گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد سوم
فصل بیست و چهارم: احکام رهن








سؤال 590 - شخصی به خاطر رفع احتیاج خانه یا مغازهاش را در مقابل مقداري پول گرو میگذارد. سپس با توافق همدیگر، راهن
عین مرهونه را از صاحب پول کرایه میکند، و در نتیجه خانه یا مغازه در تصرّف مالک میماند، و ماهانه کرایهاش را به راهن
میدهد. آیا این معامله صحیح است؟
جواب: شخص مرتهن مالک منافع عین مرهونه نیست، و نمیتواند آن را اجاره بدهد.
صفحه 136 از 371
یک قطعه زمین » : سؤال 591 - شخصی زمین صیفی کاري را نزد شخص دوّم رهن میگذارد. طریقۀ رهن و معامله به این شکل است
رهن میگذارد به مبلغ صد تومان، ولی خود مالک اوّل، کشت مینماید. و سالی ده کیلو برنج از بابت وجه الاجاره به صاحب پول
آیا چنین معاملهاي صحیح است؟ «. میپردازد
جواب: این کار حرام است؛ زیرا منافع زمین رهنی متعلّق به مالک اصلی میباشد.
ص: 221
فصل بیست و پنجم: احکام ضامن شدن
سؤال 592 - شریک این جانب چند ماه قبل به من مراجعه کرد و یک برگ چک به مبلغ معیّنی ارائه داد، و خواهش کرد که به
وسیلۀ یکی از دوستان، آن را به وجه نقد تبدیل کنم. من از دوست دیگرم، که کاسب بازار است، خواهش کردم که این کار را
انجام دهد. او چک را گرفت و پول داد. چندي بعد نامبرده به بانک مراجعه کرد، و چون وجهی در حساب مربوطه نبود، چک
دوستم چک را از « چک را بدهید، تا پول را تأمین کنم » : برگشت خورد. به شریکم مراجعه نموده، و از وي گله کردم، او گفت
روي اعتماد به من داد. من نیز از روي اعتماد و جوانمردي، چک را به شریکم دادم.
من پول را دادم، و چک را » : قرار شد تا ظهر آن روز پول را بدهد. ولی نه تنها پول را نداد، بلکه وقتی کار به شکایت رسید، گفت
ولی بعد اقرار کرد که پولی نداده، و دروغ گفته است. شرعاً چه کسی بدهکار این پول است؟ « گرفتم
جواب: هرگاه وساطت شما به معناي ضمانت بوده، هم شما مسئولید و هم شریک شما. و اگر مجرّد وساطت بوده نه ضمانت،
شریک شما ضامن است. و اگر دوست بازاري شما با آن شریک آشنایی نداشته، و به اعتبار شما پول داده، مفهوم اقدام شما
ضمانت او است.
75 نسبت به انعقاد قرارداد فروش اقساطی یکساله با بانک اقدام مینماید، و طبق مقرّراتِ /11 / سؤال 593 - شرکتی در تاریخ 11
عملیّاتِ بانکیِ بدون ربا، رعایت مقرّرات شرعی و عقود اسلامی در اعطاي تسهیلات بانکی الزامی بوده است.
بر اساس قرارداد، شرکت میبایست الیاف پلیپروپپلین خریداري نماید، و در قبال عقد مشارکت و معاملات نقد و نسیه، الیاف مورد
نظر را براي تولید به مصرف برساند.
ص: 222
پس از گذشت مدّتی مشخّص گردید که قرارداد غیر واقعی بوده، و با اخذ یک فقره فاکتور صوري به عنوان خرید الیاف مزبور، از
بانک وام دریافت نمودهاند، و صادر کنندة فاکتور نیز صریحاً اعلام نموده که معامله فسخ، و در همان تاریخ مبلغ مربوطه عودت
داده شده است، یعنی در حقیقت الیافی در بین نبوده است.
از جناب عالی در خواست دارد نظر خود را در این باره اعلام فرمایید که: آیا ضمانت چنین معاملهاي که سبب آن تحقّق نیافته،
پابرجاست؟
جواب: این معامله باطل بوده، و باید وجوه مزبور به بانک بازگردد، و ضمانت اگر در مقابل اصل پول بوده، باید به آن عمل شود. و
اگر در برابر سود بوده، با عدم تحقّق معامله ضمانت معنایی ندارد، و سودي تعلّق نمیگیرد.
سؤال 594 - شخصی با میوهفروشی در طیّ خریدوفروش میوه و تره بار آشنا میشود. بعد از مدّتی، میوهفروش به آن شخص
شخص اوّل، که آشنایی کاملی از « تازه ازدواج کرده، و براي دریافت وام ازدواج ضامنی نیاز دارم. و هیچ آشنایی ندارم » : میگوید
آن میوهفروش نداشته، و صرفاً به خاطر این که دلش براي او سوخته، میوهفروش را نزد معلّمی، که از آن بانک حقوق میگرفته و
آشنایی دوري با او داشته، میبرد. و او را به عنوان برادر خانم خود معرّفی کرده، و آن معلّم ضامن او میشود.
صفحه 137 از 371
میوهفروش وام را گرفته و متأسّفانه اقساط آن را پرداخت نمیکند. بدین جهت بانک اقساط را از حقوق ضامن برداشته است. اکنون
ضامن، از شخصی که میوهفروش را معرّفی کرده اقساط مذکور را مطالبه میکند. لطفاً در این مورد به دو سؤال زیر پاسخ دهید:
-1 آیا شخص معرّف در قبال اقساطی که آن جوان پرداخت نکرده، و بانک از حقوق آن معلّم برداشته، ضامن است؟
جواب: شخص معرّف ضامن است.
-2 با توجّه به این که آقاي معلّم از میوهفروش مدارك کافی براي این که از طریق قانون حقّ خود را بگیرد دارد، آیا سزاوار است به
شخص معرّف، که فقط از روي خامی و بیتجربگی این کار را کرده، فشار بیاورد و پول خود را طلب کند؟
ص: 223
جواب 2: گاهی افراد بیتجربه به خاطر بیاطّلاعی کار دست خودشان میدهند، و این مورد از آن موارد است، و شرعاً مسئول
است.
سؤال 595 - مشتري چکهایی را به بایع میپردازد، که صادر کنندة آن شخص ثالثی است. در صورت عدم تبدیل چکها به وجه نقد
(به لحاظ عدم موجودي) آیا بایع حقّ رجوع به مشتري را دارد، یا این که با قبول چک شخص ثالث، ذمّه مشتري بريء و ضمان به
ذمّۀ صاحب چک (شخص ثالث) منتقل میشود؟ آیا بین موردي که شخص ثالث چک مذکور را بابت بدهی خود به مشتري داده،
و جایی که صرفاً به عنوان امانت، یا تضمین، تحویل او داده تفاوتی وجود دارد؟
جواب: چک حوالهاي بیش نیست، و ذمّۀ خریدار تا چک وصول نشود، مدیون فروشنده است؛ مگر این که فروشنده در حین معامله
بپذیرد که ذمّۀ ثالث را به جاي ذمّۀ خریدار قبول کند.
ص: 225
فصل بیست و ششم: احکام کفالت
به بانک « متعهّد » ؛ کفیلی میخواهد « متعهّد » براي تضمین اجراي آن، از « متعهّد له » . سؤال 596 - فردي متعهّد انجام پروژهاي میشود
مراجعه نموده، تا بانک اسناد کفالتی صادر کند، تا در صورت عدم اجراي تعهّدات متعهّد در مهلت مقرّر، و عدم پرداخت خسارت
تعیین شده، بانک ضامن پرداخت خسارت گردد. آیا این تعهّد بانک، که اصطلاحاً کفالت مالی نام دارد، جایز است؟ آیا بانک
میتواند به ازاي کفالت مزبور کارمزد معیّنی بگیرد؟ در صورت پرداخت خسارت توسّط بانک، آیا بانک میتواند براي گرفتن
مبالغ پرداختی به متعهّد رجوع کند؟
________________________________________
شیرازي، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم،
1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج 3، ص: 225
جواب: قرار دادن ضمانت پرداخت بر عهدة بانک، و گرفتن کارمزد از سوي بانک، مانعی ندارد. و بانک نیز میتواند وجه پرداختی
را از طرف مقابل بگیرد.
سؤال 597 - وثیقهاي که به عنوان تأمین کیفري از شخص ثالث اخذ میگردد، با فرض این که ماهیّت آن علاوه بر تعهّد بر حضور،
تعهّد بر دین نیز باشد، و با توجّه به این که تحت هیچ کدام از عقود معیّن مانند ضمان، کفالت، و رهن قرار نمیگیرد، چه حکمی
دارد؟
جواب: این کار در واقع ترکیبی از عقد کفالت و ضمانت است، و اشکالی ندارد.
سؤال 598 - چنانچه متّهم محکوم به پرداخت دیه شده، و ضامن معتبر از قبیل کفیل یا وثیقه نداشته باشد، لکن هنوز در مهلت دو
صفحه 138 از 371
سال در غیر عمد، و یک سال در عمد باشد، آیا بازداشت وي قبل از مهلت مقرّر شرعیّه، مجوّز شرعی دارد؟
جواب: هرگاه بیم آن برود که متّهم فرار کند، و هرگز دیه را نپردازد، و از طریق ضمانت و کفالت مشکل حل نشود، میتوان او را
بازداشت کرد.
ص: 227
فصل بیست و هفتم: احکام ودیعه و امانت
سؤال 599 - اگر امانتدار ادّعا کند که امانت را بازگردانده، و صاحب مال منکر باشد، قول کدام یک پذیرفته میشود؟
جواب: در صورتی که شخص امانتدار آدم متّهمی نباشد، ادّعاي او دربارة ردّ امانت پذیرفته میشود، ولی اگر متّهم باشد پذیرفته
نیست، و در این صورت با توجّه به این که صاحب مال منکر است، امانتدار میتواند از او تقاضاي قسم کند، و اگر منکر قسم
بخورد، امانتدار باید مال را برگرداند.
سؤال 600 - در حقّ عضویّت کتابخانهها مرسوم است که فرد پولی را به وجه ضمانت ملکِ جهت میکند، که بعد از انصرافِ از
عضویّت به او پس دهند.
الف) آیا این کار مشروع است؟
چون پول مصرف میشود، به پولی » : که در جواب میگوییم « پول را امانت و گرو بگذارید » : ب) بعضی براي اصلاح آن فرمودهاند
اباحه از نظر شرعی » : میگوییم « اباحه است » : اگر گویند « که در حال گردش و تبدیل و تصرّف است، صدق امانت شرعی نمیکند
نظر مبارك حضرت عالی چه میباشد؟ !« موجب ضمانت نمیشود
جواب: این در واقع از قبیل نوعی وثیقۀ کلّی است با اجازة تصرّف؛ و اشکالی ندارد.
ص: 229
فصل بیست و هشتم: احکام نکاح
مقدّمات نکاح
«. کسی که به خاطر ازدواج نکردن به گناه میافتد، واجب است ازدواج نماید » : سؤال 601 - در توضیح المسائل حضرت عالی آمده
لطفاً بفرمایید که:
الف) آیا منظور از گناه فقط زناست، یا چشم چرانی، خود نمایی زن، عشوه و ناز زن براي مرد نامحرم، و مانند آن را نیز شامل
میشود؟
جواب: شامل تمام این گناهان میشود.
کدام یک از این دو حالت زیر است؟ « به خاطر ازدواج نکردن به گناه میافتد » ب) منظور از عبارت
اوّل: اگر به خاطر ازدواج نکردن مرتکب گناه شد، بعد از آن ازدواج بر او واجب میشود.
دوّم: وقتی به خاطر ازدواج نکردن میل شدیدي به گناه پیدا کرد، قبل از ارتکاب گناه ازدواج بر او واجب میشود.
جواب: منظور احتمال دوّم است.
ج) آیا این حکم (هر کسی که به خاطر ازدواج نکردن به گناه میافتد واجب است ازدواج کند.) اعم از دائم و موقّت است، یا فقط
منظور ازدواج دائم است؟
صفحه 139 از 371
جواب: فرق نمیکند.
خواستگاري
سؤال 602 - آیا تحقیق کردن در مورد دختران، یا فکر کردن در مورد آنها، و یا
ص: 230
عاشق آنها بودن، اشکال دارد؟
جواب: عشقی که آمیخته به گناه نشود، و مقدّمۀ ازدواج باشد مانعی ندارد؛ ولی در جایی که انسان قصد ازدواج ندارد نباید تحقیق
کند.
سؤال 603 - اگر دختر یا پسر به هنگام خواستگاري داراي مشکلی از نظر جسمی باشد، و آن مشکل آشکار نباشد، آیا واجب است
آن را به طرف مقابل بگوید؟
جواب: واجب نیست؛ ولی خلاف آن را نگوید. امّا اگر مشکل مهمّی باشد، گفتنش بهتر است.
سؤال 604 - سختگیريهاي بیش از حدّ برخی والدین در مورد مسائل مقدّماتی ازدواج (مهریّه و مانند آن) موجب محروم شدن
جوانان از ازدوج میشود، خواهشمند است بفرمایید عمل مذکور چه صورت دارد؟
جواب: سختگیريهاي بیمورد در امر مقدّس ازدواج جایز نیست؛ و چنانچه بر اثر این سختگیریها برخی از ازدواج محروم شوند،
و خداي ناکرده مرتکب گناهی شوند، کسانی که سختگیري کردهاند نیز در این مورد مسئولند.
صیغۀ عقد
سؤال 605 - آیا عقد نکاح دائم، الفاظ معیّنی دارد، یا با هر لفظی که معنا و مفهوم آن را برساند جاري میشود؟
جواب: عقد را با هر عبارتی که مفهوم آن را به وضوح برساند میتوان جاري نمود؛ ولی اگر انسان به عربی آشنا باشد، احتیاط آن
است که صیغه را عربی بخواند.
سؤال 606 - در اجراي صیغۀ عقد دائم، زوج باید مقدّم شود، یا زوجه؟
جواب: تفاوتی نمیکند؛ ولی تقدّم زوجه بهتر است.
در لغت چندین معنا دارد، و از الفاظ مشترکه است. هنگام قصد انشاء، کدام معنا را باید قصد کنیم؟ در حالی « نَکَ حَ » - سؤال 607
از معانی لغویّۀ آن نیست؟ … « به زنیِ دائمی دادم » که
ص: 231
جواب: معناي مشهور نکاح همان عقد ازدواج است؛ و اگر زمان خاصّی در آن قید نشود، ظهور در عقد دائم دارد.
سؤال 608 - نکاح دائم چند رکن دارد؟ آیا صداق نیز از ارکان آن است؟
جواب: صداق از ارکان عقد دائم نیست؛ و اگر ذکر نشود باید مهر المثل پرداخت شود.
سؤال 609 - آیا در عقد نکاح، تقدّم ایجاب بر قبول لازم است؟
جواب: لازم نیست؛ ولی بهتر است ایجاب مقدّم شود.
