گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
بررسی وضعیت داخلی عراق در آستانه جنگ





اشاره

به طور کلی، یکی از علل اساسی وقوع جنگ‌ها به ویژه جنگ ایران و عراق، امیدواری آغازگر جنگ به پیروزی است. پیروزی، نه تنها به معنی دست یابی به اهداف خاص نظامی، بلکه به معنی دست یابی به مقاصد سیاسی - فرهنگی نیز هست. برای بررسی هر جنگی، ضرورت دارد که از اوضاع و احوال کلی حاکم بر کشور مهاجم آگاه شد. زیرا بدون شناخت محیط داخلی و اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصای و نظامی آن، نمی‌توان به نحو مطلوب به انگیزه آن کشور برای آغاز جنگ پی برد. بر این اساس، در این فصل، اوضاع و احوال داخلی جمهوری عراق در ابعاد گوناگون جغرافیایی، انسانی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی، در دوران پیش از شروع جنگ تحمیلی (حداکثر در دهه هشتاد میلادی) به ویژه در سال‌های 1979 و 1980 میلادی(1358 و 1359) مورد بررسی قرار می‌گیرد. [79] در این بررسی، همچنین سعی شده است که دقیق‌ترین آمارهای موجود در منابع - به دلیل وجود اختلاف در آمارها - ارائه شود، گرچه بیشتر آمارها به سال‌های پیش از شروع جنگ، به ویژه سال‌های 1979 و 1980 میلادی باز می‌گردد.

وضعیت جغرافیایی و جغرافیای سیاسی (ژئوپلتیکی)

کشور جمهوری عراق با 438 هزار و 446 کیلومتر مربع مساحت در جنوب غربی آسیا و در منطقه خاورمیانه [80] قرار دارد و همسایگان آن کشورهای ایران در شرق، ترکیه، در شمال،

[ صفحه 105]

سوریه و اردن در غرب و عربستان سعودی و کویت در جنوب می‌باشند. طول مرزهای این کشور با ایران با 1515 کیلومتر است [81] که در رودخانه اروند رود به حدود 161 کیلومتر (100 مایل) می‌رسد. به علاوه طول سواحل این کشور 40 کیلومتر (25 مایل) است. [82] .
آب‌های ساحلی مورد ادعای عراق نیز 22 کیلومتر مربع(12 مایل دریایی) مساحت دارند. بغداد، بزرگ‌ترین شهر و پایتخت این کشور، دارای بیش از5 / 3 میلیون تن جمعیت است. بنادر عراق نیز بصره، ام القصر، و فاو نام دارند.
این کشور، از نظر اقتصادی و نقشه برداری (توپوگرافی) از چهار منطقه مشخص تشکیل شده است: منطقه کوهستانی شمال و غرب، منطقه جلگه‌ای بین النهرین، منطقه صحرایی و خشک غرب و جنوب غربی که از نظر جغرافیایی بخشی از صحرای جزیرةالعرب می‌باشد، و منطقه باتلاقی جنوب.
شمال و شمال شرقی عراق از کوه‌های مرتفع و استپ‌هایی تشکیل شده است که به علت ریزش باران کافی حاصل خیز هستند. در این استپ‌ها می‌توان به صورت دیم نیز کشاورزی کرد. بین این منطقه و منطقه صحرایی، دشت مرکزی قرار گرفته است که در گذشته به آن بابل یا بین النهرین می‌گفتند و بین دو رودخانه دجله و فرات قرار دارد. جنوب شرقی این کشور نیز پوشیده از باتلاق‌هاست و کشاورزی در آن ممکن نیست. [83] .
شکل کشور عراق تقریبا شبیه به مثلث متساوی الساقین است که قاعده آن، مرز ایران و عراق است و بدین ترتیب، طولانی‌ترین مرز را با ایران دارد. در عراق، دو رودخانه دجله و فرات جاری است که هر دو از کوه‌های آناتولی در ترکیه سرچشمه می‌گیرند. رود فرات پس از عبور از سوریه وارد خاک عراق می‌شود. برخی از رودخانه‌های کوچک نظیر «ذاب» و «بهمن شیر» نیز از ایران به دجله می‌ریزد. این دو رود پس از گذشتن از مسیری طولانی در بستری به نام قرنه به هم می‌پیوندند و شط العرب را به وجود می‌آورند. شط العرب به سوی جنوب شرقی جریان دارد و در مرز مشترک ایران و عراق رود کارون به آن می‌پیوندد و از آن پس، اروند رود پدید می‌آید که در نهایت به خلیج فارس می‌ریزد. [84] .
از نظر آب و هوایی، عراق در منطقه معتدل مدیترانه‌ای و در مختصات جغرافیایی

[ صفحه 106]

شمالی جنوبی و شرقی - غربی قرار گرفته است. مناطق شمالی، سرد و زمستان‌ها پوشیده از برف و یخ است. در منطقه مرکزی و جنوبی، باران‌های فراوانی می‌بارد و به همین جهت، عراق از نظر اقتصادی کشور کشاورزی و دامپروری است ودر گذشته نیز بخش بزرگی از ساکنان آن عشایر بوده‌اند. [85] .
به طور کلی موقعیت جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی عراق عبارتست از: قرار داشتن در خاورمیانه و کناره خلیج فارس؛ نزدیکی به اسرائیل؛ همسایگی با جمهوری اسلامی ایران؛ وجود منابع عظیم نفتی؛ بافت همگون مذهبی، اجتماعی و سیاسی. [86] .

