گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد سوم
فصل دوم: آزادي زن از دیدگاه غرب






زن در فرهنگ غرب
سرّ این که جهان غرب در خصوص این امر نیز فرهنگ منحط غلطی دارد و متأسفانه برخی افراد که از فرهنگی غنی و قوي اسلام
بیاطلاعند، گوش به تبلیغات سوء آنان میدهند، این است که انسانشناسی آنها همانند جهانبینی آنها است به عبارت دیگر،در
مَا هِیَ إِلاَّ حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا یُهْلِکُنَا الاَّ » انسانشناسی آنها فرع بر جهانبینی آنان است و جهانبینی آنها است در حد
1) است، چون جهاد را در نشئه طبیعت خلاصه میکنند، و از ماوراي طبیعت سهمی ندارند. انسان را نیز در قلمرو طبیعت )« الدَّهْرُ
خلاصه میکنند و صرفا تنشناسند، نه انسانشناس. کسی که به انسانشناسی از دیدگاه جهانشناسی مادي مینگرد، هرگز در جهان
سیر عمودي ندارد و نمیداند که مبدأ و متناهی سیر زندگی انسان چیست. او براي انسان مقامی برتر از آن چه که در نشئه طبیعت
(2)«. است قائل نیست و مسائلی از قبیل فرشته، ملک و وحی براي او مفهوم ندارد
آزادي زن و حقوق بشر
شکی نیست که اسلام در راه آزاد کردن زن از قید اسارت و استقلال دادن به او در اراده و عمل، پیشقدم است و غربیها در این
قبل از گسترش نظام تابناك اسلام، زن در جهان، به خصوص در سرزمین اروپا، موجودي بیارزش » ( امر از اسلام تقلید نمودهاند.( 3
بود و در قاموس آمارگران بشریت، با هیچ طبقهاي سرشماري و آمارگیري نمیشد. دانشمندان و فلاسفه آن روز میگفتند: آیا در
نهاد این اعجوبه هستی روح و روانی وجود دارد یا نه؟ و اگر داشته، روح انسانی است یا حیوانی؟ و به فرض آن که روح انسانی
است، وضع اجتماعی آن در برابر مردان، آیا مانند بردگان است یا کمی بهتر از آن؟! و خلاصه، در مورد زنان میگفتند: زن، گويِ
بازي بازيکنان شهوت، و کالاي کامرانی هوسبازان است؛ زن باید تسکینبخش درد مرد و سبب خالی کرن کیسه شهوت او باشد و
4) در قرن بیستم میلادي ، براي اولین بار در غرب ، حقوق زن در برابر )«. در تمام مراحل زندگی، همچون سایه پیرو مرد قرار گیرد
حقوق مرد عنوان شد. انگلستان که قدیمیترین کشور دمکراسی به شمار میرود، فقط در اوائل قرن بیستم میلادي ، براي زن و مرد
در ایالات متحده آمریکا با آن که در قرن هیجده ضمن اعلام استقلال، به حقوق عمومی بشر اعتراف » . حقوق مساوي قائل شد
صفحه 17 از 93
کرده بودند، در سال 1920 میلادي قانون تساوي زن و مرد را در حقوق سیاسی تصویب کردند. همچنین فرانسه در قرن بیست تسلیم
این امر شد. از این رو، براي اولین بار در اعلامیه جهانی حقوق بشر، که پس از جنگ جهانی دوم از طرف سازمان ملل متحد منتشر
از آنجا که مردم ملل متحد ایمان خود را به حقوق بشر و مقام و ارزش فرد انسانی و تساوي حقوق مرد » : شد، در مقدمه آن قید شد
5) پیشگامان این نهضت، آزادي و تساوي حقوق او را با مرد مکمل و متمم نهضت حقوق )«. و زن مجددا در منشور اعلام کردهاند
بشر که از قرن هفدهم عنوان شده بود، دانستند و مدعی شدند که بدون تأمین و آزادي زن و تساوي حقوق او را با مرد سخن از
آزادي زن و عدم تساوي حقوق او با مرد است و با تأمین این جهت، مشکلات خانوادگی یکجا حل میشود.( 6) حقوق بشر از
دیدگاه غرب درباره خانواده، به طور کلی درباره حقوق زن بر مبناي آزاديهایی استوار شده است که به هیچ وجه نمیتوان گفت
آن آزاديها بر مبناي امور طبیعی و منطقی بنا شده است؛ زیرا اولاً، اگر آن آزاديها منطقی و طبیعی بود، نمیبایست نظام
خانوادگی جوامع غرب و حتی جوامعی از مشرق زمین و مسلمانان که کورکورانه و از روي تقلید یا به وسیله جاهطلبیهاي
حکومتهاي خودباختهشان به آن شکل درآمدهاند به چنین وضع اسفباري مبتلا گردند و انواع ناراحتیهاي جسمانی روانی و سقط
