گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
جلد اول






بخش اول: زنان دین گستر در میدان علم
فصل اول | کلیات
لزوم پرداختن به موضوع زنان
بیشک، یکی از شاخصه هاي نظامهاي اجتماعی و فرهنگیِ پیشرفته و به اصطلاح امروز، مدرنیته و توسعه یافته، نگاه آن اجتماع و
طرز تلقی او به موضوع زن است، گویی این موضوع میتواند به تنهایی خط کشی باشد براي اندازه گیري و سنجش مقدار توسعه
یافتگی و یا عقب ماندگی؛ به این منظور در اغلب جوامع و فرهنگها، این موضوع به طور جدّي و غیر قابل مسامحه، مورد توجّه
صاحب نظران و اندیشمندان قرار گرفته است. نزاع پرجنجال میان نگرش سنتی و رویکرد مدرنیته و تقسیم جوامع و فرهنگها به
یکی از آن دو، و غلبه سنّت در بعضی جوامع و هیمنه مدرنیته در بعضی دیگر، چیزي نیست که بتوان از آن غفلت نمود. به چند
جهت میتوان گفت امروز پرداختن به این موضوع براي ما الزامی است: 1. جامعه اسلامی، خواسته یا ناخواسته، در معرض
بیشترین روبروییها و تعاملات فرهنگی قرار گرفته؛ از یک سو، روشنفکران به نیت افزایش سرعت توسعه فرهنگی و سیاسی و
استفاده از نیرو و تواناییهاي بانوان، به حضور بیش از پیش آنان و بر گسترش حجم مطالبات سیاسی و فرهنگی زنان مسلمان دامن
میزنند و از سوي دیگر، استکبار جهانی به منظور ایجاد رخنه و راه نفوذ، در صدد ساخت معبر و تونل مناسب و امن در بافت
اجتماعی زنان مسلمان و کشاندن آنها به کنشهاي غربی و اروپایی، و در نهایت، تضعیف بنیان اعتقادي و زیر ساختهاي مذهبی
هستند؛ که برآیند این دو نیرو خواستگاهی جدي براي توجّه به این مسأله شده است و از آنجا که توسعه و تجدّد بدون حضور و
نقش زن امکانپذیر نیست، و با عنایت به این که جامعه اسلامی به سوي توسعه و تجدد در حرکت است، ناچار به این مقولات به
عنوان پیش درآمد باید بپردازد. 2. اسلام دینی جهانی و جاودان است و عهده دار پاسخگویی به نیازهاي انسان در تمام زمانهاست،
جمع بین یک دین ثابت و یک اجتماع متغیر ساده نیست، قطعاً از پیچیده گیهایی برخوردار است که در گفتار عالمان دینی به
آشکار مورد تأکید واقع شده است، پویایی و تجدد آنچنان متین و ملایم در آغوش ثبات و دوام اسلام آرمیده، که گویی
صفحه 9 از 108
هیچگونه میان آنها معارضه وجود ندارد، و این نکته ما را دعوت میکند به این که با توجّه به تغییر بسیاري از ساختارها و نهادهاي
اجتماعی و ظهور ساختهاي نو و تازه، بار دیگر به مسائل اسلامی بپردازیم و نگاهی متناسب و درخور و در عین حال، هماهنگ با
مقتضیات زمان داشته باشیم، استاد مطهري رحمه الله انگیزه اولیه خود را در پرداختن به نظام حقوق زن در اسلام چنین بیان میکند:
مقتضیات عصر ما ایجاب میکند که بسیاري از مسائل مجدداً مورد ارزشیابی قرار گیرد و به ارزشیابیهاي گذشته بسنده نشود. »
1) متأسفانه همین نکته اي که شهید مطهري رحمه الله به نیکی )«. نظام حقوق و تکالیف خانوادگی، از جمله این سلسله مسائل است
از آن یاد میکند، مورد غفلت بسیاري از دانش آموختگان قرار گرفته و چون گذشته، بر این باورند که اسلام را باید به سبک
قدیم، حتی با همان اصطلاحات و با همان فرهنگ واژه گانی عرضه نمود و کوچکترین نوآوري در این زمینه بدعت محسوب
میشود. با هزاران تأسف و اندوه میبایست اعتراف کنیم که در جمع عالمان و فرزانگان بر سر موضوع زن و تبیین شخصیّت و
حقوق آن و تشریح جایگاه دینی آن اختلاف فاحش و افتراق غیر قابل جمع وجود دارد. در یک نگاه، بی هیچ مسامحه اي زن باید
خانه نشین و به دور از مسائل اجتماعی و بیسواد و تولید کننده فعال فرزند باشد؛ تا آن جا که یا باید بچه در شکم داشته باشد یا در
بغل؛ تا بتواند عبادت خدا را بیوقفه انجام دهد و اصلًا خداوند عبادت زن را چنین قرار داده است که زن یا بچه در شکم داشته
باشد یا در بغل و اگر بخواهد از امر کناره گیري کند، محروم از عبادت میشود. در یک نگاه دیگر، بی حضور زن در میدان
فعالیّتهاي اجتماعی، چرخه کار جامعه بیرمق است، و زن است که نشاط و طراوت اجتماع را تأمین و تغذیه میکند. امام خمینی
(2)«. زن باید شجاع باشد. زن باید در مقدّرات اساسی مملکت دخالت بکند، زن آدم ساز است » : رحمه الله در اینباره میفرماید
زن، مربی جامعه است. از دامن زن انسانها پیدا میشود. مرحله اول مرد و زن صحیح از دامن است. مربی انسانها زن است. »
سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت خودش انسان درست میکند و با تربیت صحیح خودش کشور آباد
