گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
فصل چهل و سوّم: احکام قصاص






قتل عمد و شبه عمد
________________________________________
شیرازي، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم،
1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج 1، ص: 371
سؤال 1249 - اگر مأموري در تعقیب متّهمی به سوي او تیراندازي کند و متّهم به قتل برسد، آیا این قتل عمد است یا شبه عمد؟
حکم مسأله چیست؟
جواب: این مسأله داراي چند صورت است:
صورت اوّل: این که شخص فراري، متّهم به انجام گناه کوچکی است که مجازات تعزیر دارد، در این صورت غیر از تیراندازي
هوایی یا به اطراف، کار دیگري نمیتوان کرد زیرا مفروض مسأله استحقاق چنین مجازاتی را حتّی پس از ثبوت جنایت ندارد.
صورت دوّم: آن است که عدم واکنش شدید در برابر چنین جرمی نظم کلّی جامعه را به هم میریزد و براي کلّ اجتماع خطر دارد.
و استفاده از سلسله مراتب اقدام کرد و اگر چارهاي جز تیراندازي مثلا به سوي پاهاي « الاسهل فالاسهل » در این صورت باید از طریق
متّهم نبوده و مأمور هم از مهارت کافی برخوردار بوده و در عین حال تیر خطا رفت و به محلّی که مایه قتل اوست اصابت کرد،
خونش هدر است نه قصاص دارد نه دیه؛ زیرا کاري که با اذن حاکم شرع انجام شده و طرف هم مستحقّ آن است، دیه ندارد.
صورت سوّم: در صورتی که موجب اختلال کلّی نباشد ولی جرم، جرم سنگینی است که اگر در خصوص آن جرم اقدامی نشود
(مانند قاچاقچیان اسلحه براي دشمن در مواقع جنگ) که اگر در مناطق حسّاس جلوگیري نکنیم کشتههاي زیادي میدهیم بیآن که
حتّی سرنوشت جنگ عوض شود و در اینجا نیز
ص: 372
تیراندازي با سلسله مراتب جایز است و اگر منتهی به قتل گردد، خون طرف مقابل هدر است (با شرایطی که در بالا گفته شد).
سؤال 1250 - سربازي دو شیشه الکل صنعتی را با خود به پادگان میآورد. ابتدا به انگیزه رفع خطر از الکل صنعتی با وسایلی که در
اختیار داشتهاند و با همکاري دیگر سربازان آن را تقطیر نموده، سپس خودش و چند تن دیگر از سربازان، از آن مایع به قصد مست
شدن مینوشند. با توجه به این که مصرف الکل صنعتی بسیار خطرناك و مهلک است، یکی از سربازان به دلیل مصرف زیاد فوت
نموده و سایرین نیز دچار تهوع و استفراغ میشوند، آیا سربازي که الکل را به پادگان آورده، در مقابل خون کسی که از روي
اختیار آن را مصرف کرده، و فوت نموده، مسئولیتی دارد؟
جواب: در صورتی که مصرفکنندگان از خطرات احتمالی آن باخبر بودهاند کسی در مقابل خونشان مسئول نیست، ولی اگر
آورنده الکل آنها را اغفال کرده باشد که شرب آن مشکلی ندارد، در این صورت مسئول است و در فرض اخیر، قتل شبه عمد
است.
صفحه 183 از 282
سؤال 1251 - سه نفر نظامی در منطقه در سنگرهاي مخروبه مشغول تهیّه وسیله بودهاند. نظامی دیگري با فاصله حدود سیصد متر،
چندین تیر به طرف آنها شلّیک کرده که منجر به قتل یکی از آنها شده، قاتل مدّعی است که من فکر کردم آنها افراد غیر نظامی
هستند و قصد تیر هوایی و ترساندن آنها را داشتم که منطقه را ترك کنند ولی قصد شلیک به آنها را نداشتم البتّه ادّعاي وي مبنی بر
این که فکر کردم افراد غیر نظامی هستند قابل قبول نیست چون که افراد متعدّدي به وي گفتهاند نظامی هستند. حال با توجّه به این
که قاتل افراد را میدیده و به سوي آنها تیراندازي متعدّد کرده، بر فرض این که قبول کنیم قصد تیراندازي به افراد یا فرد معیّنی را
نداشته، آیا این قتل عمد است یا خیر؟
جواب: مادام که ثابت نشود تیراندازي به سوي آنها و براي هدف قرار دادن آنها بوده، قتل عمد محسوب نمیشود.
ص: 373
سؤال 1252 - در صورتی که مردي زوجهاش را عمداً به قتل برساند و ورّاث مقتوله منحصر به مادر و یک دختر باشد و با عنایت به
عدم امکان قصاص پدر توسط دختر و تقاضاي قصاص قاتل توسّط مادر مقتوله: الف) با عنایت به لزوم پرداخت نصف دیه توسط
متقاضیّه قصاص به قاتل، آیا نسبت به سهم دختر باید دیه پرداخت کند یا خیر و با توجّه به این که قاتل داراي پدر میباشد که جدّ
صغیره محسوب میشود، آیا رعایت غبطه صغیر، و تقاضاي دیه یا عفو به عهده جد میباشد یا خیر؟
جواب: باید سهم دیه دختر را بپردازد ظاهراً جدّ صغیره در این امر ولایت دارد.
ب) در صورت امتناع و یا عدم توانایی مالی متقاضی قصاص نسبت به پرداخت دیات متعلّقه، آیا حقّ قصاص ساقط یا تبدیل به دیه
میگردد یا اجراي آن به تأخیر میافتد و در صورت اخیر، آیا محکوم از زندان آزاد میگردد یا خیر؟
جواب: اگر امیدي به توانایی ولیّ دم درآینده نه چندان دور باشد باید در انتظار آینده بود و محکوم با اخذ وثیقه کافی از زندان
آزاد میشود ولی اگر امیدي نیست ملزم به پرداخت دیه میشود.
سؤال 1253 - جوانی به هنگام دعوا چاقو کشیده و در شکم جوان 22 سالهاي فرو کرده است (در حدود 15 الی 6 سانتیمتر) جوان
مجروح را به بیمارستان بردند و به گمان این که زخم سطحی است و چیز مهمّی نیست جراحت را باز نکردند و منجر به فوت او
شد، بعداً معلوم شد چاقو به طحال او سرایت کرده و اطبّا کوتاهی کردهاند و اگر باز میکردند راه نجات وجود داشت. بعضی از
قضات آن را جزء قتل عمد دانستهاند و بعضی تردید دارند. لطفاً حکم آن را بیان فرمایید و نیز حکم اطبّایی که به گواهی پزشکی
قانونی مرتکب قصور در این مورد شدهاند را بیان فرمایید؟
جواب: مسأله ظاهراً از قبیل قتل عمد است هر چند جوان قاتل قصد قتل را هم نداشته باشد؛ زیرا چاقو را در محلی فروبرده است که
احتمال قتل در آن شایع است و کوتاهی پزشکان- حتّی اگر از روي تقصیر باشد- مانع از صدق قتل عمد
ص: 374
نیست. در مورد پزشکان اگر مقصّر تشخیص داده شوند، تعزیر دارند و دیه و امثال آن براي آنها ثابت نمیشود.
سؤال 1254 - تیري به بدن کسی اصابت کرده و از طرف دیگر خارج شده و منجر به قطع کامل نخاع هم شده، مصدوم پس از
مدّتی فوت نموده، پزشکی قانونی اعلام نموده علّت مرگ عوارض ناشی از جراحات اوّلیّه است. حال با توجّه به این که ضارب در
مرحله اوّل یک دیه کامل براي قطع نخاع و دو ثلث یک دیه کامل هم براي جائفه مدیون شده، خواهشمند است نظر مبارك را در
مورد فوق و این که ضارب چه مقدار دیه بدهکار است، بیان فرمایید؟
جواب: هرگاه تیراندازي عمدي بوده، ضارب دیه داده شده را پس میگیرد و آماده قصاص میشود و اگر خطا یا شبه عمد است
دیه جدیدي تعلّق نمیگیرد و یک دیه کافی است و اگر ضربه واحده سبب مرگ شده، دیه جائفه نیز ندارد.
سؤال 1255 - کسی که در جنگها و درگیریهاي داخلی افغانستان نقش فعّالی داشته، توسط طرف دیگر در خانه خود ترور میشود،
صفحه 184 از 282
حکم آن چیست؟
جواب: هرکس مؤمنی را عمداً به قتل برساند حکمش قصاص است و اگر او مرتکب خطایی شده، باید به وسیله حاکم شرع حکم
الهی در مورد وي اجرا گردد.
سؤال 1256 - شخصی قصد کشتن فرد بیگناهی را دارد ولی به علّت اشتباه در هویّت مجنی علیه، شخص دیگري را که وي نیز
بیگناه بوده میکشد، قتل واقع شده از چه نوعی خواهد بود؟
جواب: این قتل عمد است و قصاص دارد ولی احتیاط مستحب آن است که اولیاي مقتول با جانی مصالحه به دیه یا مانند آن کنند.
سؤال 1257 - شخصی قصد کشتن مهدور الدّمی را دارد ولی به علّت اشتباه در هویّت مجنیٌ علیه، شخص دیگري را که محقون الدّم
بوده میکشد، قتل واقع شده از چه نوعی خواهد بود؟
ص: 375
جواب: قتل شبه عمد است.
سؤال 1258 - در صورتی که قاتل به قصد کشتن زید تیراندازي کند و بعد از مرگ معلوم شود آن شخص مقتول، بکر بوده است
(اشتباه در هویّت) قتل عمد است یا شبه عمد؟
جواب: در صورتی که هر دو محقون الدّم باشند قتل عمد محسوب میشود.
سؤال 1259 - شخصی نسبت به دیگري کاري انجام میدهد که یا نوعاً کشنده است، مثل سمّ مهلک، و یا نوعاً کشنده نیست، مثل
ایراد جرح جزئی به بازوي دیگري، در هر حال طرف مقابل به بیمارستان منتقل میشود و پزشک از انجام وظیفه و تخلیه موادّ سمّی
در فرض اوّل خودداري مینماید و یا با سهلانگاري و به کار بردن مواد و ابزار آلوده و غیر بهداشتی در فرض دوّم موجب ایجاد
عفونت و تسرّي آن و قطع عضو یا مرگ مجروح میگردد. در دو فرض مذکور چه کسی قاتل است؟ نوع قتل چیست؟ در صورتی
که پزشک و ضارب هر دو مسئول باشند میزان مسئولیت هرکدام چگونه است؟
جواب: در فرض اوّل کسی که سمّ مهلک داده است قاتل محسوب میشود و قتل عمد است و در فرض دوّم که خطاي پزشک
سبب مرگ شده، او قاتل محسوب میشود ولی قتل، قتل شبه عمد است و در صورتی که هر دو مسئول باشند دیه به مقدار دخالت
آنها در قتل، خواهد بود.
سؤال 1260 - رانندهاي مقصر با عابر پیاده تصادف میکند و به بهانه انتقال به بیمارستان بیمار را سوار میکند، امّا از ترس براي فرار
از مجازات، او را در بیابان و دور از دسترس مردم رها میسازد و مصدوم به علّت خونریزي و عدم کمک و مراقبت در همان محل
فوت مینماید، آیا این قتل، قتل عمد محسوب میشود؟
جواب: هرگاه رها کردن او به این حال در بیابان قاعدتاً سبب مرگ بوده، قتل عمد محسوب میشود.
ص: 376
قتل خطا
سؤال 1261 - شخصی قصد کشتن فرد محقون الدّمی را دارد ولی به علّت خطاي در تیراندازي، شخص دیگري را که وي نیز
محقون الدّم بوده میکشد، قتل واقع شده از چه نوع خواهد بود؟
جواب: اگر منظور از خطاي در تیراندازي این باشد که نفر دوّم در محدوده تیراندازي او نبوده و تیر به عللی مانند این که کمانه
کرده و به دیگري خورده و او را کشته است، قتل خطاست.
سؤال 1262 - شخصی قصد کشتن مهدور الدّمی را دارد ولی به علّت خطاي در هدفگیري یا تیراندازي، شخص دیگري را که
صفحه 185 از 282
محقون الدّم بوده میکشد، قتل واقع شده از چه نوعی خواهد بود؟
جواب: مانند مسأله سابق است.
عفو از قصاص
سؤال 1263 - فقها گفتهاند: حکم اکراهکننده در قتل، حبس ابد است و حکم نگاهدارنده، کور کردن چشم اوست، آیا در صورتی
که یک نفر اکراه کند و دیگري امساك کند و سوّمی مرتکب قتل شود همانگونه که اولیاي دم میتوانند از قاتل گذشت کنند،
آیا از اکراهکننده و امساكکننده نیز میتوانند گذشت کنند؟ یا این که این یک حدّ الهی مانند حدّ زناست که قابل گذشت نیست؟
جواب: چنانچه اولیاي دم از ممسک و مکره صرف نظر کنند اجراي احکام مربوط به آنها، دلیلی ندارد و شبیه حکم قصاص است و
حکم مکره و ممسک هر دو حبس است و کور کردن، فقط حکم رأیی (بیننده یا دیدهبان) میباشد و آن در صورت خاصّی است.
