گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد چهارم
جلد چهارم







ادامه ابواب عناصر و کائنات فضا معادن کوهها نهرها شهرها و اقالیم
باب بیست و نهم: بادها، سبب آنها، نوع آنها
آیات قرآن مجید
( -1 البقرة ( 164 ) گردانیدن بادها. 2- الاعراف ( 57 ) و او است که میفرستد بادها را مژده بخش پیش از رحمت خود 3- الحجر ( 26
و فرستادیم بادها را آبستن کن 4- الاسراء ( 69 ) پس بفرستد بشما بادي طوفانی و شما را غرقه کند 5- الأنبیاء ( 81 ) و از آن سلیمان
بود باد تند روان میشد بفرمانش بسوي زمینی که در آن برکت نهادیم. 6- الفرقان ( 48 ) و او است که فرستاد بادها را مژدهبخش
پیش از رحمتش 7- النّمل ( 62 ) و کیست که میفرستد بادها را مژدهبخش پیش از رحمت خود 8- الروم ( 44 ) و از آیات او است که
میفرستد بادها را مژدهبخش و تا بچشاند بشما از رحمتش و روان شود کشتی بفرمانش و شما بجوئید از فضل او و شاید شکر
گزارید 51 و اگر بفرستیم بادي و بینند آن را زرد بپایند پس از آن در ناسپاسی. 9- الذاریات ( 1) وَ الذَّارِیاتِ ذَرْواً، 41 - و در عاد
10 - القمر ( 19 ) راستی فرستادیم بدانها بادي تند در روزي نحس و که فرستادیم بدانها بادي نازاد ص: 3
3) وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً ... - مستمر 11 - المرسلات ( 1
تفسیر
رازي گفته: باد هوائی است متحرك، و حرکت نه در ذات او است و نه لازم ذاتش و گر نه « او است که بادها را فرستاده مژده » :
همیشه بود ناچار این حرکت کار فاعل مختار است که خدا جل جلاله است، فلاسفه گفتهاند، سببی دیگر دارد و آن اینست که از
زمین دود بسیار گرمی برخیزد و بالا رود تا نزدیک هواي چسبیده بفلک و چرخان با آن، که مانع از بالا رفتنش گردند، بلکه آن را
صفحه 8 از 149
زمین دود بسیار گرمی برخیزد و بالا رود تا نزدیک هواي چسبیده بفلک و چرخان با آن، که مانع از بالا رفتنش گردند، بلکه آن را
از آن سو که میچرخانند بسختی برگردانند و بهر سو پراکنده شود و بادها بوجود آیند و هر چه این دودها بیش باشند و بالا رفتن
آنها نیرومندتر باشد از برگشت آنها بادي تندتر برآید این خلاصه سخن آنها است ولی بچند راه باطل است. 1- دود که ریزههاي
خاك است از خود گرمی ندارد و گرم شده و بزودي دگرگون میشود و چون بالا رود و بطبقه سرد هوا رسد سرد میشود و
میماند و از کجا بطبقه هوائی میرسد که با فلک میچرخد؟ 2- اگر بدان جا رسند و برگردند باید عمودي برگردند، زیرا زمین
جسمی است سنگین و عمودي فرود میآید با اینکه، ملاحظه میکنیم که بادها بسوي راست و چپ در حرکتند. 3- برگشت ریزه
اجزاء زمین حرکت سختی ندارد چنانچه برگشت گردي که بادها بالا برند و برانگیزند هموار است تا جایی که کسی آن را احساس
نکند با اینکه بسا سرعت باد بجائی رسد که درخت را از بن برکند و کوه را ویران سازد و دریا بموج اندازد 4- اگر چنین باشد باید
در بادهاي سختتر گرد بیشتري باشد ولی چنین نیست زیرا بادهاي بسیار سخت در سطح دریا بوزند و گرد و غباري دیده نشود و
گفته آنها باطل است. منجمین گفتند وزش باد اثر ستارهها است و آن هم نارواست زیرا اگر اثر طبع ستاره باشد باید همیشه بوزد و
اگر شرطی دارد باید با حصول آن باد در همه جا آید ص: 4 و چنین نباشد، و بعلاوه بیان کردیم که اجسام
همانند و اختصاص ستاره معینی در وقتی باثري نیاز باراده فاعل مختار دارد و ثابت شد محرك باد خداست که فرمود: و او است که
بنون یعنی پراکنده بهر سو و این خود هم دلیل دیگر است بر اینکه باد اثر قدرت خدا است زیرا هوا خود « نشرا » . بادها را میفرستد
تفسیر رازي ج 14 ص 140 ط » یک طبع دارد و نسبت افلاك و اختران هم بآن یکی است و نباید پراکنده باشند جز بقدرت خداوند
مقصود از رحمتش همان باران است، اگر گویند: بسا باران آید و باد پیش از « بَیْنَ یَدَيْ رَحْمَتِهِ » : و در ص 141 آن گفته است « مصر
او نیاید گوئیم آیه دلالت ندارد که پیش از هر بارانی باد است و اعتراض بیمورد است، بعلاوه ممکن است باشد و ما آن را نفهمیم.
