گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد ششم
ابواب داروها و خواص آنها






باب هفتاد و ششم- در کاشنی
-1 در کافی (ج 6 ص 362 ): بسندش از امام ششم علیه السّلام که هر که شب به روز آرد و در درونش هفت برگ کاشنی باشد آن
شب از قولنج در امان است ان شاء اللَّه. 2- و از همان (..) بسندش از امام ششم علیه السّلام که بر تو باد بخوردن کاشنی که منی را
فزاید، و فرزند را زیبا کند، و آن گرم است و نرم و فرزند پسر را فزاید (شما نپندارید که کاشنی سرد است، چنین نیست ولی معتدل
صفحه 74 از 119
3- و از همان (ص 263 ): بسندي از محمّد بن فیض که با امام ششم علیه السّلام چاشت خوردم و بر سر ( است، از پاورقی ص 215
خوان سبزي بود و پیري بهمراه بود و او از کاشنی رو گردان بود امام علیه السّلام فرمود: شما پندارید که آن سرد است و چنین
نیست همانا معتدل است، و برتري آن بر سبزیهاي دیگر چون برتري ماست بر مردم. 4- و از همان (..) بسندي از محمّد بن اسماعیل
که شنیدم امام رضا علیه السّلام میفرمود: کاسنی داروي هر دردیست و یا هیچ دردي در درون آدمیزاده نیست جز اینکه کاشنی آن
را از بن برکند. گفت: یکی از خدمتکاران که تب و سر درد میگرفت روزي کاشنی برایش خواست و آن را کوبید و روي کاغذ
نهاد و روغن بنفشه بر آن ریخت و آن را بر سر او نهاد، فرمود: که راستی تبت را ببرد و براي سر درد خوبست و آن را برد. 5- و از
همان (..): بسندي از امام ششم علیه السّلام که چه خوب سبزي ایست کاشنی، برگی از آن نیست جز قطره بهشتی دارد آن را
6- در بخورید و نتکانید، فرمود: پدرم ما را باز میداشت از اینکه آن را بتکانیم هنگام خوردنش. ص: 170
مکارم- 202 - از پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم که هر که کاشنی خورد و روي آن خوابد، زهر و جادو در او اثر نکند، و هیچ
جانوري چون مار و کژدم باو نزدیک نشود. تأیید از ابن سینا : ابن سینا در قانون و جز آن گفته: کاشنی دشتی دارد و کشتی و دو
رسته است برگ پهن و برگ باریک و چون کاهو است ولی چنانچه گویند خواصش کمتر از آنست و نزد من در گشایش و براي
بند آمدنهاي کبد بهتر از آنست گرچه در تغذیه و تطفیه کمتر از آنست و سودمندترش براي کبد تلختر آنست، بهترش تازه و تر و
، نامند، سرد است در درجه 1 و خشکش خشک است در درجه 1 « انطولیا » پر مایه و بستانی است، و بهتر آنهم شامی است که آن را
نامند، در آن گشایش « طرخشعوق » و ترشتر است در پایان درجه 1 و بستانیش ترتر و سردتر است و دشتش کم رطوبتتر و آن را
و تبرید و تقویت و قبض است و بستهاي اعضاء درون و رگها را باز کند. و ضمادش با آرد جو براي خنکی گرم خوبست، و دل و
معده را تقویت کند و آن بهترین دارو است براي کسی که مزاج معدهاش گرم است، دشتی آن براي معده از بستانی بهتر است:
اندکی قابض است و سختی ندارد، و مالیدن آبش با سرکه و سفیداب اثر عجیبی در تبرید دارد، و ضمادش براي نقرس خوبست. و
