گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دوم
فصل سی و یکم: احکام طلاق






شرایط طلاق
سؤال 1109 - شخصی میخواهد همسر خود را که دوشیزه و غیر مدخوله میباشد، طلاق بدهد؛ آیا در این طلاق شرط است که
صفحه 196 از 323
زوجه از حیض پاك باشد؟
جواب: در زوجه غیر مدخوله، خالی بودن از حیض شرط نیست.
سؤال 1110 - آیا پسران زن و شوهر میتوانند به عنوان شهود طلاق والدین خود باشند؟
جواب: اگر پسران او بالغ و عادل باشند، میتوانند شهود طلاق شوند.
سؤال 1111 - در مورد طلاق اهل تسنّن شنیده شده است که آنها، مخصوصاً شافعیها، صیغه طلاق جاري نمیکنند؛ بلکه به صرف
اکتفا میکنند، آیا صحّت دارد؟ آیا حضور شاهدین عدلین را لازم نمیدانند؟ « تو مطلّقهاي » اراده جدایی و لفظ
جواب: طلاق اهل تسنّن اگر واجد شرایط شرعیّه، مانند شاهدین عدلین، نباشد در مورد شیعیان کفایت نمیکند؛ ولی درباره
خودشان اگر چنین طلاقی دارند از باب قاعده الزام طلاقشان مقبول است و مشهور در میان آنان عدم اعتبار شاهدین است؛ بلکه
اجماع فقهاي اهل سنّت را بر عدم اعتبار شاهدین ادّعا میکند. « خلاف » شیخ در
سؤال 1112 - زن و شوهري ایرانی و شیعه پس از چند سال زندگی مشترك، در
ص: 378
ایران از یکدیگر طلاق گرفتهاند. سپس هر دو به استرالیا هجرت کرده و پس از 5 سال مجدّداً با یکدیگر ازدواج میکنند. مُجري
به عنوان وکیل ازدواج شرعی معروف بوده و هست. پس از « سیدنی » این ازدواج یک نفر سنّی بوده که در عرف ایرانیان مقیم
ازدواج دوباره از یکدیگر طلاق میگیرند، لیکن این بار طلاق مدنی بوده (مطابق قوانین استرالیا) و طلاق شرعی انجام نشده است.
سپس بعد از دو سال زن توسّط همان عاقد با مرد دیگري ازدواج نموده و اکنون باردار است. زن اخیراً مطّلع شده که طلاق
استرالیایی او از شوهر اوّلش از نظر شرعی معتبر نیست و لذا ازدواج با شوهر دوّم نیز دچار اشکال است. ایشان اظهار میدارد مطلقاً
تصوّر نمیکرده که طلاق دادگاه استرالیایی بدون اعتبار باشد؛ خصوصاً که وکیل فوقالذّکر، ازدواج مجدّد ایشان را با همسر دوّم
اجرا کرده است. اکنون زن و همسر دوّمش بسیار نگرانند، حلّ مشکل آنها چگونه است؟
جواب: با توجّه به این که طلاق فاقد شرایط شرعیّه، یعنی حضور دو شاهد عادل بوده، باطل است و زن در عقد شوهر اوّل است و
حتّی اگر از شوهر اوّل طلاق شرعی بگیرد، ازدواج او با شوهر دوّم مشکل است؛ مگر این که ثابت شود که ازدواج دوّم زن با شوهر
اوّل باطل بوده است، در این صورت مشکلی با شوهر دوّم ندارد.
سؤال 1113 - یکی از برادران اهل سنّت زوجه خویش را در یک جلسه و در حالت عصبانیّت سه طلاق کرده است، علماي اهل
اگر آن مرد سنّی شیعه شود چه حکمی .« طلاق بائن واقع شده و زوجهاش بر او حرام شده است و باید محلّل بگیرد » : سنّت گفتهاند
دارد؟
جواب: احتیاط واجب آن است که نسبت به آنچه در گذشته واقع شده معامله مذهب سابق را کند، یعنی احتیاطاً محلّل بگیرد.
سؤال 1114 - شخصی زوجه مدخولٌ بهاي خود را طلاق میدهد و تمام مهر
ص: 379
المسمّی را به زوجه پرداخت میکند، زوجه فقط نفقه ایّام عدّه را به زوجش بذل و گذشت مینماید، در قبال بذل نفقه ایّام عدّه،
آیا طلاق خلعی میباشد یا رجعی؟ (در صورتی که مهریّه را خود دریافت مینماید).
جواب: بذل نفقه ایّام عدّه کافی نیست؛ زیرا هنوز نفقهاي واجب نشده است؛ بعلاوه زوجه مختلعه نفقه ندارد، نفقه مخصوص مطلّقه
رجعیّه است، بنابراین طلاق مذکور رجعی است.
عدّه
صفحه 197 از 323
سؤال 1115 - زنی به عقد ازدواج مردي در میآید و سپس عروسی میکنند و به خانه شوهر میرود، مرد توان نزدیکی ندارد؛ ولی
استمتاعات دیگر غیر از نزدیکی صورت گرفته است، متأسّفانه زندگی مشترك آنها منجر به طلاق میشود، آیا زن باید عدّه طلاق
نگهدارد؟ و در صورت طلاق، آیا مهریّه زن نصف میشود؟ آیا زن براي ازدواج بعدي باز احتیاج به اذن پدر یا جدّ دارد؟ آیا این
دختر میتواند خود را به عقد موقّت دیگري درآورد؟
جواب: در فرض مسأله زن عدّه ندارد و مهر او با طلاق نصف میشود و هنوز حکم باکره را دارد.
سؤال 1116 - اگر شخصی زنی را براي خود عقد دائم یا موقّت نماید و تمام تمتّعات (غیر از دخول) را ببرد و بعداً او را طلاق بدهد،
یا مدّتش تمام بشود، یا مدّتش را ببخشد، آیا در این صورت میتواند بدون رعایت عدّه طلاق، خواهر یا دختر آن زن را عقد کند؟
جواب: چنین زنی عدّه ندارد و ازدواج با خواهر یا دختر او بلامانع است.