مختصری از تاریخ عراق

پس از شکست دولت عثمانی در جنگ جهانی اول و تجزیه آن به دست کشورهای متفق، عراق در سال 1299 خورشیدی (1920میلادی) از به هم پیوستن سه ایالت منطقه بین النهرین یعنی ایالت‌های بصره، بغداد و موصل و با حمایت انگلستان و سایر متفقین تشکیل شد و بلافاصله تحت قیومیت انگلستان در آمد. در سال 1300 خورشیدی(1921 میلادی) «فیصل بن حسین شریف» (فصل اول) با حمایت انگلیس و رأی عمومی به پادشاهی عراق انتخاب شد. سرانجام، در سال 1311 خورشیدی (1932 میلادی) قیومیت انگلستان پایان یافت و عراق رسما به استقلال رسید و در سال بعد، غازی اول فرزند فیصل، شاه عراق شد. [87] پاشادهی عراق بعد از مرگ غازی اول به پسرش فیصل دوم رسید که تا سال 1337 خورشیدی (1958 میلادی) ادامه یافت. در جنگ جهانی دوم، 1320 خورشیدی (1941 میلادی) «رشید عالی گیلانی بدل» برای رهایی از سلطه بریتانیا دست به کودتا زد و قدرت را در عراق به دست گرفت، ولی با هجوم نیروهای بریتانیایی شکست خورد.
یکی از محققان غربی در مورد تأثیر سلطه چهل ساله بریتانیا در عراق می‌نویسد: «سیاست دولت و فقر شدید در مناطق روستایی بسیاری از روستاییان را به شهرهای بزرگ راند..... شیخ‌های قبایل نیز به شهرها رو آوردند و در آنجا پسران خود را به کارهای فنی و حرفه‌ای گماشتند. با افزایش افراد تحصیل کرده و درآمد نفت، وضع دولت بهتر شد. رشد وضع آموزش و خدمات دولتی موجب توسعه طبقه متوسط و کاهش وظایف علما شد. افزایش امکانات

[ صفحه 107]

تحصیلی و شهری شدن موجب تجدید نظر در گرایش به مذهب گردید و در کنار پیروزی ایدئولوژی ناسیونالیسم عربی در جهان عرب، نفوذ مذهب و تعداد مذهبیون را کاهش داد.» [88] .
در 1337 خورشیدی (1985 م) حکومت پادشاهی عراق با کودتای «عبدالکریم قاسم» منقرض و حکومت جمهوری در عراق برقرار شد. سپس «عبدالسلام عارف» وی را به قتل رساند و در 1342 خورشیدی (1963 م) به کمک حزب بعث حکومت عراق را در دست گرفت ولی بعد از مدتی به مخالفت با این حزب پرداخت. در 1345 خورشیدی (1966 م)، با مرگ عارف در یک حادثه با هلی کوپتر، برادرش، «عبدالرحمن عارف» جانشین او شد. سرانجام، در 1347 خورشیدی (1968 م) حزب بعث در یک کودتای بدون خون ریزی، دولت عارف را سرنگون کرد و «حسن البکر» با تشکیل «شورای فرماندهی انقلاب» در تیر 1347 خورشیدی (1968 م) قدرت را به دست گرفت. احمد حسن البکر نیز در 1358 خورشیدی (1979 م) استفعا داد و «صدام حسین» رییس جمهور این کشور شد. در دوران حکومت حسن البکر، صدام مهره اصلی و پشت پرده جمهوری عراق بود، اما پس از تصرف مقام ریاست جمهوری، او بود که همه سیاست‌های حزب بعث عراق را تعیین می‌کرد.

وضعیت انسانی

اشاره

جمعیت عراق براساس سرشماری سال 1358 خورشیدی (1979 م) - یک سال پیش از آغاز جنگ تحمیلی - 12 میلیون و 770 هزار تن بود. [89] «میزان رشد جمعیت» این کشور در این سال بین 2 / 3 تا 4 / 3 درصد برآورده شده است.
حدود 60 درصد از جمعیت عراق شهرنشین و 40 درصد روستایی و عشایر هستند. عراق، جمعیتی نسبتا جوان دارد و درصد سنین پایین جمعیت از درصد سنین بالا به مراتب بیشتر است. [90] به علاوه به طور متوسط در مقابل هر 107 مرد عراقی، 100 زن در عراق وجود دارد. [91] .

[ صفحه 108]

