گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
احکام نکاح - ازدواج - زناشویی






مسئله 505 به واسطه عقد ازدواج زن به مرد حلال می شود. و آن بر دو قسم است، دائم و غیر دائم، عقد دائم آن است که مدت
زناشویی در آن معین نشود و زنی را که به این قسم عقد کنند زوجه دائمه می گویند، عقد غیر دائم آن است که مدت زناشویی در
آن معین شود مثلاً زن را به مدت یک ساعت، یا یک روز، یا یک ماه، یا یک سال یا بیشتر عقد نمایند و زنی را که به این قسم
عقد کنند متعه و صیغه می نامند. مسئله 506 در زناشویی چه دائم و چه غیر دائم باید صیغه خوانده شود و تنها راضی بودن زن و
مرد کافی نیست. و صیغه عقد را یا خود زن و مرد می خوانند، یا دیگري را وکیل می کنند که از طرف آنان بخواند. مسئله 507
یک نفر می تواند براي خواندن صیغه عقد دائم و غیر دائم از طرف دو نفر وکیل شود، ولی انسان نمی تواند از طرف زن وکیل شود
و او را براي خود به طور دائم یا غیر دائم عقد کند.
شرایط عقد ازدواج
مسئله 508 عقد ازدواج چند شرط دارد: اول - آنکه بنا بر احتیاط به عربی صحیح خوانده شود و اگر خود زن و مرد نتوانند صیغه
را بفهماند. « زَوَّجْتُ و قَبِلْتُ » را به عربی صحیح بخوانند، می توانند خودشان به غیر عربی بخوانند، اما باید لفظی بگویند که معناي
دوم - مرد و زن یا وکیل آنان که صیغه را می خوانند قصد انشاء داشته باشند یعنی اگر خود مرد و زن صیغه را می خوانند، زن به
گفتن زوّجتک نفسی قصدش این باشد که خود را زن او قرار دهد و مرد به گفتن قبلت التزویج زن بودن او را براي خود قبول
نماید. و اگر وکیل مرد و زن صیغه را می خوانند به گفتن زوّجت و قبلت قصدشان این باشد که مرد و زنی که آنان را وکیل کرده
اند زن و شوهر شوند. سوم - کسی که صیغه را می خواند بالغ و عاقل باشد، بلی عقد غیربالغ به اذن ولی صحیح است و نیز عقد او
در صورت وکیل در اجراي صیغه فقط بدون اذن ولی صحیح است. چهارم - اگر وکیل زن و شوهر یا ولی آنان صیغه را می خوانند
در عقد، زن و شوهر را معین کنند. پنجم - زن و مرد به ازدواج راضی باشند، ولی اگر زن ظاهراً به کراهت اذن دهد و معلوم باشد
که قلباً راضی است عقد صحیح است.
دستور خواندن عقد دائم
مسئله 509 اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند، اول زن بگوید: زَوَّجْتُکَ نَفْسی عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومْ یعنی خود را زن تو
نموده به مهري که معین شده پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: قَبِلْتُ التَّزْیجْ یعنی قبول کردم ازدواج را صحیح است. و اگر
دیگري را وکیل کنند که از طرف آنان صیغه عقد را بخواند، چنانچه مثلًا اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید:
زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی فاطمَ ۀَ مُوَکِّلَکَ اَحْمَ دَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومْ پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقْ
صحیح می باشد. و بنا بر احتیاط غیر واجب باید لفظی که مرد می گوید با لفظی که زن می گوید مطابق باشد مثلًا اگر زن زَوَّجْتُ
می گوید مرد هم قَبِلْتُ التَّزْویجْ بگوید.
دستور خواندن عقد غیر دائم
مسئله 510 اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند بعد از آنکه مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید:



صفحه 184 از 199
زَوَّجْتُکَ نَفْسی فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَۀِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُومْ بعد بدون فاصله مرد بگوید قَبِلْتُ صحیح است و اگر دیگري را وکیل کنند و
اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتی مُوَکِّلَکَ فِی الْمَّدةِ الْمَعْلُومَۀِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُوم بعد بدون فاصله وکیل مرد بگوید:
قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی هکَذا صحیح می باشد.
احکام عقد
مسئله 511 اگر در عقد یک حرف غلط خوانده شود که معناي آن را عوض کند عقد باطل است. مسئله 512 کسی که دستور
زبان عربی را نمی داند اگر قرائتش درست باشد و معناي هر کلمه عقد را جداگانه بداند و از هر لفظی معناي آن را قصد کند می
تواند عقد را بخواند. مسئله 513 پدر و جد پدري می توانند براي فرزند نابالغ یا دیوانه خود که به حال دیوانگی بالغ شده است
ازدواج کنند. و بعد از آنکه بچه بالغ یا دیوانه عاقل گردید نمی تواند آن را به هم بزند. مسئله 514 دختر باکره اي که به حد بلوغ
رسیده و رشیده است یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد، اگر بخواهد شوهر کند، لازم نیست از پدر یا جد پدري خود اجازه
بگیرد و اختیار ازدواج با خود اوست. مسئله 515 اگر مرد بعد از عقد بفهمد که زن یکی از این هفت عیب را دارد می تواند عقد را
به هم بزند: اول - دیوانگی. دوم - مرض خوره. سوم - مرض برص. چهارم - کوري. پنجم - زمین گیر بودن. ششم - راه بول و
حیض یا راه حیض و غایط او یکی شده باشد. هفتم - آنکه گوشت یا استخوانی در فرج او باشد که از جماع کردن جلوگیري کند.