سؤال 610 - اگر روحانی سُنّی عقد نکاح پسر یا دختر شیعه را بخواند، حکمش چیست؟
جواب: در صورتی که شرایط معتبرة نزد شیعه در آن رعایت شود اشکالی ندارد.
سؤال 611 - صیغۀ محرمیّت بین زن و مرد نامحرم (صیغۀ برادري و خواهري) چگونه است؟
صفحه 140 از 371
جواب: چیزي به نام صیغۀ برادري و خواهري نداریم. و صیغۀ محرمیّت یا به وسیلۀ ازدواج دائم، و یا ازدواج موقّت حاصل میشود؛
(البتّه با شرایطش) و غیر آن ممنوع است.
نکاح معاطاتی
سؤال 612 - دختر و پسري به هم علاقهمند بودند، ولی خانوادة دختر با ازدواج آنان مخالف بود. آن دو براي این که خانوادة دختر
را مجبور کنند تا با ازدواج آنان موافقت کنند، به طور نامشروع مجامعت کرده، و دختر حامله شده، و طفلی به دنیا آورده است
اکنون اظهار میدارند که چون روستایی بوده، نمیدانسته، و یا نمیتوانستهاند صیغۀ ازدواج را جاري کنند، و به رضایت طرفینی
اکتفا کرده، و آن را کافی دانستهاند:
-1 آیا توافق طرفین به عنوان صیغۀ عقد قابل قبول است؟
ص: 232
جواب: توافق طرفین کافی نیست.
-2 همین که طرفین ادّعاي اجراي صیغه عقد نمایند براي ایجاد شبهه کافی است، یا باید صحّت آن بررسی و اثبات شود؟
جواب: چنانچه احتمال دهیم ادّعاي آنها راست باشد، باید حمل بر صحّت کرد.
-3 آیا در مسألۀ فوق حدوث شبهه، فقط موجب برائت از حدّ است، یا تعزیر را نیز منتفی میسازد؟
جواب: در فرض بالا حدّ و تعزیر هر دو ساقط میشود.
-4 بر فرض احصان مرد، حکم چیست؟
جواب: احصان مرد تفاوتی ایجاد نمیکند.
-5 آیا ازدواج آن دو با یکدیگر بلا مانع است؟
جواب: آنها میتوانند با هم ازدواج کنند.
-6 آیا در فرض بکارت و عدم آن، حکم متفاوت است؟
جواب: تفاوتی نمیکند.
شرایط مجاز و غیر مجاز
سؤال 613 - با توجّه به این که در قانون مدنی، نکاح اعمّ از دائم و منقطع میباشد، در صورتی که زوج شروط مندرج در عقدنامه
را پذیرفته باشد، و ازدواج مجدّد (اعم از دائم یا منقطع) نماید، آیا زوجه میتواند تقاضاي طلاق کند؟ آیا همسر دیگر، شامل نکاح
موقّت هم میشود؟ آیا در صورت اثبات و تحقّق تخلّف، دادگاه میتواند حکم فسخ نکاح را صادر نماید؟
جواب: شرط مزبور منصرف به ازدواج دائم است، و شامل عقد موقّت کوتاه مدّت نمیشود. ولی اگر عقد موقّت براي مدّت
طولانی، مثلًا چند سال باشد، زن (طبق شرایط عقدنامه) وکیل در طلاق خواهد بود.
سؤال 614 - دوشیزهاي بطور رسمی به عقد همسرش در آمد. زوج علاوه بر شروط
ص: 233
ضمن عقد نکاح، شرط زیر را نیز متعهّد گردید:
«. در ضمن عقد خارج لازم شرط شد که هر زمان زوج خانۀ ملکی تهیّه نمود، دو دانگ آن را به طور رسمی به زوجه انتقال دهد »
علی رغم مرسوم بودن چنین شرطی در محاضر، وکیل زوج ادّعاي باطل بودن آن را مینماید. لطفاً در این رابطه بفرمایید: با توجّه به
صفحه 141 از 371
این که مشروط در عقد فوق ملک به عنوان عام نبوده، بلکه به صورت خانه بوده، و آن هم به صورت دو دانگ از شش دانگ
تعیین شده است. آیا بازهم شرط مورد نظر مجهول و باطل است؟
جواب: با توجّه به این که مشخّصات خانه از نظر متراژ و قیمت و مانند آن تعیین نشده، شرط مجهول بوده و خالی از اشکال نیست.
بهتر آن است طرفین در مورد خانه با هم مصالحه کنند.
سؤال 615 - اگر مردي قبل از جاري شدن صیغۀ عقد، و به هنگام گفتگوهاي مقدّماتی ازدواج، توافقنامههاي شروط ضمن عقد
کتبی با دختر امضا کند، که متضمّن شروط رفتاري و فعلی باشد. یعنی در زندگی این کار را بکند یا نکند، و مخالف مقتضاي عقد
تا قبل از بچّهدار شدن و سر و سامان گرفتن زندگی، ما بقی مهریّه را از او مطالبه » و « با دار و ندار شوهر بسازد » هم نباشد. از جمله
و امضا کند. « من با تمام آنها موافقم » : و دختر پس از گفتگو و مطالعۀ آنها، کتباً بنویسد « نکند
ولی این شرط در ذیل قبالۀ رسمی نوشته نشود. آیا این شروط اعتبار و سندیّت دارد؟ اگر زن جهت فریب و جلب رضایت مرد آنها
را قبول کرده، ولی پس از ازدواج تخلّف و عهدشکنی کند، و آنها را به تمسخر بگیرد، و سه ماه بعد از عروسی مهریّۀ خود را به
اجرا بگذارد، با توجّه به این که با عدم قبول شروط، عقد واقع نمیشد، وضعیّت این عقد چگونه است؟ آیا زوجه تدلیس کرده
است؟ آیا وي میتواند علی رغم این که سه دانگ از منزل مسکونی به نام وي شده، و مبالغ هنگفتی طلاجات و جواهرات و بقیّۀ
اقلام مهریّۀ خود را گرفته، بقیّۀ آن را طلب کند؟ آیا منزل مسکونی و محلّ کسب شوهر از مستثنیات دین و مهر زوجه محسوب
میشود؟
جواب: هرگاه قبلًا توافق بر شروطی شده و طرفین آن را امضا کردهاند، سپس
ص: 234
عقد خوانده شده، این شروط لازم الاجرا است. و به اصطلاح فقهی از قبیل شروط مبنیّ علیها العقد است.
سؤال 616 - شخصی به شرط آن که همسرش بچّهدار شود با وي ازدواج نموده، و تصریح میکند که در صورت تخلّف او را طلاق
خواهد داد. آیا چنین شرطی صحیح است؟
جواب: با توجّه به این که جلوگیري از بچّهدار شدن امر حرامی نیست، این شرط هم شرط حرامی نمیباشد. ولی سزاوار است در
غیر موارد ضرورت چنین شرطهایی نکنند.
اولیاي عقد
سؤال 617 - در یک حادثۀ رانندگی بکارت دختري زایل شده، و با مراجعه به پزشکِ جرّاح ترمیم گردیده است. آیا چنین فردي
حکم باکره را دارد، و براي ازدواج اذن پدر شرط میباشد؟ اگر بر اثر تجاوز ازالۀ بکارت شود چطور؟
جواب: در هر دو صورت اجازة پدر شرط است.
سؤال 618 - برادر بزرگتر از خودم عاشق دختري است، ولی پدر و مادرم مانع از عشق او هستند. و دلیل آنها این است که پدر آن
دختر جزء اقوام یکی از قاتلین پسر عمّهام میباشد. آیا مطلب مذکور مانع ازدواج برادرم و آن دختر میشود؟
جواب: اگر در فامیلی یک نفر مرتکب خطایی شود، تمام آن فامیل بد نمیشوند. اگر واقعاً خانوادة آن دختر خانوادة خوبی است،
ازدواج با او مانعی ندارد.
اگر دختر عاقلۀ بالغۀ رشیده نیاز به شوهر داشته باشد، و پدر او را از ازدواج با مردي که شرعاً » : سؤال 619 - در رسالۀ جنابعالی آمده
آیا منظور، ازدواج دائم است یا شامل موقّت هم میشود؟ اگر شامل «. و عرفاً کفو او است منع کند، اجازة پدر در اینجا شرط نیست
ازدواج موقّت میشود، هم کفو بودن در آن به چه معنایی است؟
صفحه 142 از 371
جواب: تفاوتی نمیکند؛ ولی معمولًا ازدواج موقّت به مصلحت دختران باکره
ص: 235
نیست، و مخالفت پدر بجاست.
سؤال 620 - آیا در صورت لزوم، حکومت اسلامی میتواند مانع از تزویج افراد غیر بالغ (کودکان ممیّز یا غیر ممیّز) توسّط اولیا، یا
قیّم آنها گردد؟
جواب: ما معتقدیم در عصر و زمان ما تزویج صغیر و صغیره به وسیلۀ اولیا مطلقاً اشکال دارد؛ زیرا مطابق غبطه و مصلحت آنها
نیست.
عیوب موجب فسخ
-1 عنن
سؤال 621 - اگر فردي در بعضی مواقع، به علّت وضعیّت خاصّ جسمانیاش، قادر بر نزدیکی نباشد، ولی در بعضی مواقع، که کلیّۀ
شرایط فردي و محیطی مهیّا باشد، و طرف مقابل نیز همکاري لازم را بنماید، موفّق به این عمل شود، آیا این مشکل عنن محسوب
شده، و موجب فسخ نکاح میشود؟
جواب: در صورتی که فراهم شدن این شرایط میسّر باشد، عنن محسوب نمیشود.
سؤال 622 - اگر فردي از لحاظ جنسی در حالت عادي موفّق به عمل نزدیکی نباشد، ولی با استفاده از داروهاي موجود، که توسّط
پزشکان مورد تأیید و تجویز است، قادر به این کار باشد. آیا بیماري مذکور عنن محسوب، و موجب فسخ نکاح میشود؟
جواب: بیماري مزبور عنن محسوب نمیشود.
-2 جنون
سؤال 623 - دختر خانمی ازدواج نموده، و پس از آن طبق نظر متخ ّ ص صان و اقرار خانواده و خود دختر، معلوم شده که قبل از
ازدواج داراي مرتبهاي از جنون بوده، و اکنون ادامۀ زندگی با ایشان غیر ممکن است. آیا شوهر حقّ فسخ دارد؟ و در صورت فسخ،
آیا زوجه مستحقّ مهر المثل است، یا مهر المسمّی؟
ص: 236
جواب: شوهر حقّ فسخ دارد؛ ولی اگر دخول واقع شده باید مهر المسمّی را بپردازد.
سؤال 624 - زنی به صورت مزمن مبتلا به جنون دائم یا ادواري بوده، و سوابق جنون و بستري شدن در بیمارستان روانی را از شوهر
مخفی نگاه داشته، و حتّی پس از طرح دعوا از طرف مرد، نیز موضوع را انکار نموده است. مرد پس از ازدواج و دخول و گذشت
چند سال، از نوع بیماري و سوابق بستري شدن قبلی زوجه در بیمارستان آگاهی نسبی یافته، و بلافاصله پس از اطّلاع، ضمن
مشورت با حقوقدانها، اقدام به فسخ نکاح مینماید. حال اگر بیماري فوق توسّط کمیسیون پزشکی قانونی به صورت زیر تأیید
زوجه داراي سابقۀ اختلال روانی و واجد علائم جنون حدّ اقلّ از سال 1367 (شش سال قبل از ازدواج) بوده، و در حال » : گردد
در فرض مسأله آیا مرد حقّ فسخ دارد، و به زن مهریّهاي تعلّق میگیرد؟ «. حاضر نیز دچار عوارض مزمن بیماري است
جواب: سابقۀ بیماري روانی به تنهایی براي فسخ کافی نیست. و با توجّه به این که چند سال با او زندگی کرده، و آثار محسوسی در
این مدّت نبوده، نشان میدهد که بهبودي نسبی یافته است. و وجود عوارض غیر محسوس، یا ضعیف گذشته، به تنهایی براي فسخ
صفحه 143 از 371
نکاح کافی نیست.
سؤال 625 - اگر در ضمن عقد لازمی (همچون نکاح) به زوجه وکالت دهیم که هرگاه عارضهاي پیش آمد، خود را مطلّقه سازد.
سپس زوج مجنون شود، آیا زن میتواند با استفاده از این وکالت، خود را مطلّقه سازد، در حالی که علما میفرمایند:
؟«. وکالت، عقدي جایز است، و با جنون باطل میشود »
جواب: درست است که وکالت با جنون باطل میشود؛ ولی یکی از مجوّزات فسخ نکاح جنون است، هر چند بعد از ازدواج عارض
شده باشد.
-3 تدلیس
سؤال 626 - پسرم از دختري با تأکید بر باکره بودن وي خواستگاري کرده، و صیغۀ
ص: 237
عقد شرعی و دائمی زوجیّت با شرط باکره بودن زوجه جاري گردیده است. پس از گذشت ده ماه از اجراي صیغۀ دائمی عقد، و
قبل از برگزاري مراسم ازدواج، زوجه اعلام میدارد که پردة بکارت وي ازاله گردیده، (و این امر قطعی و اثبات شده است.) ولی
خود زوج اقدام به ازالۀ بکارت کرده، امّا زوج با اتیان سوگند شرعی منکر ادّعاي زوجه میباشد. لطفاً در این مورد به سؤالات زیر
پاسخ فرمایید:
-1 آیا پسرم، حقّ فسخ نکاح را دارد؟
جواب: در صورتی که زوج و زوجه قبل از عروسی با هم رفت و آمد داشته و خلوت میکردهاند، ادّعاي پسر پذیرفته نیست.
-2 آیا زوج باید اثبات کند که اقدامی نکرده است؟
جواب: آري تا ثابت نکند، در فرضی که در بالا گفتیم، ادّعاي او پذیرفته نیست.
-3 در صورت فسخ نکاح، آیا زوجه حقّ دریافت مهر المسمّی، یا مهر المثل دارد؟
جواب: در فرض بالا زوج حقّ فسخ ندارد.
سؤال 627 - یک سال پیش با دختري آشنا شدم، که توسّط فرد دیگري به طور نامشروع بکارت خود را از دست داده بود. با پرسش
از دفتر بعضی مراجع، و رؤیت استفتائات ایشان، مبنی بر این که این جانب میتوانم بدون اذن پدر، دختر را به صیغۀ موقّت خود در
آورم، با ایشان ازدواج موقّت کردم. حال پس از گذشت یک سال، خواستگاري براي او آمده است. آیا این خانم، که به عنوان
دختر باکره میخواهد با آن مرد ازدواج کند، لازم است بگوید باکره نیست؟
جواب: بر دختر لازم نیست وضع خود را به شوهر بگوید؛ امّا اگر بعداً بر شوهر ثابت شد که دختر باکره نیست، حقّ فسخ نکاح را
دارد.