سؤال 1264 - آیا مجنیٌ علیه (کسی که جنایتی بر او واقع شده) میتواند قبل از آن که بمیرد، جانی را از قصاص نفس عفو نماید؟
در فرض قصاص عضو چطور؟
ص: 377
جواب: در قصاص عضو جایز است ولی در قصاص نفس در میان فقها اختلاف است و جواز عفو بعید نیست و احتیاط در مصالحه
است.
سؤال 1265 - آیا شخصی که میخواهد جنایتی بر او واقع شود میتواند جانی را از قصاص نفس عفو نماید؟ در فرض قصاص عضو
چطور؟ بطور کلّی در فرض دیه چطور؟
جواب: دلیلی بر جواز عفو در این صورت نداریم.
سؤال 1266 - در ضرب و جرح عمدي اگر مجنیٌ علیه قبل از مرگ، جانی را از قصاص (الف: قصاص عضو، ب: قصاص نفس)
عفو کند و همان جنایت سرایت کند و موجب مرگ مجنیٌ علیه شود، آیا حق قصاص نفس ساقط میشود یا این که ولی دم
میتواند قصاص را مطالبه نماید؟
جواب: بخشیدن قصاص عضو، موجب بخشش قصاص خون نمیشود (در مواردي که جراحت سبب قتل گردد) یا جانی قصد قتل
داشته باشد.
تبدیل قصاص به دیه
سؤال 1267 - در موارد حکم به قصاص در جروح که پس از تعیین طول و عمق جراحت به وسیله پزشک قانونی به دلیل اختلاف
چاق و لاغري جانی و مجنیٌ علیه که مثلا عمق سه سانتیمتر جرح وارده زیاد شدید نبوده و خطري نداشته است، امّا اگر قصاصاً با
همین عمق در جانی وارد شود به دلیل لاغري حتّی خطر مرگ خواهد داشت تکلیف چیست، آیا تبدیل به دیه میشود و در صورت
عدم تراضی چه باید کرد؟
جواب: در این مسأله چند صورت است:
الف) در صورتی که رعایت طول و عرض و عمق خطر قطعی یا حتّی خوف خطر جانی (بر اثر لاغري) داشته باشد، مسلّماً تبدیل به
دیه میشود زیرا اطلاقات قصاص از این صورت منصرف است یا به تعبیر دیگر مماثلت عرفیّه وجود ندارد
ص: 378
به علاوه ادلّهاي که میگوید در جائفه و منقله و مأمومه قصاص نیست زیرا موجب خطر است، شامل مفروض بحث نیز میشود.
صفحه 186 از 282
ب) هرگاه خطري براي طرف مقابل نداشته باشد ولی تفاوت بدن آن دو، به قدري باشد که عمق یک سانتیمتر در بدن یکی،
مساوي سه سانتیمتر در بدن دیگري است در اینجا رعایت عمق نباید بشود زیرا اوّل این که مماثلت عرفیّه که اساس، در ادلّه
قصاص است حاصل نیست چه این که فی المثل عمق سه سانتیمتر در فرد لاغر به استخوان میرسد در حالی که در فرد چاق یک
جراحت سطحی حساب میشود. بنابراین مشمول مساوات در ادلّه قصاص نیست و روایت خاصی که دلالت بر مساوات در عمق کند
نیز وجود ندارد و دوّم این که طبق روایاتی که در شجاج یا مطلق جروح آمده، معیار در عمق، صدق اسم است (جائفه، دامیه،
باضعه، سمحاق، موضحه و ) … و میدانیم صدق این نامها نسبت به اشخاص چاق و لاغر از نظر عمق یکسان نیست.
ج) این مسأله از نظر طول و عرض نیز قابل تأمل است، اگر فرضاً کسی بازوي کوچکی دارد که طول و عرضش بسیار کم است و به
عکس بازوي دیگري طول و عرضش چند برابر اوست، حال اگر جراحتی بر بازوي شخص بزرگتر وارد شود که تنها کمتر از نیمی
از بازوي او را فراگیرد و این جراحت از نظر طول تمام بازوي مجرم را فرامیگیرد، در اینجا نیز دلیل قانع کنندهاي بر مماثلت طول و
ي عَلَیْکُمْ) 􀀀 عرض نیست بلکه مقتضاي مفهوم قصاص و اطلاق مماثلت در آیه شریفه 194 سوره بقره (فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَد
مماثلت نسبیّه است (آن گونه که در بالا گفته شد، نه مماثلت در طول و عرض که گاهی تمام بازوي یک نفر را فرامیگیرد).
قسامه
سؤال 1268 - چنانچه شخصی با اجراي مراسم قسامه به قصاص محکوم شود، در
ص: 379
مرحله اجرا (پس از قطعیّت حکم) پسر محکومٌ علیه، اقرار به قتل عمدي همان مقتول نماید، تکلیف چیست؟
جواب: مسأله چند صورت دارد:
الف) این مدعی خودش جزء قسامه بوده، در این صورت نمیتوان به اقرار بعدي ترتیب اثر داد مگر این که مدّعی تکذیب خویش
کند.
ب) این که خودش جزء قسامه نبوده و قبول قسم شخص او لازم نیست. باز اگر مدّعی قطعی بوده باشد نمیتوان به اقرار او ترتیب
اثر داد مگر این که تکذیب خویش کند.
ج) این که ادّعاهاي او مبنی بر ظن بوده باشد، در این صورت مخیّر است بین عمل به مقتضاي قسامه یا به مقتضاي اقرار، ولی قبول
ادّعاي مبنی بر ظن در مسائل قضایی مشکل است، نتیجه این که در صورتی که خود را تکذیب نکند عمل به اقرار نمیتواند بنماید.
سؤال 1269 - دو پسر بچه 12 ساله که هم کلاس بودهاند قبل از رسیدن وقت مدرسه به طرف رودخانه میروند و یکی از آنها در
رودخانه غرق میشود. اولیاي طفل غرق شده ادّعا دارند که همراه وي او را به رودخانه هُل داده و او افتاده و غرق شده است. ولی
متّهم منکر قضیّه است و بیّنه نیز اقامه نشده و حتّی از اطفال هم سن و سال نیز کسی به عنوان مطّلع وجود ندارد. حال با توجّه به
مراتب فوق چنانچه قضیّه به قسم منجر شود، قسم متوجّه چه کسی میباشد و آیا مسأله راه حلّ دیگري دارد؟
جواب: با توجّه به این که در فرض مسأله کسی در آنجا حاضر نبوده و در قسمهاي قسامه، علم لازم است و قسم خوردن مدّعی یا
مدّعیان موضوعیّت ندارد چون دلیلی بر اثبات جرم نیست، متّهم تبرئه میشود و احتیاط این است که کودك قسم یاد کند.
ص: 380
سؤال 1270 - آیا قصاص در اطراف با قسامه قابل اثبات است؟
جواب: قسامه در جنایت اعضا نیز ثابت است ولی به وسیله آن تنها دیه ثابت میشود نه قصاص.
صفحه 187 از 282
مسائل متفرّقه قصاص
سؤال 1271 - آیا قتل نفس از نظر اسلام جنبه خصوصی دارد یا عمومی؟ و در صورت عفو اولیاي دم، آیا حاکم شرع میتواند
تعزیراتی را در نظر بگیرد؟
جواب: قتل نفس در اسلام جنبه خصوصی دارد و با گذشت اولیاي دم، قصاص منتفی میشود مگر این که تکرار آن اثر خاصّی در
جامعه بگذارد و نظم و امنیّت را مختل سازد، در این صورت مسأله جنبه عمومی پیدا میکند و پاي عناوین ثانویّه به میان میآید و
نه تنها در مورد سؤال بلکه در موارد مشابه که در شهرها یا روستاها اتفاق میافتد، حاکم شرع میتواند به عنوان مقدمه حفظ نظم از
تعزیرات بازدارنده مناسبی بهره بگیرد. این مسأله را به موارد دیگري که در شرع حق، جنبه شخصی دارد نیز میتوان تسرّي داد و
هرگاه مشکل جنبه عمومی پیدا کند از تعزیرات استفاده نمود، البتّه تشخیص موضوع بر عهده خود حاکم شرع است و گاه احتیاج به
نظر خواهی از اهل خبره در اینگونه موضوعات دارد.
سؤال 1272 - اگر شخصی به خیال این که طرف مهاجم است، به سوي او تیراندازي کند و او را بکشد، آیا قصاص دارد؟
جواب: اگر قاتل به گمان این که طرف مهاجم است تیراندازي کرده است قصاص ندارد ولی باید دیه بدهد.
سؤال 1273 - اگر کسی انگشت یا دست کسی را عمداً قطع کند و مصدوم بلافاصله خود را به مراکز درمانی رسانده و عضو قطع
شده را پیوند زده و خوب شود، آیا مصدوم حقّ قصاص جانی را دارد یا خیر؟
ص: 381
جواب: حقّ قصاص دارد ولی دوّمی نیز حق دارد انگشت خود را پیوند بزند.
سؤال 1274 - آیا تجهیز شخصی که محکوم به قصاص نفس گردیده، قبل از قصاص لازم است یا تغسیل و تکفین بعد از قصاص نیز
بلامانع است؟
جواب: لازم است قبلا باشد.
سؤال 1275 - آیا مسلمان در مقابل ولد الزّنا (مسلمان) قصاص میشود؟
جواب: قصاص میشود.
سؤال 1276 - آیا قصاص حقّی انحلالی و مرکب است یا غیر انحلالی و بسیط؟
جواب: اولیاي دم باید متّفقاً اقدام به قصاص کنند یا کسی را وکیل بر این امر نمایند. اگر یکی از آنها بدون اجازه دیگران قصاص
کند کار حرامی کرده و باید حصّه دیگران را بپردازد.
سؤال 1277 - بر فرض این که قصاص حقّی انحلالی باشد، اگر اولیاي دم همگی عاقل و بالغ باشند و بعضی خواهان قصاص و
بعضی خواهان دیه و بعضی خواهان عفو باشند، حکم مسأله چگونه است؟
جواب: اگر بعضی خواهان دیه باشند، بقیّه حقّ قصاص دارند به شرط این که سهم دیه بقیّه را بپردازند و اگر بعضی عفو کنند بقیّه
حقّ قصاص دارند ولی سهم دیه را باید به شخص جانی و ورثه او بپردازند.
سؤال 1278 - بر فرض انحلالی بودن قصاص، اگر اولیاي دم بعضی بالغ و عاقل و بعضی صغیر و مجنون باشند، در صورت مطالبه
قصاص یا عفو و با توجّه به حالت صغر و جنون بعضی از اولیاي دم که حقّ قصاص یا عفو را ندارند مسأله چگونه قابل حل است؟
جواب: اگر کبیرها بخواهند قصاص کنند باید سهم صغیرها را به ولیّ یا قیّم آنها بدهند.
سؤال 1279 - در صورتی که اولیاي دم همگی صغیر و مجنون باشند، آیا ولی یا قیم
ص: 382
به ولایت از ناحیه آنها حقّ مطالبه قصاص یا عفو را دارد؟
صفحه 188 از 282
جواب: قصاص یا عفو مشکل است، مگر جایی که براي مصلحت صغار ضرورت قطعی داشته باشد.
سؤال 1280 - اگر بعضی از اولیاي دم، صغیر و بعضی کبیر باشند و ولیّ صغیر قصاص را غبطه صغیر تشخیص دهد، آیا میتواند
بدون پرداخت دیه صغیر قصاص نماید؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد.
سؤال 1281 - بر فرض این که ولیّ صغیر حقّ قصاص نداشته باشد و تا بلوغ صغیر هم فاصله زیادي باقی مانده باشد، آیا قاتل را
میشود زندانی کرد تا صغیر بالغ شود و خود تصمیم بگیرد و آیا اصلا فاصله زمانی تا سنّ بلوغ صغیر براي مطالبه قصاص مدخلیّت
دارد؟
جواب: اگر فاصله زیاد باشد باید جانی را با اخذ وثیقه کافی آزاد کرد.
