گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دوم
« بانک و قرض الحسنه »






س 253 : اخیراً بانک هاي دولتی و خصوصی پولهاي مردم را به عنوان سپرده بلند مدت و کوتاه مدت می گیرند و ازصاحب پول
کتباً وکالت می گیرند که با آن ساختمان سازي و راه سازي و کشتی سازي و غیره انجام داده و سودي که حاصل می شود مبلغی



صفحه 38 از 90
مثلا هجده درصد به صاحب پول داده و بقیه را بانک تملک نماید. آیا این نوع سود بردن اشکال شرعی دارد یا نه؟ ج : هو العالم;
اشکال ندارد، بانک ها براي سپرده هاي بانکی ولو وکالت هم نگیرند ربحی که می دهند حلال است. س 254 : شخصی که اول
زندگی راننده کامیون بوده و غیر از این کار دیگري نمی تواند بکند، دو سه سال است هم دولت ایران و هم کشورهاي خارجی،
اجازه نمی دهند. ماشین هاي مدل پایین وارد کشور بشود. لذا دولت الزامی کرده که ماشین نو بخرید و مبلغ سی میلیون تومان نقد
از صاحب ماشین می گیرند و پنجاه میلیون تومان نیز به صورت اقساط شرکت می دهد. حکم 4 تا 8 درصد سود پولی که از بانک
می گیرد را مرقوم فرمایید؟ ج : هو العالم ;اگر به عنوان مضاربه باشد، مانعی ندارد. س 255 : آیا مجازهستم وام بانکی را که براي
کسب از بانک به صورت مضاربه اي می گیرم، بابت بدهکاري منزلی که پیش خرید کرده ام، ونیمه کاره می باشد، پرداخت
نمایم؟ ج : هو العالم ;مانعی ندارد. س 256 : اگر در قرض شرط کند که مقروض هم بعد از مدتی باید به من قرض بدهد، آیا قرض
ربوي می شود؟ ج : هو العالم ;خیر ربوي نمی شود. س 257 : سود سپردهاي بانکی که بانک مدعی است با آنها معامله انجام می
دهد و سودي به صورت علی الحساب به سپرده گذار می دهد، چه حکمی دارد؟ ج : هو العالم ;سپرده هاي بانکی و ربحی که
بانک می دهد اشکال ندارد و حلال است. س 258 : پولی که بانک به عنوان مضاربه به افراد می دهد و سود می گیرد، از نظر
شرعی چه حکمی دارد؟ اگر به نظر حضرتعالی اشکال دارد راه حل را بفرمایید؟ ج : هو العالم ;چنانچه شرائط مضاربه در پولی که
بانک می دهد رعایت شود، حلال است. س 259 : گرفتن سود از بانک به صورتی که سود را قبلا تعیین می کنند، و همچنین با بهره
معین به دیگران وام می دهند چه صورت دارد؟ آیا ربا است؟ ج : هو العالم ;چنانچه گرفتن سود از بانک، با قرض دادن به بانک
باشد، حرام است، و همچنین اگر با فروش اسکناس باشد، نیز حرام است، ولی اگر پول را ودیعه بگذارد که همان سپرده است، و یا
پول را به بانک اباحه کند (به اباحه بعوض) که یک معامله عقلائی است، جائز است و اشکال ندارد. بنابراین با قصد طرفین فرق می
کند. س 260 : از جمله کارهایی که بانک انجام می هد این است که گاهی تاجري با طرف خود در ممالک دیگر مذاکره خرید
جنس را می نماید و مقدار و قیمت و شرایط تسلیم را نیز تمام می کند، ولی چون دولت مانع از بیرون بردن پول از مملکت است
مگر تحت نظر بانک ;لذا تاجر و مقداري از قیمت آن جنس را به بانک می پردازد، مثلا پنجاه هزار تومان از جنسی را که قرار
است یک صد هزار تومان بخرد، نقد به بانک می دهد، بانک تمام قیمت جنس را که صد هزار تومان است به طرف تاجر می