تراکم جمعیت عراق در حدود 35 نفر در هر کیلومتر مربع بوده و میزان تولد 6 / 42 نفر در هزار، ازدواج 7 / 14 نفر در هزار و مرگ و میر 6 / 10 نفر در هزار می‌باشد. [92] .
جمعیت عراق از نظر نژادی و مذهبی ناهمگون است، زیرا این کشور در قرن‌های گذشته تحت سلطه اقوام گوناگونی بوده است که به این سرزمین مهاجرت کرده بودند. به همین دلیل، نژاد، ملیت و دین آنان دچار تغییر و تحول شده است. از نظر نژادی، 80 درصد جمعیت عراق از نژاد سامی (سفید پوست) هستند و برخی از ساکنان دجله و فرات نیز از نژاد آرمینویید (نژاد منسوب به ارمنستان) و کردها از نژاد آریایی می‌باشند. آمار تقریبی گروه‌ها از نظر نژادی عبارتست از، حدود 70 درصد (5 / 5 میلیون تن)؛ اکراد،حدود 18 درصد (بیش از یک میلیون تن)؛ ایرانی، حدود سه تا چهار درصد (نیم میلیون تن)؛ ترک و ترکمن، حدود پنج درصد (یک میلیون تن) ؛ آشوری و ارمنی، حدود 1 / 3 تا 5 درصد (بیش از نیم میلیون تن) ؛ یهودی یک تا 5 / 2 درصد؛ چرکس، پنج هزار تن و سایرین حدود 50 هزار تن. [93] .
حدود 95 درصد مردم عراق مسلمان بوده و براساس آمار رسمی، از این تعداد 55 درصد شیعه و 40 درصد سنی می‌باشند، ولی بر مبنای آمارهای غیر رسمی حدود تا 60 تا 65 درصد شیعه و 25 تا 30 درصد سنی هستند. براساس قانون اساسی عراق، اسلام مذهب رسمی کشور است و آزادی مذاهب نیز تأمین شده است. [94] .
بین سه تا چهار درصد جمعیت عراق را مسیحیان و تعداد اندکی را یهودیان تشکیل می دهند. در عراق حدود 50 تا 80 هزار یزیدی وجود دارند که در دامنه کوه‌های سنجر (غرب موصل) و در منطقه شرخان (محل دفن مؤسس مذهبشان) زندگی می‌کنند و بیشتر، کرد هستند. [95] .
زبان رسمی بیشتر مردم (حدود 75 درصد) عربی است، اما اقلیت‌های گوناگون، زبان پدری خود را حفظ کرده‌اند. در قانون اساسی عراق، زبان کردی دومین زبان رسمی کشور است. به علاوه، در عراق از زبان ترکمنی، قفقازی و سریانی در مکالمات و انتشارات آزاد استفاده می‌شود. در این کشور (پیش از جنگ تحمیلی) حدود نیم میلیون ایرانی نیز به زبان فارسی صحبت می‌کردند.

[ صفحه 109]


اقلیت‌های مبارز

نظام حاکم بر عراق به تدریج و به صورت فزاینده به صورت نمادی از یک قوم، حتی یک طایفه و منطقه (قوم عرب سنی در منطقه تکریت) درآمده است. لذا فرقه گرایی در فضای سیاسی عراق، مسئله حاد و حساسی است که ناشی از خصلت چند پارچگی و ناهمگونی جامعه در دوران پیش از استقلال عراق و پس از آن می‌باشد. مسئله سازترین اقلیت‌ها در عراق از نظر نژادی، کردها و از نظر مذهبی، شیعیان هستند.
مشکل اقلیت کرد، یکی از مسائل حاد عراق است. کردها در شمال کشور و مناطق سلیمانیه، موصل کرکوک و رواندوز سکونت دارند. بیشتر آنها در مناطق مرزی ایران، ترکیه و سوریه متمرکز شده‌اند. آنان به دلیل اختلافات مذهبی، سیاسی و فرهنگی قادر به تشکیل حکومت مستقل نبوده و حاضر به پذیرش مطلق حکومت‌های مرکزی دیگر نیز نمی‌باشند. دو گروه بزرگ کرد در عراق که برای استقلال کردستان عراق مبارزه می‌کنند عبارتند از: حزب دموکرات کردستان (بارزانی‌ها) و اتحادیه میهنی کردستان (طالبانی‌ها). [96] .
شیعیان عراق نیز در جنوب و مرکز عراق (بین النهرین) ساکن هستند. گروهی از کردها (فیله)، یک سوم ترکمن‌های کرکوک و همه ایرانیان ساکن در عراق شیعه هستند. شیعیان عراق در حالی که غالبا از نظر مادی فقیر هستند، ولی به دلیل وجود حوزه‌های علمیه متعدد، مراجع و علمای مذهبی بزرگ همچون شهید رابع، حضرت آیت الله سید محمد باقر صدر، مبلغان شیعی، عتبات عالیات و در نتیجه روابط فرهنگی با شیعیان ایران، لبنان و پاکستان و کشورهای دیگر، از سطح فرهنگی بالایی برخوردارند. آنان به علت داشتن اعتقادات شدید به مبانی اسلامی، همیشه به عنوان گروهی مبارز و آگاه شناخته شده و سردمدار نهضت‌های انقلابی بوده‌اند. دولت عراق نیز همواره تلاش می‌کند که آنان را تضعیف کرده و از فعالیت‌های سیاسی آنان جلوگیری کند. شیعیان عراق، نجف اشرف را مرکز سیاسی کشور و بزرگترین مرجع دینی را رهبر دینی و سیاسی خود می‌دانند. [97] حکام عراق همواره سعی کرده‌اند تعداد کمی شیعیان را کاهش دهند و در این راستا به طور مکرر به اخراج جمعی شیعیان این کشور دست زده‌اند. اخراج حدود 80 هزار شیعه در 1970 میلادی و بیش از همین رقم در 1980 میلادی و موارد متعدد دیگر مبین این روش است.

