀀀
هُ
:خداوند در روز قیامت میان شما فیصله می بخشد و در بارة اختلافات شما داوري میکند.اکنون به پیامبر خود میگوید و منظور
همۀ مکلفین است:
ماءِ وَ الْأَرْضِ 􀀀 ا فِی السَّ 􀀀 اللّ یَعْلَمُ م
􀀀
أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ هَ
:آیا نمیدانی که خداوند بر هر بیش و کمی در آسمان و در زمین داناست و هیچ چیز بر او پوشیده نیست.
ابٍ􀀀 ذلِکَ فِی کِت 􀀀 إِنَّ
اللّ یَسِیرٌ :نوشتن و ثبت کردن آنها در لوح محفوظ براي
􀀀
ذلِکَ عَلَی هِ 􀀀 :اینها در لوح محفوظ ثبت و ضبطند.(از جبائی) إِنَّ
خداوند آسان است و نیازي به خطوط و حروف ندارد و او بهر چه امر وجودي بدهد، موجود میشود.
برخی گویند:یعنی حکم در میان شما بر خداوند آسان است.
ص : 19
[ [سوره الحج ( 22 ): آیات 71 تا 75
اشاره
اتٍ􀀀 ا بَیِّن 􀀀 اتُن 􀀀 ی عَلَیْهِمْ آی 􀀀 ذا تُتْل 􀀀 لِلظّ مِنْ نَصِ یرٍ ( 71 ) وَ إِ
􀀀
ا الِمِینَ 􀀀 ا لَیْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ م 􀀀 طاناً وَ م 􀀀 ا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْ 􀀀 اَللّ م
􀀀
وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ هِ
اَللّ
􀀀
اَلنّ وَعَدَهَا هُ
ار 􀀀 ذلِکُمُ 􀀀 ا قُلْ أَ فَأُنَبِّئُکُمْ بِشَرٍّ مِنْ 􀀀 اتِن 􀀀 یَک یَسْطُونَ بِالَّذِینَ یَتْلُونَ عَلَیْهِمْ آی اد 􀀀 تَعْرِفُ فِی وُجُوهِ اَلَّذِینَ کَفَرُوا اَلْمُنْکَرَ وُنَ
اباً وَ لَوِ 􀀀 اَللّ لَنْ یَخْلُقُوا ذُب
􀀀
اَلنّ ضُ رِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ اَلَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ هِ
اس 􀀀 ا أَیُّهَا 􀀀 اَلَّذِینَ کَفَرُوا وَ بِئْسَ اَلْمَصِ یرُ ( 72 ) ی
اَللّ لَقَوِيٌّ عَزِیزٌ
􀀀
اَللّ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ هَ
􀀀
ا قَدَرُوا هَ 􀀀 اَلطّ وَ اَلْمَطْلُوبُ ( 73 ) م
􀀀
لا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الِبُ 􀀀 ابُ شَیْئاً 􀀀 اِجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ یَسْلُبْهُمُ اَلذُّب
( اَللّ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ( 75
􀀀
اَلنّ إِنَّ هَ
اسِ􀀀 مِن لائِکَهِ رُسُلًا وَ 􀀀 اَللّ یَصْطَفِی مِنَ اَلْمَ
􀀀
74 ) هُ )
ص : 20
ترجمه:
جز خداوند،چیزهایی را می پرستند که خداوند حجتی بر آن نازل نکرده و بدان علم ندارند و ستمکاران را یاوري
نیست.هنگامی که آیات روشن ما بر آنها خوانده میشود.در صورت کافران،انکار را می شناسی.نزدیک است بر آنهایی که
آیات ما را بر ایشان میخوانی حمله ور شوند.بگو:آیا شما را بدشوارتر از آن،که آتش دوزخ است آگاه کنم.خداوند آتش را
وعدة کفار کرده و بد جایگاهی است.اي مردم،مثلی زده شده است.بشنوید.آنهایی که جز خدا پرستش میکنید،مگسی خلق
نمیکنند.اگر چه بر آن اجتماع کنند و اگر مگس از آنها چیزي برباید، از او باز نمیگیرند.طالب و مطلوب هر دو ضعیفند.حق
عظمت خدا را ادا نکردند.