و از ابن عمر است که بادها هشت قسم باشند که چهار آنها عذابند بنام: قاصف، عاصف، صرصر و عقیم، و چهار دیگر رحمت،
بنام: ناشرات، مبشرات، مرسلات و ذاریات، و از پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم است که من با باد صبا یاري شدم و عاد بباد دبور
پس فرستد » . نابود شدند و جنوب باد بهشتی است، و از کعب است که اگر خدا سه روز باد را از بندههایش ببندد بیشتر زمین بگندد
طبرسی- ره- در (ج 6 ص 428 ) مجمع گفته: یعنی چون در دریا سوار کشتی باشید بادي کشتی شکن فرستد، و « بشما بادي شکننده
نسبت « پس شما را غرق کند بدان چه ناسپاسی کنید » گفتند: حاصب بادیست که در خشکی نابود کند و قاصف آنکه در دریا
بیضاوي در (ج 2 ص 248 ) تفسیرش گفته: یعنی باد شمال و صبا و جنوب که بادهاي رحمتند « آنکه فرستد بادها را » . بنعمتهاي خدا
و ابن کثیر و حمزه « بار خدایا بسازش ریاح و نسازش ریح » و اما دبور باد عذابست و از این است فرموده پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله
یعنی اثر باد یا زراعت بدنبال آن زرد گردد و گفتهاند خود « پس بینند آن را زرد » ... خواندهاند بمعنی جنس باد « الریح » و کسائی
و ص: 5 این آیه کفار را « هر آینه بگردند پس از آن ناسپاس » باد زرد باشد زیرا باد زرد باران ندارد
بناپایداري و نااندیشی و زود پریشان شدن و سست رأي بودن نکوهش کرده زیرا خوش اندیش را باید چون باران بند آید کار
بخدا گزارد و با استغفار بدو پناهنده شود و از رحمتش نومید نگردد و بشکر و عبادت پردازد هنگام رحمت و از آن سرمست نشوند
و چون زرع آفت دید شکیبا باشند و ناسپاسی نعمت او نکنند. میگویم: تفسیر ذاریات ببادها که خاك انگیزند و گیاه خشک
گذشت و طبرسی در (ج 9 ص 159 ) مجمع گفته: باد نازاد آنست که خیري ندارد و ابري نیارد و تلقیحی نکارد، و خوراکی نباشد،
و سودي جاندار نرساند و چون زنی نازاد باشد زیرا بادیست نابودکننده، و در (ص 160 ) گفته: باد صرصر، یعنی تند و گفتهاند سرد
از صرّ است بمعنی سردي، روز نحس مستمر یعنی شومی آن پیوسته بود تا 7 شب و 8 روز تا آنها را کشت و گفتهاند روز آخر
ببادهاي پیاپی « الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً » چهارشنبه ماه بوده، عیاشی آن را بسندي از ابی جعفر علیه السّلام روایت کرده: گویم: باز هم تفسیر
ببادها که ابر را براي باریدن پهن کنند. « النَّاشِراتِ نَشْراً » ببادهاي سخت، و « فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً » گذشت، و
صفحه 9 از 149
روایات
-1 در فقیه ( 142 ) علیّ علیه السّلام فرمود: باد سر دارد و دو بال. بیان: بسا مقصود تشبیه باد است بپرنده که بهر سو میپرد و در آغاز
اندك است وانگه چون پرنده بال گشاید، و اللَّه یعلم. 2- در فقیه ( 143 ): از کامل که گفت بهمراه ابی جعفر علیه السّلام در عریض
بودم، باد تندي وزید و آن حضرت تکبیر میگفت. و فرمود: تکبیر باد را برگرداند، و فرمود: خدا باد را نفرستد جز رحمت باشد یا
بار خدایا از تو خواهیم نیکی آن و نیکی آنچه براي آنش فرستادي، و بتو پناه بریم از بدي آن و » عذاب و چونش به بینید بگوئید
3- رسول خدا صلّی اللَّه بدي آنچه براي آنش فرستادي، و تکبیر بلند گوئید که آن را در هم شکند. ص: 6
علیه و آله و سلم فرمود: باد هرگز بیپیمانه برون نشده جز در باره عاد که بر دربانانش سرکشی کرد و در مانند سوراخهاي سوزن
برون شد و قوم عاد را نابود کرد. 4- امام صادق علیه السّلام فرمود: چه باد خوبیست جنوب گرما را از مستمندان ببرد و درخت را
آبستن کند و رودخانهها را سیلابی نماید. 5- علیّ علیه السّلام فرمود: بادها پنجند، یکی عقیم که بخدا از شرش پناه بریم و پیغمبر
صلی اللَّه علیه و آله چنان بود که چون باد زرد یا سرخ میوزید چهرهاش میگردید و زرد میشد و ترسان و هراسان مینمود تا قطرهاي