[ صفحه 110]


فرهنگ و آموزش

بر مبنای سرشماری 1977 م، حدود 40 درصد عراق بی‌سواد و 60 درصد با سواد هستند. همچنین از کل جمعیت بین 15 تا 45 ساله عراق، 6 / 19 درصد بی‌سواد هستند. مجموع بی‌سوادان دو میلیون و 354 هزار و 225 تن است که از این تعداد، یک میلیون و 611 هزار و 711 تن هستند. در عراق برای مبارزه با بی سوادی اقداماتی شد، از جمله: افزایش اعتبارات مربوط به بخش آموزش و پرورش از 2 / 17 درصد کل بودجه (9 / 57 میلیون دینار) در سال 1971 میلادی به 2 / 18 درصد (7 / 119 میلیون دینار) در 1975 میلادی افزایش یافت. [98] .
تحصیلات در عراق - براساس قانون اساسی - در تمام مدارج کاملا رایگان شد تحصیلات ابتدایی نیز از سال 1979 میلادی (1358) برای همگان اجباری گردید.
در عراق از سال 1974 میلادی آموزش خصوصی ممنوع شد و حتی مدارس خارجی و برخی از مدارس مذهبی نیز تعطیل شدند. دولت عراق برای آموزش عالی و مراکز دانشگاهی اهمیت بیشتری قائل شد و بخش مهمی از بودجه را به آن اختصاص می‌داد. [99] .

[ صفحه 111]

در کنار دانشکده‌ها، باید از حوزه‌های علمی شیعیان در شهرهای نجف، کربلا، سامرا، بصره، بغداد، کاظمین و غیره یاد کرد. به علاوه، با کوشش شهید صدر و آیت الله حکیم، دانشگاه اسلامی نجف اشرف در کوفه تأسیس شد که دولت عراق در 1977 میلادی سعی کرد، آن را تعطیل کند اما مبارزات علما به ویژه شهید صدر و یارانش مانع از این کار شد.

روزنامه‌های عمده

1 - الجمهوریه؛ ارگان رسمی شورای فرماندهی انقلاب با شمارگان (تیراژ) 25 هزار، در سال 1963 میلادی در بغداد تأسیس شد.
2 - الثوره؛ ارگان رسمی حزب بعث عراق با شمارگان 70 هزار، در سال 1948 میلادی در بغداد تأسیس شد.
3 - بغداد آبزرور (به زبان انگلیسی) با شمارگان هفت هزار، در سال 1367 میلادی در بغداد تأسیس شد.
علاوه بر روزنامه‌های رسمی، احزاب و گروه‌های سیاسی مخالف دولت بعثی عراق نیز در خارج از کشور نشریاتی چاپ می‌کنند.

وضعیت اقتصادی

اشاره

عراق مانند بسیاری از کشورهای جهان سوم اقتصاد تک محصولی دارد. 96 درصد درآمد خارجی عراق از فروش نفت و 4 درصد از صادرات غیر نفتی و موارد دیگر (همچون؛ جهانگردان، مسافران خارجی، زائران و غیره) تأمین می‌شود. صنایع عراق شامل صنایع مونتاژ، مصرفی و وابسته است و نظام اقتصادی کشور براساس قانون اساسی، مبتنی بر شیوه سوسیالیستی اداره می‌شود. در عراق، دولت به جز در پاره‌ای از بخش‌های کشاورزی، خدمات و تجارب شخصی، همه فعالیت‌های اقتصادی را در اختیار دارد.

[ صفحه 112]


کشاورزی

پیش از روی کار آمدن دولت بعث، کشاورزی، بخش اصلی اقتصاد این کشور را تشکیل می‌داد، ولی به تدریج از اهمیت کشاورزی کاسته و بر اهمیت صنعت و خدمات افزوده شد. [100] بیشتر فعالیت‌های کشاورزی عراق در جنوب این کشور انجام می‌گیرد. از کل مساحت این کشور 59 درصد، صحرا و جنگل و 27 درصد، زمین‌های قابل کشت است.

نفت

عراق یکی از قدیمی‌ترین و غنی‌ترین کشورهای نفت خیز جهان به شمار می‌رود. ذخایر نفتی کنونی عراق حدود 3 / 34 میلیارد بشبکه یا 7 / 4 میلیارد تن تخمین زده است. در برنامه پنج ساله دومی عمرانی (1980 - 1976 میلادی) این کشور پیش بینی شده تولید سالانه نفت به 320 میلیون بشکه برسد. دولت در اول ژوئن 1972 میلادی (11 خرداد 1351) شرکت نفت کرکوک را ملی اعلام کرد و در 28 ژوئیه 1973 (6 مرداد 1352) با شرکت نفت عراق در مورد حل اختلافات خود موافقت نامه‌ای امضا کرد که 15 میلیون تن نفت خام در ترمینال‌های مدیترانه به این شرکت تحویل دهد. در سال 1973 میلادی دولت بعث، شرکت نفت بصره را نیز ملی اعلام کرد، اما فعالیت آن تنها تا سال 1975 میلادی ادامه یافت. خطوط عمده نفت عراق عبارتند از:
- خط لوله «کرکوک - حدیثه» «که دو شاخه دارد: شاخه با 470 مایل (حدود 756 کیلومتر) طول به «یافا» و شاخه دوم با 380 مایل (بیش از 611 کیلومتر) طول به «طرابلس» لبنان کشیده شده است.
- خط لوله «کرکوک - بانیاس» در سوریه، به طول 556 مایل (بیش از 894 کیلومتر) و با

[ صفحه 113]

ظرفیت سالانه 12 میلیون تن.
- خط لوله «بغداد - بصره» به طول 585 کیلومتر، نفت تصفیه شده مصرف داخلی عراق را تأمین می‌کند و کارشناسان غربی آن را ساخته‌اند.
- خط لوله «کرکوک - دورتیول» که به طول 1100 کیلومتر و با ظرفیت 35 میلیون تن در سال برای انتقال نفت عراق به اروپا احداث شده است.
براساس گزارش رسمی مقام وزارت نفت عراق، تولید نفت این کشور در سال 1980 میلادی روزانه دو میلیون بشکه بود، در حالی که پیش از جنگ تحمیلی، این مقدار 5 / 3 میلیون بشکه بود. [101] ذخایر گاز عراق نیز در سال 1977 میلادی حدود 764 میلیارد متر مکعب تخمین زده شده بود. [102] .

