گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
فصل بیست و هفتم: احکام طلاق






اشاره
سؤال 900 - حکم مردي که به تعهّدات خویش در رابطه با همسرش عمل نمیکند و حاضر به طلاق او نیز نمیباشد چیست؟
جواب: آن مرد باید به تعهّد خود عمل کند و اگر زوجه را معلّقه گذارده و حاضر نیست به وظایف شرعی خود درباره آن زن عمل
کند، حاکم شرع او را ملزم به طلاق و در صورتی که طلاق ندهد حاکم شرع میتواند به درخواست زن او را مطلّقه سازد.
سؤال 901 - اگر زنی شرط کرده باشد که در صورتی که شوهرش همسر دیگري اختیار کند وکالت در طلاق داشته باشد آیا در
صورتی که شوهر به خاطر ناسازگاري زن، همسر دوّمی اختیار کند بازهم همسر اوّل وکیل در طلاق است؟
جواب: ظاهر این است که این شرط از چنین صورتی منصرف است، زیرا هدف از این شرط، این بوده که به همسر اوّل قناعت کند
حال اگر همسر اوّل با پشت پا زدن به زندگی زناشویی مرد را در بلاتکلیفی گذاشته، جایی براي تأمین آن شرط باقی نمیماند یعنی
زن وکالت در طلاق نخواهد داشت.
سؤال 902 - آیا طلاق به مجرّد ادعاي شوهر و اینکه بگوید: من او را مطلقه نمودهام ثابت میشود؟ به گونهاي که زن حقّ ازدواج
داشته باشد و نفقه ساقط شود، یا اینکه باید با شهادت دو عادل باشد؟
جواب: فقها در این مورد اختلاف دارند، مرحوم محقّق قمی در جامع الشّتات
ص: 254
و محقّق یزدي در ملحقات عروه مشروحاً بحث کردهاند و از مجموع ادلّه ظاهر میشود که طلاق به مجرّد ادّعاي زوج خالی از
اشکال نیست، بلکه باید بیّنهاي بر آن قائم شود.
سؤال 903 - آیا در طلاق، عدالت دو شاهد در نظر زوج کافی است؟
جواب: بله، عدالت دو شاهد در نظر زوج مادام که یقین بر خلاف آن نباشد کافی است.
سؤال 904 - زن و مردي ازدواج کردهاند و مرد معترف به ازدواج هست ولی ادّعا میکند در حضور عدّهاي، که آنها را عادل
میدانستهام- ولی امکان اثبات عدالت آنها ممکن نیست- صیغه طلاق را جاري کردهام و معلوم نیست که خود صیغه طلاق صحیح
بوده یا خیر، چون زوج روحانی نیست امّا سواد فارسی دارد و میگوید از روي رساله صیغه طلاق را جاري کردهام، آیا چنین
طلاقی که اصل آن محرز است ولی از نظر صحّت معلوم نیست، صحیح است؟
جواب: ادّعاي طلاق مزبور ظاهراً مسموع است.
سؤال 905 - پدري دختر نابالغش را به عقد نکاح یک پسر بچه درآورده است، الآن دختر 17 ساله است در حالی که پسر 13 ساله
است و از نظر جسمانی خیلی کوچک به نظر میرسد، دختر پدر را از دست داده و یتیم شده و حاضر نیست با آن بچه ازدواج کند،
زیرا نمیتواند منتظر بزرگ شدن او باشد. با توجّه به مطالب فوق از حضرت عالی تفاضا داریم اگر شرع مقدّس اسلام اجازه دهد
حکم فرمایید دختر مذکور با برادر بزرگ آن پسر بچه ازدواج کند که خود دختر هم راضی است.
جواب: هرگاه اجراي عقد مذبور از اوّل به مصلحت دختر صغیر نبوده، اصل عقد باطل است و اگر فرضاً مصلحت بوده ولی الآن در
صفحه 129 از 282
انتظار ماندن آن دختر بیش از این موجب عسر و حرج شدید است ولیّ پسر میتواند صیغه طلاق آن دختر را اجرا کند و بعد با هر
کس خواست ازدواج کند.
ص: 255
سؤال 906 - شخصی میخواهند زن خود یا زن دیگري را طلاق دهد، در شهري که ساکن است، عادل به آن معنایی که فقها عظام
فرمودهاند نیست مگر بعضی از اشخاصی که شخص مطلِّق نه به چشم خود از آنها معصیتی دیده و نه از دیگران شنیده که تا حال
معصیتی کرده باشند و در شهرهاي مجاور هم اشخاص عادلی را نمیشناسد و از طرفی هم به ناچار باید این طلاق واقع شود
بفرمایید آیا نزد همان اشخاص فوق الذکر که مورد وثوق و حسن ظنّ هستند میتواند اجراي طلاق کند؟
جواب: همین گونه افراد براي شهود طلاق کافی هستند و عادل محسوب میشوند.
عدّه طلاق
سؤال 907 - دوشیزهاي به عقد دائم جوانی درمیآید؛ نظر به اینکه از خانواده مذهبی بوده و به خاطر این که در رفت و آمد مشکلی
نداشته باشند، صیغه عقد خوانده میشود و بعد از عقد در مواقعی که خلوت میکردهاند نامزد و دوشیزه از راه دبر آمیزش
میکردهاند، پس از مدّتی کار آنان منجر به اختلاف و جدایی میگردد، دختر چون مسائل شرعی را نمیدانسته فکر میکرده این
نوع آمیزش عدّه ندارد به همین جهت متأسفانه در حال عدّه به عقد دائم دیگري در میآید و بعد از چند سال زندگی و بچهدار
شدن متوجّه مسأله میشوند حکم شرعی را بیان فرمایید.
جواب: احتیاط واجب آن است که در فرض مسأله بعد از عدّه مجدّداً صیغه عقد بخوانند و حرام ابدي نیست.
سؤال 908 - با توجّه به این که مدّت دو سال است که اسلام را پذیرفتهام و مدّت شش ماه است که از شوهر زرتشتیام جدا شدهام
عدّه نگه داشتن این جانبه چگونه خواهد بود؟
جواب: چنانچه مدّت دو سال است اسلام را پذیرفتهاید از همان زمان قبول
ص: 256
اسلام، عدّه شما شروع شده و اگر شوهر شما از این امر با خبر بوده و در مدّت عدّه شما اسلام نیاورده، عدّه شما پایان یافته و از آن
شوهر جدا شدهاید و نیازي هم به طلاق نیست.
سؤال 909 - زنی که از زنا باردار شده با زانی یا غیر او ازدواج میکند آیا احتیاج به عدّه دارد؟ و اگر شوهرش او را بعد از ازدواج
طلاق دهد آیا عدّه دارد؟ و در صورتی که عدّه دارد آیا عدّه او أبعد الأجلین است یا عدّه اقراء؟
جواب: زنی که حامل از زناست عدّه ندارد، و جایز است به عقد زانی یا غیر او درآید و اگر او را طلاق داد عدّه او به اقراء یا سه ماه
است و وضع حمل معیار نیست و امّا در مورد طهر غیر مواقعه چون این شرط در حامل ساقط است میتواند او را طلاق دهد، بنابراین
اگر عادت ماهانه نمیبیند سه ماه صبر میکند و ازدواج مینماید.
سؤال 910 - فلسفه عدّه زنان مطلّقه چیست؟ و آیا زنان نازا و یا زنانی که رحم خود را برداشتهاند از این قانون مستثنا هستند؟
جواب: مسأله عدّه زنان، فلسفهها متعدّدي دارد و منحصر به مسأله انعقاد فرزند نیست لذا در تمام مواردي که شرع گفته است، زن
باید عدّه نگهدارد هر چند عقیم و نازا باشد، یا رحم خود را برداشته باشد یا فرضاً چند سال است از شوهر خود جدا زندگی میکند
در تمام این صورتها باید عدّه نگهدارد.
سؤال 911 - زن مطلقهاي بعد از انقضاي عدّه، متعه میشود و بعد از چندي با وساطت بزرگان فامیل بنا میشود با شوهر اوّل ازدواج
کند، به همسر دوّم مراجعه و چارهجویی مینماید او بقیّه مدّت را میبخشد و دوباره زن را صیغه میکند و قبل از دخول فسخ
صفحه 130 از 282
مینماید و زن بلافاصله به عقد شوهر اوّل درمیآید با این استدلال که این فسخ دوّم قبل از دخول است و غیر مدخوله عدّه ندارد،
آیا این مطلب صحیح است؟
ص: 257
جواب: عدّه عقد سابق با این امور از بین نمیرود و تا عدّه پایان نیابد ازدواج مجدّد او صحیح نمیباشد و نمیتواند بدون عدّه به
عقد نکاح کسی درآید.
سؤال 912 - هرگاه زنی به خاطر شیر دادن بچه، عادت ماهانه نبیند، تکلیف او براي طلاق چیست؟
جواب: سه ماه بعد از آخرین نزدیکی صبر میکند و بعد اجراي صیغه طلاق میشود، سپس عدّه سه ماه نگه میدارد.
سؤال 913 - چنانچه زنی را در عدّه وفات عقد نمایند و بعد از حدود پانزده روز که عدّه تمام شده، عروسی نمایند و زفاف به عمل
آید یعنی عقد در عدّه و دخول در خارج عدّه بوده و زوجین هم جاهل به مسأله و حرمت ازدواج در عدّه بودهاند، لطفاً بفرمایید: آیا
حرمت ابدي براي آنها ثابت شده یا فقط عقد باطل است؟ و آیا عدّه وفات را براي همسر اوّل باید تمام کند یا خیر؟ و به فرض این
که عقد باطل شده و بخواهند عقد جدید بخوانند آیا باید براي همسر دوّم عدّه نگهدارد؟
جواب: عقد ازدواج باطل است ولی حرمت ابدي نمیآورد و عدّه نسبت به وطی به شبهه در مورد شوهر دوّم باید تمام شود و بعد
میتواند با شخص دیگري ازدواج کند ولی ازدواج او با همسر دوّم نیاز به عدّه وطی به شبهه ندارد.
سؤال 914 - زن مطلّقهاي پس از طلاق، یک یا دو بار عادت ماهانه دیده و سپس یائسه شده است، آیا باقیمانده عدّه ساقط است؟
جواب: اگر یک بار عادت شده است باید دو ماه دیگر عدّه نگهدارد و اگر دو بار عادت شده است باید یک ماه عدّه نگهدارد.
سؤال 915 - اگر زنی به عقد موقّت مردي درآید و مطمئن باشد که از آمیزش با او حامله نشده است (مثلا مرد خواجه باشد یا زن
رحم خود را خارج کرده باشد) آیا باید پس از پایان مدّت عقد موقّت، عدّه نگهدارد؟
جواب: اگر دخول حاصل شده است عدّه لازم است.
ص: 258
سؤال 916 - ابتداي عدّه وطی به شبهه چه زمانی است مدرك آن چیست؟
جواب: مبدأ عدّه وطی به شبهه زمان حصول علم به وطی به شبهه است همان طور که در تعلیقه ما بر عروة الوثقی نیز آمده است و
مدرك، ظهور اخبار باب است (به تعلیقه مراجعه کنید).
ترك زینت در ایّام عدّه وفات
سؤال 917 - زنی که شوهرش مرده و خودش هم جوان است (مثلا 30 ساله است) به خاطر فوت شوهرش بیشتر از متعارف ترك
زینت میکند، حتّی نظافت هم به اندازه عرف نمیکند و ازدواج را نیز ترك کرده است و اگر کسی براي خواستگاري بیاید
میگوید: من با شوهرم عهد کردهام دیگر ازدواج نکنم و بین ما شرط شده که هر کس جلوتر مُرد، دیگري ازدواج نکند، آیا این
کار درست است و شرط آنها واجب العمل است؟
جواب: حداد به معناي ترك زینت در ایّام عدّه وفات لازم است، ولی ترك زینت، به معناي ترك نظافت نیست و شرط مزبور
اعتباري ندارد و سزاوار است آن زن بعد از گذشتن عدّه ازدواج کند.