پردازد و جنس را تحویل می گیرد. آنگاه به تاجر اطلاع می دهد، چنانچه بقیه پول را بدهد می تواند جنس را تحویل بگیرد وگرنه
خود بانک حق دارد آن متاع را بفروشد و حق خود را دریافت نماید و بقیه را به تاجر بدهد و بانک در عوض این کار، مبلغی از
تاجر دریافت می کند. ج : هو العالم ;ظاهراً چنین معامله اي اشکال ندارد هم مقداري که بانک می گیرد، و هم فروش جنس و
برداشتن حق خود حلال است، اولی به این جهت حلال است که معامله اي که تاجر با طرف خود می کند بیعی مشروط به دخالت
بانک است و کاري که تاجر با بانک می کند یا جعاله است به این نحو که تاجر به بانک می گوید: اگر دین مرابه اصل دین اداء
کنی، آن زیادي را که قرار گذاشته ایم به تو می دهم، و یا مصالحه است و در هر دو صورت پول زیادي براي دین نیست تا ربا
باشد، بلکه در مقابل کارهایی است که بانک انجام می دهد و بی شک گرفتن چنین پولی حلال خواهد بود، دومی حلال است به
واسطه این که در ضمن معامله تاجر با بانک چنین شرطی می شود و در حقیقت تاجر بانک را وکیل در صورت نپرداختن پول در
فروش جنس می نماید. س 261 : مؤسسه مالی و اعتباري بنیاد بدون نوبت وامی به مبلغ یک میلیون تومان به کارمندان دولت با سود
27 درصد به مدت 72 ماهه می پردازد، با احتساب سود تقریباً مبلغ هشتصد و پنجاه هزار علاوه بر مبلغ اصلی مؤسسه براي خود سود
کسب می کند، حکم شرعی این وام را بفرمایید؟ ج : هو العالم ;چنانچه قرض باشد ربا و حرام است، ولی اگر مضاربه یا اباحه به
عوض باشد، جائز است. س 262 : کار مزدي که بعضی صندوق هاي قرض الحسنه می گیرند،چه حکمی دارد؟ ج : هو العالم;
اشکال ندارد. س 263 : یکی از برنامه هایی که فعلا صندوق هاي قرض الحسنه براي خود عمل می کنند، قرض دادنِ مشروط به



صفحه 39 از 90
سپرده گذاري است که شخص باید مبلغی را به مدت معینی به عنوان سپرده در صندوق بگذارد تا بتواند از صندوق قرض بگیرد وتا
انتهاي مدت هم حق برداشت سپرده را ندارد که ظاهر این عمل اشکال دارد چون قرض مشروط است. حال سؤال این است که
بعضی از صندوق ها براي فرار از این مشکل براي افراد حساب پس انداز باز می کنند و به مقدار پول و مدت پس انداز امتیاز
پس با محاسبه امتیازها به او قرض می دهند آیا « البته هر وقت صاحب حساب بخواهد می تواند پولش را بردارد » . حساب می کنند
این صحیح است یا نه؟ و اگر صحیح است با برنامه قبلی چه فرقی دارد؟ ج : هو العالم ;ظاهراً هر دو بی اشکال است، چون اولا آن
سپرده که ودیعه است مشروط به قرض دادن است، و قرض مشروط نیست تا ربا باشد. ثانیا در قرض، چنانچه زیادي مشروط عین
باشد ربا و حرام است، زیادي حکمیه اشکال ندارد و در فرض سؤال زیادي حکمی است.
« اوراق مشارکت »
س 264 : بعضی مؤسسات وبانکها اوراقی تحت عنوان مشارکت پخش می نمایند و در قبال آن اوراق پولی دریافت می کنند و هر
ماه مبلغی به عنوان سود علی الحساب پرداخت نموده و تعهد می نمایند پس از اتمام کار یا در سر سال تمام سود را پرداخت نمایند،
آیا گرفتن چنین سودي جایز است یا خیر؟ ج : هو العالم;با رعایت شرایط دیگر، گرفتن سود جائز است.
