گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد اول
(و نیز در ذکر و بیان احتجاج نبی صلی اللَّه علیه و آله) (و اثبات دلیل بر یهودان لجاج)
[احتجاج حضرت پیغمبر با چهل نفر از علماء یهود]
اشاره







[احتجاج حضرت پیغمبر با چهل نفر از علماء یهود] از حضرت ابی محمد الحسن بن علی العسکري علیه السّلام مرویست که فرمود
صفحه 85 از 175
ابن عباس روایت کند که من روزي در مجلس سامی و محفل گرامی حضرت رسول عالم حاضر بودم که چهل نفر علماي یهود
اتفاق کرده از مدینه برآمدند و گفتند که بیائید تا به هیئت اجتماعی پیش آن کاهن دروغ گوي رفته روي بروي تکذیب و سرزنش
او نمائیم زیرا که او از پیغام و کنایه از دعوي بیسرمایه خود متقاعد نگردد و گوید من بیقین رسول امین حضرت رب العالمین بر
جمیع مخلوقم. چون بخدمت آن رسول بیچون آمدند گفتند: یا محمد این معنی بر همه عالمیان واضح و عیان است که انبیاي پیشین
و رسل سابقین را معجزات بسیار و آیات بیشمار است و هر احدي از انبیا و رسل ایزد سبوح مثل آدم و نوح از تو بهتر بودند، تو
چون رسول بیچون باشی؟. چون کلام یهود لئام باتمام رسید سید الانام روي مبارك به اعلم ایشان عبد اللَّه بن سلام آورده فرمود
که اي یهود آیا راضی میگردید که حکم میان من و شما توراة سبحان بود؟. یهود چون در آن مقام حاضر بودند و استماع کلام
رسول علیه السّلام نمودند گفتند: بلی یا محمد؛ اما حضرت آدم علیه السّلام بهتر از شماست زیرا که حضرت معبود او را بید قدرت
خود ایجاد و خلقت نمود و روح که از بدایع صنایع حضرت سبوح است در او دمید و او را در صدر جنت خرامانید. رسول صلی اللَّه
علیه و آله فرمود که آدم پدر من بود لیکن آنچه بمن حضرت مهیمن احسان و عطا فرمود بمراتب بسیار افضل از عطایا و تفضلات
اله نسبت به آدم صفی اللَّه است. ص: 171 یهود گفتند: آن کدام است؟ نبی اللَّه فرمود که آن عزت و کرامت و
اشهد ان » احترام و عنایت آنست که منادي اذان بفرمان ایزد غفار هر شبانه روز پنج بار این کلمات منظومۀ النجاة را تکرار نماید که
و از این زمان الی یوم البعث و المیزان این ندا مستمر و عیان است و مسبح آدم نگفت که « لا اله الا اللَّه و اشهد أن محمدا رسول اللَّه
و لواء الحمد نیز در یوم القیام بحکم واحد علام بدست من مستقر و مستدام است و لواء در یوم الجزاء .« اشهد ان آدم رسول اللَّه »
بدست آدم ابو البرایا نخواهند داد. یهودان گفتند: یا محمد راست گفتی زیرا که همه آنچه ذکر کردي در توراة موسی بن عمران
مذکور و عیان است. حضرت نبی اللَّه صلی اللَّه علیه و آله فرمود: که این یکی بعد از آن یهودان گفتند: یا محمد موسی از تو بهتر
است. نبی اللَّه تعالی فرمود که از چه وجه؟ یهودان گفتند: بواسطه آنکه حضرت خالق البریه چهار هزار کلمه بموسی کلیم علیه
التسلیم تکلم نمود و با شما اصلا سخن و کلام ننمود. رسول ایزد معبود فرمود که آنچه حضرت واجب الوجود به من اعطا نمود
