گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد چهارم
سوره دخان





اشاره
69- پنجاه و نه آیه مکیّه است بِسم اللّه الرَّحمن الرَّحِیم -قرآن- 32
[ [سوره الدخان [ 44 ]: آیات 2 تا 11
اشاره
وَ الکِتاب المُبِین [ 2] إِنّا أَنزَلناه فِی لَیلَۀٍ مُبارَکَۀٍ إِنّا کُنّا مُنذِرِینَ [ 3] فِیها یُفرَق کُلُّ أَمرٍ حَکِیم [ 4] أَمراً مِن عِندِنا إِنّا کُنّا مُرسِلِینَ [ 5] رَحمَۀً
249 رَب السَّماوات وَ الأَرض وَ ما بَینَهُما إِن کُنتُم مُوقِنِینَ [ 7] لا إِلهَ إِلاّ هُوَ یُحیِی وَ - مِن رَبِّکَ إِنَّه هُوَ السَّمِیع العَلِیم [ 6] -قرآن- 1
یُمِیت رَبُّکُم وَ رَبُّ آبائِکُم الَأوَّلِینَ [ 8] بَل هُم فِی شَکٍّ یَلعَبُونَ [ 9] فَارتَقِب یَومَ تَأتِی السَّماءُ بِدُخان مُبِین [ 10 ] یَغشَی النّاسَ هذا عَذابٌ
307- أَلِیم [ 11 ] -قرآن- 1
ترجمه
سوگند بکتاب واضح روشن همانا ما فرستادیم آنرا در شب با برکت و خیري همانا ما بودیم بیم دهندگان در آن تقدیر شود هر کار
درستی بفرمانی از نزد ما همانا ما بودیم فرستندگان براي بخشش از پروردگار تو همانا او است آن شنواي دانا پروردگار آسمانها و
زمین و آنچه میان آن دو است اگر هستید یقین کنندگان نیست معبودي جز او زنده میکند و میمیراند پروردگار شما و پروردگار
پدران شما که پیشینیانند ولی آنها در شک ببازي مشغول میباشند پس انتظار کش روزي را که میآورد آسمان دود آشکاري را که
فرا میگیرد مردمان را اینست عذاب دردناك
تفسیر
. خداوند متعال بعد از افتتاح سوره بلفظ حم که بیان آن در سور سابقه شد قسم یاد فرموده بقرآن که نوشته آشکار خدا و بیان
کننده معارف حقّه حقیقیّه است که ما نازل نمودیم آنرا در شب با خیر و برکتی که آن شب قدر است یکجا در بیت المعمور که
مسجد ملائکه است در آسمان و بتدریج در ظرف مدّت بیست سال بر پیغمبر خود محمّد بن عبد اللّه صلّی اللّه علیه و اله و سلّم
چون بناي ما بر اینکه بوده که میترساندیم بندگان خود را از اموریکه باید از آن اجتناب نمایند از فعل [ صفحه 621 ] حرام و ترك
واجب و در آن شب خداوند تقدیر میفرماید هر امري را از خیر و شرّ و خوب و بد و هر چه واقع شود در مدّت یک سال و از براي
او است تغییر و تبدیل و تقدیم و تأخیر در اجلها و روزیها و بلاها و مرضها و عوارض دیگر و زیاد میکند و کم مینماید بر حسب
مشیّت و اراده خود هر چه را بخواهد و بتوسط ولی زمان در خارج تحقّق مییابد چنانچه از روایت مجمع از صادقین علیهما السّلام و
صفحه 429 از 456
روایت قمّی ره از آن دو و از امام کاظم علیه السّلام استفاده میشود و در روایت کافی از امام باقر علیه السّلام امر حکیم که در شب
قدر نازل میشود بیک حکم محکم که اختلاف در آن بهیچ وجه روي ندهد تفسیر شده و خدا میفرماید مقدّر میشود هر امر
محکمی در حالیکه امري است از نزد ما چون بناي ما بر ارسال رسل و انزال کتب بوده و هست براي بخشش و بخشایش از جانب
پروردگار بر بندگان و خداوند او است که تمام ادعیه و اقوال مردم را میشنود و بتمام حوائج و اعمال آنها دانا و خبیر است او خالق
و مربّی و نگهدار آسمانها و زمین و تمام موجودات ما بین آنها است و اگر مردم اهل تحصیل معرفت و یقین باشند باین تصدیق نائل
خواهند شد و کلمه رب در ربّ السّموات یا بدل است از رب در ربّک یا خبر است از مبتداء محذوف که هو باشد و لذا برفع نیز
قرائت شده و آن احسن است و معبود بحق منحصر در خدا است که همیشه میبینید در کار است زنده میکند و میمیراند چنانچه
پیشینیان و پدران شما را بوجود آورد و میراند و شما را پدید آورد و میمیراند ولی افسوس که مردم نادان در شک و تردید بسر
میبرند و در مقام تحصیل علم و معرفت نیستند و سرگرم بدنیاي دو روزه و لهو و لعب کودکانه آن شدهاند و از آخرت و عاقبت
امرشان بیخبرند پس منتظر باش و بگو منتظر باشند روزي را که در آسمان دودي آشکار گردد که بین مشرق و مغرب را پر کند و
چهل شبانه روز بماند و از آن دود مؤمن حالتی مانند زکام پیدا کند و کافر مانند مست گردد و دود از راه بینی و گوش و نشیمنش
بیرون آید و اینکه اوّلین علامت از علائم قیامت است که در حدیث نبوي ذکر شده و قریب به اینکه معنی را از امیر المؤمنین علیه
السّلام در جوامع نقل نموده و قمّی ره نقل فرموده اینکه وقتی است که بیرون آیند از قبرها در رجعت فرو گیرد آنها را تاریکی پس
گویند اینکه عذابی است دردناك و فرق در لغت حکم کردن و جدا [ صفحه 622 ] نمودن است و اینجا تقدیر و تفصیل اراده شده.
[ [سوره الدخان [ 44 ]: آیات 12 تا 21
اشاره
رَبَّنَا اکشِف عَنَّا العَذابَ إِنّا مُؤمِنُونَ [ 12 ] أَنّی لَهُم الذِّکري وَ قَد جاءَهُم رَسُول مُبِین [ 13 ] ثُم تَوَلَّوا عَنه وَ قالُوا مُعَلَّم مَجنُون [ 14 ] إِنّا
299 وَ لَقَد فَتَنّا قَبلَهُم قَومَ فِرعَونَ وَ - کاشِفُوا العَذاب قَلِیلًا إِنَّکُم عائِدُونَ [ 15 ] یَومَ نَبطِش البَطشَ ۀَ الکُبري إِنّا مُنتَقِمُونَ [ 16 ] -قرآن- 1
جاءَهُم رَسُول کَرِیم [ 17 ] أَن أَدُّوا إِلَی عِبادَ اللّه إِنِّی لَکُم رَسُول أَمِین [ 18 ] وَ أَن لا تَعلُوا عَلَی اللّه إِنِّی آتِیکُم بِسُلطان مُبِین [ 19 ] وَ إِنِّی
340- عُذت بِرَبِّی وَ رَبِّکُم أَن تَرجُمُون [ 20 ] وَ إِن لَم تُؤمِنُوا لِی فَاعتَزِلُون [ 21 ] -قرآن- 1
ترجمه
پروردگارا بردار از ما عذاب را همانا ما گروندگانیم از کجا باشد براي آنان تذکّر با آنکه بتحقیق آمد آنها را پیغمبري آشکار پس
رو گرداندند از او و گفتند مردي است آموخته شده و دیوانه همانا ما برطرف کننده عذابیم اندکی همانا شما عودکنندگانید روز که
بسختی بگیریم گرفتن بزرگی آنان را همانا ما انتقام کشندگانیم و بتحقیق آزمودیم پیش از آنها قوم فرعون را و آمد آنها را
پیغمبري بزرگوار که بسپارید بمن بندگان خدا را همانا من براي شما پیغمبري امینم و آنکه برتري مجوئید بر خدا همانا من
آورندهام براي شما حجّتی روشن و همانا من پناه بردهام بپروردگار خود و پروردگار شما از آنکه سنگسار کنید مرا و اگر ایمان
نمیآورید بمن پس کناره کنید از من و مرا بخود واگذارید
تفسیر
صفحه 430 از 456
. خداوند تعالی در تعقیب آیات سابقه بیان فرموده است حال معذّبین بعذاب الیم دخان را که میگویند با تضرّع پروردگارا عذاب را
از ما بردار ما ایمان میآوریم و خداوند ردّ فرموده است آنها را که چگونه آنان متذکّر میشوند و ایمان میآورند با آنکه پیغمبر خاتم با
معجزه باقیه ظاهره آمد از طرف خداوند براي ارشاد و هدایت آنها پس اعراض نمودند از او و گفتند او معلّم بشري دارد نه الهی و
گاهی جنون عارضش میشود و ما چند روزي عذاب را از شما برمیداریم و چون قیامت برسد تمام شما کفّار بعذاب الیم آنروز عود
خواهید نمود یا وعده خلافی نموده بکفر خودتان عود خواهید کرد و اینکه مؤیّد فرمایش قمّی ره است که نقل فرمود دخان در
