گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد ششم
باب شصت و نهم دارو براي درد شکم و پشت






-1 در طب- 78 - از احمد بن ریاح پزشک که این نسخه را بر امام علیه السّلام براي درد شکم و پشت عرضه کردم و آن را
پسندید، شیره عسل خشک (که از درختی برآید) با ریشه انجدان از هر کدام 10 مثقال و 2 مثقال افتیمون که هر کدام جدا کوبیده
شوند و از حریر گذرانده شوند یا پارچهاي مانند آن جز که افتیمون بیختن ندارد و همان نرم کوبیده شود، و همه را با هم با عسل
آب کرده معجون کنند و 2 مثقال آن را هنگام خواب با آب نیم گرم بنوشند. بیان: ابن بیطار بنقل از خلیل بن احمد گفته: لبنی
گویند و بار دیگر گفته: عسل لبنی مانند عسل است جز اینکه « عسل لبنی » درختی است که شیرهاي چون عسل دارد که آن را
نام « میعه » شیرین نیست و از درخت لبنی گیرند. و از قول ابو حنیفه گفته: از درختی دوخته شود که مانند دودم است و از این رو
گفته: لبنی همان میعه است. اسحاق بن عمران گفته: میعه درخت ارجمندیست پوستش « الحاوي » دارد چون مایع است. رازي در
است و آن صمغ بسیار « مقیّد الرّهبان » میعه خشک است و از آن میعه روان گیرند و صمغ این درخت همان لبنی است که
سفیدیست. ابو جریح گفته: میعه صمغی است که از درختی در بلاد روم روان شود که از آن دوشند و آن را بپزند و پوست آن
درخت را هم بفشارند و فشرده آن میعه روانست و بماند تا سفت شود و میعه خشک نام شود. ص: 155
جالینوس گفته: میعه گرم کند و نرم کند و بپزد و از این رو درمان سرفه زکام، نوازل و سینه گرفتن است و خون حیض را بگشاید
چون نوشیده شود یا استعمال گردد از زیر. حبیش بن حسن گفته: براي بادهاي سخت خوبست و چون نوش شود یا از برون تن
استعمال شود اندام را بگشاید در قاموس گفته: لبنی بر وزن بشري است. در بحر الجواهر است که انجدان معرب انگدان است و آن
گیاهی است سفید و هم سیاه و سیاهش خوردنی نیست و حلتیت صمغ آنست گرم و خشک است در درجه 3 نرمکننده و آبکننده
است گفته افتیمون: تخم است و گل و شاخههاي ریز، مزهاش کرف است و نیرومندتر از حاشا است و گفتهاند: نوعی از آن گرم و
خشک است در درجه 3 و گفتهاند: خشک است در آخر درجه 1- مسهل سوداء و بلغم و صفراء است و بیشتر در سوداء اثر دارد.
-2 در کافی 191 - روضه- بسندش از ابی الحسن علیه السّلام که هر که آب پشتش دگرگون شده شیره تازه و عسل برایش
خوبست. بیان: دگرگونی آب پشت کنایه از اینست که فرزندش نمیشود ..
باب هفتادم: درمان بواسیر و برخی نوادر
-1 در محاسن.- 504 -: بسندي از زراره که دیدم دایه ابی الحسن باو برنج میداد و بر سر آتش میزد و من از آن غمگین شدم و نزد
امام ششم علیه السّلام رفتم و فرمود: بنظرم غم تو از عمل دایه است با ابو الحسن گفتم: آري قربانت، فرمود: آري برنج بهترین
خوراك است: رودهها را گشاد کند و بواسیر را ببرد و ما رشک بریم بمردم عراق که برنج و غوره خرما میخورند. چون هر دو روده
2- و از همان: بسندي از امام ششم علیه السّلام که تره بواسیر را را گشاد کنند و بواسیر را ببرند. ص: 156
ریشه کن کند و ادامهاش امان از خوره است. تایید: در قانون گفته: کراث- تره- شامی است و نبطی و یک نوع دشتی که میانه تره
و سیر است و آن بدارو مانندتر است تا غذاء، نبطی در درمان اثردارتر است از شامی، گرم است در درجه 3 و خشک در درجه 2، و
دشتی گرمتر و خشکتر است، و از این رو پستتر است- تا گفته: براي بواسیر خوبست چه بپزي و بخوري و چه شیاف کنی، و باه را
بجنباند و تخمش با دانه آس براي زحیر و خون مقعده است. مؤلف بحر الجواهر گفته: بستانی دارد و دشتی، گرم و خشک است در
درجه 3- و از سیر و پیاز کمتر دیده را گرم کند و دردآورد و تیره سازد، در هضم کند است و براي معده بد است و کیموس بدي
آورد، و اندکی قابض است، چون چند بار در آب پخته شود و در آب سرد نهاده شود و با زیت کوبیده شود براي بواسیر خوبست.
