گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد اول
(بیان ذکر احتجاج نبی صاحب اللواء و المعراج) (در جواب از نسخ شرایع و ادیان و غیر از آن)






[گفتار یهود به حضرت پیغمبر (ص)]
[گفتار یهود به حضرت پیغمبر (ص)] قومی از مردم یهود عاقبت نامحمود بعد از مشاهده و ملاحظه این کار از رسول مختار شروع
در کلام کذب بیهنجار نموده با اقوام و تبار یک دیگر میگفتند که و اللَّه محمد در عبادت و بندگی پروردگار در حیرت و انتظار
بود و نمیدانست که باستقبال کدام طرف و دیار بندگی ایزد غفار نماید تا آنکه بخاطرش معین و مقرر گشت که بهترین معابد و
مساجد بیت المقدس قبله ما که معبد جمیع انبیاي بنی اسرائیل ص: 131 علیهم السلام؟؟؟ اللَّه تعالی است فلهذا
متوجه بسوي قبله ما در نماز و عبادت و اخذ طریق ما در نسک و هدایت نماید. و در معارك و محافل آن عوام جاهل باین سخنان
لا طائل خود متفاخر بودند. چون کلام آن کفره لئام بسمع شریف سید الانام رسید بغایت از آن مستکره و بیآرام گردید و بعد از
آن باستقبال بیت المقدس در عبادت واحد اقدس بغایت بیحد و نهایت کراهت داشت و دوستی کعبه معظمه و مودت آن خانه
مکرمه در خاطر انور و ضمیر فیض گسترش مستقر و متعین گردید و در آن باب منتظر وحی ایزد وهاب بود که ناگاه جبرئیل امین از
بارگاه جلال و جاه حضرت کریم اله دررسید. حضرت حبیب اللَّه صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: اي اخی جبرئیل بسیار بسیار
صفحه 68 از 175
دوست دارم که حضرت واهب عالم مرا از بیت المقدس بکعبه بیت اللَّه الحرام الاقدس بگرداند زیرا که من بسیار بسیار متألم و
متأذي شدم از آنچه از قبل یهود عاقبت نابهبود و از قبله آن طایفه خدا از آنها ناخشنود بمن عاید و راجع گردید. جبرئیل علیه السّلام
گفت: یا محمد التماس و استدعا بحضرت واجب تعالی نماي تا ترا بجانب کعبه مبارکه بگرداند زیرا که حضرت کریم واهب جمیع
مقاصد و مطالب ترا بانجاح و انجام مقرون و انصرام مشحون میگرداند و عزیز حمید ترا از خواهش و اراده نومید نمیگرداند.
حضرت نبی الوري چون شروع در دعا نمود در آن حال جبرئیل علیه السّلام روانه بارگاه جاه و جلال گردید. هنوز رسول شافع
العصیات در دعا و مناجات بقاضی الحاجات بود که جبرئیل در همان ساعت از نزد رب العزت مراجعت نمود و گفت: یا محمد
قَدْ نَري تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَۀً » حضرت واحد معبود ترا بارسال و انزال این آیه سرفراز و ممتاز فرمود که بخوان
، تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ وَ إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَیَعْلَمُونَ الاحتجاج، ج 1
معنی آیه وافی هدایه و اللَّه اعلم بالبدایۀ و النهایۀ آنست که ما میبینیم یا .«1» « ص: 132 أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ
محمد که تو روي خود را بجانب آسمان میگردانی براي انتظار وحی در باب تحویل قبله. حقیقت معنی کلام ایزد علام آنست که
چون سید عالم از قول یهود جهول ملول شد و آرزو نمود که قبله او کعبه قبله ابراهیم علیه السّلام که از اجداد گرام آن نبی الاکرام
بود باشد در این باب سخن بحضرت جبرئیل پیک ایزد ذو المنن نمود، جبرئیل علیه السّلام از آن مقام متوجه کریاس ایزد علام
گردید و سید کائنات علیه افضل الصلوات از پی آن بآسمان بود و انتظار وحی مینمود تا آنکه جبرئیل علیه السّلام بنوعی که سابقا
محرر شد از نزد رب جمیل آمد و این آیه مبارکه آورد که ما توجه تو را بآسمان میدیدیم فلهذا تو را بقبلهاي که میخواستی متوجه