سؤال 628 - خواهشمند است نظر خود را راجع به تدلیس ازدواج به طور مشروح بیان فرمایید. آیا پنهان نمودن نقص، مانند کچلی
کلّی، یا موضعی، کم پشت، یا خالی بودن قسمتی از موهاي سر، در زن موجب حقّ فسخ براي مرد میشود؟
جواب: هرگاه در موقع خواستگاري معایب خود را عمداً بپوشاند، و خود را
ص: 238
غیر از آنچه هست نشان دهد، مصداق تدلیس است، و شوهر پس از اطّلاع حقّ فسخ دارد.
سؤال 629 - با توجّه به این که یکی از راههاي سرایت بیماري ایدز تماس جنسی است، لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید:
-1 همبستر شدن با همسر مبتلا به ایدز چه حکمی دارد؟
صفحه 144 از 371
-2 آیا ازدواج با کسی که ایدز دارد جایز است؟
-3 آیا بیماري ایدز مبطل عقد است، یا مجوّزي براي طلاق میباشد؟
جواب 1 تا 3: ازدواج با مبتلایان به ایدز باطل نیست؛ ولی چنانچه اطّلاع نداشته قابل فسخ است. امّا احتیاط آن است که زن با اجازة
حاکم شرع خود را مطلّقه کند. و در هر صورت، اگر نزدیکی کردن خطر ابتلا به ایدز داشته باشد جایز نیست.
سؤال 630 - جوانی دختر باکرهاي را، مشروط بر صحّت کامل طرفین، به عقد ازدواج دائمی خود در آورده است. در اوّلین فرصت
بعد از ازدواج، که زوجین با هم تنها شدهاند، زوجه متوجّه میشود که ناحیه ي فوقانی بدن شوهر دچار ناراحتی مادرزادي،
قیفیشکل، ناموزون و غیر طبیعی است. بدین جهت مواقعهاي صورت نگرفت. در این صورت:
-1 آیا زوجه اختیار فسخ نکاح را دارد؟
-2 در فرض جواز فسخ نکاح، و با توجّه به این که زوجه مدخول بها نیست، آیا میتواند نصف مهریّه و دیگر خسارات، از قبیل
هزینۀ میهمانی و مانند آن، را از زوج مطالبه کند؟
جواب: این عیب از عیوب فسخ نکاح نیست؛ مگر این که قبلًا شرط صحّت کامل کرده باشند. در این صورت زن حقّ فسخ از باب
خیار تدلیس دارد، ولی در فرض مسأله که مواقعه صورت نگرفته مهر به او تعلّق نمیگیرد. امّا اگر خساراتی متحمّل شده، میتواند
آن را از زوج بگیرد.
سؤال 631 - چنانچه پزشکی قانونی بر اساس وضعیّت کروموزمی شخص، خنثی را
ص: 239
خنثاي مذکّر یا مؤنّث معرّفی کند، آیا براي طرفی که با او ازدواج نموده، جزء عیوب محسوب، و حقّ فسخ دارد؟
جواب: اگر در ظاهر علامت خلافی نمایان نیست، موجب فسخ نمیشود.
سؤال 632 - چنانچه پس از عقد و نزدیکی مشخّص گردد که یکی از طرفین خنثاي مشکل است، عقد چه حکمی دارد؟ آیا بهتر
است طلاق داده شود، یا این که از اوّل باطل بوده، یا طرف حقّ فسخ دارد؟
جواب: اگر یکی از آن دو، یا هر دو خنثاي مشکل باشند، نکاح باطل است.
سؤال 633 - اگر یکی از مجوّزات فسخ نکاح قبل از عقد وجود داشته، لکن با عملیّات پزشکی درمان شده، و عیب مزبور رفع
گردیده باشد، آیا حقّ فسخ نکاح براي طرف دیگر پابرجا میباشد؟
جواب: حقّ فسخ ندارد.
سؤال 634 - آیا عیوبی که موجب فسخ عقد ازدواج دائم است، شامل عقد موقّت نیز میشود؟
جواب: ظاهراً شامل عقد موقّت هم میشود.
سؤال 635 - با توجّه به این که کشور ما، در حال حاضر، در مرحلۀ حذف بیماري جذام است، آیا میتوان جایگزینهاي دیگري، مثل
بیماري ایدز، یا سایر بیماریهاي پوستی که مخلّ روابط زناشویی است، براي آن در نظر گرفت؟
جواب: در صورتی که واقعاً مخلّ رابطۀ زناشویی باشد، حقّ فسخ ثابت است.
محارم
سؤال 636 - آیا زن یا مرد مسلمان، با مرتد شدن به محارم خود نامحرم میشود؟
جواب: نامحرم نمیشود؛ جز زن و شوهر که باید از هم جدا شوند.
سؤال 637 - اگر مردي دو زن به نامهاي فاطمه و زهرا داشته باشد، و از هر کدام دختري داشته باشد، و دختران آن مرد شوهر کنند،
صفحه 145 از 371
لطفاً بفرمایید:
-1 آیا داماد آن مرد با هر دو زن او محرم هستند؟ مثلًا حسن داماد فاطمه، با زهرا هم محرم است؟
ص: 240
جواب: تنها به مادر زن خود محرم میشود.
-2 اگر شیر یکدیگر را خورده باشند، چطور؟ مثلًا لیلا، که دختر فاطمه است، شیر زهرا را هم خورده باشد. آیا حسن که با فاطمه،
مادر خانمش، محرم است، با زهرا که همسرش را شیر داده نیز محرم میشود؟
جواب: مادر زن رضاعی، محرم است.
-3 اگر داماد دوّمی پیدا شود؛ مثلًا حسین با سکینه ازدواج کند و سکینه فقط شیر مادرش را (که زهرا است) خورده باشد و شیر
فاطمه را نخورده باشد، آیا حسین با فاطمه محرم میشود؟
جواب: محرم نمیشود.
باللّ با زنی زنا میکند، و زن حامله میشود. قبل از این که بچّه به دنیا بیاید، زن با مرد دیگري ازدواج
􀀀
سؤال 638 - مردي نعوذ ه
مینماید، پس از ازدواج پسر بچّهاي به دنیا میآید، سپس همان زن از مردي که با او ازدواج کرده، صاحب دختري میشود.
آیا آن پسر و این دختر بر یکدیگر محرمند؟ اگر پسر دیگري که بالغ است، با آن پسر لواط کند، آیا دختر مذکور بر او حرام
میشود؟
جواب: آن دختر و پسر، که از یک مادر متولّد شدهاند، با هم محرمند؛ هر چند یکی از آن دو فرزند، نامشروع است، و آن خواهر بر
واطی حرام میشود، مشروط بر این که یقین به دخول داشته باشد.
سؤال 639 - میگویند زنازاده نه ارث میبرد، و نه محرمیّت برایش حاصل میگردد.
آیا این مطلب صحّت دارد؟
جواب: زنازاده ارث نمیبرد، ولی محرمیّت و سایر آثار را دارد.
سؤال 640 - آیا در بهشت محرم و نامحرم وجود دارد؟ اگر دارد به چه صورت است؟ و اگر ندارد، آیا محارم میتوانند با هم
ازدواج کنند؟
جواب: در بهشت کسی هوس ازدواج با محارم و سایر کارهاي ناپسند را نمیکند.
ص: 241
زنانی که ازدواج با آنها حرام است
سؤال 641 - لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید:
-1 اگر کسی با زن شوهردار زنا کند، ازدواج با آن زن بعد از طلاق یا فوت شوهرش چه صورت دارد؟
-2 آیا فرقی بین دخول در قُبل و دُبر هست؟
-3 آیا صورت علم به مسأله و جهل به آن تفاوتی دارد؟
-4 اگر ازدواج صورت بگیرد و صاحب اولاد شوند، حکم چیست؟
جواب 1 تا 4: ما دلیلی بر حرمت نیافتهایم؛ لذا در صورتی که ازدواج کرده باشند ازدواج آنها را بر هم نمیزنیم. ولی اگر ازدواج
نکرده باشند، میگوییم احتیاط کنند. و فرقی بین علم و جهل، و دخول از طرفین نیست.
سؤال 642 - چنانچه شخصی با خنثاي مشکل عمل شنیع از قُبل یا دُبر انجام دهد، یا خنثاي مشکل با شخصی این کار را بکند،
صفحه 146 از 371
وضعیّت حرمت نزدیکان آنها بر دیگري چگونه خواهد بود؟
جواب: در مواردي که حرمت مشکوك شود؛ بنابر حلّیت میگذارند.
70 به عقد موقّت فردي در آمدم. وي پس از آمیزش، بقیّۀ مدّت را بخشید. قبل از گذشتن 45 /6 / سؤال 643 - بنده در تاریخ 15
روز، یا دیدن دو حیض، به عقد دائم همسر فعلیام درآمده، و بعد از عقد بلافاصله دخول انجام گرفت. اکنون با داشتن دو فرزند،
متوجّه شدهام که مدّت عدّه، 45 روز تمام، یا دیدن دو حیض کامل میباشد، در حالی که من یک حیض بیشتر ندیده بودم. در
ضمن 4 سال پس از ازدواجمان، یک بار طلاق خلع گرفتم. و بعد از گذشت 100 روز تمام، دوباره با همان شخص که از او
78 ) ادامه داشته است، و بعد از متوجّه شدن /11 / صاحب دو فرزند هستم به صورت عقد موقّت ازدواج کردم، که تاکنون ( 27
حکم، از هم جدا شدهایم.
وظیفۀ فعلیام چیست؟ آیا دختري که از همسر اوّلم دارم به این آقا نامحرم است؟
آیا پسران این آقا که از همسر اوّلش هستند به من نامحرمند؟ آیا دو فرزندي که از این آقا دارم، حلالزادهاند؟
ص: 242
جواب: دو فرزند شما به خاطر این که نمیدانستهاید حلالزادهاند. و دختري که از همسر اوّل دارید، با این مرد محرم، و پسران او نیز
با شما محرمند.
سؤال 644 - سادات در کشور پاکستان از احترام فوق العاده برخوردارند؛ حتّی سادات ناصالح؛ چون بزرگان سادات بودهاند که غیر
سادات را با اسلام آشنا نمودند.
لهذا غیر سادات جایز نمیدانند که دختران سادات را به عقد خود در آورند، و سادات هم بر این باورند که این عمل اهانت به
اللّ علیهم میباشد، و این مطلب در نزد آنها به قدري مهم است که اگر کسی از آن تخلّف کند، بعضی
􀀀
خانوادة پیامبر صلوات ه
جوانان، حتّی بزرگان، احساساتی شده و در چنین مواردي شوهر آن دختر را به قتل میرسانند! همانطور که چند ماه قبل، این اقدام
در لاهور انجام شد! و این حادثه در روزنامههاي پاکستان با تیتر بزرگ چاپ شد، و عموم مردم این عمل را ستایش کردند. و شکّی
نیست که اگر سیّده با غیر سیّد ازدواج کند، مفاسدي بر آن مترتّب است، و سبب بدنام نمودن مذهب شیعه و علماي مذهب هم
میشود. چون برادران اهل سنّت پاکستان در این مسأله متّفق القول هستند، که عقد سیّده با غیر سیّد جایز نیست. لطفاً بفرمایید:
-1 اگر در ازدواج سیّده با غیر سیّد، مفسدهاي باشد، و موجب اختلافات خانوادگی و بدنامی مذهب و مکتب اهل بیت علیهم السلام
شود، آیا در چنین موردي این اقدام جایز است؟
-2 در صورتی که براي دختر سیّد، در فامیل خودش، یا دیگر خانوادههاي سادات کفوي موجود باشد، آیا آن دختر میتواند با غیر
سیّد ازدواج کند، با این که جدّش راضی نیست، و پدرش فوت کرده است؟
جواب: ازدواج دختران سادات محترم با غیر سادات ذاتاً اشکالی ندارد. و در زمان پیغمبر و ائمّۀ معصومین علیهم السلام زیاد اتّفاق
افتاده که دختران سادات با غیر سادات ازدواج کرده، و معصومین هم از آن نهی نکردهاند. ولی اگر واقعاً مفسدة اجتماعی بر آن
مترتّب شود، باید از آن پرهیز نمود، و تدریجاً مردم را با این حکم اسلامی آشنا کرد. و قتل نفس مسلمان از گناهان بسیار بزرگ
است، و قصاص دارد.
ص: 243
سؤال 645 - در بین عشایر عرب مرسوم است که چنانچه مردي با دختر، یا زن شوهرداري، دوست شود و بعد از محل فرار کنند، و
رابطۀ نامشروع با هم برقرار نمایند، زمانی که به آنها دسترسی پیدا کنند، بعضاً آن زن یا دختر را به زانی میدهند. این مسأله چه
حکمی دارد؟
صفحه 147 از 371
جواب: در مورد دختر هرگاه طرفین راضی باشند اشکالی ندارد. و در مورد زن شوهردار اگر با مرد بیگانه آمیزش جنسی کرده
باشد، و بعد شوهرش او را طلاق دهد، ازدواج او با زانی پس از عده جایز است، هر چند احتیاط در ترك آن است.
سؤال 646 - حضرتعالی در استفتائات جدید جلد اوّل، سؤال 706 فرمودهاید که عقد هاشمیّه با غیر هاشمی در صدر اسلام و در
زمان ائمّۀ طاهرین علیهم السلام فراوان بوده است. لطفاً چند مورد آن را با ذکر مدرك مورد قبول مرقوم فرمایید.
جواب: یک نمونۀ روشن آن ازدواج زینب دختر عمّۀ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با زید بن حارثه میباشد، که در قرآن مجید
صریحاً آمده است. نمونۀ دیگر، ازدواج ضباعه نوة عبد المطلب با مقداد است که در روایات آمده است. مخصوصاً در ذیل روایت
«1» «. من این کار را کردم تا مسألۀ ازدواج در میان مردم توسعه یابد، و قید و بندها بر چیده شود » : تصریح شده که پیامبر فرمود
اللّ گلپایگانی که از سادات بنی الزهراء هستند، نیز دختران خود را به غیر
􀀀
اللّ خوئی و آیۀ ه
􀀀
بسیاري از مراجع عصر ما مانند آیۀ ه
سادات دادهاند.
وجود دارد (اجبار دختر عمو به ازدواج با پسر عمو یا دیگر نزدیکان، « نهوه » سؤال 647 - در بین عشایر عرب خوزستان رسمی به نام
و منع از ازدواج با دیگران،) چنین رسمی از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
جواب: چنین رسمی بر خلاف شرع است، و باید از آن پرهیز کرد، مگر این که زوج و زوجه هر دو بدون اجبار رضایت دهند.
سؤال 648 - در بین عربهاي خوزستان مرسوم است که خانوادة قاتل در عوض
______________________________
. 1) وسائل الشیعۀ، جلد 14 ، صفحۀ 45 ، باب 26 ، حدیث 1 و 2 و 5 )
ص: 244
خون بها، به خانوادة مقتول دختر میدهند. چنین رسمی از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
جواب: در صورتی که ارباب دم بجاي گرفتن دیه به این کار رضایت بدهند، و دختر و ولیّ دختر راضی به این امر باشند اشکالی
ندارد.
