گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد اول
استبراء






مسئله 93 مستحب است بر مردها که پس از بول کردن استبراء نمایند و بهترین اقسام آن این است که پس از قطع شدن بول انگشت



صفحه 145 از 199
وسطی دست چپ را به مخرج غایط گذارد و سه مرتبه تا بیخ آلت بکشد و بعد انگشت سبابه را زیر آلت و انگشت ابهام را روي
آن گذارده و سه مرتبه با قوّت تا سر آلت بکشد و پس از آن سر آلت را سه بار فشار دهد. مسئله 94 فایده استبراء این است که اگر
رطوبتی بعد از آن خارج شود و شک داشته باشد که بول است یا رطوبت هاي دیگر غیر از منی است حکم به طهارت آن می شود.
و وضویی هم که بعد از استبراء گرفته باطل نمی شود، و بر زن استبراء نیست.
موجبات وضوء و نواقض آن
مسئله 95 موجبات وضوء چند چیز است: اول و دوم - بول و غایط. سوم - باد معده و روده هرگاه از مخرج غایط خارج شود.
چهارم - خواب به طوري که گوش نشود و چشم نبیند. پنجم - حیض. ششم - نفاس. هفتم - استحاضه. هشتم - جنابت. و چیزهایی
که عقل را از بین می برد مانند دیوانگی و مستی و بی هوشی بنا بر احتیاط واجب وضوء را باطل می کند و باید براي اعمال مشروط
به وضوء، وضوء گرفته شود. مسئله 96 وضوء براي چند چیز لازم است: اول براي نماز و قضاي تشهد و سجده فراموش شده و امّا
نماز میّت وضوء لازم ندارد. مسئله 97 واجب می شود وضوء گرفتن به نذر و عهد و قسم اگرچه غایتی غیر از با طهارت بودن در
نظر نباشد. مسئله 98 براي مس اسماء ائمه اطهار و فاطمه زهرا(س) در صورت آنکه بدون وضوء اهانت باشد، وضوء واجب است.
مسئله 99 براي طواف مستحب وضوء واجب نیست، هر چند بهتر است با وضوء باشد. واجبات وضوء مسئله 100 واجب است در
وضوء چند چیز: اول - نیت و باید قصدش قربت باشد و وضوء را به سه نحو می توان انجام داد: 1 وضوء به قصد استحباب نفسی.
2 قصد کند یکی از غایات وضوء را مثل نماز یا مس کتابت قرآن. 3 قصد کند طهارت از حدث را. دوم - شستن صورت از بالا به
پایین به حسب طول از محل روییدن موي سر تا زیر چانه و به حسب عرض آنچه بین انگشت بزرگ شصت و انگشت وسط قرار
گیرد و شستن پوست زیر ریش و شارب و ابرو واجب نیست بلکه واجب است فقط شستن ظاهر آنها به شرط آنکه مو محل را پُر
نکرده باشد وگرنه باید آن مقدار از پوست که نمایان است بشوید. سوم - شستن دست ها به این گونه اول دست راست را از آرنج
تا سر انگشتان سپس دست چپ را به همین طریق بشوید. چهارم - مسح جلو سر که بالاي پیشانی است هرچند بر روي مو باشد به
شرط آنکه از محل تجاوز نکرده باشد با تري کف دست و افضل آن است که سه انگشت خود را بر محل بگذارد و به مقدار یک
انگشت به پایین بکشد و باید با دست راست سر را مسح کند. پنجم - مسح پا از سر انگشتان تا مفصل را مسح کند، و مسح با یک
انگشت کفایت می کند اگر چه احوط مسح با سه انگشت است و افضل مسح تمام روي پاها است، و باید پاي راست را با دست
راست و پاي چپ را با دست چپ مسح کند و می توان هر دو پا را با هم مسح نمود. مسئله 101 در شستن صورت و دست ها باید
آب را بر آنها جاري سازد ولو به کمک دست و مسح آنها کافی نیست. مسئله 102 هرگاه از صورت یا دست ها چیزي هرچند به
مقدار سر سوزنی شسته نشود وضوء صحیح نسیت. پس باید رعایت کند که چیزي از مقدار واجب نشسته نماند. مسئله 103 اثر
مسح در محل آن باید نمایان شود پس اگر محل مسح تر باشد به نحوي که تري دست در آن ظاهر نشود باید آن را خشک کند، و
باید دست بر سر و روي پاها کشیده شود، و چنانچه سر یا روي پاها را به کف دست بکشد وضوء باطل است.
