گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد سوم
احکام گناهان






غیبت
س 519 : اگر شخصی بگوید هر کس غیبت مرا بنماید من راضی هستم آیا غیبت او جایز است یا نه؟ ج: هوالعالم، در حرمت غیبت
معتبر است آنکه چیزي که شخص از ذکر آن کراهت دارد گفته شود، بنابراین اگر بگوید در هر موردي من به ذر این عیب راضیم
و ناراحت نمی شوم جایز است آن غیبت، ولی باز در مورد عیب دیگر حرام است. س 520 : اینجانب در موارد بسیاري مرتکب گناه
غیبت می شوم، غیبت می کنم و یا غیبت می شنوم. و اگر بخواهم وجدانم را تسکین دهم و به سراغ کسانی برم که غیبت آنها کرده
ام و یا شنیده ام و از آنها حلالیت بطلبم کار به قهر و درگیري می کشد و راضب هم نمی شوند لطفا مرا راهنمایی فرمایید؟ ج:
هوالعالم، توبه کنید و استغفار نمایید، انشاء الله خداي تعالی شما را می بخشد. س 521 : در صورتی که پدر یا مادر غیبت دیگران می
کنند و ما می شنویم اگر بخواهیم اعتراض کنیم و مخالف غیبت کردن باشیم، شدیدا دل آزده و ناراحت می شند، تقاضا می شود ما
را راهنمایی فرمایید؟ ج: هوالعالم، شما با زبان ملایم آنها را نهی کنید و گوش به حرف هاي آنها ندهید و در مجلسی که غیبت می
کنند ننشینید. س 522 : شوهرم بسیار انسان متدین و پاك است ولی این عیب را دارد که بسیار اهل غیبت کردن و شوخی کردن و

روحانی (مدظله العالی)