جنینها و بیهویتیها ایجاد گردد. ثانیا، حقوق بشر از دیدگاه غرب که نویسندگان میبایست قدري از علوم انسانی مطلع باشند،
متأسفانه تفاوتی بین مساوات و عدالت را در نظام حقوقی خود رعایت نکردهاند. آنان به جاي این که عدالت را مطرح کنند و
عدالت را مبناي حقوق قرار دهند مساوات را جایگزین کردهاند. آن مساواتی که آنان منظور کردهاند بانظر به وضع بیولوژي و
فیزیولوژي و روانی بین دو صنف زن و مرد وجود ندارد. اگر فرهنگ غرب که ریشه اساسی حقوق بشر غرب را تشکیل میدهد،
این حقیقت را باور داشت که قانون باید بر مبناي واقعیت باشد و نه شهوترانیها و سودجوییها و لجاجتها و خودخواهیها،
عدالت را در این مورد میپذیرفت نه مساوات بی اساس را و گرنه هیچ منطق قابل دفاعی نمیتواند او را از این خلاف محسوس
7). این نهضت در عین این که یک سلسله بدبختیها را از زن گرفته، بدبختیها و بیچارگیهاي دیگري براي او و براي )« برهاند
زن غربی تا اوایل قرن بیستم از سادهترین و پیش پا افتادهترین حقوق محروم بوده است و تنها در » . جامعه بشریت به ارمغان آورد
« تساوي » اویل قرن بیست بود که مردم مغرب زمین به فکر جبران مافات افتادند و چون این نهضت دنباله نهضتهاي دیگر در زمینه
بود، همه معجزهها را از معنی این دو کلمه خواستند، غافل از این که تساوي و آزادي مربوط است به رابطه بشرها با « آزادي » و
یکدیگر از آن جهت که بشرند و به قول طلاب، تساوي و آزادي حق انسان بما هو انسان است. زن از آن جهت که انسان است ،
مانند هر انسان دیگر آزاد آفریده شده است و از حقوق مساوي بهرهمند است، ولی زن انسانی است که با چگونگیهاي خاص و
برابرند، ولی دو گونه انسانند و بادو گونه خصلتها و دو گونه روان » مرد انسانی است با چگونگیهاي دیگر؛ زن و مرد در انسانیت
شناسی، و این اختلاف ناشی از عوامل جغرافیایی و یا تاریخی نیست، بلکه طرح آن در متن آفرینش ریخته شده. طبیعت از این دو
8). این بود تاریخچه )« گونگیها هدف داشته است و هر گونه عملی بر ضد طبیعت و فطرت عوارضی نامطلوبی به بار میآورد
مختصري از نهضت حقوق بشر در اروپا. چنان که میدانیم همه موارد اعلامیههاي حقوق بشر که براي اروپائیان تازگی دارد،
چهارده قرن پیش در اسلام پیش بینی شده و بعضی از دانشمندان عرب و ایران آنها را با مقایسه به این اعلامیهها در کتابهاي
خود آوردهاند؛ البته اختلافاتی در بعضی قسمتها میان آن چه در این اعلامیه آمده با آن چه اسلام آورده وجود دارد و این خود
بحث دلکش و شیرینی است؛ از آن جمله است مسئله حقوق زن و مرد که اسلام تساوي را میپذیرد اما تشابه و وحدتِ یکنواخت
( را در زمینه حقوق زن و مرد نمیپذیرد؛( 9
تفسیر غلط از آزادي
از جمله بلاهایی که دامنگیر جوامع غربی شد و این بلا تا به امروز هم دامنگیر آنها و کشورهاي پیرو و وابسته به آنهااست ، تفسیر
صفحه 18 از 93
غلطی بود که خواسته یا ناخواسته از مفهوم آزادي کردند. روزگاري بر زن گذشته که چون کالا توسط پدر و شوهر و یا مردان
دیگر در بازارها به فروش میرسید. زمانی دیگر به علّتِ مرگ شوهر به همراه او زنده به گور میشد و در عصر دیگر براي او هیچ
شخصیت و حقوقی قائل نبودهاند و زمانی حق ارث نداشته و زمانی نیز از دادن رأي و شرکت در انتخابات محروم بوده است. در
واقع ، حق انتخاب سرنوشت و نوع زندگی خود را نداشته است. این تحقیرها از یک سو و سختگیريهاي بی مورد کلیسا درباره
ازدوج از سوي دیگر، موجب شد که زمانی که قدرت کلیساها کاهش یافت همه فشارها و تفریطها به انفجار و افراط جنونآمیز
غرب با مبارزه همه جانبه از نظر فلسفی، فکري ، اجتماعی و تولیدي، و از نظر تمدن » : مبدل شد( 10 ). یکی از نویسندگان میگوید
و فرهنگ با مذهب قرون وسطایی کلیسا یعنی مذهب کاتولیکهاي حاکم در غرب، خود به خود با همه قیدها و حدود و
