گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد اول
فصل سی و چهارم و پنجم: احکام هبه و احکام احیاي موات






احکام هبه
سؤال 1064 - آیا هبه به زوجه، هبه لازم است؟
صفحه 153 از 282
جواب: هبه به زوجه لازم نیست ولی بازگشت در آن مکروه است.
سؤال 1065 - اگر شخصی منزلی را به نام همسرش در محضر اسناد ثبت کند ولی نه صیغه هبه بخواند و نه منزل را تحویل او دهد
یعنی منزل را تخلیه نکرده است و در اختیار او نگذاشته است بلکه خودش و همسرش و فرزندانشان در آن منزل زندگی میکنند و
صاحب اختیار منزل خود اوست، تا اینکه زن وفات میکند. آیا این منزل ملک آن زن محسوب میشود یا مال شوهر است؟
جواب: ظاهر این کار هبه شرعیّه است ولی چون قبض داده نشده است اعتباري ندارد.
سؤال 1066 - شخصی ملک و زمین خود را به نفر دیگر هبه میکند و میگوید: مشروط بر اینکه تا زندهام اختیار آن را داشته باشم،
آیا این هبه نافذ و آن شرط لازم است؟
جواب: چنانچه ملک و زمین را به قبض او بدهد اشکالی ندارد و هبه نافذ و لازم است و منافع آن زمین تا زنده است مال صاحب
زمین است.
سؤال 1067 - شخصی زمین خود را به کسی به شرط عوض هبه میکند، ولی موهوبٌ له عوض را نمیپردازد تا واهب فوت
میکند، آیا وارث واهب خیار فسخ هبه موروث را دارد یا خیر؟
ص: 310
جواب: آري حق خیار فسخ دارد.
سؤال 1068 - شخصی از مال منقول خود به پسرش که غایب بوده هبه کرده و شخصی را وکیل کرده که از جانب پسرش قبض کند
و او قبض کرده است، آیا این هبه نافذ است چون واهب قبل از برگشت فرزندش از دنیا رفته است (لازم به توضیح است که این
وکالت با اجازه حاکم شرع بوده است)؟
جواب: اگر فرزند غایب به حدّ بلوغ رسیده، وکالت مزبور مفید نیست و اگر نابالغ بوده کافی است بلکه احتیاج به وکالت ندارد.
سؤال 1069 - اگر کسی به دیگري قرآنی را هدیه بدهد، آیا میتواند آن را پس بگیرد؟
جواب: اگر با قصد قربت بوده باشد مشکل است.
احکام احیاي موات
سؤال 1070 - املاك و زمینهایی از پدرانمان به ما ارث رسیده است ولی چگونگی تملّک آنها براي ما روشن نیست، آیا میتوانیم
این زمینها را مانند بقیّه اموال طبق قانون ارث تقسیم کنیم؟
جواب: اگر زمین را پدران شما احیا کردهاند و قبلا موات بوده، طبق قانون ارث به ورثه آنها میرسد و همچنین اگر خریداري کرده
باشند، و اگر هیچ سندي نسبت به سابقه این زمین در دست نیست و شاهد و گواهی نیز وجود ندارد، ملک از آن کسی است که در
دست اوست یعنی ملک اجداد شما بوده و باید به قانون ارث عمل کنید.
سؤال 1071 - شهرداري، قطعه زمینی را در یکی از شهرستانها که در طرح جامع شهرسازي به عنوان فضاي سبز در نظر گرفته شده
است، طبق قانون خریداري کرده و تملّک نموده است، نظر به مجاورت زمین فوق با گلزار شهداي شهرستان، پس از
ص: 311
کسب مجوّز قانونی، قسمتی از آن مکان به مدفن آنان اختصاص یافته و تاکنون قریب به 50 شهید دفاع مقدّس در آنجا مدفون
گردیده است، بعضی در اباحه آن مکان ایجاد تردید میکنند، حکم شرع در این مسأله چگونه است؟
جواب: چنانچه زمین مزبور موات بوده اشکالی ندارد و چنانچه زمین آبادي بوده که مالک داشته، اگر شهرداري طبق موازین شرع
آن را تملّک کرده است اشکالی نیست، در غیر این صورت دفن اموات در آن جایز نیست.
صفحه 154 از 282
سؤال 1072 - زمین مواتی را یک نفر یهودي در رژیم گذشته با همکاري آن رژیم تسطیح کرده و براي آن اسنادي از اداره ثبت
اسناد گرفته است. بعد از انقلاب آن شخص به خارج فرار کرده اموالش مصادره شده آن زمینها را سازمان زمینشهري تصاحب
کرده و چند قطعه آن را به مسجد اختصاص داده است که فعلا در آن مسجدي بنا شده است، لطفاً در این زمینه به سؤالات زیر
پاسخ دهید:
الف) بفرمایید مجرّد تسطیح و قطعهبندي زمین موات موجب ملکیّت میشود و حکم تحجیر را دارد یا خیر؟
ب) آیا فرار این شخص حکم اعراض را دارد یا خیر؟
ج) در صورتی که استرضاي یهودي لازم باشد و دسترسی به او نباشد، آیا مؤمنین آن محلّ میتوانند قیمت آن زمین را به ذمّه
خودشان قرار دهند که هر وقت مالک مطالبه کرد بپردازند یا خیر؟
د) اگر به هیچوجه نتوانستیم مالک را پیدا کنیم و رضایتش را کسب نماییم، آیا با اذن فقیه میشود در این مسجد نماز خواند؟
جواب: الف) این کار موجب احیاي زمین براي خانهسازي است و موجب ملکیّت است.
ب) فرار، دلیل بر اعراض نیست.
ج) اگر آن یهودي جزء کسانی بوده که بر ضدّ حکومت اسلامی یا دین اسلام
ص: 312
فعّالیّت داشته است کافر حربی خواهد بود و تملّک آن زمین جایز است.
د) از جواب سؤال سابق معلوم شد.
سؤال 1073 - چاهی در فاصله حدود 700 متري قنات قدیمی این روستا که تاریخ تأسیس آن مشخص است و از دهها سال قبل
مورد بهرهبرداري بوده، حفر شده است. که مقداري از قنات، موقوفه امام حسین (علیه السلام) میباشد. با توجّه به قراین و شواهد،
حفر چاه فوق سبب خشک شدن یا کم آب شدن مخزن قنات مذکور شده است، آیا صاحبان قنات و متولّیان موقوفه حقّ ممانعت
استفاده از چاه فوقالذّکر را دارند و استفاده از آب این چاه جهت نماز و غسل چه صورتی دارد؟
جواب: در صورت ضرر زدن به قنات، احتیاط واجب ترك حفر آن چاه عمیق است و اگر حفر شده و صاحبان قنات زیان دیدهاند
باید مصالحه شود و الّا وضو و غسل با آن اشکال دارد.
سؤال 1074 - شخصی در حریم زمین و قریه دیگران ساختمانی درست میکند، در ابتدا کسی از اهل قریه از ساختن عمارت
جلوگیري نمیکند ولی بعد از ساختن آن اعلام نارضایتی میکنند، شرعاً چه کسی مالک این عمارت است؟
جواب: حریم قریه یا خانه، متعلق به اهالی قریه یا صاحب خانه است و ساختمان و تصرّف دیگري در آن جایز نیست مگر به اذن
ایشان.
سؤال 1075 - آیا حریم قریه قابل تقسیم است؟ در صورتی که قابل تقسیم است آیا معیار، مقدار زمین زراعتی هر فرد است؟ یا معیار
مقدار گوسفندان و هیزم و چیزهاي دیگري که احتیاج دارند میباشد؟
جواب: با توافق صاحب حق میتوان آن را تقسیم کرد و سهم هر یک به مقدار عرف محل است.
سؤال 1076 - در بین اهل قریهاي، عدّهاي از مردم روستا زمین زراعتی ندارند و بعضی خیلی کم دارند، حریم قریه را بین خود
تقسیم کردهاند، آیا اشخاصی که زمین
ص: 313
ندارند یا زمین کمتري به آنها رسیده است میتوانند از چراگاه کسانی که زمین بیشتري دارند استفاده کنند؟
جواب: اگر تقسیمبندي کردهاند و راضی شدهاند باید مطابق آن عمل کنند و سهم هرکدام مطابق عرف محل است.
صفحه 155 از 282
سؤال 1077 - در جایی رسم است هرکس علفهاي نقطهاي از کوه را براي نگهداري دام جمعآوري میکند به طوري که مالک
علفهاي آن نقطه حساب میشود، بر فرض ثبوت ملکیّت علفها آیا مالک هیزم آن هم میشود؟
جواب: چنانچه آن منطقه جزء حریم روستا و آبادي معیّنی باشد، اهل آن آبادي حق دارند آن را در میان خود تقسیم کنند و بعد از
تقسیم، هر یک حق دارند علفها و هیزم آن را بچینند و اگر جزء حریم نباشد در صورتی حق دارند، که آنجا را حیازت یا
علامتگذاري و سنگ چین کرده باشند.
سؤال 1078 - در بعضی از مناطق روستایی مرسوم است که مردم، کوه و صحرا و مراتع را بین خود تقسیم میکنند و در آنجا کشت
میکنند و از علفهاي آن استفاده میکنند، با توجّه به این مقدمه به دو سؤال زیر جواب دهید:
الف) اگر کسی علفهاي محدوده شخص دیگري را درو کند آیا صاحب آن محدوده میتواند آن علفها را براي خود بردارد؟
ب) آیا صاحب هر محدودهاي میتواند علفهاي خود را بفروشد و پول آن را بگیرد؟
جواب: الف) در صورت اوّل صاحب ملک حق دارد علفهایی را که بدون اجازه او کندهاند ببرد.
ب) در صورت دوّم گرفتن پول در برابر اجازه کندن آن علفها اشکالی ندارد.
1352 به این جانب واگذار /2 / سؤال 1079 - یک قطعه زمین موات واقع در بخش گلهدار از توابع شهرستان لامرد فارس در تاریخ 6
شده است. مبلغ یکصد و پنجاه تومان
ص: 314
به عنوان وجه نقد بابت واگذاري زمین مذکور در همان زمان جهت عمران و آبادي محل پرداخت نمودهام، آیا این واگذاري که
طبق مقرّرات آن زمان میباشد صحیح است؟ و با توجّه به تصرف این جانب، آیا بنده در حال حاضر مالک زمین مذکور میباشم؟
جواب: با تصرّف مزبور حقّ اولویّت دارید و حقّ خود را میتوانید در مقابل عوض و یا بدون عوض به دیگري واگذار کنید و اگر
آن را احیا کردهاید مالک هستید.
سؤال 1080 - زمینهایی که قبلا مرتع عمومی بوده، دولت اسلامی آنها را تقسیم نموده و به کسانی که واجد شرایط هستند واگذار
میکند ولی عدّهاي بدون اجازه دولت خودسرانه آنها را شخم زده و تملّک میکنند، آیا مجاز هستند؟
جواب: شرعاً اشکال دارد.
250 الی 300 خانوار از جاي دیگر به محلّهاي میآیند و در آن سکونت دائمی میکنند، آیا در منافع حریم سابق این - سؤال 1081
محلّه شریک میباشند؟
جواب: باید طبق عرف محل عمل نمایند.
ص: 315
فصل سی و ششم و سی و هفتم: احکام اقرار و شهادت
احکام اقرار
سؤال 1082 - در اداره آگاهی، افرادي را به اتّهام دزدي دستگیر میکنند. غالباً اینطور است که اگر به طور عادي و بدون کتک از
آنها سؤال شود اقرار نمیکنند و رفقاي خود را معرفی نمینمایند، نتیجه این میشود که اموال مردم از قبیل ماشین و فرش در دست
دزدان میماند، امّا اگر شلاق و کتک در کار باشد غالباً اقرار به دزدي و معرفی رفقاي خود میکنند. کارمندان این اداره چه کنند
که از نظر شرعی مسئول نباشند؟
صفحه 156 از 282
جواب: هیچ متّهمی را بدون ثبوت شرعی جرم نمیتوان تعزیر کرد مگر در دو صورت: الف) در جایی که مرتکب گناهانی مانند
ورود بدون اجازه در خانه مردم یا باز کردن در اتومبیل و یا مفاسد اخلاقی که با اقرار و اعتراف خودش به ثبوت رسیده و مشمول
ادلّه تعزیرات است، شده باشد. در اینجا میتوان او را به این عنوان تعزیر کرد و در ضمن از او خواست که مطالب خود را شرح
دهد.
ب) در جایی که مسأله بسیار مهمّی مطرح باشد که با کیان اسلام یا حکومت اسلامی و یا دما و نفوس مسلمین در سطح وسیع و
گسترده مربوط باشد که از باب قاعده اهم و مهم، امکان چنین مجازاتی وجود داشته باشد. در ضمن امروز در دنیا روشهایی پیدا
شده که بازپرس بدون آزار متهم، میتواند مطالب را از او بگیرد.
سؤال 1083 - آیا اقرار توأم با اجبار نزد مأمورین انتظامی از راههاي ثبوت جرم میباشد و یا این که باید در محضر حاکم شرع و با
رعایت شرایط و ضوابط مقدّس اسلام صورت گیرد؟
ص: 316
جواب: باید در حضور حاکم شرع با شرایط و ضوابط اسلامی انجام شود.
سؤال 1084 - جوانی به اتّهام جعل و کلاهبرداري تحت تعقیب قوّه قضائیّه بوده و در مراحل تحقیق، نزد ضابطین قوه قضائیّه خود و
دو نفر از دوستانش اعتراف نمودهاند که با زنی که وجود خارجی ندارد زناي غیر محصنه کردهاند. در تحقیقات بعدي زنی که نام
بردهاند مورد شناسایی واقع نشده است و در مبادي غیر رسمی هم اعلام نمودهاند که این اعتراف را در حالتی نمودهایم که به نحوي
غیر از آزار و شکنجه مورد فشار بودهایم، آیا تعقیب نامبردگان به اتهام زناي غیر محصنه با توجّه به مقدّمهاي که عرض شد جایز
است؟
جواب: اگر اقرار و اعتراف تحت فشار باشد اعتباري ندارد و همچنین اگر اقرار نسبت به مورد خاصّی بشود که وجود خارجی ندارد.