رجعت است چون اگر در قیامت باشد عود محقّق نمیشود و نیز مؤیّد اینکه قول است که در حدیث نبوي مذکور در آیات سابقه
نزول [ صفحه 623 ] عیسی علیه السّلام از آسمان مقارن با دخان از علائم ساعت ذکر شده و آن مسلّما در رجعت است که میآید و
بامام زمان اقتدا میکند و مهمتّر از اینکه دو در تأیید آنکه روي سخن در اینکه آیات ظاهرا با کفّار معاصر با پیغمبر صلی اللّه علیه و
اله است و اگر مقصود رجعت نباشد باید سخن را معطوف بجانب نوع کفّار گرفت چون آنها که تا قیامت زنده نمیماندند که
معذّب بدخان شوند ولی در رجعت ممکن است برگردند و بعذاب دخان گرفتار شوند و بیانات مفسّرین در اینکه مقام خالی از
تشویش نیست و تحقیق همانست که ذکر شد بلی بعضی از مفسّرین اینکه آیات و آیات سابقه را راجع بظهور قحط و غلا در مکّه
بنفرین پیغمبر صلی اللّه علیه و اله دانستهاند و گفتهاند آسمان در نظر آنها از شدّت گرسنگی مانند دودي شده بود و باستدعاء آنها و
وعده ایمان و دعاي پیغمبر صلی اللّه علیه و اله رفع شد و آنها خلف وعده نمودند و بکفر عود کردند و بنابر اینکه خطاب متوجّه
بکفّار قریش است و اشکالی نیست ولی اینکه معنی مخالف با ظاهر آیه دخان و صریح روایات اینمقام است لذا حقیر اینقول را آنجا
ذکر ننمودم و در هر حال خداوند انتقام پیغمبر صلی اللّه علیه و اله را در قیامت که روز اخذ شدید بزرگ خدا است از آنها خواهد
کشید و بعض مفسّرین که اخیرا قول آنها ذکر شد بطشه کبري را روز بدر دانستهاند و مخفی نماند که علامت ساعت بودن با وقوع
در رجعت منافات ندارد چون وقائع رجعت از علائم نزدیک شدن قیامت است و باز خداوند براي تسلیت خاطر پیغمبر خود اشاره
بقصّه موسی علیه السّلام و فرعون نموده میفرماید که ما پیش از مشرکین مکه قوم فرعون را در معرض امتحان قرار دادیم و پیغمبر با
شرافتی از نسل حضرت یعقوب براي آنها فرستادیم و تقاضاي او از فرعونیان اینکه بود که بنی اسرائیل را از قید اسارت خود رها
کنند و تسلیم آنحضرت نمایند که او آنها را با خود از مملکت مصر خارج فرماید چون آنها از زمان حضرت یوسف علیه السّلام
آنجا مانده بودند و زیاد شده بودند و بسختی در تحت نفوذ قبطیان بسر میبردند و بعضی گفتهاند تقاضاي او اینکه بود که آنها
حقوق الهی را از قبول ایمان و فعل واجبات و ترك محرّمات اداء نمایند به اجابت آنحضرت و عباد اللّه منادي است و حرف ندا
حذف شده یعنی ادا نمائید بمن اي بندگان خدا و اینکه معنی را قمّی ره تأیید نموده است و مراد از امانت ظاهرا خیانت ننمودن در
پیام [ صفحه 624 ] الهی است و در آنچه باو تأدیه میشود از عرض عقاید و اعمال و بغیر متّهم نیز تفسیر شده و فرمود علوّ و سرکشی
از امر حق و تکبّر از اطاعت رسول او ننمائید که اهانت اولیاء خدا اهانت خدا است و من بیمنطق و دلیل با شما صحبت نمیکنم بلکه
حجّت واضح و معجزه ظاهري براي شما آوردم و چون سخن به اینکه جا رسید قوم او را تهدید بسنگسار کردن نمودند و بعضی
گفتهاند مشغول بناسزا گفتن بآنحضرت شدند از قبیل ساحر و کذّاب خواندن و حضرت پناه بخدا برد از شرّ آنها که رجم یا شتم
باشد چون رجم در کلام عرب برشتم هم اطلاق میشود ولی معناي ظاهر آن سنگسار نمودن است و تقاضا فرمود که در صورت
ترك ایمان و عدم اجابت او دست از ایذاء و آزار او بردارند و نه با او باشند و نه بر او.
[ [سوره الدخان [ 44 ]: آیات 22 تا 29
اشاره
صفحه 431 از 456
فَدَعا رَبَّه أَن هؤُلاءِ قَوم مُجرِمُونَ [ 22 ] فَأَسرِ بِعِبادِي لَیلًا إِنَّکُم مُتَّبَعُونَ [ 23 ] وَ اترُك البَحرَ رَهواً إِنَّهُم جُندٌ مُغرَقُونَ [ 24 ] کَم تَرَکُوا مِن
[ 250 وَ نَعمَ ۀٍ کانُوا فِیها فاکِهِینَ [ 27 ] کَ ذلِکَ وَ أَورَثناها قَوماً آخَرِینَ [ 28 - جَنّات وَ عُیُون [ 25 ] وَ زُرُوعٍ وَ مَقام کَرِیم [ 26 ] -قرآن- 1
159- فَما بَکَت عَلَیهِم السَّماءُ وَ الَأرض وَ ما کانُوا مُنظَرِینَ [ 29 ] -قرآن- 1
ترجمه
پس خواند پروردگارش را که اینها گروهی گناهکارانند پس ببر بندگان مرا در شب همانا شما متابعت شدگانید و واگذار دریا را
آرمیده بجاي خود همانا آنها لشگري غرق کرده شدگانند چه بسیار واگذاشتند از باغها و چشمهها و کشتها و جاي خوب و وسعتی
که بودند در آن شادمانان امر از اینکه قرار است و بمیراث دادیم آنها را بگروهی دیگر پس نگریست بر آنها آسمان و زمین و
نبودند مهلت دادهشدگان
تفسیر
. حضرت موسی [ع] بعد از یأس از ایمان فرعونیان از خداوند مسئلت نمود که آنها را بجزاي کفرشان برساند چون از لفظ دعا اینکه
معنی استفاده میشود که صرف شکایت از قوم نبوده و جواب رسید که بنی اسرائیل را شبانه از مصر با خود بیرون ببر بتفصیلی که در
سوره بقره گذشت و بدانکه آنها در تعقیب شما خواهند آمد و چون دریا بامر خدا براي شما شکافته شد و شما از زمین آن عبور
نمودید و بهمان حال باقی ماند مشوّش مشو که آنها میآیند و بشما میرسند بگذار بهمان حال آرامش و سکون آب در دو طرف راه
باقی باشد وقتی تمام آنها آمدند و در راهی که براي تو در دریا باز شده قرار گرفتند آب دو طرف بهم متّصل [ صفحه 625 ] میشود
و تمام آنها غرق خواهند شد و خداوند از حال آنها بعد از غرق خبر داده که چه بسیار باقی گذاردند بعد از رفتن از مصر و نابود
شد نشان از باغهاي خرّم و چشمههاي جاري و کشتهاي پرفائده و عمارات رفیعه و مناظر حسنه و منازل مزیّنه مرتّبه و وسعت و نعمت
و رفاهیتی که در آن مشغول بعیش و نوش و تنزّه و تفرّج و تفریح و تفکّه با زنان بودند چون قمّی ره فاکهین را بمفاکهین با زنان
تفسیر فرموده که بمعناي صحبت خوش و شوخی است و بعد از اینکه خداوند اشاره فرموده به کلمه کذالک بآنکه تا بوده چنین
بوده و بعدا هم امر از اینکه قرار است و ما تمام آنها را بدون زحمت مانند ارث پدر نصیب بنی اسرائیل نمودیم چون آنها بعد از
غرق فرعون و اتباعش بمصر آمدند و تمام املاك و اموال قبطیان را متصرّف شدند با آنکه دشمنان آنها بودند و هیچ آسمان و
زمینی هم بهم نخورد چون گفتهاند فما بکت علیهم السّماء و الارض کنایه از اینکه معنی است و بعضی گفتهاند مراد آنست که از
اهل آسمان و زمین کسی بر آنها گریه نکرد و مقصود بیان سوء عاقبت آنها است و بنابر اینکه کلام بمعناي حقیقی خود باقی است
نهایت آنکه کلمه اهل که مضاف به السّماء بوده حذف شده و در هر حال خداوند بآنها مهلت نداد و بزودي از آن قوم ستمگر
انتقام کشید و در چند روایت معتبر از ائمه اطهار تصریح شده که آسمان و زمین بر احدي گریه نکرده مگر بر حضرت یحیی بن
زکریّا [ع] و حضرت سید الشهداء علیه السّلام و در بعضی گریه چهل روز ذکر شده و در شفاء الصّدور اینکه معنی بأدلّه عقلیّه و
نقلیّه کثیره مف ّ ص له نسبت بمظلوم کربلا علیه آلاف التحیّۀ و الثّناء اثبات شده که حقّا دیدنی است و باید مراجعه شود و کلمه رهوا
ظاهرا حال است از بحر یعنی ساکن و آرام بحال خود یا شکافته و مفتوح و گشاده و آماده براي عبور.