صفحه 69 از 119
ابن بیطار بنقل از ابن ماسر گفته: اگر کراث را خورند یا شیره پختهاش نوشند براي بواسیر سرد خوبست، ابن ماسر جویه گفته: اگر
مقعد را با تخم کرّاث دود دهند بواسیر را ببرد و از ابن ماسویه: که اگر با حرف برشته شود براي بواسیر خوب است. 3- در
محاسن- 512 - بسندش از مردي که دیده ابی الحسن علیه السّلام در خراسان تره را میخورد نشسته و باو گفته شد: در آن کود
است، فرمود: چیزي بدان نچسبد و آن براي بواسیر خوبست. در طب: 32 - بسندي از صیقل که نزد امام صادق علیه السّلام بودم و
مردي او را پرسید از بواسیر سختی که براي دردمندش نسخه دادند یک پیاله کوچک از می خرماي سفت و قصد لذت ندارد بلکه
براي دارو میخورد فرمود: نه و نه جرعهاي از آن، گفتم: چرا؟ فرمود: چون حرام است و خدا عزّ و جلّ چیز حرام را نه دارو نموده و
نه درمان، بگیر تره سفید (نبطی خ ب) و سرش که ص: 157 سفید است ببر و آن را مشوي و خرد خردش ببر
و کوهان شتر بگیر و آبش کن و روي کرّاث بریز و ده گردو بگیر و پوست کن و بکوب با وزن ده درهم ( 6 مثقال تقریبا) پنیر
فارسی و تره را بجوشان و چون پخت گرد و پنیر را روي آن بریز و آن را از سر آتش بردار و سه روز تا هفت روز ناشتا با نان بخور
از خوراك دیگر پرهیز کن. و پس از آن ابهل برشته کمی با نان و گردوي پوست کنده را بگیر و پس از صرف آن کوهان و کراث
صرف کن بنام خدا نیم وقیه روغن شیره ناشتا بخور یک وقیه هم کندر نر بکوب و سفوف کن و باز نیم وقیه شیره آخر سه روز
بخور و خوراك خود را به بعد از ظهر بینداز خوب میشوي ان شاء اللَّه تعالی. توضیح: در نهایه گفته سکرّجه با سین و کاف
ضمّهدار و راء با تشدید ظرف کوچکی است که اندکی نان خورش در آن خورند و واژه فارسی است کراث بیضاء- سفید- در
بیشتر نسخه چنین است و شاید مقصود اینست که ریشه آن سفید باشد چون ریشه برخی از آن مانند پیاز سرخ است و ظاهر اینست
که بجاي بیضاء نبطی باشد چنانچه در برخی نسخههاي درست آمده و گویا مقصود از پنیر فارسی شور آنست یا پنیر ترکی است.