افضل و اکمل است از احسان و اعطاي حضرت موسی علیه السّلام. یهودان گفتند: آن کدام است؟
[تفسیر آیه اسري]
سُبْحانَ الَّذِي أَسْري بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ » [تفسیر آیه اسري] نبی اللَّه آخر الزمان فرمود که آن قرآن است چنانچه میفرماید
تفسیر آیه جلالت پایه: تنزیه و تقدیس سزاوار .«1» « إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْ َ ص ی الَّذِي بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِ یرُ
واحد مقدس ستاریست که ص: 172 محمد بنده خود را در بعضی از شب از مسجد الحرام که محیط است بحرم
محترم کعبه معظمه یا از خانه ام هانی چه مکه و حریم او بالتمام مسجدند برد بجانب مسجد دور از مکه که آن بیت المقدس است،
آن چنان مسجدي که اطراف او را که ارض شام است گوید برکت تمام دادیم و آن عبارت از دو برکت است یکی دینی چنانچه
آن مکان را مهبط وحی عز و جل و معبد انبیا و رسل ساختیم، دوم دنیوي بنوعی که آن مکان و محل را محفوف باشجار مشتمل بر
انهار؟؟؟ بسیار و فواکه خوشگوار و سعت عیش بیشمار گردانیدیم. از آنجا آن حضرت را بردیم تا دلایل و آیات خود را باو بنمائیم
در اراضی شام و در باقی مواطن و مقام آسمان، بدرستی که خداي تعالی عالم و شنواي سخنان کفره جهلا در باب تکذیب تو سید
الأنبیاء است و بنا باحوال مؤمنان در تصدیق رسول آخر الزمان است و هر یک این طایفه را بآنچه لایق و سزاوار باشد از احسان و
اعطا و عقوبت و ایذا بآن رساند. پس آنگاه و بعد از آن رسول الانس و الجان فرمود که اي یهودان چون من بر جناح جبرئیل سوار
گشته از سماوات ستۀ گذشتم و بآسمان هفتم رسیدم و از آنجا بسدرة المنتهی که جنۀ المأوي در آن مقام و مأوي است رفتم و
انی انا اللَّه لا اله الا أنا السّلام المؤمن » بساق عرش معلق گشتم، در آن محل ندائی از ساق عرش عز و جل بگوش هوش من رسید
صفحه 86 از 175
من در آن دم خداي عالم بچشم سر ندیدم اما بچشم دل دیدم، پس این درجه عزت . « المهیمن العزیز الجبار المتکبر الرؤف الرحیم
و اعتبار بمراتب بسیار بیشتر از درجات موسی علیه السّلام است. یهودان گفتند: راست گفتی یا محمد زیرا که در توراة موسی بهمین
نوع مرقوم است. رسول فرمود این دو. ص: 173 بر سیاران معارج عالی مقام سخن و سیاحان مدارج کلام نو و کهن
در غایت وضوح و ظهور و در نهایت بروز و مشهور است که بنا بر آیه کلام ملک علام و قول حضرت سید الانام مقدمه معراج آن
نبی صاحب اللواء و التاج بیشبهه ابرام و لجاج باثبات و احتجاج رسیده؛ و تفصیل این مقال علی سبیل الاجمال بدین منوال است:
[داستان معراج پیغمبر]
[داستان معراج پیغمبر] ایزد نبی متعال بعد از تقضی چند ساعت شبی از حرم مکه معظمه یا از خانه ام هانی که یکی از ازواج
طاهرات سید البریات بود و خانهاش نیز داخل مسجد الحرام بود یا از مقام دیگر علی اختلاف الروایات بسعادت و اقبال نهضت
اجلال از آن مقام بجانب شام نمود و آن مکان جنت نشان را از قدوم مسرت لزوم خود مشرف گردانید بعد از طواف بیت المقدس
