گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد ششم
باب شصت و پنجم درمان بادهاي دردناك






-1 در طب- 70 - بسندش از جابر بن حیان (حسان خ ب) صوفی که بامام ششم علیه السّلام نوشت: یا ابن رسول اللَّه بادي پیچان در
سر تا پایم پیچیده و مرا باز داشته بدرگاه خدا برایم دعا کن، دعا کرد و باو نوشت: از سعوط عنبر و زنبق در ناشتا استفاده کن تا
خوب شوي ان شاء اللَّه و انجام داد و گویا از بند رها شد. 2- و از همان (..) بسندش از صباح بن محارب که نزد امام دهم بودیم و
یاد شد که شبیب بن جابر دچار باد بدي شده و چهره و چشمش هر دو کج شدند فرمود: 5 مثقال قرنفل بگیرند و در بطري شیشه
خشکی کنند و سرش را سخت ببندند و آن را در گل گیرند و در تابستان یک روز و در زمستان دو روز در آفتاب نهند و آنگه آن
را برآرند و نرم بسایند و با آب باران بیامیزند تا چون خمیر نرمی شود و بپشت بخوابد و آن گرد قرنقل را بر شقّ کج شده بمالد و
بهمان حال بماند تا قرنفل خشک شود، و چون خشک شود خدا دردش را بردارد و ببهترین حال خود برگردد بخواست خدا، و
یاران ما زود بر او رفتند و او را بدان مژده دادند و بدان چه فرموده بود درمان کرد و ببهترین حالی که بود باز گردید بیاري خدا
تعالی. 3- در کافی- 191 - روضه: بسندش از بکر بن صالح که شنیدم امام هفتم علیه السّلام میفرمود: براي درمان باد پیچان و حام
و ابرده در مفاصل، مشتی حلبه و مشتی انجیر خشک را در آب فرو بر و آنها را در دیگی که گنجند بپز و صاف کن و سرد کن و
یک روز نه یک روز بنوش تا در همه روزها پر یک قدح رومی (سرشارش خ ب) نوشیده باشی. توضیح: گویا مقصود از باد پیچان
آنست که میان پوست و گوشت باشد و آنها را از هم جدا کند یا بادي که در پشت افتد و مانند آن بمانند قولنج و آدمی آسمان و
جهان، ج 6، ص: 149 نتواند بجنبد، حام را برایش معنائی نیافتیم و شاید خام به خاء نقطهدار باشد یعنی بلغم نپخته یا مقصود باد
صفحه 66 از 119
ملازمی است، و ابرده را فیروزآبادي گفته: سردي در درونست و در نهایه گفته بهمزه کسرهدار و راء درد معروفی است از غلبه
سردي و رطوبت که از جماع بیندازد. در قانون گفته: حلبه گرم است در پایان درجه 1- و خشک است در درجه 1- و داراي
رطوبت غریب، پخته نرم کنی است، ورمهاي بلغمی و سخت را تحلیل برد، و جوشهاي درون را نرم کند و بپزد، و آواز را صاف
کند، و سینه و گلو را نرم کند، و سرفه را آرام کند بویژه اگر با عسل یا خرما یا انجیر پخته شود و بهتر اینست که با خرماي لجیم
همراه شود، و شیره آنها گرفته شود، و با عسل بسیار آمیخته گردد و روي آتش پخته باندازه اعتدال سفت گردد، و بفاصله درازي
پیش از خوراك مصرف شود پخته آن با سرکه براي ناتوانی معده خوبست و پختهاش با آب خوبست براي زحیر و اسهال.