زن نقش بزرگی در اجتماع دارد. زن » (3)«. میکند. مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند میشود. زن مبدأ همه سعادتها باید باشد
مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورش دهنده ي زنان و مردان ارجمند است. خانمها حق دارند در سیاست دخالت بکنند،
3. پیام به مناسبت 12/11/ 1. نظام حقوق زن در اسلام، مقدمهها. 2. در جمع بانوان قم، در تاریخ 1358 (4)«. تکلیفشان این است
26/6/ 4. در دیدار بک جمعی از بانوان در تاریخ 1358 26/2/ روز زن، در تاریخ 1358
اسلام. احیاگر حقوق زنان
زمانی که پرده جهل و ظلمت بر سراسر جزیرةالعرب کشیده شده بود، دختران زنده به گور میشدند؛ اگر هم زنده میماندند بهره
کشی از آنان آزاد بود و به بدترین وجه زندگی را سپري میکردند. نادر زنان آن روزگار میتوانستند خود را از قید و بند جهالت
و ظلم رهانیده و مشارکت اجتماعی و اقتصادي و ... را در اجتماع به نمایش بگذارند. افراد معدودي در اجتماع به عنوان یک زن
که مظهر عطوفت و مهربانی است و به عنوان موجود داراي اندیشه، آرمان خواه و داراي عملکرد برتر بروز میکردند. آنان به دلیل
برجستگی اندیشه، انگشت شمار بودند؛ مانند خدیجه در حیطه امور اقتصادي، خنساء در حیطه ادبیات و شعر؛( 5) و دختر اوس بن
حارثه در زمینه مسایل اجتماعی.( 6) فضل الهی بر آن قرار گرفت که در اجتماعی که کوچکترین توجّهی به زنان ندارد دینی
ظهور کند که ارزش زنان را چون مردان قرار داده و تنها، معیار تقوا را اصل بداند. بعد از ظهور اسلام، زنان میتوانستند آزادانه به
پیامبر صلیالله علیه وآله رجوع کرده، مسائل خود را با ایشان در میان بگذارند، با ایشان بیعت کنند و حتی به ایشان اعتراض کنند.
در روایات آمده است که یکی از همسران پیامبر صلیالله علیه وآله ام سلمه از ایشان پرسید: در قرآن از هجرت و فداکاري مردان
فَاستَجابَ » : بسیار بحث شده، ولی در مورد زنان سخنی از هجرت نشنیده ام. در آن هنگام، آیه 195 سوره آل عمران نازل گردید
لَهُم رَبهمُ اَنیّ لا اُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنکُم مِنْ ذَکَرٍ اَوْ اُنثی بُعضُ کُم مِن بعضٍ فَالذینَ هاجَروُا وَ اُخرِجوُا من دیارِهِم و اُوذُوا فی سُبیلی و
صفحه 10 از 108
خداوند، « قاتَلوا و قُتِلوا لَاُکَفِرَنَّ عَنهم سَیئاتِهم و لَاُدخِلَنهُم جَناتٍ تَجري مِن تَحتِهَا الَانهارُ ثَواباً مِنْ عِندِالِله و الُله عِندُه حُسْنُ الثواب
درخواست صاحبان اندیشه را پذیرفت و فرمود: من عمل هیچ عمل کننده اي از شما را، خواه زن باشد یا مرد، ضایع نمیکنم. شما،
همگی همنوع هستید و از جنس یکدیگرید. آنها که در راه خدا هجرت کردند و از خانه هاي خود بیرون شدند و در راه من آزار
دیدند و جنگ کردند و کشته شدند، سوگند یاد میکنم که گناهانشان را میبخشم و آنها را در بهشتهایی که زیر درختان آن
نهرها جاري است وارد میکنم. این پاداشی است از طرف خداوند و بهترین پاداشها نزد خداوند است. در بعضی روایات نیز آمده
است که آیه فوق درباره فواطم یعنی فاطمه زهرا علیهاالسلام و فاطمه دختر زبیر، و ام ایمن و چند تن از مستضعفین نازل شده که
پس از هجرت رسول خدا صلیالله علیه وآله به مدینه آنها هم از مکّه هجرت کردند و خود را به پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله در
مدینه رسانیدهاند. پایه و منزلت زنان تا بدان حد رفیع گشت که براي رفع تهمت از یک زنِ پاك، آیاتی نازل میشد. آیات معروف
به افک در سوره نور، در همین رابطه نازل شده و در شأن نزول آنها آمده است: یکی از همسران پیامبر صلیالله علیه وآله هنگام
بازگشت مسلمین از یک غزوه همراه کاروان بوده است. در یکی از منازل براي قضاي حاجت داخل جنگلی شد و در آنجا طوق
(روبند) او بر زمین افتاد. او مدتی به دنبال آن میگشت و چون دیر بازگشت کاروان حرکت کرده بود. او توسط صفوان، که به
دنبال قافله براي جمع آوري از راه ماندگان حرکت میکرد، با تأخیر وارد مدینه شد و این عمل بهانه هایی را به دست منافقان داد و
آیات 11 12 سوره نور نازل شد که ترجمه آن به شرح زیر است": همانا کسانی که آن دروغ بزرگ اتهام کار زشت به یکی از
همسران پیامبر صلیالله علیه وآله را ساخته و آورده اند گروهی همدست از شمایند. شما آن را براي خود شرم پندارید، بلکه براي
شما خیر است. هر مردي از آنان را (که آن دروغ را بستند) کیفر آن چیزي است که کسب کرده ( گناهی که مرتکب شده) و آن