احکام عقد دائم
-1 مهریّه
سؤال 649 - در بعضی ازدواجها مهریّههاي سنگینی در نظر گرفته میشود، که عندالمطالبه نیز است. در حالی که مرد 500 هزار
تومان هم ندارد. ولی براي این که ازدواج سر بگیرد، مثلًا 20 میلیون تومان مهر تعیین شده را میپذیرد، و شاید در طول عمر خود به
این مبلغ دست نیابد، و از اوّل نیز محرز است که در صورت مطالبه، قادر بر پرداخت مهریّه نخواهد بود. این نوع ازدواجها شرعاً چه
حکمی دارد؟
جواب: این گونه مهریّهها با چنان قرائنی که ذکر شد جدّي نیست. و جملۀ عند المطالبه را باید حمل بر عند القدرة و الاستطاعۀ کرد.
بنابراین، به اجرا گذاشتن این گونه مهریّهها در صورت عدم قدرت جایز نمیباشد.
سؤال 650 - بکارت دختري در اثر تصادف زایل شده است. آیا ارش البکاره گرفته میشود، یا مهر المثل؟
جواب: باید مهر المثل بپردازد.
سؤال 651 - شخصی ازدواج میکند، و در حین اجراي عقد عالماً و عامداً مهریّهاي معیّن میکنند، که زوج فعلًا توانایی پرداخت آن
را به هیچ وجه ندارد، و ممکن است مدّت طولانی هم نتواند آن را بپردازد. عرفاً هم این گونه مهریّهها را در ذمّۀ زوج نسیه حساب
صفحه 148 از 371
میکنند، و زوجه هم در موقع اجراي عقد قصد مطالبه ندارد. آیا این گونه مهریّهها در شرع مقدّس حالّ است، یا مؤجّل؟
جواب: در فرض سؤال این گونه مهریّهها مؤجّل است.
ص: 245
سؤال 652 - در مواردي که مهر المثل واجب میشود، آیا حدّ اقل یا حدّ اکثري وجود دارد؟
جواب: ظاهر این است که در مهر المثل حدّ معینی نیست، و الّا مهر المثل صدق نمیکند، و روایاتی که خلاف آن را بگوید ظاهراً
معمول بهاي اصحاب نیست.
سؤال 653 - مرسوم است که در موقع ازدواج و در زمان عقد مهریّه را دو قسمت میکنند؛ یک قسمت را به عنوان کمک به تهیّۀ
زن » : جهیزیّه اخذ میکنند، و ما بقی در ذمّۀ زوج میماند. لکن در تمام دادگاهها با استناد به مادّة 1085 قانون مدنی که میگوید
میتواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاي وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند، مشروط بر این که مهر او حالّ باشد. و این
تمسّک کرده، تمام مهریّهها را حالّ حساب میکنند. نظر حضرتعالی در این مورد چیست؟ «. امتناع مسقط حقّ نفقه نخواهد شد
جواب: مهریّه در صورتی که قید و شرطی نداشته باشد حالّ است؛ ولی گاهی قرائنی وجود دارد که مهریّه نسیه است. مثلًا مهریّه
سنگین است، و میدانیم شوهر یک جوان کارگر، یا یک جوان دانشجوست، و چیزي ندارد که فوراً بدهد. در این گونه موارد
مهریّه حال نیست، و زوجه نمیتواند آن را مطالبه کند. همچنین اگر مهریّه را دو بخش کنند؛ نقد و نسیه. در اینجا تنها نقد را
میتواند مطالبه کند.
سؤال 654 - دختري، با جانبازي که قادر بر نزدیکی نیست، ازدواج میکند. یک هفته پس از تلقیح، کارشان به طلاق میکشد؛ در
این مورد لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید:
-1 مهریّۀ دختر نصف است، یا تمام؟
جواب: در صورتی که تلقیح بوسیلۀ شوهر انجام نشده باشد، مهریّه کامل نمیشود.
-2 آیا براي ازدواج مجدّد، بازهم اجازة پدر لازم است؟
جواب: پس از وضع حمل، اجازة پدر لازم نیست.
ص: 246
-3 آیا این دختر نیاز به عدّه دارد؟ مدّت عدّة وي چقدر است؟
جواب: عدّة او وضع حمل است.
-4 آیا میتواند با پدر آن جانباز ازدواج کند؟
جواب: جایز نیست.
-5 اگر زنی با چنان جانبازي ازدواج کند و پس از تلقیح جدا شود، دخترش میتواند با جانباز ازدواج کند؟
جواب: در صورتی که دخول از سوي جانباز حاصل نشده باشد، اشکالی ندارد.
سؤال 655 - اگر زنی قبل از عقد مهریّۀ خویش را چه در نکاح دائم یا موقّت ببخشد، آیا میتوان صیغۀ عقد را بدون مهریّه خواند؟
جواب: در عقد موقّت لازم است مدّت و مهریّه هر دو معلوم باشد، امّا در عقد دائم قرار ندادن مهریّه ضرري نمیزند و عقد صحیح
است. و بخشیدن مهریّه قبل از عقد معنا ندارد.
سؤال 656 - در صورتی که زوجۀ دائمی شخصی، با مرد اجنبی فرار نموده و از کشور خارج شود. آیا زن میتواند شخصاً، یا با
اعطاي وکالت به غیر، نسبت به دریافت مهر خود اقدام قانونی نماید؟ آیا چنین زنی مستحقّ دریافت مهریّه میباشد؟
جواب: با توجّه به این که مهریّه مربوط به سابق است حقّ گرفتن آن را دارد؛ ولی هر دو نفر از نظر قضایی قابل تعقیب هستند، و از
صفحه 149 از 371
نظر اسلام مجازاتشان شدید است.
سؤال 657 - اگر مردي در شب زفاف، به علّت عنن، یا عامدا، به وسیلۀ انگشت، یا شیء مناسب دیگري غیر از آلت رجولیّت،
بکارت همسرش را زایل نماید، بفرمایید:
اوّلًا: آیا این عمل تعزیر دارد؟ ثانیاً: آیا این عمل در حکم دخول، و زوجه مستحقّ کلّ مهر است؟
جواب: در صورت عدم رضایت زوجه، تعزیر دارد. و زوجه مستحقّ کلّ مهر است.
ص: 247
سؤال 658 - در صورت مطالبۀ مهریّه از سوي زوجه قبل از عروسی، و عدم پرداخت آن از طرف زوج، بفرمایید:
الف) آیا زوجه میتواند، تا زمان پرداخت مهریّه از رفتن به خانۀ زوج خودداري کند؟
ب) در صورت خودداري از رفتن به خانه شوهر، آیا استحقاق نفقه دارد؟
ج) آیا اعسار و عدم اعسار زوجه تأثیري در حکم مسأله دارد؟
د) آیا آگاهی یا عدم آگاهی زوجه در هنگام عقد نسبت به عدم توانایی زوج در پرداخت مهریه، تأثیري در حکم مسأله دارد؟
جواب الف تا د: زن نمیتواند رفتن به خانۀ شوهر را مشروط به دریافت مهریّه کند؛ ولی میتواند قبل از دریافت مهریّه تمکین
نکند. مشروط بر این که قبلًا از اعسار زوج خبر نداشته باشد. و در فرض اعسار، اگر از سوي حاکم شرع قسطبندي شود، و شروع به
پرداختن اقساط کند، زن باید تمکین کند.
-2 تمکین
سؤال 659 - آیا وظیفۀ زن مسلمان صرفاً تمکین است؟ اگر چنین است، نگهداري از فرزندان، نظافت منزل، شستشوي ظروف و
البسه، پختوپز، وظیفۀ کیست؟
اللّ صلی الله علیه و آله بین دختر گرامی و داماد عزیزش انجام داد، که کار بیرون منزل را به علی، و کار
􀀀
تقسیم کاري که رسول ه
درون منزل را به زهرا واگذار کرد، به چه معنایی است؟
اگر فلسفۀ ازدواج فقط رفع شهوت است، آیا بهتر نیست مرد با هزینهاي کمتر از آوردن زن به خانه به عنوان موجودي پرخرج،
شهوتش را بیرون خانه به طریق شرعی (صیغه) رفع کند؟ اگر وظیفۀ زن صرفاً تمکین است، چرا مرد مخارج عروسی، خورد و
خوراك، لباس، وسائل رفاهی، پزشکی، درمانی، مهریّه، شیربها و مانند آن را بر گردن میگیرد؟ بهتر نیست مجرّد و بیمسئولیّت به
کار و عبادت و زندگی خود بپردازد، نه دغدغۀ خاطري، نه دلبستگی، نه ترس از دست دادنی، نه جنگ اعصابی، و نه نگرانیهاي
دیگر. لطفاً نظرتان را به طور صریح در این زمینه بیان فرمایید:
ص: 248
جواب: هدف از ازدواج، همان گونه که قرآن میگوید، آن است که زن و مرد در کنار یکدیگر زندگی آرامی داشته باشند
(لتسکنوا الیها) و این هدف بدون زندگی مشترك حاصل نمیشود. و زندگی توأم با تجرّد موجب بدبختی و انواع مشکلات و
بیماريهاست، ولی زن نباید به صورت بردة مرد درآید. و اگر کارهاي خانه را انجام میدهد، باید با میل و رضایتش باشد. البتّه
تقسیم کار بر اساس رضایت طرفین کار بسیار خوبی است.
سؤال 660 - عدم تمکین زن، در صورت امتناع مرد از پرداخت نفقه، چه حکمی دارد؟
جواب: احتیاط واجب آن است که زن از تمکین خودداري نکند؛ ولی میتواند با اجازة حاکم شرع از اموال او به مقدار نفقۀ خود
بردارد.
صفحه 150 از 371
-3 اطاعت از شوهر
سؤال 661 - اگر مرد راضی نباشد که همسرش با مانتو در جامعه ظاهر شود، و از او بخواهد که با چادر بیرون رود، و زن امتناع
نماید، چه حکمی دارد؟
جواب: مرد نمیتواند زن را به پوشش خاصّ ی مجبور کند، مگر این که حجاب اسلامی با آن پوشش مراعات نگردد. و مانتو در
صورتی که تنگ و چسبان نباشد، و تمام بدن زن به جز گردي صورت و دستها تا مچ را بپوشاند، حجاب اسلامی محسوب میشود؛
هر چند چادر حجاب برتر است.
-4 مسکن
سؤال 662 - در صورتی که حقّ اختیار سکنی در قبالۀ ثبتی کاملًا به زوجه تفویض شده باشد، آیا این حق علاوه بر شهر، شامل محل
و منطقۀ محلّ سکونت نیز میشود؟ با توجّه به این که زوج و زوجه هر دو اهل و ساکن یک شهر بوده، و در زمان عقد نیز قصد
زندگی در همان شهر را داشتهاند، پاسخ سؤال را مرقوم فرمایید.
جواب: معمولًا هنگامی که میگویند اختیار سکنی با زن است، اشاره به شهر
ص: 249
میباشد، مگر این که عبارت قباله دلالت بر بیشتر از این داشته باشد. و در صورت شک، تنها اختیار شهر با زوجه خواهد بود.
سؤال 663 - زوجۀ باکرهاي که تمکین را به وصول مهریّۀ عندالمطالبهاش موکول نموده، (و مطابق عرف هنوز در عقد است، و در
منزل پدرش به سر میبرد) آیا میتواند از سکنی در منزلی که زوج معیّن کرده خودداري کند؟ و اگر چنین کند، آیا ناشزه محسوب
میشود، و حقّ نفقه ندارد؟
جواب: تا زمانی که طبق عرف عروسی نکرده، حقّ امتناع دارد.
سؤال 664 - اگر زوجه رفتن به خانۀ شوهر را منوط به دریافت اجناس مورد توافق (غیر از مهریه) نماید، و زوج از تحویل آن امتناع
ورزد، بفرمایید:
الف) آیا زوجه چنین حقّی دارد؟
ب) در صورت خودداري از رفتن به خانۀ شوهر، آیا استحقاق نفقه دارد؟
جواب: هرگاه شرایط مذکور در ضمن عقد، نه به عنوان مهریّه، مطرح شده باشد، زوجه حق ندارد رفتن خود را به خانۀ شوهر منوط
به آن کند، هر چند حقّ مطالبه و الزام به آن را دارد.
-5 اجرة المثل
سؤال 665 - زنی حقّ الزّحمه و اجرة المثل کارهایی که در ایّام زناشویی در منزل شوهرش انجام داده را مطالبه کرده، ولی شوهر
ادّعا دارد که همسرش کارها را به قصد تبرّع انجام داده است. در فرض مذکور قول کدام یک مقدّم، و بیّنه بر عهدة چه کسی
است؟
جواب: در محیطهایی که عرف و عادت بر آن است که زن به قصد تبرّع این کارها را انجام میدهد، ادّعاي زن بر خلاف آن
مسموع نیست. مگر این که ثابت کند به شوهرش اعلام کرده قصد تبرّع ندارد، و شوهرش نیز پذیرفته باشد.
سؤال 666 - همسر سابقم بعد از چندین سال زندگی و علی رغم دریافت نفقه، به عناوین مختلف، موجبات اذیّت و آزار بنده را
صفحه 151 از 371
فراهم مینمود، و خودش نیز تقاضاي
ص: 250
طلاق خلع کرد. بعد از جاري شدن طلاق، کلّیّۀ حقوق خود را از بنده دریافت نمود، و طلاهایی را که براي ایشان خریده بودم، به
یغما برد، (اکنون در حدود دو میلیون تومان ارزش دارد،) و بنده را از خانه بیرون و مدّت دو سال و اندي خانۀ بنده را غصب نموده
است. ایشان ملتزم به دین مقدّس اسلام نبوده، و بدون اجازه از خانه خارج شده، و از اداي وظایف خانوادگی شانه خالی میکرده،
و اکنون اجرت المثل چندینساله را از بنده مطالبه مینمایند. آیا اجرة المثل به ایشان تعلّق میگیرد؟
جواب: زن به غیر از نفقه و مهریّه، حقّ دیگري به نام اجرة المثل ندارد. مگر این که از اوّل ازدواج شرط کند که کارهاي منزل را
مجّانی انجام نمیدهد. و در صورتی که چنین شرطی نکرده و عادت، و رسم محیط هم تبرّع در این امور است، حقّی ندارد.