گردانیدیم باید که در نماز روي خود را- یعنی جمیع بدن را- بجانب مسجد الحرام که محیط و مدبر است بخانه کعبه بگردانی. و
این در روز دوشنبه منتصف شهر رجب بود در سال دهم از هجرت سید عالم نبی حلیم دو رکعت نماز ظهر گزارده بود که این
حکم نازل شد که هم در نماز روي از صخره بمیزاب توجه نمائی. حضرت رسول انام بموجب حکم ایزد علام بآن جانب توجه
نمود و آن مسجد بذو القبلتین اشتهار یافت. و بعد از تخصیص خطاب جهت تصریح بعموم حکم براي امت آن نبی عالیقدر
میفرماید که در هرجا باشید و در بحر و بر و سهل و جبل و شرق و غرب چون خواهید نماز گزارید و بندگی و طاعت حضرت
عزت بجاي آرید باید که روي خود بجانب مسجد الحرام بگردانید. یا محمد اگر جماعت اهل کتاب الحال از روي عصبیت و عناد
تجاهل و انکار این کردار تو کنند و گویند که این کار محمد بغایت مستنکر و بعید است، ایشان در ص: 133
سخنان خود کاذب و دروغگویانند زیرا که ایشان میدانند که تحویل قبله از بیت المقدس بجانب کعبه اقدس از پروردگار مقدس تو
است بواسطه آنکه ایشان در توراة خواندهاند که پیغمبر آخر الزمان بدو قبله نماز گزارد و قبلهاي که در آخر باو مقرر گردد کعبه
است. چون یهودان بعد از استماع قول رسول ایزد منان مجاب گشتند گفتند که آخر وجه گردیدن از بیت المقدس بکعبه چراست،
چون محمد مدت مدید در مکه و مدینه بجانب آن محل نماز و بندگی عز و جل بجاي آوردند آخر براي چه از آن برگشت.
یعنی مشرق که معبد .«1» « وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ » حضرت ملک تعالی ایشان را باین جواب داد که
نصاري در آن صوب افتاد و مغرب که محل عبادت و معبد یهودان در آن جانب واقع است همه آن ملک ایزد منان است و اگر شما
را تکلیف بتحریک و استقبال بجانب کعبه نماید بعینه مانند آنست که شما را تحویل از جانب بجانب دیگري نماید مثل آنکه شما
را از کفر باسلام دلالت کند، زیرا که حضرت عزت هر که را بخواهد هدایت و دلالت بصراط مستقیم میکند و بر قساوت قلب آنکه
مطلع باشد و داند که او مهتدي نگردد او را بهمان حالت گذارد و او را مجبور نگرداند، زیرا که تکلیف و هدایت کسی که قبول
آن ننماید از بابت ارتکاب فعل عبث است. اما تکلیف جمعی که بشرف اسلام و ایمان متقبل و مشرف شوند هدایت آنان خوبی و
مصلحت حال ایشان است چه قبول تکلیف لازم دارد ارتکاب اعمال طاعت و افعال عبادت را و معرفت و بندگی حضرت کریم
موجب وصول بجنات النعیم است. ص: 134
صفحه 69 از 175
[احتجاج پیغمبر با یهود در باره قبله]
[احتجاج پیغمبر با یهود در باره قبله] و نیز از ابو محمد الحسن بن علی العسکري علیه السّلام منقول و مروي است که روزي قومی از
یهود عاقبت نابهبود بخدمت رسول ایزد معبود آمده گفتند: یا محمد این قبله بیت المقدس که شما چهارده سال عبادت واهب متعال
در جمیع ارکان و افعال در حال توجه و استقبال بآن بجاي آوردید پس ترك توجه و استقبال آن در هنگام عبادت ایزد منان در این
زمان بجهت چه چیز است بیان نمائید؛ آیا در مرتبه اولی که شما با اصحاب در بندگی ملک تعالی توجه و استقبال بجانب بیت
المقدس میکردید برحق بود یا نه اگر برحق بود الحال که شما آن را ترك کردید پس از حق بباطل رجوع کردید زیرا که حق
مخالف و مقابل باطل است، یا آنکه نماز بندگی که پیشتر بجهت ایزد داور باستقبال بیت المقدس بجاي آوردید همه بر باطل بود و
در این هنگام رجوع از باطل بحق نمودید، اگر چنین باشد پس شما در این مدت در غفلت بودید. بناء علیه الحال ما چون از حال تو
ایمن بود و اطاعت و متابعت تو چون توانیم نمود؛ شاید که الحال نیز بطریق سابق بر غفلت باطل باشی پس ما را بنا بر عقل از روي