[ [سوره الدخان [ 44 ]: آیات 30 تا 40
اشاره
صفحه 432 از 456
وَ لَقَد نَجَّینا بَنِی إِسرائِیلَ مِنَ العَذاب المُهِین [ 30 ] مِن فِرعَونَ إِنَّه کانَ عالِیاً مِنَ المُسرِفِینَ [ 31 ] وَ لَقَدِ اختَرناهُم عَلی عِلم عَلَی العالَمِینَ
285 إِن هِیَ إِلاّ مَوتَتُنَا الأُولی وَ ما نَحن بِمُنشَرِینَ - 32 ] وَ آتَیناهُم مِنَ الآیات ما فِیه بَلؤُا مُبِین [ 33 ] إِن هؤُلاءِ لَیَقُولُونَ [ 34 ] -قرآن- 1 ]
35 ] فَأتُوا بِآبائِنا إِن کُنتُم صادِقِینَ [ 36 ] أَ هُم خَیرٌ أَم قَوم تُبَّع وَ الَّذِینَ مِن قَبلِهِم أَهلَکناهُم إِنَّهُم کانُوا مُجرِمِینَ [ 37 ] وَ ما خَلَقنَا ]
373 إِن یَومَ الفَصلِ - السَّماوات وَ الأَرضَ وَ ما بَینَهُما لاعِبِینَ [ 38 ] ما خَلَقناهُما إِلاّ بِالحَق وَ لکِن أَکثَرَهُم لا یَعلَمُونَ [ 39 ] -قرآن- 1
[ 51 [ صفحه 626 - مِیقاتُهُم أَجمَعِینَ [ 40 ] -قرآن- 1
ترجمه
و بتحقیق نجات دادیم بنی اسرائیل را از عذاب خوار کننده از فرعون همانا او بود برتري جویندهاي از متجاوزان و بتحقیق برگزیدیم
آنان را از روي دانش بر جهانیان و دادیمشان از نشانههاي قدرت خود چیزیرا که در آن نعمتی بود آشکار همانا اینها هر آینه
میگویند نیست آن مگر مردن اوّل بارمان و نیستیم ما برانگیخته شدگان پس بیاورید پدران ما را اگر هستید راستگویان آیا اینها
بهترند یا قوم تبّع و آنانکه بودند پیش از آنها هلاك کردیمشان همانا آنها بودند گناهکاران و نیافریدیم آسمانها و زمین و آنچه را
میان آن دو است در حالی که باشیم بازيکنان نیافریدیم آن دو را مگر بحق ولی بیشترشان نمیدانند همانا روز جدا شدن حق از
باطل موعد آنان است بتمامی
تفسیر
. خداوند متعال بنی اسرائیل را که سالهاي متمادي بعذاب رقیّت و اسارت و قتل و اعمال شافّه از قبل فرعون و اتباعش گرفتار بودند
بتوسط حضرت موسی نجات داد چون فرعون مرد متکبّر و متفرعن و سرکشی بود که از حدّ و قدر خود تعدّي و تجاوز نمود یا از
برجستگان در زیادهروي و نخوت و ستمکاري بود و خداوند براي علم و دانشی که داشت بقابلیّت و استحقاق آن طائفه که همه از
نسل حضرت یعقوب پیغمبر بودند اختیار فرمود ایشانرا براي منصب نبوّت بر اهل عالم در آن زمان چنانچه قمّی ره فرموده که لفظ
العالمین عام و معناي آن خاص است و محتمل است مراد اختیار آن طائفه بکثرت انبیاء از ایشان باشد چون بسیاري از انبیاء از اینکه
طائفه بودند و عطا فرمود بآنها از آیات قدرت و رحمت از قبیل شکافتن دریا و سایه افکندن ابر و نازل نمودن من و سلوي و سایر
تف ّ ض لات الهی بر آنها که در سوره بقره گذشت آنچه را که نعمت آشکار یا موجب امتحان و اختیار آنها بود و از اینجا باز خداوند
روي سخن را معطوف بمشرکین مکّه فرموده که منکر معاد بودند و میگفتند نیست عاقبت امر و نهایت آن مگر مرگ که پایان
زندگی دنیا است و اینکه یکمرتبه بیشتر نیست و تکرار نمیشود و دیگر ما زنده نمیشویم چون نشر در اینجا بمعناي بعث است و اگر
شما مسلمانان راست میگوئید پدران ما را زنده کنید بیایند از اوضاع آن عالم بما خبر دهند تا ما [ صفحه 627 ] تصدیق کنیم عالم
دیگري در پس پرده غیب هست که ما باید بآن جا منتقل شویم و چون بصدور معجزات متوالیه از حضرت ختمی مرتبت حجّت بر
آنها تمام بود و بعد از اتمام حجّت از خداوند بر خلق اوضاع عالم را که تمام اجزاء آن بر وفق حکمت منظّم شده است نمیتوان
بتقاضاي بیجاي اهل تعصّب و عناد و لجاج تغییر داد خداوند از جواب آنها صرف نظر نموده و بتهدید پرداخته است که آیا آنها
برتر و بیشتر و قويترند یا قوم تبّع که از قبیله حمیر و از ملوك یمن بوده و تبّع نامیده شد براي کثرت اتباع و انصارش و بعضی
گفتهاند تبّع نامی است که سلاطین یمن پی در پی بآن خوانده میشدند مانند عزیز مصر و خاقان ترك و قیصر روم که بسلاطین آنها
گفته میشود در هر حال پادشاه مقتدري بوده که جهانگیري کرده و خودش مؤمن بوده و قومش کافر و لذا خداوند تصریح بقومش
فرموده نه خودش و در مجمع از پیغمبر صلی اللّه علیه و اله نقل نموده که سب ننمائید تبّع را همانا او اسلام آورده بود و از امام
صفحه 433 از 456
صادق علیه السّلام روایت نموده که فرمود تبّع به اوس و خزرج که دو قبیله انصار بودند گفت در یثرب باشید تا پیغمبر آخر الزّمان
بیاید و اگر من ادراك کنم او را خدمتش را اختیار و با او خروج مینمایم خداوند میفرماید ما آن قوم و اقوام سابقه آنها را مانند عاد
و ثمود و قوم لوط هلاك و معذّب نمودیم شما که در مقابل آنها چیزي نیستید چون آنان هم مانند شما مشرك و بدکار بودند شما
را هم بجزاي کردارتان خواهیم رسانید و اخیرا استدلال فرموده بر معاد که ما آسمانها و زمین و اهل آن دو را بیهوده و ببازیچه خلق
ننمودیم که جمعی بیایند و چندي بخورند و بپوشند و با آلام و اسقام دنیا با تمام قوا بکوشند و عاقبت شربت ناگوار مرگ و هجران
را بنوشند و بروند بلکه بغرض صحیح عقلی خلق نمودیم که مردم بیایند و بکمال لایق خودشان برسند و مستحق نعیم ابدي یا عذاب
دائمی گردند و رحمت و غضب خداوند آشکار گردد و هر کس بجزاي عملش از خیر و شرّ برسد ولی بیشتر مردم اینکه معانی را
نمیدانند و روز قیامت که روز فصل خصومت بین تمام خلق بحکم حق و جدا شدن حق از باطل است وقت و موعد حضورشان
[ بتمامی در محضر الهی و دادستانی او است. [ صفحه 628
[ [سوره الدخان [ 44 ]: آیات 41 تا 50
اشاره
یَومَ لا یُغنِی مَولًی عَن مَولًی شَیئاً وَ لا هُم یُنصَرُونَ [ 41 ] إِلاّ مَن رَحِمَ اللّه إِنَّه هُوَ العَزِیزُ الرَّحِیم [ 42 ] إِن شَجَرَةَ الزَّقُّوم [ 43 ] طَعام الَأثِیمِ
239 کَغَلی الحَمِیم [ 46 ] خُذُوه فَاعتِلُوه إِلی سَواءِ الجَحِیم [ 47 ] ثُم صُبُّوا فَوقَ رَأسِه مِن - 44 ] کَالمُهل یَغلِی فِی البُطُون [ 45 ] -قرآن- 1 ]
227- عَذاب الحَمِیم [ 48 ] ذُق إِنَّکَ أَنتَ العَزِیزُ الکَرِیم [ 49 ] إِن هذا ما کُنتُم بِه تَمتَرُونَ [ 50 ] -قرآن- 1
ترجمه
روزي که کفایت نمیکند دوستی از دوستی چیزي را و نه آنها یاري کرده میشوند مگر آنرا که رحمت کرد خدا همانا او ارجمند
مهربانست همانا درخت زقّوم خوراك کسی است که بسیار گناهکار است مانند مس گداخته میجوشد در شکمها چون جوشیدن
آب داغ بگیرید او را پس بکشیدش بعنف بمیان دوزخ پس بریزید بر بالاي سرش از عذاب آب جوشان بچش همانا تو آن کسی
که ارجمند بزرگواري همانا اینکه آنست که بودید بآن شک میآوردید
تفسیر
. خداوند متعال در تعقیب آیات سابقه اوصاف روز قیامت را بیان فرموده که آن روزي است که هیچ دوست و یار و یاوري نمیتواند
بینیاز کند دوست و یار و یاور خود را که در دنیا داشته بهیچ قدر از بینیازي و نه آنها از خارج یاري کرده شوند مگر خداوند
ترحّم فرماید بر کسی بعفو از گناه او بدون وسیله یا بوسیله شفاعت شفعاء آنانکه خدا اذن شفاعت بایشان داده مانند انبیاء و اولیاء و
اهل ایمان هر یک بحسب مرتبه قرب و اذنی که از خدا باو در شفاعت داده شده همانا عزّت مطلقه و رحمت رحیمیّه از آن حقّ
است و کسیرا در آن مستقلّا راهی نیست و قمّی ره نقل فرموده که کسانیکه نمیتوانند با هم کمک کنند موالیان غیر اولیاء خدا هستند
و کسانیکه مشمول رحمت خدا میشوند و استثنا شدهاند اولیاء آل محمّد صلّی اللّه علیه و اله و سلّم میباشند و در بعضی از روایات
مستثنی و مورد رحمت حق بائمّه اطهار و شیعیان ایشان تفسیر شده که میتوانند دستگیري کنند و درخت زقوم که در سوره الصّافات
شرح آن گذشت خوراك شخص بسیار گناهکار است که گفتهاند مراد ابو جهل است و در روایات ائمه اطهار تأیید شده و آن مانند
صفحه 434 از 456
فلزّي است که در آتش گداخته شده باشد و قمّی ره آنرا به مس گداخته تفسیر فرموده و میجوشد در شکمها مانند جوشیدن آبیکه
به منتهاي حرارت رسیده است و خطاب از مصدر جلال صادر میشود بملائکه عذاب که از آنها بزبانیه تعبیر میشود بگیرید او را پس
با فشار باطراف و جوانبش بکشیدش بسوي جهنّم و در وسط آن جاي دهید چنانچه قمّی ره فرموده پس بر کاسه سرش آب [ صفحه
629 ] جوش بریزید و بگوئید بچش عذاب را همانا تو آن کسی هستی که خود را عزیز کریم میخواندي چون در جوامع و قمّی ره
نقل نموده که او در مکّه میگفت منم عزیز کریم و بعدا باو و رفقایش گفته میشود اینکه عذابی است که تا در دنیا بودید در آن
شک و تردید داشتید.