باب شصت و ششم درمان چکیدن شاش و درد مثانه و سنگ مثانه
-1 در طب- 48 -: بسندي که عمرو افرق بامام پنجم علیه السّلام از چکیدن شاش شکوه کرد، فرمود: اسفند را بگیر و 6 بار با آب
سرد بشو و یک بار با آب گرم وانگه در سایه خشک شود و با روغن کنجد (روغن گل خ ب) خالص خیس شود، و ناشتا سفوف
شود که چکش را بخواست خدا ببرد. بیان: ابن بیطار گفته: اسفند سفید است و سرخ، سفیدش عربی است، جالینوس گفته: نیرویش
لطیف است و گرم است در درجه 3- و از این رو اخلاط چسبنده را برطرف کند و با بول برآورد، مسیح دمشقی گفته: کرم کدو را
از شکم برآورد، و مالیدن آبش براي قولنج، عرق النساء، درد رانها خوبست و سینه را پاك کند و بلغم چسبنده شش را دفع کند،
بادیکه در رودهها رخ دهد ص: 150 تحلیل برد، رازي گفته: خون حیض و بول را بگشاید. حبیش گفته: قی
آور و مستکننده است مانند می یا نزدیک بآن، از دانهاش 25 درهم (قریب 8- مثقال بگیرند) و با آب شیرین چند بار بشویند،
سپس خشک کنند و در هاون بکوبند و با الک بویزند، و 6 وقیه (در حدود نیم کیلو) آب جوشانده بر آن بریزند، و در هاون با
چوبی زیر و رو کنند و در پارچه حریر مانندي صاف کنند و سفلش بدور اندازند و بر آن شیره کشیده 3 وقیه (در حدود 300 گرم)
عسل و دو وقیه ( 150 گرم) روغن کنجد بریزند که قی فراوان آورد و جز او گفته: اگر یک و نیم مثقال از نسائیدهاش را 12 شب
سفوف کنند عرق النساء را درمان کند و مجرّبست- پایان- 2- در طبّ- 102 - بسندش از خرازینی (خرازي خ ب) که نزدیکی از از
ائمه علیهم السّلام رفتم و سلام دادم و از او خواستم براي برادرم که دچار سنگ است و خواب ندارد دعا کند، فرمود: برگرد، و
هلیله سیاه، بلیله، املج، کور، فلفل، دارفلفل، دارچینی، زنجبیل، شقاقل، وج، انیسون، خولنجان، اجزاء برابر بگیر، کوبیده شوند و
بیخته شوند و با روغن تازه گاو خیس شوند و با عسل آب کرده دو برابر وزن همه یا با فانید خوب معجون شوند، و شربتی از آن
معجون باندازه فندق یا دانه مازو باشد. بیان: کور براء بینقطه همان مقل است که صمغ درختی است در بلاد عرب. ابن بیطار از
جالینوس گفته: پندارند که مقل عربی بنوشند، سنگ کلیه را پخش کند و بول را بگشاید و بادهاي درهم نپخته را ببرد و دور کند،
در قاموس گفته: شقاقل ریشه درختی است هندي که پرورش دهند و نرمش کنند و باه را بهیجان آورد- پایان- وجّ: ریشه گیاهی
است که در حوضها و کناره آبها روید گرم است و خشک در درجه 3، اخلاط سخت را نرم کند، بول را گشاید، سختی سپرز را
براندازد ص: 151 براي درد پهلو و سینه و دل خوبست انیسون داروي معروفی است و گفتند گرم است و
خشک در درجه 3- بادها را ببرد و بول و حیض را بگشاید، سدّه کبد و سپرز را براندازد، ابن سینا گفته: سدّه و بستهگی قلوهها،
مثانه و رحم را گشاید. فانید: گویا شکر پنیر یا نقل شکري مانند آنست، در بحر الجواهر گفته صنفی شکر سرخ رنگ است گرم
است و تر در درجه یکم، فانید سجزي خوبتر آنست که آرد ندارد و خزائنی فروتر از آن، در قاموس گفته: عفص درخت بلوط
است. « مازو » است که یک سال بلوط دهد و یک سال عفص. و من گویم: عفص در فارسی
باب شصت و هفتم درمان درد مفاصل و عرق النساء
صفحه 67 از 119
-1 در طب- 76 - بسندي از احمد بن ریاح پزشک که بر امام علیه السّلام عرق النساء را عرضه کرد فرمود: کسی که عرق النساء
دارد یک ناخن چیده برگیرد و در جاي عرق نهد و بندد که نافع است بخواست خدا، آسان و سود نقد دارد. و چون بر صاحب درد
سخت شود و پر بزند دو نکته بگیرد و بهم بندد و رانی که عرق النساء در آنست از بالا تا قدم هر چه سخت تواند ببندد تا آنجا که
بسا بیهوش گردد، و در این حال باید ایستاده باشد، و باطن کف پاي دردناك را سخت ببندد بفشارد تا از آن خون سیاهی برآید، و
جاي آن را با نمک و زیت پر کند و خوب میشود بخواست خدا عز و جل. ص: 152
باب شصت و هشتم درمان زخم ریش و درد آبله
-1 در طب- 139 - بسندي از امام باقر علیه السّلام: که براي زخم قیر تازه بگیر و برابرش پیه بز تازه و پارچه نویا بستوي نو بیاور و
بیرونش با قیر بیالا و آن را روي چند تیکه خشت گذار و آتش نرمی زیر آن بنه از نماز ظهر تا عصر سپس تیکه کتان کهنه برگیر و
روي دست بنه و قیر را بران بمال و روي زخم گذار و اگر زخم تو دارد، کتان را فتیله کن و قیر را در زخم بریز و فتیله را در آن بنه.
