گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد سوم
فصل بیست و نهم: احکام طلاق







شرایط طلاق
سؤال 733 - این که طلاق باید در طُهر واقع شود، آیا باید زن غسل هم کرده باشد، یا پاك شدن از حیض کافی است؟
جواب: غسل لازم نیست.
سؤال 734 - در مورد عدالت دو شاهد هنگام اجراي صیغۀ طلاق، هرگاه مجري صیغه، اعتقاد به عدالت و دیگران علم به فسق شهود
داشته باشند، آیا طلاق صحیح است؟
جواب: براي آنها که علم به فسق شهود ندارند کافیست.
صفحه 166 از 371
________________________________________
شیرازي، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم،
1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج 3، ص: 277
سؤال 735 - آیا عدم علم شاهد به فسق خودش در شهادت بر طلاق معتبر میباشد؟
جواب: خالی از اشکالی نیست.
سؤال 736 - آیا عدالت، که در شهود طلاق شرط است، شرط واقعی است یا شرط علمی و ظاهري؟ به تعبیر دیگر، هرگاه پس از
اجراي صیغۀ طلاق، علم به فسق شاهدین پیدا کنیم، در حالی که به هنگام طلاق آنها را عادل میپنداشتیم، طلاق واقع شده چه
حکمی دارد؟
جواب: طلاق مزبور صحیح است.
عدّة طلاق
سؤال 737 - در صورتی که زوج پس از عقد دخول نکرده باشد، ولی انزال شده و
ص: 278
نطفه به رحم زن منتقل شده باشد، و سپس طلاق واقع گردد. آیا زوجه باید عدّه نگه دارد؟ حکم مسأله را در صورت حامله شدن،
و حامله نشدن زوجه بیان فرمایید.
جواب: آري زوجه باید عدّه نگه دارد.
باللّ - از زنا حامله شده، و طلاق داده شده است. آیا عدّة او وضع حمل است، یا عدّة غیر حامله را
􀀀
سؤال 738 - زوجهاي- العیاذ ه
دارد؟ حکم مسأله در صورتی که حاملگی از طریق وطی به شبهه باشد چیست؟
جواب: در صورتی که مسلّم باشد حمل از زناست، و احتمال الحاق به زوج شرعی نباشد، عدّهاي براي حمل نیست، تنها عدّة طلاق
دارد. و وطی به شبهه عدّه دارد، و در صورت حمل عدّة آن وضع حمل است.
سؤال 739 - مردي زوجهاش را طلاق میدهد، و پیش از تمام شدن مدّت عدّه فوت میکند. آیا زوجه باید عدّة وفات نگه دارد، یا
همان عدّة طلاق را تمام کند؟ آیا در این مسأله فرقی میان طلاق رجعی و بائن، یا طلاق حامله و غیر حامله وجود دارد؟
جواب: اگر عدّة رجعی بوده، نگه داشتن عدّة وفات لازم است. ولی در عدّة بائن، تکمیل همان عدّه کافی است.
سؤال 740 - لطفاً به دو سؤال زیر پیرامون عدّه پاسخ فرمایید:
الف) خانمی در عدّة طلاق یا وفات بوده، که با او وطی به شبهه میشود. آیا لازم است دو عدّه نگه دارد، یا تکمیل همان عدّة اوّل
کافی است؟ و اگر دو عدّه لازم باشد، عدّة دوّم (وطی به شبهه) از چه زمانی آغاز میشود؟
جواب: احتیاط واجب آن است که دو عدّه نگه دارد. و عدّة دوّم پس از انقضاي عدّة اوّل شروع میشود.
ب) در فرض فوق، اگر از زوج اوّل، یا از واطی به شبهه حامله شود، آیا عدّة حمل مقدّم بر عدّة دیگري است؟
جواب: عدّة حمل مقدّم است، و بعد عدّة دوّم را آغاز میکند.
سؤال 741 - حدود 15 سال پیش از شوهر اوّلم طلاق گرفتم، و پس از حدود یک
ص: 279
سال با مرد دیگري مجدّداً ازدواج کردم. پنج ماه پس از ازدواج دوّم، شوهر سابقم فوت نمود. اکنون بعد از گذشت حدود 14 سال
متوجّه شدم که طلاق اوّلم باطل بوده، و به همین دلیل از شوهر دوّمم جدا شدم. آیا بنده، که یائسه نیز میباشم، باید بعد از 14 سال
صفحه 167 از 371
براي شوهر اوّلم عدّة وفات نگه دارم؟
جواب: هرگاه تازه از فوت او آگاه شده باشید باید عدّه نگه دارید، ولی اگر قبلًا از فوت او با خبر شدهاید، و مدّت چهار ماه و ده
روز گذشته باشد، عدّه منقضی شده است.