[ [سوره الدخان [ 44 ]: آیات 51 تا 59
اشاره
[ إِن المُتَّقِینَ فِی مَقام أَمِین [ 51 ] فِی جَنّات وَ عُیُون [ 52 ] یَلبَسُونَ مِن سُندُس وَ إِستَبرَق مُتَقابِلِینَ [ 53 ] کَذلِکَ وَ زَوَّجناهُم بِحُورٍ عِین [ 54
233 لا یَذُوقُونَ فِیهَا المَوتَ إِلاَّ المَوتَۀَ الأُولی وَ وَقاهُم عَذابَ الجَحِیم [ 56 ] فَضلًا مِن - یَدعُونَ فِیها بِکُل فاکِهَۀٍ آمِنِینَ [ 55 ] -قرآن- 1
256- رَبِّکَ ذلِکَ هُوَ الفَوزُ العَظِیم [ 57 ] فَإِنَّما یَسَّرناه بِلِسانِکَ لَعَلَّهُم یَتَذَکَّرُونَ [ 58 ] فَارتَقِب إِنَّهُم مُرتَقِبُونَ [ 59 ] -قرآن- 1
ترجمه
همانا پرهیزکاران در جایگاه امنی هستند در بوستانها و کنار چشمهها میپوشند از حریر نازك و سطبر برّاق و در برابر یکدیگر
میباشند امر از اینکه قرار است و قرین نمودیم آنان را بزنان سفید روي فراخ چشم طلب میکنند در آن جا هر میوهاي را با آنکه
هستند ایمنان نمیچشند در آنجا مرگ را غیر از مرگ نخستین بار و نگاه دارد آنان را از عذاب دوزخ براي تفضّلی از پروردگار تو
اینکه است آن کامیابی بزرگ پس جز اینکه نیست که آسان نمودیم آن را بزبان تو باشد که آنها پند گیرند پس منتظر باش همانا
آنها منتظرانند
تفسیر
. خداوند متعال بعد از بیان احوال کفّار از آتیه اهل تقوي و اخیار خبر داده که آنها در جایگاه امن و امانی مأوي دارند که انتقال و
زوالی و کلال و ملالی در آنجا و براي آنها نیست باغهائی است خرّم از اشجار و چشمههائی است جاري در انهار میپوشند از
لباسهاي حریر رقیق و حریر غلیظ برّاق که گفتهاند بآن مناسبت استبرق نامیده شده با آنکه براي استیناس و تفکّه در برابر یکدیگر
نشسته باشند جریان امر چنین است و خداوند همنشین و قرین فرموده ایشان را با حور عین که اوصاف آنها مکرّر ذکر شده و حوراء
زن بسیار سفید و عیناء درشت چشم را گویند و حور و عین دو جمع است براي آن دو و ظاهرا باید سیاهی چشمشان غالب بر
سفیدي باشد مانند چشم آهو و بفرمان ایشان در بهشت حاضر میشود هر میوهئی که بخواهند در حالیکه ایمن باشند از ضرر آن میوه
و ناگوار شدن آن [ صفحه 630 ] نمیچشند در آن طعم مرگ را دیگر که آن غیر از مرگ نخستین بار باشد که در دنیا چشیدند و
خداوند آنان را از عذاب جهنّم حفظ میفرماید براي تفضّل بآنها اگر چه احیانا مرتکب بعضی از معاصی صغیره شده باشند بلکه اگر
هیچ معصیتی هم از آنها سر نزده باشد و مستحق اینهمه عطا باشند باز مستحق تف ّ ض لند نه طلبکار چون بوظیفه عبودیّت خود عمل
نمودهاند و اینکه استحقاق فضل کامیابی بزرگ همیشگی و نیل بمقاصد و ایمنی از مفاسد است و ما آسان نمودیم تلاوت و فهم
صفحه 435 از 456
معانی ظاهري قرآن را چون نازل نمودیم آن را بلغت تو که زبان عربی است براي آنکه اهل عربستان که بدوا بآن مخاطب میباشند
متذکّر شوند اموریرا که متذکّر نبودند و نمیباشند ولی چون آنها متذکّر نشدند و اعراض از ذکر نمودند پس منتظر باش که بکیفر
اعمالشان بزودي خواهند رسید چنانچه آنها هم منتظرند آسیبی بتو برسد و بخیال خودشان آسوده شوند یا وعده ما در باره آنها منجز
شود چون کسیکه کار بدي میکند منتظر نتیجه بد آن میباشد در ثواب الاعمال و مجمع از امام باقر علیه السّلام نقل نموده که کسیکه
مداومت بتلاوت سوره دخان در نمازهاي واجب و مستحب خود داشته باشد خداوند او را از آمنین در روز قیامت محشور میکند و
در سایه عرش خود جاي میدهد و حسابش را آسان میفرماید و نامه عملش بدست راستش داده میشود و از پیغمبر صلّی اللّه علیه و
اله و سلّم روایت شده که هر کس در شب یا روز جمعه سوره دخان را بخواند خداوند براي او در بهشت خانهئی بنا کند و مداومت
بآن در لیالی ماه رمضان مخصوصا شب بیست و سوم که اقوي محتملات شب قدر است آثار مخصوص و ثواب بسیار دارد و الحمد
[ للّه رب العالمین. [ صفحه 631
سوره جاثیه
اشاره
67- سی و هفت آیه مکیّه است بِسم اللّه الرَّحمن الرَّحِیم -قرآن- 30
[ [سوره الجاثیۀ [ 45 ]: آیات 1 تا 5
اشاره
37 حم [ 1] تَنزِیل الکِتاب مِنَ اللّه العَزِیزِ الحَکِیم [ 2] إِن فِی السَّماوات وَ الَأرض لَآیات لِلمُؤمِنِینَ - بِسم اللّه الرَّحمن الرَّحِیم -قرآن- 1
209 وَ اختِلاف اللَّیل وَ النَّهارِ وَ ما أَنزَلَ اللّه مِنَ السَّماءِ مِن رِزقٍ - 3] وَ فِی خَلقِکُم وَ ما یَبُثُّ مِن دابَّۀٍ آیات لِقَوم یُوقِنُونَ [ 4] -قرآن- 1 ]
179- فَأَحیا بِه الَأرضَ بَعدَ مَوتِها وَ تَصرِیف الرِّیاح آیات لِقَوم یَعقِلُونَ [ 5] -قرآن- 1
ترجمه
فرو فرستادن کتاب از خداوند ارجمند درست کردار است همانا در آسمانها و زمین هر آینه آیتها براي گروندگانست و در آفرینش
شما و آنچه پراکنده میسازد از جنبده آیتها است براي گروهی که یقین میکنند و آمد و شد شب و روز در پی یکدیگر و آنچه
فرستاد خدا از آسمان از روزي پس زنده گردانید بآن زمین را بعد از مردنش و تغییر دادن بادها بجهات و صفات آیتها است براي
گروهی که بعقل دریابند
تفسیر
. خداوند متعال پس از افتتاح اینکه سوره مبارکه به حم که بیان آن گذشت تصریح فرموده بنزول قرآن از جانب خداي تواناي
غالب ارجمند که معانی مناسبه با لفظ عزیز است و حکیم داناي محکمکار درست کرداري است که تمام افعال او بر طبق مصلحت
و صواب است و بعدا اشاره فرموده است بآیات و علامات آفاقی و انفسی که دلالت دارد بر وجود صانع داناي تواناي رحیم کریمی
که مثل و مانند و شریک ندارد چون در آسمانها از آفتاب و ماه و ستارگان و گردش آنها با نظم معیّن و در زمین از فواکه و اشجار
صفحه 436 از 456
و انواع نباتات براي انسان و دواب چنانچه قمّی ره فرموده آیات و علائم بسیاري است بر وجود چنین صانعی و براي انتفاع اهل
ایمان از آنها خلق شده یا انتفاع از آنها مخصوص باهل ایمان است چنانچه گفتهاند که اهل ایمان از آنها منتفع میشوند و بهره میبرند
و در خلقت انسان و [ صفحه 632 ] احوال طاریه بر آن از وقت نطفه بودن تا رسیدن بحدّ کمال و در خلقت حیوانات صحرائی و
دریائی و هر جنبندهئی در زمین مخصوصا چهارپایان براي انتفاع انسان از آنها آیات و علائمی است که دلالت بر توحید حق دارد
براي کسانیکه اهلیّت براي یقین پیدا کردن از دلیل بمدلول دارند نه کسانیکه قابل نیل باین مقام نیستند یا در مقام تحصیل آن بر
نمیآیند و در آمد و شد شبانه روز و کم و زیاد شدن مقدار آن دو بحسب فصول و در آمدن باران از آسمان که هم خودش رزق و
روزي انسان و حیوان میشود و هم وسیله روزي آنها و بیرون آمدن مأکولات از زمین میگردد که زمینهاي مرده را زنده میکند و در
بادهاي مختلف که از شمال و جنوب و یمین و یسار میوزد و ابر را حرکت میدهد و باختلاف فصول و حاجت اشجار و فواکه گرم و
سرد و معتدل میگردد و درختها را بارور میکند و کشتیها را بساحل میرساند و غیر اینها علائم و آثاري است براي اثبات واجب
الوجود ذي جود و کرمی که عدیل و نظیر ندارد و ادراك دلالت اینکه قبیل از آیات سهلتر است که باندك تعقّلی واضح میشود و
اختصاص باهل یقین و معرفت ندارد چون مبادي آنها محسوس و فوائدشان مأنوس است و لذا لقوم یعقلون فرموده است.
