گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد سوم
فصل چهل و هفتم: احکام دیات







موجبات ضمان
سؤال 1121 - آیا مرتکبین جرایم زیر، با توجّه به عدم حصول نتیجۀ مجرمانۀ مورد نظر، قابل مجازات هستند؟
-1 شخصی به قصد قتل دیگري، به سمت وي تیراندازي نموده، امّا به علّت عدم مهارت در تیراندازي، گلوله به فرد مورد نظر
اصابت نمیکند.
-2 فردي به قصد قتل دیگري، شبانه به محلّ اقامت وي رفته، و او را که ظاهراً خوابیده بوده با گلوله هدف قرار میدهد. حال آن
که مجنیُّ علیه قبل از شلّیک وي، بر اثر سکتۀ قلبی فوت نموده است.
-3 شخصی به قصدِ سرقتِ کیفِ پولِ دیگري، دست در جیب وي میکند. امّا اتّفاقاً جیب او خالی بوده است.
-4 شخصی به قصد قتل دیگري، گلولهاي به سمت او شلّیک مینماید. امّا گلوله به محلّی غیر حسّاس برخورد نموده، و مجنیّ علیه
پس از مداوا، کاملًا بهبود مییابد.
است، که فاعل عملیّات مجرمانه را از آغاز تا پایان انجام داده، امّا اقدامات « جرم عقیم » قابل ذکر است که مورد اوّل مصداق
که علیرغم « جرم محالند » مجرمانۀ وي به علّت وجود عاملی خارج از اراده و خواست او بینتیجه مانده، و مورد دوّم و سوّم مصادیق
طیّ مسیر مجرمانه از آغاز تا پایان، حصول نتیجه در آن به طور موقّت (مورد 3) یا دائم (مورد 2) غیر ممکن است، و مورد چهارم
مصداق جرم ناقص است، که موفّقیّت مجرم در حصول نتیجه کامل نبوده، و نتیجه خفیفتر از مطلوب مجرم است.
ص: 428
آیا مجنیّ علیه در موقعیّتهایی نظیر موارد 1 و 3 و 4 میتواند خسارات زیر را از مجرم مطالبه نماید:
الف) خسارات معنوي از بابت اضطراب و تأثّر ایجاد شده.
ب) خسارات مادّي، مانند هزینۀ بیمارستان در صورت بستري شدن مجنیّ علیه به علّت آسیبهاي جسمی ناشی از شدّت هیجان
وارده، یا مثلًا جراحات ناشی از جرم ناقص.
ج) خسارات معنوي، از بابت ایجاد نقص یا عیب دائمی در مجنیّ علیه به علّت شدّت هیجان وارده (مثل لرزش دائمی دست).
جواب: در مواردي که جرم حاصل نشده، و اثر اضطراب موقّتی بوده، حاکم شرع میتواند، مجرم را به خاطر انجام افعال مزبور تعزیر
کند. و در مواردي که آثار اضطراب به صورت لرزش و مانند آن باقی مانده، در بعضی از موارد دیه، و در بعضی موارد ارش دارد.
و در مواردي که جنایت به صورت ناقص وارد شده، دیۀ خاص خود را دارد. و اگر هزینۀ ضروري درمان بیش از دیه باشد، مجنیّ
علیه میتواند مازاد را از جانی بگیرد.
سؤال 1122 - نظر مبارك در خصوص مبناي فقهی بند سوّم مادّة 59 قانون مجازات اسلامی مبنی بر این که:
حوادث ناشی از عملیّات ورزشی، مشروط بر این که سبب آن حوادث نقض مقرّرات مربوط به آن ورزش نباشد، و این مقرّرات »
که به عنوان یکی از عوامل موجهۀ جرم شناخته شده است (یعنی «. هم با موازین شرعی مخالفت نداشته باشد جرم محسوب نمیشود
تحت آن شرایط یک فعل از حالت جرم بودن خارج میشود،) چه میباشد؟ مثلًا در ورزش فوتبال یک بازیکن به توپ ضربهاي
صفحه 244 از 371
میزند، که به صورت بازیکن دیگر اصابت کرده، و منتهی به جراحت یا شکستگی میگردد؛ ولی قوانین و موازین آن ورزش
رعایت شده، و در نتیجه طبق قانون مذکور جرم نمیباشد. نظر حضرتعالی چیست؟
جواب: دلیل مسأله این است که هنگامی که افراد وارد بازي میشوند عملًا از
ص: 429
یکدیگر نسبت به حوادثی که در طبیعت بازي احیاناً نهفته است، و حتّی اگر طبق مقرّرات هم عمل کنند بازهم این حوادث پیش
میآید، برائت ضمنی میجویند، شبیه برائتی که طبیب لفظاً یا عملًا از مریض میگیرد، و این کار سبب برائت ذمّۀ او میشود.
سؤال 1123 - لطفاً در مورد میزان ضمان اسباب به دو سؤال زیر پاسخ دهید:
-1 هرگاه چند سبب در فاصلۀ زمانی متفاوت باعث ورود خسارت مالی یا معنوي به فردي شود، از دیدگاه فقهی چه راه حلّی در
کشف مسئول اصلی و جبران خسارت وجود دارد؟
-2 هرگاه چند سبب در فاصلۀ زمانی هماهنگ باعث ورود خسارت مالی یا معنوي به فردي شوند، کدام یک مسئول است؟ و
مسئولیّت به چه نحو بین آنها تقسیم میشود؟
جواب 1 و 2: هر کدام از اسباب به مقدار تأثیري که در پدید آمدن آن حادثه داشته ضامن هستند. و در صورتی که میزان تاثیر هر
یک مشخّص نباشد، نخست به کارشناسان مورد اطمینان مراجعه میشود. اگر مشخّص نشد، خسارت در بین همۀ آنها به طور
مساوي تقسیم میگردد.
سؤال 1124 - شخصی مبتلا به ایدز و مانند آن، دیگري را به گونهاي به آن آلوده کرده که نوعاً پس از مدّتی سبب صدمات و
مرگ وي خواهد شد. چنانچه ناقل زودتر از مجنیّ علیه فوت کند، دیۀ مجنیّ علیه و یا خسارات وارده بر او، پس از مرگ جانی، در
هر کدام از فروض عمد، شبه عمد، و خطاي محض، بر عهدة چه کسی است؟
جواب: هرگاه ناقل سبب مرگ باشد، از اموال او بر میدارند.
سؤال 1125 - اگر فردي به هنگام خواب، به اموال دیگري خسارت وارد کند حکم آن چیست؟
جواب: در هر صورت ضامن است.
سؤال 1126 - آیا شخص زیان دیده، در صورت آگاهی و توانایی، مکلّف است از ادامۀ
ص: 430
خسارت جلوگیري نماید؟ در صورتی که جواب مثبت باشد و این کار را نکند، آیا زیان زننده ملزم به جبران خسارتی که زیان
دیده، میتوانسته از آن جلوگیري کند میباشد؟
جواب: در صورتی که شخص خسارتدیده بتواند جلو پیشرفت خسارت را بگیرد، و عمداً این کار را نکند، پیشرفت خسارت مستند
به خود اوست، و آن شخص که ایجاد خسارت کرده در مقابل پیشرفت ضامن نیست. این مسأله را فقهاي ما در کتاب قصاص، در
مورد کسی که دیگري را در دریا یا رودخانه میاندازد، و طرف میتواند خود را نجات بدهد، ولی اقدام نمیکند عنوان کرده، و
و چون این حکم را بر اساس قواعد بیان کردهاند، در موارد دیگر از جمله اموال تسرّي داده «. شخص اوّل ضامن نیست » : گفتهاند
میشود.
سؤال 1127 - اگر کسی جهت زمینهسازي ارتکاب جرم، با خوراندن مسکرات، یا آنچه که موجب زوال عقل میشود، سبب بروز
جنایتی شود، آیا ضامن است؟ اگر در این خصوص خودش تلف شود، آیا خونش هدر است؟
جواب: در صورتی که این کار را به منظور تحقّق جنایتی کرده، یا میدانسته که این عمل غالباً سبب بروز جنایت میشود، هر چند
نیّت آن را نداشته، ضامن است. و در مورد خودش، خونش هدر میباشد.
صفحه 245 از 371
سؤال 1128 - اگر آموزگاري در تصحیح اوراق امتحانی، یا مسئولین مدرسه در انتقال نمرات سهل انگاري نمایند، و بر اثر این سهل
انگاري دانشآموزي مردود گردد، آیا آموزگار یا مسئول مربوطه نسبت به خسارات مادّي و معنوي دانشآموز در طول یک سال
عقب افتادگی ضمانتی دارند؟
جواب: ضامن هستند.
سؤال 1129 - طبق مقرّرات دولتی، پزشک و بیمارستان مکلّف به پذیرش و درمان مصدوم میباشند. چنانچه پزشکی قبل از اتمام
درمان مصدوم، وي را (با وجود آن که میدانسته نیاز به مراقبتهاي ویژه دارد) از بیمارستان مرخّص کند، و مصدوم طبق نظر پزشکی
قانونی در اثر بالا رفتن قند خون، و خونریزي داخلی، چند روز
ص: 431
پس از ترخیص فوت کند، آیا پزشک یا بیمارستان در فرض سؤال ضامن پرداخت دیه هستند؟
جواب: کار بسیار بدي کردهاند، ولی دیهاي بر آنها نیست.
سؤال 1130 - ممکن است با فنآوري بدلسازي (شبیهسازي) چند نفر نسخه بدل یک اصل باشند. در صورتی که جرمی واقع شود،
و از طریق اثر انگشت، یا دیگر آثار جسمی، یا علم قاضی، اثبات شود یکی از این افراد (اصل و فروع) مرتکب جرم شدهاند، کدام
نسخه محاکمه و مجازات خواهد شد؟
جواب: دیه در میان آنها تقسیم میشود.
سؤال 1131 - آیا میتوان مسئولیّت را به تناسب درجۀ تقصیر تعیین نمود؟ مثلًا در حادثۀ ناشی از کار، دست کارگري قطع میشود.
طبق نظر کارشناس (بازرس کار) کارگر 30 % درصد و کارفرما 70 % مق ّ ص ر شناخته میشوند. آیا در این صورت میتوان دیه، یا
خسارت را به تناسب تقصیر هر یک از آنها، تعیین نمود؟ یعنی کار فرما را به پرداخت 70 % دیه محکوم نمود، و کارگر 30 % دیه را
عهدهدار شود؟
جواب: آري هر کدام به تناسب مسئولند. مگر این که قرارداد خاصّی در میان کارگر و کارفرما باشد.
سؤال 1132 - آیا درجۀ تأثیر باید در تعیین مسئولیّت ملاك عمل قرار گیرد، یا درجۀ تقصیر؟ مثلًا در یک پروژة گازرسانی، حفر
کانال و خاكبرداري بر عهدة کار فرما، و نصب لولۀ گاز و راهاندازي بر عهدة پیمانکار میباشد. پیمانکار پس از حفر کانال و
خاكبرداري، لولۀ فلزي (مثلًا 8 متري) را بر روي خاکهایی که بیرون کانال انباشته قرار میدهد، ولی بالشتک و حفاظ مناسبی زیر
لوله قرار نمیدهد. کارگري جهت تکمیل حفر کانال، داخل کانال شده، و لولۀ مذکور به داخل کانال سقوط، و با اصابت به سر
کارگر موجب مرگ وي میشود. کارشناس، کارفرما را به لحاظ عدم رعایت ایمنی از جمله فراهم نکردن دستکش و کفش و
کلاه ایمنی (خصوصاً کلاه) 60 % درصد، و پیمانکار را به خاطر قرار ندادن حفاظ و بالشتک 40 % مقصّر میداند. با توجّه به این که
در فرض مثال یقیناً تأثیر کار پیمانکار (عدم نصب حفاظ و نتیجتاً
ص: 432
سقوط لوله) بیش از درجۀ تأثیر کار کارفرما بوده، سؤال این است: آیا باید درجۀ تأثیر را ملاك در تعیین دیه و خسارت قرارداد، یا
درجۀ تقصیر را؟
جواب: معیار تأثیر و استناد عرفی است.
سؤال 1133 - در اجتماع سبب و مباشر، در صورتی که هر دو به طور مساوي مق ّ ص ر باشند، آیا میتوان هر دو را مسئول و محکوم
نمود؟ یا با وجود مباشر، نمیتوان سبب را مسئول دانست و سبب صرفاً در جایی مسئول است که اقوي از مباشر باشد؟
ي باشد استناد به او داده میشود، و اگر مباشر اقوي باشد استناد به 􀀀 جواب: معیار در مسألۀ سبب و مباشر اقوائیّت است. اگر سبب اقو
صفحه 246 از 371
او داده میشود، و اگر مساوي باشند هر دو ضامن هستند.
سؤال 1134 - در حادثهاي سبب 70 % و مباشر 30 % مق ّ ص ر شناخته شده است. آیا سبب را با توجّه به 70 % تقصیر، میتوان اقوي از
مباشر دانست؟
جواب: معیار اقوائیّت مسألۀ تأثیر است، و منظور در اقوائیّت عقل و اختیار است، اگر سبب عاقل و مختار و رشید، و مباشر غافل یا
ي است، و حادثه به او نسبت داده میشود. 􀀀 مجبور باشد، در اینجا سبب اقو
سؤال 1135 - به نظر برخی از فقهاي عظام چنانچه فرد تحت تعلیم رانندگی دقیقاً دستورات و فرامین معلّم خویش را اجرا نموده، و
معلّم نیز از امکانات ترمز و کلاج جهت هدایت اتومبیل بهرهمند باشد، و در حین رانندگی حادثهاي رخ دهد، معلّم ضامن بوده، و
فرد تحت تعلیم هیچ گونه مسئولیّتی نخواهد داشت. خواهشمند است بفرمایید:
الف) نظر مبارك حضرتعالی در این مورد چیست؟
جواب: در فرض سؤال با توجّه به این که سبب أقوي از مباشر است، ضمان متوجّه سبب یعنی معلّم میشود؛ نه مباشر.
ب) چنانچه در این حادثه معلّم و متعلّم هر دو فوت کنند، و مق ّ ص ر فرد تحت تعلیم باشد (البتّه دستورات معلّم را اجرا کرده است.)
حکم دیۀ آنها چگونه خواهد بود؟
ص: 433
جواب: در صورتی که متعلّم تمام دستورات را اجرا کرده باشد، مقصّر در واقع سبب یعنی معلّم است؛ نه مباشر.
ج) چنانچه در حادثۀ فوق- فرض ب- یکی از آنها (مربّی، یا فرد تحت تعلیم) فوت نماید، و دیگري زنده بماند، حکم مسأله
چیست؟
جواب: در صورتی که احراز شود کدامیک مق ّ ص ر بوده، او ضامن است. یعنی چنانچه مباشر دستورات را انجام نداده، مباشر ضامن
است، و اگر معلّم کوتاهی کرده، او ضامن است، و اگر معلوم نشود کدام مقصّر بودهاند، دیه در میان آنها تنصیف میشود.
د) آیا میتوان حکم مربّی رانندگی را در مسألۀ فوق با مربّی شنا یکی دانست؟
مربّی شنا فقط در صورتی ضامن است که فرد تحت تعلیم صغیر بوده باشد. ولی در صورتی که » : چرا که برخی از فقها معتقدند
علّت این فرق چیست؟ «. متعلّم کبیر باشد، و مربّی شنا نیز حاضر بوده، و متعلّم غرق شود، مربّی ضامن نیست
آیا وجود و عدم وجود قرارداد ضمانت براي مربّی رانندگی یا شنا، تأثیري در حکم دارد؟
جواب: در شنا ظاهراً صور مختلفی است؛ اگر شناگر تحت تعلیم صغیر باشد مربّی ضامن است، زیرا سبب اقوي است. و اگر کبیر
باشد صور مختلفی دارد؛ در بعضی مربّی ضامن است، و در بعضی خود شناگر.
سؤال 1136 - معاون جرم تا چه مقدار در جبران خسارت ناشی از جرم سهیم است؟
جواب: در صورتی که جرم استناد به هر دو داشته باشد، به همان نسبت که استناد دارد، ضامن است.
سؤال 1137 - شخصی در زمین خود چاه آب حفر کرده، و در عمق 15 متري با سنگی مواجه گردیده است. بدین جهت با موادّ
منفجره، سنگ را منفجر میسازد.
بعد از انفجار، عابري به آن چاه رسیده، و جهت اطّلاع از وضعیّت آن سنگ، داخل چاه شده، و بر اثر تراکم گاز موادّ منفجره فوت
میکند. ضمناً صاحب چاه مانع از داخل شدن شخص متوفّی نشده، و بنا بر شهادت شاهدان، از لحظهاي که شخص
ص: 434
متوفّی داخل چاه میشود، هرچه کارگران اصرار میکنند که به اهالی اطّلاع دهند، صاحب چاه مانع میشود. بعد از گذشت یک
ساعت و نیم، اهالی قریه مطّلع شده، و متوفّی را از چاه خارج میکنند. آیا صاحب چاه، که متوفّی را از خطر تراکم گاز در چاه مطّلع
صفحه 247 از 371
نکرده، و نیز مردم قریه را خبر نکرده که فلان کس در چاه افتاده، مقصّر و ضامن دیه میباشد؟
جواب: در صورتی که شخص عابر با میل خود وارد چاه شده، کسی مسئول دیۀ او نیست. و اگر صاحب چاه میتوانسته در نجات او
بکوشد و کوتاهی کرده مستحقّ تعزیر است؛ امّا دیه بر او نیست. و اگر صاحب چاه از او دعوت کرده که در آن چاه وارد شود، و او
از خطرات بیخبر، و صاحب چاه با خبر بوده و به او اطّلاع نداده، مسئول است.
سؤال 1138 - زید اتومبیل خود را در اختیار فرزندش عمرو گذاشته، و عمرو که با دختري به صورت غیر شرعی دوست بوده،
اتومبیل را در اختیار او میگذارد. پدر عمرو، که دختر را در خیابان، در حال رانندگی مشاهده کرده، او را با اتومبیل خود تعقیب، و
دختر که متوجّه تعقیب وي شده بر سرعت خود میافزاید. در نهایت کنترل خود را از دست داده، و عابري را به قتل، و عابر دیگري
را مصدوم مینماید.
کاردان فنّی عنوان نموده که مقصّر آن دختر است، ولی زید (پدر عمرو) نیز 30 % در وقوع تصادف مقصّر میباشد. لطفاً بفرمایید:
-1 آیا زید هم مقصّر است و باید دیه بپردازد؟
جواب: در صورتی که هدف زید به دست آوردن مال خود بوده، تقصیري ندارد، و چیزي از دیه بر او نیست.
-2 نظر به این که آن دختر فاقد گواهینامه بوده، و عمرو اتومبیل را به شخص فاقد گواهینامه داده، و این کار از نظر قانون جرم
است، آیا عمرو نیز نسبت به پرداخت دیه مسئولیّتی دارد؟
جواب: او از نظر پرداخت دیه مسئول نیست؛ ولی به خاطر عملش مستحقّ تعزیر است.
ص: 435
سؤال 1139 - رانندة تریلی قبل از حرکت ماشین از نقص موجود در ترمز با خبر میشود، و علیرغم تذکّر شاگرد مسامحه کرده، و
براي تعمیر آن اقدام ننموده، و سفر را شروع مینماید. ترمز ماشین در یک سراشیبی از کار میافتد. راننده براي جلوگیري از سقوط
در درّه، ماشین را به کوه میزند و زنده میماند؛ ولی شاگرد از ترس تصادم با کوه، خود را بیرون میاندازد و زیر چرخ ماشین
کشته میشود. آیا میتوان دیه را از راننده گرفت؟
جواب: اگر چه راننده کار بدي کرده، ولی در فرض سؤال مسئول دیه نیست؛ زیرا در اینجا مباشر اقوي است.
سؤال 1140 - رانندهاي با کسی تصادف کرده است، کاردان فنّی اعلام نموده که 80 % او و 20 % طرف مقابل مق ّ ص ر است، و آن
شخص به 80 % دیه محکوم میشود. حال اگر کاردان فنّی اعلام نماید که آن شخص 80 % مقصّر بوده، و 20 % هم لغزندگی جادّه (بر
اثر بارندگی) باعث تصادف شده، آیا در این صورت هم آن شخص به 80 % دیه محکوم میشود، یا باید تمام دیه را بپردازد؟
جواب: آن شخص باید تمام دیه را بپردازد.
سؤال 1141 - شخصی در حیاط منزل خود چاه فاضلاب حفر میکرده، که متأسّفانه بر اثر راه پیدا کردن فاضلاب مستراح به چاه
جدید الإحداث، دچار خفگی میشود.
همسایگان با اطّلاع از موضوع در محلّ ازدحام نموده، و رهگذري به قصد نجات آن شخص به داخل چاه میرود که او هم دچار
خفگی شده، و فوت مینماید. بر فرض که شخص اخیر، به تقاضاي صاحب چاه، یا به تقاضاي شخصی که در درون چاه گرفتار
بوده، داخل چاه شده باشد، یا بدون تقاضا و استمداد کسی و صرفاً به قصد احسان و نجات جان مسلمانی اقدام به این عمل نموده و
فوت کرده باشد، چه کسی مسئول پرداخت دیۀ او است؟
جواب: کسی مسئول دیۀ او نیست؛ مگر این که این کار به پیشنهاد صاحب خانه صورت گرفته باشد، و شخص رهگذر به کلّی از
جریان چاه بیخبر باشد، و صاحب خانه به او اطّلاع نداده باشد.
ص: 436
صفحه 248 از 371
سؤال 1142 - زنی در حین زایمان طبیعی، و به هنگام خروج جنین، دچار پارگی مقعد و در نتیجه بیاختیاري مدفوع شده است. به
علّت عدم تشخیص دکتر زایمان، و در نتیجه ترمیم نشدن به موقع، نقص مذکور بخوبی ترمیم نشده، و در حال حاضر 40 تا 50
درصد بیاختیاري دارد. آیا دکتر زایمان ضامن است، و بایستی دیۀ نقص ایجاد شده، را بپردازد؟ یا به علّت عدم تشخیص، و اطّلاع
ندادن به پزشکِ مسئول شیفت، فقط تعزیر میشود؟
جواب: در صورتی که در مسألۀ زایمان خلافی از عامل (دکتر زایمان) سر نزده، ضامن نیست.
سؤال 1143 - در حادثۀ سقوط اتومبیل، به لحاظ تغییر مسیر ناگهانی آن، راننده و سرنشین هر دو فوت نمودهاند. با توجّه به این که:
اوّلًا: اولیاي دم هر کدام، خواهان دیه هستند.
ثانیاً: اظهارات شهود در مورد این که کدام یک از متوفّیان رانندگی اتومبیل را بر عهده داشته و کدام یک سرنشین بوده، با هم در
تعارض میباشد.
ثالثاً: نظریّۀ کاردان فنّی تصادفات، کارشناس رسمی دادگستري، و هیأتهاي سه نفره و پنج نفره کارشناسان، در خصوص مورد
مذکور مغایر همدیگر است. و در یک جمله قناعت وجدانی دادگاه را فراهم نیاورده است، مسئول پرداخت دیه کیست؟
جواب: دیه از هر دو طرف ساقط میشود.