شرایط وضوء
مسئله 104 شرایط وضوء چند چیز است: اول و دوم - پاك و مطلق بودن آب وضوء. سوم - پاك بودن محل شستن و مسح، بنا بر
احتیاط و کفایت می کند تطهیر نمودن هر عضوي قبل از شستن یا مسح نمودن آن و نجس بودن جاهاي دیگر بدن ضرر ندارد.
چهارم - آنکه مانعی از رسیدن آب به محل وضوء نباشد و اگر شک کند در بودن مانع باید جستجو کند تا اطمینان به نبودن آن
حاصل نماید و چرك محل اگر جرم دار نباشد برطرف نمودنش واجب نیست. پنجم - مباح بودن آب وضوء و ظرف آن در



صفحه 146 از 199
صورت انحصار و همچنین محل ریختن آب وضوء چنانچه در غیر آنجا نتواند وضوء بگیرد. پس اگر هر یک از اینها غصبی باشد
وضوء باطل است بلکه با شک در رضایت مالک هم وضوء باطل است. مسئله 105 اخلال به هر یک از شرایط وضوء موجب
بطلان است هرچند جاهل به حکم باشد. مسئله 106 وضوء از نهرهاي بزرگ جایز است هرچند علم به رضایت مالکین نداشته باشد
بلکه اگر مالک نهی کند وضوء صحیح است. ششم - آنکه ظرف آب وضوء طلا یا نقره نباشد. هفتم - آنکه آب وضوء آب
استنجاء نباشد اگر چه آب استنجاء پاك است. هشتم - آنکه مانعی از استعمال آب مثل مرض یا خوف عطش نباشد والا باید تیمّم
کند. نهم - آنکه وقت براي وضوء و تمام اجزاء واجب نماز وسعت داشته باشد والا باید تیمّم کند. دهم - آنکه خودش افعال وضوء
را انجام دهد پس اگر دیگري در شستن و مسح کشیدن او را کمک کند وضوء باطل است. یازدهم - ترتیب. دوازدهم - موالات،
یعنی پی درپی به جا آوردن افعال وضوء به طوري که وقت شروع به عضو بعدي اعضاء قبل خشک نشده باشد. سیزدهم - آنکه
نیّت او خالص باشد چنانچه گذشت پس اگر ریا ضمیمه آن شود هر چند در اثناء عمل باشد وضوء باطل است. و بعید نیست که
اگر در اثناء عمل قصد ریا کرد بطلان اختصاص به همان جزئی داشته باشد که از روي ریا به جا آورده است پس اگر از قصد ریا
عدول کرد و قبل از فوت موالات آن جزء را اعاده نمود وضوء صحیح است. مسئله 107 اگر شک کند که وضوء او باطل شده
است بنا می گذارد که باطل نشده است، و اگر شک کند که وضوء گرفته است یا نه باید وضوء بگیرد. مسئله 108 اگر بعد از
وضوء یقین کرد که جزئی یا شرطی از وضوء را ترك کرده تا موالات فوت نشده برگردد و اجزاء بعد از آن را به جا آورد. و اگر
موالات فوت شده وضوء را از سر بگیرد. مسئله 109 هرگاه بعد از نماز شک کند که وضوء داشته یا نه بنا بر صحت نماز گذارد و
براي نمازهاي بعد وضوء بگیرد، مگر آنکه قبل از شک یقین به وضوء داشته باشد و شک کند وضوء باطل شده یا نه که در این
صورت وضوء لازم نیست و اگر در اثناء نماز شک کند نماز باطل است و باید وضوء بگیرد و نماز را از سر بخواند. مسئله 110 اگر
انسان مرضی دارد که بول او قطره قطره می ریزد یا نمی تواند از بیرون آمدن غایط خودداري کند چنانچه به مقدار اقل واجب از
وضوء و نماز مهلت پیدا می کند که بول و غایط از او خارج نشود باید نماز را در آن موقع بخواند و اگر چنین مهلتی ندارد چنانچه
در اثناء نماز وضوء گرفتن مشقت نداشته باشد باید آب را در کنار خود بگذارد و مشغول نماز شود و هر وقت حدث خارج شد
وضوء بگیرد و باقیمانده نماز را از همانجا به جا آورد. ولی احتیاط لازم این است که اگر وضوء در اثناء نماز مستلزم فعل کثیر شد
پس از اتمام نماز آن را با یک وضوء اعاده کند. و اگر حدث در اثناء به مقداري است که وضوء گرفتن براي هر دفعه حرجی است
اکتفاء نماید به یک وضوء براي هر نماز. احکام جبیره مسئله 111 چوب و پارچه اي که به آن زخم و دمل و شکسته را می بندند و
دواهایی که روي زخم و دمل و مانند آن می گذارند جبیره می گویند. مسئله 112 چنانچه یکی از اعضاي وضوء جبیره داشته باشد
واجب است اطراف آن را بشوید و روي جبیره را اگر پاك است دست تر بکشد والّا پس از تطهیر دست تر بکشد و احتیاط لازم آن
است که اگر ممکن است با کشیدن دست بر روي جبیره آب را بر آن جاري سازد ولی قصد مسح و شستن ننماید و اگر تطهیر
ممکن نشد پارچه پاکی بر روي آن گذارد و روي آن را مسح کند. مسئله 113 هرگاه رسیدن آب به زخم و شکستگی ضرر و
مشقتی نداشته باشد باید مثل وقتی که اعضاء سالم است وضوء بگیرد و اگر جاي مسح زخم باشد و مسح نمودن ممکن نباشد باید
تیمّم نماید. مسئله 114 حکم جبیره در غسل و تیمّم مثل حکم جبیره است در وضوء. مسئله 115 غسل هاي واجب هفت است: 1
غسل جنابت 2 غسل حیض 3 غسل نفاس 4 غسل استحاضه 5 غسل مس میّت 6 غسل میّت 7 غسلی که به نذر و عهد و قسم
واجب می شود.