طلاق رجعی
اشاره
صفحه 131 از 282
سؤال 918 - در طلاق رجعی که نباید زوجه مطلّقه از منزلی که با همسر خود در آن زندگی میکرده خارج شود و زوج حق ندارد
تا زمانی که عدّه باقی است او را از منزل بیرون کند، آیا این نهی، وظیفه کیست؟
زوجین یا محضر که صرفاً طلاق را ثبت میکند یا مجري صیغه طلاق یا دادگاه که اجازه طلاق را صادر میکند. و اگر در موقع
اجراي صیغه طلاق زوجین جدا از هم زندگی کنند، یا طلاق در شهر غربت واقع شود و زوجین اهلّ یک محل نباشند، تکلیف
چیست؟
ص: 259
جواب: به مقتضاي آیه شریفه قرآن و سایر ادلّه، این نهی وظیفه زوجین است ولی دادگاه یا محضر به مقتضاي مسأله ارشاد جاهل و
امر به معروف، آنها را واقف بر این حکم میکنند و در صورت جدا بودن مسکن آن دو چنانچه مطابق رضایت طرفین انجام شده
باشد و جدایی آنها به معناي قهر کردن از یکدیگر نباشد، اشکالی ندارد.
سؤال 919 - زوجه در طلاق خلعی، مهریّه خویش را به زوج میبخشد و پس از طلاق در ایّام عدّه به بذل خود رجوع میکند در این
صورت زوج حقّ رجوع به زوجیّت دارد امّا اگر زوج به زوجه رجوع نکرد آیا مهریّه متعلق به زوجه است؟ حکم سایر احکام طلاق
رجعی از قبیل نفقه زوجه و توارث و غیره چیست؟
جواب: با رجوع زوجه به بذل در ایّام عدّه، طلاق رجعی میشود و احکام آن را دارد و مهر را باید به او بدهد.
احکام رجوع
سؤال 920 - زید همسر خود را طلاق رجعی میدهد و از هم جدا میشوند، مرد در یک شهر و زن در شهر دیگر به سر میبرد و قبل
از انقضاي عدّه، مرد رجوع میکند ولی زن مطّلع نمیشود و پس از انقضاي عدّه، زن ازدواج میکند وظیفه چیست؟ یا مرد رجوع
کرده و زن هم تمایل نشان میدهد ولی پدر و برادران زن اجازه نمیدهند برگردد و الآن چند سالی گذشته و زن ازدواج نکرده آیا
زوجیّت اوّل برقرار است؟ یا مرد وقتی که دید اصرارش اثر ندارد و اعراض کرد نیاز به طلاق مجدّد دارد؟
جواب: اگر رجوع مسلّم باشد عقد دوّم باطل است و گذشتن زمان طولانی اثري ندارد و نیز عقد زوجیّت با اعراض از بین نمیرود
و طلاق لازم است تا از یکدیگر جدا شوند.
سؤال 921 - کسی که در عدّه رجعی به زن رجوع کند و فوراً پشیمان شود و بگوید
ص: 260
همان جدایی و طلاق برقرار باشد، آیا صرف پشیمانی از رجوع کافی است و یا این که طلاق مجدّد لازم است اگر طلاق لازم است
چه زمانی باید انجام گیرد؟
جواب: پشیمانی فایده ندارد و با رجوع کردن، آن زن همسر او میباشد و اگر بخواهد جدا شود باید مجدّداً طلاق دهد.
سؤال 922 - اگر مردي زن خود را طلاق دهد امّا ورثه زن به آن مرد بگویند که فلان مقدار پول بگیر و طلاق مده، آیا شوهر
میتواند رجوع کند؟
جواب: مردي که همسرش را طلاق داده میتواند پولی بگیرد و رجوع کند و اگر غیر طلاق رجعی است احتیاج به عقد مجدّد دارد.
طلاق خلع و مبارات
سؤال 923 - این جانب با شوهرم توافق کردیم که مبلغی را به صورت اقساط بپردازم تا مرا طلاق خلعی بدهد، وقتی طلاق مذکور
انجام شد، از طریق دادگاه اقدام به گرفتن دختر دوسالهام کردم درحالیکه اقساط مذکور را میپردازم، ولی چون شوهرم از گرفتن
صفحه 132 از 282
دخترم ناراحت شده است میگوید: چون تمام مبلغ را تا کنون ندادهاي مطلّقه نیستی و طلاق بهم خورده است، آیا این حرف
صحیح است؟
جواب: طلاق خلعی واقع شده و مرد نمیتواند برگردد مگر این که زن برگردد.
سؤال 924 - این جانب با بذل یکصد عدد سکّه بهار آزادي از همسرم مطلّقه خلعی شدهام، در زمان عدّه طیّ نامه کتبی به دفتردار
محضر، مراتب رجوع به بذل را اعلام کردم، اکنون متوجّه شدهام که دفتردار رجوع قانونی را به علّت فراموشی در دفتر ثبت ننموده
است، حکم رجوع چیست؟ آیا مستحقّ دریافت مهریّه هستم؟
جواب: چنانچه در عدّه، رجوع به بذل خود کردهاید و به شوهر اطّلاع دادهاید، حق دارید بذل خود را بازپس گیرید و اگر خبر
ندادهاید عده گذشته است کافی نیست و هرگاه دفتردار متکفّل این کار شده و کوتاهی کرده است ضامن میباشد.
ص: 261
سؤال 925 - همسر این جانب نسبت به احکام اسلامی بیاعتناست و تمکین نمیکند و هنوز غیر مدخوله است، آیا میتوانم او را
طلاق دهم؟ طلاق او از چه نوعی است و حکم مهریّه او چیست؟
جواب: سزاوار است مدّتی با او مدارا کنید و او را نصیحت کرده و به او محبّت نمایید شاید تدریجاً عوض شود و کار به طلاق
نکشد و در غیر واجبات و محرّمات زیاد سختگیري ننمایید، اگر نتیجه نگرفتید میتوانید از او جدا شوید، ولی چون مطابق آنچه
نوشتهاید این زن ناشزه و غیر مدخوله است حقّ نفقه ندارد و اگر او بخواهد طلاق بگیرد، طلاق او طلاق خلع است و جز از طریق
بذل مهریّه یا مانند آن و رضایت زوج امکانپذیر نیست.
سؤال 926 - در رساله حضرت امام (رحمه الله) آمده است: در صورت رجوع زن بما بذل، مرد میتواند دوباره بدون عقد او را زن
خود قرار دهد، حال سؤال این است که اگر زن تقاضاي استرداد مهریّه بخشیده شده خود را کرد و مرد هم پرداخت، ولی دیگر
نمیخواهد با او زندگی کند و از او متنفّر است، با این وصف آیا زن پس از انقضاي ایّام عدّه میتواند شوهر کند؟ یا اگر مرد مُرد
ارث به او تعلّق میگیرد یا طلاق به قوّت خود باقی است؟ در ضمن آیا مسأله مذکور صرفاً مربوط به طلاق خلع است یا در مبارات
هم همین طور است؟
جواب: مرد اگر بخواهد میتواند رجوع کند و اگر نخواهد میتواند رجوع نکند. در مبارات نیز اگر مایل نباشد رجوع نمیکند و در
مواردي که طلاق رجعی است در زمان عدّه از یکدیگر ارث میبرند.
سؤال 927 - طلاق خلعی واقع شده است ولی شوهر مدّعی است که قبل از طلاق با همسرم آمیزش کردهام و دیگر این که شاهدین
عدلین حضور نداشتهاند بلکه طلاق در حضور عدّهاي از مؤمنین ظاهر الصّلاح واقع شده است، آیا چنین طلاقی صحیح است؟
ص: 262
جواب: طلاق مزبور در هر حال محکوم به صحّت است زیرا ادّعاي شوهر در مورد مواقعه قبل از طلاق در فرض مسأله پذیرفته
نیست و به اعتراف خود او ظاهر حال شهود، عدالت بوده و ما مأمور به باطن نیستیم، بنابراین طلاق اشکالی ندارد مگر این که با
دلیل شرعی ادّعاي خود را ثابت کند.
سؤال 928 - اگر مردي زنی را به طلاق خلعی دوّم مطلّقه کند، لیکن قبل از انقضاي عدّه، زن به بذلش رجوع کند امّا زوج میگوید:
من رجوع میکنم به شرط آنکه اکنون که به قرء دوّم رسیدي تو را صیغه میکنم و به عقد انقطاعی در میآورم و همین عمل هم
انجام شد، امّا باز اختلاف شروع شد و آنها بر بذل مدّت توافق کردند و احتیاطاً طلاق نیز جاري شد. اکنون بیان فرمایید:
الف) آیا این زن باید سه ماه عدّه طلاق نگهدارد و یا عدّه 45 روزه عقد انقطاعی نگهدارد؟
ب) آیا بذل مدّت صحیح است یا طلاق سوّم؟
صفحه 133 از 282
ج) اگر چنانچه بذل مدّت صحیح باشد آیا مجدّدا میتواند صیغه کند و یا محلّل لازم است؟
جواب: الف) احتیاط این است که عدّه طلاق نگهدارد.
ب) از جواب بالا معلوم شد.
ج) احتیاط آن است که بدون محلّل ازدواج نکند.
سؤال 929 - آیا طلاق خلع بدون گرفتن مال از زن صحیح است؟
جواب: صحیح نیست.
مسائل متفرّقه طلاق
سؤال 930 - زنی که معلوم نیست همسرش در فلان حادثه کشته یا مفقود شده است و مدّت چهار سال است که خبري از او نیست،
آیا میتواند با شخص دیگري ازدواج کند؟
ص: 263
جواب: نمیتواند با مرد دیگري ازدواج کند، مگر این که یقین به فوت او پیدا کند یا مراجعه به حاکم شرع کرده تا او دستور تحقیق
درباره شخص مورد نظر را صادر نماید و پس از طیّ مراحل شرعی او را طلاق دهد.
سؤال 931 - وظیفه زنی که شوهرش مفقود شده چیست و در این مدّت نفقه او از کجا تأمین میشود؟
جواب: زنی که شوهرش مفقود شده است چند حالت دارد:
الف) اگر صبر کند تا خبري آید مانعی ندارد و باید نفقه او را از مال شوهرش داد.
ب) اگر انفاق کنندهاي از ولی یا غیر او باشد باید صبر کند، مگر این که عسر و حرج شدید و ضرر مهمّی حاصل شود که حاکم
شرع میتواند او را طلاق دهد.
ج) در غیر این دو صورت، رفع امر به حاکم شرع میکند و او به مدّت 4 سال از اطراف محلّ فقدان وي تحقیق میکند، اگر خبري
نشد نخست به ولیّ او پیشنهاد طلاق میکند و اگر او طلاق نداد خودش طلاق میدهد سپس عدّه وفات نگه میدارد (هر چند
کفایت عدّه طلاق رجعی نیز قوي است امّا احتیاط مهما امکن ترك نشود) و بعد شوهر میکند. اگر شوهر اوّل مادام که در عدّه
است مراجعه کرد اولی است و اگر بعد از عدّه- حتی قبل از ازدواج مجدّد- شوهر اوّل بیاید طلاق نافذ است و تنها با رضایت طرفین
و عقد جدید امکان بازگشت است.
سؤال 932 - هرگاه مردي زندگی را بر همسرش سخت بگیرد و حاضر به طلاق او هم نباشد قاضی در چه صورتی میتواند این زن
را طلاق دهد؟
جواب: طلاق در صورتی براي قاضی جایز است که عدم امکان سازش در حدي باشد که منجر به عسر شدید و حرج اکید گردد
زوج شخصاً حاضر به طلاق نباشد و طلاق قاضی طلاق رجعی است، ولی اگر رجوع واقع شود و باز موضوع عدم سازش باقی باشد
مجدّداً طلاق میدهد تا سوّمین مرتبه که طلاق بائن بشود.
سؤال 933 - بیش از ده سال است که به دلایل زیر قصد طلاق زوجهام را دارم:
ص: 264
الف) عدم تمکین ب) خروج بدون اذن از منزل و حتّی از شهر در موارد غیر ضروري. ج) اقدام به آبروریزي و هتک حرمت بنده
در جامعه د) تهمتهاي ناروا و) تهدید به مسموم نمودن ه-) نامشروع قلمداد کردن صیغه ازدواج، و قانون نیز توجّهی به من نکرده آیا
میتوانم خود صیغه طلاق را بخوانم و آیا گرفتن حکم طلاق در مقابل پرداخت پول امکانپذیر است و چنین حکمی اعتبار شرعی
صفحه 134 از 282
دارد؟
جواب: عدم تمکین به تنهایی میتواند دلیلی بر اقدام به طلاق باشد، ولی تا میتوانید از طلاق بپرهیزید مگر این که ناچار شوید.
سؤال 934 - طلاق زنی که همسرش تریاکی است و مدّتی است که مفقود الاثر شده و محکوم به اعدام است، چگونه است؟
جواب: چنانچه فرار کرده و امید به بازگشت او نیست و زن در عسر و حرج شدید میباشد و زندگی کردن با چنین مردي براي او
مقدور نیست حاکم شرع میتواند او را طلاق دهد، ولی اگر میتواند صبر کند و احتمال بازگشت و امکان زندگی با او وجود
دارد، حکم او عدم طلاق است.
