کتاب هفتم
اشاره
کتاب السابع من الذخیره الخوارزمشاهی
کتاب هفتم از کتاب ذخیره خوارزمشاهی اندر بیماریها و آفتها که ممکن است که همهی اندامها را افتد. از سر تا پای. چون آماسها و ریشها و جراحتها و کوفتگی و شکستگی و از جای بیرون آمدن و سوختن به آتش و به آب گرم و آنچه بدین ماند و اسباب و علامات و علاج آن و این کتاب هفت گفتار است:
گفتار نخستین اندر انواع آماسها و بثرههای گرم و این گفتار سه جزو است.
جزو نخستین: اندر انواع آماسهای گرم و این جزو نه باب است.
باب نخستین: اندر شناختن انواع آماسها و بثرههای گرم.
باب دوم: اندر فلغمونی.
باب سوم: اندر حمره.
باب چهارم: اندر ماشرا.
باب پنجم: اندر طاعون.
باب ششم: اندر آماسها که در گوشت غددی و در بیغولهی ران افتد و نه از انواع طاعون بُوَد.
باب هفتم: اندر خراج.
باب هشتم: اندر دمل.
باب نهم: اندر شری.
جزو دوم: اندر انواع بثرههای گرم و این جزو چهار باب است:
باب نخستین: اندر جمره.
باب دوم: اندر نار فارسی.
باب سوم: اندر نَمله.
باب چهارم: اندر گاورسه.
جزو سوم: اندر انواع بثرها و ریشهای دیگر که بر سطح تن برآید و این جزو پنج باب است.
باب نخستین: اندر سعفه و شیرینه.
باب دوم: اندر خشک رنده که به تازی «الحصف» گویند.
باب سوم: اندر بنات اللیل.
ص: 6
باب چهارم: اندر جرب که به پارسی «گَر» گویند.
باب پنجم: اندر کوبا که به پارسی بَریوَن[1] گویند.
گفتار دوم: اندر آماسهای سرد و این گفتار هشت باب است.
باب نخستین: اندر شناختن مادتهای سرد که آماسهای سرد از آن تولّد کند و اندر انواع آماسهای سرد.
باب دوم: اندر آماس نرم که به تازی «الورم الرخو» گویند.
باب سوم: اندر آماسهای سخت که از بلغم غلیظ و از ماده سودایی خیزد و نه از جنس سلعه و سرطان بُوَد.
باب چهارم: اندر سرطان
باب پنجم: اندر آماسهای بادناک
باب ششم: اندر خنازیر.
باب هفتم: اندر سلعه.
باب هشتم: اندر غدد و مسامیر و انواع آن.
گفتار سوم: اندر انواع ریشها و سوختگی به آتش و مانند آن و این گفتار دوازده باب است.
باب نخستین: اندر یاد کردن انواع ریشها و احوال آن.
باب دوم: اندر ریشها [یی] که صدید پالاید.
باب سوم: اندر ریشهای وسخ[2].
باب چهارم: اندر ریشهایی که دور فرو رفته باشد که به تازی آن را «غایر» گویند و ریشها که آن را «کهف» گویند و «مَخبا» گویند.
باب پنجم: اندر ریشهای متعفّن.
باب ششم: اندر ریشهای که مندمل نشود.
باب هفتم: اندر ریشی که کرم درافتاده باشد.
باب هشتم: اندر ریش بلخی.
باب نهم: اندر ریشهای متأکل که بیعفونت بود.
باب دهم: اندر قرحه که ناسور گردد.
باب یازدهم: اندر ریشهایی که استخوان را تباه کند.
باب دوازدهم: اندر سوختگی آتش و روغن و آب گرم.
گفتار چهارم: اندر جذام و این گفتار یک باب است.
گفتار پنجم: اندر جراحتها و این گفتار نه باب است.
ص: 7
باب نخستین: اندر احوال جراحتها.
باب دوم: اندر جراحت که شکافی بود راست.
باب سوم: اندر جراحتهای گِرد و ناهموار و بزرگ و پوست با گوشت رفته.
باب چهارم: اندر جراحتها که از ظاهر تن اندر باطن افتد.
باب پنجم: اندر سیلان خون به افراط.