جنابت
مسئله 116 به دو چیز انسان جنب می شود: اول - جماع. دوم - بیرون آمدن منی چه در حال خواب یا بیداري، کم یا زیاد، با اختیار



صفحه 147 از 199
یا به غیر اختیار، با شهوت باشد یا بدون شهوت. مسئله 117 اگر رطوبتی از انسان خارج شود و نداند منی است یا چیز دیگر چنانچه
با شهوت و جستن خارج شود و پس از بیرون آمدن بدن سست گردد آن رطوبت حکم منی را دارد. و در شخص مریض فقط
شهوت کافی است اگر چه جستن نداشته باشد. مسئله 118 بعد از بیرون آمدن منی بول کردن مستحب است و اگر پس از بول
کردن غسل نمود و رطوبتی خارج شد که نمی داند منی است یا آب هاي دیگر غیر از بول حکم منی ندارد و غسل لازم نیست.
مسئله 119 اگر پس از بیرون آمدن منی بول نکرده غسل کند و پس از غسل رطوبتی از او خارج شود که مردد بین منی و غیر آن
باشد آن رطوبت در حکم منی است و باید غسل جنابت کند. و اگر پس از بول و غسل رطوبت مردّد بین بول و منی خارج شود
چنانچه استبراء از بول ننموده باید وضوء بگیرد و غسل لازم نیست. و اگر استبراء از بول نموده، چنانچه قبل از خروج رطوبت متطهر
از دو حدث بوده واجب است بر او هم غسل کند و هم وضوء بگیرد و اگر محدث به حدث اصغر بوده واجب است فقط وضوء
بگیرد.
چیزهایی که جنب باید براي آنها غسل کند
مسئله 120 جنب براي چند چیز باید غسل کند: اول - به جهت نمازهاي واجب و مستحب و اجزاء فراموش شده نماز و نماز
احتیاط، ولی براي نماز میّت و سجده تلاوت (آیه سجده) واجب نیست. دوم - براي طواف واجب. سوم - براي روزه ماه رمضان و
قضاي آن که اگر پیش از طلوع صبح جنب باشد واجب است غسل کند و اگر عمداً یا از روي فراموشی غسل نکرد روزه اش باطل
است. و در روزه هاي دیگر اگر به جنابت صبح کند باطل نمی شود اگر چه روزه واجب باشد، و بهتر آن است که احتیاطاً در روزه
هاي واجب به جنابت تا صبح عمداً باقی نماند. و اگر کسی در روز خود را جنب سازد روزه او باطل است اگر چه مستحبی باشد و
اگر به غیر عمد در روز جنب شود روزه اش صحیح است اگر چه ماه رمضان باشد. مسئله 121 پنج چیز بر جنب حرام است: اول -
رساندن جایی از بدن به خط قرآن و اسماء خدا به نحوي که در وضوء گذشت. دوم - داخل شدن در مسجدالحرام و مسجد
پیغمبر(ص) هرچند به نحو عبور باشد. سوم - توقف در مساجد دیگر و دخول در آنها براي برداشتن چیزي از آنها ولی عبور جنب
از مسجد که از دري وارد و از در دیگر خارج شود جایز است، و حرم هاي ائمه(ع) در حکم مساجد است در حکم مذکور بنا بر
احتیاط لازم. چهارم - داخل شدن در مسجد به قصد گذاردن چیزي در آن، بلکه گذاردن چیز در مسجد از خارج نیز بر جنب حرام
است و همچنین در حال عبور از مسجد. پنجم - خواندن سوره هایی که در آنها سجده واجب هست (الم تنزیل، حم سجده، والنجم،
اقراءباسم) هرچند یک کلمه از آنها باشد. مسئله 122 لازم نیست در غسل قصد وجوب یا استحباب، بلکه اتیان به قصد قربت کافی
است. مسئله 123 غسل را به دو قسم می توان به جا آورد، ترتیبی و ارتماسی. مسئله 124 در غسل ترتیبی واجب است، اول سر و
گردن بعد هر کدام از طرف راست یا چپ را بشوید و بعد طرف دیگر را و لازم نیست اول طرف راست بدن بعد طرف چپ بدن را