سؤال 935 - در موضوع اختلاف زن و شوهري که حضرت امام رضوان الله تعالی علیه احتیاط داشتند در تعیین حکمین، که نظر
مبارك حضرت عالی هم همین است، اگر زن از شوهر خود تقاضاي طلاق کند با اینکه شرعاً و قانوناً اختیار طلاق با مرد است
(مگر موارد استثنایی) آیا در چنین موردي نیز احتیاج به تعیین حکمین است؟ چون اگر زوج راضی به طلاق نباشد حَکَم نمیتواند
کاري بکند و نتیجه ندارد و در موارد استثنایی مانند ترك نفقه و عدم امکان اخذ نفقه زوجه از زوج، که دادگاه میتواند اقدام به
طلاق کند آیا در چنین موردي تعیین داور لازم است یا خیر؟
جواب: حکمیّت طبق ظاهر قرآن مجید مربوط به مواردي است که اختلاف شدید میان زن و مرد پیدا شده و ممکن است منجر به
جدایی یا مطالب ناگوار دیگر شود در اینجا حاکم شرع دو حَکَم براي رسیدگی به کار آنها تعیین میکند
ص: 265
و حکمین در صورتی میتوانند حُکم به جدایی دهند که این امر از سوي زوجین به آنها محوّل شده باشد که هر چه را صلاح
دیدند عمل کنند حتّی طلاق.
سؤال 936 - خانمی 21 سال پیش با مردي به صورت لفظی و غیر معلوم از نظر دائمی و موقّتی ازدواج نموده، بعد از چهار سال
زندگی و تولد اوّلین فرزندشان، آن مرد این خانم و بچّه را رها کرده و مفقود شده و جستجو نیز بیفایده بوده آیا این خانم میتواند
ازدواج بنماید یا نه؟
جواب: باید به حاکم شرع مراجعه کند هرگاه مأیوس از اطّلاع بر احوال او شد میتواند او را طلاق دهد و بعد از چهار ماه و ده روز
ازدواج کند و احتیاطاً حاکم شرع مدّت باقیمانده را (به فرض موقّت بودن عقد) نیز میبخشد و اگر احتمال پیدا شدن شوهر وجود
دارد حاکم شرع چهار سال براي جستجو تعیین میکند هرگاه اثري پیدا نشد اقدام به طلاق میکند.
سؤال 937 - هرگاه زوج بدون عذر شرعی از دادن نفقه خودداري کند آیا طلاق زوجه جایز است؟
جواب: حاکم شرع باید از مال زوج نفقه را بپردازد و اگر میسّر نشود به او تکلیف طلاق کند و اگر طلاق ندهد شخصاً او را طلاق
میدهد.
سؤال 938 - اگر زنی پس از طلاق از شوهر اوّل با مرد دیگري ازدواج کند و به علّتی ازدواج دوّم باطل باشد آیا این زن میتواند
پیش شوهر دوّم بماند چون اگر شوهر دوّم آن زن را طلاق بدهد و از هم جدا شوند مایه آبروریزي آن مرد یا آن زن است؟
جواب: میتواند بماند، امّا نامحرم است و روابط زن و شوهري نباید میان آن دو باشد.
سؤال 939 - این جانب مدّت شانزده سال قبل با مردي ازدواج نمودم و مدّت هشت ماه زندگی مشترك داشتیم که شوهرم به
جمهوري اسلامی ایران مسافرت
ص: 266
نموده و مدّت شانزده سال این جانب را ترك نمود. در این مدّت هیچ گونه خرجی و نفقه برایم نفرستاد، به ناچار همراه پدر شوهرم
جهت ردیابی از همسرم به ایران آمدیم، متأسفانه ایشان به جرم موادّ مخدر در یکی از زندانها محبوس بود، بعد از یک سال انتظار
صفحه 135 از 282
همسرم آزاد شد و دوباره زندگی مشترك را آغاز نمودیم و از او حامله شدم، شوهرم بازهم فرار کرد بعد از مدّتی با زن دیگري
که تبعه ایرانی است با تعدادي از فرزندانش پیدا شد، و از آنجا که نه حقیر از همسر دوّمش اطّلاع داشتم و نه همسر دوّمش از من
اطّلاع داشت، همسر ایرانیش بناي ناسازگاري گذاشت، بعد از مدّتی با همسر دوّمش به جاي نامعلومی رفت و فرزند ما بعد از این
به دنیا آمد و اکنون مدّت دو سال است که در عالم هجرت بدون سرپرست و خرجی و نفقه زندگی میکنم، در ضمن این دفعه پدر
پیرش را نیز همراه خود برده است به مراجع قضایی شاکی شدهام خبري از همسرم معلوم نیست، حال تکلیف من چیست و چه کار
کنم؟
جواب: در صورتی که مرد حاضر به دادن نفقه و زندگی کردن با این همسر نیست و طلاق هم نمیدهد حاکم شرع میتواند صیغه
طلاق او را اجرا کند.
سؤال 940 - من همراه شوهر و فرزندانم در سال 1366 به نروژ آمدیم و الآن سه سال است که شوهرم من و بچّههایم را رها کرده و
رفته و مرا بلاتکلیف گذاشته است ولی طلاق دولتی را در نروژ انجام دادهایم در نروژ مرکز توحید اسلامی براي شیعیان و مسلمین
وجود دارد، از جنابعالی درخواست میکنیم که به روحانی این مرکز وکالت و اجازه براي جاري کردن صیغه طلاق شرعی بدهید تا
مرا طلاق دهد؟
جواب: چنانچه همسر شما نه حاضر است با شما زندگی کند و نه طلاق شرعی میدهد به روحانی محترم محلّ وکالت دادیم که
شما را بعد از ثبوت این موضوع مطلّقه سازد و همچنین در مورد سایر مسلمانانی که در شرایطی همانند شرایط شما زندگی میکنند.
سؤال 941 - آیا براي تبدیل ازدواج دائم به موقّت غیر از طلاق و انجام عقد موقّت
ص: 267
راهی وجود دارد؟ و اگر ندارد آیا عدّه نگهداشتن لازم است یا شوهر سابق در عدّه میتواند زن را متعه کند؟
جواب: راه آن فقط طلاق است و در عدّه میتواند با او ازدواج نماید به شرط این که طلاق رجعی نباشد و اگر طلاق رجعی است
باید بعد از تمام شدن عدّه او را به عقد موقّت درآورد.
سؤال 942 - میان من و شوهرم سه سال پیش نزاع و اختلاف به وجود آمد که کار به دادگاه کشیده شد، بعد از آن که شوهرم
فهمید که محکوم میشود فرار کرد و به افغانستان رفت و شنیدم که در آنجا زن گرفته و من در اینجا سرگردان و بیسرپست در
خانه خواهر خود به سر میبرم، آیا شرعاً حاکم شرع میتواند با ولایت خود مرا طلاق دهد؟
جواب: اگر عمداً همسر خود را رها کرده و رفته و رسیدگی به حقوق شرعی او نمیکند و همسر در عسر و حرج گرفتار است
حاکم شرع میتواند او را طلاق دهد ولی اگر دسترسی به او هست قبلا اتمام حجّت شود.
سؤال 943 - این جانبه با شخصی ازدواج کردم و مدّت یک سال و نیم با هم بودیم ولی اکنون ایشان سه سال است که مفقود الاثر
شده و خبري از ایشان ندارم، من از مهاجرین خارجی هستم و با یک فرزند خود در شهر مقدّس مشهد بیسرپرست و آواره زندگی
میکنم و بسیار پریشان میباشم، من در زمان جاري شدن عقد به شوهرم گفتم که اگر به مدّت شش ماه نفقه به من نرسید اختیار
طلاق به دست خودم باشد ولی آنها در عقدنامه ازدواج این مورد را ننوشتند، من هم سواد نداشتم که بخوانم، حال وظیفه من
چیست؟
جواب: اگر او عمداً شما را رها کرده و رفته و در عسر و حرج شدید قرار دارید میتوانید به روحانی سرشناس و آگاه به مسائل
مراجعه کنید تا شما را طلاق دهد.
سؤال 944 - این جانب مدّت 24 سال است که با خانمم زندگی میکنم و داراي
ص: 268
صفحه 136 از 282
شش فرزند میباشیم، در این مدّت با دخالت مستقیم پدر و مادر و برادر خانمم رو به رو بودهام و زندگی تلخی را گذراندهام تا این
که مدّتی قبل دیگر کارد به استخوانم رسید و تصمیم به جدایی از همسرم گرفتم و چون در تصمیم خود جدّي بودم در چند جلسه
(البتّه به فارسی) گفتم: همسرم مانند خواهر و مادرم براي من میباشد، حال همسرم از گذشته خود پشیمان شده و تعهّد داده که
دیگر مثل گذشته به تحریکات بستگان خود گوش نکند و من هم میخواهم مدّتی دیگر به ایشان فرصت بدهم و با ایشان زندگی
کنم با توجّه به گفته بالا آیا میتوانم با ایشان به عنوان زن و شوهر زندگی کنم؟
جواب: چنانچه این سخن را در حالی گفتهاید که دو شاهد عادل حضور داشتهاند و آن زن هم در حال عادت نبوده بعد از پاك
شدن با او نزدیکی نکرده باشید باید کفّاره بدهید و کفّاره آن دو ماه روزه است که باید سی و یک روز آن پشت سر هم باشد و
اگر توانایی به روزه نداشته باشید 60 مسکین را طعام دهید امّا اگر دو شاهد عادل حضور نداشته، کفّارهاي هم ندارد و این سخن
بیاثر است، در ضمن توجّه داشته باشید در آنجا که کفّاره لازم باشد تا کفّاره ندهید حلال نمیشود.
سؤال 945 - خانم شوهرداري با افرادي حدود دو سال رابطه داشته است و حتّی مدّت 20 روز بدون اجازه شوهرش معلوم نیست که
در کجا به سر برده است آیا لازم است این خانم مشهور به فساد را طلاق داد؟
جواب: طلاق دادن او واجب نیست ولی لازم است او را از کار خلاف بازدارد.
سؤال 946 - شخصی به زنش اختیار داد که از سوي او کسی را براي طلاق وکیل کند، مدّتی گذشت زنش او را مطّلع نکرد که
طلاق جاري شده یا نه؟ آیا نفقه در این مدّت بر شوهر واجب است و آیا شوهر میتواند این زن را به عنوان همسرش بپذیرد؟
جواب: مادامیکه وقوع طلاق مشکوك است در حکم زوجه اوست.
ص: 269
سؤال 947 - همسران مفقودالاثرهاي جنگ تحمیلی که چندین سال از شوهرانشان خبري ندارند در چه صورتی میتوانند ازدواج
کنند؟
جواب: در صورتی که یقین به فوت همسرشان پیدا کنند، ازدواج جایز است و در غیر این صورت اگر ماندن در آن حال، مایه عسر
و حرج شود، حاکم شرع میتواند آنها را طلاق دهد و در غیر این صورت باید طبق دستور حاکم شرع چهار سال درباره آنها تحقیق
شود اگر اثري پیدا نشد حاکم شرع آنها را طلاق میدهد.
ص: 271
فصل بیست و هشتم: احکام غصب
سؤال 948 - شخصی میداند پدرش ملکی را غصب کرده است، آیا میتواند از آن استفاده کند؟
جواب: نمیتواند، بلکه باید اگر صاحب آن را میشناسد به او بدهد و اگر نمیشناسد حکم مجهول المالک را دارد.
سؤال 949 - آیا غاصب علاوه بر خلع ید از مالی که غصب کرده است وظیفه دیگري نیز نسبت به صاحب مال دارد؟
جواب: غاصب موظّف است مال الاجاره آن را نیز در مدّت غصب طبق نظر اهل خبره بپردازد.
سؤال 950 - آیا انسان میتواند هزینههایی را که براي به دست آوردن حق خود خرج کرده از غاصب بگیرد؟
جواب: احتیاط آن است که نگیرد، مگر این که هزینه زیادي را متحمّل شده باشد.
سؤال 951 - تشکیل جلسات قرآن، در مکان غصبی چه صورتی دارد؟
جواب: حرام است.
سؤال 952 - اگر کسی قرآنی را بدون رضایت صاحب آن تصرّف نموده باشد آیا در صورت تلاوت آن ثوابی بر قرائت او مترتّب
صفحه 137 از 282
میشود؟
جواب: مشکل است.