کس از آنان که سهم بزرگتر آن دروغ را پذیرفت عذابی بزرگ دارد. چرا آن گاه که آن را شنیدید مردان و زنان موءمن به
خودشان گمان نیک نبردند و نگفتند این دروغی روشن و هویداست.( 7 ")همچنین در تاریخ آمده است دو زن در بیعت عقبه، به
نمایندگی از مردم مدینه با پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله بیعت کردند. همچنین در پیمان حدیبیه، آن هنگام که پیامبر اکرم صلیالله
علیه وآله فرمان داد لباس احرام را از تن به درآورده و بدون انجام اعمال حج قربانی نحر کنند، برخی قصد فتنه گري داشتند. آن
حضرت فرمان تجدید بیعت داد و چون زنان نمیتوانستند با دست بیعت کنند، قرار بر این شد که طشتی آب فراهم کرده و حضرت
رسول اکرم صلیالله علیه وآله دستان خویش را در آن فرو بردند و بیرون آوردند و به زنان امر کردند": هر کس مایل است با من
بیعت کند دستش را در این آب فرو برد ".زنی که با تمام آرزوها زنده به گور میشد تا بدانجا راه یافت که چون یک مرد بیعت
میکرد و در اجتماع خود مشارکت داشت نه به صورت ظاهري؛ بلکه عملاً در برنامه هاي اجتماع شرکت میکرد و البته در کنار
آن همواره تأکید بر بزرگترین رسالت زنان"، پرورش فرزند و همسرداري "،میشده است؛ تا بدانجا که نگهداري خانه و فرزندان
در نبود همسر، همپایه جهادي بود که همسرانشان درآن شرکت میکردند. همواره به دلیل وجود رگه هاي عصبیت جاهلی در
وجود مردان روزگار، اسلام بر حق زنان تأکید میکرد به نحوي که پیامبر اسلام صلیالله علیه وآله در سخنان مختلف این حق را
یادآور میشده اند و به مردان تذکر میدادند که زنان امانتی در دست آنها و ریحانه اي از گلستان هستی هستند.( 8) ارزش کار زن
و مرد به تقوا است و ارزشگذار به کارها پروردگار عالم است که زن و مرد را خلق کرده است و از نیات حقیقی آنها مطلع
5. خنساء، دختر عمرو بن الحارث، شاعري پرآوازه و نیکو سخن بود. اشعار وي براي مرگ دو برادرش در جنگهاي ( است.( 9
قبیلهاي در دوران جاهلیت، منظومهاي از اشک و آه است. از جریر، شاعر معروف عرب، درباره بهترین شاعر پرسیدند؛ گفت: اگر
خنساء نبود، میگفتم من هستم. بشار، شاعر عرب، گفته است: هیچ زنی شعري نسروده مگر آن که آثار ضعف و سستی زنانه در
اشعارش پیدا و نمایان است. گفتند: آیا خنساء نیز همین طور است؟ گفت: خنساء از مردان نیز در مردانگی برتر است. وي پس از
ظهور اسلام، قریحه شعرگویی خود را در خدمت اسلام قرار داد و در جنگ قادسیه 4 فرزند خود را به میدان نبرد فرستاد و پس از
صفحه 11 از 108
.6 . شهادت آن ها اشعار نیکویی سرود. پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله وي راتواناترین شاعر عرب نامیده بود. یاوران ولایت، ص 13
دختر اوس بن حارثه، نکته دان و داراي بینشی عمیق بود. وي تا زمانی که همسرش میان دو دسته از قبیله خود با فعالیت فراوان و
دادن سه هزار شتر صلح و آشتی برقرار نکرد، تن به زناشویی با وي نداد و پس از ختم غائله و ایجاد صلح و صفا، به استقبال همسر
8. به . 7. آشنایی با قرآن، ج 4 (تفسیر سوره نور)، ص 29 . شتافت و گفت: اکنون تو شایسته همسري منی. یاوران ولایت، ص 14
. طور تفصیل بحث خواهد شد. 9. یاوران ولایت، ص 17
برابري زن در آفرینش
بررسی آیاتی از قرآن کریم که خلقت زن و مرد را طرح میفرماید، نشان میدهد که این زمینه در وجوهی که به انسانیت آنان
برمیگردد وحدت نظر دارد. منشأ خلقت، نفس واحدي است که سرمایه هاي متنوعی در آن تعبیه گردیده است. خداوند میفرماید:
10 ) خدا براي شما از خودتان )« والله جعلَ لَکُم مِنْ انفُُسکم اَزوَاجاً و جَعَل لکُم مِن ازواجِکًم بنینَ و حفدةً وَ رزقَکًم مِنَ الطیبات »
همسرانی قرار داد و براي شما از همسرانتان فرزندان و نوادگانی پدید آورد و چیزهاي پاکیزه روزیتان کرد. قرآن کریم، وقتی مسئله
زن و مرد را مطرح میکند میگوید این دو را از چهره ذکورت و انوثت نشناسید، بلکه از چهره انسانیت بشناسید و حقیقت انسان را
روح او تشکیل میدهد نه بدن او، انسانیت انسان را جان او تأمین میکند نه جسم او و نه مجموع جسم و روح. قرآن کریم، حقیقت
پس وقتی آن را ؛« فاذا سوّیِتِه و نفخت فیه من روحی » :" هر انسانی را روح او، و بدن را ابزار روح میداند.( 11 ) قرآن میفرماید
درست کردم از روح خود در آن دمیدم.( 12 ")روح از آن جهت که موجود مجرد است اندامی ندارد تا مذکر یا موءنث باشد.