سؤال 1085 - مرد داراي شرایط احصان و زن مجرده است، زن ادّعاي اکراه میکند ولی مرد ادعاي رضایت بین طرفین میکند و
چهار بار اقرار میکند. با توجّه به نتیجه حکم در خصوص مرد که اگر ادّعاي وي را بپذیریم باید رجم شود و اگر نپذیریم و ادّعاي
و یا با توجّه به این که فعل « لیس علی المستکرهۀ شیء اذا قالت استکرهت » زن را بپذیریم حکم مرد قتل است و با توجّه به حدیث
اکراه منوط به دو طرف هست و پذیرفتن حرف هر یک به نفع خود مغایر با مفهوم اکراه است و پذیرفتن حرف هر یک بر علیه
هست، در ضمن اصل وقوع زنا با توجّه به اقرار و وضع حمل دختر محرز است، « اقرار العقلاء علی انفسهم » دیگري، مغایر با
خواهشمند است حکم موضوع فوق با توجّه به محل ابتلا بودن در پرونده را جهت بهرهبرداري لازم بیان فرمایید؟
جواب: حکم رجم بر مرد به مقتضاي اقرارش جاري میشود و زن به خاطر ادعاي اکراه تبرئه میگردد و تفکیک در احکام ظاهریه
مانعی ندارد هر چند در بعضی از موارد مخالف علم اجمالی باشد، مانند ثوب نجس مغسول به ماء مشکوك الکُریّۀ و القله که ثوب
محکوم به نجاست و ماء، محکوم به طهارت به مقتضاي استصحاب است.
ص: 317
احکام شهادت
سؤال 1086 - حکم بازگشتن شهود از شهادتشان را بیان فرمایید؟
جواب: هرگاه شهود از شهادت خود بازگردند سه صورت دارد:
الف) قبل از صدور حکم، در اینجا مشهور عدم حکم است.
ب) بعد از صدور حکم و تلف مال مورد ادّعا، مشهور انفاذ حکم و غرامت شهود است.
صفحه 157 از 282
ج) بعد از صدور حکم و تنفیذ و قبل از تلف مال، در اینجا نیز جمع کثیري از فقها حکم به نفوذ حکم و غرامت شهود کردهاند.
سؤال 1087 - دو نفر بچه نابالغ روي یک منزل تابستانی که به لفظ محلی کَپَر گفته میشود نشسته یا بازي میکردند، یکی از آنها
از کپر افتاده و نقص عضو پیدا کرد. بچه مجروح، مدّعی است که آن یکی او را انداخته و بچه مدّعیٌ علیه منکر این ادّعاست و چند
نفر بچه نابالغ دیگر هم حضور داشتند و به نفع مدّعی یا مدّعی علیه شهادت میدهند:
الف) آیا گواهی بچه نابالغ مسموع است؟
ب) آیا بچه مدّعیٌ علیه که منکر است خودش یا ولیش میتوانند سوگند یاد نمایند؟
ج) آیا مدّعیٌ علیه یا ولیّش میتوانند سوگند مردود یاد نمایند؟
جواب: الف) شهادت مزبور پذیرفته نیست، مگر این که منجر به قتل شده باشد، ولی بهتر این است که مصالحه نمایند.
ب و ج) از جواب بالا معلوم شد.
سؤال 1088 - آیا شهادت بر شهادت قبول است؟
جواب: شهادت بر شهادت در حقوق النّاس قبول است.
ص: 319
فصل سی و هشتم: احکام وصیّت
سؤال 1089 - آیا نوشتن وصیّتنامه واجب است؟
جواب: نوشتن وصیّت مستحب است، مگر اینکه چیز واجبی از حقّالله یا حقّالنّاس بر عهده او باشد و بدون وصیّت خطر از بین رفتن
آن باشد.
سؤال 1090 - کسی مالی را براي شخصی وصیّت کرده است ولی جدّ پدري میّت، آن مال را بدون مجوّز شرعی فروخته است و
مدّتی از این جریان میگذرد و ارزش آن کمتر شده است، حکم شرعی مسأله را بیان فرمایید؟
جواب: چنانچه وصیّت نسبت به مال معیّنی بوده و بیش از ثلث نبوده، تمام آن مال متعلّق به موصی له است و اگر فروش رفته
میتواند تمام قیمت آن را بگیرد و در صورتی که ارزش آن کمتر شده باشد و جدّ پدري بدون مجوّز شرعی آن را فروخته باشد
تفاوت قیمت را احتیاطاً باید به او بپردازد.
سؤال 1091 - آیا حضرت عالی اجازه میفرمایید ثلث ترکه مرحوم پدرم را به یکی از ارحام (که بدهی دارد و اگر نپردازد با مشکل
مواجه میشود) بدهیم؟
جواب: هرگاه وصیّت به ثلث کرده و مصرف خاصّی که مغایر با این مصرف است تعیین نکرده باشد مانعی ندارد.
ثلث اموال این جانب را در موردي خرج کنید که از نظر قرآن و سنّت بهترین موارد » سؤال 1092 - شخصی وصیّت کرده است که
نظر مبارك را در این مورد بیان فرمایید که پول ایشان در چه موردي مصرف شود؟ « است و بهتر از آن موردي نیست
ص: 320
جواب: در مورد حوزههاي علمیّه و افراد باتقوایی که در این حوزهها به امر تدریس و تبلیغ و ارشاد خلق و امر به معروف و نهی از
و ما اعمال البرّ کلّها و الجهاد فی سبیل الله، عند الامر بالمعروف و النهی عن » : منکر اشتغال دارند مصرف کنید. در حدیث آمده
المنکر، الا کنفثه فی بحر لجّی؛ تمام اعمال نیک و حتّی جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر مانند آب دهان در
.« برابر دریاي عمیق است
سؤال 1093 - اگر میّت وصیّت نکرده باشد، آیا از اصل مال حقّی دارد؟
صفحه 158 از 282
جواب: جز تجهیزات لازمه میّت حقّی ندارد.
سؤال 1094 - اگر میّت تعیین وصی نموده، اما وصیّت به ثلث ننموده باشد، آیا لازم است ثلث او را در کارهاي خیر مصرف کنند؟
جواب: تعیین وصی مفهومش تعیین ثلث نیست، مگر اینکه در بعضی از مناطق، تعیین وصی به معناي وصیّت به ثلث باشد در این
صورت باید به آن عمل کرد.
سؤال 1095 - شخصی یک باب منزل نوساز به همسرش مصالحه و هبه نموده است و یک سوّم اموال خودش را وصیّت کرده که
خرج کفن و دفن و امور خیریّه شود که در سال اوّل اجرا شد، امّا حال یک برادر و خواهر مادري او پیشنهاد میکنند دیگر ادامه
داده نشود، آیا این پیشنهاد صحیح است؟
جواب: اگر چیزي از ثلث باقی مانده است حتماً باید در امور خیریّه مصرف شود.
سؤال 1096 - اگر کسی در حال حیات وصیّت کند که بعد از مرگش اعضاي بدنش را در اختیار بیماران نیازمند به آن اعضا قرار
دهند، آیا ورثه میتوانند از این کار جلوگیري کنند؟
جواب: جلوگیري ورثه تأثیري در این مسأله ندارد و در صورتی که آن اعضا، براي نجات جان بیماران لازم باشد برداشتن آن جایز
است و همچنین اگر براي
ص: 321
نجات عضو مهمّی مانند چشم باشد.
سؤال 1097 - شخصی وصیّت کرده که قرآنهایی که مدّتها آنها را میخوانده است با او در قبر بگذارند، آیا عمل به این وصیّت
جایز است؟
جواب: اگر قرآنهاي متعدّدي باشد خالی از اشکال نیست.
سؤال 1098 - میّتی وصیّت نموده است که بعد از فوت او سه ختم قرآن و یک حج انجام دهند و مبلغی به مسجد کمک نمایند، آیا
ورثه میتوانند ختم قرآن را مقدّم بدارند؟
جواب: اگر حجّ واجب نباشد و ثلث براي همه کفایت نکند باید به ترتیب عمل کنند.
سؤال 1099 - اگر میّت وصی را ملتزم به یک ختم قرآن نموده باشد و او کسی را جهت تلاوت اجیر نماید و اجیر، قرآن را ختم
نماید ولی وصی از پرداخت اجرت خودداري نماید، آیا به وصیّت میّت عمل شده و در صورت نپرداختن اجرت ثوابی به میّت
میرسد؟
جواب: وصیّت عمل شده و ثواب به میّت میرسد ولی وصی بدهکار و مشغول الذّمّه است.
سؤال 1100 - در زمان تنظیم صلحنامه یا وصیّتنامه، آیا حضور تمامی ورثه الزامی است؟
جواب: حضور ورثه لزومی ندارد، مگر اینکه وصیّت زاید بر ثلث باشد که نسبت به زیاده رضایت ورثه شرط است.
سؤال 1101 - اگر بعضی از فرزندان در هنگام وصیّت یا مصالحه حضور نداشته باشند، آیا میتوانند منکر وصیّتنامه یا صلحنامه
شوند و یا آن را قبول نکنند؟
جواب: در صورتی که مدرك کافی بر صلح یا وصیّت وجود داشته باشد، هیچ کس حقّ مخالفت ندارد مگر این که وصیّت زاید بر
ثلث باشد که نسبت به زیادي، بدون اجازه ورثه نافذ نیست.
ص: 323
فصل سی و نهم: احکام ارث
صفحه 159 از 282
ارث گروه اوّل
سؤال 1102 - آقاي احمد با خانمی به نام فاطمه ازدواج دائم کرد و مهریّه یک میلیون تومان تعیین شد که مبلغ دویست هزار تومان
آن نقداً پرداخت شد و براي باقیمانده چکی به مبلغ هشتصد هزار تومان توسّط احمد در وجه فاطمه نوشته شد و آن چک به طور
امانت تحت شرایطی نزد این جانب است. آن خانم پس از چندي فوت کرد و آن مرحومه از شوهر اوّل خود که هم اکنون زنده
است یک دختر دارد که با پدرش زندگی میکند. پدر مرحومه پیشنهاد کرده که چک آقاي احمد که در وجه مرحومه است به
خود ایشان مسترد شود لازم به تذکّر است که پدر و مادر مرحومه زندهاند و مرحومه تعدادي خواهر و برادر نیز دارد، با توجّه به این
مقدمه به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) وارثین این مرحومه چه کسانی هستند؟
ب) از این چک سهم آن دختر مرحومه که هم اکنون با پدر مرحومه زندگی میکند چقدر است؟
ج) آیا شرعاً میتوانم چک را به پدر آن مرحومه بدهم که ایشان به همسر آن مرحومه ببخشد؟
د) از نظر شرعی تکلیف بنده با در اختیار داشتن چک و شرایطی که آنها نوشتهاند و داور بودن من چیست؟
ص: 324
جواب: الف) وارث او پدر و مادر و آن یک دختر است (در صورتی که بچه دیگري از آن زن وجود نداشته باشد) و همچنین
همسر او، همسرش یک چهارم مال او را به ارث میبرد و باقیمانده به صورت زیر تقسیم میشود. پدر و مادر هرکدام یک پنجم را
میبرند و آن دختر سه پنجم را میبرد.
ب و ج) وجه آن چک متعلّق به همه ورثه است و پدر تنها میتواند حقّ خود را ببخشد و شما نمیتوانید چک را در اختیار فرد
خاصّی بگذارید، باید در اختیار همه قرار دهید.
د) شما باید به همه ورثه خبر دهید تا تکلیف چک را روشن کنند.
سؤال 1103 - اخوي این جانب، دوازده سال قبل در جنگ، مفقود الاثر گردیده و در آن زمان مشخص نبود که شهید است یا اسیر و
اکنون پس از دوازده سال، شهادت او مسلّم و محرز شده است. این شهید همسر داشته، امّا فرزند ندارد، استدعا دارد به سؤالات ذیل
پاسخ فرمایید:
الف) حقوق این شهید در طول این دوازده سال به طور کامل و یک جا توسط همسر او گرفته و خرج شده است، آیا تمام این
حقوق از او بوده است یا اینکه چیزي از آن به عنوان ارث به پدر و مادر و برادر و خواهر آن شهید میرسد؟
جواب: حقوق او متعلّق به همسر او بوده است
ب) اکنون که شهادت او مسلّم شده است مقداري پول به عنوان پول خون یا غرامت، توسط ادارهاي که آن شهید در آن کار
میکرده داده میشود، این پول متعلّق به چه کسی است؟
جواب: متعلّق به همه ورثه است، مگر اینکه آن اداره مصرف خاصّی براي آن تعیین کند.
ج) با توجّه به این که وي در سال 61 شهید شده و خبر شهادتش در سال 73 آمده است و از طرفی پدر آن شهید در سال 66
مرحوم شده، آیا پدر شهید از شهید
ص: 325
ارث میبرد یا شهید از پدر خود ارث میبرد؟
جواب: پدر از اموال او ارث میبرد ولی از پولی که دولت داده ارث نمیبرد.
د) دو سال قبل از آنکه شهادت آن شهید محرز شود، همسر او از بنیاد شهید تقاضاي طلاق نموده و رئیس بنیاد شهید طبق ضوابطی
صفحه 160 از 282
او را طلاق شرعی داده است، آیا این همسر از آن شهید ارث میبرد و آیا از پول خون ارث میبرد یا نه؟ و آیا در مدّت این دو سال
حق داشته است که حقوق شهید را بگیرد و خرج کند؟
جواب: چنانچه دولت با علم به طلاق او پول و حقوق به او میداده جایز است بگیرد امّا اگر به شرط عدم طلاق حقوق میداده،
گرفتن پول مزبور براي او جایز نبوده است ولی به هر حال از اموال شهید ارث میبرد و همچنین از پول خون.
سؤال 1104 - این جانب دختري هستم شانزدهساله که از بدو تولّد، مادرم فوت نموده و بعد از گذشت یک سال از ازدواجم پدرم را
نیز از دست دادم. ماترك پدرم شامل یک باب منزل مسکونی چهار طبقه در تهران میباشد که در یکی از طبقات آن یکی از
همسرانش سکونت دارد و بقیّه به اجاره داده شده است و همچنین مستمري از طرف اداره دولتی دریافت میگردد. سایر ورثه پدرم
عبارتند از مادر پدرم و دو همسر که یکی داراي سه فرزند دختر و دیگري داراي دو فرزند (یکی پسر و یکی دختر) میباشند. لطفاً
سهم مرا از جهت اجاره ساختمان ارث مرقوم فرمایید. لازم به توضیح است که در طول سه سال فوت پدرم تا کنون هیچ گونه
وجهی دریافت ننمودهام.