سؤال 1144 - شخصی در سنّ شش سالگی با بچّهها بازي میکرده است. شخص دیگري که 17 ساله بوده، در حال بازي به نفت
داغی که داخل ظرفی بوده پا میزند، نفت داغ به شخص مزبور ریخته و او آتش میگیرد. جانی براي خاموش کردن آتش، او را
در داخل حوض آبی که کمی هم لجن داشته میاندازد. سپس به بیمارستان منتقل میگردد. پدر و مادر مجنیّ علیه مخارج زیادي
را متحمّل میشوند، که فقط چند درصدي از آن را پدر جانی میپردازد. آیا دیهاي به جانی یا پدر او تعلّق میگیرد؟ در فرض تعلّق
دیه، آیا به قیمت آن روز محاسبه میشود، یا به قیمت امروز؟
ص: 437
جواب: در صورت ثبوت جنایت دیه به جانی تعلّق میگیرد، و باید به قیمت امروز بپردازد. و اگر هزینۀ لازم براي درمان بیش از دیه
باشد مقدار اضافی را نیز میتواند بگیرد، و معیار درصد از کار افتادگی است.
سؤال 1145 - مینی با سرعت غیر مجاز در بلوار در حال حرکت بوده، که در همین حال موتورسیکلتی از فرعی وارد بلوار شده، و
باعث وقوع تصادف میگردد، و در نتیجه رانندة موتورسیکلت فوت میکند. کاردان فنّی نظر داده که به علّت ورود از فرعی به
اصلی، عامل تصادف موتورسیکلت بوده، لکن سرعت مینیبوس نیز زیاد، و در تشدید تصادف مؤثّر بوده است. آیا تمام دیه را باید
رانندة مینیبوس بپردازد، یا قسمتی از دیه را، یا هیچ مسئولیّتی متوجّه وي نیست؟
جواب: چنانچه وقوع قتل مستند به کار هر دو باشد، هر یک از آن دو به مقدار تأثیري که در وقوع قتل دارند، ضامن دیه هستند.
بنابراین ملاك ضمان، سببیّت در وقوع حادثه است، و هرگاه حادثه به دو نفر یا بیشتر استناد دارد، هر کدام به مقدار تأثیرشان ضامن
هستند.
سؤال 1146 - کودکی به نام جواد جهت روشن نمودن آتش، کلّیّۀ وسایل از جمله کاغذ، کبریت، و بنزین را فراهم نموده، و بنزین
را روي کاغذها ریخته، و مبادرت به کشیدن کبریت نموده، که در اثر وزش باد خاموش میشود. جواد به دلیل در دست داشتن
ی و 􀀀 ی، در خواست میکند که کبریت را روشن کند. با زدن کبریت توسّط مصطف 􀀀 ظرف بنزین، از کودك دیگري به نام مصطف
ایجاد اوّلین جرقّه، بنزینهاي از قبل ریخته شده توسّط جواد، که در هوا متصاعد بوده آتش گرفته، و به ظرف بنزین که در دست
جواد بوده سرایت میکند. جواد از ترس، ظرف مشعل را به طرف کودك ثالثی به نام سیّد حسین که در نزدیکی آتش نشسته بوده
پرتاب میکند. بنزین به صورت وي ریخته، و باعث سوختگی سیّد حسین و نهایتاً فوت وي میشود. نظر حضرت عالی در مورد دیۀ
صفحه 249 از 371
طفل مرحوم چیست؟
جواب: در صورتی که تمام آنها نابالغ، یا تمام آنها بالغ باشند، کودکی که ظرف مشتعل را پرتاب کرده، و سبب سوختن دیگري
شده، ضامن است.
ص: 438
سؤال 1147 - فردي مقداري شراب با درصد بیش از حدّ متعارف الکل، به سه نفر فروخته است. یکی از خریداران بعد از مصرف
فوت، دیگري نابینا، و سوّمی فلج شده است. در مورد میزان جرم، و مسئولیّت فروشنده این سؤالات مطرح است:
الف) در صورت اطّلاع فروشنده از میزان بالاي الکل موجود در شراب، آیا جنایت عمدي است؟
ب) در صورت عدم اطّلاع از مطلب فوق، تکلیف چه میباشد؟
ج) آیا علم و جهل مصرفکننده به بالا بودن میزان الکل تاثیري دارد؟
د) آیا علم مصرفکننده به حرمت شرب خمر و بطلان معامله، تأثیري در حکم دارد؟
جواب الف تا دال: در صورتی که گیرندة شراب، آگاه از بالا بودن درصد الکل و عوارض ناشی از آن بوده کسی مسئول قتل او
نیست. و اگر آگاه نبوده، ولی فروشنده آگاه به این مسائل بوده، و میدانسته که این امر غالباً منشأ قتل یا نقص اعضا میشود،
مصداق جنایت عمدي است. و اگر با خبر نبوده، او مسئول نیست.
ولی اگر سازنده آگاه بوده، یا سهل انگاري کرده، او مسئول است. و اگر هیچ کدام آگاه نبوده و سهل انگاري نکردهاند، و تصادفاً
این مسأله پیش آمده، هیچ کدام مسئول نیستند. دانستن و ندانستن حکم این مسأله، تأثیري ندارد، ولی در مسألۀ حدّ شراب و
مجازات آن مؤثّر است، و به یقین این معاملات باطل و حرام است.
سؤال 1148 - رانندهاي به اتّفاق شاگردش جهت شستشوي کامیون خود به یک واحد شستشوي وسایل نقلیّه (کارواش) که فاقد
پروانۀ کار و نکات ایمنی لازم بوده، (به دلیل عیب فنّی دستگاه پمپآب، و مجهّز نبودن به سیم اتّصال زمینی و فاقد استاندارد)
مراجعه مینماید. متصدّي آن واحد به دلیل مشغلۀ کاري از پذیرش شستشو خودداري، ولی با اصرار آنها شستشوي کامیون را به
خود آنها واگذار میکند. در حین انجام کار، کمک راننده دچار برق گرفتگی شده و فوت مینماید.
لطفاً بفرمایید:
الف) با توجّه به این که واحد فوق فاقد پروانه بوده، و مسائل ایمنی در آن
ص: 439
رعایت نشده، چه کسی مسئول فوت نامبرده است؟
ب) آیا مباشرت آزادانه متوفّی مؤثّر در موضوع هست؟
جواب: در صورتی که دستگاه او معیوب و خطرناك بوده، و او خبر نداده، مسئول، صاحب مؤسّسه است. و اگر این امر بر اثر
ناآگاهی کمک راننده حاصل شده، مسئول خود اوست.
سؤال 1149 - مسئول برگزاري اردوي دانشآموزي، اسلحۀ کلاشینکف خود را بدون خشاب و فشنگ در اختیار دیگر اعضا قرار
میداده است. در همین اثنا که اسلحه دست یکی از اعضا بوده، وي متأسفانه بدون اطّلاع مسئول اردو یک فشنگ جنگی که از قبل
همراه خود داشته را داخل اسلحه به نحوي جاي میدهد که اسلحه آمادة شلیک میگردد. بناگاه ترقّهاي صوتی در کنار مسئول
برگزاري اردو منفجر میگردد، ایشان جهت برقراري نظم اسلحه را از دست فرد مزبور گرفته، خشابی را که نزد خود داشته به روي
اسلحه سوار کرده، اسلحه را از ضامن خارج نموده، لکن هنوز مسلّح نکرده، که اشتباهاً دست وي به روي ماشه رفته و موجب
شلیک و اصابت گلوله به یک نوجوان بسیجی میگردد. علیرغم سعی و تلاش تیم پزشکی، مصدوم فوت مینماید. با توجّه به
صفحه 250 از 371
توضیحات بالا چه کسی ضامن است؟
جواب: ظاهر این است که هر دو مشترکاً در برابر دیه ضامن هستند، و براي تعیین مقدار مسئولیّت هر کدام باید نظر کارشناسان
متعهّد را بدست آورند. و در صورت شک، احتیاط آن است که این دو نفر با هم مصالحه کنند، و در هر حال این قتل جزء قتل خطا
نیست؛ بلکه شبه عمد است.
سؤال 1150 - بند دوّم چهار انگشت کارگر سنگبري با دستگاهی به نام قلّهبُر بریده میشود. توضیح این که: چون تمییز کردن
زنجیر قله بر، نیاز به دو نفر دارد. یکی پشت دستگاه دکمه را میزند تا زنجیر قلّه بر بالا و پایین بیاید، و دیگري زنجیر را تمیز و
پاك میکند. این شخص نیز یکی را به عنوان همکار دعوت میکند، و شخص مددجو فقط به عنوان آن که کمک کرده باشد طبق
دستور داعی (شخصی که انگشتانش بریده شده) دکمۀ دستگاه را میزند، و آن اتّفاق میافتد. آیا دیهاي تعلّق
ص: 440
میگیرد؟ و در صورت تعلّق، آیا بر عهدة کارفرما است، یا شخص همکار؟
جواب: در صورتی که طبق دستور آن شخص فقط دکمه را زده و کار دیگري انجام نداده، و اشتباه و خطا از ناحیۀ شخص مصدوم
بوده، دیه به کسی تعلّق نمیگیرد. ولی اگر در هنگام استخدام طبق قانون کار یا قرار داد خصوصی، جبران هر گونه خطا و حادثهاي
بر عهدة کار فرما شرط شده است، باید به این شرط عمل شود.
سؤال 1151 - مردي اجنبی به اتّفاق زن بیگانهاي با موتورسیکلت، در جاده حرکت میکردند. از سوي مرد به آن زن پیشنهاد
میشود که با دوستان وي نیز ارتباط برقرار نماید، زن که فقط به منظور ارتباط با موتور سوار خود را آماده کرده بود، از این
موضوع ناراحت شده، با سعی و تلاش راننده را به ایست کامل جهت پیاده شدن دعوت مینماید؛ لکن راننده نپذیرفته، و به مسیر
خود ادامه میدهد. لذا آن زن خود را از موتور در حال حرکت پایین میاندازد، و همین امر باعث مرگ وي میگردد. آیا راننده
ضامن است؟
جواب: در صورتی که راننده میدانسته، یا احتمال قوي میداده که اگر توقّف نکند زن خود را از موتورسیکلت خواهد انداخت،
نیمی از دیۀ او را باید بپردازد.
سؤال 1152 - شخصی در کارگاهی کار میکرده، که به خاطر نداشتن کلید اتوماتیک و نواقص دیگر، پنج انگشت و مقداري از
کف دست وي قطع میشود. دیۀ او بر عهدة چه کسی است؟
جواب: در صورتی که کارگر از نقص دستگاه اطّلاع نداشته، و صاحب کار در اطّلاعرسانی کوتاهی کرده، مسئول صاحب کار
است. و اگر اطّلاع داشته و اقدام بر این کار کرده، دیه بر عهدة خود اوست. مگر این که قانون کار، که بر مبناي آن استخدام
صورت گرفته، وظیفهاي براي کارفرما در این گونه موارد قائل شود.
چون ماما میبایست طبق مقرّرات زائو را به » : سؤال 1153 - پزشکی قانونی در تعیین علّت فوت یک خانم باردار چنین نظر داده است
آیا دادگاه مجاز به محکوم نمودن ماما به «. پزشک متخصّص معرّفی نماید، و این امر صورت نگرفته، 20 % مقصّر است
ص: 441
لحاظ عدم راهنمایی زائو به پزشک متخ ّ صص به میزان فوق میباشد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا ماما باید دیۀ جنین را نیز به
همان نسبت بپردازد؟
جواب: شخص ماما تنها مستحق تعزیر است؛ و ممکن است تعزیر مالی انتخاب شود.
که شغلش جمعآوري ضایعات است، مقداري آهن آلات ضایعاتی از بیرون شهر جمعآوري کرده، سپس « الف » سؤال 1154 - آقاي
که کارگر مغازه است، پس از بازدید « ب» آن را براي فروش به مغازهاي، که خریدار این قبیل ضایعات میباشد، آورده است. آقاي
صفحه 251 از 371
« الف » یک قطعه از اشیاي مذکور را که مشکوك و غیر عادي بوده، جدا و به فروشنده تحویل داده، و بقیّۀ آنها را میخرد. آقاي
پسر یازدهساله صاحب مغازه، که فاقد « ج» پس از خروج از مغازه آن شیء مشکوك را با فاصلهاي از مغازه به بیابان میاندازد. آقاي
مسئولیّت کیفري میباشد، قطعۀ آهن مشکوك را پیدا کرده، داخل پارك مخفی مینماید. بعد از مدّتی موضوع را با یکی از
دوستان هم سنّ خود، آقاي (د) در میان میگذارد. با هم به پارك میروند، و بنا به تقاضاي دوستش آن شیء را در اختیار او قرار
آن را با خود به منزل برده و کنجکاوي او باعث انفجار آن شده، که در اثر این انفجار چهار انگشت دست « د» میدهد. آقاي
و پدرش شکایت، و تقاضاي دیه کرده « ج» راستش قطع میشود. پدر طفل مذکور (د) به ولایت از طرف فرزندش، بر علیه آقاي
است. مستدعیست بفرمایید:
از باب سببیّت مسئولیّتی در بروز این حادثه دارند؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، میزان تقصیر هر یک « ج» و « الف » -1 آیا آقایان
چقدر میباشد؟
آن شیء مشکوك را به او سپرده باشد تا براي او نگهداري کند، سپس « د» بدون در خواست از سوي آقاي « ج» -2 اگر آقاي
از باب سببیّت مسئولیّتی دارد؟ « ج» انفجار و قطع انگشت رخ داده باشد چطور؟ آیا آقاي
آن را در جایی رها کرده که ممکن است توجّه دیگران را جلب « الف » جواب: اگر آن شیء ظاهراً چیز خطرناکی بوده، و آقاي
کند، مسئولیّت دارد. همچنین پسر صاحب مغازه، و بچّهاي که شیء مزبور را کاوش و دستکاري کرده، آنها نیز
ص: 442
مسئولیّت دارند. و درصد ضمان این سه نفر منوط به نظر کارشناسان مورد اعتماد است.
سؤال 1155 - کارفرمایی وسیله نقلیّۀ سنگین را در اختیار یکی از کارگران خویش، که فاقد گواهینامۀ راهنمایی و رانندگی بوده،
قرار میدهد. در حین انجامِ کارِ فردي، و بر اثر عدم مهارت راننده کشته میشود، بفرمایید:
الف) در صورتی که کارگر مذکور ملزم به رعایت دستور کارفرما باشد، مسئولیّت قتل بر عهدة کارگر است، یا کارفرما؟
ب) آیا میتوان هر یک را بر حسب درصد شرکت در قتل، مقصّر شناخت؟
ج) در صورتی که کارگر ملزم به عمل مذکور نبوده، ولی بر اساس قوانین و مقرّرات مربوط به کار، و به دلیل عدم اجراي مقرّرات
و ضوابط فنّی، کارفرما مقصّر شناخته شود، آیا از نظر شرعی کار فرما مسئولیّت دارد؟
جواب الف تا ج: مق ّ ص ر در هر حال فقط کارگر مزبور است. ولی چنانچه طبق قوانین کار قراردادي با کارگر داشته، که خسارت او
را در چنین فرضی بپردازد، لازم است طبق آن قرارداد عمل شود.
سؤال 1156 - ممکن است یکی از طرفین در حین مشاجره به علّت استرس ناشی از مشاجره سکتۀ قلبی نموده، و فوت نماید. چنانچه
جسد مورد معاینۀ دقیق قرار گرفته و کالبدگشایی شود، ممکن است علائمی به نفع بیماري قلبی عروقی یا سکتههاي جدید یا قدیم
قلبی مشاهده شود. قاضی معمولًا پرونده را به کمیسیون کارشناسی پزشکی ارجاع، و نظر آنان را در مورد میزان تأثیر استرس و
هیچان ناشی از منازعه در تشدید بیماري زمینهاي و تسریع مرگ جویا میشود. لطفاً بفرمایید:
اوّلًا: هرگاه کسی به سبب استرس ناشی از مشاجره فوت نماید، آیا در صورت تشخیص پزشکی قانونی، میتوان عامل آن را به دیه
محکوم نمود؟
ثانیاً: آیا عامل مشاجره، که موجب عصبانیّت و سکته گردیده، مباشر در قتل است، یا این که به میزان تأثیر عمل (به استناد نظر
پزشکی قانونی) باید دیه بدهد؟
جواب: اگر عامل مشاجره و فشار روحی شخص متوفّی بوده، یا عوامل
ص: 443
صفحه 252 از 371
بیرونی اثر داشته، کسی ضامن نیست؛ ولی اگر از قرائن حسّی یا قول اهل خبره معلوم شود که طرف مقابل عامل این کار بوده، به
نسبت تأثیر ضامن است.
سؤال 1157 - صاحب موتور عقب، و دوستش رانندة موتور بوده است. راننده در سر چهار راه نتوانسته موتور را کنترل کند، و بدین
جهت پس از برخورد به جدول فوت نموده، و نفر دوّم مجروح میشود. ادارة راهنمایی تأیید میکند که فرد فوت شده سرنشین
(راننده) موتور بوده است. حکم شرعی این مسأله را بیان فرمایید.
جواب: خون سرنشین موتور بر گردن خودش بوده، و دیۀ شخصی که مجروح شده را باید از مال او (اگر مالی دارد) بدهند.
سؤال 1158 - دو نفر عابر پیاده، بدون آشنایی با مقرّرات راهنمایی و رانندگی از اتوبان کرج- ساوه عبور میکردند، که با ماشین
خاور تصادف نموده، و هر دو جان میسپارند. لطفاً بفرمایید دیۀ آنها بر عهدة کیست؟
جواب: در صورتی که آنجا جاي عبور و مرور نبوده، و رانندگان به طور معمول انتظار عابر پیادهاي را در آنجا ندارند، و آنها
خودشان مرتکب بیاحتیاطی شدهاند، راننده مسئول نیست.
سؤال 1159 - مؤسّسهاي اقدام به ایجاد دریاچهاي براي پرورش ماهی نموده، و به علّت عدم موفقیّت در این کار، دریاچه را بدون
حفاظ و ایجاد حصار و نصب تابلوي شنا ممنوع رها کرده است. چند تن از جوانان براي شنا به آن دریاچه رفته، که یکی از آنها
غرق میگردد. آیا مؤسّسۀ مذکور ضامن پرداخت دیۀ آن جوان میباشد؟
جواب: هرگاه غرقشدگان افراد بالغ و عاقلی بودهاند، کسی ضامن خون آنها نیست.
سؤال 1160 - پیرمردي 75 ساله به هنگام عبور از عرض خیابان توسّط رانندة یک دستگاه وانتبار مجروح شده، و پس از انتقال به
بیمارستان فوت مینماید. در کالبد شکافی از جسد متوفّی اعلام میگردد که پیرمرد مذکور داراي بیماري تنفّسی بوده، و بر اثر آن
فوت نموده است. لکن کمیسیون پزشکی پس از اعتراض به نظریّۀ کالبد شکافی، اعلام میدارد که تصادف به میزان 20 % باعث
تشدید فوت آن مرحوم شده
ص: 444
است. با توجّه به مراتب فوق، و این که اگر حادثۀ تصادف هم رخ نمیداد فوت حاصل میشد، آیا رانندهاي که باعث بروز حادثه
شده تنها مسئول 20 % دیه است، یا ضامن کلّ دیۀ یک مرد مسلمان میباشد؟
جواب: در صورتی که ثابت شود تصادف مزبور تنها 20 % تأثیر داشته، راننده فقط 20 % دیه را ضامن است.
________________________________________
شیرازي، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم،
1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج 3، ص: 444
سؤال 1161 - موتور سواري در حال حرکت به سمت چپ منحرف میشود. اتومبیلی که در سمت مخالف جاده در حال حرکت
بوده با موتور سوار برخورد نموده، و او را در مسیر قبلیاش قرار میدهد. در این حال اتومبیل دیگري با موتور سوار برخورد کرده،
و باعث خسارت جانی و مالی به او گردد. حال اگر هم ماشین اوّل، و هم ماشین دوّم، هر دو سرعت غیر مجاز داشته باشند، خسارت
بر عهدة کیست؟ اگر تنها اتومبیل اوّل، یا تنها اتومبیل دوّم، داراي سرعت غیر مجاز بوده، پرداخت خسارت بر عهدة کیست؟
جواب: در صورتی که اتومبیل اوّل خسارتی به او وارد نکرده، و تنها او را به مسیر اصلی بازگردانده، مق ّ ص ر محسوب نمیشود، و
ضامن رانندة اتومبیل دوّم است؛ مشروط بر اینکه موتور سوار در مسیر خودش حرکت کرده باشد.
سؤال 1162 - شخصی براي حفاظت از مزرعهاش در قبال حیوانات وحشی، دور تا دور آن را سیم خاردار میکشد، و از برقکاري
میخواهد که سیمی را از شبکۀ برق سراسري به سیم خاردار مزبور وصل کند، که با کلیدي سیم مزبور متّصل به برق شود. عصر
صفحه 253 از 371
یکی از روزها برادر صاحب مزرعه پس از انجام کار در مزرعه، و به دستور صاحب مزرعه، کلید را میزند و سیم خاردار برقدار
میشود. شب همان روز در مزرعهاي پایینتر کشاورزي مشغول آبیاري بوده که ناگهان متوجّه قطع جریان آب میشود. او براي پیدا
کردن علّت قطع آب به طرف سرچشمه به راه میافتد، و چون میبایست از مزرعه شخص اوّل بگذرد، پایش به سیم خاردار برخورد
میکند، و در اثر برق گرفتگی میمیرد. صاحب مزرعه در دادگاه اعلام میدارد که من به صاحبان مزارع اطراف، و از جمله
کشاورز مزبور، هشدار داده بودم که شب هنگام سیم خاردار
ص: 445
دور مزرعۀ برقدار است. از طرف دیگر شبکۀ برق منطقهاي اعلان میکند که برق برقکشی مزرعه خلاف قانون، و بدون اجازة ما
بوده است. لطفاً بفرمایید چه کسی ضامن خون کشاورز متوفّی است؟
جواب: در صورتی که اتّصال سیم خاردار مزرعه به برق بر خلاف قانون و عرف محل، و در مسیر عبور و مرور همسایگان بوده،
صاحب مزرعه ضامن است.
سؤال 1163 - نارنجکی که معلوم نیست از کجا و توسّط چه کسی آورده شده، در دست یکی از بچّهها منفجر گردیده، و بر اثر
انفجار آن دو پسربچّه کشته میشوند.