« ربا »
س 265 : اینجانب بنا به ضرورت مدتی پول ربوي از شخصی گرفته ام و علاوه بر پرداخت اصل پول، مبالغی قابل توجه نیز به عنوان
ربا پرداخت نموده ام، اخیراً قوه محترم قضائیه دستور عودت ربا را صادر نموده و اینجانب به دادگستري تبریز شکایت و ادعاي
دریافت مبالغ پرداختی ربا را نموده ام ودادگستري محترم پرونده را به هیأت حل اختلاف تبریز ارجاع نموده است. هیأت حل
اختلاف نیز مهلت داده تا بلکه خودمان سازش نماییم. با توجه به مطالب مذکور: آیا شخص ربا گیرنده شرعا می تواند ازدادن وجه
گرفته به عنوان ربا خودداري نماید؟ ج : هو العالم ;پولی که به عنوان ربا گرفته، مالک نمی شود، مگر آنکه آن کسی که ربا داده
است قطع نظر از ربا از طیب نفس به گیرنده تملیک کند که ظاهراً بعید است چنین اتفاقی تحقق پیدا کند. به هر حال پول ربا حرام
است و مالک نمی شود و حق ندارد از دادن وجه خودداري نماید. س 266 : اینجانب با توجه به اینک آن وقت شخصاً دنبال آن فرد
رفته و پول ربوي گرفته و رفع حاجت نموده ام، آیا الان می توانم مالک رباي پس داده شده باشم و یا اینجانب نیز شرعاً مقصر می
باشم؟ ج : هو العالم ;اگر به عنوان ربا داده اید مقصرید ولی می توانید پس بگیرید و اگر از طیب نفس داده اید مقصر نیستید، ولی
نمی توانید پس بگیرید. س 267 : در صورت اخذ رباي داده شده، تکلیف اینجانب با آن پول شرعاً چیست؟ ج : هو العالم ;حلال
است مگر اینکه به عنوان ربا نداده باشید. س 268 : اینجانب از مقلدین حضرتعالی هستم ومبلغ پنج میلیون تومان پول نزد برادر خود
دارم و برادرم هر ماه مبلغ دویست هزار تومان ثابت به من به عنوان سود پول سرمایه می دهد و من هم نزد برادرم کار می کنم و
اصلا نمی گویم که کم دادي یا زیاد، اما او به طور ثابت حدود یکسال می شود که به من سود می دهد.آیا این امر از نظر
حضرتعالی شرعاً اشکال دارد یا خیر؟ ج : هو العالم ;چنانچه شرط نکرده باشید، یا به عنوان مضاربه باشد و رعایت شرایط مضاربه
بشود، اشکال ندارد و اگر به عنوان قرض بدهید و در حین قرض دادن صریحاً شرط سود بنمایید، حرام است. س 269 : اینجانب در
بانک ثامن الائمه تبریز، حدود یک میلیون تومان نقد گذاشته ام وقرار است بانک در مقابل این پول مبلغ ده میلیون تومان به من وام
یک ساله بدهد و با 29 درصد از من مطالبه نماید، ولی چون من قدرت بازپرداخت آن پول را ندارم، با خودم گفتم آن را به یک
شخص دیگر واگذار نمایم، و حق و سودي که پولم به عنوان شش ماه در بانک مانده به عنوان فروش سهمیه خویش از آن طرف
مطالبه نمایم، آیا این امر از نظر حضرتعالی جایز است یا خیر؟ ج : هو العالم ;بلی! جائز است. س 270 : با احترام مستدعی است



صفحه 40 از 90
فتواي مبارك خویش را در خصوص مسأله زیر مرقوم فرمایید، اشاره به دلیل فتوي موجب مزید امتنان و استفاده بیشتر خواهد بود:
در صورت عدم تسویه کامل اصل بدهی ناشی از قرارداد در سر رسید مقرر، علاوه بر » در قرارداد قرض یا غیر آن شرط می شود که
آیا شرط مزبور با « اصل بدهی، مبلغی معادل 12 درصد مانده بدهی براي هر سال به ذمه متعهد این قرارداد تعلق خواهد گرفت
مشکل ربا و یا غیر آن مواجه می باشد یا خیر؟ و آیا میان قرض و غیر آن همچون بیع نسیه یا سلف در این باره فرق هست یا نه؟ ج :
هو العالم ;در مسأله چند صورت متصور است. 1 قرار دادن اجل یعنی تأخیر اداي دین در مقابل زیادي یا به نحو شرط ابتدائی، یا
در ضمن عقد، یا مصالحه بر آن باشد، در این صورت در جمیع شقوق آن حرام و ربا است. چون حقیقت ربا عبارت است از قرار
دادن زیادي در مقابل مهلت دادن در اداء دین به مقترض، بدون فرق بین ابتداء قرض یا بعد از گذشتن مدتی، و بدون فرق بین
اینکه این مهلت دادن به نحو شرط باشد یا غیر آن. 2 مجموع دین حال را به مجموع آن مبلغ با زیادي بفروشد، که در این صورت
ربا نیست، ولی از ناحیه بیع دین به دین خالی از اشکال نیست. 3 چیزي را به زیادتر از قیمت آن چیز به مدیون بفروشد، معادل آن
مقداري که اضافه می کند و تأخیر در اداء دین را شرط کند، این صحیح است و روایات هم دلالت بر آن دارد. 4 مدیون آن
زیادي را به داین هبه کند و تأخیر در اداء دین را شرط کند که در این صورت نیز صحیح است. س 271 : سودي که برخی از مغازه
داران بر روي برخی از اجناس قسطی می کشند و این گونه توجیه می کنند که بانکداري اسلامی هم همین سود را می گیرد، آیا
ربا محسوب می شود، در صورت اشکال راه حل شرعی چیست؟ ج : هو العالم ;پولی که می گیرند به ازاء اجناسی که قسطی می
فروشند اشکال ندارد اما دلیلشان درست نیست. س 272 : عده اي با هیأت به زیارت حضرت امام رضا (ع) مشرف می شوند
گردانندگان هیأت بر اثر بی توجهی از افراد ربا خوار نیز ثبت نام می کنند، تکلیف بقیه که با آنها هم غذا و هم منزل می شوند و
پول همه مخلوط می شود چیست؟ ج : هو العالم ;نسبت به بقیه اشکال ندارد. س 273 : اگر کسی نیاز به پول نقد داشته باشد آیا
جایز است جنسی را با قیمت بیشتري از صاحب پول بخرد و مجدداً به قیمت ارزانتر به صورت نقد به صاحب پول بفروشد و با این
روش به وجه نقد مورد نیازش برسد؟ ج : هو العالم ;چنانچه در ضمن بیع اول شرط بکند که نقداً به کمتر بفروشد، بیع باطل است،
و همچنین اگر مؤجل بعد از حلول اجل باشد باطل است و الا صحیح است. س 274 : اسکناس که جزو معدودات است و قرض دادن
آن به زیادتر ربا و حرام است. اما اگر آن را به قیمت بیشتر بفروشند مثلا یک میلیون تومان را به یک میلیون و یکصد هزار تومان،
آیا جایز است یا خیر؟ ج : هو العالم ;به نظر ما اگر نسیه به قیمت بیشتر بفروشد جائز نیست. چون در بیع ربوي اگرنسیه بفروشد
شرط نیست که مبیع مکیل و موزون باشد بلکه زیادتر فروختن تمام اجناس به بیع ربوي جایز نیست.