ارزشهاي اخلاقی، فکري و اعتقادي که کلیسا به نام دین از آنها دفاع و حمایت میکرد درافتاد و آنها را نابود میکرد و ناگهان
11 ) چنین بود که دیگر راه براي زنان باز شده بود و آنها میتوانستد گذشته حقارتآمیز خود را )«. مسأله آزادي جنسی مطرح شد
جبران کنند. لذا براي کسب حیثیت و مرتبت اجتماعی، وارد یک مسابقه بزرگ با مردان شدند و براي پیروزي و سبقت بر مردان از
اخلاق جنسی را تابو میخواند و در روانشناسی خود، مبناي » ( جاذبههاي جنسی خود به عنوان یک سلاح استفاده کردند.( 12
معرفی میکند و ایجاد مانع در برابر آن را به هر شکلی ممکن، مردود « غریزه جنسی » ، تحرکات انسان را در همه دورانهاي زندگی
13 ). اشتباه فروید و امثال او در این است که پنداشتهاند تنها راه آرام کردن غرایز، ارضاء )« شمرده و عامل بیماريهاي روانی میداند
اینها فقط متوجه محدودیتها و ممنوعیتها و عواقب سوء آنها شدهاند و مدعی هستند که قید » . و اشباع بیحد و حصرآنها است
و ممنوعیت، غریزه را عصی و منحرف و سرکش و ناآرام میسازد. طرحشان این است که براي ایجاد آرامش این غریزه باید به آن
آزادي مطلق داد، آنهم بدین معنی که زن اجازه هر جلوهگري و به مرد اجازه هر تماسی داده شود.اینها چون یک طرف قضیه را
خواندهاند، توجه نکردهاند که همان طور که محدودیت و ممنوعیت، غریزه را سرکوب و تولید عقده میکند؛ رها کردن و تسلیم
شدن و در معرض تحریکات و تهیجات در آوردن؛ آن را دیوانه میسازد و چون این امکان وجود ندارد که هر خواستهاي براي هر
فردي برآورده شود، بلکه امکان ندارد همه خواستههاي بیپایان یک فرد برآورده شود، غریزه بدتر سرکوب میشود و عقده روحی
.( به وجود میآید( 14
هدف آزادي در غرب
هدف اول: استفاده از زن به عنوان کارگر ارزان قیمت
چون صاحبان کارخانههاي بزرگ دیدند که حقوق کارگران افزوده شده و اگر بخواهند تنها از مرد به عنوان » ، در قرن نوزدهم
کارگر استفاده کنند مسئله عرضه و تقاضا سبب میشود که تقاضاي کارگر، کم و عرضه از طرف کارخانه، بیشتر شود و اگر
کاري کنند که زنها هم وارد جامعه شوند و از زن همه به عنوان کارگر بتوان استفاده کرد، قهرا تعداد کارگران افزوده میگردد و
قهرا بازار کار شکسته میشود و با حقوق ناچیزتري از کارگر زن و مرد استفاده میکنند. یک انگیزه اقتصادي سبب شد که تلاش
15 ). تحقیقات نشان میدهد که زنان به علت پرکاري زیاد، بیشتر و زودتر از مردان )« کنند زن هم وارد جامعه و قشر کارگر شوند
سوئد، زنان با.... و اشتغال در بازار کار، سلامتی خود را به خطر I.B.M طبق بررسی و تحقیقات موسسه دولتی » ؛ فرسوده میشوند
در ،(J.A.M.O) انداختهاند و در میان آنها عوارض قلبی و عصبی افزایش یافته است. طبق تحقیقاتِ نماینده تساوي حقوق سوئد
سال 1988 سالیانه صدها هزار زن در محل کارشان مورد تعدي و مزاحمتهاي جنسی واقع میشوند و به این جهت مسئول سازمان
تساوي حقوق، از مقامات مسئول تقاضا نمود که قوانین جدید و جديتر براي ممنوع کردن مزاحمتی جنسی در محل کار وضع
صفحه 19 از 93
آن چه زنان در ترقیات پیشروي کردهاند، به همان مقدار حقوق » شود( 16 ). عقیده جمعی از اروپائیان در این مورد این است که
مردان اجتماع را تعطیل نمودهاند و هر مقدار زنان که در برنامههاي رجال محیط دخالت کنند به همان اندازه از وظایف خویش
.(17)« بازماندهاند و در نتیجه، حیات و بقاء جامعه را کاهش میدهند
هدف دوم: ایجاد بازار مصرف
هدف دوم آنها از آزادي زن این بود که از وجود او در فروشگاهها استفاده شود تا اجناس لوکس و فرآوردهاي کارخانهها به
استفاده کنند و تجملگرایی در جامعهها افزون گردد و قهرا آن چه « فروشنده زن » فروش برسد. هدف این بود که از زنان به عنوان
را که کارخانههاي متجملی اروپا تولید میکرد به وسیله فروشندههاي زن در خود اروپا و کشورهاي اسلامی در اختیار مردم قرار
دهند.