حق اطاعت تو سزاوار و لایق و مستحسن خرد و مطابق عقل نباشد. در آن زمان حضرت رسول آخر الزمان از زبان معجز نشان بیان
فرمود که بندگی حضرت ایزد خالق در سابق باستقبال بیت المقدس بر نهج حق و در لاحق بتوجه و استقبال کعبه معظمه نیز بر نهج
.« قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ یَهْدِي مَنْ یَشاءُ إِلی صِ راطٍ مُسْتَقِیمٍ » حق و مطابق حکم مهیمن صادق است چنانچه واهب مطلق میفرماید
یعنی بگو اي محمد در جواب یهود و نصاري که ملک تعالی هر گاه صلاح مآل بلکه نیکوي حال و استقبال شما داند در استقبال
مشرق که معبد نصاري در آنجاست بیشبهه و گمان شما را امر بآن نماید و اگر صلاح نشأتین و صواب دارین شما در توجه
استقبال جانب مغرب که معبد یهود در آن صوب است شناسد، بیشک و ریب شما را ص: 135 باستقبال و توجه
آن مأمور گرداند و اگر صلاح و صواب نحال شما در حال عبادت واجب تعالی غیر جانب مشرق و مغرب داند شما را باستقبال آن
جانب مأمور سازد. و خلاصه کلام آنکه شما را در جمیع مکان و مأوي اطاعت تبارك و تعالی واجب و لازم است اصلا انکار تدبیر
ایزد قدیر در حق بندگان او از صغیر و کبیر مستحسن و جدیر نیست زیرا که هر چه سمیع بصیر بجهت بندگان تعیین و تقدیر نماید
بغایت پسندیده و عین مصلحت و خوبی ایشان است. پس آنگاه آن حبیب اللَّه بآن قوم گمراه گفت که آیا شما که از روي تحقیق
ترك عمل یوم السبت نمودید و در سایر هفته عمل میکردید ترك عمل شنبه از شما و ارتکاب عمل در سایر هفته آیا ترك حق و
ارتکاب فعل باطل بود یا ترك عمل باطل و ارتکاب عمل باطل دیگر بود یا ترك عمل حق و ارتکاب عمل حق دیگر بود، باید که
هر چه اعتقاد شما باشد بیان نمائید آنچه قول شما بود بعینه همان قول و جواب محمد است مر شما را. یهودان گفتند: یا محمد ترك
عمل در روز شنبه حق بود و عمل سایر ایام هفته نیز برحق بود. در آن هنگام رسول ایزد علام گفت که عبادت ایزد اقدس در سابق
از ما باستقبال بیت المقدس بر نهج حق بود و عبادت این زمان از ما باستقبال کعبه مقدسه نیز بر منهج حق است. چون یهود تیره
مآب این جواب باصواب از حضرت رسالت مآب بر طریقی که خود مذکور نمودند طابق النعل بالنعل بل وافق النقل بالعقل استماع
نمودند، در آن زمان یهودان گفتند: یا محمد آیا پروردگار تو از آن فعل که شما را اول مأمور به آن گردانیده یعنی استقبال بیت
المقدس که در سابق ایزد خالق شما را بتوجه آن در حالت نماز و بندگی قادر سبحان امر نموده بود الحال بظن شما که شما را از
استقبال بیت المقدس ص: 136 نقل باستقبال بکعبه بیت الاقدس فرمود از امر سابق بدا و پشیمانی نمود و راي نوي
اختیار کرد یا نه؟ حضرت رسول معبود فرمود که حضرت واجب الوجوب را در باب امر من باستقبال کعبه معظمه هیچ نوع بدا و
پشیمانی از امر سابق که مرا باستقبال بیت المقدس نمود نبود، زیرا که عزیز علیم بر عواقب امور جمیع برایا قادر بر رفع فساد و فعل
مصالح از براي همه خلق اللَّه تعالی است اصلا استدراك غلط و استحداث راي جدید که خلاف راي سابق حضرت حمید مجید
باشد و در ذات پسندیده صفات واهب العطیات جاري و ساري نشد، زیرا که ذات عز و جل ارفع و اجل و أتم و اکمل از آنست که
صفحه 70 از 175
باستحداث راي جدید مستعد و کامل گردد. و دیگر آنکه مانعی که وسیله عدم حصول مراد خالق العباد باشد واقع نیست و بدا و
فتعالی اللَّه عن » پشیمانی نیست الا از براي امثال این جماعت و خداي عز و جل متعالی و منزه است از ارتکاب مثل این فعل و عمل
پس از آن رسول ایزد متعال روي توجه و اقبال بجانب اهل ضلال آورده فرمود اي جماعت یهود مرا خبر دهید از .« ذلک علوا کبیرا