صفحه 61 از 80
مسخره کردن دیگران است به طریقی که از بدن یا قیافه دوست و آشنا می گوید و مسخره می کند و هیچ منظور بدي هم ندارد
فقط به قصد خنداندن و عصبانی کردن من است هر چه نصیحت می کنم و نهی از منکر می کنم باز هم دست از این کار بر نمی
دارد، بفرمایید وظیفه من چیست؟ ج: هوالعالم، شما بیش از نهی از منکر وظیفه ندارید.
اسراف
س 523 : اسراف در چه مواردي حرام است و در چه مواردي حرام نیست؟ ج: هوالعالم، اسراف در جمیع موارد حرام است و روایات
در مورد طیب وضوء و یا حج و عمره و یا مأکول و مشروب وارد شده است که دلالت بر جواز اسراف در این موارد دارند ولی مراد
آن روایات آن است که اسراف نیست و الا اگر صدق اسراف کند حرام است. جادو و طلسم س 524 : اینجانب اطلاع یافتم که براي
یکی از دختران فامیل ما جادو کرده ادن و بخت او را بسته اند و به این دلیل به هر خواستگاري که می اید جواب منفی می دهد لذا
خواهشمندم اگر در احادیث معصمین (ع) براي باطل شدن چنین جادویی، دستور العملی بیان شده است مرقوم نمایید تا به وسیله آن
دستور که توسط دخر و خانواده اش انجام می گیرد از آن رفع مشکل گردد؟ ج: هوالعالم، براي هر حاجتی باید مراجعه به اخبار
وارده از حضرات معصومین (ع) نمود. آنچه که بر هر کاري دوا است نماز حضرت پیغمبر اکرم (ص) و حضرت امیر المومنین (ع 9
و حضرت فاطمه زهرا (س) و جعفر طیار و زیارت عاشورا خصوصا چهل روز متوالی خواند است. و قطع نظر از همه اینها یک
ختمی که در روایت است و جمعی ادعاي تجربه کرده اند و گفته اند بسیار سریع التأثیر است و آن ختم به این نحو است که: روز
پنجشنبه را روزه گرفته و با غسل صد مرتبه صلوات بفرستد و دو رکعت نماز حاجت بخواند و در هر رکعت بعد از حمد پانزده
« یا وهاب » بخواند و بعد از سلام بلافاصله چهل و یک هزار بار بگوید « قل هو الله احد » مرتبه آیۀ الکرسی و بیست و پنج مرتبه
س 525 : متاسفانه در عصر حاضر گستره خراقه و خرافه پرستی به حدي رسیده است که در هر کوي و برزن شاهد هستیم که افرادي
به عنوان فال گیر، رمال، جادوگر، طالع بین، کف بین، با انواع و اقسامش همچون فال هندي، فال چینی، فال قهوه، فال پرنده. طالع
زنان در بروج، فال حافظ احضار اراح، جن گیري، انتقال انرژي، تجویز طلسمات و برخی موارد خاص. ادعاي گره گشایی. معالجه
امراض. خبر از گذشته و اینده و مغیبات می دهند که در بخري م وارد آیات و اسماء الهی را نیز مورد استفاده قرار می دهند و به
کارشان رنگ و بوي دینی می دهند و از آن راهی نیز براي کاسبی خود پیدا می کنند مثلا می گویند چیزي از تو خواهند دزدید.
مال و ثروت به تو می رسد. صاحب فرزند پسر می شود. یک خانم بلند قد یا کوتاه قد دشمن و بدخواه تو است و به تو حسودي می
کند و.. حال اگر می خواهی از شرش خلاص شوي باید فلان مبلغ پول بدهی تا دعا و طلسم به تو بدهم. بنابراین نظر حضرتعالی را
در خصوص سوالات ذیل مرقوم بفرمایید: 1 فال گیري، رمالی، سحر و جادو، هیپنوتیزم، جفر، انتقال انرژي، دراسلام داراي چه
حکمی است. نظر شارع مقدس در مورد پرداختن به این امور چیست؟ ج: هوالعالم، سوال خیلی مجمل است چون بر سحر هشت
و در رایت علوي است: « السحر و الشرك تعرونان » : معنا کرده اند به هر حال سحر فی نفسه حرام مؤکد است در رایت نبوي است
و جادو نیز حرام است، ولی جفر نمی دانم که حرام باشد. و اما دف سحر به سحر، فقها گفته اند .« من تعلم شیئا من السحر فقد کفر »
که جایز است و ما هم در صورت انحصار. فتوي به جواز داده ایم. و اما شعبده. کهانه همه اینها حرام است و نیز رجوع به ساحر و
کاهن و... جایز نیست و اما جن گیري و احضار ارواح اگر اهانت به کسی که جایز نیست اهانتش نباشد جایز است. س 526 : آیا
رجوع به افراد مذکور برایگره گشایی و معالجه جایز است؟ ج: هوالعالم، رجوع به افراد مذکور جایز نیست خصوصا که اغلب انان
بازیگر و در دروغگو می باشند. س 527 : تعلیم و تعلم این امور چه حکمی دارد؟ نگهداري و مطالعه کتبی که در این زمینه نگاشته
شده است داراي چه حکمی است؟ ج: هوالعالم، تعلیم و تعلم سحر در صورت احتیاج به دفع سحر ساحرین جایز است در غیر این
صورت جایز نیست. نگهداري کتب اشکال ندارد خصوصا ممکن است براي رد آنان مورد حاجت قرار گیرد. س 528 : بعضی از فال

روحانی (مدظله العالی)