بشوید و اگر کسی عمداً یا از روي فراموشی به این ترتیب عمل نکند غسل او باطل است، ولی موالات و پی درپی به جا آوردن در
غسل شرط نیست. مسئله 125 در غسل ارتماسی باید آب تمام بدن را در یک آن فرا گیرد پس اگر به نیت غسل ارتماسی زیر آب
فرو رود پایش را باید از زمین بلند کند و در غسل ارتماسی باید موقعی نیّت کند که مقداري از بدن بیرون آب باشد. مسئله 126
تمام اغسال را به دو قسم می توان به جا آورد مگر غسل میّت که باید ترتیبی به جا آورد. و طرف راست را مقدّم بر طرف چپ
نمود. مسئله 127 در غسل جنابت وضوء واجب نیست بلکه بدعت و حرام است، و اظهر آن است که با هر غسلی غیر از غسل
استحاضه می توان نماز خواند و سایر اعمال مشروط به طهارت را انجام داد. مسئله 128 هر عضوي باید قبل از غسل دادن پاك
باشد، و باید یقین کند که آب به تمام بدن رسیده.



صفحه 148 از 199
حیض
مسئله 129 حیض خونی است که از رحم زن بعد از بلوغ و قبل از رسیدن به سن یأس و غالباً با کمی سوزش و فشار خارج می شود
سیاه یا سرخ و غلیظ و گرم است. مسئله 130 زن به تمام شدن نه سال بالغ می شود و به تمام شدن شصت سال در قرشیه و پنجاه
سال در غیر آن یائسه می شود، خونی که قبل از بلوغ و بعد از سن یأس ببیند حیض نیست. مسئله 131 اگر زن خونی ببیند که
نداند حیض است یا خون بکارت، واجب است مقداري پنبه داخل نماید و کمی صبر کند پس آن را بیرون آورد چنانچه اطرافش را
خون گرفته باشد از بکارت است و اگر خون در او فرو رفته باشد حیض است، کما اینکه اگر شک کند حیض است یا استحاضه
اگر در ایام عادت باشد و یا آنکه داراي علائم حیض باشد باید آن خون را حیض قرار دهد. مسئله 132 مدّت حیض از سه روز
متوالی کمتر و از ده روز بیشتر نمی شود، و در مابین سه روز و ده روز زن ها بر حسب عادت مختلفند، و در سه روز اول لازم نیست
متوالی باشد پس اگر مثلاً دو روز خون ببیند و یک روز پاك شود و دوباره یک روز خون ببیند حیض است. مسئله 133 مدّت
پاك بودن زن از حیض کمتر از ده روز نمی شود و آن را یک طهر گویند و فاصله میان دو حیض کمتر از یک طهر نیست پس اگر
بعد از حیض سابق روز نهم و دهم خون ببیند آن خون حیض نیست و اگر بعد از ده روز دید محکوم به حیض است چنانچه شرایط
آن موجود باشد. مسئله 134 زنی که شک دارد در بلوغ اگر خون ببیند به صفات حیض آن خون محکوم است به حیض بودن و
همین علامت بلوغ است. مسئله 135 خون حیض با شیر دادن بچّه جمع می شود و منافات ندارد بلکه با حمل هم جمع می شود بنا
بر اقوي. مسئله 136 خون حیض اگر با خون استحاضه مشتبه شد به صفات و عادت شناخته می شود، و اگر با خون قرحه مشتبه شود
چنانچه خون از سمت چپ خارج شود حیض است والّا حیض نیست. مسئله 137 خونی که معلوم شود حیض است، اگر در ده روز
قطع شود تمام آن حیض است هرچند زائد بر ایام عادت همیشگی باشد و اگر از ده روز تجاوز کند، صاحب عادت ایام عادت را
حیض قرار می دهد و باقی ایام را استحاضه، و غیر صاحب عادت به صفات رجوع می کند، و اگر در صفات هم همه ایام مثل هم
باشند رجوع کند به عادت خویشان چنانچه عادت خویشان او هفت روز باشد هفت روز را حیض قرار می دهد بقیه را استحاضه و
