گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
تفکّر وسیله بصیرت و دوراندیشی است







اگر انسان درباره سرانجام کاري که در پی انجام آنست بیندیشد، در کارها به نتیجه میرسد و گرفتار پشیمانی و افسوسهاي کشنده
نمیشود. حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام در ضمن گفتاري دلنشین چنین فرمودهاند: اِذا قَدَّمْتَ الْفِکْرَ فی جَمیعِ اَفْعالِکَ، حَسُنَتْ
عَواقِبُکَ فی کُلِّ اَمْرٍ.( 11 ) اگر پیش از همه کارهایت درباره آن بیندیشی، سرانجام و عاقبت تو در هر امري نیکو خواهد بود. زیرا
اندیشه در هر کاري، باعث روشن بینی و بصیرت درباره انجام آن کار خواهد شد. اولیاء خدا، مردان بزرگ و آنان که از نعمت
تقرّب به درگاه خداوند متعال برخوردار بودند و به محضر پر فیض خاندان وحی بار مییافتند و آنان که جزء یاوران و اصحاب آن
بزرگواران بودند، از نعمت تفکّر و اندیشیدن درباره سرانجام کارها برخوردار بودهاند. آنان که از سرچشمه زلال ولایت، آب حیات
نوشیدهاند، آنان که از پرتو انوار تابناك خاندان وحی بهره بردهاند، آنان که با علوم و معارف اهل بیتعلیهم السلام قلب و جانشان
صفحه 16 از 85
را نورانی ساختهاند، همه از نیروي باعظمت فکر - که از بزرگترین نعمتهاي خداوند است - بهره بردهاند و داراي بصیرت و دور
اندیشی شدهاند. شناخت، هدایت، روشن بینی، و آگاه بودن از حقایق امر، با فکر و اندیشه ایجاد میشود. این جمله از کلمات
درربار حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام است: لا بَصیرَةَ لِمَنْ لا فِکْرَ لَهُ.( 12 ) آن کس که فکر ندارد، روشن بینی ندارد. او بصیرت
ندارد، او قلبش تیره و از نورانیّتِ دل بیبهره است. بنابراین با فکر و اندیشه، میتوان زنگار را از دل پاك ساخته و ظلمت و تیرگی
رضواناللَّه علیه به خاطر احترامی که به حضرت فاطمه » حرّ « قلب را به صفا، نورانیّت و بصیرت تبدیل نمود. همان گونه که
زهراعلیها السلام قائل شد، زمینه فکر و اندیشه درباره نتیجه و سرانجام جنگ و مقاتله با امام حسینعلیه السلام براي او پیدا شد، و
سرانجام فکر و اندیشهاي که بر اساس احترام به حضرت صدّیقه کبريعلیها السلام در او تبلور یافته بود، او را از هلاکت نجات داد و
او در صف شهداي کربلا قرار گرفت. با اینکه او از لشکریان ابن زیاد پلید بود و حرامترین مالها در گوشت و خونش اثر کرده
بر اساس تأمّل و ، » حرّ « . بود، ساعتی فکر و اندیشه، او را از هلاکت و بدبختی ابدي نجات داد و در صف شهداي کربلا قرار گرفت
تفکّر در پیرامون پاسخ به امام حسینعلیه السلام، خود را از تندي و خشم نگه داشت، ریاستش را کوچک شمرد و خود را مجبور به
تواضع دید. به این مناسبت کلامی از حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام که سامان دهنده زندگی انسانها است، میآوریم. آن بزرگوار
میفرمایند: دَعِ الْحِدَّةَ وَتَفَکَّرْ فِی الْحُجَّۀِ وَتَحَفَّظْ مِنْ الْخَطَلِ،تَأْمَنَ الزَّلَلَ.( 13 ) تندي را رها کن و در حجّت و دلیل بیندیش، و خود را
این چنین رفتار کرد و با بصیرت و دوراندیشی، آینده خود را » حرّ « . از گفتن سخن باطل، نگه دار؛ تا از لغزش در امان باشی
دگرگون ساخت. همان گونه که جناب حرّ درباره سرانجام کار خود دقّت و تأمّل نمود، اگر دنیاپرستانی که در سقیفه اجتماع
کردند، در پیرامون عاقبت خود میاندیشیدند، رخساره ماه نیلگون نمیشد و چهره خورشید را غبار غم نمیپوشاند. ولی افسوس ....
افسوس ..... حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام بصیرت و دور اندیشی را از آثار فکر و اندیشه، بیان میکنند و میفرمایند: مَنْ فَکَّرَ
أَبْصَرَ الْعَواقِبَ.( 14 ) کسی که بیندیشد، نسبت به سرانجام امور داراي بصیرت میشود. بدست آوردن بینش و بصیرت، بهترین راه
براي پند و اندرز دادن و موعظه نفس است. بصیرت و روشن بینی، از صفات ممتاز مردان خداست و بهترین راه براي دست یافتن به
بصیرت و روشن بینی، فکر و اندیشه است. مردان بزرگ در اثر تفکّر درباره اجتماع و افراد جامعه و وضعیّت فعلی و آینده جامعه، به
حالات فرد و اجتماع بصیرت پیدا میکنند. از حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام روایت شده است که آن حضرت فرمودند: مَنْ طالَتْ
فِکْرَتُهُ، حَسُنَتْ بَصیرَتُهُ.( 15 ) کسی که فکرش طولانی شود، بصیرت و روشن بینی او نیکو میشود. زیرا اندیشه، در صورتی که
آلوده به اغراض شخصی نباشد، همچون آئینهاي صاف، حقائق را جلوهگر میسازد. حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام میفرمایند:
اَلْفِکْرُ مِرْآةٌ صافِیَۀٌ.( 16 ) اندیشه، آئینهاي شفاف است. در صورتی اندیشه همچون آئینه صاف و درخشان، واقعیّت را به شما نشان
میدهد که از روزه اندیشه استفاده کنید.