غرغره کردن آبش با محلول خیار چنبر براي ورمهاي گلو خوبست، و ضمادش براي درد چشم گرم، و قیء و هیجان صفرا را
بنشاند، و خوردنش با سرکه طبع را بندد بویژه اگر دشتی باشد، و براي تب سه یک و تبهاي نوبه خوبست، و ضمادش بهمراه ریشه
آن و با قاووت براي گزیدن کژدم و مارها و زنبورها و خزندهها و سام ابرص، و شیره دشتی آن سفیدي چشم را جلا دهد. ابن سینا
گفته: بستانیش سردتر و ترتر است، و در تابستان بگرمی بیاثري گراید. گویم: اخبار فضیلت کاسنی و خواصّش در ابواب سبزیها
بیاید ان شاء اللَّه. ص: 171
باب هفتاد و هفتم: شبرم و سنا
-1 در قرب الاسناد- 70 - بسندي تا رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله که با سنا درمان کنید که اگر چیزي مرگ را ردّ میکرد سنا آن
را رد میکرد. 2- در مکارم- 214 - (همین را از رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله آورده). 3- و از امام صادق علیه السّلام که: اگر
مردم میدانستند در سنا چیست یک مثقالش را با دو مثقال طلا برابر میکردند، هلا که آن امانست از بهق و پیسی، خوره، دیوانگی،
فلج و لقوه، با مویز سرخ بیهسته، و هلیله کابلی زرد و سیاه اجزاء برابر گرفته شود 3 درهم (دو مثقال تقریبا) در ناشتا خورند و مانند
آن هنگام خواب و آن سیّد داروها است. تأیید و توضیح: ابن بیطار از قول ابو حنیفه دینوري گفته: نامش سنا مکّی است، و برگش
آمیخته با حنا موي را سیاه کند. امیّۀ بن ابی صلت گفته: گرم است و خشک در درجه 1-، مسهل صفراء و سوداء و بلغم است، و
بژرف اندام فرو رود، و از این رو براي نقرسدار و عرق النساء و درد مفاصل که از خلط صفراء و بلغم باشند خوبست. یونس گفته:
براي وسواس سوداوي و ترکیدن تن و تشنج ماهیچه و پراکندگی مو و داء الثعلب و داء الحیه و شپشزدگی تن و سر درد کهنه و
جرب و خارش و غش خوبست. 4- دعائم: از رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم که بپرهیزید از شبرم که گرم و گیر است، و با
صفحه 75 از 119
سنا درمان کنید که اگر از مرگ چارهئی بود سنا چاره آن بود. بیان: در قاموس گفته: شبرم بوزن قنفذ درخت خارداریست و
گفتهاند براي وباء خوبست و نام گیاه دیگریست که دانهاي عدس مانند دارد و ریشه کلفتی پر از شیر، و همه مسهل باشند و بکار
بردن شیرش خطر دارد، و ریشهاش را باید اصلاح کرد ص: 172 باینکه یک شبانه روز در شیر تازه خواباند و
سه بار شیر را عوض و تازه کرد و خشکش کرد و باز در شیره کاشنی و رازیانه تا سه روز خواباند، سپس خشک کرد و بهمراه تربد
و هلیله و صبر از آن قرص ساخت که داروئیست عالی. و در فائق گفته: شبرم را نزد اسماء بنت عمیس دیدند که میخواست بنوشد،
فرمود: آن گرم و گیر است، و او را سنا فرمود، شبرم نوعی است از شیح- پایان- گویم: سخنی در این باره بیاید ان شاء اللَّه.