ص: 273
فصل بیست و نهم: احکام اموال گمشده و مجهول المالک
سؤال 953 - در آستان قدس رضوي، گاه هزاران کفش گمشده موجود است، حکم این کفشها را بیان فرمایید؟
جواب: کفشهایی که بدون صاحب در کفشداریهاي حرمهاي مطهّره میماند، باید از طریق اعلام کردن به اطّلاع عموم برسانند و
بعد از یأس از پیدا کردن صاحبانش، آنها را به مستحقّین بدهند یا بفروشند و قیمتش را به آنها بدهند.
سؤال 954 - یک حیوانی همراه حیوانات کسی از بیابان میآید، بعد از یک سال که مالک حیوان پیدا نشده آن را ذبح میکنند و
مردم گوشت آن را میخورند، حکم کسانی که از این گوشت استفاده کردهاند را در دو صورت علم و جهل به مجهول المالک
بودن حیوان، بیان فرمایید.
جواب: هرگاه کسی حیوان گمشدهاي را پیدا کند، باید یک سال از صاحب آن سراغ بگیرد، اگر پیدا نشد، میتواند آن را از طرف
صاحب اصلی آن در راه خدا صدقه بدهد یا خودش بردارد به نیّت این که اگر صاحبش پیدا شد عوض آن را بدهد و اگر مجهول
المالک باشد باید با اجازه حاکم شرع آن را به مستحقّین داد.
سؤال 955 - وظیفه کسی که اموال حرام یا موادّ غذایی حرام در اختیار او قرار گرفته است و قدرت بازگرداندن آنها را به صاحبش
ندارد یا این امر براي او مشکل است چیست؟
جواب: اگر ردّ آن و لو به حیلههاي عقلایی، امکان دارد باید رد کند و الّا به فقرا صدقه دهد.
ص: 274
سؤال 956 - اجناس و وسایل قیمتی که در سرزمینهاي غیر اسلامی پیدا میشود، چه حکمی دارد؟
جواب: اگر علامتی ندارد میتوان آن را تملّک کرد و اگر علامت دارد و امکان دارد صاحبش را پیدا کند باید به او بدهد، ولی در
کشورهاي محارب با اسلام تملّک آن در هر حال مانعی ندارد.
سؤال 957 - آیا اموال دولت از نظر شما در حکم مجهول المالک است؟
جواب: حکم مجهول المالک را ندارد، بلکه مال عنوان دولت است نه ملک اشخاص.
سؤال 958 - در چه صورتی براي پیدا کردن صاحب اشیایی که پیدا میشود باید تلاش کرد و در چه صورتی لازم به تعریف
نیست؟ در زمان معاصر وضعیّت تعریف چگونه است؟
جواب: جایی که میتوان با تعریف صاحبش را پیدا کرد تعریف لازم است و تعریف در زمان ما از طریق گفتن در مساجد و آگهی
زدن در مراکز پرجمعیّت و مناطقی که گمشده را یافتهاند و همچنین در جراید و مانند آن میباشد.
سؤال 959 - زنی به اعتراف خود سالهاي متمادي مبتلا به اعمال منافی عفّت بوده و از این راه کسب معیشت مینموده و با آن
درآمد نامشروع، خانه و زندگی تهیّه کرده است. اکنون که میخواهد توبه کند تکلیف داراییهاي موجود اعم از خانه و اثاث و
چیست؟
جواب: اگر صاحبانش را میشناسد باید به آنها بازگرداند و اگر نمیشناسد حکم مجهول المالک را دارد و اگر او نیاز مبرم دارد
حاکم شرع میتواند با توجّه به این که توبه کرده به عنوان ردّ مظالم به او بدهد.
سؤال 960 - یک سال و نیم پیش یک کیف پول در ماشین این جانب جا مانده بود و هیچ نشانهاي نداشت، اطّلاعیّههایی در محلّی
صفحه 138 از 282
که احتمال میدادم مسافر آنجا پیاده شده به در و دیوار کوچه و خیابان نصب کردم و همچنین در یکی از روزنامهها
ص: 275
چاپ نمودم، با توجّه به توضیحات داده شده تکلیف شرعی من چیست؟ لازم به ذکر است که کلّ وجه، مبلغ 308000 ریال میباشد
که از محلّ این پول 45000 ریال به آن روزنامه و مبلغ 10000 ریال به شخصی جهت چسباندن اطّلاعیهها به در و دیوار دادم و
باقیمانده وجه را خرج عروسی جوانی که برادر خودم میباشد کردم اکنون تکلیفم چیست؟
جواب: نسبت به آن وجهی که براي عروسی دادهاید اگر نیازمند بوده ما اجازه میدهیم و اشکالی ندارد، امّا نسبت به آنچه هزینه
کردهاید اگر یقین به رضایت صاحب آن داشتهاید آن هم اشکالی ندارد، ولی اگر رضایت او محرز نباشد نسبت به آن بدهکار
هستید و احتیاط آن است که معادل آن را به شخص مستحقی بدهید.
سؤال 961 - افرادي که در خدمات شهري (شهرداري) شهرها کار میکنند اشیایی مانند لامپ و غیره پیدا میکنند که با کمی خرج
قابل استفاده میشود، به طور کلّی نسبت به اشیایی که پیدا میشود مانند قراضه آلومینیوم، آهن، پلاستیک، کفش و غیره چه
وظیفهاي دارند؟
جواب: اگر صاحبان این اشیا آنها را به دور انداختهاند اشکالی ندارد.
سؤال 962 - شخصی، کیف جیبی را که داراي پول و کارت شناسایی بود پیدا کرد، آیا این شخص میتواند از این پول، مقداري
براي فرستادن کیف به صاحبش از طریق پست خرج کند؟
جواب: چنانچه مخارج مختصري است خودش بر عهده بگیرد امّا اگر مخارج سنگینی دارد و هیچ راهی براي رساندن به صاحبش
جز صرف این مخارج نیست میتواند از آن پول بردارد.
سؤال 963 - مدّتی قبل قرآنی را در یکی از پارکها پیدا کردم تکلیفم نسبت به آن چیست؟
جواب: از قبیل اموال گمشده است و باید مطابق دستور آن که در توضیح المسائل ما مسأله 2193 به بعد آمده است عمل کرد.
ص: 277
فصل سیام: احکام سر بریدن و شکار حیوانات
اشاره
سؤال 964 - چنانچه از میان شکم ماهی صید شده، ماهی کوچک مردهاي مشاهده گردد، آیا محکوم به حلّیّت است یا حرمت؟
جواب: خالی از اشکال نیست، احتیاط در اجتناب از آن است.
سؤال 965 - آیا در ذبح حیوان لازم است که ابزار حتماً آهن باشد یا هر فلز برندهاي کفایت میکند؟
جواب: با هر فلز تیزي جایز است.
سؤال 966 - آیا جایز است در هنگام ذبح، شخص دیگري به جاي ذابح بسم الله بگوید و آیا در ذبح فقط لفظ بسم الله کافی است؟
جواب: بسم الله کافی است و باید خود شخص ذابح بگوید.
سؤال 967 - یکی از شرایط ذبح حیوان این است که با وسیلهاي که از آهن است ذبح شود، با توجّه به این که امروزه چاقوهاي
استیل در منازل رواج دارد و چاقوهاي آهنی از مُد افتاده و مردم نیز با همین چاقوهاي استیل حیوان را ذبح میکنند، حکم آن را
بیان فرمایید؟
جواب: اشکال ندارد.
صفحه 139 از 282
سؤال 968 - کندن سر گنجشک چه حکمی دارد؟ آیا با این کار گنجشک حلال میشود؟
جواب: حرام است.
ص: 278
سؤال 969 - آیا ذبح با دستگاههاي امروزي جایز است؟
جواب: اگر شرایط شرعی در آن جمع باشد اشکالی ندارد.
سؤال 970 - ذبح گوسفند به وسیله چاقوهاي استیل چه حکمی دارد و کلمه استیل به چه معنا میباشد؟
جواب: ذبح، با این گونه چاقوها مانعی ندارد بلکه ذبح با تمام فلزات تیز جایز است و استیل معمولا به نوعی از فولاد گفته میشود.
سؤال 971 - اگر مرغ و خروس و گاو و گوسفند را با ماشین ذبح کنند آیا چنین ذبیحهاي حلال است یا آن که حرام و میته و نجس
میباشد و خریدوفروش و پولش هم حرام است؟
جواب: همان طور که در بالا آمد در صورتی که شرایط ذبح مراعات شود مانعی ندارد و چنین ذبیحهاي حلال است.
سؤال 972 - حکم ذبیحهاي که کاملا طبق موازین شرعیّه ذبح شده لکن پس از ذبح، آن را در آب خیلی داغ فرو میبرند به طوري
که رگهایش بسته یا نیمبند شده و در نتیجه خون متعارف بیرون نیامده است از لحاظ گوشت و رگهاي خون دار داخل آن چیست؟
جواب: گوشت آن حلال است ولی احتیاط آن است که از خونهاي داخل آن اجتناب شود.
سؤال 973 - آیا میتوان به یک بار گفتن نام خداي متعال در وقت روشن کردن دستگاه ذبح براي جمیع ذبیحهها اکتفا نمود؟ یا
آنکه براي هر کدام یا هر چندتایی که دستگاه فرصت میدهد یک بسم الله لازم است؟
جواب: اگر ماشین مرتّباً کار میکند احتیاط آن است که مرتّباً نام خدا را تکرار کنند، هر چند همراه یک بسم الله چندین حیوان
ذبح شود.
سؤال 974 - آیا نام خداي متعال را باید همان شخص روشنکننده دستگاه و لو
ص: 279
این که نزدیک و مقابل ذبیحه نباشد و فقط مثلا یا الله یا الله بگوید یا آن که اگر دیگري هم بگوید کافی است؟
جواب: باید همان شخصی که دستگاه را روشن میکند نام خدا را ببرد و گفتن یا الله نیز کافی است و حضور در محلّ ذبح لازم
نمیباشد.
سؤال 975 - اگر براي سرعت و سهولت و کند نشدن تیغهاي چرخان دستگاه ذبح، براده و نرمه الماس را با چسبهاي مخصوص به
لبه تیغها محکم بچسبانند بطوري که ذبح به وسیله الماس انجام شود نه با آهن یا فولاد، اگر چه آهن به فاصله تقریباً یک میلیمتر
عقبتر از الماس باشد، آیا ذبیحه از این جهت حلال است البتّه در صورت عدم اضطرار و داشتن فرصت و اختیار؟
جواب: اشکالی ندارد، حلال است.
سؤال 976 - آیا صرف پخش آیات قرآن و یادآوري ذکر خدا در هنگام ذبح حیوانات، کفایت میکند یا حتماً باید خود ذابح نام
خدا را بگوید؟
جواب: احتیاط واجب آن است که ذابح بگوید.
سؤال 977 - خوابانیدن بعضی از گاو و گوسالههایی که در کشتارگاهها انجام میشود به علّت بزرگی جثّه و سنگینی وزن به طرف
قبله ممکن نیست، در این صورت اگر به صورت ایستاده رو به قبله ذبح شود کافی است؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 978 - در کشتارگاههاي مرغ معمولا یکباره پنج هزار قطعه مرغ را با هم ذبح میکنند آیا گفتن یک بسم الله در اوّل کشتار
صفحه 140 از 282
کفایت میکند؟
جواب: احتیاط تکرار آن به طور عادي است.
سؤال 979 - گاهی از اوقات گاو را ایستاده ذبح میکنند، سپس گاو بر زمین میافتد و قبل از جان دادن، گاو را رو به قبله میکنند
آیا این ذبح صحیح است؟
جواب: اشکالی ندارد.
ص: 280
شوك دادن به هنگام سر بریدن حیوانات
سؤال 980 - اگر حیوانات را قبل از ذبح شوك برقی دهند به طوري که قبل یا بعد از ذبح هیچ حرکتی نکند یا حرکت کمی بکند،
با فرض این که در هر صورت خونی از آنها نیاید یا بیاید، آیا اینها حلالند یا حرام و میته؛ و خریدوفروش و بهاي آنها چه حکمی
دارد؟
جواب: در صورتی که حیوان بعد از شوك، زنده باشد و ذبح شرعی بشود حلال است و خوردن و خریدوفروش آن جایز است ولی
از خونهاي داخل آن پرهیز کنید.
سؤال 981 - اگر حیوان حلال گوشت را قبل از ذبح به وسیله آمپول و یا چیز دیگري سست نمایند به جهت این که کمتر احساس
درد کند آیا این عمل جایز است؟
جواب: اگر حیوان بعد از شوك و سست شدن زنده بماند اشکالی ندارد، و هر کاري که سبب شود حیوان کمتر زجر ببیند مستحب
است.