طلاق رجعی
سؤال 742 - هرگاه طبق ادّعاي زوج، زوجه مرتکب عمل منافی عفّت شده، و زوج نسبت به وي ظنین باشد، و نگهداري وي تا پایان
عدّه در منزل مشترك، احتمال تشنّج و درگیري ما بین طرفین را به همراه داشته باشد، و زوج براي جلوگیري از این مشکل، متقبّل
هزینۀ مسکن جداگانه و اسکان همسرش در آن منزل شود. آیا در صورت صدور حکم طلاق رجعی توسّط دادگاه صالحه، و
اسکان زوجه در ایّام عدّه در منزل جداگانه به هزینۀ زوج، اجراي صیغۀ طلاق و ثبت آن از نظر شرع انور اسلام مانع شرعی دارد؟
جواب: در فرض مسأله، چون احتمال خطر، یا ضرر، یا مفسدهاي وجود دارد، عمل کردن به ترتیب فوق مانعی ندارد.
سؤال 743 - زوج و زوجهاي در اصل رجوع و انقضاي مدّت عدّة طلاق رجعی اتّفاق نظر دارند، ولی در این که کدام زودتر واقع
شده، اختلاف دارند. قول کدام یک مقدّم است؟
جواب: در صورتی که تاریخ طلاق معلوم باشد، و تاریخ رجوع مجهول؛ رجوع بیاثر خواهد بود. و اگر بالعکس بوده باشد، رجوع
مؤثّر است. و اگر تاریخ هر دو مجهول باشد، رجوع فایدهاي ندارد.
سؤال 744 - مردي زوجهاش را طلاق رجعی داده است. زوج مدّعی رجوع به
ص: 280
طلاق، و زوجه منکر آن است. حکم شرعی در دو فرض بالا در اثناي عدّه و پس از آن چیست؟
جواب: اگر در اثناي عدّه باشد، این کار خود رجوع محسوب میشود. و اگر بعد از عدّه باشد، بدون دلیل پذیرفته نمیشود.
طلاق خلع
سؤال 745 - آیا طلاق خلع (با توجّه به بذل مال) عقد است، یا ایقاع؟ اگر عقد است، الفاظ ایجاب و قبول آن چیست؟
جواب: نوعی عقد است، که الفاظ آن را در توضیح المسائل در بحث خود نوشتهایم.
سؤال 746 - لطفاً به سؤالات زیر در مورد طلاق خلع پاسخ دهید:
-1 آیا در تقاضاي طلاق خلع، که از ناحیۀ زوجه مطرح میشود، کراهت و نفرت، باید کراهت ذاتی باشد، یا کراهت عرضی نیز
موجب جواز طلاق خلع است؟
جواب: هرگونه کراهتی سبب طلاق خلع میشود.
-2 با عنایت به این که زن در عدّة طلاق خلع نفقه ندارد، آیا بذل نفقۀ ایّام عدّه از سوي زوج به عنوان قسمتی از بذل، وجاهت
شرعی دارد؟ و آیا اساساً چیزي که هنوز واجب نشده، میتواند مورد بذل واقع شود؟
جواب: با توجّه به این که در ایّام عدّه در طلاق خلع نفقه وجود ندارد، چیزي براي بخشیدن محسوب نمیشود.
-3 قسمتی از مهریّه نیز قبلًا توسّط زوجه مطالبه و وصول شده است، حال زوجه مدّعی بذل کلّ مهریّه است، حکم شرع نسبت به
مبلغ دریافتی زوجه چیست؟ آیا باید آن را بازگرداند؟
جواب: مال البذل در طلاق خلع تابع توافق طرفین است؛ بر هر چیزي توافق کنند همان کفایت میکند.
-4 آیا اعلام قبول ما بذل از ناحیۀ زوج، شرط صحّت طلاق خلع است؟ به عبارت
صفحه 168 از 371
ص: 281
دیگر، آیا اعلام قبول ما بذل از ناحیۀ زوج شرعاً ضرورت دارد؟ چنانچه زوج قبول ما بذل را اعلام ننماید، آیا میتوان طلاق خلع را
به صرف بذل از ناحیۀ زوجه انجام داد؟
جواب: در طلاق خلع شرط است که زوج ما بذل را در برابر اجراي طلاق بپذیرد.
سؤال 747 - آیا شرط حقّ رجوع به بذل در عدّه، یا شرط رجوع به نکاح در عدّه، بر فرض رجوع زن به بذل در زمان عدّه، مبطل
خلع است؟
جواب: این دو موضوع احتیاج به شرط ندارد. و اگر هم شرط شود، تولید اشکال نمیکند.
سؤال 748 - دربارة تعلیق در خلع، آیا تعلیق بر امر محتمل، یا امر مقارن محقّق معلوم، ضرر دارد؟
جواب: تعلیق در انشا، در هر صورت خالی از اشکال نیست.