و زیارت هر یک از انبیاي حق تعالی و تقدس و توقف اندك زمانی در آن مراقد اعیان عروج و صعود بآسمان و بر عجایب
سماوات سبعه کما ینبغی و یلیق اطلاع از روي تحقیق یافت. لکن در تاریخ وقوع این حال خلاف است که آیا در کدام سال بحکم
لا یزال حضرت رسول متعال را این سعادت و اقبال روي داد و اکثر علماي اهل معرفت برآنند که معراج نبی الرحمه در سال
دوازدهم از بعثت بود. و در شهور بر اختلاف مشهور است بعضی ربیع الاول و بعضی رمضان برخی شوال و گروهی ربیع الثانی و
جمعی بیست و هفتم رجب گفتهاند و این اشهر است. و چون معراج رفتن حضرت از مکه به بیت المقدس بنص قرآن ثابت شده
منکر آن از کافران است. و نیز عروج حضرت بسماوات و وصول بقرب و کمالات باحادیث مشهورة الروایات صحیحه که قریب
بحد تواتر اشتهار یافته منکر آن بیشبهه و گمان ضال مبتدع و خاوي و مخترعست (نظم): شاهد معراج نبی وافر است آنکه مقر
نیست بدین کافر است دستگه سلطنت این وصال نیست بپا مردي خبل و خبال ص: 174 عقل چه داند چه مقام است
این عشق شناسد که چه دام است این و معتقد اکثر اهل اسلام خصوصا فرقه ناجیه شیعه اثنا عشریه اسکنهم اللَّه فی دار السلام آنست
که عروج آن سرور علیه الصلوات و السّلام بروح و جسد مع سایر اندام بحیز انجام و انصرام رسید؛ و جمعی قصه نقل جسد را از
عروج و صعود مانعند و آن جماعت ارباب بدعت و منکر بدایع قوت صنایع قدرتند (بیت): آنکه سرشت تنش از جان بود سیر
عروجش بتن آسان بود لیکن اعتقاد عوام اضلهم اللَّه آنست که جبرئیل امین علیه السّلام با فوج از ملایک رب العالمین بخدمت آن
حضرت آمد، آن حضرت را از حجره ام هانی که بحرم نزدیک بود بمسجد الحرام برد و بعد از شق صدر و غسل قلب و تطهیر سایر
بدن او را بر براق سعادت سوار گردانید. و باندك فرصتی آن حضرت را به بیت المقدس رسانید (نظم): شبی رخ تافته زین دار فانی
بخلوت در سراي ام هانی رسیدش جبرئیل از بیت معمور براق برق سیر آورده از دور قوي پشت و گران سیر و سبک خیز بدیدن
دور بین وقت شد تیز روایت صحیحه از ائمه البریه علیهم السّلام و التحیه آنست که شق بطن یا صدر و غسل قلب خلاف واقع است.
و اصح و اشهر اقوال آنست که حضرت رسول ایزد تعالی در بیت المقدس رسل و انبیا و ملائکه را دیده و امامت آن جماعت کرده
بعد از آن بر براق یا بر پر جبرئیل سوار گشته از حجره بمعراج آمده در آسمان اول آدم و در دوم عیسی و یحیی و در سیم یوسف و
در چهارم یونس و در پنجم هارون و در ششم موسی و در هفتم ابراهیم علیهم السّلام را دید، آن حضرت صلی اللَّه علیه و آله بر
انبیاي عظام سلام کرد و آن اعیان جواب رسالتمآب بر وجه اکرام و احترام دادند. ص: 175 از آن وادي بسدرة
المنتهی و از آنجا به بیت المعمور و از آنجا به کوثر و نهر الرحمه آمده جمیع این اماکن را بنظر درآورد و جبرئیل امین بقرب
حجاب از مرافقت نبی المستطاب بازماند؛ رسول صلی اللَّه علیه و آله فرمود: یا اخی فراق تو شاق است. جبرئیل گفت لو دنوت بقدر