صنعت

بیشترین صنایع عراق، بیشتر در مناطق تکریت، بصره، بغداد، کرکوک و موصل تمرکز یافته‌اند. واحدهای پتروشیمی عبارتند عراق عبارتند از: پتروشیمی ابوالخصیب (نزدیک بصره) با تولید سالانه 56 هزار تن اوره، 140 هزار تن سولفات آلومینیوم، 66 هزار تن کود شیمیایی؛ کارخانه‌ای در زبیر و مجموعه سیبرته. کارخانه ذوب آهن عراق نیز نخستین محصول خود را در سال 1977 (1356) وارد بازار کرد و ظرفیت آن 450 هزار تن تیر آهن و میله گرد بود. کارخانه تولید آلومینیوم نیز در سال 1977 با ظرفیت سالانه 150 هزار تن شروع به کار کرد کرد و تولید سیمان عراق در سال 1980 به یک میلیون و 800 هزار تن در سال رسید. تولید برق نیز تا 1980 به حدود چهار هزار میلیون کیلو وات رسید.

بودجه و هزینه‌ها

واحد پول عراق دینار است که برابر با 1000 فلس می‌باشد. در سال 1979 میلادی، دلار امریکا برابر 3 / 295 فلس و 100 دینار عراقی برابر با 62 / 338 دلار امریکا بود. کل بودجه عراق در سال 1979 میلادی، 94673 میلیون دلار و کل هزینه کشور، 10 میلیون دلار بود. GNP این کشور در سال 1975 میلادی 18800 میلیون دلار امریکایی و درآمد سرانه‌اش، 1250 دلار امریکایی بود.

[ صفحه 114]


راه‌ها و بازرگانی

طول راه آهن این کشور 2145 کیلومتر و راه شوسه آن برابر با 20 هزار و 800 کیلومتر و راه‌های آبی داخلی برابر با 1015 کیلومتر است. مهم‌ترین کالاهای صادارتی این کشور عبارتند از: نفت، خرما، پنبه، پشم و مهم‌ترین کالاهای وارداتی نیز عبارتند از: پارچه، چای، شکر، مواد شیمیایی، ماشین آلات صنعتی، آهن و فولاد، اتومبیل، دارو و تسلیحات نظامی. طرف‌های تجاری عراق عبارتند از: شوروی، ژاپن، انگلیس، فرانسه، ایتالیا، برزیل. [103] .
به طور لی، عراق از نظر اقتصادی، تا سال 1980 میلادی که جنگ با ایران را آغاز کرد، کشوری ثروتمند بود و درآمد هنگفت برای گردش چرخ‌های اقتصاد و رفاه مردم آن کفایت می‌کرد. در آن زمان، ذخایر ارزی این کشور بیش از سی میلیارد دلار بود. [104] .

وضعیت سیاسی

سیاست داخلی

نظام سیاسی عراق از دو بخش جداگانه حزب بعث (حزب عربی سوسیالیستی بعث) و دولت (شورای فرماندهی انقلاب)، تشکیل شده است. براساس قانون اساسی، برتری سیاسی از لحاظ نظری و عملی با حزب بعث است. این حزب، اسلام را در دین و جنبشی عربی می‌داند که هدفش تجدید و تکامل عرب گرایی (عربیسم) است [105] حزب بعث در سیاست داخلی بر حکومت پارلمانی و نظام اداری غیر متمرکز؛ در سیاست خارجی بر منافع ناسیونالیسم عرب؛ و در سیاست اقتصادی بر سوسیالیسم و اقتصاد متمرکز مبتنی است. [106] .
نظام سیاسی عراق پس از الغاء حکومت سلطنتی، در سال 1985(1337)، به صورت جمهوری اداره می‌شود ولی رؤسای جمهور این کشور از بدو تشکیل جمهوری از میان نظامیان انتخاب شده و عراق را با دیکتاتوری اداره کرده‌اند. مجلس عراق عملا اختیاری در وضع قوانین و اداره امور کشور ندارد و بیشتر نمایندگان آن عضو حزب حاکم بعث هستند که جز تأیید تصمیمات رییس دولت، کاری انجام نمی‌دهند. مرجع عالی تصمیم گیری در عراق، پس از کودتای 1958، شورای فرماندهی انقلاب عراق نام دارد که اعضای آن را رییس جمهور انتخاب می‌کند و از فرامین وی تبعیت می‌کنند.

[ صفحه 115]

کشور عراق شامل 18 استان است: 1 - بغداد 2 - نینوا 3 - کوکوک (تأمین) 4 - دیاله 5 - انبار 6 - واسط 7 - بابل(بابلیون) 8 - بصره 9 - میسان 10 - موتانه 11 - کربلا 12 - نجف 13 - ذی قار 14 - قادسیه 15 - صلاح‌الدین 16 - اربیل 17 - دهوک 18 - سلیمانیه.
حزب بعث عراق هر یک از این استان‌ها را زیر نظر یک استاندارد با همکاری شواری حزب محل و کمیته‌ای که به امور آن استان اختصاص دارد، اداره می‌کند. استانداران، تنها، اجرا کنندگان دستورالعمل‌های حکومت مرکزی هستند. وظیفه برقراری ارتباط میان پایتخت و استان‌ها بر عهده وزارت امور شهرها و روستاهاست.