ازدواج موقّت
سؤال 667 - یکی از مسلّمات اسلام استحباب امر ازدواج است، و بر هر جوانی که در گناه میافتد واجب است به این امر مقدّس
اقدام نماید. امّا امروزه شرایط ازدواج براي قشر وسیعی از جوانان به علل مختلف، از قبیل تحصیل، عدم بضاعت مالی، و پارهاي
مشکلات دیگر مهیّا نیست، و نمیتوانند ازدواج کنند. از طرفی ترویج و اشاعۀ فساد اخلاقی در جامعه سبب شده جوانان به سختی
خود را از گناهان بصري و سمعی و جسمی حفظ کنند، و گاه دچار ناراحتیهاي روحی و روانی شده، و گاه به گناهان زنا و لواط
و مانند آن آلوده میگردند. حال سؤال بنده این است که با فرض مذکور:
1) ازدواج موقّت براي جوانان مجرّد به منظور جلوگیري از آلودگی به گناهان چه حکمی دارد؟
2) شیوع و ترویج متعه در جامعه و بین جوانانی که در گناه میافتند، یا مرتکب معاصی میشوند، چه حکمی دارد؟
3) این امر (متعه) براي قشر تحصیل کرده، مخصوصاً طلّاب مجرّد، چه حکمی دارد؟
ص: 251
4) آیا راه حلّ مناسبی براي حلّ مشکلات ازدواج جوانان دارید؟
جواب 1 تا 4: نکاح موقّت به یقین یک سنّت اسلامی است؛ ولی اگر امروز تحت برنامۀ حسابشدهاي قرار نگیرد منشأ مفاسد
زیادي خواهد شد.
سؤال 668 - شخص مؤمن و متدیّنی براي تجارت به کشورهاي مختلف سفر میکند، لکن بعضی از افرادي که با او همسفر هستند
میخواهند از همۀ امکانات هتل استفاده کنند. در حالی که بعضی از آن نسوان شرایط ازدواج (مثل رعایت عدّه) را ندارند. لطفاً
بفرمایید:
الف) آیا به مجرّد این که آنها بگویند خالیه هستند، میتوان با آنها ازدواج کرد؟
ب) اگر فحص از عدّه نشود، اشکال ندارد؟
ج) در صورتی که بگویند عدّه را رعایت کردهایم، آیا قول آنها قبول است؟ (در حالی که ظنّ قوي بر عدم وجود عدّه است.)
د) اگر اهل کتاب نباشند، آیا ازدواج موقّت با آنها صحیح است؟
ه) در ضمن سنّ اکثر یا تمام این زنان، سنّ مَنْ تحیض میباشد، لکن با وسایل بهداشتی جدید از حاملگی جلوگیري میکنند. آیا
شرایط ازدواج را در این سنین با فرض بر عدم عدّه دارا هستند؟
هستند، عدّه به هر حال بر آنها واجب است، و ادّعاي آنها در صورتی « مَنْ تحیض » جواب الف تا ه: با توجّه به این که در سنّ
پذیرفته میشود که متّهمه نباشند. و ازدواج موقّت با غیر کتابیّه جایز نیست.
صفحه 152 از 371
سؤال 669 - دربارة ازدواج موقّت، همان گونه که در رسالهها بیان شده، اجازة پدر، یا جدّ پدري، براي دختر شرط است. حال اگر
شخصی قصد داشته باشد با دختري ازدواج موقّت کند، و فقط از ناحیۀ دبر دخول کند، یا قصد آمیزش نداشته باشد، و فقط
میخواهند لذّتهاي دیگر ببرند، آیا بازهم اجازة پدر، یا جدّ پدري، واجب است؟
جواب: بدون اجازة پدر جایز نیست.
سؤال 670 - زنی متعه شده، و مدّت عقد و عدّة وي سپري شده است، ولی از همان
ص: 252
مرد حامله شده، و فرزندي در شکم دارد. آیا همان شخص تا قبل از وضع حمل، میتواند دوباره او را صیغه نماید؟
جواب: شوهر اوّل میتواند مجدّداً او را متعه کند، ولی شخص دیگري حقّ ندارد با او ازدواج کند تا وضع حمل کند.
سؤال 671 - یکی از موانع و مشکلات، و شاید مهمترین آنها در راه ترویج و کاربردي نمودن ازدواج موقّت، وجوب عدّه پس از
انقضا یا بذل مدّت میباشد. که عملًا استفاده از آن را، در حدّي که بتواند پاسخگوي نیازهاي موجود باشد، غیر ممکن نموده است.
بر علماي دین و زعماي امّت اسلامی است که با تحقیق و تدبّر در منابع غنی اسلامی، و به ویژه با تمسّک به فقه پویاي تشیّع،
راهکارهاي مناسب و عملی- که کاملًا منطبق بر ارادة شارع مقدّس باشد- در این راستا ارائه نمایند، و با ایفاي نقش بسیار مهمّ خود
از ارتکاب بسیاري از گناهان و مفاسد فردي و اجتماعی جلوگیري نمایند. پیشرفتهاي علمی، خارج کردن رحم را در برخی
بیماریها، یا به دلیل انگیزههاي شخصی ممکن ساخته، و شخص میتواند پس از این عمل بدون هیچ گونه مشکلی به زندگی آسوده
ادامه دهد. اگر رحم زنی را خارج کرده باشند، وي بیشکّ توان بارداري نداشته، و دچار حالت قاعدگی نخواهد شد. سخن در
این است که آیا چنین زنی در صورت طلاق، فسخ نکاح، انقضا، یا بذل مدّت در نکاح منقطع، باید عدّه نگهدارد؟
جواب: از مجموع ادلّۀ شرعیّه استفاده میشود که نگه داشتن عدّه تنها به خاطر احتمال بارداري نیست، و این در واقع یکی از علل
آن میباشد؛ نه تنها علّت. و یکی از علل آن حفظ حریم زوجیّت است؛ به همین دلیل اگر شوهر یک سال در مسافرت باشد و زنش
را طلاق دهد، همه میگویند باید عدّه نگه دارد، در حالی که بعد از غیبت یک ساله، احتمال انعقاد ولد وجود ندارد. همچنین اگر
شوهر در زندان باشد، یا بر اثر بیماري گرفتار عنن گردد، و یقین پیدا کنیم که شوهر براي همیشه عقیم شده، در تمام این فروض،
عدّه بر زن لازم است؛ در حالی که احتمال انعقاد نطفه وجود ندارد.
ص: 253
سؤال 672 - لطفاً پیرامون ازدواج موقّت به پرسشهاي زیر پاسخ دهید:
-1 آیا جواز متعه مربوط به دوره و شرایط خاصّی از تاریخ اسلام بوده است؟
-2 آیا حکومت اسلامی در قبال قانونمندي، یا جلوگیري از گسترش آن در جامعه، وظیفهاي دارد؟
-3 در شرایط کنونی وظیفۀ روحانیّت در ارتباط با ازدواج موقّت چیست؟ آیا همچون سایر احکام مکلّف به ترویج آن هستند؟
آیا کسانی که لولههاي رحم خود را بستهاند، در حکم زنان یائسه هستند؟ «. زن یائسه عدّه ندارد » : -4 در فتواي مشهور آمده است
جواب: مسألۀ متعه اختصاص به زمان معیّنی نداشته، و ندارد، ولی گاهی (مثل زمان ما) شرایط ایجاب میکند قیود و شرایطی براي
آن قائل شوند، که افراد هوسباز از آن سوء استفاده نکنند. و تبلیغ از آن بدون فراهم شدن آن شرایط خالی از مشکلات نیست؛ و امّا
میباشند. « من لا تحیض فی سنّ من تحیض » زنانی که لولههاي خود را ببندند، مشمول یائسه بودن نیستند؛ بلکه در حکم
سؤال 673 - در اختلاف بین عقد موقّت و دائم حکم چیست؟ در صورت امکان دلایل آن را ذکر فرمایید:
جواب: ما در مسألۀ اختلاف در عقد دائم و موقّت، به سراغ الفاظ نمیرویم، و معتقدیم تفاوت این دو عقد از قبیل اقلّ و اکثر است.
قدر متیقّن که اقل است را میگیریم، و اکثر را رها میکنیم؛ مگر این که دلیلی بر آن اقامه شود. و مسألۀ انقلاب عقد موقّت به دائم
صفحه 153 از 371
را همه جا حاکم میدانیم. « العقود تابعۀ للقصود » را در فرض ترك ذکر مدّت قبول نداریم، و قانون
احکام نگاه و نظر
سؤال 674 - اخیراً برخی از بانوان نسبت به ابرو یا دور لب، عملیّات تاتو انجام میدهند، (پررنگ کردن دور ابرو و لب با خالکوبی)
که طبعاً زینت تلقّی میشود. و گاه پوشاندن آن نیز مقدور نمیباشد. لطفاً بفرمایید که این عمل مشمول آیۀ شریفۀ
ص: 254
میباشد، یا نه؟ نگاه به صورت چنین زنانی چه حکمی دارد؟ « ا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ 􀀀 وَ ل »
زینتهاي موجود در صورت و دستها تا مچ را شامل نمیشود. ولی « ا􀀀 ا ظَهَرَ مِنْه 􀀀 إِلّ م
􀀀
ا » با توجّه به جملۀ « ا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ 􀀀ل» جواب: آیۀ
اگر این زینت تند و زننده باشد، و منشأ مفاسدي شود، جایز نیست.
سؤال 675 - نگاه کردن به اعضاي بدن زن کافر غیر ذمّی چه حکمی دارد؟
جواب: نگاه کردن به اعضایی که معمولًا در عرف آنها مکشوف است، بدون قصد لذّت اشکالی ندارد.
سؤال 676 - آیا دیدن عکسها، یا فیلمهاي سکس براي متأهّلین که جهت تحریک براي آمیزش به آن نگاه میکنند، اشکال دارد؟
اگر اشکال دارد، براي کسانی که جهت تحریک جنسی ناچار از نگاه کردن آن فیلمها هستند، چه حکمی دارد؟
جواب: استفاده از این فیلمها جایز نیست، مگر در حال ضرورت. ضمناً توجّه داشته باشید مشاهدة این فیلمها تدریجاً نیروي جنسی را
ضعیف میکند.
سؤال 677 - در بعضی از حمّامهاي داخل شهر یک نفر کیسه میکشد، و موهاي زائد بدن را زائل میکند. با توجّه به این که نگاه
به عورت جایز نیست، آیا این کار جایز است؟
جواب: نگاه به عورت دیگري، خواه براي زائل کردن مو باشد، یا چیز دیگر، جایز نیست. ولی زایل کردن موهاي زیر بغل و مانند
آن، به وسیلۀ همجنس مانعی ندارد.
سؤال 678 - در سازمانهاي نظامی کشور، اعمّ از ارتش، سپاه پاسداران، نیروي انتظامی و برخی دیگر از سازمانهاي دولتی از این
قبیل، براي استخدام نیروي جدید، ابتدا بایستی شخص را از هر جهت معاینۀ کامل بدنی نمایند، تا از سلامت جسمی شخص اطمینان
حاصل گردد. در این آزمایشات تمامی اعضاي بدن، از جمله دستگاه تناسلی، مورد معاینه قرار میگیرد. آیا پزشک همجنس اجازة
دیدن و لمس آن قسمت از بدن را جهت معاینه و احراز سلامتی دارد؟
جواب: در مواردي که ضرورت دارد مجاز است. و منظور از ضرورت این
ص: 255
است که معاینۀ بدنی براي آن کار لازم است، و بدون معاینۀ بدنی استخدام نمیکنند، و شخص هم نیاز به استخدام دارد.
سؤال 679 - حکم نگاه کردن بدون ریبه به تصویرها و فیلمهایی که مواضعی از بدن را نمایش میدهند که معمولًا پوشانده میشود،
چیست؟
همچنین نگاه به تصویر و فیلم عورتین بدون ریبه چه حکمی دارد؟
آیا شناختن صاحب تصویر و فیلم، دخالت در حکم دارد؟
شناختن از نظر شرعی به چه معنا است؟ آیا صرف دانستن اسم و رسم کافی است؟
جواب: در مورد فیلمهایی که اعضاي بدن را نشان میدهد چنانچه به قصد شهوت نگاه نکنند، و خوف مفسدهاي نباشد، اشکال
ندارد؛ ولی نسبت به عورتین مطلقاً جایز نیست. و اگر زنانی باشند که معمولًا خود را مستور میدارند، نگاه کردن به عکسهاي
صفحه 154 از 371
برهنۀ آنان مجاز نمیباشد. و منظور از شناخت، تنها شناخت اسمی نیست، بلکه مشخّصات بیشتري لازم است.
پوشش
در فرضهاي ذیل بیان فرمایید: « رعایت حجاب » سؤال 680 - وظیفۀ خواهران مسلمان دانشجوي ترکیه را نسبت به
-1 شرط طیّ کردن تمام ترمهاي دانشجویی در دانشگاههاي تحت مدیریّت لاییکها، رعایت نکردن حجاب شرعی است.
-2 شرط اتمام چند ترم باقیمانده از رشتۀ خاصّی در دانشگاه رعایت نکردن حجاب است.
جواب: با توجّه به این که اگر دختران مسلمان و متدیّن دروس عالی را نخوانند تنها افراد بیبندوبار و لامذهب پستهاي مهم را
اشغال میکنند، به افراد متدیّن اجازه داده میشود که مسألۀ حجاب را در خصوص مواردي که ضرورت دارد رعایت نکنند، ولی در
غیر آن موارد حتماً رعایت نمایند.
ص: 256
سؤال 681 - لطفاً در مورد تزیین زنان به انگشتر و حلقۀ نامزدي به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) آیا در دست کردن حلقۀ نامزدي طلا (انگشتر) در جلوي مرد نامحرم جایز است؟
جواب: اشکال ندارد.
ب) اگر در مورد سؤال استعمال آن بیاشکال باشد، ولی همین عمل از نظر مرجع تقلید بنده (شوهر) جایز نباشد، آیا استفاده از آن
براي همسرم منعی دارد؟
آیا لازم است از او بخواهم که استفاده نکند؟
جواب: هرکس باید به فتواي مرجع تقلید خود عمل کند، و شما نمیتوانید او را از این کار نهی کنید.
ج) زن از چه انگشتري میتواند در جلوي نامحرم استفاده کند؟
جواب: هر نوع انگشتري که منشأ مفسدة خاصّی نگردد اشکالی ندارد.
سؤال 682 - برخی مادران دختران نابالغ خود را با سر و پاي برهنه در خیابانها و مجالس در حضور نامحرمان ظاهر میکنند. این کار
از نظر شرعی چه صورت دارد؟
جواب: بر پدر و مادر لازم است فرزندان خود را از زمان طفولیّت با مسائل اسلامی آشنا کنند.
ارتباط زن و مرد
سؤال 683 - لطفاً به سؤالات زیر پاسخ فرمایید:
الف) آیا ارتباط نوشتاري و نامهنگاري دختر و پسر بالغ نامحرم از طریق کامپیوتر و شبکه اینترنت جایز است؟
ب) پس از آشنایی طرفین از طریق بالا، آیا ملاقات عمومی تعدادي دختر و پسر بالغ و نامحرم، در مکانی عمومی جایز است؟
ج) آیا مصاحبه و نگاه به چشمها و صورت همدیگر جایز است؟
د) اگر موارد بالا جایز باشد، در چه مرحلهاي اجازة پدر براي ادامۀ ارتباط دختر
ص: 257
با پسر بالغ و نامحرم، حضوري یا نوشتاري، واجب است؟
جواب: با توجّه به این که این گونه ارتباطها غالباً منشأ مفاسدي میشود، جایز نیست.