باران آید و رنگش برگردد، و میفرمود رحمت بر شما آمد. 6- در توحید مفضل که امام صادق علیه السّلام فرمود: اي مفضل تو را
بر باد و آنچه در آنست آگاه کنم: آیا نبینی چون بایستد چگونه اندوهی جانستان آرد و تندرستها را پریشان کند، و بیماران را
بکاهد، و میوهها را تباه سازد، و سبزیها را بگنداند، و تنها را وبائی سازد، و غلّات را دچار آفت سازد، از این روشن است که وزش
باد تدبیر حکمتدار و مصلحت جوي خلق است، و از هواء خاصیت دیگري هم بتو گوشزد کنم، آواز اثري است که از برخورد
اجسام در هواء نقش بندد، و هواء آن را بگوش رساند، مردم روز تا شب در کارها و حوائج خود سخن گویند، و اگر اثرش در هوا
بجا ماند چنانچه نوشته در کاغذ جهان از آن پر شود و آنها را گرفتار سازد، و نیازشان بتازه کردن و عوض کردنش بیش از نیاز
بتازه کردن کاغذ است زیرا گفته بیش از نوشته است. و آفریننده حکیم- جل قدسه- این هوا را کاغذي سبک ساخته تا سخن را تا
هر جا برساند، و باز پس رود تا صفحه تازه و پاکی بجاي آن آید، و پیوسته سختگیر باشد تو را همین نسیم بنام هواء بس که از
مصالحش عبرتگیري و خدا را بشناسی زیرا که آن زندگی تن است و با نفس آن را بدرون کشد و از برون نسیم روحبخش آن را
فراگیرد، و مرکب آواز باشد تا آن را از دور بگوش رساند و بوها را از جایی ص: 7 بجائی برساند، ننگري که
بوي از آن سوي آیدت که باد وزد و هم آواز، و هم او پذیراي گرما و سرماي پی در هم است که وسیله بهی جهانند، و این باد
وزنده از او است. باد از اجسام تراود و ابر را از اینجا بآنجا براند تا سودش همگانی باشد، ابر را در هم کند تا ببارد و از هم بگسلد تا
سبک شود و نازك گردد و درخت را آبستن کند. و کشتیها را براه برد، و خوراکها را نرم سازد، و آب را خنک کند و آتش را
برافروزد، و هر چه تر است خشک کند، و خلاصه هر چه در زمین است زنده کند، اگر باد نبود گیاه پراکنده میشد، جاندار میمرد،
هر چیزي داغ میشد و تباه میگردید. بیان: اینکه فرموده هوا آن را میرساند دلالت دارد بر مذهب منصور از اینکه هوا بآواز کیفیتی
یابد چنانچه در جاي خود شرح آن ثبت است. در علل (ج 2 ص 133 ): بسندش از عزرمی که من با امام ششم در حجر زیر ناودان
خانه کعبه نشسته بودم و مردي با دیگري در گفتگو بود و بهمراه خود میگفت بخدا تو نمیدانی باد از کجا وزد، امام ششم علیه
السّلام باو گفت: تو میدانی از کجا وزد گفت: نه، ولی من از مردم شنیدهام. من بامام گفتم: باد از کجا وزد؟ فرمود: باد زیر رکن
شامی زندانی است، و چون خدا عزّ و جلّ خواهد چیزي از آن را بفرستد آن را از سمت راست برآرد و باد جنوب باشد و یا از چپ
و شمال باشد، و یا از صباء و صباء باشد و یا از ناحیه دبور و دبور باشد، سپس فرمود نشانهاش اینست که تو میبینی همیشه این رکن
در جنبش است تابستان باشد یا زمستان شب باشد یا روز. در معانی الاخبار: بسندش آن را آورده، و در کافی (ج 8 ص 271 ) بسند
خود مانندش آورده. بیان: بسا مقصود از زندانی بودن باد اینست که فرشتههاي بادوزان هنگام وزیدن باد بالاي آن ایستند، و شاید
صفحه 10 از 149
مقصود از جنبش آن جنبش پارچهاي باشد که بر آن آویخته است. ص: 8 در علل (ج 2 ص 264 ): بسندش تا
رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله که فرمود: بادها را دشنام ندهید که فرمانبرند و کوهها و ساعت و روزها و شبها را دشنام ندهید تا
گناهکار شوید و بشما برگردد. بیان: مقصود اینست که همه اینها در فرمان خدایند و از خود اختیاري ندارند و دشنام آنها بیجا است
و برمیگردد بلکه در زمینه کفر و شرك است جز اینکه از آنچه کار آنها بدان برمیگردد بیخبرند، همچنان که در خبر وارد شده
دشنام ندهید روزگار را که آن خداست، یعنی آنکه کار کند، و شما بخاطر آن دشنام دهید در حقیقت خداست. 9- در تفسیر علی
که نه درخت را آبستن کند و نه گیاه روید، و در روایت ابی « و در عاد چون فرستادیم بدانها باد نازاد » بن ابراهیم ( 448 ) گوید