سؤال 1117 - شخصی زن غیر یائسهاي را به عقد موقّت خود به مدّت 6 ماه درمیآورد و قبل از اتمام مدّت (مثلًا پس از دو ماه)
مابقی مدّت را (که چهار ماه
ص: 380
میباشد) بخشیده و آن زن را به عقد دائم خود در میآورد؛ لطفاً بفرمایید:
الف) آیا عدّه لازم است؟
جواب: عدّه لازم نیست، هرچند دخول حاصل شده باشد.
ب) با توجّه به این که آثار عقود از زمان انعقاد عقد جاري میشود، چنانچه در فرض بالا، پس از بذل مدّت، زن را به عقد دائمی
خود درآورد و قبل از دخول طلاق دهد، آیا در اینجا نگهداشتن عدّه بعد از طلاق لازم است؟
جواب: چنانچه زن بخواهد با دیگري ازدواج کند باید عدّه نگهدارد.
ج) اگر عدّه لازم است مدّت عده دو طُهر است یا سه طُهر؟ و به عبارتی زن باید عدّه بذل مدّت را نگه دارد، یا عده طلاق را؟
جواب: با توجّه به این که طلاق قبل از دخول بوده عدّه ندارد؛ ولی باید باقیمانده عدّه عقد موقّت را نگه دارد.
د) در فرض مسأله بالا، آیا زن مصداق غیر مدخولٌ بها در عقد دائم میباشد؟
جواب: نسبت به عقد دائم مصداق غیر مدخولٌ بهاست؛ ولی نسبت به عقد موقّت سابق چون مدخولٌ بها بوده عدّه او باقی است؛
هرچند بقاي عدّه مزاحم ازدواج شوهر سابق نمیباشد؛ ولی مانع ازدواج دیگران خواهد بود.
ه-) در صورتی که جواب منفی است، دلیل آن چیست؟ آیا عنوان مدخولهاي که ناشی از عقد متعه میباشد میتواند در عقدي که
بعداً منعقد شده و آثار خاصّ آن بر آن بار میشود تأثیر بگذارد؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد.
سؤال 1118 - عدّه زنان بدون رحم (یعنی زنی که رحمش را برداشتهاند) چقدر است؟
جواب: زنانی که رحم ندارند و طبعاً حائض نمیشوند و به سن یائسگی نرسیدهاند باید سه ماه عدّه طلاق نگه دارند.
ص: 381
سؤال 1119 - آیا زن در صورت یقین به عدم انعقاد نطفه، میتواند قبل از سپري شدن ایّام عادت اقدام به ازدواج کند؟
جواب: عدّه در واقع حریم زوجیّت است و فلسفه و حکمت آن منحصر به انعقاد نطفه نیست؛ به همین دلیل اگر مرد سالها جدا از زن
خود زندگی کند، یا در مسافرت باشد بعد از طلاق، عدّه بر زن مدخوله غیر یائسه واجب است.
سؤال 1120 - امروزه از نظر پزشکی امکانات آزمایشگاهی و تجهیزاتی نظیر سونوگرافی وجود دارد که در کوتاهترین زمان میتوان
بطور قطع، یقین حاصل نمود که زنی در اثر همبستري و نزدیکی باردار شده است یا خیر؟ حال با چنین فرضی، آیا مدّت عدّه طلاق
صفحه 198 از 323
همان است که قبلًا در احکام آورده شده، یا قابل تغییر است؟
جواب: همان گونه که قبلًا اشاره شد عدّه تنها مربوط به مسأله بارداري نیست؛ بلکه در واقع حریم زوجیّت است؛ لذا اگر زنی چند
سال از شوهرش دور باشد سپس او را طلاق دهد، باید عدّه نگه دارد.
سؤال 1121 - امروزه با استفاده از دارو (خوراکی- تزریقی)، یا به کار بردن وسایل پیشگیري پزشکی، بطور قطع میتوان از بارداري
زن جلوگیري کرد، با چنین فرضی آیا بر زنانی که از امکانات فوق استفاده میکنند لازم است عدّه نگه دارند؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد.
سؤال 1122 - در صورتی که زمان فهمیدن اشتباه در وطی به شبهه مدّتی پس از وطی باشد، آیا در این صورت نیز نگاه داشتن عدّه
لازم است؟
جواب: احتیاط نگهداشتن عدّه است.
سؤال 1123 - هرگاه زنی از شوهر خود بصورت خُلع طلاق گرفته باشد و قبل از پایان مدّت عدّه طلاق شوهرش از دنیا برود، آیا
چنین زنی عدّه وفات نیز دارد؟
جواب: در این گونه موارد که طلاق، طلاق بائن است عدّه وفات ندارد؛ هرچند احتیاط بهتر است.
ص: 382
طلاق خُلع و مبارات
اشاره
مهرم را میبخشم و آنچه از شما گرفتهام پس میدهم و هر آنچه دادهام را » : سؤال 1124 - زنی براي شوهرش چنین مینویسد
حال « به این درخواست با شرایط فوق موافقت میکنم » : شوهر در جواب گفته است « میبخشم، به شرط این که مرا طلاق دهی
سؤال این است که:
الف) آیا این ورقه موافقت بدوي، طلاق به حساب میآید؟
ب) آیا این نوشته دلالت بر وکالت ضمنی میکند؟
ج) اگر شخص ثالث با استناد به این ورقه صیغه طلاق را جاري کند، آیا طلاق صحیح است؟
جواب: طرفین باید به شخص ثالثی وکالت بدهند که در مقابل بذل اموال مزبور صیغه طلاق خلع را با حضور عدلین جاري کند.