جواب: ارث پدر در فرض بالا به 24 سهم تقسیم میشود، سه سهم آن، سهم دو همسر است که به طور مساوي میان آنها تقسیم
میشود و چهار سهم، سهم مادر است و 17 سهم باقیمانده به هفت قسمت تقسیم میشود، دو قسمت آن متعلّق به پسر و پنج قسمت
در میان دختران به طور مساوي تقسیم میگردد ولی توجّه داشته باشید همسران، از زمین خانه و مغازه یا زمینهاي زراعتی ارث
نمیبرند، تنها از
ص: 326
قیمت ساختمان و همچنین اموال منقول ارث میبرند و در مورد مال الاجاره نیز همینطور است.
سؤال 1105 - شخص متوفّی پدر و مادر و زوجه غیر مدخوله دارد، نحوه تقسیم ارث را بیان فرمایید؟
جواب: زوجه یک چهارم میبرد و باقیمانده سه قسمت میشود دو قسمت را به پدر میدهند یک قسمت را به مادر و اگر میّت حد
اقل دو برادر یا چهار خواهر یا یک برادر و دو خواهر داشته باشد (در صورتی که پدر آنان با پدر میّت یکی باشد) باقیمانده، شش
قسمت میشود یک قسمت، به مادر و پنج قسمت به پدر میرسد.
سؤال 1106 - در یک منطقه از مناطق کشمیر رسم مردم مسلمان اینگونه است که پسرها همیشه همراه پدر و در خانه او زندگی
میکنند. هنگامی که پدر از دنیا میرود تمام اموال پدر در اختیار پسرها قرار میگیرد، امّا دخترها که در خانه شوهران خود زندگی
میکنند سهم ارث خود را از برادرانشان مطالبه نمیکنند، بلکه اغلب به برادران خود میبخشند، بعضی هم تا خودشان زنده هستند
با رضایت در اختیار برادران میگذارند، بعد از فوت خواهران و برادران، اولاد خواهران از اولاد برادران حصّه مادرشان را مطالبه
مینمایند و میگویند: مادران ما حصّه خودشان را به پدران شما نبخشیده بودند بلکه به عنوان اباحه گذاشته بودند و اولاد برادرها
هم نمیدانند که عمّههایشان حصّه خود را به پدران آنها بخشیده بودند یا به صورت اباحه گذاشته بودند، تکلیف اولاد برادران
چیست؟
جواب: هرگاه بخشش آن اموال به برادرها ثابت نشود باید سهم خواهرها به ورثه آنها داده شود.
ارث گروه دوّم
سؤال 1107 - دو سال پیش مادرم عمرش را به شما داد و از وي چهار فرزند ذکور و
ص: 327
سه فرزند اناث مانده است. ماترك آن مرحومه ملکی است به ارزش حدود ده میلیون تومان که تصمیم داشتیم بفروشیم و هرکس
صفحه 161 از 282
سهم خود را بردارد. خواهرانم دستخطی از آن مرحومه ارائه میدهند به این مضمون که فرزندانم هنگام تقسیم ارثیه بین دختر و پسر
فرق قائل نشوند و همه به یک نسبت برخوردار شوند حال با توجّه به این که همگی ما صحّت دستخط یعنی تعلّق داشتن به آن
مرحومه را قبول داریم امّا ممکن است بعضی از برادران لااقل ته دل به این امر رضایت نداشته باشند، بفرمایید که تکلیف شرعی
چیست؟
جواب: با توجّه به این که مادر حق داشته در ثلث مال خود تصرّف کند، آنچه درباره سهم دختران گفته است هیچ اشکالی ندارد
چون تفاوت مزبور از ثلث کمتر میشود. بنابراین همانطور که مادر وصیّت کرده است باید عمل کنید.
سؤال 1108 - زنی بیست و پنج سال پیش از شوهرش طلاق گرفته و از آن شوهر یک پسر و یک دختر دارد و مرد زن دیگري
اختیار کرده که از او نیز دختري دارد و او را نیز بیست سال پیش طلاق داده است و زن سوّمی اختیار کرده است. پدر و پسرش در
اثر واژگون شدن ماشین، فوت نمودهاند و تقدّم و تأخر فوت هیچ کدام معلوم نیست و زن طلاقگیرنده ادّعا مینماید پسرش که
هیچگونه مالی ندارد و با پدرش زندگی میکرد و مجرّد بوده، باید از پدر ارث برده و ارث پسرش به او برسد، آیا به او ارث
میرسد (توضیح اینکه پدر داراي ورثههاي زیر میباشد: دو دختر، مادرش و زنی که در حال حاضر در خانه اوست)؟
جواب: ارث آن مرد به دو دختر و پسري که تصادف کرده و همسر و مادرش میرسد، یک هشتم آن به همسر و یک ششم آن به
مادر و بقیّه 4 سهم میشود، دو سهم، از آن پسري است که تصادف کرده و از طریق او به مادرش میرسد (در صورتی که وارثش
فقط مادر بوده باشد) و به هر یک از دختران یک سهم میرسد.
سؤال 1109 - وارث زید متوفی یک خواهرزاده مادري است، از طرف دیگر سه تن از
ص: 328
عموزادگان او در قید حیاتند، ارث زید چگونه تقسیم میشود؟
جواب: با وجود خواهر زاده به عموزادهها ارثی نمیرسد، و اگر وارث دیگري نیست، باید تمام مال را به همان خواهرزاده داد.
سؤال 1110 - شخصی در زمان حیات خویش، حقوق تنها وارث خود را که خواهرش بوده با پرداختن مبلغ 14000 تومان به عنوان
مصالحه از او سلب نموده و بیان داشته که مشارٌ الیها هیچگونه حقّی نسبت به ارث برادر خود بعد از وفات وي ندارد و جمیع
مایملک را نیز به همسر خویش صلح نموده است و این صلح و مصالحه دو سال قبل از فوت مشارٌ الیه و در حالت مرضی بوده است
که منجر به وفات وي شده است با توجّه به اجمالی که گذشت، آیا این صلح و مصالحه صحیح است و مانع ارث میشود؟
جواب: کسی نمیتواند دیگري را از ارث محروم کند تنها میتواند نسبت به یک سوّم مال خودش وصیّت کند که در هر مصرفی
که میخواهد صرف کنند و در مورد بخشش اموال به همسرش اگر در حال حیات و صحّت و سلامت صورت گیرد و تحویل داده
شود ملک او خواهد شد ولی اگر تحویل نداده، اموال او به صورت ارث در میان همه بستگان کما فرض الله تقسیم میشود و اگر
در حال بیماري منجر به مرگ باشد احتیاط آن است که تنها ثلث آن، به شخص مزبور داده شود و در بقیّه، با ورثه مصالحه شود.
ارث گروه سوّم
سؤال 1111 - شخصی از مؤمنین فوت نموده و ورثه حین الفوت او به شرح زیر میباشند: الف) زوجه دائمی که دختر عموي متوفی
بوده. ب) دختر عموي دیگر. ج) یک پسر دایی. د) از دایی دیگري سه پسر دایی و سه دختر دایی. ه-) دو پسر خاله و دو دختر
خاله. لطفاً بفرمایید پسر و دختر داییها و پسر و دختر خالهها
ص: 329
به طور مساوي ارث میبرند یا للذّکر مثل حظ الانثیین؟
صفحه 162 از 282
جواب: بعید نیست ارث آنها مساوي باشد ولی احتیاط آن است که با هم مصالحه کنند.
سؤال 1112 - کسانی که حقّ مسلّمی دارند، مثل خواهر، عمّه یا غیر آنان- اعمّ از مال منقول یا غیر منقول- ولی ادّعاي آن حق را
نمیکنند، آیا پس از فوت آنها ورثه آنها میتوانند آن حق را ادّعا کنند؟
جواب: حق دارند، مگر اینکه صریحاً حقّ خود را بخشیده باشند.
ارث زوجین
سؤال 1113 - شخصی با کامیون خود به جبهه رفته، هم خودش شهید شده و هم کامیون او نابود گردیده است، سپس دولت عوض
کامیون را به خانواده شهید داده است، آیا همسر شهید میتواند سهم الارث خود را از آن ادعا کند؟
جواب: اگر آوردن کامیون به جبهه به امر دولت بوده یا به ضمانت او (هرچند ضمانت جنبه عام داشته باشد نه در خصوص این
شخص) همسر شهید یکهشتم از کامیون را به ارث میبرد و اگر شخص مزبور با میل خود و بدون امر و ضمانت دولت اقدام به
چنین کاري کرده، باید از مسئولین ذي ربط پرسید که هدف آنها تنها کمک کردن به فرزند شهید بوده یا همسر او را هم شامل
میشود و نیز باید سؤال کرد که آیا این هدیه به نسبت سهم الارث است یا بیشتر و کمتر؟
سؤال 1114 - چگونگی ارث زن و شوهر را از همدیگر در صورتی که وارث دیگري نباشد، بیان فرمایید؟
جواب: هرگاه زوج یا زوجه از دنیا برود و وارث دیگري نباشد، اگر زوجه از دنیا برود تمام مال از آن زوج است و اگر زوج از دنیا
برود یک چهارم مال از آن
ص: 330
«1» . زوجه و بقیه به امام (علیه السلام) تعلّق میگیرد
سؤال 1115 - زن اوّل زید در وقت وضع حمل مرده و بچّه او هم به فاصله کمی از دنیا رفته است. بعد از یک سال دختر یکی از
اقوام را گرفته است و بیست سال هم زندگی نمودهاند و از این زن دوّم اصلا اولاد ندارد و فعلا شوهر مرده است، ارث زن چگونه
است؟
جواب: هرگاه شوهر هیچ فرزندي در زمان مرگ نداشته باشد یکچهارم اموال او به همسرش میرسد (غیر از زمین) بقیّه متعلّق به
ورثه دیگر است.
سؤال 1116 - آیا زن، از آب قنات یا چاه ارث میبرد؟
جواب: فقط از آن مقدار آبی که در حال مرگ شوهر در آن موجود است ارث میبرد.
سؤال 1117 - آیا مهریه زن جزء ترکه اوست و اگر جزء ترکه اوست آیا شوهر میتواند به نسبت سهم الارث خود از آن، کسر و
مانده مهریه را به سایر ورثه زن (زوجه خود) پرداخت نماید؟
جواب: آري جزء ترکه اوست و مانند سایر اموال تقسیم میشود.
سؤال 1118 - آیا در ازدواج دائم، مرد میتواند ضمن عقد با همسرش شرط کند که اگر زن وارث مرد واقع شد، ارث خودش را به
فرزند آن مرد که از زوجه مرحومه او باقی مانده است ببخشد و هبه کند؟
جواب: با توجّه به اینکه این شرط کاملا مبهم است خالی از اشکال نیست.
سؤال 1119 - آیا زوجه از پولی که عوض دیه خون شوهر گرفته حقّی دارد و چه مقدار؟
جواب: آري، از آن مانند سایر اموال ارث میبرد.
سؤال 1120 - شوهر این جانب فاطمه، در سال 63 فوت کرده است، با توجّه به
صفحه 163 از 282
______________________________
1). جواهر، جلد 39 ؛ وسایل الشیعۀ، جلد 17 ، باب میراث الازواج. )
ص: 331
-1 باغات پسته 2- سه واحد منزل مسکونی که سند آنها به نام آن مرحوم است. 3- تراکتور با تمام وسایل 4- چاه و پمپ و
ساختمان موتورخانه و امتیاز آب و برق و پروانه چاه. 5- اموال منقول و وسایل خانه. با توجّه به مطالب فوقالذّکر لطفاً به سؤالات
زیر جواب دهید:
الف) آیا بنده از این اعیانی حقّی دارم و اگر دارم به چه صورت میباشد؟
ب) با توجّه به اینکه در طول 13 سال ارثیه مرا ندادهاند، آیا درآمد این چند سال به من تعلّق میگیرد؟
ج) آیا در دادن ارثیه، قیمت روز پرداخت ملاك میباشد یا قیمت روز مرگ میّت و اگر قیمت روز مرگ میّت ملاك است، آیا
تورّم این چند سال محاسبه میشود؟
جواب: الف) یک هشتم از قیمت اعیانی و یک هشتم اموال منقول به هر دو زن میرسد که به طور مساوي میانشان تقسیم میگردد.
ب) نسبت به درآمد اموال منقول باید منافع این مدّت را بپردازند و احتیاط آن است که نسبت به اعیانی نیز همین کار را بکنند.
ج) قیمت یوم الادا ملاك است.
مسائل متفرّقه ارث
سؤال 1121 - هرگاه برادر و خواهري وارث پدري شوند و ترکه در دست برادر بماند و بعد هر دو از دنیا بروند، وارثان خواهر
میگویند سهم ما را بدهید ولی وارثان برادر میگویند آن خواهر سهم خود را هبه کرده یا فروخته است، تکلیف چیست؟
جواب: در صورتی که پس از تحقیقات کافی از آشنایان و بستگان و اهل اطّلاع
ص: 332
مسأله روشن نشود، احتیاط آن است که طرفین ورثه با هم مصالحه کنند، در صورتی که صغیري در بین نباشد، وگرنه احتیاط
رعایت حقّ اوست.
سؤال 1122 - دیه را چه کسی ارث میبرد؟
جواب: تمام وارثان نسبی و سببی، مگر متقربان به مادر (مانند برادر و خواهر مادري).
سؤال 1123 - آیا ورثه میتوانند از ترکه میّت، شخصی را براي انجام نماز و روزه احتیاطی میّت، استیجار کنند؟
جواب: تنها ورثه کبیر میتوانند از حصّه خود براي او استیجار کنند.
سؤال 1124 - آیا بعضی از ورثه حق دارند بیش از سهم ارث خود، در ترکه تصرّف کنند؟
جواب: هیچ یک از ورثه حق ندارند بیش از سهم خود را از اموال میّت بردارند، مگر به رضایت بقیّه.
سؤال 1125 - آیا بخشش در حال حیات مانع از سهم الارث میشود؟
جواب: آنچه را انسانها در حال حیات به بعضی از ورثه میبخشند مانع سهم الارث آنها از اموال میّت نخواهد بود.
سؤال 1126 - آیا طبقه دوّم و سوّم ارث، حقّ قصاص دارند؟
جواب: تمام کسانی که از مال ارث میبرند حقّ قصاص دارند مگر زوج و زوجه که حقّ قصاص ندارند ولی در دیه سهیمند.
سؤال 1127 - در صورتی که وکیل صیغه عقد را اشتباه خوانده باشد، آیا فرزندان از این مرد و زن ارث میبرند؟ آیا خود مرد و زن
از همدیگر و از فرزندان در صورت فوت ارث میبرند؟
صفحه 164 از 282
جواب: بچّهها از پدر و مادر و مادر از بچّهها ارث میبرند ولی زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند.