- روزهاي شوم. 10 « در ایام نحسات » صرصر یعنی سرد « پس فرستادیم بآنها باد صرصر » جارود از ابی جعفر علیه السّلام در قول خدا
که آبستن کنند درختها را. 11 - در علل (ج 2 ص 264 ): بسندش از سیّاري که راوي « و فرستادیم بادهاي آبستن کن » و از همان
گفت: پرسیدم از امام ششم علیه السّلام چرا باد شمالش نامیدند؟ گفت: چون از شمال عرش آید. بیان: نسبت بکسی که رو بشمال
دارد رکن شامی که از آن باد وزد در چپ او باشد و حجر الاسود در سمت راستش و در خبر است که عرش برابر کعبه است و
جهاتش با آن برابر است و توضیح آن روایت صدوق است در علل بسندش از برید عجلی که بامام ششم علیه السّلام گفتم: چگونه
مردم حجر الاسود و رکن یمانی را ببوسند و دو دیگر را نبوسند، فرمود چون حجر الاسود و رکن یمانی در سمت راست عرشند و
همانا خدا تبارك و تعالی فرموده تا آنچه در راست عرش است بوسه شود. گفتم: چگونه مقام ابراهیم در سمت چپش افتاده؟ فرمود:
چون ابراهیم در ص: 9 قیامت مقامی دارد و محمد صلی الله علیه و اله و سلم هم مقامی دارد، و مقام محمّد
صلی اللَّه علیه و آله و سلم در راست عرش است و مقام ابراهیم در چپ آن، و مقام ابراهیم مقام اوست در قیامت و عرش پروردگار
رو به پیش است نه رو به پس. و حاصلش اینست که خانه کعبه در برابر عرش است در دنیا و آخرت و خانه چون مردیکه رو بمردم
دارد روي او سمتی است که در دارد و چون کسی از سوي در بخانه رو کند مقام و رکن شامی در سمت راست او است و حجر
الاسود و رکن یمانی در سمت چپش و اگر خانه آدمی باشد در برابرش بر عکس باشد سمت راستش برابر سمت چپ ما است و بر
یعنی چون مردي رو در رو و بسا در خبر سیّاري آن سو که پهلوي رکن شامی است « عرش پروردگار ما رو به پیش است » عکس
شمال نامیده براي آنکه شمال ناتوانتر است و چون اشراف اجزاء کعبه که حجر و رکن یمانی است در برابر آنست ناتوان گردد و
شمال محسوب شود. 12 - در علل (ج 1 ص 31 ): بسندي تا وهب که گفت: باد نازاد زیرا این زمین است که بر روي آنیم و 70 هزار
مهار آهن دارد و چون خدایش بر قوم عاد مسلط کرد دربانان باد از خدا عزّ و جلّ اجازه خواستند که از آن باندازه سوراخ بینی
گاوي برآید. و اگر خدا اجازه داده بود چیزي بر روي زمین نمیماند جز اینکه آن را میسوخت و خدا عزّ و جلّ بدربانان باد وحی
کرد که باندازه سوراخ انگشتري آن را بوزید و عاد بدان نابود شدند و خدا عزّ و جلّ بدان کوهها را و تپهها و بلندیها و شهرها و
از تو پرسند از کوهها بگو پروردگارم همه را برکند تا بن » کاخها را در روز قیامت از جا برکند و اینست معنی قول خداي عزّ و جلّ
و طه 106 و آن را عقیم گویند براي آنکه عذاب در درون گرفته « و زمین را پهنا دشتی بیگیاه سازد که در آن کژي و بلندي نباشد
و از رحمت تهی شده چون نازادي رحم و مردیکه فرزند نیارد الخبر). 13 - قصص راوندي: بسندش از امام ششم علیه السّلام که
فرمود: چون بادها ص: 10 برانگیزند، و گرد سفید و سیاه و زرد آرند همان رمیم قوم عاد باشد (یعنی خاك
استخوان آنها). بیان: ممکن است مخصوص بلاد نزدیک بسر زمین عاد باشد چون مدینه- ضاعف اللَّه شرفها- و عموم آن هم دور
نیست. 14 - عیاشی: از امیر المؤمنین علیه السّلام که رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله فرمود: باد را دشنام مدهید که آن مژده است، و
آن بیم است، و آن آبستن کن است، بخواهید از خدا خیرش را و پناه برید بدو از شرش. بیان: یعنی فرمانبر است و برانگیخته خدا
است، مژده باران آرد و جز آن یا براي بیم است، و یا آبستن کردن درختان، باراندن باران بهر سرزمین چنانچه گذشت، و دشنامش
بیهوده است سودي بشما ندهد بلکه زیان دارد و از خدا سودش را خواهید و بخواهید که شرش را از شما بگرداند. 15 - عیاشی: از
صفحه 11 از 149
امام پنجم که خدا را بادهاي رحمت آبستن کن است که پیش از رحمت خود بوزد. 16 - در کافی (ج 3 ص 92 ): بسندش از ابی