سؤال 749 - آیا در خلع، رجوع به بذل صحیح و نافذ است؟ در هر حال، اگر رجوع به بذل حاصل شود، آیا احکام مطلّقۀ رجعیّه
جاري میشود، یا احکام دیگري دارد؟
جواب: پاسخ این سؤال روشن است؛ رجوع به بذل جایز است. و بعد از رجوع به بذل، احکام مطلّقۀ رجعیّه جاري میشود.
سؤال 750 - اگر در طلاق خلع، شخصی اجنبی به ادّعاي وکالت از زوجه چیزي بذل نماید، سپس روشن شود که دروغ گفته، آیا
طلاق خلع صحیح است؟ در صورت عدم صحّت، آیا طلاق رجعی میشود؟ اگر زن بعداً راضی به آن بذل شود، و آن را اجازه
نماید، آیا خلع محقّق میشود؟
جواب: چنین طلاقی اشکال دارد؛ و باید از نو خوانده شود.
سؤال 751 - اگر زوجه در مرض موت، در حالی که شعور کافی دارد براي طلاق خلع چیزي بذل نماید، آیا خلع صحیح است؟ در
صورتی که بذل زاید بر ثلث مال او باشد، چه حکمی دارد؟
جواب: در هر حال اشکال ندارد.
ص: 282
محلّل
سؤال 752 - آیا نکاح محلّل، هادم یک طلاق و دو طلاق نیز میباشد؟ یعنی پس از ازدواج محلّل، زوج اوّل میتواند سه طلاق
دیگر بدهد؟
جواب: آري هادم میشود.
سؤال 753 - در صورتی که محلّل بعد از وطی مرتد شود، آیا تحلیل حاصل میشود؟ ارتداد پیش از وطی چطور؟ حکم مسأله در
صورت ارتداد و اسلام مجدّد زوجه، پیش از وطی و پس از آن چه میباشد؟
جواب: ارتداد بعد از وطی اثري ندارد، ولی قبل از وطی زوجیّت را باطل میکند؛ بنابراین دخول اثري ندارد.
سؤال 754 - آیا در وطی معتبر در ازدواج محلّل، وطی و دخول حلال شرط است، یا اگر دخول حرام واقع شده باشد (مانند وطی در
ایّام حیض، یا وطی در حال احرام) آن هم در تحقّق حلیّت کافی است؟
جواب: کفایت میکند.
طلاق غیابی
صفحه 169 از 371
سؤال 755 - در صورتی که شوهر خانمی غایب و مفقود الاثر باشد، و رفع امر به حاکم کرده باشد، و حاکم به مدّت چهار سال با
شرایط معتبر فحص کرده و خبري از وي نیافته باشد، ولی زن پس از چهار سال بقاي بر زوجیّت را برگزیند، امّا پس از مدّتی (مثلًا
دو سال) تصمیم به طلاق بگیرد، آیا ضرب الاجل و فحص چهارساله، دوباره باید تجدید گردد، یا همان فحص نخست کافی است؟
جواب: فحص سابق کافی است.
سؤال 756 - مردي، که داراي دو عیال است، مفقود میگردد. یکی از همسرانش به دادگاه مراجعه و تقاضاي طلاق میکند. دادگاه
مدّت چهار سال، از تاریخ رفع مراجعه به حاکم، صبر میکند، و چون اثري از شوهر زن پیدا نمیشود، حکم بر طلاق، با نگه داشتن
عدّة وفات میدهد. دو سال بعد، زن دیگر آن مرد به دادگاه
ص: 283
مراجعه و تقاضاي طلاق میدهد. آیا این زن هم، از تاریخ رفع مراجعه به حاکم باید چهار سال دیگر صبر کند، یا چون زن اوّل
اقدام کرده، و مفقود الاثر بودن شوهر بر حاکم محرز شده، نیاز به این کار نیست؟
جواب: تحقیق و تفحّص اوّل براي هر دو زوجه کافی است؛ مگر این که در این اثنا، آثاري بر وجود او آشکار شده باشد.
سؤال 757 - لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید:
-1 در صورتی که دادگاه به لحاظ عُسر و حرج زوجه، یا مفقود بودن زوج، حکم طلاق را صادر کند، نوع طلاق چیست؟
جواب: اگر شوهر با خبر نمیشود و رجوع نمیکند، دادگاه میتواند طلاق رجعی بدهد؛ ولی در مواردي که احتمال رجوع شوهر
است، طلاق خلعی جاري میکند. به این ترتیب که مال کمی از طرف زوجه به زوج در برابر طلاق خلعی میبخشد، سپس دادگاه
یا کسی که از طرف او صیغه میخواند، آن بذل را از طرف زوج قبول میکند، و بعد صیغۀ طلاق را جاري میکند.
