گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دهم
جلد دهم






ادامه ابواب گیاهها
باب چهارم جمار و طلع
-1 در خصال ( 155 ) بسندش تا امام ششم علیه السّلام که سه تا لاغر کنند پوسته گل خرما و تهمانده روغنی که آب کنند و (2)
گردو، در محاسن ( 450 ) بسندش تا امام ششم علیه السّلام (همین مضمون را آورده). گویم: برخی اخبارش با شرح آنها در باب
( پیش گذشت. ( 3
باب پنجم انگور
2- در ( -1 در خصال ( 144 ) بسندش تا امام هفتم علیه السّلام سه چیز زیان ندارند: انگور رازقی و نیشکر و سیب لبنانی. ( 5 (4)
25 ) بسندش تا رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم که انگور را دانه دانه بخورید که خوشتر و گواراتر است. در صحیفه / عیون ( 2
3- در محاسن ( 547 ) بسندش از امّ راشد آزاد کرده امّ هانی که کنیزي بودم و علی علیه السّلام را (6) .( رضا: مانندش آمده ( 10
(1) خدمت میکردم طلحه و زبیر نزد او بودند و انگور خواست که دوستش میداشت و با هم خوردند. ص: 3
-4 در محاسن (..) بسندش علیه السّلام از هشام بن سالم که امام چهارم علیه السّلام از انگور خوشش میآمد، یک روز روزه بود در
افطار ام ولدش نخست برایش خوشه انگوري آورد و سائلی آمد و آن حضرت خوشه انگور را باو داد و ام ولد نزد سائل فرستاد و
( آن را خرید و در بر امام نهاد و سائل دیگر آمد و باز هم آن را بوي داد و ام ولد باز چنین کرد و بار چهارم امام آن را خورد. ( 2
6- و از همان (..) بسندش تا ( -5 و از همان (..) بسندش تا کسی که دیده امیر المؤمنین علیه السّلام نان را با انگور میخورد. ( 3
اینکه روزي امیر المؤمنین علیه السّلام نزد همسر عامریه خود وارد شد و زنهائی از فامیل او مهمانش بودند، فرمود از آنها پذیرائی
کردید؟ گفت: بخدا چیزي بدانها نخوراندم. گوید: یکدرهم از اطاق خود بر آورد، فرمود: با آن انگور بخرید و آن را آوردند و
صفحه 10 از 149
7- و از ( فرمود بدانها بخورانید و گویا شرم میکردند و خودش خوشهاي برگرفت و از آنها دور شد و آن را خورد به تنهائی. ( 4
8- و از همان (..) بسندش از امام ششم ( همان (..) بسندش از ابی اسامۀ که نزد امام ششم رفتم و انگور آوردند و از آن خوردیم. ( 5
9- و از همان (..) بسندش تا امام ششم علیه السّلام که ( علیه السّلام که انگور را دانه دانه بخورید که خوشمزهتر و گواراتر است. ( 6
11 - و از ( 10 - و از همان (که این خبر را در باره نوح آورده). ( 8 ( پیغمبري بخدا از غم نالید و خدایش فرمود: انگور بخورد. ( 7
همان ( 456 ) بسندش از امام ششم علیه السّلام که چون آب از استخوانهاي مردههاي طوفان کنار رفت و نوح علیه السّلام آنها را
12 - در (1) دید سخت بیتاب شد و اندوه خورد و خدایش وحی کرد انگور سیاه بخور تا غمت برود. ص: 4
مکارم: از امام صادق علیه السّلام که دو چیز دو دستی خورده شوند: انگور و انار، ( 2) و از کتاب فردوس از عایشه است که رسول
خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: بهتر خوراکتان نان است و بهتر میوهتان انگور، و فرمود: نخله خرما و انار و انگور از فزونی
گل آدم آفریده شدند، فرمود: بهار امتم انگور است و خربزه ( 3) و بسندي تا امیر المؤمنین علیه السّلام که انگور را با نان میخورد
270 ) بسندش تا رسول خدا / 13 - در علل ( 2 ( 4) و بهمین سند که فرمود: انگور نان خورش است و میوه و خوراك و حلوا. ( 5 )
صلی اللَّه علیه و آله و سلم که بانگور کرم مگوئید زیرا کرم مؤمن است، در محاسن مانندش آمده. ( 6) بیان: در نهایه است که در
حدیث آمده بانگور کرم مگوئید زیرا کرم مرد مسلمان است، گفتند انگور را کرم نامند براي اینکه می آن سخاوت و کرم آرد و
این نام را از کرم برایش باز گرفتند، و پیغمبر نخواست نامی از کرم روي انگور باشد و مؤمن را شایسته آن دانست، زمخشري گفته:
منظور پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم تأکید فرموده خدا تعالی است که إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ اتقیکم 13 - الحجرات بوجهی لطیف
و منظور نهی از نامیدن انگور به کرم نیست بلکه اشاره است باینکه شایسته نیست چیز دیگري با نام کرم تقوي که خدا بمؤمن داده
شریک باشد و اینکه فرموده همانا کرم مرد مسلمان است یعنی شایسته این نام کرامت شعار همان مسلمان است پایان-. کرمانی
گفته: این حصر ادعائی است و ردّ قول آنها است که انگور را براي می آن کرم نامیدند و مؤمن با تقوي را بکرم سزاوارتر از
میخواران دانسته. نووي گفته: مؤمن را کرم نامیده تا مردم این نام را براي می فراموش کنند، طیبی گفته: انگور را کرم نامیدند براي
اینکه می آن سخاوت آورد و شارع آن را بد داشت تا از این مقامش دور کند و حرمتش را تأکید نماید و فرق میان جود و کرم
(1) اینست که جود بخشش اموال است و کرم آدمی در اخلاق و اعمال پسندیده است. ص: 5
باب ششم کشمش
-1 خصال ( 244 ) بسندش تا رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم که کشمش را باشید زیرا صفراء را میبرد و بلغم را میبرد و (2)
پی را سخت میکند و خستگی را بر میاندازد و خلق را خوش میکند و نفس را پاك کند و اندوه را ببرد، در عیون مانندش آمده.
45 ) بسندش تا علی علیه السّلام که هر کس 21 دانه کشمش سرخ بخورد در ناشتا در تنش بدي نبیند. در / -2 در عیون ( 2 (3)
صحیفه رضا مانندش آمده، در مجالس ابن الشیخ (همین مضمون آمده که افزوده) بیمار نشود جز براي مردن. در مجالس بسندش
370 ) بسندش تا علی علیه السّلام که کشمش دل را تقویت کند و / 3- در مجالس ( 1 ( از امام ششم علیه السّلام مانندش آمده. ( 4
612 ) بسندش تا امیر المؤمنین علیه السّلام که / 4- در خصال ( 2 ( بیماري را ببرد و گرمی را خموش کند و نفس را پاك کند. ( 5
خوردن 21 دانه کشمش سرخ هر روز ناشتا هر بیماري را رفع کند جز بیماري مردن، در محاسن بسندش از امام ششم علیه السّلام
7) بیان: گویم: تخلف برخی از این امور ) .( 5- در همان: بسندش تا علی علیه السّلام (همین مضمون آمده) ( 548 ( مانندش آمده. ( 6
6- در محاسن (..) بسندش تا امام ( براي تخلف شرائط آنست چون اخلاص و تقوي و جز آن یا براي وجود معارض اقوي است. ( 8
7- در طبّ ( 137 ) بسندش تا امیر ( ششم علیه السّلام که کشمش پی را محکم کند و خستگی را ببرد و نفس را پاك کند. ( 9
المؤمنین علیه السّلام که هر که 21 دانه کشمش سرخ در آغاز هر روز بخورد خدا از او هر بیماري و دردي را ببرد، ( 10 ) و از حریز
صفحه 11 از 149
است که بامام ششم علیه السّلام گفتم: یا ابن رسول اللَّه مردم در باره کشمش از شما سخن گویند ص: 6
8- در مکارم ( 200 ) از پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم که کشمش را باشید ( فرمود: درست است و همین حدیث را بیان کرده. ( 1
9- در ( زیرا صفراء را خاموش کند و بلغم را ببرد و تن را سالم کند و خلق را نیکو سازد و پی را محکم کند و رنج را براندازد. ( 2
اختصاص ( 123 ) بسندش از ابی هند که براي رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم طبقی رو بسته هدیه آوردند و روکش آن را
برداشت و فرمود: بنام خدا بخورید چه خوب خوراکی است کشمش پی را محکم کند رنج را ببرد و خشم را بنشاند و پروردگار را
( خشنود سازد و بلغم را براندازد و بوي دهان را خوش کند و رنگ را صفا دهد. ( 3
باب هفتم فضیلت انار و انواع انار
35 ) بسندش تا رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم که انار بخورید که هیچ دانه از آن در معده نشود جز که / -1 در عیون ( 2 (4)
دل را روشن کند و شیطان را تا 40 روز لال کند ( 5) و بهمین سند از علی علیه السّلام که انار را با پیهاش بخورید چون پاك کن
معده است، ( 6) و بهمین سند تا رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم که چون رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم انار میخورد
کسی را در یک انار شریک نمیکرد و میفرمود: در هر اناري یک دانه بهشتی است. در صحیفه رضا مانند آن آمده، در مکارم
2- در خصال ( 249 ) بسندش از امام ششم علیه السّلام که چهار تا طبعها را معتدل سازند: انار ( 195 ) مانند حدیث یکم آمده. ( 7 )
سورانی، غوره خرماي پخته، بنفشه و کاسنی. ( 8) بیان: در قاموس است که سوریه نام شام است یا جایی نزدیک خناصره، و سورین
نهریست در سرزمین ري که مردمش بدان فال بد زنند چون شمشیري ص: 7 که با آن یحیی بن زید بن علی
را کشتند در آن شستند، و سوري ( 1) چون طولی جاییست در عراق از سرزمین سریانیها و جایی در اطراف بغداد و سوراء هم
( 3- در خصال ( 289 ( خوانده شود- پایان- و یکی از دو تاي اخیر در اینجا مناسبتر است و الف و نون براي نسبت افزوده شده. ( 1
4- در ( بسندش از امام ششم علیه السّلام که پنج تا از میوههاي بهشتند در این جهان: انار ملس، سیب، به، انگور و رطب مشان. ( 2
378 ) بسندش تا امیر المؤمنین که چهار میوه از بهشت فرو آمدند. انگور رازقی، رطب مشان و انار ملس و / مجالس ابن الشیخ ( 1
5- و از همان: بهمین سند که امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود بکودکانتان انار بدهید که زودتر ( سیب شامی و در خبر دیگر به. ( 3
زبان باز کنند، ( 4) و بهمین سند که رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود هیچ انار نیست جز که در آن دانهایست از بهشت
6- و از همان: بسندش از امام چهارم علیه السّلام که دو چیز هرگز در درونی در ( فرمود: من دوست دارم هیچ دانهاش وانیفتد. ( 5
نشوند جز تباهش کنند و دو چیز در درونی نشوند جز بهش سازند، آن دو که درون آدمیزاده را به سازند انار است و آب نیم گرم
7- در خصال ( و اما آن دو که تباهش کنند پنیر است و گوشت خشکیده. در محاسن بسندي تا امام ششم مانندش آمده است. ( 6
643 ) بسندش تا امیر المؤمنین علیه السّلام که انار را با پیهاش بخورید که پاك کن معده است و هر دانهاش بمعده جاگیر زندگی )
دل است و روشنی جان و وسوسه شیطان را تا 40 شب ناخوش کند. ( 7) در طب ( 134 ) بسندي مانندش را از امیر المؤمنین علیه
السّلام آورده و در پایانش افزوده انار از میوههاي بهشت است که خدا عز و جل فرموده: فِیهِما فاکِهَۀٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ 68 - الرحمن.