در قاموس گفته: ابهل درخت بزرگی است که برگش مانند درخت گز است و میوهاش چون میوه درخت سدر و درخت عرعر
نیست که جوهري تو هم کرده. در قانون گفته: ابهل میوه عرعر است که چون زعرور است جز اینکه سیاهتر است، بوي تند خوشی
دارد درختش دو دسته است یکی برگش چون برگ سرو و پرخار و پهن شود و دراز نشود، و دیگري برگش چون درخت گز و
مزهاش چون سرو، خشکتر و کم حرارتتر است، و چون دو برابرش دارچین گیرند اثر آن را دارد، برخی گفتند: گرم و خشک
است در درجه 3. ابن بیطار بنقل از اسحق بن عمران گفته: صنفی از عرعر است پردانه، درخت بزرگی است برگش چون برگ گز
میوهاش سرخ و زشت چون میوه سدر در ص: 158 اندازه و رنگ، درونش پشمگی است، هسته دارد و سرخ
است چون برسد شیرین مزه است و اندکی مزه قطران میدهد. و گفته: اگر وزن ده درهم میوه ابهل بگیرند و در دیگی نهند و آن را
در روغن گاو غرقه کنند و روي آتش نهند تا روغن را بخود کشد، وانگه بسایند و با ده درهم نقل شکري آمیزند و هر روزه باندازه
دو درهم از آن را با آب نیم گرم ناشتا بنوشند براي درد زیر شکم از بواسیر خوبست. در قانون گفته بهترین کندر نر سفید چرخان
5- در طب: بسندش از اسحاق جریري که امام باقر علیه . درون چسبنده و روغن دار است گرم است در درجه 2 خشک در درجه 1
السّلام بمن فرمود: اي جریري رنگت پریده آیا بواسیر داري؟ گفتم: آري یا ابن رسول اللَّه، از خدا عزّ و جلّ بخواه که مرا از اجر باز
ندارد فرمود: داروئی برایت وصف نکنم؟ گفتم: یا ابن رسول اللَّه با بیش از هزار دارو مداوایش کردم و سودي نداشت و بواسیر من
خون میجهاند. فرمود: اي جریري واي بر تو من طبیب همه اطبایم، و سرور دانشمندان و رئیس حکماء و معدن فقهاء و سید
پیغمبرزادهها بر روي زمین، گفتم چنین است اي آقا و مولایم، فرمود: بواسیر تو ماده است که خونریزي دارد گفتم: راست گفتی یا
ابن رسول اللَّه. گفت: شمع، روغن زنبق، لبنی عسل، سماق و سرو کتان را بگیر و همه را در ظرفی روي آتش گذار، و چون بهم
آمیختند باندازه نخودي از آن برگیر و بمقعد خود بمال خوب میشوي بخواست خدا. جریري گفت: بخداي یگانه یک بار بیشتر
عمل نکردم که دردم به شد و پس از آن نه خون دیدم و نه درد. جریري گوید سال آینده بحضورش بازگشتم، و بمن فرمود: اي ابا
اسحق البته خوب شدي و الحمد للَّه گفتم: قربانت آري، فرمود: اما بواسیر شعیب بن اسحق ص: 159 مانند تو
صفحه 70 از 119
نیست آن نر است فرمود: باو بگو بلاذر (بلادر، براذر خ ب) بگیرد و سه بخش کند، گودي بکند و آجري سوراخ کند و آن بلاذر
را روي آتش نهد و آجر را بر روي آن گزارد و روي آن آجر نشیند و مقعدش را برابر سوراخ آن نهد و چون بخارش بلند شد و
باو رسید آنچه بیابد که از او برآید بشمارد که بسا پنج تا هفت تاول باشند و اگر همه آب شدند و بدر آمدند آنها را بکند و بدور
اندازد، و گر نه بخش سوم بلاذر را بر آن آتش نهد که همه را از بن برآورد و بکند. سپس مرهم شمع و روغن زنبق و لبنی عسل و
سرو کتان همچنان که براي تو وصف کردم که از آن نرها است بگیرد و با هم فراهم سازد چنانچه اینجا گفتم برایت و به مقعد
مالد، همانا یک مالیدنست و بس. من برگشتم و نسخه را براي او گفتم و عمل کرد و خوب شد بخواست خدا، چون سال آینده شد
