گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد نهم
باب پانزدهم کباب و بریان و کلهها
آیات قرآن مجید






3) تفسیر: راغب گفته: حنیذ بریانی میان دو سنگ است، و این کار ) .« درنگی نکرد که یک گوساله بریان آورد » 2) هود- 69 ) :
براي آنست که چسبندگی آن برود در قاموس گفته: (حنذ الشاة) یعنی آن را بریان کرد و سنگ تافتهاي روي آن نهاد تا آن را بپزد
و حنیذ بریانیست که آبش پس از بریان شدن میچکد پایان و این اشاره دارد ببرتري بریان بویژه چنین.
اخبار باب
-1 در محاسن ( 468 ) بسندش از موسی بن بکیر که امام هفتم علیه السّلام بمن فرمود: چه شده که تو را زرد رنگ میبینم؟ گفتم (4)
بر اثر تبی است که دچارم، فرمود: گوشت بخور و خوردم و جمعه دیگر مرا دید که رنگم زرد بود فرمود: فرمانت دهم بخوردن
گوشت، گفتم آن را خوردم، فرمود: چگونه؟ گفتم: پخته، فرمود: نه، کباب بخور و خوردم و جمعه دیگر فرستاد و مرا خواست و
2- در محاسن (..) ( خون بچهرهام بازگشته بود و فرمود: بسیار خوب. کشّی: بسندش مانند آن را آورده ( 437 رجال کشّی) ( 5
3- در همان (..) بسندش از امام ششم علیه السّلام که کباب تب را ( بسندش (قریب بهمین مضمون را با بیانی کوتاهتر آورده) ( 6
4- از همان (..) بسندش از اصبغ بن نباته که نزد امیر المؤمنین علیه السّلام رفتم و در بر او بریانی بود فرمود: نزدیک آي و ( ببرد ( 7
بخور، گفتم یا امیر المؤمنین این برایم زیانبار است، فرمود: نزدیک آي تا کلماتی بتو آموزم که بخوانی و هیچ چیز آسمان و جهان،
بسم اللَّه خیر الاسماء ملء الارض و السماء الرّحمن الرّحیم لا یضرّ مع » : ج 9، ص: 255 با آنها زیانت نرساند، از آنچه نگرانی بگو
5- در محاسن ( 469 ) بسندش از درست که نزد امام ششم علیه السّلام کلهها و کله گوسفند ( اکنون با ما چاشت بخور. ( 1 « اسمه داء
6- در مکارم ( 177 ) از علی بن سلیمان ( را نام بردیم، فرمود: کله جاي تذکیه است، بچراگاه نزدیکتر و از فضولات دورتر است. ( 2
که نزد امام رضا علیه السّلام گوشت کلّه خوردیم پس قاووت خواست، گفتم شکم من که پر شده فرمود: اندکی سویق کلهها را
( هضم کند و داروي آنها است. ( 3
صفحه 115 از 138
باب شانزدهم: ترید، آب گوشت، شوربا، و هر رنگ خوراك
34 ) بچند سند تا رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله که چون ترید خورید از کنارههاش خورید که برکت در قلّه / -1 در عیون ( 2 (4)
73 ) بسندي تا پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله که فرمود: اي / 2- در عیون ( 2 (5) .( آنست در صحیفه رضا علیه السّلام مانندش آمده ( 9
علی چون پختنی خواهی آبش را بیفزا که خود یکی از دو گوشت است و براي همسایهها رساتر است تا اگر از گوشت بدانها نرسد
3- در محاسن ( 402 ) بسندش از امام ششم علیه السّلام از پدرانش که نخست کسی که ترید کرد ابراهیم ( از آبگوشت برسد. ( 6
317 ) بسندش تا رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله / 4- در کافی ( 6 ( علیه السّلام بود و نخست کسی که ترید را خورد کرد هاشم. ( 7
که نخست کسی که خوراك رنگارنگ بر سفره آورد ابراهیم بود الخ. در صحاح گفته: هشم شکستن نان خشک است و از این رو
هاشم نامیده شد، در فائق گفته: او عمرو بن عبد مناف است، و این لقب از آنجا است که تیرهاش دچار قحط شدند و او کاروانی