سؤال 1282 - چنانچه کسی محکوم به قصاص شود و به عنوان قصاص نفس حلقآویز شود و پزشک متخ ّ صص گواهی نماید که
فوت کرده است ولی در سردخانه به هوش بیاید و زنده شود:
الف) آیا حکم قصاص به قوّت خود باقی است یا ساقط است؟
ب) در صورت باقی بودن قصاص به قوّت خود، آیا دیه حلقآویزي اوّل به جانی تعلّق میگیرد؟
ج) مسئول پرداخت دیه کیست؟
د) مهلت پرداخت دیه چه مدّت است؟
جواب: الف) حکم قصاص به قوّت خود باقی است و ارباب دم میتوانند آن را مطالبه کنند.
ب و ج) هرگاه جراحت یا نقص عضوي یا ضایعه دیگري بر او وارد شده، احتیاط واجب آن است که دیه آن را از بیت المال
بپردازند.
البتّه این در صورتی است که حکم توسط قاضی و مأموران او اجرا شده باشد
ص: 383
و در اجراي حکم عمداً کوتاهی نشده باشد.
د) مانند سایر دیات است.
سؤال 1283 - زوج و یا زوجهاي به قتل رسیده و غیر از یکدیگر وارث دیگري ندارند، بفرمایید که:
الف) آیا ایشان اولیاي دم یکدیگرند؟
ب) آیا حقّ دریافت دیه را از قاتل دارند؟
ج) آیا رضایت آنان در مورد قتل یکدیگر مانع از قصاص قاتل خواهد شد؟
جواب: زوج و زوجه حقّ قصاص نسبت به قاتل یکدیگر را ندارند، ولی سهم آنها در دیه محفوظ است.
سؤال 1284 - اگر وارث حین الفوت زوج یا زوجه مقتولی، خود آنها به اضافه چند فرزند، مادر یا پدر (والدین) باشند، آیا در این
صورت هرکدام از زوجین جزء اولیاي دم محسوب میشوند و نیز اگر جزء اولیاي دم یکدیگر محسوب نمیشوند، رضایت آنها هم
وجوبی دارد یا خیر؟
جواب: زوجین از اولیاي دم نیستند ولی سهم آنها از دیه محفوظ است.
سؤال 1285 - شخصی بر اثر اصابت دو گلوله کلاشینکف کشته شده است، مظنونین به قتل چهار نفرند که در دست سه نفر آنها که
در حال حاضر متواري میباشند اسلحه کلاش بوده و در دست نفر چهارم که دستگیر شده، اسلحه برنو بوده است. با این وصف، آیا
اولیاي دم میتوانند تقاضاي قصاص نفر چهارم را بنمایند و بطور کلّی قضیّه تابع چه حکمی است؟
صفحه 189 از 282
جواب: تا استناد قتل طبق موازین شرعیّه به او ثابت نشود حقّ قصاص ندارند.
سؤال 1286 - آیا براي قصاص قاتل نیاز به اذن ولیّ امر یا نماینده او میباشد؟ در صورتی که این اذن داده نشود تکلیف قاتل
چیست، آیا باید تا زمان اذن و لو دهها سال طول بکشد در حبس بماند و یا این که فوراً آزاد میشود، در صورت دوّم چه تأمینی
باید اخذ شود؟
ص: 384
جواب: اذن ولیّ امر لازم نیست، حکم قاضی کافی است و اگر دسترسی به قاضی نباشد عدول المومنین میتوانند به جاي حاکم
شرع اذن بدهند و اگر حاکم شرع اذن داد اما اولیاي دم راضی نشدند، با او اتمام حجّت میشود که یا قصاص کند و یا در صورت
رضایت قاتل، دیه بگیرد و اگر به هیچکدام راضی نشدند، قاتل را میتوان با اخذ وثیقه کافی آزاد کرد تا تکلیف روشن شود.
سؤال 1287 - شخصی در حال نزاع به دیگري جراحتی وارد نموده که نوعاً کشنده نیست و در صورت مراجعه به پزشک و مداوا،
زخم بهبود مییابد (مثلا یک بند انگشت او را قطع نموده) اما شخص مجروح عمداً به پزشک مراجعه نمیکند و به مداوا
نمیپردازد (یا به علّت فقر و نداشتن هزینۀ درمان یا به علّت بیمبالاتی و سهل انگاري یا بر اثر لجاجت و غیره) در نتیجه موضع
جراحت دچار عفونت و سرایت به نقاط دیگر بدن شده و در نهایت منجر به مرگ شخص میگردد. در فرض مسأله آیا ضارب
مرتکب قتل عمد گردیده و باید قصاص شود یا این که چون قصد نتیجه قتل را نداشته، شبه عمد است یا اساساً قتل منتسب به او
نبوده و تنها باید نسبت به جراحت، محکوم به قصاص یا دیه شود؟
جواب: در فرض مسأله ضارب بیش از قصاص عضو در صورت عمد و دیه عضو در صورت غیر عمد ضامن نیست.
سؤال 1288 - در صورتی که قاتل ادّعا کند که جهل به حکم دارد و نمیدانسته مجازات قتل عمد قصاص است و این ادّعا از نظر
دادگاه مقرون به واقع باشد و احتمال صدق آن وجود داشته باشد، آیا تأثیري در اعمال قصاص دارد؟
جواب: جهل به حکم قصاص هیچ تأثیري در اعمال قصاص ندارد.
سؤال 1289 - آیا قاتل مقتول بلاوارث (قتل عمد) اعدام میشود؟
جواب: ولیّ دم در این صورت امام و حاکم شرع است.
ص: 385
فصل چهل و چهارم: احکام دیات
موجبات ضمان
سؤال 1290 - هرگاه یک نفر نفت یا مادّه محترقه دیگري روي متاع شخصی بریزد و شخص دیگري به آن کبریت بزند و آن مال
تلف شود، ولی هرکدام مدّعی است که دیگري کبریت زده، تکلیف چیست؟
جواب: در صورتی که معلوم شود یکی از آن دو نفر این کار را انجام دادهاند و دلیلی بر اثبات مق ّ ص ر واقعی نباشد، ضمان در میان
آنها تقسیم میشود.
سؤال 1291 - در منطقه جنگی، سرباز رانندهاي به همراه مافوقش نفربري را در آب عمیق شستشو میدادهاند، موتور به علّتی خاموش
شده و نفربر زیر آب میرود و تعدادي سرباز که روي آن بودهاند خود را در آب پرتاب میکنند ولی دو نفر آنها غرق میشوند.
راننده تأکید دارد که مافوق من دستور داده و شخص مافوق منکر است. حال با توجّه به این که غرقشوندگان ملزم به سوار شدن
نبودهاند و قبل از زیر آب رفتن خود را در آب انداختهاند، آیا راننده ضامن است؟
صفحه 190 از 282
جواب: چنانچه نفربر را براي شستشو میبرده و همه میدانستهاند و بعضی به میل خود سوار آن شدهاند یا باقی ماندهاند، راننده
ضامن نیست و همچنین اگر ماندن آنها روي نفربر موجب نجات آنها میشده و آنها عجله کردهاند و خود را به آب پرتاب
کردهاند، باز راننده ضامن نیست. ادّعاي راننده مبنی بر این که مافوق دستور داده، در حالی که طرف منکر باشد هیچ فایدهاي ندارد
حتّی اگر منکر هم
ص: 386
نباشد باز مسئولیّت او را از بین نمیبرد.
سؤال 1292 - شخصی مدّتی مرغ و گوسفند را با کارد استیل ذبح کرده و فروخته است، آیا نسبت آن مقدار پول که در قبال این
نوع مرغ و گوسفند گرفته ضامن است؟ در صورت ضامن بودن براي بريء الذّمه شدن چه باید بکند؟
جواب: ذبح با کارد استیل و فلزهاي برنده دیگر اشکالی ندارد.
سؤال 1293 - اگر بر اثر جاري شدن آب از ناودان شخصی، همسایهاش متضرّر شود، آیا خسارت بر عهده صاحب ناودان است؟ در
صورتی که کارشناسی براي تشخیص مسأله بیاورند، خرج او بر عهده کیست؟
جواب: اگر دو طرف پیشنهاد کارشناس کردهاند خرج کارشناسی بر عهده هر دو میباشد و نسبت به خسارت، اگر خانه صاحب
ناودان قبلا ساخته شده و مطابق عرف و عادت بوده، خسارتی بر عهده او نیست.
سؤال 1294 - اگر انسان به مال شخصی عمداً یا سهواً در غیاب وي آسیبی برساند و مطمئن باشد که اگر آن شخص را از موضوع
مطّلع سازد ناراحت نمیشود و راضی میگردد، حکم چیست؟
جواب: اگر اطمینان به رضایت او دارد لازم نیست به او خبر دهد ولی ذمّه او (بنابر احتیاط) بدون اسقاط صاحب مال بريء
نمیشود.
سؤال 1295 - آیا شکسته شدن ظروف مسجد بطور ناگهانی مثلا در حال پذیرایی عزاداران در ایّام محرم موجب ضمان میگردد؟
جواب: هرکس بشکند ضامن است مگر ضایعاتی که اجتنابناپذیر است.
سؤال 1296 - طبق مقرّراتی در قانون راهنمایی و رانندگی اگر شخصی محلّ حادثه را ترك کند مق ّ ص ر شناخته میشود. آیا از نظر
شرع مقدّس اسلام کسی که از خسارت خود صرف نظر نماید و محلّ حادثه را ترك کند شرعاً ملزم به پرداخت خسارت به دیگري
است؟
ص: 387
جواب: اگر واقعاً مق ّ ص ر نبوده، عند الله مسئول نیست ولی قانون در ظاهر او را مسئول میشمارد و خسارت از او میگیرد و بعید
نیست عمل به این قانون براي کارشناس و قاضی که علم به حقیقت حال ندارند مشروع باشد.
سؤال 1297 - صندوق قرضالحسنهاي قبل از شروع به کار، طیّ قراردادي مسئولیّت سرپرستی و نظارت بر کارگاه را به عهده یکی
از معماران گذاشته است. بعلاوه همزمان با شروع عملیات ساختمانی صندوق قرض الحسنه، مسئولیّت جوشکاري ساختمان را طی
قرارداد دیگري به عهده یکی از جوشکاران گذاشته است. شخص دیگري نیز مسئولیّت استخدام کارگر و تهیه مصالح ساختمانی را
عهدهدار گردیده، که این شخص کودك هشت سالهاي را به عنوان کارگر استخدام مینماید و در حین جوشکاري درب گاو
صندوق به روي این کودك افتاده و متأسفانه این کودك به قطع کامل نخاع دچار میگردد، با توجّه به مراتب بالا چه کسی ضامن
دیه این کودك میباشد؟
جواب: اگر استخدام به اذن ولیّ و مطابق مصلحت و توان کودك بوده و کوتاهی در حفظ کودك نشده و حادثه اتفاقی بوده،
هیچکس ضامن نیست و در صورتی که بدون اجازه ولیّ بوده یا در حفظ او کوتاهی شده است، استخدامکننده ضامن دیه است.
صفحه 191 از 282
سؤال 1298 - شخصی زراعت میکند و مرغان خانگی قریه، تخم زراعت او را میچینند و با پایشان آن زراعت را خراب میکنند.
اگر صاحب زراعت براي جلوگیري از مرغان، دانه را زهرآلود کرده و بپاشد و مرغان بخورند و بمیرند در حالی که صاحب مرغان
را از سمپاشی نیز خبر کرده است آیا ضمان مرغهایی که بر اثر این کار صاحب زراعت تلف میشوند به عهده صاحب زراعت
است؟
جواب: اگر راهی براي جلوگیري جز این راه نباشد و به صاحبان مرغ اعلان کند مانعی ندارد و ضامن نیست.
ص: 388
سؤال 1299 - در بعضی جاها مرسوم است که گوسفندان روستا را هر خانه به نوبت به چراگاه میبرند و بعضی خانوادهها در روز
نوبت خود اطفال صغیر را روانه میکنند و گرگ بعضی از گوسفندان را میخورد، آیا تاوان به چه کسی تعلّق میگیرد؟
جواب: چنانچه قراردادي داشتهاند یا رسم در محل چنان بوده که به همراه گوسفندان افرادي فرستاده میشدند که از عهده
جلوگیري از خطر گرگ برآیند، تاوان بر ذمّه هر کسی است که خلاف قرارداد یا رسم محل عمل کند.
سؤال 1300 - اگر کسی چیزي مثلا لباسی را در مغازهاي بگذارد و بگوید این لباس در مغازه شما باشد بعداً میبرم و صاحب مغازه
هم قبول کند، آن شخص بعد از مدّتی مراجعه میکند که مال خود را بردارد، مغازهدار میگوید: آن را کس دیگري برده، آیا
صاحب مال حقّ شکایت و مطالبه را دارد؟
جواب: هرگاه صاحب مغازه بدون تحقیق کافی لباس را به دیگري داده، ضامن است.