بحج رفتم و بمن فرمود: اي ابا اسحاق از شعیب گزارش بده گفتم: یا بن رسول اللَّه بدان که تو را بر بشر برگزید و تو را حجت بر
زمین نمود جز یک بار بر آن نمالید. بیان: شرحی در باره لبنی گذشت و برخی گفتند لبنی همان میعه است و درونش عسل لبنی
است. و اشک درختی است چون درخت گلابی، و گفتهاند شیره درخت دیگر است که در روم است، بهترین نوع لبنی آنست که
خودش روانست و چون شهد است و صمغی است خوشبو و بزردي زند، و سیاه یک رو نیست حارّ است در درجه 1 و خشک در
درجه 2، پختن، نرم کردن، گرم کردن، تحلیل و فرو آوردن با پخت (تخدیر کردن بطبع خ ب) را با خود دارد، روغنی که در شام
از آن گیرند بخوبی نرم کند و آن ضمادیست براي سفتیهاي گوشت، و مالیدن بر جوشهاي تر و خشک بروغن مالی و براي جربتر
و خشک خوبست، نوشیدنش مفاصل را بگشاید و هم مالیدنش و اعضاء را تقویت کند. بخار تر و خشکش براي نزله و زکام بسیار
خوبست، و براي سرفه کهنه و درد گلو، و آواز گرفته را صاف کند بوسیله نرم کردن خوب، خوراك را ص:
160 هضم کند و بول را روان سازد، هم خون حیض را با نوشیدن و با خود برداشتن، و سختی رحم را نرم کند، و خشکش طبع را
ببندد- پایان- سرو کتان، در کتاب طبّ و لغت یافت نشد، و گویا بزر کتان باشد، یا مقصود همان باشد و آن معروف است. در
قانون گفته: دود بلاذر بواسیر را سبک سازد و پیسی را ببرد- پایان- 6- در طب- 101 -: بسندي از معمر بن خلّاد که امام هشتم علیه
السّلام بسیار بمن میفرمود: این دارو را بگیرم و میفرمود در آن منافع فراوانست، من در باره بادها و بواسیر آن را آزمودم و بخدا
خلافی نداشت، دارو اینست: هلیله سیاه، بلیله، املج اجزاء برابر آنها را میکوبی و از پارچه حریر در میکنی و بمانندش بادام سبز که
عراقیها آن را مقل سبز دانند میگیري و بادام را در آب تره میخیسانی 30 شب تا در آن آب شود، وانگه این داروها را در آن میریزي
و سخت خمیر میکنی تا آمیخته شوند پس آنها را حب میکنی باندازه عدس و دستت را با روغن بنفشه یا روغن خیري یا شیره چرب
میکنی که نچسبد بدان، و در سایه آنها را خشک میکنی، اگر تابستانست یکمثقال از آن را میگیري و در زمستان دو مثقال. و از
ماهی و سرکه و تره پرهیز کن که آزموده است. بیان: ابن بیطار گفته: از قول دیسقوریدوس: خیري گیاهی است معروف، گلهاي
رنگارنگ دارد سفید، فرفیري، زرد، و زردش براي کارهاي پزشکی خوبست. 7- در کافی (ج 5 ص 550 ) بسندش از عمر بن یزید
که نزد امام ششم علیه السّلام بودم و در بر او مردي بود و بآن حضرت گفت: قربانت: من بچهها را دوست دارم، امام فرمود: با آنها
چه کنی؟ گفت به پشتم سوار کنم، امام دست بر پیشانی خود نهاد و رو برگرداند از او و آن مرد گریست، و امام نگاه مهربانی باو
نمود و فرمود: چون به شهر خود رفتی یک شتر فربه بخر، و سخت زانوهایش را ببند، و تیغ بکش و بر کوهانش بزن که پوستش
پاره شود و تا گرم است بر آن بنشین. عمر گفت: آن مرد گفت به شهرم آمدم و شتري خریدم و آن را بستم و شمشیر آسمان و
جهان، ج 6، ص: 161 بر کوهانش زدم و پوستش شکافت و گرماگرم بر آن نشستم و از من به پشت شتر چیزي مانند قورباغه که از
آن خردتر بود افتاد و دردم آرام شد.