روزه اندیشه
در اسلام، روزه سکوت وجود ندارد؛ همان گونه که شبانگاه صوم و خودداري از خوردن و آشامیدن معنی ندارد. ولی آنان که در
مقام دست یافتن به مراتب عالی معنوي هستند، به جاي روزه سکوت به روزه اندیشه میپردازند و ذهن خود را به افکار زشت و
ناپسند، آلوده نمینمایند. این دستوري است که از خاندان وحی به ما رسیده است. حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام میفرمایند:
صِیامُ الْقَلْبِ عَنِ الْفِکْرِ فِی الْاثامِ اَفْضَلُ مِنْ صِ یامِ الْبَطْنِ عَنِ الطَّعامِ.( 17 ) روزه قلب از فکر کردن درباره گناهان، برتر است از روزه
داشتن و پرهیز نمودن از خوردن خوراکیها. اگر خود را به افکار زشت آلوده نسازید، در برابر گناهان و اعمال ناپسند بیمه میشوید،
در این هنگام فکر، همچون آئینهاي صاف و درخشان واقعیّت را براي شما روشن میکند و نشان میدهد. روزه اندیشه، میتواند
بهترین و مؤثّرترین راه براي نجات را، در اختیار انسان گذاشته و آدمی را در سیر معنوي موفّق کند. روزه اندیشه، میتواند روح
صفحه 17 از 85
انسان را به پرواز درآورده و بر فراز فضاي بیکران عالم معنی، به اوج ترقی و پیشرفت برساند. اگر به انجام روزه اندیشه موفّق شوید،
شیطان را شکست میدهید. اگر چه شیطان براي مؤمنین، دشمنی ضعیف به شمار میآید و قدرت او براي گمراهی انسان کم و
اندك است؛ ولی او از نفس انسانها که دشمنی پرقدرت و مقتدر، و همیشه همراه و همگام با انسانها است، استفاده میکند. او با
وسوسه در نفس افراد، میتواند نفس را با خود هم عقیده ساخته و با کمک نفس، هستی انسان را به تباهی کشیده و سعادت دو دنیا
را از او بگیرد. راه مقابله با وسوسههاي شیطانی و حدیث نفس، نفیِ افکار دنیوي است. کسی که نفس خود را از اندیشههاي دنیوي
دور نماید، مرتکب گناه و اعمال زشت نمیشود و در این صورت سعادت جاویدان را بدست میآورد؛ زیرا اندیشه سالم و فکر
صحیح، انسان را از غم و اندوه و افکار دنیوي - که ویرانگر خوشی و خوشبختی است - نجات داده و سرانجامی بسیار عالی براي او
به ارمغان میآورد.
راههایی براي سلامتی اندیشه
-1 دقّت و تأمّل، فکر را سالم میکند
دقّت، تأمّل و بررسی افکار، نقش مهمّی در تصحیح افکار و زدودن اندیشههاي فاسد دارد. در مناجاتی که ملک مقرّب خداوند
جبرائیل، براي پیغمبر اکرمصلی الله علیه وآله وسلم آورده - تا مورد استفاده امّت قرار گیرد - میخوانید : وَأَلْهَمْتَنی رُشْدي
بِتَفَضُّلِکَ، وَاَجْلَیْتَ بِالرَّجاء لَکَ قَلْبی وَاَزَلْتَ خُدْعَۀَ عَدُوّي عَنْ لُبّی وَصَ حَّحْتَ بِالتَّأْمیلِ فِکْري...( 18 ) با تفضّل خویش، هدایت مرا به
من الهام فرمودي و با امیدواري به تو، قلبم را جلا بخشیدي و نیرنگ دشمنم را از عقلم زدودي و با تأمّل، فکرم را سالم نمودي. اگر
فکر خود را به تکاپو و تأمّل وادار نمائید، اندیشه شما سالم میشود و اوج میگیرد؛ در این هنگام ناخودآگاه بهترین افکار به سراغ
شما میآید. زیرا تأمّل، افکار غلط را از میان برده و اندیشههاي سالم را جایگزین آن میکند. دیو چو بیرون رود، فرشته درآید.
2 - پرهیز از پرخوري
براي تصحیح فکر و قدرت بر تأمّل، خودداري از پرخوري ضروري است؛ زیرا خوردن و آشامیدن اگر از حدّ اعتدال خارج باشد،
در فساد فکر و اندیشه، اثري مهم دارد. آسایش و آرامش فکري در ارتباط با آسایش جسمی است و در صورتی فکر راحت است
که احساس پرخوري و سنگینی نشود. در این هنگام ذهن آرام و از طغیان افکار زشت، و هجوم اندیشههاي شیطانی محفوظ خواهد
بود. حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام میفرمایند: مَنِ اقْتَصَرَ فی اَکْلِهِ کَثُرَتْ صِحَّتُهُ وَصَلُحَتْ فِکْرَتَهُ.( 19 ) کسی که در خوردن به قدر
لازم اکتفا کند، صحّت جسمی او بیشتر میشود و فکرش اصلاح میگردد. بر اثر پرخوري، بخارات بدن بیشتر شده و به سوي مغز
روان میشود و بر قدرت نفوذ شیاطین میافزاید؛ به این جهت افکار فاسد و وسوسههاي شیطانی زیاد میشود. بر اثر پرهیز از
پرخوري، بخارات بدن کمتر شده و راه براي نفوذ شیطان کمتر میشود و کیف نفسانی تقلیل مییابد. از این رو حدیث نفس و
وسواس کمتر شده و فکر اصلاح میشود.