سؤال 1301 - اگر شخصی، دیگري را اجیر کند که یک ختم قرآن براي پدر او قرائت نماید و در مقابل اجرتی را دریافت نماید
ولی بعد از ختم قرآن از پرداخت اجرت خودداري کند، آیا در مقابل اجرت ضامن است؟
جواب: ضامن است.
سؤال 1302 - در صورتی که نجات غریق که وظیفه امداد دارد از نجات شخص غریق امتناع ورزد و آن شخص غرق شود، آیا
مسئولیّتی متوجّه او خواهد بود؟
جواب: اگر نجات غریق مسئولیّت مراقبت را پذیرفته و محل، جاي خطرناکی است که مردم به اعتماد پذیرش مسئولیّت او، وارد
استخر یا دریا میشوند، اگر کوتاهی کند مسئول است.
سؤال 1303 - شخصی در اثر سوختگی به بیمارستان منتقل میشود و پزشک معالج در انجام معالجه کوتاهی میکند و شخص
مصدوم فوت مینماید، پزشک قانونی
ص: 389
اعلام میکند: میزان سوختگی به حدّي بوده است که در نهایت منجر به فوت میشده، امّا سهلانگاري پزشک، باعث گردیده که
بیمار زودتر فوت کند، آیا در این فرض مسئولیّتی متوجّه پزشک میباشد؟
جواب: پزشک گناه کرده و باید تعزیر شود.
سؤال 1304 - تعمیرکار یا نمایندگی مجاز، بخاري گازي را در منزل شخصی بدون رعایت اصول ایمنی یا با نقص فنّی یا بدون
دودکش نصب مینماید و در نتیجه استفاده از آن، تمام اعضاي خانواده در اثر گازگرفتگی فوت مینمایند و اولیاي دم آنها از
مق ّ ص ر شکایت مینمایند. در صورتی که نمایندگی یا تعمیرکار نقص فنّی یا عدم رعایت اصول ایمنی را به صاحب خانه اطّلاع و
تذکّر داده یا نداده باشد، مسئولیّت متوجّه چه کسی است؟ و در هر حال چه نوع قتلی اتفاق افتاده است؟
جواب: اگر خبر داده، مسئولیّتی ندارد ولی اگر خبر نداده و مسأله خطرناکی بوده، قتل شبه عمد محسوب میشود و باید از مال
خود، دیه بدهد.
صفحه 192 از 282
سؤال 1305 - سه نفر چوپان به نامهاي خسرو، محمّد و اسماعیل در بیابان قصد کشیدن آب از چاه براي گوسفندان خود داشتهاند.
خسرو و محمّد طی یک قرارداد لفظی، گوسفندان یکدیگر را در نوبت دوماهه میچرانیدهاند، تعدادي گوسفند نیز متعلّق به
من » : شخصی به نام مسعود در گله آنها نگهداري میشده است. روز حادثه، محمّد در نوبت خود خطاب به خسرو اظهار میدارد
خسرو موتوري را از منزل میآورد و با هم آن .« دیگر خسته شدهام چون این قدر آب از چاه بیرون میآورم فکري به حال من بکن
را به درون چاه میفرستند. محمّد مقدّمات نصب موتور آبکش را در عمق 12 متري چاه فراهم و به داخل چاه میرود و آن را
روشن مینماید و سپس در اثر گاز گرفتگی جان میسپارد. خسرو فرزندش اسماعیل را به درون چاه میفرستد، در نتیجه او هم
فوت مینماید، در آخرین مرحله، خود نیز به قصد نجات، به داخل رفته، متوجّه گازگرفتگی میشود و سپس سریعاً بالا میآید و
ص: 390
تلاش وي جهت نجات آن دو نتیجهاي نداشته است. حال نظر به مراتب فوقالاشاره مستدعی است بفرمایید شرع مقدّس اسلام چه
کسی را مقصّر میداند و در خصوص امر جزا و وصول و پرداخت دیه، چه کسی مسئولیّت کیفري و مدنی دارد؟
جواب: در مورد محمّد، که خودش اقدام به این کار کرده کسی مسئول خون او نیست و در مورد اسماعیل فرزند خسرو، اگر پدر با
علم و آگاهی از خطر او را به درون چاه فرستاده و پسر آگاهی نداشته، پدر مسئول است و در غیر این صورت اگر بچّه صغیر نبوده
و با آگاهی بر خطر اقدام کرده، پدر مسئولیّتی ندارد.
سؤال 1306 - روزي پدر و مادر و افراد خانوادهام به مسافرت رفتند و پسر خالهام را نیز با رضایت پدر و مادرش به همراه خود بردند.
در بین راه بر اثر تصادف همه سرنشینان ماشین از جمله پسر خالهام از بین رفتند. مبلغی را که بیمه براي هرکدام از افراد مشخص
کرده، پرداخت خواهند کرد، آیا پدر و مادر پسر خالهام میتوانند دیه از ورثه والدینم درخواست کنند؟
جواب: اگر پدر او اجازه داده باشد، مسئولیّتی متوجّه پدر و مادر شما نیست.
سؤال 1307 - آیا شرب خمر سبب از بین رفتن عقل و شعور نیز هست، در صورتی که هست اگر شخصی مبادرت به این عمل شنیع
کند آیا ضامن اعمال خود میباشد؟ و آیا در صورت توبه، خداوند او را خواهد بخشید؟
جواب: بدون شک شرب خمر در عقل انسان اثر میگذارد و آن را ضعیف میکند ولی همیشه منتهی به جنون و دیوانگی نمیشود
و هرگاه توبه نموده و ترك نماید ان شا اللّه جبران میشود، امّا اعمالی که در حال مستی انجام میدهد در برابر آن مسئول است.
سؤال 1308 - در کارخانه سنگبري تمام وسایل از قبیل دستگاه و سنگ را صاحب کارخانه آماده میکند و با کارگر قرارداد
میبندد که هر متر سنگ را مثلا در مقابل هزار تومان براي وي آماده سازد. اگر زمانی که کارگر مشغول کار میشود، دست وي
ص: 391
زیر سنگ برود و قطع گردد، آیا دیه دست به صاحب کارخانه تعلّق میگیرد؟
جواب: چنانچه قراردادي با صاحبکارخانه نداشته باشد و او نیز مق ّ ص ر در تنظیم دستگاه شناخته نشود، دیهاي بر او تعلّق نمیگیرد.
در ضمن اگر جبران این خسارت در موادّ قانونی استخدام آمده باشد و آنها با توجّه به این مواد، کسی را استخدام کرده باشند، آن
هم به منزله قرارداد محسوب میشود.
سؤال 1309 - اگر صاحبکار، شخصی را که در کار کندن چاه استاد و به کارش آگاهی کامل دارد و بیش از پنجاه سال دارد،
براي کندن چاهی استخدام کند و آن شخص در حین انجام کار براي کندن و رفتن در چاه پایش بلغزد و در چاه سقوط کند و جان
خود را از دست بدهد، آیا ورثه متوفی حقّی بر مالک محلّ مزبور دارند؟
جواب: در شرایط بالا، مالک محلّ مسئولیّتی ندارد مگر این که آن محل داراي ویژگیهاي خاصّی بوده که موجب خطر میشده و
مالک میدانسته و در اعلام آن کوتاهی کرده باشد.
صفحه 193 از 282
سؤال 1310 - فردي در مکانیکی مشغول کار است، برابر اظهار نظر پزشکی قانونی وي ناراحتی ریوي داشته و در حال نظافت
مکانیکی دچار حسّاسیت شده و فوت نموده است، آیا صاحب مغازه، با توجّه به این که علم به ناراحتی ریوي او نداشته است،
ضامن است؟
جواب: در فرض مسأله ضامن نیست، مگر در قوانین کار ضمان او پیشبینی شده باشد و او با علم و آگاهی اقدام به استخدام کارگر
کرده باشد.
سؤال 1311 - کارخانه پتروشیمی بر خلاف اصول بهداشتی و امنیّتی، ضایعات و سموم خطرناك خود را جهت صرفهجویی در
هزینه، در برکه آبی در حوالی کارخانه تخلیه مینماید و چند کودك بدون اطّلاع در آن آب شنا میکنند و دچار مسمومیّت شده و
پس از مدّتی فوت مینمایند، آیا مسئولیّتی متوجّه کارخانه میباشد؟ لطفاً جواب این سؤال را در دو صورتی که برکه آب در زمین
متعلّق به کارخانه باشد یا نباشد بیان فرمایید.
ص: 392
جواب: چنانچه برکه در معرض رفتن بچّهها بوده، کسانی که آب را آلوده کردهاند، در برابر دیه مسئولند و اگر در معرض نبوده،
چیزي بر آنها نیست.
سؤال 1312 - بنده، خانهاي در دست تعمیر داشتم که چندي پیش جهت سرکشی به آنجا رفته بودم، پاکتی به همراه داشتم که
محتوي مقدار زیادي پول، ارز و چک بود. در همین اثنا دوستم (که از بستگان نیز میباشد) وارد خانه شد. با ورود دوستم به خانه،
من که نگران این پاکت بودم و میترسیدم بر اثر اشتغال زیاد به محتواي پاکت آسیبی برسد، آن را به دوستم سپردم البتّه به دو علّت
موقع سپردن پاکت به دوستم نگفتم که این پاکت محتوي پول است: اوّل به خاطر این که پیمانکار و کارگران در محل حضور
داشتند، دوّم به خاطر این که در آن منطقه معمول است که پول را در پاکت معمولی کاغذي قرار میدهند. بنابراین ایشان
میدانستند که این پاکت محتوي پول است، متأسفانه موقع رفتن از آنجا غافل شدم و یادم رفت که آن پاکت را از او پس بگیرم.
بعد از آن که چند دقیقهاي گذشت به خاطر آوردم که پاکت را به ایشان سپرده بودم. بعد از مراجعه به ایشان، به من گفتند که آن
پاکت را در همان محل جا گذاشتهام، فوراً به آن محل مراجعه کردم و هر قدر گشتم آن را نیافتم، فهمیدم که آن را ربودهاند، آیا
ایشان در این رابطه ضامن هستند؟
جواب: اگر میدانسته و یا احتمال قوي میداده که در آن پاکت پول وجود دارد و در عین حال کوتاهی کرده ضامن است و اگر
طرفین در این مسأله اختلاف دارند، باید به حاکم شرع مراجعه کنند.
دیه نفس
سؤال 1313 - حدود چهار سال قبل فرزند حقیر، به نام مهدي (که در آن زمان سهساله بود) در یک مجلس مهمانی با مادرش
دعوت داشتهاند که در آن مجلس در موقع صرف میوه، مهدي- طبق گفته مادرش و دیگران- چاقویی را پرتاب میکند که
ص: 393
به صورت پسر بچّه سهساله دیگري که مشغول بازي بودند خورده و یک چشم آن پسر بچّه نابینا میشود. به عرض مبارك
میرساند که بزرگترها هیچگونه مداخلهاي نداشته و بچّهها با یکدیگر مشغول بازي بودند و از طرفی بچّه مضروب فرزند خواهرم
میباشد. خواهرم پس از گذشت سه سال از آن حادثه، دادخواهی نموده است و از نظر وضع مالی جز یک مشت بدهی چیز دیگري
ندارم، با توجّه به وضع مالی من دیه بر عهده چه کسی است؟
جواب: دیه باید پرداخت شود ولی بر عهده شما نیست، بلکه بر عهده مردان خویشاوند از طرف پدر است که در میان آنها تقسیم
صفحه 194 از 282
کرده و هرکدام سهمی از آن را به مقدار توانایی بپردازند.
سؤال 1314 - در حادثه تصادفی در یک شب بین پیکان سواري و موتورسیکلت، راکب موتورسیکلت فوت مینماید. کارشناس هر
دو را به میزان پنجاه در صد مقصّر میداند، زیرا راننده موتور، چراغ نداشته و با بیاحتیاطی و عدم رعایت قوانین، رانندگی میکرده
و راننده پیکان نیز به علّت عدم توجّه به جلو و سرعت زیاد مق ّ ص ر بوده است، در فرض مسأله حکم آن چگونه است؟ در همین
فرض اگر تقصیر یکی از دو نفر بیشتر باشد ولی نتوان علّت و سبب اصلی تصادف را بطور تمام و کامل به یکی از آنها منتسب
دانست، زیرا قسمتی از علّت تصادف به طرف مقابل منتسب است حکم مسأله چگونه است؟
جواب: اگر هر دو مشترکاً سبب وقوع قتل شدهاند، دیه تقسیم میشود. در فرض دوّم احتیاط این است که به نسبت حساب کنند.