خداوند قوي و شکست ناپذیر است.خداوند از فرشتگان و مردم فرستادگانی انتخاب میکند.خداوند شنوا و داناست.
قرائت:
یدعون:یعقوب و سهل به یاء و دیگران به تاء خوانده اند.
لغت:
سطوه:ترساندن.
مقصود:
اکنون خداوند از حال کفار خبر داده،میفرماید:
ا لَیْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ 􀀀 طاناً وَ م 􀀀 ا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْ 􀀀 اللّ م
􀀀
وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ هِ
:اینان به پرستش چیزهایی می پردازند که خداوند متعال حجتی براي پرستش آنها نازل نفرموده و خود به ارزش آنها علم و
آگاهی ندارند.
لِلظّ مِنْ نَصِیرٍ
􀀀
ا الِمِینَ 􀀀 وَ م
:ستمکاران مشرك را یاري نیست که مانع عذابشان گردد.
اتٍ تَعْرِفُ فِی وُجُوهِ الَّذِینَ کَفَرُوا الْمُنْکَرَ 􀀀 ا بَیِّن 􀀀 اتُن 􀀀 ی عَلَیْهِمْ آی 􀀀 ذا تُتْل 􀀀 وَ إِ
:
هر گاه آیات قرآن و دیگر حجت هاي واضح خداوند بر آنها خوانده شود،در سیماي
ص : 21
ایشان اثر انکار و مخالفت را-که عبارت از کراهت و ترش رویی است-می شناسی.
ا􀀀 اتِن 􀀀 کادُونَ یَسْطُونَ بِالَّذِینَ یَتْلُونَ عَلَیْهِمْ آی 􀀀 یَ
:در این وقت چنان حالت خشم پیدا میکنند که نزدیک است بر افرادي که به تلاوت آیات گوش میکنند.حمله ور شده،آنها را
بزنند.
النّ
ار 􀀀 ذلِکُمُ 􀀀 قُلْ أَ فَأُنَبِّئُکُمْ بِشَرٍّ مِنْ
: اي محمد(ص)،به آنها بگو:آیا شما را آگاه کنم به چیزي که از شنیدن قرآن براي شما دشوارتر و ناگوارتر است؟چنین
چیزي آتش سوزان جهنم است.
اللّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ
􀀀
وَعَدَهَا هُ
:همان آتشی که خداوند مردم کافر را وعده کرده و بد جایگاهی است.
اکنون جمیع مکلفین را مخاطب ساخته،می فرماید:
النّ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ
اس􀀀 ا أَیُّهَا 􀀀ی
:اي مردم مثلی زده شده است.
آن را بشنوید.
اخفش می گوید:اگر گفته شود:مثلی که خداوند زده است،کجاست؟در پاسخ گفته میشود:در اینجا مثلی زده نشده است.بلکه
منظور این است که مشرکین براي من-که خداوندم-شبیهی قرار داده اند.سپس می گوید:اکنون گوش کنید تا این چیزي را
که شبیه من قرار داده اند به شما معرفی کنم.
قتیبی می گوید:در اینجا خداوند مثلی زده و آن این است که این بتها قادر بر خلق مگسی نیستند.
یعنی « ضربت خیمه » برخی گفته اند:یعنی حدیثی می آورم که تعجب آور است.گوش کنید تا ببینید کفار چقدر جاهلند!نظیر
خیمه را بپاي داشتم.
برخی گویند:ضرب مثل بمنزلۀ ضرب جزیه و مالیات است بر اهل ذمه.
اباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ 􀀀 اللّ لَنْ یَخْلُقُوا ذُب
􀀀
إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ هِ
:بتهایی که پرستش میکنید،قادر بر آفرینش مگسی نیستند،اگر چه همۀ آنها با یکدیگر همکاري کنند.