بصیر که از امام ششم علیه السّلام پرسیدم از چهار باد: شمال، جنوب، صبا و دبور و باو گفتم: مردم گویند: شمال از بهشت است و
جنوب از دوزخ. فرمود: براي خدا لشکرها است از باد که عذاب دهد بدانها هر که را خواهد از از گنهکاران، هر بادي فرشته دارد
که بدان گماشته است، و چون خدا عزّ و جلّ خواهد مردمی را بنوعی عذاب کند بفرشته گماشته بدان نوع باد که خواهد ابزار
دروغ » عذاب باشد وحی کند تا آن را برانگیزد بمانند شیري خشمگین، فرمود: هر کدام را نامی است، نشنیدي قول خدا عزّ و جلّ را
و فرمود: و « شمردند عاد پس چگونه بود عذاب و بیم من، راستی که فرستادیم بدانها بادي صرصر در روزي نحس مستمر، 29 القمر
پس رسیدش گردبادي که آتش » و فرمود « بادي در آن عذابی درد- ناك، 24 - الاحقاف » : و فرمود « بادي نازاد. 41 - الذاریات
اینها بادهاي خدایند براي هر که خواهد که از گنهکاران عذاب کند .« 266 ) البقرة داشت، و سوخت، ص: 11
فرمود: خدا را عزّ و جلّ بادهاي رحمت بر آور است و جز آن که پیش از باران بوزدشان، چون بادي که ابر را برانگیزند براي باران،
و چون بادها که ابر را میان آسمان و زمین نگهدارند و بادها که ابر را بفشارند تا ببارد بفرمان خدا، و چون بادها که ابر را بپاشند، و
چون بادها که خدا در قرآن شمرده. و اما چهار باد بنام: شمال، جنوب، صبا و دبور همانا نامهاي فرشتههاي گماشته بدانها است و
چون خدا خواهد باد شمال وزد فرشتهاي را بدین نام فرماید تا بر خانه کعبه فرو آید و بر رکن شامی بایستد و پر زند و باد شمال
آنجا که خدا خواهد از دریا و خشکی منتشر شود، و چون خدا خواهد باد جنوب وزد فرشتهاي را بنام جنوب فرماید تا بر خانه کعبه
فرو شود، و بر رکن شامی ایستد و پر زند تا باد جنوب در خشکی و دریا که خدا خواهد پراکنده شود، و چون خدا خواهد باد صبا
وزد فرشتهاي بنام صبا را فرماید تا بر خانه کعبه فرو آید و بر رکن شامی ایستد و بال زند و باد صبا هر کجا خواهد از خشکی و دریا
پراکنده گردد، و چون خدا خواهد باد دبور فرستد فرشتهاي را بدین نام فرماید تا بر خانه کعبه فرو آید و بر رکن شامی میایستد و
پر زند و باد دبور هر جا خدا خواهد از خشکی و دریا پراکنده گردد. وانگه امام علیه السّلام فرمود: آیا نشنوي گویند: باد شمال، باد
جنوب، باد صبا و باد دبور همانا منسوب گردد بفرشتههاي گماشته بر آن. در خصال ( 123 ) بسندي از ابن محبوب مانندش را
و بادهائی را در عذاب نام برده و فرموده: پس باد شمال و باد صبا و باد جنوب و باد « فَکَیْفَ کانَ عَذابِی وَ نُذُرِ » - آورده- تا گفته
توهم نشود که لازم آید همه بادها از « پراکنده شود باد شمال » دبور نیز بفرشتههاي گماشته بدان وابسته شده. بیان: قوله علیه السّلام
سوي قبله باشند براي اینکه فرشته بزرگ است و میتواند سر بال خود را از هر ص: 12 جا بحرکت آرد و باد را
بهر جا بفرستد و فرمان دارد بر خانه کعبه ایستد براي شرافت آن و براي اینکه محل و مصدر رحمت خدا است، و گفتهاند زدن پر
گویا امام باین تعبیر استدلال کرده که باید باد جز این نامدارها باشد « کنایه از فرمان وزش است که فرشته بباد میدهد. نشنیدي گوید
چون ظاهر اضافه اختصاص را رساند نه اینکه بیان خود مضاف باشد و گر چه گویندهها این معنا را ندانند چون آن را از پیشتران
خود شنیدهاند تا برسد به کسی که آن را دانسته بکار بسته. 17 - در کافی (ج 8 ص 217 ): بسندش از امام ششم علیه السّلام که خدا
اگر باندازه سوراخ بینی گاوي از آن بفرستد آنچه میان آسمان و زمین است بشوراند و آن « ازبب » تبارك و تعالی بادي دارد بنام
جنوب است. بیان: و آن جنوب است از کلام یکی از راویانست یا خود امام (ع) و بهر تقدیر بسامراد از آن نوعی از جنوب است یا
نزدیک بآنست، در قاموس گفته: ازبب چون احمر باد کژیست میان جنوب و صبا و گفته بکناء باد کژي است میان دو باد دیگر (و
کژ باد میان بادها را با نامهاي مخصوصی شرح داده که از نظر عمومی چندان سودي ندارد). 18 - در نوادر راوندي: بسندي تا رسول