چنانچه عادت خویشان کمتر است مثلاً پنج روز است در تفاوت بین عادت آنان و هفت روز جمع بین تروك حائض و کارهاي
مستحاضه بنماید بنا بر احتیاط واجب و همچنین اگر عادت خویشان زیاده از هفت روز باشد. و اگر اهل ندارد، یا اهلش عادت
ندارند مخیر است که در هر ماه سه روز یا شش روز یا هفت روز را حیض قرار دهد، و اگر صاحب عادت بوده و فراموش کرده
رجوع به اهل نکند، بلکه به صفات ایام حیض را تشخیص دهد، و اگر در صفات تفاوت نباشد بنا بر احتیاط لزومی اختیار هفت روز
بنماید. مسئله 138 عادت محقق می شود به اینکه زن در دو ماه پی درپی مثل هم خون ببیند مثل اینکه هر دو ماه اول ماه خون ببیند
و تا پنجم قطع شود پس این زن صاحب عادت وقتیه و عددیه است و اگر هر دو ماه اول ماه ببیند لکن یک ماه پنجم قطع شود و
یک ماه هفتم صاحب عادت وقتیه است نه عددیه و اگر هر دو ماه هفت روز ببیند لکن یک ماه اول ماه و یک ماه از دهم پس این
زن صاحب عادت عددیه است نه وقتیه. و صاحب عادت وقتیه و عددیه در مورد اشتباه شدن حیض با استحاضه از حیث وقت و عدد
در هر دو رجوع به عادت خود می کند و صاحب عادت وقتیه فقط در وقت و عددیه در عدد تنها رجوع به عادت می کند.
احکام حائض
و آن چند چیز است: اول - حرام است بر حائض عبادت هایی که شرط صحت آنها طهارت است مثل نماز و روزه و طواف و
اعتکاف. دوم - حرام است بر او تمام کارهایی که بر جنب حرام است. سوم - حرام است بر زوج و زوجه جماع کردن در قُبل حال
حائض بودن زن اما سایر استمتاعات جایز است. و جماع کردن در دبر هم جایز است، ولی کراهت شدید دارد. چهارم - باطل است



صفحه 149 از 199
طلاق حائض به تفصیلی که در کتاب طلاق ذکر می شود. پنجم - واجب است بر حائض بعد از انقطاع حیض غسل براي کارهایی
که شرط آنها طهارت است. ششم - واجب است بر زن حائض که قضا کند روزه ماه مبارك رمضان و روزه هاي واجب دیگر را
که در حال حیض از او فوت شده و قضا دارد. اما نمازهاي روزانه که در حال حیض فوت شده قضاي آنها واجب نیست. مسئله
139 اگر زن در آخر وقت نماز از خون پاك شود و به اندازه غسل و وضوء و مقدمات دیگر نماز و خواندن یک رکعت نماز یا
بیشتر وقت باقی باشد واجب است نماز را بخواند. و چنانچه نخواند واجب است آن را قضا کند. کما اینکه اگر از اول وقت به مقدار
خواندن نماز با اکتفاء به واجبات آن با تحصیل هر یک از شرایط آن به حسب حالش بگذرد و حائض شود و نماز نخوانده باشد
باید آن را قضا کند بلکه لازم است اگر از اول وقت به مقدار نماز گذشت و حائض شد و نماز نخواند آن را قضا کند هرچند وقت
به مقدار تحصیل شرایط دیگر نداشته باشد. مسئله 140 جایز است جماع با زن پس از آنکه از حیض پاك شد هرچند غسل نکرده
باشد.
احکام استحاضه
مسئله 141 یکی از خون هایی که از زن ها خارج می شود خون استحاضه است و موجب غسل و وضوئ می گردد به تفصیلی که
بیان خواهد شد. مسئله 142 خون استحاضه اگر از فرج خارج شود حکم آن باقی است تا وقتی که از داخل فرج نیز قطع شود و به
کلی پاك گردد. مسئله 143 خون استحاضه بیشتر اوقات زردرنگ و سرد و رقیق است و بدون فشار و سوزش خارج می شود
برخلاف خون حیض و گاهی ممکن است به صفت خون حیض باشد. مسئله 144 استحاضه بر سه قسم است: قلیله، متوسطه، کثیره.