سؤال 758 - در مورد در خواست طلاق از سوي زوجه به خاطر عدم تأدیۀ نفقه از سوي زوج به مدّت شش ماه، و عدم امکان الزام
او به دادن نفقه، یا مواردي که دوام زوجیّت به تشخیص دادگاه موجب عسر و حرج باشد، و زوج نیز با طلاق موافق نباشد، لطفاً
بفرمایید:
اوّلًا: طلاق مذکور چه نوع طلاقی است؟ ثانیاً: آیا زوجه در این صورت موظّف به بذل کلیّۀ حقوق خود در قبال طلاق است، یا حقّ
مطالبۀ کلّ مهریّه را دارد؟ یا در صورتی که آن را طلاق خلع بدانیم، براي تحقّق آن میتوان مثلًا ده درصد از مهریّه را بذل نمود؟
جواب: در صورتی که حاکم شرع مطمئن باشد زوج از حقّ رجوع استفاده نمیکند، میتواند طلاق رجعی دهد. در غیر این صورت
میتواند طلاق خلعی به مبلغ مختصري دهد؛ آن مقدار که حقّ و عدالت ایجاب میکند.
ثالثاً: در صورتی که قاضی بخواهد صیغۀ طلاق را اجرا نماید، مستدعی است
ص: 284
نحوة اجراي آن را به عبارت صحیح بیان فرمایید؛ زیرا قضات غیر روحانی در اجرا مشکل دارند.
قبلت عن قبل » : جواب: بذلت عن قبل موکلتی کذا لزوجتها لیخلعها علیه و یطلقها به (به جاي کذا ذکر بذل شود) سپس بگوید
.« زوجها فلان، فهی علی ما بذلت طالق
سؤال 759 - فردي که از جانب چند نفر وکیل در خواندن صیغۀ طلاق بوده، پس از اجراي صیغههاي طلاق، (که برخی از آنها
رجعی، و برخی بائن بوده،) یقین حاصل میکند که یکی از طلاقها باطل بوده است. اگر نام آن زن و شوهرها را نداند، و آنها را
نشناسد، چه وظیفهاي دارد؟
اوّلین » : جواب: باید احتیاط کند، و دوباره آنها را طلاق دهد. و اگر اسم آنها را نمیداند با اشاره آنها را مشخّص کند. مثلًا بگوید
و اگر در نوع رجعی « نفري را که قبلًا طلاق دادهام، الان به عنوان احتیاط طلاق میدهم؛ او از زوجیّت خود یله و رهاست، فهی طالق
صفحه 170 از 371
و خلعی شک دارد، براي هر کدام احتیاطاً دو طلاق، یکی رجعی و یکی خلعی بخواند.
سؤال 760 - اگر دادگاه حکم تمکین زوجه را صادر کند، و او تمکین نکند، با عنایت به آیات شریفۀ 228 و 229 سورة بقره، و
اثبات موارد فوق، حکم طلاق خلع چیست؟ آیا مرد میتواند به ناچار از دادگاه در خواست صدور طلاق و استرداد مهریّه نماید؟
جواب: چنانچه ثابت شود زوجه به وظایف خود پایبند نیست، و تنها میخواهد امتیازات و حقوق خود را بگیرد. حاکم شرع میتواند
او را تحت فشارهاي شدید تعزیراتی قرار دهد (تعزیرات جسمانی و مالی کلان) تا زوجه یا به وظایف خود عمل کند، یا تقاضاي
طلاق خلع نماید.
سؤال 761 - چندي قبل به سفارش برادر و پدرم، که روحانی هستند، و در کهولت سن به سر میبرند، با خانوادة دختري به قصد
ازدواج آشنا شدم. قبلًا صحبتهاي لازم صورت گرفت، و حتّی قبل از عقد، در جلسهاي که خودِ دختر و مادرش حضور
ص: 285
داشتند، براي اتمام حجّت، آن قدر راجع به ویژگیهاي خود، که گمان بود منفی به نظر برسد، صحبت کردم که هیچ چیز ناگفته
نماند. با این حال، دختر هیچ گونه اعتراض یا سؤالی نکرد، و عقد ازدواج با رضایت کامل طرفین صورت گرفت، و دختر حاضر
شد با همۀ شرایط مطرحشدة این جانب بسازد. امّا هنوز یک ماه نگذشته بود که اختلافات شروع شد، ولی ما به خاطر حفظ شئونات
خانوادگی در همان دوران عقد، میسوختیم و میساختیم، تا این که شش ماه بعد از عقد، پدر و مادرش را در جریان این اختلافات
گذاشتم. ابتدا پدر، نظر دخترش را پرسید. دختر گفت: من حاضر به ادامۀ این زندگی نیستم. سپس پدر و مادر دختر با خوشرویی
گفتند: مانعی ندارد، شما بروید مراحل قانونی طلاق را انجام داده، کارها را آماده کنید، تا ما هم امضا کنیم. بنده با اعتماد به این
قول، به قم آمدم و مراحل قانونی را انجام دادم، امّا موقعی که باید آنها درخواست توافق طلاق را امضا میکردند، استنکاف
ورزیدند! البتّه بنده هم میتوانستم قضیّه را آن قدر مسکوت بگذارم که آنها هم مجبور به اقدام قانونی شوند. امّا با توجّه به شئونات
زندگیِ خانوادگی، و حفظ حرمت پدرم، نمیخواستم بیش از این خاطر ایشان آزرده شود. و تقریباً مجبور شدم در خواستِ طلاق
را بر خلاف میلم شخصاً پیگیري نمایم. لطفاً در این مورد به سؤالات زیر پاسخ دهید:
-1 با توجّه به شرایط فوق الذکر، مبنی بر رضایت طرفین به طلاق، این، چه طلاقی محسوب میشود؟
جواب: اگر دختر حاضر به پرداخت وجهی در برابر طلاق باشد، هر چند مقدار کمی از حقوقش بوده باشد، طلاق خلعی میشود.