8) بیان: وسواس نام شیطانیست که در دیگر اخبار از او بدان تعبیر شده یا ص: 8 مقصود وسوسه شیطانست )
8- در محاسن ( 539 ) بسندش از امام پنجم علیه السّلام که میوه 120 جور است و سر همه انار ( و نسبت تمرض بدو مجاز است. ( 1
9- و از همان (..) بسندش از ابی الحسن علیه السّلام که از سفارشهاي آدم به هبۀ اللَّه بود که انار را باش که چونش در ( است. ( 2
10 - و از همان ( 540 ) بسندش از ابی الحسن علیه السّلام که ( گرسنگی بخوري بس باشد و چونش در سري خوري گوارا باشد. ( 3
11 - در محاسن (..) بسندش از امام ششم علیه السّلام (که ( گرسنه انار نخورد جز که سیر شود و سیر نخورد جز که گوارا باشد. ( 4
12 - و از همان ( بعبد العزیز) فرمود: اگر در عراق بودمی هر روزي یک دانه انار خوردمی و یک بار در فرات به آب اندرشدمی. ( 5
صفحه 12 از 149
13 - و از همان از امام ششم علیه السّلام که اناري نباشد جز ( (..) بسندش که امام ششم علیه السّلام شب هر جمعه انار میخورد. ( 6
یک دانه بهشتی دارد (و دو روایت دیگر همین مضمون آمده، و در روایت دیگر دنبال آن فرموده: اگر دانهاي از آن افتد برگیرش و
آن دانه در معدهاي هرگز نیفتد جز که چهل شبش روشن دارد، و شیطان وسوسه را از آن دور کند، و در روایت دیگر وسوسه
14 - در محاسن (..) بسندش از زیاد بن یحیی حنظلی که نزد امام ششم علیه السّلام رفتم و برابرش ( شیطان را از آن دور کند). ( 7
طبقی بود از انار فرمود: اي زیاد بیا نزدیک و از این انار بخور چون چیزي از آن نزد من بدتر از این نیست که کسی در یک دانه
انار شریک من شود چون هیچ اناري نیست جز که در آن یک دانه بهشتی است، بسند دیگر هم مانندش در آن آمده، و بسند دیگر
هم مانندش در آن آمده جز افزوده که فرمود: پدرم یک دانه انار برمیداشت و بالایش میبرد و آن را میخورد مبادا از آن چیزي
بیفتد، در هیچ چیز شریک بدخواهتر نزدم نیست از یک دانه انار که نیست اناري ص: 9 جز در آن یک دانه
بهشتی است (و همین مضمون را بسندي از امام ششم علیه السّلام آورده و بسند دیگر هم نیز آورده، و در حدیث دیگر است که
دانه اناري نباشد جز یک دانه بهشتی دارد و چون کافرش خورد خدا فرشتهاي فرستد تا آن دانه بهشتی را از آن برباید. (و در سه
15 - و از همان ( 541 ) بسندش که امیر المؤمنین ( حدیث دیگر کراهت شرکت در یک دانه انار را با همان علت روایت کرده). ( 1
علیه السّلام چون انار میخورد دستمالی زیرش پهن میکرد و از آنش پرسیدند، فرمود: چون دانههاي بهشتی دارد گفتندش: یهود
ترسا و دیگران هم از آن میخوردند، فرمود: چون چنین باشد خدا فرشتهاي فرستد تا آنها را باید تا نخورندشان، در مکارم: مانندش
16 - در محاسن ( 542 ) بسندش که چون امام ششم علیه السّلام انار میخورد دستمالی در دامنش پهن میکرد و چون (2) .( آمده ( 194
دانهاي میافتاد آن را بر میداشت و میفرمود: اگر چیزي را از دیگري دریغ دارم انار را دریغ دارم. ( 3) بیان: این دلالت دارد بر
فضیلت انار و سود بسیارش و ارجمندیش نزد آن حضرت. (و 3 حدیث آورد ه که اگر دانه انار افتد آن را برگیرند که دانه بهشتی
17 - و از همان ( 542 ) بسندش که علی علیه السّلام فرمود: انار را با پیهاش بخورید که معده را پاك کند و ذهن ( از دست نرود). ( 4
را بیفزاید. ( 5) بیان: نسبت روشنی و وسوسه بمعده مجاز است و منظور روشنی دل و وسوسه آنست چون بهی دل ببهی معده وابسته
18 - در محاسن (..) ( است یا هر دو ضمیر بدل برگردند بقرینه مقام، در قاموس گفته: ذهن فهم است و خرد و حافظه و هوش. ( 6
بسندش از امام ششم علیه السّلام که هر که یک دانه انار بخورد ص: 10 شیطان وسوسه را چهل صباح بیمار
( 19 - و از همان (..) بسندش از امام ششم علیه السّلام که انار را نام برد و فرمود ترش و شیرینش براي شکم بهتر است. ( 2 ( کند. ( 1
-20 در محاسن (..) بسندش از امیر المؤمنین علیه السّلام که انار را با پیهاش بخورید که معده را پاك میکند (از قاموس نقل کرده
21 - در محاسن: مضمون شماره 20 را از پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله ( که پیه انار پوستههاي زرد نازك پشت دانههاي انار است). ( 3
22 - و از همان (..) بسندي تا صعصعۀ بن صوحان که در آمد بر امیر مؤمنان علیه السّلام و او بر سر شام بود ( و سلم آورده). ( 4
فرمود: اي صعصعه نزدیک شو و بخور گوید: گفتم: من شام خوردم، پیشرو آن حضرت نیمه اناري بود و براي منش شکست و
پارهاي از آن را بمن داد و فرمود با پوستهاش یعنی پیهاش بخور که چرك دندان را ببرد و هم گند دهان را و نفس را پاکیزه نماید.