صفحه 62 از 80
گیران به درخواست مراجعین به قران مجید تفأل زده و بدون داشتن علم کافی به تفسیر آن می پردازند و در جواب تفأل نظر خود را
می گویند نه نظر قرآن را، آیا این عمل جایز است؟ ج: هوالعالم، تفتل به قران به خصوص روایاتی غیر از رایات نهی از تفسیر به
راي وارد شده است که دلالت بر حرمت آن دارد. س 529 : آیا افراد مذکور همانند دکتر معالج انسان محرم هستند؟ آیا می
: توانند جهت معالجه به وسیله طلسمات و انتقال انرژي دست به اعضاي بدن نامحرم بکشند. ج: هوالعالم، ابدا محرم نیستند. س 530
توصیه حضرتعالی به افرادي که به جاي پیدا کردن راه حل مناسب براي رفع مشکلاتشان به این گونه افراد متوسل شده و نه تنها
مال خود را از دست می دهند بلکه در برخی موارد عرض خود را نیز از دست می دهند چیست؟ ج: هوالعالم، توصیه ما به این افراد
این است که تابع دستوراتاسلامی باشند. که در آن دستورات شدیدا نهی شده از مراجعه به این گونه افراد. از مصائب شدیده این
ایام اینکه جماعتی ادعاي تشرف به حضور انور حضرت بقیه الله فی الرضین ارواح من سواه فداه می نمایند و از آن بزرگوار
چیزهایی نقل می کنند و این ها روز به روز زیاد می شوند سوالات زیادي از ممالک اسلامی مانند عراق، حجاز، امارات و
پاکستان از ما می شود که اگر اجازه می دهید ما به آنهارجوع کنیم و می گویند جوانان ما زیاد دور آنها را گرفته اند و قضیه
بالاتر از این حرف ها است که نمی توانم بنویسم.
مسائل متفرقه گناه
س 531 : تقلب در امتحال چه حکمی دارد؟ ج: هوالعالم، تقلب مطلقا کار بدي است. س 532 : آیا شرط بندي حرام است یا نه؟ مثلا
معلم به شاگردش بگوید اگر سوال مرا جواب بدهی چیزي به شما می دهم؟ ج: هوالعالم، خود عمل کار خلافی نیست ولی معلم
مدیون نمی شود حتی در صورتی که شاگرد جواب درست بدهد. خلاصه: شرط بندي حرام نیست ولی ملزم هم نیست. س 533 : در
مسیر مورچه ها اگر انسانی ندانسته پا روي آنهابگذارد و مبیرند و یا دانسته چون راه دیگري ندارد پا ري آنها بگذارند آیا گناه
محسوب می شود؟ ج: هوالعالم، خیر گناه ندارد.
توبه
س 534 : متأسفانه اینجانب از سن تکلیف تاکنون که بیست و سه سال دارم مرتکب گناه استمناع شده ام ویکی دو سال است که با
عنایت خداوند خیل کم به این وسوسه و گناه دچار می شوم و در هر دفعه غسل جنابت کرده ودر دلم توبه میکنم و باز گاهی به
این وسوسه دچار می شوم آیا غسل نابت انسان را پاك می کند؟ و یااینکه اگر براي همیشه دست از این کار کثیف بردارم خداوند
: توبه مرا می پذیرد؟ ج: هوالعالم، چنانچه توبه کنید و دیگر این عمل قبیح را مرتکب نشوید خداوند شما را می بخشد. س 535
جوانی به همراه گروهی براي صید ماهی رفتند و با همدیگر ماهی حرام بدون فلس صید کردند و آن را به گروهی از شیعه فروختند
و آنها نیز به گروهی از عامل فروختند حال آن جوان پشیمان از عمل خویش شده و توبه کرده بفرمایید براي اینکه برئی الذمه شود
چکار کند؟ ج: هوالعالم، چنانچه کسانی که از او خریدند را می شناسد به آنها مراجعه کند و از آنها حلالیت بطلبد و اگر نمی
شناسد پس به عنوان صدقه مبغلی به مقدار ثمن با اذن فقیه به فقرا بدهد.
احکام دیات
س 536 : عاقله چه کسانی هستند و آیا در روایات تصریح به آنان شده است یا نه؟ و آیا خود شخص جانی متحمل بخشی از دید می
شود یا نه؟ ج: هوالعالم، عاقله متقربین به میت هستند به اوین و یا به اب فقط به شرط ذکوریت مثل برادرها و اولاد آنها و عموها
و اولاد آنها، و شرط نیست که در حال ارث ببرند. اما قاتل داخل در عاقله نیست. عاقله متحمل دید نمی شود در صورتی که قتل با

روحانی (مدظله العالی)