حال با توجّه به این که هر کدام از اولیاي دم، از طرف مقابل شاکی بوده، و مدّعی است که فرزند او نارنجک را آورده، تکلیف
چیست؟ آیا عاقله، با توجّه به صغیر بودن مقتولین مسئولیّتی دارد؟ بر فرض این که هیچ کس متّهم نباشد، تکلیف دیه چه میشود؟
جواب: این مسأله چند صورت دارد: نخست این که یقین داشته باشیم یکی از آن دو بچّه عامل قتل بوده، ولی شناخته نشود. در
اینجا دیۀ یک انسان تقسیم بر عاقلۀ طرفین میشود، و از عاقلۀ یکی گرفته به ولیّ دم دوّمی داده میشود و بالعکس. دیگر این که
احتمال داده شود این حادثه اتّفاقی رخ داده، و هیچ یک عامل آن نبودهاند. در این صورت دیهاي ندارد. سوّم این که یقین داشته
باشیم شخص ثالثی عامل این کار بوده، و آن شخص مجهول باشد. در این صورت دیه در بیت المال است.
سؤال 1164 - کارگر روز مزدي جهت تعمیر دیوار قدیمی و گلی، مشغول کندن دیوار میشود. ناگهان دیوار فرو ریخته و کارگر
در زیر آن فوت میکند. ورّاث وي مدّعی هستند چون در حین کار چنین حادثهاي رخ داده، صاحب کار باید دیه را پرداخت
ولی کارگر در جواب گفته: «. فعلًا به دیوار دست نزن، تا من از بیرون برگردم » : نماید. از طرفی بنّا میگوید: من به آن مرحوم گفتم
من رفتم بیرون، وقتی آمدم، «. به هنگام احداث این دیوار من کار کردهام، میدانم دیوار محکمی است، و حادثهاي رخ نمیدهد »
دیدم دیوار ریخته، و نامبرده فوت کرده است. آیا دیه بر عهدة صاحب کار است؟
ص: 446
جواب: صاحب کار ضامن نیست؛ مگر این که قانون کار چنین چیزي ایجاب کند و آنها بر اساس قانون کار اقدام کرده باشند.
سؤال 1165 - فردي بچّهاش را براي ختنه به بیمارستان برده است. دکتر مربوطه، اضافه بر عمل ختنه، یک غدّة چربی را بدون اذن
«. عمل مذکور لازم بوده، و در آینده هم براي بچّه مشکلی ایجاد نخواهد شد » : پدر عمل کرده است. پزشکی قانونی اعلام نموده
آیا دکتر ضامن است؟ «. دکتر بدون اذن من اقدام به عمل کرده، و من شاکی هستم » : ولی پدر بچّه میگوید
جواب: هرگاه کار او موجب نقصی براي آن بچّه نشده، ضامن نیست؛ ولی بدون اجازه نباید چنین کاري کند.
سؤال 1166 - شخصی در سال 1363 بر اثر تصادف با تاکسی به قتل رسیده، ولی معلوم نیست با کدام ماشین و راننده تصادف کرده
است. دادسرايِ زمان وقوع جرم، پس از بینتیجه بودن تحقیقات به لحاظ این که متّهم نامعلوم و مشخّصات وي اعلام نشده، قرار
منع پیگرد صادر نموده است. حال آیا موضوع قابل بررسی و پیگیري میباشد، و لازم است جهت احقاق حقّ، همۀ رانندگان
تاکسی، یا غیر تاکسی شهر را احضار، و در صورت لزوم جلب، و از آنها بازجویی کرد، و در صورت انکار، موضوع با مراسم قسم
صفحه 254 از 371
حلّ و فصل شود؟ آیا لازم است، در صورت تبرئۀ افراد مظنون، دیۀ مقتول از بیت المال پرداخت شود؟ اگر احتمال برود که توسّط
رانندة رهگذر و غیر بومی به قتل رسیده، تکلیف چیست؟
جواب: ولیّ دم میتواند تقاضاي تحقیق از افراد مظنون کند؛ ولی تعقیب افراد عادّي و غیر مظنون وجهی ندارد. و اگر چیزي ثابت
نشد، دیه را از بیت المال میپردازند.
سؤال 1167 - بنّائی خانهاي ساخته، که متأسّفانه ناگهان منهدم شده و چند نفر زیر آوار مردهاند. کارشناسان رسمی و ماهر تشخیص
دادهاند که خراب شدن خانه به علّت نبود آگاهی در کار بنّایی، و خیانت در مصالح ساختمانی، رُخ داده است. آیا این مسأله، قتل
عمد محسوب میشود، یا غیر عمد است؟
ص: 447
جواب: اگر ثابت شود که ویرانی عمارت و کشته شدن بعضی از افراد به خاطر سهل انگاري و ندانم کاري آن بنّا بوده، آن شخص
قاتل غیر عمد محسوب میشود و دیه دارد.
سؤال 1168 - سه نفر در حین درگیري به سوي یکدیگر تیراندازي نموده، ولی فرد دیگري بر اثر اصابت دو گلوله کشته میشود. بر
اساس اعلام پزشک قانونی، علّت تامّۀ مرگ دو گلولۀ وارده در ناحیۀ شکم و باسن مقتول میباشد. لطفاً بفرمایید:
الف) نوع قتل واقع شده چیست؟
ب) آیا ثبوت یا عدم ثبوت ادّعاي متّهمین، مبنی بر تیراندازي به صورت بیهدف و زمینی، در نوع قتل تأثیر دارد؟
ج) آیا قتل به هر سه نفر منتسب است، یا به دو نفر؟
د) در صورت انتساب قتل به دو نفر، در فرض عدم امکان تعیین آن دو، حکم مسأله چیست؟
جواب الف تا د: حکم مسأله در هر حال پرداخت دیۀ شخص مقتول به اولیاي دم است، و دیه میان هر سه نفر به طور مساوي تقسیم
میشود.
سؤال 1169 - فردي از شخصی شکایت نموده، و حکم جلب او صادر شده است.
مأمور کلانتري براي جلب متّهم، با ماشین شاکی نزد وي میرود. متّهم از رفتن به پاسگاه امتناع نموده، و پس از حرکت ماشین،
سنگی که حدود دو کیلو و پانصد گرم وزن داشته، به طرف ماشین پرت میکند. متأسّفانه سنگ به سر شاکی اصابت کرده، و
نامبرده بر اثر همین ضربه فوت مینماید. اولیاي مقتول مدّعی هستند که ضارب با این عمل قصد قتل مقتول را داشته، و ضارب
مدّعی است که قصد داشته سنگ را به سگی که در آن حوالی بوده پرتاب کند، و اتّفاقاً به ماشین خورده است. از قراین خارجی، و
امارات ظنیّه، و شهود واقعه، استفاده میشود که پرتابکننده سنگ قطعاً قصد ضربه زدن به ماشین آنها را داشته، هر چند قصد
جنایت بر مجنی علیه قطعی نمیباشد، لکن مقرون به لوث میباشد. از طرفی احتمال قصد پرتاب سنگ به سگ، که مورد ادّعاي
قاتل میباشد، غیر عقلایی به نظر میرسد. با توجّه به شرح
ص: 448
واقعه، آیا عمل جانی قتل عمد محسوب میشود؟
جواب: در فرض سؤال، که نه قصد قتل عمد محرز است، و نه اغلبیّت سبب، جانی باید دیه بپردازد.
ضمان جریره
کسی که با عقد ضمان جریره، دیۀ جنایت » ، سؤال 1170 - با توجّه به آنچه که در تبصرة مادّة 307 قانون مجازات اسلامی آمده
آیا ضمان جریره مطلقاً عاقله محسوب میشود، یا در ردیف عاقله است؟ «. دیگري را به عهده گرفته، نیز عاقله محسوب میشود
صفحه 255 از 371
جواب: ضامن جریره در صورتی باید دیه را بپردازد که هیچ وارثی نداشته باشد. بنابراین بعد از عاقله است؛ نه در ردیف عاقله.
سؤال 1171 - ضامن جریره در کدام یک از طبقات ارث قرار میگیرد؟
جواب: ضامن جریره در ردیف متأخّر از طبقات سهگانۀ ارث است.
سؤال 1172 - با توجّه به نظر برخی از حقوقدانان در مورد شخصی بودن جرایم و جنایتها، و با عنایت به وضع کنونی جوامع، یعنی
عدم تمایل اقارب نسبی به پرداخت دیۀ خطاي محض، بحث عاقله و ضمان جریره سالبۀ به انتفاء موضوع است.
آیا صورتهاي دیگري از ضمان جریره، با توجّه به نیازهاي کنونی جامعه قابل تصوّر است؟
جواب: بیمۀ حوادث بیشباهت به نوعی ضمان جریره نیست؛ بنابراین نمیتوان گفت که در دنیاي امروز ضمان جریره وجود ندارد؛
ولی بیمهگر ارث نمیبرد. چون در مقابل ضمان جریره، عوضی میگیرد.
سؤال 1173 - طبق آنچه در متون فقهی آمده ضامن جریره در صورتی ارث میبرد، که مضمون وارث نسبی و آزادکننده نداشته
باشد. با عنایت به مطلب فوق، اگر ضامن جریره دیۀ خطایی مضمون خود را پرداخت کند، و بعد از آن وارث نسبی لاحق شود،
کدام یک ارث میبرند؟
ص: 449
جواب: در چنین صورتی ضامن جریره میتواند دیه را بازپس بگیرد؛ یعنی نه ارث میبرد، و نه دیه را میپردازد.
سؤال 1174 - آیا شخص حقیقی میتواند با اشخاص حقوقی، به عنوان مثال با یک شرکت (مانند بیمه) اقدام به عقد ضمان جریره
کند؟
جواب: ضمان جریره هم در مورد شخص حقیقی ممکن است، و هم شخص حقوقی؛ چنانچه در بالا روشن شد.
جانی یا مجنیّ علیه مردّد بین چند نفر معیّن است
سؤال 1175 - دو یا چند نفر، شخصی را مورد ضرب و جرح قرار داده، و صدمات و جراحات متعدّدي، که موجب دیه است بر او
وارد کردهاند، براي قاضی به علم اجمالی محرز است که صدمات و جراحات مذکور، توسّط دو یا چند نفر مشخّص ایجاد شده،
ولی مصدوم نمیتواند معیّن کند که هر یک از صدمات و جراحات را کدام یک از ضاربین وارد کرده است. ضاربین نیز منکر هر
گونه ایراد صدمه و جراحت بر مصدوم هستند، تکلیف پرداخت دیه چیست؟
جواب: هرگاه مسلّم باشد که جانیان یکی از چند نفر معلوم و مشخّص هستند، و هیچ یک از آنها اقرار نکند، دیه بالسویّه بین آنها
تقسیم میشود.
سؤال 1176 - در یک نزاع پنج نفره، یکی از شرکت کنندگان نقص عضو پیدا کرده، ولی معلوم نیست کدام یک از این پنج نفر
نقص را وارد کرده است. امّا علم اجمالی وجود دارد که خارج از این پنج نفر نیست. آیا مجنیّ علیه میتواند تقاضاي دیه کند؟
در صورتی که جواب مثبت باشد، دیه را چه کسی میپردازد؟
جواب: در فرض مسأله دیه بین آن چهار نفر به طور مساوي تقسیم میشود.
سؤال 1177 - با توجّه به سؤال قبل، اگر تمام پنج نفر نقص عضو پیدا کرده باشند نحوة پرداخت دیه چگونه است؟
جواب: در فرض مسأله دیۀ هر یک از مجروحین بین چهار نفر دیگر به طور مساوي تقسیم میشود؛ مشروط بر این که مسلّم باشد
خودش جراحتی بر خود وارد نکرده است.
ص: 450
سؤال 1178 - در مواردي که قاتل معیّن، امّا مقتول مردّد بین دو نفر باشد، پرداخت دیه به اولیاي دم چگونه خواهد بود؟
صفحه 256 از 371
جواب: در صورتی که به هیچ وجه نتوان مقتول را مشخّص کرد، باید دیه را میان وارثان آن دو تقسیم کرد.
سؤال 1179 - دو پسر بچّه مشغول سنگپرانی به سوي هم بودند. فرد سوّمی هم در نزدیکی آنها مشغول بازي بوده، که ناگهان
سنگی به چشم ایشان برخورد کرده، و 80 درصد بیناییاش را از دست میدهد. وي از هر دو پسر شکایت، و در خواست دیه نموده
است. در طی رسیدگی دقیقاً مشخّص نشد که سنگ از ناحیه کدام یک از آن دو پرتاب شده، و خود مصدوم نیز نمیداند که کدام
یک به طرف وي سنگ پرتاب کردهاند. ولی قطعاً سنگ را یکی از آن دو بچّه پرتاب کرده است. دادگاه در مورد دیه به چه ترتیب
عمل نماید؟
جواب: در فرض سؤال ارش بین آن دو نفر تنصیف میشود.
سؤال 1180 - در صورتی که دو مرد مسلمان به طور عمد و مشترکاً دو مرد مسلمان دیگر را به قتل برسانند، و اولیاي دم مقتولین
خواهان قصاص هر دو نفر باشند؛ آیا در مقام استیفاي قصاص، اولیاي دم هر کدام از مقتولین بایستی فاضل دیۀ هر یک از قاتلین را
پرداخت نمایند؟
جواب: در چنین فرضی فاضل دیه لازم نیست.
دیۀ زنان
دیۀ زن و مرد یکسان است تا وقتی که مقدار دیه به » : سؤال 1181 - با توجّه به مادّة 301 قانون مجازات اسلامی، که اشعار میدارد
لطفاً به این سؤالات پاسخ دهید: «. ثلث دیۀ کامله برسد، که در آن صورت دیۀ زن نصف دیۀ مرد است
-1 آیا ارش در احتساب حدّ نصاب (ثلث دیۀ کامل) مؤثّر است؟
جواب: ارش در این مسأله حکم دیه را دارد.
-2 در تصادفات رانندگی، که اعضاي مختلف بدن مصدوم میگردد، آیا مجموع
ص: 451
صدمات وارده به کلّیّۀ اعضا ملاك حدّ نصاب مذکور است، یا دیۀ هر عضو به تنهایی ملاك حدّ نصاب همان عضو محسوب
میگردد؟
جواب: دیۀ عضو معیار است.
-3 با توجّه به مادّة فوق الذکر، و مادّة 442 قانون مجازات اسلامی (دیۀ شکستن استخوان هر عضوي که براي آن عضو دیۀ معیّن
است، خُمس آن میباشد ) … در مقام تعیین دیۀ معیّن اعضاي بدن زن، موضوع مادّة اخیر الذّکر، چنانچه دیۀ آن عضو (قبل از
تخمیس) بیش از ثلث دیۀ کامله باشد؛ آیا نصف دیۀ آن عضو ملاك تخمیس قرار میگیرد، یا حاصل تخمیس ملاك حدّ نصاب
موضوع مادّه 301 قانون مذکور قرار خواهد گرفت؟
جواب: حاصل بعد از تخمیس ملاك است.
سؤال 1182 - با توجّه به این که دیات اعضا در زن و مرد مساوي است، و زمانی که دیۀ زن به بیشتر از ثلث برسد به نصف تقلیل
مییابد، حکم فروض مختلف ذیل را بیان فرمایید:
الف) در صورتی که بر یک عضو، با جنایات متعدّد صدمه وارد شود؛ ولی همه در یک عضو باشد، و مجموع دیات بیش از ثلث
دیه باشد.
ب) در صورتی که جنایت بر یک عضو، یا با یک ضربه وارد شده، و صدمات متعدّدي در پی داشته که مجموع، مازاد بر ثلث
باشد.
صفحه 257 از 371
ج) در صورتی که با یک ضربه جنایات متعدّدي بر اعضاي مختلف وارد شده، و مجموع دیات مقدّره بیشتر از ثلث باشد.
د) در صورتی که با ضربات متعدّد، جنایت متعدّد، به اعضاي مختلف وارد شود، و مجموع افزون از ثلث باشد.
جواب الف و ج و د: در تمام این سه صورت هر یک جداگانه محاسبه میشود.
جواب ب: در صورت تعدّد صدمات هر یک جداگانه محسوب میشود.
سؤال 1183 - دیۀ شکستگی استخوان پاي زن، بر اساس 45 از 15 ، یا 15 از 12 دیۀ کاملۀ
ص: 452
زن محاسبه میشود؟ یا بر اساس دیۀ مرد حساب میشود تا این که به ثلث دیه برسد، که در این صورت نصف دیۀ مرد خواهد بود؟
جواب: بر اساس دیۀ کاملۀ مرد محاسبه میشود.
سؤال 1184 - همان گونه که مستحضرید دیۀ زن در جراحات و اعضا تا ثلث، مساوي با دیۀ مرد است، و در بیش از آن به نصف
تقلیل مییابد، با توجّه به این مطلب لطفاً بفرمایید:
الف) آیا مجنیّ علیها (زن) میتواند، براي این که مقدار دیه بیش از ثلث نشود، نسبت به بعضی از جراحات و صدمات گذشت
کند، و نسبت به بقیّه تقاضاي دیه نماید؟
جواب: این کار تأثیري در تغییر دیه ندارد.
ب) آیا بین صورتی که مجنیّ علیها از ابتدا نسبت به برخی از جراحات و صدمات شکایت و مطالبۀ دیه نکرده، و بین صورتی که
مجنیّ علیها ابتدا نسبت به کلّیۀ آنها شکایت و مطالبۀ دیه کرده، و سپس نسبت به برخی از جراحات و صدمات اعلام گذشت
میکند، تفاوتی وجود دارد؟
جواب: تفاوتی نیست؛ و تعلّق دیه منوط به تقاضاي مجنیّ علیها نیست، بلکه حکم شارع مقدّس است هر چند مجنیّ علیها حقّ
گذشت دارد.
ج) آیا قاعدة مذکور شامل قتل غیر عمد هم میشود؟
جواب: دیۀ قتل غیر عمد زن، نصف دیۀ مرد است.
دیۀ کفّار
سؤال 1185 - با توجّه به این که طبق فتواي مشهور فقها، دیۀ اهل کتاب- کفّار ذمّی- هشت صد درهم است، آیا اقلیّت زرتشتی نیز
مشمول این حکم خواهند بود؟
جواب: احتیاط آن است که دیۀ اهل کتاب، و از جمله زرتشتیها، را مساوي دیۀ مسلمانان بپردازند.
سؤال 1186 - دیۀ مرد و زن غیر مسلمان چه مقدار است؟
ص: 453
جواب: دیه ذمّی و مستأمن و معاهَد بنابر احتیاط دیۀ کامله است؛ و ولیّ دم میتواند با قاتل مصالحه کند، و کفّار حربی مستثنی
هستند. و دیۀ زنان نصف دیه مردان است.
سؤال 1187 - آیا در مورد دیۀ فوق، بین این که قاتل یا ضارب مسلمان باشد، یا غیر مسلمان، فرقی هست؟
جواب: اگر قاتل غیر مسلمان باشد، حاکم شرع مخیّر است طبق مذهب اسلام یا طبق مذهب خودشان حکم کند.
سؤال 1188 - دیۀ جراحات وارده بر اهل کتاب چه مقدار است؟
جواب: احتیاط واجب آن است که به اندازة مسلمان پرداخت شود.
صفحه 258 از 371
سؤال 1189 - کودکانی که از خانوادههاي دیگر ادیان الهی به دنیا آمدهاند، در رابطه با قوانین کیفري هم سطح با کودك مسلمان
نیستند. با توجّه به رأفت دین اسلام نسبت به کودکان، آیا امکان هم سطحی وجود دارد؟
جواب: به عقیدة ما هر دو از نظر دیه یکسانند.
دیۀ اعضا
-1 دیۀ مو
سؤال 1190 - زنی در جریان یک اختلاف، موي سر دختري را با قیچی کوتاه میکند، به طوري که موجب نقصان زیبایی وي
صدق نمیکند و موها دوباره رشد مینماید، « کندن مو » میشود. آیا به خاطر این نقص زیبایی ارش تعلّق میگیرد، یا چون عنوان
چیزي تعلّق نمیگیرد؟
جواب: چون نقص محسوب میشود، ارش دارد. و ارش آن معمولًا چیز مختصري است.
سؤال 1191 - در بسیاري از جنایات و حوادثی که منجر به صدمۀ پوستی، یا کندن پوست میگردد، مسلّماً علاوه بر صدمۀ پوستی،
عدم رویش مو نیز حادث میگردد.
آیا براي عدم رویش مو نیز دیه یا ارشی در نظر گرفته میشود؟ آیا تمام موهاي بدن
ص: 454
چنین است، یا این که اعضاي بدن از نظر رویش و عدم رویش مو متفاوتند؟
جواب: هر دو دیه دارد؛ مشروط بر این که موها در موضعی باشد که فقدان آن عیب محسوب شود؛ مانند موي سر و ابروها و
صورت مردان و امثال آن.
سؤال 1192 - آیا تراشیدن موي سر و صورت شخصی، بدون رضایت او دیه یا ارش دارد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا رویش
مجدّد مو و عدم رویش آن، یا زن و مرد بودن مجنیّ علیه، تأثیري در حکم دارد؟
جواب: در سر و صورت مرد اگر طوري مو ازاله کند که نروید هرکدام یک دیه دارد، و همچنین در موي سر زن. و اگر بروید در
مرد احتیاط مصالحه به ارش است، و در زن دیۀ آن مهر المثل عادلانه است.
سؤال 1193 - با توجّه به این که از بین بردن موي سر و صورت و ابرو دیۀ معیّن دارد، چنانچه جراحتی مثل متلاحمه یا موضحه سبب
از بین رفتن قسمتی از موي سر، یا صورت، یا ابرو شود؛ به گونهاي که دیگر نروید، به علاوه نقص زیبایی ایجاد شود. آیا هم دیۀ
جراحت، و هم دیۀ مو، و هم ارش زیبایی گرفته میشود؟
جواب: فقط دیۀ جراحت و دیۀ مو (البتّه به نسبت مقدار مو) پرداخته میشود.
-2 دیۀ چشم
سؤال 1194 - کسی که داراي یک چشم سالم و بینا است، و چشم دیگرش به طور مادرزاد، یا در اثر بیماري، یا علل غیر جنایی
دیگر نابیناست، اگر بر اثر ضربهاي، بینایی خود را از دست دهد، دیۀ آن چه مقدار است؟
جواب: بنابر احتیاط واجب دیۀ کامله تعلّق میگیرد.
سؤال 1195 - طبق اظهار نظر پزشکی قانونی در اثر شلیک یک گلوله جنایات زیر حاصل شده است:
-1 چشم چپ به طور کامل تخلیه گردیده است.
صفحه 259 از 371
-2 کاسۀ چشم چپ در جمجمه دچار شکستگی (هاشمه) شده است.
-3 در پلکهاي فوقانی و تحتانی نیز پارگی (دامیه) دیده میشود.
آیا دیۀ تخلیۀ چشم و شکستن کاسۀ چشم (جمجمه) و پارگی پلکها، هر کدام
ص: 455
جدا پرداخت میشود، یا فقط یک دیه (دیۀ چشم چپ) واجب است؟
جواب: علاوه بر دیۀ یک چشم، دیۀ شکستن استخوان نیز باید پرداخته شود.
سؤال 1196 - از بین بردن دو چشم نابینا دیه دارد، یا ارش؟ در صورتی که باید دیه پرداخت شود، چه مقدار است؟
جواب: دیۀ آن 13 دیۀ کاملۀ آن چشم است.