23 - در محاسن (..) بسندش تا امام ششم علیه السّلام که هر کس ناشتا ( 5) بیان: پاکیزگی نفس کنایه از بردن غم و اندوه است. ( 6 )
24 - و ( یک دانه انار بخورد دلش روشن شود و دیو وسوسه را براند تا چهل صباح. (چهار حدیث دیگر بهمین مضمون آورده). ( 7
از همان: بسندش از یزید بن عبد الملک نوفلی که نزد امام ششم علیه السّلام رفتم و یک دانه انار در دست داشت و به معتب فرمود:
باو اناري بده که من شرکت در چیزي را بد ندارم مانند شرکت با خودم در یک دانه انار، وانگه حجامت کرد و بمن فرمود:
حجامت کنم: وانگه یک دانه انار برایم خواست و او هم یک دانه انار برداشت و آنگاه فرمود: اي یزید هر مؤمن یک دانه انار تمام
بخورد خدا شیطان را چهل روز از روشنی دلش براند و هر که دو دانه انار بخورد صد روز شیطان را از روشنی دلش براند و هر که
سه تا انار تمام بخورد خدا یک سال شیطان را از روشنی دلش براند و هر که خدا شیطان را از روشنی دلش براند گناه نکند و
صفحه 13 از 149
25 - در مکارم: حدیث را بیسند و با اسقاط آورده و (1) .( ص: 11 هر که گناه نکند ببهشت رود ( 544
ممانعت از زیان زدن بروشنی دل است یا از منع و اخلال بدان و گفتهاند یعنی خدا شیطان را از روشنی « از روشنی دلش » معنی کلمه
دلش دور میکند و این معنا اندازهاي دور است و در بیشتر نسخههاي مکارم آثاره با ثاء سه نقطه است که همان وسوسه میشود
-26 در محاسن (..) بسندش از زیاد بن مروان که شنیدم از امام هفتم علیه السّلام میفرمود: هر کس روز جمعه یک دانه (2) .(194)
انار ناشتا بخورد دلش 40 صباح روشن شود و اگر دو دانه باشد 80 صباح روشن شود، و اگر سه باشد تا 120 صباح وسوسه شیطان
( از او دور گردد، و هر کس وسوسه شیطان ازش دور شود نافرمانی خدا نکند و هر که نافرمانی خدا نکند خدا او را ببهشت برد. ( 3
بیان: دور نیست از باور که یک خوراك جسمانی در صفات و کمالات روحانی اثر کند و بسا که این گونه امور را شرایطی باشد از
اخلاص و تقوي و اعتقاد بدرستی این اخبار و خبر دهنده آنها و چون خلاف دیده شود براي اخلال بیکی از شرایط باشد. (چند
27 - و از همان ( 545 ) بسندش تا رسول ( روایت دیگر آورده که خوردن انار گرچه یک دانه آن باشد شیطان را از دل میراند). ( 4
خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم که انار سرور میوهها است و هر کس یک دانه انار بخورد 40 صباح شیطانش را بخشم آورد،
28 - در محاسن (..) بسندش از عبد اللَّه بن حسن که انار بخورید تا دهانتان پاکیزه ( (بروایت دیگر هم از مکارم مانندش آمده). ( 5
29 - و از همان (..) بسندش تا امام رضا علیه السّلام که هیزم انار، خزندهها را ( شود. و از همان بسندش دیگر مانندش آمده. ( 6
30 - و از همان ( 546 ) بسندش تا خراسانی که خوردن انار منی (1) براندازد (یعنی ضد حشراتست). ص: 12
فزاید و فرزند را زیبا سازد. ( 2) بیان: ظاهر اینست که خراسانی کنایه از امام رضا علیه السّلام است و این تعبیر براي تقیه است ولی
در فهرست نجاشی و رجال شیخ، راوي را عمرو بن ابراهیم ازدي نوشته که احمد بن ابی عبد اللَّه از او روایت کند و او را از
31 - در محاسن ( 536 ) بسندش تا امام ( اصحاب امام صادق علیه السّلام شمرده و کوفی وصف کردهاند و بسا اینجا جز او باشد. ( 3
ششم علیه السّلام که بکودکانتان انار خورانید که زودتر جوان شوند. ( 4) بیان: یعنی زودتر رشد کنند و بجوانی رسند و بسا مقصود
32 - در خرایج است که یک یهودي بعلی علیه السّلام گفت: محمّد گفته: در هر دانه ( زبان آور شدن آنها باشد چنانچه بیاید. ( 5
انار یک دانه بهشتی است و من یک دانه انار شکستم و همهاش را خوردم، فرمود: رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم راست
گفته و دست بریش او زد و یک دانه از انار افتاد و آن حضرت آن را برداشت و خورد و فرمود سپاس خدا که کافر آن را نخورد.
33 - در طبّ است از امام ششم علیه السّلام که هر ( 6) بیان: ظاهرش پاکی اهل کتابست و بسا حمل شود که آن را شسته باشد. ( 7 )
که وقت خوابیدن یک انار بخورد بر خود ایمن باشد تا صبح کند، ( 8) و از حارث بن مغیره است که بامام ششم علیه السّلام از
سنگینی درون و کثرت ناهمواري هضم خوراك خود شکوه کردم فرمود: از این انارهاي شیرین بخورد با پیه آن که معده را خوب
پاك کند و ناهمواري هضم را درمان کند و غذا را هضم نماید و در درون تسبیح گوید. ( 9) بیان: در قاموس گفته تخمه
ناسازگاري خوراك است در معده و بسا تسبیح در معده کنایه از سود فراوانش باشد که این خود دلالت بر قدرت و حکمت صانع
34 - در مکارم است از امام صادق علیه السّلام که رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: ( دارد و گویا تسبیح او است. ( 10
هیچ ص: 13 اناري نیست جز که در آن دانه ایست از انار بهشت و اگر از آن چیزي پرت شد آن را برگیرید
و این دانه بهشتی در درون مسلمانی نرود جز که 40 صباح آن را روشن کند ( 1) و آن حضرت هر شب جمعه انار میخورد، ( 2) و از
همانست از امیر المؤمنین علیه السّلام که انار را با پیه آن بخورید که معده را پاك کند، و دانه از آن در معده مسلمان جا نکند جز
( که روشنش سازد و شیطان وسوسه را تا چهل صباح از آن براند، ( 3) و از پیغمبر است که کسی را در انار خود شریک نمیکرد، ( 4
و از مرجانه خدمتکار صفیه است که علی علیه السّلام را دیدم انار میخورد و هر چه از آن میافتاد برمیداشت، ( 5) و از رسول خدا
صلی اللَّه علیه و آله که هر کس یک دانه انار را تمام بخورد خدا چهل شب دلش را روشن کند ( 6) و فرمود: خدا آدم، نخل خرما،
انگور و انار را از یک سرشت آفریده ( 7) و از املاء شیخ طوسی است- ره- که بکودکانتان انار بخورانید که زودتر زبان باز کنند
صفحه 14 از 149
-35 در کتاب غایات از امام ششم علیه السّلام که شرکت دیگري را در انار خود ناخواهتر از هر شرکت دانم و اناري (8) .(194)
نیست جز که دانهاي بهشتی دارد و هر که ناشتا یک دانه انار بخورد دلش روشن شود و وسوسه شیطان از او بگردد تا چهل صباح.
-36 در دعائم است که علی علیه السّلام انار را با پیهاش میخورد و میفرمود: پاكکننده معده است و اناري نیست جز که در آن (9)
یک دانه بهشتی است و اگر از آن دور افتاد بدنبالش باشید و آن را بخورید، و در انارش کسیرا شریک نمیکرد و هر چهاش میافتاد
10 ) بیان: دور نیست خدا فرشتهها را ) ( برمیداشت و میفرمود: انار در درونی نرود جز که وسوسه شیطان آن را از آن براند ( 112
بگمارد تا در هر اناري دانهاي بهشتی در آرند، و بسا مقصود اینست که خدا در هر انار دانهاي پرسود و پربرکت آفریده چون انار
(1) بهشت و اللَّه یعلم. ص: 14
باب هشتم سیب و به و گلابی و انواع و منافع آنها
-1 در علل ( 2 ر 149 ) بسندي از محمّد بن فیض که گفتم: قربانت یکی از ما بیمار میشود و پزشکان او را بپرهیز وادارند. (2)
فرمود: نه، ما خانواده جز از خرما پرهیز نداریم و با سیب و آب سرد درمان کنیم، گفتم: چرا از خرما پرهیز کنید، فرمود: چون پیغمبر
2- در خصال ( 157 ) بسندي از شهاب بن عبد ربه ( صلی اللَّه علیه و آله و سلم علی علیه السّلام را در بیماریش از آن پرهیز داد. ( 3
که شنیدم امام ششم علیه السّلام میفرمود: راستش زبیر نزد رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم آمد و یک گلابی در دست
داشت، رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله باو فرمود: اي زبیر این چیست در دستت؟ گفت: یا رسول اللَّه این یک گلابیست، فرمود: اي
زبیر گلابی بخور که سه خصلت دارد، گفت: یا رسول اللَّه آنها چهاند؟ فرمود: دل را آسوده و جمع کند، بخیل را با سخاوت کند،
4) بیان: در نهایه گفته: در حدیث ) .( و ترسو را دلیر سازد، در محاسن مانندش از امام ششم علیه السّلام آمده و هم در مکارم ( 195
است که پیغمبر یک گلابی نزد طلحه انداخت فرمود: آن را بردار که دل را آسوده کند و گفتند فراهم کند و به بهبودي و نشاط
3- در عیون (مضمون ( آورد، و از اینست حدیث عایشه در باره آبگوشت شیر که دل بیمار را آسوده سازد و آسایش آور است. ( 5
4- در عیون ( 2 ر 73 ) بسندش تا علی علیه السّلام که نزد رسول ( حدیث طلحه را آورده) و در صحیفه رضا هم مانندش آمده. ( 6