مسئله 145 اگر خون استحاضه پنبه اي را که زن در فرج می گذارد آلوده سازد و در آن فرو نرود استحاضه قلیله است و باید براي
هر نماز چه واجب باشد و چه مستحب یک وضوء بگیرد و خارج فرج را اگر خون به آن رسیده تطهیر نماید. و اگر خون در همه
پنبه یا قسمتی از آن فرو رود ولی به پارچه که براي جلوگیري از خون می بندد نرسد استحاضه متوسطه است و در آن باید علاوه بر
وظائف قلیله یک غسل نیز پیش از نماز صبح بنماید و براي هر نماز پنبه و پارچه را عوض کند یا آب بکشد. و اگر خون از پنبه به
پارچه برسد استحاضه کثیره است و باید آن پنبه و پارچه را عوض کند یا تطهیر نماید و خارج فرج را اگر خون به آن رسیده بشوید
و یک غسل براي نماز صبح و یک غسل دیگر براي نماز ظهر و عصر و غسل سومی براي نماز مغرب و عشاء بنماید به شرط آنکه
بین نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشاء جمع نماید و اگر جمع بین آنها ننماید و هر یک را جداگانه و به فاصله بخواند باید براي
هر نماز یک غسل به جا آورد مگر آنکه بین دو نماز خون ندیده باشد. مسئله 146 اگر بعد از نماز صبح استحاضه قلیله متوسطه
شود باید براي نماز ظهر یک غسل به جا آورد، و اگر بعد از نماز ظهر متوسطه شود باید براي نماز عصر غسل کند، و اگر بعد از
نماز عصر متوسطه شد باید براي نماز مغرب، و اگر بعد از مغرب متوسطه شد براي نماز عشاء باید غسل کند. مسئله 147 اگر پیش
از طلوع صبح استحاضه قلیله متوسطه یا کثیره شود باید مقارن طلوع صبح یا بعد از طلوع غسل کند و نماز صبح را بدون فاصله بعد
از غسل بخواند. مسئله 148 واجب است بر زنی که مستحاضه است امتحان نماید که استحاضه او از چه قسم است و امتحان آن به
این است که پنبه را داخل فرج نموده کمی صبر کند و آن را بیرون آورد و ملاحظه کند که استحاضه او از کدام قسم است. مسئله
149 بر زن مستحاضه در صورتی واجب است به احکام آن عمل نماید که خون قطع نشود، اما اگر خون قطع شود عمل به احکام
استحاضه واجب نیست پس اگر پیش از ظهر مثلاً خون قطع شد فقط براي نماز ظهر باید غسل نماید و براي نمازهاي قبل مطابق
معمول رفتار نماید. مسئله 150 واجب است که بعد از غسل جلوگیري از خارج شدن خون نماید به گذاردن قدري پنبه در داخل
فرج و بستن آن با پارچه. مسئله 151 شرط است در صحّت روزه زن مستحاضه به استحاضه کثیره که غسل هایی را که در روز بر او
واجب است به جا آورد و در استحاضه متوسطه غسل شرط صحت روزه نیست. مسئله 152 اگر مستحاضه در اوّل وقت بداند که در



صفحه 150 از 199
قسمتی از وقت نماز به مقدار اقل واجب نماز خون قطع می شود به کلی یا موقتاً واجب است که نماز را تأخیر انداخته در آن قسمت
از وقت که خون قطع می شود بخواند. مسئله 153 مستحاضه کثیره اگر غسل هاي خود را به جا آورد در حکم طاهره است و اگر
غسل هاي نمازها را به جا نیاورده باشد تروك حائض را ترك نماید بنا بر احتیاط لازم، و اگر بخواهد جایی از بدن خود را به خط
قرآن برساند باید وضوء بگیرد.