صفحه 63 از 80
اقرار ثابت شده باشد. و چنانچه جانی عاقله نداشته باشد و یا نشود از آنها به واسطه عجز یا غیره گرفت از خود جانی گرفته می
شود. در تقسیم بر عاقله قریب و بعید فرق ندارد و بالسویه تقسیم می شود. و اصل دین به ذمه قاتل است و عاقله موظف به ابراء ذمه
« اذا حلق رجل لحیۀ رجل فان لم تنبت فعلیه دیۀ کامله ونبتت فعلیه ثلث الدیه » او می باشد. س 537 : با توجه به روایت کتاب المقنع
بفرمایید دیه تراشیدن ریش چقدر است؟ ج: هوالعالم، در صورتی که عدوانا بتراشد چنانچه نروید تا یکسال بکله تا ابد دیه کامله
است. و اگر بروید ثلث دیه است. و اگر با رضایت خود آن شخص باشد دیه ندارد.
احکام قصاص
س 538 : فرض مسئله این است که مربی ورزشی که در تعلیمات خود رعایت موازین شرعی و قانونی را داشته است و با توجه به
فعالیت هاي ورزشی بر روي وزشکاران که به همه افراد ضربه متعارفی وارد می کرد اتفاقا یک نفر در بین آنهاتوسط هین ضربه به
قتل رسید. حال بفرمایید آیا این مربی عمل او جرم محسوب می شود یا خیر؟ و اگر جرم است قتل او از کدام نوع قتل عمد، شبه
عمد، خطاي محض است؟ ج: هوالعالم، چون براي مربی در وقت استخدام شرط ضمنی است که در بعضی موارد ضربه متعارفی
بزند، پس ضربه اي که در مورد سوال وارد کرده است جرم نیست یعنی خلاف شرع نیست. ولی چون قتل که اصلا احتمال داده
نشده است در موقع استخدام و با فعل او محقق شده است قتل غیر عمد است و حکم آن را دارد و بر این مطلب روایات متعدید
ان ضرب رجل رجلا بعصا ازو بحجر خمات من ضربد واحدة قبل آن یتکلم » ( دلالت می کند مثل روایت ( )یونس از امام صادق (ع
و امثال این روایت. س 539 : در صورتی که مربی ورزشی با رعایت تمامی موازین شرعی و قانونی عملی را بر روي « فهو یشبه العمد
ورزشکارانش انجام می دهد که متعارف بین باشگاه ها می باشد اما فرض در جایی است که مربی با قصد قتل یک نفر از
کارآموزانش عملی متعارف یک ورزشکار انجام داده و هیچ نوع تخطی از موازین ننموده است و آن شخص اتفاقا به وساطه این
عمل فوت نموده است. حال سوال این است که آیا این عمل مربی با توجه به قصد قتل. بدون عملی که نوعا کشنده باشد جرم است
یا خیر؟ و اگر جرم است قتل واقع شده منسب به مربی از چه نوع قتلی عمد، شبه عمد، خطاي محض می باشد؟ لطفا مبناي روایی را
مبسوطا بیان فرمایید؟ ج: هوالعالم، در این فرض چون قصد قتل نموده به آن عمل، لابد احتمال تحقق قتل هم می دهد بنابرانی جرم
است و قتل عمد. و دلیل آن هم روایات زیادي است که در کتاب رسائل الشیعه ( ) مذکور است مانند روایت صحیح عبدالرحمن از
و روایات متعدد دیگر. « انما الخطأ آن ترید شیئا فتصیب غیره فاما کل شیئی قصدت الیه فاصبته فهو الحمد » ( امام صادق (ع
احکام مسائل اجتماعی
دین و سیاست
س 540 : چه نوع سیاستی با دین مبین اسلام سازگار می باشد؟ ج: هوالعالم، چون جمله اي از احکام اسلام احکام سیاسی است و لذا
خود پیغمبر اکرم (ص) اول عملی که انجام داد بعد از گرویدن اهل میدنه به اسلم تشکیل حکومت اسلامی بود پس سیاستی که بر
وفق موازین اسلامی باشد سیاستی صحیح است.
جهاد
س 541 : کسانی که در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به جببه ها رفته اند و در دفاع از کشور اسالمی ایران کشته شده اند آیا جر و
پاداش شهدا را دارا می باشند؟ ج: هوالعالم، آنهایی که با اعتقاد به اینکه جنگی است بین اسلام و کفر و با استناد به فتواي مجتهد