خدا صلّی اللَّه علیه و آله که فرمود: من با باد صبا یاري شدم و عاد با دبور نابود شدهاند، و باد جنوب نوزد جز آنکه خدا بدان
بارانی دهد و در نهري سیل روان سازد. 19 - در احتجاج ( 194 ): امام صادق علیه السّلام در پاسخ یکی از پرسشهاي زندیق فرمود:
اگر باد چند روز بند آید همه چیز تباه شود و دیگرگون گردد، و از آن حضرت از جوهر باد پرسید فرمود: باد هواء است و چون
حرکت کند باد باشد و چون آرام است هواء نام دارد و قوام دنیا بدانست. اگر سه روز باد بایستد هر چه بر روي زمین است تباه شود
صفحه 12 از 149
و بگندد، چون باد بمانند باد بزنی فساد را دفع کند از همه چیز و آن را پاکیزه سازد، و او چون روح است که وقتی از تن برآید تن
تباه شود و دگرگون ص: 13 گردد، فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ. 20 - در کافی (ج 8 ص 92 )؟ بسندش از
امام پنجم علیه السّلام که راستی براي خدا عزّ و جلّ بادهاي رحمت است و بادهاي عذاب،. اگر خواهد باد عذاب را رحمت کند
میکند، ولی باد رحمت را عذاب نسازد، چون خدا رحمت خود را از هیچ مردمی که او را اطاعت کردند دریغ نداشته جز پس از
آنکه سر از طاعت باز زدند، و چنین نمود با قوم یونس که پس از آنکه بدو گرویدند بدانها رحمت آورد با اینکه عذاب بر آنها
مقدر کرده بود و رحمتش آنها را در گرفت و عذاب مقدرشان را رحمت نمود و برگردانید با آنکه او را فرو آورده بود و آنها را
فرا گرفته بود چون ایمان آوردند و بدو لابه کردند. فرمود: باد عقیم آن بادیست که عذابست و هیچ رحم و هیچ گیاهی از آن
آبستن نگردد، و آن باد از زیر هفت زمین برآید، و از آن هرگز باد بر نیامد جز بر قوم عاد هنگامی که خدا بر آنها خشم کرد و
دربانان را فرمود تا از آن باندازه گشادي یک انگشتر بر آرند. فرمود: بر دربانان سرکشی کرد و باندازه یک سوراخ بینی گاو بر
آمد از خشمی که بر قوم عاد داشت فرمود: دربانان از آن نالیدند بدرگاه خدا عز و جلّ که پروردگارا آن از فرمان ما سرکشی کرد
ما میترسیم هلاك کند آن مردمی که گناه تو را نکردند و زمین تو را آباد کردند، فرمود: خدا جبرئیل را بدو فرستاد و با بالش آن
را بجاي خودش برگرداند و باو گفت: بهمان اندازه که فرمانداري برآ، فرمود: بهمان اندازه بر آمد و قوم عاد و هر که در حضور
آنها بود نابود کرد. 21 - شهاب: از پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله که من با باد صبا یاري شدم و عاد بباد دبور نابود شدند. الضوء: صبا
بادیست از پشت سر نمازگزار وزد و دبور بر عکس آنست و شمال از سمت راست او آید و جنوب در برابر آنست ... و پندارند
دبور ابر را در هوا براند و چون بالا گیرد از آن دست کشد و صبا بدو رو آورد، و آن را بروي هم نهد تا در هم آسمان و جهان،
ج 4، ص: 14 شود و یکپارچه گردد، و جنوب بدنباله آن رسد و باو یاري دهد، و شمال ابر را از هم بپاشد و نکباء میان صبا و شمال
است، و آنچه در حدیث است اشاره بیاري پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله بصبا چون خدا آنرا بلشکر احزاب فرستاد و آنها را گریزان
کرد. 22 - از ابن عمر: بادها 8 باشند 4 رحمت 4 عذاب، رحمت آنها: ناشرات، مبشرات، مرسلات و ذاریاتند، و عذابشان: عقیم و
صرصر در خشکی و عاصف و قاصف در دریا. 23 - و روایت است که باد نابود کن عاد بمانند حلقه انگشتري بود. 27 - از مجاهد:
که خدا عزّ و جلّ باد را نفرستاده جز با پیمانه مگر بر قوم عاد که بر دربانان سرکشی کرد و بیاندازه بر آمد. 25 - در حدیث است
که خدا تعالی در بهشت بادي آفرید، و راستی که فروتر از آن دریست بسته و اگر آن در گشاده شود آنچه میان آسمان و زمین
است بر باد رود، و آن ازبب است که نزد شما جنوب گفته شود. 26 - از عوام بن حوشب که جنوب از بهشت بر آید و بر دوزخ
گذرد و اندوهش از آنست و برکتش از بهشت و شمال بر عکس آنست و خوشیش از بهشت است و بدیش از دوزخ، گفتم: من