نفاس
مسئله 154 نفاس خونی است که خارج می شود با متولّد شدن اولین جزء طفل از مادر بعد از ولادت پیش از گذشتن ده روز از
موقع ولادت چه مولود خلقتش تمام شده باشد یا نه مثل سقط، و چه روح در آن دمیده شده باشد یا نه بلکه خون بعد از سقوط
مضغه یا علقه نیز نفاس است. مسئله 155 در نفاس ممکن است که یک لحظه بیشتر خون دیده نشود و اگر بعد از ده روز خون ببیند
نفاس نیست. مسئله 156 اگر نفساء یعنی زنی که خون نفاس دیده خونش از ده روز تجاوز نکرد تمام خونی که دیده نفاس است
چه در تمام ده روز خون دیده باشد یا در چند روز آن و چه پی درپی خون دیده باشد یا به فاصله مثل آنکه سه روز از اول دیده
باشد و دو روز از وسط و سه روز از آخر، یا آنکه یک روز خون دیده باشد و یک روز پاك باشد ولی در روزهایی که پاك است
احتیاط مستحب آن است که آنچه بر زن حائض حرام است ترك کند و عباداتی که در حال پاکی از حیض و نفاس بر او واجب
است به جا آورد و در این مسئله میان صاحب عادت و کسی که عادت ندارد فرق نیست. مسئله 157 نفساء اگر اصلًا خونی نبیند
نفاس ندارد. مسئله 158 اگر زنی که زائیده پیش از گذشتن ده روز از وقت ولادت خون ببیند و از ده روز تجاوز کند. پس اگر در
حیض صاحب عادت است در عادت خود مثل زن حائض عمل می کند و بعد عمل به وظیفه مستحاضه می کند اگر بداند خون
تجاوز از ده روز می کند. و اگر نداند پس از زمان گذشتن عادت و پیش از گذشتن ده روز کارهایی را که بر حائض حرام است
ترك کند و اعمال مستحاضه را به جا آورد چنانچه از ده روز بگذرد باید عبادت هایی که در روزهاي بعد از عادت ترك کرده
قضاء نماید و اگر صاحب عادت نیست و خون از ده روز گذشت تا ده روز را نفاس قرار دهد و در بقیه عمل به وظایف مستحاضه
نماید. مسئله 159 هرگاه خون قطع شود و علم به پاك شدن باطن از خون نداشته باشد باید رسیدگی کند یعنی مقداري پنبه داخل
در فرج کند و کمی صبر نماید و آن را بیرون آورد پس اگر آلوده نشده غسل کند و نماز به جا آورد و اگر آلوده شده هرچند به
آب زردرنگ باشد به دستوري که در احکام حیض گفته شد عمل کند. مسئله 160 زن نفساء مثل حائض است در احکامی که
بیان شد، مثل وجوب قضاي روزه، حرمت مجامعت و حرام بودن نماز بر او در مدّت نفاس و محرمات دیگري که در حائض بیان
شد و همچنین فرقی میان آنها نیست در مستحبات و مکروهات.
غسل مس میّت
مسئله 161 اگر جایی از بدن کسی به جزیی از بدن مرده انسان که سرد شده و غسلش نداده اند برسد واجب است غسل کند. مسئله
162 واجب است غسل مس میّت براي چیزي که مشروط به طهارت از حدث اصغر است مثل نماز. مسئله 163 غسل مس میّت را
مثل غسل جنابت باید به جا آورد و کسی که غسل مس میّت کرده اگر بخواهد نماز بخواند لازم نیست وضوء بگیرد، ولی وضوء
گرفتن قبل از غسل مستحب است. آداب مریض مسئله 164 مستحب است که مریض صبر کند و شکر خداي را به جا آورد و
تجدید توبه کند و وصیّت به خیرات در حقّ خویشان نماید و صدقه دهد و در حضور مؤمنین اقرار به توحید، و نبوّت، و امامت، و
معاد، و عقاید حقّه نماید و اگر دارا و متمکن است به ثلث مال خود وصیّت به خیرات کند و حُسن ظن به خداوند متعال داشته
باشد. مسئله 165 یکی از مستحبات بزرگ عیادت مریض است و مستحب است نزد مریض بنشیند ولی نباید طول بدهد مگر آنکه



صفحه 151 از 199
خود مریض طالب باشد.
احکام محتضر
مسئله 166 واجب است که انسان در موقعی که علامات مرگ بر او ظاهر شد حقوق واجبه اي که بر اوست از دیون و خمس و
زکات اداء کند و امانت ها و ودیعه هایی که در پیش او است به صاحبانش برساند و اگر ممکن نباشد که خودش به این وظائف
عمل کند واجب است وصیّت کند. مسئله 167 واجب است پاهاي محتضر را رو به قبله بکشند به طوري که اگر بنشیند صورت او
به طرف قبله باشد و بر خود محتضر لازم است که رو به قبله بخوابد، و اگر ممکن نشد باید به اندازه ممکن به این دستور عمل کنند
والّا باید او را به پهلوي راست یا به پهلوي چپ رو به قبله بخوابانند. مسئله 168 بعد از مرگ مستحب است چشم ها و دهان و چانه
میّت را ببندند، و دست و پاي او را دراز کنند، و پارچه اي روي آن بیاندازند. و اگر شب مرده در جایی که مرده است چراغ روشن
کنند و مؤمنین را براي تشییع جنازه او خبر کنند، و او را فوراً دفن کنند، مگر آنکه در مرگ او شک داشته باشند. و اگر فرزند زنده
در شکم اوست باید پهلوي چپ او را بشکافند و بچه را بیرون آورند و پهلوي او را دوخته و دفن نمایند.