بیان: قیر طري، در نسخهاي قعر قیر، آمده یعنی بیخ و درون آن .. 2- در دعوات راوندي: که متوکل دملی در آورد و بیمار دم مرگ
شد از اثر آن، و کسی جرات نمیکرد که آهنی بدو نزدیک کند، مادرش نذر کرد که اگر به شود مال فراوانی از خود بامام دهم
بدهد، فتح بن خاقان بمتوکل گفت کاش بفرستی نزد این مرد- یعنی امام دهم علیه السّلام- و از او بپرسی، بسا داروئی بدهد که
خدا بدان بتو فرجی دهد، گفت بفرستید نزد او، پیک رفت و برگشت و گفت: ابو الحسن میفرماید از گال زیر دنبه گوسفند بگیرید
و با گلاب مخلوط کنید و بر دمل نهید که بخواست خدا سودمند است. کسانی که در حضور متوکل بودند این دستور را بباد
مسخره گرفتند، فتح گفت: تجربهاش زیانی ندارد بخدا که من امید به شدن دارم، و گال را حاضر کردند و با گلاب بر روي دمل
نهادند و سر باز کرد و هر چه در آن بود بر آمد و مژده سلامتی او را بمادر متوکل دادند، و ده هزار اشرفی بمهر خودش براي امام
علیه السّلام فرستاد، و متوکل از بیماري در آمد. گویم: تمام این حدیث در ابواب تاریخ آن امام است علیه السّلام. 3- در علل
محمّد بن علی بن ابراهیم: علت آبله اینست که چون مردم حبشه ص: 153 فیل آوردند تا خانه کعبه را ویران
کنند خدا پرنده ابابیل را فرستاد و هر کدام 3 سنگ داشتند دو در دو چنگ و یکی در نوك و بآنها پرت کردند و بسر آنها خورد و
از ته آنها در آمد و مردند، هر کدام ماندند آبله گرفتند و باد کردند و پخته شدند تا مردند و این مایه آبله شد که مردم از هم
واگرفتند. 4- در مجمع البیان: بسندي از سهل بن سعد ساعدي که رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله روز احد در جنگ شرکت کرد و
دندان پیشین او شکست و خود بر سرش فرو نشست، و فاطمه دخترش خون او را شست و علی بن ابی طالب آب میریخت با سپر و
چون فاطمه دید آب خون را میافزاید تیکه حصیري گرفت و سوزاند تا خاکستر شد و آن را بر زخم گذاشت و خون بند آمد. تأیید:
یکی از پزشکان ماهر گفته: خاکستر بردي اثر نیرومندي دارد در بند آوردن خون زیرا خوب خشک کند و کم بگزد، زیرا چیزهاي
خشک کن اگر گزش داشته باشند بسا خون را تحریک کنند و ورم آورند، و این خاکستر چون با سرکه در بینی خوندماغ دمیده
شود، خون بینی او را بند آورد، و بسا در درون ریشهاي روده در آورده شود. کاغذ مصري هم همین اثر را دارد و جالینوس از آن
قدردانی کرده، و بسیار شده که خون را بند آورده و این کاغذ مصري که جالینوس ذکر کرده در دیرین از همان برگ بردي ساخته
میشده ولی امروز ساخته نمیشود، بردي سرد و خشک است در درجه 2 و خاکسترش قرحههاي بد را باز دارد از پهن شدن. گویم:
این روایت را حموي در کتاب احکام در صفت طب از دو صحیح آورده از سهل بن سعد. سپس گفته: مقصود در اینجا حصیریست
که از بردي میسازند، و آن برگ گیاهی است که در میان آبها روید و خاکسترش اثر خوبی دارد براي بند آوردن خون. سپس از
نقل مانند آنچه ذکر شد گفته از قول ابن سینا که آن از خونریزي ص: 154 مانع شود، و بر زخم تازه پاشند و
آن را بهم آرد، و کاغذ مصري در قدیم از آن ساخته میشد، مزاجش سرد و خشک است و خاکسترش براي آکله دهن خوبست، و
صفحه 68 از 119
ریزش خون را بند آورد، و قرحههاي بد را از پراکندگی باز دارد.
باب شصت