گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
با نشر علم به کمالات معنوي راه مییابید






صفحه 66 از 85
با نشر علم به کمالات معنوي راه مییابید
فضیلت علمی که قلب را حیات میبخشد، نه تنها از جهت تحولاّتی است که در نفسِ عالم ایجاد میشود؛ بلکه علم از جهت
آموختن به دیگران و ایجاد تحوّل در جامعه نیز، داراي فضیلت است. زیرا لازمه علم و دانش، نشر آن و آموختن به دیگران است.
آنان که تعلیم میگیرند، وظیفه دارند آن را به افراد دیگر بیاموزند. به این طریق، اگر چه علم اندك باشد، بوسیله آموختن به
یکدیگر در میان هزاران نفر راه یافته و رواج مییابد. جریانی که اینک میآوریم دلیل فضیلت علم و لزوم نشر و آموختن آن به
دیگران است: مرحوم مجلسیِ اوّل، از علماي بزرگ شیعه است. او پیوسته در زندگی خود به ریاضت، مجاهده، تهذیب اخلاق و
خدمت به مردم مشغول بود. او در یکی از نوشتههاي خود آورده است: براي زیارت به عتبات رفتم. زمانی که وارد نجف اشرف
شدم، فصل زمستان فرا رسید. من تصمیم گرفتم زمستان را در نجف بمانم. شب در خواب حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام را دیدم،
آن بزرگوار لطف بسیار به من نمود و فرمود: بعد از این در نجف توقّف مکن، به شهر خود - اصفهان - بازگرد که وجود تو در
آنجا نفعش بیشتر و بهتر است. چون من اشتیاق فراوان به ماندن در نجف اشرف داشتم، اصرار زیاد ورزیدم که آن بزرگوار اجازه
فرمایند من در نجف بمانم. آن بزرگوار قبول نکردند و فرمودند: امسال شاه عباس وفات میکند و شاه صفی به جاي او مینشیند و
در ایران فتنههایی سخت رخ میدهد، خدا میخواهد تو در این فتنهها خلق را هدایت کنی. نکته مهمّ اینست که حضرت
امیرالمؤمنینعلیه السلام فرمودند: تو میخواهی به تنهایی به سوي باب خدا بیائی، ولی خدا میخواهد به یُمن هدایت تو هفتاد هزار
نفر به درگاه خداوند بیایند. پس بسوي آنان بازگرد؛ زیرا که گریزي از آن نداري. بر اثر این خواب من به اصفهان بازگشتم و آن
را براي یکی از دوستان نزدیک بیان کردم. او خواب مرا براي شاه صفی که در آن روزگار در مدرسه صفویّه بود نقل کرد. چند
روز بیش نگذشت که شاه عباس در سفر مازندران درگذشت و شاه صفی بر اریکه سلطنت نشست.( 181 ) بر اثر این خواب، مرحوم
علّامه مجلسیِ اوّل به اصفهان بازگشت و مردم را با انوار تابناك علوم و معارف اهل بیتعلیهم السلام آشنا ساخت. آري در دوران
غیبت بر دانشمندان و آگاهان به عقاید و معارف خاندان وحی لازم است، همچون پدري مهربان، دیگران را یاري نمایند و در
راهنمایی و ارشاد آنان بکوشند. گواه بر این حقیقت روایتی است که امام حسن عسکريعلیه السلام از پیغمبر اکرمصلی الله علیه
وآله وسلم نقل فرمودهاند: اَشَ دُّ مِنْ یُتْمِ الْیَتیمِ الَّذي اِنْقَطَعَ عَنْ اَبیهِ، یُتْمُ یَتیمٍ اِنْقَطَعَ عَنْ اِمامِهِ وَلایَقْدِرُ الْوُصُولَ اِلَیْهِ، وَلایَدْري کَیْفَ
حُکْمُهُ فیما یَبْتَلی بِهِ مِنْ شَرایِعِ دینِهِ؛ اَلا فَمَنْ کانَ مِنْ شیعَتِنا عالِماً بِعُلُومِنا وَهذا الْجاهِلُ بِشَریعَتِنا، اَلْمُنْقَطِعُ عَنْ مُشاهِدَتِنا، یَتیمٌ فی