خدا صلی اللَّه علیه و آله آمدم و گلابی در دست داشت و آغاز بخوردن آن نمود و بمن هم خورانید و میفرمود: اي علی بخور که
این هدیه خدا است به من و تو، فرمود: هر لذتی را در آن یافتم فرمود: اي علی هر که سه روز ناشتا گلابی خورد ذهنش پاك شود،
5- در (1) و درونش پر از بردباري و دانش گردد و از کید ابلیس و لشکرهاش محفوظ ماند. ص: 15
( خصال ( 144 ) بسندش از منصور بن یونس که شنیدم امام هفتم میفرمود: سه تا زیان ندارند: انگور رازقی، نیشکر و سیب لبنانی. ( 2
-6 در خصال ( 612 ) بسندش تا امیر المؤمنین علیه السّلام که خوردن سیب شستشوي معده است، ( 3) فرمود: خوردن به نیروي دل
ناتوانست و معده را پاك کند و دل را روشن سازد و فرزند را زیبا نماید، ( 4) فرمود: گلابی دل را جلا دهد و دردهاي درون را
آرام کند. ( 5) توضیح: از نهایه است که نضح بسا بمعنی شستن است و از این معنی است حدیث (نضح الدم عن جبینه) در یک
نسخه از مکارم با جیم آمده بمعنی پختن و آن تصحیف است، در مصباح گفته: ذکاة در لغت تمامیت هر چیز است و باین معنی در
7- در محاسن ( 548 ) بسندش از امام ششم علیه السّلام که هر کس یک گلابی ( فهم بکار رود یعنی پذیر او زود کاو است. ( 6
7) بیان: نسبت گویائی بحکمت مجاز است ) .( خورد خدا چهل روز حکمت بر زبانش جاري سازد، در مکارم مانندش آمده ( 196
-8 در محاسن ( 548 ) بسندي از ابی الحسن علیه (8) « چنانچه خداوند فرمود: اینست کتاب که گویا است بر شما براستی 28 - الجاثیه
السّلام که گلابی براي پیغمبر بهدیه آوردند و یک دانه برداشت و برید و خورد چون سخت دوستش میداشت و به کسانی که در بر
او بودند خوراند و فرمود: گلابی را باشید که دل را روشن کند و سنگینی سینه را ببرد. در مکارم: مانندش از امام رضا علیه السّلام
ان للقلب طخاءة کطخائۀ » آمده است. ( 9) بیان: در نهایه گفته: اصل طخاء و طخیه تاریکی و ابر است و از این معنا است حدیث
صفحه 15 از 149
9- در محاسن ( 549 ) بسندش از نوفلی که جعفر بن ابی طالب در ( یعنی دل پردهاي گیرد که روشنی آن را ببرد- پایان- ( 10 « القمر
بر پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله بود و به آن حضرت گلابی هدیه شد و یکی از آن را برید به جعفر داد و او نخواست بخورد
1) بیان: بسا نخواستن براي تقدیم ) فرمودش: بگیر بخور که دل را پاك کند و ترسو را دلیر سازد. ص: 16
10 - در محاسن: (همین مضمون را آورده و در وصف گلابی فرموده): رنگ را صفا دهد و ( بدیگري بوده و بیادبی نبوده. ( 2
11 - و از همان: تا امام ششم علیه السّلام که خوردن گلابی در ناشتا منی را پاك کند و فرزند را زیبا کند. ( فرزند را زیبا کند. ( 3
12 - در محاسن (..) ( 4) بیان: زیبائی فرزند شرح پاك شدن منی است و بسا براي بیان اثر بخشی در اخلاق خوب فرزند باشد. ( 5 )
بسندي تا محمّد بن مسلم که امام ششم علیه السّلام به پسر بچه زیبائی نگاه کرد و فرمود: سزاست که پدرش گلابی خورده باشد،
( 13 - در محاسن ( 550 ( فرمود: گلابی چهره را زیبا کند و دل را آرام. (در سه حدیث دیگر این مضامین روایت شدهاند). ( 6
بسندش تا امیر المؤمنین علیه السّلام که خوردن گلابی قوت دل است و پاکی روح و ترسو را دلیر سازد (همین مضمون را از امیر
14 - و از همان: بسندش که طلحۀ بن عبد اللَّه نزد رسول اللَّه آمد و در دست آن حضرت گلابی ( المؤمنین علیه السّلام آورده). ( 7
15 - و از همان: از محمّد بن عمرو که آن را بر آورده تا ( بود و آن را به طلحه پرت کرد و فرمودش: بخور که دل را آرام کند. ( 8
16 - و از همان: بسندش تا سفیان بن عیینه که شنیدم امام پنجم میفرمود: به، ( گفته: گلابی معده را پاك کند و دل را نیرو دهد. ( 9
17 - و از همان: بسندي تا اینکه گلابی را باشید و آن را بخورید که خرد و ( اندوه غمگین را برد چنانچه دست عرق جبین را. ( 10
18 - و از همان: بسندش تا امام ششم علیه السّلام که به معده را گشاید و دل را محکم آسمان و جهان، ( مردانگی را فزاید (..) ( 11
ج 10 ، ص: 17 کند و خدا هرگز پیغمبري نفرستاده جز که به خورده، و فرمود سیب پاك کی معده است، ( 1) فرمود: سیب بخور که
در بسیاري « معده را گشاید » : حرارت را خاموش کند و درون را خنک کند، و تب را ببرد، و در روایت دیگر و با را ببرد. ( 2) بیان
نسخ است و معنی مناسبی در اینجا ندارد اینکه بمعنی وسعت دهنده باشد و کنایه از اشتهاء آوردن براي خوراك، و در نسخهاي
آمده چنانچه گذشت و آن روشنتر « تضوح » آمده بصاد و حاء بینقطه و در میان و او یعنی سبک کند و در نسخهاي « یصوح »
19 - در محاسن: بسندش تا امام ششم علیه السّلام که تب را نزدش یاد کردند و فرمود: ما خاندانی باشیم که درمان نکنیم ( است. ( 3
20 - و از همان بسندش از امام ششم علیه السّلام که اگر مردم (4) .( جز با ریختن آب خنک بر تن خود و خوردن سیب ( 551
21 - و از همان: از امام ششم علیه السّلام که به ( خاصیت سیب را میدانستند بیمارشان را جز با آن درمان نمیکردند (..). ( 5
22 - و از همان: بسندش از درست بن ابی منصور که مفضل بن عمر ( تبدارانتان سیب بخورانید، چیزي از سیب سودمندتر نیست. ( 6
مرا نزد امام صادق علیه السّلام فرستاد در روز تابستانی گرم نزد آن حضرت رفتم و برابرش طبقی سیب سبز بود، بخدا بیدرنگ
گفتم: قربانت از این میخوري با اینکه مردمش بد دارند، خودمانی فرمود: امشب تب کردم و فرستادم آن را برایم آوردند، این تب
.( را میبرد و حرارت را خاموش میکند، و بخانه آمدم و دیدم همه خاندانم تب دارند و بآنها خوراندم و تب را ریشه کن شد ( 551
و معنی یکم روشنتر است. و در کافی « مرا نزد امام فرستاد با هدایا، یا براي جلب احسان آن حضرت » 7) توضیح: در کافی آمده که )
است که تب از آنها ریشه کن شد، و آن روشن است، در محاسن (همین مضمون را با اندك اختلافی در تعبیر آورده و از مکارم
23 - در محاسن بسندش از قندي که مردم دچار وبا شدند و ما در مکه (1) مانندش را نقل کرده). ص: 18
بودیم بمن هم دچار شد و به ابی الحسن علیه السّلام نوشتم و در پاسخم نوشت سیب بخور و خوردم و خوب شدم، ( 2) و از همان:
از ابو یوسف قندیست که با برادرم در مدینه بودیم و مردم دچار خون دماغ شدند و چون کسی دو روز گرفتارش میشد میمرد،
بمنزل برگشتم و دیدم برادرم سیف بسختی دچار آن شده و نزد امام ششم علیه السّلام رفتم و فرمود: اي زیاد سیب به سیف بده و
24 - و از همان: بسندش از ( باو خوراندمش و خوب شد. در مکارم مانندش آمده، و روایت 23 را باختصار از قندي نقل کرده. ( 3
جعفري که از امام ششم شنیدم میفرمود: سیب درمان زهر و جادو و ناراحتی است که از اهل زمین بخاطر نشیند و هم درمان بلغم
صفحه 16 از 149
25 - در محاسن: بسندش تا علی ( غالب است و چیزي از آن زود سودتر نیست، در مکارم مانندش آمده از امام رضا علیه السّلام. ( 4
26 - و از همان: بسندش از امام ( علیه السّلام که سیب پاك کن معده است (و این مضمون را از امام ششم علیه السّلام آورده). ( 5
( ششم علیه السّلام که گلابی بخورید زیرا دل را روشن کند و دردهاي درون را بفرمان خدا آرام سازد، در مکارم مانندش آمده. ( 6
-27 در طب: بسندش تا امام ششم علیه السّلام که اگر مردم اثر سیب را میدانستند بیمارانشان را جز با آن درمان نمیکردند هلا که
آن سودمندتر از هر چیز است زودتر بویژه براي دل و پاك کن آنست. ( 7) و از ابی بصیر است که شنیدم امام باقر علیه السّلام
میفرمود: چون خواستی سیب بخوري بویش کن و بخور که چون چنین کنی از تنت هر درد و بلا را بیرون کند و هر آسیب روحی
را آرام سازد که از طرف ارواح باشند. ( 8) بیان: ارواح پریانند و اخلاط تن هر دو به خصوص صفراء و سوداء که در اخبار بدانها
اطلاق شده و یکم روشنتر است و سببش اینست که تسلط پري غالبا بر اثر ضعف قلب و دماغ است و خوردن و بو کردن سیب آنها
در اینجا ارواح « من این ارواح را درمان کنم » را نیرو دهد، در ص: 19 نهایه ضمن حدیث ضمام است که
28 - در طب: بسندش تا امیر المؤمنین علیه السّلام که گلابی بخورید زیرا دل را ( کنایه از جن است که مانند ارواح بدید نیایند. ( 1