سؤال 1125 - بر مبناي توافق زوجین قرار شد زوجه علاوه بر مهریّه، مبلغی را نیز جهت طلاق خلع به شوهر بپردازد؛ ولی بعد از
اجراي طلاق خلع، زوجه، یا وکیل او از دادن مال مورد توافق امتناع میورزند. زوج نیز به مجرّد امتناع زوجه از بذل مال در همان
زمان، رجوع خویش را به همسر و خانوادهاش اطّلاع میدهد، آیا در این فرض بعد از رجوع و احراز آن، طلاق بر هم میخورد؟
جواب: هرگاه عدم پرداخت به عنوان رجوع به بذل باشد زوج حق دارد رجوع کند و امّا اگر صرفاً تعلّلی در پرداخت بوده باشد
زوج حقّ رجوع ندارد و ازدواج زن بعد از عدّه جایز است، و زوج میتواند طلب خود را از زوجه بگیرد.
سؤال 1126 - مردي در قبال بذل مهریّه زوجه، او را طلاق داد، و در ضمن آن حضانت فرزند خردسال خود را براي همیشه به زوجه
داده است، آیا بعد از گذشت ایّام عدّه و یا چند سالی که طفل هنوز صغیر است، مرد میتواند تقاضاي استرداد طفل را بنماید؟ و
اگر بتواند، آیا زن هم میتواند به مهر خود رجوع و آن را مطالبه نماید؟
ص: 383
صفحه 199 از 323
جواب: با موافقت طرفین قرارداد به هم میخورد.
سؤال 1127 - زوجه در طلاق خلع، که قبل از دخول صورت گرفته است، تمام مهر خود را به زوج بذل نموده است؛ آیا زوج حق
دارد نصف مهر را بعد از طلاق مطالبه نماید؟
جواب: حق ندارد.
سؤال 1128 - خانم مطلّقه به طلاق خلعی با رجوع شوهرش موافقت کرده است؛ مدّت زیادي عمل زناشویی انجام دادهاند؛ ولی
زوجه رجوع به بذل نکرده است. با توجّه به این مقدّمه به سؤالات زیر پاسخ فرمایید:
الف) آیا عمل آنها صحیح است؟
جواب: تا زن رجوع به بذل نکند زوج حق رجوع ندارد؛ ولی میتواند با توافق طرفین او را عقد جدید بنماید.
ب) آیا کار آنان زناست، یا وطی به شبهه محسوب میشود، و یا رجوع قهري حساب میشود؟
جواب: چون جاهل به مسأله بودهاند وطی به شبهه است و رجوع قهري محسوب نمیشود و زنا هم نیست.
ج) چنانچه بچّهدار شوند، کیفیّت ارث چگونه است؟ تکلیف فعلی آنان چیست؟ آیا باید از هم جدا شوند، یا نیاز به طلاق مجدّد
دارند؟
جواب: اولاد ایشان ملحق به ایشان است و در جمیع احکام مانند بچّه حلالزاده است؛ ولی اگر از این به بعد بدون عقد جدید با هم
آمیزش کنند زنا محسوب میشود.
د) در صورتی که بدون طلاق جدا شوند علی القاعده باید عدّه نگه دارد. آیا از وقتی که از شوهر جدا میشود عدّه شروع میشود
یا بعد از توجّه؟ در صورتی که رجوع قهري حساب شود، آیا زن مالک مهریّه مبذوله میشود یا نه؟ در صورت
ص: 384
امکان تمام شقوق محتمله در این موضوع را بیان فرمایید.
جواب: به واسطه دخول مستحقّ مهر المثل میباشد و احتیاط واجب آن است که زن عدّه نگه دارد و اگر عدّه طلاق خلع تمام نشده
بنابر احتیاط واجب باید بقیّه عدّه را بگیرد و بعداً عدّهاي هم براي وطی به شبهه نگهدارد.
سؤال 1129 - در طلاق خلع زوجه با بذل مهریه، یا عند اللّزوم مازاد بر آن، طلاق خود را از زوج تقاضا مینماید. سؤال این است
که:
الف) آیا بذل مهریّه و مازاد بر آن در قالب عقد هبه ضمن طلاق خلع صورت میگیرد؟ اصولًا تملیک زوجه نسبت به زوج در
طلاق خلع از لحاظ فقهی تحت چه عنوانی از عناوین فقهیّه است؟
جواب: بذل زوجه نوعی هبه معوّضه است؛ ولی احکامی مخصوص به خود دارد.
ب) در صورتی که زوجه در طلاق خلع و در زمان عدّه به مبذول خود رجوع نماید آیا محض رجوع وي، مهریّه یا مال دیگري که
توسّط زوجه بذل شده، قهراً به ملکیّت زوجه برمیگردد و یا برگشت مال به ملکیّت زوجه مستلزم رجوع زوج است و تا زمانی که
زوج رجوع نکرده مال مبذول در ملکیّت زوج باقی است و تنها اثر رجوع زوجه به بذل این است که طلاق خلع که بائن است تبدیل
به طلاق رجعی میشود؟
جواب: صحیح همان تعبیر اوّل است؛ یعنی به محض رجوع زوجه به بذل، مالکیّت او بازمیگردد.
سؤال 1130 - چهار سال قبل از همسرم به طلاق خلع جدا شدم؛ خانم در زمان عدّه تلفن کردند و بنده را همراه تنها فرزندمان
دعوت کردند، رجوع و نزدیکی انجام گرفت. بعد نشستیم و صحبت کردیم و مطالب زیر مطرح شد:
-1 ما شرعاً رجوع کردیم، ولی من محضر نمیآیم، براي این که اگر اداره باخبر شود بنده را اخراج میکند.
صفحه 200 از 323
ص: 385
-2 حقوق خود را دیگر به شما نمیدهم. گفتم چه بهتر، شما هرطور بخواهی میتوانی انجام دهید.
-3 مهریّه را که بخشیده بود طلب کرد، جواب دادم جاي خود باقی است.
-4 از من خواست با برادرش صحبت کنم، که صحبت کردم و او را در جریان گذاشتم.