ص: 333
سؤال 1128 - آیا در صورتی که وارثان توافق کنند، میتوانند خلاف سهام ارث عمل نمایند؟
جواب: با رضایت همه- در صورتی که صغیري میان آنها نباشد- مانعی ندارد.
سؤال 1129 - آیا بهائی از مسلمان ارث میبرد؟
جواب: ارث نمیبرد ولی اگر فرزندان آن بهایی در حال فوت پدر مسلمان بودهاند و وارث دیگري مقدّم بر آنها وجود نداشته باشد
ارث میبرند.
سؤال 1130 - اگر نایب براي حج به شرط عمل نکند و نایب دیگري بگیرد و به حج بفرستد و نایب دوّم حج را از طرف میّت انجام
دهد، آیا ورثه حق دارند پول را پس گرفته و بین خود تقسیم کنند؟
جواب: آري جایز است.
سؤال 1131 - آیا لباسهاي مختلف و زیورها و امثال اینها را که شوهر در حال حیات براي همسرش گرفته متعلّق به زن است یا مال
شوهر است که باید بین ورثه تقسیم شود؟
جواب: هرگاه عرف محل این باشد که لباسها و زیور آلات را به زن میبخشد، مال اوست و اگر عرف محل این است که آنها به
عنوان امانت در نزد او میباشد و فقط حقّ تصرف در زمان حیات شوهر دارد، میان همه ورثه تقسیم میشود، ولی معمولا به زن
تملیک میشود.
سؤال 1132 - در صورتی که عدّهاي در اثر هدم و غرق از بین بروند و رابطه آنها به نحوي باشد (مثل پدر و پسر) که هرگاه یکی از
آنها قبل از دیگري بمیرد از او ارث میبرد و در شرع مقدّس حکم به توارث هر یک از دیگري میشود، حال اگر عدّهاي در نفت یا
حوض شیر یا مایعات دیگر غرق شوند، آیا مشمول این حکم میشوند یا خیر؟ همچنین آیا هدم، شامل انفجار هواپیما و امثال آن
نیز میشود؟ تصادف اتومبیل چطور؟
ص: 334
جواب: تفاوتی میان مایعات نیست. انفجار یا سقوط هواپیما و همچنین تصادف اتومبیل نیز همین حکم را دارد، یعنی پسر از تمام
اموال پدر مطابق سهم خود ارث میبرد و ارث او به ورثهاش میرسد، همچنین پدر نسبت به اموال پسر.
سؤال 1133 - هرگاه پس از صدور حکم موت شخص مفقود الاثر و تقسیم ترکه بین ورثه، مفقود الاثر پیدا شود تکلیف ورثه نسبت
به عین مال و منافع مستوفات و منافع غیر مستوفات چیست؟ و اموالی که در مدّت تصرّف از بین رفته است چه حکمی دارد؟
جواب: تا یقین به موت او حاصل نشود نمیتوان اموال او را تقسیم کرد و حکم طلاق از آن جداست و اگر بعد از تقسیم مراجعت
کند، اموال و منافعش به او برمیگردد و کسانی که اموال میان آنها تقسیم شده، ضامن اموالی که تلف کردهاند میباشند.
سؤال 1134 - آیا ید متصرّفین (ورثه) بعد از صدور حکم موت و تقسیم ترکه بین آنها امانی است یا ضمانی؟
جواب: ید آنها ضمانی است.
سؤال 1135 - هرگاه شخص مسلمانی که داراي چند فرزند مسلمان است بهائی شود و زن بهائی اختیار کند، در صورت فوت آن
شخص، سهم الارث فرزندان مسلمان و بهائی او و زن بهائیش چگونه تقسیم میشود؟
جواب: اموالی که قبلا داشته یا بعداً به دست میآورد همگی به ورثه مسلمان او میرسد.
سؤال 1136 - این جانب تمام اموال منقول و غیر منقول خود را در مقابل هزار تومان به فرزندم فروخته و منتقل نموده بودم، به شرط
این که تا من زندهام در اختیار خودم باشد، متأسفانه فرزندم قبل از من از دنیا رفته است، آیا اموال به خودم برمیگردد یا به ورثه
صفحه 165 از 282
فرزندم منتقل میشود؟
ص: 335
جواب: اگر منظورتان این بوده که ملک منتقل به فرزندتان شود و منافع آن مادام الحیاه در اختیار شما باشد، اکنون که او از دنیا
رفته، آن مال به ورثه او منتقل میشود و شما مادام الحیاه خود فقط مالک منافع هستید.
سؤال 1137 - آیا تفنگ هم مثل شمشیر به ولد اکبر میرسد؟
جواب: احتیاط مصالحه با سایر ورثه است و در صورتی که صغیر داشته باشد، حقّ صغیر را بدهند.
سؤال 1138 - در صورتی که تفنگ، بیش از خشاب خود گلوله داشته باشد، آیا بازهم به ولد اکبر میرسد؟
جواب: مانند مسأله سابق است، مگر این که گلوله بیش از متعارف باشد که حقّ تمام ورثه است.
سؤال 1139 - اگر مردي چند زن داشته باشد که هر کدام ولد اکبر داشته باشند، این سلاح به کدام یک از آنها میرسد؟
جواب: معیار بزرگتر بودن از نظر سن است و در صورت تساوي آنها در سن، در میان همه آنها تقسیم میشود.
سؤال 1140 - در جایی که میّت وصیّت به ثلث نکرده باشد، آیا ورثه میتوانند از اصل ترکه براي میّت نماز و روزه استیجار نمایند؟
جواب: اگر رضایت داشته باشند و کبیر باشند مانعی ندارد.
سؤال 1141 - تکلیف اموال کسی که مفقود الاثر گشته، چیست؟
جواب: مادامیکه یقین به مرگ او نباشد باید اموال او را حفظ نمود و اگر اموالی است که ممکن است ضایع شود با اجازه حاکم
شرع میفروشند و پول آن را با گرفتن شهود به بعضی از ورثه که مورد اعتمادند میدهند تا خبري از آن گمشده بیابند.
سؤال 1142 - اگر هیچ یک از طبقات ارث موجود نباشند، اموال میّت به چه کسی میرسد؟
ص: 336
جواب: ارث او به امام (علیه السلام) یا جانشین او میرسد.
سؤال 1143 - یکی از پسرهاي یک خانواده زرتشتی در سال 62 به عنوان یکی از مهرههاي تقریباً مهمّ چریکهاي فدایی دستگیر و
زندانی میشود و حکم محکومیّت نامبرده به زندان نیز صادر و در زندان توبه کرده و پس از گرایش به اسلام و نیز پس از تحمّل
مدّت زندانی آزاد میشود. در سال 66 پدرش فوت میکند و در سال 68 شخص مورد نظر سهم الارث خود را میگیرد و غیر
منقول را رسماً منتقل میکند. اکنون با راهنمایی یکی از وکلاي دادگستري به استناد ماده 881 مکرّر قانون مدنی که میگوید:
کافر از مسلم ارث نمیبرد و اگر در بین ورثه متوفاي کافري مسلم باشد ورّاث کافر ارث نمیبرند اگر چه از لحاظ طبقه و درجه »
اقدام به طرح شکایت بر علیه مادر و خواهر و برادرش کرده است، بفرمایید آیا غیر از وارث مسلمان بقیّه ورثه « مقدّم بر مسلم باشند
هم ارث میبرند؟
جواب: در فرض مسأله تنها وارث مسلمان از او ارث میبرد ولی اگر مسائل اخلاقی را در اینگونه موارد رعایت کنند بهتر است.
سؤال 1144 - شخصی دو سال قبل از فوتش، با وجود مرضی که منجر به فوت او شده است، جمیع مایملک خود را به همسرش
فروخته است که بالتّبع ورثه شرعی او از ارث محروم شدهاند، آیا این معامله صحّت شرعی دارد؟ در فرض مذکور اگر معامله
صوري بوده باشد صحیح است یا خیر؟ اگر در فرض مذکور احتمال اجبار در معامله باشد حکم آن چیست؟ اگر در فرض مذکور
احتمال قصد ضرر زدن به ورثه باشد حکم آن چیست؟
جواب: هرگاه معامله به صورت ظاهر، جدّي و اختیاري بوده نافذ است مگر آن که خلاف آن ثابت شود و چون در مرض موت
بوده، احتیاط آن است که فقط در یک سوّم آن عمل شود و در بقیّه، با ورثه مصالحه گردد.
سؤال 1145 - پدر این جانبان و همسر این جانبه مرحوم بهرام که داراي دین
صفحه 166 از 282
ص: 337
زرتشتی بوده است حدود پنج سال قبل از فوتش با یک خانم مسلمان ازدواج انقطاعی نموده است که در صیغهنامه مذکور خود را
مسلمان معرفی کرده است و ثمره این وصلت موقّت دو فرزند میباشد، لیکن چون ما از مراتب مسلمان شدن احتمالی وي و همچنین
از ازدواج موقّت مشارٌ الیه هیچ اطّلاعی نداشتیم و او را هیچ وقت در حال انجام فرایض دین مقدّس اسلام ندیده بودیم و خود وي
نیز در این مورد هیچگونه صحبتی با ما یا با دیگران نکرده بود، لذا هنگامی که وي فوت نمود او را به عنوان یک انسان زرتشتی و
طبق آداب و رسوم دین زرتشتی در گورستان زرتشتیان دفن نمودیم که همسر به اصطلاح صیغهاي وي و دو فرزندش در تمام
مراحل و در کلیّه مراسم اعمّ از خاکسپاري متوفی و مراسم عزاداري وي شرکت داشتند و هیچ گونه اشارهاي به مسلمان بودن خود
یا مسلمان شدن آن مرحوم و ازدواج موقّت وي ننمودند تا این که بعداً این جانبان از ماجراي ازدواج انقطاعی آنان و مفاد صیغهنامه
مزبور که در آن دین آن مرحوم اسلام قید شده است با اطّلاع گشتیم که موضوع را با یکی از همسایگان خود که فردي است
مسلمان و مطالعات و تحقیقات و تجربیاتی در امور حقوقی و فقه اسلامی دارد در میان گذاشتیم، وي ضمن برشماري مزایا و
محاسن فراوان دین مقدّس اسلام و حقانیّت و برتري دین مبین اسلام بر سایر ادیان و این که اسلام کاملترین و بهترین و آخرین دین
الهی میباشد این جانبان را به مسلمان شدن تشویق و دعوت نمود که سرانجام با ارشاد و راهنماییها و کوشش بیدریغ وي به
فراگیري و آموزش فرایض به دین مقدّس اسلام مشرّف گردیدیم و رسماً مسلمان و شیعه اثنی عشري شدیم، با توجّه به مراتب فوق
و همچنین با توجّه به این که دلایل و مدارك مستندي که دال بر این باشد که آن مرحوم مسلمان شده باشد وجود ندارد
تقاضامندیم به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) آیا آن مرحوم مسلمان بوده است؟
ص: 338
ب) آیا ازدواج انقطاعی آن مرحوم با خانم مسلمان شرعاً صحیح بوده است؟
ج) آیا دو فرزندي که از این وصلت به وجود آمده است مشروع هستند و از ما ترك آن مرحوم ارث میبرند؟
د) با وجودي که تا کنون دیون متوفی ادا نشده و ماترك آن مرحوم تقسیم نشده است و در ضمن تا کنون حکم قطعی حصر وراثت
صادر نشده، آیا این جانبان که مسلمان شدهایم جزء ورثه آن مرحوم محسوب میگردیم و از ما ترك وي ارث میبریم؟
جواب: الف) اگر اظهار اسلام کرده محکوم به احکام اسلام است هر چند در عبادات و انجام وظایف دینی کوتاهی داشته است.
ب) به حسب ظاهر صحیح بوده است.
ج) فرزندان مزبور مشروع هستند و از او ارث میبرند.
د) در فرض مسأله که ارث هنوز تقسیم نشده و شما مسلمان شدهاید، طبق قانون ارث اسلامی ارث میبرید.
سؤال 1146 - ما دو برادر هستیم و باغی از پدر به ما ارث رسیده است که نصف آن حقّ من بوده و نصف دیگرش حقّ برادرم
میباشد اکنون من قصد فروش حقّ خود را دارم، ابتدا به برادرم و سپس به همسایه بغل دستی خود نیز گفتهام و آنها از خریدن این
ملک صرف نظر کردهاند. اکنون میخواهم به شخص دیگري بفروشم ولی برادرم مانع میشود و میگوید: بیا دوباره زمین را
تقسیم کنیم، در حالی که 25 سال از تقسیم اوّلیه که با رضایت انجام شده است میگذرد و علّت جلوگیري ایشان این است درختی
است که ریشه و تنه آن در ملک برادرم میباشد امّا اکثر شاخه و برگهاي آن در ملک من است و مانع از تابش نور خورشید بر
زمین من میباشد تکلیف ما چیست؟
جواب: در فرض سؤال شما میتوانید زمین خود را بفروشید و چنانچه قبلا
ص: 339
صفحه 167 از 282
تقسیم صورت گرفته، تقسیم مجدّد لازم نیست و اگر شاخ و برگ درخت زمین مجاور مزاحم زمین شماست میتوانید از آن
جلوگیري کنید.
سؤال 1147 - پدر و پسري همزمان با هم در اثر یک سانحه تصادف به رحمت حق پیوستهاند. پدر داراي سه فرزند دیگر نیز
میباشد، از طرف دیگر پسر که همراه پدر مرده است نیز داراي چهار فرزند میباشد، آیا از ارث پدر بزرگ به این فرزندان یتیم
چیزي میرسد؟
جواب: باید فرض کنیم که پدر قبلا فوت کرده و سهمیهاي از او به این فرزند رسیده است و سهمیّه او منتقل به یتیمان او میشود و
باز فرض میکنیم که پسر قبلا فوت کرده و از اموالی که قبلا داشته است سهمی به پدر و سهمی به فرزندان او میرسد، خلاصه این
که هرکدام از اموال دیگري طبق قانون ارث سهمی میبرند و آن سهم منتقل به ورثه آنها میشود.
سؤال 1148 - یک نفر با سه بچهاش در یک شب، در اثر گازگرفتگی زغال فوت کردهاند و معلوم نیست کدام مقدّم و کدام مؤخّر
فوت کردهاند، قابل توجّه این که بچهها مالی ندارند و وارث پدر فعلا یک زن و پدر و مادر او میباشند، کیفیّت تقسیم ارث را بیان
فرمایید؟
جواب: سهم فرزندان از مال پدر برداشته میشود و به ورثه آنها میرسد و بقیّه به باقی ورثه پدر میرسد.