شکار با اسلحه
سؤال 982 - در چه صورت حیوانی که بر اثر شکار از بین میرود حلال است؟
جواب: در صورتی که وقت براي رسیدن و سر بریدن کافی نباشد و گلوله بدن او را مجروح کرده، و خونی از آن آمده باشد،
حلال است. مشروط بر این که سایر شرایط مانند بردن نام خدا به هنگام شکار کردن و مسلمان بودن شکارکننده نیز در آن جمع
باشد، و در صورتی که وقت براي سر بریدن دارد و در ذبح آن کوتاهی کند حرام است.
صید ماهی
سؤال 983 - اخیراً عدّهاي از صیادان نقل میکنند که ماهی را به وسیله برق صید
ص: 281
میکنند ماهی صید شده در آب میمیرد مرده آن را از آب بیرون میآورند، سؤال این است که این چنین ماهی از نظر حلّیّت و یا
حرمت چه حکمی دارد؟
جواب: اشکال دارد، مگر این که بیرون از آب بمیرد.
سؤال 984 - متخصّصین علم جانورشناسی میگویند: در دریاهاي جنوبی کشور نوعی خرچنگ دراز به نام شاه میگو و در آبهاي
شیرین مرداب انزلی و رودخانههاي وابسته به آن و بعضی دیگر از آبهاي شیرین داخلی نوعی خرچنگ دراز به نام خرچنگ آب
خرچنگ آب » و « شاه میگو » شیرین زندگی میکند که شباهت ساختمانی بسیار زیادي با میگو دارد، از لحاظ ساختمان ظاهري
صفحه 141 از 282
تفاوت فاحشی با خرچنگ معروف که داراي بدنی گرد و پهن است و در کنار دریا و یا رودخانهها زندگی میکند دارد، « شیرین
آیا اینها حلال هستند یا حرام؟
جواب: حکم در اینجا تابع صدق موضوع در نظر عرف است، اگر به آن، خرچنگ (سرطان) گفته شود حرام است و اگر صدق
روبیان (میگو) بر آن کند حلال است، براي تشخیص این موضوع میتوانید به صیّادان مراجعه کنید.
و حکم آن دیده نشده و متخصّصین فن نظر میدهند که گوشت داخل « صدف » سؤال 985 - چون در رسالههاي عملیّه نامی از
صدف از بهترین گوشتهاست و مصداق جدي لحماً طریّاً میباشد و داراي خواص بیشماري است، و بعضاً اطبا براي معالجه بعضی
از امراض تجویز میکنند لطفاً حکم آن را در صورت اختیار و اضطرار و معالجه بیان فرمایید؟
جواب: تنها در صورت ضرورت بیاشکال است.
فلس » : است و به طور شایع صید میشود و مأکول است فرمودهاند که « میگو » سؤال 986 - در مسأله اربیان (روبیان) که معروف به
آیا همه اقسام میگو را شامل میشود؟ چون یک رقم میگو که معروف به شاه میگوست (و اسم خارجی آن لابستر است) که « دارد
تمام مشخّصات اربیان رایج در او دیده میشود جز آن که جثّه او بزرگتر
ص: 282
است، آیا اربیان خاصّی حلیّت دارد یا هر چه که اربیان و میگو نامیده شده با وحدت مشخصات، حلال است؟
جواب: فرقی میان انواع اربیان نیست ولی باید مانند اربیان معمولی فلس داشته باشد.
سؤال 987 - متخصّصین فن نظر میدهند که کوسهماهی هم مانند ماهیان دیگر داراي فلس و قشر (به نام فلس میخی یا دندانهاي)
است که با دست کشیدن روي پوست آنها محسوس است و از نوع ماهیهاي غضروفی است، بنابراین حکم کوسهماهی چیست؟
جواب: اگر در نظر عرف، فلس دارد حلال است و تفاوتی میان ماهیها نیست.
سؤال 988 - آن دسته از آبزیان که خوردن آنها حرام است و لو این که زنده از آب گرفته شده باشد آیا محکوم به حکم میته است
که خریدوفروش آن حرام میباشد؟ (چون از آنها استفادههاي دیگري مانند خوراك براي دام و طیور و بعضاً استفادههاي صنعتی
میشود).
جواب: خریدوفروش آنها براي منافع دیگر اشکالی ندارد.
سؤال 989 - در استان فراه افغانستان مردم بعد از صید ماهی، سر آن را جدا کرده و بدنش را میخورند، اخیراً متوجّه شدیم که سرها
بعد از جدا شدن زندهاند و دهان ماهیها باز و بسته میشود، آیا خوردن چنین ماهیهایی جایز است با اینکه هنوز سر آنها زنده است؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 990 - نظر به اینکه عدّهاي با استفاده از نارنجک و یا دیگر موادّ منفجره اقدام به صید ماهی مینمایند به طوري که در اثر موج
انفجار ایجاد شده، ماهیها روي سطح آب قرار میگیرند و سپس آنها را از روي آب جمع میکنند آیا چنین ماهیهایی حلال هستند؟
جواب: اگر ماهیها زنده یا نیمه جان از دریا گرفته شوند حلال هستند.
ص: 283
مسائل متفرّقه
سؤال 991 - آیا به دلیل زیادي فوقالعاده کشتار (مثلا در هر روز یک صد یا چند هزار حیوان ذبح میشود) و مشکل بودن ذبح
مباشرتی مسلمین و تسمیه و بالا رفتن مخارج آن، میتوان به دلیل حلّیّت اضطراري اکل میته یا به دلیل دیگري، از احکام اصلیّه اوّلیّه
الهیّه صرف نظر نموده با مقداري مصرف کم یا زیاد آن براي هر کس حکم به حلّیّت و حتّی طهارت آن نمود؟
صفحه 142 از 282
جواب: بحمد الله ضرورتی از این نظر وجود ندارد و ذبیحه مسلمین به قدر کافی وجود دارد.
ص: 285
فصل سی و یکم: احکام خوردنیها و آشامیدنیها
سؤال 992 - غذاهایی که از دست کفّار گرفته میشود چه حکمی دارد؟
جواب: در صورتی که احتمال بدهیم این غذاها به وسیله کارخانهها یا ابزار و آلات یا دستکش تهیّه شده، هیچ اشکالی ندارد، ولی
هرگاه یقین داشته باشید با دست یا بدن آنها با رطوبت تماس پیدا کرده احتیاط آن است که در غیر موارد ضرورت اجتناب شود امّا
در موارد ضرورت مثل مسافرتهایی که به کشورهاي غیر اسلامی میشود و پرهیز از این امور مشکل است، میتوانید پرهیز نکنید.
سؤال 993 - خوردن گوشت خرگوش چگونه است؟
جواب: مطلقاً حرام است.
سؤال 994 - خوردن دنبلان (بیضه حیوان) چگونه است؟
جواب: حرام است احتیاط واجب آن است که به کودکان هم خورانده نشود.
سؤال 995 - آیا استعمال سیگار در صورتی که اشخاص دیگري که در آن مجلس هستند راضی نباشند و موجب اذیّت آنها شود یا
براي آنها زیان داشته باشد جایز است؟ در حالی که بعضی از مجامع طبّی میگویند: ضرر سیگار براي کسی که در آن فضاي
دودآلود است سه برابر ضرري است که براي سیگاري دارد، لذا در بسیاري از مکانهاي تجاري و ادارات دولتی سیگار کشیدن را
مخالفت کرد یا باید به آن پایبند بود؟ « سیگار کشیدن ممنوع است » ممنوع اعلام کردهاند، آیا جایز است با این اعلان
ص: 286
جواب: اذیّت کردن دیگران جایز نیست و سیگار کشیدن در صورتی که موجب ضرر به دیگران شود نیز جایز نیست و در ادارات
دولتی یا خصوصی که سیگار کشیدن را ممنوع کردهاند این کار حرام است حتّی اگر موجب اذیّت هیچکس نشود.
سؤال 996 - به نظر مبارك نگهداري مشروبات الکلی چه حکمی دارد؟
جواب: حرام است و موجب تعزیر میباشد، مگر در مواردي که غرض مهمّی باشد یا بخواهند آن را تبدیل به سرکه کنند.
سؤال 997 - آیا خرچنگ و لاكپشت دریایی حلال گوشت هستند؟
جواب: خرچنگ و لاكپشت حرام گوشت هستند ولی میگو اشکالی ندارد.
سؤال 998 - آیا کوسهماهیها حلال گوشت میباشند؟
جواب: اگر به تصدیق اهل اطّلاع داراي فلس باشند حلالند و الّا حرام میباشند.
سؤال 999 - خوردن گوشت طاووسی که دربارهاش حضرت علی (علیه السلام) یک خطبه طولانی انشا فرمودهاند و در آن، طاووس
را به مرغ تشبیه کردهاند، چه حکمی دارد؟
جواب: طاووس چه سفید باشد چه سیاه، حرام گوشت است و شرح عجایب آن، دلیلی بر حلال گوشت بودن آن نیست همانگونه
که حضرت عجایب خفّاش را نیز بیان کرده است.
سؤال 1000 - شخصی به خاطر جاهل بودن به مسأله چند سال قبل با حیوانی وطی میکند و الآن متوجّه مسأله شده است و احتمال
میدهد که صاحب گوسفند، آن را فروخته و یا اینکه آن گوسفند احتمالا تلف شده باشد، آیا بر این شخص واجب است که
گوسفندي را بکشد و بسوزاند و در صورتی که واجب باشد و به عللی این کار براي او امکان نداشته باشد اگر توبه کند میتواند از
شیر و گوشت گوسفندان استفاده کند و این شخص که کشتن و سوزاندن حیوان برایش (در صورت احتمال
صفحه 143 از 282
ص: 287
وجود آن گوسفند) ممکن نیست آیا عادل است؟
جواب: هرگاه یقین دارد که آن گوسفند از بین رفته است و یا به کسی فروخته شده که از دسترس بیرون است در حال حاضر
تکلیفی ندارد و باید جدّاً از کار خود توبه کند و به کلّی از گذشته فاصله گیرد و هرگاه ملکه عدالت و خدا ترسی در او حاصل
گردد میتواند امام جماعت باشد و اگر احتمال میدهد هنوز آن گوسفند در میان آن گلّه وجود دارد باید قرعهکشی کند، به این
ترتیب که گوسفندان را به دو قسمت میکند و قرعهاي بر آنها میزند و باز آن قسمت را به دو قسمت میکند و مجدّداً قرعه میزند
تا سرانجام یک گوسفند باقی بماند و آن را ذبح میکند و گوشت آن را میسوزاند و اگر مال او نیست آن را خریداري میکند،
مگر اینکه این کار مشکلات و محذورات مهمّی داشته باشد.
سؤال 1001 - سوسیسهایی که از کشورهاي خارج وارد میشود چه حکمی دارد، آیا حرام است یا خیر؟
جواب: مواد غذایی که در آن از گوشتهاي غیر ذبیحه اسلامی استفاده شده است حرام است.
سؤال 1002 - آیا در مورد گوسفند موطوئهاي که داخل گوسفندان میباشد و معلوم نیست کدام آنهاست، جایز است که انسان به
این شکل قرعه بزند که مثلا از یک تا صد روي گوسفندان شماره بچسباند و بعداً شمارههاي یک تا صد را داخل پلاستیکی بریزد
و یکی از شمارهها را بردارد و با آن شمارههایی که روي گوسفند چسبانده مطابقت کند و آن گوسفند را ذبح کند و گوشت آن را
بسوزاند.
جواب: آنچه در روایت وارد شده است آن است که گوسفندان را به دو قسمت تقسیم کند یک قسمت را با قرعه جدا کند و باز آن
را به دو قسمت تقسیم کند و به همین ترتیب عمل کند تا یک گوسفند باقی بماند ولی آن طرز قرعهاي که نوشتهاید نیز مانعی ندارد
زیرا آنچه در روایت آمده بیان نوعی از قرعه است.
سؤال 1003 - با گوسفندي چند سال پیش در حالی که هنوز بره نیاورده بود و
ص: 288
آبستن هم نبود، وطی شده است، اگر الآن که چند سال میگذرد و برّههایی آورده ولی نه خود گوسفند و نه برّههایش معلوم است،
خود گوسفند موطوئه را با قرعه جدا و ذبح کند و گوشت آن را بسوزاند، آیا این نسلهایش که در بین گوسفندان است و معلوم
نیست کدامیک از گوسفندان نسل او هستند حلال میشوند؟ و دیگر اینکه اگر مثلا آن گوسفند موطوئه سفید بوده، آیا این شخص
باید بین همه گوسفندان قرعه بزند یا فقط بین گوسفندان سفید؟ و آیا بعد از چند سال قرعه شامل برّه و گوسفند یکساله نیز
میشود؟
جواب: بنابر احتیاط واجب، بچّههاي آن حیوان نیز حکم او را دارند و باید به همان ترتیب درباره آنها قرعه زد و عمل کرد.