باب هفتاد و هشتم: تخم قطونا
-1 در مکارم ( 215 ) از امام صادق علیه السّلام، هر که تب کند و آن شب وزن دو درهم تخم قطونا بنوشد یا سه درهم از سرسامی
در آن شب آسوده باشد. بیان: ابن بیطار گفته، تخم قطونا همان اسقیوس است بفارسی و فسلیون بیونانی بمعنی برغوثی. جالینوس
گفته: سودمندترین این گیاه تخمش است که سرد است در درجه 2 و در تري و خشکی معتدل است. دیسقوریدس گفته: نیروي
مبرّدي دارد چون با سرکه و روغن گل و آب ضماد شود براي درد مفاصل و ورم بیخ گوش و زخمها و ورمهاي بلغمی و پیچیدن
عصب خوبست، و چون در جلو آمدن رودههاي کودك و ناف برآمده ضماد شود بهش سازد. شیخ گفته: بمالیدن سردرد را آرام
کند، و لعابش با روغن بادام عطش سخت صفراوي را ببرد، و برشته آن که بروغن گل خیس شود قابض است و در حدود یک
مثقالش شکم را ببندد و از تر زدن خصوص در کودك جلو گیرد برخی گفتند بجاي تخم قطونا در نرم کردن طبع دانه گلابی است
و در تبرید و تر ساختن تخم خرفه. ص: 173
باب هفتاد و نهم: بنفشه، خیري، زنبق و روغن آنها
-1 در خصال- ( 117 ) بسندي تا امام ششم علیه السّلام که چهار چیز طبائع را معتدل کنند: انار سورانی، غوره خرماي پخته، بنفشه و
کاسنی. 2- و از همان: بسندي تا امیر المؤمنین علیه السّلام که تب را با بنفشه و آب سرد بشکنید که گرمیش از تف دوزخ است
(اینجا آخر روایت خصال است و دنباله روایت کافی است (ج 6 ص 522 ) که فرماید: با بنفشه سعوط کنید و ببینی بریزید که رسول
خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: اگر مردم دانستند در بنفشه چه اثریست آن را بخوبی کف میکردند. 3- نوادر راوندي:
بسندي که رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله فرمود: برتري ما خاندان بر مردم دیگر چون برتري بنفشه است بر روغنهاي دیگر. 4- در
کافی (ج 6 ص 521 ) بسندي از عقبه که استري بامام ششم علیه السّلام هدیه کردم و آن را که با اوش فرستادم بزمین زد و سرش
شکست و ما بمدینه وارد شدیم و بامام ششم گزارش دادیم فرمود: بنفشه در بینی او ندمیدید؟ پس بنفشه در بینی او کردیم و خوب
شد وانگه فرمود: اي عقبه بنفشه در تابستان سرد است و در زمستان گرم، بر شیعه ما نرم و بر دشمن ما خشک، اگر مردم دانستند اثر
یعنی او را ناتوان کرد و « اوهنته » بنفشه را وقیهاي یک اشرفی طلا میشد. بیان: شکست سرش بمغز رسیده بوده و در نسخه ایست که
آن روشنتر است. 5- در کافی (..) بسندي از یونس بن یعقوب که امام ششم علیه السّلام فرمود: از سوي شما چیزي نزد ما نیاید
سودمندتر از بنفشه. 6- و از همان (..) از امام صادق علیه السّلام که برتري بنفشه بر روغنهاي دیگر چون برتري اسلام است بر دینها،
چه خوب روغن عطریست بنفشه که درد را از سر ص: 174 و چشم میکشد، با آن عطر بزنید. 7- و از همان
(..) بسندي از عبد الرحمن که نزد امام ششم علیه السّلام بودم و مهزم در آمد بمن فرمود: کنیز را بخوان تا براي ما روغن عطر و
سرمه آورد، منش خواندم و شیشه عطر بنفشه آورد، و روزي بسیار سرد بود و مهزم از آن در مشت او ریخت و گفتم: قربانت این
بنفشه و این روز پر سرما؟ گفت: پزشکان ما در کوفه پندارند بنفشه سرد است، فرمود: آن در تابستان سرد است و نرم و گرم است