مسئله 516 اگر زن بعد از عقد بفهمد که شوهرش دیوانه است یا آلت مردي ندارد، یا مرضی دارد که نمی تواند جماع کند، یا
تخم هاي او را کشیده اند می تواند عقد را به هم بزند. مسئله 517 مرد اگر بعد از عقد و عروسی هر وقت دیوانه شود زن می تواند
عقد نکاح را فسخ نماید ولی زن اگر بعد از عقد و عروسی دیوانه شود مرد حق فسخ نکاح را ندارد. مسئله 518 اگر شخصی زنی
را براي خود عقد نماید اگر چه با او نزدیکی نکند، مادر و مادر مادر آن زن و مادر پدر او هر چه بالاتر روند، به آن مرد محرم می
شوند. مسئله 519 اگر زنی را براي خود عقد کند و با او نزدیکی نماید دختر و نوه دختري و پسري آن زن هر چه پائین روند چه در
وقت عقد باشند یا بعداً به دنیا بیایند، به آن مرد محرم می شوند. مسئله 520 اگر با زنی که براي خود عقد کرده نزدیکی هم نکرده
باشد ;تا وقتی که آن زن در عقد او است نمی تواند با دختر او ازدواج کند. ولی اگر نزدیکی نکرده طلاق داد یا در متعه مدت سر
آمد می تواند دختر او را بگیرد. مسئله 521 عمه و خاله پدر و خاله پدر پدر و عمه و خاله مادر و عمه و خاله مادر مادر هر چه بالا
روند به انسان محرمند. مسئله 522 پدر و جد شوهر هر چه بالا روند و پسر و نوه پسري و دختري او هر چه پایین آیند چه در موقع
عقد باشند یا بعداً به دنیا بیایند به زن او محرم هستند. مسئله 523 انسان نمی تواند بدون اجازه زن خود با خواهرزاده و برادرزاده او
ازدواج کند، ولی اگر بدون اجازه زنش آنان را عقد نماید و بعداً زن بگوید به آن عقد راضی هستم اشکال ندارد. مسئله 524 زن
مسلمان نمی تواند به عقد کافر در آید. ولی مرد مسلمان می تواند با زن هاي اهل کتاب به طور دائم و صیغه کردن ازدواج نماید.
مسئله 525 اگر با زن بی شوهري که در عده نیست زنا کند بعداً می تواند آن زن را براي خود عقد نماید و همچنین است اگر
دیگري بخواهد آن زن را عقد کند. مسئله 526 مادر و خواهر و دختر پسر غیربالغی که لواط داده بر لواط کننده حرام است،
چنانچه لواط کننده بالغ باشد. ولی اگر یقین نداشته باشند چه گمان داشته باشند که دخول شده یا شک کنند که دخول شده یا نه;
بر او حرام نمی شود. مسئله 527 اگر با مادر یا خواهر یا دختر کسی ازدواج نماید و بعد از ازدواج و عروسی با آن کس لواط کند
آنان بر او حرام نمی شوند بنابر مشهور، ولی احتیاط ترك نشود. مسئله 528 زنی که صیغه شده، اگر چه آبستن شود حق خرجی
ندارد. مسئله 529 زنی که صیغه شده حق همخوابی ندارد و از شوهر ارث نمی برد و شوهر هم از او ارث نمی برد. مسئله 530 زنی
که صیغه شده ;می تواند بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود ولی اگر به واسطه بیرون رفتن، حق شوهر از بین برود بیرون رفتن او
حرام است. مسئله 531 اگر پدر یا جد پدري براي محرم شدن، یک ساعت یا دو ساعت زنی را به عقد پسر نابالغ خود در آورند



صفحه 185 از 199
کافی است. و نیز می تواند دختر نابالغ خود را براي محرم شدن، به عقد کسی در آورد ولی باید آن عقد براي دختر نفعی داشته
باشد. مسئله 532 اگر مرد مدت صیغه زن را ببخشد چنانچه با او جماع کرده باشد تمام چیزي را که قرار گذاشته باید به او بدهد و
اگر جماع نکرده باید نصف آن را بدهد. مسئله 533 مرد می تواند زنی را که صیغه او بوده و او را رها کرده و هنوز عده اش تمام
نشده به عقد دائم خود در آورد.