بشام فرستاد و گرده آوردند و شتري کشت و پخت و بمردم ص: 256 ترید خوراند- پایان، در مدح هاشم
5- در محاسن ( 402 ) بروایتی تا پیغمبر ( گفتند: عمرو و الا براي تیرهاش ترید را شکست و مردان مکه قحط زده و لاغر بودند. ( 1
6- و در همان (..) بسندي تا پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله که مبارك شده براي امّتم ثرد ( صلی اللَّه علیه و آله که ترید برکت دارد. ( 2
و ثرید، جعفر گفته: ثرد تیکه خرد است و ثرید درشت. ( 3) بیان: این فرق را در سخن لغویان ندیدم در مصباح گفته ثرید چون
فعیل بمعنی مفعول است و آن را ثرود هم گویند و گویند ثردت الخبز از باب قتل و آن خرد کردن نان و خیس کردن در آبگوشت
است و اسم مصدرش ثرده است. ( 4) در محاسن (..) بسندش تا امام ششم مانندش آمده و ابن فضّال بسندي تا عمر بن یزید بر آن
افزوده که: عقار شکم را گنده کند و رانها را شل کند. ( 5) بیان: در نسخهها که نزد ما است عقارجات آمده و در کتاب لغت آن را
نیافتم و گویا تصحیف واژه فشفارجات است، در نهایه گفته، در حدیث علی علیه السّلام است که بیشارجات شکم را گنده کنند.
گفتند: مقصود هر آنچه است که پیش از غذا براي مهمان آرند، و این واژه معربست و گفته شده اصلش فیشفارجاتست با دو فاء،
7- در محاسن ( 403 ) بسندش تا امام ششم علیه السّلام که ترید را ( پایان- و گویا مناسب مقام خوراکهاي با ادویه گوناگونست. ( 6
8- و از همان (..) بسندش از ابی اسامه که نزد امام ششم علیه السّلام رفتم و او ( باش زیرا من نیرو آورتر از آن براي خود ندیدم. ( 7
9- در محاسن (..) بسندش از اسماعیل بن جابر که نزد امام ششم علیه السّلام بودم و خوان ( خوراك گوشت و سرکه میخورد. ( 8
10 - و از همان (.) بسندش از فضل ( خواست و ترید و گوشت آوردند و روغن زیت خواست و بر گوشت ریخت و با او خوردم. ( 9
بن عمر که نزد امام ششم علیه السّلام بودم یک ص: 257 رنگ خوراك برایش آوردند و بمن فرمود: از این
بلون » 317 ) که / بخور که من چیزي را از ثرید دوستتر ندارم و دوست داشتم عقارجات حرام باشند. ( 1) بیان: در کافی است ( 6
که داراي ادویه گوناگون بود چنانچه گذشت و در کافی بجاي، عقارجات، در یک نسخه فاشفارجات است، و در « من الوان الطعام
نسخهاي، فشفارجات، و معنی آن را دانستی، و در نسخهاي اسفاناجاتست، گفتند اسفاناج آبگوشت سفید ساده است که ترشی
11 - در محاسن (..) بسندش تا علی علیه السّلام که از کله ترید نخورید و از اطرافش بخورید زیرا برکت در کلّه آنست و ( ندارد. ( 2
12 - و از همان (.) بسندش از عبد الأعلی که با امام ششم در خوراك شدم و خوراك ( از همان بسند دیگر مانندش آمده. ( 3
خواست و یک مرغ بریان که شکمش پر از خبیص بود آوردند، فرمود: این را براي فاطمه هدیه کردند وانگه فرمود: اي کنیز
خوراك معمولی خودمان را بیاور و ترید سرکه و زیت آورد. ( 4) بیان: گویا فاطمه همسر آن حضرت بوده که دختر حسین بن علی
13 - در محاسن ( 400 ) بسندش تا علی علیه السّلام که از سر ( بن الحسین علیه السّلام است و نام یک دخترش هم فاطمه است. ( 5
14 - در مکارم ( 188 ) امام صادق علیه السّلام فرمود: ترید را باشید که چیزي سازگارتر ( ثرید نخورید که برکت در سر آنست. ( 6
15 - در دعوات راوندي که: پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله فرمود: بار خدایا مبارك کن براي امتم ثرد و ثرید را، و ( از آن نیافتم. ( 7
صفحه 116 از 138