3 - پرهیز از کسانی که داراي اشتباهات فکري هستند
براي دارا بودن اندیشه سالم، کنارهگیري از کسانی که داراي اشتباهات فکري هستند نیز ضروري است. کنارهگیري از افراد زود
باور، انسان را از اشتباهات فکري آنان محفوظ نگه میدارد. افراد ساده لوح، زود باور و کسانی که به آسانی فریب دیگران را
میخورند، از نظر فکري ضعیفند. حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام میفرمایند: مَنْ ضَعُفَتْ فِکْرَتُهُ قَوِیَتْ غِرَّتُهُ.( 20 ) کسی که فکرش
صفحه 18 از 85
ضعیف باشد، فریب خوردن او قوي میباشد. ضعف فکري، امکانات گول خوردن را مهیّا میکند؛ زیرا از آنجا که در این گونه
افراد، قدرت فکر و اندیشه اندك است؛ وهم و خیال در آنان قوي است و بر همین اساس، اظهارات دیگران را به زودي قبول
میکنند. زیرا غلبه وهم و خیال، ایجاد حالت پذیرش میکند؛ ولی فکر و اندیشه به دنبال دلیل و برهان و حالت پذیرش در صورت
وجود شرایط میباشد. به همین جهت، در فرمایشات اهل بیتعلیهم السلام از مصاحبت با افرادي که از نظر فکري ضعیف هستند
منع شده؛ تا بر اثر همنشینی، اشتباهات آنان به دیگران سرایت نکند.
تمرکز فکر، بر قدرت اندیشه میافزاید
کسی که به فکر و اندیشه میپردازد، باید خاطري آسوده و ذهنی آرام داشته باشد؛ زیرا تشویش خاطر، مانع تمرکز است و آن گاه
که اندیشه متمرکز نشود، از قدرت آن کاسته میشود. براي ایجاد تمرکز فکر، باید در محیط آرام و با خاطر آسوده به تمرکز فکر
بپردازید. محیطهائی که فکر را به این سو و آن سو متوجّه میکند و همچنین در مواقع هیجان و آشفتگی روحی، نمیتوان فکر را
کاملًا کنترل نموده و متمرکز ساخت. اگر قدرت بر تمرکز فکر پیدا کنید، از اندیشهاي قوي و قدرتمند برخوردار میشوید؛ زیرا
بدون شکّ تمرکز، قدرت فکر را چندین برابر میکند و به همین جهت از عظمت والائی برخوردار است. باید راه تمرکز فکري را
آموخت و موانع آن را برطرف ساخت. از آنجا که تمرکز فکر از حالات روحیِ انسان سرچشمه میگیرد، براي بدست آوردن آن و
براي این که قدرت داشته باشیم با سرعت، به تمرکز فکري دست یابیم، باید به تمرین بپردازیم تا با مرور زمان، این قدرت در ما
ایجاد شود. در صورتی که قدرت به تمرکز فکر پیدا کنید و از آن استفاده نمائید، راه رسیدن به نبوغ براي شما باز میشود. بسیاري
غبطه میخورند و یا حسادت میورزند و از این که خود را در حدّ نبوغ نمیبینند، ناراحتند » نوابغ « از دانشمندان و محصلین، به حال
تنها تفاوت بین اندیشه یک نابغه با اندیشه یک فرد عادي، در این است که فرد نابغه « : و حال آن که برخی از نویسندگان معتقدند
بخش بیشتري از ذهن خود را به طریقی خاص، مورد استفاده قرار میدهد. شما هم قادرید بخش بیشتري از ذهن خود را به طریقی
21 ) برخی گمان میکنند افراد نابغه از کودکی از هوشی سرشار، و حافظهاي غیر عادّي برخوردار ).» خاص، مورد استفاده قرار دهید
بودهاند؛ ولی این پندار صحیح نیست؛ زیرا بسیاري از نوابغ تا بزرگسالی از نبوغ آنان خبري نبوده است. حتی برخی از آنها از نظر
که در جامعه خود به عنوان یک نابغه شناخته شده، یکی از » اینشتین « . مربیان و یا به عقیده پدر و مادرشان، کودکانی ابله بودهاند
آنان است. اصولًا دستهاي از نوابغ، نبوغ خود را در سالهاي آخر عمرشان هویدا میسازند.( 22 ) گرچه عدّهاي از نوابغ، از کودکی
علائم نبوغ در آنان جلوهگر است، ولی این دلیل بر آن نیست که در همه نوابغ نشانه نبوغ، از کودکی آشکار میباشد؛ زیرا همان
گونه که گفتیم، ممکن است انسان با به کارگیري نیروهاي مغزي، از ویژگیهاي فوقالعاده برخوردار شده و داراي شخصیتی جدید
و استثنایی شود. تمرکز فکر راهی مؤثّر براي به کارگیري نیروهاي مغزي و استفاده بیشتر از قدرت فکر است. فکر و تمرکز آن، آن
قدر اهمیت دارد که ما هنوز یکی از هزارها راز آن را بدست نیاوردهایم. تجسّم بخشیدن به افکار و ایجاد موجودات اندیشهاي! از
مسائل ناشناخته فکر است. همان گونه که حقیقت روح براي ما ناشناخته است، حقیقت فکر و اندیشه نیز براي ما مجهول است. زیرا
روشن است که اندیشه، از روح انسان سرچشمه میگیرد؛ چون انسانی که روح خود را از دست داده، قادر به تفکّر و اندیشه نیست؛
پس این روح است که فکر از او تراوش میکند و مغز وسیلهاي است که روح به وسیله آن، فکر و اندیشه انسان را ظاهر میکند.
همان گونه که چشم وسیلهاي است براي روح که انسان به وسیله تسلّط روح با چشم اشیاء را میبیند.