هدف سوم: مبارزه با اسلام
ورود زنها در جامعه با کشف حجاب و برهنگی و فساد » هدف دیگر غربیها از آوردن زنها در جامعه، مبارزه با اسلام بود؛ زیرا
جامعه همراه بود و با تشکیل عشر تکدها، و جشنها،آموزشکدهها و مراکز شبنشینی مختلف آن هم به دست دشمنان شماره یک
اسلام انجام گرفت. در کشورهاي اسلامی، رهبر آزادي (بیبند و باري) زن دو نفر بودند: یکی در ترکیه به نام آتاتورك و دیگري
در ایران به نام رضاشاه. در این دو کشور و سایر کشورهاي اسلامی، فساد و فیلمهاي سکسی و انحراف منتشر شد و دیگر مسئله دین
در ترکیه منزوي شد و گفتند: ما جمعیت لائیک هستیم. خلاصه، مسئله آزادي زن همراه شد تا این که مردها لباس اروپائی بپوشند،
18 ) بخشی از توصیههاي مدیر ارشد انستیتوي بین المللی مطالعات )«. آموزشگاهها مختلط باشد و هزار برنامه اسلام زدایی دیگر
براي مهار کشورهاي مستقل » : استراتژیک لندن به غربیها و مجله امریکایی نیویورك جهت ترویج فرهنگ منحط غربی این بود
باید فرهنگ و اقتصاد آنها را آلوده کرد. تجارت با دشمن در کالاهاي غیر استراتژیک و نشان دادن این که چقدر فقیر هستند از
راههاي آلودهسازي است. باید کشورهاي اسلامی را با ترویج سکس و آیت اللّهها را با فرهنگ والت دیسنی در سرزمینهایشان به
محاصره درآورد. استفاده از زنان هرزه، از طریق توریسم و تکنولوژيهاي جدید اطلاعات، از روشهاي آلودهسازي است. حالا
زمان مایکروسافات (کمپانی نرمافزاري بیل گیتس، غول ارتباط جهانی معاصر) و میکی ماوس (شخصیت کارتونی و یکی از
سمبلهاي ترویج فرهنگی آمریکا) است. بعد مجله نیویورك با چاپ عکسی از یک زن عریان مینویسد: سلاح مرگبار، خشنتر از
19 ). آثار مخرب آزادي جنسی در غرب اینک پس از اشاره اجمالی به بعضی از ریشههاي رفع محدودیت )« آنچه تصور میشود
میان روابط زن و مرد، به آثار مخرب این عدم محدودیت میپردازیم: 1- تنزل مقام زن، آزادي جنسی اولین قربانی این تحولات در
غرب خود زنها بودند. وقتی که زن هویت انسانی خود را از دست داد و ارزشهاي معنوي براي او پوچ شد و تمام استعداد خود را
روي ارزشهاي مادي و حیوانی گذاشت، با تکیه بر جنسیت و زنانگی خویش، از کسب کمالات دیگر خود را محروم ساخت؛ در
نتیجه، وسیلهاي براي خوشگذرانی و سوء استفاده جنسی مردان شد( 20 ). خانم الزیماري ، از شاعران و نویسندگان کشور سوئدست
هم اکنون در سراسر سوئد، دوشیزگانی زیبا هستند که در آرزوي شوهرند، و » : ، در مقاله مهمی در روزنامه اکسپرس مینویسد
بسیاري از آنها اجبارا با مردها دوست میشوند. آري، در انتظار شوهرند ولی شوهر پیدا نمیشود، چون جوانان به هر شکلی که
مایل باشند به جنس زن دسترسی دارند، و خود را نیازمند به ازدواج نمیبینند، و بسیاري از مردان زندار هم از زن خود جدا شده تا
من در خطر ارتکاب بسی حرکات » : 21 ) بیزرائیلی، از نخست وزیرهاي انگلیس، در مقالهاي نوشت ).« آزادانه بتوانند خود پاسخ دهند
صفحه 20 از 93
جنونآمیز هستم، ولی میکوشم که از یکی از آنها حتما اجتناب کنم و قدم در آن نگذارم، و آن ازدواج عشقی است که در کوچه
و بازار، دختري را ببینم و خوشم بیاید و بگویم این زن ایدهآل من است. نابخردان گوهرپاك و با قیمت آفرینش را از حصار عفت
و عصمت، و پوشش و حجاب به عنوان آزادي بیرون کشیدند و دست او را در هر برنامهاي که شهوت اقتضا کند باز گذاشتند.