سؤال 1004 - اگر شخص واطی به خاطر مسائلی مانند فقر، ترس از آبروریزي یا عدم توانایی بر قرعه به خاطر تعداد زیاد گوسفندان،
نتواند قرعه بزند، آیا راه دیگري وجود دارد و دیگر اینکه اگر این شخص این کار را نکند و در بقیّه اعمالش مراقبت کند، آیا عادل
است؟
جواب: غیر از قرعهکشی راه دیگري ندارد و باید به وظیفهاش عمل کند در غیر این صورت عادل نیست مگر اینکه مفسده مهمّی از
آن ناشی شود.
سؤال 1005 - زید چندین سال قبل با حیوان عمرو، عمل نامشروع انجام داده است و صاحب حیوان آن را فروخته و قیمت آن را
گرفته و مصرف کرده و معلوم نیست حیوان کجاست، مرده است یا زنده، اکنون با گذشت زمان، متوجّه شده و در مقام توبه بر
آمده و سؤال میکند:
صفحه 144 از 282
الف) قیمت آن حیوان را به صاحب یا ورثه آن ضامن است یا خیر؟
ب) آیا بالغ و مکلّف بودن و نبودن زید و انزال شدن و نشدن منی در حکم فرق میکند یا خیر؟
ج) در صورت شک در بلوغ و عدم بلوغ وظیفه چیست؟
ص: 289
د) در صورت ضمان، مأکول اللّحم بودن مرسومی حیوان مثل گوسفند و بز و غیره یا مأکول اللّحم مرسومی نبودن آن مثل اسب و
الاغ و غیره در حکم فرق میکند یا خیر؟
ه-) در صورت وجوب اداي قیمت، آیا لازم است به طرف عنوان وجه را اظهار کند چون ممکن است اظهار کردن باعث مفسده و
یا شرمندگی و خجلت باشد؟
جواب: الف) ضامن است و باید قیمت آن را بپردازد.
ب) اگر بالغ و مکلّف نباشد این حکم در مورد او جاري نمیشود.
ج) در صورت شک در بلوغ حکم به عدم بلوغ میکند.
د) در هر دو صورت باید قیمت آن را به صاحبش بدهد ولی در صورت دوّم اگر حیوان پیدا شود آن را به شهر دیگري ببرند و
بفروشند پول آن متعلّق به فاعل است.
ه-) اعلام کردن لازم نیست.
ص: 291
فصل سی و دوّم: احکام نذر
سؤال 1006 - بعضی افراد براي اماکن مشکوکی نذر میکنند (مانند قدمگاههاي منسوب به امیر مؤمنان (علیه السلام) سپس آن را در
خیرات در آن محل مصرف میکنند آیا این کار جایز است؟
جواب: مصارف مذکور اشکالی ندارد ولی مردم باید توجّه داشته باشند که این نذورات را به عنوان ابراز ارادت به پیشگاه مولا امیر
مؤمنان علی (علیه السلام) بدهند و این که آن مکان منسوب به اوست، نه اینکه آن محل قطعاً قدمگاه آن حضرت است و اگر
اینگونه کارها سبب شود محلّ مشکوکی در نظر مردم اعتبار پیدا کند مشکل است.
سؤال 1007 - شخصی نذر کرده است و مقدار نذر را میداند ولی در مورد محل و مکان مصرف نذر مردّد بین یکی از سه مکان
است مثلا حرم حضرت رضا (علیه السلام) یا حضرت معصومه (علیها السلام) یا حضرت عبد العظیم (علیه السلام) تکلیف این
شخص چیست؟
جواب: اگر مبلغ نذر جزئی است احتیاط آن است که در هر یک از سه مورد، آن مقدار را مصرف کند و اگر مبلغ و مقدار قابل
توجّهی است میتواند قرعه بزند و مطابق آن عمل کند.
سؤال 1008 - پدر و مادري نذر میکنند که اگر خدا به آنان فرزند پسر بدهد روز عاشورا بر سر او تیغ بزنند، آیا با توجّه به اینکه
انجام اینگونه اعمال باعث وهن شیعه و عزاداري سیّد الشهداء (علیه السلام) و موجب سوء استفاده دشمنان اسلام میگردد عمل به
این نذر واجب است؟
ص: 292
جواب: این نذر صحیح نیست چون در نذر رجحان عمل شرط است و این عمل با توجّه به اینکه بهانهاي به دست دشمنان اسلام
براي زیر سؤال بردن کلّ مسائل سوگواري خامس آل عبا (علیه السلام) که از افضل قربات است میدهد، خالی از اشکال نیست و
صفحه 145 از 282
بر فرض رجحان این عمل، نذر درباره دیگري کردن صحیح نیست.
سؤال 1009 - همهساله در روز تاسوعا و عاشورا، مردم محل گوسفندهایی را به عنوان نذر در جلوي هیأت سینهزنی و عَلمهایی که
به نام حضرت أبو الفضل (علیه السلام) برپا میگردد ذبح میکنند و وجه آن توسّط هیأت امناي حسینیّه در مرمت و گسترش آن
مکان مقدّس خرج میشود آیا پول این گوسفندهاي قربانی را میشود در مسجدي که به نام حضرت أبو الفضل (علیه السلام) در
کنار جادّه جهت عبادت و رفاه حال مسافران و رهگذران در حال احداث است خرج کرد، در صورتی که خود آن حسینیّه نیز
احتیاج مبرم به بازسازي دارد؟
جواب: احتیاط آن است که این گوسفندان را صرف اطعام عزاداران نمایند مگر این که از قراین معلوم شود که نذر کنندگان هدف
دیگري داشتهاند.
سؤال 1010 - شخصی نذر کرده که سالی ده روز روزه بگیرد ولی حالا به علّت پیري توان آن را ندارد، وظیفهاش چیست؟
جواب: نذر او نسبت به این سنین صحیح نیست.
سؤال 1011 - در شهر زنجان مسجدي است به نام زینبیّه که در ایّام عزاداري امام حسین (علیه السلام) در مقابل دستههاي عزاداري
این مسجد گاو و گوسفند زیادي قربانی میشود و قسمتی از این گوشتها صرف اطعام و قسمتی بین مردم تقسیم میشود و اضافه آن
را جهت توسعه بناي مسجد و احداث درمانگاه یا مانند آن زیر نظر هیأت امنا به فروش میرسانند، آیا این عمل جایز است؟
جواب: هرگاه مردم از این جریان قبلا با خبر باشند و با رضایت به این امور
ص: 293
قربانی کنند اشکالی ندارد و اگر با خبر نیستند باید گوشتها را صرف در مصارف عزاداري کنند.
سؤال 1012 - گوسفندي که نذر امامزاده شده است چگونه باید مصرف شود؟ آیا خود نذرکننده میتواند استفاده کند؟
جواب: گوسفندي را که نذر امامزاده کرده، باید گوشت آن را به زوّار و فقراي آن محل بدهد و چنانچه خودش نیز جزء زوّار باشد
میتواند سهمی از آن ببرد.
سؤال 1013 - شخصی چندین سال قبل نذر کرده که اگر حاجت او برآورده شود یک مقداري از درآمد حمّام عمومیاش را وقف
امیر المؤمنین علیه السلام کند که شبهاي 19 و 20 و 21 ماه مبارك رمضان افطاري دهد. چندین سال این سه شب را افطاري میداده
است در حالی که این غذا به مستحقّین واقعی نمیرسید و در ضمن شخص مزبور نمیداند که بر این نذر خود صیغه خوانده است یا
زبانی گفته است، با توجه به این مقدمه، آیا اجازه میفرمایید که این پول در کارهاي عام المنفعه خرج شود، مثلا در راه ازدواج
پسران و دختران بیبضاعت و یا این که کلّ پول به کمیتۀ امداد تحویل شود، مقدار پول حدودا صد هزار تومان میباشد
خواهشمندم ما را راهنمایی فرمایید.
جواب: چنانچه صیغۀ نذر را، هرچند به زبان فارسی خوانده باشد، تغییر دادن آن جایز نیست و اگر نخوانده است تغییر مانعی ندارد.
سؤال 1014 - آیا نذر حضرت زهرا (علیها السلام) و حضرت ابو الفضل العباس و حضرت سیّد الشهداء و دیگر ائمّه اهل بیت (علیهم
السلام) جایز است؟
جواب: نذر براي خدا جهت این بزرگواران جایز و مشروع است.
سؤال 1015 - آیا نذر کردن با کتابت منعقد میشود؟
جواب: خالی از اشکال نیست.
سؤال 1016 - اگر کسی نذر کند که اگر مشکلش برطرف شد هر روز سه جزء قرآن
ص: 294
صفحه 146 از 282
بخواند ولی اکنون با توجّه به شغلش عمل به این نذر مقدور نیست، وظیفه او چیست؟
جواب: به مقداري که توانایی دارد بخواند.
سؤال 1017 - شخصی نذر کرده که به مدّت یک سال هر روز بر سر مزار پدرش رفته و یک جزء قرآن تلاوت نماید، ولی اکنون به
خاطر سرماي زمستان یا گرماي بیش از حد، قدرت این کار را ندارد، آیا میتواند این کار را در منزل انجام دهد و یا در تابستان به
هنگام شب بر سر مزار برود و بخواند؟
جواب: به مقداري که میتواند و قدرت دارد به نذر خود عمل کند.
سؤال 1018 - کسی که نذر نموده است که در صورت مشرف شدن به بیت اللّه الحرام یک ختم قرآن در زیر ناودان طلا بجا آورد
ولی بعد از تشرّف به جهت تعمیرات، قرائت در آن مکان ممکن نشود، وظیفه او چیست؟
جواب: احتیاط واجب آن است که در جاي دیگري از مسجد الحرام به جا آورد که به آن نزدیک باشد.
ص: 295
فصل سی و سوّم: احکام وقف
سؤال 1019 - با عنایت به جایگاه مهمّ مراکز آموزش عالی و پژوهشی در دنیاي امروز در راستاي ایفاي رسالت تعلیم و تربیت و با
توجّه به نیاز مبرم این مراکز به کمکهاي مردمی و نظر به اهمیّت سنّت حسنه وقف استدعا دارد نظر شریف را نسبت به وقف، براي
بهرهمندي این مراکز مرقوم فرمایید.
جواب: وقف یکی از سنّتهاي مهمّ اسلامی است که از زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) وجود داشته و در اعصار ائمّه
معصومین (علیهم السلام) مورد توجّه بوده و تأکیدهاي فراوانی نسبت به آن در روایات اسلامی آمده است و در طول تاریخ کارهاي
مهمّی به وسیله موقوفات انجام شده و بسیاري از مراکز علمی، درمانی و مدارس دینی و کارهاي خیر اجتماعی از این طریق انجام
گرفته است و مسلمانان جهان از برکات موقوفات، بهره فراوان گرفته و میگیرند. در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) میخوانیم:
کسی از حضرتش پرسید چه چیز بعد از مرگ انسان ممکن است به او برسد؟ فرمود: سنّت نیکویی در میان مردم بگذارد هر کسی
که به آن عمل کند اجر و پاداشش براي او خواهد بود بیآن که از اجر و پاداش عمل کنندگان به آن سنّت کاسته شود، دیگر این
که صدقه جاریه (موقوفه) اي از خودش به یادگار بگذارد که آثار و برکاتش ادامه داشته باشد و این صدقات جاریه، مایه نجات او
در عالم دیگر خواهد بود. درست است که سوء استفاده بعضی از افراد ناآگاه و بیایمان از موقوفات چهره آن را در نظر بعضی
دگرگون ساخته، ولی ما نباید اجازه بدهیم که
ص: 296
این سنّت بزرگ و پربرکت اسلامی که در طول تاریخ هزاران هزار فایده و نتیجه مهم داشته است به خاطر سوء استفاده بعضی از
نااهلان به دست فراموشی سپرده شود، بلکه باید جلوي سوء استفادهها را گرفت و این امر کاملا ممکن است، عمران و آبادي
بسیاري از مساجد، مدارس، مراکز علمی و مخصوصاً حرمهاي مقدّسه ائمّه اطهار (علیهم السلام) از برکت همین موقوفات است.