( 29 - و از حلبی که کس بامام ششم علیه السّلام از درد دل شکوه کرد و سنگینی آن، فرمودش گلابی بخور. ( 3 ( روشن کند. ( 2
31 - و از همان: بسندش تا طلحۀ ( -30 و از همان: بسندش تا امیر المؤمنین علیه السّلام که خوردن به مردي فزاید و ناتوانی برد. ( 4
بن زید که از امام ششم پرسیدم از حجامت در روز شنبه فرمود ناتوان کند گفتم: درد من ناتوانیست و کم نیروئی فرمود: به شیرین
را با دانهاش باش که ناتوانی برد و معده را پاك کند و بشوید، ( 5) و از آن حضرت است که فرمود: در به اثریست که در دیگر
32 - در ( میوهها نیست، گفتم: یا بن رسول اللَّه آن چیست؟ فرمود ترسو را دلیر کند، این بخدا از دانش پیغمبرانست علیهم السّلام. ( 6
مکارم ( 196 ) پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله فرمود به خورید که دل را روشن کند ( 7) فرمود: به خورید و بهم هدیه دهید که دیده را
روشن کند و دوستی آورد در دل و بزنان آبستن خود دهید که فرزندتان را زیبا کند ( 8) و از امیر المؤمنین علیه السّلام که به نیروي
دل، و زندگی جان است و ترسو را دلیر کند، ( 9) فرمود: بوي به، بوي پیمبرانست ( 10 ) از انس که پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله
فرمود: به را ناشتا بخورید، ( 11 ) و از امام رضا علیه السّلام که به را باشید زیرا خرد را فزاید ( 12 ) و از امام صادق علیه السّلام که هر
که ناشتا به خورد منی او پاك و چهرهاش زیبا شود، ( 13 ) در کتاب جامع ابی جعفر اشعریست از او علیه السّلام که خدا هرگز
پیغمبري نیانگیخته جز که در دست به داشته، ( 14 ) و نیز فرمود: بوي پیغمبران بوي به است و بوي حور العین بوي گل آس است و
بوي فرشتهها بوي گل محمدي و هرگز خدا پیغمبري نفرستاده جز که بوي به داشته، ( 15 ) و از امام باقر علیه السّلام که به اندوه
حزین برد، ( 16 ) و از امام صادق علیه السّلام که به بچه پسر زیبا نگریست و فرمود: ص: 20 سزد که پدرش
به خورده باشد، ( 1) پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله فرمود: به خورید که دل را روشن کند و خدا هرگز پیغمبري نفرستاده جز که از به
بهشتش خورانده و نیروي 40 مردش فزوده ( 2) فرمود: به خورید که هوش فزاید و تیرگی دل برد و فرزند را زیبا کند ( 3) و در
حدیث است که سیب فراموشی آرد چون معده را چسبندگی دهد، ( 4) پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله فرمود: سیب را ناشتا بخورید که
پاك کن معده است، ( 5) و از امام پنجم است که ما خاندان درمان نکنیم جز با آب سرد ریختن بر تن براي تب و خوردن سیب،
33 - در دعوات راوندي: ( 6) و از امام صادق علیه السّلام است که گلابی پاك کند معده را و آن را نیرو دهد و با به برابر است. ( 7 )
از امیر المؤمنین علیه السّلام که طلحه نزد رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله آمد که یک به بدست داشت و آن را نزد طلحه افکند و
فرمود: اي ابا محمّد بگیرش که دل را آرام کند، ( 8) فرمود صلی اللَّه علیه و آله بزنان آبستن خود به بدهید که اخلاق فرزندانتان را
34 - در کتاب الامامۀ و التبصره: بسندش تا رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله که بوي پیغمبران بوي به است و بوي حور ( نیکو کند. ( 9
العین بوي گل آس و بوي فرشتهها بوي گل سرخ، و بوي دخترم فاطمه زهرا علیها السّلام بوي به و آس و گل و خدا پیغمبري و
35 - در ( وصیّ پیغمبري مبعوث نکرده جز که بوي به داشته، آن را بخورید و بزنان آبستن خود دهید تا فرزندهاتان زیبا شوند. ( 10
صفحه 17 از 149
دعائم: از رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله که بهی برید و از آن خورد و به جعفر بن ابی طالب هم داد و فرمود: بخور که به دل را
36 - در (12) .(113 / پاك کند و ترسو را دلیر کند، ( 11 ) و از علی علیه السّلام که سیب بخورید براي آنکه پاك کن معده است ( 2
صحیفه رضا: تا رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله که چون مرا بآسمان بردند جبرئیل دستم را گرفت و مرا بر یکی از پلههاي بهشت
نشانید و یک دانه به بدستم داد و آن را میچرخاندم که ناگاه شکافت و دخترکی حوروش از آن بدر آمد که بهتر از آن ندیده بودم
و گفت: درود بر تو اي محمّد گفتم: تو کیستی؟ ص: 21 پاسخداد راضیه مرضیهام خدایم از سه نوع آفریده
فرودم از مشک است و میانم از کافور و فرازم از عنبر و با آب زندگی خمیر شدم وانگهم خدا فرمود: باش و بود شدم، مرا براي
37 - در درّ منثور از علی بن ابی طلحه که (1) .(26 / برادرت علی بن ابی طالب آفریده، در عیون بهر سه سند مانندش آمده ( 2
نخست خوراك آدم پس از فرود بزمین گلابی بوده، و چون خواست قضاي حاجت کند مانند درد زائیدن زن برایش رخ داد، و
بخاور و باختر رفت و ندانست چه کند تا جبرئیل فرو شد و او را بر سر قدم نشانید و از او بر آمد و چون بویش را شنید هفتاد سال
38 - در فردوس: که رسول خدا صلی اللَّه ( 56 ). گویم: بسیاري اخبار در باب انواع میوهها و در باب انار گذشتند. ( 2 / میگریست ( 1
26 ) بسندش تا امام هشتم علیه السّلام رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله را / 39 - در کافی ( 6 ( علیه و آله فرمود: به را ناشتا بخورید. ( 3
( خوش میآمد نگاه کردن به اترج سبز و سیب سرخ. ( 4
باب نهم زیتون و زیت و آنچه از آنها میسازند
42 ) بسندش تا رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله که زیت را باش بخور و بتن بمال که هر که آن را بخورد و بتن / -1 در عیون ( 2 (5)
35 ) بسندش تا رسول / 2- و از همان ( 2 (6) .( مالد شیطان 40 روز بدو نزدیک نگردد، در صحیفه رضا بچند سند مانندش آمده ( 28
خدا صلی اللَّه علیه و آله که زیت را باش که صفراء را گشاید و بلغم را برد و پی را سخت کند و خلق را نیک سازد و نفس را
پاکیزه نماید و اندوه را براندازد. گویم: در یک نسخه بجاي زیت واژه زبیب آمده ولی راوندي و طبرسی آن را با واژه زیت
3- در محاسن ( 405 ) بسندش از آزاد کرده امّ هانی که گذر کردم بامام ششم و (1) آوردند. ص: 22
بارزش یک اشرفی خوراك در رداء من بود، بمن فرمود: اي ابا فلانی چگونه صبح کردي؟ گفتم: قربانت بمن فرمائی چگونه صبح
کردي و این خوراك را بیک اشرفی طلا خریدم، فرمود: نگویمت چطور آن را بخوري؟ گفتم: چرا، فرمود قدحی بیاور و در آن
آب و زیت و نمک بریز و آن را ترید کن و بخور و انگشتانت را بلیس. ( 2) بیان: این را بیک اشرفی طلا خریدم گویا شکایت از
4- در محاسن ( 482 ) بسندش از امام ششم علیه السّلام که سرکه وزیت از خوراك مسلمانانند، ( گرانی است یا بسیاري عیال. ( 3
5- و از همان (..) بسندش تا علی علیه السّلام که خانهاي بینانخورش نشوند که با سرکه و زیت ( بسند دیگر مانندش را آورده. ( 4
6- در محاسن (..) بسندش از عجلان که با امام ششم علیه السّلام شام خوردم پس از ( نانخورش دارند که نانخورش پیغمبرانند. ( 5
نماز عشاء که شیوه آن حضرت بود و سرکه و زیت و گوشت سرد آوردند، و گوشت را جدا میکرد و بمن میداد و خودش سرکه و
زیت میخورد، گفتم اصلحک اللَّه سرکه و زیت میخوري و گوشت را بمن وانهی، فرمود: این خوراك ما و خوراك پیغمبرانست.
-7 و از همان ( 483 ) بسندش از خالد بن نجیح که با امام ششم علیه السّلام و امام هفتم علیه السّلام در ماه رمضان افطار میکردم (6)
( و نخست افطاریش کاسه ثرید سرکه و زیت بود که کمترین خوراکش از آن سه لقمه بود وانگه قدح خوراك را میاوردند. ( 7
8- در محاسن (..) بسندش از امام ششم علیه السّلام ( بیان: قدح را میاوردند، یعنی کاسه بزرگ که گوشت و مانندش در آن بود. ( 8
، که دوسترین نانخورشها نزد رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله سرکه بود و زیت که خوراك پیغمبران بودند. آسمان و جهان، ج 10
9- از همان: بسندش از حلبی که پرسیدم امام ششم علیه السّلام را از خوراك فرمود: سرکه و زیت را باش که گوارایند (1) ص: 23
10 - در محاسن (..) بسندش از عبد الاعلی که با امام ( و علی علیه السّلام بسیار میخوردشان و من هم بسیار خورم چون گوارایند. ( 2
صفحه 18 از 149
ششم طعام خوردم فرمود: اي کنیزك خوراك معروف ما را بیاور و کاسهاي آورد که در آن سرکه و زیت بود و آن را خوردیم.