الف) آیا رجوع مزبور درست است؟ اگر درست نباشد من مرتکب گناه شدهام؟
ب) اگر رجوع درست باشد، آیا این خانم میتواند بدون جاري شدن صیغه طلاق با مرد دیگري ازدواج نماید؟ اگر با مرد دیگري
ازدواج کرده باشد، آیا این زن نسبت به من حرام است؟
ج) اگر زن بعد از رجوع مهر خود را ببخشد، آیا رجوع درست نیست؟
جواب: اگر قبل از اتمام عدّه، زن از مهریّهاي که بخشیده برگردد و مرد پس از آن رجوع کند رجوع صحیح است و بدون طلاق
مجدّد از هم جدا نمیشوند و اگر زن بدون طلاق شوهر کند به شوهر اوّل حرام نمیشود؛ امّا اگر بعد از تمام شدن عدّه رجوع
کنند، رجوع باطل است.
سؤال 1131 - این جانب با دختري ازدواج نمودم و بعد از ازدواج از او نفرت پیدا کردم؛ ولی از دادگاه تقاضاي طلاق نکردم، امّا
دختر تقاضاي طلاق کرد. من به دلایل عاطفی که دختر مذکور بدبخت نشود با طلاق مخالفت کردم. با توجّه به این که قلباً هم به
این امر راضی هستم و میخواهم او را طلاق دهم و با توجّه به این که دختر باکره است و فقط قسمتهایی از آلت مرد به مهبل
دختر داخل شده است او را باید چه نوع طلاقی داد؟ اگر او را طلاق خلع بائن داده باشند آیا طلاق صورت گرفته است؟ آیا ایشان
باید عدّه نگه دارد؟ در ضمن دختر مهریّه خود را بخشیده است.
جواب: اگر تمام حشفه داخل شده باشد عدّه لازم است، در غیر این صورت عدّه واجب نیست و دخول و عدم دخول تأثیري در نوع
طلاق ندارد و امّا نوع
ص: 386
طلاق در صورتی که زوج مایل به طلاق نباشد، و لو به خاطر جهات عاطفی، و تنها زوجه مایل باشد طلاق خلع است و الّا طلاق
مبارات است.
سؤال 1132 - اگر در ایّام طلاق خلع، زن به مهر خود رجوع کند و زوج نتواند در یک قسط تمام مهر زوجه را پرداخت کند، یا از
پرداخت مهر معسر باشد، یا بطور کلّی از پرداخت مهر امتناع کند، آیا با این اوصاف طلاق به قوّت خود باقی است، یا این که به
صرف رجوع زن به مهر بدون رضایت زوج، طلاق باطل و ازدواج برقرار و مرد مکلّف به ادامه زندگی زناشویی با زوجه است؟ یا
این که طلاق برقرار و زوجه بایستی جهت وصول مهر خود، به مراجع صالحه مراجعه و اقامه دعوا نماید؟
جواب: در مدّت عدّه، زن میتواند بذل خود را بازپس گیرد و شوهر حق ندارد امتناع کند و بعد از بازپس گرفتن طلاق رجعی
میشود.
سؤال 1133 - طلاقی که به درخواست زوجه و بدون موافقت زوج واقع میشود چه نوع طلاقی است؟ آیا قاضی دادگاه میتواند
بدون رضایت زوج قبول بذل نماید و رأي به طلاق خلع دهد؟
جواب: در مواردي که دادگاه به خاطر تخلّفاتی از سوي زوج حقّ طلاق دارد و بازگشت و رجوع سبب تجدید مشکل میشود،
میتواند طلاق خلع دهد و بذل را از طرف زوج بپذیرد.
خوانده است « علی » و بدون « بذلتُ » سؤال 1134 - شخصی خانم خود را در حضور سه نفر عامی طلاق داده، ولی صیغه را به صورت
و خانم پس از اتمام عدّه، ازدواج کرده است. حکم این طلاق چیست؟
صفحه 201 از 323
جواب: چنانچه بقیّه صیغه را مطابق آنچه در رساله ما آمده است خوانده باشد، اشکالی ندارد؛ زیرا طلاق به هر صورت واقع شده
است.
سؤال 1135 - شخصی سنّی مذهب در کشور هند با دختري شیعه مذهب ازدواج میکند، پس از مدّتی در جایی دیگر با خواهر
کوچکتر همسر خود ازدواج میکند.
ص: 387
حکم ازدواج این مرد با خواهر همسرش چگونه است؟ در صورتی که این کار حرام بوده، آیا میتواند پس از طلاق همسر خود،
دوباره آن خواهر را به عقد دائم خود درآورد؟
همسر وي پس از این جریان از شوهر خود تقاضاي طلاق خلعی دارد و 4 سال است که مکرّراً از وي به وسیله نامه و یا تلفن این
تقاضا را تکرار مینماید؛ ولی شوهر این زن در موعد مقرّر براي طلاق حاضر نمیشود، این در حالی است که در صورت تمایل زن
دادگاههاي هند براي وي حکم طلاق صادر خواهند کرد؛ ولی ایشان میخواهد حکم شرعی خود را بداند. لطفاً بیان نمایید که در
صورت عدم حضور شوهر، طلاق خلعی چگونه صادر خواهد شد و تکلیف این زن چیست؟ در ضمن شوهر او طلاق و نفقه
نمیدهد.
جواب: الف) ازدواج او با خواهر دوّم حرام و باطل بوده و اگر مسأله را میدانسته حدّ شرعی دارد؛ ولی اگر خواهر اوّل را طلاق
شرعی بدهد، بعد از پایان عدّه او، میتواند با خواهر دوّم ازدواج کند.
ب) در مورد طلاق خواهر اوّل، اگر آن مرد بدون عذر شرعی نفقه او را قطع کرده و با او زندگی نمیکند، حاکم شرع یا کسی که
از طرف او مجاز است به او اتمام حجّت میکند، اگر به وظیفه خود عمل نکرد میتواند زن را طلاق خلعی بدهد و نفقه آن مدّت را
از او بگیرد، یا به جاي مال خلع حساب کند.
سؤال 1136 - لطفاً به سؤالات چهارگانه زیر پاسخ فرمایید:
الف) آیا براي مردي که طلاق رجعی یا خلعی داده، جایز است که همسر مطلّقهاش را در زمان عدّه، عقد موقّت کند؟
جواب: در طلاق خلع جایز است، و در طلاق رجعی در واقع رجوع به نکاح سابق است و نکاح جدیدي محسوب نمیشود.