سپس به عنوان فرار از ازدواج عشقی او را دور انداختند زیرا مشاهده کردند، این گوهر، قیمت و ارزش خود را از دست داده و هر
لحظه با کسی، و هر زمان در آغوش نامحرمی، و هر آن در برنامهاي خلاف عفت و ادب و مخالف وقار و انسانیت دست و پا
آنان از ازدواج » . -2 سستی بنیان خانواده نظام خانواده در اروپا و آمریکا نظامی غلط و بیپایه و بدون محتواست . (22)« میزند
هدفی مقدس و پاك ندارند. واسطه ازدواج زن و مرد در آنجا فقط و فقط شهوت و ارضاء غریزه است. آنجا زن و مرد شایسته و
صالح بسیار کم است. به همین خاطر، فساد و افساد از سر و روي اروپا و آمریکا مانند باران بهاران میریزد. مردان در مغرب زمین
به طور اکثر، زنان به طور اغلب پس از گذراندن دوران فساد، به رفاقتهاي نامشروع با یکدیگر ازدواج میکنند.( 23 ) خانم
مردها وفا و صمیمیت را نمیدانند؛ با حقهبازي زنان و دختران را به زانو در » : الزیماري در جاي دیگر از مقاله خود مینویسد
از زمانی که جنس زن را به لجن بیعفتی و فضاي بیبند و باري، و بدحجابی و بیحجابی سوق دادید، و او » : میآورند. باید گفت
را به عنوان آزادي، به اسارت شهوات و تمایلات بیقید و شرط درآوردید، و مردان توانستند او را با بدنی نیمه عریان و در طنازي و
عشوهگري در هر کجا که خواستند سهل و آسان ببینند، وفا و صمیمیت نسبت به همسر خود و خانه و خانواده را از دست دادند. و
تبدیل به افرادي حقهباز و مکار و حیلهگر و کلاهبردار شدند. عوارض آزادي زن در روابط با هر که دلش بخواهد یکی دوتا نیست
و محصولات تلخ این مسئله عددي کامپیوتري است. مردان با این مناظر دست از زنان خود کشیدند و به قول معروف از زیر بار
مخارج خانه که مسئولیتی بر دوش آنان بود فرار کرده و براي ارضاء خود روي به بازار آزاد آورند، و جوانان بیزن، چون
فرونشاندن شعله شهوت را ارزان دیدند، از تشکیل زندگی و ازدواج سرباز زده دنبال چشمچرانی و صید ناموس مملکت رفتند،
24 ) ویل دورانت، فیلسوف ).« بدینگونه نظام خانواده در غرب و در مقلدان شرقی آنان از هم پاشید و اوضاع شبیه اوضاع جنگل شد
اگر فرض کنیم در سال 2000 مسیحی هستیم و بخواهیم بدانیم که بزرگترین حادثه ربع »: و نویسنده معروف تاریخ تمدن، میگوید
اول قرن بیست چه بوده است متوجه خواهیم شده که این حادثه جنگ و یا انقلاب روسیه نبوده است بلکه همانا دگرگونی وضع
زنان بوده است. تاریخ چنین تغییر تکان دهندهاي در مدتی به این کوتاهی کمتر دیده است. خانه مقدس که پایه نظام اجتماعی ما
بود، شیوه زناشوئی که مانع شهوترانی و ناپایداري وضع انسان بود، قانون اخلاقی پیچیدهاي که ما را از توحش به تمدن و آداب
معاشرت رسانده بود، همه آشکارا در این انقلاب پرآشوبی که همه رسوم و اشکال زندگی و تفکر ما را فرا گرفته است گرفتار
گشتهاند. اکنون نیز که ما در ربع سوم قرن بیستم به سر میبریم، ناله متفکران غربی؛ از به هم خوردن نظم خانوادگی و سست شدن
پایه ازدواج از شانه خالی کردن جوانان از قبول مسئولیت ازدواج ، از منفور شدن مادري، از کاهش علاقه پدر و مادر و بالاخص
علاقه مادر نسبت به فرزندان، از ابتذال زن دنیاي امروز و جانشین شدن زیادي سرسامآور فرزندن نامشروع، از نادر الوجود شدن
.(25)« وحدت و صمیمیت میان زوجین؛ بیش از پیش به گوش میرسد
گسترش فساد در جامعه
حقیقت این است که اگر ارزشهاي واقعی استعدادهاي والاي زن تحت الشعاع جنبه جنسی او قرار گرفت و زن شخصیت واقعی
خود را از دست داد و هر گونه توجهی به او جنبه شهوانی و حیوانی پیدا کرد و وقتی که بنیاد خانواده به عنوان بهترین مکان پرورش
افراد به سستی گرایید، باید منتظر فسادهاي عظیم اجتماعی باشیم. مسلم است که هنگامی که خانوادهها استحکام خود را از دست
در روزنامه » ( دادند چه سرنوشتی در انتظار کودکان است. دیگر تربیت فرزندان از کار و وظایف مهم مادر به شمار نمیرود.( 26
صفحه 21 از 93
روزانه حدود نیممیلیون دانشآموز » : 15 با عنوان روزانه 500 هزار بچه تنها رها میشوند از جمله آورده است /11/ مورخ 89 A.B