الانملۀ لاحترقت (بیت): اگر یک سر موي برتر پرم فروغ تجلی بسوزد پرم از آنجا نبی الوري تنها حجاب نور و حجاب ظلمت را
صفحه 87 از 175
قطع کرده بمقامی رسید که براق از رفتار ماند تا آن حضرت برفرف مشرف شد و بپاي عرش اعظم رسید و هزار مرتبه از حضرت
نهاد « دَنا » استماع نمود و در هر مرتبه نبی الرحمه را ترقی و حالتی دیگر دست میداد تا قدم مسرت ملتزم بر سر « ادن منی » رب العلی
فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما » درآمد و اسرار « فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی » جلوهگر شد و بخلوتخانه « فَتَدَلَّی » و از آنجا بر منظر فیضگستر
استماع از حضرت رب العلی نمود (نظم): کلام سرمدي بینقل نشنید خداوند جهان بر چشم دل دید بدید آنچه ز حد دیدن « أَوْحی
برون بود مپرس از ما ز کیفیت که چون بود و در بعضی از احادیث نقل شده که آن حضرت در هنگام تقرب بمواصلت و مکالمت
السّلام علیک ایها النبی و رحمۀ اللَّه و » بجاي آورد و باعزاز و اکرام « التحیات للَّه و الصلوات الطیبات » ثناء حضرت الهی بکلمات
السّلام علینا و علی عباد اللَّه » مخاطب و معزز گشت و در تشریف این سلام امت متابعین خود را داخل ساخت و فرمود « برکاته
بیت) چو کرده وعدههاي حق گوش نکرده امت خود را فراموش بعد از مکالمت بسیار با حضرت ایزد غفار و تعیین ) « الصالحین
، فرایض بواسطه امت در اوقات لیل و نهار چون رخصت انصراف یافت در حین مراجعت درجات جنان و درکات الاحتجاج، ج 1
ص: 176 نیران را بالتمام فیض گستران پیغمبر جلیل القدر درآوردند و از آنجا به بیت المقدس آمده جانب مکه معظمه شد و
کاروانهاي قریش را نیز در راه دید. تمامی این منظر میمنت اثر آن سرور سه ساعت و بقولی چهار ساعت بیشتر نبود (بیت): راه ز
اندازه برون رفته بود پی نتوان برد که چون رفته بود عقل در این وادي حاشا کند عشق نه حاشا که تماشا کند چون در این باب
حکایت بسیار و سؤال و جواب بیشمار است لهذا در آن مرام خوض و ابرام ننمودیم. آوردهاند که در بامداد آن شب که حضرت
سید البریه از معراج مراجعت بمرقد استراحت خود نمود و حقایق آنچه مشهود او بود بر امت تقریر فرمود مؤمنان بعد از تصدیق
تعظیم نمودند و کفره لئام استبعاد و عظیم نموده آن حضرت نشانهاي بیت المقدس آن مسجد اقدس را در پیش نظر آن خاتم الرسل
ممثل گردانید از هر چه نشان میطلبیدند کما هو حقه بیان میفرمود؛ چون از کاروان خود خبر گرفتند خبر تحقیق یافتند مطیعان
تصدیق و متمرّدان تکذیب نمودند. القصۀ حضرت رب العزه نبی الرحمه را بمعراج آسمان عروج بواسطه آن نمود تا انتهاي ملک و
ملکوت را از مزایاي احسان الحی الذي لا ینام و لا یموت ملاحظه نموده بعد از مراجعت حقیقت آنها را بامت وانمود کند که مقر و
منکر بر حقایق آن امر مطلع و باخبر گردند.
[فضیلت رسول ایزد منان بر حضرت نوح]
[فضیلت رسول ایزد منان بر حضرت نوح] پس آنگاه یهودان گمراه گفتند: یا محمد نوح شیخ المرسلین بیقین از شما بهتر است.