ب) اگر شخص مزبور در زمان عدّه، صیغه عقد موقّت را بخواند و در زمان عدّه
ص: 388
آمیزش کند، آیا این عقد موقّت، رجوع محسوب میشود؟ در حالی که در طلاق رجعی، قصد رجوع ندارد و در طلاق خلع بدون
رجوع به بذل، رجوع صحیح نیست.
جواب: در مواردي که رجوع جایز است، عقد مزبور، مصداق رجوع است و در طلاق خلع، عقد جدید محسوب میشود.
ج) در فرض مزبور، اگر عقد موقّت رجوع محسوب نشود، عدّه طلاق پس از انتهاي مدّت عقد موقّت چه مقدار است؟
جواب: احتیاط آن است که عدّه خلع تکمیل شود، سپس عدّه عقد جدید را شروع کند.
د) اگر شوهر در فرض مسأله بالا در اثناي عدّه و حتّی بعد از تمام شدن عدّه، چندین بار آمیزش کند و زن اکنون قصد دارد با مرد
دیگري ازدواج کند، عدّهاي که زن براي ازدواج با شوهر جدید باید نگهدارد، چه مدّت است؟
جواب: احتیاط آن است که عدّه طلاق خلع را بعد از پایان عقد موقّت تکمیل کند، سپس عدّه عقد موقّت را شروع کند.
حکمین
سؤال 1137 - در صورتی که به علل ذیل بین زوجین اختلاف باشد، آیا تعیین حکمین لازم است؟
صفحه 202 از 323
الف) مدّت مدیدي زوج نفقه همسر خود را پرداخت نمیکند و اخذ نفقه از طریق دادگاه نیز ممکن نمیباشد.
ب) عسر و حرج زندگی زوجه با همسر خود از نظر دادگاه ثابت شده است.
ج) طلاق از ناحیه زوجه مطالبه شده است؛ ولی زوج موافقت نمیکند.
د) زوج مفقود الاثر است و مدّت مقرّر از طرف دادگاه منقضی شده است.
جواب: در مسأله حکمیّت ظاهر آیه شریفه وجوب است و بسیاري از فقها نیز
ص: 389
از آن همین را فهمیدهاند و دلیل بر خلاف آن نیست، بنابراین در موردي که امید اصلاح هست حدّ اقل احتیاط واجب عدم ترك
آن است.
سؤال 1138 - در مورد حکمین لطفاً به سؤالهاي زیر پاسخ دهید:
الف) در اختلاف شدید بین زوجین، آیا جایز است که از غیر بستگان خود داوري برگزینند؟
جواب: اشکال ندارد.
ب) اگر داور منتخب (که غیر از بستگان است) نسبت به زندگی زن و شوهر ناشناس، بیاطّلاع و حتّی بیارتباط باشد انتخاب او چه
حکمی دارد؟
جواب: باید او را مطّلع کنند.
ج) بر فرض که داور از غیر بستگان زوجین باشد، و زن یا شوهر نسبت به رفتارهاي خلاف شرع یکدیگر اعتراض داشته باشند، آیا
میتوانند با چنین داوري مطرح کنند؟
جواب: به هر حال داور باید از آنچه دخالت در داوري دارد آگاه شود.
د) آیا داور غیر فامیل موجب مخدوش شدن حرمت خانوادهها نمیگردد؟
جواب: اگر داور فرد امینی باشد اشکال ندارد.
ه-) آیا این عمل و اقدام، منطبق با اخلاق اسلامی است؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد.
سؤال 1139 - این جانبه فرزانه، مدّت پنج سال است به عقد شخصی به نام اسماعیل درآمدهام. ایشان در این مدّت هیچ گونه
سازشی با من نداشته، بلکه مرا بازیچه دست خود قرار داده است، به همین جهت در این مدّت فقط چند ماه در خانه ایشان بودم و
بقیّه مدّت را در منزل پدرم، بدون هیچ گونه خرج و مخارجی، بلاتکلیف ماندهام. ایشان نه حاضر است با من زندگی کند و نه
حاضر است مرا طلاق بدهد و مرا از حقّ شرعیام محروم نموده است. شکایت هم کردهام و مدّت دو سال
ص: 390
است که کارمان به دادگاه کشیده است؛ ولی به دلیل حیلهبازي ایشان هنوز تکلیف مرا مشخّص نکردهاند. ایشان یا در دادگاه حاضر
و به محض این که از « من همسرم را میخواهم » : نمیشود و یا وقتی که حاضر میشود به خاطر این که مهریّهام را نپردازد، میگوید
به هیچ وجه حاضر به زندگی با تو نیستم و تنها در صورتی که از » : دادگاه خارج میشویم، همه چیز را زیر پا میگذارد و میگوید
لطفاً به دو سؤال زیر پاسخ فرمایید: « مهریّهات بگذري و جهیزیّهات را نیز به من ببخشی، حاضرم تو را طلاق بدهم
الف) تکلیف من چیست؟
جواب: طبق دستور قرآن یک نفر از طرف شما و یک نفر از طرف شوهرتان حَکَم میشود، تا درباره کار شما تصمیم بگیرند،
هرگاه شوهر نه راضی به زندگی شود و نه راضی به طلاق، حاکم شرع میتواند شما را در مقابل بذل مختصري، طلاق خُلع بدهد و
صفحه 203 از 323
مهریّه را از شوهرتان بگیرد.
ب) او نه حاضر به سازش و نه حاضر به طلاق بوده و با این وجود من بارها به منزل ایشان مراجعت کردم و سعی نمودم نگذارم
زندگیام از هم بپاشد و موجب آبروریزي شود، ولی او هیچگونه اعتنایی نمیکند. آیا بنده در این صورت مستحقّ نفقه خواهم
بود؟
جواب: در فرض مسأله بالا، شما مستحقّ نفقه خواهید بود.