بنابراین، ماحصل کلام در این بخش این است که در عالم خلقت از جهت انسانیت هیچگونه تفاوتی بین زن و مرد نمیباشد و
آنچه که عامل تعیین کننده در انسانیت انسان است، همان روح است که روح نه مذکر دارد و نه موءنث. زن در آفرینش، در بعد
روحی و جسمی، از همان گوهري آفریده شده است که مرد آفریده شده است و هر دو جنس در جوهر و ماهیت، یکسان و یگانه
.12 . 11 . زن در آیینه جلال و جمال، ص 68 . اند و تمایز و فرقی در حقیقت و ماهیت میان زن و مرد نیست. 10 . سوره نحل/ آیه 74
. سوره حجر، آیه 29
تسویه و تعدیل در خلقت
آیات قرآن، صراحتاً بر این مسئله دلالت دارد که نظام هستی یکی نظام احسن است که در آن هیچگونه نقصان و کجی مشاهده
نمیشود": لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم( 13 ")انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم و در سوره انفطار، آیه 6 7، به بحث
اي انسان " « یُا ایها الانسانُ ما غَرَّكَ بِربّکَ الکریم الّذي خَلَقکَ فَسُوّاكَ فَعَدلک » :" تسویه در خلقت انسان اشاره میکند و میفرماید
چه چیز تو را درباره پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته؟ همان کس که تو را آفرید و اندام تو را درست کرد (آنگاه) تو را سامان
14 . سوره موءمنون، . 14 ) آفرین بر خدایی که بهترین خلق کننده هاست. 13 . سوره تین، آیه 4 )« فتبارك الله احسن الخالقین » . بخشید
. آیه 13
برابري زن و مرد در کمال یابی و بالندگی
قبل از این که به دیدگاه قرآن در رابطه با برابري زن و مرد در کمالیابی و بالندگی بپردازیم، لازم است ابتدا به مفهوم و حقیقت
تکامل اشاره اي شود. تکامل در اصطلاح به معناي تحول کیفی افزایشی و شکوفایی و به فعلیت رسیدن قوا و استعدادهایی میباشد
صفحه 12 از 108
که خداوند در نهاد هر موجودي قرار داده است. صدرالمتألهین نیز کمال را به معناي فعلیت و شکوفایی استعدادهاي خاص هر
موجود میداند. به تعبیر دیگر، سیر کمال هر چیزي را نوع و جنس استعدادها و ساختار هر موجودي تعیین میکند و تکامل با
ساختمان و نیازهاي هر موجودي هم جنس و متناسب میباشد.( 15 ) قرآن کریم، یک اصل، را معیار کمال میداند و همواره سایر
کمالات را در پرتو آن اصل میسنجد و آن، تقوا است. کمالات انسانی در سایه عبادت و اطاعت حق است و اطاعت و عبادت، بین
زن و مرد مشترك است؛ قهراً راه تکامل مشترك خواهد بود. به عنوان نمونه، دعاها و نیایشها یکی از بهترین راه هاي تکامل
انسانی است، زیرا کمال انسان در این است که به خداوند، که علم محض و هستی صرف و قدرت صرف است، نزدیک بشود و به
اخلاق آن کاملِ محض، متخلق بشود و راه تخلق به اخلاق الهی و تقرب به آن کمال را، عبادتها و نیایشها به عهده دارند.( 16 ) و
نیز بالاترین ستایش هاي معنوي در قرآن کریم از مریم به عمل آمده است و با واژه هائی بلند ستوده شده چون: اصطفاك و
طهرك( 17 ) و همو بارها مورد خطاب و سخن فرشتگان الهی قرار میگیرد و فرشتگان با وي تکلم میکنند": اِذ قالتِ المُلائکۀُ یا
مُریم...( 18 ")همچنین رسول خدا صلیالله علیه وآله آن هنگام که سلمان از لباس کهنه فاطمه علیه السلام دختر پیامبر صلیالله علیه
وآله نگران بود و اشک میریخت فرمود": انَّ ابنَتیَ فَاطمه لَفِی الخیل السَّوابق؛ دخترم فاطمه در کاروان پیشتازان است.( 19 ")و نیز
نقل شده که امام حسین علیه السلام در آخرین لحظات عمر خویش به زینب فرمود": یا اختاه لَا تَنسینی فِی نَافلۀَ اللیل( 20 )، خواهرم
مرا در نماز شب از یاد مبر. "حمیده، همسر امام صادق علیه السلام ، چنان از مقام والاي معنوي برخوردار است که امام صادق علیه