-11 و از همان (..) بسندش از سلمه قلانسی که نزد امام ششم علیه السّلام رفتم و چون سخن گفتم، فرمود: چرا سخنت را ناتوان (3)
شنوم؟ گفتم دهانم از کار افتاده گوید: گویا بر آن حضرت ناگوار آمد، فرمود: چه میخوري؟ گفتم هر چه در خانه است، فرمود:
12 - و از همان: بسندش از هشام بن سالم که ( ترید را باش که برکت دارد و اگر گوشت نباشد از سرکه و زیت استفاده کن. ( 4
13 - و از همان: بسندش از زید بن حسن که شنیدم امام ( امام ششم فرمود: تهی نیست خانهاي که در آن سرکه و زیت است. ( 5
ششم علیه السّلام میفرمود: امیر المؤمنین علیه السّلام مانندتر مردم بود در خوراك برسول خدا صلی اللَّه علیه و آله نان و سرکه و
14 - و از همان: بسندش که زیتون را نزد امام ششم یاد کردند و مردي گفت: باد ( زیت میخورد و بمردم نان و گوشت میخوراند. ( 6
15 - و از همان: بسندش از ابی الحسن (7) .( آور است و او فرمود، نه باد را براند، (و همین مضمون را در روایت دیگر آورده) ( 482
16 - و از همان: ( علیه السّلام که از سفارشهاي آدم علیه السّلام به هبۀ اللَّه این بود که: زیتون بخور زیرا از درخت مبارکی است. ( 8
17 - و از همان بسندش تا رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله که (9) ( بسندش از امام ششم علیه السّلام که زیتون منی را فزاید ( 272
(1) زیتون را بخورانید و بتن بمالید که از درخت مبارکی است، در مکارم مانندش آمده ( 218 ). ص: 24
-18 در محاسن (مضمون حدیث 17 را از امیر المؤمنین آورده، و بدان افزود که) روغن خوراك نیکان و برگزیدگان است و پیش
آي و پس رو مبارك است با وجودش دردي زیان نیارد. ( 2) بیان: دو بار در قدس مسح شده. یعنی در دو جا به به پاکی و برکت و
بزرگی وصف شده در قرآن مجید، در سوره النور و در سوره التین، در ملتهاي پیشین و در این ملت، یا مقصود تکرار مسح و وصف
است نه منظور شمار دو باشد چنانچه در توجیه واژه تثنیه (لبیک و سعدیک) و جز آنها گفتند، و اما اینکه پیش آي و پس رواست
بسا مقصود از آن خشک بودن و تر بودنست، یا درست خوردن آنست و فشردن آن براي روغنگیري، یا اینکه خواه موافق مزاج
باشد یا نباشد، یا مقصود اینست که در هر حال چنین است، یکی از افاضل گفته: مسح شدن زیت بقدس کنایه است از دعاء
19 - در محاسن: بسندش تا اینکه میرسد ( پیغمبران بدان براي آن و پیش آمدن و پس رفتن آن کنایه از فراوانی و کم بود آنست. ( 3
به سفارشهاي رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله به علی علیه السّلام که زیت بخور و بتن بمال براي تنشوئی زیرا هر که زیت خورد و
20 - در محاسن: بسندش از امام ششم علیه ( با آن تن شوید تا چهل روز شیطان بدو نزدیک نشود، در مکارم مانندش آمده. ( 4
21 - در همان: بسندش از اسماعیل بن جابر که نزد امام ششم علیه السّلام بودیم و ( السّلام که زیت خوراك پیغمبرانست، ( 5
22 - و ( خوراك خواست کاسهاي که ترید و گوشت داشت آوردند براي ما وزیت خواست و آن را بر گوشت ریخت و خورد. ( 6
از همان: بسندي تا رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله که زیت صابون تن نیکان و نانخورش خوبان و پیشامدش مبارك شده و هم در
23 - در مکارم: از امام رضا علیه السّلام که چه خوب خوراکی است زیت دهان را پاکیزه ( پس رفتن، در قدس دو بار فرو شده. ( 7
کند و بلغم را ببرد و رنگ را صفا دهد و پی را محکم کند و خستگی را رفع کند و خشم را خاموش کند، ( 8) و از امام صادق علیه
24 - در محاسن: بسندش از امام (1) السّلام است که زیت روغن تن نیکان و خوراك خوبانست. ص: 25
ششم علیه السّلام که صابون پیشینیان جز زیت نبوده: ( 2) بیانیست: ابن بیطار بنقل از جالینوس گفته: برگ درخت زیتون و شاخه
ترش باندازهاي که قبض آرند، برودت دارند و میوهاش که خوب رسیده گرم معتدلی است و نارس آن سردتر و قابضتر، اسحاق بن
ابراهیم گفته: زیتون سبز سرد و خشک و سست آور طبع است پاك کن معده است و اشتهاء آور و دیر هضم و بد تغذیه و چون در
سرکه پرورش یابد زودهضمتر شود و بیشتر شکم را بند آورد، و چون نمک سود شود از آن گرمی بدست آورد و لطیفتر از آب
خیس باشد. بغدادي گفته: زیت روغنی است که از زیتون گیرند و اگر رسیده باشد خوشمزه است و اگر نرسیده باشد زیت انفاق و
زیت دکانی نامند و نخست گرم معتدلی است و دوّم سرد و خشک و اندازهاي قابض و دومی براي تن درستها سازگارتر است و
براي معده خوبست و لثه را سخت کند، و چون در دهانش نگهدارند دندانها را نیرو دهد و از کرم ریشهها باز دارد، زیت کهنه
صفحه 19 از 149
خوشمزه براي دارو خوبست و گرمی دارد و محلّل است و بشره را نرم کند و از خشکی باز دارد و طبع را روان سازد و نیروي
داروها را سست کند، و سرمهکشیدن با زیت کهنه چشم را به سازد و با شسته و سفید آن پرده نازك چشم را براندازد، و بچشم
کشیدنش داروي خوبی است براي چشم در صورتی که پیوسته استعمال شود، و براي برطرف کردن آب چشم بسیار خوبست بویژه
اگر قطرهاي در آن ریزند و با نیل بسایند- پایان- در بحر الجواهر گفته: زیت در درجه یکم سرد است، و گفتند: رطوبتی دارد که
اندام را نیرو دهد و شکست آن را جبران کند، و گفتند: چون روغن گل است در بسیاري آثارش، با زهرها مقاومت کند و کرمها را
بکشد و دندانها و معده را نیرو دهد، و مو را نگهدارد و از زرد و سفیدشدنش باز دارد و براي کچلی و قرحهها همه و خونریزي لثه
نافع است و دندانها را سخت سازد، و زیت شسته آنست که در آب گوارا ریزند و از آنش بگیرند. ص: 26
(1)
باب دهم- انجیر
-1 در محاسن ( 553 ) بسندش از ابی جعفر علیه السّلام که چون پادشاه قبط براي ویران کردن بیت المقدس بیرون شد مردم گرد (2)
حزقیل پیغمبر را گرفتند و بدو شکوه کردند، فرمود: بسا امشب با پروردگارم مناجات کنم و شبانه با پروردگارش در مناجات شد و
خدایش وحی کرد من کار شما را بسازم و رفتند و خدا بفرشته هوا وحی کرد که نفس آنها را بند آورند و همه لشکر قبط مردهاند
و بامداد حزقیل پیغمبر بمردم خود گزارش داد و بیرون شدند و دیدند همه مردهاند، حزقیل خودبین شد و گفت سلیمان پیغمبر از
من برتر نبود با این معجزه که دارم و کبدش زخم شد و آزارش داد و بدرگاه خدا خشوع و تذلّل کرد و بر خاکستر نشست، و
2- در محاسن ( 554 ) بسندش از ( خدایش وحی کرد که شیر انجیر را بگیر و از برون بسینه خود بمال و چنین کرد و آرام شد. ( 3
امام رضا علیه السّلام که انجیر گند دهن را ببرد و استخوان را سخت کند و مو را برویاند و درد را ببرد تا آنجا که با او نیازي بدارو
( نماند، فرمود: انجیر مانندتر چیزیست به روئیدنی و بهشت و گند دهن را ببرد. در مکارم: از امام رضا علیه السّلام مانندش آمده، ( 4
دهان و استخوان را » 35 ) بسندش آن را آورده تا گفته او- انجیر مانندترین چیز بروئیدنی بهشت است و در آنست که / در کافی ( 6
( 3- در طب ( 137 ( 5) بیان: بسا مانندتري او براي اینست که در درونش هسته دور انداختنی نیست چنانچه بیاید. ( 6 ) .« سخت کند
بسندش از محمّد بن عرفه که در ایام امام رضا علیه السّلام و مأمون در خراسان بودم و به آن حضرت گفتم: یا بن رسول اللَّه چه
گوئی در باره خوردن انجیر فرمود: براي قولنج خوبست آن را بخورید ( 7) و از امیر المؤمنین علیه السّلام که خوردن انجیر را باشید
که براي قولنج خوبست و کم ماهی بخورید که گوشتش تن را بجوشاند و بلغم را فزاید و نفس را تنگ کند، ( 8) و هم از امیر
المؤمنین علیه السّلام است که ص: 27 خوردن انجیر سدّه را نرم کند و براي بادهاي قولنج خوبست در
4- در مکارم ( 198 ) از ابی ذر که طبقی که انجیر داشت براي پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله ( روزش بسیار بخورید و در شب کمتر. ( 1
هدیه آوردند و بیارانش فرمود: بخورید و اگر گویم یک میوه از بهشت آمده است باید بگویم همین است زیرا میوه بیهسته است
که براي بواسیر خوبست و نقرس را نافع است، ( 2) در فردوس مانندش را از ابی ذر آورده که فرمود: راستی میوه بهشت هسته ندارد
-5 در مکارم (..) در حدیث است که هر که خواهد دلش نرم باشد پیوسته انجیر بخورد، ( 4) و از کعب است که رسول خدا (3) ..
صلی اللَّه علیه و آله فرمود: انجیر تر و خشک را بخورید که نیروي جماع فزاید و بواسیر را برد و نقرس و سردي معده را نافع باشد.