صفحه 76 از 119
در زمستان. 8- و از همان (ص 623 ) بسندي از امام ششم علیه السّلام که روغن بنفشه مغز را ورزیده کند. 9- بسندي که فرمود: دو
ابرو را با روغن بنفشه چرب کن که سردرد را ببرد. 10 - از همان: بسندي از امام ششم علیه السّلام که نام بنفشه آمد آن را ستود و
فرمود: خیري لطیف است. 11 - در همان ( 0 ص 522 ): بسندي از حسن بن جهم که دیدم امام ابی الحسن علیه السّلام عطر خیري زد
و بمن هم گفت: عطر بزن، گفتم: کجائی از عطر بنفشه؟ با اینکه روایت است از امام ششم در فضل آن. فرمود: من از بویش خوشم
نمیآید، گفتم من هم از بویش خوشم نمیآید و نخواستم آن را بگویم براي آنچه از امام ششم در فضل آن رسیده فرمود: باکی
ندارد. بیان: یعنی ناخواهی بوي آن منافات ندارد با آنچه در فضیلت و سودش رسیده .. 12 - در کافی (ص 223 ): بسندي تا پیغمبر
صلی اللَّه علیه و آله که چیزي براي تن از روغن رازقی بهتر نیست که زنبق است. بیان: تفسیر زنبق و رازقی در باب سردرد گذشت،
و بدین برگردد که آن همان رازقی معروف است که نوعی یاسمین است یا آنکه نزد ما بزنبق سفید معروف است. ابن بیطار گفته:
عطر سوسن ابیض همان رازقی است، دیسقوریدس گفته: نیروي روغن سوسن گرم کن و باز کن دهانه رحم است، و ورمهاي
گرمش را ص: 175 تحلیل برد- و خلاصه در سود بخشی مانند ندارد براي دردهاي رحم، و سازگار است
براي ریشهاي ترسر، و تولها و نخاله سر، و خلاصه محلل است و نوشیدنش مسهل خلط صفراء است و براي معده بد است و قیء
آور است. ماسرجویه گفته: روغن رازقی گرم و لطیف است، براي درد عصب و قلوهها که از سردي باشد خوبست و هم براي فلج و
لرزش و کزاز، و درد هر بیماري که از سردیست، و مالش با آن براي ناتوانی اعضاء خوبست، و بسا اعضاء درونی را هم بمالش
تقویت کند براي بوي خوشش. تمیمی در المرشد گفته: اثر خوبی دارد براي تحلیل دردهاي اعصاب که از سردي باشند، و براي
بادهاي ناشی از بلغم و آنها را آرام کند و گرفتگی و پیچش و قبضی که بریشه آنها دچار شود تحلیل برد، و ورم عصبه گوش را
تحلیل برد، و بستهگیهاي نزولات بلغمی که از سر فرو آیند، دفع کند، و چون اندکی از آن را گرم کنند و چند قطره در گوش
سنگین ریزند ورم آن را تحلیل برد، و بستگیهاي مجراي گوش را باز کند و هر دردي که از سردیست آرام سازد، و بسا دفع کند
کزاز و هر نوع خشکی و تاول و جراحات گرم و سرد را، و در باره روغن زنبق از قول سلیمان بن حسان گفته: کنجد را با گل
یاسمین سفید بپرورند و از آن روغنی بفشارند که بدان زنبق گویند. و دیگري گفته: روغن یاسمین گرم و خشک است و براي فلج
و صرع و لقوه و شقیقه سرد و سردرد، مالش دو سوي پیشانی یا چکاندن در بینی از آن خوبست، و چون با آن تن را مالش دهند
عرق آرد و خستگی برد و براي درد مفاصل خوبست، و چون شمع سفید از آن سازند و بر ورمهاي سخت نهند آنها را بپزد و تحلیل
« شب بو » برد و چون برگ یاسمین را بکوبند با روغن کنجد بمالند کار زنبق کند- پایان. خیري گویا همانست که بفارسی آن را
گویند. ابن بیطار گفته: گیاه معروفی است و گلهاي گوناگون دارد، سفید، فرفري، زرد و زردش در طب ص:
176 سودمند است، جالینوس گفته: همه نوع این گیاه نیروي نمایانی دارد و لطیف آن آبی است، و بیشتر این نیرو در گل آنست، و