[ [سوره الجاثیۀ [ 45 ]: آیات 6 تا 10
اشاره
تِلکَ آیات اللّه نَتلُوها عَلَیکَ بِالحَق فَبِأَي حَ دِیث بَعدَ اللّه وَ آیاتِه یُؤمِنُونَ [ 6] وَیل لِکُل أَفّاك أَثِیم [ 7] یَسمَع آیات اللّه تُتلی عَلَیه ثُمَّ
یُصِ رُّ مُستَکبِراً کَأَن لَم یَسمَعها فَبَشِّره بِعَذاب أَلِیم [ 8] وَ إِذا عَلِمَ مِن آیاتِنا شَیئاً اتَّخَ ذَها هُزُواً أُولئِکَ لَهُم عَذاب مُهِین [ 9] مِن وَرائِهِم
517- جَهَنَّم وَ لا یُغنِی عَنهُم ما کَسَبُوا شَیئاً وَ لا مَا اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللّه أَولِیاءَ وَ لَهُم عَذاب عَظِیم [ 10 ] -قرآن- 1
ترجمه
اینکه آیتهاي خدا است میخوانیم آنها را بر تو براستی و درستی پس بکدام سخن بعد از خدا و آیتهایش میگروند و اي بر هر
دروغگوي گنه کاري میشنود آیتهاي خدا را که خوانده میشود بر او پس اصرار میکند بر گناه بحال تکبّر و نخوت گوئیا نشنیده
است آنرا پس بشارت ده او را بعذابی دردناك و چون بداند از آیتهاي ما چیزي را میگیرد آنرا باستهزاء آن گروه براي آنها عذابی
است خوار کننده از پی دنیاشان جهنّم است و کفایت نمیکند از آنها آنچه کسب کردند چیزیرا و نه آنچه گرفتند غیر از خدا
[ دوستانی و براي آنها عذابی است بزرگ. [ صفحه 633
تفسیر
علائم و امارات و دلائلی که در آیات سابقه ذکر شد دلائل توحید خدا است که بقصد اعجاز در قالب الفاظ الهی در آمده و آیاتی
از قرآن کریم شده که خداوند آنها را بر پیغمبر خود تلاوت میفرماید براستی و درستی و حق و حقیقت و میفرماید اگر کفّار و
مشرکین مکّه باین آیات قانع و مطمئن نشوند پس بکدام حدیث و خبر و سخن بعد از آیات خدا و سخن او ایمان میآورند و بنابر
اینکه یا قبل از لفظ جلاله باید حدیث تقدیر نمود یا باید گفت مراد آیات اللّه است و تقدیم لفظ جلاله براي مبالغه و تعظیم است
چنانچه میگویند خوشم آمد از فلانی و کرمش یعنی از کرم فلانی در مقام مبالغه و تعظیم و فرموده واي بحال هر بسیار دروغگو یا
صفحه 437 از 456
دروغ بزرگ گو و بسیار گناهکاري که میشنود آیات قرآن را که براي او تلاوت میشود و با وجود اینکه اصرار بدروغگوئی و
معصیت خدا دارد از روي تکبّر و تفرعن مانند آنکه نشنیده باشد او آن آیاترا پس مژده ده چنین شخصی را بعذاب الیم جهنّم که
خدمتش خواهد رسید و ویل گاهی بچاه یا وادیی در جهنم که عذابش شدیدتر است تفسیر میشود و چون علم پیدا کند آن شخص
افّاك اثیم از راه شنیدن به آیهاي از آیات قرآن استهزاء و سخریّه نماید بآن مانند ابو جهل که شجره زقّوم و اوصاف آن در کلام
الهی را مسخره کرد و نضر بن حارث که قصص قرآن را بافسانه رستم و اسفندیار تشبیه مینمود و البتّه عذاب اینکه قبیل اشخاص در
اینکه عالم مقرون بخواري و مذلّت است و در پس پرده غیب اینکه جهان براي آنان جهنّم است چون وراء بر متواري و غائب از نظر
در هر جانب که باشد اطلاق میشود و دفع نمیکند از آنها آنچه جمع و کسب نمودند از اموال و اولاد و آنچه گرفتند آنها جز خدا از
یاران و اعوان و انصار چیزي از عذاب خدا را در دنیا چنانچه در فتوحات اسلامی از جنگ بدر و غیره مشهود شد و در آخرت براي
آنها عذابی بزرگتر از عذاب دنیا است و محتمل است چنانچه مفسّرین فرمودهاند مراد از آنچه گرفتند غیر از خدا اولیاء بتها باشد که
قائل بشفاعت آنها بودند و بنابر اینکه ظاهرا عذاب مخصوص بآخرت باشد و تؤمنون بصیغه خطاب نیز قرائت شده است. [ صفحه
[634
[ [سوره الجاثیۀ [ 45 ]: آیات 11 تا 15
اشاره
هذا هُديً وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیات رَبِّهِم لَهُم عَذاب مِن رِجزٍ أَلِیم [ 11 ] اللّه الَّذِي سَخَّرَ لَکُم البَحرَ لِتَجرِيَ الفُلک فِیه بِأَمرِه وَ لِتَبتَغُوا مِن
فَضلِه وَ لَعَلَّکُم تَشکُرُونَ [ 12 ] وَ سَخَّرَ لَکُم ما فِی السَّماوات وَ ما فِی الأَرض جَمِیعاً مِنه إِن فِی ذلِکَ لَآیات لِقَوم یَتَفَکَّرُونَ [ 13 ] قُل
لِلَّذِینَ آمَنُوا یَغفِرُوا لِلَّذِینَ لا یَرجُونَ أَیّامَ اللّه لِیَجزِيَ قَوماً بِما کانُوا یَکسِبُونَ [ 14 ] مَن عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفسِه وَ مَن أَساءَ فَعَلَیها ثُم إِلی
588- رَبِّکُم تُرجَعُونَ [ 15 ] -قرآن- 1
ترجمه
اینکه هدایت است و آنان که کافر شدند به آیتهاي پروردگارشان براي آنها عذابی است از شدیدترین عذاب دردناك خدا است
آنکه مسخّر کرد براي شما دریا را تا روان شود کشتی در آن بفرمانش و تا طلب کنید از فضل او و باشد که شما شکر کنید و مسخّر
ساخت براي شما آنچه را در آسمانها و آنچه در زمین است بتمامی از جانب خود همانا در اینکه هر آینه آیتها است براي گروهی
که تفکر میکنند بگو بآنان که گرویدند درگذرند از آنان که امید ندارند وقایع تاریخی خدا را تا پاداش دهد گروهی را بآنچه که
بودند کسب میکردند هر که کرد کار شایستهاي پس بر نفع او است و هر که بد کرد پس بر ضرر آنست پس بسوي پروردگارتان
بازگردانده میشوید
تفسیر
. خداوند متعال در تعقیب احوال استهزاء کنندگان بآیات الهی میفرماید اینکه قرآن که بر پیغمبر آخر الزّمان تلاوت شد راهنماي
حقیقی است و آنان که منکر آن شوند بعذابی از بدترین انواع عذاب که بسیار مولم و دردناك باشد گرفتار خواهند شد و نیز
فرموده خداوند آن ذات مقدّسی است که آرام و مورد استفاده بندگان قرار داد دریا را براي آنکه کشتی در آن روان شود باراده
صفحه 438 از 456
خداوند و بوسیله آن بندگان بمقاصد خودشان برسند از سفر و تجارت و بهره برداري کنند از دریا بصید ماهی و بیرون آوردن
مروارید و غیره بفضل الهی و شکرگزاري نمایند و نیز مسخّر و رام فرمود آنچه در آسمانها است از آفتاب و ماه و ستارگان و ابر و
باد و غیرها و آنچه در زمین است از حیوانات و نباتات و جمادات را براي انتفاع و استفاده نوع بشر با آنکه تمامی آنها از فضل و
احسان خدا است بر بندگان ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند || تا تو نانی بکف آري و بغفلت نخوري همه از بهر تو
سرگشته و فرمانبردار || شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبري در اینکه امور آیات و علائمی است بر توحید خداي کریم رحیم
ولی قدري فکر و [ صفحه 635 ] تأمّل لازم دارد تا انسان بآن پی برد و قدردانی از الطاف او نماید بگو اي پیغمبر باهل ایمان بگذرند
و صرف نظر نمایند فعلا از خطاها و آزار کفّاریکه انتظار ندارند پیش آمد روزهاي تاریخی انتقام خداوند از کفّار امم سابقه را براي
خودشان چون ایّام در کلام عرب بر وقائع بزرگ تاریخی اطلاق میشود خلاصه آنکه دستور الهی باهل ایمان آنستکه با کفّار مدارا
نمایند تا خدا خودش هر یک از دو دسته را بجزاي اعمالشان برساند و گفتهاند تقدیر کلام آنستکه بگو به کسانیکه ایمان آوردند
عفو نمائید و درگذرید عفو میکنند و میگذرند و بنظر حقیر گاهی از فعل مضارع اراده امر میشود مانند آنکه گفته میشود کسیکه
آب ندارد تیمّم میکند یعنی باید تیمّم کند و مانند قول خداوند قل لعبادي الّذین آمنوا یقیموا ال ّ ص لوة و ینفقوا ممّا رزقناهم و بنابر
اینکه حاجت بتقدیر نیست و در هر حال آیه اخیره مبیّن و مؤکّد معناي سابق است که خداوند کفّار را مجازات خواهد فرمود و اهل
ایمان را بپاداش صبرشان میرساند و قوما فرموده تا شامل هر دو شود چون در آن آیه تصریح شده که نفع و ضرر هر عمل خوب و
بدي بصاحبش خواهد رسید در اینکه دنیا یا روز جزا که مئال و مرجع تمام بندگان بحکم خدا است و منافات با مجازات دنیوي
ستمکاران ندارد و شاید کلمه ثم اشاره باین معنی باشد و اللّه اعلم و قمّی ره نقل فرموده که مراد از قل للّذین آمنوا تا آخر آیه
دستور الهی بائمه اطهار است که نفرین نکنند بر ائمه جور تا خداوند خودش آنها را عقوبت فرماید و اینکه معنی منافی با معناي
سابق نیست چون افراد کامل در ایمان ائمه هدي و در کفر ائمه جورند.