رسول گفت: از چه وجه؟ گفتند: بواسطه آنکه آن حضرت صاحب سفینه سلامت و پسندیده حضرت ص: 177
بوده چنانچه او را با اهل کشتی در مأمن سلامت نگاه داشت و باقی موجودات را به بلیه طوفان گذاشت. نبی ایزد معبود فرمود که
اي یهود آنچه عز و جل بمن احسان و اعطا نمود افضل از اعطاي حضرت سبوح بحضرت نوح است. یهود از حضرت نبی الاکرام
کیفیت حقیقت آن را استعلام نمودند. نبی المحمود فرمود که نهري در آسمان واهب سبحان بمن اعطا نمود که مجراي آن از تحت
العرش ایزد دیان است و در کنار آن جویبار هزار هزار قصر زرنگار که خشت آن قصور یکی از نقره و یکی از طلاي آبدار است و
گیاه آن بستان زعفران و سنگریزههاي آن مکان یاقوت و مرجان است و خاك آن محل مفیض مشک ابیض است اي یهود آن
مکان متعلق بمن و امتان من است و این در رتبه و کمال افضل از مراتب نوح نبی عز و جل است. و حقیقت این کلام در قرآن لازم
یهود بعد از تصدیق سید الانام گفتند: یا محمد همین کلام مرغوب شما در .« إِنَّا أَعْطَیْناكَ الْکَوْثَرَ » الاذعان مذکور و عیانست که
تورات موسی مکتوب است این احسان ایزد تعالی بشما باعتقاد ما بسیار بسیار بهتر از احسان واهب سبحان بنوح علیه سلام الملک
الدیانست. آن حضرت صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: این سه.
صفحه 88 از 175
[فضیلت رسول ایزد منان بر حضرت ابراهیم] [فضیلت رسول ایزد منان بر حضرت ابراهیم]
[فضیلت رسول ایزد منان بر حضرت ابراهیم] پس آنگاه یهود گمراه گفتند: ابراهیم خلیل از شما در رتبه تفضیل دارد. نبی الجلیل
فرمود که درجه تفضیل خلیل کدام است. گفتند: وجه آنکه واهب جمیل رتبه عالیه خلت را بخلیل تکمیل گردانید. حضرت نبی
الحبیب فرمود که اگر ابراهیم خلیل اللَّه منیب است من خلیل حبیبم. یهود گفتند: وجه تسمیه شما به محمد چراست؟. رسول صلی
اللَّه علیه و آله فرمود که چون نام بیچون محمود است ایزد عالم نامم را از اسم گرامی خود اشتقاق نمود مرا محمد و امتانم را
حامدین نامید. ص: 178 یهود گفتند: یا محمد راست گفتی که رتبه کمال تو افضل از درجه حال ابراهیم خلیل
ملک متعال است. حضرت نبی اللَّه صلی اللَّه علیه و آله فرمود: این چهار.
[فضیلت حضرت نبی عربی بر عیسی بن مریم]
[فضیلت رسول ایزد منان بر حضرت سلیمان]
[فضیلت رسول ایزد منان بر حضرت سلیمان] بعد از آن یهودان گفتند: یا محمد یک سؤال ما باقیست، بعد از سؤال آن مرام دیگر
اقامت در این مقام بر ما حرام است. سید الانام فرمود که هر سؤال که شما را بود عرض نمائید و بجواب آن بامداد توفیق ایزد وهاب
مستعد و کامیاب خواهید شد. یهود گفتند: یا محمد! سلیمان پیغمبر علیه السّلام برتبه و قدر از شما بهتر بود. حضرت نبی ایزد معبود
رتبه خیریت را از آن طایفه استعلام نمود. گفتند: بواسطه آنکه خداي عز و جل از براي آن نبی عادل، شیاطین و انسان و جن و
پریان و ریاح و سباع و باقی جانوران را مسخر گردانید. نبی قادر خلاق فرمود که ایزد تعالی دابه براق را براي من مسخر گردانید که
آن ص: 180 بهتر از جمیع جانوران دنیا و ما فیها است، و آن مرکبی است از مراکب جنان که واهب سبحان بجهت
رکوب پیغمبر آخر الزمان ایجاد و خلقت نمود که از خطوط شعاع نظر بغایت تیزتر است و با باد صرصر همتک و همسر، روي آن
مرکب متشابه روي انسان و سم آن مثل حوافر اسبان و دمش مثل ذنب گاوانست، از حمار بزرگتر و از استر کوچکتر. آن سبکسیر