حِجْرِهِ؛ اَلا فَمَنْ هَداهُ وَاَرْشَدَهُ وَعَلَّمَهُ شَریعَتَنا کانَ مَعَنا فِی الرَّفیقِ الَاعْلی.( 182 ) سختتر از بیسرپرستی یتیمی که پدر خود را از دست
داده است، بیسرپرستی یتیمی است که از امامش دور افتاده و قدرت رسیدن به او را ندارد و نمیداند وظیفه او در احکام شرعی که
براي او پیش میآید چیست؟ آگاه باشید هر کس از شیعیان ما، که آگاه به علوم ما باشد و این شخص را که جاهل به شریعت ما
است و از دیدن ما محروم شده و یتیمی است که در دامان اوست، آگاه باشید هر کس او را هدایت کرده و ارشاد نماید، در مقام
عالی بهشت با ما خواهد بود. در این روایت پیغمبر اکرمصلی الله علیه وآله وسلم نشر علم و دستگیري از افراد ناآگاه را، راه تکامل
معنوي بیان میکنند و میفرمایند: کسی که مردم را هدایت و راهنمایی کند، در بهشت برین با ما خواهد بود. به همین جهت
بسیاري از علماء، کوشش فراوان در راه کسب علم و دانش نمودهاند. گاهی بعضی از آنان چنان به بحث در مسائل علمی
میپرداختند که خواب و خوراك را فراموش میکردند. مرحوم حاج کریم فرّاش که یکی از خدّام حرم حضرت امام حسینعلیه
السلام بود، میگوید: من در حرم مطهّر به خدمتگزاري مشغول بودم. خدمتگزاران بسته شدن دربهاي حرم را به اطلاع زوّار
رساندند. دیدم وحید بهبهانی و آقا شیخ یوسف بحرانی با هم از حرم مطهّر بیرون آمدند و در رواق به صحبت و بحث در مسائل
علمی پرداختند؛ تا خدّامِ حرم بسته شدن دربهاي رواقها را به زوّار اطّلاع دادند، آن دو بزرگوار از رواق خارج شدند و در صحن به
بحثهاي خود ادامه دادند؛ تا آن که بسته شدن دربهاي صحن را نیز به اطلاع زوّار رساندند. آن دو بزرگوار از صحن خارج شدند و
صفحه 67 از 85
در پشت درب قبله به گفتگو و بحثهاي علمی خود پرداختند. من در صحن مطهّر بودم، سحرگاه براي گشودن دربهاي صحن
برخاستم. رسم بود اول دري را که میگشودیم در قبله بود. چون در را باز کردم، دیدم آن دو بزرگوار هنوز ایستادهاند و بحث
میکنند! چون این جریان را دیدم، ایستادم و از طول بحثهاي آنان مبهوت شدم؛ ولی آنان باز هم به مباحثه خود ادامه دادند؛ تا
مؤذّن اذان صبح را گفت. آن گاه آقا شیخ یوسف بحرانی که در حرم مطهّر، امام جماعت بود به سوي حرم شریف برگشت و بحث
آنان پایان یافت.( 183 ) ما باید زحماتی را که علماي ربّانی در طول تاریخ شیعه متحمّل شدهاند، ارج نهیم و در احترام نسبت به آنان
کوشا باشیم و از بدگوئی و استخفاف نسبت به آنان برحذر باشیم. امام صادقعلیه السلام میفرمایند: مَنِ اِسْتَخَفَّ بِالْعُلَماءِ اَفْسَ دَ
دینَهُ.( 184 ) کسی که علما را سبک بشمارد، دین خود را فاسد نموده است. این فرمایش درباره علمائی که پشتیبان دین خدا هستند،
صادر شده است. اهانت به این گونه دانشمندان - گرچه اندك باشند - اهانت به دین و دستورات خداوند است؛ زیرا این گونه
دانشمندان، بر اثر تلاش و کوشش در راه کسب علم و دانش و نشر آن در میان جامعه، از مقرّبین درگاه خداوند و اهل بیت عصمت
و طهارتعلیهم السلام هستند. به این جهت کسی که به آنان اهانت کند، در حقیقت به دین اهانت میکند و آن کسی که به
دستورات خدا اهانت نماید، دین خود را تباه میکند.