امام صادق علیه السّلام فرمود: ترید خوراك عربست و فرمود: آتش کینهها را با گوشت و ترید خاموش کنید. ( 8) توضیح: یعنی
16 - در (1) آتش دل خود را بدان خاموش کنید یا دل همگنان خود را که بدانهاشان بخورانید. ص: 258
دعائم: از رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله که: ترید خوراك عربست و نخست کسی که ترید ساخت ابراهیم بود و نخست کس از
2) و از جعفر علیه السّلام که ترید برکت دارد و یک خوراکش دو کس را بس ) .(10 / عرب که آن را خرد کرد هاشم بود ( 2
17 - در دعوات راوندي که امام صادق علیه السّلام فرمود: دوستترین خوراك ( است، یعنی آنها را نیرو دهد نه اینکه سیر کند. ( 3
رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله نارباجه بود. ( 4) بیان: نارباجه معربست بمعنی آبگوشت انار در بحر الجواهر گفته: نارباجه خوراکی
18 - در محاسن ( 404 ) بسندش از ولید بن صبیح که امام ششم علیه السّلام بمن فرمود: بعیال خود چه ( است از دانه انار و مویز. ( 5
خورانی در زمستانها گفتم: اگر گوشت نباشد روغن و زیت فرمود تو را چه باز دارد از کرکور که آن براي تن از همه چیز
نگهدارتر است. کرکور بتفسیر یکی از اصحاب، دانگو است از دانهها یک پیمانه برنج و یک پیمانه نخود و یک پیمانه گندم یا
19 - در مکارم ( 187 ) پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله فرمود: اگر چیزي ( باقلا یا دانه خوردنی دیگر را بگیرند و همه بکوبند و بپزند. ( 6
جلو مردن را میگرفت همان مثلثه بود، گفته شد: یا رسول اللَّه مثلثه چیست؟ فرمود: آبگوشت با شیر (بجاي مثلثه تلبینیه درست است
(1) ص: 259 .«1» چنانچه در شماره 7 باب شیر آید
باب هفدهم: روغن و انواعش
2- و از همان (..) بسندش از ( -1 در محاسن ( 498 ) بسندش از امام ششم علیه السّلام که چه خوب نانخورشی است روغن. ( 3 (2)
3- و از همان (..) بسندش از حماد ( امام ششم علیه السّلام که مانند روغن چیزي درون شکم در نیاید و منش براي پیر بد دارم. ( 4
بن عثمان که نزد امام ششم علیه السّلام بودم و پیري از اهل عراق با آن حضرت سخن میگفت، باو فرمود: چرا سخنت دگرگون
شده؟ فرمود: دندانهاي پیشین دهنم افتادند و سخنم کاسته آن حضرت فرمود: برخی دندانهاي من هم افتادند تا آنجا که شیطانم
وسوسه کند و گوید: اگر بقیه هم بروند با چه غذا میخوري؟ و من گویم: لا حول و لا قوّة الّا باللَّه، باو فرمود: ترید را باش که
4- و از همان (..) بسندش از امام پنجم علیه السّلام که روغنهاي ( سازگار است و از روغن بپرهیز که براي پیر سازگار نیست. ( 5
( 5- و از همان (..) بسندش تا علی علیه السّلام که روغن گاو دارو است. ( 7 ( گاو درمانند. و از همان بسند دیگر مانندش آمده. ( 6
6 در دعوات راوندي از ریّان که بامام ششم علیه السّلام گفتم: برایت حلوا بسازیم؟ فرمود: هر چه میسازید از آن با روغن بسازید،
فرمود: چه خوب نانخورشی است روغن و البته من آن را براي پیر بد دارم، فرمود: روغن در تابستان بهتر است از آن در زمستان.
/ -7 در دعائم از رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله که گوشت گاو درد است و روغنش دارو و مانند روغن در شکم در نیاید ( 2 (8)
-8 در مکارم از امام ششم علیه السّلام که گوشت گاو درد است و روغنهاشان درمان و شیرهاشان دارو ( 183 ). آسمان و (9) .(112
(1) جهان، ج 9، ص: 260
باب هجدهم: شیر