7 پس از پایان مدرسه تنها هستند و به بچههاي کلید در دست معروف شدهاند. این بچهها اغلب تنها در منزل و یا در - بین سنین 12
میدانها، خیابانها، پاركها و فروشگاههاي بزرگ در تردد هستند و به تدریج دچار کجرويها و مفاسد و جرائم گوناگون
به علت افزایش جرائم و تبهکاري و وحشیگريها در بین نوجوانان در تعدادي از شهرهاي » ، 27 ) در سالهاي اخیر )«. میگردند
ایالات مختلف آمریکا رفت و آمد جوانان در خیابانها بعد از تاریکی و یا بعد از ساعت 10 شب ممنوع اعلام گردیده و این
ممنوعیت به تدریج در تعداد بیشتري از شهرها و ایالات به مورد اجرا درمیآید. و هم چنین تجاوزات به کودکان در منزل،
بخصوص توسط ناپدريها اغلب بر اثر استعمال مشروبات الکلی و دیدن فیلمهاي سکسی و ویدئویی و از بین رفتن اعتقادات مذهبی
28 ) در خبري دیگر، درباره میزان تجاوزات جنسی در فرانسه )«. و پایبند نبودن به اصول خانوادگی تشخیص داده شده است
از هر چهار دختر فرانسوي یک نفر و از هر 8 نفر پسر فرانسوي یک نفر قبل از رسیدن به 18 سالگی مورد تجاوز قرار » : میخوانیم
میگیرد و 22 درصد از اینگونه تجاوزها قبل از 6 سالگی به وقوع میپیوندد و 85 درصد از کودکانی که مورد تجاوز قرار
میگیرند، شخص متجاوز را میشناسند و وحشتناكتر از همه این که 40 درصد از این تجاوزها شخص متجاوز کسی جز پدر
(29)«. کودك نمیباشد
سقط جنین و عواقب شوم آن
تحقیقات » ( از مشکلات فزاینده در بسیاري از نقاط دنیا، حاملگیهاي قبل از ازدواج و بیماريهاي مقاربتی از جمله ایدز است.( 30
کالج صنعتی مسایل مربوط به امور زایمان انگلیس نشان میدهد که در طی بیست سال گذشته، میزان سقط جنین از سوي دختران
نوجوان 13 تا 19 ساله در انگلیس چهار برابر افزایش یافته است. روزنامه تایمز مینویسد: هم چنین بر اساس تحقیقات در سال
گذشته در انگلستان و ویلژ 173900 مورد سقط جنین به طور قانونی صورت گرفته است که تقریبا 31 این رقم متعلق به دختران
نشان میدهد که در بین زنانی که سقط جنین میکنند، عدهاي به » ، 31 ) تحقیقات سالهاي اخیر )«. نوجوان زیر بیست سال بوده است
و ناراحتیهاي رحم از جمله سرطان رحم دچار شدهاند، بخصوص کسانی که بیش از یکبار سقط « افسردگی » ناراحتیهاي روحی
دخترانی که گرفتار حاملگی ناخواسته میشوند به سقطهاي عمدي غیرمطمئن متوسل » ، 32 ) در بسیاري از نقاط دنیا )«. جنین کردهاند
میشوند. این سقطهاي غیرقانونی موجب مرگ دویست هزار زن در سال شد و براي تعداد بیشماري از زنان هم مشکلات جسمی
(33)«. درمان نشدنی و همیشگی از قبیل نازایی ایجاد شده است
شکنجه و ضرب و جرح و تعدي به زنان
برخوردهاي وحشیانه نسبت به زنان در اجتماعات به سرعت رو به افزایش است و در » ، طبق آمار و نتیجه تحقیقات مرکز آمار سوئد
سال 1988 تعداد تجاوزات ثبت شده نسبت به سال 1987 به مقدار 16 % افزایش پیدا کرده بود. طبق تحقیقات مرکز آمار، سالیانه
متوسط 130 هزار زن به وسیله شوهران، نامزدها و یا مردانی که با آنها زندگی میکنند و یا به طرق مختلف دیگر با آنها رابطه
30 نفر از آنان در اثر جراحات وارده میمیرند. این ارقام مرکز آمار - دارند مورد شکنجه و ضرب و جرح قرار میگیرند که بین 40
300 هزار - بر تعداد شکایات ثبت شده نزد پلیس استوار است، بنابه عقیده محققین دیگر تعداد واقعی آن به مراتب بیشتر و بین 500
نفر حدس زده میشود. چون زنان اغلب به علت جلوگیري از آبروریزي و علل مختلف دیگر از تماس با مقامات پلیس و مقامات
34 ) تجاوز به زنان و آزارهاي جنسی در غرب به قدري بالاست که زنان مجبور به حمل سلاح با خود )«. قضایی خودداري میکنند
هستند. زن غربی و غربزده به سبب این گستردگی روابط،لحظهاي از تعرض و خیانت مردان مصون نیست. آن چه باعث تعجب و
صفحه 22 از 93
تأسف است این است که با وجود بدبختی و نکبتی که جوامع غربی، و به خصوص زنان، را فرا گرفته، سردمداران آنها براي زنان
ما دلسوزي میکنند و با برپایی کنفرانسها و سمینارهاي متعدد در کشورهاي خود و کشورهاي پیرو فرهنگ منحط غربی، خواهان
آزادسازي زنان ما از هستند.