امروز باید به این سنّت حسنه اسلامی اهمیّت بیشتر داد مخصوصاً براي مراکز علمی و فرهنگی از آن استفاده کرد و به یقین هر
دانشمندي از چنین مراکزي برخیزد و هر خدمتی انجام دهد، بانیان موقوفههاي مربوط به آن در این جهان و جهان دیگر از آن
بهرهمند خواهند شد، خداوند همه را به احیاي سنّتهاي راستین اسلامی موفّق دارد.
سؤال 1020 - شخصی، قطعه زمین موقوفهاي را از متولّی اجاره میکند، بعد از اجاره، قسمتی از زمینهاي موات حریم آن را نیز احیا
میکند. آیا متولّی میتواند زمین مزبور را که مستأجر احیا کرده است جزء وقف محسوب دارد یا مستأجر مالک آن میشود؟
صفحه 147 از 282
جواب: چنانچه حریم شرعی بوده مستأجر حقّ احیا نداشته و مالک نمیشود و مادام که مدّت اجاره زمین تمام نشده مستأجر حقّ
استفاده از آن را دارد و باید اجاره آن را بدهد و متولّی نمیتواند از او بگیرد ولی بعد از اتمام مدّت اجاره، حقّی براي مستأجر باقی
نیست.
سؤال 1021 - وقف از چه راههایی ثابت میشود؟
جواب: اثبات وقف بودن یا از طریق علم و شهرت در محل است و یا بیّنه شرعیّه (دو شاهد عادل) و تنها با ادّعا و حتّی وقفنامههاي
مشکوك چیزي ثابت نمیشود، مگر آنکه وقفنامه مورد اعتماد باشد.
سؤال 1022 - آیا نوع تصرّف آب و زمین موقوفهاي که در دست شخصی است، تصرّف خاصّ و معینی است؟
ص: 297
جواب: چنانچه آب و زمین موقوفه را اجاره کرده و شرط خاصّی نگذارده، هر نوع مایل باشد میتواند از آن استفاده کند.
سؤال 1023 - از چه راههایی وقف بودن موقوفه ثابت میشود و آیا ادّعاي اختلال فکري واقف، مسموع است و آیا صیغه وقف باید
به عربی خوانده شود؟
جواب: چنانچه شهود بر وقف شهادت دهند و یا شیاع وقف در محل باشد، حکم وقف بر آن جاري خواهد بود و در وقف، صیغه
عربی شرط نیست بلکه به هر زبانی جایز است حتّی اگر صیغه نخواند امّا به موقوفٌ علیهم تحویل دهد باز کفایت میکند و ادّعاي
اختلال فکري بدون دلیل و شاهد پذیرفته نیست.
سؤال 1024 - در آمد موقوفهها در چه راهی باید مصرف شود و تغییر مصرف آن در چه صورتی جایز است؟
باید درآمد موقوفه را طبق همان چیزي که در « الوقوف علی حسب ما یوقفها اهلها » جواب: طبق اصل مسلّم و روایت معروف
وقفنامه تصریح شده به کار گیرند، مگر آنکه در یک یا چند بند قابل عمل نباشد مثلا ظرف مسی در عصر و زمان ما تبدیل به
ظروف دیگر میشود.
سؤال 1025 - شخصی مقداري از اموال خود را وقف خاص کرده، یعنی براي فرزندان خود، آیا وقف صحیح است؟
جواب: در صورتی که شرایط دیگر وقف فراهم باشد صحیح است.
سؤال 1026 - فروختن زمین زراعتی موقوفه در چه صورتی جایز است؟
جواب: فروختن عین موقوفه جایز نیست و اگر قابل زراعت نباشد و به درد ساختمان بخورد میتوان آن را براي ساختمان اجاره داد،
مگر آنکه به هیچ وجه نتوان از آن استفاده نمود و چارهاي جز فروش و تبدیل به احسن نباشد.
سؤال 1027 - در اثبات سیادت و وقف، شیاع مفید اطمینان را کافی میدانید؟
جواب: کافی است.
ص: 298
سؤال 1028 - اگر کسی در مورد وقفی که حدود پانصد سال پیش وقف شده و عمل شده، اکنون شک نماید که آیا واقف حقّ
وقف کردن را داشته یا نه، آیا اینگونه شک را محکوم به فساد میدانید یا صحّت؟
جواب: این شک اعتباري ندارد.
؟« ارشد علمی » است یا « ارشد سِنی » سؤال 1029 - آیا منظور واقف در عبارت ذیل
تولیت آن را رجوع فرموده اوّل این که با خودم مادام حیّاً و بعد از آن به سیّد غیاث الله که اسنِّ ارشد اولاد حضرت واقف است و »
بعد از آن به اسنّ ارشد ذکور اولاد واقف و بعد از آن به اسنّ ارشد ذکور اولاد اولاد نسلا بعد نسل و عقباً بعد عقب و اگر در طبقه
.« عالی رشید نباشد در هر طبقه از نسل او که رشید باشد تولیت از آن او باشد
صفحه 148 از 282
جواب: منظور از ارشد، ارشد بر حسب سن است، مشروط بر اینکه هوش و عقل کافی براي تولیت وقف داشته باشد و اگر ارشد بر
حسب سن، رشد فکري کافی براي اداره وقف ندارد به فرد دیگري میرسد که واجد این شرط باشد.
سؤال 1030 - خانهاي توسط شخص خیّري در زمینی که ملک مسجد است احداث شده است. خانه مذکور وقف شرعی گردیده
مقیّداً به اینکه امام جماعت همان مسجد در آن سکونت نماید آیا شارع مقدّس اسلام اجازه میدهد دیگري در آن خانه سکنا
گزیند و در صورت عدم سکونت امام راتب مسجد آیا شرعاً اجاره دادن آن جایز است؟
جواب: تا ممکن است باید امام مسجد از آن استفاده کند و اگر ممکن نشد اجاره دهند و مال الاجاره آن براي امام مسجد استفاده
شود و اگر امام مسجد نیاز ندارد در سایر حوایج مسجد مصرف گردد.
سؤال 1031 - دو مسجد کنار هم ساخته شده است و وسط آنها حیاطی است که مربوط به هیچکدام نیست، آیا میشود در وسایل
مربوط به دو مسجد تداخل کرد
ص: 299
مثلا فرش یک مسجد را به مسجد دیگر منتقل کرد یا نه؟
جواب: جایز نیست مگر اینکه ثابت شود وقف آنها عام است.
سؤال 1032 - اشیایی مانند ظروف قدیمی که فعلا استعمال آن معمول نیست وقف مسجد شده است، آیا میتوان اینگونه ظروف را
به جهت اینکه فعلا استعمال آن مرسوم نیست فروخت و با پول آن مشابه آن ظروف یا اشیاي دیگري جهت مسجد خریداري کرد؟
جواب: اگر فعلا قابل استفاده نیست، میتوان آن را تبدیل به ظروف مشابه کرد و اگر مسجد به ظروف نیاز ندارد در سایر حوایج
مسجد مصرف گردد.
سؤال 1033 - فرشهایی جهت مسجد خریداري یا وقف شده و فعلا قابل استفاده هست ولی چون این فرشها با هم هماهنگ نیست و
هرکدام وضع خاصّ ی دارد، آیا میتوان اینگونه فرشها را فروخت و به جاي آنها فرشهاي هماهنگ و یکنواخت و زیباتر خریداري
کرد؟
جواب: فرشهاي وقف را نمیتوان فروخت، مگر اینکه قابل استفاده نباشد.
سؤال 1034 - گاهی، فرش یا اشیاي دیگري وقف مسجد شده و از همان زمان وقف یا بعد از آن به مرحلهاي رسیده که طبق نظر
عرف یا متخصّصین فن، استفاده از آن جایز نیست و بایستی فروخته شود و الّا به مرور زمان از ارزش آن کاسته خواهد شد، در مورد
اینگونه فرشها یا اشیاي دیگر آیا جایز است فروخته شود و به جاي آن فرشها یا اشیاي دیگري جهت مسجد خریداري کرد؟
جواب: اگر فعلا قابل استفاده نیست یا موجب از بین رفتن آنها میشود، میتوان آن را تبدیل به مشابه کرد.
سؤال 1035 - اشیایی که به مسجد داده میشود ممکن است گاهی با عنوان وقف و گاهی با عنوان تملیک باشد، آیا احکام شرعی
این دو عنوان مختلف است؟
جواب: آري مختلف است. آنجا که تملیک است کار آسانتر میباشد و طبق
ص: 300
مصالح مسجد میتوان آن را عوض کرد، ولی وقف تا در آستانه سقوط از انتفاع قرار نگیرد، تبدیل آن جایز نیست.
سؤال 1036 - چیزهایی که قبلا به مسجد داده شده به فرض این که احکام وقف و تملیک فرق کند اگر ندانیم که وقف مسجد شده
یا تملیک، حکم کدامیک بر آن بار میشود؟
جواب: احتیاط واجب این است که با آن معامله وقف کنیم.
سؤال 1037 - براي این که معلوم شود وقف یا تملیک شده، آیا باید در هر مورد کلمه یا جمله خاصّ ی را بر زبان بیاورند یا فقط
صفحه 149 از 282
صرف نیّت اهداکننده کافی است؟
جواب: نیّت کافی است و با عمل جنبه معاطاتی پیدا میکند.
سؤال 1038 - اگر اشیایی مانند فرش با پول اشخاص مختلف مشترکاً خریداري شده و نیّت بعضی از افراد که پول دادهاند وقف بوده
و نیّت بعض دیگر تملیک، در اینگونه موارد اینگونه اشیا موقوفه حساب میشوند یا خیر؟
جواب: هرکدام حکم خود را دارد و اگر قابل تفکیک نیست طبعاً باید با آن معامله وقف شود.
سؤال 1039 - اگر واقف یا تملیککننده از یک مرجع و مجریان کارهاي مسجد (هیأت امنا) هرکدام از مرجع دیگري تقلید میکنند
چنانچه این دو مرجع در مسائل فوق با هم اختلاف نظر داشته باشند کدام نظر باید عمل شود؟
جواب: نظر مرجع متولّی و مجري کارهاي مسجد شرط است.
سؤال 1040 - در مواردي که شرعاً مجاز به فروش اشیاي وقف شده یا تملیک شده هستیم، آیا میتوانیم با پول آن چیز دیگري که
مورد احتیاج مسجد است خریداري کنیم یا بایستی صرف خرید همان شیء و مشابه آن بشود؟
جواب: خرید مشابه در صورت نیاز مقدم است.
سؤال 1041 - در مورد بالا اگر بایستی حتماً فرش خریداري گردد، اگر مثلا به جاي
ص: 301
فرش دستباف، فرش ماشینی یا موکت خریداري شود، آیا اشکال شرعی ندارد؟
جواب: آنچه اصلح است انتخاب کنید.
سؤال 1042 - اشیایی که میخواهند به مسجد بدهند (وقف یا تملیک کنند) در صورتی که قدیمی باشد یا مناسب نباشد و استعمال
آن فعلا معمول نیست یا مستهلک شده باشد، آیا میتوان اینگونه اشیا را قبول ننمود و رد کرد؟
جواب: قبول هدایا براي مسجد واجب نیست، ولی اگر وقف یا تملیک شده باشد باید پذیرفت و مطابق وظیفه رفتار کرد.
سؤال 1043 - استفاده از اموال حسینیّه یا مسجد چه حکمی دارد؟
جواب: در غیر احتیاجات همان مسجد یا حسینیّه جایز نیست مگر این که واقف آنها تصریح به عمومیّت استفاده از آنها کرده باشد.
سؤال 1044 - دو موقوفه است از دو واقف: موقوفه اوّلی با هزینه کم و در آمد بسیار که فرضاً هشتاد درصد از در آمد آن اضافه
میآید و دوّمی در آمد کم و هزینه زیاد دارد، آیا اداره اوقاف محل یا متولّی که هر دو موقوفه زیر نظر آنها اداره میشود مجازند
که از مازاد در آمد اوّلی براي موقوفه دوّمی با رعایت سایر موازین شرعی صرف نمایند یا خیر؟
جواب: هرگاه مصارف موقوفه اوّل عمومیّت دارد که شامل موقوفه دوّم هم میشود مانعی ندارد.
سؤال 1045 - آیا میتوان با توجّه به شرایط روز و در جهت مصالح دولت و امّت اسلامی و با ملحوظ داشتن نیّت اصلی واقف در
جهت هماهنگی با سایر برنامههاي مدوّن و جاري دولت اسلامی در کاربرد نظرات واقف تغییراتی به عمل آورد؟
جواب: در صورت امکان باید طبق وقفنامه عمل شود و اگر امکان ندارد به آنچه نزدیکتر به محتواي وقفنامه و نیّت واقف
است عمل شود.