سؤال 1315 - در یک حادثه رانندگی، پیکان سواري با یک کامیون تصادف کرده و در وسط جاده متوقّف شده است، بلافاصله
یک اتوبوس از پشت سر با پیکان تصادف میکند. در حادثه اوّل، راننده پیکان و در حادثه دوّم، راننده اتوبوس مق ّ ص ر شناخته
شدهاند، در هر حال تمام سرنشینان پیکان فوت مینمایند و به درستی معلوم نیست
ص: 394
علّت فوت، تصادف اوّل بوده است یا دوّم، حکم قضیه چگونه است؟
جواب: دیه سرنشینان پیکان باید در میان راننده اتوبوس و راننده پیکان تقسیم شود یعنی پنجاه درصد آن از اموال باقیمانده از راننده
پیکان برداشته شود و پنجاه درصد آن را راننده اتوبوس میپردازد.
سؤال 1316 - دو نفر متعمّداً به قصد قتل به سوي شخص ثالثی تیراندازي میکنند و یکی از تیرها اصابت میکند و آن شخص به
قتل میرسد ولی معلوم نیست گلوله از تفنگ کدام یک شلیک شده، بنابراین علم اجمالی است بر این که یکی از این دو نفر قاتل
است. از هر دو که نمیشود قصاص کرد و قرعه هم جاري نیست، زیرا اینجا جاي قاعده درء است و موضوع قرعه امر مشکل است
(همان طوري که در امور مالی هم جاري نیست) زیرا اینجا قاعده عدل و انصاف حاکم است. حکم شرعی را بیان فرمایید؟
جواب: در اینجا دیه باید بالمناصفه تقسیم شود.
سؤال 1317 - شخصی داراي ناراحتی قلبی بوده است، دوستش به قصد شوخی از طریق تلفن خبر دروغین مرگ فرزندش را به او
میدهد او هم سکته قلبی کرده و میمیرد، حکم مسأله چیست؟
جواب: اگر یقین داشته باشد که بر اثر خبر دادن او سکته کرده، باید دیه او را بپردازد و اگر میدانسته که طرف بیماري قلبی دارد و
چنین خبري براي بیماري قلبی غالباً کشنده است، بعید نیست حکم قصاص درباره او جاري شود.
سؤال 1318 - هرگاه اتوبوسی با یک پیکانبار تصادف کند و راننده پیکانبار و شخص کنار دست او کشته شوند و پلیس راننده
پیکانبار را مقصّر بداند، تکلیف چیست؟
جواب: اگر راننده پیکانبار بطوري مقصّر بوده که تلف شدنش مستند به خود او باشد، خون او هدر است و باید دیه شخص دیگري
را که با او کشته شده از مال
ص: 395
او بدهند و اگر تخلّف از امور رانندگی تا آن حد نبوده که قتل مستند به خودش باشد بلکه مستند به هر دو بوده، نصف دیه هر دو
بر عهده راننده اتوبوس و نصف دیه مقتول دوّم بر مال راننده پیکانبار است. در این گونه موارد قول اهل اطّلاع در صورتی که
موثّق باشند حجّت است.
سؤال 1319 - هرگاه قتل غیر عمدي اتفاق بیفتد، دیه چگونه بایستی پرداخت شود؟ و قتل عمد اگر در ماه محرّم اتّفاق بیفتد و ولیّ
مقتول رضایت بدهد که قصاص انجام نگیرد و به جایش دیه بدهند، چگونه بایستی باشد؟
صفحه 195 از 282
جواب: در قتل غیر عمد باید مقدار یک سوّم دیه در ماههاي حرام بر آن افزوده شود ولی در قتل عمد ملاك چیزي است که طرفین
بر آن توافق کنند.
سؤال 1320 - اگر کسی بر اثر سانحه تصادف از بین برود و طرف دیگر جان سالم در ببرد، در صورتی که طرفی که جان سالم به
در برده مقصر باشد، حکم آن چیست؟
جواب: اگر مقصّر است باید دیه بپردازد.
سؤال 1321 - شخصی که محکوم به قصاص نفس گردیده ولی باید تفاضل دیه را اخذ نموده و سپس قصاص شود، آیا انتخاب نوع
دیه در اختیار اوست یا کسی که موظّف به پرداخت دیه است؟
جواب: در اختیار دهنده است.
دیه اعضا
سؤال 1322 - دیه کلیه چیست؟
جواب: در مورد دو کلیه حکم دیه کامل جاري میشود چون موجب هلاکت میشود و در مورد یک کلیه نیز احتیاط واجب آن
است که نصف دیه را بپردازد.
سؤال 1323 - شخصی در اثر انفجار موادّ منفجره در کارخانه ریختهگري (که صاحب کار بدون مجوّز قانونی مصرف میکرده)
انگشتش قطع شده است، آیا دیه آن بر
ص: 396
صاحبکار است؟ و اگر هست چه مقدار از نقدین میباشد؟
جواب: هرگاه شخص مزبور با آگاهی از این امر خودش با موادّ منفجره کار کرده و انگشتانش قطع شده است، کسی ضامن نیست.
سؤال 1324 - چنانچه جنایتی بر شخصی وارد شود و علاوه بر جراحات وارده و شکستگی استخوان، در همان عضو درصدي هم
نقص عضو ایجاد گردد- البتّه این نقص عضو مربوط به شکستگی استخوان و … میتواند باشد- آیا در اینگونه مسائل فقط دیه
جراحات وارده و شکستگی استخوان را باید گرفت یا براي آن نقص عضو هم باید دیه دیگري در نظر گرفت؟
جواب: در هر حال یک دیه گرفته میشود و آن، دیه شکستگی استخوان و جراحت است ولی میان دیه کسر عضو توأم با نقص
عضو و دیه کسر بدون نقص تفاوت است.
سؤال 1325 - شخصی را بر روي زمین کشیدهاند که در اثر این کار و سرمازدگی در کف پا و انگشتان پا و دست و پشت دست
تاول ایجاد شده است، دیهاش چگونه تعیین میگردد؟
جواب: دیه به نسبت تأثیر این امور، تعلّق میگیرد.
سؤال 1326 - فردي در اثر جنایت شخص دیگري حدود یک سال قادر به ضبط مدفوع خود نبوده ولی بعداً در اثر عمل جرّاحی
قادر به ضبط مدفوع شده است، ولی ده در صد نقص عضو باقی است یعنی ده درصد قادر به ضبط مدفوع خود نیست و دادگاه هم
در زمان بهبودي میخواهد حکم صادر کند، آیا مصدوم، حقّ دیه کامل دارد یا حقّ ده درصد از دیه کامل؟
جواب: در اینجا دیه کامل است.
سؤال 1327 - در اثر تصادف یا نزاع، ضربهاي به کلیههاي شخصی وارد و کلیهها از بین رفته است، یا این که در اثر ضربه،
علیالدّوام باید تحت معالجه و مراقبت
ص: 397
صفحه 196 از 282
پزشک باشد، یا یکی از کلیهها یا طحال و یا مثانه همانگونه شده است، تکلیف قاضی در این موارد براي صدور حکم چیست؟
مشروحاً جواب مرقوم فرمایید. در ضمن هزینه معالجه به عهده ضارب است یا مضروب؟ و در صورتی که به عهده مضروب باشد
ممکن است دیه کفایت معالجه را نکند، جریان را چگونه باید اصلاح نمود؟
جواب: باید کارشناسان نظر دهند که این آسیبدیدگی عضو داخلی چند درصد کلّ بدن است (همانطور که در مجروحین جنگی
محاسبه میکنند) و سپس به همان نسبت از دیه کامله محاسبه کنند و اگر هزینه درمان بیشتر شود، احتیاط واجب این است که
باقیمانده هزینه درمان را بدهند.
سؤال 1328 - شخصی با ریختن بنزین بر یک نفر و شعلهور کردن آن، وي را سوزانیده و به قسمتهایی از بدن وي صدماتی وارد
نموده است، به نحوي که پوست آن قسمت از بدن از بین رفته، ولی به هر حال صدمات سوختگی ترمیم پیدا کرده است، مستدعی
است مرقوم فرمایید:
الف) جنایت مزبور دیه دارد یا ارش؟
ب) بر فرض داشتن دیه چه مقدار تعیین میگردد؟
ج) بر فرض داشتن دیه (یا ارش) هزینه درمان و عملیات جرّاحی براي رفع نقص وارده و بهبودي صدمات وارده به عهده چه کسی
میباشد؟
جواب: دیهاي ندارد بلکه ارش دارد و احتیاط واجب آن است که هزینه درمان زاید بر ارش را نیز شخص جانی بپردازد.
سؤال 1329 - در یک نزاع، دو نفر فردي را مورد حمله خود قرار داده و ضرباتی به وسیله بیل و چهار شاخ آهنی (شانه دندانهدار) به
سر و صورت او وارد میسازند که به نظر پزشک قانونی ضربههاي وارده بر سر، باعث ضربه مغزي شده و ضربه وارده به صورت،
فقط سوراخ شدن گوشت صورت را در دو مورد باعث گردیده است و شخص
ص: 398
مضروب بعد از چند ساعتی فوت میکند. پزشک قانونی ضربه مغزي را علّت مرگ اعلام نموده است. اولیاي دم نیز به دلیل حضور
در صحنه نزاع، دو نفر ضارب فوقالذّکر را قاتل معرفی کردهاند و قاضی شرع هم با اجراي قسامه نظر اولیاي دم را تأیید کرده است.
در این مرحله شخص سوّمی ابراز میدارد که ضربه وارده بر صورت توسط او بوده است. اکنون بر فرض صادق بودن شخص سوّم
در ادعایش سؤال این است که آیا شخص سوّم از نظر شرع مقدّس اسلام به عنوان شریک در قتل به حساب میآید و یا این که باید
دیه پرداخت کند و در صورت دوّم مقدار دیه (دو سوراخ عمیق در گوشت صورت با چهار شاخ) چه میزانی است؟
جواب: در فرض مسأله که ضربه صورت سبب قتل نبوده باید جانی دیه بپردازد و دیه آن اگر به استخوان نرسیده، براي هر زخمی
سه شتر است. سؤال 1330 - دیه شکستگی استخوان در صورت معیوب بودن یک پنجم دیه همین عضو میباشد و از طرفی دیه
شکستگی بعضی از اعضا مانند دیه شکستگی بینی را بالخصوص قید نمودهاند، آیا در این مورد، دیه مذکور با قاعده کلیه تطبیق و
محسوب میشود و یا دیه قید شده در مورد همین عضو ملاك عمل میباشد؟
جواب: قاعده مزبور همه جا را شامل نمیشود، زیرا در بعضی از موارد خلاف آن منصوص یا اجماعی است، بنابراین در موارد نص
و اجماع باید به همان حکم مورد خاص عمل کرد.
سؤال 1331 - دیه طحال را توضیح دهید؟
جواب: هرگاه از بیرون جراحتی بر طحال وارد گردد، دیه جائفه دارد (و آن ثلث دیه کامله است) و اگر جراحتی در ظاهر وجود
نداشته باشد و تنها از طریق ضربه یا مانند آن نقصی بر طحال وارد شود، باید کارشناسان مقدار نقص عضو را تعیین کرده و با
مجموع دیه کامله انسان بسنجند و دیه را حساب کنند.
صفحه 197 از 282
سؤال 1332 - تیري به پهلوي راست کسی اصابت نموده و با فاصله حدود 20
ص: 399
سانتیمتر از همان جا خارج شده است، به عبارت دیگر به مقدار کمی زیر پوست واقع شده و با فاصله کوتاهی خارج شده ولی به
درون بدن وارد نشده است، پزشک قانونی اعلام نموده تیر مذکور هیچ آسیب داخلی به احشا و امعا وارد نکرده است، آیا این
جرح، مصداق جائفهاي است که یکسوّم دیه کامل، دیه آن است یا مصداق جائفهاي که دو سوّم دیه کامل است یا هیچ کدام و
باید ارش معین گردد؟
جواب: این جراحت ظاهراً مصداق نافذه است که دیه آن در روایات معتبره صد دینار تعیین شده است.
سؤال 1333 - اگر در اثر ضرب و جرح مثلا یک موضع از استخوان پاي راست مضروب شکسته شود، دیه آن نسبت به کلّ یک پا
چقدر است؟ اگر با همان یک ضربه چهار جاي پا شکسته شود، دیه آن چه مقدار است؟ حال اگر بر اثر ضربههاي متعدد چهار
جاي پا شکسته، در صد دیه از چه قرار است؟
جواب: دیه شکستگی استخوان پا یک دهم دیه کامل انسان است (یک پنجم دیه یک پا) این در صورتی است که به حال اوّل
برنگردد ولی اگر به حال اوّل برگردد چهار پنجم این مقدار خواهد بود و اگر بیش از یک جا بشکند دیه آن همین مقدار براي
هرکدام است- خواه در یک ضربه شکستگیهاي متعدّد وارد شود یا در ضربات متعدّد.