روحانی (مدظله العالی)

صفحه 64 از 80
عادلی که او معتقد به او است، رفته اند بلی حکم شهید را دارند. س 542 : آیا مثله کردن کافر یا مشرك چه قبل از مرگ و چه بعد
از مرگ جایز است یا خیر؟ ج: هوالعالم، خیر جایز نیست. س 543 : مثله کردن کافر در حال حیات و یا بعد از مردم آیا جایز است یا
خیر؟ به چه دلیل؟ ج: هوالعالم، در غیر حال حرب جایز نیست و همانا در روایت است که مثله کردن جایز نیست حتی نسبت به
کلب
امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر اختصاص ندارندبه » : این است که « صراط النجاة » س 544 : نظر آیت الله خوئی (قدس سره) در کتاب
اینکه ضرب و جرح و مانند آن از مراتب امر به عروف و هی از منکر » : و نظر آیت الله تبریزي (دام ظله) این است که « غیر والدین
باشد مورد اشکال است ولی ضرب و جرح و مانند آن توسط پدر و مادر و دیگر افراد خانواده در صورتی که ممانعت آنها از گاه
حال با توجه به این دو فتوا بفرمایید: نظر حضرتعالی نسبت به مطلب فوق چیست؟ و اینکه امر به « متوقف بر آن باشد جایز است
معروف و نهی از منکر به نسبت به پدر و مادر چه مراتبی دارد؟ ج: هوالعالم، امر به معروف و نهی از منکر بر دو قسم است. 1
دعوت خاص و انفرادي، و آن عبارت است از دعوت بعضی افراد نسبت به بعضی دیگر مثل امر به فریضه خاصی نسبت به شخص
تارك آن و نهی از منکر خاصی همانند دروغ و غیبت و... نسبت به شخصی که مرتکب آن است . 2 دعوت عام و اجتماعی، و آن
عبارت است از دعوت امت پیامبر سایر است را بر خیر و هدایت و نور این دعوت عام به بیان طرق. مبانی، حقایق و احکام شریعت
مقدس است براي امت دیگر. اما مورد سوال در مراتب امر به معروف و نهی از منکر از قسم اول است که دعوت خاص و انفرادي
باشد و براي آن مراتبی است: اول: انکار قلبی مثل اظهار کراهت. اعراض، ترك کلام و غیره نسبت به مرتکب گناه. دوم: انکار
لسانی. سوم: انکار بدید و این مرتبه به دو شرط است اینکه اسیر نالایسر رعایت شود و مفسده اي در پی نداشته باشد. چهارم: انکار
به ضرب و جرح، با عدم تأثیر مراتب قبل نوبت به این مرتبه می رسد. پنجم: قتل، باعدم کفایت مراتب قبل نوبت به قتل می رسد در
صورتی که مفسده گناه معصیت کار اهم از قتل باشد و یا مصلحت قتلش اهم باشد. و در هیچ از یک از مراتب ذکر شده دلیلی بر
انحصار نداریم تا بتوان به آن استدلال کرد به فرق بین والدین و بین غیر آنها در مراتب امر به معروف و نهی از منکر. س 545 : آیا
اغراء به ظلم و یا کشتن مسلمین مشمول ادله شریک در گناه غیر بودن و مشمول این فقره و لعن الله امه سمعت بذلک فرضیت به
است؟ ج: هوالعالم، امر به منکر مسلما از محرمات است. س 546 : یکی از اقوام ما که در منزلش سگ نگهداري می کند آن را به
داخل اطاق می برد و با ظرف هاي خود غذا می دهد و با خود به حمام می برد و بدن خیس او به فرش هاي منزل مالیده می شود و
با خود به رختخواب می برد که تمامی موارد به یقین مشاهده شده است. آیا رفت و آمد ما به منزل وي جایز است یا خیر؟ و یا
گاهی دست و پاي ما خیس است و روي فرش قرار می گیرد و راه می رویم چه حکمی دراد؟ و غذا خوردن با آن ظرف ها چگونه
است؟ ج: هوالعالم، در صورت احتمال تأثیر، رفتن شما به حکم نهی از منکر حرام است. و به هر تقدیر با دست و پاي خیس اگر به
فرش او راه بروید یا بمالید نجس می شود. و در ظرف هاي او اگر اب نکشد غذا خوردن جایز نیست.
تعدیب دانش آموز در مدرسه
س 547 : آیا جایز است براي مدیر مدرسه با سمت مدیریت، به جهت تأدیب، دانش آموزان را بزند؟ ج: هوالعالم، روایات متعددي
وارد شده پیرامون تعدیب دانش آموز در خصوص معلم و در آنها زدن هم تجویز شده است. اما مدیر مدرسه اگر وظیفه تربیتی
دانش آموزان را دارد براي او زدن هم جایز است و الا اگر وظیفه تربیتی ندارد قهرا جایز نیست. س 548 : بر فرض اینکه زدن دانش
آموزان براي مدیر مدرسه جایز باشد ایااین حکم در موارد مختلف بین اینکه زدن اثر منفی بر دانش آموز داشته باشد مثلا تضعیف