در غیر این صورت، طلاق رجعی است.
-2 با توجّه به این که هنوز عروسی واقع نشده، و دختر به خانۀ شوهر نرفته، آیا نفقه به او تعلّق میگیرد؟
جواب: زوجه حقّ نفقه ندارد؛ ولی اگر از مهر خود صرفنظر نکند، میتواند نیمی از آن را با طلاق بگیرد.
ص: 286
سؤالات متفرّقۀ طلاق
سؤال 762 - زوج شیعه جعفري، و زوجه سُنّی شافعی است. زوج مدّعی است که مطابق مذهب شافعی زوجه را سه طلاقه کرده، ولی
زوجه منکر آن است. لطفاً بفرمایید:
-1 در فرض اثبات، آیا طلاق مورد ادّعا صحیح است؟ به عبارت دیگر، آیا زوج شیعه مذهب میتواند زوجۀ خود را بر طبق مذهب
شافعی سه طلاقه کند، یا رعایت شرایط طلاق از نظر فقه شیعه براي زوج شیعه مذهب در هر حال الزامی است؟
جواب: زوج شیعه موظّف است طبق مذهب خود همسرش را طلاق دهد.
-2 آیا آثار طلاق یاد شده را میتوان بر اساس قاعدة الزام نسبت به زوجه مترتّب ساخت؟
صفحه 171 از 371
جواب: آري زوجه میتواند آثار طلاق مزبور را نسبت به خودش جاري سازد.
-3 آیا مجراي قاعدة الزام تنها در فرضی است که زوج سنّی مذهب باشد، یا در فرض شیعه بودن زوج و سنّی بودن زوجه نیز قاعدة
الزام جاري میشود؟
جواب: قاعدة الزام در هر دو صورت جاري میشود؛ هر چند رعایت احتیاط خوب است.
-4 به طور کلّی در موارد ادّعاي وقوع طلاق، قول زوج مقدّم است، یا زوجه؟
اثبات آن بر عهدة کیست؟
جواب: هر کدام ادّعاي طلاق کنند، باید طبق موازین شرع ثابت نمایند.
سؤال 763 - مرد و زنی در اثر اختلاف، کارشان به طلاق منتهی شده است. زن در ازاي طلاق، مهریّهاش را بخشیده، و جهیزیّۀ خود
را برده، و صیغۀ شرعی طلاق جاري شده است. حال دو سؤال پیش آمده، مستدعی است پاسخ فرمایید:
-1 در طول مدّت 9 سال زندگی مشترك، کادوهایی از خانوادههاي طرفین به این زن و شوهر داده شده است. حال که این دو نفر
از هم جدا شدهاند، این کادوها، که بعضی توسّط بستگان مرد، و بعضی توسّط اقوام زن داده شده، شرعاً به کدام یک تعلّق دارد؟
ص: 287
جواب: کادوهایی که زنانه است به زن تعلّق دارد، و آنها که مردانه است به مرد. و اگر به درد هر دو میخورد چنانچه از خانواده و
یاران مرد آوردهاند به مرد تعلّق دارد، و اگر از خانواده و یاران زن آوردهاند به زن تعلّق دارد.
-2 در طول این مدّت این زن و شوهر نیز کادوهایی به اقوام همدیگر دادهاند (البتّه پول این کادوها را مرد پرداخت نموده است.)
تکلیف این کادوها چیست؟ آیا زن باید این کادوها را از فامیل خود گرفته، و تحویل مرد دهد؟ یا چون این کادوها در آن زمان
داده شده، متعلّق به گیرندة آن میباشد؟
جواب: در صورتی که کادوها موجود باشد مرد میتواند بازپس بگیرد، (به شرط این که با مرد خویشاوند نباشد؛) ولی این کار
مکروه و ناپسند است.