نتیجه بحث
براي فراگیري علم و دانش، میل و اراده، نقش بسیار مهمّی را دارا هستند. به این جهت لازم است این دو را در خود ایجاد و تقویت
کنید. سعی کنید علومی را که از مکتب وحی سرچشمه میگیرد فرا گیرید و وجود خویش را از انوار تابناك آن روشن سازید. با
آموختن این علوم، تحوّل عظیمی در نفس شما به وجود میآید؛ زیرا علم و دانش شعور خودآگاه و ناخودآگاه را تحت تأثیر قرار
میدهد و افکار شما را در سطح عالی قرار میدهد. نتیجه این تحوّل روحی، حیات جاویدان و راه یافتن به اسراري که از اغیار
پوشیده است، میباشد. در این هنگام وسیله ترفیع درجات براي شما فراهم میشود و به مراتب عالیِ حیات معنوي راه مییابید. با راه
یافتن به مقامات عالیِ علمی، میتوانید جامعه و امّتی را راهنمایی نمائید و تودههایی را از ضلالت و گمراهی نجات داده و با
آرمانهاي عالی اهل بیتعلیهم السلام آشنا سازید. چو علمت هست خدمت کن که زشت آید برِ دانا گرفته چینیان احرام و مکّی
خفته در بطحا
13 اثر توفیق در پیشرفت انسانها
انسان در انجام کارهاي خیر، نیاز به عنایت و توفیق از جانب خداوند بزرگ دارد و تا توفیق الهی شامل حال او نشود، به انجام
کارهاي خداپسندانه موفّق نخواهد شد. بر این اساس به خاطر موفّقیت در برنامهها و رسیدن به اهداف عالی، لازم است از خداوند
درخواست کنیم به ما توفیق عنایت کند تا رسیدن به هدفهاي مهم و ارزنده براي ما، امکان پذیر و آسان شود. حضرت جواد
الائمّهعلیه السلام میفرمایند: اَلْمُؤْمِنُ یَحْتاجُ اِلی تَوْفیقٍ مِنَ اللَّهِ وَواعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَقَبُولٍ مِمَّنْ یَنْ َ ص حُهُ.( 185 ) انسانِ مؤمن به سه چیز
محتاج است: 1 - توفیقی که از جانب خداوند بدست آورد. 2 - از طریق نفس خود، موعظهگر خود باشد. 3 - نسبت به کسی که او
را نصیحت میکند، حالت قبول و پذیرش داشته باشد. بنابراین فرمایش، توفیق الهی یکی از نیازهاي هر فرد مؤمن است تا با کمک
آن تصمیم و اراده خود را جامه عمل بپوشاند. در دعائی که هنگام زیارت مشاهد مشرّفه مستحبّ است قرائت شود، میگوئیم: اللَّهُمَّ
صِ لْ ... نِیَّتی بِالتَّوْفیقِ.( 186 ) خداوندا ... تصمیم مرا به توفیق پیوند زن. زیرا نیّت و تصمیم بر هر کار خداپسندانه در صورتی که
مقرون به توفیق الهی نباشد، اثر عملی ندارد. باید تصمیم و نیّت انسان، به توفیق الهی ضمیمه شود تا کارساز گردد، وگرنه تصمیم و
نیّت در صورتی که همراه توفیق نباشد، اثر عملی نخواهد داشت؛ گرچه انسان از ثوابی که وعده داده شده، بهرهمند میشود.
صفحه 68 از 85
بنابراین، توفیق الهی یکی از نیازهاي هر فرد مؤمن است؛ زیرا اراده و قدرت بر انجام امور خیر، علّت تامّه براي تحقّق آنها نیست.
براي تحقّق کارهاي پسندیده - گذشته از تصمیم و توانایی - احتیاج به توفیق الهی نیز دارید و در صورتی که توفیق خداوند شما را
اِنْ « : یاري نکند، امکان انجام کارهاي خوب وجود ندارد. خداوند از قول حضرت شعیب میفرماید که او به قوم خویش چنین فرمود
187 ) من اراده ندارم مگر اصلاح را به قدري که استطاعت دارم و توفیق ندارم ).» اُریدُ اِلَّا الْاِصْ لاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ ما تَوْفیقی اِلاَّ بِاللَّهِ
مگر به کمک خداوند. این فرمایش دلیل بر آنست که استطاعت و قدرت در انجام کارها کافی نیست، بلکه توفیق خداوند نیز مورد
نیاز است. لطف و توفیق پروردگار باید قوّت و قدرت انسان را تکمیل کند و گرنه توانایی انسان، به تنهایی مشکل گشا نیست. با
این بیان نه تنها افراد معمولی بلکه بزرگان و اولیاء خدا در صورتی در انجام کارهاي خیر موفّق میشوند، که از جانب خداوند توفیق
آن را پیدا کنند. اعتقاد و توجه به این نکته که همه افراد در انجام برنامههاي خداپسندانه باید توفیق الهی پشتیبان آنان باشد، نه تنها
لازم و ضروري است؛ بلکه از اثري مهم برخوردار است و آن جلوگیري از ایجاد غرور و منیّت میباشد. مردان خدا و اولیاءاللَّه چون
به این حقیقت توجّه دارند که همه کارهاي نیک آنان، با توفیق خداوند است، آنان را غرور و کبر فرا نمیگیرد. آنان خود را در
این میان هیچ میدانند. داشتن این روحیّه و اعتقاد، بر اخلاص آنان میافزاید و از خودبینی و منیّت باز میدارد. صبر بر درد، نه از
همّت مردانه ماست درد از او، صبر از او، همّت مردانه از اوست دگري را به جز او، راه به ویرانه دل نتوان داد، که این گوشه ویرانه
از اوست شمع و پروانه از او سوختن آموختهاند شعله شمع از او، سوزش پروانه از اوست
تصمیم، قدرت، توفیق و اصابت باجهاررکن سعادت
انسان سعادتمند کسی است که بر طبق توفیق بتواند عمل کند. یعنی علاوه بر تصمیم، قدرت و توفیق، بتواند توفیق الهی را به
صورت عمل در آورده و با فریب و نیرنگ شیطان، توفیق را از دست ندهد. بسیاري از مردم همه شرایط موفقیّت را دارند، ولی به
وسیله افکار منفی و شیطانی، از انجام آن خودداري میکنند و توفیق را از دست میدهند. امام صادقعلیه السلام میفرمایند: ما کُلُّ
مَنْ نَوي شَیْئاً قَدَرَ عَلَیْهِ وَلاکُلُّ مَنْ قَدَرَ عَلی شَیءٍ وُفِّقَ لَهُ وَلاکُلُّ مَنْ وُفِّقَ لِشَیءٍ اَصابَ لَهُ، فَاِذَا اجْتَمَعَتِ النِّیَّۀُ وَالْقُدْرَةُ وَالتَوْفیقُ وَالْاِصابَۀُ
فَهُنالِکَ تَمَّتِ السَّعادَةُ.( 188 ) این گونه نیست که هر کس هر چه را تصمیم بگیرد، قدرت انجام آن را داشته باشد و بر تمام هر چه
قدرت آن را دارد، توفیق انجام آن را داشته باشد، و بر تمام آنچه توفیق دارد، به آن اصابت کند و برسد. پس هرگاه نیّت، قدرت،
توفیق و اصابت به مقصود، با هم جمع شدند، سعادت انسان کامل میشود. . . .