شنیدم باد گرم جز باد شمال نباشد که بر ریگهاي تافته و زمینهاي رو بخورشید گذرد و از لطافت و رقت آنها بیشتر داغ شود، و
چون شراره آتش بوزد و بکشد و سیاه کند. 27 - کعب گفت: اگر خدا باد را از زمین سه روز بند آرد آنچه میان آسمان و زمین
است بگندد. 28 - و شیوه پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله و سلم بود که چون بادي پر هیجان میدید میفرمود: بار خدایا ریاحش ساز و
ریحش مساز بیشتر آنچه در قرآن بلفظ ریاح آمده در خیر است و ریحش بر عکس و گفتهاند: ریح هواء متحرك است و فائده
حدیث اینست که خدا در احزاب یاري خود را با باد صبا انجام داد که بر چهره آنها میخورد و غبار در چشمشان آسمان و جهان،
ج 4، ص: 15 میپاشید و از مقاومت یاران پیغمبر درماندند، راوي حدیث سعید بن جبیر است از ابن عباس. 29 - در در منثور (ج 1
ص 164 ): از ابیّ بن کعب که هر چه در قرآن بلفظ ریاح است رحمت است و هر چه بلفظ ریح است عذاب است. 30 - از ابن
عباس که آب و باد دو تا از لشکرهاي خدایند، باد لشکر بزرگتر خدا است. (...) 31 - و از ابن عباس و ابن عمر، گفتند باد هشت
است، 4- رحمت و () 4- عذاب (بشرح شماره 22 ) جز اینکه ابن عباس بجاي ذاریات، رخاء آورده. 22 - و در روایت دیگر بادها
هفت باشند، صبا، دبور، جنوب، شمال، حزوق. نکباء، باد راستا، صباء از مشرق آید و دبور از مغرب، جنوب از چپ قبله و شمال از
صفحه 13 از 149
33 - و از .( راست قبله، و اما نکباء میان صباء و جنوب است و حزوق میان شمال و دبور، باد راستا نفسهاي مردم است ( 600 ص 161
حسن است که بادها را بر خانه کعبه نهادند، چون خواهی آن را بدانی پشت بخانه کعبه بده که باد شمال از شمالت آید، از پهلوي
حجر و جنوب از سمت راستت از پهلوي حجر الاسود، و صبا از برابرت که رو بخانه کعبه است، و دبور از پشت کعبه. 34 - و از
حسن بن علی جعفی (...): گفت از اسرائیل بن یونس پرسیدم نام باد از چه گرفته شده؟ گفت: از قبله، شمالش شمال آنست،
جنوبش جنوب آن، صبا از پیش روي آن آید و دبور از پس آن. 35 - از ابن عباس گفت: شمال میان جدي و مطلع خورشید است و
جنوب میان مطلع خورشید و سهیل، صبا میان مغرب خورشید تا جدي، و دبور میان مغرب آن تا سهیل. 36 - از کعب است که اگر
باد سه روز از مردم بند آید البته آنچه میان آسمان ص: 16 و زمین است بگندد. 37 - از صفوان بن سلیم که
رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: باد را دشنام ندهید و از شرش بخدا پناه دهید. 38 - از ابن عباس که مردي باد را لعن
کرد، پیغمبر فرمود: باد را لعن مکن که فرمانبر است، چون هر جا که بیجا لعن کند لعنش بخودش برگردد. 39 - از ابن عباس که
هرگز باد نوزید جز آنکه پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله و سلم بر دو زانو برنشست و گفت: بار خدایا ریاح باشد و ریح نباشد، بار
فرستادیم بر آنها باد » « فرستادیم بر آنها باد صرصر » خدایا رحمتش ساز و عذابش مساز، ابن عباس گفت: تفسیر آن در قرآنست
40 - و از مجاهد: که بادي .( ج 1 ص 165 ..) « و فرستادیم بر آنها بادهاي مژده بخش « فرستادیم بادها را آبستن کن » و فرمود « نازاد
وزید و دشنامش دادند؛ ابن عباس گفت: دشنامش ندهید که رحمت آرد و عذاب ولی بگوئید: بار خدایا رحمتش ساز و عذابش
مساز. 41 - عبد الرحمن بن ابی لیلی گفت که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: دشنام ندهید شب و روز و ماه و خورشید، و نه
باد را زیرا آنها برانگیخته شوند رحمت براي مردمی و عذاب براي دیگران. 42 - از ابن عباس که باد نازاد باد سختی است که
درخت آبستن نکند و بر نیارد، نه برکت دارد و نه سود باران از آن نبارد و درخت بر نگیرد (ج 6 ص 115 در منثور). 43 - و از ابن
عمر که باد در دوم زمین زندانیست، و چون خدا خواست عاد را نابود کند به دربان باد فرمود: که بادي فرستد که عاد را نابود کند،