نتیجه بحث
به وسیله فکر و اندیشه میتوانید عالیترین، ارزندهترین و گرانبهاترین گنجینهها را از مغز خود استخراج کنید. به وسیله تأمّل و دقّت،
صفحه 19 از 85
میتوانید از ژرفاي افکار خویش گوهرهاي پرارزشی را بدست آورید که گنجهاي پر بها در برابر آنها قیمتی ندارد. فکر خود را
متمرکز کنید و با استفاده از قدرت تمرکز فکر، نیروهاي مغزي خویش را افزایش دهید. با فکر و اندیشه نه تنها در ذهن و ضمیر
آگاه خود تحوّل ایجاد میکنید، بلکه میتوانید ضمیر ناخودآگاه خویش را تغییر دهید. فکر، مغناطیس روح و روان شما است ؛ زیرا
درباره هر موضوعی بیندیشید، شما را به سوي آن جذب میکند. با تفکّر در پیرامون فضائل و مناقب اهل بیتعلیهم السلام روح
خود را به پرواز درآورید تا مجذوب و دلباخته این خاندان شوید. با تدبّر و تأمّل در پیرامون عظمت جهان هستی و ملکوت
آسمانها و زمین، آیات الهی آشکار میشود و تحوّلی عظیم در شما به وجود میآید. از همنشینی با افرادي که داراي اشتباهات
فکري هستند پرهیز کنید و با کسانی که داراي اندیشه عالی و بزرگ هستند، مجالست نمائید. به یک تدبیر نیکو آن توان کرد که
نتوان با سپاه بیکران کرد به رأیی لشکري را بشکنی پشت به شمشیري یکی تا ده توان کشت
2لزوم مشورت
سعی و تلاش در صورتی مفید است که در مسیر صحیح قرار داشته باشد و نتیجهاي ارزنده از آن بدست آید. اگر فعالیت و کوشش
انسان در شرایط صحیح انجام نگیرد، جز خستگی و اتلاف عمر حاصلی نخواهد داشت. بنابراین قبل از پرداختن به هر کار و قبل از
شروع به انجام هر برنامه، باید آن را مورد دقّت و بررسی قرار داده و شرایط موفقیّت و عدم موفقیّت را مورد بررسی و تحلیل قرار
دهید و پس از آن که روشن شد با انجام برنامهاي که در نظر دارید، نتیجهاي عالی بدست خواهید آورد، آن را آغاز کنید. اگر
نتیجه آن براي شما روشن نشد، با کسانی که آگاه و مطّلع و دلسوز هستند، به مشورت پرداخته و با صلاح دید آنان، کار را آغاز
کرده و دست به فعالیّت و کوشش بزنید. حضرت رسول اکرمصلی الله علیه وآله وسلم در روایتی میفرمایند: تَواضَعْ لِلَّهِ، یَرْفَعَکَ اللَّهُ
( وَلاتَقْضِ یَنَّ اِلاَّ بِعِلْمٍ، فَاِنْ اَشْکَلَ عَلَیْکَ اَمْرٌ، فَسَلْ وَلاتَستَحْیِ، وَاسْتَشِرْ ثُمَّ اجْتَهِدْ فَاِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ اِنْ یَعْلَمْ مِنْکَ الصِدْقَ یُوَفِّقُکَ.( 23
براي خداوند تواضع کن، تا خدا تو را سربلند نماید، و قضاوت مکن مگر آن که به آن علم و آگاهی داشته باشی. پس اگر امري بر
تو مشکل شد، سئوال کن و از پرسش نمودن حیا نکن. و مشورت نما، سپس در انجام آن کوشش کن؛ زیرا خداوند اگر بداند که
تو صداقت داري، تو را موفّق مینماید. همان گونه که ملاحظه نمودید، پیغمبر اکرمصلی الله علیه وآله وسلم سفارش میفرمایند در
امور مشکل، باید سئوال کرد و مشورت نمود و پس از آن به تلاش و کوشش دست زد.
مشورت یا پشتوانه بزرگ پیشرفت
کسانی که جویاي مقام معنوي و رسیدن به درجات عالی بندگی خداوند هستند و در جستجوي یافتن راه کمال و به دست آوردن
تقرّب به اهل بیت عصمتعلیهم السلام میباشند، باید بدانند: مشورت یکی از بهترین راههاي ترّقی و پشتوانه بزرگ پیشرفت مردان
بزرگ است. آنان که در ابتداء سیر معنوي هستند و با آیات و روایات و فرمایشات گهربار اهل بیت عصمتعلیهم السلام که راه را
براي مردم نشان دادهاند، آشنایی ندارند، باید با مردان فهمیده، عاقل و متّقی، مشورت کنند و از تجربهها و راهنمائیهاي آنان استفاده
نمایند. باید با مردان بزرگی که از نعمت فهم و علم برخوردارند و راه را یافته و رفتهاند - نه آنان که در نیمه راه نشسته و رهروان را
نیز از راه رفتن باز میدارند! - به مشورت بنشینند. حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام مشورت با مردان راه یافته را، بهترین پشتیبان
انسان براي رسیدن به هدف میدانند و میفرمایند: لا ظَهِیرَ کَالْمُشاوَرَة.( 24 ) براي انسان، پشتیبانی همچون مشورت وجود ندارد.
فتحی که جهان از او گشادند در بازوي مشورت نهادند گر عقل تو عقده میگشاید با ناخن شور خوشتر آید
با چه کسانی مشورت میکنید؟!