سؤال 1197 - با توجّه به این که فقهاي عظیم الشأن دیۀ مجموع چهار پلک دو چشم را دیۀ کامل ذکر کرده، و بین پلکهاي بالا و
پایین فرق قائلند. به این صورت که ثلث دیۀ کامل را براي پلکهاي بالا، و براي پلکهاي پایین نصف دیه کامل قرار دادهاند، لطفاً
بفرمایید:
اوّلًا: با توجّه به امکانات جرّاحی امروزي در چشم پزشکی، و جرّاحی ترمیمی، میتوان گفت که تقریباً همیشه امکان ترمیم پلکها
وجود دارد. آیا در این صورت نیز دیۀ کامل دارد، یا نظر اهل خبره در مورد ترمیم و عدم ترمیم، در تعیین مقدار دیه مؤثّر است؟
ثانیاً: از نظر ارزش عضوي، و نحوة درمان، بین پلکهاي بالا و پایین اختلاف محسوسی با توجّه به پیشرفت علم پزشکی مشاهده
نمیشود. آیا اختلاف دیه منصوص است و باید اطاعت کنیم، یا امکان تغییر بر مبناي نظریّۀ پزشکی و خبرگان وجود دارد؟
ثالثاً: در صورتی که پلکهاي بالا ثلث دیه داشته باشد، و پلکهاي پایین نصف دیۀ کامل، تکلیف باقیمانده چه میشود؟
جواب: در صورتی که از طریق جرّاحی امروز، کاملًا ترمیم شود باید ارش پرداخت شود. و چنانچه نقصانی باقی بماند، باید به نسبت
محاسبه شود. در ضمن همان گونه که نوشتهاید دیۀ پلک بالا ثلث، و پلک پایین نصف، و باقیمانده (یک سدس) ملغی است.
-3 دیۀ بینی
دیۀ » : سؤال 1198 - با توجّه به مادّة 442 قانون مجازات اسلامی، مبنی بر این که
ص: 456
شکستن استخوان هر عضوي که براي آن عضو دیۀ معیّنی است، خُمس آن میباشد، و اگر معالجه شود و بدون عیب گردد، دیۀ آن
اگر با شکستن، یا سوزاندن، یا امثال آن، بینی را فاسد » : و مادّة 382 همان قانون، مبنی بر این که … ،« 45 دیۀ شکستن آن است
و نظر به « کنند، در صورتی که اصلاح نشود، موجب دیۀ کامله است، و اگر بدون عیب جبران شود، دیۀ آن یک صد دینار میباشد
رویّۀ حاکم در اکثر محاکم، که هرگاه بینی در اثر صدمات عمدي یا غیر عمدي صرفاً دچار شکستگی شود، احتساب دیه را خارج
از قاعدة کلّی ملحوظ در مادّة 442 قانون مجازات اسلامی دانسته، و مستند به مادّة 382 قانون مذکور، جانی در صورت اصلاح
شکستگی، محکوم به پرداخت یک صد دینار میگردد، و در صورت عدم اصلاح، یک دیۀ کامله منظور میگردد. در حالی که به
نظر میرسد موضوع این مادّه فساد بینی میباشد، و شکستن، یا سوزاندن، یا امثال آن به عنوان اسباب فساد بینی مطرح گردیده، نه
از مصادیق آن. لذا با عنایت به ابهام در مفهوم و مصادیق فساد بینی، بفرمایید:
اوّلًا: منظور از فساد بینی به طور مشخّص چه میباشد؟ و چگونه جبران میگردد؟
ثانیاً: دیۀ شکستن بینی در صور مختلف چه مقدار میباشد؟
جواب: اوّلًا: منظور از فساد بینی آن است که بر اثر عفونتِ جنایت، یا پاشیدن اسید، یا مانند آن، کلّ بینی از بین برود. ثانیاً در
صفحه 260 از 371
صورت فساد کامل، دیۀ کامله دارد، و در صورت شکستن و فساد ناقص، اعمّ از این که جبران شود یا نشود، رجوع به ارش خواهد
شد.
اگر با شکستن یا سوزاندن یا امثال آن بینی فاسد شود موجب » : سؤال 1199 - با توجّه به نظرات فقهاي بزرگوار شیعه مبنی بر این که
لطفاً بفرمایید: با عنایت به این که با پیشرفت علم پزشکی، امروزه شکستگی بینی به سادگی و با هزینه کم قابل «. دیۀ کامل است
درمان است، و معمولًا با شکستن بینی فاسد نمیشود، آیا بازهم دیۀ کامل باید پرداخت، یا اگر بدون عیب ترمیم شود، یکصد دینار
باید داد، یا
ص: 457
این که با نظر خبرگان پزشکی، دست قاضی در تعیین دیه باز است؟
جواب: اگر به راحتی قابل درمان باشد مشمول حکم ارش است.
سؤال 1200 - ضربهاي به بینی شخصی خورده، و خون دماغ شده است. این جنایت دیه دارد، یا ارش؟
جواب: ارش دارد.
سؤال 1201 - فقها براي از بین بردن هر یک از سوراخهاي بینی ثلث دیۀ کامل، و براي سوراخ کردن بینی (به طوري که هر دو
سوراخ و پرده فاصل میان آن پاره شود، یا این که آن را سوراخ نماید) در صورتی که باعث از بین رفتن آن نشود ثلث دیه کامل، و
اگر جبران و اصلاح شود خُمس دیۀ کامل در نظر گرفتهاند. لطفاً بفرمایید:
اوّلًا: منظور از سوراخ کردن بینی چیست؟ آیا منظور بسته شدن بینی، یا قطع شدن، یا تغییر شکل عضو آن میباشد؟
ثانیاً: آیا سوراخ کردن دیوارة بین مجاري بینی، که از عوارض عملهاي جرّاحی داخل بینی است، نیز مشمول این حکم میگردد؟
ثالثاً: با توجّه به معالجات ترمیمی امروز تکلیف چیست؟ آیا همان دیه منظور است، یا میتوان آن را کم یا زیاد نمود؟
جواب: منظور از سوراخ کردن این است که مثلًا با نوك خنجري از یک طرف بینی بزنند و از طرف مقابل بیرون آید. و در شرایط
فعلی که به راحتی قابل ترمیم است، دیه تبدیل به ارش میشود.
-4 دیۀ گوش
از بین بردن » : سؤال 1202 - با توجّه به این که گوش شامل سه بخش خارجی، میانی و داخلی است، و با عنایت به این که فرمودهاند
«. مجموع دو گوش دیۀ کامل دارد
اوّلًا: آیا لالۀ گوش دیه کامل دارد، یا از بین بردن هر سه قسمت مذکور دیۀ کامل دارد؟
ص: 458
ثانیاً: در صورت از بین بردن قسمتهاي میانی و داخلی تکلیف چیست؟
ثالثاً: منظور از فلج کردن گوش چیست؟ و دیۀ آن چه مقدار است؟
جواب: لالۀ هر دو گوش اگر از بیخ کنده شود دیۀ کامل دارد. و امّا نسبت به بقیّه، اگر شنوایی از کار بیفتد آن هم دیه کامل دارد.
و منظور از فلج کردن گوش آن است که لاله چنان آسیب ببیند که خود را رها کند، و مانند یک قطعه گوشت آویزان شود. و دیۀ
فلج کردن دو سوّم دیۀ کامله است.
-5 دیۀ گردن
سؤال 1203 - از نظر پزشکی ستون فقرات از 26 قطعه استخوان تشکیل شده، و شامل بخشهاي دنبالچه، کمر، پشت و گردن
صفحه 261 از 371
میباشد. گردن شامل هفت عدد مهره و تودة ماهیچهاي است، که شکستن گردن ناظر بر شکستن مهرههاي گردن است، و الّا
ماهیچه قابل شکستن نیست. شارع مقدّس و قانونگذار، در خصوص شکستن و نقص گردن، اقدام به تعیین دیۀ خاص و ارش نموده،
و بدین طریق آن را از عنوان دیه احتسابی براي ستون فقرات خارج کرده است. لکن پزشکان محترم به اعتبار اطلاق عنوان کلّی
بر مهرههاي گردن در اصطلاح پزشکی، و بدون توجّه به تعیین دیه به صورت مستقل و جداگانه براي شکستگی « ستون فقرات »
گردن (مهرههاي گردنی) در متون فقهی و قوانین موضوعه، دیۀ شکستگی ستون فقرات را مبناي تعیین دیۀ شکستگی مهرههاي
گردن قرار میدهند. با توجّه به مقدّمۀ فوق بفرمایید:
-1 آیا شکستگی گردن ناظر به شکستن مهرههاي گردن است؟
جواب: با توجّه به این که براي گردن دیۀ جداگانهاي تعیین شده، و شکستگی مربوط به مهره است، حساب آن را باید از حساب
ستون فقرات جدا کرد.
-2 در احتساب دیۀ شکستگی مهرههاي گردن یا ارش، دیۀ گردن مبنا و ملاك محاسبه قرار میگیرد، یا دیۀ ستون فقرات؟
جواب: مبنا دیۀ گردن است.
سؤال 1204 - جراحت گردن دیه دارد، یا ارش؟ چنانچه جراحت در زیر چانه باشد،
ص: 459
دیۀ سر و صورت تعلّق میگیرد، یا ارش؟
جواب: جراحت در گردن دیه دارد، و مشمول احکام حارصه و دامیه در بدن است. و چانه در حکم صورت است.
-6 دیۀ دست
ی و زند اسفل، و دو استخوان ساق، مجموعاً دیۀ 􀀀 سؤال 1205 - آیا در شکستگی دو استخوان مچ دست، به عنوان استخوان زند اعل
شکستگی یک استخوان پا و دست در نظر گرفته خواهد شد، یا براي شکستگی هر استخوانِ عضو مذکور، دیۀ مستقل و جدا از هم
تعیین میگردد؟ ضمناً نظر مبارکتان را در شکستگی استخوان کف دست و شست دست بیان فرمایید.
جواب: هر یک از آن دو استخوان کف دست و پشت دست، ارش دارد.
سؤال 1206 - پزشکی قانونی در شکستگی استخوان کف دست و پشت دست دیه، یا ارش به نسبت تعداد استخوانها، در نظر
میگیرد. مثلًا در پنج استخوان موجود در کف دست، براي شکستگی هر استخوان بیست دینار ارش تعیین مینماید، که در مجموع
به اندازة یک پنجم دیه دست میشود. آیا این تقسیمبندي صحیح است؟
در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا در سایر اعضا نیز یک پنجم دیۀ شکستگی استخوان، به تعداد استخوانهاي همان عضو تقسیم
خواهد شد، یا براي شکستگی هر استخوان آن عضو همین یک پنجم ملاك عمل قرار خواهد گرفت؟ ضمناً دیه جراحت وارده بر
کف دست و پشت دست با چه معیاري محاسبه خواهد شد؟ و در مورد تغییر رنگِ پوست سر هم اظهار نظر فرمایید.
جواب: دیه تقسیم بر تعداد استخوانها میشود، و در سایر اعضا نیز تقسیم خواهد شد. مگر این که نقش یک استخوان با دیگر
استخوانها تفاوت کلّی داشته باشد، و جراحت وارده بر کف دست یا پشت دست به نسبت همان عضو، یعنی دست، سنجیده
میشود. و در مورد تغییر رنگ پوست ارش لازم است.
سؤال 1207 - شکستگی یکی از استخوانهاي پنجگانه پشت دست یا پا، دیه دارد یا
ص: 460
ارش؟ چنانچه دیۀ معیّن داشته باشد، دیۀ آن بر اساس 45 از 15 از 110 دیۀ کامله محاسبه میشود، یا بر اساس 45 از 15 از 12 دیه
صفحه 262 از 371
کامله (در فرض بهبودي عضو بدون عیب) اندازهگیري میشود؟
جواب: دیۀ آن عضو تقسیم بر تعداد استخوانها میشود، سپس احکام شکستن استخوان بر هر کدام جاري خواهد شد. مثلًا اگر در
دست ده استخوان ریز باشد، پانصد دینار تقسیم به ده قسمت میشود، و دیۀ هر استخوان پنجاه دینار است.
حال اگر آن استخوان بشکند و به حال اوّل برنگردد، باید یک پنجم آن را که ده دینار است بپردازد، و اگر مثل اوّل شود باید هشت
دینار بپردازد.
-7 دیۀ انگشتان دست
سؤال 1208 - دیۀ جراحت در انگشتان دست به نسبت دیۀ انگشت سنجیده میشود، یا به نسبت دیۀ دست؟
جواب: باید به نسبت دیه انگشت سنجیده شود.
سؤال 1209 - لطفاً فتواي شریف را دربارة سؤالهاي زیر مرقوم فرمایید:
الف) در مواردي که به دلیل ضرورتِ تشخیصِ هویّتِ میّتِ مجهول الهویّه، قطع انگشتان وي تجویز میشود، آیا دیه نیز دارد؟
ب) در صورت ثبوت دیه، مقدار آن چه اندازه، و بر عهدة کیست؟ و نحوة مصرف آن چگونه است؟
ج) در صورت ثبوت دیه بر مباشر قطع، آیا او میتواند ذمّۀ خود را بريء کرده، و آن را بر عهدة کسانی که خواستار تشخیص
هویّت میّت هستند، یا بیت المال بگذارد؟
جواب: قطع انگشتان در مواردي که شرعاً جایز است دیه ندارد.
سؤال 1210 - همانطور که مستحضرید دربارة دیۀ انگشتان، دو نظریّه وجود دارد:
-1 تساوي انگشتان از نظر دیه؛ بر اساس این قول، که در بین قدما و متأخّرین شهرت یافته، و روایاتی نیز بر آن دلالت دارد، به هر
یک از انگشتان 110 دیۀ کامل تعلّق میگیرد.
ص: 461
-2 تفاوت انگشت ابهام از نظر دیه با سایر انگشتان؛ معتقدان این نظریّه گرچه بر سه دسته تقسیم میشوند، و هر کدام در تعیین دیۀ
ابهام و سایر انگشتان نظري را برگزیدهاند؛ ولی همگی بر متفاوت بودن دیۀ ابهام با غیر آن اتّفاق نظر دارند.
با عنایت به این که در عصر حاضر، مشاغل متحوّل و دگرگون شده، و اشخاصی که دچار آسیب در ناحیۀ انگشتان شده، و داراي
مشاغلی چون جرّاحی و خطّاطی و مانند آن هستند، صدمۀ وارده، به شغل آنها آسیب جدّي میرساند، لطفاً بفرمایید:
الف) آیا میتوان گفت، تفاوت مطرح شده در معتبرة ظریف (میان ابهام و سایر انگشتان) به خاطر تفاوت در میزان کارآیی
آنهاست؟
جواب: مشهور و معروف عدم تفاوت انگشتان است. و به فرض تفاوت داشته باشد، مسألۀ کارآیی و فنآوري جنبۀ حکمت دارد؛ نه
علّت.
ب) بر این اساس، آیا میتوان از انگشت ابهام الغاي خصوصیّت کرد و این تفاوت را در مورد سایر انگشتان نیز تعمیم داد؟ یعنی دیۀ
خسارت وارده بر انگشتان را با توجّه به اهمیّت شغل و ارزش هر انگشت تعیین کنیم؟
جواب: اگر قیاس منصوص العلّه بود، این سخن صحیح بود؛ ولی با توجّه به این که حکمتِ حکم است نه علّت آن، این تسریه
صحیح نیست.
-8 دیۀ پا
صفحه 263 از 371
هر کدام از استخوانها دیۀ مستقلّی » : سؤال 1211 - در پاسخ سؤالی در مورد شکستگی دو استخوان ساق یک پا، مرقوم فرمودید
آیا هر کدام از استخوانهاي فوق الاشعار یک پنجم دیۀ پا را (در صورت معیوب بودن) دارد، یا کمتر از یک پنجم؟ «. دارد
لطفاً مقدار دیه را مرقوم فرمایید.
جواب: دیۀ مزبور تقسیم به دو استخوان میشود؛ یعنی هر کدام نصف دیۀ شکستن استخوان پا را دارد.
سؤال 1212 - پاي شخصی در تصادف آسیبدیده، بدین جهت مجبور شدهاند آن را قطع کنند، آیا دیه دارد؟
ص: 462
جواب: در صورتی که پاي او طوري مجروح شده که به کلّی از کار افتاده، و ناچارند آن را قطع کنند، باید دیه قطع پا را بدهند.
-9 دیۀ آلت تناسلی
سؤال 1213 - پسرم توسّط یک پزشک ختنه شد. به دلیل بیاحتیاطی و عدم مهارت در عمل جرّاحی، خسارات ذیل بر ایشان وارد
شد:
-1 از بین رفتن تمام پوست روي آلت.
-2 قطع قسمتی از آلت.
-3 تنگ شدن مجراي بول و کج شدن آلت.
-4 از بین رفتن توان مقاربت و لذّت جنسی (به دلیل فقدان پوست طبیعی روي آلت) و عدم انزال، که نتیجۀ آن عدم تولید مثل و
باروري است.
-5 عمل جرّاحی آلت و ترمیم پلاستیکی.
دیۀ ضایعات فوق چیست؟
جواب: نسبت به ضایعاتی که در پوست آلت و تنگی مجرا و کج شدن به وجود آمده، طبق تشخیص کارشناس ارش تعلّق میگیرد.
و در مورد عدم باروري، اگر بعد از معالجه مسأله حل نشود، آن نیز ارش دارد.
-10 دیۀ اعضاي داخلی
سؤال 1214 - آیا اعضاي داخلی بدن داراي دیۀ مقرّر و معیّن هستند، یا ارش دارند؟
جواب: این اعضا مشمول ارش میباشند؛ و قاعدة وحدت و تعدّد در این اعضا جاري نمیشود.
سؤال 1215 - اگر شخصی عمداً با چاقو یا مانند آن، جراحت جائفهاي به شخصی وارد کند، و در اثر آن ضربه، صدمهاي به طحال،
یا قلب، یا سایر امحاء و احشاء وي وارد شود، که طبق نظریّۀ پزشکی قانونی، نقص عضوي در داخل بدن ایجاد گردد، آیا علاوه بر
ثلث دیۀ کامله، که دیۀ مقدّر جائفه است، براي صدمات دیگر هم ارش در
ص: 463
نظر گرفته میشود؟ اگر نقایص فوق به صورت شبه عمد، مثل تصادف باشد، چه حکمی دارد؟
جواب: صدمات وارده بر اعضاي داخلی علاوه بر دیۀ جائفه، ارش دارد.
دیۀ شکستگیها
سؤال 1216 - هرگاه مقتول قبل از فوت داراي جراحاتی از قبیل شکستگی دست و بینی و سایر اعضاي باشد، آیا این شکستگیها یا
صفحه 264 از 371
جراحات، دیۀ جداگانهاي دارد؟
جواب: هرگاه آن جراحات منجر به فوت شده، دیۀ اضافی ندارد. و اگر عامل فوت ضربۀ خاصّی بوده، جراحات اضافی دیه دارد.
سؤال 1217 - دیۀ هر یک از دندههایی که در پهلوي چپ واقع شده، و محیط بر قلب میباشد، 25 دینار است. آیا دیۀ دندههاي
پهلوي راست که محیط بر قلب میباشد، نیز 25 دینار است، یا 10 دینار؟
جواب: در صورتی که محیط به قلب باشد، دیۀ آن 25 دینار است.
سؤال 1218 - آیا دیۀ ترك خوردن قسمتی از استخوان عضوي که دیۀ مقدّر دارد، با دیۀ شکستگی (قلم شدن) آن یکی است؟ اگر
مساوي نیست، دیۀ آن چگونه محاسبه میشود؟
جواب: ترك خوردن ارش دارد، و باید به نسبت دیۀ عضو محاسبه شود.
سؤال 1219 - آیا استخوان کتف دست (غیر از استخوان ترقوه که دیۀ مشخّص دارد) دیۀ معیّن دارد، یا ارش؟
جواب: ارش دارد.
شکستگی توأم با نقص عضو بهبود یافته » : سؤال 1220 - چنانچه در شکستگی استخوان پا، یا دست، پزشکیِ قانونی اعلام نماید
و در توضیح بیشتر بگوید: «. است
استخوان درست جوش خورده، ولی بر اثر شکستگی صدماتی به عصب، یا سایر عضلات دست یا پا وارد گردیده، که موجب »
دادگاه باید چه میزان دیه تعیین نماید؟ آیا علاوه بر دیه، ارش نیز تعلّق میگیرد؟ «. نقص عضو (محدودیّت در حرکت) شده است
ص: 464
جواب: اگر نقص عضو بیّن و روشن باشد، ارش دارد.
سؤال 1221 - در مواردي که شکستگی دنده با نقص عضو بهبود یابد، آیا دادگاه میتواند بابت نقص عضو، علاوه بر دیۀ مقرّر،
ارش نیز تعیین نماید؟
جواب: مانند مسألۀ سابق است.
سؤال 1222 - دیۀ شکستن لگن، که با نقص عضو بهبود یافته، یا بدون نقص عضو درمان شده، چه میزان است؟ آیا دیۀ استخوان
لگن ارتباطی با استخوان پا دارد، یا مرتبط نمیشود؟
جواب: ارش دارد.
سؤال 1223 - دیۀ شکستگی استخوان در صورت عدم بهبودي 15 دیۀ آن عضو، و در صورت بهبودي، 45 از این 15 است. حال اگر
به صورت کامل بهبود پیدا نکند، بلکه چند درصد بهبود پیدا کند (مثلًا 50 % یا 90 % که نوعاً هم به این شکل است،) آیا در این
موارد، به همان نسبتی که بهبود پیدا کرده محاسبه میشود، یا این که تا بهبود کامل پیدا نکرده، حتّی اگر 1% هم ناقص باشد، باید
دیۀ عدم بهبود را بپردازد؟
جواب: معیار بهبودي کامل عرفی است. اگر حاصل نشود، دیۀ مزبور ثابت است.
سؤال 1224 - آیا محاکم میتوانند قبل از این که وضعیّت بهبود یا عدم بهبود مجنیّ علیه مشخّص شود، حکم صادر کنند؟ مثلًا
«. سه ماه دیگر در خصوص این که بهبود پیدا کرده یا نه، اظهار نظر میکنم » : انگشت شخصی شکسته، و پزشکی قانونی میگوید
آیا محاکم باید صدور حکم را به تأخیر بیندازند، یا اکنون میتوانند دیۀ عدم بهبودي را تعیین کنند؟
جواب: محاکم میتوانند نسبت به قدر متیقّن دیه حکم کنند، و نسبت به بقیّه باید منتظر نتیجه باشند.
سؤال 1225 - استخوان کف دست و کف پا دیۀ معیّن دارد، یا باید ارش تعیین نمود؟
جواب: استخوان کف دست 40 دینار، و استخوان کف پا ارش دارد. و چنانچه بعضی از استخوانهاي کف دست بشکند، دیه مزبور
صفحه 265 از 371
تقسیم بر آنها میشود.