سوانح ظاهریه که خالق البریه بحیز ظهور ظاهر میگرداند آیا خداي تعالی بعضی بندگان خود را مریض مینماید و بعد از تقضی
اندك زمان بصحت و توان میرساند و اینکه صحیح را مریض میگرداند آیا بحسب عقل این فعل بدا و پشیمانی است؟. گفتند: نه یا
محمد. حضرت رسول عزیز فرمود که واهب العطیات بعضی را حیات ارزانی میدارد و گروهی را در سلک ممات منخرط
میگرداند آیا هر یک از این شغل و کار هیچ نوع بدا و پشیمانی در کار هست؟ گفتند: نی یا محمد. حضرت رسول فرمود که
همچنین حضرت عالم واحد طلب عبادت و بندگی از ص: 137 پیغمبر خود باستقبال نماز بکعبه مقدسه نمود بعد از
آنکه مدتی در سابق از او طلب عبادت و نماز باستقبال بیت المقدس کرده و ملک تعالی را بدا و پشیمانی در امر اول از روي خرد و
عقل بهیچ نوع نه مجمل و نه مفصل ظاهر و مسجل نشد. بعد از آن رسول آخر الزمان فرمود که نه حضرت واهب منان زمستان بعد
از انقضاي تابستان ظاهر و عیان گرداند، آیا او را در ظهور هر یک از تابستان و زمستان بعد از دیگري هیچ گونه بدا و پشیمانی
هست؟ گفتند: نه. حضرت نبی المحمود فرمود که ایضا واجب الوجود را بدا در تحویل قبله بیت المقدس بقبله کعبه مقدسه نبود. باز
رسول بینیاز بآن قوم بیامتیاز گفت که حضرت مهیمن کار ساز شما را در زمستان و هنگام شدت برد و سختی آن امر بادثار و
پوشیدن لباسهاي غلیظ بسیار که بواسطه احتراز صعوبت سرماي آن زمان در کار بود نمود و در ایام تابستان و کثرت گرماي آن امر
باحتراز از حراست آن فرمود و هر چه در زمستان بجهت احتراز از سرماي آن امر فرمود در هنگام تابستان امر بخلاف آن نمود.
آنگاه رسول اللَّه فرمود: آیا این بدا و پشیمانی است؟. گفتند: نی. حضرت رسول اقدس فرمود که همچنین حضرت رب العالمین از
شما طلب عبادت و طاعت در وقت خاص بچیز خاص باستقبال طرف خاص نمود بواسطه اصلاح حال شما که خود عالم است بر
آن. و باز حضرت کارساز از شما طلب عبادت در وقت دیگر بچیز دیگر بصلاح دیگر که ایزد داور خود مطلع است بر آن امر نمود
شما را، در هر دو حال اطاعت و فرمانبرداري ایزد متعال بیقیل و قال واجب و لازم بلکه از فرض متحتم است؛ پس اگر اطاعت
واجب لا یزال در هر دو ص: 138 حال من غیر مهل و احتیال باستکمال رسانید یقین مستحق ثواب و مستوجب
لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ » عنایت ملک الوهاب میگردید. بعد از آنکه حضرت رسالتمآب این آیه مبارکه نازل شد که
یعنی تمامی جهات مشرق و مغرب ملک ما مهیمن واهب است، هر طرف که شما متوجه امر و بندگی خداي اکبر شوید « وَجْهُ اللَّهِ
همان طرف که شما روي خود در وقت عبادت معبود بآن صوب نمودید همان مقصد معبد شما و محل حصول ثواب مأمول و مکان
پذیرفتن طاعت و قبول آنست. پس از آن رسول آخر الزمان روي توجه باصحاب و سایر حاضر آن مجلس جنت نشان فرمود که اي
بندگان حضرت رحیم الرحمن همگی شما مرضی و بیماران و مهموم و حیرانید و رب العالمین طبیب مهربان است، صلاح حال
بیمار و سبب صحت و بیماري او در تدبیر طبیب لبیب است بلکه شفاي کامل و صحت آجل و عاجل مقرون بعلم آن متعالج حبیب
است نه بمشتهیات مریض و مقترحات قلب عریض او؛ باید که در جمیع اوقات لیل و نهار پیوسته همگی و تمامی دواعی و امر و کار
خود بحضرت آفریدگار مسلم دارید و روي تضرع و مسکنت بمهیمن باري آرید و او را نصیر و معین در همه امر و کار شمارید تا
از جمله فائزین بثواب بسیار و مستسعدین بسعادت بیشمار گردید. جماعت اصحاب مطیعین سید المرسلین گفتند: یا رسول اللَّه پدر و
مادر ما فداي تو باد ما بنده مطیع حضرت بصیر و سمیع و حکیم و امر شما را مترصد و مترقب ایستادهایم بلکه چون پرگار بر دایره
امر تو دایر و در کاریم.