سؤال 1149 - لطفاً در روایت زیر:
ما رایت افرض من علیٍّ و لا احسب منه و قد سئل عنه علیه السلام و هو علی المنبر یخطب، عن رجل مات و ترك » : قال الشعبی
امراته و ابوین و ابنتین، کم نصیب المرأة؟ فقال- علیه السلام-: صار ثُمنها تسعاً فلقّبت بالمسألۀ المنبریۀ شرح ذلک: للابوین السدسان
و للبنتین الثلثان و للمرأة الثمن عالت الفریضۀ فکان لها 3 من 24 ثمنها فلما صارت الی 27 صار ثمنها تسعا فان ثلاثۀ من 27 تسعها و
جمله عالت الفریضۀ را توضیح دهید. « یبقی 24 للابنتین 16 و 8 للابوین سواء
ص: 340
جواب: منظور این است که سهم زوجهاي که شوهرش داراي فرزند است بنابر حکم اولی یکهشتم میباشد ولی هنگامی که با
سهام والدین و بنتین در کنار هم قرار میگیرد اگر مجموع سهم آنها را با هم جمع کنیم 27 سهم میشود (هرگاه مال را 24 سهم
کنید 16 سهم ثلثین میباشد و 8 سهم سدسین است و 3 سهم ثمن میباشد و مجموع 16 و 8 و 3 میشود 27 سهم) هرگاه سه سهم
را از بیست و هفت سهم بردارید معادل یکنهم میشود، تفسیر حدیث چنین است، ولی از نظر مبانی فقهی با توجّه به سایر احادیث،
این مسأله قابل گفتگوست.
ص: 341
فصل چهلم: امر به معروف و نهی از منکر
سؤال 1150 - با وجود نهادي براي امر به معروف در نظام جمهوري اسلامی، آیا وظیفه امر به معروف و نهی از منکر از دیگران
سلب میشود؟ و در صورت تداخل کار آنها با دیگران، تکلیف چیست؟
جواب: امر به معروف و نهی از منکر یک حکم عام است و همه به مقدار توان خود موظف به آن هستند و وجود چنین نهادي سلب
مسئولیت از دیگران نمیکند و موارد تداخل را با برنامهریزي باید حل کرد.
سؤال 1151 - گاهی بعضی از اساتید زن در کلاس درس دانشجویان با لباسهاي تحریککننده حضور پیدا میکنند و دانشجویان
بناچار براي دریافت درس و مطلب به او نگاه میکنند، تکلیفشان چیست؟
جواب: در این گونه موارد باید با هماهنگی مسئولین دانشگاه جلو اینگونه مسائل را گرفت تا دانشجویان به مشکل برخورد نکنند و
صفحه 168 از 282
اساتید به وظیفه شرعیّه خودشان عمل نمایند.
سؤال 1152 - آیا در امر به معروف و نهی از منکر قصد قربت شرط است؟
جواب: قصد قربت شرط نیست ولی بدون آن ثواب به کسی نمیدهند.
سؤال 1153 - آیا با اشخاصی که افعال و کردار غیر معقولانه و ناشایست دارند و با تذکّر، از افعال خود دستبردار نیستند، میشود
قطع رابطه نمود؟
جواب: در صورتی که قطع رابطه موجب خودداري از منکر شود لازم است.
ص: 342
سؤال 1154 - وظیفه یک طلبه در رابطه با مفاسد اجتماعی جامعه و بدحجابی خانمها بطور واضح چیست؟
جواب: امر به معروف و نهی از منکر وظیفه همه است ولی باید به شرایط آن توجّه داشته باشید.
سؤال 1155 - اگر کسی در بین جمع، غیبت بکند و مطمئن باشیم امر به معروف و نهی از منکر در او تأثیر نمیکند، وظیفه ما
چیست؟
جواب: در چنین جلسهاي شرکت نکنید.
سؤال 1156 - آیا قطع رابطه با اقوامی که نسبت به امور شرعی بیتفاوتند مثلا (خمس و زکات نمیدهند) و یا امور خلاف شرع
انجام میدهند و امر به معروف و نهی از منکر در آنها تأثیري ندارد جایز است؟
جواب: اگر قطع رابطه موجب بیدار شدن آنها گردد واجب است و اگر اثر منفی دارد، این کار را نکنید.
سؤال 1157 - اگر امر به معروف و نهی از منکر در اداره باعث شود که انسان از مزایایی همچون اضافهکار و یا پاداشهاي دیگر
محروم شود، آیا بازهم واجب است؟
جواب: اگر موجب ضرر و زیان مهمّی نشود واجب است.
سؤال 1158 - آیا تذکّر به کسی که قرآن را غلط میخواند واجب است؟
جواب: بهتر است با زبان خوب تذکّر دهید.
سؤال 1159 - یکی از مسئولین دانشگاهها به غلط امر به معروف و نهی از منکر و تذکّر به دانشجویان خاطی را محدود به مسئولین
انضباطی دانشگاه میداند و به دانشجویان مؤمن میدان نمیدهد، با توجّه به این مطلب وظیفه یک دانشجوي متعهّد و انقلابی در این
زمینه چیست؟
جواب: امر به معروف و نهی از منکر وظیفه همه مسلمانهاست و کسی نمیتواند جلوي آن را بگیرد ولی باید طوري انجام گیرد که
نظم دانشگاهها و مؤسّسات به هم نخورد.
ص: 343
سؤال 1160 - اگر سوار تاکسی شدیم و راننده نوار ترانه غیر مذهبی گذاشت تکلیف ما در این حال چیست؟
جواب: باید نهی از منکر کنید و اگر نمیپذیرد پیاده شوید، مگر اینکه عسر و حرج لازم آید.
ص: 345
فصل چهل و یکم: احکام دفاع و جهاد
سؤال 1161 - آیا در تقسیم متعارف کافر به ذمّی و حربی که غیر ذمّی را حربی میدانند، میتوان به همه احکام آن ملتزم شد که
کفّاري که در حکومت جمهوري اسلامی هستند، ذمّی و بقیّه در هر کجاي دنیا که باشند حربی باشند و همه اقدامات درباره کافر
صفحه 169 از 282
حربی درباره آنان جایز باشد، یا حربی اختصاص دارد به حالت محاربه و در غیر حالت جنگ، قسم سوّمی داریم که نه ذمّی و نه
حربی است و جان و مال و عرض آنان که در جنگ نیستند محترم است؟
است و بسیاري از دول امروز که با ما روابط سیاسی دارند « معاهد » جواب: کافر، قسم سوّم و چهارمی نیز دارد و قسم سوّم آن کافر
و با ما در حال جنگ نیستند مصداق آن محسوب میشوند و مادام که به نحوي از انحا با مسلمین وارد محاربه نشوند همه چیز آنها
و جان و مالشان محترم است، زیرا طبق تعهّداتی که از طریق روابط سیاسی و قوانین پذیرفته شده بین المللی با آنان داریم داخل در
معاهد هستند. در ضمن باید توجّه داشت که کافر معاهد بر خلاف آنچه بعضی گفتهاند زمان محدودي ندارد و شامل اهل کتاب و
غیر اهل کتاب نیز میشود. این نکته نیز قابل توجّه است که اهل کتاب در صورتی به عنوان کافر ذمّی شناخته میشوند که در داخل
کشورهاي اسلامی زندگی کنند، ولی اهل کتابی که در داخل کشور خودشان زندگی میکنند آنها فقط جزء معاهد میتوانند
باشند و پیمان ذمّه در مورد آنها مفهوم ندارد (مگر این که کشوري خود را در پناه کشور اسلامی قرار دهد) زیرا در احکام ذمّه
قرائن زیادي وجود دارد که نشان میدهد مربوط به
ص: 346
اقلیّتهاي داخل کشورهاي اسلامی است.
قسم چهارم، کفّاري هستند که نه جزء کفّار ذمّی میباشند و نه معاهد و نه حربی و در واقع در بیطرفی کامل نسبت به مسلمین به
سر میبرند که میتوان آنها را کفّار بیطرف نامید که در دو آیه از قرآن به وضع آنها اشاره شده است، در سوره ممتحنه آیه 8
میفرماید: (لَا یَنْهَاکُمُ اللّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إلَیْهِمْ إنَّ اللّهَ یُحِبُّ
الْمُقْسِطِینَ) و سوره نساء آیه 90 بعد از اشاره به کفّار حربی میفرماید: (الَّا الَّذِینَ یَصِ لُونَ إِلَی قَوْمِ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ میِثَاقٌ أَوْ جَاءُوکُمْ مَا
حَصِرَتْ صُدُورُهْم أَنْ یُقَاتِلُوکُمْ أَوْ یُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ … فَإِنِ اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یُقَاتِلُوکُمْ وَ ألْقَوا إِلَیْکُمْ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ سَبِیلًا).
پیش گرفتن راه مسالمتآمیز باشد نه برقراري پیمان صلح، زیرا تعبیر به القاي سلم تناسب با همین « القاي سلم » بنابراین که مراد از
معنا دارد و آیه بعد نیز شاهد بر این مطلب است، به هر حال کافر بیطرف هم، جان و مال و ناموسش محفوظ است شرح بیشتر در
مورد اقسام چهارگانه کافر نیاز به بحث مبسوطتري دارد.
سؤال 1162 - آیا فقیه مبسوط الید میتواند حکم به جهاد ابتدایی کند؟
جواب: باید طبق فتواي خودش عمل کند چون تقلید براي مجتهد حرام است.
سؤال 1163 - آیا کشتن کسی که به انسان حمله میکند و یا سارقی که به منزل انسان آمده است جایز است؟
جواب: در صورتی که راهی جز کشتن او نباشد جایز است و خون او هدر است.
سؤال 1164 - مسألهاي براي من هنگام اشغال کویت توسط لشکر متجاوز عراق اتفاق افتاد لطفاً جواب این مسأله را بفرمایید- داستان
از این قرار است که روز هشتم اشغال کویت وقتی که به خانه برگشتم یکی از سربازان عراقی را در خانه، در کنار برادر کوچکم
دیدم از او سؤال کردم این شخص کیست؟ گفت: یکی از سربازان
ص: 347
عراقی است که مردم کویت را میکشند، ولی من به حرف او اعتنایی نکردم و به اطاق رفته به نماز ایستادم. در این هنگام آن سرباز
با اسلحه گرم او را زد به طوري که خون از بدن او جاري شد ولی هنوز به زمین نیفتاده بود که من از ترس جان خود و خانواده
آماده دفاع شدم و به او حمله کردم، از نظر شرعی این دفاع چگونه بوده است؟
جواب: اگر آن سرباز مهاجم قصد جان یا مال شما یا فرزندانتان را داشته، دفاع با هر وسیلهاي جایز بوده است و خون او هدر است.
سؤال 1165 - اگر یک طایفه از شیعیان بر طایفه دیگر حمله مسلحانه نماید بطوري که خوف جان، مال و ناموس عدّهاي در آن
صفحه 170 از 282
باشد، آیا بر طایفه دیگر دفاع واجب است؟
جواب: آنها حق دارند از خود دفاع کنند ولی باید نهایت کوشش را براي جلوگیري از این گونه درگیریها به عمل آورند تا کار به
خونریزي نکشد.
سؤال 1166 - با توجّه به مسأله فوق اگر افراد یا مسئولین یکی از جناحها (در حالی که اسلحه با خود حمل نمیکرده و قاتل کسی
هم نبوده) توسّط جناح دیگر ترور گردد حکم قاتل و مقتول چیست؟
جواب: هر کس، مؤمنی را عمداً به قتل برساند حکم او قصاص است ولی قصاص باید به وسیله حاکم شرع یا نماینده او انجام شود.
سؤال 1167 - پس از بیرون رفتن استعمار انگلستان از شبه قاره هند و تقسیم آن به ایالت مسلماننشین جامو و کشمیر، بر خلاف
مقرّرات تقسیم و خواست مسلمانان، این منطقه در نتیجه زورگویی و لشکرکشی زیر سلطه هند درآمد. مسلمانان براي حفظ مذهب،
فرهنگ، ناموس و آزادي خود علیه متجاوز، قیام کردهاند و در این مبارزه به بدترین مصائب از جمله قتل عام، شکنجه، اسارت و
غارت و حتی … گرفتار شدهاند، آیا کشتهشدگان مسلمانان در این مبارزه شهیدند و این حرکت جهاد محسوب میشود؟
ص: 348
جواب: مادام که براي دفاع از جان و مال و ناموس مسلمین و اساس اسلام و مذهب اهل بیت (علیهم السلام) تلاش میکنند عمل
آنها جهاد است و آنها که در این راه کشته میشوند شهیدند، امّا باید سعی کنند از مجتهد یا نماینده مجتهدي دستور بگیرند.
سؤال 1168 - اگر روشن شود که کالاهاي اسرائیلی را به نام کشورهاي دیگر مثل ترکیّه و قبرس و یا سایر کشورها، به کشورهاي
اسلامی وارد میکنند تا خریداران متوجّه نشوند که این کالاها اسرائیلی است چون میدانند که اگر مسلمانان بدانند اسرائیلی است
نمیخرند، حکم این فریب دادن مسلمانان چیست؟
جواب: در این فرض خرید این کالاها جایز نیست و جایز نیست که مسلمانان را فریب دهند و مسلمانان باید از هر کاري که باعث
تقویت دشمن میشود بپرهیزند.
سؤال 1169 - آیا براي آژانسهاي مسافرتی، جایز است که تورهاي مسافرتی به اسرائیل ترتیب دهند؟
جواب: برگزاري این تورهاي مسافرتی از اسباب تقویت دشمنان اسلام و تضعیف مسلمین است و این کار بر هیچ مسلمانی جایز
نیست.
سؤال 1170 - اگر آژانسهاي مسافرتی مرتکب چنین کاري بشوند آیا براي مسلمانان جایز است که از این آژانسها براي سفر به
اسرائیل بلیط تهیه کنند؟
جواب: مانند جواب سابق است.
سؤال 1171 - بسیاري از بهائیهاي مقیم جمهوري اسلامی ایران اظهار میدارند که ما تابع قوانین عمومی ایران بوده و هیچ تخلّفی را
مرتکب نشدهایم لیکن متحمّل تضییع حقوق هستیم، آیا اصولا بهائیها، به خصوص بهائیهاي مقیم ایران اهل ذمّه محسوب میشوند؟
جواب: میدانیم مسأله بهائیگري در شرایط کنونی تنها یک مسأله مذهبی نیست بلکه بیشتر جنبه سیاسی دارد و قرائن فراوانی در
دست است که آنها به نفع بیگانگان فعالیّت میکنند و دفاع شدید مجالس قانونگذاري بعضی از کشورهاي
ص: 349
غربی از آنها از جمله این قرائن است. بنابراین در چنین شرایطی نمیتوان با آنها به عنوان گروهی که میخواهند در این مملکت
زندگی مسالمتآمیز داشته باشند نگاه کرد و آنها در واقع محارب هستند.