عنانی که چو گرمش سازند از ازل سوي ابد وز ابد آید بازل قطرهها کش دم رفتن چکد از پیشانی شبنمآساي نشیند گه رجعت
بکفل زین آن دابه بادپاي یاقوت حمرا و رکابش دره بیضا بحکم واهب علام، آن دابه را هفتاد هزار لجام است که تمامی آن از
طلاي خالص است. حضرت قادر اکبر آن دابه مبارکه را دو بال و پر که هر دو مکمل است بدر و زبرجد و یاقوت و جواهر عنایت
.« اشهد ان لا اله الا اللَّه لا شریک له و اشهد أن محمدا رسول اللَّه » فرمود و در میان دو چشم آن مرکب رسول اله مکتوبست که
یهود در آن حال گفتند که یا محمد راست گفتی زیرا که موافق کلام صدق التیام تو در توراة موسی علیه السّلام مکتوب و
مرقومست. پس آنگاه گفتند: یا محمد بیشبهه و گمان این عنایت و احسان قادر منان بشما بسیار بهتر از اشفاق و احسان حضرت
ایزد سبحان بسبب سلیمان علیه سلام الملک الدیانست. بعد از آن یهودان بخدمت سید البریه بوسیله ارشاد و هدایت نبی حضرت
رب العزت از بیداي غوایت و ضلالت پاي بشهرستان توفیق معرفت گذاشته طریق دین و آئین سید المرسلین برداشته از سر صدق و
گشتند و همگی آن طایفه « اشهد أن لا اله الا اللَّه وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا رسول اللَّه » اخلاص تمام متکلم بکلمه طیبه
مؤمن و مخلص شدند. حضرت سید الانام از اطاعت و اسلام آن جماعت اظهار مسرت تمام نمود و فرمود که نوح شیخ الأنبیاء
نهصد و پنجاه سال در «1» « فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَۀٍ إِلَّا خَمْسِینَ ص: 181 عاماً » علیهم السلام بنا بر آیه کلام ایزد علام
تمامی لیالی و ایام شهور و اعوام آن طایفه عاقبت و خام را بایمان و اسلام دلالت و دعوت بحجت و الزام نمود و از آن لئام
اندکی بشرف اسلام مشرف و باسرانجام شدند. حضرت نبی الاکرام «2» « وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ » بمضمون صدق مشحون آیه کلام
صفحه 89 از 175
در آن هنگام فرمود که اي معشر اهل اسلام مرا بامداد توفیق قادر علام در سن قلیل نذیر و عمر یسیر جمعی کثیر تابع شدند که مثل
عدد آن گروه در طول عمر حضرت نوح بسعی آن برگزیده ایزد سبوح اطاعت امر رب الملائکۀ و الروح نکردند و آن حضرت
رَبِّ لا » شکایت از ایذا و ستوه آن کفره انبوه بحضرت قادر باشکوه برده و فناي آن اشرار از حضرت آفریدگار درخواست نمود که
«3» .« تَذَرْ عَلَی الْأَرْضِ مِنَ الْکافِرِینَ دَیَّاراً
در بیان آنکه از امم انبیاي ایزد عالم چند فرقه داخل جنت گردند
در بیان آنکه از امم انبیاي ایزد عالم چند فرقه داخل جنت گردند بعد از آن حضرت نبی الرحمه فرمود که اي اصحاب دین و ملت
از تمامی اصناف امت انبیا و رسل بر ملت یک صد و بیست فرقه در روز قیامت داخل جنت واهب بیمنت گردند از آن جمله هشتاد
فرقه از امت من باشند. و نیز رسول حضرت ایزد وهاب فرمود کتابی که ایزد مهیمن عز و جل بمن منزل و مرسل گردانید آن کتاب
عز و جل ناسخ کتب سایر انبیا و رسل است و بعضی اشیا که انبیاي سابق بحکم ایزد خالق مأمور بودند که حرمت آنها را بامت
رسانند من از حضرت رب غفور مأمورم که امت خود را بحلیت آن اشیا واقف سازم. چنانچه موسی بن عمران بحرمت صید حیتان
بحر در روز شنبه و در نهی و زجر آن آمده و گفت اي قوم حکم ایزد مجید صادر گردید که هر کسی که اصطیاد حیتان الاحتجاج،