سؤال 764 - هرگاه زن و شوهري توافق نمایند که زوجه با بذل مهریّه و حقوق شرعیّه، و زوج با قبول آن، نسبت به اجراي صیغۀ
اقدام نمایند، و بذل و قبولِ آن نیز محقّق شود، ولی قبل از اجراي صیغۀ طلاق، زوج منصرف گردد. آیا چنین عدولی جایز است؟ در
صورت عدم جواز، میتوان زوج را مجبور به طلاق کرد؟
جواب: زوجه میتواند بذل خود را بازپس گیرد، و اجبار زوج به طلاق اشکال دارد.
یا منزل شخصیات را ملک من کن، یا » : سؤال 765 - اگر زوج، زوجه را تهدید به استفاده از حقّ طلاق کند، مثلًا به زوجهاش بگوید
و زن براي جلوگیري از طلاق ملک را به نام شوهر بزند، آیا اکراه صدق میکند؟ حکم این انتقال چیست؟ «. تو را طلاق میدهم
جواب: آري عرفاً مصداق اکراه است.
«. مرد هر وقت بخواهد، میتواند همسر خود را طلاق دهد » : سؤال 766 - با توجّه به اطلاق مادّة 1133 قانون مدنی که میگوید
بعضی از محاکم همانطور که طلاق بیدلیل زوجه را رد میکنند، در مورد در خواست زوج نیز همین حکم را صادر مینمایند. آیا
این مطلب با اختیارات مطلق زوج طبق روایت مشهور نبوي
« بِالسّ
اقِ 􀀀 م اخَذَ الطَّل بِیَدِ نَْ اقُ 􀀀 »
منافات ندارد؟
ص: 288
جواب: مطابق عنوان اوّلی اختیار طلاق به دست زوج است؛ هر زمان که بخواهد. ولی با توجّه به عناوین ثانویّه، که برگرفته از
صفحه 172 از 371
شرایط خاصّ اجتماعی امروز است، حاکم شرع میتواند اجازة طلاق مرد را به مواردي موکول کند که عذر موجّهی داشته باشد.
ص: 289
فصل سیام: احکام لعان
سؤال 767 - لطفاً نظر مبارك را دربارة مسائل مطرحشدة ذیل مرقوم فرمایید:
-1 آیا اجراي لعان نزد قضات مأذون، در صورت نبودن مجتهد جامع الشرائط، صحیح میباشد؟
جواب: اجراي آن اشکالی ندارد.
-2 اگر زنِ شاکی حاضر نباشد که قذف را ثابت کند، آیا مرد باید تقاضاي لعان کند؟
جواب: لعان باید در حضور طرفین اجرا شود.
-3 در فرض بالا، آیا مرد میتواند براي اجراي حدّ زنا بر زن، ادّعاي اجراي لعان کند؟ یعنی لعان مرد میتواند حدّ زنا را براي زن
ثابت کند؟
جواب: از جواب بالا روشن شد.
-4 زوجه شاکی نیست، و زوج نیز تقاضاي لعان ندارد، و مسألۀ لعان را نمیداند.
آیا دادگاه وظیفه دارد از آنها بخواهد تا لعان انجام شود؟
جواب: در صورتی که زوج شکایت کند و شهود لازم را نداشته باشد، حاکم باید طریقۀ لعان را به او بیاموزد.
مراسم لعان باید در » : اللّ علیه، در جلد دوّم تحریر الوسیله صفحۀ 361 فرمودهاند
􀀀
سؤال 768 - نظر به این که امام راحل، رحمۀ ه
حضور حاکم شرع انجام شود، و احتیاط آن است که به اجراي این مراسم نزد نمایندة خاصّ حاکم شرع، که فقط براي این مسأله
«. وکالت دارد، نیز اکتفا نشود
آیا قاضی منصوب از ناحیۀ رئیس محترم قوّة قضائیّه، که اجازة ویژة دادرسی در
ص: 290
محاکم خانواده را نیز دارد، میتواند در خصوص لعان وارد دادرسی، و عند الاقتضاء مبادرت به اجراي صیغۀ لعان نماید؟
جواب: آري میتواند ناظر بر اجراي صیغۀ لعان باشد.
سؤال 769 - آیا نفی ولد متعه هم، مانند فرزند نکاح دائم، تنها از راه لعان صورت میگیرد، یا در اینجا نفی ولد بدون لعان نیز
ممکن است؟
جواب: در مورد متعه لعان جاري نیست، و بدون لعان نفی ولد ممکن است.