مسائل متفرّقه طلاق
سؤال 1140 - لطفاً در مورد اجرت المثل زحمات زن در منزل شوهر به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) اگر طلاق به درخواست زوجه باشد، آیا استحقاق دریافت حقّالزّحمه کارهایی که شرعاً به عهده وي نبوده و قصد تبرّع هم
نداشته، دارد؟
ص: 391
جواب: زوجه در صورتی میتواند اجرت کارهاي خود را مطالبه کند که بگوید قصد تبرّع ندارد و زوج این کارها را از او بخواهد.
ب) اگر طلاق به درخواست زوجه نباشد، آیا استحقاق دریافت حقّالزّحمه کارهایی که شرعاً به عهده وي نبوده و قصد تبرّع هم
نداشته، دارد؟
جواب: مسأله طلاق چه از طرف زوج باشد و چه به خواست زوجه، هیچ ارتباطی با مسأله فوق ندارد؛ حتّی بدون طلاق نیز در
فرضی که ذکر شد میتواند مطالبه اجرت کند.
سؤال 1141 - یکی از شروطی که بر اساس تصویب شوراي عالی قضایی در سند عقد ازدواج گنجانده شده این است که زوج بعد
از عقد ازدواج در کلّیّه دارایی خود با زوجه شریک خواهد بود و در صورت قبول زوج، زوجه حق خواهد داشت در صورت طلاق
نصف اموال شوهر را دریافت نماید، آیا زوجه با گرفتن نصف اموال بازهم استحقاق دریافت حقّالزّحمه کارهایی را که بدون قصد
تبرّع در خانه شوهر انجام داده و شرعاً به عهده وي نبوده دارد؟
جواب: ظاهر این شرط این است که جبران خدمات دوران ازدواج باشد؛ ولی شرط مزبور چون آمیخته به ابهام فراوان است، شرعاً
اشکال دارد.
سؤال 1142 - شخصی قسم میخورد که دیگر با زوجهاش همبستر نشود و حاضر به شکستن قسم هم نمیباشد، آیا حاکم شرع
میتواند زوجه او را طلاق دهد؟
جواب: تا چهار ماه مهلت دارد از قسم خود برگردد و کفّاره بدهد، بعد از چهار ماه حاکم شرع او را مخیّر میکند که یا از قسم
خود برگردد و یا طلاق دهد، اگر هیچکدام را قبول نکرد او را به زندان میافکند و کار را بر او سخت میگیرد که یکی از آن دو
برنامه بالا را انجام دهد و اگر این امور ممکن نباشد و زوجه به عسر و حرج بیفتد حاکم شرع میتواند او را طلاق دهد.
من با این » : سؤال 1143 - شخصی، زنی را عقد شرعی کرده است؛ ولی الآن میگوید
ص: 392
تمام مردم، دوستان و نزدیکان با تمام وسایل ممکنه بر وي فشار آوردهاند تا شاید « خانم نه عروسی میکنم و نه او را طلاق میدهم
از این تصمیم منصرف شود، ولی او از این تصمیم منصرف نمیشود، وظیفه چیست؟
جواب: حاکم شرع با او اتمام حجّت میکند، اگر گوش نداد میتواند آن زن را مطلّقه کند تا بعد از عدّه بتواند شوهر دیگري
انتخاب کند.
صفحه 204 از 323
سؤال 1144 - این جانبه به عنوان همسر شرعی و قانونی با آقایی ازدواج کردم و حاصل این ازدواج سه فرزند میباشد. در ابتداي
ازدواج از این که همسرم پیرو مذهب تشیّع نبوده مطّلع نبودم، تا این که در خلال زندگی متوجّه شدم که نامبرده پیرو فرقه اسماعیلیّه
میباشد و به مقدّسات اسلام و محترمات شیعه بیاحترامی مینماید، در حالی که کلاهبرداري وي در این مورد کاملًا محرز
میباشد. در طول زندگی از سوي شوهرم مورد شکنجههاي فراوانی قرار گرفتهام که هنوز آثار شکنجه مشخّص میباشد، علاوه بر
این وي معتاد به موادّ مخدّر است و حتّی حدود یک سال با شکنجه فراوان مرا وادار به استفاده از این موادّ افیونی میکرد و حتّی
بچّههاي کوچک را تحت شکنجه زیاد قرار میداد. به همین جهت تقاضاي طلاق کردم و بر اساس رأي دادگاه، که در غیاب
نامبرده صادر شد، رأي بر حکم طلاق غیابی صادر شد و طلاق صورت گرفت؛ ولی بر اثر اعتراض وي حکم طلاق غیابی مردود
اعلام شده و وي حاضر به طلاق نمیباشد، در حالی که وي در طول این مدّت ازدواج کرده است. این جانب به مرحوم آیۀ اللّه
محمد حسین نابغ آیتی مراجعه کردم، ایشان حکم کردند که نامبرده از طایفه ملاحده است و این طایفه هرچند اظهار اسلام میکنند
و لکن نماز و روزه و حج را به هیچ وجه قبول ندارند و پیش خودم بعضی از آنها منکر نماز (به صورتی که مسلمین انجام میدهند)
میباشند، و همچنین در ماه مبارك رمضان روزه نمیگیرند و براي خود احکام خاصّ ی دارند و حج و بسیاري از واجبات دیگر را
انجام نمیدهند، لهذا از نظر حقیر مرتد و ماندن زن در خانه آنان
ص: 393
حرام است، با توجّه به این که قدرت تحمّل مردي خارج از دین اسلام و شکنجه او را ندارم، از محضر مبارك استدعاي صدور
حکم خدایی را دارم.
جواب: در دو صورت شما میتوانید از او جدا شوید:
اوّل این که به یقین بدانید او نماز و روزه و سایر احکام اسلام را قبول نداشته و از اصل انکار میکرده است که در این صورت
بدون طلاق جدا میشوید.
دوّم این که ثابت شود شکنجههاي طاقتفرسایی به شما میدهد و زندگی با او عسر و حرج شدید داشته باشد، در این صورت
حاکم شرع یا کسانی که از طرف او مأذون هستند میتوانند شما را طلاق دهند.