مسائل غسل و کفن و نماز و دفن میّت
مسئله 169 واجب است بر هر مسلمانی غسل دادن و کفن نمودن و دفن کردن و نماز خواندن بر میّت مسلمان، و اگر بعضی به جا
آورند از دیگران ساقط می شود. و اگر هیچ کس انجام ندهد همه گناه کرده اند. مسئله 170 از ولی میّت بنا بر احتیاط باید براي
غسل و کفن و نماز و دفن میّت اذن گرفت. و اگر ولی از انجام آنها خودداري کرد و به غیر هم اذن نداد اذن از او لازم نیست.
مسئله 171 ولیّ میّت غیر از زن شوهردار به ترتیب طبقات ارث است اول پدر و مادر و اولاد می باشند. و اگر ندارد اجداد و برادر و
خواهر میّت است، و اگر ندارد عمو و دایی و عمه و خاله است. و ولیّ زن شوهردار شوهر او است چه پدر و مادر و اولاد داشته
باشد و چه نداشته باشد. و در هر طبقه مرد بر زن مقدّم است، و اگر مرد بالغ در طبقه اي نباشد ولیّ میّت زن ها هستند و بهتر است
احتیاطاً از حاکم شرع هم در این صورت اذن بگیرند. غسل میّت مسئله 172 واجب است غسل دادن هر میّت مسلمان و اطفال
مسلمین، و بچه سقط شده را که چهارماه او تمام شده باید غسل دهند و کفن کنند و دفن نمایند، ولی نماز بر او واجب نیست. و
اگر چهارماه تمام نشده است اگر خلقت او کامل شده واجب است غسل و کفن و دفن او. و اگر خلقت او کامل نشده است، او را
در پارچه اي بپیچند و دفن نمایند، و قصد قربت در غسل میّت واجب است مثل سایر غسل ها. مسئله 173 جایز نیست که مرد زن را
غسل دهد و زن مرد را، مگر در صورتی که میّت طفلی باشد که سه سالش بیشتر نباشد و سزاوار است مرد دختر بچه را غسل ندهد
مگر آنکه زن نباشد و همچنین زن پسر بچه را غسل ندهد مگر آنکه مرد نباشد، و زن می تواند شوهر خود را غسل دهد و مرد هم
می تواند زن خود را غسل دهد اگر چه برهنه باشد. مسئله 174 غسل دهنده باید مسلمان و بالغ و اثنی عشري باشد و عالم به مسائل
غسل باشد. مسئله 175 میّت را باید سه غسل داد به ترتیب: اول به آب سدر، دوم به آب کافور، سوم به آب خالص ;و برخلاف
این ترتیب باطل است. مسئله 176 غسل میّت را باید ترتیبی انجام داد و تا ممکن است نباید او را غسل ارتماسی دهند بلی در غسل
ترتیبی فرو بردن هر یک از اعضاء در آب جایز است با لحاظ ترتیب. مسئله 177 سدر و کافور نباید به قدري زیاد باشد که آب را
مضاف سازد، و اگر سدر یا کافور فراهم نشد به جاي هر کدام که فراهم نشده لازم نیست با آب خالص غسل دهند. پس اگر هیچ
کدام نبود یک غسل کافی است. مسئله 178 اگر آب براي غسل میّت پیدا نشد، یا بدنش مجروح باشد که نشود غسل داد باید او را
یک تیمّم بدهند و بهتر است او را سه تیمّم بدهند: اول - بدل از غسل به آب سدر. دوم - بدل از غسل به آب کافور. سوم - بدل از
غسل به آب خالص و احتیاط مستحب آن است که یک تیمّم دیگر بدل از هر سه غسل بدهند و اگر تیمّم سوم را به قصد تیمّمی



صفحه 152 از 199
که به ذمه او است که یا تیمّم بدل از هر سه غسل و یا بدل از غسل به آب خالص است بنمایند به احتیاط رفتار نموده اند. مسئله
179 واجب است که میّت به دست خودش تیمّم داده شود و اگر ممکن نباشد به دست زنده تیمّم داده شود به این نحو که دست
هاي خود را به زمین زند و به صورت میّت و پشت دست هایش بکشد و بهتر آن است که دو مرتبه دست ها را به زمین بزند و در
مرتبه اول به صورت میّت و مرتبه دوم به پشت دست هایش بکشد. مسئله 180 اگر میّت با حال جنابت یا حیض مرده باشد غسل
میّت براي او کافی است.
کفن میّت