سؤال 684 - جوان مجرّدي در برخورد با نامحرم دچار مشکل است. این برخوردها و نگاههاي غیر مستقیم و گاه مستقیم (که بنا به
صفحه 155 از 371
ضرورت و از روي ناچاري انجام میشود،) و حتّی در برخی موارد شنیدن صداي نامحرم و صداي پاي او، برایش نوعی لذّت به
همراه دارد. لازم به ذکر است محدود کردن خود و خانهنشینی براي فرار از مشکل مطرح شده، تنها براي مدّتی او را از این صحنهها
دور میکند، امّا در برخوردهاي بعدي، که به ناچار هر انسانی ناگزیر از آن است، اوّلًا: این حالتها در او تشدید میشود، به طوري
که گاه حتّی در برخورد با محارم نیز مشکل مطرح شده بروز میکند، ثانیاً: در درازمدت به علّت قطع ارتباط با دیگران، و بیرون
نرفتن از منزل، و حتّی ترك درس و تحصیل در دانشگاه، و چشم پوشیدن از تلویزیون و تصاویر و عکسها، و در یک کلام به انزوا
نشستن، باعث بروز ناراحتیهاي مختلف جسمی و روحی از جمله افسردگی و ناراحتیهاي عصبی او خواهد شد. وظیفۀ شرعی چنین
شخصی چیست؟
جواب: به هیچ وجه لازم نیست با مردم قطع رابطه کند، و خانهنشین شود.
همین اندازه که عمداً نگاه نکند مشکلی ندارد، حتّی اگر قهراً و بدون اختیار براي او لذّتی حاصل شود.
سؤال 685 - فیلمهایی ساخته میشود که زن و مرد نامحرم در آن بازي میکنند، و به مقتضاي نقش محوّله، با هم شوخی کرده، و به
یکدیگر نگاههاي عاشقانه دارند.
بازي کردن آنها در چنین فیلمهایی چه حکمی دارد؟
جواب: در صورتی که آداب عفّت اسلامی را رعایت کنند مانعی ندارد.
سؤال 686 - متأسّفانه روابط بین پسر و دختر در جامعۀ ما بسیار بد جا افتاده، و پدر و مادرها از آن به عنوان یک کار زشت از آن
یاد میکنند. من به عنوان یک پسر جوان موارد زیادي از این روابط را دیدهام. اگر پسر و دختر در روابط خود، حدود را
ص: 258
رعایت کنند، و بدون اطّلاع پدر و مادرشان رابطهاي برقرار نمایند، و بین خودشان دوستی پایداري را برنامهریزي کرده باشند، که به
احتمال قریب به یقین به ازدواج آنها منتهی شود، آیا شرعاً مشکلی دارد؟
جواب: تجربههاي مکرّر در مکرّر نشان داده که رابطههاي دختران و پسران دامهاي شیطان است، و منجر به خلاف شرع میشود.
بنابراین تنها در صورتی که قصد ازدواج داشته باشند، آن هم به مقداري که براي شناخت یکدیگر لازم است، میتوانند تماس
بگیرند.
احکام شیر دادن
سؤال 687 - اگر زن و شوهري، کودکی را که سنّ او کمتر از 2 سال است به فرزندخواندگی بپذیرند، و زن با کمک و مشارکت
شوهر، و با استفاده از روش خاصّ ی، پستان خود را شیردار سازد، و کودك را با چنین شیري به طور مستقیم (از پستان) در حدّ
نصاب تعیین شده ( 15 مرتبۀ کامل، یا به دفعات در طیّ یک شبانه روز به صورت تغذیۀ انحصاري) شیر دهد، لطفاً بفرمایید:
-1 آیا به این طریق رابطۀ خویشاوندي رضاعی میان کودك و زوجین مورد اشاره محقّق میگردد؟
-2 در صورتی که پاسخ سؤال اوّل منفی باشد، آیا رابطۀ مادر و فرزندي رضاعی به صورت انحصاري میان مرضعه و مرتضع برقرار
میشود؟
جواب: حکم رضاع در این مورد جاري نیست، و این مسأله از مسائلی است که در میان فقها کاملًا مشهور است، و مدارك معتبري
دارد که شیر بدون ولادت، تأثیري در تحریم ندارد.
سؤال 688 - شخصی از خانمی، طبق شرایطی که در رسالههاي عملیّه بیان شده، شیر خورده است. این زن پس از فوت همسرش،
شوهر دیگري انتخاب نموده، و از هر دو شوهر داراي فرزندانی است. لطفاً در این مورد به دو سؤال زیر پاسخ فرمایید:
صفحه 156 از 371
الف) آیا فرزندانی که این خانم از هر دو شوهر دارد بر آن شخص محرم هستند؟
ص: 259
جواب: آري محرمند.
ب) آیا فرزندانی که از شوهر دوّم دارد، میتوانند با فرزندان این شخص که از خانم مذکور شیر خورده، ازدواج نمایند؟
جواب: نمیتوانند ازدواج کنند.
سؤال 689 - دختر بچّۀ شیرخواري، شیر خالۀ خود را مینوشد؛ ولی نه به اندازهاي که باعث حرمت شود. آیا پسر این خاله میتواند
با آن دختر ازدواج کند؟
جواب: اگر به اندازهاي که باعث تحریم میشود، نخورده است، ازدواج آنان مانعی ندارد.
سؤال 690 - زن و شوهري به مسافرت رفته، و فرزند شیرخوار خود را به مادر آن زن میسپارند. او از شیر خود یک ماه تمام به آن
بچّه شیر میدهد. با توجّه به این که تمام شرایط نشر حرمت حاصل شده، طبق فتاواي موجود، دامادش بر دخترش، نامحرم است، و
باید از یکدیگر جدا شوند. لطفاً بفرمایید:
اوّلًا: اگر مادر زن به کلّی نسبت به این حکم جاهل بوده، چه صورتی دارد؟
ثانیاً: در فرض ایجاد حرمت، اگر دختر با شوهرش همبستر شود و فرزندي منعقد گردد، چه حکمی دارد؟
جواب: طبق فتواي اخیر ما این زن به شوهرش حرام نمیشود. هر چند خالی از کراهت نیست.
نشوز
مردها به خاطر این » : و در جاي دیگر میخوانیم «!؟ اگر زنان نافرمانی کردند، آنها را کتک بزنید » : سؤال 691 - در قرآن مجید آمده
فلسفۀ این دو حکم الهی چیست؟ «. که نفقه میدهند، بر زنان تسلّط دارند
جواب: جواب هر دو سؤال در تفسیر نمونه جلد سوّم، صفحۀ 369 و 373 نوشته شده است.
سؤال 692 - هرگاه زوجه از ایفاي وظایف زوجیّت خودداري نماید، ناشزه بوده و
ص: 260
مستحقّ نفقه نخواهد بود. حال اگر شوهر از انجام وظایف زوجیّت سرباز زند، به گونهاي که زوجهاش را معلّقه قرار دهد، بفرمایید:
-1 آیا میتوان حکم به نشوز زوج کرد؟
جواب: آري در این صورت زوج ناشز است، و زوجه میتواند به حاکم شرع شکایت کند، تا او را وادار به انجام وظیفه نماید، و در
صورت لزوم تعزیر کند.
-2 آیا در این صورت زوجه میتواند از دادگاه تقاضاي طلاق نموده، و دادگاه نیز بر این اساس حکم به طلاق زوجه دهد؟
جواب: در صورتی که زوج به هیچ وجه حاضر نباشد امساك به معروف یا تسریح به احسان کند، و زوجه در عسر و حرج قرار
گیرد، حاکم شرع میتواند او را طلاق دهد.
سؤال 693 - با عنایت به آیۀ شریفۀ 34 سورة نساء، آیا صدور افعال و رفتار زیر از زن دلیل بر کراهت و نشوز وي میباشد؟ راه
اثبات آنچه بین زوج و زوجه رخ داده، چیست؟
-1 ابراز بیعلاقهگی به زوج، و کراهت از نزدیکی، و جلوگیري از عزل.
و کراراً از همان اوایل ازدواج در خواست طلاق کند. « من شخص دیگري را میخواستم، و از تو خوشم نمیآید » : -2 بگوید
-3 به خواستۀ شوهر اهمیّتی ندهد، بیاعتنایی و لجاجت کند، رفت و آمدها و تلفنهاي دیگران به منزل را که در غیاب شوهر انجام
صفحه 157 از 371
شده، از او کتمان نماید.
-4 بدون اجازه و اطّلاع شوهر از منزل خارج شده، و به محافل اجتماعی خلاف شئون و میل شوهر برود.
-5 در غیاب شوهر و بدون اطّلاع او، اموال با ارزش وي را از منزل خارج کند، و در حضور شهود تضمین برگشت بدهد، ولی عمل
نکند. و جهیزیّۀ خود را نیز طبق سند کتبی تحویل گرفته و با خود ببرد، و بیاذن زوج پس از سه ماه زندگی را ترك کند.
-6 بر خلاف شروط ضمن عقد، ما بقی قبالۀ خود را به اجرا گذاشته، و به هیچ یک
ص: 261
از توافقنامهها و تعهّدات طرفین، که توسّط زوجه و پدرش امضا شده، عمل نکند.
-7 ادامۀ زندگی خود را منوط به دریافت کلّ قباله، و حقّ مسکن، و دریافت سه فقره چک سفید امضا از شوهر و کسان او بنماید.
جواب: چنانچه موارد بالا ثابت شود، زن ناشزه است.
احکام اولاد
سؤال 694 - دربارة امارة فراش و نفی ولد به دو سؤال زیر پاسخ دهید:
الف) آیا براي اجراي امارة فراش، احراز وقوع مطلق نزدیکی کافی است، یا نزدیکی باید به گونهاي باشد که احتمال حاملگی، هر
چند به صورت ضعیف، وجود داشته باشد؟ مثلًا برخی از فقهاي عظام وطی در دبر را، به ویژه در صورت عزل، یا عدم انزال، براي
جریان امارة فراش کافی نمیدانند. نظر حضرتعالی چیست؟
جواب: در تمام این موارد احتمال انعقاد فرزند هست، و امارة فراش محسوب میشود.
ب) با توجّه به فرض فوق، امارة فراش در کدام یک از حالتهاي زیر جاري است؟
-1 عزل
-2 عدم انزال
-3 وطی در دبر
-4 نزدیکی در ایّام عادت ماهانه
-5 استفادة یکی از زوجین، یا هر دو، از وسایل پیشگیري از حاملگی
-6 عقیم شدن زوج توسّط عمل جرّاحی
-7 اثبات عقیم بودن زوج به وسیلۀ آزمایشات پزشکی
-8 صغیر بودن زوج
-9 خصیّ و مجبوب بودن زوج
جواب: در تمام موارد بالا امارة فراش موجود است؛ زیرا هیچ کدام دلیل
ص: 262
قطعی عدم انعقاد فرزند نیست.
سؤال 695 - با توجّه به این که از شرایط تحقّق امارة فراش، این است که از زمان وقوع نزدیکی تا هنگام تولّد، کمتر از شش ماه، و
بیش از حد اکثر مدّت حمل نگذشته باشد، لطفاً بفرمایید:
الف) اگر زمان وضع حمل به طور معمول نرسیده باشد، ولی با عمل جرّاحی طفل را زودتر متولّد کنند، تا از حد اکثر حمل ( 10
ماهه) تجاوز نکند، آیا امارة فراش جاري، و طفل ملحق به شوهر است؟
صفحه 158 از 371
جواب: در این صورت ملحق به فراش نیست.
ب) تاریخ نزدیکی و فاصلۀ میان آمیزش و تولّد به چه وسیلهاي تعیین میشود؟
اگر چندین نزدیکی در طُهر واحد انجام شود، مبدأ حمل کدام است؟ اگر زوجین با یکدیگر توافق کنند که از تاریخ نزدیکی تا
زمان تولّد، بیشتر از ده ماه یا کمتر از شش ماه گذشته، آیا چنین توافقی پذیرفته میشود، و نَسَب طفل نفی میگردد؟
جواب: منظور از فراش نزدیکی نیست که تاریخ آن را تعیین کنند، بلکه همین اندازه که زن در خانۀ شوهر باشد، که امکان نزدیکی
دربارة او میرود، امارة فراش حاصل است.
سؤال 696 - آیا شرط حد اقل 6 ماه، فقط مربوط به طفلی است که صحیح و سالم و زنده به دنیا بیاید، یا شامل طفل مریض، ناقص،
یا طفلی که مرده به دنیا آمده نیز میشود؟
جواب: اطفال مریض و ناقص و مانند آن را نیز شامل میشود، مشروط بر این که انسان محسوب شود.
سؤال 697 - همانطور که مستحضرید براي امارة فراش، احراز و اثبات وقوع نزدیکی در مورد زوجین لازم نیست. آیا احراز وطی
براي جریان امارة فراش در وطی به شبهه در مورد جریان امارة فراش نسبت به وطی به شبه نیز نیازي به احراز و اثبات نزدیکی
نیست، یا از آنجا که نزدیکی به شبهه خلاف اصل است، باید احراز شود؟ یعنی آیا اجراي امارة فراش در وطی به شبهه (مثلًا)
متوقّف بر اقرار و اعتراف واطی به نزدیکی است؟
ص: 263
جواب: در مورد وطی به شبهه احراز وطی لازم است.
77 /5 / 77 در عقد منقطع مردي بوده، و فرزندش در تاریخ 8 /6 / 76 تا 30 /6 / از مورّخۀ 30 » : سؤال 698 - خانمی اظهار میدارد که
77 به مدّت شش ماه بوده، و چون فرزند مذکور /1 / عقد منقطع آنها از 15 » : مرد نفی ولد میکند، و میگوید «. به دنیا آمده است
لطفاً بفرمایید: «. در مدّت کمتر از شش ماه از تاریخ عقد به دنیا آمده، متعلّق به ایشان نیست
-1 با توجّه به اختلاف طرفین در مبدأ عقد منقطع، و عدم ارائۀ دلیل معتبر یا بیّنۀ شرعی بر صحّت اظهاراتشان، قول کدام یک مقدّم
است؟
-2 با توجّه به نفی ولد از سوي زوج، آیا امکان الحاق فرزند مذکور به زوج وجود دارد؟
سر دفتر ازدواج شمارة فلان، صیغۀ عقد منقطع را جاري نموده، و سر دفتر مذکور نیز ادّعاي زوجه را تأیید » : -3 زوجه میگوید
مینماید. ولی در دفاتر خود چیزي ثبت نکرده است. آیا با یک شاهد و قسم زوجه، ادّعاي وي ثابت میشود؟
جواب 1 تا آخر: فرزند مذکور به زوج ملحق نیست.
سؤال 699 - آیا عقیقه براي میّت نیز واجب است؟ آیا بچّۀ خردسال میتواند از گوشت عقیقه تناول نماید؟
جواب: عقیقه مطلقاً واجب نیست، ولی استحباب دارد. و در مورد میّت باید به قصد رجا انجام شود. و بهتر آن است که بچّۀ
خردسالی که عقیقه براي او میشود، از آن نخورد.