احکام نگاه کردن
مسئله 534 نگاه کردن مرد به بدن زن نامحرم بالغه همچنین نگاه کردن به موي آنان چه با قصد لذت و چه بدون آن حرام است. و
نگاه کردن به صورت و دست ها با قصد لذت حرام می باشد، و اگر بدون قصد لذت باشد جایز است. و نگاه کردن زن به بدن مرد
نامحرم حرام است. و اما نگاه کردن به مثل سر و موي آن و گردن و دست و ساق پا ظاهراً جایز است. مسئله 535 زن باید بدن و
موي خود را از مرد نامحرم بپوشاند، و لازم نیست بدن و موي خود را از پسري که بالغ نشده ولو خوب و بد را می فهمد بپوشاند و
پوشاندن صورت و دست ها لازم نیست. مسئله 536 نگاه کردن به عورت دیگري حتی عورت بچه ممیزي که خوب و بد را می
فهمد حرام است، اگر چه از پشت شیشه یا در آئینه یا آب صاف و مانند اینها باشد ولی زن و شوهر می توانند به تمام بدن یکدیگر
نگاه کنند. مسئله 537 مرد نباید با قصد لذت به بدن مرد دیگر نگاه کند و نگاه کردن زن هم به بدن زن دیگر با قصد لذت حرام
است. مسئله 538 نگاه کردن به عکس زن نامحرم با قصد لذت حرام و بدون قصد لذت جایز است، ولی بهتر است به عکس زن
نامحرمی که می شناسد نگاه نکند. مسئله 539 اگر مرد براي معالجه زن نامحرم ناچار باشد که او را نگاه کند و دست به بدن او
بزند اشکال ندارد، ولی اگر با نگاه کردن تنها بتواند معالجه نماید نباید دست به بدن او بزند و اگر با دست زدن بتواند معالجه نماید
نباید او را نگاه کند. مسئله 540 اگر انسان براي معالجه کسی ناچار شود که به عورت او نگاه کند و چاره اي جز نگاه کردن به
عورت نباشد اشکال ندارد.
مسائل متفرقه زناشویی
مسئله 541 کسی که به واسطه نداشتن زن به حرام می افتد واجب است زن بگیرد. مسئله 542 اگر شوهر در عقد شرط کند که زن
باکره باشد و بعد از عقد معلوم شود که باکره نبوده نمی تواند عقد را به هم بزند، ولی تفاوت مهر بکر و ثیب را می گیرد. مسئله
543 ماندن مرد و زن نامحرم در اتاقی که کسی در آن نیست و دیگري هم نمی تواند وارد شود حرام نیست. چه به ذکر خدا
مشغول باشند چه به صحبت دیگر، خواب باشند یا بیدار. مسئله 544 اگر زن در عقد با مرد شرط کند که او را از شهري بیرون نبرد
و مرد هم قبول کند نباید زن را از آن شهر بیرون ببرد. مسئله 545 اگر زن انسان از شوهر دیگرش دختري داشته باشد انسان می
تواند آن دختر را براي پسر خود که از آن زن نیست عقد کند و نیز اگر دختري را براي پسر خود عقد کند می تواند با مادر آن
دختر ازدواج کند. مسئله 546 اگر زنی از زنا آبستن شود در صورتی که خود آن زن با مردي که با او زنا کرده یا هر دو آنان
مسلمان باشند براي آن زن جایز نیست که بچه را سقط کند. مسئله 547 زن هاي سیده بعد از تمام شدن شصت سال یائسه می
شوند یعنی خون حیض نمی بینند و زن هایی که سیده نیستند بعد از تمام شدن پنجاه سال یائسه می شوند و اگر زن بگوید یائسه ام
و یا شوهر ندارم، یا عده ندارم حرف او قبول می شود. ولی اگر زن قبلًا شوهر داشته و ادعاي مردن شوهر یا طلاق بنماید و زن در
دعوي خود متهمه باشد، در این صورت بنا بر احتیاط نباید حرف او را بدون تفحص از حالش قبول کرد. مسئله 548 مستحب است
در شوهر دادن دختري که مکلف شده عجله کنند، حضرت صادق(ع) فرمودند: یکی از سعادت هاي مرد آن است که دخترش در
خانه او حیض نبیند.



صفحه 186 از 199
احکام شیر دادن
مسئله 549 اگر زنی بچه اي را با شرایطی که در مسئله 560 گفته خواهد شد شیر دهد، آن بچه به این عده محرم می شود: اول -
خود زن شیر دهنده و او را مادر رضاعی می گویند. دوم - شوهر زن که شیر مال او است و او را پدر رضاعی می گویند. سوم -
پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگر چه پدر و مادر رضاعی او باشند. چهارم - بچه هایی که از آن زن به دنیا آمده اند یا به دنیا
می آیند. پنجم - بچه هاي اولاد آن زن هر چه پایین روند چه از اولاد او به دنیا آمده یا اولاد او آن بچه ها را شیر داده باشند. ششم
- خواهر و برادر آن زن اگر چه رضاعی باشند یعنی به واسطه شیر خوردن خواهر و برادر آن زن شده باشند. هفتم - عمو و عمه آن
زن اگر چه رضاعی باشند. هشتم - دایی و خاله آن زن اگر چه رضاعی باشند. نهم - اولاد شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر
است هر چه پایین روند اگر چه اولاد رضاعی او باشند. دهم - پدر و مادر شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است هر چه بالا
روند. یازدهم - خواهر و برادر شوهري که شیر مال او است اگر چه خواهر و برادر رضاعی او باشند. دوازدهم - عمو و عمه و دایی