صفحه 20 از 85
امام صادقعلیه السلام درباره شرایط کسانی که با آنان میتوان مشورت نمود، میفرمایند: اِسْتَشِرِ الْعاقِلَ مِنَ الرِّجالِ الْوَرِعِ، فَاِنَّهُ لایَأْمُرُ
اِلاَّ بِخَیْرٍ...( 25 ) با مردان عاقلی که پرهیزگار هستند، مشورت کن؛ زیرا آنها راهنمایی نمیکنند تو را، مگر به کارهاي نیک. توجّه
داشته باشید گاهی مشورت، زیان فراوانی را براي مشورت کننده به بار میآورد، به صورتی که در بعضی از موارد او را به گمراهی
کشیده و از چاله در آورده و در چاه میاندازد! از این جهت خاندان وحی شرایطی را درباره مشورت ذکر نمودهاند تا از وقوع این
گونه اشتباهات جلوگیري شود. شخصی که با او به مشورت میپردازید، باید از صلاحیت واقعی براي مشاوره برخوردار باشد و در
موضوعی که مورد سئوال واقع میشود، آمادگی کامل براي پاسخ به آن را داشته باشد. از نظر روایات اهل بیتعلیهم السلام، با
کسی باید مشورت نمود که ویژگیهائی را دارا باشد. امام صادقعلیه السلام میفرمایند: شاوِرْ فی اُمُورِكَ مِمَّا یَقْتَضِ ی الدّینُ مَنْ فیهِ
خَمْسُ خِصالٍ، عَقْلٌ وَحِلْمٌ وَتَجْرِبَۀٌ وَنُصْحٌ وَتَقْوي...( 26 ) در امور خود از آنچه را که دین اقتضاء میکند، با کسی مشورت کن که
در او پنج خصلت وجود دارد: 1 - عقل 2 - حلم 3 - تجربه 4 - نصیحتگوئی 5 - تقوا در مسائل مشکل، فقط با شخص فهمیده و
صاحب تجربهاي که با تقوا و بردبار بوده و اهل نصیحت باشد، باید مشورت نمود و از افرادي که این صفات در آنان نیست، باید
پرهیز کرد و گرنه ممکن است انسان به جاي هدایت به ضلالت و گمراهی کشیده شود. بنابراین باید با کسی مشورت نمود که
آمادگی براي آن داشته باشد. به هر کار با کاردان راز گوي در چاره از رأي او بازجوي زدن با خداوند فرهنگ رأي به فرهنگ
باشد تو را رهنماي امام صادقعلیه السلام در روایتی دیگر توضیحات بیشتري درباره شرایط کسانی که میتوان با آنها مشورت
نمود، بیان میفرمایند. آن حضرت میفرمایند: إِنَّ الْمَشْوَرَةَ لاتَکوُنُ إِلّا بِحُ دوُدِها، فَمَنْ عَرَفَها بِحُ دوُدِها وَإِلّا کانَتْ مَ َ ض رَّتُها عَلَی
الْمُسْتَشیرِ أَکْثَرَ مِنْ مَنْفَعَتِها لَهُ، فَاَوَّلُها أَنْ یَکوُنَ الَّذي یُشاوِرُهُ عاقِلًا، والثَّانِیَۀُ أَنْ یَکوُنَ حُرّاً مُتَدَیِّنَاً، وَالثَّالِثَۀُ أَنْ یَکوُنَ صَ دیقاً مُواخِیاً،
وَالرَّابِعَۀِ أَنْ تُطْلِعَهُ عَلی سِرِّكَ فَیَکوُنَ عِلْمُهُ بِهِ کِعِلْمِکَ بِنَفْسِکَ، ثُمَّ یَسْتُرُ ذلِکَ وَیَکْتُمُهُ، فَإِنَّهُ إِذا کانَ عاقِلًا اِنْتَفَعْتَ بِمَشْوَرَتِهِ، وَإِذا کانَ
حُرّاً مُتَدَیِّنَاً جَهَدَ نَفْسَهُ فِی النَّصیحَۀِ لَکَ، وِإِذا کانَ صَدیقاً مُواخِیاً، کَتَمَ سِرَّكَ إِذا اِطَّلَعْتَهُ عَلَیْهِ، وَإِذا اِطَّلَعْتَهُ عَلی سِرِّكَ فَکانَ عِلْمُهُ بِهِ
کَعِلْمِکَ تَمَّتِ الْمَشْوَرَةُ وَکَمُلَتِ النَّصیحَۀُ.( 27 ) مشورت داراي حدود و شرایطی است که اگر کسی آنها را بداند خوب است و گرنه
زیان آن بر مشورت کننده، بیش از سود آن خواهد بود: 1 - کسی که با او مشورت میکنید، فردي عاقل و فهمیده باشد. 2 - او
فردي آزاد منش و متدیّن باشد. 3 - صداقتی برادر گونه داشته باشد. 4 - شما او را به اسرار خود آگاه کنید به گونهاي که در
موضوع مورد مشورت، به همه جهات همچون خود شما، علم و آگاهی پیدا کند، و آنها را مخفی داشته و کتمان نماید. در صورتی
که مشورت کننده، فهمیده و خردمند باشد، از مشورت با او بهرهمند خواهید شد، و اگر آزاد منش و متدیّن باشد، در نصیحت
کردن شما سعی و تلاش میکند. و هر گاه او صداقتی برادر گونه داشته باشد، سرّ شما را کتمان مینماید. و هر گاه اسرار خود را به
او به گونهاي اظهار کردید که همچون شما آگاه به جریان شما باشد، مشورت صحیح و تمام میباشد و نصیحت کامل میشود.