خشک گلش نیرومندتر از تر آنست که تازه است. در باره عطر خیري گفته از قول تمیمی: لطیف است و محلل و سازگار با هر
جراحت بویژه آنچه از زردش سازند و آن پر اثر است در تحلیل ورمهاي زخم ورمهاي مفاصل و بستگی و تحجر در اعصاب، و
اثرش از همه عطرهاي گلهاي دیگر بیش است، و بسا موي سر را نیرو دهد و پرپشت کند، و از مرهمهاي تحلیل بر جراحاتست. در
باره بنفشه گفته: سرد است در درجه 1 و تر در درجه 2- و اندکی لطیف است و محلل ورمها، و براي سرفه گرم خوب است و در
حد اعتدال خواب آور است، و نوشیدن و بوئیدنش درد سر ناشی از صفراء و خون ناساز را آرام کند، بنفشه خشک مسهل
صفرائیست که در معده و روده بند آمدهاند. و اگر بسر و پیشانی ضماد شود سردردي که از گرمی است آرام کند. گفته: عطر
بنفشه خنک کند و تر سازد و خواب آورد، و حرارترا معتدل کند، و مالش خوبیست براي جرب و دفع حرارت کند و سوزش تن، و
در بینی کردنش درد سر گرم را دفع کند، و اگر چند قطره تازه آن را در احلیل بچکانند سوزش آن و سوزش مثانه را آرام کند، و
اگر شمع کوتاه سفیدي در آن فرو برند و بسینه کودکان بمالند براي سرفه آنها سود خوبی دارد، و خشکی سوراخهاي بینی و
صفحه 77 از 119
پراکندگی موي ریش و سر با چکاندن آن خوب شوند و پراکندگی موي ابروان با روغن مالی بدان. و اگر دو درهم آن را در
حوض حمام گرم پس از عرق کردن ناشتا سر کشند تنگی نفس را خوب کند، و هر جمعه یک بار عمل شود و آن نرم کن سختی
مفاصل و عصب است، و حرکت مفاصل را آسان کند، و مالیدنش بناخنها درستی آنها را حفظ کند. و بیخوابها را خواب کند
خصوص اگر با تخمه کدو و هسته بادام بکار رود. ص: 177
باب هشتادم در سیاه دانه
-1 در فقه الرضا علیه السّلام- 46 - از عالم روایت کنم که سیاهدانه برکت دارد و درد درون تن را بر آرد. 2- و از همان: که
سیاهدانه درمان هر درد است جز مرگ، بر شما باد به عسل و سیاهدانه. 3- در طب- 51 - بسندي از ابی الحسن علیه السّلام که
پرسش شد از تب نوبه پر زور فرمود: عسل و سیاهدانه بگیرند، و سه انگشت از آن بخورند که ببرد، و هر دو برکت دارند، خدا
و رسول خدا صلی « برآید از شکمشان نوشابهاي چند رنگ که در آن درمانست براي مردم، 69 - النمل » تعالی در باره عسل فرموده
اللَّه علیه و آله و سلم در باره سیاهدانه فرمود: درمان هر درد است جز مرگ، فرمود: این دو نه گرمند و نه سرد و نه طبع خاصی
دارند همانا هر جا بکار روند درمانند. 4- و از همان- 68 - بسندي از ذریح که بامام ششم علیه السّلام گفتم در شکمم قروقر و درد
یابم، فرمود: چه بازت میدارد از سیاهدانه که در آن درمان هر درد است جز مرگ. 5- (..) و از امام پنجم علیه السّلام که رسول
خدا صلی اللَّه علیه و آله فرمود: در باره این سیاهدانه که در آن درمان هر درد است جز سام گفتند یا رسول اللَّه سام چیست؟
فرمود: مرگ. 6- و از زرارة بن اعین که شنیدم امام پنجم در باره فرموده رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله که در سیاهدانه درمانست
از او پرسیدند، فرمود: آري، چنین فرموده و در آن استثناء آورده که جز از مرگ، ولی منت رهنمائی نکنم بسودمندتر از آن که
پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله در آن استثناء نیاورده؟ گفتم چرا یا بن رسول اللَّه فرمود: دعاء که قضاء بسیار مبرم را برگرداند، و صدقه
- خشم را فرو نشاند، و انگشتانش را بهم چسباند. بیان: گویا چسباندن انگشتان تاکید عملی ابرام شده بوده. 7- در مکارم- 211
رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: در این سیاهدانه درمان هر ص: 178 دردیست جز مرگ، گفتم:
سیاهدانه چیست؟ فرمود: شونیز، گفتم: چگونهاش برگیرم؟ فرمود 21 دانه برگیر و در پارچهاي بنه و یک شب در آب بخیسان و
بامداد یک قطره در سوراخ راست بینی بچکان و یک قطره در سوراخ چپ، و روز دوم در هر کدام دو قطره و روز سوّم در راست
یک قطره و در چپ دو تا، و تا سه روز باختلاف میان هر دو، سعد (راوي حدیث) گفته: در هر روز دانه را تازه میکنی. 8- و از امام
صادق علیه السّلام که سیاهدانه محبوب رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله است، گفتند: مردم پندارند که آن اسفند است، فرمود: نه
شونیز است، و اگر نزد صحابه او روي و گوئی دانه محبوب رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم را برایم برآورید شونیز را
برآورند. 9- از فضل که بامام ششم شکوه کردم من از بول سختی کشم، فرمود: آخر شب سیاهدانه بگیر. 10 - از او علیه السّلام که
در سیاهدانه درمان هر دردیست، من آن را برگیرم براي تب، سردرد و چشم درد و دل درد، و براي هر دردي که رخ دهد، و خدا
عزّ و جلّ مرا بدان شفا دهد. بیان و تأکید: گویا خبر یکم در باره بینی از کتب عامه گرفته شده که از عبد اللَّه بن بریده است از
پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله و در آنست که چون بامدادت شد در منخر راست یک قطره چکان و در چپ دو تا و فردا برعکس و
روز سوّم چون روز یکم، و همان درست است. و صاحب فتح الباري پس از نقل این روایت گفته: و از این روایت برآید که مقصود
از اینکه این دانه داروي هر دردیست این نیست که خودش تنها در هر دردي بکار رود، بلکه بسا باید سائیده باشد یا نسائیده،
خورده شود یا نوشیده یا در بینی کشند یا بمالند بتن و جز آن. و گفتهاند: معنی اینکه از هر درد یعنی هر درد درمان پذیر بدان، زیرا
که آن درمان دردهاي سرد است نه گرم. آري در برخی داروهاي درد گرم و خشک براي زود رساندن داروي تر و سرد بدانها
بکار رود، چون زود نفوذ کند، و بکار زدن برخی ص: 179 داروهاي گرم براي خاصیتی که دارند در برخی
صفحه 78 از 119
مرضهاي گرم مورد انکار نیست مانند عنزروت که گرم است و در داروهاي ترکیبی چشم درد بکار رود با اینکه چشم درد باتفاق
حکماء ورم گرم است- دانشمندان طب: گفتند: سیاهدانه گرم و خشک است و بادشکن و براي تب سه یک و بلغم خوب است و
هر سدّه و بادي را برگشاید، و چون کوبیده شود و با عسل معجون گردد و با آب گرم نوش شود- نمک را آب کند و بول و خون
حیض را بگشاید و داراي جلاء و برش است، و چون کوبیده شود و در پارچه کتانی بسته شود یا در پوست، بوئیدنش از براي زکام
سرد خوبست، و چون هفت دانهاش در شیر زن خیس شود و ببینی ریزند براي دچار بیرقان سودمند است، و نوشیدن یک مثقالش
بآب براي تنگ نفس خوبست، بستنش بطور ضماد بر سردرد سر سرد را نافع است، و چون با سرکه پخته شود و در دهن بگردانند