و خاله شوهري که شیر مال او است هر چه بالا روند اگر چه رضاعی باشند و نیز عده دیگري هم که در مسائل بعد گفته می شوند
به واسطه شیر دادن محرم می شوند. مسئله 550 اگر زنی بچه اي را با شرایطی که در مسئله 562 گفته می شود شیر دهد پدر آن
بچه نمی تواند با دخترهایی که از آن زن به دنیا آمده اند ازدواج نماید و نیز نمی تواند دخترهاي شوهري را که شیر مال او است
براي خود عقد کند اگر چه دخترهاي رضاعی او باشند، بنا بر احتیاط واجب با دخترهاي رضاعی آن زن ازدواج ننماید. مسئله 551
اگر زنی بچه اي را با شرایطی که در مسئله 562 گفته می شود شیر دهد شوهر آن زن که صاحب شیر است به خویشان آن بچه
محرم نمی شود و نیز خویشان شوهر به خواهر و برادر آن بچه محرم نمی شوند. مسئله 552 اگر زنی بچه اي را شیر دهد به
برادرهاي آن بچه محرم نمی شود و نیز خویشان آن زن به برادر و خواهر بچه اي که شیر خورده محرم نمی شوند. مسئله 553 اگر
با زنی که براي خود عقد کرده نزدیکی کند دیگر نمی تواند با دختري که از آن زن شیر کامل خورده ازدواج کند. مسئله 554
اگر دختري را براي خود عقد کند، دیگر نمی تواند با زنی که آن دختر را شیر کامل داده ازدواج نماید. مسئله 555 انسان نمی
تواند با دختري که مادر یا مادربزرگ انسان او را شیر کامل داده ازدواج نماید. مسئله 556 اگر زن پدر انسان از شیر پدر او دختري
را شیر کامل بدهد انسان نمی تواند با آن دختر ازدواج نماید. مسئله 557 اگر دختر شیرخواري را براي خود عقد کند بعد مادر یا
مادربزرگ یا زن پدر او آن دختر را شیر دهد عقد باطل می شود. مسئله 558 با دختري که خواهر یا زن برادر انسان از برادر انسان
او را شیر کامل داده نمی شود ازدواج کرد. مسئله 559 اگر زنی بچه دختر خود را شیر دهد، آن دختر به شوهر خود حرام می شود.
و همچنین است اگر بچه اي را که شوهر دخترش از زن دیگر دارد شیر دهد. مسئله 560 اگر بچه پسر خود را شیر دهد زن پسرش
که مادر آن طفل شیرخوار است بر شوهر خود حرام نمی شود. مسئله 561 اگر زن پدر دختري بچه شوهر آن دختر را شیر دهد به
شوهر خود حرام می شود، چه بچه از همان دختر یا از زن دیگر شوهر او باشد.
شرایط شیردادنی که علت محرم شدن است
مسئله 562 شیردادنی که علت محرم شدن است چند شرط دارد: اول - شیر آن زن از حرام نباشد، پس اگر شیر بچه اي را که از زنا
به دنیا آمده به بچه دیگر بدهند آن بچه به کسی محرم نمی شود. دوم - بچه شیر را از پستان بمکد پس اگر شیر را در گلوي او
بریزند نتیجه ندارد. سوم - شیر، خالص و با چیز دیگر مخلوط نباشد. چهارم - شیر از یک شوهر باشد پس اگر زن شیردهی را
طلاق دهند بعد شوهر دیگر کند و از او آبستن شود و تا موقع زاییدن شیري که از شوهر اول داشته باقی باشد و مثلًا هشت دفعه
پیش از زاییدن از شیر شوهر اول و هفت دفعه بعد از زاییدن از شیر شوهر دوم به بچه اي بدهد آن بچه به کسی محرم نمی شود.



صفحه 187 از 199
پنجم - بچه به واسطه مرض شیر را قی نکند، و اگر قی کند بنا بر احتیاط لازم کسانی که به واسطه شیر خوردن به آن بچه محرم می
شوند باید با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمایند. ششم - دو سال بچه تمام نشده باشد پس اگر مثلًا پیش از تمام شدن
دو سال چهارده مرتبه و بعد از آن، یک مرتبه شیر بخورد به کسی محرم نمی شود ولی چنانچه از موقع زاییدن زن شیرده بیشتر از دو
سال گذشته باشد و شیر او باقی باشد و بچه اي را شیر دهد آن بچه به کسانی که گفته شد حرام و محرم می شود. هفتم - پانزده
مرتبه یا یک شبانه روز به طوري که در مسئله بعد گفته می شود شیر سیر بخورد یا مقداري شیر بخورد که بگویند از آن شیر
استخوانش محکم شده و گوشت در بدنش روییده است. مسئله 563 باید بچه در بین یک شبانه روز غذا یا شیر کس دیگر را
نخورد، ولی اگر کمی غذا بخورد که نگویند در بین، غذا خورده اشکال ندارد و نیز باید پانزده مرتبه را از شیر یک زن بخورد و در
بین پانزده مرتبه شیر کس دیگر را نخورد و در هر دفعه بدون فاصله شیر بخورد، بلی اگر در بین شیر خوردن نفس تازه کند یا کمی
صبر کند که از اولی که پستان در دهان می گیرد تا وقتی که سیر می شود یک دفعه حساب شود اشکال ندارد. مسئله 564 اگر زن
از شیر شوهر خود بچه اي را شیر دهد بعد شوهر دیگر کند و از آن شیر آن شوهر هم بچه دیگر را شیر دهد آن دو بچه به یکدیگر
محرم نمی شوند اگر چه بهتر است که احتیاطاً با هم ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به یکدیگر ننمایند. مسئله 565 اگر زن از شیر