سؤال 770 - خواهشمند است پاسخ سؤالات زیر را مرقوم فرمایید:
الف) آیا نفی ولد شبهه بدون لعان ممکن است، یا تنها از راه لعان امکانپذیر است؟
جواب: نفی ولد شبهه، که شرعاً ملحق به فراش است، تنها از راه لعان ممکن است.
ب) در مورد اطفالی که پیش از شش ماه یا پس از ده ماه از تاریخ وقوع نزدیکی متولّد میشوند امارة فراش جاري نیست؛ امّا آیا
نسب این اطفال خود به خود منتفی است، و نیازي هم به لعان ندارد؟ زیرا موضوع لعان جایی است که امکان لحوق وجود داشته
باشد، و در اینجا الحاق طفل به زوج ممکن نیست. یا در مورد اطفال متولّد پیش از شش ماه لعان لازم نیست، ولی در مورد طفل
متولّد پس از ده ماه، نفی ولد باید به وسیلۀ لعان صورت گیرد؟ یا در مواردي که امارة فراش جاري نمیشود، زوج مخیّر بین نفی
ولد و اعتراف به ولد میباشد؟
صفحه 173 از 371
جواب: در این گونه موارد ولد ملحق نیست، و نیاز به لعان ندارد.
ج) آیا اقرار به ابوّت طفلی که پیش از شش ماه یا پس از ده ماه از تاریخ وقوع نزدیکی متولّد شده، صحیح و نافذ است، و دعواي
نفی ولد پس از آن مسموع نخواهد بود، یا اصولًا این اقرار از اصل باطل است؟
جواب: این اقرار باطل است.
ص: 291
فصل سی و یکم: احکام غصب
سؤال 771 - فردي با غصب چند هسته، یا دانه، یا بذر از دیگري آن را در ملکش کاشته، و آب داده، و پس از پرورش تبدیل به
درخت کرده است. لطفاً بفرمایید که درختها و محصول آن متعلّق به کیست؟ آیا غاصب فقط قیمت دانهها را بدهکار است؟
جواب: او باید قیمت بذر را به صاحبش بپردازد؛ ولی زراعت و درخت مال اوست.
سؤال 772 - سیل، یا باد، بذر متعلّق به فردي را به زمین شخص دیگري برده، و در آنجا روئیده است. گیاه روییده شده و ثمرة آن
متعلّق به چه کسی است؟
جواب: گیاه مذکور متعلّق به صاحب بذر است؛ ولی باید مال الاجارة زمین را به صاحب زمین بپردازد.
سؤال 773 - فردي قلمه، یا شاخه، یا ریشهاي از درخت غیر را غصب نموده، و در ملک خود میکارد. در صورتی که رشد کند و
تبدیل به درخت شود، چه کسی مالک آن درخت و میوهاش میباشد؟
جواب: مالک آن صاحب درخت و قلمه است؛ مگر این که صاحب قلمه رضایت داشته باشد.
سؤال 774 - اگر فردي، شاخهاي غصبی را به درخت خود پیوند زند، مالک میوة آن درخت، که از این شاخۀ پیوندي غصبی به
دست میآید چه کسی است؟
جواب: باید قیمت آن شاخه را به صاحبش برگرداند؛ و ثمره تعلّق به صاحب درخت دارد.
ص: 292
سؤال 775 - هر یک از اطاقهاي مدارس علمیّه به یک طلبه اختصاص داده شده است. بعضی از طلّاب علوم دینی هر وقت دلشان
خواست وارد اتاق دیگري شده، و به استراحت یا مطالعه میپردازند. آیا کسی که اتاقی به او میدهند، حق دارد دیگري را راه
آیا این سخن «، اتاق و مدرسه مال امام زمان علیه السلام است، و هر طلبهاي میتواند از آن استفاده کند » : ندهد؟ آنها میگویند
صحیح است؟
جواب: اتاقی که طبق مقرّرات به طلبهاي داده میشود، دیگران حق ندارند بدون اجازة او داخل شوند، و از این نظر حکم خانۀ او را
دارد.
سؤال 776 - با توجّه به این که هر یک از مالکان ملک مشاع، در جاي جاي آن ملک سهم مالکانه دارند، در مواردي که تمام ملک
مشاع مورد غصب قرار گرفته باشد، آیا هر یک از مالکان آن ملک میتوانند به طور جداگانه نسبت به خلع ید غاصب از تمام ملک
مشاع اقدام نمایند؟
جواب: آري میتوانند.
ص: 293
فصل سی و دوّم: احکام اموال مجهول المالک
صفحه 174 از 371
سؤال 777 - اگر وسیلهاي (مثلًا کیف) بخریم، و داخل آن چیز دیگري (مثلًا انگشتر) باشد، آیا میتوان آن را تصاحب کرد، و با آن
نماز خواند؟ نمازهاي خوانده شده چه حکمی دارد؟
جواب: باید آن را به صاحبش برگردانید. و اگر به هیچ وجه صاحبش پیدا نمیشود، آن را بفروشید و قیمت آن را به مستحقّ
بدهید.