ص: 465
سؤال 1226 - منظور از شکستن ستون فقرات چیست؟ آیا منظور شکسته شدن یکی از مهرههاست؟ یا منظور جدا شدن اتّصال
مهرهها از یکدیگر است؟ آیا شکسته شدن یک مهره از ستون فقرات سبب پرداخت دیه میشود، یا ارش؟ چنانچه پاسخ دیه باشد،
نحوة محاسبۀ آن را مرقوم فرمایید.
جواب: منظور از شکسته شدن ستون فقرات، شکسته شدن یک مهره یا بیشتر است. و اگر مهرهها از هم جدا شود، آن نیز نوعی
شکستگی است و دیه دارد.
سؤال 1227 - آیا معیوب بودن در شکستگی استخوان، شامل کوتاه شدن عضو، و کاستن از قدرت و حرکت آن نیز میشود؟ یا تنها
نحوة جوشخوردگی استخوان و کج بودن محلّ شکستگی منظور میباشد؟ و در نتیجه دیۀ نقص عضو، جدا از معیوب بودن در
نحوة جوشخوردگی استخوان، تعیین و محاسبه میشود؟
جواب: معیوب بودن (عثم) شامل کوتاه شدن میشود؛ ولی نسبت به ناقص شدن کارآیی باید به سراغ ارش رفت.
سؤال 1228 - چنانچه در اثر ضربهاي، یک مورد شکستگی حادث گردد، ولی به خاطر خونریزي شدید، جمجمه مورد عمل
جرّاحی قرار گیرد، آیا شکستگی ایجاد شده در استخوان جمجمه توسّط طبیب، علاوه بر شکستگی ناشی از ضربۀ وارده، دیۀ
جداگانه دارد؟
جواب: شکستگی به وسیلۀ طبیب دیۀ جداگانهاي ندارد، ولی خونریزي مغزي ارش دارد. و اگر هزینۀ درمان آن بیشتر شود، میتواند
مقدار اضافی را نیز بگیرد.
سؤال 1229 - کف دست تا مچ، و همچنین کف پا، از پنج استخوان تشکیل شده که هر کدام متّصل به یکی از انگشتان است. آیا
شکستگی یکی از آن استخوانها شکستگی دست، یا پا محسوب میشود؟
جواب: این موضوع حکم شکستگی دست و پا را دارد.
سؤال 1230 - دیۀ شکستگی هر یک از دندهها در صورت جوش خوردن به صورت سالم یا معیوب چقدر است؟ در صورتی که
دنده کلّا از بین برود، دیۀ آن چه مقدار خواهد بود؟
ص: 466
جواب: دیۀ شکستگی هر یک از دندههایی که در اطراف قلب است بیست و پنج دینار و غیر آن ده دینار میباشد.
سؤال 1231 - آیا شکستگی استخوانهاي کف دست و پا و قوزك زانو دیه دارد و جزء پا محسوب میشود، یا ارش تعلّق میگیرد؟
جواب: استخوانهاي کف پا و کف دست دیه دارند؛ یعنی دیۀ پا و دست تقسیم بر آنها میشود. و دیۀ شکستن کشکک زانو یکصد
دینار است، و قوزك پا ارش دارد.
سؤال 1232 - شکستگی استخوان لگن دیه دارد یا ارش؟ نحوة محاسبۀ دیۀ آن، در حالت بهبودي با عیب و بدون عیب، چگونه
میباشد؟
جواب: دیه دارد و دیۀ آن مانند دیۀ شکستگی استخوان است، یعنی یک پنجم کلّ دیه میباشد. و اگر بهبود یابد چهار پنجم آن
یک پنجم محسوب میشود.
سؤال 1233 - همانطور که مستحضرید استخوان ساق پا از دو استخوان درشت نی و نازك نی تشکیل شده است، و در تصادفات
رانندگی معمولًا شکستگی پا در اثر یک ضربه و برخورد میباشد. با توجّه به این مطلب نظر حضرتعالی در موارد ذیل چیست؟
-1 در صورتی که در تصادف رانندگی استخوان درشت نی و نازك نی ساق یک پا، در یک موضع دچار شکستگی شود، نظر
صفحه 266 از 371
حضرتعالی در مورد دیۀ متعلّقه از جهت تعداد و میزان دیه چیست؟
جواب: هر کدام از شکستگیها دیۀ مستقلّی دارد.
-2 در صورتی که هر یک از استخوانهاي درشت نی و نازك نی ساق یک پا در چند محل شکسته شود، و این مواضع در درشت
نی و نازك نی منطبق بر هم نباشند، دیۀ متعلّقه از جهت تعداد و میزان دیه چه مقدار است؟
جواب: دیه بر حسب تعداد شکستگیها متعدّد میشود.
دیۀ منافع
سؤال 1234 - طبق گواهی پزشکی قانونی، صدمات وارده بر مصدومی بر اثر تصادف
ص: 467
به شرح ذیل بوده است:
-1 شکستگی مهرة پنجم گردن، که منجر به آسیب وسیع و قطع (نود درصد) نخاع گردیده است.
-2 از بین رفتن کامل قدرت مقاربت.
-3 عارضۀ بیاختیاري ادرار بر اثر آسیب عصبی.
-4 بیاختیاري کامل کنترل ضبط باد و مدفوع.
-5 فلج نسبی دو دست در حدود هفتاد درصد.
-6 فلج هر دو پا در حدود نود و پنج درصد.
با توجّه به این که عوارض بندهاي دوّم تا ششم همگی از عوارض شکستگی مهرة گردن و قطع نسبی نخاع میباشد، دیۀ صدمات
فوق چه مقدار است؟
جواب: نسبت به از بین رفتن قدرت مقاربت و بیاختیاري ادرار و بیاختیاري مدفوع، هر کدام یک دیۀ کامل تعلّق میگیرد. و در
مورد فلج پا و دست، با توجّه به این که شلل کامل 23 دیه را دارد، باید نسبت را بسنجند و دیه را تعیین کنند. و در مورد شکستن
یک مهره ارش دارد.
سؤال 1235 - بر اثر تصادفی که منجر به شکستن دست و پاي چپ این جانب گردیده، مدّت یک سال است که خانهنشین شدهام،
زیرا پایم از ناحیۀ زانو، که پزشکان پلاتین گذاشتهاند، خم و راست نمیشود. و در دستم، به علّت شکستگی زیاد پلاتین به کار
رفته، و هیچ یک از انگشتانم خم و راست نمیشود. پزشکان نظر دادهاند مدّت دو سال باید پلاتین در بدنم باقی باشد. فردي که با
این جانب تصادف نموده فوت کرده، و از نظر کارشناسان راهنمایی و رانندگی مقصّر شناخته شده است. لطفاً بفرمایید:
-1 آیا متوفّی ضامن است؟
-2 اگر ارث، یا ملکی، از متوفّی باقی مانده باشد، اولیاي دم میتوانند آن را به عنوان دیه پرداخت نمایند؟
-3 آیا اولیاي دم نیز ضامن میباشند؟
ص: 468
-4 دیۀ خسارات وارده بر من چقدر است؟
-5 علاوه بر دیه، پولی که این جانب تاکنون هزینه کردهام نیز باید پرداخت شود؟
جواب 1 تا 5: در صورتی که طبق گواهی کارشناسان متدیّن و موثّق راهنمایی و رانندگی، شخص متوفّی مق ّ ص ر شناخته شده، باید
دیۀ شکستگیهاي شما را از اموال به جاي مانده از او بپردازند. و اگر هزینههاي لازم و ضروري درمان بیش از دیه باشد، باید آن
صفحه 267 از 371
هم پرداخت گردد. و اگر میّت مالی نداشته باشد، اولیاي او مسئولیّتی در برابر شما ندارند. و دیۀ فلج یک سوّم دیۀ آن عضو است، و
اگر 80 % فلج حاصل شده باشد، به همین نسبت از یک سوّم محاسبه میشود. و اگر فلج بر طرف میشود دیه ندارد، بلکه ارش
دارد، که به وسیلۀ کارشناسان متدیّن و آگاه تعیین میشود.
سؤال 1236 - آیا مغز به عنوان یک عضو حیاتی داراي ارش است، یا دیه؟ قسمتهاي مختلف و اعضاي مرتبط با مغز، از قبیل سطح
نخاعی، تحتانی، قشري و مانند آن، هر کدام داراي ارش یا دیۀ خاصّی هستند؟
جواب: هر کدام داراي ارش هستند، و اگر آسیب به مغز سبب از میان رفتن منافع (مانند تکلّم و گویایی و مانند آن) شود دیۀ منافع
جاري است.
سؤال 1237 - آیا ضایعات عصبی، حسّی، فلج اعصاب دست، صدمات وارد به جمجمه، که منجر به صدمۀ عصبی هر یک از
اعصاب دوازدهگانه مغزي میشود، آسیبهاي اعصاب کرانیال و محیطی، آسیبهاي روانی متعاقب ضربۀ اختلالات بینایی و شنوایی بر
اثر ضربه، ضایعات اعصاب و روان به هر دلیل، ضایعات اعصاب حسّی و حرکتی، از بین رفتن حسّ بویایی و نورالژي، که تست
قابل دسترس جهت تأیید آن وجود ندارد، کوما و عوارض ناشی از آن، دیه مقرّر دارد؟
جواب: در مواردي که در قانون شرع دیه براي آن تعیین نشده رجوع به ارش میشود. و تعیین ارش بر اساس درصد ضایعهاي است
که به تصدیق اهل خبرة مورد اعتماد حاصل میشود.
سؤال 1238 - هرگاه پزشک مرد یا زنی را عقیم کند، آیا باید دیه بپردازد؟
ص: 469
جواب: دیه ندارد. ولی اگر قابل بازگشت نباشد، شرعاً جایز نیست.
سؤال 1239 - جنایتی که موجب سلس و ریزش ادرار و مدفوع در تمام ایّام و تا پایان روز میگردد، هر کدام دیۀ کامله دارد، یا
ریزش ادرار موجب دیۀ کامله، و ریزش مدفوع موجب ارش میگردد؟
جواب: در صورتی که با یک ضربه حاصل شده باشد، یک دیه دارد.
سؤال 1240 - خانم جوانی که حامله بوده بنا به تشخیص دکتر معالج از طریق سزارین تحت عمل جرّاحی قرار گرفته، که متأسّفانه
بعد از عمل دچار ضایعه شده است. بنا به تشخیص پزشک قانونی، بیمار در حال حاضر با توجّه به آسیب مغزي، و اختلال هوشیاري
بدون برگشت، به سطح هوشیاري قلبی در وضعیّت نباتی به سر میبرد، و هیچ گونه ارتباطی با محیط اطراف ندارد، و کلّیّۀ حسّها،
اعمّ از بینایی، شنوایی، صوتی، چشایی، جنسی و بویایی را از دست داده است. سازمان نظام پزشکی علّت حادثه را عدم امکانات و
تجهیزات بیمارستان عنوان نموده، و مسئولیّت حادثه را متوجّه دکتر بیهوشی و پرستار بهبودي و مسئولین بیمارستان دانسته است.
حال با توجّه به این که مدّت چهار سال و چهار ماه است که بیمار در چنین وضعیّتی بسر میبرد، و امکان دارد تا چند سال دیگر نیز
این وضعیّت به طول بیانجامد، سؤال این است که آیا براي هر کدام از اعضا و منافع باید دیۀ جداگانه پرداخت شود؟
جواب: چنانچه مرگ مغزي سرانجام منتهی به مرگ قطعی شود یک دیه بیشتر ندارد، که در میان کسانی که عامل آن بودهاند به
نسبت تقسیم میشود.
سؤال 1241 - هرگاه در اثر جنایت حسّ بویایی، یا شنوایی، یا چشایی، یا بینایی، یا گویایی، یا عقل از بین برود، و پس از پرداخت
دیه مجنیّ علیه بهبود یابد (حسّ یا قدرت مورد نظر برگردد،) تکلیف چیست؟
جواب: احتیاط واجب آن است که دیه را بازگردانند، و تبدیل به ارش کنند.
سؤال 1242 - اتومبیل شخصی، که همراه با سرنشین دیگري در حال مأموریّت بوده، در اثر بیاحتیاطی و سرعت زیاد، با مانع وسط
جادّه برخورد کرده، و صدمات
صفحه 268 از 371
ص: 470
عدیدهاي به شرح ذیل بر سرنشین همراه راننده وارد شده است:
-1 شکستگی مهرة هفتم گردن، و مهرة چهارم سینه، که منجر به قطع نخاع کامل شده است (ضایعه دائم).
-2 فلج کامل و دائمی هر دو اندام تحتانی (پاي راست و چپ).
-3 عدم کنترل دائم ادرار (سلس دائمی بول).
-4 عدم کنترل مدفوع.
-5 عدم توانایی مقاربت به طور کامل.
-6 فلج اندامهاي فوقانی (دست راست و چپ،) حدود هشتاد درصد.
به علّت عدم توانایی حرکت و خوابیدن طولانی مدّت در بستر. « بستر » -7 بروز زخم
-8 بروز عفونتهاي مکرّر ادراري و کلیوي که قابل عود مجدّد میباشد.
-9 تکرار زخم بستر و عفونتهاي کلیوي و ادراري و عوارض روانی ناشی از بستري شدن طولانی. ضمناً طبق نظر کارشناسان، رانندة
خودرو را در اثر سرعت غیر مطمئن و خستگی، مقصّر شناخته شده است. اکنون با توجّه به موارد فوق الذّکر لطفاً بفرمایید:
-1 آیا بروز زخم که در اثر بستري شدن در بیمارستان و عدم توانایی حرکت و خوابیدن طولانی حادث شده، ارش جداي از دیات
معیّن شرعی دارد، یا چون اثر همان بیماريهاي اصلی است، ارش مجزّا ندارد؟
جواب: ظاهراً ارش جداگانهاي ندارد.
-2 آیا عفونتهاي ادراري و کلیوي که به صورت مکرّر در اثر صدمات وارده بوجود میآید، داراي ارش جدایی است؟
جواب: در صورتی که نتیجۀ سرایت صدمات مذکور باشد، ارش جداگانهاي دارد.
-3 در فرضی که ضربۀ واحد در حادثۀ مذکور، باعث عدم کنترل ادرار و مدفوع به صورت دائمی شده، آیا هر کدام دیه و ارش
جدایی دارد؟
ص: 471
جواب: هر دو یک دیه دارد.
-4 آیا قطع نخاع، که نوعاً منجر به فلج قسمتی از اعضا میشود، و سبب دیۀ کامل انسان مسلمان است (مثل فلج اندامهاي تحتانی و
فقدان کنترل ادرار و مانند آن) هر کدام دیۀ مستقل دارد؟
جواب: احتیاط آن است که در تفاوت ارش و دیۀ کامله با هم مصالحه کنند، و امّا آثاري که از آن حاصل میشود، دیۀ جداگانه
دارد.
ارش
اشاره
سؤال 1243 - در مورد تعیین ارش صدمات وارده بر اعضا بفرمایید:
الف) آیا محاسبۀ ارش باید نسبت به کلّ دیۀ همان عضو باشد، یا دیۀ کامل انسان؟
ب) در صورت محاسبۀ ارش نسبت به دیۀ کامل، آیا مقدار ارش صدمۀ وارده به عضو میتواند بیش از دیۀ آن عضو تعیین گردد؟
جواب الف و ب: در صورتی که فقط ضرري به عضو وارد شده، نسبت به عضو محاسبه میشود. و اگر فرضاً به کارآیی عضو
صفحه 269 از 371
ضرري نرسانده، ولی یک زیان کلّی به بدن رسانده، باید نسبت به دیۀ کامل محاسبه شود؛ هر چند از دیۀ عضو بیشتر شود.
-1 ارش دررفتگی کتف
سؤال 1244 - شخصی صدمهاي بر دیگري وارد نموده، که استخوان دست او از طرف کتف دررفتگی پیدا کرده، و شکسته بند آن
را در جاي خود قرار داده، و در مدّت بیش از یک ماه بهبود یافته، و به حالت اوّل خود برگشته است. لطفاً بفرمایید: دیۀ دررفتگی
آن چقدر است؟ اگر بهبودي کامل پیدا نکرده باشد، دیۀ آن چقدر خواهد بود؟
جواب: دررفتگی بدون شکستگی دیه ندارد، بلکه ارش دارد. در صورتی که
ص: 472
منتهی به نقص عضو نشود ارش آن کمتر، و اگر منتهی شود ارش آن بیشتر است. و ارش بر معیار درصد خسارت به نظر طبیب
حاذق متدیّن تعیین میشود.
-2 ارش بافت نرم عصبی دست
سؤال 1245 - چنان چه بر اثر شکستگی استخوان دست، یا سایر اعضا که دیۀ معیّنی دارد، بافت نرم عصبی از بین برود. آیا علاوه بر
دیۀ شکستگی، ارش نیز به مجنیّ علیه تعلّق میگیرد؟ چنانچه شکستگی منجر به از بین رفتن بافت نرم عصبی شود، و آن عضو
کارآیی اوّلیۀ خود را از دست بدهد، و دچار عوارضی مثل لنگیدن شود، آیا میتوان علاوه بر دیۀ شکستگی، به نسبت عدم کارآیی
آن عضو ارش در نظر گرفت؟
جواب: چنانچه آن عضو به کلّی از کار بیفتد، دیۀ شلل که 23 دیۀ عضو است دارد. و اگر به طور کامل از کار نیفتد، به همان نسبت
از کار افتادگی از این دیه محسوب میشود.
-3 ارش نقص حاصل از استخوان معیوب
سؤال 1246 - در مواردي که استخوان عضوي، مثل ساق پا، دچار شکستگی شده و به صورت معیوب جوش خورده، دیۀ خاصّی در
نظر گرفته شده است. حال اگر در اثر این عارضه، نقص عضوي نیز ایجاد شود، علاوه بر دیۀ تعیین شده جهت استخوان معیوب،
تعیین ارش نقص عضو نیز موضوعیّت دارد؟
جواب: هرگاه آن نقص عضو از لوازم عادي شکستن استخوان باشد، ارش اضافی ندارد؛ ولی اگر چیزي اضافه بر شکستن استخوان
و جوش خوردن نادرست آن باشد، ارش دارد.
-4 ارش پارگی مقعد
سؤال 1247 - اگر مردي با اکراه، یا اجبار، یا فریب، با مرد یا کودك نابالغی لواط کند،
ص: 473
و موجب پارگی مقعد گردد؛ آیا این جراحت ارش دارد؟
جواب: چنین موردي مشمول ارش است؛ یعنی دیۀ کامل را براي کلّ آن محلّ در نظر میگیرند، سپس ملاحظه میکنند آسیب
وارده چند درصد ایجاد نقصان کرده، و به همان نسبت ارش میگیرند.
صفحه 270 از 371
-5 ارش نقص راه رفتن
سؤال 1248 - شکستگی استخوان، موجب نقص عضو (در راه رفتن) نیز شده است؛ آیا علاوه بر دیۀ مربوط به شکستگی، میتوان
براي نقص آن ارش تعیین نمود؟
جواب: احتیاط واجب آن است که ارش نقص منفعت را نیز بپردازد.
-6 ارش البکارة
سؤال 1249 - ازالۀ بکارت، ارش البکارة دارد یا مهر المثل؟ در صورت دوّم، اگر بکارت دختر غیر بالغی ازاله شود، مثلًا بکارت
دختر سه سالهاي در جریان تصادف از بین برود، محاسبۀ مهر المثل نسبت به وي چگونه ممکن است؟ آیا در مهر المثل، حدّ اقلّ و
حدّ اکثري وجود دارد، مثل این که از مهر السّنۀ کمتر نباشد؟
جواب: در افراد بالغ و مانند آن، معیار مهر المثل است. و در دختران کوچک باید ارش البکارة در نظر گرفته شود. ولی در صورتی
که افراد بالغ از طریق تصادف و مانند آن چنین آسیبی ببینند، احتیاط آن است که نسبت به تفاوت مهر المثل و ارش البکارة مصالحه
کنند. مهر المثل با مراجعه به افرادي که همانند آن دختر از نظر سنّ و سال و منزلت اجتماعی و جهات دیگر هستند، در نظر گرفته
میشود. مثلًا خواهران، خواهرزادهها، دختر عمّهها و دختر عموها، چنانچه از نظر عرفی شبیه هم باشند، با یکدیگر مقایسه میشوند.
سؤال 1250 - زنی در اثر تفخیذ اجباري حامله شده، و بر اثر وضع حمل بکارت وي زائل گشته است. آیا دیه، یا ارش البکارة، یا
مهر المثل، به وي تعلّق میگیرد؟
جواب: تنها مهر المثل تعلّق میگیرد.
ص: 474
سؤال 1251 - آیا بین ازالۀ ناقص و کامل فرق است؟ پزشکی قانونی، پردة بکارت را به 12 ناحیه، که اصطلاحاً به آن ساعت
پارگی در ساعت 5 و 6 » : میگویند، تقسیم کرده، که از 1 شروع و به 12 ختم میگردد. پزشکان در گواهیهاي خود مثلًا مینویسند
به نظر میرسد که باید دید آیا پردة بکارت ناقص داراي ارزش است؟ «. وجود دارد
مثلًا اگر کوزهاي بشکند خواه از یک قسمت بشکند، یا از چند قسمت، دیگر ارزش ندارد. امّا اگر پارچهاي پاره شود، اگر از یک
قسمت پاره شود، باقیماندة آن داراي ارزش است. حال باید دید که پردة بکارت از مثال اوّل است، یا دوّم؟
جواب: در هر حال مهر المثل تعلّق میگیرد.
سؤال 1252 - آیا زناي به عنف نسبت به غیر باکره، مهر المثل دارد؟
جواب: آري مهر المثل دارد.
سؤال 1253 - در مواردي که براي ازالۀ بکارت مهر المثل تعیین شده، مثل موردي که با انگشت ازالۀ بکارت گردد، چنانچه میزان
مهر المثل از دیۀ کامله یک زن بیشتر باشد، آیا مجنیّ علیها به میزان دیۀ کامله استحقاق دارد، یا زائد بر دیه هم قابل مطالبه است؟
همانند موردي که هرگاه کسی موي زنی را از بین ببرد، ولی دوباره بروید، مقرّر شده اگر مهر المثل بیشتر از دیۀ کامل باشد، فقط
به مقدار دیه بپردازد.
در مورد سؤال چگونه است؟
جواب: بیش از دیه استحقاق ندارد.
سؤال 1254 - پسر و دختري با یکدیگر رابطۀ نامشروع برقرار کرده، و در نتیجه بکارت دختر زائل شده است. لطفاً به سؤالات زیر
پاسخ دهید:
صفحه 271 از 371
پاسخ دهید:
-1 اگر عمل با رضایت دختر و بدون اغفال صورت گرفته باشد، حکم مسأله چیست؟
جواب: در فرض مسأله، ارش البکارة یا مهر المثل تعلّق نمیگیرد.