سؤال 700 - آیا میتوان به خانوادههایی که فرزند ندارند، فرزندي بدون سرپرست (مانند کودکان سر راهی) تحویل داد، و در
مقابل پولی از آنها گرفت؟ اگر مبلغ اخذ شده بر اساس جنس طفل، یا ویژگیهاي ظاهري او، متفاوت باشد، چه حکمی دارد؟
جواب: فروختن فرزند به هیچ عنوان جایز نیست.
احکام وطی به شبهه
سؤال 701 - لطفاً در مورد وطی به شبهه به سؤالات زیر پاسخ دهید:
صفحه 159 از 371
ص: 264
الف) آیا در تحقّق شبهه، وجود ظنّ معتبر به استحقاق وطی شرط است؟ یا هر گونه ظنّی براي تحقّق شبهه کفایت میکند؟ یا اصلًا
ظن لازم نیست، و احتمال استحقاق وطی کافی است؟
جواب: احتمال کافی نیست؛ و ظن اگر سبب شود که او خود را مستحق بداند کفایت میکند.
ب) آیا حلیّت وطی شرط تحقّق شبهه میباشد، یا با حرمت وطی نیز شبهه محقّق میشود؟
جواب: شبهه آن است که انسان آن وطی را براي خود مجاز بداند؛ هر چند بر اثر عوارض آن را حرام ببیند. مثلًا تصوّر کند که
ازدواج شرعی واقع شده، ولی در ماه رمضان یا در زمان عادت با همسر خود نزدیکی کند. این هم مصداق وطی به شبهه است.
ج) آیا در مورد فرد جاهل قاصر و مقصّر نسبت به مقدار عدّه و حکم آن، شبهه تحقّق مییابد؟
جواب: در صورتی که باور کند آن وطی براي او حلال است، حکم وطی به شبهه جاري است.
د) آیا واطی به شبهه صاحب فراش محسوب میشود، یا تنها مؤاخذه نمیشود؟
جواب: واطی به شبهه صاحب فراش نیست. و اگر آن زن شوهري داشته باشد، فرزند به شوهر ملحق میشود.
ه) آیا وطی نائم و مجنون و مکرَه، و نیز وطی ناشی از نکاح فاسد، وطی به شبهه محسوب میگردد؟
جواب: هیچ کدام وطی به شبهه نیست، هر چند تکلیف از چنین اشخاصی برداشته شده است. ولی در نکاح فاسد، اگر خیال
میکرده نکاح صحیح است، وطی به شبهه محسوب میشود.
حضانت
سؤال 702 - لطفاً فتواي خود را با شرایط فعلی زنان در جامعه، و با توجّه به مهر و
ص: 265
علاقهاي که خداوند در ضمیر آنان نهاده، در مورد اصلاح مدّت حضانت فرزندان در نزد مادران بفرمایید، تا با ارائۀ آن به مجلس و
قانونگذاران بتوانیم این مادّة قانونی را اصلاح نماییم.
جواب: مشهور در میان فقهاي ما این است که حضانت دختر تا هفت سال، و پسر تا دو سال، در اختیار مادر است؛ مگر این که عسر
و حرج شدیدي براي مادر پیدا شود، که براي پدر نباشد، و بیش از این مقدار را ایجاب کند. ضمناً به این نکته توجّه داشته باشید
که قوانین اسلام- بلکه هر قانونی- ناظر به حال اکثریّت است، و موارد نادر و اتّفاقی معیار نیست. بیشکّ مصلحت فرزندان غالباً
ایجاب میکند که زیر نظر پدران باشند، و به خاطر همین بوده که اسلام چنین قانونی وضع کرده است، ولی چون شما تنها به موارد
خاصّ ی توجّه کردهاید، تعجّب نمودهاید. البتّه مسألۀ صلاحیّت پدر، یا مادر در مورد حضانت شرط است، و اگر یکی از آن دو فاقد
صلاحیّت باشد، حقّ آنها سلب میشود.
سؤال 703 - پسر بچّهاي دو سال دوران حضانت خود را نزد مادر سپري نموده است. اکنون با انقضاي مدّت حضانت مادر، پدر قصد
استرداد طفل را دارد. امّا طفل و مادر آن چنان به یکدیگر وابسته و علاقهمند هستند، که جدا کردن آنها حتّی هفتهاي یک روز، با
مشقّت صورت میگیرد. با توجّه به این مطلب، در صورتی که متخصّصین روانشناسی نظر دهند که جدا کردن طفل از مادر، به
سلامت روحی و روانی و جسمانی کودك صدمه وارد میکند، و موجب مشقّت و فشار شدید روحی و روانی به مادر خواهد بود،
تکلیف چیست؟ اگر پدر به دلیل اشتغال خارج از منزل، بلکه خارج از شهرِ محلِّ سکونت، بخواهد طفل را به دیگري بسپارد، چه
حکمی دارد؟
جواب: در صورتی که طبق گواهی کارشناسان خبره و متدیّن ثابت شود که جدا کردن پسر بچّۀ دوساله از مادرش خطرات شدیدي
صفحه 160 از 371
براي مادر یا آن بچّه به همراه دارد، نباید او را از مادرش جدا کرد.
سؤال 704 - حضانت طفل خنثاي مشکل پس از اتمام مدّت شیرخوارگی با کدام
ص: 266
یک از والدین خواهد بود؟ و ملاك آن چیست؟
جواب: در صورتی که بتوانند با هم توافق کنند مشکل نیست؛ در غیر این صورت قرعه میزنند.
سؤال 705 - آیا کفر مانع حقّ حضانت به شمار میآید؟
جواب: در صورتی که خطر مادّي و معنوي بچّه را تهدید نکند اشکالی ندارد؛ هر چند (بنابر احتیاط) در زمان حیات پدر مسلمان،
حضانت آنها در اختیار اوست.
سؤال 706 - آیا مباشرت در حضانت ضروري است، و با عدم امکان آن، حقّ حضانت ساقط میشود، یا استنابت نیز جایز است؟
جواب: استفاده از کمکِ خادم، یا کمک کار با نظارت خودش مانعی ندارد، ولی سپردن به دیگري به طور کامل اشکال دارد.
سؤال 707 - در فرض سؤال بالا، در صورتی که استنابت در حضانت جایز باشد، آیا جواز مشروط بر عدم قدرت بر مباشرت
میباشد، یا بطور مطلق جایز است؟
جواب: مشروط نیست.
این مسأله چه « چون براي نگهداري و حضانت طفل از محکمه اذن نگرفته، حقّ حضانت ندارد » : سؤال 708 - در حکم دادگاه آمده
صورت دارد؟
جواب: در مدّتی که حضانت وظیفۀ زن است، اجازة دادگاه شرط نیست.
سؤال 709 - طبق مادّة 1167 قانون مدنی، ولد زنا ملحق به زانی نیست، آیا میتوان با در نظر گرفتن وضعیّت این اطفال و آیندة
آنان، ولایت قهري پدرشان را بر آنان مقرّر نموده، و از این باب آنان را ملزم به حضانت طفل و پرداخت نفقه و نگهداري از آنان
نمود؟ و در صورت نبودن پدر، جدّ پدري، و در صورت فقدان وي، دیگر اقوام پدري را، با رعایت قاعدة الأقرب فالأقرب، ملزم به
این کار کرد؟
جواب: عدم الحاق ولد الزنا به زانی در مورد ارث است؛ ولی در نفقه و حضانت، زانی موظّف است آن را بر عهده بگیرد. به تعبیر
دیگر، ولد الزّنا احکام ولد را دارد، الّا ما خرج بالدلیل.
ص: 267
سؤال 710 - میدانیم که مادر، 9 ماه فرزند را در شکم دارد، و بسیاري از قوّت و نیروي او به این طریق از دست میرود، و به خاطر
زایمان، نیز دچار بیماریهایی میشود. چرا با تمام این مشکلات، که یک زن در بزرگ کردن طفل خود و حتّی شیر دادن او دارد، به
هنگام جدایی زن و شوهر از یکدیگر، (جز در موارد معدودي) فرزند به پدر سپرده میشود؟
جواب: شکّی نیست که مرد براي حمایت از فرزند خود قدرت بیشتري دارد، و موارد استثنایی نمیتواند حکم کلّی را تغییر دهد.
نفقه
سؤال 711 - اگر طبق نظر پزشک، زوجۀ دائمی به مرضی مبتلا باشد که بایستی براي مدّتی، یا براي همیشه آمیزش جنسی را ترك
نماید، یا این که زوجۀ دائمی به علّت ابتلاي به جنونِ ادواري، یا دائم، در تیمارستان، یا در منزل بستري و تحت درمان باشد، و به
هیچ وجه حاضر به نزدیکی با شوهر خود نباشد. آیا چنین زنی در دو صورت مذکور حقّ نفقه دارد؟
جواب: در صورتی که زن مقصّر نبوده باشد، احتیاط واجب آن است که مرد نفقۀ او را بپردازد.
صفحه 161 از 371
سؤال 712 - زنی ادّعا میکند شوهرش او را از منزل بیرون کرده، و نفقهاش را در مدّت خاصّ ی نپرداخته است. شوهر ضمن اقرار به
این که نفقۀ معوّقۀ همسرش را پرداخت نکرده، ادّعا میکند که همسرش ناشزه است، و بدون اجازة او منزل مشترك را ترك کرده،
و از اداي وظایف زناشویی امتناع نموده، و در نتیجه استحقاق نفقه ندارد. در فرض مذکور، با توجّه به این که زوجین جدا از
یکدیگر زندگی میکنند، قول کدام یک مقدّم و بیّنه بر عهدة چه کسی است؟
جواب: اگر جدا از هم زندگی میکنند، و زن مجوّزي براي این کار ندارد، ناشزه است و حقّ نفقه ندارد.
سؤال 713 - زن و شوهري اختلاف پیدا میکنند، بدین جهت زن علیه شوهر
ص: 268
شکایت مینماید. پس از مراجعات زیاد، دادگستري دستور حلّ اختلاف را از طریق کدخدا منشی صادر میکند. جمعی به همراه
زن و شوهر به محضر حاکم شرع محل میروند. پس از مشخّص شدن حقوق شرعی زن (مهریّه، نفقه، و مانند آن) حاکم شرع از
شوهر وکالت شرعی گرفته، و اقرار نامهاي جهت اجراي صیغه طلاق تهیّه، و به امضاي زن و شوهر و حاضرین در جلسه میرساند.
زن تمام حقوق شرعی خود، حتّی اجرت انجام صیغۀ طلاق را از شوهر میگیرد. شوهر در این مورد و در این مدّت نه به زن، و نه به
حاکم شرع، رجوع ننموده است. پس از گذشت 7 سال، زن ادّعاي جاري نشدن صیغۀ طلاق را دارد، و نفقه و مخارج چند سالۀ
خود را از شوهر مطالبه مینماید. حاکم شرع نیز اعتراف دارد که صیغۀ طلاق را اجرا نکرده است. در این مدّت طولانی، اجرا نشدن
صیغۀ طلاق به صورت یک راز بین زن و حاکم شرع پنهان بوده، و به شوهر اطلاع ندادهاند! زن مجدّداً علیه شوهر شکایت نموده، و
شوهر محکوم به خسارات و مجازاتی میشود. حکم مسأله را بیان فرمایید.
جواب: هرگاه شوهر تمام حقوق زن را پرداخته، و به کسی وکالت داده که صیغۀ طلاق زن را جاري کند، و او کوتاهی کرده و
صیغۀ طلاق را جاري نکرده و به شوهر هم اطّلاع نداده، شوهر ضامن نفقۀ زن در این مدّت نمیباشد.
شامل چه کسانی میشود؟ آیا شرط و شروطی دارد؟ «. نفقۀ اقارب قضا ندارد » : سؤال 714 - این که گفته میشود
جواب: منظور از اقارب پدر و مادر و فرزند است؛ و شرط و شروط خاصّی ندارد. ولی نفقۀ همسر در هر حال باید پرداخته شود.
سؤال 715 - اگر شخصی زنی را صیغه کند، و آن زن بچّهاي به دنیا آورد، و مرد منکر شود. در صورت اثبات نسب، هرچند پس از
ده سال، آیا تمام حقّ و حقوق این زن از قبیل حضانت، اجرت شیر دادن، نفقۀ طفل و مانند آن به او تعلّق میگیرد؟
جواب: حقوق شرعیّۀ این زن و بچّه بعد از اثبات ازدواج و تولّد، در هر حال ثابت است.
سؤال 716 - آیا شوهر دائمی در رابطه با قیمومت زوجۀ خود که دچار جنون
ص: 269
ادواري، یا دائم شده، نسبت به پدر، جدّ پدري، مادر، و سایر اقارب زوجه، اولویّت دارد؟
جواب: اولویّتی ندارد.
اختلافات زوجین
سؤال 717 - در صورت اختلاف بین زن و مرد در وقوع و عدم وقوع طلاق، قول کدام یک مقدّم است؟
جواب: در صورتی که بیّنۀ شرعیّه بر طلاق نباشد، قول منکر طلاق مقدّم است.
سؤال 718 - در صورت اختلاف بین زن و مرد در وقوع عقد نکاح، قول کدام یک مقدّم است؟
جواب: در صورت نبودن بیّنۀ شرعیّه یا قرائن قطعیّه، قول منکر نکاح مقدّم است.
سؤال 719 - در صورت اختلاف بین زوجین در دائم یا منقطع بودن عقد نکاح، قول کدام یک مقدّم است؟
صفحه 162 از 371
جواب: قول مدّعی عقد موقّت مقدّم است؛ ولی احتیاط آن است که در پایان مدّت، صیغۀ طلاق نیز جاري گردد.
سؤال 720 - در صورت اختلاف زوجین در مورد وقوع و عدم وقوع نزدیکی، قول کدام یک مقدّم است؟ توضیح این که زوجین
بعد از عقد نکاح، قصد جدایی از هم را دارند، و زوجه مدّعی است که به واسطۀ نزدیکی، مستحقّ کل مهریّه است، و زوج با ادّعاي
عدم نزدیکی، زوجه را مستحقّ نصف مهریّه میداند. حق با کیست؟
جواب: قول عدم نزدیکی مقدّم است (البتّه با قَسم)، مگر این که مدّتی بدون مانع با هم خلوت داشته باشند، که ظاهر حال مواقعه
باشد.
سؤال 721 - در صورت اختلاف زوجین، در این که رجوع صورت گرفته یا خیر، قول کدام یک مقدّم است؟
جواب: قول منکرِ رجوع، مقدّم است.
ص: 270
سؤال 722 - در صورت اختلاف زوجین در این که رجوع در زمان عدّه صورت گرفته یا بعد از آن، قول کدام یک مقدّم است؟
جواب: قول زوجه مقدّم است.