سؤال 1172 - آیا جایز است که مسلمانی، کشورهاي غیر اسلامی را وطن خود قرار دهد؟ آیا این تعرّب بعد الهجره نیست؟
جواب: اگر از کفر و فساد در امان است اشکال ندارد و این مصداق تعرّب بعد الهجره نیست، به خصوص این که بتواند کمکم با
صفحه 171 از 282
قول و فعل خود در آنجا مبلّغ اسلام باشد.
سؤال 1173 - آیا سفر به کشورهاي کفر و فساد براي ادامه تحصیل با احتمال ضعف دین خود یا همسر یا یکی از فرزندان، یا
بیاعتنایی در بعضی از فرایض یا متأثر شدن به اخلاق و عادات آنها، جایز است؟
جواب: در فرض مسأله خالی از اشکال نیست.
سؤال 1174 - آیا پناهنده شدن به کشورهاي کفر به خاطر این که کاري در وطن خود گیر نمیآورد جایز است؟
جواب: اگر ضرورتی ایجاب کند و متأثر به آداب حرام آنها نشود، اشکالی ندارد.
سؤال 1175 - آیا سفر به کشورهاي غیر مسلمان براي گذراندن تعطیلات و استراحت و اطّلاع بر فرهنگ آن کشورها، با احتمال
وقوع در حرام یا ضعف اعتقادات خود یا همسر یا فرزندان یا متأثر شدن از اخلاق مردم آن مملکت جایز است؟
جواب: همان طور که گذشت اگر این احتمال یک احتمال عقلایی باشد جایز نیست.
سؤال 1176 - آیا جایز است که مسلمان به بلاد کفر و فساد مهاجرت کند و در آنجا کار کند و تخ ّ صص و فنّ خود را در اختیار
کفّار قرار دهد؟
ص: 350
جواب: مغزهاي متفکّر مسلمین و افراد متخ ّ صص آنها، باید در خدمت کشورهاي اسلامی باشند ولی در موارد ضروري اگر باعث
تقویت کفّار و ضعف مسلمانان نشوند و متأثّر به آداب حرام آنها نگردند اشکالی ندارد و اگر بتوانند با قول و فعل خود مبلّغ اسلام
در آن مناطق باشند کار خوبی خواهد بود.
سؤال 1177 - آیا زن حقّ مخالفت با شوهرش را دارد که به بلاد کفر نرود؟
جواب: اگر رفتن به آنجا به دین و اعتقاد و اخلاقش ضربه میزند، مخالفت او جایز است.
سؤال 1178 - آیا فرزند میتواند در رفتن به بلاد کفر با پدر و مادرش مخالفت کند؟
جواب: مانند جواب سابق است.
سؤال 1179 - آیا مبلّغ دینی در صورتی که احتمال ضعف دین همسر و فرزندانش را بدهد میتواند براي تبلیغ به بلاد کفر سفر
کند؟
جواب: مجرّد احتمال کافی نیست مگر این که احتمال قوي باشد و در اینگونه مسائل که مربوط به تبلیغ اسلام است نباید وسوسه به
خرج داد.
سؤال 1180 - آیا مسلمان میتواند با فرض احتمال ضعف دین خود یا خانوادهاش، براي معالجه طولانی به بلاد کفر مسافرت کند؟
جواب: از جواب سابق روشن شد.
ص: 351
فصل چهل و دوّم: احکام حدود
[حدود]
-1 حدّ زنا
سؤال 1181 - حکم مجامعت با نامزد قبل از عقد شرعی از طریق دبر چیست؟
جواب: اگر دخول حاصل شود حدّ زنا در باره او جاري میشود.
صفحه 172 از 282
سؤال 1182 - شخصی با اعتقاد به این که دامادش (شوهر دخترش) با همسر او زنا نموده است عمداً وي را به قتل رسانده است، آیا
علم به زنا مجوّز قتل میشود؟ و آیا اعتقاد قاتل، تأثیري در نوع قتل دارد و موضوع ملحق به اعتقاد به مهدور الدّم بودن مقتول
میباشد؟
جواب: علم به زنا به تنهایی مجوّز قتل نمیشود، مگر این که او را در حال زنا با همسرش ببیند که در این صورت قتل او جایز است
ولی تا در محکمه اثبات نکند قتل عمد شمرده میشود. در مواردي که ثابت شود که شخص اعتقاد به مهدور الدّم بودن کسی
داشته و او را به قتل رسانده، قتل شبه عمد حساب میشود.
سؤال 1183 - دختري با پسري ازدواج کرده است و صیغه دائمی بین اینها خوانده شده، ولی هنوز عروسی نکردهاند و دختر در خانه
پدر زنا کرده است، آیا این زنا محصنه است یا غیر محصنه؟
جواب: زناي محصنه نیست.
سؤال 1184 - آیا حاکم شرع میتواند براي اثبات زنا یا لواط، پایه و اساس علم خود
ص: 352
را نظریه پزشک قانونی قرار داده (متّهمین را جهت معاینه) انجام آزمایشات دقیق علمی به او معرفی کند، یا این که در اینگونه موارد
نفس رؤیت شهود در اثبات حد لازم است؟
جواب: نظریه پزشک قانونی به تنهایی کافی نیست.
سؤال 1185 - پسر و دختري زنا کردند و پسر بعد از این عمل با دختر دیگري ازدواج کرده است، امّا بعد از تزویج نیز همین عمل را
با آن دختر تکرار کرده است، آیا این زنایی که بعد از تزویج پسر با دختر دوّم ادامه داشته، زناي محصنه محسوب میشود؟
جواب: هرگاه بعد از ازدواج، عروسی کرده و این عمل را با دختر اوّل ادامه میدهد، زناي محصنه محسوب میشود.
سؤال 1186 - حدّ زناي محصنه چیست؟
جواب: حدّ زناي محصنه سنگسار است، ولی در شرایطی که محذورات مهمّی بر این امر مترتّب شود میتوان اعدام را به نحو
دیگري انجام داد و شبیه حکم فرار از حفیره در صورت اقرار در اینجا نیز جاري است.
سؤال 1187 - آیا حدّ زنا باید در محلّ وقوع آن انجام شود یا جاي دیگر هم اشکالی ندارد؟
جواب: محل در آن شرط نیست.
سؤال 1188 - در صورتی که برگشتن دختر و پسر زناکار به محل زندگیشان باعث مفسده و اختلافاتی بین اهالی آن محل شود، آیا
میتوان آنها را به محل دیگري تبعید کرد؟
جواب: هرگاه ماندن آنها در محل خود موجب فساد شود، میتوان آنها را به محل دیگري فرستاد.
سؤال 1189 - چنانچه شخصی بعد از عقد و قبل از عروسی زنا کند، آیا غیر از
ص: 353
تازیانه، تبعید و کوتاه کردن موهاي او نیز لازم است؟ در صورت مثبت بودن جواب، آیا تمکن از دخول و عدم تمکن در حکم
تأثیري دارد؟
جواب: تراشیدن سر و تبعید لازم است و تمکن از دخول شرط نیست، مگر این که زن مدّت طولانی به اجبار از شوهر جدا باشد.
سؤال 1190 - در خصوص این روایت که اگر دو مرد، یا یک زن و مرد، زیر یک لحاف دیده شوند باید تعزیر شوند آیا صرف این
کار، دالّ بر سوء نیّت است و تعزیر دارد، یا احراز سوء نیّت لازم است؟
جواب: احراز سوء نیّت نیز لازم است.
صفحه 173 از 282
سؤال 1191 - چنانچه زنی، مردي را با اسلحه یا به نحوي دیگر تهدید کند که اگر با وي زنا نکند چنین و چنان میکند و مرد واقعاً
مکرَه واقع شود، آیا حکم مکرَه در اینجا نیز ثابت است؟
جواب: در فرض مسأله، حکم زناي به عنف که اعدام است در مورد زن جاري نمیشود، فقط حد دارد (رجم یا جلد به اختلاف
موارد).
سؤال 1192 - الف) اگر مرد زناکار، زانیه را که باکره بوده و بر اثر زنا حامله شده است عقد کند، آیا حد ساقط میشود یا رضایت
اولیاي دختر لازم است؟
ب) اگر اولیاي دختر راضی نشوند و او را براي زانی عقد نکنند، آیا شخص دیگري میتواند دختر را بگیرد؟ و حدّ زنا در این
صورت چگونه است؟
جواب: الف) حد با عقد و یا رضایت اولیاي دختر ساقط نمیشود ولی این مسأله اگر نزد حاکم شرع از طریق اقرار (نه شهود) ثابت
شده، میتواند با ملاحظه مصالح او را عفو کند.
ب) اشکالی ندارد و حکم حد همان است که در بالا گفته شد و با این کار ساقط نمیشود.
سؤال 1193 - لطفاً جواب مسائل زیر را مرقوم بفرمایید:
ص: 354
الف) آیا آوردن متّهم به زنا به دادگاه جهت اعتراف جایز است؟
ب) در صوت جواز آیا جایز است قاضی مأذون به متّهم تفهیم کند که جرم او چیست؟
ج) در صورت جواز سؤال ب و اظهار قبولی متّهم آیا قبول اتّهام تفهیمی به عنوان اقرار محسوب میشود یا این که باید اقرار کند و
تصریح به عمل، موضوعیّت دارد و در صورت اقرار واحد آیا تکرار سؤال به دفعات یا جلسات متعدّد لازم یا جایز است؟
د) آیا سکوت متّهم کاشف از انکار اوست؟
جواب: الف) متّهم به زنا را نمیتوان به دادگاه احضار کرد، مگر این که شهود قبلا بروند و شهادت بدهند، و یا زناي به عنف
صورت گرفته باشد و مزنی بها شکایت کند و یا متّهم مرتکب جرائم منکراتی دیگري مانند خلوت با اجنبیّه شده باشد که به خاطر
این امور جلب شود.
ب) از جواب سؤال بالا معلوم شد.
ج) اقرار باید صریح باشد و اصرار قاضی براي گرفتن اقرار وجهی ندارد.
د) با سکوت چیزي ثابت نمیشود و انکار در اینجا لازم نیست بلکه اقرار اثر دارد.
سؤال 1194 - فردي در وطنش محصن یا محصنه است و به قصد زنا به شهر دیگري مسافرت میکند که بیش از مسافت شرعی است
و در آن شهر- العیاذ بالله- مرتکب زنا میشود آیا حدّ زناي محصنه دارد؟
نباشد یعنی همسرش عملا در اختیار او « یغدو و یروح » جواب: اگر از همسرش به مقدار قابل ملاحظهاي دور شده باشد و مصداق
نیست، زناي محصنه محسوب نمیشود.
سؤال 1195 - در زنایی که موجب رجم است اگر زانی پس از اقرار چهارگانه انکار
ص: 355
نمود حدّ رجم ساقط است اوّل این که آیا این حکم اختصاص به رجم دارد یا این که در مواردي که زنا، موجب قتل است مانند
زناي به عنف یا با محارم، هم جاري است و دوّم این که آیا حکم مذکور در لواط ایقابی هم جاري است؟
جواب: در این گونه موارد حدّ اقل قاضی میتواند عفو کند.
صفحه 174 از 282
سؤال 1196 - اگر برادر بالغی با خواهر بالغ خود (نعوذ باللّه) زنا کند آیا هر دو محکوم به اعدامند؟ و نیز اگر برادري که سنّش
قانونی ( 18 سال) باشد با خواهر بالغ و یا نابالغ (کمتر از 18 سال) خود زنا کند آیا رضایت ولی و یا قیّم دختر از اعدام زانی مذکور
جلوگیري میکند؟
جواب: در صورتی که زانی و زانیه به حد بلوغ شرعی رسیده باشند حکم درباره آنها جاري است خواه ولی راضی شود یا نشود،
مشروط بر این که موضوع نزد حاکم شرع با دلایل کافی ثابت شود.
سؤال 1197 - آیا زنا با خواهر رضاعی و یا مادر زن از حیث کیفر همچون زنا با خواهر و مادر واقعی است؟
جواب: زنا با این دو، حکم زناي با محارم نسبی را ندارد ولی مجازات اصل زنا ثابت است.
سؤال 1198 - آیا حرمت زنا ذاتی است و یا عرضی؟
جواب: اگر منظور از ذاتی بودن این باشد که زنا حرام است خواه آثار زیانباري داشته باشد و خواه نداشته باشد، جواب این است
که آري حرمت زنا ذاتی است.
-2 حدّ لواط
سؤال 1199 - آیا در لاطی احصان را شرط میدانید؟
جواب: در لواط فرقی میان محصن و غیر محصن نیست.
سؤال 1200 - آیا میتوان شخصی که به اتهام لواط محکوم به یکی از مجازاتهاي معروف در فقه شده است را با چوبه دار یا اسلحه
گرم اعدام کرد؟
جواب: تبدیل نوع اعدام در صورت ایجاب مصلحت مانعی ندارد.
ص: 356
-3 حد قذف
سؤال 1201 - کسی که دیگري را متّهم به ارتداد و کفر میکند و نمیتواند این اتّهام را در محضر حاکم شرع اثبات نماید، حکمش
چیست؟
الف) آیا چنین موردي را میتوان مصداق قذف دانست؟
ب) در صورت منفی بودن پاسخ، با وي باید به چه نحوي عمل کرد؟
ج) چنانچه شخص مورد اتهام از حقّ خود صرف نظر کند، آیا حد یا تعزیر چنین شخصی ساقط میگردد؟
جواب: الف و ب) قذف تنها در دو مورد است: نسبت زنا یا لواط دادن، بقیّه نسبتهاي ناروا تعزیر دارد.
ج) ظاهر این است که حکم تعزیر با گذشت صاحب حق جاري نمیشود، مگر این که حاکم شرع ملاحظه کند که ترك تعزیر در
این گونه موارد، منشأ مفاسد اجتماعی میشود که بر طبق عنوان ثانوي تعزیر میکند.