ص : 22
لا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ 􀀀 ابُ شَیْئاً 􀀀 وَ إِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّب
:اگر مگس از آنها چیزي برباید قادر بر پس گرفتن آن نیستند.
ابن عباس گوید:به بتها زعفران می مالیدند.همین که خشک می شد،مگس ها می آمدند و زعفرانها را می بردند.
الطّ وَ الْمَطْلُوبُ
􀀀
ضَعُفَ الِبُ
:هم مگس ضعیف است و هم بت.ضحاك می گوید:
یعنی هم پرستنده ضعیف است و هم پرستیده.
اللّ حَقَّ قَدْرِهِ
􀀀
ا قَدَرُوا هَ 􀀀م
:خدا را آن چنان که باید و شاید تعظیم نکردند و نشناختند.زیرا این بتهاي ناچیز را شریک او شناختند.
اللّ لَقَوِيٌّ عَزِیزٌ
􀀀
إِنَّ هَ
:خداوند تواناست و کسی نمیتواند او را مغلوب سازد.
النّ
اسِ􀀀 مِن لائِکَهِ رُسُلًا وَ 􀀀 اَللّ یَصْطَفِی مِنَ الْمَ
􀀀
هُ
:خداوند از میان فرشتگان و مردم،فرستادگانی چون جبرئیل و میکائیل و پیامبران،برگزیده،به سوي مردم می فرستد.
اللّ سَمِیعٌ بَصِیرٌ
􀀀
إِنَّ هَ
:خداوند سخن آنها را می شنود و بمکنونات قلبی و کارهاي آنها بیناست.
نظم آیات:
« اللّ
􀀀
وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ هِ »
متصل است.یعنی تو براه راست هستی و مخالفین تو پرستندة بتهایند. « ی هُديً مُسْتَقِیمٍ 􀀀 إِنَّکَ لَعَل » به
« النّ ضُرِبَ مَثَلٌ
اس􀀀 ا أَیُّهَا 􀀀ی»
متصل است. « اللّ
􀀀
وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ هِ » به
اللّ
􀀀
ا قَدَرُوا هَ 􀀀م» : یعنی چیزي را که بر خلق مگسی قادر نیست و از مگسی ضعیف تر است،چگونه می پرستند؟! سپس می گوید
یعنی کسانی که براي خداوند بزرگ شریک قرار می دهند،او را نشناخته اند.وانگهی انبیاء و ملائکه هم قابل « حَقَّ قَدْرِهِ
اللّ یَصْطَفِی...)
􀀀
پرستش نیستند.بلکه برگزیدة خدایند. ( هُ
ص : 23
[ [سوره الحج ( 22 ): آیات 76 تا 78
اشاره
ا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اِرْکَعُوا وَ اُسْجُدُوا وَ اُعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَ اِفْعَلُوا اَلْخَیْرَ 􀀀 اَللّ تُرْجَعُ اَلْأُمُورُ ( 76 ) ی
􀀀
ا خَلْفَهُمْ وَ إِلَی هِ 􀀀 ا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ م 􀀀 یَعْلَمُ م
راهِیمَ هُوَ 􀀀 ا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی اَلدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّهَ أَبِیکُمْ إِبْ 􀀀 اکُمْ وَ م 􀀀 ادِهِ هُوَ اِجْتَب 􀀀 اَللّ حَ قَّ جِه
􀀀
جاهِدُوا فِی هِ 􀀀 لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ( 77 ) وَ
کاهَ وَ 􀀀 لاهَ وَ آتُوا اَلزَّ 􀀀 اَلنّ فَأَقِیمُوا اَلصَّ
اسِ 􀀀 ع داءَ لََی 􀀀 ذ لِیَکُونَ اَلرَّسُولُ شَهِیداً عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُوا شُهَ 􀀀ه ا􀀀 و فِی سَمّ اَلْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ اکُم 􀀀 ُ
( ی وَ نِعْمَ اَلنَّصِیرُ ( 78 􀀀 لاکُمْ فَنِعْمَ اَلْمَوْل 􀀀 بِاللّ هُوَ مَوْ
􀀀
اِعْتَصِمُوا هِ
ترجمه:
به آنچه در پیش دارند و آنچه پشت سر گذاشته اند،عالم است و بازگشت امور به خداست.اي مردم مؤمن،رکوع کنید و
سجده کنید و خدایتان را پرستش کنید و کار نیکو انجام دهید تا رستگار شوید.در راه خدا-به حق-جهاد کنید.او شما را
برگزید
ص : 24
و در دین بر شما حرجی قرار نداد.دینی که همان دین پدر شما ابراهیم است.خداوند شما را پیش از این و در این
قرآن،مسلمان نامیده است،تا پیامبر گواه شما و شما گواه مردم باشید.پس نماز را بپاي دارید و زکات را بدهید و بدین خدا
چنگ بزنید.