[گفتار امام حسن عسکري (ع) در باره قبله]
صفحه 71 از 175
[گفتار امام حسن عسکري (ع) در باره قبله] در روایت آمده که شخصی از حضرت ابو محمد الحسن العسکري علیه السّلام پرسید
که یا ابن رسول اللَّه چرا رسول مجتبی از قبله اولی که بیت المقدس بود بکعبه مقدسه نقل نمود؟. ص: 139 آن
وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَۀَ الَّتِی کُنْتَ عَلَیْها إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ » حضرت در جواب فرمود که بنا بر قول ملک تعالی چنانچه میفرماید
تفسیر آیه مبارکه و اللَّه العالم بالبدایۀ و النهایۀ آنست که یا محمد ما نگردانیدیم آن قبله که تو بر آن بودي- «1» « یَنْقَلِبُ عَلی عَقِبَیْهِ
یعنی بیت المقدس بجانب کعبه- تا بدانیم ما که تابع رسول مهیمن است و کدام شخص از امت مراجعت بهمان ملت سابق خود
مینماید، هر چند حضرت قادر عالم واقف و دانا بر حقایق احوال مستقرین بر دین و مستمرین بر قبله و آئین سید المرسلین و مطلع بر
حال مسترجعین از آن بیشبهه و گمان بود لیکن بواسطه اظهار و اعلام خلقان ایشان را باستقبال کعبه امر واضح و عیان نمود بواسطه
آنکه دوستی اهل مکه نسبت بخانه مبارکه کعبه است، لهذا ایزد تعالی اراده نمود تا موافق حضرت رسول صادق را از مخالف ناحق
تمیز حق نماید باتباع قبله کعبه معظمه است. چون بعضی مهاجرین باستقبال کعبه و اطاعت حضرت در باب قبله کراهیت داشتند و
حال آنکه رسول آخر الزمان ایشان را در هنگام اداي فرایض واهب منان امر بتوجه کعبه و استقبال آن نمود و مردم اهل مدینه چون
بدوستی بیت المقدس حضرت واحد اکبر آنها را بخلاف خواهش و مراد ایشان امر باستقبال کعبه فرمود و مطلب واهب واجب
بشخص مؤالف از مخالف و مخالف از مؤالف هر طایفه بود فلهذا امر نمود هر که موافقت بحضرت رسالت دارد باید که کعبه
مقدسه را قبله داند و تصدیق حضرت رسالت مآب در این باب ظاهر کند و ترك کراهیت نماید. بعد از آن حضرت خالق البریه
یعنی تحویل قبله بیت المقدس بکعبه مقدسه بسیار بسیار گران بر جهودان « وَ إِنْ کانَتْ لَکَبِیرَةً إِلَّا عَلَی الَّذِینَ هَدَي اللَّهُ » میفرماید که
و بعضی از کافران است مگر آنان که بشرف هدایت و ایمان مشرف گشتند و تحویل قبله را حق و صدق دانستند. بر ضمایر صافیه
صاحب دلان و خواطر زاکیه نکتهسنجان مستور و مخفی نیست ص: 140 که از بیان حقایق تحویل قبله برطرف
خلاف رضاي خلقان چنان معلوم و مستفاد شد که عبادت و بندگی ایزد اقدس بر خلاف مراد رضاي این کس است چنانچه ایشان
را به خلاف دواعی و مراد ایشان مأمور در هنگام بندگی نمود پس بنده مطیع قدیر سمیع آنست که هر چه مأمور گردد از آن تخطی
و تعدي جایز ندارد و اطاعت و بندگی رب غفور را بر آن منهج مأمور و مقصور گرداند، و هو نعم المعبود و الیه المرجع فی
الموعود.
(و هم