-2 اگر عمل با رضایت ولی با اغفال دختر همراه بوده باشد، آیا ارش البکارة تعلّق میگیرد؟
جواب: چنانچه منظور از اغفال این است که رضایت به مادون آمیزش داده،
ص: 475
ولی او آمیزش کرده، باید مهر المثل او را بدهد. و اگر منظور از اغفال این است که پسر به او اطمینان داده که ازالۀ بکارت نخواهد
شد، باید ارش البکارة بپردازد.
سؤال 1255 - لطفاً در خصوص ارش البکارة، در دو فرض بلوغ و عدم بلوغ زانیه، بفرمایید:
-1 آیا زانیه در موارد ذیل مستحقّ ارش البکارة میباشد؟
-2 زنا با رضایت و میل وي انجام شود.
-3 زنا در اثر اکراه یا عنف واقع گردد.
-4 زنا با فریب وي، مبنی بر وعدة قطعی ازدواج و مانند آن، انجام پذیرد.
جواب: در صورت بلوغ و رضایت، ارش بکارت و مهر المثل مشروع نیست.
و در صورت عنف، یا عدم بلوغ، مهر المثل ثابت است. و با وجود مهر المثل، نوبتی به ارش بکارت نمیرسد.
سؤال 1256 - اگر ازالۀ بکارت دختر با انگشت، یا شیء دیگر صورت گیرد، حکم ارش البکارة چیست؟ آیا رضایت یا عدم رضایت
وي در حکم تأثیري دارد؟
جواب: مهر المثل تعلق میگیرد. ولی در صورت رضایت دختر، احتیاط مصالحه است.
سؤال 1257 - چنانچه مردي یک بار اقرار به زنا کند، آیا میتوان او را به پرداخت ارش البکارة، یا مهر المثل (در صورت تحقّق
شرایط آن،) محکوم کرد؟
جواب: احتیاط واجب آن است که اگر اقرار به تحقّق زناي به عنف، یا ازالۀ بکارت به عنف کرده باشد، مهر المثل را بپردازد.
سؤال 1258 - اگر زانیۀ باکره از زانی بخواهد به قدري دخول شود که ازالۀ بکارت نشود، ولی زانی عمداً یا سهواً موجب ازاله شود،
آیا ضامن ارش البکارة یا چیز دیگري هست؟
جواب: ضامن مهر المثل است.
شجاج
سؤال 1259 - آیا جراحات و شکستگی استخوان فک بالا و پایین، و گوش و لب، از
ص: 476
مصادیق سر و صورت میباشد، یا چون این اعضا داراي عنوان خاصّ میباشند، از قاعدة مذکور خارج، و با توجّه به نسبت همین
اعضا به شکستگی استخوان و جراحت، ارش تعیین خواهد شد؟
جواب: از مصادیق سر و صورت است، و مشمول احکام شجاج میباشد.
سؤال 1260 - در جراحاتی مانند حارصه، و همچنین در تغییر رنگ مانند کبودي، آیا التیام یا سرایت موجب کاهش یا افزایش دیه
میگردد؟
جواب: التیام تأثیري ندارد؛ ولی افزایش اگر نتیجۀ عادي و غیر قابل اجتناب جنایت باشد، تأثیر دارد.
صفحه 272 از 371
متلاحمۀ ساعد دست راست، که منجر به آسیبدیدگی عضلات محل گردیده » : سؤال 1261 - در گواهی پزشکی قانونی عنوان شده
آیا علاوه بر دیۀ متلاحمه، ارش آسیبدیدگی عضلات هم به آن اضافه میشود؟ … «
جواب: در صورتی که نتیجۀ آن از کار افتادگی نسبی آن عضو باشد، باید محاسبه شود.
آیا صدمۀ «. جنایت باعث کوفتگی و ضربدیدگی لگن شده است » : سؤال 1262 - در گواهی پزشکی قانونی این جمله آمده است
مذکور دیه دارد، یا ارش، یا هیچ کدام؟
جواب: اگر تنها اثر آن درد محل بوده باشد دیه و ارش ندارد؛ امّا اگر تغییري، هر چند براي مدّتی، در عضو یا استخوان پیدا شود
ارش دارد.
آیا ریشۀ انگشت شست «. دامیه در ریشۀ انگشت شست ایجاد شده است » : سؤال 1263 - در گواهی پزشکی قانونی چنین ذکر شده
جزء انگشت است، یا جزء دست؟
جواب: اگر عرفاً جزء انگشت باشد، حکم انگشت بر آن جاري میشود.
جرح بر گردن در بعضی از موارد، دیه » : سؤال 1264 - در مجموعۀ استفتائات جدید، جلد اوّل، صفحۀ 400 ، سؤال 1335 فرمودهاید
لطفاً بفرمایید: در چه مواردي دیه، و در چه مواردي ارش دارد؟ و آیا در مواردي که دیه دارد، دیۀ «. و در بعضی موارد ارش دارد
جراحات گردن در حکم سر و صورت است، یا در حکم بدن؟ نحوة محاسبۀ دیۀ آن چگونه است؟ حکم صدماتی که باعث تغییر
رنگ در گردن میشود چگونه است؟
ص: 477
جواب: انواع دیۀ حارصه و دامیه و سمحاق و مانند آن در مورد گردن نیز صادق است. ولی دیۀ آن مانند دیۀ بدن میباشد؛ نه مانند
دیۀ سر و صورت، و در غیر موارد دیه ارش دارد.
سؤال 1265 - شخصی بدن دیگري را گاز گرفته، و جراحت حارصهاي، مثلًا به طول دو سانتیمتر، ایجاد کرده است. ولی از آنجا که
بین دو دندانش فاصله بوده، در محلّ جراحت مذکور نیز به همین شکل فاصله افتاده است؛ آیا یک حارصه محسوب میشود، یا دو
حارصه؟
جواب: با توجّه به این که زخمها نزدیک به هم است، عرفاً یک زخم محسوب میشود.
سؤال 1266 - آیا جراحات وارده بر آلت تناسلی زن و مرد، و عانۀ آنها، دیه دارد یا ارش؟ اگر دیه دارد، نحوة محاسبۀ آن چگونه
است؟
جواب: جراحات اعضاي تناسلی، همانند سایر جراحات بدن است، که تقسیم به انواع مختلف حارصه و دامیه الی آخر میشود.
سؤال 1267 - شخصی در جریان تصادف، سمت راست بدنش به زمین کشیده شده است، به شکلی که یک سمت صورت وي
تماماً خراشیده شده، و عمق آن در حدّ حارصه است. آیا تمام این صدمه یک حارصه محسوب میشود، یا به نحو دیگري محاسبه
میگردد؟
جواب: با توجّه به اتّصال عرفی زخم، یک حارصه محسوب میشود.
سؤال 1268 - با توجّه به قلّت پوست و گوشت روي پیشانی، پشت دست، و پشت انگشت، آیا غیر از حارصه و دامیه جراحات دیگر
در این نواحی قابل تصوّر است؟
جواب: افراد از این جهت مختلفند؛ در صورتی که گوشت کافی نداشته باشد ملتحمه و مانند آن تصوّر نمیشود، ولی سمحاق و
موضحه و مثل آن قابل تصوّر است.
سؤال 1269 - در موارد جراحت متلاحمه، که به فلج عضو میانجامد، ولی با درمان میتوان از فلج شدن پیشگیري کرد؛ بفرمایید:
صفحه 273 از 371
ص: 478
-1 آیا بر شخص مجروح واجب است خود را درمان کند؟
جواب: چنان چه درمان آن ساده باشد، به طوري که منتهی شدن به فلج عرفاً اسناد به مجروح داده شود، لازم است.
-2 در صورت درمان، آیا میتوان هزینههاي افزون بر مقدار دیه را از جانی گرفت؟
جواب: آري میتوان گرفت.
سؤال 1270 - با توجّه به این که شکم از حیث عرض داراي دو لایه است (یکی پوست شکم، و دیگري شکمبه) اگر جراحتی
پوست شکم را پاره کند، امّا شکمبه را پاره نکند، چه نوع جراحتی است؟ و دیۀ آن چقدر است؟
جواب: چنانچه وارد فضاي خالی داخل بشود، جائفه است.
« موضحه » و در تبیین ماهیّت «. نافذه جراحتی است که در اعضاء بدن فرو رود » : فرمودهاند « نافذه » سؤال 1271 - فقها در تعریف
لطفاً بفرمایید «. جراحتی که از گوشت بگذرد، و پوست نازك روي استخوان را کنار زده، و استخوان را آشکار کند » : فرمودهاند
فرق بین این دو جراحت چیست؟ آیا فرقشان این است که موضحه تا روي استخوان فرو میرود، امّا نافذه علاوه بر آن از کنار
استخوان هم عبور میکند؟ اگر چنین است، چنانچه فقط نیم سانت از کنار استخوان عبور کند، در اینجا تفاوت نافذه با موضحه فقط
نیم سانت است؛ امّا تفاوت دیۀ آن 5 شتر است! زیرا دیۀ موضحه 5 شتر، و دیۀ نافذه (در مرد) 10 شتر است. این، چگونه قابل توجیه
است؟
جواب: نافذه آن است که به مقدار کافی در بدن نفوذ کند؛ خواه مثل ماهیچهها باشد، یا مواردي که استخوان است، و از کنار
استخوان به مقداري که عرفاً نفوذ نامیده شود بگذرد. و در موارد شکّ حکم نافذه جاري نمیشود.
سؤال 1272 - اگر چیزي از یک طرف وارد بدن و از طرف دیگر خارج گردد. (مثل این که تیري به بازوي شخص وارد، و از سمت
دیگر خارج شود) دیۀ آن چقدر است؟
جواب: یک جنایت محسوب میشود.
سؤال 1273 - آیا نافذه در کلّیّۀ اعضاي بدن (دست، پا، گردن، ذَکَر، پستان، إلیتین،
ص: 479
لب، زبان، انگشت، کف دست و دیگر اعضا) صادق است؟
جواب: قدر مسلّم از نافذه مواردي است که آلت جارحه به مقدار قابل ملاحظهاي در بدن نفوذ کند؛ مانند نیزه، خنجر، چاقو و امثال
آن. امّا جراحت وارده به یک انگشت، یا لب، یا مانند آن، مصداق نافذه نیست.
سؤال 1274 - هرگاه آلت ضرب یکی از اعضاي داخلی بدن، از قبیل کبد، را مجروح کند، و جراحت بدون عیب التیام یابد؛ آیا
علاوه بر ثلث جراحت جائفه، آن جراحت ارش نیز دارد؟
جواب: آن جراحت اضافی، ارش دارد.
سؤال 1275 - آیا دیه جراحاتی که در اثر ضربۀ واحد بر سطح عضوي که دچار شکستگی شده حادث میشود، مانند حارصه، دامیه،
تغییر رنگ، و امثال آن، بر دیۀ شکستگی افزوده میشود؟
جواب: آري دیۀ شکستگی جدا از دیۀ جراحت است.
سؤال 1276 - سر شخصی را با سنگ شکستهام. (البتّه قصد پرتاب داشتهام، نه شکستن.) و نمیدانم چه مقدار جراحت وارد شده،
بلکه فقط میدانم از سر مجروح خونی آمده است. و اکنون شخص مجروح فوت کرده، و اصلًا دسترسی به ورثه و بستگان او
نداشته، و نخواهم داشت. دیۀ آن چقدر است؟
صفحه 274 از 371
جواب: در صورتی که فقط میدانید سر او زخم شده، و بیشتر از آن را یقین ندارید، دیۀ آن قیمت یک شتر است. و در صورتی که
به مجنیّ علیه دسترسی ندارید، به نیّت او دیهاش را به فقیري صدقه میدهید. مگر این که یقین داشته باشید که او از شما راضی شده
است.
سؤال 1277 - در اثر تیراندازي با تفنگ ساچمهاي، مجنیّ علیه از ناحیۀ دست، یا سایر اعضا که دیۀ معیّن دارد، مجروح شده، و
ساچمه در گوشت نفوذ کرده، و پزشک نوع جراحات وارده را دامیه و مانند آن اعلام نموده است. در این فرض، آیا هر یک از
جراحات یک نافذه محسوب، و یک صد دینار دیه تعلّق میگیرد؟ یا این که باید براي هر یک از جراحات دیۀ آن جرح، به نسبت
به دیۀ آن عضو سنجیده شود؟
ص: 480
جواب: هر یک از جراحات یک دیه دارد، ولی توجّه داشته باشید اینجا از نوع نافذه و جائفه نیست؛ بلکه غالباً دامیه است. هر چند
بهتر آن است که با یکدیگر مصالحه کنند.
سؤال 1278 - اگر شخصی در نزاعی با خودکار به دست دیگري بزند. به طوري که مقداري از پوست دستش کنده شود و خون
بیاید، چه حکمی دارد؟ ناگفته نماند نمیدانم چقدر از پوست دست وي جراحت دیده، فقط میدانم که پوستِ دستش کنده شده،
و خون آمده است. و اصلًا از شخصی مجنیّ علیه و فامیلهایش اطّلاعی ندارم، تا حلالیّت طلب کنم.
جواب: این جراحت دامیه نام دارد، و دیۀ آن در غیر سر و صورت نصف قیمت یک شتر است، و در صورتی که به مجنیّ علیه
دسترسی ندارید، دیهاش را به نیّت او به فقیري صدقه میدهید؛ مگر این که یقین داشته باشید که او از شما راضی شده است.
سؤال 1279 - در نزاعی با پاشنۀ چکش به صورتِ شخصی زدهام. نمیدانم صورتِ شخص مجروح، سرخ شده است، یا کبود یا
سیاه، و اصلًا به آن شخص و ورثه و بستگانش دسترسی ندارم، و بعد از این هم نخواهم داشت. خواهشمندم دیۀ آن را بیان فرمایید.
جواب: حدّ اقل دیه در اینجا دیۀ سرخ شدن است، که 15 مثقال طلاست. (مثقال شرعی حدود 18 نخود است، و مثقال معمولی 24
نخود. بنابراین، اگر به حساب مثقال معمولی باشد 14 از آنچه در بالا گفتیم کم میشود.)
سؤال 1280 - چنانچه در اثر ضربهاي در پلک تحتانی و فوقانی کبودي ایجاد شود، آیا جانی باید سه دینار به مجنیّ علیه بدهد، یا
شش دینار؟
جواب: اگر کبودي متّصل واحدي بوده باشد، یک جنایت محسوب میشود. و اگر دو کبودي جداگانه از هم باشد، دو جنایت
حساب میشود.
سؤال 1281 - جراحتی که به اعضاي درونی انسان وارد شود بر اساس نوع عضو آسیبدیده در داخل بدن، متفاوت است. در حالی
که دیه در تمام موارد آن در حدّ
ص: 481
جائفه و یکسان است. (به طور مثال جائفهاي که منجر به پارگی روده میشود، با جائفهاي که تنها منجر به پارگی پرده صفاق و
چادرینه (امنتوم) میشود از نظر سیر درمان و هزینهها و نقص عضو به هیچ وجه یکسان نیستند، لکن دیۀ آنها یکی است.) آیا
میتوان در حکم تفاوتی قائل شد؟
جواب: در این گونه موارد که علاوه بر دیۀ ایجاد یک جراحت جائفه، به اعضاي درونی مانند رودهها صدمه وارد میشود، نسبت به
آن مقدار اضافه باید ارش داده شود.
سؤال 1282 - حکم شرعی جراحات یا لطماتی که به هنگام تنبیه و تربیت شاگردان به وجود میآید، در فروع زیر چیست؟
الف) شاگرد صغیر باشد.
صفحه 275 از 371
ب) شاگرد بالغ باشد.
ج) با اجازة ولیّ باشد.
د) بدون اجازه ولیّ باشد.
ه) جهت جلوگیري از وقوع منکر باشد.
جواب: حتّی الامکان نباید از تنبیهات بدنی استفاده کرد. و در صورت ضرورت، باید با اجازة ولی باشد، و سبب کبودي و سرخی و
جراحت بدن نگردد.
سؤال 1283 - بعضی از کودکان توسّط پدر و مادر شدیداً مورد ضرب و جرح قرار میگیرند، و گاه آثار این شکنجهها در
بیمارستان دیده میشود، و متأسّفانه قانونی جهت منع آن موارد وجود ندارد. حکم آن چیست؟
جواب: این گونه شکنجهها محکوم به دیه و ارش است؛ و فرقی با جنایات دیگران ندارد.
سؤال 1284 - آیا جراحتی که در اثر ورود ساچمۀ شلیک شده از اسلحۀ کمرشکن شکاري به شخص وارد میشود، از مصادیق مادّة
هرگاه نیزه یا گلوله و مانند آن، در دست یا پا فرو رود، در صورتی » : 483 قانون مجازات اسلامی است، که مقرّر میدارد
ص: 482
یا ساچمه، گلوله محسوب نشده، «. که مجنیّ علیه مرد باشد دیۀ آن یک صد دینار، و در صورتی که زن باشد دادن ارش لازم است
و جراحت مزبور مشمول مادّة 480 قانون مجازات اسلامی است که با توجّه به نوع جرح (حارصه، دامیه، متلاحمه، سمحاق،
موضحه، هاشمه، منقله، مأمومه، و دامغه) باید تعیین دیه شود؟
جواب: این حکم (حکم نافذه) شامل ساچمه نمیشود، و باید از عناوین دیگر که اشاره کردید براي دیۀ آن استفاده کرد.
سؤال 1285 - دکتر مقداري از پوست بدن را براي ترمیم جراحت یا سوختگی، برداشته است. آیا براي این قسمت دیه یا ارش
جداگانهاي در نظر گرفته میشود؟
جواب: دیه و ارشی براي این قسمت نیست.
سؤال 1286 - همان گونه که مستحضرید جرم دامغه دیه و ارش دارد، ولی پزشکی قانونی ارشی هم تحت عنوان کاهش استحکام
جوار استخوان ناشی از گرانبوتومی اعلان نموده است. آیا جانی این ارش را هم باید بپردازد؟
جواب: تنها ارش پاره شدن پوستۀ مغز را، علاوه بر دیۀ مأمومه، باید بپردازد.
دیۀ جنین
سؤال 1287 - دختري از زنا حامله شده است. در صورت پی بردن خانواده، احتمال کشتن وي میباشد. آیا میتواند سقط جنین
کند؟ حکم دیۀ آن چیست؟
جواب: در صورتی که واقعاً جان او در خطر باشد، و جنین به چهارماهگی نرسیده باشد، مجاز است سقط جنین کند، و دیۀ آن را به
بیت المال بپردازد.
سؤال 1288 - چون افراد زیادي از جمله پزشک، فروشنده، خریدار، تزریقکننده، پدر و مادر جنین، در سقطِ به وسیلۀ دارو نقش
دارند. دیۀ سقط بر عهدة کیست؟
جواب: دیۀ سقط بر عهده کسی است که دارو را مصرف میکند.
سؤال 1289 - اگر شخص تزریقکننده از اثر داروي سقط جنین با خبر نباشد، دیه بر عهدة چه کسی است؟
جواب: بر عهدة کسی است که این دستور را به او داده است.
صفحه 276 از 371
ص: 483
سؤال 1290 - اگر مادر آمپول را به خود تزریق کند، تا جنین نامشروع خود را سقط کند، دیه بر عهدة چه کسی است، و به چه
کسی تعلّق میگیرد؟ اگر شوهر ببخشد چطور؟
جواب: دیۀ سقط در اینجا بر عهدة مادر است. و دیۀ او به حاکم شرع میرسد، و در مصارف بیت المال مصرف میشود.
سؤال 1291 - اگر درخواست از مادر و تزریق از پدر باشد، دیه بر عهدة چه کسی است؟
جواب: دیه بر عهدة هر دو میباشد؛ هر کدام به مقداري که در آن کار سهیم بودهاند.
سؤال 1292 - چنانچه کسی با اسلحه و به قصد کشتن مادر و جنین، به طرف آنها شلیک کند، و هر دو کشته شوند. آیا پدرِ حمل
حقّ درخواست قصاص نفس جانی را دارد، یا این که قتلِ عمدِ جنین فقط دیه دارد؟
جواب: قتل عمد جنین قصاص ندارد، بلکه فقط دیه دارد. ولی اولیاي دم میتوانند پس از اخذ دیۀ جنین، نصف دیۀ کامله را به
خاطر قتل مادر به ورثۀ جانی بپردازند، و او را قصاص نمایند.
عاقله
سؤال 1293 - همان گونه که مستحضرید در مواردي که جانی اقرار به جنایت خطایی خود کند، عاقله ضامن نیست. حال اگر طفلی،
که عمد او خطاي محض تلقّی میشود، اقرار به جنایت خود نماید، آیا خود طفل ضامن است، یا عاقلۀ وي؟
جواب: اقرار طفل در هیچ حال معتبر نیست.
سؤال 1294 - از آنجا که عاقله ضامن جراحت موضحه به بالا میباشد، مشروط بر این که خطاي محض باشد. لطفاً بفرمایید:
-1 چنانچه جراحتی وارد شود که ارش دارد، و ارش آن معادل با موضحه یا بالاتر باشد، آیا عاقله ضامن است؟
ص: 484
جواب: فرقی بین ارش و دیه در این جهت نیست.
-2 در جراحات متعدّدي که دیۀ مجموع آن معادل موضحه یا بیشتر، ولی منفرداً کمتر است (اعمّ از این که دیۀ مقدّره داشته باشد،
یا نداشته باشد) چطور؟
جواب: جنایات مستقلّه که هر کدام دیۀ آن کمتر از موضحه است، مشمول حکم عاقله نیست.
-3 جراحاتی وارد شده که کمتر از موضحه دیه دارد، لکن عیبی از آن حاصل شده که دیۀ جراحت به همراه عیب معادل موضحه یا
بیشتر میشود. در این صورت عاقله ضامن است؟
جواب: در این فرض که جنایت، جنایت واحده است، شامل میشود.
سؤال 1295 - هرگاه قتل خطاي محض با علم قاضی ثابت شود، دیه بر عهدة چه کسی است؟ عاقله، یا خود جانی؟
جواب: احتیاط واجب آن است که خود جانی بپردازد.
سؤال 1296 - اگر مجنون یا صغیر، بر پدر خود ضرب یا جرحی که دیۀ آن بر عهدة عاقله است وارد کند، مسئول پرداخت دیه
کیست؟
آیا در این مورد خاص میتوان سایر اقرباي نسبی مجنون یا صغیر را که جزء ورثۀ فعلی او محسوب نمیشوند (مانند برادران) به
ترتیب اقربیّتِ به جانی مسئول پرداخت دیه به عنوان عاقله دانست؟
جواب: آري دیه بر عاقله است، ولی سهمی از آن به صغیر یا مجنون نمیرسد.
سؤال 1297 - در رابطه با کیفیّت و شرایط مسئولیّت عاقله پاسخ دهید:
صفحه 277 از 371
الف) در مورد جنایات خطاي محضِ عاقلِ بالغ، تنها دیۀ قتل و جراحتهاي موضحه و زیادتر از آن بر عهدة عاقله میباشد، و دیۀ
جنایات کمتر از موضحه بر عهدة خود جانی است. آیا این حکم در مورد نابالغ و دیوانه نیز صادق است؟ به عبارت دیگر، دیۀ
جراحات کمتر از موضحه که نابالغ (ممیّز و غیر ممیّز) و یا دیوانه به دیگري وارد میکند، بر عهدة کیست؟
جواب: آري این حکم درباره صبی و مجنون نیز جاري است، و مادون
ص: 485
موضحه از مال آنها پرداخته میشود.