سؤال 1334 - دیه شکستگی متعدّد و جدا از هم در یک عضو چه مقدار است؟ مثلا شخصی از چند ناحیه یک پایش شکستگی
دارد مانند شکستگی استخوان لگن در طرف پاي چپ و شکستگی دیگر در کاسه استخوان لگن و استخوان نازك نی چپ و
استخوان کشکک زانوي چپ و شکستگی استخوان عانه در طرف چپ، که جدا از هم محسوب و جمعاً 5 عدد میباشد. آیا در
فرض مذکور و امثال آن در سایر اعضاي بدن بر هر شکستگی دیه جداگانه تعلّق خواهد گرفت یا براي همه، دیه یک شکستگی
استخوان تعلّق میگیرد؟
ص: 400
جواب: هر یک از شکستگیها دیه مستقلی دارد.
سؤال 1335 - آیا جرح بر گردن دیه دارد یا ارش و آیا شکستگی استخوان با قسامه ثابت میشود؟
جواب: در بعضی از موارد دیه دارد و در بعضی موارد ارش و شکستگی استخوان با قسامه ثابت میشود.
سؤال 1336 - اگر بر اثر خراشاندن یک موضع از صورت فردي، یک شتر دیه تعلّق بگیرد حال اگر با همان حمله چند جاي صورت
به همان نحو خراشیده شود، آیا در پرداخت دیه فرقی هست یا خیر؟ حال اگر این چند موضع بر اثر تکرار، خراشیده شوند چطور؟
جواب: هر خراش یک دیه دارد، خواه همه آنها در یک حمله باشد یا در حملات متعدّد.
سؤال 1337 - چنانچه جانی یک ضربه به چشم مجنیٌ علیه بزند و این یک ضربه باعث جراحت از نوع دامیه یا غیره و سیاهشدگی
توأماً گردد، آیا دیه متعلّق به این دو اثر دو نوع است یا دیه فقط به جراحت دامیه تعلق میگیرد؟
جواب: باید دیه هر دو را بپردازد.
سؤال 1338 - در یک نزاع بر اثر ضربه عمدي ضارب، مجنیٌ علیه دچار شکستگی جمجمه و خونریزي مغزي شده که پس از انتقال
به بیمارستان تحت عمل جراحی قرار گرفته و پس از حدود دو هفته دچار خونریزي دستگاه گوارش میگردد که مجدّداً تحت عمل
جراحی (زخم خونریزي دهنده اثنا عشر) قرار میگیرد و بعد از عمل علی رغم عدم اجازه پزشک معالج، بیمار با رضایت همراهان
مرخص و به بیمارستان دیگري منتقل میشود و پس از دو روز در بیمارستان اخیر فوت مینماید. کمیسیون پزشکی علّت تامه مرگ
را عفونت منتشر شده خون ناشی از آبسه چرکی در فضاي شکم تعیین نموده و اضافه نموده است در پیدایش عارضه یاد
صفحه 198 از 282
ص: 401
شده عوامل مختلفی از جمله: الف) ضربه وارده به ناحیه جمجمه که سبب خونریزي گردیده، هفتاد درصد ب) زمینه قبلی موجود در
بیمار، پانزده درصد ج) انتقال بیمورد و مکرر بیمار از بیمارستان، پانزده درصد دخالت داشته است، نظر مبارك را در مورد عمل
جانی در خصوص عمدي یا غیر عمدي بودن قتل یا پرداخت دیه نفس یا عضو بیان فرمایید؟
جواب: اگر نظریۀ کارشناسان مورد اطمینان چنین باشد که اگر این شخص را جا به جا نمیکردند نمیمرد بلکه نجات مییافت،
کسی که ضربۀ مغزي وارد کرده تنها دیۀ شکستگی جمجمه را باید بدهد و دیۀ قتل خطا به عهدة کسانی است که جا به جا کردهاند
و اگر هر دو کار مؤثر در مرگ او بوده، هر کدام باید سهمی از دیۀ یک انسان را به نسبت مذکور بدهد، مگر این که تفاوت میان
آن دو زیاد نباشد که در این صورت میتوانند مساوي بدهند.
سؤال 1339 - شخصی در اثر تصادف رانندگی مصدوم و طحالش بدون صدمه ظاهري و پارگی شکم، پاره شده است، در نتیجه
پس از عمل جرّاحی طحال وي را در آوردهاند، آیا جراحت فوقالذّکر از مصداق جراحت جائفه میباشد تا ثلث دیه به او تعلّق
بگیرد؟
جواب: احتیاط آن است که با هم مصالحه کنند.
سؤال 1340 - در مورد سؤال قبل با قطع نظر از مصالحه طرفین و عدم امکان مصالحه، پاسخ را مرقوم فرمایید؟
جواب: باید از روش حکومت استفاده شود یعنی درصد نقصی که از این جهت حاصل شده با کلّ دیه بدن بسنجند و به همان نسبت
از دیه دریافت کنند، مثلا اگر به اعتقاد اهل خبره این نقص معادل سی درصد است، سی درصد دیه تعلّق میگیرد و اگر کمتر یا
بیشتر است به همان صورت ملاحظه میشود.
سؤال 1341 - اگر پدر یا مادري فرزند خود را براي تربیت یا از روي غضب بزند و
ص: 402
جاي آن سیاه یا کبود و یا قرمز بشود، آیا دیه دارد؟
جواب: دیه دارد.
سؤال 1342 - شخص رانندهاي با فرد دیگري تصادف کرده است و لگن خاصره او شکسته و بعد از معالجه، محلّ شکستگی بهبود
یافته ولی منجر به کوتاهی پاي چپ به مقدار 3 سانتیمتر شده است و همچنین بر اثر این تصادف کنترل مدفوع نیز از دست رفته
است، دیه این عوارض طبق احکام مقدّس اسلام چقدر میباشد؟
جواب: اگر کنترل مدفوع بطور کامل از بین رفته است باید دیه کامل به خاطر آن بپردازد و نسبت به لگن خاصره باید با مراجعه به
اهل خبره درصد ناقصی آن مشخص و روشن شود و به همان نسبت از کلّ دیه بپردازد (و اگر درصدي از آن از بین رفته باید به
همان نسبت بپردازد).
دیه جنین
سؤال 1343 - جنینی در شکم مادر به قتل رسیده است امّا مؤنث و مذکّر بودن آن معلوم نیست، دیه آن چقدر است؟
جواب: در صورتی که جنین کامل شده و روح در آن دمیده نشده دیه آن صد دینار است و فرقی میان مؤنث و مذکّر نیست و اگر
روح در آن دمیده شده باشد در مذکر هزار دینار و در مؤنث پانصد دینار و در مواردي که مشکوك باشد هفت صد و پنجاه دینار
است.
سؤال 1344 - دیه از بین بردن نطفه بسته شده یا سقط جنین چه مقدار است؟
صفحه 199 از 282
جواب: هرگاه تنها نطفه باشد بیست مثقال شرعی طلا ( 20 دینار) و اگر به صورت خون بسته شده باشد چهل مثقال ( 40 دینار) و اگر
مضغه باشد شصت مثقال ( 60 دینار) و اگر به صورت استخوان باشد بدون گوشت هشتاد مثقال ( 80 دینار) و اگر جنین کامل باشد و
هنوز روح و حرکت نداشته باشد صد مثقال طلا
ص: 403
100 دینار) و اگر روح در آن دمیده شده باشد هزار مثقال ( 1000 دینار) در مذکر و پانصد مثقال ( 500 دینار) در مؤنث است )
(منظور از مثقال شرعی هیجده نخود است که سه چهارم مثقال معمولی است).
سؤال 1345 - اگر زن حاملهاي براي سقط جنین به طبیب و یا قابله مراجعه کند و او هم، عالماً و عامداً اقدام به سقط جنین کند، اگر
روح در جنین دمیده شده باشد، آیا باید قصاص شود یا دیه کامله به عهده اوست؟
جواب: در قتل عمد جنین دیه است و قصاص نیست حتّی جنین کامل، زیرا اوّل این که عمومات قصاص شامل جنین نمیشود. دوّم
این که در روایات متعدّدي که در باب دیه جنین وارد شده، تعبیراتی وجود دارد که یا صریح در قتل عمد است و یا اعم از قتل عمد
و خطا و شبه عمد میباشد و در همه آنها تصریح به دیه شده و ثالثاً بر فرض که مصداق شبهه شود، حدود و قصاص بالشّبهات به
خصوص این که فتواي به جواز قصاص در باب جنین از کسی از مشاهیر فقها دیده نشده است جز در موارد نادر.
سؤال 1346 - لطفاً آدرس موارد نادري که فرمودهاید فتواي بعضی از مشاهیر بر قصاص جنین ذي الرّوح است را مرقوم فرمایید؟
جواب: در شرح لمعه در باب دیه جنین اشارهاي به این معنا شده است در کشف اللثام و قواعد الاحکام علّامه نیز اشاره، بلکه تصریح
به این معنا شده است.
سؤال 1347 - اگر زن حاملهاي حمل خویش را سقط کند (مباشرتاً یا تسبیباً) آیا باید قصاص شود یا دیه بپردازد؟
جواب: قصاص نمیشود بلکه فقط دیه دارد.
اگر زن حامله » سؤال 1348 - ماده 91 قانون تعزیرات که به تأیید فقهاي شوراي نگهبان رسیده و لازمالاجرا میباشد، مقرّر میدارد
براي سقط جنین به طبیب و یا قابله مراجعه کند و طبیب هم عالماً و عامداً مباشرت به اسقاط جنین نماید دیه جنین به عهده اوست و
اگر روح در جنین دمیده شده باشد باید قصاص شود و اگر او
ص: 404
نظر به این که فقهاي شیعه در مورد جنین بین « را به وسایل اسقاط جنین راهنمایی کند به شش ماه تا سه سال حبس محکوم میشود
حلول روح و غیر آن فرقی قائل نیستند و در هر حال سقط جنین را موجب ثبوت قصاص نمیدانند، آیا مادّه قانونی مذکور منطبق با
شرع میباشد؟ در صورت منفی بودن، تکلیف قاضی در صدور حکم چیست؟
جواب: با توجّه به روایات متعدّدي که درباره سقط جنین وارد شده و در این روایات (که بعضی از آنها در مورد عمد میباشد)
چیزي جز دیه وجود ندارد و با توجّه به مدارك دیگري که از کلمات فقها در دست است، قصاص در مورد جنین مطلقاً منتفی است
و تنها دیه تعلّق میگیرد و باید فقهاي محترم شوراي نگهبان را در جریان این مسأله گذاشت تا قانون را اصلاح نمایند.
سؤال 1349 - چندي قبل خانمی که در ماه هشتم حاملگی بود در اثر تصادف اتومبیل، همراه فرزندي که در رحم داشت فوت
میکند، از آنجا که جنسیّت بچّه که در رحم مادر بوده مشخص نیست، دیه آن چگونه محاسبه میشود؟
جواب: باید دیه دختر و پسر را جمع و تقسیم بر دو کنند.
دیه ولد الزّنا
سؤال 1350 - زنی از راه نامشروع حامله شده است، سپس آن بچّه را کشته است:
صفحه 200 از 282
الف) آیا بچّه دیه دارد؟
ب) اگر دارد به چه کسی میرسد؟
جواب: احتیاط واجب پرداختن دیه به مقدار هشت صد درهم است اگر جنین کامل باشد (البتّه اگر این بچّه بزرگ و بالغ میشد و
اسلام را میپذیرفت دیه کامل داشت) و دیه او فقط به امام میرسد، یا مجتهد جامع الشرایط که نایب الامام است و در مصالح
مسلمین مصرف میکند و اگر این بچّه میماند و زن و فرزندانی پیدا میکرد دیه او به همسر و فرزندانش میرسید.
ص: 405
انواع دیه
سؤال 1351 - آیا تمام موارد ششگانه دیه قتل نفس، اصالت دارد یا بعضی از آنها اصالت دارد؟
جواب: ظاهر این است که تمام موارد ششگانه اصالت دارد ولی شکّی نیست که در بسیاري از موارد اصل، همان دینار است.
سؤال 1352 - نظر حضرت عالی را در باب اعیان ششگانه دیات اوّل این که از جهت رعایت تعادل ارزشی آنها و دوّم این که
انتخاب احد اعیان با فرض نزول بهاي آن به حدّ ادنی بیان فرمایید، در حال حاضر در دادگاهها معمولا نقره انتخاب میشود و بهاي
یوم الادا به نرخ بازار تعیین و پرداخت میگردد که تناسبی با ارزش اعیان دیگر دیه نداشته و سقوط ارزشی آن در آینده نیز محتمّل
است. آیا به فرض سقوط کامل ارزش هم، انتخاب عین نقره و پرداخت ده هزار درهم نقره صحیح است؟ و سقوط قیمت تا چه
پایهاي قابل قبول است.