روحانی (مدظله العالی)

صفحه 65 از 80
شخصیت او شود و بین اینکه اثر منفی نداشته باشد فرق دارد؟ ج: هوالعالم، خیر. اثر مثبت و منفی که بعدا بر ضرب مترتب می
شود نمی تواند ملاك جواز یا عدم جواز ضرب دانش آموز باشد. س 549 : آیا اجازه ولی دانش آموز دخیل در جواز ضرب است،
که چنانچه اگر ولی اجازه زدن بچه اش را نداد مدیر هم حق زدن نداشته باشد؟ ج: هوالعالم، اینکه ولی بچه اش به مدرسه می
فرستد و تعلیم و تأدیب او را به مدیریت مدرسه واگذار می کند، نفس این عمل اجازه دادن به مدیریت است و همین مقدار اجازه
براي ضرب للتعدیب کفایت می کند. س 550 : مدیر مدرسه با این عذر که در مواردي تنها با عصبانیت و داد شیدن می شود بچه ها
را آرام و منضبط کرد حال بفرمایید آیا براي او جایز است بر سر آنها داد بکشد؟ و آیا سب و شتم آنها در حالت عصبانیت جایز
است؟ ج: هوالعالم، سب و شتم جایز نیست و اما داد کشیدن مانعی ندارد چون از لوازم تتدیب است و بعضی افراد بدون آن آرام و
منظبت نمی شوند. س 551 : آیا احکامی که براي مدیر مدرسه در سوالات سابق بیان شد براي معلم هم مطرح است؟ و آیا براي معلم
ضرب و تأدیب مختص به زمان تعلیم است یا در هر زمانی به طور مطلق جایز است مثلا در زنگ تفریح یا بیرون از مدرسه؟ ج:
هوالعالم، جواز ضرب توسط معلم مختص است به زمان مرتبط با تعلیم، و در غیر آن زمان معلم و غیر معلم فرقی ندارند در عدم
جواز ضرب. س 552 : آیا حکم ضرب در تأدیب مخصوص پسر بچه ها است و یا اینکه آن حکم در دختر بچه ها هم جاري است؟
ج: هوالعالم، دلیل جواز ضرب براي تأدیب عام است و شامل دختر بچه ها هم می شود. س 553 : اینکه معلم یا مدیر مدرسه اجازه
ادب الیتیم » دارنددانش آموز را براي تأدیب بزنند دلیلش چیست؟ و زدن چه مقدار است؟ ج: هوالعالم، در روایت معتبر علوي است
و اما مقدار ضرب در جنایات شرعی، بتسگی به نظر حاکم شرع دارد و در غیر آن موارد، «( ) و اضربه کما تؤدب و تضرب ولدك
روایات در غایت اختلافند و کلمات فقها نیز متفاوت است عده اي قائل به کرات ضرب شده اند و عده اي قائل به حرمت ضرب
شده اند نسبت به اکثر از ده سوط. و اظهر به نظر من جواز ضرب است به حدي که تا مطلوب از تأدیب حاصل شود.
مسائل متفرقه اجتماعی
س 554 : سلب ارامش از اهالی خیابان هاي... به واسطه آلودگی صوتی افتضاح ناشی از جیغ هاي نابهنجار راکبین وسایل تفریحی
برقی پارك... بالاخص ترانه هاي کذایی و سوت و کف راکبین چرخ و فکل که حتی در لیالی شهادت ائمه اطهار (ع) ساعت ها و
تا ساعت یک بامداد به طول می انجامد، همچنین سلب احساس امنیت و ازادي از خانواده ها به واسطه اشراف راکبین چرخ و فلک
به حریم و حرز منازل مشکونی اطراف، بعلاوه امحاء و سوزاندن زباله هاي پارك با دود و بویی مشمئز کننده، چه حکمی دارد؟ ج:
هوالعالم، نامه تان موجب تاسف است چون در قم که در واقع پایتخت حکومت اسلامی استاین گونه اعمال خلاف شرع وایذاي
مردم و سلب امنیت و آزادي از خانواده ها و... علنی بشود و متصدیان امر هیچگونه عکس العملی نشان ندهند. ولی ن خیال می کنم
مقصر خانواده هاي محترمند که تا حال سکوت کرده اند در حال که تظلم و قبول ظلم مانند خود ظلم موافق شرع نیست. به هر
حالشما وظیفه اولیتان این است که رجوع نمایید به شهرداري و قوه انتظامیه و فرمانداري،... و بدون اعتراض تقاضا نمایید که آنها
که موظف به اصلاح امرند، رسیدگی نمایند. من مطمئنم که مصادر امر رسیدگی خواهند نمود چون ظاهرا اکثرا متدین و مایل به
خدمتگزاري می باشند. احکام مسایل جدید(مستحدثه)
عقیم کردن
س 555 : بستن لوله هاي رحم در زنان و یا استفاده از قرص ضد بارداري به منظور کنترل جمعیت چه حکمی دارد؟ ج: هوالعالم،
جایز است.