السلامدرباره اش فرمود": حمیدة مَصفاة من الَادْناس، حمیده از هر پلیدي و آلودگی منزه است ".امام باقر علیه السلامدرباره او
فرمود": حمیدةٌ فیِ الدُّنیا محمودةٌ فِیالاخِرَة؛ او در دنیا و آخرت ستودنی است ".برخی برآنند که زنان در سلوك معنوي بیش از
مردان آمادگی دارند؛ زیرا: 1. مسافت سیر زنان کوتاهتر از مردان است. 2. زنان سبک تر از مردانند، چون علایق آنان از مردان
کمتر است. 3. موانع سلوك مردان بیش از زنان است و به دشواري میتوانند خود را خلاص کنند.( 21 ) محیالدین عربی مقامات
عرفانی را مختص مردان ندانسته، بلکه زنان را نیز در آن شریک میداند": ان هَذِهِ المَقامات لیسَ مخصُوصاً لِرجُال فَقَدْ تکون لِلنَّساء
اَیضاً لکنْ لِمَا کانَتْ الغلبۀ للرجال تذکر باسمالرجال"؛مقامات عرفانی ویژه مردان نیست، بلکه زنان نیز در آن سهم دارند و از آن رو
که غلبه با مردان بوده، به اسم مردان یاد میشود. علامه طباطبائی در این زمینه میفرمایند: مشاهده و تجربه حکم میکند که زن و
مرد دو فرد از نوع واحد هستند؛ یعنی دو فرد انسانی؛ زیرا تمام آثار که در مردان آشکار است در زنان نیز پیدا است. بروز آثار یک
نوع نشان دهنده تحقق خارجی آن نوع است. میان این دو صنف در آثار مشترك، شدت و ضعف وجود دارد؛ اما این تفاوت
موجب بطلان حقیقت نوع در فرد نیست. از اینجا روشن میشود که کمالات نوعی که براي یک صنف میسور است براي صنف
دیگر نیز دست یافتنی است، همانگونه که کمالات معنوي نیز چنین است و جامعترین سخنی که این مطلب را ادا میکند این آیه
22 ) قرآن کریم راه سلوك معنوي را در برابر زنان ")« انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی بعضکم من بعض » ." قرآن است
و ضَ رَب الُله مثلًا للذین آمنوا امرأة فرعون،َ » :" چنان گشود، که از مریم و همسر فرعون به عنوان دو الگو براي همه موءمنان یاد کرد
اذْ قالَت ربِّ ابن لی عَندك بیتاً فی الجنه و نجنی من فرعون و عمله و نجنی من القوم الظالمین و مریم ابنت عمران التی احصنت
23 ) خداوند براي کسانی که ایمان آورده اند زن ")« فرجها فنفخنا فیه من روحنا و صدّقت بکلمات ربها و کتبه و کانت من القنتین
فرعون را مثل میزند؛ آنگاه که گفت: اي پروردگار من، براي من در بهشت نزد خود خانه اي بنا کن و مرا از فرعون و عملش
نجات ده و مرا از مردم ستمکار برهان. و مریم دختر عمران را که شرمگاه خویش را از زنا نگه داشت و ما از روح خود در آن
دمیدیم و او کلمات پروردگار خود و کتابهایش را تصدیق کرد و از فرمانبرداران بود. "زنان زیادي از عرفاي بلند مرتبه در
سلوك معنوي، در تاریخ ثبت شده است. ابوعبد الرحمن سلمی ( 321 412 ه.ق) کتابی را در شرح حال زنان عابد و صوفی به
تحریر درآورد و از 84 زن عارف پیشه یاد کرده است.( 24 ) ابو عبدالرحمن جامی در" نفحات الانس "،از چهل زن عارف مسلک
صفحه 13 از 108
یاد میکند.( 25 ) مفسر عالیقدر حضرت آیه الله جوادي آملی به سخنانی از زنان عارف اشاره میکند که حکایت از روح بلند و علو
مرتبه معنوي آنها دارد: رابعه شامیه همسر احمد بن الحواري وقتی سفره غذا میگستراند، به همسرش میگفت بخور": فانها ما
نضجت الا بالتسبیح "این غذا با تسبیح پخته شده است. حال معنایش آن است که هنگام آشپزي تسبیح میگفتم یا این که این غذا
محصول تسبیح است.( 26 ) به هر حال، زن در مسیر بالندگی و کمال همچون مرد میتواند حرکت کند و از جهت تکوینی و
تشریعی هیچگونه ممانعتی در این راه به عمل نیامده است؛ چون مسیر کمال، همان نقطه نهایی سیر یک انسان است که در آن زن و