سؤال 1202 - در مورد زن 75 سالهاي حد قذف صادر شده است، ولی به گواهی پزشکی قانونی، زن بیمار است و شلّاق براي او
خطرناك است، آیا مسأله ضغث یا صبر نمودن تا بهبودي ایشان در حدّ قذف هم مطرح است؟ و اگر بیماري هیچگاه علاج نشود
تکلیف چیست؟
جواب: اگر خوف خطر در اجراي حد باشد باید از آن خودداري شود و موکول به زمان رفع خطر گردد و اگر امید بهبودي نیست
باید از ضغث استفاده کرد.
صفحه 175 از 282
سؤال 1203 - شخص مسلمانی به طور مکرّر و در حال عصبانیّت به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمّه معصومین (علیهم
السلام) (نعوذ بالله) توهین میکند در حالی که به خیال خودش به حضرت أبو الفضل (سلام اللّه علیه) اعتقاد و علاقه دارد وظیفه
همسر، فرزندان و بستگان او را بیان فرمایید؟
ص: 357
جواب: اگر حال او حال عادي باشد، از اسلام بیرون رفته است و همسرش باید از او جدا بشود ولی اگر از حال طبیعی خارج شده و
یا مشکوك است که از حال طبیعی خارج شده یا نه، محکوم به اسلام است و در صورت اوّل اگر توبه کند و دوباره آن زن به عقد
آن مرد درآید عقدش صحیح است.
سؤال 1204 - مردي که دشنام خواهر و مادر به زنش میدهد و همیشه زبانش به غیبت دیگران عادت کرده چه حکمی دارد؟
جواب: دشنام دادن به دیگران در بعضی از موارد مجازات تعزیر دارد و در بعضی از موارد حدّ قذف ( 80 تازیانه) که به وسیله
حاکم شرع انجام میشود.
-4 حدّ شرب خمر
سؤال 1205 - آیا لعنت کردن شارب الخمر جایز است؟ حدّ آن چقدر است؟
جواب: لعنت کردن کسی که علناً شراب میخورد جایز است و حدّ آن هشتاد تازیانه میباشد.
-5 حدّ سرقت
سؤال 1206 - آیا سارق بعد از قطع دستش میتواند دست قطع شده را پیوند بزند؟
مجنی » جواب: در باب قصاص از فقه، این مسأله مشهور است که اگر گوش قطع شده را به جاي اولش پیوند بزنند و پیوند بگیرد
میتواند آن را قطع کند تا همانند خودش شود و حدیثی در این زمینه از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که یا سند آن معتبر « علیه
میباشد، هر چند الغاي خصوصیت از آن و تسرّي به باب حدود مشکل است، ولی ظاهر ادلّه « معمول به اصحاب » است و یا حدّ اقل
قطع ید سارق آن است که پیوند زدن آن جایز نیست. به خصوص این که در روایت علل و عیون عن الرّضا (علیه السلام) آمده
و علّۀ قطع الیمین من السارق لانه تباشر الاشیاء (غالباً) بیمینه » : است که
ص: 358
و هی افضل اعضائه و أنفعها له فجعل قطعها نکالا و عبرة للخلق لئلا یبتغوا اخذ الاموال من غیر حلّها و لانّه اکثر ما یباشر السرقه
بیمینه، و این معنا، با پیوند زدن سازش ندارد. در حدیث دیگري آمده است: عن النّبی (صلی الله علیه و آله) انّه اتی بسارق فامر به
.«1» « فقطعت یده ثم علقت فی رقبته
سؤال 1207 - پیوند زدن انگشتان قطع شده سارق به دست شخص دیگري که فرضاً در کارخانه بریده شده چه حکمی دارد؟ بر
فرض جواز آیا اجازه صاحب عضو براي این کار لازم است؟
جواب: با اجازه صاحب عضو جایز است.
سؤال 1208 - استفاده از داروهاي بیحسکننده به هنگام اجراي حدّ سرقت چه حکمی دارد؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 1209 - در قانون مجازات اسلامی و بعضی از متون فقهی یکی از شرایطی که براي اجراي حدّ سرقت به طور مطلق بیان شده
آیا شرط مذکور در تمام مراحل رسیدگی، حتّی پس از « سارق پس از سرقت، مال را تحت ید مالک قرار نداده باشد » : این است که
صفحه 176 از 282
ثبوت جرم و انشاي رأي نیز جاري میباشد؟ یا اختصاص به قبل از شکایت نزد حاکم دارد؟
جواب: بازگرداندن مال به مالک پس از ثبوت جرم و انشاي رأي، فایدهاي ندارد و موجب سقوط حدّ نمیشود.
سؤال 1210 - اگر درب پارکینگ باز باشد آنجا حرز محسوب میشود یا نه و اگر بسته باشد چگونه است؟
جواب: در صورت اوّل حرز نیست و در صورت دوّم که درب پارکینگ بسته است حرز محسوب میشود.
______________________________
. 1). جواهر، جلد 41 ، صفحه 543 و سنن بیهقی، جلد 8، صفحه 275 )
ص: 359
سؤال 1211 - آیا جسد انسان مال تلقی میشود و خریدوفروش آن براي اهداف مشروع جایز است و آیا موضوع جرم براي عنوان
سرقت واقع شود یا خیر؟
خصوصاً وقتی که صدها سال از تاریخ مرگ، گذشته باشد و موضوع از جهت باستانشناسی و تاریخی حائز اهمیّت باشد؟
جواب: خریدوفروش بدن میّت مسلمان جایز نیست و مال محسوب نمیشود امّا بدن غیر مسلمان براي اهداف مشروع مانند تشریح
در مواردي که مجاز است نیز خالی از اشکال نیست و در هر حال اجراي حدّ سرقت مشکل است.
سؤال 1212 - در مورد اجراي حدّ سارق، علاوه بر جمیع شرایط، آیا تقاضاي قطع ید از طرف مالباخته نیز لازم است، و یا به مجرّد
شکایت نزد قاضی با فرض وجود شرایط دیگر اجراي حدّ واجب میشود؟
جواب: شکایت او کافی است و نیاز به تقاضاي اجراي حد ندارد.
سؤال 1213 - چنانچه قبل از طرح شکایت از طرف مالباخته نزد قاضی، اموال مسروقه توسط اداره آگاهی از سارق اخذ و جهت
تحویل به مالباخته نگهداري شود به نحوي که هر موقع مالباخته تقاضا نماید اموال به او تحویل میگردد، ولی مالباخته با وجود
علم به این موضوع قبل از تحویل گرفتن اموال نزد قاضی شکایت میکند آیا در این صورت نیز اجراي حدّ سرقت واجب است؟
جواب: حدّ سارق در اینجا اجرا نمیشود، و از قبیل بازگشت مال به دست صاحب آن است.
سؤال 1214 - کسی که مرتکب چهار فقره سرقت شده همه اینها به ثبوت رسیده است آیا براي تمامی اینها یک حد کافی است یا
هر کدام حدّ جداگانهاي دارد؟
جواب: حدّ واحد براي همه آنها کافی است.
سؤال 1215 - با توجّه به این که نصاب حدّ سرقت یک ربع دینار شرعی است و
ص: 360
موضوع درهم و دینار فعلا منتفی است، نصاب حدّ سرقت را چگونه به دست بیاوریم؟ آیا میتوان پول رایج یا طلاي غیر مسکوك
را معیار قرار داد؟
جواب: باید از اهل خبره سؤال کرد که اگر دینار مسکوکی وجود داشته باشد چه اندازه قیمت دارد و قیمت یک ربع آن، نصاب
حدّ سرقت خواهد بود و هرگاه سرانجام شک در مقدار حاصل شود باید قدر متیقّن را حساب کرد.
سؤال 1216 - تقریباً سه سال پیش (بر اثر جهالت و به خاطر معاشرت با دوستان ناباب) مبادرت به سرقت چند شاخه مفتول از
شهرداري و فروختن آنها کردم. اگر من بخواهم وجه آنها را بپردازم:
الف) باید به چه شخص یا سازمانی بدهم؟
ب) در این مورد که طرف مقابل من شهرداري است آیا حلالیّت طلبیدن و راضی کردن شخص خاصّی لازم است؟
ج) در آن موقع قیمت هر کیلو مفتول مثلا چهل تومان بوده ولی امروز 120 تومان است باید کدام مبلغ را بپردازم؟
صفحه 177 از 282
د) ما سه نفر بودیم (البتّه کل پول بین 2 نفرمان تقسیم شد) حال من باید کلّ مبلغ مفتولها را بپردازم یا باید مثلا وزن کلّ آنها را
نصف کرده و پول نصف مفتولها را بدهم؟
ه-) وزن تقریبی مفتولها درست به خاطرم نیست در این مورد باید چگونه وجه را بپردازم؟
جواب: شما میتوانید مبلغ آن را به یکی از حسابهاي درآمدهاي مربوط به شهرداري در بانک واریز کنید و لازم است مبلغ فعلی
آن را بدهید و اگر دیگران سهمی نپردازند شما در مقابل تمام مبلغ ضامن هستید و با انجام این کار حلالیّت طلبیدن لازم نیست،
باید به درگاه خدا توبه کنید و در صورت شک نسبت به مقدار آن، احتیاط کنید.
ص: 361
سؤال 1217 - در فرض سؤال بالا و به همین صورت و با همان رفیق قبلی، مفتولهاي یک زمین شخصی را بردیم (البتّه همان طور که
ذکر کردم یکی از دلایل این اعمال قبیح، جوانی بود و من خیلی دوست داشتم که خودم را انسان زرنگی نشان بدهم) بازهم وزن
آن مفتولها درست به خاطرم نیست و حتّی تعداد آنها را هم دقیق نمیدانم، چگونه باید پول آن بنده خدا را بپردازم؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد و طرز رساندن وجه آن به صاحب مال یا از طریق پیدا کردن حساب بانکی یا فرستادن از طریق
حواله بانکی به درب مغازه و یا منزل او به ضمیمه نامهاي که به طور سربسته نشان میدهد شما فلان مبلغ را از این جانب طلبکار
بودهاید، بدون این که امضا کنید و یا طرق مطمئن دیگر و نسبت به مقدار آن احتیاط کنید و بیشتر بدهید تا یقین به برائت ذمّه
حاصل شود.
-6 حدّ محارب
سؤال 1218 - عدّهاي از مسیحیان بعضی از کشورها، یا مستقیماً با مسلمانان در جنگ هستند و یا از نظر اقتصادي به کسانی که با
مسلمانان در جنگ هستند کمک میکنند، آیا احکام محارب بر آنها جاري میشود و اساساً شرایط صدق محارب در این زمان
چیست؟
جواب: آنها جزء محاربند ولی اگر اجراي احکام محارب بر آنها موجب تشدید کینه و فساد میشود باید با آنها مدارا کرد.
سؤال 1219 - جاسوسانی که اطّلاعات نظامی یا غیر نظامی کشور اسلامی را با علم و آگاهی، در اختیار دشمن میگذارند و در این
رابطه گاهی در کشورهاي بیگانه آموزشهایی دیدهاند و در مقابل آن مبلغی هم دریافت میکنند و یا بدون پاداش این کار را انجام
میدهند چه حکمی دارند، آیا محاربند؟
جواب: اطلاق عنوان محارب بر جاسوس مشکل است، زیرا در تعریف آن
ص: 362
اموري در فتاوا و روایات آمده است که بر جاسوس تطبیق نمیکند ولی مواردي از جاسوسی پیدا میشود که از محاربه نیز شدیدتر
است. به طور کلّی جاسوسی را باید مطابق محتواي آن تقسیم کرد هرگاه مربوط به اخباري بوده باشد که پایههاي احکام اسلامی یا
حکومت اسلامی را متزلزل سازد و یا جان مسلمانان را به وسیله آن به خطر میاندازد مسلّماً محکوم به اعدام است. همچنین اگر
اخبار او سبب گسترش فساد در مقیاس وسیعی گردد به طوري که عنوان مفسد فی الارض به معناي قطعیاش بر او صادق شود، نیز
محکوم به اعدام است، ولی اگر در موضوعات کوچکتري باشد که هیچ یک از مسائل فوق در آن نیست، مثل این که اطّلاعات غیر
مهم و خالی از خطر عمده، در اختیار بیگانگان بگذارد در این صورت مشمول قانون تعزیرات است و مقدار تعزیر تناسب با میزان
ضرر جاسوسی او خواهد داشت.
-7 حدّ ارتداد
صفحه 178 از 282
-7 حدّ ارتداد
سؤال 1220 - اگر کسی با کوچکترین ناراحتی حرفهایی بزند که از آن بوي ارتداد و خداي ناکرده اهانت به مقام خداوند متعال یا
معصومین (علیهم السلام) میآید با توجّه به این که میدانیم لحظهاي دیگر وضو میگیرد و نماز میخواند و سایر عبادات را بجا
میآورد، برخورد با اینگونه افراد به چه صورت باید باشد؟
جواب: اگر از خود بیخود میشود و کلمات کفرآمیز میگوید مرتد نمیشود و در غیر این صورت مرتد است.
سؤال 1221 - اگر شوهر مرتد شود و نه فقط به دین اعتقادي نداشته باشد بلکه علیه آن نیز صحبت کند، حکم زندگی کردن
همسرش با او چیست، لازم به ذکر است که امر به معروف و نهی از منکر نیز در او اثري نداشته است؟
جواب: همسرش باید از او جدا شود و بر او حرام است و نیازي به طلاق ندارد.
ص: 363
سؤال 1222 - آیا توهین به قرآن و فحّاشی نمودن به آن (العیاذ بالله) سبب ارتداد میشود، تکلیف کسانی که شاهد و ناظر این مسأله
هستند چیست؟
جواب: اگر از روي علم و عمد باشد مرتد میشود و بر دیگران لازم است که نهی از منکر کنند.
سؤال 1223 - اگر مسلمانی معتقد به تحریف قرآن باشد، حکمش چیست و آیا اعتقاد به تحریف، انکار ضروري دین محسوب
میشود؟
جواب: نظر به این که افراد کمی از علماي مذاهب مختلف اسلامی قائل به تحریفند (هرچند محقّقان، هرگز تحریف را قبول
نکردهاند) حکم ارتداد جاري نمیشود، امّا چنین کسی مرتکب اشتباه بزرگی شده است.
سؤال 1224 - اگر کسی معتقد باشد که معانی قرآن، بر قلب مبارك پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شده است و آن حضرت با این
کلمات آن معانی را بیان فرمودهاند و کلمات فعلی صادر از ناحیه پیامبر (صلی الله علیه و آله) است نه خداوند، آیا این اعتقاد
موجب ارتداد میشود و وظیفه ما در مقابل چنین شخصی چیست؟
جواب: این عقیده خطا و اشتباه است و باید او را ارشاد کرد ولی موجب کفر نمیشود.