یک شوهر چندین بچه را شیر دهد همه آنان به یکدیگر و به شوهر و به زنی که آنان را شیر داده محرم می شوند. مسئله 566 اگر
کسی چند زن داشته باشد و هر کدام آنان با شرایطی که در مسئله 562 گفته شد بچه اي را شیر دهد همه آن بچه ها به یکدیگر و
به آن مرد و به همه آن زن ها محرم می شوند. مسئله 567 اگر کسی دو زن شیرده داشته باشد و یکی از آن دو بچه اي را مثلًا
هشت مرتبه و دیگري هفت مرتبه شیر دهد آن بچه به کسی محرم نمی شود. مسئله 568 اگر زنی از شیر یک شوهر پسر و دختري
را شیر دهد خواهر و برادر آن دختر به خواهر و برادر آن پسر محرم نمی شوند. مسئله 569 انسان نمی تواند بدون اذن زن خود با
خواهرزاده یا برادرزاده رضاعی( ) زن ازدواج نماید. و نیز اگر با پسري لواط کند لازم است که دختر و خواهر و مادر و مادربزرگ
رضاعی آن پسر را براي خود عقد نکند. مسئله 570 اگر زن از شیر شوهر خود کسانی را که بعداً گفته می شود شیر دهد شوهرش
بر او حرام نمی شود. اول - برادر و خواهر خود را. دوم - عمو و عمه و دایی و خاله خود را. سوم - اولاد عمو و اولاد دایی خود را.
چهارم - برادرزاده خود را. پنجم - برادر شوهر یا خواهر شوهر خود را. ششم - خواهرزاده خود یا خواهرزاده شوهرش را. هفتم -
عمو و عمه و دایی و خاله شوهرش را. هشتم - نوه زن دیگر شوهر خود را. مسئله 571 اگر به واسطه شیر دادن حق شوهر از بین
نرود زن می تواند بدون اجازه شوهر بچه کس دیگر را شیر دهد، ولی جایز نیست بچه اي را شیر دهد که به واسطه شیر دادن به او
بر شوهر خود حرام شود، مثلًا اگر شوهر او دختر شیرخواري را براي خود عقد کرده باشد نباید آن دختر را شیر دهد، چون اگر آن
دختر را شیر دهد خودش مادر زن شوهر می شود و بر او حرام می گردد. مسئله 572 اگر کسی بخواهد زن برادرش به او محرم
شود باید دختر شیرخواري را مثلًا دو روز براي خود صیغه کند و در آن دو روز با شرایطی که در مسئله 558 گفته شد زن برادرش
آن دختر را شیر دهد.
احکام طلاق
مسئله 573 مردي که زن خود را طلاق می دهد باید کمتر از ده سال نداشته باشد بلکه بنا بر احتیاط بالغ باشد، و باید عاقل باشد، و
به اختیار خود طلاق دهد پس اگر مجبورش کنند که زن خود را طلاق دهد طلاق باطل است. و نیز باید قصد طلاق داشته باشد
پس اگر صیغه طلاق را به شوخی بگوید صحیح نیست. مسئله 574 در طلاق رضایت زن شرط نیست بلکه علم او هم شرط نیست و
در خفاي او می شود طلاق داد اگر شرایط طلاق موجود باشد. مسئله 575 زن باید در وقت طلاق از خون حیض و نفاس پاك
باشد و شوهرش در آن پاکی با او نزدیکی نکرده باشد و تفصیل این دو شرط در مسائل آینده گفته می شود. مسئله 576 طلاق



صفحه 188 از 199
دادن زن در حال حیض یا نفاس در سه صورت صحیح است: اول - شوهرش بعد از ازدواج با او نزدیکی نکرده باشد. دوم - معلوم
باشد که آبستن است و اگر معلوم نباشد و شوهر در حال حیض طلاقش بدهد بعد بفهمد که آبستن بوده طلاق صحیح است. سوم -
مرد به واسطه غایب بودن نتواند بفهمد که زن از خون حیض یا نفاس پاك است یا نه و بنا بر احتیاط یک ماه از وقت جماع گذشته
باشد. مسئله 577 اگر کسی با عیالش که از خون حیض و نفاس پاك است نزدیکی کند و بخواهد طلاقش دهد باید صبر کند تا
دوباره حیض ببیند و پاك شود. ولی زن یائسه( ) و زنی را که نه سالش تمام نشده، یا آبستن است بعد از نزدیکی هم می شود
طلاق داد. مسئله 578 اگر با زنی که از خون حیض و نفاس پاك است، نزدیکی کند و مسافرت نماید و بخواهد در سفر طلاقش
دهد باید به قدري که زن معمولًا بعد از آن پاکی خون می بیند و دوباره پاك می شود صبر کند. مسئله 579 اگر مرد بخواهد زن
خود را که به واسطه مرضی حیض نمی بیند طلاق دهد باید از وقتی که با او نزدیکی کرده تا سه ماه از جماع با او خودداري نماید
و بعد او را طلاق دهد. مسئله 580 طلاق باید به صیغه عربی معین که بعد ذکر می شود صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را
بشنوند. و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلًا فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتی فاطِمَۀُ طالِق یعنی زن من
فاطمه رها است و اگر دیگري را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید: زَوْجَۀُ مُوَکِّلی فاطِمَۀُ طالِق. مسئله 581 زنی که صیغه شده مثلًا
یک ماهه یا یکساله او را عقد کرده اند طلاق ندارد و رها شدن او به این است که مدتش تمام شود یا مرد مدت را به او ببخشد به
این ترتیب که بگوید: مدت را به تو بخشیدم و شاهد گرفتن و پاك بودن زن از حیض لازم نیست.