5) بیان: جوهري گفته: بلس بحرکت لام چیزیست مانند انجیر و در یمن بسیار است و در قاموس گفته: چیزي است چون انجیر و یا )
و آن بفتح باء و لام انجیر است، گفتند: میوه « هر که خواهد دلش نرم باشد باید بلس بخورد » خود انجیر است، در نهایه است که
ایست در یمن مانند انجیر و گفتند: عدس است و بضم باء و لام هم خواندند و در حدیث ابن جریج است که عطاء را پرسیدم از
زکاة دانهها گفت: در همه آنها زکاتست و ذرّت و گاورس و بلس و جلجلا جلجلان را نام برده و آن را بلسن بنون هم خوانند (و
صفحه 20 از 149
گواهانی آورده که بلس بمعنی عدس است). در قاموس گفته: نقرس با کسر همزه و را، ورم و دردي است در بندهاي دو کعب و
انگشتان پاها و گفته ابرده بکسره رطوبتی است در درون. در نهایه گفته: خربزه ابرده را براندازد در حدیث است، و آن بکسر همزه
6- در فردوس: از ابن ( و راء دردیست معروف بواسطه غلبه سردي و رطوبت که سستی از جماع آورده و همزهاش زیادیست. ( 6
عباس که پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله فرمود: هر که خواهد دلش نرم شود پیوسته بلس بخورد یعنی انجیر ( 7) و هم از پیغمبر است
(1) صلی اللَّه علیه و آله که انجیر بخورید که بهر سویش نگاشته بسم اللَّه القوي. ص: 28
باب یازدهم موز
-1 در محاسن: ( 554 ) بسندش از ابی اسامه که نزد امام ششم علیه السّلام رفتم و موزي نزدیکم آورد و از آن خوردیم با آن (2)
2- و از همان: ( 555 ) بسندش از ابی خدیجه که با فضل نزد ابی خالد صاحب خال رفتیم و موز و رطب آورد و گفت: ( حضرت. ( 3
3- در محاسن: از یحیی بن موسی صنعانی که در ( از این بخورید که خوبست. ( 4) بیان: اشاره بهر کدام است یا بخصوص موز. ( 5
منی نزد ابی الحسن ثانی بودم و ابی جعفر علیه السّلام در دامنش بود و موز را پوست میکند و باو میخوراند. ( 6) بیان: فیروزآبادي
گفته: موز میوه معروفی است ملین و مدر و باه آور است نطفه و بلغم و صفراء فزاید و پر خوردنش جدا سنگینی آورد و خوشهاش
از 30 تا 500 موز گیرد، در بحر الجواهر است که موز میوه درختی است که کنار دریا در بیشتر بلاد روید، و موز و نخل خرما جز
( در بلاد گرمسیر نرویند. ( 7
باب دوازدهم غبیراء- ازگیل
43 بسندي تا امام سوم علیه السّلام که رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله نزد علی علیه السّلام آمد و او تبداشت و / -1 در عیون 2 (8)
2- در مکارم ( 200 ) از ابن بکیر که شنیدم امام ششم علیه السّلام (9) .( فرمودش: غبیراء خورد. در صحیفه رضا مانندش آمده ( 34
میفرمود: بگوشتش گوشت رویاند و باستخوانش استخوان و با پوستش پوست و با این حال قلوهها را گرم کند و معده را پاك و
36 بسندش مانندش / امانست از بواسیر و چکیدن شاش و ساقها را نیرو بخشد و رگ خوره را براندازد بفرمان خدا، در کافی 6
(1) آمده. ص: 29
باب سیزدهم: نیشکر
2- در مکارم مانندش ( -1 در خصال ( 144 ) بسندش از امام هفتم که سه چیز زیان ندارد: انگور رازقی نیشکر، سیب لبنانی. ( 3 (2)
(4) .( آمده، و هم فرموده نیشکر سدّهها را باز کند و درد و بدي ندارد ( 191
باب چهاردهم آلو و زردآلو
-1 در طب ( 136 ) بسندش تا اینکه مردي به ابی جعفر علیه السّلام شکوه کرد از هیجان صفراء تا جایی که نزدیک است دیوانه (5)
شود فرمودش با آلو آن را آرام کن، ( 6) و از ازرق بن سلیمان که از امام ششم علیه السّلام پرسیدم از آلو، فرمود: براي صفراء
خوبست و بندها را نرم کند، از آن پر مخور مبادا بادها در بندهات بدنبال آورد، ( 7) و از آن حضرت که آلو در ناشتا صفراء را آرام
کند جز اینکه باد را بحرکت آورد، ( 8) و از ائمه علیهم السّلام که آلو خشک را باشید که خشکش زیانش رفته و سودش مانده و
2- در مکارم ( 199 ) از زیاد قندي که نزد ( آن را پوست کنده بخورید که براي صفراء و گرمی و هر چه از آن خیزد خوبست. ( 9
امام هشتم علیه السّلام رفتم و برابرش ظرفی از آلوي سیاه بود در فصلش، فرمود: گرمی در من هیجان کرد، و میدانم آلو حرارت را
صفحه 21 از 149
3- در کافی ( خموش کند و صفراء را آرام کند و خشکش خون را آرام کند و درد گران را آرام کند بفرمان خدا عزّ و جلّ. ( 10
4- در علل ( 2 ر 360 ) بسندش تا رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله که خدا پیغمبري را (11) .( (همین مضمون آمده) ( 6 ر 359
بقومش مبعوث کرد و 40 سال میان آنها زیست و باو نگرویدند و عیدي در معبد خود ص: 30 داشتند و آن
پیغمبر بدنبالشان رفت و گفت: بخدا ایمان آرید گفتند اگر تو پیغمبري دعا کن خدا براي ما خوراکی آرد برنگ جامههاي ما و
جامههاشان زرد بود، و او یک شاخه خشک چوب آورد و بدرگاه خدا عزّ و جلّ دعا کرد و سبز شد و میوه رسیده آورد و آن میوه
زرد آلو بود و خوردند و هر کس در دل داشت که ایمان آورد هسته زرد آلو از دهنش شیرین بدر آمد و هر که در دل نداشت
مسلمان شود هسته زرد آلو از دهنش تلخ بر آمد. ( 1) فائدهایست: دور نیست که زرد آلو هم از نوع آلو باشد چنانچه از نام فارسیش
بر آید، در قاموس گفته: آلو میوه معروفی است و صفراء را آسان کند و عطش را آرام کند و حرارت دل را فرو نشاند و درشت
ترش بهتر است و اجّ اص در زبان شامیان زرد آلو و گلابی را گویند، و گفته مشمش میوه معروفی است و از همه چیز معده را
سردتر و آلودهتر و ناتوانتر کند و برخی مشمش را اجاص خوانند، در بحر الجواهر گفته: مشمش چون زبرج و جعفر زردآلو است
سرد و تر است از درجه دوم، و خونی که از آن تراود زود عفونت پذیرد، و سزا است که روي خوراك نخورند زیرا تباهی آرد و
در معده ورم کند و حرارتش را کم کند و چیزي بیش از او معده را سست نکند، و از پر خوردنش پس از مدتی تبها پدید آیند.