سؤال 1145 - زوجه از خانواده مذهبی بوده و تا قبل از ازدواج چادري و با حجاب کامل بوده است، زوج بعد از ازدواج وي را وادار
کرده که با مانتو و روسري، حجاب خود را حفظ کند و از چادر استفاده نکند و زوجه این موضوع را مغایر با شئونات خانوادگی
خود دانسته و به این علّت تقاضاي طلاق نموده است و به هیچ وجه حاضر نیست که چادر را کنار بگذارد. آیا تقاضاي وي براي
طلاق به این جهت براي دادگاه قابل قبول میباشد؟ چنانچه پاسخ منفی باشد، آیا زوجه موظّف به اجراي دستور زوج در این مورد
میباشد؟
جواب: این امر مجوّز تقاضاي طلاق نیست؛ ولی زوجه میتواند نظر زوج را در این مورد رعایت نکند، و زوج حقّ اجبار او را
ندارد.
سؤال 1146 - زوجه به علّت این که شوهرش وي را مجبور مینماید که حجاب اسلامی را رعایت ننماید و بعضاً در جلوي مهمانان
نامحرم، بدون حجاب حاضر شود و یا در خارج از منزل با آرایش و بدون رعایت کامل حجاب اسلامی بیرون رود، از دادگاه
تقاضاي طلاق نموده است. آیا عسر و حرج زوجه در این مورد قابل قبول است؟
جواب: اگر این کار از طرف شوهر به صورت وسیع تکرار شود و زوجه را در
ص: 394
تنگناي شدید روحی قرار دهد، عسر و حرج ثابت است و حاکم شرع میتواند او را طلاق دهد.
صفحه 205 از 323
سؤال 1147 - من زن دوّم شوهرم میباشم. پس از این که زن اوّل ایشان فوت کرد من با ایشان ازدواج کردم، ایشان از زن اوّل چهار
پسر و دو دختر و از من یک پسر دارد، من از داشتن شش بچّه ایشان باخبر بودم. لذا تمام اقوام با ازدواج ما مخالف بودند و مرا
تحقیر میکردند.
الآن هفت سال است که من از شوهرم دور هستم و با اجازه او در یک بیمارستان عربستان سعودي مشغول پرستاري هستم. در طول
هفت سال که من زحمت کشیدم و پول به دست آوردهام شوهرم آن را بدون اجازه من صرف جهیزیّه دخترش کرد. این بار که به
هندوستان رفته بودم بر سر قضیّه پول دعوا شد و من مطالبه طلاق کردم، ولی ایشان طلاق نمیدهد در حالی که سنّ من با ایشان
تفاوت زیاد دارد و من نمیتوانم با ایشان زندگی کنم. آیا من حقّ طلاق یک جانبه را دارم؟
جواب: هرگاه شوهر حاضر باشد به وظایف خود طبق عقدنامهاي که با شما داشته عمل کند حقّ طلاق یک جانبه را ندارید، ولی
اموالی را که از شما بدون اجازه برده باید بطور کامل برگرداند.
سؤال 1148 - پسري، دختري را به عقد نکاح دائم خویش درمیآورد، بعد از یک ماه با همدیگر اختلاف پیدا میکنند و در نتیجه
اختلاف، مدّت 6 سال در حال عقد میمانند و پس از آن پسر با دختر دیگري ازدواج میکند. در ضمن جلسهاي در حضور
700 تومان میشود) / 300 تومان (که مجموعاً 000 / ریشسفیدان و با تصویب آنها پسر علاوه بر اخذ مهر حاضر، با گرفتن مبلغ 000
راضی به طلاق میشود، امّا در برگه صورت جلسه طلاق این شرط قید میشود که دختر مزبور پس از طلاق نمیتواند با فلان
شخص ازدواج کند و دختر که صورت جلسه را امضا کرده است در آن زمان به این شرط توجّه نداشته است. این شرط از نظر
شرعی چگونه است؟
ص: 395
جواب: شرط مزبور باطل است و دختر میتواند بعد از طلاق و مراسم آن، با هر کس که میخواهد ازدواج کند.
سؤال 1149 - زوجه به علّت عدم قدرت باروري زوج و نیاز شدید به داشتن فرزند، خود را در حال عسر و حرج میداند، آیا با
وجود این موضوع میتوان حکم به طلاق زوجه صادر کرد؟
جواب: جایز نیست؛ مگر این که واقعاً خطر بیماري روانی زوجه را تهدید کند.
سؤال 1150 - زن شیعهاي در عقد مردي سنّی بوده است، پس از چند سال زندگی مشترك مرد سنّی طبق معتقدات خود، که طلاق
در حضور عدلین و سایر شرایطی که در طلاق شیعه است را معتبر نمیداند، زن خود را طلاق گفته است؛
الف) آیا زن وظیفه دارد طبق قاعده الزام، از آن لحظه عدّه نگهدارد؟
جواب: قاعده الزام شامل حال زن شیعه نمیشود و باید از شوهر وکالت بگیرد و مجدّداً طلاق را با شرایط آن جاري کند و اگر
شوهر راضی به این کار نشود، حاکم شرع میتواند اجازه طلاق او را صادر کند.
ب) در صورتی که طلاق از جانب مرد سنّی طبق معتقدات خود واقع شده، نفقه دوران عدّه به عهده وي میباشد یا نه؟
جواب: زن حقّ نفقه دارد، خواه به عنوان عدّه طلاق باشد یا بقاي زوجیّت.
ج) چون طلاق از ناحیه مرد است، آیا لازم است تمام مهریّه را پرداخت نماید؟
جواب: مهریّه در هر صورت بر عهده زوج میباشد، خواه طلاق بدهد یا ندهد.
د) چون به عقیده خودش سه طلاقه نموده، آیا بدون محلّل بنا بر عقیده خودش حقّ رجوع دارد؟
جواب: از نظر وظیفه شرعی زن، رجوع مانعی ندارد.