باب هفتاد و یکم: آنچه براي بلغم، رطوبت، خشکی، علت آنها و براي فلج نافع است
-1 در محاسن- 533 - از محمّد بن حسن بن شمون که بابی الحسن علیه السّلام نوشتم، یکی از یاران ما از گند دهن شکوه دارد، باو
صفحه 71 از 119
نوشت خرماي برنی بخور، و دیگري از خشکی باو نوشت و در پاسخش نگاشت: ناشتا خرماي برنی بخور و روي آن آب بنوش، و
چنان کرد و رطوبت آورد، و از آن شکایت بدو نوشت، در پاسخش نوشت: ناشتا خرماي برنی بخور و رویش آب ننوش. 2- و از
همان- ..- بسندي از امام ششم علیه السّلام که بهترین خرماي شما برنی است، درد را ببرد و درد نیاورد، سیر کند و بلغم را ببرد، و با
هر خرما یک حسنه است. 3- در همان- 557 - از یاسر خدمتگزار امام هشتم که فرمود: خربزه خوردن ناشتا مایه فلج گردد. 4- و از
همان- 563 - بسندي از امام ششم علیه السّلام که مسواك کردن و خواندن قرآن برنده بلغمند. در طب- 19 - بسندي از امام ششم
که شانه کردن دو گونه دندانهاي آسیا را محکم کند و شانه زدن ریش وباء را ببرد، شانه کردن دو گیسو وسوسه دل را ببرد، و شانه
کردن دو ابرو امان از خوره باشد و شانه زدن سر بلغم را ببرد. گفت: سپس داروي بلغم را وصف کرد و فرمود: علک رومی، کندر،
سعتر، نانخواه، سیاه دانه از همه جزئی برابر هم، هر کدام جدا کوبیده شوند بخوبی، و بیخته شوند و خمیر گردند و باهم فراهم
گردند و سائیده شوند تا خوب بیامیزند و با عسل معجون شوند و در هر شبانه روز باندازه فندقی هنگام خواب برگیري که خوب
6- و از همان (..) بسندي از خالد قماط که امام هشتم علیه السّلام این است ان شاء اللَّه تعالی. ص: 162
داروها را براي بلغم بمن دیکته کرد: هلیله زرد 1 مثقال، خردل 2 مثقال، عاقرقرحا 1 مثقال، نرم بکوب و ناشتا با آن مسواك کن و
دندانها را بشوي که بلغم را براندازد و بوي دهن را خوش کند و دندانها را سخت کند ان شاء اللَّه تعالی. بیان: سود هلیله براي این
امور روشن است، در قانون گفته: خردل ورمهاي گرم را تحلیل برد، و گفته: عاقرقرحا با جویدن بلغم را بکشاند و پختهاش براي
درد دندان خوبست و خصوص سرد آن و اگر با سرکه بپزند دندانهاي جنبنده را سخت سازد چون در دهن نگهدارند. 7- در طب-
-66 : بسندي تا امیر المؤمنین علیه السّلام که خواندن قرآن و مسواك و بان برانداز بلغم باشند. 8- و از امام صادق علیه السّلام
روایت است که هر که ناشتا در حمام رود بلغم را بهتر براندازد و حمام روي غذا صفراء برتر است، و اگر خواهی فربه شوي سیر
بحمام رو و اگر خواهی لاغر شوي ناشتا برو. 9- و از همان: بسندش از داود رقّی که مردي بامام هفتم علیه السّلام از رطوبت شکوه
کرد باو فرمود: ناشتا خرماي برنی بخورد و روي آن آب ننوشد، این کار کرد و خشکی او فزود و از آن شکوه کرد و باو فرمود؟
خرماي برنی بخورد و رویش آب نوشد و عمل کرد و مزاجش معتدل شد. 10 - و از همان: بسندي از امام یکم علیه السّلام که 3
چیز بلغم برند: خواندن قرآن، لبان و عسل. 11 - و از امام پنجم علیه السّلام که پر شانه زدن بلغم برد، و شانه زدن سر در شب
رطوبت برد و آن را بن کند. ص: 163
باب هفتاد و دوم: درمان بلبله و عطش فزون و خستگی دهن
-1 در طب- 73 - بسندي از اسماعیل بن جابر که مردي از همکیشان، از فزونی عطش و دهن خشکه بامام ششم علیه السّلام نالید،
باو فرمود: از سقمونیا، قاقله، سنبله، شقاقل، عودبلسان، حب بلسان، نارمشک، سلیخه مقشره، علک رومی، عاقرقرحا و دار چینی هر
کدام دو مثقال بگیرد، و همه آنها را بکوبد و الک کند و خمیر کند جز سقمونیا که جدا بکوبد و الک نکند، و همه را بهم آمیزد و
85 مثقال نقل شکري سجزي خوب بگیرد و در پاتیله با آتش نرمی آب کند و با آن داروها خیس کند و همه را با عسل آب کرده
معجون سازد و در شیشه یا کوزه سبز نهد و اگر بدان نیاز دارد ناشتا دو مثقال با هر نوشابه خواهد بنوشد و هم هنگام خوابیدن مانند
آن. بیان: در قاموس گفته: سجزي منسوب به سیستان را گویند.
باب هفتاد