خداوند مولاي شماست او نیکو مولی و نیکو یاوري است.
اعراب:
ادِهِ 􀀀 حَقَّ جِه
:مفعول مطلق نوعی.
مِنْ حَرَجٍ
:حرف جر زائده است.
مِلَّهَ أَبِیکُمْ
.« علیکم » :منصوب به اضمار فعل.یعنی:اتبعوا مله...یا به اضمار
مقصود:
قبلا خداوند بعضی از صفات خود را از قبیل شنوایی و دانایی ذکر کرد.
اکنون می فرماید:
ا خَلْفَهُمْ 􀀀 ا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ م 􀀀 یَعْلَمُ م
:خداوند به قیامت و حوادث آن و سایر اموري که مردم در پیش دارند و امور و حوادثی که در پشت سر گذاشته اند،آگاه
است.
برخی گویند:یعنی خداوند به اول و آخر اعمال ایشان آگاه است.و برخی گویند:یعنی خداوند به آنچه قبل از آفرینش ملائکه
و انبیاء و بعد از آن بوده و هست آگاه است.
اللّ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
􀀀
وَ إِلَی هِ
:روز قیامت،همۀ امور بخدا بازگشت میکند و در آن روز احدي را امر و نهیی نیست.
اکنون مؤمنین را مخاطب ساخته،می فرماید:
ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَ افْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ 􀀀ی
:اي مؤمنان،نماز بگزارید و خداي را پرستش کنید و صلۀ رحم و مکارم اخلاق بجاي آورید و تنها به اداي واجبات اکتفاء
نکنید.بلکه بکارهایی از قبیل فریاد رسی درماندگان و کمک به ضعیفان و نیکی به پدر و مادر بپردازید.تا رستگار و سعادتمند
شوید.
ص : 25
ادِهِ 􀀀 اللّ حَقَّ جِه
􀀀
جاهِدُوا فِی هِ 􀀀 وَ
:بیشتر مفسرین معتقدند که مقصود از جهاد در راه خدا،در اینجا همۀ کارهاي نیکو و عبادت است و گفته اند:حق جهاد این
است که کارها را به نیت خالص و صادق انجام دهید.سدي گوید:منظور این است خدا را اطاعت کنند و هیچگاه معصیتش
اللّ
􀀀
نکنند.اما ضحاك گوید:منظور از جهاد،شمشیر زدن در راه خدا و جنگ با کافران است،اگر چه پدر و فرزند باشند.از عبد ه
بن مبارك روایت شده که منظور جهاد با نفس و هواي نفس است.
اکُمْ 􀀀 هُوَ اجْتَب
:خداوند شما را براي دین خود برگزیده است.
ا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ 􀀀 وَ م
:خداوند در دین خود شما را در تنگنایی که نتوانید از عقاب خارج و خلاص شوید،قرار نداده،بلکه راه توبه و کفاره و رد
مظالم را بروي شما بازگذاشته است،تا از گناهان خلاص شوید.بنا بر این در آئین اسلام،چیزي نیست که نتوان از عقاب آن
خلاص شد و از این جهت،هیچکس را در ترك آمادگی براي قیامت عذري نیست.