سؤال 778 - اگر شخصی مال با ارزشی را در خیابان پیدا کند، و آن مال را بخاطر فرار از مسئولیّت رها کند؛ آیا ضامن است؟ اصولًا
نظر کلّی حضرتعالی در این مورد چیست؟
جواب: در صورتی که آن را برندارد، ضامن نیست.
سؤال 779 - هرگاه شخصی حیوانی بخرد، و در شکم آن مالی پیدا شود، متعلّق به چه کسی است؟
جواب: باید از فروشنده حیوان سؤال کند که آیا چیزي گم کرده، یا نه؟ اگر نشانههایی داد که منطبق بر آن بود، باید آن مال را به
او بازگرداند. و اگر فروشنده اظهار بیاطّلاعی کرد، احتیاط آن است که به مدّت یک سال صبر کند، و در جستجوي صاحبش
باشد، و اگر پیدا نشد میتواند تملّک کند.
سؤال 780 - در صورتی که صاحب حیوان گمشده پیدا شود، یا بعد از یک سال پیدا نشود، و حیوان به فقیري داده شود، آیا میتوان
هزینههاي نگهداري آن را با صاحب حیوان، یا فقیر حساب کرد؟
جواب: آري میتواند مخارج ضروري را از او بگیرد؛ مشروط بر این که در
ص: 294
این مدّت راهی براي پیدا کردن صاحب آن نداشته باشد.
سؤال 781 - برخی اوقات در مساجد یا اماکن عمومی کفشها جا به جا میشود، استفاده از کفشهاي بجا مانده چه صورت دارد؟
جواب: در صورتی که یقین به رضایت صاحبان آن داشته باشد اشکال ندارد.
در غیر این صورت، اگر کفشی را که بردهاند قیمتش مساوي یا بیشتر از کفشی باشد که به جا گذاردهاند، میتوان به عنوان تقاص
برداشت. و اگر کفش به جا مانده قیمتش بیشتر باشد، باید معادل مقدار اضافی را به شخص فقیري پرداخت کرد.
سؤال 782 - شغل شخصی تعمیر و فروش فلاکس و چتر میباشد. بعضی از اشخاص، وسائل خود را براي تعمیر به ایشان داده، و به
یکی از علل زیر وسیلۀ مورد نظر نزد تعمیر کار مانده است:
-1 در موقع مقرّر براي پس گرفتن جنس مراجعه نکرده، و هنگامی که مراجعه کردهاند جنسشان پیدا نشده است.
-2 اصلًا مراجعه نکردهاند.
-3 در موقع مقرّر مراجعه کرده، امّا به خاطر عدم تعمیر جنس، یا پیدا نشدن آن، تحویل داده نشده، و دیگر رجوع نکردهاند یا
دفعات بعد که رجوع کرده، باز به همین طریق گذشته، و دیگر مراجعه نکردهاند، و بعد پیدا شده است.
-4 بعضی اجناس را تعمیر کار از مردم خریده، امّا به خاطر مخلوط شدن با اجناس مردم نمیداند این جنس امانت مردم است، یا
خودش صاحب آن میباشد.
-5 بعضی از اجناس چندین سال، و برخی بیشتر از یک سال، و بعضی کمتر از یک سال نزد ایشان مانده است. از سوي دیگر،
ارزش بعضی از اجناس بیش از چهار هزار تومان، و بعضی کمتر از 1000 تومان، یا 500 تومان، یا 200 تومان میباشد.
با توجّه به کوچک بودن مغازه، وجود اجناس مذکور در آنجا موجب گم شدن اجناس دیگران میشود. وظیفۀ تعمیرکار چیست؟
آیا میتواند اجناس مذکور را تعمیر نموده، و آن را فروخته، و دست مزد خود را کسر کرده، و بقیّه را به صندوق صدقات بریزد؟
ص: 295
صفحه 175 از 371
جواب: در صورتی که از پیدا کردن صاحبان آنها مأیوس باشد، میتواند مطابق آنچه ذکر شد عمل کند. ولی باید صندوق صدقات
مورد اعتمادي را انتخاب کند.
سؤال 783 - حکم لقطهاي که مالکش پیدا شده، در حالی که رشد کرده، و هنگامی که نزد یابنده بوده رشد حاصل شده، چه
میباشد؟ آیا حکم نماء متّصل و منفصل یکی است؟
جواب: زیاده متعلّق به مالک است، و اگر سال بر آن گذشته خمس دارد. و چنانچه یابنده براي حفظ آن هزینه کرده، میتواند از
مالک آن بگیرد.
ص: 297
فصل سی