سؤال 1046 - آیا میشود در نحوه پیاده کردن و شیوه کاربرد نظر واقف، تغییراتی به عمل آورد؟
ص: 302
جواب: از جواب بالا روشن شد.
سؤال 1047 - موقوفات بسیاري در سطح کشور وجود دارد که یا شناسایی نشده و یا به مرور زمان از بین رفته است که هر دو گروه
موقوفات مزبور در صورت شناسایی و احیا، درآمدهاي فوقالعادهاي براي میهن اسلامی ایجاد خواهند نمود، در این صورت آیا
صفحه 150 از 282
میتوان با تغییرات جزئی در نحوه استفاده از درآمد موقوفات موجود، براي شناسایی موقوفات مزبور (ناشناخته) اقدامی به عمل
آورد؟
جواب: از موقوفاتی که مصرف عام دارد میتوان استفاده کرد.
سؤال 1048 - در جهت توسعه سنّت حسنه وقف لازم است مبالغی صرف هزینههاي پرسنلی و اداري کارکنان شود، که طبعاً در
هیچیک از وقفنامهها به این موارد اشارهاي نشده است، آیا میتوان با تغییراتی در نحوه کاربرد درآمدهاي حاصل از موقوفات به
ویژه موقوفات متصرّفی که اوقاف متولّی آن است مبالغی صرف هزینههاي مزبور نمود؟
جواب: نظر به اینکه اینگونه کارها اگر با دقّت و احتیاط انجام شود جزء کارهاي خیر محسوب میگردد میتوان از اوقافی که
مصرف آن عام است استفاده کرد مشروط بر اینکه مسئولان اوقاف به وظیفه خود دقیقاً عمل کنند.
سؤال 1049 - هیأت امناي مسجدي قصد دارند فاضلاب توالت عمومی مسجد را به وسیله لولهکشی از قبرستان متروکهاي که حدود
سی و پنج سال در آن مردهاي دفن نکردهاند و ظاهراً آثار و شواهدي در آنجا دلالت بر قبرستان بودن نمیکند عبور دهند بدون
اینکه نجاست تماسی با خاك قبرستان داشته باشد، آیا این کار جایز است؟
جواب: خالی از اشکال نیست مگر اینکه آثار قبرستان به کلّی از بین برود و زمین هم موقوفه نباشد.
زمینی را با سند مالکیّت و ادّعاي « ه-. ش » سؤال 1050 - چند نفر خیّر در سال 1349
ص: 303
مالک مبنی بر عدم وقف بودن، جهت احداث مسجد خریداري نمودهاند که امروز به صورت مسجد حضرت أبو الفضل (علیه
السلام) ساخته و مورد استفاده قرار گرفته است، ولی در بین مردم معروف است که زمین این مسجد وقف میباشد، با توجّه به
مسائل شرعی وقف، هیأت امناي مسجد اقدام به تحقیق این مسأله نمودند، نتیجه تحقیق بدین صورت به اطّلاع آن مقام معظّم
میرسد: به طور مسلّم زمین مسجد داراي واقفی به نام حاج محمّد علی میباشد ولی نوع وقف مشخص نیست بنا به اظهار عدّهاي
وقف حاج محمّد علی، وقف اولاد میباشد و عدّهاي در نوع این وقف تردید دارند و احتمال میرود وقف شاه نجف باشد (لکن به
احتمال قوي وقف حاج محمّد علی وقف اولاد میباشد) خواهشمند است تکلیف اهالی محل را نسبت به ادامه فعالیتهاي مذهبی
در مسجد مذکور بیان فرمایید.
جواب: اگر تحقیق کردهاید و مصرف وقف روشن نشده، باید مال الاجاره مناسبی براي آن زمین در نظر بگیرید، نصف آن را در
مصارف مربوط به مجالس مولا امیر المؤمنین علی (علیه السلام) و نصف دیگر را به موقوفٌ علیهم برسانید مگر اینکه آنها رضایت
دهند که به خاطر مسجد از مال الاجاره صرف نظر کنند و صغیري هم در میان آنها نباشد.
سؤال 1051 - شخصی میخواهد مقداري از املاك خود را وقف حضرت ابا عبد الله الحسین (علیه السلام) کند که تا حیات دارد
درآمد آن ملک، مال خودش باشد و بعد از حیاتش مال امام (علیه السلام) باشد، آیا چنین وقفی شرعاً صحیح است؟
جواب: صحیح است ان شاء الله.
سؤال 1052 - شخصی است که در دار الرّحمه شیراز مدفون گردیده است و چون در راه سیر و سلوك گام برداشته- چه در زمان
حیات و چه بعد از مرگ- طرفدارانی دارد و اخیراً علاقهمندان وي به خاطر علاقهمندي وي به خواجه شیراز بارگاهی به شکل
بارگاه حافظ ساخته و بر روي قبر او نصب کردهاند که محلّ زیارت پیروان او
ص: 304
شده است. چون عدّه زیادي نسبت به این کار حساس شده و اعتراض نمودهاند و از این دفتر خواستهاند که آن را برداریم لذا
تقاضامندیم نظر مبارك را مرقوم فرمایید.
صفحه 151 از 282
جواب: تصرّف در قبرستان عمومی که وقف عام است به این صورت جایز نیست.
سؤال 1053 - زمینی وقف است و از نظر زراعت باید از آن زمین خاك برداشته شود تا زراعت خوب شود آیا این کار جایز است؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 1054 - یکی از علماي بحرین پنجاه سال قبل جایی را براي عزاداري وقف کرده است که از درآمد آن عزاداري کنند و در
زمان حیات، خود متولّی وقف بود و بعد از وفات او اداره اوقاف بحرین عدّهاي را به عنوان متولّی تعیین کرده است که اینها مدّعی
هستند از طرف فقها هم مأذونند در حالی که معروف است که اینها آدمهاي موثّقی نیستند، با توجّه به این مقدّمه به دو سؤال زیر
پاسخ دهید:
الف) آیا این اوقاف بر وقفیّت خود باقی هستند و باید زیر نظر حاکم شرع باشند یا تبدیل به مجهول المالک میشوند چون که
متولّی فعلی آنها غیر شرعی هستند؟
جواب: وقف با این مسائل از بین نمیرود بلکه باید از حاکم شرع اجازه گرفته شود.
ب) در صورتی که بر حال وقف باقی بماند آیا جایز است این درآمدها را در غیر مورد وقف مثل تجدید بناي محلّ عزاداري یا
ساختن محلّی وابسته به محلّ عزاداري جهت کسب درآمد از آن، صرف کرد؟
جواب: موقوفه باید بر طبق آنچه که وقف شده است، مصرف شود همان طوري که این دستور در روایات وارد شده است و
مخالفت با مصرف وقف جایز نیست مگر اینکه امکان مصرف در آن مورد نباشد که در این صورت در موارد دیگري که نزدیکتر
به آن مصرف است صرف شود.
ص: 305
سؤال 1055 - خانه موقوفهاي موجود است که از درآمد املاك رحیمآباد خورمیز (مهریز) میباشد و هر ساله مراسم روضهخوانی
در آن برپا میشود ولی متأسفانه وقفنامهاي که حاکی از چگونگی وقف بودن این خانه باشد در دست نیست که بتوانیم طبق آن
به ثبت برسانیم، به طوري که از بزرگترهایمان شنیدهایم بعضی وقف ثلث و بعضی هم وقف اولاد، ذکر میکنند، حال این جانب که
تولّیت شرعی آن را به عهده دارم براي به ثبت رسانیدن آن دچار اشکال شدهام که به چه نحوي آن را به ثبت برسانم که مسئولیّت
شرعی برایم نداشته باشد، وظیفهام چیست؟
جواب: باید درآمد آن وقف را در میان دو یا سه مصرفی که محتمل است به طور مساوي تقسیم کنید.
سؤال 1056 - برخی از متصرّفین موقوفات، افرادي بیبضاعت و فقیر عیالوار و بعضاً از خانواده محترم شهدا و ایثارگران هستند، آیا
اجازه میفرمایید اداره اوقاف در این رابطه در غیر جهت نظر واقف در مال الاجاره موقوفه تخفیفی قائل شود؟
جواب: فقط در دو صورت جایز است: الف) در صورتی که مستأجرهاي مذکور، مصرف آن موقوفه بوده باشند.
ب) در صورتی که از موقوفات دیگر که قابل انطباق با آنهاست برداشته شود و در مصارف وقف مذکور صرف شود.
سؤال 1057 - زمینی وقف بر اولاد ذکور است، آیا موقوفٌ علیهم میتوانند آن زمین موقوفه را با زمین دیگري که ملکی است
معاوضه نمایند چون که این زمین نافعتر و امکان استفاده و بهرهبرداري از آن براي موقوفٌ علیهم بیشتر است؟
جواب: در فرض بالا تبدیل جایز نیست و اگر معامله کنند معامله باطل خواهد بود مگر در مواردي که موقوفه از انتفاع ساقط شود و
به درد موقوفٌ علیهم نخورد و یا مایه اختلاف و نزاع شدید گردد و ناچار شویم براي رفع اختلاف آن را تبدیل یا تقسیم کنیم.
ص: 306
سؤال 1058 - در قسمت شرقی مسجدي جوي آب و ممرّ قنات کشاورزي میباشد و در ایّام گذشته آسیاب آبی بوده که محلّ آرد
کردن گندم اهالی بوده است که نصف درآمد آسیاب وقف میباشد و به عناوین مختلف مصرف میشده، در اثر تکنولوژي و
صفحه 152 از 282
صنعت جدید، آسیاب و تنوره (مخزن آب) آن مخروبه و پر شده و تنها به صورت زمین در آمده که جزء راه عبوري مردم میباشد
و در آینده در طرح بهسازي روستا قرار دارد و جزء خیابان میشود و به علّت نم دادن و رطوبت به ساختمان مسجد و خانههاي
5 متري مسیر قبلی لازم است، آیا این کار را - مجاور و همچنین پستی و بلندي کف مسجد با جوي آب، تغییر مسیر و ممرّ آب در 4
تجویز میفرمایید؟
جواب: چنانچه آسیاب به کلّی مخروبه شده و جوي آب فعلی باعث ضرر و زیان به اطراف میشود تغییر مسیر آن جایز است.
سؤال 1059 - چنانچه شخصی به علّت نافرمانی فرزندانش، زمین خانه مسکونی خویش را بدون اجراي صیغه و رضایت قلبی وقف
نموده باشد تا ایشان را از ارث محروم نماید سپس محضري نموده و تولیت آن را مادامالعمر به خود اختصاص داده و بعد از مدّتی
پشیمان گشته است و به مدّت ده سال عمل به مقتضاي وقف هم نکرده است و اکنون فوت نموده است، ورّاث هم احتیاج مبرمی به
این ملک دارند، آیا چنین وقفی صحیح است؟
جواب: وقف مزبور ظاهراً صحیح است و باید به آن عمل شود و پشیمانی مزبور فایدهاي ندارد.
سؤال 1060 - زمینی را براي ساخت حسینیّه اهدا نمودند ولی به جهت وجود حسینیّه در آن محل نیاز به ساخت حسینیّه نیست آیا
میشود در آن زمین دار القرآن احداث کرد؟
جواب: با اجازه اهدا کنندگان جایز است.
________________________________________
شیرازي، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم،
1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج 1، ص: 306
سؤال 1061 - آیا جایز است آب انبارهایی که قبلا مورد استفاده اهالی بوده و اکنون
ص: 307
به آن نیازي نیست آن را تخریب نموده و در زمین آن دار القرآن احداث نماییم؟
جواب: احتیاط آن است که آن را براي این کار اجاره بدهند و مال الاجاره آن را صرف لولهکشی آب براي مستضعفان کنند.
سؤال 1062 - آیا جایز است قرآنها و مفاتیح مسجدي که خراب شده را در مسجد دیگري در شهر یا روستا مورد استفاده قرار داد و
از آن مسجد خارج نمود؟
جواب: اگر در آینده نزدیکی بازسازي نمیشود میتوان به مساجد دیگر همان شهر یا روستا انتقال داد و اگر بازسازي شد به جاي
اوّل برگردانند.
سؤال 1063 - اگر مسجدي که در آن قرآنهایی وجود دارد خراب شود و بودن قرآن در آن مسجد موجب هتک حرمت قرآن باشد،
آیا مؤمنین مجازند جهت حفظ قرآنها، آنها را به منازل خود برده و احیاناً تلاوت نمایند؟
جواب: باید مطابق مسأله سابق عمل شود.
ص: 309
فصل سی و چهارم