مرد اشتراك دارند؛ همان طور که قرآن اشاره اي صریح به این برخورداري از امکانات رشد و کامیابی مردان و زنان دارند و
میفرماید": آن روز که مردان و زنان موءمن را میبینی که نورشان پیشاپیش و به جانب راستشان روان است به آنان میگویند:
(" امروز شما را مژده باد به باغهایی که از زیر درختان آنها نهرها روان است. در آنها جاویدانید. این است همان کامیابی بزرگ.( 27
.17 . 16 . زن در آئینه جلال و جمال، ص 210 211 . 15 . مقدمه اي بر روان شناسی زن با نگرش علمی و اسلامی، ص 127 128
21 . ر.ك: . 20 . اعلام النساء الموءمنات، ص 318 . 19 . الحیاة، ج 2، ص 217 18 . آل عمران، آیه 42 41 . سوره موءمنون، آیه 10
24 . ذکر النسوة المتعبدات الصوفیات، ابو . 23 . سوره تحریم، آیه 10 11 . 22 . المیزان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 89 . زن، ص 54 52
.27 26 . زن در آئینه جلال و جمال، ص 236 238 . عبد الرحمن السلمی. 25 . نفخات الانس، ص 615 635 . نیز ر.ك: زن، ص 59
. سوره حدید، آیه 12
تفاوت زن و مرد از دیدگاه قرآن
در این قسمت از نوشتار سعی ما بر این است که خیلی مجمل و گذرا، نظر قرآن را در زمینه تفاوتها بیان نمائیم. همانطور که قبلًا
گفته شد، از نظر قرآن، زن و مرد در انسانیت همساناند، و در اصل و ریشه انسانیت که همان روح میباشد هیچگونه تمایزي وجود
ندارد. علیرغم این همسانی در عرصه روح و اصل انسانیت، در زمینه روان و جسم تفاوتهاي قابل توجّهی بین این دو صنف
مختلف وجود دارد که این تفاوتها، موجب تمایز بین این دو گردیده است. باید توجّه داشت که مسئله تفاوت بین زن و مرد یکی
از عجیبترین شاهکارهاي خلقت است. باید اذعان نمود که همین تفاوتها زمینه جذب و انجذاب و عشق و همکاريهاي فی ما
اهم یقسمُون رَحمۀ ربک نَحن قَسمنا بَینَهُم » :" بین و درك متقابل را براي زن و مرد ایجاد میکند. لذا قرآن کریم میفرمایند
ما مردم " « معَیشَ تهُم فِی الحیوة الدُّنیا و رَفَعنا بعضُ هم فَوقَ بَعَضْ دَرَجاتٍ لِیتَّخِذَ بعضُهُم بعضاً سخریاً وَ رَحمت ربّک خیر مما یجمعون
را با استعدادهاي مختلف و شرایط گوناگون آفریدیم و اگر همه در یک سطح از استعداد و یک سطح از قدرت بودند نظام هستی
متلاشی میشد؛ چون کارها گوناگون است و کارهاي گوناگون را باید استعدادهاي گوناگون به عهده بگیرد. لذا باید تفاوت
باشد. به هرحال، شکی نیست که این تفاوتهاي بین افراد ناشی از حکمت الهی است و عامل تمامی حرکتها، تعالیها و رمز و
(" راز تکامل است. از اینرو، مولاي متقیان فرمود": خیر مردم در تفاوت آنهاست و اگر همه مساوي میباشند هلاك میشوند.( 28
چرا در برابر خدایی که شما را " « مالکم لا ترجون الله وقاراً و قَدَ خلقکم اطواراً » :" قرآن کریم با اشاره به تفاوتهاي فردي میفرماید
گوناگون آفریده است تعظیم نمیکنید؟!. 28 . لایزال الناس بخیر ما تفاوتوا فاذا استووا هلکو. بحار الانوار طبع قدیم، ج 17 ، ص
.101
چگونگی حضور زن در اجتماع فهرست مطالب
مهمترین شاهد برجواز حضور زن، آیات سوره نمل درباره فرمانروایی ملکه سبا است، زنی که حاکم سرزمین خود بود و در اعمال
صفحه 14 از 108
قالت انَّ » :" حاکمیت از مشورت با بزرگان و سران مملکتی کوتاهی نمیکرد. وي شیوه رفتار پادشاهان را این گونه تحلیل میکند
29 ") پادشاهان هنگامی که وارد منطقه آبادي شوند آن ")« الملُوكَ اِذَا دَخَلُوا قَرَیۀً اَفْسَدوهَا وَ جَعَلوُ اَعِزَّةَ اَهْلِهَا اذلَّۀً وَ کذلِکَ یفَعَلوُنَ
را به تباهی میکشند و عزیزان آن جا را ذلیل میکنند. کار آنان همین گونه است ".این تحلیل مورد تأیید خداوند هم قرار گرفت.