گویند که بی مشاورت کار مکن الحق سخنی خوشست انکار مکن لیکن به کسی که از غمت غم نخورد گر دُر ز دهن بریزد اظهار
مکن بنابراین مشورت با افراد نا آگاه و ناشناخته و کسانی که داراي شرایط مشاوره نیستند، بسیار خطرناك است؛ زیرا انسان را به
گمراهی و تباهی میکشاند. حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام میفرمایند: لاتُشاوِرْ مَنْ لایُصَدِّقُهُ عَقْلُکَ.( 28 ) با کسی که عقلت او را
نمیپذیرد، مشورت نکن. طبیبی که باشد و را زرد روي از او داروي سرخ روئی مجوي
پس از مشورت، به آن رفتار کنید
باید هدف شما در مشورت با افراد شایسته، پذیرش رأي آنان باشد و در صورت یافتن حقیقت، آن را پذیرفته و به آن عمل نمائید؛
نه آن که فقط وقت را به صحبت گذرانده و نصیحتهاي افراد آگاه را نادیده گرفته و به دست فراموشی بسپارید. زیرا در این
صورت، افسوس و پشیمانی به استقبال شما خواهد آمد. حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام میفرمایند: أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ مَعْصِ یَۀَ النَّاصِحِ
صفحه 21 از 85
الشَّفیقِ العالِمِ الْمُجَرِّبِ توُرِثُ الْحَسْرَةَ وَتُعْقِبُ النَّدامَۀَ.( 29 ) مخالفت با شخص نصیحتگري که مهربان و عالم و صاحب تجربه است،
موجب حسرت میشود و پشیمانی را به دنبال دارد.( 30 ) بنابر این اگر با فرد آگاهی که داراي شایستگی است به مشورت نشستید،
نصیحتهاي او را گوش داده و براي عمل به گفتهها و نصیحتهاي وي، کمر همّت ببندید؛ تا هماي سعادت را بدست آورید و در
آینده دچار پشیمانی، افسوس و ناراحتیهاي فکري نشوید.
سرانجامِ ترك مشورت
ترك مشورت در کارها یا از ناآگاهی سرچشمه میگیرد و یا دلیل بر دارا بودن استبداد رأي است. کسی که رفتار و کردار خود را
صد در صد صحیح و بیاشکال میپندارد و در هیچ مورد حاضر به مشورت نیست، از استبداد رأي برخوردار است. این گونه افراد
به جهت داشتن این صفت خود را به خطر میاندازند. حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام در نهجالبلاغه میفرمایند: وَالْاِسْتِشارَةُ عَیْنُ
الْهِدایَۀِ وَقَدْ خاطَرَ مَنِ اسْتَغْنی بِرَأْیِهِ.( 31 ) مشورت نمودن، چشمه هدایت است و کسی که به خاطر رأي شخصی خود را مستغنی از
دیگران بداند، خویشتن را به خطر میافکند. غرور شخصی که نوعاً بسیاري از زمامداران جهان را فرا میگیرد، به صورت استبداد
رأي ظاهر میشود و بر اثر آن، گاهی خود و یا کشور خود را نابود میسازند. از این رو اولین مقام شایسته امامت عالم هستی،
حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام هشدار میدهند: آن کس که خویش را از نظر رأي شخصی بینیاز از دیگران میپندارد، خود را به
مخاطره میاندازد. بنابر این کسی که حاضر نیست با دیگران به مشورت بنشیند و در همه امور عقیده خود را برتر از دیگران
میپندارد، داراي استبداد است و سرانجامِ استبداد، هلاکت و نابودي است. زیرا انسان مستبدّ، در مقام انجام کارها، جز اطاعت از
خواستهها و عقاید شخصی خویش - اگرچه اشتباه باشد - راهی را انتخاب نمیکند. حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام میفرمایند: مَنِ
اسْتَبَدَّ بِرَأْیِهِ هَلَکَ وَمَنْ شاوَرَ الرِّجالَ شارَکَها فی عُقُولِها.( 32 ) کسی که در رأي خویش مستبدّ باشد، هلاك میشود و کسی که با
مردان مشورت نماید، شریک در عقلهاي آنان خواهد شد. از این فرمایش استفاده میکنیم: آنان که در کارها مشورت نمیکنند و
داراي استبداد رأي هستند، زیان فراوانی را متحمّل میشوند و آنان که با دیگران مشورت مینمایند، نه تنها از هلاکت رهایی
مییابند، بلکه شریک عقل و اندیشه صاحبنظران میشوند. بناي کار خود ار با مشاورت ننهی نه حق شرع گذاري نه داد عدل دهی
مکن غرور و بکن مشورت به اهل خرد که در مشاورت از سهو و از خلل برهی ترك مشورت در مسائل مادّي نیز گاهی زیانهاي
جبران ناپذیري را به دنبال دارد. اینک نمونهاي از آن را ذکر میکنیم. ... در روزگاري که همه در اندیشه طلا بودند، یکی از
شد. او راهیِ غرب شد تا با حفاري زمین به ثروت برسد. او هرگز نشنیده بود که در مغز انسان » تب طلا « گرفتار » داربی « عموهاي
طلایی، به مراتب بیش از آنچه در زمین هست، وجود دارد. او با اخذ اجازه نامه با بیل و کلنگ سرگرم کار شد. بعد از هفتهها کار
طاقتفرسا، به کلوخههاي برّاق طلا رسید. اکنون به وسیلهاي نیاز داشت که کلوخهها را از دل خاك بیرون بکشد. بیآنکه کسی
متوجّه شود، روي معدن را پوشاند و عازم شهر خود شد؛ تا موضوع را براي بستگان و برخی از همسایگان بازگو کند. آنها دور هم
و عمویش سرگرم کار » داربی « . جمع شدند و پول خرید دستگاه حفاري را فراهم کردند، آن را خریدند و به محل معدن طلا بردند
شدند و نخستین کامیون کلوخهها را به کوره ذوب و استخراج طلا فرستادند. معلوم شد که یکی از غنیترین معادن طلا را یافتهاند!