احزاب سیاسی

حکومت عراق یک حکومت تک حزبی است و تنها حزب رسمی در کشور، حزب بعث می‌باشد. در مقابل، شمار زیادی حزب غیر رسمی و غیر قانونی وجود دارند که مخالفان دولت عراق آنها را به وجود آورده‌اند. برخی از احزاب سیاسی مهم عبارتند از: - حزب الدعوه الاسلامیه: فعال‌ترین و مهم‌ترین حزب مبارز شیعی در عراق است که در سال 1337 1336 خورشیدی 1957 تا 1958 میلادی (شهید صدر با هدف سرنگونی دولت عراق و برقراری حکومت اسلامی، آن را تأسیس کرد.
- مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق شیعه): این مجلس پس از شروع جنگ ایران وعراق و با هدف ایجاد وحدت ملی در میان نیروهای ملی مبارز عراقی، برای مقابله با صدام، تشکیل شد. شاخه نظامی آن - لشکر بدر - درجنگ ایران وعراق همکاری مؤثری با نیروهای ایرانی داشت.
- جماعة العلماء المجاهدین (شیعه): این گروه در سال 1958 میلادی (1337) با تلاش علمای بزرگ عراق به ویژه شهید صدر به وجود آمد و نشریه رسمی آن «الاضوا» نام دارد.
- منطقه العمل الاسلامی (شیعه): در سال 1967 میلادی (1346) به دست روحانیون مبارز و فرهنگیان مسلمان عراقی تأسیس شد.
اجزاب دیگری چون: حرکه المجاهدین (شیعه)، اخوان مسلمین (شاخه عراق)، حزب التحریر(سنی)، اتحادیه میهنی کردستان (طالبانی‌ها)، حزب دموکرات کردستان (بارزانی‌ها) حزب کمونیست عراق و حزب ملی عراق نیز در این کشور فعالیت سیاسی دارند. [107] .

[ صفحه 116]


سیاست خارجی

اشاره

سیاست خارجی عراق مبتنی بر حفظ منافع ناسیونالیسم عرب و با تکیه بر سوسیالیسم طراحی شده است.
روابط عراق در دهه هفتاد(پیش از جنگ) بیشتر با کشورهای کمونیستی، به ویژه شوروی، بوده است.

رابطه با شوروی

عراق دومین کشور عرب، بعد از مصر است که در 9 آوریل 1972 میلادی (20 فروردین 1351) قرارداد دوستی و همکاری با شوروی را امضا کرد. این قرارداد از نظر اقتصادی، فرهنگی (ادبیات و مطبوعات) و نظامی حائز اهمیت بود و براساس مواد هشت و نه آن، تعلیم و تجهیز ارتش عراق به مستشاران روسی واگذار شد.
عراق پس از انعقاد این قرارداد، به ویژه از 1975 تا 1980 میلادی، بیشترین روابط را با شوروی داشت، به گونه‌ای که روسیه پیشرفته‌ترین سلاح‌های خود را در اختیار عراق گذاشت. آسوشیتدپرس در این باره گزارش داد:
«عراق از روس‌ها چهار ناوشکن سنگین و بمب افکن‌های ایلیوش، هواپیماهای میگ 23 و وسایل شنود و کوچک مجهز به موشک‌های استیکن خریداری می‌کند» [108] .
با این حال، در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، روابط دو کشور عراق و شوروی برای مدت کوتاهی تیره شد، ولی ارسال اسلحه به عراق همچنان ادامه داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با برکناری حسن البکر و به قدرت رسیدن صدام حسین، سیاست خارجی این کشور به سوی غرب متمایل شد. [109] .

رابطه با امریکا و غرب

نخستین چرخش عراق به سوی غرب، به ابتکار جناح میانه رو در حزب بعث به رهبری صدام حسین و با امضای موافقت نامه الجزایر در سال 1975 میلادی شروع شد و تا آنجا پیش رفت که صادرات امریکا به عراق که در سال 1971 میلادی (1350) کمتراز 2 / 32 میلیون دلار بود، در سال 1975 میلادی (1354) به بیش از 300 میلیون دلار رسید. سفر

[ صفحه 117]

نخست وزیر فرانسه به عراق در سال 1977، نشان داد که غرب به شرط پشت کردن به مسکو حاضر به سرمایه گذاری در این کشور است. در این سفر، در مورد فروش 70 جنگنده میراژ 1 - F فرانسوی در مقابل دریافت نفت توافق شد و این توافق، سرآغاز فصلی نو در روابط عراق با غرب بود. به طور کلی، سال 1975 تا 1980 میلادی را باید دوره‌ای از تلاش غرب، به ویژه امریکا، برای جلب نظر بعثی‌ها عراق به شمار آورد. [110] .

رابطه با سوریه

روابط این دو کشور از آرامش و ثبات برخوردار نبوده و کم و بیش دچار اختلافاتی بوده است. سوریه و عراق سه اختلاف اساسی دارند: 1 - اختلافات مرزی؛ 2 - اختلافات اقتصادی که مربوط به حق ترانزیت خط لوله نفت عراق به سوریه و دریای مدیترانه و نیز موضوع تقسیم آب رودخانه فرات است؛ 3 - اختلافات ایدئولوژیک و سیاسی. [111] .