گفت: پروردگارا بقدر یک سوراخ بینی نره گاو بفرستم؟ خدایش فرمود: نه، که زمین و هر که در آنست وارو شوند، ولی باندازه
سوراخ یک انگشتر بفرست، و همین است که خدا فرموده واننهاد بر زمین چیزي جز مانند خاکسترش گردانید. آسمان و جهان،
44 - و از سعید بن مسیب است که گفت: آن باد جنوب است. 45 - (.. ص 259 ): و از علی علیه السّلام که: فرو نیاید ج 4، ص: 17
راستی » قطرهاي آب جز با پیمانه بدست فرشته مگر در طوفان نوح که بدو اجازه رسید بینظر دربانان برآید و اینست معنی قول خدا
و هیچ باد فرو نشده جز با پیمانه بدست فرشته جز در روز عاد که بدو بینظر دربانان ،« که ما چون آب سرکشی کرد، 13 - الحاقه
از نظر دربانان، 6- الحاقه. 46 - و از او است که پیغمبر صلّی اللَّه « ببادي صرصر و سرکش » اجازه رسید و بر آمد، و آنست قول خدا
علیه و آله فرمود: من بصبا یاري شدم و عاد بدبور نابود شدند، فرمود: بدربانان اجازه نرسید که بر عاد باد فرستند جز باندازه جاي
ببادي صرصر سرکش، فرمود: بر دربانان » کرد بر دربانان از هر سوي درها بر آمد و اینست قول خدا « انگشتر از آن و سرکشی
این » و آنها را با همه رمهها و چادرها بشهر آورد، و چون آن را دیدند گفتند « سرکشی کرد و بنا بودي بیابان گردان آنها آغاز کرد
باد که بر ما رخ داده بارنده است، و چون سایهبان آنها را فراگرفت: مردم و رمهها پیش تاختند و خود را بدرون مردم شهر کشیدند
و آنها را در هم کوبیده و همه نابود شدند. 47 - و از قبیصۀ بن ذویب، گفت: هیچ باد برنیاید جز آنکه دربانانی دارد و اندازه و
شمار و وزن و پیمانش را میدانند تا بباد عاد رسید و از آن بادي تراوید که اندازه و وزن و پیمانش را ندانستند، از خشم براي خدا،
از این رو سرکش نام گرفت، و آب هم چنین بود تا داستان نوح علیه السّلام شد و از اندازه بدر رفت و از این رو سرکش نام
گرفت. 48 - بسندي تا رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله که بادها هشتند: 4 عذاب و 4 رحمت، عذابشان عاصف، صرصر، عقیم و
قاصف است، رحمتشان، ناشرات، مبشرات، مرسلات و ذاریاتند، خدا مرسلات را بفرستد تا ابر را برانگیزند، وانگه مبشراتش آبستن
کنند و سپس ذاریات آن را بدوشند بمانند پستان شتر تا باران دهد و آنها ص: 18 لواقح باشند، وانگه
صفحه 14 از 149
ناشراتش پراکنده سازند هر جا خواهد. 49 - (.. ص 303 ) و از خالد بن عرعره که مردي برخاست و از علی علیه السّلام پرسید،
عاصفات کدامند؟ فرمود: بادها باشند. دنبالهایست فلاسفه بر اصول خود گفتند چون بخار از سردي و فشار طبقه زمهریریه سنگین
شد و بزیر آمد بر اثر حرکت خود گرم شود و پهن گردد و این باد است، و بسا بزیر افتادن از اثر ابرهائی باشند که آنچه هوا پهلوي
خود دارند بجنبانند چون خلاء نشدنی است، و باد از سوئی بسوئی رود، و بسا که بر اثر از هم باز شدن هوا باشد از یکسو و پرت
شدن آن از سوي دیگر، و بسا بسبب سرد شدن دودهاي بالا رفته تا طبقه زمهریریه و برگشت آنها باشد. گفتند برخی بادها زهرناك
و سوزانست چون بواسطه اشعه آسمانی سوخته و یا تهمانده ماده شهابست یا بسر زمین گرمی که آتشین بوده گذر کرده، و بسا بر
اثر برخورد و باد سخت یا چند باد از هر سو که اجزاء دودي با خود دارند چرخشی پدید گردد که آن را گرد باد خوانند، و بسا
گردبادهاي بزرگ تیکه ابري یا بخاري در درون دارند که بر آمده است و نمود آتش چرخانی بخود گیرند. و وزشگاه بادها 12
است که از تقاطع دائره نصف النهار و دو دائره موازي آن که مماس دو نقطه ظهور و خفاء میباشند با دائره مشرق و مغرب اعتدالی و
دو دائره برابر آن که مساوي رأس السرطان و رأس الجدي هستند در افق 12 بخش بر آید و هر یک از این بادها را نامی است. و
چهار آنها نزد عرب مشهورند که باد شمال، باد جنوب، باد صبا که شرقی است و باد دبور که غربیست میباشند و بادهاي دیگر را
نکباء گویند. ص: 19
باب سیام