تهاجم فرهنگی غرب و خودباختگی کشورها
جهان غرب براي تحقق سلطه کامل سیاسی اقتصادي، به تحقیر فرهنگی کشورهاي جهان سوم و اسلامی و تحمیل فرهنگ مبتذل
خود میپردازد. او با تکیه بر پیشرفتهاي علمی صنعتی خود، فرهنگ تجدد و مصرف و فساد را به جاي آموزش مبانی تکنولوژي و
غرب » : علوم قالب میکند و همواره با ارائه وسایل صنعتی، به انتشار فرهنگ خود دست میزند. فرانتس فانون در این مورد میگوید
براي تسلط بر کشورهاي مسلمان به این دستور قدیمی عمل کرده است که زنها را در دست بگیریم، همهچیز به دنبال خواهد آمد.
(35)«. کشفیات جدید جامعهشناسان فقط کاري که کرده است، این است که به این فرمول قدیمی روش خاص علمی بخشیده است
متأسفانه به جاي مقابله با این تهاجمات، وابستگی سران و خودباختگی کشورهاي اسلامی زمینه را براي تحقق اهداف آنان مهیا
نموده و دشمن را در وجهه یک دوست صمیمی پذیرفته است.( 36 ) در پاسخ سؤال مذکور، آنها سه گروه میشوند: گروهی از
ایشان ، نتایج آن را با کیفیت میدانند و به آن رضایت دادند و آن را از آثار روشن و درخشان زندگی غرب میدانند؛ ولی گروه
دیگر برخلاف ایشان، نتایج مذکور را از آثار تاریک زندگی غربی میشمارند و نمیخواهند که آن نتایج را بپذیرند و فقط منافع
مادي و شهوترانی، آنها را به این زندگی وادار ساخته است. گروه سوم نه این نظریات را میدانند و نه از نتایج آن خبر دارند و نه
میخواهند که رابطه بین این نظریات و نتایج آن را بدانند، بلکه میخواهند چیزي که در جهان معمول و معروف است از آن پیروي
و متابعت کنند. گروه اول کسانی هستند که به فلسفه، نظرات و اصول مدنیت غربی ایمان آورده، خود را تسلیم آن نمودهاند. آنها
در همه امور با طرز فکر غربی فکر میکنند و با عینک مؤسسین تمدن جدید اروپا مینگرند و آرزو دارند که زندگی مدنی
ممکلتشان را مطابق اروپا پایهگذاري مینمایند. لذا آخرین هدفشان از تعلیم و تربیت زن این است که او روش به دست آوردن
روزي را یاد بگیرد و در عین حال، نقل و نبات مجالس بوده، فن اشباع غرایز و مقام و منزلت او در خانواده این باشد. این است
اکثرا مسلمان بوده و از خود » ، 37 ) گروه دوم )«. زندگی ایدهآل در نظر این گروه غربزده و این است راه ترقی و تمدن دنیوي
احکامی را تراشیدهاند که آن را با احکام حجاب مخلوط کردهاند و تا به حال نیز مردد بودهاند، نه با آن طائفهاند و نه با این طائفه:
گاهی به دستورهاي اسلام عمل میکنند و گاهی از انجام آن امتناع میورزند. ؛« مذبذبین بین ذلک لا الی هولاء و لا الی هولاء »
ایشان کاملاً در اشتباهند که میگویند با جمع بین بعضی روشهاي غربی و بعضی روشهاي اسلامی، میتوانند از منافع و
خوبیهاي هردو برخوردار گردند و به این ترتیب، هم اخلاق اسلامی در منازل و خانهها محفوظ مانده و رعایت شده است، هم
نظام خانوادگی مستحکم و سالم مانده است و هم از محاسن و امتیازات نظام اجتماعی غرب برخوردار گردیده و از بديها و
مضرات آن در امان مانده است. حرص و علاقه زیاد به پوشیدن لباسهاي جذاب و چسبان و نازك، فنا شدن در تجملات و زینت،
شرکت در محافل و-توجه زیاد به عکسهاي برهنه، تعلیم به سبک و شیوه غربی و...، تمام اینها نتایج تجاوز و زیر پا گذاشتن
حدود اجتماعی اسلام است که اگر ضرر آنها به طور عاجل و سریع به نسل موجود نرسد، احمقانه خواهد بود که فکر شود نسلهاي
آینده هم از ضرر آن در امان خواهند ماند، زیرا هر مکتب و اجتماعی که در مسیر انحراف قرار گیرد، در ابتداي مسیر اندکی از
صراط مستقیم منحرف میگردد، ولی وقتی که از آن نسل به نسلهاي بعدي برسید بدون شک آن اشتباه و انحراف بسیار گسترده و