عده طلاق
مسئله 582 زنی که، نه سالش تمام شده و یائسه نیست، اگر شوهرش با او نزدیکی کند و طلاقش دهد بعد از طلاق باید عده
نگهدارد یعنی بعد از آنکه در پاکی طلاقش داد به قدري صبر کند که دو بار حیض ببیند و پاك شود و همین که حیض سوم را
دید عده او تمام می شود و می تواند شوهر کند. مسئله 583 زنی که شوهرش با او نزدیکی نکرده عده ندارد یعنی بعد از طلاق می
تواند فوراً شوهر کند. مسئله 584 زنی که نه سالش تمام نشده و زن یائسه( ) عده ندارند یعنی اگر چه شوهرانشان با آنان نزدیکی
کرده باشند بعد از طلاق می توانند فوراً شوهر کنند. مسئله 585 زنی که حیض نمی بیند اگر در سن زن هایی باشد که حیض می
بینند چنانچه شوهرش او را طلاق دهد باید بعد از طلاق تا سه ماه عده نگهدارد. مسئله 586 اگر زن آبستن را طلاق دهند عده اش
تا دنیا آمدن یا سقط شدن بچه او است، بنابراین اگر مثلًا یک ساعت بعد از طلاق بچه او به دنیا آید عده اش تمام می شود. و اگر
قبل از بچه به دنیا آمدن مدت عده غیر حامله بگذرد عده اش تمام می شود. مسئله 587 زنی که نه سالش تمام شده و یائسه نیست
اگر صیغه شود مثلًا یک ماهه یا یک ساله شوهر کند و شوهرش با او نزدیکی نماید چنانچه مدت آن زن تمام شود یا شوهر مدت
را به او ببخشد باید عده نگهدارد پس اگرحیض می بیند باید به مقدار دو حیض عده نگهدارد و شوهر نکند و اگر حیض نمی بیند
چهلوپنج روز از شوهر کردن خودداري نماید.
عده زنی که شوهرش مرده
مسئله 588 زنی که شوهرش مرده، اگر آبستن نباشد باید تا چهار ماه و ده روز عده نگهدارد یعنی از شوهر کردن خودداري نماید،
اگر چه صغیره یا یائسه یا صیغه باشد یا شوهرش با او نزدیکی نکرده باشد و اگر آبستن باشد باید تا موقع زاییدن عده نگهدارد، ولی
اگر پیش از گذشتن چهار ماه و ده روز بچه اش به دنیا آید باید تا چهار ماه و ده روز از مرگ شوهرش صبر کند و این عده را عده
وفات می گویند. مسئله 589 زنی که در عده وفات می باشد حرام است لباس الوان بپوشد و سرمه بکشد و همچنین کارهاي
دیگري که زینت حساب می شود بر او حرام است.



صفحه 189 از 199
طلاق بائن و طلاق رجعی
مسئله 590 طلاق بائن آن است که بعد از طلاق مرد حق ندارد به زن خود رجوع کند یعنی بدون عقد او را به زنی قبول نماید و
آن بر پنج قسم است: اول - طلاق زنی که نه سالش تمام نشده باشد. دوم - طلاق زنی که یائسه باشد. سوم - طلاق زنی که
شوهرش بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد. چهارم - طلاق سوم زنی که او را سه دفعه طلاق داده اند. پنجم - طلاق خلع و
مبارات( ). و غیر اینها طلاق رجعی است که بعد از طلاق تا وقتی زن در عده است مرد می تواند به او رجوع نماید. مسئله 591
کسی که زنش را طلاق رجعی داده حرام است او را از خانه اي که موقع طلاق در آن بوده بیرون کند، مگر آنکه او را منتقل کند
به خانه مناسب او که در این صورت و در بعضی از مواقع مثل آنکه اتیان به فاحشه نماید که موجب حد شود و موارد دیگري که
در کتاب هاي مفصل گفته شده که بیرون کردن او اشکال ندارد، و نیز حرام است زن براي کارهاي غیر لازم از آن خانه بیرون رود
مگر با اذن شوهر. مسئله 592 در طلاق رجعی مرد به سه قسم می تواند به زن خود رجوع کند: اول - حرفی بزند که معنایش این
باشد که او را دوباره زن خود قرار داده است. دوم - کاري کند که آن کار دلالت بر قصد رجوع کند. سوم - نزدیکی کردن به
آن رجوع محقق می شود ولو قصد رجوع نداشته باشد. مسئله 593 براي رجوع کردن لازم نیست مرد شاهد بگیرد یا به زن خبر
دهد بلکه اگر بدون اینکه کسی بفهمد بگوید به زنم رجوع کردم صحیح است. مسئله 594 اگر زنی را دو بار طلاق دهد و به او
رجوع کند یا دو بار طلاق دهد و بعد از هر طلاق عقدش کند بعد از طلاق سوم آن زن بر او حرام است، ولی اگر بعد از طلاق
سوم به دیگري شوهر کند با پنج شرط به شوهر اول حلال می شود یعنی می تواند آن زن را عقد نماید: اول - عقد شوهر دوم
همیشگی باشد و اگر مثلًا یک ماهه یا یک ساله او را صیغه کند بعد از آنکه از او جدا شد شوهر اول نمی تواند او را عقد کند. دوم
- شوهر دوم با او جماع کند. سوم - شوهر دوم طلاقش دهد یا بمیرد. چهارم - عده طلاق یا عده وفات شوهر دوم تمام شود. پنجم
- شوهر دوم بالغ باشد.