برخی گویند:یعنی خداوند کار دین را بر شما دشوار نساخته و تکلیفی که از عهده اش بر نیائید براي شما تعیین نکرده است.بنا
بر این در ترك تکالیف عذري ندارید.
برخی گویند:منظور این است که به شما رخصت داده که در سختیها و دشواریها نماز قصر بخوانید و تیمم بگیرید و میته
بخورید.
راهِیمَ 􀀀 مِلَّهَ أَبِیکُمْ إِبْ
: بر کیش پدرتان ابراهیم پایدار بمانید.زیرا کیش ابراهیم داخل در کیش محمد(ص)است.علت اینکه:ابراهیم را پدر همه
نامیده این است که احترامش بر همۀ مسلمانان واجب است.هم چنان که احترام پدر بر فرزند واجب است.قرآن هم زنان پیامبر
را مادر مؤمنین خوانده است.برخی گویند:عرب فرزند اسماعیل و بیشتر عجم فرزند اسحاق و این دو،فرزندان ابراهیمند.پس
غالب مردم اولاد ابراهیمند.
ذا􀀀􀀀 سَمّ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ وَ فِی ه
اکُم 􀀀 هُوَ :خداوند پیش از نزول قرآن و در این قرآن شما را مسلمان نامیده است.برخی گویند:یعنی ابراهیم شما را مسلمان
ص : 26
خدایا از فرزندان ما امتی بوجود آور که در ) « ا أُمَّهً مُسْلِمَهً لَکَ 􀀀 وَ مِنْ ذُرِّیَّتِن » : نامیده،چنان که به پیشگاه خداوند عرض کرد
النّ :تا پیامبر شاهد طاعت
اسِ􀀀 ع داءَ لََی 􀀀 پیشگاه تو مسلمان و اهل تسلیم باشند:بقره 128 ) لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیداً عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُوا شُهَ
و پذیرش شما باشد و بر اثر شهادت او عدالت و شایستگی شما محرز شود و بر امتهاي گذشته شهادت دهید که پیامبران
رسالت خدا را به آنها ابلاغ کردند و دسته اي از آنها نپذیرفتند و کافرشان مستوجب آتش و مؤمنشان شایسته بهشتند.این آیه
.( بقره 143 ) «... اکُمْ أُمَّهً وَسَطاً 􀀀 ذلِکَ جَعَلْن 􀀀 وَ کَ » : عالیترین مراتب را براي مسلمانان ثابت می کند.نظیر
برخی گویند:یعنی پیامبر گواه باشد که رسالت خدا را به شما ابلاغ کرده و شما بعد از او گواه دیگران بوده،سخنان پیامبر را به
ایشان ابلاغ کنید.
کاهَ 􀀀 لاهَ وَ آتُوا الزَّ 􀀀 فَأَقِیمُوا الصَّ
:نماز و زکات دو فریضه اند که خداوند شما را به انجام آنها موظف کرده است.از انجام آنها خودداري نکنید.
اللّ بن عمر از پیامبر گرامی اسلام روایت کرده که:نماز جز به پرداخت زکات قبول نمیشود.
􀀀
عبد ه
بِاللّ
􀀀
وَ اعْتَصِمُوا هِ
:بدین خدا چنگ بزنید و از معصیت او خودداري کنید.
برخی گویند:یعنی بوسیلۀ خدا از دشمنان خود را حفظ کنید و در پناه او از خطرات ایمن باشید.برخی گویند:یعنی بخدا اعتماد
و توکل کنید.
ی وَ نِعْمَ النَّصِیرُ 􀀀 لاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْل 􀀀 هُوَ مَوْ
:او ولی و یاور و سرپرست و مالک شماست و براي کسانی که او را دوست دارند و از او یاري بخواهند،مولی و یاور خوبی
است.برخی گویند:یعنی مولاي خوبی است،زیرا با اینکه معصیت می کنید،روزي خود را از شما دریغ نمیدارد و یاور خوبی
است،زیرا شما را براي اطاعت، کمک می کند.
ص : 27
سوره