(2)
باب پانزدهم ترنج
( 379 ) بسندش تا امام ششم علیه السّلام که ترنج سنگین است و نان خشکیده آن را هضم کند. ( 4 / -2 در مجالس ابن الشیخ ( 1 (3)
-4 در خصال 632 بسندش در حدیث اربعمائۀ که امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: ترنج را پیش و پس غذاء بخورید که خاندان
3- در محاسن مانندش آمده و هم از ابراهیم بن عمر یمانی آورده که بامام ششم علیه ( محمّد صلی اللَّه علیه و آله چنین کنند. ( 5
السّلام گفتم: مردم پندارند ترنج ناشتا بهتر است. فرمود: اگر پیش از خوراك به است پس از آن بهتر و بهتر است. آسمان و جهان،
4- در محاسن ( 555 ) بسندش از جعفري که ابی الحسن علیه السّلام باو فرمود: پزشکهاتان در باره ترنج چه (1) ج 10 ، ص: 31
5- و از همان: از ابی بصیر ( گویند بشما، گفتم: پیش از خوراك دستور دهند، فرمود: ولی من دستور دهم پس از خوراك باشد. ( 2
که مهمانی داشتم و از من ترنج با عسل خواست باو خوراندم و با او خوردم و نزد امام ششم علیه السّلام رفتم و دیدم خوان برابرش
گسترده است بمن فرمود: نزدیک بیا و بخور، گفتم: من پیش از اینکه نزد شما آیم ترنج با عسل خوردم و سنگین شدم چون پر از
آن خوردم، فرمود: اي غلام برو نزد فلانه زن و بگو یک تیکه گرده که در تنور خشک پخته شود بما بده، و آن را آورد، فرمود:
6- در محاسن: (مضمون ( این را بخور که نان خشک ترنج را هضم میکند، و خوردم و از جا برخاستم و گویا چیزي نخوردهام. ( 3
7- در طبّ ( 135 ) بسندش (مضمون حدیث 4 را آورده و بدان افزوده که امام ششم علیه السّلام فرمود): ( حدیث 4 را آورده). ( 4
چیزي پیش از خوراك بدتر از ترنج نیست و پس از آن بهتر از ترنج نیست و شما را باید که مربایش را ملازم باشید زیرا در درون
بوئی دارد چون بوي مشک، و در روایت دیگر فرمود: اگر پیش از خوراك بهتر است پس از آن دو بار بهتر است، فرمود: پیش از
خوراك آزار دهد و پس از خوراك سودمند است و نان خشک اترج را هضم کند (اترج نوع میوه لیموئیست مانند پرتقال و نارنج
( و جز آنها). ( 5
باب شانزدهم خربزه
-1 در محاسن ( 557 ) بسندي که پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم از رطب با خربزه خوشش میآمد (و در روایت دیگرش آنها (6)
صفحه 22 از 149
را با هم میخورد) (و دو حدیث دیگر نزدیک بهمین مضمون آورده و گفته:) ( 7) بیان: در قاموس است که خربز بکسر همان بطیخ
2- در محاسن بسندش از امام هفتم علیه ( است عربی درستی است ص: 32 و یا اصلش فارسی است. ( 1
( السّلام که رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم خربزه و شکر را و خربزه و رطب را با هم میخورد در مکارم مانند آن آمده. ( 2
بیان: تا معتدل شوند، زیرا ظاهرا خربزه آن سرزمین شیرین نبوده بخوبی و البته سرد بوده و از این رو سردیش را با شکر یا رطب
6- و از محاسن: ( 557 ) بسندش از محمّد که نزد ابی جعفر علیه السّلام رفتم و غلامی بدو گذر کرد و او را ( تعدیل میکرده. ( 3
خواست و فرمود: اي قین، گفتم: قین چیه، فرمود: آهنگر وانگه فرمود: فلانه کنیز را بتو برگرداندم و تو یکدرهم خربزه بما بده
بخوریم. ( 4) بیان: گویا کنیزي باو بزنی داده و از او واگرفته بوده و در برگرداندنش بوي یکدرهم خواسته و گویا با او شوخی
6- در محاسن: از امام رضا علیه السّلام که خربزه در ناشتا مایه فلج است، ( 6) در مکارم مانندش آمده وانگه گفته در ( کرده. ( 5
روایتی مایه قولنج است، ( 7) و در فردوس: از پیغمبر است صلی اللَّه علیه و آله که خربزه را میوه گیرید که آبش رحمت است و
شیرینیش از شیرینی بهشت، ( 8) در روایتی است که از بهشت آورده شده و هر که یک لقمه خربزه بخورد خدا 70000 حسنه
برایش نویسد و بهمین شماره گناه از او محو کند و بهمین شماره درجه از او بالا برد، ( 9) امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: خربزه پیه
زمین است و درد و بلا ندارد و در آن ده خصلت است خوراك است و نوشابه و میوه و گل و نانخورش و حلوا و صابون و خطمی
و نقل و دارو، ( 10 ) و در روضه از امام رضا آورده که سرود: روزگار از بهر ما آورد هدیه خربزه که زمین را زیور است و آید از
دار السّلام اندران اوصاف خوبی باشد و ارزندهاي که شمردم جمله را آوردم آنها در نظام این چنین فرموده جدّم مصطفاي مجتبی
جدّ من باشد محمّد بروي و آلش سلام آب و حلواء باشد و گل خربزه بهر بشر میوه و صابون بود باشد طعام و هم ادام شستشو سازد
مثانه چهرهها خرم کند هم دهان خوشبو نماید ده صفت دارد تمام ( 11 ) بیان: آن را پیه شمرده براي زمین چون از آن درآید مانند
کماة که در قاموس ص: 33 او را پیه زمین تعبیر کرده و آن را اشنان شمردند چون که دهن را مانند آن پاك
کند و خطمی گفتند که مانند آن تن را نرم کند، یا براي آنکه پوست و مغزش بمالش اثر آن را دارد، در قانون و جز آن گفته:
خربزه در آغاز درجه دوم سرد است و در پایان درجه دوم تر، و گفتند شیرینش در یکم درجه گرم است، و تخم خشکش و
ریشهاش در درجه یکم خشکند، خربزه لطیف است و نارسش سنگین است و چون خیار است، گشاینده و محلل است و مدرّ و
شوینده، براي سنگ در قلوه و مثانه خوبست، چرك پوست را بزداید و براي لکه و ککمک و سفیده روي اندام سودبخش است، و
7- در فردوس: از پیغمبر است صلی اللَّه علیه و آله که خربزه ده خاصیت دارد: ( بهر خلطی که در معده برسد تبدیل شود بدان. ( 1
خوراك است و نوشابه و شوینده مثانه و برنده سردي معده، گل است و صابون، درون را بشوید و جماع را بیفزاید و تن را خرم
8- در قرب الاسناد ( 25 ) بسندي تا اینکه پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله در گروهی از یارانش شب روي میکرد که علی علیه ( کند. ( 2
السّلام همراهش بود و بناگاه میوهاي بر او فرود آمد و دست یازید و آن را گرفت و از آن خورد وانگه نگاه کرد و آنچه از آن
مانده بود آن را به علی علیه السّلام داد و خوردش و از آن حضرت پرسش شد آن چه میوهاي بود؟ فرمود: رنگ و بوي خربزه
22 ) بسندش تا اینکه: براي پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله خربزه و خرما آوردند و از آنها خورد و فرمود / 9- در عیون ( 2 ( داشت. ( 3
10 - در خصال ( 442 ) بسندش تا امام ششم علیه السّلام که (4) .( این دو پاکیزهترند، در صحیفه رضا مانندش آمده با سند ( 32
خربزه بخورید چون ده خاصیت دارد با هم: پیه زمین است، درد و بلا ندارد، خوراك است و نوشابه، میوه است و گل و صابون،
نانخورش است و در باه فزاید، مثانه را بشوید و بول را بگشاید بسند دیگر از آن حضرت مانندش آمده است و در حدیث دیگر
11 - در خصال: که ( است که سنگ مثانه ص: 34 را آب کند، و در مکارم: بسندي مانندش آمده است. ( 1
12 - در مکارم و خصال ( رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله خربزه را با رطب میخورد، و در خبر دیگر خربزه را با شکر میخورد. ( 2
13 - در تحف العقول: از امام دهم علیه السّلام که ( است که امام صادق علیه السّلام فرمود: خربزه خوردن ناشتا فلج ببار آرد. ( 3
صفحه 23 از 149
روزي فرمود: خوردن خربزه مایه خوره است، باو گفتند: از شما نیست که چون مؤمن 40 ساله شود از دیوانگی و خوره و پیسی در
امان باشد؟ فرمود: چرا ولی اگر مؤمن نافرمانی کند از کسی که او را امان داده در امان نیست که دچار کیفر نافرمانی خود شود
15 - در مناقب ( 424 ) که (5) .( -14 در صحیفه رضا است که شیوه امیر المؤمنین بود خربزه را با شکر میخورد ( 29 (4) .(483)
محمّد بن صالح خثعمی گفت: قصد داشتم از امام دهم علیه السّلام در باره ناشتا خوردن خربزه بپرسم و از وضع صاحب الزنج
(رئیس قرامطه) و پاسخی بمن رسید از او که خربزه را ناشتا مخورید زیرا فلج آورد و صاحب الزنج از ما خاندان نیست، در کشف
الغمه: مانندش آمده. ( 6) بیان: صاحب الزنج آن بود که در زمان آن حضرت در بصره شورید و دعوي داشت علوي است و بر بصره
/ 16 - در علل ( 2 ( مسلط شد و بیشمار از مردم کشت و او را از خاندان نفی کرد چه از آنها جدا بود در نژاد و مذهب و کردار. ( 7
148 ) بسندش تا اینکه امیر المؤمنین علیه السّلام یک خربزه گرفت تا بخورد و یافتش که تلخ است و دورش انداخت و فرمود: دور و
نابود باد باو گفته شد یا امیر المؤمنین این خربزه چه بود؟ پاسخداد که رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله فرمود: خدا پیمان دوستی ما
را از هر جاندار و گیاه گرفته و هر کدام پیمان را پذیرفتند شیرین و گوارایند و آنچه نپذیرفتند شور و بدمزهاند. آسمان و جهان،
(1) ج 10 ، ص: 35
باب هفدهم گردو و بادام و در باره خوردن گردو با پنیر
-1 در محاسن ( 450 ) بسندش از امام ششم علیه السّلام که سه چیز نخورده فربهی آرند و سه چیز بخوردن لاغر کنند و آن سه (2)
که خورده شوند و لاغر کنند گل خرما و تهمانده روغن آب کرده و گردو باشند و آنها که ناخورده فربهی آرند موزه و بوي خوش
2- و از همان ( 497 ) بسندش تا امیر المؤمنین علیه السّلام که خوردن گردو در سختی گرما حرارت درون ( و پوشیدن کتانست. ( 3
3- و از همان: (..) بسندش تا ( را برانگیزد و در تن دمل آورد و خوردنش در زمستان قلوهها را گرم کند و سرما را دفع سازد. ( 4
امام ششم علیه السّلام که پنیر و گردو با هم هر کدام درمان دارند و اگر جدا شوند از هم هر کدام درد باشند. ( 5) بیان: بسا این را
4- در ( خاص پنیر تازه دانند و بینمک که در آن سرزمین شایع بوده و آن سرد است و گردو معتدلش سازد که گرم است. ( 6
مکارم: از امام صادق علیه السّلام که چهار چیز دیده را روشن کنند و سود دارند و زیان نیارند، از آنها پرسش شد و فرمود: گیاه
سعتر بهمراه نمک است و نانخواه بهمراه گردو، گوید: گفتم: اینها با هم براي چه خوبند؟ فرمود نانخواه و گردو بواسیر را بسوزانند
و باد را برانند و رنگ را باز کنند و معده را آماده هضم نمایند و قلوهها را گرم کنند، سعتر با نمک بادها را از دل برانند و سدّهها را
بگشایند و بلغم را بسوزانند و آب تن را روان سازند و بوي دهن را پاکیزه کنند و بادهاي بد دهان را براندازند، و آلت مردي را
(2) (1) سخت و استوار نمایند ( 218 ). ص: 36
ابواب سبزیها