حمل چند کامیون کلوخه طلا کافی بود تا همه بدهیهاي آنها را پاك کند و نوبت به سود کلان برسد. متههاي حفاري، زمین را
و عمویش بیشتر میشد، تا اینکه اتفاقی افتاد. رگههاي طلایی ناپدید شد! آنها به پایان رنگین کمان » داربی « میشکافتند و امید
رسیده بودند و از معدن طلا دیگر اثري نبود؛ ولی آنها به کار خود ادامه دادند و مأیوسانه میخواستند رگه طلا را از نو بیابند، اما
موفق نشدند. سرانجام تصمیم گرفتند که دست از کار بکشند. دستگاه حفاري را به چند صد دلار فروختند و با قطار به دیارشان
برگشتند. کسی که دستگاه را خریده بود، از یک مهندس معدن خواست تا به معدن نگاهی بیندازد و براي او محاسبه کوچکی
صفحه 22 از 85
انجام دهد.مهندس مزبور نظر داد که پروژه حفاري معدن از آن جهت شکست خورده که صاحبان آن با کار معدن و اصول حاکم
بر آن آگاه نبودند. نظر مهندس بر این بود که رگه طلا در فاصله 90 سانتی متري، از محلّی که کار متوقّف شده، از نو پدیدار
خواهد شد. نظریّه او دقیقاً حساب شده از کار درآمد. کسی که دستگاه حفاري را خریده بود، به حقیقت مهمّی توجّه نمود و آن
( این بود که قبل از تسلیم شدن و دست از کار کشیدن، باید با متخصّص به مشورت نشست.( 33
نتیجه بحث
مشورت با شخصیّتهاي آگاه، فهمیده و پرهیزگار، پشتوانه بزرگ پیشرفت در امور مادّي و معنوي است. بوسیله مشورت با این گونه
افراد، میتوانید از تجربه و افکار ارزشمند افراد باصلاحیّت و صاحب نظر بهرهمند شوید. بنابر این با استفاده از راهنمائیهاي آنان،
خود را از سرگردانی و تحیّر نجات دهید و با کمک از نظرات خدا پسندانه آنان، با اهداف بزرگ آشنا شوید و براي رسیدن به
عالیترین هدف گام بردارید. با مشورت با افراد دلسوخته و خودساخته از نتیجه دهها سال زحمت و تلاش آنان خود را بهرهمند
کنید. با استفاده از مشورت با افراد باصلاحیّت، از فکر آنان استفاده کنید و از ارزش اهداف عالی آگاه شوید و براي رسیدن به
آنها تلاش کنید تا در آینده دچار افسوس و پشیمانی نشوید. ترك مشورت نه تنها در مسائل معنوي، بلکه در امور مادّي نیز
شکستهاي بزرگ و جبران ناپذیري را پیش میآورد. مشورت با مردان خودساخته و پرهیزکار و استفاده از افکار عالی آنان مانع
شکست شماست. هر که بیمشورت کند تدبیر غالباً بر هدف نیاید تیر بیخ بی مشورت چو بنشانی بر نیارد به جز پشیمانی
3بهترین هدف را انتخاب کنید
با فرصت کوتاه و عمر محدودي که داریم، باید از پرداختن به اموري که ضایع کننده وقت است، خودداري نموده و به مسائل
ضروري، مهمّ و حیاتی که تأمین کننده دنیا و جهان آخرت است، بپردازیم. ما باید هدف خود را مهمترین و ضروريترین مسائل،
قرار داده و براي رسیدن به آن تلاش کنیم؛ زیرا با پرداختن به مسائل غیر مهمّ، امور اساسی و با ارزش را از دست میدهیم و از
( رسیدن به هدف عالیِ خلقت، باز خواهیم ماند. حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام میفرمایند: مَنِ اشْتَغَلَ بِغَیْرِ الْمُهِمِّ، ضَیَّعَ الْاَهَمَّ.( 34
کسی که به امور غیر مهمّ بپردازد، مسائل مهمّتر را ضایع میسازد. با پرداختن به مسائل بیارزش و غیر ضروري، از رسیدن به
هدفهاي بزرگ و عالی باز خواهید ماند. این حقیقتی است که حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام آن را در ضمن کلامی کوتاه بیان
فرمودهاند، تا براي جامعه بشریّت بالأخص جوانان و نوجوانان، درسی آموزنده باشد. اگر جامعه بشریّت از این گفتار درس بیاموزد،
تحوّلی عظیم در اجتماع کنونی به وجود خواهد آمد. پس چون عمر ما محدود است و توانایی و قدرت احاطه بر همه امور را
نداریم، باید آن را در بهترین، مهمّترین و با عظمتترین امور صرف کنیم، و از پرداختن به امور بیارزش - که جز تباهی و از دست
دادن عمر گرانبها اثري ندارد - بپرهیزیم. براي استفاده از عمر و پرداختن به امور پرارزش و با اهمیّت، نباید فکر و اندیشه ما به
مسائل جزئی مشغول باشد، تا به خوبی بتوانیم بهترین اهداف عالی را بدست آوریم. حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام میفرمایند: إِنَّ
رَأْیَکَ لایَتَّسِعُ لِکُلِّ شَیْءٍ فَفَرِّغْهُ لِلْمُهِمِّ.( 35 ) فکر تو وسعتی که همه امور را فرا بگیرد ندارد، پس آن را براي امور مهمّ فارغ بگذار.