مسائل متفرّقه حدود
سؤال 1225 - خارج کردن منی به وسیله استمنا در صورتی که باقی ماندن آن در بدن ضرر داشته باشد چه حکمی دارد؟
جواب: در صورتی که واقعا ضرورتی باشد حرام نیست.
سؤال 1226 - آیا استمنا با تخیّل امکانپذیر است و در صورتی که آبی از انسان خارج شود چه حکمی دارد؟
ص: 364
جواب: استمنا با تخیّل کاملا امکانپذیر است ولی اگر آب مشکوکی خارج شود که علامات منی را ندارد یا فقط بعضی از علایم
را دارد منی محسوب نمیشود.
سؤال 1227 - با توجّه به این که طبیعتاً زن احساساتیتر است زودتر تحت تأثیر وسوسههاي شیطانی قرار میگیرد آیا کیفر خطاهایش
با مردان تفاوت میکند؟
جواب: در مسائل تعزیرات مسئولیت هرکس در برابر اعمالش رابطهاي با میزان تأثیرپذیري از عوامل مختلف و میزان جرم او دارد.
سؤال 1228 - اگر کسی حافظ کل و یا قسمتی از قرآن باشد و جرمی مرتکب شود که موجب حد است، آیا حفظ قرآن سبب
تخفیف و یا گذشت از حد میشود؟
صفحه 179 از 282
جواب: اگر اثبات عمل از طریق اقرار باشد، حاکم شرع میتواند مجازات او را تخفیف دهد و یا صرف نظر کند و اگر از طریق بیّنه
باشد، حکم مجازات به قوّت خود باقی است.
سؤال 1229 - آیا مرتکب زناي محصنه و لواط، میتواند خود را به قتل برساند؟
جواب: اجراي حد، باید به وسیله حاکم شرع باشد و لزومی ندارد مرتکب گناه خود را به حاکم شرع معرفی کند، بلکه میتواند
فوراً توبه کند و با اعمال صالحه، گذشته خود را جبران کند و خود را از اجراي حدّ شرعی معاف سازد.
سؤال 1230 - اگر انسان مجبور شود براي نجات از زنا استمنا کند، آیا این عمل جایز است؟
جواب: راه نجات از گناه، گناه دیگر نیست. باید به فکر ازدواج باشد و یا از طریق روزه و ورزش و مانند آن خود را از گناه بازدارد
و به گناه دیگري پناه نبرد.
سؤال 1231 - آیا طفل متولّد از زنا، حکم فرزند شرعی را دارد؟
جواب: طفل متولّد از زنا، از نظر حضانت و وجوب انفاق و مانند آنها (جز در مواردي که دلیل قائم بر استثنا آن شده است مانند
مسأله ارث) حکم فرزند شرعی
ص: 365
را دارد، بنابراین ولد الزّنا تمام احکام محرمیّت و وجوب نگهداري و تربیت را دارد فقط ارث نمیبرد.
سؤال 1232 - اصل اوّلیه در حدود چیست؟ و در موارد شک در سقوط حد چه باید کرد؟
جواب: اصل اوّلیه در تمام حدود پس از ثبوت، عدم سقوط است. منظور از اصل در اینجا اطلاقات ادلّه است که میگوید فلان حدّ
باید جاري شود اعم از این که طرف انکار بکند یا نکند، فرار کند یا نکند، البتّه مقتضاي استصحاب نیز بقاي حدّ است (هرگاه
استصحاب را در شبهات حکمیّه جاري بدانیم) بنابراین تا دلیلی قائم نشود بر این که حدّ ساقط میشود، باید آن را جاري کرد. در
نتیجه در تمام مواردي که علم قاضی حجت است، حدود باید جاري گردد زیرا دلیل سقوط حدّ به هنگام عفو امام یا انکار بعد از
اقرار یا فرار بعد از اقرار، شامل محلّ بحث نمیشود، مگر سرچشمه علم حاکم اقرارات غیر صریح و یا اخذ به لوازم اقرار و مانند آن
« تدرأ الحدود بالشبهات » بوده باشد که اجراي حدود در چنین مواردي بعد از انکار یا فرار یا عفو حاکم مشکل است و لااقل مشمول
است.
سؤال 1233 - آیا مجرمین غیر مسلمان طبق احکام اسلام مجازات میشوند یا طبق مذهب خودشان؟ و در صورت دوّم مجري آن
قاضی مسلمان است یا قاضی خودشان؟
جواب: آنچه از آیه شریفه 42 سوره مائده استفاده میشود و فتاواي فقهاي ما در ابواب حدود و جهاد مؤیّد آن است و روایات
متعدّدي نیز بر آن دلالت دارد این است که: قاضی مسلمان راهی جز این دو ندارد که اگر آنها درخواست کنند، طبق حکم اسلام با
آنها رفتار شود یا آنها را ارجاع به قاضی خودشان بدهند تا به حکم خودشان داوري کند، امّا این که قاضی مسلمان طبق احکام
مذهب آنان که به اعتقاد ما مذهب تحریف یافته و منسوخ است قضاوت کند و بر آن صحّه بگذارد
ص: 366
چنین چیزي نه از ادلّه استفاده میشود و نه از فتاواي بزرگان. تنها راهی که براي پرهیز از آنچه در بالا مطرح فرمودید وجود دارد
این است که قاضی صالحی از خودشان زیر نظر حکومت اسلامی طبق احکام آنها داوري کند و براي رعایت دقّت و اقامه قسط قبلا
احکام مذهب آنان با استفاده از کارشناسان، تصویب و ضمن مواردي (در احوال شخصیّه) تنظیم کنند تا هیچ گونه سوء استفادهاي
نشود.
سؤال 1234 - اگر اموري مانند نظریّه پزشک در یک مسأله پزشکی، نوار ضبط صوت، فیلمها و عکسها و تصاویر، نوشتهها و اسناد
صفحه 180 از 282
عادّي و رسمی، براي قاضی در قضیّهاي ایجاد علم نماید، آیا قاضی میتواند آنها را مستند حکم خود قرار دهد؟ به عبارت دیگر آیا
مستند حکم قاضی منحصر به اموري مانند بیّنه، یمین و اقرار است که در شرع مذکور است یا هر آنچه که باعث ایجاد علم براي
قاضی شود میتواند مستند حکم قاضی قرار گیرد؟
جواب: اسناد و نوشتههاي معتبر عقلایی چنان که در بالا گفته شد، حجّت شرعیّه است؛ ولی نوار و فیلم و مانند آن دلیلی بر اعتبارش
نیست و حجیّت علم قاضی تنها در صورتی است که از مبادي حسّیّه، مانند مشاهده یا قریب به حسّ، مانند داستانهایی که از حضرت
علی (علیه السلام) درباره نزاع غلام و آقا و نزاع دو زن (درباره فرزند) روایت شده، حاصل شود. شرح بیشتر در این باره را در بحث
علم قاضی گفتهایم.
سؤال 1235 - در صورتی که حدّي بر شخص مریضی واجب شود آیا میتوان هشتاد چوب نازك در کنار هم گذاشت و با آن یک
ضربه بر بدن آن مریض زد؟ در صورتی که پاسخ مثبت باشد آیا تعزیر هم همین حکم را دارد؟ با توجه به این مقدمه حکم مسألۀ
زیر را بیان فرمایید: زنی در زمان مجرد بودن کاري کرده که حکمش تعزیر بوده و اکنون پس از ازدواج در حالی که در دوران
حمل به سر میبرد و شوهرش نیز از این کار او مطّلع نبوده، جرم او ثابت شده است، با توجه به این که این زن در حال حاضر مریض
است و هم دوران حمل را سپري میکند و هم این که اگر تعزیر شود شوهر وي مطّلع گشته و ممکن است وي را طلاق دهد یا
مفاسد دیگري ایجاد میشود، آیا در چنین مواردي مثلا میتوان سی ترکه نازك کنار هم گذاشت و به عنوان تعزیر با آن یک
ضربه بر بدن او وارد کرد؟
جواب: در مورد بیمار میتوان به تعداد حد، چوبه روي هم گذارد و بر بدن او زد و در مورد زن حامل باید بعد از وضع حمل
اجراي حد شود. امّا در مورد تعزیر میتوان به یک یا چند شلّاق هم قناعت کرد و تعزیر منحصر به شلّاق نیست و میتوان در این
گونه موارد به وسیله توبیخ یا نصیحت به شرط این که امید اثر در آن باشد قناعت کرد.
سؤال 1236 - بعضی از مرتکبین اعمالی که حدّ شرعی یا تعزیر دارند، وقتی متوجّه ثبوت جرم خود میشوند، شروع به گریه و زاري
و اظهار ندامت میکنند، آیا صرف این ندامت کافی است یا منوط بر انجام اعمال نیک و ترك عملی گناه ارتکابی است لطفاً
توضیح دهید؟
جواب: در صورتی که ندامت در محکمه قاضی باشد تأثیر ندارد، مگر در موارد اقرار که قاضی میتواند، عفو کند و اگر قبل از آن
باعث سقوط حد است. « حقوق الله » باشد در
سؤال 1237 - با توجّه به وضع کنونی افغانستان، چه کسانی عهدهدار اجراي احکام و حدود الهی هستند؟
جواب: هر مجتهد عادلی که در آن منطقه است میتواند اقدام کند و در صورت نبودن مجتهد، علما عادل که نمایندگی از طرف
مجتهد جامع الشرایط داشته باشند میتوانند مجري حدود شوند.
سؤال 1238 - اگر متّهم به زنا و لواط با فرض حصول علم براي قاضی قبل از حکم حاکم اظهار ندامت و پشیمانی نماید آیا حد
مطلقاً اعمّ از رجم و قتل و غیره به
ص: 368
لحاظ این که موضوع با اقرار و یا علم قاضی ثابت شده است نه با بیّنه ساقط است یا این که حاکم مخیّر است بین عفو و اجراي حد
و یا این که فرق است بین رجم و قتل و سایر حدود؟
جواب: در هر موردي باید تابع دلیل آن مورد بود، مثلا در مسأله فرار از حفیره ادلّه شامل مورد علم قاضی نمیشود، ولی در بعضی
از موارد علم قاضی حکم اقرار را دارد.
سؤال 1239 - در مواردي که انکار پس از اقرار موجب سقوط رجم و قتل است، آیا حد مطلقاً اعمّ از رجم و قتل و صد ضربه شلّاق
صفحه 181 از 282
کلا ساقط است یا این که حاکم شرع میتواند با توجّه به سقوط رجم و قتل، متّهم را به شلّاق محکوم نماید همان طور که از دو
صحیحه حلبی استفاده میشود؟
نمیباشد « معمول بها » جواب: حد بطور کامل ساقط است ولی تعزیر بعید نیست و امّا روایات حلبی در این قسمت در نزد اصحاب
تنها افراد شاذي به آن فتوا دادهاند بنابراین عمل بر طبق آن مشکل است.
سؤال 1240 - زن شوهرداري به خاطر زنا محکوم به رجم شده است. اگر شوهر او قبل از اجراي حکم، وي را طلاق دهد، آیا طلاق
به منزله رضایت نسبت به او تلقّی و باعث جلوگیري از اجراي حد خواهد بود؟
جواب: طلاق و رضایت شوهر مانع از اجراي حدّ مزبور نیست.
تعزیرات
سؤال 1241 - پزشکی از معالجه امتناع کرد و در نتیجه مصدوم یا مریض فوت کرد، مجازات او چیست؟
جواب: مجازات او تعزیر است.
سؤال 1242 - در مواردي که اشخاص در منازل خود و دور از انظار مردم و بدون
ص: 369
ایجاد مزاحمت براي همسایگان، مرتکب اعمال حرام ذیل میشوند آیا قاضی مأذون میتواند این افراد را از باب ارتکاب فعل حرام
تعزیر نماید، یا مجوّز شرعی این کار وجود ندارد: الف) تماشاي فیلمهاي مبتذل و مستهجن ویدئویی ب) استماع آهنگهاي مبتذل
نوارهاي کاست ج) نگهداري عکسهاي مبتذل و مستهجن زنان اجنبیّه د) نگهداري آلات قمار و استفاده شخصی از آن.
جواب: چنانچه قاضی در این گونه امور نیز مأذون باشد و علم از طرق عادي و معمولی بر این گونه امور حاصل گردد تعزیر کردن
لازم است، مگر در مواردي که این گونه اقدامات منشأ مفاسدي گردد که در این صورت پردهپوشی لازم است و هرگاه با احضار
کردن و هشدار دادن و ارشاد نمودن و تعهّد گرفتن ردع و منع حاصل گردد باید به همان مقدار قناعت کرد.
سؤال 1243 - چنانچه شخصی، زن و مردي را مجبور به زنا کند حکم شخص سوّم چیست؟
جواب: تعزیر شدید دارد.
سؤال 1244 - آیا براي مسئول پایگاه مقاومت بسیج، جایز است به کسی که جرمی انجام داده است سیلی بزند؟
جواب: تعزیر بدون اجازه حاکم شرع جایز نیست.
سؤال 1245 - آیا پدر میتواند فرزند خود را به خاطر سرپیچی در یادگیري قرآن، تأدیب نماید؟
جواب: بهتر است از طریق تشویق این کار را انجام دهد.
سؤال 1246 - کسی که زن دارد، با اجازه زنش استمنا میکند آیا این استمنا حرام است؟
جواب: اگر استمنا از طریق ملاعبه با همسر بوده باشد اشکالی ندارد، امّا اگر با خودش استمنا کند حرام است خواه به رضایت زن
باشد و خواه نباشد.
ص: 370
سؤال 1247 - اگر شخصی به شخص دیگري تهمت دزدي (و سارق مسلّح) بزند و در محاکم قضایی نتواند ادّعاي خود را به اثبات
برساند و متّهم از نظر قانونی تبرئه شود از نظر شرعی مجازات شخصی که تهمت زده چیست؟
جواب: چنین کسی تعزیر دارد و مقدار آن به نظر حاکم شرع است.
سؤال 1248 - شخصی دختري را به قصد ازدواج فراري میدهد و مدّتی با هم در این حال هستند و اعمالی غیر از آمیزش انجام
صفحه 182 از 282
میدهند، سپس رضایت اولیاي دختر را جلب میکنند و عروسی مینمایند، آیا پسر نسبت به اعمالی که در زمان فرار از قبیل با هم
خوابیدن، دستبازي و … انجام داده است باید تعزیر شود؟
جواب: همه این اعمال، خلاف شرع است و تعزیر دارد.
ص: 371
فصل چهل و