ج 1، ص: 182 بحر کند در روز مذکور البته آن کس از صورت بشر مسخ شده بصورت میمون گردد، و چون آن قوم مرتکب آن
امر منکر گشتند صورت قرده قبیح منظر شدند؛ اما واهب منان مرا بامتان تجویز و تحلیل اصطیاد حیتان در جمیع ایام نمود و مرا امر و
حکم باعلام امت در باب حلیت آن فرمود و عزیز وهاب در کتاب مستطاب در این باب آیه ارسال و انزال گردانید چنانچه فرماید
و بر یهود شما بالتمام اکل شحوم حرام بود و قادر علام بمن حکم نمود که بر امت «1» .« أُحِلَّ لَکُمْ صَ یْدُ الْبَحْرِ وَ طَعامُهُ مَتاعاً لَکُمْ »
إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُ َ ص لُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا » خود حلیت اکل شحوم را اعلام نمایم. و نیز خداي عز و جل بنا بر آیه
خود درود و تحیت من فرستاد و بمؤمنان حکم فرمود که در آن باب ارباب ایمان و ایقان بحضرت قادر «2» « عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً
خلاق اقتفا نمایند چنانچه ملائکه کرام در تحیت سید الانام اقتفا بمهیمن علام نمودند. بعد از آن رسول آخر الزمان فرمود که خداي
لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ » تعالی مرا در کتاب لازم العزت خود برأفت و رحمت متصف و بآن شرف و اکرام مشرف گردانید چنانچه فرماید
تفسیر آیه جلالت پایه و اللَّه اعلم بالبدایۀ و النهایۀ آنست: «3» « مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ
رسول که او بغایت عزیز در نزد خداي عز و جل است و از جنس شما بر شما مرسل گردانید که هر چه شما اراده کنید در آن مجد
و ساعی ما لا کلام در انصرام و انجام است، و آن حضرت بر مؤمنان بغایت الغایت رؤف و رحیم و مهربان و کریم است در دنیا و
عقبی. و نیز حضرت رسول معبود در همان محل و مکان فرمود که خداي عز و جل آیهاي بواسطه من منزل نمود که هیچ احدي از
امم با من تکلم ننماید مگر آنکه قبل ص: 183 از تکلم چیزي تصدق بمردم نماید، و این شفقت و احسان بجهت
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ » هیچ پیغمبري از پیغمبران ننمود بنوعی که حقیقت آن را در قرآن لازم الاذعان بیان فرمود که
معنی آیه وافی هدایه آنکه اي مؤمنان هر گاه اراده سر و نجوي یا مکالمه با حضرت سید .«1» « فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَيْ نَجْواکُمْ صَدَقَۀً
الوري نمائید اول صدقه در راه خداي تعالی بدهید که چنین نبی بشما احسان و اعطا نمودم بعد از آن بشرف ادراك صحبت کثیر
البهجت حضرت نبی الرأفۀ مشرف شوید. بعد از نزول آیه این امر بر جمیع امتان واجب و لازم گردید و بعد از بعضی از زمان،
حضرت ایزد منان از روي مرحمت و احسان این امر از مسلمانان رفع نمود.
(در ذکر احتجاج حضرت نبی صلی اللَّه علیه و آله) (با یهود کثیر اللجاج)
(در ذکر احتجاج حضرت نبی صلی اللَّه علیه و آله) (با یهود کثیر اللجاج) نیز از حضرت ابی محمد الحسن بن علی العسکري علیه
صفحه 90 از 175
السّلام منقول و مرویست که ثوبان روایت کند که یهودي بنزد سید العربی آمده گفت: یا محمد مرا مسألهایست از تو سؤال مینمایم
باید که مرا بحقیقت آن مطلع گردانی. در آن دم از جاي برجستم و گفتم: اي یهودي چرا رعایت طریقه ادب را مرعی نداشتی و
نگفتی یا رسول اللَّه. یهودي گفت: من او را بهمان نام که بیشتر اهل او میخواندند مذکور میگردانم و نام دیگر بجهت او نمیدانم.