توفیق، قدرت رهبري و هدایت به سوي نیکیهاست
نکتهاي از روایتی که آوردیم استفاده میکنیم، و آن این است که در مسئله توفیق، قدرت اجرائیِ اجباري وجود ندارد؛ زیرا براي
رسیدن به سعادت علاوه بر توفیق، نیاز به اصابت نیز وجود دارد. توفیق نیروئی است که انسان را به سوي خوبیها و امور پسندیده
رهبري میکند. در حقیقت توفیق، راهنمایی بر انجام کار خیر است، بدون آن که مسئله جبر در کار باشد؛ زیرا فرد موفّق هیچ گونه
اجباري در انجام آن ندارد. این وظیفه اوست که از نیروي توفیق استفاده کند و آن را ضایع نسازد. بنابراین توفیق فقط عنوان
راهنمایی و پیشوایی براي اعمال خیر را دارد، بدون آن که اجبار و یا اکراهی وجود داشته باشد. به این جهت حضرت
امیرالمؤمنینعلیه السلام میفرمایند: لا قائِدَ خَیْرٌ مِنَ التَّوْفیقِ.( 189 ) راهنمایی بهتر از توفیق وجود ندارد. حضرت امیرالمؤمنینعلیه
السلام توفیقرا به عنوان بهترین راهنما معرّفی میفرمایند؛ زیرا همان گونه که گفتیم در اعطاء توفیق، قدرت اجرائی اجباري نهفته
نیست؛ به این لحاظ گاهی خداوند توفیق را به ما عنایت میکند، ولی ما آن را از دست داده و ضایع میسازیم. تعبیري که حضرت
امیرالمؤمنینعلیه السلام فرمودهاند، پاسخی است براي افرادي که از انجام کارهاي پسندیده خودداري میکنند و اگر در این باره به
صفحه 69 از 85
آنان ایراد شود، میگویند: خداوند توفیق آن را به ما نداده است. با این بیان واضح میشود که در بسیاري از موارد، توفیق الهی ما را
یاري میکند، ولی ما آن را ضایع نموده و بر وفق آن عمل نمیکنیم! بنابراین از شرایط حتمی کامیابی و دستیابی به هدف، رفتار بر
طبق توفیق الهی است.