درد دندان کرمو را سود دهد. ابن بیطار و جز او که در داروهاي تک کتاب نوشتند این منافع و بیشتر از آن را براي سیاهدانه ذکر
کردند. خطابی: گفته: اینکه فرموده: از هر دردي مقصود درد خاصّ ی است، زیرا در طبع هیچ گیاهی نیست که درمان همه طبائع
مخالف هم را داشته باشد، و مقصود اینست که درمان هر دردیست که از رطوبت پدید شود. ابو بکر ابن عربی گفته: عسل نزد
در » پزشکان بهتر از هر دوائی است براي درمان هر دردي و با این وضع دردیست که دردمندش از آن آزار بیند و مقصود از اینکه
اکثر و اغلب است نه همه و حمل سیاهدانه بر آن سزاوارتر است. و دیگري گفته: دارو را « آن درمانست براي مردم، 69 النحل
در باره سیاهدانه سازگار مزاج دچار بسردي « شفاء هر دردیست » بحسب حال بیماري که حاضر است وصف کنند، و شاید فرموده او
بوده و مقصود هر دردي از جنس درد او است، و تخصیص به جنس بسیار است و فراوان. و اللَّه اعلم. و شیخ محمد بن ابی حمزه
گفته: مردم در این حدیث گفتگو کردند و عمومش ص: 180 را تخصیص دادند و آن را بگفته اهل تجربه و
طب برگرداندند، و آن اشتباه است زیرا اگر ما گفته پزشکان را بپذیریم که روي تجربه است که غالبا بر پایه گمانست پذیرش گفته
آنکه جز از وحی سخن نگوید اولی از گفته آنها است- پایان- و توجیه حمل آن بر عموم گذشت که مقصود اعم از اینکه تنها
باشد یا جزء داروي دیگر و این مانعی ندارد و از ظاهر حدیث هم بیرون نیست و اللَّه اعلم و گفته: شونیز بضمّه شین نقطه دار و یاء
دو نقطه بزیر پس از زاست، قرطبی گفته: برخی اساتید ماشین را بفتح دانسته، عیاض از قول ابن اعرابی واو را یاء کرده با کسره شین
و گفته شینیز، و تفسیر سیاهدانه به شونیز براي اینست که شونیز میان آنها شهرت داشته و امروزه برعکس است زیرا خود سیاهدانه
معروفتر از شونیز است، و تفسیرش به شونیز اکثر و اشهر است و آن زیره سیاه است و آن را زیره هندي هم گویند. ابراهیم حربی در
غریب الحدیث از حسن بصري آورده که آن خردل است، ابو عبیده هروي در غریبین حکایت کرده که میوه بطم است بضمه باء
است و از یمن آورند و خوشبو است و در بخور بکار رود و « کمکام » یک نقطه و سکون طاء با نقطه. جوهري گفته: صمغ درخت
گویم: بطور قطع در اینجا مقصود نیست، قرطبی گفته تفسیر به شونیز از دو راه بهتر است یکی آنکه گفته اکثر است و دوم سود
بسیار آن بخلاف خردل و بطم پایان سخن ابن حجر. ابن بیطار گفته: سیاهدانه بر شونیز گفته شود و بر چشمیزك و بشمه نزد مردم
حجاز و گفته بشمه نام حجازي سیاهدانه است که در درمان چشم بکار رود و از یمنش آورند (چشمیزك) دانهایست سه گوش و
11 - دعائم- - از امام پنجم علیه السّلام که ( سیاه مانند دانه گلابی و اثر پر نیرو دارد در بیشتر دردهاي چشم از پاورقی ص 132
پرسش شد از قول رسول خدا ص در باره دانه سیاه فرمود: البته آن را گفته، گفتند: چه گفته؟ فرمود: که در آن درمانیست از
ص: 181 هر دردي جز مرگ و سپس بسائل فرمود: تو را راهنمائی نکنم بر آنچه رسول خدا در آن استثناء
ندارد؟ گفت آري، فرمود: دعاء است که قضاي مبرم سخت را برگرداند، و انگشتانش را بهم چسباند از دو دست و با هم جمع کرد
یکی را با دیگري انگشت کوچک را در برابر آن چون یک چیز بتو نمود
باب هشتاد