سؤال 1151 - چنانچه برابر مقرّرات شرع و قانون براي غایب مفقود الاثر، حکم طلاق صادر گردد، زوجه باید به میزان عدّه وفات
عدّه نگهدارد و هرگاه زوج قبل از
صفحه 206 از 323
ص: 396
انقضاي عدّه بازگردد، حقّ رجوع دارد. حال اگر زوجه مطلّقه غایب مفقود الاثر، یائسه یا غیر مدخوله باشد و زوج در حین عدّه
مراجعت نماید، آیا بازهم زوج حقّ رجوع دارد، و یا چون یائسه، یا غیر مدخولٌ بهاست، دیگر حقّ رجوع براي زوج نمیباشد؟ به
عبارت دیگر طلاق غایب مفقود الاثر مطلقاً رجعی است و لو در زن یائسه و غیر مدخولٌ بها، یا چنین نیست؟
جواب: این حکم ظاهراً شامل یائسه و غیر مدخوله نمیشود و حقّ رجوع ثابت نیست.
اگر زن دیگري بگیري، یا به شهر » : سؤال 1152 - زید دختر بالغه و باکره خود را نامزد شخصی کرده و پیش از عقد گفته است
نامزد، پدر دختر را « دیگري بروي خود من، که پدر دختر میباشم، دخترم را طلاق میدهم، یا ابراي مدّت میکنم، تو مرا وکیل کن
وکیل میکند و سپس عقد جاري میشود، ولی در ضمن عقد او را دوباره وکیل نکرده، و سپس عروسی میکنند، تقریباً یک سال
من او را وکیل کرده بودم، » : پس از عروسی، پدر به خاطر تخلّف شوهر، دخترش را ابراي مدّت یا طلاق میدهد، شوهر ادّعا میکند
در این صورت آیا این طلاق یا ابراي مدّت صحیح است؟ « ولی بعداً او را عزل نمودهام
جواب: وکالت به قوّت خود باقی است و اگر مرد از شرایط تخلّف کند پدر زوجه میتواند طلاق دهد.
سؤال 1153 - اگر زنی در ضمن عقد با شوهر شرط کند که اگر مرد قصد طلاق او را داشت باید مبلغی به زن بپردازد، آیا عمل به
این شرط لازم است؟ آیا طلاق متوقّف بر پرداختن این مبلغ است؟
جواب: این شرط اشکالی ندارد و عمل به آن واجب است.
سؤال 1154 - اگر مرتد از طلاق دادن زوجه امتناع کند، حاکم شرع میتواند او را طلاق دهد؟
ص: 397
جواب: احتیاج به طلاق نیست، بعد از ارتداد از هم جدا میشوند.
سؤال 1155 - اگر مردي شک داشته باشد که فلان خانم همسر اوست یا نه لطفاً بفرمایید:
الف) آیا میتواند بطور قطعی و جزمی او را طلاق دهد و اگر صحیح نیست براي فرار از این شک چگونه احتیاط کند؟
ب) بر فرض عدم جواز طلاق قطعی در سؤال قبل، آیا این مسأله را میتوان به کسی که شک در زوجیّت زنی دارد بعد از آن که
عقد بر آن زن تمام شده است ولی زن ادّعاهایی میکند که باعث شک زوج در همسري او شده است و با همین شک او را طلاق
قطعی داده است و به شک خود اعتنایی نکرده است، مقایسه کرد.
اگر در امور مقوّمه » : لازم به ذکر است که آنچه باعث این سؤال شد کلام شیخ انصاري (رحمه الله) در مکاسب است که میفرماید
و سپس از شهید اوّل نقل کرده که ظاهراً ایشان جزم به بطلان چنین طلاقی پیدا کرده است، نظر .« شک شود امر مشکل میشود
حضرتعالی چیست؟
جواب: این طلاق اگر به صورت قطعی و عَنْ جَزْم انجام شده است صحیح است و اگر در زوجیّت شک دارد طلاق را به قصد
احتیاط جاري کند؛ و امّا کلام علّامه انصاري (رحمه الله) و بعضی دیگر از فقهاي عظام- رضوان اللّه تعالی علیهم- براي اثبات بطلان
این طلاق کافی نیست.
ص: 399
فصل سی و دوّم: احکام غصب
سؤال 1156 - یک قطعه زمین به مساحت هزار متر مربع (ملک شخصی) داشتم. چندي قبل به دستور شهردار منطقه، 500 متر زمین
مزبور در طرح قرار گرفته و آقاي شهردار بدون اطّلاع حقیر نیمه شب دیوارهاي دور زمین را برداشته است، خواسته شهردار این
صفحه 207 از 323
است که نصف زمین، بدون پرداخت وجه و یا واگذاري زمین معوّض در اختیار آنها قرار گیرد، آیا در شرع مقدّس و قانون
حکومت جمهوري اسلامی این کار جایز است؟
جواب: زمینهایی که در طرحهاي ضروري قرار میگیرد شرعاً باید قیمت آن پرداخته شود.
سؤال 1157 - مالکی قبل از انقلاب در روستایی ساکن بوده، اوایل انقلاب زمین این مالک را مصادره کردند و به افرادي که زمین
نداشتند واگذار نمودند، آیا نماز و روزه متصرّفین اشکال دارد؟
جواب: هیچ زمینی را بدون اجازه مالک شرعی نمیتوان تصرّف کرد؛ مگر این که مالک آن را از طریق حرام به دست آورده باشد
که در این صورت باید به صاحب اصلیاش داد و اگر شناخته نیست باید زیر نظر حاکم شرع در مصارف آن مصرف شود.
سؤال 1158 - شخصی با مرکب غصبی به زیارت عتبات عالیات میرود، یا منزل غصبی براي سکونت اختیار میکند، یا به هنگام
زیارت لباس غصبی بر تن میکند،
ص: 400
آیا با این وجود زیارت او مقبول خواهد بود؟ و اگر مثلًا براي شخصی اجیر شده باشد بريء الذّمۀ میگردد؟
جواب: اصل زیارت او باطل نیست؛ ولی این کارهاي حرام ثواب زیارت او را کم میکند، یا از بین میبرد.
ص: 401
فصل سی