روحانی (مدظله العالی)

صفحه 66 از 80
جنین آزمایشگاهی
س 556 : آیا از بین بردن جنین آزمایشگاهی قبل از استقرار در رحم جایز است یا خیر؟ ج: هوالعالم، بلی جایز است. س 557 :نطفه اي
که پس از تلقیح در ازمایشگاه، صلاحیت تبدیل به انسانی را دارد آیا می شود آنرا با دست کاري تبدیل به عضو یا بافت کرد؟ ج:
هوالعالم، مادامی که روح دمیده نشده جایز است. (ت) س 558 : چنانچه تلقیح سلول انسانی با نطفه زنی در آزمایشگاه صورت
بگیرد آیا می توان این موجود را قبل از استقرار در رحم از بین برد و یا آن را تبدیل به بافت یا عضو کرد؟ ج: هوالعالم، بعد از
استقرار در رحم نمی شود، ولی قبل از آن اشکال ندارد.
سقط جنین
س 559 : چنانچه زنی براي سلامتی خودش، جنین را سقط کند چون بر او جرح است آیا جایز است یا نه؟ ج: هوالعالم، اگر هنوز
روح ندمیده است و جرح شدید است بلی جایز است. س 560 : زنی با رضایت شوهرش براي سقط جنین به دکتر مراجعه نموده و
دکتر با اجازه زن عمل سقط جنین انجام داده بفرمایید: اولا: دیه بر ذمه کدامیک از این سه نفر است؟ ج: هوالعالم، دیه بر ذمه زن
است. س 561 : کدامیک از این سه نفر مرتبک معصیت شده؟ ج: هوالعالم، دکتر مرتکب معصیت شده است مگر انکه حرمت سقط
جنین به واسطه مزاحمت حرمت آن با یک حکم دیگر از قبیل حفظ حیات مادر و یا حفظ آبروي یک فامیل ساقط شده باشد که
در این صورت هیچ کدام مرتکب معصیت نشده اند. تعییر جنسیت س 562 :آیامرد یا زن می تواند تغییر جنسیت بدهد؟ و اگر تغییر
جنسیت داد ولکن باطنش خلاف ظاهر است مثلا مردي که رحم هم دارد، چه حکمی در این مسئله است؟ ج: هوالعالم، تغییر
جنسیت فی نفسه اشکال ندارد. و چنانچه در ظاهر تغییر پیدا شده اما باطن یکی است معامله به آن نحو باطن باید شود.
احکام دخانیات
س 563 : استعمال دخانیات چه حکمی دارد؟ ج: هوالعالم، اگر مضر به نفس باشد به نحوي که موجب فلج شدن عضوي از اعضا
باشد و یا هلاکت نفس جایز نیست، در غیر این دو مورد جایز است.
احکام مسائل اخلاقی
خودسازي
س 564 : بهترین راه خودسازي براي آدمی چیست؟ ج: هوالعالم، عمل به وظیفه شرعیه س 565 : لفا بنده حقیر را در سیر و سلوك
راهنمایی بفرمایید؟ آیا در این راه از قطب و مرشد پیروي کنیم یا خیر؟ ج: هوالعالم، از در خانه اهل بیت (ع) به جایدیگر نروید و به
دستورات آنها عمل کنید. س 566 : بهترین راه براي طرد شیطان چیست؟ ج: هوالعالم، عبادت خداي تعالی و ترك محرمات.
صله رحم
س 567 : بعضی می گویند قطع رحم حرام است نه اینکه صله رحم واجب است لطفا نظر خود را بیان فرمایید؟ ج: هوالعالم، البته
صلح رحم بسیار کار خوبی است و در روایات زیاد سفارش شده است ولی همان گنه که اشاره کرده اید قطع رحم حرام است
نفرین کردن