جواب: الف) احتیاط واجب این است که در حال حاضر که قیمت نقره بسیار سقوط کرده است، نقره را انتخاب نکنند و اگر طلا را
انتخاب کنند یک هزار مثقال شرعی، مساوي هفتصد و پنجاه مثقال معمولی کافی است و لزومی ندارد طلاي عیار 18 حساب کنند
بلکه میتوانند عیارهاي پایینتر که در عرف بازار وجود دارد حساب نمایند.
ب) اگر ارزش نقره کاملا سقوط کند بدون شک در دیه کافی نیست.
سؤال 1353 - با مراجعه به خبرگان، حتّی عتیقهفروشان در خصوص درهم و دینار شرعی و قیمت و ارزش آن نتیجهاي حاصل
نگردید آیا جایز است هزار دینار و ده هزار درهم را با هزار گوسفند یا دویست گاو و یک صد شتر سنجید و به واحد موجود مثلا
گوسفند یا شتر تقویم گردد؟
جواب: میتوان قیمت دویست دست لباس متوسط معمولی را حساب کرد
ص: 406
زیرا حلّه به معناي لباس است و یمنی بودن در آن شرط نیست و نیز میتوان به جاي درهم و دینار از گوسفند و گاو و شتر استفاده
کرد.
عفو از دیه
سؤال 1354 - آیا اخذ دیه تعبّدي است یا از مقدار آن میتوان عدول کرد؟
جواب: مستحقّ دیه میتواند از قسمتی یا از تمام حقّ خود صرف نظر کند، ولی حاکم شرع نمیتواند تغییري در آن بدهد، همچنین
جانی نیز چنین حقّی را ندارد.
سؤال 1355 - آیا مجنیٌ علیه (کسی که جنایت بر او واقع شده) میتواند قبل از مرگ به طور کلّی جانی را از دیه عفو نماید؟
جواب: جواز عفو بعید نیست ولی احتیاط در مصالحه است.
صفحه 201 از 282
مسائل متفرّقه دیات
سؤال 1356 - آیا جانی غیر از دیه، زیانهایی که در اثر جراحتهاي وارده بر مجنیٌ علیه وارد شده است را نیز لازم است به مجنیٌ علیه
بپردازد؟ مانند هزینه محاکمه و از کار و کاسبی افتادگی و غیره.
جواب: جانی زاید بر دیه مقرّره را شرعاً ضامن نیست ولی اگر هزینه درمان بیش از دیه باشد، احتیاط واجب آن است که تفاوت را
بپردازد.
سؤال 1357 - ماهیّت حقوقی دیه چیست؟ آیا دیه به عنوان مجازات یا جبران خسارت وارده بر مجنیٌ علیه تشریع شده است؟ آیا
جایی که خسارت وارده بیشتر از مقدار دیه باشد میتوان از جانی مطالبه کرد؟
جواب: دیه جنبه جبران خسارت مادّي دارد و اگر در موردي براي جبران خسارت، علاوه بر مبلغ دیه هزینههاي بیشتري را براي
درمان متحمّل شود همان
ص: 407
گونه که در بالا اشاره شد احتیاط واجب آن است که شخص جانی اضافی را بپردازد (البتّه حد اقل لازم براي جبران خسارت را
میپردازد نه بیشتر از آن).
سؤال 1358 - اگر شخصی که داراي حرفه جوشکاري است، جوشکاري ساختمانی را از اوّل تا آخر کنترات نماید و با صاحب کار
قرارداد ببندد و شخص پیمانکار جهت جوشکاري از برق فشارقوي خیابان که از طرف اداره برق استفاده از آن ممنوع گردیده،
استفاده نماید و دچار برقگرفتگی شود و منجر به مرگ جوشکار شود در این صورت آیا صاحب کار مقصّر است یا خود جوشکار
که در فرض مسأله پیمانکار است؟
جواب: در اینجا مقصّر جوشکار است.
سؤال 1359 - چنانچه مرگ مقتول و نبودنش در خانه و جامعه، علاوه بر خانواده، به گروه یا در فرض مثال به یک جامعه لطمه و
ثلمهاي که هم مادّي و هم معنوي باشد وارد آورد، آیا مقدار دیه قبلی که منحصراً جهت جبران خسارت مادّي عدم حضور وي در
خانوادهاش بوده را میتوان افزایش داد؟ زیرا غیر خانوادهاش گروه و جامعهاي نیز از مرگ وي متضرّر شدهاند؟
جواب: گرچه افراد با هم متفاوتند ولی شارع مقدّس براي همه، دیه یکسان قائل شده است (جز در مواردي مانند زن و مرد و امثال
آن) و ممکن است فلسفه آن این باشد که قبول تفاوت با توجّه به این که معیار روشنی ندارد، سبب درگیریهاي فراوان اجتماعی و
کشمکشهاي نامحدودي میشود و ضرر و زیان آن از منافعش بیشتر خواهد بود.
سؤال 1360 - در صورت پرداخت دیه از ناحیه جانی، انتخاب نوع دیه به عهده پرداختکننده است یا گیرنده؟
جواب: در مواردي که حکم مبنی بر قصاص است انتخاب نوع دیه مشروط به توافق طرفین است.
ص: 408
سؤال 1361 - در قتل عمد، اگر پدر رضایت داد و مطالبه دیه کرد و جد مخالفت کند و مطالبه قصاص نماید کدام مقدّم است؟
جواب: با وجود پدر نوبت به جد نمیرسد.
سؤال 1362 - در مناطق ما رسم است که اهالی هر محلّه در ایّام فراغت و مناسبتهاي مختلف به عنوان تفریح و تفنّن، اقدام به مسابقه
تیراندازي میکنند که متأسفانه در جریان یکی از مسابقهها شخصی اسلحه کلاشینکف شخص دیگري را در اختیار پسر بچّه نابالغی
13 ساله) قرار داده و با این که اطرافیان تذکّر میدهند که مواظب اسلحه و پسر بچّه باشد میگوید کاملا مواظب هستم و -12)
مشغول راهنمایی او شده و میگوید چنان کن و چنین بگیر، پسر بچّه طبق دستور عمل کرده، ولی چون اسلحه روي رگبار بوده از
صفحه 202 از 282
اختیار بچّه خارج شده و راهنما را مورد اصابت قرار داده و به قتل میرساند، حال:
الف) آیا راهنماي مقتول بدون اجازه والدین پسر بچّه به هر عنوان، حق داشته اسلحه در اختیار وي قرار دهد؟
ب) آیا مقتول در قتلش معاون یا مباشر میباشد یا هر دو محسوب میشود و یا هیچکدام؟ خلاصه، دیه مقتول به عهده چه کسی
میباشد؟
ج) در صورتی که دیه بر عاقله تعلّق گیرد، آیا با وجود پدر شامل باقی نزدیکان نیز میشود؟ در ضمن مشخص بفرمایید تقسیم دیه
بر عاقله بر چه اساس میباشد؟
جواب: الف) حقّ چنین کاري را نداشته است.
ب) هرگاه قرار دادن اسلحه در اختیار چنین کودکی عرفاً کار خطرناکی محسوب شود، راهنما در برابر آن مسئول است و اگر
خودش کشته شده باشد دیه ندارد در غیر این صورت دیه بر عاقله است.
ج) احتیاط این است که پدر هم شرکت کند و امّا شرکت دیگران قطعی است و طرز تقسیم دیه بین آنها بر حسب توانایی و
چگونگی امکانات آنهاست که
ص: 409
خودشان یا در صورت اختلاف به کمک حاکم شرع، دیه را در میان خود سرشکن میکنند.
سؤال 1363 - گرفتن پول خون مقتول چگونه است لطفاً توضیح دهید؟
جواب: دیه یک حقّ الهی است و گرفتن آن در مواردي که شرع اجازه داده است مانعی ندارد هر چند عفو کردن در بعضی از
موارد بهتر است.
سؤال 1364 - شخصی تصادف کرده و یک نفر را کشته است، دادگاه حکم کرده که قاتل باید دیه بپردازد ولی قاتل قبل از
پرداخت دیه فوت کرده است، آیا بر ورثه واجب است که این دیه را بپردازند؟
جواب: دیه مانند سایر دیون است و واجب است که از اصل مال او بپردازند.
سؤال 1365 - آیا دایره ولایت ولیّ قهري بر موَلّی علیه صرفاً ناظر بر حقوق مالی است و یا اطلاق دارد. به عبارت دیگر آیا ولیّ
قهري در حقّ قصاص نفس و عضو از باب ولایت میتواند قاتل و جانی را عفو نماید و یا این که لزوماً غبطه صغیر در اخذ دیه است
و بدون اخذ آن مجاز به عفو نیست، در صورتی که غبطه صغیر و مولی علیه در اخذ دیه نفس و عضو باشد در صورت اخذ آن از
جانی آیا او به اعتبار ولایت میتواند هر گونه دخل و تصرّفی را در سهم مالی مولی علیه و لو به نفع خود بنماید.
جواب: ولایت ولیّ صغیر شامل دیه و مانند آن میشود، امّا نمیتواند بر خلاف غبطه صغیر، دیه و مانند آن را ببخشد یا به نفع خود
تصرّف کند.
سؤال 1366 - در کشورهاي حوزه خلیج فارس، شرکتهایی است که اگر کارگر شاغل در آن شرکتها در هنگام کار در اثر سانحهاي
مانند سقوط از ساختمان فوت نماید مبلغ سی میلیون تومان به عنوان دیه به ورثه متوفّی پرداخت مینماید، این مبلغ چه حکمی
دارد؟
جواب: هرگاه پرداختن دیه مزبور به صورت شرط استخدام کارگر در آمده باشد، اشکال ندارد، این شرط ممکن است به هنگام
قرارداد با کارگر ذکر شده
ص: 410
باشد و یا این که به صورت قانون کلّی در عرف کارگري آنجا باشد که جزء شرایط عامّه استخدام محسوب گردد.
سؤال 1367 - آیا دیه مقتول جزء ماترك و دارایی اوست و آیا تقسیم آن بین ورثه همچون قانون ارث است؟
صفحه 203 از 282
جواب: تمام وارثان نسبی و سببی از دیه ارث میبرند، مگر متقرّبان به مادر مانند برادر و خواهر مادري.
سؤال 1368 - اگر کسی زن شخص دیگري را به قتل برساند و این زن جز مرد وارث دیگري نداشته باشد آیا شوهر این زن میتواند
از قاتل مطالبه خرج و مخارجی را که در رابطه با ازدواج همسرش متوجّه او شده بنماید؟ و با توجّه به این که دادن غذا و خرج در
مراسم عزاداري وجوب شرعی ندارد آیا میتواند چنین مخارجی را نیز از قاتل مطالبه بنماید؟
جواب: تنها سهم دیه را میتواند بگیرد و حقّ مطالبه نسبت به هزینههاي فوق را ندارد.
سؤال 1369 - نظر به این که در سال گذشته در حادثه رانندگی که منجر به فوت شخص مصدوم شد ملزم به پرداخت دیه بر اساس
شرایط شرع مقدّس شدم و در حال حاضر پس از گذشت بیش از یک سال با گرفتن وام و استفاده از بیمه وسیله نقلیّه، تنها حدود
نصف دیه را میتوانم نقداً پرداخت نمایم، آیا میتوانم مابقی را به صورت اقساط بپردازم؟
جواب: شما میتوانید دیه مزبور را ضمن دو سال پرداخت نمایید هر سال نصف آن را، مگر این که با وارثان آن شخص توافق بر
مدّت بیشتري نمایید.
سؤال 1370 - اگر در جریان تصادف رانندگی مقتول مق ّ ص ر شناخته شود آیا باز نسبت به راننده خطاء در قتل محسوب است که دیه
مقتول بر عاقله راننده واجب گردد؟
ص: 411
جواب: در تصادف رانندگی قتل خطا نیست، اگر راننده مق ّ ص ر باشد شبه عمد است اگر عابر مقصّر باشد مثل این که خود را به زیر
ماشین انداخته هیچ دیهاي وجود ندارد و اگر قتل مستند به هر دو باشد دیه از راننده به نسبت گرفته میشود.
سؤال 1371 - قتل غیر عمدي واقع شده است و در این مدّتی که از قتل گذشته مقدار دیه تغییر کرده است آیا پرداختکننده دیه
ملزم به پرداخت وجه زمان حادثه است یا وجه فعلی؟
جواب: ملزم به پرداخت وجه فعلی است مگر این که قبلا توافق و مصالحهاي بر مبلغ معیّنی شده باشد.
سؤال 1372 - چندین نفر همزمان به شخصی تیراندازي کردهاند و آن شخص به وسیله یک یا چند گلوله کشته شده است، امّا معلوم
نیست تیر کدام یک از تیراندازان به او اصابت نموده، ولی قدر مسلّم تیر یکی از این چند نفر بوده است، حکم قضیّه چگونه است؟
جواب: چنانچه ثابت شود که به واسطه یکی از آنها این شخص کشته شده و راهی براي تعیین قاتل نیست دیه در میان همه آنها
تقسیم میشود.