[ [سوره الجاثیۀ [ 45 ]: آیات 16 تا 20
اشاره
وَ لَقَد آتَینا بَنِی إِسرائِیلَ الکِتابَ وَ الحُکمَ وَ النُّبُوَّةَ وَ رَزَقناهُم مِنَ الطَّیِّبات وَ فَضَّلناهُم عَلَی العالَمِینَ [ 16 ] وَ آتَیناهُم بَیِّنات مِنَ الَأمرِ فَمَا
اختَلَفُوا إِلاّ مِن بَعدِ ما جاءَهُم العِلم بَغیاً بَینَهُم إِن رَبَّکَ یَقضِ ی بَینَهُم یَومَ القِیامَۀِ فِیما کانُوا فِیه یَختَلِفُونَ [ 17 ] ثُم جَعَلناكَ عَلی شَرِیعَۀٍ
مِنَ الأَمرِ فَاتَّبِعها وَ لا تَتَّبِع أَهواءَ الَّذِینَ لا یَعلَمُونَ [ 18 ] إِنَّهُم لَن یُغنُوا عَنکَ مِنَ اللّه شَیئاً وَ إِن الظّالِمِینَ بَعضُهُم أَولِیاءُ بَعض وَ اللّه وَلِیُّ
677- المُتَّقِینَ [ 19 ] هذا بَصائِرُ لِلنّاس وَ هُديً وَ رَحمَۀٌ لِقَوم یُوقِنُونَ [ 20 ] -قرآن- 1
ترجمه
و هر آینه بتحقیق دادیم به بنی اسرائیل کتاب توریۀ و حکم فرمائی [ صفحه 636 ] و پیغمبري را و روزي دادیم آنان را از پاکیزهها و
برتري دادیمشان بر جهانیان و دادیم بآنان دلیلهاي روشنی از امر دین پس اختلاف نکردند مگر بعد از آنکه آمد آنها را دانش
بجهت ستم و دشمنی که میانشان بود همانا پروردگار تو حکم میکند میان آنها روز قیامت در آنچه بودند که در آن اختلاف
میکردند پس قرار دادیم تو را بر طریقه مستقیمهئی از امر دین پس پیروي کن آنرا و پیروي مکن خواهشهاي آنان را که نمیدانند
همانا آنها هرگز دفع نمیکنند از تو چیزي از اراده خدا را و همانا ستمکارانند بعضیشان دوستان بعضی و خدا دوست پرهیزکاران
است اینکه موجبات بینائی و بصیرت براي مردم است و هدایت و رحمت براي گروهی که یقین میکنند
صفحه 439 از 456
تفسیر
. خداوند متعال بعد از بیان نعم بیپایان خود نسبت بعموم بندگان شمهئی از آن نسبت بخصوص اولاد حضرت یعقوب پیغمبر ملقّب
باسرائیل را ذکر فرموده که ما بآنها کتاب توریۀ و حکومت در مخاصمات و رسالت در احکام عطا فرمودیم و روزي دادیم ایشان را
از اشیاء حلال پاکیزه مانند من و سلوي و غیره و برتري دادیمشان بر جهانیان زمانشان یا بر سایر قبائل بزیادي انبیاء عظام در میان
آنان چون گفتهاند هزار نفر از آنها بمقام نبوّت رسیدند و برتري پیغمبر ما و ائمه اطهار بر انبیاء سلف مسلّم است و نیز عطا فرمودیم
بایشان دلائل و اماراتی از امر نبوت پیغمبر خاتم و صدق او یا امر نبوّت خودشان یا احکام دین پس اختلاف ننمودند و فرقه فرقه
نشدند مگر بعد از آنکه عالم شدند بحق و حقیقت براي طلب ریاست و اعمال عداوت بین خودشان و سایر اغراض فاسده و خدا
حکم میکند میان آنها بتمیز حق از باطل و مجازات ناحق گویان و منکرین علائم صدق پیغمبر آخر الزّمان و آنان که ستم نمودند بر
خود و خلق بأغراض فاسده خودشان در روز قیامت که روز دادستانی حق از خلق و رفع اختلافات است آنچه تا کنون ذکر شد به
تبع مفسّرین بود ولی بنظر حقیر وجهی براي اختصاص کتاب بتوریۀ نیست چون زبور و انجیل هم به بنی اسرائیل داده شده و ظاهرا
مراد از حکم حکومت مطلقه و سلطنت حقّه است که خداوند بحضرت داود و سلیمان علیهما السلام عطا فرمود و اختصاص
بقضاوت ندارد و آیات راجع به بنی اسرائیل [ صفحه 637 ] است نه خصوص حضرت موسی تا آنکه کتاب مخصوص بتوریۀ و حکم
منحصر بمرافعات گردد و مؤیّد اینکه معنی است که خداوند به پیغمبر خاتم میفرماید پس قرار دادیم تو را بر طریقه حقّه از امر دین
پس پیروي کن از آن و متابعت خواهش نفسانی جهّال را منما که میخواهند تو را وادار بدین خودشان نمایند چون آن حضرت بعد
از تمام انبیاء بنی اسرائیل مبعوث برسالت شد نه خصوص حضرت موسی تا آیات راجع باو باشد و نیز میفرماید همانا مشرکین مکّه و
اهل کتاب از فرق یهود و نصاري دفع نمیکنند هرگز از تو چیزي از عذاب و قهر خدا را و ستمکاران بخویش و خلق از هر فرقه و
ملّتی باشند یاران و یاوران یکدیگرند در مخالفت و معاندت با تو چون با هم سنخیّت دارند و همه پیرو شیطانند ولی نباید تو از
معاضدت آنها با یکدیگر باك داشته باشی چون خدا نگهدار و یاور اهل تقوي است که تو پیشرو آنانی و او شرّ آنها را از شما
کفایت خواهد فرمود و قمّی ره فرموده اینکه تأدیب است براي پیغمبر صلی اللّه علیه و اله و مراد امّتند و در هر حال اینکه قرآن و
آیات آن موجبات بصیرت و بینائی مردم است در امور دین و دنیاي خودشان و راهنما و دلیل واضح و رحمت و نعمت است براي
کسانیکه در مقام تحصیل یقین برآیند و بخواهند بوسیله عمل بقرآن بسعادت دنیا و آخرت برسند نه کسانیکه از آن اعراض و
بقوانین کفّار اعتماد نمودهاند.