« ضمان »
س 275 : اگر کسی کارگري را براي بنایی ساختمان اجیر کند و در حین کار به صورت اتفاقی سنگی از بالا افتاد و او را کشت و یا
خودش از بالا افتاد ومرد، آیا موجر ضامن دیه او می باشد یا نه؟ ج : هو العالم ;خیر ضامن نیست. س 276 : اینجانب با کارگري که
داراي 10 سال سابقه کار در تخریب ساختمان می باشد، قرار داد بستم که بخشی از دیوار ساختمان منزلم را به مبلغ بیست و پنج
هزار تومان تخریب نماید. ایشان به همراه زیر دستش مشغول تخریب دیوار از بالا شدند، پس از ساعتی از بالاي دیوار به پایین آمده
و به تخریب دیوار از پایین ادامه می دهد، اندکی بعد بخش کوچکی از دیوار بر روي ناحیه کمر او ریزش می کند و ایشان دچار
زایده سمت چپ عرضی مهره اول کمر می گردد (نمی دانم آیا ایشان عمدا به علت فقر و به جهت اخذ پول یا سهواً این کار را
انجام داده است) بنده به محض اطلاع از حادثه در محل حاضر و او را جهت درمان به بیمارستان منتقل نمودم و هزینه داروو درمان
را پرداخت کردم وبه جاي مبلغ بیست و پنج هزار تومان مقدار سی هزار تومان به او پرداخت نمودم، حال آیا اینجانب به ایشان بابت
صدمه اي که خودش به خودش وارد کرده است، به او بدهکارم یا خیر؟ واگر بدهکارم دیه این شکستگی چه مبلغ می باشد؟ ج :



صفحه 41 از 90
هو العالم ;با این خصوصیات که مرقوم داشته اید، شما ضامن و بدهکار خساراتی که خودش به خودش وارد کرده است نیستید
حتی اگر عمداً هم نکرده باشد، و هیچ گونه دیه بر شما نیست. س 277 : کسی در زمان صغیر بودن دزدي کند و پس از بالغ شدن
پشیمان شود و چنانچه بخواهد از صاحب مال حلالیت بطلبد مفسده ایجاد می شود وظیفه اش چیست؟ ج : هو العالم ;باید به هرنحو
ممکن و به هر عنوان مال را به او برساند. لازم نیست بگوید عوض مال تلف شده است. س 278 :آیا پول مثلی است یا قیمی؟ و
تعریف جامع مثلی و قیمی چیست؟ و آیا ضمانت پول فرق می کند بین مواردي که اجناس گران شوند و مواردي که ارزش پول
تنزل یابد؟ ج : هو العالم ;مثلی عبارت از جنسی است که مانند آن در صورت و صفاتی که قیمتها بواسطه اختلاف رغبات تفاوت
: پیدا می کند، موجود است و در مقابل آن قیمی است، بنابراین پول مثلی است، و در ضمانت بین موارد فرق نیست. س 279
شخصی موتورش را به نگهبان آپارتمان سپرده که مواظب آن باشد لکن به سرقت رفته، آیا می تواند قیمت آن را از نگهبان مطالبه
نماید؟ ج : هو العالم ;اگر نگهبان محافظت نموده و در معرض سرقت قرار نداده است نمی تواند مطالبه قیمت آن را بنماید و اگر
سهل انگاري کرده است می تواند مطالبه قیمت بنماید. س 280 : شخصی در یکی از کشورهاي بیگانه شیئی برداشته و مبلغ آن را
نداده حال که می خواهد پول آن را بپردازد، آیا می تواند رد مظالم بدهد یا باید به آن کشور رفته و به آن فرد پرداخت نماید؟ با
توجه به این که مبلغ آن شئی قابل توجه نیست و در حدود ده هزار تومان می باشد ولی هزینه سفر به آن کشور بسیار و حتی براي
شخص فلج کننده است. ج : هو العالم ;در صورت امکان ولو به وسیله نامه یا تلفن و غیره او را پیدا کند و وجه را بپردازد، لازم
نیست خودش برود و با وضع فعلی خیال نمی کنم قادر بر شناخت او و دسترسی به او نباشند به هرحال باید رضایت او را جلب
نماید.