روحانی (مدظله العالی)

صفحه 67 از 80
س 568 : آیا نفرنکردن شرعا حرام است؟ ج: هوالعالم، نفرین کردن حرمتش معلوم نیست. لعن کردن س 569 : آیا لعنت کردن
اشخاص جایز است یا حرام؟ ج: هوالعالم، لعنت کردن بدون آنکه آن اشخاص خلاف شرعی انجام دهند کار صحیحی نیست ولو
حرام نباشد.
احکام سادات
س 570 : صدقات مستحبی و کفارات را به سادات دادن چه حکمی دارد؟ ج: هوالعالم، هیچ اشکال ندارد. س 571 : با توجه به اینکه
حضرت عیسی از ذریه حضرت ابراهیم شمرده شده است « و زکریا و یحیح و عیی و الیاس کل من الصالحین » در آیه 85 سوره انعام
با اینکه انتساب او به حضرت ابرهیم از طرف مارد است. و با توه به اینکه در جواب اعتراض مامون به امام رضا (ع) که چرا شما
فرزند رسول خدا (ص) نامرده می شوید با اینکه تنها از مادر به آن حضرت منتسب هستید نه از پدر، امام رضا (ع) فرمود چون
دختران تو به رسول خدا (ص) محرم نیستند اگر الان رسول خدا باشد می تواند با آنهاازداج کند اما دختران من به رسول خدا محرم
هستند چون آن حضرت (ص) جد آنها می شود بفرمایید آیا می شود به کسی که مادرش علویه و سید است او را سیده بدانیم و به
صدا بزنیم؟ ج: هوالعالم، این مسئله در فقه معنون است و من هم در جلد 7 فقه الصادق مفصلا بحث کرده ام و اجمال « سید » عنوان
آن اینکه: اولاك خمس یعنی سهم سادات را باید به هاشمی داد و او مراد از آل، ذریه، عترت، و قرابت است و به نبوهاشم. و
این دو عنوان صدق نمی کند مرگ بر کسی که منتسب بههاشم باشد از طرف پدر چون ظاهر این است که این دو عنوان به ملاحظه
من کانت امه من بنی هاشم و » معناي اسمی است نه اضافی ثانیا: آنکه در روایت معتبر از امام صادق (ع) نقل شده است که فرموده
.« ابوه من سایر قریش، فان الصدقات تحل له ول یس له من الخمس شییء لان الله تعالی یقول: ادعوهم لآبائهم
احکام عید