بنظر شما «2» الخ « یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ » پس آنگاه آن یهودي گمراه گفت: یا محمد یقین آیه کلام ایزد اکبر
رسیده پس در آن روز مردمان ص: 184 در کدام مکان مقام و آرام گیرند؟ حضرت سید البشر فرمود که مکانیست
مظلم قریب بمحشر خلایق یکسر در آن محل و اله و متحیر باشند. چون آن یهود جواب سؤال خود مطابق اعتقاد خود از حضرت
نبی المحمود استماع نمود فی الفور سؤال نمود که: یا محمد اول طعامی که اهل جنت در آن محل شرف و کرامت تناول نمایند
کدام است؟ حضرت رسالت پناهی فرمود که نخستین طعام اهل بهشت جگر ماهی است که الذ مطعومات آن محل و مکان است
بحکم ایزد منان. باز آن یهودي از حضرت سید الانام استعلام نمود که آن طایفه نیکو سیر سرانجام را بعد از اکل آن طعام بر اثر آن
از چه نوع طعام اطعام ایشان در جنان نمایند؟ رسول آخر الزمان فرمود که جگر گاو و بز است که آن نیز در پیش اهل جنت بغایت
پسندیده و معتبر است. در آن دم یهودي از سید عالم پرسید که اول شراب که سکنه آن عالی مقام بعد از طعام شرب نمایند از کدام
انهار و عیون جنت بیبدیل است؟ حضرت نبی الجمیل فرمود که آن آب از عین سلسبیل است. یهودي گفت: یا محمد جواب سه
سؤال از روي صدق و صواب فرمودي اما از تو از حقیقت یک مسأله سؤال مینمایم که بغیر انبیا و رسل ایزد وهاب هیچ احدي را
قدرت جواب آن از روي صدق و صواب نیست زیرا که حضرت اله بغیر از زمره انبیا حقیقت آن را بر هیچ احدي آگاه نگردانید.
نبی الاکرام فرمود که مسألت کدام است؟ یهودي گفت: یا محمد مشابهت و مماثلت ولد گاه به اب و گاه به ام بچه وجه حقیقت
منتظم است؟ نبی الاکرام فرمود که آب منی مرد بصفت بیاض و غلظت و آب منی زن بصفت ص: 185 زردي و
رقت است، بعد از انزال اگر آب مرد در بالاي آب زن متمکن گردد و آب زن در ته قرار گیرد چون در این حال غلبگی بآب رجال
است فلهذا صانع مصور آن فرزند را بصورت پسر گرداند وجه تشابه و تماثل به اب و قبایل او همین است. و گاهی که آب منی
نسوان بر آب مردان زیادتی کند چنانچه آب زنان در علو قرار گیرد و آب مردان در سفل نشیند بامر خالق مصور آن فرزند بصفت
دختر گردد، وجه مشابهت فرزند تمام و مماثلت او بسایر حمیم و اقوام مادري همین است. بعد از آن رسول آخر الزمان روي بآن
یهود و سایر اصحاب گرام نموده فرمود که بآن خداي که ایجاد فطرت من بید علم و قدرت او منوط و مربوط است که مرا تا بهنگام
سؤال یهودي اصلا هیچ گونه اطلاع بر حقیقت حال آب نسوان و رجال نبود، حضرت واهب متعال مرا از حقایق آن احوال بعد از
سؤال یهودي مطلع بر سبیل استعجال گردانید تا قطع ابرام و لجاج این یهودي بدلایل و احتجاج نمایم. چون آن یهود عاقبت نابهبود
اجوبه اسئله خود استماع نمود بهمان طریق میز خویش مراجعت فرمود (و هو حسبی و نعم المعبود).
(ذکر بیان آنچه در غزوه تبوك و در غیر آن مکان مثل لیلۀ العقبه) از حضرت نبی السراج با منافقان لجاج از روي الزام و احتجاج
واقع و