رابطه با ایران

عراق در نیم قرن گذشته (از آغاز استقلال تاکنون) با ایران اختلاف مرزی داشته است. در سال 1937(1316) قراردادی میان دو کشور با میانجی گری بریتانیا منعقد شد و در ظاهر، اختلافات پایان یافت، ولی در سال 1969(1348) دولت ایران این قرار داد را که با موافقت نامه‌های مرزی پیشین همخوانی نداشت، یک جانبه و تحمیلی از سوی بریتانیا خواند لذا آن را باطل اعلام کرد. این رویداد، نیروهای نظامی دو کشور را به حالت آماده باش درآورد.
دو کشور در سال 1971 قطع رابطه کردند. عوامل دیگر اختلافات دو کشور عبارتند از:
- مسئله کردها عراق و روابط دوستانه آنها با ایران (حزب دموکرات کردستان عراق)؛
- موضوع حضور ایرانیان شیعه در عراق؛
- وجود اعراب خوزستان (و تشکیل جبهه التحریر اهواز با کمک عراق)؛
- تشنج ناشی از جنگ اعراب و اسرائیل؛
- خروج بریتانیا از خلیج فارس و تصرف جزایر ابوموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک، به دست ایران (1350 خورشیدی / میلادی)؛
- سرکوبی جنبش ظفار.

[ صفحه 118]

روابط ایران و عراق بار دیگر در سال 1352(1973) و با میانجی گری ترکیه، شوروی و سازمان ملل برقرار شد. ولی در سال 1353(1974) درگیری دیگری میان دو کشور رخ داد. سرانجام، در اجلاس سران اوپک در سال 1354 (1975) در الجزایر، اعلامیه‌ای برای حل اختلافات دو کشور منتشر شد و در نهایت قرارداد بغداد در سال 1975 به امضا رسید و اختلافات مرتفع شد؛ با این حال، کارشکنی‌های عراق به ویژه با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ادامه یافت و عاقبت در سال 1980 میلادی به جنگ انجامید.

وضعیت نظامی عراق پیش از جنگ

اشاره

اهداف نظامی عراق در راستای اهداف سیاسی آن و در قالب ناسیونالیسم عرب تجلی می‌یابد. از دیدگاه حزب بعث، این حزب وظیفه اتحاد جهان عرب را بر عهده دارد و رسیدن به این هدف از راه نظامی - در کنار سایر راه‌ها - نیز امکان پذیر است. عملکرد دولت عراق بیانگر استراتژی تهاجمی این کشور است. اکثر اعضای شورای فرماندهی انقلاب نظامی هستند و مهم‌ترین اختیارات آنان عبارتست از: صدور فرمان بسیج عمومی، اعلام جنگ و صلح، نظارت بر امور و امنیت ملی. رییس جمهور نیز که رییس شورای فرماندهی انقلاب نیز هست، فرماندهی کل قوا را بر عهده دارد.
براساس قرارداد 1972 میلادی عراق با شوروی، که 15 سال اعتبار داشت و پنج سال یک بار قابل بررسی و تجدید نظر بود، آموزش، تربیت و تجهیز ارتش عراق به مستشاران روسی واگذار شد. در ماده هشتم این قرار داد آمده است:
«چنانچه در هر موقعیتی، صلح به مخاطره افتد یا هر یک از دو کشور مورد تهدید قرار گیرد، فورا دو کشور با یکدیگر مشورت خواهند کرد تا موجبات سرکوبی خطر و استقرار صلح را فراهم آورند.» [112] .
در ماده نهم نیز به کارگیری تمام ظرفیت دفاعی دو طرف جهت حفظ امنیت دو کشور اشاره شده است.
برای آموزش نیروهای نظامی، در سال 1976 میلادی دانشگاهی نظامی تحت عنوان «دانشگاه نظامی البکر» و یک دانشکده علوم جنگ و یک دانشکده دفاع ملی در بغداد گشایش یافت.

[ صفحه 119]


نیروهای نظامی

شمار نیروهای نظامی عراق در 1356(1977 میلادی)، 188 هزار تن و سپس در 1981 میلادی (1360)، حدود 252 هزار و 250 تن بوده است. همچنین، تعداد نیروهای ذخیره 250 هزار تن، نیروهای مردمی 75 هزار تن و نیروهای امنیتی 4800 نفر بود. [113] .
در سال 1358(1979) شمار نیروهای نظامی عراق به 555 هزار و 400 تن رسید. همچنین ارتش (نیروی زمینی) عراق در سال‌های 1980 - 79 میلادی دارای 12 لشکر شامل پنج لشکر پیاده، پنج لشکر زرهی و دو لشکر مکانیزه، 15 تیپ مستقل شامل 10 تیپ پیاده، یک تیپ زرهی، یک تیپ مکانیزه و سه تیپ نیروی مخصوص بود که تمام این نیروها تحت فرمان سه سپاه قرارداشتند. [114] .

تجهیزات نظامی

تجهیزات و تسلیحات ارتش عراق در سال‌های 1980 - 1979 میلادی عبارت بودند از: 3100 دستگاه تانک‌های متوسط و سنگین و 2300 دستگاه نفربر.
تانک‌ها: تانک 72 - T ساخت شوروی، حدود 400 دستگاه؛ تانک62 - T ساخت شوروی، حدود 1100 دستگاه؛ تانک 55 - T ساخت شوروی، حدود 1400 دستگاه؛ تانک 54 - T ساخت شوروی، حدود 100 دستگاه؛ تانک76 - PT 100 دستگاه.
نفربرها: نفربر زرهی 1 - BMP ساخت شوروی، 500 دستگاه؛ نفربر زرهی VER-THP ساخت فرانسه، 100 دستگاه؛ سایر نفربرهای زرهی حدود 1700 دستگاه.