مردان موفّق
مرحوم سیّد محمّد باقر قزوینی از مردان بزرگی است که از توفیق عظیم و بیکرانی که شامل حال او شده بود، بهرهمند گردید. آن
مرحوم از بزرگان علماي شیعه و پیشگامان خدمت به خلق و خواهرزاده سیّد بحرالعلوم است. برادر زاده وي مرحوم سیّد مهدي
قزوینی که خود از علماي بزرگ است، نقل میکند: دو سال قبل از آمدن طاعون در عراق، آن بزرگوار ما را به آمدن آن خبر داد
وَبِکَ یَخْتِمُ یا « : و براي هر یک از نزدیگان خود دعا نوشت و میفرمود: حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام در خواب به من فرمودهاند
مرض طاعون به تو ختم میشود. در آن سال او خدمتی به اسلام و اسلامیان کرد که عقلها متحیّر ماند. او بر تمام اموات شهر » وَلَدي
و خارج شهر نماز خواند. بر هر بیست نفر یا سی نفر یا کمتر و یا بیشتر یک نماز میگذارد! تعداد افرادي که به طاعون مبتلا شدند و
جان خود را از دست دادند، آن قدر زیاد بود که یک روز بر هزار نفر یک نماز بجا آورد. او سرانجام در شب عرفه سال 1246 بعد
از نماز مغرب، به رحمت ایزدي پیوست و همان طور که از قبل فرموده بود، آخرین نفري بود که جان خود را به مرض طاعون از
دست داد.( 190 ) او یک بار در کشتی دهها نفر از علما و صلحا را که نزدیک بود جان خود را بر اثر طوفان از دست بدهند، نجات
داد. آن بزرگوار با نیروي معنوي و قدرت خارق العاده، طوفان را آرام ساخت و کشتی را از خطر غرق شدن رها ساخت. برادرزاده
او میگوید: با آن مرحوم و گروهی از علما و صلحا در کشتی نشسته بودیم و از کربلا میآمدیم. ناگهان باد سختی وزیدن گرفت
و کشتی را به خطر انداخت. یک تن از افرادي که با ما بود، بسیار مضطرب شد و حالش متغیّر شد؛ گاهی میگریست و گاهی به
حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام متوسّل میشد. ولی در این میان مرحوم سیّد همانند کوه آرام نشسته بود. وقتی که خوف و گریه
آن مرد بسیار شد، به او فرمود: از چه میترسی؟! باد و رعد و برق تمامی، مطیع امر خداوند هستند. سپس عباي خود را جمع کرد و
( به سوي باد اشاره کرد مثل آن که مگسی را براند، و فرمود: آرام باش. در همان لحظه طوفان آرام گرفت و کشتی آرام شد.( 191
آن مرحوم بر اثر توفیقی که علل آن براي ما ناشناخته است، موفّق به فراگیري علوم عظیمی شد که در شرایط عادي تحصیل آن
امکان ندارد. مرحوم محدّث نوري این جریان را که نشان دهنده شخصیّت و عظمت فوق العاده آن بزرگوار است، چنین آورده
است: امام عصر ارواحنا فداه به آن بزرگوار بشارت دادند: در آینده علم توحید روزي تو خواهد شد. آن بزرگوار میگوید: بعد از
این بشارت، شبی از شبها در خواب دیدم دو ملک از آسمان نازل شدند. در دست یکی از آن دو چند لوح قرار داشت، که روي
آنها چیزهایی نوشته شده و در دست دیگري میزانی بود. آن دو ملک دو لوح را در دو کفّه ترازو میگذاردند و آنها را با یکدیگر
میسنجیدند و پس از آن، هر دو را به من عرضه مینمودند و من نوشته آنها را میخواندم، تا آن که نوشته تمامی لوحها را به من
عرضه کردند و من همه را خواندم. بر روي برخی از لوحها عقاید و علوم اصحاب پیغمبر اکرمصلی الله علیه وآله وسلم و اصحاب
ائمّه اطهارعلیهم السلام از سلمان و ابوذر تا آخر نوّاب اربعه قرار داشت و بر روي برخی دیگر عقائد و علوم علماء شیعه از کلینی و
صدوق تا علّامه بحرالعلوم و علماء پس از ایشان قرار داشت. آن دو ملک عقاید و علوم اصحاب پیغمبر اکرم و ائمّه اطهارعلیهم
السلام را با عقاید و علوم علماء بزرگ شیعه میسنجیدند. بر اثر این خواب بر اسراري از علوم آگاهی یافتم که اگر عمر من عمر
( نوح بود و من در جستجوي آنها بودم به یک صدم از آنها دست نمییافتم.( 192
راههایی براي جلب توفیق
صفحه 70 از 85
-1 نیایش براي کسب توفیق
اشاره
باید از خداوند بزرگ درخواست توفیق بنمائیم، تا از توفیقات الهی که نصیب مردان خدا شده است، ما نیز بهرهمند شویم. در
دعاهاي بسیاري این مسئله را از خداوند بزرگ مسئلت میکنیم: 1 - در دعاي پس از نماز جناب جعفر طیّار میخوانیم: اَللَّهُمَّ اِنّی
اَسْأَلُکَ تَوْفیقَ اَهْلِ الْهُدي وَاَعْمالَ اَهْلِ التَّقْوي ...( 193 ) خدایا از تو سئوال میکنم توفیق اهل هدایت و رفتار اهل تقوا را. این جمله
تأیید این نکته است که تنها داشتن توفیق، دلیل بر انجام کار نیک نیست. از این لحاظ در این دعا علاوه بر خواستن توفیق اهل
صِراطَ الَّذینَ « : هدایت، رفتار اهل تقوا را نیز از خداوند طلب میکنیم. 2 - از امام حسن عسکريعلیه السلام در تفسیر قول خداوند
نقل شده که فرمودند: قُولُوا اِهْدِنَا الصِّراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ بِالتَّوْفیقِ لِدینِکَ وَطاعَتِکَ.( 194 ) بگوئید ما را به راه » اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ
آنان که نعمت بر آنها بخشیدهاي به وسیله توفیق براي قبول دین تو و اطاعت تو، هدایت فرما. بنابراین توفیقِ دینداري و اطاعت از
فرمانهاي خداوند، لطفی است که باید از سوي او به بندگان عنایت شود و همه باید خواستار آن باشند که توفیق الهی رفیق راهشان
شود، تا سفر پرخطر دنیا را با عافیت به پایان برسانند و در آخرت از اصحاب یمین باشند. 3 - در دعاي روز سیزدهم ماه رمضان
آمده است: اَللَّهُمَّ وَفِّقْنی فیهِ عَلَی التُّقی وَصُحْبَۀِ الْاَبْرارِ.( 195 ) خداوندا، در این روز مرا بر تقوا و صحبت با ابرار و نیکان، توفیق عنایت
فرما. 4 - در دعاي شب بیست و دوّم ماه رمضان آمده است: وَارْزُقْنی فیها التَوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ شیعَۀَ آلِ مُحَمَّدٍ.( 196 ) خدایا در این
شب، توفیق بر آنچه پیروان آل محمّد را موفّق فرمودهاي، به من روزي فرما.