« فسخ معامله »
س 281 : اگر در معامله غبنیه شک کردیم خیار غبن فوریت دارد یا نه، آیا اصل استصحاب خیار جاري است؟ ج : هو العالم;به نظر
ما استصحاب خیار جاري نیست نه از جهت سه وجهی که محقق نائینی فرموده ونه به واسطه فرمایش شیخ انصاري، بلکه بواسطه
وجه دیگري که در کتاب منهاج الفقاهۀ و فقه الصادق نوشته ام. س 282 : شخصی آپارتمانی را می فروشد. مبیع که آپارتمان می
باشد به مجرد انعقاد عقد بیع به خریدار تسلیم واقباض شده است و قسمتی از ثمن هم نقداً به فروشنده تسلیم شده است، به حسب
مراضات حاصله مقرر گردیده باقیمانده ثمن در اقساط معینه اداء گردد که خریدار به علت عدم کفایت قادر به ایفاي دین نمی
باشد. سپس 22 ماه بعد از تاریخ انجام معامله خریدار به موجب نوشته دیگري متعهد می شود در تاریخ معینی باقیمانده ثمن را به
فروشنده اداء نماید. حال با توجه به این که عقد بیع بدون قید و شرط است و به طور مطلق منعقد شده است، چنانچه خریدار در
تاریخ معین بقیه ثمن خود را اداء ننماید آیا فروشنده حق فسخ معامله را دارد؟آیا فروشنده به استناد تعهدنامه مؤخر الصدور، شرعاً
مجاز در فسخ بیع و تملک مجدد مبیع خواهد بود یا خیر؟ ج : هو العالم;در معاملات در صورتی که خریدار در موعدي که بنا شده
است ثمن را بپردازد پرداخت نکرد و تأخیر انداخت، بایع می تواند معامله را فسخ کند و از این توانایی به خیار تأخیر ثمن تعبیر می
شود، بنابراین در فرض سؤال چون خریدار در مورد معین شده ثمن را نپرداخته ولو قدرت نداشته بایع خیار دارد و شرعاً می تواند
معامله را بهم بزند و آپارتمان را پس بگیرد و آن مقدار پولی که گرفته برگرداند. س 283 : ملکی به صورت خانه نیمه کاره بوده و
از قرار متري دو هزار و ششصد تومان فروخته شده و فعلا متري پنجاه هزار تومان ارزش دارد. مبلغی از ثمن را خریدار براي تنظیم
سند نگه داشته و ملک را هم به سود خوب فروخته و حاضر به اخذ سند نشده، و می خواهد سند به نام آخرین فرد خریدار تنظیم
شود. آیا فروشنده همین حق مطالبه وجه باقیمانده را دارد و یا چون عین ملک را فروخته است، حق مطالبه قیمت فعلی را دارد، چون
که در خود ملک حق دارد؟ و ارزش پول آن روز بیشتر بوده است. ج : هو العالم ;در مورد سؤال، شما خیار تأخیر ثمن دارید می



صفحه 42 از 90
توانید فسخ معامله کرده، بعد به قیمت روز بفروشید، و می توانید مقداري پول به قیمت فعلی به ازاء عدم فسخ از خریدار بگیرید. س
شرط می گردد که معامله مرقومه عمري است یعنی مادام عمر فروشنده، ...» : 284 : معامله اي واقع شده و در آن چنین شرط شده
همانطوري که مستحضر می باشید در این معامله خیار شرطی وجود دارد و آن در نظر «. اختیار فسخ معامله با فروشنده می باشد
گرفتن حق فسخ براي فروشنده براي تمام عمر وي می باشد و از طرفی خیار شرط می بایست مدت معین ومعلومی داشته باشد، حال
این که در عقد مذکور مدت خیار معین و مشخص نمی باشد و باعث مجهول ماندن خیار شرط گردیده است. و در این رابطه قانون
حال از نظر « اگر براي خیار شرط، مدت معین نشده باشد هم شرط خیار و هم بیع باطل است » مدنی در ماده 401 چنین می باشد
حضرتعالی چنین بیعی که در آن شرط خیار بدون تعیین مدت در نظر گرفته شده است، چه حالتی دارد؟ ج : هو العالم ;به نظر ما
شرط خیار مادام العمر صحیح است، یعنی هم شرط و هم بیع صحیح است، و خیار هم ثابت است. و وجه آن را هم در فقه الصادق
و هم در منهاج الفقاهۀ مفصلا نوشته ام.
« احتکار »
س 285 : به نظر حضرتعالی، احتکار چه حکمی دارد؟ و آیا شامل هر گونه جنسی می شود؟ ج : هو العالم ;احتکار حرام است و آن
مختص به خصوص جو و گندم و خرما و زبیب و روغن و زیت است، و حرمت هم در وقتی است که مسلمانان محتاج و آن اجناس
هم کم باشد، و نگاه داشتن هم براي گران شدن جنس باشد.
احکام ازدواج