[ صفحه 120]

توپخانه: توپخانه صحرایی با 600 قبضه توپ، شامل توپ‌های 160، 122، 130، 152 میلی متری هویتزر ساخت شوروی؛ توپ هویتزر 65 - M ساخت ایتالیا؛ توپ 100 میلی متری خودکششی و 75 میلی متری ساخت شوروی و خمپاره انداز 120 میلی متری و ضد تانک 85 میلی متری ساخت شوروی.
ضد هوایی: حدود 400 قبضه توپ‌های ضد هوایی شامل توپ‌های 85، 25، 37، 57 و 100 میلی متری ساخت شوروی. موشک‌های ضد هوایی با برد نزدیک و بلند شامل حدود 60 فروند موشک سام 7 و سام 9 و حدود 70 فروند موشک با برد بلند شامل موشک‌های سام 2، سام 3، سام 6 و دو لانه موشک ساخت شوروی.
هواپیماها: 366 فروند هواپیماهای جنگنده، شامل: میگ 24، 23، 21، 25 روسی؛ میراژ از فرانسوی
F-1QE5 (چهل و پنج فروند) و توپولف 16 و 22 و سوخو 7 و 9.
هلی‌کوپترها: 400 فروند انواع هلی کوپتر (جنگی - حمل و نقل) شامل: 24 - MI روسی، 3426A فرانسوی.
همچنین، تعدادی موشک هوا به هوای پیشرفته 2 - AA و AS-R ساخت شوری؛ موشک‌های ماژیک و اگزوست فرانسوی؛ چند ناوچه رزمی و موشک‌انداز؛ قایق‌های توپ دار و گشتی، سلاح‌های سبک شامل تفنگ‌های62 / 7 میلی متری سیمینوف، کلاشینکوف، SMG و مسلسل‌های 5 / 13، 7 / 12 و 62 / 7 میلی متری خمپاره انداز 82 میلی متری و موشک انداز 7 RPG ساخت شوروی و از دیگر تجهیزات نظامی عراق به شمار می‌روند [115] .
تأمین کننده اصلی تسلیحات عراق پیش از جنگ، اتحاد شوروی بود که حدود 75 تا 80 درصد تجهیزات نظامی این کشور را تأمین می‌کرد. پس از شوروی، فرانسه، چکلسواکی، سوئد، برزیل، و در دوران اخیر، امریکا و انگلیس از دیگر صادر کنندگان اسلحه به عراق به شمار می‌رفتند. در سال 1978 میلادی عراق یک میلیارد و 122 میلیون دلار امریکایی برای خرید اسلحه پرداخت.
به علاوه، تا سال 1980 حدود 1200 مستشار روسی و اروپای شرقی 150 مستشار کوبایی در ارتش عراق خدمت می‌کردند و در حدود پنج هزار سرباز عراقی در اتحاد شوروی آموزش می‌دیدند. [116] هزینه نظامی عراق که به صورت فزاینده‌ای در دهه هفتاد در حال رشد بود، در سال 1979 به بیش از یک میلیارد و 200 میلیون دلار امریکا رسید.

[ صفحه 121]

به طور کلی، چند عامل در تقویت روحیه ارتش و نیروهای نظامی عراق نقش اساسی داشت و دولت عراق از این عوامل به ویژه در سال‌های 1979 تا 1980(1358 تا 1359) به خوبی استفاده کرد و زمینه را برای حمله به ایران فراهم آورد. این عوامل عبارت بودند از:
1 - ادعای صدام حسین مبنی بر دفاع از ناسیونالیسم عرب که حمایت‌ها و دلگرمی‌های دولت‌های منطقه را در این زمینه به همراه داشت، باعث شد، نوعی حس اعتماد در میان نیروهای نظامی عراق و بخشی از این مردم این کشور ایجاد شود.
2 - افزایش کمیت و کیفیت تسلیحات، هزینه‌های نظامی و نیروهای نظامی عراق در بالا بردن روحیه و توان نیروهای نظامی مؤثر بود.
3 - تأمین امکانات رفاهی و پیشرفت‌های اقتصادی که حاصل درآمد هنگفت نفت در عراق به ویژه در دوران پنج ساله 1975 تا 1980 میلادی بود.
4 - سرکوب شدید نیروهای معارض، به ویژه رهبران مذهبی که از نفوذ فوق العاده و بسیار بالایی برخوردار بودند - همچون شهید صدر و خواهرش بنت‌الهدی - اخراج گسترده شیعیان ایرانی از عراق و از بین بردن مخالفان صدام در حزب بعث و ارتش عراق که بالاجبار نیروهای نظامی را به اطاعت و حرف شنوی از فرماندهان نظامی وا می‌داشت، زیرا قدرت سرکوب در عراق، به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا تهاجم سراسری عراق به ایران، به حدی بود که جایی برای هیچ گونه مخالفتی باقی نمی‌گذاشت. در این سرکوب وحشیانه و گسترده، تمام مخالفان دولت عراق سرکوب شدند و بخش عمده‌ای از این سرکوب‌ها نیز در درون حزب بعث و ارتش عراق صورت گرفت.

[ صفحه 126]