همچنین وقتی سلیمان او را به سوي خداوند هدایت دعوت کرد، پس از آزمایش سلیمان و ثابت شدن قدرت او، از خورشید پرستی
دست برداشت و به آیین خداپرستی روي آورد. مهم ترین پیام آیه، معرفی یک زن خردمند است که تحت تاثیر عاطفه اش قرار
نمیگیرد و به خوبی حکومت میکند؛ زنی مدبر، فرمانروا و اهل مشورت که هیچ گونه مذمتی از خداوند درباره اش وارد نشده
است. زن در اسلام، افزون بر مسئولیت اداره خانه و تربیت فرزندان که از مهمترین وظایف اوست، در بسیاري از مسئولیتهاي
اجتماعی با مردان شریک است و انجام این وظیفه خواه و ناخواه او را از حصار خانه به صحنه هاي اجتماع میکشاند. این نه تنها
با حفظ حجاب و عفاف که وظیفه دیگر اوست منافات ندارد؛ بلکه او را در انجام بهتر مسئولیت هاي اجتماعی یاري میکند. آن چه
با انجام به وظایف او منافات دارد، وجوب خانه نشینی است؛ امري که اسلام هرگز طرفدار آن نیست. جاي جاي تعالیم و سیره
متشرعین در صدر اسلام نیز گواه این مدعاست؛ به گونه اي که محقق را در انتخاب شواهد و نمونه ها متحیر میسازد. یکی از
مباحثی که باید بحث شود چگونگی پوشش زن براي حضور زن در جامعه است. این امر از مسائلی است که اصل آن در قرآن
کریم تصریح شده است؛ به صورتی که نمیتوان در آن تردید کرد؛ آن چه مورد بحث است تنها حدود و مقدار آن است که زن به
وَ قُلْ » :" چه نحوي میتواند فعالانه در اجتماع حاضر شود و به امور زندگی روزمره بپردازد. در سوره نور، آیه 31 آمده است
لِلْموءمناتِ یغضُ ضْنَ مِنْ اَبْ َ ص ارِهِنَّ و یحفظنَ فُروجَهُنَّ ولا یُبدینَ زینتهُنَّ الاّ ما ظَهَرَ مِنَها وَلْیَضْ رِبْنَ بخُمُرِهِن عَلَی جُیُوبِهنَّ ولا یُبدینَ
به زنان " «" زینَتهُنَّ اَلَا لَبَعُولَتِهنَّ... ولا یَضْ رِبْنَ بارجُلِهِنَّ لیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتهِنَّ و تُوبُوا الَی الِله جمیعاً ایُّها الموءمنونَ لَعَلَّکُم تُفْلِحُونَ
با ایمان بگو چشمهاي خود را ( از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را به جز آن مقدار که
نمایان است آشکار ننمایند، و (اطراف) روسريهاي خود را بر سینه خود افکند ( تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود
را آشکار نسازند، مگر براي شوهرانشان... و هنگام راه رفتن پاهاي خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صداي
خلخال که پا دارند به گوش رسد) و اي موءمنان، همگی به سوي خدا بازگردید تا رستگار شوید ".چند مطلب از این آیه به دست
میآید: 1.زنان باید پوشش داشته باشند. 2.آرایش و زیور را بر دیگران آشکار نسازند. 3.در صدد تحریک و جلب توجّه مردان
بیان شده و نسبت " « وَلا یُبدینَ زَینَتهنَ الَّا ما ظَهَرَ مَنْها » " برنیایند. 4. دو استثنا براي لزوم پوشش زن ذکر شده است که یکی با جمله
ذکر شده است و نداشتن پوشش را براي عده ي خاصی از " « وَلا یبدین زینتَهُنَّ الاّ لَبُعُولَتِهَنَّ » " به علوم مردان است و دیگري با جمله
یعنی جز زینتهایی که آشکار است. از این عبارت استفاده میشود که زینتهاي زن دو " « الا ما ظهر منها » ." زنان تجویز میکند
نوع است. پوشانیدن نوع اول واجب نیست، اما پوشانیدن زینتهاي دوم واجب است. حال این سوءال پیش میآید که منظور از
زینتهاي آشکار و پنهان چیست؟ در پاسخ این پرسش، چند نظریه ارائه شده است. 1. زینت آشکار، جامعه هاي رو و زینت پنهان،
2. زینت ظاهري، سرمه، انگشتر، ( نوعی خاص از زینت است؛ نظیر دست بند که به مچ پا بسته میشود و گوشواره و النگو.( 30
3.زینت آشکار، چهره و دو دست تا مچ ( خضاب دست و ... و زینت پنهان، آن است که در چهره و دو دست تا مچ واقع شود.( 31
است.( 32 ) در رابطه با این استثنا پرسشهایی از ائمه علیه السلام شده است که ما به چند روایت اشاره میکنیم. الف) زراره از امام
باقر علیه السلامپرسید: مقصود از زینت آشکار چیست؟ حضرت در جواب فرمود: زینت ظاهر عبارت است از جامه، سرمه، انگشتر،
خضاب دست ها و النگو. زینت سه نوع است: 1. براي همه مردم و آن همین است که گفتیم؛ 2. براي محرم ها و آن جاي گردن بند
( به بالا، جاي بازوبند به پایین و محل خلخال به پایینتر است؛ 3. زینتی که اختصاص به شوهر دارد و آن تمام بدن زن است.( 33
ب) از امام صادق علیه السلام سؤال شد: مرد تا چه اندازه اجازه دارد به زن نامحرم نگاه کند؟ حضرت فرمود: چهره و دو کف
صفحه 15 از 108
دست و دو پا.( 34 ) وظیفه رعایت پوشش که اسلام براي زنان مقرر کرده است بدین معنا نیست که او نتواند از خانه بیرون برود،
بلکه هدف این است که زن در معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گري و خودنمایی نپردازد. از آیات و روایات نیز
معناي دیگري به ذهن تبادر نمیکند لذا شواهدي دال بر حضور زن در جامعه وجود دارد که نمونه اي از آن حضور آنها در مسجد
است. حضور زنان در مسجد براي انجام نماز جماعت، در آن عصر، از مسلمات تاریخ است. امام صادق علیه السلاماز پدر گرامیش
نقل میکند": رسول خدا صلیالله علیه وآله هنگام نماز جماعت صداي گریه طفلی را شنید که مادرش او را به مسجد آورده بود.