ب) عاقله در چه مدّتی باید دیه، یا ارش را بپردازد؟
جواب: هرگاه دیه سنگین بوده باشد، باید مانند دیۀ عمد در أجل مناسب پرداخت شود، و الّا جنبۀ فوري دارد.
ج) در صورتی که عاقله از پرداخت دیه استنکاف نماید، یا عاجز از پرداخت باشد، تکلیف چیست؟
جواب: هرگاه در آینده امید قدرت براي او هست، باید تأخیر انداخت. و اگر امیدي نیست، باید از بیت المال پرداخت شود. و اگر
عمداً تأخیر اندازد و توانایی دارد، حاکم شرع میتواند او را مجبور سازد، و یا به زندان افکند.
سؤال 1298 - در مورد جنایت صغیر، که در زمان دادرسی و صدور رأي بالغ و رشید شده، دیۀ متعلّقه همچنان بر عهدة عاقله است،
یا خود جانی باید بپردازد؟
جواب: دیه بر عهدة عاقله است.
دیۀ جنایت بر میّت
سؤال 1299 - در خصوص جنایت بر میّت بفرمایید:
الف) آیا سوزاندن کامل بدن میّت دیه دارد؟
ب) در صورت مثبت بودن پاسخ، میزان آن چقدر است؟
ج) در فرض فوق، آیا جانی علاوه بر دیه، تعزیر نیز میشود؟
د) در موارد وجوب دیه، آیا بین عمدي و غیر عمدي بودن جنایت تفاوتی هست؟
ه) آیا در مقدار دیه، بین میّت زن و مرد تفاوتی وجود دارد؟
جواب: ارش دارد؛ ولی ارش آن کمتر از دیۀ کاملۀ جنایت بر میّت (یک صد دینار) نیست. و فرقی بین زن و مرد نمیباشد؛ ولی در
صورت عمد، تعزیر نیز دارد.
سؤال 1300 - آیا پرداخت دیۀ جنایت بر میّت به صورت حالّ است، یا مؤجّل؟
جواب: دیۀ آن به صورت حالّ است.
ص: 486
سؤال 1301 - دیۀ جراحات یا صدماتی که بر میّت غیر مسلمان وارد میشود، چه مقدار است؟
جواب: احتیاط آن است که مانند دیۀ مسلمان عمل شود، یا مصالحه کنند.
سؤال 1302 - اگر نیاز به عضوي از اعضاي مرده باشد، و آن را از بدن او جدا کنند، آیا دیه دارد؟ دیۀ آن چه مقدار است؟ چه
کسی باید بدهد؟ به چه کسی تعلّق میگیرد؟ در صورت ثبوت دیه، آیا بین مسلمان و کافر از یک طرف، و کافر ذمّی و غیر ذمّی از
سوي دیگر، فرقی هست؟
جواب: در چنین صورتی احتیاط پرداخت دیه است. و باید دیه در راه خیرات براي آن میّت صرف شود، و حربی دیه ندارد.
صفحه 278 از 371
سؤال 1303 - فردي را پس از قتل میسوزانند، به گونهاي که تمامی بدنش به جز چند قطعه استخوان، تبدیل به خاکستر میشود! با
توجّه به این که تمامی بدنش از بین رفته، آیا باید براي تک تک اعضا و جوارح ظاهر و داخل ارش تعیین گردد؟ در صورتی که
جواب مثبت باشد، ارش معیّنه چه میزان بیشتر از ارش دیۀ کامل جنایت بر مرده است؟
جواب: در صورتی که جسد را یکجا سوزانده باشند دیۀ آن تنها یک صد دینار است؛ ولی اگر آن را در چند مرحله سوزانده
باشند، دیۀ اعضا اضافه میشود. و اگر عضوي دیه نداشته باشد، ارش به آن تعلّق میگیرد.
موارد پرداخت دیه از بیت المال
سؤال 1304 - هرگاه در قتل عمد، یا غیر عمد، یا صدمات دیگر، متّهم شناسایی نشود، آیا لازم است دیه از بیت المال پرداخت
گردد؟ در صورتی که پاسخ مثبت باشد، آیا اعلان این مطلب و قید آن در حکم لازم است، مخصوصاً اگر اثر نامطلوبی در جامعه
داشته باشد، و مورد سوء استفاده قرار گیرد؟
جواب: در صورتی که قاتل شناخته نشود، دیه را باید از بیت المال پرداخت. و لازم نیست این مسأله به طور آشکار اعلان شود، تا
سبب سوء استفادة افرادي
ص: 487
گردد. همچنین اگر قاتل واقعاً معسر شود، به طوري که امیدي براي آینده نیز نباشد.
سؤال 1305 - در مواردي که میتوان دیۀ مقتول را از بیت المال پرداخت، لکن اولیاي دم جاهل به موضوع هستند، آیا قاضی مجاز
به ارشاد و راهنمایی آنان میباشد؟
جواب: با توجّه به این که ذي نفع در اینجا جاهل به حکم است، میتوان او را به حکم شرع ارشاد کرد.
سؤال 1306 - در صورتی که ضارب فرار کند، یا ناشناخته باشد، آیا میتوان دیۀ جراحات و صدمات وارده بر مجنیّ علیه را از بیت
المال پرداخت؟
جواب: در غیر قتلی دلیلی بر گرفتن دیه از بیت المال یا خویشان جانی فراري نداریم.
سؤال 1307 - فرزند 12 سالۀ این جانب در کوچه به چیز مشکوکی برخورد نموده، مشغول بازي با آن میشود. در این هنگام شیء
مذکور، که ظاهراً نوعی مواد منفجره شبیه گلولۀ خمپاره بوده، منفجر و منجر به فوت ایشان میگردد. بر اساس اظهارات چند نفر،
موتور سوار ناشناسی آن شیء را در کوچه رها کرده است. با توجّه به این که خون مسلم نباید هدر رود، آیا دیۀ فرزند این جانب بر
بیت المال است؟
جواب: چنانچه ثابت شود شیء مزبور را موتور سواري آنجا رها کرده، و دسترسی به او حاصل نشود، دیۀ آن طفل باید از بیت
المال پرداخته شود. ولی چنانچه کودك آن شیء را از داخل منزل برداشته، دیۀ او بر بیت المال نیست.
سؤال 1308 - فرزندم، در حالی که بر ترك موتورسیکلت سوار بود، بر اثر تصادف با اتومبیل به شدّت مجروح و مصدوم گردید.
متأسّفانه رانندة متخلّف و بیوجدان از صحنۀ تصادف گریخته، و تا این لحظه شناسایی نشده است. شدّت آسیبهاي وارده بر
فرزندم به حدّي است که حواس خود را از دست داده، و ما اکنون سالهاست که همانند طفل یک سالهاي از او پذیرایی میکنیم.
اگر در حکومت اسلامی صدمهاي به مسلمانی وارد شود، و متّهم شناسایی نشود، پرداخت دیه بر عهدة کیست؟
ص: 488
جواب: دیه بر عهدة جانی است، و دلیلی بر گرفتن دیه در غیر قتل از خویشاوندان جانی یا بیت المال نداریم.
سؤال 1309 - در موارد قسامه، که موضوع آن ایراد ضرب و جرح عمدي نسبت به مجنیّ علیه است، اگر برائت مدّعی علیه ثابت
صفحه 279 از 371
شود، و ضارب یا جارح نیز مشخّص نگردد، آیا مانند مورد قتل، دیۀ مجنیّ علیه مصدوم باید از بیت المال پرداخت شود؟
جواب: ظاهراً دیه آن بر کسی نیست.
سؤال 1310 - در موارد اثبات اعسار جانی از پرداخت دیه، اعمّ از این که موضوع آن قتل یا ضرب و جرح عمدي، یا در حکم شبه
عمد، یا شبیه عمد باشد و محکوم علیه معسر نیز در دسترس باشد، لکن جهت اعسار مذکور حتّی در مدّت طولانی نیز قادر به
پرداخت دیۀ مورد حکم نباشد. آیا باید از بیت المال پرداخت نمود، یا بر عهدة بستگان محکوم علیه (الاقرب فالاقرب) است، یا در
این فرض کسی جز محکوم علیه معسر ضامن نمیباشد؟
جواب: در فرض سؤال چنان چه جنایت از قبیل قتل بوده باشد، دیه از بیت المال پرداخته میشود.
عفو از دیه
سؤال 1311 - در مواردي که قصاص قاتل، مشروط به ردّ فاضل دیه از سوي اولیاي دم است، سؤالاتی مطرح میشود. لطفاً پاسخ
فرمایید:
-1 فاضل دیه حقّ چه کسی است؟ قاتل یا ورثۀ وي؟
جواب: فاضل دیه حقّ قاتل است، و از او به ورثه میرسد.
-2 در صورتی که حقّ قاتل باشد، آیا میتواند از حقّ خویش گذشت کند؟
جواب: آري میتواند گذشت کند.
-3 آیا انگیزة قاتل در حکم فوق تأثیري دارد؟ مثلًا اگر انگیزة قاتل محروم کردن ورثه از دیه، یا خروج از بلا تکلیفی و نجات از
زندان باشد، (به هنگامی که اولیاي دم به دلیل اعسار، قادر به پرداخت فاضل دیه نیستند، و از طرف دیگر نه حاضر به
ص: 489
دریافت دیه هستند، و نه قاتل را عفو میکنند.) آیا عفو در همۀ موارد صحیح است؟
جواب: انگیزهها تفاوت نمیکند، و معیار عفو است.
سؤال 1312 - اگر مقتول دیونی داشته، و براي پرداخت آن هیچ مالی غیر از دیه نداشته باشد، و اولیاي دم مجنیّ علیه به خاطر این
که پولی گیر طلبکاران نیاید، یا به هر دلیل دیگر دیه را ببخشند، آیا طلبکاران میتوانند دعوایی طرح نموده، و به عنوان شخص
ي شده، و دیون خود را مطالبه کنند؟ 􀀀 ثالث وارد دعو
جواب: مطالبات میّت بر هر چیز مقدّم است، و اولیاي دم در فرض مسأله حقّ بخشش ندارند.
26 ریال بابت /666 / 32 ریال (فاضل دیه) در وجه قاتل، و مبلغ 670 /000 / سؤال 1313 - به منظور قصاص قاتل دخترم، مبلغ 000
56 دیۀ یک زن نیز به عنوان سهم الدّیۀ صغیر به حساب دادگستري واریز نمودم، تا قاتل به قصاص رسید. از طرفی ضمن توافق
شفاهی با قاتل، قرار شد ایشان از بابت بدهی دیۀ فرزندان مقتول (پسر و دختر) که ثلث آن به این جانب میرسد، و برابر فاضل دیه
میباشد، از سهم الدّیۀ خود به نفع این جانب گذشت نماید. در حضور قاضی و مسئولین اجراي احکام قضایی، قاتل قبل از قصاص
و قاضی و «. این جانب محکوم به قصاص، از حقّ سهم الدّیۀ خودم نسبت به ولیّ دم خانم … گذشت مینمایم » : با خط خود نوشت
مسئولین اجراي احکام زیر آن نامه را تأیید نمودند. اکنون سؤال این است: آیا کلّ مبلغ فاضل دیه، که آن مرحوم به نفع این جانب
گذشت نموده، به این جانب تعلّق میگیرد؟ لازم به ذکر است که ورثۀ قاتل فقط یک فرزند صغیر و مادر او میباشند.
جواب: آنچه را قاتل به عنوان بدهی به شما (از بابت دیۀ فرزندان) گذشت کرده به شما میرسد، و شخص دیگري در آن حق
ندارد.
صفحه 280 از 371
سؤال 1314 - آیا جدّ پدري، یا وصیّ، یا قیّم صغار، هر چند مادر آنها باشد، حق دارد سهم الدیۀ صغار تحت کفالت خود را به کمتر
از دیۀ شرعی با جانی مصالحه کند، یا به طور کلّی آن را عفو نماید؟
جواب: جدّ پدري، یا وصیّ، یا قیّم، حق ندارند دیۀ صغیر را ببخشند، یا به
ص: 490
کمتر از مقدار شرعی مصالحه کنند. مگر این که مصلحت خاصّی در آنجا حاکم باشد، و منفعت صغیر ایجاب کند.
خسارت عدم النفع
سؤال 1315 - نظر معظّم له در رابطه با اخذ خسارت عدم النفع (از نوع منفعت قریب الحصول، یا متوقّع الحصول) چه میباشد؟ لطفاً
حکم مصادیق زیر را بیان فرمایید:
الف) رانندهاي با اتومبیل خود کار میکند. در اثر تصادف و خسارت وارده، نتوانسته به مدّت 4 ماه کار کند، و به نظر کارشناسان 4
ماه هم براي تعمیر و راهاندازي خودروي مزبور وقت لازم است. آیا رانندة اتومبیل میتواند علاوه بر هزینۀ تعمیر، خسارت عدم النفع
متعارف این 4 ماه را از مقصِّر حادثه مطالبه نماید؟
ب) هرگاه کسی که حرفۀ رسمی او طبابت، یا جرّاحی، یا هر شغل دیگري است، در اثر صدمۀ بدنی عمدي، یا غیر عمدي، از کار
افتاده شود، و به تشخیص کارشناسان، تا آخر عمر توانایی کار کردن و کسب درآمد متعارف را از دست بدهد.
آیا میتواند علاوه بر دیه، درآمد ماهیانهاش را در حدّ متعارف از مقصِّر حادثه طلب کند؟
________________________________________
شیرازي، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم،
1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج 3، ص: 490
ج) شخصی با ارتکاب اعمالی نظیر آدمربایی، طرح شکایت واهی منتهی به بازداشت، ارائۀ مدارك جعلی به دادگاه، و کسب مجوّز
براي توقّف عملیّات ساختمانی، و مانند آن، بدون آن که صدمۀ بدنی به طرف وارد نماید، او را از کار و زندگی انداخته، و
موجبات اضرار وي را فراهم نموده است. به گونهاي که دقیقاً قابل تقویم به مبلغ قابل توجّهی میباشد. آیا متضرّر میتواند بابت
مدّتی که نتوانسته کار کند، و بازداشت بوده، یا بابت مدّتی که خانه دیرتر براي اجاره آماده شده، مطالبۀ خسارت نماید؟
د) آیا اولیاي دم واجب النفقۀ مقتول که بعد از وقوع قتل از دریافت مستمرّي و نفقه محروم شدهاند، میتوانند تا مدّت زمانی که
عرفاً و قانوناً مستحقّ نفقه بودهاند،
ص: 491
علاوه بر دیه، به میزان نفقۀ معمول مطالبۀ خسارت نمایند؟ مثلًا همسر مقتول تا زمانی که شوهر ننموده، و فرزندان صغیر مقتول تا
زمانی که بالغ و متمکّن نشدهاند، حقّ مطالبۀ خسارت دارند؟
جواب: در مواردي که دیه گرفته میشود پرداختن خسارت دیگري لازم نیست، ولی در مواردي که اتومبیل کرایه خسارتدیده، یا
شخص کارگر و کارمندي از کار بازداشته شده، یا ساختمانی بیجهت توقیف شده، در تمام این موارد باید اجرت المثل پرداخته
شود.
تغلیظ دیه
سؤال 1316 - شخصی ضربهاي در ماه مبارك رمضان بر دیگري وارد کرده، و مضروب در ماه ذي القعدة الحرام فوت نموده است.
صفحه 281 از 371
آیا تغلیظ دیه لازم است، یا چون ضربه در ماه غیر حرام وارد شده، دیه تغلیظ نمیشود؟
جواب: در صورتی که ضرب و قتل هر دو در ماههاي حرام واقع شود، دیه تغلیظ میشود. در غیر این صورت، دلیلی بر تغلیظ دیه
نیست.
سؤال 1317 - اگر در ماه حرام، و در حریم خانۀ خدا، قتلی رخ دهد، آیا چیزي به غیر از 13 ، به دیه اضافه میشود؟
جواب: آري به هر دو عنوان تغلیظ و تشدید میشود.
سؤال 1318 - دیۀ زن مسلمان، اگر در ماه حرام به قتل رسیده باشد، چقدر است؟
جواب: نصف دیۀ کامله به عنوان اصل دیۀ زن، و یک سوم آن (که 16 دیۀ کامله میشود) به عنوان تغلیظ پرداخته میگردد، که
مجموعاً 46 دیۀ کامله میشود.
سؤال 1319 - جنایت در ماه ذي الحجّه واقع شده، و مجنیّ علیه در ماه محرّم فوت گردیده است. مادّة 299 قانون مجازات اسلامی
آیا در مورد سؤال که صدمه و «. هرگاه صدمه و فوت هر دو در یکی از ماههاي حرام واقع شود، سبب تغلیط است » : بیان میکند که
فوت در دو ماه واقع شده، حکم تغلیظ جاري میشود؟
جواب: در فرض سؤال این مورد از باب تغلیظ است؛ زیرا هر دو در ماه حرام واقع شده است، و منظور از مادّة قانونی مذکور نیز
همین است.
ص: 492
نحوة پرداخت دیه
سؤال 1320 - با توجّه به این که در قتل خطا، در پایان سال اوّل، باید 13 دیۀ مقرّر شرعی پرداخت شود، هرگاه نصف از 13 در
موعد مقرّر پرداخت، و باقیماندة آن در سال بعد پرداخت گردد، لطفاً بفرمایید:
آیا نصف باقی مانده باید به قیمت سال جاري پرداخت گردد، یا به قیمت سال گذشته؟
جواب: باید به قیمت سال جاري پرداخت شود.
سؤال 1321 - در مواردي نظیر قتل خطاي محض، که بنا بر قول مشهور دیه ظرف سه سال و هر سال ثلث آن باید پرداخت شود، با
عنایت به این که بر اساس فتواي برخی از فقها ملاك قیمت یوم الأداء میباشد، بفرمایید در محاسبۀ ثلث در صورت تعذّر اعیان
ششگانه، چگونه باید عمل کرد؟ آیا از ابتدا قیمت کلّ دیه بر اساس نرخ روز محاسبه میشود، و جانی در هر سال ملزم به پرداخت
ثلث همان قیمت است، یا این که در پرداخت هر ثلث، قیمت یوم الأداي همان ثلث ملاك است، یعنی در هر سال باید با توجّه به
قیمت سوقیّۀ همان سال، ثلث دیه را محاسبه و پرداخت نماید؟
جواب: در هر سال باید ثلث دیه را به قیمت روز محاسبه و ادا کند، مگر این که در ابتدا مصالحهاي روي قیمت صورت گرفته باشد.
سؤال 1322 - شخصی در حادثۀ تصادف رانندگی مرتکب قتل غیر عمد شده، و فوراً خود را به نیروي انتظامی معرّفی نموده است.
قاضی مربوطه، بعد از طیّ مراحل قانونی و با تعیین مقدار دیه، حکم آن را صادر کرده، ولی مسئولین اجراي احکام ابلاغ پرداخت
آن را به مسئولین بیمه تأخیر انداختهاند؛ بدین علّت سال بعد مقدار دیه افزایش یافته است. آیا متّهم مدیون همان مقدار دیهاي است
که قاضی آن را معیّن نموده، و حکمش را صادر کرده، یا اضافۀ سال بعد را هم باید بپردازد؟
جواب: هرگاه مسئول اجراي احکام در ابلاغ حکم کوتاهی کرده، ضامن مبلغ مازاد دیه میباشد.
سؤال 1323 - اگر فرد مزبور بعد از وقوع حادثه فرار کند، و پس از چندین سال
ص: 493
صفحه 282 از 371
نیروي انتظامی او را دستگیر و به دادگاه تحویل دهد. به طوري که حکم دادگاه در سالِ افزایشِ مقدارِ دیه صادر شود. آیا جانی
باید دیۀ سال وقوع حادثه را بپردازد، یا دیۀ سال صدور حکم را؟
جواب: باید دیه را به قیمت روز بپردازد.
سؤالات دیگر دیات
سؤال 1324 - یکی از مسائل مورد ابتلا در محاکم دادگستري خسارات ناشی از صدمات بدنی وارد شده به افراد است. آیا صدمات
بدنی، فقط شامل صدمات فیزیکی است، یا شامل صدمات روحی و روانی نیز میشود؟ با توجّه به این که صدمات روحی و روانی
به مراتب اثراتی بدتر از صدمات فیزیکی به دنبال دارد، و چه بسا ممکن است فردي به خاطر چنین اثرات روحی و روانی، تا آخر
عمر رنج بکشد، و همچنین ممکن است فرد در مدّتی که صدمه وارد شده، از کار و فعالیّت (خصوصاً کارهاي علمی) بازایستد، و
به هدفی که مدّ نظر داشته نائل نشود، و مسیر دیگري را اجباراً در پیش گیرد. آیا چنین خساراتی شرعاً قابل جبران هست؟
جواب: با توجّه به این که صدمات روانی قابل اندازهگیري نیست، و نمیتوان حدّ و حدود آن را معیّن کرد، بنابراین تعیین خسارت
براي آن مشکل است، و غالباً سبب دعوي میشود. همان چیزي که اسلام از آن به شدّت پرهیز دارد؛ البتّه در بعضی از موارد، مانند
از دست دادن هوشیاري کامل (جنون)، یا به مقدار کمتر که قابل اندازهگیري باشد، جبران خسارت آن در فقه اسلامی پیشبینی
شده است.
سؤال 1325 - در بین برخی از عشایر عرب رسم است که دیۀ مقتول را، اگر چه صغیر در بین ورثه باشد، بین تمام طائفه تقسیم
میکنند. این تقسیم چه حکمی داد؟
جواب: دیۀ مقتول مانند سایر اموال اوست، و باید سهم صغیر را نزد قیّم امین بسپارند تا براي او نگهداري کند، و بقیّه طبق قانون
ارث تقسیم میشود.
سؤال 1326 - بیمۀ وسایل نقلیّه در کشور، به منظور هدر نرفتن خون مقتولین و مجروحین تصادفات است. لکن بیمه براي پرداخت
خسارت مصدومین، موازین و
ص: 494
مقرّراتی دارد؛ مثلًا اگر ماشین رانندة مق ّ ص ر بیمه شده باشد، ادارة بیمه خسارت مقتولین و مجروحین را از حساب بیمۀ آن ماشین
پرداخت میکند، و اگر ماشین رانندة مق ّ ص ر بیمه نشده باشد، ولی ماشین رانندهاي که مق ّ ص ر نیست، بیمه باشد، ادارة بیمه خسارت
مقتولین و مجروحین را از حساب بیمۀ آن ماشین پرداخت مینماید. در هر دو صورت، پرداخت کنندة دیه، ادارة بیمه است. حال
اگر ماشین رانندة مقصّر بیمه نباشد، و ماشین رانندة بیتقصیر بیمه باشد، و ادارة بیمه دیۀ مقتولین و مجروحین را از بابت بیمۀ ماشین
رانندة بیتقصیر بپردازد، آیا ورثۀ مقتولین و مجروحین حقّ مطالبۀ چیز دیگري از رانندة مقصّر دارند؟
جواب: در فرض سؤال، هنگامی که دیه از طرف بیمه پرداخته شود، ذمّۀ رانندة مقصّر پاك میشود.