احکام متفرقه طلاق
مسئله 595 اگر با زن نامحرمی به گمان اینکه عیال خود او است نزدیکی کند چه زن بداند که او شوهرش نیست یا گمان کند که
شوهرش می باشد باید عده نگهدارد. مسئله 596 اگر با زنی که می داند عیالش نیست زنا کند، چه زن بداند که آن مرد شوهر او
نیست، یا گمان کند شوهرش می باشد عده لازم ندارد. مسئله 597 زنی که شوهرش گم شده اگر بخواهد شوهر کند باید نزد
مجتهد عادل برود و به دستور او عمل نماید. مسئله 598 اگر پدر یا جد پدري براي طفل خود زنی را صیغه کند، در صورتی که
صلاح باشد می تواند مدت آن زن را ببخشد. ولی زن دائمی او را نمی تواند طلاق دهد. مسئله 599 پدر و جد پدري دیوانه می
توانند زن او را طلاق دهند. مسئله 600 اگر از روي علاماتی که در شرع معین شده، مرد دو نفر را عادل بداند و زن خود را پیش
آنان طلاق دهد، دیگري که آنان را فاسق بداند مشکل است بتواند آن زن را بعد از تمام شدن عده اش براي خود یا براي دیگري
عقد نماید و احتیاط لازم در ترك آن است. بلی اگر کسی نمی داند آنان عادلند یا نه می تواند آن زن را بعد از تمام شدن عده
اش براي خود یا کسی دیگر عقد کند.
احکام وصیّت
مسئله 601 وصیّت عبارت است از عهد و پیمان انسان راجع به انجام امور بعد از مرگش، مثل اینکه تملیک کند مالی را به غیر معلق
به موت، یا سفارش کند که بعد از موت تملیک کنند، یا سفارش انجام کاري بکند بعد از مرگش، یا قیّم و سرپرست معین نماید



صفحه 190 از 199
براي اولادش و کسی را که به او وصیّت می کنند وصیّ می گویند. مسئله 602 وصیّ باید مسلمان و بالغ در صورتی که به تنهایی
وصیّ قرار داده شود، عاقل و مورد اطمینان باشد. مسئله 603 وصیّت کننده باید بالغ باشد بلی وصیّت صبی ده ساله اگر عاقل و در
وجوه معروف باشد صحیح است و نیز وصیت کننده باید عاقل باشد و از روي اختیار وصیّت کند و نیز باید سفیه نباشد یعنی مال
خود را در بیهوده مصرف نکند. مسئله 604 کسی که نمی تواند حرف بزند با اشاره اي که مقصودش را بفهماند براي هر کاري می
تواند وصیّت کند بلکه بنا بر اقوي کسی هم که می تواند حرف بزند اگر با اشاره مقصودش را بفهماند وصیّت کند صحیح است.
مسئله 605 اگر نوشته اي به امضاء یا مهر میّت ببینند در صورتی که مقصود او را بفهماند و معلوم باشد که براي وصیّت کردن
نوشته باید مطابق آن عمل کنند. مسئله 606 اگر انسان وصیّت کند که چیزي به کسی بدهند در صورتی آن کس آن چیز را مالک
می شود که بعد از مردن وصیّت کننده آن را به او بدهند و او رد ننماید، و قبول لازم نیست. مسئله 607 وقتی انسان نشانه هاي
مرگ را در خود دید باید فوراً امانت هاي مردم را به صاحبانشان برگرداند و اگر به مردم بدهکار است و موقع دادن آن بدهی
رسیده باید بدهد. و اگر خودش نمی تواند بدهد، یا موقع دادن بدهی او نرسیده باید وصیّت کند و بر وصیّت شاهد بگیرد، ولی اگر
بدهی او معلوم باشد وصیّت کردن لازم نیست. مسئله 608 کسی که نشانه هاي مرگ را در خود می بیند، اگر خمس و زکات و
مظالم بدهکار است باید فوراً بدهد و اگر نمی تواند بدهد در صورتی که از خودش مال دارد یا احتمال می دهد که کسی آنها را
اداء نماید، باید وصیّت کند و همچنین است اگر حج بر او واجب باشد. مسئله 609 کسی که نشانه هاي مرگ را در خود می بیند
اگر نماز و روزه قضا دارد باید وصیّت کند که از مال خودش براي آنها اجیر بگیرند، بلکه اگر مال نداشته باشد ولی اگر احتمال
بدهد که کسی بدون اینکه چیزي بگیرد آنها را انجام می دهد باز هم واجب است وصیّت نماید و اگر قضاي نماز و روزه او بر پسر
بزرگش واجب باشد( )باید به او اطلاع دهد یا وصیّت کند که براي او به جا آورند. مسئله 610 کسی که نشانه هاي مرگ را در
خود می بیند اگر مالی پیش کسی دارد یا در جایی پنهان کرده است که ورثه نمی دانند و به واسطه ندانستن، حقشان از بین می