حضرت نمازش را کوتاه کرد تا مادر سراغ فرزندش برود.( 35 ")در روایتی دیگر میخوانیم: حضرت محمد صلیالله علیه وآله نماز
صبح را با کوتاهترین سوره خواند. اصحاب پرسیدند؟ چه اتفاقی افتاد که نماز را به این سرعت تمام کرده اید، حضرت فرمود: من
صداي طفلی را در صف زنان شنیدم و دوست داشتم مادرش براي رسیدگی به او فراغت یابد.( 36 ) در جامعه اي که براي زنان
چندان ارج و بهایی در نظر گرفته نمیشود، پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله میفرمود: زن، بوي خوش و نماز، در مکتب من دوست
داشتنیاند.( 37 ) پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله در سفرها و برخی جنگها بعضی از زنان را که توان خدمت داشتند، همراه خویش
میبرد. در جنگ احد، نسیبه در برابر دیدگان پیامبر صلیالله علیه وآله شمشیر به دست گرفت و جنگید و آن حضرت در حق او
فرمود": مقام نسیبه، دختر کعب، برتر از مقام فلانی و فلانی است.( 38 ")ابن اثیر در بحث لمم در دفاع از فاطمه زهرا علیهاالسلام
مینویسد": و خرَجت فی لِمَّۀٍ من نسائِها یَتَوَطِّی ذیلها، علی ابی بَکر فَعاتَبَتْه( 39 )؛ با هیئتی از زنان بنیهاشم در پوشش کامل، به
مجلس ابوبکر وارد شد و او را استیضاح کرد ".در منطقه اي که جنگ احزاب در آن واقع شده است، اندکی پایین تر از مسجد علی
علیه السلام، مسجد فاطمه علیهاالسلام قرار دارد. این دو مسجد جایگاه عبادت حاضران در آن میدان و سنگرداران جنگ خندق بود
و گواه تاریخی بر حضور زن در اجتماع است، البته حضوري به دور از تحریکات و تمایلات نفسانی. ام سنان میگوید: ما همراه
رسول خدا صلیالله علیه وآله در نمازهاي جمعه و جماعت و عید فطر و قربان شرکت میکردیم.( 40 ) پس از احداث مسجد النبی،
مردان در داخل مسجد به امامت پیامبر صلیالله علیه وآله و زنان در خارج آن به امامت یکی از صحابه نماز جماعت برپا میکردند.
عبدالله بن عمر نقل میکند که رسول خدا صلیالله علیه وآله فرمود: زنان را از رفتن به مسجد نهی نکنید، اگرچه نماز خواندن در
خانه بهتر است.( 41 ) در روایت ابوموسی اشعري میخوانیم: زنانی که خود را معطر میکنند و قدم از منزل بیرون مینهند تا دیگران
را جلب کنند، اهل فحشا و فساد میباشند.( 42 ) وقتی زینب، دختر بزرگ رسول اکرم صلیالله علیه وآله وفات کرد، حضرت زهرا
علیهاالسلام و زنان مسلمان گرد آمدند و بر وي نماز خواندند.( 43 ) از مجموع روایات و سیره متشرعه استفاده میشود که زنان
.30 . میتوانند براي مجالس عزا، تشییع جنازه، حضور سازنده یا اداي حقوق مردم در مسجد و ... حضور یابند. 29 . نمل، آیه 34
32 . مستدرك الوسائل، ج 14 ، ص . مجمع البیان، ج 7، ص 138 ، ذیل آیه 31 سوره نور. 31 . وسائل الشیعه، ج 14 ، ص 146 ، ح 5
35 . وسائل الشیعه، . 34 . کافی، ج 5، ج 2878 . 33 . وسائل الشیعه، ص 275 ، ح 16703 و تفسیر قمی، ج 2، ص 101 . 275 ، ح 16701
.39 . 38 . المغازي، ج 1، ص 269 . 37 . مستدرك حاکم، ج 2، ص 175 . 36 . کنز العمال، ج 8، ص 271 ، ح 22878 . ج 5، ص 470
42 . نهج الفصاحه، ص . 41 . مستدرك حاکم، ج 2، ص 327،430 و 431 . 40 . الاصابه، ج 4، ص 462 . الاحتجاج، ج 1، ص 146
. 43 . بحارالانوار، ج 8، ص 207 .34
از آن