سؤال 1327 - اگر در قتل شبه عمد یا خطاي محض هویّت اولیاي دم مشخّص نباشد، یا دسترسی به آنان میسّر نگردد، آیا میتوان
قاتل را ملزم به پرداخت دیه کرد و در صورت عدم پرداخت دیه، وي را حبس نمود؟
جواب: آري او ملزم به پرداخت دیه است. و چنانچه ولیّ دم نداشته باشد، دیۀ او به امام میرسد، و اگر دارد و دسترسی به او نیست،
براي او نگه میدارند، و در صورت یأس، از طرف او به فقرا میدهند.
چیست؟ «. همسر از حقّ قصاص برخوردار نمیشود؛ مگر قصاص به دیه مصالحه شود » سؤال 1328 - منظور از مصالحه در جملۀ
جواب: منظور آن است که اولیاي دم با قاتل توافق کنند که به جاي قصاص دیه بگیرند؛ در این صورت همسر هم سهیم میشود.
صفحه 283 از 371
سؤال 1329 - برخی از اولیاي میّت صغیر و برخی کبیرند. ورثۀ کبیر خواهان قصاص قاتل هستند، که در این صورت باید سهم صغار
را از دیه بپردازند. آیا ورثۀ کبیر میتوانند نوع دیه را از نظر جنس و قیمت تعیین نمایند؟ یا براي رعایت غبطۀ صغار، قیّم آنها، یا
دادگاه، باید سهم الدّیۀ صغار را از جنس گرانتر (مانند گاو و گوسفند) تعیین کند؟
ص: 495
جواب: تعیین نوع دیه به اختیار کسانی است که میخواهند دیه را به صغیر بپردازند.
سؤال 1330 - آیا اولیاي دم میتوانند خرج کفن و دفن، یا هزینههاي دیگري که در خصوص مقتول انجام دادهاند را از متّهم
دریافت کنند؟
جواب: غیر از دیه چیزي نمیتوانند بگیرند.
سؤال 1331 - از آنجا که مقتول داراي زن و فرزند میباشد، و آنها را از ماشینی که در تصادف از بین رفته تأمین میکرده، آیا
اولیاي دم میتوانند خسارت کارکرد ماشین را که در این مدّت خراب بوده، و کار نمیکرده، از متّهم دریافت کنند؟
جواب: آنها میتوانند خسارت ماشین، به اضافۀ خسارت کارکرد ایّام لازم براي تعمیر را بگیرند.
ص: 497
فصل چهل و هشتم: احکام بانکها و صندوقهاي قرض الحسنه
استخدام در بانکها
سؤال 1332 - این جانب مقلّد حضرتعالی بوده و در یکی از بانکها مشغول به کار هستم. متأسّفانه از سال 1373 به این طرف، ایجاد
سیاست سودآوري بانک، و پرداخت تسهیلات به روش مانده، باعث گردید که چندان نظارتی بر عقود اسلامی انجام نگیرد. لذا
برخی از عقدها، عمداً یا سهواً، با اطّلاع یا بدون اطّلاع، به صورت صوري انجام میگیرد، و اثر وضعی این جریان در زندگی ما به
وضوح آشکار گردیده است. امروز که حقیر براي جنابعالی نامه مینویسم یقین دارم که درآمد بانک مخلوطی از حرام و مباح
است، و حقوق ما نیز مستقیماً از درآمد همین تسهیلات پرداخت میشود. با توجّه به این که براي این جانب هیچ چیز جز رضاي
پروردگار مهمّ نیست، و حتّی در صورتی که گرفتن این حقوق کراهت داشته باشد، حاضر به ادامۀ کار نیستم، لطفاً به دو سؤال زیر
پاسخ دهید:
اوّلًا: آیا صحیح است که با این وضعیّت به کار در بانک ادامه دهم؟
ثانیاً: کار در مؤسّسات وابسته به بانک، که درآمد و هزینۀ آن از محلّ دیگري تأمین میشود، چه حکمی دارد؟
جواب: کار کردن در بخشی که سود را با عقود صوري میگیرند، جایز نیست؛ ولی در بخشهاي دیگر اشکالی ندارد. و حقوقی که
به شما میدهند، اگر در مقابل کار حلال باشد و یقین به حرام بودن عین آن حقوق نداشته باشید، اشکالی ندارد.
سؤال 1333 - در مورد حرام یا حلال بودن حقوق کارمندان بانک از حضرتعالی سؤالی پرسیده بودم، که در پاسخ مرقوم فرمودید:
بانک درآمدهاي مختلفی دارد، »
ص: 498
حال سؤال این است که: «. اگر در قسمت درآمدهاي مشروع آن کار کنید اشکالی ندارد
اوّلًا: آیا بانکهاي دولتی هم درآمد نامشروع دارند؟
ثانیاً: شخصی که در قسمت دریافت و پرداخت پول به مردم مشغول به کار است، آیا دستمزدي که میگیرد حلال است؟ (قابل
صفحه 284 از 371
توجّه این که تمام درآمدهاي بانک، چه مشروع و چه نامشروع، از طریق تحویل داران وارد بانک میشود.)
جواب: همانطور که سابقاً هم اشاره کردیم در همۀ بانکها معمولًا درآمدهاي مختلفی وجود دارد. اگر کار شما در آنجا کار حلالی
باشد حقوقی که میگیرید اشکالی ندارد، هر چند نمیدانید این حقوق از حلال است یا از حرام؛ به خاطر این که پولها را با هم
مخلوط کردهاند. و در صورتی که واقعاً ندانید بانک درآمد حرامی دارد، همه را حمل بر صحّت کنید.
از جواب «. کار در بخشهاي حلال آن جایز است » : سؤال 1334 - در پاسخ به سؤال این جانب در مورد استخدام در بانک فرمودهاید
حضرتعالی چنین برمیآید که ممکن است بخشی وجود داشته باشد که کار کردن در آن جایز نباشد. حال سؤال این است:
با توجّه به این که در بانکهاي ایران سعی بر این شده که سیستم قدیمی (ربوي) حذف شود، و به جاي آن عقود اسلامی مثل
مضاربه و شرکت و غیره به اجرا درآید.
با این حال، آیا باز جاي شبههاي باقی میماند؟ منظور این است که آیا بازهم ممکن است بخشی وجود داشته باشد که استخدام در
آن مستلزم حرام باشد؟
جواب: در صورتی که به عقود اسلامی کاملًا عمل شود مشکلی نیست؛ ولی بعضی معتقدند در برخی از موارد طبق عقود اسلامی
عمل نمیشود، و فقط قراردادهاي صوري است.
سپردهها
سؤال 1335 - شخصی علم و اطّلاع دارد که بانک به سپردهها مبلغی بهره میدهد، به این منظور پولی به بانک میسپارد، ولی هیچ
گونه قرارداد لفظی یا کتبی نمیبندد.
آیا بهرة مذکور حرام است؟
ص: 499
جواب: با توجّه به این که سپردهها به عنوان مضاربه گذارده میشود، سود مضاربه اشکالی ندارد.
سؤال 1336 - افرادي به امید دریافت وام سپردهگذاري میکنند، و براي آنان فرقی ندارد که از پولشان در چه راهی استفاده شود،
آیا میتوان از این گونه وجوه، جهت برخی معاملات شرعی، یا پرداخت وام در قالب عقود اسلامی استفاده نمود؟
جواب: باید از صاحبان وجوه به صورت خاصّ یا عمومی، جهت این گونه تصرّفات اجازه بگیرید.
سؤال 1337 - آیا میتوان از عموم اعضاي صندوق قرض الحسنه دعوت کرد، تا مبلغی را به عنوان سپردهگذاري کوتاه مدّت یا بلند
مدّت به صندوق بسپارند، که با آن پول معاملات شرعی انجام داده، و هر ماهه مبلغی- به صورت علی الحساب- به آنان پرداخت
نمود، تا در پایان سال محاسبات لازم انجام، و سود قطعی آنان پرداخت شود؟
جواب: مانعی ندارد.
احکام وامها
سؤال 1338 - با توجّه به ایرادات وارده در بحث خرید دین، و تقاضاهاي متعدّد در خصوص پرداخت وام، آیا محاسبۀ سود در قالب
عقود اسلامی، و پرداخت آن به عنوان هدیه توسّط درخواستکننده، خالی از اشکال است؟
جواب: در صورتی که قرار دادي در بین نباشد، و وامگیرنده به میل و رضاي خود چیزي بپردازد، اشکالی ندارد.
به شما وام پرداخت میکنم، مشروط بر این که مبلغی به فلان مؤسّسه خیریّه یا کمیتۀ امداد » : سؤال 1339 - آیا شرط زیر جایز است
؟«. کمک کنید
صفحه 285 از 371
جواب: با توجّه به این که این وام سودي براي وامدهنده مطالبه نمیکند، بلکه منفعتی را براي مؤسّسۀ خیریّه یا مانند آن میطلبد،
اشکالی ندارد.
سؤال 1340 - این صندوق در جهت افزایش و تنوّع ارائۀ خدمات خود در قالب
ص: 500
فروش اقساطی، اقدام به پرداخت وام جهت خرید جهیزیّه مینماید. آیا هنگام عقد قرارداد و پرداخت وام باید نوع کالا و مبلغ آن
دقیقاً مشخّص و محرز گردد، یا صرف بیان خرید جهیزیّه بدون ذکر نام کالا کافی است؟
جواب: تعیین نوع کالا لازم نیست.
سؤال 1341 - برخی از بانکها وام مسکن میدهند ولی با توجّه به این که وام اعطایی غالباً براي خرید خانه کفایت نمیکند، بین
مردم مرسوم شده که در معاملهاي صوري با دوستان و خویشان، مسکن آنها را میخرند و وام مورد نظر را میگیرند. آیا این کار
جایز است؟
جواب: با توجّه به این که این کار بر خلاف مقرّرات بانک میباشد، جایز نیست.
سؤال 1342 - شخصی به دیگري وام میدهد، و هیچ گونه شرطی در رابطۀ با سود مطرح نمیکند. امّا بعد از این که پولش را پس
میگیرد، به شکل واضح یا تلویحاً اشاره میکند، که خوب بود سودي پرداخت میشد، آیا در این صورت و بدون این که وامدهنده
عددي را معیّن نماید، و فقط به خاطر این که گله و ناراحتی خود را ابراز کرده، وامگیرنده مجاز است مبلغی به او بدهد؟ آیا این
پول در حکم ربا نیست؟
جواب: با توجّه به این که شرطی نکردهاند، و مطلب تنها به صورت گله مطرح شده، و الزامی در کار نبوده، اشکالی ندارد.
سؤال 1343 - عدّهاي از مؤمنین (مثلًا 20 نفر) توافق میکنند که در راستاي مساعدت به همدیگر، و حلّ مشکلات مالی، به صورت
سرانه هر ماه مبلغ مشخّصی را یک جا جمعآوري نموده، و آن را به قید قرعه در اختیار یکی از اعضا به صورت وام قرض الحسنه
بگذارند، و براي این که کلّیّۀ اعضاء بتوانند از امتیاز اخذ وام بهرهمند گردند، میبایست 20 ماه متوالی مبلغ مقرّر توافقی را بپردازند.
در نتیجه افرادي که موفّق به اخذ وام میگردند مبلغ مقرّر شده را در هر ماه تحت عنوان قسط وام، و دیگر افراد مبلغ مذکور را برابر
توافق قبلی جهت جمعآوري و ارائۀ وام به هر کسی که قرعه به نام وي اصابت نماید، پرداخت میکنند. در نتیجه یک نفر در
ص: 501
اوّلین ماه موفّق به اخذ وام میشود، ولی آخرین فرد در واقع پسانداز خود را دریافت مینماید. آیا پرداخت وام به شکل فوق
مشکل ربا ندارد؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 1344 - این تعاونی در راستاي اهداف خود، که کمک به اقشار آسیببپذیر و شرکت در کارهاي عمرانی و اقتصادي است،
اقدام به پرداخت وام جعاله جهت تعمیر یا خرید خانه، و وام فروش اقساطی جهت معاملات مینماید. در صورت آگاهی از تغییر
مورد مصرف وام (به هر علّتی،) وظیفۀ این تعاونی چیست؟ آیا باید قرارداد قبلی فسخ و بر اساس موضوع جدید قرارداد منعقد شود،
یا به دلیل گذشت زمان مسئولیّتی متوجّه این تعاونی نبوده، و سود دریافتی از محلّ عقد قرارداد اوّلیّه بلا اشکال است؟
جواب: باید قرارداد را فسخ کنید، و قرارداد جدیدي منعقد سازید. وگرنه، سودي که میگیرید ربا است.
سؤال 1345 - مرکز پشتیبانی شمال شرق، اقدام به تأسیس تعدادي شرکتهاي اقتصادي نموده، که عمدتاً سهامدار آنها پرسنل آن
مرکز میباشند. از آنجا که در پرداخت وام توسّط این تعاونی به شرکتهاي مذکور موضوع سود شرعی مدّ نظر است، آیا گرفتن
سود باید دقیقاً در قالب معاملات و عقود اسلامی باشد، یا مشمول حکم رباي پدر و فرزند میباشد که بدون اشکال است؟
صفحه 286 از 371
جواب: حکم رباي پدر و فرزند در اینجا جاري نیست، و باید تحت یکی از عقود شرعیّه باشد.
سؤال 1346 - کیفیّت و شرایط یکی از وامهاي رایج در بعضی از صندوقهاي قرض الحسنه به شرح زیر است. لطفاً حکم شرعی آن
را بیان فرمایید:
افراد با هر مبلغی که مایل باشند، با هر مدّت زمان، به صورت حساب پسانداز بدون سود، حسابی افتتاح مینمایند. در پایان مدّت، »
پس از استرداد مبلغ پسانداز، (و گاه با حبس مبلغ مذکور تا پایان اقساط،) همان میزان وام، با همان مدّت زمان، با کارمزد معمولی
«. به آنان تعلّق میگیرد
ص: 502
جواب: در صورتی که این سپردهها براي اعطاي تسهیلات بیشتر به سایر متقاضیان باشد اشکالی ندارد.
سؤال 1347 - آیا قرض گرفتن از بخشهاي خصوصی، یا دولتی که ربا میگیرند، به این ترتیب که بدون قبول سود فقط قرض را
قبول کند، جایز است؛ هر چند سود را به زور از او میگیرند؟ همچنین در معاملات نسیه- فروش اقساطی- که در صورت تأخیر در
تأدیۀ اقساط شرط سود دیر کرد میشود، آیا جایز است شرط دیر کرد را در نیّت قبول نکرد، و اصل معامله را انجام داد؟
جواب: در صورتی که وامِ مشروط به سود بگیرد جایز نیست؛ هر چند قصد پرداخت سود را جز به اجبار نداشته باشد.
سؤال 1348 - پرداخت وامهاي قرض الحسنه، با دریافت اقساط وامهاي پرداختی ارتباط مستقیم دارد. و هر نوع رکود در دریافت
اقساط وام، باعث مشکلاتی در پرداخت وامهاي آتی میگردد. لطفاً در این مورد به دو سؤال زیر پاسخ فرمایید:
الف) آیا اخذ چنین وامهایی براي آنان جایز است؟
ب) آیا میتوان، مانند بانکهاي دولتی، در برابر هر روز تأخیر در پرداخت قسط وام، جریمهاي با همان فرمول منظور نمود؟
جواب: تأخیر در پرداخت وام از سوي قرضگیرندگان جایز نیست؛ همان گونه که اخذ جریمه دیرکرد نیز مشروعیّت ندارد.
سؤال 1349 - در پرداخت وام به صورت عقود اسلامی (به غیر از قرض الحسنه) قرارداد کتبی منعقد میشود. اگر قرارداد کتبی
منعقد نشود، و به قرارداد لفظی قناعت شود، کافی است؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 1350 - با متقاضیان وام شرط میشود که براي دریافت وام حتماً حساب پسانداز باز کنند، و حد اقل مبلغی که براي افتتاح
حساب پسانداز لازم است را براي چند ماه در پسانداز خود داشته باشند. آیا چنین شرطهایی براي پرداخت وام اشکال ندارد؟
ص: 503
جواب: در صورتی که این شرط به نفع سایر وامگیرندگان باشد، اشکالی ندارد؛ ولی اگر براي استفادة وامدهندگان باشد، جایز
نیست.
سؤال 1351 - افرادي از بانکهاي جمهوري اسلامی وام دریافت کرده، و به علّت ناآگاهی از حکم شرعی، آن را در غیر مورد
قرارداد مصرف نمودهاند. مثلًا وام کشاورزي دریافت کرده، ولی صرف خرید ماشین سواري نمودهاند. لطفاً حکم شرعی آن را بیان
فرمایید.
جواب: چنین وامهایی باطل است. باید آن را منطبق با عقود شرعیّۀ دیگري کنند، تا مشکل ربا پیش نیاید.
کارمزد
سؤال 1352 - با توجّه به برآورد هزینههاي این صندوق، اعمّ از دستمزد پرسنل، چاپ اوراق، اجارة مکان، و مانند آن، مبلغی به
عنوان کارمزد به شرح ذیل از متقاضیان وام دریافت میشود:
صفحه 287 از 371
-1 وام قرض الحسنه به مدّت یک ماه 1% مبلغ وام.
-2 تا دو ماه 2% مبلغ وام.
-3 بیش از دو ماه هر سال 3% مبلغ وام.
لازم به ذکر است که اگر پرداخت وامها کم باشد، این مبالغ هزینهها را پوشش نمیدهد؛ ولی اگر پرداخت زیاد باشد، ممکن است
مبالغی هم اضافه بیاید. لطفاً بفرمایید:
-1 آیا دریافت کارمزد به این شکل جایز است؟
-2 هرگاه پس از کسر هزینهها، مقداري از کارمزدها اضافه بماند، با توجّه به این که مجدّداً به پرداخت وام، یا پوشش هزینهها در
آینده اقدام میشود، چه حکمی دارد؟
جواب: منظور از کارمزد، حق الزّحمهاي است که به کارمندان بانک، یا صندوق قرض الحسنه، و مانند آن به عنوان حقوق در مقابل
زحماتی که جهت
ص: 504
حفظ حسابها و سایر خدمات انجام میدهند، داده میشود، و چنانچه مبلغ اضافی به همین نیّت گرفته شود و به عنوان حقوق صرف
کارمندان و هزینههاي دیگر شود، مانعی ندارد، و بقیّه نیز صرف کارمندان و هزینههاي جاري میشود.
سؤال 1353 - صندوقهاي قرض الحسنهاي که یک درصد کارمزد میگیرند، کفاف هزینههاي کارمندانشان را نمیدهد. آیا میتوان
درصد کارمزد را بالا برد؟
جواب: در صورتی که کارمزد قبلی کارکنان را اداره نمیکند، میتوانند به مقدار لازم بر آن بیفزایند.
سؤال 1354 - گاه وامگیرنده نمیتواند در موعد مقرّر تمام اقساط را پرداخت نماید، بدین جهت تقاضاي تمدید مدّت سر رسید را
دارد. با عنایت به این که پرداخت به موقع اقساط توسّط وامگیرندگان موجب میشود، تا ضمن پرداخت وام به افراد دیگر، کارمزد
دیگري نیز جهت پوشش هزینهها اخذ گردد، آیا میتوان به خاطر تمدید مدّت وام، کارمزد مجدّدي دریافت نمود؟
جواب: در صورتی که مبلغ دریافتی صرف مصارف کارمزد شود، مانعی ندارد.
سؤال 1355 - آیا کارمزد وام را میتوان از اصل وام قرض الحسنه کسر کرد، و ما بقی را پرداخت نمود؟
جواب: اشکالی ندارد؛ مشروط بر این که بیش از هزینههاي صندوق نباشد.
سؤال 1356 - اگر صندوق قرض الحسنهاي منحل گردد، آیا اموال و سرمایۀ آن، که از محلّ کارمزد یا سودهاي معاملات اسلامی
است، را باید فروخت و بین اعضا تقسیم کرد؟ آیا این تقسیم براي آنان ایجاد مالکیّت خواهد نمود؟
جواب: نسبت به سودها و کارمزدها از پاسخ سؤالات قبل روشن شد، و نسبت به بقیّۀ اموال طبق اساسنامه عمل کنید.
دیگر احکام بانکها
فروخته میشود. « باند » سؤال 1357 - در بانکهاي پاکستان اوراق مخصوصی به نام
این اوراق حکم چک را داشته، و داراي قیمت ثابتی است. احیاناً طبق حسابی که
ص: 505
دارند، دولت مبلغی به نام انعام یا عنوان دیگري به صاحبان آن میپردازد. خریدن این اوراق، و قبول کردن انعام آن چه صورت
دارد؟
جواب: با توجّه به این که این اوراق مطابق پولی که پرداختهاند در هر حال ارزش دارد، و جوائز طبق قراردادي انجام نمیگیرد،
صفحه 288 از 371
بلکه دولت از ناحیۀ خود میپردازد، بنابراین خرید آن اوراق و دریافت جوایز مانعی ندارد.
سؤال 1358 - آیا بانکها میتوانند به نمایندگی از شرکتها، سهام آنها را بفروشند و در قبال آن وجهی دریافت کنند؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 1359 - خریدوفروش اوراق قرضه چه حکمی دارد؟ (اوراق قرضه اوراقی است که توسّط مراجع قانونی به قیمت رسمی معیّن
و مدّتدار صادر، و به قیمت کمتر از قیمت رسمی فروخته میشود، مشروط بر این که آن را سال بعد به همان قیمت رسمی بخرند.)
آیا بانک میتواند براي این کار کارمزد بگیرد؟
جواب: اوراق قرضه به صورتی که نوشتهاید، اشکال دارد.
سؤال 1360 - نظر حضرتعالی در مورد نحوة محاسبۀ تورّم در بدهیهاي درازمدت چیست؟
جواب: براي محاسبۀ تورّم باید نرخ متوسّط اجناس مختلف را در نظر گرفت.
و شاید مراکزي مانند بانک مرکزي چنین محاسبهاي را در دست داشته باشد. در غیر این صورت، خودتان باید اجناس مختلف را
محاسبه کنید، و حدّ وسط را بگیرید.
سؤال 1361 - نظر به این که شاغلین صندوق و ارباب رجوع آن، از مراجع مختلفی تقلید میکنند، و فتاواي آیات عظام در خصوص
سیستم بانکداري مختلف است، تکلیف ما نسبت به مسائل شرعی و نظرات متنوّع مطرح شده چیست؟
جواب: گردانندگان صندوق موظّف هستند طبق فتاواي مرجع خود عمل کنند، و فحص و جستجو دربارة این که ارباب رجوع از چه
کسی تقلید میکنند، بر آنها لازم نیست.
ص: 507
فصل چهل