تذکّر یک نکته
گرچه سائل ممکن است خود را پست و بیقابلیّت بداند و توفیقات شیعیان و مقرّبین آل محمّدعلیهم السلام را حاجتی بسیار عظیم و
بیتناسب با خود ببیند؛ ولی چون خود را در محضر خداوند بزرگ میبیند و بناي سئوال از درگاه خالق جهان هستی را دارد، باید
بهترین و پرثمرترین حوائج را در نظر بگیرد؛ زیرا در محضر خداوند، باید عظمت و بزرگی خدا را در نظر بگیرد، نه آن که تنها
پستی و ذلّت خود را در نظر بیاورد. برخی معتقدند انسان نباید از خداوند، بیشتر از حدّ خویش خواستهاي را بخواهد. اوّل باید
حدود صلاحیّت خود را در نظر بگیرد، آن گاه براي رسیدن به هدف خود، دعا نماید. این عقیده بر فرضی که صحّت داشته باشد
کلیّت ندارد؛ زیرا بعضی از زمانها و برخی از مکانها در نزد خداوند آن قدر از عظمت و قدرِ والا برخوردارند که انسان میتواند هر
گونه حاجت را - گرچه داراي موقعیّت عظیمی باشد - از خداوند بخواهد. در زیارت وداع حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام
میخوانید: اَللَّهُمَّ وَفِّقْنا لِکُلِّ مَقامٍ مَحْمُودٍ وَأَقْلِبْنی مِنْ هذَا الْحَرَمِ بِکُلِّ خَیْرٍ مَوْجُودٍ.( 197 ) خداوندا، ما را براي داشتن هر گونه مقام
محمود، توفیق عنایت فرما و مرا از این حرم بازگردان با هر خیري که موجود است. شرافت و محبوبیّتی که حرم مطهّر حضرت
امیرالمؤمنینعلیه السلام در پیشگاه خداوند دارد به زائر اجازه، جرأت و توانایی خواستن توفیق براي هر گونه مقام محمود و
پسندیدهاي را میدهد. بنابراین گرچه سائل داراي لیاقت براي خواستن بعضی از مقامات نباشد، ولی عظمتی که بعضی از زمانها و
مکانها در نزد خداوند دارند؛ لیاقت، جرأت و اجازه خواستن این گونه حاجتها را به او میدهد.
-2 دعاي پدر و مادر یا عامل توفیق
دعاي پدر و مادر در ایجاد توفیق نقش عظیمی دارد. بعضی از بزرگان ما همه توفیقات خود را به خاطر دعاي پدر و مادر میدانند.