سؤال 723 - در صورت اختلاف بین زن و مرد در مورد این که عقد نکاح سابق به قوّت خود باقی است، یا به علل شرعی مانند
طلاق و فسخ، زوجیّت خاتمه یافته، قول کدام یک مقدّم است؟
جواب: قول مدّعی بقاي زوجیّت، مقدّم است.
سؤال 724 - الف) اگر بخشی از مهریّۀ زنی سه دانگ خانه بوده که به مبلغ صد میلیون ریال تقویم شده باشد، و مرد زمینی به همین
مبلغ، یا بیشتر، بخرد و خانهاي در آن بنا کند، آیا در خصوص این بخش از مهریّۀ زن برائت حاصل کرده است؟
ب) اگر بین زن و مرد اختلاف شود، و مرد مدّعی باشد که زمین ساختمان را بابت مهریّۀ زوجه تسلیم نموده، و زن مدّعی شود که
تحت عنوان هبه دریافت کرده، قول کدام یک مقدّم میشود؟
ج) در فرض بالا کدام یک باید دلیل و بیّنه ارائه دهد؟
د) اصولًا کسی که مالی به دیگري میدهد، ظهور در تبرّع دارد یا عدم تبرّع؟
ه) اگر ثابت شود خانهاي که زوج ساخته، و به زن تسلیم کرده، و سند را هم به نام زوجه نموده، حد اقل سه برابر مبلغی است که
مرد موقع اجراي صیغۀ عقد نکاح به عنوان بخشی از مهریّه متعهد شده، آیا مرد مجاز است با بخش دیگري از مهریّۀ زوجه، مثلًا وجه
رایج، یا طلا و سکّه مقدار اضافی را تهاتر نماید؟ یعنی آیا تعهّدات دیگر زوج راجع به سایر اقلام مهریّه در حدّ ارزش اضافی خانه
ساقط میشود؟
و) و اگر تهاتر نمیشود، آیا زوج حق دارد به اعتبار این که مقروض به زوجه نبوده، از مالی که به زوجه داده و تصوّر میکرده بابت
دین خود داده، رجوع و آن را مطالبه و مسترد کند؟
جواب الف تا و: در صورتی که خانه را با مشخّصاتی که در مهریّه اشاره شده
ص: 271
تهیّه، و به عنوان مهریّه به زن تحویل دهد برائت ذمّه از این نظر حاصل شده است.
و ادّعاي زن در مورد هبه بودن قبول نیست؛ مگر این که اقامۀ بیّنۀ شرعیّه کند. از این گذشته، در فرض هبه بودن، مرد حقّ رجوع در
هبه را دارد (مگر این که زن و شوهر خویشاوند همدیگر باشند.) و در صورتی که قیمت خانه زائد بر مقدار توافق در مهریّه باشد،
اضافه را میتواند (در صورت موافقت زوجه) بابت بقیّه حساب کند. و در صورت عدم موافقت زوجه میتواند اضافه را بازپس
بگیرد؛ (مشروط بر این که مصالحهاي بر کلّ خانه انجام نشده باشد.)
صفحه 163 از 371
سؤال 725 - شوهر زنی سه سال و نیم قبل فوت کرده، و از آن تاریخ تاکنون ادّعایی در مورد دائمی بودن عقد ازدواج نداشته، بلکه
قرائنی هم بر موقّت بودن ازدواج ایشان وجود دارد. اخیراً مدّعی دائمی بودن ازدواج خود با آن مرحوم شده است، ولی همسر اوّل و
دائمی مرحوم منکر دائمی بودن رابطۀ زوجیّت مدّعی است. اگر قرار باشد که صحّت و سقم موضوع با سوگند شرعی اثبات شود،
قسم را باید همسر موقّت که مدّعی دائمی بودن است یاد کند، یا قسم متوجّه همسر دائمی است که منکر ادّعاي مدّعی است؟
جواب: همسر مدعیّه باید براي اثبات ادّعاي خود بیّنۀ شرعیّه اقامه کند، و قسم کافی نیست، و منکر باید سوگند یاد کند که او همسر
دائمی نیست.
سؤالات متفرّقۀ نکاح
سؤال 726 - شخصی به نام ابراهیم با این جانبه، که دوشیزه بودم، ازدواج دائم نمود.
سعی داشت این ازدواج به جهت داشتن همسر و فرزندان، که در خارج بودند کاملًا مخفی باشد. به همین دلیل به خاطر سنّ بالایش
مانع فرزنددار شدن من میشد.
نامبرده خانهاي براي زندگی مشترك در تهران خریداري، و تا زمان فوت وي با یکدیگر زندگی میکردیم، و سالی دو سه بار به
خارج رفت و آمد میکرد. در سال 1375 به منظور معالجه به خارج رفت، و در همان جا مرحوم شد. اکنون همسر و فرزندان او
منکر زوجیّت این جانبه شدهاند، در حالی که زوجیّت ما بر کسی پوشیده
ص: 272
نیست. متأسّفانه عقدنامۀ عادّي نیز مفقود شده، امّا فتوکپی آن موجود میباشد.
یکی از شهود عقد، و همچنین پدر و مادرم که شاهد عقد بودند، نیز در قید حیات هستند. لطفاً حکم مسأله را بیان فرمایید.
جواب: شما باید از طریق شهادت شهود، این مطلب را ثابت کنید. و شهادت پدر براي دختر، چنانچه ظاهر ال ّ ص لاح باشد، مانعی
ندارد. و چنانچه همسایگان نیز تأیید کنند که شما و ایشان سالها ظاهراً به صورت زن و شوهر زندگی میکردهاید، آن هم میتواند
از قرائنی باشد که به علم قاضی کمک میکند.
سؤال 727 - شخصی هستم 40 ساله که به دلائل زیاد، با همسرم مشکل دارم، بدین جهت قصد ازدواج مجدّد دارم، که همسرم نیز
موافق است. ولی چون زن مورد نظر از آشنایان همسرم میباشد، و دو شوهر قبلی خود را به مرگ طبیعی از دست داده، میگویند
بد قدم است. آیا این تفکّر صحیح است؟
جواب: این تفکّر درست نیست، و از نظر اسلام مبنایی ندارد.
سؤال 728 - مادر زن این جانب در امور زندگی بنده و همسرم دخالت مستقیم نموده، و به نصایح و نهی از منکر حقیر و دیگران
توجّه نمیکند. همچنین بدون رضایت این جانب به منزلم آمده، از وسایل زندگی من استفاده مینماید. حکم شرع مقدّس در این
مورد چیست؟
جواب: البتّه اگر بدون اجازه آمده باشد ضامن است؛ ولی شما هم نباید سخت بگیرید. بسیارند کسانی که به این مشکل مبتلا
هستند، و با صبر و حوصله آن را حل میکنند.
سؤال 729 - طبق جواب حضرتعالی، در خصوص ازدواج دوقلوهاي به هم چسبیده، مسأله سه صورت خواهد داشت، که شما حکم
دو صورت آن را ذکر فرمودید. به این نحو که دوقلوها یا هر دو پسر هستند، یا هر دو دختر، که حکم این دو صورت در جلد اوّل
استفتائات جدید، پاسخ سؤال 874 ذکر گردیده است. حال اگر یکی از دوقلوها پسر و دیگري دختر باشد، و نیاز شدید به ازدواج
داشته باشند، ازدواج آنها به چه شکل خواهد بود؟
صفحه 164 از 371
ص: 273
جواب: در صورتی که ضرورتی نباشد باید از ازدواج صرف نظر کنند، و اگر ضرورت قطعی و غیر قابل اجتناب باشد، هر کدام
میتوانند همسري انتخاب کنند. ولی تا آنجا که ممکن است باید جهات مربوط به محرم و نامحرم را رعایت نمایند، و از آنجا که
این گونه مسائل بسیار نادر است، طبعاً احکام آن هم عجیب به نظر میرسد.
سؤال 730 - آیا دین مقیاس عدالت است، یا عدالت مقیاس دین؟ به بیان دیگر، آیا دین به هرچه که عدالت باشد امر میکند، یا
هرچه که دین به آن امر کند، عدالت است؟
و به بیان فنّی، آیا عدالت در سلسلۀ علل احکام است، یا در سلسلۀ معالیل آن؟
توضیح بیشتر این که: آیا انسانها، مصادیق بارز ظلم و عدالت را از طریق شریعت میشناسند، یا عدالت و ظلم براي همه روشن است،
و توصیههاي دین ارشاد به حکم عقل است؟
مستحضرید شیعه نیز مثل معتزله معتقد است که عدالت، مقیاس دین است، و اشاعره دین را مقیاس عدالت میدانند. حال سؤال این
است که اگر شیعه عدالت را مقیاس دین میداند، چرا در استنتاجات فقهی به احکامی میرسد که هر عُرفی آن را مصداق بیّن ظلم
میداند. بعضی از احکام نکاح چنین است؛ توجّه فرمایید:
-1 اجماعی است که طلاق به دست مرد است، و مرد میتواند هرگاه که اراده کند زنش را طلاق بدهد، هر چند هیچ عذر موجّهی
نداشته باشد! طلاق غیابی و بدون هیچ عذر موجّه، در هر عرفی ظلم محسوب میشود.
اگر مرد بعد از عقد بفهمد زنش کور یا شل است، خوره یا برص دارد، میتواند عقد را فسخ » : -2 در بحث عیوب زوجین میگویند
«! کند. ولی اگر زن بعد از عقد بفهمد که شوهرش یکی از این عیوب را دارد حق فسخ ندارد؛ باید بسوزد و بسازد
-3 مرد هر وقت تمایل داشته باشد زن باید خود را در اختیار او قرار دهد؛ حتّی اگر وسط نماز باشد. ولی زن فقط سالی سه مرتبه
حقّ آمیزش دارد، آن هم چنان کوتاه و مختصر که مجال بیان آن نیست!
ص: 274
-4 اگر مرد در شب عروسی همسرش را ترك کند و مسافرت برود، و بعد از ده سال برگردد (در صورتی که نفقه داده باشد،) زن
حق اعتراض ندارد!
چگونه میتوان با حفظ مبناي کلامی شیعه، این قبیل احکام را پذیرفت؟ آیا میگویید همۀ عقلا اشتباه میکنند که میگویند طلاقِ
مبنی بر هوس و بدون عذر موجّه ظلم است؟ همۀ عقلا که براي زن نیز (در شرایط تدلیس مرد در موارد فوق) حق فسخ قائلند اشتباه
میکنند؟
جواب: بدون شک فقه شیعه بر اساس ادلّۀ اربعه بنا نهاده شده، که یکی از آنها دلیل عقل است. منتها عقل باید قطعی و جامع جمیع
اگر مرد در » : جهات باشد، و در مثالهایی که ذکر کردهاید متأسّفانه اشتباهات فقهیّۀ متعدّدي وجود دارد. مثلًا بند چهارم که نوشتهاید
…« شب عروسی همسرش را ترك کند و ده سال برنگردد
این مسأله از نظر موازین فقهی درست نیست. چنانچه زوجه در عُسر و حرج بیفتد، و لو بعد از شش ماه بوده باشد، ما اجازة طلاق را
میدهیم. و تاکنون چه بسیار زنانی که شوهرشان آنها را رها کرده، و از طریق همین فتوا آزادي خود را یافتهاند.
و در مورد بند سوّم، اوّلًا مرد نمیتواند در شرایط غیر متعارف مانند وسط نماز یا مواردي از این قبیل، از زن تقاضاي تمکین کند،
بلکه طبق عرف و عادت باید انجام شود. و ثانیاً در مورد زن نیز در صورتی که ترك آمیزش براي او خطر انحراف جنسی داشته
باشد، یا مشکل مهمّی ایجاد کند، هرگز انتظار چهار ماه کشیده نمیشود.
و در بند دوّم، در صورتی که توافق طرفین به صورت شرط ضمن العقد، یا شرط مبنیٌ علیه العقد، بر سلامت بوده باشد، هر عیبی
صفحه 165 از 371
سبب حقّ فسخ میشود.
باقی میماند بند اوّل، هم اکنون در بسیاري از جوامع بشري زن و مرد حق طلاق را دارند، و میتوانند بدون عذر موجّهی از هم جدا
شوند. اگر در مورد زن ظلم محسوب میشود، در مورد مرد هم ظلم به شمار میآید. بنابراین ظلم طرفین را در میان عقلا باید پذیرا
باشید. از آن گذشته، همان گونه که در دادگاههاي امروز
ص: 275
هم دیده میشود، میتوان جلوي طلاقهاي هوسآلود را گرفت. به علاوه با توجّه به این که مرد به هنگام طلاق متحمّل خسارات
زیادي میشود فرضی که شما کردهاید یک فرض غیر واقعی است که مرد بدون هیچ عذري دست به طلاق بزند، حتماً عذري دارد؛
البتّه آنچه در بالا گفتیم اجمال مسأله است.
در خصوص همسر یابی جوانانی که به سنّ ازدواج رسیدهاند، « فرهنگی، اجتماعی » سؤال 731 - این جانب در نظر دارم مؤسّسهاي
تأسیس نمایم. و با توجّه به شرایط، موقعیّت و سنّ و سال متقاضیان ازدواج، همسر مورد علاقه و مطلوبشان را به آنها معرّفی نموده، و
به این وسیله به جامعه و مردم خدمت کنم. همانطور که مستحضرید اخیراً آمارهاي صادره از مراجع ذي صلاح، بیانگر افزایش
طلاق در سنوات اوّل ازدواج است. و بدون هیچ گونه شک و تردیدي، عدم شناخت زوجهاي جوان از یکدیگر، و تن دادن به
ازدواجهاي ناآگاهانه و ناخواسته، سبب شکست و ناکامی جوانان گردیده، و ادامۀ این روند سبب ورود ضرر و زیانهاي
جبرانناپذیري به بنیانهاي فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی خواهد شد. آیا تأسیس چنین مؤسّساتی از نظر شرع انور اسلام جایز
است؟
جواب: تا آنجا که اطّلاع داریم تاکنون افراد یا گروههاي متعدّدي اقدام به این کار کردهاند. بعضی موفّق بوده، و بعضی با مشکلات
مواجه شدهاند، ولی به هر حال اگر این کار زیر نظر افراد مطمئن، و با رعایت تمام شئونات اسلامی، و اخذ مجوّز از مقامات ذي
صلاح صورت گیرد، کار خوبی است، و ممکن است جلوي بسیاري از مشکلات ازدواجها را بگیرد. امّا با توجّه به ظرافت و
حساسیّتهاي مسأله، نیاز به برنامهریزي دقیق دارد.
سؤال 732 - اگر یکی از فرزندان خانوادهاي طلاق بگیرد، و در این هنگام براي فرزند دیگرشان خواستگاري بیاید، و پدر و مادر
مجبور شوند از مهریّۀ فرزند بزرگتر براي مخارج ازدواج فرزند دیگر هزینه کنند، چه حکمی دارد؟
جواب: بدون رضایت آن دختر از مهریّۀ او نمیتوان استفاده کرد. و اگر این کار را کردهاند، باید به شکلی رضایت او را جلب
کنند.
ص: 277
فصل بیست