سؤال 1373 - اگر سه نفر شخص واحدي را به قتل برسانند و ولیّ دم خواهان قصاص هر سه نفر باشد نوع فاضل دیه که باید توسط
ولی پرداخت شود را چه کسی تعیین میکند؟ آیا تعیین در اختیار ولیّ دم است یا اولیاي قاتلانی که قصاص خواهند شد؟
جواب: انتخاب با ولیّ دم است.
سؤال 1374 - با توجّه به این که در شرع و قانون مسئول پرداخت دیه، جانی میباشد و انتخاب نوع آن هم در اختیار اوست، چنانچه
در موقع انتخاب نوع دیه، جانی اطّلاع کافی در مورد قیمت انواع دیه نداشته باشد یا بطور صحیح به وي تفهیم نگردیده باشد و به
خاطر عدم اطّلاع گاو یا گوسفند را انتخاب کند و بعد از انتخاب و
ص: 412
صدور حکم و قبل از اتمام مهلت پرداخت و قبل از شروع به اجراي آن، اظهار نماید من قدرت پرداخت دیه از نوع گوسفند را
ندارم ولی از نوع شتر را دارم در فرض مسأله آیا حقّ تغییر را دارد؟ تغییر نوع دیه با علم و اطّلاع چه صورت دارد؟
جواب: مانعی ندارد، در هر دو صورت میتواند تغییر دهد.
ص: 413
صفحه 204 از 282
فصل چهل و پنجم: مسائل بانکی
سؤال 1375 - حکم سپردههاي بلند مدّت بانکها، بدون شرط صاحب پول چیست؟
جواب: در صورتی که طبق عقود شرعیّه انجام شود و یا این که صاحب پول انتظار و مطالبهاي نداشته باشد و بانک از ناحیه خود
چیزي بدهد اشکال ندارد و در صورت دوّم نشانهاش این است که اگر بانک به او چیزي ندهد مطالبه نکند.
سؤال 1376 - در زمان فعلی- که بحمد الله دوران حاکمیّت جمهوري اسلامی میباشد و به برکت خون شهدا و فعالیّتهاي مردم و
بینش و رهبري حضرت امام (رحمه الله) طاغوت از بین رفته است، پول گذاشتن در بانکها چه صورت دارد؟ آیا میتوان سودي که
بانکها براي حسابهاي پسانداز پرداخت میکنند را گرفت؟ و همچنین قرض گرفتن از بانکها و دادن بهره چه صورت دارد؟
جواب: سود پسانداز که بانک داوطلبانه میدهد مشکلی ندارد مگر آن که به صورت قرارداد درآید و امّا سود سپردههاي ثابت یا
وامهایی را که از بانک میگیرند، در صورتی که به آییننامه بانکی در رابطه با عقود شرعیّه عمل شود نیز مانعی ندارد و در صورت
شک میتوان حمل بر صحّت کرد، ولی اگر یقین داشته باشید که به آییننامههاي عقود شرعیّه عمل نمیکنند جایز نیست.
سؤال 1377 - بانکها در جمهوري اسلامی تحت عناوین شرعیّه مضاربه، مساقات، مزارعه، شرکت، جعاله با مشتریان و بالعکس
قرارداد منعقد میکنند و هر ماه علی الحساب 14 درصد یا کمتر یا بیشتر سود در اختیار مشتریان قرار داده و در پایان
ص: 414
مدّت تسویه حساب میکنند، نظر به این که مردم عادي و مشتریان، عموماً شرایط و قیود مندرج در برگه قرارداد را مطالعه نمیکنند
و نوعاً به امضا کردن اکتفا میکنند و بدین وسیله رضایت خود را در پذیرش کلیّه شروط و قیود اعلام میدارند، آیا صرف امضا
کردن یا قبول کلیّه شرایط به طور شفاهی با آن که از خصوصیّات و عناوین شرعیّه آگاهی ندارند، سبب تحقّق عقود مذکوره و
مشروعیّت آنها میشود؟ یا لازم به تفهیم و تفهّم از طرف بانکها یا متعاقدین میباشد؟ و در صورت عدم مشروعیّت، آیا راه حل
دیگري به نظر مبارك میرسد؟
جواب: هرگاه وکالت مطلقه به بانکها بدهد که پول او را طبق عقود شرعیّه به کار گیرد و سود حاصل را به او بدهد اشکال ندارد و
آگاهی به جزئیات بعد از وکالت مطلقه لازم نیست.
سؤال 1378 - از آن جایی که بانکهاي ایران گاهی توان پرداخت به موقع مطالبات خارجی را ندارند راه چارههاي مختلفی پیش
گرفتهاند از جمله: یکی از بانکها با بعضی از بانکهاي خارجی قراردادي منعقد نموده که طبق آن، بانک خارجی از طرف بانک
ایرانی پول معامله را در آن کشور سر موعد به فروشنده پرداخت مینماید و یک سال بعد پول خود را به اضافه 9 درصد از بانک
ایرانی و 6 درصد از فروشنده، به عنوان نرخ بیمه براي پرداخت سر موعد دریافت میدارد. توضیح این که پس از حمل جنس از
فروشنده که حدوداً سه ماه بعد از قرارداد از طریق بانک خارجی و ایرانی میباشد، بانک خارجی پول فروشنده را تحویل میدهد
ولی پول پرداختی را یک سال بعد، از بانک ایرانی با 9 درصد بهره تحویل میگیرد، بنابراین روش کار، بانک ایرانی در روز عقد
قرارداد معامله توسط خریدار 100 درصد مبلغ معامله را به اضافه 9 درصد بهرهاي که بانک خارجی توافق نموده، از خریدار دریافت
میدارد فروشنده نیز که دریافت به موقع پولش را حقّ طبیعی خود میداند 6 درصد کارمزدي را که به بانک خارجی، تحت عنوان
نرخ بیمه براي پرداخت به موقع
ص: 415
میپردازد عملا به قیمت جنس افزوده و از مصرفکننده دریافت میکند. با توجّه به این که فروشنده چیز اضافهاي از خریدار
دریافت نمیدارد، آیا شکل معامله فوق براي خریدار صحیح است؟
صفحه 205 از 282
جواب: در صورتی که شما از ماهیّت این کار باخبر باشید و رضایت بدهید، براي شما اشکالی ندارد، به این معنا که شما پول خود
را به بانک، وام بدون سود میدهید و بانک براي شما جنس را به طور نسیه به قیمت بالاتر از قیمت نقد خریداري میکند مشروط
بر این که شما بیمه مربوط را نیز بپردازید، در این صورت معاملات فوق شرعاً براي شما صحیح خواهد بود. ولی این کار در
صورتی براي بانک جایز است که مصالح جامعه اسلامی ایجاب کند که معاملات با طرفهاي خارجی به این شکل انجام شود، در
غیر این صورت جایز نیست.
سؤال 1379 - شخصی پولی را به صورت سپرده کوتاه مدّت و یا بلند مدّت در بانک میگذارد و هر ماه بانک به نسبت مقدار پول،
طبق شرایط خاصّی مبلغی به صاحب حساب میپردازد، آیا میشود این پول را قبول کرد و آیا به آن خمس تعلّق میگیرد؟
جواب: چنانچه آییننامه بانکی مربوط به عقود شرعیّه، عمل بشود، حلال است و خمس نیز دارد و اگر مسئولین بگویند عمل
میکنیم و دلیلی بر خلاف آن نباشد کافی است.
سؤال 1380 - گاهی بانکها به منظور ترغیب مشتریان که پولشان را به بانک بسپارند و یا حساب باز کنند جوایزي از طریق
قرعهکشی قرار میدهند کسی که قرعه به نام او اصابت کند جایزهاي میبرد آیا این عمل جایز است و جایزه حلال میباشد؟
جواب: اگر این کار واقعی باشد نه براي فریب مردم جایز و حلال است.
سؤال 1381 - اگر شخصی که به بانک بدهکار است به صورت قسطبندي مبلغی را علاوه بر بدهی به عنوان سود به بانک بپردازد و
سپس بعد از مدّتی پولی به بانک
ص: 416
بسپارد و سودي در برابر آن بگیرد آیا میتواند این را به عنوان تقاص سودي که داده بگیرد؟
جواب: اگر در معامله اوّلی پولی را به عنوان ربا داده کار حرامی کرده است، ولی میتواند در معامله دوّم، به نیّت تقاص معادل آن
را پس بگیرد.
سؤال 1382 - بانکها براي وامهایی که به متقاضی میدهند از همان اوّل محاسبه سود را به عنوان کارمزد مینمایند، اگر همین کار را
یک فرد بازاري به عنوان وام یا فروختن جنس به صورت نسیه، انجام دهد، آیا حکم ربا دارد؟
جواب: منظور از کارمزد حقالزّحمه اي است که به کارمندان بانک یا صندوق قرضالحسنه به عنوان حقوق در مقابل زحماتی که
جهت حفظ حسابها و سایر خدمات بانکی انجام میدهند داده میشود و کارمزد متعلّق به آنهاست و اگر دهنده پول، کارمزد را به
عنوان خودش بگیرد ربا و حرام است و در معاملات بازار نیز همینگونه است.
سؤال 1383 - بانکها براي سپردههاي کوتاه مدّت و بلند مدّت سود معیّنی را در نظر میگیرند، ولی در سپردههاي قرض الحسنه جز
اجر معنوي سودي وجود ندارد با توجّه به مطلب فوق سپردهگذاري در بانک به عنوان سپرده کوتاه مدّت یا بلند مدّت که ارزش
پول کاهش نمییابد و از همان پول، دیگران نیز به عنوان وام استفاده میکنند چه حکمی دارد؟
جواب: چنانچه رعایت عقود شرعیّه را بنمایند یا این که وکالت مطلقه به مسئولین بانک داده شود که رعایت این عقود را بکنند،
حلال است.
سؤال 1384 - هرگاه شخصی بخواهد مثلا مبلغ پانصد هزار تومان وام (قرض) بگیرد باید معرّف داشته باشد و معرّف هم نصف مبلغ
وامی که قرضگیرنده میخواهند بگیرد را باید در بانک مسدودي داشته باشد، یعنی از مبلغ پانصد هزار تومان، مبلغ 250 هزار
تومان را باید به عنوان مسدودي در صندوق بخوابانند تا وقتی که
ص: 417
وامگیرنده تمام بدهی خود را پرداخت نماید و با پرداخت آخرین قسط، مسدودي هم آزاد میشود، حال بفرمایید اگر معرّف
صفحه 206 از 282
موجودي در صندوق نداشته باشد آیا میتواند به قرضگیرنده بگوید: شما دو برابر مورد نیاز خود درخواست کنید، مثلا یک
میلیون تومان درخواست وام کنید که پانصد هزار تومان آن را به حساب معرّف مسدود نمایند تا معرّف ایشان را معرّفی کند که به
ایشان 2 برابر وام دهند که پانصد هزار تومان آن، به وامگیرنده داده شود تا زمانی که آخرین قسط یک میلیون تومان پرداخت
گردید صندوق پانصد هزار تومانی که به عنوان مسدودي ضبط کرده بود بدون هیچ گونه کم و زیادي به قرضگیرنده پرداخت
نماید که در حقیقت وامگیرنده در آخر کار مبلغ پانصد هزار تومان پسانداز دارد که یک جا دریافت میکند. لطفا بفرمایید اوّل
این که این گونه عملکرد بانک از نظر شرعی صحیح است؟ و دوّم این که این پانصد هزار تومانی که در آخرین پرداخت قسط
میگیرند خمس دارد؟
جواب: در صورتی که صندوق قرضالحسنه کار تجاري با پولهاي مردم انجام ندهد هر دو صورت مسأله صحیح است و در صورت
دوّم خمس به پول پسانداز شده تعلّق میگیرد.
سؤال 1385 - این جانب با یکی از اقوام خود صحبت نمودم که حواله وام قرضالحسنهاي را به نام ایشان از بانک بگیرم، ایشان وام
را دریافت کرد و کلا مبلغ آن را جهت رفع مشکلاتم به من داد و اقساط آن را من داده و میدهم، جهت دریافت وام ابتدا حساب
پسانداز باز میکنند که کارمزدها را از آن برداشت کنند، اینک با توجّه به این که صاحب دفترچه از خود هیچ گونه هزینه و
سرمایهاي نداده است، این دفترچه پسانداز مبلغ 450000 ریال جایزه برنده شده است، این جایزه از آن کیست و یا به چه نسبت به
من میرسد؟
جواب: جایزه به کسی میرسد که صاحب دفترچه پسانداز است.
ص: 419
فصل چهل