باب ششم: اندر جراحتها و ریشها که بر عصبها افتد.
باب هفتم: اندر جراحتهای کوچک که آن را به تازی «الوخز» گویند و اندر بیرون آوردن خار و پیکان و مانند آن از جراحت
باب هشتم: اندر علاج کسی که او را به چوب زده باشد.
باب نهم: اندر سحج[3] بُن ران که از عرق و نشستن بر اسب افتد و سحج پاشنه و انگشتان که از موزه افتد.
گفتار ششم: اندر داغ کردن این گفتار دوازده باب است.
باب نخستین: اندر منفعت داغ و بیماریها [یی] که علاج آن داغ باشد.
باب دوم: اندر داغ کردن سر از بهر درد چشم کهن و ضیق النفس[4] و علّت جذام.
باب سوم: اندر داغ کردن صدغ[5].
باب چهارم: اندر داغ کردن پلک چشم تا موی فزونی بر نیاید.
باب پنجم: اندر داغ کردن ناصور گوشهی چشم.
باب ششم: اندر داغ کردن خراج که از شوصه تولّد کند.
باب هفتم: اندر داغ کردن جگر.
باب هشتم: اندر داغ کردن سپرز.
باب نهم: اندر داغ کردن معده.
باب دهم: اندر داغ کردن خداوند استسقا.
باب یازدهم: اندر داغ کردن سر کتف.
باب دوازدهم: اندر داغ کردن بندهای سُرین
گفتار هفتم: اندر مُجَبِّری[6] و ردّادی[7] و این گفتار دو جزو است.
جزو نخستین: اندر ردّادی یعنی به جای باز بُردن اندامها که از جای خویش بیرون آیند و این جزو یازده باب است.
ص: 8
باب نخستین اندر احوال اندامها که از جای خویش بیرون آید و علامتها و علاج آن بر طریق کلی
باب دوم: اندر بیرون آمدن «مَنَه»[8] که به تازی «الفَک» گویند.
باب سوم: اندر بیرون آمدن ترقوه[9].
باب چهارم: اندر بیرون آمدن سر سُفت[10] از جای خویش.
باب پنجم: اندر بیرون آمدن بندگاه مِرفَق[11].
باب ششم: اندر بیرون آمدن مهرههای پشت.
باب هفتم: اندر بیرون آمدن عُصعُص[12].
باب هشتم: اندر بیرون آمدن بندگاه ران.
باب نهم: اندر بیرون آمدن بندگاه زانو.
باب دهم: اندر بیرون آمدن نهنبن زانو[13].
باب یازدهم: اندر بیرون آمدن بندگاه شتالنگ[14].
جزو دوم: اندر مُجَبِّری و این جزو ده باب است.
باب نخستین: اندر شکستگیها و احوال آن.
باب دوم: اندر قانونهای مُجَبِّری و ردّادی.
باب سوم: اندر بریدن شَظایا[15].
باب چهارم: اندر آنکه استخوانها را چگونه باید بست و اندر صفت رفادها و عصبها و تختهها.
باب پنجم: اندر آنکه استخوان بسته را کِی[16] باید گشاد
باب ششم: اندر آن که عضوی را که هم، بر استخوان شکسته بود و هم جراحت رسیده، چگونه باید بست.
باب هفتم: اندر تدبیر استخوان که کوژ[17] بسته باشند و بر آن کوژی بسته شده باشد و حاجت آید بدان که دیگر باره آن را بشکنند.
باب هشتم: اندر طَلْیْها و داروها [یی] که اندر مجبّری بکار آید.
باب نهم: اندر منفعت و مضرّت آب گرم.
باب دهم: اندر شکستگی اندامها از سر تا پای
تمام شد فهرست کتاب هفتم بحمد اللَّه و مَنِّه.
ص: 9
کتاب هفتم از کتاب ذخیره خوارزمشاهی
اندر بیماریها و آفتها که ممکن است که همه اندامها را افتد از سر تا پای چون آماسها و ریشها و جراحتها و کوفتگی و شکستگی و از جای بیرون آمدن و سوختن به آتش و آب گرم و روغن و آنچه بدین ماند و اسباب و علامات و علاج آن. این کتاب هفت گفتار است.