[ [سوره الجاثیۀ [ 45 ]: آیات 21 تا 25
اشاره
أَم حَسِبَ الَّذِینَ اجتَرَحُوا السَّیِّئات أَن نَجعَلَهُم کَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحات سَواءً مَحیاهُم وَ مَماتُهُم ساءَ ما یَحکُمُونَ [ 21 ] وَ خَلَقَ
اللّه السَّماوات وَ الَأرضَ بِالحَق وَ لِتُجزي کُلُّ نَفس بِما کَسَ بَت وَ هُم لا یُظلَمُونَ [ 22 ] أَ فَرَأَیتَ مَن اتَّخَذَ إِلهَه هَواه وَ أَضَلَّه اللّه عَلی عِلمٍ
وَ خَتَمَ عَلی سَمعِه وَ قَلبِه وَ جَعَلَ عَلی بَ َ ص رِه غِشاوَةً فَمَن یَهدِیه مِن بَعدِ اللّه أَ فَلا تَذَکَّرُونَ [ 23 ] وَ قالُوا ما هِیَ إِلاّ حَیاتُنَا الدُّنیا نَمُوت وَ
نَحیا وَ ما یُهلِکُنا إِلاَّ الدَّهرُ وَ ما لَهُم بِذلِکَ مِن عِلم إِن هُم إِلاّ یَظُنُّونَ [ 24 ] وَ إِذا تُتلی عَلَیهِم آیاتُنا بَیِّنات ما کانَ حُجَّتَهُم إِلاّ أَن قالُوا
798- ائتُوا بِآبائِنا إِن کُنتُم صادِقِینَ [ 25 ] -قرآن- 1
ترجمه
صفحه 440 از 456
ترجمه
آیا پنداشتند آنانکه کسب کردند بدیها را که قرار میدهیم آنها را مانند آنانکه گرویدند و کردند کارهاي شایسته تا مساوي باشد
زنده بودنشان و مردنشان بد است آنچه حکم میکنند و آفرید خداوند آسمانها و زمین را بحق و تا جزا داده شود هر نفسی بآنچه
کسب کرد و آنان ستم کرده نشوند آیا پس دیدي [ صفحه 638 ] آنرا که گرفت معبود خود را بدلخواه خود و گمراهش کرد خدا
با علم بذات او و مهر نهاد بر گوشش و دلش و قرار داد بر چشمش پردهاي پس که هدایت میکند او را بعد از خدا آیا پس پند
نمیگیرید و گفتند نیست زندگانی مگر زندگانی دنیاي ما میمیریم و زنده میشویم و هلاك نمیکند ما را مگر روزگار نیست براي
آنها باین هیچ دانشی نیستند جز آنکه گمان میکنند و چون خوانده شود بر آنها آیتهاي ما که روشن است نباشد دلیلشان مگر آنکه
گویند بیاورید پدران ما را اگر هستید راستگویان
تفسیر
. خداوند متعال در مقام توبیخ و ملامت مشرکین و کفّار بر عقائد و اعمالشان میفرماید آیا گمان کردند کسانیکه مرتکب معاصی
شدند که قرار میدهیم ما آنها را مانند کسانیکه ایمان آوردند به پیغمبر اسلام و اعمال صالحه بجا آوردند تا آنکه مساوي باشند آن
دو فرقه با یکدیگر در حیات و ممات نه چنین است بد حکمی در باره خدا مینمایند چون اهل ایمان در دنیا صابر بر محنت و شاکر
از نعمت و امیدوار برحمت حقّند و با اطمینان خاطر و توکّل بخدا و تسلیم و رضا شادکام و مقضی المرام زندگی میکنند و بعد از
مرگ بمقامات عالیه خود در عالم برزخ و قیامت کبري نائل خواهند شد و کفّار در دنیا با تشویش خاطر و ناامیدي از آتیه و تأثّر از
ناملائمات و جزع و فزع و بیصبري زیست مینمایند و بعد از مرگ بعذاب الیم گرفتار خواهند بود و بنابر اینکه ضمیر جمع در
محیاهم و مماتهم بهر دو فرقه راجع است و سواء یا حال است براي فریقین یا مفعول له براي نجعل یا خبر یکون که مقدّر است ولی
مفسّرین آنرا حال یا مفعول دوم نجعل یا بدل از کالّذین آمنوا قرار دادهاند و اختلاف نمودهاند در مرجع ضمیر محیاهم و مماتهم که
راجع بهر دو فرقه است یا اهل ایمان یا کفّار و معانی متعدّدهئی براي آیه نقل نمودهاند که حاجت بذکر آنها نیست چون اقرب معانی
بظاهر آیه شریفه همین معنی است و خداوند خلق فرموده است آسمانها و زمین را بحق و غرض صحیح عقلی نه بباطل و عبث و
بیهوده بلکه تا تکلیف نماید مردم را بطاعت و اجتناب از معصیت و برساند هر موجودي را بکمال لایق خود و جزا دهد هر کس را
بثواب و عقاب خویش در نتیجه عمل خوب و بدشان بقدریکه از میزان استحقاقشان از ثواب کاسته و بر آن [ صفحه 639 ] در عقاب
افزوده نباشد تا بر آنها ستم نشده باشد و براي اظهار تعجّب از عمل کفّار و مشرکین فرموده آیا دیدي اي پیغمبر آنها را که هواي
نفس و دلخواه خود را معبود و مطاع خود قرار داده و هوا پرستی را شعار خود نمودهاند یا دیدي آنانرا که بدلخواه خود هر روز
خدائی براي خود اختیار مینمایند چون گفتهاند معمول آنها اینکه بود که وقتی از سنگی یا چیزي خوششان میآمد آنرا براي خود
معبود قرار میدادند و چون از آن بهتري مییافتند آنرا کنار گذارده و بهتر را بخدائی اختیار مینمودند چنانچه قمّی ره نقل فرموده که
نازل شد در باره قریش که هر چه را میپسندیدند میپرستیدند و جاري شد در اصحاب پیغمبر صلی اللّه علیه و اله بعد از آنحضرت که
غصب نمودند حق امیر المؤمنین علیه السّلام را و گرفتند امامی بدلخواه خودشان و در هر حال چون آنها بتعصّب و عناد ترك
نمودند تأمّل و تفکّر در آیات الهی را و در طلب معرفت بخدا و اولیاء او برنیامدند خداوند هم واگذارد آنها را بحال خودشان در
وادي ضلالت و توفیق هدایت بآنها نداد چون میدانست که قابل هدایت نیستند یا میشناخت در ازل ذات آنانرا بخبث فطرت و فساد
سریرت پس منطبق شد علم ازلی با معلوم خارجی و یافت آنانرا گمراه با علم بذاتشان و در هر حال اینها همان کفّارند که خداوند
در اوائل سوره بقره از حال آنها خبر داد و آنجا بیان شد که بواسطه معصیت بعقوبت الهی گرفتار شدند و خداوند بر دل آنها و
گوششان مهر نهاد که دیگر ادراك معارف حقّه را نمینمایند و بمواعظ حسنه متّعظ و پندپذیر نمیگردند و بر دیده بصیرت آنها پرده
صفحه 441 از 456
غفلت کشیده شد که آیات خدا را نمیبینند و نمیشناسند و دیگر قابل هدایت نیستند چون خدا نخواسته آنها هدایت شوند لذا بحال
ضلالت واگذارشان فرموده و بعد از اینکه که میتواند آنها را هدایت نماید و در مقابل اراده الهیّه عرض اندام کند آیا شما مردم
متذکّر و متفطّن باین امور نیستید که بیفکري و غفلت از یاد خدا و پیروي از هوس و هوي کار انسانرا بجائی میکشاند که یکباره از
قابلیّت فیض حق ساقط میگردد یک نمونه بارز از افکار پلید اینکه گروه که دلیل واضح بر بیفکري آنها است آنستکه گفتند نیست
زندگی مگر همین زندگانی موقت دنیا ما میمیریم و جمع دیگري بدنیا میآیند که از نوع ما هستند و هلاك نمیکند ما را مگر
گردش روزگار و مرور زمان نه خدائی [ صفحه 640 ] است و نه پیغمبري و نه امامی و نه حشري و نه نشري و نه دوزخی و نه بهشتی
تا میتوانید بخورید و بپوشید و بنوشید که جز اینکه خبري نیست و از دستتان میرود و خداوند چون در آیات کثیره اثبات توحید و
معاد و سایر اصول دین و مذهب را فرموده بود از جواب آنها اعراض و بوضوح بطلانش اکتفا نموده و فقط اشاره فرموده است که
اینکه اظهارات آنها از روي علم و یقین نیست بلکه از باب شک و گمان است چون همین اشخاص دیده میشود در وقت اضطرار و
حاجت متوسل بمبدء غیبی که براي اینعالم معتقدند میشوند و ارتکازا و بالفطره میدانند جهانرا صاحبی باشد خدا نام نهایت آنکه
میل بشهوترانی و وسوسه شیطانی و غفلت از مبادي عقلانی موجب شک و تردید و سوءظن آنها میگردد و سخنی میگویند و
دلیلی بر آن اقامه نمینمایند و قمّی ره در ذیل نموت و نحیی فرموده اینکه مقدّم و مؤخّر است چون دهریّه قائل نیستند ببعث و نشور
بعد از موت بلکه گفتند زنده میشویم و میمیریم و ظاهرا مرادش آنستکه در معنی تقدیم و تأخیر است نه در لفظ چون از و او عطف
ترتیب استفاده نمیشود و در ذیل ان هم الّا یظنّون فرموده نازل شد در باره دهریّه و مراد از ظن شک است و جاري شد در حقّ
کسانیکه بعد از پیغمبر صلی اللّه علیه و اله بجا آوردند در باره امیر المؤمنین علیه السّلام آنچه بجا آوردند و ایمانشان اقراري بود
بدون تصدیق از ترس شمشیر و طمع بمال و از بعضی روایات معتبره استفاده میشود که اینکه کفر جحودي است که بدترین اقسام
کفر است و آن آنستکه شخص بدون تحقیق و اطمینان منکر حق شود و دین باطلی را براي خود اختیار نماید چنانچه دهریّه چنین
کردند و در مجمع از پیغمبر صلی اللّه علیه و اله نقل نموده که دشنام ندهید دهر را براي آنکه خدا دهر است و فرموده چون اعراب
جاهلیّت حوادث و بلایا را بدهر نسبت میدادند و آنرا سب مینمودند پیغمبر صلّی اللّه علیه و اله و سلّم فرموده نازل کننده حوادث و
بلایا خدا است دشنام ندهید نازل کننده آنها را فقط دستاویز آنها بعد از شنیدن آیات الهی که بر آنان تلاوت میشود و واضح است
معانی و مبانی آن آیات بر خلاف معتقداتشان همینست که در مقام محاجّه میگویند اگر راست میگوئید که مردم در قیامت زنده
میشوند اکنون پدران ما را زنده کنید تا ما تصدیق کنیم شما راست میگوئید و خداوند بر اعاده اموات قادر است و چون مقصود آنها
اشکال تراشی و خودسري [ صفحه 641 ] بود نه تحصیل یقین و بجهاتیکه در سوره سابقه ذیل اینکه جمله ذکر شد ظاهرا ملتمس
آنها باجابت نرسیده و در آیات آتیه اشاره بقدرت خداوند و ردّ معتقد آنها شده است.