به نتیجه هدف توجّه کنید
براي انتخاب مهمّترین و بهترین هدف، باید سرانجام و نتیجه هدف کاملًا روشن باشد. از این رو باید برنامه و کاري را طرح ریزي
کنیم و انجام آن را هدف خود قرار دهیم که نسبت به آن شناخت داشته باشیم و کاملًا آن را بررسی و تحقیق نموده، و سرانجامِ آن
براي ما روشن باشد. در صورتی که پایان آن را با موازینی که از فرمایشات خاندان وحی دریافت کردهایم مطابق یافتیم، اراده و
صفحه 23 از 85
همّت خود را براي رسیدن به آن تقویت نمائیم و از غفلت و فراموشی دست برداریم. پیغمبر اکرمصلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:
إِذا هَمَمْتَ بِأَمْرٍ فَتَدَبّرْ عاقِبَتَهُ فَإِنْ کانَ خَیْراً فَأَسْرِعْ إِلَیْهِ وَاِنْ کانَ شَرّاً فَانْتَهِ عَنْهُ.( 36 ) هر گاه به کاري همّت گماشتی، در سرانجام آن
بیندیش؛ اگر کار پسندیدهاي بود، در انجام آن شتاب نما و اگر زشت و شرّ بود، خود را از انجام آن باز دار. بنابر این هر گاه
سرانجام کاري را که هدف خود قرار دادهاید، بررسی و تحلیل نمودید و آینده آن را خوب تشخیص دادید، آن را شروع کنید و از
امروز و فردا کردن دست برداشته و تا مانعی برایتان پیش نیامده، از فرصت استفاده کنید. این راهی است که بزرگان رفتهاند. شما
میتوانید پاي خود را جاي پاي آنان بگذارید و مسیر آنان را بپیمائید.
هدف از خلقت انسانها چیست؟
همانگونه که گفتیم انسان در زندگی باید داراي هدف باشد. به این جهت باید عالیترین هدفها را بشناسد و بهترینِ آنها را انتخاب
کند. آشنائی با راز خلقت انسانها، میتواند راهنماي ما باشد و حقیقت را براي ما آشکار سازد. خداوند در قرآن مجید میفرماید:
37 ) جنّ و انس را نیافریدم، مگر براي آن که عبادت کنند. تفسیر نورالثقلین در ذیل آیه ).» وَما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونَ «
شریفه، روایتی را از امام صادقعلیه السلام این گونه آورده است: قالَ: خَرَجَ الْحُسَ یْنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلی أَصْحابِهِ فَقالَ: أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ
عَزَّوَجَلَّ ذِکْرُهُ، ما خَلَقَ الْعِبادَ إِلاَّ لِیَعْرِفُوهُ، فَإِذا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ، فَإِذا عَبَدُوُه اِسْتَغْنَوْا بِعِبادَتِهِ عَنْ عِبادَةِ مَنْ سِواهُ، فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: یَابْنَ رَسوُلِ
اللَّهِ بِأَبی أَنْتَ وَاُمّی فَما مَعْرِفَۀُ اللَّهِ؟ قالَ: مَعْرِفَۀُ أَهْلِ کُلِّ زَمانٍ إِمامَهُمْ الَّذي تَجِبُ عَلَیْهِمْ طاعَتُهُ( 38 ) امام صادقعلیه السلام فرمودند:
امام حسینعلیه السلام بر اصحاب خود وارد شدند و فرمودند: اي مردم، خداوند بندگان را نیافریده است مگر براي این که او را
بشناسند؛ تا آن گاه که او را شناختند، به عبادت او بپردازند؛ در این هنگام بوسیله عبادت او، از بندگی غیر او بی نیاز شوند. شخصی
به آن حضرت عرض کرد: اي فرزند پیامبر، پدر و مادرم فدایت باد، مقصود از معرفت خداوند چیست؟ امام حسینعلیه السلام
فرمودند: مقصود از معرفت خداوند این است که اهل هر زمانی، امامی را که اطاعت از فرمان او بر آنان واجب است، بشناسند. با
توجّه به آیه شریفه و روایتی که آوردیم، روشن میشود که هدف از خلقت جنّ و انس، رسیدن به مقام عبودیّت است و این در
صورتی تحقّق پذیر است که همراه با معرفت خدا باشد و کسی داراي معرفت و شناخت خداوند است که با مقام امام عصر عجلّاللَّه
تعالی فرجه آشنایی داشته باشد. پس در این روزگار، وظیفه ما این است که نسبت به امام زمان ارواحنا فداه معرفت و شناخت داشته
باشیم و خدمت به آن بزرگوار را در سرلوحه برنامه زندگی خویش قرار دهیم؛ زیرا امام صادقعلیه السلام در کلامی شگفت آور
( وظیفه همگان را در این دوران به همه شیفتگان مقام ولایت، این گونه میآموزند و میفرمایند: لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیَّامَ حَیاتی.( 39
اگر امام عصرعلیه السلام را درك نمایم، تا زنده باشم به او خدمت میکنم! با بهره گیري از مطالب گذشته، میتوانید در صورت
رسیدن به مقام عبودیّت و کسب معارف دینی، به امام زمان ارواحنا فداه بهتر خدمت کنید؛ تا از دریاي بیکران الطاف آن وجود
مقدّس بهرهمند شوید و از خدمت کنندگانِ به آن بزرگوار باشید. آري خدمت به دین و امام و حجّت زمان در هر دوران، راه
کسانی است که به مقام عبودیّت راه یافتهاند. سلمانها، ابوذرها و مقدادها و سایر اصحاب خاصّ خاندان وحی، بر اثر رسیدن به مقام
بندگی و عبودیّت خداوند با تمام وجود در خدمت به اهل بیتعلیهم السلام کوشیدند و بر موفقیّتهاي خود افزودند. این است راه
آنانی که به هدفِ خلقت نائل شدند. شما نیز در راه آنان گام بردارید تا کامیاب شوید. در زندگیت اگر هدف نداري از گنج
جهان به جز خزف نداري
راههایی براي