رود باید به آنان اطلاع دهد. و لازم نیست براي بچه هاي خود قیّم و سرپرست معین کند. ولی در صورتی که بدون قیّم مالشان از
بین می رود یا خودشان ضایع می شوند باید براي آنان قیّم امینی معین نماید. مسئله 611 اگر انسان از وصیّت خود برگردد مثلًا
بگوید ثلث مالش را به کسی بدهند بعد بگوید به او ندهند وصیّت باطل می شود. و اگر وصیّت خود را تغییر دهد مثلًا قیّمی براي
بچه هاي خود معین کند بعد دیگري را به جاي او قیّم نماید وصیّت اولش باطل می شود و باید به وصیّت دوم او عمل نمایند. مسئله
612 اگر کاري کند که معلوم شود از وصیّت خود برگشته مثلًا خانه اي را که وصیّت کرده به کسی بدهند بفروشد وصیّت باطل
می شود. مسئله 613 اگر انسان بفهمد کسی او را وصیّ کرده و به اطلاع وصیّت کننده برسانند که براي انجام وصیّت حاضر نیست،
لازم نیست بعد از مردن او به وصیّت عمل کند. ولی اگر پیش از مردن او نفهمد یا بفهمد و به او اطلاع ندهد که براي عمل کردن
به وصیّت حاضر نیست در صورتی که مشقت نداشته باشد باید وصیّت را انجام دهد. و همچنین اگر پیش از مرگ، موقعی ملتفت
شود که مریض به واسطه شدت مرض نتواند به دیگري وصیّت کند در صورتی که مشقت نداشته باشد باید وصیّت را قبول نماید.
مسئله 614 حجی که بر میّت واجب است و بدهکاري و حقوق مثل خمس و زکات و مظالم که اداء کردن آنها واجب می باشد
باید از اصل مال میّت بدهند. مسئله 615 اگر مال میّت از بدهی و حج واجب و حقوقی که مثل خمس و زکات و مظالم بر او
واجب است زیاد بیاید چنانچه وصیّت کرده باشد که ثلث یا مقداري از ثلث را به مصرفی برسانند باید به وصیّت او عمل کنند و اگر
وصیّت نکرده باشد آنچه می ماند مال ورثه است. مسئله 616 اگر مصرفی را که میّت معین کرده از ثلث مال او بیشتر باشد وصیّت
او در بیشتر از ثلث در صورتی صحیح است که ورثه حرفی بزنند یا کاري کنند که معلوم شود انجام دادن وصیّت را اجازه داده اند
و تنها راضی بودن آنان کافی نیست و اگر مدتی بعد از مردن او هم اجازه بدهند صحیح است. مسئله 617 اگر مصرفی را که میّت
معین کرده از ثلث مال او بیشتر باشد و پیش از مردن او ورثه اجازه بدهند که وصیتش عملی شود بعد از مردنش نمی توانند از



صفحه 191 از 199
اجازه خود برگردند. مسئله 618 اگر وصیّت کند که از ثلث او خمس و زکات یا بدهی دیگر او را بدهند و براي نماز و روزه او
اجیر بگیرند و کار مستحبی هم مثل اطعام به فقرا انجام دهند باید اول بدهی او را از ثلث بدهند و اگر چیزي زیاد آمد براي نماز و
روزه او اجیر بگیرند و اگر از آن هم زیاد آمد مصرف کار مستحبی که معین کرده برسانند ولی اگر ثلث مال او فقط به اندازه بدهی
او باشد ورثه هم اجازه ندهند که بیشتر از ثلث مال مصرف شود وصیّت براي نماز و روزه و کارهاي مستحبی باطل است. ولی باید
نماز و روزه را از اصل مال بدهند. مسئله 619 اگر وصیّت کند که بدهی او را بدهند و براي نماز و روزه مستحبی او اجیر بگیرند و
کار مستحبی هم انجام دهند چنانچه وصیّت نکرده باشد که اینها را از ثلث بدهند باید بدهی را از اصل مال بدهند و اگر چیزي زیاد
آمد ثلث آن را به مصرف نماز و روزه و کارهاي مستحبی که معین کرده برسانند و در صورتی که ثلث کافی نباشد، پس اگر ورثه
اجازه بدهند باید وصیّت او انجام داده شود و اگر اجازه ندهند باید نماز و روزه را از ثلث بدهند و اگر چیزي زیاد آمد به مصرف
کار مستحبی که معین کرده برسانند. مسئله 620 اگر وصیّت کند که چیزي به کسی بدهند و آن کس پیش از آنکه قبول کند یا ردّ
نماید بمیرد تا وقتی ورثه او وصیّت را ردّ نکرده اند می توانند آن چیز را قبول نمایند، ولی این در صورتی است که وصیّت کننده از
وصیّت خود برنگردد وگرنه حقی به آن چیز ندارند.
احکام ارث