مرحوم علّامه مجلسی که از نظر کثرت تألیفات و خدمت به اهل بیت اطهارعلیهم السلام در میان علماء شیعه کم نظیر بلکه بینظیر
صفحه 71 از 85
است، توفیقات عظیم خود را مرهون دعاي پدر بزرگوارش میباشد. مرحومِ مجلسیِ اوّل که از بزرگان شیعه و صاحب حالات و
کشف و شهود است میگوید: در یکی از شبها پس از آن که از تهجّ د فارغ شدم، حالتی برایم دست داد که فهمیدم اگر دعایی
کنم به اجابت خواهد رسید. در این اندیشه بودم که از خداي بزرگ چه چیزي را درخواست کنم؟ ناگاه صداي گریه محمّد باقر از
گهواره بلند شد. گفتم: خدایا به حقّ محمّد و آل محمّد صلوات اللَّه علیهم اجمعین این کودك را مروّج دین و نشر دهنده احکام
گفته است: امور » مرآة الاحوال « پیغمبرصلی الله علیه وآله وسلم قرار ده و او را از توفیقات بینهایت خود بهرهمند گردان. صاحب
( خارق العادهاي که از علّامه مجلسی ظاهر شده است، مسلّماً از آثار این دعا است.( 198
-3 تلاش و کوشش براي جلب توفیق ضروري است
همان گونه که گفتیم یکی از راههاي کسب توفیق، دعا و خواستن از خداوند است. باید از صمیم دل دست به دعا بردارید و از
پروردگار مهربان خواستار موفقیّت براي رسیدن به مقاصد عالی خود باشید، توجّه داشته باشید پس از دعا، باید دست به تلاش و
کوشش نیز بزنید، وگرنه دعاي شما نوعی استهزاء و تمسخر بشمار میآید. حضرت امام رضاعلیه السلام میفرمایند: مَنْ سَأَلَهُ التَّوْفیقَ
وَلَمْ یَجْتَهِدْ فَقَدِ اسْتَهْزَءَ بِنَفْسِهِ.( 199 ) کسی که از خداوند دارا بودن توفیق را مسئلت نماید، ولی کوشش نکند، خود را به تمسخر
گرفته است. زیرا توفیق، گذشته از دعا، بر پایه دیگري بنیان گذاري شده که عبارت است از تلاش و کوشش. بنابراین وظیفه دارید
براي توفیق رسیدن به مقامات عالی و اهداف ارزنده خداپسندانه علاوه بر دعا، دست به تلاش و کوشش بزنید. در صورتی که پس
از دعا به تلاش و کوشش بپردازید، توفیق الهی شامل حال شما خواهد شد.
4 - اندیشه در نعمتهاي خداوند یا عامل مهمّ توفیق
فکر و اندیشه در نعمتهاي بیپایان پروردگار، عامل بسیار مهمی در جلب توفیق است. با تفکّر در مخلوقات خداوند، میتوانید
روزنهاي وسیع از توفیقات الهی را به سوي خود بگشائید. حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام میفرمایند: مَنْ تَفَکَّرَ فِی آلاءِاللَّهِ
وُفِّقَ.( 200 ) هر کس در نعمتهاي خداوند بیندیشد، موفّق میشود. زیرا انسان به این طریق، محبّت و دوستی خداوند را در دل خود
جذب میکند و میپروراند و آن گاه که محبّت خدا در قلب انسان بارور شد، به سوي خداوند جذب میشود، و توفیق از ثمرات
مجذوب شدن به خداوند است. به همین دلیل حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام در گفتاري دیگر میفرمایند: اَلتَّوفیقُ مِنْ جَ ذَباتِ
الرَّبِ.( 201 ) توفیق، از جذبههاي پروردگار است. با بیانی که ذکر کردیم میتوانید بوسیله فکر و اندیشه در نعمتهاي بیپایان
خداوند، توفیقات الهی را به سوي خود جذب نمائید و از جذبههاي ربّانی که مخصوص مقرّبین درگاه الهی است، برخوردار شوید.
توجّه داشته باشید؛ وجود اهل بیت اطهارعلیهم السلام نه تنها مهمّترین نعمت الهی است، بلکه هر نعمتی که بر ما نازل میشود، به
طفیل وجود آن بزرگواران که جهان هستی در سیطره فرمان آنان است، میباشد. بنابراین با تأمّل و تفکّر در فضائل ومناقب اهل بیت
اطهارعلیهم السلام مخصوصاً در پیرامون آخرین بازمانده این خاندان که سرانجام سراسر گیتی را از کفر و پلیدي پاك میسازد،
توفیقات خود را روزافزون کنید. در این صورت جذبههاي رحمانی شامل حالتان میشود و با ادامه این حال، در صراط مستقیم
مردان خدا، گامی استوار و مقامی برجسته خواهید داشت.