[ [سوره الجاثیۀ [ 45 ]: آیات 26 تا 30
اشاره
قُل اللّه یُحیِیکُم ثُم یُمِیتُکُم ثُم یَجمَعُکُم إِلی یَوم القِیامَۀِ لا رَیبَ فِیه وَ لکِن أَکثَرَ النّاس لا یَعلَمُونَ [ 26 ] وَ لِلّه مُلک السَّماوات وَ الَأرضِ
وَ یَومَ تَقُوم السّاعَۀُ یَومَئِذٍ یَخسَرُ المُبطِلُونَ [ 27 ] وَ تَري کُل أُمَّۀٍ جاثِیَۀً کُلُّ أُمَّۀٍ تُدعی إِلی کِتابِهَا الیَومَ تُجزَونَ ما کُنتُم تَعمَلُونَ [ 28 ] هذا
کِتابُنا یَنطِق عَلَیکُم بِالحَق إِنّا کُنّا نَستَنسِخ ما کُنتُم تَعمَلُونَ [ 29 ] فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحات فَیُدخِلُهُم رَبُّهُم فِی رَحمَتِه ذلِکَ هُوَ
602- الفَوزُ المُبِین [ 30 ] -قرآن- 1
ترجمه
صفحه 442 از 456
بگو خدا زنده میکند شما را پس میمیراند شما را پس جمع میکند شما را براي روز قیامت نیست شکی در آن ولی بیشتر مردم
نمیدانند و براي خدا است پادشاهی آسمانها و زمین و روزي که بپا میشود قیامت چنین روز زیان میکنند اهل باطل و تباه کاران و
میبینی هر دستهاي را بزانو در آینده هر دستهاي خوانده میشود بسوي کتابش امروز جزا داده میشوید آنچه را که بودید میکردید
اینکه کتاب ما است سخن میگوید بر شما بحق همانا ما بودیم که امر بنوشتن مینمودیم آنچه را که بودید میکردید پس امّا آنانکه
گرویدند و کردند کارهاي شایسته پس داخل میکند ایشانرا پروردگارشان در رحمتش اینکه است آن کامیابی آشکار
تفسیر
. خداوند متعال در مقام ردّ قول منکرین معاد به پیغمبر خود دستور فرموده که بگو خداوند شما را از کتم عدم بوجود آورده و زنده
نموده پس میمیراند پس جمع میکند ارواح شما را تا پایان اینعالم که روز قیامت است و باید در آنروز زنده شوید و شکّی در آن
نیست چون بأدلّه قطعیّه معاد ثابت شده و معلوم است کسیکه قدرت داشته باشد نابودي را بود کند و نابود کند دو مرتبه میتواند او را
بود کند بلکه اعاده هر امري آسانتر است از ابتداء بآن ولی بیشتر مردم از بیفکري نمیدانند اینکه امر واضح را و بعید میپندارند اعاده
را با آنکه معترفند بابتداء و سلطنت حقّه حقیقیّه در آسمانها و زمین از آن حق است پس چگونه نمیتواند مرده را زنده کند و روز
که برپا شود قیامت در آنروز اهل عدول از حق [ صفحه 642 ] بباطل و تباهکاران خسارت زیادي میکشند چون در نتیجه صرف عمر
عزیز عذاب الیم همیشگی را تحصیل نمودهاند و میبینی تو اي پیغمبر هر امّت و جماعتی را از امم سابقه و فرق لاحقه که دینی
اختیار نمودند خواه حق باشد خواه باطل از هول محشر و خستگی ایستادن بدو کنده زانو درآیند براي انتظار حساب و بعضی جاثیه
را مأخوذ از جثوه بمعناي جماعت دانستهاند و گفتهاند هر امّت و فرقهاي مجتمعا حاضر در محشر میشوند و در هر حال خوانده
میشوند براي مشاهده نامه اعمالشان و خدا میفرماید امروز بجزاي اعمالتان خواهید رسید اینکه نوشته ما است که ملائکه بامر ما
نوشتهاند اعمال شما را براستی و درستی براي شما بیان میکند چون ما معمولا تمام عملیّات شما را استنساخ مینمودیم در دنیا یعنی
ملائکه بامر ما مینوشتند و نسخه برداري میکردند و از بعضی روایات استفاده میشود که استنساخ از روي لوح محفوظ است و در هر
حال خداوند بیان حال اهل ایمان و اعمال صالحه را فرموده که مشمول رحمت حق و داخل در بهشت میشوند و کاملا کامیاب و
بهرهمند میگردند و بیان احوال کفّار در آیات آتیه بیاید انشاء اللّه تعالی.
[ [سوره الجاثیۀ [ 45 ]: آیات 31 تا 37
اشاره
وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا أَ فَلَم تَکُن آیاتِی تُتلی عَلَیکُم فَاستَکبَرتُم وَ کُنتُم قَوماً مُجرِمِینَ [ 31 ] وَ إِذا قِیلَ إِن وَعدَ اللّه حَقٌّ وَ السّاعَۀُ لا رَیبَ فِیها
قُلتُم ما نَدرِي مَا السّاعَۀُ إِن نَظُنُّ إِلاّ ظَنا وَ ما نَحن بِمُستَیقِنِینَ [ 32 ] وَ بَدا لَهُم سَیِّئات ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِم ما کانُوا بِه یَستَهزِؤُنَ [ 33 ] وَ
قِیلَ الیَومَ نَنساکُم کَما نَسِیتُم لِقاءَ یَومِکُم هذا وَ مَأواکُم النّارُ وَ ما لَکُم مِن ناصِرِینَ [ 34 ] ذلِکُم بِأَنَّکُم اتَّخَذتُم آیات اللّه هُزُواً وَ غَرَّتکُمُ
650 فَلِلّه الحَمدُ رَب السَّماوات وَ رَب الأَرض رَب العالَمِینَ - الحَیاةُ الدُّنیا فَالیَومَ لا یُخرَجُونَ مِنها وَ لا هُم یُستَعتَبُونَ [ 35 ] -قرآن- 1
166- 36 ] وَ لَه الکِبرِیاءُ فِی السَّماوات وَ الَأرض وَ هُوَ العَزِیزُ الحَکِیم [ 37 ] -قرآن- 1 ]
ترجمه
صفحه 443 از 456
و اما آنانکه کافر شدند خدا بآنها گوید آیا پس نبود آیتهاي من که خوانده میشد بر شما پس سرکشی و تکبّر کردید و بودید
گروهی گناهکاران و چون گفته شد همانا وعده خدا حق است و قیامت نیست شکی در آن گفتید نمیدانیم چیست قیامت گمان
نمیکنیم مگر گمان ضعیفی و نیستیم ما یقین دارندگان و ظاهر شد براي آنها بدیهاي آنچه کردند و احاطه نمود بآنها جزاي آنچه
بودند که بآن استهزاء مینمودند و گفته شود که امروز واگذاریم شما را همچنانکه واگذاردید [ صفحه 643 ] ملاقات امروزتان را و
جاي شما آتش است و نباشد برایتان یاري کنندگانی اینکه براي آنست که شما گرفتید آیتهاي خدا را باستهزاء و فریب داد شما را
زیور زندگانی دنیا پس امروز بیرون آورده نمیشوند از آن و نه بآنها دستور رسد که عذرخواهی نمایند پس مر خدا را است ستایش
پروردگار آسمانها و پروردگار زمین پروردگار جهانیان و براي او است بزرگی و بزرگواري در آسمانها و زمین و او است ارجمند
درستکردار
تفسیر
. بیان حال کفّار مسبوق بذکر است در قیامت که بعد از اتمام حجّت از خدا و پیغمبر صلی اللّه علیه و اله بر آنها بتلاوت آیات قرآن
و ظهور اعجاز آن براي آنان باز اصرار بر کفر و معصیت داشتند در دنیا و صریحا اظهار شک و تردید در معاد مینمودند و آنروز
قبح اعمال آنها برایشان آشکار میگردد بلکه بصور قبیحه مجسّم میشود و جزاي کردارشان که استهزاء بآیات الهیّه بود بر آنها احاطه
مینماید و آن عذابهاي گوناگون جهنّم است و از طرف خداوند بآنها گفته میشود امروز ما شما را بحال شخص فراموش شده
واگذار در جهنّم مینمائیم چنانچه شما هم در دنیا امروز را بحال فراموشی واگذار نمودید و تهیّه و تدارکی براي آن ندیدید و
اعتنائی بآن نداشتید جایگاه ابدي شما آتش جهنّم است و هیچ ناصر و معینی ندارید که بتواند با شما مختصر کمکی کند چون شما
در دنیا به پیغمبر و ائمه اطهار استهزاء مینمودید و زیور و زینت زندگانی دو روزه دنیا شما را فریب داده بود و کاملا سرگرم بجمال
بیمثال او شده بودید و ابدا بیاد آخرت نبودید پس آنان امروز باید بدانند که دیگر از آتش بیرون نمیآیند و تا خدا خدائی میکند
باید بسوزند و بسازند و دیگر جاي توبه و انابه و عذرخواهی براي آنها باقی نمانده لذا در اینکه باب بآنها پیشنهادي نمیشود و بهیچ
وجه پوزش آنها پذیرفته نخواهد شد پس باید دانست که ستایش و پرستش لایق و سزاوار خداوندي است که خالق و مربّی و
نگهدار عالم و عالمیان و منعم حقیقی ایشان است نه غیر او و بزرگی و بزرگواري و فرمانروائی زیبنده و در خور او است نه جز او
چون آثار قدرت و عظمت او در تمام عالم ظاهر و هویدا است و کسی را نمیرسد که در برابر بزرگی و عظمت او تکبّر و بزرگ
منشی نماید و اگر بنماید در جهنّم جایگیر خواهد شد چنانچه در حدیث قدسی بآن اشاره [ صفحه 644 ] شده است و خداوند عزیز
است که هیچ کس هیچ وقت بر او غالب نشود و حکیم است که جز بر وفق حکمت و مصلحت حکم نکند پس حمد و ثناي او
واجب و تکبیر و تعظیم او لازم و اطاعت و عبادت او فرض و حتم است و در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق علیه السّلام نقل
نموده که هر کس سوره جاثیه را قرائت نماید ثوابش آنستکه هرگز آتش جهنّم را نمیبیند و زفیر و شهیق آنرا نمیشنود و با محمّد
[ صلّی اللّه علیه و آله محشور خواهد بود فالحمد و الشکر للّه ربّ العالمین. [ صفحه 645
سوره احقاف