غیر قابل پیشگیري خواهد بود. کسانی که این گونه عمل مینمایند، لازم است بدانند که اگر آنان فعلًا در ابتداي راه قرار دارند و به
آخر راه نرسیدهاند، نسلهاي آینده به آخر راه خواهند رسید. گروه سومی نیز هستند که از اشخاص نادان و غافل شده است و داراي
صفحه 23 از 93
اهمیت و کفایت و قدرتی نیستند که بتوانند مسائل را تحلیل کرده و در آن تفکر نمایند و نظر بدهند. این گروه اهمیت و ارزش
38 ) در این باره برخی سؤال کردهاند که آیا تقلید در هر شرایطی درست و شایسته است . )«. ندارند تا در رابطه با آنان بحث کنیم
آیه اللّه فضل اللّه در این مورد جواب دادهاند : طبیعی است هنگامی که به تجارب دیگران - در زمینههاي علمی یا عملی یا فکري -
برمیخوریم، باید بین این تجارب و بین خطوط اسلامی ترسیم شده در این دایره، مرز بگذاریم. آن گاه اگر در غرب چیزي مشاهده
کردیم که با اصول کلی اسلامی که انسان را به رشد و توسعه فزونتر فرا میخواند - هماهنگ بود، باید از آن تجربه استفاده
کنیم؛ به اعتبار این که آن، نهاد ارزشهاي مثبتی است که گذشتگان ما با آن میزیستند ولی امروز، در میان مسلمانان تجربه
نمیشوند زیرا شرایط موجود آنان را از این تجربه به دور نگه داشته است؛ اما اگر دیدیم واقعیتی در غرب با ارزشهاي اصیل
اسلامی مخالفت دارد - همانند مسأله آزادي به آن شکل بیحد و حصر که غرب بدان پايبند است، باید مرز ارزشهاي اسلامی را
( از ارزشهاي غرب جدا کنیم و حد فاصل آن دو را مشخص کنیم.( 39
پاورقی ها
3. تعدد زوجات و مقام زن در .397- 2. زن در آینه جلال و جمال، عبداللّه جوادي آملی، ص 398 . 1. سوره جاثیه، آیه 24
5. نظام حقوق زن . 4. الگوي زن اصیل و آزاد، سید محمدتقی حشت الواعظین، ص 95 . اسلامسید محمد حسین طباطبائی، ص 24
7. تکاپوي اندیشهها، مجموعهاي از مصاحبههاي انجام شده با استاد علامه . 6. همان ، ص 14 . در اسلام،مرتضی مطهري، ص 132
10 . دُرّ و صدف، محمد . 9. نظام حقوق زن در اسلام، ص 131 . 8. نظام حقوق زن در اسلام، ص 16 . محمد تقی جعفري، ص 511
13 . حجاب در ادیان الهی، . 12 . در و صدف، محمد شجاعی، ص 51 . 11 . حجاب از دیدگاه ادیان الهی، ص 11 . شجاعی، ص 50
15 . منزلت زن، واحد خواهران دفتر تبلیغات اسلامی، .230- 14 . آزادي از نگاه استاد مطهري، ص 231 . علی محمد آشنائی، ص 36
.18 . 17 . الگوي زن اصیل و آزاد، ص 197 . 16 . جامعه ایده آل اسلامی و مبانی تمدن غرب، جمعی از نویسندگان، 193 . ص 110
15 . به نقل از بهشت جوانان، اسداللّه محمدنیا، / 19 . روزنامه کیهان، 771 . منزلت زن، واحد خواهران دفتر تبلیغات اسلامی، ص 110
24 . همان . 23 . همان ، ص 74 .268- 22 . همان ، ص 269 . 21 . همان ، ص 270 . 20 . درّ و صدف، محمد شجاعی، ص 52 . ص 519
27 . درّ و .55- 26 . در و صدف، محمد شجاعی، ص 56 .36- 25 . نظام حقوق زن در اسلام، مرتضی مطهري، ص 37 . ، ص 269
30 . مجله دارو و درمان، شماره . 29 . درّ و صدف، محمد شجاعی، ص 57 . 28 . همان ، ص 204 . صدف ، محمد شجاعی ، ص 195
33 . بهشت جوانان، . 32 . جامعه ایدهآل اسلامی و مبانی تمدن غرب، جمعی از نویسندگان، ص 194 . 31 . همان، ص 183 . 87
35 . سال پنجم .194- 34 . جامعه ایدهآل اسلامی و مبانی تمدن غرب، جمعی از نویسندگان، ص 195 . اسداللّه محمدنیا، ص 184
37 . . حجاب .200 - 36 . حجاب در ادیان الهی، علی محمد آشنایی، ص 202 . انقلاب الجزایر، فرانتس فانون، ترجمه تابنده، ص 36
39 . مجله پیام زن، شماره 12 ، ص 70 109 – 38 . همان، ص 113 . 99 - ، ابوالاعلی مودودي ، ترجمه نعمت اللّه شهرانی ، ص 101
.65–
حقوق و آزادي