نتیجه بحث
براي رسیدن به اهداف عالی معنوي، علاوه بر تصمیم و اراده، باید از نیروي توفیق نیز بهرهمند باشید. توفیق داراي عنوان راهنما، و
جنبه ارشاد است. به این جهت گرچه علّت تامّه براي موفقیّت نیست، ولی در تحقّق آن داراي نقش اساسی است. شما گذشته از آن
صفحه 72 از 85
که موظّف هستید براي کسب توفیق دعا کنید، باید در راه بدست آوردن آن، از کوشش و تلاش دست برندارید. و نه تنها باید
عوامل توفیق را براي خود ایجاد کنید، بلکه باید کوشش کنید توفیقی را که بدست آوردهاید از دست ندهید. اندیشه در پیرامون
نعمتهاي خداوند مخصوصاً درباره نعمت وجود اهل بیتعلیهم السلام و فضائل آن بزرگواران که جانیشنان خدا و اولیاء او در جهان
هستی میباشند، از عوامل مهمّ توفیق است. براي این که توفیقات شما روز افزون شود، اندیشه عظمت حضرت بقیّۀ اللَّه ارواحنا فداه
و امدادهاي غیبی آن بزرگوار را در ذهن خود پرورش دهید. سعی کنید با ضعف و سستی و ارتکاب گناه، توفیقات فراهم شده را
از دست ندهید. راه جستن ز تو هدایت از او جهد کردن ز تو عنایت از او جهد بر تو است و بر خدا توفیق زآن که توفیق و جهد
هست رفیق
14 اهمیت یقین
یقین، راهی هموار براي راه یافتن به عالم باعظمت غیب است. یقین، صراطی مستقیم براي رسیدن به عالم ملکوت و ارتباط با جهان
نامرئی است. یقین، از پربهاترین صفات مردان خودساخته و نفوس تهذیب یافته است. یقین، از ویژگیهاي مردان خدا و از
خصوصیّات اصحاب خاصّ اهل بیت اطهارعلیهم السلام است. یقین، ایجاد کننده قویترین نیروهاي روحی و انرژیهاي سازنده در
انسان است. یقین، راه وصال و ارتباط روحی با خاندان وحی است. وجود یقین در دل، موانع پیوند معنوي را از میان برمیدارد و راه
تقرّب و طریق وصول به اهل بیتعلیهم السلام را هموار میسازد. با ازدیاد و افزایش یقین، میتوانید قلب خود را جایگاه ملائک
قرار داده و از شرّ شیاطین و وسوسههاي آنها خود را نجات بخشید؛ و با رهایی یافتن از تسلّط شیاطین، آمادگی براي نیل به فیوضات
مهمّ معنوي را به دست آورید. در این هنگام قلب شما سرشار از نشاط و نورانیّت میشود. به همین جهت در روزگار ظهور منتقم
آل محمّد حضرت بقیّۀاللَّه ارواحنا فداه یقین در قلب و جان همه مردم جهان جاي میگیرد؛ زیرا در آن زمان که از کنار کهنترین
معبد تاریخ، نواي حیاتبخش آن حضرت به گوش جهانیان میرسد، وجود ابلیس و پیروانش را به لرزه درمیآورد و با ظهور آن
بزرگوار همه شیاطین به هلاکت میرسند. در آن زمان دلهاي مردم از وسوسهها رهایی یافته و آرامش و اطمینان بر جان آنان حاکم
میشود. در آن روزگار یقین با قلب و جان مردم میآمیزد و سراسر وجود و هستیِ همگان را ایمان و یقین فرا میگیرد. همه اموري
که باعث ایجاد یقین است، در آن روزگار فراهم میشود و بوسیله یقین، باطن و سریره همگان پاك و اصلاح میگردد. براي اثبات
این نکته که در عصر ظهور همه داراي یقین میشوند، مطلبی را به عنوان مقدمه ذکر میکنیم: خداوند در قرآن کریم درباره
202 ) و همچنین ).» وَکذلِکَ نُري اِبْراهیمَ مَلَکُ وتَ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنینَ « : حضرت ابراهیمعلیه السلام میفرماید
ملکوت زمین و آسمان را به ابراهیم نشان دادیم، تا از موقنین باشد. صفوان میگوید: از امام رضاعلیه السلام پرسیدم از فرمایش
203 ) آیا او داراي یقین نبود و در قلب او حالت تردید )» اَوَلَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلی وَلکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبی « : خداوند نسبت به حضرت ابراهیم
وجود داشت؟ قالَ: لا، کانَ عَلی یَقینٍ وَلکِنَّهُ اَرادَ مِنَاللَّهِ الزِّیادَةَ فی یَقینِهِ.( 204 ) حضرت فرمودند: نه، او یقین داشت و لکن از
خداوند خواست تا بر یقینش بیفزاید. بنابراین چون حضرت ابراهیم ملکوت آسمان و زمین را دید، بر یقین او افزوده شد. حضرت
شد. » موقنین « ابراهیم ملکوت آسمان و زمین را دید و به خاطر دیدن ملکوت زمین و آسمان بر یقینش افزوده شد، به گونهاي که از
یعنی قدرت پیدا کرد که در دیگران نیز یقین ایجاد کند. اینک توجّه کنید به حال مردم زمان ظهور و سلطنت حضرت مهدي عجل
اللَّه تعالی لهالفرج، که صاحب ملکوت زمین و آسمان را مشاهده مینمایند و جلوههاي ملکوتی و ولایت آن حضرت را بر
ماسوياللَّه میبینند، آیا آنان داراي یقین نمیشوند؟ در عصر غیبت نیز هر کس در کسب یقین بکوشد و آن را بدست آورد، بر
شیطان حاکم میشود و در صراط مستقیم معنویّت قرار میگیرد.
صفحه 73 از 85
آثار یقین